بررسی رابطه سرمایه های فکری با کیفیت خدمات در زندان ... |
کارت امتیازی متوازن
BSC
کاپلان و نورتون
۱۹۹۲
۱۸
تراز نامه نامشهود
IBS
اسویبای
۱۹۸۹
۲-۲-۱۱-۱- الگوی رهیاب اسکاندیا[۲۵]
اسکاندیا یک شرکت خدمات مالی سوئدی است که برای نخستین بار توانست دارایی های دانشی خود را اندازهگیری کرده و در قالب ضمیمه ای به حسابداری سنّتی شرکت، الحاق کند. در این روش، کل ارزش بازار را می توان متشکل از دو جزء سرمایه مالی (که در گزارش های مالی ثبت شده است) و سرمایه فکری دانست. با این حال، این دو نوع سرمایه را نمی توان برای به دست آوردن ارزش بازار با هم جمع کرد. همچنین نمی توان ادعا کرد که اختلاف بین سرمایه مالی و ارزش بازار، به اندازه سرمایه فکری شرکت، در یک مقطع زمانی مشخص است. بلکه از دیدگاه مفهومی، به سرمایه مالی که در گزارش های مالی افشا می شود و سرمایه فکری که فاقد این ویژگی است، به عنوان دو محرک اصلی ارزش سازمان نگریسته می شود. نخستین گزارش سرمایه فکری اسکاندیا بر اساس الگوی پیشنهادی ادوینسون و مالون در اواسط دهه ۱۹۸۰ تدوین شد. در گزارش سرمایه فکری اسکاندیا علاوه بر ۷۳ سنجه سنتی، از ۹۱ سنجه جدید برای اندازهگیری داراییهای دانشی در پنج حوزه : مالی، مشتری، فرایند، نوسازی و توسعه و انسانی استفاده شد. تمرکز مشتری شامل مجموعه گسترده ای از روابط مشتریان است که به طور عمده ای بر ابعاد انسانی و فرایند مبتنی است. تمرکز فرایند، مربوط به کارایی و اثر بخشی فرآیندهای داخلی است که از نیازهای مشتریان حمایت می کند. تمرکز انسانی بر دانش، مهارت ها و توانایی های کارکنان که آن ها را قادر به برآورده کردن نیازهای مشتریان یا ارائه خدمات دارای ارزش افزوده به سازمان می کند، استوار است و در نهایت تمرکز توسعه و بازآفرینی مربوط به سرمایه گذاری انجام شده در راستای حمایت از تمرکزهای انسانی، فرایند و مشتری برای زمان حال و بهبود آن ها در آینده است(مار و اسچیوما،۲۰۰۴).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ادوینسون و مالون در طرح ارزش اسکاندیا، سرمایه فکری را در دو جزء سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری ارائه کردند. در این الگو، سرمایه انسانی با عنوانهای دانش مختلط، مهارت، خلاقیت و توانایی فردی کارکنان برای انجام وظیفه، تعریف می شود، که فلسفه، فرهنگ و اعتبار سازمان را نیز دربرمیگیرد. سرمایه ساختاری نیز مواردی از قبیل: سختافزار، نرمافزار، پایگاههای اطلاعاتی، ساختار سازمانی، حق ثبت اختراعها، مارکهای تجاری و هرگونه قابلیت سازمانی دیگری را که از بهرهوری کارکنان پشتیبانی میکند، شامل میشود. به عبارت دیگر، هر چیزی که با رفتن کارکنان به خانه در محل کار باقی میماند، بر خلاف سرمایه انسانی که تحت مالکیت سازمان درآورده نمی شود، سرمایه ساختاری قابل تملّک و مبادله است. شکل(۲-۴).
به نظر ادوینسون و مالون، اندازهگیری سرمایه فکری روش جدیدی برای نشان دادن ارزش سازمانی است که در حسـابداری سنّتی هرگز جایی نداشته است. آنها معتقــدند که با وجود داراییهای نامشهود، محاسبه شکاف بین ارزش ثبت شده در ترازنامه و برآورد سرمایهگذاران از ارزشهایشان امکان پذیر خواهد بود(زاهدی و لطفی زاده،۱۳۸۹).
اسکاندیا ابزار مهمی در زمینه سرمایه فکری به شمار می رود و به شکل گسترده ای توسط شرکت ها به کار می رود. ولی به دلیل این که به منظور انعکاس سرمایه فکری تنها بر ترازنامه تکیه می کند، بسیاری از محتوای اطلاعاتی از قبیل فرهنگ شرکت، آموزش سازمان و خلاقیت کارکنان را به رغم مؤثر بودن در ایجاد ارزش، نادیده می گیرد. همچنین، به رغم نقش عمده این روش در شناخت سرمایه فکری، این رویکرد تنها برای یک شرکت خاص طراحی و ایجاد شده بود. به علاوه، تمام اندازه گیری های آن در قالب پول بیان شده است، در حالی که توانایی ارائه دارایی های مبتنی بر دانش در قالب پول بحث انگیز است(مارو اسچیوما،۲۰۰۴).
شکل ( ۲-۴) : اجزای سرمایه فکری در الگوی اسکاندیا(زاهدی و لطفی زاده،۱۳۸۹)
۲-۲-۱۱-۲- الگوی کارت امتیازی متوازن
کارت امتیاری متوازن[۲۶] چهارچوبی است برای تشریح فعالیت های یک سازمان از چهار جنبه مختلف که این کار از طریق تعدادی شاخص صورت می گیرد. یک کارت امتیازی خوب، منطق استراتژیک، یعنی روابط علت و معمولی بین فعالیت های جاری و موفقیت بلند مدت را مستند می کند. از آنجا که وابستگی شرکت ها و سازمان ها به سرمایه های نا مشهود خود روز به روز در حال افزایش است، کارت های امتیازی در حال تبدیل شدن به ابزاری مهم برای کنترل مدیریت هستند (سلیمانی، ۱۳۸۴).
کارت امتیازی متوازن که توسط نورتون و کاپلان به وجود آمده است با تبدیل رسالت و استراتژی شرکت به یک مجموعه جامع از معیارهای عملکرد، چارچوبی را جهت سیستم مدیریت و اندازه گیری استراتژیک شرکت برای مدیران فراهم می آورد. کارت های امتیازی متوازن نه تنها بر کسب هدف های مالی تاکید می کنند، بلکه همچنین شامل راهنماهای عملکرد برای نیل به این اهداف مالی هستند. علاوه بر این، برای پیگیری اهداف مالی، کارت های امتیازی متوازن به طور همزمان، هم موجب پیشرفت در ایجاد توانایی ها در شرکت و هم با حفظ مالکیت دارایی های نا مشهود سازمان، پیشرفت آتی آن را سبب می شوند. فلسفه ایجاد کارت های امتیازی متوازن ناشی از این نگاه است که، توانایی یک شرکت جهت آشکار کردن و بکار بردن دارایی های نا مشهود و نا ملموس بسیار سرنوشت سازتر از سرمایه گذاری و مدیریت دارایی های مشهود و فیزیکی است. تلاش های مدیران برای ایجاد توانایی های رقابتی بلند مدت در شرکت، با اهداف ثابت و قدیمی که توسط مدل های حسابداری بر مبنای هزینه محوری تعیین شده در تضاد هستند (کاپلان و نورتون[۲۷]، ۱۹۹۶).
در کارت های امتیازی متوازن، از چند جنبه توازن مطرح است. نخست بعد زمان، به این مفهوم که سود آوری فعلی عمدتا نتیجه کارهایی است که در قبل انجام شده و اگر مهارت های جدیدی اضافه شوند اثراتی در کارایی و نتایج مالی سال بعد خواهند داشت. دیگر، توازن بین معیارهای خارجی (سهامداران و مشتریان) و معیارهای داخلی (فرایند های حیاتی و نوآوری و آموزش و رشد) وجود دارد. یک توازن نسبی هم بین معیارهای اندازه گیری برون دادها و معیارهای قضاوت درونی در باره راهنما های عمکرد وجود دارد(سلیمانی، ۱۳۸۴).
این مدل دارای چهار جنبه است: مالی، مشتری، فرایند های کسب و کار داخلی و رشد و یادگیری است شکل (۲-۵). منطق اصلی چگونگی ارتباط بین جنبه های مختلف، این گونه است: به منظور موفقیت مالی شرکت نیازمند کسب رضایت مشتریان است تا رضایت منجر به خرید محصولات شود. برای کسب رضایت مشتریان شرکت باید در فرایند های کاری آنقدر برتری داشته باشد تا بتواند محصول با کیفیتی ارائه کرده و رضایت آنان را جلب کند و برای بهبود فرایند های داخلی باید بر رشد و یادگیری تاکید شود (سلیمانی، ۱۳۸۴).
شکل(۲-۵): مدل کارت های امتیازی متوازن نورتون و کاپلان(سلیمانی، ۱۳۸۴)
۲-۲-۱۱-۳- الگوی شاخص سرمایه فکری
این الگو که توسط روس و همکاران در سال ۱۹۹۷ پیشنهاد شد نیز در زمره رویکردهای کارت امتیازی قرار دارد. هدف این شاخص ایجاد تجسّم و انتقال سرمایه فکری و ارزش، مشتق شده از آن است. شاخص سرمایه فکری به نسل دوم از روش های اندازه گیری سرمایه فکری تعلّق دارد که کاستی های شیوههای پیشین را رفع میکند. این الگو، تمامی مؤلفههای سرمایه فکری را در یک شاخص سازمانی گرد هم می آورد. در این ادغام، اهمیت ضریب اثرگذاری هر کدام از نماگرها نشان داده شده است. این شاخص مدیران را به طور مستقیم قادر به تشخیص و همچنین قضاوت درباره وضعیت سرمایه فکری سازمان میسازد. همچنین، زمینه مقایسه بین سازمانها و واحدهای اقتصادی را فراهم میآورد. روس و همکاران، سرمایه فکری را به سرمایه انسانی، سرمایه سازمانی و سرمایه ارتباطی تقسیم میکنندشکل(۲-۶). سرمایه سازمانی نیز سرمایه نوسازی و توسعه و سرمایه فرایند را دربرمیگیرد(زاهدی و لطفی زاده،۱۳۸۹، ص ۵۶).
شکل (۲-۶): درخت شاخص سرمایه فکری روس(زاهدی و لطفی زاده،۱۳۸۹)
تقسیم بندی سلسله مراتبی در شاخص سرمایه فکری
برای تهیه معیارهای مذکور در تقسیم بندی سلسله مراتبی مدل شاخص سرمایه فکری باید که ۳ مرحله زیر انجام گیرد جدول(۲-۴):
۱- بازنگری اساسی در شاخص های موجود.
۲- ایجاد شاخص هایی که نشانگر وجود جریان و ارتباط بین بخش های مختلف سرمایه فکری هستند.
۳- ایجاد سلسله مراتبی از شاخص های سرمایه فکری.
هر کدام از این شاخص ها تحت یک شاخص اصلی طبقه بندی شده اند، این کار بدین منظور است که بتوان از آن برای مقایسه یک بخش در طول زمان و یا مقایسه یک بخش با سایر بخش ها استفاده کرد.
شاخص سرمایه انسانی: اجرای عوامل کلیدی موفقیت زا، میزان تولید ارزش به ازای هر کارمند، کارایی و اثر بخشی و آموزش
شاخص سرمایه مشتری(ارتباطات): افزایش تعداد ارتباطات، بالا رفتن اعتماد، خرید مجدد توسط مشتری، کیفیت و بهره وری کانال های توزیع
شاخص سرمایه نوآوری: توانایی ایجاد کسب و کار جدید، توانایی ایجاد محصول خوب، رشد، توانایی بهبود بهره وری
شاخص سرمایه زیر ساختها: کارایی، اثربخشی، کاربرد عوامل کلیدی موفقیت زا، اثر بخشی توزیع(زاهدی و لطفی زاده،۱۳۸۹، ص ۵۷).
۲-۲-۱۱-۴- الگوی حسابرسی سرمایه فکری
بروکینگ[۲۸] در سال ۱۹۹۶ این الگو را برای تعیین ارزش سرمایه فکری طرحریزی کرد. الگوی او از جمله روش های سرمایه فکری مستقیم است.
بروکینگ ارزش سرمایه فکری سازمان را از راه تحلیل عیبیابی ارزیابی کرد و واکنش سازمان را به بیست پرسش در رابطه با چهار جزء سرمایه فکری، مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
در الگوی بروکر، منظور از داراییهای بازار مواردی از قبیل: مارکهای تجاری، مشتریان، کانالهای توزیع و همکاریهای تجاری است.
داراییهای انسان محور شامل آموزش، دانش و شایستگی افراد سازمان است.
داراییهای مالکیت معنوی عبارت از حق ثبت اختراع، حق امتیاز و اسرار تجاری هستند.
بالاخره داراییهای زیر ساختاری نیز مجموعهای از فرایندهای مدیریتی، سیستمهای تکنولوژی اطلاعات، شبکه ارتباطها و سیستمهای مالی هستند. شکل(۲-۷)(زاهدی و لطفی زاده، ۱۳۸۹، ص ۵۸).
سرمایه فکری
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1400-09-29] [ 10:20:00 ق.ظ ]
|