رود با مطرب و می هر شب آن گل در گلستانی فغـانی با دل سوزان* ره بیـت الحـزن گیرد
(فغانی، ۱۳۴۰: ۲۵۱)
* نسخه بدل «پرخون» است.
ص۱۰۶ـ بهار آمد که بخشد گرمی هنگامه گلشن را / سراپا شاخ گل آتش شود در بلبلان گیرد:
آتش استعاره از گل‌های سرخ است که از انبوهی، سراسر شاخه را پوشانده است.
ص۱۰۶ـ … دوات از خامه انگشت تحیر بر دهان گیرد: شکل قرار گرفتن خامه(قلم) در ظرف مرکّب تشبیه شده به انگشت به دهان بودن.
ص۱۰۶ـ فقیر آسان کند کلک حزین دشوار عالم را… : مصراع دوم بیت از حزین لاهیجی تضمین شده و غزل فقیر به اقتفای غزل اوست:

اگر دست مرا ساقی به یک رطل گران گیرد
سعادتمند را باشد گوارا سختی عالم
  الهی در جهان کام دل از بخت جوان گیرد
هما را در گلو هرگز ندیدم استخوان گیرد
(حزین، ۱۳۸۴: ۳۸۱)

ص۱۰۶ـ سهی سرو تو را لاغرمیانی نقص کی باشد / بلی سکته خلل در مصرع موزون نیندازد:
سکته: از اصطلاحات علم عروض و به معنی مکث و عدم روانی در قرائت شعر است که بهدو نوع ملیح و قبیح تقسیم می‌شود. منظور شاعر در اینجا سکته ملیح است.
مصرع موزون استعاره از قامت یار است.
ص۱۰۷ـ جفامشتاق/ بلاپرورد: مشتاق جفا، پرورده بلا. این نوع ترکیب‌های‎ مقلوب در شعر سبک هندی کاربرد زیادی دارد.
ص۱۰۸ـ هم‌طرحی امید نیاید ز من فقیر:
منظور از امید، قزلباش‌خان امید(متوفی ۱۱۵۹ ه‍ .ق) شاعر همعصر و دوست و همسفر فقیر است.
هم‎طرحی: مقصود از طرح، طرح غزل است. اصطلاح «اشعار طرحی» یا «غزل طرحی» در این دوره به این معنی است که گاه شعری را برای مسابقه یا امتحان جودت طبع طرح می‌کردند و چندین نفر آن را می‌ساختند. (شمیسا، ۱۳۶۹: ۲۲۳)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ص۱۰۸ـ دل عارف چو مرغ قبله‌نما… :
مرغ قبله‌نما: شکلی است خرد به شکل مرغ که از مس سازند و در قبله‎نما به کار برند و به هر طرف که خواهند بگردانند، سر آن مرغ به طرف قبله قرار گیرد.(لغت‎نامه دهخدا)
ص۱۰۹ـ خوبرویان همه سر بر خط فرمان وی‎اند… : سر بر خط فرمان بودن: مطیع و منقاد دستور بودن.
ص۱۰۹ـ از بتکده تا کعبه چه فرقست بپرسید / همسایه دیوار به دیوار نباشد:
وسعت مشرب و تفکر وحدت وجودی در سراسر دیوان فقیر مشاهده می‌شود. نمونه‌های دیگر:

ـ نـزاع شیـخ و برهـمـن ز راه نـادانی اســت بـود ز کـعبـه و بتـخـانه کـوی یـار غـرض
ـ غباری نیست از من خاطر شیخ و برهمن را به کفر و دین ندارد کار ایمانی که من دارم

ص۱۱۰ـ توتیا در چشم گریان کشیدن: کنایه از کار عبث و بی‌حاصل کردن.
ص۱۱۰ـ طغرا: نوعی از خط پیچیدهحروفکهبهآنخطبرفرمانپادشاهانالقابنویسند. (لغت‌نامه دهخدا)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...