برنامه­ ریزی واکنش به ریسک
فرایند برنامه­ ریزی پاسخ به ریسک پاسخ­های مؤثری را که متناسب با الویت ریسک­های منفرد و ریسک کلی پروژه هستند تعیین می­ کند. این فرایند برای انجام این کار، نگرش ذینفعان به ریسک و مفاد قید شده در برنامه مدیریت ریسک، به­علاوه هرگونه محدودیت و فرضی که در هنگام شناسایی و تجزیه و تحلیل ریسک تعیین شده است، مد نظر قرار می­گیرد. (روزبهی و جدا، ۱۳۸۸)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

هدف از برنامه­ ریزی پاسخ به ریسک عبارت است از مشخص نمودن اقداماتی که لازم است برای کاهش ریسک کلی پروژه صورت گیرد. این اقدامات بیشتر از طریق کاهش احتمال و تأثیر ریسک­های منفی (ریسک­ها) و افزایش احتمال و تأثیر ریسک­های مثبت (فرصت ها) انجام می­گیرد و اطلاعات مربوط به آن در «برنامه پاسخ به ریسک» مستند می­ شود. برنامه پاسخ به ریسک باید با شدت ریسک و هزینه و زمان برنامه­ ریزی شده پروژه متناسب بوده و مورد توافق تمام متولیان پروژه باشد. همچنین نحوه تخصیص ریسک­ها به افراد و گروه ها باید در این برنامه مشخص گردد. در بسیاری ازموارد با یک پاسخ مناسب می توان چندین ریسک را تعدیل و یا حذف نمود. (عوض­خواه و محبی، ۱۳۸۹)

عوامل مهم موفقیت در فرایند برنامه­ ریزی پاسخ به ریسک
عوامل گوناگونی در موفقیت فرایند برنامه­ ریزی پاسخ به ریسک نقش دارند. این عوامل عبارتند از: (روزبهی و جدا، ۱۳۸۸)

برقراری ارتباط؛ باید ارتباط با ذینفعان مختلف به شکل مناسب و شفاف حفظ شود. به منظوراطمینان از پذیرش کامل برنامه های پاسخ به ریسک تهیه شده توسط همه ذینفعان، این برنامه باید بین همه ذینفعان منتشر شده و تاییدیه آنها اخذ گردد.
تعیین شفاف نقش­های و مسئولیت­های مرتبط با ریسک؛ موفقیت پاسخ به ریسک به حمایت کامل تیم پروژه و سایر ذینفعان وابسته است. نقش­های مهم در مدیریت ریسک مربوط است به مالک ریسک و مالک پاسخ ریسک. به هر ریسک شناسایی شده باید تنها یک مالک تخصیص پیدا کند و همچنین هر پاسخ توافق شده­ای به ریسک نیز باید دارای یک مالک باشد. افراد با مسئولیت­های مرتبط باید بدانند که چه انتظاری از آنها می­رود و سایر ذینفعان پروژه نیز باید نیاز واختیارات این نقش­ها را شناخته و بپذیرد.
تعیین زمان پاسخ به ریسک؛ پاسخ­های توافق شده باید در قالب برنامه مدیریت پروژه یکپارچه گردند و سپس زمان­بندی شده و برای اجرا تخصیص داده شوند.
تعیین منابع، بودجه و زمان برای پاسخ­ها؛ این کار شامل تخمین منابع، هزینه­ها و مدت زمان انجام کار، به­روزرسانی بودجه و زمان­بندی، اخذ تاییدیه از مدیریت و اخذ تعهد از مالکان ریسک و مالکان پاسخ به ریسک می­باشد. نقش مدیریت در حمایت از مدیریت پروژه برای توسعه پاسخ­های ریسک و تصویب منابع مورد نیاز، بسیار حیاتی می باشد.
توجه به تعاملات بین ریسک­ها و منابع؛ ممکن است به منظور مواجهه با ریسک­ها مرتبط با هم از طریق علت و اثر و یا از طریق علل مشترک، پاسخ­هایی تهیه شود. دسته­بندی ریسک­ها با بهره گرفتن از ابزارهایی نظیر ساختار شکست ریسک یا سایر ابزارهای دسته­بندی می تواند در شناسایی و پرداختن به این­گونه شرایط کمک کند.
اطمینان از پاسخ­های مناسب، به موقع، مؤثر و توافق شده؛ صورت کلی، پاسخ­ها باید مناسب به موقع با صرفه، امکان پذیر، دست یافتنی، توافق شده، تخصیص یافته و مورد پذیرش باشند و از این نظر مورد ارزیابی قرار گیرند.
پرداختن به تهدیدات و فرصت­ها به­ صورت هم­زمان؛ در برنامه­ ریزی، پاسخ به ریسک همان­گونه که به پاسخ به تهدیدات توجه می شود، باید به پاسخ به فرصت­ها نیز در قالب یک برنامه واحد و یکپارچه شود.
توسعه استراتژی­ها پیش از پاسخ­های فنی؛ برنامه­ ریزی پاسخ به ریسک باید با ذهن باز انجام شود و قبل از تهیه رویکردهای تفصیلی باید پاسخ­ها در یک سطح کلان برنامه­ ریزی شده و این استراتژی مود توافق قرار گیرد.
ماتریس SWOT برای استخراج انواع استراتژی­ها
کاربرد اصلی ماتریس SWOT در برنامه ریزی استراتژیک می­باشد. در این ماتریس ابتدا با نگاهی به درون سازمان پروژه­محور، نقاط قوت[۸۴] و ضعف[۸۵] درون سازمان در رابطه با مدیریت پروژه فهرست شده و در ستون­های ماتریس نشان داده می­شوند. سپس تهدیدات یا ریسک­های منفی[۸۶] و فرصت­ها[۸۷] یا ریسک­های مثبت که معمولاً مربوط به عوامل بیرونی هستند و در فاز شناسایی ریسک­ها مشخص شده ­اند در سطرهای ماتریس می­آیند (شکل ۲-۳۴).
وقتی سطرها و ستونهای ماتریسSWOT مشخص شد، از طریق سوال کلیدی که در تقاطع هر ستون و سطر عنوان شده می­توان استراتژی مربوطه را تعیین نمود. بدین ترتیب ۴ گروه استراتژی WO, ST ,SO و WT بسته به تعداد ستون­ها و سطرها مشخص می­گردند. در تدوین استراتژی­ها تا آنجا که ممکن است باید سعی شود با تکنیک­های ایده­پردازی تقاط ضعف را به سمت قوت و تهدیدات را تبدیل به فرصت نمود. (سبزه­پور، ۱۳۸۹)

ضعف ها W
(Weaks )
قوت ها S
(Sterengths)
 
استراتژی WO
چگونه می­توان بر ضعف­ها با استفاده ازمنافع فرصت­ها غلبه کرد؟
استراتژی SO
چگونه می­توان از قوت­ها برای استفاده از منافع فرصت­ها سود جست؟
فرصت ها O
(Opportunities)
استراتژی WT
چگونه می­­توان ضعف­ها را حداقل نموده و از تهدیدها جلوگیری کرد؟
استراتژی ST
چگونه می­توان از قوت­ها برای اجتناب از تهدیدها سود جست؟
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...