|
|
۱۳
-
۵
بله
۲
۵
۵،۸،۶،۷،۴،۱،۲،۳،۰
۱۴
-
-
۹،۵،۸،۶،۷،۴،۱،۲،۳،۰
۴-۱-۳-۳)سیاست حرکتی مبتنی بر مکانهای گذشته شخصی هر عضو
برای هر یک از اعضای جامعه پارامتر به صورت زیر بدست می آید
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
با بهره گرفتن از این پارامتر، سیاستهای زیر به کار گرفته میشوند. که در آن عملگر همان عملگر تعریف شده در بالا است.
۴-۱-۴)قانون ترکیبی
برای ترکیب سه جواب بدست آمده از سیاست های توضیح داده شده، روشهای مختلفی موجود است. در الگوریتم طراحی شده از روش چرخ رولت برای انتخاب جواب در نسل بعدی استفاده شده است. در روش چرخ رولت، هر یک از جواب های تولید شده متناسب با مقدار تابع هدف خود، با احتمال مناسبی انتخاب میشوند. در مسائل ماکسیمم سازی هر جواب با احتمال انتخاب می شود. در اینجا چون تابع هدف کمینه سازی است و جواب هایی با تابع هدف کمتر مناسب تر هستند بنابراین با معکوس کردن تابع هدف، احتمال جواب های با تابع هدف کمتر بیشتر می شود. بنابراین هر یک از جواب های حاصل از سه سیاست اتخاذ شده، و یک جواب قبلی یکی با احتمال انتخاب می شود و جواب نسل بعدی را تشکیل میدهد.
۴-۲)مسائل نمونه
جهت انجام مقایسه استاندارد بین عملکرد الگوریتمهای فراابتکاری ارائه شده، کولیش[۲۴۸] و اسپرچر[۲۴۹](۱۹۹۶) مثالهای طبقه بندی شدهای را در سایت اختصاصی مساله RCPSP، قرار دادهاند]۴۱[. این مسائل توسط نرمافزار تولید پروژه پروجن، تولید شده اند و همانطور که گفته شد در کتابخانه مسائل زمانبندی پروژه تحت وب یعنی PSBLIB، تحت آدرس http://129.187.106.231/psplib/datasm.html، موجود میباشند. برای مساله RCPSP یا همان مساله زمانبندی پروژه تحت شرایط محدودیت منابع کلاسیک، چهار سری مسائل استاندارد وجود دارد که بر اساس تعداد فعالیت تقسیم بندی شده اند. سه سری اول هر یک شامل ۴۸۰ پروژه به ترتیب دارای ۳۰، ۶۰ و ۹۰ فعالیت برای هر پروژه، میباشند. سری چهارم نیز شامل ۶۰۰ پروژه میباشد که هر پروژه شامل ۱۲۰ فعالیت میباشد. هر یک از پروژه ها دارای تعدادی پارامتر ثابت و تعدادی پارامتر متغیر میباشند. مبنای تولید پروژه ها بر اساس این پارامترها میباشند. در ذیل شرح مختصری در مورد پارامترهای متغیر مساله آمده است( اطلاعات دقیقتر در مورد پارامترهای هر سری از مسائل در ]۴۲[آمده است). پیچیدگی شبکه (NC): معیاری است که نشان دهنده میانگین تعداد کمانهایی است که هر یک از گرههای شبکه داراست. هر چه تعداد کمانها بیشتر باشد، پیوستگی فعالیتها به یکدیگر، بیشتر است. ضریب منبع(RF): معیاری است که نشان دهنده میانگین نسبت نیاز به منابع برای هر فعالیت است. مقدار RF برابر با صفر نشاندنده این است که هیچ فعالیتی به هیچ منبعی نیاز ندارد و RF برابر با یک بدین معنی است که هر فعالیتی در پروژه، به تمامی منابع موجود نیازمند است. قدرت منبع (RS): معیاری است که نشاندهنده سطح دسترسی منابع میباشد. هنگامی که RS برابر با صفر است، سطح دسترسی منبع در رابطه با یک نوع منبع خاص، در کمترین مقدار خود قرار دارد و هنگامی که RS برابر با یک است، سطح دسترسی منبع در رابطه با یک نوع منبع خاص، در بیشترین مقدار خود قرار دارد. در این حالت میتوان گفت مساله ابدا دارای محدودیت منبع نیست. همانطور که گفته شد، پروژه ها بر اساس پارامترهای ثابت و متغیر، تولید شده اند. ۴-۲ تنظیمات مربوط به پارامترهای متغیر برای مثالهای مربوز به ۳۰، ۶۰ و ۹۰ فعالیت را نشان میدهد. جدول ۴-۲ : تنظیم پارامترهای متغیر برای مسائل دارای ۳۰، ۶۰ و ۹۰ فعالیت
پارامتر
سطح
NC
۵۰/۱
۸۰/۱
۱۰/۲
RF
۲۵/۰
۵۰/۰
۷۵/۰
۰۰/۱
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 10:43:00 ق.ظ ]
|
|
تیم حمایت کننده: در ارائه مهارتها، بازاریابی، اطلاعات و یا کارکردهای مدیریتی در جهت حمایت از ایده یا طرح نقش ثانویه را بازی میکنند. واکنشگر: نقشی حمایتی در مشخص کردن ضعفها و تهدید هایی که ایده یا طرح را در معرض خطر قرار داده اند بازی میکند. در تقویت قدرت نوآوری به ارائه داده و اطلاعات پرداخته و حمایتهای مدیریتی مبذول میدارد. کوراتکو و هاجتس ( ۲۰۰۱ ) بیان کردند که حامی و پشتیبان، اصلی ترین نقش را در توسعه کارآفرینانه یک سازمان ایفا میکنند. حامی در توسعه، تسهیل و نظارت کل فرایند کارآفرینانه درون یک سازمان نقش اصلی و مرکزی را ایفا میکنند. عناصر کارآفرینی سازمانی میشل هیت و همکارانش[۴۸] (۲۰۰۰)، در تحقیقات خود به پنج عامل به عنوان عناصر کارآفرینی در سازمان به شرح ذیل اشاره کرده اند.
-
- نوآوری: ارائه ایدههای جدید و تبدیل آنها به محصول یا خدمات جدید.
-
- ریسک پذیری: تمایل به اقدامات مخاطره آمیز و به کارگیری منابع در این راه با نتایج نامطمئن.
-
- رفتار اثر گذار: پاسخ به فرصتها از طریق جستجوی آنها و آینده نگری و پیش بینی خواستها و تقاضاها.
-
- استراتژی تهاجمی مبتنی بر رقابت و پاسخ به تهدیدات محیطی
-
- استقلال: اقدامات مستقل و کمک به تکمیل اقدامات مخاطره آمیز.
پیتر وارد و همکارانش[۴۹] (۱۹۹۴)، ضمن تاکید و به کارگیری سه عنصر نوآوری، ریسک پذیری و رفتار اثرگذار را بیان داشتند. داگلاس لیون و همکارانش[۵۰] (۲۰۰۰) نیز بررسی عمیقی در خصوص محققانی که به ابعاد کارآفرینی اشاره کرده بودن انجام دادند. نتایج تحقیق آنها نشان میدهد که اکثر محققان، سه عامل رفتار اثرگذار (پیشگام بودن)، نوآوری و ریسک پذیری را درنظر گرفته و در بعضی از تحقیقات نیز، هرکدام یک عامل از عوامل نوآوری، استقلال یا ریسک پذیری را انتخاب کرده بودند. کارآفرینی سازمانی از ۴ بعد دیگر قابل شناسایی است: نخست بعد مخاطره پذیری – کسب و کار جدید که اشاره به پیگیرشدن و وارد شدن در کسب و کارهای جدیدی که مرتبط با بازارها یا محصولات جاری شرکت است. بعد دوم: نوآوری که به ایجاد محصولات، خدمات و تکنولوژی های جدید اشاره میکند.بعد سوم: خودبازسازی که روی بازنویسی استراتژی، تجدید ساختار، و تغبیر سازمانی تاکید دارد.در نهایت بعد چهارم: فعال بودن که به تمایل مدیریت عالی اشاره میکند در اینکه افزایش رقابت را دنبال میکند که شامل ابتکار، ریسکپذیری و هجوم رقابتی و شجاعت است. در حالیکه میزان تاکیدات، گرایشها و فعالیت ها، متفاوت است با این حال این ۴ بعد در کارآفرینی سازمانی قرار میگیرد چون آنها فاکتورهای نوآوری شومپیتر هستند. بخش سوم:کارآفرینی استراتژیک اقتصاد جهانی در شرف تحول و ایجاد تغییرات ژرف و اساسی است و بالطبع سازمانها و صنایع تولیدی و خدماتی از این امر مستثنی نیستند. امروزه مسائل سازمانها با راه حل های دیروز حل شدنی نیست و پیش بینی آینده، مشکلات آتی را حل نمی کند بلکه باید برای پیش سازی آینده اقدام کرد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
شرایط محیطی و قواعد بازی رقابت به حدی بی رحم، پیچیده، پویا و نامطمئن گردیده که سازمانها دیگر نمی توانند تنها با تغییرات روبنایی مثل تغییر روشها، سیستم ها، ساختار، تکنولوژی و غیره حیات و بقای بلند مدت خود را تضمین کنند. همچنین آنها نمی توانند با تعداد اندکی افراد خلاق و کارآفرین و یا اجرای چند طرح کارآفرینانه بر رقبای کوچک، چابک، نوآور، فرصت گرا و کم هزینه فایق آیند. آنها باید شرایطی را فراهم کنند تا همه کارکنان روحیه کارآفرینانه پیدا کرده و بتوانند به راحتی، مستمر و بطور فردی یا گروهی فعالیتهای کارآفرینانه خود را به اجرا در آورند. این مهم مستلزم پیاده سازی پدیده ای مهم تحت عنوان کارآفرینی استراتژیک است. کارآفرینی استراتژیک موضوع پژوهشی جدیدی است که از بطن ادبیات رشتههای مدیریت استراتژیک و کارآفرینی پدید آمده است. ایده اساسی کارآفرینی استراتژیک این است که مفاهیم استراتژی که برای پاسخ دادن به پرسش چرا برخی از شرکتها بهتر از سایر ین عمل میکنند؟ طراحی شده اند میتوانند در شرایط و بافت کارآفرینی نیز به کار گرفته شوند. با توجه به محوری بودن نقش مزیت رقابتی در تحقیقات مدیریت استراتژیک، کارآفرینی استراتژیک را ادغام دیدگاههای کارآفرینانه (فرصت یابی) و استراتژیک (مزیت یابی) در تدوین و اتخاذ اقداماتی که برای خلق ثروت طراحی شده اند تعریف نموده اند. به عبارتی کارآفرینی استراتژیک اقدامات کارآفرینانه ای است که با نگاهی استراتژیک اتخاذ میشوند. کارآفرینی استراتژیک بر مبنای مجموعهای از اقدامات کار آفرینانه(فرصت جویی) و استراتژیک(مزیت جویی) بنا نهاده شده است. اقدامات استراتژیک اقداماتی هستند که مزیتهای رقابتی موجود را تا زمانی که حمایتهای لازم که منجر به کشف فرصتهای کارآفرینی میشوند را به دست آورند (هیت و همکاران، ۲۰۰۲). اقدامات کار آفرینانه نیز گاهی انجام میشوند که سازمان توانایی کشف و تشخیص فرصتها را از طریق رقابت ندارد. کارآفرینی استراتژیک عبارت است از فعالیتهای کارآفرینانهای که در چارچوب استراتژی کسب و کار به انجام میرسد و به توسعه تخصص در مهارتها و منابع اصلی پرداخته و از اهرم کاربرد و انتقال دانش در مهارتها و منابع برای تولید محصولات و خدمات و یافتن بازارهای جدید استفاده میکند(دس و همکاران، ۱۹۹۹) بنا به تعریف هیت و همکاران (۲۰۰۱)کارآفرینی استراتژیک عبارت است از ترکیب دیدگاه کارآفرینانه و دیدگاه استراتژیک برای طراحی و اجرای استراتژیهای کارآفرینانه سودآور. کارآفرینی استراتژیک از طریق ایجاد تغییرات گسترده به شرکتها کمک میکند زمینههای رشد و سودآوری را فراهم کنند. برای موفقیت شرکتها و دولت در زمینه کارآفرینی استراتژیک در اختیار داشتن دانش لازم درمورد منابع و فرایند شرکت و میزان افزایش نرخ سودآوری از اهمیت فراوانی برخوردار است(بارنی، ۱۹۹۱). مطالعاتی که در زمینه کارآفرینی استراتژیک انجام گرفته اند بر مطالعه منابع و تغییرات گسترده و انطباق استراتژیکی شرکتهای تازه تاسیس تمرکز داشته اند. شرکتهای کوچک و متوسط بایستی از الگوهای جدید در حوزه فعالیتهای استراتژیک استفاده کنند تا ضمن حفظ جایگاه رقابتی فعلی خود در بازار، مکانیسم هایی را که فعالیتهای کارآفرینانه آنها را افزایش میدهد ایجاد کنند (زهرا و همکاران، ۱۹۹۹). این دسته از شرکتها به دلیل اینکه جهت گیری استراتژیک ضعیفتر و منابع داخلی کمتری دارند در زمینه توسعه کسب و کار خود با چالشهای فراوانی روبرو هستند (ایزنهارت و مارتین[۵۱]، ۲۰۰۰). شرکتهای کوچک و متوسط بایستی قابلیتهای پویایی خود را افزایش دهند تا بتوانند آهنگ تغییر به سوی الگوهای جدید و استراتژیک را افزایش دهند. (تیس و همکاران، ۱۹۹۷). این قابلیتها میتوانند فرایندهای کارآفرینی استراتژیک یک شرکت را تحریک کنند. توسعه این قابلیتها به عواملی مانند ویژگیهای صنعت مورد نظر و میزان توانایی شرکت بستگی دارد (بروش و همکاران[۵۲]، ۱۹۹۸). شرکتهای کوچک و متوسط در یک محیط رقابتی فعالیت دارند، از این رو باید به کارگیری رفتار فوق فعال[۵۳] از فرصتهای موجود در بازار که به دلیل پویایهای محیط شکل میگیرند به نحو احسن استفاده نمایند (دس، لومپکین و مک گی[۵۴]، ۱۹۹۹). مدلهای کارآفرینی استراتژیک در شرکتهای کوچک و متوسط بایستی بتوانند فرایند تغییر را بدون ایجاد هزینههای سربار و اضافی تسهیل کنند. رشد کسب و کارهای کوچک و متوسط از آنجا که باعث خلق ثروت، ایجاد نواوری و اشتغال زایی میشود تاثیر مثبتی بر پیشرفت اقتصادی جوامع میگذارد (دوئرن[۵۵]، ۲۰۰۹). اکثر کشورها برای تسهیل و فرایند کارآفرینی و ایجاد بنگاههای کوچک و متوسط، برنامههای حمایتی کسب و کار شامل برنامههای مالی و مشاورهای ارائه میکنند. طی دو دهه گذشته بر نقش بنگاههای کوچک در دستیابی به توسعه اقتصادی تاکید شده است تا بیکاری کاهش یابد و نواوری تسهیل شود. ادبیات کارآفرینی به دلیل اینکه به فرایند راه اندازی یک کسب و کار بدون در نظر گرفتن عامل استراتژیک تکیه میکند مورد انتقاد قرار گرفته است (هیت و ایرلند[۵۶]، ۲۰۰۰). همچنین مشاهده میشود که تاکید اندکی بر مزیت رقابتی کسب و کار جدید و عوامل استراتژیکی که باید در عمل کارآفرینانه در نظر گرفته شود صورت گرفته است. ار آنجا که برای بنگاههای تثبیت شده فعالیت کارآفرینانه ممکن است پرهزینه باشد و با فعالیتهای استراتژیک کنونی تداخل داشته باشد، انتظار میرود که بعد استراتژیک برای بنگاههای کوچک و متوسط بسیار حیاتی باشد (زهرا و همکاران، ۱۹۹۹). کارآفرینی استراتژیک تلفیق کارآفرینی، فرصت جویی و مزیت یابی استراتژیک در راستای مفهوم کسب و کار است که میتواند به خلق ارزش و کاهش تهدید رقابتی منجر شود. فرایند کارآفرینی استراتژیک بیانگر آن است که برای ثبات مفهوم کسب و کار انجام اصلاحات سطحی کافی نیست؛ بلکه خلق یک مدل کسب و کار جدید است که میتواند منافع بلند مدت کسب و کار را تامین کند (هیت و همکاران، ۲۰۰۲). رویکرد کارآفرینی استراتژیک ابعاد جدیدی مانند مزیت و خلق ارزش را به تحقیقات سنتی کارآفرینی میافزاید (هیت و ایرلند، ۲۰۰۰). بنگاههای کوچک و متوسط مهارتهای فرصت یابی قوی دارند اما دانش موجود ناکافی و قدرت بازار کم آنها از فعال کردن مزایای رقابتی برای دریافت ارزشهای لازم از فرصت هایشان جلوگیری میکنند. در ادبیات کارآفرینی استراتژیک همچنین از رابطه بین مفهوم استراتژی و کارآفرینی و ایجاد استراتژیهای کارآفرینی سخن به میان میآید. بنگاهها با پیگیری استراتژیهای کارافرینی خود را در موقعیت هایی قرار میدهند که به صورت مکرر و نظام مند فرصتهای کارآفرینانه را تشخیص داده و از آنها بهره وری میکنند (آیزنهارت، براون و نک[۵۷]، ۲۰۰۰). آیزنهارت توضیح میدهد: «عبارت استراتژی کارآفرینانه ممکن است برای افراد گوناگون معانی متفاوتی داشته باشد و نام گذاری برخی استراتژیها با عنوان کارآفرینانه ممکن است به دلیل عدم شناخت کافی باشد». (میر و هپارد[۵۸]، ۲۰۰۰). ایرلند و دیگران (۲۰۰۹) استراتژی کارآفرینی سازمانی را به عنوان یک رفتار بر مبنای عمل کارآفرینانه، جهت دهی شده با چشم انداز گسترده در سطح سازمان که به صورت هدفمند و پیوسته سازمان را بازسازی نموده و محدوده عملکرد آن را برای تشخیص و بهره برداری از فرصتهای کارافرینانه شکل میدهد، تعریف میکنند. هنگام به کارگیری استراتژی کارآفرینی سازمانی بیشتر مسئولیت پیشبرد رفتارهای کارآفرینانه به عهده مدیران ارشد سازمانی خواهد بود. این مسئولیت آنها در تهیه و به کارگیری یک استراتژیک کارافرینانه نمود پیدا میکند. البته مسئولیت کارافرینی سازمانی تنها بر دوش مدیر ارشد سازمان نیست و یک مسئولیت همگانی در سازمان است(کوین و اسلوین، ۲۰۰۲). مدیران ارشد سازمانی میبایستی معماری سازمانی را طرح ریزی کنند که مشوقهای کارافرینی بدون دخالت مستقیم آنها شکل گیرند (میلز و همکاران، ۲۰۰۰). یک معماری سازمانی حمایتگر کارآفرینی یک ساخت مشخص و واحد نیست؛ بلکه فضایی درون سازمانی است که رفتارهای جمعی و فردی کارآفرینانه را تشویق و تقویت میکند. به این دلیل که این ساخت معماری شامل عناصر سخت افزاری (مانند ویژگیهای ساختار سازمان) و عناصر نرم افزاری( مانند فرهنگ و جو سازمانی) میباشند مهمترین و سخت ترین بخش تحقق موفقیت امیز استراتژیهای کارآفرینی سازمانی هستند. (گاروین، ۲۰۰۲) بدون وجود چشم انداز استراتژیک کارآفرینانه سازمانی، معماری حمایتگر از کارافرینی در سازمان شکل نمیگیرد چرا که هیچ دیدگاه و سنجه فلسفی که توسط مدیران ارشد سازمانی برای تشویق تفکرات کارافرینانه در سازمان ایجاد شده باشد وجود ندارد (موریس و کوراتکو، ۲۰۰۲). چشم اندازهای استراتژیک کارآفرینانه تحت تاثیر هنجارهای فرهنگی منجر به بروز رفتارهای کارآفرینانه میشوند. این چشم اندازها هنگامی تحقق مییابند که فرآیندهای کارآفرینانه تشخیص و بهره برداری از فرصت در بنگاه شکل گیرد. میتوان گفت که کسب و کارهای کوچک و متوسط در شناسایی فرصتها موفق عمل میکنند، اما در توسعه مزیتهای رقابتی متناسب با آن فرصتها موفقیت کمتری دارند. از این روی این شرکتها که اغلب نوپا نیز هستند با دارا بودن فرصتهای محدود برای تاثیر گذاشتن بر ساختار بازار، باید در شروع فرایند کسب و کار جدید، خلاقانه و با دیدگاه استراتژیک وارد بازار شوند (زهرا و همکاران، ۱۹۹۹) کارآفرینی استراتژیک عبارتست از فعالیتهایی که سازمان برای «اکتشاف مداوم فرصتهای مبتنی بر نوآوری» با هدف انتفاع انجام میدهد. مانند ترکیبهای سازمانی جدید، محصولات جدید، فرآیندهای جدید و…یا به عبارتی «خلق مزیت رقابتی از طریق جریانهای مداوم نوآوری.(ایرلند، هیت و سیرمن، ۲۰۰۳). نقطه اشتراک میان مدیریت استراتژیک و کارآفرینی، کمک به سازمانها برای کسب مزیتهای رقابتی در آینده است. کارآفرینی استراتژیک مجموعه ای از فعالیتهای سازمانی است که توانایی سازمان را در رقابت با سازمانهای موجود در صنعت مورد نظر، برای کسب موقعیت برتر افزایش میدهد.(برونی، ۱۹۹۱) بخش چهارم: ساختار سازمانی مقدمه سازمانها نقش عمده ای در جهان نوین ما ایفا میکنند. سازمانها به قدری در همه ابعاد و جنبههای گوناگون زندگی ما فراگیر شده که شناخت آنها نه تنها به عنوان یک موضوع علمی بلکه به عنوان یک پدیده جدایی ناپذیر از زندگی اجتماعی ما اجتناب ناپذیر میکند. شناخت سازمان به حدی که بتواند مدیران ما را نه تنها در زندگی خصوصی بلکه در زندگی سازمانی یاری داده و آنها را مجهز به ابزار شناخت برای هدایت و سکانداری مجموعه خود کند کار ساده ای نیست. زیرا امروزه سازمانها و انسانهای مشغول به کار در سازمانها هر دو بسیار پیچیده میباشند و شبکه روابط و ساختارهایی که ناشی از تعامل انسان و سازمان است به قدری پیچیده و در هم تنیده است که جز با تئوری، شناخت آن ممکن نیست (میرزائی، ۱۳۷۴، صص ۱۹-۱۸). ساختار سازمانی یک سازمان مرزهای نسبتاً مشخصی دارد تا بتوان اعضاء را از غیر اعضاء باز شناخت. مشخص شدن چنین مرزهایی از طریق انعقاد قراردادهای رسمی یا غیر رسمی بین اعضاء و سازمان صورت میگیرد. ساختار سازمان تصریح میکند که وظایف چگونه تخصیص داده شوند، چه شخصی به چه کسی گزارش دهد و ساز و کارهای هماهنگی رسمی و همچنین الگوهای تعاملی سازمان که باید رعایت شوند کدامند؟(رابینز، ۱۳۷۸، ص ۱۲-۲۲). ساختار سازمانی ابعادی دارد که شامل مواردی بدین شرح است. پیچیدگی به میزان تفکیکی که در سازمان وجود دارد اشاره میکند (رابینز، ۱۳۷۸، ص۸۱).رسمیت دومین جزء ساختار سازمانی است. رسمیت به مقررات، روشها و مدارک کتبی اطلاق میشود که به موجب آنها شرح وظایف، دستورالعملها و فرمانهایی که کارکنان و اعضای سازمان باید آنها را رعایت و اجرا نمایند مشخص میشود (دفت، ۱۳۷۷، ص۲۸۵). تمرکز به سطوحی از سلسله مراتب اختیارات اطلاق میشود که میتوانند تصمیماتی را بگیرند. بحث ساختار سازمانی از زمان پیدایش نظریههای سازمان و مدیریت در بین دانشمندان و صاحبنظران مدیریت شروع شده است. سازمانها برای هماهنگی و کنترل فعالیتشان و برای حرکت در جهت نیل به هدف یا اهدافی خاص (فلسفه وجودی هر سازمان) از داشتن ساختار سازمانی ناگزیرند. ساختار، اسکلت سازمانها و هسته متمایز کنندهها آنها است(دفت، ۱۳۷۷، ص۲۸۶). ساختار سازمانی یک سیستم رسمی از وظایف و روابط اختیار است که چگونگی هماهنگی فعالیتهای افراد و استفاده از منابع برای تحقق اهداف سازمانی را کنترل میکند (جیمز، ۱۹۹۸ )[۵۹]. با وجود اینکه مفهوم ساختار سازمانی یک حقیقت است و ضمن اثر گذاشتن آن بر افراد سازمان، همه افراد به نوعی با آن سر و کار دارند، اما کم و بیش یک مفهوم انتزاعی است(فرمونت، ۱۹۹۷)[۶۰]. نقشهای افراد در سازمان سنگ زیرین ساختار سازمانی است و روابط بین نقشها ساختار را شکل میدهد(رابی، ۱۹۹۴)[۶۱]. متغیرهای بسیاری را به عنوان ابعاد سازمانی مطرح کردهاند، اما میتوان گفت که ابعاد سازمانی به دو گروه: ساختاری و محتوایی تقسیم میشوند. همچنین ساختار به عنوان یکی از اجزای سازمانی تعریف میشود که از عنصر پیچیدگی، رسمیت و تمرکز تشکیل شده است(رابینز، ۲۰۰۲، ص۴۳)[۶۲]. سازماندهی فرایند ایجاد ساختار سازمانی و ساختار سازمانی چارچوب سازمانی است که به درجهای از رسمیت، پیچیدگی و تمرکز اشاره دارد(مقیمی، ۱۳۸۰، ص۹۲) در طرحریزی ساختار سازمانی سه رکن مورد توجه قرار میگیرد: ۱٫ساختار سازمانی، تعیینکننده روابط رسمی و گزارشگیری در سازمان است و نشاندهنده سطوحی است که در سلسله مراتب اداری وجود دارد و حیطه کنترل مدیران را نیز مشخص میکند. ۲٫ساختار سازمانی، تعیینکننده جایگاه افرادی است که بهصورت گروهی در یک واحد کار میکنند و به گروهبندی یا تقسیمبندی واحدهایی که در کل سازمان وجود دارد، میپردازد. ۳٫ساختار سازمانی، دربرگیرنده طرح سیستمهایی است که بهوسیله آنها همه واحدها هماهنگ و یکپارچه میشوند. در نتیجه، ارتباط مؤثر در سازمان تضمین خواهد شد. ساختار سازمانی در برگیرنده طرح سیستمهایی میشود که به وسیله آنها فعالیتهای همهی دوایر هماهنگ و یکپارچه میشود، و در نتیجه سیستم ارتباط مؤثر (در سازمان) تضمین خواهد شد. ساختار سازمانی، کالبدی است که در آن جلوهای از موارد ذیل تعیین میشود:
- تعیین کنندهی حوزههای اساسی یک سازمان،
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
رابطه(۳-۱) مدل تصحیح خطای برداری ساختاری ۴۶ رابطه(۳-۲) رابطه بین خطای پیسبینی و اخلال شاختاری ۴۷ رابطه(۳-۳) نرخ ارز حقیقی ۴۹ رابطه(۳-۴) معیار مورک ۵۰ رابطه(۳-۵) معیار همیلتون ۵۰ رابطه(۳-۶) معیار همیلتون ۵۰ رابطه(۳-۷) بازده غیرعادی ۵۰ رابطه(۳-۸) لگاریتم متغیرهای پژوهش ۵۲ رابطه(۳-۹) رگرسیون چند متغیره ۵۵ رابطه(۳-۱۰) فرمول دوربین- واتسون ۵۷ رابطه(۳-۱۱) ضریب تعیین ۵۷ رابطه(۳-۱۲) ضریب تعیین تعدیل شده ۵۸ رابطه(۳-۱۳) مدل داده های ترکیبی ۶۰ رابطه(۳-۱۴) مدل تعدیل شده داده های ترکیبی ۶۰ رابطه(۳-۱۵) مدل نهایی داده های ترکیبی ۶۱ رابطه(۳-۱۶) برآورد خطای داده های ادغام شده ۶۲ مقدمه امروزه انرژی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی در رشد و توسعه نقش مهمی را در امر برنامه ریزی کشورها ایفا می کند. قیمت نفت یکی از متغیرهای کلیدی هر اقتصاد است که در تعیین موقعیت اقتصاد هر کشور نقش بسزایی دارد. اقتصاد جهان در سالهای مختلف نوسانات مثبت و منفی زیادی را در قیمت نفت خام تجربه کرده است. این نوسانات و تغییرات قیمت نفت بر متغیرهای کلان اقتصادی در کشورهای جهان تأثیر گذاشته و اقتصاد این کشورها را با چالشی جدی روبهرو کرده است و موجب شده تا آنها برای در امان ماندن از تأثیرات منفی ناشی از این نوسانات تدابیر مختلفی بیندیشند. اقتصاد ایران وابستگی زیادی به قیمت نفت دارد و به همین دلیل تحقیق در مورد اثرات بالا و پایین شدن قیمت نفت بر بازار مالی کشور، از جمله تحقیقات بسیار مهم و ارزشمند میباشد، همچنین بررسی آثار آن بر بورس اوراق بهادار، که یکی از اصلیترین اجزای بازارهای مالی است و نقش موثری در توسعه و رشد اقتصادی کشور دارد، اهمیت بسزایی دارد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
از سوی دیگر اهمیت مطالعه و پژوهش در حوزه شرکتها به افرادِ سرمایهگذار کمک می کند، زیرا افراد در تجزیه وتحلیلهایی که انجام می دهند در نهایت امید دارند با توجه به ریسک سرمایه گذاری، بازده متناسب با آن را بدست آورند، تجزیه و تحلیل مناسبِ عوامل گوناگون می تواند باعث مدیریت بهترِ سرمایه آنها و افزایش ثروت سرمایهگذار شود. با توجه به موارد ذکر شده در ارتباط با اهمیت موضوع بررسی عوامل مؤثر بر بازده سرمایه گذاریها و اثرات آن عوامل بر بازار سرمایه، و همچنین نیازمندی شرکتهایی که در اولین سالهای عرضه سهام خود در بورس هستند به اطلاعات تحلیلی برای شناسایی عوامل اثرگذار بر بازده حاصل از فعالیتشان، این تحقیق بر آن است تا با بررسی نوسانات قیمت نفت و اثرات آن بر بازده سهام و به طور خاص بر بازده غیرعادی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و ارائه نتایج حاصله بتواند برای سازمان خصوصیسازی و سازمان بورس اوراق بهادار مفید باشد. همچنین با بدست آوردن نتایج آزمون فرضیه های فرعی تحقیق، یعنی میزان تأثیر نوسان منفی و مثبت قیمت نفت بر بازده غیرعادی سهام، راهنمایی برای سرمایه گذاران جهت اخذ تصمیمات مناسب برای سرمایه گذاری باشد. پایان نامه حاضر در پنج فصل گردآوری شده است. در فصل اول کلیات تحقیق شرح داده شده است که با مطالعه آن میتوان با اصول کلی و چارچوب تحقیق آشنا شد. فصل دوم به مبانی نظری و پیشینه تحقیق اختصاص یافته است که بخش مبانی نظری مطالب ارزشمندی را در اختیار افراد قرار میدهد و همچنین در بخش بعدی نتایج پژوهشهای صورت گرفته توسط سایر محققین بیان می شود. فصل سوم پایان نامه در مورد روشها و مدلهای استفاده شده در تحقیق اختصاص دارد. فصل چهارم حاوی اطلاعات مربوط به تجزیه و تحلیل داده ها میباشد و نهایتاً در فصل پنجم نتیجه گیری و جمعبندی کلی صورت گرفته است. امیدوارم تحقیق انجام شده در این پایان نامه بتواند مفید واقع شود و به استفاده کنندگان از نتایج آن کمک نماید. فصل اول کلیات تحقیق ۱-۱- مقدمه یکی از مهمترین بازارهای موجود در اقتصاد هر کشوری بازار مالی میباشد که متأثر از متغیرهای اقتصادی من جمله قیمت نفت میباشد. از طرفی یکی از مهمترین مسائلی که سرمایه گذاران با آن روبرو میباشند نوسان و بیثباتی قیمتهای نفت است که سبب ایجاد نوسان در بازارهای مالی میگردد. با توجه به تاثیر گستردهی منفی نوسانات قیمت نفت بر بخشهای مختلف اقتصاد ایران، مانعی برای کارایی بازار بورس به شمار میرود و بر عملکرد سرمایه گذاران تاثیرگذار میباشد. لذا باید تحلیل دقیقی از تغییرات قیمت نفت بر روی بازده سهام شرکتها صورت پذیرد. تعیین قیمت نفت به عوامل متعددی بستگی دارد که اغلب آنها از کنترل تولید کنندگان آن خارج است. همین مسئله سبب شده است که وضعیت اقتصادی اغلب کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی تحت تأثیر نوسانات قیمت نفت قرار گیرد. در این فصل کلیات پژوهش مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در ابتدا به شرح و بیان مسأله تحقیق پرداخته خواهد شد، پس از آن اهمیت و ارزش تحقیق بیان میگردد، سپس اشارهای به اهداف تحقیق می شود. همچنین در ادامه فرضیه ها و روش تحقیق شرح داده می شود. ۱-۲- بیان مسأله تحقیق قیمت نفت یکی از متغیرهای کلیدی هر اقتصاد است که در تعیین موقعیت اقتصاد هر کشور نقش بسزایی دارد. اقتصاد جهان در سالهای مختلف نوسانات مثبت و منفی زیادی را در قیمت نفت خام تجربه کرده است. این نوسانات و تغییرات قیمت نفت بر متغیرهای کلان اقتصادی در کشورهای جهان تأثیر گذاشته و اقتصاد این کشورها را با چالشی جدی روبهرو کرده است و موجب شده تا آنها برای در امان ماندن از تأثیرات منفی ناشی از این نوسانات تدابیر مختلفی بیندیشند. بیشتر مطالعات انجام شده درباره اثر تغییرات قیمت نفت بر اقتصاد کشورها، برای کشورهای صنعتی انجام گرفته است، که اغلب وارد کننده نفت هستند. در این کشورها نفت به عنوان یکی از عوامل تولید بوده و افزایش قیمت آن آثار تورمی و رکودی دربرداشته است و کاهش قیمت آن به عنوان تغییری مثبت برای طرف عرضه محسوب می شود. در حالی که در کشورهای در حال توسعه صادرکننده نفت اینگونه نیست. از آنجایی که کشورهای در حال توسعه مخصوصاً کشورهای صادرکننده نفت به دنبال صنعتی شدن هستند، بی ثباتی قیمت نفت برای آنها دارای اهمیت بیشتری است؛ زیرا از یک سو در مسیر صنعتی شدن نیاز آنها به نفت و انرژی افزایش مییابد و از سوی دیگر برای کشورهای صادرکننده نفت، درآمدهای نفتی، منبع اصلی درآمد آنها است. اقتصاد ایران به شدت وابسته به صادرات نفت بوده و آسیبپذیری آن نسبت به تغییرات درآمدهای نفتی بسیار بالاست. درآمدهای نفتی تاثیرات دوگانهای بر اقتصاد ایران دارند؛ از یک سو شواهد حاکی از رشد اقتصادی مناسب در سالهایی است که درآمدهای نفتی رشد ملایم و آرامی داشتند. در حقیقت رشد ملایم درآمدهای نفتی، رشد اقتصادی را از طرف عرضه و تقاضا تقویت می کند.(مهرآرا و نیری ۱۳۸۸). قیمت جهانی نفت به عنوان یک عامل تاثیرگذار بر عوامل سیاسی و اقتصادی هر کشور مخصوصاً کشورهای صادر کننده نفت است. ایران از جمله صادر کنندگان بزرگ نفت در جهان است که وابستگی زیادی به درآمدهای نفتی دارد. بنابراین اقتصاد ایران تحت تاثیر نوسانات قیمت نفت قرار میگیرد. بازار بورس هم به عنوان یکی از بخشهای اقتصاد می تواند تحت تاثیر این نوسانات قرار گیرد. شرکتهای بیشماری در سراسر دنیا خواه در فرایند چرخه حیات اقتصادی و خواه از طریق برنامه خصوصی سازی شرکتهای دولتی، با عرضه سهام خود به عموم مردم، برای نخستین بار وارد بازار سرمایه میشوند. نظر به اینکه عرضه اولیه سهام برای یک شرکت در حال رشد عمده ترین منبع تأمین مالی آن به شمار میرود سعی می کنند تا با عملکردی مطلوب و تعیین قیمتی مناسب در عرضه اولیه، جریانهای نقدی حاصل را برای شرکت حداکثر سازند(بوجراج و لی[۱]،۲۰۰۲). پس از زمان عرضه اولیه سهام به عموم، برای شرکتها بازدهی غیرعادی از اهمیت خاصی برخوردار میباشد و این بازده از عوامل مختلفی تأثیر میپذیرد و نقش مهمی در پیشرفت شرکت ایفا می کند و ممکن است قیمت نفت یکی از این عوامل باشد که ما به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت. ۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق در دهه اخیر قیمت نفت نقش مهمی در مدلسازی وضعیت اقتصادی و سیاسی کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته ایفا می کند. امروزه قیمت نفت به عنوان یکی از مهمترین مؤلفه های بنیادین در بازارهای مختلف مالی شناخته می شود که در این میان بازار سهام از جایگاه خاصی برخوردار است. از منظر نظری، قیمت نفت و نوسانات مرتبط با آن می تواند بر بازده سهام یا قیمتهای سهام از طریق درآمدهای انتظاری تأثیرگذار باشد. تکانههای نفتی یا نوسانات قیمت نفت یکی از عوامل اصلی بسیاری از بحرانهای اقتصادی در میان کشورهای واردکننده و صادرکنندهی نفت است. برای کشورهای صادرکنندهی نفت، درآمدهای حاصل از فروش نفت، منبع بسیار مهمی از درآمدهای مالی و ارزی دولتها را تشکیل میدهد. وابستگی این درآمدها به قیمت نفت در بازار جهانی و به عبارتی برونزا بودن آن را میتوان دلیلی بر بروز نااطمینانی و بیثباتی در سیاستگذاریهای اقتصادی دانست. بنابراین میتوان گفت که هرگونه نوسان و بیثباتی در بازار جهانی نفت به بروز عدم تعادل و حتی بحران منجر می شود مگر آنکه سیاستهای صحیحی در مواجهه با این نوسانات از سوی دولتها اتخاذ شود (فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی، ۱۳۸۵). از سوی دیگر بورس اوراق بهادار یکی از اصلی ترین اجزای بازارهای مالی است که نقش موثری در توسعه و رشد اقتصادی کشور دارد. بازار بورس از جمله بازارهای مالی مؤثری است که در جمعآوری سرمایه لازم برای بنگاههای اقتصادی فعالیت می کند. از طرفی قیمت نفت و نااطمینانی حاصل از نوسانات قیمت نفت به عنوان عامل مهم تولیدی می تواند نقش موثری در قیمت تمام شده کالا و در نتیجه سودآوری بنگاه و به تبع آن تغییر در میزان بازده بنگاهها بر جای بگذارد. در کشورهای صادر کننده نفت مانند ایران که سهم اصلی درآمد خود را از طریق ارز حاصل از فروش نفت تامین می کنند تاثیر شوکهای قیمت نفت بر بخشهای اقتصادی یکی از دغدغه های سیاستگذاران و اقتصاددانان بوده است، در نتیجه تحقیق و بررسی بر روی نوسانات قیمت نفت و تأثیرات احتمالی آن بر روی بازده سهام شرکتها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد، که در این تحقیق سعی بر این است که تمرکز بر روی بازده غیرعادی سهام معطوف شود و بررسی کنیم که آیا این بازده از نوسانات قیمت نفت تأثیر میپذیرد یا خیر. ۱-۴- سؤالات و اهداف تحقیق سؤال اصلی تحقیق این است که آیا بین نوسانات قیمت نفت و بازده غیرعادی سهام می تواند رابطهای وجود داشته باشد؟ سؤالات فرعی برای دستیابی به جواب سؤال اصلی پژوهش؛ شامل موارد زیر میباشد: ۱- آیا نوسان منفی قیمت نفت بر بازده غیرعادی سهام تأثیر می گذارد؟ ۲- آیا نوسان مثبت قیمت نفت بر بازده غیرعادی سهام تأتیر می گذارد؟ هدف این تحقیق بررسی رابطه بین نوسانات قیمت نفت (متغیرمستقل) و بازده غیرعادی سهام (متغیر وابسته) است. بسته به رابطه بین این دو متغیر و اینکه این رابطه متقارن است یا نامتقارن، میتوانیم در برنامه ریزیهای اقتصادی برای جلوگیری از بروز بحران در بازار بورس اوراق بهادار استفاده کنیم. ۱-۵- فرضیه های تحقیق الف) فرضیه اصلی: نوسانات قیمت نفت با بازده غیرعادی سهام رابطه معنیداری دارد. اکنون برای رسیدن به نتیجه در مورد فرضیه اصلی دو فرضیه فرعی بیان می شود که پس مورد آزمون قرار دادن این دو فرضیه؛ میتوانیم فرضیه اصلی را رد یا تأیید نماییم. شرط پذیرفتن فرضیه اصلی این میباشد که یکی از فرضیه های فرعی تأیید شود. ب) فرضیه های فرعی: ۱- نوسان منفی قیمت نفت با بازده غیرعادی سهام رابطه معنیدار دارد. ۲- نوسان مثبت قیمت نفت با بازده غیرعادی سهام رابطه معنیدار دارد. ۱-۶- کاربردهای متصور از تحقیق با توجه به موارد ذکر شده در ارتباط با اهمیت موضوعِ بررسی قیمت نفت و اثرات آن بر بازار سرمایه، این تحقیق بر آن است تا با بررسی نوسانات قیمت نفت و اثرات آن بر بازده سهام و به طور خاص بر بازده غیرعادی سهام شرکتهای خصوصی سازی شده در بورس اوراق بهادار تهران و ارائه نتایج حاصله بتواند برای سازمان خصوصی سازی و سازمان بورس اوراق بهادار مفید باشد. همچنین با بدست آوردن نتایج آزمون فرضیه های فرعی تحقیق، یعنی میزان تأثیر کاهش یا افزایش قیمت نفت بر بازده غیرعادی سهام، راهنمایی برای سرمایه گذاران جهت اخذ تصمیمات مناسب برای سرمایه گذاری باشد. در واقع سرمایه گذاران با بهره گرفتن از نتایج این تحقیق میتوانند درباره خرید سهام شرکتهایی که در اولین سالهای عرضهی عمومی سهامشان در بورس هستند، تصمیم گیری نمایند. اطلاعات مربوط به اثرات قیمت نفت بر بازده غیرعادی سهام، می تواند برای مدیران مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مفید واقع شود تا با بهره گرفتن از نتایج این تحقیق بهترین راهکار را برای بکارگیری دارایی های مالی انتخاب نمایند. ۱-۷- روش انجام تحقیق این تحقیق از نوع تحقیقات شبه تجربی و پسرویدادی است و در حوزه تحقیقات اثباتی حسابداری و اقتصادی قرار دارد که با اطلاعات واقعی صورت میگیرد. اطلاعات واقعی از گزارشهای مالی (صورتهای مالی و یادداشتهای پیوست) استخراج خواهد شد. این تحقیق از بعد مخاطب استفاده کننده از نوع تحقیقات کاربردی است و از بعد هدف از نوع تحقیقات توصیفی است که به شیوه همبستگی صورت میگیرد. برای گروهبندی شرکتها در صنایع مختلف، طبقه بندی بورسی در نظر گرفته شده است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
قدرت رابطه بین عامل (متغیر پنهان) و متغیر قابل مشاهده بوسیله بار عاملی نشان داده میشود. بار عاملی مقداری بین صفر و یک است. اگر بار عاملی کمتر از ۳/۰ باشد رابطه ضعیف درنظر گرفته شده و از آن صرفنظر میشود. بارعاملی بین ۳/۰ تا ۶/۰ قابل قبول است و اگر بزرگتر از ۰٫۶ باشد خیلی مطلوب است. بار عاملی در شکل با λ نشان داده شده است. در تحلیل عاملی متغیرهائی که یک متغیر پنهان (عامل) را میسنجند، باید با آن عامل، بار عاملی بالا و با سایر عاملها، بار عاملی پائین داشته باشند. جهت بررسی معنادار بودن رابطه بین متغیرها از آماره آزمون t یا همان t-value استفاده میشود. چون معناداری در سطح خطای ۰٫۰۵ بررسی میشود بنابراین اگر میزان بارهای عاملی مشاهده شده با آزمون t-value از ۹۶/۱ کوچکتر محاسبه شود، رابطه معنادار نیست و در نرم افزار لیزرل با رنگ قرمز نمایش داده خواهد شد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
آزمون t تک نمونه ای اگر فرضیه ای در خصوص میانگین یک جامعه آماری طراحی شود با بهره گرفتن از مراحل آزمون فرض آماری می توان صحت یا سقم فرضیه را در سطح معنی داری تعیین کرد که از ازمون t تک نمونه ای برای این منظور می توان استفاده کرد. در این پژوهش جهت تبیین و تفسیر متغیر های مستقل و وابسته و اینکه هر متغیر با چه وضعیتی در جامعه آماری وجود دارد از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. تحلیل واریانس یک طرفه[۵۸] به کمک تحلیل واریانس یک طرفه به بررسی و تحلیل تفاوت بین بیش از دو میانگین نمونه ای می پردازیم. در واقع با انجام آزمون تحلیل واریانس میخواهیم بررسی کنیم آیا بین میانگین های نمونه ای که از جامعه های مختلف گرفتیم تفاوت های واقعی وجود دارد و یا آن مقدار تفاوت قابل اغماض بوده و می توان آنرا معلول تصادف دانست در این پژوهش از تحلیل واریانس جهت مقایسه بخشهای مختلف جامعه آماری استفاده می شود. ۳-۷٫ساختار پرسش نامه: سوالات مربوط به مهارت های PC فرد(۱-۹)
تمایلات فردی |
رضایت مشتری |
کیفیت خدمات ارائه شده |
محتوای وب سایت |
تمایلات فردی |
رضایت مشتری |
راحتی استفاده از خدمات |
تمایلات فردی |
رضایت مشتری |
سوالات مربوط به تسهیلات خدمات(۱۰-۱۲)
زمان صرفه جویی |
آنلاین راحت تر |
استفاده از اینترنت |
سوالات مربوط به ریسک درک شده(۱۳-۱۵)
حفظ اطلاعات |
خدمات آنلاین |
سرقت اطلاعات |
سوالات مربوط به کیفیت سرویس وب(۱۶-۲۰)
تمایلات فردی |
رضایت مشتریان |
خدمات کارآمد |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
Lisrelو تحلیل عاملی تأییدی و به منظور کشف روابط علت و معلولی بین متغیرها و مؤلفه های مورد بررسی از نرم افزار معادلات ساختاری AMOS استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از وجود رابطه مستقیم و معنادار بین متغیرهای مستقل تدارکات،انبارداری،انتقال، پردازش سفارشات،زمانبندی تولید، زمان حمل کالاو بسته بندی با متغیر وابسته زنجیره تأمین است. ودر این راستا پیشنهاد می شود که شرکت مانیزان در شهرها و مناطقی که محصولات خود را به آنجا صادر می کند در نقاط مختلف آن شهرها دفتر مرکزی فروش و انبار توزیع مرکزی دایر نماید. کلید واژه ها: زنجیره تأمین ، عملکرد، صنایع غذایی، صنایع لبنی مانیزان. فصل اول کلیات تحقیق ۱-۱- مقدمه سرعت رشد تجارت جهانی و تغییرات سریع عوامل بازار،موجب حساس شدن مدیران به محیط پیچیده خود برای هماهنگی برنامه های سازمان با این پیچیدگی ها شده است و سطحی نگری به آن موجب ایجاد تصمیم های پر هزینه و گاهی غیر قابل جبران برای سازمان خواهد شد. امروزه مدیران سازمان ها با چالش های زیادی در ر فع عوامل پیچیده زنجیره تأمین روبرو هستند. شناسایی عوامل پیچیده و راهکار های برخورد با آن جز مهمترین دغدغه های مدیران و رهبران سازمان ها در یک زنجیره تأمین است.یافته های تحقیقاتی نشان داده است که کاهش و مدیریت پیچیده در زنجیره تأمین منجر به عملکرد بهتر،هزینه کمتر و یکپارچگی بیشتر زنجیره تأمین می شود (رمضانیان و همکاران،۱۳۹۲: ۱۲۶). در دنیای رقابتی امروز با توجه به ویژگی های محیط های جدید تولیدی و طبیعت مشتریان،دیگر شیوه های مدیریت تولید گذشته که یکپارچگی کمتری را در فرایند هایشان دنبال می کردند کارایی خود را از دست داده اند و امروزه زنجیره تأمین به عنوان یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا،اطلاعات و جریان پولی،توانایی پاسخگویی به شرایط را داراست.مدیریت زنجیره تأمین وظیفه یکپارچه سازی واحدهای سازمانی در طول زنجیره و هماهنگ سازی جریان های مواد،اطلاعات و مالی به منظور برآوردن تقاضای مشتری نهایی و با هدف بهبود رقابت پذیری تأمین را دارا می باشد.یک زنجیره تأمین یک رشته از فرآیندها و جریان هایی است که درون و بین مراحل و ترکیبات مختلف قرار می گیرند تا نیاز یک مشتری را برآورده سازند (جعفر نژاد و همکار،۱۳۸۵: ۶۱).
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
رقابت در عصر اطلاعات مجموعه جدیدی از چالش ها را برای کسب رقابت پذیری سازمان ها ایجاد نموده است.در بازار امروز،مشتری به طور فزاینده ای تقاضای بیشتری مطالبه می نماید و این امر تنها به کیفیت محصول حدود نمی شود و شامل خدمات نیز می گردد.به موازات تبدیل هر چه بیشتر بازارها به بازار مصرفی،در جایی که مشتری درک کمی از تفاوت فنی بین گزینه های ارائه شده از سوی رقبا دارد،نیاز به خلق و ایجاد مزیت رقابتی متفاوت،از طریق ارزش افزوده احساس می گردد. بنابراین فهم و درک نیازها و خواسته های مشتری و توجه به آن ها در قالب یک مأموریت منحصر به فرد کسب و کار که منجر به ارزش افزوده خواهد شد،به طور فزاینده ای در حال یافتن اهمیت می باشد و سازمان های پیشرو جهانی در پی کسب توانایی ها و قابلیت های رقابتی به منظور توانمند نمودن خود در جهت فراتر رفتن انتظارات مشتریان و ارتقای عملکرد مالی و بازار هستند. علی رغم اهمیت فعالیت های قطعی زنجیره تأمین مانند حمل و نقل و انبارداری،در کاهش هزینه،نقش زنجیره تأمین به عنوان حوزه ای بالقوه برای کسب مزیت رقابتی پایدار تا وایل دهه ی ۹۰ میلادی مورد غفلت واقع شده بود،هرچند اخیراً نقش خود را که قبلاً انفعالی و محدود به تأکید بر کنترل هزینه بوده به نقش فعال و در قالب ایجاد رقابت پذیری و سود آوری تغییر داده است. مدیران ارشد سازمان های موفق به این نکته پی برده اند که ایجاد زنجیره های تأمین اثربخش فرصت های مناسبی برای خلق مزیت رقابتی پایدار فراهم می آورند. این مزیت ها به علت اینکه ابعاد کلیدی رقابت از قبیل دسترسی به محصول،سیکل زمانی مربوط به سفارش محصول و تحویل آن و هزینه ارائه خدمات به مشتری را تحت تأثیر قرار می دهند،مهم می باشند و از سوی دیگر به علت اینکه کسب موفقیت،مستلزم ادغام و یکپارچه سازی گروه های متنوع و حتی گاهی متضاد در درون سازمان ها به منظور نیل به اهداف مشترک است،پایدار می باشد (والمحمدی، ۱۳۸۵: ۱۸-۱۷). یک زنجیره تأمین در ارتباط با برنامه ریزی،هماهنگی و کنترل مواد خام،فرایند و محصولات نهایی است.نگرش حاکم بر زنجیره تأمین این است که ارتباط دهنده ی همه ی فرآیندهای تولید و تأمین از مواد خام تا مشتری نهایی است و می تواند چندین سازمان را در بر گیرد.مدیریت زنجیره تأمین روی چگونگی بهره برداری از فرآیندها،تکنولوژی ها و قابلیت های تأمین کنندگان برای تقویت مزایای رقابتی تمرکز دارد.یک زنجیره تأمین شبکه ای از تجهیزات و امکانات توزیع است که عملیات های تأمین مواد،تبدیل مواد به محصولات نیمه ساخته و نهایی و توزیع محصولات نهایی در بین مشتری را بر عهده دارد.در دنیای امروز،ما در میان مجموعه ای پیچیده از زنجیره های تأمین زندگی می کنیم.زنجیره هایی که به موازات هم حرکت می کنند،بعضی از آن ها همدیگر را قطع می کنند و چونان تارهای در هم تنیده ای دست اندرکار تأمین نیازمندی های انسان ها هستند(تارخ و همکار، ۱۳۹۱ :۱۵). زنجیره تأمین زنجیره ای است که همه ی فعالیت های مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرف کننده را شامل می شود.در این ساختار وظیفه مدیریت زنجیره تأمین (SCM) مدیریت تمام شبکه از تأمین کننده ها گرفته تا مشتری نهایی برای دستیابی به بهترین خروجی برای کل سیستم می باشد.از این رو برقراری ارتباط داخل و خارج سازمان از مهمترین ضروریات آن به حساب می آید.مدیریت زنجیره تأمین در مقایسه با مدیریت سنتی که به مدیریت تک تک اعضا می پردازد بر مدیریت روابط تمرکز می کند و به دنبال راه حل هایی برای کاهش هر چه بیشتر سیکل تأمین،تولید و توزیع محصول و افزایش انعطاف پذیری و مسئوولیت پذیری جهت اصلاح فرایند های موجود و تولید محصول جدید که بتواند به نیاز مشتریان که دائماً در حال تغییر است پاسخ دهد.برای این کار سازمان ها باید با اتخاذ و اجرای تکنولوژی های زنجیره تأمین و سیستم های اطلاعاتی سعی در کاهش سیکل زنجیره تأمین و یکپارچگی فرایند های خود نمایند(عباسی رائی، ۱۳۸۷: ۱۳۵).از آنجا که بالا بردن میزان بازدهی سرمایه یکی از اصلی ترین اهداف هر صنعتی است،ایجاد پیوستگی و در نتیجه جابه جایی سریع در زنجیره یکی از اساسی ترین نیازهای زنجیره تأمین مواد غذایی محسوب می شود.در زنجیره تأمین مواد غذایی معمولاً با حجم بالایی از مواد اولیه ی محصولات سروکار داریم،این مسأله باعث می شود که هر نوع صرفه جویی در مدت زمانی که صرف جابه جایی کالاها و اداره فعالیت زنجیره می شود،به نوعی تبدیل به یک مزیت رقابتی با اهمیت شود (ازقندی و همکار، ۱۳۸۹) . ۱-۲- بیان مسأله لاودن[۱] از مدیریت زنجیره تأمین به ارتباط نزدیک و هماهنگی فعالیت های خرید،ساخت و انتقال محصول اشاره دارد این زنجیره،فرایند های کسب و کار را با اطلاعات سریع،واحد تولید و جریان سرمایه تلفیق می کند تا زمان صرف شده و هزینه های تمام شده کالا را کاهش دهد. زنجیره تأمین شبکه ای است جهت تهیه ی مواد اولیه،تبدیل مواد اولیه به کالای در جریان ساخت و سپس کالای ساخته شده و توزیع آن در میان مشتریان.این شبکه واحد های ساخت،مراکز تولید، وسایل حمل و نقل،نمایندگی های خرده فروشی و مشتریان را به هم مرتبط می کند.جریان وجوه، مواد اولیه و اطلاعات زنجیره تأمین در دو جهت جریان دارد.جریان کالاها و خدمات به صورت مواد اولیه خام آغاز می شود و از میان سیستم تدارکات و تولید سازمان گذر می کند تا به خریداران می رسند. اقلام برگشتی در جهت مخالف از خریدار به فروشنده جریان دارند. شرکت های تجاری در شرایط رقابتی حاضر دریافته اند که به تنهایی قادر به انجام همه ی امور نیستند و علاوه بر توجه به امور و منابع داخلی باید به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط در خارج از شرکت نیز بپردازند. ارائه کیفیت بهتر در تولید و خدمات فشارهای زیادی بر شرکت ها وارد می کند و علت آن دستیابی به مزایای رقابتی با هدف کسب سهم بیشتری از بازار است بر این اساس فعالیت هایی مانند تهیه ی مواد، برنامه ریزی برای تولید، محصول، انبارداری، کنترل موجودی، توزیع، تحویل و خدمت به مشتری که قبلاً در سطح شرکت انجام می شد به سطح زنجیره تأمین انتقال یافته است مسأله اساسی در یک زنجیره تأمین عبارت است از مدیریت، کنترل و هماهنگی فعالیت ها. مدیریت زنجیره ی تأمین سبب می شود مشتریان، محصولات با کیفیت و خدمات قابل اطمینان را در اسرع وقت و با حداقل هزینه دریافت کنند(جعفری و همکاران، ۱۳۸۹: ۲۲). امروزه شرکت ها نیازمندند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرآیندهای تولیدی از مواد خام تا کالاهای مصرفی نهایی ایجاد کنند مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یک رویداد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا،اطلاعات و جریان پولی توانایی پاسخگویی به این شرایط را دارد(جوادیان و همکاران، ۱۳۹۰: ۴۰). زنجیره تأمین در خصوص کالاهایی با عمر کوتاه و فاسد شدنی همواره یکی از با اهمیت ترین و چالش برانگیزترین مباحث مدیریتی در زمان های مختلف بوده است. کالاهایی با عمر کوتاه و به خصوص مواد غذایی مواردی هستند که بیشترین چالش ها را برای مدیریت زنجیره تأمین به وجود می آورند این چالش ها عمدتاً به علت تنوع در تعداد این کالاها،نیازهای خاص برای ردیابی و پیگیری جریان کالا در طی زنجیره تأمین،عمر کم محصولات و نیاز به کنترل دما در زنجیره تأمین بروز می کنند.به علاوه حجم بالای کالاهایی که در طول زنجیره تأمین جابه جا می شوند، تصمیم گیری در خصوص انتخاب فرآیندهایی با بالاترین بازدهی را یک الزام می سازند. بنابراین مدیریت زنجیره تأمین کارآمد در خصوص کالاهای با عمر کوتاه به ویژه مواد غذایی بالاترین درجه اهمیت را به خود اختصاص می دهند(ازقندی و همکاران،۱۳۸۹: ۲). ارزیابی عملکرد به عنوان یک ابزار ضروری مدیریت،کمک لازم را برای بهبود عملکرد در راستای تعالی زنجیره تأمین فراهم می آورد(مانیان و همکاران،: :۶:۱۳۸۹). سیستم ارزیابی عملکرد سیستمی است که به مدیریت زنجیره تأمین کمک می کند تا بر شاخص های عملکرد مرتبط با محصولات،خدمات و عملیات کنترل داشته باشد(فتاحی و همکاران،۱۳۸۹: ۱). لذا در این پژوهش صنایع غذایی به عنوان جامعه ی آماری و صنایع لبنی مانیزان شهرستان اسلام آباد غرب به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است و درصدد یافتن پاسخی برای این سوال که آیا ارزیابی عملکرد عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین بر روی خود زنجیره تأمین تأثیرگذار است؟هستیم. ۱-۳- ضرورت و اهمیت تحقیق اهمیت مدیریت زنجیره تأمین در تعریف زنجیره تأمین نهفته است.استدلر زنجیره تأمین را این چنین تعریف می کند: زنجیره تأمین مجموعه ی سازمان هایی هستند که به سازمان های بالادست و پایین دست تقسیم شده اند و با یک محصول یا خدمات و از طریق انجام فعالیت ها و فرآیندهای مختلف در پی ایجاد ارزش برای مشتری نهایی هستند(حسینی و همکاران، ۱۳۸۹: ۹۱). پورتر[۲](۲۰۰۶) مزایای ایجاد یک زنجیره تأمین را بدین صورت عنوان نموده: ۱) یادگیری از طریق شراکت ۲) استفاده از مزایا و تکنولوژی به روز سایر شرکا ۳) کاهش ریسک با تقسیم سرمایه گذاری به خصوص در موارد تحقیقاتی ۴) دسترسی سریع به بازار(فتاحی و همکاران،۱۳۸۹: ۲). با در نظر گرفتن واقعیت های در حال تغییر بازرگانی،جهانی شدن،مبحث زنجیره تأمین به فهرست اولویت های مدیران ارشد اجرایی ارتقا یافته است،اما در بسیاری موارد مدیران تنها زمانی به زنجیره تأمین توجه می نمایند که در صدد کاهش هزینه یا رفع مشکلی باشند. شاید بتوان عنوان نمود که بزرگترین مشکل سازمان های تولیدی و خدماتی پس از مدیریت روابط با مشتریان، مدیریت مناسب زنجیره تأمین و تدارک نیازمندی های تولیدی و خدماتی است.این باور که مدیریت زنجیره تأمین می تواند شرکت ها را در مقابل مشتریان پاسخگو تر و در نتیجه سودآور تر سازد،باعث شده است که مدیران بر ارتقا فرایند زنجیره تأمین تأکید بیشتری داشته باشند(حسینی و همکار،۱۳۹۱: ۳۶). صنایع غذایی به دلیل تنوع مواد اولیه با تأمین کنندگان زیادی سر و کار دارند از طرفی هم روند خاصی در زمان رسیدن سفارش ها به شرکت وجود ندارد بنابراین تأمین منابع مورد نیاز با توجه به شرایط مختلف، هم از نظر به موقع رسیدن و هم از جهت صحت و سلامتی کالای تأمین شده،تأثیر زیادی بر کل عملکرد مجموعه خواهد داشت(جعفری و همکاران، ۱۳۸۹: ۴۳-۴۲). ارزیابی عملکرد برای موفقیت هر سازمان حیاتی است چرا که فهم رفتار را آسان می سازد، به آن شکل می دهد و رقابت پذیری را بهبودی بخشد.شایان ذکر است تلاش های بسیار زیادی در زمینه ی سنجش عملکرد در سطح سازمانی صورت گرفته است اما این تلاش ها در سطح میان سازمانی بسیار اندک و انگشت شمارند لازم به ذکر است که در سطح سازمانی نیز سنجش عملکرد اصولاً بر روی عوامل مالی متمرکز است. مانیان به نقل از نیلی[۳]، گرگوری و پلاتس(۱۹۹۵)،ارزیابی عملکرد را کمی سازی اثر بخشی و کارایی اقدامات تعریف کرده اند. اثر بخشی میزان برآورده کردن نیازمندی های مشتری است ولی کارایی میزان استفاده اقتصادی از منابع شرکت در زمان ایجاد سطح از پیش تعیین شده ای از رضایت مشتری را اندازه می گیرد.از این رو می توان گفت که سیستم های ارزیابی عملکرد مجموعه ای از متریک ها (سنجه ها) هستند که کارایی و اثر بخشی اقدامات را کمی می کنند(مانیان و همکاران،۱۳۸۹: ۶-۵). لذا با توجه به فساد پذیری محصولات لبنی سعی بر آن است تا عواملی را که در زنجیره تأمین دخالت دارند از جمله تدارکات،انبارداری،انتقال،پردازش سفارشات،زمان بندی تولید،بسته بندی،زمان حمل کالا از انبار مرکزی به انبار مراکز، به گونه ای سازماندهی و مدیریت شوند که بتوان با کاهش زمان رسیدن محصول به مشتری نهایی و همچنین کاهش هزینه های تولید و حمل و نقل باعث افزایش کیفیت محصول و تقاضای محصول و همچنین رضایت مشتری را فراهم کرد. زیرا امروزه در شرکت های تولیدی و خدمات زنجیره ی تأمین یکی از اصول اساسی برای انجام به موقع خدمات و رساندن محصول در زمان مورد انتظار است که با عملکرد درست و منطقی اجزای زنجیره انتظارات مشتریان تا حدودی برآورده می شود.از آنجایی که اکثر تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده عملکرد زنجیره تأمین را مورد بررسی قرار داده اند اما در این پژوهش ارزیابی عملکرد عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین بررسی می شود. ۱-۴- اهداف پژوهش ۱-۴-۱- هدف کلی ارزیابی عملکرد عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین صنایع غذایی ۱-۴-۲- اهداف جزئی شناسایی سازه های تأثیر گذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی اندازه گیری سازه های تأثیرگذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی رتبه بندی سازه های تأثیر گذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی طراحی مدل سازه ای تأثیرگذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی ۱-۵- فرضیه های تحقیق
-
- بین تدارکات (منبع یابی و تأمین) و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین انبارداری و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین انتقال(حمل و نقل) و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین پردازش سفارشات و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین زمان بندی تولید و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین زمان حمل کالا از انبار مرکزی به انبار مراکز و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین بسته بندی و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد
۱-۶- متغیرهای پژوهش ۱-۶-۱- متغیرهای مستقل متغیرهای مستقل در این پژوهش «تدارکات،انبارداری،انتقال،پردازش سفارشات،زمانبندی تولید،زمان حمل کالا و بسته بندی» می باشد. ۱-۶-۲- متغیر وابسته متغیر وابسته در این پژوهش «زنجیره تأمین» است. ۱-۷- روش شناسی تحقیق این پژوهش از نظر هدف،جز تحقیقات کاربردی،از نظر فرایند اجرا کیفی بوده و از نظر زمان اجرا مقطعی می باشد بنابراین پژوهش مذکور به بررسی متغیر ها به صورت توصیفی - پیمایشی پرداخته و از نظر تحلیل آماری به مطالعه ی ارتباط بین متغیر ها می پردازد. و از تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار آموس و لیزرل استفاده می نماید. ۱-۸- قلمرو تحقیق
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۷۴۷
۷۶۵
۷۹۷
۱۳۴۱
۸٫واردات کالا برای مصارف مستقیم
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲۵۳
۲۶۸
۲۳۹
۲۶۵
۲۷۹
۲۸۴
۲۹۲
۴۲۵
۹٫سهم گردشگری در اشتغالزایی(هزار نفر)
۲۷۴۳۱۲
۲۶۴۱۹۰
۲۵۶۰۷۶
۲۵۳۰۰۰
۲۵۷۳۴۸
۲۶۱۳۹۴
۲۶۵۷۵۴
۳۳۷۸۱۹
منبع:WTTC,Travel & Tourism Economic Impact, World, 2013 اثری که بحران مالی بر روی اقتصاد گردشگری دارد در دوره بین سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ پر رنگتر است. عملکرد کلی به عنوان یک هدف T&T[33] (گردشگری و سفر) با تخفیفی که از تقاضا (از ورود گردشگران بین المللی محاسبه می شود) بدست می آید و تغییرات در گردشگری بین المللی یک شاخص برای رفاه بخشهای کل اقتصاد برای کشورهای پذیرندهی گردشگر محسوب می شود. گردشگری بین الملل طی سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۹ حدود ۸% کاهش داشت است. به صورت منطقه ای این کاهش برای حجم گردشگر ورودی به آسیا ۶%، اروپا۱۰%، خاورمیانه۱۸% که بیشترین آسیب را طی سال ۲۰۰۹ داشت، آمریکا۵% میباشد و تنها افریقا افزایش ۳% در گردشگر ورودی داشت (سازمان جهانی گردشگری سازمان ملل، ۲۰۰۹). با شروع بحران مالی سازمان جهانی گردشگری سازمان ملل پیش بینی کرد که گردشگری جهانی در سال ۲۰۰۹ بین ۴-۶% کاهش یابد اما نرخ کاهش خصوصا در نیمه دوم سال ۲۰۰۹ بیشتر از این میزان بود (سانگ و لین[۳۴]،۲۰۱۰). بیشترین کشورهای مقصد (کشورهای عمدهی پذیرندهی گردشگر) در جریان بحران با آسیب مواجه شدند اما برخی این کاهش گردشگر را به درستی مدیریت کردند و بر خلاف انقباض در بازار مسافرتهای بین المللی، در این زمینه از رشد هم برخوردار بودند. مقاصد برنده (مثل: مالزی، تایوان و اندونزی) با توجه به فعالیتهای چین با کشورهای دور دست، افزایش در تقاضا را تجربه کردند. دیگر کشورها (مثل: ترکیه، بلغارستان و کشورهای شمال قارهی آفریقا) از طریق جذب مسافران کشورهای بحران زدهی غربی اروپا که نسبت به تغییرات قیمت حساسیت بیشتری داشتند، از بحران بهره بردند. اقتصادهای بازنده در جذب گردشگر داخلی و گردشگر بین المللی، برای نشان دادن مرکز بحران در نظر گرفته شده اند، همانطور که در نمودار (۲-۷) نشان داده شده است، اکثر آنها کشورهای مقصد اروپایی و آمریکای شمالی بودند که مسافران تعطیلات آخر هفته و گردشگران از فواصل دور را از دست داده بودند. مهمترین آنها (فرانسه و اسپانیا کشورهایی که بیشترین بازدید کننده را از سراسر دنیا داشتند) ورود گردشگران به کشورشان شدیدا کاهش یافته بود به طوری که درآمد به ازای هر گردشگرشان کمتر شده و شاهد فشار قیمت شدند. در نیمه ی دوم سال ۲۰۰۹ و نیمه اول سال ۲۰۱۰ این روند بهبود پیدا کرد، اما آنچه دیده می شود اثرات بلند مدت باقی مانده از بحران بر روی سطح قیمتها در این اقتصادها است (مجمع جهانی اقتصاد[۳۵]،۲۰۱۱).
نمودار شماره (۲-۷) : اثر بحران مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۹ بر روی مقاصد بزرگ گردشگری منبع: UNWTO , 2010. نمودار (۲-۷) برندگان و بازندگان بحران مالی را در حوزه گردشگری بر مبنای دو معیار، درصد تغییر در درآمد حاصل از گردشگری و تغییر در تعداد گردشگر ورودی نشان میدهد. چنانچه ملاحضه می شود محور افقی درصد تغییر در درآمد حاصل از گردشگری بین الملل را از ۲۵- تا ۴۰ درصد و در محور عمودی نرخ تغییر در تعداد گردشگر ورودی را از ۲۵- تا ۲۰ درصد نشان داده شده است. به این ترتیب این نمودار چهار ربع متفاوت تشکیل شده است. نقطه مرکزی نمودار با مختصات (۰ , ۰) بیانگر اقتصادی است که تغییری در تعداد گردشگر ورودی و درآمد حاصل از گردشگری نداشته است. کشورهای نظیر مالزی و ترکیه که در ربع اول قرار دارند، برندگان حوزه گردشگری در طول بحران هستند زیرا نه تنها تعداد گردشگر ورودی به این کشورها افزایش یافته است بلکه میزان درآمدهای حاصل از گردشگری بین المللی آنها نیز افزایش یافته است. به عنوان مثال ترکیه نه فقط با رشد گردشگر ورودی در حدود ۱۵ درصد مواجه بوده است بلکه رشد درآمدی حاصل از گردشگری بین الملل این کشور بیش از دو برابر این نرخ و در حدود ۳۵ درصد است. یعنی ترکیه توانسته است نسبت به قبل از بحران درآمد بیشتر از محل گردشگری بین الملل کسب نماید. ربع دوم نشان دهنده کشورهای است که رشد تعداد گردشگر ورودی داشته باشد اما درآمد حاصل از گردشگری بین الملل آنها افت داشته باشد. که البته هیج کشوری در این ربع قرار نمیگیرد. در ربع سوم، هم نرخ رشد گردشگر ورودی و هم میزان درآمد حاصل از آن منفی است. در این قسمت اقتصادهای صنعتی و مقاصد بزرگ گردشگری نظیر فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، کانادا، یونان و چین قرار گرفتهاند. در بین کشورهای این قسمت برخی آسیب بیشتری دیدهاند به عنوان مثال ایرلند که بشدت آسیب دیده است و با افت ۱۵ درصدی در تعداد گردشگر ورودی و کاهش حدود ۲۰ درصدی درآمد حاصل از گردشگری مواجه شده است. در ربع چهارم، اقتصادهایی وجود دارد که اگر چه تعداد گردشگر ورودی به آنها کاسته شده اما با رشد درآمد حاصل از گردشگری مواجه بوده اند. به عنوان مثال هند، استرالیا و هنگ کنگ علیرغم کاهش تقریبا ۵ درصدی در تعداد گردشگر ورودی با رشد در حدود ۲۰ درصد در درآمد حاصل از گردشگری مواجه بوده اند، یعنی خدمات گردشگری را با قیمتهای بیشتری ارائه کرده است. کشورهایی که با تغییر الگوی تقاضا، خود را دیر انطباق دادند (ویتنام) و روی تداوم رشد بازار کشورهای غرب اروپا و آمریکای شمالی برنامه ریزی کرده بودند، در جریان بحران بازنده شدند. بعضی کشورها در طول بحران، با رشد ورود گردشگر مواجه بودند که این مساله حاصل از برخی پیشامدها بود. به عنوان مثال تایوان حجم زیادی از مسافران چینی را پس از جولای ۲۰۰۸ و از سرگیری پروازهای یک سره جذب کرد. بلغارستان هم بخشی از این رشد را مدیون بحران بود، زیرا گردشگرانی که بودجهی محدودی داشتند (خصوصا از غرب اروپا ) به عنوان یک جانشین ارزان اروپایی برای سفر به سواحل آفتابی بلغارستان را انتخاب میکردند. پیش از ۷۵% مسافران ورودی به بلغارستان در سال ۲۰۰۹ گردشگران کشورهای همسایه بودند که به علت نرخ برابری پایین پول بلغارستان، سفرهای یک روزه به این کشور داشتند. برندگان بحران سعی در افزایش جذب گردشگر و بالا بردن درآمد حاصل از آن داشتند تا یک چشم انداز بلند مدت مطلوب T&T از خود نشان دهند. ترکیه این بحران را تبدیل به یک فرصت جذب گردشگر کرد. آنها برای خدمات سواحل آفتابی خود قیمتهای مناسبتری نسبت به رقبای خود از جمله ایتالیا، اسپانیا و یونان ارائه کردند. ضمن اینکه بازاریابی خود را بر روی قسمت های مختلفی مثل ورزشهای زمستانی، تجربه های فرهنگی، گردشگری سلامت و دریایی متمرکز کردند. به عنوان یک نمونه دیگر از برندگان T&T در طول بحران، مالزی از محصولات متنوع میوههای خود برای ترویج گردشگری در طول بحران استفاده کرد. آنها همچنین بازاریابی خود را علاوه بر کشورهای راه دور، بر کشورهای منطقه نیز متمرکز کردند و سعی نمودند از ماجرا جوییهای طبیعی هم استفاده کنند (مثل اکوتوریسم)، همچنین تمرکز بر روی تنوع فرهنگها، تفریحات خانوادگی، خدمات لوکس کمی ارزان و MICE [۳۶] قرار دادند. مالزی همچنین فرمتهای نوآورانه برای گردشگران ارائه داد، از جمله اقامتگاههایی که خانوادهها در آن ساکن میشدند و بوسیلهی قطار به گردش در کشور میپرداختند. ضمن اینکه گردشگران را برای انتخاب مالزی به عنوان محل اسکان دوم دائمی تشویق میکردند (طرح مالزی خانه ی دوم من). کشورهای برندهی بحران به دو دسته ی کلی تقسیم میشوند: دسته اول، کشورهایی که از نزدیکی به چین سود بردند، مثل مالزی، تایوان و اندونزی و کشورهایی مثل جمهوری دومینیکن که پس از کاهش ورود گردشگر بازار هدف خود را از کشورهای اروپایی و آمریکا به بازار کشورهای دیگری مثل کانادا تغییر دادند. این کشورها سعی کردند گردشگر بین المللی خود را حفظ کنند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱-۴-۶-۹- قیم شدن برای گیاه همجوار
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
کشت گیاهان بالا رونده همواره مشکلاتی را برای کشاورزان ایجاد میکند و کشت گیاهانی که دارای ساقه محکم باشند میتواند بهعنوان قیم برای گیاه بالارونده عمل کنند (موتا و همکاران، ۱۹۸۰). کشت مخلوط لوبیا رونده در سورگوم در شمال برزیل تائیدی بر این مزیت است (مظاهری، ۱۳۷۳). ۱-۴-۶-۱۰- کاهش نفخ دامها یکی از مشکلات دامداران در هنگام چرای دامها، ایجاد نفخ به هنگام تغذیه علوفه میباشد. یکی از راههای جلوگیری از ایجاد نفخ در دامها ایجاد چراگاههای مخلوط میباشد که در ترکیب آنها ۵۰ درصد یا کمتر گیاهان خانواده لگومینوز وجود داشته باشد بهعنوان مثال خطر نوع مخلوط شبدر و تیموتی (Timothy) کمتر از شبدر خالص است (مظاهری، ۱۳۶۴؛ کریمی، ۱۳۶۹). ۱-۴-۶-۱۱- استفاده بهینه از زمینهای غیر مکانیزه میتوان از زراعت مخلوط در مناطقی مثل زمینهای باتلاقی، مناطق سیلابخیز، مزارع و باغهای کوچک که ماشینآلات کشاورزی قادر به فعالیت نیستند نتیجه بهتری نسبت به تک کشتی گرفت (مظاهری، ۱۳۶۴). ۱-۴-۶-۱۲- کاهش خسارت ناشی از آفات، بیماریها و علفهای هرز از جمله مزیتهای دیگر کشت مخلوط کنترل علفهای هرز است. کشت مخلوط بهدلیل رقابت گیاهان با علفهای هرز از رشد و توسعه آنها ممانعت به عمل میآورد و این امر با وجود عدم کاربرد علف کش، به افزایش تولید در این نوع سیستم کشت منجر میشود (لیبمن و دویس، ۲۰۰۰). ساماراجیوا و همکاران (۲۰۰۶) در کشت ارزن بهعنوان گیاه همراه با سویا گزارش کردند که ارزن به سبب قدرت پنجهزنی بالا قادر است از رشد علفهای هرز بطور چشمگیری ممانعت به عمل آورد و درکاهش جمعیت آنها موثر باشد. یکی از تمهیدات مهم در کنترل علفهای هرز از دید کشاورزی پایدار استفاده از کشت مخلوط محصولات مختلف زراعی با یکدیگر است (گومز و گرویچ، ۲۰۰۵). طبق تحقیقات انجام شده کشت مخلوط با سایهاندازی و خفه کردن علفهای هرز و در برخی موارد با خواص آللوپاتیک گیاهان زراعی از رشد و گسترش علفهای هرز جلوگیری میکند (لیبمن و دایک، ۱۹۹۳). موحدی دهنوی ( ۱۹۹۹) با کشت مخلوط ذرت و لوبیا در نسبتهای مختلف اعلام کرد که کشت مخلوط در کنترل علفهای هرز مؤثرتر از کشت خالص بود. هیپیچ و همکاران (۱۹۹۵) در بررسی تراکمهای مختلف در کشت مخلوط ذرت و دو رقم سویا افزایش ۱۰ الی ۴۰ درصد عملکرد را به کمتر بودن علف هرز در کشت مخلوط و پایداری در استفاده از منابع نسبت دادند. کشت مخلوط میتواند علفهای هرز محصولات غلات را خفه کرده و قدرت تولید آنها را بالا ببرد (اودیامبو و اریگا، ۲۰۰۱). یکی دیگر از راههای کاهش تقاضای علفکش، استفاده از رقابت ارقام ذرت در ترکیب کشت مخلوط است، که بطور موثرتری میتواند از آب، نور و مواد غذایی در حضور علف هرز استفاده کند (فورد و پلیزنت، ۱۹۹۴). واندرمیر(۱۹۸۹) مکانیسمهای دخیل در مورد کاهش هجوم آفات در کشت مخلوط را به سه گروه تقسیم کرده است: الف) مکانیسم گیاه زراعی حایل که در طی آن گونه گیاهی دوم بهعنوان حایل، توانایی یک آفت در حمله به میزبان اصلی را کاهش میدهد. این فرضیه بیشتر در مورد آفات اختصاصی کاربرد دارد. ب) مکانیسم گیاه زراعی تله که در این حالت گونه گیاهی دوم، موجب جذب آفاتی شده که به گونه اول خسارت میرساند. این فرضیه بیشتر در مورد آفات عمومی صادق است. ج) مکانیسم دشمنان طبیعی طی این مکانیسم کشت مخلوط، شکارگرها و انگلهای بیشتری را نسبت به تک کشتیها جلب می کند و از این رو آفات از طریق شکار و یا پارازیته شدن کاهش مییابند. همچنین کشت مخلوط موجب کاهش بیماریها و علفهای هرز میگردد، فرضیه گیاه حایل همانند حمله آفات در مورد شیوع بیماریها نیز قابل ذکر است. به طورکلی پذیرفته شده است که گیاه زراعی ثانویه قابلیت پراکنده شدن ارگانیسم بیماریزا را کاهش میدهد، بهعنوان مثال عامل بیماری خال باکتریایی گوجه فرنگی در هوا انتقال مییابد و وجود زخمهای کوچک اپیدرم به سرایت و آلوده نمودن گیاه کمک میکند. اگر گونه زراعی ثانوی در ایجاد نوعی بادشکن موثر باشد در نتیجه وجود چنین زخمهایی در کشت مخلوط کمتر پدیدار میگردد (جوانشیر و همکاران، ۱۳۷۹). همچنین بر اساس نتایج حاصل از یک آزمایش در کشت مخلوط آفتابگردان با گندم و سویا از شیوع بیماری هایی مانند زنگ آفتابگردان، لکه قهوهای و پوسیدگی سفید ساقه تا حد زیادی جلوگیری کرده است (ابدالی مشهدی، ۱۳۷۷). از دیگر مزایای کشت مخلوط میتوان به کاهش فرسایش خاک، حفاظت فیزیکی از گیاه همراه، حفاظت از باد و سرما، باقی گذاردن بقایای گیاهی بیشتر در سطح خاک و بازده اقتصادی بالا اشاره کرد (مظاهری، ۱۳۷۳). ۱-۴-۷- محدودیتهای کشت مخلوط ۱-۴-۷-۱- رقابت برون گونهای اختلاط گیاهان با نیازهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی یکسان موجب رقابت برون گونهای و کاهش عملکرد میشود (کامکار و مهدوی دامغانی، ۱۳۸۷). طبق اصل گاوس دو گونه با نیازهای یکسان نمیتوانند در یک آشیان اکولوژیک مشترک زندگی کنند، در واقع آشیان اکولوژیک نه تنها در برگیرنده محل زندگی موجود زنده است، بلکه شامل وضعیت تغذیه ای و محیطی موجود در رابطه با عواملی نظیر دما، رطوبت، pH خاک و سایر شرایط زیست محیطی میباشد (اردکانی، ۱۳۸۲). پارک و همکاران (۲۰۰۳) با بررسی رقابت در کشت مخلوط ذرت و لوبیا با بهره گرفتن از مدل عکس عملکرد، گزارش کردند که افزایش تراکم لوبیا تاثیر کمی بر روی عملکرد ذرت داشت، ولی عملکرد لوبیا به تبع افزایش تراکم لوبیا و ذرت به ترتیب افزایش و کاهش معنیداری پیدا کرد. این امر نشاندهنده تاثیرپذیری لوبیا از رقابت برون گونهای میباشد. بر اساس گزارش پیرزاد و همکاران (۱۳۸۱) سویا رقیب ضعیفتری برای ذرت به شمار میآید و رقابت برون گونهای ذرت با سویا نسبت به رقابت درون گونهای سویا بیشتر است. اگر گیاهان مورد استفاده در کشت مخلوط صحیح انتخاب نشوند، رقابت برون گونه ای موجب کاهش عملکرد میگردد. بنابرین گیاهان ترکیب شونده را نمیتوان بطور تصادفی انتخاب کرد و چنانچه روش مخلوط به درستی انجام گیرد میزان رقابت کاهش یافته و در نتیجه میزان عملکرد بیشتر میشود (مظاهری، ۱۳۷۳). ۱-۴-۷-۲- اثرات سوء ترشحات ریشهای (دگرآسیبی) ترشحات ریشهای یک گونه ممکن است اثرات منفی روی گونه مجاور خود داشته باشد. انتخاب گیاهان با یک سیستم مدیدیتی صحیح بهتر است به سمتی هدایت شود که ترشحات ریشهای اثر مثبت روی یکدیگر داشته باشند (مظاهری، ۱۳۷۳ ؛ کوچکی، ۱۳۷۵). ۱-۴-۷-۳- محدودیت کاربرد ادوات کشاورزی یکی از مشکلات عمده کشت مخلوط استفاده از ماشینهای کشاورزی موجود است. امروزه اکثر ماشینها جهت عملیات کاشت، داشت و برداشت گیاهان ویژهای طراحی و ساخته شدهاند، که کاربرد کمتری در کشت مخلوط دارند (مظاهری، ۱۳۷۳). ۱-۴-۸- عوامل موثر در کشت مخلوط برای رسیدن به عملکرد مطلوب و به حداقل رساندن رقابتهای درون گونهای و برون گونهای باید موارد زیر را در نظر گرفت: ۱-۴-۸-۱- تراکم گیاهی تراکم مطلوب در کشت مخلوط با تراکم مطلوب در کشت خالص متفاوت است (مظاهری، ۱۳۷۳). بطور کلی عقیده بر این است که به منظور ثابت نگه داشتن عملکرد در کشت مخلوط، تراکم باید بیشتر از تراکم مطلوب در کشت خالص باشد. این امر از بهرهبرداری بهینه اجزای مخلوط از منابع محیطی و رقابت در جذب آب، مواد غذایی و نور ناشی میشود (مجنون حسینی، ۱۳۷۵). کشت مخلوط لوبیا و ذرت با تراکم مناسب کاشت، عملکرد دانه ذرت و لوبیا چشم بلبلی را افزایش داد (لیبمن و دایک، ۱۹۹۳). در کشت مخلوط ذرت و سویا، عملکرد سویا در تراکمهای بالا به حدی بود که کاهش عملکرد سویا را جبران کرد. فلوو و روس (۱۹۹۲) گزارش کردند که با افزایش تراکم سورگوم علوفه ای از عملکرد سویا کاسته شد. در پژوهش دیگری مشخص گردید، که با افزایش تراکم سورگوم از ۲/۰ تا ۶/۶ بوته در هر متر ردیفی سویا، عملکرد آن ۶ تا ۶۶ درصد کاهش یافت (چانل، ۱۹۸۶). ۱-۴-۸-۲- آرایش فضایی نحوه قرار گرفتن بوتهها در مزرعه یا به عبارتی فضای یک بوته نسبت به بوتههای مجاور آرایش فضایی نامیده میشود. اگرچه آرایش فضایی به تراکم بستگی دارد، ولی میزان دوری و نزدیکی گیاهان از یکدیگر قابل تغییر است و میتوان گیاهان را به صورت چند ردیف متفاوت کشت کرد که در این صورت فاصله گیاهان تغییر یافته ولی تراکم گیاهان تغییر نمی کند (کوچکی و همکاران، ۱۳۸۵). ۱-۴-۸-۳- ویژگیهای گیاهی تفاوتهای فیزیولوژیکی موجود در گیاهان زراعی در کشت مخلوط، عامل موثری در عملکرد گیاهان زراعی به حساب میآید. تفاوتهای مورفولوژیکی در بین ریشه گیاهان زراعی و ترکیب آنها در کشت مخلوط (ترکیب ریشه افشان با عمودی یا ترکیب ریشههای سطحی با عمقی) میتواند قدرت بهرهبرداری سیستم را از منابع آبی و عناصر خاک را افزایش داده و عملکرد را بهبود بخشد (پیرزاد، ۱۳۷۸). در واقع در کشت مخلوط استفاده بهینه از منابع محیطی مانند آب، نور، خاک و مواد غذایی به اختلاف ارتفاع، نحوه قرارگرفتن اندامهای هوایی و زیر زمینی و نیازهای متفاوت گیاهان نسبت داده میشود (هاشمی دزفولی و همکاران، ۱۳۷۴). کشت مخلوط زمانی سودمند است که عملکرد دانه مخلوط بیشتر از تک کشتی باشد. اضافه عملکرد بدست آمده را میتوان به استفاده بهتر از منابع موجود توسط گیاه و اختلاف مرفولوژیک بین آنها و کمتر بودن علف هرز در سیستم کشت مخلوط نسبت داد (حمایتی و همکاران، ۱۳۸۱). ۱-۴-۸-۴- زمان نسبی کاشت زمان کاشت معمولا بر اساس میزان درجه حرارتی مشخص میشود که جوانه زدن، سبز کردن و رشد گیاه را تضمین نماید (مظاهری، ۱۳۷۳). ولی تعیین زمان نسبی کاشت هریک از اجزای مخلوط مهمتر از کشت خالص است (فیشر، ۱۹۷۷). ۱-۴-۹- سیستمهای کشت مخلوط برخوردار از لگوم ترکیب بقولات با گونههای گیاهی دیگر احتمالا متداولترین نوع کشت مخلوط گیاهان یکساله است و اغلب فرض بر آن است که وجود بقولات فراهم کننده نیتروژن برای این روش است (ویلی و همکاران، ۱۹۸۳). لگومها یکی از مهم ترین منابع غذایی سرشار از پروتئین (۱۸ تا ۳۲ درصد) هستند. علاوه بر این بذور رسیده و خشک حبوبات دارای ارزش غذایی زیاد و قابلیت نگهداری خوبی هستند (باقری و همکاران، ۱۳۸۰). لگومها با ریشههای عمیق خود آب و عناصر غذایی را از لایههای عمیق تر خاک تخلیه کرده و از این طریق باز چرخ عناصر آبشویی شده به سطح خاک صورت میگیرد. همچنین این گیاهان دارای قابلت تثبیت نیتروژن اتمسفری هستند. مقدار نیتروژن تثبیت شده توسط بقولات در کشت مخلوط غلات-بقولات به گونه گیاهی، مورفولوژی، تراکم بقولات در مخلوط، نوع مدیریت و توانایی رقابتی دو گروه گیاهی بستگی دارد (اوفوری و استرن، ۱۹۸۷). در سیستمهای کشت مخلوط، هدررفت آب، فرسایش خاک و آبشویی عناصر غذایی بهدلیل ایجاد پوشش گیاهی مناسب در سطح خاک و بهبود ساختمان خاک کاهش مییابد. برخی از لگومها با تبدیل ترکیبات غیرمحلول در خاک به حالت محلول باعث حاصلخیزی خاک میگردند. بهعنوان مثال نخود و لوبیای مصری میزان فسفر خاک را افزایش داده و چنانچه این گیاهان با گیاه مناسب دیگری کشت شوند، شرایط جذب فسفر را در خاک، بهتر فراهم مینمایند. همچنین با بهره گرفتن از لگومها در کشت مخلوط میتوان مضرات ریشهای برخی از گیاهان را خنثی نمود. مثلاً ریشههای سورگوم باعث تضعیف ساختمان خاک میشود. در حالیکه سویا حالت فیزیکی خاک را اصلاح کرده و آن را نرم نگه میدارد. بنابراین کشت مخلوط این دو گیاه در حفاظت خاک نقش مهمی دارد (رحمانی، ۱۳۸۳). ۱-۴-۱۰- گیاهان مورد مطالعه ۱-۴-۱۰-۱- آفتابگردان ۱-۴-۱۰-۱-۱- منشا و اهمیت دانههای روغنی بعنوان یکی از منابع عظیم انرژی و پروتئین شناخته میشوند. این گیاهان نه تنها در تغذیه انسان و دام نقش اساسی و تعیین کنندهای دارند، بلکه گردش چرخهای صنعت و اقتصاد تعدادی از کشورها به آنها وابسته است. آفتابگردان از مهمترین دانه های روغنی در ایران و جهان و یکی از چهار گیاه روغنی عمده جهان (سویا، کلزا، آفتابگردان و بادامزمینی) میباشد. آفتابگردان زراعی (Helianthus annuus L.) از دانههای روغنی مهم در کشاورزی و صنعت میباشد. خاستگاه آفتابگردان منطقه غرب آمریکای شمالی، بین شمال مکزیک و نبراسکا میباشد. قابلیت کشت این گیاه در محدوده وسیعی از خاکها و شرایط اکولوژیکی، سادگی استخراج روغن و کیفیت فوقالعاده روغن بهدلیل خاصیت ضد کلسترول از جمله مزایای دیگر آفتابگردان به شمار میروند (میرشکاری، ۱۳۷۷). خاستگاه آفتابگردان زراعی منطقه غرب آمریکای شمالی، بین مکزیک و نبراسکا میباشد. این گونه در مقایسه با ۵۰ گونه دیگر، بیشترین سطح زیر کشت را به خود اختصاص داده است. گونههای وحشی آفتابگردان در ۶۶% اراضی این کشور میرویند. این گیاه سمبل ایالت کانزانس محسوب میشود. قدیمیترین کاوشهای باستان شناسی مبنی بر پیدایش طبق و بذر آفتابگردان، مربوط به نیومکزیکو وکلورادو بوده که به حدود۲۵۰۰ سال قبل از میلاد بر میگردد. این دانه روغنی در سال ۱۵۱۰ میلادی توسط اسپانیائیها به اروپا برده شد و تا اواخر قرن ۱۶، آفتابگردان بهعنوان گیاه زینتی سراسر اروپای غربی و شرقی تا انگلستان را فرا گرفت. استخراج روغن از دانه آفتابگردان طی سال ۱۷۱۶ در روسیه عملی گردید و از سال ۱۸۲۹ تولید انبوه از این دانه روغنی شروع شد. آفتابگردان با ۴۰ تا ۵۰ درصد روغن و ۱۵ تا ۲۱ درصد پروتئین، نقش بسزایی در تامین روغن جهانی دارد (آئین، ١٣٧۵). به علت رشد جمعیت و افزایش مصرف روغن، در سالهای آینده این مقدار به مراتب افزایش خواهد یافت. ویژگیهایی که آفتابگردان را در میان سایر گیاهان روغنی متمایز میکند عبارتند از : بالا بودن درصد روغن در ارقام اصلاح شده تا حدود ۵۰ درصد وزن دانه ۲- کیفیت عالی روغن و بالا بودن درصد اسیدهای چرب غیر اشباع شده در ترکیب آن ۳- کوتاه بودن دوره رشد ۴- سازگاری وسیع با شرایط مختلف آب و هوایی و عرضهای جغرافیای ۴- قابلیت کشت مکانیزه ۵- تحمل نسبی به تنش های محیطی به ویژه تنش خشکی و قدرت تجدید قوا و بازسازی گیاه پس از رفع تنش. این ویژگیها باعث شده است که این گیاه هم بهصورت آبی و هم دیم کشت شود (عرشی، ۱۳۷۳). ۱-۴-۱۰-۲- لوبیا چشمبلبلی لوبیا چشمبلبلی (Vigna unguiculata L.) از تیره باقلا، گیاهی یکساله بالارونده و پیچنده میباشد که حدود ۶۰ گونه برای این جنس معرفی شده که یک یا دو گونه زراعی دارد (کریمی، ۱۳۷۵). منشأ این گیاه آفریقا بوده و از آنجا به هند، چین و قسمتهای مرکزی و شمالی آمریکا منتقل شده است. این گیاه بصورت دانه خشک و یا بصورت لوبیا سبز، سبزی خوردن و همچنین علوفه سبز و کود سبز گیاهی مورد استفاده قرار میگیرد. دانهاش سرشار از پروتئین و سایر مواد غذایی است و لذا بعنوان «گوشت گیاهی» شناخته میشود (مجنون حسینی، ۱۳۸۷). وزن خشک دانه آن محتوای ۴/۲۲% پروتئین، ۸/۱% چربی و ۳/۶% کربوهیدرات است. همچنین منبع غنی از کلسیم و آهن میباشد. ارزش علوفه ای لوبیا چشم بلبلی با یونجه قابل مقایسه است. در آمریکا بوته سبز آن در تغذیه دام مورد استفاده قرار میگیرد. علوفه خشک آن ۱۴% پروتئین، ۵/۴۵% کربوهیدرات، ۱/۴% چربی و و ۱/۲۶% سلولز است. این گیاه اغلب بهعنوان کود سبز برای اصلاح خاکها داشته میشود و آنچنان رشد رویشی زیادی دارد که سطح خاک را بخوبی پوشانیده و مانع فرسایش خاک میگردد. شخم زدن و زیر خاک بردن بقایای گیاهی لوبیا چشم بلبلی باعث تقویت و اصلاح زمین زراعی میگردد (مجنون حسینی، ۱۳۸۷).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سودآوری فعلی،EPS
بالا
قیمت سهام
باثبات در شرایط واقعی ونوسان پایین
منبع: (کرمی و عمرانی، ۱۳۸۹، ۵۳) در مرحله افول فرصتهای رشد عموماً ناچیز است. شاخصهای سودآوری، نقدینگی و ایفای تعهدات روند نزولی داشته و شرکت در شرایط بسیار سخت محاط شده است؛ ضمن اینکه هزینه تأمین مالی از منابع خارجی بالاست بهگونهای که در اغلب موارد نرخ بازده داخلی کمتر از نرخ تأمین مالی است؛ به عبارتی رابطه (IRR<K) برقرار است (دهدار، ۱۳۸۶، ۹۷). متأسفانه، تولید جریانات نقدی مثبت مرحله بلوغ، نمیتواند برای ابد ادامه داشته باشد. همزمان با کاهش تقاضا برای تولیدات شرکت جریانات نقدی ورودی نیز کاهش مییابد. اگرچه در طول دوران بلوغ منابعی برای توسعه بازار و یا افزایش سهم بازار سرمایهگذاری نمیشود، اما هزینههایی برای نگهداشتن این عوامل اثرگذار بر سطوح فروش آتی انجام میشود. زمانی که تقاضای فروش شروع به کاهش بهصورت مستقیم میکند، هیچ توجیهی برای ادامه هزینه کردن همان مبالغ برای نگهداشتن فعالیت بازاریابی باقی نمیماند و جریان نقدی ورودی خالص را میتوان در طول مراحل اولیه کاهش، با تغییر دادن استراتژی کسبوکار بهصورت مناسب حفظ کرد. ریسک تجاری مرتبط با این مرحله باید مدنظر قرار گیرد چون هنوز از سطح خود در مرحله قبلی، بلوغ، در حال کاهش است. در حال حاضر یک متغیر ناشناخته اصلی، یعنی طول مرحله بلوغ حلشده است و تنها ریسک اصلی باقیمانده این است که تا چه زمانی به لحاظ اقتصادی توجیه دارد که به کسبوکار ادامه فعالیت داده شود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
این ریسک تجاری پایین باید با ریسک مالی نسبتاً بالا برای تأمین منابع مالی کامل شود. این کار را میتوان با ترکیب یک سیاست تقسیم سود بالا و استفاده از تأمین مالی از طریق وام به دست آورد. استراتژی سرمایهگذاری مجدد در یک کسبوکار در حال مرگ احتمالاً کمتر خواهد بود، چون چشمانداز آتی رشد در حال حاضر منفی است و این موضوع بهآسانی به سیاست تقسیم سود بالا با نسبت بالا مرتبط میشود. در حقیقت سود پرداختی به افراد در طول این مرحله میتواند بالاتر از سود بعد از مالیات باشد، به این دلیل که احتمال وجود یک تعدیل مالی نادرست برای استهلاک سرمایهگذاری مجدد وجود داشته باشد. در نتیجه سودهای تقسیمی شاید برابر کل سودها و استهلاک باشد که در هر مورد باید مشخص شود که بخشی از پرداخت سود تقسیمی واقعاً نشاندهنده بازپرداخت سرمایه میباشد. چشماندازهای منفی رشد به یک ضریب P/E پایین برای سهام منتقل میشوند، زمانی که با روند رو به افول درآمد هر سهم که در طول این مرحله تجربه میشوند، ترکیب میشوند؛ این موضوع در این حالت منجر به کاهش قیمت میشود. بااینحال تا زمانی که سهامداران آگاه باشند که بخشی از پرداخت سود نقدی بالای آنها بهصورت اثربخشی بازپرداخت سرمایه است، این ارزش روبه افول نباید باعث نگرانیهای نامرتبط شود. استراتژیهای مالی این مرحله به شرح جدول زیر میباشد:
جدول ۲-۴: پارامترها و استراتژی مالی در مرحله افول
ریسک تجاری
پایین
ریسک مالی
بالا
منابع تأمین مالی
وام
سیاست تقسیم سود
نسبت کامل
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آمار خرابی در سدها ناشی از علل مختلف توسط گرونر [۷] (Gruner, 1994) آمار خرابی در سدها ناشی از علل مختلف توسط تاکاسی ]۸[ آمار خرابی در سدها ناشی از علل مختلف توسط باب ]۹[ آمار خرابی در سدها ناشی از علل مختلف توسط USCOLD (2008) آمار خرابی در سدها ناشی از علل مختلف (میانگین آمار ارائه شده توسط افراد متعدد) با توجه به مطالب و نمودارهای فوق مشخص شد که تراوش یک از دلایل عمده خرابی سدها میباشد. با تکیه بر مطالعاتی که معمولاً قبل از ساخت سد صورت میگیرد، همیشه نمی توان رفتار هیدرولیکی بدنه سد و یا تشکیلات زمین شناسی مجاور آن را به دقت پیش بینی کرد. بنابراین احتمال وقوع تراوش پس از ساخت سد تقریباً قطعی به نظر میرسد. شدت تراوش در بسیاری از موارد تا زمانی که ایمنی سد به خطر نیفتد قابل قبول میباشد، در غیر اینصورت باید ملاحظات کافی لحاظ شود. از نقطه نظر ایمنی، بررسی خطرات ناشی از تراوش و نفوذ به علت پیچیدگی ذاتی در خصوصیات آنها حائز اهمیت میباشد. بسیاری از مخازن سدهای ساخته شده در جهان دارای تراوش میباشند. این تراوش ممکن است از تشکیلات زمین شناسی ساختگاه یا پی سد و یا از بدنه سد اتفاق بیفتد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
با مشخص شدن تأثیر عمده تراوش در خرابی سدها، در ادامه تلاش میشود به علل افزایش تراوش و اثرات نامطلوب آن پرداخته شود:
الف) ایجاد ترک در هسته: در اثر نشست نامتقارن پی سد و نشست نسبی پوسته و هسته، چنین ترکهایی پدید می آید که در نهایت باعث پدیدارشدن مسیرهای جریان تراوش می شود. در صورت کوبیده شدن خاکریز با رطوبتی کمتر از رطوبت بهینه احتمال بروز ترک افزایش مییابد[۱۰] .(Kawasaki, 2010) ب) فیلترهای نامناسب و زهکشی نامناسب: فیلترها بعنوان نواحی اتصال هسته با نفوذپذیری بسیار پایین به پوسته با نفوذپذیری بالا طراحی میشوند. در صورتیکه فیلتر نتواند علاوه بر تأمین نفوذپذیری مانع از شسته شدن ریزدانهها شود از عوامل تراوش خواهد بود. ج) اتصال نامناسب خاکریز با پی و یا خاکریز با تکیهگاه: بدلیل شرایط خاص زمین شناسی و تپوگرافی نظیر سطوح پرشیب در تکیهگاهها، امکان تراکم مناسب خاکریز از میان رفته و اتصال خاکریز با دیواره ضعیف صورت میگیرد. این ضعف امکان تشکیل مسیرهای عبور آب را فراهم می کند. د) وجود لنزهای ضعیف در خاکریز: خصوصاً در سدهای همگن وجود لنزهای ضعیف باعث حلکردن مواد محلول و بالا رفتن پتانسیل تراوش می شود. ه) پدیده کارست: وجود میان لایه های آهکی یا گچی در پی سد باعث می شود در صورت اشباع شدن این لایه ها دانه های آهکی یا گچی در آب حل شده و در نهایت مسیر عبور آب فراهم شود. و) وجود درز و ترک در پی سنگی: ترکها به دلیل عوامل زمینساختی و حرکت پوستهها شکل میگیرند لذا میبایست قبل از ساخت سد با مطالعه دقیق درزهها اقداماتی به منظور پیشگیری از تراوش صورت گیرد. لازم به ذکر است که پارهای از درزهها بعد از ساخت سد و به دلیل وقوع برخی عوامل نظیر زلزله و نشستهای متقارن در پی ایجاد میشوند. ز) تراکم نامناسب خاکریز: درصورت متراکمنمودن خاکریز با رطوبت کمتر از رطوبت بهینه و یا ایجاد وقفه در عملیات خاکریزی احتمال بروز تراوش بعد از ساخت سد بالا میرود.
-
-
-
-
-
- حجم مجاز و قابل قبول تراوش
به نظر اغلب مهندسین اگر میزان نشت در هنگام پر بودن مخزن کمتر از ۰۳/۰ متر مکعب در ثانیه باشد کنترل تراوش به صورت مطلوب انجام شده است. اما نمی توان به این صورت کلی در مورد تراوش قضاوت نمود. موارد متعددی (نظیر سد راند بیوت با میزان تراوش بیش از ۳/۲ متر مکعب در ثانیه) وجود دارد که میزان تراوش بیش از مقدار فوق گزارش شده بدون آنکه مشکلی در سد حادث شود. اما توصیههای زیر در این باب می تواند موثر باشد:
-
- نشت بیش از ۰۶/۰ متر مکعب در ثانیه در سدهای با هسته نازک قابل قبول نیست و احتمالاً منجر به رگاب خواهد شد.
-
- در سدهای سنگریزهای با رویه غشایی حجم تراوش بالا معمولاً مشکلاتی را باعث نمی شود (تا حدود ۱۴ متر مکعب در ثانیه)
- در صورت وجود چاههای فشار شکن و زهکشهای بزرگ در پایین دست سد، نشت تا حدود ۶/۰ متر مکعب در ثانیه از پی آبرفتی قابل قبول خواهد بود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
توحید محوری در آموزه های حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام) با دقت در مضمون آیات حکایت کننده احتجاج ابراهیم با اطرافیانش که شامل: پدر، قوم اجرام آسمانی پرست، پادشاه زمان خویش و … روشن مىگردد که خدامحورى و توحید، محور تمامی رو ش های دعوتی و تربیتی حضرت ابراهیم (علیه السلام) و بلکه محور حیات پربرکت اوست؛ و این به جهت جو شرک آلود و کفر آمیز حاکم بر آن جامعه بوده که پرستش خدایان دروغین، از سنگ و چوب گرفته تا خورشید و ماه در آن رواجى آشکار داشت؛در مناظره با پدر و قوم، بیانات متعددى حاکى از خدا محورى اوست، مانند: قال بل ربکم رب السموات والأرض الذى فطرهن وأنا على ذلکم من الشاهدین پس از بناى بیت الله مىگوید: ربنا تقبل منا إنک أنت السمیع العلیم پروردگارا از ما بپذیر. به راستى تو شنواى دانایى. پس از محاجه با ستاره پرستان: إنى وجهت وجهى للذى فطر السموات والأرض حنیفا وما أنا من المشرکین من از روى اخلاص، پاکدلانه روى خود را به سوى کسى گردانیدم که آسمانها و زمین را پدید آورده است و من از مشرکان نیستم. و حتى در پایان عمر، به عنوان وصیت بر توحید تأکید مىورزد: ووصّى بها إبراهیم بنیه ویعقوب یا بنى إن الله اصطفى لکم الدین فلاتموتن إلا وأنتم مسلمون و ابراهیم و یعقوب، پسران خود را به همان آیین سفارش کردند: اى پسران من، خداوند براى شما این دین را برگزید؛ پس البته نباید جز مسلمان بمیرید. از سوى دیگر بخش قابل توجهى از آیات حکایت کننده داستان ابراهیم را مناجاتها و راز و نیازهاى پرمحتواى ابراهیم با پروردگارش تشکیل مىدهد، که گفت وگوهاى ابراهیم خلیل را با خداوند متعال باز گو مىکند که در فصل سوم به بررسی این آیات خواهیم پرداخت.
محوریت مبداء ومعاد در دعوت انبیا همه انبیای الهی بر آن بودند تا انسانها را به وجود خداوندی معتقد سازند که او را خلق کرده و هدف از خلقت او را رسیدن به کمال وجودیش معرفی نموده و حساب و کتابی نیز برای اعمال انسان قرار داده تا انسان با نیرویی باز دارنده بهترین عمل را انجام دهد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مبدأ، منهای معاد معنا ندارد و توحید کامل در پرتو آن است که انسان موحّد بینش مرجعی و معادی نیز داشته باشد. اعتقاد به معاد همان اعتقاد به مبدأ است. معادشناسی و مبدأ شناسی هرگز تفکیک پذیر نیستند. هر کس خدا را آغازگر دانست هُوَ الاوُّل، باید بازگشت و نهایت را نیز به سوی او بداند هُوَ الآخِر. دین نیرومندترین عاملی است که میخواهد بشر را معتقد به روز قیامت و حساب و کیفر و پاداش روزِ واپسین؛ تربیت کرده و افرادی را پرورش دهد، تا خویشتن را در همه احوال محاکمه نموده و خود را قاضی و حاکم و شاهد بر اعمال واقوال خود قرار داده و ضمیر و وجدان خود را مراقب و نگهبان رفتار خود بداند، پیش از آنکه در پیشگاه عدل الهی حاضر گردد. هرکس منکر معاد شود، خدا را متهم به عبث کاری کرده است. اگر انسان مثل حیوان بخورد و شهوت رانی کند و بعد هم نیست شود اینهمه دستگاه عظیم برای چه خلق شده!؟ چنین کسی هر چند خدا را هم قبول داشته باشد، او را به حکمت نشناخته است. قرآن کریم طی دهها آیه بر این ارتباط و هماهنگی تأکید دارد و خطاب به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) میفرماید: قُلْ أَ غَیْرَ اللَّهِ أَبْغی رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ وَ لا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَیْها وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُون. بخش نخست آیه ناظر به مبدأ و بخش دوم ناظر به معاد است در جای دیگر میفرماید: قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَ لا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکین * قُلْ إِنِّی أَخافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذابَ یَوْمٍ عَظیم این آیه تلفیقی از اعتقاد به آغاز و پایان است؛ من مأمورم به او ایمان بیاورم و شرک نورزم. نتیجه این بینش، ترس از عذاب قیامت و توجه به قیامت است. بهطور کلی دعوت انبیا مبنی بر تذکّر فطرت به مبدأ و معاد است. رسول خدا استدلالها، موعظه ها، احتجاجها، جدالها و برخوردها، در جنگ وصلح، گفتارهای فردی و اجتماعی، خطبه ها و همه شئون تربیتی خود، مردم را به اهمّیّت اعتقاد به معاد توجه میداد. انکار معاد نشانه گمراهی عمیق و فاصله گرفتن از حق است: أَلا إِنَّ الَّذینَ یُمارُونَ فِی السَّاعَهِ لَفی ضَلالٍ بَعید بیاعتقادی به معاد عامل حبط و نابودی همه کارهای نیک و با ارزش است: وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَهِ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ. ایمان به معاد ضامن اجرای تمام قوانین الهی، زمینهساز تهذیب نفوس، احقاق حقوق، عمل به تکالیف، مقاومت در برابر شداید و بالاخره مفهوم بخشیدن به زندگی و خروج از پوچی است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر اساس فرمان الهی از روش های متعددی برای ایجاد این عقیده در مردم استفاده مینمود. عمده ترین این شیوهها عبارتاند از: تأکید بر اهمیت معاد و انکارناپذیری آن: زَعَمَ الَّذینَ کَفَرُوا أَنْ لَنْ یُبْعَثُوا قُلْ بَلى وَ رَبِّی لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِما عَمِلْتُمْ وَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیرٌ کافران پنداشتند که هرگز برانگیخته نخواهند شد. پیامبر، بگو آری، به پروردگارم سوگند که همه شما مبعوث خواهید شد، سپس آنچه را عمل میکردید به شما خبر میدهند و این برای خدا آسان است. اثبات امکان معاد: قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَهَ الْآخِرَهَ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ بگو در زمین سیر کنید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است. سپس خداوند همین گونه جهانآخرت را ایجاد میکند او بر هر چیز قادر و تواناست. ادله وقوع معاد: قُلْ لِمَنْ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ کَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ لا رَیْبَ فیه بگو آنچه در آسمانها و زمین است از آن کیست؛ بگو برای خداست، رحمت را بر خود فرض کرده است و همه شما را در روز قیامت که شکی درآن نیست جمع خواهد کرد. بیان آثار تربیتی باورمندی به معاد: فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَدا پس هر کس امید لقای پروردگارش را دارد باید عمل صالح انجام دهد و کسی را در عبادت پروردگارش شریک نکند. همان طور که در آیات مختلف دیدیم بحث معاد همراه با بحث مبدأ آفرینش بیان شده و این دو همبستگی لاینفکی با یکدیگر دارند و سعادت حقیقی انسان در گرو اعتقاد به این دو است. مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وعَمِلَ صَالِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ کسانی که به خدا و روز قیامت ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند، نه ترسی برآنها است و نه غمگین خواهند بود. آیاتی که ذکر شد، آیاتی بودند که اهمّیّت اعتقاد به معاد را به ما متذکّر می شدند و چون اصول اعتقادی بسیار به هم نزدیک و مرتبط هستند، بی اعتقادی نسبت به هر یک از آنها، اعتقاد به دیگر اصول را کم رنگ می کند و میبایست ما به این امر توجه جدی داشته باشیم.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مفهوم مشاهده پذیری مفهوم مشاهده پذیری برای اولین بار توسط کالمن برای سیستم قطعی[۲۰] خطی مطرح شد. یک سیستم مشاهده پذیر می باشد در صورتی که حالات سیستم به طور منحصر به فرد از مشاهدات قبلی سیستم تعیین شوند. مفهوم مشاهده پذیری می تواند به سیستم های غیر خطی گسترش یابد. برای نمونه های غیر خطی، تمام نتایج می تواند در ناحیه های محلی صادق باشد. در صورتی که سیستم مشاهده ناپذیرباشد، کوواریانس خطای مرتبط با فیلترکالمن تقریبا تکین[۲۱] می شود و فیلتر کالمن رفتار ناپایداری از خود نشان می دهد ویا ممکن است ill-conditioned بشود. در این حالت ، معادلات اندازه گیری یا مشاهدات بدست آمده، مجموعه آمار کافی برای حالات را تامین نمی کنند. در نتیجه تخمین بهینه با مینیمم کوواریانس خطا وجود نخواهد داشت.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
تست مشاهده پذیری[۲۲] اگر سیستم خطی و نامتغیر بازمان زیررا در نظر بگیریم :
(۳۵)
(۳۶)
بطوریکه بیانگر لحظه زمانی و متغیر بردار حالت با ابعاد و بردار متغیر اندازه گیری با ابعاد باشد، ماتریس انتقال حالت و ماتریس اندازه گیری باشد و نویز فرایند که نویز سفید با میانگین صفر و واریانس فرض شده است و بیانگر نویز اندازه گیری با واریانس است. در حالت کلی ماتریس تست مشاهده پذیری با ماتریس انتقال حالت وماتریس اندازه گیری به فرم زیر بیان می شود.
(۳۷)
بطوریکه ، order سیستم می باشد. بنابراین شرط کافی برای سیستم مشاهده پذیر این است که رتبه ماتریس تست مشاهده پذیری کامل باشد. تعداد حالات مشاهده ناپذیر برابر با تفاوت بین order سیستم و رتبه ماتریس تست مشاهده پذیری می باشد. با بکارگیری اندازه گیری های فرایند، ماتریس کوواریانس خطا به صورت زیر به روز رسانی می شود.
(۳۸)
بطوریکه گین فیلتر کالمن است که توسط معادله زیر بدست می آید.
(۳۹)
برای اطمینان از همگرایی فیلتر کالمن به مقدار قابل قبول ومنحصر به فرد باید مشاهده پذیری برآورده شود. در غیر این صورت واریانس خطای متغیرهای نامشاهده پذیر به سمت بی نهایت تمایل دارند. این به این معناست که ترم دوم سمت راست معادله(۳۸)، صفر می باشد در صورتی که ترم اول به صورت پیوسته افزایش می یابد. برای به روز رسانی ماتریس کوواریانی خطا به جای معادله(۳۸) از معادله زیر استفاده کنیم.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲- ۶ معرفی رنگزای روناس و کاربردهای آن فرانسه: Rouge de tinturiers , Garance tinctoriale , Garance انگلیسی: Madder آلمانی:Faerberrote , Faerberroethe , Krapp ایتالیایی: Garanza , Barba rossa , Arizzari , Robia dei tintori فارسی: روناس عربی: فوه[۵۹] ، فوه الصباغین. ۲- ۶- ۱ تاریخچه ی روناس ای دولف در کتاب صنایع دستی کهن ایران بیان کرده است: « روناس در ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد در درهﻯ سند در شهر « موهنجودارو » شناخته شده است و از آنجا نخست به خاورمیانه گسترش یافت” ای دولف ،۱۳۸۴". در « تورات» و همچنین نوشته هایی که از قبور فراعنه مصر به دست آمده است، مدارکی در مورد رنگرزی با روناس وجود دارد. همچنین آثاری از رنگ قرمز حاصل از ریشه روناس در یکی از مقبره های مصری متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح یافت شده است"دادگی، ۱۳۶۹، ص۸۸". در پاپیروس های مصری قرن سوم پیش از میلاد مسیح، نام این گیاه عنوان گردیده و در مورد آزمایشهای کنترل رنگ آن توضیحات زیادی آمده است. در یکی از پاپیروس های مصری در همین مورد مطلبی با این مضمون آمده است: « دانه هایی همراه با خمره ها که بوی نافذی دارد. دست های او با روناس به رنگ سرخ درآمده است، گویی که با خون آغشته شده است. مانند پرنده ای شکاری که خونین شده است، مانند اینکه گوشتش از زیر پوست نمایان شده است"Lichtheim.M.1974″. همچنین « ابن حوقل » می نویسد: « و جزیرهﻯ بزرگ دیگری رو به روی رود کر و نزدیک باب است. این جزیره نیز بیشه ها و درختان و آبها دارد و از آن روناس به دست می آید و به همین سبب گروهی از شهر بردعه ( بردع ) بدانجا آمده، مدتی به تهیهﻯ روناس می پردازند، و آن را به ورهان و بردعه می برند و از آن بهره مند می شوند” ابن حوقل،۱۳۴۵، ص۱۲۹". بازرگانی ونیزی که در سال ۹۱۳ ﻫ. ق. در ایران ساکن بوده است می نویسد: « در این شهر [خوی] رنگ سرخ لاکی به مقدار فراوان می سازند و آن را از ریشه های سرخی فراهم می کنند که در زیر زمین است و با بیل و کلنگ بیرون می آورند و سپس به هرمز می فرستند و از این ریشه ها برای ساختن و به کار بردن رنگ سرخ در غالب نقاط هندوستان بهره می جویند “امیری، ۱۳۴۹، ص۳۸۰". گیاه بیان شده همان روناس می باشد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
شاردن در سفرنامه اش به فراوانی آن در ایران اشاره کرده و عنوان می کند که از این گیاه برای رنگرزی و نقاشی استفاده می شود ” شاردن،۱۳۸۸". این گیاه در استان های یزد، مخصوصا شهرستان های اردکان و بافق کشت می شود. جزو گیاهان اصلی تناوب زراعی مرسوم در این مناطق است و در رونق اقتصادی و درآمد کشاورزان و اصلاح خاک آنها نقش مؤثری دارد. در روزگاران قدیم در استان های آذربایجان (شرقی و غربی)، اردبیل، مرکزی، کرمان و فارس کشت می شده است و در استان فارس به عنوان یکی از گیاهان مرتعی وجود دارد که از نظر رنگ فاقد کیفیت است “میراب زاد اردکانی،۱۳۸۸". ۲-۶-۳ ترکیبات شیمیایی روناس ماده رنگی ریشه روناس نام دارد. شماره روناس در کالرایندکس ۶- ۸ الی ۱۲ می باشد. ریشه روناس دارای مواد رنگی مختلفی می باشد.۲۳ جزء رنگی متعلق به گروه هیدروکسی آنتراکینون ها در ریشه وجود دارد. از میان اجزاء رنگی روناس تنها ۱۵ جز آن قدرت رنگدهی و ایجاد رنگ ثابت را دارد. مقدار هر کدام از این اجزاء در گونه های مختلف گیاه، متفاوت است و گاهی این مقدار خیلی جزئی است. بر اساس نوع و کمیت اجزای سازنده رنگ روناس و حضور یا عدم حضور بعضی از آنها، می توان تا حدودی به گونه گیاهی آن پی برد. گونه های گیاهی روناس شامل چهار گروه عمده هستند: روبیا تینکتروم[۶۰]، روبیاپرگرنیا[۶۱]، روبیا کوردیفولیا[۶۲]، روبیا اکان[۶۳] "امیری،۱۳۸۶،ص ۵۴ - ۵۶". از نظر شیمیایی روناس دارای یک ماده ” ازته” است که نقش فرمان را دارد و تحت تاثیر این فرمان، مواد رنگی ایجاد می شوند. از تجزیه ی ریشه روناس مواد زیر بدست می آیند: گلوکزیدی به نام اسید روبریتریک[۶۴]، روبیادین[۶۵]، آلیزارین، پورپورین[۶۶]، گلوکز و مواد دیگری همچون پکتیک، مواد رزینی و مواد چرب و غیره، وجود دارد. تحقیقات در سنتز رنگها نشان می دهند، ماده اصلی رنگی روناس، آلیزارین (۲-۱ دی هیدروکسی آنتراکینون) است. مهمترین خاصیت آلیزارین از لحاظ رنگرزی آن است که با اکسیدهای فلزات متفاوت ترکیب می شود و لاک های رنگین تولید می کند که در اسیدها و قلیاهای ضعیف حل نمی شود. آلیزارین به فرمول C14H8O4 و به وزن مولکولی ۲۰/۲۴۰ می باشد. که نخستین بار در سال ۱۸۲۳ میلادی به وسیله Colin و Robiguet شناخته شد. آلیزارین به حالت آزاد در ریشه خشک روناس وجود دارد؛ بطوری که با تأثیر دادن الکل جوشان، میتوان آن را استخراج نمود. آلیزارین به شکل کریستالهای زرد رنگ است که فاقد بو می باشند و در دمای ۲۹۰ درجه، ذوب می شود و میزان حلالیت آن در آب خیلی کم است ولی در محلول های قلیایی، حل می گردد. پورپورین بلورهای سوزنی شکل به رنگ نارنجی دارد. این ماده بیشتر از آلیزارین در آب جوش حل می شود. شکل۲- ۲٫ فرمول شیمیایی آلیزارین روبیادین به فرمول C15H10O4 با وزن مولکولی ۲۳/۳۵۴ است و از بعضی از گیاهان روناس مانند روبیا تینکتوروم به دست می آید. سنتز آن به وسیله Jashi و همکارانش صورت گرفته است. روبیادین به صورت بلورهای سوزنی شکل درخشان به دست می آید که فاقد بو است و در دمای ۲۹۰ درجه ذوب می شود. در آب، سولفور دو کربن و آب آهک غیر محلول ولی در الکل، اتر و بنزن به مقدار زیاد حل می گردد ” میراب زاده اردکانی، ۱۳۸۸". اسید روبریتریک به فرمول C26H28014 است و به شکل بلورهای سوزنی شکل زرد رنگ به دست می آید. این ماده در آب سرد، اتر و بنزن به مقدار کم، ولی در آب جوش الکل و اتر استیک، به مقدار زیاد حل می شود. در ۲۶۰ درجه ذوب می شود. در اسید سولفوریک و قلیائیات، با ایجاد رنگ قرمز ارغوانی حل می گردد. اسیدهای رقیق و فرمانی به نام روبیا آنرا طبق فرمول شیمیایی (۲-۱)، به آلیزارین و گلوکز تبدیل می نماید: (فرمول ۲- ۱) C26H28O14 + ۲H2O C14H8O4 + ۲C6H12O6 پورپورین یا تری اوکسی آنتراکینون[۶۷]، به فورمول C14H8O5 است و به صورت بلورهای سوزنی شکل به رنگ زرد نارنجی به دست می آید. در گرمای ۲۵۶ درجه ذوب می شود. در الکل، اتر استیک، اسیداستیک و قلیائیات حل می گردد. محلول های قلیائی آن، رنگ قرمز دارد ولی محلول آن در آب باریت یا آب آهک، به رنگ قرمز ارغوانی است “زرگری،۱۳۶۱،ص ۵۴ تا ۵۷".
شکل۲-۳٫ ترکیبات شیمیایی ریشه روناس ۲- ۶- ۴ مشخصات گیاه شناسی گیاهی است علفی، پایا، به ارتفاع ۵/۰ تا ۵/۱ متر که به حالت وحشی می روید. ساقه خش این گیاه چهارگوشه و پوشیده از خارهای کوچک و قلاب ماننده است که بدین وسیله به تکیه گاه ها ارتباط پیدا می کند. این خارها در کناره های برگ و رگبرگ میانی نیز دیده می شود. برگ های آن بیضوی دراز و نوک تیز است و با آنکه به ظاهر مجتمع به تعدا ۶ تایی در طول ساقه دیده می شود معهذا بیش از دوتای آنها برگ نیست و بقیه استیپولهایی با ظاهر برگ مانند می باشد. گل های آن کوچک، زرد رنگ و مجتمع به صورت چترهای متعدد در محور ساقه و یا در قسمت های انتهایی آن است. میوه آن به صورت سته، گوشتدار و به رنگ قرمز تیره است. قسمت مورد استفاده این گیاه، اعضای زیر زمینی یعنی ریزوم و ریشه آن است که به ضخامت انگشت است و طول آن نیز به یک متر می رسد “زرگری،۱۳۶۱،ص ۵۴ - ۵۷". برگهای آن متقابل و کامل هستند و گوشواره دارند. گوشواره ها رشد زیادی دارند و هم اندازه برگها دیده می شوند. به همین دلیل، برگها و گوشواره های شبه برگ به صورت ” آرایش فراهم” یا “چرخه ای” در می آیند که در هر گره، حلقه هایی از ۴ تا ۶ و به ندرت ۱۰ برگ تشکیل می شود. گل آذین این گیاه معمولا با انشعابات زیادی همراه است که در قسمت فوقانی، بیشترین قطر را دارد و آرایش خاصی را به وجود می آورد که ممکن است دارای براکته یا فاقد براکته باشد.گل آذین گیاه خانواده ی Rubiaceae ، خوشه مرکب یا گرزن دو سویه و گاهی سنبله ی انتهایی است. گل های گیاهان این خانواده منظم و غالبا دو جنسی هستند و به ندرت تک جنسی و یک پایه اند. گلبرگ ها به هم پیوسته اند و گاهی تشکیل لوله گل را می دهند که معمولا کوتاه و گاهی خیلی بلند است. کاسبرگ ها جدا از هم و یا گاهی تحلیل رفته اند و گل فاقد کاسبرگ است. پرچم ها، چسبیده به گلبرگ ها و به صورت یک در میان بین گلبرگها قرار گرفته اند. تخمدان ها در این خانواده، میانی دو خانواده و هر خانه محتوی یک تا چند تخمک است. میوه ی گیاهان این خانواده آبدار و دارای دو دانه است “امیری،۱۳۸۶،ص ۵۲ - ۵۶". ۲- ۶- ۴- ۱ خصوصیات مرفولوژی گونه روناس روناس گیاه علفی دائمی با ساقه های بالارونده و یا غیر بالارونده است. اندام های زیرزمینی آن، ریشه و ریزوم هستند که در واقع بخش قابل استفاده گیاه محسوب می شوند. قطر ریشه از ۸/۰ تا ۲ سانتی متر و طول آن ۱۰۰-۵۰ سانتی متر است. ریشه روناس به رنگ سرخ تیره و رنگ داخل آن سرخ روشن است. ابتدا طعم شیرین دارد و سپس تلخ و گس می شود. ریشه سه قسمت دارد : ۱- مغز نازکی در میان ریشه که به رنگ زرد مایل به قرمز است. ۲- جداری که مغز را احاطه کرده است. رنگ در این قسمت به صورت گلوکز وجود دارد که به سهولت از سایر قسمت ها جدا می شود. ۳- پوسته خارجی به رنگ تیره مایل به قهوه ایی که بسیار نازک است و بافت مرده دارد “سپهری اردکانی،۱۳۸۴،ص ۲۴". ۲-۶- ۴- ۲ زمان کشت موقع کشت بذر روناس، از فروردین لغایت نیمه دوم اردیبهشت ماه، و زمان کشت ریشه روناس، از شهریور لغایت اسفند ماه است. ۲-۶- ۴- ۳ روش کاشت و تکثیر تکثیر این گیاه از دو طریق ” تکثیر جنسی[۶۸] ” (تکثیر از طریق بذر) و ” تکثیر غیر جنسی[۶۹] ” (تکثیر به وسیله قلمه ریشه) صورت می گیرد که بسته به موقعیت منطقه از نظر اقلیم، دارای مزایا و معایبی است. ۲- ۶- ۴- ۴ نگه داری روناس یا مرحله داشت خاک دهی پای بوته ها (روپوش دادن) در پاییز سال اول پای بوته ها، خاک مخلوط با کود حیوانی می دهند تا ریشه توسعه پیدا کند و از سرمای زمستان محفوظ بماند. در تابستان سال دوم وقتی گیاه به گل رفت، قسمت ساقه و برگ را کف بر می کنند و به مصرف تغذیه دام می رسانند. در پاییز سال دوم نیز پای بوته ها مجددا خاک همراه با کود حیوانی می دهند. در اواخر تابستان سال سوم یا چهارم، روناس را کف بر و ریشه ها را در مهرماه برداشت می کنند. این عمل موجب افزایش ریشه و در نتیجه، بالا رفتن عملکرد می شود. علاوه بر این، از یخ زدن ریشه روناس در فصل زمستان جلوگیری می کند. ۲- ۶- ۴- ۵ برداشت ریشه روناس را در پاییز سال سوم یا چهارم، پس از کف بر کردن ساقه و برگ های سبز، با بیل های مخصوص روناس کنی برداشت می کنند. عرض این بیل ها حدود ۱۲ و طول آن ۵۰ سانتی متر است. ضمنا بهتر است روناس را در ۳ یا ۴ سالگی برداشت کرد، زیرا ریشه ها به اصطلاح خوب رنگ می اندازند و می توان رنگ بیشتر و مرغوب تری استخراج کرد. در مناطقی که این گیاه را به عنوان یک گیاه زراعی کشت می کنند، زمان برداشت از ۲ سالگی به بعد و حتی در موارد خاصی ۴ سالگی است. برداشت محصول معمولا در اواسط مهر ماه تا اواخر آبان ماه است. برداشت در حال حاضر کلا به صورت دستی است و هزینه زیادی دارد. میزان محصول ریشه تر روناس بین ۱۵ تا ۲۰ تن در هکتار است که ۱۰ تا ۱۲ درصد آن رنگ است. میزان تولید محصول ۳ و ۴ ساله بیشتر از ۲ ساله است. به طور متوسط، عملکرد روناس ۲ ساله بین ۸ تا ۱۰ تن ریشه خشک و روناس ۳ ساله بین ۱۰ تا ۱۵ تن در هکتار است. مقدار تولید روناس ۲ ساله نصف ریشه ۳ و ۴ ساله است و برداشت روناس ۲ ساله مقرون به صرفه نیست. ۲-۶- ۵ خشک کردن ریشه روناس ریشه ها را بعد از برداشت، به مدت ۱۵ روز در هوای آزاد و در مقابل نور آفتاب قرار می دهند تا رطوبت خود را از دست بدهند. سپس آن ها را به آسیاب های مخصوص روناس سایی می فرستند تا به صورت پودر در آیند. بنابر اظهار مطلعین محلی، در صورتی که ریشه های خشک شده ۲ تا ۳ سال در انبار بمانند و سپس ساییده و در رنگرزی استفاده شوند، دوام و شفافیت رنگ آنها افزایش می یابد. لذا روناس را می توان مدت زیادی انبار کرد و هیچ گونه آفت انباری ندارد “میراب زاده اردکانی،۱۳۸۸". ۲- ۶- ۶ طریقه خرد کردن روناس
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
بهینه نمودن ترکیب سهام(پرتفوی)؛ ارزیابی پرتفوی و بازنگری در مجموعه سهام. در روش پرتفوی مدرن مجموعه تلاش ها وقف این است که بازده پرتفوی فرد سرمایه گذار به بازده بازار نزدیک گردد و در وضعیت مطلوب، بازدهی بیشتر از آن بدست آورد. در این حالت پرتفوی کل بازار یک شاخص ارزیابی است که ریسک آن نیز با شاخص بتا(Beta) محسابه می شود. این تحلیل کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و تجزیه و تحلیل بازار دارد و مبنای کار سرمایه گذاران حرفه ای است(ستایش،۱۳۸۸،۱۵۵-۱۷۷). اگر بخواهیم چند نمونه استراتژی های سرمایه گذاری براساس تئوری های پرتفلیو را بیان کنیم می توانیم به تحقیق “مقایسه کارائی استراتژی های شتاب (مومنتوم)درانتخاب پرتفوی مناسب” توسط میرفیض فلاح شمس و یونس عطایی اشاره کنیم که در این تحقیق براساس استراتژی مومنتوم(این استراتژی یک استراتژی برگرفته شده از تحلیل تکنیکال می باشد) پرتفوی برنده و بازنده از میان ۵۰شرکت فعال بورس در سالهای ۸۴تا۸۹انتخاب شده و با نگهداری دوره های ۳ماهه و ۶ماهه بازدهی آنها محاسبه می شود. نتیجه این تحقیق نشان داد که می توان با بهره گرفتن از استراتژی شتاب برپایه معیارهای ریسک تعدیل شده پرتفوی مناسبی از شرکتهای در بورس اوراق بهادار تهران پیدا نمود(فلاح شمس و عطایی،۱۳۹۲،۱۰۹-۱۲۵). نمونه دیگری از این استراتژی ها را می توان در تحقیق “مقایسه عملکردیکساله سهام ارزشی و سهام رشدی با بهره گرفتن از روش تشکیل پرتفولیو بر اساس اوزان تصادفی” توسط اسلامی بیدگلی و اسدی اشاره کنیم(تعیین سهام ارزشی و سهام رشدی از طریق تحلیل بنیادی قابل ردیابی می باشد) که به بررسی پرتفوی های تشکیل شده از سهام های ارزشی و رشدی پرداخته است که این سهام ها از بررسی پنج عامل CF/P,EBITDA/EV,B/P,E/P,S/P به رشدی و ارزشی طبقه بندی می شوند دو عاملCF/P,EBITDA/EVشاخص های خوبی برای طبقه بندی سهام های ارزشی و رشدی در بازار سرمایه ایران نیستند. و سه عامل دیگربا اطمینان۹۹درصد مورد تایید می باشند(اسلامی بیدگلی و اسدی،۱۳۹۲،۱-۲۲).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۲-۲تحلیل بنیادی[۵] این رویکرد و مدلهای استفاده در آن از دهه ۱۹۳۰ مطرح بوده اما عمدتا بعد از جنگ جهانی دوم در قالب های نظری فراگیر، مورد توجه قرار گرفتند. در این گونه نمونه ها اساسا به ارزش ذاتی سهم توجه می شود.برای تعیین ارزش ذاتی سهام از روشی، تحت عنوان تجزیه و تحلیل بنیادی یا اساسی استفاده می شود(سلمانی،۱۳۹۰ ،۱۳۵-۱۶۹). طرفداران این شیوه تجزیه و تحلیل تاکید دارند که در هر لحظه اوراق بهادار منفرد، ارزش ذاتی دارند و این ارزش با درآمد آن سهم ارتباط دارد. بدین ترتیب تحلیل گران ارزش ذاتی، قیمت های جاری را تابعی از ارزش تنزیل شده جریان درآمدی آینده آن ها یا نسبت قیمت به درآمد می دانند. بدین ترتیب آنها با تعیین نرخ رشد درآمد و پیش بینی درآمد سال آینده، قیمت ذاتی سهام را برای دوره جاری تخمین زده و با مقایسه با قیمت های واقعی به انجام معاملات اقدام می کنند. درآمد بالقوه هر سهم وابسته به عواملی نظیر عملکرد شرکت، موقعیت صنعت و وضعیت اقتصادی است؛ با مطالعه دقیق این عوامل، تجزیه و تحلیل کنندگان می توانند تفاوت قیمت اوراق را از ارزش ذاتی آن ها محاسبه کرده و از این طریق منتفع شوند. بدین صورت که اگر قیمت بالاتر یا پایین تر از ارزش ذاتی باشد، با انجام سفارشات فروش یا خرید، سود زیادی عاید آن ها می شود. محققین در این زمان سعی کردند تاثیرگذاری عوامل کلان اقتصادی را بر روی قیمت ها در بورس نشان دهند. در این روش به منظور تحلیل گزینه های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار، قاعدتا بایستی به ۴مرحله ذیل که ارکان اصلی تحلیل بنیادین است، توجه نمود: بررسی و تحلیل اوضاع اقتصادی کشور؛ بررسی صنعت مورد نظر؛ تجزیه و تحلیل شرکت؛ تعیین ارزش سهام شرکت. ۱-۲-۲-۲بررسی و تحلیل اوضاع اقتصادی کشور: وضعیت اقتصاد ملی از آن جهت مطالعه و بررسی می شود که مشخص شود آیا شرایطی کلی برای بازار سهام مناسب است یا نه؟ آیا تورم موثر است؟ نرخ های بهره در حال افزایش است یا کاهش؟ آیا مصرف کنندگان کالاها را مصرف می کنند؟ ترازتجاری مطلوب است؟ عرضه پول انبساطی یا انقباضی است؟ اینها تنها بخشی از سوالات است که تحلیلگران برای تعیین کردن تاثیرات شرایط اقتصادی بر بازار سهام با آنها مواجه است. ۲-۲-۲-۲تجزیه و تحلیل صنعت: وضعیت صنعتی که شرکت در آن قراردارد، تاثیر قابل توجهی بر نحوه فعالیت شرکت دارد. اگر وضعیت صنعت مطلوب نباشد، بهترین سهام موجود در این صنعت نیز نمی تواند بازده مناسبی داشته باشد. ۳-۲-۲-۲تجزیه و تحلیل شرکت: بعد از تعیین وضعیت اقتصاد و صنعت، خود شرکت نیز باید تجزیه و تحلیل شود تا از سلامت مالی آن اطمینان حاصل آید. این تحلیل، معمولا از طریق بررسی صورتهای مالی شرکت انجام می شوند. از روی این صورتها به بررسی نسبت های مالی پرداخته می شود که مبنای تصمیم گیری تحلیلگران می باشد. ۴-۲-۲-۲ارزشیابی قیمت سهام: تحلیلگر بنیادی، پس از مطالعه و تعیین شرایط اقتصاد ملی، وضعیت صنعت و در نهایت شرکت، به بررسی این موضوع می پردازد که آیا قیمت سهام به درستی تعیین شده است یا خیر؟ ۳-۲-۲تحلیل تکنیکال[۶] تحلیل تکنیکال مطالعه رفتارهای بازار با بهره گرفتن از نمودارها و با هدف پیش بینی آینده روند قیمت ها می باشد(مورفی،۱۳۹۱،۱-۴). مهمترین اصل تحلیل تکنیکال این است که “همه چیز در قیمت لحاظ شده است". یک تحلیل گر تکنیکی معتقد است قیمت فعلی همه اطلاعات را درباره یک سهم در بردارد، زیرا تمام اطلاعات تاثیر خود را قبلا بر نمودار قیمت گذاشته اند. دومین اصل تحلیل تکنیکال این است که ” قیمت ها براساس روندها حرکت می کنند، و یا به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر جهت بدهند.” سومین اصل تحلیل تکنیکال نیز می گوید:” تاریخ تکرار می شود، که بر پایه این عقیده به مطالعه تاریخچه قیمت می پردازیم، زیرا کلیدی است برای پیش بینی آینده، در واقع می گوید آینده چیزی نیست جز تاریخ گذشته.” در اقتصاد به الگوهای رفتار همبسته بین افراد، توده واری اطلاق می شود. البته اگر سرمایه گذاران بی شماری در حال خرید سهام داغ باشند ممکن است تنها به سبب همبستگی اطلاعات رسیده به آنان چنین اتفاقی رخ داده باشد. با تصور کردن توده واری ذهن ما ناخودآگاه به شکل گیری خطاهای سیستماتیک در تصمیم گیری به وسیله همه جامعه یا گروه درگیر توده واری سوق میابد. با این حس، توده واری پدیده ای است که به صورت انتظارات ناقص، تغییرات بی ثبات، حباب، مد و جنون قابل تشخیص خواهد بود. توده واری نیازمند مکانیسم هماهنگی است. این مکانیسم می تواند یا قواعد هماهنگی بر پایه برخی علائم باشد(مانند حرکات قیمت) یا بر پایه مشاهده مستقیم عملکرد دیگر تصمیم گیرندگان( مانند مشاهده فعالیت سایر سرمایه گذار یا نگاه به عملکرد مدیران سبد سهام). با مطالعه روند بازارهای سهام بزرگ دنیا اغلب با دوره های جنون خرید(حباب قیمتی) یا جنون فروش(فروپاشی) مواجه می شویم. بسیاری از مطالعات انجام شده در این حوزه این رفتار را غیر عقلایی و ناشی از حرکات هیجانی و احساسی طمع در ایجاد حباب و هراس در ایجاد فروپاشی می دانند. این امر با هجوم سرمایه گذاران برای ورود یا خروج از بازار یک سهم یا کل بازار نشان داده می شود. . برخی طرفداران تحلیل تکنیکال در سرمایه گذاری، بروز رفتار توده وار سرمایه گذاران را حد غایی احساسات بازار قلمداد می کنند(صالحآبادی وهمکاران،۱۳۹۲ ،۸۸-۶۹) محققین در بیان علت توده واری آن را به دونوع توده واری غیر عقلایی و توده واری عقلایی(براساس منافع) تقسیم نموده اند.توده واری غیر عقلایی تقلید کورکورانه سرمایه گذاران از یکدیگر است که بازار را از کارائی دور می کند. توده واری عقلایی ناشی از مواردی از جمله: دغدغه شهرت[۷]سیستم جبران خدمات[۸]واستفاده از تکنیک های یکسان می باشد. رفتار توده وار ناشی از دغدغه شهرت و سیستم جبران خدمات بیشتر برای مدیران سرمایه گذار رخ می دهد که به علت بررسی عملکرد و پاداش دریافتی خود سعی می کنند که به مانند سایر مدیران سرمایه گذار عمل کنند تا در صورت اشتباه مورد توبیخ واقع نشوند چون اگر مدیران دیگر نیز عملکرد مشابهی با هم داشته باشند که دیگر توبیخی صورت نمی گیرد(سعیدی و فرهانیان،۱۳۹۰، ۵۱۱-۵۱۶). رفتار توده وار در بازار باعث می شود که نتوان به صورت کارا از تحلیل بنیادی استفاده نمود به همین منظور باید از تحلیل هایی استفاده شود که به بررسی رفتار بازار پرداخته می شود که این نوع تحلیل همان تحلیل تکنیکال است که به بررسی رفتار قیمت سهام می پردازد و بر اساس روند گذشته سهم آینده آن را پیش بینی می کند. بنا به تحقیق صورت گرفته توسط صالح آبادی و همکاران شرکت های سرمایه گذاری بورس اوراق بهادار دارای رفتار توده وار می باشند(صالحآبادی وهمکاران،۱۳۹۲ ،۸۸-۶۹). درنتیجه نمی توان با بررسی پرتفوی سرمایه گذاری شرکت های سرمایه گذاری اطمینان حاصل نمود که قیمت گذاری آنها به لحاظ بنیادی به درستی صورت گرفته باشد و با این تحقیق ما به آزمون کسب بازده بیشتر از طریق استراتژی های تکنیکال نسبت به روش خرید و نگهداری را بررسی می کنیم. ۳-۲استراتژی های سرمایه گذاری یک سرمایه گذار جهت کسب سود در سرمایه گذاری نیازمند توجه به چهار عامل زیر می باشد(McDowell,2008,xix): ۱- ریسک سرمایه گذاری ۲- سیستم معاملاتی سرمایه گذاری ۳- مدیریت سرمایه ۴- روانشناسی و رفتار سرمایه گذاران چهارعاملی که مکداول مطرح نموده است در تجزیه و تحلیل اوراق بهادار مورد استفاده قرار می گیرد. منظور از ریسک سرمایه گذاری تعیین حد ضرر و هدف قیمتی سهام می باشد؛ و زمانی صحبت از مدیریت سرمایه می شود منظور حجم سرمایه گذاری است که چه مقدار سرمایه گذاری در هر مرحله از خرید سهام صورت گیرد. زمانی که حرکت به سمت سیستم پرتفولیو می رویم و از حالت دوره های قیمتی خارج میشویم مدیریت سرمایه به سمت حداکثر نمودن بازده و حداقل کردن ریسک سرمایه گذاری می رود که به این نوع پردازش مدیریت پرتفولیو گفته می شود (Tomasini&Jaekle,2011,3) سرمایه گذاران جهت کسب بازده نیازمند پذیرش ریسک می باشند که دو مفهوم اساسی در بحث تجزیه و تحلیل اوراق بهادار می باشد و سرمایه گذاران با بهره گرفتن از روش های مختلف سرمایه گذاری به دنبال کاهش ریسک و افزایش بازده خود می باشند که این مهم دست نخواهد یافت مگر با داشتن یک سیستم معاملاتی سرمایه گذاری. سرمایه گذاران جهت سرمایه گذاری سودمند نیازمند داشتن یک سیستم معاملاتی می باشند که این سیستم تشکیل شده از مجموعه ای از استراتژی های سرمایه گذاری می باشد. این استراتژی ها می توانند از سه نوع تحلیل اوراق بهادار ؛ یعنی تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تئوری های پرتفلیو تشکیل شده باشند. در ادامه به معرفی استراتژی هایی در هر کدام از تحلیل اوراق بهادار پرداخته می شود. ۱-۳-۲استراتژی های سرمایه گذاری بنیادی ۱-۱-۳-۲استراتژی شتاب درلغت شتاب به معنای عزم حرکت یا نیروی اولیه حرکت است. این واژه از اصطلاحات علم فیزیک بوده که وارد علم مدیریت مالی شده است. یکی از استراتژی هایی که قبلا در بازار سرمایه به کار گرفته می شد، این بود که توصیه می شد، سهامی خریداری شود که در گذشته بالاترین بازده را داشته است و سهامی به فروش رسد که در گذشته پایین ترین بازده را کسب کرده است. به بیان دیگر این استراتژی می گوید؛ سهامی را بخرید که در گذشته موفق بوده و سهامی را بفروشید که در گذشته ناموفق بوده. این قاعده به نام استراتژی معاملاتی شتاب شهرت یافت. شتاب خود شامل انواع گوناگونی است. یکی از آن ها شتاب سود است که استدلال می کند سهامی که به تازگی شگفتی در سود داشته اند، درآینده نزدیک نیز در همان جهت عمل خواهند کرد. به عبارتی سهامی که تعدیل مثبت داشته اند، در آینده نزدیک نیز بازدهی خوبی خواهند داشت. یکی دیگر از انواع شتاب، شتاب صنعت است که ادعا می کند صنایعی که در گذشته نزدیک عملکرد و بازدهی خوبی(بدی) داشته اند، درآینده نیز این بازدهی را ارائه خواهند کرد. نوع دیگر آن شتاب قیمت است که درآن سهامی که بر مبنای شاخص قدرت نسبی، نسبت به بقیه عملکرد بهتری داشته اند انتخاب می شوند و در دوره مشخصی از زمان نگهدار می شوند. نتایج پژوهش ها نشان می دهد، با این رویکرد بازدهی اضافی نسبت به بازار به دست می آید(قالیباف اصل و همکاران،۱۳۸۹، ۹۹-۱۱۶) ۲-۱-۳-۲استراتژی معکوس این استراتژی را می توان حرکت در خلاف جهت بازار به مظور کسب بازدهی اضافی تعریف کرد. سرمایه گذارانی که از این استراتژی استفاده می کنند معتقدند که رفتار توده ای بازار، فرصت استفاده از قیمت گذاری نامناسب سهام را بوجود می آورد. به عنوان مثال، بدبینی سرمایه گذاران در مورد یک سهم می تواند قیمت را تا حدی کاهش دهد که بیانگر بزرگنمایی ریسک های مترتب بر سهم و کوچک نمایی پتانسیل های سودآوری سهم باشد. بر اساس استراتژی سرمایه گذاری معکوس خرید چنین سهامی که بازار از آن رویگردان است و فروش آن پس از معکوس شدن روند قیمت می تواند بازدهی اضافی را نصیب سرمایه گذار کند. همچنین خوش بینی سرمایه گذاران می تواند منجر به رشد حبابی قیمت و نادیده گرفتن ضعف های سهام شود. در چنین حالتی قیمت سهم پس از رشد حباب گونه با کاهش قیمت شدید مواجه می شود. چنین سرمایه گذاری همواره به دنبال شناسایی موقعیت هایی است که در اثر بیش واکنشی سایر سرمایه گذاران نسبت به اخبار مربوط به یک یا چند سهم ایجاد شود(شریعت پناهی،۳۶،۹۳-۱۲۱).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ب- شهادت شهود به مورد قذف شهادت شهود با نصاب معتبر آن به چیزی که مورد قذف است که از موارد سقوط حد قذف می باشد. ج-گذشت مقذوف یا وارث وی اگر مقذوف پیش از مطالبه ی حق خود و یا عفو کردن آن حق، بمیرد، اولیای خویشاوند وی می توانند آن حق را مطالبه یا عفو کنند، زیرا حد قذف به ارث برده می شود و اگر مقذوف ولی جماعتی باشد. با عفو کردن بعضی از جماعت، حد ساقط نمی شود. د- لعان لعان به معنی ناسزا گفتن است در اینجا به معنای آن است که مرد با رعایت شرایط زیر به زن خود نسبت زنا می دهد، مستند حکم لعان آیات ۶ تا ۹ سوره نور می باشد. شان نزول این آیات به قضیه سعد بن عباده باز می گردد که در حضور جمعی از اصحاب چنین عرض کرد. ای پیامبر خدا، هرگاه نسبت دادن عمل منافی عفت به کسی دارای این مجازات است اگر آن را اثبات نکند هشتاد تازیانه بخورد پس من چه کنم اگر وارد خانه ام شدم و دیدم مرد فاسقی با همسر من در حال عمل خلافی است، اگر بگذارم چهار نفر بیایند و ببینند و شهادت دهند او کار خود را کرده است و اگر او را به قتل برسانم کسی از من بدون شاهد نمی پذیرد و به عنوان قاتل قصاص می شوم اگر بیایم آنچه را دیدم به عنوان شکایت بگویم، هشتاد تازیانه به من می زنند. که در خصوص این موضوع و موارد مشابه آن آیات فوق نازل و راه حل دقیقی به مسلمانان ارائه کرد آیات مزبور مقرر نموده: کسانی که همسران خود را به عمل منافی عفت متهم می کنند و گواهانی جز خودشان ندارند، هر یک از آنان باید چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهد که از راستگویان است و در پنجمین بار بگوید « که لعنت خدا به او بود اگر از دروغگویان باشد» اگر شوهر چنین کند و زن بر سر دو راهی قرار گیرد. یعنی سخنان مرد را تصدیق کند یا حاضر به نفی اتهام از خود نشود، حد زنا در مورد او ثابت می گردد. ولی اگر بخواهد اتهام را از خود دور کند باید چهار بار خدا را به شهادت طلبد که آن مرد در نسبتی که به او می دهد از دروغگویان است و در پنجم بگوید. « غضب خدا بر من باد اگر او راست بگوید» انجام این تشریفات در فقه اسلامی لعان نامیده می شود و چهار حکم قطعی به این دو همسر در پی دارد: نخست اینکه بدون نیاز به صیغه طلاق فوراً از هم جدا می شوند. دوم اینکه برای همیشه این زن و مردم به یکدیگر حرام می شوند. سوم اینکه فرزندی که در این ماجرا بوجود آمده از مرد منتفی است. چهارم اینکه حد قذف از مرد و حد زنا از زن برداشته می شود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ی- موانع خاص از موانع خاص در اجرای حدود انکار بعد از اقرار به عنوان مانع اجرای حد در زنای مستوجب رجم یا قتل است. اگر به انجام کاری که موجب حد است اقرار نموده، سپس انکار کند، چنانچه از اموری باشد که موجب رجم است، حد ساقط می شود، ولی در غیر رجم، یعنی جلد و آنچه ملحق به آن است مانند سر تراشیدن و تبعید ساقط نمی شود. [۱۸۶] هرگاه اقرار به جرمی کند که موجب حد است و سپس توبه کند، امام در اقامه حد به او یا عفو وی مخیر است، خواه مطابق نظر مشهور، آن حد، رجم باشد یا غیر آن زیرا همه موارد در مقتضی حکم مشترک اند. ۳-۳-۳- سیاست کیفری اسلام علی رغم این تعقیب و مجازات مجرم یکی از ضروریات مسلم هر اجتماع است که در جای خود، نیاز به استدلال و توضیح اضافه ای ندارد، اما تنها راه مبارزه با بزهکاری در سیاست جنایی اسلام، استفاده از حربه کیفر و مجازات نیست؛ بلکه در مواردی نهان کردن جرم و به عبارت دیگر بزه پوشی نیز مطمع نظر بوده و از راه کارهای مقابله با بزهکاری است. تاکید به رعایت جنبه های اخلاقی در تعقیب و کیفر دادن مجرم و حفظ کرامت انسان ها حتی مجرمین که در اسلام مورد تاکید قرار گرفته است نیز یکی از مویدات استفاده از عنصر عیب پوشی برای مقابله با ناهنجاری ها می باشد. خطر عادی شدن جرم و گناه و کاهش زشتی گناهان و جرایم در میان مردم از خطرناک ترین پدیده هایی است که امنیت فرهنگی، اخلاقی و نظم اجتماعی را مورد تهدید قرار می دهد؛ لذا توصیه قرآن کریم [۱۸۷] و روایات بر آن است که منکرات و فحشاء در میان مردم اشاعه پیدا نکند تا از قبح آن کاسته نشود و برای عموم جامعه ارتکاب گناه امری عادی نگردد. تجسس و تفحص از گناهان و خطاهای مسلمانان یکی از گناهان بوده و در قرآن از آنه نهی شده است خداوند در قرآن می فرماید: یا أیها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن إن بعض الظن أثمٌ و لا تجسسوا و لا یغتب بعضکم بعضاً ایحب أحدکم أن یاکل لحم أخیه میتاً فکرهتموه واتقوا الله إن الله توابٌ رحیمٌ ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری از گمان ها بپرهیزید که پاره ای از گمان ها گناه است و جاسوسی مکنید و بعضی از شما غیبت بعضی نکند آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد از آن کراهت دارید(پس) از خدا بترسید که خدا توبه پذیر مهربان است. [۱۸۸] مقتضای اطلاق آیه شریفه و فتوای فقهای عظام مبنی بر حرمت تجسس از عیوب پنهان مسلمانان است و پاسخ برخی از فقها به برخی سوالات موید نظریه فوق می باشد: چنانچه در یکی از پرسش ها در خصوص تجسس به مدت طولانی و سعی در یافتن جرم پاسخ داده شده است که: «نظر به این که هدف از حکومت حقه الهیه تثبیت موازین شرع و تنفیذ احکام اسلام است لازمه بلکه ضروری است که برخلاف موازین شرع عمل نشود. بله در بعضی از موارد حفظ نظام یا مصالح عامه مردم یا برقرار کردن واجب مهمی متوقف به ارتکاب محرم و خلاف شرعی است که به درجه اهمیت آن امور نمی رسد و در چنین مواردی مساله تزاحم و اهم و مهم پیش می آید که لازم است رعایت مرجحات و اهم و مهم بشود و در حد ضرورت اقدام شود و چنانچه در موارد ضروری نوار به دست آمد، نفس نوار دلیل نمی شود و قاضی باید طبق موازین از باب قضا و اقرار و شهود و علم خود عمل کند» [۱۸۹] و تحقیق از مسائل شخصی و خانوادگی و یا مفاسد اخلاقی افراد در صورتی که در خفا، انجام گرفته، جایز نیست. مگر در بعضی موارد؛ مثل اینکه می خواهند با وی معامله کنند یا او را وکیل خود یا وصی خود یا برای مقامی نصب نمایند. فحص قبل از معامله و قبل از نصب و بعد از نصب جایز است. [۱۹۰] و حتی در خصوص نحوه اخذ اقرار از متهم به جرایم حدی بیان گردیده است: « قاضی وظیفه ندارد از متهم سوال کند که تو این کار را کرده ای یانه؟ بلکه باید بگذارد متهم اگر مایل است خودش اقرار کند یا از اول سوال کند که شما را برای چه اتهامی اینجا آورده اند» [۱۹۱] نکته قابل ذکر آن است که اگر شهودی قبل از شهادت به زنا از روی تجسس و تفحص عمل زنا را مشاهده کرده باشند، از عدالت ساقط می شوند و لذا شهادت آنان مورد پذیرش نیست. یکی دیگر از فقها در این خصوص می نویسد: « بازجویی و حرف کشیدن از کسی برای تفحص و شنود و کشف اسرار، حرام است، حتی قاضی و بازپرس هم حق حرف کشیدن از کسی را ندارد»[۱۹۲] همچنین یکی از فقها در پاسخ به سوالی درباره اعتراف به زنا و تجسس و تعقیب اشخاص مورد اعتراف زانیه می نویسد: «اعتراف مزنی بها علیه زانی فاقد اعتبار شرعی است و استنطاق متهم به ارتکاب جریمه زنا برای اثبات و احراز جرم زنا صورت شرعی ندارد» با توجه به مباحث ذکر شده این نتیجه به دست می آید که دادگاه حق ندارد طوری از دو متهم تفحص و تجسس کند که منجر به کشف یا اقرار نامبردگان به عمل زنا شود. البته در برخورد با مجرمین مختلف (با ارتکاب جرایم مختلف) حکم قضیه متفاوت می شود. جرایم به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود: دسته اول جرایمی که متضرر از جرم افراد بوده و حق الناسی هستند مثل قصاص و حد قذف و … دسته ی دوم جرایمی است که تعرض به حقوق الهی است. در جرایم حق الهی نیز دو فرض قابل تصور است. گاهی جرم مخفیانه انجام شده و خبر آن در جامعه منتشر نشده و افراد از آن مطلع نیستند و گاهی نیز جرم مورد نظر بین مردم شهرت پیدا کرده است و افراد جامعه از آن مطلع هستند. فرض اول: در صورتی که جرم مربوط به حق الناسی باشد، باید دقت شود احقاق حق بشود تا حق مردم از بین نرود. مرحوم شیخ طوسی می فرماید: « توبه کردن در چنین گناهانی به این صورت است که اولاً، قلباً پشیمان گردد؛ ثانیاً تصمیم جدی بگیرد به این که سراغ آن گناه برنگردد و ثالثاً این که خود را آماده کند که مجازات الهی به وی اجرا گردد مثل حد قذف» [۱۹۳] در خصوص قذف، اگر مقذوف با خبر شده از این قذف، باید نزد او رفته و آماده شود برای اجرای حد قذف یا این که مقذوف او را عفو کند. اما در صورتی که مقذوف با خبر نشده است دو وجه مطرح است: از این باب که حق آدمی است و تنها از ناحیه صاحب آن قابل گذشت است، پس باید در این فرض دوم نیز پیش صاحب حق رفته و خود را آماده مجازات کند و یا از وی طلب عفو نماید؛ و اما از این جهت که مطلع کردن مقذوف باعث آزار و اذیت وی شده و موجب کینه می گردد بهتر است مطرح نکند. [۱۹۴] فرض دوم: در صورتی که جرم از جمله جرایم حق اللهی است و ارتکاب آن توسط ولی میان مردم شایع نشده است در این صورت هم به خود او مستحب است که گناه خود را بپوشاند و هم به دیگران البته در خصوص افضل بودن اقرار به جرم و گناه خویش و یا استتار، آن نظرات متفاوتی نقل گردیده است. [۱۹۵] در کتب روایی شیعه دو دسته روایات داریم: دسته ی اول روایاتی است که به طور کلی ترغیب می کند دیگران را به پوشاندن عیب دیگران . که نمونه ای از آن در یکی از خطبه های امیرالمومنان علی علیه السلام با عنوان «خطبه الوسیله» ذکر گردیده است. «بپوشان عیب برادرت را زمانی که علم پیدا می کنی» دسته ی دوم، روایاتی است که اشخاص در نزد معصوم اقرار به جرمی کرده اند و ایشان آن ها را ترغیب به عدم اقرار و توبه نموده اند. که نمونه آن در روایت اصبغ بن نباته از امیرالمومنین علیه السلام نقل گردیده است. اصبغ بن بناته نقل می کند: « مردی نزد امیرالمومنین علیه السلام امد و گفت یا علی من زنا کرده ام، پس مرا تطهیر کن. امام علی (ع) روی خود را از وی برگرداند و به او گفت بنشین، سپس فرمود: آیا هر یک از شما مرتکب چنین گناهی شود، نمی تواند آن گناه را به خود بپوشاند همان گونه که خداوند آن گناه را برای او پوشانده است. آن مرد دوباره برخاست و گفت یا علی من زنا کرده ام مرا تطهیر کن. امام (ع) فرمود: چه انگیزه ای تو را به اعتراف و اقرار به این گناه کشانده است؟ آن مرد گفت: طلب پاکی، امام (ع) فرمود: کدام پاکی بهتر و بالاتر از توبه است؟ سپس امام (ع) روی خود را به طرف اصحاب کرد و با آنان شروع به سخن گفتن کرد. آن مرد دوباره از جای خود برخاست و گفت: یا علی من زنا کرده ام پس مرا تطهیر کن. امام (ع) فرمود: آیا می توانی قسمتی از قرآن را بخوانی؟ آن مرد گفت: آری؛ آیاتی از قرآن را خواند و صحیح خواند. امام علی (ع) فرمود: آیا حقوقی را که از جهت نماز و زکات از خدا به عهده داری می دانی و می شناسی؟ آن مرد گفت: آری. امام (ع) درباره این مسائل از او سوال هایی کرد و آن مرد پاسخ صحیح دادند. سپس به او فرمود: آیا بیماری بر تو عارض شده یا در سر و بدن خود احساس درد می کنی؟ آن مرد گفت: نه. امام (ع) فرمود: برو تا از تو در نهان سوال کنیم همچنان که در علن سوال کردیم، پس اگر به سوی ما بازنگردی ما تو را طلب نمی کنیم» [۱۹۶] فرض سوم: در صورتی که جرم از جمله جرایم حق الهی باشد ولی در میان مردم شهرت پیدا کرده و شایع شده است، برخی از فقها معتقدند توبه آن این است که به کرده خویش پشیمان شود و تصمیم جدی بگیرد که به سوی آن گناه باز نگردد و در مرحله بعد پیش حاکم شرعی بیاید و به جرم خود اعتراف کند. تا حد الهی به وی جاری شود. دلیل این کار که در این فرض باید در نزد حاکم اعتراف کند و حد الهی جاری گردد به خاطر آن است که فایده ای (عدم اشاعه فحشا) که در فرض مستور بودن آن مترتب است. در اینجا وجود ندارد. البته برخی از فقها در این فرض نیز همانند فرض دوم، مستور مانند جرم و گناه و توبه بین فرد و خدایش را بهتر می دانند. [۱۹۷] حتی در اقرار به جرایم خلاف اخلاق و عفت عمومی مستلزم حد، خود متهم باید بیاید و با اختیار اقرار کند و حاکم نمی تواند او را دعوت کند. به این که بیاید و به او تفهیم جرم کند تا او اقرار کند مگر در صورتی که مزنی بها شکایت کند و ادعای زنای به عنف را داشته باشد و یا متهم به جرایم منکراتی دیگری مثل خلوت با اجنبیه شده باشد و این امور برای حاکم ثابت شده باشد. [۱۹۸]اقرار نیز فقط نزد حاکم نافذ است و اگر اقرار نزد قاضی صورت نگرفته باشد ارزش ندارد. چنانچه در صحیحه محمد بن مسلم آمده است که امام صادق علیه السلام فرمود: « سخن مرد به زوجه ی خود که من با تو زنا کرده ام موجب حد زنا نیست مگر این که چهار مرتبه نزد امام اقرار به زنا کند» [۱۹۹] بنابراین با امعان نظر به موارد معنونه سیاست کیفری اسلام تاکید به بزه پوشی دارد، لیکن بایستی در نظر داشت در صورتی که ارتکاب فعل حرام یا جرم به صورت باندی و سازماندهی شده باشد و یا در مواردی که مرتکبان گستاخ و بی پروا شده اند، فحص و جستجو جایز است. زیرا تسامح و غفلت در این مورد موجب تجری مجرمان و گسترش فحشاء خواهد شد که یقیناً مطلوب شارع نیست. فصل چهارم دیدگاه های حقوقدانان ۴- فصل چهارم: دیدگاه های حقوقدانان ۴-۱-بخش اول:جرائم منافی عفت کشف جرم از راههای اصولی و متقن یکی از مهمترین کارهای دادگاه بعد از گرفتن مجرم است. هرچه کشف جرم از راههای علمی، قانونی و اصولی انجام شود هم نسبت به مجرم احقاق حق میشود و هم تأثیر تربیتی و اجتماعی مجازات از بین نمیرود؛ چون حکومت با اعمال مجازات برای مجرم هدف تربیت، اصلاح و پیشگیری از مجرم شدن افراد دیگر جامعه را دارد. قبل از اعمال مجازات، کشف جرم مجرم از مهمترین مراحلی است که هر مجرمی باید آن را طی نماید. در این حال جرمهای که به نحوی با عرض و آبروی انسانها مرتبط است و غالباً این جرمها را انسانها از یکدیگر مخفی میکنند، اثبات آن بسیار سخت میباشد. به همین دلیل در شرع مقدس اسلام نسبت به این نوع جرائم حساسیت بیشتری اعمال شده است. البته گروهی معتقدند هدف شارع مقدس از محدود نمودن راههای اثبات جرم در اینگونه اعمال، عدم اثبات این جرمها بوده است. زیرا با اثبات اینگونه از جرمها فقط تجری انسانها نسبت به حدود الهی اثبات میشود و با عدم اثبات آن فساد و فحشا توسعه نمییابد. اگر این هدف را بپذیریم که شاید تا حدی هم درست باشد. اما عدم اثبات اینگونه از جرائم منافی عفت میتواند مجرم را در حصن عدم اثبات جرم قرار دهد و میداند هرچه این اعمال زشت را انجام دهد میتواند با عدم اقرار و عدم شهود از قانون بگریزد. عدم اجرای قانون میتواند منجر به رواج انواع انحرافها و فسادها در جامعه شود. لذا برای پیشگیری از انحراف در جامعه و اجرای قانون و عدالت برای همگان ضروری است که برای «اثبات جرائم منافی عفت» راههای دیگری نیز که مورد تأیید شارع و فقه باشد بهره گرفته شود. این مقاله از سه بخش جرائم منافی عفت، ادله اثبات دعوی جزائی و دلایل خاص جرائم منافی عفت، تشکیل شده است. ۴-۱-۱-تعریف مقنن در قانون تعریفی از «جرائم منافی عفت» ذکر نکرده است . و حتی ضابطه و معیار خاص قانونی نیز ارائه نداده است تا بر آن مبنا بتوان جرائم منافی عفت را شناخت. در نتیجه عناصر کلی تشکیل دهنده این نوع جرمها مشخص نیست. قانونگذار به جای این که جرائم منافی عفت را تعریف نماید تا مصادیق آن معلوم شود، مصادیق را احصا کرده است تا تعریف آن مشخص گردد. این روش راتعریف به مصداق مینامند وآن غیر از تعریف کلی، جامع و مانع میباشد که مطلوب اهل علم بوده و کاربرد فراوان دارد. به علاوه احصا مقنن حصری نبوده و تمثیلی میباشد. روش قانونگذار سبب شده است تا در قوانین موضوعه این نوع جرمها یک جا و تحت یک عنوان تدوین نگردد که با یک نگاه اجمالی بتوان آنها را تشخیص داد و کلیه مصادیق آن را شناخت. در نتیجه برای یافتن مصادیق جرائم منافی عفت، در هر مورد باید به قانون مراجعه نمود و حکم مسئله را آموخت. تعیین دقیق مصادیق جرائم منافی عفت با قاضی است. با توجه به مجازاتهای سنگینی که درباره بسیاری از جرائم منافی عفت مقرر میباشد و با عنایت به این که در جامعه کنونی برداشتهای مختلف و متفاوتی از این نوع جرائم وجود دارد. بهتر بود که قانونگذار کلیه جرائم منافی عفت را با دقت تعیین و مـعرفی میکرد و آنـها را حـصری اعـلام مینمود یـا لااقـل ضابطهای ارائـه میداد تـا به کـمک آن بـتوان این نـوع جـرائم را شناخت. بـدیهی است اتـخاذ این روش میتوانست بر بـسیاری از ناهـماهنگیهای مـوجود در ایـن رهـگذر پـاسخ دهـد. لـذا بـا عنایت به اصل قانونی بودن جرائم و مـجازاتها که مـورد احترام جـوامع بـشری اسـت و بـا فـقدان نـص خـاص، جـرم دانـستن بعضی از اعـمال مـنافی عفت محل تردید است. اعـمالی مـانند ” صـنمپرستی ” ، ” مـبدل پـوشی ” ، ” پـوشیدن لـباس جـنس مـخالف ” ، ” حـیوان دوسـتی” ، ” حیوانبازی ” ، ” بچهبازی ” ، ” عورت نمایی ” ، ” نظربازی جنسی ” یا ” چشمچرانی ” ،” خودآزاری جنسی” ، ” استمنا ” ، ” پیردوستی ” و … از قلمرو کیفری خارج میباشند. حتی اعمالی مانند ” ازاله بکارت “، “روسپیگری ” ، ” اعاشه از عواید فحشا زنان ” ، ” واداشتن افراد و جوانان به شهوترانی ” و… عنوان کیفری خاصی ندارد. مراجع قضایی این گونه اعمال را در بعضی موارد از مصادیق فعل حرام دانسته و بر آن مبنا برای مرتکبین مجازات تعیین میکنند. البته از نظر علمی و با توجه به لزوم تفسیر قوانین جزائی به طور مضیق، عملکرد محاکم قضایی روش مطلوبی به نظر نمیرسد. زیرا این روش با اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها و تفسیر قوانین جزائی به طور مضیق که مورد حمایت همه جانبه حقوق بشری و نیز مورد حمایت شرع است نادیده گرفته میشود. با این وجود روش قانونگذار از خیلی جهات مطلوب به نظر میرسد؛ زیرا جرائم منافی عفت برخاسته از سنتها و عرفهای اجتماعی است. کمتر جرمی را میتوان یافت که تا این حد، معیارهای عرفی، سنتی و مذهبی در ظهور آن تأثیر داشته باشد. در هر جامعه با توجه به اندیشههای سنتی، عرفی، فرهنگ اجتماعی و تاریخ تحول آن جرائم منافی عفت به وجود میآید و با تغییر عرف و دگرگونی فرهنگ اجتماعی این اعمال نیز رنگ عوض میکند. شاید به همین مناسبت باشد که قانونگذار جرائم منافی عفت را تعریف نمیکند و به معرفی بعضی از مصادیق آن بسنده میکند تا مصادیق موردی آن در عمل عرف وقاضی تعیین گردد . باید توجه داشت. که روش مذکور این خطر را دارد که قاضی را در تشخیص مصادیق جرائم منافی عفت و اعمال سلیقه و دیدگاه خاص خود آزاد می گذارد که این امر ممکن است اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها را به مخاطره بیاندازد .و از جهت مصادیق «قبح عقاب بلا بیان» باشد . در جامعه اسلامی ایران با الهام از شریعت مقدس اسلام و سنتهای دیرینه و عفت ذاتی ایرانیان، اعمال منافی عفت درطول تاریخ تحول یافته و مصادیق بیشتری پیدا کرده است که با دیدگاههای ملی، محلی، سنتی و مذهبی به خوبی میتواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. ۴-۱-۲-قانون اساسی قانون اساسی قواعدی است که؛ حاکم براساس حکومت و صلاحیت قوادی مملکت و حقوق و آزادیهای فردی است، از نظر ماهوی، قانون اساسی نام گذاری گردیده و برتر از قواعد حقوق است. در غالب حکومت های آزاد، بخاطر نگهداری اساسی حکومت و جلوگیری از تجاوز دولت ها به پیمانی که رابط بین آنها و ملت است، برای قوانین اساسی احترام و حیثیت خاص قائلند و آنها را ممتاز از سایر قوانین ساخته اند. تعیین حدود اختیار قوه مقننه و رابطه آن با دو قوه ی مجریه و قضاییه با قانون اساسی است. به همین جهت، مجلس قانون گذاری عادی حق نسخ و تجدیدنظر در آن را ندارد و در همه حال باید از قواعدهای آن پیروی کند. [۲۰۰] قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز آن چنان که خود در مقدمه اشعار داشته، مبین نهادها فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران براساس اصول و ضوابط اسلامی است. [۲۰۱] حکومت از دیدگاه اسلام، تبلور آرمان سیاسی ملتی هم کیش و همفکر است که به خود سازمان می دهد تا در روند تحول فکری و عقیدتی، راه خود را بسوی هدف نهایی (حرکت بسوی الله) بگشاید. و اکنون بر آن است که با موازین اسلامی جامعه نمونه (اسوه) خود را بنا کند. به چنین پایه ای، رسالت قانون اساسی این است که زمینه های اعتقادی نهضت را عینیت ببخشد و شرایطی را بوجود آورد که در آن انسان با ارزش های والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد. [۲۰۲] زن در قانون اساسی جایگاه خاصی داشته و از حالت « شیئی بودن» و یا «ابزاری بودن» در خدمت اشاعه مصرف زدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پرارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی پیش آهنگ و خود همرزم مردان در میدان های فعال حیات می باشد و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود. وسایل ارتباط جمعی (رادیو- تلویزیون) بایستی در جهت روند تکاملی انقلاب اسلامی و در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامی قرار گیرد و در این زمینه از برخورد سالم اندیشه های متفاوت بهره جوید و از اشاعه و ترویج خصلت های تخریبی و ضداسلامی جداً پرهیز کند. با چنین مقدماتی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در یکصد و هفتاد و پنج اصل در طلیعه پانزدهمین قرن هجرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به پایان رسانده شد. [۲۰۳] حال به اصول مرتبط با این مقال می پردازیم. اصل دوم- جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
بازاریابی غیر انتفاعی غیر انتفاعی بازاریابی غیر انتفاعی همکاریهای بشر دوستانه همکاریهای بشر دوستانه شکل ۲-۸- مدل روابط چندگانه بازاریابی اجتماعی( نیازی و منتظری، ۱۳۹۱) ۲-۲-۶-۱۵- محدودیت های بازاریابی اجتماعی باید توجه داشت که استراتژی بازاریابی اجتماعی تنها روش برای آموزش و ارتقای سلامت نبوده و در موارد خاصی کاربرد دارد. در زیر به تعدادی از محدودیت هایی که در این دیدگاه وجود دارد، اشاره می کنیم( نیازی و منتظری، ۱۳۹۱).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
- بازاریابی اجتماعی بر خلاف بسیاری از روش های آموزش بهداشت و ارتقای سلامت جنبه فردی دارد و معطوف به افراد در سطح شهر، کشور و حتی جهان است . - تمرکز آن روی یک رفتار یا محصول خاص است. - در حضور موانع ساختاری عمده ای چون فقر، فقدان تسهیلات بهداشتی، فشارهای سیاسی و تبعیض درصد موفقیت برنامه پایین می آید. - از نظر اخلاقی باید مشتری را در تمام تصمیم گیری ها دخالت دهیم. - نیاز به پشتوانه مالی قابل توجهی دارد. - معمولاً حمایت همه جانبه از برنامه های بازاریابی اجتماعی وجود ندارد. - برای استفاده آموزشی از رسانه ها معمولاً فرصت کمی داده می شود. - مدیریت و مداخله ضعیف در فعالیت های بازاریابی اجتماعی: در این بخش مشکلات اجرایی متعددی وجود دارد که ممکن است در هر یک از مراحل رخ بنماید: - در تحلیل بازار، به دلیل آن که رفتارهای اجتماعی پیچیده هستند و به بیشتر از یک متغیر وابسته اند، کار در حیطه تحلیل بازار مشکل خواهد بود. - در تقسیم بندی بازار، فعالیت های بازاریابی اجتماعی باید روی گروه های مخاطب مناسب متمرکز باشد، ولی بازاریابان اجتماعی معمولاً با فشارهایی روبرو می شوند که آنها را وادار می سازد که از تقسیم بندی بازار اجتناب کنند و در نتیجه اجرای موفق برنامه با اشکال مواجه می گردد. - در استراتژی محصول ، بازاریابی اجتماعی در حوزه سلامت معمولاً با قابلیت انعطاف پایین در مورد ایده ها مواجه است. - در استراتژی کانال ها، کانال های دستیابی به گروه مخاطب برای پیام های بهداشتی به سختی در دسترس بازاریابان اجتماعی قرار می گیرد. - در استراتژی ارتباط، به دلیل هزینه سنگین و یا محدودیت های سیاسی اغلب ارتباط ها غیر ممکن یا غیر عملی است و از طرفی هم بدون ارتباط مناسب پیش آزمون پیام ها و مواد شدنی نیست. - در برنامه ریزی و طراحی سازمانی، ما شاهد مقاومت کارکنان سیستم بهداشتی و نیز رقابت گروه های مخالف و عدم اطلاع از جزئیات برنامه ها در سطح اجتماع خواهیم بود. - در ارزشیابی، اگرچه در تمامی حوزه های بازاریابی ارزشیابی سخت است ولی این روند در بازاریابی اجتماعی مشکل تر خواهد بود، با این حال نیازی ضروری به شمار می رود و ما را از آن گریزی نیست. انجام تحقیقات بازاریابی اجتماعی شکل ۲-۹- مهارت های مورد نیاز برای بازاریاب اجتماعی ( نیازی و منتظری ،۱۳۹۱) ۲-۳- وفاداری مشتری ۲-۳-۱- تعریف مشتری « مشتری» همان کسی است که نیازش را خود تعریف می کند، کالاها و خدمات تولیدی را مصرف می کند و حاضر است بابت آن هزینه مناسبی بپردازد. ولی این هزینه را متقبل می شود که در کالا یا خدمات تحویلی ارزشی را ببیند که پرداخت هزینه آن را توجیه نماید. تا سال ۱۹۹۰ استنباط جهان تجارت پیرامون استفاده از واژه مشتری، صرفاً بر انجام معاملات تجاری محض بود که درآمدی از آن حاصل می شد؛ ولی امروزه مشتری به عنوان یک واحد غیردر آمدزا نیز مطرح است. بنابراین، مشتری کسی است که انجام معامله و داد و ستد را در یک محیط رقابتی به عهده دارد و در یک حالت تعاملی چیزی را می دهد و چیزی را می گیرد(شاهین وتیموری، ۱۳۸۷). ۲-۳-۲- اهمیت مشتری برای نشان دادن اهمیت مشتری و ضرورت حفظ و نگهداری او فقط کافی است به موارد زیر دقت کنید(محمدی،۱۳۸۲): - هزینه جذب یک مشتری جدید ، بین ۵ تا ۱۱ برابر نگهداری یک مشتری قدیم است. - دو درصد مشتری ، هزینه ها را ده درصد کاهش می دهد. - ضرر و زیان از دست دادن یک مشتری ، در حکم گریز ۱۰۰ مشتری دیگر است. - رضایت مشتری، پیش شرط تمام موفقیت های بعدی شرکت ها ست. - رضایت مشتری مهمترین اولویت مدیریتی در مقابل اهداف دیگری چون سود آوری ، سهم بیشتر بازار، توسعه محصول و … می باشد. - ارزشمند ترین دارای هر سازمان، اعتماد و اطمینان مشتریان آن است. - انتخاب مشتری دائمی و وفادار، تنها شرط بقای دائمی و استمرار فعالیت های کار آمد هر شرکتی است. - مدیران ارشد باید شخصاً الگوی پایبندی در قبال رضایت مشتری باشند. - برای جلب اعتماد متقابل با مشتریان، کمتر به بیان توان سازمان بپردازید، بلکه بیشتر به خواسته توافقی مشتر ی عمل کنید. - ۹۸ درصد مشتریان ناراضی بدون اینکه شکایتی داشته باشند به سمت رقبا می روند. - احتمال اینکه مشتریان کاملاً راضی مجدداً از شرکت شما خرید کنند، شش برابر مشتریان وفقط راضی است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
درمطالعات هاتورن (۱۹۲۷-۱۹۳۲) پس از آن که یافته ها از توضیح روابط مورد انتظار بین شرایط کار و بهره وری بازمان، محققان به عوامل غیررسمی با اجتماعی که ممکن بود کارگران را تحت تاثیر قرار داده باشد، توجه گردند. این مطالعات نشان داد که سازمان ها افزون بر جنبه اقتصادی، دارای جنبه های اجتماعی و احساسی نیز هستند و رعایت افراد و احترام به انسان ، همانند اندازه که اوقات استراحت، شرایط فیزیکی کار، یا حتی پول برای بهره وری اهمیت دارند، از اولویت برخوردارند(هیکس، هربرت جی، ۱۳۶۹). حاصل این مطالعات، شناخت نیازهای اجتماعی، هویت یافتن افراد در مناسبات اجتماعی، اهمیت پاداش های اجتماعی و روانی ، و پاسخ گویی و تعهد کارکنان نسبت به ارضای نیازهای اجتماعی آن ها بود (۱۹۳۳، Mayo).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در دهه ۱۹۸۰ رویکردهای تحول سازمانی، که در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بسیار رونق داشت در بسیاری از سازمان ها اعتبار خود را از دست داد. برنامه های تحول سازمانی معمولاً دو هدف داشتند: اصلاح عملکر افراد، تیم ها، و کل سازمان؛ و انتقال مهارت ها و دانش ضروری تا اعضای سازمان را برای اصلاح دائمی عملکردشان در سازمان توانمند سازند (۱۹۹۵، French). در دهه ۱۹۹۰ اندیشه های تحول سازمانی به شکل سازمان یادگیرنده تجدید حیات یافت. جنبش سازمان یادگیرنده فرضیه های خوشبینانه ای داشت، و بر این باور بود که با توجه به تیم ها و کل سازمان، می تواند سطح جدیدی از آموزش جمعی پدید آورد که در جهت بهتر شدن سازمان تغییرات اساسی در آن ایجاد کند (۲۰۰۲، Cunningham). در اواخر دهه ۱۹۹۰ نسبت به اعتبار هدف سازمان های یادگیرنده تردیدهای فزاینده ای ایجاد شد. بسیاری از سازمان ها این اصطلاح را از بیانیه های راهبرد و گزارش های سالانه روسای خود حذف کردند. به دلیل آن که مفهوم روشنی نبود و به نظر می رسید در مواجهه با بی رحمی موقعیت اقتصادی بسیار خام و سست است. با وجودی که استفاده از این فنون و نظریه ها در سازمان ها کم تر شده است، ولی سازمان ها هنوز می توانند به خود ببالند که افراد بزرگ ترین دارایی آن هاست (۲۰۰۲، Cunningham). رند جدید که به نظر می رسد برای رهبران کسب و کار جالب باشد، استفاده از مفهوم سرمایه درباره افراد، و به ویژه اندیشه سرمایه اجتماعی است که توجه مدیران عالی سازمان ها را به خود جلب کرده است (۲۰۰۲، Cunningham). چنین زمینه مساعدی از وجود مباحث اجتماعی در محدوده سازمان شرایط رویکرد به سرمایه اجتماعی را در سازمان و مدیریت فراهم کرده و بررسی سرمایه اجتماعی و استفاده از آن در مطالعات سازمانی نیز به سرعت افزایش یافته است. اهمیت سرمایه اجتماعی در مطالعات سازمان ها و تبیین موقعیت نسبی نقش آفرینان در بسیاری از حوزه های مورد توجه در تحقیقات سازمان تایید شده است (۱۹۹۲، Burt؛۱۹۹۳، Certo؛۲۰۰۱، Cohen) ۲-۶- مدل های سرمایه اجتماعی سه مدل برای سرمایه اجتماعی در زیر عنوان شده است: ۲-۶-۱- مدل سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال ناهاپیت و گوشال از دیدگاه سازمانی به مقوله سرمایه اجتماعی پرداخته اند. آن ها جنبه های مختلف سرمایه اجتماعی را در سه طبقه جای دادند : ساختاری، رابطه ای و شناختی. به عبارت دیگر گوشال و ناهاپیت برای سرمایه اجتماعی سه بعد را در نظر گرفته اند که می توان آن را به صورت شکل زیر نمایش داد (گوشال و ناهاپیت،۱۹۹۸ به نقل از ثمری و مقیمی ، ۱۳۸۹،ص۱۰). شکل ۲-۱: مدل سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (منبع، ناهاپیت و گوشال،۱۹۹۸) ۲-۶-۲- مدل سرمایه اجتماعی و ایجاد ارزش تسای و گوشال (۱۹۹۸) بر اساس این مدل سرمایه اجتماعی سازمان می تواند از سرمایه فکری کند.در این مدل هر یک از عناصر سرمایه اجتماعی از قبیل بعد ساختاری، بعد شناختی و بعد ارتباطی منجر به ایجاد نوآوری و خلاقیت در سازمان می شود که این خود یکی از جنبه های سرمایه فکری می باشد که در حوزه سرمایه انسانی جای می گیرد. شکل ۲-۲- مدل سرمایه اجتماعی و ایجاد ارزش (تسای و گوشال،۱۹۹۸ به نقل از مقیمی و ثمری، ۱۳۸۹) ۲-۶-۳- مدل سرمایه اجتماعی هدسون (۲۰۰۵) هدسون برای بررسی سرمایه اجتماعی در سازمان سه شاخص ارائه نموده است. این شاخص ها عبارتند از: سطح متوسط رضایت شغلی در گروه کاری، رفتار شهروندی سازمانی و رقابت شدید ناسالم در میان همکاران (هدسون، ۲۰۰۵ به نقل از نصر اصفهانی وانصاری و برزکی و آقاحسینی، ۱۳۸۹،ص۵۲) هر یک از این شاخص ها سه گانه در زیر مورد بررسی قرار می گیرد. ۲-۷ ) ویژگی های کلیدی سرمایه اجتماعی در زیر به چند ویژگی کلیدی از سرمایه اجتماعی می پردازیم (شاه حسینی،۱۳۸۱) الف) اصل حداقل لازم، دو نفر تفاوت اساسی سرمایه اجتماعی با سرمایه انسانی ، در همین ویژگی است . سرمایه انسانی مجموعه دانش ، مهارت و تجربه یک فرد است . در حالی که سرمایه اجتماعی مجموعه روابط و ارتباطاتی است که یک فرد با دیگران دارد . این سبب می شود که سرمایه اجتماعی ، خصلت کالای عمومی به خود بگیرد ؛ به عبارت دیگر ، سرمایه اجتماعی در شبکه روابط قرار دارد . ب) ماهیت حاوی منفعت از آن جا که مفهوم سرمایه اجتماعی یک موجودی انباشته شده و حاوی منافع است ، می تواند سرمایه تلقی شود . نگاهی که سرمایه اجتماعی را نوعی سرمایه یا دارایی می پندارد ، در حقیقت برای این مفهوم به چیزی فراتر از سازمان های اجتماعی یا ارزش و هنجارهای اجتماعی نظر دارد . ج) نداشتن هزینه تشکیل سرمایه اجتماعی نیازمند سرمایه گذاری است گر چه محتاج پول نیست ، ولی مقدار معینی فرصت و همت می طلبد . چنانچه پاتنام در تحلیل خود از تشکلهای مدنی در ایتالیا نشان داده ، چندین نسل طول می کشد تا سرمایه اجتماعی به طور کامل ساخته و مؤثر واقع شود . علاوه بر آن ، چنانچه بسیاری از درگیری های مدنی در سراسر جهان گواهی داده اند ، تخریب سرمایه اجتماعی خیلی ساده تر از تجدید بنای آن است . به همین خاطر ، یک هزینه تعمیر هم برای سرمایه اجتماعی می توان تصور کرد که معمولا به شکل زمان است . یعنی زمان هزینه اصلی تشکیل و تقویت سرمایه اجتماعی است . چهار ویژگی که در بالا به آن اشاره شد ، ویژگی های کلیدی سرمایه اجتماعی هستند . گلیزر[۱۵] ، لیبسان[۱۶] و سکردات[۱۷](۲۰۰۵ ) ویژگی های بیشتری را از لحاظ نظری برای سرمایه اجتماعی برشمرده اند و بر اساس مشاهدات به هفت نتیجه دست پیدا کردند : اول آن که ، رابطه میان سرمایه اجتماعی و سن ، ابتدا صعودی و بعد نزولی است . دوم آن که ، سرمایه اجتماعی با تحرک انتظاری سقوط می کند . سوم آن که ، سرمایه گذاری بر روی سرمایه اجتماعی ، در مشاغلی که به مهارت های اجتماعی نیاز دارند ، بالاتر است . چهارم آن که ، سرمایه اجتماعی در میان افرادی که مالک خانه هستند ، بیشتر است . پنجم آن که ، ارتباطات اجتماعی با وجود فاصله مکانی به شدت افت می کنند . ششم ، کسانی که برای سرمایه انسانی سرمایه گذاری می کنند ، برای سرمایه اجتماعی هم سرمایه گذاری خواهند کرد . هفتم ، به نظر می رسد که سرمایه اجتماعی ، دارای مکمل های بین شخصی است ؛ یعنی کسانی که عضو گروه های با سرمایه اجتماعی بالا هستند ، اشتیاق بیشتری به سرمایه گذاری بر روی سرمایه اجتماعی دارند . به عبارت دیگر، رابطه ای بسیار قوی میان سرمایه اجتماعی یک فرد با سرمایه اجتماعی گروه هایی که آن فرد عضو آنهاست، وجود دارد (موسوی، ۱۳۸۷،ص۴) سرمایه ی اجتماعی یعنی اعتماد و شبکههای تعاملی که میتواند با تسهیل اقدامات هماهنگ؛ کارائی گروه را در دستیابی به برخی اهداف خود بهبود بخشد. نقش چشمگیر سرمایه ی اجتماعی و نحوه حضور آن در زندگیکنشگران اجتماعی بعنوان راه حلی برای مشکل تولید کالاهای عمومی، توجه بسیاری از جامعه شناسان از جمله جیمزکلمن، پی یوبوردیو، راپرت پاتنام و فرانسیس فوکویاما را به خود جلب کرده است (شارعپور، ۱۳۷۹،ص۶) سرمایه اجتماعی حاصل انباشت منابع بالقوه و یا بالفعلی(مانند تخصص ها و مهارت ها) است که مربوط به مالکیت یک شبکه با دوام از روابط کم و بیش نهادینه شده در بین افرادی است که با عضویت در یک گروه ایجاد میشود. - «سرمایه اجتماعی در روابط میان افراد تجسم مییابد و موقعی سرمایه اجتماعی بوجود میآید که روابط میان افراد به شیوهای دگرگون شود که کنش را تسهیل کند.» (ازکیا، و غفاری، ،۱۳۸۳،ص۲۰۳) - سرمایه اجتماعی در جریان اصلی جامعهشناسی آمریکایی بویژه در روایت کارکردگرایانه آن عبارت است از روابط دوجانبه، تعاملات و شبکههایی که در میان گروه های انسانی پدیدار میگردند و سطح اعتمادی که در میان گروه و جماعت خاصی به عنوان پیامد تعهدات و هنجارهایی پیوسته با ساختار اجتماعی یافت میشود. - سرمایه اجتماعی مجموعه هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد یعنی فوکویاما سرمایه اجتماعی را به عنوان توانایی افراد برای کار با یکدیگر در جهت اهداف عمومی در گروه ها و سازمانها تعریف میکند. (فوکویاما[۱۸]، ۱۹۹۹،ص۱۹). - از نظر رابرت پاتنام منظور از سرمایه اجتماعی، وجوه گوناگون سازمانهای اجتماعی نظیر اعتماد، هنجار و شبکهها ست که میتوانند با ایجاد و تسهیل امکانات هماهنگ، کارایی جامعه را بهتر کنند.(ازکیا و غفاری، ۲۷۸:۱۳۸۳). - بانک جهانی نیز سرمایه اجتماعی را پدیده ای می داند که حاصل تاثیر نهادهای اجتماعی ، روابط انسانی و هنجارها بر روی کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی است وتجارب این سازمان نشان داده است که این پدیده تاثیر قابل توجهی براقتصاد و توسعه کشورهای مختلف دارد (اکبری، ۱۳۸۳،ص۲۴). - سرمایه اجتماعی را می توان حاصل پدیده های ذیل در یک سیستم اجتماعی دانست: اعتماد متقابل؛تعامل اجتماعی متقابل؛گروه های اجتماعی؛احساس هویت جمعی و گروهی؛ احساس وجود تصویری مشترک از آینده ؛کار گروهی.(فلورا، ۱۹۹۹،ص۱۵) مهمترین ویژگی سرمایه اجتماعی از نظر کلمن نظام تعهدات و انتظارات است یعنی اگر فرد A برای B کاری انجام دهد با اعتماد به اینکه B در آینده آن را جبران خواهد کرد، این امر انتظاری را در A و تعهدی را در B برای حفظ اعتماد ایجاد میکند. این تعهد مانند برگهای اعتباری در دست A است و اگر او تعداد زیادی از این برگهها از افرادی که با آنها رابطه دارد در دست داشته باشد همانند سرمایه مالی بزرگی برای A اعتباری را ایجاد میکند که در صورت لزوم میتواند ازآن استفاده کند. (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۳،ص۲۷۸). مطالعه پاتنام به همراه دو همکار ایتالیاییاش در پی اصلاحاتی انجام شد که حکومت مرکزی ایتالیا جهت تمرکززدایی و گسترش دمکراسی از طریق ایجاد حکومتهای منطقهای صورت داد. پاتنام پس از مدتی مطالعه این سؤال را مطرح کرد که با وجود سیاستهای مشخص و یکسان دولت مرکزی چرا نهادهای دموکراتیک در شمال ایتالیا کارآمدتر از جنوب عمل میکنند به علاوه چه عاملی اختلاف رشد اقتصادی شمال و جنوب ایتالیا را توضیح میدهد در شمال ایتالیا نهادهای جمعی بهتر کار میکردند، مردم بیشتر در انتخابات شرکت میکردند و عملکرد سازمانهای اداری مطلوبتر بود در حالی که در جنوب ادارات پاسخگوی شهروندان نبودند و شهروندان نیز به حکومت منطقهای اعتمادی نداشتند. به تعبیر پتنام همکاری و تعاون داوطلبانه در جایی که ذخیره و انباشت اساسی از سرمایه اجتماعی در قالب قواعد مبادله و شبکه های تعهد مدنی وجود داشته باشد به آسانی صورت میگیرد. سرمایه اجتماعی دلالت بر اشکالی از سازمان اجتماعی چون اعتماد، قواعد و شبکهها دارد که میتوانند کارایی جامعه را از طریق کنشهای متناسب تسهیل کنند. در نتیجه تعاون خود انگیخته از طریق سرمایه اجتماعی تسهیل میشود. (ازکیا و غفاری،۱۳۸۳،ص۲۷۸). سرمایه اجتماعی عنصری مطلوب برای انجام همکاری های درون گروهی است و هر چه میزان آن بالاتر باشد دستیابی گروه به اهداف خود با هزینه کمتری انجام میگیرد. اگر در گروهی به سبب نبود ویژگیهایی مانند اعتماد و هنجارهای مشوق مشارکت و سرمایه اجتماعی به اندازه کافی فراهم نباشد، هزینه های همکاری افزایش خواهد یافت و تحقق عملکرد، بستگی به برقراری نظام های نظارتی و کنترل پر هزینه پیدا خواهد کرد. در مقابل، وجود سرمایه اجتماعی به میزان کافی و مناسب، سبب برقراری انسجام اجتماعی و اعتماد متقابل شده و هزینههای تعاملات و همکاری های گروهی کاهش مییابد و در نتیجه عملکرد گروه بهبود مییابد. (شاه حسینی، ۱۳۸۲،ص ۴۱ و۴۲). به نظر پاکستون (۱۹۹۹)، سرمایه اجتماعی دو مولفه پیوستگی های عینی بین افراد بعنوان شبکه عینی که افراد را در یک فضای اجتماعی به یکدیگر پیوند میدهد و نوعی پیوند ذهنی که موجب شکل گیری روابط مبتنی بر اعتماد متقابل و روابط عاطفی مثبت اعضای جامعه نسبت به یکدیگر میشود را شامل میگردد. سرمایه اجتماعی نوعی انرژی بالقوه و تسهیل کننده کنش است که میتواند در سطوح مختلف ساختار اجتماعی، سطوح خرد، میانی و کلان مورد استفاده قرار گیرد. در اندیشه پاتنام و فوکویاما سرمایه اجتماعی بعنوان یک پدیده جامعه شناسی کلان لحاظ شده است. بنظر آنها ملتها میتوانند از سطوح متفاوتی از سرمایه اجتماعی برخوردار باشند که فرصت را برای تحقق دمکراسی یا صنعتی شدن آنها فراهم میسازد، در نهایت در شرایط وجود سرمایه اجتماعی شاهد بسط و گسترش فرایند مشارکت در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، و نیز بسط انجمن های داوطلبانه خواهیم بود؛ فرایندی که میتواند ساز و کار موثری برای نیل به توسعه باشد (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۲،ص۲۷۹). ۲-۸ )عوامل موثر بر سرمایه ی اجتماعی: برخی عناصر اصلی موثر بر سرمایه اجتماعی عبارتند از: آگاهی به امور عمومی، سیاسی و اجتماعی / اعتماد عمومی/ اعتماد نهادی/ مشارکت غیررسمی همیارانه/ مشارکت غیررسمی خیریهای / مشارکت غیررسمی مذهبی / شرکت در اتحادیهها ، انجمنها، سازمانها و موسسات مدنی رسمی. با این وجود به نظر ما مولفه های اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی که در یک رابطه متعامل قرار گرفته و هر کدام تقویت کننده دیگریاند از مولفههای اصلی سرمایه اجتماعی محسوب میشوند. این سه مولفه از مفاهیم کلیدی جامعه شناسی نیز هستند. ۲-۸-۱ اعتماد اجتماعی [۱۹] اعتماد و لازمه شکل گیری پیوندها و معاهدات اجتماعی است، اعتماد اجتماعی ایجاد کننده تعاون و همیاری است و فقط در این حالت است که در عین وجود تفاوتها قادر به حل مشکلات و انجام تعهدات اجتماعی میشود. اعتماد اجتماعی برگرفته از عدالت ـ برابری و امنیت اجتماعی نیز زاینده آنها میباشد. آنتونی گیدنز، اعتماد و تأثیر آن بر فرایند توسعه را زیربنا و زمینه ساز اصلی در جوامع مدرن میداند، هر جا که سطح اعتماد اجتماعی بالا باشد مشارکت و همیاری مردم در عرصههای اجتماعی بیشتر و آسیبهای اجتماعی کمتر است (اکبری، ۱۳۸۳،ص۱۱). زتومکا که در میان جامعه شناسان معاصر مبحث اعتماد اجتماعی را مورد عنایت ویژه قرار داده؛ معتقد است که توجه به اعتماد اجتماعی ایده جدیدی نیست، بلکه یک جریان چند قرنی است.. بنظر او “برخورداری جامعه جدید از ویژگی های منحصر بفردی چون آینده گرایی؛ شدت وابستگی متقابل، گستردگی و تنوع جوامع، تزاید نقشها و تمایز اجتماعی، بسط نظام انتخاب، پیچیدگی نهادها و افزایش ابهام، ناشناختگی و تقویت گمنامی، و غریبه بودن نسبت به محیط اجتماعی، توجه به اعتماد اجتماعی و نقش آن در حیات اجتماعی شاهد رشد نوعی جهت گیری فرهنگ گرایانه که در خود نوعی چرخش از مفاهیم سخت به مفاهیم نرم را دارد. چنین چرخشی زمینه توجه عمیقتر به مفاهیم اعتماد را به دنبال داشته است و در طی دو دههگذشته شاهد موج جدیدی از مباحث مربوط به اعتماد در مفاهیم علوم اجتماعی بویژه جامعه شناسی هستیم (ازکیا و عفاری، ۱۳۸۲،ص ۲۸۰). بیاعتمادی پدیدهای روانشناختی است که فرد اطمینان به خود را از دست میدهد و به ناتوانی خود اذعان دارد این روند از نقطه نظر کلان به بیاعتمادی در سطوح ملی میرسد، پدیده بیاعتمادی توان حرکت و خلاقیت را از خود میگیرد و او را به موجودی بیتحرک و خنثی تبدیل میکند، بحران سیاسی؛ اقتصادی و اجتماعی در سطح جامعه و فراگیر شدن آن باعث بیاعتمادی افراد میشود. و موجب سلب اعتماد افراد نسبت به همدیگر و مجموعه آنها نسبت به جامعه میشود و اتحاد و پیوستگی ملی به قیمت کسب امنیت فردی به خطر جدی میافتد، شدت چنین وضعیتی نزول معیارهای اخلاقی فرد و نادیده گرفتن معیارهای جمعی و در نهایت تجاوز به حقوق دیگران حتی به صورت آشکار و بصورت باجگیریهای مختلف است. (اکبری،۱۳۸۳،۱۲) هرچه یک گروه اجتماعی دارای شعاع اعتماد(RADIUS OF TRUST) بالاتری باشد، سرمایه اجتماعی بیشتری نیزخواهد داشت . چنانچه یک گروه اجتماعی برون گرایی مثبتی نسبت به اعضای گروه های دیگر نیز داشته باشد، شعاع اعتماد این گروه از حد داخلی آن نیز فراتر می رود. نگاه کریستوفر مور به دو مفهوم کلی است: تضاد و خصومت ؛ اعتماد و همکاری او با یک رویکرد روانشناختی به این دو مفهوم مینگرد و در واقع به دنبال این است که دریابد چگونه میتوان در گروه ها یا سازمانهای اجتماعی اعتماد را جایگزین تضاد کرد. مور تضاد بین گروه ها را نتیجه پنج عامل کلی میداند که ماهیتی روانشناختی دارد: - احساسات: منظور مور از این مفهوم، احساسات منفیای است که بین گروه ها نسبت به همدیگر وجود دارد. - وجود تصورات قالبی و باورهای از پیش تعیین شده آنها نسبت بهم. - عدم اعتماد: بنظر مور یکی از مسائل مهمی که باعث تضاد در یک گروه میشود بیاعتمادی و عدم اطمینان افراد از همدیگر است. - مشروعیت: که خود شامل مشروعیت خود افراد، مشروعیت خود نیازهای آنها میشود. - فقدان ارتباطات حاکم بر گروه یا سازمان. کریستوفر دبلیومور میگوید تنها در صورتی میتوان اعتماد را جایگزین تضاد کرد که این موانع وجود نداشته باشند.( اکبری،۱۳۸۳،۱۴) ۲-۸-۲ انسجام اجتماعی [۲۰]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شامل ، متن ، عکس ، فیلم ، لینک ، فایل و هر گونه داده دیگر را فراهم می آورند . فناوری های وب 2 امکان تعامل گسترده میان کاربران اینترنت و تبادل سریع و گسترده اطلاعات میان آنها را فراهم می آورند . وب 2 دنیای کندوهای کاربران در محیط های مجازی است ، و شبکه های اجتماعی بخشی از فناوری های وب 2 هستند که درون آنها ، تعاملات کاربران و امکان ایجاد حلقه های دوستی ، گروه های رای دهی ؛ارتباطات افقی و سفارشی شدن صفحات وب فراهم می شود . شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان نماد وب 2 بخش عمده فضای مجازی را اشغال کرده اند و می توان اذعان کرد این شبکه ها مدل جدید از ارتباطات سایبری را بنیان گذاشته اند که تا کنون سابقه نداشته است .شبکه های اجتماعی محصول فناوری های وب 2 هستند .(خانیکی و بابایی،1390:96) شبکه های اجتماعی مجازی جدیدترین و جذاب ترین فناوری اینترنتی هستند که حدود 78 درصد کاربران اینترنت عضو یکی از این شبکه ها می باشند با این وجود نهاد روابط عمومی در ایران هنوز با این فناوری جدید ارتباطی بیگانه است چرا که به دلیل پیچیده بودن و ناشناخته بودن و حساسیت های سیاسی و امنیتی در باره این شبکه ها هنوز یک مدل کاربردی مشخص برای نحوه استفاده روابط عمومی ها از این شبکه تعریف و ارائه نشده است.(همان،97)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
یکی از اولین تعاریف نسبتا جامع از فرهنگ در سال 1871 توسط تیلور ارائه شد. این مردم شناس انگلیسی اعتقاد داشت که فرهنگ عبارت است از مجموعه ی پیچیده ای از دانش ها، هنر ها، قوانین، اخلاقیات، عادات، و هر چه که فرد به عنوان عضوی از جامعه خویش فرا می گیر، تعریف می کند. بر اساس این تعریف فرهنگ آموختنی است و از طریق رفتار های ارتباطی به اشتراک گذاشته می شود؛ بنابراین می توانیم آن را به اعضائی که در شبکه های مشترک عضو هستند انتقال دهیم. گیرتز[16] (1973)معتقد است که انسان حیوانی است که در شبکه هائی از مفاهیم و معانی که خود او ایجاد کرده است، زندگی می کند و هدف از تحلیل فرهنگ را مطالعه معانی به اشتراک گذاشته شده میان اعضای یک فرهنگ می داند.معانی اغلب درون یک بافت خاص قابل تفسیر هستند.آگاهی از اینکه چگونه فرهنگ بر افراد تاثیر می گذارد، می تواند با شناخت محیط جغرافیائی یا محیط زندگی وی شروع شود. کریسپین ترلو در کتاب ارتباطات کامپیوتر – واسط آورده است؛ مادامی که تکنولوژی تکامل می یابد، ارتباط نیز تغییر می کند.(ترلو، 1387: 76) نویسندگان این کتاب در نتیجه گیری تاثیر تکنولوژی اینترنت برتعامل اجتماعی و زندگی روزمره سه عامل را در نظر گرفتند:
-
- چه کاری قرار است تکنولوزی انجام بدهد؟
-
- تکنولوژی به مردم امکان انجام چه کاری را می دهد؟
-
- واقعا تکنولوزی چه کارهائی انجام می دهند؟
بيل گيتس[17] رئیس و مؤسس آمریکایی شرکت مایکروسافت، معتقد است تحت تأثير فضاهاي مجازي جديد که در آن تلويزيونها و كامپيوترها به يک شبکهی هوشمند جهانی مرتبط هستند، عناصر رفتاري انسانها شکل خواهندگرفت و اين شبکهها ستون فقرات ساختار اجتماعی ما را تشکيل میدهند (کاريزي،1381: 329 ). فرهنگ مجاز واقعی تا حد واقعيت مجازي مورد قبول واقع میشود که استفادهی مناسب از آن براي بالا بردن سطح دانشمان نيروي نهفتهی زيادي دارد. استفادهی نادرست ممکن است زيانهاي زيادي به همراه داشته باشد (همان: 9) خصوصاً براي نسلی که درمقايسه با نسل ق نسبت دین و رسانه نسبت دین و رسانه چیست ؟ این پرسشی است که محققان علوم اجتماعی، بسیار به آن اندیشیده و پاسخ های گوناگونی به آن داده اند.هر یک از این پاسخ ها بسته به خاستگاه محققان، با پاسخ های دیگر متفاوت بوده است؛ پاسخی که در جهان غرب به این موضوع داده شده به دلیل ماهیت سکولار آن با پاسخی که در کشور ما به آن داده شده است به دلیل رویکرد خاص خود به دین، بسیار تفاوت دارد. سکولاریسم در غرب به گرچه تلاش کرده دین را از رسانه بزداید ولی هرگز نتوانسته به طور مطلق به این هدف نایل آید و دین در همان صورت مورد نظر در جهان سکولاریستی، در رسانه ها حضوری پررنگ دارد اما در نگاه سکولار، تعریف از دین تقلیل یافته و در یکی از اشکال ذیل بروز کرده است. بر اساس این تفکر سکولار در جدائی دین و جامعه، دین، سلطه خود را بر جنبه های زندگی اجتماعی و عمومی از دست داده و به زندگی شخصی و خصوصی منحصر می شود. به عبارت دیگر در این تفکر صورت های دینی به جای باورها و نهاد های دینی جایگزینی شده است به این معنی که دانش، رفتار و نهاد های مبتنی بر قدرت الهی، جای خود را به نوع انسانی دین می دهند.(باهنر، 21:1388) استوارت هور در کتاب “دین در عصر رسانه” تشدید شدن رابطه دین و رسانه را در آغاز قرن بیست و یکم، این گونه تشریح کرده است: “در امتداد قرن بیست و یکم، دین و رسانه، روز به روز بیشتر به یکدیگر مرتبط می شوند. بخش اعظم مذهب و معنویت دوران معاصر از طریق رسانه ها درک می شود و رویدادها و نمادهائی مهم، با فراوانی و روافزون ظاهر می شوند.تنها در سال های اخیر شاهد پوشش وسیع رسانه ای رسوائی های کلیسا های کاتولیک امریکا و اروپا، درگیری های عمومی گروهای مذهبی درباره مسائل مربوط به هم جنس بازان، غلبه گفتمان های رسانه ای دین بر مبارزات سیاسی آمریکا و ظهور مجدد دین در حیات سیاسی و اجتماعی اروپا بوده ایم. 1-2-1 کاربران در ایران ايران بر اساس آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران با بیش از 26 میلیون جوان بین 14 تا 29 سال به عنوان یکی از کشورهاي جوان دنيا مطرح شدهاست . شناخت مقولهی جوانی بيش از پيش با تأثيرات تکنولوژيكي عصرجديد به ويژه با راهاندازي شبکهی جهانی اينترنت آميخته است ، جوانان خود عاملين فعال و دخالتگر در محيط پيرامون خود هستند . آنان از شرايط پيرامون خود تفسيري دارند و برمبناي دريافت و تفسير خود کنشهايشان را شکل میدهند . هيچکس بيش از خود آنها از معناي کنش و رمز و رموز آنها آگاه نيست. جوانان ممکن است اين سؤال را بپرسند که تکنولوژي ارتباطاتی چه نقشی را در زندگی آنان بازي میکند؟ به ويژه اينترنت و شبكههاي اجتماعي مجازي که جوانان را قادر به اتصال محلی، ملی و همينطور جهانی بطريق راههاي ناموازي میسازد . امروز تحول و اثرات آن برکنش جوانان به ويژه جوانان دانشگاهی مسألهی مهمی است که بايد کارشناسانه بررسی و فوايد و تبعات منفی آن در آيندهی دور و نزديک مورد توجه قرار گيرد . شبكههاي اجتماعي اينترنتي يا مجازي، نسل جديد از پايگاههايي هستند كه مورد توجه كاربران شبكههاي اينترنت قرار گرفتهاند. اين شبكهها در سالهاي اخير به يكي از تأثيرگذارترين سرويسهاي ارائه شده در اينترنت و وب تبديل شدهاند و تحول شگرفي در نظامهاي اجتماعي ملل مختلف ايجاد كردهاند. اين شبكهها به گونهاي متفاوت مناسبات اجتماعي و فردي را دچار دگرگوني كردهاند به طوريكه نه تنها نهادهاي اجتماعي - هم از حيث كاركرد و هم از حيث ماهيت - دستخوش تغييرات شدهاند، بلكه اين شبكهها بخشي از هويت ديني كاربران و كل عالم ارتباطات را نيز دستخوش تغيير و تحول كردهاست. به طوريكه گروهي از نويسندگان اين تحول در عالم ارتباطات را مبدأ عصر جديدي ميدانند، عصري که از آن تحت عناوين مختلفي نظير: ” دهکده جهاني ” (مک لوهان)، ” جامعه مدني جهاني “(ديويد هلد)، ” مدرنيته دوم ” (اولريش بک)، ” جامعه شبکهاي ” (مانوئل کاستلز)، ” جهان رها شده ” (آنتوني گيدنز)، ” جامعه ارتباطي ” (جياني واتيمو) و” مدرنيته سيال ” (زيگمون بومن) ياد ميکنند. از جمله اهداف ايجاد و توسعهی شبكههای اجتماعی مجازی میتوان به ساماندهی و پيوند گروههای اجتماعی مجازی بر محور مشتركات اعتقادی، اقتصادی، سياسی و اجتماعی، به اشتراك گذاردن علاقهمندیها توسط اعضاء و گروهها و ايجاد محتوا توسط آنها و نيز توسعهی مشاركتهای اجتماعی و تعاملات انسانها، اشاره كرد. هر شبکهی اجتماعی فرهنگ ارتباطاتی خاص خود را دارد. يعنی منش و گفتار مخصوص و منحصر به فرد برای خود برگزيدهاست . البته میتوان شبکههايی را يافت که فرهنگ ارتباطاتی تقليدی برای خود برگزيدهاند. فرد با عضويت در هر شبکهی اجتماعی درگير نوع خاصی از فرهنگ ارتباطاتی میشود که شامل برخورد، تکه کلام، اصطلاحات مخصوص، رفتار، تيپ شخصيتی و ظاهری و … است. بدون ترديد ميزان تأثيرپذيری فرد از اين محيط صفر مطلق نخواهد بود. پس هر شبکه اجتماعی گرایش، رویکرد و هويت مطلوب خود را ترويج میکند. مثلا در سايتهايی مثل فيس بوک و فرند فيد و توئيتر، کاربر در کنار اينکه عضو جامعهی بزرگ سايت مورد نظر هست، در گروه و شبکههای اجتماعی کوچکتری نيز عضو میشود. هر کدام از اين گروهها وابستگی خاص خود را دارند و به طبع فرهنگ ارتباطاتی مخصوص. بنابراین چه بسا فرد در تأثير پذيری از فرهنگ ارتباطاتی اين گروهها بر خود لازم میبيند که گرایش ها، اعتقادات و هويت ارتباطاتی(سبک و هويت کنشهای کلی فرد در ارتباط با ديگران) خود را تغيير دهد. هرچند اين تغيير هويت موقت و محدود به زمان و مکان خاصی باشد. ولی بدون ترديد در هويت واقعی فرد بیتأثير نخواهدبود. بهطور کلی همهی اجزای يک شبکهی اجتماعی که فرد با آن در تعامل است در ضمير ناخود آگاه فرد تأثير میگذارد. گرایش دینی ارتباطي فرد نيز چيزی نيست که به ضمير ناخودآگاه مرتبط نباشد. نگرشهاي متفاوت از سوي مخاطبان، سياستگزاران و دولتمردان به مقولهی شبكههاي اجتماعي و سعي در مسدود و محدود كردن ميزان دسترسي به برخي از اين شبكهها در برخي از جوامع از يك سو و همچنين بروز و شكلگيري تحولات و جنبشهاي سياسي و اجتماعي با چاشني شبكههاي اجتماعي از سوي ديگر؛ اين سؤال اصلی را مطرح ميكند كه شبكههاي اجتماعي چه آثار و پيامدهايي بر اعتقادات، گرایش دینی و هويت كاربران دارند؟ و اساسا این سوال مطرح است با توجه به شکل گیری نحله ها و مکاتب دروغین و انحرافی و عرفان های کاذب ایا این مسائل سراغ کاربران شبکه های اجتماعی را نیز خواهد گرفت؟ انتخاب شبكهی اجتماعي فيسبوك نيز در اين پژوهش، به علت تعداد بسيار بالاي كاربران آن و يكي از تأثيرگذارترين شبكههاي اجتماعي مجازي در اينترنت بودهاست. دین همواره نقش تاثیر گذار در زندگی بشر داشته است و این در حالی است که تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اثرات فراوانی بر گرایش ها و اعتقادات دینی جوامع داشته و بررسی ارتباط دین و رسانه بویژه ارتباط دین و رسانه های جدید همواره مورد بحث کارشناسان و صاحب نظران ارتباطات است. با وجود اینکه دین یکی از نیازهای واقعی جوامع انسانی تلقی شده ولی بررسی چگونگی تعامل رسانه ها با این مقوله همواره مورد بحث کارشناسان مسائل اجتماعی و ارتباطی بوده و بخش مهمی از تحقیقات حول محور دین و رسانه شکل گرفته است. در کشور ما نیز که اساسا یک جامعه دینی و مذهبی است نقش رسانه ها و ارتباط آن ها با دین همواره مورد تاکید و موضوع پژوهش های اجتماعی بسياري بوده است چه اینکه بسیاری از جوانان و دانشجویان به دلیل فضای پویا و فعال رسانه های جدید و شبکه های اجتماعی (فیس بوک ، توئیتر و …)عضو آن ها هستند . این تحقیق بر آن است تا به بررسی استفاده کنندگان از شبکه های اجتماعی مجازی از منظر دین بپردازد و با توجه به اهمیت دین و محتوای دینی در انقلاب و جمهوری اسلامی ایران ابعاد این موضوع را در یک تحقیق پیمایشی به بررسی بگذارد؛ به عبارتی گرایش و علاقه روزافزون جوانان به استفاده از این شبکه ها را بررسی نماید و ارتباط معنایی آن را با گرایش دینی بسنجد. این موضوع با وجود پژوهش هاي صورت گرفته همچنان جدید و مورد تاکید کارشناسان و اساتید دانشکده های ارتیاطات و علوم اجتماعی است و می تواند از زوایای مختلف به این پدیده اجتماعی بنگرد و واقعیت های تازه ای را رمزگشائی نماید. در این زمینه محقق بر آن است تا به بررسی این موضوع از منظري ديگر بپردازد و آن دريافت اين مهم است که ارتباط این پدیده های نوظهور با ارتباطات سنتی مورد استفاده در زندگی دینی مردم چیست و چگونه می توان نقش ارتباطات سنتی را در بستر ابزارها و وسائل نوین ارتباطی مثل شبکه های اجتماعي مجازی تبیین کرد؛ به عبارتی آیا همانگونه که نقش شبکه مساجد در توسعه فرهنگ دینی و همچنین انقلاب اسلامی ایران نقشي تعیین کننده ای بوده می توان چنین نقشی را به رسانه های جدید مثل شبکه های مجازی تعمیم داد و آیا می توان پیوندی در این زمینه متصور بود. و چگونه می توان از شبکه های اجتماعی مجازي در جهت اهداف فرهنگی استفاده کرد و آیا می توان امیدوار بود استفاده آزادانه از این شبکه ها در فضای سالم فرهنگی اتفاق بیفتد. در سالهای اخير “شبکههای اجتماعی مجازی” با سرعتی بي نظير گسترش يافتهاند. پايگاههای مجازی مای اسپیس فیس بوک(MySpace)، فیس بوک (FaceBook) ، فرندستر (Friendster)، یوتیوب (YouTube)، فیلکر (Flickr)، اورکات (Orkut) و تویتر (Twitter)مشهورترين اين شبکهها هستند که فضايی جذاب را برای ارتباط شبکهای در فضای مجازی ميان کاربران اينترنت و عمدتاً از نسل جوان، فراهم آورده و در مدت زمانی کوتاه به سرعت رشد کردهاند. حال این پرسش مطرح است كه تاثیر این شبکه ها بر ابعاد زندگی انسانی چگونه است و ارتباط آن با دین و مذهب و بطور کلی گرایش دینی مخاطبان خود چگونه است؟ در این پژوهش تلاش می شود نظرات دانشجویان دانشکده هنر های زیبا دانشگاه تهران در ارتباط با گرایش دینی و شبکه های اجتماعی در قالب یک پژوهش پیمایشی مورد بررسی قرار بگیرد. 1-3 اهميت و ضرورت انجام تحقيق دین همواره در زندگی بشر از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است به عبارتی شاید اهمیت این پدیده در زندگی بشر موجب شده تا بیش از 80 تعریف متفاوت از دین در زندگی بشر توسط اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی و ارتباطات ارائه شود. دانشمندان برای پیدا کردن یک یا چند وجه مشترک در تعریف ادیان کوشیده اند، ولی کارشان به جائی نرسیده است و همین امر بیش از هشتاد تعریف از دین را موجب شده است.(توفیقی، حسین: 1390) برخی گفته اند: دین عبارت است از اعتقاد به یک امر قدسی و برخی آن را ایمان به موجودات روحانی دانسته اند.گروهی دیگر گفته اند: دین عبارت است از ایمان به یک یا چند نیروی فوق بشری که شایسته اطاعت و عبات اند. دکتر یونس شکرخواه مدرس دانشگاه های تهران و علامه در مصاحبه ای در سال 1390 از شبکه های مجازی مثل فیس بوک با عنوان مسجد یا مکان بیتوته نام می برد؛ این عبارت شاید تا حدودی اغراق امیز به نظر آید ولی باید قبول کرد مردم چه پیر و چه جوان شبکه های اجتماعی را برای زندگی کردن انتخاب می نمایند و ساعت ها از زمان مفید خود را صرف زندگی در این فضاها می نمایند. اهمیت فضای مجازی به قدری افزایش یافته است که از آن با عنوان زندگی دوم [18]یادمی شود که اهمیت آن هر روز بیشتر و بیشتر می شود و بسیاری از کارشناسان درباره مسائل فرهنگی و اجتماعی و حتی اعتقادی آن داد سخن می رانند. شبكههای مجازی از سويي با درنورديدن مرزهای جغرافيايی، در ميان جوامع و فرهنگهای مختلف رواج يافته و زمينهی رشد و انتشار سريع اخبار و اطلاعات، ارتقای تحقيقات علمی و آكادميك، تسهيل تبادلنظر بين دانشجويان و اساتيد و نيز تبليغ برخی ارزشها و فضايل اخلاقی و انسانی را در فضای سايبر، در جایجای جهان مهيا كرده است. اما از سوي ديگر در كنار جذابيتها و اثرات شگرف اين جوامع مجازی، نبايد از پيامدهای منفی و آسيبهای آن غافل بود. به نظر میرسد مهمترين پيامد منفی كه ترويج و گسترش اين شبكهها میتواند در جامعهی امروز ما داشته باشد، تبليغات ضد دينی و القای شبهات به منظور تخريب و استحالهی باورها و اعتقادات در اين رسانههاست كه ممكن است از سوی گروههای مغرض و با اهداف از پيش تعيين شده انجام گيرد. اين تخريب در راستای همان جنگ نرم و رويكرد تهاجمی غرب در قبال جهان اسلام است كه با هدف دينزدايی و حمله به مقدسات، افكار عمومی و به خصوص نخبگان را نشانه میگيرد و از آنجا كه تشكيلات اداری و مراكز فعاليت اين شبكهها عمدتاً در غرب قرار گرفتهاند اين امر معنیدارتر و نمايانتر میشود. حرکت شبکههای اجتماعی به سمت وب مفهومی[19] [20]احتمالاً تأثير زيادی بر روی شکلدهی اعتقادات و گرایشهای دینی و هويتي متفاوت در کابران خواهد داشت. ارتباط گستردهتر از طريق مفهوم و شکلدهی معانی مورد نظر در ذهن مخاطب گام بلندی در ترغيبکردن کاربر به انتخاب هويت ارائه شده توسط شبکههای اجتماعی خواهد بود. اما توجه و تشخيص اينمهم براي رسيدن به راهكارهاي مناسب، مستلزم انجام پژوهشهاي متفاوت در اين حوزه است تا با شناختي عميق و علمي، زمينه را براي برنامهريزيهاي هوشمندانه و متناسب با شرايط فرهنگي و اجتماعي جامعه و عليالخصوص براي جوانان و دانشگاهيان به عنوان جامعهی هدف كه از جمله بيشترين كاربران اين شبكهها نيز به حساب ميآيند؛ فراهمكرد. 1-4 اهداف پژوهش دنیای مجازی دیگر به جهان پشرفته تعلق ندارد و دامن خود را به سرتاسر هستی گسترانیده است. جهان مجازی،اگرچه مدت زمان زیادی از تولد آن نمی گذرد اما رشدی فزاینده داشته و سعی کرده روز به روز خود را به جهان واقعی، نزدیک تر سازد.این پدیده رقابت خود با جهان واقعی را تا حدی جدی کرده که امروزه از دو جهانی شدن بحث می شود.طرح دوجهانی شدن به معنای به رسمیت شناختن جهان مجازی است. جهان مجازی،اگرچه مدت زمان زیادی از تولد آن نمی گذرد اما رشدی فزایندهداشته و سعی کرده روز به روز خود را به جهان واقعی ،نزدیک تر سازد.این پدیده رقابت خود با جهان واقعی را تا حدی جدی کرده که امروزه از “دو جهانی شدن ” بحث می شود.طرح دوجهانی شدن به معنای به رسمیت شناختن جهان مجازی است. “ظهور جهان مجازی بسیاری از روندها، نگرش و ظرفیتهای آینده جهان راتحت تأثیر خود قرار خواهد داد. این جهان در واقع به موازات و گاه مسلط بر«جهان واقعی» ترسیم میشود و عینیت واقعی پیدا میکند."(عاملی, دو جهانی شدن ها و آینده هویت های همزمان، 1385: 45)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
-
-
-
-
-
- …………………………………………………………………………………………………………….۸۳
-
- بازار توان راکتیو ناحیهای …………………………………………………………………………………………………۸۵
-
- بازار همزمان انرژی و توان راکتیو ناحیهای …………………………………………………………………………۸۷
-
- مقایسه نمودار تولید توان اکتیو و راکتیو در بازارهای مجزا و همزمان ناحیهای………………………….۸۹
-
شبیهسازی بازارهای توان اکتیو و راکتیو با مشارکت مزارع بادی ……………………………………………۹۰
-
- مشارکت مزارع بادی در بازارهای مجزای توان اکتیو و راکتیو ……………………………………………….۹۳
-
- مشارکت مزارع بادی در بازار همزمان توان اکتیو و راکتیو …………………………………………………….۹۸
-
- مقایسه نمودار تولید توان راکتیو در بازارهای مجزا و همزمان با حضور مزارع بادی ……………….۱۰۳
-
- بررسی تأثیر نوع خطا بر تولید توان اکتیو و راکتیو هرگره در بازار همزمان…………………………….۱۰۶
-
- جمعبندی ………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۰۸
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
-
-
-
- نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………………………..۱۰۹
-
- پیشنهادات ……………………………………………………………………………………………………………………۱۱۰
-
- پیوست ……………………………………………………………………………………………………………………………..۱۱۲
-
- منابع …………………………………………………………………………………………………………………………………۱۱۵
چکیده انگلیسی ………………………………………………………………………………………………………………………۱۲۰ فهرست جدولها عنوان جدول صفحه جدول ۲-۱ مشخصات عملکرد و هزینه جبرانسازهای توان راکتیو……………………………………………………۱۶ جدول ۴-۱ قیمتهای پیشنهادی ژنراتورهای سنکرون در بازار مجزای توان اکتیو و نتایج اجرای این بازار…………………………………………………………………………………………………………………………………………..۷۵ جدول ۴-۲ قیمتهای پیشنهادی ژنراتورهای سنکرون در بازار مجزای توان راکتیو و نتایج اجرای این بازار…………………………………………………………………………………………………………………………………………..۷۷ جدول ۴-۳ قیمتهای پیشنهادی ژنراتورهای سنکرون در بازار همزمان توان اکتیو و راکتیو و نتایج اجرای این بازار……………………………………………………………………………………………………………………………………..۷۹ جدول ۴-۴ پول پرداختی به واحدهای هرگره برای تولید توان اکتیو و راکتیو ناشی از تغییر در قیمتهای پیشنهادی …………………………………………………………………………………………………………………………………..۸۲
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
جدول ۴-۵ فواصل الکتریکی برای گروه های باس در مناطق کنترل ولتاژ…………………………………………….۸۴ جدول ۴-۶ قیمتهای پیشنهادی ژنراتورهای سنکرون در بازار توان راکتیو ناحیهای و نتایج اجرای این بازار…………………………………………………………………………………………………………………………………………..۸۶
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
شکل۱‑۵:منحنیقطبیتیکپیلسوختی [۹]. |
خروجیولتاژواقعییکپیلسوختی کمتر از ولتاژ ایده آل یا ولتاژ ترمودینامیکی است. ولتاژ خروجی از یکپیلسوختی بر روی توان کلیتولید شده تأثیرمیگذارد. چگالی توان تولید شده از پیلسوختی توسط حاصل ضرب ولتاژ در چگالی جریان (P=V.i) حاصل میشود. منحنیچگالی توان، چگالی توان خروجی را به صورت تابعی از چگالیجریانپیلسوختی نشان میدهد این منحنی در نتایج مدلسازی نظیر شکل ۲‑۱۱ رسم شده است. چهار نوع اصلی افت در پیلسوختی (در نمودار قطبیتنیز نشان داده شده است) وجود دارند، که این چهار افت به این شرح هستند: الف) افت فعالسازی ب) افتجریانداخلی ج) افتاهمیک د) افت غلظت افتفعالسازی عامل ایجاد افت فعال سازیکندیواکنشهایی است که روی سطوح الکترودها رخ میدهد. در نتیجهقسمتی از ولتاژ تولیدی صرف غلبه بر انرژیفعالسازی واکنش شیمیایی و به راه انداختن واکنش میشود. افت فعالسازی را با η نشان میدهند. در سال ۱۹۰۵ تافل مشاهده کرد که افت فعالسازی موجود در هر یک از الکترودها با لگاریتمچگالیجریانتقریباً رابطه خطی دارد، به طوریکه مقدار این افت تا یکچگالیجریان خاص که چگالیجریانتبادلیپیلنامیده شد صفر است، چگالیجریانتبادلی، i0، را میتوانچگالیجریانی در نظر گرفت که افت ولتاژ فعالسازی از صفر شروع به تغییرمیکند. روند تغییراتاین افت بر حسب لگاریتمچگالیجریان عمدتاً به صورت خطی است که در شکل ۱‑۶برای دو نمونه نشان داده شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
|
شکل ۱‑۶: نمودار تافل برایواکنشهایالکتروشیمیاییسریع و کند [۴]. |
تافل این نمودار را با معادله زیرتقریب زد:
در معادله (۱- ۴)، i0، چگالیجریانتبادلی و aشیب خط تافل هستند که به الکتروشیمی واکنش بستگی دارند [۱۱].همینطور که در شکل ۱‑۶مشاهدهمیشود هر چه واکنش سریعتر انجام شود شیبمنحنی تافل به مراتب کمتر میشود و با توجه به رابطه(۱- ۴)میزان افت فعالسازی برای یک چگالی جریان ثابت کاهش مییابد.چگالیجریانتبادلی، i0، نیز در واکنشهایی که سریعتر اتفاق میافتد، بزرگتر است، بنابراینمیزان افت فعالسازی در محدوده وسیعتری صفر خواهد بود[۴]. درپیلسوختیغشاء پلیمری، افت فعالسازی به طور عمده در سمت کاتد رخ میدهدزیراi0در واکنش آند چندین مرتبه (چهار - پنج مرتبه) نسبت به واکنش کاتد بزرگتر است، به عبارت دیگر واکنش اکسایش هیدروژن در لایه کاتالیست آند بسیار سریعتر از واکنش کاهش اکسیژن در لایه کاتالیست کاتد است [۱۱]. به همین علت اغلب در بررسی افت فعالسازی از افت فعالسازی آند در مقابل کاتد صرف نظر میشود. افتجریانداخلی غشاء پلیمری نسبت به گازهایواکنشدهنده (سوخت) نفوذ ناپذیر است اما همواره از یکسو مقدار کمی از سوخت و از سویدیگر تعداد اندکی الکترون به غشاء پلیمری نفوذ میکند. نفوذ سوخت در غشاء معادل از دست رفتن سوخت بدون تولیدجریان در مدار خارجی است. به عبارت دیگر به ازای عبور هر مولکول هیدروژن از درون غشاء قابلیت عبور دو الکترون از مدار خارجی از بینمیرود و در حقیقتیک مدار اتصال کوتاه در پیلایجادمیشود که جریانداخلینامیدهمیشود. این نوع افت ولتاژ در حالتی که پیلسوختی تحت بار نیست (حالت مدار باز، i=0) وجود دارد، چون حتی در این حالت نیز سوخت میتواند درون غشاء نشت کند. به همیندلیل ولتاژ مدار[۳۷] باز به طور محسوسی از ولتاژ تئوریبازگشتپذیر[۳۸] کمتر است، میزان این افت ولتاژ از ولتاژ تئوریبازگشتپذیر از همان ابتدای منحنی قطبیت(i=0) در شکل۱‑۵ نشان داده شده است. مقدار نشت هیدروژن از غشاء تابعی از نفوذ پذیری، ضخامت غشاء، شرایطعملکردیپیل و گرادیان فشار جزئیهیدروژناست [۱۰]. مقدار جریانداخلیتولید شده ناشی از عبور همزمان هیدروژن و الکترون از درون غشاء را با inنشان میدهند. برای محاسبه افت ناشی از جریان داخلی کافی است که مقدار in به مقدار چگالی جریان پیل اضافه کنیم:
افتاهمیک
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
برداشت
۱/۲
۱۲/۲
۳۰/۲
۱۳/۴
۷/۵
۲۷/۵
۲۱/۶
۱۵/۷
۱۶/۷
۲-۵-۵ سورگوم:
سورگوم زراعی با نام علمی Sorghum bicolor گیاهی از خانواده غلات است که در ایران ذرت خوشهای نامیده میشود. آمار سطح زیر کشت سورگوم در ایران در سال ۱۳۶۵ فقط شش هکتار گزارش شده که در سال ۱۳۸۲ به حدود ۴۰ هزار هکتار افزایش یافته است. سورگوم با شرایط آب و هوایی ایران به ویژه مناطق گرم و خشک و معتدل آن سازگاری خوبی دارد. سورگوم تحمل خوبی نسبت به شوری آب و خاک، خشکی و مسمومیت آلومینیوم دارد. دلیل استفاده این گیاه در این بررسی اهمیت منطقه مورد مطالعه در دامداری و دامپروری می باشد. سیکل رشد سورگوم در منطقه ایذه در جدول زیر بیان شده است. جدول۲-۵ سیکل رشد سورگوم در منطقه ایذه
تاریخ کاشت
جوانه زنی تا سبز شدن
سبزشدن تا پنجه زنی
ریشه زایی
گلدهی
پرشدن دانه
برداشت
۲۰/۴
۲۸/۴
۱۱/۶
۲۰/۷
۲/۸
۷/۹
۸/۹
۲-۶ سیستم اطلاعات جغرافیایی
دستیابی سریع و آگاهی های دقیق و بهنگام از پدیده های جغرافیایی مانند شناخت عوارض زمین، عوامل و پدیده های اقلیمی و غیره، از ارکان مهم تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها می باشد. گردآوری، ذخیره، بازیابی و پردازش این اطلاعات با بهره گرفتن از سیستم های اطلاعات جغرافیایی امکان پذیر است(غیور و مسعودیان، ۱۳۷۶). این سیستم ضرورتا شامل یک نرم افزار نقشه کشی است که داده های مکانی (نقطه، خط، پلی گون) بیان کننده عوارض سطح زمین را به اطلاعات توصیفی آن ها می چسباند (دکر، ۲۰۰۱). این سیستم یک ابزار آنالیز جغرافیایی است که تفاوت ها را در چندین لایه داده های مکانی تجزیه و تحلیل می کند تا اطلاعات مکانی جدیدی را شکل دهند. می توان گفت قدرت واقعی این سیستم در خلق نقشه های زیبا و یا مطالعات یک سری نیست. بلکه در توانایی ترکیب لایه های اطلاعاتی و به دست آوردن اطلاعات جدید و حل مسائل مربوط به آن ها می باشد (دکر، ۲۰۰۱). توانایی سیستم اطلاعات جغرافیایی در سازمان دهی، نظم دهی داده های ورودی و خروجی، ذخیره سازی، تبدیل، بازیابی و آنالیز داده ها و اطلاعات و مدیریت آن ها می باشد (مک زوسکی، ۱۹۹۹). مهمتر اینکه بانک های اطلاعاتی را ترکیب می کند تا اطلاعات جدیدی را خلق کند که قبلا موجود نبوده است (دکر، ۲۰۰۱). اصطلاح سیستم اطلاعات جغرافیایی گاهی در مورد تکنولوژی هایی از اطلاعات جغرافیایی که ابزاری برای سه عملکرد مهم زیر فراهم می آورند به کار می رود؛ ۱) سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان یک بانک رقومی هدف در یک سیستم مختصات مکانی معمول بیان می گردد، که یک وسیله اولیه در ذخیره و ارزیابی داده ها و اطلاعات است. سیستمی که توانایی آماده سازی متن های عددی را با بهره گرفتن از داده های توصیفی مکانی ذخیره شده فراهم می آورد. این عملکردها تمایز سیستم اطلاعات جغرافیایی از دیگر سیستم های مدیریتی را باعث می گردد؛ ۲) سیستم اطلاعات جغرافیایی یک سیستم تلفیقی است. این سیستم تلفیقی از تکنولوژی های سیستم جغرافیایی گوناگون مانند سنجش از دور، سیستم موقعیت یاب جهانی، سیستم طراحی کامپیوتری، نقشه برداری خودکار، تسهیلات مدیریتی و دیگر تکنولوژی های مرتبط می باشد. این تکنولوژی های اطلاعات جغرافیایی با تکنیک های تصمیم گیری و تجزیه و تحلیلی نیز تلفیق می گردند، ۳) هدف نهایی سیستم اطلاعات جغرافیایی فراهم سازی پشتیبانی در تصمیم گیری است. این سیستم به عنوان یک سیستم حمایتی تصمیم گیری، با تلفیق داده های مرجع مکانی در حل مسائل محیطی به کار می رود. این سیستم دارای مجموعه مسیرهایی می باشد که ورودی داده، ذخیره سازی، بازیابی، تبدیل، تجزیه و تحلیل و در نهایت خروجی به هر دو صورت مکانی و توصیفی برای فعالیت های حمایتی تصمیم گیری را آسان می سازد (مک زوسکی، ۲۰۰۴).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۶-۱ تاریخچه سیستم اطلاعات جغرافیایی
نخستین سیستمی که ما امروزه تحت عنوان سیستم اطلاعات جغرافیایی می شناسیم، در اوایل دهه ۱۹۶۰ توسعه یافت و تنها قابل دسترس برای دولت های بزرگ و موسسات آکادمیک بود (مک زوسکی، ۲۰۰۴). کلینز و همکاران (۲۰۰۱) بیان کردند که اصول کاربرد این سیستم در آنالیزهای تناسب کاربری اراضی ریشه در کاربرد تکنیک های روی هم اندازی نقشه های دستی تهیه شده به وسیله معماران آمریکایی در اواخر قرن ۱۹ میلادی و اوایل قرن بیستم دارد (کلینز و همکاران، ۲۰۰۱). مراحل و دوره های تکامل این سیستم را می توان به سه دوره تقسیم کرد: - محدوده سال های ۱۹۷۰ – ۱۹۵۰ میلادی دوره شروع و تکامل این سیستم بود. با توجه به پیشرفت تکنولوژی سخت افزاری در کامپیوتر و علوم نقشه کشی و جغرافیایی، این سیستم در اوایل دهه ۱۹۶۰ توسعه یافت (مک زوسکی، ۲۰۰۴). - محدوده سال های ۱۹۸۰ میلادی از این سیستم برای اهداف بیشتری استفاده شد و به دنبال آن سیستم نیز تکامل یافت. از اواسط دهه ۱۹۸۷ میلادی به بعد از این سیستم در حوزه مسائل زیستی استفاده گردید (پور منافی، ۱۳۸۱). - در محدوده سال های ۱۹۹۰ میلادی دوره تکامل و پیشرفت این سیستم می باشد (مک زوسکی،۲۰۰۴). بر خلاف تصور خیلی ها، نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی پدیده ی جدیدی دهه ۱۹۹۰ نیست. در استرالیا و کانادا در دهه ۱۹۶۰ نرم افزارهای GIS که با کامپیوترهای Main Frame قابل پردازش بود در دسترس آمایشگران قرار داشت. تنها در دهه های اخیر تحولاتی در برنامه نویسی آن ها ایجاد شده است، که با سهولت بیشتری می توان از آن ها استفاده کرد.
۲-۶-۲ تعریف سیستم اطلاعات جغرافیایی
دانشمندان زیادی، تعاریف متعددی را در مورد سیستم اطلاعات جغرافیایی ارائه دادند که بیشترین تمرکز بر روی دو جنبه تکنولوژیکی و حل مسائل در این سیستم ها می باشد. از دیدگاه تکنولوژیکی مایرز و همکاران (۱۹۸۴)، سیستم اطلاعات جغرافیایی را ابزاری برای ورودی، ذخیره سازی و بازیابی، تبدیل و آنالیز داده ها و خروجی داده های مکانی می دانند. پرکاش (۲۰۰۳)، به نقل از غفاری (۲۰۰۰) بیان می کند، این سیستم از نظر عملکردی می تواند مهمترین نقش را در تصمیم گیری های مکانی ایفا کند و توانایی قابل توجهی در جمع آوری اطلاعات برای آنالیز تناسب اراضی در تولید محصول دارد. این اطلاعات تناسب ها و محدودیت ها را برای تصمیم گیرندگان بیان می کند. پرکاش (۲۰۰۳) در ادامه مطالعاتش به نقل از لینچ و فوت (۱۹۹۶) بیان می دارد که سیستم اطلاعات جغرافیایی توانایی آماده سازی فایل های رقومی را با بهره گرفتن از هر دو داده های مکانی و توصیفی ذخیره شده در آن دارد و قابلیت تلفیق داده ها و متغیرهای حاصل از تکنولوژی های سیستم موقعیت یاب جهانی و سنجش از دور را امکان پذیر می سازد. هدف نهایی این سیستم ایجاد یک سیستم حمایتی در فرایند تصمیم گیری است. در ارزیابی چند معیاری لایه های اطلاعاتی متفاوتی در تعیین تناسب لازم است که این لایه ها به راحتی با بهره گرفتن از این سیستم قابل تهیه هستند (پرکاش، ۲۰۰۳).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پهنای باند و تاخیر گذرگاه بین واحد پردازنده مرکزی و واحد پردازش گرافیکی میتواند گلوگاه سیستم شود. در دقت مضاعف هیچ مشکلی وجود ندارد اما در تک دقتی به دلیل مشکلات ساختاری، کمیعدم دقت پیش میآید. برای راندمان بالا، نخها باید در گروههای حداقل ۳۲ تایی اجرا شوند در حالی که نیاز به هزارها نخ است. انشعابها در کد برنامه باعث افت راندمان میشوند و هر ۳۲ تا نخ یک مسیر اجرایی را طلب میکند. مدل اجرایی یک دستور چندین داده[۱۶] در زمان اجرای یک برنامه ذاتا انشعابپذیر، دچار محدودیتهای قابل توجهی میشود. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
واحد پردازش گرافیکی ها دارای کودا فقط در تولیدات سری ۸۰۰۰ به بعد انویدیا قابل پشتیبانی هستند. شناسایی سیستم ساخت مدل بر اساس دادههای مشاهده شده از سیستم واقعی یکی از عنصرهای اساسی علم حاضر به حساب میآید. شناسایی سیستم هنر و علم ساختن مدلهای ریاضی سیستمهای دینامیکی بر اساس دادههای ورودی و خروجی مشاهده شدهی سیستم مورد نظر میباشد. در واقع میتوانیم شناسایی سیستم را به عنوان رابط بین جهان واقعی برنامههای کاربردی و جهان ریاضی تئوری کنترل و مدل انتزاعی آن در نظر گرفت. به صورت ساده میتوان شناسایی سیستم را به معنی بدست آوردن یک رابطه بین ورودیها و خروجیهای یک سیستم ناشناخته با بهره گرفتن از مجموعه محدودی از دادههای ورودی – خروجی مشاهده شده، تعریف نماییم. شکل ۱‑۳ مسئله شناسایی سیستم. شناسایی سیستم به وسیله تنظیم پارامترها در مدل داده شده انجام میگیرد تا خروجی حاصل شود. در این مسئله مجموعههایی از ورودیها و خروجیها در دسترس است و هدف به دست آوردن سیستم مورد شناسایی است.شناسایی سیستم یک فیلد بسیار بزرگ است، به همراه تکنیکهای متفاوتی متناسب با نوع سیستم مطرح شده همانند: خطی، غیر خطی، ترکیبی، پارامتریک، غیر پارامتریک و … میباشد. شناسایی سیستم شامل دو مرحله است: ساختار تحقیق شناسایی پارامتر اولین مرحله، شناسایی ساختاری (سازه ای) معادله مورد نظر میباشد و از یک دانش قبلی برای تعیین یک کلاس از مدلها که ممکن است سیستم هدف به آن تعلق داشته باشد استفاده میشود. به عنوان مثال، سیستم هدف ممکن است، کلی، زمان ثابت یا … فرض شود. در صورت عدم وجود دانش قبلی، ساختار تحقیق ممکن است توسط روش آزمون و خطا انجام شود. تمرکز اصلی در شناسایی سیستم روی روند شناسایی پارامتر است. دومین مرحله، تضمین پارامترهای مدل میباشد در مهندسی کنترل شناسایی سیستم را به منظور یافتن مدلی از ماشین برای راحتی مدیریت کنترل ماشین مورد نظر، مورد استفاده قرار میدهند. در این زمینهها، مدلهای سیستم رفتارهای ماشین را لحظه به لحظه توصیف میکنند. در مورد ساختار مدل، اطلاعات مورد نیاز وابسته به مقدار عددی تعدادی از پارامترهای سیستم میباشد. دراین روشها اندازه گیریها را بر روی سیگنالهای ورودی و خروجی انجام میدهند و هدف یافتن مدلهای ریاضی میباشد به طوری که این مدلها توصیف بهتری و نزدیک تری به رفتار واقعی ماشین مورد نظر داشته باشد. گراف
مقدمه در دنیای اطراف ما، وضعیفهای فراوانی وجود دارند که میتوان توسط نموداری متشکل از یک مجموعه نقاط ، به علاوه خطوطی که برخی از این نقاط را به یکدیگر متصل میکنند، به توصیف آنها پرداخت، به عنوان مثال ، برای نشان دادن رابطه دوستی بین یک دسته از انسانها مینوانیم هر شخص را با یک نقطه مشخص کنیم . نقاط متناظر با هر دو دوست را با یک خط به یکدیگر وصل نماییم، یا در جای دیگر ممکن است برای نشان دادن یک شبکه ارتباطی، از نموداری استفاده کنیم که در آن ، نقاط نمایانگر مراکز ارتباطی و خطوط، نشان دهنده پیوندهای ارتباطی بین مراکز باشند. توجه داشته باشید که در این گونه نمودارها، آن چه بیشتر مورد توجه است این است که آیا دو نقطه داده شده ، به وسیله یک خط به یکدیگر متصل هستند یا نه و طریقه اتصال آنها اهمیتی ندارد. تجربه ریاضی این وضعیتها به مفهوم گراف منتهی میشود. گراف G یک سه تایی مرتب است که تشکیل شده از یک مجموعه ناتهیV(G) از راسها، یک مجموعه E(G) (مجزای از V(G)) از یالها و یک تابع وقوع که به هر یال G ، یک زوج نا مرتب از راسهای G را (که الزاماً متمایز نیستند) نسبت میدهد. اگر e یک یال وu و دو راس باشند به طوری که ، در این صورت گفته میشود که e، راسهایu و را به یکدیگر وصل کرده است و راسهای u و ، دو سر یال e نامیده میشوند. دلیل نامگذاری گرافها بدین نام، این است که میتوان آنها را به صورت گرافیکی نمایش داد و همین نمایش گرافیکی است که ما را در درک بسیاری از خواص گرافها یاری میکند. در این گونه نمایش داده میشود.
آشنایی با گراف نمودار یک گراف ، فقط رابطه وقوعی را که بین راسها و یالها برقرار است، نشان میدهد، با این حال در غالب اوقات ، نموداری از یک گراف را رسم کرده ، به جای خود گراف ، به نمودار آن اشاره میکنیم. به همین منوال نقطههای آن را «راس» و خطوط آن را «یال» مینامیم. اگر یک گراف ، نموداری داشته باشد که در آن یالها تنها در راسهای دو سر خود متقاطع باشند، مسطح نامیده میشود، چون میتوان به سادگی این گونه گرافها را روی یک صفحه مسطح رسم کرد. دو راس که برروی یال مشترکی واقعند ، مجاور نامیده میشوند. به همین ترتیب دو یال واقع بر روی یک راس مشترک نیز مجاورند. یک یال با دو سر یکسان ، طوقه و یک یال با دو سر متمایز ، یال پیوندی نامیده میشود. اگر مجموعه راسها و مجموعه یالهای یک گراف، متناهی باشند، گراف مزبور را متناهی مینامند. گرافی را که یک راس داشته باشد بدیهی و سایر گرافها را غیر بدیهی مینامیم. یک گراف ساده است، اگر هیچ طوقهای نداشته باشد و بین هر دو راس آن ، بیش از یک یال نباشد . نمادهای را به ترتیب برای نشان دادن تعداد راسها و تعداد یالهای گراف G به کار میبریم.
ماتریس وقوع و ماتریس مجاورت متناظر با هر گراف G ، یک ماتریس وجود دارد که ماتریس وقوع G نامیده میشود. اگر راسهای G را با و یالهای آن را با نمایش دهیم، آنگاه ماتریس وقوع G ، ماتریسی مانند است که در آن برابر با تعداد دفعاتی است (۰،۱ یا۲) که بر واقع شده است. در حقیقت ماتریس وقوع یک گراف ، طریقه دیگری یرای معین نمودن آن گراف است. راه دیگر معین نمودن یک گراف ، استفاده از ماتریس مجاورت آن است که ماتریسی است مانند و در آن برابر تعداد یالهایی است که رابه وصل میکند.
زیرگراف میگوئیم گراف H، زیر گراف G است (نوشته میشود ) ، اگر از محدود کردن به E(H) حاصل شده باشد. اگر ولی داشته باشیم مینویسم و میگوئیم H یک زیر گراف سره از G است. اگر H یک زیر گراف G باشد، درآن صورت G را یک زبرگراف H مینامیم. در صورتی که زیر گراف (یا زبرگراف) H از G در شرط V(H)=V(G) صدق کند، آن را یک زیرگراف فراگیر(یا زبرگراف فراگیر) از G خواهیم نامید. اگر در یک گراف تمام طوقهها را حذف کنیم و همچنین از بین هر دو راس مجاور، تمام یالهای پیوندی به جز یکی را حذف نماییم ، به زیر گراف فراگیر سادهای از G میرسیم که گراف ساده زمینه G نامیده میشود. فرض کنید ، یک زیر مجموعه ناتهی از V باشد. زیر گرافی از G که مجموعه راسهای آن و مجموعه یالهایش برابر مجموعه یالهاییG از باشد که هر دو سر آنها در واقع است، زیر گراف القاء شده توسط نامیده شده، با نمایش داده میشود. همچنین میگوئیم یک زیر گراف القاییG میباشد. زیر گراف القایی که با نمایش داده میشود، زیر گرافی است که با حذف راسهای و یالهای واقع بر آنها، از G به دست میآید. اگر به جای مینویسیم . فرض کنید که یک مجموعه ناتهی از E باشد. زیر گرافی از G که مجموعه راسهای آن ، برابر مجموعه راسهای دو سریالهای باشد، زیر گراف القاء شده توسط نامیده شده ، با نمایش داده میشود. همچنین میگوئیم یک زیرگراف القایی یالی G میباشد. زیر گراف فراگیری از G که مجموعه یالهای آن باشد ، به طور ساده به صورت نوشته میشود و میتوان آن را با حذف یالهای از به دست آورد. به طور مشابه گرافی که با افزودن مجموعه یالهای به به دست میآید، با نمایش داده میشود. اگر به جای و مینویسیم و .
مسیرها یک گشت از G دنباله نا صفر متناهی است به طوری که جملات آن یک درمیان از راسها ویالها بوده و به ازای دو سر باشند. در این صورت میگوئیم w ، یک گشت از تا یا به عبارتی دیگر یک گشت است. راسهای به ترتیب ابتدا و انتهای w و راسهای داخلی آن نامیده میشود. همچنین عدد صحیح k را طول w مینامیم. اگر دوگشت باشند ، گشت را که از به هم پیوستن در راس به دست میآید با نمایش میدهیم. یک قسمت از گشت ، گشتی است مانند ، که زیر دنبالهای از جملات متوالی w میباشد و این زیر دنباله را - قسمت w مینامیم. اگر یالهای در گذشت w متمایز باشند، w یک گذرگاه نامیده میشود. در این حالت ، طول w برابر با میباشد. اگر علاوه بر یالها ، راسهای نیز متمایز باشند ، wیک مسیر نامیده میشود. میگوئیم دو راس uو از G همبند یا متصلند، اگر یک (,u ( مسیر در G وجود داشته باشد . همبندی یک رابطه هم ارزی روی مجموعه راسهای V تشکیل میدهد. بنابراین افرازی از V به زیر مجموعههای ناتهی وجود دارد که در آن دو راس u و همبندند اگر و تنها اگر u و هر دو متعلق به مجموعه یکسانی باشند. زیر گرافهای مولفههای G نامیده میشود. اگر گراف G دقیقاً یک مولفه داشته باشد ، همبند است و در غیر این صورت ناهمبند خواهد بود. تعداد مولفههای G را با نمایش میدهیم.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۴-۳ روش کالوگیرو ۶۱ ۳-۵ ارزیابی خصوصیات اراضی: ۶۲ ۳-۵-۱ شاخص و درجه اقلیمی : ۶۲ ۳-۵-۲ درجه بافت و ساختمان خاک ۶۳ ۳-۵-۳ درجه سنگ و سنگ ریزه ۶۳ ۳-۵-۴ درجه عمق خاک ۶۳ ۳-۵-۵ درجه آهک ۶۳ ۳-۵-۶ درجه گچ ۶۴ ۳-۵-۷ درجه ظرفیت تبادل کاتیونی ۶۴ ۳-۵-۸ درجه مواد آلی ۶۴ ۳-۵-۹ درجه اسیدیته خاک ۶۴ ۳-۵-۱۰ درجه EC 65 ۳-۵-۱۱ درجه ESP 65 ۳-۶ بررسی صحت ارزیابی مدل های استوری ریشه دوم و کالوگیرو ۶۵ ۳-۷ تجزیه های آزمایشگاهی ۶۶ ۳-۷-۱ آزمایش های فیزیکوشیمیایی ۶۶ فصل چهار نتایج و بحث ۷۱ ۴-۱ مطالعات میدانی و جمع آوری داده های خاک در ارزیابی کیفی تناسب اراضی ۷۱ ۴-۲ طبقه بندی خاک ها ( Soil Classification ) 72 ۴-۲-۱ راسته انتی سول ( Entisols) 72 ۴-۲-۱-۱ سری کهشور: ۷۴ ۴-۲-۱-۲ سری پرچستان: ۷۴ ۴-۲-۱-۳ سری خاک یار علی وند ۷۴ ۴-۲-۱-۴ سری خاک خنگ اژدر ۷۵ ۴-۲-۱-۵ سری منقار ۷۵ ۴-۲-۲ راسته اینسپتی سول ( Inceptisols) 75 ۴-۲-۲-۱ سری میانگران ۷۶ ۴-۲-۲-۲ سری ایذه ۷۶ ۴-۲-۲-۳ سری کول فرح ۷۷ ۴-۲-۲-۴ سری کهباد ۷۷ ۴-۲-۲-۵ سری کمالوند ۷۷ ۴-۲-۳ راسته مولی سول ( Mollisols) 78 ۴-۲-۳-۱ سری بندان ۷۹ ۴-۲-۴ واحدهای اراضی ۸۱ ۴-۲ ارزیابی کیفی تناسب اراضی در منطقه مورد مطالعه ۸۲ ۴-۲-۱ ذرت علوفه ای ۸۲ ۴-۲-۱-۱ تعیین و محاسبه شاخص و درجه اقلیمی ذرت علوفه ای ۸۲ ۴-۲-۱-۲ پهنه بندی تناسب اراضی برای کشت گیاه ذرت علوفه ای در منطقه مورد مطالعه ۸۶
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۴-۲-۱-۲-۱ روش استوری ۸۶ ۴-۲-۱-۲-۲ روش ریشه دوم ۸۷ ۴-۲-۱-۲-۳روش کالوگیرو ۸۸ ۴-۲-۱-۳مقایسه روش های استوری، ریشه دوم و کالوگیرو در تعیین تناسب اراضی برای کشت ذرت علوفه ای در دشت ایذه ۸۹ ۴-۲-۲ گندم ۹۱ ۴-۲-۲-۱ تعیین و محاسبه شاخص و درجه اقلیمی گندم ۹۱ ۴-۲-۲-۲ پهنه بندی تناسب اراضی برای کشت گیاه گندم در منطقه مورد مطالعه ۹۵ ۴-۲-۲-۲-۱ روش استوری ۹۵ ۴-۲-۲-۲-۲ روش ریشه دوم ۹۶ ۴-۲-۲-۲-۳روش کالوگیرو ۹۷ ۴-۲-۲-۳ مقایسه روش های استوری، ریشه دوم و کالوگیرو در تعیین تناسب اراضی برای کشت کندم در دشت ایذه ۹۸ ۴-۲-۳ یونجه ۱۰۰ ۴-۲-۳-۱ تعیین و محاسبه شاخص و درجه اقلیمی یونجه ۱۰۰ ۴-۲-۳-۲ پهنه بندی تناسب اراضی گیاه یونجه در منطقه مورد مطالعه ۱۰۳
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
داده های دستگاه GC برای فنیل جیوه کلراید ۷۵
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
فهرست منحنی ها عنوان مقدمه (۴-۲) درصد استخراج فنیل جیوه کلراید بر اساس زمان ۷۴
درصد استخراج فنیل جیوه کلراید بر حسب pH 75 سطح زیر پیک فنیل جیوه کلراید در غلظت های متفاوت ۷۵ چکیده در این پروژه پلیمر قالب مولکولی جهت استخراج انتخابی فنیل جیوه کلراید تهیه شد. برای تهیه این پلیمر از متاکریلیک اسید (مونومر عاملی)، اتیلن گلیکول دی متاکریلات (عامل برقراری اتصالات عرضی)، ۲وˊ۲-آزوبیس ایزو بوتیرو نیتریل (آغازگر)، فنیل جیوه کلراید (مولکول هدف) و کلروفرم (حلال) انجام شد. مواد اولیه پلیمریزاسیون در لوله های موئین قرار داده می شود. پس از اعمال عملیات حرارتی در نهایت لوله موئین را داخل اسید هیدرو فلوئورید انداخته تا شیشه ی آن را خورده و فیبر بیرون بییاید. حاصل پلیمریزاسیون رادیکالی تشکیل فیبر لوله ای پلیمر قالب مولکولی غیر کوالانسی (MIP) می باشد. به دلیل وجود بر همکنش های غیر کوالانسی بین مولکول هدف و مونومر عاملی مولکول هدف به کمک شستشو حذف می شود و پلیمر قالب گیری شده بدست می آید. جهت مقایسه کارایی این پلیمر، پلیمر دیگری نیز با همین روش و همین مواد اولیه ساخته شد ( NIP پلیمر ناظر)، تنها با این تفاوت که پلیمر جدید فاقد مولکول هدف در ساختار خود است. طیف هر دو پلیمر سنتز شده از طریق اسپکتروسکوپی FT-IR مورد بررسی قرار گرفت هر دو پلیمر دارای شباهت ساختاری هستند همچنین وجود حفره در پلیمر قالب مولکولی با مقایسه دو طیف قابل توجیح میباشد. پلیمر قالب مولکولی سنتز شده با پلیمر شاهد مقایسه شد. خواص پلیمر قالب مولکولی، قابلیت تشکیل پیوند و خاصیت گزینش پذیری پلیمر مورد نظر مورد بررسی قرار گرفت. همچنین جهت بهینه سازی شرایط جذب پارامترهای مختلف از قبیل pH، زمان جذب، دما و غلظت نمک بررسی شدند. کلمات کلیدی:پلیمر قالب مولکولی، فنیل جیوه کلراید فصل اول : گونه شناسی جیوه و کاربرد آن در صنعت و ایجاد بیماری ها
تعریف گونه شناسی گونه شناسی [۱] کلمه ای است که از علوم بیولوژیکی قرض گرفته شده است و به صورت یک مفهوم در شیمی تجزیه در آمده است و بیانگر فرم شیمیایی ویژه یک عنصر است که بایستی بطور منفرد مورد بررسی قرار گیرد. دلیل تاکید بر گونه شناسی بدین جهت است که مشخصات یک گونه از یک عنصر ممکن است چنان تاثیر شدیدی بر روی سیستمهای زنده بگذارد (حتی در مقادیر بسیار اندک) که تعیین غلظت کل عنصر ارزش کمی در برابر تعیین غلظت آن گونه مورد نظر خواهد داشت. نمونه مهم از این نوع جیوه و قلع می باشند که گونه های معدنی این عناصر بسیار بی خطرتر از فرم آلی آنها می باشد. بدون شک شیمیدانان تجزیه مجبور به گونه شناسی عنصری می باشند و بایستی بدنبال روشهایی باشند که، اطلاعات کمی و کیفی در مورد ترکیبات شیمیایی که بر روی کیفیت زندگی اثر می گذارد، قرار دهد. قبل از تعریف گونه شناسی عنصری و گونه ها بهتر است در ابتدا اطلاعاتی تاریخی در مورد چگونگی پیدایش این شاخه در شیمی تجزیه بیان کنیم. شیمی تجزیه به عنوان یک علم از اوایل قرن نوزدهم ظهور نمود. مهمترین مرحله از آن انتشار کتابی از ویلیام استوارد[۲] به نام اساس علمی شیمی تجزیه [۳] در سال ۱۸۸۴ می باشد. عبارت آنالیز مواد ناچیز[۴] به قرن بیستم و شناخت این واقعیت که عناصر بسیاری وجود دارند که اندازه گیری غلظت آنها در مقادیر بسیار کم دارای اهمیت فراوانی می باشد برمی گردد. در طول دهه های اخیر تمامی تلاشها به منظور اندازه گیری غلظت عناصر در مقادیر بسیار کم متمرکز گردیده است و دانشمندان روش های جدیدی به منظور افزایش حساسیت گسترش داده اند. تنها از دهه ۱۹۶۰ به بعد بود که سوالهایی در مورد گونه های شیمیایی مختلف عناصر جزئی و نیاز به روش های شیمیایی برای اندازه گیری آنها گسترش یافت. این پیشرفتها تا جایی ادامه یافت که امروزه تحقیقات بر روی عناصر جزئی عمدتا بر روی گونه شناسی آنها متمرکز است. ۱-۱-۲٫ تعریف گونه شناسی عنصری و جز به جز کردن ایوپاک[۵] گونه شناسی عنصری را به این صورت تعریف نموده است: گونه های شیمیایی : فرم ویژه یک عنصر که می تواند یک ایزوتوپ، یک حالت اکسیداسیون یا الکترونی ، کمپلکس و یا ساختمان ملکولی را در برگیرد. آنالیز گونه شناسی:[۶] فعالیتهای تجزیه ای که برای شناسایی و اندازه گیری کمیت برخی از گونه های شیمیایی منفرد در نمونه انجام می گیرد. گونه شناسی یک عنصر: توزیع یک عنصر در میان گونه های شیمیایی مشخص در یک سیستم. وقتی گونه شناسی عنصری امکان پذیر نیست عبارت جز به جزکردن[۷] بکار می رود که به صورت زیر تعریف می شود: فرایند تقسیم بندی یک آنالیت یا یک گروه از آنالیتها از یک نمونه مشخص مطابق خواص فیزیکی (اندازه و انحلال پذیری) یا خواص شیمیایی (بطور مثال خواص تشکیل پیوند یاواکنش پذیری ) بنا بر گفته ایوپاک تعیین غلظت گونه های متفاوت که مجموع غلظت کلی یک عنصر را تشکیل میدهند، اغلب امکان پذیر نیست در بیشتر موارد گونه های شیمیایی حاضر در نمونه به اندازه کافی پایدار برای شناسایی نیستند و در طول روش ممکن است که مقدار آن گونه در برابر گونه های دیگر تغییر کند. برای مثال این تغییرات می تواند با تغییرات pH در طول اندازه گیریها که باعث تغییر تعادل در بین گونه ها می شود رخ دهد. ۱-۲٫ مشکلاتی که بر سر راه گونه شناسی وجود دارد در حالیکه انگیزه برای گونه شناسی عناصر در حال افزایش می باشد این مطلب روز به روز آشکارتر می گردد که با مشکلات زیادی در این کار روبه رو هستیم. سوالات اصلی که با آن روبه رو می شویم عبارتند از: گونه ای که می خواهیم اندازه گیری کنیم چیست؟ چگونه بایستی گونه ها را ذخیره کنیم؟ چگونه ما می توانیم مقادیر جزئی گونه مورد نظر را شناسایی کنیم ؟ چگونه ما می توانیم این گونه ها را کالیبره کنیم در حالیکه بسیاری از آنها بطور تجاری در بازار موجود نیستند؟ چگونه اعتبار روش خود را اثبات کنیم؟ پیشرفتهای اخیر درجهت افزایش حساسیت دستگاهای تجزیه ای نقش قاطعی درگسترش گونه شناسی داشته است. در حالیکه حد تشخیص این روشها برای اندازه گیری بسیاری از آلاینده ها کافی است اما این مقدار هنوز برای اندازه گیری گونه ها در نمونه های حیوانی و انسانی کافی نیست. زیرا چنین گونه هایی بطور طبیعی در این بافتها یافت نمی شوند و در اثر عوامل محیطی به بدن موجود زنده وارد می گردند بنابراین مقدار آنها بسیار اندک می باشد. با وجود آنکه مقدار این عناصر بسیار کم می باشد اما این بدین معنی نیست که وجود آنها در بدن بی ضرر می باشد بلکه معمولا این گونه ها با همان مقدار اندک خطرات بسیاری را برای موجودات زنده به وجود می آورند. به منظور آنکه بتوانیم تاثیر غلظت پایین گونه های عنصری را بدست آوریم ما مجبور هستیم که روش های جداسازی و تکنیکهای تشخیص را که بدین منظور ما را یاری می دهند گسترش دهیم. این نیاز برای گونه شناسی وقتی که قوانینی برای حد مجاز گونه های خاص از عناصر( بجای غلظت کل) تصویب گردد حادتر می گردد، زیرا هر گونه خاص ریسک سلامتی یا سود خاصی را خواهد داشت.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مدیران میانی
۲۴
۲۴
مدیران عملیاتی
۱۷
۱۶
سایر پرسنل
۹۵۰
۲۲۶
۳- ۵ روش ها و ابزارهای گردآوری اطلاعات یکی از مهم ترین مراحل تحقیق، مرحله گرد آوری است و اطلاعات مورد نیاز برای انجام تحقیق را به روش مختلف می توان جمع آوری نمود. که معمولا با توجه به مساله تحقیق روش مورد نظر انتخاب می شود. ابزارهای گوناگونی مانند مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و اسناد و مدارک و غیره برای به دست آوردن داده ها وجود دارد. این ابزارها وسایلی هستند که محقق به کمک آن ها می تواند اطلاعات مورد نیاز را برای تجزیه و تحلیل و بررسی پدیده مورد مطالعه و نهایتا کشف حقیقت، گردآوری نماید. هر یک از ابزارها معایب و مزایایی دارند که هنگام استفاده از آن ها باید مورد توجه قرار گیرد تا اعتبار پژوهش دچار خدشه نشود و از طرفی نقاط قوت ابزار تقویت گردد . در این پژوهش بر اساس نیاز، از روش کتابخانه ای به منظور گردآوری داده ها استفاده شده است. هم چنین، هر پژوهشگر باید با توجه به ماهیت مسأله و فرضیه های طراحی شده یک یا چند ابزار را انتخاب کند و انتخاب ابزارها باید به گونه ای باشد که پژوهشگربتواند از نحوه انتخاب ابزار خود دفاع کند و از این طریق دستاوردهای پژوهش خود را معتبر سازد. ابزارهای روش میدانی عبارتند از مشاهده، مصاحبه، پرسش نامه، نظرسنجی، پیمایش، تکنیک دلفی، تحلیل محتوا، طوفان مغزها و فنّ گروه اسمی که ما در این پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده می کنیم. ابزارهای روش کتابخانهی علمی و تخصّصی عبارتند از کلّیه کتابهای علمی و تخصّصی در زمینه مورد پژوهش، مقالات علمی و پژوهشی، اسناد و مدارک دست اوّل، آرشیو سازمانهای رسمی، سایتهای اینترنتی آکادمیک و… (بدری،۱۳۹۳) که ما در پژوهش خود از کتب علمی، مقالات علمی پژوهشی داخلی و خارجی، پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری و سایت های پژوهشی استفاده می کنیم.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
پرسشنامه یکی از ابزارهای رایج تحقیق و روشی مستقیم برای کسب داده های تحقیق است . پرسشنامه مجموعه ای از سوال هاست که پاسخ دهنده با ملاحضه آنها پاسخ لازم را ارائه می دهد. این پاسخ داده مورد نیاز پژوهشگر را تشکیل می دهد (سرمد و همکاران، ۱۳۹۱). پرسشنامه این تحقیق دارای ۳۰ سوال می باشد که به روش لیکرت[۶۴] طیف گذاری شده است به این ترتیب که پاسخ دهندگان پس از مطالعه سوالات با توجه به مقیاس های ارائه شده گزینه ای را که به نگرش آنها نزدیک تر است را انتخاب می کنند و داده های تحقیق به این روش از پاسخ نامه های واجد شرایط استخراج می شود. نتایج ارزش یابی بدون هیات داوران به صورت نمره در می آید. این طیف معمولا میزان موافقت با یک سوال آزمون را پرسش می کند(خلیلی شورینی،۱۳۹۱). این طیف از پنج قسمت مساوى تشکیل شده است و محقق متناسب با موضوع تحقیق تعدادى جواب در اختیار پاسخگو قرار مىدهد تا گرایش خود را دربارە آن مشخص نماید. طیف از گرایش کاملا موافق تا گرایش کاملا مخالف کشیده مىشود.
شکل ۳-۱: طیف لیکرت محقق مىتواند به هر یک از قسمتهاى طیف شمارههایى از ۱ تا ۵ اختصاص دهد، سپس نمره هر یک از عبارتها را محاسبه نماید. پرسشنامه این تحقیق شامل ۳۰ سوال و با توجه به متغیر های تحقیق و نیز زیر مجموعه های آنها که فرضیه های تحقیق نیز با توجه به آنها مطرح شده اند، طراحی شده است به بیانی سوالات ۱تا ۴ به فرضیه اول، سوالات ۵ تا ۹ به فرضیه دوم، سوالات ۱۰ تا ۱۴ فرضیه سوم، سوالات ۱۵ تا ۱۸ فرضیه چهارم، ۱۹ تا ۲۲ فرضیه پنجم، سوالات ۲۳ تا ۲۶ فرضیه ششم و سوالات ۲۷ تا ۳۰ مربوط به فرضیه هفتم می باشد. که با بررسی به عمل آمده تصمیم گرفته شد که حجم سوالات تا حد امکان کم و به سادگی بیان شود تا پاسخگویی به سوالات خارج از حوصله ی پاسخ دهندگان نباشد و پردازش داده ها به سهولت انجام پذیرد. ۳- ۶ روایی[۶۵] ابزار تحقیق روایی مقصود از روایی آن است که وسیله اندازهگیری بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد. اهمیت روایی از آن جهت است که اندازهگیریهای نامناسب و ناکافی میتواند هر پژوهش علمی را بیارزش و ناروا سازد (چو[۶۶]،۲۰۱۳). در این پژوهش پس از تایید چندین پرسشنامه استاندارد با عناوین مدیریت کیفیت، زنجیره تامین، برنامه ریزی منابع سازمانی، عملکرد سازمانی، توسط استاد راهنما سئوالات مورد نظر انتخاب و در قالب یک پرسشنامه طراحی و سعی گردید تا حد ممکن سوالات مختصر و مفهوم آنها روشن، و فاقد هر گونه ابهام باشد سپس در اختیار پاسخ دهندگان قرار گرفت. ۳- ۷ پایایی[۶۷] ابزارتحقیق پایایی پایایی یعنی این که اگر یک ابزار اندازه گیری ساخته شده برای سنجش یک صفت یا متغیر، در شرایط زمان و مکانی مشابه دیگری مورد استفاده قرار گیرد، نتایج مشابهی از آن حاصل میشود. به عبارت دیگر، ابزار پایا ابزاری است که از خاصیت تکرار پذیری و سنجش یکسان برخوردار باشد و در شرایط مشابه نتایج یکسانی را حاصل سازد. روش آلفای کرونباخ برای محاسبه هماهنگی (سازگاری) درونی ابزار اندازه گیری از جمله پرسشنامه هایی به کار می رود که سوالات آن دارای پاسخ بیش از دو گزینه است و ویژگی های مختلف را اندازه گیری می کند و گزینه ها در همه سوالات یکسان است. برای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ ابتدا باید واریانس نمرات هر سوال (یا زیر مجموعه سوالات) پرسشنامه و واریانس کل نمرات را محاسبه کرد. سپس با بهره گرفتن از فرمول زیر مقدار ضریب آلفا را محاسبه کرد. اگر این ضریب بیش از ۷۰ درصد باشد، ابزار از پایایی مناسبی برخوردار است(رضوانی،۱۳۹۱). رابطه۳-۱: α که در این رابطه: ضریب آلفای کرونباخ = α تعداد سوالات پرسشنامه = واریانس مربوط به سوال = واریانس کل آزمون = در این تحقیق به دلیل حجم نسبتا بالای نمونه و به منظور اندازه گیری قابلیت اعتماد پرسشنامه، با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS آلفای کرونباخ محاسبه گردید. آلفای کرونباخ یک آزمون آماری است که حاصل آن یک ضریب به نام آلفای کرونباخ می باشد، که برای آزمون قابلیت اعتماد پرسشنامه هایی به کار می رود که به روش هایی چون طیف لیکرت طراحی شده اند و دارای جواب های چند گزینه می باشند. پس از بررسی پایایی هرکدام از زیر آزمون ها می توان کل پرسشنامه را بررسی کرد و بر اساس واریانس کلی هر آزمون و واریانس کل پرسشنامه آلفای کرونباخ مربوط کل پرسشنامه را بدست آورد که اگر مقدار بیش از ۷/. بدست آمد می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه پایایی لازم را دارد. مقدارآلفای کرونباخ کل بدست آمده در این پژوهش ۷۶۳/. می باشد که نشان می دهد پرسشنامه مورد استفاده از قابلیت اعتماد (پایایی) لازم برخوردار است. جدول زیر مقدار آلفای بدست آمده در این پژوهش را نشان می دهد. جدول ۳-۲: ضریب آلفای کرونباخ
متغیر
گویه ها
آلفای کرونباخ
کیفیت اطلاعات
۴
۷۰۴/ .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱-۵٫ سوالات تحقیق ۱-۵-۱٫ سؤال اصلی ارزیابی شاخصهای عملکرد مدیران در شرکت نفت و گاز غرب کرمانشاه چگونه است؟ ۱-۵-۲٫ سؤالات فرعی سؤال ۱. رتبه بندی میانگین مؤلفه های ارزشیابی عملکرد بین مدیران شرکت نفت و گاز غرب کرمانشاه چگونه است ؟ سؤال ۲. رابطه جنس با نظام ارزشیابی عملکرد مدیران شرکت نفت و گاز غرب کرمانشاه چگونه است ؟ سؤال ۳. رابطه سن با نظام ارزشیابی عملکرد مدیران شرکت نفت و گاز غرب کرمانشاه چگونه است ؟ سؤال ۴. رابطه تحصیلات با نظام ارزشیابی عملکرد مدیران شرکت نفت و گاز غرب کرمانشاه چگونه است ؟ سؤال ۵. رابطه سابقه خدمت با نظام ارزشیابی عملکرد مدیران شرکت نفت و گاز غرب کرمانشاه چگونه است ؟ ۱-۶٫ فرضیه های تحقیق
بین شاخصهای ارزیابی عملکرد مدیران با متغیرهای جمعیتی- اجتماعی در شرکت نفت و گاز غرب کرمانشاه ارتباط معناداری وجود دارد. ۱-۶-۲٫ فرضیات فرعی: فرضیۀ ۱. بین جنس با نظام ارزشیابی عملکرد مدیران شرکت نفت و گاز غرب کرمانشاه رابطه معناداری وجود دارد. فرضیۀ ۲. بین سن با نظام ارزشیابی عملکرد مدیران شرکت نفت و گاز غرب کرمانشاه رابطه معناداری وجود دارد. فرضیۀ ۳. بین تحصیلات با نظام ارزشیابی عملکرد مدیران شرکت نفت و گاز غرب کرمانشاه رابطه معناداری وجود دارد. فرضیۀ ۴. بین سابقه خدمت با نظام ارزشیابی عملکرد مدیران شرکت نفت و گاز غرب کرمانشاه رابطه معناداری وجود دارد. فرضیۀ ۵. بین میزان تأثیر متغیرهای زمینهای (جنس، سن، تحصیلات و سابقه خدمت) با شاخصهای ارزیابی عملکرد مدیران شرکت نفت و گاز غرب کرمانشاه رابطه معناداری وجود دارد. ۱-۷٫ تعاریف نظری و عملیاتی مفاهیم و شاخصها ارزیابی عملکرد[۲۱] فرایندی است که به وسیلۀ آن کار کارکنان در فواصلی معین و به طور رسمی، مورد بررسی و سنجش قرار می گیرند (سعادت، ۱۳۷۵: ۲۱۴). به عبارت دیگر، ارزیابی عبارت است از «فرایند منظمی از جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات به منظور اینکه آیا اهداف برآورده شده است یا نه و اگر برآورده نشده به چه میزان(به نقل از زارع،۱۴۰؛ L. R. Gay. 1996:7). مدل هرسی[۲۲] و گلداسمیت[۲۳]، یا مدل اچیو[۲۴]: یکی از مدل هایی است که به وسیلۀ هرسی و گلداسمیت، به منظور کمک به مدیران در تعیین علت وجود مشکلات عملکرد و به وجود آوردن استراتژی های تغییر به منظور حل این مشکلات، طرحریزی گردید. در تدوین مدلی برای تحلیل عملکرد انسانی، هرسی و گلداسمیت دو هدف اصلی را در نظر داشتند. قدم اول در مدل اچیو توجه به انگیزش و توانایی پیروان است. پیرو باید تا حدی میل و مهارت های لازم را جهت انجام تکلیف داشته باشد در قدم دوم، پورتر و لاولر[۲۵] با افزودن تصور نقش یا درک مستقل، این ایده را بسط دادند. پیروان جهت انجام مناسب هر کار و وظیفه باید درک صحیحی از نحوه انجام آن داشته باشند. مدل اچیو بازخورد را که شامل آموزش هر روزه و ارزیابی رسمی در عملکرد افراد است، بسیار مؤثر می داند. هرسی و گلداسیمت هفت متغیر مربوط به مدیریت عملکرد اثر بخش را از میان بقیه برگزیده اند و با ترکیب حرف اول هر یک از متغیرهای عملکردی واژه هفت حرفی اچیو را جهت به خاطر سپردن مطرح نمودند. در واقع مدل Achieve عوامل ذیل را به عنوان عوامل اصلی و تأثیر گذار در عملکرد نیروی انسانی معرفی نموده است(هرسی و گلداسمیت،۱۳۷۸: ۱۹۸).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
-
- توانایی[۲۶] (دانش و مهارت): اصطلاح توانایی به دانش و مهارت های کارکنان گفته می شود که اجزای کلیدی آن عبارتند از: دانش مربوط به تکلیف، تجربه مربوط به تکلیف و قابلیت های مربوط به تکلیف(هرسی و بلانچارد، ۱۳۷۸: ۴۲۵).
-
- وضوح [۲۷](درک یا تصور نقش): به واضح بودن و پذیرش نحوۀ انجام کار، محل و چگونگی انجام آن گفته می شود. برای آنکه کارکنان درک درستی از مشکل داشته باشند، باید اهداف عمدۀ کار، نحوۀ رسیدن به آن ضمن تعیین اولویت ها برای کارکنان کاملاً واضح باشند(همان، ۴۲۵).
-
- کمک[۲۸] (حمایت سازمانی): این اصطلاح به کمک سازمانی، یا حمایتی گفته می شود که کارکنان سازمان برای تکمیل و اثر بخشی کار خود به آن نیاز دارند. برخی از عوامل حمایت سازمانی عبارتند از: بودجه، وسایل و تسهیلاتی که برای ایجاد انگیزه و حمایت همه جانبه از سوی تمام بخش های سازمان برای افزایش توان نیروی انسانی و بهره وری لازم است(همان، ۴۲۵).
-
- انگیزه[۲۹] (انگیزش یا تمایل): به وظایف کارکنان یا انگیزش در آنان برای کامل کردن انجام کار خاص مورد تحلیل به گونه ای موفقیت آمیز اطلاق می شود(همان، ۴۲۵).
-
- ارزیابی[۳۰] (آموزش و بازخورد عملکرد): به ارزیابی بازخورد روزانۀ عملکرد و مرور گاه به گاه آن گفته می شود. روند بازخورد مناسب، به کارکنان اجازه می دهد تا پیوسته از چگونگی انجام کار خود مطلع باشند(همان، ۴۲۵).
-
- اعتبار[۳۱] (اعمال معتبر و حقوقی کارکنان): این اصطلاح به مناسب بودن خط مشی و عملکرد حقوقی تصمیمات مدیران در خصوص منابع انسانی اطلاق می شود. مدیران باید اطمینان کسب کنند که تصمیمات آنها در برخورد با حقوق کارکنان و مراجعین با قوانین حقوقی و خط مشی شرکت های دیگر هماهنگی دارد(همان، ۴۲۵).
-
- محیط[۳۲] (تناسب محیطی): به آن دسته از عوامل خارجی گفته می شود که می تواند حتی با وجود توانایی، وضوح، حمایت و انگیزۀ لازم برای انجام کار همچنان بر عملکرد آنان تأثیر گذار باشد. عوامل محیطی عبارتند از: رقابت، شرایط بازار، آیین نامه های دولتی، تدارکات و نظایر آن(همان، ۴۲۵).
در این پژوهش جهت سنجش ارزیابی عملکرد مدیران از مدل هرسی و گلداسمیت (۱۳۷۴) استفاده می شود. مؤلفه های ارزیابی عملکرد مدیران در جدول ذیل شامل: جدول شماره (۱-۱): مؤلفه های متغیر مستقل و وابسته تحقیق با تعریف عملیاتی آنها منبع: نگارنده۱۳۹۲
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در انتها باید بررسیشود که وضعیّت رویکردهای ژانری در مرحله خلق آثار؛ در سینمای امروز به چه وضعیتی است. آیا امروزه در سینما رعایت اصول یک ژانر به ارزشهای هنری یک اثر میافزاید؟ یا این که آن را به کپیِ دست چندمی از اسطورههای هنری آن ژانر تبدیل می کند؟ یا حتّی اصول یک ژانر می تواند به نیازهای اوّلیهای که باعث به وجود آمدن ژانرها شد؛ یعنی داشتن گیشهی بهتر؛ پاسخ مثبت میدهد؟ به نظر نگارنده؛ امروزه به جزء در چند ژانر غالب؛ مثل اکشن تخیلی، پلیسی و … محبوبیّت گیشه و ارزش هنری آثار را عناصر دیگری مشخّص می کند. امروزه هیچ تضمینی به فروش مِلودرام هایی که تمام عناصر لازم برای شدّت بخشیدن به حس مِلودرام اثر را رعایت کرده اند نیست. یا دیگر کسی مطمئن نیست که کلانتر اخلاقگرای فیلمش، که به دنبال ایجاد نظم و قانون وارد شهری می شود، آیا محبوبیّت عام خواهد یافت؟ از طرف دیگر اتّفاقات تازهای در سینمای مخالف خوان با ژانر افتاده که معادلات را بر هم زده. فیلمی به اصطلاح جشنوارهای به این معنی که قواعد ژانری را به هیچ گرفته چندان مورد استقبال عمومی قرار میگیرد که در حساب و کتاب هزینه های معمولاً اندک این فیلمها با فروش آنها در مقایسه از خیلی فیلمهای ژانری پر هزینه سود آورتر میشوند.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
” به هر حال در ژانر معاصر، آیین مردمی و آشنا، جای خود را به قراردادهای نا آشنا داده. در این صورت تماشاگران با بارها و بارها تماشا کردن فرمولهای آشنا، خود به یک معضل و بحران فرهنگی بدل میشوند. در این نوع ارتباط بین تماشاگر و ژانر، شرکت مردم در یک آیین عمومی، کمتر به یک مشارکت اجتماعی در یک آیین فردی شباهت دارد که یک اجتماع تاریخی و فرهنگی را به وجود می آورد و بیشتر به یک دل مشغولی خودخواهانه و پراکنده شبیه است که هرگز نمیتواند برای یک اجتماع وسیع جایگاه خاصّی داشته باشد. (فیلیپس،۱۳۷۷، ص۷۲) ۴-۱۲ ویژگی های یک عنوانبندی خوب ۴- ۱۲-۱ عنوانبندی خوب و مناسب آیدین آغداشلو: عنوانبندی خوب و مناسب عنوانبندی است که بتواند خلاصه و فشردهای از حسن کلّی فیلم را ارائه دهد. کسی که عنوانبندی میسازد اگر بتواند همسویی ذهنی با کارگردان برقرار کند و بتواند از عناصر تصویری که در اختیارش است به نحوی استفاده کند که وزن اضافه و مجزائی از فیلم به وجود نیاورد عنوانبندی خوبی خواهد بود. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۳۷) علیرضا اسپهبد: عنوانبندی خوب باید چکیدهای حساب شده از کلّ محتوا، به زبانی بسیار ساده و گویا مثل اعلان دیواری باشد برای رسیدن به چنین زبانی، شناخت و دقّت و مطالعه درکار مستقیم سینما از ضروریّات است. بهرام بیضایی: عنوانبندی خوب عنوانبندی استکه مناسب فیلم باشد. در واقع عنوانبندی خوب همان مشخصّات فیلم خوب را دارد. یعنی هر چه کوتاهتر و هر چه فشردهتر و هر چه گویاتر است. عنوانبندی نباید قلمروی جدای از فیلم داشته باشد عنوانبندی نباید انتظار کاذب در بیننده ایجاد کند که سپس فیلم پاسخگوی آن نباشد. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۳۸) ابراهیم حقیقی: عنوانبندی مناسب آن است که اوّلین وظیفهی خود یعنی دادن اطّلاعات را به سرعت و با صراحت انجام دهد، کوتاه و از شکل و ساختی زیبا برخوردار باشد و پدیدهای جدا از بافت فیلم اصلی نباشد بلکه دارای شکلی هماهنگ با فیلم و محتوای آن باشد. مسعود دشتبان: یکی از ویژگیهای عنوانبندی خوب کوتاهی آن است. ویژگی دیگر آن قابل درک بودنش است. عنوانبندی در آغاز فیلم باید به عنوان مقدمهای خوب جایگیرد تا بیننده این تمایل را داشته باشد که بقیه فیلم را ببیند این مهّمترین خصوصیّت عنوانبندی است از دیگر وظایف عنوانبندی آن است که از وقایع و محتوای فیلم و اینکه فیلم در چه زمینهای میگذرد خبر دهد. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۴۲) نورالدین زرین کلک: عنوانبندی خوب عنوانبندی است که در جهت کمک کردن به درک فیلم و متناسب و شایستهی آن فیلم باشد و مشخصّات آن را معرفی کند نه بیشتر نه کمتر. بیشتر نه به خاطر این که مبالغه در عنوانبندی فیلم سبب بالا بردن انتظار یا منحرف شدن ذهن تماشاگر میشود و چون فیلم جواب این انتظارات را نمیدهد در نتیجه باعث شکست فیلم میشود. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۴۲) اکبر عالمی: مشخصّات عنوانبندی خوب سادگی، تطبیق با فضای فیلم، جذّابیّت و برانگخیتن با چند احساس عالی در تماشاگر است. از شلوغی و تعدّد تکنیک حتماً باید پرهیز کرد. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۴۲) نصرت الله کریمی: عنوانبندی خوب نباید گمراه کننده باشد، نوشتار باید برای عموم قابل خواندن باشد. زمان آن برای تماشاگر متوسط که تحصیلات ابتدایی دارد در نظر گرفته میشود استاندارد این زمان به نسبت فرهنگ و تمدن هر ملّتی متفاوت است. عباس کیارستمی: عنوانبندی خوب عنوانبندی مناسب است. مناسب را به جای کلمهی خوب به کار میبرم به معنای شایسته، مشابه، همانند و در خور فیلم هم چنان که همهی اجزاء سازندهی آن میبایست در خدمت کلیّت اثر باشند. عنوانبندی هم وضعیتی مانند بقیه دارد. عنوانبندی خوش ساخت، چشمگیر و جذّاب همان قدر که همهی ویژگی های اثری به یاد ماندنیتر از خود فیلم مطرح کند عنوانبندی خوبی است امّا مناسب نیست. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۴۴) مسعود کیمیایی: عنوانبندی برای این که کوتاه بگوید متّصل به اثر باشد. از پیچاپیچ یک تکلیف بگذرد و خلاصه بگوید گزارش بدهد تخصّصی و هنرمندانه میشود و امّا اگر همهی اینها را داشت و متّصل به اثر هم بود اثری مستقل میشود که شخصیّت هنرمندانهی خودش را دارد. داریوش مهرجویی: برای من عنوانبندی خوب آن است که فقط به جنبهی خبر دادن به تماشاگر اکتفا کند هر چه سادهتر بهتر یعنی دو سه عنوان اصلی در ابتدا و بقیه در انتهای فیلم بیاید. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۴۷) ۴-۱۲- ۲خلاقیّت خلاقیّت ویژگی اصلی عنوانبندی موفّق است. اساساً خلاقیّت جزء لاینفک هر اثر هنری بدیع و رمز ماندگاری آن است و همین خلاقیّت است که عمق نگاه حرفهای یک هنرمند را میرساند، امّا بایستی قبول کرد این واژه بیش از حدّ کلّی است. به ویژه اینکه دچار سلیقهزدگی هم شده است. برای اینکه راحتتر بتوانیم درباره خلاقیّت طراحی و عنوانبندی صحبت کنیم، آن را از چند منظر بررسی میکنیم. نخست خلاقیّت در به کارگیری تصاویر و نوع چینش آنهاست اینکه هنرمند تا چه میزان به خلق تصاویر و فرمهای بکر دست زده است که چشمان تماشاگر آنها را تکراری نمیداند. هر چقدر این تصاویر و المانهای بصری کمتر استفاده شده باشد، بهتر است. ( www.rasekhoon.net) هنرمند خلاق به سراغ کشف تصاویر و فرمهایی میرود که دیگران نرفتهاند یا نتواستهاند بروند. بدیهی است که هر چقدر این کشف وسیعتر و نا شناختهتر باشد، نوآوری و خلاقیّت او را بیشتر نشان میدهد. ۴-۱۲-۳ فضاسازی یکی دیگر از ویژگیهای یک عنوانبندی خوب، هماهنگی فضازسازی بصری و موسقیایی آن با فیلم است بایستی جنس و ریخت بصری فیلم را مصور کند، که دیدن عنوانبندی تداعی عنوانبندیگر متن فیلم باشد. البتّه این فضاسازی به این معنا نیست که عنوانبندی فیلم را لو دهد یا اینکه نقاط کلیدی داستان فیلم را رو کند ، بلکه منظور یکی شدن بافت بصری فیلم و عنوانبندی است. مانند طراحی جلد کتاب که دیدن آن، می تواند موضوع کتاب را در ذهن تداعیکند، بدون اینکه تمام داده های کتاب را نشان دهد عنوانبندی هم چنین است. ( www.rasekhoon.net) ۴-۱۲-۴ اتّصال عنوانبندی به فیلم یک عنوانبندی خوب بایستی متّصل به فیلم احساس شود و نه جدا شده از آن. این اتّصال صرفاً فیزیکی نیست، بلکه به لحاظ بصری و روایی نیز در ذهن مخاطب و تماشاگر باید متّصل دیده شود. معمولاً اینگونه استکه آخرین نمای عنوانبندی با یکی از شیوه های انتقال تصویری (دیزالو، کات، فید و …) به نخستین نمای فیلم پیوند زده می شود و کمتر چیدمان بصری این دو نما با هم تراز می شود. منظور از اتّصال به فیلم، بیشتر متوجّه عنوانبندی آغازین استکه بهتر دیده شدن آن کمک می کند. طبیعی است اگر عنوانبندی پایانی هم از نظر بصری به فیلم متّصل دیده شود خوب و ایدهآل است. عنوانبندیهای خوب و نسبتاً خوبی هم طراحی و ساخته شده اند که تقریباً بیشتر ویژگیهای یک عنوانبندی خوب را دارند، امّا چون جدا از فیلم احساس میشوند، موفقیّت شان نا تمام میماند. توضیح بیشتر را با چند نمونه میآوریم. .www.rasekhoon.net)) نمونه نخست: عنوانبندی فیلم دوّمیها اثر سائول باس است. موضوع این فیلم پزشکروانی است، که شخصیّتهای مختلف را به یکدیگر تبدیل می کند، عنوانبندی هم همین حس و حال را دارد. در عنوانبندی میبینیم که چشم انسان با یک انتقال تصویری کشیده شده و به دهان تبدیل می شود و دهان با همان انتقال تصویری به گوش و همینطور گوش به بینی و … نکته مهمّ در اتّصال آخرین نمای عنوانبندی به نخستین نمای فیلم است، که با همان انتقال تصویری خاص کشیده شده و به نخستین نمای فیلم پیوند میخورد. این شیوه اتّصال به فیلم، چفت بودن عنوانبندی و فیلم را میرساند و القا می کند. ( www.rasekhoon.net) نمونه دوّم: باز هم از آثار سائول باس است؛ فیلم سرگیجه که یکی از آثار ماندگار آلفرد هیچکاک است. آخرین نمای عنوانبندی، عنوان کارگردان: آلفرد هیچکاک است، که روی زمینه سیاه نگاتیو شده است. نمای نخست فیلم هر نردههای پلکان است که در تاریکی شب، روشن و سفید دیده می شود، دقیقاً مانند آخرین نمای عنوانبندیکه نوشتهای سفید بود در زمینه سیاه، جالب اینکه نردهی سفید پلکان دقیقاً همان جایی ظاهر می شود، که چند فریم قبل، آخرین نمای عنوانبندی قرار گرفته بود، یعنی طراح عنوانبندی بر اساس نخستین نمای فیلم، آخرین نمای عنوانبندی اش را طراحیکرده تا فیلم، عنوانبندیاش با هم چفت و جور شوند و عنوانبندی جدا از فیلم احساس نشود. ( www.rasekhoon.net) ۴-۱۲-۵ تناسب نوع حروف با فضای فیلم تناسب نوع و جنس حروف با ایده عنوانبندی و فضای فیلم یا برنامه، ویژگی قابل توجّه دیگری است که به بهتر شدن عنوانبندی کمک می کند، نوع حروف یا فونتیکه در عنوانبندی آغازین با عنوانبندی پایانی بهکار میرود، بخشی از فضاسازی بصری و مفهومی عنوانبندی است. نخستین حرکتهای مفهومی در حوزه عنوانبندی که در تاریخ سینما ثبت شده است، مربوط به همین تنوع و تغییر جنسیّت حروف است. به طور نمونه فونتهاییکه ساختار کُمیک و فانتزی داشتند، برای فیلمهای کُمدی به کار گرفته میشد یا حروفی که از طراحی ضمخت و درشت برخوردار بود، برای فیلمهای جدّیتر و بعضاً پلیسی. حروف مرتفع سریفدار برای فیلمهای وسترن استفاده میشد تا تداعیگر برخی ویژگیهای بصری این ژانر سینمایی باشد. (گانگسترهای قد بلند، کاکتوس دراز و قد کشیده و …). www.rasekhoon.net)) ۴-۱۲-۶ هماهنگی عنوانبندی آغازین و پایانی اگر چه عنوانبندی پایانی و آغازین دو کارکرد متفاوت دارند، ولی از آنجایی که در یک بسته با هم ارائه میشوند، به لحاظ فرمی و محتوایی از یک خانواده محسوب میشوند، در اینجا نیز مثال طرح جلد کتاب مصداق پیدا می کند. در طراحی جلد کتاب عطف، پشت و روی جلد در کنار هم و هماهنگ طراحی می شود در حالی که کارکرد روی جلد با پشت جلد متفاوت است، امّا ضرورت یکپارچه دیده شدن آنها ایجاب می کند، بافت و بیان این دو (و حتّی عطف کتاب) یکی باشد و نمی توان پشت جلد را بدون توجّه روی جلد طراحیکرد. جداگانه و ناهماهنگ این سه (عطف ، پشت و روی جلد) نشان غیرحرفهای بودن کار است. یکی دیده شدن مقلوههایی که از یک جنس امّا با کار کرد متفاوت هستند، مستلزم نگاه عمیق، دقیق و جامع طراح اندیشه ورز است. ( www.rasekhoon.net) ۴-۱۲-۷ زمان بندی عنوانبندی از دیگر ویژگیهای یک عنوانبندی مناسب، داشتن زمان مناسب (به ویژه در عنوانبندی آغازین) است. عنوانبندی آغازین نه بسیار طولانی و دراز است و نه بسیار کوتاه و ناقص. اگر زمان عنوانبندی به درستی تنظیم نشود، حتّی اگر از ایده و پرداخت سینمایی یا تلویزیونی خوبی هم برخوردار باشد، باز نمیتواند موفقیّت بدست آورد. یک عنوانبندی موفّق، در ظرف زمانی مناسب، ماندگار خواهد شد. عنوانبندی که زمان آن بیشاز حدّ انتظار تماشاگر طول بکشد، تماشاگر را خسته می کند و ممکن است اصلاً فراموشکند عنوانبندی چگونه شروع شد و چه مسیری را طیکرد. برعکس این موضوع نیز درست است، اگر عنوانبندی بیش از حدّ لازم و کافی، کوتاه باشد، تماشاگر را سردرگم می کند. او اصلاً متوجّه نخواهد شد عنوانبندی برای چه آمده بود و چه چیزی را نشان داد و دنبالکرد. زمانبندی عنوانبندی (آغازین و پایانی ) از دو منظر قابل بحث است؛ نخست زمان کل عنوانبندی چگونه و به چه میزان باشد؟ که نه تماشاگر را خستهکند و نه سردرگم. دوّم، زمان هر یک از قابهای حامل نوشتار چه مقدار باشد تا تماشاگر بتواند آن را درک کند. در مبحث نخست گفتهها و نظرات متفاوت است. برخی معتقدند: زمان عنوانبندی آغازین در فیلمهای سینمایی حداکثر ۳ تا ۵ درصد کلِ زمان فیلم است. برخی هم زمان فیزیکی را ملاک نمیدانند، بلکه بر زمان نسبی و احساسی تماشاگر تأکید دارند. گاهی با عنوانبندیی مواجه هستیم که هر چند کمتر از یک دقیقه زمان دارد، امّا بدلیل ضرب آهنگ آهسته، احساس میکنیم عنوانبندی بیش از حدّ طولانی است. بر عکس برخی عنوانبندیها، با بهره گیری درست از فراز و فرودهای تصویری و موسیقایی، علیرغم طولانی بودناش بسیار کوتاه به نظر می رسند. در مجموع این ریتم کلّی عنوانبندی است که زمان را تعریف می کند نه فرمولهای از پیش تعیین شده. مبحث دوّم، زمانبندی قابهای حامل نوشتار در عنوانبندی آغازین است. این سؤال مطرح می شود که چقدر در قاب بمانند تا بتوانند با تماشاگر ارتباط بر قرار کنند؟ گاهی عناوین آنقدر زیاد در قاب میماند که تماشاگر از دیدن آنها خسته می شود و بر عکس گاهی هم برخی اسامی آنقدر کوتاه در قاب ظاهر میشوند که تماشاگر فرصت خواندن را هم نمییابد.( www.rasekhoon.net) ۴- ۱۳ افراد مشهور در زمینهی عنوان بندی سائولباس: سرگیجه، کارمن جونز، مرد بازو طلایی، نُه ساعت به راما، کشور بزرگ، داستان وست ساید، فاتحین، دنیای دیوانه دیوانه دیوانه، دور دنیا در ۸۰ دقیقه، جایزهی بزرگ، اکسدوس و….. موریس بایندر: اربسک، دو همسفر دان رکورد: دکتر دولیتل، سیارهی وحشی ریچارد کوهن: سواری شیرین، سفر معجزه آسا اورسون ولز: آمبرسونهای باشکوه فرانسوا تروفو: فارنهایت ۴۵۱ رابرت براون جان: شب ژنرالها، دامی برای جیمز باند. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۴۷)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
معیارهای اصلی و زیر معیارهای تشخیص کلاس جهانی…………………………………………………….۶۱ جمع بندی تحقیقات انجام شده در زمینه موضوع تحقیق ……………………………………………………۶۸ متغیرهای جمعیت شناسی پرسشنامه ……………………………………………………………………………….۸۰ فرضیه های تحقیق همراه با شماره سئوالات متناظر……………………………………………………………۸۰ امتیاز بندی پنج گزینه ای طیف لیکرت ……………………………………………………………………………۸۱ ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه …………………………………………………………………………………….۸۴ توزیع فراوانی بر حسب میزان تحصیلات ………………………………………………………………………..۸۹ توزیع فراوانی بر حسب میزان سن ………………………………………………………………………………….۹۰ توزیع فراوانی بر حسب جنسیت …………………………………………………………………………………….۹۱ توزیع فراوانی برحسب میزان سابقه کار …………………………………………………………………………..۹۲ توزیع نرمال متغیرها ……………………………………………………………………………………………………..۹۴ آمار توصیفی متغیرهای تحقیق ……………………………………………………………………………………….۹۵ مقادیر شاخص های برازش مدل ونتیجه برازش …………………………………………………………….۱۰۴ نتایج کلی آزمون فریدمن …………………………………………………………………………………………….۱۰۶ نتایج کلی فرضیات تحقیق …………………………………………………………………………………………..۱۰۷ عنوان صفحه
مسئله تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………..۸ چرخه عملکرد ………………………………………………………………………………………………………………….۱۹ هفت شاخص عملکرد ……………………………………………………………………………………………………….۲۳ ماتریس ارزیابی عملکرد …………………………………………………………………………………………………… ۲۴ هرم عملکرد ……………………………………………………………………………………………………………………..۲۶ مدل تحلیل ذینفعان ……………………………………………………………………………………………………………۳۰ مدل تعالی سازمان ……………………………………………………………………………………………………………..۳۱ متد ممیزی وارتقای سیستم ارزیابی عملکرد ………………………………………………………………………….۳۲ برخی از ابعاد جهانی شدن ………………………………………………………………………………………………….۳۵ مولفه های کلیدی سازمانهای کلاس جهانی……………………………………………………………………………۴۸ الگوی اجرایی WCM………………………………………………………………………………………………………54 ماتریس انتخاب استراتژیهای تولید در کلاس جهانی……………………………………………………………..۵۵ الگوی ارزیابی جهت دستیابی به کلاس جهانی ……………………………………………………………………۵۹ مدل مفهومی تحقیق ………………………………………………………………………………………………………..۶۹ مشخصات شرکت سیمان نهاوند ……………………………………………………………………………………….۷۰ توزیع فراوانی بر حسب میزان تحصیلات ……………………………………………………………………………..۹۰ توزیع فراوانی بر حسب میزان سن ……………………………………………………………………………………….۹۱ توزیع فراوانی بر حسب جنسیت …………………………………………………………………………………………۹۲ توزیع فراوانی برحسب میزان سابقه کار ……………………………………………………………………………….۹۳ برازش مدل در حالت استاندارد (۱) …………………………………………………………………………………….۹۸ برازش مدل در حالت استاندارد (۲) …………………………………………………………………………………….۹۹ برازش مدل کلی در حالت استاندارد (۱) …………………………………………………………………………..۱۰۱ برازش مدل کلی در حالت استاندارد (۲) …………………………………………………………………………….۱۰۲ چکیده : امروزه تولیدکنندگان برای بقاء خود در فضای جهانی به ناچار به سوی تولید در کلاس جهانی روی آورده اند و به خوبی به این باور رسیده اند که تولید در کلاس جهانی یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت برای بقاست .
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در این راستا تحقیق حاضر، تاثیر نقش ارزیابی عملکرد در دستیابی به کلاس جهانی سازمانها را در شرکت سیمان نهاوند مورد بررسی قرار می دهد . جامعه آماری تحقیق را کلیه کارکنان شرکت سیمان نهاوند ( دفتر مرکزی و کارخانه ) که دارای تحصیلات دیپلم به بالا ، تخصص، دانش و علم مرتبط با موضوع تحقیق هستند ، تشکیل می دهد که مشتمل بر ۱۳۶ نفر بودند و به علت محدود بودن و کوچک بودن جامعه آماری و بالا رفتن دقت انجام کار، افراد جامعه آماری را به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید . روش تحقیق حاضر از نظر هدف ، کاربردی واز نظر روش اجرا توصیفی – پیمایشی می باشد . با توجه به موضوع و مبانی نظری تحقیق ، از بین مولفه های کلاس جهانی سازمانها، پنج مولفه ( کاهش زمان انتظار مشتری ، کاهش هزینه ها ، تامین انتظارات مشتری ، کاهش زمان رسیدن به بازار و خلاقیت و نوآوری )که کلیدی تر بودند انتخاب گردید و به عنوان متغیرهای تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. پرسشنامه ای بر اساس فرضیه ها و متغیرها تحقیق تهیه و دربین افراد نمونه آماری توزیع گردیده وتعداد ۱۲۰ پرسشنامه بصورت کامل دریافت شد و سپس داده های گردآوری شده با بهره گرفتن از آمارهای توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی تاییدی براساس مدل معادلات ساختاری) و نرم افزارهایLisrel8.5 و SPSS16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج و یافته ها از برازش مدل حاکی از آن است که ارزیابی عملکرد در دستیابی به کلاس جهانی سازمانها نقش بسزایی را ایفا می کند . واژه های کلیدی : ارزیابی عملکرد ، کلاس جهانی سازمانها ، خلاقیت ، نوآوری ، تامین انتظارات مشتری مقدمه در محیط تجاری قرن بیست و یکم، جهانی شدنِ فعالیت های اقتصادی، صنعتی و خدماتی یکی از مهمترین تغییرات در این قرن می باشد . اصطلاح جهانی شدن به فرایندی اطلاق می شود که جهان را فشرده ساخته و به شکل گرفتنِ فضای یکپارچه و واحد کمک می کند. این فرایند، ابعاد گسترده و گوناگونی دارد که عبارت اند از:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
بدهی، نشان دهنده تعهدات شرکت است که درنتیجه استقراض به وجود آمده و باید بازپرداخت شود. هنگامی که شرکت ها دست به استقراض می زنند، آنها تعهد می کنند که مبالغی را به عنوان بهره در زمان های مشخص پرداخت نمودهودر نهایت اصل مبلغ قرض شده را نیز بازپرداخت نمایند(شباهنگ،۱۳۷۴). ۲-۱۴) نقش بدهی در مجموعه اقلام مالی شرکت ها بدهی، از سه جزء اصلی معادله حسابداری و ساختار سرمایه اکثر شرکت هاست که نقش مهمی در تامین مالی آن ها ایفا نموده و روند استفاده آن در شرکت ها، خصوصا شرکت های آمریکایی در طیپانزده سال گذشته سیر صعودی داشته است. مطالعات محققان با نمونه بزرگی از شرکت ها در محدوده زمانی طولانی بیانگر آن است، شرکت هایی با بدهی کمتر، ارزش بالایی داشته اند و بیشتر پیشنهادات این مطالعات در این راستاست که شرکت ها باید در استفاده از بدهی شان تجدید نظر کنند. دلایل متعددی برای استفاده از بدهی در ساختار سرمایه شرکت ها، چون موارد زیر وجود دارد:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
-
- صدورسهام جدید برای تامین مالی، گران و هزینه براست زیرا باعث کاهش بازده آتی سهامداران فعلی و کنترل مدیریتی می گردد. از آنجاییکه شرکت ها باید ابتدا از ترکیب بدهی و سود انباشته تامین مالی نمایند، تامین مالی از طریق صدور سهام جدید بعنوان علامت منفی به بازار تعبیر می گردد و عواقب بدی برای شرکت بدنبال خواهد داشت که در کوتاه مدتجبران پذیر نیست.
-
- مدیر شرکت باید شرکت و محیط رقابتیخود را بهتر از دیگران بفهمد و در صورت مناسب بودن پیش بینی اش، سعی به افزایش ارزش ثروت سهامداران جاری نموده و در صدور سهام جدید محتاطانه عمل نماید. در این صورت ممکن است در تامین مالی، بخاطر سود آتی
SHabahang(1372) سهامداران فعلی ترجیح دهد از بدهی و ذخایر استفاده نماید.(گوو،۲۰۰۸)
-
- قدرت کاهنده مالیاتی بهره پرداختی بدهی، جریان نقد را افزایش داده و منجر به معرفی بدهی به عنوان ابزار مالی خوب می شود.
۲-۱۵) ساختار سرمایه ساختار سرمایه، ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام است که شرکت ها بدان وسیله به تامین مالی بلندمدت دارایی های خود می پردازند. ساختار سرمایه شامل بدهی های بلند مدتو همچنین حقوق صاحبان سهام را در بر می گیرد.انتخاب بین میزان بدهییا سرمایه مورد استفاده در شرکت ها با مقایسه خصوصیات اصلی هر یک از انواع اوراق بهادار باید صورت پذیرد که تحت تاثیر عوامل داخلی مرتبط با عملیات شرکت یا سایر عوامل خارجی قرار دارد. پس از تعیین میزان سرمایه مورد نیاز شرکت، از سوی مدیریت مسئله به این صورت مطرح می گرددکه برای تامین سرمایه مورد نیاز باید از کدام منابع استفاده شود و چه روشی به عنوان شیوه تامین مالی انتخاب گردد. یعنی شرکت باید چه میزان از بدهی در تامین مالی خود استفاده نماید و چه مقدار از سرمایه مورد نیاز را از محل انتشار سهام تامین کند. هدف شرکت های سهامی و مدیران آنها حداکثر نمودن ارزش حقوق صاحبان سهام یا به عبارت دیگر، حداکثر نمودن ارزش شرکت و قیمت سهام آن می باشد.(گراد وهمکاران ،۲۰۰۷) حداکثر کردن ارزش شرکت نیز، مستلزم بکارگیری بهینه منابع مالی و کسب بازده و انتخاب ریسک مناسب برای شرکت است. در این چارچوب، مدیران می توانند از دو طریق ارزش شرکت را حداکثر نمایند:یکی از راه افزودن بر بازده شرکت و دیگری، حداقل نمودن هزینه سرمایه شرکت( بعد از کسر مالیات) و ریسک شرکت. با ترکیب مناسب منابع وجوه مورد استفاده توسط شرکت، ارزش آن به حداکثر خواهد رسید و در نتیجه ترکیبی از منابع به وجود می آید که ساختار سرمایه بهینه نامیده می شود و در آن هزینه سرمایه کل شرکت به حداقل خواهد رسید در رابطه با این موضوع که آیا واقعا Guo (2008) Gaud &Bender( 2007) ساختار سرمایه بهینه وجود دارد، نظریات متفاوتی ارائه گردیده و تاکید اصلی این نظریات براین مسئله بوده است که آیا واقعا ساختار سرمایه بهینه می تواند با ترکیب منابع مالی مورد استفاده بر ارزش شرکت و هزینه سرمایه آن اثر بگذارد؟ مودیگلیانی و میلر، در سال ۱۹۸۵، شالوده نظریه ای را باتدوین الزامات تعادل بازار برایخط مشی بدهی بهینه، پی ریزی کردند. آنها نشان دادند که اگر خط مشی سرمایه گذاری های شرکت را ثابت فرض کنیم، باصرف نظر کردن از مالیات ها و هزینه های قرار داد، خط مشی تامین مالی شرکت بر ارزش جاری بازار آن بی تاثیر است. فرضیه عدم ارتباط ساختار سرمایه آنها نشان می دهد که انتخاب خط مشی تامین مالی شرکت نمی تواند ارزش شرکت را تغییر دهد، مگر آنکه بر توزیع احتمال کل جریان های نقدی شرکت اثر بگذارد. با وجودی که مودیگلیانی و میلر، برای همیشه نقش تجزیه و تحلیل اقتصادی را در بحث ساختار سرمایه تغییر دادند، اما مطالعات آنها، با خط مشی تامین مالی مورد عمل در شرکت در تعارض است(کل ،۲۰۰۸) فرضیه عدم ارتباط مودیلیانی و میلر حاکی از آن است که خط مشی های تامین مالی تنها وقتی بر ارزش شرکت اثر می کند که تغییری در جریان های نقدی شرکت ایجاد شود. تجزیه و تحلیل اولیه روی این پرسش هنجاری که« نسبت بهینه بدهی به سرمایه چگونه تعیین می شود؟» بر نظریه مودیلیانی ومیلر مبتنی بود که می گفت خط مشی تامین مالی از یکدیگر متمایز است.اگر خط مشی سرمایه گذاری کلاً ثابت فرض شود، تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر جریان های نقدی از قبیل وجود پیامدهای مهم مالیاتی، وجود هزینه های عمده قرارداد و نمایندگی و سایر وابستگی های متقابل بین انتخاب خط مشی تامین مالی و سرمایه گذاری تمرکز مییابد. مودیلیانی و میلر(۱۹۶۳) استدلال می کردند که چون در محاسبه مالیات بر درآمد شرکت، پرداخت های بهره کسر می شود، هر قدر در ساختار سرمایه بدهی بیشتر باشد، بدهی مالیاتی شرکت کمتر و جریان نقدی بعد از مالیات آن بیشتر می شود و ارزش بازار شرکت افزایش مییابد.(M.M) در مدل مالیاتی خود نشان دادند که مالیات در شرکت ها، باعث ایجاد رابطه مثبت بین جهت تغییرات اهرم مالی Cole( 2008) و قیمت سهام می شود. بر اساس این نظریه، هر شرکتی که مالیات می پردازد، از مزیت استقراض بهره مندمی شود، هر چه نرخ نهایی مالیات زیادتر باشد، نفع حاصل شده بیشتر خواهد بود(روبرت ،۱۹۹۴) مازلیس(۱۹۸۰) در مطالعه خود در مورد پیشنهاد تبدیل اوراق بهادار از نظریه مویلیانی و میلر (۱۹۶۳)دفاع کرد و نشان داد، زمانی که شرکت ها پیشنهاد مبادله بدهییا سهام می دهند قیمت سهام به طور متوسط افزایش مییابد و در مقابل وقتی که شرکت پیشنهاد مبادله و جایگزینی سهام با بدهی می دهند، بر عکس قیمت سهام به طور متوسط کاهش مییابد. مازولیس، استدلال می کند که چون این پیشنهاد ها صرفا معاوضه اوراق بهادار با گروه دیگر اوراق بهادار است. اگر نظریه مودیلیانی و میلر پذیرفتنی باشد، این معامله نباید بر خط مشی سرمایه گذاری شرکت و در نتیجه بر ارزش شرکت تاثیر داشته باشد. او آثار تغییر ساختار مالی را بر قیمت های اوراق بهادار شرکت اندازه گیری می کند و شواهد مهمی را مبنی بر اهمیت مالیات، هزینه های نمایندگی و سایر فرضیه ها فراهم می آورد.همچنین اونتیجه می گیرد که اندازه اهرم مالی موجب تغییرات در قیمت سهام ممتاز غیر قابل تبدیل شده است و تغییر در ارزش شرکت به طور مثبتی به تغییرات در سطح بدهی شرکت مربوط می شود. تحلیل مازولیس با مطالعات سایر محققان علوم مالی تکمیل شد و در مجموع، شواهد این بررسی ها با پیش بینی های فرضیه ((MMبسیار مغایرت دارد. همه این مطالب، تغییرات آماری معنی دار« ارزش حقوق صاحبان سهام» را با وقوع تغییرات اهرم شرکت نشان می دهد. به طور متوسط،افزایش اهرم با بازده مثبت سهامداران همراه است و کاهش اهرم با بازده منفیسهامداران توام می شود.این مطالعات نشان می دهد که آثار مالیات به تنهایی نمی تواند پیامد های حاصل را تعیین کند. شواهد مربوط به تغییرات قیمت سهام در نتیجه باز خرید سهام عادی، با شواهد پیشنهاد تبدیل اوراق بهادار سازگار است، هر عملی که به افزایش اهرم انجامد، عموما با بازده مثبت سهامداران توام می شود.(کل ،۲۰۰۸) ۲-۱۶) حاکمیتشرکتی حاکمیتشرکتیبهمجموعهروابطمیانمدیریتاجرایی،هیأتمدیره،سهامدارانوسایرطرفهای مربوطدریکشرکتگفتهمیشودودوهدفاساسیکاهشریسکبنگاهاقتصادیوبهبود کارایی Robert (1994) Cole (2008) درازمدتآنرادنبالمیکند. اعمالحاکمیتشرکتیصحیحازطریقاعضایمستقل هیأتمدیرهوکمیتههایتحتنظرآنهاعینیتیافتهودرنهایتباارتقایشفافیتوپاسخدهی مدیریتاجرایی،بهاهدافخودنایلمیشود. اینجریانبهعنوانبخشمهمیازمقرراتاحتیاطی ناظربرشرکتها،جایگاهویژهایداشتهومباحثمربوطبهنحوهاعمالحاکمیتونظارتبرروند امور،همازنظرمقامناظروهمازنظرسهامدارانبایدمهمتلقیشود. چارچوبحاکمیتشرکتی،بایدنقشهاووظایفهربخش حاکمیتشرکتیشاملهیأتمدیره،کمیتههایمربوطه،مدیریتاجرایی،هیأت نظارت وحسابرسانداخلیوخارجیوغیرهمشخصشوند ومکانیزمهاییجهتتوازنپاسخگوییهربخشحاکمیتشرکتیبهذینفعان مختلفایجادشود. ۲-۱۷) تعاریفی از حاکمیت شرکتی اصلاصطلاححاکمیت شرکتیکلمهیونانی Kyberman بهمعنیراهنماییکردنیاادارهکردنمیباشدواز کلمهیونانیبهکلمهلاتینبهصورت Gubernare” وفرانسهقدیم “Governer تبدیلشدهاست. امااینکلمهبهراههایمختلفتوسطسازمانهایاکمیتههامطابقعلایق ایدئولوژیکیآنهاتعریفشدهاست(ابوتپانچه،۲۰۰۹). بررسیادبیاتموجودنشانمیدهد کههیچتعریفموردتوافقیدرموردحاکمیتشرکتیوجودندارد. تعریفهایموجوداز حاکمیتشرکتیدریکطیفوسیعقرارمیگیرند. در ذیل به تعدادی از این تعریفها، اشاره می شود: صندوق بین الملل پول و سازمان توسعه و همکاری اقتصادی در سال ۲۰۰۱ حاکمیت شرکتی را چنین بیان نموده است: ساختار روابط و مسولیت ها در میان یک گروه اصلی شامل سهامداران، اعضای هیأت مدیره و مدیر عامل برای ترویج بهتر عملکرد رقابتی لازم جهت دستیابی بر هدف های اولیه مشارکت ، می باشد . هابت و همکاران در سال ۱۹۹۸ پس از تحقیقی که در اکسفورد انجام دادند در تعیین حاکمیت شرکتی Tapanche (2009) می نویسند: حاکمیت شرکت به تشریح سازماندهی داخلی و ساختار قدرت شرکت، نحوه ایفای وظایف هیأت مدیره ساختار حاکمیت شرکت و روابط متقابل میان سهامداران و سایر ذینفعان در خصوص نیروی کار شرکت و اعتبار دهندگان به آن می پردازد. مگینسون در سال ۱۹۹۴ حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده است: سیستم حاکمیت شرکتی را می توان مجموعه قوانین، مقررات، نمادها و روش هایی تعریف کرد که تعیین می کنند، شرکت ها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می شوند.تریکر – صاحبنظر دیگری است که در سال ۱۹۸۴ نوشته است: حاکمیت شرکتی تنها مربوط به اداره عملیات شرکت نیست بلکه به هدایت، نظارت و کنترل اعمال مدیران اجرایی و پاسخگویی به تمام ذینفعان شرکت ( اجتماع ) نیز مربوط است. تعاریف فوق از محدودیت و در عین حال توصیف کننده نقش اساسی حاکمیت شرکتی آغاز می شود. ( گزارش کاربردی ،۱۹۹۲) و تعریف پارکینسون به یک دیدگاه کاملا مالی اشاره دارد که بر موضوع روابط سهامداران و مدیریت تاکید دارد، و نهایتاً به یک تعریف گسترده ای خاتمه می یابد که پاسخگویی شرکتی را در برابر ذینفعان و جامعه در بر می گیرد. بررسی کلی تعاریف حاکمیت شرکتی در متون علمی، نشان می دهد که تمام آن ها دارای ویژگی های مشترک و معینی هستند که یکی از آن ها پاسخگویی است. تعاریف محدود حاکمیت شرکتی متمرکز بر قابلیت های سیستم قانونی یک کشور برای حفظ حقوق سهامداران اقلیت می باشند. ( مثلا پارکینسون ،۱۹۹۴) تعاریف گسترده تر حاکمیت شرکتی بر سطح پاسخگویی وسیع تری نسبت به سهامداران و دیگر ذینفعان تاکید دارد مثلا تعاریف تریکر ( ۱۹۸۴) مگینسون ( ۱۹۹۴) و رابرت مانکز و نل مینو ( ۱۹۹۵) نشان می دهند که شرکت ها در برابر کل جامعه: نسل های آینده و منابع طبیعی ( محیط زیست) مسئولیتدارند. در این دیدگاه سیستم حاکمیت شرکتی موانع و اهرم های تعادل درون سازمانی و برون سازمانی برای شرکت ها می باشند که تضمین می کنند آن ها مسئولیت خود را نسبت به تمام ذینفعان انجام می دهند در تمام زمینه های فعالیت تجاری به صورت مسئولانه عمل می کنند. ۲-۱۸) ترکیب اعضای هیأت مدیره هیأتمدیرههر شرکت،به عنوانسیاستگذارانداخلی،باید مسئولیتتدوینچارچوبسیاست Parkinson (1994) حاکمیتشرکتیرابرعهدهداشتهباشند. هیأتمدیرهبایدیککمیتهحاکمیتشرکتیمتشکلازحداقل٣نفرتشکیلدهد کههماهنگکنندهوتکمیلکنندهاجرایچارچوبحاکمیتشرکتیباشند. اعضایهیأتمدیرهبایدجهتتصدیسمتهاواجدشرایطبودهودرکروشنیاز نقشحاکمیتشرکتیداشتهوتواناییاجرایقضاوتصحیحدرخصوصعملیات شرکت راداراباشند.اعضایهیأتمدیرهمسئولیتنهاییصحتفعالیتهایعملیاتیومالیشرکترا برعهدهدارند . حلمشکلمشترکموجودبینسهامدارانپراکنده، نظارتیکهیأتمدیرهبرمدیرعاملاست. بسیاریازچارتهایسازمانی،سهامدارانراملزمبه انتخابیکهیأتمدیرهمیکندکهمأموریتآن،انتخابمدیرعامل،نظارتبرمدیریتو اظهارنظردرتصمیماتبا اهمیتینظیرادغامها،تحصیلهاوتغییردرپاداشمدیرعاملوتغییردر ساختارسرمایهشرکتنظیربازخریدسهامیاانتشاراوراققرضهجدیداست. دراصلبسیاریاز چارتهایسازمانیبهمثابهدموکراسیسهامداراناستکهمدیرعامل،شاخهحاکمیتیاجراییآنو هیأتمدیرهشاخهقانونگذاریآنمحسوبمیشود. درصورتیکههیأتمدیرهمواردذیلرادنبالکند،حاکمیت شرکتییک شرکتتقویتخواهدشد: الف: نقشنظارتیخویشرابهخوبیدرککردهوآنرابهکارگیرد،بهخصوص درموردانواعریسکهایپیرامونفعالیت های شرکت ب: استراتژیاصلیفعالیتتجاری شرکترابهتصویبرساند،کهشاملتصویب سیاستکلیریسکودستورالعملهایمدیریتریسکمیباشد. ج: نقشوفاداریووظیفهمراقبتاز شرکتراتحتقوانینملیواستانداردهای نظارتیاجراکند. چ: ازتعارضمنافعوبروزتعارضهادرفعالیتهاوتعهداتبهسایرسازمانها جلوگیرینماید. ح: زمانوانرژیکافیجهتاجرایمسئولیتهاقراردهد. خ: هیأتمدیرهرابهشیوهای سازماندهیکنندکهکاراییو تصمیماتاستراتژیکواقعیبهبودیابد. د: همچنانکه شرکتبهلحاظاندازهوپیچیدگیرشدپیدامیکند،سطحمناسبیاز اجرایفعالیتهاراتوسعهوحفظکند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ای کاش آنکه قلبم را با سرنوشتش داغدار کرد ، هیچ یاد وخاطره ای برایم باقی نمی گذاشت که عذابم را
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
طولانی کند . معنای مجازی : تحسّر ۹- یا موطناً فی ثراه غاب سادته لوکانَ یخجلُ مَن باعوک ما باعوا (همان ، ص۴۴۹) ای سرزمینی که در خاکش سروران نهفته اند اگر آنکه تو را فروخت حیا می کرد ، نمی فروخت . معنای مجازی : تحسّر ۱۰- أ غمدانُ ما یبکیکَ یا کعبه الهُدی وَفیمَ الأسی یا هیکل الفضلِ والنّدی (همان ، ص۴۵۷) ای قصر غمدان چه چیزی تو را به گریه وا داشته است ای کعبه هدایت ، اندوهت به خاطر چیست ؟ ای کالبد بخشش و فضل . معنای مجازی : تحیّر ۱۱- أیّها الموتُ أیَّ مجلس أنسٍ وَ وَقــارٍ عَطَّلتَ بعدَ سعیـدٍ (همان ، ص۴۶۹) ای مرگ چه مجلس انس و عظمتی را بعد از سعید تعطیل کردی . معنای مجازی : تحسّر ۱۲- وَ یـا لََهفــی ، الآن کلَّمتُـه وَ فـی لحظــهٍ باتَ لا یَستجیـب (هـمــان ، ص۴۹۱) دریغا ، همین الآن با او سخن گفتم و در یک لحظه دیگر پاسخی نداد . معنای مجازی : تحسّر ۱۳- وَ یا حسرتی للرَّدی مزّقت یداه رداءَ الشباب القشیب (همان ، ص۴۹۲) دریغ از مرگ که دستانش پیراهن آن نوجوان را درید . معنای مجازی : تحسّر ۱۴- أنشــدی یـــا صَبـــا وَ ارقِصــی یـا غُصــــون (همان ، ص۵۰۳) ای باد صبا ترانه سرکن و ای شاخساران به رقص در آیید . معنای مجازی : تمنّی ۱۵- یا حبّذا زمزمٌ و الصفا وَ یا طیب ذاک الثری الطیِّب (همان ، ص۵۰۹) چه نیکوست زمزم و صفا وچه خوشبوست آن خاک پاکش . معنای مجازی :تذکّر ۱۶- أیّهــا الأیّـــِدُ جاء یومُ الحســـاب (همان، ص ۵۱۸) ای حامی ( استبداد ) روز حساب و جواب خواهد آمد . معنای مجازی : وعید ۱۷- یـــا شبابنــــا إنهضـــوا آن أن ننهضــــــا (همان ، ص ۵۲۲) ای جوانان به پا خیزید ، امروز روز قیام است . معنای مجازی : إغراء ۱۸- صاحِ دَعها ؛ وَخذ سواها فإنّی قد تبَیَّنتها لأول حرفِ (همان ، ص ۵۴۳) دوست من او را رها کن و دیگری را بگیر چرا که من با اولین حرف وی را شناختم . معنای مجازی : إغراء ۱۹- ربِّ أطعَمنی غلاماً شاعراً لِدواعی الحسن مثلی مُذعِنا (همان ، ص ۵۵۰) پروردگارا پسرشاعری به من ارزانی بدار که مانند خودم فرمانبردار خیر و نیکی باشد . معنای مجازی : دعا ب) قصر : قصردرلغت به معنای حبس و اسارت است و دراصطلاح تخصیص چیزی به چیـزدیگراست با شیـوه ای خاص ماننـد « لا رازق إلّا الله » ( هیچ روزی رسانی جز خداوند نیست ) به دوبخش حقیقی و اضافی تقسیم می شود . ۱- حقیقی : مانند :لاخالق إلّا الله که وجود خلقت درعالم واقع به غیرخداونداسناد داده نمی شود ۲- اضافی : مانند : ما مسافرٌ إلّا خلیل که غیر از خلیل نیز کس دیگری مـی تواند مسافر باشد . قصر اضافی بنابر اعتقاد مخاطب به سه دسته « إفراد ، قلب و تعیین » تقسیم می شود . ۲, ۱. إفراد : مانند : ما المجرمُ إلّا زید (مجرم کسی جززید نیست) درخطاب به کسی که معتقد است مجرم زید و عمر هستند . ۲, ۲. قلب : مانند : إنّما أنا طالبٌ در خطاب به کسی که معتقد است شما تاجر هستید . ۲, ۳. تعیین : مانند : إنّما النّاجحُ سعیدٌ درخطاب به کسی که در موفقیت سعید یا منصور شک دارد . راه های شاخت قصر بسیارند که مهمترین آنها به ترتیب زیر می باشند : ۱- نفی و استثناء : مانند : « ما محمّدٌ إلّا رسولٌ » ( آل عمران : ۱۴۴) ۲- إنّما : مانند : « إنّما أنتَ مُنذِرٌ مَن یَخشاها » ( النازعات : ۴۵ ) ۳- عطف با حروف لا ، بل ولکن : مانند : الفخربالعلم لا بالمال( افتخار به دانش است نه به ثروت )
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
برنامهریزی و اجرا
تجهیز فیزیکی، نقش آفرینی متولیان کانون، آمادگی فیزیکی و روانشناختی تیم اجرا، جلسهی جمع بندی، جلسهی آمادگی روانی شرکتکننده
پس از اجرا
خروجیهای کانون
مدیریت استعداد و جانشینپروری، آموزش مبتنی بر شایستگی، انتخاب، ارتقاء و انتصاب، شخصیسازی برنامههای توسعهای، مدیریت عملکرد، بازخوردها
فرایند اجرای کانون شامل سه مرحله میشود. پیش از اجرا باید به عوامل مربوط به تیم متولی و عوامل مربوط به اجرای کانون توجه داشت. منظور از عوامل مربوط به تیم متولی، مشروعیت متولیان، شایستگیهای محوری تیم متولی و شناخت کامل سازمان و فرایندها میباشد. مشروعیت در اینجا بدین معناست که، متولیان کانون باید در سازمان دارای حسن شهرت بوده و دارای سابقه خوب باشند. اعتبار کانون و متولیان آن بر پذیرش کانون توسط افراد بسیار تاثیرگذار است. شایستگیهای محوری تیم متولی بر مواردی مانند دانش و مهارت فنی متولیان و تجربه کار آنها در زمینه کانون اشاره دارد. همچنین متولیان باید همیشه به روز باشند و دغدغهی درست اجرا شدن کار را داشته باشند. تیم متولی باید فرایندهای سازمان، سند استراتژیک، چالشهای سازمان، مزایای رقابتی شرکت، رقبای سازمان را بشناسد. متولیان کانون باید فضای سازمان را درک کنند و خط و ربطهای افراد و سازمان را خوب کشف کنند. منظور از عوامل مربوط به اجرا، توجیه افراد قبل از شرکت در کانون، درگیر کردن همه واحدها و افراد در استقرار مرکز، شناخت فلسفه کانون و تطبیق با نیازهای سازمان، فرایند محوری و استانداردسازی فعالیتهای مرکز، اقتضایی بودن مسئله استقلال مرکز سنجش شایستگی و ترکیبی از برون سپاری و درون سپاری کانون میباشد. افراد باید قبل از شرکت در کانون کاملا توجیه شده و بدانند که هدف از اجرای کانون چیست. منظور از درگیر کردن همه واحدها و افراد در استقرار مرکز این است که، از هر دپارتمانی یک نفر در تیم اجرا حضور داشته باشد و از واحد منابع انسانی حتما باید یک نفر حضور داشته باشد تا در مورد مشاغل، مدل شایستگی، محتوای تمرینها و … تصمیمگیری کنند. اگر مدیران سازمان را در فرایند اجرای کانون درگیر کنیم، پذیرش آن توسط زیر دستان راحتتر است. در شناخت فلسفه کانون ما ابتدا باید به این سوال پاسخ دهیم که چرا میخواهیم یک مرکز سنجش شایستگی داشته باشیم. پاسخ دادن به سوالهایی که نشان دهندهی فلسفه و ماهیت مرکز است، به ما کمک میکند که خشت اول را درست بگذاریم و پایهها و ستونهای مناسبی برای مرکز بنا کنیم. همچنین باید بررسی کنیم که آیا کانون گزینهی مناسبی برای رفع نیازهای سازمان ما میباشد یا خیر.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
با توجه به اقتضائات سازمان باید تصمیم بگیریم که کانون برون سپاری شود یا درون سازمانی باشد. برای مثال در سازمانی که نرخ جذب پایین است، پستهای مدیریتی کمی وجود دارد و داوطلبان کانون کم میباشد، ایجاد یک کانون درون سازمانی از نظر اقتصادی به صرفه نمیباشد. همچنین استفاده از ارزیابان داخلی امکان سوءگیری ارزیابان و خطای آنها در قضاوت را افزایش میدهد. به این دلایل و دلایل بسیار دیگر، نظر اکثر متخصصین استفاده از کانون ترکیبی است. به این معنا که بخشی از فرایند کانون توسط افراد درون سازمانی و بخشی توسط تیم مشاور بیرونی انجام شود. بهتر است که تیم ارزیابان بیرونی باشند ولی طراحی و بازنگری در مدل شایستگی بیشتر باید توسط افراد درون سازمانی انجام شود. تیم مشاور همچنین باید در طراحی محتوای تمرینها از افراد درون سازمانی کمک بگیرد. منظور از اقتضایی بودن مسئله استقلال مرکز سنجش شایستگی این است که کانون زیرمجموعهی واحد منابع انسانی سازمان باشد و یا یک واحد مستقل بوده و مستقیما زیر نظر مدیر ارشد سازمان باشد. تصمیمگیری در این مورد، به جایگاه منابع انسانی در سازمان بستگی دارد. سازمانی که واحد منابع انسانی آن دارای حسن شهرت و مقبولیت در بین اعضای سازمان است، خیلی بهتر است که کانون زیر مجموعهی این واحد باشد. زیرا فعالیتها و خروجیهای کانون همراستا با وظایف واحد منابع انسانی است و یک هم افزایی خوب ایجاد میشود. اجزای کانون نیز باید ویژگیهایی داشته باشند که یافتههای پژوهش را در این جا به طور خلاصه بیان میکنیم. برای انتخاب ابزار باید به تناسب ابزارها با شایستگیها، تناسب با اقتضائات سازمان، طراحی محتوای ابزارها، بهینهسازی مستمر ابزارها و روایی و پایایی آنها توجه کرد. در طراحی مدل شایستگی باید از استراتژیهای چندگانه استفاده کرد. برای مثال باید از نظر خبرگان، از تحلیل شغلها، استراتژیها و اسناد سازمان، بنچ مارک کردن، نظر کارفرما و… استفاده کرد. مدل شایستگی باید روایی و پایایی داشته باشد و بومی سازمان مورد نظر باشد، به عنوان مثال مدل شایستگی باید تعاریف شایستگی را معادل آن سازمان، و به ادبیات آن سازمان ارائه دهد. یکی از مشکلات مدل شایستگی این است که با ادبیات مشاوران مدیریت و ادبیات آکادمیک مدیریت است و درک آن برای افراد در سازمان سخت است. درباره ارزیابان، باید یک نظام رتبهبندی ارزیابان وجود داشته باشد تا باتوجه به نیازهای سازمان، از ارزیابان مناسب استفاده شود. همچنین باید شایستگیهای ارزیابان، نحوهی همکاری با آنها و آموزش و بازآموزی آنان را مد نظر قرار داد. در آموزش و بازآموزی ارزیابان باید توجه کنیم که ارزیابان باید به سبک منتورینگ˓ آموزش حرفهای ببینند˓ سازمان نیز باید صبر داشته باشد تا ارزیابان حرفهای تربیت شوند. همچنین باید یک زبان مشترک بین ارزیابان ایجاد شود و در جلسات همآموزی با هم کالیبره شوند. بهتر است اگر˓ یک جلسهی توجیهی برای ارزیابان برگزار شود و در آن انتظارات رفتاری و حرفهای بازگو شود. از نحوهی برخورد و تعامل با ارزیابیشونده تا بحث ثبت دقیق رفتار و تکمیل فرمها و عدم استفاده از موبایل یا هر وسیلهای که موجب حواسپرتی میشود، در این جلسه باید توضیح داده شود. منظور از نحوهی همکاری با ارزیابان˓ توجه به قرارداد ارزیابان˓ برنامه کاری مناسب و سبک برای ارزیابان و داشتن نظام پرداخت عادلانه برای ارزیابان است. همچنین برنامهریزی روز اجرا بسیار اهمیت دارد. نقش آفرینی متولیان کانون در ایجاد نظم و هماهنگی لازم برای اجرای مناسب بسیار مهم است. تجهیز فیزیکی مناسب که شامل چیدمان خوب، فضای کافی، معماری اتاقهای ارزیابی نیز حائز اهمیت است. خروجیهای کانون در مدل آمده است. فقط در این بخش در مورد گزارشات بازخورد توضیح کوتاهی میدهیم. سه نوع گزارش بازخورد داریم، بازخورد فردی، بازخورد سازمانی و بازخورد مدیریتی. در بازخورد فردی باید با جزئیات کامل برای شرکتکننده دلیل امتیازاتی که به فرد داده شده، شرح داده شود. بازخورد باید کاملا برای فرد ملموس باشد و از کلیشهگرایی در ارائه بازخورد باید خودداری کرد. بازخورد فردی برخلاف بازخورد مدیریتی کامل و مفصل است. باید توجه داشت که ابتدا نقاط قوت فرد در بازخورد بیان شود و سپس نقاط ضعف فرد مطرح گردد. البته در بیان جملات باید دقت کافی داشت. مثلا به جای “نقطه ضعف” از عبارت “نقاط قابل بهبود” استفاده میشود. همچنین گزارش باید از لحاظ ظاهری، صفحهآرایی و … زیبا بوده و برنامههای توسعه مناسب به فرد پیشنهاد شود. بازخورد مدیریتی خلاصه و شفاف است. حفظ امانت و اخلاق مداری در گزارش به مدیریت الزامی است. بازخورد به مدیریت باید به گونهای طراحی شود که مدیر با توانمندیهای کارمندان خود آشنا شود و در برنامهریزیها و تصمیمگیریهایش آنها را به کار بندد. بازخورد سازمانی به واحدهایی مثل آموزش داده میشود تا نیازسنجی آموزشی انجام دهند و برای آموزش و توسعه افراد برنامهریزی مناسب انجام دهند. «شرایط علی» به حوادث، رویدادها و اتفاقاتی اشاره دارد که منجر به وقوع یا توسعه یک پدیده میشود. پدیده به معنای ایده، حادثه، رویداد و واقعه اصلی است که در مورد آن مجموعهای از کنشها یا واکنشها برای اداره کردن آن هدایت میشوند یا مجموعهای از کنشها به آن مربوط است[۱۰۶]. در این تحقیق علل استفاده از کانونهای ارزیابی و توسعه، شرایط علی میباشند که در جدول ۴-۷ مشاهده میشود. جدول۴-۳: دستهبندی و سازماندهی علل استفاده از کانون ارزیابی و توسعه
ابعاد
محور
مولفه
علل استفاده از کانون ارزیابی و توسعه
استفاده از کانون ارزیابی و توسعه برای اهداف کارکردی
استفاده از کانون برای بهبود فرایندهای منابع انسانی
نیاز به ابزارهای متعالی و علمی در سازمانهای بلوغ یافته، استفاده از کانون برای ایجاد سیستم مدیریت عملکرد با ارزیابی دقیق، استفاده از رویکردهای جدید در جذب برای تناسب شغل و شاغل، استفاده از کانون باتوجه به نیاز به مدیران شایسته، استفاده از کانون برای ایجاد مدیریت استعداد و جانشین پروری
ایجاد عدالت در سازمان
استفاده از کانون برای ازبین بردن اعتراضات در صورت انتخاب نشدن، برای قانع کردن افراد، افراد احساس عدالت کنند
افزایش کارایی در راستای رسیدن به اهداف سازمان
استفاده از کانون برای افزایش اثربخشی و بهرهوری، استفاده از کانون برای اعتلای سازمان و تداوم موفقیتها
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ثابت مهر چه جوئی ز گلرخان اهلی
که آفتاب مرا با من التقات کم است مگر دهان تو از چشمه حیات کم است لب تو گفت که این میوه از زکات کم است بدین حلاوت لب کوزه نبات کم است نه آدمی که ملک هم بدین صفت کم است زدام عشق نکو یان ره نجات کم است برو که نو گل این بغ را ثبات کم است
وزن:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن / بحر مجتث مثمن اصلم موضوع کلی: عشق وناز ونیاز عاشقانه غزل مردّف با ردیف فعلی. ۱-چو شبنم، تشبیه است./ مایه حیات، کنایه از معشوق./ آفتاب استعاره از معشوق./ معنی بیت: من در برابر معشوق مانند شبنم بی ارزش هستم ومعشوق همچون افتاب بزرگ است وبه من توجه نمی کند./ ۲-آب حیات، رجوع کنید به غزل ۳۱۵/ مصراع دوم استفهام انکاری است./ دهان همچون آب حیات است، تشبیه مضمر/ صنعت ردالقافیه در بیت وجود دارد/ ۳-صنعت ردالصدر الی العجز ، زکات در اول وآخر بیت تکرار شده است./ لب مجاز به علاقه جزییه/ ۴-شکستن چیزی، کنایه از بی ارزش کردن/ تشبیه تفضیل ، لب به کوزه ی نبات تشبیه شده است./ ۵-مصراع دوم، تشبیه تفضیل ،تو برتر از ملک هستی./ ۶-غم مراد غم عشق است./ دام عشق، تشبیه بلیغ اضافی./ مفهوم بیت ناگزیر بودن عشق این که عشق پیر وجوان نمی شناسد./ ۷-ثبات، آرامش/ثبات مهر، تشبیه بلیغ اضافی./ گلرخ، کنایه از زیبا روی؛ کسی که چهره اش مثل گل زیبا است./ صنعت ردالصدر الی العجز ، ثبات در اول وآخر بیت تکرار شده است./ غزل ۳۶۱
وقت مستی چون عرق از روی دلجوی تو خاست هر که روزی عشق کشتش زنده شد در کوی تو گر چه صد جان از غبار خط مشکین تو سوخت با وجود آنکه می سوزم ز آه خود خوشم طعنه بر اهلی مزن گر گشت رسوای جهان
چشمه ی آب حیات از هر بن موی تو خاست شور و غوغای قیامت در سر کوی تو خاست کی غبار خاطری ز آیینه روی تو خاست کز نسیم آهم ای مشکین نفس بوی تو خاست کاین هه رسوائیش از چشم جادویی تو خاست
وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات / بحر رمل مثمن مقصور موضوع کلی:بیان جلوه های زیبای یار واستغنای معشوق غزل مردّف با ردیف عبارت فعلی. ۱-چون به معنی ،وقتی است/ روی دلجوی، صورت زیبا./ تشبیه مفرد به مرکب در بیت به کار رفته است. عرق مشبه مفرداست ، چشمه ی آب حیات از هر بن موی تو خاست، مشبه به مرکب است./ ۲-کشته شدن وزنده شدن، تضاد فعلی است./ مفهوم مصراع دوم به راه افتادن سر وصدای زیاد وتلمیح به روز قیامت دارد./ ۳-خط، مراد موهای تازه روییده در صورت. رجوع کنید به غزل۳۱۰/ آیینه ی روی، تشبیه بلیغ اضافی./ ۴-سوختن مراد غم عشق است./ نسیم آه، استعاره مکنیه./ مشکین نفس، کسی که دم ونفسش خوشبو است، کنایه از معشوق./برخاستن بوی از دمم ونفس، اغراق دارد./ ۵-طعنه زدن، کنایه از مسخره کردن./ جادو، صفت برای چشم به معنی چادوگر وچشم جادو کنایه از چشم زیباست./
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
غزل ۳۶۲
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پژوهشگر: وحید توتونچی استاد راهنما: علی رضائیان پایان نامه(کارشناسی ارشد)—دانشگاه علوم و فنون مازندران،۱۳۷۹. کلید واژه: سیستم اطلاعات مدیریت/بهره وری/کارکنان/منطقه آزاد تجاری/قشم/ چکیده: هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه بین ایجاد سیستم های اطلاعاتی مدیریت و بهره وری در سازمان منطقه آزاد قشم می باشد. در این راستا اهداف فرعی دیگری نیز دنبال شد از جمله را بطه بین ایجاد این سیستم ها با کارایی اثر بخشی نیز مورد بررسی قرار گرفت. عنوان: بررسی وتجزیه وتحلیل ساختارسازما نی و تاثیر آن بر بهره وری سازمان (حوزه ادارات مرکزی شرکت راه آهن ج.ا.ا) پژوهشگر: عباس کولیو ند استاد راهنما: غلامرضا طالقانی . پایان نامه (کارشناسی ارشد )—دانشگاه تهران ۱۳۷۷ کلید واژه : شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران / تجزیه و تحلیل / بهره وری / ساختار سازمانی کلید واژه لاتین :/structure Organizational/Productivity/Analysis/ چکیده : هدف اصلی از انجام این پژوهش را می توان بررسی ، مطالعه وشناسایی دقیق وعلمی عناصر وابعاد ساختار سازمانی دانست که در سایه آن زمینه نیل به حداکثر بهره وری سازمان که بعنوان عمده ترین وشاید اساسی ترین مسئولیت مدیران وعام ترین هدف مؤسسات وسازمانها بشمار می آید، فراهم شود. علیهذا اهم اهداف اساسی جهت پژوهش در قالب موارد ذیل قابل ارائه می باشد . ۱- مطالعه وشناخت وضع موجود از حیث ابعاد ساختار سازمانی شامل : پیچیدگی، رسمیت وتمرکزوعدم تمرکز نهایتاً استخراج تفاوت معنی دار بین وضع موجود و وضع مطلوب. ۲- شناخت نارسائیها ، مشکلات و تنگناهایی که عمدتاً نشات گرفته از سختار سازما نی است . شناسا یی وسنجش شاخص های اساسی بهره وری سازمان تعیین رابطه معنادار بین ساختار سازمانی وبهره وری سازمان در شرکت راه آهن ج.ا.ا. ارا ئه پیشنهادات لازم در مورد ساختار سازمانی جهت افزایش بهره وری سازمان . عنوان: نقش ارتبا طات اثر بخش در افزایش بهره وری سازمان بورس اوراق بهادار پژوهشگر: ناصر اسماعیل پور استاد راهنما : علی رضا ئیان . پایان نامه (کارشناس ارشد )__دانشگاه تهران، ۱۳۷۴ کلید واژه : بورس اوراق بهادار / تهران / ارتباطات سازمانی / اثر بخشی / بهره وری/ کلید واژه معادل لاتین :Organizational / Tehran / exchange Stock /Productivity / Effectiveness / communications چکیده : در این موضوع چندین عنوان کلی وجود دارد که در ابتدا لازم است به تعاریف این عناوین از نظر صاحبنظران این علم پرداخته شود . این عناوین عبارتند از :ارتباطات ، ارتباطات سازما نی ، اثر بخشی ، کارایی وبهره وری.الف) تعریف ارتباطات : ۱- ارتباطات عبارتست از فرایند انتقال اطلاعات از یک شخص به یک شخص دیگر .۲- ارتباطات عبارتست از انتقال و تبادل اطلاعات ، معانی و مفاهیم در بین افراد در سازمان با واسطه و یا بلاواسطه. ۳-ارتباطات عبارتست از توزیع اطلاعات به منظور هدایت رفتار انسانی . ۴- ارتباطات عبارتست از تبادل اطلاعات و انتقال معانی و مفاهیم واحساسها بین افراد در سازمان .ب)تعریف ارتباطات سازمانی : ۱- ارتباطات سازمانی فرایندیست که بوسیله آن سیستمی را برای گرفتن اطلاعات وتبادل معانی به افراد و ارگان های فراوان داخل وخارج سازمان برقراری می سازند.ارتباطات نظامی برای هماهنگی و یکپارچه سازی وایجاد زمینه مشترک برای فعالیت سازمان در نهایت افزایش بهره وری سازمان است .ج) تعریف اثر بخشی :۱-اثر بخشی عبارتست از دستیابی به اهداف د) تعریف بهره وری :۱- بهره وری عبارتست از اندازه از عملکرد اثر بخشی وکارائی راشامل می شود .۲- بهره وری برابر است با خارج قسمت خروجی (میزان تولید ) بر عوامل تولید . ۳- بهره وری عبارتست از درجه استفاده موثر از هر یک از عوامل تولید . ۴- بهره وری در درجه اول یک دیدگاه فکریست که همواره سعی دارد آنچه را که در حال حاضر موجود است بهبود بخشد .۵- محصولات مختلف با ادغام چهار عامل اصلی تولید می شود . این چهار عامل عبارتند از زمین ، سرمایه ، کار وسازماندهی. نسبت این عوامل بر تولید معیاری برای سنجش بهره وری است .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
عنوان: بررسی وضعیت استفاده از فن آوری اطلاعات توسط دانشجویان معلول دانشگاههای علوم پزشکی ایران ،تهران وشهید بهشتی پژوهشگر: تقی تقی پور استاد راهنما: فاطمه اسدی گرگانی ، محمد رضا علی بیگ استاد مشاور: فاطمه حسینی. عنوان لاتین : of Information Technology by Disabled A study on Use Situation Universities of Iran , Tehran and Shhid students in three Medical science Beheshti. پایان نامه (کارشناسی ارشد )-دانشگاه علوم پزشکی ایران ، دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی،۱۳۸۱. کلید واژه : فناوری اطلاعات / وضعیت / دانشجوی پزشکی / دانشگاه علوم پزشکی ایران / دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی / دانشگاه علوم پزشکی تهران / معلول / برسی/ کلید واژه معادل لاتین : Students Medical/ Situation /Information Technolog Shahid Beheshti Universiy of Medical / Iran University of Medical Sciencs / Survey / Handicapped / University of Medical Sciences Tehran /Sciences Sciencs. چکیده : این پژوهش با روش پیمایشی – توصیفی به تعیین وضعیت استفاده از فن آوری اطلاعات توسط دانشجویان معلول دانشگاههای علوم پزشکی ایران ،تهران و شهید بهشتی می پردازد. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه دانشجویان معلول اعم از جانباز و غیر جانباز در ۳ دانشگاه علوم پزشکی ذکر شده و تعدادکل جامعه پژوهش ۶۰ نفر بوده است . ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه ای است با ۱۵ سال به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از جداول توزیع فراوانی و نمودار ها استفاده شد . بالاترین عامل بروز مورد پژوهش در هر ۳دانشگاه پدیده شوم جنگ ۸ ساله بوده است . و علل ناشی از سوانح و حوادث وعلل مادرزادی در مرطبه بعدی قرار دارند . بالاترین درصد معلولیت در دانشگاه علوم پزشکی ایران در رده ۷۰%وبالاتر است . اکثریت دانشجویان معلول دانشگاه علوم پزشکی ایران از فناوری اطلاعات استفاده می کند اما ۶/۶۳% از دانشجویان معلول علوم پزشکى بهشتى و ۹/۶۱ سایر آثار از :اسدى کرگانی،فاطمه / على بیگ ،محمد رضا / حسینی،فاطمه / عنوان: مطالعه نقش معلمان در کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)در آموزش و پرورش و ارائه راهکارهای پیشنهادی پژوهشگر: آمنه سلیمانی استاد راهنما: غلامرضا حسین نژاد استاد مشاور: حسن رستگار پور پایان نامه (کارشناسی ارشد )-دانشگاه تربیت معلم تهران، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، گروه تکنولوژی آموزشی، ۱۳۸۳. کتابشناسی از ص. ۱۲۷ تا ۱۳۷ کلید واژه : نقش / معلم / فناوری اطلاعات و ارتباطات / کاربرد / آموزش و پرورش / الگوى پیشنهادی / کلید واژه معادل لاتین :and Communications Information / Teacher / Role / Model Proposed / Education / Application / (Technology (ICT چکیده : محقق در این پژوهش از روش توصیفی استفاده نموده وابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات ، فیش تحقیق می باشد . و از حیث جع آوری اطلاعات ماهیت کتابخانه ای دارد . در فصل دو ادبیات و پیشینه تحقیق، در فصل سوم تاثیر فناوری اطلاعات وارتباطات در آموزش و پرورش و در فصل چهارم رابطه فناوری در تربیت معلم مورد بحث قرار گرفته و چارچوبی را برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تربیت معلم ارائه نموده است . در فصل پایانی بحث و نتیجه گیری و راهکارهای پیشنهادی مطرح شده است . امید است معلمان با بکارگیری مناسب فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) بتواند به عنوان یاد گیرنده و پژوهشگر ، ایجاد کننده انگیزش در دانش آموزان ،ارائه دهنده موضوعات اخلاقی، قانونی وانسانی در زمینه استفاده از رایانه و فناوری ، ناظر آموزش وهماهنگ کننده بکارگیری فناوری ، در عرصه علم و دانش ایفای نقش کنند . عنوان : بررسی تاثیر فناوری اطلاعات (IT)بر ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری عنوان لاتین:Influence of Information Technology on The A Survey of the Accounting Information Qualitative Characteristics of پژوهشگر: کامران حسن آقایی استاد راهنما: حسین اعتمادی پایان نامه (کارشناسی ارشد )-دانشگاه تربیت مدرس . دانشکده علوم انسانی ، ۱۳۸۳. کتابشناسی از ص ۱۵۳ تا ۱۵۷
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مأخذ : رستمی، ۱۳۸۴، ص۳ :عامل کلیدی (key Factor) : عامل بخشی (Partical Factor) : عامل بسیار محدود (Very limited Factor) ۲-۱۸. نقاط قوت مشارکت مردمی در پیشبرداهداف توسعه روستایی مشارکت دادن مردم روستایی در برنامه ریزی های توسعه روستایی و انجام برنامه ریزی در سطح ملی دارای مزایای است که به راحتی در جوامع مشارکتی مشاهده می گردد. برخی از این مزایا عبارتند از : ۱) مشکلات و استعدادهای موجود به سادگی کشف می شود؛ ۲) به مناطق و مردمی که احتیاج به توجه بیشتری دارند، می توان توجه خاصی نشان داد؛ ۳) ارتباط نزدیکی را می توان بین مسئولان دولتی و مردمی که می بایست بهره مند شوند، حفظ کرد؛ ۴) تفویض بعضی از مسئولیت های دولت به مردم محلی ممکن است میسر شود (هیران، ۱۳۷۷، ص۱۰۳). نگرش به مشارکت به صورت کمی آن چنان که مطمع نظر قرار گرفته به چگونگی آن و تأثیری که این فراگرد در بالندگی و رشد شخصیت انسان دارد، کم تر توجه شده است. از مزایای مشارکت در مدیریت امور، «فراگرد نیرومندسازی» است که در ارتباط با این مفهوم سه ارزش اساسی مطرح می شود : ۱ـ سهیم کردن مردم در قدرت و اختیار؛ ۲ـ راه دادن مردم به نظارت بر سرنوشت خویشتن؛ ۳ـ باز گشودن فرصت های پیشرفت به روی مردم «رده های پایین جامعه» (طالب، ۱۳۷۶، صص۱۰۷-۱۰۶). با درگیر شدن مردم در تعیین سرنوشت خویش که به وسیله ی مشارکت آنها در طرح ها تحقق خواهد یافت پروژه ها و برنامه های توسعه روستایی نیز به شکل مطلوبی راه پیشرفت و اجرا را خواهد پیمود که در اجرای طرحها و پروژه ها به نتایج زیر خواهیم رسید : ۱)کاهش زمان اجرای طرح ها و پروژه ها؛ ۲) کاهش هزینه ی طرح ها و پروژه ها؛ ۳) بهره برداری بهینه از طرح ها و پروژه ها؛ ۴) حفاظت و نگهداری بهتر از طرحها و پروژه ها؛ ۵) افزایش میزان آگاهی مردم (استعلاجی، ۱۳۸۱، ص۳۶). ۲-۱۹. آثار مشارکت در مراحل مختلف برنامه ریزی توسعه روستایی ۱) مردمی که در تهیه و اجرای برنامه ها، مشارکت موثر داشته باشند، آن را از آن خود داشته و با علاقمندی و برای رسیدن به هدف های برنامه با رعایت نظم و انضباط، با آن همکاری خواهند کرد. این همکاری موجب پیشرفت سریع تر در برنامه ها، بهره گیری کاملتر از نتیجه ی کار به دلیل انطباق برنامه ها با نیاز و افزایش مدت بهره برداری از طرح به دلیل وجود علاقمندی در حفظ و نگهداری از آن خواهد شد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲) با توجه به شناخت محلی، مردم هر ناحیه، قادر به تصمیم گیری های منطقی اقتصادی درباره ی محیط وضع خود هستند. یعنی مردم حق دارند نوع توسعه ای را که در محل زندگی شان در نظر گرفته شده، تعیین نموده و در رسیدن به آن تلاش و همکای کنند.اگر این حقیقت به درستی تبلیغ، تبیین و آموزش داده شود، آنگاه می توان مردم را برانگیخت که در اجرای طرحها و پروژه ها مشارکت فعالانه و واقعی داشته باشند. ۳) مشارکت وسیع عمومی به ویژه اگر به صورت سازمان یافته ای انجام پذیرد موجبات دگرگونی در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را که نقش تعیین کننده ای در امر پیشرفت و سازندگی دارد، فراهم می آورد. ۴) مشارکت از ایجاد اثرات منفی روانی در مردم، مانند بی اعتمادی، بی تفاوتی، تک روی، و عدم وجود حس تعاون و تحریک و تمایل به تأمین منابع محدود شخصی جلوگیری و دوگانگی و نابرابری ها را تقلیل و در نتیجه نیروی همبستگی و وحدت ملی را تقویت می نماید. ۵) مشارکت به عنوان یکی از طرق تأمین اصول احترام به شخصیت فردی و اجتماعی و حقوقی انسانی افراد، احساس امید به زندگی مردم را تقویت می نماید. حاصل این امید در وهله ی اول احساس نیاز برای رفاه بیش تر است(شاکری، ۱۳۸۰،صص۶۹-۶۸). ۶ ) مشارکت در منظر به کاهش تضادها، مدیریت کارا و منعطف تر، افزایش مشروعیت، استفاده دانش ویژه مکانی منجر می شود( stenseke,2010). ۷ ) جنبه حیاتی دیگر مشارکت عبارت است از پذیرش دانش ویادگیری. اگر فرایند یادگیری مشارکتی تشویق شود و ذی نفعان برای مشارکت و یافتن راه حل های سازگار با شرایط محلی تهییج شوند به احتمال زیاد قرین به موفقیت خواهد بود ( دارابی، ۱۳۸۸،ص۹ ). ۸ ) در مقام پیش شرطهای موفقیت، عوامل بسته به مفهوم مکان و موقعیت خاص می تواند نقش حیاتی داشته باشند. مشارکت موجب پذیرش شرایط انحصاری هر ناحیه و منظر می شود( stenke,2009). ۹ ) مشارکت عمومی می تواند ضمن ایجاد سرمایه اجتماعی، به تقویت جامه مدنی، بهبود توانایی جوامع محلی برای حل مشکلات و تعقیب ملاحظات و مسائل عمومی و مشترک اثر گذار باشد ( santos and etal , 2008). ۲-۲۰. موانع مشارکت موانع مشارکت در حال حاضر پارادایم جدید «توسعه ی مشارکتی یا توسعه ی جایگزین» به عنوان پارادایمی جدید و تکثرگرا پیشنهاد می شود و در این پارادایم از اجتماعات محلی توقع می رود که اولویتها و استانداردهایی را تعیین کنند که ویژه ی شرایط و امکانات آنان است، توسعه ی مشارکتی بر دغدغه های اقتصادی و انسانی تمرکز دارد. بنابراین تأکید زیادی بر تأمین نیازهای اساسی مردم و مشارکت ذینفعان در برنامه های توسعه می شود. در رهیافت توسعه ی مشارکتی، نقش ارتباطات، پیچیده تر و متنوعتر است و برخلاف پارادایم نوسازی، طبیعت و محیط زیست و ارتباطات به اهداف هنجاری و استانداردهایی وابسته است که توسط خود جوامع مشخص شده اند (عابدی سروستانی، ۱۳۸۵، ص۱۵۹). در بیان موانع موجود بر سر راه مشارکت روستاییان در برنامه ها و تصمیم گیری های مربوط به روستاییان اوکلی و مارسدن آنها را به چند دسته تقسیم کرده اند : ۱) موانع عملی : که از میان این موانع می توان به برنامه ریزی فوق متمرکز، مکانیسم های ناقص عرضه، فقدان هماهنگی محلی، نامناسب بودن تکنولوژی پروژه، بی ربط بودن محتوای پروژه، فقدان ساختارهای محلی و. .. اشاره کرد. در واقع این موانع نه تنها بر سر راه مشارکت وجود دارند، بلکه تا حدود زیادی، آفت بسیاری از پروژه های توسعه ی روستایی نیز هستند. این موارد مشکلات اصلی و بسیار رایج مبتلابه بیشتر پروژه های توسعه روستایی هستند و تصور اینکه بتوان این مسایل را در محل دفع نمود ویا آنها را به نفع مشارکت مؤثر تحت کنترل در آورد، بسیار مشکل است ( اوکلی ومارسدن،۱۳۷۰،ص ۴۶). ۲) موانع فرهنگی : که شامل مواردی چون، مقاومت در برابر دگرگونی، «فرهنگ سکوت»، وحشت روستاییان از ابراز مخالفت و بیزاری شان از تملق گویی برای افراد غیر بومی جهت مداخله دادن آنها در امور را می توان اشاره کرد ( اوکلی ومارسدن، ۱۳۷۰،ص۴۶). ۳)موانع سیاسی : در اکثر موارد دولت ها از قدرت مردم هراس دارند و از تفویض اختیارات کافی به واحدهای پایه یعنی توده ی مردم روستا یا شهر امتناع می کنند. علی رغم بحث پیرامون سپردن کارهای روستایی به روستاییان، هیچگاه اثری از عدم تمرکز واقعی و مشارکت حقیقی روستاییان در تصمیم گیری های مرتبط به امور خودشان دیده نمی شود. این مسئله ی سیاسی خود یکی از موانع توسعه روستایی است. در ایران نیز پس از فروپاشی مدیریت سنتی جامعه روستایی، نقش روزافزون دولت در روستاها خود از جمله عوامل مؤثر در عدم مشارکت و به کارگیری مؤثر و گاهی خودجوش روستاییان در فعالیت های مربوط به توسعه و عمران روستاها گردیده است (اوکلی ومارسدن،۱۳۷۰،ص ۴۶). ۴) محدودیت منابع مالی: که یکی از دلایل عدم مشارکت روستاییان در اجرای طرحهای توسعه ی روستایی بستگی زیادی به امکانات و توانایی های اقتصادی مردم دارد. در اکثر روستاهای ایران به لحاظ پایین بودن سطح درآمد و محدودیت منابع مالی، روستاییان فاقد قدرت و توانایی برای مشارکت موثر هستند. در روستاهایی که از نظر اقتصادی و امکانات رفاهی در سطح بسیار پایین تری قرار دارند، همکاری و مشارکت اقتصادی آنها در طرحهای کم رنگتر است. به طور کلی می توان گفت الگوهای نابرابر مالکیت زمین، مقروض بودن روستاییان، کمی درآمد سالیانه، فصلی بودن مشاغل روستایی، عدم انطباق فصول بی کاری با مواقع اجرای پروژه، کمبود نیروی انسانی در برخی از روستاها با توجه به نوع معیشت و مسائلی از این قبیل از جمله عواملی هستند که جزء موانع اقتصادی مشارکت روستاییان در طرحهای توسعه ی روستایی محسوب می شوند. علاوه بر این قدرت و توان مالی کم روستاییان در مقابل نخبگان و افراد ثروتمند روستا، موجب کم اثر شدن فعالیت های آنها در طرحهای توسعه ی روستا شده و میزان دخالت آنها را در تصمیم گیری و اجرای طرحها کم می کند (شاکری، ۱۳۸۰، ص۵۵). ۵) نداشتن سواد و مهارت های تخصصی: روستاییان به ویژه محروم ترین آنها اغلب از نعمت سواد لازم و فرصت فراگیری آن به دلایل مختلف محروم مانده اند. این افرد به دلیل اینکه اغلب انگیزه ی مشارکت در طرح ها را ندارند از شرکت در برنامه های توسعه باز می مانند. کم سوادی یا نداشتن سواد موجب کمبود آموزش ها و مهارت های تخصصی در زمینه های مختلف شده است و سبب می شود که نخبگان روستا و مسئولان بالادست تصمیماتی را برای روستاییان بگیرند که در صورت داشتن سواد و این مهارت ها شاید این تصمیمات اخذ نمی شد (شاکری،۱۳۸۰،ص۵۸). زیرا معمولاً لازمه ی پیشرفت و توسعه در جامعه، تحول در قوای درونی، بینش و سطح مهارت انسان است (طالب و عنبری، ۱۳۸۴،ص۲۴۸).اگر چه آموزشهای غیر رسمی و غیر آکادمیک تأثیر زیادی در کمک به دستیابی به توسعه روستایی دارد ولی این تحصیلات رسمی است که می تواند اهداف توسعه ای را جهت داده و آنها را در مسیری منطقی رهنمون سازد. آموزش و سواد و بالا بودن سطح تحصیلات روستاییان عامل کلیدی و مهمی است که می تواند به عنوان مکمل فرایند مشارکت روستاییان در توسعه ی روستایی مدنظر قرار گرفته و بدان توجه شود. ۶) وابسته بودن به قدرت دولتی و محلی:از میان موانع مهم اجتماعی که در برابر مشارکت مردم در توسعه روستایی وجود دارد می توان گفت که مهمترین مانع اجتماعی در مشارکت روستاییان در برنامههای توسعه روستایی، اندیشه وابستگی به یک قدرت است. ۷)جستجوی منافع شخصی:این عامل گاه به صورت عامل مثبت و گاه به عنوان عامل بازدارنده ی مشارکت مطرح می شود. به طور کلی باید گفت که مردم روستایی هنگامی که امری به نفع آنها تمام می شود، نهایت همکاری را با همدیگر دارند. ولی اگر نفع شخصی در آن نباشد، مسئله به شکل دیگری مطرح می شود، حتی اگر در آینده به نفع آنها باشد. یک نظریه در مسائل روستایی وجود دارد که به «تصور خیر محدود» معروف می باشد. طبق این نظر، روستاییان معتقد هستند که چیزهای مطلوب در زندگی به میزان محدود و کمی وجود دارد و با توجه به قدرت و توانایی روستاییان میزان سهم موجود آنها را نمی توان افزایش داد. (ازکیا، ۱۳۷۴،ص۵۷). ۸) مردمی نبودن نظام تصمیم گیری: نبود یک نظام تصمیم گیری دموکراتیک در جامعه است چرا که نظام برنامه ریزی چه در سطح ملی و منطقه ای یا محلی، رابطه مستقیمی با نظام حکومتی و اداری و تصمیم گیری کلان در مرکز دارد.چنانچه جامعه ای دارای نظام حکومتی استبدادی و متمرکز باشد، طرح نظام مشارکتی و برنامه ریزی غیر متمرکز با مشارکتی اساسا مفهومی نخواهد داشت (شاکری، ۱۳۸۰،ص۵۶). در کشور ما با توجه به اینکه فرایند تهیه و تصویب برنامه ها و طرحهای عمرانی توسعه ی روستایی، عمدتاًدر اختیار دولت و موسسات دولتی بوده است، مسلم است که اجرای آنها نیز به لحاظ فیزیکی و تأمین منابع مالی صرفاً متوجه دولت است. در واقع مردمی که در مرحله ی تصمیم گیری برنامه ها و طرحها مشارکت داده نشوند، در اجرای طرح ها نیز مشارکت نمی کنند. (رضوانی، ۱۳۸۳،ص ۱۳۹). ۹)عدم همخوانی برنامه ها با رسوم محلی، تجارب و اعتقادات روستاییان:یکی دیگر از موانعی که بر سر راه مشارکت روستاییان در برنامه های توسعه ایجاد می گردد، توجه نکردن به اعتقادات، رسوم، تجارب روستاییان در مسائل روستایی است. در تنظیم و اجرای برنامه های توسعه اغلب ویژگی های سنتی و فرهنگی روستاییان در نواحی مختلف نادیده گرفته می شود. در حالی که این رسوم و اعتقادات می تواند بر ساز و کارهای مشارکت تأثیر فراوان بگذارد (شاکری، ۱۳۸۰،ص ۵۷). ۱۰)عدم وجود سازمان و تشکیلات مناسب برای مشارکت روستاییان:از دیگر موانعی که بر سر راه مشارکت روستاییان در طرحهای توسعه ی روستایی وجود دارد، نبود ساختار سازمانی مناسب برای تشویق و تقویت روستاییان برای مشارکت مؤثر در طرحهای توسعه ی روستایی است. این سازمان با جمع کردن نیروهای متفرق و پراکنده روستاییان، ضمن بر طرف کردن نیازها و احتیاجات افراد در قالب کارهای جمعی میتواند روابط مناسبی با سازمان هایی که در رده های بالاتر افراد در قالب کارهای جمعی می تواند روابط مناسبی با سازمان هایی که در رده های بالاتر از روستا قرار دارند، برقرار کند. روستاییان در قالب این سازمان نیز می توانند نظرات و پیشنهادات خود را در زمینه ی توسعه ی مردم برای حضور در کارهای مشارکتی یک امر کاملاً پذیرفته شده است (شاکری، ۱۳۸۰،ص۵۸). ۲-۲۱. زنان و توسعه یکی از مسائلی که می بایست امروزه دولتها و حکومتهای دنیا بدان توجه نمایند بحث توسعه روستایی بخصوص در کشورهای توسعه نیافته است . در این کشورها به جهت عدم سیاستگذاری و برنامه ریزی صحیح در ارتقاء سطح کیفی زندگی مردم این مناطق، مهاجرت روستائیان به شهرها به طور قابل ملاحظه ای افزایش و موجبات رشد شهرنشینی و بروز مسائل و ناهنجاریهای روانی ،اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بخصوص در بخشهای کشاورزی و دامداری را فراهم می آورد و همچنین راهکارهای رشد و توسعه روستایی، نیازمند مطالعه و تحقیقات عمیقی در این زمینه می باشد که می تواند حکومتها را در برنامه ریزی و سیاستگذاری های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی یاری نماید. ایجاد تشکلهای محلی و سازمانهای منطقه ای با حضور مؤثر زنان و با مشارکت اهالی روستا جهت حل و فصل مشکلات نیز از جمله موارد پر اهمیت و تاثیر گذاری است که باید در برنامه ریزیهای منطقه ای لحاظ شود. درفرآیند توسعه و تغییر نظام اقتصاد کشاورزی پیشرفته ، ارزش کار زن که قبلا به صورت نیروی کار بدون مزد در خانواده بود به پول تبدیل شده و در اختیار او قرار می گیرد، جز بخش کشاورزی که حوزه اصلی کار زنان روستایی است ، در دو بخش دیگر اقتصاد، یعنی صنعت و خدمات نیز حضور زنان روستانشین بسیار حائز اهمیت است در بحث مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان، مهمترین موضوع، شرکت در برنامه ریزی، تصمیم گیری، اجرای تصمیمات و ارزشیابی نتایج حاصله است. (آمارتیا سن، ۱۳۸۱: ۷۸) ۲-۲۱-۱- دانش زنان روستایی : زنان ایران در روستاها نیز مانند دیگر نقاط کشور همواره فعالیت چشمگیری دارند . بیشترین دانش زنان روستایی در مرحله کاشت محصول و کشتهای معیشتی و کمترین آن به روش های شیمیایی مبارزه با آفات زراعی مربوط می شود . ۳/۷۳ درصد زنان کشاورز دانش بالایی از نحوه قطعه بندی اراضی و نقشه کشت دارند ۵۸ درصد دانش نحوه کشت مخلوط و جنبی و حاشیه ای ، ۴۵% تناوب زراعی ، ۸۴% نیز از مفهوم آیش اطلاع کافی داشتند . همچنین تعدادی از زنان از عملیات پیش از کاشت ( مانند شخم و شیار ، تسطیح ، پل بندی و رج بندی زمین ) آگاه هستند . گرچه مشارکت آنان در این مرحله بسیار اندک ارزیابی شده است . ۵/۷۰ درصدآنان نیز آگاهی بالایی از نحوه بذرگیری محلی دارند و در کشتهای معیشتی از آن استفاده می کنند ، اما در این مقایسه مشخص شد که بیشتر مردان بذرهای اصلاح شده را به کار می بردند . ۸/۵۸ درصد زنان هم با عملیات ضدعفونی بذر آشنا بودند . ۷۸ درصد زنان نشاکاری و کشت خزانه را بهتر از مردان (۶۰%) می دانستند . دانش زنان از مسائل آبیاری و کوددهی و مبارزه با آفات و پیشگیری و وجین کاری و تنک کردن گیاهان بالاست و آگاهی خوبی در زمینه آبیاری دارند . به این معنا که بیشتر آنان با منابع و امکانات و محدودیتهای آبی روستا و مدارهای آبیاری و نیازهای آبی و محصولات کشاورزی آشنایی دارند و ۷۸ درصد هم روش های بومی تقویت خاک و محدودیت کاربرد کودهای حیوانی و شیمیایی را می دانند . در این میان فقط ۴۱ درصد زنان با آثار منفی زیست محیطی ناشی از کاربرد کودهای شیمیایی آشنا بوده و مبارزه با آفات بویژه کاربرد سموم شیمیایی از وظایف عمده مردان تلقی می شود وجین و تنک کردن گیاهان هم از وظایف خاص تقسیم کار جنسیتی زنان در روستاها ارزیابی شد و ۹۴ درصد آنان دانش مناسبی در این باره دارند .( گزارش جهانی کار ۱۹۸۵ ) ۲-۲۱-۲- نقش زنان در روستا :
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تطبیقی، سال اول شماره ۲٫ طبیبیان، سید حمید(۱۳۸۶) “بررسی حروف معانی در عربی و فارسی"، پژوهش نامهی ادبیات و علوم انسانی، ش ۵۴، ص ۳۴۵٫ سرحدی، طاهر (۱۳۸۶) “نهادبندی و ترجمه در عمل"، فصلنامهی مطالعات ترجمه، زمستان ، ش ۲۰، ص ۸۷٫ محرابی، معصومه(۱۳۸۳) “نوسان عینیت زبانی در جملات تک واژهای"، فصلنامهی پازند، ش ۱ ، ص ۳۱٫ مختاری، قاسم"بررسی اسم فعل در زبان عربی"، فصل نامهی پژوهش در زبان و ادبیات عربی، سال اول، ش ۲٫ سوالات اصلی: وجوه اشتراک و افتراق شبه جمله در زبان فارسی و عربی چیست ؟ معادل های ترجمهای شبه جملهها از فارسی به عربی و بالعکس چگونه است؟ ۲- سوالات فرعی: آیا جایگاه شبهجملهها در زبان فارسی و عربی یکی است؟ انواع و کاربرد شبهجملهها در دو زبان به چه شکلهایی است؟ آیا قواعد معنایی و دستوری شبهجملههای زبان فارسی را میتوان به شبهجملههای زبان عربی نیز تعمیم داد؟
اهداف پژوهش
اهداف کلی: بررسی تطبیقی شبه جمله در زبان فارسی و عربی . اهداف جزئی: ۱- بیان انواع شبهجمله در زبان فارسی و عربی و پرداختن به وجوه اشتراک و افتراق گونههای آن ۲- بررسی جایگاه دستوری شبهجمله در زبان فارسی و تطبیق آن با زبان عربی ۳- تبیین کارکرد انواع شبهجمله در دو زبان ۴- ذکر معادلهای ترجمهای ۵- مطالعهی قواعد معنایی و دستوری شبه جمله در دو زبان فارسی و عربی .
فرضیه های پژوهش
-
- شبهجملهی زبان فارسی و عربی وجوه اشتراکی ندارند.
-
- شبهجمله از فارسی به عربی معادل ترجمهای ندارد.
-
- جایگاه شبه جمله در زبان فارسی و عربی گوناگون است.
-
- شبه جمله در دو زبان فارسی و عربی دارای انواع و کاربرد متفاوت می باشد.
-
- قواعد معنایی و دستوری شبهجملههای زبان فارسی را نمی توان به شبه جمله های زبان عربی تعمیم داد.
روش انجام پژوهش
روش تحقیق بنیادی، از نوع نظری و بر پایهی مطالعه در کتابخانه است.
فصل دوم:
ادبیات تطبیقی
مقدمه
پرداختن به مباحث دستوری با محدودیتهایی همراه است. چرا که طبق اصول و قاعده نوشته شدهاند . لذا قدرت مانور بر روی مطالب آن محدود است . همچنین ناگفته نماند موضوع مورد بحث - بررسی تطبیقی شبهجمله در زبان فارسی و عربی به طور خاص – نهتنها هیچ سابقهی پژوهشی ندارد بلکه حتی به جرأت میتوان گفت از لحاظ تطبیق در حیطهی دستور جزء اولین فعالیتهاست. به طور کلی هدف پایان نامه این است که با پرداختن به ادبیات تطبیقی ، زبان و دستورفارسی ، زبان و دستور – عربی ، سیر تحول زبان شناسی نوین، شبهجمله در زبان فارسی ، شبهجمله در زبان عربی و مقایسهی مصادیق و وجوه اشتراک و افتراق آن در دو زبان ، راه را برای آشنایی با این مقوله بیشتر و دقیقتر هموار کند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۱ ادبیات تطبیقی
اگر چه « در مورد ادبیات تطبیقی هرگز تعریفی مشخص و متفق علیه وجود نداشته و نیز برخی معتقدند که برای تحقیقات تطبیقی در بسته وجود ندارد ،» (شورل، ۱۸۵:۱۳۸۶) اما شماری از محققان این رشته در خصوص آن تعاریفی را ارائه کردهاند. از جمله : شورل ادبیات تطبیقی را «مطالعه و بررسی مقایسهای آثاری که برخاسته از زمینه های فرهنگی متفاوتند»میداند. (همان:۲۵) «ادبیات تطبیقی فن روشمندی است که به بحث در باب تشابهات ، تاثیرات و نزدیک کردن آثار ادبی به یکدیگر یا به اشکال مختلف تعبیر انسانی در زمان و مکانهای مختلف میپردازد مشروط بدان که به زبانها با فرهنگهای مختلف و یا حتی یک فرهنگ منسوب باشند . فایده این نوع پژوهش ادبی، وصف، فهم و درک هرچه بهتر آثار ادبی است… ادبیات تطبیقی توصیف تحلیلی، مقایسه روشمند و تفسیر مرکب پدیدههای ادبی بین زبانها یا فرهنگها از طریق تاریخ ، نقد و فلسفه است تا بدین وسیله درک نیکویی از ادبیات انجام شود . » (برونیل و بیشوا و روسو، ۱۹۹۶: ۱۷۲-۱۷۳) «ادبیات تطبیقی شیوهای است برای فراتر گفتن و خروج از موانعی به نام مرزهای ملی با هدف شناخت گرایشها و تحولات موجود در فرهنگ ملتهای مختلف و نیز درک رابطه ادبیات با دیگر عرصههای فعالیت بشری. به اختصار میتوان گفت ادبیات تطبیقی مطالعه یک پدیده ادبی از دیدگاه بیش از یک ادبیات است و یا مطالعه یک پدیده ادبی در مقایسه با دانشها و علوم مختلف و مرتبط است». (حسان، ۱۶:۱۹۸۳) در تعریفی دیگر چنین آمده است: «ادبیات تطبیقی بررسی روابط تاریخی ادبیات ملی با ادبیات دیگر زبان هاست… و بیانگر انتقال پدیدههای ادبی از یک ملت به ادبیات دیگر ملت هاست. جابهجایی و انتقال، گاهی در حوزهی واژهها و موضوعات است و زمانی در تصاویر و قالبهای مختلف بیانی همچون قصیده، قطعه، رباعی، مثنوی، قصه، نمایش نامه، مقاله و…خودنمایی میکند.» (ندا، ۱۳۸۳: ۲۵-۲۶) «ادبیات تطبیقی دلالت و مفهوم تاریخی دارد و موضوع تحقیق در این علم عبارت است از: پژوهش در موارد تلاقی ادبیات در زبانهای مختلف ، یافتن پیوندهای پیچیده ومتعدد ادب در گذشته و حال و به طور کلی ارائه نقشی که پیوندهای تاریخی تأثیر و تأثر داشته باشد چه از جنبههای اصول فنی در انواع و مکاتب ادبی و چه از دیدگاه جریانهای فکری .» (آیت الله زادهی شیرازی، ۱۳۶۲: ۸۷) در دانشنامهی ادب فارسی این چنین آمده است: «ادبیات تطبیقی از شاخه های نقد ادبی{است} که به سنجش آثار، عناصر، انواع سبکها ، دوره ها ، جنبشها و چهرههای ادبی و به طور کلی مقایسهی ادبیات در مفهوم کلی آن در دو یا چند فرهنگ و زبان مختلف میپردازد . » (انوشه ، ۱۳۷۶: ۴۴) از اجماع آراء زکر شده چنین استنباط میشود که ادبیات تطبیقی دانشیاست که به بررسی انتقال وجوه اشتراک و افتراق پدیدههای ادبی از یک ملت به ادبیات دیگر ملتها میپردازد. درشرایطی که ؛ الف) بهتر است از لحاظ زمینه های فرهنگی متفاوت باشند. ب) در زمان و مکانهای مختلف به وجود آمده باشند. بافرض این شرایط گردآوری و مقابله بین کتابها و نمونهها و حتی صفحههای شبیه به هم برای آگاهی یافتن از همگنیها و برابریها و اختلافات کار تطبیقی محسوب میشود.
۲-۲ تسمیهی ادبیات تطبیقی
ادبیات تطبیقی که در عربی به آن «الادب المقارن» گفته میشود و ترجمه شده از اصطلاح فرانسوی Comprative Literature است، «به اعتقاد تمام تطبیق گران جهان نارسا و مبهم است. اما به سبب کوتاهی و اختصار توانسته است خود را بر سایر اصطلاحات پیشنهادی غالب کند . » (هلال، ۱۶:۱۹۶۲) چرا که علاوه بر عنوان فوق الذکر برای این اصطلاح ، از عناوینی چون : « تاریخ ادبیات تطبیقی، تاریخ ادبی تطبیقی، تاریخ تطبیقیادبیات ، تاریخ روابط ادبی ، علم تطبیقی ادبیات ، ادبیات سنجشی، ادبیات مقایسه ای ، ادبیات همگانی - تطبیقی و ادبیات تطبیقی – همگانی» (منوچهریان، ۲۱۲:۱۳۹۰) نیز استفاده شده است. «دانش ادبیات تطبیقی برای درک تاریخ ادبیات ونقد ادبی جدید امری اساسی است زیرا ادبیات تطبیقی به کشف ریشهی جریانهای فکری و فنی در ادبیات ملی میپردازد . ادبیات ملی ضرورتاً در روند تکاملی خود با ادبیات جهانی تلاقی میکند و با تعاون یکدیگر در راهبری و تکامل اندیشههای انسانی و ملی تلاش میکنند.»(آیت الله زادهی شیرازی ، ۱۳۶۲ :۸۹) با توجه به وجه وصفی «تطبیقی» ممکن است چنین پنداشته شود که قلمرو ادبیات تطبیقی محدود به مقایسه آثار ادبی دو نویسنده و یا دو شاعر و…است حال آن که تطبیق تنها وسیلهای جهت رسیدن به اهداف این مکتب است. « لذا مجرد تشابه و یا تقارب میان متن ادبی و یا هر موضوعی که در ارتباط با ادبیات است بدون توجه به پیوندهای زایندگی و اثرگیری و اثرپذیری نباید موجب شود که اثری را در موضوع ادبیات تطبیقی بگنجانیم.» ( آیت الله زادهی شیرازی ، ۱۳۶۲ :۹۳) این دانش شامل آن گونه مقایسههای ادبی است که دارای رابطهی تاریخی و فراملی باشد . پس « هر گونه مقایسهی ادبی که در چهار چوب ادبیات بومی و میان ادیبان هم نژاد و هم زبان بر پا شود از حیطهی مباحث ادبیات تطبیقی خروج موضوعی دارد. خواه میان متون مقایسه شده رابطهی تاریخی باشد و یا نباشد.» (همان:۹۴) ادبیات همگانی که نخستین بار توسط «بتز» در سال ۱۸۹۶ مطرح گردید و سپس از طرف وان تیگم(ph. van. tieghem) و در تقابل با ادبیات تطبیقی ارائه شد اصطلاحی است که بعدها در کنار ادبیات تطبیقی قرار گرفت تا بهتر بتواند به شرح این رشته نوظهور و در حال تحول بپردازد. چرا که ادبیات همگانی « به مطالعه جنبشها و شیوههای ادبی فراتر از مرزهای ادبی میپردازد در حالی که ادبیات تطبیقی روابط متقابل دو یا سه قوم مختلف را مورد بررسی قرار میدهد.» (ساجدی، ۶۷:۱۳۸۷) بنابراین هر یک از عناوین مطرح شده شاخهای از وسعت علم ادبیات تطبیقی را بیان میکند که برای رسیدن به تعریف و شناختی درست از آن باید مجموعهی عنوانها را در نظر گرفت.
۲-۳ تاریخچه ادبیات تطبیقی
این نحله نوین علمی است فرانسوی که از نیمه دوم قرن نوزدهم در فرانسه با سخنرانیها و نوشتههای پژوهش گران فرانسوی همچون آبل– فرانسواویلمن(Abel-Francois Villemain)و ژان-ژاک آمپر(jean-jacques Ampere) معرفی گردید. اگر چه دیر زمانی نیست که ادبیات تطبیقی به صورت علمی، هویتی مستقل یافته است ، اما «این دانش از دیرباز وجود داشته است و بر اثر همین افکار بود که گوته از ادبیات جهانی سخن به میان آورد. گوته میگفت: «هر ادبیاتی محتاج توجه به ملل دیگر است و چون این احتیاج توجه به ادبیات ملل دیگر در دوره رمانتیسم بسیار حساس شد بنابراین بی دلیل نیست که زمان شروع تحقیقات در ادبیات تطبیقی را نیز همین دوره بدانیم. » (بهنام، ۱۳۳۲: ۲) اما ادبیات تطبیقی در آغاز به دو مکتب بزرگ و اولیه یعنی فرانسوی و آمریکایی تقسیم میشد که هم اکنون سایر گرایشهای موجود در جهان (آلمانی، روسی و …) متاثر از این دو مکتب میباشند. ادبیات تطبیقی ـ پس از طی سالهای طفولیت خود در قرن نوزدهم ـ با پذیرش تحولات گوناگون « به واسطه کتاب علمی و جامع پل وان تیگم در مکتب ادبی تطبیقی فرانسه ـ که توسط فرنان بالونسپژر، پل هازار، ژان ماری کاره و ماریوس فرانسواگویارد پایه گذاری شده بود ـ به جهان معرفی شد. از جمله مزایای کتاب فوق آن است که که برای نخستین بار در ادبیات تطبیقی فرانسه تعریفی ارائه میکند که بر بین رشتهای بودن ادبیات تطبیقی تاکید میورزد و میکوشد تا گرایشهای مختلف ادبیات تطبیقی را با یکدیگر جمع کند.» (صالح بیگ و نظری منظم، ۱۶:۱۳۸۷)
۲-۴ مکاتب ادبیات تطبیقی
۲-۴-۱ مکتب فرانسه
نظریه پردازان فرانسوی وجود رابطه تاریخی بین آثار را اصل اولیه فعالیتهای پژوهشی خود میدانند و در واقع این مکتب متاثر از مکتب پوزیتیویسم (اثبات گرایی) قرن ۱۹ اروپاست. مثلاً گویارد در این باره میگوید: « ادبیات تطبیقی به اعتقاد ما شاخهای از تاریخ ادبیات محسوب میشود. یعنی رشتهای است که در سیر تاریخ ادبیاتها اختصاص دارد به مطالعه و بررسی روابط روحی میان ملت ها؛ روابطی از آن نوع که عملاً میان آثار کسانی چون «بایرون» و «پوشکین» میان «گوته» و «کارلایل» و «والتراسکات»و «وینی» وجود دارد . به همین ترتیب وظیفهی آن بررسی روابطی است که میان آثار ادبی جهان به طور عام ، الهامهای ادبی ، منش و کیفیت نویسندگان مختلف از ادبیاتهای بیگانه یافت میشود. حقیقت این است که این رشته مطالعاتی ، اصولا به متون ادبی در ارزشهای ملیشان نمیپردازد بلکه به خصوص ناظر است بر تغییر و تبدیلهایی که هر ملت یا هر نویسندهی معین در آثار ادبی که از دیگران وام گرفته به عمل میآورد.» (گویارد ، ۱۲:۱۳۷۴) به عبارت دیگر این مکتب در فرانسه «به نقد و تحلیل اثر ادبی نمیپردازد بلکه تنها خود را در مسائل بیرونی اثر که به اثرپذیری و اثرگذاری و بررسی منابع و شهرت و انتشار مربوط است ، محصور میکند.» (ولک و وارن، ۴۳:۱۳۷۳)به طور کلی میتوان گفت: مکتب ادبیات تطبیقی فرانسه به محتوای یک اثر توجهی ندارد و بیشتر در پی بررسی واکنشهای دیگران در قبال مواجه شدن با آن اثر است.
۲-۴-۲ مکتب آمریکا
علوم مختلف به ویژه اگر ابتدای راه باشند دوران تحول خود را پشت سر گذاشته و به واسطهی به چالش کشیده شدن ، مسیر رشد و تکامل خود را مییابند. ادبیات تطبیقی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با گذشت زمان گرایشهای متعددی را در خود جای داده است . علم نوظهور ادبیات تطبیقی هم پس از فرانسه در آمریکا شاخه جدید و وسیعی پیدا کرد و محدودیتهایی که مکتب فرانسوی در رابطه با ادبیات خود و سایر ملل ایجاد کرده بود - رابطه تاریخی داشتن و مسئلهی تاثیرگذاری و تاثیر پذیری-کنار زده شد . چرا که در سال ۱۹۴۹ کتابی با نام نظریه ادبیات توسط رنه ولک (R. Wellek) منتقد آمریکایی و همکارش آوستن وارن (A. Warren) تالیف شد که در آن به انتقاد از ادبیات تطبیقی فرانسه پرداخته بودند . مکتب تطبیقی آمریکایی پس از جنگ جهانی دوم با سخنرانی رنه ولک در دومین کنگره بین المللی ادبیات تطبیقی که در سال ۱۹۵۸ در دانشگاه کارلینای شمالی برگزار گردید به پژوهشهای علمی قدم نهاد. در واقع پیشتازان مکتب آمریکایی (رنه ولک و آوستن وارن) تنها تاثیرات عوامل خارجی را کافی ندانسته و مرزهای ساخته شده توسط مکتب فرانسوی را کنار زده تا بتوانند تجزیه و تحلیل خود اثر را هم در زیر فعالیتهای خود قرار دهند. (شرکت مقدم،۱۳۸۸: ۶۲-۶۴) همچنین سایر منتقدان آمریکایی نیز بر این باورند که : «ادبیات تطبیقی بدون توجه به موانع سیاسی، نژادی و زبانی به بررسی ادبیات میپردازد. بررسی تطبیقی نباید در روابط تاریخی محصور بماند چون پدیدههای بسیار ارزشمند مشابهی در زبانها با انواع ادبی رایج وجود دارد که با یکدیگر پیوند تاریخی ندارند. علاوه بر این ادبیات را نمیتوان در تاریخ ادبیات محدود کرد و نقد ادبی و ادبیات معاصر را از آن دور نمود. » (مکی، ۱۹۶:۱۹۸۷) نتیجه این که؛ مکتب آمریکایی بر خلاف مکتب فرانسه ، علاوه بر توجه به مسائل بیرونی اثر یعنی نحوهی تأثیر گذاری و تأثیر پذیری آن ، به خود اثر نیز توجه دارد و کار تطبیقی را در چارچوب خاصی محصور نمیکند.
۲-۵ حیطهی کارکرد ادبیات تطبیقی
«ادبیات تطبیقی در کلیهی زمینههایی که در ارتباط با طبیعت، موضوعات، حوادث واشخاص قرار میگیرد و صورت یک بیان ادبی پیدا میکند، بحث می کند و به بررسی سبکهای هنری هر اثر و به افکار جزئی در ایجاد یک اثر ادبی میپردازد. در ادبیات تطبیقی انواع ادبی که مختص بعضی ملتهاست ولی انعکاس آن را در ادبیات سایر ملل میبینیم ، تحقیق میشود.» (آیت الله زاده شیرازی، ۱۳۶۲ : ۸۷-۸۸)شاید با این توضیح ، نتوان در گام اول برای دستور زبان پژوهش تطبیفی قائل شد ، اما وقتی دستور هر زبانی را هنر درست نوشتن و دقیق سخن گفتن بدانیم آنگاه دستور زبان نیز در حیطهی فعالیتهای تطبیقی قرار میگیرد .
۲-۶ فواید و کاربرد ادبیات تطبیقی
گذشته از تعاریفی که دربارهی ادبیات تطبیقی صورت گرفت ، این علم دارای فواید و کارکردهایی است. مانند: ۱-آشنایی با ادبیات بیگانگان و مقایسه با ادبیا ت خویش. ۲- کاهش تعصب بی مورد نسبت به زبان و ادبیات ملل دیگر. ۳-درک بهتر جهت پی بردن به چرایی افکار و عقاید کشورها. ۴-کمک به تفاهم میان ملت ها.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مکاتب رهبری نظریه های رهبری
۱. مکتب صفات شخصی ویژگی های شخصیت دیویس، استاگدیل، مان، کرک پاتریک و لاک [۹۷]
۲. مکتب رفتاری مطالعات آیوا کرت لوین، مطالعات اوهایو مورفی، مطالعات هاروارد پژوهشگران هاروارد، مطالعات میشیگان ویکتور وروم، مطالعات پویایی شناسی گروهی دروین کارترایت و آلوین زاندر، شبکه ی مدیریت رابرت بلیک و جین موتون، چهارسبک رهبری رنسیس لیکرت[۹۸]
۳ .مکتب اقتضایی پیوستاری رهبری تاننبام و وارن اشمیت، رهبری مبتنی بر موقعیت پال هرسی و کنث بلانچارد، انطباق موقعیت با سبک رهبری فیدلر، مسیر-هدف رابرت هوس و مارتین ایوانز؛ سبک، ساختار و ظرفیت استینسون و جانسون ، تعامل رهبر با اعضا جرج گرین ، هنجاری رهبری ویکتور وروم و فیلپ یتان، اثر بخشی رهبری ویلیام ردین، رهبر وظیفه ای یا متمرکز بر فعالیت جان آدایر[۹۹]
۴.مکتب نوین رهبری جانشین های رهبری جرمیر وکر، اسنادی رهبری فریتس هایدر، رهبران هدف گرا تحول گرا برنارد باس، مهارت های رهبری ریچارد بوید، کاریزماتیک رابرت هوس[۱۰۰]
مکتب صفات شخصی[۱۰۱] مطالعه علمی رهبری با ورود به قرن بیستم با دیدگاه «مردان بزرگ» آغاز شد، که تاریخ را شکل گرفته از سوی افراد استثنایی می نگریست. مکتب تفکری مردان بزرگ بیان می کرد که ویژگی های معین خلقی (ویژگی ها و مشخصه های ثابت )است، که رهبران را از غیر رهبران متمایز می کند. بنابراین محققان رهبری در رابطه با رهبری بر شناخت تفاوت های فردی (صفات ) تمرکز داشتند (Antonakis et al,2004,14).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در این گروه از نظریات، برای رهبر، خصوصیات ذاتی ذکر می شود. این خصیصه ها بیان کننده ی ویژگی هایی هستند که در افراد نهادینه هستند، درونی و ذاتی اند و قابل تغییر نیستند (Stenz et al ,2012). بر اساس این نظریات رهبران، ابر مردانی[۱۰۲] هستند که به علت ویژگی هایی فطری، شایسته ی رهبری شده اند. در این دیدگاه اعتقاد بر آن است که رهبران، زاده می شوند، نه این که ساخته می شوند. بنابراین کسانی می توانند نقش رهبری را در سازمان ایفا کنند که دارای خصوصیاتی چون هوشمندی، برونگرایی، تسلط برخود، اعتماد نفس، سخنوری، جاذبه ی کلام، جذابیت و مانند این ها، می باشند. پژوهشگرانی که درباره ی صفات شخصی رهبران بررسی کرده اند به دو روش اقدام نموده اند: ۱. مقایسه ی ویژگی آن هایی که به صورت رهبر در صحنه ی زندگی و سازمان ظاهر شده اند با ویژگی کسانی که بدین گونه نبوده اند. ۲. مقایسه ی ویژگی های رهبران موفق با رهبران ناموفق(قاسمی، ۱۳۹۰). دیویس چهار خصوصیت عمده را برای رهبران ذکر کرده است: هوش: تحقیقات انجام شده بر روی رهبران موفق سازمانی نشان می دهد که هوش آنان از میانگین هوش پیروان و مرئوسانشان بیشتر است. بلوغ اجتماعی و وسعت دید: رهبران از جهت عاطفی با ثبات بوده، دارای اعتماد به نفس می باشند و نسبت به مسائل و رویدادهای اطرافشان دید و بینش وسیعی دارند. انگیزه های توفیق طلبی و دست یابی به هدف: رهبران دارای انگیزه های قوی برای موفقیت بوده و توفیق طلبند. انسان گرایی: انسان گرایی و تأکید بر ارزش انسان ها، خصوصیت بارز دیگر، رهبران موفق است (Davis,1972). جدول۶-۲ خلاصه ای از صفات و ویژگی های شخصیتی را که به وسیله ی محققان این دیدگاه از روش های مختلف تهیه شده است نشان می دهد (افجه ،۱۳۸۰). جدول ۶-۲: ویژگی های شخصی و خصوصیات شخصیتی رهبری(افجه ،۱۳۸۰ )
استاگدیل[۱۰۳] (۱۹۴۸) مان[۱۰۴] (۱۹۵۶) استاگدیل (۱۹۷۴) لرد،دی وادر و الیگر[۱۰۵](۱۹۸۶) کرک پاتریک[۱۰۶] (۱۹۹۱)
هوش هوشیاری بصیرت مسئولیت پذیری
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۱-۴- عملیات برداشت پس از ۱۳ هفته دوره کشت بخش هوایی در هر گلدان قطع و پس از اندازه گیری وزن تر و شستشو با آب مقطر به مدت ۷۲ ساعت در دمای ۰c60 خشک و وزن خشک آنها اندازه گیری گردید. ریشه گیاهان نیز به دقت از خاک گلدان جدا گردید و پس از شستشو و اندازه گیری وزن تر، مقدار یک تا دو گرم از ریشه های ریز توسط قیچی جدا و با آب شستشو شده و در الکل ۵۰ درصد برای اندازه گیری میزان جذب ریشه نگهداری شدند. ریشه ها نیز در دمای ۰c65 به مدت ۷۲ ساعت خشک و وزن خشک آنها اندازه گیری شد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۲- اندازه گیری پارامترهای فیزیک و شیمیایی خاک نمونه خاک به صورت مرکب از عمق ۴۰- ۰ سانتیمتر تهیه و مقدار کافی از آن به آزمایشگاه خاکشناسی دانشکده کویرشناسی دانشگاه سمنان منتقل و پس از خشک شدن و عبور از الک ۲ میلیمتری، بهطور یکنواخت مخلوط و برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شامل قابلیت هدایت الکتریکی، pH، بافت خاک (روش هیدرومتری) اندازه گیری شدند. ۳-۲-۱- اندازه گیری واکنش خاک pH pH خاک مورد مطالعه به کمک دستگاه pH متر مدل ۳۵۰۵ JENWAY-، در عصاره نسبت ۲ به ۱ آب مقطر به نمونه خاک، اندازه گیری و گزارش شد (Dellavalle, 1992). ۳-۲-۲- اندازه قابلیت هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک(EC) قابلیت هدایت الکتریکی مورد نظر در عصاره نسبت ۲ به ۱ آب مقطر به نمونه خاک و با بهره گرفتن از هدایت سنج مدل ۴۵۱۰ JENWAY- اندازه گیری و پس از انجام تصحیح دمایی، نتایج براساسds/m دسی زیمنس بر متر در دمای ۲۰ درجه سانتیگراد گزارش شد (Dellavalle, 1992). ۳-۲-۳- اندازه گیری بافت خاک به روش هیدرومتری ۵۰ گرم خاک وزن و ۱۰۰میلی لیتر هگزامتا فسفات به آن اضافه شد و به مدت ۶ ساعت در شیکر قرارگرفت و سپس در استوانهی مدرج به حجم ۱۰۰۰میلی لیتر رسانده شد و با قرائت هیدرومتر در فواصل زمانی ۴۰ثانیه، ۲ و ۶ ساعت در دمای ۲۱درجه سانتیگراد و سپس با انجام محاسبات لازم و قرار دادن ارقام در مثلث بافت خاک، بافت اندازه گیری شد ( امامی، ۱۳۷۵). ۳-۳- تجزیه نمونه های گیاهی ۳-۳-۱- اندازه گیری عناصر سنگین نمونه های گیاهی بهمنظور تعیین غلظت فلزات سنگین در نمونه های گیاهی، برای آمادهسازی نمونه ها از روش هضم خشک اسیدی استفاده شد. به این ترتیب که ابتدا حدود ۲-۱ گرم از هر نمونه درون ارلن ریخته شد. سپس برای بهدست آوردن وزن خشک، ارلنها بهمدت ۲۴ ساعت در دمای ۱۰۵ درجه سلسیوس در آون قرار گرفتند. نمونه های خشک شده در ارلن بهمنظور تهیه خاکستر بهمدت ۲۴ ساعت در کوره (مس و روی در دمای ۵۵۰ درجه سلسیوس و سرب و کادمیوم در دمای ۲۵۰ درجه سلسیوس) قرار گرفتند. در مرحله بعد به منظور هضم اسیدی نمونه ها، به داخل هر ارلن، حدود ۵ میلیلیتر، اسید نیتریک ۶۵ درصد اضافه شد. سپس محلول ایجاد شده بهمنظور تکمیل عملیات هضم خشک روی هاتپلیت[۶۰] قرار گرفت. دمای هاتپلیت ابتدا روی ۲۵ و بهتدریج روی دماهای ۶۰، ۱۰۵ و ۱۲۰ درجه سلسیوس تنظیم شد. حرارت دادن نمونه ها تا تبخیر تمام اسید موجود در ارلنها ادامه یافت. پس از تبخیر شدن اسید، ارلنها توسط آب دیونایز[۶۱] (دو بار تقطیر) حاوی ۱درصد اسیدنیتریک به حجم رسانده شد. در نهایت به منظور صاف کردن نمونه ها، محلولهای تهیه شده از کاغذ صافی واتمن[۶۲] ۴۲ عبور داده شده و درون بطریهایی که از قبل توزین شده بودریخته شد و در نهایت دوباره وزن بطریها اندازه گیری شد (Perkin-Elmer, 1994). در پایان، تعیین غلظت فلزات سنگین در تمام نمونه ها با بهره گرفتن از دستگاه ICP-OES [۶۳] انجام گرفت (Heinrichs, 1989).
شکل(۳-۳) نمایی از دستگاه اندازه گیری ICP ۳-۴- تجزیه و تحلیل داده ها برای انجام این آزمایش از طرح آزمایشی کاملا تصادفی استفاده شد. برای تحلیل داده ها پس از حصول اطمینان از نرمال بودن توزیع دادهها جهت مقایسه غلظت هر یک از فلزات سنگین در نمونه های گیاهی در بین تیمارهای مختلف از آنالیز واریانس یک طرفه[۶۴] و بهدلیل وجود تیمار شاهد در میان تیمارها،از آزمون LSD در سطح ۹۵درصد برای مقایسه داده ها استفاده گردید. برای مقایسه میزان تجمع عناصر سنگین در دو گونه اکالیپتوس Eucalyptus microtheca و Eucalyptus camaldulensis از آزمون تی مستقل[۶۵] استفاده شد. و بهمنظور مقایسه مقدار میانگین عناصر سنگین جذب شده در گونه های اکالیپتوس با مقادیر مجاز و بحرانی تعریف شده استانداردهای جهانی، از آزمون تی یک نمونهای[۶۶]، با یک مقدار ثابت استفاده گردید (زارع چاهوکی، ۱۳۸۹). کلیه نمودارها با بهره گرفتن از نرم افزار آماری Excel ترسیم گردید و برای انجام آزمونهای آماری از نرمافزار SPSS نسخه ۱۹ استفاده شد. ۴-۱- نتایج غلظت عناصر روی، مس، سرب و کادمیوم در دو گونه Eucalyptus microtheca و Eucalyptus camaldulensis که جزء گیاهان مورد بررسی هستند قرار گرفت که نتایج حاصل به شرح زیر می باشد. ۴-۲- مقایسه قابلیت جذب عناصر سنگین خاک توسط دو گونه اکالیپتوس در این تحقیق با بهره گرفتن از نرمافزار SPSS و آزمون t مستقل به مقایسه مجزا بین برگ، ساقه و ریشه دو گونه اکالیپتوس E. microtheca و E. camaldulensis پرداخته شد. ۴-۲-۱- مس (Cu) نتایج حاصل از غلظتهای مختلف مس در برگ، ساقه و ریشه دو گونه اکالیپتوس E. microtheca و E. camaldulensis مورد بررسی قرار گرفت و نشان داد که در اندامهای مختلف گیاهی بین دوگونه از نظر جذب عنصر مس اختلاف معنیداری وجود دارد (جدول ۴-۱). جدول (۴-۱) آزمون t مستقل برای غلظتهای مختلف مس بین دو گونه E. microtheca و E. camaldulensis
|
آزمون t مستقل |
|
آزمون برابری واریانسها |
|
|
Sig |
Df |
Sig |
F |
فرضیات |
اندام |
۶۶/۰ |
۴ |
۸۲/۰ |
۰۶/۰ |
واریانس برابر فرض شده |
برگ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل ۶-۱۸ تغییرات ضریب انتقال جرم مرزی با فشار و دما برای سیستم دی اکسید کربن- هپتان.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
شکل ۶-۱۹ تغییرات ضریب انتقال جرم مرزی با فشار و دما برای سیستم نیتروژن- هگزادکان. شکل ۶-۲۰ تغییرات ضریب انتقال جرم مرزی با فشار و دما برای سیستم نیتروژن- هپتان. با توجه به شکلهای (۶-۱۷) تا (۶-۲۰)، ضریب انتقال جرم مرزی به طور یکنواخت با افزایش فشار کاهش مییابد. به این رفتار ضریب انتقال جرم مرزی قبلا در مقالات متعدد اشاره شده است ]۱۵و۵[. علت مشاهده این پدیده به کاهش ویسکوزیتهی فاز مایع در اثر حل شدن گاز در آن نسبت داده می شود ]۱۵و۵[. با این وجود، رفتار مشخصی برای ضریب انتقال جرم مرزی با تغییر دما قابل پیش بینی نیست. برای مثال، در سیستم دی اکسید کربن- هگزادکان که در شکل (۶-۱۷) نشان داده شده است، در بازهی دمایی K15/313 تا K15/373، ضریب انتقال جرم مرزی با دما افزایش مییابد که علت آن، افزایش انرژی سینیتیک مولکولهای گاز و همینطور کاهش ویسکوزیتهی فاز مایع میباشد؛ بنابراین در این شرایط مولکولهای گاز میتوانند راحتتر در فاز مایع نفوذ کنند و مقاومت مرزی در مسیر انتقال جرم کمتر می شود. اما از این دما به بعد، رفتار معکوسی مشاهده می شود؛ به عبارتی دیگر، ضریب انتقال جرم مرزی با افزایش دما رفتاری نزولی از خود نشان میدهد که علت آن احتمالا به خاطر کاهش حلالیت گاز در مایع در دماهای بالا میباشد. پس به طور کلی میتوان گفت در بحث تغییرات فشاری و دمایی، دو پدیده نفوذ و حلالیت رفتار نهایی ضریب انتقال جرم مرزی را تعیین می کنند. از آنجایی که نفوذ و حلالیت گاز در مایع با افزایش فشار بهبود مییابد، بنابراین ضریب انتقال جرم مرزی در تمامی سیستمها به طور یکنواخت با افزایش فشار، بیشتر می شود. اما دما اثری متفاوت بر هر یک از این پدیده ها دارد. به بیان دقیقتر، افزایش دما، حلالیت گاز را کاهش اما قدرت نفوذ آن را افزایش میدهد. بر هم کنش این دو پدیده، در نهایت، ضریب انتقال جرم مرزی سیستم را تعیین خواهد کرد. در مخلوط دی اکسید کربن- هگزادکان، این وارونگی، در دمای K15/373 رخ میدهد و به این معنا است که در این سیستم، از دمای K15/313 تا K15/373، فرایند نفوذ غالب بوده اما از این دما به بعد، اثر دما روی میزان حلالیت گاز قابل ملاحظه بوده و پدیده حلالیت، فرایند انتقال جرم را کنترل خواهد کرد. در مابقی سیستمها، که در شکلهای (۶-۱۸)، (۶-۱۹) و (۶-۲۰) نشان داده شده اند، روند افزایشی برای ضریب انتقال جرم با افزودن دما ملاحظه می شود، به عبارتی دیگر، در این سیستمها، در بازهی دمایی و فشاری مطالعه شده، فرایند نفوذ غالب خواهد بود. به طور خلاصه میتوان گفت در سیستمهای دی اکسید کربن-نرمال آلکان در دماهای پایین و متوسط فرایند نفوذ غالب است، اما در دماهای بالا پدیده حلالیت غالب می شود و در سیستمهای شامل نیتروژن در تمامی دماها فرایند نفوذ غالب بوده یا به عبارتی افزایش دما سبب کاهش مقاومت در مرز دو سیال میگردد. فصل هفتم ۷- نتیجه گیری در این قسمت نتایج حاصل از تحقیق انجام شده به طور خلاصه توضیح داده می شود. - در این مطالعه داده های کشش سطحی تعادلی و دینامیک سیستمهای دی اکسید کربن- هگزادکان، دی اکسید کربن- هپتان، نیتروژن- هگزادکان و نیتروژن هپتان، در بازهی گستردهای از دما و فشار، از مرکز ازدیاد برداشت اتخاذ شد. بر اساس نتایج قبلی به دست آمده از این مرکز، میزان کشش سطحی تعادلی با افزایش فشار کاهش مییابد، زیرا با افزایش فشار دو فاز امتزاجپذیری بیشتری پیدا می کنند. از سوی دیگر در سیستمهای شامل نیتروژن، کشش سطحی تعادلی با دما کاهش مییابد، در حالیکه در سیستمهای حاوی دی اکسید کربن، افزایش دما گاهی موجب افزایش کشش سطحی و در برخی موارد سبب کاهش آن میگردد ]۴۰و۳۹[. - مدلسازی فرایند نفوذ بر اساس داده های کشش سطحی دینامیکی و تعادلی صورت گرفت. - دو مدل انتقال جرم مختلف، با وجود مقاومت در مرز دو سیال و بدون وجود مقاومت، در نظر گرفته شدند. - بر اساس نتایج به دست آمده، صرف نظر از مقاومت انتقال جرمی در مرز دو سیال، در شرایط مطالعه شده مورد قبول نیست. - پس از ثابت کردن وجود مقاومت قابل ملاحظه در مرز دو سیال، ضریب انتقال جرم مرزی به عنوان مهمترین پارامتر در این نوع مدلسازی معرفی شد. - با توجه به نتایج، مقدار ضریب انتقال جرم با گذشت زمان به حدود یک سوم مقدار اولیه خود (یا حتی کمتر از آن) میرسد که علت آن کاهش شار انتقال جرم است. - ضریب انتقال جرم مرزی با افزایش فشار افزایش مییابد که علت آن بهبود حلالیت و نفوذ گاز در مایع در اثر افزایش فشار است. - یافتن ارتباط بین ضریب انتقال جرم مرزی و دما پیچیده به نظر میرسد، زیرا از یک سو افزایش دما انرژی سینیتیک مولکولهای گاز را زیاد و ویسکوزیته فاز مایع را کم می کند و از اینرو باعث تسهیل انتقال جرم و افزایس ضریب انتقال
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
البته نیز باید به این نکته توجه داشت میان یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از این جهت که هریک منشأ صدور کتاب آسمانی خود را خداوند میدانند، اختلافی وجود ندارد. براین اساس، پیروان هر سه دین کتاب خود را آسمانی میدانند و برای آن قداست خاصی قایلاند، ولی دیدگاه مسلمانان از قرآن، یک مجموعه پیوسته و یک واحد کامل است و معتقدند تمام حروف، کلمات، جملات و آیات قرآن با شکل کنونی و چینش فعلی و با زبان عربی بر پیامبر اکرم(ص) وحی شده، و برای سرتاسر قرآن ماهیتی آسمانی و قداستی خاص قایلاند. اما چنینی باوری درباره کتاب مقدس (عهد قدیم و عهد جدید) وجود ندارد. متکلمان این ادیان اذعان دارند که این کتاب مجموعه ای است از کتب و رسائل مختلف که هر کدام را نویسندهای خاص نوشته و در عین حال باور دارند که «واضع این کتاب خداوند است که حقیقت این کتاب را به صورت وحی و الهام به کاتبانی از نوع انسان الهام کرده است» (میشل، ۱۳۷۵: ۴۳). بر این اساس تفاوت در نوشته های این کتاب امری طبیعی است و یهودیان و مسیحیان خود نیز این مطلب را انکار ننمودهاند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اولین نقطه اشتراک قرآن و عهدین در سیستم اخلاقیشان، خدامحور بودن این کتب است. کمال نهایی فضایل اخلاقی ایمانی در قرآن و عهدین یک حقیقت است و آن عبارت است از تشبّه انسان به خداوند و الگو قرار دادن افعال او در آراستگی اخلاق، که با تعابیر متفاوت، عنوان می شود. ارزشهای مورد سفارش این متون بر اساس فعل و خواست و رفتار خداوند با انسان شکل می گیرند؛ یعنی تکیه گاه و پشتوانه الزام و سفارش اخلاقی فعل خداوند است. در نظام اخلاقی قرآن، هیچ مفهوم اخلاقیای جدا از مفهوم خداوند وجود ندارد و در حقیقت اخلاقیات انسانی در قرآن ظهور صفات حق تعالی در انسان است، به گونه ای که اگر رابطه صفات اخلاقی با خداوند قطع شود، صفات انسان صفات الهی نخواهد بود و در نتیجه فاقد آثار دنیوی و اخروی و به ویژه کمالی خواهد بود. نهایت مسیر متخلق شدن به اخلاق قرآنی، مقام خلیفه اللهی و قرب الهی و ولی خدا شدن است. در حقیقت اولیای خدا و مقربان درگاه حق و خلفای الاهی کسانی هستند که به کمال اخلاقی خویش نایل آمده اند؛ در معنای هر یک از این سه واژه، مظهریت صفات حق تعالی نقش اساسی دارد؛ با توجه به آیات قرآن ولّی خدا کسی است که همیشه و در همه حال مطیع پروردگار خویش بوده و آنچه را پروردگار دوست میدارد او نیز دوست می دارد. ولی خدا به مقام دوستی حق رسیده است. بنابراین، اسما و صفات حق را می یابد و حق تعالی او را مجلای ولایت و سرپرستی خود نسبت به بندگان خویش می کند. قرب انسان ها به خداوند به اندازه کمالات نفسانی و روحانی ای است که بنده کسب می کند تا جایی که بنده مظهر صفات حق شده و مقرب درگاه حق می گردد. خلیفه خدا در دیدگاه قرآن کسی است که اسمای الاهی را در خویش به منصّه ظهور برساند. تنها تفاوت حق و خلیفه او در این است که خداوند این صفات کمالی را بالاصاله و بالذات دارد و درنتیجه بی نیاز محض است و خلیفه خدا این صفات را بالتبع و بالعرض دارد. در عهد عتیق نیز، خداوند در کانون تمام آموزههای اخلاقی این کتاب قرار دارد و محور اصلی اخلاق عهد عتیق مقدس بودن و تشبه به خداوند است و این موضوع در ابتدای اکثر قوانین اخلاقی عهد عتیق وارد شده است «مقدس باشید، زیرا که من یهوه خدای شما قدوس هستم.» (لاویان۱۹: ۲). و این بدان جهت است که انسان به صورت خداوند، آفریده شده است(پیدایش۱: ۲۷). شباهت انسان به خدا در عهد عتیق درصفات الهی و تقدس او ریشه دارد وخداوندِ قدوس، ازهرپلیدی وپستی به دوراست. این تقدس باید در قلمرو دین و اخلاق رسوخ یابد. این دو حوزه خود به دو نوع سلبی و ایجابی تقسیم میشوند. احکام ایجابی برای آراستن انسان به صفات حسنه و فضایل اخلاقی، و دستورهای سلبی برای پیرایش انسان از رذایل اخلاقی وضع شده اند. در حوزه دین، حیات قدسی نفیاً خواستار دوری از شرک و بتپرستی است و اثباتاً خواهان پذیرش آیینی است که هم شریف و هم تعالی بخش باشد. در حوزه اخلاقیات، عدالت جنبه سلبی قداست و تقوای اخلاقی جنبه اثباتی آن است. و بر این اساس قداست اخلاقی عبارت است از: مقاومت در برابر هر گونه خود پرستی و در خدمت اجتماع بودن است (اپستاین،۱۳۸۸: ۱۹-۲۰). از این رو حیات برای پیروان این کتاب به وظیفه ای جهت پرورش اخلاقی بدل می شود وانسان با قابلیت اخلاقی و روحانی خود این توانایی را دارد که در تکامل و ارتقای نژاد بشر به سوی عدالت و پرهیزگاری، با تشبه هرچه بیشتر به خدا، خود را شایسته ی همکاری با خداوند گرداند. از منظر عهد جدید شناخت درست خدا از طریق مسیح صورت میگیرد (یوحنا۱: ۱۸). تشبه به مسیح، مهمترین نکته در اخلاق عهد جدید است. نگاه عهد جدید به اخلاق به صورت مجموعه گزارههای رفتاری که شخص باید آنان را بر زندگی خود تطبیق دهند نیست، بلکه عیسی برای پیروان خود الگویی کامل است و پیروان او کافی است از عیسی تقلید کرده و به او تشبه بجوید و لازم نیست برای فهم رفتار اخلاقی خود را درگیر مفاهیم کنند. مفسران عهد جدید، در توضیح این مطلب گفتهاند که: خداوند از روی محبت و لطف خویش، پسر یگانه خود را به جهان میفرستد تا برای نجات مردم به صلیب آویخته شود و مرگ را داوطلبانه قبول کند و به جای مردم جان خود را فدا کند و کفاره گناهانش باشد. او مجازات گناهان بشر را متحمل می شود تا عدالت الهی اجرا گردد و انسانها بتوانند آزادی یابند. از این رو، انسان باید بر خدا تکیه کند و با ایمان آوردن به مسیح نجات حاصل می شود. از این رو، از منظر عهد جدید، شخص با ایمان و تشبّه به مسیح، می تواند به مقام عدالت، فرزند خواندگی و تقدّس برسد. کسی که به مسیح به عنوان نجات دهنده خویش ایمان دارد، عادل شمرده می شود و همه حقوق و امتیازات فرزندی را دارا می شود و از هر گونه فساد درونی مبرّا میگردد و با بهره گرفتن از روح القدس، از شایستگی خدمت مسیح برخوردار میشوند و در نتیجه با این خدمت و شایستگی به مسیح شباهت پیدا می کنند(رومیان۵: ۹؛ ۴: ۷؛ غلاطیان۴: ۳-۶). نقاط اشتراک و اختلاف قرآن و عهدین در مبانی اخلاقی در بخش سوم از فصل سوم رساله حاضر، اولاً ایمان به عنوان اولین مبنای اخلاق، در قرآن و عهدین مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفت. بدین دلیل که موضوع رسالۀ حاضر مقایسۀ فضایل اخلاقیای است که نشأت گرفته از ایمان میباشد، و این بررسی بردارندۀ این مطلب است که: پایه و اساس همۀ فضایل اخلاقی در هر سه کتاب، ایمان و اعتماد کامل به خداوند میباشد. زیربنای همه اصول اخلاقی و منطق همه آنها بلکه سر سلسله همه معنویات، ایمان مذهبی یعنی ایمان و اعتقاد به خداست. ثانیاً در این بخش، شریعت به عنوان یک از زیربناهای اخلاق و یکی از عوامل نیل به نجات و سعادت انسان، در هر سه کتاب مورد بررسی قرار گرفت. و بدین جهت، شریعت به عنوان یکی از زیربناهای اخلاق مورد بررسی قرار گرفت که، مجموعه معارف دینی که در قرآن کریم منعکس شده است، متشکل از سه بخش عقاید، احکام و اخلاق میباشد. این سه لایه در ارتباط متقابل با یکدیگرند و عمل توأمان به آموزههای این سه بخش موجب رستگاری انسان می شود. علامه(ره) در ذیل تفسیر آیۀ «أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کلَِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فىِ السَّمَاءِ* تُؤْتىِ أُکُلَهَا کلَُّ حِینِ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُون» (ابراهیم، ۱۴/ ۲۴-۲۵) میفرمایند: کلمه طیبهاى که به شجره طیبه مثل زده شده اعتقادات قلبى صحیح (توحید) است که اخلاق حسنه و عمل صالح فروع و شاخههایش مىباشند (طباطبایی، ۱۴۱۷، ج۱۲: ۵۱)، قانون و شریعت هیچگاه به نیک بختی نمیرسد جز آنکه با ایمانی همراه باشد که نگهبان آن اخلاق حسنه باشد و اخلاق حسنه نیز کامل نمیگردد، مگر با یکتاپرستی و توحید (همان). به اعتقاد ایشان، از مهمترین ویژگیهای دین اسلام ارتباط همۀ اجزای آن با یکدیگر است؛ ارتباطی که منجر به وحدت و یکپارچگی کامل میان آنها میگردد، به این معنا که در اخلاق کریمه، که این دین همه را به سوى آن فرا مىخواند، روح توحید جارى و منتشر است و روح اخلاق نیز در همه اعمالى که افراد جامعه مکلّف بدان مىباشند منتشر مىباشد. پس همه اجزاى دین اسلام با تحلیل به توحید بازگشت مىکنند و توحید ترکیبى است از اخلاق و اعمال (همان). در عهد عتیق نیر آموزههای اخلاقی و تشریعی، هر دو در راستای یکدیگرند و برای رسیدن به نجات و رستگاری باید به هر دو قسم آموزهها عمل نمود، زیرا هر دوی آنها از ارادۀ الهی نشأت گرفتهاند. همه این آموزهها «از یک شبان صادر شدهاند.» (جامعه ۱۲: ۱۱) و روش آنها یکی است و نیز غایت آنان سامان دادن به حیات دنیوی انسانهاست. و موضوع همه این تعالیم رفتار انسانهاست. در نهایت، در این کتاب امر غیر اخلاقی در واقع همان امر نامشروع است (Kellner, 2000, v5, p259). جوهر تعالیم اخلاقی عهدعتیق که شباهت انسان به خداوند است از طریق عمل به شریعت در زندگی دنیوی محقّق میگردد. از اینرو در تورات،اخلاق و شریعت با یکدیگر رابطهای ناگسستنی دارند و طرح تربیتی حیات مقدس را فراهم می آورند. این تقدس در قلمرو دین و اخلاق به دو نوع سلبی و ایجابی تقسیم میشوند. در حوزۀ اخلاق، احکام ایجابی برای آراستن انسان به صفات حسنه و فضایل اخلاقی، و دستورهای سلبی برای پیرایش انسان از رذایل اخلاقی وضع شده اند. در حوزۀ دین،حیات قدسی نفیاً خواستار دوری از شرک و بتپرستی است و اثباتاً خواهان پذیرش آیینی است که هم شریف و هم تعالی بخش باشد. در حوزۀ اخلاقیات، عدالت جنبه سلبی قداست و تقوای اخلاقی جنبه اثباتی آن است. و بر این اساس قداست اخلاقی عبارت است از: مقاومت در برابر هر گونه خود پرستی و در خدمت اجتماع بودن است(اپستاین،۱۳۸۸: ۱۹-۲۰). اما در عهد جدید، دو نگرش متفاوت از ارتباط میان اخلاق و شریعت وجود دارد؛ یکی نگرش حضرت عیسی در اناجیل و دیگری نگرش پولس. حضرت عیسی در زمانی ظهور کرد که عالمان یهودی اهل فساد شده بودند و تصور میکردند تنها با ریاکاری و عمل به ظواهر فرامین شریعت جدای از اخلاق، به سعادت و نجات میرسند و خویش را از سایر مردم عادی برتر و بالاتر میپنداشتند. در این زمان حضرت عیسی(ع) با سخنان و رفتار خود با این ادعای دینی یهود مبارزه مینمود و در پی نقد عالمان فریسی بود « وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار، از آن رو که بیرون پیاله و بشقاب را پاک مینمایید و درون آنها مملّو از جبر و ظلم است.» (متی۲۳: ۲۵) ، اما هیچگاه در صدد ابطال شریعت حضرت موسی(ع) نبود و بارها اعلام نمود که «گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صُحُف انبیا را باطل سازم. نیامدهام تا باطل نمایم، بلکه تا تمام کنم. زیرا هر آینه به شما میگویم، تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطهای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود.» (متی۵: ۱۷-۱۹). عیسی گاه همچون یک فریسی تمام عیار مردم را به انجام شریعت حضرت موسی(ع) دعوت مینماید (متی۱۹: ۵) و جالبتر اینکه به پیروانش توصیه مینماید که در عمل به شریعت حتی بیش از یک فریسی عمل نمایند (متی۴: ۲۳) و تاریخ نیز مؤید آن است که مسیحیان اولیه بر انجام اعمال تشریعی، یک جماعت شریعت مدار بودند و در التزام به انجام اعمال شریعت تلاش فراوانی داشتند (شلبی، ۱۹۹۳: ج۲، ۱۹۴). اما با این وجود، مسیح بر این اعتقاد بود که شریعت موسوی برای رهانیدن آدمی و نیل به رستگاری کافی نیست و معتقد است که انسان تنها با توقف به شریعت و التزام به قواعد خشک ان نمیتواند به آنچه اراده خدا در قبال آدمی است دست یابد (صادقنیا)، به عبارت دیگر، شریعت حدّ نصاب خواست خدا از آدمی است نه غایت آن (همان) و به همین دلیل است که میگوید « زیرا به شما میگویم، تا عدالت شما بر عدالت کاتبان و فریسیان افزون نشود، به ملکوت آسمان هرگز داخل نخواهید شد.» (متی۵: ۲۰). مسیح معتقد است که آنان در عمل به شریعت، کامل رفتار نکرده اند و به همین دلیل به پارهای از احکام تن می دهند و شماری دیگر از مهمترین احکام را انجام نمیدهند «وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که نعناع و شبت و زیره را عشر میدهید و اعظم احکام شریعت، یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کردهاید! میبایست آنها را بجا آورده، اینها را نیز ترک نکرده باشید.» (متی۲۳: ۲۳). فضاى کلى حاکم بر مشاجرات، حکایت از آن دارد که شریعت موسوى چیزى جز قواعدى خشک تلقى نمى شد و مقلدان این شریعت چون ماشین هایى بى جان بدون توجه به روح حاکم بر آن صرفاً در پى آن بودند که به آن تن دهند (هگل، ۱۳۸۰: ۴۱). بنابراین، نوآورى عیسى در فهم شریعت و رویکرد تازه او هرگز به معناى طرد شریعت نیست و در حقیقت سخن عیسى حکایت از این مطلب دارد که اراده خدا و فرمان او تنها در احکام تشریعى او خلاصه نمى شود و براى رسیدن به خواست او پیروى از تورات به تنهایى کافى نیست، بلکه باید بر اساس اخلاق رفتار کرده; و این به معناى چیزى است فراتر از شریعت. از نگاه پولس، شریعت مقدس (رومیان۷: ۱۲) و روحانی است (رومیان۷: ۱۴) و به وسیلۀ خدا به بنیاسرائیل عطا شده (رومیان۹: ۴)، ولی در نقشۀ خدا برای نجات بشر در آغاز، چیزی به نام شریعت وجود نداشته و تنها دلیل پیدایش آن، گناه آدم و هبوط او و گرفتاریش در طبیعت جسمانی است (صادق نیا، ). به اعتقاد وی، با آمدن مسیح در نقش فرزند خدا و فداشدنش برای انسان و کفاره شدنش در مقابل گناه آدم، انسان به محض ایمان آوردن به او به زندگی تازهای دست مییابد؛ یک زندگی روحانی که گناه و به تبع آن شریعت در آن معنا ندارد (غلاطیان۳: ۲۶) و انسان با هدایت روح القدس احیا شده (دوم قرنتیان ۳: ۶-۷) و از گناه نجات مییابد. علیرغم این مطلب، در مجموعه رسالههای پولس، بر برخی از احکام شرعی عهد عتیق تأکید شده است (افسسیان۴: ۲۵ و ۳۱؛ کولسیان۳: ۲۰؛ اول قرنتیان۶: ۱۷). با این تفاوت که در عهد عتیق، مصدر احکام شرعی یک نیروی بیرونی (خداوند) است، به این بیان که اگر دزدی، قتل، زنا و دروغگویی بد است، به این دلیل است که خدا دستور داده است اما پولس به نوعی اطاعت درونی و باطنی فرا میخواند «اما دارای ختنه واقعی هستیم نه آنها. زیرا ما به وسیله روح، خدا را میپرستیم و به مسیح افتخار میکنیم و به امتیازات ظاهری اتّکایی نداریم.» (فیلیپیان۳: ۳) و معتقد است این احکام زاییدۀ همان اطاعت روحانی و به عبارتی ایمان است. وی بر این باور است که شخص با ایمان چون جسم خود را به همراه مسیح بر صلیب میخکوب کرد و یک زندگانی روحانی و تازه برگزیده، از خواهشهای جسمانی چون: زنا، فسق، ناپاکی، فجور، بت پرستی، جادوگری و … (غلاطیان۵: ۱۹-۲۱) کنده شده و به ثمرات زندگی روحانی نظیر: محبّت، خوشی، آرامش، بردباری، مهربانی، خیرخواهی، وفاداری، فروتنی و خویشتنداری میرسد(غلاطیان۵: ۲۴). با این اوصاف، تأکید پولس بر پارهای از احکام، ولو احکام اخلاقی یا اعتقادی، نشان میدهد که نمی توان پولس را به تبلیغ اباحیگری و جدایی اخلاق از شریعت متهم نمود سومین مبنای اخلاقی مشترکی که در این بخش مورد بررسی قرار گرفته است، پذیرش ولایت نبی است. پیامبران که معلمان الهی هستند باید برای موفقیت و پیروزی خویش در سیر تعلیم و تربیت انسانها، بهترین سرمشق و الگو برای مردم و پیروان خویش باشند. از این رو، پیامبران خود بهترین الگو در رسیدن به فضایل اخلاقی هستند و رفتارها و گفتارهایشان گویای اخلاقیات است و انسانها برای نیل به این مقصود باید به ایشان اقتدا کرده و آنها را الگوی خویش قرار دهند « وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیمٍ» (قلم، ۶۸/ ۴)، « قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فی إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَه» (ممتحنه،۶۰/۴) و «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَه» (احزاب،۳۳/۲۱). در عهد عتیق پذیرش ولایت حضرت موسی(ع)، در عهد جدید ولایت حضرت عیسی(ع) و در قرآن ولایت حضرت محمد(ص) با اخلاق پیوندی جداناپذیر دارد. اما نگاه عهد عتیق و قرآن به پیامبرشان به عنوان یک انسان کامل و الگو برای کمالات اخلاقی است و قبول ولایت آنها، یعنی تمسک به آنها در تمام امور اخلاقی و اجرای کامل دستورات شریعت. اما عهدجدید، عیسی را خدایی میداند که تجسد یافته است، گرچه بعد انسانی هم برای او قائل می شود. و با قبول ولایت او، شخص دیگر نیازی به انجام اعمال نیکو و اخلاقی ندارد، زیرا صرف ایمان به مسیح او را به نجات و رهایی میرساند. اختیار یکی دیگر از مبانی اخلاقی است که در این بخش مورد بررسی و مقایسه واقع شده است، بدین علّت که خودسازی و تزکیه و تهذیب اخلاق زمانی برای انسان میسر است که به توانایی خود در به دست آوردن کمالات و ارزشهای اخلاقی، اعتقاد داشته باشد و اگر گمان کند که اعمال و اخلاق حسنهاش در تکامل او بیتأثیر است، جایی برای تزکیه و تهذیب وی باقی نخواهد ماند (مصباح یزدی، اخلاق، ص۳). این مبنا وجه اشتراک قرآن و عهد عتیق به شمار می آید. اما در عهد جدید به دلیل ظهور عقاید متعدد مانند «گناه ذاتی بشر» ، «فدیه مسیح برای کفاره گناهان»، «رستاخیز مسیح»، «آمرزیدگی تنها در اثر ایمان به مسیح» و «راهنمایی روحالقدس» باعث شد اولاً نقش اختیار در هدایت و بهبود زندگی بشر کم رنگ گردیده و ارزش حقیقی آن نادیده گرفته شود. ثانیا متفکران و الاهیدانان مسیحی نتوانند تعریف صحیحی از اختیار انسان در انتخاب خیر و شر در زندگی ارائه دهند. به دنبال آموزههای فوق، در عهدجدید درباره نقش اختیار در وصول انسان به نجات دو نگرش تفسیری متفاوت «ایمان گرایی» و «شریعت محوری» به وجود آمد. در نگرش ایمانگرایان (پولس)، انسان نقش چندانی در نجات خود ندارد و نقش اصلی را مسیح برعهده دارد نه استعداد و شایستگی بشری. در این دیدگاه که پایهگذار مبانی آن، پولس رسول بود از طرفی گناه را ذاتی انسان میدانند و از طرف دیگر مصلوب شدن مسیح را کفاره گناه انسان قلمداد می کنند، و بالتبع آن شخص به محض اینکه به حضرت عیسی مسیح(ع) ایمان آورد رستگار می شود هرچند به شریعت عمل نکند. در این نگرش نقش اختیار و رعایت قوانین اخلاقی کمرنگ شده و فقط فدیه مسیح است که تمام نقش را برای خود گرفته است، که این عقیده قابل پذیرش برای همه آنان از جمله پلاگیوس نبوده است. ولی در نگرش شریعت محورها در عهدجدید(انجیل همنوا، پطرس و یعقوب)، ایمان به همراه انجام شریعت و اعمال نیک، شرط نجات انسان به شمار می آید، و شایستگی درونی بشر نقش مهمی در وصول انسان به کمال نهاییاش دارد و این نگرش، محدوده بیشتری برای اعمال اخلاقی در نجات بشر قائل است، اما باوجود آموزه گناه ذاتی ونقش فدیه مسیح در رستگاری، قادر نبوده است که به این سوال بشر پاسخ کاملی بدهد: چگونه انسان می تواند بر گناه غلبه یابد و با تلاش خود به مدارج عالی اخلاقی برسد؟ برخی از عبارات کتاب مقدس در زمینه ایمان و عمل با عقاید شریعتمحوری، مطابقت بیشتری داشته و حاکی از قائل بودن اختیار برای انسان در دوری از گناه، انتخاب ایمان و انجام اعمال شریعت و اخلاقیات برای نجات میباشد. و علاوه بر قوانین و مقررات خاص، و تعیین مجازات برای متخلفین آن، مباحث اخلاقی ارزشمندی مانند نکوهش و یا ممنوعیت قتل نفس، دزدی، خیانت و توصیه به مهربانی و گذشت در برابر همنوعان وجود دارد. این مطالب گویای ردّ نظریه ایمانگرایان است. این در حالی است که در قرآن کریم و عهد عتیق گناه ذاتی انسان و ارثی بودن آن را برای تمام نسل بشر قبول ندارند. آن دو کتاب گناه کسی را به دیگران تعمیم نمیدهند. همچنین عهد عتیق و قرآن کریم موضوع فدای مسیح(ع) را قبول ندارند ولی قرآن برای حضرت مسیح مقام شفاعت را در نظر میگیرد. همچنین، موضوع رستاخیز مسیح از مردگان را قبول ندارند. از نظر قرآن مسیح نمرده است تا از قبر برخیزد، بلکه او با جسم و روحش به آسمان عروج کرده است. معاد پنجمین مبنای اخلاقی است که در این بخش مورد مقایسه قرار گرفته در قرآن و عهدین است. بدین دلیل که، به منظور عمل به اصول اخلاقی و اجتناب از مفاسد اخلاقی، به یک ضمانت اجرایی نیاز است و این مبنا وجه مشترک ما بین قرآن و عهدجدید است. اعتقاد به معاد و ثواب و عقاب در عهد جدید و قرآن کریم، نوعی کنترل درونی ایجاد میکند؛ چراکه در قیامت، اعمال حسابرسی خواهند شد. تعداد کمی از مردم به این درجه از درک و شناخت رسیده اند که به خوبی به خاطر حسنش پایبندند و از بدی به خاطر قبحش دوری میگزینند. در این میان نیاز به نیروی محرکّی هست تا با بالا بردن انگیزه و اراده در شخص، زمینهی تربیت اخلاقی را در وی فراهم سازد. بنابراین در مقام تضمین عملی، اخلاق به دین وابسته است. اما در اسفار خمسه (تورات) سخنی از رستاخیز و روز جزا، بهشت به عنوان پاداش برای انجام فضایل اخلاقی و جهنم به عنوان عقاب برای ارتکاب رذایل اخلاقی وجود ندارد. و به نظر میرسد اگرثواب و عقابی نیز وجود داشته باشد معمولاًدرچارچوب زمان تحقق مییابد. از اینرو، عدم وجود این آموزه در اسفار خمسه که از جمله الواح اولیهای بوده که بر موسی(ع) نازل شده است، مبانی اخلاقی عهدعتیق را دچار اعوجاج می کند و مسیر را برای کج اندیشان باز می کند و محیط تحلیلهای نادرست را برای بیماردلان مهیّا میسازد. هر چند اگر در کتب بعدی یهودیان نیز اشاراتی به معاد باشد، باز مشکل سر جای خود باقی میماند که چرا خداوند به پیامبر اولوالعزمش چنین اصل مهم و بنیادی را تذکر نداده است؟! در صورتی که آموزه معاد، مورد اهتمام همه انبیای الهی بوده است و دعوت به دین، در صورتی معنا دارد که زندگی پس از مرگ جزء اصول اساسی آن باشد. شاید میل باطنی قوم یهود به زندگی دنیوی آنان را واداشته تا آیات معاد را از تورات حذف کنند. و مؤید وجود این آموزه در الواح اولیه و حذف آن در نسخههای بعدی، آیات ذیل از سوره مبارکه طه است که بیانگر این مطلب است که آموزۀ در زمرۀ اولین آموزههای وحی شده بر حضرت موسی(ع) است: «إِنىِّ أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى* وَ أَنَا اخْترَْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى* إِنَّنىِ أَنَا اللَّهُ لَا إِلَاهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنىِ وَ أَقِمِ الصَّلَوهَ لِذِکْرِى* إِنَّ السَّاعَهَ ءَاتِیَهٌ أَکاَدُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کلُُّ نَفْسِ بِمَا تَسْعَى* فَلَا یَصُدَّنَّکَ عَنهَْا مَن لَّا یُؤْمِنُ بهَِا وَ اتَّبَعَ هَوَئهُ فَترَْدَى»(طه، ۲۰/ ۱۲-۱۶). یکی دیگر از وجه تمایزهای سیستم اخلاقی قرآن و عهد عتیق در این نکته است که: تعالیم اخلاقی قرآن فراگیر ولی تعالیم اخلاقی عهد عتیق بر اساس قومیت (بنی اسرائیل) است. آیاتی از عهدعتیق، بیانگر این نکته است که اسرائیل قوم برگزیدهی الهی است و رابطه ویژه و منحصر به فردی با خدای جهان دارند. توجه به این اصل، موجب تناقض بین مبانی اخلاقی و برگزیدگی میگردد و این سؤال پیش می آید که اگر یک شخص غیریهودی مبانی اخلاقی را رعایت کند، ولی به صرف اینکه یهودی نیست اعمال او ارزشی ندارد؟! و یا اینکه اگر یک شخص یهودی مبانی اخلاقی را رعایت نکند، فقط به صرف یهودی بودن و برگزیده بودنش، اعمال او ارزشمند و قابل قبول است؟! با توجه به آیات عهدعتیق این نکته واضح است که انتخاب و برگزیدگی قوم یهود مشروط به ایمان به خدا و وفاداری و رعایت عهد و میثاق است، و در غیر این صورت، این موهبت عظیم الهی از آنان گرفته می شود (تثنیه ۲۸: ۱-۶۸؛ ۲۶: ۱۶-۱۹؛پادشاهان اول ۹: ۶-۹؛لاویان ۲۰: ۲۲-۲۶). و در مواردی از کتاب مقدس دیده می شود که هیچ تفاوتی بین ملّت اسرائیل و ملل دیگر جهان نیست (عاموس ۹: ۷؛اشعیا ۴۵: ۲-۲۳؛ ۴۵: ۱۴) و در بسیاری از آیات کتاب مقدس خداوند از خشم و غضب خود بر قوم بنی اسرائیل و ویرانی شهرها و آواراگی مردمانش سخن گفته است(اشعیا ۵۱: ۱۷-۱۸؛میکاه ۳: ۹-۱۲؛پیدایش ۱۵: ۱۶؛ تثنیه ۹: ۴-۵). تعالیم قرآن کریم در همین زمینه، ملاکهای برگزیدگی را ایمان حقیقی و التزام بر دین الهی معرفی نموده، شرط بهرهمندی از توفیقات ربوبی را تقیّد به احکام و بایستههای اخلاقی میداند و به طور صریح، مفاد میثاق الهی با بنیاسرائیل را التزام بر تکالیف دینی معرفی نموده و مصادیق فراوانی از استنکاف و اعراض آنها از خدا و دین الهی و تعالیم اخلاقی را برشمرده است. نقاط اشتراک و اختلاف قرآن و عهدین در برخی از فضایل اخلاقی ایمانی در فصل چهارم این رساله، برخی از فضایل اخلاقی که سر منشأ آنها ایمان است، در قرآن و عهدین مورد بررسی و تطبیق قرار گرفت، که در ذیل به نتایج حاصله از این مقایسه، و نقاط اشتراک و اختلاف این کتب مقدس در این زمینه اشاره میگردد. محبّت محبّت یکی از فضیلتهای والای اخلاقی مشترک در قرآن و عهدین است که سرچشمۀ آن ایمان به پروردگار عالم میباشد. از دیدگاه این کتب آسمانی، اساس آفرینش بر پایه عشق و محبت بنانهاده شده است. محبت دو طرفهی خدا و بنده در این کتب مورد توجه ویژه است که آغازگر آن خداوند است. خداوند میخواهد تا بنده بازتابی از صفات و اسماء پروردگارش باشد حتی به صورت ناقص، به عبارتی رنگ خدائی بر خویشتن بگیرد. از این رو، در قرآن و عهدین راهکارهایی را جهت بهره گیری انسان از این فضیلت اخلاقی معرفی نموده است که البته قرآن در برخی از این روشها با عهدین همسو در برخی دیگر ناهمسو است. ایمان به معنای اعتماد و اطمینان به خداوند، اولین گام بیان شده در قرآن و عهدین جهت کسب محبّت الهی است. خداوند متعال هستی را بر پایۀ عشق و محبت ایجاد کرده است و انسان نیز در قبال این موهبت الهی، باید به او امیدوار باشد و او تنها معبودی باشد که به او عشق میورزد و به چیزهایی که زوال پذیر و فانی هستند دل نبندد و این امر جز با اخراج محبّت غیر خدا از قلب حاصل نمی شود. البته این کتب تأکید دارند که ایمان محض، محبّت الهی را به همراه ندارد، بلکه کسب محبت الهی در گرو ایمان توأم با اطاعت از فرامین صادره از پروردگار است(کهف، ۱۸/ ۱۰۷؛ بقره، ۲/ ۸۲؛ مائده، ۵/ ۹؛ تثنیه۲۶: ۱۶-۱۹ و … ) و عمل نکردن به فرامین الهی موجب می شود تا شخص موهبت محبت الهی را از خود دریغ نماید، و در نتیجه مورد غضب الهی قرار گیرند. همین امری که موجب شد قوم بنیاسرائیل مورد طرد و لعنت الهی قرار گیرند (اشعیا ۵۱: ۱۷-۱۸؛میکاه ۳: ۹-۱۲؛پیدایش ۱۵: ۱۶؛ تثنیه ۹: ۴-۵). تقوا، یکی دیگر از خصیصه های مشترک معرفی شده در قرآن و عهد عتیق است که باعث می شود انسان به موجب آن، محبوب درگاه الهی واقع شود. بنابر آیات این دو کتاب آسمانی، اگر انسانها به عهدی که با خدا مبنی بر عبادت او و پرهیز از عبادت و پرستش غیر او بستند، وفا نمایند، خداوند در مقابل نیز آنها را دوست دارد (آل عمران، ۳/ ۷۶؛ توبه، ۹/ ۴؛ خروج۳۴: ۶؛ تثنیه۱۰: ۱۲-۱۳) ، وفای به عهد ها و وعده ها، باعث تقویت روحیه شکیبایی و امیدواری در نهاد آدمی می گردد چراکه آدمی وقتی به این موضوع یقین داشته باشد که با وفا کردن به تعهدات الهی و پیروی از دستورات و فرمان های او، خداوند نیز به عهدهای خود با بندگان وفا خواهد کرد و آنان را به پاداش اعمال نیک و صالح شان خواهد رساند، در مقابل مشکلات صبر مینماید و بیشتر نسبت به آینده و فرجام خویش امیدوار می گردد و روحیه ناامیدی و یأس را از وجود خویش پاک مینماید. از سویی دیـگر با در نظـر داشتن قـدرت او و هـمچنیـن تـرس از عقاب او، بـه سوی اعمال ناشایست نـمی رود و زمینـه برخورداری از نعمت های الهی را برای خود فراهم مینماید. توکل که خود یک فضیلت اخلاقی متوقف بر ایمان است، از جمله روشهای مشترک جلب محبّت الهی بیان شده در قرآن و عهدین است. از دید این کتب، توکل عبارت است از اطمینان قلبی انسان به خداوند در همۀ امور خویش و اعتماد به اینکه هیچ قدرتی و اسبابی در عالم هستی جدای از خداوند در آدمی تأثیرگذار نیست. و خداوند در آیات فراوانی از این کتابها به کرّات، انسانها را به توکل بر خداوند دعوت نموده است و در برابر این اعتماد و اطمینان بندگان، وعدۀ خود را مبنی بر دوست داشتن انها و کفایت امور آنان اعلام مینماید (مزامیر۱۸: ۳۰؛ ۲۱: ۷؛ عبرانیان۱۰: ۳۸؛ آل عمران، ۳/ ۱۵۹). توبه یکی دیگر از آموزههای مشترک قرآن و عهدین، جهت پذیرش بذر محبت الهی در قلب انسانهاست. روی برگرداندن از معاصی و روی آوردن به لطف و رحمت خداوند موجبات جلب محبت الهی را فراهم می آورد (بقره، ۲/ ۲۲۲؛ مکاشفه۲: ۴-۵؛ اشعیا۵۹: ۲۰). صبوری در برابر گرفتاریهای و سختیهای زندگی دنیوی، از جمله آموزههای مشترک قرآن و عهد جدید به عنوان راهکاری جهت کسب محبّت الهی میباشد. خداوند کسانی را که به خاطر رضای او، در برابر مشکلات و ناهمواریهای زندگی و آزار و اذیت دشمنان صبر پیشه می کنند، دوست میدارد (آل عمران، ۲/ ۱۴۶؛ رومیان۵: ۳-۵). یکی دیگر از مشترکات قرآن و عهدین در این زمینۀ این است که انسانها باید سعی نمایند تا صفات الهی را در خود به منصۀ ظهور برسانند. محبت نمودن و عشق ورزیدن از جمله صفات الهی است که افراد باید در سایۀ این صفت خدایی به همنوعان خود لطف و محبت نمایند. در این کتب مقدس، دربارۀ محبت نمودن به والدین، فرزندان، همسر و … سفارشهای زیادی شده است. از منظر این کتب تمام افراد بشر با یکدیگر در ارتباطاند و همچون اعضای یک بدن میباشند، اما تفاوتی که در این رابطه وجود دارد، این است که در کتب عهدین، به محبت نمودن نسبت به همه افراد توصیه شده است ولی در قرآن با استناد به آیهی (مائده، ۵/۵۴) از محبت کردن مؤمنان نسبت به بیایمانان منع شده است. زیرا دوستی با کسانی که دچار حب منفی شده اند منجر به سقوط از درجات ایمان و قرار گرفتن در گروه ظالمین خواهد شد (توبه، ۹/۲۳-۲۴). صبر صبر، یکی دیگر از فضیلتهای اخلاقی ایمانی مورد تأکید در قرآن و عهدین محسوب می شود. خداوند در آیات متعددی از این کتب آسمانی با بیان اهمیت و ضرورت صبر مؤمنان را به آن فرا می خواهد و از آنان می خواهد که در برابر حوادث و مصیبتها با ذکر یاد خدا با شکیبایی حوادث را پشت سر بگذارند و مطمئن باشند که کارهای خداوند از روی حکمت است پس باید به او توکل کنند. یکی از وجه اشتراکهای قرآن و عهدین پیرامون فضیلت صبر این است که: یکی از ارکان ایمان درست و حقیقی، صبر است. از منظر این کتب، ایمانی واقعی است که صبوری در برابر ناملایمات زندگی را با خود به ارمغان داشته باشد. به واسطه ایمان به خداوند، چنان اطمینان و دلگرمی در روان آدمی حاصل می شود که در برابر تمامی ناملایمات زندگی مقاومت و صبر می نماید و نه تنها احساس یأس و ناامیدی نمی کند، بلکه به دلیل اینکه خدا را همواره ملازم و همراه با خود می داند، برای رسیدن به آینده ای بهتر و سرشار از موفقیت، تلاش افزون تری می نماید. به همین دلیل قرآن، ثبات آرامش را مخصوص کسانی می داند که قلبی سرشار از ایمان داشته باشند(انعام/۶، ۸۲؛ مزامیر۴۰: ۱-۳؛ دوم قرنتیان۱: ۹-۱۰). نقطه اشتراک دیگر قرآن و عهدین، دربارۀ صبر این است که: از دیدگاه این کتب آسمانی، صبر با دیگر محاسن اخلاقی و کمالات روحی ارتباط تنگاتنگی دارد، که از آن جمله پیوستگی صبر با توکل است. توکّل یعنی تکیه کردن به قادر متعال و کار خود را به او واگذاشتن است که نشانِ توحید و بندگی است (طباطبائی،۱۴۱۷،ج۱۲: ۵۲۷). بدیهی است هنگامی که شخص اتکاء به پشتیبان نیرومندی دارد، پایداری و صبرش در هجوم مشکلات بیشتر است تا زمانی که نقطه امید و تکیهگاهی ندارد (نحل، ۱۶/ ۴۲و۴۱؛ ناحوم۱: ۶-۷؛ رومیان۱۲: ۱۰-۱۲). بنابراین ریشه همه فضائل انسانى و پشتوانه همه برنامههاى سازنده فردى و اجتماعى، همین صبر و توکل است: صبر، عامل استقامت در برابر موانع و مشکلات است و توکل، انگیزه حرکت در این راه پر نشیب و فراز. در هر سه کتاب مقدس، صبر از جمله صفات اخلاقی مهم است که هم به خداوند متعال نسبت داده شده است و هم به انسان. صبر خدا، در این کتب بدین معناست که خداوند، در انتقام گرفتن از نافرمانان عجله نمی ورزد و به بندگان خود فرصت توبه کردن میدهد. آدمیان نیز باید، با الگو قرار دادن این صفت الهی، در برابر مشکلات و ناهمواریهای دنیا صبر پیشه نمایند. پیامبران که معلمان الهی هستند، بهترین سرمشق و الگو برای مردم و پیروان خویش باشند . از این رو، پیامبران خود بهترین الگو در رسیدن به مقام صبر الهی هستند و انسانها برای نیل به این مقصود باید به ایشان اقتدا کرده و آنها را الگوی خویش قرار دهند. در این راستا، خداوند انبیاء زیادی را همچون: حضرات ایوب(ع)، یعقوب(ع)، اسماعیل(ع)، ادریس(ع)، عیسی(ع) و . . . به عنوان پیامبرانی که مظهر صبر و ایستادگی هستند معرفی مینماید. قرآن و عهدین، وعدههای بسیاری به پیروان خود در قبال ایستادگی در برابر سختیها برای رضای الهی، به عنوان پاداش در نظر گرفته است که از جمله مهمترین این وعدهها، سرانجام نیکو و دخول به بهشت میباشد (رعد، ۱۳/ ۲۲؛ اشعیا۵۷: ۲؛ دوم قرنتیان۴: ۹). سیمای صبر در این سه کتاب آسمانی متفاوت است. سیمای صبر از دیدگاه قرآن بر ایمان، یقین، شکر استوار است. از منظر قرآن کریم، برای رسیدن به والاترین مقام توسط انسان، که همان مقام هدایت به امری و امامت است، دو خصیصۀ صبر و یقین لازم است (سجده، ۳۲/ ۲۴). منظوراین است که دو رکن ایمان عبارتند از عقیده به علاوۀ عمل، که رکن اول راخداوند در آیه فوق کلمه یقین عنوان نموده و رکن دوم را با صبر که بیانگر حرکت و عمل است بیان کرده است. به همین علت خداوند در آیه فوق صبر و یقین را کنار هم قرار داده است. و از سوی دیگر، اگر صبر و تحمل با شکر ـ که نتیجه توجه به نعمت و منعم است ـ توأم باشد، آرامش روحی و فرصت تأمل را به شخص میدهد. در قرآن کریم نیز چهار مرتبه کلمه «صَبَّارٍ» بکار رفته که به دنبال تمام آن ها کلمه «شَکُورٍ» آمده است و این نشانه آن است که صبر و شکر در کنار هم نقش ویژهاى دارند چراکه مسائلى که در اطراف انسان مىگذرد، یا طبق مراد است که جاى شکر دارد و یا خلاف میل انسان است که جاى صبر دارد. پس انسان دائماً باید یا در حال صبر باشد یا در حال شکر و گرنه در حال کفران و غفلت خواهد بود. زیر بنای صبر در عهدجدید، بر محبّت خداوند و فدیه شدن مسیح جهت کفارۀ گناهان بشر استوار است و نتیجۀ صبر از منظر این کتاب، رساندن انسانها به محبت الهی است. سرچشمه و زمینه ساز صبر، محبت مسیح است. شهامت عیسی در هنگام به صلیب کشیده شدنش و فدیه شدن در برابر گناهان بشر، الگوی کامل صبوری و بردباری است. شخص مؤمن به مسیح با یادآوری لطف و محبت مسیح به انسانها، باید با تأسی جستن به مسیح در مقابل گرفتاریها شکیبایی ورزد و به امید نجات در زمان بازگشت ثانوی و پرجلال عیسی باشد. شخص مسیحی میداند که از طریق صبر کردن، با نجات دهنده همکاری می کند (رومیان۸: ۱۷؛ فیلیپیان۳: ۱۰). اما در عهد عتیق، تصویر صبر به طور کامل نشان داده نشده است. بدین شرح که اولاً: در بخشهای اولیّۀ عهد عتیق، از یهوه یک خدای جبّار و قهّار به تصویر کشیده شده است که در انتقام و تلافی کردن عجول است و در پی آن است که با کوچکترین اشتباهی از بنیاسرائیل، آنها را عذاب نماید. او خدایی است که دستور قتل، غارت و سوزاندن اسرائیلیان را صادر می کند (اعداد۱۱: ۱۰-۱۲)، اما در قسمت های بعدی عهد عتیق، خداوند، خدایی صبور و دیر خشم معرفی شده است، خدایی که صبورانه از گناهان بندگان خود میگذرد. ثانیاً: در اسفار خمسه، چندان اثری از دعوت مردم به صبر و شکیبایی و پاداش به صابران وجود ندارد و این دعوت به صبر در برابر مشکلات بیشتر پس از قرن هشتم پیش از میلاد به چشم می خورد جایی که بعد از مرگ سلیمان و در زمان جانشینی پسرش بین بنی اسرائیل اختلاف افتاد و کشور آنها به دو کشور اسرائیل در شمال و یهودا در جنوب تقسیم گردید. و از این زمان به بعد است که اسرائیلیان با رنج و سختی دست و پنجه نرم می کنند و انبیا نیز مردم را به شکیبایی در برابر مصائب دعوت می کنند که این امر بیشتر بعد از حملۀ بخت النصر به اورشلیم دیده می شود. ثالثاً: در داستان حضرت ایوب(ع) در این کتاب، در برخی موارد انسان احساس می کند که ایشان به کفرگویی نزدیک شده است، رابعاً با توجه به آیات عهد عتیق در زمینۀ صبر این تصوّر به ذهن میرسد که تمام سختیها و مشکلات زندگی به خاطر گناهانی است که بندگان مرتکب شده اند و تا هنگامی که بنده معصیتی را انجام نداده است، دچار عذاب و سختی نمی شود. ولی از دیدگاه قرآن، مصیبتهایی که در طول زندگی به انسان میرسد، دو نوع است: یک دسته مصیبتهایی که کیفر اعمال انسانهاست : «وَ مَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکمُْ وَ یَعْفُواْ عَن کَثِیر» (شوری، ۴۲/ ۳۰)، گناهان آثار متعددی دارند از جمله قساوت قلب، غفلت، تسلط شیطان، سلب توفیق، ضعف یا زوال ایمان، رنجش خاطر پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) و … و از جملۀ آنها نزول بلایا و مصائب است (طیب، ۱۳۷۸، ج۱۱: ۴۹۰). دسته دوم، مصیبتهایی هستند که جنبۀ آزمایش دارند: «مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَهٍ فىِ الْأَرْضِ وَ لَا فىِ أَنفُسِکُمْ إِلَّا فىِ کِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبرَْأَهَا» (حدید، ۵۷/ ۲۲)، مصائب ذکر شده در این آیه، مصائب حاصل از اعمال انسانها نیست، بلکه برای آزمایش و ترفیع درجۀ انسانها ظهور مییابد (مکارم شیرازی، ۱۴۲۱، ج۲۳، ص۳۶۳). خامساً: از دیدگاه عهد عتیق، پاداش انسان در قبال صبری که در برابر مصیبتهای زندگی از خود نشان میدهد، در همین حیات دنیوی به او داده می شود. ولی این در صورتی است که از دیدگاه قرآن، برخی از پاداشها در این دنیا و بسیاری از آنها در جهان دیگر به انسان عطا می شود. خوف ترس از حضور و مقام خداوند، ترس از ناخشنودیش، ترس از عذاب او، فرمانبرداری نسبت به قدرت پادشاهانهاش، از جمله فضایل اخلاقی ایمانی دیگری است که قرآن و عهدین، اهتمام خاصی نسبت بدان داشته اند و به این نوع ترس سفارش نموده اند. این کتب بر این باورند که: خوف از خداوند در سعادت و رستگاری انسان، نقش بسیار با اهمیتی ایفا می کند؛ زیرا سعادت انسان جز با ملاقات پروردگار و محبت الهی محقق نمی شود، و این در حالیست که محبت الهی خود در گرو بریدگی قلب از وابستگیها و تعلقات دنیوی میباشد و برای قطع علاقه از محبت دنیا چارهای جز دل بریدن از شهوات و لذتها نیست و آتش خوف از خداوند، سلاح مؤثری در راه پای گذاری بر لذتها و شهوات دنیوی است. بنابراین، تنها با ترس واقعی از خداوند است که انسان از بندگی ترسهای غیرطبیعی و شیطانی رهایی مییابد. خداوند در آیات بسیاری از قرآن و عهدین تأکید می ورزد که آدمی باید تنها از او بترسد و این ترس همواره باید در او موجود باشد (آل عمران، ۳/ ۱۷۵؛ ) چراکه این نوع ترس، در صورتی که در ژرفای درونِ انسان نفوذ نماید، او را از ارتکاب اعمال مهلک و جرم ها باز داشته و به کار نیک و مسابقه و پیشتازی در عرصه فضیلت وا می دارد. ترس از خداوند، گذرگاهی است برای تطهیر نفس از پلیدی ها و مرتبت و منزلتی است در مدارج پاکسازی نفس از اوهام تا آرامش و امنیت و آسایش برای نفس و روان انسان بارور گردد و فرد با ایمان از طریق آن از هرگونه احسان و رحمت و تفضل الهی بهره مند شود. نوعی دیگری از ترس وجود دارد، که در قرآن و عهدین مورد مذمت قرار گرفته است؛ ترسی که زجرآور، موقت و از نوع اسارت است و آدمی را از خداوند دور می کند و همیشه همراه با اضطراب، اندوه و سرکشی است و می تواند توسط انسان کسب شود یا متظاهرانه باشد. نظیر: ترس از غیر خدا، ترس از دشمن، ترس از مرگ، ترس از مردم، ترس از شیطان و ترس از آسیب مالی. قرآن و عهدین، هرگونه ترس و خوفی را که تغییری در حقیقت امر نمی دهد، بلکه بر دوش جان سنگینی می کند، بر می دارد زیرا ترسی که چیزی از واقعیت تلخ کاهش ندهد، بیهوده است. در حقیقت این کتب مقدس معتقداند که هیچ یک از عوامل رعب آور عادی، نه ذاتا منشأ سود و زیانی هستند و نه به خودی خود، دارای قدرت امداد می باشند، از این رو سزاوار ترس نیستند. شیوه ارعاب و تهدید و ایجاد وسوسه، سیاست دائمى قدرتهاى شیطانى است و هر گونه شایعهاى که مایه ترس افراد مؤمن گردد، شیطانى است و تنها افراد ترسوى میدانهاى نبرد، یار شیطان و تحت نفوذ اویند. اما مؤمنان واقعی و آنان که ولایت خداوند را پذیرفته اند، هیچ شایعه و سخن شیطانی نمی تواند در درون شان نفوذ یابد «فَمَنْ یُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا یَخافُ بَخْسا وَ لا رَهَقا» (جن، ۱۳/ ۷۲). بنابراین اگر در قلبى ترس از غیر خدا پیدا شود، نشانه عدم تکامل ایمان و نفوذ وسوسههاى شیطانى است، زیرا روشن است در عالم بیکران هستى تنها پناهگاه خدا است و مؤثر بالذات فقط او است و دیگران در برابر قدرت او قدرتى ندارند. اصولا مؤمنان اگر ولى خود را که خداست با ولىِّ مشرکان و منافقان که شیطان است مقایسه کنند، می دانند که آن ها در برابر خداوند هیچگونه قدرتى ندارند و به همین دلیل نباید از آن ها، کمترین وحشتى داشته باشند. نتیجه این سخن آن است که هر کجا ایمان نفوذ کرد، شهامت و شجاعت نیز به همراه آن نفوذ خواهد کرد. زیراکسی که ایمان به آخرت دارد و عمل صالح انجام دهد هیچ ترسی از گذشته و آینده ندارد (بقره/۲، ۲۷۷). از دید قرآن و عهدین، منشأ اصلی خوف از خداوند متعال شناخت و معرفت به پروردگار و ایمان به اوست. کسی که معتقد باشد خداوند به تمام افکار او آگاه است و همۀ اعمال و رفتارهای او را میبیند و سخنان او را میشنود، و میداند در صورت ارتکاب معاصی به عذاب دنیوی یا اخروی خداوند دچار می شود و در نتیجه در تمامی کارهایش ترس از خدا را مدّ نظر می آورد و نفس خویش را از مرتکب شدن به گناهان باز میدارد. ایمان، به گرایش انسان یعنی به حالت ذهنی او اشاره دارد و تمایل شخص نسبت به چیزی چگونگی و کیفیت رفتار او را مشخص خواهد کرد و متناسب با تمایلات خود، گزینشهای خود را صورت خواهد داد. تمایل طبیعی آنها به زندگیای خواهد بود که گرایششان به آن سمت است. گرایش آدمی مبتنی بر چیزی است که به آن معتقد است یا به عنوان حقیقت قبول دارد. انسان عاقل ناپایداری و زودگذر بودن زندگی را خواهد پذیرفت. او قبول خواهد کرد که مخلوق خداوند است و خداوند به زندگی او هدف داده است و اینکه هر انسانی نسبت به خداوند مسئول است. او کلام خداوند را به عنوان امری واقعی و الگوی زندگی خود خواهد پذیرفت و تعالیم خداوند را در زندگی کوتاه دنیوی تحقق خواهد بخشید و به این امر پی خواهد برد که زندگی جاودانی او در پیش است . انسان خردمند و عاقل زمانی را که خداوند به او داده است بیهوده به هدر نمیدهد. ایمان انسان خردمند بیش از هر کسی کامل است و به واسطه ایمانش فیض خداوند شامل حال او می شود. او کلام خداوند و عهد او برای نجات انسان را خواهد پذیرفت و ادیان دروغین جهان را رد خواهد کرد. اندیشیدن دربارۀ عاقبت ملل پیشین و عذابهایی که بر آنها جاری گشته است، یکی دیگر از راهکارهایی است که قرآن و عهدین، جهت کسب خصیصۀ خوف از پروردگار معرفی کرده اند. این تأمل صفت خوف از عذاب الهی را در شخص ایجاد و تقویت می کند. قرآن و عهدین، تقریباً شاخصههای مشترکی را برای افراد خدا ترس معرفی مینمایند، از جمله: ایمان به خداوند (آل عمران، ۳/ ۱۷۵) و مطیع اوامر او بودن (خروج۱: ۱۷)، اقدام به انجام اعمال نیکو (انفال، ۸/ ۲-۳؛ امثال۸: ۱۳؛ اعمال رسولان۱۰: ۳۵)، سعادت (بینه، ۹۸/ ۷-۸؛ اعمال رسولان۱۰: ۳۵)، توبه (ق، ۵۰/ ۳۳) و … . خوف از خدا، پیوسته شخص مؤمن را به تقوا و جلب رضامندی الهی (عبرانیان۱۲: ۲۸) و اطاعت از خدا و رسول وامیدارد. همچنین وی را از انجام هر گونه عمل ناشایستی که خدا و رسول از آن نهی فرمودهاند، بازمیدارد. او از تجاوز به جان و مال مردم پرهیز می کند (مائده، ۵/ ۲۸؛ اول پطرس۲: ۱۷) و در صورتی که خبط و خطایی از او سر بزند، به درگاه الهی توبه می کند. نتیجه اینکه، اگر حاصل خوف از خداوند، در دل بنده تقوا و خویشتن داری باشد، چنین بندهای به سعادت نائل گشته، زیرا خوف از خداوند تمامی صفات منفی و رذایل اخلاقی را در دل انسان ریشه کن می کند و به جای آن انوار الطاف خداوندی میتاباند تا انسان را به سر منزل مقصود و سیر الی الله برسانند. قرآن و عهدین، عاقبت یکسانی را برای اشخاصی که از خدا نمیترسند، بیان می کنند. از دید این کتب مقدس، سرانجام چنین اشخاصی عبارت است از: مبتلا شدن به قساوت قلب (بقره، ۲/ ۷۴) و رو آوردن به گناه و شرارت (مزامیر۳۶: ۱)، محروم شدن از برکات و نعمتهای خداوندی (یوحنا۳: ۲۰)، دچار شدن به خشم الهی خداوند (ارمیا۲: ۱۹؛ رومیان۳: ۱۸-۱۹) و تحت تسلط شیطان قرار گرفتن (بقره، ۲/ ۲۸۶؛ لوقا۱۹: ۴۳). وعده و وعید از جمله راهکارهای مشابه قرآن و عهدین است که خداوند متعال در جهت تربیت بشر و رسانیدن او به کمال، در این کتب تعبیه کرده است، و این روش نیکو را در هر مقام و موقعیتی که باشد در مورد همه بندگان اجرا میفرماید. از این رو، در این کتابها، به ترسندگان از خدا وعدههای زیبایی داده شده است و نتایج دنیوی و اخروی فراوانی را برای ایشان بیان نموده اند: نظیر: رهایی از تسلط و خوف دشمن(مزامیر۶۴: ۱؛ اعمال رسولان۱۸: ۹) و پیروزی بر دشمنان (اشعیا۳۳: ۱۸؛ متی۸: ۲۶)، برخورداری از رحمت الهی (مزامیر۳۱: ۱۹؛ لوقا۱: ۵۰)، رسیدن به سعادت و نجات (اشعیا۳۵: ۴؛ اعمال رسولان۱۳: ۲۶)، رضایت الهی (جامعه۸: ۱۲؛ بینه۹۸: ۷-۸)، امیدواری به خداوند (مزامیر۱۱۹: ۷۴)، برخورداری از هدایت الهی (توبه، ۹/ ۱۸؛ مزامیر۲۵: ۱۲) و … . پس، بر پیروان این کتب لازم است که برای رسیدن به تکامل معنوی واخلاقی خویش، با عمل به فرامین قرآن و پیامبران، وعدههای الهی را شامل حال خویش گردانند و وعیدهای خداوند را از خود دور سازند و بدین وسیله وجود خویش را مظهر اسمی از اسمای الهی گردانند. امید امید به خداوند، از فضایل اخلاقی ایمانی مهم دیگری است که در قرآن و عهدین سفارش زیادی به آن شده است. از منظر این کتب، امید حقیقی در ارتباط با خداوند است؛ یعنی در رسیدن انسان به خداوند و غرق شدن در عبودیت و پرستش اوست. در حقیقت، امید با ایمان به خداوند و عشق به او در آدمی ایجاد و بهواسطه رحمت الهی و تجلی صفات او در بشر تقویت میشود. همچنین در پرتو شناخت هدف اصلی زندگانی و آشنایی با افکار مانع و مخرب و مبارزه با آمال و آرزوهای واهی، میتوان به حفظ و ابقای آن امیدوار بود. امید در این کتابها، به علت تفاوت متعلق ها آن، به دوصورت پسندیده و ناپسند بیان گردیده است. امید مطلوب از نظر این کتاب آسمانی، مربوط به اموری است که در جهت رضای الهی است و انسان را به یاد خداوند می اندازد. و امید نامطلوب، مربوط به امور دنیوی است که رضای الهی در آن لحاظ نمی گردد. امید به پروردگار زمینه پیدایش عمل صالح و بستر مناسبی برای داشتن قیامت در زندگی، تحمل سختیها و مشکلات در زندگی و برخورد نیکو با مستمندان را فراهم میسازد. از منظر عهد عتیق و اناجیل سه گانهی همسو (متی، مرقس و لوقا) همانند قرآن کریم، وحی و دین برای ایجاد امید در بشر آمده تا به تکامل روحی- جسمی و سعادت دنیوی و اخروی او کمک نماید. آدمی میتواند امیدوار باشد که بهواسطه ایمان به خداوند و پیروی از شریعت و اطاعت محض از نبی خدا، به حیات جاودان و آرامش ابدی نائل گردد. با این تفاوت که قرآن کریم، از حیات اخروی بسیار سخن گفته و مؤمنان را امیدوار میسازد که در زندگانی اخروی هیچیک از اعمال نیک دنیوی ایشان از صفحه هستی پاک نمیشود(غافر، ۴۰/ ۳۹). اما در اناجیل سهگانه، از حیات جاودان با نام ملکوت تعبیر شده که دارای معانی گوناگون و متعلق های بسیاری است. اما چون حقیقتی روحانی است که تنها بهواسطه ایمان، میتوان بدان رسید، تنها بخشی از آن، واقع در عالم غیب است. اما تفکرات یوحنا و اندیشههای پولس در این زمینه با قرآن متفاوت است. در تفکرات یوحنا، مسیح سرچشمه امید است. ملکوت از آن مسیح است و امیدِ ایمانداران به او، بهواسطه واقعه رستاخیز اوست. و در منظر پولس، امید بهدنبال انگاره سقوط بشر و مفهوم فدا و رستاخیز مسیح ایجاد شد. درنتیجه، این عمل مسیح، ایمانداران به او، میتوانند امید داشته باشند که در برکات زندگی جاوید شرکت نمایند. مشوق و محرک این امید نیز یادآوری محبت مسیح به انسانهاست. بنابراین، در نگاه پولس، امید بهمعنای صبر و انتظار است. این تفکر او، تفاسیر و دیدگاههای مختلفی را در مسیحیت بهدنبال داشت که از این میان، اگوستین هم با وی همرأی بود. قرآن و عهدین، راهکارهایی را جهت افزایش امید در انسان بیان نموده اند، که برخی از این راهکارها اختصاص به هر سه کتاب دارد، برخی مشترک بین قرآن و عهدعتیق، برخی دیگر مشترک بین قرآن و عهدجدید و بعضی دیگر اختصاص به قرآن دارد. بنابراین روشن است که راهکارهای قرآن در این زمینه بسیار گستردهتر است. از منظر قرآن و عهدین، رویکرد توحیدى در زندگى، یگانه راه دستیابى به امنیّت و آرامش است(انعام، ۶/ ۸۱؛ مزامیر۶۲: ۵؛ عبرانیان۱۱: ۱) و هسته و بنیاد امید فرد را شکل می دهد. به واسطه ایمان به خداوند، چنان اطمینان و دلگرمی در روان آدمی حاصل می شود که در برابر تمامی ناملایمات زندگی مقاومت و صبر مینماید و نه تنها احساس یأس و ناامیدی نمی کند، بلکه به دلیل اینکه خدا را همواره ملازم و همراه با خود می داند، برای رسیدن به آینده ای بهتر و سرشار از موفقیت، تلاش افزون تری می نماید. به همین دلیل قرآن، ثبات آرامش را مخصوص کسانی می داند که قلبی سرشار از ایمان داشته باشند (یوسف، ۱۲/ ۳۹). در تفکر قرآنی و عهدین، راه نجات از مصائب گوناگون صبر و پایداری است نه بیتابی و سراسیمگی یا افسردگی وناامیدی. صبر و توکل بر خالق یکتا، سبب موفقیت آدمی و ایجاد روح امید در او می گردد چراکه ریشه همه فضائل انسانى و پشتوانه همه برنامههاى سازنده فردى و اجتماعى، همین صبر و توکل است (یوسف، ۱۲/ ۸۷؛ مراثی۳: ۲۱-۲۲؛ رومیان۵: ۳-۵). احساس گناه یکى از عوامل اضطراب و افسردگى است. توبه و انابه به سوى پروردگار راهى است که خدا در قرآن و عهدین برای انسان ها قرار داده است تا از یأس و ناامیدى بپرهیزند و بدانند آفریدگارشان پذیرنده افراد عاصى است. قرآن انابه را راهکاری برای دستیابی به آرامش می داند و انسان گناهکار که با گناه خویش دچار عصیان شده است با انابه می تواند خود را به آرامش برساند چراکه انابه همان ایمان و اطمینان قلب است با ذکر خدا (رعد/۱۳، ۲۷ و ۲۸؛ مکاشفه۲: ۴-۵؛ اشعیا۵۹: ۲۰).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نمودار ۴-۱۲-مقایسه میانگین نمره دل پذیر بودن در دو گروه ………..………..۱۱۳ نمودار ۴-۱۳-مقایسه میانگین نمره روان نژندی در دو گروه………..…………..۱۱۴ نمودار ۴-۱۴-مقایسه میانگین نمره استرس در دو گروه ………….……….….. ۱۱۵ چکیده هدف پژوهش حاضر، مقایسه مقایسه ی ویژگیهای شخصیتی، سبکهای مقابله ای و میزان استرس والدین نوجوانان دارای اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی بود. بدین منظور از میان نوجوانان گروه سنی ۱۰-۱۴ مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش منطقه ۵ اصفهان که تعداد ۱۰۷ نفر در یک دوره دو ماهه بود تعداد ۵۰ نفر که در چک لیست اسکید نمره لازم را کسب کرده بودند انتخاب شده و والدین آنها با پرسشنامه های نئو، سبکهای مقابله ای لازاروس و پرسشنامه استرس مورد مقایسه با ۵۰ والد دارای فرزند عادی قرار گرفتند. نتایج تجزیه و تحلیل آزمون t نشان داد که بین استرس والدین دارای نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک با استرس والدین دارای نوجوان عادی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین مقابله مستقیم، فاصله گرفتن، طلب حمایت اجتماعی، پذیرش مسولیت، گریز – اجتناب، حل مساله برنامه ریزی شده و ارزیابی مجدد مثبت در آزمون سبکهای مقابله ای در والدین دارای نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک با والدین دارای نوجوان عادی تفاوت معناداری وجود دارد. یافته نشان داد که در ویژگیهای شخصیتی دو گروه بین روان نژندی و برون گرایی تفاوت معناداری وجود دارد ولی بین نمره انعطاف پذیری، مسئولیت پذیری و دلپذیر بودن بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد . واژه های کلیدی: ویژگیهای شخصیتی- سبکهای مقابله ای- استرس و اختلال سلوک فصل اول مقدمه ۱-۱ مقدمه بررسی تاریخچه اختلالهای روانی نشان میدهد که همواره این اختلالها همراه و همزاد بشر بوده و هست و انسانها جهت پیشگیری و درمان آنها به شیوههای مناسب و نامناسب متوّسل میشوند (احمدزاده ۱۳۸۴،۲۵). با توجه به اهمیتی که جوامع امروزی برای تداوم و بقا سلامت و بهداشت روانی افراد جامعه قائل است بررسی و شناخت عواملی که به پایداری و موفقیّت در تحقق سلامت روان منجر میگردد ضروری به نظر میرسد. نکته دیگری که پرداختن به آن در مطالعات مربوط به بهداشت و سلامت روانی حائز اهمیت است نقش والدین و خانواده است. پدر و مادر ما زمینه ساز بهداشت و سلامت روانی فرد، جامعه و نسل آینده است. افراد خانواده به ویژه پدر و مادر میتوانند عمیقترین تجربههای عشق و علاقه و صمیمیّت و آرامش را در محیط گرم خانواده بیابند و در عین حال میتوانند عمیقترین نفرتها و بیعلاقگیها و انواع ضربههای جسمانی و روانی را در خانواده متحمل شوند. دستیابی به جامعه سالم، آشکارا در گرو سلامت خانواده است و تحقق خانواده سالم، مشروط به برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن رابطههای مطلوب با یکدیگر است. از این رو، سالمسازی اعضای خانواده، پدر و مادر و رابطههایشان بیگمان آثار مثبتی را در جامعه به دنبال خواهد داشت (پورعابدی ۱۳۸۰ ،۶۷).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
رابطه پدر و مادر با فرزندان یکی از قویترین رابطههای انسانی است که کیفیت آن پیامدهای گوناگونی برای فرزندان و دیگر اعضای خانواده و در نهایت جامعه دارد. هر چه تعامل میان والدین بیشتر باشد و این تعاملها توأم با محبت و صمیمیت بیشتری باشد نه تنها موجب استحکام پیوند خانواده خواهد شد، بلکه سلامت و آرامش روحی و روانی اعضای خانواده نیز تضمین میشود (احمدزاده ۱۳۸۴ ،۸۷). بنابراین با توجه به این که یکی از عوامل مؤثر بر سلامت روانی والدین است، در این پژوهش قصد بر این است که رابطه بین ویژگیهای شخصیتی، سبکهای مقابله ای و میزان استرس والدین نوجوانان دارای اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی بررسی می شود. ۱-۲ بیان مساله یکی از بارزترین خصوصیات انسان تعامل و ارتباط با یکدیگر است. اصلیترین منبع ارتباطی انسانها والدین هستند و این تعاملات نقش اساسی در شکلدهی ابعاد شخصیتی فرد دارند. بل معتقد است که مادر اوّلین پایگاه شکلگیری افکار و عقاید کودک در مورد خود و محیط ساختارهای ذهنی، سلامت روانی و شخصیتی آنان محسوب میشود. به طور کلی زمینهای که رشد فرد در دورههای مختلف زندگی در آن اتفاق میافتد تا حدود زیادی میتواند سلامت روانی را تعیین کند. یکی از مدلهای مطرح شده در این زمینه متعلّق به برافن برنر ( جاودان ۱۳۸۵،۲۳-۲۰) است. طرز تفّکرها و شیوه زندگی در خانواده پایهریزی میشود و سپس توسط مربیان مهدکودک، آموزگاران، دبیران مدارس و دیگر افراد مهّم شکل میگیرد. در صورتی که پایه این روابط و تعاملات به نحو شایسته و مبتنی بر احترام و حقوق متقابل صورت گیرد، میتوان انتظار داشت افرادی سالم و دارای رفتارهای سنجیده پرورش یابند. والدین و مربیان نا آگاه به مسائل روانی و تربیتی در بسیاری از موارد با طرد کردن کودکان و نوجوانان اعمال فشار و بیتوجهی باعث بروز رفتارهای نابهنجار، احساس خصومت، کینه و خشم میگردند. شواهد نشان میدهد که رابطه مادر و کودک نقش برجستهای در سلامت روانی و یا بروز اختلال در رشد روانی و ذهنی کودک دارد زیرا، واکنشهای مادر نسبت به کودک و نحوه ارتباط مادر با فرزندان تا حدودی زیاد میتواند بر تصور کودک از خودش تأثیر بگذارد( ولمن ۱۹۸۸، ۱۹۰) عقیده دارد که بسیاری از علائم روان تنی و اختلالهای روانی – رفتاری بیانگر واکنشهای کودک به نگرش مادر است. به عنوان مثال، توجه به حقوق دیگران، حفظ شخصیت و احترام دیگران، میزان شکیبایی در برابر مصائب رفتن به وادی بزهکاری و . . . تا حدود زیادی بر تجارب خانوادگی بستگی دارد. ارتباط مؤثر، سنگ زیربنای خانواده سالم است. به عبارت دیگر، وقتی خانوادهای از الگوهای ارتباط مؤثر استفاده میکند، انتقال و درک روشنی از محتوا و قصد هر پیامی را دارد و مسئولیت اجتماعی کردن فرزندان و دستیابی به نیازهای روانی اعضای خانواده را به خوبی انجام میدهد (ابراهیمی ۱۳۸۵،۱۲۸). بررسیهای انجام شده درباره خانواده عمدتاً بر این فرض استوار بودند که بیماری هر عضو یک خانواده علامت بیماری خانواده (پدر و مادر) است، و در مورد اختلالهای روانی شدید میتوان آنها را به بیماری روانی و اختلالات غیر قابل انکار والدین نسبت داد. اکثر محققان که تأثیر تعارضات خانوادگی در بروز مشکلات فرزندان را مورد بررسی قرار دادهاند، بر دگرگونی نحوه ارتباط – والد فرزند توجه داشته، و در تبیین نقش تعارضات پدر و مادر در بروز مشکلات رفتاری، کنشهای متقابل اعضای خانواده را دارای اهمیت بسیار یافتهاند. یافتههای مرتبط با تأثیر خانواده بر سلامت فرزندان مبتنی بر نظریه یادگیری اجتماعی است (سعادتمند ۱۳۸۴،۴۵) مطالعات مربوط به فرزندان با والدین دارای آسیبهای روانی و فرزندان والدین دارای آسیبهای روانی کمتر و مقایسه آنها باهم تفاوت معناداری را نشان میدهد. اگر روابط اعضای خانواده و کانون خانواده دچار عدم تعادل گردد و به عبارت دیگر خود تبدیل به یک دنیای بیمارگونه شود، میتواند زمینهساز اختلالها و نابسامانیهای روانی فراوان در فرزندان گردد (اسماعیلی ۱۳۸۳،۷۰-۶۵). علاوه بر این سیزر نشان میدهد که پذیرش بیش از حد مجاز در خانه با رفتار پرخاشگرانه و ضد اجتماعی فرزندان همبستگی دارد . سینگر و وینر به تأثیر فضای حاکم بر خانواده و سلامت روان فرزندان معتقدند. این پژوهشگران از تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند که معمولاً رابطه بین دو فرزند سالم از نظر روانی، تا اندازهای هدفدار و باثبات است. امّا والدینی که دارای اختلالات عاطفی – روانی هستند، به علّت عدم توانایی در تمرکز و داشتن افکار منقطع و تضاد عاطفی دارای ارتباط نامشخص، بیسازمان و غیر متمرکز با فرزندانشان هستند، به گونهای که این فرزندان از داشتن ارتباطی معین، روشن، هدفدار و با دوام محروم هستند (سعادتمند ۱۳۸۴،۵۶) تمامی این تحقیقات نشان میدهد یکی از منابع مهّم و مؤثر بر سلامت روان فرزندان محیط خانواده است. اگر منابع خانواده برای سازگاری با فشارهای روانی ناکافی باشد، خانواده مجبور به تحمل بار سنگین میشود. تغییرات و فشارها در زندگی خانواده به ظرفیت واحد خانوار فشار میآورد. بنابراین، میتوان بعضی از نتایج منفی مثل بیماری را در اعضای خانواده پیشبینی کرد. امکان ابتلا به اختلالهای روانی برای همه افراد جامعه وجود دارد و هیچ انسانی از فشارهای روانی و اجتماعی مصون نیست، این پدیده خطری است که مرتباً نسل فعلی و آینده را تهدید میکند و زیانهای فردی و اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی و اقتصادی زیادی در بر خواهد گرفت. کودکان و نوجوانانی که قوانین اجتماعی را زیر پا می گذارندو با رفتارهای آزار گرانه وگرایش های پرخاشگرانه مانند سرقت، خرابکاری، آتش سوزی عمدی، دروغگویی، ولگردی و فرار که مستلزم شکستن سنت ها، ارزش ها و قوانین اجتماعی است و همچنین رفتارهایی که کنش های روانی و اجتماعی فرد را در منزل، مدرسه و گروه های اجتماعی دچار مشکل می سازد، دچار اختلال سلوک هستند(مفیت و دیگران ۲۰۰۱). کودکان دارای رفتارهای بزهکارانه در یک سیستم مجرمانه قضاوتی و حقوقی به کودکانی گفته می شود که قوانین را زیر پا می گذارند و آنها را نادیده می گیرند(لوبر ۲۰۰۵،۱۲۱). این رفتارها دامنه ای از رفتن به سینما بدون بلیط تا دگر کشی را شامل می شود(هین شا ۲۰۰۸ ؛ ۲۸). نتایج تحقیقات نشان داده است که گونه های خاصی از اختلالهای رفتاری مانند اختلال سلوک و اختلال نافرمانی مقابله ای در بین دیگر اختلالات روانی دوران مدرسه از فراوانی بالایی برخوردار است. اینگونه رفتارهای اغتشاش گر در موقعیت های مدرسه به صورت درگیریهای مکرر و تعارض آمیز با همسالان، معلمان و دیگران خود را نشان می دهد(لطفی کاشانی و وزیری ۱۳۸۹،۷۸). این تحقیق ضمن تاکید بر چند عاملی بودن این اختلال از زاویه خانواده، ویژگیهای والدین، سبکهای مقابله ای و استرس والدین مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. بدیهی است مطالعه رشد و تحول کودکان بدون در نظر گرفتن الگوهای تربیتی و شرایط حاکم بر محیط خانواده، امری نارسا و ناقص است. خانواده، اولین پایه گذار شخصیت، ارزش ها و معیارهای فکری کودکان است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و سبک زندکی فرد دارد. تاثیر خانواده به عنوان نخستین و مؤثرترین واحد اجتماعی بر فرزندان، امری بدیهی و مشخص است در جریان رشد کودک، محیط و شرایط خانواده یک عامل مثبت و مهیاکننده زمینه های رشد و یا یک عامل مخل و بازدارنده است. وبستر-استراسون و داهل (۱۹۹۵) نشان می دهند که والدین کودکان با اختلال رفتار، اغلب مهارتهای تربیتی مهم را ندارند. این والدین در استفاده از مقررات، خشن و خرده گیر، ناسازگار، دمدمی و مسامحه کار اند، احتمال کمی وجود دارد که فرزندان خود را هدایت کنند و اغلب رفتارهای اجتماعی کودکشان را تنبیه و رفتارهای منفی را تقویت می کنند. مطالعات نشان می دهد که اکثر خانواده هایی که از یک منبع مقابله مناسب استفاده می کردند، عملکرد بهتری داشتند (کیم و دیگران ۲۰۰۳،۲۰۳). هنگامی که افراد در یک موقعیت استرس زا قرار می گیرند سعی می کنند از فشارهای روانی ناشی از آن موقعیت با بهره گرفتن از شیوه های مقابله مناسب اجتناب کنند. فشارهای روانی از عوامل موثر در شکل گیری اختلالات است. تمام اختلالات موجود از جهاتی با استرس در ارتباطند (شاملو ۱۳۷۸،۱۲۶). استرس زمانی رخ می دهد که مطالبات، فراتر از منابع سازشی فرد باشند. مقابله، توسط نظریه پردازان به عنوان کوشش هایی برای بالابردن سازش بین شخصیت و محیط و یا به عنوان تلاش هایی برای اداره رویدادهایی که استرس زا درک می شوند، تعریف می شوند (لازاروس و فولکمن ۱۹۸۴،۹۸). در ارتباط با شخصیت و راهبردهای مقابله ای فرض بر این است که شخصیت تعیین کننده راهبردهای مقابله ای است. الگوی دیگر بیان می دارد که شخصیت و مقابله به طور مستقل و جداگانه در شکل گیری ناسازگاری سهیم هستند (جزایری، جعفری زاده و پورشهباز ۱۳۸۲،۱۰۵). با توجه به اینکه ویژگیهای شخصیتی افراد نسبتا ثابت است و والدین در شیوه های تربیتی خود تحت تاثیر شخصیت، سبکهای مقابلهای و استرس خود قرار دارند، بنابراین این تحقیق سعی دارد به این سوال اساسی پاسخ دهد که آیا بین ویژگیهای شخصیتی، سبکهای مقابله ای و استرس والدینی که دارای نوجوان مبتلا به اختلال سلوک هستند با والدین دارای نوجوان عادی تفاوت وجود دارد؟ ۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق بسیاری از محققان، اختلالات رفتاری را اختلالات شایع و ناتوان کننده ای می دانندکه برای خانواده، محیط و کودک، مشکلات بسیاری ایجاد می کند. از آنجایی که اختلالات رفتاری معمولا نخستین بار در سالهای آغازین دوره ی ابتدایی مشاهده شده و بین ۸ تا ۱۵ سالگی به اوج خود میرسند (شکوهی یکتا و پرند ۱۳۸۴،۱۳۳) توجه به این موضوع می تواند اهمیت خاصی داشته باشد، به خصوص که کودکان دارای اختلالات رفتاری معمولا فراخنای توجه ی کوتاه و عزت نفس پایین داشته و به آسانی ناکام می شوند (سوزرو و والر ۲۰۰۶ ،۱۰۲) پژوهشهایی که به بررسی تاثیر الگوهای تعامل خانوادگی در ایجاد اختلالات رفتاری و عاطفی کودکان پرداخته اند، از یک سو این اختلالات را نوعی واکنش کودک نسبت به نابسامانیهای خانوادگی دانسته اند (جانستون و مش ۲۰۰۱؛ ۲۰۳) و از سوی دیگر به محرکهای محیطی نامناسب، مانند عدم پذیرش کودک، عدم محبت و حمایت کافی از طرف والدین، افراط در محبت، بی هدفی درخانواده، سردی کانون خانواده، عدم مراقبت و دلسوزیهای مادر، دلبستگی ناایمن در خلال کودکی و استرس والدین مرتبط ساخته اند (پاندینا و دیگران ۲۰۰۷،۱۱۵) پژوهش ها نشان می دهد که خانواده، موثرترین عامل محیطی در رشد و تحول شناختی کودک است و بسیاری از مشکلات کودکان از خانواده های آنها ناشی می شود (کامبرینگ گراهام ۱۹۸۹،۱۲۵) به طوری که خانواده به عنوان یکی از محیط های موثر در سلامت جسمی و روانی فرد در نظر گرفته می شود (وود ۱۹۹۵،۵۶) وجود ادراکی مبنی بر فقدان محبت، تعارض و خصومت پیوستگی (گورمن اسمیت و دیگران ۲۰۰۰،۱۰۲) نقش بسیار مهمی بر سلامت روان آنها می گذارد. بنابراین با توجه با این که میزان شیوع اختلال سلوک ۴/۳%- ۵/۱% گزارش شده است ولی در بررسی های انجام شده بین ۱۶%-۱% در نوسان بوده است (استینر ۲۰۰۰)؛ همچنین در کشور ما روند رشد جمعیت جوان در ۲۰ سال اخیر بسیار سریع بوده است به طوری که در سرشماری سال ۱۹۷۵، ۳/۵۱ درصد جمعیت کشور را گروه سنی زیر ۲۰ سال تشکیل داده اند (وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ۱۳۷۸،۲۶۰) و همچنین مشاهده این که این گونه نوجوانان در محیطهای خانوادگی نامناسب تری نسبت به نوجوانان عادی رشد می یابند پرداختن به ویژگیهای شخصیتی و دیگر الگوهای تربیتی والدین این نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ۱-۴ اهداف تحقیق ۱-۴-۱ هدف کلی : هدف اصلی این تحقیق عبارتست از: بررسی تفاوتهای ویژگی های شخصیتی، سبکهای مقابله ای و میزان استرس والدین نوجوانان دارای اختلال سلوک با والدین دارای نوجوانان عادی ۱-۴-۲ اهداف ویژه : ۱- بررسی تفاوت شخصیتی والدین نوجوانان دارای اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی ۲- بررسی تفاوت سبکهای مقابله ای والدین نوجوانان دارای اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی ۳- بررسی تفاوت میزان استرس در والدین نوجوانان دارای اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی ۱-۴-۳ هدف کاربردی نتایج بر گرفته از این تحقیق می تواند گامی موثر در تربیت نوجوانان بوده و نهادهای آموزشی - تربیتی و مشاوره ای را همگام با والدین این نوجوانان در هر چه بهتر شدن الگوهای تربیتی کمک رسان باشد. از آنجا که پیشگیری بهتر از درمان است بنابراین نتایج این تحقیق می تواند در آگاه کردن بیشتر دست اندرکاران تعلیم و تربیت به ویژه والدین نقش مؤثری داشته باشد. ۱-۵ سوالات تحقیق -آیا بین ویژگی های شخصیتی والدین دارای نوجوانان اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی ، تفاوت وجود دارد؟ -آیا بین سبکهای مقابله ای والدین دارای نوجوانان اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی ، تفاوت وجود دارد؟ -آیا بین میزان استرس والدین دارای نوجوانان اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی ، تفاوت وجود دارد ؟ ۱-۶ فرضیات تحقیق
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
همان طور که پیش تر گفته شد در مدلی که توسط آلن و می یر طراحی شده است سه نوع تعهد عاطفی، مستمر و هنجاری مطرح می گردد. ماهیت ارتباط فرد با سازمان در هر یک از ابعاد سه گانه تعهد متفاوت می باشد. کارکنان دارای تعهد عاطفی قوی در سازمان می مانند زیرا به آن تمایل دارد. افراد دارای تعهد مستمر قوی به خاطر نیاز خود در سازمان می مانند و آن دسته که تعهد هنجاری قوی دارند به خاطر احساس مسئولیت و دین به ماندن در سازمان در آن باقی می مانند(مولایی، ۱۳۷۸). ۲-۵- پیشینه تحقیق: ۲-۵-۱- تحقیقات داخلی
-
- بختیاری(۱۳۷۷ ) معتقد است که وجدان کاری، تعهد را به همراه دارد. ولی داشتن تعهد الزاماً، به مفهوم داشتن وجدان کاری نیست. یعنی حوزه و دامنه تعهد متفاوت است. منظور از وجدان کاری، رضایت قلبی، تعهد و التزام عملی نسبت به وظایفی است که قرار است انسان آنها را انجام دهد، به گونه ای که اگر بازرس و ناظری نیز بر فعالیت نظاره گر نباشد، باز هم در انجام وظیفه قصوری نخواهد داشت.
-
- شفیعی(۱۳۷۹ ) که در یک تحقیق به بررسی رابطه بین جهت گیریهای ارزشی و تعهد سازمانی دبیران متوسطه پرداخت، این نتیجه را بدست آورد، که بین ارزشهای مذهبی و تعهد سازمانی رابطه وجود دارد. او خاطر نشان می سازد که دبیران مذهبی به کار از جنبه مذهبی توجه دارند. لذا دیدگاه های آنان با اهداف و خط مشی های حاکم بر آموزش و پرورش هماهنگی بیشتری دارد، این هماهنگی و توافق موجب می گردد، این گروه از تعهد سازمانی بالاتری برخوردار بوده، انگیزش و علاقه بیشتری نسبت به کار از خود نشان دهند، و در ایفای نقش سازمانی خود احساس تعهد بیشتری کنند.
در طرح پژوهشی اخلاق و تعهد کاری در ایران، که به منظور بررسی عوامل موثر بر کارکرد مفید نیروی انسانی در سازمانها و میزان تعهد آنها نسبت به کار محوله اجرا گردید، نتایجی که از مطالعات نظری و فعالیتهای مرحله مدل سازی بدست آمده نشان می دهد که در بخش نظام فرهنگی، موضوعاتی چون انسجام فرهنگی، معنی کار و ارزش کار بر روی تعهد کاری تأثیرگذار است. در بعد معنی کار،دید انسانها نسبت به کار مورد بررسی قرار می گیرد. و در بعد ارزش کاراین مقوله که انسانها چقدر ارزش کار کردن را ارزشمند می دانند، مورد بررسی قرار می گیرد. بنابراین یکی از پیشنهادات این طرح پژوهشی برای افزایش تعهد کاری این است که، در سطح فرهنگی، طرز تلقی مثبت از کار و تأکید بر ارزشهای دورنی کار و ارزشهای ابزاری کار افزایش یابد( تدبیر، شماره ۱۰۶ ، مهر ۷۹ ).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
-
- عبدالله داوودی پور و همکاران(۱۳۸۷) به بررسی زمینه های اجرای طرح مدیریت مدرسه محور بر اساس رسالت ، مشارکت و تعهد سازمانی مدیران و معلمان مدارس راهنمایی تحصیلی شهر مشهد پرداخته اند. در این تحقیق تعداد ۱۶۰ نفر از مدیران و معلمان از طریق نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده اند، یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان توجه به رسالت ، میزان مشارکت و تعهد سازمانی در نمونه تحقیق نسبتاً مطلوب است.
-
- در تحقیق دیگری که توسط بهرام دلگشایی و همکارانش انجام شده است، به بررسی رابطه جو سازمان ی و تعهد سازمانی کارکنان و مدیران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان پرداخته اند. این تحقیق در سال ۱۳۸۷ انجام شده است. نتایج تحقیق بیانگر تأثیر مثبت و معنی دار جو سازمانی بر تعهد سازمانی مدیران و کارکنان است.
-
- حسین مدنی و محمد جواد زاهدی(۱۳۸۴) در شرکت های پالایش گاز فجر و بید بلند تعهد سازمانی را اندازه گیری نموده و عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی کارکنان را اولویت بندی نموده اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیر درک حمایت سازمانی قوی ترین رابطه مثبت و مستقیم را در تعیین تعهد عاطفی و هنجاری کارکنان در هر دو شرکت داشته اند. متغیرهای مشارکت سازمانی ، احساس عدالت سازمانی، فرصت های ارتقای شغلی و احساس امنیت شغلی نیز با میانجی درک حمایت سازمانی اثر غیر مستقیم و مثبت بر تعهد عاطفی و هنجاری در هر دو شرکت داشته اند، ولی اولویت اثر هر یک از این متغیرها متفاوت بوده است. متغیر فرصت های شغلی خارج از سازمان قوی ترین اثر مستقیم و منفی را بر تعهد مستمر داشته است.
-
- نتیجه تحقیق مهرزاد حمیدی و محمد کشتی دار(۱۳۸۱) در بررسی ساختار سازمانی و تعهد سازمانی در دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های کشور نشان می دهد که بین الگوی ساختار سازمانی و تعهد سازمانی اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی ارتباط مستقیم و مثبت وجود دارد. به طوری که هر چه ساختار سازمانی دانشکده ها از نظر مدیران و اعضای هیأت علمی ارگانیکی تر تصور شده است، آنها میزان بالایی از تعهد سازمانی را احساس کرده اند.
-
- در تحقیق دیگری که توسط هاشم کوزه چیان و همکاران(۱۳۸۲) انجام شده است، رابطه بین تعهد سازمانی و رضایت شغلی مدیران و معلمان مرد تربیت بدنی آموزشگاه های استان خراسان مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق به روش توصیفی و به شکل میدانی اجرا شده است. نتایج تحقیق مذکور نشان می دهد که میزان تعهد سازمانی و رضایت شغلی مدیران از معلمان بیشتر است. همچنین بین تعهد سازمانی مدیران و معلمان تربیت بدنی ارتباط معنی داری وجود دارد. بین رضایت شغلی مدیران و معلمان تربیت بدنی نیز ارتباط معنی داری وجود دارد، علاوه بر این بین سن و رضایت شغلی و تعهد سازمانی نمونه نیز ارتباط معنی داری وجود ندارد.
-
- علی اکبر امین بیدختی و معصومه صالح پور(۱۳۸۶) نیز رابطه رضایت شغلی و تعهد سازمانی را در کارکنان آموزش و پرورش مورد بررسی قرار دادند که نتایج حاصل از تحقیق نشان دهنده رابطه مستقیم و مثبت بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی در نمونه مورد بررسی است.
-
- در تحقیق دیگری مهدی طالب پور و فرشاد امامی(۱۳۸۶) ربطه بین تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی و مقایسه آن بین دبیران تربیت بدنی آموزشگاه های نواحی هفت گانه مشهد بررسی نموده اند. نتایج تحقیق بیانگر سطح بالای تعهد سازمانی در نمونه است و میزان دلبستگی شغلی نیز در افراد تحت بررسی در حد متوسط است، همچنین نواحی ۳ و ۷ نسبت به نواحی ۱ و ۴ از تعهد سازمانی بالاتری قرار دارند.
-
- حسینعلی کوهستانی و حبیب الله شجاعی فرد(۱۳۸۲) رابطه رضایت شغلی مدیراندانشکده ها و تعهد سازمانی آنان را در دانشگاه فردوسی مشهد مورد مطالعه قرار داده اند. بدین منظور کلیه مدیران و معاونان بین دانشکده های دانشگاه فردوسی مشهد به شیوه سرشماری مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر رابطه مستقیم و معنی دار بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی مدیران است.
-
- در سال ۱۳۸۷ بهرام دلگشایی و همکاران رابطه جو سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان و مدیران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان را مطالعه و بررسی نمودند. یافته های پژوهش نشان می دهد بهبود در جو سازمانی می تواند باعث افزایش تعهد کارکنان و مدیران به سازمان شود و می تواند پیوسته منجر به حفظ توانایی ها و مزایای رقابتی سازمان گردد .
-
- عادل زاهد بابلان و همکاران(۱۳۸۶) نیز به بررسی رابطه بین سلامت سازمانی مدرسه و تعهد سازمانی دبیران دبیرستان های پسرانه استان اردبیل پرداخته اند. تحلیل داده های به دست آمده حاکی از این است که میانگین سلامت سازمانی و تعهد سازمانی به گونه ی معنی داری بالاتر از متوسط مفهومی است. سلامت سازمانی و ابعاد هفت گانه ی آن با تعهد سازمانی و انواع سه گانه ی آن همبستگی مثبت دارد. دبیرستان هایی که سلامت سازمانی بالایی دارند، معلمان متعهدتری دارند، از میان ابعاد سلامت سازمانی، روحیه ی تأکید علمی، نفوذ مدیر، پشتیبانی منابع و ساخت دهی قابلیت پیش بینی تعهد سازمانی را داشتند و ۴۰ درصد از واریانس تعهد سازمانی به وسیله ی تغییرات این پنج بعد قابل تبیین بوده است. از میان سطوح سه گانه ی سلامت سازمانی نیز سطح فنی و اداری قابلیت پیش بینی تعهد سازمانی را داشته اند. از میان متغیرهای پیش بین، سهم نفوذ مدیر، روحیه و پشتیبانی منابع از ابعاد سلامت سازمانی و سطح فنی از سطوح سلامت سازمانی در پیش بینی تعهد سازمانی بیشتر از دیگران است.
-
- مهرنوش نوربخش و علی اکبر میرنادری(۱۳۸۴) در مطالعه ای رابطه جو سازمانی با رضایت شغلی در معلمان تربیت بدنی دوره متوسطه شهر اهواز مورد بررسی قرار داده اند. جامعه آماری شامل تمام معلمان تربیت بدنی زن و مرد شهر اهواز است که مورد بررسی قرارگرفته اند، تحلیل داده های تحقیق نشان دهنده رابطه مثبت و معنی دار بین جو سازمانی حاکم بر مدرسه ها و میزان رضایت شغلی است. بین رضایت شغلی و متغیرهای جنس و وضعیت استخدامی رابطه معنی داری مشاهده شده است ولی بین تأهل و سابقه خدمت با رضایت شغلی رابطه معنی داری وجود نداشته است، به طور کلی نتایج تحقیق حاکی از رابطه مثبت و معنی دار بین جو سازمانی حاکم بر مدرسه های متوسطه شهر اهواز و رضایت شغلی معلمان تربیت بدنی بوده است.
۲-۵-۳- تحقیقات خارجی
-
- ایزنبرگر، هانگتینگتون، هاتچینسون و سوا در سال ۱۹۸۶ در مقاله ای تحت عنوان حمایت سازمانی احساس شده برای اولین بار موضوع حمایت سازمانی را مطرح نمودند. به زعم آنان حمایت سازمانی مجموعه کیفیت های احساس شده از سازمان در نظر فرد است و سازه ای است که قابل ادراک نیست مگر از طریق مشاهده آثار نگرشی و رفتاری آن.
-
- جیمز و جیمز[۱۱۵]، در سال ۱۹۸۹ در یک مطالعه فراتحلیل از بررسی برداشتهای مختلف کارکنان از محیط سازمانی در میان صنایع مختلف عنوان می نمایند که مفهوم جو سازمانی حداقل در برگیرنده و ترکیبی از سه مفهوم است. این مفاهیم عبارتند از: ۱- مفاهیم محیطی، مثل اندازه و ساختار سازمان که در ارتباط با فرد تقریباً نقش کلیشه ای دارد. ۲- مفاهیم فردی مثل نگرش های کارکنان نسبت به سازمان ۳- مفاهیم بروندادی همچون رضایت شغلی، تعهد سازمانی و عملکرد که حاصل تعامل بین مفاهیم فردی و محیطی هستند. متغیرهای جو سازمانی نظیر حمایت سازمانی، احساس اعتماد و جو اخلاقی سازمانی می توانند بینش عمیقی را برای تعریف محیط کاری فرد فراهم سازد.
-
- جارامیلو و همکاران(۲۰۰۶) به بررسی نقش جو اخلاقی سازمانی در استرس نقش، نگرشهای شغلی، تمایل به ترک خدمت و عملکرد در میان۳۵۰ نفر از کارکنان سازمانهای مشغول در صنعت نساجی می پردازند. در مطالعه آنها تاثیر جو اخلاقی سازمانی بر تمایل به ترک خدمت در سازمان و افزایش عملکرد معنی دار نشان داده شده است. آنها همچنین دو عامل را که تشریح کننده رابطه بین جو اخلاقی و نگرش های شغلی است عنوان می نمایند. اولین عامل بیان کننده این است که جو اخلاقی کارکنان را از انجام رفتارهای غیر اخلاقی باز می دارد. دومین عامل بیان کننده این است که جو اخلاقی کمک خواهد کرد تا روابط طولانی مدتی را با مشتریان و دریافت کنندگان خدمات برقرار کنیم.
-
- ریگل [۱۱۶]، ادموندسون و هاندسن درسال ۲۰۰۷ در یک مطالعه فراتحلیل در میان کارکنان خط فروش شرکتهای پخش مواد غذایی به بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و بازده های شغلی پرداختند. به زعم آنها در صورت ایجاد جو حمایتی در سازمان پیامدهای مطلوب شغلی در آنان افزایش می یابد که یکی از انواع انکار ناپذیر این نوع از بازده ها رضایت شغلی در سازمان است. آنها همچنین عنوان مینمایند که حمایت سازمانی احساس شده بیانگر این است که سازمانی که کارمند در آن کار می کندبه چه میزان نسبت به کارمند تعهد دارد.
-
- براون و پیترسون [۱۱۷]،(۱۹۹۳) در مطالعه ای فراتحلیلی به بررسی متغیر های پبش بینی کننده و متغیر های متاثر از رضایت شغلی کارکنان شاغل در بخشهای مختلف تولیدی انگلستان می پردازند. به زعم آنان رضایت شغلی کارکنان یکی از مقوله هایی است که در ادبیات رفتار سازمانی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهمترین علاقه مندی ها در مورد این سازه در طول سال های مدید به دلیل این بوده است که این سازه روابط خیلی مهم و معناداری با متغیرهای بروندادی رفتاری همچون تعهد سازمانی ، عملکرد و ترک خدمت دارد. آنها به این نتیجه رسیدند که افزایش عملکرد، تعهد سازمانی و کاهش تمایل به ترک خدمت از انواع متغیر های متاثر از رضایت شغلی هستند. آنها وجود جو حمایتی و ایجاد فضای سبز اداری را نیز از عوامل پیش بینی کننده رضایت شغلی دانسته و رابطه علی بین آنها را تایید می نمایند.
-
- ایزنبرگر وهمکاران در سال ۱۹۹۰ به بررسی رابطه بین حمایت سازمانی با تعهد شغلی و نوآوری در کارکنان یک شرکت صنعتی پرداخته اند. در جمعیت ۲۴۳ نفری مورد مطالعه آنها مشخص گردید که کارکنانی که سازمان را حمایتی می پندارند تمایل بیشتری برای ماندن در آن سازمان دارند.
-
- کومینگر، آرملی و لینچ۱ در سال ۱۹۹۷ به بررسی رابطه پاداشهای سازمانی و رضایت شغلی و تعهد سازمانی در میان ۱۰۲ نفر از کارکنان شرکت لوازم جانبی تلفن همراه گالینگ پرداخته اند. آنها در مطالعه خود رابطه معنی داری را بین پاداشهای سازمانی و تمایل برای ماندن در سازمان نشان دادند.
آنها همچنین نشان داده اند که پاداشهای سازمانی و شرایط مطلوب شغلی باعث افزایش احساس حمایت سازمانی در کارکنان می شود چرا که آن ها احساس می کنند سازمان می خواهد بیش از آنچه که حق قانونی آنان است آن ها را تأمین نماید(کومینگر ، آرملی و لینچ [۱۱۸] ، ۱۹۹۷).
-
- اشنایدر و اسنایدر۱ در سال ۱۹۷۵ به بررسی رابطه. میان جوسازمانی و رضایت شغلی پرداختند. نمونه آماری آنها مشتمل بر۱۴۳ کارمند اداره بیمه دولتی بود. آنها با بهره گرفتن از پرسشنامه محقق ساخته خود که حد رضایت بخش پایایی و روایی آن تایید شده بود، رابطه معنی داری را بین جو حمایت سازمانی و رضایت شغلی کارکنان بیمه تشخیص دادند. به زعم آنها جو سازمانی نسبت به سیستم پاداش، تاثیر معنی دار تری با رضایت کارکنان دارد.
-
- علی و همکارانش(۱۹۹۵) اخلاق کار را در بین کانادائیها و آمریکائیها مورد بررسی قرار داد. نتایج بدست آمده نشان داد که اخلاق کار مطابق با سن، جنس، سطوح سازمانی و میزان تحصیلات فرق میکند.
-
- ویجتینگ[۱۱۹] و همکارانش(۱۹۷۸ ) نشان دادند که یک رابطه معناداری بین اخلاق کار و میزان تحصیلات وجود دارد.
-
- چاسمیر و پارکر[۱۲۰](۱۹۹۱ ) تفاوتهای جنسیتی را در اخلاقیات ۲۵۸مدیر(۱۲۷ مدیر زن و ۱۳۱ مدیرزن) در دو دنیای متفاوت زندگی شغلی و زندگی شخصی مورد بررسی قرار دادند. یافته ها نشان داد که اخلاق کار مدیران زن و مرد بطور قابل ملاحظه ای با هم شباهت دارند. اما اخلاق شخصی دو گروه، اختلاف معناداری با هم داشتد.
-
- منهیم[۱۲۱](۱۹۹۳) تفاوتهای جنسیتی را در اخلاقیات ۲۰۹ مرد شاغل و ۱۳۶ زن شاغل که به عنوان یک نمونه۲۵درصدی والدین، از دبیرستانهای نواحی چهار گانه یکی از بخشهای بزرگ اسرائیل، انتخاب شده بودند، مورد بررسی قرار داد. نتایج بدست آمده، تفاوت معناداری بین اخلاق کاری دو گروه نشان داد.
-
- ادیمی – بیلو[۱۲۲](۱۹۹۴) اخلاق کار زنان و مردان را با بهره گرفتن از یک نمونه(۲۹ مرد و ۴۳ زن) از بخش جنوب غربی نیجریه مورد بررسی قرار داد. او گزارش کرد که مردان و زنان نیجریه بطور کلی، اخلاق کاری یکسان داشتند. به همین ترتیب، راو و اسنایزیک[۱۲۳](۱۹۹۵) تفاوت معناداری بین مردان و زنان از لحاظ اخلاق کاری، مشاهده نکردند.
-
- جینسین[۱۲۴] و همکارانش(۱۹۹۰) ارتباط بین اخلاقیات مربوط به کار( محیط کاری و هماهنگی ناسازگاری ) و متغیرهای موقعیتی( تعدیل کننده) رهبری از جمله جنسیت، پستهای درجه بندی شده و سبک رهبری نظارتی با بهره گرفتن از یک نمونه ۱۰۷۹ نفری مدیران، در یک موسسه مراقبتهای بهداشتی، مورد بررسی قرار دادند. نتایج بدست آمده نشان داد، که جنسیت، تأثیر معناداری، بر روی محیط کاری دارد. مردان در مقایسه با زنان علاقه کمتری به محیط کاری داشتند.
-
- بوتل و برنر[۱۲۵]( ۱۹۸۶) تفاوتهای جنسیتی را در اخلاق کار، با بهره گرفتن از یک نمونه ۲۰۲ نفری از دانشجویان رشته بازرگانی مورد بررسی قرار دادند. تفاوتهای جنسیتی بر روی ۸ تا از گزینه های مربوط به اخلاقیات(از ۲۵ گزینه) معنادار بودند. که رتبه زنان ۱۲درجه بیشتر از مردان بود.
-
- علی و همکارانش(۱۹۹۵) تأثیر سطوح مدیریتی را بر روی اخلاق کار مورد بررسی قرار دادند. نتایج بدست آمده نشان داد که، سطوح مدیریتی بر روی اخلاق کار تأثیرگذار است. همچنین علی و همکارانش در این مطالعه، تأثیر نوع مالکیت و اندازه سازمان بر روی اخلاق کار مورد بررسی قرار دادند. یافته ها نشان داد که نوع مالکیت سازمان بطور معناداری بر روی اخلاقیات تأثیرگذار است. بعلاوه نتایج نشان داد که مدیرانی که در سازمانهایی با بیش از ۲۵۰ کارمند کار می کنند، خودمحورتر هستند.
-
- در یک تحقیق که بوسیله باگت[۱۲۶] و همکارانش(۲۰۰۴) در بین ۶۲۰ نوجوان همراه با یکی از والدین آنها صورت گرفت، این نتیجه بدست آمده که یکی از پیش بینی کننده های مهم اخلاق کار نوجوانان، میزان تحصیلات آنها می باشد.
-
- درویش یوسف[۱۲۷](۲۰۰۱) طی یک مطالعه نشان داد که سن، میزان تحصیلات، تجربه کاری، فرهنگ ملی و نوع سازمان(تولیدی یا خدماتی) و نوع مالکیت سازمان(خصوصی یا دولتی)
بر روی اخلاق مالکیت تأثیرگذار است. همچنین یافته ها نشان داد که جنسیت و نوع شغل بر روی اخلاق کار تأثیر ندارد.
- تحقیقاتی که با استفاده بریف آلدگ[۱۲۸](۱۹۸۰)، چاسمیر و کابیرگ[۱۲۹](۱۹۸۸ )، مارو و جویتز[۱۳۰](۱۹۸۸ ) و مارو و مک ال روی[۱۳۱](۱۹۸۷) انجام گرفته، نشان داده است که بین اخلاق کاری و تعهد سازمانی، ارتباط مثبتی وجود دارد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ابتدا لازم است میزان اهمیت یا وزن هر کدام از معیارهای خرید مشخص گردد. از روشهای متعددی برای تعیین وزن معیارها میتوان استفاده نمود که استفاده از نظرات مستقیم تصمیم گیرندگان و یا روشهای تحلیلی همچون روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) که بر پایۀ مقایسات زوجی استوار است، نمونههایی از آن است. در این پروژه نیز از همین روش برای تعیین اوزان استفاده میشود. در قدم بعد باید نحوۀ سنجش میزان مشابهت مقادیر معیارها به صورت تکی مشخص گردد که در ادامه به آن میپردازیم:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
برای سنجش میزان مشابهت مقادیر مربوط به این معیارها، از رابطه (۷) استفاده میکنیم که اصولاً از روشهای رایج در CBR است. برای بیان میزان مشابهت معیار فازی j نسبت به خرید قبلی R ام ,=[] و مقدار مورد نظر خریدار در مورد همین معیار ,=[] ، از روش فاصله میانگین مدرج تلفیقی استفاده شده است. [۷۰] که در آن رابطه زیر برای محاسبه میزان مشابهت بین دو مقدار فوق پیشنهاد شده است.
رابطه (۳-۹) |
Sim (J , J )= |
که در آن :
حال با مشخص شدن نحوه محاسبه میزان مشابهت مقادیر معیارها به صورت منفرد، میتوان میزان مشابهت شرایط خرید جدید با مشخصات خرید های موجود در مخزن خریدها را با کمک رابطه (۶) بدست آورد. در واقع هر مورد خرید جدید که ایجاد میشود، نیازمندیهای خرید جدید توسط سازمان مشخص میشود و سپس طبق روش بازیابی که بیان شد، بازیابی بر روی تمامی موارد قبلی اعمال میشود. سپس بر اساس نظر تصمیم گیرنده، تعداد m خرید از میان M خرید موجود در مخزن خریدها , بازیابی و اطلاعات آنها به شرح زیر استخراج میشود: m : تعداد خرید های بازیابی شده مورد ارزیابی(به انتخاب تصمیم گیرنده) که در آن M>m>1 i : اندیس خرید بازیابی شده (i=1,2,3,….,m) n : تعداد معیارها یا مشخصه های خرید j : اندیس معیار (j=1,2.3 ,… , n ) : مقدار اندیس یا معیار j در خرید بازیابی شدهi ام Wj : اهمیت نسبی یا وزن معیار i ام D= []mxn ماتریس تصمیم انتخاب فروشنده D= که در آن است و مقادیر قطعی ماتریس فوق به صورت اعداد فازی ذوزنقهای با پارامتر های یکسان (به اندازه مقدار غیر فازی) در نظر گرفته میشود. ۳-۵-۴ تصمیم گیری : اجرای مرحله بازیابی در واقع به فراهم آمدن یک مساله تصمیم گیری چند معیاره برای ارزیابی و اولویت بندی فروشندگان و در نهایت انتخاب نهایی فروشنده (از میان فروشندگان مربوط به m خرید قبلی) منجر میشود. برای حل این مساله تصمیم گیری، روش TOPSIS فازی پیشنهاد میشود که اولویتبندی فروشندگان مرتبط با خریدهای بازیابی شده را در ۵ گام انجام میدهد. که از بیان جزئیات آن پرهیز میکنیم. این ۵ گام شامل :
-
- تشکیل ماتریس نرمال شده فازی
-
- ایجاد ماتریس نرمال شده موزون
-
- تعیین مشخصات نرمال شده ی خرید های ایده آل و غیر ایده آل (مطلوب و نا مطلوب)
-
- محاسبه میزان نزدیکی به مشخصات به میزان نرمال
-
- محاسبه شاخص نزدیکی (شاخص ارجحیت خرید، که میزان شاخص نزدیکی نسبت به میزان نرمال یا ایده آل است)
مرحله بعدی تطبیق خرید است. در این مرحله، خرید های بازیابی شده به ترتیب اولویت محاسبه شده در مرحله قبل مورد ارزیابی نهایی قرار میگیرند تا میزان انطباق آنها با نیازمندیهای خرید جدید مشخص شود. مرحله تطبیق خرید که معمولاً توام با مذاکره با فروشندگان است، منجر به انتخاب فروشنده ای میشود که نیاز های اعلام شده برای خرید جدید را برآورده میکند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مجموع کمینه سازی جمع وزنی امید ریاضی و تغییرپذیری هزینه کل سیستم تولیدی و زنجیره تأمین و کمینه سازی جریمه ناشی از غیرموجه شدن جوابهای بدست آمده تحت سناریوهای مختلف بیشینهسازی امیدریاضی رضایتمندی مشتریان از طریق کمینهسازی مجموع حداکثر کمبود محصولات مختلف در بین همه نقاط تقاضا، در دوره های مختلف روش حل: تبدیل مسئله برنامه ریزی چند هدفه تصادفی پایدار به یک مسئله چند هدفه بسط یافته قطعیِ معادل و استفاده از روش برنامه ریزی توافقی برای حل مسئله چند هدفه قطعی بدست آمده
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مثال عددی: مطالعه موردی شرکت چوب و کاغذ چوکا تشریح مسئله و فرضیات مدل پیشنهادی چندهدفه تصادفی پایدار برای برنامه ریزی کلی تولید در زنجیره تأمین به قرار زیر است: یک زنجیره تأمین سه سطحی مطابق شکل مفروض است که در آن j کارخانه، S تأمین کننده و C نقطه تقاضا وجود دارد. هر کارخانه تعدادی محصول تولید می کند و هر محصول از تعدادی مواد/قطعه اولیه تشکیل شده است که با در نظر گرفتن ضریب مصرف از تأمین کنندگان تأمین می شود. هزینه های تولید اقلام در کارخانههای مختلف و قیمت خرید مواد اولیه در تأمینکنندگانِ مختلف، می تواند متفاوت باشد. هر کارخانه دارای ظرفیتهای مشخصی برای نگهداری مواد اولیه و محصولات نهائی است. ظرفیت تولید هر کارخانه برای تولید در وقت عادی، اضافه کاری با تعداد کارکنان تولیدی با سطوح مهارتی مختلف محدود می شود. کارخانجات میتوانند برای تنظیم نرخ تولید، از اهرم استخدام و اخراج بهره ببرند ضمن آنکه با برگزاری دوره های آموزشی میتوانند مهارت کارکنان را ارتقاء دهند. امکان برونسپاری بخشی از تولیدات به پیمانکاران خارج از شرکت امکان پذیر است. سایتها، نقاط تقاضا و تأمین کنندگان در یک گستره وسیع جغرافیایی پراکنده اند. و فاصله و هزینه حمل و نقل بین تأمین کنندگان و کارخانجات و همینطور بین کارخانجات و نقاط تقاضا می تواند متفاوت باشد. با آگاهی از این مطلب که امکان نگهداری محصولات نهایی در نقاط تقاضا امکان پذیر نیست، و نیز با فرض عدم قطعیت در میزان تقاضا، عدم قطعیت در هزینه های تولیدی و هزینه های حمل و نقل، عدم قطعیت در هزینه های استخدام، اخراج و حقوق کارکنان و هزینه های آموزش، مسئله اصلی، تصمیم گیری در مورد ۱- میزان محصولات تولیدی توسط هر شرکت برای پاسخگویی به تقاضای غیر قطعی مشتریان در دوره های مختلف تولیدی با تعداد نیروی کار مشخص از سطوح مهارتی متفاوت، ۲- میزان مواد اولیه ای که هر شرکت به تأمین کنندگان مختلف سفارش میدهد تا با توجه به ضریب مصرف، زمان تدارک و قیمت پیشنهادی آن ها پاسخگوی احتیاجات خالص شرکت ها باشد، ۳- تعداد کارکنان از هر سطح تخصصی که در هر کارخانه و هر دوره بایستی اخراج، استخدام و یا برای تخصصهای بیشتر آموزش داده شوند، ۴- میزان مواد اولیه و محصول نهائی که در هر کارخانه و هر دوره بایستی انبار شود و نیز میزان تقاضایی که در هر دوره و هر نقطه تقاضا بایستی به تعویق بیافتد، به قسمی که ضمن کمینه شدن مجموع وزنی امیدریاضی و تغییر پذیری هزینه های کل سیستم تولیدی و زنجیره تأمین و کمینه شدن ریسک ناشی از غیرموجه شدن برنامه بدست آمده تحت سناریوهای مختلف آتی، رضایتمندی مشتریان نیز از بابت دریافت به موقع سفارشات به ازای همه محصولات در همه دوره ها حداکثر شود. فرضیات اصلی: محصولات ارسالی به نقاط تقاضا امکان انبارش بیش از یک دوره را ندارند، به عبارت بهتر به دلیل ماهیت محصولات که می تواند به فسادپذیری آن ها و یا نیاز به انبارهای با هزیههای سرسام آور مرتبط باشد، نقاط تقاضا نگهداری محصولات را فقط در یک دوره تقبل مینمایند. هر محصول در واقع نماینده خانواده ای از محصولات یا مدلهای شبیه به هم است، بنابراین یک واحد ادغامی محسوب می شود، به این معنا که هزینه واحد تولید و یا حمل و نقل و غیره برای این واحدهای ادغامی در واقع میانگین آن هزینه ها برای تک تک محصولات/مدلهای آن خانواده میباشد. هر محصول از تعداد معینی قطعه با ضریب مصرف مشخص تشکیل یافته است. میزان تقاضا و تمامی پارامترهای هزینه ای سیستم تولیدی و پارامترهای زنجیره تأمین غیرقطعی فرض شده اند. عدم قطعیت پارامترها با بهره گرفتن از یک سری سناریوهای محدود، قابل بیان است. همه نقاط تقاضا و همه تأمین کنندگان از طریق یک شبکه کامل و مشخص حمل و نقل با کارخانجات مرتبط میشوند. سطوح مهارتی کارکنان دارای یک طبقه بندی استاندارد و از پیش تعریف شده است. برای مثال: کارگر ساده/ نیمه ماهر/ ماهر/ سرکارگر دوره های آموزشی استاندارد و از پیش تعریف شده برای ارتقاء مهارت کارکنان وجود دارد. کمبود به صورت سفارشات عقب افتاده برنامه ریزی می شود و فروش از دست رفته وجود ندارد. ظرفیت نگهداری به تفکیک محصولات نهائی و مواد اولیه در کارخانجات وجود دارد و ثابت فرض می شود.
|
شکل ۳‑۱- فرم کلی زنجیره تأمین سه سطحی |
پارامترها و متغیرهای مسئله
|
تقاضای محصول ( ۱, ۲, …, I) i در نقطه تقاضای c ( 1, 2, …, C) در دوره t ( 1, 2, …, T) تحت سناریوی ξ (۱, ۲, …, ζ) |
|
هزینه تولید در یک ساعت از وقت عادی(g=1) ، اضافه کاری (g=2) و یا پیمانکاری(g=3) در سایت j (1, 2, …, J) تحت سناریوی ξ |
|
قیمت فروش محصول i در نقطه تقاضای c در دوره t تحت سناریوی ξ |
|
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل ۴-۷۴- شبیهسازی متغیر حاشیه سود دیتا شکل ۴-۷۵- شبیهسازی متغیر قیمت منابع دیتا نتایج حاصل از شبیهسازی شاخص های مالی در بخش تلفن ثابت در شکلهای شماره ۴-۷۶ تا ۴-۷۹ نشان داده شده است. نتایج این بخش نیز نشاندهنده رشد نمایی شاخص ها تا پایان دوره شبیهسازی است. علت رشد افزایشی این متغیرها نیز به دلیل انحصاری بودن این خدمت توسط شرکت مخابرات ایران میباشد. شکل ۴-۷۶- شبیهسازی متغیر درآمد تلفن ثابت شکل ۴-۷۷- شبیهسازی متغیر هزینه های تلفن ثابت
شکل ۴-۷۸- شبیهسازی متغیر قیمت منابع تلفن ثابت شکل ۴-۷۹- شبیهسازی متغیر حاشیه سود تلفن ثابت شکلهای شماره ۴-۸۰ تا ۴-۸۳ نیز روند افزایش درآمد، هزینه، حاشیه سود و سرمایه کل شرکت هلدینگ مخابرات ایران را در طول دوره شبیهسازی نشان می دهند. همانطوریکه ملاحظه می شود روند این متغیرها نیز نمایی مثبت میباشد. با توجه به اینکه قسمت عمده شرکت مخابرات ایران از شرکتهای فوق تشکیل شده است، میتوان گفت نمودارهای زیر نیر برآیندی از نمودارهای مشابه در شرکتهای زیرمجموعه میباشند. بنابراین در مجموع این نتیجه حاصل می شود که شاخص های مالی درآمد، هزینه، حاشیه سود و سرمایه در سطح هلدینگ در طول دوره شبیهسازی روند افزایشی نمایی مثبت خواهد داشت.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شکل ۴-۸۰- شبیهسازی متغیر درآمد هلدینگ شکل ۴-۸۱- شبیهسازی متغیر هزینه های هلدینگ
شکل ۴-۸۲- شبیهسازی متغیر حاشیه سود هلدینگ شکل ۴-۸۳- شبیهسازی متغیر سرمایه هلدینگ ۴-۶-۳-۲-بررسی شاخص های زمان با توجه به اهمیت شاخص زمان تحویل، در این مجموعه به این شاخص پرداخته شده است. نتایج حاصل از شبیهسازی شاخص های زمان تحویل خدمت در هر سه بخش نشاندهنده کاهش این شاخص در طول دوره شبیهسازی دارد. این کاهش در ابتدا به علت افزایش شدید ظرفیت شبکه بسیار شدید میباشد که به تدریج کاهش مییابد تا اینکه به ثبات برسد. شکلهای ۴-۸۴ تا ۴-۸۶ نشاندهنده نتایج شبیهسازی شاخص های این بخش هستند. مطابق نمودارها، زمان تحویل تلفن همراه به علت ظرفیت مناسب شبکه و ایجاد امکانات متناسب با تقاضا در دوره جاری تا پایان دوره شبیهسازی در مدت زمان یک روز قابل واگذاری است. در بخش دیتا، به علت تقاضای بیشتر بازار در مقایسه با ظرفیت شبکه، زمان تحویل به حداقل ممکن نرسیده و همچنان تا پایان دوره شبیهسازی با یک شیب کاهنده به تناسب افزایش ظرفیت شبکه در حال کاهش میباشد. زمان واگذاری تلفن ثابت تا حدودی مشابه دیتا است اما اندکی زمان واگذاری بیشتر است که این تفاوت نیز به علت بررسی امکانات فنی و نصب فیزیکی آن امکانات جهت واگذاری این محصول در یک مکان فیزیکی است. در حالیکه در خصوص تلفن همراه نیازی به نصب فیزیکی تجهیزات نیست و یک محصول کاملا بدون سیم است و در مورد دیتا نیز واگذاری بر روی بستر موجود تلفن ثابت انجام می شود.
شکل ۴-۸۴- شبیهسازی متغیر زمان تحویل تلفن همراه شکل ۴-۸۵- شبیهسازی متغیر زمان تحویل دیتا
شکل ۴-۸۶- شبیهسازی متغیر زمان تحویل تلفن ثابت ۴-۶-۳-۳-بررسی شاخص های ظرفیت بر اساس نتیجه گیری حاصل از فصل دوم پژوهش شاخص های ظرفیت شبکه، تعداد مشتریان، بهره برداری از ظرفیت و مقدار خرید تجهیزات مورد بررسی قرار گرفته شده است نتایج حاصل از شبیهسازی شاخص های ظرفیت در بخش تلفن همراه در شکل های شماره ۴-۸۷ تا ۴-۸۹ نشان داده شده است. شاخص ها نشاندهنده افزایش ظرفیت شبکه و به تناسب آن تعداد مشتریان در این بخش است. همانطوریکه ملاحظه می شود در یک مقطعی از دوره شبیهسازی (از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۱) به علت تقاضای شدید بازار و افزایش کیفیت خدمات تلفن همراه در سطح جهانی و داخلی، متغیرهای ظرفیت شبکه و تعداد مشتریان روند روبه رشد افزایشی داشته است. اما در ادامه دوره با توجه به افزایش ضریب نفوذ این محصول در بازار و رشد رقبا و به دنبال آن کاهش تقاضا روند افزایشی این متغیرها کندتر می شود.
شکل ۴-۸۷- شبیهسازی متغیر تعداد مشتریان تلفن همراه شکل ۴-۸۸- شبیهسازی متغیر ظرفیت شبکه تلفن همراه
شکل ۴-۸۹- شبیهسازی متغیر خرید تجهیزات تلفن همراه نتایج حاصل از شبیهسازی شاخص های ظرفیت در بخش دیتا نیز در شکلهای شماره ۴-۹۰ تا ۴-۹۲ نشان داده شده است. نتایج، نشاندهنده رشد نمایی ظرفیت شبکه و تعداد مشتریان در این بخش است. با توجه به جدید بودن این خدمت در ابتدای دوره شبیهسازی مقادیر متغیرها بسیار کم و در ادامه با توجه به تقاضای بازار، روند رو به رشد افزایشی خواهد داشت. با بررسی روند ظرفیت آزاد شبکه و بهره برداری از ظرفیت، مقدار شاخص بهره برداری از ظرفیت در این بخش مقدار ثابت ۹۰% در نظر گرفته شده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که به طور میانگین ۱۰% ظرفیت قابل واگذاری همیشه به صورت ذخیره موجود میباشد و در نتیجه مقدار اثر شلاق چرمی که در اثر تقاضای غیر منتظره ممکن است ایجاد شود، کاهش مییابد. در واقع میتوان گفت اثر شلاق چرمی رابطه معکوس با ظرفیت آزاد شبکه دارد.
شکل ۴-۹۰- شبیهسازی متغیر ظرفیت شبکه دیتا شکل ۴-۹۱- شبیهسازی متغیر تعداد مشتریان دیتا
شکل ۴-۹۲- شبیهسازی متغیر ظرفیت آزاد شبکه دیتا نتایج حاصل از شبیهسازی شاخص های ظرفیت در بخش تلفن ثابت نیز در شکلهای شماره ۴-۹۳ تا ۴-۹۵ نشان داده شده است. نتایج حاصل از شاخص های ظرفیت شبکه و تعداد مشتریان و ظرفیت آزاد شبکه نشاندهنده رشد نمایی این متغیرها در طول دوره شبیهسازی دارد. با توجه به مقدار اولیه متغیرهای این گروه و قدیمیتر بودن این خدمت در بخش مخابرات، روند رو به رشد این متغیرها کندتر از متغیرهای مشابه در بخش دیتا خواهد بود. نسبت شاخص بهره برداری از ظرفیت نیز در ابتدا ۸۵% است که در اواخر دوره شبیهسازی مقدار آن به ۷۳% میرسد. بنابراین با توجه به ظرفیت قابل توجه آزاد شبکه در این بخش، اثر شلاق چرمی نیز ناچیز میباشد. شکل ۴-۹۵ نمایانگر ظرفیت آزاد شبکه در این بخش میباشد. شکل ۴-۹۳- شبیهسازی متغیر تعداد مشتریان تلفن ثابت شکل ۴-۹۴- شبیهسازی متغیر ظرفیت شبکه تلفن ثابت
شکل ۴-۹۵- شبیهسازی متغیر ظرفیت آزاد شبکه تلفن ثابت نتایج حاصل از شاخص ظرفیت شبکه انتقال در هلدینگ مخابرات نیز نشاندهنده رشد نمایی این متغیر در طول دوره شبیهسازی دارد. دلیل این امر نیز افزایش رو به افزایش سرمایه گذاری هلدینگ در این بخش جهت ایجاد زیرساختهای انتقال مکالمات و دیتا است. نتیجه شبیهسازی این شاخص در شکل ۴-۹۶ نشان داده شده است.
شکل ۴-۹۶- شبیهسازی متغیر ظرفیت انتقال هلدینگ ۴-۶-۳-۴-بررسی شاخص های کیفیت نتایج حاصل از شبیهسازی شاخص های رضایت مشتری و کیفیت شبکه نیز در بخشهای مختلف در شکلهای شماره ۴-۹۷ تا ۴-۱۰۲ نشان داده شده است. نتایج شبیهسازی نشان از رشد این شاخص ها در طول دوره شبیهسازی دارد. روند شاخص ها نشان میدهد که در نهایت به یک حالت ثبات میرسند. در واقع میتوان از متغیرهای این بخش و بخش قبل نتیجه گرفت که شاخص کیفیت شبکه تابعی از ظرفیت شبکه و رضایت مشتری تابعی از کیفیت شبکه است و بین این شاخص ها رابطه کاملا مستقیم وجود دارد. در بخشهای تلفن همراه و تلفن ثابت که ظرفیت شبکه بیشتر است و در واقع کیفیت شبکه بهتر است رضایت بیشتری نیز از خدمات وجود دارد اما در مورد دیتا این رضایت اندکی ضعیفتر است.
شکل ۴-۹۷- شبیهسازی متغیر رضایت مشتری دیتا شکل ۴-۹۸- شبیهسازی متغیر رضایت مشتری تلفن همراه
شکل ۴-۹۹- شبیهسازی متغیر کیفیت شبکه شکل ۴-۱۰۰- شبیهسازی متغیر رضایت مشتری تلفن ثابت
شکل ۴-۱۰۱- شبیهسازی متغیر کیفیت شبکه تلفن ثابت شکل ۴-۱۰۲- شبیهسازی متغیر کیفیت شبکه دیتا ۴-۷-مدلسازی ریاضی زنجیره تامین در ادامه اعتبارسنجی و شبیهسازی مدل در این مرحله به تجزیه و تحلیل و تعیین هویت سیستم با بهره گرفتن از داده های ورودی و خروجی با بهره گرفتن از مفهوم سیستمهای پویا پرداخته می شود. لازم به ذکر است که جهت رسم جدولها و نمودارها و همچنین محاسبه توابع مختلف همبستگی، دگر همبستگی وتابع چگالی طیفی در این بخش از نرم افزار متلب استفاده می شود. ۴-۷-۱- مدل سیستمی زنجیره تامین خدمات شرکت مخابرات ایران همانطوریکه قبلا نیز در بخش ساختار زنجیره تامین شرکت مخابرات ایران به آن پرداخته شد در این شرکت سه نوع محصول تلفن ثابت، دیتا و تلفن همراه به مشتریان عرضه میگردد. مدل سیستمی زنجیره تامین مورد پژوهش در شکل شماره ۴-۱۰۳ نشان داده شده است. G1 تابع تبدیل مرحله اول سیستم (نصب و راه اندازی تجهیزات جدید)، G2 تابع تبدیل مرحله دوم (واگذاری خدمات به مشتریان ) و G3 تابع تبدیل مرحله نهایی سیستم (مرحله استفاده از خدمات و نگهداری ) میباشد. متغیر u ورودی یا انگیزش سیستم (سرمایه گذاری در خرید تجهیزات جدید)، ۱x خروجی مرحله اول (ظرفیت قابل واگذاری)،x2 خروجی مرحله دوم (تعداد مشتریان) وx خروجی نهایی سیستم (حاشیه سود) میباشد. بازخور H نیز به معنی برگشت سود حاصل از خدمات به سیستم یا سرمایه گذاری در خرید تجهیزات جدید میباشد. اندیس t نشانگر توابع و متغیرهای سیستم در حوزه زمان و اندیس s نمایانگر حوزه لاپلاس است. x شکل ۴-۱۰۳- مدل سیستمی زنجیره تامین خدمات شرکت مخابرات ایران ۴-۷-۲- تابع خودهمبستگی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل ۲-۳: نشان دادن زاویه بین استخوان Pin و hook الف) به شکل U، ب) به شکل V در مرحله بعد فرد ارزیاب باید استخوانهای hook و Pin را مشاهده کند. اگر هر دو گرد بودند، گاو نمرهی وضعیت بدنی برابر با ۳ دارد؛ اگر استخوان hook زاویهدار و استخوان Pin گرد است نمرهی وضعیت بدنی گاو برابر با ۷۵/۲ است و اگر هر دو زاویهدار بودند نمرهی وضعیت بدنی گاو کمتر یا برابر با ۵/۲ است( شکل ۲-۴). لمس استخوان Pin میتواند برای تشخیص نمرهی وضعیت بدنی ۵/۲ از ۲۵/۲ مورد استفاده قرار گیرد؛ اگر نمرهی وضعیت بدنی گاو ۵/۲ باشد استخوان Pin یک لایه نازک چربی قابل لمس خواهد داشت و گرنه نمرهی وضعیت بدنی گاو برابر یا کمتر از ۲۵/۲ است (شکل ۲-۵). کمتر از نصف زایدههای عرضی ستون فقرات در یک گاو با نمرهی وضعیت بدنی برابر با ۵/۲ و نصف یا بیشتر در یک گاو با نمرهی وضعیت بدنی کمتر از ۵/۲ قابل مشاهده است. علاوه بر این، ظاهر عمومی مهرههای ستون فقرات در طبقه بندی بدنی برابر با ۵/۲ گرد اما در گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی برابر یا کمتر از ۲۵/۲ نیز خواهد بود. موقعی که گاوها نمرهی وضعیت بدنی برابر یا کمتر از ۵/۲ دارند، کمر و ستون فقرات در طبقه بندی گاوها مفید هستند؛ اما در گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی ۷۵/۲ تا ۵/۳ ظاهر یکسانی دارند. تغییرات نامحسوس در کمر و ستون فقرات برای ارزیابی نمرهی وضعیت بدنی از ۷۵/۲ تا ۲۵/۳ ارزشی ندارند[۳۱]
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
الف ب
شکل ۲-۴: تصویر زاویه استخوان Pin و hook الف: نشان دهنده زاویه ناحیه Pin و hook ب: نشان دهنده گرد بودن ناحیه Pin و hook لیگامنت لگنی در گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر از ۴ قابل مشاهده می باشند. این لیگامنت به وسیله پوشش چربی در گاوهایی دارای نمرهی وضعیت بدنی بالاتر از ۷۵/۳ محصور شود و یک تفاوت منحصر به فردی را تعریف می کند. گاوهایی با لیگامنت لگنی غیرقابل مشاهده باشد نمرهی وضعیت بدنی مساوی یا بیشتر از ۴ دارند و برای بسیاری از اهداف صنعت گاو شیری به عنوان گاو بسیار چاق لحاظ میگردند. لیگامنت لگنی در همه گاوها با نمرهی وضعیت بدنی کمتر از ۴ قابل مشاهده است اما در گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی برابر یا کمتر از ۳ ظاهری تیز دارد[۳۱]. گاوهایی با ناحیه کپل U دارای نمرهی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر از ۲۵/۳ هستند. در این گاوها استخوان های hook و Pin همیشه ظاهری گرد شده دارند؛ بنابراین این استخوانها اطلاعات مفیدی به ما نمیدهند مگر زمانی که گاوها به اندازه کافی چاق باشند تا این استخوانها غیر قابل مشاهده شوند (گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی بالای۵/۴). تغییرات در لیگامنتهای لگنی و دنبالچهای تغییرات نمرهی وضعیت بدنی در گاوها را از ۲۵/۳ تا ۴ تا حد زیادی بیان می کنند. اگر هم لیگامنت دنبالچهای و هم لیگامنت لگنی به طور مشخص قابل مشاهده باشند گاوها نمرهی وضعیت بدنی برابر با ۲۵/۳ دارند (شکل۲-۶). اگر لیگامنت دنبالچهای به سختی قابل مشاهده باشد و لیگامنت لگنی به طور مشخص قابل مشاهده باشد، گاوها نمرهی وضعیت بدنی برابر با ۵/۳ دارند (شکل۲-۶) اگر لیگامنت دنبالچهای قابل مشاهده نباشد و لیگامنت لگنی به سختی قابل مشاهده باشد، گاوها نمرهی وضعیت بدنی برابر با ۷۵/۳ دارند (شکل ۲-۷). اگر لیگامنتهای لگنی و دنبالچهای هر دو قابل مشاهده نباشند ، گاو دارای نمرهی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر از ۴ است[۳۱]. زایدههای عرضی ستون فقرات از نمرهی وضعیت بدنی۲۵/۳ تا ۷۵/۳ قابل مشاهده هستند (۱۰ درصد تیغههای کمر دیده میشوند) بنابراین این تغییرات در این فاصله قابل مشاهده نیستند. ناحیه ستون فقرات از نمرهی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر از ۷۵/۳ به صورت مسطح دیده میشود، اما زمانی که گاوها نمرهی وضعیت بدنی بیشتر از ۴ دارند کاملا یکنواخت میگردد[۳۱](شکل ۲-۷). به منظور تشخیص نمرهی وضعیت بدنی ۴ از ۵/۴ ، اگر استخوان Pin به وسیله چربی نامشخص بود و زیر دم نیز فرورفتگی زیادی نداشته باشد، نمرهی وضعیت بدنی بیشتر از ۲۵/۴ است (شکل ۲-۸). همان طور که گاوها چاقتر میشوند (نمرهی وضعیت بدنی بیشتر از ۵/۴) استخوان hook زیاد قابل مشاهده نیست ناحیه کپل مسطح و گرد میشود. تیغههای کمر در گاوهایی که نمرهی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر از ۴ دارند دیده نمیشوند[۳۱]. الف ب
شکل۲-۵: الف تصویر اسکور بدنی ۲ وب اسکور بدنی ۲۵/۲ (خطوط نشان دهنده ستون فقرات) ب الف
شکل۲-۶: الف تصویر اسکور بدنی ۲۵/۳ و ب تصویر اسکور بدنی ۵/۳ الف ب
شکل ۲-۷: الف تصویر اسکور بدنی ۷۵/۳ و ب تصویر اسکور بدنی ۴ الف ب
شکل ۲-۸:الف تصویر اسکور بدنی ۲۵/۴ و ب تصویر اسکور بدنی ۵/۴ Fergusson و همکاران در سال ۱۹۹۴،کارهای Edmonson و همکاران Wildman و همکاران را بررسی و مورد تحلیل قرار دادند و بر سودمندی ارزیابی نمرهی وضعیت بدنی تاکید کردند[۳۱]. هم خوانی و تکرار پذیری نمرهی وضعیت بدنی در داخل و ما بین ارزیابی کنندهها به وسیله Edmonsonو همکاران در سال ۱۹۸۹ بررسی شد[۲۵]. تفاوتی در نمرهی وضعیت بدنی داده شده به گاوها بین ارزیابی کنندهها با سطوح مختلف تمرین وجود نداشت و بنابراین نتیجه گیری شد که نمرهی وضعیت بدنی می تواند به طور کامل تکرارپذیر باشد. Hady و همکاران در سال ۱۹۹۴نشان دادند که میانگین نمرهی وضعیت بدنی گاوها در دوره های ۳۰ روزه شیردهی و دوره خشکی می تواند به منظور تعیین تغییرات نمرهی وضعیت بدنی در طول مراحل شیری و دوره خشکی مورد استفاده قرار گیرد. براساس این مطالعه، فقط برای دوره ۱۵۰-۱۲۰ روز شیردهی نیاز به دو بار ارزیابی در مدت این ۳۰ روز است[۴۵]. ۲-۱-۳- تایید نمرهی وضعیت بدنی با بهره گرفتن از اندازه گیری های اولتراسونیک طبق مطالعات انجام شده در بریتانیا[۳۷،۳۸،۳۹،۷۶]، نمرهی وضعیت بدنی گاوهای شیری به اندازه گیری شده قطر چربی زیر پوستی در دندههای نهم، دهم و یازدهم توسط اولتراسونوگرافی ارتباط دادند که این همبستگیها بین نمرهی وضعیت بدنی و اندازه گیریهای اولتراسوند از ۵۹/۰ تا ۸۱/۰ بود و بنابراین پیشنهاد گردید که نمرهی وضعیت بدنی مقدار واقعی میزان چربی زیرپوستی را منعکس می کند. Boissclarو همکاران در سال ۱۹۸۶ نشان دادند که همبستگی بالایی بین نمرهی وضعیت بدنی و میزان چربی زیرپوستی (که به روش اولتراسونیک اندازه گیری می شود) وجود دارد؛ که اطمینان از سیستم نمرهی وضعیت بدنی را موجب می شود[۷]. در مطالعه ای که توسط Domecq و همکاران در سال ۱۹۹۵ انجام شد، نمرهی وضعیت بدنی با اندازه گیریهای توسط اولتراسونوگرافی چربی زیر پوستی در گاوهای شیری تایید گردید. از ۵۰ راس گاو هولشتاین استفاده گردید که نمرهی وضعیت بدنی به وسیله یک فرد ماهر تعیین گردید و اندازه گیری های توسط اولتراسونوگرافی چربی زیر پوستی به وسیله شخص دیگری در نواحی کمر، کپل و انتهای دم هر دو طرف گاو حاصل گردید. نمرهی وضعیت بدنی و اندازه گیریهای اولتراسونوگرافی در یک روز اما به صورت کاملا مستقل از هم جمع آوری شدند[۲۱]. ۲-۲- نمرهی وضعیت بدنی و تغذیه تغییر ترکیبات بافتهای بدن با تغییر نمرهی وضعیت بدنی با افزایش نمرهی وضعیت بدنی، درصد ماده خشک و عصارهی اتری بافت های بدن افزایش و درصد پروتئین خام و خاکستر کاهش مییابد[۷۷]. نمرهی وضعیت بدنی و چربی لاشه با هم ارتباط دارند[۲۸،۷۷]. Moe و همکاران در سال ۱۹۷۱ نشان دادند که وزن بدن به خصوص در اوایل شیردهی برآورد دقیقی از جا به جایی ذخایر بدن نیست بلکه به دلیل آنکه آب جایگزین چربی بدن می شود و تغییرات زیادی در دستگاه گوارش رخ میدهد[۶۹]. Otoo و همکاران در سال ۱۹۹۱ گزارش کردند که تغییر یک واحد نمرهی وضعیت بدنی در گاوهای شیری معادل تغییر ۲۵ تا ۶۰ کیلوگرم وزن زنده حیوان است[۷۷]. ذخایر انرژی در گاوهای شیری به صورت لیپید در بافت چربی ذخیره میشوند و این ذخایر در طول ماه اول شیردهی از تولید حدود ۳۳ درصد شیر حمایت می کنند[۲]. بعد از زایمان، به دلیل اثرات هورمونی شامل کاهش انسولین، ساخت چربی و استریفیه شدن اسیدهای چرب کاهش و تجزیه چربی و آزاد شدن اسیدهای چربی آزاد افزایش مییابد[۶۵]. علاوه بر این، سلولهای چربی در گاوهای با ارزش ژنتیکی بالا به علائم سیستمهای عصبی یا هورمونی به منظور تجزیه چربی حساس تر هستند[۸۹]. درصد چربی داخل بدن به طور معنیداری با قابلیت شیردهی افزایش می یابد[۹۲]. که مقدار این چربی با مقدار چربی زیر پوست ارتباط دارد[۱۰۲]. چربی بدن خیلی کم یا خیلی زیاد در موقع زایمان می تواند با کاهش تولید شیر در دوره شیرواری بعدی و با افزایش مشکلات سلامتی و تولیدمثلی همراه شود[۳۹،۴۱،١]. وضعیت تغذیهای گاو شیری از طریق نمرهی وضعیت بدنی ارزیابی میگردد که ذخایر بدنی مورد نیاز برای متابولیسم پایه رشد، شیردهی و فعالیت را منعکس میکند[۱۰۳]. چربی بدن نشانگر انرژی بدن است. وقتی ذخایر انرژی بدن گاوهای شیری کم است به احتمال زیاد دچار ناهنجاری بیماری متابولیکی، ناهنجاریهای تولیدمثلی و کاهش تولید شیر میشوند. به منظور حفظ سلامتی، عملکرد تولیدمثلی و ظرفیت تولیدی، گاوهای شیری باید مقادیر کافی از چربی بدن را داشته باشند[۲۵]. بعد از زایمان، گاوهای شیری افزایش اندکی درماده خشک مصرفی، افزایش سریع در تولید و افزایش جابه جایی بافت چربی بدن را تجزیه می کنند. برآورد شده است که ۸۰ درصد از گاوها در اوایل شیردهی تعادل منفی انرژی را تجربه می کنند به دلیل آنکه تقاضای انرژی برای تولید شیر به وسیله جیره تامین نمیشود[۱۲،۳۹،۴۱،۷۵،۹۴]. پاسخ گاوها به تعادل منفی انرژی از راههای مختلفی که ترکیبی از مصرف خوراک، جابه جایی بافت چربی بدن و تولید شیر کمتر است صورت گیرد[۳۹،۷۵]. میزان سنتز یا تجزیه پروتئین ماهیچهای می تواند در پاسخ به تغییرات تغذیهای یا وضعیت هورمونی که گاوها بعد از زایمان پشت سر میگذارند، متغیر باشد. از دست دادن پروتئینهای ماهیچهای در طول شیردهی در برخی مطالعات گزارش شده است[۱۸]. اگرچه حداکثر مقدار چربی بدن که گاو بدون اثر به فعالیتهای حیاتی پایه می تواند از دست بدهد ناشناخته است[۷۰]. محدودیتهای جدی موقعی وجود دارد که ۲۵ درصد از پروتئین بدن در شیر از دست میرود[۶۸]. بنابراین مقدار کاهش پروتئین ماهیچه می تواند منبع ارزیابی متابولیکی در گاوهای شیری باشد[۱۰۵]. ارزیابی نمرهی وضعیت بدنی یک روش موثر برای اندازه گیری (به صورت دیداری و لمسی) مقدار انرژی متابولیکی ذخیره شده به صورت چربی و ماهیچهای ذخیره شده یک حیوان است[۲۵،۴۹،۹۵،۹۹]. مقدار و میزان استفاده از چربی بدن در طول شیردهی ممکن است تولید شیر، سلامتی و وضعیت تولیدمثلی را در انواعی از گونه ها تحت تاثیر قرار دهد[۱۴،۳۹،۴۱،۵۲،۷۱،۸۰،۹۳]. توانایی برآورد چربی بدن به صورت سریع و صحیح و ارتباط آن با تولید شیر، تولیدمثل و بیماری به تولیدکنندگان کمک خواهد کرد که بازدهی خوراک گاوهای شیری را افزایش دهند[۹۷]. همان طوری که تولید شیر به ازای هر گاو افزایش مییابد، وجود گاوهایی با چربی بدن کافی کاهش یافته و نیاز به مدیریت دقیقتری است تا مصرف انرژی و چربی بدن افزایش یابد[۹۷]. ۲-۳- تغییرات نمرهی وضعیت بدنی در طول دوره شیردهی نمرهی وضعیت بدنی گاوها در موقع زایمان، تغییرات نمرهی وضعیت بدنی بعد از زایمان را تحت تاثیر قرار می دهد. Frood و Croxton در سال ۱۹۷۸ نشان دادند که گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی پایین هیچ نمرهی وضعیت بدنی در اوایل دوره شیردهی از دست نمیدهند و گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی زایمان متوسط تا ۲ ماه بعد از زایمان کاهش نمرهی وضعیت بدنی دارند[۳۴]. Garnsworthy و Topps در سال ۱۹۸۲ گزارش کردند که گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی زایمان متفاوتی داشتند در حدود هفته ۱۵ به یک نمرهی وضعیت بدنی یکسان رسیدند[۳۷]. Neilson و همکاران در سال ۱۹۸۳ نیز نتیجه گیری کردند که تفاوتهای گروهی در چربی کمر در موقع زایمان، در هفته ۲۴ شیردهی از بین رفت[۷۶]. از طرفی نشان داده شده است که بعد از زایمان، جا به جایی ذخایر انرژی بدن به مدت حداقل ۸ هفته ادامه می یابد[۶]. در مطالعه ای دیگر، زمان رسیدن به حداقل نمرهی وضعیت بدنی برای گاوهای شکم اول و دوم در ماه دوم و برای گاوهای شکم سوم و چهارم در ماه چهارم شیردهی بود[۹۷]. در مطالعه ی صورت گرفته توسط Pedron و همکاران در سال ۱۹۹۳ گاوهایی که در گروه های با نمرهی وضعیت بدنی ۳، ۵/۳ و ۴ بودند حداکثر کاهش نمرهی وضعیت بدنی آن ها در اوایل شیردهی به ترتیب ۶/۰، ۸/۰ و ۰۵/۱ بود[۷۸]. معمولا کاهش نمرهی وضعیت بدنی با ذخایر چربی اولیه مرتبط است[۷۶]. همچنین این محققین نتیجهگیری کردند که به دلیل این که کاهش یک کیلوگرم وزن بدن با ۹۲/۴ مگاکالری انرژی خالص شیردهی همراه است[۷۴]. کاهش ۱۶۵، ۲۲۰ و ۲۸۹ مگاکالری می تواند به ترتیب برای گاوهایی که با نمرهی وضعیت بدنی ۳، ۵/۳ و ۴ زایمان می کنند فرض شود. در این مطالعه، بازیابی نمرهی وضعیت بدنی از هفته دهم برای گاوها با نمرهی وضعیت بدنی برابر با ۳ و ۵/۳ شروع شد اما برای گاوهایی با نمرهی وضعیت بدنی برابر با ۴ تا هفته دوازدهم به تاخیر افتاد. در مطالعه Ruegg و همکاران در سال ۱۹۹۵پیشنهاد کردند که حدود ۲۵/۰ واحد نمرهی وضعیت بدنی بین روز ۲۰ قبل از زایمان و روز ۷ بعد از زایمان کاهش مییابد و کاهش نمرهی وضعیت بدنی به مدت ۵۰ تا ۹۰ روز ادامه مییابد. در این مطالعه، گاوها به طور میانگین ۸/۰ واحد نمرهی وضعیت بدنی بعد از زایمان از دست دادند که کاهش نمرهی وضعیت بدنی در اوایل شیردهی سریعتر بود. مهمترین عاملی که مقدار کاهش نمرهی وضعیت بدنی را تحت تاثیر قرار داد مقدار نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان بود. اگرچه تولید شیر هم کاهش نمرهی وضعیت بدنی در اوایل دوره شیردهی را تحت تاثیر قرار داد اما تولید شیر در مقایسه با اثر نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان اندک بود. گاوها بعد از این که به حداقل نمرهی وضعیت بدنی رسیدند، به طور میانگین ۵۳/۰ واحد افزایش نمرهی وضعیت بدنی در باقی دوره شیردهی داشتند. کل مقدار افزایش نمرهی وضعیت بدنی با نمرهی وضعیت بدنی در زمان زایمان یا تولید شیر تحت تاثیر قرار نگرفت. افزایش نمرهی وضعیت بدنی گاوها دارای میزان یکنواخت بود. بنابراین گاوهای دارای دوره های شیردهی طولانی بیش از حد چاق شدند[۸۴]. در مطالعه Gallo و همکاران در سال ۱۹۹۶، ذخایر بدنی در طول اوایل دوره شیردهی تا حدود روز ۱۰۰ شیردهی کاهش یافت و در طول اواسط و اواخر دوره شیردهی دوباره بازیابی شد. کاهش و بازیابی مجدد ذخایر بدنی در گاوهای تک شکم نسبت به گاوهای چند شکم کمتر بود. گاوهایی با ارزش ژنتیکی بالا (تولید شیر بیشتر) کاهش نمرهی وضعیت بدنی بیشتر و طولانیتری داشتند. گاوهای پرتولید ۲ برابر گاوهای کمتولید کاهش نمرهی وضعیت بدنی داشتند[۳۶]. حداقل نمرهی وضعیت بدنی در ۳ ماه اوایل دوره شیردهی برای گاوهای کم تولید و در ۴ ماه اول دوره شیردهی برای گاوهای پرتولید رخ داد. در مطالعه Domecq و همکاران در سال ۱۹۹۷، که میانگین نمرهی وضعیت بدنی گاوها در موقع خشک کردن و زایمان به ترتیب برابر ۷۷/۲ و ۶۶/۲ بود؛ گاوها در ۲ هفته آخر خشکی، نمرهی وضعیت بدنی از دست دادند[۲۲]. میانگین کاهش نمرهی وضعیت بدنی در ماه اول دوره شیردهی ۶۲/۰ بود. کمترین نمرهی وضعیت بدنی مابین هفته های ۴ و ۸ شیردهی رخ داد. میانگین نمرهی وضعیت بدنی بعد از هفته ششم برای گاوهای چندشکم افزایش یافت. الگوی نمرهی وضعیت بدنی گاوهای تک شکم مشابه گاوهای چندشکم افزایش یافت. الگوی نمرهی وضعیت بدنی گاوهای تک شکم مشابه گاوهای چندشکم بود به جز این که نمرهی وضعیت بدنی گاوهای تک شکم به اندازه نمرهی وضعیت بدنی گاوهای چندشکم کاهش نیافت. Pryce و همکاران در سال ۲۰۰۱ نشان دادند که گاوهایی با ارزش اصلاحی بالا نسبت به گاوهایی با ارزش اصلاحی متوسط، در اوایل شیردهی نمرهی وضعیت بدنی کمتری دارند و نمرهی وضعیت بدنی بیشتری هم از دست میدهند[۷۹].
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تعداد نمونه
۱۶۰
با توجه به نتایج جدول فوق، و با توجه به اینکه سطح معنی داری خطای آزمون برای سطح اطمینان ۹۵/۰ مقدار ۰۰۳/۰ بوده و کمتر از ۰۵/۰ است، بنابراین می توان گفت که فرضیه محقق تایید و فرضیه صفر رد می شود و بین یکپارچگی و انسجام اجتماعی با رفتار ضد بهره ور کارکنان بانک ملت استان اردبیل رابطه معنادار وجود دارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
با توجه به اینکه ضریب همبستگی بین دو متغیر یکپارچگی و انسجام اجتماعی و رفتار ضد بهره ور (۴۱/۰-) می باشد بنابراین به علت منفی بودن ضریب همبستگی می توان گفت که رابطه موجود بین دو متغیر معکوس می باشد یعنی با افزایش یکپارچگی و انسجام اجتماعی کارکنان بانک ملت استان اردبیل، رفتارهای ضدبهره ور کاهش می یابد و بالعکس. و چون مقدار ضریب همبستگی کمتر از ۵/۰ میباشد پس شدت رابطه قوی نیست. ۴ – ۴ – ۴ آزمون فرضیه ۳ فرعی: فرضیه صفر ( H₀ ): بین محیط کاری ایمن و بهداشتی با رفتار ضد بهره ور کارکنان بانک ملت استان اردبیل رابطه معنادار وجود ندارد. فرضیه محقق ( H₁ ): بین محیط کاری ایمن و بهداشتی با رفتار ضد بهره ور کارکنان بانک ملت استان اردبیل رابطه معنادار وجود دارد. جدول ۴-۱۰- نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن جهت تعیین رابطه همبستگی
آماره ها
رفتار ضد بهره ور
محیط کاری ایمن و بهداشتی
ضریب همبستگی اسپیرمن
۳۰۳/۰-
سطح معنی داری
۰۳۹/۰
تعداد نمونه
۱۶۰
با توجه به نتایج جدول فوق، و با توجه به اینکه سطح معنی داری خطای آزمون برای سطح اطمینان ۹۵/۰ مقدار ۰۳۹/۰ بوده و کمتر از ۰۵/۰ است، بنابراین می توان گفت که فرضیه محقق تایید و فرضیه صفر رد می شود و بین محیط کاری ایمن و بهداشتی با رفتار ضد بهره ور کارکنان بانک ملت استان اردبیل رابطه معنادار وجود دارد. با توجه به اینکه ضریب همبستگی بین دو متغیر محیط کاری ایمن و بهداشتی و رفتار ضد بهره ور (۳۰۳/۰-) می باشد بنابراین به علت منفی بودن ضریب همبستگی می توان گفت که رابطه موجود بین دو متغیر معکوس می باشد یعنی با افزایش محیط کاری ایمن و بهداشتی کارکنان بانک ملت استان اردبیل، رفتارهای ضد بهره ور کاهش می یابد و بالعکس. و چون مقدار ضریب همبستگی کمتر از ۵/۰ می باشد پس شدت رابطه قوی نیست. ۴ – ۴ – ۵ آزمون فرضیه ۴ فرعی: فرضیه صفر ( H₀ ): بین تامین فرصت رشد و امنیت مداوم با رفتار ضد بهره ور کارکنان بانک ملت استان اردبیل رابطه معنادار وجود ندارد. فرضیه محقق ( H₁ ): بین تامین فرصت رشد و امنیت مداوم با رفتار ضد بهره ور کارکنان بانک ملت استان اردبیل رابطه معنادار وجود دارد. جدول ۴-۱۱- نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن جهت تعیین رابطه همبستگی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
-ای بیدار دل ، ای شاد ، ای روشن - از صمیم عطلت این بی سر انجامی - ای والا ترین کلمه ، ای روشن ترین قهر آمیز - گل آذین باغ خواب آلود قالی -جاجیم وار جبه خوش نقش از حصیر - ای غوغا گران شر سودایی - پیر شنگ مست و خواب آلود - کامل زن مست انگار - آن طلایی مخمل آوایان خونسران - بلورین نغمه رویای طاووس حریری -غدر نامردانه چرکین -خورشید خطر خندش - بهین فرزند دریا ها برخورد بازبان و مسائل آن همیشه هیجان انگیز است ، و این هیجان از آنجاست که هرکس تعلق ذاتی و حقیقی به زبان خویش دارد و زبان او جهان اوست و درازا و پهنا وژرفای جهان او، برابر با درازا و پهنا و ژرفای زبان اوست )(آشوری ،۹۸:۱۳۷۲) هنگامی که زبان را گره خوردگی عاطفه وتخیل در زبان آهنگین ))(شفیعی کدکنی ۱۳۷۶، ۲۴)بنامیم، این عاطفه وتخیل در شعر نیازمند زبانی هستند که ظرف ارائه آنها باشند ؛ زیرا زبان یکی از عناصر بسیار مهم در شعر است . به هر حال (شاعر با زبان واژه هاست که زیبایی می آفریند . شاعر با واژه ها انس و الفتی دارد ، روی واژه ها مکث و آنها را لمس می کند ) (سارتر ، ۱۸:۱۳۵۸) همانطور که گفته شد آفرینش صفات زیبای نو یکی از ابداعات و نوآوری های شاعر است .هر صفت متداولی که دلنشین باشد نوعی ابداع شاعرانه است . فصل پنجم تطبیق صفات شاعرانه نیما واخوان ۵-۱تطبیق توضیح اینکه سبک شعری دو شاعر سبک نو است اما شباهت ها وتفاوت هایی در بکار گیری صفت شاعرانه نسبت بهم وجود دارد . با توجه به اینکه زبان وبیان دو شاعر از هم متفاوت و هردو در ۲وضعیت کاملا متفاوت تاریخی و هر کدام ویژگی های روحی و زبانی خود را دارند بهمان نسبت آثار ادبی و ترکیبات و واژگان بخصوص صفات شاعرانه آنان باهم نسبت بهم متفاوت می باشد . ۵-۱-۲ ویژگی های صفت نیما به لحاظ دستورزبانی صفت هایی نیمایی از یک اسم یا گروه اسمی و یک صفت یا گروه صفتی از یک طرف بوجود می آید پس ممکن است صفت مفرد ادبی یا مرکب ادبی وشاعرانه باشد . ۱.یک نوع صفت که ابتکار خود نیماست وبدون کسره می آید . ۲.اضافه شدن صفت به اسم : نیما در مواردی صفت را به صورت شبیه به اسم و با کسره اضافه بکار می برد. ۳.صفت بانه) ۴.ساختن صفت با افزودن(ب) بر سر اسم ۵.ساختن صفت جدید با ترکیب دو صفت رایج : ۶.اطلاق صفت انسان و هر ذی روحی به اشیا ۷.مطابقه صفت و موصوف در جمع (همچو متون قدیم ) ۸.حذف پسوند (الف از صفت فاعلی ) ۹.جابجایی ضمیر و فاصله انداختن میان موصوف وصفت : ضمیر ملکی صفت به موصوف می پیوندد .-
-
- ۱۰.بکار گیری حرف ی در ترکیب های وصفی با چند صفت با آوردنحرف ی به آخر صفت مثل :چه شب موذه ای طو لانی
۵-۱-۳تصویر سازی های نیما با صفات شاعرانه تصویر های شعر نیما احساسی و مبهم وسایه وار است و شفاف نیست .استفاده از صفات شاعرانه برای توصیف در موارد شاعرانه وادبی بسیار بکار گرفته شده اند مثلا :
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱.برای زشت نمایی سنگین وخون آلود : به شب آویخته مرغ شب آویز(پادشاه فتح ) و شب سنگین و خون آلود برده از نگاهش رنگ (مرغ شباویز) -دیجور و دل فریب که می خندد ، که گریان است شب دیجوردارد ، دل فریبی باز(که می خندد…) در مثالهای فوق شاعر با بهره گرفتن از صفات بخوبی به تصویر سازی شب و توصیف آن پرداخته از این موارد در اشعار نیما بسیار است . کوشش نیما از بین تمام تصاویر ، بیشتر متوجه تشبیه است یعنی که ذکر شباهت و همانندی که از جهتی یا جهاتی میان دو چیز مختلف وجود داردو بیشترین تشبیه امور مادی به اشیا ء محسوس است. یکی دیگر از نقش های شاعرانه صفت جان دادن و شخصیت بخشیدن به بی جان هاست . با توجه به علاقه نیما به طبیعت ، بعد از تشبیه ، بیشترین آرایه های ادبی که در سرو ده های او بچشم می خورد ، تشخیص است و تنها در اشعار آزادنیما که اکثر از نوع مفصل است وجود داردباعث متحرک وپویایی تصاویرگشته و در نظر نیما موج افسرده می شود و فکر جهان را بهم میزند(۱۷۶) چشم شب ، گریان و راز مگویش را به شاعر می گوید (۲۱۸) مهتاب سخن چین است (۲۱۰) . ۵-۱-۳تصویر سازی با صفات شاعرانه در قالب استعاره شاعر با افزودن صفت یا صفاتی واژه های مفرد با ساختار نحوی اسمی را بصورت ترکیب وصفی آورده و سپس آن ها را در جایگاه استعاره قرار می هد برای مثال: در ترکیب (ماهی آبنوس ) با آوردن صفت آبنوس برای ماهی ودر ترکیب (دم طاووس ) استعاره از پرتوهای خورشید ) بااضافه کردن یک اسم به واژه (دم) امکان استعاره را فراهم ساخته است: ماهی آبنوس در زنجیر دم طاووس پر میفشاند. روی این بام تن بشسته به قیر (استعاره از آسمان ) شاعرتصویرسازی نموده پرتوهای خورشیدراهنگام تابیدن به دم طاووس تشبیه نموده وتصویرطاووس درذهن مخاطب تداعی می گردد.همچنین ماهی آبنوس رابه ماه تشببیه کرده درآسمان تشبیه نموده درکل برای منظورش و برای جذابیت وزیبایی کلام ازعناصرطببیعت استفادهنمودهبااستفادهازصفات چگونگی وحالات آنرابیان نموده است . یا صفت تن شسته به قیر منظور سیاهی است وصفت بام واین تصویر را ایجاد میکند که آسمان تاریک رو به روشنایی می باشد .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
” باد” استعاره از” پوچ بی قدر” است. نسیم بوستان را به شرط نیاوردن بوی دوستان ، به باد( مشبهٌ به )تشبیه کرده است . ضمناً ” باد ” در مصراع دوّم ، تداعی کننده ی باد مخالف که کشتی دشمن را به ساحل لشکریان ایران آورد، نیز هست . ذخارت: پرباری هر دلی کز مهر آن مه روی دارد ذرّه ای در گداز آید چو موم ارفی المثل خارا بود (هماان:۲۱۹) دل دارای ذرّه ای مهر آن محبوب (مشبه مرکب) همچون “موم” (مشبه به مفرد محسوس) وجه شبه:گذاختن. شرط تشبیه :اگر چه خارا باشد. ۲-۳-۱۰- تشبیه تفضیل مشبه را بر مشبهٌ به برتری می دهند: یکی دختری داشت خاقان چو ماه کجا ماه دارد و زلف سیاه (فردوسی،۱۹۶۸: ۲۰۹/۴) ظاهر آن است که بر صفحه ی منشور جمال مثل ابروی دلارای تو طغرایی نیست (همان: ۱۲۱) صفحه ی منشور: کتاب و نامه ی گسترده صفحه ی منشور جمال : تشبیه بلیغ (جمال ← صفحه ی منشور). طغرا : دست خواجو مختصر شاه در پایان نامه های مهم سلطنتی به همراه مهر سلطان. (استعاره) در عالم زیبایی، ابروان تو طاق و تک است. در مصراع دوّم با کاربرد استعاره ، معنا را بیان کرده است. (استعاره) در معنای کل، تشبیه تفضیل نهفته است و “ابروی دلارای یار” را بهتر از “طغرا” دانسته است. اضافه ی تشبیهی (محسوس به محسوس و معقول (وَجدانی) به محسوس) بسی تحمّل خار جفا بباید کرد که تا نهال موّدت، گلی به بار آرد (همان: ۱۴۸) خار جفا (جفا ← خار) و نیز نهال مودّت (مودّت ← نهال) دو تشبیه بلیغ است که به ترتیب با وجه شبه “آزردن” که در جفا ذاتی و در خاراعتباری و عرضی است و کمال اتّصال و دوستی در ترکیب دوّم، صورت گرفته است ” گل به بار آوردن” که به صورت گروه فعلی در شعر آمده است ” اضافه ی تبعیّه ” (مستعار و مستعارٌله ) است از : ثمر دادن و نتیجه بخش بودن. نقّاش که او صورت ارژنگ نگارد کی چهره ی گلچهر چو اورنگ نگارد؟ (همان: ۱۴۹) در جنب جمال تو بود صورت دیوار هر نقش که صورتگر ارژنگ نگارد (همان: ۱۴۹) “ارژنگ” نام کتاب مشهور “مانی” است که به صورت “ارتنگ و ارثَنگ” نیز به کار رفته است. وی ادّعای پیامبری داشته و کتاب یاد شده تفصیل آیین و شریعت اوست. “مانی” صورتگری ماهری بوده است و در ارژنگ نقّاشی ها و صورت های شگرفی، تصویر کرده بوده است. در مصراع دوّم که استفهام انگاری است یک تشبیه (صورت گلچهر چو اورنگ) به کار برده است (صورت زیبایی چون “اورنگ"). بیت دوّم یک تشبیه مرکّب به مقیّد است : صورتگرهای مانی در ارژنگ را در قیاس با چهره ی زیبای یار (مشبّه) به “نقّاشی ها و صورت های بی جان روی دیوار ” (مشبّهٌ به )مانند نموده است. ۲-۳-۱۱-تشبیه تمثیل تشبیهی که مشبهٌ به آن مرکب باشد و جنبه مثل یا حکایت داشته باشد، تشبیه تمثیل است. در این نوع تشبیه، مشبه، امری معقول و مرکب است که برای تقریر و اثبات آن، مشبهٌ بهی مرکب و محسوس ذکر می شود:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
آگاه نیست آدمی از گشت روزگار شادان همی نشیند و غافل همی رود مانَد بر آن که باشد بر کِشتی روان پندارد اوست ساکن و ساحل همی رود (مسعود سعد، ۲۲۹:۱۳۵۴) مشبّه، آگاه نبودن آدمی از گشت زمان و غفلت و شادمانی او. مشبّه به: نشستن آدمی در حشتی و تصور او بر این که او ساکن است و ساحل حرکت می کند. وجه شبه: غفلت حاصل از توهّم و ظاهر بین. (شمیسا، ۴۴:۱۳۷۲ ) ۲-۳-۱۲-اضافه تشبیهی تشبیهی است که مشبه به مشبهٌ به یا مشبهٌ به مشبه به صورت ترکیب اضافی به هم با کسره ی اضافه وابسته شده باشند: ابروی کمان یا کمان ابرو همه اضافه های تشبیهی را نی توان به صورت بالا، معکوس، ارائه داد. معمولاً مشبهٌ به به مشبه اضافه می شود: دریاییِ دانش، خورشید معرفت. شبی زِیت فکرت همی سوختم چراغ بلاغت بیفروختم (سعدی، ۴۲۸:۱۳۷۳) “زیت فکرت” و “چراغ بلاغت” اضافه تشبیهی و تشبیه بلیغ و صریحند. وَجُدا نیات: وجدا نیّات چیزهایی هستند که به وسیله وجدان، ادراک می شوند مانند لذّت و اَلَم حسی و داخلی در قسم عقلی هستند، زیرا ادراک آنها به توسط قوای باطنه است، مانند: اَلَم عشق لذّتی دگر است رنج عُشّاق را حتی دگر است روزی که نماند زغم عشق تو خواجو اسرار غمش بر ورق دهر بماند (خواجو:۱۸۹) ورق دهر: ترکیب بدیعی است و کمتر در آثار سبک عراقی یافت می شود. دهر را به ورق (مجازاً به کتاب) مانند کرده است. وجه شبه: ثبات و ماندن نوشته بر ورق و ماندن آثار زندگی هر کس در روزگار (دهر) ز روزگار جفا نامه ای که عرض افتاد مدام بر ورق روزگار خواهد ماند (همان: ۱۹۰) در این بیت به جای ورق دهر “ورق روزگار” آورده که بلیغ تر و شیواتر است، افزون بر این وجود حرف را در مصراع اول و دوم، واژه “روزگار” را دست چین تر و گزیده تر می نماید.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
“با اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ …. الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ"(قلم ،۱و۴) که امر به خواندن و دانستن است آغاز، وبا جستجوی دانش من المهد الی اللحد حیات انسان را تا مرگ به علم ودانش گره میزند و با قسم به قلم بر ارزش کتابت در کنار قسم به ارکان آسمان و زمین تأکید میورزد. “ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ"(قلم ، ۱) قسم به قلم و بر سطوری که می نویسد. کلمه علم با مشتقات آن مانند: علم، اعلم، تعلمون، نعلم، یعلم، یعَلّم، علمهم و … بیش از پانصد بار در قرآن کریم آمده است. و خداوند بدینوسیله یا تأکید بر علم و تعلیم و تعلّم کرده ؛ و یا به وسیله آن اقامه برهان و اتمام حجت نموده است. در قرآن کریم آمده است: “هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ"(زمر، ۹) آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند برابرند؟ همانا صاحبان خرد این اندرز را می فهمند. پیامبر خدا فرمود: دلی که در آن چیزی از حکمت نباشد، مانند خانه ای مخروبه است. پس دانش بیاموزید و فهمیدگی به دست آورید و نادان نمیرید؛ زیرا خداوند عذر نادانی را نمی پذیرد. (کنزالعمال) امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: آغاز تمام فضیلت ها و سرانجام و هدف تمام فضائل دانش است. برتری مردم به یکدیگر به سبب دانش ها و خردهاست نه به ثروت و اجداد. دانش مانع آفت هاست. دانش بهترین دارائی است. دانش بالاترین شرافت است. دانش انسان فرومایه را بلند مرتبه و ترک آن بلند مرتبه را پست می کند. دانش گمشده مؤمن است. دانش انسان را به حقّ رهنمون می کند. رسول خدا(ص) فرمود: خداوند هر بنده ای را که بخواهد خوار و ذلیل کند او را از دانش محروم می گرداند. دانش سرمنشأ همه خوبیها و جهل منشأ همه بدی هاست. (محمدی ری شهری، ۱۳۸۷،ج ۸: ۸) شهید ثانی رضوان الله تعالی علیه فرموده است: خداوند سبحان علم را سبب کلی خلقت عالم شمرده است و برای فخر و عظمت علم همین بس که خداوند در قرآن کریم فرمود: “اللهُ الّذی خَلَقَ سَبَعَ سماواتٍ وَ مِنَ الارضِ مِثلَهُنَّ … قد اَحاطَ بِکُلِّ شیئاً علماً"، همین یک آیه برای بیان شرف و عظمت علم کافی است. سپس می فرماید: اگر نعمتی بالاتر و سودمند تر از علم بود خداوند در سوره علق پس از بیان نعمت خَلق کردن که نعمت هستی و بالاترین نعمت هاست به چیز دیگری غیر از علم متذکر میشد. پس بی گمان در نزد خدا نعمتی بالاتر از علم و دانش پس از نعمت هستی وجود ندارد. (همان ،۱۳)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
رسول خدا (ص) فرمود: علم مایه حیات اسلام و تکیه گاه و ستون دین است. علم مایه حیات اسلام و تکیه گاه ایمان است. حضرت علی(ع) فرمود: علم زندگی است. ارزش هر انسانی به آن چیزی است که می داند. پیامبر خدا(ص) فرمودند: نزدیکترین مردم به درجه پیامبران مجاهدان و دانشمندانند در روز قیامت. مرکب عالمان با خون شهیدان سنجیده می شوند و مرکّب عالمان بر خون شهیدان ترجیح دارد. فضیلت علم نزد من خوشتر از فضیلت عبادت است. خواب توأم با علم و دانش بهتر از نماز و روزه و حج و جهاد در راه خدا است. یک رکعت نماز عالم به خدا، بهتر از هزار رکعت نماز جاهل به خداست. (همان ۱۸و۱۹) به گواهی تاریخ و مستشرقین، اسلام از آغاز پیدایش تاکنون بیشترین سهم و نقش را در زدودن خرافات و آداب و رسوم جاهلی و بربریت ایفا کرده و زندگی مردم را از آن غل و زنجیرها رها کرده است. مانند زنده به گور کردن دختران و بت پرستی و غارت گری(موسوی لاری ، ۱۳۶۸: ۵۲) ۳-۱-۹- اسلام دین رأفت و رحمت تؤام با عدالت “فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ”(ال عمران ،۱۵۹) پس به [برکت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پیرامون تو پراکنده مى شدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار[ها] با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکلکنندگان را دوست مى دارد. در مورد رأفت و رحمت اسلام و پیامبر اکرم(ص) در ذیل آیه ۹۴ سوره نساء که می فرماید: “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَتَبَیَّنُواْ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَیْکُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا فَعِندَ اللّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَهٌ کَذَلِکَ کُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُواْ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا” اى کسانى که ایمان آوردهاید چون در راه خدا سفر مى کنید [خوب] رسیدگى کنید و به کسى که نزد شما [اظهار] اسلام مىکند مگویید تو مؤمن نیستى [تا بدین بهانه] متاع زندگى دنیا را بجویید چرا که غنیمتهاى فراوان نزد خداست قبلا خودتان [نیز] همین گونه بودید و خدا بر شما منت نهاد پس خوب رسیدگى کنید که خدا همواره به آنچه انجام مى دهید آگاه است. مفسرین در شأن نزول آن آورده اند: ” پیامبر اکرم(ص) پس از بازگشت از جنگ خیبر، اسامه بن زید را با جمعی از مسلمانان به سوی یهودیان ساکن در یکی از روستاهای اطراف مدینه فرستاده تا آنها را به اسلام یا قبول شرایط ذّمه دعوت کند. یکی از یهودیان به نام مرداس که از آمدن سپاه اسلام با خبر شده بود اموال و فرزندان خود را در پناه کوهی قرار داد و در حالی که به یگانگی خدا و نبوت پیامبر اکرم(ص) شهادت می داد به استقبال مسلمانان آمد. اسامه ابن زید به گمان اینکه این یهودی برای حفظ جان و اموالش به دروغ اظهار اسلام می کند او را کشت و اموال او را به غنیمت گرفت. هنگامی که این خبر به پیامبر(ص) رسید، آن حضرت سخت ناراحت شد و فرمود: تو مسلمانی را کشتی؟ اسامه ناراحت شد و عرض کرد این مرد از ترس جانش اظهار اسلام کرد. پیامبر فرمود: ” تو که از درون او آگاه نبودی، چه می دانی؟ شاید به راستی مسلمان شده است.” در این هنگام این آیه نازل گردید.” (طبری، ۱۴۱۵،ج ۵: ۳۰۳و طبرسی، ۱۳۸۰، ج۳: ۱۴۵) برای اینکه بدانیم اعلام انزجار مرتد از اسلام در واقع مخالفت صد در صد با روح انسانیت و حقوق بشر است، فرازهایی از نامه امام علی(ع) به مالک اشتر که کاملترین قانون اساسی در دفاع از حقوق بشر است را در زیر می آوریم: ” ای مالک از خدا بترس، … نفس خود را از پیروی آرزوها بازدار و به هنگام سرکشی رامش کن … نیکوترین اندوخته تو باید اعمال صالح و درست باشد. هوای نفس را در اختیار گیر، و از آنچه حلال نیست خویشتن داری کن، … مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده … مبادا هرگز چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی؛ … اگر گناهی از آنان سر می زند… آنان را ببخشای و بر آنان آسان بگیر، آن گونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد. … خواص جامعه، همواره بار سنگینی را بر حکومت تحمیل می کنند، زیرا در روزگار سختی، یاریشان کمتر، و در اجرای عدالت، از همه ناراضی تر، و در خواسته هایشان پافشارتر، و در عطا و بخشش کم سپاس تر، و به هنگام منع خواسته ها دیر عذرپذیرتر، و در برابر مشکلات کم استقامت تر می باشند. در صورتی که ستونهای استوار دین، و اجتماعات پرشور مسلمین، و نیروهای ذخیره دفاعی، عموم مردم می باشند، پس به آنان گرایش داشته و اشتیاق تو با آنان باشد. … سپس در امور کارمندانت بیندیش، و پس از آزمایش به کارشان بگمار، … کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه و با حیا، از خاندانی پاکیزه و با تقوی که در مسلمانی سابقه درخشانی داشتند، انتخاب کن، زیرا اخلاق آنان کریمانه تر، و آبرویشان محفوظ تر، و طمع ورزیشان کمتر، و آینده نگری آنان بیشتر است. سپس، روزی فراوان بر آنان ارزانی دار، که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود بیشتر می کوشند، و با بی نیازی، دست به اموال بیت المال نمی زنند، و اتمام حجتی است بر آنان اگر فرمانت را بپذیرند یا در امانت تو خیانت کنند. سپس، رفتار کارگزاران را بررسی کن، و جاسوسانی راستگو و وفاپیشه بر آنان بگمار، که مراقبت و بازرسی پنهانی تو از کار آنان، سبب امانتداری و مهربانی تو با رعیت خواهد بود. و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن، واگر یکی از آنان دست به خیانت زد، و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تایید کرد به همین مقدار گواهی قناعت کرده او را با تازیانه کیفر کن، و آنچه از اموال در اختیار دارد از او بازپس گیر، سپس او را خوار دارو خیانتکار بشمار و طوق بدنامی به گردنش بیفکن. توصیه می شود برای آنکه مانند غرب گرایان و پلورالیست ها اسلام را یک مد یا سلیقه یا یک نوع خوردنی و نوشیدنی قابل تعویض محسوب نکنیم که ورود و خروج آن را اینقدر بی حساب ندانیم و بیشتر به عمق این مطلب پی ببریم که اسلام مساوی است با انسانیت و عقلانیت و عدالت و خروج از آن خروج از انسانیت و عقلانیت و عدالت؛ و لذا غیرممکن فلسفی می باشد. نامه های شماره ۳، که برخورد حضرت علی(ع) با شریح قاضی به خاطر خرید خانه ای مجلل را بیان می کند، و نامه شماره ۵، به اشعث بن قیس فرماندار آذربایجان و نامه شماره ۲۰ آن حضرت به زیاد بن ابیه جانشین فرماندار بصره و هشدار آن حضرت به ایشان در مورد خیانت به بیت المال است و نامه شماره ۲۵ و به نامه های۴۰، ۴۱، ۴۳، ۴۵ و ۵۱ مراجعه و مطالعه شود. تا بیشتر به بینش کوتاه روشنفکرنماها و عدم شناخت آنها نه تنها از اسلام بلکه از تمام ادیان پی برده، و پرده از فاجعه ای برداشته شود که در آن، دین، در حدّ تنقلاتی چون تخمه و پسته و شکلات تلقی شده که هر روز می توان از روی دل بخواهی وارد آن شد و خارج گردید و به طور توهین آمیز تحقیر شده است. اسلام یعنی مبارزه با ظالمین، طواغیت و قاطع دست متجاوزین به حقوق مردم مانند: راهزنان، رباخواران، متجاوزین به عنف و امنیت و آرامش مردم، سارقان و چپاولگران بیت المال، کم فروشان، زناکاران، شارب الخمرها و تمام کسانی که به نحوی باعث انحراف و فساد و نابودی مردم شوند. ۳-۱-۱۰- اسلام دین حضرت آدم تا پیامبر خاتم(ص)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جداسازی این مفاهیم به دلیل قرابت مرزهای آنها در سطح تجربی بسیار دشوار است. لذا در پژوهش حاضر، مفهوم حس تعلق به مکان که بر پایه حسمکان قرار دارد و به عنوان سطحی فراتر از آن است، مبنای کار قرار میگیرد. مبانی نظری از سه بخش عمده تشکیل شده است. در بخش اول، ۱) تعاریف مرتبط با مفاهیم مکان، حس مکان، حس تعلق و حس تعلق مکانی بیان میگردد؛ ۲) ابعاد و مؤلفه های حس تعلق مکانی مورد توجه و بررسی قرار میگیرند؛ و ۳) نظریه های حس تعلق مکانی در قالب دو رویکرد روانشناختی(روانشناسیمحیطی) و جامعهشناختی(پدیدارشناختی) مطرح میشوند. برای سنجش عوامل مؤثر بر حس تعلق مکانی، در بخش دوم، عوامل اجتماعی- فرهنگی(سرمایه های اجتماعی و فرهنگی) و در بخش سوم، عوامل فضایی- کالبدی(نگرش به ویژگیهای فضایی و کالبدی) مورد توجه قرار گرفته و در نهایت یک جمعبندی از مجموعه مبانی نظری ارائه می شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۲ حستعلقمکانی ۱-۲-۲ تعریف مفاهیم مرتبط با حستعلقمکانی ۱-۱-۲-۲ مکان مِرلوپونتی[۱](۲۶۴:۱۹۶۲) معتقد است که “فضا وجودی است و وجود فضایی". به عبارت دیگر، معنای ادراک شده از محیط، دارای جنبه های فضایی است که به گفته شولتز[۲](۱۳۸۱) چارچوبی را برای اعمال انسان مشخص می کند. چنین فضایی، فضای جغرافیایی به مفهوم فیزیکی نیست، بلکه با ویژگیها، رویدادها و روابط حاکم بر مکان پیوند دارد، بنابراین خنثی و یکنواخت نیست. هیچ دو نقطه در فضا شبیه یکدیگر نبوده و هر یک با ویژگی محتوای آن تعریف می شود(کاسیرر،۱۳۷۸). مکان جایی است ورای یک نقطهی جغرافیایی که قابل مشاهده بر روی نقشه باشد و یا یک دورنما و منظره که در عکس و نقاشی بگنجد. مکان به طور جدایی ناپذیری بر ساحت زندگی انسان و وقایعی که در آن اتفاق افتاده و به آن شکل داده، پیوند دارد. جایی است که سخنان گفته شده، آراء و نظریات رد و بدل شده، پیمانها بسته شده و تقاضاها خواسته شده است. اساس مفهوم مکان با مفهوم حضور انسانها در آن همراه است. اعتبار مکانها به انسانهایی است که در آنها زیستهاند. زمانی که انسان فضایی را میشناسد و یا احساس می کند، هرچند لمسناشدنی و بیشکل باشد، حس و یا ایده مکان شکل گرفته است."انسانها به صورت فردی یا گروهی با الصاق معنا به فضا آن را به مکان تبدیل می کنند"(Carmona & Tiesdell,2007:110). در همین خصوص رِلف[۳](۱۹۷۶) مکان را در پیوند با سرنوشت انسان و موجودیت او میداند. انسان بودن یعنی زندگی در دنیایی پر از مکانهای متمایز و مشخص، یعنی داشتن مکان خود و شناختن اینکه زندگی در درون مکان رخ میدهد. به اعتقاد تیلور[۴](۱۹۹۹) نخستین وجه تمایزی که در “جریان همسنجی مکان و فضا” برجسته می شود، سطح انتزاع آن دو مفهوم است. تقریباً هر انسان، مکان را آسانتر از فضا درک و تجربه می کند و در مقایسه با فضا، ضرورت مکان برای زندگی فردی و اجتماعی را به سادگی احساس می کند. افراد حتی فضا را هم به واسطه مکان درک می کنند و فضایی جدا از مکان را غیر قابل تصور میدانند. این تفاوت در درک مکان و فضا از آنجا ناشی می شود که در واقع فضا انتزاعیتر از مکان است(سرمست و متوسلی،۱۳۵:۱۳۸۹). انتزاعیتر بودن فضا نسبت به مکان از جنبههایی دیگر نیز قابل بحث است. فضا عبارت است از همهجا، ولی مکان جایی معین است. بدون شک، تصور همهجایی باید دشوارتر از تصور جایی معین باشد. مکان محتوا دارد ولی فضا نوعی خلاء است. مکان بسیار آسانتر از فضا مرزپذیر و قابل تحدید است، درحالیکه فضا بیمرکز و مرزناپذیر است (Morley & Robins,1996:115). آنچه در خصوص ماهیت مکان مورد تایید است، جدای از تفاوت ماهوی با مفهوم فضا، رابطه وثیق آن با مفاهیم انسانی، ادراکات، تجربیات و تعاملات اجتماعی و از سویی، اتفاق نظر بر ماهیت چندبُعدی و فهم کلینگرانه از “مکان” است(مظلومی،۷:۱۳۸۹). مکان، عنصر اصلی هویت ساکنان آن است. انسان با شناخت مکان می تواند به شناخت خود نائل شود. انسان از مکانهای متفاوت تصویرهای متفاوتی در ذهن دارد. احساسات او می تواند بر روی ادراکاتش از محیط و شکل گیری تصویر ذهنی از مکان تاثیرگذار باشد. همین تصاویر ذهنی انسانها است که به مکان هویت میدهد. علاوه بر ساختار کالبدی مکان، خاطرات افراد در هویت بخشیدن به مکان مؤثر است. بحران مکان به مفهوم بحران اجتماعی از فضا و زمان، از بارزترین مشکلات شهرسازی معاصر است، بحرانی که در ایجاد فضاهای شهری فاقد هویت، فاقد تاریخ و ارتباط تبلور یافته است(پرتوی،۴۲:۱۳۸۲). مکان، مرکز عمل آگاهانه و ارادی انسانها است. مرکزی است که در آن از رویدادهای مختلف، تجربه میآموزیم. رویدادها و عملکردهای آگاهانه، تنها در ساخت مکانهای معین پراهمیت جلوه می کنند. علت افتراق مکانها، تمرکز ارزشها، دیدگاه ها، هدفها و تجربه های مختلف در آنها است. از این رو مکانها، عوامل اصلی در سامانمندی تجربیات و قضاوتهای ما از جهان میباشند (شکویی،۲۷۵:۱۳۸۳). مکانی که یک گروه در آن زندگی می کنند، تخته سیاهی نیست که بتوان بر روی آن نشانههایی نوشت و بعد پاک کرد. مکان از گروه تاثیر میپذیرد و بر گروه تاثیر می گذارد. “هرگونه فعالیت گروه، بیانی فضایی پیدا می کند و مکانی که گروه در آن زندگی می کند، تنها گردآمدهای از این بیانها خواهد بود. هر جنبه و هر جزئیاتی از این مکان، دارای معناهایی است که تنها برای اعضای همان گروه ادراک پذیر است"(پاکزاد،۴۲۲:۱۳۸۸). مکان جایی است که انسان به آن حس تعلق دارد و آن را قسمتی از وجود خود میپندارد. چرا که زندگی بشر در هرجایی قرار نمیگیرد. مکان، محل و سرزمین برای مردم بسیار اهمیت دارند، چرا که توانایی هویتسازی بسیار بالایی دارند. حس تعلق به مکان در درجه نخست به معنای خاص و متمایز بودن، ثابت و پایدار ماندن - تداوم داشتن- و به جمع تعلق داشتن است. مکان، مهمترین عاملی است که این نیازهای هویتی را تامین می کند. به عبارتی روشنتر، مرزپذیری و قابل تحدید بودن مکان این امکان را فراهم می کند که انسانها با احساس متمایز بودن، ثبات داشتن و تعلق به جمع داشتن، امنیت و آرامش لازم را برای زندگی کسب کنند(گلمحمدی،۲۳۰:۱۳۸۱). احساس متمایز بودن از دیگران، نیازمند وجود مرزهای پایدار و کم و بیش نفوذناپذیر است. هر اندازه این مرزها و تفاوتهای مبتنی بر آنها شفافتر و دقیقتر باشد، نیاز به متمایز بودن از دیگران به خوبی تامین می شود. از آنجا که ترسیم چنین مرزها و تفاوتهایی روی قلمرو مکانی و بازتولید و حفظ آنها آسانتر است، مکان و سرزمین به صورت بستری بسیار مناسب برای هویتسازی و احساس تعلق داشتن به مکان در می آید(گلمحمدی،۲۳۰:۱۳۸۱). مکان علاوه بر مرزپذیر و قابل تحدید بودن، ثبات نیز دارد، بنابراین با تامین نیاز به تداوم داشتن و پایدار بودن، منبعی مهم در تامین هویت به شمار می آید(Morley & Robins,1992:121). ویژگی دیگر مکان، تامین انسجام اجتماعی که احساس تعلق داشتن به جمع را ممکن می کند، میباشد(تاجیک،۵۰:۱۳۸۴-۵۳). مکان، به واسطه محدود کردن روابط اجتماعی در قلمرویی نسبتاً کوچک و بسته، احساس تعلق به گروه را پدید آورده، تقویت می کند و بدین ترتیب بر تراکم روابط بیواسطه و چهره به چهره میافزاید، بنابراین مکان به عنوان مؤثرترین عامل در هویتیابی به شمار می آید(گلمحمدی،۲۳۱:۱۳۸۱). از سوی دیگر کانتر و مونتگومری با اتخاذ رویکرد اثباتی به دنبال دستیابی به الگویی قابل تعمیم از مفهوم مکان هستند که توانایی خلق مکان و بهره برداری از آن را ممکن کند. مونتگومری[۵] (۱۹۹۸) مکان را فصل مشترک از فرم، فعالیت و تصویر ذهنی میداند. معیارهای مقیاس، تراکم، نفوذپذیری، بافت، عرصه و نسبت توده و فضا در ماهیت کالبد یا فرم تاثیرگذار است. فعالیت در مکان تابع سرزندگی، تنوع، برنامه های جمعی، سنن و آداب محلی؛ و تصویر ذهنی کاربران نیز متاثر از نماد و نشانه موجود، خوانایی، تجربیات حسی، تداعیها و دسترسی روانی است. مونتگومری معتقد است، درحالیکه معانی مکان، ریشه در خصوصیات کالبدی و فعالیتهای وابسته به آن دارد، ولی آنها خصوصیات کالبدی مکان را شکل نمیدهند؛ بلکه مقاصد و تجربیات انسانی هستند که خصوصیات مکان را شکل می دهند. بنابراین آنچه را که محیط ارائه میدهد، عملکردی است که عمل ارزندهی خود ما آن را شکل میدهد"(مدیری،۷۶:۱۳۸۷). شکل ۱- ۲ مدل مونتگومری برای مکان (ماخذ: Montgomery,1998:98) کانتر[۶] در تکمیل ایده مونتگومری مدلی از مکان را ارائه میدهد که تبیینکننده رابطه میان مؤلفه های سازنده هر مکان است. وی برای هر مکان سه مؤلفه میشناسد: ویژگیهای فیزیکی، فعالیتها و تصورات. به باور او ما نمیتوانیم مکانی را کاملاً بشناسیم یا بیافرینیم تا هنگامی که بدانیم: انتظار چه “رفتاری” را در آن مکان داریم؛ “ویژگیهای فیزیکی” آن مکان چگونه باید باشد؛ و “تصورات” یا ذهنیتی که مردم از آن “رفتار” در آن “محیط فیزیکی” دارند چگونه است (پاکزاد، ۲۴۰:۱۳۸۸). وی در کتاب روانشناسی مکان، می کوشد تا پیوند میان انسان و محیط پیرامونش را به کمک مفهوم “مکان” و تشریح و گسترش آن به حیطه قلمرو فیزیکی تبیین نماید(پاکزاد،۲۲۴:۱۳۸۸). کانتر در توضیح کاربرد مدل ارائه شده، تاکید می کند که برای تعریف مکانها از هر یک از مؤلفه های “ویژگیهای فیزیکی، فعالیتها و تصورات” میتوانیم آغاز کنیم. اگر ساختار فیزیکی وجود ندارد میتوان با تعریف فعالیتها و گروهبندی فعالیتهایی که قرار است در طرح مورد نظر رخ بدهد آغاز کرد و پس از شناسایی این فعالیتها به تعریف و شناخت تصورات و انتظاراتی که از این فعالیتها وجود دارد، ارتباط میان آنها و فرمهای فیزیکی متناسب این رفتارها پرداخت(پاکزاد،۲۴۱:۱۳۸۸). علاوه بر مباحث فوق، یکی دیگر از موضوعات عمده در خصوص مکان، بحث ساختار مکان و دیالکتیک درون و برون است که عامل اصلی در چگونگی حضور انسان در مکان و تجربه مکان میباشد. رِلف(۱۹۷۶) ارتباط بین عرصه درون و بیرون را دیالکتیکی زیربنایی برای تجربه و رفتار محیطی انسان میداند. مکانها از طریق درجات مختلفی از “در درون بودن” و “در بیرون بودن"، هویتهای مختلفی را نزد مردم کسب می کنند(پرتوی،۱۳۸۷). نوع ارتباط فرد با مکان و تجارب انسانی منجر به شکل گیری طیف متنوعی از شناخت و ادراک آن میگردد. بر این اساس، رِلف مجموعه ای از این روابط را در سلسله مراتبی هفت گانه از تجربه حضور فرد در یک مکان به شرح زیر طبقه بندی می کند: جدول ۱- ۲ سطوح مختلف تجربه مکان بر اساس دیالکتیک درون/ بیرون
سطوح تجربه مکان |
مشخصهها |
عرصه بیرونی وجودی (existential outsideness) |
احساس جدایی از مکان، حس بیگانگی، عدم واقعی بودن، ناخوشایندی و غیرقابل تحمل بودن مکان برای فرد (مانند احساس افراد بیخانمان یا دلتنگی برای خانه و وطن “بیخانمانی و غربت” ) |
عرصه بیرونی هدفمندانه (objective outsideness) |
مطالعه مکان مجزا از تجربه مکان به عنوان یک ابژه(شیء)، نگرش بیطرف، منطقی و علمی نسبت به مکان (مانند رویکرد برنامه ریزان، طراحان و سیاستگذاران) |
عرصه بیرونی ضمنی(اتفاقی) (incidental outsideness) |
مکان به عنوان پس زمینه یا جایگاهی برای نوعی فعالیت (مانند حضور در کنفرانسها و اجلاسها، عبور از منظره طبیعی در هنگام رانندگی) |
عرصه دورنی غیرمستقیم(واسطهای) (vicarious insideness) |
تجربه مکان به روش غیرمستقیم از طریق تصور و تخیل (مانند دیدن، خواندن یا گوش کردن آثار هنرمندان، داستان، نقاشی، موسیقی، فیلم و…) |
عرصه درونی رفتاری (behavioral insideness) |
دقت و توجه سنجیده به ظاهر مکان(به عنوان مجموعه ای از اشیاء، مناظر و فعالیتها) و جزئیات آن به طور آگاهانه، شناسایی مسیرها، نشانهها و دیگر عناصر مکان، فهم “اینجا” بودن نه در جای دیگر (مانند آشنایی با یک مکان جدید) |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تداعی برند: اکثر محققانی که مبحث تداعیات برند را مورد بررسی قرار داده اند به تاثیرات مثبت آن بر تصویر برند و وفاداری به برند اذعان نموده اند. با این حال هر یک با توجه به جامعه هدف و شرایط خاص تحقیق عوامل متعددی را برای این تداعیات معرفی نموده اند که در ذیل به آن ها پرداخته شده است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
گادل و تام (۲۰۰۲) و کانکل (۲۰۱۰) به این نتیجه رسیدند که دو دسته عوامل بر درک مشتریان از برند لیگ های ورزشی و تداعیات آن ها از برند لیگ تاثیر گذار است(۱۰۶): شکل ۲- ۳۳عوامل موثر بر درک مشتریان از برند لیگ های ورزشی کانکل ۲۰۱۰ راس (۲۰۰۳) در تحقیق خود تحت عنوان مدل توسعه یافته اندازه گیری تداعی برند تیم های ورزشی حرفه ای به بررسی عوامل موثر بر تداعی برند تیم های ورزشی حرفه ای پرداخت که یازده آیتم را در ارتباط با تداعی برند شناسایی و معرفی کرد که این آیتم ها: کادر فنی تیم، موفقیت تیم، تاریخچه تیم، ارتباطات، استادیوم، ویژگی بازی تیم، مارک برند، تعهد، ویژگی های سازمانی، امتیازها، تعاملات اجتماعی و رقابت بودند(۳۵). بوئر، سوئر و اشمیت[۱۱۰] (۲۰۰۴) الگوی مشتری بر مبنای ارزش افزوده برند را در صنعت تیم های ورزشی آلمان کشف کردند. آنها تئوری مشتری مبنی بر ارزش افزوده برند را در ورزش باشگاهی آلمان با بهره گرفتن از چهارچوب مفهومی کلر (۱۹۹۳) و مدل تداعی تیم گلادن و فانک (۲۰۰۲) با هر دو آگاهی از برند و ابعاد تصویر برند مورد آزمایش قرار دادند. یافته ها نشان داد که آگاهی از برند ارتباط کمی در موردیک تیم ورزشی دارد. اگرچه، محققان نتایج رضایت بخشی از عوامل تصویر برند گزارش کردند. پاسخ دهندگان وابستگی منطقه ای را به عنوان یک محرک مفید از مصرف تیم ورزشی نشان ندادند اما به عنوان یک ویژگی تیم ورزشی نشان دادند (۱۸). شاخص “سنت” همبستگی بالایی با شاخص “حس میهن پرستی” دارد که به بحث های زیر می شود. بعد آگاهی از برند در صنعت ورزش آلمان پایایی ندارد. در مقابل بعد تصویر برند یک جزء بسیار مهم ارزش افزوده برند در صنعت ورزش آلمان می باشد. یک ارتباط مثبتی بین ارزش افزوده برند و قصد خرید، قیمت و وفاداری به برند وجود دارد. سوم، برای تیم های ورزشی حرفه ای، برند یک عامل موفقیت مهم می باشد. آن ها در نهایت ادعا کردند که “از آنجایی که در باشگاه های ورزشی آلمان ارزش افزوده برند برابر با تصویر برند می باشد، مدیریت برند با بر روی توسعه قدرت، محبوبیت و یگانگی تداعی ها در پیش روی مشتریان خود تمرکز کنند"(۱۰۶).برای بازاریابان ورزشی درک نوع تداعیاتی که مصرف کنندگان هنگام مصرف محصولات یک تیم ورزشی دارند، اهمیت فراوان دارد (۱۰۷). از این رو به بررسی سه عامل تداعی نام تجاری (دارایی ها، منافع و نگرش ها) بر اساس تئوری ارزش ویژه نام تجاری مبتنی بر مشتری کلر (۱۹۹۳) پرداخته می شود. گلادن و فانک، سه بعد ۱۶ عاملی را برای درک فاکتورهای موثر بر وفاداری به نام تجاری معرفی کردند که در مجموع ار آن ها به عنوان تداعیات نام تجاری در ذهن مشتریان یاد می شود (۴۸). جدول ۲- ۵: فاکتورهای موثر بر وفاداری به نام تجاری گلادن و فانک (۲۰۰۲)
دارایی ها |
مرتبط با محصول |
موفقیت |
|
|
بازیکن ستاره |
|
|
سرمربی |
|
|
مدیریت |
|
غیر مرتبط با محصول |
طراحی لوگو |
|
|
استادیوم |
|
|
ارائه محصول |
|
|
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۶- مسئله تقسیم ریسک ۱۰۴ ۳-۷- انتخاب تحت شرایط نااطمینانی ۱۰۵ ۳-۸- اطلاعات نامتقارن ۱۰۷ ۳-۸-۱- انتخاب معکوس ۱۰۷ ۳-۸-۲- مخاطره اخلاقی ۱۰۸ ۳-۹- مسئله کارفرما-کارگزار ۱۰۹ ۳-۱۰- مسئله کارفرما-کارگزار در فرایند اوراق بهادارسازی ۱۱۱ ۳-۱۰-۱- یک مدل عاملیت مقدماتی ۱۱۲ ۳-۱۰-۱-۱- قاعده تقسیم ریسک بهینه در شرایطی که تنها پیشآمد مشاهده می شود ۱۱۴ ۳-۱۰-۱-۱-۱- جواب بهینه اول (F.B) 116 ۳-۱۰-۱-۱-۲- جواب بهینه دوم (S.B) 123 ۳-۱۰-۱-۲- رویکرد مرتبه اول (FOA) 125 ۳-۱۰-۱-۳- بدهبستان ریسک-انگیزه ۱۳۲ ۳-۱۰-۱-۴- برنامه جبران کارگزار ۱۳۳ ۳-۱۰-۱-۵- جمعآوری اطلاعات اضافی ۱۴۱ ۳-۱۰-۱-۵-۱- قاعده تقسیم بهینه بر مبنای اطلاعات اضافی ۱۴۵ ۳-۱۰-۱-۵-۲- ارزش اطلاعات ۱۴۹ ۳-۱۰-۱-۶- تلاش چندبعدی ۱۵۲ ۳-۱۱- استنباط بیزین ناپارامتریک ۱۵۲ ۳-۱۰-۱- مدلهای مشخصه نهفته ۱۵۷ ۳-۱۱-۱-۱- یک توزیع بر روی ماتریسهای باینری نامتناهی ۱۶۰ ۳-۱۱-۱-۱- یک مدل مشخصه متناهی ۱۶۱ ۳-۱۱-۱-۱-۱- کلاسهای همارزی ۱۶۳ ۳-۱۱-۱-۲- حد بینهایت مدل مشخصه ۱۶۶ ۳-۱۱-۱-۳- فرایند IBP 167 ۳-۱۲- مدلسازی داده ها ۱۶۹ ۳-۱۲-۱- ساختار رستوران ۱۷۰ ۳-۱۲-۱-۱- ویژگیهای توزیع IBP تحت ساختار رستوران ۱۷۳ ۳-۱۲-۲- ساختار چسباندن-شکستها ۱۷۵ ۳-۱۲-۲-۱- استنباط تغییر برای فرایند IBP 176
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فصل چهارم: توصیف و تجزیه و تحلیل یافته ها ۴-۱- مقدمه ۱۸۲ ۴-۲- الگوریتم استنباط ۱۸۳ ۴-۲-۱- نمادگذاری ۱۸۳ ۴-۳- بیز تغییر ۱۸۴ ۴-۳-۱- رویکرد بیز تغییر میدان میانگین ۱۸۵ ۴-۴- بیان مسئله ۱۸۷ ۴-۵- سادهسازی چارچوب مسئله بهینهسازی KL 189 ۴-۵-۱- راه حل بهینهسازی انرژی آزاد ۱۹۱ ۴-۶- استنباط تغییر ۱۹۴ ۴-۶-۱- رویکرد تغییر متناهی ۱۹۶ ۴-۶-۱-۱- کران پایین بر روی راستنمایی حاشیهای ۱۹۷ ۴-۶-۱-۲- به روز رسانی پارامترها ۱۹۹ ۴-۷- نتایج شبیهسازی ۲۰۰ ۴-۷-۱- ساختن داده ها ۲۰۱ ۴-۸- طراحی بهینه اوراق بهادار MBS 206 ۴-۸-۱- مشخصههای برنامه انگیزه بهینه ۲۱۴ ۴-۸-۲- شرایط کافی ۲۱۶ ۴-۸-۲-۱- ویژگی نسبت راستنمایی یکنواخت (MLRP) 217 ۴-۸-۲-۲- ویژگی تحدب تابع توزیع (CDFP) 220
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
هزینه هایی بابت تحصیل مجدد همان منابع به شرکت تحمیل می شود .از این رو ، مدیران برای کاهش هزینه ها و در نتیجه افزایش سود شرکت ها در بلند مدت اقدام به حفظ منابع می کنند (کردستانی و مرتضوی ۱۳۹۱).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
یکی از اهم وظایف مدیریت ،کنترل عملیات و امور مالی سازمان است .مدیران باید اطلاعات خوبی برای تصمیم گیری داشته باشند تا با بهره گرفتن از توانایی های رهبری خود نیرو های شرکت را به اجرای این تصمیمات تشویق نمایند . آنها می توانند با توجه به حساسیت تغییرات هزینه به کاهش فروش ، سهم هزینه های چسبنده از کل هزینه ها را ارزیابی کرده و در صورت لزوم با تجدید نظر در قرارداد های شرکت ، حساسیت هزینه ها نسبت به حجم فروش را افزایش دهند و از این طریق موجب کاهش هزینه های تعدیل منابع شوند. در این تحقیق چگونگی اثر تعدیل کننده تغییرات فروش دوره قبل بر رفتار نامتقارن هزینه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را برای دوه ۵ ساله مورد بررسی قرار می گیرد و برای این منظور تاثیر انتظارات خوش بینانه مدیران نسبت به فروش های آتی و انگیزه مدیریت سود را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. ۱-۳ ضرورت انجام تحقیق : آگاهی از چگونگی رفتار هزینه ها نسبت به تغییرات سطح فعالیت و یا سطح فروش از اطلاعات مهم برای تصمیم گیری مدیران در خصوص برنامه ریزی و بودجه بندی، قیمت گذاری محصولات، تعیین نقطه سربه سر و سایر موارد مدیریتی است و برخلاف روش سنتی، در تجزیه و تحلیل های بنیادی باید رفتار چسبنده هزینه ها را نیز برای تصمیم گیری بکار ببریم. اهمیت این تحقیق از آن جهت می باشد که ما قصد داریم چگونگی اثر تعدیل کننده تغییرات فروش دوره قبل را بر رفتار نامتقارن هزینه ها با توجه به انتظارات خوشبینانه مدیران نسبت به فروش آتی و انگیزه مدیریت سود مورد بررسی قرار دهیم تا نتایج تحقیق بتواند برای سرمایهگذارانی که از پیشبینی سود برای ارزش دهی به شرکتها استفاده میکنند، سودمند باشد و آگاهی از نتایج این تحقیق، در ارزیابی دقیق تر عملکرد مالی، پیش بینی سودآوری شرکت ها و تصمیم گیری دقیق تر مدیران حائز اهمیت می باشد. ۱-۴ هدفهای تحقیق : در این تحقیق، با توجه به اینکه حیطه مطالعه و بررسی رفتار چسبندگی هزینه را بیشتر توضیح و بسط میدهیم ، برآنیم تا اثر تعدیل کننده تغییرات فروش دوره قبل بر رفتار نامتقارن هزینه ها با توجه به انتظارات خوشبینانه مدیران و انگیزه مدیریت سود مورد بررسی قرار دهیم. بررسی این موضوع در درک این مطلب به ما کمک میکند که تحلیلگران چگونه از اطلاعات عمومی و گزارشهای جامع در زمینه مالی برای تشخیص رفتار هزینه استفاده میکنند. ۱-۵ فرضیه های تحقیق: فرضیه ۱- به دنبال افزایش در فروش دوره قبل نسبت به کاهش فروش در دوره قبل ، با همان مقدار افزایش فروش در دوره جاری هزینه ها به مقدار بیشتری افزایش خواهند یافت. فرضیه ۲- زمانی که مدیران نسبت به فروش در آینده نظر خوش بینانه تری دارند چسبندگی در دوره جاری در صورت افزایش فروش در دوره قبل افزایش می یابد و ضد چسبندگی در دوره جاری در صورت کاهش فروش دوره قبل کاهش می یابد. فرضیه ۳- کاهش در چسبندگی هزینه ها ناشی از انگیزه مدیریت سود، زمانی که فروش دوره قبل افزایش می یابد نسبت به زمانیکه فروش دوره قبل کاهش می یابد کمتر است. ۱-۶ مدل پایه چسبندگی: با بهره گرفتن از مدل زیر که توسط آندرسون و بنکر و جاناکیرامان در سال ۲۰۰۳ (مدلABJ) ارائه شده است و پژوهشگران دیگر نیز آن را به کار گرفته اند می توان چگونگی رفتار هزینه ها نسبت به تغییرات سطح فروش را در دوره های افزایش و کاهش درآمد به طور جداگانه ارزیابی کرد. چنین رفتار هزینه ها را “چسبندگی هزینه ها ” می نامیم. مدلABJ : ΔlnSGAi,t = β۰ + β۱ ΔlnSalesi,t +β۲ Di,t ΔlnSalesi,t + ε i,t ΔlnSGAi,t :لگاریتم تغییرات هزینه های اداری، عمومی و فروش شرکت i در سال t Salesi,t :خالص فروش شرکت i در سال t ΔlnSalesi,t : لگاریتمی که درصد تغییرات درآمد فروش شرکتi را در سال t نشان می دهد. ε i,t : مقدار خطا Di,t : اگر Sales t < Sales t-1مقدار آن برابر ۱ و در غیر اینصورت برابر صفر است. چون ارزش متغیر Di,t در زمان افزایش درآمد صفر است؛ بنابراین ضریب β۱درصد افزا یش در هزینه های اداری، عمومی و فروش را در نتیجه ۱% افزایش در درآمد فروش نشان می دهد همچنین از آنجا که ضریب متغیر Di,t در هنگامی که درآمد کاهش می یابد، برابر ۱ است؛ بنابراین مجموع ضرایب β۲ + β۱ بیانگر درصد کاهش در هزینه های اداری، عمومی و فروش در نتیجه ۱% کاهش در درآمد فروش است. اگر هزینه های اداری، عمومی و فروش چسبنده باشند، باید درصد افزایش در هزینه ها در دوره های افزایش درآمد بیشتر از درصد کاهش هزینه ها در دوره های کاهش درآمد باشد. به عبارت دیگر باید o< β۱و ۰ > β۲باشد. ۱-۷ تبیین فرضیه های تحقیق: جهت آزمون فرضیه اول از مدل زیر استفاده می شود: “به دنبال افزایش در فروش دوره قبل نسبت به کاهش فروش در دوره قبل ، با همان مقدار افزایش فروش در دوره جاری هزینه ها به مقدار بیشتری افزایش خواهند یافت.” ΔlnSGAi,t = β۰ + β۱ PIncr Ii,t-1 ΔlnSalesi,t + β۲ PIncr Ii,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t + β۱ PDecr Di,t-1 ΔlnSalesi,t + β۲ PDecr Di,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t + ε i,t Ii,t-1 : متغیر مجازی افزای ش فروش در دوره قبل است . اگر فروش در سال t-1 نسبت به سال t-2 افزایش یابد برابر یک است، در غیر اینصورت برابر صفر است. Di,t : متغیر مجازی کاهش فروش می باشد . اگر درآمد فروش شرکت i در سال t کاهش یابد برابر ۱ است . در آزمون فرضیه اول با بهره گرفتن از مدل فوق ، ضرایب PIncr β۱ و β۱ PDecr مورد بررسی قرار می گیرد در صورتی که β۱PIncr > PDecr β۱ با شد فرضیه ما مورد قبول است و در غیر اینصورت رد خواهد شد. جهت آزمون فرضیه دوم از مدل زیر استفاده می شود: “زمانی که مدیران نسبت به فروش در آینده نظر خوش بینانه تری دارند چسبندگی در دوره جاری در صورت افزایش فروش در دوره قبل افزایش می یابد و ضد چسبندگی در دوره جاری در صورت کاهش فروش دوره قبل کاهش می یابد.” ΔlnSGAi,t = β۰ + β۱ PIncr Ii,t-1 ΔlnSalesi,t + β۲ PIncr Ii,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t+ + δ۱ PIncr Ii,t-1 ΔlnSalesi,t ΔORDi,t + δ۲ PIncr Ii,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t ΔORDi,t + + λ۱ PIncr Ii,t-1 ΔlnSalesi,t ΔGDPt + λ۲ PIncr Ii,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t ΔGDPt + + β۱ PDecr Di,t-1 ΔlnSalesi,t + β۲ PDecr Di,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t + + δ۱ PDecr Di,t-1 ΔlnSalesi,t ΔORDi,t + δ۲ PDecr Di,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t ΔORDi,t + + λ۱ PDecr Di,t-1 ΔlnSalesi,t ΔGDPt + λ۲ PDecr Di,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t ΔGDPt + + β۳ ΔlnSalesi,t ASINTi,t + β۴ ΔlnSalesi,t EMPINTi,t + ε i,t ΔORDi,t : اختلاف بین پیش بینی فروش سال t با فروش واقعی t ΔGDPt : نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در سال t ASINTi,t : کثرت دارایی که با لگاریتم نسبت کل دارایی ها به فروش بدست می آید . EMPINTi,t : کثرت کارکنان که با لگاریتم نسبت تعداد کارکنان به فروش محاسبه می شود. در این مدل هر چه اختلاف بین پیش بینی فروش سال t با فروش واقعی t و رشد تولید ناخالص داخلی بیشتر باشد ، نشان دهنده انتظارات خوشبینانه بالاتری برای فروش در آینده است. در آزمون فرضیه دوم در صورتی ضرایب δ ۲ PIncr و PDecr δ ۲ برای اختلاف بین پیش بینی فروش سال t با فروش واقعی t و ضرایب λ۲ PIncr و λ۲ PDecr برای رشد تولید ناخالص داخلی منفی باشند فرضیه ما مورد قبول است و در غیر اینصورت رد می شود. جهت آزمون فرضیه سوم از مدل زیر استفاده می شود: “کاهش در چسبندگی هزینه ها ناشی از انگیزه مدیریت سود، زمانی که فروش دوره قبل افزایش می یابد نسبت به زمانیکه فروش دوره قبل کاهش می یابد کمتر است.”
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ب-همچنین مقررات قانونی مربوط به شکل سند نیز باید رعایت شده باشد، مواردی که مجال طرح هر گونه ادعای تردید و جعل را منتفی میسازد.[۲۸] این مقررات در ماده ۱۶ به بعد آییننامه دفاتر اسناد رسمی مصوب ۱۳۱۷ و همچنین مواد مختلف قانون ثبت اشاره شده است. با این حال، ماده ۱۲۹۴(ق.م)مقرر میدارد«عدم رعایت مقررات مربوط به حق تمبر که به اسناد تعلق میگیرد، سند را از رسمیت خارج نمیکند».
۳–عمل مأمور تنظیم کننده سند در حدود صلاحیت خود
این شرط که به منظور رعایت حال متعاملین و تسهیل انجام و ثبت معاملات در نظر گرفته شده هم ناظر به صلاحیت محلی مأمور است و هم به صلاحیت ذاتی وی. برای مثال سردفتر اسناد رسمی ذاتاً صلاحیت تنظیم معاملات را دارد ولیکن ذاتا” صلاحیت تنظیم و صدور گواهی فوت را ندارد همانطور که کارمند اداره ثبت احوال ذاتاً صلاحیت صدور گواهی طلاق و یا ازدواج را ندارد. از طرفی ممکن است که مأمور ذاتا” صلاحیت انجام کاری را داشته باشد ولی محلاً صلاحیت نداشته باشد برای مثال مأمور اداره ثبت اسنادواملاک شهرستان سبزوار که وظیفه نقشهبرداری و یا تحدید حدود املاک سبزوار به او واگذار شده محلاً صلاحیت نقشهبرداری یا تحدید حدود از اراضی شهرستان نیشابور را ندارد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳ – ۱ صلاحیت محلی مأمور
مأمور باید در تنظیم سند صلاحیت محلی داشته باشد برای تشخیص صلاحیت محلی مأمور دو امر باید مدنظر قرار گیرد. اول اینکه آیا مأمور در محل دفتر، مأموریت دارد یا خیر. در این رابطه، ماده ۲(ق.ث. ا.و.ا)در مورد صلاحیت محلی مأمورین ثبت و سردفتران اسناد رسمی میگوید:«مدیران و نمایندگان ثبت و مسئولین دفاتر و صاحبان دفاتر اسناد رسمی جز در محل مأموریت خود نمیتوانند انجام وظیفه نمایند و اقدامات آنها در خارج از آن محل، اثر قانونی ندارد». دوم اینکه آیا مال مورد معامله، غیرمنقول است یا منقول. اگر مورد معامله مال منقول یا مربوط به ثبت اسناد باشد، همین که صلاحیت مأمور تأیید شد، سند، رسمی محسوب میشود. اما اگر سند مربوط به مال غیرمنقول باشد، باید ملک مورد معامله در حوزه ثبتی محل دفتر نیز واقع شده باشد. اما اگر سر دفتر اسناد رسمی یا مسئول دفتر اسناد رسمی در حوزه خودش سند مربوط به مال منقول را ثبت نماید، هر چند موضوع آن خارج از حوزه او باشد، این سند دارای اعتبار قانونی خواهد بود. زیرا ملاک در اعتبار سند مربوط به مال منقول، تنظیم در حوزه مأموریت است؛ نه در حوزه وقوع مورد معامله و موضوع سند.[۲۹] ادارات ثبت که متصدی ثبت فیزیکی و اولین ثبت حقوقی و درج مفاهیم ثبت در دفتر املاک هستند، نمیتوانند نسبت به اموال غیرمنقول واقع در غیر محدوده ثبتی خود عمل نمایند. اما نسبت به انتقال سند در دفترخانه، چنین الزامی وجود ندارد. بنابراین، سردفتر تهران میتواند نقل و انتقال ملک غیرمنقول واقع در محدوده غیر محل مأموریت خود را به ثبت رساند که البته برای این کار از اداره ثبت و شهرداری محل استقرار ملک استعلام مینمایند. بدیهی است پس از اینکه دفترخانه نقل و انتقال را انجام داد، خلاصه معامله را منحصرا” برای ثبت محل استقرار مال غیرمنقول میفرستد و به این واقعه یا به عبارت بهتر، درج مفهوم نقل، لزوما” در این اداره انجام خواهد شد. پس، بر خلاف سه مورد فوق، در مورد اموال غیرمنقول و ثبت اسناد در دفاتر اسناد رسمی، همین که صلاحیت مأمور تأیید شد، سند رسمی محسوب است.
۳-۲ صلاحیت ذاتی مأمور
مأمور اداره ثبت باید برای تنظیم سند رسمی صلاحیت ذاتی داشته باشد بنابراین، اگر سرباز در اداره راهنمایی و رانندگی مبادرت به صدور قبض جریمه نماید، سند صادره به دلیل فقدان صلاحیت ذاتی مأمور، فاقد اعتبار قانونی است. همچنین اگر سردفتر اسناد مربوط به ازدواج و طلاق مبادرت به تنظیم سند مربوط به املاک نماید، سند مزبور فاقد عنوان رسمی است، یا اگر مأمور ثبت احوال مبادرت به صدور سند ازدواج و طلاق نماید، باز سند مزبور به دلیل فقدان صلاحیت، عنوان سند رسمی را ندارد. باید متذکر شد چنین سندی در صورتی که مقررات مربوط به ماده ۱۲۹۳(ق.م)را داشته باشد، نوعی سند عادی محسوب میگردد. این ماده مقرر میدارد«هر گاه سندی به وسلیه یکی از مأمورین رسمی اسناد تهیه شده لیکن مأمور صلاحیت تنظیم آن را نداشته و یا رعایت ترتیبات مقرره قانونی را در تنظیم سند نکرده باشد، سند مزبور در صورتی که دارای امضاء یا مهر طرف باشد، عادی است». در این ماده، به نوعی هر گونه قابلیت انتساب به صاحب سند که با امضاء یا مهر ممکن میشود را شرط سندیت سند دانسته است و چنانچه ثابت شود چنین قابلیت انتسابی به صاحب سند وجود ندارد، نوشته مزبور هیچگونه ارزشی نه در قالب سند رسمی و نه در قالب سند عادی را نخواهد داشت. [۳۰] تشخیص صلاحیت ذاتی و محلی مأمور معمولا” از طریق گواهینامه مربوط مأمور است که در محل سردفتر نصب میشود.
هـ - تفاوت اسناد رسمی و اسناد عادی
اسناد رسمی دارای امتیازاتی میباشند که آنها را از اسناد عادی متمایز میکند و باعث افزایش قدرت اثباتی این اسناد میشود این تفاوتها و امتیازات عبارتند از: ۱-وفق مواد ۹۲و ۹۳(ق.ث.ا.و.ا)برای سند رسمی میتوان بدون احتیاج به حکمی از محاکم دادگستری از همان دفترخانه تنظیم کننده سند تقاضای صدور اجرائیه نمود در حالی که برای اجرای اسناد عادی، حکم دادگاه لازم است. مثلا اگر اجارهنامه عادی تنظیم شده باشد برای تخلیه عین مستاجره در پایان مهلت اجاره و یا التزام به انجام تعهدات مندرج در قرارداد اجاره، باید به دادگاه مراجعه نمود درحالی که قرارداد اجاره به صورت رسمی تنظیم شده باشد، میتوان با مراجعه به همان دفترخانه تنظیم کننده سند، الزام طرف دیگر به انجام تعهدات قراردادیش را مطالبه نمود. البته باید توجه داشت که دین واحد نمیتواند از دو طریق وصول شود هر چند که ابتدائا” مطالبه دین از دو طریق ایرادی ندارد ولی چنانچه از یکی از طرق قانونی دین وصول شود، دیگر نمیتوان از طریق دیگر اقدام نمود و یا اقدامات انجام گرفته قبلی را ادامه داد. ۲-تفاوت دیگر اسناد عادی و اسناد رسمی، در اعتبار آنها نسبت به اشخاص ثالث است. قانونگذار در اینباره در ماده ۱۲۹۰(ق.م) قاعده کلی عدم اعتبار مفاد و مندرجات سند عادی را نسبت به اشخاص ثالث بیان نموده است. این ماده مقرر میدارد:«اسناد رسمی درباره طرفین و وراث و قائممقام قانونی آنان معتبر است و اعتبار آنها نسبت به اشخاص ثالث در صورتی است که قانون تصریح کرده باشد». قبلا” قانونگذار در ماده ۲۳۱ (ق. م) اصل نسبی بودن آثار قراردادها را در مورد عقود و معاملات مطرح نموده و در مواد ۱۲۷۸ و ۱۲۹۰ (ق. م) در خصوص وسیله اثباتی اعمال حقوقی همین قاعده را بیان داشته است. بنابراین، اگر قرارداد فقط نسبت به طرفین و قائممقام قانونی آنها معتبر باشد، باید اسناد و ادله اثباتی آنها نیز نسبت به همان طرفین قابل استناد باشد. در ماده ۱۳۰۵(ق. م)در مورد تاریخ اسناد رسمی تأکید بیشتری به عمل آمده است. این ماده مقرر میدارد:«در اسناد رسمی تاریخ تنظیم معتبر است حتی بر علیه اشخاص ثالث ولی در اسناد عادی تاریخ فقط درباره اشخاصی که شرکت در تنظیم آنها داشته و ورثه آنها و کسی که به نفع او وصیت شده معتبر است». تاریخ تنظیم سند رسمی نه تنها نسبت به طرفین معامله بلکه نسبت به سایر اشخاص نیز اعتبار دارد پس اگر آقایان«الف» و«ب» با سند رسمی، اتومبیلی را معامله کنند و سپس«الف» با سند عادی به تاریخ قبل یا بعد از آن با دیگری همان اتومبیل را معامله کند تاریخ سند رسمی نسبت به این شخص ثالث نیز معتبر است و نمیتواند صرفاً به استناد سند عادی اتومبیل را از مالکیت آقای«ب» خارج کند. ۳- تفاوت سوم اسناد رسمی با اسناد عادی در اعتبار بیشتری است که قانونگذار برای اسناد رسمی قائل شده است از این نظر که ادعای انکار و تردید علیه سند رسمی پذیرفته نمیشود. این در حالی است که علیه سند عادی، هم ادعای انکار و تردید مسموع است و هم ادعای جعل. ماده ۷۰ قانون ثبت مقرر میدارد:«سندی که مطابق قوانین به ثبت رسیده رسمی است و تمام محتویات و امضاهای مندرج در آن معتبر خواهد بود مگر اینکه مجعولیت آنها ثابت شود». همچنین در ماده ۱۲۹۲ قانون مدنی آمده است که«در مقابل اسناد رسمی یا اسنادی که اعتبار سند رسمی را دارند انکار و تردید مسموع نیست و طرف میتواند ادعای جعلیت نسبت به اسناد مزبور کند یا ثابت نماید که اسناد مزبور به جهتی از جهات قانونی از اعتبار افتاده است». برای مثال اگر«الف» به استناد سند رسمی از آقای«ب» مطالبه وجه کند آقای«ب» نمیتواند بگوید که من چنین سندی را امضا نکردم و منتسب به من نیست و«الف » باز ثابت کند که سند را من امضا زدم بلکه فقط میتواند ادعای جعل کند که در این حالت مسلماً بار اثبات این ادعا نیز با اوست و اگر نتواند جعلیت سند رسمی را به اثبات برساند اصل بر اصالت سند رسمی است و به پرداخت وجه مندرج در سند محکوم خواهد شد مگر اینکه ثابت کند که سند به جهتی از جهات قانونی از اعتبار افتاده است برای مثال وجه آن را پرداخته است. اگر مستند ادعای خواهان سند عادی باشد طرف مقابل میتواند منکر آن شود اصولاً اثبات اصالت سند عادی با کسی است که به آن استناد میکند و طرف مقابل به صرف اظهار انکار مسئولیتی بابت اثبات اصالت سند عادی ندارد. فرض کنیم«الف» به موجب یک سند عادی از آقای«ب» مطالبه مبلغی میکند«ب» میتواند با اظهار این مطلب که چنین سندی را امضا نکرده از خود سلب مسئولیت کند و در این حالت آقای«الف» است که باید صحت و اصالت سند عادی را به اثبات برساند.
گفتار دوم: اعتبار اسناد مکتوب
روابط حقوقی میان افراد در اجتماع، نشان از وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنها است و در داد و ستدها و قراردادها به خاطر استحکام بخشیدن بر این روابط از قدیمالایام و در تمدنهای اولیه که مردم از نظر تفکر، رشد کافی نکرده بودند، شاهد گرفتن بر معاملات مرسوم بوده است. کما اینکه کشورهای اسلامی برای شهادت حدی قایل نبودهاند. آنها برای صرف نوشته اعتباری قایل نمیشدند و بجای آن با لحاظ نمودن شرط عدالت و بیطرفی، شهادت را دلیل قاطع میدانستهاند.[۳۱] قانونگذار واژهی اعتبار را در سه مفهوم گوناگون به کار برده است که در ذیل بررسی میشوند.
الف - اعتبار سند به مفهوم اعم
به موجب ماده ۱۲۸۸ قانون مدنی:«مفاد سند در صورتی معتبر است که مخالف قوانین نباشد»در این ماده اعتبار به معنی ارزش بکار رفته است. بنابراین دادگاه در صورتی میتواند به سند ارزش اثباتی دهد که مخالف قوانین نباشد و این نخستین موضوعی است که هرگاه سندی به عنوان دلیل ارائه شود، باید مورد توجه دادگاه قرار گیرد. بیاعتباری سند مخالف قانون ویژهی سند رسمی نمیباشد و مفاد سند عادی نیز اگر مخالف قوانین باشد همین حکم را دارد. اعتبار با همین مفهوم (ارزش) در ماده ۱۲۸۵ قانون مدنی نیز به کار رفته است.
ب -اعتبار سند به مفهوم مقاومت در برابر انکار و تردید
به موجب ماده ۷۰(ق.ث):«سندی که مطابق قوانین به ثبت رسیده رسمی است و تمام محتویات و امضاهای مندرج در آن معتبر خواهد بود مگر اینکه مجعولیت آن سند ثابت شود». اعتبار سند در اینجا به مفهوم اصالت میباشد و بدین مفهوم است که اصل، بر اصالت سند رسمی است و اگر شخص مایل باشد که به اصالت سند رسمی تعرض کند، تنها باید ادعای جعل کند و مجعولیت را نیز اثبات کند و نمیتواند نسبت به سند رسمی انکار یا تردید نماید. بنابراین اصل اصالت سند و صحت سند که در ماده ۷۰(ق. ث (آمده ویژهی سند رسمی است و سند عادی از چنین امتیازی برخوردار نیست؛ پس، تعرض به اصالت سند عادی اگرچه میتواند به شکل ادعای جعل مطرح شود اما انکار یا تردید هم نسبت به سند عادی امکانپذیر است.
ج-اعتبار سند به مفهوم قابلیت استناد یا تحمیل مفاد سند
ماده ۱۲۹۰(ق.م) میگوید:«اسناد رسمی دربارهی طرفین و وراث و قائم مقام آنان معتبر است و اعتبار آنها نسبت به اشخاص ثالث در صورتی است که قانون تصریح کرده باشد» اعتبار سند در اینجا به مفهوم تحمیل مفاد سند به اشخاص است.
۱-اعتبار سند نسبت به امضاکننده و قائم مقام
مندرجات هر سندی علیه اشخاصی که آن را امضا نموده اند و نیز قائم مقام قانونی آنان معتبر است و از این دید تفاوتی بین سند رسمی و سند عادی وجود ندارد. پس، برای نمونه، اگر شخصی مال منقولی را به موجب عقدی که در سند عادی آمده بفروشد، به همان اندازه به پیامدهای عقد بیع مزبور متعهد است که اگر عقد مزبور در سند رسمی آمده بود. نه تنها فروشنده(یا خریدار)، بلکه قائممقامان آنان(مانند وراث) نیز مکلفند پیامدهای حقوقی سند مزبور را تحمل نمایند. تاریخ سند (چه رسمی و چه عادی) نیز از این امر مستثنا نیست؛ بدین معنا که برای اثبات تاریخ تنظیم سند علیه تنظیم کنندگان یا قائم مقامان آنها میتوان به تاریخی که در سند نوشته شده استناد نمود.
۲–اعتبار سند نسبت به اشخاص ثالث
مندرجات سند را چه رسمی و چه عادی علیالقاعده، نمیتوان به اشخاص ثالث تحمیل نمود. با این همه، به موجب ماده ۱۲۹۰(ق.م)اعتبار اسناد رسمی«… نسبت به اشخاص ثالث در صورتی که قانون تصریح کرده باشد». پس مفاد سند را، چنانچه در قانون تصریح شده باشد، حتی به اشخاص ثالث نیز میتوان تحمیل نمود؛ امتیازی که سند عادی، در هیچ صورتی ندارد. برای نمونه، اگر شخصی به موجب سند رسمی یا عادی مالی را به دیگری بفروشد باید آن را به خریدار تسلیم نماید؛ اما در برابر، اگر مبیع در تصرف ثالث باشد و ثالث با استناد به ید مالکانهی خود، مدعی مالکیت مبیع باشد خریدار نمیتواند به استناد به سند مزبور مال را از تصرف متصرف خارج نماید، زیرا سند تنظیمی بین خریدار و فروشنده نسبت به ثالث اثری ندارد. یکی از موارد تصریح شده در قانون ماده ۷۲(ق.ث)است که میگوید:«کلیه معاملات راجعه به اموال غیر منقول که بر طبق مقررات راجعه به ثبت املاک ثبت شده است نسبت به طرفین معامله و قائم مقام قانونی آنها و اشخاص ثالث دارای اعتبار کامل و رسمیت خواهد بود». افزون بر این، سند رسمی امتیاز دیگری نیز از این حیث همواره دارد و آن قابلیت استناد تاریخ مندرج در سند، نه تنها علیه تنظیم کنندگان و قائم مقام قانونی آنان، بلکه علیه اشخاص ثالث است و سند عادی چنین امتیازی را ندارد. در حقیقت به موجب ماده ۱۳۰۵(ق.م(«در اسناد رسمی تاریخ تنظیم معتبر است حتی بر علیه اشخاص ثالث ولی در اسناد عادی تاریخ فقط دربارهی اشخاصی که شرکت در تنظیم آنها داشته و ورثهی آنان و کسی که به نفع او وصیت شده معتبر است». منظور از اعتبار سند رسمی نسبت به اشخاص ثالث فرض صحت تاریخ تنظیم میباشد که در سند قید شده است.[۳۲] بنابراین، هر گاه دو شخص مدعی خرید مال واحدی از یک نفر باشند و هر یک ادعا نماید که بیع او مقدم بوده است و بیع بعدی غیر نافذ است و یکی از آنها به موجب سند رسمی مال را خریده باشد در این صورت میتواند به تاریخ مندرج در سند رسمی استناد نماید تا تاریخ وقوع عقد بیع خود را اثبات کند که اگر مقدم باشد بیع او صحیح و بیع طرف مقابل غیر نافذ است.[۳۳]
د-اعتبار نسخههای اسناد
به موجب ماده ۷۴ قانون ثبت«سوادی که مطابقت آن با ثبت دفتر تصدیق شده است به منزلهی اصل سند خواهد بود مگر در صورت اثبات عدم مطابقت سواد با ثبت دفتر». بنابراین رونوشت سند رسمی که مطابقت آن با ثبت دفتر تصدیق شده باشد به منزله اصل آن است؛ پس ابراز کنندهی آن ملزم به ارائه اصل سند نمیباشد. در نتیجه اگر اصل سند رسمی مفقود و یا معدوم شود، رونوشت گواهی شده مزبور به جای اصل قابل ارائه و استناد است و طرف مقابل نمیتواند به این علت که دارنده اصل آن را ارائه نداده و حتی به صرف ادعای جعل از دادگاه بخواهد که سند را از عداد دلایل خارج کند. البته رونوشت سند رسمی در صورتی به منزلهی اصل سند خواهد بود که مأمور مطابقت آن را با ثبت در دفتر گواهی نموده باشد. در نتیجه، رونوشت یا روگرفت سند رسمی که برای مثال توسط دفتر دادگاه، برای پیوست به دادخواست برابر با اصل گردیده به منزله اصل سند نمیباشد و نباید ماده ۷۴(ق.ث) را با ماده ۵۷(ق.آ.د.م) اشتباه نمود و در نتیجه اگر سند مورد ادعای جعل قرار گیرد علیالقاعده باید اصل آن در مهلت مقرر به دادگاه تسلیم شود.[۳۴] سند رسمی بعد از تنظیم در اختیار امضاکننده آن قرار میگیرد و دارنده آن را نگهداری می کند تا در زمان لازم از آن استفاده نماید.
مبحث دوم: اسناد الکترونیکی
تجارت الکترونیکی بعنوان یکی از مظاهر واقعی کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در اقتصاد و یا یکی از اثرات اقتصاد محور مطرح است.[۳۵] تجارت الکترونیکی عبارت است از انجام فرایند خرید، فروش، انتقال و مبادله کالاها، خدمات و اطلاعات از طریق شبکههای رایانهای از جمله اینترنت.[۳۶]
استعمال کلمه تجارت در تجارت الکترونیک، به این معنا نیست که کلیه فعالیتهای مربوط به تجارت الکترونیکی جزء معاملات موضوع ماده ۲ قانون تجارت ایران است. تجارت در این عبارت به معنای کسب و کار و انجام فعالیت اقتصادی و معامله است. اعم از اینکه آن اعمال مدنی یا تجارتی محسوب شوند. از آنجا که مقررات راجع به تجارت الکترونیک عمدتا” متأثر از حقوق کشورهای کامنلو است، در این کشورها تقسیم معاملات به تجارتی و مدنی مطرح نمیباشد.
قانون تجارت الکترونیکی ایران در ۱۷/۱۰/۱۳۸۲ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و در تاریخ ۲۴/۱۰/۱۳۸۲ به تأیید شورای نگهبان رسید.[۳۷] این قانون متأثر از قانون نمونه تجارت الکترونیکی و همچنین قانون نمونه امضای الکترونیکی آنسیترال تنظیم شده است. این قانون مشتمل بر ۸۱ ماده و ۷ تبصره است. اسناد الکترونیکی اسنادی هستند که به روش رایانهای تولید[۳۸]، منتقل[۳۹] و نگهداری [۴۰] شدهاند. آنها ممکن است به شیوه الکترونیکی[۴۱] ایجاد شده و یا از شکل اصلی خود به فرم الکترونیکی درآمده باشند. (مثل اسکن از پروندههای کاغذی[۴۲]) در آینده، تشخیص صحت و درستی اسناد وابستگی تام به محتوای آنها دارد. محتوا نیز باید به صورت ثابت و تغییرناپذیر باقی بماند تا نشانگر انجام واقعی عملیات کاری باشد. برای اینکه اسناد الکترونیکی همانند دیگر انواع آن (کاغذی و غیر کاغذی) از لوازم قانونی اسناد پیروی نماید و دارای ارزش استنادی باشند، باید از محتوا، شکل و ساختار برخوردار گردند.[۴۳] محتوا (content): چیزی است که اطلاعات را منتقل میکند مثل: متن، داده، نشانهها، اعداد، عکسها، صدا و تصویر. شکل (context): عبارت از سابقه اطلاعاتی که درک از محیط تکنیکی و کاری مرتبط با سند را افزایش میدهد. مثل: ابرداده، کاربرد نرم افزار، مدلهای منطقی کار، و یا منشأها مثل آدرس، عنوان، ارتباط با هدف یا فعالیت، سازمان، برنامه یا بخش. ساختار(structure): پیدایش و نظم محتوای سند را ساختار میگویند مثل ارتباط بین فایلها، موضوعات، زبان، نوع قلم، سایز قلم، صفحهبندی و دیگر روش های اصلاح متن. برخورداری اسناد الکترونیکی از محتوا، شکل و ساختار به این معنی است که: اسناد الکترونیکی دارای اطلاعاتی هستند که انعکاس دقیقی از آنچه که در زمان خاصی رخداده است را مینمایاند. از سیاق و شکل این اسناد که در ارتباط با محتوای آنهاست، میتوان دوره تولید و نوع استفاده آنها را فهمید. ساختار این اسناد را میتوان به طریق الکترونیکی بازسازی کرد پس هر جز این ساختار بر روی هم یک کل را تشکیل میدهد که به طریق روشنی ارائه میگردند. بهترین راه برای حفظ محتوا، شکل و ساختار اسناد، مدیریت آنها در یک سیستم نگهداری اسناد[۴۴] است. برخی سازمانها از نرمافزارهای خاصی برای مدیریت اسناد الکترونیکی خود استفاده میکنند. باید یادآور شد که سیستم نگهداری اسناد فقط بخشی از یک نرمافزار نیست. بلکه چارچوب و ساختاری است که به دفعات دریافت، نگهداری و دسترسی به اسناد را امکانپذیر میکند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تولید محصولات اساسی آلومینیومی
۳۲.۰
۲.۴
۱۹۲۰
تولید کفش
۲۱.۴
۸.۱
۴-۴- نتیجهگیری در این فصل به بررسی ساختار اشتغال زنان در کارگاههای بزرگ صنعتی با بهره گرفتن از نتایج آمارگیری از کارگاههای صنعتی ده نفر کارکن و بیشتر مرکز آمار ایران پرداختهایم. در این راستا، به استخراج سهم اشتغال زنان درصنایع بر حسب کد دورقمیISIC و همچنین صنایع با شدت صادرات بالا و صنایع با شدت صادرات پایین بر حسب کد چهار رقمی ISIC و سهم اشتغال زنان در صنایع با صادرات مثبت و صنایع بدون صادرات بر حسب کد چهار رقمی ISIC همت گماشتهایم. متوسط سهم اشتغال زنان در صنایع با شدت صادرات بالا ۹/۷ درصد بیشتر ازرقم مشابه درصنایع با شدت صادرات پایین ۳/۷ درصد است. بنابراین، میتوان مطرح کرد که صنایع صادراتی با شدت صادرات بالا با شدت بیشتری از نیروی کار زن استفاده میکنند، همچنین میانگین سهم اشتغال زنان در صنایع صادراتی ۵/۷ درصد و در صنایع غیرصادراتی ۶ درصد است، یعنی بهطور متوسط صنایع صادراتی با شدت بیشتری از نیروی کار زن استفاده میکنند. بنابراین صنایع صادراتی باعث به استخدام درآمدن ببشتر زنان میشود، یعنی در صنایع صادراتی با شدت بیشتری از نیروی کار زن استفاده میشود. پس آزاد سازی تجاری پنجره فرصتی برای اشتغال زنان است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بر اساس جداول استخراج شده بیشترین سهم اشتغال زنان در سال ۱۳۷۳ مربوط به صنایع تولید پوشاک – عملآوردن و رنگ کردن پوست و پس از آن صنایع تولید رادیو و تلویزیون و دستگاهها و وسایل ارتباطی و در سال ۱۳۸۵ درصنایع تولید پوشاک- عملآوردن و رنگ کردن پوست و بعد از آن صنایع تولید ماشینآلات اداری و حسابگر و محاسباتی بوده است. گفتنی است سهم اشتغال زنان در صنایع صادراتی بهطور متوسط بالاتر است و در بین صنایع با شدت صادرات بالا، در صنایع وابسته به بخش کشاورزی با شدت بیشتری از نیروی کار زنان استفاده شدهاست. در بحث بررسی سهم اشتغال زنان به تفکیک امور تولیدی و غیرتولیدی در سال ۱۳۷۳ مشخص شد، در هر دو امور تولیدی و غیرتولیدی با شدت یکسانی از نیروی کار زن استفاده شده است. در دوره ۸۵-۱۳۷۳ سهم اشتغال زنان در امور غیرتولیدی با سرعت بیشتری افزایش یافته است و در این فعالیتها با شدت بیشتری از نیروی کار زن استفاده شدهاست. شایان ذکر است، به لحاظ مقدار مطلق، اشتغال زنان در امور تولیدی بیشتر است یعنی تمرکز اشتغال زنان در امور تولیدی است. دستمزد زنان دراکثر صنایع کمتراز مردان است و تنها در سال ۱۳۷۳ درصنعت تولید مواد و محصولات شیمیایی دستمزد زنان بیشتراست . در صنایع دباغی و تکمیل چرم، تولید چوب و محصولات چوبی و تولید زغال کک دستمزدها برابر است. دستمزد زنان نسبت به مردان در سال ۱۳۸۵ در صنعت تولید محصولات از توتون و تنباکو بیشتر از مردان و در صنایع دباغی و تکمیل چرم، تولید محصولات فلزی فابریکی، تولید ماشینآلات و تجهیزات طبقهبندی نشده در جای دیگر، تولید ماشینآلات مولد برق و تولید ابزار پزشکی و اپتیکی با دستمزد مردان برابر است. لازم به توضیح است که دستمزد نسبی کمتر همیشه به معنای تبعیض نیست، زیرا ممکن است بهدلیل سرمایهی انسانی کمتر از نوع تجربه باشد، یعنی حتی اگرزنان در مقایسه با مردان، سرمایه انسانی آموزشی یکسان داشته باشند اما بهدلیل سرمایهی انسانی تجربهی کمتر، دریافتیشان کمتر میباشد. با ملاحظه آمارهای سهم اشتغال زنان و دستمزد نسبی زنان رابطه آشکاری بین این دو متغیر قابل تشخیص نمیباشد، یعنی صنایعی که بالاترین سهم اشتغال زنان را دارند لزوما پایینترین دستمزد نسبی زنان را دارا نیستند. فصل پنجم: برآورد مدل وتحلیل نقش آزادسازی تجاری براشتغال زنان مقدمه: دراین فصل باتوجه به مباحث نظری و مطالعات تجربی انجام شده به تحلیل عوامل موثر برسهم اشتغال زنان با تاکید بر آزادسازی تجاری در کارگاههای بزرگ صنعتی ایران میپردازیم. همچنین فرضیات تحقیق را با توجه به مدل برآورد شده مورد آزمون و بررسی قرار میدهیم. شایان ذکر است، فرضیات تحقیق عبارتند از: ۱- افزایش سهم صادرات در ارزشافزوده، اثر مثبت و معناداری بر سهم اشتغال زنان خواهد داشت. ۲- با افزایش نسبت واردات به ارزشافزوده، سهم اشتغال زنان کاهش خواهد یافت. اولین فرضیه این است که افزایش سهم صادرات در ارزش افزوده تاثیر مثبت ومعناداری بر سهم اشتغال زنان دارد. به عبارتی، انتظار میرود صنایع صادراتی با شدت بیشتری از نیروی کار زن استفاده نمایند.. فرضیه دیگر این است که افزایش نسبت واردات به ارزش افزوده اثر منفی و معناداری بر اشتغال زنان دارد. به عبارتی، با افزایش میزان واردات تولید کاهش یافته و در نتیجه نیاز به نیروی کار و در نتیجه نیروی کار زنان هم کمتر میشود. در ادامه بحث، ابتدا مدل تجربی تابع اشتغال زنان معرفی وسپس به بیان نحوه جمع آوری و محاسبه دادههای آماری به کاررفته در مدل میپردازیم. در مرحله بعد، روش اقتصاد سنجی بکاررفته جهت برآورد مدل را معرفی میکنیم. در نهایت، پس از تخمین مدلهای مورد نظر، تحلیل نتایج حاصل از آن، مطرح میشود. ۵-۱- تصریح مدل تجربی تابع اشتغال زنان مدل استفاده شده در این تحقیق برای تقاضای نیروی کار زنان، بر اساس مطالعهی رنن(۱۹۹۷) می باشد که به موجب آن سهم اشتغال زنان تابعی از نسبت سرمایهی فیزیکی به ارزشافزوده، نسبت سرمایه تکنولوژیکی به ارزشافزوده و دستمزد نسبی زنان به مردان است. فرم عمومی مدل ذکر شده به صورت زیر می باشد: (۵-۱) LS =F(K/Y, Ktech/Y, Wf/Wm) که در آن متغیرهای تابع بصورت زیر تعریف شده اند: LS : سهم اشتغال زنان K/Y:نسبت سرمایهی فیزیکی به ارزشافزوده tech/Y K : نسبت سرمایهی تکنولوژیکی به ارزشافزوده WF/Wm : دستمزد نسبی زنان در این مطالعه با تفکیک نیروی کار به زن و مرد و به منظور در نظر گرفتن اثرات آزادسازی تجاری بر اشتغال زنان، مدل معرفی شده را تعمیم می دهیم. به عبارت دیگر، متغیرهای آزادسازی تجاری را وارد مدل قبلی میکنیم که این متغیرها عبارتند از: X/Y : نسبت صادرات به ارزشافزوده M/Y : نسبت واردات به ارزشافزوده Tarif : متوسط تعرفهها در هر صنعت شایان ذکر است، در مطالعه حاضر بهدلیل وجود همخطی بین دو متغیر نسبت واردات به ارزشافزوده و متوسط تعرفهها درهرصنعت به ارائه دو مدل میپردازیم به این معنی که در هر مدل، یکی از این متغیرها جهت برآورد استفاده میشود. با توجه به مطالب گفته شده، فرم لگاریتمی قابل برآوردمدل اول بصورت زیر میباشد: uit + LMYit5β+LXYit 4β + LWfmit3 LKRYit + β۲ β + LKYit1 β + ۰β = LLSit (۵-۲) LLSit: لگاریتم سهم اشتغال زنان در صنعت i در زمان t LKYit : لگاریتم نسبت سرمایهی فیزیکی به ارزشافزوده در صنعت i در زمان t LKRYit: لگاریتم نسبت سرمایهی تکنولوژیکی به ارزشافزوده در صنعت iو در زمان t : LWfmit لگاریتم دستمزد نسبی زنان در صنعت i در زمان t LXYit: لگاریتم نسبت صادرات به ارزشافزوده در صنعت iودر زمان t LMYit : لگاریتم نسبت واردات به ارزشافزوده در صنعت i و در زمان t uit : جمله اختلال مدل همچنین فرم لگاریتمی مدل دوم با ملحوظ کردن متوسط تعرفهها در هر صنعت بهصورت زیر است: uit + LTarifit5β+LXYit 4β + LWfmit3 LKRYit + β۲ β + LKYit1 β + ۰β = LLSit (۵-۳) که در رابطه فوق LTarif it لگاریتم متوسط تعرفه در صنعت i و در زمان t میباشد.در این مدل با حفظ ساختار مدل شماره یک، به جای نسبت واردات به ارزشافزوده از متوسط تعرفهها در هر صنعت استفاده شده است. ۵-۲ - نحوه جمع آوری و محاسبه داده های آماری مورد استفاده در مدل دادههای آماری مورد نیاز برای برآورد الگو بطور عمده از نتایج آمارگیری از کارگاههای صنعتی ۱۰ نفر کارکن و بیشترمرکز آمار ایران جمع آوری شده است. برای محاسبهی سهم اشتغال زنان، از کل شاغلان زن به کل شاغلان موجود درکارگاههای صنعتی استفاده شده است. برای برآورد موجودی سرمایه از مطالعه بابایی (۱۳۸۷) استفاده شده است و برای به روز کردن برآوردها تا سال ۱۳۸۵ از رابطه تعدیل موجودی سرمایه استفاده شده است که عبارتند از:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- ۸،۱-سینئول ، سنتولیناالکل و بورنئول از اجزای عمده و مهم اسانس در اکسشنهای مختلف بومادران زاگرسی بودند.
.
- اسانس جمعیت استان اردبیل-مشگین شهر۲ غنی از۸،۱-سینئول بود. و جمعیت آذربایجان شرقی-تبریز غنی از بورنئول بود.
- آنالیز کلاستر اکسشن های مورد بررسی را در دو خوشه مجزا قرار داد.
۵-۳. پیشنهادات
- کشت و اهلی کردن کموتایپهای مختلف این گونه برای بهره برداری اقتصادی
- کشت اکسشنهای مورد مطالعه در شرایط اقلیمی مختلف کشور و بررسی مواد مؤثره آنها
- بررسی تاٌثیر روش های استخراج بر کمیت و کیفیت اسانس
- بررسی تاٌثیر روش های مختلف خشک کردن بر کمیت و کیفیت اسانس
- تاٌثیر زمان برداشت (قبل از گلدهی، ابتدای گلدهی، گلدهی کامل و بذردهی) بر کمیت و کیفیت اسانس
- بررسی سایر مواد مؤثره بوماردان از قبیل فلاونوئیدهای موجود در این گیاه
- انجام مطالعات و اقدامات اصلاحی لازم با توجه به نتایج پژوهش حاضر و مطالعات تکمیلی در خصوص پتانسیل های این گیاه دارویی و معرفی ارقام و تیپ های شیمیایی مشخصی از این گیاه برای مصارف دارویی و بهداشتی
منابع ۱- ابراهیمی،ع.،۱۳۷۹، طرح پیشنهادی ساماندهی تحقیقات گیاهان دارویی و داروهای گیاهی به کمیسیون شورای عالی وزارت جهادسازندگی. ۲- احسانی، ا.، ۱۳۸۹، بررسی اثرات ضد میکروبی اسانس برگ ومیوه گونههای مختلف جنس ارس. پایان نامه کارشناسی ارشد «میکروبیولوژی»، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد کرج، دانشکده علوم، ص.۹۴ ۳- آزادبخت، م.، ۱۳۷۸. رده بندی گیاهان دارویی، تهران: ﻣؤسسه فرهنگی انتشاراتی تیمور زاده (نشر طبیب) ،۲۹۶-۳۰۹. ۴-آزادی، ب.،۱۳۸۲-۱۳۸۳، بررسی ترکیبات اسانس برگ و پوست میوه نارنج شمال ایران به روش GC/MS، پایان نامه دکتری عمومی«داروسازی»، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم دارویی، دانشکده داروسازی، ،ص. ۸۹ ۵-استوک، ر.،ورایس، س.ب.ف.، ترجمه سید واقف،ح.،منظوری،ج.،۱۳۷۱. روش های کروماتوگرافی، مرکز نشر دانشگاهی تهران. ۶- امید بیگی، ر.، ۱۳۸۴، تولید و فرآوری گیاهان دارویی، انتشارات آستان قدس رضوی، به نشر، جلد دوم، ص. ۴۳۸ ۷- امید بیگی، ر.، ۱۳۷۹، کشت گیاهان دارویی و نکاتی مهم پیرامون آنها. مجله رازی، سال پنجم، شماره ۷، صص. ۳۹ و ۲۴ ۸-امیدبیگی، ر.،۱۳۷۴ ، رهیافت های تولید و فرآوری گیاهان دارویی ، تهران: انتشارات فکر روز، جلد اول، ص.۷۸ ۹- امیدبیگی،م.، ۱۳۸۵،تاثیر اسانسهای روغنی آویشن،مرزه، ومیخک درجلوگیری از رشد آسپرژیلوس فلاووس در رب گوجه فرنگی، پایان نامه کارشناسی ارشد«کشاورزی»، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده کشاورزی، ص. ۸۳ ۱۰- امیدبیگی، ر.، ۱۳۷۹، رهیافتهای تولید و فرآوری گیاهان دارویی، ،ویرایش دوم، طراحان نشر. ۱۱- آینه چی، ی.، ۱۳۷۰، مفردات پزشکی و گیاهان دارویی ایران، انتشارات دانشگاه تهران، صص. ۲۷۲-۲۷۳ و۲۸۰. ۱۲- جایمند، ک.، ۱۳۸۵، اسانس،دستگاه های تقطیر،روشهای آزمون و شاخصهای بازداری در تجزیه اسانس،انجمن گیاهان دارویی . ۱۳- جایمند، ک.، رضایی، م.، ۱۳۸۳، بررسی ترکیب های شیمیایی اسانس اندام هوایی گیاه Achillea millefolium با روش های تقطیر، تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، جلد۲۰، شماره۲، ص. ۱۹۰-۱۸۱ ۱۴-جایمند، ک.، رضایی، م.، میرزا، م.، احمدی، ل.، برازنده، م.، ۱۳۸۰، تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، جلد۹، شماره انتشار۲۶۹، ﻣﺆسسه تحقیقات جنگلها و مراتع. ۱۵- جایمند، ک.، رضایی، ب.، ۱۳۸۲. بررسی ترکیبهای شیمیایی اسانس گل و برگ گیاه Achillea eriophora DC با روش های تقطیر، تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، جلد۲۰، شماره۱، ص. ۸۹ ۱۶-جایمند، ک.، رضایی، ب.، ۱۳۸۲. بررسی ترکیبهای شیمیایی اسانس اندام هوایی گیاه (Achillea millefolium subsp) با روش های تقطیر، تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، ص. ۱۸۱ ۱۷-جایمند، ک.، اهرابی اصلی، ه.، منفرد، الف.، ۱۳۹۰، استخراج و اندازه گیری ترکیب کوئرستین در اندام های مختلف سه گونه گیاهی بومادران .Achillea biebersteinii Afan., Achillea millefolium L و Achillea tenuifolia Lam ، تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، جلد۲۷، شماره۳، ص. ۵۲۹-۵۳۹ ۱۸-حدیدی، الف.، ۱۳۷۹، بررسی فارماکوگنوزی کندور، پایان نامه دکتری عمومی «داروسازی»، دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده داروسازی، ص. ۸۴ ۱۹-حمیدیان، ه.،۱۳۹۱، جداسازی ۱،۸سینئول از اسانس E.globulus و سنتز مشتقات دیگر و بررسی خواص ضد باکتری اسانس و ترکیبات جدید روی S.aureus, E.coli، پایان نامه دکتری عمومی «داروسازی»، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم دارویی، دانشکده داروسازی، ص. ۷۸ ۲۰-خیری، ع.، سفیدکن، ف.، دلشاد، م.، فتاحی مقدم، م.، ایزدی دربندی، ع.، ۱۳۹۱، بررسی تنوع فیتوشیمیایی اسانس بومادران هزار برگ (Achillea millefolium) رویشگاهای مختلف ایران، فصلنامه پژوهشی تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، جلد۲۸، شماره۴، ص. ۷۶۷-۷۷۹ ۲۱-ربیعی، م .، ۱۳۸۰، بررسی خصوصیات اکولوژیک گونه های جنس درمنه در استان گیلان، پایان نامه کارشناسی ارشد «محیط زیست»، دانشگاه تهران، دانشکده منابع طبیعی. ص. ۵۹ ۲۲- زاهدی، م.، ۱۳۸۳، بررسی فیتوشیمیایی مقدماتی و ترکیبات اسانس گیاه Oliveriadecumbens وبررسی اثرات ضد میکروبی آن، پایان نامه دکترای عمومی «داروسازی»، دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده داروسازی، ص. ۸۶ ۲۳- زرگری، ع.، ۱۳۷۱، گیاهان دارویی، انتشارات دانشگاه تهران، جلد سوم، ص.۲۰۰ ۲۴- زرگری، ع.، ۱۳۶۸، گیاهان دارویی، انتشارات دانشگاه تهران. ۲۵- زمان، س.، ۱۳۷۴، گیاهان دارویی، روش کاشت-برداشت و شرح مصور رنگی۲۵۶ گیاه،انتشارات ققنوس. ص ۱۸ ۲۶-ژان، ولاگ.، ژیری، استودولا.، زمان، س.، ۱۳۷۰، گیاهان دارویی. انتشارات ققنوس، ص. ۹۸ ۲۷- سلطانی، ف.، ۱۳۸۵، بررسی کمی وکیفی اسانس و فعالیت آنزیمهای منتون ردوکتاز وکارئول دهیدروژناز در دو گونه MenthaspicataوMenthapiperita ازتیره نعناع، تهران: پایان نامه کارشناسی ارشد«علوم پایه»، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم، ص. ۷۶ ۲۸-سلطانی کرباسچی، س.، ۱۳۹۲، جداسازی ترکیب های موجود در بخش های مختلف اسانس برگ اکالیپتوس ویمینالیس به روش تقطیر جز به جز و بررسی خواص ضد باکتری آنها، پایان نامه دکتری عمومی«داروسازی»، دانشگاه آزاد اسلامی،واحد علوم دارویی، دانشکده داروسازی، ص. ۹۳ ۲۹- شریعتی، م., طهماسب، آ.، مدرس هاشمی، س.م.، ۱۳۸۹، بررسی تاثیر تیمارهای مختلف بر شکستن خواب بذر گیاه بومادران (Achillea millefolium)، مجله پژوهش و سازندگی، ص. ۴۹ ۳۰-شفیعی، ع.، ۱۳۷۲، کروماتوگرافی و طیف سنجی، انتشارات دانشگاه تهرانف ص. ۸۳ ۳۱- صمصام شریعت، ه.، معطر، ف.، ۱۳۶۵، داروپزشکی سنتی (مفردات پزشکی)،گیاهان وداروهای طبیعی،انتشارات مشعل اصفهان، ص. ۷۳ ۳۲- صمصام شریعت، ه.، ۱۳۷۱، عصاره گیری و استخراج مواد موثره گیاهان دارویی و روشهای شناسایی و ارزشیابی آنها، انتشارات مانی، ص. ۱۸۶ ۳۳- طایفه هندی، ا.، ۱۳۸۸، بررسی کمی وکیفی واثرات ضد میکروبی اسانس وعصاره الکلی سه گونه Artemisia(A. spicigera,A.santolina,A.siberi). ، پایان نامه کارشناسی ارشد «زیست شناسی»، دانشگاه پیام نور تهران، ص. ۱۰۱ ۳۴-عاشور آبادی ،الف.، ۱۳۹۱، تعیین نیاز آبی بومادران(Achillea millefolium) با بهره گرفتن از لایمیستر، فصلنامه علمی-پژوهشی تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، جلد۲۸، شماره۳، ص. ۴۸۴-۴۹۲ ۳۵-عاشور آبادی، الف.، [و همکاران].، ۱۳۸۸، ﺗﺄثیر آبیاری و کشت دیم بر شاخص های فیزیولوژیک رشد بومادران (Achillea millefolium L) در منطقه کرج، مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، جلد بیست و پنجم، شماره۳، ص. ۳۴۷-۳۶۳ ۳۶- غنی، ع.، عزیزی، م.، تهرانی فر، ع.،۱۳۸۸، ارزﻳﺎﺑﻲ ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ ﻫﺎی زﻳﻨﺘﻲ ﭘﻨﺞ ﮔﻮﻧﻪ وﺣﺸﻲ ﺑﻮﻣﺎدران، نشریه علوم باغبانی، دانشگاه فردوسی مشهد، جلد۲۳، شماره۲، ص.۲۵-۳۱ ۳۷-غنی، ع.، عزیزی، م.، تهرانی فر، ع.، ۱۳۸۸، عکس العمل گونه های مختلف جنس بومادران(Achillea) به تنش خشکی ناشی از پلی اتیلن گلیکول در مرحله جوانه زنی، ، فصلنامه علمی-پژوهشی تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، جلد۲۵، شماره۲، ص. ۲۶۱-۲۷۱
۳۸-فرجی آرمان، م.، رجبی، م.، درگاهی خو، الف.، ۱۳۹۰، بررسی اثر تنش خشکی و شوری بر جوانه زنی بومادران کبیر (Achillea millefolium)، اولین همایش مباحث نوین در کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه، ص. ۱۳۹-۱۵۶
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
امتیاز
۵
۴
۳
۲
۱
۳-۹- روش های تجزیه و تحلیل دادهها در این تحقیق در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از روشهای آماری استفاده شده است. برای داده پردازی و تحلیل آماری از نرم افزارهای SPSS نسخه ۱۹ استفاده شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۹-۱- آمار توصیفی پژوهشگران عموماً به منظور ارائه اطلاعات آماری مختصر و در عین حال جامع از روشهای آماری مطرح در آمار توصیفی استفاده میکنند (مک ناب، ۲۰۰۸)، برای تجزیه و تحلیل دادهها ابتدا از تکنیک آمار توصیفی برای توصیف ویژگیهای جمعیت شناختی جامعه آماری مورد مطالعه استفاده شده است. در این راستا فراوانی، درصد، درصد تجمعی افراد حاضر در جامعه آماری مورد نظر به همراه نمودارهای مربوطه ارائه میشود. سپس به محاسبه شاخصهای مرکزی و شاخصهای پراکندگی پرداخته می شود. ۳-۹-۲- آمار استنباطی تصمیم گیرندگان در بسیاری از مواقع با بهره گرفتن از آمارههای به دست آمده که حاصل سنجش نمونههای انتخاب شده میباشند به استنباط ویژگیهای مشخصی از جامعه آماری میپردازند (مک ناب، ۲۰۰۸). این بخش از مهمترین بخش تجزیه و تحلیل دادههاست و نتایج تحقیق را نشان میدهد. ۳-۱۰- تحلیل عاملی تحلیل عاملی یکی از تکنیکهای آماری است که به منظور طبقهبندی و تلخیص روابط درونی مجموعهای از متغیرها و نیز شناسایی ساختار اصلی موجود در یک مجموعه مشخصی از دادهها گردآوری شده و نهایتاً کاهش تعداد متغیرهای موجود در آن مجموعه به منظور سهولت کار کردن با آنها مورد استفاده قرار میگیرد. تمامی فرآیندهای موجود در الگوی تحلیل عاملی به منظور کاهش مؤلفههایی که به آنها عوامل گفته میشود مورد استفاده قرار میگیرند. این عوامل سازههای غیر واقعی یا مصنوعی محسوب میشوند که با بهره گرفتن از برنامههای آماری که بر مبنای همبستگی و رابطه درونی شکل گرفتهاند ایجاد میشوند. این عوامل به عنوان مؤلفهها یا عناصری محسوب میشوند که وجه اشتراک همه متغیرهای موجود در مجموعه اصلی دادهها هستند(مکناب، ۲۰۰۸). در این تحقیق نیز برای حذف گویههایی که بار عاملی کمتری از حد استاندارد یعنی ۵/۰ دارند استفاده شده است. ۳-۱۱-آزمون کلموگروف-اسمیرنوف آزمونهای موجود در حوزه آمار دارای دو ساختار اصلی پارامتریک و ناپارامتریک هستند که هر کدام کاربردها، شرایط و موارد خاص خود را دارند. یکی از شرایطی که لازمه استفاده از آزمونهای پارامتریک است نرمال بودن دادههای مورد بررسی است. در این راستا آزمون کلموگروف-اسمیرنوف مورد استفاده قرار میگیرد. ۳-۱۱-۱-آزمون تحلیل همبستگی پیرسون و اسپرمن ضریب همبستگی پیرسون میزان همبستگی بین دو متغیر فاصلهای یا نسبی را محاسبه کرده مقدار آن بین ۱+ و ۱- میباشد اگر مقدار بدست آمده مثبت باشد به معنی این است که تغییرات دو متغیر به طور هم جهت اتفاق میافتد. یعنی با افزایش در هر متغیر، متغیر دیگر نیز افزایش مییابد و برعکس اگر مقدار آن منفی باشد یعنی اینکه دو متغیر در جهت عکس هم عمل می-کنند یعنی با افزایش مقدار یک متغیر مقادیر متغیر دیگر کاهش مییابد و برعکس. اگر مقدار بدست آمده صفر شد نشان میدهد که هیچ رابطهای بین دو متغیر وجود ندارد و اگر ۱+ باشد همبستگی مثبت کامل و اگر۱- باشد همبستگی کامل و منفی است. ضریب همبستگی پیرسون زمانی بکار میرود که متغیرهای مورد بررسی دارای توزیع نرمال باشد در غیر این صورت از ضریب همبستگی ناپارامتریک اسپرمن استفاده میشود. ۳-۱۲- تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل رگرسیون به تصمیم گیرنده این اجازه را میدهد که تعیین نماید چه میزان از تغییرات در یک متغیر (که آنها را متغیر وابسته مینامند) میتواند به واسطه تغییر در متغیریا متغیرهای دیگری (که آنها را متغیرهای مستقل می نامند) به وجود آمده باشد. گاهی دو یا چند متغیر تأثیر عمدهای روی متغیر وابسته دارند. در این وضعیت رگرسیون چندگانه جهت پیش بینی متغیر وابسته استفاده میشود و همزمان میزان تاثیر متغیرها بر متغیر وابسته را نشان میدهد. در رگرسیون چندگانه نیز فرض خطی بودن متغیرها برقرار میباشد. فصل چهارم نتایج ۴-۱- مقدمه جمع آوری دادههای تجربی در حوزه تحقیقات کاربردی یکی از ابزارهای مهم در حوزه بررسی پدیده یا پدیدههای اجتماعی است. اما صرفا چنین دادههایی به تنهایی و بدون در نظر گرفتن روشهای علمی و متناسب با موضوع نمیتواند منبع تصمیمگیری نهایی گردد. در واقع دادههای در دسترس، مقدمه تصمیم و اجرای یک پژوهش به حساب میآید. وقتی هدف از جمع آوری دادهها از یک یا چند جامعه به عنوان نمونه، تصمیمگیری درباره کل جامعه میباشد بایستی دادههای جمع آوری شده با بهره گرفتن از روشها و فنونهای مختلف علمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا نتیجه نهایی با خطای کمتر حاصل شود و در آن صورت میتوان نتایج حاصله از نمونه را به کل جامعه هدف تظبیق داد. روشهای آماری از جمله روشهای پرکاربرد در حوزههای مختلف علمی مخصوصا در حوزه تجزیه و تحلیل دادههای تجربی است و نتایج آن در مرحله تصمیمگیری قابل اعتمادتر و موثق است و سالیان سال است که به عنوان روش موفق در زمینههای مختلف مورد نظر محققان قرار گرفته است. روشهای آماری بسته به موضوع و نوع داده مختلف و فراوان است. در این پژوهش از یافتههای توصیفی، شاخصهای آماری، آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی به منظور توصیف جوامع مورد بررسی، توصیف متغیرهای پژوهش و پاسخ گویی به فرضیههای تحقیق استفاده خواهد شد. این فصل در چهار بخش مجزا از جمله یافتههای توصیفی (توصیف و آشنایی مقدماتی با جوامع مدیران و مشتریان شعب بانک کشاورزی استان اردبیل)، شاخصهای آماری (توصیف متغیرهای پژوهش)، یافتههای استنباطی(استفاده از ازمونهای آماری به منظور پاسخ گویی به فرضیهها)، یافتههای جانبی تحقیق (به منطور بررسی بیشتر ابعاد تحقیق) و بخش نتیجهگیری تهیه و تنظیم شده است. لازم بذکر است از نرمافزارهای اکسل۲۰۱۰ و اسپیاساس۱۹ استفاده شده است. ۴-۱-۱- یافتههای توصیفی تحقیق در این بخش به یافتههای توصیفی نمونههای برآمده از جوامع مورد بررسی یعنی مدیران و مشتریان شعب بانک کشاورزی استان اردبیل پرداخته میشود. یافتههای توصیفی از جمله جنسیت، وضعیت تاهل، وضعیت شغلی، میزان سابقه و میزان تحصیلات افراد حاضر در نمونه در جدوال و نمودارهای جداگانه به تفکیک مدیران و مشتریان ارائه و توضیحاتی مرتبط با آنها بیان میشود. یکی از مزیتهای یافتههای توصیفی در تحقیقات کاربردی این است که شناختی کلی از ترکیب افراد مورد بررسی فراهم میکند و محقق را با جامعه یا جوامع مورد هدف آشنا میسازد. ۴-۱-۲- ویژگیهای توصیفی مربوط به مدیران جدول۴-۱- توزیع فراوانی مدیران بر حسب جنسیت
جنسیت
فراوانی
مرد
۱۳۱
زن
۲۱
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تصویر ۲-۴ شتاب فرایند تاسیس مکانهای تجاری بوضوح دیده می شود: دایرههای نشان دهنده بازارها بیشتر و بیشتر روی همدیگر همپوشانی داشته و سطوح شش ضلعی کوچکتر گشته و مغازهها نزدیکتر و نزدیکترگردیدند.
تصویر۲-۵ منطقه بندی استاندارد تجاری یک منطقهبندی استاندارد برای تجارت مطرح شده که بر مبنای اندازه سطح بازار می باشد ، هر منطقه تجاری از یک سطح میانگین تشکیل شده که در مرکز مثلث دیده می شود( درخت مرکزی نمودار ۲-۵) سطوح بالاتر و سطوح شش ضلعی بازار شکل می گیرد، که موجب تولد شبکه جدید در سطح پایینتر میگردد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
انتقادات زیادی به این ساختار جئومتریک سطوح بازار وارد می شود، لذا برای کسانی که میخواهند هزینه را کاهش دهند، می توان اقتصاد منطقی مصرف کننده را به این اصول اضافه کرد. در زندگی واقعی سوال از یک رفتار مشابه مشتریان با توزیع جمعیت یکسان و توزیع یکنواخت مغازهها خیلی منطقی به نظر نمیرسد، میتوان عناصر واقعیتر را برای تعیین نحوه تکرار ایجاد فروشگاهها یافت. مثلا مشتریان ترجیح می دهند به فروشگاههای واقع شده در مکانهای بازتر و کم ترافیک تر بروند تا به فروشگاههای نزدیکتر که ترافیک سنگین دارند. همچنین در پیشاپیش مشکلات پیاده سازی فروشگاه مثل هایپرمارکت، مشکل فاصله موجود بین تئوری ریاضی و توصیههای متخصیصن و تجربه اجرایی به وضوح دیده می شود. غرض از بیان این مقاله تاکید بر نقش اساسی جغرافیا و داده های مکانی در پیش بینی و انتخاب بازار برای ایجاد یا توسعه کسب و کار میباشد. همانطوری که دیده شد پارامترهای بازاریابی جغرافیایی در همه تئوریها حتی در تئوریهای اولیه بعنوان پارامتر اصلی و تاثیر گذار مطرح گردیده و همچنان در تئوریهای بعدی با کاملتر شدن و پیچیدهتر شدن آنها میزان تاثیرگذاری پارامترهای جغرافیایی در جذب مشتریان پررنگتر و مهمتر گردید. ۲ – ۱۱ - پیشینه تحقیق در ادامه گزیدهای از مطالعات انجام شده داخلی و خارجی به منظور درک بهتر مدلهای بازاریابی جغرافیایی در حوزه های مختلف به ویژه در حوزه مخابرات آورده شده است. در این مطالعات، نحوه به کارگیری تکنیکهای جغرافیایی و همچنین اهمیت جایگاه بازاریابی جغرافیایی در میان مباحث نوین بازاریابی بیان شده است. ۲ – ۱۱ – ۱ - تحقیقات داخلی فیروز آبادی، رودپشتی استادیار ، تقوی فرد کارشناس ارشد مدیریت صنعتی دانشگاه علامه طباطبایی در تاریخ ۱۲/۷/۹۰ تحقیقی با عنوان الگویی برای مکان یابی شعب موسسه مالی و اعتباری قوامین انجام دادند که طی آن اهمیت و تصمیم استراتژیک مکان یابی شعب بانکها و موسسات مالی و اعتباری در امر بانکداری از زوایای گوناگون بررسی شده است. سعی شده نتیجه گیری گردد که بانکداری نوین مستلزم پذیرش و استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته نظیر سیستم اطلاعاتی جغرافیایی، به منظور افزایش رضایت مندی مشتریان در نتیجه حفظ و نگهداری آنان است. برای رسیدن به این نتیجه در بحث تحلیل بازار با توجه به اینکه عرضه و تقاضا به مکان و موقعیت جغرافیایی وابستگی زیادی دارند از جی.آی.اس بعنوان فاکتور کارآمد استفاده گردیده است. در تحلیل مشتری برای پاسخ به سوالات، مشتریان کجاها هستند؟ درکدام منطقه شهر مشتریان بیشترین تقاضا برای تولیدات و خدمات بانکی را دارند؟ ویژگیهای مناطق (مسکونی، بازار ، اداری) چگونه میباشد؟ از داده های مکانی با اطلاعات جمعیتی، اجتماعی استفاده شده است. همچنین در تحلیل رقبا عنوان شده است که جی.آی.اس تا چه اندازه می تواند در پاسخ به سوالات زیر موثر باشد: رقبای ما در کجا واقع اند؟، چه تعداد از رقبای ما در یک منطقه شهری وجود دارند؟ خدمات ارائه شده توسط شعبات رقیب چگونه است و طیف کاربران آنها چه ویژگیهایی دارند؟ لذا این تحلیل به شناسایی رقبا، میزان فعالیت آنها ، کیفیت خدمات آنها، مشتریان آنها و … با پیادهسازی بر روی نقشه کمک فراوانی نموده است. در تحقیقی دیگر محامدپور، مطمئن فعال ، فسنقری از دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در پاییز و زمستان ۱۳۸۹ به بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش خدمات همراه با بهره گرفتن از روش تحلیل مسیر پرداختند. در این تحقیق با تاکید برگسترش فنآوریهای همراه و بیسیم و ضرورت تغییرجهتگیری دولت الکترونیک به دولت همراه، بیان گردید که امروزه کشورهای پیشرفته در حال گذار از دولت الکترونیک به دولت همراه هستند. این امر نیازمند پژوهش درباره فرایند یکپارچهسازی میان آن دو و نیز بررسی تمامی عوامل اثر گذار بر این فرآیند بوده که شامل زیرساختهای فنی و اطلاعاتی، ضریب نفوذ تلفن همراه و عوامل اجتماعی، سیاسی و امنیتی است . تصمیم گیری برای اکتساب فنآوری همراه و تغییر مدل کسب و کار ناشی از ورود این فنآوری نوین، رفتار پویای سیستم کسب و کار در حوزه تلفن همراه به همراه پویایی رفتار و واکنش سایر بازیگران را طلب می کند. این پژوهش با هدف طراحی روششناسی مناسب برای تغییر مدل کسب و کار در سازمان متأثر از به کارگیری فنآوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی مانند فنآوری سیار ، انجام شده است . ابتدا عوامل اثرگذار بر پذیرش خدمات همراه از سوی کاربران و شاخص های آن ها بعنوان متغیر وابسته تعیین گردید. سپس با توجه به کاربرد روش معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده ها، شاخص هایی نیز برای ارزیابی پذیرش خدمات همراه در نظر گرفته شد که به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است. هدف از این پژوهش، بررسی میزان تأثیر هریک از عوامل معرفی شده به عنوان متغیرهای وابسته، بر پذیرش خدمات همراه از دیدگاه کاربران، بعنوان متغیر وابسته میباشد. ۲ – ۱۱ – ۲ - تحقیقات خارجی: فریمن و پائولین یک سیستم بخشبندی برای بازاریابی جغرافیایی را با بهره گرفتن از نرم افزار SAS توسعه دادند، به عبارت دیگر آنها طی مقالهای فرایند ایجاد یک سیستم بخش بندی تا سطح کد پستی را با بهره گرفتن از نرم افزارهایSAS , SAS/STAT , SAS/GIS توضیح دادند. در این تحقیق عنوان شده است چندین شرکت گروه بندیهایی از مناطق مشابه ایجاد کرده اند که آنها را سیستمهای بخش بندی جغرافیایی نام نهادند. اینها میتوانند برای هر مشتری بر مبنای جایی که آنها زندگی می کنند بانک اطلاعاتی، خرایداری یا تهیه نمایند (shepared 1995). همچنین تاکید شده است که بازاریابان و تجزیه تحلیل کنندگان از ابزارهای بخشبندی جغرافیایی استفاده می کنند تا روند خرید و دیگر رفتارهای مشتری را تعقیب کنند. سیستمهای بخش بندی می تواند به تعیین جایی که تلاش های بازاریابی جدید میبایستی متمرکز گردند کمک کند. یک سیستم بخشبندی جغرافیایی تحلیلگران را قادر می سازند از اطلاعات محیطی، جمعیتی و رفتاری استفاده نموده تا پیشنهاد های بازار یابی مناسب خلق کنند. همچنین جمعآوری داده های مرتبط از عوامل بسیار مهم معرفی شده است، چراکه در توسعه یک مدل پیش بینی کننده استفاده خواهد شد. آقای برنارد در سال ۲۰۰۸ در پژوهشی تحت عنوان بازاریابی جغرافیایی عامل کلیدی بهینه سازی کسب و کار به بررسی و توضیح چگونگی ایجاد یک منطقه تجاری بصورت تئوری و عملی پرداخته است. ایشان با بیان تئوریهای مختلف مطرح شده در این زمینه تئوری منطقهای را مطرح نمودند که منجر به معرفی و توسعه مفاهیم بازاریابی جغرافیایی گردید. در شرایط سخت رکود حاکم بر بازار هایپر مارکتها در فرانسه بطوریکه تصمیم برای ساخت یک فروشگاه جدید و توسعه بازار برای اکثر گروه ها، بسیار دشوار و استراتژیک بوده است، پیدا نمودن راهکاری نوین برای ایجاد و توسعه فروشگاههای اصلی یک ضرورت مهم بوده است، در چنین شرایطی بازاریابی جغرافیایی بعنوان قلب استراتژی پیادهسازی مطرح و تئوری منطقهای پیشنهاد گردید. به دلیل عدم امکان دسترسی به نقاط مطلوب و محدود شدن امکان ایجاد فروشگاههای اصلی مثل هایپرمارکتها توسط قاتون فرانسه، این وضعیت موجب بروز بازار خرید مجدد یا دست دوم فروشگاهها و ائتلاف برای ایجاد یا توسعه سوپرمارکتها گردید، این موضوع آنها را واداشت تا پی به مزایای بازاریابی جغرافیایی برده و چگونگی کارکرد آن را بویژه در تعریف و بهره برداری یک منطقه بازار و ساختن فروشگاه و مرکز خرید در موقعیت بهینه را بررسی نماید. موارد زیادی میتوان دیدکه شرکتها تکنیکهای بازاریابی جغرافیایی را جهت سیاستهای فروش جدید با پیشنهاد یک پکیج نرمافزاری، مشخصات نقشهای، دیتابیسهای مدیریتی و غیرو بکار گرفتند. این روزها نیازهای واقعی شرکتها را شاهد هستیم که در حال اصلاح نرمافزارها برای عمومی کردن راه حلهای بازاریابی جغرافیایی هستند. در سال ۲۰۱۰ گروهی از دانشجویان دانشگاه گنت بلژیک به نامهای Koen Casier, Jan Van Ooteghem, Manon Sikkema, Sofie Verbrugge, Didier Colle, Mario Pickavet, Piet Demeester برای اپراتورهای مخابراتی تحقیقی با عنوان حداکثر نمودن درآمد حاصل از سرمایه گذاری جهت پیاده سازی شبکه فیبر خانگی با بهره گرفتن از داده های جغرافیایی ونقشه سیستم اطلاعات جغرافیایی خیابانهای شهر گنت انجام دادهاند. در این تحقیق داده های ورودی جغرافیایی( شامل تعدادی پارامترهای اجتماعی و جمعیتی مانند تعداد افراد خانواده، طیف سنی و ملیت) ، اطلاعات بازار یابی جغرافیایی، داههای سیستم اطلاعات جغرافیایی(عبارتند از زیرساخت های موجود ، انواع مختلف پیاده رو با هزینه های حفاری و ترانشه های مختلف ، شناسایی فن آوری ها با امکان گسترش( خاکی ، هوایی، … )) جمعآوری و روی نقشه شهر پیاده سازی گردید. با بهره گرفتن از این داده ها پارامترهای هزینه و پارامترهای درآمد اجرای شبکه در سه حالت پوشش کامل، پوشش حداکثر با سرمایه محدود و پوشش نقاط پردرآمد محاسبه و نتایج حاصل مقایسه و بهترین حالت معرفی گردید. در همان سال گروهی دیگری از دانشجویان گنت به نامهای Bruno Van Den Bossche, Raf Meersman, Jeroen Vanhaverbeke and Abram Schoutteet برای همان پروژه تحقیقی دیگر با عنوان تاثیر بازاریابی جغرافیایی روی پیاده سازی زیرساخت شبکه جدید مخابراتی انجام دادند.آنها از رویکردی دو مرحله ای(فازی) برای انجام تحقیقات بازاریابی جغرافیایی استفاده نمودند. در فاز اول جزئیات اطلاعات مربوط به هر مشتری را ترکیب کرده تا پروفایل کامل مشتری با بهره گرفتن از ابزار داده کاوی ساخته شود یک پروفایل با جزئیات مشتریان به طور معمول خروجی مطالعات بازاریابی اختصاصی می باشد. در فاز دوم خوشه بندی بطوری انجام گردید که مشتریان را با توجه به فاصلهشان جهت اتصال به مرکز و پروفایلشان گروه بندی نمودند. از آنجاییکه هر دو پارامتر درآمد متوسط و سن متوسط اساس مهم ترین اطلاعات برای خوشه بندی می باشند، رویکرد دوم شروع خواهد شد. در ابتدا خانوادهها با توجه به علاقمندی مورد انتظار برای پذیرش تکنولوژی جدید طبقه بندی شده سپس بر پایه داده های مشتریان خوشه بندی گردید و سعی شد گروه بندی مشتری مطلوب پیدا شود و پس از خوشهبندی به لحاظ جغرافیایی و گروهبندی مشتریان براساس پروفایلشان، یک مدل اقتصادی ساخته شد تا نحوه و زمان سرمایه گذاری را به گروه های مشتری در مناطق مختلف تطبیق دهد. اطلاعات اصلی، داده های خام مربوط به نقشه منطقه بوده، اما توزیع جغرافیایی متوسط درآمد، سطح تحصیلات ، توزیع سنی جمعیت مهمتر میباشد. این پارامترها را می توان به هنگام ارزیابی طرح استقرار شبکه FTTx و در مرحله تعیین میزان پذیرش جمعیت بکار برد. داده های بازاریابی جغرافیایی مجموعه اطلاعات بازاریابی جغرافیایی مورد استفاده شامل یک پایگاه داده برای هر آدرس در شهر بوده که شامل تعدادی پارامترهای اجتماعی و جمعیتی مانند تعداد افراد خانواده، طیف سنی و ملیت می باشد. بر اساس این اطلاعات و با بهره گرفتن از شبیهسازها یک طبقه بندی از ساکنان شهر انجام شده است بطوریکه ما میتوانیم تفاوت های قابل توجهی در میزان پذیرش در محله های مختلف انتظار داشته باشیم. این امر نشان دهنده این واقعیت است که انتظار می رود انواع مختلف خانواده ها رفتار پذیرش متفاوت داشته باشند. مشتریان احتمالی را به دستههای گوناگون میتوان تقسیم نمود، به عنوان نمونه سه دسته بصورت زیر انتخاب گردیده که برای هر دسته کاربر، میزان پذیرش مشخصی پیشنهاد شده است. خانواده احتمالا جوان دارای فرزند خانواده سالمند که به تنهایی زندگی می کنند خانواده غیر بومی گروه خانوادههای جوان، جمعیت ادراک کننده فنآوری هستند ، هم پدر و مادر و هم فرزندان با اینترنت ، بازی آنلاین، تلویزیون دیجیتال و غیره آشنا هستند این گروه معمولابه محض در دسترس قرار گرفتن فنآوری، میزان پذیرش آنها بالا می باشد. خانوادههای سالمند به فنآوری علاقمند نیستند و یا بسیار آهسته فنآوریهای جدید را میپذیرند. با این حال، در منطقه مورد مطالعه فرض شد تعدادی از برنامه های سلامت الکترونیکی که نیازمند دسترسی به اینترنت پرسرعت می باشد در سال آتی راه اندازی میشوند ، بنابراین میزان پذیرش افراد مسن افزایش مییابد . نرخ پذیرش پایین در میان خانوادههای غیر بومی را می توان به استفاده از تلویزیونهای ماهوارهای و استفاده خاص از کانال های تلویزیون بین المللی نسبت داد. به این ترتیب برای این گروه از خانواده ها احتمال پذیرش بسیار کم بوده و در نتیجه میزان علاقه مندی کم میباشد. نمودار ۲-۷ نرخ پذیرش برای سه دسته مورد بحث در جامعه. طبقات باقی مانده متغیری از این سه دسته هستند و منحنی پذیرش آنها تقریبا مشابه بوده اما نرخ پذیرش نهایی بین۲۰٪ تا ۸۰٪ متغیر میباشد. پارامترهای هزینه : هزینه به ازای هر واحد از تجهیزات و نیروی کار محاسبه و در جدول زیر نشان داده شده است. جدول ۲-۱ قیمت مهم ترین عوامل دخبل در هزینه کل شبکه
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
داده های سری زمانی[۲۰] داده های مقطعی[۲۱] داده های ترکیبی[۲۲] دادههای سری زمانی، مقادیر یک متغیر (چند متغیر) را در نقاط متوالی در زمان، اندازهگیری میکند. این توالی میتواند سالانه، فصلی، ماهانه، هفتگی یا حتی به صورت پیوسته باشد. داده های مقطعی، مقادیر یک متغیر (چند متغیر) را در طول زمان و روی واحدهای متعدد اندازهگیری میکند، این واحدها میتواند واحدهای تولیدی، صنایع و یا شرکتهای مختلف باشد. داده های ترکیبی، در واقع بیان کننده دادههای مقطعی در طی زمان است، یا به عبارت دیگر این دادهها حاصل ترکیب دو دسته دادههای سری زمانی و مقطعی میباشد. با توجه به ادبیات تحقیق موجود و نیز ماهیت فرضیات تحقیق در این پژوهش از دادههای ترکیبی و مقطعی استفاده شده است. ۳-۸- روشهای آماری آزمون فرضیه ها از آنجایی که هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر هیات مدیره بر ارزشگذاری سهام در عرضه های عمومی اولیه (IPO)شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد، لذا در این تحقیق از رگرسیون چند متغیره با به کارگیری دادههای ترکیبی و مقطعی استفاده گردیده است . برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق و آزمون فرضیات تحقیق از روش های آماری به دو شکل توصیفی و استنباطی استفاده خواهد شد که در ابتدا با بهره گرفتن از آمار توصیفی به تبیین و توصیف ویژگیهای جمعیت شناختی داده ها پرداخته میشود و سپس برای برآورد پارامترها و بررسی آزمون فرضیات تحقیق، فروض کلاسیک رگرسیون مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین از نرم افزارهای EViews و SPSSبرای تحلیل توصیفی داده ها و آزمون فرضیات و استخراج مدل رگرسیون استفاده میشود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳- ۹- رگرسیون چند متغیره در برخی از مسائل پژوهشی، به ویژه آنهایی که با هدف ارائه مدلی برای پیشبینی انجام میشوند، تعیین همبستگی بین متغیر وابسته (که قصد پیشبینی آن را داریم)، و متغیرهای پیشبینی کننده که هر کدام از آنها تا حدودی با این متغیر همبستگی دارند، دارای اهمیت زیادی است. روشی که از طریق آن متغیرهای پیشبینی کننده ترکیب میشوند، “رگرسیون چند متغیره” نام دارد. در این روش، یک معادله رگرسیون چند متغیره محاسبه میشود که ارزشهای اندازهگیری شده پیشبینی را در یک فرمول خلاصه میکند. ضرایب معادله برای هر متغیر، بر اساس اهمیت آن در پیشبینی متغیر ملاک محاسبه و معین میشود. درجه همبستگی بین متغیرهای پیشبینی کننده در معادله رگرسیون چند متغیره و متغیر وابسته، بهوسیله ضرایب نشان داده میشود (سرمد ۱۳۸۴، ۲۲۰).مدل رگرسیون چند متغیره به شرح زیر است: Yi = α + β۱ X1,i + β۲ X2,i + … + βn Xn,i + εn,i که در آن: Yi = i اُمین مشاهده متغیر وابسته α = عرض از مبدأ (مقدار ثابت) Xn,i = i اُمین مشاهده برای متغیرمستقل Xn (n=1,2,…,n) β = ضریب متغیر مستقل ε = جزء اخلال در چنین مدلی مفروضات اساسی زیر در نظر گرفته میشود: ۱- بین متغیرهای مستقل رابطه خطی وجود ندارد؛ ۲- امید ریاضی خطاها معادل صفر و واریانس آنها ثابت است (توزیع خطاها بایستی نرمال باشد)؛ ۳- بین خطاهای مدل همبستگی وجود ندارد؛ و ۴- متغیر وابسته دارای توزیع نرمال است (مومنی ۱۳۸۶،۱۱۲). ۳-۹-۱ ضریب تعیین و ضریب تعیین تصحیح شده ضریب تعیین مهمترین معیاری است که با آن میتوان رابطه میان متغیر (متغیرهای) مستقل و متغیر وابسته را توضیح داد. مقدار این ضریب مشخصکننده آن است که چند درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر (متغیرهای) مستقل قابل توضیح است. مقدار از رابطه زیر تعیین میشود :
که در آن: SSE: تغییرات جمله خطا که توسط رگرسیون توضیح داده نمیشود. SST: کل تغییرات در مقدار متغیر وابسته. برای برطرف نمودن اریبی که در ضریب تعیین ناشی از حجم نمونه است، میتوان از مقیاس دیگری به نام ضریب تعیین تصحیح شده استفاده نمود. این ضریب همان ضریب تعیین است که در آن مقادیر SSE و SST با درجات آزادیشان تصحیح شدهاند. این ضریب در رگرسیون چند متغیره به صورت زیر محاسبه میشود (آذر و مومنی ۱۳۷۷، ۵۶):
۳-۹-۲ مفروضات رگرسیون خطی تنها در صورتی میتوان از رگرسیون خطی استفاده نمود که شرایط زیر برقرار باشند:
-
- یکی از مفروضاتی که در رگرسیون مدنظر قرار میگیرد، عدم وجود خودهمبستگی[۲۳]یا همبستگی پیاپی بین خطاها (تفاوت بین مقادیر واقعی و مقادیر پیش بینی شده توسط معادله رگرسیون) است. در الگوی رگرسیون فرض میشود که خطاها یک متغیر تصادفی هستند و نسبت به یکدیگر هیچ رابطهای نداشته (مستقل از یکدیگرند)، یا به عبارت دیگر:
E (uiuj)i≠j=0 E (ui,ui+h)h≠۰=۰ به عبارت دیگر، کوواریانس بین جملات خطا برابر با صفر خواهد بود.
-
- معادله رگرسیون برازش شده در کل معنادار باشد. برای آزمون معناداری کلی مدل از آماره F در سطح ۹۵% استفاده می شود.
-
- خطاهای معادله دارای توزیع نرمال با میانگین صفر باشند. برای بررسی نرمال بودن خطاهای معادله، مقادیر استاندارد خطاها محاسبه شده، منحنی اجزای خطا در مدل رگرسیون رسم میگردد و سپس با نمودار نرمال مقایسه میشود.
-
- بین متغیرهای مستقل موجود در الگوی رگرسیون همبستگی وجود نداشته باشد (دارای همخطی[۲۴]نباشند). زیرا در صورتی که شدت رابطه بین متغیرهای مستقل بسیار زیاد باشد، اندازه گیری جداگانه اثرات هر یک از متغیرها بر روی متغیر وابسته دشوار است.
۳-۹-۳ آزمون استقلال خطاها به منظور بررسی استقلال خطاها از یکدیگر از آزمون دوربین-واتسون[۲۵] استفاده میشود. به طور کلی آزمون دوربین واتسون همبستگی سریالی بین باقیمانده(خطا)های رگرسیون را آزمون می کند. مقدار این آماره بین ۰ تا ۴ تغییر میکند. اگر همبستگی بین مانده های متوالی وجود نداشته باشد، مقدار آماره باید نزدیک ۲ شود. اگر مقدارآماره نزدیک به صفر شود، نشان دهنده همبستگی مثبت بین باقیماندهها و اگر نزدیک به ۴ شود، نشان دهنده همبستگی منفی بین باقیمانده های متوالی است. به طورکلی اگر آماره دوربین-واتسون بین ۵/۱ و ۵/۲ قرار گیرد، میتوان فرض عدم وجود همبستگی بین خطاهای مدل را پذیرفت (مومنی ۱۳۸۶ ،۱۲۵). ۳-۹-۴ آزمون مناسب بودن مدل برای آزمون مناسب بودن مدل تخمین شده، ابتدا این فرض را مطرح میسازیم که مدل تغییرات Y را به صورت معنی داری توجیه نمیکند. برای آزمون فرض مزبور، از آماره F استفاده میکنیم. اگر در سطح خطای α (در این تحقیق ۵%) مقدار آماره F از مقدار جدول بیشتر باشد، فرض صفر رد می شود و میتوان گفت تغییرات توجیه شده توسط مدل مناسب است و یا اینکه رابطه معناداری بین متغیر وابسته ومتغیر مستقل وجود دارد. همچنین اگر سطح معناداری مدل (sig) کمتر از سطح خطای α (در این تحقیق ۵%) باشد، فرض صفر رد و چنین استنباط می شود که مدل تغییرات F را به صورت معنا داری توجیه مینماید (یعنی مدل مناسب است). ۳-۹-۵ آزمون معنادار بودن ضرایب
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در بررسی اسناد ومدارک جهت کسب داده های ثانویه[۲۱۲] مراجعه به پژوهشها و تحقیقات قبلی در کتابخانه ها، استفاده ازکتب، مقالات داخلی و خارجی، پایان نامه ها، و اسناد و مدارک موجود درکتابخانه ها الزامی خواهد بود. مهمترین ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق، استفاده از پرسشنامه محقق ساخته خواهد بود. گرچه می توان از تکنیک هایی چون مصاحبه عمیق، مصاحبه ساختمند، مشاهده، تحلیل محتوا و… در پیمایش استفاده کرد، اما پرسشنامه عمده ترین تکنیک مورد استفاده در این پژوهش است (دواس،۱۳۸۳). داده های پرسشنامه منعکسکننده شبکه ذهنی گرایشات و روابط بینشخصی است. افکار و احساسات بنیانی افراد، تمایل و آمادگیشان برای کنش با دیگران و تشخیص و ارزیابی دیگران به طرق مختلف (بیکر، ۱۳۷۷). در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نظر از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۱-۳- پرسشنامه : پرسشنامه شامل ۳۷ سئوال است که ۵ سئوال اول این پرسشنامه مربوط به متغیرهای دموگرافیک نمونه های پژوهش می باشد و شامل مواردی همچون جنسیت، تحصیلات ، وضعیت اشتغال، وضعیت تأهل و سن نمونه های پژوهش است. بقیه سئوالات نیز بر اساس مؤلفه های مو رد نظر جهت سنجش فرضیات بر اساس طیف لیکرت طراحی شده است. و شامل موارد کاملا مخالفم، مخالفم، نظری ندارم، موافقم و کاملاً موافقم می باشد. ۳-۲-۳- روایی پرسشنامه : به منظور بررسی روایی پرسشنامه از روایی صوری ومحتوایی استفاده می شود. بدین ترتیب، پس از طراحی پرسشنامه، تک تک پرسشها توسط اساتید بررسی می شود تا مناسبت گویهها با متغیر مورد سنجش ارزیابی شود. پس از بررسی های انجام گرفته گویههای نامناسب و مبهم حذف و یا جرح و تعدیل شد. «روایی به این اشاره دارد که یک سنجۀ تجربی تا چه حد معنای واقعی مفهوم مورد بررسی را به قدر کافی منعکس میکند.» (ببی،۱۳۸۳: ۲۸۲). در این تحقیق، جهت تعیین میزان اعتبار ابزار اندازه گیری، از اعتبار صوری[۲۱۳] (محتوایی) استفاده می شود. منظور از اعتبار صوری میزان توافق متخصصان یک امر در رابطه با یک شاخص یا معیار است (ساروخانی، ۱۳۷۳: ۲۸۷-۲۸۶). در این پژوهش از مشاوره و مصاحبه با اساتید و صاحبنظران موضوعی بهره گرفته شد. همچنین از نظریهها، متون علمی و تحقیقات مرتبط با موضوع تحقیق استفاده شده است. در ضمن، تا حد امکان سعی شده است که برای بالا بردن روایی ابزار تحقیق، از پرسشهای آزمون شدۀ قبلی در پژوهشهای مشابه و معتبر استفاده شود. ۳-۳-۳- محاسبه ضریب پایایی پرسشنامه محقق ساخته در این پژوهش: ابتدا ۳۰ نفر از نمونه های پژوهش به صورت تصادفی انتخاب و سپس پرسشنامه اولیه را تکمیل می کنند. سنجش پایایی یا همان تکرار پذیری گویه های پرسشنامه با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ انجام شد. جدول ۳-۱- ضریب پایایی متغیرهای تحقیق
شاخص |
ضریب آلفای برآورد شده در این پژوهش |
ویژگیهای خدمات بر اساس مشتری |
.۸۹۴ |
ارتباطات و کیفیت کلی روابط مشتری – بانک |
.۹۴۵ |
اطلاعات دریافت شده توسط مشتری |
.۸۷۸ |
آسودگی و راحتی |
.۷۶۱ |
کانالهای ارتباطی مشتری |
.۷۵۵ |
اعتماد |
.۹۲۱ |
رضایت |
.۸۸۲ |
تعهد |
.۸۹۵ |
حفظ مشتری |
.۷۹۸ |
وفاداری |
.۸۰۲ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
با اجرای قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب سال ۱۳۷۳، که با هدف اسلامی کردن قوانین دادرسی و مراجعه مستقیم به قاضی و تقلیل مدت رسیدگی در۳۸ ماده و ۲۱ تبصره به تصویب رسید؛ دادگاههای کیفری یک و دو حذف و ملغی و دادگاههای عمومی صلاحیت رسیدگی به دعاوی و امور حقوقی و امور کیفری را دارا شدند. به موجب قانون مذکور دادسرای عمومی و انقلاب از نظام قضایی کیفری حذف و امور حسبی و کلیه اختیاراتی که در سایر قوانین بر عهده دادستان عمومی گذارده شده بود به رئیس دادگستری شهرستان و استان تفویض شده است. لیکن در معیت دادگاههای نیروهای مسلح و دادگاههای ویژه روحانیت، داسراها ابقاء و به وظایف خود ادامه خواهند داد. همچنین تعقیب، تحقیق و رسیدگی بر عهده مرجعی واحد یعنی دادگاه عمومی نهاده شد و دادگاه میتوانست به استناد تبصره ماده ۱۴ انجام تحقیقات را به قاضی تحقیقی که زیر نظر حاکم آن دادگاه انجام وظیفه می کند یا سایر ضابطان دادگستری واگذار نماید(هاشمی،۱۳۸۳). مهمترین ابتکار در این قانون احیای دادگاههای استان به منظور تجدیدنظر در احکام دادگاههای عمومی است. صلاحیت دادگاههای عمومی با توجه به صلاحیت قاضی و حدود صلاحیت قاضی از طریق رئیس قوه قضاییه مشخص میشود. حذف دادسرا و عدم پیش بینی وظایف قضات تحقیق در قانون فوقالذکر شبهات و مشکلات فراوانی را ایجاد نمود لیکن با تصویب قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب ۲۸/۷/۸۱ مجدداً نظام مختلط دادسرا – دادگاه احیاء شد (شهری و ستوده جهرمی و صمدی احمدی،۱۳۷۴). به موجب ماده ۳ ق.ا.ق.ت.د.ع.ا، در حوزه قضایی هر شهرستان یک دادسرا نیز در معیت دادگاههای آن حوزه تشکیل و انجام وظیفه می کند و به موجب ماده ۴ همان قانون، در حوزههایی که دادگاه عمومی بیش از یک شعبه داشته باشد، شعب به حقوقی و جزایی تقسیم میشوند بدین ترتیب که شعب حقوقی، دادگاه عمومی حقوقی و شعب جزایی، دادگاه عمومی جزایی (کیفری) نامیده میشوند. صلاحیت دادگاه عمومی جزایی رسیدگی به امور کیفری یعنی اعمالی است که به موجب قانون به قید مجازات، ممنوع است و جرم به مفهوم اعم شمرده میشود. معالوصف به موجب تبصره ۳ ماده ۳ و تبصره الحاقی به ماده ۴ ق.ت.د.ع.ا، جرائمی را که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاههای کیفری استان و نه دادگاههای عمومی کیفری است احصاء نموده و این جرایم شامل جرایم مشمول حد زنا و لواط، جرایم مهم، جرایم مطبوعاتی و سیاسی و نیز کلیه اتهامات مقامات و مسئولان ارشد نظام میباشد. دادگاههای عمومی جزایی و انقلاب با حضور رئیس دادگاه یا دادرس علیالبدل و دادستان یا معاون او یا یکی از دادیاران به تعیین دادستان تشکیل می گردد و فقط به جرایم مندرج در کیفر خواست وفق قانون آیین دادرسی مربوط رسیدگی می نماید و انشاء رأی پس از استماع نظریات و مدافعات دادستان یا نماینده او وفق قانون بر عهده قاضی دادگاه است. قلمرو محلی دادگاه عمومی جزایی همان قلمرو محلی دادگاه حقوقی است. در حوزه قضایی بخش، به علت فقدان دادسرا، در جرایمی که در صلاحیت رسیدگی دادگاه استان نیست، نیازی به صدور قرا مجرمیت و کیفرخواست وجود نداشته و در حقیقت تمام تعقیب و تحقیق در یکدیگر ادغام شده و دادگاه مبادرت به صدور رأی می نماید لیکن در صورت وقوع و کشف جرایمی که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه استان است، رئیس یا دادرس علی البدل دادگاه به جانشینی بازپرس و تحت نظارت دادستان شهرستان مربوط تحقیقات مقدماتی را معمول و اقدام به صدور قرارهای مناسب از جمله قرار مجرمیت می کند . صلاحیت کیفری عبارت از توانایی، شایستگی قانونی، اختیار و نیز تکلیف مرجع قضایی است که به موجب قانون جهت رسیدگی به امور (دعوای) کیفری به مراجع جزایی واگذار شده است[۴۷]. قواعد و مقررات مربوط به صلاحیت کیفری از قوانین آمره بوده و ناظر به نظم عمومی است و بنابراین بر خلاف امور حقوقی که در برخی موارد اصحاب دعوی میتوانند با اراده و توافق یکدیگر از صلاحیت مرجع خاص عدول کنند، در امور کیفری اراده و توافق افراد و مراجع کیفری تأثیری در آن (صلاحیت کیفری) نداشته و بدون استثناء از قوانین آمره و ناظر به نظم عمومی بوده و عدول از آنها به هیچ وجه امکانپذیر نیست لذا عدم رعایت قواعد و مقررات مذکور جز در موارد استثنایی مصرّح در قانون مانند احاله که در مواد ۶۲، ۶۳ و ۶۴ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری پیش بینی شده است، نقض حکم یا قرار صادره از سوی مراجع تالی توسط دادگاههای عالی را در پی خواهد داشت.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تشخیص صلاحیت هر مرجع کیفری برای رسیدگی به امری که به آن ارجاع شده با همان مرجع است و کلیه مراجع کیفری مکلفند، قبل از شروع به تحقیق و رسیدگی به دقت صلاحیت خود را بررسی نمایند به عبارت دیگر صرفظر از ایراد اصحاب دعوا (دادستان، شاکی و متهم)، خود مرجع رسیدگی کننده میبایست صالح بودن خود جهت رسیدگی را احراز کند که در این وضعیت شروع و اقدام به رسیدگی، دلیل ضمنی بر قبول صلاحیت بشمار میآید و نیازی به صدور قرار مستقل قبولی صلاحیت نیست و در صورت لزوم نیز قرار عدم صلاحیت صادر نماید.[۴۸] ۲-۱۳- مراجع قضاوتی غیرقضایی ۲-۱۳-۱- مراجع عمومی اداری (دیوان عدالت اداری) حقوق عمومی ناظر بر نوعی از روابط اجتماعی است که بین اشخاصی که قدرت را در دست دارند یعنی اداره کنندگان از حیث اعمال حاکمیتی دولت و اشخاصی که اطاعت مینمایند یعنی اداره شوندگان برقرار میباشد . در هر جامعه، تعدادی سازمانهای عمومی وجود دارد که در مجموع، دستگاه اداری جامعه را به معنی اخص کلمه تشکیل میدهد. دستگاه اداری کشور ما شامل سازمان قوه مجریه، شوراهای محلی، مؤسسات عمومی و نظامهای صنفی و حرفهای میباشد. بنابراین حقوق عمومی، بر روابطی حکومت می کند که طرفین آن خصوصیتی نابرابر دارند و در حقیقت یک طرف این رابطه قوای سیاسی یا اداری کشور و حافظ منافع عمومی میباشند که از قدرت سیاسی برخوردارند و طرف دیگر، اشخاص خصوصی که از منافع خصوصی خود دفاع مینمایند. دعاوی افراد معمولاً دو دستهاند: ۱- دعاوی عادی ۲- دعاوی اداری : در دعاوی عادی هر دو طرف دعوی اشخاص و افراد عادی میباشند در صورتی که در دعاوی اداری، یک طرف دعوی فرد و طرف دیگر آن یک واحد دولتی یا مأموران آنها در رابطه با وظایف و مسئولیتهایشان میباشد. رسیدگی به دعاوی عادی اعم از حقوقی و جزایی در صلاحیت دادگاههای عمومی دادگستری است، در صورتی که رسیدگی به دعاوی اداری با دادگاهها و مراجع اداری است. در رأس دادگاههای عمومی، دیوان عالی کشور قرار دارد و در رأس دادگاهها و مراجع اداری، دیوان عدالت اداری قرار دارد. بنابراین دیوان عالی کشور و دیوان عدالت اداری دو رکن اصلی قوه قضائیه را تشکیل داده و زیرنظر رئیس قوه قضائیه انجام وظیفه مینمایند. چنانچه در صلاحیت بین دیوان عدالت اداری و دادگاههای دادگستری اختلافی پیدا شود، حل اختلاف بر عهده دیوان عالی کشور است)آخوندی ، ۱۳۸۲). دیوان عدالت اداری یک دادگاه عالی کاملاً جدای از دادگاههای عمومی دادگستری است که بموجب اصل ۱۷۳ قانون اساسی، شکایات، تظلمات و اعتراضات مردم علیه دستگاه اداری و مأموران آن در صلاحیت ذاتی و اصلی این دیوان است؛ به این معنی که چنانچه هیچ مرجعی به موجب قانون برای این کار معین نشده باشد، دیوان عدالت اداری صلاحیت رسیدگی خواهد داشت .بنابراین دیوان عدالت اداری عالیترین مرجع اداری و تنها مرجع عمومی اداری است، زیرا مراجع اداری دیگر تنها به امور داخل در صلاحیت خود رسیدگی و رأی صادر مینمایند. لیکن آنها را میبایست مراجع اختصاصی (استثنایی) اداری بشمار آورد و آراء صادره از مراجع اختصاصی اداری قابل شکایت شکلی و قانونی در دیوان عدالت اداری است. ۲-۱۴- مراجع استثنایی (اختصاصی) و صلاحیت آنها دادگاههای اختصاصی را نباید با دادگاههای تخصصی اشتباه کرد. دادگاههای تخصصی شعبی از دادگاههای عمومی هستند که برحسب تقسیم کار به نوع معینی از امور حقوقی و جرایم رسیدگی میکنند و در آن امر خاص تخصص و تبحر مییابند، لیکن دادگاههای اختصاصی تنها به اموری رسیدگی میکنند که بموجب نص قانون در صلاحیت آنها قرار گرفته است. ۲-۱۵- مراجع استثنایی (اختصاصی) دادگستری مراجعی هستند که نصب و عزل قضات آنان کلاً در صلاحیت قوه قضائیه باشد. بنابراین مراجع استثنایی دادگستری عبارتند از: دادگاه انقلاب، دادگاههای نظامی و دادگاه ویژه روحانیت ۲-۱۵-۱- دادگاه انقلاب دادگاه انقلاب مانند دادگاه عمومی از یک رئیس یا دادرس علیالبدل تشکیل میشود و اگر رئیس دادگاه به هر جهتی از حضور و انجام وظیفه معذور باشد، دادرس دادگاه به جای او انجام وظیفه نموده و دارای کلیه اختیارات رئیس دادگاه میباشد. بموجب ماده ۵ ق.ت.د.ع.ا، در مرکز هر استان و مناطقی که ضرورت آن را رئیس قوه قضائیه تشخیص میدهد، به تعداد موردنیاز دادگاههای انقلاب تحت نظارت و ریاست اداری حوزه قضایی تشکیل میگردد و به جرائم ذیل رسیدگی می کند. به عبارت دیگر رسیدگی به جرائم ذیلالذکر در صلاحیت دادگاه انقلاب میباشد: ۱) کلیه جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی و محاربه یا افساد فیالارض. ۲) توهین به مقام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری. ۳) توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران یا اقدام مسلحانه و ترور و تخریب مؤسسات به منظور مقابله با نظام. ۴) جاسوسی به نفع اجانب. ۵) کلیه جرائم مربوط به قاچاق و مواد مخدر. ۶) دعاوی مربوط به اصل ۴۹ قانون اساسی. ۷) دعاوی مربوط به اموال مصادره شده غیرمنقول که بموجب رأی وحدت رویه شماره ۵۸۱-مصوب ۱۳۷۱.۱۲.۲ در صلاحیت دادگاههای انقلاب قرار گرفته است. بنابراین دادگاه انقلاب حق رسیدگی به سایر مواردی را که در ماده مزبور ذکر نشده، ندارد. براساس ماده ۱۶ ق.ت.د.ع.ا، ترتیب رسیدگی در دادگاهها (از جمله دادگاه انقلاب) طبق مقررات آیین دادرسی مربوط به دادگاهها خواهد بود. لذا از آنجا که بموجب ماده ۵ همان قانون، دادگاه انقلاب به جرائم رسیدگی میکند، مقررات آیین دادرسی کیفری حاکم است و در رسیدگی، صدور حکم، اجرای آراء و غیره آیین دادرسی کیفری رعایت میشود.[۴۹] ۲-۱۵-۲- دادگاههای نظامی افراد نیروهای مسلح به مناسبت نوع اشتغال و وظایفی که بر عهده دارند ناگزیر از رعایت موازین و مقررات خاصی هستند که در صورت نادیده گرفتن آن مقررات مرتکب جرائمی میشوند که برای شهروندان معمولی موضوعیت نداشته، جرم تلقی نمیگردد. برهمین اساس قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح مصوب ۹/۱۰/۱۳۸۲ [۵۰]مجلس شورای اسلامی افرادی را که رسیدگی به جرائم مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی آنان در صلاحیت دادگاههای نظامی است، در ماده ۱ قانون مزبور بدین شرح احصاء نموده است: ماده ۱: دادگاههای نظامی به جرائم مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی کلیه افراد زیر که در این قانون به اختصار «نظامی» خوانده میشوند رسیدگی میکنند: الف) کارکنان ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و سازمانهای وابسته. ب) کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران و سازمانهای وابسته. ج) کارکنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و سازمانهای وابسته و اعضای بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. د) کارکنان وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و سازمانهای وابسته. هـ) کارکنان مشمول قانون نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران. و) کارکنان وظیفه از تاریخ شروع خدمت تا پایان آن. ز) محصلان موضوع قوانین استخدامی نیروهای مسلح، مراکز آموزش نظامی و انتظامی در داخل و خارج از کشور و نیز مراکز آموزش وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح. ح) کسانی که به طور موقت در خدمت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران هستند و طبق قوانین استخدامی نیروهای مسلح در مدت مزبور از اعضای نیروهای مسلح محسوب میشوند. تبصره ۱: جرائم نظامی و انتظامی کارکنان مذکور که در سازمانهای دیگر خدمت میکنند در دادگاههای نظامی رسیدگی میشود. تبصره ۲: رهایی از خدمت مانع رسیدگی به جرائم زمان اشتغال نمیشود. در صورتی که در حین تحقیقات و رسیدگی به جرائم خاص نظامی یا انتظامی جرائم دیگری کشف شود، سازمان قضایی نیروهای مسلح مجاز به رسیدگی میباشد. جرائمی که اسرای ایرانی عضو نیروهای مسلح، در مدت اسارت مرتکب شدهاند و نیز جرائم اسرای بیگانه که در مدت اسارتشان در ایران مرتکب شدهاند در سازمان قضایی نیروهای مسلح رسیدگی میشود. رسیدگی به جرائم نظامیان دارای درجه سرتیپی و بالاتر در صلاحیت مراجع قضایی ذیربط در تهران میباشد. ۲-۱۵-۳- دادگاه ویژه روحانیت دادسرا و دادگاه ویژه روحانیت که آییننامه آن در سال ۱۳۶۹ تصویب شد از قوه قضائیه مستقل و «تحت نظارت عالی مقام رهبری» ایجاد و فعالیت دارد. به استناد ماده ۱۶ آییننامه، روحانی اعم است از کسانی که ملبس به لباس روحانیت هستند یا در حوزههای علمیه به تحصیل مشغولند و یا اگر هم ملبس نبوده و به تحصیل نیز اشتغال نداشته باشند، کسانی که عرفاً روحانی تلقی میشوند. ماده ۵۲۸ ق.آ.د.م مقرر داشته، «دادسرا و دادگاه ویژه روحانیت که براساس دستور مقام ولایت، رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره) تشکیل گردیده طبق اصول پنجم و پنجاه و هفتم قانون اساسی تا زمانی که رهبر معظم انقلاب اسلامی ادامه کار آن را مصلحت بدانند به جرائم اشخاص روحانی رسیدگی خواهد کرد و پرداخت حقوق و مزایای قضات و کارکنان آن تابع مقررات مربوط به قوه قضائیه میباشد. در معیت دادگاه ویژه روحانیت، دادسرا متشکل از دادستان، معاون ارشد، معاون تحقیقات و عملیات، مدیر اداری و مالی و به تعداد کافی دادیار و کادر اداری انجام وظیفه میکند. “دادستان منصوب» از سوی مقام معظم رهبری در تهران برگزیده میشود و عزل و نصب دادستانها و دادیاران شهرستانها برعهده دادستان منصوب است. همچنین حاکم شرع شعبه اول دادگاه ویژه از سوی مقام معظم رهبری و سایر قضات دادگاهها «حسب مورد طبق نظر مقام رهبری» گمارده میشود. همچنین طبق ماده ۱۴ آییننامه مذکور، دادگاههای ویژه روحانیت به منظور رسیدگی به جرائم ارتکابی از سوی روحانیون ایجاد و در امور حقوقی، دعاوی مطروحه علیه آنان باید در دادگاههای عمومی دادگستری رسیدگی شود مگر آنکه به نظر دادستان منصوب و به حکم ضرورت، اولی آن باشد که دادگاه ویژه به آن رسیدگی کند که در این صورت سایر دادسراها و مراجع دادگستری مکلفند متعاقب بر درخواست دادگاه ویژه یا دادسرای آن، پرونده را ارسال کنند. بنابراین رسیدگی به دعاوی حقوقی علیه روحانیون، علیالاصول از صلاحیت دادگاه ویژه روحانیت خارج و در صلاحیت مراجع عمومی میباشد. به استناد ماده ۱۳ آییننامه مزبور، موارد صلاحیت ذاتی دادگاه ویژه روحانیت یعنی مواردی که دادگاهها و دادسراهای ویژه صالح به رسیدگی میباشند، عبارت است از: ۱) کلیه جرائم عمومی روحانیون.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تعیین تاثیر مثبت و معنادار پایگاه اطلاع رسانی در پیشبرد نظام مدیریت
۱-۴- ۳ اهداف کاربردی
بهره وران این پژوهش می توانند شرکت ها و سازمان ها و شرکت ملی نفت باشند. همچنین کلیه پژوهشگرانی که در آینده می خواهند در این حیطه مطالعه و پژوهش نمایند.
۱-۵فرضیه های پژوهش
۱-۵-۱ فرضیه اصلی
نظام پیشنهادات در پیشبرد نظام مدیریت تاثیر مثبت معنادار دارد.
۱-۵-۲ فرضیه های فرعی
سیستم بازخورد مناسب در پیشبرد نظام مدیریت تاثیر مثبت و معنادار دارد. نیروی انسانی خبره در پیشبرد نظام مدیریت تاثیر مثبت و معنادار دارد. امکانات و تکنولوژی مناسب در پیشبرد نظام مدیریت تاثیر مثبت و معنادار دارد. آموزش کارکنان در پیشبرد نظام مدیریت تاثیر مثبت و معنادار دارد. پایگاه اطلاع رسانی در پیشبرد نظام مدیریت تاثیر مثبت و معنادار دارد.
۱-۶ متغیر های پژوهش
پژوهش حاضر از آنجا که به دنبال بررسی نقش نظام پیشنهادات در پشبرد نظام مدیریتی است ، بنابراین با توجه به عنوان متغیرها در قالب زیر قرار می گیرد:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۶-۱ متغیر مستقل
با توجه به فرضیه اصلی پژوهش نظام پیشنهادات به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است.
۱-۶-۲ متغیر وابسته
با توجه به فرضیه اصلی پژوهش نظام مدیریت به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است.
۱-۷ تعاریف متغیرها
۱-۷-۱ تعاریف مفهومی متغیرها
نظام مجموعهای از اجزاء و روابط میان آنهاست که توسط ویژگیهای معین، به هم وابسته یا مرتبط میشوند و این اجزاء با محیطشان یک کل را تشکیل میدهند(بازرگان، ۱۳۹۳، ۳۰). پیشنهاد هر فکر و ایده نو که بتواند منجربه ایجاد یک تغییر مثبت، بهبود روش، افزایش کیفیت و تولید، کاهش هزینهها و بالا بردن روحیه کارکنان و یا … گردد پیشنهاد تلقی میشود (صالحی، ۱۳۹۱، ۴۸). نظام پیشنهادها یک نظام مدون برای فعال کردن ذهن افراد و به کارگیری ایدهها و نظرات آنها برای بهبود فعالیتهای سازمان میباشد (جلالی، ۱۳۹۲، ۲۸). نظام مدیریتی نظام مدیریتی عبارت است از، عملیاتی که طی آن کارکنان یک سازمان را در روند تصمیمگیریها دخالت و شرکت میدهند تأکید این شیوه مدیریت بر همکاری و مشارکت داوطلبانه کارکنان استوار است و میخواهد از اندیشه ها ، نظرات و ابتکارات آنها در حل مشکلات و مسائل سازمان استفاده کند. البته نظام مدیریتی با افزایش رضایت مندی، انگیزه کارکنان را نیز بهبود می بخشد(پایبان، ۱۳۸۹).
سیستم بازخورد مناسب
این سیستم، سازمان را به گونهای سازمان دهی کرده است که اگر تغییری در یک عنصر و یا یک حلقه بسته آن ایجاد شود، تغییری بیشتر در همان جهت به صورت مستمر در سایر عناصر سازمانی ایجاد شود (فیتزانس[۱۰]،۲۰۱۲، ۵۳). نیروی انسانی خبره نیروی انسانی خبر ، مهمترین وارزشمندترین عامل، از منابع مختلف تولید است. عامل انسانی در سازمان، کلیه کارکنان شاغل در سازمان اعم از مدیران، سرپرستان، کارشناسان، کارمندان و کارگران را در سطوح مختلف شغلی دربرمی گیرد ((باتانگار و پوری[۱۱]، ۲۰۱۲، ۵۳). امکانات و تکنولوژی مناسب تکنولوژی عبارت است از دانش و مهارتهای لازم برای تولید کالا و خدمات که حاصل قدرت فکری و شناخت انسان و ترکیب قوانین موجود در طبیعت میباشد(اسماعیل پور، ۱۳۸۴، ۲۵). آموزش کارکنان آموزش کارکنان عبارت است از یکسری اقدامات منظم و برنامهریزی شده که طی آن، فکر، رفتار، دانش و مهارت لازم و مناسب برای انجام یک وظیفه شغلی به فرد منتقل میشود یا در او افزایش پیدا میکند(حسن زاده و حسن زاده، ۱۳۸۷، ۲۹). پایگاه اطلاع رسانی پایگاه اطلاع رسانی یک سازمان به عنوان مجموعه ای است که سبب پیشرفت نهادها گوناگون و روش هائی می شود که وقف گردآوری و انتقال دانش مورد نیاز سازمان هستند(رئوفی،۱۳۹۳، ۳۳).
۱-۸ قلمرو پژوهش
۱-۸-۱ قلمرو زمانی پژوهش
قلمرو زمانی پژوهش را پایان نیمه دوم سال ۱۳۹۳ تا پایان نیمه اول سال ۱۳۹۴ است.
۱-۸-۲ قلمرو مکانی پژوهش
قلمرو مکانی پژوهش شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه کرمانشاه است.
فصل دوم
ادبیات پژوهش
۲-۱ مقدمه
نظام پیشنهاد ها به عنوان یکی از رکن های اساسی مدیریت مشارکتی سازمان محسوب می شود. چنانچه مدیریت مشارکتی را مانند رهیافتی جامع برای جلب مشارکت فردی و گروهی کارکنان در جهت حل مسائل سازمان و بهبود مستمر در تمام ابعاد تعریف کنیم و بر این باور باشیم که مدیریت مشارکتی ارتباط دائم، متقابل و نزدیک بین مدیریت ارشد و کارکنان است، می توان گفت که مدیریت مشارکتی به معنای مشارکت افراد مناسب، در زمان مناسب و برای انجام کار مناسب است. بر پایه این تعریف، مشارکت کارکنان در کارهایی که به خود آن ها مربوط می شود، مشارکتی داوطلبانه، ارادی و آگاهانه خواهد بود که این درگیری شخص را تشویق می کند که به تحقق هدف های گروه کمک کند و در مسؤلیت ها و پیامدهای آنها سهیم شود(محمودی، ۱۳۸۶، ۳۸). نظام پیشنهاد های به عنوان رکن اساسی مدیریت مشارکتی، دو هدف عمده را دنبال می کند: نخست، ارج نهادن به ارزش های انسانی و به یاری طلبیدن افرادی که به نوعی با سازمان در ارتباط اند. دوم، رسیدن به هدف های از پیش تعیین شده به کمک همین افراد (آقایی، ۱۳۸۸، ۵۲). چنانچه اجرای مدیریت مشارکتی و نظام های تشکیل دهنده آن با موفقیت همراه باشد، از مزایا و پیامدهای چون بهبود روابط انسانی بین مدیریت و کارکنان، تقویت انگیزش در کارکنان، بهبود گردش کار در سازمان، بروز خلاقیت و نوآوری، تقلیل هزینه های تولید کالا و خدمات، افزایش احساس تعلق سازمانی در کارکنان و همسو شدن هدف های آنان با هدف های سازمان و در نهایت افزایش رضایت مشتری و به دست آوردن سهم بیشتر در بازار برخوردار خواهد بود (باند و هینز[۱۲]، ۲۰۱۳، ۴۰).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ویژگی ها : پیامهای مثبتی که پدیده ها برای مصرف کننده به همراه می آورند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
رفتارها : شامل تمام اعمالی است که مصرف کنندگان در ارتباط با به دست آوردن، استفاده و کنارگذاری کالاها یا خدمات انجام می دهند. نگرشها در ارتباط با باورها و رفتارها به دو روش شکل می گیرند: الف- شکل گیری مستقیم : یعنی هر کدام از باورها، نگرشها یا رفتارها بدون پیش نیاز به بقیه و بطور مستقیم ایجاد شوند. فرآیندهای ناهمخوان سبب شکل گیری مستقیم باورها، نگرشها و رفتارها می شوند. شکل گیری مستقیم باورها : فعالیتهای پردازش اطلاعات و یادگیری شناختی موجب شکل گیری مستقیم باورها در مصرف کننده می شود. شکل گیری مستقیم نگرش ها : احساسات مثبت و هیجانات، بطور مستقیم و بدون وجود رویکرد عقلایی منجر به خرید مصرف کننده می شوند. شکل گیری مستقیم رفتار : یعنی به وجود آمدن رفتار بدون شکل گیری باور و نگرش قوی. این پدیده زمانی رخ می دهد که نیروهای محیطی و یا موقعیتی پر قدرت ، مصرف کننده را وادار به عمل نمایند . ب- سلسله مراتب اثرات : بعد از آنکه یک باور ، نگرش یا رفتار مستقیماً شکل گرفت، حالتها بر روی یکدیگر بنا می گردند و سلسله مراتب اثرات بوجود می آید . همانطور که قبلاً نیز در مورد سلسله مراتب اثرات گفته شد، آنها بنا بر فرایند خرید متفاوتند: فرایند خرید سلسله مراتب اثرات درگیری ذهنی بالا ………………………… باور - عاطفه - رفتار درگیری ذهنی پایین ……………………… باور - رفتار - عاطفه تجربی / بی برنامه ……………………….. عاطفه - رفتار - باور تأثیر رفتاری ………………………………… رفتار - باور – عاطفه کشور محل ساخت[۸۰] ارنست دیکتر[۸۱] (۱۹۶۲) در مقاله ی معروفش ”مشتری جهانی“، چنین عنوان می کند که اهمیت دانستن تفاوتها و شباهتهای مصرف کنندگان در بخشهای مختلف دنیا، برای بازاریابان در حال افزایش است و استدلال وی در این مورد، رشد بازارها از حالت محلی به حالت جهانی می باشد. نویسنده ی این مقاله، مسأله را اینچنین بیان می کند « مرزهای جهان در حال گشایش است …، ضروری است که در این پیشرفت فزاینده ی بشریت، با آگاهی از تمایلات و استراتژیهای انسانها در سراسر جهان، به منظور درک وآمادگی خدمت کردن به مشتری جهانی سهیم شویم». در نتیجه وی با توجه به اهمیت نقش این دانش درباره ی دیگر کشورها و اهالی آنها، اهمیت برچسب ”made in… “ را برای محققان و فعالان بازاریابی بین الملل رو به افزایش می داند. به نظر وی این بر چسب می تواند علاوه بر تکنیکهای آگهی کردن، تأثیر شگرفی را روی مقبولیت و موفقیت محصولات مورد استفاده داشته باشد. اولین نتایج تجربی در پشتیبانی نظرات و ایده های دیکتر، توسط اسکولر[۸۲] (۱۹۶۵) بدست آمد. در این مطالعه که بر روی بازار آمریکای مرکزی تمرکز داشت، دیده شد که دانشجویان گواتمالایی در ارزیابی هایشان، محصولات کشورهای السالوادور و کاستاریکا را پایین تر از محصولات کشور خود و یا کشور مکزیک قرار می دهند. به نظر می رسید که این پدیده با نگرش منفی نسبت به دولتها و مردم این دو کشور ارتباط داشته باشد. اسکولر (۱۹۶۵) با بررسی این کلیشه سازی[۸۳] محصولات خارجی در بین مصرف کنندگان، جریان گسترده ای از مطالعات بر روی اثرات COO را آغاز کرد. کریس بریجز[۸۴] (۲۰۰۶) با در نظر گرفتن دو نقطه ی عطف در درون ادبیات موجود، حوزه ی COO را به سه دوره تقسیم می کند. جریان اول پژوهشهای COO که در دهه های ۱۹۶۰ و۷۰ قرار دارد، از ماهیت اکتشافی بسیار بالایی برخوردار است (Bilkey & Nes 1982 ). محققان بدون اینکه از خود بپرسند که چگونه این پدیده را شرح می دهند و یا می فهمند؛ فقط روی اثبات وقوع و وجود اثرات COO تمرکز کرده اند. بعلاوه در این مطالعات پیشگامانه ، معیار ارزیابی اثرات COO تنها بصورت تک نشانه ای (Single-Cue) تنظیم شده است که آن هم مبدأ محصول می باشد. یعنی زمانی که از مصاحبه شوندگان خواسته می شده تا محصولات خارجی را مورد قضاوت قرار دهند، تنها اطلاعات ارائه شده به آنها، مبدأ محصول بوده است. بعدها به این طرحهای تک نشانه ای انتقادات زیادی وارد شد، زیرا آنها در اندازه گیری اثرات COO بزرگنمایی می کردند (Johansson 1993). بیلکی و نس[۸۵] (۱۹۸۲) دوره ی دوم پژوهشهای COO را با گرایش به رویکردهای روش شناختی سه بعدی[۸۶] آغاز کردند، یعنی تأکید بر روی طرحهایی که معرف دقیق تری از اثرات COO بودند. از آن لحظه به بعد اثرات COO، بیشتر در زمینه های چند نشانه ای (multi-cue) مورد بررسی قرار گرفت. در نتیجه ، متغیرهای واسطه گر و تعدیل گر زیادی شناسایی شدند که می توانند بر روی اندازه ی اثرات COO تأثیر بگذارند. همچنین برخی بینشهای تجربی در مورد مراحلی از فرایند شکل گیری نگرش نسبت به محصول، که می تواند بطور بالقوه تحت تأثیر نشانه ی COO قرار بگیرد ، بدست آمد. در دوره ی سوم پاپادوپولس و هسلوپ[۸۷] (۱۹۹۳)، محققان را به اتخاذ یک دیدگاه بین رشته ای تشویق می کنند که به عقیده ی آنها می تواند بینشهای مفیدی را درباره ی تصویر کشور، از رشته های دیگری چون روانشناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی و جغرافیا بدست بدهد. بنا به نظر آنان تا آغاز دهه ی ۹۰، توسعه ی این رویکرد نظری بطور وسیعی نادیده گرفته شده است و تنها چند تلاش محدود برای جای دادن نتایج تجربی در درون این چارچوبها انجام شده است. رویکرد ما در این مطالعه با بهره گرفتن از دیدگاه بین رشته ای این بوده است که بتوانیم از رشته های دیگری همچون روانشناسی و جامعه شناسی برای بررسی وقوع و وجود اثرات COO استفاده کنیم. در این راستا، مانند طرح های عنوان شده در دوره های دوم و سوم، رویکرد ما در این مطالعه شامل زمینه های چند نشانه ای و بین رشته ای می گردد. اهمیت موضوع در طی سه دهه ی اخیر اثر کشور محل ساخت محصول بر روی مصرف کنندگان، به یکی از پدیده هایی تبدیل شده است که در حوزه های بازرگانی بین الملل، بازاریابی و رفتار مصرف کننده، بسیار مورد مطالعه قرار می گیرد (Ghazali et al 2008). تان و فارلی[۸۸] (۱۹۸۷) در یک مطالعه ، مشاهده کردند که اثر کشور محل ساخت محصول ، بیشترین جنبه ی مورد مطالعه در حوزه رفتار مصرف کننده ی بین الملل بوده است. همچنین این موضوع در دهه های اخیر توجه بیشتری را به خود جلب کرده است و انتظار می رود که با توجه به روند مستمر به سمت جهانی شدن و افزایش پویایی ها ، این رشد بیشتر نیز بشود (Klein et al 1998، Mihailovich 2006). مقالات زیادی در بیان اهمیت اثرات COO در نشریات بازرگانی ، از بدو پیدایش موضوع تا کنون انتشار یافته است. این جذابیت موضوع نه تنها در بخش بازار مصرف کننده بلکه در بخشهای بازار مصرف سازمانی و سیاستهای دولتی نیز بوده است. برای مثال به دلیل انتشار یک سری از کاریکاتورهای جنجال برانگیز از پیامبر اسلام (ص)، محصولات دانمارکی در بسیاری از مغازه ها و فروشگاه های خاورمیانه دچار ضربات هولناکی شدند که سرانجام، هزینه های زیادی را برای شرکتهای دانمارکی در پی داشته و موجب ترس شدید از وارد شدن خسارات جبران ناپذیر ، برای تجارت آنان شد (Fattah 2006). این مثالها نشان می دهد که COO یک نشانه ی اطلاعاتی مهم است که نه تنها مورد علاقه ی کسب و کارها، به منظور ارتقای رقابت پذیری آنها می باشد بلکه برای سیاست گذاران دولتی که همین دغدغه ها را در سطح ملی دارند، نیز جالب توجه است (Papadopoulos et al 2000). از اینرو چگونگی تأثیر COO بر ارزیابی و قصد خرید محصولات و همچنین توان نسبی COO در مقایسه با دیگر نشانه های اطلاعاتی، از موضوعات مورد علاقه ی فعالان و محققان حوزه ی بازاریابی بین الملل شده است تا این اطلاعات بتواند در تجویز استراتژیهای کارآتر برای شرکتها ، سودمند باشد (McGuiness 2008). استدلالی که پشت این واقعیت نهفته است، گسترده شدن بازارهای جهانی به بیشتر کشورها و دسترس پذیرتر شدن کالاهای خارجی در بیشتر بازارهای ملی است. این امر موجب شده است تا شرکتها بتوانند محصولاتشان را در سراسر دنیا تولید کرده و جایی که محصول در آنجا تولید می شود ممکن است روی ادراک مصرف کننده از کیفیت آن محصول تأثیر بگذارد (Bilkey & Nes 1982، Ghazali et al 2008). بنابراین مطالعات زیادی ثابت می کند که مصرف کنندگان در سراسر جهان از COO به عنوان یک عامل تأثیرگذار در ارزیابی کالاها استفاده می کنند (Bilkey & Nes 1982 ، Hong & Wyer 1989، Maheswaran 1994 و Ahmed et al 2002). تعریف و بسط مفاهیم کلیدی با گسترش روز افزون ادبیات COO ، مفاهیم متعدد و تعاریف گوناگونی شکل گرفته است که باید با دقت فراوان آنها را مورد بررسی قرار داده و طبقه بندی کنیم. برای مثال در ابتدا ناگاشیما[۸۹] (۱۹۷۰ ) مفهوم “Made in … ” را مطرح می کند که بیانگر تصور مصرف کنندگان نسبت به کشوری است که محصول در آن تولید شده، اما به تدریج مفاهیم دیگری مانند ”کشور محل ساخت “، ”تصویر کشور“، ”اثر کشور محل ساخت “ و … توسط محققان ارائه شده است . در این مطالعه ، ما ابتدا به ارائه ی تعریف برخی از این مفاهیم پرداخته و در ادامه یک دسته بندی از تعاریف مختلف را نشان می دهیم . اثر ”Made in … “ : تصور ، شهرت و کلیشه ای که مصرف کنندگان و بازرگانان به محصولات یک کشور مشخص نسبت می دهند. محصولات معرّف آن کشور، ویژگیهای ملیتی، محیط اقتصادی و سیاسی، تاریخ و سنتهای کشور در این تصور سهیم اند (Nagashima 1970) . کشور محل ساخت [۹۰] : یک راهنمای اطلاعاتی است که یک ارزیابی جهانی را از کیفیت، عملکرد یا ویژگیهای مشخصی از محصول/ خدمت بوجود می آورد (Bruning 1997). این عبارت را به اختصار COO می گوییم. تصویر محصول- کشور [۹۱] : بر چسب ̋ Made in ̋ حاوی اطلاعاتی درباره ی خود کشور و محصولات آن است که تصویر محصول- کشور را ارائه می دهد ( Brijs 2006 ). این عبارت را به اختصار PCI می نامیم. تصویر کشور[۹۲] : تصویر کشور یا CI، مجموع همه ی باورهای توصیفی ، استنباطی و اطلاعاتی است که یک فرد در مورد یک کشور دارد (Martin & Eroglu 1993). اثرات کشور محل ساخت [۹۳] : هر تأثیری که کشور محل ساخت بر روی ادراکات مثبت و یا منفی مصرف کننده از محصول دارد (Cateora & Graham 1999). اثرات COO از طریق ادراک مصرف کنندگان از ابعاد CI و نگرش آنان نسبت به کشور و محصولات آن، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد (Lisboa 2007). در واقع همه ی این مفاهیم با هم در ارتباط بوده و در نهایت یک مفهوم واحد را به ذهن متبادر می سازند. یعنی مفهومی که بیانگر تأثیر کشور محل ساخت محصولات بر ارزیابیهای مصرف کنندگان از آن محصولات می باشد. تاکور و لاواک[۹۴] (۲۰۰۳ ) چنین استدلال می کنند که COO به عنوان یک نشانه ی آشکار یا ضمنی بصورت یک کلیشه ی ملی عمل می کند و مصرف کنندگان، آن را در ارزیابی کیفیت محصولات، مورد استفاده قرار می دهند. تصویر مطلوب تر از یک کشور در ذهن مصرف کننده، ارزیابی مطلوب تری را از محصولات ساخته شده در آن کشور به همراه دارد (Schooler 1965، Han 1990). محققان چگونگی تغییر و تعدیل توان اثرات COO را توسط سه عامل مشخصات مصرف کننده، محصول و زمینه، مورد بررسی قرار می دهند (Zolfagharian & Sun 2010). اثر COO ، هاله ای یا خلاصه[۹۵] رفتار مصرف کننده می تواند به دو طریق توسط کشور محل ساخت تحت تأثیر قرار بگیرد (Ghazali et al 2008 )؛ اول اینکه خریداران ممکن است که COO را بطور ساده ای، به عنوان یکی از ویژگیهای فراوانی که در ارزیابی محصول بکار می رود، استفاده کنند (Hong & Wyer 1989). دوم اینکه ممکن است یک ” اثر هاله ای“ بوجود بیاورد که به وسیله ی آن، ارزیابی و توجه مصرف کنندگان به دیگر ابعاد محصول تحت تأثیر قرار بگیرد (Erickson et al 1984، Han 1989). هان[۹۶] (۱۹۸۹) در مطالعه ی خود، دو کارکرد متفاوت را برای CI بر می شمارد : اول ” اثر هاله ای “ که در آن ادراکات مطلوب (یا نامطلوب) در مورد یک کشور به قضاوتهای مطلوب ( یا نامطلوب ) درباره ی محصولات آن کشور منجر می شود. این اثر زمانی اتفاق می افتد که مصرف کننده قادر به ارزیابی صحیح از ویژگیهای محصول ، قبل از خرید نمی باشد و به جای آن از علائمی استفاده می کند که تصویر کشور، ارائه می دهد. البته ممکن است که این اثر به دلیل دشمنی ها و کینه های تاریخی نیز به وجود آمده باشد، مانند نگرش منفی چینی ها نسبت به محصولات ژاپنی . دوم ” اثر خلاصه[۹۷] “ که در آن مصرف کنندگان ، شناخت و باورهایشان را درباره ی محصولات و یا برندهای یک کشور به صورت مختصر جمع بندی کرده و این تجارب اندوخته شده به یک استنباط درباره ی کیفیت آن محصولات می انجامد (Lisboa 2007). همچنین برخی شرایط محیطی وجود دارند که جنبه های اصلی سازه ی تصویر کشور را آشکار می سازند (Robnik et al 2009). برخی از این شرایط عبارتند از ؛ هویت فرهنگی، فضای سیاسی، زبان، تاریخ ملی، چشم انداز طبیعی، وضعیت جوی، توسعه ی اقتصادی و فن آوری، مذهب و شخصیت افراد. بریجز[۹۸] (۲۰۰۶) در یک مطالعه ی دیگر هنر، صنعت و محصولات آن کشور را (چه از لحاظ کیفیت وچه از لحاظ بازاریابی) نیز به این عوامل اضافه می کند. اجزای COO در یک دهه ی گذشته شرکتها به منظور بهره یافتن از نرخ دستمزدهای پایین و دیگر هزینه های عملیاتی کمتر ، در حال جابجا کردن فعالیتهای تولیدی و یا مونتاژ به سمت کشورهای در حال توسعه هستند (Prendergast et al 2010). به همین دلیل افزایش چشمگیری در برونسپاری اجزای مختلف مانند طراحی یا مهندسی به وجود آمده است (Chao 1998). برای مثال خودروی پونتیاک لمنز[۹۹] که متعلق به جنرال موتورز است، طراحی آن توسط اوپل آلمان بوده و بوسیله ی شرکت دوو در کره ی جنوبی ساخته می شود. موفقیت هاژن داتز[۱۰۰] نیز از این قبیل است (Schiffman and Kanuk 2008). از اینرو امروزه بیشتر، ماهیت دو رگه ی[۱۰۱] محصولات تولیدی و دامنه ی کاربردهای آن در رابطه با اثرات COO، در ادبیات موضوع، مورد بررسی قرار می گیرد (Dzever & Quester 1999، Han et al 1994، Eroglu & Machleit 1989، Chao 1993). نتیجه ی این رویکرد تفکیک مفهوم کشور محل ساخت (COO) به مفاهیم ” کشور محل طراحی[۱۰۲] (COD)“ و ”کشور محل مونتاژ[۱۰۳] (COA) “ (مانند Dzever & Quester 1999، Ahmed et al 1994) و یا ”کشور محل تولید[۱۰۴] (COM)“ و ”کشور محل برندگذاری[۱۰۵] ( COB)“ (مانند Prendergast et al 2010) بوده است. برای مثال در برخی مطالعات، بطور جالب توجهی تفکیک جغرافیایی ظرفیتهای طراحی و تولید، شامل کشور محل طراحی و کشور محل مونتاژ مورد مطالعه قرار گرفته است (Ahmed et al 1994). در سالهای اخیر هم با تجزیه ی مفهوم ” کشور محل برند“ از مفهوم کشور محل تولید یا مونتاژ، ابعاد بیشتری از سازه ی COO نمودار گشته است (Prendergast et al 2010 ). در واقع به دلیل افزایش وابستگی بین کشورها، کشور محل تولید (COM) (Samiee 1994) از کشور محل برند ( COB) تفکیک شده است و این قضیه رابطه COO را تضعیف می کند (Johansson 1989). فائو و پرندرگاست[۱۰۶] (۲۰۰۰) چنین پیشنهاد می کنند که به دلیل جهانی شدن ، COB مفهوم دقیق تر و مناسب تری از COO شده است و این بدان معناست که COO باید مورد بررسی مجدد قرار بگیرد. در واقع با پیوند خوردن مفاهیم کشور محل تولید ، طراحی ، مونتاژ و برند برای مصرف کنندگان ، اینکه آنها بتوانند منحصراً یک کشور خاص را به عنوان مبدأ و منشأ محصول بدانند کار دشواری شده است (Kinra 2006). دامنه ی تعاریف مروری بر حوزه ی تعاریف در ادبیات تحقیق موجود ، سه گروه مجزا از تعاریف را آشکار می سازد که در رابطه با موضوع اصلی مورد نظر خود متفاوتند (Roth & Diamantopoulos 2008) ؛ ۱- تعاریف مربوط به تصاویر کلی از کشورها ( مانند تصویر کشور یا CI ) 2ـ تعاریف مربوط به تصاویر کشورها و محصولات آنان ( که به عنوان تصویر محصول ـ کشور (PCI) نیز نام برده می شود ) ۳ـ تعاریف مربوط به تصاویر محصولات متعلق به یک کشور (مانند تصویر محصول یا PI ). در جدول (۲-۳) به یک دسته بندی از این تعاریف اشاره شده است. گروه اول این گروه از تعاریف، تصویر کشور را به عنوان یک سازه ی عمومی و جامع می نگرد که شامل تصاویر تعمیم یافته ای است که نه فقط به خاطر محصولات معرف آن کشور بلکه به وسیله ی درجه ی بلوغ سیاسی و اقتصادی ، وقایع و روابط تاریخی ، فرهنگ و سنن و میزان استعدادهای فناورانه و صنعتی شدن ایجاد شده اند (Allred et al 1999 ، Bannister & Saunders 1978، Desborde 1990). در حالیکه همه ی این عوامل به باورهای شناختی درباره ی یک کشور مشخص اشاره دارند، آسکگارد و گر[۱۰۷] (۱۹۹۸) و ورلگ[۱۰۸] (۲۰۰۱) جزء معدود محققانی هستند که از بین همه ی محققان، جزء عاطفی تصویر کشور را نیز صراحتاً به حساب آورده اند. جزئی که به احساسات و عواطف بدست آمده درباره ی یک کشور بخصوص اشاره دارد. با این حال خیلی ها جزء عاطفی را نادیده گرفته اند. برای مثال مارتین و ارگلو[۱۰۹] (۱۹۹۳)، تصویر کشور را همه ی باورهای توصیفی، استنباطی و اطلاعاتی می دانند که یک فرد درباره ی یک کشور دارد. در حالی که کاتلر و دیگران[۱۱۰] (۱۹۹۳) آن را مجموع باورها و احساساتی می دانند که افراد درباره ی یک مکان مشخص بدست می آورند. گروه دوم این گروه از تعاریف، بر روی تصویر کشورها به عنوان منشأ شکل گیری محصولات تمرکز می کند. برای مثال لی[۱۱۱] و دیگران (۱۹۹۷) تصویر کشور را به عنوان « تصویری که مصرف کنندگان از کشورهای مختلف و محصولات ساخته شده در آن کشورها دارند » تعریف می کنند. این تعریف بطور ضمنی به دو نکته اشاره می کند؛ اول اینکه تصویر کشور و تصویر محصول دو مفهوم مجزا ولی مرتبط با هم هستند و دوم اینکه تصویر از کشور، بر روی تصویر از محصولات آن کشور نیز تأثیر می گذارد. بنابراین به نظر می رسد که واژه ی ”تصویر محصول ـ کشور[۱۱۲] “ بطور وسیع تر و دقیق تری پدیده ی مورد مطالعه را نشان می دهد (Papadopoulos 1993). تعاریف کلیدی از تصاویر کشور و محصول (Roth & Diamantopoulos 2008)
تعاریف مربوط به تصاویر کلی از کشورها |
Bannister & Saunders 1978 |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
رود با مطرب و می هر شب آن گل در گلستانی فغـانی با دل سوزان* ره بیـت الحـزن گیرد (فغانی، ۱۳۴۰: ۲۵۱) * نسخه بدل «پرخون» است. ص۱۰۶ـ بهار آمد که بخشد گرمی هنگامه گلشن را / سراپا شاخ گل آتش شود در بلبلان گیرد: آتش استعاره از گلهای سرخ است که از انبوهی، سراسر شاخه را پوشانده است. ص۱۰۶ـ … دوات از خامه انگشت تحیر بر دهان گیرد: شکل قرار گرفتن خامه(قلم) در ظرف مرکّب تشبیه شده به انگشت به دهان بودن. ص۱۰۶ـ فقیر آسان کند کلک حزین دشوار عالم را… : مصراع دوم بیت از حزین لاهیجی تضمین شده و غزل فقیر به اقتفای غزل اوست:
اگر دست مرا ساقی به یک رطل گران گیرد سعادتمند را باشد گوارا سختی عالم |
|
الهی در جهان کام دل از بخت جوان گیرد هما را در گلو هرگز ندیدم استخوان گیرد (حزین، ۱۳۸۴: ۳۸۱) |
ص۱۰۶ـ سهی سرو تو را لاغرمیانی نقص کی باشد / بلی سکته خلل در مصرع موزون نیندازد: سکته: از اصطلاحات علم عروض و به معنی مکث و عدم روانی در قرائت شعر است که بهدو نوع ملیح و قبیح تقسیم میشود. منظور شاعر در اینجا سکته ملیح است. مصرع موزون استعاره از قامت یار است. ص۱۰۷ـ جفامشتاق/ بلاپرورد: مشتاق جفا، پرورده بلا. این نوع ترکیبهای مقلوب در شعر سبک هندی کاربرد زیادی دارد. ص۱۰۸ـ همطرحی امید نیاید ز من فقیر: منظور از امید، قزلباشخان امید(متوفی ۱۱۵۹ ه .ق) شاعر همعصر و دوست و همسفر فقیر است. همطرحی: مقصود از طرح، طرح غزل است. اصطلاح «اشعار طرحی» یا «غزل طرحی» در این دوره به این معنی است که گاه شعری را برای مسابقه یا امتحان جودت طبع طرح میکردند و چندین نفر آن را میساختند. (شمیسا، ۱۳۶۹: ۲۲۳) (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ص۱۰۸ـ دل عارف چو مرغ قبلهنما… : مرغ قبلهنما: شکلی است خرد به شکل مرغ که از مس سازند و در قبلهنما به کار برند و به هر طرف که خواهند بگردانند، سر آن مرغ به طرف قبله قرار گیرد.(لغتنامه دهخدا) ص۱۰۹ـ خوبرویان همه سر بر خط فرمان ویاند… : سر بر خط فرمان بودن: مطیع و منقاد دستور بودن. ص۱۰۹ـ از بتکده تا کعبه چه فرقست بپرسید / همسایه دیوار به دیوار نباشد: وسعت مشرب و تفکر وحدت وجودی در سراسر دیوان فقیر مشاهده میشود. نمونههای دیگر:
ـ نـزاع شیـخ و برهـمـن ز راه نـادانی اســت |
بـود ز کـعبـه و بتـخـانه کـوی یـار غـرض |
ـ غباری نیست از من خاطر شیخ و برهمن را |
به کفر و دین ندارد کار ایمانی که من دارم |
ص۱۱۰ـ توتیا در چشم گریان کشیدن: کنایه از کار عبث و بیحاصل کردن. ص۱۱۰ـ طغرا: نوعی از خط پیچیدهحروفکهبهآنخطبرفرمانپادشاهانالقابنویسند. (لغتنامه دهخدا)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-اثر بخشی و کارایی : این معیار براستفاده از منابع موجود برای تامین نیاز های شهروندان , ارائه خدمات شهری و رضایت مردم استوار است .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-پذیرا و پاسخ ده بودن: این معیار دو نکته مکمل را هم در بردارد . مسولان شهری باید هم نیاز ها و خواسته های شهروندان را در یابند و بپذیرند و هم نسبت به آن واکنش و پاسخ مناسب را از خود نشان دهند . بنابراین همسویی خواسته های شهروندان و اقدام مسولان ضروری است . ۴-مسولیت و پاسخ گویی : این معیار برمسئول بودن و به عبارت گویا تر , حساب پس دادن مسولان وتصمیم گیران در قبال شهروندان استواراست .بنابراین وجود سازو کار هایی برای پاسخ گویی مسولان ضروری است . ۵-شفافیت :شفافیت نقطه ی مقابل پنهان کاری درتصمیم گیری است . پنهان کاری ,امکان بروز فساد در تصمیم گیری را افزایش می دهد حال آنکه شفافیت مانع از گسترش آن می شود . این معیار برگردش آزاد اطلاعات و سهولت دسترسی آسان به آن ,وضوح اقدامات و آگاهی مستمر شهروندان از روند های موجود استوار است . ۶-قانون مندی : منظور از قانون مندی در تصمیم گیری شهری , وجود قوانین کارآمد , رعایت عادلانه چارچوب های قانونی در تصمیم گیری ودور بودن دست افراد غیر مسئول از تصمیم گیری هاست .پایبندی به قوانین , مستلزم آگاهی شهروندان از قانون و همچنین احترام مسولان به قانون است . ۷-جهت گیری توافقی :شهر , عرصه گروه ها و منافع مختلف و گاه در حال ستیز با یکدیگر است . منظور از جهت گیری توافقی مشترک میان سازمان های دولتی , شهروندان و سازمان های غیر دولتی ( نماینده های گروه های مختلف ) است . ۸-عدالت :منظور از عدالت , ایجاد فرصت های مناسب برای همه ی شهروندان در زمینه ی ارتقا وضعیت رفاهی خود , تلاشد در جهت تخصیص عدلانه منابع و مشارکت اقشار محروم در اعلام نظر و تصمیم گیری ها است . ۹-بینش راهبردی : فرارفتن از مسائل روزه مره شهر و پرهیز از غرق شدن در آنها , مستلزم بینشی گسترده و درازمدت نسبت به آینده یا داشتن بینش راهبردی زمینه توسعه شهری است . ۱۰- تمرکز زدایی : طی مطالعات بانک جهانی , بیش از ۶۰درصد کشور های در حال توسعه در حال اجرای برنامه های تمرکز زدایی هستند (شفیعی , ۴۷ :۱۳۷۱ )این مفهوم برواگذاری اختیار به سازمان ها و مراکز مختلف و صلاحیت نهادهای محلی بر انجام وظایف تاکید دارد .تمرکز زدایی برتفویض مسولیت به سطح پایین تر استوار است . ۲-۳-۵-ابعاد مختلف حکمروایی شهری جدول (۴-۲)ابعاد مختلف حکمروایی شهری , برگرفته از Harpham
بعد |
هدف |
موضوعات مربوطه |
فنی |
برقرای تعادل میان توسعه اقتصادی و توسعه انسانی |
حفظ منابع طبیعی با تغییر در الگوی مصرف ارتقا سطوح آموزشی و مهارت های انسانی |
سیاسی |
خود کفایی از طریق توسعه اجتماعی و سیاسی |
آزادی گروهای مختلف جامعه شهری در بیان نظریات و استفاده از آرا و عقاید آنها |
سازمانی |
اتحاد سازمانی جهت کاستن از قدرت مرکزی سیاسی |
رویکرد های مشارکت حقوق شهروندی |
فرهنگی |
دستیابی به زندگی پر بار ( مهم ) |
ارزش ها عقاید مردم در خلق هویت پویایی و پاسخ گویی به تغییرات |
منبع(گلی پور ،۱۳۹۱) ۲-۳-۶-اهداف حکمروایی خوب شکل(۲-۲) اهداف حکمروایی خوب هدف اصلی اهداف خرد محیطی برای برقرای انواع روابط اجتماعی , اقتصادی , سیاسی , فرهنگی , به طور آزاد و بدون نقض حقوق دیگران با کاهش هرینه های ارتباطات نفوذ و نظارت شهروندان رهبریت پاسخگو درگیری در جریان های اجتماعی کاهش جرم وفساد توجه به اقشار آسیب پذیر درتصمیم گیری منبع(گلی پور ،۱۳۹۱) ۲-۳-۷-مراحل اجرای حکم روایی خوب یک حکمرانی خوب از یک مجموعه به وجود می اید .این حکم روایی خوب در برخی از کشور ها حالت اجرایی به خود گرفته است . از جمله کشور های جهان سوم می توان به مصر , هند , بنگلادش , سنگال , اشاره کرد . پروژه های urban Good Governance شامل سه بخش است الف ) بهبود زیر ساخت های شهری :که شامل بهبود و توسعه تسهیلات زیر بنایی شهری می شود : را ه ها و پل ها , زهکشی آب های روان , ایجاد بهداشت کم هرینه , مدیریت بازیافت , ایجاد تسهیلات شهری شامل ترمینال های اتوبوس , کامیون ها و بازار تره بار و کشتار گاه ها , بهبود وضعیت مناطق فقیر نشین , بحث شرایط خاص , امداد آبرسانی سالم و برنامه های اسکان مجدد ب) اجرا کردن یک برنامه عملی : که در موارد پنج گانه زیر متجلی می شود : آگاهی هموطنان و میزان مشارکت آنها , مشارکت زنان , یکپار چگی فقر شهری , مسولیت و پایداری مسائل مالی , شفافیت مدیر اجرایی ج) افزایش ظرفیت ساخت وساز و کمک های اجرایی موثر : که شامل موارد زیر است : پروژه , نظارت ساختاری, پشتیانی سازمان های دولتی از فعالیت های جامعه و تسهیلات بسیج اجتماعی جامعه ( رفیعیان و حسین پور,۳۰,۱۳۹۰).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
بنابراین عدم تبعیض جنسیتی و برخورداری زنان از حقوق برابر با مردان در هنگام اشتغال و استخدام، یکی از حقوق اساسی در راه مشارکت اقتصادی زنان میباشد. در این قسمت، به بررسی اصل برابری ورود به خدمت عمومی قانون استخدام کشوری میپردازیم و سپس ایجاد فرصتهای یکسان برای اشتغال زنان مورد بررسی قرار میگیرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۴-۲-۱- اصل برابری ورود به خدمت عمومی طبق قانون استخدام کشوری ورود به خدمت وزارتخانهها و موسسههای کشوری در قانون استخدام کشوری و آیین نامههای اجرایی آن مشخص شده است. بنابر چارچوب های اولیه و قواعدی که قانونگزار ترسیم کرده است، مقامهای صلاحیتدار اداری، یک جانبه شرایط ویژهای را برای متقاضیان استخدام اعلام میکنند وداوطلب استخدام ناچار است همه این شرایط را بدون چون وچرا بپذیرد. به این ترتیب میان سازمان اداری و داوطلب استخدام، تبادل اراده به عنوان یکی از شروط صحت قرارداد وجود ندارد. بنابراین سازمانهای دولتی و یا نهادهای عمومی ملزم هستند شرایط کلی پذیرش مستخدم تازه به خدمت را رعایت کنند ولی در چارچوب این شرایط کلی، قدرت عمل تبعیضی اداره، به ویژه هنگام انتصاب بسیار است.( ابوالحمد، عبدالحمید، حقوق اداری ایران، انتشارات توس، ۱۳۷۹، صص ۱۷۵ و۱۷۴). ماده ۱۴ قانون استخدام کشوری مصوب سال۱۳۴۵، مشکلی برای ورود زنان به خدمات عمومی ایجاد نکرده است این ماده مقرر می دارد: «برای ورود به خدمت رسمی شرایط ذیل لازم است: الف - داشتن حداقل ۱۸ سال تمام و نداشتن بیش از ۴۰ سال تمام. ب – تابعیت ایران پ – آنجام خدمت زیرپرچم یا معافیت قانونی در صورت مشمول بودن ت – نداشتن سابقه محکومیت جزایی موثر ث – عدم محکومیت به فساد عقیده و معتاد نبودن به استعمال افیون ج – حداقل گواهینامه پایان دوره ابتدایی چ- داشتن توانایی آنجام کاری که برای آن استخدام میشود…» به نظر میرسد قاعده برابری افراد در ورود به خدمات عمومی، امروز درقوانین ایران اصل پذیرفتهشدهای است.اما در واقعیت و عمل، و در واگذاری سمتهای بالا به زنان به دیده تردید نگریسته میشود و زنان بیشتر در مشاغلی از قبیل دفتری، منشیگری و … مشغول به کار هستند و درصد بسیارکمی در پستهای مدیریتی و سرپرستی فعالیت دارند(مفیدیان، امکان اشتغال زنان از لحاظ حقوقی در ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق خصوصی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، ۱۳۸۰،صص ۱۴۷-۱۲۷) که دلیل این امر را میتوان مبنا قرار ندادن شایسته سالاری در انتصابات دانست. ۴-۲-۲- ایجاد فرصتهای یکسان برای اشتغال زنان در اصل بیست وهشتم قانون اساسی مقرر شده است:«.. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید». همچنین براساس بند دوم اصل چهل وسوم قانون مذکور، دولت موظف است تا شرایط و امکانات کار را برای همه (اعم از زن و مرد) تا رسیدن به اشتغال کامل فراهم کند و وسایل کار را در اختیار همه کسانی که قادر به کارند، ولی وسایل کار ندارند، قرار دهد. در جامعه ما زنان به سرمایه انسانی تبدیل شدهاند و باید فرصت بازدهی و ثمردهی برای این سرمایه انسانی فراهم گردد بنابراین فرصتهای شغلی باید براساس شایستگیها و تواناییها به متقاضیان عرضه شود و هرکس براساس وجود تناسب بین تواناییهای فرد و تواناییهای مورد نیاز شغل به کار گرفته شود. بررسی آماری و همچنین رقابت بسیار نزدیکی که از نظر کمی میان شرکتکنندگان زن و مرد در آزمونهای استخدامی دوایر دولتی مشاهده میشود، مبین میل زنان به مشارکت در بازار کار است، ولی مشاهده میشود در آگهیهای استخدام موسسات دولتی و نهادهای عمومی صراحتاً بر عدم استخدام زنان در برخی از حرفهها تاکید میشود(مختاریان، “شیوه های افزایش مشارکت زنان در بازار کار” ، مجموعه مقالات دومین همایش توانمندسازی زنان ،تهران، مرکز امور مشارکت زنان، ۱۳۸۰،ص ۳۱۳) که منجر به نقض قانون اساسی شده است. نکتهای که نمیتوان از آن چشم پوشی نمود آن است که فرهنگ غالب در ایران، فرهنگ سنتی و مردسالار است و چنین فرهنگی نمیتواند به آسانی فرصتهای اقتصادی و اجتماعی را در اختیار زنان قرار دهد. هنگام گزینش و مصاحبه استخدامی معمولاً مردان مرجح هستند. برخی علت چنین ترجیحی را تکلیف قانونی مردان به پرداخت نفقه به همسر خود و در حقیقت نان آور بودن آنها می دانند. چنین استدلالی ممکن است صحیح باشد اما فقط قسمتی از حقیقت است نه تمام آن. امروزه در اکثر خانوادههای ایرانی، تنظیم اقتصاد خانواده بر دوش زن وشوهر، هر دو میباشد و از سویی دیگر در استخدام و دست یابی به مشاغل، تنها تخصص وکارآیی باید در نظر گرفته شود نه عوامل اجتماعی. بنابراین با توجه به این که اکثردانش آموختگان دانشگاههای ایران، زن هستند و طبق آماری که در سال ۱۳۸۰ اعلام شد،حدود ۶۳ درصد از دانشجویان دانشگاهها را دختران تشکیل میدهند به جاست سهمیهای برای استخدام زنان در هر وزارت خانه یا موسسه دولتی وغیردولتی در نظر گرفته شود تا به تبعیض عملی در این زمینه خاتمه داده شود.( عبادی، حقوق زن، تهران، انتشارات گنج دانش،چاپ اول، ۱۳۸۱، صص ۶۹ و۶۸). ۴-۳- حق انتخاب آزادانه حرفه وشغل در قوانین موضوعه ایران قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل بیست وهشتم ضمن تاکید بر آزادی انتخاب شغل، دولت را موظف به فراهم کردن امکان اشتغال برای همگان کرده است. در بند دوم اصل چهل وسوم نیز حکمی نظیر اصل بیست و هشتم دیده میشود. در بحث آزادی انتخاب شغل، بحث عدم اجبار و منع تبعیض پیش می آید. بنابراین بند ۴ اصل چهل وسوم قانون اساسی تصریح بر رعایت آزادی انتخاب شغل وعدم اجبار افراد به کاری معین وجلوگیری از بهره کشی از کار دیگری دارد. ماده ۶ قانون کار (مصوب ۱۳۶۹) در این زمینه چنین بیان نموده است: «براساس بند چهار اصل چهل وسوم وبند شش اصل دوم و اصل نوزدهم، بیستم وبیست وهشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اجبار افراد به کار معین وبهرهکشی از دیگران ممنوع و مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ،نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود و همه افراد از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و هرکس حق دارد شغلی را که به آن مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند». همچنین منشور حقوق و مسئولیتهای زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران مصوب ۳۱/۶/۸۳ در ماده «۱۰۱» خود ضمن تصریح بر آزادی انتخاب شغل، در ماده «۱۰۶» به حق معافیت زنان از کار اجباری، خطرناک،سخت و زیان آور در محیط کار اشاره دارد. برای تحقق آزادی انتخاب شغل، در جامعه بایستی بیشتر زمینههای اشتغال با سیاستگذاریها و برنامهریزیهای صحیح برای همگان فراهم آید تا افراد قادر باشند به کاری مشغول و مایحتاج زندگی را از دست رنج خود تحصیل نمایند و دیگر اینکه برخی رسوم اجتماعی مانند کار اجباری و نظایر آن که ذاتاً با حیثیت، شان و مقام انسان مغایرت دارند منسوخ شوند.( طباطبایی موتمنی، آزادیهای عمومی وحقوق بشر،تهران، انتشارات دانشگاه تهران،چاپ دوم، ۱۳۷۵،ص ۱۵۸). ۴-۴- محدودیتهای موجود بر آزادی انتخاب شغل زنان ۴-۴-۱- محدودیتهای عمومی ۱- عدم مخالفت با اسلام اصل بیست وهشتم قانون اساسی دو محدودیت را در مورد حق اشتغال درنظر گرفته است: یکی اینکه شغل انتخابی نباید مخالف اسلام باشد، مانند اشتغال به معاملات مواد مضر و ناپاک نظیر خرید و فروش مشروبات الکلی، گوشت خوک، حیوانات مرده و … . ۲- عدم مخالفت با مصالح عمومی محدودیت دیگری که در اصل بیست وهشتم قانون اساسی ذکر گردیده اینکه شغل انتخابی مخالف مصالح عمومی وحقوق دیگران نباشد. به عنوان مثال اشتغال به فروش اسلحه به دشمنان دین که با مسلمانان میجنگند و یا به دزدان و راهزنان و یا اشتغال به خرید و فروش مواد مخدر علاوه برآنکه خلاف اسلام است مضر به حال جامعه نیز بوده، و مخالف مصالح عمومی و حقوق دیگران است.( رئیسی ، کنوانسیون زنان ،قم،انتشارات نسیم قدس، چاپ اول، ۱۳۸۲،ص ۹۴). ۴-۴-۲- محدودیت های اختصاصی - اشتغال به کارهای زیان آور، خطرناک،سخت وحمل باربیش ازحد ماده ۷۵ قانون کار مقرر میدارد: « آنجام کارهای خطرناک، سخت و زیان آور ونیز حمل بار بیش از حد مجاز با دست و بدون استفاده از وسایل مکانیکی برای کارگران زن ممنوع است…» به موجب ماده یک آیین نامه کارهای سخت وزیان آور ( مصوب ۲۹/۹/۱۳۷۱) «کار سخت و زیان آور کارهایی است که درآنها عوامل فیزیکی،شیمیایی،مکانیکی و بیولوژیکی محیط کار غیراستاندارد بوده که در اثر اشتغال کارگر تنشی به مراتب بالاتر از ظرفیتهای طبیعی(جسمی و روانی) در وی ایجاد میگردد که نتیجه آن بیماری شغلی وعوارض ناشی از آن میباشد». طبق ماده ۷۵ قانون کار، حمل بار بیش از حد مجاز با دست و بدون استفاده از وسایل مکانیکی برای کارگران زن ممنوع است. حداکثر وزن مجاز برای حمل بار متعارف با دست وبدون استفاده از ابزارمکانیکی برای کارگر زن حدود۲۰ کیلوگرم میباشد، حمل بار برای زنان درطول مدت بارداری و همچنین ده هفته پس از زایمان ممنوع میباشد. فلسفه این ممنوعیت را باید در حمایت از زنان و نیز کوشش برای بالا نگه داشتن بازده کار جستجو کرد نه محروم نمودن و ممنوع کردن زنان از برخی مشاغل. آنجام کارهای سخت وزیان آور که با قوای جسمانی کارگر ارتباط مستقیم دارد برای زنان، هر چند که از لحاظ نیروی دماغی در سطح مساوی با مردان هستند چون از نظر نیروی جسمانی به هر حال ضعیف تر از آنان میباشند، مناسب نیست و بسیار اتفاق افتاده که احتیاج مادی یک زن او را وادار به آنجام کاری نموده که جسماً برای وی نامناسب است و لذا ماده مذکور، با ممنوعیت ارجاع کارهای خطرناک،سخت، زیان آور به زنان درواقع سعی کرده سدی در راه بهره برداری کارفرما از موقعیت بد اقتصادی کارگر ایجاد کند. ایرادی که بر ماده ۷۵ قانون کار گرفته میشود این است که آنجام کار شبانه را برای حمایت زنان با توجه به شرایط فرهنگی وخانوادگی حاکم درجامعه ایران ممنوع ندانسته است، در حالی که بیشتر توصیه نامهها ومقاوله نامه های بین المللی هم با این ممنوعیت نظر موافق دارند. - اشتغال به شغل منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات زن به موجب ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی: «شوهر میتواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند.» براین اساس برای این که زن بتواند در خارج از خانه کار کند باید دوشرط وجود داشته باشد: اولاً – کار زن مخالف با مصالح خانوادگی نباشد. ثانیاً – با حیثیت خود او یا حیثیت شوهر منافاتی نداشته باشد. البته باید توجه داشت مصلحت خانواده امری جدا از حیثیت زن وشوهر است، حیثیت را از مقایسه شغل زن با شئون اجتماعی و خانوادگی او یا شوهرش می سنجند، اما درمقابل ممکن است شغلی به خودی خود با حیثیت وشئون هیچ کدام مخالف نباشد اما به سبب آن که مثلاً غیبت طولانی مادر از محیط را به همراه دارد، با مصلحت فرزندان و در نتیجه مصلحت خانه منافات داشته باشد.( عراقی، آیا می دانید حقوق زن در دوران ازدواج چیست؟، تهران، انتشارات راهنما، چاپ دوم، ۱۳۶۲،ص ۱۰۰). تشخیص منافی بودن یا نبودن شغل با مصالح خانوادگی یا حیثیت زن و مرد با عرف است و طبق این ماده، اختیار شوهر در این زمینه مطلق می باشد وا گر زن با این نظر موافق نباشد، میتواند به دادگاه مراجعه کند و با ارائه دلایل لازم، خلاف نظر شوهر را ثابت کرده و به کار خود ادامه دهد. از دیدگاه فقهی، خارج شدن زن از خانه به هر عنوان که باشد ( جز برای امور واجب شرعی مانند حج)،باید با موافقت شوهر آنجام گیرد. از این رو بدیهی است پرداختن زن به کار حتما باید با اجازه شوهر باشد.در این ارتباط گفته شده، چنانچه در هنگام ازدواج، زن شاغل نبوده و با شرط اشتغال، ازدواج آنجام نگرفته باشد از نظر شرعی شوهر میتواند مطلقا زن را از اشتغال به هر گونه حرفه در بیرون از منزل منع نماید. حتی اشتغال به حرفه هایی که منافی با استمتاعات زوج باشد، در داخل منزل نیز باید با جلب موافقت شوهر باشد ونسبت به اشتغالات غیر منافی نیز (اعم از داخل یا خارج از منزل) چنانچه با مصالح و حیثیت خانوادگی شوهر منافات داشته باشد میتواند مورد ممانعت قرار گیرد که در صورت عدم اطاعت، زوجه ناشزه محسوب میشود.( محقق داماد، بررسی حقوق خانواده،تهران، نشر علوم اسلامی، ۱۳۷۶،ص ۳۱۶). اغلب فقهایی که این گونه قوانین را ناشی از ولایت شوهر بر زن تلقی میکنند،مستندشان آیه «الرجال قوامون علی النساء» میباشد. در تفسیر این آیه آیت الله موسوی بجنوردی گفتهاند: «در این آیه مقصود این نیست که طبیعت مرد به طبیعت زن قوام است، ذیل آیه مشخص میکندکه شوهرها قوام بر زنهای خود هستند «بما فضل الله بعضهم علی بعض» اینجا «فضل» به معنای امتیاز است؛ یعنی امتیاز به زن داده شده،«قوام» را به معنای قوامیت نه قیمومت میگیرند؛ یعنی مدیریت اقتصادی مخارج در خانه با مرد است. چون اینجا نفقه با مرد است،طبیعی است که مدیریت اقتصادی هم با خود اوست دیگر بیش از این چیز دیگری از این آیه به دست نمی آید و این آیه اصلاً به اینکه زن میتواند به مسایل اجرایی یا حکومتی وارد بشود یا نه ارتباطی ندارد»( کار، رفع تبعیض از زنان، ص ۳۳۸).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اما در جهان اسلام بیشترین نزاع و اختلاف مصلحان، با قدرتهای سیاسی بود که عامل انحطاط فرهنگی و دینی و اجتماعی شمرده میشدند و کمترین مناقشه و اعتراض به جریانهای دینی یا حتی نگرشهای دینی و مبانی کلامی و الهیاتی بود. البته مشابه نگاه همدلانه با قدرت که در مسیحیت وجود داشت، در میان بسیاری از هواداران نظری حکومت در جهان اهل سنت نیز وجود داشته است و به همین علت است که بسیاری از حاکمان، از جمله حاکمان بنیامیه و به طور خاص یزید در ماجرای کربلا، برای اثبات مشروعیت خود و رفتارشان، مسئله امنیت را مطرح کردند و با همین بهانه، صداهای مخالف را خفه کردند. در این جا چیزی به نام عدالت و تساوی اصلاً جایگاهی ندارد. البته در بحث پیوند دین و دولت گاهی کفه سیاست بر دین میچربیده و این دین بوده که تابع سیاست و ابزاری در دست آن بوده و گاه به عکس.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در میان متفکران شیعی البته در باب رابطه دین و دولت اختلافنظرهای زیادی هست. عدهای قائل به ارتباط کامل میان آن دو هستند و شعار سیاست ما عین دیانت ماست، اصلی است حاکم بر دیدگاه آنان. استدلال اصلی این گروه آن است که عملی شدن اهداف اسلام به عنوان آخرین دین که متکفل امر دنیا و آخرت است، بدون بهره گرفتن از عنصر قدرت سیاسی ناشدنی است. خواجه نصیر طوسی معتقد است: «… و از این سبب باشد تعلق دین و ملک به یکدیگر چنانکه پادشاه و حکیم فرس اردشیر بابک گفته است الدین و الملک توامان لا یتم احدهما الا بالاخر؛ چه دین قاعده است و ملک ارکان و چنانکه اساس بیرکن ضایع بود و رکن بیاساس خراب، همچنان که دین بیملک نامنتفع باشد و ملک بیدین واهی.»[۵۱۰] وی معتقد است که هم برای بقا و کمال شخصی و هم برای بقا و کمال نوع، انسانها به یکدیگر محتاجاند و گوشهگیری یعنی مرگ، و همین تعاون برای اجرای عدالت نیز لازم است. وی در پایان اینگونه نتیجه گرفته است که حفظ عدالت در میان خلق به این سه چیز صورت بندد: ناموس الهی (که ظاهر مراد التزام به شریعت است)، حاکم انسانی و دینار (همان، ص ۱۳۴). مشابه این، عقیده ابوریحان بیرونی (۳۶۲-۴۴۲) است که به گمان وی، اتحاد دین و دولت عالیترین مرحله تکامل جامعه انسانی است که مردم در جهت اجرای آن بکوشند.[۵۱۱] از سوی دیگر، گروهی از دانشمندان شیعی، چندان به ارتباط میان دولت و دین قائل نیستند و چه بسا آن را مضر بدانند، با این توجیه که زمانی که دین متولی امر مدیریت جامعه میشود، اولاً باری اضافی را به عهده گرفته است و ثانیاً چه بسا توان حمل این بار را نداشته باشد و در نتیجه، با قبول مسئولیت مدیریت جامعه، خود را در معرض همه انتقادات قرار میدهد و چه بسا در شرایطی، این ضربه به همان رسالت دینی بزند و بدبینیهای حاصله حتی موجب نگرشهای منفی در میان توده مردم به اصل دین شود: «…تشکیل حکومتی مبتنی برعلایق دینی شیعی که در رأس آن علما باشند، برای ما کمال مطلوب است، اما همین پیروان سایر ادیان و مذاهب را ترغیب خواهد کرد تا آنان نیز حکومتهایی مبتنی بر تعصبات ضد شیعی بر سر کار آورند و آنگاه، خطر آن حکومتها برای ما از خطر حکومتهای فعلی بیشتر است؛[۵۱۲] زیرا الان اگر نزاعی هم باشد، بر سر مواردی است که میان دین ما و سیاست آنها تعارض است. ثانیاً ما وقتی که خود وارد تشکیلات حکومتی شدیم، فسادها و کاستیهای آن را به خوبی نمیبینیم و نمیتوانیم با آن مبارزه کنیم. ثالثاً سیاست به معنای اداره امور مملکت، یک فن است و دوام ریاست و قوام رعیت در گرو آشتی کامل با این فن است و با ناآگاهی از دقایق سیاست، محال است که بهتر از سیاستپیشگان غیرروحانی و حتی غیرمتدین بتوان عمل کرد. بسیاری از ما تصور نادرستی داریم و میپنداریم که چون چند کلمه فقه و اصول بلدیم، صلاحیت اشتغال به همه مشاغلی را داریم که لازمۀ تصدی هر یک از آنها تسلط بر یک یا چند رشته از علوم قدیم یا جدید است. خاتم مجتهدین، شیخ انصاری با همه تسلط بینظیر خود بر علوم دینی، هرگاه پرسشی در باب مسائل حکمی از او میکردند، میفرمود من وزیر داخلهْ اسلام هستم. این سؤال را از حاجی سبزواری بکنید که وزیر خارجه اسلام است.»[۵۱۳] البته در اینجا باید به نکتهای مهم در فرق میان جهان اسلام و غرب اشاره کرد که به نظام اجتماعی حاکم در این مناطق برمیگردد. در غرب در قرون وسطی یا قبل آن، به دلیل وجود نهادهای اجتماعی و سیاسی مستقل از دولت، حاکمیت و دولت با محدودیتهایی روبرو بوده و همان موجب زوال تمرکز قدرت بوده است. در جهان اسلام و در شرق، تمرکز قدرت در دست حاکمان بوده و فقدان نهادهای اجتماعی و سیاسی مستقل از دولت، موجب شکلگیری حکومتهای تمامیتخواه در ادوار مختلف بوده است، به ویژه که موضوعاتی دیگری نیز مانند وسعت جغرافیایی و پراکندگی جمعیتی و دور بودن مردم از یکدیگر امکان هر گونه تعامل و هماندیشی و تضارب آراء و همبستگی اجتماعی و همگرایی سیاسی به حداقل رسانده است، در حالی که در اروپا به دلیل قلمرو جغرافیایی نه چندان زیاد و زیستن جوامع مختلف در کنار همدیگر، زمینه مراودات فکری بیشتر فراهم بوده است. البته در اینجا باید از نقش مهم پارهای از نهادهای مستقل دینی در مشرق زمین، مانند حوزه های دینی در نجف و قم و نیز نهاد مرجعیت دینی یاد کرد که در ادواری که از قدرت نسبی برخوردار بودهاند، توانستهاند بر بعضی از تمامیتخواهیها فائق آیند و امروزه نیز نه تنها نباید از نقش ارزنده این نهاده کاسته شود، که نهادهای مدنی و اجتماعی دیگری نیز شکل گیرند و در عرصه اجتماع فعال باشند. در پایان باید به این نکته نیز توجه داشت که در جهان اسلام از جمله در مصر و هند در ده های ۱۹۲۰تا ۱۹۴۰، نیز رویکردهای بنیادگرایانهای به دنبال شکستهای خفتبار از ارتشهای اروپایی شکل گرفت که این شکستها را شکست اسلام میدانست و ضمن مقصر دانستن حکومتهای موجود، چاره راه را علاوه بر بازگشت به نوعی اسلام سنتی و ناب، و احیاناً تندرو و افراطی، و ایجاد حکومتی اسلامی میدیدند. از پرچمداران این اندیشه میتوان از حسن البنا، مؤسس جماعه اخوان المسلمین، و نیز ابوالحسن مودودی، مؤسس جماعت اسلامی، نام برد که الگوهای اولیه گروه های امروزی بنیادگرا در جهان اسلام هستند. [۵۱۴]
-
- اعتقاد به نوعی بازگشت. در هر دو جریان و نیز در جریانها و سنتهای دینی دیگر، اصلاحات مرادف با نوعی رجعت و بازگشت و احیای دوره طلایی گذشته است. در این نگرش، دیگر نگاه به جای آنکه به آینده باشد – شبیه آنچه در جریان مدرن هست- به گذشته است. البته نگاه به گذشته لزوماً نگاهی متحجرانه نیست؛ به ویژه اگر گذشته گذشتهای درخشان و طلایی باشد. در این نگاه، فرض بر این است که همه امور در گذشته به سامان بوده و در مرور زمان و بر اثر حوادث مختلف نوعی آلودگی و تحریف رخ داده که موجب انحراف شده است. بر همین اساس، دورۀ گذشته، دوره مرجع شناخته میشود؛ یا بدین سبب که دوره مذکور، دوره تکوین است یا بدین علت که دوره قدرت و شکوه است. معمولاً در یهودیت دورانهای قدرت را دوران مرجع میگیرند و در مسیحیت و اسلام دوره تکوین را. دوران تکوین در مسیحیت با سادگی کلیسا و همبستگی گروهی مؤمنان و فقدان جدایی در آنها از نظر ثروت و قدرت مشخص میشود. بازگشت به این سادگی و اخوت مفروض آغازین مفهوم مشخص اصلاحگری مسیحی است.[۵۱۵] البته در همینجا میتوان آخرتاندیشی را نیز ذکر کرد. در هر دو نظام فکری، هدف آخرت بوده و کمترین بها از آن دنیا و جهان حاضر بوده است.
محورهای تفاوتها و مفارقات: به رغم همه شباهتها میان این دو جریان اصلاحی، نباید تصور کرد که نوعی اینهمانی و شباهت کامل و یا اقتباس میان آنها وجود دارد و این موضوع معلول علل دینی و سیاسی و جغرافیایی حاکم بر این دو نهضت است. در ادامه بحث، به بررسی پارهای از این تفاوتها میپرازیم: نوع نگاه به دین و مسئله تجربهگرایی. یکی از تفاوتهای مهم میان شرق – که خاستگاه نهضتهای اصلاحی در جهان اسلام است – با غرب مسیحی – که خاستگاه نهضت پروتستانی است - همین نوع نگاه به همه چیز از جمله دین است. روح تفکر غربی در مجموع نظریهپردازی بعد از تجربه است. این بدان معناست که غربی چه مطلبی را بپذیرد یا نپذیرد، چه از اصول دینی بداند یا نداند، به بررسیهای تجربی بها میدهد. نوع نگاه غربی به دین از این جهت مهم است. از نگاه غربی، فلسفه وجودی دین کل زندگی نیست، بلکه دین به کار آخرت میپردازد و در نتیجه، وارد حوزه زندگی عادی نمیشود . بر این پایه، دین اگر نکتهای بیان کند، بر اساس تجربه سخن به میان میآورد و اگر خطایی در این وادی باشد، ربطی به دین ندارد. در این صورت، نگاه الهیاتی و ایدئولوژیک در مرحلۀ متأخر قرار دارد. زمانی که نگرش الهیاتی بر تجربه مقدم دانسته میشود، نتیجه آن، همان است که در رواج قرون وسطی رواج داشت. اما آنگاه که تجربه بر نگرش الهیاتی مقدم شود، در بسیاری از مسائل میتوان تردید کرد. اصلاً روح تجربهگرایی، تردید در همه چیز است. مثلاً اشرف بودن انسان به چه دلیل است؟ آیا حجاب بهتر به عفاف کمک میکند یا نقشی در آن ندارد؟ برای مثال باید بررسی کرد که قبایل آفریقایی که عادت به زندگی برهنه دارند از دیگران در درجه پایینتری از عفاف قرار دارند؟ یا اگر آیه شریفه میفرماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب» (رعد: ۲۸) باید به صحنه اجتماع رفت و ملاحظه کرد که بر اساس واقعیتهای خارجی، یاد خدا چنین اثر سودمند را دارد یا نه. زمانی و طبق استدلالاتی گفته میشد دایره، اکمل اشیاء است و بر پایه آن، حرکت افلاک به همین شکل توضیح داده میشد، اما زمانی به این اشتباه اعتراف خواهیم کرد که به تجربه مجال دهیم و در علم نجوم دریابیم که حرکت ستارگان در مسیری بیضی شکل است. در این صورت است که بر این سخن ناصواب اصرار نخواهیم کرد. پس روح تجربهگرایی تردید در همه چیز است و در این تفکر، دین جای خاصی دارد. البته این طرز تلقی، دیگر به موضوع بهداشت مانند مسواکزدن یا کشاورزی وارد نمیشود. در حالی که بر اساس نگاه، ما اگر از مسواک با چوب اراک سخن به میان آمده، باید هم چنان تا قیامت آن را به عنوان اصل و قاعدهای فراگیر و عام پذیرفت و در این صورت دیگر نمیتوان گفت که امروزه مسواکهایی با کیفیتتر، ارزانتر و بهتر عرضه شده است و اصلاً نباید به دنبال ابتکار و تولید این ابزار متفاوت رفت، چون بر اساس منقولات دینی تکلیف مسواک یک بار برای همیشه حل شده است. مثال دیگر، آیا باید در مورد نخلکاری به آنچه در روایت آمده، به دیده راه حل بدیلناپذیر نگریست و اگر امروزه راه های بهتری یافت شد، بدان تن نداد یا آن که آن توصیهها بر اساس مشی و روش موجود است و در نتیجه، منافاتی ندارد که راه های دیگر و بهتری ابداع شود و دین نیز با آن مخالفتی نداشته باشد؟ مثال دیگرکه میتواند ابعاد مبحث را روشنتر کند، در مورد رؤیت ماه و حلول ماه های قمری است. در اینجا آیا دیدن ماه با چشم غیرمسلح موضوعیت دارد یا آنکه خود دیدن ماه به هر شکلی کافی است؟ اما وضعیت در جهان اسلام همه به این شکل نبود. البته در جهان اسلام نیز بزرگانی چون ابوریحان بیرونی، هوادار تجربهگرایی بودند و مسائل را با سنجۀ تجربه میسنجیدند که آیا واقعاً واقعیتهای خارجی نیز مانند منقولات است یا نه. این مطلب را بعضی از محققان مغرب زمین پذیرفته اند که تخم علوم به روش تجربی و ریاضیات و غیر آن، از مشرق به مغرب آمده و در قرون وسطی علم به وسیله شرقیان بسط یافته است. پس علم تجربی فقط فرزند مغرب زمین نیست، بلکه باید شرق را پدر و غرب را مادر آن دانست،[۵۱۶] ولی این جریان با جریان مقابلی در تعارض بوده که از پیشگامان آن، بزرگانی چون شیخ صدوق است که همزمان با شیخ مفید است ولی مسیر متفاوتی را طی میکرد. در هر حال، به نگاه تجربهگرایانه به امور از جمله دین، چندان بهایی در جهان اسلام داده نشده و بخش مهمی از رکود فکری و علمی و نیز تعصب و جمود و رکود ناشی از آن، معلول چنین نگرشی است. افزون بر این، تحول و تردید در درستی اندیشه های رایج در زمینه نجوم و جغرافیا و دهها موضوع علمی دیگر، درستی یافتهها و نظریات مختلف در حوزه های مختلف علوم را دچار تردید کرد. لیکن شکل افراطی این شک و تردید موجب واکنشی متقابل بود که در برابر دستاوردهای علمی واکنشی تند و منفی نشان میداد. یکی از انتقادات شدید ضدروشنفکری که در سال ۱۵۲۶ منتشرشد، در این کار تا ان جا پیش رفت که اعلام کرد دانش بیماری بسیار همهگیری است که تمام افراد بشر را به نابودی میکشاند و باعث شده است گناهان گوناگون مرتکب شویم و این گونه توصیه شد که بهتر است که احمق بمانیم و هیچ ندانیم تا آن که مغزمان را از اندیشه های زیانبار پر کنیم.[۵۱۷] شاید بحث و اختلاف لوتر و اراسموس در موضوع اراده آدمی را بحثی در شک و یقین بدانیم. اراسموس در عصر تردید میگفت که امور مربوط به آدمی به قدری پیچیده است که هیچ گونه معرفت یقینی درباره آنها نمیتوان به دست آورد و ذهن بشر به گونهای است که برای پذیرش سخن کاذب آمادگی بیشتری دارد تا سخن صادق.[۵۱۸] لوتر اصرار داشت که مسیحیان باید از شک رها و به گونهای به یقین برسند، ولی طرفه اینکه لوتر و اصلاحطلبان پروتستان بودند که بیش از هر کس دیگری بیماری شک را منتشر کردند، زیرا آنان با خشم اعتبار مقامات دین را مورد تردید قرار دادند و بر این اساس، پرسش «از کجا میدانید؟» را به مهمترین پرسش آن عرصه تبدیل کردند. لوتر نمیپذیرفت که حق همیشه با دستگاه کلیساست: من هیچ اعتمادی به مرجعیت بیپایه پاپ یا شوراها ی کلیسایی ندارم، زیرا روشن است که آنها اغلب اشتباه و بارها حرفهای خودشان را نقض کردهاند. در مقابل، وی در زمینه مسائل دینی وجدان فردی را داور حقیقت میدانست. هر مسیحی خوب باید کتاب مقدس را در نظر داشته باشد، آن را در پرتو وجدان خویش و تجربه مذهبی شخصیاش تفسیر کند تا دریابد که به چه چیز باید اعتقاد داشته باشد. این جوهر آیین پروتستان بود… پس از آنکه لوتر اساس معرفت دینی را مورد تردید قرار داد، هیچ پاسخ سادهای برای این معما وجود نداشت که برای پشتیبانی از دیدگاه خویش باید به کحا روآوریم.[۵۱۹]
-
- نگاهی جدید به خدا، جهان و انسان. اسلام و مسیحت در موضوع خداشناسی، جهانشناسی و انسان شناسی کاملاً متفاوتی دارند که در مبانی الهیاتی و کلامی آنها ریشه دارد. بر خلاف خدای پروتستانی که به ارادهاش عمل میکند و کارش جای بحث ندارد و با ملاکهای بشری نمیتوان آن را سنجید و ارزیابی کرد، خدای کاتولیکی خدایی است عقلانی که انسان با عمل میتواند در داوری او اثرگذار باشد. این خدا در تعامل مستقیم با بشر در زمین است. اما خدای نقطه مقابل که خدای نومینالیستها و فرقههایی چون فرانسیسیهاست، خدایی است که از دخالتها و رندیهای بشر خشمناک است و نمیخواهد او از کارش سر درآورد. این خدا کاری به امر زمین ندارد و پنهان از آن است ( که لازمه این کار، نوعی به خود وابسته شدن است و مسئولیتپذیری بیشتر. خدای دانز اسکوت و اکام و فرانسیسیها خدایی است که ملاکهای خاص خود را دارد و از این جهت، نگرش این گروه شبیه نگرش اشاعره است که ملاک خیر و شر را خود خدا میدانند. همه چیز مقدر خداست. البته در نگرش فیلسوفان هوادار این نظریه گرچه تقدیر الهی هست، اما بشر نیز آزاد است به خواست و تقدیر خداوند. و انسان به خاطر همین اراده است که قدرت اننخاب میان خیر و شر و توبه یا خلاف آن را دارد. این مضمون در الهیات «راه نو» وجود دارد که مقابل الهیات «راه قدیم» است که به توماس آکویناس نسبت داده میشود. لوتر به این نحله فکری تعلق داشت و همین اعتقادش در مورد خداوند موجب میشد که دیگر جایی برای اراده آزاد قائل نباشد و در نقطه مقابل اومانیستهایی مانند اراسموس باشد.[۵۲۰]
اما در خصوص انسان، در مسیحیت انسان موجودی ضعیف و گرفتار در زندان گناه است که حتی نمیتواند بند اسارت را از پای خود برکند و لازم است که نیرویی فوق طبیعی این مشکل او را حل کند. به رغم همه اختلافات فکری، کلیسای کاتولیک و پروتستان در موضوع مقام انسان و عقیده به فساد و انحطاط او و غضب خداوند و کیفر ابدی، احتیاج شدید انسان به نجات که به وسیله فداکاری مسیح انجام شد و نظریه قدیمی دربارۀ عمل مسیح به عنوان نجاتدهنده، مشترک بودند و با اومانیسم در موضوع مقام و ارزش انسان کاملاً مخالف بودند.[۵۲۱] البته در مسحیت مفهوم تجسد نوعی خداگونگی به بشر میدهد و راه را برای گونهای از اومانیسم باز میکند و به انسان جایگاهی خدایی میدهد[۵۲۲] که این خود نقطه مثبتی محسوب میشود. این نوع نگاه در کاتولیسیزم نیز وجود داشت و رابطهای خاص میان خدا و انسان به خصوص در نگرش منظم و موزون توماسی شکل گرفته بود. تفکر نومینالیستی صرف نظر از جنبه تخریبی، جنبه های اثباتی نیز داشت که ضمن برهم زدن چشمانداز ترسیمشده، علاوه بر تغییر نوع نگاه به خداوند، دیدگاه جدیدی در باب انسان مطرح کرد که بر اراده او تأکید فراوانی دارد. تا پیش از این، بنا به تفکرات مدرسی، اراده خدایی یا باید قادر به همه چیز میبود یا هیچ چیز که آکویناس دومی را برگزید، اما جان اسکات با بهرهگیری از این دیدگاه بناونتوره که معتقد به استقلال خدا از خلقت عرضی بود، و نیز اکام ضمن تأکید بر اصل بودن اراده خداوند و این که هیچ حد و مرزی برای اراده او نیست، برای اراده انسانی اعتبار تازهای قائل شدند؛ زیرا انسان در صورت خدا آفریده شده است و همانند خدا بیشتر دارای اراده است تا عقلانی.[۵۲۳] اگر انسانها حقیقتاً آزاد باشند، میتوانند کرداری را برگزینند که احتمال نجات آنها را افزایش دهد. این نگرش تا حدی به نظریه پلاگیوس(۳۵۴-۴۲۰/۴۴۰) نزدیک بود که برای انسان تا حدی اختیار قائل بود، ولی نومینالیستها بسیار از این برچسب گریزان بودند و لذا تأکید داشتند که افعال الهی هیچگاه تحت تأثیر اراده انسانی قرار نمیگیرد. با این حال، این پرسش مطرح بود که اگر کسی هر آنچه داشته در طبق اخلاص نهاده و با تمام توانش سعی کرده است، دیگر خداوند نمیتواند او را از سعادت محروم کند. در این جا اصلی شکل گرفت که به اصل (facientibus) معروف است و بر پایه آن، اگر هر کس هر آنچه را در توانش هست انجام دهد، از فیض محروم نخواهد شد. این نگاه تازه بدان معنا بود که برای نجات و سعادت آدمی علاوه بر معیارهای عام، معیارهایی خاص نیز هست که متناسب با وضعیت وشرایط و توان خاص هر کسی است. در این صورت، تعیین اینکه کدام کس نجات یافته و قدیس است و کدام نیست و شقی است، از دست کلیسا خارج است و از آنجا که خداوند با قدرت مطلق خود میتواند کسی را نجات دهد و عمل کمارزش یا بیارزشی را بهانه نجات و سعادت کند (مانند آنچه در حدیت آمده است که خداوند کسی را برای برداشتن سنگی از سر راه نجات داد و در مقابل، زنی را به دلیل زندانی کردن گربهای در عذاب مخلد کرد)[۵۲۴] و بر پایه آن شخصی را نجات دهد؛ در این صورت به صدقهدادن به کلیسا یا هر گونه واسطهگری نیازی نیست. این اصل مرجعیت معنوی کلیسا را سلب میکرد. البته با همه این احوال، و به رغم تأکید بر اهمیت اراده انسانی و اینکه انسان میتواند سعادت را برای خود به ارمغان آورد، این اعتقاد راسخ وجود داشت که همه حوادث و انتخابها از قبل صورت گرفته و به وسیله خدا تعیین شده است و نتیجه اجتنابناپذیر آن این بود که خدا اخلاقاً مسئول اعمال بشر و نیز همه شرور است و کسانی نیز تصریح کردند که خداوند خود علت گناه است. به هر حال، نومینالیستها با کنار زدن حجاب عقلانیت از چهره خداوند، کوشیدند تا مسیحیت راستین را تأسیس کنند اما نتیجه کار آنها خدایی بود دمدمی مزاج[۵۲۵] و فاقد ثبات و پر از هراس و پیشبینیناپدیر. این تفکر نظم منطقی ترسیمشده را به هرج و مرج موجودات منفرد تبدیل کرد و البته حوادث اجتماعی نیز پذیرش این نگرش در مورد خدا را توجیه میکرد؛ حوادثی مانند قحطی شدید، طاعون سیاه و شقاق بزرگ و جنگهای مذهبی طولانی و پر از کشتار. این حوادث گاه چنان سخت بود که بنا به آمار، میانگین طول عمر در انگلستان از ۳۵ به ۳۰ سال کاهش یافت و بعد از شیوع طاعون همین به ۱۷ سال تنزل یافت و بروز جنگ، در طی یک دوره صد ساله موجب کاهش ۴۰ درصدی جمعیت آلمان و ۵۰ درصدی مناطقی دیگر شد.[۵۲۶] شاید هراس لوتر از خداوند نیز ریشه در همین نگرشها داشت، هراسی که سرانجام با الهام از کتاب مقدس به شکل دیگری به امید تبدیل شد. اما در خصوص جهان، در مابعدالطبیعه مدرسی، جهانشناسی خاصی وجود داشت که بر پایه آن، خداوند عالیترین وجود است و جهان آفرینش را نظمی عقلانی است که دامنهاش در نهایت به خدا میرسد. در این جهانشناسی ترکیبی ارسطویی و الهیات مسیحی، عالم ملکوت عالم مستقل و برتر است و هر چیزی جایگاهی دارد که مخصوص خودش است و سراسر جهان را قانونمندی فراگرفته است. اما قوانین این جهان بیشتر اخلاقی است. علم جدید با این تصور به مخالفت برخاست و البته تحولات دینی اصلاحی در اینجا سهم کمتری دارد و شاید وارد این حوزه نشده باشد. جهان آفریده شده و کامل است و همه انوع موجودات طبیعی آفریده شده و هیچ تازگی و تنوع اساسی به جز صنع و مشیت الهی در آن راه ندارد.[۵۲۷] بر پایه نگاه نومینالیستی، هر موجودی در اصل منفرد است و ثانیاً خود خداوند وجودش از دیگر موجودات متفاوت است و این نگاهی بود که بیش از هر کس اکام، پترارک و اکهارت (۱۲۶۰-۱۳۲۸)، عارف آلمانی بدان پرداخت. در مجموع، طی دو قرن شانزدهم و هفدهم، تحولاتی اساسی در نگرش به مفهوم خدا و انسان و طبیعت از جمله شیوه شناخت آن پدید آمد و در موضوعاتی مانند روش های علم و روش های الاهیات و رابطه خدا و انسان و رابطه انسان با طبیعت تغییرات مهمی صورت گرفت. جالب اینجاست که علم جدید مانند فیزیک تأثیرات مهمی بر استنباطهای متافیزیکی و معرفتشناسانه نهاد و بر همین اساس بود که خدای نیوتون به عنوان ساعتساز جهان آفرینش، با تصویرش از جهان به مثابه ساعتی منظم هماهنگ است.[۵۲۸]
-
- نبود پشتوانه های فکری و فلسفی لازم در جریانهای اصلاحی جهان اسلام و به عبارتی خلا فکری و ضعف اندیشه. واقعیت آن است که زیربنای فکری هر نوع تحولی فلسفه است[۵۲۹] و دلیل و شاهد بر این مطلب آن است که در مغربزمین، تحولات مهم در همه عرصه ها با تحولاتی در ناحیه فلسفه رخ داد. در جریان اصلاحی غرب، همان لوتر با آن قلم و بیان نیرومند، از فلسفه و الهیات به خوبی آگاهی داشت و اصلاً با همین دو ابزار به میدان جنگ با اندیشه های مخالف رفت. افزون بر این، جریانهای فلسفی نیرومندی در غرب شکل گرفته بود که بر کل روند فکری و فلسفی و اجتماعی در مغرب زمین حکم میراند و جریان اندیشه دینی نمیتوانست بیگانه با آن پیش رود. در جهان اسلام، متأسفانه این عقبه و همراه فکری نیرومند وجود نداشت. بحران نداشتن عقبه فکری نه در ساحت دین بلکه در ساحتهای دیگر نیز مضر بوده است. برای مثال، ایران اولین یا جزء اولین کشورهایی بود که خیزش اجتماعی با هدف نوسازی و تجدد در آن شکل گرفت و کشور ژاپن تقریباً همزمان یا با تآخیر به این کاروان پیوست. کشورهای جنوب شرق آسیا و نیز کره بسیار دیرتر به این فکر افتادند اما هنوز بعد از یک سده از خیزش عمومی در میان جامعۀ ما، هنوز آرمانمان “ژاپن اسلامی” (تعبیر بعضی از سیاسیون جدید) است. این بدان معنا که ما هنوز نتوانستهایم نوسازی را حتی به شکل بیبنیادش - مانند بعضی دیگر از کشورهای فاقد تفکر واندیشه فلسفی - پدید آوریم.
به هر حال، اصلاحات دینی در غرب در بستر تفکری فلسفی و نیرومند شکل گرفت که با عناصر دینی نیز امتزاج کافی داشت. اما در جهان اسلام، فقر نگرش فلسفی بزرگترین مشکل ماست: فلسفه اساس و شرط پدید آمدن وضعی بوده است که به آن نام مدرنیته نهادهاند. اصلاً مدرنیته تحقق فلسفه و عقل جدید است. بشر غربی با تعرض به عقل جدید، تجدد را بنیان گذاشته است ولی ما اکنون طالب تجدیدیم و میخواهیم بدانیم که از چه راهی میتوان به آن رسید. فیلسوفانی که در غرب مدرنیته را بنیان نهادند، غرضشان رسیدن به میوه تجدد نبود و فلسفه را وسیله رسیدن به آن مقصد قرار ندادند، بلکه مدرنیته نتیجه تفکرشان بود. با وسیله قرار دادن فلسفه به هیچ جا نمیتوان رسید، زیرا فلسفه این را برنمیتابد که وسیله برای نیل به مقصودی باشد. اگر بیفلسفه مدرنیته حاصل نمیشود و فلسفهای که برای مقصودی بیرون از آن خوانده شود، سود ندارد، از چه راه و چگونه میتوان به تجدد راه پیدا کرد؟ مشکل این است که به تعبیر یکی از بزرگان معاصر، صدر تاریخ تجدد یا تجددزدگی ما ذیل تاریخ غرب بوده است؛ یعنی ما وقتی قدم در راه تجدد گذاشتیم که غرب به پایان راه خود رسیده بود.[۵۳۰] این اصلاحات توانست اخلاق و روحیهای را در میان عامه مردم ایجاد کند که منشأ تحولات مهمی بود و این همان چیزی است که وبر تحت عنوان «اخلاق پروتستانی» بر آن تأکید دارد. چنین نگاه و اخلاقی تبعات گوناگونی داشت. از جمله، کالون مانند لوتر این تصور را که پیشههای دینی از مشاغل دنیوی برترند، رد کرده بود. هر دو بر این باور بودند که انسان نه با پناه بردن به زندگی راهبانه بلکه با پیش گرفتن هر شغل شرافتمندانه و مفیدی که از دل و جان در آن بکوشند، به خداوند خدمت کرده است. این اعتلای شأن عامۀ مردم و حرمت و شأن کار از نتایج یکی از آموزههای نهضت اصلاح دینی بود که میگفت که انسان به دستگیری عنایت الهی آمرزیده میشود، نه به اتکا به عمل خویش. معالوصف، آدمی میتواند با تلاش معاش خویش در این جهان به ندای الهی پاسخ دهد. مذهب کالونی بیش از مذهب لوتری در تشویق فعالیتهای اینجهانی کوشا بود، چه معتقد بود هرگاه کار به شیوهای منظم و معقول پیش برده شود، هم مرضی خداوند است و هم رفاه همگانی را میافزاید. هر مؤمن مسیحی باید با کارکردن توأم با صحت عمل و متانت و فایده، در تعظیم امر و شأن خداوند بکوشد. به طور کلی، اخلاق پروتستانی با اعتقاد جازم به مسئله تقدیر و برگزیدگی و ایجاد احساس رسالت دینی برای باورمندان به آن، نوعی احساس برتری و بلندی و شوق به کار و انضباط اجتماعی و سختکوشی و ریاضتطلبی و سرمایه داری را ایجاد کرد. در مجموع، از جمله مفاهیمی که در نهضت اصلاح دینی و کلاً در تفکر غرب متحول شد و منشأ تحولات دیگر شد، مسئله کار بود. در تفکر رسمی در قرون وسطی کار کردن امری مکروه و نوعی اشتغال به امر دنیا محسوب میشد که البته در شرایطی برای کسانی تجویز و توصیه میشد، از این باب که مبادا به فساد بزرگتر تمایل پیدا کنند. نکته دیگر در باب منشأ مالکیت است که در فرهنگ عمومی تلقی بر این بود که منشأ ثروت، طبیعت است اما رفته رفته این تفکر شکل گرفت که کار است که منشأ ثروتهای مادی و مالکیت است. در نوشته های متجددان به ویژه آثار مهم کلاسیک، کار عنصر آغازین و سازنده دنیای اقتصادی تلقی میشود. در اندیشه مدرن، از کار نه تنها به عنوان فعالیت با شان و منزلت اجتماعی ستایش میشود، بلکه آن را پایه و اساس جامعه مدرن و متمدن میدانند، به گونه که انسان را نه حیوان ناطق و فکرکننده، که حیوان کارکننده معرفی میکنند. کار در دنیای قدیم، خاصۀ بردگان و حیوانات بود اما در سبز فایل مهمترین ویژگی ممتاز انسان متمدن تلقی شد. در قدیم نبود فعالیت و بیکاری را منشأ فساد میدانستند و تأکید کلیسای کاتولیک بر کار از همین منظر بود، یعنی انتخاب میان بد و بدتر. اما کار در اندیشه مدرن یک فضیلت تلقی شد. هیرشمن تأکید دارد که ادبیات قرن هفدهم پر است از آثاری که در مورد هواهای نفسانی بحث میکند و در میان آنها، مالدوستی ننگینترین میل و هوس است، اما زمانی که نام نفع بر آن مینهند وضع عوض میشود و کمتر سرزنش میشود. تأیید مالدوستی و نفع شخصی نزد اندیشمندان جدید به معنای کنار نهادن اصول اخلاقی سنتی نبود، بلکه به منظور مهار کردن هواهای نفسانی ویرانگر و جامعه ستیز بود. آدام اسمیت در کتاب معروفش نشان داده است که ثروتمند شدن جامعه تنها در سایه ثروتمند شدن افراد و جستجوی نفع شخصی امکان پذیر است. در نظام اقتصادی اسمیت، جستجوی نفع شخصی به خیر عمومی میانجامد و در نتیجه، رفتار سودجویانه و مبتنی بر نفع شخصی از لحاظ اقتصادی توجیه اخلاقی پیدا میکند. هدف شدن اقتصاد تنها هدف اقتصادی ندارد.[۵۳۱] در اندیشۀ فلسفی و سیاسی نیز به کار نگاه دیگر شده است. جان لاک معتقد است که کار انسان منشأ اصلی ثروت مادی است. مالکیت از کار ناشی میشود و بدین لحاظ دارای مشروعیت متعالی است. قدیمیها طبیعت را منشأ ثروت میدانستند و چون ثروتهای طبیعی معین و تغییرناپذیر است، تملک آنها به منزله محروم کردن دیگران دانسته میشد. آلبرت هیرشمن نشان داده است که از پایان قرون وسطی خاصه در قرن ۱۷ و ۱۸ با شیوع جنگهای داخلی و خارجی پایانناپذیر، این اندیشه نزد متفکران بروز نمود که با اتکا به موعظههای اخلاقی و مذهبی، باید قواعد رفتاری تازهای برای تنظیم روابط اجتماعی و سیاسی انسانها پیدا کرد. بدین وسیله توسعه تجارت و منفعت که موجب صلح آمیزشدن روابط انسانهاست، به عنوان درمانی برای نابسامانیهای سیاسی و جایگزینی واقعگرایانه برای اصول اخلاقی غیرکارامد مورد استقبال قرار گرفت.[۵۳۲] برای جلوگیری از هواهای نفسانی ویرانگر باید تدابیری جدید ابداع کرد. تحلیلهای فلاسفه قرن هفدهم به این راه حل انجامید که باید بین هواهای نفسانی تمایز ایجاد کرد و مبارزه یکی را علیه دیگری برانگیخت. به بیان دیگر، برای تضعیف و رام کردن هواهای نفسانی، بین آنها باید مبارزه درونی ایجاد کرد. بیکن در کتاب معروف خود به نام پیشرفت علوم، اخلاقیون گذشته را به باد انتقاد میگیرد که همیشه بر اصول اخلاقی خود تأکید کردهاند اما هیچ گاه روش دست یافتن و تحقق آنها را بیان ننمودهاند. بیکن در ارائه این اندیشه که هواهای نفسانی را باید با دسته دیگری از هواها کنترل کرد، از منتقدان اسپینوزا و دیوید هیوم است. اسپینوزا در کتاب اخلاق نظریه هواهای نفسانی جبرانکننده را مطرح میکند. در اینجا توجه به این نکته اهمیت دارد که برخی مانند ماکس وبر میان اخلاق پروتستانی و پیدایی و رشد نوعی تازه از سرمایه داری پیوندی وثیق دیدهاند. وی معتقد بود که در گذشته و در بسیاری از جاها، شرایط مادی برای سرمایه داری وجود داشته، اما در سبز فایل و در نظام غرب است که روحی جدید به وجود آمد که به گسترش سرمایه داری انجامید و مفهوم رسالت در تفکر لوتر و پارسامنشی دنیوی کالون و پیرایشگران بود که زمینه را برای اخلاق اقتصادی عقلانی فراهم کرد. البته بعضی از محققان مانند تاونی بر تفکر کالون و به خصوص پیرایشگران در این موضوع تأکید دارند و سهم چندانی برای تفکر لوتری قائل نیستند.[۵۳۳] البته در فهم مراد وبر بدفهمیهایی نیز روی داده است، به گونهای که تصور شده منظورش وامدار بودن کل جریان سرمایه داری به آیین پروتستان است. اخلاق پروتستانی که ممیزه اساسیاش سختکوشی و فایدهرسانی است، برای کوششهای سوداگرانه جدید لازم بود. مؤمنان مسیحی اگر کار و بارشان رونق میگرفت، میتوانستند آن را لطف خدا بدانند. این مفهوم که در آن واحد میتوان هم به خدا خدمت کرد و هم به خلق و هم به خود. حس امانتداری یعنی مسئولیت در قبال خداوند در مورد زندگی و مایملک خویش.[۵۳۴] سرمایه داری جدید در اندیشه باروری کار انسانی، با نیرویی سرسخت به نام سنتگرایی مواجه بود. در نظام کهنه سرمایه داری و کار، هدف فرد این بود که چگونه میتواند با کمترین تلاش و راحترین شکل، بیشترین دستمزد را به دست آورد، اما در سرمایه داری جدید به نیروی کاری احتیاج است که کار را تکلیف خود بداند. با این حساب تنها باورهای دینی است که میتواند روحیه سرمایه داری را به وجود آورد. البته در این جا نباید تصور کرد که همه جریانهای پروتستانی به یک اندازه در این امر سهیم بوده اند. لوتر با اعتقادی مشابه با آنچه در نگرش سنتی در مورد تقدیر وجود داشت، بر این باور بود که شغل چیزی است که انسان باید مانند فرمان خدا آن را بپذیرد و خود را با آن سازگار کند و در نتیجه فرد باید در همان شغل و وضعیت مقدر از سوی خدا باقی بماند و در همان وضعیت تعیینشده خدایی تکاپو کند. این نگرش البته پیامدهای منفی برای روح سرمایه داری جدید دارد. این در حالی است که نگرش کالونیستی – که کاتولیکها و لوتریها از آن بیزارند- بر پیوند میان حیات دینی و کسب و کار دنیوی دارد و عرق ریختن مومن را مانند جهاد در راه خدا می داند. تفکر کالونی تفکری است کاملاً تقدیرگرا که سرنوشت بشر را محتوم و از قبل تعیین شده میداند اما کلیسای لوتری میپذیرد که میتوان با توکل و خضوع در برابر خدا، آمرزیده شد. البته در هر دو فرض این فرد است که مسیر سعادت خود را طی میکند و نه شعایر دینی و نه واسطهای چون کشیش در این راه فایدهای دارند. فرد است که خود تصمیم میگیرد و میکوشد که خود را در صف نیکوکاران جای دهد یا نشان دهد که در این صف قرار دارد و همین سختکوشی است که فرد میتواند آن را نشانهای بداند بر این که یقین کند که از برگزیدگان است. تفاوت زهد لوتری و کالون در اینجا آن است که اولی بر مبنای دستیابی به وحدت عرفانی با خدا، زندگی دینی و مذهبی را به سوی عرفان و احساسگرایی میکشاند و به فرد این احساس را میدهد که او ظرف روحالقدس است. اما تفکر کالونی میگوید که فرد باید وسیله اراده الهی باشد تا یقین به رستگاری خود کند.[۵۳۵] در نتیجه، در تفکر کالونی با نوعی ریاضتکشی عقلانی روبرو هستیم که از ریاضتکشی قرون وسطا در «این جهانی بودن» متفاوت است. این نوع سلوک اخلاقی بر پایه ایده اثبات ایمان در زندگی دنیوی قرار گرفت و به گروه های وسیعتری از مردم که دارای تمایلات مذهبی بودند، انگیزهای مثبت برای ریاضت کشی داد و شانی برای ثروت قائل شد که مذموم بودنش در صورتی است که در جهت لذت دنیایی و تن آسایی باشد، اما اگر در جهت اثبات عظمت خدا باشد، نه تنها مطلوب که مانع اتلاف وقت است و در این صورت، به دست آوردن ثروت که لازمه شغل است، نه فقط دارای توجیه اخلاقی بلکه نشانه آمرزیدگی فرد است. در این ریاضتکشی، افراط در مصرف ثروت و لذت گرایی محکوم است که همین خود موجب انباشت ثروت است.[۵۳۶] نقطه مثبت دیگر در اخلاق پروتستانی آن بود که کار علمی را مثل کار بدنی و عادی تأیید میکرد. مطالعه طبیعت از چند جهت مورد تحسین بود، زیرا هم پرده از دقایق خلقت برمیداشت و هم نمونه کار معقول ومنظم بود. این جمله رابرت برتن خیلی پخته است که آیین پروتستان با تدوین و تقنین ارزشهای اخلاقی تا حد زیادی نادانسته به پیشبرد علم جدید کمک کرد.[۵۳۷] برنارد باربر نیز معتقد است: پیرایشگران بر این باور بودند که انسان میتواند با شناختن طبیعت به معرفت خداوند نائل شود، زیرا خداوند خود را در آثار و آیات طبیعت عیان ساخته است. بنابرین، علم مخالف با دین نیست، بلکه شالوده محکمی برای ایمان است. استنباطشان این بود که چون توفیق کارهای نیک دلیل بر، یا لااقل دال بر، استحقاق رستگاری است، و چون انسان میتواند با کارهای عام المنفعه در اطاعت و تعظیم امر خداوند بکوشد، در این صورت علم خوب است، چرا که وسیله مؤثری برای انجام کارهای نیک و بهسازی اجتماعی است. اینان برای عقل اعتبار والایی قائل بودند، زیرا خداوند فقط بشر را ارزانی این تشریف داشته بود و از آن روی که عقل انسان را از تن آسایی و هواپرستی باز میداشته است.[۵۳۸] محور قرار گرفتن انجیل بدان معنا بود که همه به سوی خواندن و فهم آن بروند و همین موجب تشویق و ترغیب به ایجاد مدارس و سوادآموزی شد. از سوی دیگر، تغییر نگرش اخلاقی به صنعت و اقتصاد نیز مزید بر علت شده بود. این مفهوم جدید دربارۀ اهمیت انسان که میگفت همه روش های زندگی در اساس و مایه، درست است و صنعت و اقتصاد و کار تولیدی از فضایل عالی است، گر چه در گفته های لوتر به روشنی بیان شده، اما خیلی کم و فقط از لحاظ منفی به پروتستانتیزم مدیون است. مردم به رفاه و موفقیت دلبستگی پیدا کردند و گوشهگیری را خودپسندی، تفکر را تنبلی و فقر را کیفر زندگی خانوادگی و کار و کوشش را خدایی میشمردند. اصلاحات پروتستانی به دست لوتر و پیروانش هرگز یک نهضت اخلاقی نبود که برای بهبود اخلاق جامعه انجام گرفته باشد، بلکه از نخستین نتایج اخلاقی آن سقوط و فرومایگی بود تا این که در نسل بعد که تلاش صمیمانه کالون در راه تقدس و دلبستگی به نصرانیت را تجدید کرد، نیروهای مختلف اومانیستها مانند اراسموس و مصلحان حقیقی زندگی مسیحیگری و مبشران فضیلت، انجیل را به کناری رانده بود.[۵۳۹] این خود یکی از وجوه افتراق اصلاحات در جهان اسلام و جهان غرب است. به عبارت دیگر، در غرب نگاهی جدید به جهان و انسان و عملش ایجاد شد، اما آیا جریان اصلاحات دینی در جهان اسلام توانست نقشه تازهای برای جهان جدیدی ترسیم کند و راهی را برای وصول به آن تسهیل نماید؟ در غرب جهان جدیدی ظهور یافت که متفاوت از قبل بود. آرمانهای، ارزشها و اهداف گر چه برسرمایههای قبل اصرار داشت، اما راه تازهای را طی میکرد.[۵۴۰] داشتن نگاه و فکر فلسفی بسیار مهم است و این چیزی است که دغدغه چند قرن غرب بود. مهم، فلسفهورزی هدفمند است؛ فلسفهای که زاینده باشد. فلسفۀ عقیم هر چند عمیق باشد، ناکارآمد است و ضعیف اگر درست باشد، سازنده است و به مرور زمان ضعفهای خود را جبران خواهد کرد. ثانیاً این نگاه باید نگاهی سالم و سازنده باشد و به رگه های جوشندۀ اندیشه متصل باشد و البته اندکی از این هم میتواند منشأ حرکات مهمی باشد. برای نمونه، پیامبر (ص) فرمود: «اطلبوا العلم و لو بالصین» یا «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد»[۵۴۱] یا در رفتارش برای مثال به قشرهایی مانند زنان و کودکان یا مخالفان و دشمنان و ناهمدینان شکل و مدلی خاص را ترویج کرد، ولی همان تحولی در نگاه به زن در جهان ایجاد کرد.
-
- نبود پاره از معضلات الهیاتی در نگرش اسلامی. در نگرش اسلامی در باب انسان و نجات دیدگاههایی وجود دارد که اتفاقاً مشکل مصلحان و نواندیشان و تجدیدنظرطلبان در همان بود. برای مثال، کافی است میان نگاه مسیحیت به انسان با نگاه اسلام به خصوص با توجه به آیاتی چون «لقد کرمنا بنیآدم و حملناهم فی البر و البحر» (اسراء:۷۰) یا آیه «و علم آدم الاسماء کلها ثم عرضهم علی الملائکه فقال انبؤنی باسماء هولاء ان کنتم صادقون» (بقره: ۳۱) مقایسه کنیم که این خود نوعی اومانیسم است اما نه از قسم مسیحی که به نوعی شورش علیه خداست.[۵۴۲] البته جهان اسلام به رغم داشتن این مزیت فکری، به خوبی نتوانست از آن استفاده کند و دلیل آن همان وضعیت اسفناک اندیشه در جهان اسلام است. مطلب دیگر، وجود عناصر اثباتی و سازنده مثل توکل، تقوا و اجتهاد است که در هر نظام و سیستم سالم و فعال میتواند منشأ آثار خوب و ارزشمندی شود. این در حالی است که باور به گناه ازلی و اولیه و نیز موضوعاتی مانند تقدیر مشکلات زیادی را میتواند فراروی هر سیستم فکری و عقیدتی کند. نمونه دیگر، مسئله تقدیرگرایی در الهیات مسیحی است که در جهان بینی اسلامی دیگر نیازی به آن آموزه تا شکل خاصی از آن نداریم، زیرا سعادت و رستگاری در اسلام چیزی است که باید به دست آورد و البته این رهین ایمان و عمل هر دوست. در اینجا هم با تفکر کاتولیکی فاصله وجود دارد و هم با تفکر پروتستانی اعم از کالونی و لوتری. مستند ما هم آیاتی از قرآن از این دست است: «الا من اتی الله بقلب سلیم» (شعراء:۸۹) یا «ان لیس للانسان الا ما سعی» (نجم:۳۹). لذا انسان لوح سپیدی است که آلوده نشده است (کل مولود یولد علی الفطره) و ثانیاً نباید نگرانی و خوفی از آینده خود داشته باشد و صرفاً با توکل و رجا باید به ساختن آینده خود مشغول باشد. این سخن را که برای آخرت چنان کن که فردا در آن هستی و برای دنیایت چنان عمل کن که همیشه در این جهانی، در همین سیاق باید فهمید و تفسیر کرد. در تفسیر مفاهیم نیز این مزیت در اندیشه اسلامی وجود دارد که بسیاری از مفاهیم، شکل توسعهیافته و اجتماعیتری دارد که از باب نمونه، میتوان به توسعه در مفهوم رهبانیت یا زهد اشاره کرد؛ چنانکه پیامبر (ص) فرمودند «انما رهبانیه امتی الجهاد». امام علی در مورد زهد میفرماید: «الزهد بین کلمتین من القرآن؛ قال الله سبحانه لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتیکم و من لم یأس علی الماضی و لم یفرح باللآتی، فقد اخذ الزهد بطرفیه» (نهج البلاغه، حکمت ۴۹۳).
-
- اصلاحات در جهان اسلام اولاً بیشتر صبغه اجتماعی و کمتر جنبه الهیاتی داشت و ثانیاً حرکتی از بالا بود که توده مردم، در این ماجرا چندان دستی نداشتند. در غرب البته جریانهای اصلاحی روش های گوناگونی را در پیش گرفتند. در جهان مسیحی، رهبران اصلاحی بیشتر اصلاحات دینی را مدنظر داشتند و شاید توجه به مسائل و مشکلات اجتماعی در مرحله دوم قرار داشت و شاید گاهی اصلاً جایگاهی نداشت. البته باید دید که کجای دین باید اصلاح شود. در اینجا سه فرض قابل پیشبینی است. اول اینکه اصلاح در نصوص اولیه دین مراد باشد. تقریباً به قطع میتوان گفت که هیچ یک از مصلحان در سه دین بزرگ ابراهیمی معتقد به چنین نوع اصلاحی نبودند، زیرا نوعی عصمت و قدسیت برای آن قائل بودند که امکان هر نوع تغییر و اصلاح در آن را منتفی میکرد. دوم میراثی که حول این نصوص پدید آمده بود که شامل تفاسیر و شروح عالمان بزرگ دین میشود و سوم سیره عملی متولیان دین و سردمداران آن. در خصوص قسمت دوم باید گفت که موضوع تلقی و برداشت شارحان و مفسران چیزی است که مورد انتقاد همه مصلحان در سه دین بوده است. در یهودیت، کسانی مانند اسپینوزا سردمدار این گونه انتقاداتند و در مسیحیت و اسلام هم در میان طیفی از مصلحان نقد به برداشتهای دینی وجود دارد. در اسلام منتقدانی بودهاند که با برداشتها از مفاهیمی چون تقوا و توکل و قضا و تقدیر سر مخالفت داشتهاند. برای نمونه، در تفسیر متون و نصوص مقدس این مناقشات بوده است که الفاظ و عبارات حمل به معانی ظاهری شود یا معانی تأویلی، یا این بحث که الفاظ عین کلام الهی است یا صرفاً محتوای آن این گونه است. محور بعدی این است که پیشفرضهای مفسران تا چه اندازه درست است و آنان تا چه اندازه در شرح مشکلات و توضیح الفاظ کلیدی موفق بودهاند و تا چه اندازه توانستهاند مرز میان خرافات و مطالب نادرست را از مطالب اصیل و درست برجسته کنند. موضوع بعدی در اصلاحات عبارت از این است که چقدر در نگرش به انسان و اصلاح انگارهها موفق عمل کرده است. احساس پوچی و ناچیزی و محدود ساختن خود در زندگی اجتماعی یا خودشیفتگی و دیگران را ناچیز دانستن و نیز پیشداوری در باره دیگران و عدم تساهل و تسامح از محورهایی است که باید بدان توجه داشت. البته در دوره های مختلف و در نحلههای مختلف، موضوع متفاوت است. مثلاً در میان جناح روشنفکر دینی، نقد آموزههای دینی به شکل جدیتری دیده میشود، گر چه نقدها عمدتاً سطحی است و کسانی به نقد پرداختهاند که آگاهی چندانی از مبانی دینی نداشتهاند، اما محل مناقشه و نزاع آنها جدی و اساسی است در حالی که مننقدان و مصلحان دینی کمتر به دخل و تأثیر مبانی دینی پرداختهاند و بیشتر از منظر اجتماعی به موضوع نگریستهاند. به بیان دیگر، در مغربزمین، اصلاحات بیشتر اصلاح در مفهوم کلیسایی بود تا در مفهوم اجتماعی و اخلاقی، و به همین علت بود که جریان خواهان اصلاحات، که برخاسته از متن دین بود، با خواسته ها و تمایلات اومانیستها و روشنگران اجتماعی و پرچمداران اصلاحات اجتماعی چندان همراهی نکردند. اگر مارتین لوتر در اعلامیه نود و پنج مادهای خود به موضوع سوءاستفاده از آمرزشنامهها پرداخت، از این باب بود که از جهت نظری با تعالیم انجیل در این باب مغایرت دارد و نه به دلیل قدرتطلبی و خالیکردن کیسه داشته های مردم.[۵۴۳] در مجموع، به نظر میرسد که یکی از تفاوتهای دو جریان اصلاحی، وجود نگاه عامتر و عمیقتر به مبانی فکری و الهیاتی در غرب، در برابر نگاه صرفاً اجتماعی مصلحان اسلامی بود که همه مشکل را در مسلمانی ما میدانستند. نکتهای که در مغربزمین اتفاق افتاد، آن بود که مبانی فلسفی بیشتر مؤثر بود. توجه دکارت به سوبژه با شحصمحوری لوتری به گونهای جمع شده بود. در نتیجه، روح جدید حاکم شد که خودمحوری، شخصمحوری و نفی آتوریته از هر چیز از جمله دین و کتاب مقدس را میطلبید. این تفکر در اقتصاد نیز اثر خود را گذاشت. در ریشهیابی علل پیشرفت در غرب، عدهای بر این باورند که این تحولات در الهیات ریشه داشت و عدهای نیز آن را کاملاً بیگانه از الهیات فرض میکنند. در میان متأخران، از کارل اشمیت میتوان نام برد که معتقد است دستگاه مفاهیم اندیشه جدید به ویژه مفهوم حاکمیت، از مبانی الهیات استنساخ شده است. به باور او، همه مفاهیم معنادار نظریه دولت جدید، وجه عرفیشدۀ مفاهیم الهیات است، چنانکه برای مثال، خدای قادر به قانونگذار قادر تبدیل شده است.
-
- توجه تازه به زندگانی طبیعی انسان و محیط و دنیای تازه و حیرتانگیزی که مکتشفان مردم را به آن رهبری میکردند، بر دستگاه دینی نیز که نفوذی تام بر همه مراحل زندگی داشت و مدعی بود که همۀ کارهای شخصی را سامان میدهد، اثری فوقالعاده داشت. علت اصلی انقلاب دینی نه به خود کلیسای قرون وسطی، بلکه به عواملی بسیاری بود که مهتر از همه، رشد اقتصادی بزرگ اروپا و پیدایش طبقه متوسط شهری بود که به استقلال و سرمایه داری و تمایلات ملی انجامید. مردم هنوز آماده نبودند که دنیای قدیمشان را رها کنند و از راه های مختلف میکوشیدند که راه حل میانهای پیدا کنند. جنبش اصلاح دینی این راه حل میانه بود. جنبش اصلاح دینی از لحاظ اعتقادات، وابسته به قرون وسطی بود ولی هدفهای والا و روش های عملی آن به سبز فایل وابسته بود.[۵۴۴] مصلحان بزرگی کلیسا فرزندان سبز فایل نبودند و تمام همتشان این بود که مشکلاتی را که در اطرافشان بود، از راه تازه حل کنند.
-
- یکی از مطالب مهم در مقایسه میان نهضت اصلاح دینی در غرب با مسئله اصلاحات در جهان اسلام، سنخشناسی مخالفان روندهای موجود است. در جهان اسلام و در ایران بودند اندک کسانی که عقبماندگی را ناشی از عنصر اسلام میدانستند، اما در جهان غرب این روند بسیار عامتر و تندتر است. تمامی دعوای علم و دین و نیز مخالفتهای دانشمندان بر سر همین موضوع بود. یکی از مهمترین حلقه های علمی و مؤثر در اروپای قرن هیجدهم، جریان فیلسوفان (شامل گروهی از اندیشمندان، نویسندگان، روحانیان، اشراف و دیگران ناراضی) بود که به تدوین دایرهالمعارف به سرپرستی دنیس دیدرو در ۲۸ جلد مشغول بودند. این نوشته عظیم، محلی بود برای بیان آزادنه مطالب ۱۴۰ فیلسوف فرانسوی که به رغم همه اختلافات فکری بر اهمیت عقل در برابر سنت و گفتار دینی در رشد و پیشرفت انسان تأکید داشتند و بر این باور بودند که «همه چیز را باید بررسی و غربال کرد. باید روی تمامی اعتقاداتمان بیرحمانه پای گذاریم و موانعی را که عقل اصلاً نمیپذیرد، فروریزیم.»[۵۴۵] به عقیده آنان، مهمترین چیز اصلاح دینی است. آنان کلیسا را مانع اصلی بر سر راه حل مسائل اجتماعی میدانستند. به باور آنان، مسیحیت یک بیماری مسری مقدس و یک عفونت و رؤیای انسان بیمار و میکروبی است که گاهی غیرفعال، اما همیشه خطرناک است. آنان معتقد بودند عقل و علم به تنهایی به کشف حقیقت راه میبرد و کلیسا از طریق بسیاری از آموزههای خود به جامعه آسیب فراوانی رسانده است. به عقیده فیلسوفان، راه و روش سردمداران کلیسا هم غیرطبیعی و هم فتنهانگیز است. اما غیرطبیعی است، زیرا عقاید گمراهکنندهای را به افراد تلقین میکردند و از سوی دیگر، فتنهانگیز است؛ زیرا آنان بیرحمی را ترویج میکردند و خرافات را زنده نگه میداشتند.
نظریه گناه اولیه از جملۀ عقایدی بود که آنان به شدت با آن مخالفت میکردند. نیز این آموزه سلسله هستیی که اشکال هستی را بر اساس سلسله مراتب نزولی بزرگی تقسیم میکردند که خدا در رأس نردبان هستی قرار داشت و سپس فرشتگان و بعدش پادشاهان و اشراف تا این که نوبت به طبقات پایین اجتماع برسد و بعدش حیوانات و بهایم قرار داشتند. انتقاد دیگر فیلسوفان آن بود که ایمان مذهبی نباید بر اطاعت بیچون و چرای کلیسا - حتی در صورت ناسازگاری با تجربه روزمره - استوار باشد؛ اما اکثر فیلسوفان از جمله نیوتن و لاک خواستار آن بودند که همه دعاوی مذهبی بر مبنای عقل و تجربه بررسی شود. توماس جفرسون، سیاستمدار امریکایی، در نامه به برادرش در سال ۱۷۸۵ به همین نکته اشاره کرده، میگوید که عقل را محکم سرجایش قرار ده و برای هر نکته و هر نظری او را به داوری فرابخوان. با جسارت وجود خدا را مورد سؤال قرار بده؛ چرا که اگر خدایی باشد، باید از بزرگداشت عقل بیش از تکیه بر ایمان کورکورانه راضی باشد.[۵۴۶] در همین فضا بود که شکاکان این سؤالات را مطرح میکردند که آیا موسی به راستی دریای سرخ را شکافت؟ آیا مسیح حقیقتاً برخاست؟ آیا کتابمقدس کلمه خداست؟ فیلسوفان در این انتقادات حامیان و همفکران خوبی هم داشتند. بعضی از مورخان خواستهاند انتقادات این دسته دانشمندان به خصوص فرانسوی از مسیحیت را صرفاً از سر لجبازی با کلیسای کاتولیک و استفاده ابزاری از اسلام علیه مسیحیت بدانند. اما این اتهام چه درست باشد یا نباشد، نمیتواند اصل مشکل اعتقادی و رفتاری – منظور رفتار اشرافی کشیشان است- کلیسای کاتولیک روم را حل کند. جریان دئیسم نیز در همین فضا شکل گرفت که بر این باور بود که انسانها برای شناخت حقیقت دین نمیتوانند به کتاب مقدس اتکا کنند و به جای آن به چند عقیده اساسی باید باور داشته باشند که در همه ادیان هست: ایمان به یک وجود متعالی، نیاز به پرستش مذهبی، زندگی شرافتمندانه، ندامت از خلافکاری و وجود یک نظام پاداش و جزا.[۵۴۷] البته جریان دئیسم جریانی بود که کمتر توجه توده مردم را به خودش جلب کرد و بیشتر خاص نخبگان و اصحاب دانش روز بود، ولی این جریان بر تفکر دینی بسیار تأثیر گذاشت. نحوۀ مواجهه این گروه از دئیستها با اعتقادات دینی با رنجش متدینانی روبرو بود که نه از رفتار کلیسای کاتولیک خشنود بودند، و نه منش دئیستها در تمسخر اعتقادات دینی را میپذیرفتند. این گروه از مؤمنان که از تهیشدن مراسم دینی از روح و معنویت ناراضی بودند، از شرکت در شعایر دینی چشم پوشیدند و چندین جنبش دینی را تأسیس کردند که متدیسم یکی از آنها بود. آنان به سرعت در روستاها نیز به تبلیغ اعتقاداتشان پرداختند. جنبش دیگر جنبش پایتیسم یا زهدگرایی در آلمان قرن هیجدهم بود که دغدغه مشترکی با فرقه قبل داشت و بر توبه، ایمان و ارتباط مستقیم با خدا بدون کمک گرفتن از کشیشان و نیز بر مذهب دل به جای مذهب عقل تأکید میکرد. اما شبیه این جریان در میان روشنفکران جهان اسلام به شکل بسیار ضعیف و ناقصی وجود داشته است. به بیان دیگر، همان گونه که اصل تفکر در جهان اسلام رو به ضعف بوده، در میان روشنفکران نیز وضعیت بهتر از این نبود. ضعف اندیشه و اندیشیدن بلای عام و خوره فراگیری بود که به بخش یا جریان خاصی تعلق نداشت. به عبارتی، در حالی که مصلحان پروتستان در مجموع، با همه افت و خیزهایی که در اندیشههایشان بود، پایهگذار فکری بودند که میتوانست در صحنه اجتماع مؤثر باشد، چنین تمایل و گرایش در جهان اسلام وجود نداشت. اصلاً در غرب، داعیهدار اصلاحات چه دینی و چه اجتماعی، روحانیون برجسته و الهیدانان درجه یک بودند و در یک جامعه دینی، بدیهی است هر تحولی که میخواهد صورت گیرد، باید به نوعی هماهنگ و همراه با دین باشد. در جهان اسلام، بسیاری از پرچمداران اصلاحات اجتماعی کسانی بودند که اولاً از دین و جامعه و سنت خود گریزان بودند و لذا سخن آنها در میان توده مردم خریدار نداشت؛ ثانیاً از سنت دینی بریده بودند و جایگاه علمی چندانی نداشتند. میگفتند که از فرق سر تا نوک پا باید غربی شد ولی حداکثر تلاش علمیشان نه ایجاد دارالحکمه، بلکه صرف نظامیگری یا نوشتن رمان سه تفنگدار بود.[۵۴۸] در مغربزمین، لوتر و کالون روحانیانی بودند که نظریانی خاص در باب تقدیر خدا، انسان، ضرورت کار و امثال آن داشتند. افزون بر این، مصلحان مذهبی ما بعضاً به جای رفتن در میان توده ها و تهییج آنان، در صدد اصلاح رویه سلاطین برآمدند و عدهای هم کنج عزلت گزیدند و حرفهای خود را با عدهای محرم سر در میان میگذاشتند. حال بیاییم این را مقایسه کنیم با قلم تیز و کوبنده لوتر که شلاق کلماتش چنان سنگین و کوبنده است که خواننده را به واکنش و اقدام وامیدارد؛ البته آنها با نگاهی انحصاری و شمولگرایانه تفکر دینی خود را عالی و برتر و فاقد هر گونه عیب و نقصی میدانستند. مصلحان مغربزمین بیشتر اختلاف و مشکلشان همردیفهای خودشان بود و بیشترین اعتراض، اعتراض به الهیات رایج بود. اما در جهان اسلام، مصلحان دینی الهیات را فاقد هر گونه نیازی به تغییر و تحول میدیدند، در حالی که در نهضت اصلاح دینی قضیه تا حدی به عکس است و آنان با کنار آمدن با قدرت سیاسی و حتی حمایت از آن کوشیدند تا اندیشه های خود را، که علیه گفتمان غالب دینی بود، به میان مردم ببرند.
- نوع مطالب مطرحشده در میان مصلحان دینی در غرب در سده شانزدهم با مصلحان و تجدیدنظرطلبان در جهان اسلام معاصر خودش قابل تامل است. با مروری بر اندیشه های مصلحان مسلمان درمییابیم که عناصری مهمی در اندیشه های آنان وجود داشته است مانند اجتهاد و انتظار. به علاوه، مسئله ناسیونالیسم و قانون و مشروطیت، آزادی، تفکیک قوا، عدالت و انتقاد از روند امور تا جایی که فقیه و اصولی بزگی چون نائینی رساله مهمی درباره دموکراسی پارلمانی نوشت. البته موضوع ناسیونالیسم در هر دو سو وجود داشته است. هم مصلحان غرب از این فایده جستند و هم شرق. در غرب یکی از نارضایتیهای مردم و فرمانرویان این بود که چرا باید خراج و مالیات از شمال اروپا برای ایتالیا و رم فرستاده شود. همین بدبینی به مقام پاپی و نارضایتی از آنان موجب شد که هنگامی که مخالفتهای دینی با حکومت پاپی درگرفت، هم از ناحیه توده مردم و هم از ناحیه فرمانروایان تا حد زیادی مورد حمایت قرار گیرد و این موضوع به پیشبرد اهداف مصلحان به خصوص در جاهایی مثل آلمان بسیار کمک کرد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شافر، کوین و لازرواس[۴۶](۱۹۸۱) با تأکید بر ادراکات ذهنی فرد، حمایت اجتماعی را عبارت از ارزشیابیها یا ارزیابیهای فرد از این که تا چه حد یک تعامل یا الگوی تعاملات یا روابط برای وی سودمند است، میدانند (شافر، کوین و لازاروس، ۱۹۸۱: ۷۵).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
کسلر[۴۷] و همکاران بین دو نوع از حمایت اجتماعی تمایز قائل میشوند: حمایت اجتماعی ساختاری و حمایت اجتماعی کارکردی. حمایت اجتماعی ساختاری بر جنبه های ساختاری روابط اجتماعی دلالت میکند. این جنبه ها به طور کلی عبارتند از ترتیب و برنامه زندگی (بدین معنی که آیا شخص به تنهایی زندگی میکند یا با دیگران)، فراوانی تعاملات اجتماعی، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی یا درگیری در شبکه اجتماعی (گروهی از افراد که ممکن است سطوح متنوعی از تماس با یکدیگر داشته باشند). حمایت اجتماعی کارکردی نیز اصولاً به کارکردهای متعددی که حمایت ممکن است فراهم کند اشاره دارد. از جمله این نوع حمایت میتوان به ابراز حالات روانی مثبت یا حمایت عاطفی، اظهار موافقت با عقاید و یا احساسات شخص، ابراز احساس تشویقآمیز و دلگرمکننده و یا کارکردهای دیگر مانند تأمین مشورت، ارائه اطلاعات و تأمین کمکهای اطلاعاتی اشاره کرد (داپسند و همکاران،۱۳۹۱ :۱۲). راتوس[۴۸]: راتوس (۱۹۸۹)، عقیده دارد که حمایت اجتماعی از طریق فرایندهای زیر فشارهای روانی را تعدیل میکند: ۱- توجه عاطفی شامل: گوش دادن به مشکلات فرد و ابراز احساس همدلی، مراقبت، فهم و قوت قلب دادن. ۲- یاریرسانی یعنی ارائه حمایت و یاری که به رفتار انطباقی میانجامد. ۳- اطلاعات: ارائه راهنمایی و توصیه جهت افزایش توانایی مقابهای افراد. ۴- ارزیابی: ارائه پسخوراند از طرف دیگران در زمینه عملکرد منجر به تصحیح عملکرد. ۵- جامعهپذیری: دریافت حمایت اجتماعی معمولاً به واسطه جامعهپذیری به دست میآید در نتیجه نتایج سودمندی به دنبال میآورد (بخشیپور رودسری و همکاران، ۱۳۸۴: ۱۴۷- ۱۴۶). از منظر راتوس میتوان چنین استدلال نمود که حمایت اجتماعی با کاهش منابع فشار و تعدیل آنها به مثابه یک عامل بازدارنده در برابر آسیبهای اجتماعی عمل میکند (دلپسندو همکاران ،۱۳۹۱: ۱۲). مازلو[۴۹] به عنوان یک روانشناس، معتقد است که پویایی و بی پایانی، تابع قانونمندی ویژه ای است. وی نیازهای انسانی را نوع ویژه ای از غرایز می داند که در حیوانات یافت نمی شوند. بیشتر روانشناسان درباره نیازها سخن گفته اند، اما نظریه درباره نیازها و سلسله مراتب آن ها در انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر اساس نظریه مازلو نیازهای انسانی به ۵ دسته تقسیم می شود: نیازهای فیزیولوژیک یا جسمانی نیاز به امنیت و اطمینان نیازهای اجتماعی یا تعلق به دیگران نیازهای من یا صیانت ذات، نیاز به احترام نیازهای خودیابی و تحقق خویشتن (سلحشوری،۱۳۹۱ :۱۲). بر مبنای این چهارچوب نیاز به امنیت (اشتغال، رفاه، سلامت) به عنوان یکی از عوامل اجتماعی موثر بر میزان رضایت از زندگی مورد بررسی قرار می گیرد. بر اساس این نظریه که نیازهای اجتماعی احساس تعلق به دیگران و نیاز به احترام و نیاز به تحقق خویشتن در چارچوب حمایت اجتماعی قابل بررسی می باشند. در دیدگاه روان تحلیل گری فروید، مراقبت مادر از کودک، بدون قید و شرط است، به عبارت دیگر، حمایت مادر، حمایت عاطفی، تاییدی یا بیانی است و حمایت پدر، ناظر بر حمایت اطلاعاتی، حمایت ارزیابی و راهنمایی شناختی است که به تهدید، درک و مقابله با وقایع مشکل زا، کمک می کند(آخوندی،۱۳۷۶ :۳۷). مطابق دیدگاه آدامز، کینگ و کینگ[۵۰](۱۹۹۶) در میان منابع غیرکاری حمایت اجتماعی، حمایت از زوج، اعضاء خانواده و دوستان مهم است. در واقع اعضای خانواده، منبع اولیه در ارائه ی حمایت عاطفی و ابزاری به افراد به ویژه در خارج از محیط کاری محسوب می شوند و می توانند نقش مهمی را در کنترل روند تنش زای شغلی بازی کنند (هاشمیان،۱۳۹۱ :۳۷). در دیدگاه پدیدار شناختی هم راجرز[۵۱] و هم مازلو[۵۲]، عملا بر حمایت تاییدی،عاطفی و بیانی تاکید دارند. در دیدگاه یادگیری، به نظر می رسد حمایت ابزاری و ملموس، بیشتر مورد توجه باشد(آخوندی، ۱۳۹۱ :۳۸). در دیدگاه شناختی با اشاره به نظر لازاروس[۵۳] و فولکمن درباره ی راهبردهای مشکل مدار و هیجان مدار، حمایت اجتماعی ناظر بر حمایت اطلاعاتی، عاطفی و ابزاری است (هاشمیان،۱۳۹۱: ۳۸). ۲-۳-۴-چارچوب نظری حمایت اجتماعی در بحث مربوط به متغیر مستقل یعنی حمایت اجتماعی رایج ترین تعریف مربوط به لیندزی[۵۴] است که به در دسترس بودن و کیفیت روابط با افرادی که منابع حمایتی را در مواقع مورد نیاز فراهم می کنند که موجب می شود یک فرد احساس مراقبت، دوست داشته شدن، عزت نفس و ارزشمند بودن کند و خود را جزیی از شبکه ارتباطی بداند و اظهار می دارد که حمایت اجتماعی برای هر فرد یک ارتباط امن به وجود می آورد که احساس محبت و نزدیکی از ویژگی های اصلی این ارتباط است و نیازهای افراد از طریق منابعی که جامعه در اختیارشان می گذارد تامین می شود که این منابع شکل های متفاوت دارند که عبارت اند از ابزاری، اطلاعاتی و عاطفی. افراد بر اساس روابط اجتماعی و نوع پیوندهایی که دارند از منابع حمایتی برای برطرف کردن نیازهایشان استفاده می کنند به طور که هر اندازه روابط اجتماعی گسترده تر باشد میزان دسترسی بر منابع حمایتی را بیشتر می کند (هاشمیان،۱۳۹۱: ۳۸). ساراسون و دیگران حمایت اجتماعی را دارای ابعاد پنج گانه می دانند. حمایت عاطفی: داشتن مهارت لازم در کمک گرفتن از دیگران هنگام برخورد با دشواری ها است. حمایت ابزاری : دسترسی داشتن به منابع مالی و خدماتی در سختیها و دشواری ها گفته می شود. حمایت اطلاعاتی: می تواند اطلاعات مورد نیاز خود را برای درک موقعیت به دست آورد. حمایت خودارزشمندی: اینکه دیگران در دشواری ها یا فشارهای روانی به وی بفهمانند که او فردی ارزشمند است و می تواند با به کارگیری توانایی ها ویژه خود بر دشواری ها چیره شود. حمایت شبکه اجتماعی: به معنای دسترسی به عضویت در شبکه های اجتماعی است (همان:۳۹) ۲-۴ رضایت شغلی ۲-۴-۱- سیر تاریخی رضایت شغلی از دهه ۱۹۲۰ تاکنون، رضایت شغلی به گونه وسیعی مورد بررسی قرار گرفته و نظریه های متعددی درباره آن ارائه شده است. تنوع رویکردها و نظریه های مربوط به رضایت شغلی را می توان ناشی از سه دیدگاه یا حرکت اساسی دانست که در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ شکل گرفت و بیش از هر چیز مفهوم رضایت شغلی را تحت تأثیر قرار داد:
-
- نهضت روابط انسانی: نظریه پردازان دیدگاه روابط انسانی در مطرح کردن رضایت شغلی نقش بسزایی داشته اند. این نهضت در دهه ۱۹۳۰ پای گرفت که به رویداد بزرگی برمی گردد که در مطالعات هاثورن[۵۵]معروف است . این رویداد عبارت بود از مجموعه آزمایش هایی که در کارخانه هاثورن وابسته به شرکت اثر این بررسی تا حدی بود که آن را نقطه عطف حرکت روابط انسانی الکتریکی غربی در شیکاگو انجام گرفت در مدیریت می دانند. نظریه پردازان این مکتب با پژوهش های خود نشان دادند که کارگر خوشحال، کارگری سودآور است و رضایت شغلی بیش از هر چیز تحت تأثیر نقش گروه های کاری و سرپرستان است.
-
- اتحادیه های کارگری: تعارض ها و درگیری های فراگیر بین مدیران کارخانه ها و مراکز تولیدی و صنعتی با کارگران و سرانجام رشد اتحادیه گرایی، تأثیر زیادی در بررسی مقوله رضایت شغلی داشت .در سال ۱۹۳۲نخستین پژوهش مربوط به رضایت شغلی منتشر شد. علاوه برآن، مدیران نیز به عنوان بخشی از برنامه های بلندمدت خود، شروع به استخدام روانشناسان کردند تا با زمینه یابی و افزایش رضایت شغلی، از ایجاد اتحادیه ها جلوگیری کنند. در اواخر دهه ۱۹۳۰ ، این روند سبب شد که جامعه مطالعات روانشناختی مسائل اجتماعی در آمریکا، کتابی در زمینه اندیشه های روانشناختی مسائل کارگری منتشر کند.
-
- دیدگاه رشد یا ماهیت کار: بسیاری از صاحب نظران رشته های مدیریت و روانشناسی، بر پایه پژوهش های متعدد دریافتند که فهم رفتار در محیط کار، مستلزم چیزی بیش از مطالعه خصوصیات افراد و سپس متناسب ساختن آن با یک سازمان است. ازاین رو سازمان ها، باید راه تحول و دگرگونی را در پیش گیرند و عقاید تاز ه ای نسبت به مفاهیم موقعیت کار، رضایت شغلی و مانند آن پدید آید. نیاز به این تحول، هم در زمینه های فردی و هم در زمینه های سازمانی احساس می شد که سرانجام سبب شد دیدگاه های روشنفکرانه ناشی از مدیریت، روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی، بر مفاهیم سنتی گذشته غلبه کند. ازاین رو اهمیت نظامهای مدیریتی، تأثیر رفتاری و نگرشی سازمان ها و نیز تکامل آن با فرایندهای اجتماعی و روانی بیش از پیش مشخص شد و این حقیقت پذیرفته شد که سلامت و موفقیت کسانی که به این سازما نها متکی اند، به سلامت و موفقیت آنها وابسته است و موفقیت و رضایت در کار، اغلب برای عزت نفس و سلامت روانی اشخاص ضروری به حساب می آید. بیشتر حرکت های صورت گرفته در این زمینه، مانند نهضت آزادی زنان و خواست مردان برای بررسی مجدد مشاغل و فنی ساختن آنها، شواهدی بر درستی این ادعاست (کورمن[۵۶]،ترجمه فارسی، ۱۳۸۴).
با بررسی این سه دیدگاه مشخص می شود که درباره مفهوم رضایت شغلی و عوامل ایجاد آن، اتفاق نظر وجود ندارد و نظریه های گوناگونی در زمینه رضایت شغلی وجود دارد. به اعتقاد رولینسون [۵۷]، برادفیلد[۵۸] و ادواردز[۵۹] ، مرور پیشینه مطالعاتی و پژوهشی رضایت شغلی نشان می دهد که بیشتر صاحب نظران و نظریه پردازان، به طورکلی این مفهوم را از دو دیدگاه نگرشی و انگیزشی مورد بررسی قرار داده اند. برای مثال هلریگل[۶۰] ، اسلوکام [۶۱]و وودمن[۶۲] ، رضایت شغلی را بازخورد عمومی فرد نسبت به شغل یا حرفه خویش تعریف می کنند، درحالی که برخی دیگر مانند لوکه[۶۳] ، رضایت شغلی را، حالت هیجانی لذت بخش یا مثبتی تعریف می کنند که ناشی از ارزیابی شغلی یا تجربه های شغلی فرد است (سپهری، ۱۳۸۳). ۲-۴-۲- تعاریف رضایت شغلی تعریف رضایت شغلی را می توان به تلاش کلاسیک که در سال ۱۹۳۵ توسط رابرت هاپاک[۶۴] تعریف شد، نسبت داد . وی درباره پیچیدگی رضایت شغلی هشدار داد و آن را به عنوان ترکیبی از موارد روا نشناختی، فیزیولوژیک و محیطی که باعث می شود شخص اظهار نماید که ” من ا ز شغل خود رضایت دارم تعریف کرده است ” (هوی و میسکل[۶۵]، ترجمه فارسی، ۱۳۸۲) - رضایت شغلی را میتوان نگرش کلی فرد نسبت به شغلش تعریف کرد (رابینز[۶۶]، ترجمه فارسی، ۱۳۷۴). - لوک[۶۷] معتقد است رضایت مندی شغلی ناشی از ارزیابی شغل به عنوان امری است که رسیدن یا امکان رسیدن به ارزش های مهم شغلی را فراهم می آورد. بنابراین فرد زمانی به طور مؤثر سازمان را در جهت رسیدن به اهداف آن یاری می رساند که ابتدا از شغل و حرفه خود راضی و خشنود باشد و نیز به کاری بپردازد که به آن علاقه مند است (فروغی و همکاران، ۱۳۸۶). - ایوانویچ و دانلی[۶۸] (۱۶۹۸) نگرش فرد نسبت به شغل را یک نگرش کلی ارزیابی می کنند. در کنار این تفکر رویکرد روی های رضایت شغلی را مجموعه ای از نگرش های فرد نسبت به جنبه های مختلف شغل در نظر می گیرد. - شفیع آبادی (۱۳۷۶) به نقل از هاپاک رضایت شغلی را مفهومی پیچیده و چند بعدی می داند که با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد. تنها یک عامل موجب رضایت شغلی نمی شود .بلکه ترکیب معینی از مجموعه عوامل گوناگون سبب می گردد که فرد شاغل در لحظه معینی از زمان از شغلش احساس رضایت نماید و از آن لذت ببرد. - فرد لوتانز[۶۹]، رضایت شغلی را حالت عاطفی مثبت و خوشایندی می داندکه حاصل ارزیابی فرد از شغل یا تجارب شغلی او است. وی اضافه میکند رضایت شغلی، نتیجه ادراک کارکنان از آنچه به نظرشان مهم است و شغل آنها را به خوبی فراهم کرده است (عباس زادگان، ۲۰۰۰). بطورکلی، بعضی افراد به شغل خود نگرش مثبت و برخی، نگرش منفی دارند و برخی دیگر در شرایطی بین این دو حالت می باشند. چه عاملی یا عواملی موجب رضایت یا عدم رضایت از شغل می گردد؟ برای پاسخ به این سؤال، نظریه پردازان تئوری هایی را ارائه نموده اند که در ذیل بطور مختصر به بررسی برخی از تئوری های موجود در این زمینه پرداخته می شود. جدول ۲-۱: تعاریف مفهوم رضایت شغلی بر اساس تحلیل محتوای متون. منبع (راوی و همکاران، ۶۴:۱۳۹۱).
۲-۴-۳- ماهیت رضایت شغلی رضایت شغلی به طور نوعی به نگرش های کارکنان اشاره دارد. رضایت شغلی ابعاد بسیاری دارد و ممکن است نمایانگر نگرش کلی نسبت به شغل باشد یا فقط به قسمت هایی از شغل بازگردد. رضایت شغلی به عنوان مجموعه ای از احساسات فرد، ماهیتی پویا دارد،. یعنی به همان شدتی که پدید می آید، از میان می رود (شاید با شدت بیشتر). بنابراین برای تداوم آن، توجه مستمر مدیران، ضرورت دارد از طرف دیگر، رضایت شغلی بخشی از رضایت از زندگی است، به نحوی که سرشت محیط بیرونی، بر احساسات فرد درکارش اثر می گذارد. به همین ترتیب، چون شغل بخش مهمی از زندگی انسان است، رضایت از شغل بر رضایت کلی از زندگی تأثیر دارد (خدایاری فرد، ۱۲:۱۳۸۸). ۲-۴-۴- ابعاد رضایت شغلی با توجه به نظریه های یادشده، به طور کلی سه بعد مهم در رضایت شغلی تشخیص داده شده است که عبارتند از:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۶- بررسی ابزار پژوهش استفاده از گویهها و پرسشهای متعدد، مسئله روایی و اعتبار دادهها را مطرح میکند. در واقع یک ابزار خوب باید از تعدادی ویژگیهای مطلوب مانند عینیت، سهولت اجزاء، عملی بودن، سهولت تعبیر و تفسیر، روایی و پایایی برخوردار باشد. مهمترین موارد ذکر شده در این ویژگیها روایی و پایایی است (مؤمنی و فعال قیومی، ۱۳۸۷ : ۲۰۵) . ۶-۳-۱- بررسی روایی ابزار پژوهش روایی از واژهی روا، به معنای جایز و درست گرفته شده و روایی به معنای صحیح و درست بودن است (خاکی،۱۳۸۲: ۲۸۸). روایی ابزار اندازه گیری یعنی هنگامی که به امید مطالعهی یک مفهوم مجموعه ای از پرسشها را مطرح میکنیم، چگونه میتوانیم اطمینان یابیم که واقعاً به اندازه گیری مفهوم مورد نظر پرداختهایم یا چیز دیگری را سنجیدهایم. آزمونهای روایی را در ۳ گروه گسترده میتوان دسته بندی نمود: روایی محتوا، روایی وابسته به معیار و روایی سازه (سکاران، ۱۳۸۸: ۲۲۳). به منظور اندازه گیری سرمایهی اجتماعی، با در نظر گرفتن مدل پاتنام، از تلفیق پرسشنامه های احمدی فیروزجائی و همکاران (۱۳۸۵)؛ غفاری و اونق (۱۳۸۵)؛ مرشدی و شیری (۱۳۸۷)؛ بالن و اونیکس (۱۹۹۸) و اسوندسون و هجللوند ( ۲۰۰۰ ) استفاده گردید که روایی آنها احراز شده بود. برای اطمینان از سهولت فهم پرسشها، ابتدا تعداد محدودی پرسشنامه (۳۰ پرسشنامه)، بین افراد توزیع گردید و نظرات آنها را نسبت به متن و معنای پرسشهای موجود بررسی نمودیم و در نهایت به منظور اندازه گیری سرمایهی اجتماعی از ۳۶ گویه استفاده گردید.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
همچنین از روایی محتوا نیز به منظور بررسی روایی پرسشنامه استفاده گردید. روایی محتوا، روشی برای سنجش میزان اعتبار اجزای تشکیل دهندهی یک ابزار اندازه گیری میشود که معمولاً توسط افراد متخصص در موضوع مورد مطالعه انجام میگیرد. از این رو روایی محتوا به قضاوت داوران بستگی دارد (کلانتری، ۱۳۸۵: ۷۷). به منظور بررسی این روایی، شاخصها و سؤالات توسط خبرگان مورد ارزیابی قرار گرفت و برخی از سؤالات حذف و تعدادی سؤال نیز به پرسشنامه اضافه شد تا از نظر علمی بار پرسشنامه قابل قبول گردد. ۳-۶-۲- بررسی پایایی ابزار پژوهش اعتبار یا اعتماد پذیری ابزار، میزان پایایی و سازگاری آن را در اندازه گیری یک مفهوم نشان میدهد. توانایی ابزار در حفظ پایایی خود در طول زمان – علیرغم شرایط غیر قابل کنترل آزمون وضعیت خود پاسخگویان حاکی از پایداری آن و تغییر پذیری اندک آن میباشد. برای آزمون پایداری دو راه وجود دارد: ضریب باز آزمایی و اعتبار آزمونهای موازی (سکاران، ۱۳۸۸: ۲۲۷). در این پژوهش به منظور اندازه گیری پایایی ابزار اندازه گیری سرمایهی اجتماعی از آلفای کرونباخ استفاده گردید. معمولاً در مطالعات اگر ضریب آلفای کرونباخ بیش از ۶/۰ باشد، اعتبار نسبی گویهها و لذا مفهوم مورد نظر را تصدیق میکنند (ایمانی جاجرمی، ۱۳۸۵ :۲۱۰). پس از سنجش پایایی مفاهیم مورد نظر، مقادیر زیر برای آلفای کرونباخ به دست آمد. جدول ۳-۲- بررسی پایایی ابزار پژوهش
ابعاد |
اعتماد بین شخصی |
اعتماد تعمیم یافته |
اعتماد به نهادها |
شبکهی روابط غیررسمی |
شبکهی روابط رسمی |
هنجار معامله به مثل |
ضریب |
۷۲۱/۰ |
۶۲۵/۰ |
۷۱۱/۰ |
۷۰۶/۰ |
۶۱۱/۰ |
۶۳۳/۰ |
همچنان که داده های جدول نشان میدهد برای تمام متغیر های مورد سنجش، مقادیر آلفای کرونباخ بالاتر از ۶/۰ شده است که گویای این واقعیت میباشد که سؤالات پرسشنامه از انسجام درونی مناسبی برخوردار هستند. ۳-۷- روش توزیع پرسشنامه پرسشنامه را میتوان به طریق حضوری یا از طریق پست بین پاسخ دهندگان توزیع کرد. بزرگترین امتیاز شیوهی حضوری این است که خود پژوهشگر یا یکی از اعضای گروه پژوهش میتواند هرگونه تردیدی را که پاسخ دهندگان در مورد هر یک از سؤالات دارند بلادرنگ برطرف کند و همچنین پژوهشگر این فرصت را دارد که موضوع پژوهش را معرفی کند و پاسخ دهندگان را برانگیزد که پاسخهای صادقانه بدهند (سکاران، ۱۳۸۸: ۲۶۰). در این پژوهش نیز تکمیل پرسشنامه با حضور پژوهشگر انجام شد تا در صورت نیاز به سؤالات و ابهامات پاسخگویان پاسخ داده شود. به منظور توزیع پرسشنامه بین افراد، پس از اخذ مجوز در چندین نوبت به ادارات صنایع دستی استان فارس، صنف قالیبافان شیراز، کمیتهی امداد امام خمینی شیراز، اداره بهزیستی شیراز و صندوق مهر امام رضا (ع) شیراز مراجعه و پرسشنامه بین شاغلان کسبوکار خانگی و به طور همزمان بین افراد فاقد کسبوکار خانگی مراجعه کننده به این ادارات توزیع گردید. لازم به ذکر میباشد که در ابتدا تعداد محدودی پرسشنامه (۳۰ پرسشنامه) بین شاغلان کسبوکار خانگی توزیع گردید و پس از بررسی روایی و پایایی آن، تعداد ۴۶۰ پرسشنامه بین شاغلان کسبوکار خانگی توزیع گردید که در نهایت ۳۸۵ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بین افراد فاقد کسبوکار نیز تعداد ۱۵۵ پرسشنامه توزیع گردید که در نهایت ۱۳۰ پرسشنامه جمع آوری گردید. ۳-۸- متغیر های پژوهش تعریف عملی، یک مفهوم را به صورت اعمال و اموری که در مطالعه به عنوان معرف و معادل آن مشخص میشود، تعریف میکند. چنین تعریفی معانی مفاهیم را لمس پذیر میکند و روشهای اندازه گیری که ملاکهایی را برای کاربرد تجربی مفاهیم به دست میدهد، طرح و خلاصه میکند (هومن، ۱۳۸۳: ۹۸). ۳-۸-۱- متغیر مستقل متغیر مستقل اصلی در این پژوهش سرمایهی اجتماعی میباشد. پاتنام، سرمایهی اجتماعی را مجموعه ای از مفاهیمی مانند اعتماد (بین شخصی، تعمیم یافته و نهادی)، هنجارها (معامله به مثل) و شبکهها (رسمی و غیر رسمی) میداند که موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینهی اعضای یک اجتماع شده و در نهایت منافع متقابل آنان را تأمین خواهد کرد (پاتنام، ۱۳۸۰: ۲۲۵). - اعتماد بین شخصی (درون گروهی)[۴۰]: منظور از اعتماد شخصی، میزان اعتماد افراد نسبت به دوستان و آشنایان خود میباشد و در شکل قرض دادن پول، امانت دادن وسایل به یکدیگر و قبول ضمانت آنها نمایان میشود که سؤالات ۲ تا ۶ پرسشنامه مربوط به شاغلان کسبوکار خانگی و سؤالات ۲ تا ۴ پرسشنامه مربوط به افراد فاقد کسبوکار این عامل را میسنجند. - اعتماد تعمیم یافته (اجتماعی)[۴۱]: بیانگر میزان اعتماد و نگرش شاغلان کسبوکار خانگی و افراد فاقد کسبوکار به افراد و گروه های مختلف جامعه و به عبارتی دیگران تعمیم یافته میباشد و با گویههایی چون قابل اعتماد دانستن مردم، قرض دادن پول به آنها و اعتماد و منصفانه بودن مطالب روزنامهها بیان میشود. سؤالات ۱، ۷، ۸ و ۱۳ پرسشنامه مربوط به شاغلان کسبوکار خانگی و سؤالات ۱، ۵، ۶ و ۱۱ پرسشنامه مربوط به افراد فاقد کسبوکار این عامل را میسنجند. - اعتماد به نهادها[۴۲]: بیانگر میزان اعتماد افراد به نهادهای دولتی مانند بانکها، ادارات دولتی، نیروی انتظامی و شرکتهای تعاونی میباشد که سؤالات ۹ تا ۱۲ پرسشنامه مربوط به شاغلان کسبوکار خانگی و سؤالات ۷ تا ۱۰ پرسشنامه مربوط به افراد فاقد کسبوکار این عامل را میسنجند. - شبکه روابط غیر رسمی[۴۳]: نشان دهندهی روابط غیر رسمی افراد با دوستان و آشنایان میباشد و به شکل میزان گفتگو با اعضای خانواده، ملاقات با خویشاوندان و نظایر آن اندازه گیری میکنند. سؤالات ۱۴، ۱۷، ۱۸، ۳۰ تا ۳۲ و ۳۶ پرسشنامه مربوط به شاغلان کسبوکار خانگی و سؤالات ۱۴، ۱۵ و ۲۲-۲۴ پرسشنامه مربوط به افراد فاقد کسبوکار این عامل را میسنجند. - شبکه روابط رسمی[۴۴]: نشان دهندهی روابط شاغلان کسبوکار خانگی و افراد فاقد کسبوکار با افراد غریبه و افرادی چون کارشناسان و مدیران ادارات مربوط به کسبوکارشان، صحبت با مسئولان در مورد مشکلاتشان و نظایر آن اندازه گیری میشود. سؤالات ۱۵، ۱۹، ۲۴-۲۶ و ۳۳-۳۶ پرسشنامه مربوط به شاغلان کسبوکار خانگی و سؤالات۱۲، ۱۶ و ۲۵ پرسشنامه مربوط به افراد فاقد کسبوکار این عامل را میسنجند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- ii) اگر به صورت i توزیع شده باشد داریم:
که توزیع خی دو[۲۵] p درجه آزادی است. (iii که w(. ,.) توزیع ویشارت[۲۶] است. این توزیع حالت چند متغیرهی خی دو است.
- iv) اگر Z و D متغیرهای تصادفی مستقل باشند که به صورت زیر توزیع شدهاند.
فرم توان دوم زیر در قرار است: که به صورت زیر توزیع شده است: که توزیع فیشر[۲۷] با () درجه آزادی است. اگر ارزش انتظاری z را با نشان دهیم و مخالف صفر باشد آنگاه (ضرب شده با ثابتهای مناسب) یک توزیع f غیر مرکزی با پارامتر مرکزیت دارد.
- v) اگر و که f>p باشد و fD را بتوانیم به صورت تجزیه کرد بطوری که:
و z از مستقل باشد فرم توان دوم زیر را داریم: و بصورت زیر توزیع میگردد: که B(p, f-p) توزیع مرکزی بتا با (f, f-p) درجه آزادی است اگر ارزش انتظاری مخالف صفر باشد توزیع غیر مرکزی با پارامتر عدم مرکزیت دارد. دقت کنید بر خلاف (iv) اگر چه Z از مستقل است ولی از D مستقل فرض نشده است.
- vi) اگر نمونه از k زیر گروه به اندازهای n تشکیل شده باشد که از توزیع بالا نشأت گرفتهاند و میانگین زیر گروهها و میانگین کل باشد داریم:
و vii) تحت شرایط (ii) اگر زیر گروههای اضافی از توزیع یکسان باشند آنگاه : viii) اگر نمونه از k زیر گروه به اندازهی n تشکیل شده باشد که عیناً توزیع نرمال چند متغیره دارند، و اگر ماتریس کوواریانس j این زیر گروه باشد j=1, …, k داریم: دقت کنید که خصوصیت اضافی مجموعه متغیرهای مستقل ویشارت، گسترش خصوصیت خی دو برای حالت تک متغیره است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
جزئیات توزیعی پایهی تئوری برای استنتاج توزیعهای آماری استفاده شده در کنترل کیفیت چند متغیره را فراهم میسازد که در فصول بعدی بحث میشوند. آن آمارهها فاصله کل از بردار p بعدی میانگینهای مشاهده شدهی مقادیر هدف[۲۸] را تخمین میزنند اگر برای n معیار چند متغیره باشند و میانگینهای مشاهده شده باشند. آمارهی هتلنیگ[۲۹] با ضریب یعنی ترانهادهی بردار انحرافات (y-m) محاسبه میگردد به آمارهی هتلینگ در فصل قبل وقتی نمودار مقادیر کسب شدهی ۳۰ مشاهده اول را از مطالعه موردی اول ارائه کردیم اشاره گردید. وقتی نمونهی از n مشاهدهی p بعدی نرمال مستقل برای تخمین فاصلهی بین و ارزش انتظاری بکار میرود؛آمارههتلینگ که با نشان داده می شود به صورت زیر است: آمارهی میتواند به صورت رابطهی بین میانگینهای معیارهای بیان شود: که و این عنصر ماتریس است.هنگامیکه برنامه Minitab آمارهی را میخواهد محاسبه کند باید معکوس ماتریس S را محاسبه کرده و برای فرم درجه دوم ماتریسهای مناسب را در هم ضرب کند. تحت فرض صفر که دادهها مستقل و دارای توزیع نرمال هستند. با فرض بردار میانگین آمارهی بلافاصله با (iv) تعریف میگردد. وقتی میخواهیم فاصله بین تک مشاهدهی y از مقدار را محاسبه کنیم و ماتریس کوواریانس از n مشاهدهی محاسبه شده باشد آمارهی به صورت زیر بدست میآید: حالت خاص دیگر زمان است p=1 باشد در این حالت آمارهای برای تخمین انحراف میانگین n مشاهده از مقدار میانگین از مربع آمارهی t کسر میشود که آماره t برای تست فرضیهی میانگین جمعیت نرمال تک متغیر استفاده میشود. اگر ارزش انتظاری باشد، آمارهی t توزیع t استودنت[۳۰] با n-1 درجه آزادی دارد و چون ضریب به یک کاهش یافته است پس طبق انتظار محاسبات و فرضیههای با مجموعه دادههای شبیه سازی شدهی بالا توضیح داده میشود. قبلاً اشاره کردیم که ۵۰ مشاهده اول در مجموعه دادهها، دادهها را از یک فرایند مطالعهی قابلیت تحت کنترل شبیه سازی میکند. که توزیع نرمال دارد با : مقدار برای آن ۵۰ مشاهده را محاسبه کرده و با مقادیر بحرانی مناسب که از توزیع بدست آمد مقایسه میکنیم (در این حالت p=2 , n=50 میباشد) به ترتیب مقادیر داریم نتایج در ستون آخر جدول ۲٫۱ آمده است میبینم که هیچ یک از مقادیر در نمونه از مقدار بحرانی تخطی نمیکند. این نتیجه مورد انتظار بود چون مافواصل دادههای تجربی را از پارامترهای مکانی توزیع که دادهها را تولید کرده بود آزمودیم. تنها منبع مشاهدهی اختلاف خطاهای تصادفی است . در بخشهای بعد به این مثال بر میگردیم و از حالت گستردهتری از مجموعه دادهها استفاده میکنیم که هر دو دسته نمونه[۳۱] و نمونه آزمون شده[۳۲] را شبیه سازی میکند. وقتی نمونهای از kn مشاهده نرمال مستقل در k زیرگروه منطقی به اندازهی n دسته بندی شدهاند. فاصلهی بین میانگین ایj امین زیر گروه و مقدار انتظار ، زیر تعریف میشود. دقت کنید برخلاف حالت گروهبندی نشده ماتریس کوواریاس از آمیختن[۳۳]همه k زیر گروه تخمین زده میشود. دوبار تحت فرضیهی صفر دادهها بر مبنای بردار میانگین مستقل و دارای توزیع نرمال هستند. از (iv),(viii) دادیم. در این حالت دوم مجموعه دادههای شبیه سازی شده با p=4 و k=50 و n=2 مقادیری بحرانی برای عبارتند از در جدول ۳٫۲ مشاهده میکنیم در میان ۵۰ زیر گروه ۴ مقدار از مقادیر متناظر فقط زیر گروه ۳۲ ام مقادیر تخطی کرده است. جدول ۲-۱ میانگین با مقادیر خارجی (۴۹٫۹۱, ۹۰٫۶۵) استفاده شده برای پارامترهای تولید داده ماتریس s از نمونه پایه (۵۰ گروه مشاهده) میباشد نمونه پایه عبارتند از]۲۴[ :
جدول ۲-۲ میانگین با مقادیر (۹٫۹۸۶۳ ۹٫۹۷۸۷ ۹٫۹۷۶۳ ۱۴٫۹۷۶۳) برای پارامترهای در تولید داده ماتریس s آمیخته از نمونه پایه (۵۰ گروه ۲ مشاهدهای)بدست آمده است. دادههای نمونه عبارتند از]۲۴[:
۳-۲ کنترل کیفیت با اهداف تعیین شده خارجی روش ها و رویههای ارائه شده در این بخش برای حالتی است که مقادیر هدف از خارج (فرایند) تعیین می گردند یعنی بر اساس یک نیاز خارجی یا وقتی که باید به مقار استاندر m0 دست یافت. باید توجه داشت که مقادیر هدف مشخص خارجی معمولاً در کنترل کیفیت مدنظر نیست زیرا چنین اهدافی ممکن است به طور طبیعی با فرایند جاری قابل دستیابی نباشد و یا حتی با آن متناقض باشد. با این وجود هر زمان مجموعه استانداردهای از پیش تعیین شدهی چند متغیره داشته باشیم، رویههای کنترل کیفیت چند متغیره برای ارزیابی اینکه میانگین چند متغیره محصولات مساوی اهداف خارجی m0 است بکار می روند. دو فصل آینده با حالاتی سر و کار دارند که اهداف آزمون فرایند منتج و محاسبه میگردند. باید بین اهدافی که از نمونهی تست شده منتج میشوند و اهدافی که از نمونه مرجع[۳۴] یا نمونه پایه[۳۵] منتج میشوند تمایز قائل شد. اگر میانگین چند متغیره، محصولات را با نشان دهیم آنالیز آماری در کنترل کیفیت با مقادیر خارجی معادل آزمون فرضیه به صورت زیر است: با داشتن یک نمونه به اندازهی n از جمعیت میتوان را محاسبه کنیم. در فصل قبل مشاهده کردید که برای دادههای نرمال اگر m0 تعداد مورد انتظار باشد توزیع آمارهی به صورت است. بنابراین تحت فرض صفر در نظر میگیریم و در فرض H1 وF0 توزیع فیشر(توزیعF) غیرمرکزی دارد. بنابراین مقدار بحرانی[۳۶] برای برابر است با: که در آن ،αدرصد بالای توزیع مرکزیF با ) (درجه آزادی است. اگر مقدار از مقادیر بحرانی تخطی کند نتیجه میگیریم اختلاف بین و مقدار هدف خارجی m0 تنها با خطاهای تصادفی قابل توجیع نیست و در این حالت احتمال میدهیم که یک عامل قابل بررسی روی فرایند تاثیر گذاشته است. به عنوان اولین مثال حالت گستردهتر مجموعه داده های شبیهسازی شدهی فصل قبل در اینجا نیز استفاده میگردد. در اینجا علاوه بر ۵۰ مشاهدهی نمونهی پایه فصل دوم، ۲۵ مشاهدهی دو متغیره تولید کردیم که یک سری از نمونههای تست شده را شبیهسازی میکند که پارامترهای آن به صورت زیر است: پارامترهای مشاهدهی ۵۱ تا۵۵ عیناً نمونهی پایه هستند (یعنی دادهها تحت کنترل هستند) میانگین جمعیت برای اولین نمونه در مشاهدات ۵۶ تا ۶۵ دو انحراف استاندارد به بالا منتقل شدهاند یعنی:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
قانون حاکم بر قرارداد میتواند قانون متبوع هر یک از اشخاص طرفین قرارداد ، قانون کشور ثالث ، قواعد و مقررات متحد الشکل و کنوانسیونهای بین المللی و یا اصول و قواعد کلی حقوقی (از جمله عرف و عادات تجاری بین المللی[۹۲]) باشد. برای قانون حاکم بر قرارداد ، تعابیر و تعاریف متفاوتی وجود دارد. برخی آنرا قانون یا سیستمی حقوقی میدانند که دادگاه های یک کشور بنا به تجویز قواعد حل تعارض (مربوط به قراردادهای قانون ملی) ، برای تعیین تعهدات طرفین اعمال می نمایند . در سیستم حقوق عرفی انگلستان قانون حاکم بر قرارداد، قانون مناسب[۹۳] قرارداد میباشد که آن را اینگونه تعریف میکنند : ” عبارت قانون مناسب قرارداد یعنی سیستم حقوقی که طرفین قصد دارند بر قراردادشان حاکم باشد یا وقتی که قصد آنها تصریح نشده و از اوضاع احوال قابل برداشت نیست ، سیستم حقوقی که عقد قرارداد با آن نزدیکترین و واقعی ترین ارتباط را دارد.”[۹۴]
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
البته یک تعریف دیگر از قانون حاکم بر قرارداد که جزئیات قلمرو شمول انرا تشریح مینماید چنین است : ” قانونیکه قرارداد بر اساس آن منعقد میشود و عموما بر تشکیل قرارداد ، واقعیت توافق ، تاثیر هر اظهار خلاف واقع ، اشتباه ، اکراه ، تفسیر قرارداد ، اینکه قرارداد و شروط ان صحیح هستند ، انجام تکالیف طرفین قرارداد و تا حدودی مشروعیت قرارداد ، حاکم است.”[۹۵] قانون حاکم بر قرارداد ها بر اساس ماهیت تعهدات به دو دسته تقسیم میشوند: قانون حاکم بر تعهدات قراردادی. و منظور از تعهدات قراردادی [۹۶]، اندسته از تعهدات است که به واسطه قرارداد برای طرفین ایجاد میشود. قانون حاکم بر تعهدات غیر قراردادی . و منظور ازتعهدات غیر قراردای ، اندسته از تعهدات است که بدون ارتباط به وجود هرگونه قراردادی ، طرفین همواره متعهد به رعایت آنها میباشند مثل عمل بر اساس حسن نیت.[۹۷] موضوع بحث در این تحقیق، قانون حاکم بر تعهدات قراردادی است و موضوع تعهدات غیر قراردادی (تعهدات ناشی از مسئولیت مدنی) خارج از آن میباشد. قانون حاکم بر قراردادها ، به دو دسته تقسیم میشوند که هر یک بطور جداگانه مورد بررسی قرار میگیرد. بند ۱- قانون حاکم بر تعهدات قراردادی بطور یکه صریحا یا بطور ضمنی در متن قرارداد تعیین شده است از انجائیکه اصل حاکمیت اراده طرفین قرارداد در انتخاب قانون حاکم ، پذیرش جهانی دارد. لذا قانون تعیین شده در متن قرارداد به عنوان قانون حاکم بر قرارداد تلقی خواهد گردید حتی اگر قانون کشور ثالث باشد. این حکم البته یک استثناء مهم دارد. در حالتیکه انتخاب قانون حاکم بر قرارداد به منظور تقلب نسبت به قانون ، ارتکاب جرم و یا نقض قواعد نظم عمومی و اخلاق حسنه تعیین شده باشد ، اصل حاکمیت اراده متعاقدین لازم الرعایه نبوده و قابل نقض است. در حالتیکه طرفین بطور ضمنی و غیر صریح ، قانونی را بر قراداد فی مابین تعیین نموده اند ، تعیین قانون حاکم بر قرارداد مستلزم کشف ” اراده حقیقی” متعاقدین است که از طریق اماراتی مانند محل انعقاد قرارداد (مطابق ماده ۹۶۸ قانون مدنی ایران) استفاده میشود. کشف اراده حقیقی طرفین قرارداد در تعیین قانون حاکم ، مبتنی بر اثبات وجود یک رابطه یا علقه متعارف و قابل قبول میان قرارداد و کشوری است که قانون آن ، به عنوان قانون حاکم اعلام شده است.[۹۸] بند۲- سکوت قرارداد نسبت به قانون حاکم در مواردی ممکن است قرارداد نسبت به تعیین قانون حاکم، ساکت باشد و طرفین ، نه بسبب فراموشی ، بلکه به دلایل دیگری از جمله عدم توافق بر ان ، قانون حاکم در متن قرارداد را ذکرننمایند. مهمترین مرحله در این حالت ، توصیف [۹۹]عمل حقوقی یا عناصر آن یا وضعیت ، موضوع اختلاف است تا بتوان طبیعت آنرا کشف شده و سپس با توجه به شکل و یا ماهیت ان ، در گروه مناسب خود قرارداده شود. مثلا در اولین مرحله ، میبایست تعیین گردد که وضعیت مورد اختلاف ، مربوط به مسائل شکلی است (مانند تنظیم اسناد) و یا مربوط به مسائل ماهوی و حقوق و تعهدات طرفین است. لازم به ذکر است که در یک قراردا ممکن است چندین قانون حاکم وجود داشته باشد و در مراحل مختلف قرارداد (انعقاد – اجرای تعهدات – تفسیر و حل اختلافات) ممکن است قانونهای حاکم متفاوتی وجود دشته باشد. چنانجه هیچگونه اراده حقیقی (اراده صریح یا اراده ضمنی) نتوان به طرفین قرارداد نسبت داد ، میبایست اراده فرضی و حکمی [۱۰۰]را به ایشان نسبت داد . به عبارت دیگر ، در این حالت ، فرض میشود که اراده طرفین در انتخاب قانون حاکم چنین بوده است . معیارها و قرائتی که برای تشخیص اراده فرضی استفاده میشود میتواند شامل تابعیت طرفین قرارداد ، اقامتگاه قانونی طرفین قرارداد ، مرکز تجاری شرکت ، محل وقوع مال غیر منقول ، محل انعقاد قرارداد. محل ثبت قرارداد . محل وقوع وثیقه و رهن ویا محل اقامتگاه داور یا نهاد داوری باشد. مجموعه این معیارها و قرائن را “عوامل رابط”[۱۰۱] می نامند.[۱۰۲] با توجه به پیچیدگی تشخیص اراده فرشی متعاقدین ، چهار اصل زیر در این زمینه ، مورد تایید اغلب نظام های حقوقی قرارگرفته است : قانون محل وقوع عقد. قاون محل اجرای قرارداد. قانون اقامتگاه متعهد. قانون محل دادگاه یا محل داوری برای تشخیص محل وقوع عقد ، در قراردادها یا راه دور و مکاتبه ای چهار نظریه زیر وجود دارد: نظریه اعلام قبول. نظریه ارسال قبول. نظریه وصول قبول. نظریه اطلاع از قبول. در حقوق ایران ، حکم خاصی در مورد این چهار نظریه وجود ندارد. لیکن مطابق اصل ۲۳ کنوانسیون ملل متحد در مورد بیع بین المللی کالا (۱۹۸۰ وین) و بند ۲ ماده ۶-۱-۲ اصول قراردادهای تجاری بین المللی (یونیدروا) , نظریه وصول قبل ، ملاک عمل است.[۱۰۳] البته ، امکان تراضی حصوصی بر تشکیل قرارداد با ارسال قبول نیز منع نشده است. از این اختلاف میتوان به اهمیت تعیین قانون حاکم پی برد. بطور مثال ، حراجگذار الکترونیکی باید بطور صریح آنرا تابع قانون کشور خاصی نماید تا بدین وسیله ، در صورت تعدد تابعیت و اقامتگاه مشتریان احتمالی ، سرنوشت قرارداد از حیث قانون حاکم در معرض ابهام قرار نگیرد و مراجعان به سایت ، جهت شرکت در حراج نیز ، از قانون مذکور اطلاع یابند. در مواردی از این قبیل ، اغلب ، یک قانون قابل انعطاف و قابل تفسیر به عنوان قانون حاکم تعیین میگردد.[۱۰۴] گفتار۱- مبانی نظری تعیین قانون حاکم بر قراردادها بطور کلی کشورها ، دو نوع رویکرد را برای تعیین قانون حاکم بر قراردادها استفاده نموده اند : روش عینی و روش ذهنی. در ادامه هر یک از انها بطور جداگانه مورد بررسی قرار میگیرد. بند ۱- روش عینی خانم عسگر ابادی اینو خودم تایپ میکنم واستون میفرستم خوبه بند ۲- روش ذهنی این صفحه خیلی تار بود هیچی دیده نشد…….۰۶۸۳٫٫٫٫٫٫ صفحه قراردادهای الکترونیکی نفت وگاز ۳۶[۱۰۵]دولتی و غیر دولتی را برای حاکمیت بر قرارداد خود انتخاب نمایند . ولی گروه موقعیت گرا ، معتقد میباشند منشا حق و تکلیف ، اراده دولتها است و صرفا قوانین دولتی را مجاز به حکومت بر قراردادها میدانند.[۱۰۶] طرفداران استقلال اراده متعاملین ، معتقد میباشند که طرفین قرارداد اختیار نام دارند که هر نوع قانون یا مقرراتی را که صلاح بدانند ، بر قرارداد خود حاکم نمایند و از این بابت هیچگونه محدودیتی برای انتخاب قانون صلاحیتدار ندارند. در این حالت ، انتخاب قانون حاکم بر قرارداد ، به نوعی شرط و ضمن عقد تبدیل شده و در قراردا ادغام میشود. در مقابل ، نظر دیگری وجود دارد که بیان میکند اختیار متعاملین در انتخاب قانون حاکم بر قرارداد نمیتواند نا محدود باشد . لذا باید بین قانون مورد توافق (قانون حاکم) و ماهیت قرارداد و یک ارتباط واقعی وجود داشته باشد. بدین معنی که متعاملین باید قانونی را انتخاب کنند که با قراردادشان ، ارتباط و وابستگی لازم را داشته باشند . در غیر این صورت ، قانون انتخابی متعاملین فاقد نفوذ و اعمال بر قرارداد خواهد بود. کنوانسیون استفاده از ارتباطات الکترونیکی در قراردادهای بین المللی ، بدون رد یا تایید صریح هر یک از روش های عینی یا ذهنی ، رویکرد اتخاذی در این خصوص را تابع قواعد حقوق بین الملل خصوصی دانسته است [۱۰۷]. اما با پذیرش و تاکید بر اصل آزادی و حاکمین اراده ، بطورضمنی ، روش ذهنی را پذیرفته است.[۱۰۸] گفتار ۲- قواعد غیر دولتی به عنوان قانون حاکم بر قراردادها یکی از محدودیت هایی که بر ازادی اراده طرفین قرارداد برای تعیین قانون حاکم بر ان ، وجود دارد این است ه طرفین الزاما میبایست قانون ملی یک کشور را برای این منظور انتخاب کنند . این قانون معمولا قانون ملی یکی از طرفین قرارداد است که به ان قانون منظور طرفین نیز میگویند. در برخی موارد نیز بنا بر توافق ، قانون کشور ثالثی برای حکومت بر قرارداد انتخاب میشود . که در این حالت باید مراقبت نمود که این کار ، به خاطر فرار از قانون های منظور طرفین و به جهت تقلب نسبت به آنها انجام نشود. علیرغم این موارد ، قوانین ملی کشورها ، معمولا به تنهایی ، انچنان جامعیت و کستردگی ندارد که بتواند کلیه جوانب حقوقی قراردادهای امروزی را پوشش دهد و این موضوع انگیزه ای میشود که قواعد حقوقی غیر دولتی و حقوق بازرگانی فراملی [۱۰۹]به عنوان قانون حاکم بر قرارداد یا دیوان داوری برگزیده شود. در ادامه انواع قواعد غیر دولتی به اجمال بررسی میشود.[۱۱۰] بند۱- قواعد عرفی و مبتنی بر رسوم بازرگانی این قواعد معمولا توسط موسسات حقوقی خصوصی حرفه ای تدوین میشود . از جلمه این موسسات میتوان به اتحادیه تجاری ذرت لندن[۱۱۱] اشاره نمود که در سال ۱۸۷۷ تاسیس شد و قراردادهای تجاری مرتبط با خرید و فروش ذرت را جمع اوری ، بازبینی نمود وقراردادهای نمونه تجاری ذرت را تدوین نمود. بطور کلی این موسسات ، نسبت به شناسایی ، جمع اوری ، تدوین و توسعه قواعد عرفی و رسم و رسومات بازرگانی در رشته ای خاص اقدام مینمایند تا تجارت در این رشته ها ، نظام مند و قاعده مند باشد و رواج بیشتری داشته باشد. یکی دیگر از این موسسه ها ، اتحادیه تجاری ابریشم امریکا است[۱۱۲] که در سال ۱۸۷۳ تاسیس شده است.[۱۱۳] بند۲- قواعد تدوین شده توسط اتحادیه های بین الدولی حرفه ای از جمله این اتحادیه ها میتوان به اتاق بازرگانی بین المللی [۱۱۴]اشاره نمد که مجموعه اینکوترمز[۱۱۵] را در سال ۱۹۳۶ تدوین نموده و در سالهای ۱۹۵۳،۱۹۷۴،۱۹۸۳،۱۹۹۰مورد بازبینی و تجدید چاپ قرار داده است. این مجموعه ، اصطلاحات تخصصی و اساسی در بیع بین المللی کالا را گرد اوری و تدوین نموده است. لذا چنانچه یک تاجر چینی کالایش را به یک تاجر اماراتی به قیمت فوب شانگهای فروخته باشد ، نیازی نیست که توضیح داده شود در سیستم فوب[۱۱۶]تسلیم کالا به خریدار بر روی عرضه کشتی در بندر مبداء انجام میشود و کلیه هزینه ها و مسئولیت ها از ان پس بر عهده خریدار است و خریدار قبل از حرکت کشتی از بندر شانگهای میبایست وجه قرارداد را به فروشنده پرداخت نماید. بدیهی است اینگونه قواعد در صورتی میتواند برای طرفین لازم الاجرا باشد که در متن قرارداد صریحا ذکر شده و مورد توافق صریح طرفین قرارداد ، قرار گرفته باشد. برخی از این موسسات خصوصی ، برای سهولت کار کردی و رواج بیشتر امور تجاری ، اقدام به تنظیم قراردادهای نمونه[۱۱۷] نموده اند.[۱۱۸] بند ۳- قواعد تدوین شده توسط سازمانهای بین المللی عمومی از جمله این سازمانها میتوان به سازمان ملل متحد ، شورای اقتصادی اروپا و موسسه بین المللی یکنواخت سازی حقوق خصوصی[۱۱۹] اشاره نمود. از اقدامات مهم موسسه اخیر میتوان به انعقاد کنوانسیون ۱۹۶۴ با عنوان قواعد متحدالشکل برای بیع بین المللی کالای منقول مادی[۱۲۰] و تدوین اصول قراردادهای تجاری بین المللی (۱۹۹۴) اشاره نمود. قواعد مندرج در این موارد ، بدون انکه الزام اور تلقی شوند. ممکن است در رسیدگی ماهوی به دعاوی مربوطه ، مورد استفاده و استناد قرار گیرند.[۱۲۱]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۴- شکلگیری آلمان چه تأثیری بر شروع جنگ جهانی اول داشت؟ ۱-۴- فرضیههای پژوهش «فرضیه عبارت است از حدس یا گمان اندیشمندانه، درباره ماهیت، چگونگی و روابط بین پدیدهها، اشیاء و متغیرها، که محقق را در تشخیص نزدیکترین و محتملترین راه برای کشف مجهول کمک می کند؛ بنابراین فرضیه گمانی است موقتی که درست بودن یا نبودنش باید مورد آزمایش قرار گیرد. فرضیه براساس معلومات کلی و شناخت قبلی و یا تجارب محقق پدید میآید. این شناختها ممکن است براساس تجارب یا مطالعات قبلی باشد، از منابع شفاهی به دست آمدهباشد، یا در جریان مطالعهی ادبیات تحقیق حاصل شدهباشد. در هر صورت، مجموعه منابع مزبور میتواند ذهن محقق را آماده نماید تا درباره چگونگی متغیرها و روابط آنها در تحقیق موردنظر حدس بزند و پیشبینی به عمل آورد و حاصل آن در قالب قضایای حدسی و خبری تدوین نماید.»(حافظنیا، ۱۳۸۵: ۱۱۰) لذا فرضیههای موردنظر ما در این پژوهش عبارتند از:
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
فرضیه اصلی: با پیدایش ناسیونالیسم در اروپای قرن نوزدهم زمینههای وحدت آلمان فراهم شد که پس از آن نقش مهمی در حوادث بینالمللی داشت. فرضیههای فرعی: ۱- دانمارک، اتریش و به ویژه فرانسه مهمترین موانع وحدت آلمان بودند. ۲- بیسمارک مهمترین شخص سیاسی نظامی بود که توانست وحدت آلمان را ممکن سازد. ۳- آلمان پس از وحدت مهمترین مهره در کنگرههای بینالمللی بود و نقش تعیینکنندهای نیز داشت. ۴- آلمان پی از شکلگیری وارد رقابتهای استعماری شد و خواهان مستعمره شد(مانند دیگر کشورهای اروپایی) که تلاشش برای بدست آوردن این مهم که در آن روزگار امری طبیعی برای قدرتهای بزرگ بود، آن را با قدرتهای جهانی روبرو ساخت. ۱-۵- اهداف پژوهش هدف علمی: با انجام این تحقیق چگونگی سیر تکوین آلمان که از تأثیرگذارترین کشورها بر حوادث جهان در نیمه دوم قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم میباشد و همچنین نتایج حاصل از پیدایش این قدرت بزرگ، تا آغاز جنگ جهانی اول روشن میشود. هدف کاربردی: با انجام این تحقیق برخی از مؤسسات و نهادهای آموزشی و اجرائی نظیر آموزش و پرورش، وزارت امور خارجه، سفارتخانهها، از دستآوردهای آن بهره خواهند گرفت. ۱-۶- ضرورت پژوهش از آنجا که تاکنون هیچ تحقیق منسجمی به صورت علمی و تحقیقی دربارهی، چگونگی شکلگیری کشور آلمان و تأثیرات آن بر حوادث بینالمللی، انجام نگرفته است و با توجه به اهمیتی که کشور آلمان در نیمه دوم قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم در صحنه سیاست بینالمللی و حوادث جهانی داشتهاست، لذا پی بردن به چگونگی اهمیت یافتن آن و تأثیراتش بر حوادث جهانی ضرورت مییابد. علاوه بر آن، از نظر نگارنده شکلگیری کشور آلمان در نیمه دوم قرن نوزدهم قدمی در راه شکستن انحصار قدرت محسوب میشود که به عنوان تنها بازیگران صحنهی بینالملل مطرح بودند. با این اوصاف شناخت و بررسی چگونگی شکلگیری آلمان و تأثیرات آن بر حوادث بینالمللی از حد ضرورت فراتر رفته که با انجام این پژوهش به آن خواهیم رسید. ۱-۷- روش پژوهش این تحقیق از نظر هدف در ردیف تحقیقات نظری جای میگیرند، اما براساس ماهیت و روش پژوهش در ردیف تحقیقات تاریخی قرار دارد. در این تحقیق اطلاعات به روش کتابخانهای و فیشبرداری از منابع و مأخذ به دست آمدهاست و پس از گردآوری اطلاعات به شیوهی توصیفی- تحلیلی به نگارش درآمدهاست، یعنی با تکیه بر منابع شرح حوادث و روند و جزئیات آنها و همچنین علل و پیامدهای حوادث مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاست. ۱- ۸- پیشینه پژوهش تا آنجا که نگارنده تحقیق کرده و همچنین با مطالعات انجامشده پیرامون این موضوع و جستجو در میان پایاننامهها و کتابهای در دسترس به زبان فارسی، کتاب یا پایاننامهای که دقیقاً منطبق با موضوع ما باشد یافت نشد، اما پارهای منابع هستند که مطالعاتی در این زمینه به صورت پراکنده در خود جای دادهاند که به نحوی به بخشی از موضوع پژوهشی ما اشاره کردهاند. از جمله این منابع میتوان به، کتاب اروپا از ناپلئون به بعد تألیف دیوید تامسن، اروپا از ۱۸۱۵ به بعد از هنری لیتلفیلد، دیپلماسی تألیف هنری کیسینجر جلد اول، تاریخ روابط بینالملل در قرن نوزدهم نوشتهی پییر رونون، تاریخ آلمان تألیف روبرت هرمان تنبروک، تاریخ تمدن غرب و مبانی آن در شرق تألیف کرین برینتون و دیگران، تاریخ دیپلماسی و روابط بینالملل از احمد نقیبزاده(داخلی) و به ویژه تاریخ جهان نو رابرت روزول پالمر و مجموعه تاریخ آلبرماله که مورد ارجاع مکرر دیگر منابع داخلی و خارجی قرار گرفتهاند، اشاره نمود. ۱-۹- مشکلات پژوهش اساساً دست زدن به کار پژوهشی دشوار است، و در حوزه تاریخ و به ویژه حوزه تاریخ جهان نیز دشوارتر. چرا که نه منابع کافی در دسترس نگارنده وجود داشتهاست و نه زبان تحصیل نگارنده با زبان موردنیاز موضوع پژوهش مطابقت داشتهاست، در چنین وضعیت اسفباری گستاخی نگارنده نمایان میشود و البته بدیهی است که قدم در راهی دشوار و ناهموار نهاده است. از دیگر دشواریهای این پژوهش میتوان به جمع آوری اطلاعات پراکنده در کنار کنجکاوی و شوق بیملال نگارنده، تجزیه و تحلیل منابع، سازماندهی دادهها، برقراری ارتباط میان آنها و ارائه تصویری از وضعیت و دیپلماسی پرتراکم و پیچیده آلمان و سیر تحول رخدادها، اشاره کرد. ۱-۱۰- معرفی برخی مآخذ ۱-۱۰-۱- تاریخ اروپا از ۱۸۱۵ به بعد(تألیف هنری. و. لیتلفیلد) هنری. و. لیتلفیلد، نایب رئیس دانشگاه بریچپورت[۱] در ایالت کونکتیکات[۲] است. وی در درجات «B.S» و «M.A» را از دانشگاه نیویورک و درجهی «ph.D» را از دانشگاه ییل[۳] دریافت کرد و در رشته علوم اجتماعی در دانشگاه مریلند[۴] تدریس نمودهاست. در مدتی که در ادارهی کالج نیوهاون[۵] و همچنین در ادارهی فرهنگ ایالتی کونکتیکات مشغول بوده در تنظیم و تدوین برنامههای تعلیمات عالی در کونکتیکات نقش مهمی داشتهاست. علاوه بر اشتغال مقامهای رهبری در بسیاری از انجمنها و مؤسسات حرفهای، با سمت ریاست جمعیت آمریکائی کالجهای جونیور[۶] و ریاست شورای عالی کونکتیکات خدمت کردهاست. وی نیز مدیر مؤسسات مختلف تعلیم و تربیت و همچنین در موزهی هنر، علوم و صنایع نیز شاغل بودهاست و دارای چندین تألیف که کتاب «اروپا از ۱۸۱۵ به بعد» یکی از مهمترین آنهاست. این کتاب حاوی زبدهی وقایعی است که بعد از ۱۸۱۵ در اروپا رخ دادهاست و در آن وضعیت هرکدام از کشورهای اروپائی بویژه آلمان و فضای سیاسی داخلی و خارجی را خلاصهوار بیان کردهاست که از انسجام رضایتبخشی برخوردار است. ۱-۱۰-۲- تاریخ روابط بینالملل در قرن نوزدهم(تألیف پییر رونوون) پییر رونوون استاد دانشگاه سوربون فرانسه و رئیس افتخاری دانشکده ادبیات پاریس بودهاست. این کتاب که یکی از مهمترین آثار او به شمار میرود از تازگی خاصی برخوردار است که دانشجویان علوم سیاسی پاریس مرتب به آن مراجعه میکنند، چرا که روشنبینی و واقعبینی نویسنده برای اثرش پشتوانهی عظیمی آوردهاست. تاریخ روابط بینالملل در قرن نوزدهم، یکی از کتابهای ویژه در حوزه تاریخ دیپلماسی اروپا محسوب میشود که هرکس در این حوزه دست به پژوهش بزند بیگمان خود را از این اثر بینیاز نمیبیند. آنچه که از این مأخذ در پژوهش پیشرو استفاده شدهاست، اهم مطالبش عبارتند از، نیروهای ژرف و ریشهدار، سیاستهای ملی و زمامداران، نظم اروپا(۱۸۲۳- ۱۸۱۸)، جنبشهای انقلابی اروپا و اهمیت آنها، شکست اتریش و فرانسه از پروس، دیپلماسی و سیاستهای بیسمارک، برخوردهای امپریالیسمهای استعماری و … ۱-۱۰-۳- تاریخ آلمان(تألیف روبرت- هرمان تنبروک) کتاب «تاریخ آلمان» روبرت هرمان تنبروک از دو جهت حائز اهمیت است: نخست آنکه تاریخ آلمان در آن بصورتی فشرده و در عین حال به گونهای روشن و منطقی به نگارش درآمده است، و دوم اینکه کتابی است معتبر که تاکنون به بسیاری از زبانهای جهان از جمله به پنج زبان مهم اروپائی ترجمه شدهاست. مؤلف کتاب مورد بررسی، تاریخ آلمان را از آغاز تا زمان معاصر به طرزی گیرا و دور از ابهام نشان داده و کوشیده است با بیطرفی و بدون دخالت احساسات ملی رویدادهای تاریخ آلمان را بازگو کند. این کتاب در بیست و شش بخش تنظیم و تدوین گردیدهاست که از ژرمنها و زندگی آنان در ورود به دوران تاریخی و نیز شکلگیری دولت آلمان و سرنوشت آن تا زمان حاضر(سال تألیف کتاب) سخن به میان آمده، و در هر بخشی تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این دوران مورد بحث قرار گرفتهاست. تنبروک اعتراف کرده که تاریخ آلمان شدیداً با تاریخ اروپا گره خوردهاست و به همین جهت نمیتوان از تاریخ خالص آلمان صحبت کرد.(نگارنده هم این اعتراف هرمان تنبروک را به شدت تأیید میکند). تهاجم ژرمنها به روم و سرنوشت آنان تا تشکیل امپراطوری مقدس، اثرات انقلاب فرانسه بر جامعه ژرمنی، صنعتی شدن و اقتدار پروس، سیاست های توسعه طلبانه آلمان پیش از جنگ جهانی اول از جمله مطالبی است که در پژوهش پیش رو استفاده و مستقیماً ارجاع داده شدهاست. ۱-۱۰-۴- تحقیق در سیاست خارجی بیسمارک(تألیف سید محسن مصطفوی) کتاب «تحقیق در سیاست خارجی بیسمارک» که بیشتر به منابع خارجی پایبند است، در واقع تشریح و توضیح یکی از برجستهترین نمونههای سیاستمداری(یعنی بیسمارک) است. مؤلف کتاب مزبور کوشیده است تا در تنظیم مطالب از ایجاز و اطناب پرهیز نماید و اصل مطلب را خالی از هر پیرایهای به خوانندگان عرضه کند، و آنان را که مشتاق آشنایی با سیاست بیسمارک هستند در میان حواشی و مطالب دور از موضوع سرگردان نسازد. لیکن از آنجا که سیاست بیسمارک در میان سیاست اروپا رشد و تکوین یافته بر اثر تأثیر و عکسالعملهایی که در یکدیگر داشته، و گاه با هم مخلوط شده، ناگزیر در این مواقع قدم فراتر نهاده و به تشریح اوضاع سیاسی اروپا پرداخته است. با این همه، این یادآوریها به هیچ وجه خوانندگان را نسبت به اطلاعات تاریخ اروپا در قرن نوزدهم بینیاز نمیکند. این کتاب شخصیت بیسمارک را شناسانده و سیاستهای او را در سطح اروپا تشریح و با گذری به روابط ایران و آلمان در عهد بیسمارک خاتمه یافتهاست. مسائل مهمی که از این کتاب اخذ شده و در متن به آن اشاره داشتهایم عبارتند ازشخصیت بیسمارک، سوابق و تجربیات سیاسی او، عملکرد او جهت وحدت آلمان، نقش او در کنگره برلن ۱۸۷۸، روابط با فرانسه و سیستمهای سیاسی او. این کتاب از جمله کتابهای مورد تحسین نگارنده نیز هست. ۱-۱۰-۵- تاریخ قرن نوزدهم(معاصر)(تألیف آلبر ماله) مجموعه تاریخ آلبر ماله از جمله منابع مهمی است که در چندین جلد تاریخ جهان را بررسی کردهاست، و پژوهش حاضر از این منبع مهم بویژه جلد اخیر با عنوان تاریخ قرن نوزدهم(معاصر) بیشتر بهره گرفتهاست و همچنین مورد ارجاع مکرر اغلب نوشتههای داخلی مربوط به تاریخ جهان نیز قرار گرفتهاست. این مجموعه میتواند جمع انبوهی از مشتاقان و علاقمندان به تاریخ جهان را سیراب کند. در جلد اخیر این مجموعه انقلاب ۱۸۴۸ ژرمنها، سیر جنگهای وحدت آلمان، اقدامات بیسمارک در عرصهی روابط بینالملل، جریان رقابتهای استعماری و وضعیت نیروهای درگیر را به بند قلم کشیدهاست. ۱-۱۰-۶- تاریخ دیپلماسی و روابط بینالملل(تألیف احمد نقیبزاده) مؤلف کتاب فوق دارای فوقلیسانس علوم سیاسی از دانسگاه تهران و فوقلیسانس روابط بینالملل و دکتری مطالعات سیاسی از دانشگاه نانتر فرانسه است. حوزه تخصصی ایشان جامعهشناسی روابط بینالملل(مکتب ریمون آرون) و استاد مدعو در دانشگاههای تهران و فرانسه و دارای ۲۴ تألیف و ترجمه در زمینههای روابط بینالملل و جامعهشناسی سیاسی میباشد. کتاب «تاریخ دیپلماسی و روابط بینالملل» وی برگزیده کتاب سال دانشگاهی ۱۳۸۳ میباشد که به سه قسمت یا سه دورهی کلی تقسیم شدهاست. دورهی اول از پیمان وستفالی ۱۶۴۸ تا کنگره وین ۱۸۱۵ که دورهی تکوین دولتهای ملی و نظم وستفالیایی است، دورهی دوم از کنگره وین تا جنگ جهانی اول ۱۹۱۸- ۱۹۱۴ که دورهی جهانی شدن نظم وستفالیایی است و دورهی سوم از جنگ جهانی اول تا آخر قرن بیستم که دورهی بحران این نظم و برآمدن وضعیت جدید یا «عصر جهانی شدن» است. مؤلف کتاب در قسمت دوم کتاب خود مسائلی مانند ناسیونالیسم و تحقق وحدت ملی در آلمان، اوضاع بینالمللی از ۱۸۷۰ تا تشکیل اتفاق مثلث با نقش محوری آلمان و همچنین دورهی بعد از سقوط بیسمارک(چرخش در سیاست خارجی آلمان، خروج فرانسه از انزوا و اقدامات دلکسه علیه آلمان)، روابط سلطهآمیز اروپا بر جهان با نگاهی به بحرانهای چهارده سال ابتدایی قرن بیستم را بررسی کردهاست که پژوهش حاضر از دستمایه آن بهره گرفتهاست. ۱-۱۰-۷- دیپلماسی(تألیف هنری ا. کیسینجر) کتاب مزبور نوشتهی هنری ا. کیسینجر که در زمرهی پرفروشترین کتابهای سال آمریکا به شمار میآید، کار تحقیقی بزرگی است که هنری کیسینجر در آن به بررسی کامل تاریخ سیاست خارجی آمریکا میپردازد و با گریزهایی که به مذاکرات خود با رهبران جهان میزند، به زیبایی شرح میدهد، چگونه هنر دیپلماسی به خلق دنیایی که در آن زندگی میکنیم انجامیدهاست. «دیپلماسی» به عنوان کتابی برجسته، بحثانگیز و عمیق حاصل یک عمر تجربه و پژوهش دیپلماتیک است که در آن مهمترین رویدادهای سرنوشتساز تاریخ جهان از قرن هفدهم میلادی تا پایان قرن بیستم مورد توجه و تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاست و کشورهای مهم و معظمی را که میخواستهاند در هر یک از این قرون پایهگذار نظامی باشند تا کل جهان آن روز یا نظام بینالمللی را تابع خود کنند، مورد مطالعه قرار دادهاست. این کتاب به عنوان یک درسنامهی تاریخ دیپلماسی در دانشگاههای معتبر آمریکا نظیر دانشگاه هاروارد، یل و … تدریس میشود. پژوهش حاضر از برخی قسمتهای مهم کتاب «دیپلماسی» مانند «طرح سیاست جهانی آلمان» دیپلماسی بیسمارک و خصوصاً روابط بینالملل بین کشورهای اروپائی پیش از جنگ جهانی اول به خوبی بهرهمند شدهاست. فصل دوم: نگاهی به پیشینه ژرمنها از سده پنجم میلادی تا انقلاب ۱۸۴۸ ۲-۱- «ژرمنها»[۷] و تهاجم به روم ژرمنها اقوامی بودند که در سرزمینهای واقع در میان رود رَن و ویستول، کوههای آلپ و دریای شمال و بالتیک سکونت گزیدهبودند و با گسترش امپراتوری روم به عنوان همسایگان امپراتوری مزبور مطرح شدند. ژرمنهای آن روزگار، برخلاف غالب اقوام امپراتوری روم، فاقد مدنیت با خصائصی بدوی بودند، آنان «… مردمی جنگجو و بسیار خشن بودند. آنها مردمی بلند قد، دارای چشمهای آبی و موهای بور و بلند بودند که بر شانههایشان میریخت، پوست حیوانات را به تن میکردند و کلهی گرگ و گاو را بر روی کلاهخودهای خویش میگذاشتند …»(ولرابه، ۱۳۵۴: ۲۰) ژولیوس سزار، سردار معروف و برجستهی امپراتوری روم، که پس از تصرف گل با چندین قبیله از قبایل ژرمن به مقابله پرداخت زندگی بربرها را چنین توصیف میکند:«قبایل به صورت نیمه بیابانگرد زندگی میکردند، که کار اصلی آنها گلهداری و شکار بود و کمتر به کشت و کار زمین میپرداختند. اغلب در جستجوی چراگاه و شکارگاه بهتر از محلی به محل دیگر کوچ کیکردند، نظام قبیلهای زندگی میکردند و هر طایفهای از میان خویش ریشسفید برمیگزیدند».(کاسمینسکی، ۱۳۵۳: ۱۰) اساس اقتصاد ژرمنها را موقعیت جغرافیایی آنان تعیین کردهبود. در واقع شیوه زندگی آنان بگونهای بوده که کمتر کوچ میکردند. فقط در صورتی که چراگاه که به طور مساوی به همه تعلق داشت و کفاف همه آنها را نمیکرد، قبیلهها اقتصادشان اقتضاء میکرد تا محل سکونت خود را تغییر و به مناطق تازه و بهتر و نیز پربارتر کوچ کنند، البته علاوه بر دامپروری، کشاورزی و صنعت به ترتیب در اقتصادشان تأثیرگذار بود، «… اتکایشان بیشتر به دامپروری و کمتر به کشاورزی بود. خوراکشان را گوشت و شیر و پنیر و کره تشکیل میداد. پارچههای پشمی میبافتند و پوششهایی که از جانوران بود به تن میکردند … آهن و مفرغ کار میکردند و قلع را از ملتهای باختری میگرفتند. نقره را وارد میکردند. در ازای شراب و کالاهای تجملی مانند پارچه و زیورآلات به سرزمینهای کهربا، برده و پوست صادر میکردند. گاریها و ارابهها را با گاو میکشیدند و اسب را برای مقاصد جنگی نگاه میداشتند.»(لوکاس، ۱۳۶۶، ج۱: ۳۱۷) واژهی بربر[۸] را نخستین بار یونانیها استعمال کردند، آنهم برای تمامی مردم غیریونانی. یونانیان به طور کلی تمامی اقوامی را که فرهنگ و تمدن یونانی نداشتند بربر مینامیدند، حتی اقوامی را که تمدنی بالاتر از تمدن یونانی داشتند، این نشان میدهد که غرض یونانیان از بکار بردن این واژه به منظور وحشی بودن اقوام غیریونانی نمیباشد. «… واژه بربر در نزد یونانیان و رومیها تنها بر کسی دلالت میکرد که به زبان یونانی یا لاتینی سخن نمیگفت و از موهبتهای فرهنگ یونانی و رومی محروم بود …»(لوکاس، ۱۳۶۶، ج۱: ۳۱۳) یونانیان و رومیها تمام اقوام ژرمن را بربر میخواندند «… یقیناً قصد رومیان و یونانیان از بربر خواندن آنان ستایش و تمجید نبودهاست. شاید این واژه برادر واژه[واروارا][۹] بود که به معنای هرزهخوی بیفرهنگ است…»(دورانت، ۱۳۷۳، ج۴: ۳۰) واژهی ژرمن را رومیان برای مهاجمان بکار میبردند، «حدود ۱۰۰ ق.م طوایف مهاجم هند و اروپائی، برای ورود به ناحیهای که اکنون آلمان است کرانههای بالتیک را ترک گفتند. رومیان همه یورشگران را گرمانی(ژرمن) میخواندند. اگرچه این نام فقط نام یک طایفه بود. طوایفی که وارد اروپای غربی شدند از «ساکسونها[۱۰]»، «فرانکها[۱۱]»، «واندالها[۱۲]»، «استروگتها[۱۳]» و «ویزیگوتها[۱۴]» تشکیل میشد …»(دان، ۱۳۸۲، ج۲: ۱۴) رومیان ژرمنهای بیاباننشین را بربر میخواندند، زیرا آنان را که کتابت نمیدانستند فاقد تمدن میپنداشتند. «با این حال بسیاری از رومیان جنگاوران ژرمن را به سبب دلاوری و زنهای ژرمن را برای زیبایی موی روشنشان میستودند. زنان مدپرست رومی با موهای تیره کلاهگیسهایی بر سر میگذاشتند که از موهای ژرمنهای شمالی که وارد کرده بودند ساخته شدهبود.»(دان، ۱۳۸۲، ج۲: ۲۰) درباره کوشش ژرمنان اینگونه آمده است که «… همهی آنان تن خود را با شنلی میپوشاندند که با قلابی بسته میشد و اگر شنل به هم نمیرسید چیزی به تن نمیکردند… ثروتمندان با جامهای مشخص میشدند که آزاد نیست بلکه تنگ است و اندامشان را نشان میدهد. پوست جانوران وحشی را به تن میکردند. تنپوش زنان مانند جامهی مردان بوده است، جز آنکه جنس شنلشان از کتان است و با پارچههای ارغوانی آن را گلدوزی میکردهاند و برای آن آستین بلند نمیگذاشتند، بدینترتیب بازوی آنان لخت بوده است».(دان، ۱۳۸۲،ج۲۰:۲) اعتقادات مذهبی ژرمنها همچون سایر ملل بینالنهرین از مظاهر طبیعت سرچشمه میگرفت. تصور آنان بر این بود که ذاتی فوقانسانی در طبیعت دمیده است. پرستش رودخانه، کوه، آب، چشمهها، جوی، درخت، هوا، باد، طوفان، یا دیگر جلوههای قدرت در بین ژرمنها عمومیت داشت. «… ژرمنها اساساً از آنیسم پیروی میکردند، یعنی به قدرتهای روحی در طبیعت و در اشیاء معین مثل درخت معتقد بودند…»(آدلر، ۱۳۸۴، ج۱: ۲۴۷). آداب دینی آنان از رونق چندانی برخوردار نبود «… خدایان خود را بصورت انسان مجسم نکرده، معبد نمیساختند و عبادات ایشان بسیار ساده و مختصر بود. در جنگلهای مقدس جمع شده و دعا خوانده، قربانی میکردند و غالباً قربانی انسان داشتند. ژرمنها موهومپرست بودند و به تفأل و غیبگویی بسیار اهمیت میدادند»(ماله، ۱۳۸۸، ج۲: ۳۶۶) در جامعهی ژرمنی خانواده قاطعانه براساس پدرسالاری استوار بود و خانواده اساس تمام تشکیلات اجتماعی و سیاسی محسوب میشد. زن تا حدودی از تساوی حقوق برخوردار بود و پشتیبان واقعی مرد بود «… هم قاضی، هم پادشاه، زن خود را میخرید، با این وجود زن را حقیر نمیشمرد و او را هممرتبه و همشأن مرد میدانست و فوقالعاده مورد احترام بود. بچهها تحت امر و ارادهی کامل پدر بودند، پسرها تا حد بلوغ که در آن موقع اجازه داشتند اسلحه بردارند و دخترها تا روز عروسی مطیع اوامر پدر بودند.»(ماله، ۱۳۸۸، ج۲: ۳۶۷ و ۳۶۶) ژرمنها شامل اقوام مختلفی بودند که تفکیک این اقوام بسیار دشوار می کند، چرا که مبنای محکمی برای این تقسیمبندی وجود ندارد و ظاهراً عامل زبان مطمئنترین مبنا برای این اقوام به حساب میآید. از قرن پنجم میلادی تعداد گویشها و لهجههای متفاوت چنان عظیم است که قابل درک نیست. جمعاً اقوام ژرمن را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: گروه گویش گت- اسکاندیناو(زبان شمالی قدیم، زبان گتها، واندالها، «بورگندها[۱۵]») و گروه ژرمنهای(زبان فرانک، آلامان، لمباردها و باواریاییها) و حد وسط این دو ژرمنهایی با گویش مردم دریای شمال که عمدتاً ریشهی انگلوساکسون دارند. برخی از تیرههای ژرمنی عبارتند از: گتها، فرانکها، واندالها، انگلوساکسونها، «لمباردها[۱۶]»، «نرمانها[۱۷]، «آلهمانیها[۱۸]» و … گتها در سواحل جنوبی دریای بالتیک ساکن بودند «گوتها دستهای از ژرمنهای خاوری در سدهی دوم میلادی به سوی جنوب کوچ کردند و در خاک سیاه و بارور روسیه جنوبی، در همان جایی که به ثروت و قدرت رسیدند، ساکن شدند، نوشتن آموختند، الفبا را از یونانیها و رومیها که در امتداد کرانههای دریای سیاه میزیستند به وام گرفتند. این هنر کمکم در میان اقوامی که در اسکاندیناوی میزیستند رواج یافت و خط گتها را «گوتیک[۱۹]» نامیدهاند … این اقوام پیش از تهاجم به روم مذهب آریوس داشتند.»(لوکاس، ۱۳۶۶، ج۱: ۳۱۸) گتها خود به دو دسته تقسیم شده بودند، یکی ویزیگتها یا گوتهای غربی و دیگری استروگتها یا گوتهای شرقی که در سقوط روم نقش مؤثری داشتند. «سرانجام گتها بوسیلهی اولیفلاس مبلغ رومی به کیش مسیحی درآمدند، اولیفلاس الفبایی اختراع کردهبود که بدان وسیله قسمتهایی از کتاب انجیل را میتوانستند به زبان گوتی ترجمه کنند …»(ولرابه، ۱۳۵۴: ۲۵ و ۲۴) فرانکها یک دسته دیگر از اقوام ژرمن بودند. این دسته از ژرمنها زمانی که در شمال گل روزگار میگذراندند چندین بار به دفاع از امپراتوری روم برخاستند. ازجمله اینکه در ۴۵۱ میلادی در برابر سپاه آتیلا جنگیدند. این قوم مانند سایر اقوام بربر گاهی در خدمت سربازان روم و گاهی با ایشان درگیر میشدند. فرانکها خود به دو قوم منشعب میشدند یکی «ریپوئر[۲۰]» یا ساحلنشین و دیگری «سالین[۲۱]»، که بتدریج در شمال گل(فرانسه امروز) اسکان یافتند. بورگندها در جنوب شرقی سرزمین گل کشوری تأسیس کردند. این قوم به عنوان متحد و همدست روم نخست در ناحیه ساووا مستقر شدند. کشور بورگند یکی از کوچکترین کشورهایی بود که پس از تهاجم ژرمنها ایجاد شد، گندبو معروفترین پادشاه آنان بود که جنگجویی و قانونگذاری شهره بود. «… با درگیری میان بورگند و فرانکها سرانجام بورگندها تبعیت فرانکها را پذیرفتند و قلمرو آنان در سال ۵۳۴م ضمیمهی خاک فرانکها شد …»(دولاندلن، ۱۳۷۰، ج۱: ۳۳۶)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جدول ۱۰-۵- راهکارهای بهبود کیفیت خدمات پذیرایی بین راهی با توجه به موقعیت ارتباطی ویژه شهر بوکان ۱۶۴ جدول ۱۱-۵- راهکارهای توسعه گردشگری تجاری با جذب سرمایه گذاریهای بخش خصوصی ۱۶۴ جدول ۱۲-۵- راهکارهای ایجاد زمینه درآمدهای پایدار برای مدیریت شهری (شهرداری و شورای شهر) ۱۶۴
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
فصل اول کلیات تحقیق ۱-۱) مقدمه در عصر سفرهای بین المللی، کشورها، شهرها و مکانهای گردشگری به طور مداوم بازارهای نوظهور را جستجو می کنند. همانطورکه کارشناسان گردشگری، متصدیان تور و آژانسهای مسافرتی به دنبال کسب آگاهی از مقصدهای نوظهور میباشند (کیم[۸] و پردو[۹]،۲۰۱۱). رشد فزایندۀ صنعت گردشگری و به دنبال آن ظهور مقصدهای جدید چالشهایی به همراه داشته است؛ نیازها و انتظارات به سرعت در حال تغییر گردشگران، ظهور انواع جدید گردشگری، حساسیت نسبت به مسائل محیطی و جهانی منجر به این امر گردیده که مدیران در یک فضای به شدت رقابتی به سمت مدیریت دانش محور و توسعۀ اندیشیده شده گرایش پیدا کنند. در نتیجه ضرورت طراحی برنامه های منظم، مدیریت هدفمند، تربیت نیروی انسانی کارآمد و جذب سرمایه های بیشتر به این صنعت بیش از پیش احساس می شود. گردشگری در چارچوب الگوهای فضایی خاصی عمل می کند که یکی از این الگوهای فضایی، گردشگری شهری است. نواحی شهری به علت آنکه جاذبههای تاریخی و فرهنگی بسیاری دارند غالباً مقصدهای گردشگری مهمی محسوب میگردند. شهرها معمولاً جاذبههای متنوع و بزرگی شامل موزهها، بناهای یادبود، تئاترها، استادیومهای ورزشی، پارکها، شهربازی، مراکز خرید، مناطقی با معماری تاریخی و مکانهایی مربوط به حوادث مهم با افراد مشهور دارا بوده که این خود گردشگران بسیاری را جذب می کند (تیموتی[۱۰]،۶۳:۱۹۹۵). از این رو اهمیت مطالعۀ راهبردهای توسعه مقصدهای شهری نوظهور غیر قابل انکار است. ۲-۱) بیان مسئله امروزه مردم با وجود ناامنی شغلی، نسبت به گذشته سختتر کار می کنند اوقات فراغت فشردهتر شده و مردم چندین مسافرت کوتاه را به یک تعطیلات طولانی ترجیح می دهند. بنابراین مردم مقصدهای گردشگری را میخواهند که به راحتی و به سرعت قابل دسترسی باشد؛ این شرایط برای مقصدهای نزدیک و قابل دسترسی، بسیار سودمند بوده و باعث توسعه گردشگری شهری شده است (نوربخش و اکبرپور سراسکانرود،۱۳۸۹). شهرها به عنوان مقصد گردشگری، دارای عملکرد چند منظوره هستند؛ آنها به عنوان دروازه ورودی به کشور، مراکز اقامتی و مبدأ سفر به روستاها و مقصدهای مجاور خود هستند. علاوه بر این، شهرها فقط مقصدهایی که در آنها جمعیتی با فعالیتهای اقتصادی، زندگی فرهنگی و تحت کنترل نیروهای سیاسی کنار هم جمع میشوند نمیباشند، بلکه نقش مهمی را به عنوان مراکز فعالیت گردشگری بر عهده دارند. بنابراین، باید به جای گردشگری در شهرها، مفهوم “گردشگری شهری” مورد بررسی قرار گیرد (رهنمایی،۱۳۸۷). یکی از مهمترین مقصدهایی که روندهای گردشگری جهان را در دهههای گذشته تحت تاثیر قرار داده است، مراکز شهری است. رشد سفرهای کوتاه مدت این مقصدها را به یکی از اصلیترین مراکز گردشگری دنیا تبدیل نموده است (کوپر[۱۱] و همکاران،۱۴۵:۱۹۹۸). بایستی توجه داشت که، در این نقاط اگر گردشگری در راستای اهداف و برنامه های توسعه پایدار حرکت ننماید شکلی از توسعه بیبرنامه گردشگری رخ خواهد داد که باعث تخریب محیط طبیعی و انسانی این شهرها میگردد. یک مقصد گردشگری نوظهور یک منطقه ژئوپولیتکی[۱۲] است که گردشگری را به عنوان ابزار توسعه اقتصادی اجتماعی پذیرفته است و جامعه به پتانسیلهای گردشگری به عنوان اهرمی برای افزایش رفاه اقتصادی اجتماعی مینگرد (ایسو و ایبیتو،۲۰۱۰). با توجه به اینکه هر مقصد چرخهای با ویژگیها و مراحل منحصر به فرد دارد با استنباط از مدل باتلر بعضی مفروضات اساسی در مورد مقصدهای نوظهور ایجاد می شود؛ دریک مقصد گردشگری نوظهور در سمت عرضه، گردشگری از طرف دولت و جامعه محلی به عنوان ابزار توسعه اقتصادی پذیرفته شده است و استراتژیهایی برای تحقق این دیدگاه (توسعه و طراحی محصول) معرفی می شود اما در سمت تقاضا بازار، آگاهی کمی از مقصد دارد و این تصور در مورد مقصد وجود دارد که فاقد محصول منحصر به فرد برای جذب گردشگر باشد (باتلر،۱۹۸۰). مقصدهای گردشگری نوظهور ویژگیهای منحصر به فردی دارند که آنها را از مقصدهای به بلوغ رسیده یا مقصدهای در مرحله افول متمایز می کند. سازمانهای بازاریابی مقصد(DMO) [۱۳] مسئول ایجاد، جذب و حفظ مشتریان ارزشمند هستند (مشتریان: گردشگرانی که به مقصدهای مختلف سفر می کنند). یکی از راههای دستیابی به این عملکرد، استراتژی های ارتقای موثر مقصدهاست. با توجه به اینکه مقصدهای نوظهور به طور نظری در مراحل اول و دوم چرخهی حیات مقصد باتلر میباشند؛ به نظر میرسد بر اساس ویژگیها و متغیرهای مقصدها طبق مدل چرخه حیات مقصد باتلر، شهر بوکان در مرحله اول و دوم این مدل باشد (طرح جامع شهر بوکان، مهندسین مشاور معماری و شهرسازی آمود، ۱۳۹۲). به دلیل اینکه استراتژی های ارتقای سنتی برای ایجاد عکس العمل مناسب در گردشگران در مقصدهای گردشگری نوظهور بدون رویکرد استراتژیک ناکافی است؛ بنابراین مقصدهای نوظهور به استراتژی های ارتقای خاصی نیاز دارند (ایسو[۱۴] و ایبیتو[۱۵]،۲۰۱۰). شهر بوکان به عنوان نمونه موردی این تحقیق در شمال غرب ایران بعد از شهرهای ارومیه و خوی بزرگترین شهر استان آذربایجانغربی میباشد. شهر بوکان به دلیل موقعیت هموار و مناسب و شرایط بهتر نسبت به شهرهای همجوار، از جمله مهاجرپذیرترین شهرهای کشورمان محسوب می شود. شهرستان بوکان در حدود ۳۰۰۰ سال قبل تحت نام ایزیرتو، پایتخت تمدن ماننایان بوده است؛ بوکان هویت تاریخی خود را از قلعه باستانی قلایچی در مجاورت روستای قلایچی در ۸ کیلومتری شمال شرقی بوکان به وام گرفته است که بازمانده یکی از مراکز بسیار مهم تمدن (ماناها) در هزاره اول پیش از میلاد مسیح در حوزه شمال غرب ایران است. شهر بوکان به علت قرارگرفتن برسر راههای استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان همواره از نظر تجاری مورد توجه بوده است. امروزه نیز قرار گرفتن این شهر در قلب استانهای مذکور آن را به مرکزی برای ترانزیت مسافران تبدیل کرده است. موقعیت مناسب جغرافیایی بوکان در منطقه و امنیت نسبی آن، این شهر را به عنوان مرکز منطقه جنوب و جنوب غربی دریاچه ارومیه تبدیل کرده است. بنابراین نقش و موقعیت استراتژیک شهر در پیوند با تحولات و تغییرات اقتصادی اجتماعی و سیاسی این منطقه می تواند به عنوان یکی از فاکتورهای مهم رشد و توسعه این شهر باشد. کلیه ویژگیهای برشمرده بر اهمیت بوکان به عنوان یک مقصد گردشگری دلالت دارند. این ویژگیها خود میتوانند به عنوان پایه ایجاد فعالیتهایی باشند که ضمن تداوم بخشی و حفاظت از آنها، به منبعی ارزشمند برای ایجاد درآمد نیز به کار آیند. در این راستا فعالیت گردشگری شهری در صورت برنامه ریزی جامع و رعایت ضوابط زیستمحیطی می تواند نقش مؤثری داشته باشد. بررسیها نشان میدهد مقصدهای نوظهور به دلیل عدم وجود راهبردها و راهکارهای توسعه گردشگری متناسب با مرحله چرخه عمر آنها، نقش عمدهای در عدم موفقیت گردشگری کشور و بالفعل نمودن توان بالقوه بسیاری از این مقصدها و مناطق داشته است. شهر بوکان به عنوان یک مقصد شهری با زیرساختهای توسعه نیافته، عدم شایستگی و توانمندی منابع انسانی، نبود نگرش اقتصادی جامعه محلی نسبت به توسعه گردشگری، سکونت موقت گردشگران و وجود فرهنگهای متعدد و ناهمگونی ترکیب فرهنگی، بیش از هر چیز نیازمند ارائه استراتژیها و راهکارهایی توسعه گردشگری جهت غلبه بر مشکلات موجود میباشد و در نتیجه ارائه این راهبردها، موجب افزایش ورود گردشگران و افزایش شمار بازدیدکنندگان بالقوه به عنوان نتیجه فعالیتهای برنامه ریزی شده، می شود و متعاقباً منجر به اشتغالزایی و درآمد برای جامعه محلی می شود. در این راستا ضرورت هماهنگی عرضه و تقاضا منجر به توسعه زیرساختها و تسهیلاتی جهت بر آوردن نیازهای گردشگران ورودی به شهر می شود. همانطور که ذکر شد شهر بوکان در مراحل اولیه توسعه گردشگری است و به طور بالقوه دارای پتانسیلها و منابعی جهت توسعه گردشگری میباشد. بنابراین هدف این پژوهش تعیین موقعیت شهر بوکان در مدل چرخه عمر باتلر و ارائه راهبردهایی جهت ارتقای گردشگری شهر بوکان، متناسب با مرحله چرخه حیات آن میباشد. ۳-۱) اهمیت و ضرورت موضوع امروزه صنعت گردشگری به ویژه شاخه شهری آن، جایگاه خاصی را در اقتصاد کشورها دارد و نقش فعال و مؤثر در ارتقای ساختار اقتصادی اجتماعی و فرهنگی کشورها به خصوص کشورهای در حال توسعه ایفا می کند. شهرها دارای جاذبههای گردشگری فراوان میباشند و همواره گردشگران زیادی را جذب مینمایند، لذا توسعه گردشگری شهری پایدار و مدیریت خردمندانه آن، نیازمند برنامه ریزی میباشد. به دلیل اثرات چشمگیری که فعالیتهای گردشگری در اقتصاد مناطق پذیرنده گردشگران بر جای می گذارد، توجه فراوانی به این زمینه از فعالیتها معطوف میگردد (نوربخش و اکبرپور سراسکانرود،۱۳۸۹). امروزه تجربه نشان داده است هر کجا گردشگری به طور اتفاقی و بدون برنامه ریزی و استراتژی مشخص توسعه یابد، مشکلات زیست محیطی و اجتماعی متعددی به وجود می آید و در دراز مدت مشکلات آن بیش از فوایدش می شود (رکن الدین افتخاری و مهدوی ،۳:۱۳۸۵). با اتخاذ مدل چرخۀ حیات مقصد باتلر و مفاهیم مدیریت و برنامه ریزی راهبردی، امکان مدیریت اثربخش و کارآمد مقصدها در مقاطع مختلف زمانی وجود دارد؛ به عبارت دیگر، با مدیریت و برنامه ریزی راهبردی صحیح، امکان دستیابی به پایداری در هر مرحله از چرخۀ حیات مقصد، بالاخص در مراحل اولیه وجود دارد (کوپر، ۹:۲۰۰۲). به اعتقاد برنامه ریزان محیطی، با بررسی ویژگیهای مقصدها در هر مرحله از چرخۀ حیات آنها میتوان راهبردهای مناسبی را برای مقصدها تعیین نمود (فارل،۱۱۸:۱۹۹۲). از طرف دیگر پایداری از دیدگاه برنامه ریزی راهبردی به لحاظ نمودن متغیرهای مقصدها نیازمند است. در بسیاری از طرحهای راهبردی، آگاهی و درک تغییرات و توسعۀ مقصدها اهمیت بسزایی دارد (برونلی،۱۹۹۴). از لحاظ کاربردی که این مطالعه می تواند داشته باشد، این است که یافتههای این مطالعه حاوی توصیههای راهبردی مشخصی برای مقصدهای گردشگری نوظهور است تا از طریق آن بتوانند موقعیت رقابتی خود را بهبود بخشند. شهر بوکان دارای توانهای بالقوه و جاذبههای متعدد گردشگری است و ارتقای صنعت گردشگری می تواند عامل مهم و تاثیرگذاری در رشد و توسعه این شهر باشد. اما دستیابی به این مزایا و مطلوبیتها زمانی امکان پذیر خواهد بود که با برنامه ریزی صحیح و متمرکز، بستر لازم برای این کار فراهم شود. در سالهای اخیر جمعیت شهر بوکان نرخ رشد بیسابقه داشته است و به دلیل قرار گرفتن در موقعیت سهراه ارتباطی استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان، جاذبه خرید و تجاری بودن البته در مقیاسی کوچکتر از شهرهای همجوار و قرارگرفتن در امتداد بزرگراه شمال به جنوب غرب کشور مسافران ترانزیتی زیادی دارد. با توجه به تأسیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری در شهر بوکان و توجه مسئولان به توسعه گردشگری این شهر و همچنین تقاضای پذیرایی و سرگرمی مسافران و گردشگران تجاری یکروزه و موقتی، تقاضای تفرّج مردم محلی شهر و فقدان فضای گردشگری و فراغتی، ضرورت برنامه ریزی و توسعه گردشگری شهر بوکان از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. ۴-۱) سؤالات اصلی و فرعی ۱-۴-۱) سؤالات اصلی استراتژی های ارتقای گردشگری مقصدهای شهری نوظهور (شهر بوکان) کدامند؟ استراتژی های ارتقای گردشگری مقصدهای شهری نوظهور چگونه الویتبندی میشوند؟ ۲-۴-۱) سؤالات فرعی آیا بوکان یک مقصد شهری نوظهور است؟ فرصتها و تهدیدهای شهر بوکان در راستای ارتقای گردشگری کدامند؟ نقاط قوت و ضعف شهر بوکان در راستای ارتقای گردشگری کدامند؟ ۵-۱) اهداف تحقیق ۱-۵-۱) اهداف اصلی شناسایی استراتژی های ارتقای گردشگری مقصدهای شهری نوظهور الویتبندی استراتژی های ارتقای گردشگری مقصدهای شهری نوظهور ۲-۵-۱) اهداف فرعی تعیین جایگاه شهر بوکان در مدل چرخه عمر باتلر؛ شناسایی نقاط قوت و ضعف شهر بوکان در راستای ارتقای گردشگری؛ شناسایی فرصتها و تهدیدهای شهر بوکان در راستای ارتقای گردشگری. ۶-۱) روش شناسی تحقیق ۱-۶-۱) روش کلی تحقیق روش تحقیق بر مبنای هدف کاربردی است؛ چرا که نتایج آن می تواند مورد استفاده ادارات و نهادهای متوّلی گردشگری (به طور مشخص اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهر بوکان) قرار گیرد. به لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی میباشد و با توجه به اینکه در مراحل بعد، از ماتریس SWOT [۱۶] به منظور تحلیل و همچنین ارزیابی استفاده گردیده، در زمره مطالعات تحلیلی طبقه بندی می شود. ۲-۶-۱) روش گردآوری داده ها و اطلاعات گردآوری اطلاعات در این تحقیق به دو روش مطالعات اسنادی و کتابخانهای و میدانی ( مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه) صورت گرفته است. از روش مطالعه اسنادی و کتابخانهای برای تنظیم چارچوب نظری تحقیق استفاده شده؛ تا با بررسی تحقیقات پیشین و نتایجی که در مقصدهای جغرافیایی مختلف به وجود آمده، مؤلفه های تحقیق را تعیین کرده؛ سپس، با توزیع پرسشنامه به جمعآوری اطلاعات پرداخته شود. از سوی دیگر با توجه به موضوع و اهداف تحقیق، جهت بررسی ویژگیهای شهر بوکان طبق شاخص های مدل باتلر از روش مصاحبۀ سازمان نیافته با ۷ نفر از مسئولان و کارشناسان توسعه گردشگری شهر بوکان استفاده شده است. ۳-۶-۱) روش نمونه گیری و حجم نمونه نحوۀ انتخاب اعضای این تحقیق به صورت نمونه گیری غیراحتمالی[۱۷] و هدفدار یا قضاوتی[۱۸] است. در این تحقیق از روش نمونه گیری انباشتی (موسوم به گلوله برفی[۱۹] – که نوعی دیگر از روش نمونه گیری غیراحتمالی محسوب می شود) استفاده شد. در بین راهبردهای متنوع نمونه گیری در تحقیق کیفی، طبق نظر جانسون[۲۰]، ۱۹۸۹؛ میریام،۱۹۹۸، نمونه گیری شبکه ای زنجیرهای یا معیارمحور بهترین و مناسبترین راهبرد برای تحقیق کیفی است. در این شیوه محقق بر اساس موضوع، اهداف یا ابعاد تحقیق، افرادی را برای مصاحبه انتخاب می کند. محقق بعد از انتخاب اولین فرد و اجرای مصاحبه، فرد بعدی را به پیشنهاد وی جهت مصاحبه پیدا می کند. این جریان به همین شکل ادامه مییابد تا زمانی که تعداد نمونهها کافی به نظر برسد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
منابع طبیعی مشترک و مسئله چگونگی برخورد اشخاص و دولت ها با آن، از جمله بحث مالکیت و بهره برداری و حفاظت از آن ها؛ مسئله نورسته و تازه ای نیست و در حقوق داخلی کشورها به شیوه های خاصی به آن پرداخته اند، و حتی در دیگر حوزه های علمی نیز مبنای مباحث علمی بوده است. اما در حقوق بین الملل به واسطه سر وکار داشتن با دولت ها و حاکمیت آنها و مطرح شدن مسائلی چون هماهنگی دولت ها و ضمانت اجرای اقدامات آنها، طرح مسئله منابع مشترک و برداشت از آن ها کمتر مورد توجه بوده است و چندان که شایسته و بایسته این مهم است بدان پرداخته نشده است. در اکثر نظام های حقوقی دنیا که از اعتبار برخوردارند، برای استفاده از نعمت ها و منابع طبیعی؛ آزادی انسان در به خدمت درآوردن این مواهب؛ اصل اولیه و پذیرفته شده است و محدوده آن نیز ضرر نزدن به حقوق دیگران تصور می شد که در طول تاریخ و با ایجاد تحولات جدید در مفهوم دولت مدرن و با تعریف شدن حقوق جدید این محدوده تنگ تر شده و چارچوبی جدیدی برای آن تعریف شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مسئله حق تصرف و بهره برداری از منابع طبیعی یکی از مسائل حقوقی مطرح شده در این مورد است که در اکثر کشورها با قرار دادن آن در اختیار دولت حل می شود و گاها دولت ها تحت شرایطی خاص اجازه بهره برداری و تصرف در آن ها را به اشخاص واگذار می کنند. در این موارد ادعای دولت ها در داشتن نقش نظارتی بر چگونگی تصرف در این منابع برای جلوگیری از اسراف و استفاده بی رویه از آن ها وجود دارد. در حقوق بین الملل که دولت ها تابعان اصلی آن هستند؛ مسئله حاکمیت دولت ها از اهمیت بسیاری برخوردار است و لذا هر دولت تلاش دارد تا حاکمیت خود را بر منابع طبیعی موجود در قلمروش اعمال نموده، از این منابع در توسعه خود و مردم خود بهره گیرد و این را حق طبیعی خود می داند. و در همین راستا ست که از دخالت دیگر دولت ها در تمامیت ارضی خود جلوگیری می نماید. اما در باب منابع طبیعی سئوالی اساسی مطرح می شود؛ اینکه در مواقعی که این منبع طبیعی مشترک است، هر کدام از دولت های مبتلا به موضوع بخواهند حاکمیت خود را بر آنها اعمال کرده و به استفاده و بهره برداری از آن ها مبادرت نمایند؛ چگونه می توان با این منابع برخورد کرد و مسئله حاکم بر آن ها را چگونه حل خواهد نمود که دولت ها در عین حفظ حاکمیت خود و عدم تعرض به حاکمیت دولت دیگر شریک در منبع، از آن بهره برداری نماید؟ یکی از این منابع طبیعی که گاه بصورت مشترک بوده و در تقاطع مرز دو کشور یافت می شود و یا احتمال یافت شدن آن می رود، منابع گاز است. سئوالی که حال باید پرسید این است که منابع نفت و گاز که بیش از یک قرن از کشف آن می گذرد و گاه عامل جنگ بوده است و گاه عامل ثروت یک کشور؛ در صورتی که بین دو یا چند کشور مشترک باشد، بهره برداری و استخراج از آن تابع چه قوانین و احکامی خواهد بود؟ البته در پاسخ باید این مهم را مدنظر قرار داد که روابط بین دولت ها وارد حوزه حقوق بین الملل می گردد و این در حالی است که جامعه بین الملل هنوز شکل یک جامعه سیاسی مستقل را از خود بروز نداده است و از سوی دیگر دولت ها در برقراری ارتباط خود با دیگر دولت ها و شیوه ی آن مختارند و در واقع اصل اینست که بدون اراده و اختیار خود هیچ تعهد و الزامی را نمی پذیرند، مگر به موجب معاهده یا عرف مسلم بین المللی که وجود چنین تعهدی را اثبات نماید.[۲۴] با توجه به این محدودیت ها در زمینه تعیین قواعد حاکم بر بهره برداری و استخراج از منابع مشترک نفت و گاز، چند دیدگاه و نظر در این زمینه وجود دارد: دیدگاه اوّل معتقد است که چنانچه در این زمینه ضابطه ای خاص توسط معاهده اعم از عام یا خاص و یا عرف بین المللی یا اصول کلی حقوقی تعیین نشده باشد؛ هر دولت می تواند در محدوده قلمرو تحت حاکمیت خود که با مرزهای شناخته شده بین المللی مشخص گردیده و او را از دولت همسایه اش متمایز گردانده است، در کشف و بهره برداری و استخراج از این منابع دست به هر اقدامی که مناسب می داند بزند و در آن تصرف نماید، حتی اگر این بهره برداری در مورد موادی صورت گیرد که در طرف دیگر مخزن یعنی دولت همسایه بوده باشد. این اقدامات تنها در سایه عنوان حاکمیت دولت هاست که توجیه پذیر می باشد و بیان می گردد و به همین خاطر در این دیدگاه دولت همسایه نمی تواند مانعی در برابر این اِعمال حاکمیتِ دولتِ عامل ایجاد نماید. این اختیار در اقدام و انجام عملیات کشف و بهره برداری با تکیه بر اصل حاکمیت دولت ها، برای هر یک از کشورهای شریک در منبع وجود دارد و هر دولت در سرزمین خود برای حفر چاه و بهره برداری، از آزادی برخوردار است. پیروی از این دیدگاه مشکلاتی را به وجود می آورد و مسائلی را مطرح می سازد که یکی از موارد آن، مسئله ای است که در کلام “آندارسی” در سال ۱۹۵۱ این گونه نمود یافت: “دولتی که زودتر حفاری را شروع کرده نمی تواند از دولت دیگر بخواهد که از طرف خودش حفاری نکند، بنابراین در استخراج بین دو طرف مخزن رقابتی ایجاد خواهد شد که به بهره برداری بیشتر منجر می گردد.”[۲۵] این قاعده که قاعده حیازت نامیده می شود و از حقوق داخلی به حقوق بین الملل وارد شده است، به این دلیل در بهره برداری و استخراج از منابع طبیعی مشترک به عنوان اصل بیان شده است؛ چون هیچ دلیل و حجتی مخالف و معارض با آن وجود ندارد. [۲۶] اما این تئوری که از ابتدای طرح موضوع وجود داشته است در طول زمان از تعرض و اعمال محدودیت مصون نبوده و قواعد حاصل از آن دستخوش تغییر شده اند. قواعد متغیر در واقع قواعدی تعدیل شده بودند که به نظر برخی از نویسندگان می توان این مسئله را از بررسی منابع حقوق بین الملل دریافت. پیدایش و در واقع اولین نظریه راجع به استخراج و بهره برداری از منابع مشترک نفت و گاز را می توان در نظر نویسندگان کلاسیک همچون “والتر شونبرن”[۲۷] یافت. شونبرن با در نظر داشتن مسائلی چون حاکمیت دولت بر منابع طبیعی خود، الزامی بودن قواعد عرفی بین المللی برای دولت ها و توجه به منابع حقوق بین الملل برآن بود تا دریابد که اگر یک دولت شریک در یک منبع مشترک منافعی بیش از شریک دیگر خود(دولت شریک) برداشت نماید، آیا می توان این دولت را با استناد به قاعده حقوقی عرفی موجود و یا حتی قاعده در حال شکل گیری منع نمود و منافع بطور یکسان میان طرفین مورد بهره برداری و برداشت قرار گیرد یا خیر؟ شونبرن خود در پاسخ به این سوال معتقد بود که هنوز قاعده حقوق عرفی بین المللی از این دست به وجود نیامده است[۲۸] تا بتواند این منظور را برآورده سازد. در راستای اهمیت یافتن روزافزون منابع نفت و گاز و به ویژه منابع مشترک آن بود که سایر نویسندگان و صاحب نظران نیز به تحلیل هایی در این زمینه پرداختند. اما اکثر این تحلیل ها در جهت منع دولت از بهره برداری یکجانبه از منابع طبیعی مشترک بوده و سعی کرده اند تا توجیهی برای آن در منابع حقوق بین الملل بیابند. اما می توان گفت تا سال های دهه ی ۶۰ اثری از آن دیده نشد. برای حل این مشکل ابتدا باید پاسخ این سئوال را داد که آیا می توان دول شریک را نسبت به محتوای مخازن گاز مشترک در زیر قلمرو خشکی یا دریایی شان به صورت درجا و قبل از استخراج، دارای حاکمیت مشاع دانسته و در نتیجه مالکیت مشاعی آن ها را بر این منابع متصور بود یا خیر؟ همانگونه که از حاکمیت مشاعی برمی آید دخل و تصرف در مال مشاع بدون توافق مالک(مالکان) مشاعی دیگر ممنوع بوده و فاقد اعتبار می باشد و برای مالک متخلف مسئولیت به بار می آورد. پس متعاقبا پذیرفتن چنین اعتقادی در مورد منابع مشترک نفت و گاز و حمایت از آن از سوی دکترین و رویه قضایی سبب می شود که منابع مذکور تحت حاکمیت مشاعی دول شریک تلقی شود و اِعمال حاکمیت یکی بدون توافق دیگری، نوعی نقض تمامیت ارضی همسایه محسوب می گردد و موجبات مسئولیت بین المللی دولت خاطی را فراهم می سازد. این نظریه که مبتنی بر آزادی دولت در بهره برداری یکجانبه از مخزن مشترک است دارای یکپارچگی و یکدستگی نیست. برخی از معتقدان آن برای اِعمال این آزادی از سوی دولت موضوع بحث هیج محدوده ای قائل نیستند و اقداماتی که از سوی این دولت و در راستای این آزادی انجام شود و موجبات خسارت همسایه را ایجاد نماید، دولت عامل را نمی توان مسئول دانسته یا از ادامه فعالیت هایش منع کرد؛ حتی اگر این دولت در حفر چاه و بهره برداری، بدون کمترین مشورتی با همسایه اقدام نموده باشد.[۲۹] این برداشت از این نظریه در واقع اختیار و آزادی عمل دولت را بسیار نموده است و این حد از آزادی می تواند خطرناک باشد. با توجه به عواقب این حد از آزادی بود که برخی در راه تعدیل این نظریه پا گذاشته و بیان داشتند که باید اصل برابری فرصت ها را در نظر داشت و همین برابری فرصت ها سبب می گردد تا هر یک از دولت ها به طور یک جانبه از مخزن بهره برداری کند؛ که خود منجر به ایجاد تعادل خواهد شد و در نتیجه قواعد حقوق بین الملل رعایت می گردد. متعاقب همین اظهارات بود که برخی بیان نمودند که نباید در مقابل اِعمال یکجانبه دولت ها که سبب متضرر شدن دولت همسایه می شود بی تفاوت بوده و مبنا را بر بی مسئولیتی دولت ها گذاشت و راه حل آن را اصل حاکمیت – مسئولیت بیان داشته اند که به خوبی می تواند پاسخ گوی مسائل مربوط به مخزن مشترک نفت و گاز باشد؛ چرا که بر این اساس هر دولت که حق حفاری یکجانبه نیز دارد در این مسیر به مخزن و حقوق همسایه ضرر برساند، باید طبق قواعد مسئولیت اعم از مسئولیت ناشی از عمل متخلفانه یا مسئولیت بدون تخلف از همسایه زیان دیده جبران خسارت شود. نظریات مطرح شده در مورد بهر ه برداری ا زمخازن مشترک و مسائل مرتبط با آن سبب گردید تا هر کدام از دولت ها و حتی رویه قضایی، همسو با اهداف خود یکی از این نظریات را پذیرفته و اعمال نمایند. اما رویه دولت ها و شرکت های نفتی درگیر در موضوع، چندین مورد شروع یا توسعه بهره برداری یکجانبه را از مخزن مشترک نشان می دهد. یکی از موارد آن مربوط به مخزن خفجی و سافانیا است که بین کویت و عربستان سعودی در منطقه بی طرف آنها مشترک می باشد. در آن قضیه شرکت آرامکو نه تنها ظرفیت خود را در برداشت از سافانیا افزایش داد، بلکه با اقدامات فوری لازم همچنین باعث شد که تولید شرکت ژاپنی مجاور او؛ که تهدیدی برای حفاری انحرافی و دستبرد به مخزن با ارزش آرامکو و سافانیا بود، تعدیل شود.[۳۰] مورد دیگر آن هم در مورد میدان نفتی ساسان(متعلق به ایران)و ابوالبوکوش(متعلق به امارات)است که در آن جا امارات توسط شرکت توتال از طرف ابوالبوکوش با وجود محروم شدن ایران در بهره برداری از آن بدلیل مسائلی همجون جنگ، به بهره برداری خود ادامه داد.[۳۱] در رویه قضایی هم تا سال ۱۹۶۹ که دیوان بین المللی دادگستری به قضایای دریای شمال رسیدگی نمود، و در رأی خود به طور غیر مستقیم به مسئله مخازن مشترک نفت و گاز توجه نمود؛ نمی توان هیچ نشانه ای از موضوع به دست آورد، بلکه بر عکس طرفداران نظریه بهره برداری یکجانبه با تمسک به رأی دیوان دائمی دادگستری در قضیه لوتوس، بر آزادی اعمال حاکمیت دولت ها در مواقعی که این آزادی با معاهده ای خاص یا عام و یا عرف بین المللی نحدود نشده باشد، تأکید و تأیید می نمودند. دیوان داوری اسپانیا و فرانسه نیز در دو رأی خود در قضیه دریاچه لانو[۳۲]، اعمال حاکمیت یکجانبه از سوی فرانسه در بهره برداری از آب را منع نکرد و همین رأی نیز مؤیدی دیگر بر نظر این گروه تلقی می شود. گروه دیگری از حقوقدانان معتقدند که قواعد عمومی حقوق بین الملل در زمینه منابع طبیعی مشترک نمی تواند کمک چندانی بنماید.[۳۳] این حقوقدانان با بیان نمونه قراردادهایی که دولت های ذینفع آن ها در صورتی که بخواهند از منابع مشترک بهره برداری نمایند، از آن استفاده می کنند، نظر دیگری را بیان داشته اند و دیگر جواز یا ممنوعیت بهره برداری یکجانبه از منابع مشترک را اظهار نکرده اند. در این گروه از حقوقدانان هم باز دسته بندی وجود دارد و برخی از آنها، دولت ها را با توجه به اینکه هیچ گونه قواعد اجبار کننده ای برای مذاکره یا همکاری در بهره برداری از منابع مشترک وجود ندارد، به مذاکره و همکاری در بهره برداری مشترک تشویق می نمایند.[۳۴] گروهی دیگر نیز دولت ها را به بهره برداری مشترک و استفاده از نمونه موافقت نامه های بهره برداری مشترک دعوت می کنند.[۳۵]
گفتار سوم: تلاش ها و اقدامات بین المللی در مسئله بهره برداری از منابع مشترک
با تشکیل سازمان ملل متحد و تصویب منشور ملل متحد، احترام به تمامیت ارضی دولت و منع مداخله در آن بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و به عنوان اصلی تخلف ناپذیر مورد پذیرش همگان قرار گرفت و این خود اقدامی در جهت تاکید بر آزادی دولت ها در بهره برداری یکجانبه از منابع مشترک بود. متعاقب آن با تصویب قطعنامه هایی مربوط به منابع طبیعی و چگونگی بهره برداری از آن ها، منشور حقوق و تکالیف دولت ها و لزوم حسن همجوار ی دولت ها با یکدیگر و کنوانسیون های چهارگانه ۱۹۵۸ مربوط به حقوق دریاها دولت ها متمایل گشتند تا در موافقت نامه های تحدید حدود مرزی خود شرطی را بگنجانند با این مضمون که در صورت کشف مخزن مشترک یا یک ساختار زمین شناسی واحد که از هر دو سوی خط منصف یا مقسم بتوان اقدام به استخراج و بهره برداری از مخازن معدنی نمود، دو طرف موظفند با مذاکره به موافقت نامه ای با روش کارآمدتر در بهره برداری دست یابند. این روند در موافقت نامه های بعدی نیز بیان شد چنانکه در کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها، این موضع به صراحت در مورد منابع دریایی در زیر بستر دریا بیان شد. این موارد و توافقات بین المللی اهمیت موضوع و ارزش موضع گیری منظقی و کارآمد در این زمینه را می رساند. به همین خاطر بود که برخی از حقوقدانان[۳۶] از جمله “اونارتیو"، “لاگنی"، “میوشی” و “اونگ” بر شرط های قراردادی حاکی از یافت شدن منبع مشترک در موافقت نامه های تحدید حدود بین کشورها و یا تواقفنامه های روبه تزاید در مورد منطقه ای که تردیدها و منازعات سرزمینی در آن وجود دارد و برای همکاری مدنظر است، تأکید نموده و آن را دلیلی بر لزوم تقسیم آن منابع میان کشورهای شریک دانسته اند. امید به گنجاندن این شرط ها در قراردادهای بین دولت ها و تبدیل شدن آن به یک رویه ثابت، شاید راه را برای ایجاد یک قاعده حقوقی عرفی بین المللی هموار سازد تا به یک قاعده بین المللی در مورد بهره برداری و استخراج از منابع مشترک نفت و گاز، برای کشورهای درگیر موضوع دست یابیم. از همین روست که در رفتار برخی از دولت ها انگیزه مشروع مخالفت با بهره برداری یکجانبه توسط یک دولت و همچنین اعتقاد به بروز قاعده ای در حقوق بین الملل عرفی برای محدود کردن حاکمیت آن دولت در این عملکرد به چشم می خورد. این نظریه(نظریه درج شرط های قراردادی) در رویه دولت ها هم در موارد متعدد مورد تاکید و عمل قرار گرفته است و این خود رویه ای پر حجم و گستره ای تقریبا یکنواخت را فراهم ساخته که نشان از استقبال آز آن از سوی دولت ها دارد. همچنین موافقت نامه های یک کاسه سازی بین المللی مخزن مشترک یا توسعه اشتراکی منطقه ی بین دولت های ذینفع به نوعی در جهت تأیید این نظریه هستند که این نیز خود راه را برای پذیرش همگانی این نظریه هموارتر می سازد. علاوه بر رویه دولت ها که در جهت تأیید این نظریه بوده است، رویه ی قضایی هم با صدور آراء که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به موضوع اشاره داشته اند، گامی در مسیر تقویت این دیدگاه برداشته است. رویه قضایی در آراءی همچون: آراء صادره در قضایای دریای شمال در ۱۹۶۹، قضیه ی دریای اژه بین ترکیه و یونان در ۱۹۷۶، رأی کمیسیون بین لیبی و تونس در ۱۹۸۲ و رأی دیوان داوری اختلاف یمن و اریتره در ۱۹۹۹؛ بار دیگر بر نقش سازنده خود در ایجاد و یا تثبیت یک قاعده حقوقی در سطح بین المللی تاکید کرد و نشان داد که نظریه اخیر می تواند به عنوان یک قاعده، مبنای عمل دولت ها قرار گیرد و مسائل مطروحه در زمینه بهره برداری از منابع مشترک نفت و گاز را پاسخ گو باشد. در پایان شاید بتوان گفت این دیدگاه به دلیل در نظر گرفتن احتمال کشف منابع جدید مشترک، می تواند بسیار کارسازتر از نظریات دیگر باشد و تا حد زیادی از بروز اختلافات راجع به بهره برداری از منابع مشترک جلوگیری نماید و این خود یکی از نقاط مثبت این دیدگاه است که سبب استقبال بیشتر از آن گردیده است.
مبحث سوم: مرز بین المللی و منابع مشترگ گاز
مرزهای یک کشور در واقع حدود جغرافیایی ان کشور و در نهایت حد فاصل حاکمیت هر دولت با دولت همجوار و فضاهای خارج از حاکمیت ملی می باشد. تعیین مرز در روابط بین الملل تا آن جا حائز اهمیت است که یکی از اختلافات مهم عرصه بین الملل را اختلافات مرزی تشکیل می دهد[۳۷] و جه بسا آتش جنگ هایی که به این خاطر برافروخته شده است. در باب موضوع منابع مشترک و بالاخص گاز، گرچه مرزهای سیاسی کشورها نادیده انگاشته می شود، اما بدان دلیل که تعیین رژیم حقوقی حاکم بر اکتشاف و بهره برداری از این منابع به نوعی به مرزهای کشورهای میزبان منابع طبیعی مورد نظر ارتباط دارد و اصولا بین المللی بودن بحث آن هم به خاطر همین عنصر مرزی است و در واقع منابع در محدودی مرزی چند کشور همجوار قرار گرفته و تلاقی یافته است، بنابراین بیان رابطه بین مرزهای بین المللی و منابع مشترک گاز خارج از فایده نبوده و می تواند راهگشا باشد. مساله مهم و مورد توجه تعیین تکلیف دو یا چند دولتی است که منبع در مرزهای آنها استقرار یافته و هر یک می تواند با عملیات حفاری از قسمت خود از منبع مشترک بهره برداری نماید. در ۴۰ سال اخیر بسیاری از کشورها در هنگام تنظیم موافقت نامه های تحدید حدود مرزی بویژه در مناطق آبی به این قبیل منابع و وظایف دولت های بهره بردار اشاره کرده اند. در ذیل صور مختلف این مساله بیان می گردد.
گفتار اول: انواع مرزها و منابع مشترک
مرزها عامل تعیین کننده چهارچوبه اختیارت یک دولت و در واقع مشخص کننده محدوده صلاحیت های آن در عرصه ملی و بین المللی می باشد. این مرز می تواند در خشکی و یا دریا قرار گیرد و بر حسب شرایط آن احکامی متفاوت بر ان بار شود. لیکن تمامی آنها محدوده جغرافیای سیاسی و اقتداری یک کشور را مشخص می کنند. از این رو توجه به مسائل مرتبط و مطرح شده در آن نیز حائز اهمیت است که از جمله آن می توان به بحث منابع طبیعی مشترک اشاره کرد.
بند اول: منابع مشترک گاز در مرزهای خشکی
هرچند امروزه اختلافات مرزی در مناطق خشکی بطور کامل پایان نیافته است، اما با تدوین موافقت نامه های دو جانبه تا حد بسیاری در این مناطق آرامش نسبی برقرار شده است. بسیاری از موافقت نامه ها بدون توجه به منابع زیرزمینی موجود در این مناطق منعقد شده اند؛ چون این منابع از جمله گاز تا حدود ۱۶۰ سال گذشته کشف شده بودند و تا اوایل قرن بیستم هم توجه زیادی بدان نمی شد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
-
- مدل کامل قابلیت اطمینان سیستم خنککننده
حال در این قسمت با توجه به مطالعه قابلیت اطمینان برای هر یک از اجزاء در نظر گرفته شده برای سیستم خنککننده، یک مدل کامل برای قابلیت اطمینان سیستم خنککننده استخراجشده است. مدل مارکوف کامل سیستم خنککننده در شکل (۳ – ۹) نشان داده شده است. این مدل از ترکیب مدل قابلیت اطمینان فنها مطابق شکل (۳ – ۷) و دیگر اجزای سیستم خنککننده مطابق شکل (۳ – ۸) به دست آمده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
شکل ۳-۹ : مدل کامل فضای حالت مارکوف سیستم خنککننده]۲۲[ در شکل (۳ – ۹) وقتی سیستم در حالتهای F، G، H، I و J کار میکند، ظرفیت بارگیری صفر میباشد. بنابراین، این شکل را میتوان به شکل (۳ – ۱۰) تقلیل داد. sgfµ۴ = ۴µ , ۳ = ۳µsgfµ , ۲µsgf=2 µ , sgfµ= ۱µ , λ۵=λoth , sgfλ=۴λλ۳=۳λsgf, , 3λsgf=2λ , ۴λsgf = ۱λ ۵µ همچنین نرخ تعمیر سیستم خنککننده بوده و با توجه به محاسبات زیر به دست میآید . ( ۳ – ۱۸) ۵ = µ ( ۳ – ۱۹) f61 = fFA (۳ – ۲۰ ) P6 = PF + PG + PH +PI + PJ
شکل ۳-۱۰ : مدل معادل سیستم خنککننده (۶ حالته) ]۲۲[
-
-
-
-
-
- مدل قابلیت اطمینان ترانسفورماتور با خنککنندگی روغن طبیعی – هوا اجباری
برای به دست آوردن مدل کامل قابلیت اطمینان ترانسفورماتور میبایست مدلهای حاصله برای هر یک از زیرسیستمها را با هم ترکیب نموده تا مدل کامل قابلیت اطمینان ترانسفورماتور به دست آید. برای سادگی ابتدا مدلهای زیرسیستم ۱ و ۲ با هم ترکیبشده و سپس مدل به دست آمده با مدل زیرسیستم ۳ ترکیب میشود. با ترکیب زیرسیستم ۱ و ۲، مدل مارکوف نشان داده شده در شکل (۳ – ۱۱) به صورت معادل، به دست میآید.
شکل ۳-۱۱: مدل سه حالته معادل زیرسیستمهای ۱ و ۲]۲۲[ حال با تلفیق مدل معادل به دست آمده با مدل زیرسیستم ۳ میتوان مدل کامل ترانسفورماتور با خنککنندگی روغن طبیعی – هوا اجباری را به دست آورد. این مدل در شکل (۳ – ۱۲) نشان داده شده است. به دلیل همسانی برخی از حالتها، با تکنیک های قابلیت اطمینان، میتوان مدل کامل ۱۷حالته فضای حالت را به مدل معادل ۱۱حالته ترانسفورماتور تقلیل داد. این مدل در شکل (۳ – ۱۳) نشان داده شده است. پارامترهای این شکل با توجه به پارامترهای شکل (۳ – ۱۲) و با روش قابلیت اطمینان به دست میآیند.
شکل ۳-۱۲ : مدل کامل فضای حالت مارکوف ترانسفورماتور]۲۲[
شکل ۳-۱۳ : مدل معادل فضای حالت مارکوف ۱۱حالته ترانسفورماتور]۲۲[ برای آن که درک تقریبی از عملکرد ترانسفورماتور داشته باشیم، میتوان با بهره گرفتن از روابط محاسبه احتمال حالتهای سالم و خراب سیستم، مدل را به مدل دو حالته نهایی تقلیل داد. مدل دو حالتهی فضای حالت مارکوف در شکل (۳-۱۴) نشان داده شده است. در این شکل λ نرخ تغییر از حالت ۱ به حالت ۲ ( نرخ خرابی) و μ نرخ تغییر از حالت ۲ به حالت ۱ ( نرخ تعمییرات) میباشد.
شکل ۳- ۱۴ : فضای حالت نهایی مارکوف دو حالته برای یک ترانسفورماتور
-
-
-
- قابلیت اطمینان در دوره فرسایش
برای ارزیابی قابلیت اطمینان ترانسفورماتور در مرحله فرسایش میبایست در ابتدا تأثیر بارگذاری روی عمر ترانسفورماتور مورد بررسی قرار گیرد. در این بخش به صورت کامل اثرات بارگذاری روی دما و عمر ترانسفورماتور مورد بررسی قرار گرفته و سپس روابط تأثیرگذار بر قابلیت اطمینان در مرحله فرسایش بیان شده است. با توجه به شرایط استفاده از ترانسفورماتور ممکن است در حالی که آسیبی به ترانسفورماتور وارد نگردد، اجازه داده شود اضافه بار روی ترانسفورماتور اتفاق بیفتد تا پیوستگی بار به دلایل اقتصادی و قابلیت اطمینان شبکه حفظ شود. برای اتخاذ اینچنین تصمیمگیریهای هوشمندانه نحوه بارگیری از ترانسفورماتور در طول مدت بهرهبرداری بسیار تأثیرگذار خواهد بود و باید اثر حرارتی که دمای روغن و سیمپیچ روی عمر عایق دارند را درک نمود. تلفات بار و بیباری که توسط سیمپیچ و هسته ترانسفورماتور به وجود میآیند حرارت بالایی تولید میکنند، که اگر به موقع کنترل نشوند میتوانند به خواص دیالکتریکی عایق آسیب وارد کنند. در مدت شرایط کار عادی، فرایند حرارتی توسط سیستم خنککنندگی کنترل میشود تا ترانسفورماتور را در یک تعادل حرارتی نگه دارد. شرکت های سازنده ترانسفورماتور، طول عمر تجهیز را تا زمانی که تحت دمای مشخص شده در استاندارد های IEEE و IEC کار کنند تضمین میکنند. استاندارد بارگذاری ترانسفورماتورهای روغنی IEEE C57.91-1995 برای محاسبه اثر فرسایش عایق و در معرض دماهای بالا قرار گرفتن آنها استفاده میشود. این استاندارد همچنین از طریق محاسبه دمای نقطه داغ سیمپیچ که عامل محرک برای محدود نمودن دمای اضافه باری میباشد به ما کمک میکند. مدیریت صحیح بارگیری از ترانسفورماتور با حفظ سطوح قابلقبولی از قابلیت اطمینان و شناخت چگونگی محاسبه کاهش عمر و دمای نقطه داغ، مبنای ایجاد دستورالعمل های پویا برای ترانسفورماتور قدرت میباشد. چنین دستورالعملی میتواند توسط اپراتورهای سیستم در موقعیت های احتمالی استفاده شود تا اجازه داده شود اضافه بار روی ترانسفورماتور اتفاق بیفتد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- وعده نصرت الهی و کمک به پیروزی انسان در برابر دشمن: «و خوف خود را پیش روی تو خواهم فرستاد و هر قومی را که بدیشان برسی متحیر خواهم ساخت و جمیع دشمنانت را پیش تو روگردان خواهم ساخت. » (خروج۲۳: ۲۷؛ اعداد۱۰: ۹؛ یوشع۸: ۱ و … ).
- وعده بازگشت به سرزمین موعود و پیروزی بر دشمنان: «زیرا خداوند میگوید: اکنون ایامی میآید که اسیران قوم خود اسرائیل و یهودا را باز خواهم آورد و خداوند میگوید: ایشان را به زمینی که به پدران ایشان دادهام، باز خواهم رسانید تا آن را به تصرّف آورند. » و این است کلامی که خداوند درباره اسرائیل و یهودا گفته است. زیرا خداوند چنین میگوید: «صدای ارتعاش شنیدیم. خوف است و سلامتی نی. » (ارمیا۳۰: ۳-۵؛ ۳۰: ۱۰؛ ۳۲: ۲۱ و … ).
- داشتن عمر طولانی: «و تا از یهُوَه خدای خود ترسان شده، جمیع فرایض و اوامر او را که من به شما امر میفرمایم نگاه داری، تو و پسرت و پسر پسرت، در تمامی ایام عمرت و تا عمر تو دراز شود. » (تثنیه۶: ۲ و ۲۴؛ امثال۱۰: ۲۷ و … ) و همچنین ترس از خداوند از دید عهد عتیق چشمه حیات است و باعث دور شدن مرگ از انسان شده و زندگی سالم و بدون دردسر خواهد داشت: «ترس خداوند چشمه حیات است، تا از دامهای موت اجتناب نمایند. » (امثال۱۴: ۲۷؛ ۱۹: ۲۳؛ ملاکی۴: ۲ و … ).
- سلطنت و پادشاهی بر مردم: «خدای اسرائیل متکلم شد و صخره ی اسرائیل مرا گفت: آنکه بر مردمان حکمرانی کند، عادل باشد و با خدا ترسی سلطنت نماید. » (دوم سموئیل۲۳: ۳).
- برخورداری از رزق و روزی نیک: «ترسندگان خود را رزقی نیکوداده است. عهد خویش را به یاد خواهد داشت تا ابدالآباد. » (مزامیر۱۱۱: ۵).
- ماندگاری نسل انسان خداترس بر روی زمین: «کیست آن آدمی که از خداوند میترسد؟ او را بطریقی که اختیار کرده است خواهد آموخت. جان او در نیکویی شب را بسر خواهد برد و ذریت او وارث زمین خواهند شد. سرّ خداوند با ترسندگان او است و عهد او تا ایشان را تعلیم دهد. » (مزامیر۲۵: ۱۲-۱۴).
- افراد خداترس هرگز محتاج و درمانده نخواهند شد، زیرا خداوند آن را برای آنها فراهم خواهد کرد: «ای مقدّسانِ خداوند از او بترسید زیرا که ترسندگان او را هیچ کمی نیست. شیربچگان بینوا شده، گرسنگی میکشند و امّا طالبان خداوند را به هیچ چیز نیکو کمی نخواهد شد. » (مزامیر۳۴: ۹-۱۰؛ ۸۴: ۱۱).
۱۰- آنها دارایی کم و بیارزشی خواهند داشت که بهتر از ثروت زیادی است که می تواند زندگی را با وجود شرایط ناملایم شیرین نماید: «اموال اندک با ترس خداوند بهتر است از گنج عظیم با اضطراب. » (امثال۱۵: ۱۶). ۱۱-آنها ثروت و احترام و زندگی بابرکتی را خواهند یافت: «جزای تواضع و خداترسی، دولت و جلال و حیات است. » (امثال۲۲: ۴). ۱۲-حاصل دسترنج خود را خواهند خورد و همیشه شادمان خواهند بود و زندگی خوبی و عمر طولانی خواهند داشت: «خوشابحال هر که از خداوند میترسد و بر طریقهای او سالک میباشد. عمل دستهای خود را خواهی خورد. خوشابحال تو و سعادت با تو خواهد بود. زن تو مثل مو بارآور به اطراف خانه تو خواهد بود و پسرانت مثل نهالهای زیتون، گرداگرد سفره تو. اینک، همچنین مبارک خواهد بود کسی که از خداوند میترسد. خداوند تو را از صهیون برکت خواهد داد، و در تمام ایّام عمرت سعادت اورشلیم را خواهی دید. پسرانِ پسران خود را خواهی دید. سلامتی بر اسرائیل باد. » (مزامیر۱۲۸: ۱-۶). ۱۳-در سایه ترس از خداوند ایمنی و اطمینان کامل خواهند داشت: «در ترس خداوند اعتماد قوی است، و فرزندان او را ملجأ خواهد بود. » (امثال۱۴: ۲۶). ۱۴-آرزوهایشان به واسطه رحمت خداوند آسمانها برآورده خواهد شد: «آرزوی ترسندگان خود را بجا میآورد و تضّرع ایشان را شنیده، ایشان را نجات میدهد. » (مزامیر۱۴۵: ۱۹). ۱۵-بزرگترین و صحیحترین ملاک برای تعیین همسر آینده میباشد: «جمال، فریبنده و زیبایی، باطل است، اما زنی که از خداوند میترسد ممدوح خواهد شد. » (امثال۳۱: ۳۰). ب- نتایج معنوی خوف از خداوند
- دور ماندن از بلا که این بلا می تواند هر نوع بلایی باشد، هم از طرف خداوند و هم از طرف غیر او: «ترس خداوند مودّی به حیات است، و هر که آن را دارد در سیری ساکن میماند، و به هیچ بلا گرفتار نخواهد شد. » (امثال۱۹: ۲۳؛ ۱: ۳۳؛ ارمیا۲۶: ۱۹ و … ).
- برخورداری از نجات الهی: «یقیناً نجات او به ترسندگان او نزدیک است تا جلال در زمین ما ساکن شود. » (مزامیر۸۵: ۹؛ اشعیا۳۵: ۴؛ حزقیال۳۴: ۱۸ و … ).
- برخورداری از برکات خداوندی: «زیرا تو ای خدا نذرهای مرا شنیدهای و میراث ترسندگان نام خود را به من عطا کردهای. » (مزامیر۶۱: ۵؛ اشعیا۴۱: ۱۰؛ ارمیا۵: ۲۴).
- برخورداری از هدایت الهی: «کیست آن آدمی که از خداوند میترسد؟ او را بطریقی که اختیار کرده است خواهد آموخت. » (مزامیر۲۵: ۱۲؛ ۷۸: ۵۳؛ اشعیا۶۳: ۱۷).
- برخورداری از تکیهگاه و مأمن قوی: «مترس زیرا که من با تو هستم و مشوّش مشو زیرا من خدای تو هستم! تو را تقویت خواهم نمود و البتّه تو را معاونت خواهم داد و تو را به دست راست عدالت خود دستگیری خواهم کرد. » (اشعیا۴۱: ۱۰؛ مزامیر۲۳: ۴؛ دوم پادشاهان۱: ۱۵ و … ).
- عمل به شریعت: «و آن نزد او باشد و همه ی روزهای عمرش آن را بخواند، تا بیاموزد که از یهُوَه خدای خود بترسد، و همه ی کلمات این شریعت و این فرایض را نگاه داشته، به عمل آورد. » (تثنیه۱۷: ۱۹؛ ارمیا۴۴: ۱۰؛ مزامیر۱۳۵: ۲۰ و … ).
- دوری از گناه و ترک معاصی: «موسی به قوم گفت: «مترسید زیرا خدا برای امتحان شما آمده است، تا ترس او پیش روی شما باشد و گناه نکنید. » (خروج۲۰: ۲۰؛ ایوب۱: ۸؛ ۳۱: ۲۳).
- بخشش الهی: «لیکن مغفرت نزد توست تا از تو بترسند. » (مزامیر۱۳۰: ۴).
- رضایت الهی: «رضامندی خداوند از ترسندگان وی است و از آنانیکه به رحمت وی امیدوارند. » (مزامیر۱۴۷: ۱۱؛ اشعیا۶۶: ۲؛ جامعه۸: ۱۲).
۱۰-کسب علم و حکمت وبرخورداری از اسرار الهی و تعلیم انسان توسط خداوند: «ترس خداوند ابتدای حکمت است. همه عاملین آنها را خردمندی نیکو است. حمد او پایدار است تا ابدالآباد. » (مزامیر۱۱۱: ۱۰؛ امثال۹: ۱۰؛ ایوب۲۸: ۲۸ و … ). با دقت به این آیات میتوان فهمید که ترس از خدا در فرایند نجات و حیات آدمی نقش حیاتی دارد؛ انسانی که از خدا نمیترسد به او معتقد نبوده و ایمان ندارد، بنابراین نجات نخواهد یافت. کسی که از خداوند نترسد حیات خداگونهای نخواهد داشت. ایمان به گرایش انسان یعنی به حالت ذهنی او اشاره دارد. تمایل شخص نسبت به چیزی چگونگی و کیفیت رفتار او را مشخص خواهد کرد. و متناسب با تمایلات خود، گزینشهای خود را صورت خواهد داد. تمایل طبیعی آنها به زندگیای خواهد بود که گرایششان به آن سمت است. گرایش آدمی مبتنی بر چیزی است که به آن معتقد است یا به عنوان حقیقت قبول دارد. اگر کسی معتقد باشد که چیزی برایش خوب و مفید است آن غذا را خواهد خورد. و اگر فکر کند که آن غذا او را مسموم خواهد کرد، نمیخورد. عمل و کار شخص را اعتقاداتش هدایت می کند و عملش نیز مبتنی بر اعتقاداتش است. ترسی که در خور خداوند باشد آغاز حکمت را توضیح میدهد. همچنان که در کتاب مزامیر (۱۱۱: ۱۰). بیان می کند که ترس از خداوند آغاز حکمت است. و در جای دیگر آمده است: «ما را تعلیم ده تا ایام خود را بشماریم تا دل خردمندی را حاصل نماییم. » (مزامیر۹۰: ۱۲). انسان عاقل ناپایداری و زودگذر بودن زندگی را خواهد پذیرفت. او قبول خواهد کرد که مخلوق خداوند است و خداوند به زندگی او هدف داده است و اینکه هر انسانی نسبت به خداوند مسئول است. او کلام خداوند را به عنوان امری واقعی و الگوی زندگی خود خواهد پذیرفت و تعالیم خداوند را در زندگی کوتاه دنیوی تحقق خواهد بخشید و به این امر پی خواهد برد که زندگی جاودانی او در پیش است . انسان خردمند و عاقل زمانی را که خداوند به او داده است بیهوده به هدر نمیدهد. ایمان انسان خردمند بیش از هر کسی کامل است و به واسطه ایمانش فیض خداوند شامل حال او می شود. او کلام خداوند و عهد او برای نجات انسان را خواهد پذیرفت و ادیان دروغین جهان را رد خواهد کرد «عَلَمی به ترسندگان خود دادهای تا آن را برای راستی برافرازند» (مزامیر۶۰: ۴؛ امثال۱: ۷؛ دانیال۱۰: ۱۲). ۱۱- دور شدن از بدی: «و جمیع اسرائیلیان چون بشنوند، خواهند ترسید و بار دیگر چنین امر زشت را در میان شما مرتکب نخواهند شد. » (تثنیه۱۳: ۱۱؛ امثال۱۶: ۶). ۱۲-مکروه داشتن بدی: ترس خداوند علاوه بر این که باعث می شود آدمی از امور بد دوری کند بلکه همچنین باعث می شود تا آن را مکروه و زشت نیز بداند: «ترس خداوند، مکروه داشتنِ بدی است. غرور و تکبّر و راه بد و دهان دروغگو را مکروه میدارم. » (امثال۸: ۱۳). ۱۳-برخورد درست و عادلانه با مردم: هنگامی که یهوشافاط برای ولایات مختلف داورانی را انتخاب می کند و توصیههایی برای آنها می کند. از جمله میگوید که حواستان باشد که چطور داوری میکنید زیرا برای انسان داوری نمیکنید بلکه برای خداوند داوری میکنید و او با شماست و مراقب رفتارتان: «و حال خوف خداوند بر شما باشد و این را با احتیاط به عمل آورید زیرا که با یهُوَه خدای ما بیانصافی و طرفداری و رشوهخواری نیست. » (دوم تواریخ۱۹: ۷). ۱۴-مراقبت و حفاظت خداوند از کسانی که از او میترسند و خوف او را در دل دارند: «فرشته خداوند گرداگرد ترسندگان او است؛ اردو زده، ایشان را میرهاند. » (مزامیر۳۴: ۷؛ ۳۳: ۱۸ و… ). ۱۵- بهرهمندی از دولت و جلال و حیات: «جزای تواضع و خداترسی، دولت و جلال و حیات است. » (امثال۲۲: ۴؛ ۱۹: ۲۳). ۱۶-نزدیکی و تقرب به خداوند: «جزیرهها دیدند و ترسیدند و اقصای زمین بلرزیدند و تقرّب جسته، آمدند. » (اشعیا۴۱: ۵؛ ارمیا۳۲: ۴۰ و … ). ۱۷-برخورداری از نیکی ابدی: «کاش که دلی را مثل این داشتند تا از من میترسیدند، و تمامی اوامر مرا در هر وقت بجا میآوردند، تا ایشان را و فرزندان ایشان را تا به ابد نیکو باشد. » (تثنیه۵: ۲۹؛ ۶: ۲۴). ۱۸-استجابت دعای بندگان: «ای خداوند، گوش تو بسوی دعای بندهات و دعای بندگانت که به رغبت تمام از اسم تو ترسان میباشند، متوجّه بشود و بنده خود را امروز کامیاب فرمایی و او را به حضور این مرد مرحمت عطا کنی. » (نحمیا۱: ۱۱؛ مزامیر۱۴۵: ۱۹). ۱۹-روی آوردن به اطاعت خداوند: «و امّا من از کثرت رحمت تو به خانهات داخل خواهم شد، و از ترس تو بسوی هیکل قدس تو عبادت خواهم نمود. » (مزامیر۵: ۷؛ ۴۰: ۳). ۲۰- حفظ و پایبندی به عهدی که با انسان بسته است: «ترسندگان خود را رزقی نیکوداده است. عهد خویش را به یاد خواهد داشت تا ابدالآباد. » (مزامیر۱۱۱: ۵؛ ملاکی۲: ۵). اما این عهد را خداوند در کتاب دوم پادشاهان این چنین بیان می کند که: «با آنکه خداوند با ایشان عهد بسته بود و ایشان را امر فرموده، گفته بود: «از خدایان غیر مترسید و آنها را سجده منمایید و عبادت مکنید و برای آنها قربانی مگذرانید. » (دوم پادشاهان۱۷: ۳۵). ۲۱-استواری بر کلام خداوند: «کلام خود را بر بنده خویش استوار کن، که به ترس تو سپرده شده است. » (مزامیر۱۱۹: ۳۸). ۲۲-رهایی از ترس رسوایی: «ننگ مرا که از آن میترسم از من دور کن زیرا که داوریهای تو نیکو است. » (مزامیر۱۱۹: ۳۹؛ اشعیا۳۷: ۶). ۲۳- امیدواری به خداوند: «ترسندگان تو چون مرا بینند شادمان گردند زیرا به کلام تو امیدوار هستم. » (مزامیر۱۱۹: ۷۴). ۲۴-محبوبیت در بین مومنین: «ترسندگان تو به من رجوع کنند و آنانی که شهادات تو را میدانند. » (مزامیر۱۱۹: ۷۹). ۲۵- برخورداری از سلامتی: «خویشتن را حکیم مپندار، از خداوند بترس و از بدی اجتناب نما. این برای ناف تو شفا، و برای استخوانهایت مغز خواهد بود. » (امثال۳: ۷-۸؛ ارمیا۴۶: ۲۷). ۲۶- انداختن ترس در دل دشمنان: خداوند در دل دشمنان قومش خوف و هراس می اندازد تا از پیروانش که از او میترسند، بترسند و نتوانند در مقابل آنها مقاومت کنند یعنی ترس از خداوند به مومنین یک نیروی معنوی و پشتیبانی عاطفی و دلگرمی میدهد تا احساس کنند خداوند در بین آنهاست و همیشه چشمش به آنها بوده و از آنها محافظت می کند: «موآب از قوم بسیار ترسید، زیرا که کثیر بودند. و موآب از بنیاسرائیل مضطرب گردیدند. » (اعداد۲۲: ۳؛ تثنیه۲: ۲۵؛ زکریا۹: ۵ و … ). ۲۷- خداوند کسانی را که از او میترسند به خاطر خواهد سپرد و در روز داوری با آنها به صورت متفاوتی برخورد کرده و آنها را مشمول رحمت و بخشش خود قرار خواهد داد: «آنگاه ترسندگان خداوند با یکدیگر مکالمه کردند و خداوند گوش گرفته، ایشان را استماع نمود و کتاب یادگاری به جهت ترسندگان خداوند و به جهت آنانی که اسم او را عزیز داشتند مکتوب شد. و یهوه صبایوت میگوید که ایشان در آن روزی که من تعیین نمودهام، مِلْک خاصّ من خواهند بود و بر ایشان ترحّم خواهم نمود، چنانکه کسی بر پسرش که او را خدمت میکند ترحّم می کند. و شما برگشته، در میان عادلان و شریران و در میان کسانی که خدا را خدمت مینمایند و کسانی که او را خدمت نمینمایند، تشخیص خواهید نمود. » (ملاکی۳: ۱۶-۱۸). ۲۸- خداوند نسبت به کسانی که از او میترسند دلسوز و مهربان است و این چیزی است که هر انسان عاقلی به آن نیاز دارد (مزامیر۱۰۳: ۱۳). ۲۹- مورد تکریم واقع شدن: «گناهماران را حقیر و خوار میشمارد و آنانی را که از خداوند میترسند مکرم میدارد؛ و قسم به ضرر خود میخورد و تغییر نمیدهد. » (مزامیر۱۵: ۴). ۳۰- برخورداری از نعمت عدالت و شفای خداوند: «امّا برای شما که از اسم من میترسید، آفتاب عدالت طلوع خواهد کرد و بر بالهای وی شفا خواهد بود و شما بیرون آمده، مانند گوسالههای پرواری جست و خیز خواهید کرد. » (ملاکی۴: ۲). ۳۱- خداوند آسایش واقعی را به انسان خداترس خواهد داد: «کیست آن آدمی که از خداوند میترسد؟ او را بطریقی که اختیار کرده است خواهد آموخت. جان او در نیکویی شب را بسر خواهد برد و ذریت او وارث زمین خواهند شد. » (مزامیر۲۵: ۱۲-۱۳). ۳۲- انسان خداترس همیشه خوشحال خواهد بود: «خوشابحال کسی که دائماً میترسد، اما هر که دل خود را سخت سازد به بلا گرفتار خواهد شد. » (امثال۲۸: ۱۴). ۳۳-ترس شایسته از خداوند کاملاً سازگار با عشق به خداوند است: «پس الان ای اسرائیل، یهُوَه خدایت از تو چه میخواهد، جز اینکه از یهُوَه خدایت بترسی و در همه طریقهایش سلوک نمایی، و او را دوست بداری و یهُوَه خدای خود را به تمامی دل و به تمامی جان خود عبادت نمایی. » (تثنیه۱۰: ۱۲ و ۶: ۱۳). ۳۴-ترس الهی منتهی به توبه می شود زیرا در آن امید به رحمت و بخشش الهی وجود دارد: «اکنون چشم خداوند بر آنانی است که از او میترسند، بر آنانی که انتظار رحمت او را میکشند. » (مزامیر۳۳: ۱۸، ۱۳۰: ۴؛ ۱۴۷: ۱۱).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
معادله ۳-۳ همچنین معادله ۳-۲ را می توان به صورت زیر نوشت : f(X,β)e (V-U) مدل و تابع فوق نمایی کلی از توابع مرز تصادفی بوده و به تحلیل مرز تصادفی (SFA) معروف است . این تابع به این علت مرز تصادفی خوانده می شود که : الف ) مرز محصول Yn میان واحدها نوسان دارد ب ) محصول مشاهده شده (Y) از طرف بالا به وسیله پیشامد تصادفی Yn=f(X,β)e V مرزبندی می شود. خصوصیات اصلی مرز تصادفی در نمودار (۳-۱) شرح داده شده است. محور افقی عامل تولید و محور عمودی محصول دو بنگاه i,jومنحنی تابع تولید با فرض بازده نزولی نسبت به مقیاس رسم شده است . دو بنگاه i,jبه ترتیب با بهره گرفتن از مقدار Xi, Xj از عامل تولید ، مقدار Yi , Yj از محصول تولید می کنند مقدار محصول مرز تصادفی برای بنگاه i ، Yi=f(X,β)eVi است و از آنجا که خطای تصادفی Vi مثبت است آن در بالای منحنی قرار دارد ، همچنین برای بنگاه j مقدار Yj=f(Xj,β)eVj به دلیل منفی بودن خطای تصادفی زیرمنحنی تولید قرار دارد .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
Y Y=eβX Yi Yj Xi Xj X نمودار ۳-۱- عبارت خطا و عامل ناکارایی مرز تصادفی اگر خطای تصادفی بزرگتر از اثرات عدم کارایی باشد آن گاه محصول مشاهده شده در بالای تابع مرزی قرار می گیرد . ۳-۱۰- روش های آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها ۳-۱۰-۱- آمار توصیفی به مجموعه روشهایی که برای سازمان دادن , خلاصه کردن و توصیف مشاهده ها مورد استفاده قرار می گیرند آمار توصیفی می گویند که شامل شاخص های مرکزی( میانگین ، میانه ) و پراکندگی ( انحراف معیار، چولگی و کشیدگی ) می باشند . ۳-۱۰-۲- آمار استنباطی شامل آزمون های ذیل می باشد : ۱- تعیین رتبه کارایی شعب و اجرای رگرسیون در این مطالعه از شیوه دو مرحله ای برای تشریح فاکتورهای موثر بر کارایی سود شعب بانک سینا استفاده گردیده است. در مرحله اول با بهره گرفتن از روش SFA و با بهره گرفتن از گروه مشاهدات به رتبه بندی کارایی( θ ) برای هر شعبه پرداخته شده است در مرحله دوم ، برای برآوردهای کارایی به دست آمده در مرحله اول بر روی عوامل تعیین کننده داخلی[۷۰] با بهره گرفتن از رگرسیون OLS ارزیابی می گردد . در ادبیات کارایی معمولاً از دو نوع تابع جهت مرزهای هزینه ، درآمد و سود استفاده می شود یکی تابع کاب – داگلاس و دیگری تابع ترانسلوگ . در این تحقیق با توجه به حجم کم داده ها و اینکه استفاده از تابع ترانسلوگ به علت وجود تعداد زیاد متغیرها در آن مدل ، درجه آزادی را کاهش می داد و باعث افزایش واریانس ضرایب می گشت از تابع کاب-داگلاس استفاده شده است . مرحله اول : در ابتدا تابع سود که با محصولات ( Y) و قیمت نهاده های تولیدی (W) ارتباط دارد ، به صورت کاب داگلاس تصریح شده و بر اساس معادله (۳-۲) برآورد می گردد و با عنایت به تابع مذکور کارایی واحدها اندازه گیری می شود . Lnπ = f(W,Y,β) Lnπ = α + ∑βj ln yj + ∑ lnWk + lnVπ- lnUπ که در معادله فوق به ترتیب : π = سود شعب Yj = نسبت محصولات شعب به مجموع دارایی های شعب Y1 = نسبت تسهیلات به مجموع دارایی های شعب Y2= نسبت سرمایه گذاری ها به مجموع دارایی های شعب Y3= نسبت سپرده های نزد سایر بانک ها به مجموع دارایی های شعب Wk= عوامل تولید W1 = لگاریتم قیمت نیروی کار W2= لگاریتم قیمت سرمایه فیزیکی W3= لگاریتم قیمت سرمایه مالی مرحله دوم : همانگونه که بیان شده در این مرحله ، برآوردهای کارایی به دست آمده در مرحله اول را بر روی عوامل تعیین کننده با بهره گرفتن از رگرسیون OLS رگرس می گردد . هدف برآورد تابعی به شکل زیر می باشد : θ = αZi + ε که در آن : θ = رتبه کارایی بدست آمده در مرحله اول Z= بردار متغیر مستقل که همان متغیر های ذکر شده در مرحله اول می باشد. α= ضرایب رگرسیون می باشد که حاکی از اثر یک متغیر مستقل بر متغیر وابسته است که بایستی برآورد شود ϵ= جمله خطا می باشد . در اجرای رگرسیون به موارد ذیل نیز پرداخته خواهد شد : ۱-آزمون کولموگروف – اسمیرنف[۷۱] برای آزمون نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف – اسمیرنف استفاده می شود که فرضیه آن به صورت زیر است: آماره آزمون کولموگروف – اسمیرنف به شکل زیر تعریف می شود : = sup که در آن توزیع مورد نظر برای مشاهدات و توزیع تجربی مشاهدات می باشد . نحوه داوری : اگر مقدار احتمال مربوط به این آزمون بزرگتر از ۰۵ /۰ باشد با اطمینان ۹۵/۰ می توان نرمال بودن توزیع داده ها را مورد تایید قرار داد . اگر مقدار احتمال محاسبه شده از ۰۵/۰ کمتر باشد، در این صورت H0 رد و H1 پذیرفته می شود و برای نرمال بودن داده ها از لگاریتم آنها استفاده می گردد . ( مومنی ، ۱۳۸۹) ۲- ضریب تعیین
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فرایند مدیریت دانش
تحقیق بر روی فهم سازمانی
فهم سازمان
توانییهای سازمان و اقدامات مدیریتی
استراتژیهای رقابتی ، توسعه منابع انسانی
توسعه سازمان
ماخذ :toumi,I,2002 اولین منبع دانش یعنی فرایند اطلاعات سازمان از فن آوری شروع می شود و به کاربرد آن در سازمان می پردازد . دومین منبع مدیریت دانش ، هوش تجاری نیز به خدمات اطلاعاتی و چگونگی کاربرد آن در سازمان می پردازد وسومین منبع تاکید بر روی تحقیق و نوآوری و فم سازمانی و فرایندهای مربوط به آن دارد. و چهارمین منبع به استراتژیهای تجاری و مدیریت منابع انسانی توجه دارد. جهت درک بیشتر راه های توسعه مدیریت دانش ، شناخت بیشتر منابع مدیریت دانش مفید به نظر می رسد (همان منبع ، ۲۰۰۲). ۲-۲-۵ اصول مدیریت دانش : تعاریف و مفاهیم ارائه شده درباره KM ، دانش ضمنی و دانش آشکار ، تا اندازه ی زیادی بیانگر اصول مدیریت دانش است . با وجود این ، می توان اصول یاد شده را از دیدگاه دو تن از مشهورترین صاحب نظران مدیریت دانش خلاصه کرد . داونپورت و پروساک در کتاب “دانش کاری” اصول مدیریت دانش را چنین طرح می کنند : ۱-دانش ، نشات گرفته از افکار افراد است و در افکار آنان جای دارد . ۲-تسهیم دانش مستلزم اعتماد است . ۳-فناوری ، رفتارهای دانشی جدید را امکان پذیر می سازد . ۴-تسهیم دانش باید تشویق شود و پاداش بگیرد . ۵-حمایت مدیران ومنابع ضروری است . ۶-دانش ماهیتی خلق شونده دارد و تشویق افراد ، موجب می شود که دانش به شیوه های غیر منتظره ای گسترش یابد . دانپورت ، ده اصل را به عنوان اصول مدیریت دانش مشخص کرده است : ۱-مدیریت دانش مستلزم سرمایه گذاری است . دانش یک دارایی است اما اثر بخشی آن مستلزم سرمایه گذاری در داراریی های دیگر نیز هست . ۲-مدیریت اثر بخش دانش ، نیازمند پیوند انسان و تکنولوژی است . انسان و رایانه هر کدام توانایی خاص خود رادارند . از آن جا که دانش مبتنی بر داده و اطلاعات است ، این دو ارتباط با هم می توانند موثر باشند ، لذا سازمان ها برای مدیریت اثربخش دانش نیازمند راه حل هایی هستند که انسان و دانش را باهم پیوند بزنند .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-مدیریت دانش سیاسی است . همه می دانند که دانش قدرت است و لذا نباید جای تعجب داشته باشد که هرکس دانش را مدیریت کرده یک کار سیاسی انجام داده است . اگر دانش در ارتباط با قدرت ، پول و موفقیت است . پس بنابراین در ارتباط با گروه های فشار ، توطئه و دسیسه و تعاملات سیاسی نیز می باشد . ۴-مدیریت دانش به مدیران دانشگرا نیازمند است . مدیرانی که می توانند دانش های نهفته را دریافت و برای آن ارزش و اعتبار قائل شوند. ۵-مزایای مدیریت دانشگرا ، از ترسیم دانش سرچشمه گرفته است . ترسیم دانش به ترسیم نقشه های ذهنی افراد منجر می شود . هرکدام از ما براساس نقشه های ذهنی خود عمل می کنیم . ۶-تسهیم و به کارگیری دانش ، ذاتی نیست . اگر دانش منبع با قدرتی است و قدرت را به همراه دارد ، چرا باید آن را تسهیم نمود ؟ ما ممکن است وارد شدن دیگران به دانش خود را بعنوان یک تهدید به حساب آوریم . مگر آنکه در این زمینه اعتماد لازم ایجاد و برانگیخته شده باشیم . ۷-مدیریت دانش به معنی بهبود فرآیندهای کار دانش است . بهبود کار دانش مستلزم این است که دخالت های از بالا به پایین کمتر شود . کارکنان باید آزادی عمل و استقلال لازم را در کار خود داشته باشند تا بتوانند دانش خود را در راستای حل مسائل و تصمیم گیری ها به کار گیرند. ۸-دستیابی به دانش تنها شروع کار است . دستیابی به دانش مهم است اما موفقیت دانش با آن تضمین نمی شود . دانش را باید به کار گرفت و در فرآیندهای سازمان وارد کرد ، بگونه ای که منجر به بهبود عملکرد سازمانی شود . ۹-مدیریت دانش را پایانی نیست . ممکن است مدیران دانش تصور کنند که اگر آن ها توانسته اند دانش سازمانی را تحت کنترل بگیرند کار به پایان رسیده است . هیچ وقت نمی توان تعیین کرد چه زمانی برای پایان دادن به مدیدیت دانش کافی است ، زیرا نیازهای دانش همواره تغییر می کند . ۱۰-مدیریت دانش ، نیازمند یک قرارداد دانشی است . اگر دانش منبع مهمی است می طلبد که توجه قانونی خاص به آن شود (ابطحی و صلواتی ، ۱۳۸۵: به نقل از : داونپورت ، ۱۹۹۷). ۲-۲-۶ فرایند مدیریت دانش مدیریت دانش مطابق مدل زیر (نمودار ۲-۳) به تشخیص دانش ، خلق دانش ، به اشتراک گذاشتن دانش ، توسعه دانش ، نگهداری دانش و اندازه گیری و ارزشیابی ، آموزش و بازخورد مناسب در جهت پر کردن شکاف دانش و رسیدن به اهداف استراتژیک سازمان و خلق نوآوری می پردازد . زمانی که سازمان ها نیاز به خلاقیت ، نوآوری و توسعه موفقیت آمیز دارند لازم است دانش کافی در اختیار آنها قرار گیرد (تشخیص دانش). دانش کافی، دانشی است که خلاء بین دانش موجود و دانش مطلوب راکه به عنوان شکاف دانش مطرح است بر طرف نماید . دانش مطلوب همان اهداف استراتژیک یک سازمان است که قصد دارد با خلاقیت و نوآوری به بقا و موفقیت در عرصه رقابت بپردازد، بنابراین تشخیص دانش ، تلاشی حساب شده برای تعیین خلاء ها و نواقص دانش یک سازمان می باشد که هرچه این فاصله بیشتر باشد ، برای دستیابی به اهداف استراتژیک یک نیاز به داشتن دانش بیشتر است . پس از تشخیص دانش ، گام بعدی خلق یا تحصیل دانش است . خلق دانش ، به توانایی سازمان ها در ایجاد ایده ها و راه حل های نوین و مفید اشاره دارد . خلق دانش فرایند مهمی است که در آن انگیزه ، تلقین ، تجربه و شانس ، نقش مهمی ایفا می کنند . خلق دانش ، اشاره به کلیه فعالیت هایی دارد که موجب ورود دانش جدید به سازمان می شود مدیریت با دراختیار داشتن افراد و گروه های درون سازمانی و با همکاری افراد و گروه های برون سازمانی و با به کارگیری تدابیر ایجاد انگیزه ، حمایت ، تشویق به نوآوری و آموزش های برنامه ریزی شده براساس نیازها و اهداف سازمان به ایجاد محیطی مشارکتی می پردازد که حاصل آن برای سازمان بدست آوردن داده هایی است که پس از آن به صورت اطلاعات و در نهایت به خلق دانش منتهی می شود (نوناکا،۲۰۰۹). سومین گام به اشتراک گذاشتن دانش تولیدشده می باشد . لازم است دانش قبل از بهره برداری در سطوح سازمانی در درون سازمان به اشتراک گذارده شود . تعامل بین فناوری های سازمان ، فنون و افراد می تواند اثر مستقیم برتوزیع دانش داشته باشد . اگر دانش تولید شده در اختیار دیگر افراد و گروه های سازمان قرار نگیرد : دانش تولید شده در حال رکود از مسیر نوآوری سازمان خارج می گردد : مهیا سازی شرایط ، سیاستها، ساز و کارها و فناوری های مناسب برای به اشتراک گذاشتن دانش در سازمان بستری است در جهت توسعه دانش که این مهم صورت نمی پذیرد مگر با ایجاد فرهنگ سازمانی مناسب ، پذیرش و اجرای کار. لین (۲۰۰۷) در تحقیقی به بررسی عوامل موثر بر تسهیم دانش در سازمانها پرداخته است . او در این مطالعه سه دسته عوامل شامل ارتباطات درون واحدی ، ویژگی های ساختار سازمانی و فرهنگ سازمانی را مورد بررسی قرار داد که در ادامه به تشریح این عوامل می پردازیم : ویژگی های ساختار سازمانی : این مطالعه سه ویژگی رسمیت ، پیچیدگی و تمرکز را مورد بررسی قرار می دهد . رسمیت به معنای محدودیت در مقررات ، قوانین ، رویه ها و دیگر هنجارهای رسمی سازمان است که در فعالیت های شغلی اعمال نفوذ می کند . پیچیدگی به معنای تقسیم کار در فعالیتهای سازمانی است . ودر نهایت ، تمرکز عبارتست از : توزیع قدرت تصمیم گیری در سازمان . ۲-تعاملات درون واحدی : اعتماد و تعهد هسته اصلی موفقیت تعاملات در دورن واحدها می باشند . تعهد عبارتست از تعاملی بر اساس صداقت ، عدالت و شناخت بالای سازمان . در حالیکه اعتماد، تمایل یکی از اعضای سازمان به باور اعضای دیگر است . و با صلاحیت اعضای دیگر در زمینه تعهدات اندازه گیری می شود . ۳-فرهنگ سازمانی : این تحقیق با نظریه هیل و جونز (۱۹۹۸) منطبق است که فرهنگ سازمانی را عقیده رایج ، قوانین ملموس و ارزش های تسهیم شده میان تمامی اعضای سازمان تعریف نموده است . چهارمین مرحله فرایند تولید دانش در جهت رسیدن به اهداف استراتژیک و نوآوری در سازمان ، توسعه دانش کارکنان سازمان و افزایش توانائی های آنها می باشد که در نهایت منجر به پویایی کارکنان سازمان و دانش آنها خواهد شد . در توسعه دانش باید به توسعه دو نوع ساختار دانش یعنی هم به توسعه دانش ضمنی ( با تقویت و تشویق کارکنان و انتخاب افراد زبده ) و هم توسعه دانش صریح ( تقویت دانش سازمان با به روز سازی آنها) اقدام ورزید . سازمان ها به منظور هدایت دانش فردی در جهت اهداف سازمانی ، باید محیطی برای اشتراک ، انتقال و تقابل دانش در میان اعضاء به وجود آورند (Belinger, 2004) . افراد را باید در جهت با مفهوم کردن تعاملاتشان آموزش دهند . برای بسط دانش مجموعه ، باید هر فعالیتی را در راستای توسعه ، تعامل منطقی بین کارکردها هدایت نمود . خلق دانش و توسعه آن بدون توجه به اصول نگهداری آن باعث انحلال دانش تولید شده خواهدشد ، بنابراین پنجمین مرحله ، از فرایند مدل مطرح شده ، نگهداری دانش تولید شده می باشد . در این مرحله توجه به نکات ذیل ضروری است (Genosis,2004) ۱-محافظت از دانش تولید شده :
- محافظت دانش تولید شده به شکل سخت افزاری و نرم افزاری .
- عدم رسوخ دانش تولید شده قبل از به کار گیری به خارج از سازمان .
- عدم رسوخ دانش ناکارآمد به دانش تولید شده .
۲-دسترسی به موقع:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
MPb(NO3)2= 333.21 MPb=207.19 X = 0.3216 mg 0.2 mg ۳۳۳.۲۱ mg (MPb(NO3)2 )+۲۰۰۰cc(Water) → محلول ۰.۲ mg/l(Pb) محلول محیط های اسیدی(PH=4) و قلیایی PH=10) (نیز، به ترتیب با اضافه کردن اسید سولفوریک غلیظ و سود به نمونه تهیه گردید و سپس PH محلول با دستگاه PH متر اندازهگیری شد. ۳-۴- تهیه اسید سولفوریک مولار برای تهیه این محلول از فرمول زیر استفاده شد:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
M =V.D.α که در اینجا: M: جرم مولکولی اسید V: حجم اسید مصرفی D: دانسیته اسید α: درجه خلوص اسید ۹۸ = V×۱.۸۴×۰.۹۶۵ → V = 55.2 cc ۵۵.۲ cc(Acid) + 944.8 cc(Water) → ۱۰۰۰ cc( محلول یک مولار اسید سولفوریک ) ۳-۵- روش تهیه پلی پیرول و کامپوزیتهای آن با بهره گرفتن از افزودنیهای مختلف ۳-۵-۱- تهیه پلی پیرول در محیط آبی ابتدا ۱۰۰ میلیلیتر آب بدون یون را با ۴/۵ گرم کلرید آهنIII که به عنوان اکسنده استفاده شده مخلوط کرده و با بهره گرفتن از همزن مغناطیسی همزده و پس از حدود ۱۵ دقیقه به وسیله فیلتر صاف نموده تا ناخالصی آن گرفته و محلول یکنواختی حاصل شود. سپس ۱ میلیلیتر مونومر پیرول تازه تقطیر شده به آن تزریق نموده و محلول حاصل را به مدت ۵ ساعت روی همزن مغناطیسی قرار داده تا محلول یکنواخت و همگن شود. این عمل تاثیر بسزایی روی مونومر و تبدیل مونومر به پلیمر و مورفولوژی آن دارد. با تزریق مونومر پیرول، محلول تغییر رنگ داده ابتدا نارنجی رنگ و سپس به رنگ سیاه در می آید که این تغییر رنگ نشانگر تبدیل مونومر به پلیمر است. بعد از ۵ ساعت که توسط همزن مغناطیسی همزده شد محلول را صاف می نماییم. برای از بین بردن الیگومرها و ناخالصیهای موجود، پلیمر حاصل چند مرتبه با آب بدون یون شستشو داده میشود. پلیمر بدست آمده جهت تهیه پودر در دمای محیط خشک گردید. ۳-۵-۲- کامپوزیت با دودسیل بنزن سولفونات سدیم ابتدا ۱۰۰ میلیلیتر آب بدون یون را با ۴/۵ گرم کلرید آهنIII که به عنوان اکسنده استفاده شده مخلوط کرده و با بهره گرفتن از همزن مغناطیسی همزده و پس از حدود ۱۵ دقیقه به وسیله فیلتر صاف نموده تا ناخالصی آن گرفته و محلول یکنواختی حاصل شود. سپس در دو آزمایش متفاوت ۲/۰ و ۵/۰ گرم دودسیل بنزن سولفونات سدیم به آن اضافه نموده، محلول حاصل به مدت ۳۰ دقیقه بر روی همزن مغناطیسی قرار داده تا محلول یکنواختی حاصل گردد. سپس ۱ میلیلیتر مونومر پیرول تازه تقطیر شده به آن تزریق نموده و محلول حاصل را به مدت ۵ ساعت روی همزن مغناطیسی قرار داده تا محلول یکنواخت و همگن شود. با تزریق مونومر پیرول، محلول تغییر رنگ داده ابتدا نارنجی رنگ و سپس به رنگ سیاه در می آید که این تغییر رنگ نشانگر تبدیل مونومر به پلیمر است. بعد از ۵ ساعت که توسط همزن مغناطیسی همزده شد محلول را صاف می نماییم. برای از بین بردن الیگومرها و ناخالصیهای موجود، پلیمر حاصل چند مرتبه با آب بدون یون شستشو داده میشود. پلیمر بدست آمده جهت تهیه پودر در دمای محیط خشک گردید. ۳-۵-۳- کامپوزیت با پلیاتیلنگلیکول با جرم مولکولی (۳۵۰۰۰و۴۰۰۰) ابتدا ۱۰۰ میلیلیتر آب بدون یون را با ۴/۵ گرم کلرید آهنIII که به عنوان اکسنده استفاده شده مخلوط کرده و با بهره گرفتن از همزن مغناطیسی همزده و پس از حدود ۱۵ دقیقه به وسیله فیلتر صاف نموده تا ناخالصی آن گرفته و محلول یکنواختی حاصل شود.سپس در دو آزمایش متفاوت ۲/۰ و ۵/۰ گرم پلی اتیلن گلیکول به آن اضافه نموده، محلول حاصل به مدت ۳۰ دقیقه بر روی همزن مغناطیسی قرار داده تا محلول یکنواختی حاصل گردد. سپس ۱ میلیلیتر مونومر پیرول تازه تقطیر شده به آن تزریق نموده و محلول حاصل را به مدت ۵ ساعت روی همزن مغناطیسی قرار داده تا محلول یکنواخت و همگن شود. با تزریق مونومر پیرول، محلول تغییر رنگ داده ابتدا نارنجی رنگ و سپس به رنگ سیاه در می آید که این تغییر رنگ نشانگر تبدیل مونومر به پلیمر است.بعد از ۵ ساعت که توسط همزن مغناطیسی همزده شد محلول را صاف می نماییم. برای از بین بردن الیگومرها و ناخالصیهای موجود، پلیمر حاصل چند مرتبه با آب بدون یون شستشو داده میشود. پلیمر بدست آمده جهت تهیه پودر در دمای محیط خشک گردید. ۳ -۵-۴- کامپوزیت با دو دسیل هیدروژن سولفات سدیم ابتدا ۱۰۰ میلیلیتر آب بدون یون را با ۴/۵ گرم کلرید آهنIII که به عنوان اکسنده استفاده شده مخلوط کرده و با بهره گرفتن از همزن مغناطیسی همزده و پس از حدود ۱۵ دقیقه به وسیله فیلتر صاف نموده تا ناخالصی آن گرفته و محلول یکنواختی حاصل شود.سپس ۲/۰ و ۵/۰ گرم دو دسیل هیدروژن سولفونات به آن اضافه نموده، محلول حاصل به مدت ۳۰ دقیقه بر روی همزن مغناطیسی قرار داده تا محلول یکنواختی حاصل گردد. سپس ۱ میلیلیتر مونومر پیرول تازه تقطیر شده به آن تزریق نموده و محلول حاصل را به مدت ۵ ساعت روی همزن مغناطیسی قرار داده تا محلول یکنواخت و همگن شود. با تزریق مونومر پیرول، محلول تغییر رنگ داده ابتدا نارنجی رنگ و سپس به رنگ سیاه در می آید که این تغییر رنگ نشانگر تبدیل مونومر به پلیمر است. بعد از ۵ ساعت که توسط همزن مغناطیسی همزده شد محلول را صاف می نماییم. برای از بین بردن الیگومرها و ناخالصیهای موجود، پلیمر حاصل چند مرتبه با آب بدون یون شستشو داده میشود. پلیمر بدست آمده جهت تهیه پودر در دمای محیط خشک گردید. جدول(۳-۱) : تهیه پلی پیرول و کامپوزیتهای آن در محیط آبی با بهره گرفتن از افزودنیهای مختلف
حلال |
نوع اکسنده |
غلظت اکسندهFeCl3 (g/L) |
نوع ماده افزودنی |
غلظت ماده افزودنی (g/L) |
آب |
کلرید آهنIII |
۵۴ |
– |
– |
آب |
کلرید آهنIII |
۵۴ |
دودسیل بنزن سولفونات سدیم |
۲ |
آب |
کلرید آهن III |
۵۴ |
دودسیل بنزن سولفونات سدیم |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
کارت امتیازی متوازن
BSC
کاپلان و نورتون
۱۹۹۲
۱۸
تراز نامه نامشهود
IBS
اسویبای
۱۹۸۹
۲-۲-۱۱-۱- الگوی رهیاب اسکاندیا[۲۵] اسکاندیا یک شرکت خدمات مالی سوئدی است که برای نخستین بار توانست دارایی های دانشی خود را اندازهگیری کرده و در قالب ضمیمه ای به حسابداری سنّتی شرکت، الحاق کند. در این روش، کل ارزش بازار را می توان متشکل از دو جزء سرمایه مالی (که در گزارش های مالی ثبت شده است) و سرمایه فکری دانست. با این حال، این دو نوع سرمایه را نمی توان برای به دست آوردن ارزش بازار با هم جمع کرد. همچنین نمی توان ادعا کرد که اختلاف بین سرمایه مالی و ارزش بازار، به اندازه سرمایه فکری شرکت، در یک مقطع زمانی مشخص است. بلکه از دیدگاه مفهومی، به سرمایه مالی که در گزارش های مالی افشا می شود و سرمایه فکری که فاقد این ویژگی است، به عنوان دو محرک اصلی ارزش سازمان نگریسته می شود. نخستین گزارش سرمایه فکری اسکاندیا بر اساس الگوی پیشنهادی ادوینسون و مالون در اواسط دهه ۱۹۸۰ تدوین شد. در گزارش سرمایه فکری اسکاندیا علاوه بر ۷۳ سنجه سنتی، از ۹۱ سنجه جدید برای اندازهگیری داراییهای دانشی در پنج حوزه : مالی، مشتری، فرایند، نوسازی و توسعه و انسانی استفاده شد. تمرکز مشتری شامل مجموعه گسترده ای از روابط مشتریان است که به طور عمده ای بر ابعاد انسانی و فرایند مبتنی است. تمرکز فرایند، مربوط به کارایی و اثر بخشی فرآیندهای داخلی است که از نیازهای مشتریان حمایت می کند. تمرکز انسانی بر دانش، مهارت ها و توانایی های کارکنان که آن ها را قادر به برآورده کردن نیازهای مشتریان یا ارائه خدمات دارای ارزش افزوده به سازمان می کند، استوار است و در نهایت تمرکز توسعه و بازآفرینی مربوط به سرمایه گذاری انجام شده در راستای حمایت از تمرکزهای انسانی، فرایند و مشتری برای زمان حال و بهبود آن ها در آینده است(مار و اسچیوما،۲۰۰۴).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ادوینسون و مالون در طرح ارزش اسکاندیا، سرمایه فکری را در دو جزء سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری ارائه کردند. در این الگو، سرمایه انسانی با عنوانهای دانش مختلط، مهارت، خلاقیت و توانایی فردی کارکنان برای انجام وظیفه، تعریف می شود، که فلسفه، فرهنگ و اعتبار سازمان را نیز دربرمیگیرد. سرمایه ساختاری نیز مواردی از قبیل: سختافزار، نرمافزار، پایگاههای اطلاعاتی، ساختار سازمانی، حق ثبت اختراعها، مارکهای تجاری و هرگونه قابلیت سازمانی دیگری را که از بهرهوری کارکنان پشتیبانی میکند، شامل میشود. به عبارت دیگر، هر چیزی که با رفتن کارکنان به خانه در محل کار باقی میماند، بر خلاف سرمایه انسانی که تحت مالکیت سازمان درآورده نمی شود، سرمایه ساختاری قابل تملّک و مبادله است. شکل(۲-۴). به نظر ادوینسون و مالون، اندازهگیری سرمایه فکری روش جدیدی برای نشان دادن ارزش سازمانی است که در حسـابداری سنّتی هرگز جایی نداشته است. آنها معتقــدند که با وجود داراییهای نامشهود، محاسبه شکاف بین ارزش ثبت شده در ترازنامه و برآورد سرمایهگذاران از ارزشهایشان امکان پذیر خواهد بود(زاهدی و لطفی زاده،۱۳۸۹). اسکاندیا ابزار مهمی در زمینه سرمایه فکری به شمار می رود و به شکل گسترده ای توسط شرکت ها به کار می رود. ولی به دلیل این که به منظور انعکاس سرمایه فکری تنها بر ترازنامه تکیه می کند، بسیاری از محتوای اطلاعاتی از قبیل فرهنگ شرکت، آموزش سازمان و خلاقیت کارکنان را به رغم مؤثر بودن در ایجاد ارزش، نادیده می گیرد. همچنین، به رغم نقش عمده این روش در شناخت سرمایه فکری، این رویکرد تنها برای یک شرکت خاص طراحی و ایجاد شده بود. به علاوه، تمام اندازه گیری های آن در قالب پول بیان شده است، در حالی که توانایی ارائه دارایی های مبتنی بر دانش در قالب پول بحث انگیز است(مارو اسچیوما،۲۰۰۴). شکل ( ۲-۴) : اجزای سرمایه فکری در الگوی اسکاندیا(زاهدی و لطفی زاده،۱۳۸۹) ۲-۲-۱۱-۲- الگوی کارت امتیازی متوازن کارت امتیاری متوازن[۲۶] چهارچوبی است برای تشریح فعالیت های یک سازمان از چهار جنبه مختلف که این کار از طریق تعدادی شاخص صورت می گیرد. یک کارت امتیازی خوب، منطق استراتژیک، یعنی روابط علت و معمولی بین فعالیت های جاری و موفقیت بلند مدت را مستند می کند. از آنجا که وابستگی شرکت ها و سازمان ها به سرمایه های نا مشهود خود روز به روز در حال افزایش است، کارت های امتیازی در حال تبدیل شدن به ابزاری مهم برای کنترل مدیریت هستند (سلیمانی، ۱۳۸۴). کارت امتیازی متوازن که توسط نورتون و کاپلان به وجود آمده است با تبدیل رسالت و استراتژی شرکت به یک مجموعه جامع از معیارهای عملکرد، چارچوبی را جهت سیستم مدیریت و اندازه گیری استراتژیک شرکت برای مدیران فراهم می آورد. کارت های امتیازی متوازن نه تنها بر کسب هدف های مالی تاکید می کنند، بلکه همچنین شامل راهنماهای عملکرد برای نیل به این اهداف مالی هستند. علاوه بر این، برای پیگیری اهداف مالی، کارت های امتیازی متوازن به طور همزمان، هم موجب پیشرفت در ایجاد توانایی ها در شرکت و هم با حفظ مالکیت دارایی های نا مشهود سازمان، پیشرفت آتی آن را سبب می شوند. فلسفه ایجاد کارت های امتیازی متوازن ناشی از این نگاه است که، توانایی یک شرکت جهت آشکار کردن و بکار بردن دارایی های نا مشهود و نا ملموس بسیار سرنوشت سازتر از سرمایه گذاری و مدیریت دارایی های مشهود و فیزیکی است. تلاش های مدیران برای ایجاد توانایی های رقابتی بلند مدت در شرکت، با اهداف ثابت و قدیمی که توسط مدل های حسابداری بر مبنای هزینه محوری تعیین شده در تضاد هستند (کاپلان و نورتون[۲۷]، ۱۹۹۶). در کارت های امتیازی متوازن، از چند جنبه توازن مطرح است. نخست بعد زمان، به این مفهوم که سود آوری فعلی عمدتا نتیجه کارهایی است که در قبل انجام شده و اگر مهارت های جدیدی اضافه شوند اثراتی در کارایی و نتایج مالی سال بعد خواهند داشت. دیگر، توازن بین معیارهای خارجی (سهامداران و مشتریان) و معیارهای داخلی (فرایند های حیاتی و نوآوری و آموزش و رشد) وجود دارد. یک توازن نسبی هم بین معیارهای اندازه گیری برون دادها و معیارهای قضاوت درونی در باره راهنما های عمکرد وجود دارد(سلیمانی، ۱۳۸۴). این مدل دارای چهار جنبه است: مالی، مشتری، فرایند های کسب و کار داخلی و رشد و یادگیری است شکل (۲-۵). منطق اصلی چگونگی ارتباط بین جنبه های مختلف، این گونه است: به منظور موفقیت مالی شرکت نیازمند کسب رضایت مشتریان است تا رضایت منجر به خرید محصولات شود. برای کسب رضایت مشتریان شرکت باید در فرایند های کاری آنقدر برتری داشته باشد تا بتواند محصول با کیفیتی ارائه کرده و رضایت آنان را جلب کند و برای بهبود فرایند های داخلی باید بر رشد و یادگیری تاکید شود (سلیمانی، ۱۳۸۴). شکل(۲-۵): مدل کارت های امتیازی متوازن نورتون و کاپلان(سلیمانی، ۱۳۸۴) ۲-۲-۱۱-۳- الگوی شاخص سرمایه فکری این الگو که توسط روس و همکاران در سال ۱۹۹۷ پیشنهاد شد نیز در زمره رویکردهای کارت امتیازی قرار دارد. هدف این شاخص ایجاد تجسّم و انتقال سرمایه فکری و ارزش، مشتق شده از آن است. شاخص سرمایه فکری به نسل دوم از روش های اندازه گیری سرمایه فکری تعلّق دارد که کاستی های شیوههای پیشین را رفع میکند. این الگو، تمامی مؤلفههای سرمایه فکری را در یک شاخص سازمانی گرد هم می آورد. در این ادغام، اهمیت ضریب اثرگذاری هر کدام از نماگرها نشان داده شده است. این شاخص مدیران را به طور مستقیم قادر به تشخیص و همچنین قضاوت درباره وضعیت سرمایه فکری سازمان میسازد. همچنین، زمینه مقایسه بین سازمانها و واحدهای اقتصادی را فراهم میآورد. روس و همکاران، سرمایه فکری را به سرمایه انسانی، سرمایه سازمانی و سرمایه ارتباطی تقسیم میکنندشکل(۲-۶). سرمایه سازمانی نیز سرمایه نوسازی و توسعه و سرمایه فرایند را دربرمیگیرد(زاهدی و لطفی زاده،۱۳۸۹، ص ۵۶). شکل (۲-۶): درخت شاخص سرمایه فکری روس(زاهدی و لطفی زاده،۱۳۸۹) تقسیم بندی سلسله مراتبی در شاخص سرمایه فکری برای تهیه معیارهای مذکور در تقسیم بندی سلسله مراتبی مدل شاخص سرمایه فکری باید که ۳ مرحله زیر انجام گیرد جدول(۲-۴): ۱- بازنگری اساسی در شاخص های موجود. ۲- ایجاد شاخص هایی که نشانگر وجود جریان و ارتباط بین بخش های مختلف سرمایه فکری هستند. ۳- ایجاد سلسله مراتبی از شاخص های سرمایه فکری. هر کدام از این شاخص ها تحت یک شاخص اصلی طبقه بندی شده اند، این کار بدین منظور است که بتوان از آن برای مقایسه یک بخش در طول زمان و یا مقایسه یک بخش با سایر بخش ها استفاده کرد. شاخص سرمایه انسانی: اجرای عوامل کلیدی موفقیت زا، میزان تولید ارزش به ازای هر کارمند، کارایی و اثر بخشی و آموزش شاخص سرمایه مشتری(ارتباطات): افزایش تعداد ارتباطات، بالا رفتن اعتماد، خرید مجدد توسط مشتری، کیفیت و بهره وری کانال های توزیع شاخص سرمایه نوآوری: توانایی ایجاد کسب و کار جدید، توانایی ایجاد محصول خوب، رشد، توانایی بهبود بهره وری شاخص سرمایه زیر ساختها: کارایی، اثربخشی، کاربرد عوامل کلیدی موفقیت زا، اثر بخشی توزیع(زاهدی و لطفی زاده،۱۳۸۹، ص ۵۷). ۲-۲-۱۱-۴- الگوی حسابرسی سرمایه فکری بروکینگ[۲۸] در سال ۱۹۹۶ این الگو را برای تعیین ارزش سرمایه فکری طرحریزی کرد. الگوی او از جمله روش های سرمایه فکری مستقیم است. بروکینگ ارزش سرمایه فکری سازمان را از راه تحلیل عیبیابی ارزیابی کرد و واکنش سازمان را به بیست پرسش در رابطه با چهار جزء سرمایه فکری، مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. در الگوی بروکر، منظور از داراییهای بازار مواردی از قبیل: مارکهای تجاری، مشتریان، کانالهای توزیع و همکاریهای تجاری است. داراییهای انسان محور شامل آموزش، دانش و شایستگی افراد سازمان است. داراییهای مالکیت معنوی عبارت از حق ثبت اختراع، حق امتیاز و اسرار تجاری هستند. بالاخره داراییهای زیر ساختاری نیز مجموعهای از فرایندهای مدیریتی، سیستمهای تکنولوژی اطلاعات، شبکه ارتباطها و سیستمهای مالی هستند. شکل(۲-۷)(زاهدی و لطفی زاده، ۱۳۸۹، ص ۵۸). سرمایه فکری
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ایران داک، سایت دانشگاه علامه،دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، دانشگاه الزهراء،دانشگاه شیراز اما در مورد تنش ، اضطراب و رضایتمندی شغلی در پرستاران تحقیقاتی صورت گرفته که به چند نمونه اشاره می کنیم حبرانی و همکاران (۱۳۸۷) در تحقیقی در مورد تنشهای پرستاران به این یافته ها دست یافتند که مهم ترین عوامل تنش زا، در دسترس نبودن پزشکان در موارد اضطراری، کمبود کارکنان نسبت به بیماران و مراقبت از بیمار ان بدحال و رو به مرگ بودند . در بین عوامل تنش زا، عوامل تنش زای مدیریتی بیشترین شدت و عوامل بین فردی کمترین شدت را دارا بودند .میانگین تنش بین بخش های مختلف بیمارستانی تفاوت معناداری نداشت . عوامل تنش زای شغلی پرستاران با هیچ کدام از متغیرهای سن، جنس، وضعیت تاهل، سنوات کاری، نوبت کاری و در نهایت اشتغال در بخش های مختلف بیمارستانی ارتباط معناداری نداشت. قاسمی و عطار (۱۳۸۸)در بررسی شدت عوامل استرس زای شغل پرستاران شهرهای بابل ، ساری و بهشهر به این نتایج دست یافتند که بیشترپرستاران (۴۸/۷۶) درصد استرس در حد متوسط را تجربه کرده اند. به علاوه بین امتیاز اجزا و امتیاز کلی استرس شغلی ارتباط مثبت آماری مشاهده گردید در بین اجزای استرس شغلی ، عامل مرگ و رنج بیماران و بار کاری بیشترین امتیاز استرس شغلی ، عامل تعارض با پزشک بیشترین ارتباط را با شدت کلی استرس شغلی پرستاران دارد. اعتمادی (۱۳۸۳)در تحقیقی در رابطه با استرس شغلی با ابعاد رضایت شغلی پرستاران سی سی یو کار و عادی بخشهای قلب دانشگاههای علوم پزشکی که انجام داد نتایج پژوهش نشان داد که میانگین استرس شغلی پرستاران سی سی یو کار بیشتر از بخشهای قلب است و میانگین رضایت شغلی و ابعاد انگیزشی و بهداشتی آن در پرستاران سی سی یو کار کمتر از پرستاران بخشهای قلب است .و پرستاران کم تجربه و جوان استرس شغلی بیشتری و رضایت شغلی کمتری داشتند و پرستاران متاهل بخشهای سی سی یو استرس شغلی کمتر و رضایت شغلی بیشتری نسبت به پرستاران مجرد داشتند. و پرستاران شب کار از استرس شغلی بیشتر و رضایت شغلی کمتری نسبت به پرستاران سایر شیفتها برخوردار بودند. ۲-۳-۳ نتیجه گیری از تحقیقات قبلی با توجه به تحقیقاتی که در ایران و سایر کشورها، پیرامون شغل پرستاری و افراد شاغل در این حرفه صورت گرفته بیشتر مسایلی نظیر رضایت شغلی، فرسودگی شغلی، استرس شغلی وموضوعاتی از این دست مورد توجه قرار گرفته است. اما با توجه به نظریه رشدی سوپر در رابطه با انتخاب شغل که مدعی است انتخاب دارای مراحل مختلفی است.که در هر مرحله فرد با یک سری دغدغه ها و نگرانیهایی دست به گریبان است و این دلواپسیها به معنای منفی کلمه نیست بلکه نبود این نگرانیها به بی تفاوتی شغلی می انجامد. و با توجه به اینکه پرستاری از جمله مشاغل حساس و مورد نیاز جامعه است. زیرا با سلامت روح وجسم افراد در تماس است و از این رو میطلبد تا فرد با توجه به روحیه و امکانات موجود انتخابی آگاهانه انجام دهدو از همه جوانب رشته و شغل خود باخبر باشد. بنابراین، دانستن این دغدغه ها به انتخاب آگاهانه کمک میکند. بدین ترتیب، این سوال برای پژوهشگر پیش آمد که در رابطه با مسیر انتخاب شغل در حیطه پرستاری دغدغه های شغلی پرستاران و بهیاران در هر مرحله از رشد شغلی چیست و آیا بین متغییرهای جمعیت شناختی با دغدغه های شغلی آنها رابطه ای وجود دارد؟
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
فصل سوم روش پژوهش ۳-۱ روش پژوهش روش این پژوهش علی مقایسه ای است. ۳-۲ جامعه آماری جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی پرستاران و بهیاران بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی شهر اصفهان (شامل بیمارستانهای الزهرا، آیت الله کاشانی، حضرت علی اصغر(خورشید)، شهید چمران و غرضی) اعم از زن و مرد میباشد. ۳-۳ نمونه و روش نمونه گیری بعد از انجام تحقیق مقدماتی و بر اساس توان آماری، سطح معناداری و میزان تفاوت یا رابطه (مجذور اتا) حجم و بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه (شریفی، ۱۳۷۶) حجم نمونه ۲۸۶ نفر برآورد شد.ابتدا پرسشنامه روی ۱۵ پرستار به طور تصادفی اجرا شد و پس از تعیین واریانس و میانگین طبق فرمول تعیین حجم نمونه ، نمونه را بدست آوردیم . نوع انتخاب بیمارستان مورد مطالعه به صورت انتخاب تصادفی ساده و روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود. روال نمونه گیری. بعد از تعیین بیمارستانهای مورد نظر، بیمارستان الزهرا به صورت قرعه کشی ساده از بین آنها به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. سپس با توجه به تعداد پرسنل پرستاران و بهیاران بیمارستان مذکور، تعداد ۴۰۰ پرسشنامه توزیع شد. که پس از تکمیل پرسشنامه ها،در نهایت تعداد ۳۲۶ پرسشنامه جمع اوری شد که از بین آنها ۲۸۶ پرسشنامه براساس نمونه مورد نیاز به صورت تصادفی انتخاب و مابقی حذف شدند. همچنین ویژگیهای دموکرافیک افراد نمونه شامل جنس جدول (۱-۳)، سن جدول (۲-۳)، وضعیت تاهل جدول (۳-۳)، تعداد فرزندان جداول (۴-۳)، میزان تحصیلات جدول (۵-۳)، وضعیت استخدام جدول (۶-۳)، وضعیت شیفت کاری جدول (۷-۳)، میزان درآمد (۸-۳) و نوع بخش در حال خدمت جدول (۹-۳) به تفکیک در جداول صفحات بعد آمده است. جدول (۱-۳) فراوانی و درصد افراد در نمونه آماری به تفکیک جنسیت
|
فراوانی |
درصد |
زن |
۲۰۹ |
۱/۷۳ |
مرد |
۷۷ |
۹/۲۶ |
کل |
۲۸۶ |
۱۰۰ |
جدول (۲-۳) میانگین، حداقل و حداکثر سن افراد در نمونه آماری
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۶-۷ اهمیت مهارتهای افراد آسیب دیده بینایی محققان در طی سالهای متمادی نشان دادهاند افراد آسیب دیده بینایی در زمینه مهارتهای اجتماعی مثل آغاز کردن یک رابطه (کف[۹۵]، ۲۰۰۲، کورن و کوئینز[۹۶]، ۲۰۰۲، مک گاها و فرین[۹۷]، ۲۰۰۱)، دوستی و روابط اجتماعی (کلسی[۹۸]، ۲۰۰۶، کف، ۲۰۰۴، ساکس وسیلبرمن[۹۹]، ۲۰۰۰، هاره و آرو[۱۰۰]، ۲۰۰۰)، شایستگی اجتماعی (وایت[۱۰۱]، ۲۰۰۳، وندی[۱۰۲]، ۱۹۹۱) و ارتباطات غیرکلامی (ساکس و سیلبرمن، ۲۰۰۰) در مقایسه با همسالان بینای خود به طور معناداری در سطح پایینی قرار دارند بر اساس نتایج پژوهشها، علت مشکلات افراد با نقایص بینایی در تعاملات اجتماعی، وجود تأخیرات رشدی در ارتباطات بیان شده است. نتایج مطالعات نشان داده است که دانشآموزان با آسیب بینایی نسبت به همسالان بینایشان به میزان کمتری شروعکننده تعاملات اجتماعی هستند و به میزان کمتری به آن علاقه نشان میدهند. در چند سال گذشته، محققان توجه مضاعفی به عملکردهای اجتماعی در افراد با ناتوانیهای مختلف جسمی معطوف داشتهاند (گرشام، ۱۹۸۱، ون هسلت و ماتسون[۱۰۳]، ۱۹۸۳). افراد با نیازهای خاص از لحاظ اجتماعی منزوی و گوشهگیر میشوند و بازخوردهای نامناسبی را در تعاملات بین فردی خود از محیط دریافت میکنند و تمایل به تعامل با همتایان بینای خود ندارند. برطبق نظر مک کاسپی (۱۹۹۶)، جوانان با نقایص بینایی درزمینهی یادگیری خود به خودی در قلمرو اجتماع توانایی محدودی دارند. دیگرمحققان عنوان میکنند که رفتارهایی مانند بیتوجهی به علایق دیگران، الگوهای غیرمعمول زبانی وعدم ترجیح تعامل با بزرگسالان درافراد با نقص بینایی رایج است. ۲-۷ شیوههای آموزش مهارتهای اجتماعی قبل از شروع آموزش مهارتهای اجتماعی باید این امر روشن شود که چه مهارتهایی برای آموزش به کودکان و نوجوانان حائز اهمیت است. در تعیین این مهارتها باید چند نکته را مشخص کرد از جمله مرحله رشد کودک که در سرعت بخشیدن یابه تاخیر انداختن آموزش و کسب مهارت مؤثر است. بافت فرهنگی و موقعیتی، و نیز دیدگاه های کسانی که در محیط پیرامون فرد هستند مثل والدین، همسالان و معلمان در تعیین نوع مهارت دخیل میباشند، گاه میان برداشت بزرگسالان از مهارتهای اجتماعی مورد نیاز کودکان و نوجوانان تفاوت بسیار به چشم میخورد و مهارتها بر حسب موقعیت متفاوت به نظر میرسند. مثلا معلمان در کلاس درس، آن دسته از رفتارهای اجتماعی را که به آموزش مهارتهای تحصیلی کمک میکنند ارزشمند میدانند. گرشام (۱۹۸۴) معتقد است نتایج مهم اجتماعی تعلیم مهارتهای اجتماعی به کودکان را میتوان شامل مواردی چون پذیرش در گروه همسالان مورد قبول بزگسالان خاص قرار گرفتن سازش با محیط تحصیلی، عمل به عقل سلیم و عدم ارتباط با دستگاه قضایی نوجوانان دانست.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ظاهراً نتایج مطلوب در انتخاب مهارتهای اجتماعی برای آموزش به کودکان عامل مهمی در تعیین محور آموزش به شمار میآید، زیرا اگر مثلا هدف پذیرش کامل همسالان در مقابل موفقیت کلاسی یا روابط اصلاح شده خانه مطرح باشد، نحوه تأکید تفاوت میکند (کارتلج و میلبرن، ۱۹۸۵). ساکس و همکاران اظهار کرد که آموزش مهارتهای اجتماعی برای جوانان با نقص بینایی بسیار مهم است. آنها ذکر کردند که اگر کودکان اساس مهارتهای تعاملات اجتماعی شان را در سالهای اولیه توسعه ندهند، توانایی شان برای موفقیت به عنوان یک بزرگسال هم در کار و هم در زندگی شخصیشان ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد. ضرورت پرورش مهارتهای اجتماعی کودک، در بسیاری از موارد زمانی احساس میشود که درافراد رفتار نامطلوب به چشم میخورد و علت آن نبود رفتار مطلوب در مجموعه رفتارهای فرد است، طبق نظر فوق، انتخاب رفتار مطلوب به جای رفتارهای مسالهساز به عوامل بسیاری بستگی دارد، که معمولاً ارزیابی ذهنی افراد ذیربط از آن جمله است. این توانشها راه های اجتماعی مناسبی برای ابراز احساسها، عدم توافقها و یا درخواست برای تغییر رفتار غیرمعمول دیگری فراهم میآورند. شیوههای آوزش به نابینایان بدین قرار است: ۱- تدریس آموزش[۱۰۴]: در جلسات اولیه مسائل کلی مهارتهای اجتماعی به نوجوانان آموزش داده میشود. این آموزش میتواند به صورت نوبتی [۱۰۵] یا ادای ساده کلامی اجرا شود که شامل اطلاعاتی در زمینه مهارتهای اجتماعی است. این روش مستقیم است و محتوای آن بعداً توضیح داده میشود. ۲- الگوسازی[۱۰۶]: الگو یک تکلیف بسیار مهم برای تعلیم مهارتهای اجتماعی است جنبهی اساسی الگوسازی آنست که ما میتوانیم رفتارها یا مهارتها یا استراتژیهای مقابلهیی خاصی را بدون توضیح کسلکننده و نامرتب نشان دهیم. برای الگوسازی میتوان از نوارهای ویدیویی استفاده کرد که درآنها شیوههای پاسخ به موقعیتها توسط نوجوانان نمایش داده میشود. رهبر گروه شاید یک فرد را که از گروه انتخاب شده است دعوت کند و از او بخواهد مهارتهای خاصی را به نمایش بگذارد. بنابراین وقتی یک موقعیت بازی نقش در گروه مطرح شد طریقهی مقابله این نقش را به دیگران نشان میدهد. سرانجام الگوسازی میتواند برای نشان دادن راه های غیر مؤثر برخورد با موقعیت مفید باشد. اگر اعضای گروه از یک موضوع ترس داشتند، خود درمانگر میتواند این نقش را بازی کند و به اعضا اجازه دهد که عملکرد او را نقد کنند. بر اساس الگوسازی و بحث روی موضوع چه نباید کرد، گروه میتواند نقشهای گوناگون مؤثر در موقعیتهای اجتماعی را بازی کند. ۳- ایفای نقش[۱۰۷]: ارزش ایفای نقش در طول تعلیم این است که ایجاد موقعیت میکند از این رو مشابهت فراوانی با موقعیتهای واقعی دارد بنابراین نوجوانان میتوانند پاسخ به محرکهایی را که بعداً در موقعیت واقعی برخورد میکنند فرا بگیرد. در این روش درمانگر کنترل زیادی در دست دارد به آن سبب که: الف) نوجوانان میتوانند هر نقش را چندین مرتبه تمرین و تکرار کنند به این دلیل شکست اهمیت کمتری مییابد. ب) نوجوانان میتوانند قطعات کوچکی از زنجیرههای مهارتها را تمرین و در آخر آنها را به هم متصل کنند. ج) جنبههای گوناگون بر حسب نیازهای درمانی انتخاب میشوند. د) موقعیتها را میتوان خیلی واقعی یا ساده برگزار کرد. به طور معمول ایفای نقش به ترتیب، توسط افراد گروه اجرا میشود و افراد گروه راه های مؤثر و غیر مؤثری را که در روش الگوسازی یاد گرفتهاند به صورت ایفای نقش به اجرا میگذارند. درجلسات ایفای نقش، محدودیت زمانی وجود ندارد، بلکه گروه میتواند چندین مرتبه به موقعیت قبلی باز گردد و تمرین را تکرار کند، تا اینکه افراد مهارتهای لازم را فرا بگیرند. بنابراین ایفای نقش جنبه مهمی از آموزش است که قابلیت انعطاف زیادی دارد و میتواند با نیازهای فرد مناسب مطابقت کند. ۴- تکنیکهای رفتاری[۱۰۸]: هر چند که تکنیکهای رفتاری در تعلیم مهارتها یک روش رساندن مفهوم کلام است که میتواند بسیار تسریعکننده باشد. برای مثال وقتی فرد سعی میکند سر صحبت با فردی را باز کند، وقتی به طور واقعی با یک موقعیت ایفای نقش مواجه میشود، نمیتواند فکر کند که چه بگوید در اینجا درمانگر میتواند به طور مستقیم جملاتی را که لازم است به فرد یاد بدهد. ۵- تکنیک شناختی[۱۰۹]: یکی از مسائلی که بیشتر نوجوانان به خاطر آن به درمانگر مراجعه میکنند، عدم اعتماد به نفس در ابراز وجود است جنبهی اصلی درمان اضطرابها و مشکلات عملکردی است که بر اثر عبارات منفی منسوب به خود[۱۱۰] در افراد ایجاد شدهاند (شاداب، ۱۳۷۳). ۲-۸ پیشینه و تاریخچه موضوع تحقیق ۲-۸-۱ تحقیقات انجام شده پیرامون در خارج از کشور بامان (۱۹۶۴) با بهره گرفتن از چک لیستی به بررسی خصوصیات اجتماعی- هیجانی ۳۰۰ نوجوان نابینایی که در مدارس دولتی و محلی تحصیل میکردند پرداخت. او مشاهده کرد که این نوجوانان نابینا از آزمون شرایط و چیزهای جدید در هراس بودند و از سوی همتایان و اعضای خانواده خود طرد شدهاند. همچنین مشخص شد نوجوانان نیمه بینا نسبت به نوجوانان نابینا از امنیت عاطفی کمتری برخوردار بودهاند. پرینگل (۱۹۶۴)، در تحقیقی که به مقایسه سازههای شخصیتی و اجتماعی کودکان نابینا و بینا پرداخت نتیجه گرفت که کودکان نابینا از لحاظ اجتماعی و شخصی پایینتر از افراد همتای خود میباشند. هیرشرون، چنیت جر (۱۹۸۱) در بررسی که برروی ۱۰۴ کودک و نوجوان در یک مدرسه محلی انجام دادند رتبهبندی آموزگاران بیانگر این مطلب بود که دانشآموزان دارای اختلال نقص بینایی الگوهای مشکلات رفتاری شان مشابه با سایر دانشآموزان بینا بود که این نشان میداد که این الگوهای رفتاری در دانشآموزان نابینا به اختلال نقص بینایی آنها مرتبط نمیشد. در تحقیق دیگری گزارش شد که نوجوانان دارای اختلال نقص بینایی براساس چک لیستهای رفتاری که از سوی معلمین، والدین و یا خود آنها پر شد در مقایسه با همتایان بینای خود مشکلات رفتاری بیشتری داشتند که پژوهشگران آن را به تجارب مشترک در بین دانشآموزان نابینا در مدارس محلی مربوط میدانند (وان هاسلت، کازدین و هرسن، ۱۹۸۶). مک گوایر ومایرز [۱۱۱] (۱۹۸۱) معتقدند که بین محرومیتهای بدنی و ناسازگاری شخصیت ارتباط وجود دارد. آنها در مطالعه خود که در آن ۲۷ کودک نابینای مادرزاد یک تا چهارساله را مورد مطالعه قرار دادند، به این نتیجه دست یافتند که کودکان نابینای در حالی که در گذشته برای تعریف و طبقهبندی کودکان نابینا صرفاً بر میزان بینایی آنها تأکید میشد (تعاریف قانونی) امروزه به چگونگی استفاده از حس بینایی اهمیت بیشتری داده میشود (تعاریف آموزشی) مادرزادی درمعرض و مخاطره مشکلات شخصیتی هستند. اما خطر ابتلاء به اختلالهای شخصیتی مبنای زیستی و شیمیایی ندارند. بلکه این اختلالهای ریشه روانزاد دارد (به نقل از شریفی درآمدی، ۱۳۷۹). هاره و آرو (۲۰۰۰) در پژوهشی با عنوان بررسی وضعیت بهزیستی روانشناختی نوجوانان که بر روی ۱۱۵ نوجوان دختر و پسر با آسیب بینایی و ۴۴ نوجوان با شرایط مزمن و ۶۰۷ نوجوان عادی که با بهره گرفتن از پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و مقیاس افسردگی بک در کشور فنلاند انجام شده بود، نشان دادند، نوجوانان با آسیب بینایی، به ویژه آنهایی که نابینا بودند نسبت به هر دو گروه مشکلات بیشتری در روابط فردی و تعاملات اجتماعی با دوستان خود داشتند، ولی در زمینه بهزیستی روانشناختی، مشکلات کمتری از نوجوانان با شرایط مزمن نشان دادند. کف (۲۰۰۰) دادههای جمع آوری شده از ۳۱۶ نوجوان با آسیببینایی (نابینا، آسیب بینایی شدید و آسیب بینایی نیمه شدید) ۱۴ تا ۲۴ ساله هلندی را مورد بررسی قرار داد. پژوهش وی بر توانایی نوجوانان در برقراری و حفظ روابط، ایجاد شبکههای اجتماعی و منابع حمایت اجتماعی و عاطفی تمرکز داشت. نتایج پژوهش وی نشان داد که نوجوانان آسیب دیده بینایی شبکههای اجتماعی کوچکتری نسبت به همسالان بینای خود تشکیل داده بودند. کف (۲۰۰۲) در بررسی سازگاری روانی- اجتماعی نوجوانان نابینا گزارش کرده است که مشکلات رفتاری، به ویژه مشکلات اجتماعی نوجوانان نابینا، به عزتنفس پایین، مفهوم خود منفی و مهارتهای اجتماعی ضعیف درآنان مربوط است و این که آموزش مهارتهای اجتماعی منجر به افزایش بهداشت روانی و اعتلای سطح عزتنفس در این افراد میشود. واگنر[۱۱۲] (۲۰۰۴) بر این اعتقاداست که با آموزش مهارتهای اجتماعی به دانشآموزان نابینا، کاهش وسیعی در رفتارهای پرخاشگرانه و ناسازگارانه آنان ایجاد میشود. همچنین با افزایش بازخوردها و تقویت کنندهها و ارائه فرصتهای تعاملی بیشتر به این افراد، نه فقط منجر به افزایش کفایت اجتماعی، مفهوم خود مثبت و عزتنفس در آنان میشود، بلکه به پیشرفت تحصیلی در آنان نیز منجر خواهد شد. ساکس و ولف (۲۰۰۶) هدف از آموزش مهارتهای اجتماعی را فراهم کردن اطلاعات و مهارتهای مورد نیاز برای نوجوانان نابینا و آسیبدیده بینایی به طریقی که آنها در موقعیتهای اجتماعی احساس دلگرمی و راحتی داشته باشند، میدانند. انزوای اجتماعی و فقدان حمایت اجتماعی کافی میان نوجوانان با آسیب بینایی ممکن است موجب عزتنفس پایین آنان شود (ککلیس و ساکس، ۱۹۹۲، ولف و ساکس، ۱۹۹۷، روزنبلام۲۰۰۰، واگنر، ۲۰۰۴). از طرفی مطالعه (کوئن و همکاران، ۱۹۶۱) در مدارس دولتی و محلی هیچ تفاوتی در سطح سازگاری اجتماعی نوجوانان بینا و نابینا را گزارش نکرده است. ون هسلت و همکاران (۱۹۸۵)، یک ارزیابی همه جانبه از مهارتهای اجتماعی نوجوانان پسر آسیب دیده بینایی مادرزادی در مقایسه با نوجوانان بینا انجام داد. در طی مصاحبهها و تستهای ایفای نقش، نوجوانان با نقص بینایی و نوجوانان بدون نقص بینایی، تفاوت قابل ملاحظهای در مقیاسهای کلی مهارتهای اجتماعی و رفتارهای غیرکلامی نداشتند. ۲-۸-۲ تحقیقات انجام شده در ایران خجسته مهر (۱۳۷۳)، ویژگیهای شخصیتی افراد نابینا و بینا را با بهره گرفتن از آزمون شخصیت مقایسه کرد و بین مهارتهای اجتماعی، علایق ضداجتماعی، روابط خانوادگی و روابط مدرسهای دو گروه تفاوت معناداری به نفع گروه بینا بدست آورد. اعرابی (۱۳۸۰) در تحقیقی دریافت که آموزش مهارتهای زندگی باعث افزایش سازگاری اجتماعی در دختران نوجوان میشود. اعرابی و همکاران (۱۳۸۶) در پژوهشی تحت عنوان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری اجتماعی نوجوانان دختر اصفهان نشان دادند که آموزش مهارت زندگی بر میزان سازگای اجتماعی نوجوانان مؤثر بوده و آن را افزایش داده است. سخندان توماج (۱۳۸۰)، نشان داد که آموزش اثر بخشی مهارتهای اجتماعی برکاهش مشکلات رفتاری- عاطفی کودکان دبستانی شهرستان گنبد کاووس مؤثر است. شهیم (۱۳۸۱)، در پژوهشی به مطالعهی رفتارهای اجتماعی و مشکلات رفتاری دانشآموزان نابینای مقطع ابتدایی شهر شیراز پرداخت. نتایج پژوهش منجر به استخراج سه عامل مربوط به بخش مهارت اجتماعی: همکاری، قاطعیت وخویشتنداری وسه عامل مربوط به بخش مشکلات رفتاری: درونگرایی، برونگرایی و پرتحرکی شد. یافتههای شهیم (۱۳۸۱)، در بررسی مهارتهای اجتماعی دانشآموزان نابینا حاکی از آن است که بیقراری، حواس پرتی، قلدری، دعوا کردن، قطع مکالمه، عصبانیت و لج کردن فراوانترین مشکلات کودکان نابینا از نظر معلمانشان میباشد، همچنین معلمان، کاستیهای مهارتهای اجتماعی آنها را در مهار خشم، انتقاد پسندیده، مصالحه در معامله، تعریف مناسب از خود و دیگران، گذراندن مناسب اوقات فراغت، عکسالعمل مناسب در مقابل رفتار غیرمنصفانه، و کمک به همسالان در انجام تکالیف و نادیده گرفتن سروصدا گزارش کردهاند. رضویه و البرزی در پژوهشی به مقایسه رفتارهای خودگردان جامعه پسند در کودکان عادی و نابینا پرداختند. نتایج بیانگر این بود رفتارهای جامعه پسند که اجباری در آنها وجود ندارد در کودکان نابینا کمتر از کودکان عادی بروز میکند و اگر هم بروز نماید کمتر از همتایان خود تحت تأثیر عوامل بیرونی است و اینان در چنین موقعیتهایی معمولاً بیشتر به شناخت خود اتکا میکنند. پس کودکان نابینا زمانی به چنین اعمالی میپردازند که توجیهی مناسب برای آن داشته باشند و انگیزههای درونی مهمتر است. ارجمندی و بیان زاده (۱۳۸۲) به بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی بر رفتار سازگارانه کودکان عقبمانده ذهنی خفیف بهمدت ۵/۲ ماه در ۱۵ جلسه آموزشی برای آزمودنیهای گروه آزمایش پرداختند، تحلیل دادهها نشان داد که گروه آزمایش پس از پایان جلسات آموزشی، بهبود معنیداری را در زمینه رفتار سازگارانه (مجموع مهارتهای زندگی روزمره و مهارت اجتماعیشدن) و مهارتهای اجتماعی پیدا کردهاند. بررسی پیگیری نیز نشان داد که بهبودهای به دست آمده از آموزش، ۲ ماه پس از پایان آموزش نیز همچنان حفظ شده است. فروغمند (۱۳۸۵)، در پژوهشی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری فردی و اجتماعی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه اهواز را مورد بررسی قرارداده، یافتههای پژوهشی نشان داد که آموزش این مهارتها بر افزایش سازگاری فردی و اجتماعی دانشآموزان دختر دبیرستانی تأثیر مثبتی داشته است. سپاه منصور (۱۳۸۶) در پژوهش خود به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر انگیزه پیشرفت، خود احترامی و سازگاری اجتماعی دانشجویان آزاد پرداخت. یافتهها نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی، در میزان ارتقای انگیزه پیشرفت، خود احترامی و سازگاری دانشجویان مؤثر است. مرادی و کلانتری (۱۳۸۵)، به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر نیمرخ روانی زنان دارای ناتوانیهای جسمی، حرکتی پرداختند. هدف پژوهش آنها تأثیر این آموزش بر میزان سلامت روانی، میزان اضطراب ناسازگاری اجتماعی و افسردگی در این زنان بود. نتایج بیانگر این بود که آموزش مهارتهای زندگی باعث افزایش معنیدار سلامت روانی و کاهش معنیدار اضطراب و ناسازگاری اجتماعی در آزمودنیها گردید و فقط بر میزان افسردگی آنها تأثیر معنیداری نداشته است. نادری و همکاران (۱۳۸۶) در پژوهشی به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری فردی- اجتماعی، پرخاشگری و ابراز وجود دانشآموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز پرداختند، نتایج آزمون نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی باعث افزایش سازگاری فردی ـ اجتماعی، کاهش پرخاشگری و افزایش ابراز وجود در دانشآموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز بود. ساجدی (۱۳۸۶)، اثر بخشی آموزش مهارتهای زندگی بر روابط بین فردی، عزت نفس و ابراز وجود دختران نابینای مرکز فاطمه الزهرا (س) اصفهان پژوهشی انجام داد که در این بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس و ابراز وجود دختران نابینا تأثیر مثبت و معنادار نشان داد. نادری (۱۳۸۸)، به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری اجتماعی دختران تیزهوش مقطع راهنمایی شهرکرد پرداخته است. نتایج حاکی است که آموزش مهارت گروهی ورزش جمعی سازگاری اجتماعی دختران تیزهوش را به طور معناداری افزایش میدهد. مظاهری و افشار (۱۳۸۸) به بررسی سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع (۱۸-۱۲ سال) شهر اصفهان پرداختند. یافتههای پژوهش نشان داد که میانگین نمره سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع شرکتکننده در پژوهش در مؤلفه نقشهای اجتماعی بزرگتر از سطح متوسط بود، اما میانگین نمره آنها در دیگر مؤلفههای سازگاری اجتماعی مهارتهای اجتماعی، علائق ضداجتماعی، روابط خانوادگی، روابط اجتماعی، روابط مدرسهای کمتر از سطح متوسط بود. فصل سوم روش پژوهش ۳-۱ مقدمه
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم و فنون مازندران پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته: فناوری اطلاعات – گرایش مهندسی فناوری اطلاعات عنوان/موضوع: ارائه چارچوبی راهبردی برای سیستمهای توزیع شده اجرایی تولید با بهره گرفتن از مدل
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
محاسبات ابری اساتید راهنما: دکتر بابک شیرازی دکتر ایرج مهدوی استاد مشاور: دکتر تاجدین دانشجو: شیوا خلیلی قیداری بهار ۱۳۹۱ تقدیم به : پدر و مادرم که با از خود گذشتگی تمامی آرزوهایم را رنگ واقعیت بخشیدند. چکیده: فرایند تولید در سازمانهای مختلف، دارای سبکهای متفاوتی است که هدف هرکدام در نهایت تحویل محصول درست در زمان درست به مشتری است. ضمن اینکه با استقرار سیستمهای اجرایی تولید مزایای افزونتری در اختیار مدیران میانی نیز قرار میدهد. در این تحقیق هدف از خلق چارچوب طرح ماژولها، روابط آنها و ملزومات پیادهسازی هرکدام بوده است. چیزی که تا کنون در محیط ابرصورت نگرفته است. در مهمترین بخش که همان شناسایی ماژولهای این سیستم است، ماژول سفارش که در سیستمهای اجرایی اولید سنتی قابل مشاهده بود، مبنای کار قرار گرفته و با رویکرد تحلیلی و با بهره گرفتن از متدولوژی SOMA[1]، سایر ماژولها از مله مدیریت منابع، زمانبندی، پسگیری، مدیریت تعاریف و … از آن استخراج شده است. به عبارتی هدف هرچه کوچکتر کردن این ماژول بزرگ در سیستم اجرایی تولید سنتی است. با توجه به محدودیتهای طرح عملی این چارچوب در محیط ابر، یک مطالعه موردی تحت عنوان شرکت جمساز نتیجه نهایی این تحقیق است، مطالعه ای که در آن فرایند اصلی تولید جمساز با راهحل مطرح شده مورد مقایسه قرار گرفته و باتوجه به نظر خبرگان این حوزه و مصاحبه با مدیران تولید و پرسنل مرتبط نتایج نهایی حاصل شد. در مقایسه با سیستمهای مشابه و سنتی و با در نظر گرفتن سبکتر کردن ماژول سفارش، انعطافپذیری هرچه بیشتر و جامعیت و یکپارچگی بیشتر حاصل شد و مدل جدید کسب و کار ابری نیزدیدگاههای جدیدی را برای این سازمانها فراهم آورده است. فهرست رئوس مطالب
عنوان |
صفحه |
فصل اول- کلیات تحقیق |
۱ |
۱٫۱مقدمه |
۲ |
بیان مسئله |
۲ |
هدف از اجرا |
۴ |
۱٫۴ توجیه ضرورت انجام طرح |
۴ |
۱٫۵سابقه تحقیق |
۵ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پیگیری سابقهی سیاستگذاری فرهنگی در جهان، ما را به عصر پیدایش دولت-ملتها میکشاند. این جایی است که تعریف هویت ملی و ملتسازی از جانب دولتها مورد توجه قرار میگیرد. بنابراین سیاستهای فرهنگی در اولین کاربرد خود در راستای این هدف مورد توجه قرار گرفتهاند. پیشتر از آن البته سیاستهای عمومی در امور فرهنگی همیشه وجود داشته است. برای مثال پادشاهان و درباریان توجه ویژهای به هنرهای نمایشی و موسیقی داشتهاند. اما معنای سیاست فرهنگی متفاوت است از سیاستهای عمومی در امور فرهنگی. سیاست فرهنگی به اقداماتی بر اساس خطمشیهای مشخص در جهت اهداف و بر پایهی مبانی و ارزشهای معین اطلاق میشود. بنابراین در این معنا، پرداختن به هنرها و آثار و کالاهای فرهنگی صرفا در جهت خوشایند اشراف و ایجاد سرگرمی نیست بلکه مبتنی بر اهداف مشخص (مثلا ایجاد هویت یا همبستگی) است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
از جنبهی نهادی و سازمانی، اولین جلوهی تدوین و اجرای سیاستهای فرهنگی به معنای یک پروژه با اهداف مشخص و نه حاصل ذوق و سلیقهی فردی، به سال ۱۹۵۹ میلادی و تشکیل اولین وزارتخانه فرهنگ توسط آندره مالرو[۷] در فرانسه باز میگردد. در واقع این زمانی بود که این ضرورت احساس شده بود که در امور فرهنگی چارهای جز مداخلهی دولت وجود ندارد. در بیانیه مالرو ماموریت وزارت فرهنگ در حوزه های زیر تعریف شده است: نگهداری از میراث فرهنگی، کمک به آفرینشهای هنری و عرضه آنها، آموزشهای هنری و گسترش فعالیتهای فرهنگی شهروندان، فعالیتهای فرهنگی در عرصه بینالملل و به ویژه نشر و گسترش فرهنگ به تمام شهروندان از اقشار اجتماعی. بر اساس بیانیه یاد شده علاوه بر امور فرهنگی پارهای از امور که از جنس فرهنگ نیستند نیز در حوزه ماموریتهای وزارت فرهنگ قرار گرفتند. تاسیس خانه های فرهنگ از نخستین اقدامات مالرو بود. او معتقد بود باید فاصله بین آثار فاخر هنری و مردم عادی از بین رفته، این آثار در دسترس عموم قرار گیرد. این خانه های فرهنگ به تعبیر برخی کلیساهای دوران مدرن بود (ایوبی؛ ۱۹ و ۶۳). در مورد عللی که منجر به توجه به سیاستگذاری فرهنگی شد، ایوبی مینویسد: «با ظهور عصر دولت-ملتها، دولتهای نو با گفتمان امنیت و وصف ملی پا به عرصه وجود گذاشتند و نخستین سیاستهای آنها معطوف به ایجاد امنیت بود. سیاستگذاری در این عرصه از کهنترین و شناختهشدهترین وظایف دولتهاست. فرهنگ در زمرهی آخرین عرصه هایی بود که به تدریج در دستور کار دولتها قرار گرفت. فرهنگ و هنر در بسیاری از کشورها به گونهای بود که ضرورتی برای ورود دولتها به این عرصه احساس نمیشد. بر خلاف امور پیشین که نسبتی با منافع ملی دارند، رابطه فرهنگ و هنر با منافع ملی چندان آشکار نبود. تهاجم فرهنگی امریکا به اروپا به تدریج این اندیشه را ایجاد کرد که فرهنگ و هنر باید در دستور کار دولتها قرار گیرد. به بیانی دیگر ملتها هویت و انسجام ملی خود را در معرض تهدید میدیدند. و دوران سیاستگذاری فرهنگی آرام آرام آغاز شد. بنابراین یکی از عواملی که موجب شد فرهنگی حدود نیم قرن پیش در حوزه اختیارات دولت قرار گیرد، برداشت حقوقی و سیاسی از امور فرهنگی است. بنا بر جایگاه و موقعیت دولت، تنها اموری در حوزه اختیارات آن قرار میگیرد که نسبتی با منافع ملی و عمومی داشته باشد» (همان؛ ۹ و ۱۷). علاوه بر رویکرد ایجاد هویت و ملتسازی که در بالا به آن اشاره شد و هم اکنون نیز در جریان است، دورهی جدیدی از سیاستگذاری فرهنگی در دههی ۸۰ میلادی توسط یونسکو ترویج شد. در این دوره چناچه جلوتر خواهیم دید، توسعه فرهنگی در مرکز قرار میگیرد. در واقع از یک سو هدف گسترش فرهنگ به تمامی اقشار و شهروندان است و از سوی دیگر عبور از یکجانبهنگری اجتماعی و اقتصادی در امور مربوط به توسعه است. این نگاه به سیاستهای فرهنگی که از آن چیزی غیر از ملتسازی مراد میکند را هم میتوان به دو دسته سنتی و جدید تفکیک کرد. تاکید سیاست فرهنگی سنتی بر عرضه است و هدف آن افزایش مصرف فرهنگ است. سیاست فرهنگی جدید، به فرهنگی که تجربه میشود بها میدهد و بر روند یادگیری فرهنگی تاکید میگذارد (پهلوان؛ ۲۰-۲۱). در سیاست فرهنگی سنتی، با تاکید بر رشد و توسعه موزهها و کتابخانهها و تئاتر و سینما، هدف آن است که ارزشهای نخبگان و اقشار فرهیخته همگانی شود. در اینجا توسعهی هنرها و حفظ میراث فرهنگی اهمیت دارد. در سیاست فرهنگی جدید به توسعه فرهنگی توجه میشود در معنایی که اهمیت فرهنگ را برای ارتباط هر انسانی با محیط خود باز میشناسد. در اینجا هدف ارج نهادن به تجربه فرهنگی متفاوت انسانها است و بر یک جامعه دموکراتیک به لحاظ فرهنگی تاکید میشود و به مشارکت و تصمیمگیریهای جمعی بها داده میشود. سومین دورهی سیاستهای فرهنگی با چرخش فرهنگی در علوم اجتماعی همزمان بوده است. عاملین گسترش و ترویج این گفتمان نه دولتها و سازمانهای ذیربط بلکه به واسطه جنبشهای اجتماعی پیشرو بوده است (مکگوییگان؛ ۱۲).
۲-۵- سابقه سیاستگذاری فرهنگی در ایران
در ایران از اواخر دورهی ناصرالدین شاه و دورهی مشروطه مسئلهی دخالت دولت در حفظ میراث فرهنگی، آثار باستانی و تشکیل موزه مطرح شد. در دورهی رضاشاه مسئلهی دخالتهای دولت در عرصهی فرهنگ شدت زیادی به خود گرفت و مدرنیزاسیون و الگوهای تقلیدی غربی در راس سیاستهای نظام قرار گرفت و بخشی از فرهنگ بومی و فرهنگ دینی مورد تهدید قرار گرفت. از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۵ شمسی، الگوی کلان فرهنگی مدونی وجود نداشت. اما با این حال، ایدئولوژی حکومت و تلاش برای مدرنیزاسیون، مجموعه تصمیمات فرهنگی را به سمت خاصی سوق میداد. از سال ۱۳۴۵ و از برنامهی پنجم عمرانی کشور به بعد، بخشی به نام فرهنگ در نظر گرفته شد. در سال ۱۳۴۷ شورای عالی فرهنگ و هنر مبادرت به تهیه متنی در زمینه سیاست فرهنگی کشور کرد و پس از آن ملاک تصمیمگیری در تمام عرصههای فرهنگی گشت. متن سیاست فرهنگی ایران دارای یک مقدمه و هفت فصل بود. در بخشی از مقدمهی متن سیاست فرهنگی به اهمیت تدوین آن اشاره شده بود. ضرورتهای نوینی که در متن سیاست فرهنگی مورد توجه قرار گرفت، بدین قرار بود: «با تحولات عظیم اجتماعی و اقتصادی سالهای اخیر، اکنون جامعه ما به فرهنگی نیازمند است که بر مبانی فرهنگ ملی استوار باشد و ایرانیانی را که از این پس در یک جامعه صنعتی زندگی خواهند کرد، به کار آید». در ادامه متن سیاست فرهنگی بر این مهم پافشاری شده است که برای پاسخگویی به نیازهای جدید جامعه ایرانی، اجرای برنامهای جامع و دقیق در پیروی از یک سیاست کلی ضرورت پیدا میکند. در متن مورد اشاره، سیاست کلی فرهنگی عبارت بود از «مجموعه اصول و تدابیری که مسئولیتهای دولت را در امور فرهنگی و نیز چگونگی فعالیتهای دولت و سازمانهای غیردولتی را در امور فرهنگی و در جهت نیل به هدفهای خاص تعیین میکند.» براین اساس، اصول چهارگانهای برای سیاست فرهنگی کشور تعیین شد که عبارت بودند از: فرهنگ برای همه، توجه به میراث فرهنگی، فراهم آوردن بیشترین امکانات برای ابداع و نوآوری فکری و هنری و شناساندن فرهنگ ایران به جهانیان و آگاهی از مظاهر فرهنگهای دیگر (صالحی و عظیمی؛ ۱۳۰). بعد از انقلاب، دولت درصدد مدیریت فرهنگی در همه سطوح عام و خاص برآمد و به یک سازمان بوروکراتیک گستردهای برای نظارت، هدایت، حمایت و اجرای فرهنگ و به تعبیر دقیقتر کنترل کلیت فرهنگ نیاز داشت. در واقع هدف کلی این بود که بر فرهنگ مدیریت بشود و متناسب با آرمانها و ایدهآلهای اسلامی فرهنگسازی شود، و با توجه به قرائتی که رهبری انقلاب اسلامی از آرمانها و ایدهآلهای اسلامی داشت لزوم دخالت مطرح شد. از پیامدهای این موضوع یکی هم این بود که سازمان بوروکراتیک فرهنگ گسترش پیدا کرد (فاضلی؛ ۲). بنابراین میبینیم که هم قبل از انقلاب و هم بعد از آن الگوی واحدی بر سیاستهای فرهنگی حاکم بود که حاصل آن مداخلهی همه جانبه در امور فرهنگی بود هر چند محتوای این مداخله قبل از انقلاب در جهت سکولاریسم و لیبرالیسم فرهنگی بود.
۲-۶- تاثیر تعریف فرهنگ بر سیاستگذاری
اولین مرحله در سیاستگذاری فرهنگی، تعریف فرهنگ است که موجب شناسایی متغیرهای اساسی فرهنگ و شاخصهای ارزیابی آن میشود و دامنه و گستردگی سیاستها را تعیین میکند (اشتریان؛ ۲۱). هر گروهی بر اساس آرزوها و باورها و منافع خود، تعریفی خاص و متفاوت از فرهنگ، سیاست فرهنگی و وضعیت فرهنگی مطرح میکند. یکی از دلایل اختلاف نظر گروههای سیاسی در جامعهی ما در زمینهی سیاستهای فرهنگی همین امر است. یکی وظیفهی دولت را سیاستگذاری برای اصلاح اخلاق جامعه و رایج کردن آداب مشخص، میداند و دیگری وظیفهی دولت را بر آوردن نیازهای عمومی فرهنگی همچون تسهیل دسترسی به خدمات و کالاهای فرهنگی از قبیل کتاب، سینما، تئاتر میداند. در ادامه به تعاریف مختلفی که از فرهنگ وجود دارد خواهیم پرداخت اما پیشتر لازم است اشاره کنیم که هر مفهومی از فرهنگ الزامات برنامهای خاص خود را دارد. اگر فرهنگ را به معنای شیوه زندگی تعریف کنیم، برنامهریزی فرهنگی دامنهای وسیع پیدا میکند و از لحاظ نظری، این نوع برنامهریزی تمامی اجزای شیوهی زندگی را در بر میگیرد. اگر فرهنگ را در معنای سازمانهای تولیدکننده معنا و محصولات آن در نظر بگیریم، حوزهی برنامهریزی به کالاهای فرهنگی محدود میشود. آنهایی که اساسا فرهنگ و شکل آن را موثر بر روی همه جوانب زندگی اجتماعی میدانند بر این نظرند که به طور کلی سیاستگذاری فرهنگ و برنامهریزی و طراحی اقدامات و فعالیتها در حوزهی مدیریت فرهنگی باید همواره جنبه های معنوی فرهنگ را در کانون توجه داشته باشد. از این رو هر نوع برنامهریزی فرهنگی مبتنی بر نوعی ایدئولوژی است. این معیارها، برنامهریز را در جهت انتخاب بین شیوهها و مسیرها بدیل یاری میکند (اصفهانی؛ ۸۸-۸۹). در واقع اگر فرهنگ را شامل دو بخش بدانیم، یکی سطح بنیادین، معنوی و زیرین شامل ارزشها، نگرشها، باورها و بخش دیگر سطح ملموس و مادی آن شامل محصولات، خدمات و کالاها؛ غالبا توجه به سطح ملموس و مادی بدون توجه خاص به سطح زیرین فرهنگ برای شکل دهی به نظمی جدید و ترویج ارزشها و باورهای خاص مفید نخواهد بود. پس در سیاستگذاری فرهنگی باید توجه مناسبی به هر دو سطح بشود. تعریف گستردهی فرهنگ، تصمیمگیران و سیاستگذاران فرهنگ را به عرصهی وسیعی وارد میکند که حوزههای به ظاهر غیرفرهنگ را هم شامل میشود. اگر تعریف فرهنگ گسترده باشد طبیعتا سیاستگذار ناچار میشود حوزههای گستردهای از عمل دولتی را با عنوان سیاست فرهنگی پوشش دهد. در اینجا دامنهی تعاریف فرهنگ، مجموعه رفتارها و هنجارها و ارزشهای جامعه است. «براساس چنین دیدگاهی فرهنگ عملا کل جامعه را اعم از افراد، گروههای گوناگون اجتماعی و نیز بخشهای متناظر با این گروهها یعنی کار، رفتار اجتماعی و ارتباط متقابل افراد و گروهها، بهداشت، مصرف، تغذیه و بسیاری از این امور را در بر میگیرد» (اشتریان؛ ۲۲). در مقابل، تعریفی از فرهنگ که صرفا مصارف و خدمات فرهنگ را شامل شود، چارچوب عمل سیاستگذاری را محدود میکند. این رویکردی کاهشگرایانه است که فرهنگ را در عرصه محدود کالاها و خدمات فرهنگی خلاصه کند. در اینجا فرهنگ، توسعهی هنر و مقولات زیباییشناختی و همچنین محصولات و خدماتی تعریف میشود که اوقات فراغت را پر میکند. این تعریف از فرهنگ با هنر آمیخته میشود و محدود به حوزههای پیرامونی آن اعم از تولید و مصرف هنری میشود. اشتریان میگوید: معتقدان به چنین دیدگاهی در عرصهی سیاستگذاری فرهنگی در حیطهی تولید، اقلیتگرا یا نخبهگرا و در حیطهی مصرف، اکثریتگرا و تودهای عمل میکنند. اقلیتی به تولید کالاهای فرهنگی و هنری مبادرت میورزند و معمولا سیاستگذران فرهنگی از طریق سیاستهای حمایتی، این تولید کنندگان را تشویق میکنند تا عموم شهروندان از محصولات آنها استفاده کنند (همان؛ ۲۲). این دیدگاه سنتی دو کارکرد اصلی دارد، یکی حفظ و ارائه موثر میراث فرهنگی به عامهی مردم و دیگری مساعدت به هنر خلاق و مساعدت به انتشار و گستردگی هنرها. دومین مسئله در سیاستگذاری فرهنگی (بعد از تعریف فرهنگ)، شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر آن و حوزههای مختلف فرهنگ است که همچنین با شناخت ماهیت مقولههایی مثل اوقات فراغت، منطقهای شدن فرهنگها، دموکراسی فرهنگی و غیره سر و کار دارد و به این ترتیب روش سیاستگذاری از درون استخراج و استنباط میشود. بنابراین بازشناسی این متغیرها مقدم بر سیاستگذاری فرهنگی است و یکی از وظایف سیاستگذاران، شناسایی و به روز کردن اطلاعات خود از متغیرهای کهن و جدید است، که روز به روز در فرهنگ تاثیر میگذارد (همان؛ ۱۰۴). در حالیکه تعاریف وسیع و فراگیر از فرهنگ، مبنای سیاست فرهنگ باشد، به علت گستردگی محدودهی سیاستگذاری لازم است که میان مقوله ها و حیطه های متخلف تفکیک صورت بگیرد تا سیاستگذاری با دقت نظر در مسائل خاص هر حوزه و شناخت متغیرها آن اقدام به طرح سیاستها بکند. برای مثال فرهنگ مصرف و فرهنگ کتابخوانی جداگانه مورد شناخت و سیاستگذاری قرار بگیرد.
۲-۷- سه تعریف از فرهنگ
چگونه تعاریف مختلف فرهنگ میتوانند در سیاستگذاری دخیل و تاثیرگذار باشند؟ چه تعاریفی از فرهنگ موجود است و هر کدام چه ویژگیهایی را مورد تاکید قرار میدهند؟ نقاط اشتراک و افتراق تعاریف چیست؟ برای پاسخ به این سوالات و طرح منطق سنخشناسی تعاریف فرهنگ، لازم است که تاریخچه مفهوم فرهنگ را مورد کنکاش قرار دهیم و تعاریف عمدهای که از فرهنگ موجود است را بشناسیم. فرهنگ، مفهومی است که پیرامون آن بسیار سخن رفته و تبدیل به یکی از پرکاربردترین واژهها شده است و با این حال هنوز مبهم است و بر سر تعریف یا کاربرد آن توافقی وجود ندارد. فرهنگ گاه به صورت جمعی به کار گرفته میشود و گاه در معنای فردی. گاه از فرهنگ ملی حرف زده میشود و گاه از انسانهای با فرهنگ. فرهنگ مضاف بسیاری از واژههای دیگر قرار میگیرد؛ فرهنگ توسعه، فرهنگ رانندگی، فرهنگ شهری، فرهنگ مصرف، فرهنگ مشارکت و چیزهای دیگر. فرهنگ در رشتههای مختلف علمی به کار گرفته میشود. مردمشناسی، فلسفه، مدیریت و غیره هر کدام از فرهنگ خاصی صحبت میکنند. در مردمشناسی، اساسا انسان بودن یعنی فرهنگ داشتن و جامعهی انسانی بدون فرهنگ قابل تصور نیست. اما فیلسوف میتواند از حد عالی پرورش به عنوان داشتن فرهنگ سخن بگوید. در مدیریت و نزد دستگاههای اداری فرهنگ را مساوی با محصولات فرهنگی میدانند. در علوم اجتماعی، مفهوم فرهنگ، تبدیل به مفهومی اساسی شده است و در دهه های اخیر با اقبال زیادی در کاربرد مفهوم فرهنگ روبروییم. این کلمه جایگزین کلماتی دیگر مثل طرز تفکر، اندیشه، روح، سنت و حتی ایدئولوژی شده است که قبلا بیشتر به کار برده میشد. ریموند ویلیامز[۸] در مقالهی مشهور خود (در باب فرهنگ) فرهنگ را یکی از دو یا سه واژهای میداند که بیشترین پیچیدگی را در زبان انگلیسی دارد (صالحی؛ ۱۱). از زمان آغاز به کاربرد این مفهوم، تعاریف زیادی برای فرهنگ ذکر شده است. گاه رقم چهارصد تعریف را برای فرهنگ ذکر کردهاند (روحالامینی؛ ۱۷). آشوری این تعاریف را در دستهه ای توصیفی، هنجاری، تکوینی، ساختاری، تاریخی، روانشناسی و غیره دستهبندی کرده است (آشوری). در زبان فارسی واژهی فرهنگ، از واژههای کهن و از مصدر فرهیختن است. فرهیختن به معنای ادب و هنر و علم آموختن یا آموزاندن بوده است و فرهنگ به شایستگیهای اخلاقی و هنروری اطلاق میشده است. در سال ۱۳۱۴ شمسی با بنیادگذاری فرهنگستان ایران، واژهی فرهنگ معادل واژهی Education گزیده شد. اما امروزه فرهنگ در زبان فارسی به معنای culture قرار گرفته است (آشوری؛ ۱۷). فرهنگ امروزه در زبان فارسی، بار معنایی culture را در علوم انسانی گرفته است و در بعضی کاربردها مثل «با فرهنگ» یا «بی فرهنگ» بار معنایی قدیمی خود را حفظ کرده است. نخستین و قدیمیترین معنای فرهنگ (culture) در نوشتههای قرن پانزدهم به معنای پرورش و مراقبت از محصولات یا نگهداری از حیوانات دلالت داشت (باکاک؛ ۳۷). فرهنگ، در آن زمان نشاندهنده یک وضعیت (وضعیت چیز مراقبت شده، به طور خاص زمین زیرکشت) نیست بلکه به معنای یک عمل است؛ عمل کشت و کار روی زمین. در اواسط قرن شانزدهم معنای مجازی فرهنگ شکل میگیرد و در نتیجه میتواند بیانگر پرورش یک توانایی یا استعداد، یعنی به معنای کار کردن در جهت توسعه آن باشد (کوش؛ ۱۳). در قرن هجدهم فرهنگ در معنای مجازی خود پذیرفته میشود و غالبا مضاف واقع میشود: به این ترتیب از فرهنگ هنرها، فرهنگ ادبیات یا فرهنگ علوم گفتگو میشود، چنانکه گویی مشخص ساختن آنچه پرورش مییابد الزامی است. فرهنگ رفته رفته به صورت تنها و در معنای شکلدهی، پرورش اندیشه و استعداد به کار میرود. سپس معنای متفاوتی هم به خود میگیرد و از فرهنگ به معنای عمل (عمل آموزش دادن)، به فرهنگ به معنای وضعیت و حالت (وضعیت اندیشه و ذهن پرورشیافته از طریق آموزش، حالت فردی که دارای فرهنگ است) میرسیم. تحول واژهی فرهنگ از معنای پرورش به معنای حالت و وضعیت اندیشه، باعث شد که حتی مردمشناسان به جای اینکه توضیح دهند فرهنگ چه باید باشد، به این بپردازند که چه عملی فرهنگی است (بهار؛ ۱۱). این مبنای تعریف هنجاری فرهنگ است. چه در فرانسه و چه در آلمان، فرهنگ بیشتر در معنایی هنجاری به کار میرود. اما انسانشناسان برای استفادهی ابزاری از این مفهوم در جهت مطالعهی تفاوت انسانها، به آن معنایی کاملا توصیفی دادند. تعریف تایلور[۹] (۱۸۳۲-۱۹۱۷) مردمشناس انگلیسی، که در سال ۱۸۷۱ میلادی در کتاب فرهنگ ابتدایی آمده به عنوان نخستین تعریف مردمشناختی فرهنگ معروف است: «فرهنگ مجموعهی پیچیدهای است که شامل شناختها، باورها، هنرها، صنایع، فنون، اخلاق، قوانین، سنن و بالاخره تمام عادات و رفتار و ضوابطی است که فرد به عنوان عضو جامعه، از جامعهی خود فرا میگیرد» (روحالامینی؛ ۱۷). تا پیش از انسانشناسی، قلمرو فرهنگ اینچنین وسیع نبود و تنها اندیشههای متعالی و زیبا را در بر میگرفت که در زندگی روزمره مردم جایی نداشت. ریموند ویلیامز میگوید مفهوم فرهنگ در سدهی نوزدهم به مثابه انتزاع کردن و مطلقسازی است. یعنی جدا کردن عملی فعالیتهای معین اخلاقی و روشنفکرانه از بقیه جامعه و همچنین کوششی برای خلق ارزشهای نهایی که در آنها و به وسیلهی آنها درباره سایر فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی به داوری بنشینیم (بیلینگتون؛ ۳۷). ویلیامز اساسا تاکید میکرد که فرهنگ امری معمولی است و مهمتر از این اصرار داشت که فرهنگ فقط مجموعهای از آثار فکری و تخیلی نیست، بلکه اساسا شیوهی کلی زندگی است (میلنر؛ ۵۲). جدای از این دو تعریف (هنجاری و توصیفی) تعریف دیگری از فرهنگ وجود دارد که در مدیریت و نزد سازمانها و نهادهای فرهنگی و در برنامهریزیهای خاص فرهنگی خود را نشان میدهد و آن تعریفی از فرهنگ است که آن را در معنای محدود و معادل کالاها و آثار و محصولات فرهنگی به کار میگیرد. در نتیجه سه تعریف از فرهنگ را میتوان در نظر گرفت و دو به دو در برابر هم گذاشت. اول تعریف هنجاری، شامل مشخص کردن ایدهآلها و ارزشهای مطلق در فرایند کمال انسانی، تکامل و توسعهی فکری و معنوی. دوم تعریف انسانشناختی، شامل توصیف شیوهی خاص زندگی مردم در زمان و مکان خاص، از جمله آداب، رسوم، عادات و مناسک یک قوم و همچنین نهادهای اجتماعی. سوم تعریف اسنادی، شامل فرآوردههای فعالیت فکری و فرهنگی و خلاقانه، از جمله شعر و ادبیات و هنرهای مختلف.
۲-۷-۱- تعریف هنجاری
بیشتر نظریههای سدهی نوزدهم تا حدی فرهنگ را به عنوان به وجود آورندهی اتفاق آرا در ارزشها و استانداردها میشناسند. وضعیتی که به طور چشمگیری با ساختارگرایی و کارکردگرایی جامعهشناسانه مشابه است. گذشته از این از آنجایی که فرهنگ به عنوان ارائه کنندهی آخرین ارزشها، بهترین ارزشهایی که در حد توان انسانی است در نظر گرفته میشود، تمامی نظریهها هر چند به طور مبهم در برگیرندهی این نکته هستند که تعیین و اشاعه فرهنگ باید به عهده طبقه یا نخبه خاصی باشد. سرانجام باید اشاره کنیم که در این نظریهها تمایز نسبتا روشنی بین جامعه و فرهنگ ظاهر میشود و فرهنگ چیزی است که جامعه را زیر چتر خود میگیرد، باز میتاباند و در نهایت روی آن تاثیر میگذارد (بیلینگتون؛ ۴۱). این تعریف از فرهنگ منجر به نگاه محافظهکارانه به فرهنگ میشود و آن را در مقابل آنارشی و بینظمی قرار میدهد. از دیدگاه نظریهپردازان محافظهکار، تصوری از فرهنگ برتر و اصیل و خودجوش وجود دارد. آن فرهنگی که بازتاب تجربهی واقعی مردم بود، نه فرهنگی کاذب و دستکاریشده. از دید اینها، فرهنگ مدرن، فرهنگ اصیل قدیم و اقتدار اجتماعی ارزشها را تهدید میکند. نتیجه این طرز تفکر به اینجا میرسد که فرهنگ نیازمند پشتوانهی قدرت است که با «بیفرهنگی» مقابله کند. همچنین دستگاه تعلیم و تربیت باید در خدمت فرهنگ قرار گیرد. در این نگاه، با تاکید صرف بر لذتطلبی، رفاهخواهی و فراغت مخالفت میشود، و فرهنگی مورد پسند است که با ملاکها و معیارهای والا و برتر مطابقت داشته باشد. تمایزی که در این تعریف از فرهنگ میتوان برقرار کرد، تمایز میان عامگرایی و خاصگرایی فرهنگی است. در قرن هجدهم فرهنگ هنوز به صورت منفرد به کار میرود که عامگرایی[۱۰] و انسانگرایی فیلسوفان را نشان میدهد. یعنی فرهنگ خاص انسان است، ورای هرگونه تمایز میان مردم یا طبقات. پس میبینیم که در عصر روشنگری، فرهنگ همراه با دیگر واژگان و مفاهیم آن عصر مثل پیشرفت، تحول، تعلیم و تربیت و خرد قرار میگیرد. فرهنگ در معنای مجازی در قرن هجدهم به زبان آلمانی راه مییابد. مفهوم آلمانی فرهنگ از آغاز قرن نوزدهم، به مشخصسازی و مستحکم کردن تفاوتهای ملی گرایش پیدا میکند (کوش؛ ۱۷ و ۲۰). بنابراین در مقابل گرایش عامگرایانه فرانسوی به فرهنگ، با مفهومی خاصگرا روبرو میشویم. تصور خاصگرایانهای که آلمانیها از فرهنگ داشتند، به تصوری نسبیگرایانه از فرهنگ می انجامد. بنابراین نسبیگرایی فرهنگی هم یک اصل روششناختی و هم به مثابهی اصلی معرفتشناختی مورد توجه قرار میگیرد. البته همین خاصگرایی هم در چهارچوب تعریف هنجاری از فرهنگ قرار دارد و تنها تکثر هنجارها و ارزشها را میپذیرد.
۲-۷-۲- تعریف توصیفی
تعریف تایلور نمونهی بارزی از تعریف توصیفی است. در تعریف توصیفی، فرهنگ در محصولات والای فکری و هنری خود را نشان نمیدهد، بلکه در شیوهی زندگی مردم تنیده شده است. فرهنگ، تجربهی زیستشدهی انسانها در زمان و مکان خاص است. از این رو، تمایز بین فرهنگ متعالی و فرهنگ منحط یا مبتذل بیمعنی است. مردم در تفکر عامیانه خود به طور معمول رفتار و کارهای انسانها را جنبهای از طبیعت حیوانی آنان میدانند اما جامعهشناسان و مردمشناسان نوین چنین بیان تحقیر کنندهای را رد میکنند. آنان بر اساس تعریف کلاسیک تایلور با این فرض آغاز مینمایند که تنها نوع انسان دارای فرهنگ است (بیلینگتون؛ ۳۱). به بیان دیگر انسان بودن مساوی است با فرهنگ داشتن. آنچه در این تعریف مهم است اینکه در این تعریف، مفهوم پیشرفت دیگر وجود ندارد و به اموری که در لحظهی معینی از زمان قابل مشاهده است و تحول آن قابل اندازهگیری است توجه میکند. به عبارت دیگر این تعریفی توصیفی و عینی است نه هنجاری و دستوری. این تعریفی است که متخصصین علوم اجتماعی میپذیرند. اما در سایر رشتهها و در امور مدیریتی و اداری، فرد با فرهنگ فردی است که ادبیات و هنر بداند. عنوان کتاب تایلور (فرهنگ ابتدایی) نیز خود نشاندهنده معنای تازهی فرهنگ است که دیگر برابر علم و ادب و آراستگی به فضیلتهای انسانی نیست که تنها مردمان فرهیخته را در بر بگیرد. مردمان فرودست یا ابتدایی هم صاحب فرهنگ هستند. فرهنگ شامل همه پدیدههای خاص زندگی انسانی است و شیوهی زیست انسانهاست. پس دیگر انسانِ بیفرهنگ یا جامعهی بیفرهنگ نداریم، زیرا زندگی اجتماعی انسانها، اساسا به معنای در فرهنگ زیستن است. تعریف تایلور این فرصت را هم فراهم میآورد که به جای مطالعهی فرهنگ به مطالعهی فرهنگها بپردازیم. بنابراین تعریف تایلور خللی بود که در نظریه تحولگرایانهی تکخطی که در آن زمان وجود داشت. پرداختن به فرهنگ خاص، یعنی پرداختن به سیستمهای اجتماعی-فرهنگی که هر مجموعه جداگانه بشری مانند یک قبیله یا یک ملت از آن برخوردار است. به طور کلی مردمشناسی، فرهنگی را مطالعه میکند که قلمرویی وسیع دارد، فرهنگ به تمامی مظاهر زندگی اطلاق میشود. با این تعبیر هر شیء و اثر و رسم و اندیشهای و هر شیوهی بیان و رفتاری که به جامعه مربوط باشد، جزو فرهنگ است. حاصل این مطالعه این است که همه چیز فرهنگ تلقی میشود. فرهنگ به این ترتیب به دنیای علوم پیوسته است و همهی خصوصیات علم امروزی را به خود گرفته است از آن جمله است آرمان نداشتن و با اندیشه، بیگانه بودن. علم امروز به بررسی و پژوهش میپردازد تنها درباره آنچه هست و به صورتی که هست نه دربارهی آنچه باید باشد و صورت و ماهیتی که باید داشته باشد (نیرمحمدی؛ ۱۶۷).
۲-۷-۳- تعریف اسنادی
در مقابل تعریف کلی (تعریف انسانشناختی) از فرهنگ و نگاه وسیع به آن، تعریف جزئی و محدود فرهنگ، عبارت خواهد بود از آثار و محصولات و فرآوردههای فرهنگی. این تعریف از فرهنگ در هنر و ادبیات (موسیقی، رسانهها، تئاتر، معماری، مد) به کار میرود و معیار سنجش آن نیز همان افراد داخل میدان هنر و ادبیات خواهند بود. در آثار بوردیو[۱۱] واژهی فرهنگ در همین معنا به کار میرود که به آثار فرهنگی باز میگردد؛ یعنی به تولیداتی نمادین که از نظر اجتماعی با ارزش هستند و به قلمرو هنرها و ادبیات مربوط میشوند. بوردیو وقتی میخواهد از فرهنگ در معنای انسانشناختی آن استفاده کند از مفهوم عادتواره استفاده میکند (کوش؛ ۱۳۷). از نظر لوکاچ[۱۲] نیز فرهنگ عبارت است از کل فرآوردهها، تواناییها و استعدادهای ارزشمند که از جهت حفظ و تامین فوری زندگی غیرضروری است. برای نمونه زیبایی یک خانه به مفهوم فرهنگ تعلق میگیرد. پس از نظر او وقتی میپرسیم امکانپذیری اجتماعی فرهنگ چگونه است؟ پاسخش این است که فرهنگ در دسترس جامعهای است که در آن نیازهای اولیه تامین شده باشد (صالحی؛ ۱۱۱). این معنا از فرهنگ که به معنای هنرها در نظر گرفته میشود، از یک منظر نزدیک به معنای اول (تعریف هنجاری) است. چرا که در این معنا هم سطوح بالایی از فرهیختگی تعریف میشود که تنها تعداد معدودی از افراد میتوانند به آن دست پیدا کنند. همچنین از یک منظر دیگر، این معنا به معنای دوم فرهنگ (تعریف توصیفی) نزدیک میشود، چرا که در تعریف توصیفی هم روی میراث مشترک و جمعی بودن فرهنگ تاکید میشود، همانطور که آثار فرهنگی و هنری یک جامعه به نوعی نمایندهی فرهنگ آن جامعه به خصوص در عرصه روابط متقابل بین فرهنگی معرفی میشود. در واقع این تعریف از فرهنگ همانطور که به آثار موجود هنرمندان و روشنفکران دلالت میکند، نشاندهنده وضعیت کلی یک جامعه نیز میباشد.
۲-۸- ویژگیهای فرهنگ
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
الگوریتم Boosting اثبات می کند که یک کلاسه کننده ضعیف زمانی میتواند تبدیل به یک کلاسهکننده قوی شود که در قالب تشخیص احتمالا درست(PAC)[100] قرار گیرد.یکی از معروفترین الگوریتمهای این خانواده AdaBoost میباشد که جزء 10 الگوریتم برتر داده کاوی محسوب میشود. در این روش، اریبی در کنار واریانس کاهش مییابد و مانند ماشینهای بردار پشتیبان حاشیهها افزایش مییابند. این الگوریتم از کل مجموعه داده به منظور آموزش هر دستهکننده استفاده میکند، اما بعد از هر بار آموزش، بیشتر بر روی دادههای سخت تمرکز میکند تا به درستی کلاسه بندی شوند. اين روش تکراري تغيير انطباقي به توزيع داده های آموزش با تمرکز بيشتر بر روي نمونه هايي است که قبلا بطور صحيح کلاس بندي نشده اند. در ابتدا تمام رکوردها وزن يکساني ميگيرند و بر خلاف Bagging وزن ها در هر تکرار افزایش پیدا خواهند کرد. وزن نمونه هايي که به اشتباه طبقه بندي شده اند افزايش خواهد يافت در حالی که وزن آن دسته از نمونههایی که به درستي کلاس بندي شده اند کاهش خواهد يافت. سپس وزن دیگری به صورت مجزا به هر دستهکننده با توجه به دقت کلی آن اختصاص داده میشود که بعدا در فاز تست مورد استفاده قرار میگیرد. کلاسه بندهای دقیق از ضریب اطمینان بالاتری برخوردار خواهند بود. در نهایت هنگام ارائه یک نمونه جدید هر کلاسه بند یک وزن پیشنهاد میدهد و برچسب کلاس با رأی اکثریت انتخاب خواهد شد]15[. همچنین الگوریتمهای Boosting مانند Adacost ]21[، ]RareBoost22[، وSMOTEBoost ]23[، که با تنظیمات جمعی[101] برای یادگیری عدم توازن کلاس استفاده شده اند،نیز میتوانند برای SVM بکار گرفته شوند. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
- AdaBoost : بسیاری از مشکلات عملی الگوریتم های Boosting را حل کرده است.در این روش در ابتدا همه وزن ها یکسان هستند، اما در هر دور، وزن نمونه هایی که به اشتباه طبقه بندی شدند افزایش می یابند و این باعث میشود که یادگیرنده تمرکز بیشتری بر روی نمونه های سخت داشته باشد.
-
- Rare-Boost : نمونه های مثبت-غلط را نسبت به نمونه های مثبت-درست مورد سنجش قرار میدهد تا مشخص شود که این نمونه ها تا چه اندازه به درستی تشخیص داده شده اند و همچنین نمونه های مثبت-غلط را نسبت به نمونه های منفی-درست نیز مورد سنجش قرار می دهد.
-
- یکی دیگر از الگوریتم هایی که از روش Boosting برای مقابله با مشکل عدم توازن کلاس استفاده می کند، الگوریتم SMOTEBoost است.این الکوریتم تشخیص داد که Boosting ممکن است مانند روش بیش نمونه برداری از مشکل بیش برازش رنج ببرد.در SMOTEBoost ، برای ایجاد تغییر در توزیع داده ها از روش بروز رسانی وزن مربوط به هر نمونه استفاده نمیشود، بلکه در این روش با بهره گرفتن از الگوریتم SMOTE، نمونه های جدیدی به کلاس اقلیت اضافه میشود و از این طریق باعث ایجاد تغییر در توزیع داده می شود.
2-9-3 روشهای یادگیری عدم تعادل داخلی[102] برای ماشین بردار پشتیبان(روشهای الگوریتمیک)
در این بخش برای کاهش حساسیت الگوریتم SVM به عدم تعادل کلاس، تغییرات الگوریتمی پیشنهاد می شود.
2-9-3-1 هزینه خطای متفاوت[103]
همانطور که در بخش 2-8-1 بیان شد، دلیل اصلی حساسیت الگوریت به عدم توازن کلاس این است که تابع هدف حاشیه نرم که در معادله (2-34) ارائه شد، برای طبقه بندی اشتباه منفی[104] و طبقه بندی اشتباه مثبت[105] هزینه یکسانی را در نظر می گیرد. این امر باعث میشود که ابرصفحه جداکننده به سمت کلاس اقلیت انحراف پیدا کند و مورب[106] شود که نهایتا منجر به تولید مدلی با بهینگی کمتر از حد مطلوب[107] می شود. متد یک روش یادگیری حساس به هزینه است که برای غلبه بر این مشکل ارائه شده است]16[.در این روش، تابع هدف حاشیه نرم[108]، تغییر می کند و دو هزینه متفاوت برای طبقه بندی اشتباه اختصاص میدهد.به طوری که ، هزینه طبقه بندی اشتباه برای نمونه های کلاس مثبت، و ، هزینه طبقه بندی اشتباه برای نمونه های کلاس منفی است.فرمول (2-35) زیر این شرایط را نشان میدهد.
(2-35) ما در اینجا کلاس مثبت را به عنوان کلاس اقلیت، و کلاس منفی را به عنوان کلاس اکثریت در نظر میگیریم.اگر برای طبقه بندی اشتباه نمونه های کلاس اقلیت، هزینه بیشتری را نسبت به نمونه های کلاس اکثریت اختصاص دهیم(>)، اثر عدم توازن کلاس کاهش می یابد.بنابراین الگوریتم SVM اصلاح شده تمایلی ندارد که برای کاهش misclassification کلی، ابرصفحه جداکننده را به سمت نمونه های کلاس اقلیت انتقال دهد زیرا اکنون به نمونه های کلاس اقلیت، هزینه misclassification بیشتری اختصاص داده شده است. فرم لاگرانژ دوگانه[109] برای تابع هدف تغییر یافته را میتوان به صورت زیر بیان کرد:
(2-36) و ضرایب لاگرانژ را برای نمونه های مثبت و منفی نشان میدهد.این مشکل بهینه سازی دوگانه را میتوان همانند مشکل بهینه سازی SVM نرمال حل کرد]20[. با بهره گرفتن از روش DEC، و در صورتی که مساوی با نسبت کلاس اقلیت به کلاس اکثریت تنظیم شود، میتوان نتایج طبقه بندی مناسبی را بدست آورد]18[. 2-9-3-2 یادگیری یک کلاس[110] دو روش متعادل سازی مجدد[111] برای آموزش SVM با مجموعه داده های بسیار نامتوازن ارائه شده است.روش اول مدل SVM را تنها با نمونه های کلاس اقلیت آموزش میدهد]24[. در روش دوم، متد DEC توسعه داده شده است و در آن هزینه طبقه بندی اشتباه برای نمونه های کلاس اکثریت و هزینه طبقه بندی اشتباه برای نمونه های کلاس اقلیت اختصاص داده شده است.تعداد نمونه هاس کلاس اقلیت است]25[.نتایج تجربی بدست آمده از مجموعه داده های به شدت نامتوازن در دنیای واقعی و همچنین مجموعه های ساختگی، نشان میدهد که این روشها از متدهای معمول متعادل سازی مجدد موثرتر هستند.
2-9-3-3ZSVM
zSVM یکی دیگر از روش های اصلاح الگوریتمی برای SVM است که برای یادگیری از مجموعه داده های نامتوازن پیشنهاد شده است]26[.در این روش در ابتدا یک مدل SVM با بهره گرفتن از مجموعه داده نامتوازن آموزشی[112] اصلی توسعه داده شده است.پس از آن مرز تصمیم گیری[113] مدل حاصل اصلاح شده است تا تمایل و سوگیری[114] آن به سمت کلاس اکثریت (منفی) حذف شود. تابع تصمیم گیری SVM استاندارد داده شده در فرمول (2-33)را در نظر بگیرید که می تواند به صورت زیر باز نویسی شود :
(2-37) که ضریب بردارهای پشتیبان مثبت، وضریب بردارهای پشتیبان منفی است.M1و M2 نیز بیانگر تعداد نمونه های آموزشی مثبت و منفی هستند.در این روش، شدت مقادیر از بردارهای پشتیبان مثبت، با ضرب همه آنها در مقدار کوچک مثبتی به نام z ، افزایش می یابد.سپس تابع تصمیم تغییریافته را میتوان به شرح زیر بیان کرد :
(2-38) این تغییر باعث افزایش وزن بردارهای پشتیبان مثبت در تابع تصمیم گیری می شود و درنتیجه تمایل به سمت کلاس منفی اکثریت کاهش مییابد. 2-9-3-4 روشهای اصلاح کرنل [115] در این روش ها، حساسیت الگوریتم SVM نسبت به عدم توازن کلاس از طریق اصلاح عملکرد تابع هسته مرتبط[116] کاهش مییابد.از جمله این روش ها میتوان به همترازی مرز کلاس[117] ،همترازی هدف کرنل[118]درجه بندی حاشیه [119] اشاره کرد.در بسط این روش، تابع هدف SVM به گونه ای تغییر مییابد که این تغییر هم بر حسب جریمه و هم بر حسب حاشیه خواهد بود.در این صورت اگر در مرز تصمیم سوگیری وجود داشته باشد، میتوان آن را بهبود داد]29[.همچنین تکنیک هایی در زمینه کلاسه بندهای مبتنی بر کرنل[120] ارائه شده است که برخی عبارتند از: الگوریتم ساخت کلاسه بند کرنل بر حسب OFS[121] و براوردکننده [122]ROWLS ، الگوریتم KNG[123]برای خوشه بندی نامتوازن]30[، الگوریتم P2PKNNC بر مبنای K نزدیک ترین همسایه و الگوی ارتباطیp2p ]31[، ماشین بردار رابط[124]AdaBoost ]32[ و موارد دیگر. 2-9-3-5 یادگیری فعال[125] روش های یادگیری فعال نیز به عنوان روشی برای حل مشکل عدم توازن برای SVM ، ارائه شده است و با روش های مرسوم متفاوت است.استراتژی یادگیری فعال موثری برای غلبه بر مشکل ارائه شده است.این روش به صورت متناوب از بین داده آموزشی مشاهده نشده، نزدیک ترین نمونه به ابر صفحه جدا کننده را انتخاب می کند و ان را به مجموعه آموزشی می افزاید.این کار برای اموزش مجدد کلاسه بند صورت میگیرد.با انتخاب معیار توقف زودهنگام، این متد می تواند زمان آموزش را به طرز قابل توجهی در مجموعه داده های نامتوازن بزرگ مقیاس کاهش دهد]33[.
2-9-3-6 روش های ترکیبی
علاوه بر روش های بالا، روشی تحت عنوان FSVM-CIL ارائه شده است که از مفاهیم فازی برای برخورد با مشکل عدم توازن کلاس استفاده می کند که در فصل بعد به مرور آن میپردازیم.همچنین برخی روشها برای حل مشکل عدم توازن از ترکیب روشهای خارجی و داخلی استفاده کردند.به عنوان مثال، روش HKME[126]، برای حل این مشکل از ترکیب SVM استاندارد باینری و کلاسه بند one-class SVM استفاده می کند]35[. در روشی دیگر، الگوریتم SMOTE با متدDEC ترکیب شده است که کارایی بهتری را نسبت به استفاده جداگانه از هر کدام از این روش ها نشان میدهد]18[.
فصل سوم:
روش تحقیق
3-1مقدمه
الگوریتم های متفاوتی برای بهبود SVM و بهبود نتایج ارائه شده است. در فصل قبل ماشین بردار پشتیبان و همچنین مفاهیم فازی و تکنیک حداقل مربعات را شرح دادیم.در این فصل به بررسی الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان حداقل مربعات[127](LS-SVM) و ماشین بردار پشتیبان فازی[128](FSVM) میپردازیم. 3-2 ماشین بردار پشتیبان فازی برای یادگیری عدم توازن کلاس[129] مطالعات به خوبی نشان می دهد که SVM علاوه بر عدم تعادل، به نویز و داده های پرت موجود در مجموعه داده نیز حساس است.بنابراین می توان ادعا کرد که اگرچه روش های یادگیری عدم تعادل موجود میتوانند باعث کاهش حساسیت الگوریتم SVM به عدم توازن شوند، اما این الگوریتم هنوز به نویز و داده های پرت موجود در مجموعه داده حساس است که هنوز باعث تولید مدل هایی با بهینگی کمتر از حد مطلوب می شود.در واقع برخی از روش های یادگیری عدم تعادل مانند بیش نمونه برداری تصادفی و SMOTE، با تکثیر نمونه های نویزی و داده های پرت موجود، میتوانند مشکل را بدتر کنند. روش ماشین بردار پشتیبان فازی برای یادگیری عدم توازن کلاس(FSVM-CIL)، یک روش بهبود یافته ازSVM است که مسئولیت رسیدگی به مشکل عدم توازن کلاس و همچنین داده های نویزی و پرت را دارد]34[.اکنون این روش را با جزئیات بیشتر مورد بررسی قرار میدهیم.
3-2-1 روش SVMFuzzy
در الگوریتم SVM استاندارد، اهمیت تمام نقاط داده یکسان در نظر گرفته می شود و در تابع هدف به همه انها یک هزینه طبقه بندی اشتباه یکسان اختصاص داده می شود که این امر می تواند در مجموعه داده های نامتوازن، منجر به تولید مدل هایی با بهینگی کمتر از حد مطلوب شود.همچنین این امر(اختصاص اهمیت یکسان به تمام نقاط داده)، می تواند باعث حساسیت SVM به نویز و داده های پرت نیز شود.حضور داده های پرت و نمونه های نویزی(به خصوص در اطراف منطقه مرزی کلاس) می تواند موقعیت و جهت ابر صفحه جدا کننده را تحت تاثیرقرار دهد و منجر به تولید مدل هایی با بهینگی کمتر از حد مطلوب شود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شماره سوالات پرسشنامه
متغیرها
۱و۲
آگاهی از برند
۳الی۶
نوگرایی بمصرف کننده
۷الی۱۰
وفاداری مصرف کننده به برند
۱۱الی۱۳
تداعی از برند
۱۴الی۱۵
کیفیت ادراک شده
۱۶و۱۷
تناسب برند تعمیم یافته با برند مادر
۱۸الی۲۰
ارزیابی مصرف کننده از تعمیم برند
جدول ۱-۳ سوالات مربوط به سنجش متغیرها ۳-۶-۱ مقیاس و طیف ابزار اندازه گیری تحقیق: در این تحقیق ابتدا از مطالعات کتابخانه ای جهت تعریف مفاهیم و شاخصها و متغیرها استفاده شده و در مرحله ی بعد با ارائه پرسشنامه و تجزیه و تحلیل آماری آنها،فرضیات مورد آزمون قرار گرفته اند.لذا ابزار تحقیق،ابزاری مرکب از مطالعات کنابخانه ای و تحقیق میدانی محسوب میشود.همه متغیرهای این تحقیق با بهره گرفتن از پرسشنامه اندازه گیری شده است.پرسشنامه ی تحقیق حاضر با بهره گرفتن از طیف لیکرت ۷ گزینه ای که بیشترین کارآیی را در تحقیقات رفتاری دارد،تدوین شده است.طیف لیکرت شامل مجموعه ای از سؤالات است که بار نگرشی یا ارزشی همه آنها تقریبا برابر تلقی میشود.در مورد عبارات مثبت، محقق ارزشهای عددی مقیاس را طوری تعیین میکند که بیشترین یا بالاترین ارزش عددی یا امتیاز به موافق ترین گزینهها تعلق گیرد. نوع مقیاس تحقیق حاضر به دلیل استفاده از طیف لیکرت،ترتیبی[۴۶] یا رتبه ای[۴۷] است.در این سطح متغیرها علاوه بر درجه بندی بر حسب دارا بودن یا نبودن صفت مورد مطالعه،بر حسب شدت و ضعف اندازه ی آن صفت با ترجیحاتشان نیز مشخص میشوند،این شدت و ضعف،بصورت تقدم و تأخر،بدون مشخص بودن میزان اختلاف در درجات مختلف بیان میشود.پرسشنامه ی تحقیق حاضر شامل دو بخش اصلی میباشد.بخش اول مشخصات دموگرافیک مربوط به نمونه ی آماری و بخش دوم سؤالات اصلی تحقیق برای سنجش متغیرها میباشد .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
با روش ارزش گذاری برای گزینههای کاملا مخالفم طیف لیکرت،ارزش یا مقدار ۱ و برای گزینههای کاملا موافق، ارزش یا مقدار ۵،در نظر گرفته شده،مقیاس ترتیبی یا رتبه ای به مقیاس شبه فاصله ای[۴۸] تبدیل میشود که امکان استفاده ی پژوهشگر از امار پارامتریک و مدل سازی معادلات ساختاری را فراهم میکند. ۳-۷ اعتبار و پایایی ابزار اندازه گیری پژوهش پیش از اطمینان نهایی به ابزار اندازه گیری و بکارگیری آنها در مرحله ی اصلی جمع آوری دادهها،ضرورت دارد که پژوهشگر از طریق علمی،اطمینان نسبی لازم را نسبت به معتبر بودن بکارگیری ابزار مورد نظر پیدا کند(خاکی، ۱۳۸۸: ۲۴۴). ۳-۷-۱ روایی[۴۹] ابزار پژوهش مفهوم روایی به این سؤال پاسخ می دهد که ابزار اندازه گیری تا چه حد خصیصه ی مورد نظر را می سنجد.بدون آگاهی از اعتبار ابزار اندازه گیری نمیتوان به دقت دادههای حاصل از آن اطمینان داشت (سرمد، ۱۳۸۵: ۱۷۰).به عبارت دیگر روایی به این معنی است که چگونه میتوانیم اطمینان یابیم که ابزار جمع آوری داده واقعا به اندازه گیری همان مفهوم مورد نظر پرداخته یا چیز دیگری را سنجیده است؟به عبارت دیگر آیا ابزار سنجش توانسته است خصوصیتی را که قصد سنجش آن را داشته است بسنجد یا نه؟( سکاران، ۱۳۸۱: ۲۲۳). چون در این تحقیق،مهم ترین ابزار جمع آوری اطلاعات و اندازه گیری متغیرها،پرسشنامه است،روایی پرسشنامه از اهمیت خاصی برخوردار است.طرح پرسشهای درست با عباراتی که ابهام آن به حداقل ممکن برسد،شرط اساسی برای روایی پرسشنامه است.در این پژوهش از اعتبار عاملی و اعتبار صوری ابزار گردآوری دادهها مورد بررسی گردیده -است. قابل ذکر است،جهت تظیم پرسشنامه از شاخصهای موجود در تحقیقات قبلی مرتبط با موضوع پژوهش استفاده شده است.توجه به استاندارد بودن پرسشنامه، روایی پرسشنامه با بهره گرفتن از نظرات استاد راهنما تأیید شده است. ۳-۷-۲ پایایی (قابلیت اعتماد)[۵۰]ابزار پژوهش در این پژوهش،محاسبه پایایی سازگاری بین سؤال ها مورد نظر بوده است؛از آنجا که معمول ترین آزمون پایایی سازگاری درونی،ضریب آلفای کرونباخ است که برای سؤال ها یا طبقات چند مقیاسی استفاده می شود( دانایی فرد، الوانی، آذر، ۱۳۸۳)،برای سنجش اعتبار یا پایایی سازگاری درونی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. مقصود از پایایی آن است که اگر ابزار اندازهگیری را در یک فاصلهی زمانی کوتاه چندین بار و به گروه واحدی از افراد بدهیم نتایج حاصل نزدیک به هم باشد.برای اندازهگیری پایایی از شاخصی به نام “ضریب پایایی” استفاده میکنیم و اندازهی ان معمولاً بین صفر تا یک تغییر میکند.ضریب پایایی “صفر” معرف عدم پایایی و ضریب پایایی “یک"، معرف پایایی کامل است(خاکی، ۱۳۷۹، ص۲۴۵). در این تحقیق برای سنجش پایایی پرسشنامهها،یک مرحله پیش آزمون انجام گرفت.بدین صورت که ابتدا تعداد ۳۰ پرسشنامه در جامعهی مورد نظر توزیع و جمع آوری گردید و پس از وارد کردن دادهها،با بهره گرفتن از نرم افزار Spss ضریب پایایی (آلفای کرونباخ) محاسبه گردید. فرمول محاسبهی آلفای کرونباخ به شرح زیر است. j : تعداد زیرمجموعهی سئوالهای پرسشنامه
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اکنون جامعه جهانی شاهد رابطه ای نزدیک میان مسائل زیست محیطی و امور تجاری است. سازمان تجارت جهانی دارای نهاد خاص حل و فصل اختلافات، از جمله در خصوص مسائل زیست محیطی است. درست است که از اهداف این سازمان این است که با رویکردی بین المللی، مسائل زیستی را برای نخستین بار در چهارچوب نظام تجارت جهانی مطرح نماید و برنامه هایی نظیر توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست را در نظر دارد، اما رویکرد این سازمان به مسائل زیست محیطی، رویکردی است تجاری در سطح بین المللی و نمی توان این سازمان را یک مرجع بین المللی تخصصی در جهت حل وفصل اختلافات زیست محیطی در سطح جهانی تلقی کرد زیرا در آن ساز و کارهای پیچیده متناسب با تمامی موضوعات مرتبط با محیط زیست بین الملل دیده نمی شود(جلالی، پیشین،۶۹_۷۱).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
- دادگاه ها و نهادهای داوری منطقه ای
امروزه دادگاه ها و نهادهای منطقه ای وفراملی متعددی در سطح جهان، جهت حل وفصل اختلافات زیست محیطی بین المللی وجود دارد. دیوان دادگستری اروپایی، نه تنها نسبت به کشورهای عضو اتحادیه اروپا بلکه نسبت به تمام ارگان های اتحادیه، مؤسسات خصوصی و افراد حقیقی صلاحیت تصمیم گیری قانونی دارد. درآراء دیوان دادگستری اروپایی می توان آراء وتصمیمات فراوانی را درخصوص حقوق بین الملل محیط زیست بخصوص درموردآب، هوا، زباله وطبیعت یافت. هرچند تصمیمات متعددی در خصوص حقوق بین الملل محیط زیست دراین دادگاه اتخاذ شده است، اما این دادگاه متعلق به محدوده جغرافیایی خاصی است(جلالی، پیشین،۷۹) .دادگاه هایی نظیر دادگاه اروپایی حقوقی بشر و شورای اروپا نیز، نمونه های دیگری ازدادگاه ها هستند که در سطح منطقه ای وجود دارند. بیشتر این دادگاه ها در اروپا وامریکا قرار دارند به همین دلیل ما در ذیل اشاره مختصری به دعاوی محیط زیستی که در این دیوان ها مطرح بوده اند می نماییم: بیشترین تلاش های صورت گرفته برای حفاظت از محیط زیست در اروپا وامریکا متمرکز بوده است. دیوان عدالت اروپایی (ICJ) دادگاه حقوق بشر اروپایی وشورای اروپا قواعدی برای محیط زیست که درمراجع ملی منطقه ای قابل استناد است وضع نموده اند وبه مرحله اجرا گذارده اند. برای نمونه دیوان عدالت اروپایی درمواردی توسل به افراد وسازمان های غیر دولتی را برای اجرای آیین نامه ها دستورالعمل های اتحادیه اروپا راجع به محیط زیست تجویز نموده است (Fitzmaurice 1999:629,). دادگاه اروپایی حقوق بشر وشورای اروپا هم درزمینه ارائه تعریف واجرای مقررات بین المللی محیط زیست که قابل استفاده در مراجع قضایی منطقه ای ویا دادگاه های داخلی باشد، پیشرفت های زیادی داشته اند. شورای اروپا علاوه برتصویب کنوانسیون مسئولیت مدنی در رابطه با خسارات ناشی از فعالیت های تهدید کننده محیط زیست، در ۴ نوامبر۱۹۹۸ کنوانسیونی را در حمایت کیفری از محیط زیست، برای امضاء کشورها تهیه کرد. این کنوانسیون دربردارنده قوانینی در زمینه جرایم خاصی است که به جرایم عمدی، غیرعمدی وشبه عمدی تقسیم می شوند ومرتکبین آن جرایم، با ایجادآلودگی،خسارت به محیط زیست وارد می کنند. این کنوانسیون ها فقط در سطح منطقه ای قدرت اجرایی دارند وبعنوان نظامی که بتواند به طورکامل در سطح بین المللی از حقوق محیط زیست حمایت کند، تلقی نمی شوند. دادگاه حقوق بشر اروپایی در تصمیم خود در پرونده لوپز_استرا در سال ۱۹۹۴ با تمسک به قواعد سنتی حقوق بشر، حمایت از محیط زیست را توسعه داد، هرچند درمجموع از تسری این رویه قضایی به پرونده های بعدی خودداری نموده است. شورای اروپا نیز کوشیده است که استانداردهای حمایت از حقوق محیط زیست در اروپا و درسطح بین المللی را هماهنگ نموده وبا تدوین معاهداتی چند جانبه دولت ها را ملزم سازد تا قوانین داخلی خود را با استانداردهای مذکور مطابقت دهند. علاوه برمعاهده ناظر برمسئولیت مدنی خسارات ناشی از فعالیت های خطرناک برای محیط زیست، شورا در۴ نوامبر۱۹۹۸ معاهده دیگری به نام حفاظت از محیط زیست به وسیله قوانین کیفری را برای امضا اعضا آماده کرد.این معاهده دولت های عضو راموظف می کند تا با وضع قوانین داخلی انواع خاصی ازآلودگی وتخریب محیط زیست را قطع نظر از عمدی یاغیزعمد بودن آنها جرم محسوب نمایند[۳]. دادگاه حقوق بشر اروپایی با استناد به مواد مختلفی از کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، حق به محیط زیست سالم به عنوان مصداقی از حق حیات، را مورد توجه قرار داده است. دادگاه اروپایی حقوق بشر حق حمایت خانه ویا زندگی خانوادگی شخصی در برابر آلودگی شدید را طبق ماده ۸ کنوانسیون اروپایی در قضیه« Ostra Lopez, V Spain 1994 Zo Ehrr277 »و حق اطلاع یافتن از سوانح زیست محیطی را باز هم طبق ماده۸ در قضیه «Guerra (Guerra V Italy 1988/ehrr 357)» به رسمیت شناخته است. میزان برخورداری از حق حمایت در برابر خطرات زیست محیطی براساس ماده۲ وحق حیات، البته با صراحت کمتر مورد بحث وپذیرش قرار گرفته است، برای مثال درقضیه (M&R L.M&R.V.Suiss 1996,2, Ehrr,cd.130). با استناد به بند یک ماده ۶ کنوانسیون حقوق بشر، دادگاه حقوق بشر اروپایی اعلام نمود که فشارهای مستقیم یا غیر مستقیم برمحیط زیست به شرط اینکه درمحدوده حقوق وتکالیف مدنی قرار بگیرد، تحت پوشش کنوانسیون قرار می گیرد. اعمال ماده ۶ کنوانسیون حقوق بشر نسبت به حقوق طرف ثالث در مسائل مربوط به برنامه ریزی های زیست محیطی در قضیه Ortenberg علیه اتریش پذیرفته شده است. ماده یک پروتکل الحاقی کنوانسیون حقوق بشر اروپایی ناظر بر حق حمایت از اموال وماده۱۴ کنوانسیون ناظر برعدم اعمال تبعیض دربرخورداری از حقوق مندرج در کنوانسیون نیز مورد استناد دادگاه حقوق بشری اروپا قرار گرفته است Cook and Chambers,2033,19)). در امریکا قانون دعاوی شبه جرم بیگانگان تا حدودی امکان تعقیب نقض مقررات محیط زیستی در دادگاه های فدرال را فراهم ساخته است. همانطور که شعبه دوم در دادگاه استیناف درپرونده کادیک علیه کارازیک یادآوری کرده حقوق بین الملل نیز به دولتها اجازه می دهد که راهکارهای حقوقی مناسب مانند امکان اقامه دعاوی شبه جرم به نحوی که درقانون شبه جرم خارجیان مقرر شده، پیشبینی نمایند. قانون دعاوی شبه جرم خارجیان دارای محدوده وسیعی است(kadik,388,1997). تخلف از اصول وقواعد جهانی، الزام آور وتعریف شده حقوق بین الملل عرفی، درمحاکم مذکور قابل تعقیب قضایی است ومحاکم کشور امریکا با مراجعه به رویه دولتها براساس معاهدات، تصمیمات قضایی، اعلامیه های سازمان ملل وآراء علمای حقوق بین الملل محتوا وماهیت حقوق بین الملل عرفی در این زمینه را روشن می کنند(Habana,677,1990). باوجود توصیفاتی که از دیوان های بین المللی ومنطقه ای بیان شد وتلاش این دیوان ها برای بررسی دعاوی با موضوعات محیط زیستی، اما اقدامات عملی کافی بخصوص درمورد ریزگردها صورت نگرفته است. لذا نیاز به تشکیل یک دیوان بین المللی برای برسی دعاوی با موضوع محیط زیست ضروری بنظر می رسد. اگر دعاوی مربوط به ریزگردها در یک دادگاه بین المللی محیط زیست مطرح شود، اولاً هزینه ها برای طرفین اختلاف یکسان و برابرمی شود و ثانیاً، برخی مسائل زیست محیطی که به دلیل دارا بودن ابعاد بین المللی، در حوزه حقوق داخلی امکان حل وفصل ندارند، با ایجاد دادگاه بین المللی محیط زیست قابل رسیدگی می شوند (جلالی، پیشین،۷۵). دادگاه مستقل قضایی جهت رسیدگی به تعرضات نسبت به محیط زیست، قادرخواهد بود میان تمامی بازیگران حوزه بین الملل ایفای نقش نماید و متناسب با شرایط از محیط زیست به عنوان میراث مشترک انسانی حفظ و حراست کند. فصل دوم اصول کلی حقوق بین الملل محیط زیست براساس قواعد کلاسیک حقوق بین الملل، هرگاه تاثیر آلودگی از یک کشور به کشور دیگر سرایت پیدا نماید باید قواعد کلی مربوط به آلودگی های فرامرزی اجرا شود. موارد زیر را می توان ازجمله اصول خاص مربوط به آلودگی فرامرزی دانست؛
- ازخلل رویه قضایی بین المللی واجرای قواعد کلی حقوق بین الملل اصل بنیادین حقوق محیط زیست درخصوص آلودگی های فرامرزی شکل گرفت که دراصل ۲۱ اعلامیه استکهلم به صورت زیر آمده است: «دولت ها برطبق منشور سازمان ملل متحد واصول کلی حقوق بین الملل دارای حق حاکمه برای بهره برداری از منابعشان، مطابق سیاست های محیط زیستی خود می باشند و مسئولند ترتیبی دهند تا فعالیت هایی انجام شده درحیطه صلاحیت یا نظارت آنها موجب زیان به محیط زیست کشورها یادرمناطق خارج ازمحدوده صلاحیت ملی نگردد». این اصل مانند بسیاری از اعلامیه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد واسناد بین المللی مربوط به حمایت بین المللی ازحقوق بشر، برحق حاکمه دولت ها دربهره برداری از منابع طبیعی خود تاکید می نماید. اما اشاره به سیاست های ملی زیست محیطی به این اصل رنگ زیست محیطی می دهد وتلویحا ًدولت ها را تشویق به انجام اقدامات هماهنگ برای حفاظت ازمحیط زیست می نماید. نکته دیگر این است که به موجب این اصل دولت ها تنها درمقابل فعالیت های خود مسئول نیستند بلکه دربرابر فعالیت های اشخاصی که تحت نفوذ ونظارت آنها نیز هستند خواه خصوصی یا عمومی مسئول می باشند.پس دولت ها موظف می گردند فعالیت هایی را که ممکن است برای محیط زیست درخارج از حیطه صلاحیت ملی آنها ایجاد خسارت می کند، تحت کنترل ومراقبت خود قرار دهند.این اصل بیشتر در رابطه با حرص دولت ها برای احداث سدهای بیشتر وبیشتر در مسیر رودخانه ها وخشک کردن تالاب ها موثر واقع شود.که برای نمونه می توان کشورهای ترکیه وایران را نام برد که با احداث سددر مسیر رودخانه های پرآب باعث ایجاد منبع عظیمی از ریزگرده بخصوص در کشور عراق شده اند. این اصل از نظرحقوقی یک متن غیر الزام آور است اما تبدیل به یک قاعده عرفی حقوق بین الملل شده است.
- اصل همکاری: همکاری، کار با یکدیگر است برای رسیدن به هدفی مشترک(Harrison, 1998, P 53). ویژگی یکپارچگی محیط زیست ضرورت همکاری بین دولت ها را گریزناپذیر کرده است. همکاری عنصر ضروری هرگونه اقدام بین المللی در حفاظت از محیط زیست است. همکاری درانتقال تکنولوژی، روش ها و رویه های کنترل آلودگی، همکاری برای تمهید در سازگاری با آثار تغییرات ایجاد شده، همکاری در تبادل اطلاعات علمی، فنی، تکنولوژیکی، آموزش وارتقای آگاهی های عمومی نسبت به تغییرات ایجاد شده در محیط زیست براثرآلاینده ها و… را می توان مورد تأکید قرار داد.
این اصل در خیلی ازکنفرانس ها ومجامع بین المللی مورد تأکید قرار گرفته است. بدون شک این اصل به نحوی که دراصل ۲۴ اعلامیه استکهلم بیان شده است قلمرو وسیع تری ازآلودگی های فرامرزی دارد. دراین اصل آمده است: موضوعات بین المللی مربوط به حفاظت و بهبود محیط زیست باید باروح همکاری و برپایه مساوات به وسیله تمام کشورها، کوچک وبزرگ ، مورد بررسی قرار گیرند. همکاری ازطریق قراردادهای دوجانبه یا چند جانبه یاطرق موثر دیگر برای تحدید موثر، پیشگیری،کاهش وازبین بردن و محو صدمات وارده برمحیط زیست درنتیجه فعالیت های انجام شده درتمامی زمینه ها ، با رعایت حق حاکمیت وعلائق همه کشورها ضروری است. این اصل که به اشکال گوناگون درمتون غیرالزام آور[۴] وهمچنین در مواد معاهدات وکنوانسیون های بین المللی مختلف آورده شده است درکل مضمون حقوق بین الملل محیط زیست است.
- اصول پیشگیری و کنترل: بکاربردن اصل احتیاط مستلزم آنست که درجایی که تهدیدات جدی یا امکان ورود خسارت های غیر قابل جبران بر محیط زیست وجود داشته باشد، نبود قطعیت علمی کافی در خصوص آثار زیانبار فعالیت مؤثر برمحیط زیست نباید به عنوان عذری برای تعلیق تدابیر اتخاذی به منظور حفاظت از محیط زیست قرار گیرد.(Bergen Ministerial Declaration, 1990)
یکی از تحولات مثبتی که در عرصه مسئولیت بین المللی ناشی از خسارات زیست محیطی در سال های اخیر واقع گردیده است، توجه جامعه بین المللی به اقدامات پیشگیرانه است. این امر با نگرش سنتی که بر اساس آن مسئولیت به دولتی منتسب است که باعث زیان شده مغایر می باشد. متفکران جدید حقوق بین الملل را عقیده بر این است که اعمال نظریه مسئولیت دولت پس از وقوع خسارت در بدو امر موجب گسترش و رشد منازعات، تضعیف همکاری وعدم امکان جلوگیری از انجام زیان می گردد. متخصصان حقوق بین الملل چنین استدلال می کنند که انجام اقدامات شکلی واجرایی از پیش، دولت هارا قادر می سازد تا از طریق یک نظام همکاری متقابل با بحران آلودگی های جوی فرامرزی برخورد نمایند. یکی از مهمترین اقدامات پیشگیرانه، مسئولیت دولت ها به اطلاع رسانی دقیق وکامل می باشد. این موضوع در اصل بیستم اعلامیه استکهلم به صراحت بیان گردیده است. اصل پیشگیری یکی از مهم ترین اصول شناخته شده حقوق بین الملل محیط زیست می باشد. این اصل به طور صریح در اعلامیه ی ریو ۱۹۹۲ در مورد محیط زیست و توسعه پیش بینی شده است. تحقق این اصل در راستای اجرای فصل ۲۷ دستورکار۲۱ مستلزم نقش دهی به سازمان های غیردولتی است. این دستور کار به نقش بازیگران اجتماعی توجه دارد به طور کلی این بازیگران به دو قسمت افراد و مجامع و گروه ها طبقه بندی می شوند؛ زنان، جوانان، افراد بومی، کشاورزان، دانشمندان از جمله اشخاص حقیقی هستند که در حوزه ی حفاظت از محیط زیست مورد توجه قرار گرفته اند؛ در حالی که مجامع محلی، سندیکاها و سازمان های غیردولتی از جمله بازیگران گروهی می باشند؛که نقش هایی برای آن ها لحاظ شده است. تأمل در این بازیگران گویای چند واقعیت است؛ نخست اینکه، این بازیگران به دو گروه بزرگ اشخاص حقیقی و حقوقی تقسیم می شوند، دیگر آنکه در ماهیت غیردولتی بودن اشتراک دارند و سرانجام اینکه بطور مستقیم یا غیرمستقیم در صیانت از محیط زیست، اشتراک هدف دارند. امروزه سازمان های غیر دولتی از دو جهت به نظام عدالت کیفری در راستای تحقق اهداف خود کمک می کنند. ازیک سو، با ایفای وظایف خود در زمینه ی اعلام و گزارش جرایم، نظام عدالت کیفری را در کشف و تعقیب جرائم کمک می کنند و از سوی دیگر با نقش آفرینی خود در فرایند کیفری به بزه دیدگان خاص یاری می رسانند. افزون بر این، با حساس سازی افکار عمومی و تبلیغات و اطلاع رسانی به موقع خود می توانند نقش مهمی در حمایت از محیط زیست ایفاء کنند. پیشگیری همیشه بهتر از درمان بوده است، این قاعده در ارتباط با محیط زیست بسیار مهم تر است زیرا در برخی موارد از خسارات زیست محیطی، امکان اعاده وضع به حال سابق ممکن نیست. مثلا به سختی می توان نمک زاری که در اثر خشک شدن تالاب ها تشکیل شده است به حالت سابق برگرداند. اقدمات احتیاطی دولت ها و ارگان ها می تواند نقش موثری در پیشگیری از خسارات زیست محیطی داشته باشد. طبق بند۳ ماده۳ کنوانسیون ساختاری سازمان ملل راجع به تغییرات اقلیمی« نباید به بهانه عدم وجود دلایل علمی مبنی بر وقوع تغییرات اقلیمی از انجام اقدامات احتیاطی خودداری یااین اقدامات را به تاخیر انداخت»(طلایی، ۱۳۸۲،۳۲).
-
-
- نقش آموزش در پیشگیری از آلودگی محیط زیستی
آموزش در حقوق محیط زیست نقش اساسی در حفظ محیط زیست وجلوگیری از آلودگی، تخریب ویا سایر خسارات زیست محیطی دارد. آموزش هم در حقوق داخلی وهم در حقوق بین الملل باید بسیار مورد تاکید قرار گیرد. شاید خیلی از دولت مردان از دلایل شکل گیری، گسترش، آثار مخرب ونحوه مبارزه با ریزگردها آگاهی نداشته باشند، تا یک دولت مرد به اهمیت موضوع پی نبرد نه تنها نمی تواند برای این معزل راهکار مناسبی ارائه نماید بلکه ممکن است با اتخاذ تصمیمات اشتباه وتفکر کوتاه مدت به شدت به محیط زیست آسیب برساند. همانگونه که در ایران در طی چند سال حکومت دولت منسوب به دولت مهرورزی این مورد مشاهده شد. نقشNGO ها در امر آموزش می تواند بسیار مهم باشد. سازمان های غیردولتی می توانند با تشکیل شبکه های زیست محیطی، آموزش هایی را برای آشنایی افراد با طبیعت و نحوه ی تعامل با آن انجام دهند. بخصوص درزمینه بیابان زدایی از طریق آموزش وتقویت گروه های محلی بسیار می توانند در پایداری و حفاظت از محیط زیست کمک کنند. هدف اصلی این آموزش ها آشنایی هرچه بیشتر با محیط زیست وتبادل اطلاعات وتجربیات است. انجام تحقیق در خصوص جنبه های مختلف ریزگردها، جهت گردآوری اطلاعات و آمار دقیق درمورد وضعیت این ذرات در مناطق مختلف و هم چنین تحقیق بر روی تاثیرات سویی که این ذرات بر محیط زیست دارند، از جمله مواردی است که در چارچوب اقدامات این سازمان ها می تواند انجام بگیرد. اصل پیشگیری در کنار اصل اطلاع رسانی در اسناد متعدد بین المللی زیست محیطی به مثابه، تعهد عمومی دولتها مورد تأکید قرار گرفته است. در پدیده گرد وغبار هرچند نمی توان از یک تعهد عمومی عرفی کشورهای همسایه مبنی بر رعایت این اصول صحبت نمود. لیکن رعایت اصل اطلاع رسانی و نیز اتخاذ رویکرد پیشیگرانه از طریق وضع ممنوعیت تخریب بیابانها، اجرای پایدار سیاستهای مقابله بیابان زدایی، می تواند نقش بسیار مهمی در کاهش میزان خسارات ناشی از این پدیده داشته باشد،دولت ها موظفند به فوریت دولت های دیگر را از وقوع حادثه یا وضعیتی که می تواند موجب ورودخسارت به محیط زیست آنها گردد مطلع سازند. این اصل که ریشه درحقوق بین الملل عام دارد، کاملا ً مشابه قاعده ای است که به موجب آن دیوان بین المللی دادگستری مطلع نمودن کشتی های جنگی انگلیس را از وجود مین در آب های آلبانی لازم تشخیص داد.
- اصل بعدی وظیفه کمک رسانی ومددیاری به دولت خارجی است که دچار موارد اضطراری می گردد: هر چند درغالب موارد درکنوانسیون های مختلف اصل مددیاری همراه با وظیفه اطلاع رسانی آمده است[۵]، اما بنظر می رسد با توجه به اینکه کمک رسانی در سرزمین یک دولت خارجی به توافقات خاصی نیاز دارد بعید است بتوان چنین الزام و وظیفه ای را برای دولت خارجی قائل شد.
- اصل گسترش ضمانت اجراها وتوسعه آن به سیستم حقوق ملی: یکی از تحولات مثبت در عرصه مسئولیت بین المللی ناشی از خسارات زیست محیطی گسترش دامنه ضمانت اجراهای مربوط به تخلفات زیست محیطی است. در این راستا دومسئله مهم باید یادآوری ومورد بحث وبررسی قرار گیرد. اولاًرژیم مسئولیتی وشیوه های جبران خسارت بنا به علل مختلفی از جمله ملاحظات مربوط به حاکمیت عمدتا در قالب پروتکل های اختیاری تنظیم می گردد، که مسلما این امر از سویی بسیار مطلوب است اما از سویی دیگر مشکل بسیار جدی واساسی بر سر راه حمایت از محیط زیست وتضمین آن بوجود می آورد. مطلوبیت این شیوه عمدتا از این جهت می باشد که کشورها بدلیل اختیاری بودن اینگونه پروتکل ها، بدون داشتن هیچگونه اجبار و الزامی و با میل خود به عضویت آنها در می آیند، درنتیجه با میل ورغبت بیشتری هم تن به اجرای تعدات وتکالیف ناشی از آنها می دهند اما اختیاری بودن رژیم های مسئولیت این پیامد منفی را بدنبال خواهد داشت که کشورها در مواردی تن به آنها می دهند که پای منافع شان در بین نباشد و لذا حمایت از محیط زیست ومسئولیت ناشی از نقض این تعهد نسبت به منافع کشورها امری فرعی وتبعی خواهد گردید.
دوماً از آنجایی که یک سیستم کارآمد برای اجرای مسئولیت بین المللی وجبران خسارت در نظام بین المللی وجود ندارد و از سوی دیگر امروزه مسئولیت بخش خصوصی نیز قسمت عمده ای از رژیم مسئولیت ناشی از خسارات زیست محیطی را تشکیل می دهد عملاٌ سیستم های حقوقی ملی نیز در جهت اجرای مسئولیت بین المللی ناشی از خسارات محیط زیستی درگیر می باشند. البته لازم به یادآوری است که اجرای مسئولیت از طریق سیستم های ملی توام با مشکلات وموانع زیادی همراه است ودر بسیاری از موارد عملا مسئولیت وبحث جبران خسارت عقیم وبی نتیجه می ماند. از سوی دیگر نمی توان مسئله اجرای مسئولیت بین المللی وتضمین آنرا به نظام بین الملل محدود نمود، چرا که مهمترین مکانیسم در این مورد توسل به دیوان دادگستری لاهه می باشد که امکان مراجعه به آن فقط برای کشورها وجود دارد وسازمان ها وافراد که بازیگران مهم عرصه های محیط زیستی هستند امکان توسل به این مرجع را ندارند.
- وظیفه یک دولت درمطلع نمودن دولت خارجی از اقداماتی است که قصد انجام آنها یاصدور مجوز برای انجام آنهارا دارد وممکن است در نتیجه این اقدامات وفعالیت ها به محیط زیست این دولت خارجی خسارت وارد شود: اصل اطلاع قبلی از طرح ها دربسیاری از کنوانسیون های چند جانبه[۶]. ودو جانبه[۷].واسناد غیرالزام آور با قوت وضعف متفاوت آمده است. البته این اصل می تواند مشکلاتی را به همراه داشته باشد زیرا آنچه باعث می شود یک دولت ملزم به مطلع نمودن طرف دیگر از طرح ها ومقاصد خود باشد احتمال ورودخسارت به محیط زیست دولت ذی ربط است. که پیش بینی احتمال ایجاد چنین خطری در سرزمین کشور خارجی به مقدار زیاد به تشخیص وارزیابی دولت صاحب طرح بستگی دارد.
- اصل برابری قضایی: منظور این است که هرگاه بر اثر فعالیت ها یا اقدامات انجام شده در قلمرو تحت صلاحیت یا نظارت کشورA محیط زیست درکشورB درمعرض خطرقرار گیرد یا بدان آسیب وارد گردد، اتباع یا اشخاص مقیم درکشورB که از این امر متضرر شده اند یا احتمال دارد متضرر شوند بتوانند درشرایطی همانند اتباع کشورA به محاکم این کشور رجوع وبه همانگونه با آنها رفتار گردد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
برنامه ریزی واکنش به ریسک فرایند برنامه ریزی پاسخ به ریسک پاسخهای مؤثری را که متناسب با الویت ریسکهای منفرد و ریسک کلی پروژه هستند تعیین می کند. این فرایند برای انجام این کار، نگرش ذینفعان به ریسک و مفاد قید شده در برنامه مدیریت ریسک، بهعلاوه هرگونه محدودیت و فرضی که در هنگام شناسایی و تجزیه و تحلیل ریسک تعیین شده است، مد نظر قرار میگیرد. (روزبهی و جدا، ۱۳۸۸)
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
هدف از برنامه ریزی پاسخ به ریسک عبارت است از مشخص نمودن اقداماتی که لازم است برای کاهش ریسک کلی پروژه صورت گیرد. این اقدامات بیشتر از طریق کاهش احتمال و تأثیر ریسکهای منفی (ریسکها) و افزایش احتمال و تأثیر ریسکهای مثبت (فرصت ها) انجام میگیرد و اطلاعات مربوط به آن در «برنامه پاسخ به ریسک» مستند می شود. برنامه پاسخ به ریسک باید با شدت ریسک و هزینه و زمان برنامه ریزی شده پروژه متناسب بوده و مورد توافق تمام متولیان پروژه باشد. همچنین نحوه تخصیص ریسکها به افراد و گروه ها باید در این برنامه مشخص گردد. در بسیاری ازموارد با یک پاسخ مناسب می توان چندین ریسک را تعدیل و یا حذف نمود. (عوضخواه و محبی، ۱۳۸۹)
عوامل مهم موفقیت در فرایند برنامه ریزی پاسخ به ریسک عوامل گوناگونی در موفقیت فرایند برنامه ریزی پاسخ به ریسک نقش دارند. این عوامل عبارتند از: (روزبهی و جدا، ۱۳۸۸)
برقراری ارتباط؛ باید ارتباط با ذینفعان مختلف به شکل مناسب و شفاف حفظ شود. به منظوراطمینان از پذیرش کامل برنامه های پاسخ به ریسک تهیه شده توسط همه ذینفعان، این برنامه باید بین همه ذینفعان منتشر شده و تاییدیه آنها اخذ گردد. تعیین شفاف نقشهای و مسئولیتهای مرتبط با ریسک؛ موفقیت پاسخ به ریسک به حمایت کامل تیم پروژه و سایر ذینفعان وابسته است. نقشهای مهم در مدیریت ریسک مربوط است به مالک ریسک و مالک پاسخ ریسک. به هر ریسک شناسایی شده باید تنها یک مالک تخصیص پیدا کند و همچنین هر پاسخ توافق شدهای به ریسک نیز باید دارای یک مالک باشد. افراد با مسئولیتهای مرتبط باید بدانند که چه انتظاری از آنها میرود و سایر ذینفعان پروژه نیز باید نیاز واختیارات این نقشها را شناخته و بپذیرد. تعیین زمان پاسخ به ریسک؛ پاسخهای توافق شده باید در قالب برنامه مدیریت پروژه یکپارچه گردند و سپس زمانبندی شده و برای اجرا تخصیص داده شوند. تعیین منابع، بودجه و زمان برای پاسخها؛ این کار شامل تخمین منابع، هزینهها و مدت زمان انجام کار، بهروزرسانی بودجه و زمانبندی، اخذ تاییدیه از مدیریت و اخذ تعهد از مالکان ریسک و مالکان پاسخ به ریسک میباشد. نقش مدیریت در حمایت از مدیریت پروژه برای توسعه پاسخهای ریسک و تصویب منابع مورد نیاز، بسیار حیاتی می باشد. توجه به تعاملات بین ریسکها و منابع؛ ممکن است به منظور مواجهه با ریسکها مرتبط با هم از طریق علت و اثر و یا از طریق علل مشترک، پاسخهایی تهیه شود. دستهبندی ریسکها با بهره گرفتن از ابزارهایی نظیر ساختار شکست ریسک یا سایر ابزارهای دستهبندی می تواند در شناسایی و پرداختن به اینگونه شرایط کمک کند. اطمینان از پاسخهای مناسب، به موقع، مؤثر و توافق شده؛ صورت کلی، پاسخها باید مناسب به موقع با صرفه، امکان پذیر، دست یافتنی، توافق شده، تخصیص یافته و مورد پذیرش باشند و از این نظر مورد ارزیابی قرار گیرند. پرداختن به تهدیدات و فرصتها به صورت همزمان؛ در برنامه ریزی، پاسخ به ریسک همانگونه که به پاسخ به تهدیدات توجه می شود، باید به پاسخ به فرصتها نیز در قالب یک برنامه واحد و یکپارچه شود. توسعه استراتژیها پیش از پاسخهای فنی؛ برنامه ریزی پاسخ به ریسک باید با ذهن باز انجام شود و قبل از تهیه رویکردهای تفصیلی باید پاسخها در یک سطح کلان برنامه ریزی شده و این استراتژی مود توافق قرار گیرد. ماتریس SWOT برای استخراج انواع استراتژیها کاربرد اصلی ماتریس SWOT در برنامه ریزی استراتژیک میباشد. در این ماتریس ابتدا با نگاهی به درون سازمان پروژهمحور، نقاط قوت[۸۴] و ضعف[۸۵] درون سازمان در رابطه با مدیریت پروژه فهرست شده و در ستونهای ماتریس نشان داده میشوند. سپس تهدیدات یا ریسکهای منفی[۸۶] و فرصتها[۸۷] یا ریسکهای مثبت که معمولاً مربوط به عوامل بیرونی هستند و در فاز شناسایی ریسکها مشخص شده اند در سطرهای ماتریس میآیند (شکل ۲-۳۴). وقتی سطرها و ستونهای ماتریسSWOT مشخص شد، از طریق سوال کلیدی که در تقاطع هر ستون و سطر عنوان شده میتوان استراتژی مربوطه را تعیین نمود. بدین ترتیب ۴ گروه استراتژی WO, ST ,SO و WT بسته به تعداد ستونها و سطرها مشخص میگردند. در تدوین استراتژیها تا آنجا که ممکن است باید سعی شود با تکنیکهای ایدهپردازی تقاط ضعف را به سمت قوت و تهدیدات را تبدیل به فرصت نمود. (سبزهپور، ۱۳۸۹)
ضعف ها W (Weaks ) |
قوت ها S (Sterengths) |
|
استراتژی WO چگونه میتوان بر ضعفها با استفاده ازمنافع فرصتها غلبه کرد؟ |
استراتژی SO چگونه میتوان از قوتها برای استفاده از منافع فرصتها سود جست؟ |
فرصت ها O (Opportunities) |
استراتژی WT چگونه میتوان ضعفها را حداقل نموده و از تهدیدها جلوگیری کرد؟ |
استراتژی ST چگونه میتوان از قوتها برای اجتناب از تهدیدها سود جست؟ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
عوامل محسوس بر روی رضایت مشتری تاثیر می گذارد. تاثیری بین اعتبار(قابلیت اعتماد) و رضایت مشتری یافت نشد. پاسخگویی بر روی رضایت مشتری تاثیر می گذارد. اطمینان بر روی رضایت مشتری تاثیر می گذارد. همدلی بر روی رضایت مشتری تاثیر می گذارد. رضایت مشتری بر روی وفاداری مشتری تاثیر می گذارد (Olgun et al,2013).
-
- تحقیقی در سال ۲۰۱۰ تحت عنوان « نقش کلیدی کارمندان در وفاداری مشتریان بانک ها» انجام گرفت. در این تحقیق مدیران بانک ها ۳ نوع وفاداری مشتریان بانک ها را شناسایی کردند:
۱- ایجاد یک احساس خوب مشتری نسبت به بانک . ۲- رضایتمندی مشتریان نسبت به بانک. ۳- قدردانی مشتریان،که این موضوعات باعث افزایش وفاداری مشتریان بانکها می شود. ( Ram, & Moti ,2010)
۲-۲۲-۲) تحقیقات داخلی
-
- تحقیقی تحت عنوان طراحی و تبیین مدل فرآیندی وفاداری مشتریان در بانک های خصوصی انجام گرفت. در این تحقیق نشان داده شد که در مدل وفاداری مربوط به بانک های خصوصی دارای عملکرد پایین، انتظارات مشتری با سطح رضایت وی رابطه ای معکوس دارد اما در مدل اختصاصی بانک های خصوصی با عملکرد بالا این رابطه مستقیم است. این امر نشان میدهد که انتظارات بالای مشتریان با پوشش و خدمت رسانی مناسب منجر به رضایت بالای مشتریان گردیده است .بانک می تواند با تبلیغات، شعارها و اقدامات خود، انتظارات مشتریان بالقوه و بالفعل خود را تحت تأثیر قرار دهد اما می بایست از هرگونه افراط پرهیز شود چرا که در مدل اختصاصی بانک های دارای عملکرد بالا، انتظارات مشتری تأثیری معکوس بر تعهد دارد (حمیدی زاده و کریمی،۱۳۸۸).
-
- تحقیقی تحت عنوان عوامل مؤثر بر فرایند شکل گیری وفاداری مشتریان فروشگاه های الکترونیکی انجام گرفت. در این پژوهش که به صورت پیمایشی و با بهره گرفتن از پرسشنامه بر روی نمونه ای به حجم ۲۷۶ نفر برگرفته از جامعه آماری شامل مشتریان فروشگاه های الکترونیکی فعال در زمینه کسب و کار رایانه و ملزومات آن انجام شده است، مدل تحقیق مورد برازش قرار گرفته و پس از برازش مدل پژوهش با بهره گرفتن از نرمافزار لیزرل، بررسی سوالهای پژوهش در دستور کار قرار گرفت و در نهایت عوامل رضایت الکترونیکی، اعتماد الکترونیکی و کیفیت فروشگاه های الکترونیکی به عنوان شاخصهای تأثیرگذار بر وفاداری الکترونیکی شناسایی گردیدند (سید نقوی و جمال آباد،۱۳۹۱).
-
- تحقیقی تحت عنوان تأثیر عوامل اجتماعی و سازمانی بر میزان وفاداری مشتریان بانک تجارت به حفظ و برقراری ارتباط بانکی در شهر تهران انجام گرفت.
هدف این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی و سازمانی موثر بر میزان وفاداری مشتریان بانک تجارت به حفظ و برقراری ارتباط بانکی در شهر تهران در سال ۱۳۹۱ است و با بهره گیری از نظریه های بوردیو و جان الستر مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با طرح این مسئله آغاز می شود که کدام عوامل اجتماعی و سازمانی می توانند بر میزان وفاداری مشتریان بانک مؤثر باشند.جامعه آماری، مشتریان سپرده گذار در شعب بانک تجارت شهر تهران هستند و نمونه آماری، افرادی که حداقل ۵ سال حساب سپرده خود را مسدود نکرده اند. روش تحقیق این پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته شامل ۲۵ ماده با طیف لیکرت در مقیاس ۵ درجه ای است. شیوه نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای است. یافته های تحقیق نشان داد که ۶۳ درصد تغییرات متغیر وابسته میزان وفاداری مشتریان را متغیر مستقل شاخصهای سازمانی و اجتماعی تبیین می کنند (مخدومی جوان و کفاشی،۱۳۹۱).
-
- تحقیقی تحت عنوان تاثیر ارزشهای خرید مصرف کنندگان بر رضایت، وفاداری، گفته های کوچه و
بازار و سهم از سبد خرید انجام گرفت. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر ارزش خرید مصرف کننده بر رضایت، وفاداری، گفته های کوچه و بازار و سهم از سبد خرید می باشد. امروزه پژوهش های اندکی به صورت فراگیر به بررسی رابطه بین ارزش خرید مصرف کننده و رضایت، وفاداری، گفته های کوچه و بازار و سهم از سبد خرید در خرده فروشی های تخفیف دار پرداخته اند و پژوهش های قبلی عمدتا محدود به خرده فروشی های لوکس میباشد که نقش فروشنده بسیار مهم در نظر گرفته شده است. در مجموع در این پژوهش ۴۰۰ پرسشنامه در بین مشتریان خرده فروشی های تخفیف دار هایپر استار در تهران توزیع و گردآوری شد. یافته های تحقیق حاکی از تاثیر رابطه معنی دار بین ارزش خرید فایده باور و لذت جویانه بر رضایت و وفاداری میباشد. همچنین، تاثیر رابطه معنی داری بین رضایت با وفاداری نگرشی و سهم از سبد خرید وجود دارد (عبدالوند و جانی،۱۳۹۱).
-
- تحقیقی تحت عنوان “ شناسایی سطوح نیازها و عوامل مؤثر در رضایت مشتریان در بانک کشاورزی انجام گرفت. این تحقیق در صدد است سطوح مختلف نیازهای مشتریان و عواملی را که باعث رضایت مندی آنان می شود و همچنین میزان اهمیت هر یک از عوامل رضایت مشتریان را نشان دهد. هدف دیگر تحقیق ارائه الگوی اندازه گیری میزان رضایت کلی مشتریان است که با بهره گرفتن از آن بتوان در زمان های مختلف، تغییرات را اندازه گرفت و میزان رضایت مشتریان را مورد بررسی و سنجش قرار داد (رشیدی ، ۱۳۸۰).
-
- تحقیقی تحت عنوان” بررسی تاثیر ابعاد ارزشی بازاریابی رابطه مند بر وفاداری مشتری به برند گوشی های تلفن همراه ” در سال ۱۳۹۰ انجام شد. در این تحقیق که تقریبا ۹ ماه به طول انجامید، تاثیر ابعاد ارزشی بازاریابی رابطه مند شامل منافع عملکردی ، منافع نمادین، منافع تجربی و قیمت ادراک شده را بر وفاداری مشتریان به برند گوشی های تلفن همراه از دو دیدگاه نگرشی و رفتاری مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش که از نوع توصیفی - همبستگی است از پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل ۲۱۵ نفر است که از میان ۳ منطقه اصلی فروش گوشی های تلفن همراه در شهر تهران که بر اساس قضاوت پژوهشگر به عنوان جامعه آماری پژوهش انتخاب شده اند به دست آمده و داده های آن با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاری بررسی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد از میان ابعاد ارزشی بازاریابی رابطه مند تنها سه متغیر منافع عملکردی، منافع نمادین و منافع تجربی بر وفاداری نگرشی تاثیر داشته اند. همچنین رابطه وفاداری نگرشی و وفاداری رفتاری نیز تایید شده است. از میان متغیر های تعدیل کننده در نظرگرفته شده در این پژوهش نیز، تنها متغیر میزان تعهد به برند نقش تعدیل کنندگی در رابطه میان ابعاد ارزشی بازاریابی رابطه مند و وفاداری به برند داشته است (ونوس و ظهوری، ۱۳۹۰).
-
- تحقیقی تحت عنوان ” بررسی تاثیر عوامل موثر بر بازاریابی رابطه مند در روابط کامل خریدار - فروشنده (مطالعه موردی شرکت بهمن دیزل) انجام شده است. در این پژوهش استراتژی بازاریابی از دو دیدگاه مورد بررسی قرار می گیرند. دیدگاه اول همان مدیریت آمیخته بازاریابی (بازاریابی معاملاتی) است. بازاریابی معاملاتی به عنوان یک نگرش کوتاه مدت که فقط روی معاملات فعلی تمرکز دارد تعریف می شود. دیدگاه دوم، بازاریابی رابطه مند می باشد که هدف آن تمرکز بر مشتریان کلیدی می باشد و تاکید بر نگرشی بلند مدت دارد. پژوهش حاظر بر مبنای هدف، کاربردی و بر مبنای روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. از روش سرشماری برای انتخاب جامعه آماری (فروشنگان و مشتریان کلیدی شرکت بهمن دیزل) و برای آزمون فرضیه ها از تحلیل رگرسیون جهت بررسی تاثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته از طریق نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که از میان عوامل موثر بر بازاریابی رابطه مند از دیدگاه فروشندگان سه عامل دارایی های ارتباطی فروشنده، عدم رضایت، پیوند های اجتماعی/ شخصی بر گرایش ارتباطی خریدار - فروشنده تاثیر دارند و از دیدگاه خریداران علاوه بر عوامل فوق، دارایی های ارتباطی خریدار و عدم نوآوری فروشنده نیز بر گرایش ارتباطی خریدار - فروشنده تاثیر دارند (نوربخش و پشنگ،۱۳۹۰).
-
- تحقیقی تحت عنوان “ارزیابی رابطه بین ویژگی های برنامه وفاداری،رضایت از فروشگاه و وفاداری به فروشگاه (مطالعه موردی : فروشگاه رفاه اراک) ” انجام شده است. هدف اصلی این تحقیق بررسی ارتباط بین ویژگی های برنامه وفاداری و وفاداری به فروشگاه است، علاوه بر آن نقش میانجی رضایت از فروشگاه مورد سنجش قرار می گیرد. جامعه آماری تحقیق ، شامل مشتریان فروشگاه زنجیره ای رفاه اراک است. دوره زمانی این تحقیق ۶ ماه در طی تابستان و پاییز سال ۸۸ می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی است و از تحلیل رگرسیون ساده برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. در این تحقیق ویژگی های سخت عموما عناصر ملموسی مثل تخفیف یا کالاهای رایگان هستند در حالی که ویژگی های نرم ارتباط خاص یا رفتار ترجیحی با مشتری را شامل می شوند و معمولا ویژگی های نرم احساسی محور هستند. با توجه به نتایج مشخص شد برنامه های وفاداری رابطه معناداری بر وفاداری به فروشگاه دارند و نقش میانجی رضایت از فروشگاه نیز تایید شد. بنابراین ویژگی های نرم در مقایسه با ویژگی های سخت اثر بیشتری دارند (غفاری آشتیانی و اسکندری مهرآبادی ،۱۳۹۰).
-
- تحقیق تحت عنوان ” بررسی تاثیر تاکتیک های بازاریابی ارتباطی بر رفتار خرید در فروشگاه های پوشاک با بهره گرفتن از معادلات ساختاری ” انجام شده است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر تاکتیک های بازاریابی ارتباطی بر رفتار خرید در بخش های خدماتی می باشد. نتایج تحقیقات مختلف نشان می دهد که انتخاب تاکتیک های بازاریابی ارتباطی می توانند بر روی رفتار مصرف کننده اثر بگذارند. پژوهش حاضر به دنبال ارائه و آزمون مدلی در حوزه تاثیر تاکتیک های بازاریابی ارتباطی بر رفتار خرید می باشد. جامعه ی تحقیق، مشتریان فروشگاه ماکسیم در استان تهران می باشد که به روش نمونه گیری دسترس ، ۹۰ نفر از مشتریان به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات ، ابتدا به بررسی قابل قبول بودن مدل نظری از طریق نرم افزار لیزرل پرداخته شد. نتایج نشان داد که مدل برای جامعه آماری قابل استفاده می باشد. بخش بعدی تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آزمون همبستگی انجام گرفت. نتایج نشان داد که تاکتیک های بازاریابی ارتباطی (ارتباطات ، شخصی سازی و رفتار ترجیحی ) ارتباط معناداری با تمایل مشتری به ادامه خرید دارند و بین تاکتیک های پاداش و تمایل مشتری به ادامه خرید ارتباط معناداری وجود نداشت. همچنین نتایج نشان داد که تاکتیک های بازاریابی ارتباطی تاثیر مثبتی روی رضایت ارتباطی، اعتماد ، تعهد ارتباطی و رفتار خرید دارد. این مطالعه می تواند به فروشگاه های خرده فروشی جهت هر چه اثر بخش تر کردن و ارزیابی تاکتیک های بازاریابی کمک کند (صمدی, نورانی و فارسی زاده ،۱۳۸۸).
-
- مقاله ای تحت عنوان ” تاثیر بنیان های بازاریابی رابطه مند بر وفاداری مشتریان : مقایسه بانک دولتی و خصوصی ” انجام شده است. در این مقاله تاثیر بنیان های بازاریابی رابطه مند شامل تعهد، اعتماد، ارتباطات و مدیریت تعارض را بر وفاداری مشتریان و همچنین اهمیت این متغیرها را از دید مشتریان و میزان توفیق بانک در زمینه ایجاد هر یک از این متغیرها مورد بررسی قرار داده است. مقاله حاضر یک مطالعه توصیفی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق ۳۱۲ نفر از مشتریان یک بانک دولتی و یک بانک خصوصی در شهرستان اصفهان می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده و داده ها با روش رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در بانک دولتی چهار بنیان بازاریابی رابطه مند تاثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان داشته است. در بانک خصوصی نیز به غیر از متغیر ارتباطات بقیه متغیرها تاثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان داشته اند (رنجبریان و براری، ۱۳۸۸).
-
- مقاله ای تحت عنوان ” بررسی رابطه بین تاکتیک های بازاریابی ارتباطی فروشگاه های زنجیره ای و رفتار خرید مشتریان ” انجام شده است. در این مقاله که جامعه ی پژوهش آن ، مشتریان فروشگاه های زنجیره ای در استان تهران است و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است ، از یک مدل اصلی که سه مدل فرعی دارد استفاده شده است که مدل مذکور از طریق نرم افزار لیزرل مورد بررسی قرار گرفت، نتایج نشان داد مدل برای جامعه قابل استفاده است و بین نیاز به تعلق، نیاز به احترام و لذت بردن از خرید با تمایل به ارتباط، ارتباط معناداری وجود داشت. در بین تاکتیک های مورد استفاده فروشگاه تاکتیک های ارتباطات، شخصی سازی رفتار ترجیحی ارتباط معناداری با تمایل مشتری به ادامه خرید وجود داشت و بین تاکتیک پاداش و تمایل مشتری به ادامه خرید ارتباط معناداری ملاحظه نشده است. این پژوهش میتواند دیدگاه مناسبی در رابطه با ارتباط تاکتیک های بازاریابی ارتباطی و ویژگی های شخصیتی مشتری ، برای هر چه اثر بخش تر کردن این تاکتیک ها ارائه نماید (صمدی,حسین زاده و نورانی کوتنایی، ۱۳۸۹).
-
- مقاله ای تحت عنوان ” تاثیر استراتژی بازاریابی بر میزان وفاداری مشتریان ” انجام شده است. در این مقاله که هدف آن بررسی ابعاد قوی تری از بازاریابی بر وفاداری مشتریان بیمه می باشد بر اساس مدل اشاره شده توسط دوبسی شامل اعتماد، تعهد،ارتباطات و کنترل تعارض در نظر گرفته شده است. تحقیق حاضر از نوع علّی می باشد و جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مشتریان شعب بیمه استان گیلان می باشد. داده های جمع آوری شده توسط پرشسنامه با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS به روش تحلیل رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفت و نتایج بدست آمده حاکی از این بود که متغیرهای اعتماد ، تعهد و ارتباطات در سطح معنی داری ۵ ./ . بر میزان وفاداری مشتریان بیمه تاثیر دارند ولی تاثیر متغیر کنترل در سطح معنی داری ۵ ./ . بر میزان وفاداری مشتریان تأیید نگردید (گیلانی نیا و شریف، ۱۳۹۱).
-
- مقاله ای تحت عنوان ” عوامل موثر بر وفاداری (مطالعه موردی استان گیلان) ” انجام شده است. مقاله حاضر یک مقاله توصیفی است که به روش پیمایشی انجام شده است و هدف از آن تاثیر بازاریابی رابطه مند با بهره گرفتن از مدل دوبیسی (اعتماد،تعهد،ارتباطات،مدیریت تعارض) بر وفاداری مشتریان می باشد. نمونه آماری این تحقیق ۱۵۲ نفر از مشتریان بانک ملی در شعبات مختلف می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ها بوده و داده ها با روش رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در بانک دولتی چهار متغیر بازاریابی رابطه مند تاثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان داشته است (علیپور و غلامی ، ۱۳۹۱).
بررسی مدل تحقیق این تحقیق به بررسی شکل گیری وفاداری مشتری می پردازد. متغیر مستقل تحقیق رضایت مشتری، متغیر میانجی تحقیق تصویر شرکت، تعهد موثر و تعهد مبنی بر محاسبه و متغیر وابسته تحقیق وفاداری مشتری است. مدل تحقیق نیز بر گرفته از تحقیقات کاور و ساچ در سال ۲۰۱۳ می باشد. مدل تحقیق بصورت زیر است:
شکل۲-۱۱) مدل مفهومی تحقیق (Soch, 2013 & Kaur) فرضیات تحقیق بصورت زیر است: فرضیه یک : رضایت مشتری بر اعتماد آنها تاثیر می گذارد. فرضیه دو: اعتماد مشتری بر روی تصویر از شرکت تاثیر می گذارد. فرضیه سه : اعتماد مشتری بر روی تعهد موثر تاثیر می گذارد. فرضیه چهار: اعتماد مشتری بر روی تعهد مبتنی بر محاسبه تاثیر می گذارد. فرضیه پنج: تصویر از شرکت بر روی وفاداری نگرشی تاثیر می گذارد. فرضیه شش: تعهد موثر بر روی وفاداری نگرشی تاثیر می گذارد. فرضیه هفت: تعهد مبتنی بر محاسبه بر روی وفاداری نگرشی تاثیر می گذارد. فرضیه هشت: وفاداری نگرشی بر روی وفاداری رفتاری تاثیر می گذارد. منظور از اعتماد در این مدل، انتظار وجود رفتار های باقاعده، درست و همیاری دهنده در یک جامعه است که بر پایه معیار های مشترک بخشی از اعضای آن جامعه شکل می گیرد (Athanasios & Polymeros,2013). منظور از وفاداری مشتری در این مدل، وفاداری به یک تعهد قوی برای خرید مجدد محصول یا خدمت برتر در آینده ” اطلاق می شود، تا همان مارک یا محصول علی رغم تلاشهای بازاریابی بالقوه رقبا و تأثیرات آنها، خریداری گردد ( کارولین و همکاران ،۲۰۰۲،ص۲). منظور از رضایت مشتری در این مدل، نتیجهای است که از مقایسه پیش از خرید مشتری، از عملکرد مورد انتظار با عملکرد واقعی ادراک شده و هزینه پرداخت شده، به دست میآید. تصویر شرکت در این مدل به ادراکات و احساسات مشتری درباره شرکت گفته می شود که در حافظه مشتری می ماند. منظور از تعهد موثر در این مدل، این است که مشتری دوست دارد رابطه اش را با ارائه دهنده سرویس یا خدمت براساس یک تعامل موثر و شناخت بهتر ارائه دهنده سرویس حفظ نماید. منظور از تعهد مبتنی بر محاسبه در این مدل، این است که مشتری دوست دارد رابطه اش را با ارائه دهنده سرویس یا خدمت به دلیل تغییر در هزینه هایش حفظ نماید (Soch,2013 & Kaur).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پلیس فتا یا فضای تولید و تبادل اطلاعات ناجا دارای ویژگیهای ممتاز و برجستهای به شرح زیر است. ویژگیهایی که نویدبخش امنیت و آرامشی برای مردم در فضای مجازی جمهوری اسلامی ایران است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۴-۱-۱-۳-۱- قانونمدار به این معنا که کلیه اقدامات که توسط این سازمان انجام میگیرد، باید طبق قانون در چهارچوب مسائل پلیسی و نظامی باشد. برای مثال پلیس فتا بدون مجوز قضایی معتبر نمیتواند اطلاعات مربوط به هر فرد یا افراد جامعه را رؤیت کند. مگر در مواردی که مقام قضایی برای شناسایی متهمان یک پرونده نیاز به اطلاعات شخصی و خصوصی افراد داشته باشد. در واقع میتوان اینگونه بیان نمود: که تنها تفاوت این پلیس مرز میان مجازی و واقعی بودن فضاها است و کلیه موارد مداخله این پلیس مشابه سایر پلیسها میباشد و هرگونه تخطی در این موارد منجربه پیگرد قانونی میباشد(توسلی: ۱۳۸۶، ۱۴۲). ۴-۱-۱-۳-۲- دانشمحور از ویژگیهای دیگر پلیس فتا دانشمحوری آن میباشد. به دلیل توسعه دانش و اطلاعات و ارتباطات در فضای سایبر باید نهادی برای رسیدگی به آن مشخص شود، که بتواند توان مقابله با حملات غیرقابل پیشبینی آن را داشته باشد. به همین منظور از ویژگیهای استخدام برای شروع کار در این نهاد پلیس، داشتن تحصیلات عالیه در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری با گرایش تخصصی کامپیوتر وهمچنین خودداری از استفاده سربازان وظیفه در این نیروی پلیس میباشد( پیشین، ۱۴۳). ۴-۱-۱-۳-۳- مبتنی بر علم و فناوریهای روز دنیا با توجه به انعطافی که جرائم سایبری دارا میباشند و هر لحظه احتمال وقوع جرمی جدید در این فضا وجود دارد. بنابراین پلیس فتا نیز باید با اتکا به پرسنل نظامی خود که از افراد مجرب و متخصص میباشند. در برقراری هرچه بیشتر امنیت در فضای مجازی با بهره گرفتن از علم و فناوری روز دنیا تلاش نمایند. پلیس فتا میتواند با بهره گرفتن از سه فاکتور اطلاعات شخصی، دقت و سرعت در فضای مجازی و عکسالعملهایی که در مواجه با این جرائم اتخاذ میکند، از وقوع جرائم احتمالی پیشگیری و درصد زیادی از این جرائم را تحت سلطه خود درآورد و میزان آن را کاهش دهد(رضوی: پیشین، ۱۲۸). ۴-۱-۱-۳-۴- پیشرفته بودن همانطور که می دانید وقوع جرائم در فضای مجازی نتیجه پیشرفت علم و دانش و مدرنیته شدن دنیای امروزی میباشد. پس پر واضح است، که برای مقابله با افرادی که مرتکب جرائم سایبری میشوند باید از تجهیزات الکترونیکی پیشرفته بهره برد. بنابراین سیاست اجرایی این نهاد بهگونهای است که با توسل به مدرنترین وسایل بتواند توان مقابله با هوشهای سیاه که مرتکب این جرائم میشوند، را داشته باشد( پیشین). ۴-۱-۱-۴- هدف از تأسیس پلیس فتا میتوان بهطور کلی تأمین امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات کشور، صیانت از هویت دینی ملی و ارزشهای انسانی جامعه در فتا، حفظ حریم خصوصی و آزادی مشروع، حمایت از امنیت داده ها، صیانت از منافع، اسرار و اقتدار ملی در فضای تولید و تبادل اطلاعات، حفظ زیر ساخت های حیاتی کشور در مقابل حملات الکترونیک و اعتماد و آسودگیخاطر آحاد شهروندان جامعه برای انجام تمامی امور قانونی از جمله فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی به منظور صیانت از حاکمیت و اقتدار ملی از جمله اهداف تشکیل پلیس فتا دانست. ۴-۱-۱-۴-۱- صیانت از هویت ملی و دینی ارزشهای اسلامی امروزه با رشد بیحد و حصر، فضای مجازی و نیاز روزمره استفاده از این فضا تشکیل دولت الکترونیک و استقبال جامعه از آن شناختن مخاطرات و استفاده درست و بهینه از این فضا، بسیار ضروری به نظر میرسد. با افزایش میزان استفاده و کاربرد رایانهها، در زندگی شخصی و امور اداری و سازمانی، ظهور و بروز جرائم و آسیبهای مرتبط با این مقوله کاملا اجتنابناپذیر است. در فضای سایبر با توجه به سلطه زبان عمدتاً فرهنگهای غربی و فسادآلود تبلیغ و معرفی می گردند، که در صورت عدم توجه به آن همسانی و یکسانسازی فرهنگی ایجاد و وحدتفکری منفعل در برابر بیگانه نتیجه آن است. آلودگی فکری جهت سست نمودن پایههای فکری افراد جامعه نیز از اهداف موردنظر مبلغان فرهنگی غربی است و بسیاری از جرائم خلاف عفت عمومی در نتیجه از بین رفتن قبح آن در فضای سایبر به وقوع می پیوندد. به دلیل دسترسی آسان و عدم محدودیت تحولی در این فضا یکی از عواقب غیر قابل انکار آن انتشار فرهنگ غلط و تبلیغ سوء علیه دین و هویت ملی است.که میتوان هدف پلیس فتا را در این زمینه اتخاذ تدابیری مناسب در جهت کنترل این فضا بالخص در مورد استفاده کودکان و نوجوانان که آیندهسازان مملکت میباشند، دانست(رهامی و پرویزی: ۱۳۹۱، ۱۸۳). ۴-۱-۱-۴-۲- حفظ حریم خصوصی و آزادی مشروع در جامعه میلیونها نفر روزانه در سرتاسر ایران و دنیا از اینترنت برای یادگیری، پژوهش، خرید و فروش استفاده از خدمات بانکی و سایر فعالیتها استفاده میکنند. اگرچه فضای مجازی مزایا، فرصتها و آسودگیهای متعددی را به ارمغان میآورد، اما با رشد رو به افزایش خطرات جمعی روبرو است. بهطوری که روزانه بسیاری از تهدیدهای جدید ظهور و بروز مییابند. جای تعجب نیست که مجرمان اینترنتی به دنبال استفاده از اینترنت و کسانی هستند که آن را به کار میبرند. بنابراین افراد جامعه نیاز دارند که هر زمان در این فضا ورود کنند و از امنیت و آسودگی خاطر لازم برخوردار باشند( پیشین). ۴-۱-۱-۴-۳- آموزش امنیت در فضای سایبر برای پیشگیری از سوءاستفاده افراد سودجو در خصوص هک شدن اطلاعات و ایجاد امنیت اطلاعات کاربران این ضرورت احساس شد، که هماهنگیهای لازم برای آموزش و فرهنگسازی در فضای مجازی اتخاذ گردد. در این راستا چند رویکرد را میتوان بیان نمود: یک رویکرد در رویارویی با تهدیدات فضای سایبر و اقدامات قابل سرزنش که امنیت و سلامت این فضا، با آن روبهروست موجود است، که جرمانگاری با توسل جستن به قانون که لازمه آن داشتن قانون جرائم رایانهای در بسیاری از قوانین مکمل دیگر است. از جمله رویکردهای دیگر ایجاد و اتخاذ تدابیر حفاظتی و کنترلی در قالب پیشگیری وضعی و آموزش کاربران توانمندسازی در مقابل و اجتناب از تهدیدات به همراه پیشگیری اجتماعی است، اما بهترین روش بهرهگیری همزمان از این رویکردها است. واژه فتا را میتوان اینگونه تفسیر نمود فضای تولید و تبادل اطلاعات، که ابتدا متولی نداشت، لذا پلیس فتا در ناجا تشکیل شد. که اصلیترین وظیفه آن حفاظت از حقوق کاربران و اطلاعات در فضای سایبر و شناسایی حفرههای در سیستم و مشاغل حساس میباشد. از جمله مهمترین جرائم ارتکابی در فضای سایبر، نفوذ به اطلاعات شخصی، تخریب دادهها، استفاده از بدافزارها، سرقت و کلاهبرداری اینترنتی، انتشار اخبار سیاسی …میتوان برشمرد.که پلیس فتا میتواند با آموزش صحیح از آمار این جرائم بکاهد. با توجه به آمار بدست آمده استان اصفهان در کشف جرائم سایبری رتبه دوم در کشور با ۷۵% درصد را در اختیار دارد. در حالی که کشور کره با سابقه چندین ساله استفاده از اینترنت تنها ۳۰% درصد میزان کشف جرائم را در اختیار دارد. بنابراین این آمار نشان از آموزش صحیح و به موقع که توسط پلیس فتا استان اصفهان به کاربران استفادهکننده از این فضا داده شده است، میباشد. از عواملی که باعث آموزش و فرهنگسازی مناسب در فضای سایبر و ایجاد محیطی برای حفظ اطمینان کاربران در اینترنت است.که البته در این راستا نحوه استفاده کاربران چه از نظر تجاری، دانشگاهی یا خانگی باید مدنظر قرار گیرد و نسبت به هر کدام سیاستهای لازم اتخاذ گردد(صادقی: ۱۳۹۱، ۸۱). ۴-۱-۱-۴-۴- مقابله و برخورد با جرائم سایبری جرائم سایبری به لحاظ ماهیت مجازی و غیرواقعی خود دقیقا نمود عینی و ملموسی، شبیه آنچه در جرائم سنتی مثل ضرب و جرح و سرقت مشاهده میکنیم، از خود به نمایش نمی گذارد. بلکه جرم سایبر در واقع در بستر مبادلات الکترونیکی و بر روی دادهها و اطلاعات و به ندرت بر روی سیستمهای فیزیکی و سختافزاری ارتکاب مییابد. در جایی که جرم سایبر بر رویدادهها ارتکابیافته تعیین محل ارتکاب جرم کاری بس دشوار و در برخی موارد حتی غیرممکن بهنظر میرسد، که این امر کار تعقیبکنندگان آن را مشکل می کند. از دیگر ویژگی این فضا بحث تابعیت شخص مرتکب است. که در فضای مجازی تشخیص هویت واقعی مجرم در بعضی مواقع محال است. با بیان این ویژگیها میتوان تفاوت فاحش جرائم سایبری با جرائم واقعی را دریافت کرد. بنابراین پلیس فتا در راستای اهداف خود در مواجه با جرائم سایبری با شناخت ریشهای فضای سایبر به مقابله با آن میپردازد. ولی این نکته را نمیتوان کتمان نمود که به دلیل ویژگیهای فضای سایبر و حساسیت آن و همچنین مرموز بودن آن پلیس فتا، گاهی با مشکل در کشف جرائم مواجه میشود. بنابراین به دلیل عدمآگاهی افراد جامعه رقم سیاه بزهکاری در اینگونه جرائم زیاد است به همین دلیل برای پیشبرد اهداف این پلیس تازهتأسیس نیاز به همکاری مردم و بالخص افرادی که ارتباط مستقیم با این فضا دارند، احساس میشود(شاکری: ۱۳۸۱، ۱۵). ۴-۲-کارکردها و محدودههای نقش پیشگیرانه پلیس در فضای سایبر پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات با محوریت قانون برای صیانت از هویت ملی و دینی ارزشهای اسلامی و جلوگیری از انحطاط فرهنگی و تأمین امنیت فضای مجازی و حفظ حریم خصوصی افراد جامعه تشکیل شد. که در این مدت زمان کوتاهی که از تأسیس آن میگذرد، توانسته امنیت و آرامش نسبی را بر این فضا حاکم کند. با توسعه فناوریهای نوین به ویژه اینترنت و ورود به دنیای واقعی، برای جوامع بشری آسودگیهایی را به ارمغان آورده است. در کنار این ویژگیهای فناوری امروز، چالشها و آسیبهایی را نیز به دنبال داشته است که غفلت از آن گاهی بنیان خانوادگی و حریم خصوصی افراد و همچنین امنیت شغلی و بسیاری از مسائل مهم زندگی افراد را تحتالشعاع قرار داده است و مشکلات جدی را برای کاربران این وسیله الکترونیکی فراهم آورده است. بنابراین همانطور که وظیفه خطیر پلیس پیشگیری از وقوع جرائم میباشد و این شعار که پیشگیری بهتر از درمان است را سرلوحه کار خود قرار دادهاند. در هین راستا پلیس فتا نیز پیش از آنکه در اولین قدم به مقابله با جرائم سایبری اقدام نماید. با فرهنگسازی و آموزش و اطلاعرسانی در اقشار مختلف جامعه بهویژه مسئولین و مدیران، میتواند درصد قابل ملاحظهای از بروز و ظهور این گونه چالشها و آسیبها که پیامدهای مخربی بر جامعه دارند، پیشگیری نماید. هر قدر دانش فنی و آگاهی اجتماعی افراد جامعه در حوزه امنیت آنلاین افزایش یابد به همان نسبت در فضای مجازی واکسینه میشود. ۴-۲-۱- تأثیر پلیس فتا بر نهادهای اجتماعی با توجه به ویژگیهای غیر قابل انکار دنیای امروز که بارزترین آنها، شکلگیری دهکده جهانی و سرعت در انتقال و دریافت اخبار و اطلاعات در کوتاهترین زمان و همچنین شکل گرفتن دولت الکترونیک و شهر الکترونیک است، میتوان به جرأت گفت، این سرعت اطلاعات و ارتباطات و پیشرفت علم و دانش فردی بیتأثیر در زندگی شخصی افراد جامعه نمیباشد و نقاط حساس آن را مورد هدف قرار میدهد. از نقاط حساسی که خواسته و ناخواسته در معرض خطر قرار دارند میتوان به نهاد خانواده که عضو کوچکی از جامعه میباشد و محیط دانشگاهی که مرکز ثقل هدفگذاریها میان دولتها میباشد و همچنین بازار کار، و موقعیت شغلی افراد در جامعه که سرمنشاء امرار معاش میباشد، اشاره نمود. با توجه به حساسیتهایی که نهادهای اجتماعی مذکور به خود اختصاص دادهاند. پلیس فتا باید به عنوان بازوی اجرایی جامعه با در نظر گرفتن موقعیت حساس این سه نهاد که بالاترین حضور افراد جامعه را دارا میباشند، آسیبهای خطرناکی که آنان را تحتالشعاع قرار میدهد را شناسایی کند و با ارائه راهکارها و هشدارهای لازم و به موقع به کاربران اولاً از وقوع این جرائم پیشگیری کند و ثانیاً از آمار ارتکاب جرائم سایبری بکاهد و به وظیفه خود جامه عمل بپوشاند(آخوندی:۱۳۸۰، ۵۳). در این قسمت تأثیر پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات بر سه نهاد اجتماعی خانواده، دانشگاه، بازارکار مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ۴-۲-۱-۱- نهاد خانواده
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱۹۸۹
داراییهای فکری شامل حقوق مالکیت معنوی مانند حق امتیاز،علائم تجاری ،حق مالکیت معنوی شهرت ، شبکه های فردی و سازمانی ،دانش ،تخصصو مهارتهای کارکنان است .
هال
۱۹۹۳ ،۱۹۹۲
سرمایه فکری شامل دارایی های مانند حقوق مالکیت معنوی و شهرت و مهارت ها یا مزیت هایی مانند دانش چگونگی و فرهنگ سازمانی است .
کلین و پروساک
۱۹۹۴
هرعنصر فکری که بتوان آن را فرموله و گردآوری گرد و بتوان از آن برای ایجاد دارایی باارزش بیشتر استفاده کرد .
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ادوینسون وسالیون
۱۹۹۶
دانشی که بتوان آن را به یک ارزش تبدیل کرد
بروکینگ
۱۹۹۶
ترکیبی از چهار جزی اصلی ،ئارایی های بازار ،دارایی های انسانی ،دارایی های مالکیت معنوی و دارایی های زیر ساختی .
اسویبای
۱۹۹۷
سرمایه فکری مربوط به سه دسته ازدارایی های نا مشهود است .ساختارداخلی ،ساختارخارجی وشایستگی های انسانی .
روس و همکاران
۱۹۹۷
سرمایه فکری ترکیبی از یک بخش فکری مانند سرمایه انسانی و یک بخش غیر فکری مانند سرمایه ساختاری است .
روس و همکاران
۱۹۹۷
سرمایه فکری مجموع دارایی های پنهان شرکت است که درترازنامه نشان داده نمی شود. لذا هم شامل آن چیزی است که در مغز اعضای سازمان است و هم آن چیزی که پس ازخروج افراد درسازمان باقی می ماند.
ادوینسون و مالون
۱۹۹۷
سرمایه فکری مجموعه ای از سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی شامل تجارت بکار گرفته شده ،فناوری سازمان ،روابط با مشتریان و مهارت های حرفه ای است که با ایجاد مزیت رقابتی موجبات حیات سازمان دربازاررا فراهم می سازد.
بویسوت
۱۹۹۸
حالت ها و تمایلاتی که درافراد وگروه ها وجودداردکه در صورت برانگیخته شدن قابلیت ایجاد ارزش افزوده رادارند.
تیس
۱۹۹۸
منابه خاص سازمانی که کپی برداری ازروی آن ها اگرغیر ممکن نباشد بسیارمشکل است .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
کانسوی این شام سفر، خورشید تابان میرسد
هان، همتی، گامی دگر! آن سوی این کوه و کمر
باغ شقایق میدمد، دشت شهیدان میرسد
تابان فروغ “می” شود، دور خماری طی شود
و زخم این می ساغری، با هوشیاران میرسد
چون لاله گر کوته بود دست تمنای وصال
اما بلندای نظر تا قله ساران، میرسد
مرغ غریب عشق ما، چندی به حسرت ناله زد
آنک هرای شیر او، از بیشهزاران میرسد
دل گفت آن سردار هر پیرو امیر دهر، کو
خورشید عالمگیر کی، از کوهساران میرسد
گفتم: نه او آیا گل باغ وجود و ماسواست
گل در بهاران میرسد، گل با بهاران میرسد
(گرمارودی،۱۳۸۹: ۴۳۷)
۲-۱۰-علی معلم دامغانی: علی معلم از محدود شاعران انقلاب است. «در سال ۱۳۳۰ در دامغان به دنیا آمد. دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود گذراند. برای مدت دو سال به تحصیل در دانشکده زبان و ادبیات فارسی پرداخت اما آن را ناتمام رها کرد. سپس در دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران به تحصیل مشغول شد؛ اما به علت شرکت در فعالیتهای سیاسی و مبارزات دوران انقلاب این رشته هم ناتمام ماند. او پس از پیروزی انقلاب به دریافت مدرک کارشناسی الهیات نائل شد. علی معلم از زمرهی نخستین شاعرانی است که در اولین شبهای شعر انقلاب شرکت جست؛ پس همکاری خود را با حوزهی هنری، صدا و سیما آغاز کرد وی در حال حاضر مدیر کل مرکز موسیقی و آهنگهای انقلاب صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است.»
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
(حماسههای همیشه،۱۳۸۲: ۱۱۱۵) ۲-۱۰-۱-آثار محمدعلی معلم دامغانی: مجموعهی شعر در رجعت سرخ ستاره اثر اوست که در سال ۱۳۶۰ چاپ شده است، اثر دیگر «گزیدهی ادبیات معاصر» مجموعهی شعر اوست” مجموعهی شرحه شرحه صدا در باد"در سال ۱۳۸۸ از جمله دیگر آثار این شاعر است. در شعر معلم فرهنگ غنی مفاهیم اسلامی آشکار است معلم انقلاب ادبی را جزئی از انقلاب فرهنگی میداند عقاید معلم نشان میدهد که باید راه و روشی نگاه معلم دامغانی موافق با فرهنگ اسلامی در جامعه رسوخ کند. نگاه عمیقی به واقعهی عاشورا دارد. افزودن مفاهیم؛ هجرت، پایداری و مقاومت را در شعر خویش به زیبایی آورده است. شعر خویش مبتنی بر نگاه تاریخی است مفهوم مقاومت در سراسر شعرهایش به چشم میآید. با لحن حماسی شعرها را میسراید. عشق به ولایت و انقلاب پایبندی به ارزشهای اسلامی، انتظار حماسهی حسینی از مؤلفههای شاخص شعر اوست. شاعر در توصیف عظمت روحی شهیدان کربلا به شهدای هشت سال دفاع مقدس، سروده است. سرودههای عاشورایی شیوهی خاص او را در شعر نشان میدهد. استفاده از موسیقی حروف و بهرهگیری از ردیف و قافیه به سرودههای او تمایز و بر جستگی خاصی بخشیده است. واژههای مقاومت شعری علی معلم: علی معلم از مضامین چون: فجر، لاله، خون، شقایق، شهیدان، آدم، موسی، مهدی موعود (عج)، نوح، حسین (ع)، زهرا (س)، امام خمینی و … استفاده کرده است. ۲-۱۰-۲-نمونهای از شعر مقاومت معلم
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در هر سازمانی این باور وجود دارد که تحقق اهداف عالی سازمان در گرو برخورداری از منابع انسانی کارآمد و بهرهور است. تمام سازمانها برای سازگاری با تغییرات محیطی لازم است به طور مداوم نسبت به توسعه و بهسازی نیروی انسانی ، تجهیزات، فناوری، قوانین و مقررات و فرهنگ سازمان اقدام کنند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱۲-۵-۱۱-۲ مفهوم مهندسی مجدد «همر» و «چمپی» مهندسی مجدد فرایند کسب و کار را اینگونه تعریف می کنند : «بازاندیشی بنیادین ، طراحی نو و ریشه ای فرایندها برای دستیابی به پیشرفتی شگفت انگیز در عملکرد براساس معیارهایی نظیر هزینه ، کیفیت ، خدمات و سرعت.» با توجه به این تعریف ، مهندسی مجدد تحولات تدریجی را نمی پذیرد و با در نظر گرفتن دگرگونیهای پر شتاب فناوری، بازار و اقتصاد، دگرگونیهای بنیادین و شدید را مد نظر قرار می دهد . این دانش تمام روش های سازماندهی، مدیریت تحول و ابزارهای مهندسی صنایع را مورد استفاده قرار می دهد تا بر ویرانه سازماندهی بوروکراتیک (دیوان سالاری ) ، سازمانهای نوین فرایندگرا و انعطافپذیر را بسازد. ۱۳-۵-۱۱-۲ مهندسی مجدد در منابع انسانی درصورتی که در سازمان شما فعالیتهای روزانه به طور کارا و مؤثر انجام نمی شود، دپارتمان منابع انسانی اولین جایی است که باید مهندسی مجدد در آن شروع شود. این روشی است که مدیران شــــرکتهایی چون AT&T و هیولت – پاکارد به کـــــار گرفته اند. در حالی که بسیاری از متخصصان منابع انسانی به طور مؤثر در حال بهره برداری از فناوری اطلاعات به منظور مهندسی مجدد فرایندهای منابع انسانی هستند ، بسیاری دیگر هنوز تصویر مبهمی از مهندسی مجدد دارند. اینکه مهندسی مجدد چیست ؟ چه کــاری می تواند انجام دهد؟ و چه مشکلاتی ممکن است در حین اجرا رخ دهد؟ مهندسی مجدد معمولا برای توسعه ، تولید ، لجستیک ،توزیع یا در بعضی مواقع جهت حمایت کردن از مشتریان و فروشندگان هدف گذاری میشود اما به ندرت برای اجرای آن در قسمتهای مالی و منابع انسانی تلاش میشود. به هر حال، منابع انسانی مجموعه ای از سیستم ها و فرایندهایی است که قادر است بزرگترین سرمایه شما را بالفعل کند. نیاز به کاهش هزینه، ارائه خدمات با کیفیتتر و تغییر فرهنگی سه عامل اصلی جهت آغاز فعالیتهای مهندسی مجدد منابع انسانی هستند. ۱۴-۵-۱۱-۲ گامهای مهندسی مجدد معمولا فرایند مهندسی مجدد از طراحی تا اجرا شامل چهار فاز است: مرحله اول- نیاز سنجی: اغلب، فعالیتهای مهندسی مجدد زمانی شروع میشود که شرکتها از وضعیت موجود ناراضی هستند یا از طرف فرایندها و سیستم های موجود جهت پاسخ به فرصتهای تجاری جدید یا به دست آوردن اهداف خاص تحت فشار هستند، در حقیقت مهندسی مجدد به عنوان ابزاری برای به دست آوردن اهداف کسب و کار جدید یا نشان دادن مشکلات کسب و کار استفاده می شود. در این مرحله شرکتها باید قبل از صرف زمان و منابع جهت شروع فعالیت به دو پرسش اساسی پاسخ دهند: ۱- چرا مهندسی مجدد لازم است؟ ۲- چگونه مهندسی مجدد برای به دست آوردن اهداف کسب و کار با استراتژی کلی سازمان منطبق میشود؟ مرحله دوم- حمایت و پشتیبانی از سوی مقامات بالای سازمان: بدون حمایت فعال و مستمر مدیریت ارشد، یک فعالیت بنیانی مثل مهندسی مجدد دیر یا زود شکست خواهد خورد. در مهندسی مجدد منابع انسانی مجریان رده بالای منابع انسانی نیاز به حمایت قوی از طرف مدیران ارشد سازمان دارند. بعد از کسب حمایت از طرف مدیریت ارشد سازمان معمولا در این مرحله تصمیمات لازم با توجه به ماموریت فعالیت مهندسی مجدد، حوزه کاری این فعالیت و منابع مورد نیاز جهت کار اتخاذ میگردد. مرحله سوم- تشکیل تیم راهبری: تیم راهبری متشکل از مدیران ارشد منابع انسانی، مدیران MIS ، مدیران میانی و مشاوران خارجی معمولا در این مرحله تشکیل میشود. وظایف تیم راهبری ۱)درک ارتباطات کلیدی مشتریان / کاربران در فرایندها؛ ۲)ترسیم کردن فرایندهای جاری و محدودیتهای سیستم؛ ۳)هدف گذاری هزینه ای/ خدماتی جدید برای فرآیندها؛ ۴)شناسایی فرایندهایی که باید مهندسی مجدد شوند و ایجاد یک طرح اجرایی فاز بندی شده. در این مرحله تیم راهبری میتواند مسیر کلی مهندسی مجدد را تعیین کرده و مشاوران و فروشندگان درخواستهای سخت افزاری و نرم افزاری را انتخاب کند. مرحله چهارم- تشکیل تیم های اجرایی: تیم های اجرایی برای خلق راه حل جهت هریک از فرایند های هدف گیری شده تشکیل میشوند. در این مرحله افراد تیم ، فرایند موجود را شناسایی کرده و راه حلهای چندگانه برای فرایند ایجاد میکنند، برای هر راه حل تحلیل سود- هزینه انجام میدهند و در نهایت ساختار، نیروی انسانی و نیازهای سیستمی فرایند انتخاب شده را تعیین میکنند. طرحهای عملی برای تست آزمایشی، نصب تجهیزات، تغییر، آموزش و استخدام نیز در این مرحله فرمول بندی و اجرا میشود. در نهایت فعالیتها و فرایند های اصلی باید پیاده سازی و اجرا شوند تا پیشرفت و اثر تجاری فعالیتهای مهندسی مجدد نمایان شود. شش عامل کلیدی در موفقیت فعالیتهای مهندسی مجدد منابع انسانی ۱- همراهی و حمایت مدیریت ارشد سازمان ۲ - چشم انداز و مدل واضح و روشن برای تغییرات در منابع انسانی ۳- ارتباطات شفاف ، صادق و پیاپی ۴- توانمند سازی کارمندان و مدیران ۵- تغییر در سیستم های حمایتی (پاداشها ، ارزیابی ، طراحی مجدد شغل و …) ۶- اختیار و قدرت دادن به تیم های مهندسی مجدد و پاسخگو نگاه داشتن آنها جهت هدفهای روشن و قابل اندازه گیری. ۱۵-۵-۱۱-۲ نقش فناوری اطلاعات در فرایند مهندسی مجدد فناوری اطلاعات در مهندسی مجدد نقش عمده ای ایفا میکند، فناوری به تنهایی و به صورت انتزاعی نمی تواند موجب تغییر و تحول باشد. اما با وجود این، فناوری میتواند تاثیر بسیار قوی و گسترده ای از خود به جا بگذارد، خصوصا وقتی که به نحو صحیح و مطلوبی با یک برنامه مهندسی مجدد ریشهای که قصد تبدیل سازمان سنتی مبتنی بر فعالیت به سازمان مبتنی بر تیم متمرکز، حول نیازهای مشتریان و تغییر نظام فعالیتی به نظام راهبری فرایند را دارد، عجین شده باشد. امروزه اجرای فرایند مهندسی مجدد منابع انسانی با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات در بخشهای مختلفی همچون حقوق و دستمزد، گزینش و استخدام، آموزش، ارزیابی عملکرد، پاداش دهی و پیاده سازی فرهنگ سازمانی نقش عمده ای را در راستای دستیابی اهداف ایفا میکند. از آنجا که واژه فناوری اطلاعات بسیار گسترده است و جنبه های بسیاری را شامل می شود، می توان به کاربرد آن در فعالیتهای منابع انسانی از جنبه های مختلف اشاره کرد:
استنلی فاست[۳۸]، متیو آ. والر[۳۹] و آمیدی ام. فاست[۴۰](۲۰۱۰) تحقیقی با عنوان تشریح تئوری سیستم های دینامیکی برای درک موفقیت ها و شکست های موجودی مشترک انجام داده اند. نتایج تحقیق نشان داده است که تئوری عناصر سیستم ها؛ طراحی فرایند ؛ سؤالات تحقیق ازادبیات تحقیق به دنبال مفاهیم هسته اصلی شکل می گیرند؛ تغییر در چشم انداز رقابتی موجب تصویب سیستم موجود مشترک می شود. رقابت جبران ناشدنی مطرح می شود. پاسخ های مناسب مدیریتی مورد نیاز برای جلوگیری از بی ربطی است. سیستم های موجود قادر به کمک به مزیت رقابتی سیستم پیچیده انطباقی هستند که با هم شایستگی منحصر به فرد را ارمغان می آورند. آنها ازاهرم روابط SC قوی و به اشتراک گذاشتن اطلاعات بهتربرای قدرت نفوذ به تکرار قابلیت استفاده می کنند و آن ناشی از چگونگی روابط و منابع سازمان است. افراد مقاوم در برابر تحول از فرآیندهای سازمانی است. فرهنگ مقاومت از ساختار واپسگر است. آنها ساختار اجتماعی مقاومی بوجود می آورند. طرح های مشارکتی باید اهرمی در برابر مقاومت به طور همزمان باشد. فرایند های رقابتی، موجب تغییرات زیست محیطی واهرمی برای ترویج مزیت پایدارهستند. سیستم طراحی مشارکتی عملکرد اولیه موفقی را موجب می شود که می تواند به یک حلقه یادگیری منجر شود. افزایش موفقیت خرید و چرخش منابع می تواند به سرمایه گذاری دوباره برای توسعه قابلیت های مشترک در سطح بالاتر کمک کند. در این مقاله هدف توجه به جامعه پارادایمی است که بوسیله زنجیره تامین همکاری – مدیریت مشترک موجود- درک و توضیح داده می شود. روش اصلی در این تحقیق به بررسی شرایط زیست محیطی و فرآیندهای مدیریتی که ترویج و یا مانع از زنجیره تامین همکاری از انواع توجه های نظری از جمله نظریه های احتمالی، مبتنی بر منابع اساسی چشم انداز شرکت، ارتباط چشم انداز شرکت، قدرت تجزیه و تحلیل میدانی، نظریه هیئت موسسان ، نظریه معضل اجتماعی و تئوری مزیت منابع می باشد. متغیر ها در این پژوهش عبارتند از: ۱- نیرو ها با شاخص های تشدید رقابت؛ خواسته مشتریان؛ جهانی شدن؛ فشرده چرخه های فن آوری؛ افزایش فشارهای مالی ۲-ضرورت موجودی با شاخص های ضعف؛ پراکندگی جهانی؛ واکنش سریع
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
of Medical Sciences, Arak/Iran Dr.Rafeie M. Associate Professor of Biostatistics, Department of Biostatistics and Epidemiology, School of Medicine, Arak University of Medical Sciences, Arak/Iran By: Sabersangari R. Year: 2015 Thesis No: 2027
من لم یشکر المخلوق ، لم یشکر الخالق
تقدیر و سپاس از
اساتید گرامی
جناب آقایان دکتر مجتبی هاشمی، دکتر بهمن صالحی، دکتر پارسا یوسفی و دکتر محمد رفیعی
که در انجام مراحل مختلف این تحقیق صمیمانه وقت گرانبهای خود را در اختیارم گذاشتند و بیشک بدون راهنماییهای ارزنده شان این کار محقق نمیشد . اگر قابل تقدیم باشد تقدیم به سپاس میگویم به آنها که مهر آسمانیشان آرام بخش آلام زمینیام است
پدر و مادر عزیزم
که وجودم برایشان همه رنج بود و وجودشان برایم همه مهر
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
اختصارات اختلال استرس پس از تروما PTSD : Posttraumatic stress disorder اختلال اضطراب منتشر GAD : Generalized Anxiety Disorder احیای قلبی-ریوی DSM-IV : Cardiopulmonary resuscitation اختلال وسواسی-جبری OCD : Obsessive–compulsive disorder بسته بندی آماری برای علوم اجتماعی SPSS : Statistical Package for the Social Sciences یبوست عملکردی FC : functional constipation مقیاس اضطراب کودکان اسپنس SCAS :Spence Children’s Anxiety Scale شاخص توده بدنی BMI : Body mass index چکیده فارسی عنوان : بررسی و مقایسه انواع اختلالات اضطرابی در کودکان مبتلا و غیر مبتلا به یبوست عملکردی مراجعه کننده به درمانگاه اطفال بیمارستان امیر کبیر اراک استاد راهنما : دکتر مجتبی هاشمی، دکتر بهمن صالحی اساتید مشاور: دکتر پارسا یوسفی، دکتر محمد رفیعی نگارش و پژوهش : رضا صابر سنگری مقدمه : یبوست عملکردی اختلالی شایع در کودکان بین ۵ تا ۱۲ سالگی است. براساس شواهد، اختلالات روانپزشکی می توانند در اتیولوژی و یا سیر بالینی یبوست عملکردی در کودکان موثر باشند. هدف از مطالعه حاضر بررسی و مقایسه انواع اختلالات اضطرابی در کودکان مبتلا و غیر مبتلا به یبوست عملکردی مراجعه کننده به درمانگاه اطفال بیمارستان امیر کبیر اراک می باشد. روش کار : این مطالعه به روش مورد –شاهدی بر روی ۲۰۰ کودک ۸-۱۵ سال و از هر دو جنس از میان کودکان مراجعه کننده به شکل سرپایی به درمانگاه اطفال بیمارستان امیرکبیر اراک، ایران، انجام گرفت. از این تعداد، ۱۰۰ کودک مبتلا به یبوست عملکردی به عنواه گروه مورد و ۱۰۰ کودک از میان کودکان سالمی که به شکل سرپایی به درمانگاه اطفال بیمارستان امیر کبیر مراجعه کرده بودند به عنوان گروه کنترل، براساس معیار های ورود و خروج مطالعه، و به شکل تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. چک لیست اطلاعات دموگرافیک و بالینی، و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (Spence children anxiety scale: SCAS) (فرم والدین) برای کودکان تکمیل شد. در نهایت اطلاعات با بهره گرفتن از آزمون های آماری t-test و chi2 در نرم افزار آماری SPSS 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج : توزیع سنی (۵۸۵/۰p=)، جنسی (۱۱۳/۰p=)، وزنی (۰۶۷/۰p=) و قدی (۱۱۳/۰p=) کودکان در دو گروه مورد و کنترل تفاوت معناداری نداشتند. میانگین مجموع امتیازات (total score) مقیاس اضطراب اسپنس در گروه مورد با ۴/۱۴±۰۶/۳۳ به شکل معناداری نسبت به گروه کنترل با ۹/۱۴±۸/۲۴ ، بیشتر بود (۰۰۱/۰p=). براساس نتایج، برخلاف میانگین اختلال پانیک و آگورافوبیا (۸۵۴/۰=p) ترس از آسیب فیزیکی (۹۶۲/۰=p) و ترس اجتماعی (۴۷۱/۰=p) که بین دو گروه تفاوت معناداری نداشتند، میانگین امتیازات اختلال اضطراب جدایی (۰۰۱/۰=p)، اضطراب عمومی (۰۰۳/۰=p) و اختلال وسواسی-جبری (۰۰۱/۰=p) در گروه کودکان مبتلا به یبوست عملکردی به شکل معناداری بیشتر از کودکان گروه کنترل بود. بحث و نتیجه گیری : براساس مطالعه ما، اضطراب در کودکان مبتلا به یبوست عملکردی بیشتر از کودکان سالم است، که از بین آن ها اضطراب جدایی، عمومی و وسواسی-جبری معنی دار بود. با این حال، به علت کمبود مطالعات در این زمینه انجام مطالعات بیشتر در این زمینه در آینده توصیه می شود. واژکان کلیدی : یبوست، کودکان، اختلالات اضطرابی Abstract Title: Comparison of different types of anxiety disorders in children with and without functional constipation referring to Amir Kabir Hospital of Arak Authors: Dr. Hashemi M, Dr. Salehi B, Dr.Yousefichaijan P, Dr. Rafeie M. Sabersangari R Introduction: Functional constipation (FC) is a common problem among children ages 5 to 12 years. Based on the evidence, etiology and clinical course of FC can be effective in children with psychiatric disorders. The aim of this study was to investigate of different types of anxiety disorders in children with and without functional constipation referring to Amir Kabir Hospital of Arak, Iran. Materials and Methods: One hundred 8-15-year-old children with FC and 100 healthy children without FC were included in this case – control study as case and control groups, respectively. The participants were selected from those children who were referred to the pediatric clinic of Amir Kabir Hospital of Arak (Iran) in the form of simple probability and based on inclusion and exclusion criteria. Questionnaire on demographic and clinical information, and the Spence Children’s Anxiety Scale (Spence children anxiety scale: SCAS) (parent form) was completed for children. Data were analyzed by t-test and Chi2 test in SPSS18. Results: Distribution of age (p=0.585), gender (p=0.113), weight (p=0.67) and height (p=0.113) of children were not significantly different between the two groups. The mean of total score of anxiety scale in the case group (33.06±۱۴٫۴) was significantly higher than control group with 24.8±۱۴٫۹ (p=0.001). Unlike panic disorder (p=0.854) fear of physical harm (p=0.962) and social phobia (p=0.471) between the two groups showed no significant difference, the mean scores of separation anxiety disorder (p=0.001), generalized anxiety disorder (GAD) (p=0.003) and obsessive–compulsive disorder (OCD) (p=0.001) in children with functional constipation was significantly higher than the control group. Conclusion: According to our study, anxiety in children with functional constipation was higher than healthy children. However, due to the lack of studies in this regard, further studies are recommended in the future. Key words: Child, Constipation, Anxiety Disorders فهرست مطالب عنوان صفحه فصل اول : کلیات ۱-۱- بیان مسئله ۳ ۱-۲- کلیات ۶ ۱-۲-۱- یبوست عملکردی و بی اختیاری مدفوع ۶ ۱-۲-۲-اختلالات اضطرابی ۱۳
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اعضای خانواده بیماران مبتلا به بیماریهای التهابی روده، استعداد ژنتیکی ایجاد این بیماریها را از خود نشان میدهند. بدخیمیهای مری و کولون در زمینه برخی بیماریهای ارثی خاص پدید میآیند. سندرمهای ژنتیکی عملکردی نادری نیز توصیف شدهاند. در بیماریهای کارکردی روده نیز زمینه ژنتیکی مشاهده شده است، هر چند ممکن است این امر بیشتر در اثر یادگیری رفتارهای بیماری در خانواده باشد تا یک عامل ارثی واقعی(هاریسون،۲۰۰۸). طبقهبندی اختلالات دستگاه گوارش در جدول ۲-۱ آورده شده است. همانگونه که در بالا نیز ذکر شد، سندرم رودهی تحریکپذیر که در این پژوهش مورد بررسی و درمان قرار گرفت، از جمله اختلالاتی است که در طبقه اختلالات بدون ناهنجاری ارگانیک مشخص قرار دارد، در ادامه این سندرم به طور مفصل تشریح میشود. ۲-۳ سندرم رودهی تحریک پذیر سندرم رودهی تحریکپذیر نوعی اختلال عملکردی دستگاه گوارش است که با تغییر اجابت مزاج و درد یا ناراحتی شکمی بدون اختلالات ساختاری قابل شناسایی مشخص میشود. این سندرم فاقد الگوریتم تشخیصی کلینیکی یا پاراکلینیکی است و تشخیص آن بر اساس رد علل عضوی، ناراحتیهای گوارشی و تطبیق علایم بیماری با معیارهای تأیید شده صورت میگیرد (هاریسون، ۲۰۰۸). اختلالات عملکردی دستگاه گوارش[۸۹] (FGID) اختلالات مزمنی هستند که با علت نامشخص، ملاک های تشخیصی سوال برانگیز، دوره های طولانی مدت و غیر قابل پیش بینی بیماری، همراهی همیشگی با اختلالات روانشناختی و تأثیرات دارویی اندک مشخص می شوند (چانگ و همکارن، ۲۰۰۶؛ تیلبرگ و همکاران، ۲۰۰۸). دامنهی شیوع سندرم رودهی تحریکپذیر بین ۱/۲ تا ۲۲% قرار دارد (نیکول و همکاران، ۲۰۰۸؛ ری و تالی، ۲۰۰۹). در ایران شیوع سندرم رودهی تحریکپذیر در تحقیقات مختلف متفاوت گزارش شده، که از جمله آنها میتوان به، قنادی و همکاران (۲۰۰۵)، ۴/۱۸ درصد؛ قناعی و همکاران (۱۳۸۵)، ۶/۱۲درصد؛ محمودی و همکاران (۱۳۸۲)، ۲/۴ درصد و سمنانی و همکاران (۱۳۸۵)، ۶/۱۰ درصد اشاره کرد. این مسأله نیز قابل ذکر است که شیوع این سندرم در کشورهای غربی بیشتر از کشورهای شرقی است (صولتیدهکردی و همکاران، ۱۳۸۸)، به گونهای که در آمریکا و آلمان حدود ۱۲ درصد (آستیانو، ۲۰۰۸) و در چین و سنگاپور به ترتیب ۸/. درصد و ۳/۲ درصد گزارش شده است. شایعترین علایم این سندرم درد شکمی مزمن همراه با تغییر در دفعات اجابت مزاج، قوام و عبور مدفوع و نفخ شکم همراه با وجود موکوس[۹۰] در دفع است (هاریسون، ۲۰۰۸). سببشناسی این سندرم به درستی شناخته نشده، اما نقش احتمالی فعالیتهای غیر طبیعی حسیحرکتی روده، عدم کارایی اعصاب مرکزی و محیطی، اختلات روانی و اضطراب، عوامل داخل مجرایی (کرید و همکاران، ۲۰۰۸؛ هاریسون، ۲۰۰۸)، ژنتیک، فاکتور های غذایی، التهاب و عفونت و عدم تعادل انتقال دهندههای عصبی مطرح می باشند ( آگاه و همکاران، ۱۳۸۸). با وجود اینکه تنها ۳۰% از بیماران جهت دریافت خدمات درمانی به مراکز تخصصی مراجعه می کنند، پژوهشها بیانگر این است که بین ۴ تا ۷ درصد بار کاری متخصصان گوارش مربوط به این بیماران است و به طور کلی ۲۰ تا ۲۵% ارجاعات به بخش تخصصی درمان را تشکیل میدهند (یل و همکاران، ۲۰۰۸). این مراجعات گسترده باعث تحمیل هزینه های سنگین به بیمار، مراکز ارائه دهنده خدمات بهداشتی و نظام بهداشت و سلامت جامعه میشود. برای نمونه در مطالعهای که در آمریکا صورت گرفت، هزینه سالانه مستقیم و غیرمستقیم این بیماران بالغ بر ۳۰ میلیون دلار بودهاست (ساندلر[۹۱]، ۲۰۰۲). این سندرم به طور وسیعی بر فعالیتهای اجتماعی بیماران تأثیر میگذارد و اغلب مطالعات انجام شده گویای این است که کیفیت زندگی این بیماران نسبت به جمعیت عمومی جامعه پایینتر است و باعث غیبتهای مکرر این بیماران از محل کار بویژه در دوره های عود بیماری میشود ( ری و همکاران، ۲۰۰۸ ). معیارهای تشخیصی که در حال حاضر بیشتر برای تشخیص این سندرم مورد استفاده قرار میگیرد، معیارهای Rome II و Rome III میباشد. این سندرم با وجود اینکه شایعترین اختلال عملکردی دستگاه گوارش است، یکی از ناشناخته شده ترین آنها نیز محسوب میشود، به گونهای که تا چندین سال پیش بسیاری از پزشکان این سندرم را به عنوان یک اختلال (بیماری) در نظر نمیگرفتند، بلکه آن را تظاهر جسمی فشارهای روانی میدانستند (کران و مارتین، ۲۰۰۲). اما با دسترسی به روش های بهتر برای بررسی حرکات مجاری گوارشی، کولون، عملکرد احشایی و ایجاد مفاهیم جدیدی دربارهی اهمیت مغز و تنظیم عملکرد روده، پیشرفت قابل توجهی در جهت درک بهتر سبب شناسی این سندرم حاصل شد. سندرم رودهی تحریک پذیر بیشتر در افراد جوان شیوع دارد و میزان شیوع آن در زنان حدود ۲ تا ۳ برابر مردان است (هاریسون، ۲۰۰۸). از جمله دلایل دخیل در درصد بالاتر شیوع این سندرم در زنان میتوان به تفاوتهای فیزیولوژیکی ارثی در هورمونهای جنسی، واکنشهای متفاوت به فشارروانی و پاسخهای التهابی و تفاوتهای فرهنگی اجتماعی در پاسخ به درد و تغییر حالات رودهای اشاره کرد (هیت،کمپر و جارت[۹۲]، ۲۰۰۸).
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
با وجود شیوع بالای سندرم رودهی تحریکپذیر سبب شناسی آن به خوبی شناخته نشده و در حال حاضر درمانی که بر روی تمام علایم آن مؤثر باشد وجود ندارد. در دارو درمانی درمان اغلب بر اساس علامت غالب صورت می گیرد، برای مثال وقتی درد غالب است ضد اسپاسمها داروی انتخابی اول هستند، در بیماران با اسهال غالب لوپرامید[۹۳] برای کاهش نوسانات روده مفید است و بالاخره فیبرهای معمول موجود از جمله روش های پیشنهادی برای بیماران با یبوست غالب یا مختلط میباشد (آستیانو[۹۴] و همکاران، ۲۰۰۸). هدف از درمان این بیماران مدیریت نشانه ها و کمک به کاهش شدت کلیه علایم (شامل درد شکم، تهوع و استفراغ، قار و قور شکمی، نفخ شکم، آروغزدن، نفخ معده «احساس سیری زودرس»، یبوست، اسهال، مدفوع شل، مدفوع سفت، احساس نیاز فوری به اجابت مزاج و احساس دفع ناکامل مدفوع «که با توجه به علامت غالب از یک بیمار به بیمار دیگر متفاوت است» )، بهبود کیفیت زندگی آنها و در نهایت کاهش فشار ناشی از سندرم بر بیمار، مسؤولان بهداشتی و کل جامعه میباشد (تیلبرگ و همکاران، ۲۰۰۸). درمانهای رایجی که در حال حاضر برای درمان بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر مورد استفاده قرار میگیرد شامل؛ مشاوره و تغییر رژیم غذایی، مواد افزاینده حجم مدفوع، داروهای ضد اسپاسم[۹۵] مانند آنتیکولینرژیک و مخدرها و داروهای ضدافسردگی و اضطراب میباشند. داروهای ضد افسردگی علاوه بر بالا بردن خلق دارای اثرات فیزیولوژیک مختلفی هستند که ممکن است مفید واقع شوند. داروهای ضد نفخ مانند سایمتیکون[۹۶] و آنتیاسیدها نیز مورد تجویز قرار میگیرند. همچنین داروهایی مثل آلدسترون[۹۷]، لوپراماید و کلونیدین[۹۸] نیز در درمان این سندرم مورد استفاده قرار گرفت، که از این بین آلدسترون به دلیل عوارض جانبی شدید کنار گذاشته شده است (هاریسون، ۲۰۰۸). متأسفانه هیچ یک از داروهای در دسترس بر تمام علایم سندرم رودهی تحریکپذیر مؤثر نیستند و در مطالعات انجام شده، در مواردی علیرغم تأثیر مثبت بر روی یک علامت، دارای اثرات منفی بر روی سایر علایم بودند، علاوه بر این به دلیل خطرات مربوط به عوارض جانبی برای مدت طولانی قابل استفاده نمیباشند. بنابراین، بیش از نیمی از این بیماران در حال حاضر از درمانهای مکمل و جایگزین استفاده میکنند و بسیاری نیز از آن سود میبرند. روش های رایج این طب شامل گیاهدرمانی، طبسوزنی، آرامسازی، یوگا، لمسدرمانی، آبدرمانی و رفتاردرمانی میباشند ( شی و همکاران، ۲۰۰۸). در پژوهش حاضر نیز از یکی از روش های طب مکمل و جایگزین تحت عنوان لمسدرمانی استفاده شد که در تحقیقات مختلف تأثیر گذاری آن در زمینهی اختلالات روانی و جسمانی مختلف تأیید شدهاست. ۲-۳-۱ سببشناسی با وجود شیوع بالای سندرم رودهی تحریکپذیر و مطالعات گوناگونی که در این زمینه صورت گرفته عوامل و فرایندهای آسیبزایی این سندرم هنوز به خوبی شناخته نشده و در این زمینه فقط فرضیههایی در مورد نقش احتمالی فعالیت غیر طبیعی حسی- حرکتی روده، ناکارایی سیستم اعصاب مرکزی و پیرامونی، اختلال در محور مغز- روده (پلیسر[۹۹] و همکاران، ۲۰۰۹)، اختلالات روانی، وراثت، عوامل داخل مجرایی مثل عفونت، ترشحات و فعالیت غیر طبیعی روده (هاریسون، ۲۰۰۸)، عوامل غذایی و عدم تعادل انتقالدهندههای عصبی (آگاه و همکاران، ۱۳۸۸؛ آهمن و سیمن[۱۰۰]، ۲۰۰۶) مطرح میباشد. فعالیت میوالکتریکی و حرکتی کولون در این بیماران تحت شرایط تحریک نشده عموماً طبیعی است، اما در شرایط تحریک شده مانند صرف غذا، اختلالات حرکتی کولون آشکار میشوند. همچنین باد کردن بالونهای رکتومی در این بیماران موجب فعالیت شدید انقباضی به سبب اتساع روده میشود که مدتی به طول میانجامد. در مطالعهای که با هدف بررسی میزان فعالیت حرکتی رکتوسیگویید در این بیماران صورت گرفت، نتایج نشان دهنده فعالیت افزایش یافته رکتوسیگمویید آنها در مقایسه با افراد نرمال بود (هاریسون، ۲۰۰۸). یکی دیگر از علل مطرح شده در سبب شناسی سندرم رودهی تحریکپذیر، افزایش حساسیت آورانهای احشایی این بیماران نسبت به گیرنده های موجود در دیواره روده است، شاید این امر منجر به ایجاد احساسات دردناک در حجمهای کمتری از باد کردن بالونهای رکتومی در مقایسه با افراد شاهد میشود که بیانگر اختلال در اعصاب آوران احشایی میباشد. در این بیماران بر خلاف افزایش حساسیت دستگاه گوارش، حساسیت در سایر بخشهای بدن افزایش نمییابد. کوله سیستوکینین[۱۰۱] داخل عروقی نیز در این بیماران بیشتر از افراد سالم است. همچنین در مورد حساسیت آورانهای احشایی، بعضی از مطالعات نشان داده که میزان گاز موجود در روده این بیماران مشابه گروه کنترل است، ولی حساسیت افزایش یافته نسبت به این میزان گاز باعث ایجاد نفخ و درد بیشتر در آنها میشود (هاریسون، ۲۰۰۸). از سوی دیگر بیشحساسیتی احشایی[۱۰۲] اخیراً به عنوان یک ویژگی مهم در زمینهی سببشناسی سندرم رودهی تحریکپذیر مورد توجه قرار گرفته ( دلواکس[۱۰۳]، ۲۰۰۴) و ممکن است علت علایمی از قبیل؛ احساس فوریت برای دفع مدفوع، نفخ و دردشکمی تجربه شده توسط بیماران مبتلا به این سندرم باشد. با وجود اهمیت بیشحساسیتی احشایی در سببشناسی سندرم رودهی تحریکپذیر، علت آن هنوز به درستی مشخص نشده و در حد چند فرض از قبیل؛ التهاب، فشارهای روانی (ژو، ژانگ، و ورن[۱۰۴]، ۲۰۰۹) و حساسیتهای ناشی از آسیبهای شدید دوران کودکی (کندال[۱۰۵]، ۲۰۰۰)، باقی مانده است. نقش سیستم عصبی مرکزی[۱۰۶] (CNS) در سببشناسی سندرم رودهی تحریکپذیر با توجه به تشدید علایم بالینی به دنبال اختلالات عاطفی، فشار روانی و پاسخ مناسب به درمانهای مؤثر بر قشر مخ، قویاً مطرح میباشد. مطالعات تصویری مربوط به کارکرد مغز مغز مثل [۱۰۷]MRI بیانگر این موضوع است که قشر سینگولیت میانی، ناحیهای در مغز که مربوط به فرایند توجه و انتخاب پاسخ است، در پاسخ به تحریک کولون دیستال در بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر فعالیت بیشتری نشان میدهد (هاریسون، ۲۰۰۸). شواهدی برای نقش بالقوه انتقال دهندههای عصبی یا واسطه های شیمیایی نیز در این سندرم فراهم شده است. تغییر در سطح سروتونین موکوسال (التهابآور)، ممکن است از طریق تأثیر روی عملکرد حسی- حرکتی در ایجاد نشانه های سندرم رودهی تحریکپذیر سهیم باشد. ترشح سروتونین نیز در جریان خون این بیماران، بویژه در زیرگروه با اسهال غالب افزایش یافتهاست ( کامیلری و آندرسن[۱۰۸]، ۲۰۰۹). برخی مطالعات نیز بیانگر این موضوع است که درک رکتوم نیز در مبتلایان به سندرم رودهی تحریکپذیر افزایش یافته است (پیچ[۱۰۹] و همکاران، ۲۰۱۰). همچنین ممکن است سندرم رودهی تحریکپذیر در اثر عفونت گوارشی ایجاد شود. در مطالعهای که بر روی ۵۴۴ بیمار مبتلا به گاستروانتریت باکتریایی ثابت شده انجام شد، یک چهارم بیماران دچار سندرم رودهی تحریکپذیر شدند. بر عکس، حدود یک سوم بیماران دچار سندرم رودهی تحریکپذیر، در آغاز علایم مزمن این سندرم دورهای بیماری شبه گاستروانتریک حاد را تجربه کردند (هاریسون، ۲۰۰۸). جراحیهای قبلی، حوادث دوران کودکی، وزن پایین هنگام تولد، مشکل در مکیدن و غذا خوردن در دوران کودکی، بدرفتاری جسمی و جنسی و طبقه اجتماعی اقتصادی پایین نیز ممکن است در ایجاد سندرم رودهی تحریکپذیر نقش داشته باشند (ری و تالی، ۲۰۰۹). به طور کلی سه عامل را میتوان در سبب شناسی این سندرم دخیل دانست: ۱) پاسخ تغییر یافته روده (حرکتی، ترشحی) به محرکهای داخل مجرایی (اتساع روده، غذا، التهاب و عوامل باکتریایی) و محرکهای محیطی (فشارهای روانی اجتماعی) ۲) افزایش درک احشایی روده ۳) اختلال در تنظیم محور مغز- روده مرتبط با افزایش تحریکپذیری نسبت به فشارروانی، تغییر در تعدیل پیامهای آوران احشایی و عوامل روانی- اجتماعی. ۲-۳-۲ علایم بالینی از آنجایی که علامت و آزمون تشخیصی دقیقی برای تمایز این سندرم از اختلالات عملکردی دیگر دستگاه گوارش وجود ندارد، تشخیص این سندرم بیشتر بر رد سایر اختلالات گوارشی و تطابق علایم بالینی با معیارهای تشخیصی موجود صورت میگیرد. بیماران مبتلا به این سندرم دارای طیف وسیعی از علایم گوارشی و خارج گوارشی می باشند، که در ادامهی این قسمت به صورت مجزا به توضیح و تبیین آنها پرداخته میشود. ۲-۳-۲-۱ علایم گوارشی الف- درد شکمی یکی از شایعترین و بارزترین علایم بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر درد شکم است که بر طبق معیارهای موجود علامتی کلیدی و ویژگی بالینی پیشنیاز برای تشخیص این سندرم است. محل و شدت درد در این بیماران بسیار متغیر است، بهگونهای که در ۲۵% موارد در هیپوگاستر، ۲۰% در سمت راست شکم، ۲۰% در سمت چپ شکم و در ۱۰% بیماران در اپیگاستر است. معمولاً درد به صورت دورهای و کرامپی است اما میتواند بر زمینهی درد پایدار نیز اضافه شود. از نظر شدت ممکن است از درد خفیف تا دردی که منجر به اختلال در فعالیتهای روزانه میشود، متفاوت باشد. درد تقریباً همیشه در ساعات بیداری تظاهر مییابد و با غذا خوردن یا فشارهای روانی تشدید میشود (هاریسون، ۲۰۰۸). ب- تغییر اجابت مزاج تغییر در اجابت مزاج ثابتترین تظاهر بالینی بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر است. شایعترین الگوی تغییر در اجابت مزاج، یبوست و اسهال متناوب است که معمولاً یکی از عوامل فوق غالب است. در تعدادی از بیماران نیز اجابت مزاج طبیعی که به تناوب با اسهال یا یبوست جایگزین میگردد، دیده میشود. در ابتدا یبوست ممکن است اپیزودیک باشد اما سرانجام مداوم و به درمان با ملینها مقاومتر میشود (پلیسر و همکاران، ۲۰۰۹) . مدفوع معمولاً سفت و باریک است که احتمالاً نشانگر دهیدراسیون ناشی از اسپاسم و احتباس طولانی مدت در کولون است. همچنین اکثر بیماران دچار احساس تخلیه ناکامل مدفوع هستند که منجر به تلاشهای مکرر برای دفع در یک فاصله زمانی کوتاه میگردد. بیمارانی که علامت غالب در آنها یبوست است، ممکن است هفته ها یا ماه ها دچار یبوست همراه با دوره های کوتاهی از اسهال در فواصل آن باشند (هاریسون، ۲۰۰۸). در سایر بیماران علامت غالب ممکن است اسهال باشد. اسهال ناشی از این سندرم معمولاً شامل حجم کمی از مدفوع شل است و در اغلب بیماران حجمی کمتر از ۲۰۰ میلی لیتر دارد. در این بیماران اسهال معمولاً شبانه نیست و در ساعات بیداری (اغلب بعد از صبحانه) رخ میدهد و ممکن است خوردن غذا یا فشار روانی موجب تشدید آن شود. فوریت در تخلیه مدفوع مشکلآفرینترین نشانه در بیماران با اسهال غالب است اما سببشناسی آن به درستی مشخص نشده است ( باسیلسکو[۱۱۰] و همکاران، ۲۰۰۷). اسهال حجیم، اسهال خونی، اسهال شبانه و اسهال چرب بیانگر بیماریهای عفونی است و نیاز به بررسیهای بیشتری دارد. تقریباً نیمی از بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر از دفع بلغم نیز شکایت میکنند (ابراهیمیدریانی، ۱۳۸۴). پ- گاز و نفخ بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر به طور مکرر از اتساع شکمی، آروغ زدن و نفخ زیاد شکایت می کنند و همهی این علایم را به افزایش میزان گاز نسبت میدهند. اگر چه بعضی از این بیماران ممکن است واقعاً دارای مقدار بیشتری گاز باشند، اما بررسیهای کمی نشان میدهند که تولید گاز رودهای در این بیماران بیشتر از مقدار طبیعی است. در بیشتر بیماران مبتلا به این سندرم، عبور و تحمل گاز روده مختل است. علاوه بر این بیماران مبتلا سندرم رودهی تحریکپذیر تمایل به ریفلاکس گاز از دیستال روده به قسمتهای پروگزیمالتر آن را دارند که میتواند آروغ را توجیه کند (هاریسون، ۲۰۰۸). در پژوهش رینل[۱۱۱] و همکاران (۲۰۰۹) ۵/۸۲ % از مبتلایان به سندرم رودهی تحریکپذیر گاز و نفخ شکمی را گزارش کردند. همچنین این مطالعه بیانگر این موضوع بود که نفخ و گاز در زنان و بیماران با یبوست غالب شایعتر است و با کاهش سطح انرژی، جذب غذا، عملکرد فیزیکی، کیفیت زندگی و افزایش جستجوی مراقبتهای درمانی در ارتباط است. ت- علایم دستگاه گوارش فوقانی بین ۲۵ تا ۵۰ درصد بیمارن مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر از دیسپپسی، سوزش سردل و تهوع و استفراغ شکایت میکنند که نشانگر این است که نواحی دیگری از لولهی گوارش به جز کولون نیز ممکن است در سندرم رودهی تحریکپذیر درگیر باشند. ثبت طولانی و سرپایی تحرک رودهی باریک در بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر، میزان بالایی از اختلالات را در روده باریک طی روز (بیداری) نشان میدهد، ولی الگوی شبانه تفاوتی با افراد سالم شاهد ندارد. بین دیسپپسی و سندرم رودهی تحریک پذیر همپوشانی زیادی وجود دارد، به گونهای که شیوع سندرم رودهی تحریکپذیر در افراد مبتلا به دیسپپسی ۳۷ % و در افرادی که دیسپپسی ندارند ۷% درصد میباشد (فورد[۱۱۲] و همکاران، ۲۰۱۰). همچنین ۶/۵۵% از افراد مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر علایم دیسپپسی را گزارش مینمایند. با این وجود، علایم شکمی کارکردی میتوانند در طول زمان تغییر یابند. در افرادی که علایم سندرم رودهی تحریکپذیر یا دیسپپسی غالب است، این امکان وجود دارد که علایم آنها بین این دو نوسان داشته باشد. لذا ممکن است سندرم رودهی تحریکپذیر و دیسپپسی دو تظاهر از یک اختلال وسیعتر و واحد دستگاه گوارش باشند. علاوه براین، علایم سندرم رودهی تحریکپذیر در میان افراد مبتلا به درد غیر قلبی قفسه سینه نیز شایع است، که این امر بیانگر وجود همپوشانی با سایر اختلالات گوارشی کارکردی است (هاریسون، ۲۰۰۸). وجود این اختلالات باعث پیشآگهی بدتر، شیوع بالاتر اضطراب و افسردگی و کیفیت زندگی پایینتر در بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر میشود (ریدل و همکاران، ۲۰۰۸). ۲-۳-۲-۲ اختلالات همراه و علایم خارج از دستگاه گوارش بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر علاوه بر علایم گوارشی از یک سری اختلالات همراه و علایم خارج از دستگاه گوارش نیز رنج میبرند که سببب میشود میزان مراجعه آنها به پزشک حدود ۷۵% افزایش یابد (ابراهیمیدریانی، ۱۳۸۴). از جمله اختلالات همراه با سندرم رودهی تحریکپذیر میتوان به فیبرومیالژیا[۱۱۳](۳۲ تا ۷۷%)، سندرم خستگیمزمن[۱۱۴](۱۴ تا ۹۲%)، درد مزمن لگنی[۱۱۵] (۲۹ تا ۷۹%)، اختلالات عضلانی- اسکلتی[۱۱۶] (۱۶ تا ۶۴%) (پالسون و ویتهید[۱۱۷]، ۲۰۰۵؛ ویتهید و همکاران، ۲۰۰۲)، اختلال رفلاکس معده به مری[۱۱۸] (۴۷%)، بیاختیاری مدفوع[۱۱۹] (۲۱%)، درد انورکتال[۱۲۰] (۳۴%)، اختلالات خلقی (۲۷ تا ۲۹%)، اختلالات اضطرابی (۱۷ تا ۴۶%)، و اسکیزوفرنی (۱۹%) اشاره کرد (لیدیارد[۱۲۱]، ۱۹۹۷؛ گارکانی[۱۲۲] و همکارا، ۲۰۰۳). علایم بدنی غیرگوارشی نیز در بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر وجود دارد، که شایعترین آنها عبارتند از؛ سردرد[۱۲۳] (۲۳ تا ۴۲%)، کمردرد[۱۲۴] (۲۸ تا ۸۲%)، خستگی (۳۶ تا ۶۳%)، تپشقلب (۱۰ تا ۴۶%) و تکرر و فوریت ادرار[۱۲۵] (۲۱ تا ۶۱%) ( پالسون و ویت هید، ۲۰۰۵؛ ویتهید و همکاران، ۲۰۰۲). از اختلالات و علایم همراه دیگر میتوان؛ بی حالی و سرگیجه، اختلالات خواب (آلپرس[۱۲۶]، ۲۰۰۸)، علایم تنفسی (ناشی از حساسیت مجاری هوایی)، دردسینه غیرقلبی، احساس طعم ناخوشایند در دهان، کاهش میلجنسی، دیسمنوره (قاعدگی دردناک)، شبادراری، اختلالات حسی، سندرم پیشقاعدگی، مقاربت دردناک و افزایش فشار خون (برن[۱۲۷] و همکاران، ۲۰۰۷) را نام برد. در پژوهشی که ابراهیمیدریانی و همکاران (۱۳۸۳) بر روی ۱۲۲ بیمار مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر که به مراکز درمانی گوارش مراجعه کرده بودند انجام دادند، علایم خارج گوارشی این بیماران مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن به تفصیل در جدول ۲-۲ آورده شده است. لازم به ذکر است که در این مطالعه بین علایم افسردگی و میگرن و علایم تنفسی و عضلانی- اسکلتی همراهی قابل توجهی وجود داشت و اضطراب با اختلال عملکرد جنسی در مردان همراه بود. همچنین، ۹۷% بیماران حداقل دارای یک اختلال همراه شامل سوء هاضمه بدون زخم، درد سینه غیر قلبی، اختلال میل جنسی، مقاربت دردناک و درد مزمن لگنی بودند. جدول ۲- ۲ اختلالات همراه سندرم رودهی تحریکپذیر در بیماران ایرانی
اختلال |
درصد |
اختلال |
درصد |
ریفلاکس معده – مری سوء هاضمه بدون زخم سردرد مزمن میگرن درد سینه غیرقلبی علایم تنفسی علایم عضلانی- اسکلتی فیبرومیالژیا کمردرد علایم ادراری |
۶۴% ۷۱% |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جریان دیگری از محققان همچون «گرهام[۱۱۰]» پیشنهاد می کنند که رفتار شهروندی سازمانی باید به صورت مجزا از عملکرد کاری مورد ملاحظه قرار گیرد. بنابراین، دیگر مشکل تمایز بین عملکرد نقش و فرانقشی وجود نخواهد داشت. در این دیدگاه، رفتار شهروندی سازمانی را باید به عنوان یک مفهوم جهانی که شامل تمام رفتارهای مثبت افراد در درون سازمان است، مورد توجه قرارداد (گراهام، ۱۹۸۹).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
اهمیت رفتار شهروندی سازمانی: بیش از یک قرن است که تفکر غالب مدیریت بر این محور چرخیده و می چرخد که تمامی تلاش های سازمان باید در جهت بهبود مستمر باشد. تلاش برای بهبود عملکرد از روزهای اولیه شکل گیری رشته مدیریت به عنوان اصل خدشه ناپذیری بوده است که هر روز وارد مباحث جدیدتری میشود و حوزه های بیشتری را تسخیر میکند. در مکاتب اولیه مدیریت، افراد با رفتارهایی ارزیابی می شدند که در شرح شغل و شرایط احراز، از شاغل انتظار می رفت، ولی امروزه رفتارهای فراتر از آن مد نظر قرار گرفته است. این رفتارها جزء جدایی ناپذیری در مدیریت عملکرد محسوب شده و در جنبه های مختلف سازمانی وارد شده اند (حسنی کاخکی و قلی پور، ۱۳۸۶: ۱۱۷). این موضوعی بدیهی در ادبیات مدیریت است که سازمان ها به کارکنانی نیازمندند که تمایل داشته باشند از الزامات تکالیف شغل رسمی خود پا را فراتر بگذارند. اقدام فراتر از تکالیف شغلی به رفتار شهروندی سازمانی[۱۱۱] (OCB) اشاره دارد که در سالهای اخیر توجه زیاد محققان را به خود معطوف داشته است. (موریسون[۱۱۲]، ۱۹۹۴: ۱۵۴۳). طی چندین دهه گذشته OCB تبدیل به یک مفهوم عمده و مهم در رشته های روانشناسی و مدیریت شده و توجه وسیعی را به خود جلب کرده است. (فوت و تانگ[۱۱۳]، ۲۰۰۸: ۹۳۴). صاحب نظران رفتار سازمانی در مطالعات خود درباره ی رفتارهای شهروندی سازمانی به این نتیجه رسیدند که ارائه این گونه رفتارها از سوی کارکنان سازمان، چارچوبی فراهم میکند که مدیران میتوانند با مدیریت کردن وابستگی های متقابل بین افراد در داخل یک واحد کاری اولاً باعث کاهش نیاز سازمان برای صرف منابع باارزش خود به منظور انجام کارهای ساده شوند و با آزاد کردن این منابع باارزش، به ارتقای بهره وری در سازمان کمک کنند و ثانیاً به واسطه ی آزاد کردن زمان و انرژی، به افراد این امکان را می دهد تا با دقت بیشتری به وظایف خود از جمله برنامه ریزی، حل مسأله و… بپردازند. ماحصل تمامی آن ها افزایش موفقیت در دستیابی به پیامدهای جمعی است (پودساکف، مک کنزی، پین، باچراچ[۱۱۴]، ۲۰۰۰: ۵۳۸ و رائوب[۱۱۵]، ۲۰۰۸: ۱۸۳). از سویی دیگر، تئوری تبادل اجتماعی اشاره به این موضوع دارد که افراد هنگامی که از فعالیت ها و اقدامات هر موجودیتی سود و منفعت کسب می کنند، خود را متعهد و ملزم به ادای دین می دانند و سعی در جبران و واکنش متقابل دارند. بدین ترتیب اگر کارکنان یک سازمان، حمایت های دریافتی از سازمان خود را مناسب و مطلوب احساس کنند، این احتمال وجود دارد که برای ادای دین خود به سازمان، اقدام به ارائه ی رفتارهای مفید مانند رفتارهای شهروندی سازمانی، رفتارهای مشتری محور، رفتارهای خدمات محور و… کنند که این خود باعث بهبود عملکرد سازمان می شود (هوآنگ، جین و یانگ[۱۱۶]، ۲۰۰۴). مبنای فردی رفتارهای فراتر از الزامات نقش را می توان در تجزیه و تحلیل سازمانی چستر بارنارد[۱۱۷] در دهه ۱۹۳۰ یافت که بر تمایل فرد به مایه گذاشتن از خود برای سازمان تأکید می کند. این تمایل به عنوان رفتارهایی خودانگیخته، همکارانه و حمایتی نسبت به سازمان و همچنین اعمالی که باعث ارتقای وجهه و جایگاه سازمان می گردد، توصیف شده است. (اس چانک[۱۱۸]، ۱۹۹۱: ۷۳۷) تقریبا ۴ دهه قبل کاتز (۱۹۶۴) به اهمیت گروهی از رفتارهای نوآورانه و خودجوش[۱۱۹] اشاره داشت که علی رغم اینکه این رفتارها فراتر از الزامات صریح و آشکار نقش می باشند ولی برای اثربخشی سازمانی[۱۲۰] ضروری هستند. در سال ۱۹۸۳ اسمیت و همکارانش در گزارشی از تحقیقات تجربی در خصوص ماهیت و سوابق چنین رفتارهایی از آنها به عنوان OCB یاد کردند (فارح و همکاران، ۲۰۰۴: ۲۴۱)، که پس ازآن اورگان[۱۲۱] (۱۹۸۸) OCB را به عنوان رفتار فردی تعریف می کند که اختیاری و داوطلبانه است، مستقیماً و صریح به وسیله سیستم پاداش رسمی شناخته نشده و در کل عملکرد مؤثر سازمان را بهبود می بخشد. این رفتارها «حرکت ماشین اجتماعی سازمان را روان می کند»، « انعطاف پذیری مورد نیاز کار را از طریق حوادث پیش بینی نشده مهیا می کند» و «به کارکنان در سازمان کمک می کند» (فوت و تانگ، ۲۰۰۸: ۹۳۴). در تحقیقات بعدی چندین مفهوم وابسته به OCB مورد بررسی قرار گرفته اند که می توان به رفتار فرانقش[۱۲۲]، شهروندی اجتماعی[۱۲۳]، رفتارهای اجتماعی گرایانه[۱۲۴]، خودجوشی سازمانی[۱۲۵]، و عملکرد زمینه ای[۱۲۶] اشاره کرد. در سال های اخیر محققان غربی به طور قابل ملاحظه ای بر اهمیت OCBیعنی: «رفتار و فعالیت های کارکنان که به طور ویژه و خاص در وظایف شغل رسمی آنها طراحی نشده است» تأکید داشته اند (فارح و همکاران، ۲۰۰۴: ۲۴۱). مطابق با باور صاحب نظران، هدف از مطالعه رفتار سازمانی توصیف، پیش بینی و تعیین عوامل مؤثر بر چهار رفتار کلیدی است که حیات و بقا سازمان ها در گرو آنها است. این چهار رفتار عبارتند از: رضایت شغلی اعضا، غیبت گرایی کارکنان، بهره وری و رفتار شهروند سازمانی کارکنان (رابینز و جاج[۱۲۷]، ۲۰۱۰). از بین چهار عنصر مذکور رفتار شهروندی سازمانی مفهوم نسبتاً جدیدی است؛ که نظریه پردازی پیرامون آن در جریان تکوین است و مستلزم پژوهش های بیشتر است، تا از این رهگذر مدل های نظری و کاربردی بیشتری پیرامون آن شکل گیرد. رفتار شهروندی سازمانی، رفتارهای داوطلبانه ای هستند که کارکنان ملزم به انجام آنها نیستند و نمی توان از طریق سازمان و سیستم های رسمی آن، به چنین رفتارهایی پاداش داد و یا در صورت عدم انجام چنین رفتارهایی افراد را تنبیه کرد. آن رفتاری است خردمندانه و از روی بصیرت که همکاران، سرپرستان و سازمان را یاری می کند. یاری کردن به افرادی که جدیداً وارد سازمان شده اند. سوء استفاده نکردن از همکاران، بهره کشی نکردن از همکاران، استفاده نکردن بیش از حد زمان استراحت، حضور داوطلبانه در ملاقات های سازمانی و تحمل کردن برخی از فشارها هنگامی که سازمان در یک شرایط بحرانی قرار می گیرد (بنت، کیدول، ماشولدر[۱۲۸]، ۱۹۹۷). مفهوم OCB در ۲۰ سال اخیر موضوع بسیاری از تحقیقات بوده است و اهمیت آن همچنان در حال افزایش است. تحقیقات صورت گرفته عمدتاً بر سه نوع اند. یک سری از تحقیقات بر پیش بینی و آزمون تجربی عوامل ایجاد کننده OCB متمرکز بوده اند. دراین زمینه عواملی از قبیل رضایت شغلی، تعهد سازمانی، هویت سازمانی، عدالت سازمانی، اعتماد و غیره به عنوان عوامل ایجاد کننده OCB مطرح شدهاند (پادساکف[۱۲۹] و همکاران، ۲۰۰۰: ۵۶۳-۵۱۳). ازسوی دیگر، یک سری از تحقیقات بر پیامد های OCB متمرکز بودهاند. در این زمینه عواملی از قبیل عملکرد سازمان، اثربخشی سازمانی، موفقیت سازمانی، رضایت مشتری، وفاداری مشتری، سرمایه اجتماعی و غیره مطرح شده اند (پادساکف و همکاران، ۲۰۰۰: ۵۶۳-۵۱۳؛ موریسون[۱۳۰]، ۱۹۹۴: ۴۳-۱۵). گروه معدودی از تحقیقات نیز منحصراً بر روی مفهوم OCB متمرکز بوده و برای مثال سعی کرده اند تا تعریف جدیدی ازOCB داشته باشند، ابعاد آن را مشخص کنند و یا با کمک روش تحلیل عاملی مقیاسهای استانداردی برای سنجش این مفهوم ایجاد کنند (ون دین[۱۳۱] و همکاران، ۱۹۹۴: ۷۶۵؛ پادساکف و همکاران، ۲۰۰۰: ۵۶۳-۵۱۳). این تحقیق نیز از زمره دسته سوم است که منحصراً به مفهوم رفتار شهروندی سازمانی می پردازد و هدف آن تبین ابعاد جدیدی برای رفتار شهروندی سازمانی در راستای ادغام دو مدل گراهام و پادساکف و ارائه مدل پیشنهادی برای OCB با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل عاملی است. پادساکف و مکنزی دلایل مختلفی را که رفتار شهروندی سازمانی ممکن است بر اثربخشی سازمانی تأثیرگذار باشد، بیان می کنند. برخی از زمینه هایی را که رفتار شهروندی سازمانی به موفقیت سازمانی کمک می کند، می توان در قالب موارد زیر خلاصه کرد:
-
- افزایش بهره وری مدیریت و کارکنان؛
-
- آزاد کردن منابع سازمانی برای استفاده مقاصد مولدتر؛
-
- کاهش نیاز به اختصاص منابع کمیاب به وظایفی که جنبه نگهدارندگی دارد؛
-
- تقویت توانایی سازمان ها برای جذب و نگهداری کارکنان کارآمد؛
-
- افزایش ثبات عملکرد سازمان ها؛
-
- توانمند سازی سازمان برای انطباق مؤثرتر با تغییرات محیطی (کی وانتس[۱۳۲]، ۲۰۰۳: ۵؛ پادساکف و همکاران، ۲۰۰۰: ۵۶۳-۵۱۳).
بر اساس نقل قول جن صرف وجود OCB سبب کاهش و نزول ترک خدمت و غیبت کارکنان میشود (گویه پِیر[۱۳۳] و همکاران، ۲۰۰۵: ۷-۱). تاریخچه رفتار شهروند سازمانی و موضوعات مرتبط با آن: رفتار شهروند سازمانی برای اولین بار به وسیله ی اورگان[۱۳۴] و همکارانش (۱۹۸۳)، هنگامی که رابطه بین رضایت شغلی و عملکرد را بررسی می کردند، به کار گرفته شد (به نقل از هوسام،[۱۳۵] ۲۰۰۸)، اما قبل از وی، بارنارد[۱۳۶] با بیان مفهوم اشتیاق به همکاری و کاتز و کان[۱۳۷] با بیان رفتارهای خود جوش، همکارانه و حمایتی این موضوع را مورد توجه قرار داده اند (ترنیسپید و مورکیسون[۱۳۸]، ۱۹۹۶). رفتارهای شهروندی رفتارهای هستند، که برای سازمان مفیدند، ولی با این حال به عنوان بخشی از عناصر اصلی شغل در نظر گرفته نمی شوند. این رفتارها، اغلب از طرف کارکنان به منظور حمایت از منابع سازمان صورت می گیرند، هرچند که ممکن است به طور مستقیم منافع شخصی به دنبال نداشته باشند (هوسام[۱۳۹]، ۲۰۰۸). در تعریف دیگری، لی پین و جانسون[۱۴۰] (۲۰۰۲) رفتار شهروندی سازمانی را تحت عنوان تمایل به تشریک مساعی و مفید بودن در محیط های سازمانی تعریف کرده اند (به نقل از دی گروت و براون لی[۱۴۱]، ۲۰۰۶). ویگودا[۱۴۲] و همکاران (۲۰۰۷) رفتار شهروندی سازمانی را کمک هایی غیر رسمی می دانند، که کارمند بدون توجه به تحریم ها و پاداش های رسمی به عنوان یک فرد، می تواند آزادانه آنها را انجام دهد یا از انجام آن خودداری نماید. ارگان در این باره می گوید، رفتار شهروندی سازمانی به عنوان وضعیت مطلوب دیده می شود، چرا که چنین رفتاری از یک طرف منابع موجود و در دسترس را افزایش می دهد و از طرف دیگر، نیاز به مکانیزم های کنترل رسمی و پر هزینه را کاهش می دهد (ارگان به نقل از بیکتون[۱۴۳] و همکاران، ۲۰۰۸). ارگان همچنین معتقد است: که رفتار شهروندی سازمانی، رفتاری فردی و داوطلبانه است، که به طور مستقیم به وسیله ی سیستم های رسمی پاداش در سازمان طراحی نشده است، اما با این وجود، باعث ارتقای اثر بخشی و کارایی عملکرد سازمان می شود. (کوهن و کول، ۲۰۰۴). این تعریف بر سه ویژگی اصلی رفتار شهروندی تأکید دارد: اول اینکه این رفتار باید داوطلبانه باشد، نه یک وظیفه از پیش تعیین شده یا بخشی از وظایف رسمی فرد. دوم آنکه مزایای این رفتار جنبه ی سازمانی دارد و ویژگی سوم ین است، که رفتار شهروندی سازمانی ماهیتی چند وجهی دارد. با این تعریف ها، از کارکنان به عنوان شهروند سازمانی انتظار می رود، بیش از الزام های نقش خود و فراتر از وظایف رسمی، در خدمت اهداف سازمان فعالیت کنند. به عبارت دیگر، ساختار رفتار شهروندی سازمان به دنبال شناسایی، اداره و ارزیابی رفتارهای فرانقشی کارکنانی است، که در سازمان فعالیت می کنند و در اثر این رفتارها، اثربخشی سازمانی بهبود می یابد (بینستوک و همکاران، ۲۰۰۷) ویژگی های رفتار شهروندی سازمانی عبارتند از:
-
- رفتاری فراتر از آنچه که برای کارکنان در سازمان رسمی وجود دارد، می باشد.
-
- رفتاری است که به صورت اختیاری و براساس اراده ی فردی انجام می پذیرد.
-
- رفتاری است که به طور رسمی پاداشی به دنبال ندارد یا از طریق ساختار رسمی سازمانی مورد تقدیر قرار نمی گیرد.
-
- رفتاری است که برعملکرد سازمان و موفقیت عملیات آن بسیار مهم است (کاسترو به نقل از مقیمی، ۱۳۸۴)
علی رغم توجه فزاینده به موضوع رفتار شهروندی سازمانی، بین صاحب نظران در مورد ابعاد این مفهوم اجماع نظر کاملی وجود ندارد. پودساکف و مکنزی (۲۰۰۰) رفتارهای شهروندی سازمانی را به هفت دسته، رفتارهای کمکی[۱۴۴]، اجابت سازمانی[۱۴۵]، جوانمردی[۱۴۶]، وفاداری سازمانی[۱۴۷]، ابتکار فردی[۱۴۸]، آداب اجتماعی[۱۴۹] و توسعه ی خود[۱۵۰]، تقسیم می نماید (به نقل از کرنودل، ۲۰۰۷). فارح[۱۵۱] و همکاران (۱۹۹۷)، مؤلفه های رفتار شهروندی سازمانی را در قالب آداب اجتماعی، نوع دوستی[۱۵۲]، وجدان کاری[۱۵۳]، هماهنگی میان فردی[۱۵۴] محافظت از منابع سازمانی[۱۵۵] مورد بررسی قرار می دهند (به نقل از آلیسیا، ۲۰۰۸). اما کاربردی ترین دسته بندی از رفتار شهروند سازمانی متعلق به ارگان است، که مؤلفه هایی؛ مانند جوانمردی، نوع دوستی، آداب اجتماعی، وجدان کاری و نزاکت[۱۵۶] را مطرح می سازد (مارکوزی و زین، ۲۰۰۴). مرور و بررسی تحقیق های پیشین در زمینه ی رفتار شهروندی سازمانی، مبین توجه پژوهشگران به رابطهی این مفهوم با متغیرهای متعددی است. از جمله این متغیرها می توان به نگرش شغلی (نیهوف و مورمن، ۱۹۹۳؛ اسچناک و همکاران، ۱۹۹۵)، عملکرد (بال و همکاران، ۱۹۹۴؛ پیرسی و همکاران، ۲۰۰۶) تعهد سازمانی (اوریلی و چتمن، ۱۹۸۶؛ ایزنبرگر و همکاران، ۱۹۹۰؛ ارگان، ۱۹۹۰؛ تراکینبرت، ۲۰۰۰) رهبری و رفتار رهبری (پودساکوف و همکاران، ۱۹۹۰؛ واینه و گرین، ۱۹۹۳؛ تراکینبرت، ۲۰۰۰) اعتماد (دلوگا، ۱۹۹۵؛ پودساکوف و همکاران، ۱۹۹۶) عدالت سازمانی (مورمن، ۱۹۹۱؛ شپارد و همکاران، ۱۹۹۲؛ اسکیو، ۱۹۹۳) و رضایت شغلی (اسمیت و دیگران، ۱۹۸۳؛ بیتمن و ارگان، ۱۹۸۳؛ مورمن، ۱۹۸۳). (به نقل از یلماز و تاسدان، ۲۰۰۹) اشاره نمود. در همین زمینه، رضایت شغلی به عنوان یکی از پیش شرط های مهم رفتار شهروندی سازمانی مورد شناسایی قرار گرفت. بیتمن و ارگان (۱۹۸۳)، نخستین تحقیق ها را درباره ی با زمینه های بروز رفتار شهروند سازمانی انجام دادند طبق یافته ی این محققان، رضایت شغلی به عنوان بهترین پیش بینی کننده ی رفتار شهروند سازمانی تعیین گردید. بعد از گذشت دو دهه از تحقیق ها در این باره، رضایت شغلی هنوز هم به عنوان بهترین عامل پیش بینی کننده ی رفتار شهروند سازمانی محسوب می شود (ارگان، ۱۹۹۷). بسیاری از محققان اعتقاد دارند، که رضایت شغلی، به عنوان ساختاری مناسب در پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی، بسیار گسترده و وسیع است (دیلاگا، ۱۹۹۵؛ پینر، میدیل و کیگلمیر، ۱۹۹۷، به نقل از یوسفی، ۱۳۸۸) مدل های رفتار شهروندی سازمانی: مدل رفتارهای شهروندی گراهام: پیشینه ی پژوهشی نیز حاکی از این امر است، که بیشتر پژوهش های مربوط به رفتار شهروندی سازمانی با توجه به مدل ارگان انجام می شود (جرج و رینو[۱۵۷]، ۲۰۰۶؛ مارکوزی و زین[۱۵۸]، ۲۰۰۴؛ اپل بام و همکاران، ۲۰۰۴) که در زیر به شرح و بررسی اجمالی هر یک از ابعاد این مدل می پردازیم:
-
- وجدان کاری؛ شامل رفتارهای است، که به شیوه ای فراتر از الزام های تعیین شده ی نقش سازمانی، یا آنچه انتظار می رود، از طرف کارمند در انجام وظایف روی می دهد. (همانند کار در بعد از ساعت کاری برای سود رساندن به سازمان) (کاسترو و همکارن، ۲۰۰۴). یا اینکه کارمند از درخواست استراحت و مرخصی های اضافی خودداری نماید و از زمان استفاده ی بهینه را ببرد (مقیمی، ۱۳۸۴).
-
- جوانمردی؛ جوانمردی عبارت است از تمایل به شکیبایی در مقابل مزاحمت های اجتناب ناپذیر و اجحاف های کاری، بدون اینکه گله و شکایتی صورت گیرد. (مارکوزی و زین، ۲۰۰۴). عدم صحبت در خصوص رهاسازی و ترک سازمان در صورت داشتن مشکلات (مقیمی، ۱۳۸۴) و اینکه فرد مسایل و مشکلات را خیلی بزرگتر از آنچه که هستند، نشان ندهد (پودساکف و مکنزی، ۱۹۹۴).
-
- نوع دوستی؛ نوع دوستی عبارت است از کمک به همکاران در عملکرد مربوط به وظایفشان، زمانی که در شرایط غیر معمولی قرار دارند (کاسترو و همکاران، ۲۰۰۴)؛ مانند کمک به افرادی که حجم کاری سنگینی دارند، کمک به افرادی که غایب بوده اند، کمک به تطبیق دادن افراد تازه وارد با محیط کار (اگر چه جزء وظایف الزامی فرد نباشد). (ابیلی و همکاران، ۱۳۸۸).
-
- آداب اجتماعی؛ آداب اجتماعی به عنوان رفتاری است، که توجه به مشارکت در زندگی اجتماعی سازمانی را نشان می دهد (کاسترو و همکاران، ۲۰۰۴) و می تواند به عنوان مشارکت در فرایندهای سیاسی سازمان، ابراز عقاید، پرداختن به مسایل کاری در وقت های شخصی، مشارکت در رویدادهای سازمان، حضور در جلسه ها و درگیر شدن با مسایل سازمانی و غیره در نظر گرفته شود (کرنودل، ۲۰۰۷).
-
- نزاکت؛ شامل رفتارهای است، که از طرف فرد به منظور جلوگیری از وقوع مشکلات کاری در ارتباط با دیگر کارکنان صورت می گیرند (چو چینگ، ۲۰۰۱)؛ مانند احترام به حقوق و امتیازهای دیگران، مشورت با کسانی که ممکن است تحت تأثیر تصمیم یا اقدام فرد قرار گیرند.
البته لازم به تذکر است که تشخیص تمایز میان عملکرد درون نقشی[۱۵۹] و عملکرد فرا نقشی[۱۶۰] که نشانگر OCBs بوده به چند دلیل برای شرکت ها بسیار مشکل می باشد. اول اینکه، ادراک کارکنان و مدیران از عملکرد کارکنان و مسئولیت هائی که ضرورت چندانی ندارند و به عنوان فعالیت های فرا نقشی کارکنان در نظر گرفته می شود، با یکدیگر مطابقت ندارد. در ثانی، ادراک کارکنان از عملکرد و مسئولیت هایشان تا حدود زیادی تحت تأثیر رضایت آن ها از محیط کارشان می باشد (کاسترو و همکاران، ۲۰۰۴، ۳۵). نوع دوستی وظیفه شناسی شکل ۲-۳): ابعاد رفتار شهروندی سازمانی (OCBs) گراهام معتقد است که رفتارهای شهروندی در سازمان به سه نوع مختلف خود را نشان می دهند که شامل اطاعت، وفاداری و مشارکت سازمانی می شود:
-
- اطاعت سازمانی: این واژه توصیف کننده رفتارهایی است که ضرورت و مطلوبیت آنها شناسایی و در ساختار معقولی از نظم و مقررات پذیرفته شده اند. شاخص های اطاعت سازمانی رفتارهایی نظیر احترام به قوانین سازمانی، انجام وظایف به طور کامل و انجام دادن مسئولیت ها با توجه به منابع سازمانی است.
-
- وفاداری سازمانی: این وفاداری به سازمان از وفاداری به خود، سایر افراد و واحدها و بخش های سازمانی متفاوت است و بیان کننده میزان فداکاری کارکنان در راه منافع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان است.
-
- مشارکت سازمانی: این واژه با مشارکت فعال کارکنان در اداره امور سازمان ظهور می یابد که از آن جمله می توان به حضور درجلسات، به اشتراک گذاشتن عقاید خود با دیگران و آگاهی به مسائل جاری سازمان، اشاره کرد (نِتِمیر[۱۶۱]و همکاران، ۱۹۹۵: ۲۸۵-۲۱۵؛ بینستوک[۱۶۲]و همکاران، ۲۰۰۳: ۳۷۸-۳۵۷).
مدل رفتارهای شهروندی پادساکف:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نصر، متولد هجده فروردین ۱۳۱۲ هش یا ۱۹۳۳م، در خانوادهای با اصل و نسبی فرهیخته و مذهبی در تهران زاده شد. سیر فکری نصر فرایندی قابل توجه دارد. او در آغاز در ادبیات فارسی و اسلامی آموزش خوبی دید. وقتی ۱۳ ساله بود، به درخواست پدرش به امریکا میرود. در دوره دانشگاهیاش، شاخه MIT را در رشته فیزیک انتخاب کرد چرا که از روی سادگی، فکر میکرد این رشته کلید فهم واقعیت است یعنی امکان بدست آوردن دانش درباره «ماهیت چیزها». اما هنگامی که سخنرانیِ ریاضیدان و فیلسوف انگلیسی برتراند راسل (۱۸۷۲-۱۹۷۰) را شنید «از کشف اینکه بسیاری از فیلسوفان برجستهی غرب اعتقاد نداشتند که نقش علوم به طور کلی و فیزیک به طور خاص، کشف سرشت و جوانب فیزیکی واقعیت بوده است» یکّه خورد. مهمترین تأثیری که نصر در این دوره پذیرفت، از فیلسوف و مورخ علم مشهور ایتالیایی، جورجیو دیسانتیلانا[۱۸۶] بود که علاوه بر سایر چیزها، یک سال درباره دانته به نصر و دوستانش آموزش داد. در این احوال آثار معلم ایتالیاییاش، او را با داستان رابطهی دشوار میان فلسفه، علم و دین در غرب آشنا ساخت. در سال ۱۹۵۰ به بوستون سفر کرد. نصر همانطور که دوره های علوم انسانی را مدیریت میکرد، مطالعات علمیاش را تکمیل نمود. طولی نکشید که نوشته های آناندا کواماراسوامی[۱۸۷] و فریتیوف شووان[۱۸۸] را کشف کرد. درجه علمیاش را که گرفت، رهسپار هاروارد شد. در آنجا در سال ۱۹۵۶م، (۱۳۳۵ ه ش) در رشته زمینشناسی و ژئوفیزیک درجهی فوق لیسانس را گرفت. پس از آن به تاریخ علم تغییر رشته داد. علاقه وی به تاریخ علم و فلسفه به جهت شناخت گونه های دیگر علم به طبیعت و در پی دلایل گسترش علم جدید بود. او با برخی از دانشمندان بزرگ جهان از قبیل: جورج سارتون[۱۸۹]، هری ولفسون[۱۹۰] و برنارد کوهن[۱۹۱]، هم در این دو رشته و هم در مطالعات اسلامی، کار کرد. همچنین در خلال مطالعهی خود با دانشوران پرآوازهای چون ریچارد فرای، سرهمیلتون گیپ[۱۹۲]، اتین ژیلسون[۱۹۳]، د.ت. سوزوکی[۱۹۴] آشنا شد. او همچنین به خواندن آثار آنانداک، کواماراسوامی، رنه گنون[۱۹۵]، فریتیوف شووان و تیتوس بورکهارت[۱۹۶] پرداخت. این دانشوران به نوبهی خود، او را با دنیای متافیزیک شرقی، هندو و سنتی غرب آشنا ساختند. در سال ۱۹۵۸م (۱۳۳۷ ه ش) در رشته فلسفه و تاریخ علوم درجهی دکترا گرفت. متن بازنگری شدهی رساله وی در سال ۱۹۶۴م (۱۳۴۳ه ش) با عنوان مقدمهای بر اصول کیهانشناسی اسلامی در دانشگاه هاروارد به چاپ رسید. در پائیز ۱۹۵۸ به ایران بازگشت و بهعنوان استادیار تاریخ علم و فلسفه در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران آغاز به فعالیت نمود. پس از آن ازدواج کرد و خانواده تشکیل داد و به سمت استادی در دانشگاه تهران منسوب شد. متونِ دیرینه فلسفه اسلامی را خط به خط با سه تن از بزرگترین اساتید قرن بیستم، محمدکاظم عصار، علامه طباطبائی و سیدابوالحسن قزوینی مطالعه نمود. همچنین تماسهایی هم با دیگر اساتید هم در فلسفه و هم تصوف داشت. مدت بیست و یک سالی که در ایران ماند، دورهای بسیار پربار در زندگیاش بود. نصر به زودی به موفقیتهای پی در پی دانشگاهی دست یافت: استاد دانشگاه، معاون و رئیس دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (۱۳۴۷-۱۳۵۱) و رئیس دانشگاه صنعتی شریف (۱۳۵۱-۱۳۵۴) شد. او همچنین سمتهای زیر را نیز دارا بود؛ عضو فرهنگستان علوم ایران، عضو شورای ملی آموزش عالی ایران و نیز بنیانگذار و نخستین دبیر کل انجمن فلسفه ایران (۱۳۵۲-۱۳۵۷). نصر در سال ۱۹۷۹م (۱۳۵۷ ه ش) با وقوع انقلاب اسلامی در کنار خانوادهاش به ایالات متحده بازگشت[۱۹۷]. چندی پیش از وقوع انقلاب اسلامی، دانشگاه ادینبورگ از نصر برای ایراد سخنرانی در سخنرانیهای معتبر گیفورد[۱۹۸] (مشهورترین مجموعهی سخنرانیها در حوزه های الهیات طبیعی و فلسفه دین) در دانشگاه ادینبورگ دعوت به عمل آمد. او بهعنوان نخستین سخنران غیر غربی برای ایراد سخنرانی در این سلسله سخنرانیها بود. لذا وی به این منظور متن سخنرانی و در نتیجه کتاب معرفت و معنویت[۱۹۹] را تألیف نمود. این کتاب از مهمترین آثار اوست که بر محققان و دانشجویان مطالعات دینی بسیار تأثیرگذار بوده است. به گفتهی نصر این سخنرانی همچون هدیهای از بهشت بود و به یک معنا بر او نازل شده بود (نصر، ۱۳۸۳: ۱۴۴).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در سال ۱۹۸۲، جهت تألیف و تدوین پروژهی مهم انتشار دائرۀالمعارف دین و معنویت، از نصر برای همکاری با اِورِت کوزین[۲۰۰] سرویراستار و استاد فلسفه قرون وسطی در دانشگاه فوردام[۲۰۱] و بسیاری دیگر از فیلسوفان و محققان برجستهی رشته ادیان دعوت به عمل آمد و او ویراستاری دو جلد مربوط به دین اسلام را به عهده گرفت و سرانجام اثر مزبور در سالهای ۱۹۸۹ و۱۹۹۱ به بازار نشر وارد گردید. نصر از هیئت مدیرهی بنیاد مطالعات سنتی در واشنگتن است که از سال ۱۹۹۴ نشریه سوفیا[۲۰۲] منتشر میشود. او همچنین برای مدتی استاد دانشگاه تمپل در حوزه های دینشناسی، فلسفه تطبیقی و اسلامشناسی بود. در سال ۱۹۸۴ نیز دعوتنامهای از دانشگاه جورج واشنگتن برای مطالعات اسلامی فرستاده شد. در نتیجهی فعالیتهای یادشده، دکتر نصر در محافل دانشگاهی آمریکا به عنوان اندیشمندی سنتگرا و شارح و طرفدار جهانبینی «حکمت جاویدان»[۲۰۳] معروف گردید. در واقع بسیاری از کوششهای فکری و نوشتههای او – از زمانی که علیرغم میلش در آمریکا اقامت دارد – مصروف این محور فکری مهم و زمینههای ادیان تطبیقی، فلسفه و گفتگوهای دینی شده است. نصر در سال ۱۹۸۶ نوشتههای اصلی شووان را ویراستاری کرد. وی در سال ۱۹۹۰ به سرپرستی »مرکز مطالعهی اسلام و ارتباطات متقابل مسیحیان» در کالج سالی اوک[۲۰۴] انتخاب گردید. نصر همچنین در بنیانگذاری و فعالیتهای «مرکز تفاهیم مسلمین و مسیحیان« در دانشگاه جرج تاون (واشنگتن دی. سی) نقش فعالی بر عهده داشته است و در بسیاری از همایشهای مربوط به موضوع فعالیتهای مرکز، از جمله در «پارلمان ادیان عالم» در سال ۱۹۹۳ شرکت کرده است. او در حال حاضر استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه جورج واشنگتن است. در مقام یک استاد دانشگاه و عضو فعال جامعهی فلسفی، سیاسی و مذهبی ایران از دهه ۱۹۵۰م (۱۳۳۰ ه ش) به بعد، اثری ماندگار بر مباحثات فلسفی در ایران جدید باقی گذاشت. در همین سال کتاب نیاز به علم قدسی را منتشر نمود که بسیاری از بنمایههای کتاب معرفت و امر قدسی را دنبال میکرد. برخی از مهمترین آثار سیدحسین نصر (که به فارسی ترجمه شده است) عبارتند از: یادنامهی ملاّصدرا، به اهتمام و با مقدمهی سیّد حسین نصر»، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۴۰٫ نظر متفکّران اسلامی دربارهی طبیعت، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۴۲٫ چاپ دوم، تهران دهخدا، ۱۳۵۰٫ معارف اسلامی در جهان معاصر، تهران، شرکت سهامی کتاب جیبی، ۱۳۴۹، چاپ دوم ۱۳۵۳، چاپ سوّم ۱۳۷۱٫ علم و تمدّن در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران، نشر اندیشه، ۱۳۵۰٫ تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمهی اسداللّه مبشّری، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۲٫ هنر و معنوّیت اسلامی، ترجمهی رحیم قاسمیان، تهران، دفتر مطالعات دینی هنر، ۱۳۷۵٫ سه حکیم مسلمان، ترجمه احمد آرام، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۱٫ جوان مسلمان و دنیای متجدد، ترجمهی مرتضی اسعدی، تهران، طرح نو، ۱۳۷۳٫ نیاز به علم مقدّس، ترجمهی حسن میان داری، قم، انتشارات طه، ۱۳۷۹٫ معرفت و امر قدسی، ترجمه فرزاد حاجی میرزایی، تهران، انتشارات فرزان روز، ۱۳۸۰٫ معرفت و معنویت، ترجمهی انشاءاللّه رحمتی، تهران، انتشارات دفتر پژوهش و نشر سهروردی، ۱۳۸۰٫ دین و نظم طبیعت، سیدحسین نصر؛ ترجمه انشاءالله رحمتی-تهران: نشر نی، ۱۳۸۵٫ انسان و طبیعت: بحران معنوی انسان متجدد، سیدحسین نصر، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۷٫ آرمانها و واقعیات اسلام، ترجمه انشاءالله رحمتی، تهران، جامی، ۱۳۸۲٫
۳-۳-۲- دیدگاه نصر در مورد رابطه دین و محیط زیست
علاوه بر مقالات منتشره از نصر در خصوص دین و بحران زیستمحیطی، در میان کتابهای او، انسان و طبیعت و نیز دین و نظم طبیعت دو کتاب مهمی است که دیدگاه های خود را در خصوص بحران محیط زیست و علل آن شرح داده است.
۳-۳-۲-۱- بررسی و تحلیل کتابهای انسان و طبیعت و دین و نظم طبیعت
در میان تلاش های انجام گرفته در خصوص کشف علل بینظمی و تخریب محیط زیست، بهندرت علل زیربنایی و اساسی در معرض دید قرار میگیرند. کتاب انسان و طبیعت به بررسی ریشه های مسائلی پرداخته است که بسیاری از مردم، علائم بیرونی آنها را تشخیص می دهند. این کتاب، بحران زیستمحیطی را از زاویهای دیگر نگریسته است، یعنی بررسی بحران محیط زیست در پرتو بحران درونی انسانها و بر محیط درون انسانها و نه محیط بیرونی آنها، تأکید دارد. در واقع در میان راهحلها و اقدامات انجام گرفته در راستای حفظ محیط زیست و برون شد از بحران فعلی، این نگاه کمتر دیده شده است. به تعبیر نصر باید به طور دقیق به بررسی و ریشهیابی مسأله پرداخت و بلکه حتی پیش از این هم، باید خود مسأله بهروشنی مشخص شود. چرا که برخی تلاشهایی که صورت میگیرد منجر به بروز مشکلات بیشتری میگردد. بنابراین نصر در کتاب خویش ابتدا به طرح مسائلی که امروزه از مواجهه انسان با طبیعت بهوجود آمده است پرداخته و سپس در جستجوی تبیین علل بنیادینی که این شرایط را به وجود آوردهاند و اصولی که غفلت و چشمپوشی از آن، موجب حاد شدن بحران جدید شده است، می پردازد. بنابر دیدگاه نصر، بحران درونی که انسان بدان دچار شده است ریشه در دلایل تاریخی و عقلانی دارد و این کتاب، سیری تاریخی از شکاف میان انسان و طبیعت بهدست داده است. این کتاب، مسئول بحران را، کاربرد علوم طبیعی و پذیرش جهانبینی آن برای انسان متجدد قلمداد نموده است. در حالیکه برای انسان غیرمتجدد (خواه معاصر خواه باستانی) کل ماده عالم دارای وجهی مقدس است و همه پدیده ها معنادار و از مظاهر خداوند میباشند. به نظر نصر شکلگیری علوم نوین، منوط به تقدسزدایی از کائنات و دنیوی شدن بوده است. علوم طبیعی، فهمپذیری و معقولیت خویش را از دست دادند و تنها علمِ قابل قبول، همین علم کمّی و ماشینی است و دیگر انواع دانشها و معرفتها نسبت به نظامهای طبیعی و کیهانی، از منزلت علم بودن محروم شده و یا به صورت اموری احساساتی یا خرافی نگریسته می شود (نصر، ۱۳۷۹: ۱۴). نصر توجه به دیدگاه علما و فلاسفه علم جدید در مورد اهمیت علم جدید و به ویژه فیزیک در تعیین معنای کلی طبیعت اشیا را مهم دانسته است. زیرا همین دیدگاههاست که بخش اعظم ادراک نوین از طبیعت را آنگونه که توسط عموم مردم پذیرفته شده است، تشکیل می دهند و عنصر مهمی از مسأله عموم، مواجهه انسان جدید با طبیعت است (همان: ۱۸). نصر به اجمال به معرفی دیدگاه های پوزیتیویسم منطقی و نگرشهای مشابه آن پرداخته است و این دیدگاه ها را در جهت حذف هرگونه اهمیت متافیزیکی از علم جدید میداند. پس از اشاره به این دیدگاه ها، دیدگاه متکلمان و متفکران مسیحی را نیز با اهمیت میداند. وی معتقد است اکثر جریانهای کلامی به موضوع انسان و تاریخ پرداخته و روی مسأله نجات انسان به عنوان یک فرد مجزا و تنها، به عوض نجات و رستگاری همه تعینات، تمرکز نموده اند. او مواضع متکلمینی مانند بارت و برونر را مثال میزند که بر این عقیده بودند که طبیعت نمیتواند چیزی راجع به خداوند به انسان یاد دهد و بنابراین دارای هیچ نفع کلامی و معنوی نیست. با این حال معدود متکلمینی هم بودند که اهمیت طبیعت بهعنوان زمینه حیات دینی را به تحقیق دریافتهاند و به خوبی درک کرده اند، برای اینکه انسان بتواند اعتقاد محکمی به خود دین داشته باشد، ضروری است اعتقاد داشته باشد که خلقت نشانهای از خالق هستی را به نمایش می گذارد. این دسته از متکلمان به جنبه وحیانی جهان عنایت داشته اند. به این صورت که اگر خلقت بهنحوی تجلی خداوند نبود، هیچگونه کشف و تجلی الهی امکان ظهور و بروز نداشت (همان: ۳۴ و ۳۰). اگرچه چنین دیدگاه هایی در بازیابی رابطه انسان و طبیعت اهمیت دارد اما به ندرت فهمیده و پذیرفته شده و در عمل ناموفق بوده است. به نظر نصر تفکر دینی نوین بیشتر به سکولاریزه کردن طبیعت کمک کرده است و در مقابلِ آنچه علم درباب طبیعت دیکته می کند عقبنشینی نموده است. به نظر او حتی الاهیات طبیعیای که بتواند به نحو راضیکننده ای پلی معنوی میان انسان و طبیعت بهدست دهد، وجود ندارد. وقتی از مسیحیت دعوت به عمل آمد تا حافظ تمدن شود، با دنیایی مواجه شد که در آن طبیعتباوری، تجربهگرایی و عقلباوری، بسیار رواج داشتند. بنابراین مسیحیت در مقابل این طبیعتگرایی، از طریق توجه دادن و تأکید بر حدود بین ماوراءطبیعه و طبیعت و نیز از طریق تمیز بین امور طبیعی و مافوق طبیعی بهنحوی چنان سخت و دقیق عکسالعمل نشان داد که به محروم ساختن طبیعت از روح درونی آن انجامید. مسیحیت، به منظور حفظ و نجات ارواح انسانها در اوضاع و احوال خاصی که خود را در آن میدید چارهای نداشت جز اینکه اهمیت کلامی و روحانی طبیعت را فراموش کند و نادیده گیرد یا حداقل آن را بسیار کوچک شمارد. از این لحاظ مطالعه طبیعت از یک نگاه یزدانشناسانه در مسیحیت غربی، از جایگاهی محوری برخوردار نشد (نصر، ۱۳۷۹: ۶۳). فرانسیس آسیزی هم نمونه ای است در دل معنویت مسیحی، که نظریه های برجستهای را در مورد ماهیت قدسی طبیعت بیان داشت (نصر، ۱۳۷۹: ۷۱). درواقع نصر که بحران محیط زیست را حاصل از میان رفتن انسجام و هماهنگی رابطه انسان و طبیعت میداند، فقدان دانش متافیزیک [۱] در روزگار تجدد را به مستقیمترین وجه مسئول از دست دادن هماهنگی و انسجام میان انسان و طبیعت و نقش علوم طبیعت در شمای کلی بشری قلمداد نموده است، به واسطه این حقیقت که چنین دانشی تقریباً بهکلی در غرب به دست فراموشی سپرده شده است. در حالی که در سنتهای مشرق زمین به حیات خویش ادامه داده است. انسان باید برای کشف دوباره اهمیت متافیزیکی طبیعت و احیای سنت متافیزیکی در درون مسیحیت، به این سنتهای شرقی روی آورد (نصر، ۱۳۷۹: ۱۰۴). نصر پس از اشاره به علتِ از دست رفتن انسجام میان انسان و طبیعت و ضرورت رویآوری به سنتهای شرقی، به معرفی سنتهای شرقیای مانند «تائویسم»، «شینتو» و «ذِن»، «هندو» و «اسلام» پرداخته است. نصر معتقد است که اسلام در بنیانهای کلامی خود بیشتر شبیه مسیحیت است و با وجود این، در دل خویش، معرفتی دارد که مشابه عقاید متافیزیکی سایر ادیان شرقی است. درواقع اسلام در هر دو معنای جغرافیایی و متافیزیکی، امت وسطا است که قرآن بدان اشاره دارد. به همین دلیل ساختار عقلانی اسلام و عقاید کیهانشناختی و علوم طبیعتِ آن می تواند در بیدار ساختنِ پارهای امکاناتِ مسکوت و راکد خاص در درون مسیحیت، بیشترین کمکها را عرضه نمایند (نصر، ۱۳۷۹: ۱۲۱). در اسلام اتصال جداییناپذیر بین انسان و طبیعت و همچنین میان علوم طبیعت و مذهب و در خود قرآن که لوگوس یا کلمه خداوند است یافت می شود. اسلام از طریق امتناع از جدا ساختن انسان و طبیعت به طور کامل، نگاه یکپارچه خود نسبت به عالم وجود را حفظ کرده است و در شریانهای نظم کیهانی و طبیعی، جریان فیض یا برکت الهی را جاری میبیند. بشر برای طبیعت، مجرای فیض و رحمت است، بدین طریق که بهواسطه مشارکت فعال در جهان معنوی، به داخل جهان طبیعت نورافشانی می کند. بهخاطر ارتباط صمیمانه بین انسان و طبیعت، حالت درونی انسان در نظم خارجی بازتاب یافته است. از همین روی است که وقتی وجود داخلی انسان به سمت تاریکی و بینظمی رو می کند طبیعت نیز از هماهنگی و زیبایی به جانب عدم تعادل و بینظمی میرود. در اسلام بهواسطه این مفهوم خاص از انسان و طبیعت، طبیعت هرگز بهعنوان امری دنیوی ملحوظ نشده است (نصر، ۱۳۷۹: ۱۲۴-۱۲۲). نصر در کتاب دین و نظم طبیعت که از عمیقترین بحثهای وی در باب موضوع محیط زیست و نقش فلسفه غرب در بحران محیط زیست میباشد، درصدد است ساحتهای دینی و معنوی بحران زیست محیطی و اهمیت شکاف میان معرفت و امرقدسی (معنویت) را در شتاب بخشیدن به هرج و مرج و آشفتگیهای یک نظم معنوی و فکری که آلودگی و تخریب نظم طبیعی، مشهودترین پیامد آن است در کانون توجه قرار دهد (نصر، ۱۳۸۹: ۱۶). این کتاب با توجه و تعمق در سنن فلسفی غرب، تاریخ علوم، جهانبینی ادیان گوناگون جهان، درباره رابطه دین و نظام طبیعت دیدگاهی جهانی ارائه نموده است. نظم طبیعت چیزی جز نظم انسانها نیست و هماهنگی آن، همان هماهنگی درونی است. اجزای طبیعت همان اجزای ما و تخریب طبیعت تخریب ماست. این درسی است که ادیان در طی اعصار تعلیم دادهاند.
۳-۳-۲-۲- مدعای اصلی نصر
نصر از آن دسته متفکرانی است که بحران زیست محیطی را ریشه در بحرانی عمیقتر، یعنی بحران معنوی میداند[۲۰۵]. او معتقد است واژه معنویت در مفهوم فعلی، واژهای مدرن است. درواقع آن ابعاد و عناصری از دین که در غرب به فراموشی سپرده شده است به غلط به معنویت (به عنوان تمایز از دین) تعریف شده است. بنابراین هم از مفهوم دین و هم معنویت استفاده نموده چرا که به گفتهی او «درکاربردِ فعلی کلمه دین در بسیاری مناطق، اغلب عنصر معنوی کنار گذاشته می شود. مردمی که در جستجوی بعد درونی تجربه دینی و حقیقت دینیاند در پی واژه دیگری برای تکمیل واژه دیناند؛ این تراژدی است اما با این حال حقیقت است» ۲۰۰۷: ۲۹) Nasr,). نصر به عنوان یک سنتگرا [۲] معتقد است که بدون دین، معنویتی نیست. درواقع راه رسیدن به معنا، انتخاب راهی است که خدا برای ما انتخاب کرده، یعنی دین. برای آنها که دین، هنوز یک واقعیت محسوب می شود آسانتر است که از طریق دین و دیدگاه های دینی درباب طبیعت، بتوان راهحلی برای بحرانی که از آن رنج میبریم ارائه داد. جمع کثیری از جهان هنوز زندگیِ دینمدارانه دارند ولی با این حال بیشتر متفکران غربی درباره مسأله محیط زیست بر این باورند که گویی همه، دنبالهروی لاادریِ فلسفه سکولاریاند که در آکسفورد، کمبریج و هاروارد پرورش داده می شود و بنابراین آنها در پی گسترش یک اخلاق زیستمحیطیِ عقلانی بر پایه لاادریگراییاند؛ گویی این جهان اصلاً تأثیر زیادی روی بحران زیستمحیطی ندارد. بنابراین لازم است که به شیوهای واقعی، جهانی را که در آن زندگی میکنیم در نظر گیریم (۳۰ :Ibid). نصر بر این ادعاست که بحران محیط زیست و اساساً ظهور هر بحرانی، برآمده از بحران عمیقتری است بهنام بحران معنوی [که این بحران معنوی، دلایل تاریخی و عقلانی خودش را دارد]. بحران معنوی بدین معناست که انسان از خود اصیل خویش فاصله گرفته است. همان خودی که از خدا سرچشمه گرفته است. درواقع غفلت و بیتوجهی به انسان معنویِ مبتنی بر متون دینی، نه تنها منجر به ظهور مشکلاتی در سطح انسانی شده است بلکه بر رابطه میان انسان و طبیعت هم تأثیرگذار بوده است. به نظر نصر بحران ارتباط انسان و طبیعت در غرب بر اساس دو اشتباه به وجود آمد؛ یکی عدم درک درست و عمیقتر انسان و دیگری واقعیت قدسی طبیعت. این یکی از عواقب بحران معنوی بود که در طول رنسانس و قرن هفدهم به وجود آمد و طبق آن، انسان مدرن خود را یک موجود زمینی دید که هیچ مسئولیتی در قبال خدا و مخلوقاتش ندارد. همچنین در نتیجهی بحران فکری و معنوی، امر قدسی طبیعت به کناری نهاده شد. طبیعت، حضوری مکانیکی و حسابگرانه برای انسان پیدا کرد. این بحران معنوی از زمان انقلاب صنعتی به این سو جدیتر شده است (نصر، ۱۳۷۹: ۹). به همین دلیل، نصر به توصیف انسان و تفاوت ماهیت انسان در طول دوره های رنسانس و قرون وسطا و نیز انسان سنتی و مدرن می پردازد. به نظر نصر، مخدوشسازی تصویر انسان در غرب را میتوان تا اواخر قرون وسطا ردیابی نمود. زیرا از جمله دلایل این مخدوشسازی، ارسطویی کردن افراطی تفکر غربی در قرن سیزدهم است. این ظاهری کردن تفکر مسیحی که دنیوی کردن علوم جهانشناسی در قرن هفدهم را در پی داشت، خود نتیجه بومی کردن انسان مسیحی بهعنوان یک شهروند کاملاً راضی در این جهان بود. در حالیکه انسان واقعی، واقعیت باطنی خود را آن صورتی میداند که صفات الاهی را منعکس میسازد و واقعیت کیهانی به واسطه واقعیت باطنی او خلق شده است. یعنی امکانها در لوگوس یا کلمهالله (که بهواسطه آن همه چیزها خلق شده اند) منطوی است (همان: ۳۳۶). مفهومی که از انسان در دوران متجدد برداشت می شود مغایر با مفهوم سنتی است. برداشت متجدد، انسان را بهعنوان واسطه میان آسمان و زمین تلقی نمیکند بلکه عصیانگری میداند که از نقش الوهیت به نفع خویش سوءاستفاده می کند. درحالیکه انسان در مفهوم سنتی یعنی همان خلیفۀالله، انسانی است که در جهان سنتی زندگی می کند و یک مبدأ کلی دارد. انسان به تعبیر اسلامی، جانشین خدا در زمین است؛ در قبال اعمالش در پیشگاه خداوند مسئول بوده و حافظ زمین میباشد. حق سلطه بر زمین به او داده شده مشروط بر اینکه به خودش به عنوان آن شخصیت زمینی محوری که بر صورت خداوند آفریده شده است - یعنی یک موجود خداگونه که در این عالم زندگی می کند - وفادار بماند. انسان خلیفۀالله از نقش خویش به عنوان واسطه میان آسمان و زمین و کمالی که ورای قلمرو زمینی قرار گرفته است، آگاه است. قلمرو زمینی به او اجازه حاکمیت داده، مشروط به اینکه نسبت به سرشت ناپایدار سفر خود بر زمین آگاه بماند. چنین انسانی زندگیای سرشار از معنا دارد. او میداند به این دلیل انسان است، که همه اعمال و افکارش هم قرین شکوه و جلال و هم همراه با خطر است. درواقع اعمال انسان بر وجود وی تأثیر دارند و زندگی اخرویاش نیز بهواسطه اعمالش در زندگی دنیوی رقم میخورد. در حالیکه انسان متجدد، خلیفۀاللهی را به معنای قدرت انسان به عنوان فرمانروای زمین به قیمت از دست رفتن بندگیاش در برابر خدا مورد تأکید قرار داده است به حدی که نه خلیفۀالله بلکه خلیفهی منِ فردی خویش و یا خلیفهی قدرت دنیوی می شود (نصر، ۱۳۸۳: ۵۷). انسان عاصی، این زمین را خانه و کاشانه خود میبیند. زندگی را تجارتخانهی بزرگی میبیند که آزاد است در آن پرسه زند و اشیائی را به خواست خود برگزیند. با این ادعا که بدین وسیله تقدیر خاص خودش را رقم زده است، احساس غرور می کند. ولی او که هنوز انسان است، احساس حسرتی نسبت به ذات قدسی و سرمدی دارد و بدین سان برای ارضای این نیاز به هزار و یک راه، از رمانهای روانشناختی تا عرفان متأثر از مواد مخدر، توسل میجوید. انسان متجدد که در ویرانی زمین موفق بوده و عملاً تعادل زیستمحیطی را در عرض حدود پنج قرن بههم ریخته است، نمیداند که برای چیره شدن بر تنگنایی که به دست خویش و در اثر به فراموشی سپردن معنای واقعی انسانیت، در آن فرو افتاده است، چارهای جز بازیابی خود ندارد (نصر، ۱۳۸۵: ۳۲۸-۳۲۵). بنابراین نصر، بنابر آنچه گفته شد بر این ادعاست که انسان، خود را گم نموده است و باید خود حقیقی خویش را بازیابد تا بتواند از این طریق بر مسائل و مشکلات از جمله بر بحران محیط زیست، فائق آید. درواقع به عقیدهی او بحران محیط زیست، ریشه در بحرانی عمیقتر یعنی بحران معنویت (همان گمگشتگیِ انسان خداگونه) دارد. انسان فقط در صورتی کاملاً انسان است که دریابد کیست و به این طریق نه فقط تقدیر خویش را محقق نماید و به کمال خویش نائل آید بلکه جهان پیرامونی خویش را نورانی سازد (همان: ۳۶۱). یکی از دلایلی که نصر برای بحران محیط زیست بهکار میبرد تعامل ناصحیح انسان با طبیعت است. از همین روی به ریشهیابی این مسأله می پردازد. او معتقد است اگر رابطه میان انسان و طبیعت بازیابی و تصحیح شود، انسان در جایگاهی که حقیقتاً باید باشد یعنی جانشینی خدا بر زمین محق خواهد بود. این بازیابی رابطه در گرو عمل بر طبق آموزههای دینی میباشد. بنابراین برای جمعیت انسانی غیرممکن است که بدون ارتباط شعائری با جهان طبیعی و توازن با خدا و سطوح بالای طبقات کیهانی، هماهنگ با طبیعت زندگی کنند. درصورت عدم وجود چنین رابطهای است که طبیعت به واقعیت فیزیکی محض تقلیل می یابد.
۳-۳-۲-۳- برهان و مستندات نصر
انسان مدرن (که ابتدا در غرب خانه داشت و بهتدریج در دیگر قارهها دامن گسترانید) قرنهاست به نام ترقی، پیشرفت مادى، توسعه اقتصادى و دیگر خدایان و آرمانهاى دروغین قرن نوزدهم، به تخریب این سیاره پرداخت. اکنون او مىبیند که چگونه این روند، نه تنها او را به لحاظ درونى و معنوى فروکاسته، بلکه حتى تنفس همین هوایى را نیز که ادامه زندگى بر روى زمین منوط به آن است، برایش دشوار ساخته است. به بیانى استعارى، انسان مدرن که براى به دست آوردن زمین، از آسمان روى گرداند، اکنون زمین را هم دقیقا به دلیل نداشتن آسمان، از دست مىدهد و این حکم شگفت انگیز تاریخ درباره اوست. به این ترتیب طى چند سال اخیر در غرب، توجه به نقش دین در بحران زیست محیطى آغاز شده است (نصر، ۱۳۷۷: ۸۹). درباب نقش دین در مباحث زیستمحیطی، مدعای نصر آن است که در وهله اول این دین بود که در معنای گستردهاش نگاه معنوی از تجربه نسبت به طبیعت را در میان تمدنهای سنتی به وجود آورد. اگر از طبیعت در غرب دینزدایی نمیشد، علومِ صرفاً کمّی و عاری از دین نمیتوانستند پیشرفت کنند و به همین صورت تکنولوژی، که باعث چنین ویرانی در محیط زیست شده نمیتوانست پیشرفت کند (همان: ۹). بدین ترتیب برخلاف آن عده از افراد که قائلند دین و آموزههای دینی در رشد تکنولوژیای که نتایج مخرب آن را در جهان میبینیم مؤثر و بانی بوده است، کسانی هم مانند نصر بر این عقیدهاند که به عکس، این تقدسزدایی و دینگریزی است که منجر به پیدایش بحرانها شده است. استدلال نصر در خصوص بحرانِ ارتباط انسان با طبیعت را میتوان تحت گزارههای زیر بیان نمود: برای انسان متجدد، طبیعت به صورت امری تقدسزدایی شده درآمده است؛ طبیعت نزد عدهای، به صورت چیزی که باید تماماً مورد استفاده و لذت قرار گیرد در آمده است. استدلالهای نصر در خصوص این مدعا که بحران زیستمحیطی حکایت از بحران درونی انسانها و یا بحران ارزشها و گمگشتگی هویت انسانی دارد، براساس بررسی عوامل و دلایل ظاهری این بحران یعنی رشد روزافزون علم و تکنولوژی سکولار و مدرن است. یعنی بررسی دلایل تغییر و تحولاتی که منجر به تقدسزدایی و بیتوجهی به طبیعت شد. در همین راستا، نصر نقطهی شروع این تحولات را از قرون چهاردهم و پانزدهم دانسته است. کلام مسیحیِ آن زمان در رشد این تقدسزدایی بیتأثیر نبوده است. بنابر دیدگاه نصر، این تحولات در قرون چهاردهم و پانزدهم با انقلاب کپرنیکی و انقلاب دکارتی آغاز گشت. البته علوم جدید و انقلابهای علمی بدون تحولات کلام مسیحی امکانپذیر نمیبود. پیامد این انقلابها علوم جدیدی بود که مانند گذشته با طبیعت بهعنوان موجودی مقدس رفتار نمیکردند. دیگر بهندرت نشانه های خدا در طبیعت دیده میشد. جریان اصلى دانش اروپایى، قاطعانه طبیعت را از قلمرو امور مقدس بیرون نهاد. با تقدسزدایی، طبیعت بهعنوان چیزی تلقی میگردد که باید تا حد ممکن، مورد استفاده و تلذذ قرار گیرد بدون هیچگونه مسئولیتی در قبال آن (Nasr, 2003: 20). امروزه شاهد گسترهی تقدسزدایی از طبیعت، بیمهری و بیمسئولیتی در قبال طبیعت هستیم که به مرور زمان به اوج خود رسیده است. درک انسان مدرن از طبیعت، بهعنوان چیزی تهی از معناست که این خلاء معنا در درون جان آدمی نیز ادامه دارد و خودش را به شیوه های مختلف آشکار می کند. سلطه انسان بر طبیعت و کاربست تکنولوژی، خود انسان را نیز تهدید می کند[۲۰۶]. ماشینی شدن[۲۰۷] پدیدآورنده شر بزرگی است که جهانِ امروز از آن رنج میبرد. این ماهیت ماشین است که انسان را تا حد بردگی تقلیل میدهد و آنها را بطور کامل میبلعد، برای آنها انسانیتی باقی نمیگذارد و چیزی فراتر از حیوانیت نمیدهد. انسانی که ماشین را خلق کرد از سوی همین مخلوق به آخر خط میرسد (Schuon, 2007: 17). دیگر این خرد انسانی نیست که تصمیمگیرنده است بلکه ماشین و ابدان، شیمی یا زیستشناسی است که تعیینکننده چیستی انسان، چیستی هوش و چیستی حقیقت است. تحت چنین شرایطی طبیعت از سوی انسان مدرن، تقدسزدایی شد. علاوه بر تحولات علمی، تحول دیگری که به بیتوجهی و تخریبِ طبیعت دامن زد، ظهور انسانِ محصول رنسانس بود. انسان مسیحى سدههاى میانه (قرون وسطى)، نیمى «خدا» نیمى بشر، نیمى فرشته و نیمى خاکى بود که هنوز مسئولیتى در قبال آسمان احساس مىکرد و بین دو قطب آسمان و زمین سرگردان بود. رنسانس تا حدود زیادى، اندیشه باستان را احیا کرد، اما این احیاگرى، دیگر در آغوش سنت مسیحى صورت نگرفت. حاصل این امر، نه یک انسانگرایى (اومانیسم) مسیحى یا حتى «افلاطونى»، بلکه انسانگرایىاى مادى و در نهایت، شکاکانه و لاادرىگرانه بود که بشر را به موجودى کاملاً زمینى بدل ساخت. از آن پس، این سنخ انسان مسئولیتى در برابر هیچ چیز یا هیچکس فراتر از قلمرو بشرى احساس نمىکرد و در وراى خود، اقتدارى الهى نمىشناخت. البته استثناهاى مهمى وجود داشت اما جوهرهی اصلی این فصل جدید در تمدن غرب چنین بود. انسان اروپایى که عزم تسخیر این سیاره را داشت، حاصل این انسانگرایى دنیوى بود و مسئولیتى در قبال طبیعت یا سایر اقوامى که بر آنها چیره مىشد، احساس نمىکرد؛ این چیزى است که در سرنوشت مردمان بومى بسیارى از نقاط قاره امریکا مىتوان دید (نصر، ۱۳۷۷: ۹۳). به این عامل (انسانگرایی رنسانس)، در قرن هفدهم عنصر مهم سومى افزوده شد و آن ظهور فیلسوف بریتانیایى فرانسیس بیکن بود. جوهر پیام او عبارت بود از اینکه علم، قدرت است. از این پس، شناخت سرچشمه قدرت مادى شد؛ که این، در مجموع، با آنچه تمدنهاى سنتى همواره آموزش مىداده اند، متفاوت است و با ترکیب این عناصر و عوامل فعال بود که تمدن بسیار پرتوان و پرتحرک اروپایى عزم استیلا بر این سیاره کرد. نه فقط از نظرگاه انسانى و براى ایجاد مستعمرهاى جهانى، بلکه همچنین از دیدگاه طبیعى و زیستشناختی، آن را دنبال نمود. همچنین بر این مبنا بود که انقلاب صنعتى نوعى بىاعتنایى کلى نسبت به محیط زیست را در پىداشت و محیط زیست چیزى شد که صرفاً در معرض دست اندازى و تجاوز قرار مىگیرد. اما فهم این تحول در ماهیت شناخت، براى بیشتر مشرق زمینیان، اعم از عربها و ایرانیان و هندیها، بسیار دشوار بوده است. چرا که متضمن جدایى میان شناخت و رستگارى و در تباین با آن وحدتى است که در دل سنت هندى و اسلام میان معرفت و آزادى معنوى نهفته است (همان: ۹۵). کمترین سخنى که مىتوان گفت این است که در طول انقلاب صنعتى، طبیعتِ انسان ارتقا نیافت. این اندیشه که ماهیت نوع بشر بهتر و بهتر مىشود (دروغ بزرگى که در قرن نوزدهم اشاعه یافت) جامه عمل نپوشید. به نظر نصر (که خود را سنتگرا مینامد و مفهوم سنت در غالب نوشته های وی به چشم میخورد) مخالفتِ سنتگرایی با تجددگرایی، به لحاظ اصول و مبادی است. یعنی مخالفت با تجددگرایی نه به معنای مخالفت با جهان معاصر بلکه مخالفت با آن شورش و طغیان علیه عالم بالاست که در غرب با دوران رنسانس آغاز شد (نصر، ۱۳۸۵: ۱۸۲). انسان متجدد که با بحران بیسابقهی ساخته و پرداخته دستخود، که اکنون حیات کل این سیاره را تهدید میکند، رو به رو شده، همچنان از یافتن این که علل واقعی این مسأله در کجاست، سرباز میزند. به سفر تکوین و بقیه کتاب مقدس به منزله خاستگاه بحران چشم میدوزد، به جای این که به تقدسزدایی تدریجی از کیهان که در غرب روی داد و بهویژه به خردگرایی و انسانگرایی رنسانسی نظر اندازد که انقلاب علمی را پدید آورد و پیدایش علمی را موجب شد که عملکرد آن نه برای اعظام و اجلال الهی، بلکه برای دستیافتن به قدرت و ثروت دنیوی است (نصر، ۱۳۷۷: ۲۰۸).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
محیط بازاریابی شرکت ها از بازیگران و نیروهایی تشکیل می شود که در توانایی مدیریت بازاریابی در تهیه و حفظ مبادلات نافع با مشتریان هدف، تأثیر می گذارد. محیط بازاریابی شامل محیط خُرد و کلان است. ۱- محیط کلان شرکت، با فروشندگان مواد اولیه، واسطه های بازاریابی، مشتریان، رقبا و جوامع مختلف، همه در محیط کلان فعالیت می کنند. محیط کلان، از نیروهایی تشکیل شده است که برای شرکت، فرصتها و تهدیدهایی را به وجود می آورد. در واقع، محیط کلان، از نیروهای اجتماعی بزرگتری تشکیل می شود که در محیط خرد به طور کامل تأثیر می گذارد. این نیروها شامل نیروهای جمعیت شناختی، اقتصادی، طبیعی، فناورانه، سیاسی و فرهنگی است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
محیط اقتصادی: محیط اقتصادی از عواملی تشکیل می شود که در قدرت خرید و الگوهای هزینه مصرفکننده تأثیر میگذارد. بازار به قدرت خرید و مردم، هر دو نیاز دارد و کل قدرت خرید به عواملی مانند درآمد جاری، سطح قیمت ها، میزان پسانداز و سیاستهای اعتباری بستگی دارد. محیط طبیعی: شامل منابع طبیعی مورد نیاز بازاریابان به عنوان عوامل ورودی یا منابعی می شود که تحت تأثیر فعالیت های بازاریابی قرار می گیرد. محیط سیاسی / قانونی: تصمیمات بازاریابی، شدیداً تحت تأثیر تحولات محیط سیاسی است؛ این محیط از مجموعه قوانین، ادارات دولتی و دسته ها و گروه هایی تشکیل می شود که در جامعه ای مشخص، در افراد و سازمان ها، تأثیر می گذارد و برای آنها محدودیت هایی ایجاد می کند. محیط فرهنگی / اجتماعی: محیط فرهنگی از نهادها و سایر نیروهایی تشکیل میشود که در ارزشهای اساسی، ادراکات، رجحان ها و رفتارهای جامعه، تأثیر می گذارد. ۲- محیط خرد محیط خرد از نیروهای نزدیک به شرکت همچون مشتریان، رقبا، تأمین کنندگان، واسطه ها و جوامعی تشکیل می شود که در توانایی شرکت در خدمت به مشتریان تأثیر میگذارد در این قسمت، این نیروهای تأثیرگذار در محیط خرد طبق مدل پیشنهادی کاتلر بررسی شده است: مشتریان: مشتریان، افرادی هستند که کالاها و خدمات را برای مصارف شخصی می خرند یا برای استفاده مجدد در تولید کالا و خدمات دیگر یا به منظور فروش مجدد و تحصیل سود از آنها بهره می برند. رقبا: بر اساس مفهوم بازاریابی، هر فروشنده و شرکتی با طیف وسیعی از رقبا مواجه است و برای کسب موفقیت نسبت به آنها باید در اذهان خریداران جایگاه شایسته تری به خود اختصاص دهد. تأمینکنندگان: تأمینکنندگان، به نحو مؤثری در فرایند بازاریابی تأثیر می گذارند. آنها منابع مورد نیاز فروشنده ها و شرکت ها را برای تولید کالا و خدمات فراهم می کنند. جوامع (دیگر ذینفعان): جوامع مختلف، قسمتی از محیط بازاریابی شرکت را تشکیل می دهد. در تعاریف موجود در علم بازاریابی، هر فرد، گروه یا جامعه ای که به هر نحو تحت تأثیر فعالیت های سازمانی قرار می گیرد، قسمتی از محیط بازاریابی آن سازمان است. واسطه ها: در شرایط امروزی کسب وکار، بیشتر تولیدکنندگان، کالاهای خود را مستقیماً به مصرف کنندگان نهایی نمیفروشند، بلکه برای عرضه کالا به بازار، با واسطه های بازاریابی همکاری میکنند. واسطه های بازاریابی، کانال بازاریابی را تشکیل میدهد (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۷۹). ب) سیستمهای اطلاعات بازاریابی سیستم های اطلاعات بازاریابی جهت پاسخگویی به نیازهای اطلاعاتی مدیران در سازمان، ایجاد و شامل ارزیابی و تشخیص نیازهای اطلاعاتی مدیران و تهیه و عرضه به موقع اطلاعات مورد نیاز آنها می شود. سیستم اطلاعات بازاریابی، به مدیران در تعیین بازاریابی هدفمند، کمک شایانی می کند. جدول (۲-۱)، زیرساختهای تفکری و فعالیت های بازاریابی مربوط به سیستمهای اطلاعات بازاریابی را نشان می دهد (کاتلر، ۱۳۸۲). جدول ۲-۱- زیرساختهای تفکری و فعالیتهای بازاریابی مربوط به سیستمهای اطلاعات بازاریابی
زیرساخت های تفکری |
فعالیت های بازاریابی |
لزوم تصمیم گیری بر اساس اطلاعات بازار صحیح و به موقع جمع شده |
انتخاب نیروهای مناسب برای جمع آوری اطلاعات بازار و نظارت بر آن |
نظارت دایم و مستمر بر بازار |
ایجاد سیستم نظارتی کارآمد برای کنترل بازار |
|
کسب اطلاع از نظرات مردم و مشتریان |
|
لزوم تحلیل دقیق اطلاعات بازار |
ج) برنامه ریزی بازاریابی یکی دیگر از مؤلفه های فرایند بازاریابی، برنامه ریزی بازاریابی است. شرکت ها، ابتدا برنامه کلی راهبردی را تهیه و سپس به صورت برنامه های عملیاتی به اجرا درمیآورند. برنامه های عملیاتی با مشارکت کارکنان داخلی و افرادی از خارج شرکت اجرا می شود (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۷۹). جدول (۲-۲) زیرساخت ها و فعالیت های بازاریابی مربوط به برنامه ریزی بازاریابی را نشان می دهد. جدول ۲-۲- زیرساختهای تفکری و فعالیتهای بازاریابی مربوط به برنامه ریزی بازاریابی
زیرساخت های تفکری |
فعالیت های بازاریابی |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
عامل دیگری که در ایجاد و تکوین شهرت سازمانی مهم است، فرایند اجتماعی سازمان است از طریق این فرایند افراد جای خود را در سازمان باز میکنند. یاد میگیرند که چگونه جذب سازمان شوند، با هنجارها و استانداردهای سازمان آشنا شوند و شهرت مناسب را فرا گیرند. فرایند اجتماعی در سازمانها بهصورت آموزشهای توجیهی و قبل از خدمت و آموزشهای حین خدمت میباشد و یا گاهی افراد خود بهتدریج هنجارها و شهرتهای مناسب را تشخیص میدهند و بهتدریج به آنها خو میگیرند. که در حالت اول آموزش به شکل رسمی و در حالت دوم به شکل غیر رسمی میباشد. موفقیت فرایند اجتماعی سازمان ارتباط زیادی به ماهیت شهرت سازمان و نوع هنجارهای غالب در سازمان دارد.(داولینگ،۲۰۱۲) سنتها و تشریفات: سنتها الگوهایی هستند که در سازمان شکل گرفته و بهصورت عادت پایدار شدهاند. تأکید بر الگوها، شهرتهای ویژه در مراسم عمومی، نوع برخورد با کار، افراد و ارباب رجوع، تشویق به گردهماییها پیروی از شعارها و نمادهای ارتباط (هر شیء، عمل، رویدادی که برای انتقال معنی به کار میرود)، همگی بیانکنندۀ انتظارهای سازمان از افراد و همینطور انتظار متقابل آنها از سازمان است(ایگل،۲۰۰۱).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
اسطورهها: نمونهای از تاریخ گذشته سازمان است که موفقیتها و کارهای برجسته مؤسسات و یا مدیران در گذشته را بهصورت الگو بازگو میکند و هدف آن انگیزش کارکنان و پیروی آنها از آن الگوهاست. بهطوریکه در کارکنان دلبستگی ایجاد کند و باعث شود آنان از عضویت در سازمان احساس غرور کنند و به خود ببالند. پژوهشگر دیگری اجزای شهرت سازمانی را از لحاظ قابلیت مشاهده و تغییر و تداوم آن به دو سطح تفکیک میکند. بهطوریکه در سطح عمیقتر که کمتر قابل مشاهده است. شامل ارزشهای مشترکی میشود که حتی اگر اعضای گروه هم تغییر کنند در سازمان باقی خواهند ماند. که درواقع این ارزشها شهرت گروه را شکل میدهند. در این سطح شهرت به سختی قابل تغییر است در این تفاوت افراد در سازمانها از لحاظ توجه به مسائل مالی، نوآروی و یا عملکرد مشخص میشود. در سطح دیگر که قابل مشاهده است، شهرت الگوهای شهرتی را نشان میدهد که کارکنان تازهوارد بهطور خودکار از کارکنان قدیمی میآموزند. شهرت در این سطح قابل تغییر است. ۲-۲۰ ادگار شاین نیز برای شهرت سازمانی سه سطح را عنوان میکند: ۱ـ مصنوعات و ابداعات: این سطح شامل تمام پدیدههایی که یک فرد میتواند ببیند، بشنود و احساس کند میشود. مانند زبان، تکنولوژی، مراسم، داستانها، جشنها، این سطح قابل مشاهده است. ۲ـ ارزشهای حمایتی: شامل ارزشهایی است در مورد اینکه، کارها چگونه باید انجام شوند و یا در یک وضعیت جدید یک فرد چه عکسالعملی باید از خود نشان دهد و شهرت کند. این سطح کمتر قابل مشاهده است. ۳ـ مفروضات اساسی: که شامل عقایدی است در مورد اینکه یک سازمان چگونه باید عمل کند. بهعنوان مثال تصمیمگیری در یک سازمان توسط افرادی که دارای اندیشه عالی هستند صورت بگیرد یا به وسیله افرادی که در رتبۀ بالا قرار دارند. این سطح قابل مشاهده نیست (به نقل از دسوزا[۴۴]،۲۰۱۳).
۲-۲۱چگونگی شکلگیری و تداوم شهرت سازمانی معمولاً، هر سازمان ابتدا بهصورت یک واحد کوچک تأسیس میشود. در شروع فعالیت سازمان، شهرت در آن با توجه به عوامل مختلفی بهسرعت شکل میگیرد. شکلگیری شهرت بستگی دارد به دلایل به وجود آمدن سازمان و جایگاه آن در جامعه و عوامل موفقیت آن از قبیل کارایی، مرغوبیت کالا، کیفیت ارائه خدمات به ارباب رجوع یا مشتریان، ابداع و نوآوری، تلاش زیاد و وفاداری نسبت به سازمان. وقتی سازمان متولد میشود تلاش زیادی از طرف کارکنان برای موفقیت سازمان صورت میگیرد. درحقیقت شهرت نشانگر درجۀ تلاش و تصویر کارکنان از کار خود و آینده سازمان است. بهتدریج که سیستمهای پاداش سیاستها، خط مشیها و قوانین حاکم بر کار تدوین مییابند، مجموعه این عوامل بر شکلگیری شهرت اولیه سازمان تأثیرات عمیق میگذارد. این عوامل از طرف سازمان رسمی مشخصکنندۀ نوع شهرت و طرز برخوردهایی هستند که برای موفقیت سازمان مهم خواهند بود(فان[۴۵]،۲۰۱۳). بنیانگذاران و مدیران ارشد، نقش اساسی در این شکلگیری ایفا میکنند. اصول اعتقادی، ارزشها، اهداف و شهرت بنیانگذار سازمان مشخصکنندۀ نوع انتظارات حال و آیندۀ سازمان بوده، این اعتقادات و شهرتها توسط دیگر مدیران سازمان به زیرمجموعه منتقل میشود. کارمندان شهرت مدیران را پیوسته زیر نظر دارند و هر واقعۀ مهمی که نتیجۀ عمل مدیریت است را به خاطر میسپارند. عدالت، عجله، تکبر، محبت و دیگر خصایص مدیران در شکلگیری شهرت سازمان تأثیر دارد. افراد آنها را به خاطر میسپارند. این شهرت نشانگر این است که سازمان واقعاً از آنها چه میخواهد. چه چیزهایی در ارتقای کارکنان مهم است، چگونه باید مسائل را حل کرد. همۀ اینها مجموعه قوانین ننوشته شهرتی در کار را تشکیل میدهند. گروه های کار این قوانین را بهعنوان هنجارهای کار پذیرفته و آنها را یاد میگیرند و به افراد تازهوارد میآموزند و به این ترتیب یک شهرت تداوم مییابد. استیفن رابینز نقش سه عامل را در حفظ و نگهداری یک شهرت در سازمان مؤثر میداند. این سه عامل عبارتند از: ۱ـ گزینش: هدف گزینش این است که افرادی شناسایی و استخدام شوند که برای انجام موفقیتآمیز کار مورد نظر دانش، اطلاعات، مهارت و توانایی های لازم را داشته باشند. در این مرحله سعی میشود تا کسانی به استخدام سازمان درآیند که متناسب با سازمان باشند. درنتیجه کسانی در سازمان پذیرفته میشوند که دارای ارزشهایی باشند که سازمان برای آنها اهمیت قائل است. ۲ـ مدیریت عالی سازمان: مدیران ارشد از طریق گفتار و کردار، هنجارها و معیارهایی را ارائه میکنند که دست به دست میشود و پس از طی سلسله مراتب به همه جای سازمان میرسد. ۲-۲۲دیدگاه های مختلف در مورد شهرت سازمانی: «شهرت سازمانی» یکی از جدیدترین واژههای ادبیات مدیریت است که در سالهای اخیر بسیار مورد توجه اندیشمندان و صاحبنظران مدیریت قرار گرفته است. اوچی ، پیترز و واترمن در پرفروشترین کتابهایشان بر اهمیت شهرت سازمان بهعنوان شرط موفقیت سازمانها تأکید کردهاند. پژوهشگران در زمینۀ شهرت سازمانی معتقد هستند که نسبت شهرت به سازمان مانند نسبت شخصیت است به فرد. و اعتقاد دارند که برای ایجاد بالندگی در افراد جامعه باید در زمینۀ شخصیتی آنها کاوش صورت گیرد. بر این اساس برای ایجاد بالندگی سازمانی که منجر به بالندگی جامعه میگردد باید در شهرت سازمان تحقیق شود. اصولاً، شهرت به روش درک انسان از محیطی که در آن زندگی میکند اشاره دارد و معرف دیدگاه ها و شهرت است. شهرت در بر گیرندۀ مفهومی اخلاقی است که برای هر گروه مرز بین درست و غلط و یا خوب و بد را تعیین میکند، و بهطور کلی شهرت بر نحوۀ تفکر و شهرت مدیریت و کارکنان اثر میگذارد. اگر بپذیریم که انسان امروزی نمیتواند جدا از نهادها و سازمانها متشکل از همنوعان خود زندگی نماید، پس باید قبول کرد که بخش زیادی از شهرتهای وی از این سازمانها سرچشمه گرفته است. اگر قوانین و مقررات موجود در سازمانها به شهرت رسمی کارکنان شکل بدهد، شهرت سازمانی شهرت غیر رسمی کارکنان را دیکته میکند(اوچی،۲۰۱۰). با توجه به تعاریف متعددی که در مورد شهرت سازمانی صورت گرفته است، میتوان گفت؛ شهرت سازمانی به مجموعهای از ارزشها، باورها، اعتقادات، فرضیات و هنجارهای مشترک حاکم بر سازمان اشاره میکند. به عقیده شاین ، شهرت استحکام سیستم اجتماعی را بیشتر میکند و باعث بهبود شناخت افراد شده و شهرت آنها را شکل دهد. این گفته بیانکنندۀ این موضوع است که پذیرش شهرت و رعایت اصول و موازین زیربنایی آن توسط سازمان نهتنها جزء وظایف، بلکه ضامن بقا و پویایی سازمان است. به عقیدۀ همین پژوهشگر شهرت در سه لایه مصنوعات و ابداعات، ارزشهای حمایتی و مفروضات اساسی شکل میگیرد. سازمانها هریک دارای یک شهرت سازمانی غالب و چندین پارهشهرت هستند. شهرت غالب، شهرتی است که توسط اکثریت افراد سازمان پذیرفته شده است. میزان قدرت شهرت سازمانی را میتوان بر حسب تعداد اعضای متعهد به ارزشهای غالب و میزان تعهد اعضا به ارزشها و هنجارهای غالب سازمان تعیین کرد(شاین،۲۰۰۵). به عقیدۀ رابینز ، چنانچه شهرت سازمانی از زاویۀ ۱۰ ویژگی مورد توجه قرار گیرد، تصویر کاملی از آن به دست میآید. این ویژگیها عبارت اند از: ۱ـ خلاقیت فردی ۲ـ ریسکپذیری ۳ـ رهبری ۴ـ یکپارچگی ۵ـ حمایت مدیریت ۶ـ کنترل ۷ـ هویت ۸ـ سیستم پاداش ۹ـ تحمیل تعارض ۱۰ـ الگوهای ارتباطی از سوی دیگر «بهرهوری» صرف نظر از تعریف فنی آنکه نسبت ستاده بر داده است، بهعنوان یک نگرش، شهرت و یک برداشت ذهنی از کار و زندگی به شمار میآید که هدف آن هوشمندانه کردن فعالیتها برای دستیابی به زندگی بهتر و متعالی است. در بهرهوری استفاده مؤثر از امکانات و بهبود عملکرد از دیدگاه کارایی و رسیدن به اهداف سازمانی از دیدگاه اثربخشی مد نظر است و کل این رویداد به سطح مطلوب بهرهوری منجر میگردد. هرسی و بلانچارد (Hersy and Blanchard)، عواملی را که در بهرهوری نیروی کار تأثیرگذار هستند به شرح زیر بیان کردهاند: ۱ـ توانایی ۲ـ شناخت ۳ـ کمک ۴ـ تمایل ۵ـ ارزیابی ۶ـ اعتبار ۷ـ محیط بهطوریکه بهبود عملکرد و بهرهوری با توجه به عوامل فوق صورت میگیرد. مفهوم شهرت سازمانی بهعنوان عامل مؤثر در بهرهوری و عملکرد سازمان در نظر گرفته شده است و چنانچه شهرت مناسب کاری که بهخوبی بین مدیریت و کارکنان گسترش یافته باشد به تحکیم تعهد سازمانی، ارتقاء اخلاقیات، عملکرد و بهرهوری بالاتر منجر میگردد .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۰.۰۷ (GPa)
۰.۵۵ (GPa)
۰.۰۲
( ) ۱۰۶
بررسی رفتار ورق ساخته شده از مواد SMA خالص در این قسمت، سه ماده با خواص ثابت آستنیت، مارتنزیت و خواص متغییر حافظه دار در ورق تحت بار فشاری یکنواخت و تکیه گاه گیردار مورد بررسی قرار می گیرد (شکل ۵-۱). همانطور که مشاهده می شود، ماده SMA گستره بیشتری از تغییرات را نسبت به نیروی وارده از خود نشان می دهد و در نهایت خیز کمتری نسبت به ماده مارتنزیت دارد. نمودار به صورت پارمترهای بی بعد که پیشتر ذکر شد نشان داده شده است. شکل ۵‑۱ سه ورق با خواص مواد SMA تحت بار فشاری یکنواخت بررسی تاثیر درصد حجمی ماده SMA بر رفتار خمشی ورق کامپوزیت حافظهدار در این قسمت پنج ورق کامپوزیتی تقویت شده توسط فیبرهای حافظه دار تحت بار فشاری یکنواخت و تکیه گاه گیردار مورد بررسی قرار گرفته اند (شکل ۵-۲). مقدار کسر حجمی فیبر SMA در این پنج ورق به ترتیب برابر با ۰۱، ۲۵/۱، ۱۵، ۱۲ و ۲۷ می باشد که به ترتیب از ورق کامپوزیتی بدون فیبر SMA تا کاملا SMA تغییر می کند. همانطور که مشاهده می شود افزایش میزان فیبر SMA بر خیز ورق تاثیر منفی دارد زیرا همانطور که می دانیم استحکام کششی فیبر حافظه دار کمتر از فیبر کربن می باشد و با افزایش درصد حجمی فیبر حافظه دار درواقع میزان فیبر کربن کاسته شده و بنابراین استحکام کلی سازه در برابر بار خمشی کاسته می شود و خیز افزایش می یابد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در این حالت داریم، که V حجم می باشد. شکل ۵‑۲خمش ورق کامپوزیت حافظه دار با تغییر درصد حجمی فیبر SMA بررسی تاثیر نوع چیدمان الیاف در خمش ورق کامپوزیت حافظه دار در شکل ۵-۳ چهار کامپوزیت حافظه دار چهار لایه با چیدمانهای (۰/۰/۰/۰)، (۰/۱/۱/۰)، (۰/۲/۲/۰) و (۰/۲/۰/۲) تحت بار فشاری یکنواخت و تکیه گاه گیردار مورد بررسی قرار گرفته است. همانطور که مشاهده می شود چیدمان تاثیر زیادی در میزان خیز ندارد. شکل ۵‑۳ خمش ورق کامپوزیت حافظه دار با تغییر نوع چیدمان فیبر SMA بررسی تاثیر شرایط مرزی بر خمش ورق کامپوزیت حافظه دار در این قسمت، با تغییر شرایط مرزی گیردار و ساده خمش ورق را تحت بار فشاری یکنواخت مقایسه می نماییم. همانطور که در شکل ۵ - ۴ مشاهده می شود تکیه گاه گیردار موجب کاهش خیز می شود ولی در دو نوع تکیه گاه شیب نمودار بارگذاری و خیز تغییرات یکسانی را از خود نشان می دهند. شکل ۵‑۴ ورق کامپوزیتی حافظه دار تحت بار فشاری در دو نوع تکیه گاه گیردار و لولایی تاثیر نسبت منظری در تنش بی بعد محوری شکل ۵ – ۵ تنش بی بعد محوری را برای چهار ورق کامپوزیتی SMA در طول ضخامت ورق نشان می دهد. مشخصه های هندسی و ماده برای این چهار ورق یکسان می باشد و تنها اختلاف نسبت منظری می باشد که برابر با ۱، ۸، ۲۰۰ و ۹۰۰ در نظر گرفته شده است. در این حالت نسبت منظری برابر با نسبت طول ضلع ورق به ضخامت آن تعریف می شود. همانطور که مشاهده می شود با توجه به اینکه بار فشاری وارد به چهار ورق در حین تحلیل تغییر نکرده است بنابراین با به کاهش سطح ورق میزان نیروی موثر کاهش می یابد و تنش بی بعد محوری کاسته می شود. شکل ۵‑۵ تنش بی بعد محوری در طول ضخامت ورق کامپوزیتی SMA با تغییر نسبت منظری تاثیر نسبت منظری بر خیز ورق کامپوزیت حافظه دار شکل ۵ - ۶ رفتار خمشی چهار کامپوزیت حافظه دار را با نسبتهای منظری ۳۰، ۴۰، ۵۰ و ۵۵ نشان می دهد. همانطور که مشاهده می شود جواب در نسبتهای منظری بالا همگرا می شود. همانند قسمت قبل با کاهش نسبت منظری و متعاقبا کاهش سطح ورق، بار وارده به آن کاسته شده و خیز بدست آمده کمتر خواهد بود. شکل ۵ – ۷ معکوس ماکزیمم خیز چهار ورق را با هم مقایسه نموده است. در این حالت از معکوس ماکزیمم خیز به جای خود مقادیر استفاده شده است و این به دلیل آشکار ساختن هر چه بیشتر اختلاف می باشد. زیرا با توجه به اینکه مقدار خیز کمتر از یک می باشد بنابراین عکس آن عددی چشمگیر بوده و با مقدار متناظر آن در خیز ورق دیگر اختلاف فاحشی را نشان می دهد. شکل ۵‑۶ خیز ورق کامپوزیت حافظه دار با تغییر نسبت منظری شکل ۵‑۷ معکوس خیز ورق کامپوزیت حافظه دار با تغییر نسبت منظری بررسی تنش در مقطع عرضی ورق کامپوزیت حافظه دار شکل ۵- ۸ تنش بی بعد محوری را در مقطع عرضی ورق کامپوزیتی SMA در x=A/2 و در لایه های مختلف نشان می دهد. شکل ۵‑۸ تنش بی بعد محوری در طول مقطع عرضی (x=A/2) شکل ۵ – ۹ تنش بی بعد محوری را در طول مقطع عرضی ورق کامپوزیت حافظه دار در x=A/4 و در لایه های مختلف نشان می دهد. شکل ۵‑۹ تنش بی بعد محوری در طول مقطع عرضی (x=A/4) شکل ۵ – ۱۰ تنش بی بعد محوری در طول مقطع عرضی ورق کامپوزیت حافظه دار را در موقعیت های مختلف نشان می دهد. شکل ۵‑۱۰ تنش بی بعد محوری در طول مقطع عرضی در موقعیت های مختلف x نتایج بدست آمده از تحلیل خمشی تحلیل خمشی ورق حافظه دار و مقایسه آن با ورق در فاز کامل آستنیت و مارتنزیت دریافت خوبی را از رفتار خمشی ماده حافظه دار می دهد. در این حالت ماده حافظه دار در تنشهای پایین از خواص آستنیت بهره می جوید و با افزایش تنش درون صفحه ای به سمت رفتار ماده مارتنزیت میل می کند. همچنین در تحلیل خمشی کامپوزیت کربن اپوکسی تقویت شده با فیبر حافظه دار و تغییر درصد حجمی فیبر حافظه دار به این نتیجه دست یافتیم که افزایش درصد حجمی ماده حافظه دار باعث کاهش استحکام کلی سازه خواهد شد. در تحلیل تنش محوری در مقطع عرضی ورق کامپوزیت کربن اپوکسی مشاهده شد که تنش در طول ضخامت ورق کامپوزیت همواره خطی تغییر می یابد ولی همانطور که انتظار می رود در جهت مقطع عرضی رفتاری غیر خطی دارد. فصل ششم بررسی نتایج حاصل از تحلیل ارتعاشات ورق حافظه دار
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- افزایش رضایت شغلی فراگیران
- امکان جایگزین کردن متخصصین در شرایط اضطراری
- ایجاد ثبات بیشتر در سازمان
- کاهش میزان تفاوت ها و افزایش قدرت خودکاری.
از دیدگاه دیویس و ورثر معیارهای مورد استفاده برای ارزشیابی اثربخشی آموزش عبارتند از:
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
- واکنش فراگیران به فرآیندها و محتوای آموزش؛
- دانش و تجربه اکتسابی به واسطه آموزش؛
- تغییرات رفتاری که ناشی از آموزش باشد؛
- بهبودها و پیشرفت های قابل اندازه گیری در سطح خودی و سازمانی مانند کاهش ترک شغل، غیبت و تصادفات.
دولان و شولر نیز چنین شاخص هایی را برای ارزشیابی آموزش ها بیان کرده اند(جباری، ۱۳۸۱ :۸۴) در وضعیت فعلی با توجه به پیشرفت های مبانی نظری علوم سازمانی و مدیریتی، شاخص های پویا، مناسب و عینی تری را می توان برای سنجش اثربخشی برنامه های آموزشی مطرح ساخت. بدین طریق که اثربخشی فعالیت های واحد آموزش درگستره موضوع اثربخشی سازمانی است. بر این اساس می توان از شاخص ها و روش های مطرح شده در زمینه اثربخشی سازمانی، در راستای سنجش اثربخشی برنامه های آموزشی استفاده کرد. به طورکلی، برای سنجش اثربخشی سازمانی پنج روش بیان شده است که در جریان سنجش و تدوین شاخص های اثربخشی آموزش می توان از چهار مورد آنها بهره مند شد. روش های مذکور عبارتند از: الف - روش مبتنی بر نیل به هدف؛ ب - روش مبتنی بر تأمین منابع؛ ج - روش مبتنی بر فرآیندهای درون سازمانی؛ د - روش مبتنی بر تأمین رضایت گروه های ذینفع (دفت، ۱۳۷۸ : ۶۵) ۲-۱۶-۱- روش مبتنی بر نیل به هدف در استفاده از این روش برای اندازه گیری اثربخشی آموزش باید هدف های آموزش را شناسایی کرد. این امر یک روش منطقی است، زیرا فعالیت های آموزشی در قالب برنامه های آموزشی همواره هدفمند هستند. به عبارت دیگر آموزش ها برآنند تا تغییرات مطلوب در دیدگاه ها و توانایی های کارکنان ایجاد کنند. لذا با اجرای این روش میزان پیشرفت در جهت رسیدن به آن مطلوب ها، اندازه گیری می شود. «این روش هنگامی مناسب است که اهداف روشن، مورد توافق، قابل اندازه گیری و محدودیت زمانی وجود داشته باشد». (جباری،۱۳۸۱ : ۷۴ ). استفاده از این روش برای تعیین اثربخشی برنامه های آموزشی مستلزم توجه به مفروضات ذیل است:
-
-
- فعالیت های آموزشی درقالب برنامه های آموزشی باید اهداف نهایی روشن داشته باشند؛
-
- این اهداف بایستی مشخص بوده و برای اینکه به خوبی درک شوند باید تعریف گردند؛
-
- اهداف باید تاحد امکان قابل کنترل باشند یعنی سازمان و امکانات موجود بتوانند از عهده آن برآیند؛
-
- روی اهداف باید اجماع یا توافق عمومی صورت گرفته باشد؛
-
- پیشرفت به سوی این اهداف را باید بتوان اندازه گیری کرد.
بالاخره شاخص های مناسب بر مبنای این روش عبارتند از: تقویت حس همکاری، تنوع بخشیدن به تولیدات، افزایش ثبات عملیات، حفظ منابع، ارتقاء کارایی، بهبود کیفیت محصولات و خدمات، کاهش اشتباهات و تصادفات، مبادله، تغییر بهره مندی از روش های جدید و بهتر، ارتقا شغلی و… ۲-۱۶-۲- روش مبتنی بر تأمین منابع در اجرای این روش به بخش ورودی برنامه های آموزشی توجه می شود. « این روش هنگامی مناسب است که دروندادها تأثیر قابل توجهی بر نتایج دارد» (جباری، ۱۳۸۱ : ۷۴) . اساس روش حاضر بر این فرض گذاشته شده است که برنامه های آموزشی باید در تحصیل و تأمین منابع مورد نیاز جهت نگهداری و حفظ سیستم های آموزشی موفق باشند. این روش بخشی از دیدگاه سیستمی است. بنابراین، از دیدگاه روش تأمین منابع اثربخشی آموزش بدین صورت تعریف می شود: توانایی برنامه های آموزشی چه مطلق و چه نسبی در بهره برداری از محیط خود برای تحصیل و تأمین منابع ارزشمند و کمیاب که اینجا محیط می تواند درون و یا خارج از سازمان باشد (دفت، ۱۳۷۸ :۶۱۹). شاخص های اثربخشی برنامه های آموزشی مطابق این روش عبارتند از:
- میزان بهره برداری برنامه های آموزشی از محیط درون سازمانی و برون سازمانی برای تأمین منابع مادی و انسانی کارآمد (مانند بهره مندی از حضور مدرسان توانمند، تأمین تجهیزات و تکنولوژی آموزشی مناسب، هماهنگی با برخی شرکتها، مؤسسات پروژه ها جهت بازدیدها و غیره)؛
- تداوم روند حیاتی برنامه های آموزشی پیوستگی افقی - عمودی؛
- طراحی برنامه هایی مبتنی بر درک و تفسیر درست از ویژگی ها، نیازها و خواسته های محیطی.
۲-۱۶-۳- روش مبتنی بر فرآیندهای درون سازمانی در این روش اثربخشی برنامه به میزان سلامت و کارایی فعالیت های درونی آن اشاره دارد. مطابق این روش یک برنامه اثربخش دارای فعالیت های آموزشی یکپارچه و هماهنگ است، طوری که تمامی افراد دست به دست هم داده و با تکیه بر امکانات و شرایط موجود سعی می کنند بهره وری را به بالاترین حد خود برسانند. «این روش هنگامی مناسب است که عملکرد برنامه ها به طور شدیدی از طریق فرآیندها و رویدادهایی خاص، تحت تأثیر واقع می شوند» (جباری، ۱۳۸۱ : ۷۴ ) . روش تعیین اثربخشی آموزش بر مبنای فرآیندهای درونی از آن جهت اهمیت دارد که برای سنجش و اندازه گیری اثربخشی باید به دو موضوع با ارزش توجه کرد:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|