((آگاهی از شخصیّت فرد می‌تواند به مدیریت سازمان کمک کند تا افراد واجد شرایط را در پست های مختلف سازمانی بگمارد که این کار به نوبه ی خود باعث خواهد شد که جابجایی کاهش یابد و رضایت شغلی آنان افزایش یابد)). (رابینز،[۲]نقل از اعرابی ،۶۹:۱۳۷۴)

از طرف دیگر یکی از ویژگی های ومشکلات اکثر سازمان ها ی کشور به ویژه نظام آموزشی در مقایسه با بسیار ی از سازمان های خارجی را مخصوصا(غرب ‌و ژاپن) عدم احساس تعهد در سازمانی مدیران وکارکنان به شغل وسازمان است .تعهد سازمانی به عنوان نوعی نگرش در سازمان ،یا احساس هویت ‌و وابستگی فرد به سازمان است (مورهد وگریفتن[۳]۱۳۷۴)

 

اگر علل رضایت و عدم رضایت معلّمین نسبت به شغلشان مشخّص گردد می توان به منظور بهبود شرایط کار و جلب رضایت بیش تر آن ها اقدام به عمل آورد،وقتی فرد از شغل خود احساس رضایت کند،مسئولیّت خویش را با دقّت بیش تری انجام داده و نه تنها از کار خود خسته نمی شود بلکه از انجام آن احساس مسرّت نیز خواهد کرد . شناخت این وضعیّت در سازمان ها نیاز به تحقیقات دارد .

 

کاری که توسط فرد،آگاهانه انتخاب شود از آن لذّت خواهد برد و شخصی که از شغل خود واقعا راضی باشد تقریبا از زندگی راضی خواهد بود و حتی بسیاری از ناملایمات زندگی را به راحتی تحمّل خواهد کرد . شخص برای لذّت بردن از کارش باید ،کارش را سودمند و ارزشمند بداند،هدف شخصی معیّنی را دنبال کند، بداند چه نوع پاداشی را انتظار دارد، علاوه بر هدف های فردی دارای هدف های اجتماعی هم باشد، با دیگران روابط سا لم و رضایت بخش داشته باشد کارش را خوب تنظیم کند. و سازمان بخشد. (قربانی، الیاس-۱۳۸۲)

از آنجا که تعهد سازمانی از رضایت شغلی نشأت گرفته و طبعا افرادی که از سرپرستان خود رضایت بیش تری دارند و احساس می‌کنند که سازمان در زمینه ی مسائل رفاهی به آنان توجه بیش تری دارد سطح تعهد بالاتری دارند. (عباس زاده،سید محمد- ۱۳۷۴)

 

از طرفی واکنش های غیبت و ترک خدمت نتیجه ی نارضایتی از شغل یا سازمان و عدم تعهد سازمانی و التزام به مبانی آن تلقی می شود. یافته های تحقیقاتی آندرسانی[۴] (۱۹۷۶) حاکی از این بود که درونگراها از پایگاه شغلی بهتر و بالاتر برخوردار بودند و خشنودی شغلی بالایی داشتند همچنین ولیام و هذر[۵] (۱۹۹۲) خاطر نشان ساختند که افراد متعهّد از رضایت شغلی بیش تری برخوردار هستند و میزان غیبت و ترک شغل افرادی که دارای احساس تعهد بالاتری هستند پایین تر است. (ممی زاده ، جعفر-۱۳۷۶ و ۱۳۷۵)

 

اگر بدانیم چه رابطه ا ی بین ویژگی های مختلف شخصیّتی ‌افراد با تعهد سازمانی ورضایت شغلی آن ها وجود دارد وبتوانیم کلیّه عواملی که باعث بالا بردن تعهد سازمانی افراد وایجاد رضایت شغلی با توجه به نوع ویژگی ها ی شخصیّتی ‌افراد را شناسایی بکنیم امکان ایجاد انگیزه های متفاوتی در افراد سازمان جهت رسیدن به اهداف فردی وسازمانی منجر خواهد شد .

 

    1. اهمیّت و ضرورت موضوع:

ساختار نیروی انسانی موجود در آموزش و پرورش از اهمیّت خاصی برخوردار است و با سایر سازمان ها و نهادها تفاوت دارد.همه ی کشورهای جهان به معلّمان اثر بخش و با انگیزه به عنوان یکی از ارکان اصلی آموزش و پرورش نیاز دارند تا بتوانند جوانان را در قالب سیستم تعلیم و تربیّت خود پرورش داده و برای آینده ای بهتر مجهّز نمایند .‌بنابرین‏ انتخاب و انتصاب افراد در مشاغلی خاص همچون دبیری باید با شناخت کامل آنان از نظر ویژگی های مختلف شخصیّتی (درون گرایی- برون گرایی) همراه باشد.

 

اگر قرار است که انسان به کاری اشتغال ورزد که از آن احساس رضایت نماید و کارایی نیز داشته باشد باید فرد شغلش را با توجه به خصوصیّات جسمانی، روانی و اجتماعی انتخاب نماید. برای انتخاب درست، شناسایی فرد از خصوصیّات فردی و نیازهای شغلی جامعه ضرورت نام دارد. (شفیع آبادی،عبدالله- ۱۳۶۷)

 

بر اساس نظریّه ی بهداشت سازمانی هرزبرگ[۶] (۱۹۶۰) اقدامات مدیریّت در جهت اداره امور کارکنان را می توان به دو دسته تقسیم نمود:

 

    1. اقداماتی که باعث کاهش عدم رضایت کارکنان است این اقدامات عامل ایجاد بهداشت سازمانی است.

 

  1. اقداماتی که باعث رضایت کارکنان است، این اقدامات عامل انگیزه ی کار بیش تر و بهتر است.

نتیجه ی حاصل از نظریه ی فوق این است که بین عامل رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان در سازمان همبستگی مستقیم و مثبتی وجود دارد. به عبارت دیگر هر قدر درجه ی رضایت کارکنان از شرایط کاریشان بیش تر باشد امکان این که محل کار خود را ترک کنند کم تر و هر قدر نارضایتی بیش تر باشد، غیبت، استعفا و گریز از موسّسه بیش تر خواهد بود.

 

شاید ارزش ‌و اهمیت هر مدیری در این باشد که بتواند تفاوت بین شخصیّتهاراتشخیص بدهد تردیدی نیست که اگر فرد از نظر شخصیّت با نوع کاری که باید انجام بدهد سازش داشته باشد ،عملکرد بهتری خواهد داشت ونسبت به کار خودرضایت شغلی بیشتری حاصل می‌کند ،گذشته از این هماهنگی بین شخصیّت وشغل مزایا ی دیگری نیز در بر دارد .برای مثال اگر مدیر فرد را از نظر شخصیّتی بشناسد ‌و بداند که کانون کنترل وی در خارج قرار دارد ،خوب می‌داند که این شخص تمایلی به پذیرفتن مسئولیّت ندارد و در مقایسه با کسانی که کانون کنترل درونی دارند ،نسبت به کار خود رضایت کمتری خواهد داشت .(را بینز،استیفن-۱۳۸۷)

 

گرچه مجموعه ی تحقیقات در این زمینه، افق دید ما را وسیع تر ساخته به طوری که امروزه قادر هستیم در رابطه با عوامل ایجاد کننده ی رضایت شغلی و تعهد سازمانی تا حد زیادی قاطعانه صحبت کنیم، اما هنوز ناشناخته های فراوانی در این راه وجود دارد که گویای خلاء تحقیقاتی در این زمینه است. با اطلاع از این امر و با عنایت بر این که تاکنون در جامعه ما تحقیقات اندکی بر روی مسئله ی رضایت شغلی و تعهد سازمانی تحت تاثیر عوامل دیگری به صورت های جداگانه ای صورت گرفته، لذا محقّق بر آن شده تا تاثیر ویژگی های شخصیّتی را بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی با هم بررسی نماید.

 

اهداف پژوهش

 

الف )هدف کلی پزوهش

 

هدف کلی این تحقیق بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیّتی (درون گرایی و برون گرایی) دبیران با میزان تعهد سازمانی و رضایت شغلی دردبیران مقطع متوسطه شهرستان اقلیددرسال تحصیلی ۸۸-۸۷ می‌باشد.

 

به عبارت دیگر هدف از اجرای چنین پژوهشی شناخت بهتر افراد و کارکنان از نظر نوع شخصیّتی که دارند و از نظر ویژگی های روانی و رفتاری آنان و استفاده از نتایج پژوهش به منظور حصول موارد زیر خواهد بود:

 

    1. انتصاب و انتخاب افراد در مشاغل خاص در سازمان با توجه به شناخت آنان از نظر روا نی و شخصیّتی (درون گرایی و برون گرایی)

 

    1. بالا بردن روحیّه، افزایش کارایی و اثر بخشی

 

    1. افزایش تعلّق و دلبستگی کارکنان نسبت به سازمان و محیط کار

 

  1. شناخت بهتر افراد و داوطلبان استخدام و گزینش آنان با توجه به اجرای تست شخصیّت با این فرض که افراد با تیپ های شخصیّتی خاص دارای رضایت شغلی و تعهد سازمانی بیش تر هستند.

ب)اهداف کاربردی پژوهش

 

۱-بررسی رابطه ویژگی های شخصیّتی درون گرایی با تعهد سازمانی

 

۲–بررسی رابطه ویژگی های شخصیّتی درون گرایی بارضایت شغلی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...