|
|
۲-۲-۲-۲ دیدگاه ژنتیکی ۲۰ فصل دوم: پیشــینه پژوهــش در تحقیقاتی که دوقلوهای یک تخمکی را با دوقلوهای دو تخمکی مقایسه کردند، میزان توارثپذیری ۴۸/۰ تا ۶۱ /۰ به دست آمد. این بدان معنی است که وراثت حداقل نیمی از تنوع در آسیبپذیری در برابر اختلالهای خوردن را توجیه میکند ( هالجین و ویتبورن، ۱۳۸۸). همینطور نشان داده شده است که بستگان فرد مبتلا به اختلالات خوردن در طول عمرشان ۱۰ برابر بستگان یک فرد عادی در معرض خطر ابتلا به اختلالات خوردن هستند (باکانو، بولیک، کلومپ، فیشر، هلمی، کیل، ۲۰۰۵)[۹۲]. اگر چه محققان مناطقی مرتبط بر روی کروموزمهای ۱، ۳، ۴ و بر روی بازوی کوتاه کروموزوم ۱۰ را به ترتیب در رابطه با بیاشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی شناسایی کردهاند، این نتایج نیاز به بررسیهای بیشتر دارد (دالی[۹۳]، ۲۰۱۱ ). جنس مؤنث مهمترین عامل خطرساز بالقوه برای ابتلا به اختلالات خوردن است. اما هنوز به طور دقیق مشخص نشده است که این ارتباط ناشی از عوامل زیستی یا عوامل اجتماعی است( دالی، ۲۰۱۱ ).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۲-۲-۳ عوامل محیطی محیط نقش مهمی در پیدایش بعضی اختلالات خوردن دارد. به طور مثال نشان داده شده است که مادران کودکانی که بعدها مبتلا به اختلالات خوردن می شوند، طی بارداری در معرض استرس بیشتری بودهاند. اتفاقات حین زایمان (مثل هماتوم سفال) یا زایمان زودرس، شانس بروز اختلالات خوردن را افزایش می دهد. برخی از عوامل محیطی مرتبط با اختلالات خوردن عبارت از تجارب زیان بار عمومی مانند مورد بی توجهی قرار گرفتن از جانب دیگران، سوء استفاده فیزیکی یا جنسی و تجارب زیان بار مرتبط با غذا و وزن مانند رژیم گرفتن خانواده، چاقی کودکی یا والدین، نظرات انتقادی خانواده یا دیگران نسبت به غذا خوردن و شکل بدن فرد یا فشارهای شغلی برای لاغر بودن می باشند ( دالی، ۲۰۱۱ ). ۲-۲-۲-۴ دیدگاه روانشناختی ۲۱ فصل دوم: پیشــینه پژوهــش از دیدگاه روانشناختی، اختلالهای خوردن در جوانانی ایجاد میشوند که از آشوب و عذاب درونی زیاد رنج میبرند و دل مشغول مسایل جسمانی میشوند و برای اینکه احساس آرامش و حمایت شدن کنند، به غذا روی میآورند. افراد مبتلا به اختلالات خوردن در درک کردن هیجانهای خود و نامیدن آنها مشکل دارند، و به مرور زمان یاد میگیرند که خوردن میتواند وسیلهای را برای حل و فصل کردن حالتهای هیجانی ناخوشایند و مبهم تأمین کند (لئون، فولکرسان، پری و ایرلی- زالد، ۱۹۹۵)[۹۴]. پژوهشگران برای آگاه شدن از ایجاد واکنش خوردن نابهنجار به عذاب درونی، مخصوصأ به این واقعیت توجه کردهاند که برخی از زنان مبتلا به پرخوری عصبی، سابقهی سوءاستفاده شدن جنسی و جسمی در کودکی داشتهاند (آندروز، والنتین و والنتین، ۱۹۹۵)[۹۵] . پژوهشگرانی که روابط بین تجربیات صدمه دیدن در کودکی و وارد کردن آسیب جسمانی به خود در سنین بالاتر را بررسی میکنند، سعی دارند از ارتباط زیست- شیمیایی احتمالی بین سوءاستفاده شدن در دوران کودکی و اختلالهای خوردن آگاه شوند. به نظر میرسد هر دو، اختلالهایی را در سروتونین در بر داشته باشند، اما سوءاستفاده شدن با کاهش در کورتیزول-هورمون استرس- نیز ارتباط دارد (استیگر و همکاران، ۲۰۰۱)[۹۶]. نظریههای روانشناختی زیادی به منظور توضیح چگونگی ایجاد و تداوم اختلالات خوردن ارائه شده است. تبیینهای روانتحلیلگرانهی اولیه، بیاشتهایی را دفاعی در برابر تهدید تکانههای جنسی تلقی میکردند که در نتیجه بلوغ، بیدار میشوند. بعدها دو عامل برای شکلگیری و رشد اختلالات خوردن مورد تأیید قرار گرفت: ترسهای ناشی از بلوغ و کشمکشهای مربوط به استقلال. برای مثال آرتور کریسپ[۹۷] (۱۹۸۳) معتقد است که افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی به صورت ناخودآگاه بلوغ جسمی را با طرد و رها شدگی برابر میدانند. از طرف دیگر هیلدبروچ[۹۸] (۱۹۸۸) دختر مبتلا به بیاشتهایی عصبی را به عنوان فردی توصیف میکند که در یک خانواده سرکوبگر در تلاش برای اظهار وجود است. بر اساس دیدگاه وی، مادر دختری که در آینده به بیاشتهایی عصبی دچار میشود، نیازهای عاطفی کودک خود را به صورت همدلانه درک نمیکند. به این معنی که مادر بیش از آنکه پاسخگوی نیازهای اساسی کودک باشد، بر اساس نیازهای خود نسبت به کودک واکنش نشان میدهد. در نتیجه کودک از متمایز کردن ادراکات خود در خصوص احساسات بدنی و حالتهای هیجانی ناتوان میماند. همچنین مادر که به شدت به دلبستگی کودک وابسته است، او را از استقلال محروم میکند. در نهایت کودک احساسات خود را به شکلی ابراز میکند که معتقد است دیگران از او انتظار دارند، نه آنگونه که خود احساس میکند (میکوچی، ۱۳۸۴). در دیدگاه روانشناختی، عوامل شناختی را با اختلالهای خوردن مرتبط میدانند. طبق نظریههای شناختی، افراد مبتلا به اختلالهای خوردن به مرور زمان، به علت مقاومت کردن در برابر تغییر دادن فرایندهای فکرشان، در دام الگوهای بیمارگون خود گرفتار میشوند (میزس[۹۹] و کریستانو[۱۰۰]، ۱۹۹۵). آنها به جای حل کردن مشکلات، از آنها اجتناب میکنند؛ به جای ارزیابی واقعگرایانه، به تفکر کامرواسازی متوسل میشوند و حتی زمانی که گرفتار مشکلی جدی هستند، در صدد حمایت اجتماعی برنمیآیند (تروپ[۱۰۱]، هولبری[۱۰۲]، ترولر[۱۰۳] و تریزور[۱۰۴]، ۱۹۹۴). ۲۲ فصل دوم: پیشــینه پژوهــش دیدگاه سنتی نظریهپردازان سیستمهای خانواده این است که برخی از دخترها برای تأکید کردن بر استقلال خود از خانواده بیش از حد دخالت کننده، به بیاشتهایی عصبی مبتلا میشوند (مینوچین[۱۰۵]، روزمن[۱۰۶] و بیکر[۱۰۷]، ۱۹۷۸). ۲۳ فصل دوم: پیشــینه پژوهــش مینوچین و همکاران (۱۹۷۸) مطرح کردند که خانواده های مبتلا به AN معمولأ چهار ویژگی مهم را به نمایش میگذارند: ۱) در هم تنیدگی: روابط موجود در این خانواده ها با نبود فاصله عاطفی مناسب و مداخله افراطی در زندگی یکدیگر ویژگی پیدا میکند. ۲) حمایتگری افراطی: اعضای خانوادهای که در آن AN وجود دارد، بیش از حد حامی و نگران یکدیگر هستند. آنها با وسواس مراقب هستند که به احساسات یکدیگر لطمه نزنند و در این زمینه، ممکن است دردسر زیادی تحمل کنند تا در بین آنها تضادی رخ ندهد. این خانواده ها نسبت به بروز هر نوع علامتی از تألم در یک عضو بسیار حساس هستند و به سرعت برای رفع تنش دست بکار میشوند. به این ترتیب، مانع از آن میشوند که عضو خانواده توانایی خود را بکار گیرد و روش غلبه بر استرس را بیاموزد. ۳) انعطافناپذیری: این خانواده ها شدیدأ به حفظ موقعیت خود تعهد دارند. تغییر را تهدیدکننده میدانند و اغلب آن را انکار میکنند. ۴) درگیر شدن نوجوانهای مشکلدار در تضادهای والدین: در این خانواده ها که به طور افراطی از تضاد با یکدیگر اجتناب میکنند، وقتی نوجوان دچار بیاشتهایی روانی میشود، والدین برای فرار از تضاد به نوجوان مشکلدار متوسل میشوند. به این ترتیب به جای توجه به تضادها سرپوش میگذارند. سایر نظریههای خانواده، بر این پایه استوارند که بیاشتهایی عصبی به عنوان راهی برای حفظ تعادل حیاتی خانواده بروز میکند ( میکوچی، ۱۳۸۴). از نظر خانوادگی گاهی مادر افسرده است و از نظر هیجانی پاسخگو نیست، یا اینکه والدین رفتار غیرقابل پیشبینی دارند که بر حس ایمنی کودک اثر میگذارد. گاهی عدم توجه پدر میتواند منجر شود که دختر نوجوان در تلاش برای جلب توجه پدر، بر ظاهرش تأکید بیمورد داشته باشد. گاهی نیز یکی یا هر دو والد، رشد فردی کودک را تشویق نمیکنند. بنابراین کودک هنگام رسیدن به سن مناسب تفرد، فاقد ظرفیت درونی برای مدیریت فرایند جدا شدن و فردیسازی است. گاهی والدین تأکید زیادی بر ظاهر دارند یا اینکه دارای ویژگیهایی هستند که به طور ناخواسته در رشد بیاشتهایی عصبی سهیم است. مثلأ حفظ ازدواج والدین وابسته به وجود کودک است و رشد کودک میتواند تهدیدی برای این ثبات باشد. کودک به صورت ناهشیار کودک باقی ماندن را انتخاب میکند چرا که بیاشتهایی میتواند توجه والدین را به یک مشکل مشترک (یعنی نجات فرزندشان) منحرف کند (رومنی،۲۰۰۹). از دیدگاه اجتماعی- فرهنگی گستردهتر، عامل اصلی در ایجاد اختلالهای خوردن، نگرشهای جامعه نسبت به خوردن و رژیم گرفتن است. آرمانی کردن لاغری توسط جامعه، باعث میشود که خیلی از نوجوانان دختر، زیبایی را با هیکل ترکهای برابر بدانند. هنگامی که دختر نوجوان بزرگتر میشود، مجله ها را میخواند، با دوستانش صحبت میکند، تلویزیون میبیند و به سینما میرود و مکررأ با زیباتر نشان دادن لاغری روبهرو میشود. همهی اینها در دورهی رشدی اتفاق میافتند که افراد به نحوهای که دیگران آنها را برداشت میکنند، دل مشغول میشوند، مفهومی که (( خود اجتماعی)) نامیده میشود (استریگل- مور[۱۰۸]، سیلبراستین[۱۰۹] و رودین[۱۱۰]، ۱۹۹۳). ۲۴ فصل دوم: پیشــینه پژوهــش در بین بسیاری از نظریههای روانشناختی، نظریه شناختی- رفتاری مؤثرترین نظریه در ایجاد درمانی مبتنی بر شواهد بوده است. بر اساس این نظریه، حساسیت بیش از حد روی غذا خوردن، شکل بدن و وزن، نقش محوری را در تداوم اختلالات خوردن بازی میکند (فیربورن[۱۱۱]، کوپر[۱۱۲]، شافرن[۱۱۳]، ۲۰۰۳). نظریههای شناختی- رفتاری اختلالات خوردن، بر نقش نگرشها و باورهای مربوط به وزن، شکل و خوردن در شکلگیری و تداوم اختلالات خوردن و علایم آن تأکید میکنند. این باورها عمومأ در افکار خودآیند راجع به وزن، شکل و خوردن منعکس میشود. مطالعات کوپر، کوهن-توی[۱۱۴]، تود[۱۱۵]، ولز[۱۱۶] و تووی (۱۹۹۷) و رز[۱۱۷]، کوپر و ترنر[۱۱۸] (۲۰۰۶) اهمیت این باورها را در بروز اختلالات خوردن تصدیق میکنند. به هر حال، وجود افکار خودآیند منفی و باورهای نامطلوب مربوط به شکل و وزن ممکن است توضیحات شناختی مناسبی برای اختلالات خوردن فراهم کنند (رز و همکاران، ۲۰۰۶). چند مدل شناختی- رفتاری برای رشد و تداوم ED که شاید مدل فیربورن (۱۹۹۷) معتبرترین آنها باشد، ارائه شده است. این مدل پیشنهاد میکند که محدودیت مصرف غذا که مشخصه شروع ED است، دو منبع اصلی دارد. ۱) نیاز به احساس تحت کنترل داشتن زندگی است که بر روی کنترل غذا خوردن منتقل میشود. این نیاز به کنترل در افرادی که مضطرب، کمالگرا یا فاقد عزت نفس هستند، بیشتر است. ۲۵ فصل دوم: پیشــینه پژوهــش ۲) اهمیت بیش از حد قائل شدن برای شکل و وزن در افرادی است که به دلیل تجربیات قبلی (یا به علت تغییرات ظاهری که در دوره بلوغ رخ میدهد) نسبت به ظاهرشان حساس هستند. هر دو مورد به کاهش مصرف غذا و کم کردن وزن منجر میشوند. پس از آن، دیگر فرآیندها در خدمت تداوم ED هستند (گوورز و گریین، ۲۰۰۹). ۲-۳ سوءاستفادهی دوران کودکی ۲۶ فصل دوم: پیشــینه پژوهــش هرگونه رفتاری که آزار عمدی فیزیکی، هیجانی، جنسی و یا سهلانگاری و غفلت نسبت به کودک در پی داشته باشد، کودک آزاری محسوب میشود( سازمان بهداشت جهانی )[۱۱۹]. آثار روانشناختی طولانی مدت کودک آزاری بروز مشکلات رفتاری و روانشناختی عمده در دوران نوجوانی و بزرگسالی است (کریستوفرسون، پولسن و نیلسن، ۲۰۰۳ )[۱۲۰]. هر روزه هزاران کودک و نوجوان سوزانده شده، کتک میخورند، گرسنگی میکشند و مورد شکنجه و آزار جنسی قرا میگیرند و یا توسط مراقبین خود مورد بدرفتاری قرار میگیرند. برخی از کودکان آماج اشکال مختلف آزار جنسی یا جسمی قرار نمیگیرند اما از آزار روانشناختی مثل طرد شدن، مورد تمسخر قرار گرفتن و ترسانده شدن رنج میبرند( محمدخانی، محمدی، نظری و صلواتی، ۱۳۸۱ ). طبق سومین مطالعه ملی بروز کودک آزاری و غفلت ( محـمدخانی و همکاران، ۱۳۸۱ )، تقریبأ ۲ تا ۳۵ درصد وکودکان مورد بدرفتاری قرار گرفته اند و از یک صدمه جدی جسمانی یا روانی- عاطفی در اثر آزار، رنج میبرند. همهگیر بودن مشکل کودک آزاری و افزایش گزارشات مربوط به صدمات و آسیبهایی که متوجه کودکان است، دولتهای جهان را بر آن داشته است تا توجه جدیتری به حقوق کودکان داشته باشند. تصویب پیمان نامه جهانی حقوق کودک به عنوان یک توافق جهانی در سال ۱۹۸۹ میلادی شاهدی برای این تلاشها در جهت تضمین بقا و رشد، تحصیل و سلامتی و همچنین حمایت از کودکان در برابر انواع سوءرفتارهای جسمی، جنسی یا بهره کشی از آنها در کار و جنگها است (رحیمی و قاسم زاده، ۱۳۷۷ ). هر چند پدیده کودک آزاری از اعصار دور در جوامع انسانی وجود داشته، لیکن تنها در سال های اخیر به صورت علمی مورد توجه قرار گرفته و مبارزه با آن به تدریج آغاز گشته است.آزار کودکان درسطوح و به اشکال مختلفی از جمله، آزار جسمی مانند کتک زدن یا انواع تنبیه های بدنی،آزار روانی و عاطفی مانند بیتوجهی، غفلت از برآوردن نیازهای اولیه کودکان، و آزار جنسی در بیشتر جوامع امروزی وجود دارد (بارکر، ۱۹۹۰). هیچ آمار دقیقی از بروز کودک آزاری در دست نیست. آمارهای فراوان وقوع کودک آزاری در خلال سالیان، دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است. تخمینهای گوناگونی از چند هزار تا چندین میلیون در این مورد وجود دارد. به هر حال مسلم است که میزان وقوع کودک آزاری بسیار بالاست(واکر[۱۲۱]، ۱۹۸۸). تخمین زده شده که سالانه حدود ۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰ کودک بر اثر کودک آزاری جان خود را از دست می دهند. میانگین سن کودکانی که مورد بدرفتاری واقع می شوند ۱۴/۷ سال و میانگین سن کودکانی که بر اثر آزارگری میمیرند ۶۱/۲ سال است (کریتن[۱۲۲]، ۱۹۸۷). ۲۷ فصل دوم: پیشــینه پژوهــش از آنجا که انجام پژوهشهای تجربی کنترلشده در مورد کودکآزاری غیرممکن است، لذا غالب پژوهشهایی که در این زمینه صورت گرفته، گذشتهنگر هستند. بعضی از تحقیقات نشان دادهاند که کودک آزاری و مخصوصاً سوء استفاده جنسی، به ویژه در سنین پایین میتواند موجب مسائلی چون مشکلات رفتاری، مسائل اجتماعی، اشتغال ذهنی با مسائل جنسی، کاهش توانایی های شناختی و پیشرفت تحصیلی، بیاعتمادی، کاهش کنترل تکانه ها، مکانیزم های دفاعی ضعیف یا ناپخته، تحول نایافتگی خود، وابستگی، افسردگی، خشم و احساس گناه گردد (اینبندر[۱۲۳] و همکاران، ۱۹۸۹). یک باور تقریباً همگانی وجود دارد که تنبیه بدنی را شیوه ای مناسب برای تربیت بچه ها می دانند. تقریباً نصف والدین آمریکایی برای اصلاح بد رفتاری بچه های خود به تنبیه بدنی متوسل می شوند (صدیق سروستانی، ۱۳۸۵). بر طبق آمار موجود، سالانه حدود سه میلیون کودک (چهار درصد تمام کودکان زیر ۱۷ سال) به شدت مورد ضرب و جرح قرار می گیرند(لوین[۱۲۴] ،.(۱۹۹۵ طبق گزارش ادارۀ خدمات بهداشتی و انسانی آمریکا[۱۲۵]، در سال ۲۰۰۰ از هر ۱۰۰۰کودک آمریکایی ۳۰ نفر مورد غفلت و۱۸نفر مورد آزار جسمی، جنسی و روانی قرار گرفته اند.عوامل عمده خشونت خانوادگی را فشار روانی، فقر، ارزش های پدرسالارانه، بیماری روانی و اختلال شخصیتی ذکر کرده اند (وندنبرگ[۱۲۶]، ۲۰۰۴). انزوا، بیکاری، مشکلات خانوادگی، بی سوادی و فقدان مهارتهای سرپرستی نیز از جمله علل کودک آزاری مطرح شده اند (تیو[۱۲۷]، ۲۰۰۱). اگرچه هیچکدام از دو فرد آزارگر دقیقاً مانند هم نیستند اما، عوامل مشترکی جهت شناسایی آزارگران مستعد وجود دارد. بسیاری از مطالعات نشان می دهند که احتمال کودک آزاری در والدین با سابقه افسردگی، اضطراب، مشکلات سلامت روانی و عمومی بیشتر است ( از جمله: میلر و پرین[۱۲۸]، ۱۹۹۷ ؛ کوهی[۱۲۹]، ۲۰۰۶ ؛ پیتمن و باکلی[۱۳۰]، ۲۰۰۶ ). ۲۸ فصل دوم: پیشــینه پژوهــش پژوهشهای بسیاری ( ازجمله: هیلدیارد و ولف[۱۳۱]، ۲۰۰۰) به بررسی ویژگیهای خاص کودکان آزاردیده پرداختهاند. در یک مطالعه معلوم شد که کودکان مورد غفلت قرار گرفته کمتر در تعاملات اجتماعی با سایر کودکان شرکت می کنند، سازگاری اجتماعی و تحصیلی این کودکان ضعیف بوده و به طور مداوم از تعاملات دوری میکنند. همچنین، پولاک و سیکچتی، هورنانگ و رید[۱۳۲] ( ۲۰۰۰ ) در تحقیقی بر روی کودکان مورد غفلت قرار گرفته متوجه شدند کودکانی که از لحاظ جسمی و روانی مورد غفلت واقع شده اند، نسبت به همسن و سالان خود، مشکلات قابل توجهی در سازگاری شخصی و هیجانی، رشد شخصیت و تعدیل و تنظیم هیجانات خود دارند. به علاوه، ایرلند، اسمیت وتورنبری [۱۳۳](۲۰۰۲) در مطالعه گروهی از نوجوانان دریافتند که آزارهای دوران کودکی با رفتارهای ناسازگارانه و ضداجتماعی و عدم سازش با همسالان در نوجوانی رابطه دارد. سرزنش خود، احساس گناه به خاطر حادثه رخ داده و مشکل درتنظیم هیجانات از دیگر مشکلات کودکان آزاردیده است. کودکانی که مورد آزار قرار میگیرند عزت نفس و اعتماد به نفس پائینی دارند و خود را کمتر از دیگران می دانند (مارگولین[۱۳۴]، ۲۰۰۰). متخصصان بالینی و محققان مطرح کردهاند که آسیب و سوءاستفادهی دوران کودکی به ویژه سوءاستفادهی جنسی می توانند به صورت نیرومندی اختلالات خوردن بعدی را تبیین نمایند (رورتی و یاگر ۱۹۹۶ )[۱۳۵] . رشد کردن و بزرگ شدن در یک محیط سوء استفادهگر میتواند ارتباطات بالقوه متعددی با مدل تنظیم هیجان در ایجاد نشانگان ED داشته باشد( برلین و کسیدی، ۲۰۰۳ ؛ شیپمن، ۲۰۰۷ ؛ اسپینراد ، استیفتر ، دونلان مککال و ترنر، ۲۰۰۴ ). در بزرگسالان، سوءاستفادهی هیجانی دوران کودکی ( CEA ) گزارش شده توسط فرد با بازداری هیجانی و سبک اجتنابی فرد و عدم پذیرش هیجانی مرتبط است. به طور خلاصه، سوء استفاده هیجانی با الگوهای غیرانطباقی تنظیم هیجان در هر دو دورهی کودکی و بزرگسالی ارتباط دارد. همانگونه که آسیب شناسی خوردن به عنوان نتیجه تلاشهای ناکارآمد تنظیم هیجان مفهوم سازی شده است، بنظر میرسد که CEA تأثیر غیر مستقیمی در آسیب شناسی خوردن بعدی از طریق رشد این مهارتهای تنظیم هیجان ناکارآمد، داشته باشد. گیلبا- اسکچمن[۱۳۶] و همکاران (۲۰۰۶) دریافتند افراد کم اشتها در قیاس با افراد پراشتها از آگاهی هیجانی کمتری برخوردارند در مقابل، افراد پراشتها نسبت به کم اشتها در تنظیم هیجانات خود مشکلات بیشتری نشان دادهاند. ۲۹ فصل دوم: پیشــینه پژوهــش ۲-۴ تنظیم هیجان ۳۰ فصل دوم: پیشــینه پژوهــش هیجان وضعیت پیچیده یی است در پاسخ به تجربه های دارای بار احساسات. هر هیجان شدید حداقل شش مؤلفه دارد ( فریجدا[۱۳۷]، ۱۹۸۶؛ لازاروس، ۱۹۹۱). مؤلفه های هیجان عبارتند از: ۱) تجربهی شخصی و ذهنی هیجان. ۲) پاسخهای جسمانی درونی، به ویژه آنهایی که با دستگاه عصبی خودمختار ارتباط دارند. ۳) شناختهای شخص در بارهی هیجان و موقعیتهای مرتبط با آن. ۴) جلوههای چهره. ۵) واکنشهای شخص به هیجان. ۶) گرایش به اعمال معین. هیچ یک از این مؤلفه ها به تنهایی گویای حالت هیجانی نیست، بلکه ترکیبی از همهی آنهاست که هیجان معینی را به وجود میآورد. علاوه بر این هریک از این مؤلفه ها ممکن است بر دیگر مؤلفه ها اثر بگذارد (زمینه روانشناسی هیلگارد، ترجمه محمدنقی براهنی و همکاران، ۱۳۸۵). تنظیم هیجـان به عنوان یکی از متغیـرهای روانشناختی، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته اســت ( گلمن[۱۳۸]، ۱۹۹۵؛ شاته[۱۳۹] و همکاران، ۱۹۹۸؛ مایر، کاروسو و سالووی[۱۴۰]،۱۹۹۹ ). شواهد زیادی نشان میدهند که تنظیم هیجانی با موفقیت یا عدم موفقیت در حوزه های مختلف زندگی مرتبط است (شاته، مالو[۱۴۱]، تورستنسون[۱۴۲]، بولار [۱۴۳]و روک[۱۴۴]، ۲۰۰۷؛ جاکوبس[۱۴۵] و همکاران، ۲۰۰۸). تنظیم هیجان نقش مهمی در سازگاری ما با وقایع استرسزای زندگی دارد. نتایج پژوهشها نشان داده اند که ظرفیت افراد در تنظیم مؤثر هیجان ها بر شادمانی روانشناختی، جسمانی و بینفردی تأثیر میگذارد (گروس[۱۴۶]، ۱۹۹۹؛ کلینگر[۱۴۷]، ۱۹۹۳؛ ریف و سینگر[۱۴۸]، ۱۹۹۶). ۳۱ فصل دوم: پیشــینه پژوهــش تنظیم هیجان بعنوان فرایند آغاز، حفظ، تعدیل و یا تغییر در بروز، شدت یا استمرار احساس درونی و هیجان مرتبط با فرایندهای اجتماعی- روانی، فیزیکی در به انجام رساندن اهداف فرد تعریف میشود ( ویمز و پینا[۱۴۹]، ۲۰۱۰). در واقع تنظیم هیجانی تنها سرکوب هیجان ها نیست، بلکه شخص نباید همیشه در یک حالت آرام و ساکن از برانگیختگی هیجانی قرار داشته باشد. در عوض تنظیم هیجانی، شامل فرایندهای نظارت و تغییر تجربیات هیجانی شخص است (تامپسون، ۱۹۹۴ ). هیجانات دارای کیفیت بالایی هستند به این صورت که میتوانند باعث واکنش مثبت یا منفی در افراد شوند. اگر متناسب با موقعیت و شرایط باشند باعث واکنش مثبت و در غیر اینصورت باعث واکنش منفی میشود. بنابراین زمانی که هیجانات شدید میشوند یا طولانی میشوند و یا با شرایط سازگار نیستند آن زمان نیاز به تنظیم کردن آنها لازم است (گروس، ۱۹۹۸ ). تنظیم هیجان به معنای تلاش افراد برای تأثیر گذاشتن روی نوع، زمان و چگونگی تجربه و بیان، تغییر طول دوره یا شدت فرایندهای رفتاری، تجربی و یا جسمانی هیجانها است و به طور خودکار یا کنترل شده، هشیار یا ناهشیار و از طریق به کارگیری راهبردهای تنظیم هیجان انجام میگیرد، راهبردهایی مانند باز ارزیابی، نشخوار فکری، خود اظهاری، اجتناب و باز داری (سلون، کرینگ[۱۵۰]،۲۰۰۷ ؛ موس[۱۵۱]، اورز[۱۵۲]، ویلهلم[۱۵۳] و گروس[۱۵۴]، ۲۰۰۶ ). شواهدی دال بر رابطه بین برخی از عوامل فردی و خانوادگی با عدم سلامت روان و مشکلات هیجانی وجود دارد (استاکر[۱۵۵] و همکاران، ۲۰۰۷ و شک، ۱۹۹۰، به نقل از شریفی، ۱۳۸۲). در واقع عوامل خانوادگی میتوانند میانجی رابطه بین مشکلات هیجانی و راهبردهای تنظیم هیجان باشند (صالحی و همکاران، ۱۳۹۰). همچنین، گارنفسکی[۱۵۶] و کراج[۱۵۷] و اسپینهاون[۱۵۸] (۲۰۰۰ و ۲۰۰۱) رابطه روشنی بین تجربه های حوادث منفی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و آسیبهای روانی و مشکلات هیجانی بدست آوردند. آنان نشان دادند که استفاده از برخی راهبردهای تنظیم هیجان، روی تجربهی هر فرد از حوادث منفی زندگی تأثیر میگذارد. هیجانها در خدمت اهداف هستند و تنظیم هیجان از طریق مهار و مدیریت هیجانهای ناخوشایند و دردآور به دستیابی به اهداف کمک میکنند. طبق نظر کوپ، تنظیم هیجان شامل تعدیل کردن، مدارا کردن با هیجان و ثابت نگه داشتن هیجان میباشد. دنهام[۱۵۹] (۱۹۹۸) معتقد است هنگامی نیاز به هیجان احساس میشود که حضور مداوم یا عدم حضور هیجانها در دستیابی به اهداف خلل وارد کند. تنظیم هیجان نتیجه ترکیب فرایندهای رفتاری، شناختی و هیجانی است. جرمن[۱۶۰] و همکاران تنظیم هیجان را راهبردهای مورد استفاده در کاهش، افزایش، سرکوب و یا ابقای هیجان میدانند و معتقدند تنظیم هیجان از ویژگیهای ذاتی و فطری آدمی میباشد.که در نوزادان هم دیده میشود (بارون[۱۶۱]، پارکر[۱۶۲]، ۲۰۰۰) و در برخورد با محیط و بخصوص شیوه های فرزندپروری رشد مییابد یا سرکوب میشود(چانگ[۱۶۳]، شوارتز[۱۶۴]، دوگ[۱۶۵]، ۲۰۰۲). ۳۲
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 11:41:00 ق.ظ ]
|
|
۱-۹ روش تجزیه و تحلیل آمار:
برای بررسی داده های این پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. از شاخص های آماری (آماره ها) توصیفی یعنی درصد، فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد جهت خلاصه کردن اطلاعات پراکنده و سپس برای بررسی فرضیه های پژوهش از روش همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS 16مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
فصل دوم
ادبیات و پیشینه پژوهش
مقدمه
همه علوم انسانی اجتماعی، از جمله علم روانشناسی دو نوع تاریخچه دارند: تاریخچه واقعی و حقیقی و تاریخچه رسمی و تدوینی. تاریخچه واقعی همه علوم انسانی، به ویژه علم روانشناسی به آغاز خلقت، یعنی همان زمانی که اولین و دومین انسان، یعنی حضرت آدم و حوّا توسط آفریدگار خلق شدند، برمیگردد. اما تاریخچه رسمی و تدوینی هر علمی به تاریخ خاص و سرزمین معینی برمیگردد. امروزه وقتی واژه تاریخچه را به کار میبرند مراد تاریخچه رسمی و تدوینی است؛ یعنی زمانی که اصول و مبانی یک علم استخراج، فصلبندی و تدوین شده و به صورت رسمی و مستقل به جهان عرضه گردیده است. به این اعتبار، علم روانشناسی علمی نسبتاً جوان است که تاریخ تأسیس آن به سال ۱۸۷۹م و خاستگاه آن به غرب از جمله آلمان برمیگردد، چون بر اساس منابع معتبر، اولین آزمایشگاه روانشناسی در این تاریخ و در شهر لایپزیک آلمان توسط دانشمندی به نام ویلهلم وونت۱تأسیس شد و روانشناسی که تا این زمان با عنوان «علم النفس» بخشی از فلسفه شمرده میشد، به صورت علمی رسمی و مستقل درآمد. امروزه این روانشناس در بین روانشناسان به عنوان پدر علم روانشناسی و مؤسس مکتب ساختگرایی شناخته میشود.( استیو هین[۳۸]،۱۳۸۴) تاریخ آغاز مطالعات مربوط به هوش تقریباً با تاریخ استقلال علم روانشناسی همزاد است. در این زمینه میتوان به تحقیقات گالتون۲در۱۸۶۹ و ۱۸۸۳م اشاره کرد. اما اگر مبنای شروع تحقیقات مربوط به هوش را مطالعات( اسکیرول۳ ۱۸۳۸م) و یا حتی تاریخ ساخت اولین آزمون هوش (۱۸۰۰م) قرار داده شود، تاریخ آغاز این مطالعات به قبل از استقلال و رسمیت یافتن علم روانشناسی برمیگردد.
۲-۱دیدگاههای هوش هیجانی
عبارت هوش هیجانی حدود سال ۱۹۹۰م در ادبیات پژوهشی به کار برده میشد، اما عمومیت یافتن آن به سال ۱۹۹۵م، هنگامی که کتاب هوش هیجانی، نوشته دانیل گلمن، پر فروشترین کتاب نیویورک تایمز شد، برمیگردد۵۰. در سال ۱۹۹۰م پیتر سالووی و جان مایر اصطلاح هوش هیجانی را به معنای توانایی زیر نظرگرفتن احساسات و هیجانات خود و دیگران، تمایز گذاشتن بین آنها و استفاده از اطلاعات حاصل از آنها در تفکر و اعمال خود، گرفتند. در سال ۱۹۹۵م گلمن اصطلاح هوش هیجانی را سرِ زبانها انداخت. گلمن معتقد است در پیشبینی قابلیت اشخاص، هوش هیجانی شاخص بهتری است تا هوشبهر حاصل از آزمونهای سنتی هوش. از نظر گلمن، هوش هیجانی دست کم چهار حوزه دارد:
-
- آگاهی هیجانی (برای مثال، توانایی جدا کردن احساسات از اعمال
-
- مدیریت هیجانات (برای نمونه، توانایی کنترل عصبانیت
-
- تشخیص هیجانات دیگران (برای مثال، دیدن دنیا از دریچه چشم دیگران
-
- اداره کردن روابط (توانای حل مشکلات و روابط(جان دبلیو سانتراک[۳۹]:۳۲)
در حوزه روانشناسی ریشههای تئوری هوش هیجانی به آغاز نهضت هوش هیجانی باز میگردد. ای. ال. ثرندایک (۱۹۲۰م) یکی از اولین کسانی بود که جنبههایی از هوش هیجانی را با عنوان هوش اجتماعی۵۲مطرح کرد. او در سال ۱۹۲۰م هوش اجتماعی را شامل مؤلفههای گستردهای میدانست که هر یک به تواناییهای مختلفی در زمینه هوش و ابعاد مختلف آن اشاره میکردند. در سال ۱۹۳۷م رابرت ثرندایک و استرن۵۳تلاشهای قبلی انجام شده توسط ای. ال. ثرندایک را مرور کردند و به معرفی سه حوزه متفاوت و در عین حال، نزدیک به هوش اجتماعی پرداختند. اولین بخش اساساً به نگرش فرد به جامعه و شکل یا بخش مؤلفههای متفاوت آن برمیگردد. بخش دوم، شامل دانش اجتماعی است. شکل سوم، هوش اجتماعی، میزان سازگاری اجتماعی فرد را در بر میگرفت. وکسلر در سال ۱۹۵۲م همراه با گسترده کردن آموزههای بهره هوشی، تواناییهای عاطفی را به عنوان بخشی از تواناییهای معروف هوش، تصدیق کرد. هاوارد گاردنر (۱۹۸۳م) نیز در احیای تئوری هوش هیجانی در روانشناسی نقش برجستهای ایفا کرده است. مدل تأثیرگذاری وی تحت عنوان هوشهای متکثر یا هوشهای چندگانه شامل انواع متفاوتی از هوش، از جمله هوش شخصی، هوش میانفردی و هوش درون فردی است. شاید بتوان گفت که روون بارون (۱۹۸۸م) اولین کسی است که گامهای نخستین را برای ارزیابی هوش هیجانی به عنوان معیاری از سلامت برداشته است. وی در رساله دکتری خود اصطلاح ضریب هیجانی را در مقابل بهره هوشی به کار برده است. این، درست زمانی است که اصطلاح هوش هیجانی هنوز معروفیت عمومی پیدا نکرده و هنوز سالوی و مایر اولین مدل هوش هیجانی خود را به چاپ نرساندهاند. بارون (۲۰۰۰م) اینک هوش هیجانی را به عنوان مجموعهای مشتمل بر دانش هیجانی و اجتماعی و تواناییهایی مطرح میکند که بر توانایی عمومی ما در برخورد مؤثر با خواستههای محیطی تأثیر میگذارند. این مجموعه، شامل مواردی است که عبارتاند از: توانایی آگاه بودن، فهمیدن و بیان کردن خود، توانایی آگاه بودن، فهمیدن و برقراری ارتباط با دیگران، توانایی برخورد با هیجانهای شدید و کنترل سائقها و تکانههای درونی، توانایی سازگاری با تغییر و حل مشکلات شخصی یا اجتماعی. پنج حوزه مطروحه در مدل وی عبارتاند از: مهارتهای درون فردی، مهارتهای میان فردی، سازگاری، مدیریت استرس، و حال عمومی. بالأخره در سال ۱۹۹۰م پیتر سالوی و همکارش جان مایر که در حال حاضر در دانشگاه نیوهمپشایر۵۴کار میکنند، مقاله خود با عنوان «هوش هیجانی» که بیشترین تأثیر را در حوزه تئوری هوش هیجانی برجا گذاشته، به چاپ رساندند.) سیدمحسن فاطمی، همان، ۴۳-۳۹٫( سالوی و مایر در مدل اولیه خود (۱۹۹۰م) هوش هیجانی را این گونه تعریف کردند: «توانایی نظارت بر احساسات و هیجانهای خود و دیگران، توانایی تمییز دادن هیجانهای متفاوت و متنوع و توانایی استفاده از این اطلاعات برای راهنمایی و هدایت فکر و عملگلمن در سال ۱۹۹۵م با بهره گرفتن از تحقیقات سالوی، مایر و دیگران، کتابی با عنوان هوش هیجانی نوشت. از این تاریخ به بعد، اصطلاح هوش هیجانی شهرت جهانی پیدا کرد. در حال حاضر در جهان و ایران صدها کتاب و مقاله در مورد هوش هیجانی تدوین شده و چندین همایش و کارگاه آموزشی نیز به آن اختصاص یافته است. نظریههای چند هوشی، از قبیل نظریه گاردنر و استرنبرگ، حرفهای زیادی برای گفتن داشتهاند. این نظریهها ما را واداشتهاند که تلقی وسیعتری از هوش و قابلیت داشته باشیم. متولیان تعلیم و تربیت را نیز ترغیب کردهاند برنامههایی تدوین کنند که در حیطههای مختلف به دانش آموزان و دانشجویان آموزش بدهند .(. جان دبلیو سانتراک، : ۳۲)
۲-۲ مقایسه هوش هیجانی و هوش شناختی
از نظر بسیاری از فلاسفه و دیدگاههای سنتی روانشناسی، مفاهیم «هوش» و «هیجان» دو مفهوم بیارتباط با هم بوده و حتی در مقابل هم قرار میگرفتند. «هوش» از دیدگاه سنتی عمدتاً به عنوان مفهومی تک بعدی و به معنای توانایی تفکر انتزاعی و تواناییهای شناختی تعریف شده و هیجانها هم یک سری پاسخهای سازمان نیافته به محرکها انگاشته میشدند. اما تحولات عظیمی که در حوزههای هوش و هیجان رخ داد، دیدگاههای سنتی را زیر سؤال برده و بر ارتباط نزدیک و در هم تنیده هوش و هیجان تأکید کرد. از پیشگامان این تحولات در حوزه هوش میتوان به گاردنر (۱۹۸۳م) و استرنبرگ (۱۹۹۶م) اشاره کرد و در حوزه هیجان از کشفیات ژوزف لی دوکس،۵۸آوریل و نانلی۵۹ (۱۹۹۴ ـ ۱۹۸۹م) نام برد. ولی اوج این تحولات به مطرح شدن مفهوم هوش هیجانی توسط سالوی و مایر (۱۹۹۰م) برمیگردد که آشکارا بر درهمتنیدگی هوش و هیجان تأکید میکنند. از نظر آنها هوش هیجانی عمدتاً به عنوان توانایی فرد در بازنگری احساسات و هیجانهای خود و دیگران، تمییز قائل شدن میان هیجانها و استفاده از اطلاعات هیجانی در حل مسئله و نظمبخشی رفتار تعریف میشود. البته در طول دهه گذشته (از ۱۹۹۵ به بعد) رویکردها و الگوهای متفاوتی در مورد هوش هیجانی ارائه شده است. معروفترین چهره این حوزه در میان عموم مردم دانیل گلمن است که در کتابی تحت عنوان هوش هیجانی به تشریح عمومی این سازه، پرداخته است. بارون (۱۹۹۷م) نیز نظریهپرداز دیگری است که هوش هیجانی و ابعاد آن را مطالعه و بررسی کرده است(ولیالله رمضانی:۸۵) هوشبهر (IQ) و هوش هیجانی (EQ) قابلیتهای کاملاً متضاد نیستند، بلکه بیشتر میتوان چنین گفت که متمایزند. همه ما از ترکیبی از هوش و عواطف بهرهمندیم. افرادی دارای هوشبهر بالا و هوش هیجانی پایین (یا هوشبهر پایین و هوش هیجانی بالا) بهرغم وجود نمونههایی نوعی، نسبتاً نادرند. در واقع، میان هوشبهر و برخی جوانب هوش هیجانی همبستگی مختصری وجود دارد.( دانیل گلمن[۴۰]:۷۵) نظریهپردازان هوش هیجانی معتقدند که IQ به ما میگوید که چه کار میتوانیم انجام دهیم در حالی که EQ به ما میگوید که چه کاری باید انجام دهیم.۶۲ IQ شامل توانایی ما برای یادگیری، تفکر منطقی و انتزاعی میشود، در حالی که EQ به ما میگوید که چگونه از IQ در جهت موفقیت زندگی استفاده کنیم. هوش هیجانی شامل توانایی ما در جهت خود آگاهی هیجانی و اجتماعی ما میشود و مهارتهای لازم در این حوزهها را اندازه میگیرد. همچنین شامل مهارتهای ما در شناخت احساسات خود و دیگران و مهارتهای کافی در ایجاد روابط سالم با دیگران و حس مسئولیتپذیری در مقابل وظایف است.)همان) بهترین حوزه مناسب برای مقایسه هوش هیجانی و هوش شناختی، محیط کار است، زیرا فرد در محیط کار خود، علاوه بر توانمندیهای علمی (که از هوش عقلی نتیجه میشود) از قابلیتهای عاطفی خود نیز استفاده میکند. گلمن نیز در کتاب جدید خود به نام کار با هوش عاطفی(۱۹۹۸م) بر نیاز به هوش عاطفی در محیط کار، یعنی محیطی که اغلب به عقل توجه میشود تا قلب و احساسات، تمرکز میکند. او معتقد است که نه تنها مدیران و رؤسای شرکتها و سازمانها به هوش عاطفی نیاز دارند، بلکه هر کسی که در سازمان کار میکند نیازمند هوش عاطفی است.(. جان دبلیو سانتراک، : ۳۲) امروزه بسیاری از روانشناسان موفقیت انسان را در زندگی به دلیل یک هوش (IQ) و استعداد یکپارچه و واحد نمیدانند، بلکه طیف گستردهای از هوش وجود دارد که موجب بروز تواناییهای مختلف فرد در عرصههای گوناگون میشود. یکی از انواع این طیف گسترده، هوشی است به نام هوش هیجانی که از سال ۱۹۹۰م به صورت رسمی وارد ادبیات روانشناسی شد.(همان:۵۶) همانگونه که ملاحظه شد هوش شناختی و هوش هیجانی دو مفهوم کاملاً متضاد و متناقض نیستند و تنها چیزی که وجود دارد این است که با هم تفاوتهایی دارند. از آنجا که این دو مفهوم نه کاملاً متناقض و نه کاملاً مساویاند، بنابراین، شباهتها و تفاوتهایی دارند.
۲-۳سنجش هوش هیجانی
برای سنجش هوش هیجانی سه نوع مقیاس کلی وجود دارد:
-
- مقیاسهای خودسنجی: تکیه بر گزارش خود فرد،
-
- مقیاسهای چند رتبهای: تکیه بر گزارش دیگران در مورد فرد،
-
- مقیاسهای عملی: قرار دادن فرد در موقعیت طبیعی و نظارهکردن عملکرد وی در این موقعیت.۶۶
معرفی این مقیاسها نیز نیازمند فرصت و مقاله دیگری است. هوش هیجانی[۴۱]با عنوان توانایی بازبینی احساسات و هیجانات خود و دیگران، تمایز قائل شدن میان آنها و استفاده از این اطلاعات برای هدایت افکار و اعمال تعریف می شود.(مایر وسالوی[۴۲]،۱۹۹۰). درواقع هوش هیجانیآگاهی از هیجانها و چگونگی اثر گذاری این آگاهی در روابطبین فردی را نشان می دهد و از سوی دیگر نماینده میزان برخورداری توانایی تشخیص و ارزیابی و ابراز هیجان به نحوی صحیح و سازگارانه می باشد.(لوسین[۴۳]،۲۰۰۶) الگوهای گوناگونی در مورد هوش هیجانی مطرح شده است . از جمله الگوی مایر و سالوی (۱۹۹۷)که در آن هوش هیجانی را سازه پیچیده ای معرفی می کنند که شامل سه توانایی است : ارزیابی و توصیف هیجانات خود و دیگران به معنی تعبیر و تفسیر نشانه های کلامی و غیر کلامی پیامهای دیگران که باعث ایجاد حس همدلی در فرد می شود ، تنظیم هیجانات در خود و دیگران ، بکارگیری هیجانها در راه های سازگارانه که در برگیرنده مفهوم حل مسئله ، نگاه مثبت به آینده و ایجاد اعتماد در دیگران می باشد.(جاکورز و کلین[۴۴] ،۲۰۰۶)
۲-۴هوش هیجانی و سلامت
هوش هیجانی رابطه بسیار نزدیکی با سلامت روانی و سلامت جسمانی دارد. به همین علت که هوش هیجانی در حوزههایی، مثل روانشناسی، مشاوره و راهنمایی، پزشکی و روان پزشکی، سخت مورد علاقه، تحقیق و مطالعه قرار گرفته است. هر مشکلی، در طول حیات خود، زمانی آماده حلشدن و از بین رفتن میشود. هیجانها وسیلهای است که با آن میتوانید برای حل مشکل اقدام کنید. با درک هیجانهای خود میتوانید ماهرانه از میان مشکلات بگذرید و از مشکلات بعدی اجتناب کنید. اگر عکس این کار را انجام دهید و احساسات خود را سرکوب کنید، آنها خیلی سریع به احساس تنش، استرس و اضطراب تبدیل خواهند شد. هیجانهایی که نادیده گرفته میشوند، مغز و بدن را فلج میکنند. مهارتهای هوش هیجانی، شما را قادر میسازند تا جلوی وضعیتهای دشوار را ـ پیش از اینکه غیرقابل کنترل شوند ـ بگیرید و با این کار، مدیریت استرس برای شما آسانتر شود. کسانی که قادر نیستند از مهارتهای هوش هیجانی خود استفاده کنند، به احتمال زیاد، برای مدیریت روحیه و خلقِ خود از روشهای دیگری که کمتر اثر بخشی دارند [مثل داروها] بهره میگیرند. احتمال دارد که آنها دو برابر، بیشتر از دیگران مضطرب، افسرده یا معتاد شوند و حتی افکار خودکشی به سرشان بزند. هوش هیجانی تأثیر بسیار زیادی بر شادی و رضایت مردم دارد. کسانی که هوش هیجانی خود را به کار میگیرند با محیط اطراف خود سازگاری بیشتری دارند، اعتماد به نفس بالایی نشان میدهند و از تواناییهای خود آگاهند. رابطه مستقیم بین هوش هیجانی و زندگی خوب و سالم، نشان میدهد که توجه به هیجانها، آگاه بودن و آگاه ماندن از آنها و استفاده از آنها برای راهنمایی کردن رفتار، تا چه حد اهمیت دارد. هرچه از مهارتهای هوش هیجانی خود بیشتر استفاده کنید، دستاوردهای بیشتری از زندگی خواهید داشت.( هوش هیجانی(مهدی گنجی:۳۱) نتایج پژوهش در سالهای اخیر، نشان داده است که همبستگی بالایی بین هوش هیجانی و آمادگی برای مبتلا شدن به انواع بیماریها وجود دارد. استرس، اضطراب و افسردگی، دستگاه دفاعی بدن را تضعیف و متوقف میکنند و باعث آسیبپذیری در مقابل همه بیماریها، از سرماخوردگی معمولی گرفته تا سرطان میشوند. وقتی ذهن غرق در تنش، ناراحتی یا اضطراب است، به بدن پیام میرساند که از میزان مصرف انرژی برای مقابله با بیماری بکاهد. این کار باعث میشود تا آسیبپذیری در مقابل انواع جدی یا جدید بیماری بیشتر شود. پژوهشهای جدید پزشکی نشان میدهد که رابطه آشکاری بین اضطراب و انواع جدی بیماریها، مثل سرطان، وجود دارد. مهارتهای هوش هیجانی بازگشت به سلامت را نیز سرعت میبخشند. کسانی که بیمارند، ولی در طول مداوا روی مهارتهای هوش هیجانی خود کار میکنند و آنها را رشد میدهند، از بسیاری بیماریها، از جمله کشندهترین بیماریها زودتر رها میشوند. اثر فیزیکی هوش هیجانی روی مغز و سیستمهای مختلف بدن به قدری قوی است که تحقیقات انجام شده در دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد، با عکسبرداری از مغز، عملاً ثابت کردهاند که همراه با تغییرات هوش هیجانی، تغییرات فیزیکی در مغز شکل میگیرد. مهارتهای هوش هیجانی، توانایی مغز را برای مقابله با اضطراب هیجانی، تقویت میکنند. این کار باعث میشود که دستگاه دفاعی بدن، قوی باقی بماند و مقاومت بیشتری در مقابل بیماری داشته باشد.۴۳حال خوب و فکر خوب (عاطفه خوب ـ تفکر خوب) شاید بتوان مهمترین اثر هیجان و عاطفه را در تأثیر آنها بر افکار و پاسخها دانست. وقتی احساس خوبی میکنیم، جهان و اطرافیان را زیبا میبینیم. وقتی افسرده و دلتنگ هستیم همه چیز تیره و تار به نظر میرسد. هنگامی که احساس خوبی داریم، دنیا را با عینک خوشبینی میبینیم و برعکس.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پندش ده و گو که نرم نرمک می بیز مـغز سـر کیقباد و چشم پرویز (خیام، رباعیات، ص۱۴۲) نمی توان از اشعار او حکم کرد که او واقعاً مرگ را نابودی انسان می دانسته است یا نه. خیام سراسر زندگی اش در مرگ اندیشی و تفکّر به سرنوشت انسان سپری شده است. او از خاک شدن می گوید تا انسان را متوجه زندگی و فرصت های آن کند. تا به انسان بگوید که قدر زندگی را بدار! چون فردا خاک کوزه ها می شوی! بـرگیـر پیـاله و سـبو ای دلجوی خوش خوش بخرام گرد باغ و لب جوی کاین چرخ بسی سروقدان مهروی صـد بـار پـیاله کـرد و صـد بـار سـبوی (همان، ص۱۶۴) خود همین اندیشۀ استحاله و خاک را انسان پنداشتن، جلوه هایی از تداوم خواهی یا آرزوی همیشگی بودن انسان است. خیام وقتی از خاک، لب و روی و دست و مغز انسان را می بیند، بیانگر اندوه او از مرگ است. کسی که از مرگ اندوهناک باشد یعنی دوستدار زندگی و بیمرگی است. خیام که این همه از مرگ اندوهناک و ناراحت و متحیّر است، نشان دهندۀ ترس او از نابودی و نیستی است.خیام اگر چه از تبدیل شدن انسان به ذرّات خاک صحبت می کند اما این مطلب دالّ بر بی اعتقادی او به حیات پس از مرگ نیست. باید دید که خیام انسان و جوهرۀ انسان را چه چیز می داند و انسان را چگونه تعریف می کند؛ ماهیّت انسان در نظر او چیست و چگونه است؟ قطعاً او انسان را تنها جسم و تن نمی داند: از تن چو برفت جان پاک من و تو خشتی دو نهند بر مغاک من و تو آنـگه ز بـرای خـشت گـور دگران در کـالبدی کشند خاک من و تو (همان، ص۱۵۷) خیام با فلسفه و آراء فیلسوفان مشایی، از جمله ارسطو و ابن سینا و فارابی آشنا است، از طرف دیگر از علوم اسلامی و مباحث کلامی آگاه است و خود صاحب رسالات فلسفی می باشد.[۶۷] فلاسفۀ یونان و به تبع آنان فیلسوفان مشایی ایران، ابن سینا، اصالت انسان را در نفس(روح) او می دانستند. آنها معتقد بودند که بعد از مرگ آنچه از انسان نابود می شود جسم اوست؛ نه نفس. «فلاسفه نفس را جاویدان می دانستند»[۶۸]. خیام نیز که متأثر از فیلسوفان مشایی است، انسان را حداقل جسم صرف نمی داند، تا با مرگ نیست و نابود شود. شاید بتوان گفت که او نفس و جسم را جدا از هم نمی دانسته است. همانطور که ارسطو، روح را از بدن جداپذیر نمی دانست.[۶۹] خیام، سرنوشت انسان را خاک شدن می داند. به همین خاطر است که او از مرگ انسان اظهار تأسّف و ناراحتی می کند. وقتی انسان به این می اندیشد که سرانجام او خاک شدن است بیشتر احساس دردمندی می کند. اما هدف خیام از بیان خاک شدن انسان و بردمیدن سبزه از خاک او، انکار قیامت و حیات دوبارۀ انسان نیست. اگر توجه شود، او از خاک شدن انسان برای متوجه ساختن افراد به ارزش عمر و دعوت به خوش گذراندن اوقات عمر و دوری گزیدن از غم و اندوه استفاده می کند. خیام از بیان این مطلب می خواهد نکته ای را گوشزد کند و آنهم ارزش زندگی است. چراکه مردن برای او پایان خوشی ها و فرصت هایی است که فرد می توانست از آنها نهایت بهره را برگیرد: (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
چـون ابر به نوروز رخ لاله بشست برخیـز و به جام باده کن عزم درست کاین سبزه که امروز تماشاگه تست فردا همه از خاک تو بر خواهد رست (خیام، رباعیات، ص۱۰۵) اگر این سؤال مطرح شود که انسان از اینکه می داند نهایت او خاکی است که تبدیل به گل کوزه گری می شود، چه آگاهی هایی به دست می آورد؟ یا چه احساس هایی به او دست می دهد؟ اگر دقت کنیم خیام هرگاه از خاک شدن صحبت می کند در کنار آن به بهره گیری از اوقات زندگی و امکانات آن توصیه می کند. استدلال خیام برای «می خوردن» و «شادْ گذراندن عمر» این است که پایان آدمی خاکی است که سبزه از آن خواهد رُست. در نتیجه نمی توان به صرف اینکه او از خاک شدن انسان می گوید، بگوییم که او منکر قیامت است و انسان را همان جسم خاکی می داند و به روح اعتقاد ندارد. یکی از مسائلی که خیام در باب آن شکّ و تردید دارد، رستاخیز و زنده شدن دوبارۀ انسان در حیات دیگراست. البته شکّ و تردید او به منزلۀ انکار و رد نیست. او بر خلاف عرفا صور ذهنی مرگ را تبدیل به زندگی و حیات دوباره نمی کند. او در مرگ اثری از زندگی نمی بیند، از این روست که اندوهناک است. برعکس عرفا که مرگ را زندگی یا منتهی به زندگی می دانند. خیام «از اینکه چرا و چگونه درخت زندگانی آدمی نشکفته، خشک شده، بزمین میفتد، تندرستی به بیماری و جوانی به پیری و زندگی بمرگ مبدّل می گردد و عزیزان سرانجام مشتی خاک می شوند»[۷۰] ناراحت و اندوهگین است. مرگ و دعوت به شاد باشی و دم غنیمتی عقیدۀ ما بر این است که محوری ترین مضامین رباعیات خیام متأثر از مرگ اندیشی است. یعنی «شادی گرایی و دعوت به لذتْ طلبی» و «اغتنام فرصت» و… هر یک به نحوی با مرگ مرتبطند. نخست بحث را با این سؤال مطرح می کنیم؟ خیام چگونه به این نتیجه می رسد که باید شاد زیست و شادی را از دست نداد؟ با طرح این سؤال بهتر می توان ارتباط مرگ اندیشی و دعوت به خوشگذرانی و شادباشی در اندیشۀ خیام را درک کرد. خیام از تجربۀ غم و اندوه ناشی از مرگ اندیشی است که به دم غنیمتی و بهره مندی از لذایذ و شادی ها آگاهی یافته است و بدان توصیه می کند. خیام در وضع و حالت مرگ اندیشی به تفسیر زندگی می پردازد، اول و آخر زندگی انسان را از ذهن می گذراند و همۀ جوانب و حالات زندگی انسان را می سنجد، سرانجام نتیجۀ درک و حاصل اندیشه های خود را در این توصیه که شاد باش و وقت را غنیمت دان، بیان می کند: گر یک نفست ز زندگانی گذرد مگـذار کـه جـز به شادمانی گذرد هشدار که سرمایۀ سودای جهان عمر است چنان کش گذرانی گذرد (خیام، رباعیات، ص۱۳۱) باید شادی گرایی و اغتنام فرصت و دعوت به خوشگذرانی خیام را متناسب و در ارتباط با مسئلۀ مرگ و مرگ اندیشی او بررسی و تفسیر کرد.مرگ زنگ خطریست برای انسان که مبادا فرصت بهره گیری از شادی ها را از دست دهد. خیام برای دعوت به خوشباشی و بهره مندی از داشته ها، با مرگ از هدر رفتن عمر هشدار می دهد: زان پیش که از زمانه تابی بخوریم برخیز ز خواب تا شرابی بخوریم کاین چرخ ستیزه روی ناگه روزی مـا را نـدهد امان که آبی بخوریم (همان، ص۱۴۷) خیام از مرگ برای هشدار دادن استفاده می کند. هشدار به اینکه مبادا فرصت و عمر را از دست داد. چرا که «چون رفتی، رفتی» دیگر امکان بازگشت وجود ندارد. پس بهتر آنست که قدر وقت را بدانیم و از داشته ها و بهره های ممکن نهایت استفاده را ببریم: می نوش در آبگینه با نالۀ چنگ زان پیش که آبگینه آید بر سنگ (خیام، رباعیات، ص۱۴۶) مرگ اندیشی خیام باعث شده است که او بیشتر به زندگی متمایلتر شود و نسبت به ارزش لحظه ها و وقت بهتر آگاهی پیدا کند. «بازگشت فکر خیام به لزوم اغتنام فرصتِ زندگی نیز از رهگذر اندیشۀ مرگ است»[۷۱]. انسان قدر وقت را زمانی می داند که بدان احتیاج داشته باشد و خود را در مرز گذشتن از آن بداند. یعنی در لحظۀ مرگ یا هنگام مرگ اندیشی و یادْ کردِ آن. خیام می گوید؛ وقتی انسان از آن طرف مرگ هیچ آگاهی و خبری ندارد که آیا هست یا نیست، پس لااقل نباید زندگی محدود را از دست داد. او مرگ را پایان شادی ها، خوشی ها، فرصت ها و بهره مندی ها می داند. به همین سبب است که پیوسته به اغتنام فرصت دعوت می کند و از فرارسیدن مرگ برحذر می دارد: چون لاله به نوروز قدح گیر به دست با لاله رخی اگر تو را فرصت هست می نوش به خرمی که این چرخ کهن ناگـاه تـرا چـو خاک گرداند پسـت (همان، ص۱۰۶) بدترین غم انسان که شاید خیام آنرا از سر جهل و خیالات انسان می داند، غم فرداها خوردن، بویژه، فردای قیامت است. خیام به غم های انسان واقف است و در پی آن است که با شادی آنها را مداوا کند. اصولاً شادی برای زدودن غم و اندوه است. انسان برای نجات از غم و اندوه است که به شادی ها و اسباب و اعمال و مراسم شادی آور روی می آورد. به نظر خیام، شادی امروز را به خاطر غم و اندوه های فردا از دست دادن، عمل خردمندانه ای نیست. به همین جهت همواره به بهره گیری از لحظۀ اکنون توصیه می کند: ایـن قافـلۀ عـمر عجب می گذرد دریاب شبی که با طرب می گـذرد ساقی غم فردای قیامت چه خوری پیـش آر پیاله را که شب می گذرد (همان، ص۱۲۴) خیام غم خوردن انسان بخاطر قضای مرگ را نمی پسندد. چه در غم باشی، چه در شادی، مرگ یکی یکی همه را درمی نوردد. پس همان بهتر که در شادی وقت را بگذرانیم. خیام از تجربیات خود در مرگ اندیشی بدین نتیجه رسیده است که غم مرگ را خوردن بیهوده است. چرا که با غم خوردن های ما چیزی تغییر نمی کند و قضایی برگردانده نمی شود. چون بودنی ها همه بودست: دهقان قضا بسی چو ما کشت و درود غم خوردن بیهوده نمی دارد سود پـر کـن قـدح مـی به کفم بر نه زود تا باز خورم که بودنی ها همه بود (خیام، رباعیات، ص۱۲۸) در این رباعی چندین نکته فهمیده می شود؛ یکی اینکه، مرگ و مرگ اندیشی غم زاست، یعنی باعث اندوه و یأس انسان می شود. دوم اینکه، مرگ از جمله قضاهاست که با اندوه و غم نمی توان از آن در امان ماند. سوم که شاید فلسفۀ شادی گرایی و خوشباشی خیام را بهتر نشان می دهد و علّت دعوت خیام به بهره گیری از داشته ها و لذّت ها را بیان می کند، قدح می ایست(نشانۀ شاد باشی ها و اغتنام فرصت) که برای زدودن اندوه و غم های ناشی از مرگ اندیشی انسان است. شادی و خوشی های خیام از سر ناچاری است. وقتی که برای خیام زندگی آغشته به درد و رنج است و در نظر او حاصل آدمی در این دنیا جز مشقت و سختی و جان دادن نیست، آیا برای انسان چاره ای جز شادی کردن و خوشباشی باقی می ماند؟ و آیا برای نجات از این همه رنج گزیری از شادی هست؟ شادی گرایی عملی برای فراموشی یاد مرگ است. خیام می داند که انسان در مرگْ اندیشی که مهمترین راز هستی اوست، به آگاهی یقینی دست نمی یابد. علاوه بر آن مرگ اندیشی تأثیرات منفی در روح و فکر انسان خواهد گذاشت. کسالت، خستگی، بی حوصلگی و یأس و ناامیدی که مرگ اندیشی در انسان بوجود می آورد، خیام را متوجه می سازد که بهترین عملکرد انسان، روی آوردن به شادی و خوشگذرانی است. تا از کابوس مرگ و هراس از آن نجات یابد. چون از یک طرف از اندیشیدن به مرگ هیچ آگاهیِ یقینی از سرنوشت خود بدست نمی آورد و از طرف دیگر نتایج تخریبی زیادی بر روحیۀ فرد خواهد گذاشت. بنابراین خیام به این نتیجه می رسد که بهترین کار فرد، بهره مندی از داشته ها و امکانات دنیوی است: زان کوزۀ می که نیست در وی ضرری پر کن قدحی، بخور، به من ده دگری زان پـیشتر ای صـنم که در رهگذری خـاک مـن و تو کوزه کند کوزه گری (همان، ص۱۶۶) توصیه به بهره مندی و کامجویی از نعمت های زندگی حاصل مرگ اندیشی خیام است. نکته ای که نباید از یاد برد این است که شاعران زمانی که از بی اعتباری دنیا، لزوم ترکِ آن و دم غنیمتی بحث می کنند، مرگ را از نظر گذرانده اند. آنها دنیا را با مرگ و در برابر آئینۀ مرگ توصیف می کنند. بنابراین باید به پیوستگی و ارتباط معنایی اغتنام فرصت و مرگ توجه کنیم و به دنبال کشف و یافتن ارتباط آن دو تأمل برآییم تا تأثیر مرگ بر دنیانگری شاعران برجسته تر جلوه کند. این مرگ است که خیام را متوجه لحظه های زود گذر و آنی می کند. تا به ارزش لحظه ها و دم غنیمتی پی ببرد. در خیام مضامین محوری را باید در ارتباط با هم معنی کرد و توضیح داد. دعوت به شادباشی و دم غنیمتی خیام همواره با انذار از مرگ همراه است: با سروْ قدی تازه تر از خرمن گل از دست منه جام می و دامن گل زان پیش که ناگه شود از باد اجل پیراهن عـمر ما چو پیـراهن گل (خیام، رباعیات، ص۱۴۶) خیام می داند که با ارزش ترین سرمایۀ انسان عمر اوست. عمر انسان وجود اوست. مرگ در زندگی انسان باعث شده است که عمر و زمان برای انسان ارزشمند و گرانبها جلوه کند: گر یک نفست ز زندگانی گذرد مگـذار کـه جز به شـادمانی گـذرد هشدار که سرمایۀ سودای جهان عمر است چنان کش گذرانی گذرد
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در این روش بر خلاف سه روش قبل که از ورود جوابهای غیر موجه جلوگیری میکردند، جواب غیر موجه با احتمال کم امکان حضور مییابند. سه روش فوق دارای این عیب بودند که به هیچ نقطهای بیرون از فضای موجه توجه نمیکردند، اما در بعضی مسائل بهینه سازی، جوابهای غیرموجه درصد زیادی از جمعیت را اشغال میکنند. در چنین شرایطی اگر جستجو فقط در ناحیه موجه انجام گیرد شاید یافتن جواب موجه خیلی وقتگیر و مشکل باشد. استراتژی جریمهای از متداولترین تکنیکهای مورد استفاده برای سر و کار داشتن با جوابهای غیر موجه میباشد که در آن ابتدا محدودیتهای مسئله در نظر گرفته نمیشوند، پس برای هر تخلف از محدودیتها یک جریمه اختصاص داده میشود که این جریمه در تابع هدف قرار میگیرد.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مسئله اصلی چگونگی انتخاب یک مقدار مناسب برای مقدار جریمه میباشد تا در حل مسائل به ما کمک نماید. نکتهای که در روش جریمه وجود دارد این است که یک جواب غیرموجه به سادگی حذف نمیشود، زیرا ممکن است در ژنهای آن اطلاعات مفیدی وجود داشته باشد که با اندکی تغییر به جواب بهینه تبدیل شوند. ۲-۲-۴-۵- بهبود الگوریتم ژنتیک برای بهبود الگوریتم ژنتیک میتوانیم تغییرات زیر را اعمال کنیم: استفاده از بهینهگر محلی تغییر پارامترهایی از قبیل تغییر جمعیت اولیه، نرخ جهش و کسر ادغام (ترکیب) تغییر الگوریتم ژنتیک باینری به پیوسته و بالعکس ۲-۲-۴-۶- چند نمونه از کاربردهای الگوریتم ژنتیک نرمافزارهای شناسایی چهره (شناسایی چهره با بهره گرفتن از تصویر ثبت شده. در این روش، شناسایی چهره بر اساس فاصله اجزای چهره و ویژگیهای محلی و هندسی صورت میگیرد که تغییرات ناشی از گیم، تغییرات نور، افزایش سن کمترین تاثیر را خواهد داشت. همچنین گرافها برای چهرههای جدید با بهره گرفتن از الگوریتمهای ژنتیک ساخته شده و با بهره گرفتن از یک تابع تشابه، قابل مقایسه با یکدیگر هستند که این امرتاثیر بسزایی در افزایش سرعت شناسایی خواهد داشت). توپولوژیهای شبکه های کامپیوتری توزیع شده بهینه سازی ساختار مولکولی شیمیایی مهندسی برق برای ساخت آنتنهای برق مهندسی نرمافزار بازیهای کامپیوتری مهندسی مواد مهندسی سیستم رباتیک تشخیص الگو و استخراج داده حل مسئله فروشنده دورهگرد آموزش شبکه های عصبی مصنوعی یاددهی رفتار با رباتها یادگیری قوانین فازی با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک ۲-۳-پیشینه تحقیقاتی در این قسمت ابتدا به تاریخچهای از طرح مسئله برنامه ریزی دروس دانشگاهی اشاره میشود و پس از آن به بررسی مطالعات داخلی و خارجی صورت گرفته در این مسائل پرداخته میشود. ۲-۳-۱- مروری بر تاریخچه گاتلیب[۲۵]، ۱۹۶۲ برای اولین بار مسئله جدولزمانی را مطرح نمود، وی مدل خود را به صورت ماتریس گونه تعریف و با بهره گرفتن از رنگآمیزی گراف آن را حل کرد. لیون[۲۶] مثالی را آورد که در واقع حل مسئله گاتلیب را نقض کرد. همچنین حل این مسئله توسط دمپتر[۲۷] و اررا [۲۸] در سال ۱۹۶۹ نیز نقض گردید. بعد از آن در سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۰ چندین استراتژی هیوریستیکی برای مسئله جدول زمانی گاتلیب گزارش گردید و در همین سالها نیز ماکون و والکر[۲۹] با بهره گرفتن از الگوریتم مونت کارلو دانشآموزان را به کلاسها تخصیص دادند و همچنین ولش و پاول[۳۰] جدولزمانی برنامه امتحانات را به وسیله رنگآمیزی گراف حل نمودند، اما کل صورت مسئله و حل آنها با توجه به شرایط مختلف دیگر نیز دچار مشکل شد. نتایج به دست آمده از پژوهش نافلد[۳۱] و تارتار[۳۲] در سال ۱۹۸۵ نشان داده که بالاخره وجود یک رنگآمیزی گراف برای نشان دادن موقعیتهای موجود برای یافتن جواب مسئله جدولزمانی ضروری است اما کافی نیست و همچنین در این سالها از الگوریتم ممتیک نیز در حل مسائل جداول زمانی استفاده شده است. جکسون و میکائیل[۳۳] و پاسکال وان[۳۴] در سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۵، استفاده از محدودیتهای برنامه ریزی منطقی را مبنای حل مسئله جدولزمانی قرار دادند و برای پاسخگویی به این مسئله به تکنولوژی اهمیت فراوانی دادند. در سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸ کریستل و همکاران[۳۵] از به کارگیری وزن یا به عبارتی جریمه بهره گرفتند، به گونهای که هر محدودیت بایستی رعایت شود و نیز برای کم کردن جریمه کل، در برقراری محدودیتهایی که نقض شدهاند تابعی در نظر گرفتند. بورکه[۳۶] در سالهای ۱۹۹۸ و ۲۰۰۱ یک جدولزمانی اتومات برای گروه تعریف کرد که با توجه به تغییر شرایط، هر سال یک بار به طور منظم با ایمیل، خدمات بعد از استفاده مربوط را برای مصرفکنندگان میفرستاد. آل وارس[۳۷] در سال ۲۰۰۲ برای طراحی و اجرای مسئله برنامه ریزی دروس دانشگاهی از روشحل جستجویممنوع استفاده کرده و به این ترتیب محققان از سالهای ۲۰۰۰ به بعد از روش های مختلف فراابتکاری در حل مسائل جداولزمانی بهره گرفتهاند که در ادامه به شرح مطالعات داخلی و خارجی پیرامون این مسئله پرداخته میشود. ۲-۳-۲- مطالعات داخلی حاجی یخچالی در سال ۱۳۷۸، در مقالهای با عنوان ” مدل عدد صحیح برای مسئله زمانبندی کلاسهای دانشگاهی: یک مطالعه موردی” مدل صفر و یک برای مسئله زمانبندی کلاسهای دانشگاهی ارائه کرده است. این مدل قوانین آموزش و نیازهای موسسات آموزشی را دربر میگیرد. تابع هدف این مدل حداقل کردن تابع خطی جریمه میباشد. با این تابع هدف، میتوان اولویت میان روزهای هفته، دوره های زمانی در طول روز، کلاسهای ارائه دروس و حتی استاتید را اعمال نمود. علاوه براین با تعریف مناسب ضرایب جریمه، میتوان فاصله های خالی بین برنامه نیمسال برای گروه دانشجویان را کاهش داد. این مدل با نرمافزارهای حلکننده مدل عدد صحیح حل گردیده است. در نهایت این مدل برای دانشکده مهندسی صنایع پیادهسازی شد. امیدوار در سال ۱۳۸۴، در مقاله خود با عنوان ” طراحی و ساخت سیستم تصمیمیار زمانبندی دروس دانشگاهی با بهره گرفتن از روش برنامه ریزی خطی عدد صحیح” برای حل این مسئله یک مدل ریاضی برنامه ریزی خطی ارائه کرده است. این مدل با توجه به شرایط زمانبندی کلاسهای درس دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی امیرکبیر ارائه شده است. این مطالعه با اصلاحاتی در مدل عدد صحیح داسکالکی سایز مدل را کاهش داده و در نتیجه، سرعت پاسخگویی و مقدار حافظه مصرفی به طرز چشمگیری کاهش یافته، همچنین افزودن قابلیتهایی از قبیل جلوگیری از تکرار جلسات یک درس در یک روز، رعایت فاصله یک روز میان ارائه جلسات یک درس و رعایت موازیبودن زمان ارائه جلسات دروس است که میتوان آن ها را بر درسهای مورد نظر اعمال نمود. برای این منظور محدودیتهای جدیدی تعریف شده و این تغییرات اعمال گردیدهاست. خلیلی و منصورزاده در سال ۱۳۸۵، در مقالهای با عنوان ” برنامه ریزی درسی در دانشگاه به کمک مدلسازی دو مرحلهای برنامه ریزی ریاضی” ضمن تشریح مسئله و دستهبندی شرایط به شرایط سخت که حتما باید برقرار باشند و شرایط نرم که تا حد امکان بهتر است برقرار باشند مسئله را به صورت یک مسئله برنامه ریزی خطی با اعداد صحیح فرمولبندی کردهاست، آنگاه با وارد کردن متغیرهای قابل برنامه ریزی، طی دو مرحله مسئله را حل نموده به گونهای که در مدل اول، اندیس کلاسها در نظر گرفته نشده و پس از اجرای مدل اول، از جواب بهینه مدل اول استفاده کرده و کلاسها در طی مدل دوم تخصیص داده میشوند. این مطالعه بر اساس مدل پیشنهادی، یک سیستم نرمافزاری طراحی و ساخته شده که ضمن ارائه این سیستم، آن را با داده های واقعی مربوط به نیمسال دوم ۸۳-۱۳۸۲ دانشکده ریاضی دانشگاه علم و صنعت ایران اجرا شده، نتایج را با حل این مسئله به صورت دستی مقایسه نموده است. دهقانی و ذاکرتولائی در سال ۱۳۸۵، در مقاله خود با عنوان"رویکردی نوین در زمانبندی دروس دانشگاه با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک” ضمن به کارگیری الگوریتم ژنتیک، رویکردی شامل اصلاحاتی از قبیل تغییراتی در مدل اولیه مسئله در راستای بهبود زمان اجرا و جلوگیری از پیمایش فضای حالت ناممکن، روشی جدید در رمزگذاری و معرفی عملگرهای هوشمند جهش و ترکیب به منظور انجام اصلاحات در نسلها میباشد. در انتها با اعمال ۲۰ نمونه ورودی مختلف به برنامهای که مخصوص این پژوهش طراحی گردید، تاثیر رویکرد نوین در مقایسه با روش استاندارد، در رسیدن به جواب بهینه سنجیده میشود و نشان داده میشود که رویکرد نوین به طور متوسط در زمان کوتاهتر به جوابهای بهینهتری میرسد. در این مقاله برای محاسبه تابع شایستگی برای هر یک از محدودیتها ضریبی مشخص میشود که بیانکننده میزان اهمیت هر یک میباشد و از فرمول (۲-۱) محاسبه میشود. در این فرمول، w برابر وزن هر محدودیت، برابر تعداد نقضهای محدودیتهای نرم و برابر تعداد نقضهای محدودیتهای سخت میباشند. F(x) = * (x) + * (x) (2-1) در این مقاله ۲۰ نمونه از ترکیبهای مختلف دروس و ساعات استادان یک ترم گروه کامپیوتر دانشگاه امام رضا (ع)، به عنوان ورودی به برنامه داده شده و هر دو روش استاندارد و نوین در مورد تمامی آنها اجرا گردیده، سپس در شرایط یکسان مدت زمان رسیدن به جواب و نیز میزان برازش جواب نهایی استخراج گردیده است. الگوریتم نوین در شرایط یکسان برنامه هفتگی مناسبتری را به خروجی ارسال میکند و همچنین مدت زمان اجرا به مراتب بهتر از روش استاندارد بودهاست. فاضلی در سال ۱۳۸۷ در مقاله خود با عنوان “مدل ریاضی برنامه ریزی پرواز هواپیمای مسافربری” برای نخستین بار مدل ریاضی با ادغام چهار زیر مسئله به طور پیوسته، ساخته و ارائه کردهاست. اما با توجه به بزرگی مقیاس مدل توسعهیافته، حل آن با بکارگیری روش های متداول تحقیق در عملیات امکان پذیر نبوده بنابراین در حل این مسئله از روش ابتکاری الگوریتم ژنتیک استفاده کرده است و مدل ارائه شده برای داده های واقعی یک شرکت هواپیمایی داخلی به کمک الگوریتم ژنتیک حل شده است. غافری در سال ۱۳۸۷، در مقاله خود با عنوان “حل مسئله جدول زمانبندی دروس دانشگاهی با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک و رنگآمیزی گراف” بر اساس محدودیتهای قوی مانند در دسترسبودن اساتیدو نوع اتاق و همچنین محدودیتهای ضعیف، با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک و رنگآمیزی گراف مسئله زمانبندی دروس دانشگاهی را حل کرده، به این صورت که برای محدودیتهای همزمانی غیر مجاز تدریسها در جداول زمانبندی اساس گراف پیادهسازی شده و در حین استفاده از رنگآمیزی گراف، الگوریتم ژنتیک که یکی از روش های پرکاربرد جهت حل این نوع مسائل است نیز به کار گرفته شدهاست. در این مقاله برای رنگآمیزی گراف از الگوریتمی که توسط ولش و پاول ابداع شده است، استفاده شده به طوری که ابتدا رئوس گراف بر حسب نزول درجات مرتب شده، سپس از اولین رنگ برای رنگآمیزی اولین راس و هر راسی که مجاور یک راس رنگ نشده قبلی یا همان رنگ نیست استفاده میشود. این عمل با بهره گرفتن از دومین رنگ و رئوس رنگ نشده بعدی تکرار میشود و سپس سومین رنگ و همینطور ادامه داده میشود تا تمام رئوس رنگ شوند. تابع شایستگی در این مرحله بر اساس تعداد ژنهای غیر۱- عمل میکند و میزان شایستگی هر کروموزوم برابر با تعداد ژنهای مقدار مثبت است و اندازه جمعیت برای تعداد محدودی تدریس(در حدود ۴۰ تدریس)، عدد ۱۰ انتخاب شده و حداقل تعداد نسل برابر با ۲۰۰۰ انتخاب شده است. نتایج به دست آمده از این عملیات اشاره به این دارد که استفاده از الگوریتم ژنتیک در حین به دست آوردن رنگآمیزی گراف برای تشکیل یک جدولزمانی مناسب با رفع تعدادی از محدودیتهای قوی است که با توجه به رفع چند محدودیت قوی با رنگآمیزی گراف و نیز رفع محدودیتهای قوی دیگر، احتمال به نتیجه رسیدن الگوریتمها و بالارفتن سرعت شده است. مسعودیان و استکی در سال ۱۳۸۸، در مقاله خود با عنوان ” طراحی جدول زمانبندی خودکار برای دروس دانشگاهی با بهره گرفتن از الگوریتمهای ژنتیک"، ابتدا الگوریتمهای ژنتیک مطالعه و بررسی شده، سپس مسئله بهینه سازی جدولزمانی دروس برای یک دانشکده فرضی مورد استفاده قرار گرفته است. در این رویکرد روند تکاملی پاسخها طی تکرار نسلها در یک الگوریتم ژنتیک، نهایتاً منجر به تولید یک جدول زمانبندی دروس خوش کیفیت گشته است. در مرحله پیادهسازی، به کمک تغییراتی که در روند معمول الگوریتمهای ژنتیک صورت داده شده، نتایج بسیار خوبی در زمینه طراحی جداول زمانبندی دروس دانشگاهی حاصل شده است. اساس کار الگوریتم طراحی شده، حفظ کروموزومهای بهتر جمعیت و اعمال عملگرهای ژنتیکی، بر روی بقیه کروموزومها به منظور بهبود آنها است. در آزمونهای مقایسه بین الگوریتم ژنتیک عادی و پیشنهادی، طی چند مرحله، نقاط قوت الگوریتم پیشنهادی را مشخص کردهاند. اندازه جمعیت در این مطالعه با توجه به فرمول (۲-۲)، محاسبه شده است : = k * (۲-۲) m: مجموع تعداد کلاسها و آزمایشگاهها n: تعداد کل بازههای زمانی یک ساعتی در یک هفته E: تعداد وقایع
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سن به عنوان یکی از مهمترین متغیرهای دموگرافیک در نظر گرفته می شود به این جهت که پذیرش تکنولوژی بین دو گروه یا بیشتر، از مشتریان را تشریح می کند (۲۰۰۰, cited in Muzaffar F. & Kamran S.,2011 Morris and Venkatesh,). گرچه، دیکینجر و همکارانش(۲۰۰۴) مطرح کردند که تبلیغات از طریق رسانه سیار، بین تمام گروه های سنی در جوامع مدرن ، محبوب و رایج شده است Dickinger et al, 2004)). مشتریان جوان ، نسبت به افراد مسن ، سبک زندگی متفاوتی دارند که این منجر به تفاوت های قابل توجهی در تمایلات و ادراکشان نسبت به خدمات سیار می شود(Kumar and lim, (2008 cited in Muzaffar F. & Kamran S.,2011 . همچنین نرخ پاسخ به وسیله گروه های سنی مصرف کنندگان نشان می دهد که گروه های سنی زیر ۲۰ سال نسبت به گروه های دیگر تمایلشان به پیام های تبلیغاتی که به وسیله موبایل ارسال می شود بیشتر است که آن را در جدول شماره ۲- ۵ مشاهده می کنید.
۱ Barutcu ۲ Mobile shopping |
۳ Ravald and Gronroos جدول شماره ۲- ۵: نرخ پاسخ توسط گروه های سنی مختلف به پیام های تبلیغاتی موبایلی
گروه سنی |
زیر ۲۰ سال |
۳۰-۲۰ |
۴۰-۳۰ |
۵۰-۴۰ |
۶۰-۵۰ |
۷۰-۶۰ |
نرخ(%) |
۶/۱۵ |
۷۹/۲ |
۰۹/۳ |
۰۵/۹ |
۸۳/۷ |
۷۳/۷ |
رتی و بروم ۱ (۲۰۰۱) دریافتند که پذیرفتگی یا مقبولیت پیامک احتمالاً بستگی به سن، درآمد، تحصیلات و تعداد پیامهایی است که دریافت می شود،دارد. دوماً،پیامک برای کاربران جوان ، جذاب است، به خصوص گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال که اثبات شده که دسترسی به این گروه از طریق رسانه های دیگر مشکل است .(Barnes 2002, Maneesonthorn C. and Forthin D.,2006,p 68)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
رتی و همکارانش (۲۰۰۵) در تحقیقشان نشان دادند که ،سن با تغییر در تمایل خرید، مرتبط است. این ممکن است بدین دلیل باشد که افراد جوانتر اولین پذیرندگان پیام های متنی هستند.پیام های متنی به طور فزاینده ای در بین گروه های سنی مسن تر ، در حال محبوب شدن است. که اتخاذ و پذیرش این گروه از طریق نیازشان به در تماس بودن با خویشاوندان جوانشان و برنامه های تلویزیونی تعاملی ترغیب می شود.در حالیکه افراد مسن تر بیشتر به پیامک عادت می کنند، آنها همچنین ممکن است بیشتر به این رسانه تبلیغاتی علاقمند شوند. پاستور در تحقیقات خود نشان داد که کاربران تلفن همراه ۱۶ تا ۴۵ سال نسبت به تجربه بازاریابی پیامکی پذیرنده هستند ) .(Pastore 2002در مورد جنسیت، خانمها محتمل تر است که به تبلیغات پیامکی پاسخ دهند (Trappey,RandolphJ.;Woodside,Arch G., 2005 ). گرچه نتایج تحقیق ریتی پنت و همکارانش ۲۰۰۹) Rittippant et al,) نشان داد که از چهار عامل دموگرافیک ، که جنسیت، سن ، شغل و تحصیلات است، که هیچ عامل قابل توجهی از خصوصیات دموگرافیک بر نگرش نسبت به خرید محصولات وقتی که پاسخ دهندگان تبلیغات پیامکی را دریافت می کنند، وجود ندارد. وی معتقد است که بازاریابان بسیاری از شرکتها، نمی توانند مشتریان هدف برای فرستادن تبلیغات پیامکی را ، تنها بر مبنای خصوصیات دموگرافیک انتخاب کنند ۲۰۰۹) Rittippant et al,). ۲-۲-۷-۴٫ گرایشات فرهنگی تحقیقات بازاریابی موبایلی ، نشان می دهد که گرایشات فرهنگی یک کشور بر پذیرش مردم آنجا نسبت به تکنولوژی بیسیم تأثیر می گذارد.پذیرش سریع تلفن های همراه در آسیا ،فرهنگی است نه تکنولوژیکی.ارزشهای فرهنگی ، مدتهای مدیدی است که به عنوان یک نیروی قدرتمند که انگیزش و تصمیم
خرید مشتریان را شکل می دهد ، شناخته شده است. تحقیقات قبلی، نشان می دهد که نگرشها و تاثیرات اجتماعی بر تمایل یک فرد نسبت به پذیرش تبلیغات پیامکی اثر می گذارد.در حالیکه، ادبیات کمی وجود دارد که یک ارتباط مستقیم بین جنبه های فرهنگی یک کشور و تمایل مشتریان به پذیرش تبلیغات پیامکی را نشان دهد ) . ( Muk.A , 2007 فرهنگ یک کشور بر مبتکربودن افراد در پذیرش تبلیغات پیامکی ، اثر می گذارد.فشار اجتماعی کمتر بر تصمیمات نوآورانه مخاطبان امریکایی ، موثر است.این نتیجه با ویژگی های فرهنگی فردگرایان که مستقل تر هستند و تمایل دارند که خودشان تصمیم بگیرند، سازگار است.در مقابل،تاثیرات اجتماعی به نظر می رسد که یک قدرت قهری است که مخاطبان تایوانی را مجبور به پیروی کردن از رفتار های گروهی می کند.که این نتیجه،استدلال موجی(De Mooji,1998,cited in Muk.A,2007) مبنی بر اینکه جمع گرایان معمولاً در پذیرش ایده های جدید تحت تاثیر دوستان نزدیک خود هستند را حمایت می کند (Muk.A, 2007,).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
هدف از این این شاخص فراهم آوردن وسیله ای برای برنامه های امنیت غذایی می باشد تا آنها براحتی تاثیر برنامه های خود روی مولفه دسترسی به مواد غذایی را اندازه بگیرند. درک و اندازه گیری تاثیر برنامه ریزی روی مولفه تغذیه ای نیز به همین مقدار مهم بوده اما بهتر است توسط ابزارهای اندازه گیری دیگری از قبیل شاخص های تن سنجی انسان انجام شوند. یکی از این جنبه های استفاده سوال از کیفیت تغذیه ای است. در چهار چوب از شاخص مقیاس ناامنی دسترسی غذایی خانوار، سوالات مرتبط به کیفیت غذا بطور مستقیم به کیفیت تغذیه اشاره نمی کنند. این پرسش ها بیشتر تلاش به کسب احساس و آگاهی خانوار از تغییرات در کیفیت رژیم غذایی آنها بدون توجه به ترکیبات مغذی دارد.( در واقع یک تغییر از برنج به ذرت اگرچه از لحاظ کیفیت غذایی فرقی ندارند اما ممکن است برای خانواده یک کاهش در کیفیت محسوب شود).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تلاشها برای اندازه گیری میزان ناامنی غذایی بعضی اوقات متکی به شاخص استراتژی مقابله شده اند. در این شاخص سوالاتی از یک خانوار برای افزایش منابع خود، از قبیل گرفتن وام به همراه سوالاتی در مورد استراتژی های مقابله مربوط به مصرف از قبیل یکسری از غذاها یا کمتر خوردن غذاهای دلخواه گنجانده شده است در اینجا به یکسری از تفاوتهای دوشاخص اشاره می کنیم که به شرح زیر میباشد : ۱) به منظور ساخت یک مقیاس دقیق، تمام سوالات در مقیاس باید بازگو کننده یک بعد آماری باشد (تک بعدی)، حتی اگر این پدیده (منظور، ناامنی غذایی(مربوط به دسترسی) است) چند بعدی باشد . اما سوالات شاخص استراتژی مقابله تمام ابعاد امنیت غذایی را در بر میگیرد. ۲) سوالات پیرامون استراتژی های افزایش منابع در مورد محدودیت های منبعی و دسترسی خانوار هستند که این تمام استراتژی های مقابله قابل دسترس برای همه خانواده ها نیست (وام گرفتن برای اکثر خانواده هایی که درگیر ناامنی غذایی هستند ممکن نبوده و حتی امکان قرض گرفتن نیز وجود ندارد). لذا پاسخ به این سوالات گمراه کننده هستند زیرا پاسخ منفی لزوما نشان دهنده امنیت غذایی خانوار نمی باشد. برای مثال یک خانواده که در امنیت غذایی بالایی قرار دارد و نیاز به وام گرفتن ندارد و خانواده ای که حتی نمی تواند پول قرض کند هر دو به سوال در مورد دریافت وام پاسخ منفی می دهند حتی اگر خانواده دوم از خانواده اول در ناامنی غذایی بسیار بیشتری به سر می برد. ۳) انواع استراتزی های مقابله ای که خانواده ها به آن متوسل می شوند و همچنین درجه ای که این استراتزی ها متحمل می شوند در فرهنگ ها و کشورها بسیار متفاوت هستند واین تعیین یک راهکار فراگیر برای طرح سوالات مربوط در این زمینه را مشکل می کند. این استراتژی ها به هر حال در بدست آوردن جزئیات شفاف تر از تجربه ناامنی غذایی در هر زمینه ای شایان توجه هستند. اما شاخص مقیاس ناامنی دسترسی غذایی خانوار منحصرا در بحث مقیاس دسترسی به مواد غذایی انجام می شود . یک آزمایش از این شاخص و تاثیر آنها بر روی خانوار درگیر ناامنی غذایی باید بخشی از هر برنامه ارزیابی امنیت غذایی اولیه باشد. این چنین شاخصی ممکن است برای تمرکز برنامه بر رویشان مناسب بوده تا بتوان توان خانواده ها را افزایش داد و همچنین بتوان تغییرات در وضعیت امنیت غذایی خانوار را به نمایش در آورد. سوالات عمومی شاخص مقیاس ناامنی دسترسی به مواد غذایی خانواده (HFIAS) هر کدام از سوالات موجود در جدول زیر برای دوره ای ۴ هفته ای (۳۰ روزه) گذشته پرسیده شده اند یا به عبارتی آیا شرایط موجود در سوال در ۴ هفته گذشته رخ داده یا نه (بله یا خیر) . اگر پاسخ دهنده به یک سوال جواب ” بله ” دهد سوال دیگری در مورد تعداد تکرار آن اتفاق می پرسد تا شخص جواب دهد که آیا آن اتفاق به ندرت (یک یا ۲بار) ، بعضی اوقات ( ۳ تا ۱۰ بار) و یا اغلب ( بیشتر از ۱۰ بار) در ۴ هفته گذشته رخ داده است. به عنوان مثال: ۱) در چهار هفته گذشته، آیا شما در مورد کمبود مواد غذایی خانوادتان نگران بودید؟ ۰ = خیر (پرش به سوال ۲Q) ۱ = بله ۱.الف) هر چند وقت یکبار این اتفاق می افتد؟ ۱ = به ندرت (یک یا دو بار در چهار هفته گذشته) ۲ = گاهی اوقات (سه تا ده بار در چهار هفته گذشته) ۳ = اغلب (بیش از ده بار در چهار هفته گذشته) جدول۵-۱- سوالات عمومی شاخص مقیاس ناامنی دسترسی به مواد غذایی خانواده (HFIAS)
ردیف |
سوالات |
۱Q |
در ۴ هفته گذشته ، آیا در مورد کمبود مواد غذایی برای خانواده احساس نگرانی کردید؟ |
۲Q |
در ۴ هفته گذشته ، آیا شما یا اعضای خانوادتان بخاطر نبود غذا مجبور شده اید غذاهایی را که دوست دارید نتوانید بخورید؟ |
۳Q |
در ۴ هفته گذشته ، آیا شما یا اعضای خانوادتان بخاطر نبود غذا مجبور بخوردن انواع محدود و خاصی از مواد غذایی شده اید؟ |
۴Q |
در ۴ هفته گذشته ، آیا شما یا اعضای خانوادتان بخاطر نبود غذا مجبور شده اید غذاهایی که دوست ندارید مصرف کنید؟ |
۵Q |
در ۴ هفته گذشته ، آیا شما یا اعضای خانوادتان بخاطر نبود غذا مجبور شده اید از غذاهایی که احساس نیاز می کنید کمتر بخوربد؟ |
۶Q |
در ۴ هفته گذشته ، آیا شما یا اعضای خانوادتان بخاطر نبود غذا مجبور به خوردن غذاهای روزانه کمتر شده اید؟ |
۷Q |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینی شهر دانشکده مکانیک پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد “M.Sc”
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مهندسی مکانیک- گرایش تبدیل انرژی عنوان : تحلیل عددی و آزمایشگاهی آیرودینامیک یک توربین بادی محور قائم ساونیوس استاد راهنما : دکتر سعید رسولی استاد مشاور : دکتر بابک مهماندوست نگارش: اسماعیل فتاحیان تابستان ۱۳۹۳
تشکر و قدردانی گرچه داشتن انسانهای توانمند و معتقد با باورهای مشترک باعث رشد و توسعه میگردد. ما اکنون در دنیایی زندگی می کنیم که با شتاب در حال تغییر و تحول است بنابراین باید از امکانات، سرمایه و منابع محدود خود به طرز بهینه استفاده کنیم. افرادی هستند که علوم را از بهترین منابع دریافت و پس از تجزیه و تحلیل آن خود به تولید علم پرداخته و با یک تحلیل منطقی به جامعه ارائه می دهند اساتید جزء روشنفکران جامعه به حساب می آیند روشنفکری در معنای عالم خود گامی به سوی آزادی داشتن تلقی می شود. بدین وسیله از همه اساتید معظم و بزرگواری که در دوران تحصیلم از آنها آموخته ام سپاسگزاری نموده و در برابر ایشان سر تعظیم فرود آورده و برای یکایک این عزیزان از درگاه خداوند منان طلب سلامتی و آرزوی موفقیت روزافزون دارم. خصوصاً استاد فرزانه، جناب آقای دکتر رسولی که قبول زحمت فرموده و با راهنماییهای دقیق و عالمانه، در این تحقیق یاریام فرمودهاند، که بیوجود رهنما، پیمودن راه غیرممکن است. و از جناب آقای دکتر مهماندوست، استاد مشاور محترم، کمال تشکر و سپاس را دارم. تقدیم به مادرم دریای بیکران فداکاری و عشق
پدرم حامی من در تمام مراحل زندگی چکیده در این پایان نامه تحلیلی تجربی به همراه شبیه سازی عددی جهت بررسی عملکرد توربین بادی محورقائم ساونیوس به انجام شده است. جهت انجام آزمایشات توربین ساخته شده در تونل باد مادون صوت تحت آزمایش قرار گرفت. به منظور بررسی دقت آرمایشات هر آزمایش در هر سرعت باد سه مرتبه تکرار شد که نتایج انطباق خوبی با هم داشتند. شبیهسازی عددی به کمک نرمافزار Fluent 6.3 با بهره گرفتن از مدل k-ω SST و با بهره گرفتن از روش محورهای مختصات مرجع چندگانه (MRF)انجام شده است. گشتاور، ضریب توان، توزیع تنش و فشار بر روی پره های توربین مورد مطالعه قرار گرفته اند. جهت بررسی صحت و دقت نتایج عددی حاصل شده از اصول دینامیک سیالات محاسباتی (CFD)، مقایسه با نتایج آزمایشگاهی تونل باد استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که نتایج عددی و تجربی دارای مطابقت خوبی هستند و در بیشترین میزان خطا در نقطه ی بیشینه ضریب توان ۶درصد خطا بین نتایج ما وجود دارد. نتایچ عددی نشان داد که فشار استاتیک و تنش برشی با افزایش سرعت زاویه ای و همچنین سرعت باد افزایش می یابند. واژگان کلیدی: انرژی بادی، توربین بادی محور قائم ساونیوس، دینامیک سیالات محاسباتی ، گشتاور، ضریب توان. فهرست جدولها عنوان شماره صفحه جدول ۳-۱- مشخصات و ابعاد اجزای تشکیل دهنده توربین ساونیوس ۵۴ جدول ۵‑۱ مقدار ثوابت معادلاتِ لزجت گردابهای، k و ε ۸۶ جدول ۵-۲ ضریب توان در شبکه بندی های مختلف ۹۱ جدول ۵-۳ مقایسه نتایج عددی و آزمایشگاهی ضریب توان درسرعت باد m/s 5.5 93 جدول ۵-۴ مقایسه نتایج عددی و آزمایشگاهی ضریب توان درسرعت باد m/s 7.5 93 فهرست شکلها عنوان شماره صفحه شکل ۱-۱ نمونه ای از آسیاب های بادی قدیمی ۱۶ شکل ۱-۲ آنمومترجهت اندازه گیری سرعت باد ۱۸ شکل ۱-۳ میزان ظرفیت بادی نصب شده از سال ۱۹۹۶ تا سال ۲۰۱۲ در جهان ۲۸ شکل ۱-۴ پیش بینی ظرفیت نصب شده تا سال ۲۰۱۷ به تفکیک قاره های مختلف ۲۹ شکل ۲-۱ نیروهای وارد بر پره توربین بادی ۳۳ شکل ۲-۲-الف تصویر یک توربین محور قائم برا ۳۵ شکل ۲-۲-ب تصویر یک توربین محور افقی برا ۳۵ شکل ۲-۳ نمونه ای ازتوربین بادی محور قائم و افقی ۳۹ شکل ۲-۴ اجزاءتوربین بادی محور افقی ۴۴ شکل ۲-۵ شماتیک یک توربین بادی ساونیوس و مکانیزم عملکرد ۴۷ شکل ۲-۶ مشخصه های عملکردی یک توربین بادی ساونیوس ۴۹ شکل ۲-۷ توربین کلاسیک داریوس از نوع تخم مرغی شکل ۵۰ شکل ۲-۸ انواع روتورهای داریوس ۵۰ شکل ۲-۹ شماتیک و مکانیزم عملکرد توربین H-روتور ۵۱ شکل ۳-۱ شماتیک ساختمان روتور ساونیوس و عمل آن در مقابل باد ۵۵ شکل ۳-۲ بلبرینگ استفاده شده در توربین ۵۵
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- بانک اسلامی میتواند جهت تأمین سرمایه در گردش بنگاههای اقتصادی اسناد مالی مدتدار آنان را خرید دین (تنزیل) کند. البته باید توجه داشت که بیع دین فقط از طرف مشهور فقیهان شیعه و برخی از فقیهان شافعی مورد تأیید است.
- اولویت نخست کاربرد فروش نسیه اقساطی و دفعی درکالاهای مصرفی و واسطهای است، این قرارداد برای کالاهای بادوام و کالاهای سرمایهای اولویت دوم را دارد، برای این نوع کالاها اولویت نخست قرارداد اجاره به شرط تملیک است که شرح آن میآید.
- اولویت نخست کاربرد عقد سلف و بیع دین برای سرمایه در گردش و نیازهای مقطعی و کوتاهمدت است و برای نیازهای میانمدت و بلندمدت، بانک را وارد ریسک بالایی میکند که به صلاح بانک نیست.
۲-۳-۲-۳ اجاره به شرط تملیک.
قرارداد دیگری که بهصورت گسترده در بانکهای اسلامی استفاده میشود اجاره به شرط تملیک است. تعریف. اجاره در لغت به معنای رهانیدن و به فریاد رسیدن است. در اصطلاح نیز عقدی است که به سبب آن مستأجر در برابر مال معیّنی برای مدت معیّن، مالک منفعت عین مستأجره یا عمل أجیر میشود و اجاره به شرط تملیک، قرارداد اجارهای است که در آن شرط میشود؛ چنانکه مستأجر به مفاد قرارداد عمل کند، موجر در پایان قرارداد اجاره، عین مستأجره را به ملکیت مستأجر درآورد (موسویان, ۱۳۸۸). ارکان عقد اجاره و شرایط آن. أ. ایجاب و قبول: اجاره مانند تمام عقدهای دیگر از حیث شرایط انعقاد و آثار، تابع قواعد و احکام عمومی قراردادها است. ب. طرفین عقد (متعاقدان): در اجاره اشیا کسی که اجارهدهنده است، موجر و کسی که اجارهکننده است، مستأجر نامیده میشود. در اجاره اشخاص، فردی که عملی انجام میدهد اجیر و کسی که اجاره میکند مستأجر نامیده میشود. ج. عوضین: عوضین عبارت است از منفعت عین مستأجره (در اجاره اشخاص این منفعت، عمل اجیر است) که از طرف موجر به مستأجر تملیک میشود و اجرت (اجارهبها) که از طرف مستأجر به موجر پرداخت میشود. درباره شرایط عین مستأجره و عوض و منفعتی که واگذار میشود نکتههای ذیل به تفکیک بیان میشود. شرایط عین مستأجره و منافع آن
- عین مستأجره باید از چیزهایی باشد که با بهره گرفتن از منافع آن، اصلش از بین نرود. بنابراین اجاره نان و امثال آن برای خوردن صحیح نیست.
- عین مستأجره باید معیّن باشد؛ بنابراین اگر مردد بین چند چیز باشد اجاره آن درست نیست.
- عین مستأجره باید معلوم باشد و معلومبودن آن به مشاهده یا به ذکر اوصاف است.
- عین مستأجره قابل تسلیم به مستأجر باشد.
- عین مستأجره باید ملک مؤجر باشد (موسویان, ۱۳۸۸).
شرایط عوض (اجارهبها)
- هر مال مشروعى اعم از عین خارجى، منفعت، حق قابل انتقال، عمل و کلى فىالذمه مىتواند عوض اجاره باشد.
- اجارهبها باید معلوم و معیّن باشد، مال مبهم و مردد نمىتواند اجارهبها واقع شود.
احکام اساسى عقد اجاره
- مستأجر باید در استعمال عین مستأجره بهصورت متعارف رفتار کرده و تعدّى یا افراط نکند؛
- عین مستأجره را براى همان مصرفى که در اجاره مقرر شده است استفاده کند؛
- مستأجر امین بوده و درباره عیبهایی که در طول مدت اجاره به عین مستأجره وارد مىشود، مسؤولیتى ندارد مگر اینکه با تفریط یا تعدى وی خسارتى به عین مستأجره وارد آید که در این صورت ضامن است.
- عین مستأجره مىتواند مستقل یا مشاع باشد و در صورت مشاعبودن تسلیم عین مستأجره به اذن شریک یا شریکان دیگر منوط است.
- مقدار منفعتى که به ملکیت مستأجر در مىآید باید معلوم باشد تعیین مقدار منفعت متناسب با طبیعت عین مستأجره صورت مىگیرد (موسویان, ۱۳۸۸).
کاربرد قرارداد اجاره به شرط تملیک در مالیه اسلامی. قرارداد اجاره به شرط تملیک استفادههای متعددی به شرح ذیل در بانکداری اسلامی میتواند داشته باشد:
- بانک اسلامی میتواند کالاهای اساسی و بادوام مورد نیاز خانوارهای متوسط به بالای جامعه مانند: زمین، ساختمان، ویلا، باغ و وسیله نقلیه را بهصورت نقد خریداری و با احتساب سود بانکی بهصورت اجاره به شرط تملیک به آنان وا گذارد؛
- بانک اسلامی میتواند کالاهای سرمایهای مورد نیاز بنگاههای اقتصادی مانند: زمین، ساختمان، مطب، محل کار، ماشینآلات و وسایل حملونقل را بهصورت نقد خریداری و با احتساب سود بانکی بهصورت اجاره به شرط تملیک به آنان وا گذارد؛
- بانک اسلامی میتواند جهت تأمین سرمایه در گردش بنگاههای اقتصادی، یکی از داراییهای بنگاه را بهصورت نقد خریداری و با احتساب سود بانکی بهصورت اجاره به شرط تملیک به خود بنگاه وا گذارد؛
- اولویت نخست برای تأمین سرمایه در گردش بنگاههای اقتصادی استفاده از قرارداد سلف و بیع دین است اما اگر به عللی سلف امکانپذیر نبود و نسبت به بیع دین نیز مذهب فقهی بانک اسلامی اجازه نداد، نوبت به گزینه دوم یعنی اجاره بهشرط تملیک میرسد؛
- همانطور که پیش از این گذشت، گرچه کالاهای سرمایهای و اساسی مورد نیاز بنگاههای اقتصادی و خانوارها را میتوان براساس بیع نسیه اقساطی نیز تأمین مالی کرد اما تأمین مالی از راه قرارداد اجاره به شرط تملیک، اولویت نخست است چون در قرارداد پیشگفته انتقال ملکیت در پایان قرارداد انجام میگیرد و از جهت ریسک نکول بهتر است؛ ثانیاً نسبت به تواناییهای مشتری انعطاف بهتری دارد و متناسب با شرایط مالی مشتری قابل تجدید است، به این معنا که بانک و مشتری میتوانند در هر زمان، قرارداد سابق را قطع کنند و برای مدت باقیمانده متناسب با وضعیت مالی مشتری، قرارداد اجاره به شرط تملیک جدید منعقد کنند. روشن است که اجاره جدید با توجه به اجارهبهاهای پرداختشده و زمان باقیمانده تنظیم میشود (موسویان, ۱۳۸۸).
۲-۳-۲-۴- جعاله.
یکی دیگر از قراردادهای مورد استفاده در سیستم مالیه اسلامی، قرارداد جعاله است. تعریف. جعاله در لغت به معنای اجرت، حق العمل و مزد است. در اصطلاح نیز جعاله عبارت است از التزام شخصی به ادای اجرت معلوم در مقابل عملی اعم از این که طرف، معین باشد یا غیرمعین (قانون مدنی، ماده ۵۶۱). فرق جعاله با اجاره. گرچه صورت مسئله در جعاله شبیه اجاره است اما تفاوتهایی نیز با آن دارد:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ایجاد پارامتر از طریق توزیع هدف ایجاد پارامتر از طریق که میتواند از طریق بهدست آمده در هر گام انتخاب سؤال تقریب زده شود و از توزیع نرمال (( )) پیروی میکند. پارامتر دوباره از طریق معادلهی (۲-۲۱) محاسبه میشود. روش حداقل آگاهی آزمون[۱۸۵]، (MTI) روش MTI بر این فرض است که زمانیکه آزمونهای CAT مجزایی که از خزانهی سؤال سرهم میشود، عیناً بتواند میزان آگاهی کافی مورد نظر را برای اندازهگیری توانایی آزمودنی فراهم کند، خزانهی سؤال بهینه محسوب میشود. اگر آزمون میزان آگاهی بیشتری بتواند ایجاد کند، آزمون با دقت بیشتری میتواند سطح توانایی آزمودنی را برآورد کند. با این وجود، برای ساخت آزمونی که میزان آگاهی بیشتری بتواند ایجاد کند، به سؤالاتی با ضرایب تشخیص بالا نیاز داریم، در صورتی که معمولاً ساخت این نوع سؤالات گران و دشوار میباشد، مخصوصاً اگر سؤالات آسان باشد، این دشواری دو چندان میشود. روش MTI این اطمینان را به ما میدهد که آزمونها دارای دقت کافی برای برآورد توانایی هستند، ولی شامل سؤالاتی با ضرایب تشخیص بسیار بالا نیستند. در روش MTI، یک مقدار آگاهی هدف برروی دامنهای از مقیاس قرار میدهد. هر سؤالی که برای آزمودنی اجرا میشود در مقدار آگاهی هدف آزمون، سهیم است. پارامترهای c (که از توزیع پارامتر c سؤالات عملیاتی بدست میآید) و پارامترهای b (که بر اساس برآورد جدید برآورد میشود)، هر دو معلوم و مشخص هستند، پارامترهای a میتواند محاسبه شود. برای اجرای رویکرد حداقل آگاهی تست، گام اول، تعیین آگاهی هدف تست میباشد. براساس اطلاعات پیشین در مورد تست از روی خزانهی عملیاتی و توزیع برآوردهای توانایی، حداقل آگاهی هدف تست میتواند از طریق دو معادلهی (۲-۲۵) و (۲-۲۶) تعیین شود:
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
(۲-۲۵) (۲-۲۶) ؛ انحراف استاندارد برآوردهای توانایی را نشان میدهد. ؛ خطای استاندارد برآورد را نشان میدهد. ؛ آگاهی تست را نشان میدهد. زمانیکه ، معلوم شد، پس از آن آگاهی مورد انتظاری که هر سؤال باید فراهم کند، میتواند از طریق تقسیم بر طول تست بدست آید. با توجه به این واقعیت که آگاهی واقعیای که یک سؤال میتواند ایجاد کند، مشروط به برآورد جدید توانایی، ممکن است کاملاً مطابق با آگاهی مورد انتظار نباشد، بنابراین، آگاهی هدف سؤال باید هر بار پس از اینکه یک سؤال اجرا میشود، به روز شود. معادلهی (۲-۲۷) برای بهروز کردن آگاهی هدف سؤال بهکار میرود. ، آگاهی تست را نشان میدهد و ، طول تست را نشان میدهد. (۲-۲۷) ؛ مقدار تابع آگاهی هدف تست که از قبل تعیین شده است. ؛ مقدار تابع آگاهیای از سؤالات تست که تا الان اجرا شده است. ؛ طول تست که از قبل مشخص شده است. ؛ طول تست، که تا الان اجرا شده است. در روش MTI سؤالات را در سه مرحله ایجاد میشود: تعیین میزان آگاهی که یک آزمون برای رسیدن به دقت قابل قبول برآورد یک آزمودنی نیاز دارد. تجزیهی آگاهی هدف (I) برای هر سؤال (i)، بر اساس معادلهی (۲-۲۷) بدست میآید. بهمنظور پیروی از شیوهای که CAT سؤالات را انتخاب میکند، یعنی، انتخاب سؤالاتی که بیشترین میزان آگاهی در برآورد جدید دارند، آگاهی هدف نیز میتواند دستکاری و یا تغییر داده شود، بهطوریکه با یک مقداری که بهاندازه کافی معقول، بزرگ است، شروع شود، و همچنانکه آزمون به جلو میرود، کاهش یابد، و مقدار آگاهی هدف مورد انتظار در چند سؤال آخر ثابت میشود. درصورتیکه، در شبیهسازی روش کنترل مواجهه a- مرتب شده (چانگ و یینگ، ۱۹۹۹)، آگاهی هدف در سطح پایینتری قرار میگیرد و سپس مقدار مورد انتظار افزایش مییابد، زیرا روش a- مرتبشده، ابتدا از سؤالاتی با پارامتر a پایین استفاده میکند. ایجاد پارامتر را از طریق توزیع هدف بر اساس نظر لرد (۱۹۸۰)، رابطهی بین و پارامترهای سؤالی که بیشینهی آگاهی شان در میباشد، برابر با معادلهی (۲-۲۸) است: (۲-۲۸) D، عامل مقیاسسازی است و برابر با ۷/۱ میباشد. حداکثر آگاهی یک سؤال لوجستیک با پارامترهای خاص و که در ایجاد میشود، برابر با معادلهی (۲-۱۷) است که برای یادآوری در زیر آورده شده است:
با دوباره نوشتن معادله و جایگذاری با میتوان مقدار را بهدست آورد، که در معادلهی (۲-۲۹) نشان داده شده است: (۲-۲۹)
با فرض اینکه، و معلوم باشند، پارامتر a بهینه، میتواند از طریق معادلهی (۲-۲۹)بهدست آید، البته به شرطیکه، سؤال از مقدار حداقلی از آگاهی در برآورد جدید برخوردار باشد. محاسبهی پارامتر b از طریق پارامترهای a و c با بهره گرفتن از معادلهی (۲-۲۱)، البته به شرط آنکه سؤالی که ایجاد میشود حداکثر آگاهیاش در باشد(ریکیسی، ۲۰۰۴، گو و ریکیسی، ۲۰۰۷؛ هی و ریکیسی، ۲۰۱۰). تعدیل پس از شبیهسازی[۱۸۶] در نتایج شبیهسازی خزانهی سؤال، بردار و ماتریس ، تعداد سؤالات مورد نیاز برای هر bin که از طریق پارامتر a و b مشخص میشود، را نشان میدهند، مخصوصاً نشان میدهد که چه تعداد سؤال در فواصل پارامترهای b ، مقدار آگاهی معینی که مورد نیاز است را فراهم میکنند. از آنجا که، bins هم بر اساس پارامترهای a و هم b تعریف میشوند، سؤالات در نقطهای که حداکثر آگاهی در آن ایجاد میشود، دستهبندی میشوند. همچنانکه در بالا ذکر شد، در شبیهسازی سؤالات این واقعیت درنظرگرفتهنمیشود که سؤالاتی که به یک bin تعلق دارند، میتوانند نسبت به سؤالاتی که به bin دیگری تعلق دارند که همان سطح مورد نظر را در برمیگیرد، آگاهی بیشتری ایجاد کنند. برای مثال، نمودار ۲-۱۱ نشان میدهد که سؤالات متعلق به ab-bin برابر با ممکن است آگاهی بیشتری در بین و نسبت به سؤالات ab-bin برابر با ایجاد کند، اگرچه، سؤالاتی که درab-bin=B ، قرار دارند، حداکثر میزان آگاهیشان روی همان دامنهی موردنظر خواهد بود. بهعبارت دیگر، در شیوهی انتخاب سؤال، سؤالی که در ab-bin=A قرار دارد بیش از سؤالی که در ab-bin=B قرار میگیرد، برای برآوردهای حدود تا ، انتخاب خواهدشد. نمودار ۲-۱۱: نمایش سؤالات در یک bin که آگاهی بیشتری نسبت به سؤالات در bin دیگر نشان میدهد بنابراین، عملاً خزانهی سؤال بهینه، به تعداد کافی از سؤالاتی نیاز دارد که آگاهی بهاندازهی کافی بزرگ، در هر b-bin ایجاد کند، البته بدون توجه به bin که سؤالات به آن تعلق دارند. خزانهی سؤالی که دقیقاً بر اساس تعداد سؤالات مورد نیاز الگویی که از شبیهسازی خزانهی سؤال بهدست آمده، ساخته میشود، دارای سؤالات اضافی خواهد بود. این سؤالات با بهره گرفتن از یک جدول آگاهی مرتب میشوند. این جدول برای انتخاب سؤالاتی با بالاترین میزان آگاهی از bin هایی که از طریق شیوهی شبیهسازی تعریف شدهاند، ساخته میشود. این کار به شکل دادن طرح پایانی خزانهی سؤال کمک میکند. برای بهدست آوردن بالاتررین میزان آگاهی سؤال برای هر b-bin، نقاط میانی b-bin ها به عنوان لنگر سطح عمل میکند و نقاط میانی a-bin، به عنوان پارامتر a و نقاط میانی b-bin به عنوان پارامتر b ، و نمایانگر bin هستند که سؤال از آن بهدست میآید. برای مثال سطوح هایی که برای تشکیل جدول آگاهی مورد نیاز است، عبارت است از؛ ، بنابراین سؤالی با پارامترهای ، سؤالی است که به bin برابر با را نشان میدهد. اگر سه سؤال از این bin مورد نیاز باشد، سه سؤال با پارامترهای یکسان به جدول آگاهی وارد میشوند. در این شیوه برای نشان دادن تعداد سؤالات مورد نیاز در هر bin سؤالات مناسبی انتخاب میشوند. همچنانکه نمودار ۲-۱۲ نشان میدهد، هر ستون b-bin را نشان میدهد، و تعداد سؤالات مورد نیاز در آن bin، در ردیف دوم نشان دادهمیشود. ردیفهای زیرین، ID یا شمارههای سؤال با عدد مربوطه را نشان میدهد. همچنین سؤالات بر اساس میزان آگاهی که در حدود b-bin ایجاد میکنند، مرتب میشوند. سؤالاتی که در ردیفهای بالاتری قرار دارند، سؤالاتی هستند که بیشترین آگاهی را ایجاد میکنند. در عمل، سؤالاتی که در مرتبه بالاتری رتبهبندی میشوند، بدون توجه به bin که به آن تعلق دارند، ابتدا انتخاب میشوند. بنابراین، حتی اگر هر b-bin باز هم به تعداد معینی از سؤالات نیاز داشته باشد، سؤالات میتوانند از bin های دیگری انتخاب شوند. روش نموداری که برای انتخاب تعداد سؤالات مورد نیاز وجود دارد، تعداد دقیق سؤالات مورد نیاز برای هر b-bin که حداکثر آگاهی دارد را تعیین میکند. سؤالات خاصی که از بین همهی سؤالات انتخاب میشوند، سؤالات مورد نیاز برای خزانهی سؤال بهینه هستند. نمودار ۲-۱۲: ترتیب سؤالات بر حسب بالاترین میزان آگاهی در هر b-bin یکی از خطرهایی که این شیوه دارد، این است که سؤلاتی که آگاهی بیشتری در طول دامنهی سطوح ایجاد میکنند، ممکن است به دفعات بیشتری نسبت به آنچه طراحان آزمون میخواهند انتخاب و اجرا شوند، در یک b-bin، تعداد دفعات مورد انتظاری که یک سؤال اجرا میشود، به رتبهی میزان آگاهی که آن سؤال ایجاد میکند، بستگی دارد. در طول شبیهسازی خزانهی سؤال، تعداد دفعات مورد انتظاری که یک سؤال اجرا میشود، از طریق ثبت تعداد دفعاتی که یک سؤال از هر b-bin شبیهسازی و اجرا میشود، برآورد میشود. اگر سؤالی بیش از نرخ مواجهه هدف انتخاب شود، سؤال جدیدی که به همان ab-bin متعلق است، به خزانهی سؤال نهایی اضافه میشود. برای مثال نمودار ۲-۱۳ کاربرد مورد انتظار سؤال در هر b-bin برای ۸۰۰۰ آزمودنی را نشان میدهد، بهطوریکه سؤالات بر حسب میزان آگاهیشان مرتب شدهاند. انتظار میرود که سؤال ۱۰۹ -که در نمودار ۲-۱۳ نشان دادهشده است-، ۱۱۸۰۰ بار (۱۳۲۹+۲۴۷۱+۸۰۰۰)، انتخاب شود، این مقدار ۴۸/۰ بیشتر از سؤالی است که میتواند انتخاب شود. خزانهی سؤال بهینه، به یک سؤال دیگری در همان ab-bin نیاز دارد. اگر نرخ مواجهه هدف ۳۳/۰ باشد، بنابراین این سؤال ۴۳/۳ مرتبه بیش از نرخ مواجهه هدف است. بنابراین به ۴ سؤال دیگر از همان ab-bin نیاز داریم تا به خزانه اضافه کنیم. نمودار ۲-۱۴ و ۲-۱۵، یک طرح خزانهی سؤال را قبل و بعد از تعدیل بعد از شبیهسازی، نشان میدهد (ریکیسی، ۲۰۰۴، گو و ریکیسی، ۲۰۰۷). نمودار ۲-۱۳: کاربرد سؤال به ترتیب بالاترین میزان آگاهی در هر b-bin نمودار ۲-۱۴: توزیع سؤال خزانهی سؤال بهینه قبل از تعدیل نمودار ۲-۱۵: توزیع سؤال خزانهی سؤال بهینه بعد از تعدیل پس از شبیهسازی اعمال اصلاحاتی برای روش کنترل مواجهه نرخ مواجهه یک سؤال، عبارت است از، تعداد دفعاتی که یک سؤال اجرا میشود، تقسیم بر تعداد آزمودنیها. در خلال فرایند طراحی خزانهی سؤال بهینه، سؤالات واقعی در دسترس نیستند، امّا سؤالات شبیهسازی شده، نمایندهی سؤالاتی از bin هایی که به آن تعلق دارند، میباشند. تعداد دفعاتی که سؤالات هر bin اجرا میشوند، برآورد تعداد مواجهه کناری سؤالات در یک bin است که بر تعداد سؤالات مورد نیاز در bin تقسیم میشود. اگر در اجرای CAT کنترل مواجهه اعمال نشود، الگوی طراحی خزانهی سؤال، بعد از تعدیل پس از شبیهسازی، بهطور مستقیمی از همین نسبتهای مواجهه پیروی میکند. روش سیمپسون-هتر (۱۹۸۵)، مواجهه سؤال را با فهرست احتمالی k از طریق تعدیل تعداد دفعاتی که یک سؤال اجرا میشود، کنترل میکند. به سؤالاتی که بالقوه نسبت مواجهه بالایی دارند، مقدار k کوچکی اختصاص داده میشود، به طوریکه، احتمال اجرا سؤال را تا زیر نرخ مواجهه بیشینه، پایین آورد. زمانیکه به دلیل کنترل مواجهه سؤال، سؤال انتخاب شده اجرا نمیشود، آگاهی دهندهترین سؤال بعدی انتخاب میشود. هدف طراحی خزانهی سؤال بهینه با کنترل مواجهه سیمپسون-هتر این است که، علاوه بر بهینه بودن، طول آزمون، تعادل محتوایی و جنبههای دیگر آزمون را نیز وارد میکند، و این اطمینان را میدهد که کنترل مواجه تنها به میزان اندکی دقت آزمون را کاهش میدهد. با مطمئن شدن از اینکه سؤالات کافی در bin هایی که اغلب، سؤالات از آنها انتخاب میشوند، وجود دارند، به هدف طراحی بهینه خزانهی سؤال میرسیم. همچنین روش مشابهی در تعدیل پس از شبیهسازی، برای حفظ سؤالات کافی در هر bin بهکار میرود. از آنجا که، تعداد دفعاتی که یک سؤال استفاده میشود، میتواند در طول فرایند طراحی خزانهی سؤال ثبت شود، اگر این تعداد به ( ) سؤال دیگر از همان bin برسد، به طوریکه نسبت مواجهه کل برای هر یک از سؤالات درون bin بزرگتر از r نشود، آن سؤال باقی میماند (ریکیسی، ۲۰۰۴، گو و ریکیسی، ۲۰۰۷). ملاکهای ارزیابی خزانههای سؤال شبیهسازی شده ملاکهای ارزیابی خزانهی سؤال عبارتاند از، میانگین آگاهی آزمون در هر سطح ، سوگیری یا بایاس، میانگین مجذور خطا (MSE) و ضرایب همبستگی بین های برآورد شده و واقعی، به منظور سنجش دقت برآورد . میزان چولگی یا کجی توزیع نرخ مواجهه سؤال، درصد سؤالات بیش مواجهه شده، نرخ همپوشی سؤال و درصد سؤالات کم مواجهه شده، همهی این شاخصها به منظور محاسبهی شاخص امنیت آزمون درنظر گرفتهمیشود. در زیر هر یک از آنها را به تفضیل توضیح میدهیم (چانگ و یینگ[۱۸۷] ،۱۹۹۹ ؛ ریکیسی ۲۰۰۵): آگاهی شرطی آزمون[۱۸۸] آگاهی آزمون عبارت است از، مجموع کل آگاهیهای فیشر هر یک از سؤالات در آزمون. در آزمونهای CAT که طول ثابت دارند، آگاهی آزمون به عنوان شاخص کارایی آزمون درنظر گرفته میشود. هرچه میزان آگاهی که یک آزمون ایجاد میکند، بیشتر باشد، کارایی آزمون نیز بیشتر است (گو، ۲۰۰۷). خطای استاندارد شرطی اندازهگیری[۱۸۹] (CSEM) در هر نقطهی ثابت ، خطای استاندارد اندازهگیری به شیوهی زیر محاسبه میشود: (۲-۳۰)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم دانشکده علوم قرآنی آمل پژوهش پایانی کارشناسی ارشد علوم قرآن مجید موضوع: بررسی روش تفسیری آیت الله سید علی اکبر قرشی در تفسیر احسن الحدیث استاد راهنما: دکتر سید عبدالله اصفهانی نگارنده: منوچهر قدم زاده فرد تابستان ۹۳
دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم دانشکده علوم قرآنی آمل پژوهش پایانی کارشناسی ارشد علوم قرآن مجید موضوع: بررسی روش تفسیری آیت الله سید علی اکبر قرشی در تفسیر احسن الحدیث استاد راهنما: دکتر سید عبدالله اصفهانی نگارنده: منوچهر قدم زاده فرد تابستان ۹۳ تقدیم به حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت( علیهم السلام) و جمیع مفسران و اساتید کتاب آسمانی و قرآن پژوهان و پدرو مادرم که مرا به فراگیری قرآن تشویق کردند. تقدیر و تشکر شکر و سپاس از آن خداست که مرا توفیق عطا فرمود تا پروژه را به پایان برسانم. از استاد فاضل و اندیشمند جناب آقای دکتر اصفهانی به عنوان استاد راهنما که همواره نگارنده را با سعه ی صدر، مورد لطف و عنایت خود قرارداده اند، کمال تشکر را دارم. همچنین از آیت الله سید علی اکبر قرشی و فرزندش سید مهدی قرشی که پذیرای زحمات این پروژه شدند، تشکر می کنم. جا دارد از برادر زنم آقای محمد علی بابایی و همسر فدا کار و دلسوزم که با صبر و حوصله و با تحمل امورات زندگی، موجبات تسریع در کار پروژه را فراهم نمودند، از صمیم دل قدر دانی کنم. چکیده قرآن یکی از مهم ترین عوامل اساسی در تکامل و رشد همه جانبه انسان ها می باشد، بنابراین فهم قرآن از اهمیّت ویژهای بر خوردار است. منابع تفسیری از جمله موارد در این راستا به شمار می آید؛ تفسیر احسن الحدیث نیز بر این اساس در اختیار عموم قرار گرفته است. از این رو، پژوهش حاضر تحت عنوان « بررسی روش تفسیری آیت الله سیدعلیاکبر قرشی در تفسیر احسن الحدیث» با روش کتابخانهای به همراه توصیف و تحلیل و با هدف بررسی این اثر تفسیری، در چهار فصل تنظیم؛ و به «مسأله تحقیق» پاسخ داده شد. در فصل اول به ذکر تحقیق کلیات و مفهوم شناسی پرداختیم، و در فصل دوم روشهای تفسیری احسن الحدیث؛ نخست به حقیقت تفسیر در لغت و اصطلاح پرداخته و شاخصههای تفسیر کامل را بیان نمودیم؛ و در فصل سوم گرایشهای تفسیری احسن الحدیث بررسی شده است؛ و در فصل چهارم به نتایج کلّی پژوهش اشاره شده و پشنهادهای لازم ارائه گردید.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
کلید واژه ها: قرآن، روایت، تفسیر، مفسِّر، روش، گرایش، أحسن الحدیث. مقدمه : قرآن به عنوان جامع ترین و کامل ترین کتاب آسمانی است که در اسلام در درجه اول اهمیت از نظر عقیدتی، اخلاقی و سیره ی عملی قرار دارد. در این راستا یکی از ابزار فهم دقیق و عمیق قرآن ، تفسیر قرآن می باشد که مد نظر مسلمین قرار گرفته است. چرا که خود قرآن دستور به تامل در آیات قرآن را داده است. با تبیین آن و بهره مند شدن از قرآن است که زمینه ی سعادت در عرصه های زندگی مادی و فراهم نمودن توشه ی سفر آخرت و سعادت ابدی فراهم می شود. به طوری که احکام عبادی و قوانین اجتماعی که بر گرفته از این سفره ی گسترده ی آسمانی می باشد ، شاهد عینی بر این مدعاست. امروزه شاهد هستیم که وجود مفسران عالی مقام و دست به قلم، نعمت بزرگ الهی بر جامعه مسلمین است. یکی از این عزیزان مفسر احسن الحدیث است که با احساس مسئولیت از هیچ کوششی برای زکات علم خود دریغ نورزیده،به طوری که امروزه شاهد اثر احسن الحدیث از این مفسِّر والا مقام هستیم. اینجانب از سال اول دانشجویی مقطع کارشناسی با حضور در جلسات تفسیر قرآن آن مفسر گرانقدر علاقمند به مفاهیم والای قرآن شدم و الان تقریباباگذشت ۲۵ سال، توفیق یافتم تاپژوهشی در این اثر تفسیری را سر لوحه تحقیق خود قرار دهم و با کسب اجازه از محضر سید علی اکبر قرشی، همه توان خویش را مصروف این مهم نمایم. از خداوند برای بازگو نمودن حقایق موجود در این تفسیر استعانت و مدد خواستارم. فصل اول: کلیات و مفهوم شناسی بخش اوّل: کلیات تحقیق: ۱- ۱-۱ بیان مسأله : یکی از شیوه های ترویج دانش و تلاش در تعمیق آن ، شناسایی نخبگان علمی آن دانش است. زیرا پیشرفت دانش و اهتمام نسبت به دانشمندان و فرهیختگان ، همانا اهتمام در خصوص دانش محسوب می شود. در این راستا بیان ویژگی های فردی مفسران قرآن ، بیان مکانت اجتماعی ، فرهنگی و علمی ایشان و شناساندن ویژگی ها و توانایی ها ی تفسیر مفسران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آن جا که این اهداف در خصوص سید علی اکبر قرشی در تفسیر احسن الحدیث برای مجامع علمی، دین پژوهان و قرآن پژوهان آن طور که شایسته است، شناسانده نشده است، از این رو کنکاش از شخصیت علمی ایشان ونقدو بررسی ویژگی های تفسیر آًحسن الحدیث مسأله اصلی این پژوهش به شمار می رود. ۱-۱- ۲ سوال اصلی: سوال اصلی تحقیق عبارت است از : شناسایی شخصیت، مکانت علمی و روش تفسیری سید علی اکبر قرشی در تفسیر احسن الحدیث. ۱-۱-۳ سوالات فرعی : ۱ – مفسر محترم این تفسیر از چه شخصیت فردی ، اجتماعی ، فرهنگی و علمی برخوردار است؟ ۲ – روشهای تفسیری مفسّر در تفسیر احسن الحدیث چگونه است؟ (پدیدارشناسی روش تفسیری أحسن الحدیث) ۳ – گرایشهای تفسیری مفسّر أحسن الحدیث چیست؟ (پدیدارشناسی گرایشهای تفسیر أحسن الحدیث) ۱-۱- ۴ فرضیههای تحقیق : ۱ – به نظر می رسد مفسر از توانایی شخصیتی و علمی ویژه ای برخوردار باشد. از اینرو همهی تولیدهای عالمانه مفسر نیز از توانایی بالفعل و قوّت ویژه ای برخوردار باشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
.۰۰۰
sig
با توجه به جدول فوق، رابطه بین متغیر بیانصافی اقتصادی با بعدهای خودپنداره(۴۵۷/۰-)، رضایت از زندگی(۴۹۰/۰-)، آمادگی روانی(۵۰۱/۰-)، سرذوق بودن(۴۹۰/۰-)، زیباییشناختی(۵۳۵/۰-)، خودکارآمدی(۵۵۸/۰-) و امیدواری(۵۲۲/۰-) معنادار و معکوس بوده است که با ۹۹ درصد اطمینان قابلیت تعمیم به کل نمونه را دارد. بدان معنا هر چه زنان سرپرست خانوار از احساس بیانصافی اقتصادی بیشتری برخوردار باشند در نتیجه شادمانی کمتری در همه ابعادش احساس خواهند کرد. همان طور که مشاهده می شود احساس بیانصافی اقتصادی بیشترین میزان همبستگی را با بعد خودکارآمدی داشته است. همچنین با توجه به جدول فوق، رابطه بین متغیر احساس بیانصافی اجتماعی با بعدهای خودپنداره(۴۳۰/۰-)، رضایت از زندگی(۴۳۴/۰-)، آمادگی روانی(۴۱۹/۰-)، سرذوق بودن(۳۹۳/۰-)، زیباییشناختی(۴۸۹/۰-)، خودکار(۴۶۸/۰-) و امیدواری(۴۵۷/۰-) معکوس و معنادار بوده است و با ۹۹ درصد اطمینان قابلیت تعمیم به کل نمونه را دارد. بدان معنا که هر چه زنان سرپرست خانوار دچار احساس بیانصافی اجتماعی بیشتری میشوند با احساس شادمانی کمتری در همه ابعاد آن برخوردار خواهند بود. همانطور که مشاهده می شود احساس بیانصافی اجتماعی بیشترین میزان همبستگی را با زیباییشناختی داشته است. در نهایت بین شاخص کل احساس بیانصافی و احساس شادمانی با ۹۹ درصد اطمینان معادل(۶۲۵/۰) رابطه معکوس و قوی وجود دارد. به این معنا هر چه زنان سرپرست خانوار بیانصافی را در تمام ابعاد آن (اقتصادی و اجتماعی) بیشتر احساس کنند احساس شادمانی در تمام ابعاد آن (خودپنداره، رضایت از زندگی، آمادگی روانی، سرذوق بودن، زیباییشناختی، خودکارآمدی، امیدواری) به طور زیادی در آنها کاهش خواهد یافت. ۴-۲-۲-۸. طرد اجتماعی، احساس شادمانی را کاهش میدهد.
احساس شادمانی
طرد اجتماعی
همبستگی پیرسیون
-.۸۱۷**
سطح معناداری
.۰۰۰
تعداد
۱۸۰
جدول شماره(۴-۱۷۷): نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین متغیرهای طرد اجتماعی و احساس شادمانی جدول فوق نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین متغیرهای طرد اجتماعی و احساس شادمانی به نمایش گذاشته است همانطور که مشاهده می شود رابطه بین طرد اجتماعی و احساس شادمانی در سطح اعتماد ۹۹ درصد و سطح معناداریsig= 0/000 برابر است با ۸۱۷/۰ ـ . بنابراین بین متغیرهای طرد اجتماعی و احساس شادمانی معکوس و خیلی قوی وجود میباشد و فرضیه موجود معنادار می شود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۴-۲-۲-۸-۱. همبستگی بین ابعاد متغیرهای طرد اجتماعی و احساس شادمانی جدول ذیل نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین ابعاد متغیرهای طرد اجتماعی و احساس شادمانی را به نمایش گذاشته است. همانطور که مشاهده می شود در بین همه ابعاد این متغیرها در سطح اعتماد ۹۹ و سطح معناداری ۰۰۰= sig ، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. جدول شماره(۴-۱۷۸): نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین ابعاد متغیرهای طرد اجتماعی و احساس شادمانی
شاخص کل احساس شادمانی
امیدواری
خودکارآمدی
زیباییشناختی
سرذوق بودن
آمادگیروانی
رضایت از زندگی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ج) فرصت طلبی و تیز هوشی برای کسب و کشف ایده های جدید حائز اهمیت می باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
د) ارتباط مدوام و چند سویه با محیط نقش مهمی در فرایند مدیریت دانش دارد. ۲-۲-۳ اهمیت بکارگیری مدیریت دانش گاندی (۲۰۰۴) مهم ترین دلایل بکارگیری مدیریت دانش توسط سازمان ها را بشرح زیر بیان می دارد :
-
- تشویق و قادر ساختن نوآوری.
-
- غلبه بر اطلاعات زیادی و تحویل انچه مورد نیاز است .
-
- تسهیل جریان دانش مناسب از تامین کنندگان به دریافت کنندگان بدون محدودیت زمان و فضا
-
- تسهیل اشتراک دانش میان کارمندان و بازداشتن آنان از اختراع دوباره چرخ به کرات .
-
- تصرف و ثبت دانش کارکنان قبل از اینکه آنان شرکت را ترک نمایند ، اطمینان یافتن از اینکه دانش با ارزش به هنگام ترک کارمند از دست نمی رود .
-
- افزایش آگاهی سازمانی از خلاهای دانش سازمان.
-
- با افزایش آگاهی شرکتها از استراتژیها ، محصولات و بهترین کارکردهای رقیبانش به آنان کمک می کند که سبقت جو باقی بمانند.
توجه به مدیریت دانش به دلایل دیگری نیز می توان اهمیت داشته باشد :
-
- دانش موتور تولید کننده درآمد است :
-
- دانش یک دارایی مهم و استراتژیکی سازمانی می باشد :
-
- رشد روز افزون مشاغلی که بر پایه ایجاد و استفاده از دانش قرار دارند :
-
- گرایش به فناوری های اطلاعات و ارتباطات و آمدن ابزارهای جدید در این زمینه :
-
- اگر کشور در حال توسعه همچون کشورهای توسعه یافته به دانش توجه نکنند ، فاصله علمی اقتصادی بین کشورهای ثروتمند و فقیر افزایش می یابد :
-
- اشتغال زایی : درسال ۲۰۰۲، ۸۰درصد شاغلان در پست های مرتبط با مدیریت دانش ، در کارهای خدماتی سازمان های پیشرفته ، مشغول به کار بوده اند :
-
- اقتصادی: نزدیک به ۶۰ درصد ارزش افزوده در سازمان ها ، از راه دانش به دست آمده است (کاویانی و نیازی ، ۱۳۸۶).
۲-۲-۴ منابع مدیریت دانش به طور کلی منابع مدیریت دانش در سازمان شامل فرایندهای اطلاعات سازمان ، هوش سازمان ، فهم سازمان ، و توسعه سازمان می باشد . در جدول (۲-۳) ، هدف ، ریشه و منابع مدیریت دانش آورده شده است ( toumi,I,2002). جدول ۲-۲- هدف ، ریشه و منابع مدیریت دانش
هدف |
ریشه |
منابع مدیریت دانش |
سیستم های اطلاعاتی |
پشتیبانی سیستم های اطلاعاتی ، فراهم کردن نرم افزار |
فرایند اطلاعات سازمان |
استراتژیهای فرایند تصمیم گیری |
انسجام کتابخانه ها ، هوش رقابتی حرفه ای |
هوش سازمان |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پژوهش موریتز و همکاران (۲۰۰۰)، که یک فراتحلیل بود؛ بر پایه چهل و پنج مطالعه انجام شده شکل گرفت. آنها ارتباط شاخص های انتظارات خودکارآمدی و عملکرد را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان می دهند که ارتباط میان عملکرد و خودکارآمدی در موقعیت های ورزشی همیشه یکسان نیست و عواملی مانند روش اندازه گیری، شاخص های عملکرد و خودکارآمدی می تواند این ارتباط را تحت تاثیر قرار دهد (محمدزاده،۱۳۸۴). باندو بیدل و تومانیز(۲۰۰۱)، ارتباط متقابل اسنادهای سببی و انتظارات خودکارآمدی را تحت تاثیر متغییرهای تعدیل کننده شکست و موفقیت مطالعه کرده اند. نتایج نشان می دهد، رابطه خودکارآمدی و اسنادها تحت تاثیر ادراک های فرد مبنی بر موفقیت و یا شکست در عملکرد قرار دارد. موفقیت موجب ارتباط مثبت میان اسنادها و خودکارآمدی و شکست این رابطه را به همبستگی منفی تبدیل می کند. از سویی وجود رابطه میان پایداری اسنادها می تواند به عنوان پیش بینی کننده نسبتاً مطمئنی برای باورهای خودکارآمدی در شرایط موفقیت عمل کند و ورزشکارانی که باورهای خودکارآمدی ایشان در مرحله قبل و بعد از رقابت افزایش می یابد دارای اسنادهای درونی و پایدارتری نسبت به ورزشکارانی هستند که باورهای خودکارآمدی آنها بعد از رقابت نسبت به قبل از آن دچار تزلزل می شود (محمدزاده،۱۳۸۴).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ریس، اینگلدو و هاردی (۲۰۰۵) اسنادها در روان شناسی ورزش را در مطالعه موردی، بررسی کردند. در این تحقیق، هفت زیر فصل با توجه به ادبیات مروری و مباحث نظری پیشنهاد شد: نظریه اسنادی در تمرین، ارتباط پایداری، تمایز و اجماع اطلاعات در ابعاد اسنادی؛ کنترل پذیری به عنوان بعد اولیه اسنادی؛ تعمیم کنترل پذیری، ارزیابی اسنادها، کاربردها برای تمرین؛ متن اجتماعی (کافی و ریس،۲۰۰۷و ریس و همکاران، ۲۰۰۵). کافی و ریس (۲۰۰۷)، در تحقیقی اثرات اصلی و تعاملی اسنادهای کنترل پذیری بر خودکارآمدی را سنجیدند. نتایج نشان داد افرادی که عملکرد را به طور موفقیت آمیز درک کردند، خودکارآمدی بعدی بالاتری هنگام اسنادهای ثابت در طول زمان در میان موقعیت های ویژه برای خود، داشتند. و اسنادهای کنترل پذیر اثر معنی داری بر خودکارآمدی نداشت. برای گروه کمتر موفق، اسنادهای کنترل پذیری با اثری اصلی بر خودکارآمدی بعدی و با اثری تعاملی بر کلیّت، مرتبط بود. بدین صورت که نگرش قابل کنترل تر، باعث خودکارآمدی بالاتر بود. درک علل به طور کلی مرتبط با کنترل پذیری بالاتر و در نتیجه خودکارآمدی بعدی بالاتر بود (کافی و ریس،۲۰۰۷). فول و همکاران (۲۰۰۸)، در تحقیقی با عنوان تغییرات بازخورد اسنادی در اسنادهای کارکردی و غیر کارکردی، انتظارات موفقیت، امیدواری و پایداری کوتاه مدت در یک ورزش جدید؛ ۳۰ گلف باز تازه کار که اسنادهای کارکردی و غیر کارکردی برای شکست در پیش آزمون داشتند را آزمودند.آزمودنی ها به طور تصادفی به سه گروه مداخله تقسیم شدند:
-
- بازخورد اسنادی کارکردی (درونی، قابل کنترل و ناپایدار)
-
- بازخورد اسنادی بدکارکردی (خارجی، غیرقابل کنترل و پایدار)
-
- بدون بازخورد اسنادی
تحلیل اندازه ها آشکار کرد که تغییرات بازخوردی اسنادی با نوع بازخورد مرتبط است. بازخورد اسنادی کارکردی، بهبودهایی در اسناد علّی در مورد شکست به علاوه در انتظارات موفقیت، امیدواری و پایداری بعد از شکست ایجاد کردند. در مقابل، بازخورد اسنادی نامطلوب، پس رفت هایی در اسناد علّی در مورد شکست و انتظارات موفقیت، امیدواری و پایداری بعد از شکست کمتری ایجاد کردند. اثرات بازخورد اسنادی مهم تر از اسنادهای کارکردی یا غیر کارکردی اولیه افراد در مورد شکست است. یعنی پیشرفت یا پسرفت، وابسته به نوع بازخورد دریافتی نسبت به اسناد اولیه بود (لی فول و همکاران، ۲۰۰۸). هانراهان وسرین (۲۰۰۸) تفاوت های جهت گیری پیشرفت هدف و سبک های اسنادی را با توجه به جنسیت و سطوح شرکت و نوع ورزش، مورد مطالعه و بررسی قرار دارند. ورزشکاران انفرادی، اسنادهای درونی، ثابت، کلی و غیر قبال کنترل برای وقایع مثبت، و اسنادهای درونی تر برای وقایع منفی نسبت به ورزشکاران تیمی داشتند. ورزشکاران زن رقابتی، اسنادهای خاص (قابل کنترل) برای نتایج مثبت نسبت به زنان ورزشکار به صورت تفریحی، داشتند (محمدزاده،۱۳۸۴). کافی و ریس(۲۰۱۱)، تحقیقی که با عنوان تاثیرات بازخورد اسنادی بر روی خودکارآمدی و اجرای تکلیف در مواقع شروع و تکرار شکست انجام دادند. در دو آزمایش مجزا تاثیر دست کاری ابعاد اسنادی کنترل پذیری و پایداری را بر روی شکست در اجرای آزمودنی ها سنجیدند. در آزمایش اول که شامل کوشش های پرتاب دارت با چشمان بسته بود، آزمودنی ها پس از کوشش ها بازخورد منفی (دروغ) دریافت می کردند که نتایج نشان داد سطح خودکارآمدی شرکت کنندگان پایین آمد و اجرایشان نیز ضعیف شد. در آزمایش دوم نشان داده شد که ادراکات جدید آزمودنی ها از تکرار شکست در اجرا سبب کنترل غیر محتملی شد که باعث تغییراتی در خودکارآمدی و نتیجه اجرای آنها شد(کافی و ریس،۲۰۱۱). ۲-۱۹:نتیجه گیری با مرورتحقیقات انجام شده در مورد نقش اسنادها در مهارت های روان شناختی و ورزشی، اکثر تحقیقات نشان دادند که اسنادهای مطلوب تأثیرات مثبتی بر افراد در ورزش های مختلف می گذارند و هم چنین اسنادهای نامطلوب باعث تخریب اجرا و اکتساب می گردند. در این تحقیق سعی شده است تا تاثیر بازخورد اسنادی که به ندرت از این بازخورد استفاده شده است را بر روی اکتساب و یادداری یک مهارت حرکتی بسنجیم. فصل سوم روش شناسی تحقیق ۳-۱.مقدمه: معمولا نقطه شروع هر تحقیقی، سوال یا مشکلی است که برای محقق یا اطرافیان پیش آمده است و با درصدد برآمدن برای پاسخ به سوال یا حل مساله، جریان تحقیق آغاز می شود. ممکن است سوال یا مساله چندان مشکل نباشد و با کمی جستجو در منابع علمی و یا آزمایش کوچک و یا رجوع به متخصصین فن حل شود. اما اگر پاسخ به آسانی یافت نشود و یا نیاز به تفحص بیشتری باشد؛ اینجاست که کار برای یافتن پاسخ باید منسجم و سازمان یافته تر دنبال شود. با توجه به اهداف پژوهش در این فصل در ارتباط با مناسب ترین طرح تحقیق برای حل مساله، ابزارهای لازم و نحوه ی جمع آوری اطلاعات بحث خواهد شد. درآخر روش های آماری مناسب برای طبقه بندی، توصیف و تحلیل داده ها مشخص می شود، تا حتی الامکان پاسخ سوالات و یا روش حل مشکل مشخص گردد. ۳-۲. طرح تحقیق به منظور برقراری رابطه علّی- معلولی میان دو یا چند متغیر از طرح های آزمایش استفاده می شود. در این روش حداقل یک متغیر مستقل به نام متغیر آزمایشی توسط پژوهشگر آگاهانه اجرا و دستکاری می شود. بدین منظور گروه های تجربی و کنترل مورد نظر قرار می گیرند و از طریق آن ها تفاوت های میان آزمودنی ها کنترل می شود. در تحقیق حاضر به دلیل آن که آزمودنی ها انسان بوده و کنترل دقیق متغیرها در اختیار محقق نمی باشد، تحقیق از نوع نیمه تجربی با سه گروه، شامل: دو گروه تجربی و یک گروه کنترل می باشد. نوع مطالعه کاربردی و طرح تحقیق به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. ۳-۳.جامعه آماری جامعه آماری تحقیق دانشجویاندختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی بودند. ۳-۴.نمونه آماری: نمونه ی آماری این پژوهش ۵۸ نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی در دامنه سنی بین ۲۰ تا ۲۵ سال (۳۰پسر و ۲۸ دختر) بودند، که به صورت داوطلبانه در آزمون شرکت کردند. آزمودنی ها هیچ گونه سابقه ای در مهارت پرتاب دارت نداشتند. ۳-۵.متغیرهای تحقیق ۳-۵-.۱متغیر مستقل بازخورد اسنادی در دو سطح کارکردی و غیر کارکردی متغیر مستقل این پژوهش است. ۳-۵-۲.متغیر وابسته اکتساب: بر اساس امتیازات گرفته شده آزمودنی ها در طی روزهای پیش آزمون و تمرینی به دست آمد. یادداری: بر اساس نتایج به دست آمده آزمودنی ها در روز آزمون یادداری (با فاصله ۴۸ ساعت) به دست آمد. ۳-۵-۳.متغیر کنترل متغیرهای جنسیت، سن، دانشجو بودن، غیر ورزشکار بودن، عدم آشنایی آزمودنی ها با تکلیف، نداشتن هر گونه نقص جسمانی و سابقه بیماری موثر در اجرا و عملکرد، هم چنین دست برتری آزمودنی ها کنترل شد و همه آنها افراد راست دست بودند. ۳-۵-۴.متغیرهای مداخله گر متغیرهایی نظیر وضعیت اجتماعی؛ اقتصادی، تغذیه، تمرین ذهنی، وضعیت نور سالن، صدای سالن، تاثیر سایرآزمودنی ها و …که کنترل آن ها از عهده محقق خارج بود. و در بخش محدودیت های تحقیق ذکر گردید که با انتخاب و جایگزینی تصادفی آزمودنی ها سعی در تعدیل و کنترل اثر این متغیرها گردیده است. ۳-۶.ابزار و روش جمع آوری اطلاعات اطلاعات مورد نیاز تحقیق در چند مرحله و با بهره گرفتن از امتیازات به دست آمده آزمودنی ها در پرتاب های آن ها در مراحل مختلف بخش اجرایی تحقیق جمع آوری گردید. ابزار مورد نیاز در این تحقیق شامل تخته دارت، شاتل دارت، هدفون، و دستگاه پخش کننده فایل های صوتی بود. ۳-۶-۱.نحوه اجرا کار عملی پژوهش با تقسیم آزمودنی ها به گروه های آزمایش ۱ (گروه با دستورالعمل بازخورد کارکردی) و ۲ (گروه با دستورالعمل بازخورد غیرکارکردی) و گروه کنترل، به صورت زیر انجام شد: جلسه اول (پیش آزمون) به منظور آشنایی دانشجویان با موارد پایه و مقدماتی مثل گرفتن صحیح شاتل ها، توضیحاتی در خصوص میزان فاصله از تخته امتیاز دهی، شرایط و اهداف تحقیق وآگاهی از تعداد جلسات و ساعات حضور در تحقیق برگزار شد. در این جلسه، توضیحات لازم در مورد تمرین و نمایش بهترین عملکرد در تکلیف معیار نیز شرح داده شد. سپس افراد نحوه صحیح انجام تکلیف را آموزش دیدند. بعد از تمرین دو دسته کوشش سه پرتابی، نتایج آن ها ثبت گردید، اطلاعات حاصل از این جلسه به عنوان پیش آزمون برای مراحل آماری در نظر گرفته شد. روز دوم، با حضور افراد در سه گروه مربوطه تشکیل گردید. شده سپس آزمودنی ها به تمرین تکلیف پرداختند. در این روز هر آزمودنی پنج دسته کوشش شش تایی پرتاب انجام داد و نتایج همه کوشش ها ثبت گردید. روزهای سوم و چهارم که هر کدام به فاصله یک روز (۲۴ ساعت) تشکیل گردید؛ کاملا مشابه با روز اول برگزار گردید و آزمودنی ها در پنج دسته شش تایی به تمرین تکلیف پرداختند. روز پنجم (پس آزمون)، افراد پس از دو روز فاصله (فاصله یادداری) به مدت ۴۸ ساعت، تکلیف را اجرا کردند، در دو دسته کوشش سه تایی که نتایج آن ها مانند سایر روزها ثبت گردید و به عنوان یادداری تکلیف در تحلیل های آماری از آن ها استفاده شد. ۳-۶-۲.نحوه ی بازخورد دهی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جدول ۲-۶: امواج الکترومغناطیسی گمشدگی داده ها: از جمله مباحث مهم ارتباطات است. عوامل مختلفی از جمله قطعی ارتباط،می تواند باعث اتلاف داده ها شود. قطع ارتباط فرستنده و گیرنده در هنگام ارسال داده ها، حتی در بازه زمانی کوتاه می تواند باعث گمشدگی داده ها شود. در [۷۱] مشکلاتی که منجر به قطع ارتباط و گمشدگی داده ها میشدند توسط سیاستهای آبشاری حل شدند و قابلیت اعتماد با بهره گرفتن از این سیاستها تأمین شد. دیگر حالت برای گمشدگی داده ها می تواند وضعیتی باشد که ارسال اطلاعات به صورت گسسته صورت میگیرد. برای این کار نیاز به حافظههایی از جمله بافر است تا اطلاعات در آنها ذخیره و در بازههای زمانی معین ارسال شوند. در این حالت امکان دارد که قبل از ارسال اطلاعات، فضای بافر پر شود. بنابراین داده های حس شده توسط سنسورها که قصد ورود به بافر را دارند، به منظور کاهش تراکم نابود میشوند که این امر باعث گمشدگی داده ها می شود. لذا با اعمال تکنیکهای تحمل خطا در سیستم باید مانع گمشدگی داده ها شد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تداخل و نویز نیز میتوانند باعث گم شدن داده ها شوند [۷۲].از اینرو بعداز شناسایی و مکان یابی گرههای معیوب، میتوان از مکانیزمِ Dynamic power level adjustment[39] به منظور تحمل نقص در برابر تداخل استفاده کرد [۵۹]. روش کار این مکانیزم در بخش۲-۵-۳ شرح داده شد. نرخ تحویل داده: از جمله پارامترهای مهم در بحث ارتباطات است. در شبکه هایی نظیر شبکه پوشیدنی و شبکه [۴۰]DFT-MSN، دستیابی به نرخ تحویل داده مطلوب اهمیت فراوانی دارد. در چنین شبکه ای به وسیله تکرار میتوان به نرخ تحویل دادهی خوب رسید. اما باید یادآوری کرد که تکرار، باعث مصرف انرژی و افزایش سربار می شود. بنابراین سازش بین نرخ تحویل داده ها و سربار ضروری است [۷۳]. از اینرو به منظور دستیابی به نرخ تحویل داده مطلوب با مینیمم سربار، در [۷۳][۷۴][۷۵] با ارائه چند طرح تحویل داده این مسئله مورد بررسی قرار میگیرد. مدیریت جریان داده: در ارتباطات از اهمیت بسیاری برخوردار میباشد. با پیشرفت تکنولوژی سیستمهای تعبیه شده، در بسیاری از کاربردها نیاز به مدیریت جریان داده ها([۴۱]DSM) میباشد. مدیریت جریان داده ها باید به روشی توزیع شده و قابل اعتماد فراهم شود. که سطوح قابلیت اعتماد DSM توسط سه بعد ۱)DSM بدون اتلاف و با اتلاف محدود ۲)DSM بدون تأخیر یا با تأخیر محدود ۳)حفظ ترتیب جریان بیرونی و جریان درونی تعریف می شود. بنابراین مدیریت جریان داده ها به صورت قابل اعتماد، برای برخی از کاربردها نظیر telemonitoring بیماران، اهمیت بیشتری پیدا می کند. کار [۷۶] با ارائه یک مدل جریان داده های[۴۲] مطمئن و توزیع شده به بررسی این مسئله می پردازد. انواع جریان ارسال داده ها: به دو صورت پیوسته و گسسته میباشد. در ارسال پیوسته به محض دریافت داده ها از محیط، بلافاصله برای دستگاه یا شخص دیگری ارسال میشوند. اما در ارسال گسسته، اطلاعات دریافتی در حافظههایی مانند بافر ذخیره میشوند و در زمانهای خاصی به صورت گسسته ارسال میشوند. تصمیم گیری در مورد پیوسته بودن یا گسسته بودن اطلاعات، با توجه به شرایط و سیستم، صورت میگیرد. ۲-۵-۵ معماری از آنجا که توسعه سیستمهای نرمافزاری تحمل خطا در محیطهای فراگیر با چالشهایی روبرو است، اعمال اصول نرمافزاری، می تواند این چالشها را برطرف کند. مدلهای معماری نرمافزاری مختلفی از جمله client-server و peer to peer وجود دارند که انتزاعاتی را ارائه می دهند. این معماریها به منظور مفید بودن در توسعه و پیادهسازی نیاز به پشتیبانی دارند. سه فاکتور مهم در توسعه سیستمهای فراگیر تحمل خطا، عبارتند از: ۱)کشف سرویسها و منابع جدید به صورت پویا. ۲)ریکاوری شفاف و خودکارِ خرابی. ۳)تعیین تحلیلیِ معماریهای توسعه و استراتژی های تکرار مؤلفه. با توجه به فاکتورهای ذکر شده مشخص می شود که نقش معماری در سیستمهای فراگیر تحملخطا، یک نقش کلیدی است [۷۷]. ۲-۶ مدیریت منبع و نحوهی دسترسی به آن در شبکه های پوشیدنی، به دلیل محدودیتهای گرهها، نیاز به اشتراک گذاشتن یکسری از منابع و سرویسها میباشد. اما در زمانی که چندین گره به صورت متناوب تقاضای دستیابی به منبع به اشتراک گذاشته شده را داشته باشند، مسئله به اشتراکگذاری منبع با چالشهایی همراه است. در واقع این امر همان مسئله انحصار متقابل است که چندین میزبان به منظور دستیابی به منبع به اشتراک گذاشته شده، درخواست ورود به ناحیهی بحرانی را دارند. در سیستمهای توزیع شده راه حلهای زیادی برای حل مسئله MUTEX ارائه شده است اما سیستمهای فراگیر در مقایسه با سیستمهای توزیع شده دارای ویژگیهایی از جمله تحرک و محدودیتهای منبع میباشند که نمی توان مسئله انحصار متقابل را با این راهحلها حل کرد. از اینرو الگوریتمهای پیشین به منظور پذیرفته شدن در شبکه های سیار نیاز به طراحی دوباره دارند. به طور کلی راه حلهای ارائه شده برای حل مسئله انحصار متقابل به دو دستهی token-based و permission-based تقسیم میشوند. در الگوریتمهای token-based یک توکن منحصر به فرد در بین میزبانان به اشتراک گذاشته می شود، به اینصورت که هر میزبانی که توکن را در دست داشته باشد، اجازهی ورود به ناحیهی بحرانی را دارد. اما در الگوریتمهای permission-based روش کار به اینصورت است که میزبانی که میخواهد وارد ناحیهی بحرانی شود ابتدا باید از طریق تبادل پیام، مجوزهایی را از دیگر میزبانان کسب کند. الگوریتمهای permission-based در مقایسه با الگوریتمهای token-based شامل دو مزیت میباشند. اول اینکه نیازی به پشتیبانی کردن از یک توپولوژی منطقی برای تبادل توکن ندارند. دوم اینکه اگر میزبانی درخواست ورود به ناحیهی بحرانی را نداشته باشد، آنگاه نیاز به منتشر کردن هیچ پیامی نیست. به دلیل محدودیتهای شبکه های فراگیر رویکردهای permission-based مناسبتر هستند [۷۸]. اما مهمترین چالش در رویکردهای permission-based این است که در بین میزبانان تعداد زیادی پیام مبادله می شود. با توجه به اینکه در شبکه های پوشیدنی مبادله زیاد پیامها انرژی زیادی از گرهها را مصرف می کند، باید به دنبال راهحلهایی باشیم که تعداد پیامهای مبادله شده را کاهش دهند. لذا در [۷۸] الگوریتم انحصار متقابلی پیشنهاد شده است که قادر به کاهش تعداد پیامهای مبادله شده است. ۲-۷Self-healing در شبکه های پوشیدنی به دلیل عوامل گوناگون از قبیل گرم شدن زیاد، رسوب شیمیایی سطح سنسور، توان کم باتری، گرهها دچار مشکلاتی میشوند که این عوامل بر دقتِ قرائتها تأثیر گذار است. در این حالت اولین راه حلی که به ذهن میرسد، تعویض سنسورهای معیوب است. اما اغلب بنا به دلایلی از قبیل هزینه سنسورها و در دسترس نبودن آنها، امکان تعویض سنسورها نیست. نکتهی دیگری که در مورد شبکه های پوشیدنی باید در نظر گرفت، بحث مدیریت این شبکه ها است. در شبکه های پوشیدنی امکان مدیریت شبکه به صورت دستی و توسط افراد خبره نیست لذا مدیریت دستی حتی برای شبکه های حسگر بدنی که مقیاس کوچکی دارند، عملی نیست، بنابراین باید از رویکردهای مدیریت اتوماتیک استفاده شود. با توجه به اینکه در شبکه های پوشیدنی امکان تعویض سنسورهای معیوب نیست و مدیریت این شبکه ها باید به صورت اتوماتیک صورت گیرد، self-healing اتوماتیک برای رفع این محدودیتها، بهترین گزینه است. مسئله self-healing در پژوهشهای زیادی مانند [۵۷] و [۷۹] مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در رویکردهای Self-healing اتوماتیک، دستگاههای معیوب به صورت اتوماتیک شناسایی میشوند و بوسیلهی پوشش و جداسازی خطاها، عکسالعملهای مناسب انجام داده میشوند [۵۶]. جدول ۲-۵ لیست کارهای انجام شده در زمینه تحمل خطا برای سیستمهای پوشیدنی را نشان میدهد.
معماری
انرژی
ارتباطات
نرم افزار
سخت افزار
سابقه پژوهش
WeigangWu و همکاران [۷۸]
Mourad Elhadef و همکاران [۶۲]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
این وجه کارت امتیازی شامل چند شاخص عمومی اصلی و یک سری شاخصهای فرعی است. شاخصهای اصلی عبارت از رضایت مشتری، حفظ مشتری، جذب مشتری جدید، سوددهی مشتری و سهم بازار در بخشهای بازار و مشتری مورد رقابت میباشند. سری دیگر شاخصهای این وجه، مربوط به سنجش عواملی هستند که برای مشتری ایجاد ارزش کرده و از این طریق وضعیت شاخصهای اصلی را تعیین میکنند.( رابرت کاپلان،دیوید نورتن ۱۹۹۲)
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
عوامل ایجاد ارزش برای مشتریان در سه گروه زیر دستهبندی شدهاند: مشخصه های محصول یا خدمت شامل زمان انتظار مشتری، قیمت، کیفیت، نحوه کارکرد، و بیهمتایی (تمایز) محصول و یا خدمت. تصور ذهنی مشتری از سازمان و شهرت و اعتبار آن که شامل تصور مردم از کیفیت کالای مورد فروش و امانت و صحت کار سازمان است. رابطه با مشتری شامل امانتداری و قابلیت اطمینان و سرعت پاسخگویی سازمان به مشتری و خدمات پس از فروش. ۲-۲-۱-۲-۳ وجه رشد و یادگیری یادگیری و رشد سازمان از سه منبع اساسی نیروی انسانی، سیستم های اطلاعاتی و دستورالعملها و رویههای سازمانی حاصل میشود. سطح دستیابی به قابلیتها و توانمندیهای ویژه در این منابع در وجه یادگیری و رشد کارت امتیازی مورد سنجش قرار میگیرد. جهت سنجش اهداف مربوط به این وجه، عواملی همچون میزان دسترسی مشتری به اطلاعات و فرآیندهای داخلی توسط مدیران و کارکنان عملیاتی در خصوص سیستمهای اطلاعات و میزان همسویی انگیزههای کارکنان با رسالت و اهداف سازمان در خصوص دستورالعملها و رویههای سازمانی مورد ارزیابی قرار میگیرند( رابرت سیمونز ۲۰۰۰) ۲-۲-۱-۲-۴ وجه فرآیندهای داخلی در وجه فرآیندهای داخلی کارت امتیازی متوازن، مدیران ابتدا فرآیندهای داخلی کلیدی را که باید جهت اجرای استراتژی بر آنها تأکید شود معین میکنند (این فرآیندها سازمان را به ایجاد ارزش برای جذب و حفظ مشتری مورد نظر و تأمین انتظارات سهامداران قادرمی سازند) .(رابرت کاپلان،دیوید نورتن ۱۹۹۶), ( رابرت سیمونز ۲۰۰۰) هر واحد کسبوکاری مجموعه فرآیندهای خاصی جهت ایجاد ارزش برای مشتریان و نتایج مالی برای سهامداران دارد. رویکرد کارت امتیازی مدل زنجیره ارزش پورتر را به عنوان الگوی عمومی جهت بهکارگیری در وجه فرآیندهای داخلی انتخاب میکند، که شامل سه فرایند نوآوری، فرآیندهای عملیات و خدمات پس از فروش میباشد ( همان منبع) ۲-۲-۱-۳ روابط علی و معلولی موجود بین وجوه کارت امتیازی متوازن شاخصهای موجود در چهار وجه کارت امتیازی متوازن توسط زنجیرههای علی و معلولی به طور سلسله مراتبی با یکدیگر ارتباط دارند، برای مثال برگشت سرمایه میتواند شاخصی در وجه مالی باشد، تعیینکننده این شاخص مالی میتواند، فروشهای مکرر و توسعهیافته به مشتریان فعلی باشد که در نتیجه درجه بالای وفاداری مشتری ایجاد میشود. وفاداری مشتری در وجه مشتری کارت امتیازی وارد میشود. ولی سازمان چگونه وفاداری مشتری را به دست میآورد؟ تحلیل اولویتهای مشتری ممکن است مشخص کند که تحویل به موقع ارزش بالایی برای مشتری دارد بنابراین تحویل به موقع بهبودیافته برای دستیابی به وفاداری مشتری در وجه مشتری کارت امتیازی متوازن جا میگیرند. این فرایند با پرسش اینکه چه فرآیندهای داخلی سازمان باید جهت دستیابی به تحویل به موقع بهبود داده شوند، ادامه مییابد. برای دستیابی به زمان تحویل بهبودیافته، ممکن است واحد کسبوکار به زمان سیکل کوتاه و کیفیت بالا در فرآیندهای عملیاتی نیازمند باشد که هر دو در وجه فرآیندهای داخلی کارت امتیازی آورده میشوند. سازمان، کیفیت و زمان سیکل فرآیندهای داخلیاش را با آموزش و بهبود مهارت کارکنان عملیاتی- موردی که در وجه یادگیری و رشد کارت امتیازی آورده میشود- بهبود میدهد. بدین ترتیب، یک زنجیره کامل از ارتباطات علت و معلولی به صورت یک بردار ستونی از چهار وجه کارت امتیازی متوازن ایجاد میشود ۲-۲-۱-۴ فازهای توسعه کارت امتیازی متوازن توسعه یک کارت امتیازی متوازن میتواند به سه فاز اصلی تقسیم شود
طراحی شاخصهای عملکردی
استفاده از شاخصهای عملکردی
فاز طراحی میتواند به دو زیر فاز تقسیم شود: یکی شناسایی اهداف کلیدی که بایستی اندازه گرفته شوند و دیگری طراحی شاخصها. یکی از مهمترین سؤالاتی که کارت امتیازی متوازن که به جواب میدهد این است “شرکت از چه نوع شاخصهایی بایستی استفاده کند؟” نقطه اساسی و متفاوت در تهیه این پایاننامه تهیه اهداف کلیدی و شاخصهای ( سنجههای منظر مشتری ) از طریق تعریف مدل بومی و رضایتمندی مشتری در شرکت فولاد میباشد. و هدف اصلی این است که کارت امتیازی متوازن وسیلهای مشخص جهت اجرای یک سیستم سنجش عملکرد بر اساس سنجههای مشخصشده در شرکت فراهم بنماید ۲-۲-۲ رضایمتندی مشتری : عبارت است از احساسات خوشایند یا ناخوشایند مشخص که از مقایسه عملکرد ذهنی در قیاس با انتظارات مشتری ، ناشی میشود. (کاتلر، فیلیپ،۱۳۹۱، ۷۵) رضایتمندی مشتری درجهای از عملکرد واقعی یک شرکت است که انتظارات مشتری را برآورده میکند هر چه کیفیت درک شده توسط مشتری بتواند انتظارت وی را تأمین نماید مشتری احساس رضایت بیشتری خواهد کرد و احتمالاً خرید خود را تکرار خواهد کرد. ( دیواندری و دلخواه ۱۳۸۲،۱۸۸ ) رضایتمندی از یک خدمت را میتوان از طریق مقایسه انتظارات شخص از خدمات یا برداشت وی از خدمات ارائهشده تعریف نمود . اگر خدمات ارائهشده از حد انتظارات مشتری فراتر باشد ، آن خدمات فرحبخش و فوقالعاده قلمداد میشود. وقتی انتظارات مشتری از خدمات با برداشت او از خدمات ارائهشده منطبق شود کیفیت خدمات ارائهشده رضایتبخش است. (فیتز سیمونز[۱۷] ۱۳۸۲ ،۶۶و۶۷) به اعتقاد ژوران[۱۸]، رضایت مشتری عبارت است از حالتی که مشتری احساس میکند ویژگیهای محصول یا خدمات با انتظاراتش سازگار است. ژوران ناخرسندی مشتریان را به عنوان یک مفهوم جداگانه در نظر میگیرد وبیان میکند که نارضایتی مشتری حالتی است که در آن، نواقص و معایب محصول یا خدمت موجب ناراحتی، شکایت و انتقاد مشتری میشود. به عقیدهی وی، رضایت و عدم رضایت مشتری در تضاد باهم نیستند. در واقع، رضایت مشتری، ناشی از ویژگیهای محصول یا خدمات عرضهشده میباشد که او را برای خرید یا استفاده از آن ترغیب می کند(ندوسیبی[۱۹] ،مالهوترا[۲۰]، وا[۲۱]ه ،۲۰۰۹) از سوی دیگر، عدم رضایت مشتری از نواقص و کمبودهای موجود در محصول یا خدمت سر چشمه میگیرد که موجب دلخوری و شکایت مشتریان خواهد شد. نتایج مطالعاتی که در زمینه علل شکست سازمانهای ناموفق صورت گرفته است، نشان میدهد که ۶۲ درصد از آنها رضایت مشتری را یک اولویت نمیدانند. در سازمانهای مشتری مدار، مشتریان کاملاً راضی، در طول دورهی یک تا دو ساله، ۶ برابر بیشتر از مشتریان راضی خرید مجدد انجام میدهند.(یائو[۲۲] ، چیوسیانگ[۲۳] ، جیمز[۲۴] ، ۲۰۰۷) سودرلند نشان داد که هم بستگی مثبتی بین رضایت مشتری و سه نوع رفتار او (تبلیغات دهان به دهان، بازخورد به عرضهکننده و وفاداری) وجود دارد. تبلیغات دهان به دهان مثبت، نیاز به هزینههای بازاریابی را کاهش میدهد و در صورت جذب مشتریان جدید حتی ممکن است موجب افزایش درآمد گردد. لذا افزایش مشتریان راضی، یکی از سیاستهای اصلی در هر کسبوکار میباشد. به منظور حفظ قابلیت رقابت و دستیابی به اهداف سازمان، سطح رضایت مشتریان همواره باید ارتقا یابد (اکلوف[۲۵] ، وستلد[۲۶] ، ۲۰۰۲) از سوی دیگر، به عنوان نخستین گام برای بهبود سطح رضایت مشتریان، ضروری است که سطح فعلی رضایت مشتریان معین شود. خواستهها و انتظارات مشتریان از محصولات و خدمات دلخواه، هر لحظه، در حال تغییر است ( فورنل[۲۷] ، ۲۰۰۷) به همین دلیل، رضایت مشتری همواره باید مورد سنجش قرار گیرد (سودرلند[۲۸] ، ۱۹۹۸ ) ، (بادن[۲۹] ،بولتن[۳۰] ، کنرکدیچت[۳۱]، اسپیلر[۳۲] ، ۲۰۰۹) هدف اصلی از سنجش رضایت مشتری آن است که با دریافت بازخورد از مشتریان ، فعالیت با و منابع سازمان را به گونهای هدایت نماییم که در نهایت، مهمترین هدف سازمان که همانا حفظ مشتری و برقراری رابطه بلندمدت با اوست، تأمین گردد(چانگ[۳۳] ،یونگ تینگ[۳۴] ، ۲۰۰۹) در مطالعات گذشته، برای سنجش رضایت مشتری، از سه شاخص استفاده شده است که مستقیماً با بهره گرفتن از نظر مشتریان صورت میگیرد. ۲-۲-۲-۱ منافع اندازهگیری رضایتمندی مشتری : اندازهگیری رضایتمندی مشتری منافع بسیاری برای سازمان دارد که عمدهترین آنها عبارتاند از : ۱-نتایج اندازهگیری رضایتمندی مشتری میتواند برای یافتن نقاط قوت و ضعف مهم در عرضه محصول یا خدمت و تمرکز کاراتر تلاش با بر بهبود این مسائل مورد استفاده قرار گیرد. ۲-بسته به زمینه صنعت ، نتایج اندازهگیری رضایتمندی مشتری ممکن است برای تخمین درجه وفاداری مشتری به کار رود که برای درآمدهای بلندمدت ضروری است. ۳- اندازهگیری رضایتمندی مشتری ، تأمینکنندگان سازمان را قادر میسازد عملکرد واحدهای تجاری مختلف را در بازههای زمانی و موقعیتهای مختلف مقایسه نمایند. ۴-اندازهگیری رضایتمندی مشتری برای بررسی اثربخشی تلاشهای طراحی مجدد اجزای سیستم تحویل خدمت ، مفید است . ۵- رضایتمندی مشتری میتواند به عنوان یک اساس و پایه برای تقسیمبندی مشتری به کار رود. ۶-مطابق نظر مک کل کندی و اشنایدر اندازهگیری رضایتمندی مشتری یک عمل بیطرفانه نبوده بلکه یک عمل مداخلهجویانه است. نظرات مشتریانی که رضایتمندی آنها اندازهگیری میشود میتواند به وسیله فرایند اندازهگیری تحت تأثیر قرار بگیرد. ۷- اندازهگیری رضایتمندی مشتری میتواند توسط تأمینکننده به عنوان یک عمل سمبولیک برای تشریح و اثبات رفتاری مشتری و اثبات رفتار مشتری محور مورد استفاده قرار گیرد. (بزرگی ،۲۰۰۶،۳۳) ۲-۲-۲-۲ فرایند سنجش رضایتمندی مشتری : طراحی ، اجرا و استفاده از برنامه سنجش رضایتمندی مشتری [۳۵](CSM) بهترین تفکر در ایجاد فرایند تکراری و متوالی برنامه مذکور است . به دلیل اینکه خصوصیات مشتریان و محصولات شرکت ، شرایط رقابتی و گرایشهای مشتریان به طور دایم در حال تغییر است لذات برنامه سنجش رضایت مشتری نیز نیاز به تغییر دارد . اما فرایند طراحی ، اجرا و استفاده از این برنامه ثابت خواهد بود .این فرایند بدر نمودار شماره ۱ نشان داده شده است (مهدی مجیدی نیا ، ۲۲و۲۳)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل۳-۱۱ ) سقوط امپراطوری ها در روند چرخه الگوریتم رقابت استعماری [۳۴] مراحل ذکر شده در بالا را میتوان به صورت شبه کد ریز خلاصه کرد.
-
- چند نقطه تصادفی روی تابع انتخاب کرده و امپراطوریهای اولیه را تشکیل بده.
-
- مستعمرات را به سمت کشور امپریالیست حرکت بده (سیاست همسانسازی یا جذب).
-
- عملگر انقلاب را اعمال کن.
-
- اگر مستعمرهای در یک امپراطوری، وجود داشته باشد که هزینهای کمتر از امپریالیست داشته باشد، جای مستعمره و امپریالیست را با هم عوض کن.
-
- هزینه کل یک امپراطوری را حساب کن (با در نظر گرفتن هزینه امپریالیست و مستعمراتشان).
-
- یک (یا چند) مستعمره از ضعیفترین امپراطوری انتخاب کرده و آن را به امپراطوریای که بیشترین احتمال تصاحب را دارد، بده.
-
- امپراطوریهای ضعیف را حذف کن.
-
- اگر تنها یک امپراطوری باقی مانده باشد، توقف کن وگرنه به ۲ برو.
۳-۳) خلاصهی فصل شبکه های عصبی نوعی مدلسازی سادهانگارانه از سیستمهای عصبی واقعی هستند که کاربرد فراوانی در حل مسائل مختلف در علوم دارند. حوزه کاربرد این شبکه ها آنچنان گسترده است که از کاربردهای طبقه بندی گرفته تا کاربردهایی نظیر درونیابی، تخمین، آشکارسازی وغیره را شامل می شود. شاید مهمترین مزیت این شبکه ها، توانایی وافر آنها در کنار سهولت استفاده از آنها باشد. یکی از پر کابردترین شبکه های عصبی، شبکه پرسپترون چند لایه با روش یادگیری پسانتشار خطا میباشد. یکی از مزایای این شبکه، قدرت زیاد در پیش بینی سریهای زمانی است. یعنی پیش بینی آینده با در دست داشتن تاریخچه گذشته. یکی از الگوریتمهای تکاملی جدید که برای مسائل بهینهسازی بهکار گرفته می شود، الگوریتم رقابت استعماری است. در حالت کلی الگوریتم رقابت استعماری به هر نوع مسئله بهینه سازی بدون هیچ محدودیتی قابل اعمال است و نسبت به دیگر الگوریتمهای تکاملی از سرعت همگرایی بالایی برخوردار است. همین موضوع باعث شده است تا از این الگوریتم در حل مسائل بسیاری در حوزه مهندسی برق، مکانیک، صنایع، مدیریت، عمران، هوش مصنوعی و غیره استفاده شود [۳۵]، [۳۶]، [۳۷]، [۳۸].
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فصل چهارم معرفی و شبیهسازی روش پیشنهادی ۴-۱) معرفی مدل در روش پیشنهادی مشابه [۲۴] یک مدل سیستم برای محیط محاسبات ابری در نظر گرفته شده است. همانطور که در شکل ۴-۱ دیده می شود، این مدل شامل کاربر، کارگزار ابر، فراهمکنندگان و یک پیش بینیکننده میزان تقاضا است. شکل۴-۱ ) مدل کلی محیط ابر در روش پیشنهادی در این مدل، کاربران، تقاضاهای خود را در قالب میزان درخواست از هر نوع کلاس ماشینهای مجازی به کارگزار ارسال می کنند. کلاسهای ماشین مجازی را با مجموعه VM={vm1,vm2,…,vmv} نشان میدهیم. هر کلاس ماشین مجازی به منظور نوع ویژهای از خدمات مانند سرویسدهنده پست الکترونیکی، سرویسدهنده خدمات خرید و فروش و غیره تعریف گردیده است. تعداد کل ماشینها مجازی را با v نشان میدهیم. تعدادی فراهمکننده خدمات ابر وجود دارد که هر یک منابعی را برای میزبانی ماشینهای مجازی درخواست شده توسط کاربران فراهم می کنند. مجموعه فراهمکنندگان را با P={p1,p2,…,pp} نشان میدهیم که تعداد کل آنها p میباشد. به منظور سهولت در استفاده از مدل، فرض میکنیم منابع پیشنهاد شده توسط فراهمکنندگان چهار نوع هستند. توان محاسباتی (با واحد CPU-hours )، حافظه ذخیرهسازی(با واحد GBs)، پهنای باند شبکه (با واحد GBs/day) و انرژی برق(با واحد KWh) که آنها را به ترتیب با شمارههای ۱، ۲، ۳ و ۴ مشخص میکنیم. هر فراهمکننده pj یک مخزن محدود از منابع را در اختیار دارد و حداکثر ظرفیت هر فراهمکننده از هر منبع با بردار tj=(tj1,tj2,tj3,tj4) نشان داده شده است که tjk بیشترین ظرفیت فراهمکننده j از منبع k میباشد. هر کلاس ماشین مجازی vmi برای اجرا شدن نیاز به میزان معینی از هر منبع دارد که با بردار ri=(ri1,ri2,ri3,ri4)T نشان داده می شود و rik نشاندهنده میزان مورد نیاز از منبع k در ماشین مجازی کلاس i است. میزان درخواستهای حقیقی با بردار a=(a1,a2,…,an) مشخص شده است. ai مقدار تقاضای واقعی از کلاس ماشین مجازی i است. پیش بینی کننده تقاضا، سعی در تخمین درخواستهای واقعی دارد. تقاضاهای پیش بینی شده را با بردار d=(d1,d2,…,dn) نشان میدهیم که در آن di میزان پیش بینی شده درخواست کاربر از ماشین مجازی نوع i است. در فاز رزرو درخواستهای پیش بینی شده به فراهمکنندگان مختلف تخصیص مییابد. این تخصیص با ماتریس Q نشان داده شده و عنصر qij در این ماتریس نشاندهنده تعداد ماشینهای مجازی کلاس i است که به فراهمکننده j اختصاص داده شده است. اگر میزان تقاضای پیش بینی شده کمتر از میزان حقیقی باشد، فاز برحسب تقاضا فعال می شود. بردارo=(o1,o2,…,o3) نشاندهنده تعداد ماشینهای مجازی است که به فراهمکنندگان در طرح برحسب تقاضا باید تخصیص داده شود. کارگزار ابر در این مدل مسئول تأمین درخواستهای کاربر است یعنی تخصیص qij. در این رساله این کار با الگوریتم رقابت استعماری صورت میگیرد. این روش تخصیصهای بهینه را به گونه ای انجام میدهد که هزینه منابع برای کاربر حداقل شود. اغلب فراهمکنندگان ابر (مانند Amazon EC2) دو نوع طرح پرداخت را پیشنهاد می دهند. طرحهای رزرو کردن و برحسب تقاضا. یک فراهمکننده در ابر قیمتهای متفاوتی را در هر طرح ارائه میدهد. در طرح رزرو کردن، کاربر مبلغی را از ابتدا برای رزرو منابع پرداخت می کند و سپس در حین مصرف هزینهای را بابت مصرف منابع رزرو شده می پردازد. در طرح برحسب تقاضا کاربر فقط به ازای میزان مصرف خود هزینه می کند. بنابراین تأمین منابع در سه فاز رزرو، مصرف و برحسب تقاضا صورت میگیرد. در مدل مورد بحث، پیش بینی کننده درخواست با بهره گرفتن از تاریخچه استفادههای قبلی کاربر از هر کلاس ماشین مجازی، درخواستهای آتی را پیش بینی می کند و به همان میزان در فاز رزرو، ماشین مجازی رزرو می کند. زمانیکه نیازهای واقعی کاربران مشخص شد، تأمین به فاز مصرف وارد می شود. کاربران به میزان استفاده از منابع رزرو شده، در این فاز هزینه پرداخت می کنند و اگر منابع رزرو شده برای درخواستهای حقیقی کافی نباشد، تأمین وارد فاز برحسب تقاضا خواهد شد. کل هزینه تأمین معادل مجموع هزینه های هر سه فاز است، البته در بیشتر موارد مجموع هزینههای فازهای رزرو و مصرف از فاز برحسب تقاضا کمتر است. برای قیمت گذاری منابع، بردار قیمتها در فاز رزرو با cj=(c1j,c2j,c3j,c4j) تعریف شده که ckj قیمت هر واحد منبع k در فراهمکننده j برحسب دلار است. به همین ترتیب بردارهای uj و pj نشاندهنده قیمتهای منابع در هر فراهمکننده در فازهای مصرف و بر حسب تقاضا است. با توجه به توضیحات فوق، در این مدل، کمترین هزینه زمانی بهدست می آید که پیش بینیها دقیقتر بوده و بیشترین تأمین در فاز رزرو صورت میگیرد. در این مدل ابتدا یک روش برای تخمین درخواستهای آینده باید در نظر گرفته شود. سپس این درخواستها توسط الگوریتم بهینهسازی که در کارگزار پیادهسازی میگردد، به فراهمکنندگان اختصاص داده می شود. ۴-۲) الگوریتم پیش بینی درخواست بعدی کاربر در کارهای پیشین، روشهای متعددی برای پیش بینی نیازهای آتی ارائه شده است. در تحقیقی که مرجع اصلی این رساله بوده است[۲۴]، برای تخمین درخواست بعدی از سه روش روش فیلتر کالمن ساده، هموارسازی نمایی مضاعف، زنجیره مارکوف استفاده شده است. ما در این بخش از شبکه عصبی پرسپترون چند لایه با روش یادگیری پس انتشار خطا استفاده کردهایم. الگوریتم این روش به صورت زیر است. الگوریتم پیش بینی درخواست بعدی کاربر با روش MLP with EBP
-
- از میان داده های آموزش یک دسته را به تصادف انتخاب کن.
-
- مقادیر تصادفی بین صفر و یک را به عنوان وزنهای اولیه تولید کن.
-
- مقادیر تصادفی بین ۱ و ۱- را به عنوان مقادیر اولیه بایاسها تولید کن.
-
- نرخ یادگیری اولیه را تولید کن.
-
- وزنها، بایاسها و داده های ورودی را نرمال کن.
-
- سطح فعالیت گرههای لایهی مخفی را محاسبه کن.
-
- سطح فعالیت گره خروجی را محاسبه کن.
-
- برای گرههای لایهی مخفی و گره خروجی عبارت خطا را محاسبه کن.
-
- تغییرات وزنها را با در نظر گرفتن جمله گشتاور محاسبه کن.
-
- تغییرات بایاس را محاسبه کن.
-
- خطای خروجی را محاسبه کن.
-
- اگر تعداد گامهای آموزش مضربی از S رسید، وزنهای بهدست آمده را به داده های اعتبارسنجی اعمال کن. اگر خطا از e کمتر است آموزش را متوقف کن و به مرحله ۱۴ برو. در غیر اینصورت به مرحله ۱۳ برو.
-
- یک دستهی دیگر از داده های آموزش را انتخاب کن و به مرحله ۵ بازگرد.
-
- وزنهای بهدست آمده را با داده های تست محک بزن. اگر خطا کمتر از e است، وزنها را ذخیره کن و برای تعیین میزان درخواست بعدی از ماشین مجازی دیگر به مرحله ۱ برگرد. در غیر اینصورت برای همین ماشینمجازی به مرحله ۱۳ برگرد.
-
- با بهره گرفتن از وزنهای به دست آمده و درخواستهای اخیر، میزان درخواست بعدی را پیش بینی کن و آن را به الگوریتم بهینهسازی موجود در کارگزار تحویل بده
-
- پایان
مزیت استفاده از این روش انعطافپذیر بودن آن در مقابل انواع ورودی و توانایی یادگیری بالای آن میباشد که باعث می شود تخمینها با دقت بالایی انجام شود. نتایج حاصل از ارزیابی روش فوق و مقایسه با سایر روشها که در بخش ارزیابی آمده است، گویای مزیت این روش نسبت به روشهای قبلی میباشد. ۴-۳) الگوریتم بهینهسازی هزینه تأمین منابع
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
: i نقطه مطلوب برای محاسبه مشتق فشار
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
tp : مدت زمان برداشت از چاه قبل از بستهشدن Δt : مدت زمان بستهماندن چاه ۳-۴- نرمالیزهکردن نرمالیزهکردن دادههای ورودی به شبکههای عصبی احتمال اشباع شدن شبکه را کاهش داده و منجر به افزایش سرعت همگرائی آن در مرجلهی آموزش میشود. بنابراین دادههای مشتق فشار در بازهی [۱+ ۱-] نرمالیزه شدهاند. برای نرمالیزهکردن دادهای مشتق فشار، از رابطهی (۳-۲) استفاده شدهاست. (۳-۲) در رابطهی (۳-۲): : X normalized نرمالایز شدهی دادهی مشتق فشاری Pi : X min حداقل مقدار مشتق فشار در هر نمودار : X max حداکثر مقدار مشتق فشار در هر نمودار بعد از مشتقگیری و نرمالیزهکردن، دادههای چاهآزمائی به دادههای مشتق فشار نرمالایز تبدیل شده که قابلیت ارائهشدن به شبکه برای آموزش و تست را دارا میباشند. شایان ذکر است که تمامی دادههای چاهآزمائی (دادهی شبیهسازی و یا میدانی) قبل از واردشدن به شبکه، باید مراحل مذکور را سپری کرده باشند که قابلیت لازم را برای تشخیص مدل مخزن داشته باشند. در ادامهی این فصل، مدلهای مخزنی مختلف بهصورت جزئیتری مورد بررسی قرار گرفته، نمودارهای مشتق فشار آنها نیز ارائه شدهاست. ۳-۵- ساختار شبکه عصبی همانطور که قبلا خاطر نشان شد هدف از این تحقیق، استفاده از روش نوین شبکههای عصبی مصنوعی در تحلیل دادههای چاهآزمائی میباشد. که به مراتب از دقت بالاتر نسبت به روشهای تجربی رایج برخوردار است. روش کار به اینصورت است که در ابتدا داده های چاهآزمائی به دستآورده را به عنوان دادههای آموزشی جهت انجام آموزش به شبکه پرسپترون چند لایه اعمال میشود که خروجی مطلوب متناظر آنها نیز در اختیار شبکه میباشد. با بهره گرفتن از الگوریتم آموزشی اعمالشده به شبکه، ابتدا خروجی متناظر با دادههای ورودی محاسبه میشود. خروجی حاصل از شبکه با خروجی مطلوب که متناظر با دادههای ورودی است مقایسه شده و خطای موجود بین خروجی مطلوب و خروجی حاصل از شبکه محاسبه میگردد و سپس به کمک روابط توزیع خطا، خطای حاصل بر روی پارامترهای قابل تغییر شبکه که همان مقادیر وزن و بایاس هستند، توزیع میگردد و مجدداً فرایند محاسبه خروجی شبکه انجام میگیرد. با توزیع خطا در هر مرحله برروی پارامترهای شبکه، این پارامترها به روزشده و با هر مرحله تکرار فرایند محاسبه خروجی به مقادیر نهایی وزن و بایاس نزدیکتر میشوند. مقادیر نهایی وزن و بایاس زمانی حاصل میشوند که کمترین میزان خطا بین خروجی شبکه و خروجی مطلوب وجود داشته باشد. در این حالت است که بهترین تخمین ممکن توسط شبکه صورتگرفته و شبکه آموزش دیدهاست. بنابراین پس از آموزش شبکه و اعتبارسنجی آن بهوسیله تست با اطلاعات موجود، یک شبکه عصبی بر اساس اطلاعات چاهآزمائی بهدست میآید که این شبکه می تواند اطلاعات چاهآزمائی را بهخوبی تفسیر کند. در مجموع ۳۵۷۴ دسته دادهی چاهآزمائی مختلف با بهره گرفتن از شبیهسازی تولید شدهاست. . از آنجایی که تعداد دادههای تولیدشده برای مدلهای مختلف و توزیع دادههای استفادهشده در مرحله آموزش و تست و صحه گذاری[۱۳۸] شبکه به صورت تصادفی و رندوم انتخاب و تولید شدهاست، بنابراین تنها به بیان اینکه در این پروژه میزان ۸۰% از داده ها برای آموزش، ۲۰% برای آزمون استفاده شدهاست، بسنده کرده و میزان دقیق داده های مربوط به آموزش و تست مربوط به هر مدل را در قسمت نتایج برای شبکه مورد نظر خواهیم آورد. که در جدول (۳-۳) میزان کل داده های تولیدی و تعداددادههایی که برای آموزش و تست شبکه استفاده شده است آورده شده است. جدول (۳-۳): تعداد دادهی تولیدشده برای هر مدل و توزیع دادههای آموزشی و آزمون
تعداد دادهی تست |
تعداد دادهی آموزش |
تعداد دادهی تولیدی |
مدلهای مخزنی انتخابشده |
۷۸ |
۳۱۶ |
۳۹۴ |
مخزن همگن فشار ثابت، بدون جریان و بدون مرز محدود (مدل ۱) |
۹۹ |
۴۰۰ |
۴۹۹ |
مخزن همگن فشار ثابت، بدون جریان با مرز گسل منفرد فشار ثابت (مدل ۲) |
۷۱ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
خانم سیمین طاهری نیز در کتاب فرهنگ عامیانه مردم کهگیلویه و بویراحمد ، به ادبیات حماسی بویراحمد توجه کرده که اکثراً برگرفته از منابع قبلی است. وی نامی از منابع خویش نمی برد. البته اشعاری که نویسنده در خصوص خسروخان بویراحمدی و میرزا یدالله ساداتی آورده، برای نخستین بار از جانب او ارائه شده است. عیب عمده و آشکار کتاب او، صفحه بندی مغلوط و مغشوش آن است. بنابراین از صفحه ۲۵ به بعد نظم و ترتیب صفحات بهم خورده و به هیچ گونه ای نمی توان صفحه درست را در استنادات خود ارائه داد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فصل دوم حوادث تاریخی بویراحمد در دوره قاجار و بازتاب آندر اشعار محلی ۲-۱-موقعیت جغرافیایی و طبیعی کهگیلویه و بویراحمد استان کهگیلویه و بویراحمد ، در جنوب غربی ایران و در میان استانهای اصفهان، فارس، بوشهر، خوزستان، چهارمحال و بختیاری واقع است. این استان از شمال به چهارمحال و بختیاری، از شرق به اصفهان و فارس، از جنوب به فارس و بوشهر، از غرب به خوزستان محدود می شود. مساحت استان با ۱۶۲۶۴ کیلومتر مربع، حدود یک درصد مساحت کل کشور است، که تقریباً چهار پنجمآن را ارتفاعات و تپه ماهورها تشکیل میدهد و حدودیک پنجم آن دشت هاست. کوه های این استان جزو رشته کوه های زاگرس به شمار می آید که بلندترین آن کوه دنا در شمال شهر سی سخت است.این کوه ها در تنوع آب و هوایی منطقه مؤثر واقع شده، و دو اقلیم سردسیری و گرمسیری را به وجود آورده ا. ناحیه سردسیری، حدود نیمی از کل مساحت استان است که بیشتر، شهرستان های بویراحمد و دنا را شامل می شود.ناحیه گرمسیری، بیش از نیمی از کل مساحت استان و در شهرستان های کهگیلویه و گچساران است که تقریبا ۹۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در مسیر وزش بادهای گرم استان خوزستان است. هوای آن گرم و خشک و میزان بارندگی اندک است ( خلیلی و دیگران، ۱۳۸۸: ۷ -۳ ). ۲-۲- تقسیمات سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد کنونی، تا پیش از قیام عشایر جنوب، خاصه جنگ مشهور«گجستان» (۳۱فروردین ماه ۱۳۴۲)جزیی از استان فارس و خوزستان بود. پس از این نبرد حساس و تاًثیرگذار، سازمان اطلاعات و امنیت کشور(=ساواک) در گزارشی به شاه و نخست وزیر، پیشنهاد« تجدید نظر در وضع جغرافیایی و تقسیم بندی اجتماعی و سیاسی منطقه و تشکیل یک فرمانداری کل و انتخاب یک افسر شایسته و دلسوز برای اداره ی امور محل» را ارائه داد)سیاهپور، ۱۳۸۸ : ۵۳۲ – ۵۳۱ ) . ریاست ساواک کشور، موارد مهم دیگری نظیر ایجاد راه های خوب و مربوط نمودن این ناحیه به اصفهان و بهبهان و فارس، تاسیس ادارات و مؤسسات دولتی، احداث کارخانجات برق، قند، کبریت سازی و غیره، ایجاد مدارس ابتدایی و حرفه ای، ایجاد مؤسسات بهداشتی و کشاورزی و دامپزشکی را پیشنهاد داده بود . به دنبال پیشنهاد های ساواک، تاًسیس فرمانداری کل«بویراحمد و کهگیلویه» پذیرفته شد. هیئت دولت در جلسه مورخ ۲۲تیرماه۱۳۴۲ تصویب نامه تشکیل فرمانداری کل بویراحمد و کهگیلویه را مصوب و منتشر نمود. در این تصویب نامه،ده یاسوج مرکز فرمانداری کل تعیین گردید و بنابراین بویراحمد سردسیر که پیشتر جزو استان فارس بود از آن منتزع شد و به همراه کهگیلویه و گچساران -که قبلا جزو استان خوزستان بود- تبدیل به یک فرمانداری مستقل گشت. بدین ترتیب، استانی مستقل به نام کهگیلویه و بویراحمد در نقشه سیاسی کشور به وجود آمد که بنا به تعبیر دقیق و زیبای محمد بهمن بیگی«تنها استان ایران بود که نه به دلیل جمعیت، نه به دلیل وسعت، نه به دلیل ثروت بلکه فقط در نتیجه قدرت موجودیت یافت»(بهمن بیگی، ۱۳۶۸: ۳۱۹). فرمانداری کهگیلویه و بویراحمد در سال ۱۳۵۵ تبدیل به استانداری گردید و تا کنون یکی از استان های معروف کشور است. این استانداری در حال حاضر دارای ۷ شهرستان بویراحمد، کهگیلویه، گچساران، دنا، بهمئی، باشت و چرام می باشد. ۲-۳- پیشینه تاریخی بویراحمد بویراحمد، یکی از اقوام بزرگ و پرجمعیت ساکن کهگیلویه و بویراحمد است که از قلمرو وسیعی برخوردار بوده است . نام بویراحمد، یک اسم قدیمی است که دقیقاً معلوم نیست از چه زمانی مرسوم و معمول شده است. در حال حاضر، قدیمیترین سند مکتوب ـ مربوط به سال ۸۵۶ هـق است، که یکی از بزرگان قوم، نام خود را برسنگی نقر کرده است (صفی نژاد، ۱۳۶۸: ۲۱۳-۲۱۲). علاوه بر این، در یک سند معتبر محلی مربوط به عـهد شاه عباس دوم ، و نیز کتاب ریاض الفردوس در دوره شاه سلیمان ، نام بویراحمد مضبوط است (صفی نژاد، ۱۳۸۱: ۶۸۷-۴۸۹/ ۲٫ حسینی منشی، ۱۳۸۵: ۳۳). آنچه از ظاهر روایات شفاهی بویراحمدی ها برمیآید ،این است که آنان، اتحادیهای از طوایف و تیرههای مختلف بوده اند. درست نمیدانیم که طوایف و تیرههای تشکیل دهنده بویراحمد، از ابتدا کدام بوده است. «رینهولد لوفلر» معتقد است که احتمالاً «در نخستین مرحله، این ائتلاف و اتحادیه، شامل بخشهای اصلی [طوایف] قایدگیوی، گودرزی، جلیلی، تاس احمدی و تامرادی بود» (Lofller، ۱۹۸۹: ۳۲۲). مؤلف فارسنامه ناصری، از سه قوم جاکی، باوی و آقاجری در کهگیلویه و بهبهان نام می برد که بویراحمد یکی از باز ماندههای قوم جاکی است (فسایی، ۱۳۷۸: ۱۴۷۹/۲).جاکی، از جمله اقوامی بود که در عهد اتابک هزار اسف لُر (۶۵۰-۶۰۰هـ ق) بدو پیوست، ودر دوره های بعد از شهرت خاصی برخوردار گردید (مستوفی، ۱۳۸۱: ۵۴۰/ اسکندر بیگ منشی، ۱۳۷۷: ۴۲۰/ ۱/ قزوینی، ۱۳۸۳: ۱۳۰). به گفته فسایی، جاکی به دو گروه چهار بنیچه و لیراوی تقسیم گردیده بود که بویراحمد، نویی، دشمن زیاری و چرامی چهار بنیچه محسوب می شدند و بهمئی، طیبی، شیرعلی و یوسفی لیراوی به شمار می رفتند (فسایی، ۱۳۷۸: ۱۴۷۹/۲ و دومورینی، ۱۳۷۵: ۴۳). خورموجی به طور کلی «طوایف مختلفه» کهگیلویه را اینگونه بر می شمارد: «باوی، بویراحمد، نویی، طیبی، بهمئی، چروم، آقاجری، شیرعلی، یوسفی، شهرویی و دشمن زیاری» (خورموجی، ۱۳۸۰: ۱۰۳). بنا به تحقیق فسایی، طوایف تشکیل دهنده بویراحمد در دوره قاجار،عبارت بود از : «آقایی، اردشیری، اولاد میرزاعلی، باباملکی، بادهلونی، باتولی، برآفتابی، تاس احمدی، تامرادی، جلیل خلیلی، سرکوهک، شیخ ممو، عباسی، گودرزی، نگین تاجی، مشهدی» (فسایی، ۱۳۷۸: ۱۴۸۲/۲). اکثر قریب به اتفاق طوایف مذکور، هسته اصلی بویراحمد را از عهد قاجار تا کنون شکل و انسجام دادهاند. حوادثی که در دوره قاجار در بویراحمد اتفاق افتاده فراوان است، که تنها بخشی از آن در منابع عصر یا روایات شفاهی آنها ضبط گشته است . چنانکه ملاحظه می گردد حضور برجسته و نقش تعیین کننده شخصیتهای منطقه، موجب ماندگاری وقایع و ثبت آنان در منابع کتبی و شفاهی گردیده است. در واقع بررسی و پیگیری رخداد های مهم بویراحمد، با نام و عملکرد اشخاص مؤثر ممزوج گشته و در سلسله خوانین آن ادامه یافته است. بر مبنای اطلاعاتی که محمود باور در آغاز دهه ۱۳۲۰ارائه می دهد، محمدرحیم نامی جد بزرگ خوانین بویراحمد است که فرزندش عبدالرحیم و نوه اش قاید ملک بود (باور، ۱۳۲۴: ضمیمه ص ۹۲). قاید ملک سه فرزند به نام های هادی، شاهین و عبدالخلیل داشت که هرسه مدتی حاکمیت بویراحمد را در دست داشتند. ۲-۴- هادی خان بویراحمدی قاید ملک (یا کی ملک) پدر هادی خان ، دو فرزند دیگر به نام های شاهین و عبدالخلیل داشت ، که ابتدا هادی به مقام خانی اتحادیه بویراحمد رسید (کیاوند ، ۶۶:۱۳۶۸ / باور ، ۸۷:۱۳۲۴).هر چند سال تولد و مدت حاکمیت هادی خان معلوم نیست اما او مدتی حاکم کهگیلویه بود و لقب «والی» را کسب کرد . به رغم این، مؤلف کتاب «حکومت ، سیاست و عشایر» والی گری هادی خان بر کهگیلویه را در عهد آقامحمدخان قاجار ذکر کرده است (کیاوند ، ۶۷:۱۳۶۸). بنا به نوشته فسایی: «در زمان سلاطین زند ، هادیخان بویراحمدی به کلانتری این ناحیه [بویراحمد] و چندی به ضابطی طوایف چهار بنیچه [بویراحمد ، چرام ، دشمن زیاری و نویی] برقرار بود» (فسایی ، ۱۳۷۸ : ۱۴۸۲/۲). در «ویژه نامه هنر و فرهنگ ایل بویراحمدی»به نقل از راویان شفاهی ، القاب «والی و عالی» را به ترتیب مخصوص هادی خان و برادرش شاهین خان دانسته که در دوره فتحعلی شاه قاجار به آنها تعلق گرفته است (نامه نور ، ۱۰۶:۱۳۵۹). بی تردید این نکته نادرست است؛ زیرا سال وفات هر دو تن، پیش از پادشاهی فتحعلی شاه بود. به نظر نمی رسد، روایت مندرج در کتاب کیاوند صحت داشته باشد. احتمالاً بایستی نوشته فسایی را-که به زمان رخداد نزدیک تر است- ارجح دانست. باری بر مبنای سنگ نوشته مزار هادی خان ، سال وفات او ۱۲۰۸ ق است و از فحوای آن برمیآید که مرگ وی طبیعی رخ داده . به رغم این استنباط ، کیاوند می نویسد: «هادی خان در جنگی با ایل طیبی کشته شده» (همانجا). البته نویسنده هیچ اطلاعات دیگری در باب قتل هادی خان و جنگ با طیبی ها ارائه نمی کند . منابع دیگر نیز در این رمینه خاموشند . در میان عشایر کهگیلویه و بویراحمد ، سرودن اشعار در رثای مرده – خاصه اشخاص بزرگ و معروف – معمول بود و غالباً بر سنگ قبر آنان حک می شد . اشعار زیر که شاعر آن گمنام مانده ، بر سنگ مزار هادی خان نقر گردیده است . «آه و فریاد از جفا و جور چرخ داد و بیداد از قضای آسمان خان عالی قدر هادی خان سرور و سردار و سرخیل جهان در شجاعت رستم و اسفندیار در عدالت سنجر و نوشیروان در زمان امتداد دولتش جمله اندر سایه امن و امان ناگهان از بخت نافرجام ما از کج اقبالی اهل این مکان گلبن اقبالش از پا اوفتاد شد بهار گلشن عمرش خزان در آدینه شب به هنگام عشا گشت مرغ روحش از قالب روان خواند تاریخ وفاتش میر عقل سال و ماهش را که تا سازد عیان هاتف غیب این ندا در داد و گفت سال تاریخ وفاتش جاودان » (صفی نژاد ۱۳۶۸ : ۶۰۸). ۲-۵- شاهین خان بویراحمدی پس از مرگ هادی خان برادرش شاهین به مقام خانی رسید. دوران حاکمیت وی مستعجل بود . زیرا چهار سال بعد ، به دست برادرش عبدالخلیل کشته شد . بنا به نقل راویان شفاهی در سال ۱۲۱۲ ق : «شبی شاهین خان با برادرش عبدالخلیل ، در قلعه دهدشت مشغول صرف شام بوده» که « ناگهان عبدالخلیل شمشیری بر گردن» وی «فرود می آورد و سرش را از تن جدا می کند و از قلعه پایین می اندازد» (کیاوند ، ۱۳۶۸ : ۶۷). نویسنده هیچ گزارشی از علل و انگیزه قتل شاهین خان به دست نمی دهد . اشعاری که شاعر گمنام در رثای شاهین خان سروده و بر سنگ قبرش منقور گشته به شرح زیر است : «فغان از این جهان [ظلمت ] آور دریغ از گردش چرخ مدور بلند اقبال شاهین خان که بودی به حسن و رای چون خورشید انور به هنگام سخاوت حاتم طی به درگاهش یکی دیرینه چاکر شب آدینه ناگه کشته گردید ز کج رفتاری چرخ ستمگر نبود از دوستان دلنوازش به پهلو غیر زخم تیغ و خنجر تقاضای فلک بودی و گرنه برادر کی کند قصد برادر چو زمزم خواهرش از اشک ریزان سیه پوش از غمش چون کعبه مادر شفیع او شهید کربلا باد ز الطاف الهی روز محشر ز میر عقل جستم سال و تاریخ بگفتا معذرت زین قصه بگذر غریب آمد حروف سال فوتش چو شد مقتول از تیغ برادر» (صفی نژاد،۱۳۶۸: ۶۱۰ – ۶۰۹). ۲-۶- عبدالخلیل و سرانجام او عبدالخلیل که گویا فردی خشن و بی رحم بوده ، اندکی پس از قتل برادر کشته شده است . محمدطاهر فرزند هادی خان و پسر برادر عبدالخلیل ، بعد از سفاکی عبدالخلیل به جنگ او رفت و به قتلش رسانید . در توصیف عبدالخلیل بیتی مبالغه آمیز که ظاهراً مبین شخصیت اوست ، گفته شده که شاعر آن نیز نامعلوم است : «شود کوه آهن چو دریای نی اگر بشنود نام عبدالخلیل» (کیاوند ، ۱۳۶۸ : ۶۷). ۲-۷- محمد طاهر خان و وقایع عهد او
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
از آنجایی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اشرف مخلوقات و مصداق بارز انسان کامل است لذا کیفیت رفتار و منش و به عبارتی ادب او در محضر خداوند می تواند بهترین الگو برای مسلمانان بلکه برای بشریت باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
همچنان که خداوند می فرماید: «ôs)©۹ tb%x. öNä۳s9 Îû ÉAqßu «!$# îouqóé& ×puZ|¡ym »(احزاب/۲۱) ( قطعاً برای شما در[ اقتدا به] رسول خدا سرمشقی نیکوست برای آنکس که به خدا در روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد می کنند). پیامبر اکرم(ص) نهایت ادب را در محضر خداوند داشتند با اینکه معصوم بوده و هیچ گناهی از آن حضرت صادر نشده ولی با این حال بسیار استغفار می نمودند همچنان که در احادیث نیز به آن اشاره گردیده است مثل: « عن ابی عبدالله (ع) قال : کان رسول الله(ص) یتوبُ الی اللهِ فی کُلِّ یوْمٍ سبعینِ مَرَّطاً قُلْتُ اَکانَ یقول: استغفر الله و اتوب اِلی صَلّی اللهِ عَلیهِ و آله یتوبُ ولا یعود و نحن نتوب و نعود فقال«الله المستعان » (کلینی، ۴/۲۶۶؛ حلی، ۲۸۲) امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا در هر روز هفتاد مرتبه توبه می فرمود راوی حدیث به امام صادق علیه السلام عرض کرد آیا رسول خدا(ص) استغفرالله و اتوب الیه می گفت امام فرمودند بلکه می گفت اتوبِ الی الله راوی می گوید: من گفتم: رسول خدا(ص) توبه می کرد و دوباره باز نمی گشت اما ما توبه می کنیم دوباره بعد از توبه به سوی گناه بازمی گردیم. امام فرمود از خداوند کمک می خواهیم. حضرت رسول صلی الله علیه و آله در سفر معنوی ِ معراج، وقتی ایمانش مورد تصدیق قرار گرفت از طرف خود و اهل ایمان عرض کرد: مؤمنان ایمان به خدا و پیامبران و کتابهای آسمانی و فرشتگان آوردند و بین پیامبران(موسی، عیسی،محمد) فرق نگذاشتند و به همه آنها ایمان آوردند( زیرا تمام آنها دارای یک هدف بودند و برای یک منظور برانگیخته شده اند) و از جان و دل گفتند پروردگارا ما دستورات تو را شنیدیم و اطاعت کردیم و از تو انتظار آمرزش داریم پروردگارا ما را به فراموشی و خطا مؤاخذه نکن، پیامبر اکرم(ص) هر چند از خطا و نسیان معصوم و محفوظ است ولی در مقام دعا خود را در ردیف مؤمنین قرار می دهد و از عقوبت غفلت و فراموشی به خدا پناه می برد. (مضمون آیات آخر سوره بقره) و به قول طبرسی: این دو به طریق انقطاع الی الله است و در آن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ادب را رعایت نموده و درآن اظهار فقر و نیاز و استعانت از خداوند کرده ، هر چند خداوند هیچ کس را به خاطر غفلت و خطا عذاب نمی کند مگر اینکه علت خطا و اشتباه و فراموشی، سهل انگاری و کوتاهی خود انسان باشد (طبرسی،۲/۴۰۴). یکی دیگر از دعاهای پیامبر اکرم(ص) به نمایندگی از مؤمنین در سفر معراج این بود که: « $oY/u wur ö@ÏJóss? !$uZøn=tã #ô¹Î) »( بقره/۲۸۶)«پروردگارا ما را از تکالیف سنگین که گاهی موجب تخلف افراد از اطاعت پروردگار می شود معاف بدار».البته این نکته قابل ذکر است که با توجه به سوره انعام/۱۴۶،نساء/۱۶۰ بعضی از تکالیف سنگینی بر امتهای پیشین جزو شریعت و در اصلِ آن نبوده بلکه پس از نافرمانیها به عنوان عقوبت و کیفر قرار داده شده است و پیامبر اکرم(ص) ادب را رعایت کرده و از خداوند تقاضا می کنند که آنها را ازآزمایش های طاقت فرسا و مجازاتهای غیرقابل تحمل برکنار دارد و در سوره بقره۲۸۶ «MRr& $uZ9s9öqtB $tRöÝÁR$$sù n?tã ÏQöqs)ø۹$# úïÍÏÿ»x6ø۹$# » حضرت خدا را به عنوان مولا و کسی که عهده دار سرپرستی و پرورش بندگان است می خواند و از او می خواهد آنها را در برابر دشمنان گوناگون پیروز گرداند. دعای دیگر پیامبروقتی مردم را دعوت به حق نمود و آنان را روگرداندند و کار را بر پیامبر سخت گرفتند و از کارشکنی دست برنداشتند، به تضرع پرداخت و دست به دعا بلند کرد و عرض کرد: «@»s% Éb>u /ä۳÷n$# Èd,ptø:$$Î/ ۳ $uZ/uur ß`»oH÷q§۹$# ãb$yètGó¡ßJø۹$# ۴n?tã $tB tbqàÿÅÁs? » (انبیاء/۱۱۲). ( گفت: پروردگارا؛[ خودت] به حق داوری کن، و به رغم آنچه وصف می کنید پروردگار ما همان بخشایشگر دستگیر است). حکومت و داوری خداوند متعال همیشه بر اساس حق می باشد و نیازی نیست پیامبر بگوید خدا به حق داوری کن و لذا اهل تفسیر گفته اند این قید بالحق توضیحی است نه احترازی، چون حکم خدای تعالی جز حق نمی تواند باشد پس کانه ادب را رعایت کرده و گفته: ( خدایا به حکم خودت که حق است حکم کن یعنی حق را برای آنان که به نفعشان است و علیه آنان که به ضررشان است اظهار فرما)(طباطبایی،۱۴/۴۶۹). و طبرسی از قول یکی از صحابه نقل می کند: پیامبر اکرم (ص) وقتی به جنگ حاضر می شد عرض می کرد :«رَبِّ اَحْکُمْ بِالحقِّ» (خدایا به حق حکم کن) یعنی بین من و مشرکین به چیزی که حق را با آن آشکار می کنی فیصله بده. روح این دعا کمال انقطاع و پیوند به پروردگار و بریدگی از غیر او را می رساند و حقیقت تفویض و واگذاری امور و حل مشکلات در آن نهفته است و حضرت(ص) بعد از این دعا خدا را می ستاید و عرض می کند: «رَبُّنَا الرَّحْمُنُ الْمُسُتَعانُ علی ما تَصِفونَ» (پروردگار ما به بندگانش رحم می کند خدایی که اهل توحید را در مقابل تکذیب اهل باطل و نسبت فرزند به خدا و توصیف های ناروا کمک می نماید) (طبرسی ، ۱۷۵،۱۶) . در این دعا پیامبر (ص) میان دو صفت رحمت و یاری که از اصول نعمت ها هستند جمع کرده است و خداوند اسلام را به این دعای آن حضرت نصرت داد و آثار شرک را از مکه معظمه برطرف ساخت و حضرت را بر مشرکان غلبه داد . در خاتمه شاید بتوان از مجموع آنچه گفته شد چنین استفاده کرد که عنایت انبیاء به دعا و اصرار بر آن در همه حال نمونه ای از ادب انبیاء در برابر خالق است انبیا در هنگام دعا هرگز خود را نمی بینند و عزم تماشای معشوق را دارند که خویش را در نهان و عیان بر دل و دیده ی انسان نمایانده است چنین است که دعا بیش از هر عامل و سبب دیگر در نیل به فلاح مؤثر می باشد و در واقع راهی کوتاه و مستقیم به سوی خداوند تلقی می شود و دعا به منزله برجسته ترین عبادت، آداب و احکام و اسراری دارد که قرآن در خلال بیان دعا و نیایش های انبیاء آداب دعا و احکام آن را مطرح کرده است که به طور مختصر به آنها اشاره گردید . نتیجه مبحث: از مضامین دعای انبیاء می توان به آداب زیر دست یافت : انبیا قبل از هر چیز در دعا از اسم شریف رب ، ربنا ، ربی استفاده می کرده است چون ربوبیت ، واسطه ارتباط بنده با خدا می باشد و فتح باب هر دعایی است. انبیاء از نعمتی که خدا به آنها ارزانی داشته یاد کرده و بعد از ذکر نعم الهی به ذکر حوائج پرداخته و حوائج معنوی را به طور صریح ذکر می کردند اما حوائج مادی را به طور غیر مستقیم بیان می نمودند و فراخواهی در دعا را فراموش نمی کردند. ادب عبودیت اینگونه اقتضا می کند که بعد از ذکر نام رب شروع به ثنایی جمیل از پروردگار نمود. پیامبر اکرم (ص) بالاترین و برترین ادب الگو در ادب نزد خداوند عزوجل است که معروف به امر حسنه می باشد. انبیاء در انتهای دعا ، در ردیف هر حاجت ، اسمی را از اسماء حسنای الهی مناسب با حاجتشان را ذکر می کردند زیرا هر اسمی برای خود تجلی ویژه ای دارد و رابطه تجلی با آن اسم رابطه خاصی دارد. با تأمل در نیایش انبیا می توان به این دست یافت که رهروان حق به ما آموخته اند که به هنگام دعا و طلب ، ادب را رعایت کرده و هر چه زیبایی و خوبی است به خدا نسبت دهیم و هر چه نقص و بدی است به خود. و همچنین انبیاء به ما می آموزد که وقتی عبد به درگاه حضرت ربوبی می ایستد نباید کلامی که خلاف ادب مقام ربوبی می باشد از او سر زند. انبیاء هدایت یافتگان به هدایت خدایند هرگز هوای نفس را پیروی نمی کنند و عواطف نفسانی و امیال باطنیشان را درراه خدا بکار برده و از آنها غرضی جز رضای خدا ندارند . فصل چهارم ادب دعا در محضر خداوند مقدمه: از جمله شئوون ادب در برابر خداوند، ادب در مقام دعا و نیایش است . دعا در دین ما جایگاه و ارزش بسیار بلندی دارد و از برترین اعمال بحساب می آید ارزش و اهمیت دعا در فرهنگ اسلامی از سفارش های قرآن کریم و معصومین(ع) معلوم می شود این تأکید بسیار زیاد،نشانگر جایگاه ویژه دعا در اسلام است تا جایی که رسول گرامی (ص) آن را مغز عبادت می دانند. یکی از مهمترین و اساسی ترین آرزوهای بشر ارتباط با خداست و آدمی فطرتاً دوست دارد از محبوبیت خداوند برخوردار گردد و همواره در تکاپو و تلاش است که برای وی فرصتی پیش آید که با تقّرب به خدا به مقصودش نائل آید و دعا بهترین وسیله ای است که در رسیدن به این امر مهم، او را یاری دهد. اهمیت نیایش را می توان از آیاتی که خود بصورت دعا آمده است فهمید پروردگارا عطا فرما ما را در این سرای توفیق بندگی و در آن سرای جزای نیک نگه دارما را از عذاب دوزخ.(بقره/۱۹۷) و همچنین قرآن کریم در مورد اهمیت دعا می فرماید: «ö@è% $tB (#àst7÷èt ö/ä۳Î/ În1u wöqs9 öNà۲ät!$tãß ( ôs)sù óOçFö/¤x. t$öq|¡sù ãbqà۶t $JB#tÏ۹ »( بگو اگر دعا و عبادت شما نباشد، پروردگارم به شما بهائی نمی دهد ، شما(حق را) تکذیب کردید، پس به زودی (کیفر آن) دامن گیرو ملازم شما خواهد بود)(فرقان/۷۷). بر اساس این آیه آنچه به انسان ها ارزش در پیشگاه خداوند متعال می دهد همان ایمان و دعا و توجه به پروردگار و بندگی او است و خداوند در این آیه شریفه برای کسانی که دعا نمی کنند هیچ جایگاه و اهمیتی قرار نداده بنابراین از این کلام فهمیده می شود که جایگاه و منزلت انسان در نزد خداوند به اندازه ی دعا کردن او و ارزش او به قدر اهتمام و توجّه به مناجات و خواندن اوست. و در آیه ی ۱۸۶ سوره بقره نیز اهمیت و جایگاه دعا در قرآن روشن می شود در این آیه خداوند سبحان با صراحت تمام، بندگان خود را دعوت به نیایش کرده و وعده ی اجابت داده و نزدیک بودن خود را بیان فرموده است. «#sÎ)ur y7s9r’y Ï$t6Ïã ÓÍh_tã ÎoTÎ*sù ë=Ìs% ( Ü=Å_é& nouqôãy Æí#¤$!$# #sÎ) Èb$tãy ( (#qç۶ÉftGó¡uù=sù Í< (#qãZÏB÷sãø۹ur Î۱ öNßg¯=yès9 crßä©öt » (و چون بندگان من از تو درباره ی من بپرسند،همانا من نزدیکم و دعاکننده را وقتی که مرا بخواند پاسخ می دهم،پس آنها نیز دعوت مرا اجابت کنند و به من ایمان بیاورند باشد که راه یابند). در این آیه نیز دعا و نیایش به عنوان یکی از وسایل ارتباط با خدا یاد شده است و خداوند تصریح فرمودند که هرگاه بندگان از او درخواستی بنمایند دعای آنها را اجابت می کند. خداوند متعال در آیات مختلف[۴] دیگری از قرآن بطور مستقیم و غیرمستقیم به بیان فضیلت و اهمیت دعا سخن به میان آورده است و اهل بیت علیهم السلام نیز که مفسران حقیقی قرآن کریم هستند این مقوله بسیار مهم و مؤثر در زندگی ما را بسیار بیشتر بر ایمان توضیح و تبین کرده اند. مرحوم طبرسی از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده اند که:«الدّعاءُ هُوَ العِبادَهَ» دعا عبادت است(مجمع البیان،۲۱/۲۹۱). دربحارالانوار آمده است که بگو خداوندمن،اگر دعای شما نبود به شما اعتنا نمی کرد (مجلسی،۹۳/۲۹۱) وهمچنین پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
انتقال دانش به شکل صریح
۱۱۷/۴
۳۱/۱
۱۱۵۷/۰-
۱۴۸/۰
منبع: یافتههای تحقیق . شاخص سنجش پراکندگی نسبت به توزیع نرمال یا کشیدگی برای کلیه متغیرها مثبت است که نشان میدهد که توزیع آنها بلند تر از توزیع نرمال و نشاندهنده تمرکز بیشتر دادهها حول میانگین در مقایسه با توزیع نرمال است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
تحلیلهای دو متغیره و مدل معادلات ساختاری مدل معادلات ساختاری (SEM) یک تحلیل چند متغیری بسیار نیرومند از خانواده رگرسیون چند متغیری و به بیان دیگر بسط مدل خطی کلی (GLM[126]) است که به محقق امکان میدهد مجموعهای از معادلات رگرسیون را به طور همزمان مورد آزمون قرار دهد (هومن، ۱۳۸۴) . تحلیل مدل معادلات ساختاری را میتوان توسط دو تکنیک انجام داد:
- تحلیل ساختاری کوواریانس یا روابط خطی ساختاری[۱۲۷] (LISERL)
- حداقل مربعات جزئی[۱۲۸] (PLS)
تحلیل ساختاری کوواریانس تکنیک لیزرل آمیزه دو تحلیل است:
- تحلیل عاملی تابیدی[۱۲۹] (مدل اندازهگیری[۱۳۰](
- تحلیل مسیر[۱۳۱] -تعمیم تحلیل رگرسیون (مدل ساختاری[۱۳۲](
یک مدل معادلات ساختاری از دو مؤلفه تشکیل شده است: (۱) مدل ساختاری[۱۳۳] که ساختار علی خاصی را بین متغیرهای مکنون فرض میکند (۲) مدل اندازهگیری[۱۳۴] که روابطی را بین متغیرهای مکنون و شاخصهای اندازهگیری مربوط به آن (متغیرهای آشکار) تعریف میکند (آذر، ۱۳۸). در هنگام تحلیل مدلهای ساختاری باید توجه نمود که ارزیابی بخش اندازهگیری مدل مقدم بر بخش ساختاری آن است. ارزیابی مدل اندازهگیری برای برآورد مدل اندازهگیری بر روی تحلیل عامل تابیدی که بخشی از الگوهای اندازهگیری است تمرکز میکنیم. این الگو در مورد نحوه سنجش متغیرهای مکنون توسط متغیرهای مشاهدهشده بحث میکند و در واقع ساختار عاملی فرضیههایی است که برای همبستگیهای مشاهدهشده به حساب میآید. در تحلیل عاملی تابیدی مدلی ساخته میشود که در آن فرض میگردد دادههای تجربی بر پایه چند پارامتر، توصیف یا محاسبه میگردند. این مدل مبتنی بر اطلاعات قبلی درباره ساختار دادهها است، ساختاری که در قالب یک تئوری، فرضیه و یا دانش حاصل از مطالعات پیشین به دست آمده است (سرمد و همکاران،۱۳۸۱). در حقیقت هدف این بخش تعیین اعتبار یا روایی اندازهگیریهای مورد استفاده است و محقق در این قسمت از کیفیت اندازهگیریهای صورت گرفته اطمینان حاصل میکند، برای این منظور ابتدا به بررسی میزان و سطح معنیداری مسیرهای بین هر یک از متغیرهای نهفته با شاخصهای مربوط به آن پرداخته خواهد شد، به عنوان مثال چنانچه بخواهیم متغیر آشکار (X) اندازهگیری معتبری برای متغیر نهفته (ξ) باشد، در این صورت مسیر ارتباط مستقیم بین X و ξ باید قابلقبول باشد (تفاوت معنیداری با صفر داشته باشد). این رابطه مستقیم به وسیله بار عاملی λ در معادله زیر محاسبه میشود (کلانتری، ۱۳۸۸).
در این رابطه: λ : بار عاملی متغیر نهفته ξ δ: خطای اندازهگیری[۱۳۵] علاوه بر اندازهگیری اعتماد و پایایی تکتک شاخصها، پایایی ترکیبی نیز برای هر متغیر نهفته محاسبه میشود، که این کار به کمک فرمول زیر انجام میگیرد (باگزی و یه[۱۳۶]، ۱۹۸۸ به نقل از کلانتری، ۱۳۸۸) :
در این رابطه: cρ: پایایی ترکیبی : بار عاملی مربوط به شاخصها λ : واریانس خطای شاخصها θ ∑ : مجموع شاخصهای هر متغیر نهفته جهت برآورد مدل اندازهگیری تحقیق از بسته نرمافزاری لیزرل ویرایش ۸/۸ استفادهشده است. تحلیل عاملی تابیدی در نرمافزار لیزرل به بررسی اعتبار افتراقی میپردازد، این مفهوم اشاره به این امر دارد که متغیرهای مشاهدهشده یا گویههای پرسشنامه تا چه اندازه سازه مورد نظر خود را مورد سنجش قرار میدهند. مدل پیشنهای تحقیق شامل پنج سازه[۱۳۷] است که عبارتاند از:
- کسب دانش از هم پیمانان استراتژیک
- یادگیری نحوه همکاری باهم پیمانان استراتژیک
- یادگیری نحوه مدیریت پیمانانهای استراتژیک
که از میان این پنج متغیر، سازه عملکرد پروژهها خود دارای ۳ بعد: (۱) عملکرد بر اساس شاخص زمانبندی (۲) عملکرد بر اساس شاخص هزینه و (۳) عملکرد بر اساس شاخص کیفیت است. به عبارت دیگر متغیر مکنون[۱۳۸] «عملکرد پروژهها»، خود دارای سه متغیر مکنون است. همچنین جهت سنجش تأثیر شیوه انتقال دانش به درون سازمان بر نوآوری در اجرای پروژهها دو سازه «انتقال دانش به شکل صریح» و «انتقال دانش به شکل ضمنی» در نظر گرفتهشدهاند. با بیان این توضیحات، در این بخش نتایج انجام تحلیل عاملی تابیدی برای هر یک از سازههای مدل در قالب جدول ارائهشده و بار عاملی هر شاخص با عامل مربوط تحلیل و بررسی میشود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ضعف در ملاحظات الزام آور بصری در پذیرش الگوها و نقشه ها ی معماری توسط شهرداری بر عدم تحقق مدیریت بصری شهر تهران مؤثر است.
شاخص (سوالات )۶و ۷ مربوط به بعد سازماندهی تحقق کیفیت بصری میشود و مولفههای کنشگران و روابط معطوف به هدف را بررسی میکند. عدم توجه مدیران ارشد به تحقق کیفیت بصری (شاخص ششم) نتایج آزمون میانگین اهمیت برای «عدم توجه مدیران ارشد به تحقق کیفیت بصری» در جدول ۴-۱۳ نشان داده شده است. بر اساس نتایج، از آنجا که عدد معناداری برای این شاخص کمتر از ۱ درصد (عدد معناداری = ۰۰۰/۰) است، فرضیه H0 در سطح اطمینان ۹/۹۹% رد می شود. رد فرضیه H0 به این معنی است که اهمیت شاخص «عدم توجه مدیران ارشد به تحقق کیفیت بصری» در حد متوسط نیست. با توجه به اینکه مقدار t محاسبه شده برای این شاخص بزرگتر از ۹۶/۱ است، بنابراین میانگین اهمیت این تشاخص بالاتر از ۳ است و این بدان معنی است که میزان اثرگذاری «عدم توجه مدیران ارشد به تحقق کیفیت بصری» بر عدم تحقق مدیریت بصری شهر تهران در حد زیادی است. (تأیید شاخص ششم).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
جدول ۴-۱۳: نتایج آزمون One-Sample Test جهت بررسی وضعیت شاخص عدم توجه مدیران ارشد به تحقق کیفیت بصری (شاخص ششم)
شاخص
اختلاف میانگین
عدد معناداری
آماره t
وضعیت فرضیه
عدم توجه مدیران ارشد به تحقق کیفیت بصری
۵۰۹۴/۰
۰۰۰/۰
۱۶۴/۴
عدم توجه مدیران ارشد به تحقق کیفیت بصری بر عدم تحقق مدیریت بصری شهر تهران مؤثر است.
ناکارآمدی روابط میان سازمانی برای تحقق مدیریت بصری (شاخص هفتم) نتایج آزمون میانگین اهمیت برای «ناکارآمدی روابط میان سازمانی برای تحقق مدیریت بصری» در جدول ۴-۱۴ نشان داده شده است. بر اساس نتایج، از آنجا که عدد معناداری برای این شاخص کمتر از ۱ درصد (عدد معناداری = ۰۰۰/۰) است، فرضیه H0 در سطح اطمینان ۹/۹۹% رد می شود. رد فرضیه H0 به این معنی است که اهمیت شاخص «ناکارآمدی روابط میان سازمانی برای تحقق مدیریت بصری» در حد متوسط نیست. با توجه به اینکه مقدار t محاسبه شده برای این شاخص بزرگتر از ۹۶/۱ است، بنابراین میانگین اهمیت این شاخص بالاتر از ۳ است و این بدان معنی است که میزان اثرگذاری «ناکارآمدی روابط میان سازمانی برای تحقق مدیریت بصری» بر عدم تحقق مدیریت بصری شهر تهران در حد زیادی است. (تأیید شاخص هفتم). جدول ۴-۱۴: نتایج آزمون One-Sample Test جهت بررسی وضعیت شاخص ناکارآمدی روابط میان سازمانی برای تحقق مدیریت بصری (شاخص هفتم)
شاخص
اختلاف میانگین
عدد معناداری
آماره t
وضعیت فرضیه
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
حالتی از رضایت جسمانی است که موجب قدرت و انعطاف پذیری کامل مفصل، بهبود کارایی قلبی-تنفسی، ترکیب بدنی متناسب و وزن مطلوب می شود(۶). منظور از آمادگی جسمانی در پژوهش حاضر میزان آمادگی جسمانی آزمودنی ها است که با انجام تست های دازنشست، انعطاف پذیری،کشش بارفیکس و دوی ۵۴۰ متر سنجیده شد تا میزان آمادگی بدنی آزمودنی ها مشخص شود. آمادگی دستگاه قلبی-تنفسی: عبارتست از: توانایی دستگاه گردش خون و تنفس برای هماهنگی با فعالیت مورد نظر و توانایی برگشت سریع به حالت اولیه پس از انجام کار. آمادگی مناسب دستگاه قلبی- تنفسی، منتج از توانایی قلبی قوی به همراه عروق خونی مناسب و عملکرد به موقع شش ها می باشد. بهترین نمونهء افرادی که دارای آمادگی کامل این دستگاه هستند، دونده های ماراتن هستند. لازم به ذکر است که برای شرکت در هر فعالیت ورزشی به سطحی از استقامت دستگاه گردش خون و تنفس نیاز است(۳۱). در تحقیق حاضر آمادگی قلبی- تنفسی از طریق آزمون ۵۴۰ متر اندازه گیری می شود. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
استقامت عضلانی: به آمادگی عضله یا گروهی از عضلات؛ در تکرار حرکات یکسان، مقاومت در برابر فشار یکنواخت و حفظ درجه ای از انقباض در مدت زمان مشخص اطلاق می شود. به عبارت دیگر قابلیت عضلات در انجام فعالیت های نسبتاٌ شدید و دراز مدت را استقامت عضلانی گویند (۳۱). در تحقیق حاضر استقامت عضلانی ناحیه شکم از طریق آزمون درازنشست در یک دقیقه اندازه گیری می شود. انعطاف پذیری: عبارت است از قابلیت کشیده شدن عضلات (طول تار عضلانی) به منظور تامین وسعت دامنه حرکتی بیشتر برای مفاصل مربوطه می باشد. حرکات کششی که برای عضلات داده می شود می تواند در بهبود انعطاف پذیری بدن موثر باشند. البته سن و جنس هم در آن بی تاثیر نیستند(۳۱). قدرت: واژه قدرت مترادف نیرو، زور، توان و… است ولی از نظر فیزیولوژیکی و مفاهیم علمی عبارت است از آمادگی عضلانی برای وارد کردن حداکثر فشار به یک مقاومت یا مانع ثابت و یا متحرک فقط برای یک مرتبه (۱۹). این عامل برای تمامی ورزشکاران حایز اهمیت فوق العاده ای است و برای آمادگی بدنی و کارایی لازم در هر رشته ورزشی، زیر بنای عوامل بشمار می رود. تعادل: توانایی حفظ و پایداری بدن در فضا را تعادل می گویند. انواع تعادل: تعادل ایستا: به توانایی حفظ و پایداری در حالت ثابت تعادل ایستا گویند. تعادل پویا: به توانایی حفظ و پایداری در حالت حرکت تعادل پویا گویند(۳۱). که در این در این تحقیق از آزمون لک لک (تعادل ایستا) در پایه چهارم مورد برسی قرار گرفت. BMI[8] به شاخص توده بدنی گفته می شود که پس از اندازه گیری قد و وزن، توسط آزمونگر و از تقسیم وزن(kg) بر مجذور قد (m) محاسبه شد. ترکیب بدن ترکیب بدن به مقادیر نسبی و مطلق اجزای بدن اشاره می کند. با روش های رایج امروزی می توان ترکیب بدن را در سطوح اتمی، شیمیایی، سلولی و بافتی ارزیابی کرد (۴۳). اصطلاح (ترکیب بدن) بطور کلی به اندازه موضعی یا کلی بافت چربی و توده بدون چربی (FFM) یا عضله، آب و استخوان اطلاق می شود. منظور از ترکیب بدن در پژوهش حاضر میزان درصد چربی بدن و درصد توده بدون چربی می باشد که از با بهره گرفتن از کالیپر و اندازه گیری دو نقطه از بدن ( سه سربازو و ساق پا ) مشخص شد. فصل دوم ۲-۱مقدمه در هر پژوهشی، ارائه زمینه هایی که به موضوع کمک کند، اجتناب ناپذیر است. بنا براین سوابق پژوهشی، که در فصل پیش به آنها اشاره شد، به نحوی از بحث استنتاج و انشاء شده اند. در تنظیم مطالب این فصل، سعی شده است آمادگی جسمانی، ترکیب بدن و ارتباط آنها در دختران دانش آموز ۱۰ تا ۱۳ ساله ارائه شود و سپس پژوهش های داخلی و خارجی مرتبط با عوامل مذکور را مورد بررسی قرار داده و در نهایت به نتیجه گیری می پردازد. ۲-۲ بخش اول: مبانی نظری پژوهش سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سال ۱۹۹۴ “آمادگی” را چنین تعریف کرده است: ” آمادگی، قابلیت عملکرد رضایت بخش کار عضلانی است(۱۵). آمادگی جسمانی عبارت است از توانایی انجام کارهای روزانه با قدرت و چابکی بدون احساس خستگی مفرط و داشتن انرژی ذخیره کافی برای پرداختن به کارهای تفریحی در اوقات فراغت و رویارویی با اتفاقات غیر منتظره (۹).هر حرکت جسمانی به وسیله عضلات اسکلتی ایجاد شده و منجر به هزینه انرژی در بدن شود فعالیت بدنی می نامند.آمادگی جسمانی از عناصر متعددی به وجود می آید و این عناصر در سطوح مختلفی قابل طبقه بندی هستند. بعضی از این عناصر با تندرستی و بعضی با اجرای مهارت های حرکتی در ارتباط اند(۲۱).بنابراین می توان آمادگی جسمانی را به دو بخش آمادگی جسمانی مرتبط با سلامتی و آمادگی جسمانی مرتبط با مهارت(اجرا یا عملکرد) تقسیم کرد (۷۸). وقتی سخن از آمادگی جسمانی به میان می آید مقصود از آن داشتن چنان قلب ، عروق خونی و ریه ها و عضلاتی است که بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و با شور و نشاط تمام در فعالیت ها و تفریحات سالمی شرکت کنند که افراد عادی و غیر فعال از انجام آنها ناتوانند. عوامل متعددی در آمادگی جسمانی مؤثر است اما چهار عامل بیش از عوامل دیگر در این میان ایفای نقش می کنند این عوامل عبارتند از (قدرت عضلانی، استقامت عضلانی، انعطاف عضلانی و استقامت قلبی ریوی) قدرت عضلانی همانطور که می دانید حدود ۴۰ درصد وزن بدن را عضلات تشکیل می دهند این عضلات در خود تولید انرژی می کنند که این نیرو قدرت عضلانی نامیده می شود که البته قابل اندازه گیری نیز هست. مهمترین عامل شناخته شده در آمادگی جسمانی استعداد و توانایی عضلات در وارد کردن نیرو یا مقاومت در برابر آن است. تمرینات قدرتی از عواملی است که سبب حجیم شدن تارهای عضلانی می شود و توانایی فرد را در کاربرد نیروی تولید شده افزایش می دهد. قدرت عضلانی اهمیت بسیاری در ورزشهای مختلف و البته فعالیت های روزانه دارد بسیاری از مردان و حتی زنان از عضلات بازو و سرشانه ضعیفی برخوردار هستند که باعث ضعف در فعالیت های ورزشی و روزانه و ایجاد درد و بیماری در سنین بالا می شود. استقامت عضلانی عضلات در خود انرژی ذخیره می کنند. این عمل به ماهیچه ها امکان می دهد که مدت زیادی به فعالیت خود ادامه دهند. این عمل عضلات را استقامت عضلانی گویند. استقامت عضلانی عبارت است از ظرفیت یک عضله یا گروهی از عضلات برای انقباض مداوم. معمولاً استقامت عضله را با قدرت عضلانی اشتباه می گیرند ولی باید توجه کرد که معمولاً استقامت عضلانی عبارت است از توانایی در کاربرد قدرت و نگهداری این توانایی برای مدت نسبتاً طولانی. برای مثال در فعالیت هایی چون: برف پارو کردن، چمن زدن، نظافت و یا حرکات ورزشی چون دراز و نشست، بالا کشیدن بدن در حالت کشش بارفیکس و . . . استقامت عضلانی نقش اساسی دارد که می شود با تمرینات منظم ورزشی آن را افزایش داد. انعطاف پذیری توانایی در کاربرد عضلات در وسیعترین دامنه حرکت آنها به دور مفصلها را انعطاف پذیری گویند. این عامل در آمادگی جسمانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با تمرینات ورزشی میزان توانایی مفاصل بدن در خم شدن و چرخیدن بیشتر می شود و در نتیجه کارایی عضلات بهبود می یابد اگر مفاصل از انعطاف کمی برخوردار باشند محدودیت حرکتی برای بدن ایجاد می شود. انعطاف پذیری در فعالیت های روزانه چون باغبانی، خانه داری، فعالیت های ورزشی که احتیاج به نرمی و انعطاف پذیری دارند مؤثر است. که البته این نقش در فعالیت های ورزشی چون ژیمناستیک ، دو میدانی و . . . پر رنگ تر می شود. استقامت قلبی و ریوی بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران ورزشی عقیده دارند که عامل استقامت قلبی ریوی در آمادگی جسمانی بیش از عوامل دیگر اهمیت دارد و بعضی دیگر دقیقاً بر عکس این نظریه مهر تأیید زدند. اما تجربه نشان داده است که استقامت قلبی ریوی از عوامل اساسی آمادگی جسمانی است و با تمرینات استقامتی شدید و سنگین می توان آن را ارتقاء بخشید(۶۲). ۲-۳ روش های اندازه گیری ترکیب بدن: ارزیابی ترکیب بدن اطلاعات مفیدی را برای مربی و ورزشکار، فراتر از اندازه گیری قد و وزن فراهم می کند. مربی و ورزشکار با دسترسی به این اطلاعات متوجه می شوند که ترکیب بدن ورزشکار در حد مطلوبی است و آنها نباید اقدام به کاهش وزن کنند. ۲-۳-۱روشهای آزمایشگاهی ارزیابی ترکیب بدن: روش های آزمایشگاهی شامل وزن کشی زیر آب (۴۳)، چگالی سنجی ، پرتو نگاری تصور سازی ارتعاش مغناطیسی، آب سنجی، اندازه گیری جذب فَوتون، هدایت الکتریکی کل بدن، اندازه گیری جذب اشعه-x انرژی دوگانه و مقاومت بیو الکتریکی (۳۵) و… می باشد. این روش ها ترکیب واقعی بدن، چربی نسبی بدن، توده چربی بدن و توده بدون چربی بدن را بر آورد می کنند. دقت این روش ها نسبتاٌ بالا است؛ اما اجرای برخی از آنها نیاز به وسایل پیچیده و هزینه زیاد دارد که تشریح جزئیات این روش ها، مورد نظر در این بحث نمی باشد. در مقابل، روش های میدانی و ساده تری مانند برآورد درصد چربی با اندازه گیری چربی زیر پوست وجود دارد که بطور وسیعی توسط متخصصین مورد استفاده قرار می گیرد که به توضیح آن می پردازیم. ۲-۳-۲ روش های میدانی ارزیابی ترکیب بدن: روش چین پوستی (چربی زیر پوست) اندازه گیری ضخامت چربی زیر پوستی با روش های تعیین ترکیب بدنی وسیعی استفاده می شود. دلیل استفاده از این روش برای اندازه گیری چربی بدن، توزیع تقریباً ۵۰% کل چربی بدن در زیر پوست است. در این روش، دو لایه پوست و بافت های چربی زیر آن را با بهره گرفتن از دستگاهی موسوم به کالیپر اندازه گیری کرده و با بهره گرفتن از معادلات مختلف درصد چربی بدن تخمین زده می شود. به دلیل آنکه درصد چربی بدن و نحوه توزیع آن به ویژگی های جنسی ارتباط دارد، برای اندازه گیری چگالی بدن با بهره گرفتن از چربی زیر پوست معادلات جداگانه ای برای مردان و زنان وجود دارد (۵۷-۳۱). به عنوان مثال، معادلات خطی اسلان و ویر، معادله لگاریتمی دورتین و موزلی، معادلات جکسون و پولاک، معادله بروزک برای محاسبه چربی بدن بوده و برای جوامع مختلف ابداع شده اند (۱۶). این معادلات بر اساس مقدار چگالی ۰/۹ گرم بر سی سی برای بافت چربی و ۱/۱ گرم بر سی سی برای بافت بدون چربی می باشد. با توجه به تحقیقات انجام شده چگالی وزن بدون چربی مردان و زنان ۱۵ تا ۱۷ سل به ترتیب ۰۹۶/۱ و ۰۹۴/۱ گرم بر سی سی بدست آمده است (۳۵). شناخت خطا ی درونی در تخمین درصد های چربی بدن از طریق اندازه گیری های چین زیر پوستی مهم است. استفاده معادله های عمومی درصد چربی بدن خطای استاندارد به ترتیب در مردان و زنان ۶/۳-+ و ۹/۳ -+ می باشد. استفاده از جمع زیر پوستی می توانند مانند یک راهنما برای دسترسی به هدف کاهش کل چربی توصیه شود که مستقل از درصد چربی بدن می باشد (۳۵). در این روش اندازه گیری و ارزیابی لایه های زیر پوستی به عنوان معیار چربی کل بدن محسوب می شود و مستقیماً چربی بین عضله ای یا احشایی را تخمین نمی زنند. همچنین ارزیابی لایه های پوستی برآورد خوبی از تغییر در تجمع بافت چربی زیر پوستی ارائه می دهد؛ اما همیشه تغییرات در نواحی چربی داخلی را نشان نمی دهد. بعلاوه پیش بینی درصد چربی از طریق چین زیر پوستی نشان می دهد که نسبت چربی داخلی به چربی زیر پوست در بین افراد ثابت است؛ در حالیکه در افراد چاق که کاهش وزن اساسی و سریعی دارند ممکن است کاهش نامتناسبی در چربی داخلی نسبت به چربی زیر پوستی وجود داشته باشد.ویلمور[۹]و همکارانش (۱۹۹۴) در نتیجه مطالعات خود اعلام کردند که چین زیر پوستی می تواند درصد چربی بدن را با خطای استاندارد ۳ تا ۴ درصد پیش بینی کند در حالیکه BMI درصد چربی بدن را با خطای استاندارد ۴ تا ۵ درصد پیش بینی می کند (۵۶).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آیا مهندسی ارزش صرفاً یک نگرش است؟
شهریار عبدالله ۱۳۸۹
در این مقاله به جنبه ادبیاتی کلیه مباحث مرتبط به مهندسی ارزش پرداخته شده و مطالعه موردی در این زمینه انجام نشده
تهیه نمودار FAST تکنیکی در پروژه ها
حمید بیرقی ۱۳۸۹
در این مقاله تنها به معرفی این تکنیک و معایب و مزایای آن اشاره شده که بخشی ازین مطالب در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است
ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان در زنجیره تأمین در حالت منبع یابی منفرد با رویکرد فازی
احمد جعفر نژاد، مجید اسماعیلیان ۱۳۸۶
این مقاله با توجه به تکنیک انتخاب شده جهت ارزیابی عملکرد پایایی مناسبی نداشته است و ارزیابی آن با رتبه بندی به وسیله اعداد فازی مثلثی و ذوزنقه ای صورت پذیرفته است
جدول ۲-۱- کمبود پژوهش های گذشته در بررسی ها انجام شده می توان نتیجه گرفت و اظهار داشت زنجیره تأمین یکی از علوم زیر بنایی در شکل گیری، تولید و توزیع یک محصول یا خدمت است. بدون دانش زنجیره تأمین راههای رسیدن محصول به دست مصرف کننده نهایی مسدود میشود و یا بهطور ناقص اجرا می شود و شرکتهای تولید کننده، کالا و خدمات را متضرر میسازد. پیاده سازی دانش زنجیره تأمین و مدیریت آن یکی از مراحل مهم و حیاتی در چرخه تولید و مصرف توسط مصرف کننده نهایی یک محصول یا خدمت میباشد. همچنین در خصوص مهندسی ارزش به این نتیجه رسیدیم که از موفق ترین و کاراترین متدولوژی حل مسائل، کاهش هزینه، بهبود عملکرد و ارتقای کیفیت است و طبق تعریف انجمن بین المللی مهندسان ارزش رویکردی است گروهی و تیمی، نظام مند کارکرد گرا و دارای کاربرد حرفه ای که برای ارزیابی و بهبود ارزش محصول، طراحی یک وسیله یا سیستم، پروژه های صنعتی یا عمرانی به کار گرفته می شود.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
با تحقیقات انجام داده در زمینه مهندسی ارزش و زنجیره تأمین، دیدیم که با بهره گرفتن از تلفیق ابزار های مانند شش سیگما، مدیریت دانش، مهندسی مجدد و معیار های تصمیم گیری و … برای بهبود عملکرد، کاهش هزینه ساخت، کاهش زمان اجرا استفاده شده ولی چیزی در مورد استفاده مهندسی ارزش (نمودار FAST) در زنجیره تأمین یافت نشد همچنین طی بررسی های صورت گرفته فقط یک پایان نامه در زمینه خلق ارزش با رویکرد FAST در داخل کشور انجام شده است که بهصورت کلی بیان شده و در حوزه صنایع بالأخص صنایع نفت نبوده است که با توجه به بررسی های صورت گرفته و در مقالات و پایان نامه های خارجی هم در زمینه خلق ارزش در زنجیره تأمین با بهره گرفتن از مدل FAST پایان نامه و یا مقاله های محدودی انجام شده است که صرفا به تعریف موضوع پرداخته و به صورت کاربردی انجام نشده است بنابراین با توجه به این امر موجب گردید که جهت ارائه بهتر و عملیاتی نمودن این نوع دیدگاه به مطالعه موردی جهت بهره وری زنجیره تأمین در پروژه ساخت پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس بپپردازیم و در ادامه به توضیحاتی در این زمینه جهت مشاهده ارزش آفرینی در زنجیره تأمین با هدف کاهش هزینه و زمان ساخت این پروژه در فصل های آتی بسنده خواهیم کرد. فصل سوم روش تحقیق مقدمه هدف از تمام علوم شناختی، درک دنیای پیرامون ماست، به منظور آگاهی از مسائل، مشکلات دنیای اجتماعی و روش های علمی که تغییرات قابل ملاحظه ای پیدا کرده اند سبب شده که از روش علمی استفاده شود و از جمله ویژگی های یک مطالعه علمی که هدفش حقیقت یابی است استفاده و انتخاب یک روش علمی مناسب است همانطور که میدانید انتخاب روش پژوهشی مناسب به هدف ها، ماهیت و موضوع مورد پژوهش و امکانات اجرایی بستگی دارد و هدف از پژوهش دسترسی آسان به پرسش های پژوهش است (خاکی، ۱۳۷۹)؛ بنابراین اجرای یک طرح پژوهشی هنگامی مناسبت پیدا می کند که بر پایه اطلاعات موجود نتوان به پرسشی که از سوی شخص مطرح می شود بلافاصله پاسخ داد همچنین نوع پرسش مشخص می کند که پژوهشگر اطلاعات مورد نیاز را از کجا باید به دست آورد. به مجموعه کارهایی که برای یافتن جواب پرسش های پژوهشی انجام می گیرد پژوهش یا تحقیق گفته می شود و هدف اصلی این است با روش معین و ابزار مناسب اطلاعات و شواهد کافی برای ارزشیابی فراهم شود (سکاران، ۱۳۸۸). برای اینکه داده های به دست آمده از حالت یک مجموعه نامنظم به صورت یک مجموعه نظام دار در آید لازم است این داده ها با بهره گرفتن از روش های معین تنظیم و طبقه بندی شود. بنابراین برای درک بهتر روند طی شده در تحقیق لازم است اطلاعات مختصر و مفیدی درباره تحقیق به خوانندگان ارائه شود بنابراین در این فصل به تشریح روش تحقیق، جامعه آماری، قلمرو تحقیق، روش گرد آوری اطلاعات و روایی و پایایی ابزار گرد آوری اطلاعات می پردازیم. ۳-۱- روش تحقیق این تحقیق از نظر هدف با توجّه به موضوع از نوع تحقیق کاربردی به حساب می آید. از سوی دیگر از آنجا که مسائل مربوط به یک شرکت خاص پرداخته شده و نمیتوان نتایج آن را تعمیم داد بنابراین روش این پژوهش تحقیق کیفی است و استراتژی آن هم روش موردی و زمینه ای است (بیرو،۱۳۸۹) و در واقع این نوع مطالعه شیوه منظم بررسی به منظور فهم پدیده ها و تعامل با آنها خود و محیط اطرافشان است. در تحقیق کیفی به دنبال این هستیم که پاسخی مناسب برای پرسش هایی نظیر، چه چیزی، چرا و چگونه پیدا کند با توجه به اینکه در این نوع تحقیق امکان استفاده از اعداد و ارقام وجود دارد اما اغلب متغیرهای مورد بررسی با کمک واژه ها توصیف می شوند به همین دلیل آن را کیفی می نامند. متغیر ثابت این پژوهش، زنجیره تأمین و متغیرهای وابسته چون مهندسی ارزش، تکنیک FAST خواهد بود که دسته بندی و تجزیه و تحلیل خواهند شد بنابراین شیوه ی نگارش پروژه به این ترتیب بوده که ابتدا مفاهیم مرتبط با زنجیرهی تأمین و مهندسی ارزش به طور کامل توضیح داده شده و سپس به بیان استراتژی های زنجیرهی تأمین پرداخته شده و سپس راه های مدیریت هزینه (که از مهم ترین راه های استفاده از مدل FAST در زنجیرهی تأمین است) مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور ابتدا منابع هزینه در زنجیرهی تأمین شناسایی شده و سپس روش های مدیریت هزینه و کاهش هزینه در زنجیرهی تأمین مورد بحث قرار گرفت می شود در ادامه اهمیت ارزیابی مدیریت زنجیرهی تأمین و خلاصه چند روش برای ارزیابی آن مورد بررسی قرار گرفته می شود و در آخر نیز تفکر ناب که مهم ترین روش از بین بردن ضایعات در سازمان ها و شرکت ها است و هم چنین استفاده از تکنیک آنالیز سیستم بر مبنای عملکرد (FAST) که یکی از بهترین راه های شناسایی منابع هزینه و اتلاف زمان است، مورد معرفی قرار می گیرد، هم چنین در هر جا که نیاز بوده، مناسب با موضوع، تجربیات شرکت های مختلف و دلایل موفقیت آن ها مورد استفاده قرار می دهیم. ۳-۲- جامعه آماری جامعه آماری عبارت است از گروه ها یا طبقه ها و یا افرادی که در اشیا، متغیر ها، مفاهیم و یا پدیده ها حداقل در یک ویژگی مشترک باشند (بیابانگرد، ۱۳۸۷)؛ بنابراین جامعه آماری این پژوهش در پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس واقع در جنوب ایران و شهر بندرعباس می باشد که افراد و خبرگان آن کارمندانی هستند که حداقل دارای ۵ سال سابقه فعالیت بوده و از مدیران ارشد پروژه ساخت پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس می باشند. ۳-۳- قلمرو تحقیق: ۳-۳-۱- قلمرو موضوعی تحقیق این تحقیق در رابطه با موضوع خلق ارزش در زنجیره تأمین با بهره گرفتن از مدل FAST با هدف استخراج کارکردهای اصلی پروژه شامل کارکردهای پر هزینه، پر ریسک و پر فرصت محصول یا پروژه است که به بررسی موردی در پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس پرداخته ایم. ۳-۳-۲- قلمرو زمانی تحقیق این تحقیق از نظر زمانی در نیمه دوم سال ۱۳۹۳ انجام شده و به بررسی بحث ارزش آفرینی در زنجیره تأمین پرداخته و در صورت لزوم از سوابق و اطلاعات سالهای قبل در این خصوص استفاده شده است. ۳-۳-۳- قلمرو مکانی تحقیق این تحقیق در شرکت نفت ستاره خلیج فارس (PGSOC) پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس انجام شده است این پالایشگاه به عنوان نخستین پالایشگاه طراحی شده بر اساس خوراک میعانات گازی با ظرفیت ۳۶۰ هزار بشکه در روز شامل واحدهای تقطیر، تصفیه گاز مایع، تبدیل کاتالیستی، تصفیه نفتا، ایزومریزاسیون، تصفیه نفت سفید و نفت گاز با هدف تولید بنزین، گازوئیل، گاز مایع و سوخت جت در کنار پالایشگاه فعلی بندرعباس در حال ساخت است. خوراک مورد نیاز این پالایشگاه از طریق یک خط لوله به طول بیش از ۴۸۵ کیلومتر از پالایشگاههای گازی عسلویه تأمین خواهد شد. همچنین لازم به توضیح است که این پالایشگاه از نظر موقیتی در جنوب کشور ایران و در استان هرمزگان و در فاصله ۴۰ کیلومتری جنوب غربی شهر بندرعباس واقع شده است و دارای وسعتی به میزان ۷۰۰ هکتار میباشد. در واقع این پالایشگاه در موقیتی استراتژیک قرار دارد که می توان به برخی از آنان اشاره نمود به عنوان مثال نزدیکی به دریا و همچنین بزرگترین بندر صادراتی کشور بندر شهید رجایی که حجم عظیم و قابل توجهی را در صادرات نفتی به خود اختصاص داده است. ۳-۴- روش گرد آوری اطلاعات برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز این تحقیق و تکمیل پایان نامه از منابع مختلف و مراجعه به منابع زیر استفاده شده است:
- برای تکمیل اطلاعات مرتبط با موضوع تحقیق و مطالب فصل دوم تحقیق از مطالب موجود در کتابها، مقالات، مجلات و اینترنت استفاده شده است
- با توجه به اینکه وقتی مشاهداتی انجام میگیرد، فرصت دریافت حقایق بیشتر نصیب ذهن های فعال و آماده می گردد بنابراین یکی از دیگر روش های استفاده شده در این پژوهش استفاده از مشاهدات عینی است همچنین مشاهده صورت گرفته در این پژوهش نا منظم صورت پذیرفته در مشاهده نامنظم یا باز پژوهشگر به محیط پژوهش وارد شده و جامعه آماری خود را تحت مشاهده قرار داده است
- برای تهیه اطلاعات مورد نیاز و شناسایی در زمینه خلق ارزش در زنجیره تأمین از یکی از بنیادی ترین، انعطاف پذیرترین و شاید بهترین روش گرد آوری اطلاعات که مصاحبه است استفاده شده؛ بنابراین مطابق با این روش از نظرات کارشناسان و مدیران پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس در این زمینه از مصاحبه هایی جهت استفاده از تجربیات آنها استفاده شده است
- برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز بخش های مختلف و به دست آوردن دید کلی نسبت به موضوع تحقیق، جلسات متعدد با کارشناسان و مدیران سازمان بررسی مورد بررسی و همچنین اساتید دانشگاه برگزار شده و از نظرات آنان در بخش های مختلف استفاده شده است
۳-۵- روایی و پایایی ابزار گرد آوری اطلاعات قبل از بیان روایی و پایایی مشاهده لازم است ابتدا مفاهیم آنها بیان گردد؛ بنابراین روایی آن دسته از خصوصیات و یا ویژگی ابزار گرد آوری اطلاعات است (ابزاری برای بالا بردن دقت علمی است) و پایایی آن دسته از خصوصیاتی هستند که در طول زمان ثبات و پایداری خود را حفظ کنند. لذا برای بالا بردن روایی مشاهده، لازم است نظرات متخصص هر رشته شناسایی گردیده و از تعداد مناسبی مشاهده کننده با تجربه و تخصص بهصورت مشاهده نامنظم (مصاحبه) مورد توجه قرار گیرد و ابزار روایی این پژوهش کیفی مصاحبه به صورت ساختار نیافته و خودجوش بوده است بنابراین این نکته حائز اهمیت است که انسان در مشاهدات خویش اغلب از ضمیر ناخود آگاه خود تأثیر می پذیرد بنابراین برای جلوگیری ازین امر از تعداد مشاهده کنندگان و خبرگان تا جایی استفاده شده است که به جواب های یکسانی دست یافته و یا اینکه مصاحبه ها اطلاعات جدیدی برای اضافه کردن به تحقیق نداشته اند و همچنین برای برآورده شدن پایایی این پژوهش، از مصاحبه و استفاده از نظرات خبرگان این زمینه و کارشناسان مربوطه با بیش از ۵ سال سابقه فعالیت در این پروژه و استفاده از نظرات اساتید مسلط به موضوع تحقیق بوده است و برای جلوگیری از فراموش شدن نکات عنوان شده بلافاصله پس از هر مشاهده نکات مهم و اساسی ثبت و در زمان مناسب گزارش مورد نیاز تهیه و استفاده شده است. با توجه مطالب عنوان شده در فصل آتی بیشتر به مباحث مربوط به نحوه ترسیم نمودار FAST و معرفی انواع روش ها برای کاهش و یا مدیریت هزینه جهت بهره وری یا همان خلق ارزش در زنجیره تأمین خواهیم پرداخت و با توجه مطالب، نهایتاً به ترسیم نمودار FAST در زمینه مطالعه موردی که همان پروژه ساخت پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس خواهیم پرداخت. فصل چهارم
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۴-۸-۱۴-ادب صحبت کردن با صدای آهسته مرید زمانی که در محضر شیخ خود بود، صدایش را بلند نمیکرد چون با صدای بلند در صحبت شیخ حرف زدن با صدای بلند نوعی بی ادبی به شمار می آمده است. کاشانی در توجیه این ادب مرید نوشته: «چون رفع صوت به حضرت اکابر، نوعی از ترک ادب و تنحیهی جلباب وقار است. وقتی میان ابوبکر و عمر به حضرت رسول در قضیهای تنازع افتاد و آواز بلند کردند. تأدیب ایشان را این آیت آمد که «یا ایّها الّذین آمنوا لا ترفعوا اصواتکم فوقَ صوت النّبیّ. » (کاشانی، ۱۳۸۸: ۱۵۷)سهروردی این ادب مرید را خاطرنشان کرده: «چون در پیش او سخن گوید آواز بلند نکند و دست نجنباند و سخن مختصر گوید. و عبدالله خفیف- رحمۀ- گفت که: رویم- قد- مرا گفت: عمل را نمک کن و ادب را آرد. »(سهروردی، ۱۳۸۴: ۱۶۴) ۴-۸-۱۵-ضرورت گرفتن اذن و رخصت از شیخ مرید نباید بدون اذن و رخصت شیخ خود، در امور دنیوی و دینی و حتّی وجزوی هیچ گونه تصرّفی میکرد. پس ایشان باید به شیخ خود مراجعه نموده و در تمامی موارد از او کسب اجازه میکرد. کاشانی آورده: «بی مراجعتیا ارادت شیخ و اختیار او شروع ننمایند، نخورد و نیاشامد و نپوشد و نخسبد و نگیرد و ندهد، الّا به اجازت شیخ. و همچنین در جمیع عبادات، از صوم و افطار و اکثار نوافل و اقتصار بر فرایض و ذکر و تلاوت و مراقبه، بر اجازت شیخ و تعیین او شروع نکند. شبی رسولصلّی الله علیه و سلّم بر در وثاق ابوبکر بگذشت، شنید که او در نماز تهجّد قرآن آهسته میخواند، بعد از آن بر در وثاق ابوبکر بگذشت، شنید که او در نماز تهجّد قرآن بلند میخواند. بامدادی چون به حضرت رسول- صلّی الله علیه و سلّم- آمدند از ابوبکر پرسید که چرا در صلات تهجّد قرآن آهسته می خواندی؟ گفت: «اَسمعُ من اناجیه. » از عمر پرسید که چرا بلند می خواندی؟ گفت: «طرد الشیطان و اوقظ الوسنان». فرمود که نه آهسته چنان خوانید و نه چنین بلند، بل طریق میانه نگاه دارید. » (کاشانی، ۱۳۸۸: ۱۵۶) ۴-۹-آداب شیخی در خانقاه صوفیان خانقاهی مقام شیخ را بعد از مقام نبّوت فاضل ترین مقام ها قلمداد میکردند و آن را تنها درجه ای میدانستند که شایستگی نیابت نبّوت را در دعوت خلق به سوی حقّ متعال را داراست. هم چنین آیشان بر این عقیده بودند که شیخ پیامبر زمان است و مأموریت اور ا مأموریتی معنوی میدانستند. مولانا در این باره آورده:
نبی وقت خویش است ای مرید |
|
زآنکه از نورش نبی آمد پدید. » |
(مولانا، ۱۳۸۷: ۶۵۵) سهروردی نیز به این مهّم اشاره کرده: « مرید باید حکم شیخ، حکم خدا و رسول خدا داند، و بیعت با شیخ همان بیعت داند که اصحاب با رسول (ص) کردند. » (سهروردی، ۱۳۸۴: ۴۰)پس شیخ باید با تصّرف در مرید با همان ریاضتی که نفس خود را توانسته با آن جلّا دهد. نفس مرید را نیز جلّا میداد و تا به مشاهدهی جمال و جلال حقّ متعال نائل میآمد.و محبّت الهی به واسطهی او در دل مرید قرار میگرفت. و امّا به انجام رساندن این مهّم برای شیخ نیازمند رعایت آدابی بود. همان طور که مرید با شیخ باید ادبی را رعایت میکرد و آن ادب حقّ ارادت بود شیخ هم مؤظف به رعایت ادبی بوده که آن حقّ تربیت بود. امّا این ادب با رعایت آدابی با مثمر ثمر بوده که مهّم- ترین این آداب به شرح زیر میباشند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۴-۹-۱-رعایت آداب نشستن بر منصب شیخی شرط برای شیخ آن بوده که تا زمانی که شیخی او را به منصب شیخوخت منصوب نمی کرد در مقام شیخی خانقاه نمی نشست یا هم برای نائل شدن به این منصب باید از جانب حقّ متعال به او الهام میشد. باخرزی نوشته: «شرط آن است که مرد در مقام شیخوخت نشیند تا آنگاه که شیخ او را به شیخی بنشاندیا خدای تعالی به ربوبیت در سر او القا کند بدان معهود که او را ربّ بوده باشد که معانی و یا اسرار از حقّ تعالی میگرفته است، بر همان طریق و الهام در سر او القا کند و او را در مقام شیخی بنشاند. » (باخرزی،۱۳۸۳: ۶۸) ۴-۹-۲-امتحان کردن مرید در آیین و آداب شیخی، بر شیخ واجب بوده که قبل از تصرّف در مرید، ابتدا در زمینه ارادت و طلب مرید خود را امتحان میکرد و آنگاه به اندازهی صدق ارادت مرید در او تصرّف میکرد و اقدام به پرورش و تربیت او میکرد. باخرزی بیان داشته: «بر شیخ واجب است که مرید را در ارادت و طلب اوّل بیازماید، آنگاه روی به کار او آرد و حرکات و انفاس او را بر وی حساب کند و به قدر صدق او در ارادت و متابعت بر وی سخت و تنگ گیرد. » (باخرزی،۱۳۸۳: ۶۷)کاشانی نیز نوشته: «باید پیش از تصرّف در استعداد مرید نگرد؛ اگر در وی استعداد سلوک طریق مقربان بیند، او را به طریق حکمت و تلویح احوال اهل قرب دعوت کند. و اگر بیند که استعداد طریق ابرار بیش ندارد، او را به موعظهی حسنه و ترغیب و تذهیب و ذکر بهشت و دوزخ دعوت کند. و مستعدان مرتبهی قرب را، بعد از تحریض بر اعمال قوالب و عبادات ظاهره، بر اعمال قلوب چون مراقبه و رعایت سرّ و تمییز خواهد مواظبت فرماید. و معتبدان درجهی ابرار را بر تعبّد محض و اعمال قوالب ترغیب نماید. اگر صلاح مرید در تجرد از اسباب بیند، در حفظ و امساک آن،یا در کسبیا در ترک آن، او را بدان فرماید که فراخور استعداد و موافق حال بود. » (کاشانی، ۱۳۸۸: ۱۶۰) ۴-۹-۳-آگاه نکردن مرید از چگونگی زیستن شیخ در آیین و آداب شیخی خانقاه، شیخ باید جانب احتّیاط را رعایت میکرد که مرید از چگونگی و آداب زیستن او آگاه نشود زیرا در غیر اینصورت مرید مقام شیخ خود را آن چنان که باید محترم نمیشمرد و هرگونه اهانتی را در حق او روا می داشت و این امر به ضرر خود شیخ تمام میشد. باخرزی میگوید: «بر شیخ واجب است که بر هیچ حرکتی از حرکات و سرّی از اسرار خود تا طعام وشراب و نوم و یقظه و غیر اینها مرید را مطلّع نگرداند که نباید که چون بر امور شیخ واقف گردد از ضعف و نادانی خود منزلت شیخ در چشم او نقصان بدهد و آن زیان کار او باشد. » (باخرزی، ۱۳۸۳: ۷۲) ۴-۹-۴-تنبیه کردن مریدی که بدون رخصت از خلوت گاه بیرون میآمد شیخ خانقاه، باید مطابق آیین اگر مرید خلوت نشین از خلوت گاه خود بیرون می آمد، او را بازخواست میکرد که علّت بیرون آمدن از خلوت گاه چه بود؟ در این حال اگر برای تجدید وضو آمده بود از عتاب و عقاب معاف می شد. اما اگر بدلیل بیان و ارادت قلبی خود با شیخ بیرون آمده بود، شیخ وظیفه داشت که او را توبیخ کند. باخرزی اظهار داشته: «واجب است که چون مرید خلوتی را بیند که از زاویه خود بیرون آمده است از او باز طلبد که چرا بیرون آمدی! اگر جهت وضو بیرون آمده است نیکو و اگر حالی بروی طاری شده باشد بیرون آمده است تا با شیخ آن را بگوید شیخ باید که او را منع کند و توبیخ کند و گوید اگر تو را حضور من میبایست و بر تو حالی نازل شده بود که محتاج حضور من بودی چرا به قوّهی صدق خود مرا طلب نداشتی و همّت خود را به من متوجّه نکردی تا صدق و توجّه همّت تو مرا در حرکت آوردی تا من پیش تو آمدمی، بدین سخن بر مرید عقاب و عتاب میکند به وجهی که مصلحت داند از هجرانیا اعراض، و او را گوید که از خلوت خانهی خود حرکت مکن تا به ضرورت همّت مرید بزرگ شود. » (باخرزی،۱۳۸۳: ۱۷۲) ۴-۹-۵-کوتاهی نکردن در حقّ مریدان شیخ خانقاه باید در تمام احوال از ادای حقوق مرید خود کوتاهی نمی کرد. کاشانی در این باره ضمن بیان حکایتی این ادب شیخ را شرح می دهد: «باید که در حال صحّت و مرض، از قضای حقّوق اصحاب تقاعد ننماید و به سبب اعتماد بر صدق ارادت ایشان، اهمال آن جایز نشمرد. حکایت است از «ابومحمّد جریری» که: وقتی از حج بازگشتم و افتتاج به زیارت جنید کردم، گفتم اوّل او را سلامی کنم و آن گاه به خانه روم، تا باری شیخ زحمت نکشد و قدم به دیدن ما رنجه نکند. روز دیگر چون نماز بامداد بگذاردم، دیدم که جنید- رحمهالله علیه- میآید: گفتم: ای سرورم، من به سلام کردن بر تو آغاز کردم تا به این جا قدم رنجه نکنید. جواب داد که ای محمّد، آن فضل تو و این حقّ توست. » (کاشانی، ۱۳۸۸: ۱۶۴) ۴-۹-۶-بازخواست کردن مریدان شیخ وظیفه داشت که به خاطر کوچک ترین اشتباهی که از مرید سر می زد او را مورد بازخواست قرار دهد و به خاطر ادای حقّ مقام خود از خطاهای مریدان چشم پوشی نمی کرد.زیرا در غیر این صورت خیانت بزرگی را مرتکب میشد باخرزی مینویسد: «و هر اندک خرده ای که از مرید در وجود آید باید که بروی مؤاخذه و عقاب کند و البته هیچ زلّتی را از مرید در نگذارد و اغماض نکند که اگر چنین نکند حقّ مقام شیخوخت و خدمت رب الأرباب بجای نیاورده باشد و غش و خیانت ورزیده باشد که رسول خدای صلّیالله علیه و سلّم چنین فرمود: «من ابدالنا صفحته اقمنا علیه الحّد. » (باخرزی، ۱۳۸۳: ۶۷-۶۶) ۴-۹-۷-ضرورت رخصت دادن شیخ به مریدان از آداب شیخی در خانقاه این بود که وی باید چنان اعمال قانون و مقرّرات میکرد که مریدان برای خروج از خانقاه، مجبور به گرفتن اذن و رخصت از او بودند و بدون اذن او حقّ خروج از نزل را نداشتند. باخرزی در مورد این ادب شیخی نوشته: «شرط شیخ آن است که البته نگذارد مرید را تا از منزل خود بیرون آید به حاجتی مگر به اذن شیخ. » (همان: ۶۶) ۴-۹-۸-اغماض از خطاهای مریدان شیخ باید از زلّالت و خطاهای مرید خود اغماض میکرد و چنانکه مریدی در خدمت یا ادبی کوتاهی میکرد، او را عفو میکرد و با رفقی تمام او را برای انجام آن خدمت و ادب بر می- انگیخت. نجمالدّین رازی نوشته: «باید که عفو را کار فرماید، تا اگر از مرید حرکتی به مقتضای بشریّت در وجود آید، از آن درگذرد و از وی در گذارد. » (نجمالدّین رازی، ۱۳۸۸: ۲۴۶) کاشانی نیز در مورد این ادب شیخ، از پیامبر اکرم (ص) خاطر نشان کرده: «از رسول- صلّی الله علیه و سلّم- به روایت «ابن عمر» رسیده است که: وقتی مردی به حضرت رسالت آمد و گفت: «یا رسول الله کَم اعفو عن الخادم؟» گفت: کلَّیوم بسعین مرهً. » (کاشانی، ۱۳۸۸: ۱۶۴)این مطلب را نیز سهروردی در عوارف المعارف آورده: «و اگر مرید تقصیر کند در بعضی از اوامر، شیخ باید که ذیل عفو بر هفوات و تقصیرات وی پوشاند. » (سهروردی، ۱۳۸۴: ۱۶۷) ۴-۹-۹-تنبیه کردن مرید جهت آوردن دلایل عقلی و رجوع نکردن به سخنان شیخ در آیین و آداب شیخی، اگر گاه اتّفاق می افتاد که مرید در محضر شیخ در خصوص مسائل، برای استدلالهای خود از دلایل عقلی و شرعی استفاده میکرد و به رأی شیخ خود رجوع نمی- کرد شیخ باید او را طرد و منع میکرد و او را از خانقاه بیرون میکرد چنان که در غیر این صورت حقّ مقام شیخی خود را، به نحو احسن ادا نمی کرد و در تربیت مرید خود کوتاهی میکرد. باخرزی در توجیه این آیین نوشته: «هر گاه شیخ مرید خود را ببیند که در مسائل به ادلهی شرعیهیا عقلیّه استدلال میکند او را زجر و منع نکند و جهت تأدیب او را از او هجرت نکند در تربیت مرید خیانت کرده باشد. از بهر آنکه کلام مرید می باید که بجز از مشاهده عیان از چیزی دیگر نباشد. هر آن شیخی که مرید را در این حالات بگذارد او مرشد نباشد. در هلاک مرید و تضعیف حجاب اوساعی بوده باشد و او را از در خدا طرد کرده باشد و اولی آن است که شیخ چون مرید را ببیند که در نظریات به استعمال عقل احتجاج میکند و به رأی شیخ خود رجوع نمی کند او را از خانقاه براند که نفس بیش فلج نیابد و بقیه اصحاب را به فساد آرد. تشبیه مرید در خانقاه را به حوران بهشت کرده اند «جور مقصورات فی الخیام» چنانکه حوران چشم خود را در غیر خصم خود باز نمی گشایند مرید نیز می باید که چیزی به جز که شیخ او را بدان اشارت کند به هیچ وجه دیگر عمل نکند. » (باخرزی، ۱۳۸۳: ۶۸) ۴-۹-۱۰-تنزّه از مال مریدان از دیگر آداب شیخی خانقاه، تنزّه و بی طمعی شیخ نسبت به مال مرید بود با این توضیح که نباید تحت هیچ عنوانی امرخطیر خدمت به مرید خود را با امور مادی و اموال او معاوضه میکرد. مگر در صورتی که شیخ تصرف در اموال وی را مصلحت میدید در این صورت این تصرف در امر خدمت عملی پسندیده بود.کاشانی نوشته: «باید که به هیچ وجه طمع به مال مریدیا خدمت او نکند و بدان تعلّق نسازد و تربیت و ارشاد را که بهترین صفت است، در مقابلهی قبول عوضی باطل نگرداند. در خبر است که: «ما تَصَدَّقَ مُتَصدِّقٌ بصدقِهِ و افضَلَ من علمیثُّبه فی النّاس. الّا وقتی که به تصریف الهییا علمی صریح بداند که او را به جهت مصلحت در آن تصرّف می باید کرد و بدان تعلّق گرفت؛ آن گه شاید که آن را قبول کند در آن متصرّف گردد. » (کاشانی، ۱۳۸۸: ۱۶۱) نجمالدّین رازی نیز بیان داشته: «از مال مرید طمع بریده دارد، تا مرید در اعتراض نیفتد و ارادت فاسد نکند، چه مرید را هیچ آفت و فتنه و رای اعتراض نیست بر احوال شیخ. » (نجمالدّین رازی، ۱۳۸۴: ۲۴۵)سهروردی میگوید: «شیخ باید که از مال مرید تبرّا جوید و راغب خدمت کردن او باشد. جعفرخلدی- رحمۀ- گفت: نزدیک جنید- رحمۀ- نشسته بودم، مردی از در خانقاه درآمد و گفت: شیخا مرا مالی فراوان است و می خواهم که جمله بر فقرا تفرقه کنم. جنید او را منع کرد و گفت: ایمن نیستم از آنکه نفس دیگر باره از تو مطالبت کند. آنچه ترا به کار باید، برگیر و باقی به درویشان صرف کن. پس اگر شیخ را، به قوّت معرفت و نور فراست معلوم شود، که مرید را التفات نخواهد بود بدان، در آخر شاید که جملهی اموال وامتعهی مرید را قبول کند. » (سهروردی، ۱۳۸۴: ۱۶۷) ۴-۹-۱۱-اخراج مرید از خانقاه جهت بی حرمتی به شیخ در آیین شیخ بودن صوفیان، اگر شیخی متوجّه بی حرمتی از جانب مریدی می شدواجب بود که آن شیخ مرید را با تنبیه تمام از خانقاه و منزل خود بیرون کند. چرا که از اصول بنیادین آیین شیخ و مرید رعایت ادب و احترام شیخ بر مرید امری واجب بوده است. باخرزی در این باره نوشته: «بر شیخ واجب است که چون دانست که حرمت او از دل مرید ساقط گشت مرید را به سیاست تمام از منزل خود براند که او اکبر الاعداست. » (باخرزی، ۱۳۸۳: ۶۹) ۴-۹-۱۲-رفق و مدارا با مریدان شیخ باید در اعمال تربیت و پرورش مریدان خود، با مریدان ضعیف العزیمه و کسانی که در مخالفت با نفس سرکش خود صدق ارادت نداشتند با رفق و مدارا رفتار میکرد و بر آنها راه را تنگ و دشوار نمی کرد. در کل شیخ باید در امر تربیت و پرورش مریدان آنها را وادار به انجام اموری میکرد که حاوی صلاح دین و دنیای آنها باشد تا با این رفتار شیخ خود به صفای قلبی و باطنی نائل میشدند.کاشانی مینویسد: «هر گاه در مریدی مشاهدهی ضعف عزیمت و ارادت کند و داند که در مخالفت نفس و ترک مألوفات صدق عزیمتی دارد، باید که با وی مدارات نماید و بر حدّ رخصتش اقتصار فرماید تا زود متنفّر نگردد و به طول مدّت و کثرت مخالطت با فقرا جنسیتی بیابد. وقتی یکی از ابنای نعمت به صحبت «احمد قلانسی» پیوست و از دنیا انقطاع و تتبّل نمود. «احمد» دروی ضعفی مییافت. پس هر گاه که در راهم چیزی حاصل آمدی، جهت نان وی رقاق و بریان و حلوا خریدی و گفتی: «این از آن نعمت دنیا برون آمده است و با آن خو کرده، لایق آن بود که با وی طریق رفق و مواسات سپرند و از حظوظش منع نکنند. » (کاشانی، ۱۳۸۴: ۱۶۲) نجمالدّین رازی نیز در این باره نوشته: «باید که بر مرید مشفق باشد و او را بتدریج بر کار حریص میکند، و باری بروی ننهد که او تحمّل نتواند کرد، و او را بر وفق و مدارا در کار آورد. » (نجمالدّین رازی، ۱۳۸۸: ۲۴۶)سهروردی اظهار داشته: «شیخ باید که با مرید ناصح و مهربان و نیکخواه باشد. و آنچه چیز بدیشان فرماید که صلاح دین و دنیای ایشان در آن باشد. » (سهروردی، ۱۳۸۴: ۱۶۶) ۴-۹-۱۳-منع مرید از ملاقات با شیخ دیگر شیخ حاضر در خانقاه، باید طبق آیین خانقاهی، باید از رفتن مریدش به حضور شیخی دیگریا نشستن با اصحابی غیر از اصحاب خود، ممانعت به عمل می آوردزیرا نوع تربیت و پرورش هر شیخی متفاوت بوده و ملاقات مرید با شیخی دیگر باعث غفلت او میشد. باخرزی در توجیه این آیین میگوید: «بر شیخ واجب است که مرید را نگذارد تا نزدیک شیخ دیگر رود،یا با اصحاب شیخ دیگر بنشیند که مضرّت به مریدان مبتدی زود راهیابد ویکی از مضرّت با اصحاب شیخ دیگر بنشیتن آن است که آن شیخ شاید که مریدان خود را به کاری امر کرده باشد و مخالف نفس ایشان در آن باشد و آن امر موافق هوای طبع مرید این شیخ دیگر باشد وشیخ او را مخالف این امر فرموده باشدو این مرید اصحاب آن شیخ را بیند که بر این امر نیز اقدام می نمایند. او پندارد که او را این مضر نیست و بر این امر اقدام نماید.یا به صحبت آن شیخ میل کند و چون مرید به دل با شیخی دیگر میل کند منزلت شیخ اوّل به قدر آن میل در دل او ساقط شود و بعد از آن اگر با او صحبت دارد منافق باشد و با خدای نقض آن عهد که شیخ اوّل او را داده است کرده باشد که حال میل دل خود پوشیده باشد و کار او همه حبط گردد. » (باخرزی، ۱۳۸۳: ۷۴-۷۳) ۴-۹-۱۴-منع مرید از هم صحبت شدن با اصحاب دیگر در آیین و آداب شیخی، شیخ خانقاه وظیفه داشت که مرید خود را از نشست و برخاست و ملاقات به جز با اصحاب خود با دیگران منهی کندهم چنین از این که مرید احوال و ارادت قلبی خود را با سایر اخوان در میان گذارد باید به طور جدّی ممانعت به عمل می آورد. زیرا در غیر این صورت شیخ در حق مرید خود خیانت میکرد. باخرزی نوشته: «شرط آن است که شیخ مرید را نگذارد که به جز اصحاب که در تحت اواند با کسی دیگر نشیندیا به دیدن و زیارت کسی بیرون آید،یا خیر و شرّ خود را با کسی بگوید،یا از واردات و کرامات حقّ که بر وی طاری شده باشد بایاران خود نیز در میان نهد و از آن باب حدیث کند و اگر گذارد تا مرید به این امور منهی اقدام نماید در حقّ او بد کرده باشد. » (همان: ۷۱) ۴-۹-۱۵-محدودیت شیخ در ملاقات با اصحاب و خواص
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فرقه های اسلامی همه به جان هم افتاده بودند. نزاع حنبلیه شیعه و سنی اشعری و معتزلی، اصحاب حدیث یعنی داوودیه و شافعیه و مالکیه و حنبلیه با اصحاب رای و قیاس یعنی حنفیه در فروع و احیانا در اصول مذهب با هم اختلاف شدید داشتند. گروهی از این فرقه به فضیلت علی بن ابی طالب(ع) معتقد بودند، شیعه در اغلب اصول مذهب با معتزله همراه و با اشعریه مخالف بودند و خود شعب بسیار با اسامی مختلف مانند زیدیه، کیسانیه،اسماعیلیه و… داشتند. هر شعبه از مذاهب اسلامی خود منقسم به فرق گوناگون می شد که با هم و همچنین با شعب دیگر اختلاف بسیار داشتند، این احوال روز به روز در شدت بود و اختلاف ها و مشاجرات مذهبی در قرن چهارم و پنجم به نهایت شدت رسید. ( همان: ۴۳-۴۲) در این دوره اختلاف شیعه و سنی بالا گرفت و کار به قتل و غارت های سخت کشید. آل بویه مذهب تشیع داشتند و در ترویج این مذهب کوشش بلیغ می کردند. معزالدوله دیلمی چون بر بغداد مسلط شد و زمام سلطنت را بدست گرفت در مرکز اقتدار اهل سنت و جماعت اعلان تشیع کرد.در بهبوحه رواج مذهب سنت و در مرکز خلافت عباسی که هیچ کس جرات نداشت نام شیخی را بدون احترام یاد و علناً معاویه را لعن کند و علی (ع) رابر صحابه دیگر فضیلت دهد، معزالدوله در سال(۳۵۱) امر کرد که در مساجد بغداد این عبارت را نوشتند: « لَعنَ الله مُعاویه بن ابی سُفیان وَ لَعنَ مَن غصب فاطمهَ رضی الله عنهاَ فدکاًو مَن مَنعَ مِن اَن یدفَن الحسنُ عند قُبر جدَهٍ عَلیهُ الَّسلمُ وَ مَن نَفی آباذرِ الغفاری و مَن اَخَرَج العباس من الشوری» و این خود علناً لعن معاویه و شیخین و خلیفه المطیع الله نیز به هیچ وجه قدرت مخالفت و جلوگیری نداشت. مردم بغداد که اهل سنت بودند شبانه عبارت مذکور را حک کردند و معزالدوله به مشورت وزیرش از زنندگی عبارت کاست و شها با این معنی قناعت کرد که (لَعنَ اللهُ الظّالمین الِ رَسُولِ الله صلّی الله علیه وَ سَلّم) و هیچکس را صریحا جز معاویه مراد لعن قرار نداد(همان: ۴۴) در سال (۳۵۲) فرمان داد تا روز دهم محرم مراسم عزاداری حسین ابن علی(ع) را بر قرار ساختند و نیز امر کرد که در ۱۸ ذی الحجه جشن باشکوهی بنام (عید غدیر) برپا کردند.باین ترتیب مذهب شیعه در مرکز خلافت بغداد رواج روز افزون یافت و در عهد خلافت طائع و زمام دارای عزالدوله دیلمی آتش فتنه شیعه و سنی در بغداد بالا گرفت و کار به جنگ و جدال خونین انجامید و ترک و دیلم به جان یکدیگر افتادند و جمع کثیری در این غوغا کشته شدند و محله (کرخ) که مرکز شیعیان بود به دست غوغا اهل سنت سوخته شد. در این گیرودارها و هرج و مرج ها خلیفه اسلامی هم قدرت مداخلت مستقیم نداشت و کسی به حرف او گوش نمی داد و بالاخره عضدالدوله به بغداد آمد و آتش فتنه را خاموش ساخت.(همان:۴۵) در این عهد پیروان مذاهب اهل سنت در اوج قدرت بودند و پیروان آنها پیوسته با یکدیگر به منازعه و مباحثه می پرداختند. از میان چهار مذهب پذیرفته شده در بلاد اسلامی دو مذهب شافعی و حنفی در ایران بیش از دیگر مذاهب اهل سنت طرفدار داشت و از نظر شمار پیروان در حکم مذهب غالب و حاکم عصر به شمار می رفت. این عصر را می توان دوران تدوین و تکوین فرهنگ و معارف و استقرار مذاهب در ایران اسلامی به شمار آورد. (دامادی،۱۳۷۴ :۲۰) در داخل ایران نیز نظیر این آشوبهای مذهبی حکم فرما بود،فقهای خراسان اغلب از پیروان مذهب ابوحنففیه و طرفدار اهل سنت و جماعت بودند و بعضی از فقهای عراق در اصول، مذهب معتزله داشتند. در خراسان فرقه های شافعی و کرامی و معتزلی نیز وجود داشت. که هر کدام از آنها امام و پیشوایی بزرگ داشتند از آن جمله در زمان شاه محمود غزنوی (خواجه ابوبکر اسحق) رئیس کرامیه و (قاضی صاعد) رئیس اصحاب رای و روافضی بودند.(همایی، ۱۳۷۴ :۴۵) در کشف المحجوب هجویری به دوازده فرقه و فرق میان آنها اشاره کرده است. که اگر بخواهیم شرح هر یک را بیاوریم مطلب به دراز می کشد و به همین دلیل اشاره وار آورده ایم. (عابدی، ۱۳۹۱ : ۳۸۲-۲۶۷) که هجویری با کنش توام با تنفر به فرقه حلولیه می گوید: این دو فرقه مطرود هستند و من که علی بن عثمان الجلا بی ام می گویم: من ندانم که ابوحلمان که بودند و چه گفتند، اما هر که قائل باشد به مقالتی به خلاف توحید و تحقیق، وی را اندر دین هیچ مذهب نصیب نباشد و چون دین- که اهل است- مستحکم نبود. تصوف که نتیجه و فرع است اولی تر که با خلل باشد؛ از آن که اظهار کرامات و کشف آیات جز بر اهل دین و توحید صورت نگیرد. (همان: ۳۸۲) اگرچه در آغاز امر، حکومت ها در این منازعات دین چندان دخالتی نمی کردند. ولی از اوایل قرن پنجم به تدریج ارباب قدرت و رجال حکومت نسبت به ادیانی که با آن ها نظر مساعدی نداشتند به مخالفت و سخت گیری پرداختند. چنان که دربار محمود خود مرکز رقابت دائم بین حنفیان و شافعیان و میان کرامیان و اشعریان بوده و پادشاه غزنه با تعصب دینی و سودای جهان گیری و هوای جمع ذخایر و اموال که داشت، در این منازعات هر چندی به یک سو می پیوست. (دامادی، ۱۳۷۴ :۲۰) از جمله فرقه های مهم این دوره (۳۵۰-۴۵۰) قرامطه و فاطمیان مصر بودند که با خلافت اسلامی بغداد سخت مخالفت داشتند. خلفای فاطمی مصر در نحله تشیع از آل علی(ع) و با اهل سنت و جماعت مخالف بودند و می خواستند خلافت بنی عباس را از میان بردارند و احیاناً، قدرت و نیروی آنها به جایی رسید که خلافت بغداد را متزلزل ساخت و از این جهت خلفای عباسی فاطمیان مصر را بزرگترین دشمنان خود می شمردند و آنها را قرامطه می خواندند زیرا نسبت بد دین غالبا در آن زمان به (قرامطی) تعبیر می شد. (همایی، ۱۳۷۴ :۴۶). سلطان محمود بر خلاف سامانیان که با مذاهب و فرق مختلف به مدارا و مساهله رفتار می کردند و از آنجا که خود سنی و حنفی متعصبی بود با پیروان دیگر مذاهب با خشونت و بی رحمی رفتار می کرد. او خود در نامه ای که در سال (۴۲۰) به خلیفه القادر بالله می نویسد اعلام می دارد که آنچه با پیروان دیگر مذاهب می کند بر اساس عقاید و فتوای فقهاست چه طبق نظر فقها، پیروان این مذاهب هر چند به ظاهر دعوی مسلمانی دارند اما نه به خدا باور دارند و نه به ملائکه و پیغمبران و کتب آسمانی، آنان نه نماز می گذارند و نه روزه می دارند و نه زکات می دهند. با این بهانه قرار دادن این اتهامات، محمود بسیاری از جنایات خود را به دین و علمای دین نسبت می دهد و کارهایی از این دست را وظایف دین می شمارد و با خاطر آسوده به غارت خزاین و سوزاندن کتب و کشتار و به دار آویختن اقدام می کند. (وحیدا، ۱۳۸۸ : ۱۱۳) در خراسان غوغای مذهبی به شدت حکمفرما بود و سرچشمه اختلافات بیشتر نزاع علوی و عباسی و قرمطی و رافضی و… بود. چون حکومت آل بویه در بغداد خاتمه یافت و زمام امور به دست سلاجقه افتاد فی الجمله آتش اختلاف شیعه و سنی فرو نشست زیرا سلسله جنبان این نهضت بیشتر میان آل بویه بود ولی سلاجقه کاملاطرفدار خلافت عباسی شده و حرمت خلیفه ی وقت را کاملا نگاه می داشتند. از زمان سلاجقه به بعد مذهب تسنن در ایران به حد کمال استقرار داشت و ارباب مذاهب فرعیه دیگر چندان رونقی نداشتند. (همایی، ۱۳۷۴ :۴۷) نیشابور در این عصر مرکز اصلی برخورد عقاید گوناگون و مذاهب و فرق مختلف بوده است. ستیزه بر سر حقانیت بخشیدن به یکی از مذاهب فقهی گرمترین بازارها را در این شهر داشته است. در نیشابور این عصر گذشته از اقلیت های مسلمان غیر یهودی، مسیحی،زرتشتی که معابد خاص خویش را داشته و زندگی مذهبی خود را ادامه می دادند. انواع فرقه های مذهبی اسلامی هم در برابر یکدیگر صف آرایی می کردند. جنگ سنی و رافضی (شیعه) و نبرد معتزلی و اشعری و پیکار کرامی و مشبهی یا معتقدان تنزیه که در صورت های مختلف و با نام های گوناگون در خلال حوادث جلوه گر شده، چه تعداد بی گناهان را به کشتن داده و چه مایه خاندان ها را بر باد داده است. بر اثر تحولات اجتماعی و سیاسی، هر چند سال یکبار قدرت به دست یکی از فرقه ها می افتاد و آن فرقه تا آنجا که در توان داشت به انتقام جویی از فرقه های دیگر می پرداخت و به انتقال قدرت به دست گروه دیگر خود مورد هجوم حریفان قرار می گرفت و تاوان سخت گیری و تعصب های خویش را می پرداخت. (شفیعی کدکنی، ۱۳۶۶ :۸۱) اگر چه این منازعات بر سر مسائل دین بود اما موضوع حقیقی دعوا کسب قدرت دنیوی در نیشابور بود. (باسورث: ۱۳۷۲ :۱۹۰) خلاصه سخن اینکه از ۳۵۰ تا ۴۷۰ که عصر زندگانی شیخ ما هجویری است. مملکت ایران مخصوصا خراسان،نیشابور، غزنه … میدان جنگ های سیاسی و مذهبی بود و بر مردم این سرزمین در آن عصرکمتر سالی گذشته است که از حوادث مهم خالی باشد. (همان: ۱۹۵) ۲-۷-۱ تصوف در قرن پنجم ریشه اصلی تصوف همان تعلیمات اسلامی بود و در قرن دوم هجری تصوف صورت زاهد شدن و عزلت از دنیا داشت و تعلیمات این فرقه در این قرن هنوز نظام و ترتیب خاص به خود نگرفته بود اما در قرن سوم هجری تدریجا صورت تعلیمات مخصوص پیدا کرد و افکار تازه و عقاید فلسفی جدید در آن راه یافت. از میان قرون و اعصار اسلامی دو قرن چهارم و پنجم به نهایت کمال و رشد علمی و عملی تصوف اختصاص دارد، در این دو قرن بزرگان صوفیه در ممالک اسلامی و مخصوصا ایران بسیار بودند و غالب آنها از اعاظم دانشمندان زمان محسوب می شدند و از خود آثار مهم به یادگار گذاشتند. اهمیت قرن پنجم نیز بیشتر از قرن چهارم است. زیرا در نیمه اول این قرن جمعی از اساتید و اعاظم این فرقه از قبیل شیخ ابوسعید ابوالخیر،ابوالقاسم قشیری و شیخ ابوالحسن خرقانی و … می زیستند. (همایی، ۱۳۶۲ : ۸۲-۸۱) به خصوص منطقه خراسان که از نظر عرفان و تصوف حائز اهمیت شایانی بود، زیرا برخی از پایه گذاران واقعی مسلک تصوف اسلامی از آنجا برخاسته بودند و سهم خراسان در تصوف بیشتر از سایر مناطق اسلامی بود. حتی عده ای از بزرگان تصوف بغداد و مراکز دیگر زاده و پرورده سرزمین خراسان بودند. (کیانی، ۱۳۶۹ : ۱۸۶) در این قرن به علت شیوع تعصبات مذهبی و مجادلات و مناظرات فرق مختلفه، عرفا هم برای فرار از اعتراض و مزاحمه اهل ظاهر می کوشند که طریقت را به مذاق و سلیقه اهل ظاهر و تمایلات مذهبی نزدیک کنند و به این منظور دست به تالیف کتب زده: هر اهل عرفانی را با استناد به آیات قرآنی و احادیث و موازین شرعی ثابت نموده،موافق کتاب و سنت جلوه می دهند. با این حال تماس تصوف با منابع مختلف، مخصوصا نفوذ حکمت اشراق و فلسفه نو افلاطونی در تصوف و تاثیر عمیق عرفای بزرگ قرن چهارم و اوایل قرن پنجم همه این عوامل، افق فکری صوفیه را به حدی وسیع و عالی نموده بود که نگذارد. در ظلمت تعصب گم شوند و در همین قرن باز صوفیه در مشرب و حال و مذاق و معرفت و حسن قریحه و سلامت فکر و اخلاق پسندیده و پاکدامنی از باقی فرق ممتاز بودند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
و افق فکری آن ها به مراتب متعصبین مذاهب مختلفه بالاتر بود. اگر در مسائل اصولی تصوف ابداعی دیده نشود در شکل بحث تنوع پیدا شده و مسائل عرفانی در کار نضج و پختگی است. ( غنی، ۱۳۸۳ :۴۱۲) تصوف تفعل بود و تکلف، و این نوع اصلی باشد، و فرق این از حکم لغت و معنی ظاهر است. پس صفا معنی متلالی است و ظاهر، و تصوف حکایت از آن معنی و اهل آن اندر این درجه بر سه قسم است: یکی صوفی، و دیگر متصوف، و سدیگر مستصوف پس صوفی آن بود که خود فانی بود و به حق باقی،از قبضه طبایع رسته و به حقیقت حقایق پیوسته و متصوف آن که به مجاهدت این درجه را می طلبد و اندر طلب خود را بر معاملت ایشان درست همی کند و متصوف آن که از برای منال و جاه و حظ دنیا خود را مانند ایشان کرده باشد و از این هر دو و از هیچ معنی خبر ندارد، تا حدی که گفته اند: « المستصوف عندالصوفیه کالذباب و عند غیر هم کاباب.» مستصوف به نزدیک صوفی از حقیری چون مگس بود و آنچه این کند به نزدیک وی مؤمن بوده و به نزدیک دیگران چون گرگ پرفساد که همه همتش دریدن و لختی مردار خوردن باشد. پس صوفی صاحب وصول بود، و متصوف صاحب اصول، و مستصوف صاحب فصول. آن را که نصیب، وصل آمد به یافتن مقصود و رسیدن به مراد از مراد بی مراد شود و از مقصود بی مقصود. و از آن که نصیب، اهل آمد بر احوال طریقت متکلمین شد. و اندر لطایف آن ساکن و مستحکم گشت و آن را که نصیب فصل آمد از جمله جا مانده و بر درگاه رسم فرو نشست و به رسم فرو نشست و به رسم از معنی محجوب شد و به حجاب از وصل بازمانده است که معاملات ایشان را بتوان پوشید تا اسمشان را اشتقاق باید. (عابدی، ۱۳۹۱ : ۴۳) ۲-۷-۲سیر تصوف در ایران پس از جنید تصوف بر اساس سیر نخستین خود در ایران و سود بردن کامل از تعالیم مکتب بغداد در طی سالهای میانه و اواخر سده سوم هجری/ نهم میلادی و سراسر سده چهارم هجری/ دهم میلادی وسیعا در ایران انتشار یافت. اگر چند بیشتر صوفیان ایران همچنان از خراسان برمی خاستند که به همین دلیل این ولایت را « سرزمین اولیاپرور» می خواندند، اما در دیگر نواحی ایران نیز مشایخ بزرگ صوفیه ظهور آغاز کردند. با اینکه در طی این دوره دست کم بیشتر آنها با مشایخ خراسان اتصال داشتند، حلاج یک استثناست که از فارس به تستر و سپس بغداد رفت، اما وی نیز عمیقا از با یزید بسطامی که از خراسان برخاسته بود تاثیر برداشت. (انوشه، ۱۳۸۰ :۳۹۵) از صوفیان بر جسته سده سوم هجری/ نهم میلادی و معاصر جنید، اما نه از مکتب وی، ابن کرام بود که حدود سال ۱۹۰ق/ ۸۰۶م در سیستان تولد یافته، در خراسان تحصیل کرد و پس از زیارت کعبه به سیستان بازگشت. اما بواسطه مواجهه با دشواری های زیاد در مولد خود و نیز در خراسان، خصوصا نیشابور که مدتی در آنجا زندانی بود، ایران را به قصد اورشلیم ترک گفت و در آن شهر در مسجد قبه الصخره به موعظه و تعلیم پرداخت. پس از یک زندگی همراه با زهد و ریاضت سخت در سال ۲۶۰ق در آن شهر درگذشت و در کنار گورش مدرسه و خانقاه کرامیه، مکتبی که به نام وی خوانده می شد بنا گردید. ابن کرام هم صوفی بود و هم متکلم. وی در نوشته هایش در واژگان فن تصوف و کلام تجدیدنظر کرد. از معاصران او با یزید بسطامی است. (همان: ۳۹۶) یکی دیگر از صوفیان خراسانی که تفسیرش از تصوف که نهاد عقلی و عرفانی روشنی داشت ابوعبدالله محمدبن علی ترمذی بود که در تاریخ تصوف به حکیم ترمذی معروف است. (همان: ۳۹۷) ۲-۷-۳تصوف در سده چهارم هجری/ دهم میلادی: شجره تصوف که اکنون ریشه هایش تا ژرفای خاک ایران فرو دویده است در سده چهارم هجری/ دهم میلادی به برآوردن میوه های بزرگ ادامه داد. از یک سو مشایخ بزرگی از سنخ سده سوم هجری/ نهم میلادی نظیر مردانی چون ابوالحسن خرقانی ظهور کردند که قطب روزگارش بشمار می آمد. و ارتباط روحانیش با بایزید با لطف و زیبایی تمام در تذکره الاولیا عطار گزارش شده است از سوی دیگر نوع جدیدی از نوشته های صوفیانه در شکل تالیفات، مجموعه ها و تواریخ پدید آمدند.مولفان بیشتر این آثار که تا امروز رکن اصلی ادب عرفانی در خانقاه ها بوده اند صوفیانی چون کلاباذی، سراج، سلمی و ابونعیم بودند. (همان: ۳۹۹) ابوبکر کلاباذی در سال ۳۹۰ق/ ۱۰۰۰م در بخارا درگذشت بواسطه کتاب التعرف لمذهب اهل تصوف معروف است. که از بهترین نمونه کتب تصوف است و تقریبا از همان زمان تصنیف شهرت یافت. از این گذشته، این کتاب شرحی به فارسی دارد. که ابوابراهیم مستعملی بخاری که احتمالا از شاگردان کلاباذی بود، نوشته است این شرح که هرگز چنانکه باید مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته یکی از غنی ترین منابع برای تتبع در تاریخ و تعالیم دوره اول تصوف است. ابونصر سراج طوسی که در سال ۳۷۸ق/۹۸۸م درگذشت از شاگردان جعفر خلدی بود و از طریق او به مکتب جنید علاقه مند گشت کتاب اللمع فی التصوف سراج یکی از اساسی ترین ومعتبرترین گزارشها از تصوف و تعلیم آن است. این کتاب بجای آنکه تنها گزارشی از زندگی صوفیان بدست دهد، با روش روشن و منظم به شرح تعالیم اساس صوفیه، خصوصا درباره احوال و شئوول و سیرت پیامبر که صوفیان سیره وی را دنبال می کردند می پردازد. این کتاب از حیث ارائه ی اسناد و ارجاع به اقوال و آثار صوفیان نخستین نیز اثری غنی است. کتاب اللمع در اساس فکری به مکتب جنید وابسته است. ( انوشه، ۱۳۸۰ : ۳۹۹) ابوطالب مکی در ایران تولد یافت. اما به مکه رفت. او در خدمت ابوسعیدالعربی شاگرد دیگر جنید تلمذ کرد و در سال ۳۸۶ق/۹۹۶م در همانجا درگذشت. مکی که خصوصاً جذب مکتب محاسبی شده بود. توانست تحلیل بسیار موفقی از جنبه های مختلف تصوف بر حسب تعالیم شریعت بدست دهد. قوت القلوب او که به عنوان بیان معتبری از تصوف همواره با کتاب اللمع رقابت کرده است نقل کمتری از کتاب اخیر دارد. اما شمار استدلال های آن بیشتر است. این کتاب از لحاظ ادبی یکی از نفیس ترین آثار تصوف به عربی است و کتابی است که مطالعه آن مستلزم کوشش و دقت زیاد است. قوت القلوب بر بسیاری از صوفیان متاخر، مخصوصاً غزالی تاثیر گذاشت و احیاء علوم الدین او که چنانکه در پیش گفته آمد از محاسبی نیز تاثیر برداشته بود. حتی تطویل قوت القلوب خوانده شد. (انوشه، ۳۸۰ : ۴۰۰) نخستین تاریخ منظم مشهور بزرگی اولیا در اسلام به صورت طبقات،طبقات الصوفیه ابوعبدالرحمن سلمی نیشابوری است که در سال ۴۱۲ق/۱۰۲۱م دیده بر جهان فرو بست. مولف آثار بسیاری در باب تصوف نوشت، اما خصوصا طبقات است که فی نفسه و نیز به عنوان منبعی برای اثر معروفتر انصاری به نام طبقات الصوفیه که مجالس تذکیر شیخ به لهجه هروی بر اساس کتاب سلمی است اهمیت دارد. همچنین بیشتر تذکره نویسان متاخر صوفی، نظیر عطار و جامی مطالب خود را از انصاری و سلمی برگرفتند. چنانکه برخی از مورخانی که در آثار خود به بررسی تصوف پرداختند نیز نظیر ذهبی در تاریخ الاسلام مطالب خود را از سلمی اخذ کردند. طبقات سلمی مختصر گرانبهایی است از تعالیم صوفیان نخستین، خصوصا مکتب جنید. (همان: ۴۰۰) در پایان سده چهارم هجری/ دهم میلادی و آغاز سده پنجم هجری/ یازدهم میلادی تصوف در سراسر عالم اسلام اشاعه یافت و همراه با آن شمار زیادی کتاب تالیف گردید که موضوع بحث آنها تعالیم، طریقه ها و تاریخ تصوف بود. ابونعیم اصفهانی که در این ایام زندگی می کرد و در سال ۴۳۰ق/۱۰۳۸م درگذشت کتابی نوشت«حلیه الاولیاء» که تا امروز بزرگترین دائره المعارف تاریخ تصوف است و در ده مجلد بزرگ طبع شده است. این مرجع وسیع که مبتنی بر تعدادی از تذکره احوال و زندگی نامه های پیش از خود است. که اکنون از میان رفته اند دارای بافت فکری نیست و شرح منظمی از جنبه های نظری یا عملی تصوف ندارد. اما مشتمل است بر اطلاعات زیادی از «طبقات» مختلف صوفیه که از صحابه پیامبر آغاز می شود. در مجلد آخر کتاب شرح دقیقی از تصوف در دو قرن پیش از تالیف کتاب بدست می دهد. با آمدن سلجوقیان تبدیلات سیاسی و فکری بسیاری اتفاق افتاد که جهت سیر فلسفه، علم و کلام را بکلی دگرگون ساخت. همچنین سیر عرفان شیعه، هم امامی و هم اسماعیلی که بخشی از باطن گرایی اسلامی می باشد و پیوند نزدیک با تصوف دارند، اما ما ناگزیریم از موضوع بحث خود خارج سازیم با ظهور سلجوقیان طرح و قالبش را تغییر داد. اما در تصوف راهی که در سده چهارم هجری/ دهم میلادی ترسیم شده بود تقریبا در همان مسیر ادامه یافت. تالیفات کسانی چون سراج ومکی را در سده پنجم هجری/ یازدهم میلادی قشیری در رساله معروف خود و هجویری در کشف المحجوب که نخستین رساله منثور فارسی در تصوف است ادامه دادند. (همان: ۴۰۰) صوفیان نامی دوره سلجوقی که به استفاده از زبان فارسی به عنوان وسیله بیان تعالیم خود آغاز کردند نظیر ابوسعید و انصاری و بعدها عطار و نیز آنها که شاعر نبودند. اما صوفیان بزرگی بودند که آثار خود را به نثر می نوشتند مانند غزالی شاخه ای همان درخت می باشند که در اینجا به تحقیق در ثمراتش پرداخته ایم. بذر تصوف که وحی اسلامی در خاک ایران کاشته بود. با گذشت قرنها درخت تناوری گردید که از سده پنجم هجری/یازدهم میلادی به پهن کردن شاخه هایش بر گستره ادب فارسی پرداخت. از سنت صوفی که شاخه های ایرانی آن در دوره نخستین شاهکارهای بسیاری به زبان عرب خلق کرده بود، آن حضور و فیض روحانی که به درجه ای بسیار آشکار عمیقترین تاثیرات را بر تمام هنرهای ایرانی، خصوصا ادبیات گذاشته بود، همچنان جریان داشت. از همان آغاز این نفوذ روحانی و نبوغ ناپیدای زبان فارسی شعر عرفانی یگانه فارسی تولد یافت که نه تنها عالمگیرترین بخش ادب فارسی گردید، بلکه مقدر بود که تا چندین قرن نقش قاطع در حیات معنوی و دینی ملتهای متعدد دور و نزدیک آسیا بازی کند.(انوشه، ۱۳۸۰ :۴۰۱) ۲-۷-۳-۱ خرقه افکنی و جامه درانی: ظهور حقایق در مواقع گوناگون که نزول برکات و فیوضات حضرت حق است، گاهی چنان سرور و شیرینی و نشاط و مستی به همراه دارد که تاب مقاومت و ایستادگی را از انسان سالک می گیرد، نعره مستانه، عربده عاشقانه از اعماق جان میزند، خرقه میافکند؛ جامه میدارند، دستار بر زمین می زند. این حالت نزد اهل سلوک توام با حقایق باطنی است و اگر در خرقه افکنی و جامه درانی و دستار بر زمین زدن آن حقیقت باطنی دیده نشود، مذموم دانستهاند و نهی کردهاند. (حیدرخانی،۴۷۷:۱۳۷۴) همانا انداختن خرقه اشارت به رفع صورت و ترک عادت است و دستار برداشتن ترک سروری وحب ریاست می باشد و دست افشاندن به رها کردن غیر حق و دست از هر چیز غیر اوست بداشتن، چرخ زدن اشارت به دیار پیران مرکز وحدت که آن احد حقیقی حقیقه الحقایق است و به پای ایستادن اشارت به منزل بر موافقت عبودیت و نشستن به عجز و استکانت می باشد. (همان:۴۸۰) در واقع رسمی بوده است که در مراسم سماع، بر اثر وجدی که به صوفی دست میداده است جامه خویش را پاره میکرده و این عمل را مجروح کردن و مخروق کردن جامه مینامیدهاند و مراحلی داشته است نخست در حال وجد مختصری پارگی در جامه ایجاد میشده است و بعد از پایان مراسم آن خرقه را از سربدر میآورده اند، یعنی از تن بیرون میکردهاند و در میان جمع به قطعات کوچکی آن را تقسیم می کردهاند و هر یک را به یکی از حاضران می داند. (شفیعی کدکنی،۵۳۱:۱۳۶۶) چون به سماع مشغول گشتند، شیخ را وقت خوش گشت و وجدی ظاهر شد. جامه مجروح کرد، چون فارغ شدند از سماع، شیخ جامه برکشید و آن را پیش او پاره می کردند، شیخ یک آستین با تیرز به هم جدا کرد و بنهاد و آواز داد …» (همان:۱۱۹) و یا «استاد امام را وقت خوش گشت و از خرقه بیرون آمد و جمله جمع موافقت کردند و از خرقه بیرون آمدند…جمع میهنه نیز یکباره از خرقه بیرون آمدند تا پیش تربت شیخ ما آمدند… بی خرقهها پاره کردند» (همان:۲۶۳-۲۶۲)«یا موافقت شیخ همه مشایخ خرقهها در میان نهادند و چون شیخ مجلس تمام کرد و از تخت فرود آمد. آن جبه خویش و خرقه مشایخ پاره کردند.» (همان:۲۰۲) سماع هر کسی رنگ روزگار وی را دارد. کسی باشد که بر دنیای شنوده، کسی باشد که بر هوایی شنود، کسی باشد که بر دوستی شنود، کسی باشد که برفراق و وصال شنود. اینهمه و بال و مظلمت آن کسی باشد، چون روزگار با ظلمت بود و کسی باشد که در معرفتی شنود: هر کسی در مقام خویش سماع شنود، سماع آن دوست بود که از حق شنود. و آن کسانی باشند که خداوند ایشان را به لطف های خویش مخصوص کرده باشد.» (همان:۲۶۴) و آنان در حین سماع چنان از خویش رها می گشند که احرام حج میگرفتند «قوالان این بیت بگفتند و جمله اصحابنا در خروش آمدند و … هژده کس احرام گرفتند و لبیک زدند و - » (همان:۷۶۳) همچنین «خواجه بوطاهر در سماع خوش گشت و در آن حالت پیش شیخ لبیک زده و احرام حج گرفت چون از سماع فارغ گشتند خواجه بوطاهر قصد سفر حج کرد و …» (همان:۱۳۵) عدهای چون جنید بغدادی، ابومحمد رویه و غزالی اصل سماع را «ندای میثاق» دانستهاند و بر این عقیده اند که: در این قوم چون یاد اول شنیدن آن هنگام که حق تعالی خطاب کرد و ایشان را به قوله «الست بربکم» این خطاب (نور سرایشان پنهان گشت، پس ذکری بشیندند، سر ایشان به جنبش آمد. از آن که آنچه اندر سر ایشان پنهان گشته بود پیدا گشت… و هم چنان که وقتی آنچه در عقول ایشان پنهان بود با اخبار حق ظاهر شد تصدیق کردند و اندر لذت آن همه واله گشتند و بلی جواب دادند. چنانچه وقتی از جنید پرسیدند: سبب چیست که شخصی آرمیده با وقار به ناگاه آوازی میشنود اضطراب و قلق در نهاد او می افتد و از او حرکات غیر معتاد صادر شود گفت: حق تعالی در عهد ازل و میثاق اول با ذرات بنی آدم خطاب الست بر بکم کرد. حلاوت آن خطاب و عذوبت آن در کلام در مسامح ارواح ایشان بماند . لاجرم هر گاه آواز خویش بشنیدند، لذت آن خطابشان یاد آمد. و به ذوق آن در حرکت آیند. (سجادی؛ ۴۷۱:۱۳۷۰) و گروهی هم اصل سماع را از لذت این خطاب تکوین می دانند، که خدای تعالی چون خواست موجودات را بیافریند، فرمود «کن» یعنی «باشی» و آنها همدست شدند و اول لذتی که به چیزها رسید، لذت خطاب بود چون مستمع گشتند سماع مراشیان را غذا گشت، گفتهاند پس اصل آفرینش هر چیز این ندانست و لذت همه آفرینش را به منزله نغمه ای است که آفریدگار نواخته است. ارکان سماع راموسیقی، آلات موسیقی، شعر و رقص دانستهاند در کتاب کشفالمحجوب هجویری اشارهای به آنها کرده…» سماع حالت پایکوبی و رقص صوفی است، در نتیجه حالتی و روحانیتی که در یک لحظه در خویش احساس می کند. عامل پیدایش این لحظه، همه چیز میتواند باشد، شنیدن یک عبارت، دیدن یک حادثه، گوش فرا دادن به یک شعر یا یک ترانه و آواز (شفیعی کدکنی،۱۰۲) در این مجالس قوالی بود که ترانهها عاشقانه یا عارفانه – همراه یا بدون ساز – میخواند و صوفیان حلقه وارد بر زمین می نشستند و خاموش و آرام، سررا به زیر افکنده، نفس ها، را حبس کردند و سعی می ورزیدند تا سکوت و سکون جمع را بهم نزنند. اما این سکوت و سکون در میان آن شور و هیجان البته دوام نمی داشت. به ناگاه یک صوفی به وجد در میآمد، صدای تحسین بر میآورد. نعره میزد و رقص برمیخاست این شور در دیگران هم میگرفت و حتی شیخ نیز که حاضر بود به موافقت اصحاب به وجد و رقص در میآمد و این گونه حاضران به پایکوبی و دست افشانی برمیخاستند (زرین کوب:۹۵:۱۳۷۸) از ارکان دیگر سماع شعر است که توسط قوالان خوانده میشده است. قوال کسی است که در مجلس سماع صوفیان شعر یا بیتی را به آواز میخواند و زمینه به لحاظ موسیقایی برای سماع و رقص صوفیان آماده میکند. قول هر گونه شعر یا ترانه و آواز بوده است که در مجالس سماع و عموماً مجالس موسیقی خوانده میشده است. (شفیعی کدکنی،۴۷۲:۱۳۶۶) و عموماً سماع با خواندن ابیاتی توسط این قوالان آغاز میگشته است: دوانی معتقد بود که سالک از طریق پارهای حرکات مشخص و از پیش تعیین شده در حین سماع به حالات و تجربیات خاص در خود دست مییابد و بر اساس همین تجربیات نیز به حرکات شدیدتری روی میکند که به نوبه خود بار دیگر او را به تحولات و حالات جدیدتری میبرند و در همین هدف سماع، از طریق آواز و رقصی، که روح را به تجربیات هر چه بالاتر و والاتر سوق میدهد. دوانی اصل و فلسفه توجه صوفیه را به آن مشاهده کرده است. (همان:۲۴۴) سماع از مسائل بنیادی تصوف اسلامی است و همیشه مورد بعث و جدال موافقان و مخالفان بوده است. صوفیان در باب سماع یک رأی و یک نظر نداشتهاند، گروهی منکر سماع بودهاند و گروهی آن را در شرایط بسیار محدود، آنهم برای افراد خاصی روا میدانسته اند. ۲-۷-۳-۲ سماع سماع: تاریخ نشان می دهد در آغاز آفرینش، آن روزگاران که انسان خود را شناخته و شایسته تفکر و تصمیمگیری دانسته موسیقی را نخستین انعکاس التهاب و شور و هیجان و شوق درونی خود دیده است که در خارج از وجودش تحقق یافته و موجب حالت وجد و حال و طرب و نشاط گردیده، زمانی هم حزن واندوه، اما در عین حال اثر تسکین دهنده و آرامش آورنده با خود همراه داشته است. (حیدرخانی، ۲۱:۱۳۷۴) اما سماع در اصطلاح اهل تصوف عبارت است از وجد و سرور و پای کوبی و دست افشانی عارفان و صوفیان به تنهایی یا به همراه گروهی، به آداب و تشریفات ویژه (حلبی، ۱۷۵:۱۳۷۷) سماع در صدر اسلام وجود نداشته است. تا سال (۲۴۵) هجری که ذولنون مصری از زندان متوکل آزاد گردید، صوفیان در جامع بغداد به دور او گرد آمده درباره سماع از او اجازه گرفتند. قوال شعری خواند و ذوالفون هم اظهار شادی کرد. (حیدرخانی، ۲۶:۱۳۷۴) و به عنوان یکی از پیشکستوان سماع تصوف درباره سماع می گوید: سماع وارد» (الهام) حق است که دلها بدو برانگیزد و بر طلب وی حریص کند. و هر که او را به حق شنود به حق راه یابد و هر که به نفس شنود. در زندقه افتد. از معاصران ذولنون نیز سخنانی در تقدیر و ستایش سماع نقل شده است. چنانکه سری سقطی می گوید: «قلوب اهل محبت در وقت سماع، در طرب آید و قلوب توبه کاران در خوف به حرکت درآید.» در نیمه دوم قرن سوم سخنان بیشتر و ستایشهای زیادتری درباره سماع دیده می شود چنانکه از رویم پرسیدند از وجو د صوفیان به وقت سماع؟ گفت: ایشان معنیها بینند که دیگران نبیند. در قرن چهارم و پنجم سماع بازار داغ و پر مشتری پیدا می کند و به عنوان نشانه وعلامت ویژه صوفیان شناخته می شو د برخی از صوفیان چنان در تقدیس و بزرگداشت سماع افراط کردهاند که آن را از هر عبارتی برتر دانستند در مناقب الصوفیه می نویسند: بدان که شریف تر احوال و عزیزتر اوقات که از حق تعالی به بنده رسد سماع است و هیچ درجه از درجه روحانی عالیتر از سماع نیست (مدرس،۶:۱۳۸۷-۵) تنها فرقهای که با احوال روحی و خواستهای درونی مسلمانان یا با هر قوم دیگری آشنایی داشتند صوفیان بودند و اعتقاد داشتند، انسان به سبب سماع از دلبستگی آب و گل و تعلق ماده آزاد میشود و از این روی به شکرانه آزادی و وصول به عشق خداوند به رقص بر میخیزند، رقصی که سبب وارد الهی است و اندیشه عینی، جان او را از نقص رها می کند و به مراتب کمال ارتقا می دهد. (حلبی،۱۸۱:۱۳۷۷) خواجه عبدالله انصاری گوید: «بنده سماع همین کند تا وقت وی خوش گردد. جان وی فرا سماع آید دل وی فرانشاط آید، سر وی فراکار آید. از تن زبان ماند و بس، از دل نشان ماند و بس از جان عیان ماند و بس. تن در وجد و واله شود، دل در شهود مستهلک شود، جان در وجود مستغرق گردد. دیده آرزوی دیدار ذوالجلال کند، دل آرزوی شراب طهور کند، جان آرزوی سماع حق کند رب پرده جلال بر دارد، دیدار بنماید، بنده را به جام شراب بنوازد. حال بنده آنگه به حقیقت در سماع درآید. ای جوانمرد از تن سماع نیاید که در بند برتری است. از دل سماع نیاید که رهگذری است. سماع جان است که نه ایدری است تن سماع نکند که از خود در است. دل سماع نکند که روز کردار است،جان سماع کند که فرد را فرد است. (سجادی، ۱۴۸:۱۳۷۰) هجویری به طرفداری از سماع میپردازد و آن را نوعی هنر می داند و با ذکر حکایتی می گوید: ابراهیم خواص گوید که: من وقتی به حی از احیای عرب فراز در رسیدم و به دار ضیف امیری از امرای حی نزول کردم. سیاهی دیدم مفعول و مسلسل، بردرد خیمه افکنده اندر آفتاب. شفقتی بر دلم پدید آمد قصد کردم تا او را به شفاعت بخواهم از امیر. چون طعام بیاوردند، مرا کرام ضعیف را امیر بیامد تا با من موافقت کند. چون وی قصد طعام کرد من ابا کردم، و بر عرب هیچ چیز سخت فراز آن نیاید که کسی طعام ایشان نخورد مرا گفت: «ای جوانمرد، چه چیز ترا از طعام می باز دارد» گفتم : «امیدی که بر کرم تو دارم» گفت:« همه املاک من ترا، تو طعام بخور.» گفتم:« مرا به ملک تو حاجتی نیست، این غلام را در کار من کن»، گفت: «نخست از جرمش بپرس، آنگاه بند از وی برگیر، که ترا بر همه چیزها حکم است تا در ضیافت مایی.» گفتم:« بگو تا جرمش چیست.، گفت:« بدان که این غلامی است که حادی است و صوتی خوش دارد. من این را به ضیاع خود فرستادم با اشتری صد، تا برای من غله آرد. و وی برفت و دوبار شتر بر هرا شتری نهاد و اندر راه حدی میکرد. و اشتران میشتافند تا به مدتی قریب اینجا آمدند با دو چندان بار که من فرموده بودم. چون باراز اشتران فرو گرفتند، اشتران همه یگان، دوگان هلاک شدند.» ابراهیم گفت: مرا سخت عجب آمده گفتم: « ایها الامیر، شرف ترا جز به راست گفتن ندارد، اما مرا بر این قول برهانی باید.» تا مادر این سخن بودیم اشتری چند از بادیه به چاهسار آوردند تا آب دهند امیر پرسید که: «چند روز است که این اشتران آب نخورده اند گفتند: دو سه روز» این غلام را فرمود تا به حدی صوت برگشاد. اشتران اندر صوت وی و شنیدن آن مشغول شدند و هیچ دهان به آب نکردند. تا ناگاه یک یک در رمیدند و اندر بادیه بپراکندند. آن غلام را بگشاد و به من بخشید. و اصوات را تأثیر از آن ظاهرتر است. به نزدیک عقلا که به اظهار برهان وی حاجت آید و هر که گوید. مرا به الحان و اصوات و مزامیر خوش نیست» یا دروغ گوید، یا نفاق کند و یا حس ندارد از جمله مردمان و ستوران بیرون باشد منع، گروهی از آن بدان است که رعایت امر خداوند کنند، و فقها معتقدند که: چون ادوات مداهی نباشد و اندر دل فسقی پدیدار نیاید، شنیدن آن مباح است و بر این آثار و اخبار بسیار آرند. در باور هجویری سماع دارای دو گونه احکام است. یکی آن که معنی شوند، و دیگر آن که صوت . و اندر این هر دو اصل فواید بسیار است و آفات بسیار، از آنچه شنیدن اصوات خوش غلیان معین باشد که اندر مردم مرکب بود اگر حق بود حق و اگر باطل بود. باطل، کس را که مایه به طبع فساد بود آنچه شنود همه فساد باشد (عابدی، ۲۳۹:۱۳۹۱) و جملگی این اندر حکایت داوود – علیه السلام – بیاید. چون حق تعالی وی را خلقت گرانید وی را صوتی خوش داد و حلق او را مزامیر گردانید. و کوهها را رسایل وی کرد. تا حدی که وحوش و طیور از کوه و دشت به سماع آمدندی و آب با ستادی و مرغان از هوا در افتادی و آنگاه چون حق – تعالی – خواست که مستمع صوت متابع طبع را جدا کند از اهل حقّ و مستمع حقیقت، ابلیس را به درخواست وی و حیله و مکروی بماند تا نای و طنبور ساخت و اندر برابر مجلس داوود- علیه السلام – مجلس فرا گسترید تا آنان که می صوت داوود و شنیدند به دو گروه شدند. یکی آن که اهل شقاوت بودند، (همان:۲۳۰) و دیگر آن که اهل سعادت، آن گروه به مزامیر ابلیس مشغول شدند و این گروه به اصوات داوود بماندند ذیلنون گوید:«سماع وارد حق است که دلها بدو برانگیزد و بر طلب وی حریص کند هر که آن را به حق شنود به حق راه یابد، و هر که به نفس شنود اندر زندقه افتد. (عابدی، ۱۳۱:۱۳۸۱) شیخ ما، هجویری در مورد مراتب سماع می فرماید. سماع وارد حق است .و ترکیب جد از هزل و لهو است، و به هیچ حال طبع مبتدی قابل حدیث حق نباشد و به ورود آن معنی ربانی مرطبع را زیرو زبر می باشد خرقت قهر چنانکه گروهی اندر سماع بیهوش شوند و گروهی هلاک گردند، و هیچ کس نباشد الا که طبع او از حد اعتدال بیرون شود. و این را برهان ظاهر است. یا آنجا که در مورد اثر موسیقی او می گوید:«و معروف است که اندر روم چیزی ساختهاند اندر بیمارستانی، سخت عجیب، که آن را «انگلیون» خوانند و آن بر مثال رودی است از رود ها، و اندر هفتهای دو روز بیماران را اندر آنجا بدارند و آن بفرمانید زدن و بر مقدار علت، آن بیمار را آواز آن بشنوانند. آنگاه وی را از آنجا بیرون آرند. و چون خواهند که کسی را هلاک کنند، زمانی بیشتر آنجا بدارند. تا هلاک شود و آن اطبا پیوسته می شنوند و اندر ایشان هیچ اثر نکنده از آنچه موافق است با طبع ایشان و مخالف به طبع مبتدیان. و آنجا که به داستان مرید جنید اشاره میکند، میگوید: و معروف است که جنید را مریدی بوده است که اندر سماع اضطراب بسیار کردی، و درویشان بدان مشغول شدندی. پیش شیخ شکایت کردند. وی را گفت: « بعد از این اگر اندر سماع اضطراب کنی نیز من با تو صحبت نکنم.» بومحمد جُر یر میگوید: در سماعی میاندر وی نگاه می کردم. لب بر هم نهاده بود. و خاموش می بود تا از هر مویی از اندام وی چشمه ای بگشاد تا هوش از وی بشد و یک روز بیهوش بود. و حکایتهای از این گونه که در کتاب کشف المحجوب فراوان است. (عابدی، ۲۲۳:۱۳۸۱) هجویری درباور و اعتقاد به قرآن چگونگی برخورد باخواندن و شنیدن آن در ضمن حکایت هایی که می آورد و همراه با شاهد مثالی، کنش خودش را نسبت به معتزله و اعتقاد آنها بیان می کند . اول خواننده را به لطف و عنایت پروردگار دعوت می کند و بعد وارد موضوع اصلی می شود و نظرش را بیان می کند. او میگوید: بدان که سبب حصول علم حواس خمس است، یکی سمع، دویم بصر، سیم ذوق، چهارم شم، پنجم لمس، و خداوند – تبارک و تعالی – مر دل را این پنج در بیافریده است. و از این پنج حواس، چهار در محل مخصوصی نهاده، و یکی را اندر همه اعضا شایع گردانیده، گوش را محل سمع گردانید، چشم را بصر، و کام را ذوق، و بینی را شمّ و لمس را اندر همه اندام مجال داده است، از آنچه جز چشم نبیند و جزگوش نشنود و جز بینی نبودید و جز کام مزه نیابد، اما تن به بساوش اندام نرم از درشت. گرم از سرد بازداند و از روی جواز جایز باشد که این هر یک اندر همه اعضا شایع باشدی، چنانکه لمس. (عابدی، ۲۲۳:۱۳۸۱) پس از این چهار حواس بی پنجم آن – که سمع است. روا باشد که اندر دیدن این عالم بدیع و بوییدن چیزهای خوش و چشیدن نعمتهای نیکو و بسودن چیزهای نرم مرعقل را دلیل گردد به معرفت و به خداوندش راه نمایند، از آن که بداند. عالم محدث است که محل تغییر است و این را آفریدگاری است. نه از جنسی آن که مکونّ است و آفریدگار او مُکوَنّ ِ و آن مجسِمَّ و آفریدگار او مجسم و آفریگارش نامتناهی و آن متناهی و قادر است به همه چیزها و بر همه چیز، و تصرفش اندر ملک جایز است، آنچه خواهد تواند کرد و رسولان فرستاد با برهانهای صادق، اما این جمله بر وی واجب نباشد تا وجوب معرفت به سمع معلوم خود نگرداند و آنچه موجب مسع است. و از این است که اهل سنت فضل نهند سمع را بر بصراندر دارتکلیف (همان:۲۲۴) یا آنجا که شیخ ما هجویری با کنشی نسبت به شنیدن قرآن و اثرات آن به جانبداری از حس شنوایی میپردازد. و می گوید: «اولتر مسموعات مردل را به فراید و سرّ را به زواید و گوش را به لذات کلام ایزد- عزّاسمه – است. و از معجزات قرآن یکی آن است که طبع از شنیدن و خواندن آن نفور نگردد، از آنچه اندر آن رقتی عظیم است. تا حدی که کفار قریش به شبها بیامدندی اندر نهان و پیغمبر – علیه السلام – اندر نماز بودی، ایشان می شنیدندی آنچه وی می خواندی و تعجب مینمودندی. پس پند آن نیکوتر است از همه پندها و لفظش موجز تر از همه لفظها و امرش لطیفتر از همه امرها، و نهیش زاجر تر از همه نهیها و وعدش دلبربا تر از همه وعدهها، و وعیدش جان گذارتر که از همه وعیدها و قصههاش مشبعتر از همه قصهها، و امثالش فصیعتر از همه مثالها هزار دل را سماع آن صید کرده است،و هزار جان را لطایف آن به غارت داده عزیزان دنیا را ذلیل کند و ذلیلان دنیا را عزیز کند. و با ذکر حکایتی مطلب را روشنتر می کند. «عمر بن الخطاب. رضی عنه – بشنید که: خواهر و دامادش مسلمان شدند. قصد ایشان کرد با شمشیر آخته، تا حق – تعالی – لشکری را از لطف اندر زوایای سوره طه به کمین نشاند. تا به در سرای آمد و خواهرش میخواند: «طه: ما انزلنا علیکَ لِتسقی اِلا تذکرهً لِمن بخش (۱-۳ طه) «جانش صید دقایق آن شد و دلش بسته لطف آن گشت طریق صلح جست و جامه جنگ برکشید و از مخالفت به موافقت آمد و از این گونه داستانها در مورد حس شنوایی … (عابدی، ۲۲۵:۱۳۸۱) ۲-۷-۳-۳ خرقه هنگامی که سالک، مراسم ریاضت و مجاهده. و دیگر مسائل مربوط به آئین تصوف را به دستور شیح و تحت نظر او به انجام رسانیده : و آماده سلوک در راه وصول حقیقت میگردید. و شایستگی کامل برای عضویت در مسلک تصوف را پیدا می کرد. شیخ طریقت او را به رعایت مقررات خرقه پوشی متعهد ساخته و بدو خرقه میپوشانید و با این کار اهلیت و استعدا د و پایگاه تکامل و رشد معنوی مرید را تأیید و تصدیق می کرد و بین مرید و شیخ طریقت و با آن سلسله طریقی که با چندی واسطه به پیامبر اسلامی پیوست رابطه و نستبی برقرار میگردید، این خرقه به نام خرقه اراده یا خرقه تصوف نامیده شده است (کیانی،۴۵۴:۱۳۶۹) رسول را صلی علیه – فرمان آمد به تقصیر جامه، کما قال الله، تعالی: (عابدی، ۶۲:۱۳۹۱-۶۱) «و ثیابک مظهر (۴/ المدثر)، امی فقصر.» حسن بصری گوید، رحمه الله علیه: « هفتاد یار بدوی را بدیدم. همه را جامه پشمین بود.» و صدیق اکبر – رضی الله عنه اندرحال تجرید جامه صوف پوشید و حسن بصری – رحمه الله - گوید که: «سلمان را بدیدم گلیمی با رقعههای بسیار پوشیده.» ] از[ عمر بن الخطاب و علی بن ابی طالب – رضوان الله علیهما – و از هرم بن حیان – رضی الله عنه – روایت آرند که ایشان مراویس قرنی را بدیدند با جامههای پشمین با رقعه ها بر آن گذاشته. حسن بصری و مالک بن دنیار و سفیان ثوری و داوود طایی را- رحمه الله علیه – بس صوف فرمود، و او یکی از محققان متصوفه بود (همان:۶۲) و نیز میفرماید مرقعه پیراهن وفاست مرا هل صفا را و لباس سرور است مراهل غرور را؛ تا اهل صفابه پوشیدن آن از کونین مجرد شوند و از مألوفات منتقطع گردید، و اهل غرور بدان از حق محجوب شوند و از صلاح بازمانند در جمله مر همه را قسمت صلاح و سبب فلاح است، و مراد جمله از آن محصول. یکی را صفا بود، و یکی را عطاء و یکی را غِطا، و یکی را وفا. (همان:۶۳) و من که علی بن عثمان الجلابی ام – و فقنی الله – از شیخ المشایخ، ابوالقاسم کرکانی – رضی الله عنه – در طوس پرسیدم که:« درویشی را کمترین چه چیز باید تا اسم فقر را سزاوار گردد؟»گفت: « سه چیز باید که کم از آن نشاید: یکی باید که پارهای راست برداند دوخت، و دیگر سخنی راست بداند شنید، و سه دیگر پایی راست بر زمین داند زد. (عابدی، ۶۷:۱۳۹۱) و در حکایتی به حضرت (مسیح) میفرماید و اندر آثار صحیح وارد است که عیسی بن مریم۰ علیه السلام – مرقعهای داشت که وی را به آسمان بردند. (همان:۶۸) نظر هجویری در مورد فرق: بدان که حرقه کردن جامه اندرمیان (این طایفه معتاد است، و اندر مجمعهای بزرگ که مشایخ بزرگ حاضر بودند، این کردهاند. و من از علما دیدم گروهی که بدان منکر بودند و گفتند که: «روا نباشد جامه درست پاره کردن، و آن فساد بود.» و این محال است. فسادی که مراد از آن صلاح باشد سهل بود.، و همه کسان نیز جامه درست ببرند و بدوزند، چنانکه معمول است و هیچ فرق نباشد میان آن که جامهای به صد پاره کنند و بر هم دوزند و میان آن که به پنج باره کنند، و اندر هر پارهای از آن، خرقه، راحت دل مُومن است. و قضای حاجتی که از آن وی بر مرقعه دوزند. در حالی که شیخ ما هجویری براین است که هر چند که جامه خرقه کردن را اندر طریقت هیچ اصلی نیست، و البته اندر سماع در حالت صحت نشاید کرد که آن جز به اسراف نباشد اما اگر مستمع را غلبه ای پدیدار آید، چنانکه خطاب از وی برخیزد و بی خبر گردد، معذور باشد، یا چون یکی را چنان افتد اگر جماعتی بر موافقت وی خرقه کنند. و نیز در جای دیگری می گوید: خرقه کردن در سماع این گونه است: مشکل ترین این جمله، خرقه سماعی باشد و آن بر دو گونه است. یکی مجروح، و دیگر درست. و جامه مجروح را شرط دو چیز بود: یا بدوزد بدو بازدهند این جماعت یا به درویش دیگر، و یا مر تبرک را پاره پاره کنند و قسمت کنند اما چون درست باشد، بنگریم تا مراد آن درویش مستمع که جامعه بیفکند چه بوده است. اگر مراد قوال بوده است، وی را باشد، و اگر مراد جماعت، ایشان را و اگر بی مراد افتاد، به حکم پیر باشد تا چه زمان دهد و باز … (عابدی، ۲۳۸:۱۳۸۱) و آنجا که درمورد آداب سماع میگوید: و اینکه سماع چه آداب و رسومی دارد. «بدان که شرط ادب سماع آن است که: تانیاید نکنی و مرآن را عادت نسازی، دیر به دیر کنی تا تعظیم آن از دل بشود. و باید تا چون سماع کنی پیری آنجا حاضر باشد و جایی از عوام خالی و قوال بحرمت و دل از اشتغال خالی و طبع از احد نفور، و تکلف از میان برداشته و تا قوت سماع پیدا نیاید شرط نباشد که اندر آن مبالغت کنی. چون قوت گرفت شرط نباشد که آن از خود دفع کنی. مر وقت را متابع باشی بدانچه اقتضا کند. اگر بجنباند، بجنبی، و اگر ساکن دارد ساکن باشی و فرق دانی کرد میان قوت طبع و حُرقت وجد و نیز در مورد قوال میگوید: و باید که قوال اگر خوش خواند نگویی که خوش می خوانی و اگر ناخوش و ناموزون گوید و طبع را خارج کند، و نگوید بهتر خوان و به دل بروی خصومت نکند و وی را اندر میانه نبیند. حواله آن به حق کندو راست شنود. و نیز میگوید: و من که علی بن عثمان الجدابی ام- آن دوست تر دارم که مبتدیان را به سماعها نگذارند تا طبع ایشان بشولیده نشود،که اندر آن خطرهای عظیم است، و از این مرمستمعان را حجابهای صعب افتد. و من استغفار کنم از آنچه رفته است بر من از اجناس آفت و استهانت معاملت و استعانت خواهم از خداوند – تبارک و تعالی- تا ظاهر و باطن مرا از آفات نگاه دارد. (عابدی، ۲۳۹:۱۳۸۱) شرط مقعه پوشیدن: شرط مرقعه پوشیدن: شرط مرقعه پوشیدن کفن بود که امید از لذت حیات منقطع کنند و دل از راحت زندگانی پاک گردانند و عمر خود به جمله بر حدیث حق جل جلاله- وقف کنند و به کلیت از هوای خود تبرا کنند. آنگاه آن پیروی را به پوشیدن خلعت عزیز کند، و وی به حق آن قیام کند و به گزاردن حق آن جهدی تمام کند و کام خود بر خود حرام کند. (عابدی، ۷۵:۱۳۸۱) و نیز اشاره ای به چگونه بودن مرقعه می کند و میفرماید: نیکوتر آن است قلب از فنای مؤنست، و دو آستین از حفظ و عصمت، و دو تیریز از فقر و صفوت، و کمر از امامت اندر مشاهدت و کرسی از امن اندر حضرت، و فراویز از قراراندر محل وصلت چون باطن را چنین مرقعه ساختی، ظاهر را یکی بباید ساخت و مرا اندر این کتابی است مفرد که نام آن اسرارالحرق و الملونات است، و نسخه آن به مرو (همان:۷۶) آداب و رسوم، پوشاندن مرقعه اما آن پوشنده که مرید را مرقعه پوشد باید که مستقیم الحال بود که از جمله فراز و نشیب طریقت گذشته باشد و ذوق احوال چشیده و شرب اعمال یافته و قهر جدال و لطف جمال دیده. و باید که بر حال مرید خود مشرف باشد که اندر نهایت به کجا خواهد رسید. و بعد ویژگی یک پوشاندندی مرقعه را اشاره می کند. و می گوید پوشاننده مرقعه را چندان سلطنت باید اندر طریقت که چون اندر بیگانه نگرد به چشم شقفت، آشنا گردد و چون جامه ای اندر عامی پوشد از اولیای خدا گردد. پیشینه پژوهش در زمینه جامعهشناسی تاکنون پایان نامههایی تحت عنوان، مضامین سیاسی و اجتماعی در شعر مشروطه، جامعهشناسی غزل فارسی در قرن هفتم و هشتم هجری، بررسی خسرو و شیرین ولیلی و مجنون نظامی از دیدگاه جامعهشناسی، و بررسی جامعهشناسی کتاب اسرار التوحید از دیدگاه کنش اجتماعی و جامعهشناسی محتوی ادبی موجود میباشد. اما پژوهش حاضر به بر رسی و تحلیل دیدگاههای جامعهشناسی (ازدیدگاه کنشی اجتماعی) در کشف المحجوب پرداخته است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
بیرونی درونی
نقاط قوت(S)
نقاط ضعف(W)
S1 : وجود اشتیاق و انگیزه های فردی در بین جوانان S2 : وجود هیئت های ورزشی فعال به عنوان بدنی عملیاتی مناسب S3 : وجود ارتباط نزدیک با رسانه ملی و سایر رسانه های دیداری ، شنیداری و نوشتاری S4 : برگزاری رویدادهای بین المللی و کشوری گسترده از جمله مسابقات کشوری و لیگ S5 : روند توسعه اماکن و تجهیزات ورزشی کافی در هر رشته ورزشی S6 : برخورداری از تکنولوژی روز دنیا در زمینه ورزش قهرمانی در ادارات و هیات های ورزشی S7 : وجود برنامه ریزی مدون جهت توسعه ورزش قهرمانی در ادارات S8 : بستر مناسب برای حرفه ای شدن برخی رشته های ورزشی
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
S9 : وجود نیروهای متخصص در ورزش حرفه ای در سطح استان S10 : وجود آیین نامه مناسب لیگ حرفه ای در استان
w1 : فقدان قوانین مدون توسعه ورزش قهرمانی و عدم وجود ضمانت اجرایی W2 : فقدان نظام علمی مشخص جهت تدوین و توسعه استعداد یابی ورزش قهرمانی W3 : عدم وجود سامانه نظام ارتباطی و اطلاعاتی و شیوه بهره برداری مناسب از اطلاعات و ارتباطات فردی با ادارات ، سازمان ها W4 : کمبود سهم ورزش قهرمانی از اعتبارات دولتی و وابستگی شدید به منابع دولتی W5 : فقدان دیدگاه اقتصادی و درآمدزایی از بستر فعالیت های فدراسیونها W6 : عدم وجود استقلال و امنیت در مدیریت هیئت های ورزشی W7 : نداشتن امکانات ، تجهیزات و فضاهای تخصصی برای هر رشته ورزشی W8 : عدم ساختار تشکیلاتی منسجم درهر رشته ورزشی W9 : عدم وجود کمیت و کیفیت قابل توجه نیروی انسانی در ادارات تربیت بدنی W10 : نبود مدارس تخصصی ورزش و نخبه پروری W11 : فعال نبودن آموزش و پرورش در امر استعدادیابی W12 : فقدان معیارهای اولویتبندی رشتههای ورزشی در استان W13 : فقدان قانون مدون در رابطه با باشگاه داری W14 : فقدان قوانین مدون در زمینه حامیان مالی ورزش حرفه ای W15 : وجود خلاء قانونی در زمینه حق پخش تلویزیونی ورزش حرفه ای W16 : نا مناسب بودن اماکن ورزشی ورزش حرفه ای W17 : عدم مشارکت بخش خصوصی در ورزش حرفه ای
فرصتها(O)
استراتژیهایSO
استراتژیهایWO
o1 : توجه و حمایت مسئولان o2 : وجود استعدادهای فراوان در زمینه ورزش قهرمانی o3: افزایش اقبال عمومی به ورزش قهرمانی o4: وجود ظرفیت های مناسب برای سرمایه گذاری برای ورزش قهرمانی o5 : نگرش نگاه مثبت مردم استان به فعالیتهای ورزش قهرمانی o6 : جوان بودن جمعیت استان o7 : پراکندگی جغرافیایی و وجود قومیت های مختلف o8 : وجود علاقه فراوان برای شرکت در ورزش حرفه ای o9 : وجود پتانسیل لازم برای مشارکت بخش خصوصی در ورزش حرفه ای
توسعه بنیادی ورزش قهرمانی- حرفه ای o1,o2, , o5, o6, o8, o9, s1, s2, , s4, , s7, s8, s11 توجه به رویکرد ورزش حرفهای و صنعتورزش o1 , o7, o8, o9, s1, s2, s7, s8, s9 تدوین و اجرا و برنامه ریزی مدون در زمینه ورزش قهرمانی- حرفه ای
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آماره اسمیرنف کولموگروف
Asymp. Sig. (2-tailed)
مهارت های PC
۱۹۱/۱
۱۱۷/۰
راحتی و سهولت خدمات
۸۶۸/۰
۴۳۸/۰
محتوای وبسایت
۰۳۹/۱
۲۳۱/۰
ریسک درک شده
۸۹۴/۰
۴۰۲/۰
کیفیت خدمات وب
/۵۸۸/۰
۸۸۰/۰
تمایلات رفتاری مشتریان
۷۵۱/۰
۶۲۶/۰
رضایت مندی مشتریان
۰۵۵/۱
۲۱۶/۰
با توجه به اینکه تمام سطوح معنی داری بالای ۰۵/۰ است فرض صفر مبنی بر نرمال بودن توزیع پذیرفته میشود؛ لذا شرایط نرمال بودن متغیر های مورد مطالعه جهت برآورد پارامترهای مجهول قابل اتکا است.
اعتبار سنجی مدل پژوهش با مدل معادلات ساختاری مدل معادلات ساختاری رویکرد آماری جامعی برای آزمون فرضیه هایی درباره روابط بین متغیرهای مشاهده شده[۵۹] و متغیرهای پنهان[۶۰] مدل میباشد. از طریق این رویکرد میتوان قابل قبول بودن مدل های نظری را در جامعه های خاص با بهره گرفتن از داده های همبستگی، غیرآزمایشی و آزمایشی آزمود.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
تجزیه و تحلیل ساختارهای کواریانس یا مدلسازی علّی یا مدل معادلات ساختاری، یکی از اصلیترین روش های تجزیه و تحلیل ساختارهای دادهای پیچیده است و به معنی تجزیه و تحلیل متغیرهای مختلفی است که در یک ساختار مبتنی بر تئوری، تأثیرات هم زمان متغیرها را برهم نشان میدهد. این روش، ترکیب ریاضی و آماری پیچیده ای از تحلیل عاملی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر است که در یک سیستم پیچیده گردهم آمده تا پدیده های پیچیده را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. مدل معادلات ساختاری به دو بخش کلی تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر تقسیم میشود. در قسمت اندازه گیری ارتباط نشانگرها یا همان سوالات پرسشنامه با سازه ها (متغیرهای پنهان مدل) و در قسمت ساختاری ارتباط عامل ها یا همان متغیرهای مستقل و وابسته پژوهش با یکدیگر جهت آزمون فرضیه ها مورد بررسی قرار میگیرند. یکی از قوی ترین و مناسب ترین روش های تجزیه و تحلیل در تحقیقات علوم رفتاری و اجتماعی تجزیه و تحلیل چند متغیره است، زیرا ماهیت این گونه موضوع ها چند متغیره بوده و نمیتوان آن ها را با شیوه دو متغیری (که هر بار تنها یک متغیر مستقل با یک متغیر وابسته در نظر گرفته میشود) حل نمود. تجزیه و تحلیل چند متغیره به یک سری روش های تجزیه و تحلیل اطلاق میشود که ویژگی اصلی آنها، تجزیه و تحلیل هم زمان K متغیر مستقل و n متغیر وابسته است. تجزیه و تحلیل ساختارهای کواریانس یا مدلسازی علّی یا مدل معادلات ساختاری (SEM[61]) یکی از اصلیترین روش های تجزیه و تحلیل ساختارهای داده ای پیچیده است و به معنی تجزیه و تحلیل متغیرهای مختلفی است که در یک ساختار مبتنی بر تئوری، تأثیرات هم زمان متغیرها را برهم نشان می دهد. به طور کلی روابط بین متغیرها در مدل معادلات ساختاری به دو حوزه کلی تقسیم میشود: روابط بین متغیر های پنهان با متغیرهای آشکار (مدل اندازه گیری یا مدل تحلیل عامل تأییدی). روابط بین متغیر های پنهان با متغیر های پنهان (مدل معادلات ساختاری یا مدل تحلیل مسیر).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
حال آنکه اگر زوجه نیز همانند زوج از عین ساختمان ارث می برد یا مازاد به وی رد می گردید حداقل محلی برای سکونت داشت، چشم انداز امروز از واقعیات زندگی انسان با آن چشم انداز که در مقابل فقهای اعصار گذشته قرار داشت بسیار متفاوت است و استنباط های فقهی امروز باید با افق بسیار وسیع این عصر هماهنگ شود[۲۰۷]. به عنوان مثال زمانی که اسلام در سرزمین عربستان درخشید، حق ارث بردن را برای زنان تثبیت نمود که نسبت به تمدن های آن زمان، اسلام مترقی ترین قوانین را برای زنان وضع کرد و حقوقی را که برایشان درنظر گرفت نسبت به میزان مشارکت آنان (که خیلی کم بود) در جامعه آن روز نه تنها امتیاز بزرگی برایشان بود بلکه عین عدالت را نسبت به آنها برقرار کرد. ولی امروز، وقتی که نسبت ها، در مقایسه با آن زمان تغییر نمود و میزان مشارکت زنان در امور اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و غیره توسعه یافت و آنان دوشادوش مردان به کار و فعالیت اقتصادی می پردازند و همچنین ریشه های قومی و قبیله ایی که مانع اصلی محرومیت زوجه محسوب می شد از بین رفته است دیگر محرومیت زنان از ارث زمین مبنا و پایه معقول و محکمی ندارد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
امروزه زنان در تامین هزینه های مالی خانواده سهم مشترکی با مردان دارند و زنان یکی از بنیان های اصلی خانواده های امروزی از لحاظ تامین معاش را تشکیل می دهند[۲۰۸]. علاوه بر تامین هزینه های خانواده بطور مشترک توسط زن و مرد، حتی طبق آمار ارائه شده سرپرستی بیش از درصد از خانواده های کشور فقط فقط برعهده زنان است که بطور متوسط هر یک از آنان بیش از ۲نفر را تحت تکفل خود دارند[۲۰۹]. جهان امروز با تنش های ناشی از بحران های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی که خود را به صورت گوناگون نشان می دهد همراه است. در جامعه ایی مثل ایران که غلبه بر بحران ها هدف اصلی سیاست گذاران است باید توجه همه جانبه به نیروی کار زنان در دستور کار آنان قرار گیرد زیرا در عمل ثابت شده است که بی اعتنایی به این نیرو بر قانون گذار بخشوده نیست و واکنش های نامطلوب به بار خواهد آورد. بنابراین هر چه بر میزان مشارکت و مسئولیت آنان در جامعه افزوده می شود باید در مقابل حقی دریافت دارند و یکی از این حقوق، حق ارث بردن زمین می باشد[۲۱۰]. از همه مهمتر هدف قانون سعادت و خوشبختی اعضای جامعه است نه اینکه خوشبختی و سعادت افراد جامعه فدای قانون شود. در زمان های اولیه در صدر اسلام قانون ارث زوجه نه تنها حق زوجه را نادیده نمی گرفت بلکه تمامی حقوق آنان را تضمین می کرد و حد اعلایی هم بر آنان بود ولی امروز به دلیل تحولات اقتصادی و اجتماعی و مشارکت زنان در امور خانواده، این حد، دیگر نه تنها حقوق حقه آنها را تامین نمی کند بلکه خیلی کم می باشد. بی شک قوانین اسلام ثابت است ولی برداشت های ما باید در هر زمان تفسیرهای نو و جدیدی ارائه دهد و این تفسیر هم با توجه به مقتضیات زمان و تحولات موجود، باید باشد. تجربه نشان داده است که زنانی با صرف نیروی کار و زحمت خود، شوهرشان را یاری کرده و با کمبود امکانات ساخته اند اما پس از یک عمر تلاش و از دست دادن نیروی جوانی، پس از فوت شوهر کلیه زحمات و دست رنج آنان تابع قانون ولایت و وصایت در دست وکیل و وصی و سایر ورثه به تاراج رفته و آنان را با پشیزی به مقدار یک هشتم هوائی ، از همه حقوق خود محروم نموده اند. لذا لازم است قانون گذار حق ارث بردن از زمین را برای ایشان در نظر بگیرد تا بعد از مرگ شوهر سرپناهی بر ادامه حیات خود داشته باشد[۲۱۱]. ۵-۱-۵- تحولات اجتماعی و اثر آن بر اصلاح ارث زوجه در جامعه های صنعتی و بویژه شهرهای بزرگ، علاقه های خانوادگی و همبستگی اقوام و قبیله ایی رو به سستی نهاده و جای خود را به همبستگی ملی و اعتقادی و سیاسی و اقتصادی داده است. به همین جهت، جامعه شناسان و حقوق دانان به این توافق نسبی دست یافته اند که خانواده بزرگ اعتبار خود را از دست داده و خانواده کوچک، مرکب از زن و شوهر و فزرندان، باید مورد حمایت ویژه قرار گیرد[۲۱۲]. سنت ها نیز در مورد پدر و مادر و تا اندازه ایی برادر و خواهر کارگزارند بنابراین اگر شوهری فوت نماید همسر او ترکه را حق خود و فرزندانش می داند و با اکراه سهم پدر و مادر را نیز می پذیرد. منطق و عدالت نیز امروزه زن و شوهر را مقدم بر کلاله ها و خویشان طبقه سوم می داند[۲۱۳]. تفاوت میان خواستهای اجتماعی و قانون را گاه احترام به سنت ها جبران می کند ولی آن را از بین نمی برد. در خانواده های پرجمعیت قبلی، فرض زن با خویشان نسبی در تعادل بود و گاه بیش از سهم هر فرزند می شد. برای مثال اگر مردی فوت می نمود وکل ماترک او ۰۰۰/۰۰۰/۸ تومان بود و اگر وراث او یک زوجه و پنج پسر و چهار دختر بودند، زوجه یک هشتم سهم خود را که ۰۰۰/۰۰۰/۱ تومان باشد، می برد، سهم هر پسر نیز ۰۰۰/۰۰۰/۱ تومان می شد و سهم دختران نیز چون یک دوم سهم ذکور می باشد ۰۰۰/۵۰۰ تومان می شد. چنانکه ملاحظه می کنید در چنین خانواده پرجمعیت قدیمی زوجه معادل سهم پسر و سهمی بیشتر از دختران می برد ولی در خانواده های کنونی که شمار فرزندان کم است فرض یک هشتم گاه ناچیز می نماید. حال همین مثال را در خانواده کوچک بررسی می نماییم. مردی فوت می کند و دارای یک پسر و دو دختر و یک زوجه می باشد و کل ماترک او ۰۰۰/۰۰۰/۸ تومان می باشد، زوجه باز هم سهم خود را که یک هشتم باشد یعنی ۰۰۰/۰۰۰/۱ تومان را می برد، سهم پسر۰۰۰/۵۰۰/۳ تومان می باشد، سهم دختر نیز ۰۰۰/۷۵۰/۱ تومان می باشد. ملاحظه می شود که سهم زوجه در خانواده کوچک و هسته ایی چقدر متفاوت با سهم زوجه در خانواده کلان است. در گذشته مقررات مربوط به ارث زوجه کلاً ریشه در زندگی قومی و قبیله ای داشته که معمولاً رئیس قبیله مرد بوده و می بایست قلمرو حاکمیت خود را حفظ کند؛ به همین جهات اموال حَبوه؛ یعنی انگشتر یا لباس یا شمشیر که مظهر قدرت و منصب دارنده آن بوده به پسر بزرگ که جانشین پدر می شده، داده می شده است تا هنگام استفاده جانشین رئیس قبیله، افراد قبیله همان احترامی را که نسبت به متوفی داشتند به جانشین او نیز در ضمیر خود احساس کنند. زندگی قومی و قبیله ای آن زمان، هم چنین اقتضا می کرد که قلمروی حاکمیت یک قوم در دست قوم دیگر قرار نگیرد و چون زنی که شوهرش فوت می کرد و از قبیله دیگری بود، پس از مرگ شوهر به قبیله خود بازمی گشت، هر گاه از زمین، یعنی قلمرو حاکمیت شوهر ارث می بُرد، مالکیت قلمرو شوهر را به قبیله پدر می برد و این امر از نظر سیاسی و روابط آن زمان ایجاد اختلاف می کرد؛ به این جهت از ارث زمین محروم شناخته شد، بنابراین عدم توارث زن از زمین جنبه سیاسی و اجتماعی داشته و مطابق مقتضیات اجتماعی آن روز بوده است[۲۱۴]. اما امروزه، با سست شدن علاقه های قبیله ای و عشیره ای، دیگر زن پیوند ناهمگونی از قوم دیگر بر خانواده نیست، یکی از دو ستون اصلی خانواده ی نو بنیاد است. تعصب قومی نیز مانع از ارث بردن او از خانه موروثی، که همچون سرزمین دولت خانوادگی تلقی می شده نیست. امروزه شوهر کردن زن پس از مرگ شوهر فاجعه ایی نیست که باید از دیدگاه خانواده شوهر دور بماند. درنتیجه محروم ماندن زن از ارث زمین و ابنیه و اشجار مبنای اجتماعی خود را از دست داده است. این امر در موردی محسوس تر است که زوجه متوفی پس از مرگ او به عقد ازدواج خویشاوندان نسبی او مثل برادر و پسر عمو و غیره درآید که دیگر موضوع مسلط کردن همسر دوم بر خانواده شوهر اول توسط زوجه مصداق پیدا نمی کند. خواست های اجتماعی و ادعا ها نیز در جهان کنونی دگرگون شده است. اگر زنان در قدیم بدین خشنود می شدند که به عنوان انسان مورد عنایت شوهران باشند و به نیکی و عدل با آنان رفتار شود، امروز ادعای برابر و مساوات و گاه برتری دارند[۲۱۵]. درجهان صنعتی، زنان در اقتصاد خانواده و کشور سهم برجسته ای دارند و دیگر موجود سربار و مصرف کننده و اجیر به حساب نمی آیند تا به سهم ناچیز خود از دارایی سرپرست خانواده قانع باشند، اینان خواهان مشارکت اند نه احسان، وانگهی، نفوذ این نیرو محدود به سازمان های زنان در برابر صف آراسته مردان نیست اخلاق عمومی و سازمان های بین المللی وحقوق بشر نیز با آنان هم داستانند، این امر طرز فکر بسیاری از نظام های حقوقی را بر هم زده است و دولت ها ناچار شده اند در راه برابر ساختن حقوق زن و مرد یا دست کم تعادل نسبی آنها گام بردارند، پس خرد حکم می کند که نظم بخشیدن و آرام کردن و هدایت این نیرو در زمره برنامه های اجتماعی و حقوقی مهم قرار گیرد. غفلت و بی مبالاتی بر قانون گذار و مدیران بخشوده نیست و بی گمان به بنیاد خانواده آسیب می رساند و واکنش های نامطلوب به بار می آورد[۲۱۶]. در ممالکی که اساس حکومت آنها مبتنی بر پایه کار و اقتصاد است زن و مرد در جامعه یکسان کار می کنند. حقوق و مزایای برابر دارند، بدون اینکه خدشه ایی به ارکان خانواده آنها وارد آید زنان همیشه از نظر تولید در تاریخ سابقه مهمی داشته و در ادوار مختلف نقش های عمده برعهده آنها بوده است و به اقتصاد و ثروت کمک شایانی می کرده است[۲۱۷]. بنابراین با توجه به این که امروزه، زنان در جامعه ایرانی از لحاظ تولید و اقتصاد و ثروت خانواده نقش مهمی دارند و به گفته کارشناسان توسعه و جامعه شناسان، توسعه جامعه، بدون حضور این قشر از جامعه که نیمی از افراد اجتماع را تشکیل می دهند امکان پذیر نیست. پس اگر بگوییم زنان همانند مردان همانطور که در امور خانواده و اجتماع شرکت می کنند، می توانند از حق ارث بردن مخصوصاً از ارث زمین و عرصه برخوردار شوند سخنی به گزاف نگفته ایم. منتها دشواری این گونه مصلحت گرائیها در مهندسی اجتماعی آن است که در غالب موارد ارزش اخلاقی و اقتصادی و سیاسی در تعارض است و انتخاب ارزش یا مصلحت برتر به سختی صورت می پذیرد، در مساله ارث زن، همانطور که عامل های خواهان اصلاح وجود دارد از سوی دیگر نباید قدرت و اعتبار سنتها و ارزش والایی که موازین اسلامی دارد از یاد برد. احکام توارث قانون مدنی از یادگارهای فقه امامیه است و در پرتو قواعد اسلامی ریشه آن احترام فراوان دارد و همین احترام و اعتبار، مرز نوگرایی و عدالت خواهی را فشرده می کند[۲۱۸]. ۵-۱-۶- حکم حکومتی و مصلحت اجتماعی و تاثیر آن در اصلاح ارث زوجه این احکام براساس شرایط و ضرورت های ویژه هر جامعه به منظور تامین و رفع نیازها و ضرورت های متغیر جامعه در چارچوب احکام الهی توسط فقیه و حاکم اسلامی وضع می گردد درست همانطور که از احکام الهی اطاعت می کنند باید از مقررات و فرامین حاکم اسلامی نیز پیروی نمایند. به این ترتیب در تعریف احکام حکومتی می توان گفت «آن حکمی است که ولی جامعه بر مبنای ضوابط پیش بینی شده، طبق مصالح عمومی برای حفظ سلامت جامعه و تنظیم امورآن، برقراری روابط صحیح بین سازمان های دولتی و غیردولتی با مردم، سازمان ها با یکدیگر، افراد با یکدیگر در مورد مسائل فرهنگی، نظامی، بهداشتی، عمران و آبادانی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی، تجارت داخلی و خارجی، نظافت و زیبایی شهرها و سرزمین و سایر مسائل صادر می نماید»[۲۱۹]. همچنین گفته شده است که «بخشی از معارف اسلام مقررات و قوانینی هستند که در گذرگاه زمان به جهت بروز مصالح یا دفع مفاسدی توسط ولی امر مسلمانان وضع می گردد. این دسته از احکام که به آن احکام ثانویه می گویند تا هنگامی که مصالح و موجبات و علل صدور آن باقی و پابرجا باشد و یا مفاسد یا موانع برطرف نگردد، ثابت و پابرجااست و هر موقع اسباب آن برطرف شد حکم هم برطرف می گردد درست نظیر تحریم تنباکو»[۲۲۰]. امام خمینی (ره) می گویند: «موضوع ولایت فقیه چیز تازه ای نیست که ما آورده باشیم حکم مرحوم میرزای شیرازی در مورد تنباکو چون حکم حکومتی بود برای فقیه دیگر هم لازم الاتباع بود و همه علما بزرگ ایران جز چند نفر، از این حکم متابعت کردند، حکم قضایی نبود که بین چند نفر سر موضوعی اختلاف شده باشد و ایشان روی تشخیص خود قضاوت کرده باشند، روی مصالح مسلمین و به عنوان ثانوی این حکم را صادر فرمودند و تا عنوان وجود داشت این حکم نیز بود و با رفتن عنوان، حکم هم برداشته شد»[۲۲۱]. و هم چنین در جایی دیگر می فرمایند: «حکومت اسلامی می تواند از حج که از فرائض مهم اسلامی است در مواقعی که مخالف صلاح کشور باشد جلوگیری کند». ایشان هم چنین با درک ضرورت وسعت اختیارات حکومت و با ارائه مثال های خرد و کلان آن را یکی از احکام اولیه اسلام و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج قلمداد کرده است که بترتیب ذیل قابل بررسی است: دفع مفاسد، منع احتکار، جلوگیری از گرانفروشی، جلوگیری از پخش مواد مخدر و غیره برطرف کردن موانع مزاحم مصالح عمومی، استقرار نظم، احداث طرق و شوارع و اماکن عمومی و … حاکم می تواند مسجد یا منزلی را که در مسیر خیابان است خراب کند و پول منزل را به صاحبش رد کند. لغو یک جانبه قراردادها، حکومت می تواند قرارداهای شرعی را که خود با مردم بسته است در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد یک جانبه لغو کند[۲۲۲]. بنابراین تامین مصالح اجتماعی، فردی این امکان را برای قانون گذار فراهم می کند که همگام با تحولات نقش زنان در وضعیت اقتصادی و اجتماعی و متناسب با مقتضیات زمان و مکان، قواعد ارث را آن گونه که مصالح اجتماعی و فردی را تواماً تامین نماید، تغییر دهد. لذا هر چند که ماده ۹۴۶ قانون مدنی طبق نظر مشهور فقهای امامیه بوده است اما با توجه به مقتضیات جامعه کنونی و مصلحت اجتماعی و همچنین نظر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ایی «مدظلّه العالی» درخصوص نحوه ارث بردن زوجه از اموال غیرمنقول که نظری متفاوت با نظر مشهور فقهای امامیه بوده است و طبق استفتاءِ صورت گرفته از معظم له، ایشان بر این امر نظر داشتند که در اموال غیرمنقول از قیمت عرصه هم ارث می برد و این مشکلات زیادی را حل می کند[۲۲۳]. بر همین اساس بود که حکم ماده ۹۴۶ ق.م درخصوص اموال زوج که زوجه را از ارث عین و قیمت زمین و عرصه بنا محروم می ساخت، اصلاح گردید. ۵-۲- تلاش متفکرین و حقوق دانان اسلامی برای یافتن راه حل های مناسب قانونی حقوق دانان در جستجوی عدالت آزاد نیستند و آرمان های او باید در درون نظام حقوقی صورت پذیرد. قواعد مربوط به ارث زنان چنان صریح است که رویه قضایی و اندیشه های حقوقی توان ایجاد تحول را در این زمینه ندارد. پس ناچار باید از قانون گذار خواست که به ضرورت ها پاسخ گوید. قانون گذار نیز نمی تواند به قواعد مذهبی تجاوز کند. درنتیجه هر پیشنهاد اصلاحی نیز باید در مرحله نخست راهی را نشان دهد که مقصود را در درون نظام اسلامی قابل تحقق سازد. اما در ابتدا مقدمتاً باید به دو نکته اصلی توجه نمود: ۵-۲-۱- تمییز فقه از اسلام ضروری است باید توجه داشت که فقه همان اسلام نیست بلکه فقه مجموعه ای از احکام است که مجتهدین و فقیهان در طول تاریخ از منابع اسلامی استنباط و استنتاج کرده اند و این استنباطات با دخالت عامل زمان و مکان در حال تغییر است، یعنی به تناسب مورد، عامل زمان یا مکان بر موضوعات تاثیر می گذارد و ممکن است موضوعی در یک زمان حرام و در زمان دیگری حلال باشد، مثلاً زمانی که برای خون هیچ گونه منفعت عقلایی متصور نبوده معامله آن حرام است ولی وقتی که برای آن منفعت عقلایی متصور باشد، حکم آن تغییر یافته و معامله آن مباح خواهد بود. در حالی که اسلام، اعم از احکام ثابت و متغیر است که قرآن از آن به عنوان محکمات و متشابهات یاد کرده است و محکمات قابل تغییر و تحول نمی باشند. بنابراین اسلام و فقه مساوی هم نیستند و برداشت عمومی از این که فقه همان اسلام است باید متحول گردد[۲۲۴]. فقها و حقوق دانان در این خصوص نظرات جدیدی را مطرح کرده اند «اختلاط فتاوی فقیهان اسلامی با منابع و موازین شرعی باعث شده است که بعضی چنین پندارند که هرگونه اصلاح یا تحولی در فقه سنتی مخالف با شریعت است، در حالی که باید پذیرفت که بخش مهمی از فقه، زاده استنباط عقلی و اندیشه ها و آرمان های فقیهان در دوران طولانی عصر اجتهاد است. این سرمایه فرهنگی دارای ارزش والا است ولی امکان اجتهاد تازه و رعایت مصلحت و ضرورت های کنونی را از ما نمی گیرد. آنچه ما را پای بند می کند، لزوم سیر و حرکت در نظام اسلامی و رعایت منابع مسلم آن است. وانگهی تحول آرامی که فقه در تاریخ انسجام و تکامل خود یافته است، نشان زنده ایی از تغییر برداشت ها و شیوه استدلال در این نظام حقوقی است[۲۲۵]. ۵-۲-۲- پذیرش نظرهای نو و جدید در امور اجتماعی آنچه درباره تمییز حکم شرع از رای فقیه گفته شد به معنی انکار نفوذ نظام فرهنگی و حقوقی فقه و نظرهایی که در آن ابراز شده نیست، شکستن این حصار فرهنگی، در موردی که فقیهان به اتفاق رسیده اند، دشوار است و بویژه اگر شرایط تحقق اجماع در آن اتفاق جمع باشد به معنی تجاوز به موازین اسلامی است. ولی این دلیل نمی شود که نشود در مورد تحولات اجتماعی و اقتصادی و نظم طبیعی زندگی انسان تحقیق نمود و همواره مقلد گذشتگان بود. باید اجتهاد در این مرحله هم کاملاً باز باشد. همچنین در فرضی که فقیهان نیز در استنباط حکم اختلاف دارند، هیچ قاعده ایی، قانون گذار را ناگزیر از پیروی نظر مشهور نمی کند. اصل ۱۶۷ قانون اساسی می گوید «قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکم قضیه را صادر نماید و نمی تواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد». در این اصل پیش بینی شده است که دادرس می تواند، در صورتی که قانونی نباشد، به فتاوی معتبر استناد کند. فتوای غیرمشهور نیز ممکن است معتبر باشد و انتخاب آن با قاضی است. پس باید پذیرفت که نظام حقوقی ما توان تحمل و پذیرش نظرهای نو و جدید را بویژه در صورتی که با فتوای معتبری از فقیهان همراه باشد، دارد. درنتیجه باید گفت، اگر قاضی بتواند با انتخاب نظری مهجور از شهرت پیروی نکند و عدالت ملموس را بر آن ترجیح دهد، بی گمان قانون گذار نیز به طریق اولی چنین اختیاری دارد و نمی توان بر او خرده گرفت که چرا عدالت را فدای شهرت نکرده است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شهروند ناظر ۸ شهروند ناظر قدرت نمایندگی ۷ همکاری ۶ مشاوره ۵ نشانه های ورود به مشارکت توافق ۴ اطلاع رسانی ۳ درمان گری غیر مشارکتی ۲ کنترل ۱ منبع : غفاری، ۱۳۸۰، ص۵۸ بر مبنای اندیشه آرنستاین همه ی افرادی که در فرایند مشارکت درگیر می شوند از درجه و میزان مشارکتی یکسانی برخودار نیستند. بلکه براساس پله و موقعیتی که در این فرایند کسب می نمایند، جایگاه مشارکتی آنان تعیین می گردد. در مرحله ی شهروندی است که فرد از حق مشارکت به معنای واقعی آن برخوردار می گردد. بدیهی است که این وضعیت در جایی که فرایند دموکراسی در معنای محتوایی اش تحقق پیدا کرده باشد و نه در معنای ضروری و شکلی آن امکان بروز و ظهور خواهد داشت. اگر فرایند دموکراسی محدود به شکل صوری آن شود، چیزی که در بیش تر کشورهای در حال توسعه وجود دارد، تحقق فرایند توانمندسازی دچار مشکل خواهد بود. آن چنان که در مورد آفریقا مطرح می نماید، در غلبه ی دموکراسی صوری بر دموکراسی محتوایی موجب انسداد معناداری در فرایند دموکراتیک ناتوانمندی خود مشروعیت بخشیده و تحت ستم بودن و بیگانگی آنها دیگر همانند گذشته مشهوری ندارد که برای حل آن اقدام نماید تحقق مشارکت وابستگی مهمی با گرایش های حکومت دارد و وابسته به تقویت قانونی و سیاسی و نیز دسترسی به منابعی چون زمین، سرمایه، اطلاعات و مهارت است (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۳،ص ۱۶۳).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مشارکت روستاییان در تصمیم گیری توسعه روستا سنگ محک رهیابی توسعه ی هماهنگ یا همه جانبه به شمار می رود. از این رو مشارکت به عنوان یک هدف، خصوصاً در سطح محلی جزء جدایی ناپذیر توسعه قلمداد می گردد (افتخاری، ۱۳۸۲، صص ۷۰-۶۸). برنامه های محلی، مسئولیت مشترک سازمان ها و کارگزاران بسیاری است که بر یکدیگر اثر می گذارند و از سوی دیگر هر چه مشارکت مردم عادی و گروه های ذینفع از قبیل نهادهای صنفی یا احزاب سیاسی در تهیه و اجرای برنامه ها افزایش یابد برنامه برای آنها معنادارتر است (رضوانی، ۱۳۸۳،ص۱۳۴). ۲-۱۱. مشارکت و پایداری اقتصاد روستایی مطالعات انجام یافته در خصوص تحلیل رابطه بین مشارکت و توسعه پایدار روستایی بسیار محدود است و بیشتر مطالعات نیز به پروژه های مساله محور اختصاص یافته است. همچنین مشارکت های مردمی را در بسیاری از موارد به گروه های ویژه، مثل تصمیم سازان و به مدیران شرکت ها محدود کرده اند(Cai & etal, 2009: 8911). روش های مشارکتی برای پروژه های توسعه، توسعه جامعه محور، تمرکز زدا و مبتنی بر رهیافت های محلی گسترش یافته است. مشارکت منجر به بکارگیری مکانیسم هایی شده است که پاسخ مطمئن تری به نیازهای مردم می دهد. این مکانیسم ها خط مشی های پیچیده ای از اقتصاد خانوار با ابعاد تولیدی، بهبود رفاه از طریق انباشت سرمایه(زمین، مهارت ها و زیر ساخت ها) یا چهارچوب قیمت گذاری، تحقیق و توسعه کشاورزی، سیاست های بازاری و دسترسی به اعتبارات ارائه داده است(Zezza & etal, 2009: 1298).مشارکت مردم با یکدیگر و دولت برای پایدارسازی اقتصاد روستایی می تواند در زمینه های زیر انجام گیرد. ۲-۱۲. مشارکت و کشاورزی پایدار به طور کلی کشاورزی پایدار فرایندی عقلانی مبتنی بر استفاده بهینه از منابع و گرفتن تصمیمات صحیح و معقول در روند تولیدات کشاورزی است به گونه ای که فعالیت های کشاورزی با فرایندهای اکولوژیکی هم سو گردند. فراهم آوردن چنین شرایطی مستلزم بستری از دانش وآگاهی است که تصمیمات عقلایی را به همراه آورد و استفاده بهینه از منابع را موجب گردد. در این بین مشارکت با ایجاد بستری از آموزش و اطلاعات و دانش، فرایندی از تفکر را بوجود می آورد که به تصمیم گیری عقلایی می انجامد. در زمینه فعالیت های کشاورزی، فضای گفتمان بوجود آمده از مشارکت در بین روستاییان کشاورز، مروجان جهاد کشاورزی، فروشندگان نهاده های کشاورزی و بازار، زمینه را برای ایجاد اطلاعات و دانش و فرایند تفکر فراهم می کند. فرایند تفکر در کارهای جمعی شامل مراحل مفهوم سازی، ساخت اصل، درک، حل مسئله و تصمیم گیری است.در مرحله مفهوم سازی در فعالیت های کشاورزی پایدار، اطلاعات منظم فرد راجع به عقلانیت و رفتار عقلایی شکل می گیرد و او را قادر می سازد که منفعت شخصی و جمعی را تشخیص دهد در واقع مشارکت به گونه ای عمل می کند که در برابر منافع شخص روحیه دیگر خواهی را در افراد ایجاد کند و مسئولیت را با خود به همراه آورد (خسروبیگی، ۱۳۹۱،ص۷ ). برای درگیری و مشارکت همه جانبه محققان و کشاورزان باید اولاً تحقیقات پایه و کاربردی یکسان مورد توجه قرارگیرد و ثانیاً حس برتربینی محققان که باعث می شود کشاورزان فکرکنند محققان مشکلاتشان را نمی فهمند، از بین برده شود و ثالثاً محققان بر روی موضوعاتی کار کنند که اولویتشان در یک محیط دموکراسی تعیین شده است. در نهایت اینکه تحقیق مشارکتی مدت زمان لازم بین آشنایی با نوآوری و پذیرش آن را کوتاه می سازد و هم نرخ وسرعت پذیرش نوآوری رابالا می برد (Anonymous,2012:58). سیستم آبیاری و غیره می تواند کارایی و اثر بخشی زیادی را در اقتصاد روستایی داشته باشد . (خسرو بیگی، ۱۳۹۱،ص۸). ۲-۱۳. مشارکت اطلاعات محور امروزه نقش بسیار مهم آموزش در بالا بردن سطح دانش، تحلیل، اخلاق و مسئولیت پذیری افراد در برابر جامعه و محیط زیست انکارناپذیر است. مطالعات چندی در تانزانیا، شیلی، اکوادور(۲۰۰۱)، مکزیک(۲۰۰۰) و چین(۲۰۰۵) نشان می دهد که ارتباط مثبتی بین آموزش و مشارکت مردم در فرایند خود اشتغالی غیر کشاورزی وجود دارد که دیگر متغیرها چنین تأثیری را ندارند. همچنین این مطالعات نشان می دهد که مشارکت در خلق فعالیت های درآمدزا بسیار مهم و مثبت بوده است .(Winters & et al, 2009: 1450) در فرایند آموزش روستائیان و کشاورزان مسائل متعددی وجود دارد، برخی از آنها عبارتند از :۱- فقدان خط مشی های منسجم برای آموزش روستایی و کشاورزان؛ ۲- فقدان گفتگو درباره مسائل حمایتی بین متولیان ارائه خدمات و ذینفعان؛ ۳- ارتباط ضعیف یا غیر موجود میان نهادهای متولی آموزش (رسمی و غیر رسمی) با مردمان روستایی؛ ۴- فقدان مطالعات مربوط به نیازمندی های بازار کار و نیازهای حرفه ای روستائیان(جهت انطباق مواد آموزش با نیازمندیهای بازار)؛ ۵- فقدان ظرفیت سازمان های متولی آموزش از برنامه ریزی استراتژیک، قبل از ارزیابی، نظارت و کارآفرینی و ۶- سختی برنامه های درسی و عدم انطباق با اولویت های در حال تغییر شرایط زیست روستایی، یا سختی ارائه و انتقال مهارت (Wallace, 2007: 583). مشارکت مردم در فرایند آموزش نظیر مواد آموزشی، زمان و چگونگی آموزش با سازمان های متولی آموزش روستایی می تواند بسیاری از مشکلات پیش روی نظام آموزش را حل نماید. بطورکلی افراد وقتی در جمع قرار می گیرند، خلاقیت بیشتری از خود نشان می دهند. یادگیری در جمع باعث نیروافزایی می شود. بنا به گفته بوهم، فیزیکدان و از پیشگامان نظریه کوانتوم، «فکر پدیده ای مشارکتی است». در نتیجه، افزایش توانایی افراد نیز تا حد زیادی به مشارکت آن ها در تفکر و یادگیری گروهی وابسته است(حسنی،۱۳۸۸،ص۹۶). در این بین مشارکت فضای مساعد برای تبادل آرا فراهم می کند و به درک متقابل طرفین از یکدیگر می افزاید. بنابراین در شناخت از چگونگی فرایند تولید، کشاورزان افراد یا کشاورزان دیگر را به عنوان منبع اطلاعات برای حل مسائل مختلف می دانند. .(Santos and Barrett, 2010: 1794) ۲-۱۴. فرایند مشارکت نظام برنامه ریزی باید به گونه ای طراحی شود که حجم گسترده ای از مشارکت را در کلیه سطوح در بر داشته باشد (رضوانی، ۱۳۸۳،ص ۲۱۴). ( patricia and perkins,2010:2) مشارکت را فرآیندی می داند که از طریق آن افراد گروه ها و سازمان ها نقش فعالی را دراتخاذ و اجرای تصمیمات ایفا می کنند. که به طور مستقیم بر روی آنها تأثیرگذار است.که به طور معمول مشارکت را در سه سطح، تصمیم گیری، طرح ریزی، وبررسی نتایج وپیامدهای حاصل از اجرای یک برنامه یا طرح خاص مورد توجه قرار می گیرد( stefano,2011:133). اگر جریان توسعه میخواهد موفق باشد، بایستی در تمام این مراحل مشارکت مردم را در بر داشته باشد. چرا که مشارکت مردم ضامن اصلی موفق بودن طرح توسعه یا یک پروژه است. مشارکت مردم در امور تصمیم گیری و حل مسئله، فرایندی اکتسابی و دارای قابلیت بهسازی است. مشارکت در معنای توسعه ای مراحل مختلفی را شامل می شود، این سطوح که توسط برنامه ریزان و صاحب نظران مطرح شده است، عبارتند از : الف ـ سطح تصمیم گیری ب ـ سطح اجرا ج ـ سطح نظارت د ـ سطح مشارکت در سهیم شدن منافع. این سطوح که توسط موسسه آسیا و اقیانوسیه دسته بندی شده است، مشارکت را مشارکتی می داند که فرد مشارکت کننده در تمام سطوح فوق داوطلبانه شرکت داشته باشد. براساس تجربه ی معمول در کشورهای جهان سوم، روستاییان در سطوح تصمیم گیری و نظارت کمتر مشارکت دارند و صرفاً از آنها خواسته می شود در اجرای رهنمودها و تصمیم گیرانی چون مروجین، مبلغین و برنامه ریزان غیر روستایی عمل کنند (رکن الدین افتخاری، ۱۳۸۶،ص ۹۲). ۲-۱۵. پیش شرط های ضروری برای مشارکت مردم از آن جایی که تفسیرها و تعابیر مختلفی از مفهوم مشارکت در توسعه از طرف دست اندرکاران امر توسعه ارائه شده است و هر یک به نوعی مراد و انگیزه ی موضوعی مشارکت را در نظریه و عمل بیان داشته اند ولی در واقع باید هدف اصلی و مفهوم اصلی مشارکت فردی را مشارکت از روی رغبت و اختیار فردی دانست. برای رسیدن به توسعه ی یکپارچه در سطح مناطق روستایی و کاهش شکاف میان مناطق شهری و روستایی خواهان مشارکت های آزاد و اختیاری در میان روستاییان هستیم. برای تحقق مشارکت که از اهداف توسعه به شمار می رود به لوازم و پیش شرط هایی در صحنه های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیازمندیم (خرمی، ۱۳۷۴، ص۵۰). پدیده ی مشارکت یک مقوله ذهنی (Subjective) است که باید بسترهای لازم را برای تحقق مشارکت در افکار، عقاید، ایستارها، رفتار و بالاخره فرهنگ مردم جستجو کرد و برای جا انداختن فرهنگ مشارکت باید قالب های ذهنی پیش ساخته ی افراد دگرگون شود و این امر فرهنگی در کوتاه مدت میسر نیست، به ویژه این که نگرش مردم در ارتباط با مشارکت جهت گیری شبه سیا سی یا سیا سی به خود گیرد (مهدی طالب، ۱۳۸۸، ص۱۷۳). عوامل گوناگونی در دست یابی به بیش ترین و مطلوب ترین حد مشارکت در توسعه روستایی موثر هستند. درزیر به برخی از کلیدی ترین عواملی که مشارکت موثر روستاییان را در پی خواهد داشت می پردازیم : ۲-۱۵-۱. وجود یک نظام مردمی مردم به راحتی در تمام سطوح تصمیم گیری برای طرح ها و پروژه های ویژه ی روستایی مشارکت نمایند و مطمئن باشند که نظرات و دیدگاه های آن ها برای رفع مشکلاتشان مهم می باشد و دست اندرکاران بالادستی نیز از این رویه استقبال نمایند، یکی از مهم ترین پیش شرط های مشارکت مردم است (علوی تبار، ۱۳۷۹، ص۱۶). ۲-۱۵-۲. ایجاد روحیه ی دموکراسی و تصمیم گیری جمعی یکی از اصول ضروری و لازم برای هر جامعه می باشد. البته کشورهای جهان سوم نیز برای حاکم کردن این رویحه در جامعه بایستی موا نع زیادی را از سر راه بردارند. این موانع عبارتند از : الگوی استعماری حاکم بر این جوامع، ساختارهای سنتی قدرت در جامعه و هم چنین عوامل و سازمانهای بین المللی که هر کدام از این عوامل در جلوگیری از پیدایش واقعی فرهنگی مردم و مشارکتی در کشورهای جهان سوم موثر هستند. ۲-۱۵-۳. تمرکززدایی در تصمیم گیری های توسعه ای بایستی به ایجاد نمایندگی هایی در سطح محلی دست یابید و سطوح برنامه ریزی را به سطح روستا کشانید. در راستای دستیابی به این امر لازم است منابع مالی کافی و همین طور افراد شایسته و متخصص در اجرای برنامه های توسعه را در اختیار نمایندگی های گفته شده قرار داد. اگر قدرت عمل نمایندگی های محلی در اجرای موفق برنامه ها کم باشد، آنها در جذب و ایجاد انگیزه در روستاییان برای مشارکت در طرح های توسعه روستا توفیق چندانی نخواهد یافت. ۲-۱۵-۴. واگذاری اختیار و قدرت تصمیم گیری به مردم مشارکت مردم در اداره امور محلی خود با داشتن اختیار تصمیم گیری حاصل می گردد و اختیار تصمیم گیری مستلزم فراهم آوردن امکانات گوناگون برای اجرای تصمیمات و سیاست ها و خط مشی های اتخاذ شده در محل است. به بیانی دیگر، اختیار تصمیم گیری در امور محلی نمی تواند مجزا از اختیار تصمیمات مالی برای فراهم آوردن امکان اجرای سیاست ها و تصمیمات باشد (رضوانی، ۱۳۸۳، ص۲۱۵). ۲-۱۵-۵. وجود رهبران قدرتمند محلی یکی از عوامل دیگر مؤثر در جذب محرومین روستایی در طرح های توسعه روستایی وجود رهبری قدرتمند و صاحب نفوذ در مناطق روستایی است. رهبری به معنای پیمودن راه های نوین، فرا رفتن از شناخت ها و آفرینش آینده است. همچنین به معنای کمک به مردم برای سازمان گرفتن در سرزمینی نوین است که برای آنها امید به آینده می دهد. رهبران محلی به عنوان یک کانال ارتباطی بین مردم و سطوح بالاتر تصمیم گیری می باشد. نقش آنها در وارد کردن مردم به طور فعال در برنامه ریزی و مدیریت پروژههای توسعه اگر بیش تر از مقامات محلی نباشد، در سطح آنهاست. در جایی که ساخت قدرت محلی نسبتاً از تساوی بیشتری برخوردار باشد، رهبران محلی می توانند به دنبال افزایش مشارکت بیشتر مردم باشند. اجتماع محلی متفرق و فاقد تشکیلات رهبری، مثلاً یک شورا به عنوان شورای عمران و توسعه ی محلی قطعاً قادر نخواهد بود در امر مشارکت مؤثر افتد، یا از توان خود به درستی بهره گیرد. محله ای که سازمان یافته تر است جهت مشارکت در امور عمرانی و توسعه ای آماده تر است. ساخت رهبری آن اندازه ارزشمند است که باید به منزله ی واحدهای اجرایی اداری رسمیت یافته و مورد تایید قرار گیرد (شاکری، ۱۳۸۰، صص۶۱-۶۰). ۲-۱۵-۶. وجود سنت های فرهنگی و اجتماعی از عوامل مؤثر دیگر در جذب مشارکت و همیاری روستاییان در زمینه های مختلف توسعه و عمران روستایی وجود فرهنگ سنتی مشارکت و روح جمعی حاکم بر جامعه ی مشارکت کننده است. چنین روحیهای زمانی به منصه ی ظهور خواهد رسید که دارای رشد تاریخی و قدمت طولانی در عرصه ی زندگی انسانها باشد و روستاییان در زمان های طولانی مزه ی شیرین روحیه ی همکاری و مشارکت را در کارها چشیده و آنها را نهادینه کرده باشند. تنها در سایه ی چنین روحیه ای است که جلب مشارکت و همکاری موثر آنها نتیجه منطقی و مطلوب خواهد داشت. برای رسیدن به نتایج و اهداف مقرر شده در طرحها، مدیران طرحها می بایست اهداف نهادهای بومی و محلی مردم را تقویت کنند و به جای چند مؤسسه ی تحت سرپرستی دولت این نهادهای سنتی را به شکل امروزی سازماندهی و مدیریت کنند. با انجام این کار، شکستهای سازمانهای دولتی در جلب مشارکت و واکنش عمومی که تا حدی مربوط به اختلافات سنتی و فرهنگی روستاییان با مسئولان امور وبی میلی ایشان نسبت به مخالفت یا موافقت با این راهکارها بود، تکرار نمی شود. اگر این سازمان های مشارکتی از بطن جامعه روستایی برخاسته باشد، سنتها و فرهنگ روستایی نه تنها بازدارنده نیستند بلکه تقویت کننده ی مشارکت مردمی نیز هست. به همین دلیل در بعضی موارد سازمان های مدرن و تکنولوژی های تزریقی نتوانسته اند تحریکی در جامعه برای مشارکت ایجاد کنند. در حالی که برعکس، موسسات بومی توانسته اند مردم را به تحرک وا دارند که در طرحها مشارکت کنند. ۲-۱۵-۷. پذیرش تنوع افکار در بین روستاییان یکی دیگر از عوامل مؤثر در جلب محرومین روستایی در طرحهای مشارکتی، پذیرش این اصل است که همه ی مردم مانند هم فکر نمی کنند. یعنی این که افراد در دیدگاه ها و رویکردهای همدیگر سهیم و شریک نیستند. این به خاطر تنوع افکار در جامعه است که منجر به پویایی و نوآوری که همان «بقا» است، می شود. با پذیرش این اصل می بایست به تمامی مردمی که طرحهای توسعه ی روستایی برای آنها اجرا می شود، فرصت حضور در طرحها و بیان نظرات شان را بدهند. با این کار هم انگیزه ی آنها برای حضور مؤثرتر و مفیدتر در طرحها افزایش می یابد و هم اعتماد به نفس آنها در بیان نظرات شان افزایش می یابد. ۲-۱۵-۸. پذیرش سیستم های نظارتی از طرف مردم روستایی یکی دیگر از عوامل زمینه ساز مشارکت مؤثر مردمی در طرح های توسعه روستایی، وجود ساز و کار نظارتی و بازخوردی مناسب مردمی است. حرکت سازمانی صرف نظر از نوع کار و اداره ی امور نیاز به نظارت دارد. نظارت به معنی بازدید و بررسی همراه با ایجاد توازن است تا کارها در مسیر خود ادامه یابد و از خطاهایی که منجر به صرف هزینه و وقت زیادی می گردد، جلوگیری کرد. پذیرش نظارت مردمی در طرحها به این مفهوم است که مردم عملکرد طرح و مجریان آن را در دست یابی به اهداف تعیین شده سنجیده و اگر خطایی در طول مسیر اجرای طرح واقع شده است برطرف کنند. به این دلیل که مردم روستایی از محیط و امکانات روستایی خود مطلع هستند، این فرایند نظارت و ارزشیابی می تواند مؤثر واقع شود. علاوه بر این باعث تقویت انگیزه ی مردم روستایی در همکاری و مشارکت در طرحها می شود. ۲-۱۵-۹. قرار دادن اطلاعات و آگاهی های لازم در دسترس روستاییان
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جدول شماره ۱۵) توزیع فروانی تعداد اعضاء خانواده جدول شماره ۱۶) توزیع فروانی زندگی با افراد جدول شماره ۱۷) توزیع فروانی کمک گرفتن درسی جدول شماره ۱۸) توزیع فروانی زیر بنای فعلی منزل مسکونی جدول شماره ۱۹) توزیع فروانی سرپرستی مالی خانواهد جدول شماره ۲۰) توزیع فروانی توزیع فراوانی وضعیت مسکن جدول شماره ۲۲) توزیع فروانی توزیع فراوانی محل سکونت جدول شماره ۲۳) توزیع فروانی توجه به رفع مشکلات جدول شماره ۲۴) توزیع فروانی میزان نظارت والدین (پدر) جدول شماره ۲۵) توزیع فروانی میزان تظارت والدین (مادر) جدول شماره ۲۶) توزیع فروانی رابطه صمیمانه و عاطفی والدین جدول شماره ۲۷) توزیع فروانی برنامهریزی والدین جهت کنترل درسی فرزندان (پدر) جدول شماره ۲۸) توزیع فروانی برنامهریزی والدین جهت کنترل درسی فرزندان (مادر ) جدول شماره ۲۹) توزیع فروانی تمایل به درس خواندن جدول شماره ۳۰) توزیع فروانی وجود شغل مناسب جدول شماره ۳۱) توزیع فروانی انتخاب شغل دلخواه جدول شماره ۳۲) توزیع فروانی استفاده از کتابها … جدول شماره ۳۳) توزیع فروانی استفاده از امکانات برای کمک به حل تمرینها و … (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
جدول شماره ۳۴) توزیع فروانی استفاده از معلمان خصوصی جدول شماره ۳۵) توزیع فروانی استفادهاز آموزشگاهها جدول شماره ۳۶) توزیع فروانی استفاده از اقوام و دوستان جدول شماره ۳۷) توزیع فروانی تأمین مخارج زندگی جدول شماره ۳۸) توزیع فروانی جایگاه نظر خواهی در خانواده جدول شماره ۳۹) توزیع فروانی جنبههای نظر خواهی از فرزندان جدول شماره ۴۰) توزیع فروانی قابل اجرا بودن تصمیمات فرزندان جدول شماره ۴۱) توزیع فروانی میزان پیگیری والدین از عملکرد تحصیلی فرزندان (پدر) جدول شماره ۴۲) توزیع فروانی میزان پیگیری والدین از عملکرد تحصیلی فرزندان (مادر) جدول شماره ۴۳) توزیع فروانی محیط گرم و عاطفی خانواده جدول شماره ۴۴) توزیع فروانی توجه به مشکلات روحی و جسمی فرزندان جدول شماره ۴۵) توزیع فروانی داشتن اطاق خصوصی و … جدول شماره ۴۶) توزیع فروانی کمک از مشاوران درسی جدول شماره ۴۷) توزیع فروانی تأثیر عدم امکانات رفاهی در … جدول شماره ۴۸) توزیع فروانی درس خواندن در رشته تضمین شغل جدول شماره ۴۹) توزیع فروانی بیزاری از رشته فاقد شغل جدول شماره ۵۰) توزیع فروانی اختلاف با پدر جدول شماره ۵۱) توزیع فروانی اختلاف با مادر جدول شماره ۵۲) توزیع فروانی اختلاف با برادر و خواهر جدول شماره ۵۳) توزیع فروانی ضرورت درس خواندن جدول شماره ۵۴) توزیع فروانی امیدواری به آینده شغلی جدول شماره ۵۵) توزیع فروانی امیدواری به آینده شغلی جدول شماره ۵۶) توزیع فروانی رابطه صمیمانه و عاطفی با پدر جدول شماره ۵۷) توزیع فروانی رابطه صمیمانه و عاطفی با مادر جدول شماره ۵۸) توزیع فروانی رابطه صمیمانه و عاطفی با برادر و خواهر ب) نتایج استنباطی: فهرست نمودار و جداول نتایج استنباطی جدول شماره ۵۹) سطح تحصیلات خانواده و افت تحصیلی فرزندان جدول شماره ۶۰) پایگاه اجتماعی - اقتصادی و افت تحصیلی فرزندان جدول شماره ۶۱) عدم توجه کلی به فرزند در خانواده و افت تحصیلی دانشآموزان جدول شماره ۶۲) کنترل درسی فرزند از سوی والدین و افت تحصیلی دانشآموزان جدول شماره ۶۳) نگرش فرد نسبت به اینده شغلی خود و افت تحصیلی جدول شماره ۶۴) امکانات تحصیلی فرزندان در خانواده و افت تحصیلی دانشآموزان جدول شماره ۶۵) گسیختگی روابط عاطفی در خانواده با افت تحصیلی دانشآموزان - جدول شماره ۶۶) سطح تحصیلات خانواده و عدم توجه کلی به فرزند
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سبقتْ وهَمْها إلی کلِّ مجدٍ فأبسمی: عادَ فجْرُنا و هویتلو
تِ و تأبی حیاتُنا أن نطیقَهْ و بلادٌ فی المُکُرماتِ عریقهْ وانتهتْ منهُ قبلَ بدءِ الخلیقهْ للعصافیرِ مِنْ دِمانا وثیقهْ[۲۱۸]
وی همچنین در این باره میگوید: «پس امروزهرگز در برابر استعمار گران تسلیم نخواهیم شد. با وجود قید و بندهایی که بر سر راه ما نهاده و وعدههای دروغینی که به ما داده است، ما راه خود را ادامه خواهیم داد. زمان آن رسیده است که حکومت ظلم و ستم به کنار رود و عدالت جایگزین آن گردد، زیرا ما به هم میهنان خویش در جنوب کشور وعده آزادی دادهایم و این وعده را عملی میکنیم، به همین سبب ما یک جا همچون مرگ بر سر آنان می ریزیم و جای دیگر همچون شیر خواب را از چشمانشان می رباییم و پا بر روی اجساد غاصبان می گذاریم و به سوی فردای جاویدان وبا شکوه می رویم و استعمارگران را روانه آخرت میکنیم چنان گرد وغباری (قیامتی) به پا میکنیم که گویی استعمار حتی برای یک لحظه در سرزمین جنوب نزیسته و اصلا وجود خارجی نداشته است».
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فلن نخضعَ الیومَ للغاصبین
و لمْ نستکنْ للعنا الأنکد[۲۱۹]ِ
سنمشی سنمشی برغمِ القیودِ فقدْ آنَ للجورِ أن ینتهی وَعَدْنا الجنوبَ بیومِ الجلاءِ[۲۲۰] سنمشی علی جثثِ الغاصبین و ننصبُّ[۲۲۱] کالموتِمن مشهدٍ و نرمی بقافلهِ الغاصبین فتمسی غباراً کأنْ لمْ تعشْ
و رغمِ وعودِ الخداعِ الردی و قد آنَ للعدلِ أن یبتدی و یومُ الفدا غایهُ الموعدِ إلی غِدنا الخالدِ الأمجدِ و ننقضُّ[۲۲۲] کالأسدِمنْ مشهدِ إلی العالمِ الآخرِ الأبعدِ بأرضِ الجنوبِ و لمْ توجدِ[۲۲۳]
با توجه به نمونههایی که ذکر گردید میتوان گفت که «عبدالله بردونی» خواستار آزادی وطن خویش از سیطره استعمار بوده و در این اشعار هممیهنان را تشویق میکرده است که آزادی حق شماست؛ در راه دستیابی بدان تلاش کنید؛ فریب وعدههای دروغین استعمارگران را نخورید راه خود را ادامه بدهید و به سوی آیندهای جاودانه در حرکت باشید. ۴-۲٫دعوت به وحدت، همبستگی و تعاون در بحث جوامع انسانی یکی از بحرانهای ششگانه که پیشرفت و توسعه جوامع منوط به گذر و عبور از آنها میباشد، بحران یکپارچگی است. کشوری که دچار بحران یکپارچگی باشد هیچ گاه نمیتواند راه رشد، تعالی و سعادت و کمال خود را طی کند، چرا که قومیتهای مختلف درون جامعه هر کدام خود را تافتهای جدا بافته از کل احساس نموده و به یک هویت جامعی که کل کشور را در بر میگیرد، باور ندارد. بنابراین چنین جامعهای دائماً درگیر مسائل داخلی خود خواهد بود و انرژی و سرمایههای مادی و معنوی آن در مسیر رشد و شکوفایی هزینه نخواهد شد. چنانکه حضرت علی۷ در نهجالبلاغه با اشاره به تفرقه و آثار و پیامدهای منفی آن میفرمایند: «ای مردم کوفه، بدن های شما در کنار هم اما فکر و خواستههای شما پراکنده است؛ سخنان ادعایی شما سنگهای سخت را میشکند، ولی رفتار زشت شما دشمنان را امیدوار میسازد. در خانههایتان که نشستهاید، ادعاها و شعارهای تند سر میدهید، اما در روز نبرد، میگویید ای جنگ از ما دور شو و فرار میکنید».[۲۲۴] وحدت ملی عبارت است از چگونگی واکنش مردم در باب دفاع از منافع عمومی و مصالح کشور.[۲۲۵] همبستگی و تعاون در فرهنگ علوم سیاسی عبارت است از: همکاری و اشتراک مساعی افراد جامعه برای مرفه و مترقیتر ساختن زندگی و مقاومت در برابر ظلم و ستم و تعدی و تجاوز.[۲۲۶] حضور استعمار در کشورهای عربی بویژه جنوب یمن،و ایجاد تفرقه در بین ملل اسلامی از عواملی است که «عبدالله بردونی» را تحت تأثیر قرار داد و موجب شد که وی، به صراحت و به صورت آشکار بارها در سرودههای میهنی خود مردم را به اتحاد و یکدلی فرا خواند. «برودنی» حامی راستین در دفاع از وحدت ملی به شمار میرود و در برابر توطئههای دشمنان برای تقسیم کشورش بواسطه شعرش از خود مقاومت نشان داده، معتقد است که تمسک جستن به وحدت ملی، تنها را تحقق پیروزی است. چنانکه در قصائد «قتله و ثُوّار»، «زحف العروبه»، «عوده القائد»، «الحکم للشعب»، «ثائران» و نمونههای دیگر به این مضمون پرداخته است. وی در قصیده «ثائران» به هم میهنانش در برابر استعمار میگوید: «در بدترین و سختترین شرایط با همدیگر متحد باشید. در دل دشمن ترس و وحشت بیفکنیدو به سویش روانه شوید ، از هم جدا نشوید،زیرا آنها مانند گروه های صبح بر شما وارد شدند شما نیز مانند گروههای صبح وبه طور مرتب و منظم بر دشمن وارد شوید و به وی اجازه ندهید که در اموراتتان دخالت کند، زیرا دشمن در کمین شما و منتظر ایجاد تفرقه و جدایی در میان شماست. او شما را بر علیه یکدیگر تحریک میکند پس شما را محاصره میکند پس گلولههایتان را در میان آنها بشکافید اما از همدیگر جدا نشوید، زیرا آنها از آتش شما قویتر و صاعقه برانگیزتراند حتی اگر از شدت خشم منفجر شدید باز مقاومت کنید،زیرا آنها مانند سیل شما را طوفانی کردند تا خودشان روانه شدند».
توحَّشوا و أطلِقوا جاؤوا کأفواجِ الضُّحی الکمُّ کیفٌ واحدٌ تفور[۲۲۷] تحتَ خطوکم
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- ۱۰۰ تا ۱۵۰ میکرولیتر از سوسپانسیون باکتریایی بر روی محیط کشت LB جامد حاوی آنتی بیوتیک های مناسب (آمپی سیلین، تتراسایکلین یا زئوسین) کشت داده شد و پلیت ها به مدت ۱۶ ساعت در دمای °C37 گرماگذاری شدند.
- پس از گذشت این مدت، از کلنی های تشکیل شده بر روی محیط کشت جامد، ماتریکس سلولی تهیه گردید.
۲-۶-۶ بررسی کلونهای نوترکیب به روش سریع
- مقدار µl50 از محلول EDTA(10 میلی مولار) به تیوبها اضافه کرده و حدود ۷۰% از ماتریکس باکتریایی را در آن حل نموده و سوسپانسیون را ورتکس نمودیم.
- مقدارµl 50 از محلول NSS (پیوست ۴) را به هر تیوب افزوده و به مدت ۳۰ ثانیه ورتکس نمودیم.
- تیوب ها را به مدت ۵ دقیقه در حمام آبی°C 70 گرماگذاری نمودیم.
- مقدار µl 5/1 از محلول KCl (4 مولار) به تیوب ها اضافه کرده و هر تیوب به مدت ۳۰ ثانیه ورتکس گردیده و سپس به مدت ۵ دقیقه بر روی یخ قرار داده شد.
- محتویات هر سلول در دمای ۴ درجه به مدت ۳ دقیقه در g3000 سانتریفوژ گردید.
- مایع رویی هر تیوب به تیوب جدید منتقل شد و میزان µl25 از آن بر روی ژل آگارز ۱% برده شد.
۲-۶-۷ PCR بر روی کلنی های باکتریایی/ مخمری با رعایت شرایط استریل، از کلنی های رشد یافته بر روی پلیت ماتریکس، مقداری باکتری برداشته و در مقداری آب دیونیزه استریل حل نموده و به مدت ۵ دقیقه در بن ماری در حال جوش (۱۰۰ درجه سانتی گراد) جوشانده و سپس از این محلول بعنوان الگوی DNA برای انجام PCR بر اساس پروتوکل مندرج در قسمت مربوطه استفاده می شود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۶-۸ استخراج پلاسمید در مقیاس کم
- باکتری E. coli حاوی پلاسمید مورد نظر را به لوله ml5 محیط کشت LB مایع حاوی آنتی بیوتیک مناسب تلقیح کرده و به مدت ۱۶ ساعت (ON) درون شیکر انکوباتور در دمای C°۳۷ با دور ۱۴۰ rpm قرار می دهیم.
- سلولهای باکتریایی را با سرعت rpm10000 به مدت ۳ دقیقه جمع آوری می نماییم.
- در این مرحله رسوب باکتریایی را می توان در دمای °C20- نگهداری نمود.
- رسوب حاصله از مرحله ۳ را در µl100 از محلول شماره ۱ (پیوست ۵) حل می کنیم.
- µl200 از محلول شماره ۲ (پیوست ۵) را به محلول حاصل از مرحله قبل اضافه کرده و به مدت ۵ دقیقه درون یخ قرار می دهیم.
- µl150 استات سدیم به محلول فوق اضافه کرده و به مدت ۵ دقیقه درون ظرف یخ نگهداری می نماییم.
- محلول فوق را در rpm12000 به مدت ۱۰ دقیقه سانتریفوژ می نماییم.
- با دقت مایع رویی را به تیوپ دیگری منتقل می کنیم.
- هم حجم مایع بدست آمده از مرحله قبل به آن مخلوط فنل، کلروفرم و ایزوآمیل الکل به نسبت ۲۵، ۲۴، ۱ اضافه می کنیم.
- محلول را در rpm12000 به مدت ۱۰ دقیقه سانتریفوژ می نماییم.
- با دقت مایع رویی را به تیوپ دیگری منتقل می کنیم.
- به میزان ml1 اتانول ۹۶% سرد به مایع رویی اضافه کرده و به مدت ۱۶ ساعت (ON) در °C20- نگهداری می نماییم.
- نمونه را در rpm12000 به مدت ۱۰ دقیقه سانتریفوژ می نماییم.
- به میزان µl750 اتانول ۷۰% سرد به رسوب مرحله قبل اضافه کرده و مشابه با مرحله قبل سانتریفوژ می نماییم.
- رسوب بدست آمده را در µl30-20 آب دیونیزه استریل حل می نماییم.
۲-۶-۹ استخراج پلاسمید در مقیاس زیاد برای این کار از روش لیز قلیایی استفاده شد. مراحل انجام این روش به شرح زیر می باشد:
- میزان µl450 از محلول آنتی بیوتیکی تتراسایکلین (غلظت نهاییml / µg15) را به ml300 محیط کشت مایع LB اضافه نموده و سپس سلول E. coli TOP10F’ حاوی پلاسمید مورد نظر را به این محیط تلقیح کرده و به مدت ۱۶ ساعت (ON) بر روی شیکر انکوباتور C°۳۷ قرار می دهیم.
- محیط کشت به لوله های ۵۰ میلی لیتری منتقل شده و با سرعت rpm10000 به مدت ۴ دقیقه سانتریفوژ می گردد.
- پس از انجام سانتریفوژ، محیط کشت رویی تخلیه شده و رسوب سلولی جمع آوری می گردد. در این مرحله می توان رسوب سلولی را در دمای °C 20- نگهداری نمود.
- رسوب حاصل از مرحله ۳ را در ml6 از محلول شماره ۱ (پیوست ۵) حل می کنیم.
- به مقدار ml12 از محلول شماره ۲ (پیوست ۵) به تیوب فوق اضافه نموده و ۱۰ دقیقه درون یخ قرار می دهیم.
- سی میلی لیتر از محلول استات سدیم M3 (2/5pH) به محلول فوق اضافه کرده و به مدت ۳۰ دقیقه درون یخ نگهداری می نماییم.
- محلول را به مدت ۱۵ دقیقه در rpm12000 در دمای ۴ درجه سانتیگراد سانتریفوژ می نماییم.
- مایع رویی را از گاز استریل عبور داده و به محلول فیلتر شده، ml16 ایزوپروپانول اضافه نموده و به مدت ۱۰ دقیقه در دمای اتاق نگهداری می کنیم. سپس این محلول را در دمای ۴ درجه به مدت ۱۰ دقیقه در rpm12000 سانتریفوژ نموده، مایع رویی را دور ریخته و رسوب حاصله را در دمای اتاق خشک می کنیم.
- رسوب خشک شده را در ml1 آب دیونیزه استریل حل کرده و به آن µl40 از محلول RNaseA (mg/ml10) اضافه کرده و به مدت ۱ ساعت در دمای °C37 گرماگذاری می نماییم.
- به محلول فوق به نسبت ۱:۱ از فنل و کلروفرم اضافه نموده و به مدت ۱۰ دقیقه در rpm12000 سانتریفوژ می نماییم.
- فاز رویی (فاز آبی) را به تیوپ جدید منتقل کرده و دو برابر حجم این فاز، به آن اتانول ۹۶% سرد اضافه نموده و به مدت ۱۶ ساعت (ON) در °C 20- قرار داده و سپس به مدت ۱۰ دقیقه در rpm12000 سانتریفوژمی نماییم.
- مایع رویی را دور ریخته و به رسوب حاصل ml1 اتانول ۷۰% سرد اضافه نموده و مجدداً سانتریفوژ می نماییم.
- مایع رویی را دور ریخته و رسوب حاصله را در دمای اتاق خشک نموده و سپس در µl150-100 آب دیونیزه حل می کنیم.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سازمان ملل متحد حاکمیت قانون (ROL) را به عنوان یک اصل حاکمیت که توسط آن تمام افراد و نهادها ((نسبت به قوانینی که بطور علنی اعلام شده، بطور یکسان اجرا شده و بطور مستقل برایش حکم صادر می شود،پاسخگو می باشند)) در SAFA، حاکمیت قانون در چارچوب تجارت در نظر گرفته می شود، هدف اصلی و محوری آن حفاظت از حقوق فردی و گروهی همه می باشد (اهم[۱۸۹]،۲۰۱۰). زیر معیارهای تحت پوشش SAFA شامل تعهد به عدالت ، مشروعیت و شفافیت؛ درمان،احیاء و پیشگیری؛ مسئولیت مشترک و تخصیص منابع می باشد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
حاکمیت قانون (ROL) مفهومی است که برای نظام های حقوقی مدرن و موافقت نامه های بین المللی مهم است. این قوانین باید مطابق با استانداردهای بین المللی حقوق بشر باشند. از جمله عوامل کلیدی متعلق به آن پاسخگویی در پیشگاه قانون، قطعیت قانون و شفافیت قانون می باشد. شرکت متعهد به ROL تنها کسب و کاری را انجام خواهد داد که می تواند در پرتو حقوق اخلاقی همه ی انسان ها، مشروع در نظر گرفته شود. شرکت های تجاری باید به حقوق بشر احترام بگذارند و از همدست شدن در نقض حقوق بشر توسط دولت، حتی اگر آن بطور رسمی تحت قانون ملی قابل اطلاق، قانونی باشد، خودداری نمایند. سازمان ها با حوزه ی وسیعی از نفوذ و تأثیر نه تنها باید به ROL در عملیاتشان احترام بگذارند، بلکه نیازمند همکاری شرکای تجاری برای انجام عمل مشابه می باشند. در زمینه کشاورزی، چند عنصر مهم وجود دارد:
-
- دسترسی عادلانه به منابع طبیعی و اطمینان حقوقی در جائیکه به کشاورزی بستگی دارد
-
- مشارکت ذینفعان در تصمیمات موثر بر استفاده و دسترسی از منابع طبیعی
-
- حضور مکانیسم های شکایت و اختلافات برای نظارت، اجرا و اطمینان از دستیابی عادلانه
-
- توانمند سازی قانونی ذینفعان
در SAFA، مدیریت جامع(اغلب مدیریت پایداری نامیده می شود) به عنوان مدیریتی که قصد بهبود مداوم تمامیت زیست محیطی، انعطاف پذیری اقتصادی، رفاه اجتماعی و حکمرانی خوب، با هدف نهایی اینکه عملیات بطور کامل در راستای توسعه پایدار جامعه قرار گیرد، شناخته شده است. این معیار شامل زیرمعیارهای پایداری در مدیریت؛ تولید گواهی شده و حسابرسی کامل هزینه است. موضوع مدیریت جامع نسبتاً جدید است و در نتیجه به جزئیات توسط موافقت نامه ها یا توصیه نامه های بین المللی بحث نشده است. در تجارت، یک مدیریت عملکرد پایداری موفق، زمانیکه مدیریت مسائل اجتماعی، زیست محیطی و حکمرانی در راستای افزایش رقابت پذیری و عملکرد اقتصادی باشد، بدست می آید. محور یا مثلث زمینه ساز سه گانه ((مردم،کره زمین و سود)) اغلب برای شرح این موضوع استفاده می شود. یکی از چالش های خاص برای مدیریت پایداری تشخیص راه های مناسب برخورد با بده- بستان بین اهداف پایداری است.مدیریت جامع در مورد یک توازن بین منافع کوتاه مدت و بلندمدت، نگرانی های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ذینفعان و سهامداران است. یک کد رفتاری مناسب، یک راهنما برای چگونگی برخورد با بده- بستان ها را فراهم می کند. حسابداری کامل هزینه، بخش جدایی ناپذیر مدیریت جامع است که بویژه در بخش کشاورزی، که در آن تولید به شدت با محیط زیست طبیعی در تعامل است، مهم است. با این حال، هنوز فقدان روش های کافی برای عملیاتی سازی حسابداری کامل هزینه وجود دارد. جدول ۹-۲- معیارها و زیرمعیارهای بعدحکمرانی خوب
معیارها |
زیرمعیارها |
توصیف |
ساختار حکمرانی |
اصول اخلاقی شرکت |
سازمان، هدف تجاری صریح و منشور اخلاقی دارد که به صورت عمومی ابلاغ شده باشد و هم برای مدیران و هم کارکنان الزام آورند و ارزش ها و دستورالعمل های اخلاقی آن در راستای توسعه پایدار است. |
سعی و کوشش مقتضی |
قبل از اتخاذ تصمیماتی که تأثیر گذاری زیاد و بلندمدت بر روی ابعاد پایداری دارند، به نحوی اطمینان حاصل شود که رویه ها و روش های مناسب برای حل و فصل مشکلات آتی تعریف شده است و امکانات مناسب برای جبران به همه ذینفعانی که تحت تأثیر این تصمیمات قرار می گیرند، داده می شود. |
پاسخگویی |
ممیزی های جامع |
تمامی حوزه های کاری مرتبط با پایداری به طور مرتب با معیارهای شناخته شده بررسی شوند. اطلاعات قابل دسترس برای عموم درباره ی عملکرد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی وجود دارد که به طور مرتب به روز می شود. |
مسئولیت پذیری |
مدیر ارشد به طور مرتب، عملکرد شرکت را در مقابل اصول رفتاری و یا منشور اخلاقی شرکت ارزیابی و صراحتاً اعلام می کند. |
مشارکت |
گفتگو با ذینفعان |
در فرآیندهای تصمیم گیری، ذینفعان بالقوه تأثیرپذیر، حتی آنهایی که قادر به مطالبه حقوقشان نیستند(مثل طبیعت،نسل های آینده)به طور فعال تا حد امکان شناسایی، مطلع، تقویت و درنظر گرفته می شود. |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نوآوری رابه عنوان جزی از سیستم ارزیابی عملکرد برای هر شخص مطرح کنید. سازمان ها بایداز کارکنان خود در پایان دوره ارزیابی سوال کنند که چه نوآوری انجام داده اند وتأثیر آن برچه کاری بوده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فرایند وسیستم نوآوری را مستندسازی کنید. مستندسازی باید به نحوی باشدکه هر فرد آن را درک کند و نقش خود رانیز در این فرایند به روشنی دریابد. آزادی عمل کافی به کارکنان خود اعطا کنید. این امر موجب می گردد تا آنها قادر باشند ایده ها وفرصت های جدیدرا مطرح وبا عوامل درون سازمانی و برون سازمانی همکاری کنند. اطمینان حاصل کنید تمامی اعضای سازمان راهبردکلی سازمان را درک کرده اندوهمچنین کلیه تلاش های نوآوری در راستای راهبردکلی سازمان است . البته سیستم باید به صورتی باشد که ایده های خارج از چا چوب را نیز که مفید به نظر می رسند مدیریت کند. به افراد آموزش دهید که محیط را برای روندهای جدید، فناوری های نوین وتغییرات چارچوب های فکری مشتریان ، مورد بررسی وآزمایش قراردهند. به افراد اهمیت تنوع در سبک های تفکر، تجربیات، دیدگاه ها وتخصص ها آموزش دهید. همچنین انتظار تنوع وتفاوت را در کلیه ی فعالیت های نوآوری داشته باشید. معیارهای مطلوب بر ایده آل استوار است. باوجود این ، معیارهای محدود تر نیز می توانند ماررا به حالت ایده آل نزدیک تر سازند وآن ها به نوبه خود براساس مفروضات وچارچوب های ذهنی قبلی ما متصل می گردند. تیم های نوآوری از تیم های معمولی متفاوتند. آنها نیازمند ابزارها وچارچوب های فکری متفاوتی هستند. کارکنان را به اندازه ی کافی در این زمینه ها آموزش داده وهدایت کنید تا هنگام کار در تیم های نوآوری موفق باشند. سیستم مدیریت ایده ها را ایجاد یا تهیه کنید تا افراد تشویق شوند فرصت ها وفعالیت های جدید را شناسایی، ایجاد یا ارزیابی وایده های خود را ارائه کنند (حاتمی ومهدوی، ۱۳۸۷). بخش سوم مشتری مداری ۲-۳-۱) مشتری در دهه های اخیر با افزایش رقابت در بازارها، سازمان ها به اهمیت رضایت و وفاداری مشتریان خود واقف و متوجه شده اند که حفظ مشتریان فعلی سازمان به مراتب از جذب مشتریان جدید کم هزینه تر است. برای سازمان های امروزی رضایتمندی مشتری به تنهایی کافی نیست، ایشان باید مطمین باشند که مشتریان راضی شان، وفادار هم هستند. هدف از این امر برقراری روابط بلندمدت با مشتری به منظور کسب منافع در طولانی مدت است (Kong Wing Chow, 2014). از دیدگاه سنتی، مشتری کسی است که فرآورده های شرکت را خریداری می کند. در دنیای کسب و کار امروزی مشتری را چنین تعریف می کنند: مشتری کسی است که سازمان مایل است با ارزش هایی که می آفریند، بر رفتار وی تاثیر بگذارد. منظور از ارزش، آن چیزی است که مشکلی از مشتری را برطرف می کند و نیازی را برآورده می سازد. امروزه مشتری به عنوان یک واحد غیر درآمدزا نیز مطرح است. بنابراین مشتری کسی است که انجام معامله و داد و ستد را در یک محیط رقابتی به عهده دارد و حالت تعاملی چیری را می دهد و چیزی را می گیرد. مشتری نیازش را خودش تعریف می کند، کالاها و خدمات تولیدی ما را مصرف می کند و حاضر است بابت آن هزینه مناسبی را بپردازد. اما زمانی این هزینه را متقبل می شود که در کالاها یا خدمات تحویلی، ارزشی را ببیند که پرداخت آن هزینه را توجیه نماید. مشتری کسی است که نیازهای او را یک فرد یا سازمان تامین می کند. مشتری، شخص، اشخاص یا سازمان هایی هستند که با دیگران قرارداد می بندند تا او کالا یا خدمتی ارائه کند. مشتریان به عنوان دارایی های سازمان تاثیر بسیار زیادی بر سودآوری سازمان دارند (Dani, 2014). ما در حال حاضر در یک اقتصاد مشتری مدارانه زندگی می کنیم که در آن مشتری، پادشاه است. شرکت ها باید یاد بگیرند که چگونه از تمرکز بر تولید محصول به سمت تمرکز بر مالکیت مشتریان حرکت کنند. شرکت ها باید با این حقیقت بیدار شوند که دارای رئیس جدیدی هستند و آن مشتری است. شرکت ها باید مشتریان را به عنوان یک دارایی مالی درنظر بگیرند که مانند هر دارایی دیگر نیاز به مدیریت کردن و حداکثر نمودن بازدهی آن دارد. امروزه شرکت ها، مشتریان را به عنوان دارایی هایی مورد توجه قرار می دهند که ارزش آنها به طور مداوم در حال افزایش است. متاسفانه شرکت ها بیشتر وقت خود را صرف جذب مشتریان جدید می کنند و زمان کافی جهت حفظ و رشد کسب و کار خود از مشتریان موجود اختصاص نمی دهند. شرکت ها تا ۷۰ درصد بودجه بازاریابی خود را صرف جذب مشتریان جدید می کنند در حالی که ۹۰ درصد درآمدهای آنان از مشتریان موجود می باشد (Jiang et al., 2013). ۲-۳-۲) اهمیت مشتری با قدیمی تر شدن مشتری و اعتماد او به شرکت، سود اقتصادی حاصل از مراجعه او نیز رشد خواهد نمود. بخش اعظمی از این موضوع به دلیل آن است که هرچه مشتری قدیمی تر شود، هزینه سرویس دهی به او نیز کمتر خواهد شد. در واقع، مشتریان جدید نیاز به راهنمایی و کمک بیشتری دارند، کنجکاوتر هستند و مقایسه بیشتری در مورد محصول خریداری شده انجام می دهند، بیشتر شکایت می کنند و بیشتر نیز کالا را بر می گردانند. این در حالی است که با گذشت زمان و اطمینان بیشتر مشتریان به شرکت، آنها کالاها و خدمات پیشنهادی را آسانتر خواهند پذیرفت. از سویی، به دلیل اطلاعات دقیق تر آنها نسبت به شرکت، انتظاراتشان نسبت به کالاها و خدماتی که قرار است ارائه گردد، دقیق تر بوده و در نتیجه رضایت آنها بیشتر خواهد بود. علاوه بر آن چنانچه بتوان آنها را راضی نگه داشت، آنها سازمان را به دیگران نیز پیشنهاد خواهند داد. مشتریان جدیدی که به این وسیله معرفی می شوند، بسیار ارزشمندند، چون سازمان هیچ هزینه ای برای جلب آنها نپرداخته است. از سویی به دلیل آنکه مردم اغلب با افرادی شبیه به خود (از نظر فرهنگی، اقتصادی و غیره) راجع به چنین موضوعاتی حرف می زنند، مشتریان جدید نیز به احتمال زیاد سلایق و درآمدهایی شبیه مشتریان خوب قدیمی سازمان خواهند داشت. از سویی دیگر، حساسیت مشتریان قدیمی نسبت به قیمت با سایرین متفاوت است. مطالعات نشان می دهند که مشتریان دایمی به دلیل اعتماد بیشتر به محصولات، نسبت به تغییرات قیمت و افزایش آن، کمی بیشتر مقاومت خواهند کرد تا سراغ محصولات رقیب بروند. مشتری و رضایت او، ضامن تداوم فعالیت سازمان در بازار پر رقابت امروزی می گردد. بنابراین جلب رضایت مشتری راز بقای سازمان است (Bayraktar et al.., 2012). ۲-۳-۳) صدای مشتری صدای مشتری مبین خواسته و نیازمندی مشتری از محصول و یا خدمت مورد بررسی است. این موارد شامل تمایلات، انتظارات و نیازمندی های مشتری می باشد. صدای مشتری، به روش های مختلفی از قبیل مصاحبه مستقیم با مشتری، بررسی گروه های متمرکز و گزارشات میدانی بدست می آید. صدای مشتری به ما کمک می کند تا به نیازهای دلشاد کننده که توسط مشتری معمولا ابراز نمی شود و برای سازمان ناشناخته است، آگاه شویم. شنیدن صدای مشتری مزایای زیادی به دنبال دارد که عبارتند از: اطلاعات مفید و جامعی در اختیارمان قرار می دهد، شاخص های بهتر ارزیابی عملکرد به دست می آوریم و ابزارهای لازم برای رضایت مندی مشتری را مهیا می سازد (Aguwa, 2012). ۲-۳-۴) انتظارات مشتریان از سازمان های خدماتی خواسته های مشتریان شرکت های خدماتی، اغلب به شرح ذیل می باشد: خدمات به طور صریح و سریع ارائه شوند. با افراد آگاه و قابل اعتماد سر و کار داشته باشند. برای حل مشکل با یک جا تماس بگیرند یا یک تقطه تماس برای حل مشکل وجود داشته باشد. وقتی مشکل به وجود می آید بدانند به کجا باید مراجعه کنند. نحوه و محل ارائه خدمات مورد نظر را بیابند. اطلاعات سریعا در دسترس قرار گیرد. هنگام مراجعه با افرادی مواجه شوند که محترم، مطمئن و مودب هستند. امکاناتی دست یافتنی، تمیز و با ایمنی کامل وجود داشته باشند. نام افراد و شماره تماس هایی در اختیارشان باشد که بتوانند مستقیما پاسخ سوالاتشان را دریافت کنند (Kreis and Mafael, 2014). ۲-۳-۵) مشتری مداری در دو دهه گذشته شعارهای زیادی از سوی شرکت ها مبنی بر اهمیت مشتری و تامین خواسته های وی بیان شده است. امروزه نیز شرکت ها بر اهمیت نقش مشتری تاکید فراوانی دارند. مشتری سزاوار مودبانه ترین توجه و رفتار بوده و مایه ی حیات هر سازمان است. او حق شما را می پردازد. بدون مشتری سازمان ها و فروشگاه ها محکوم به فنا هستند. مشتری برای رفع نیاز خود به سوی شرکت ها و سازمان ها می آید و سازمان ها وظیفه دارند که با رفتار حساب شده، معامله را به نفع هر دو طرف تمام کنند. مشتری کسی است که فرد یا سازمان، نیازهای او را تامین می کنند. مشتری شخص، اشخاص و یا سازمان هایی هستند که با دیگران قرار داد می بندند تا آنها کالاها و خدمات مورد نیاز خود را تامین کنند. در فرهنگ بازار، مشتری فردی است که توانایی و استعداد خرید کالا و یا خدمتی را داشته باشد که این توانایی و استعداد به شکل توأم در فرد بروز کند و انتخاب و عمل خرید انجام پذیرد. در این فرهنگ ئ دیدگاه، مشتری فردی هوشمند و دانایی است که درباره تامین نیازهای خود به خوبی مطالعه می کند و با اررش گذاری و درنظر گرفتن امکانات و استعداد خود به انتخاب می پردازد (Rafaeli et al.., 2010). مشتری نیازی دارد که برای رفع آن به سازمان ها و محصولات و خدمات مختلف روی می آورد. در نظر عام، نیاز به معنای هر نوع کمبودی است که در انسان به وجود می آید. در فرهنگ بازار، نیاز مشتری عبارت است از هر نوع احساس کمبودی که برای مشتری به وجود می آید و او تلاش می کند تا با بهره گیری از استعداد و توانایی خود نسبت به رفع آن اقدام کند. باتوجه به مفهوم گسترده ای که در تعریف نیاز مشتری وجود دارد، امکان طبقه بندی جامع و کامل از نیاز مشتری دشوار است زیرا نخست اینکه نیاز مشتری نامحدود است، دوم، ممکن است نیاز یک مشتری جزء نیازهای اساسی به شمار آید، در حالی که برای مشتری دیگر جزء نیازهای عادی باشد. بلانچارد و گالووی[۲۹] (۱۹۹۸)، معتقدند که رضایت مشتری در نتیجه ی ادراک مشتری در طول یک معامله یا رابطه ارزشی است، به طوری که قیمت مساوی است با نسبت کیفیت انجام شده به قیمت و هزینه های مشتری. رضایت مندی مشتری به عنوان درجه ای تعریف می شود که عملکرد واقعی یک شرکت، انتظارهای مشتری را برآورده کند. به نظر کاتلر (۱۹۸۳)، اگر عملکرد شرکت، انتظارهای مشتری را برآورده کند، مشتری احساس رضایت و در غیر این صورت احساس نارضایتی می کند (ابراهیمی نژاد و شول، ۱۳۹۱). اکثر شرکت ها در محیط کسب و کار رقابتی و جهانی شده ی امروز اهمیت مشتری مداری و مشتری گرایی را درک کرده اند. مشتری گرایی عمدتا مرتبط با رفاه مشتریان است. مشتری گرایی عمدتا خود را از طریق اولویت گذاری تخصیص منابع بر مبنای فراهم کردن ارزش برتر و رضایت مشتری آشکار می سازد. محققان در حوزه بازاریابی، مشتری گرایی را از دو منظر می نگرند: عنصری از فرهنگ سازمانی و یا رفتار/رویکرد راهبرد سازمان. نوبل[۳۰] و همکارانش (۲۰۰۲)، رویکرد فرهنگ رقابتی را پیشنهاد کردند که رویکرد راهبردی مشتری گرایی را به عنوان یک زیر بعد از فرهنگ سازمانی مورد بررسی قرار می دهد که در واقع این رویکرد مشتمل بر دو دیدگاه مظرح شده از سوی صاحبنظران است. تحقیقات زیادی در زمینه مشتری گرایی انجام شده است، اما بیشتر تحقیقات انجام شده متمرکز بر نتایج حاصل از مشتری گرایی هستند. تحقیقات نشان داده اند که مشتری گرایی منجر به عملکرد مالی بهتر و اکتساب سهم بازار بالاتر می شود. تعریف های مختلفی از مشتری گرایی ارائه شده است که اصل بنیادین همه آنها قرار دادن مشتری در کانون توجه ی ر اهبردی سازمان ها است. مفهوم مشتری گرایی اولین بار در کارهای لویت[۳۱] (۱۹۶۰)، توسعه داده شده است. اولویت مشتری گرایی را به صورت اهداف از پایین به بالای سازمان های رقابتی که هدف نهایی آن دستیابی به رضایت مشتری است، تعریف نمود. در حقیقت، مشتری گرایی مفهومی است که بازاریابی را به یک اسلحه رقابتی شایسته تبدیل کرده است و به این صورت موجب تغییر ارزش ها، باورها، مفروضات و تعهدات سازمان به سمت و سوی روابط دو جانبه بین مشتریان و سازمان شده است (زارعی و همکاران، ۱۳۹۰). نارور و اسلاتر[۳۲] مشتری گرایی را «درک کافی از مشتری هدف در جهت توانایی ایجاد ارزش برتر و مستمر» تعریف نمودند. به بیان دیگر، آنها، مشتری گرایی را نوعی فرهنگ سازمانی می دانند که با کارآمدترین و مرثرترین شکل رفتارهای لازم برای خلق ارزش برتر را برای خریداران ایجاد کند. دشپند[۳۳] و همکاران (۱۹۹۳)، مشتری گرایی را به صورت مجموعه ای از باورها که به علایق و نیازهای مشتری اولویت و ارجحیت می دهد و منافع مشتری را نسبت به سایر ذینفعان نظیر صاحبان سازمان، مدیران و کارکنان در صدر قرار می دهد، تعریف نمودند. ایشان مشتری مداری را از دیدگاه فرهنگ سازمانی در نظر گرفتند و آن را به عنوان مجموعه ی عقایدی تعریف نمودند که ابتدا منفعت مشتری را، بدون استثنا کردن آنها از دیگر افراد مانند: مالکان، مدیران و کارکنان، با هدف ایجاد سازمانی سودآور در بلند مدت تعیین می کنند (عباسی و صالحی، ۱۳۹۰). گاتیگنون و ژورب[۳۴] (۱۹۹۷)، توانایی و خواسته ی سازمان جهت شناسایی، تحلیل، درک و پاسخگویی به نیازهای مشتریان را مشتری گرایی نامیدند. به علاوه دونلاپ[۳۵] و همکاران (۱۹۸۸)، تاکید کردند که فروش با گرایش به مشتری، ممکن است برخی اهداف کوتاه مدت را از دست بدهد اما در نهایت آنها می توانند در بلندمدت، مشتریان راضی را به همراه داشته باشند. استرانگ و هریس[۳۶] (۲۰۰۴)، مشتری گرایی را به عنوان جنبه ی رفتاری و فرهنگی بازارگرایی تعریف نمودند که به عنوان یک عنصر راهبردی عمل می کند. آنها معتقدند که از عوامل مهم تاثیرگذار بر مشتری گرایی فعالیت های منابع انسانی و رابطه ایی هستند. آنها در مقاله ی خود با عنوان «محرک های مشتری گرایی: تاکتیک های رابطه، منابع انسانی و رویه ایی» بیان کردند که این فعالیت ها می تواند تا حد زیادی فرهنگ و رویکرد مشتری گرایی کارکنان را نهادینه کند (Rapp et al.., 2012). در حقیقت، قوت گرفتن نقش مشتریان و افزایش قابل ملاحظه انتظارهای آنها از فرآورده ها و خدمات، نیاز به دگرگونی چشمگیری را در سازمان و در راستای فلسفه مشتری مداری به وجود آورده است. از طرف دیگر نیز برقراری ارتباط مستحمک و پایدار با مشتری مورد توجه بسیاری از شرکت ها قرار گرفته است. سانی[۳۷] و همکاران (۲۰۰۵)، در مطالعه ای ساختار محسوس ها (وضعیت ظاهری با وجود شرایط فیزیکی، تجهیزات و کارکنان)، محتوا (طبیعت و تناسب محصول یا خدمات)، نگرش (شناخت مشتری، تمایل به تهیه ی خدمات، آمادگی و رفتار اجتماعی)، شیوه انتقال (پشتیبانی محصول یا خدمات سفارشی فراهم شده برای مشتریان به وسیله ی تهیه کنندگان محصول یا خدمات)، قابلیت اعتماد (توانایی ارائه خدمات وعده داده شده به طور مستقل و دقیق) و شایستگی (دارا بودن مهارت ها و دانش مورد نیاز برای ارائه خدمات) را به عنوان احتیاج های اصلی مشتریان درونی و بیرونی مد نظر قرار داده اند (ابراهیمی نژاد و شول، ۱۳۹۰). مشتری مداری بر روی کشف و برآوردن نیازهای خرید مشتریان در حالی که بهترین منافع در ذهن آنها حفظ می شود، تمرکز دارد. فروشندگانی که فروش محور بوده اند، نتایج کوتاه مدت فروش را بر دستیابی به نتایج بلندمدت مثل وفاداری مقدم دانسته. به طور کلی مدیریت می تواند اثر مثبت (با دادن هدایای ویژه به فروشندگان، مشارکت در تصمیمات و …) و یا اثر منفی بر روی مشتری مداری فروشندگان داشته باشد. بدون شک، فروشندگان با گرایش مشتری مداری به عنوان منابع پر ارزش برای خلق مزیت رقابتی شرکت ها شناخته می شوند. ایشان می توانند شبب افزایش رضایت مشتری، وفاداری مشتری و نیز بهبود عملکرد فروش گردند (Menguc and Boichunk, 2012). ۲-۳-۶) اشکال و دیدگاه های متفاوت به مشتری گرایی محققان میان سه شکل از مشتری گرایی تمایز قایل شده اند. دیدگاه اطلاعات محور، مشتری گرایی را موجود بودن اطلاعات مشتری و میزانی که اطلاعات درباره نیازهای مشتریان جمع آوری و تحلیل می شود، درنظر می گیرد. دیدگاه مبتنی بر فرهنگ و فلسفه ی فراتر از دیدگاه اول به مشتری گرایی می نگرد. مشتری گرایی در این دیدگاه مبتنی بر وجود عناصر خاص در فلسفه ی کلی سازمان همچون ارزش ها، هنجارها و عقاید است. بنابراین مشتری گرایی در این دیدگاه بخشی از فرهنگ شرکت است و نه فقط در باورها و عقاید سازمان مشخص می شود. بلکه در رفتار کارکنان در ارتباط با مشتریان نیز آشکار می شود. شکل و دیدگاه سوم مشتری گرایی مبتنی بر خدمت و تعامل می باشد که عمدتا کیفیت خدمات ارائه شده را تعیین می کند. این دیدگاه نسبت به دو دیدگاه دیگر متفاوت است. در حالیکه دو دیدگاه اول مشتری گرایی را از دیدگاه و نقطه نظر سازمان بیان می کند، دیدگاه مبتنی بر خدمت و تعامل مشتری گرایی را از دیدگاه مشتریان بیان می کند. مشتری گرایی به معنای تمایل یا زمینه موجود در کارکنان در جهت ارضای نیازهای مشتریان در هنگام کار می باشد. داناوان[۳۸] و همکاران (۲۰۰۴)، مشتری گرایی را به دو بعد تقسیم نموده اند. بعد نیاز، نشان دهنده باورهای کارکنان درباره توانایی هایشان در ارضای نیازهای مشتریان است و بعد لذت، نشان دهنده ی این است که تا چه حد و میزانی تعامل و خدمت رسانی به تعامل و خدمت رسانی به مشتریان برای کارکنان لذت بخش است. داناوان و همکاران (۲۰۰۴)، معتقدند که وجود هر دو بعد برای درک کامل توانایی ها و انگیزه های کارکنان درجهت خدمت رسانی به مشتریان ضروری است (زارعی و همکاران، ۱۳۹۰). ۲-۳-۷) مشتری مداری و تکریم ارباب رجوع رضایت مشتری را می توان پیش شرط تمام موفقیت های بعدی سازمان معرفی نمود. امروزه توجهات روزافزون به خواسته های مشتریان، بسیاری از موسسات را مجبور به بهبود و ارتقای ارتباطات با مشتریان نموده است. مشتری کسی است که نیازش (کالا و خدمات) را خودش تعریف می کند و حاضر است بابت ارزشی که برای آن متصور است، هزینه مناسبی بپردازد. ارباب رجوع مثل مشتری حالت تعاملی و طرفینی ندارد، بلکه خدمات یک جانبه را شامل می شود که در آن فروشنده ها (ارائه کنندگان کالا و خدمات) اطلاعات بیشتری نسبت به موضوع معامله دارند اما خریدار (دریافت کننده) نمی تواند به سادگی آن اطلاعات را به دست آورد، در حالی که سخت به آن نیازمند است. نکته ی مهم اینکه در اکثر موارد امکان دارد ارائه کننده کالا یا خدمت احساس هیچگونه منفعت و یا حداقل نفع را در این معامله داشته، لذا با میل و رغبت کامل در این معامله با ارباب رجوع شرکت نداشته باشد. مانند: خدمات درمانی، علمی، آموزشی و پرورشی. مشتریان را از جنبه های مختلف مثل میزان رضایت، نوع رفتار، قدمت ارتباط و غیره تقسیم بندی می نمایند که از جمله آنها تقسیم به مشتریان داخلی و خارجی است. مشتری داخلی شامل کارکنان سازمان و مشتری خارجی سایر افراد و موسسات خارج سازمان ا شامل می شود. اصول و مبانی طرح تکریم از نظر تئوریکی بر جلب رضایت ارباب رجوع و تامین منافع او استوار است. طوری که در همه حال منافع ارباب رجوع بر منافع کارکنان و موسسه ارجح است و کارکنان موظف و بلکه مجبورند در این راستا گام بردارند. چرا که احساس می کنند به صورت محسوس و نامحسوس توسط بازرسانی از کمیته های ویژه طرح تکریم زیر نظر مدیران موسسه و بلکه مقاماتی بالاتر نظارت و کنترل می شوند و توسط ارباب رجوع نیز به راحتی مورد بازخواست قرار می گیرند. لذا کارمندان با احساس نظارت و بازرسی مداوم و توقعات روزافزون و گاها غیرمنطقی ارباب رجوع که در تعامل با آنها و ارائه خدمات نفع چندانی غیر از حقوق و مزایایی که طبق مقررات از موسسه دریافت می کنند عایدشان نخواهد شد، روز به روز ناراضی تر می شوند و امکان بروز خلاقیت و شکوفایی استعدادهای آنها در راستای ارائه خدمات با کیفیت مستمر به حداقل خواهد رسید (لطیفی و محمودی فر، ۱۳۸۵). درحالی که در سازمان های مشتری مدار با انتخاب کارمندانی شایسته و آموزش و توامندسازی مستمر آنها و ارتباط دادن مسیر ارتقای شغلی و منافع کلی و همه جانبه ی آنها به جلب رضایت هرچه بیشتر و حفظ و ارتقای میزان وفاداری مشتریان به انحای مختلف، بین خواسته های مشتریان خارجی سازمان و کارمندان به عنوان مشتریان داخلی سازمان، اهداف و علاقه مندی ها و منافع مشترک را ایجاد و تقویت نموده و ترتیبی اتخاذ و عمل می شود که با تعامل بیشتر و ارائه ی خدمات متنوع تر و با کیفیت بهتر به مشتری، نفع مادی و معنوی بیشتری نصیب ارائه دهنده ی خدمت شده و احساس رضایت و غرور بیشتری خواهد داشت. لذا در وهله اول با تامین منافع کارمندان به عنوان عاملین اصلی و اولیه حفظ و ارتقای میزان رضایت مشتری با اصولی و هدفمند، گام اصلی در راستای مشتری مداری و تامین منافع واقعی او برداشته می شود. بنابراین عدول از این شرط اصلی و اساسی در طرح تکریم، می تواند منجر به نارضایتی فراینده ارائه دهندگان خدمات شده و سازمان مجری آن را در رسیدن به اهداف خود با چالش جدی مواجه سازد (Scheer et al.., 2002). ۲-۳-۸) جلب رضایت مشتریان شیوه ها و نسخ مختلفی برای جلب رضایت مشتری و ارباب رجوع ارائه شده است که مجموعه موارد زیر برگرفته از اهم آنها است. تعیین و تبیین ماموریت سازمان در راستای تامین منافع و خواسته های مشتری تعهد و درگیری دایمی مدیران ارشد سازمان سازمان برای پیشبرد کارهای مربوط به مشتری گزینش کارکنان مناسبی که اهمیت فوق العاده ای به مشتریان داده و توان برقراری ارتباط مطلوب با آنها را داشته و همواره پاسخگوی آنها بوده و شکایات واصله را با دقت و اهمیت زیادی بررسی می کنند آموزش و بهسازی کارکنان رایج ساختن استانداردهای کیفیت و ارزیابی دایمی میزان رضایت مشتریان استفاده از فناوری روز برای دستیابی به رضایت مشتری خلاقیت برای حرکت به فراسوی انتظارات مشتری ایجاد منافع مشترک بین مشتری و ارائه کننده
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
قرار دادن منابع ژنتیکی برای غذا و کشاورزی مذکور در بند (۳)، در نظام چند جانبه
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
را ارزیابی خواهند نمود. به دنبال این ارزیابی هیأت رئیسه تصمیم خواهد گرفت که آیا دسترسی آسان به آندسته از افراد حقیقی و حقوقی موضوع بند (۳) که منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی را در نظام چند جانبه قرار ندادهاند ادامه یابد، یا ترتیبات دیگری که مقتضی بنظر میرسند اتخاذ گردد. ۵ - سیستم چند جانبه، منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی را که در پیوست (۱) فهرست شده و به گونهای که در جزء (الف) بند (۱) ماده (۱۵) پیش بینی شده در مجموعه خارج از رویشگاه طبیعی مراکز تحقیقات کشاورزی بینالمللی گروه مشورتی تحقیقات کشاورزی بینالمللی و طبق بند (۵) ماده (۱۵) در مؤسسات بینالمللی دیگر نگهداری میشوند نیز در بر خواهد گرفت. ماده ۱۲ - دسترسی آسان به منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی در قالب نظام چند جانبه ۱ - طرفهای متعاهد موافقت میکنند که دسترسی آسان به منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی در قالب نظام چند جانبه به گونهای که در ماده (۱۱) تعریف شده است، طبق مفاد این معاهده خواهد بود. ۲ - طرفهای متعاهد موافقت میکنند که اقدامات قانونی و دیگر ترتیبات لازم را برای فراهم نمودن اینگونه دسترسی به طرفهای متعاهد دیگر از طریق سیستم چند جانبه اتخاذ کنند. بدین منظور، اینگونه دسترسی برای افراد حقیقی و حقوقی در قلمرو قضائی هر طرف متعاهد نیز با رعایت مفاد بند (۴) ماده (۱۱) فراهم خواهد داشت. ۳ - این دسترسی طبق شرایط زیر فراهم خواهد شد: (الف) - دسترسی فقط به منظور استفاده و حفاظت از تحقیقات، اصلاح و آموزش برای غذا و کشاورزی فراهم خواهد شد، مشروط بر اینکه هدف مزبور شامل استفادههای شیمیایی، دارویی و سایر استفادههای صنعتی غیر غذائی / علوفهای نشود. در خصوص گیاهان زراعی چند منظوره (غذائی و غیر غذائی)، اهمیت آنها برای امنیت غذائی، مبنای وارد کردن آنها در نظام چند جانبه و فراهم نمودن آنها برای دسترسی آسان میباشد؛ (ب) - دسترسی، به سرعت، بدون نیاز با ردیابی فردی و رایگان خواهد بود یا اگر پولی دریافت شود نباید بیشتر از حد اقل هزینه لازم باشد؛ (ج) - همه اطلاعات شناسنامهای موجود و با رعایت قوانین حاکم، دیگر اطلاعات توصیفی و غیر محرمانه موجود مربوط، به همراه منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی در دسترس قرار خواهد گرفت؛ (د) - دریافت کنندگان، مدعی هیچگونه حق مالکیت معنوی یا حقوق دیگری که موجب محدودیت دسترسی آسان میگردد بر منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی، قسمتها یا اجزاء ژنتیکی آنها به صورتیکه از نظام چند جانبه دریافت نمودهاند نخواهند شد. (ه) - دسترسی به منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی در دست تهیه از جمله موادی که توسط کشاورزان در حال ایجاد میباشد، در طول دوره ایجاد، منوط به صلاحدید ایجاد کنندگان آن است. (و) - دسترسی به منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی که با حقوق مالکیت معنوی و حقوق دیگر محافظت گردیدهاند، طبق موافقتنامههای بینالمللی ذیربط و قوانین ملی مربوط صورت خواهد گرفت. (ز) - منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی که در قالب نظام چند جانبه در دسترسی قرار داده شده و محافظت میگردند، همچنان توسط دریافت کنندگان آن منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی در نظام چند جانبه به موجب شرایط این معاهده در دسترس قرار خواهند گرفت؛ و (ح) - طرفهای متعاهد موافقت میکنند که دسترسی به منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی در شرایط رویشگاههای اولیه، بدون لطمه زدن به دیگر مقررات به موجب این ماده، طبق قوانین ملی یا در نبود این قوانین، طبق استانداردهائی که ممکن است توسط هیأت رئیسه تعیین گردد، فراهم شود. ۴ - بدین منظور، طبق بندهای (۲) و (۳) فوق و به موجب موافقتنامه انتقال مواد استاندارد که توسط هیأت رئیسه تصویب خواهد شد و حاوی مقررات جزءهای (الف)، (د) و (ز) بند (۳) ماده (۱۲) و همچنین مقررات تسهیم منافع منردج در ردیف (۲) جزء (د) بند (۲) ماده (۱۳) و دیگر مقررات مربوط دیگر این معاهده و مقرراتی خواهد بود مبنی بر اینکه دریافت کننده منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی باید خواستار اعمال
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شناخت نقش تبلیغات بازرگانی در مدیریت بدن.
که بر اساس متغییرها و مفاهیم تحقیق شکل می گیرد عبارتند از:
- شناخت نقش میزان استفاده از تبلیغات بازرگانی در مدیریت بدن.
- شناخت نقش تصور از بدن در مدیریت بدن.
- شناخت نقش جنس در رابطه میان تبلیغات بازرگانی و مدیریت بدن.
- شناخت نقش سن در رابطه میان تبلیغات بازرگانی و مدیریت بدن
- شناخت نقش وضع تاهل در رابطه میان تبلیغات بازرگانی و مدیریت بدن
- شناخت نقش تحصیلات در رابطه میان تبلیغات بازرگانی و مدیریت بدن).
فصل دوم: ادبیات نظری تحقیق مقدمه در این فصل بر آن هستیم تا ادبیات نظری و پژوهشی مرتبط با مفهوم تبلیغات و مدیریت بدن را ارائه نماییم؛ در این فصل پس از نگاهی به تاریخچه تبلیغات و مدیریت بدن در جهان و ایران (هرکدام بهصورت مجزا) سعی کردهایم از جدیدترین منابعِ مربوطه استفاده کنیم. بدین منظور در گامِ اول، فصل حاضر را به دو قسمت ادبیات نظری متغییر مستقل (تبلیغات) و متغییر وابسته (مدیریت بدن) منفک کردیم که هرکدام از این دو بخش نیز خود چند زیرمجموعه را شامل می شود. در گام دوم، پیشینههای تجربیِ را به داخلی و خارجی، سپس هر کدام را به چند بخشِ پایاننامهها و مقالهها تقسیمبندی نمودهایم تا به ارزیابی و وضوح بیشتری تأکید کنیم و نیز بر نو بودن دیدگاه پایاننامهی حاضر تأکید شود. در گام سوم، چارچوب نظری را مطرح خواهیم کرد که با بررسی نگرشهای گوناگون در ارتباط با تبلیغات و مدیریت بدن این امکان را مییابیم تا چارچوب مناسبی جهت تحلیل انتخاب شود. در این مرحله با بهره گرفتن از چارچوب نظری، فرضیههای اساسی پژوهش، متغییرها، روابط میان آنها مشخص میگردد. همچنین سعی نمودهایم تا بحث را با عینِ بهرهگیری از منابع نظری انجامشده، بر نقاط ضعف و نادیده انگاشته شده (در کارهایِ تجربیِ در ارتباطات و جامعهشناسی) تأکید نماییم و نیز ارتباط نظری ارتباطِ مفاهیم را نشان خواهیم داد. در گام چهارم، با الهام از مباحثِ عنوان شده در این فصل، مدلِ نظریِ مورد عنایت واقعشده در این فصل را در قالب نمودار ترسیم کنیم، این همان کاری است که اندیشمندان عرصهی پژوهش و نظریه بر آن تأکید زیادی دارند تا همزمان هم بینشِ نظری و هم استراتژیِ پژوهش مشخص شود (بنگرید به دواس، ۱۳۸۹؛ بلیکی، ۱۳۸۴). ۲-۱- تاریخچه موضوع ۲-۱-۱- تاریخچه تبلیغات بازرگانی در جهان بدون شک، تبلیغ، پدیدهای نیست که در یک لحظه بوجود آمده باشد، بلکه کاری است که قدمت آن به قدمت خود انسان است (سُکری،۱۳۷۰: ۹۶). متاسفانه اطلاع کامل و دقیقی از تبلیغات اولیه در دست نیست. ولی حفاریهایی که در کشورهای سواحل جنوبی دریای مدیترانه شده، این نکته را روشن میسازد که رومیها و برخی از اسلافشان با نوعی تبلیغ سروکار داشته اند. مورخان نیز این حقیقت را تایید میکنند که در قرون وسطی بازرگانان برای ترویج و شناساندن متاع خود از وسایلی چند استفاده میکردند (اربابی،۱۳۵۲: ۵۹).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
با این وجود سال ۱۴۵۰ یک واقعه مهم در ارتباطات و تبلیغات است سالی که در صنعت چاپ انقلاب مهمی اتفاق افتاد و در حقیقت زندگی انسانها را از لحاظ کیفی به شدت تحت تاثیر قرار داد. با اختراع چاپ و کهکشان گوتنبرگ، با همگانی تر شدن سواد و امکان تکثیر آگهی ها، تبلیغات وارد مرحله جدیدی شد که بسیاری از صاحب نظران آغاز و تولد تبلیغات را از همین مرحله می دانند ( ولز،۱۳۸۳: ۶۷ ). بررسی و ارزیابی تبلیغات، عمدتا پس از پیدایش صنعت چاپ و از لحاظ زمانی بویژه در سدههای اخیر مورد توجه پژوهشگران و دانشمندان قرار گرفته است (ترابی،۱۳۸۱: ۸). افکار و اندیشه های انسان تکثیر شد و امکان ارائه پیامهای گوناگون و از آن جمله تبلیغات بهطور گستردهتری میسر گردید؛ بخصوص آنکه بخش عمدهای از کتابهای چاپ شده اولیه را موضوعات تبلیغات سیاسی و مذهبی تشکیل میداد. نگاهی به تاریخ تبلیغات نشان می دهد که تبلیغات سه شکل عمده داشته است:
- تبلیغات اقتصادی(بازرگانی) (یحیایی ایلهای،۱۳۸۹: ۱۹- ۱۸).
تا زمان وقوع رنسانس فرهنگی در اروپا وجه قالب تبلیغات مذهبی بوده، در انگلیس آگهیهایی یافت شده اند که در گذشته بر دیوارهای کلیسا نصب میشدند تا فروش یک کتاب دعا را تبلیغ کنند (افخمی،۱۳۹۰: ۸۲). اما از آن زمان تا اوایل قرن بیستم، تبلیغات سیاسی جایگزین یا وجه قالب تبلیغات گردید. با اختراع و توسعه تلویزیون و بخصوص با رونق اقتصادی و توسعه تولید انبوه کالاها از اوایل قرن بیستم تبلیغات اقتصادی و بازرگانی با سرعت جایگزین انواع دیگر تبلیغات گردید (یحیایی ایلهای،۱۳۸۹: ۱۹). از سال ۱۹۲۰ نیز تدریس تبلیغ در دانشگاه آغاز گردید. با تولد تلویزیون به عنوان بزرگترین رسانه تبلیغاتی جهان و مهمترین شاخص دهکده جهانی، تبلیغات به شکوفایی و گسترش معجزه آسایی رسیده است به طوری که سال ۱۹۵۰ به بعد را می توان به هیچ مجاملهای عصر طلایی تبلیغات نامید که دوران حاضر را نیز شامل می شود. تلویزیون از همان اول کار خود را با آگهی شروع نمود و تغییر عمیقی در فرم و شکل کار و عملیات موسسات تبلیغاتی بوجود آورد (اربابی،۱۳۵۲: ۶۵-۶۴). یکی از آخرین و مهمترین گامها در دهه ۱۹۶۰ پس از دستیابی بشر به فضا برداشته شد. به این صورت که با فرستادن ماهوارههای مصنوعی به مدار کرهی زمین تسهیلات گستردهای برای تسریع در امر ارتباطات بوجود آمد. به این ترتیب با توسل به این تسهیلات راه برای پیدایش شبکهی گستردهی امپریالسم خبری گشوده شد و خبرگزاریهای غربی از امکانات تازهای برخوردار شدند و شبکه رادیو و تلویزیونها گسترش شگفتانگیزی پیدا کرد تا حدی که امروز کشورهای زیادی هستند که با دهها زبان غیر از زبان ملی کشور خود برنامهی برونمرزی پخش میکنند و روزنامهها با تیراژهای میلیونی چهرهی دیگری از امکانات تبلیغاتی را نشان می دهد (زورق،۱۳۶۸: ۱۶۷). ظهور اینترنت و فراگیر شدن آن در دهه هشتاد قرن بیستم (از قرن ۱۹۸۰ بهبعد) آغاز مرحله جدیدی از ارتباطات و ظهور ارتباطات بینالمللی و توسعه تبلیغات بازرگانی فراتر از مرزهای جغرافیایی است. ارتباطات توسعه یافته و تبلیغات به طبع آن مجبور به توسعه است. با پیدایش فناوریهای نوینِ اطلاعاتی و ارتباطی همچون اینترنت، ماهواره، تلفن همراه، رایانه و ویدئو، انقلابی عظیم در عرصه ارتباطات دوربرد و الکترونیک با برد جهانی رخ داد. در بین این فناوری ها، ماهواره و اینترنت شاخص ترین و اصلی ترین آن ها شناخته شده اند(کوهی و حسنی،۱۳۹۱: ۱۱۱).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اعتماد در ادبیات به عنوان یک پیش نیاز برای به اشتراک گذاری دانش مورد بحث قرارمیگیرد(رولند و چاول[۳۰] ، ۲۰۰۰).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بیان مسئله با توجه به تعارفی که از سرمایه فکری در بخش مقدمه آمده است، بنیان اساسی سرمایه فکری دانش می باشد. پس هنگامی که به سرمایه فکری در سازمآنها توجه میتماییم به چیزی جز دانش در سازمان توجه نکرده ایم. پس سرمایه فکری جزیی اساسی در شرکت های دانش بنیان می باشند. از طرفی شرکت های نرمافزاری نیز نوعی شرکت دانش بنیان می باشد و به همین دلیل موضوع سرمایه فکری در آن اهمیت پیدا می کند. با توجه به عملکرد ضعیف شرکتهای نرمافزاری در بازار رقابتی نیاز به بهبود این عملکرد بسیار احساس میشود . چنانچه مدیران شرکتهای نرمافزاری را در بهت ناشی از عدم عملکرد درست شرکتشان قرار گرفته اند تا جایی که بهره وری آنها پایین آمده و جایگاه خود را در بازار از دست داده و به طبع آن پروژهها به شرکت های رقیب واگذار میشود که این پیامد منفی یعنی عدم عملکرد مناسب شرکت نرمافزاری به ورشکستگی آنها منجر خواهد شد. با توجه به جلسات مداومی که در هنگام تفهیم پروپوزال اینجانب به شرکتهای نرمافزاری برگزار شد، عوامل زیادی به گفته مدیران این شرکتها منجر به پایین آمدن سطح عملکرد آنها میشود، شناسایی شدند. برخی از این عوامل به شرح زیر هستند: کمبود دوره های ضمن خدمت که منجر به نارضایتی نیروهای متخصص میشود. عدم بروز خلاقیت و نوآوری نیروهای متخصص که منجر به بیانگیزگی آنها خواهد شد. عدم دانش کافی در برخی موارد یا تجربه مناسب در برخورد با پروژهها نرمافزاری. نبود یا کوچک بودن واحد تحقیق و توسعه در شرکتهای نرمافزاری. نبود رویه های و بسترهای مناسبی مانند رویه های کسب و کار سیستمهای مدیریتی اطلاعاتی، پایگاه داده های مناسب برای نگهداری اطلاعات مربوط به کارکنان . عدم وجود نیروهای متخصص در زمینه شرکت در مناقصه برای پروژهها. عدم اعتماد شرکت های نرمافزاری به هم که این موضوع منجر به عدم همکاریهای لازم آنها میشود. عدم وجود اتحادهای استراتژیک مناسب بین شرکتهای بزرگ تولید کننده نرم افزار. عدم توجه کافی به مشتریان سازمان به عنوان عنصری کلیدی در پروژهها. این موارد تنها بخشی از مواردی هستند که باعث می شوند، توجه پژوهشگر به عنصر دانش و همچنین دارایی های نامشهود در سازمان جلب شود. در صورتی که طبق مدلی که در قسمت فرضیه بیان میشود رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد سازمانی تحقیق شود با توجه به پارامترهای مختلف سرمایه فکری می توان عملکرد سازمانی را بهبود بخشیدو همچنین مشکلات ناشی از عدم توجه به سرمایه فکری به عنوان دارایی نامشهود را در سازمان بهبود بخشید. بنابراین مسئله ای به صورت زیر پیش می آید. آیا بین سرمایه فکری و عملکردسازمانی رابطه ای و جود دارد ؟ که در آن سرمایه های فکری شامل : سرمایه های انسانی و سرمایه های ساختاری و سرمایه های مشتری است وعملکرد سازمانی در حقیقت شامل کارایی در بهره وری و کارایی در قابلیت سود دهی بنگاه و کارایی در ارزش بازار تعریف میشود. اهمیت موضوع هوانگ و چنگ و چن (۲۰۰۵) نشان دادند که سرمایه فکری شرکتها یک تاثیر مهم بر روی ارزش بازار [۳۱]و عملکرد مالی دارد و ممکن است یک نشانگر برای عملکرد مالی آینده باشد. علاوه بر آن متوجه شدند که محققان ممکن است ارزشهای متفاوتی را برای ۳ ترکیب کارایی ایجاد ارزش (سرمایه گذاری فیزیکی ، سرمایه گذاری انسانی ، سرمایه گذاری ساختاری ) در نظر بگیرند. هان کک، پلومن و تن (۲۰۰۷) متوجه شدند که عملکرد شرکت و سرمایه فکری به صورت مثبتی به هم مربوطند. سرمایه فکری به عملکرد آینده شرکت مربوط است. هوانگ و لیو (۲۰۰۵) تاثیر متقابل بین نوآوری سرمایه و اثرات سرمایه فکری بر روی عملکرد شرکتها را مورد تحقیق قرار دادند. یافته اصلی تحقیق آنها این است که بعد از در نظر گرفتن تاثیر متقابل سرمایه نوآوری و سرمایه فکری یک تاثیر ثابت مثبت بررسی عملکرد شرکت مشاهده گردیده است. شرکتها باید جهات مختلف سرمایه فکری را برای پیشرفت عملکرد شرکت هماهنگ کنند.در نتیجه شرکتها هر چه بیشتر تلاش خود را صرف مدیریت و اداره سرمایه فکری کنند در عوض آنها عملکرد بیشتر و سود اقتصادی افزونتری را دریافت می نمایند(مین لو و دیگران ، ۲۰۰۹) مار و دیگران (۲۰۰۳) علل توجه به اندازه گیری سرمایه فکری را اینگونه بر می شمارند: کمک به سازمآنها برای تنظیم استرتژی آنها. ارزیابی اجرای استراتژیها. کمک به تصمیمات گسترش و تنوع. استفاده از نتایج اندازه گیری سرمایه فکری به عنوان مبنایی برای جبران خدمت. ابلاغ این دارایی ها به ذینفعان خارجی سازمآنها. چون شرکتهای نرمافزاری در تهران و در کل صنایع نرمافزار، امروزه گسترش چشم گیری یافتهاند و با توجه به اینکه بسیاری از بنگاهها دچار تغییرات چشمگیری در زمینه استفاده از تکنولوژی شدهاند ضروری دیدم که ارزش سرمایههای فکری را در صنعت نرمافزار اندازه گیری کنم و نشان دهم که این موضوع با عملکرد سازمانی در آنها رابطه مستقیمی دارد و میتوان از نتایج این اندازهگیری برای به روز کردن سیستمهای مالی و همین طور تراز نامه های مالی استفاده کرد تا بنگاه بتواند به درستی ارزش دارایی های نامشهوداش را دریابد. پس می توان اهمیت موضوع را در چند مورد زیر یافت: بهبود بازدهی در شرکتهای نرمافزاری. کاهش ترک خدمت سرمایه انسانی. توجه به مالکیت حقوق معنوی. توجه به روالها، پایگاه داده ها و سیستمهای شرکتهای نرمافزاری. بهبود رضایت مشتری و کارفرما بالا بردن دانش فنی کارکنان ایجاد اتحادهای استراتژیک با سایر شرکتها. بالا بردن خلاقیت و نوآوری کارکنان بالا بردن سطح توجه و اعتماد به واحد تحقیق و توسعه. این دلایل تنها تعدادی از دلایلی هستند که نشان دهنده اهمیت پرداختن به این مقوله را در صنعت نرم افزار در سطح تهران توجیه می کند. اهداف تحقیق با توجه به مدلی که در صفحات بعدی ارائه خواهد شد، از اهداف این تحقیق میتوان اندازهگیری سرمایههای فکری و همچنین پررنگ کردن سرمایه فکری با توجه به رابطه آن با عملکرد شرکتها و بالا بردن بهره وری این شرکتها با بهره گرفتن از اندازهگیری سرمایه های فکری و مشخصکردن اجزای زیرین سرمایههای انسانی و ساختاری و ارتباطی و مشخص کردن ارتباط داخلی آنها نام برد. پس می توان از اهداف تحقیق موارد زیر را بر شمرد اطلاع از وضعیت (نسبی) اجزای این سرمایه فکری در شرکت های نرمافزاری سطح تهران. ارائه راهکارها و پیشنهادات لازم برای بهبود سرمایه های فکری و اجزای آن. بررسی رابطه سرمایه فکری و اجزای آن با عملکرد سازمانی شرکتهای نرمافزاری. بهبود بهره وری در شرکتهای نرمافزاری به دلیلی بهبود عملکرد سازمانی. بهبود ارزش بازار در شرکتهای نرمافزاری به دلیل بهبود عملکرد سازمانی. بهبود قابلیت سود دهی در شرکتهای نرمافزاری به دلیل بهبود عملکرد سازمانی. بررسی زیر مجموعه های هر یک از اجزای سرمایه فکری یعنی سرمایه انسانی ، ساختاری و سرمایه ارتباطی و مقدار تاثیر گذاری اجزای سرمایه های انسانی و ساختاری و ارتباطی بر روی آنها. بررسی مدلی که شامل ارتباط بین سرمایه فکری و عملکرد سازمانی در شرکتها نرمافزاری (در این پژوهش مدل بونتیس).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
که در آن ویسکوزیته ذاتی محلول میباشد و از رابطه زیر به دست میآید:
(۲-۵)
: وزن مولکولی پلیاتیلنگلایکول که به میزان %۹۰ توسط غشا پس زده میشود : ویسکوزیته ذاتی محلول : ضریب تناسبی ثابت بین شعاع کره معادل و شعاع چرخش مولکول پلیمر (برابر ۱ در نظر گرفته میشود)؛ : عدد آووگادرو
۲-۸-۱ اندازهگیری غلظت پلیاتیلنگلایکول
به منظور اندازهگیری غلظت محلولهای پلیاتیلنگلایکول که در محاسبه آستانه شکست به کار برده میشود، از روش اسپکتروفوتومتری استفاده میشود. واکنشگرهای مورد استفاده در تعیین غلظت پلیاتیلنگلایکول عبارتند از:
واکنشگر اول: %۵ (وزنی/حجمی) BaCl2 در محلول ۱ نرمال HCl (۱۰۰ میلیلیتر) واکنشگر دوم: %۲ (وزنی/حجمی) KI که ۱۰ مرتبه رقیق شده باشد + ۲۷/۱ گرم I2 ۴ میلیلیتر از محلول نمونه به ۱ میلیلیتر از واکنشگر اول اضافه میشود. سپس ۱ میلیلیتر از واکنشگر دوم به این ترکیب اضافه میشود. محلول حاصله ۱۵ دقیقه در دمای اتاق نگه داشته میشود تا رنگ نهایی آن آشکار شود، سپس جذب محلول رنگی حاصله با بهره گرفتن از اسپکتروفوتومتر در طول موج ۵۳۵ نانومتر در برابر واکنشگر خام اندازهگیری میشود [۶۳]، که برای نمونه خام یا شاهد از آب مقطر به جای محلول پلیاتیلنگلایکول استفاده میشود. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مکانیسم انجام این فرایند و نقش هر یک از مواد در آن به این شکل است که واکنشگر اول شامل کلریدباریم و اسیدکلریدریک نقش یک محلول تامپون را داشته و برای حفظ pH محلول استفاده میشود. واکنشگر دوم شامل یونهای میباشد که یونهای مذکور ایجاد یک محلول بنفش رنگ میکنند و شدت و ضعف این رنگ در طی واکنش با پلیاتیلنگلایکول، معیار سنجش غلظت میباشد. با اضافه کردن دو واکنشگر به محلول پلیاتیلنگلایکول، بین یونهای و زنجیرههای پلیاتیلنگلایکول واکنش اکسیداسیون و احیا اتفاق میافتد. نتیجه انجام این واکنش و تولید یونهای بی رنگ ، احیا شدن پلیاتیلنگلایکول و در نهایت کاهش شدت رنگ محلول میباشد.
(۲-۶)
به طور کیفی میتوان گفت که هر چه غلظت پلیاتیلنگلایکول در محلول بیشتر باشد تعداد بیشتری از یونهای درگیر واکنش اکسیداسیون-احیا میشود و در نتیجه شدت رنگ محلول کاهش مییابد. برای بررسی کیفی واکنش، شدت رنگ نمونه از طریق منحنی کالیبراسیون به غلظت پلیاتیلنگلایکول مربوط میشود]۵۹[.
۲-۹ بررسی میزان گرفتگی غشا
برای اندازه گیری میزان گرفتگی در غشا ساخته شده، ابتدا شار آب خالص به مدت ۷۵ دقیقه اندازه گیری شد که این مقدار با Jw1 نشان داده شده است. سپس شار پلی اکریل آمید با غلظت ppm100 در مدت ۱۵۰ دقیقه، در فشار ۳ بار و دمای ۲۵ درجه سلسیوس اندازه گیری شد که این مقدار با Jp نشان داده شده است. سپس غشا توسط آب خالص شسته شده . پس از آن نیز شار آب خالص مجدد اندازه گیری شد که این مقدار با Jw2 نشان داده شده است. یکی از معیارهای تعیین میزان گرفتگی عامل نسبت بازیابی شار(FRR) است که نحوه محاسبه آن در رابطه(۲-۴) آمده است. (۲-۷) FRR(%)= به طور کلی هرچه FRR بیشتر باشد خاصیت ضد گرفتگی غشا بهتر خواهد بود]۶۴[. مقاومت شکل گرفته در حین فرایند فیلتراسیون گرفتگی در غشارا نشان میدهد. گرفتگی در غشا میتواند بر اثر تشکیل کیک یا ژل بر روی سطح غشا و جذب روی سطح و یا درون روزنه های غشا باشد. میزان گرفتگی کلی با Rt نشان داده شده است و از رابطه زیر بدست میآید. (۲-۸) Rt= در ادامه گرفتگی برگشت پذیر(Rr) و گرفتگی برگشت ناپذیر(Rir) از روابط زیر محاسبه شدهاند (۲-۹) Rr= Rir= (۲-۱۰)
۲- ۱۰ بررسی مورفولوژی غشا
در انتها لازم است مورفولوژی یا همان ریخت شناسی غشاهای تهیه شده مورد شناسایی قرار گیرند تا مشخصات ساختاری و شیمی- فیزیکی آن ها تعیین شود. این شناسایی در ابتدا موجب اطمینان از انجام واکنش های انجام شده میشود و در ادامه با در اختیار داشتن این اطلاعات میتوان به توجیه رفتار فرآیندی غشا پرداخت.
۲-۱۰-۱ بررسی مورفولوژی غشای تهیه شده با میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM)
مورفولوژی سطح غشا مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه های غشا خام تهیه شده از پلی اکریلو نیتریل با ۱۶% الیاف ، غشا هیدرولیز شده و اصلاح حرارتی شده ، غشا اصلاح شده با نانوذرات تیتانیوم دی اکسید با دو روش خود آرایی و مخلوط کردن در محلول پلیمری مورد آنالیز میکروسکوپ الکترونی روبشی قرار گرفته است. برای آنالیزها با این نوع میکروسکوپ نیاز است تا سطح غشا با نانوذرات طلا پوشش داده شود. میکروسکوپ الکترونی روبشی معمولاً برای تهیه تصاویر از سطوح با بزرگنمایی بین ۱۰ تا ۱۰۰۰۰۰ برابر با قدرت تفکیک در حد ۳ تا ۱۰۰ نانومتر استفاده میشود. از این میکروسکوپ میتوان برای مشاهده حوزه ها در مواد فرومغناطیس، ارزیابی بلورشناسی ذاتی با قطرهایی به کوچکی ۲ تا ۱۰ میکرومتر، شناسایی مشخصات شیمیایی اجزایی به کوچکی چند میکرون روی سطح نمونه ها و ارزیابی گرادیان ترکیب شیمیایی روی سطح نمونه های هادی و غیرهادی در فاصله ای به کوچکی یک میکرومتر استفاده نمود. مواردی که در این آزمون مد نظر بود عبارتند از: مورفولوژی سطح غشا میزان و توزیع نانوذرات روی سطح غشا
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق، به دلیل اینکه گروه آزمایش و کنترل به تصادف در دو گروه گمارده نشده است، شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. متغیر مستقل در این پژوهش، آموزش فرزندپروری مثبت و متغیرهای وابسته شامل نشانههای اختلال نقص توجه - بیش فعالی، شیوه فرزندپروری و ارتباط مادر-کودک میباشد و نیز متغیرهای کنترل شامل جنس، سن، میزان تحصیلات دانش آموز هستند. ۳-۳- جامعه، نمونه و روش تحقیق ۳-۳-۱- جامعه آماری جامعهی آماری، کلیه دانش آموزان با اختلال نقص توجه - بیش فعالی ۱۰ تا ۱۴ سال پسر مشغول به تحصیل در سال ۱۳۹۱- ۱۳۹۲ شهر شیراز و مادران آنها بود. ۳-۳-۲- نمونه و روش نمونه گیری نمونه گیری به شکل در دسترس از میان کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی مدارس ابتدایی و متوسطه اول در ناحیه ۲ و ۳ آموزش و پرورش انتخاب شد که با توجه به پرسشنامه و ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR تشخیص داده شد. ۶۷ نفر آزمودنی در دو گروه گمارش شدند، ۳۷ نفر گروه آزمایش و ۳۰ نفر گروه کنترل. همچنین ۴ نفر از مادران در حین آموزش گروه را ترک کردند. ۳-۳-۳- ملاکهای ورود در پژوهش
-
- کودکان بر طبق ملاکهای DSM-IV-TR مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی باشند.
-
- کودکان بر طبق ملاکهای DSM-IV-TR مبتلا به اختلال سلوک یا اختلال نافرمانی مقابلهای نباشند.
-
- کودکان تحت درمان نباشند.
-
- سن کودکان بین ۱۰ تا ۱۴ باشد.
-
- کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی پسر باشند.
-
- مادران کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی سواد داشته باشند.
۳-۴- ابزار های پژوهش ۳-۴-۱- پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4): پرسشنامه علائم مرضی کودکان ابزار غربالگری برای شایعترین اختلالات روانپزشکی بوده است که عبارات آن بر اساس ملاکهای تشخیصی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی تدوین شده است. پرسشنامه علائم مرضی کودکان شامل فهرست ۲۱ اختلال رفتاری و هیجانی از جمله اختلال نقص توجه - بیش فعالی است (سلیمان نژاد، ۱۳۷۶).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
نسخهی اولیه پرسشنامه با نام فهرست اسپرافکین، لانی، یونیتات و گادو[۲۵۳] در سال ۱۹۸۴ توسط اسپرافکین، لانی، یونیتات و گادو بر اساس طبقه بندی DSM-III تهیه گردید و بعدها به دنبال تجدید نظر در سال ۱۹۸۷ نسخه CSI-3-R آن نیز ساخته شد. تا اینکه CSI-4 در سال ۱۹۹۲ با ظهور چاپ چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی با تغییرات اندکی نسبت به نسخههای قبلی توسط گادو و اسپرافکین تجدید نظر شد (توکلی زاده، ۱۳۷۵). آخرین ویرایش پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI-4 همانند نسخههای قبلی دارای ۲ فهرست والدین و معلم میباشد.
-
- فهرست والدین: این فهرست دارای ۱۱۲ عبارت است که ۴۱ عبارت آن (گروه عبارت A,B,C) مربوط به ارزیابی اختلالات رفتاری مخرب و کمبود توجه میباشد. در پژوهش حاضر تنها از عبارات گروه A که مربوط به اختلال نقص توجه - بیش فعالی میباشد استفاده شده است. هر یک از عبارات این فهرست در یک مقیاس ۴ درجهای که از هیچگاه تا بیشتر اوقات میباشد مشخص میگردد.
-
- فهرست معلمان: این فهرست دارای ۷۹ عبارت است که ۳۵ عبارت آن (گروه عبارت A,B,C) مربوط به ارزیابی اختلالات رفتاری مخرب و کمبود توجه میباشد. در پژوهش حاضر تنها از عبارات گروه A که مربوط به اختلال نقص توجه - بیش فعالی میباشد استفاده شده است. تعداد عبارات در گروه A هم در فهرست والدین و هم در فهرست معلم ۱۸ گویه میباشد که شبیه به هم هستند.
مطالعات متعددی در زمینه پایایی و اعتبار این پرسشنامه انجام گرفته است از جمله در مطالعهای که توسط گریسون و کارسون (۱۹۹۱) به نقل از توکلی زاده و همکاران (۱۳۷۵) بر روی آن انجام شد. حساسیت آن برای اختلال نقص توجه - بیش فعالی ۷۷/۰ به دست آمد. همچنین گادو و اسپرافکین (۱۹۹۴) به نقل از توکلی زاده و همکاران (۱۳۷۵) حساسیت این پرسشنامه را در فهرست معلم برای اختلال نقص توجه - بیش فعالی ۵۸/۰ و ویژگی آن را ۸۳/۰ به دست آوردند. در مطالعهی دیگر ضریب پایایی بازآزمایی این پرسشنامه برای فهرست والد و معلم به ترتیب ۹۰/۰ و ۹۲/۰ به دست آمد (سلیمان نژاد، ۱۳۷۶). همچنین در تحقیق کلانتری، نشاط دوست و زارعی (۱۳۸۰) پایایی این پرسشنامه با بهره گرفتن از روش تنصیف برای فهرست معلمان ۹۱/۰و برای فهرست والدین ۸۵/۰ محاسبه شد. در زمینه اعتبار صوری این پرسشنامه باید گفت که عبارات این پرسشنامه، بر اساس ملاکهای DSM- IV تهیه شده است که اعتبار این ملاکها توسط متخصصان انجمن روانپزشکی آمریکا تعیین شده است. شریعتزاده (۱۳۷۷) به نقل از آلبهبهانی (۱۳۸۴) اعتبار این آزمون را از طریق آلفای کرونباخ ۹۲/۰، حساسیت را ۹۴/۰ و ویژگی را ۶۷/۰ تعیین کرد. نمره گذاری CSI-4 به دو شیوه انجام می گیرد: ۱- روش نمره برش غربالکننده ۲- روش نمره شدت علامت. در اکثر پژوهشها به دلیل کارآمدی و اطمینان بیشتر روش غربال کننده مورد استفاده قرار میگیرد. در این روش، شیوه نمره گذاری با جمع زدن تعداد عباراتی که با گزینههای گاهی اوقات و بیشتر اوقات پاسخ دادهاند به دست میآید. در نمرهگذاری این پرسشنامه به روش غربال کننده لازم است در صورت پاسخ به عبارات با گزینههای هیچگاه و به ندرت نمره صفر و در صورت پاسخ به عبارات با گزینههای گاهی اوقات و بیشتر اوقات نمره یک داده شود (گادو و اسپرافکین، ۱۹۹۴؛ به نقل از سلیمان نژاد، ۱۳۷۶). نمره خط برش برای تشخیص اختلال نقص توجه - بیش فعالی نوع غالباً بیتوجه، ۶ میباشد. یعنی ۶ عبارت از عبارات ۱ تا ۹ را با گزینه گاهی اوقات و یا بیشتر اوقات پاسخ داده باشد. نمره خط برش برای تشخیص اختلال نقص توجه - بیش فعالی نوع غالباً بیش فعال – تکانشور ۶ میباشد. یعنی ۶ عبارت از ۱۰ تا ۱۸ را با گزینه گاهی اوقات و یا بیشتر اوقات پاسخ داده باشد (سلیمان نژاد، ۱۳۷۶). در روش نمرهگذاری شدت علامت، گزینههای هیچگاه، به ندرت، گاهی اوقات و بیشتر اوقات به ترتیب با نمرات ۰، ۱، ۲،۳ نمرهگذاری میشوند که از حاصل جمع نمرات عبارات ۱ تا ۹ و ۱۰ تا ۱۸ نمره شدت علامت به دست میآید (سلیماننژاد، ۱۳۷۶). در این پژوهش از هر دو روش نمره گذاری استفاده شده است. از روش نمره برش غربالکننده برای انتخاب نمونه و از روش نمره شدت علامت برای سنجش اثر متغیر مستقل یا میزان تغییر علائم اختلال نقص توجه - بیش فعالی در پیشآزمون، پسآزمون استفاده شده است. ۳-۴-۲- پرسشنامه گزارش کودک از رفتار والدین) CRPBI-C)(فرم مادر) تصور میشود که ابزار اندازهگیری که کودک به وسیله آن، رفتار ادراک شده والدین را میسنجد، بزرگترین دلالت برای عزت نفس ادراک شده کودک است (گیکاس[۲۵۴]، ۱۹۷۲). تحقیقاتی که این فرضیهی ادراک کودکان از رفتارهای والدینشان را دنبال کردهاند نشان دادهاند که ادراک کودکان ممکن است به طور قویای به قضاوتشان وابسته باشد تا به رفتارهای واقعی والدین (اسچیفر[۲۵۵] a، ۱۹۵۶). برونسون[۲۵۶]و همکاران (۱۹۵۹)، نشان دادند که ادراک کودکان از رفتار والدین به طور معناداری به رفتار واقعی والدینشان نسبت به کودک وابسته است. همچنین اندری[۲۵۷] (۱۹۵۷)، گزارش داد که این ادراک به گزارش والدینشان از تعامل والد -کودک وابسته است . دوروکس، برونفنبرینر و رودگرس[۲۵۸] (۱۹۶۹) گزارش دادند که همبستگی مثبتی بین خودگزارشی والدین از عملکردهای والد و پاسخهای کودکانشان به دست آوردند. در حقیقت، جهتدهی متفاوت بین گزارش والدین و کودکان نشان داد که والدین بیشتر از کودکان احتمال دارد که پاسخ هایشان را بسوی مقبولیت اجتماعی منحرف کنند. پرسشنامه گزارش کودک از رفتار والدین (CRPBI)، ادراک کودک از رفتار والدین است که به وسیلهی سه عامل در فرم اصلی ۲۶۰ سؤالی CRPBI مشخص شده است که شامل ۱- پذیرش در برابر طرد؛ درجهای که کودک والدین را برای پذیرفتن یا طرد شدن ادراک میکنند. ۲- کنترل روانشناختی در برابر خودمختاری روانشناختی؛ درجهای که کودک والدین را به عنوان تلاش برای کنترل کردن کاملاً ناآشکار آنها (روشهای روانشناختی که در آن عملکردهای شخصی بازداری میشود)، ادراک میکند و ۳- سهلانگاری در برابر سختگیری؛ درجهای که در آن کودک والدین را به عنوان تلاش برای کنترل کردن آنها به طور آشکار (ایجاد قانونهای واضح، محیط و نحوهی اجراء محدود)، ادراک میکند (به نقل از انریت[۲۵۹]، ۲۰۰۱). مقیاسهایی که پذیرش در برابر طرد را در نسخه اصلی CRPBI توصیف میکند (اسچیفر B، ۱۹۶۵) شامل پذیرش، کودک محور[۲۶۰]، طرد، درگیری مثبت، پذیرش تفرد و کنارهگیری خصومتآمیز است. مقیاسهایی که کنترل روانشناختی را در برابر خودمختاری روانشناختی توصیف میکند شامل انحصارگر، دخالت کننده، کنترل از طریق گناه، کنترل خصومتآمیز و ایجاد اضطراب مداوم است. مقیاسهایی که سهلگیری در برابر سختگیری را تعریف میکنند شامل ناهمسانی انضباطی، عدم اجراء، انضباط سهلگیرانه و خودمختاری مفرط است. نمرههای بالا نشان دهنده پذیرش، کنترل روانشناختی و کنترل سهلگیرانهی بیشتر است (آرمنتروت و برگر[۲۶۱]، ۱۹۷۲). اعتبار آزمون- بازآزمون این پرسشنامه (در فاصله بین ۵ هفته) هم برای فرم مادر و هم فرم پدر، ۷۷/۰ تا ۹۳/۰ است (مارگولیس و وینتروب[۲۶۲]، ۱۹۷۷)، اعتبار تک تک مقیاسهای CRPBI از ۳۸/۰ تا ۹۴/۰ است و اعتبار همسانی درونی بطور متوسط ۷۶/۰ است (گرانیت[۲۶۳]، ۱۹۸۵). در این تحقیق از پرسشنامه CRPBI-C استفاده شده است که شامل سه زیر مقیاس است که ادراک کودک از شیوه فرزندپروری مادر را بررسی می کند:۱) پذیرش ۲) طرد ۳) ناهمسانی انضباطی. این پرسشنامه شامل ۲۸ گویه است که توسط کودک تکمیل می شود و دارای یک طیف ۵ درجه ای است: خیلی موافقم،موافقم، تا حدی موافقم، مخالفم و خیلی مخالفم که به ترتیب نمرهی ۵، ۴، ۳، ۲ و ۱ را میگیرند. زیرمقیاس پذیرش به طور مستقیم و زیر مقیاسهای طرد و ناهمسانی انضباطی به طور غیر مستقیم نمرهگذاری میشود. آلفای کرونباخ شاخص پذیرش ۹۵/۰، شاخص طرد ۸۷/۰و شاخص ناهمسانی انضباطی ۸۶/۰ محاسبه شده است (اسچیفر، ۱۹۶۵؛ به نقل از لاکن و همکاران، ۲۰۱۳) هنجاریابی این پرسشنامه در ایران توسط محقق انجام شد. پس از اجرای پرسشنامه بر روی ۱۶۵ دانش آموز با میانگین سنی ۱۵/۱۳ (Sd=0.68) تحلیل آماری بر روی دادههای حاصل از پرسشنامه انجام شد. نخستین گام در جهت اجرای تحلیل عاملی بر روی مجموعهای از مادهها، اجرای تستهای KMO و کرویت بارتلت میباشد. بدین نحو که اگر آزمونهای بارتلت و KMO به ترتیب معنادار و غیرمعنادار باشند، شروط لازم برای کفایت نمونه و اجرای تحلیل عاملی مهیا است. آزمون بارتلت در سطح ۰۰۱/۰ p= معنادار، و آزمون KMO معادل ۷۱۰/۰ به دست آمد. بنابراین داده ها برای اجرای تحلیل عاملی متناسب هستند. جدول ۳-۱٫ شاخص های معناداری دادهها در اجرای اول
شاخص ها |
اندازه KMO |
مجذورکای آزمون بارتلت |
سطح معناداری |
معناداری |
۷۱۰/۰ |
۷۵۵/۱۶۶۸ |
۰۰۰۱/۰ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
د – ۳ – ۱ ) انواع پرسش وانتقاد در دوره حکومت علوی از خلیفه : امیر المؤمنین علیه السلام در دوران حکومت خود، با دو نوع پرسش گری و خرده گیری، از ناحیه برخی عناصر و گروههایی از مردم، روبه رو بود: د – ۳ – ۱ - ۱ ) عده ای از روی استفهام و یا به خیال خود از روی خیرخواهی، به مواردی از سیاستها و عملکرد امام اعتراض داشتند .مانند توصیه هایی که برخی دوستان برای ابقای معاویه در امارت شام تا تثبیت قدرت حکومت مرکزی به ایشان ارائه کردند.یا حتی می توان پیشنهادات طلحه و زبیر را برای تقسیم قدرت در حکومت مورد اشاره قرار داد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
د – ۳ – ۱ – ۲ ) گروهی نیز با غرض ورزی و با مقاصدی ناپاک دست به این اقدام می زدند که شمه ای از آن، در نهج البلاغه و بسیاری دیگر نیز، در لابه لای کتب حدیثی و تاریخی، انعکاس یافته است که غالب آنها بر محور نوع برخوردهای آن حضرت با جریانهای انحرافی و برانداز (ناکثین و قاسطین و مارقین) و در تعقیب اجرای عدالت اجتماعی بوده است. دامنه این گونه اعتراضات، به حدی بوده است که حتی در زمان های بعد نیز، همواره کسانی از روی نادانی، همان دست مسایل را بر آن حضرت خرده می گرفتند و امامان معصوم علیهم السلام و علی شناسان برجسته شیعه، با دلی پر از خون و چشمی اشک بار، از مظلومیت آن بزرگوار دفاع می کردند. امام علی علیه السلام در قبال این اعتراضات، دو نوع برخورد متفاوت داشت. در بسیاری موارد که می دید شخصِ معترض، بر اثر جهل و غفلت و کوته نظری، زبان به انتقاد از آن حضرت گشوده است، تلاش می کرد نخست، سخن او را بشنود و آنگاه، با بیانی متین مختصر و گاهی به طور مشروح، به اقناع او بپردازد و در پاره ای از اعتراضات هم که بوی توطئه و غرض ورزی، به مشامش می رسید و برای او روشن بود که معترض، با سؤال خود، قصد استفهام و یا نظر خیرخواهی ندارد، بلکه می خواهد تحریک احساسات کرده و به تضعیف پایه های حکومت بپردازد، نه تنها به انتقاد و اعتراض او هیچ توجهی نمی کرد، بل، با شدیدترین و کوبنده ترین سخن، با او برخورد کرده و آن گونه عرصه را بر او تنگ می کرد که مجال هر نوع تحرکی را از او سلب و او را از کرده خود پشیمان می ساخت. در اینجا، به دو نمونه آن اشاره می کنیم: د – ۳ – ۱ – ۲ - ۱ ) حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به برج بن مُسهر طائی، آن هنگام که او صدا به «لا حکم إلّا لله» بلند کرد، چنین گفت : اُسْکُتْ! قَبَّحَک الله یا أثرم! فوالله! لقد ظهر الحقُّ فَکنتَ فیه ضَئیلاً شَخْصُک خفیّاً صوتُک، حتّی إذا نَعَرَ الباطلُ نَجَمْتَ نجومَ القرن الماعز؛ای کسی که در خرد، به قدری زشتی که گوییا دندانهای پیشت افتاده است، خاموش شو!! خدا تو را زشت گرداند! به خدا سوگند! تو، وقتی که حق به میدان آمد و ظاهر شد، شخصی فرومایه و ضعیف بودی و صدایت پنهان بود، همین که باطل سر برکشید و فریاد کرد، مانند شاخ بز، آشکار شدی.( دشتی،خ۱۸۴،۲۵۴) در این صحنه، حضرت، به جای پرداختن به پاسخ بی حاصل به او، تنها با کلماتی درشت و تحقیرآمیز و کوبنده، او را که توطئه گری از گروه خوارج بود، بر جای خود نشاند. د – ۳ – ۱ – ۲ - ۲ ) روزی امیر مؤمنان علیه السلام بر منبر مسجد کوفه، ایراد سخن می کرد و جریان حکمیت میان خود و معاویه را شرح داد. ضمن سخنان خود، جمله ای فرمود. اشعث بن قیس، بر آن بزرگوار اعتراض کرد و گفت: «این سخن، به ضرر توست نه به سود تو!». حضرت نگاهی به او انداخته و گفت: ما یُدْریک ما عَلَیَّ ممّا لی؟ علیک لعنهُ الله و لعنهُ اللاعنین! حائِکٌ ابنُ حائکٍ! منافقٌ ابنُ کافرٍ! و الله! لقد أسَرَک الکفرُ مرّهً و الإسلام أُخری! فما فداک من واحدهٍ منهما مالُکَ و لا حَسَبُک و إنّ امْرَأً دلّ علی قومه السّیفَ و ساق إلیهم الحَتْفَ لحَرّیٌ أنْ یَمْقُتَهُ الأقْرَبُ و لا یأمْنَهُ الْأبْعَد؛ چه چیز به تو فهماند که زیان و سود من در چیست؟ نفرین خدا و نفرین کنندگان بر تو! ای متکبّر فرزند متکبّر، و منافقِ فرزند کافر! به خدا سوگند! تو یک بار، در عهد کفر و بار دیگر در دولت اسلام، به اسارت در آمدی و در هیچ یک از آن دو واقعه، نه ثروتت و نه خویشانت نجاتت نداد. شخصی که شمشیر را به کسان خود هدایت کند و مرگ را به سویشان بکشاند، سزاوار است که نزدیکانش، او را دشمن داشته و بیگانه، به او اطمینان نورزد.( دشتی،همان، خ۱۹،۴۲)اشعث، در حکومت خلیفه اول، مرتد شد و ابوبکر نیز، زیاد بن لبید را برای سرکوبی او فرستاد. در نهایت، او و باقیمانده قبیله اش، در قلعه «نجیر» نزدیک «حضرموت» پناه گرفتند و سپاه زیاد بن لبید، آنان را در محاصره شدید خود قرار دادند. اشعث شبانه نزد زیاد و مهاجر که به فرمان ابوبکر، به کمک زیاد آمده بود رفت و برای خود و ده نفر از نزدیکانش، امان خواست تا در قبال آن، قلعه را به روی آنان بگشاید. آنگاه سربازان زیاد، به قلعه حمله کردند و همه را به جز زیاد و آن ده نفر دیگر، قتل عام کردند و آنگاه او را به اسارت نزد ابوبکر بردند.( ابن ابی الحدید، ج۱، ۱۴۰۴،۲۹۷) ابن ابی الحدید می نویسد:و کان الأشعث من المنافقین فی خلافهِ علّیٍ و هو فی أصحاب أمیرالمؤمنین کما کان عبدالله بن أبی بن سلّول فی أصحاب رسول الله کلُّ واحدٍ منهما رأسُ النّفاق فی زمانه؛ اشعث در خلافت حضرت علی در میان اصحاب آن بزرگوار، از منافقان بود، همان گونه که عبدالله بن اُبّی، میان یاران پیامبر این گونه بود. هر کدام سردسته نفاق در زمان خود بودند.(ابن ابی الحدید همان) د – ۳ - ۲ ) علل فراخوانی علی علیه السلام به نقد حکومت خود آنچنان که سابقاً گفتیم، امیر مؤمنان علیه السلام شهروندان خود را به انتقاد از عملکرد خویش، تشویق کرده و از آنان، با کمال اخلاص، در باره ارائه مشورت و ارزیابی سیستم کاری و حکومتی خویش، دعوت به عمل آورده است. اکنون، این پرسش مطرح است که «با توجه به عصمت امام، از دیدگاه شیعه، این سخن چگونه توجیه می شود؟»در پاسخ این پرسش، چند موضوع قابل ملاحظه است: د – ۳ – ۲ - ۱ ) قضاوت انسان در باره دیگری، چون معمولاً از منظر صفات خود یا صفات مردم است، اگر از کسی کار فوق العاده ای مشاهده کند، چنانچه حقیقت آن را به درستی نفهمد و از رابطه آن با مقام انسانی و ذات الهی بی خبر باشد، به سرعت میل به غلوّ و اثبات مقاماتی فوق بشری برای صاحب آن پیدا می کند. برای نمونه، قرآن کریم، برای حضرت عیسی، علی نبیّنا و آله و علیه السلام، معجزات و امور خارق العاده ای را بیان می کند. در این گونه موارد، خداوند متعال، پس از نقل این تواناییها از قول آن حضرت، آن را منوط به اذن خدا و به اراده او منتسب دانسته است(آل عمران، ۴۹) ولی پیروان حضرت عیسی، علی نبیّنا و آله و علیه السلام، که نتوانستند این ارتباط و خصوصیت را درک کنند، آن پیامبر الهی را به الوهیّت نسبت دادند و مقام عبودیّت را برای او کم تلقی کردند. قرآن کریم در مقام ردّ این باور غلط، بر این نکته تأکید می ورزد که مسیح، از اینکه خود را بنده حقّ بداند، عاری ندارد.( نساء،۱۷۲) مسأله عصمت، در عصر نخستین اسلام، آن گونه که بعداً، از سوی امامان علیهم السلام تبیین و مرزبندی شد و حدود آن، به طور مشخص بیان و افکار مردم با آن آشنا شد، به درستی روشن نبود و این امر، از کیفیت برخورد و نوع رفتار بسیاری از اصحاب آن بزرگوار با او، در مواقع حساس که گاهی در مصیب بودن و حقانیّت راه او دچار تردید می شدند، به خوبی نمایان است. در صورتی که چنین رفتاری را در شیعیان معاصر امامان بعدی علیهم السلام، به ندرت می توان دید و اگر مخالفتی هم وجود داشته است، نوعاً عملی بوده است، نه از روی تردید در حقانیت آنان.مقام عصمت امامان علیهم السلام گرچه در اصل، از آیات قرآنی و بیانات پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله همچون آیه تطهیر(احزاب، ۳۳) و حدیث ثقلین(شرف الدین موسوی،۱۳۹۰،۲۳۱۹) و امثال آن گرفته شده است، ولی تبیین و تفصیل آن و بیان گسترده و دامنه آفاق آن و عدم تنافی آن با مقام انسانی، از سوی امامان علیهم السلام مانند امام سجاد و صادقین و امام رضا و سایر امامان، علیهم السلام بیان شد و پیش از آن، عامه مردم، به درستی با حقیقت و حدود آن آشنایی نداشتند.از طرف دیگر، حضرت علی علیه السلام با آن شخصیت ممتازش که در تمامی اوصافِ کمالی، به حدی بود که در هر عرصه ای پا می گذاشت، چشم هر بیننده ای را نسبت به خود خیره می ساخت انحراف عقیدتی پیروان خود در باره خویش را می دانست. خود آن حضرت گفته است:هلک فیّ رجلان: محبٌّ غالٍ و مبغضٌ قالٍ؛دو کس، در رابطه من گمراه شدند: یکی علاقه مندی که نسبت به من به غلوّ افتاد و دیگری، دشمنی که کینه مرا به دل گرفت. (دشتی،۱۳۷۸، حکمت ۱۱۷،۴۶۴)در چنین اوضاعی و با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد آن حضرت، اگر چنین سخنانی از آن بزرگوار صادر نمی شد، و با توجه به آنچه گفتیم که هنوز اذهان مردم با این گونه مقامات برای امامان، بویژه آن عصمتی که شیعه قایل است، آشنا نبوده، این خطر وجود داشت که کسانی از علاقه مندان آن حضرت، به جز عده ای خاص، در وادی غلوّ درافتند و مقامات فوق بشری برای او قایل شوند.حضرت، در آخر خطبه دویست و شانزده می فرماید: … فإنّما أنا و أنتم عبید مَمْلوُکوُنَ لربٍّ لا ربَّ غیرُهُ یملک منّا ما لا نملک من أنفسنا؛یقیناً من و شما، بندگانیم در ملک پروردگاری که پروردگاری غیر او نیست و نسبت به آنچه از ما است، ولی خود، بر آن مالکیتی نداریم، او، مالک و صاحب اختیار است.( صبحی صالح،خ۲۱۶٫)شاید یکی از دلایل مهمی که با وجود افضل بودن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نسبت به حضرت عیسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام، اتفاقی مشابه آنچه در دنیای مسیحیت پیش آمد، در صحنه باور و اعتقادات مسلمانان پدید نیامد، وجود برخی خطابات بسیار صریح و بعضاً تند، در باره پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله باشد که در مواردی از قرآن کریم منعکس است.( صبحی صالح، خ۲۱۶٫) د – ۳ – ۲ – ۲ ) امیرالمومنین علیه السلام، در پایان همین خطبه فرموده است :… فإنّی لستُ فی نفسی بفوقِ أنْ أُخطی ءَ و لا آمن ذالک من فعلی إلّا أنْ یکفی من نفسی ما هو أملک به منّی؛این چنین نیست که من، در نفس خود، این گونه باشم که دور از خطا کردن باشم و کار خود را از اشتباه مصون ببینم، مگر اینکه خداوند، مرا در آنچه او، از من، به آن مالک تر است، کفایت کند.( صبحی صالح، خ۲۱۶٫) برخی از روی عدم دقت در مضمون این کلام، آن را حمل بر اعتراف آن حضرت به امکان وقوع خطا و بروز اشتباه در روش خود کرده اند. ابن ابی الحدید می گوید:هذا اعترافٌ منه بعدم العصمه؛ این کلام، اقراری است بر خطاپذیری و عدم عصمت آن بزرگوار( ابن ابی الحدید، ج۱۱، ۱۴۰۴،۱۰۷)در حالی که استثنای بعدی در کلام آن حضرت، به خوبی بیان می کند که مقصود، در حقیقت، نفی مقامی فوق بشری است، نه نفی عصمت! بویژه با توجه به عبارت «فی نفسی»، معنای این جملات، این است که من، در ذات خود، این گونه نیستم (نفی الوهیّت)، گرچه با اذن و کفایت الهی، می شود این گونه بود.ابن ابی الحدید، پس از این سخن اضافه ای دارد و با آن، بدون اینکه خود، توجه داشته باشد، گفته قاطع آغازین خود را نقض کرده است. او گفته است:فإمّا أنْ یکونَ الکلامُ علی ظاهِرِه أوْ یکون علی سبیل هضم النّفس، کما قال رسول الله: «و لا أنا إلّا أنْ یتدارکنی الله برحمته»؛این کلام، یا بر همان ظاهر که نفی عصمت است حمل می شود و یا از روی تواضع و شکسته نفسی صادر شده است، آنچنان که رسول خدا گفته اند: «و نه من ایمن هستم مگر اینکه خداوند، به رحمت خود، دستگیرم شود.»البته ابن ابی الحدید، در بیان همین جمله نیز، به خطا رفته است؛ زیرا این سخن نه از روی شکسته نفسی، بل، برای بیان یک اصل و حقیقت قابل توجهی از سوی آن حضرت صادر شده است. (موسوی کاشمری، شماره ۱۷) د – ۳ – ۲ – ۳ ) الگو بودن المؤمنین علیه السلام در تمامی ابعاد، بویژه شیوه حکمرانی و سلوک حکومتی خود اقتضا می کند که آن حضرت، در عین معصوم بودن، عملاً نشان دهد که رفتار حاکم اسلامی و مناسبات او با مردم باید چگونه و بر چه اصولی استوار گردد، چون آیندگان بیش از هر زمانی، به این دست مسایل، محتاج ترند و نیز دنیا بداند که تربیت یافتگان قرآن، در عصری که روابط آدمیان با هم، جز بر پایه زور و ستم نبود، سیستم حکومتی خود را بر مردمی ترین شکل آن پی نهند و از شهروندان خود، هر کس و در هر موقعیت اجتماعی باشد ، با اصرار می طلبند که خطاهای حکومت را گرچه خود از آن برکنار است گوشزد کنند. حضرت با صراحت اعلام می کند:… و لیس امْرُءٌ و إنْ عظمتْ فی الحقِّ منزلتُهُ و تقدّمتْ فی الدین فضیلتُه بفوق أنْ یُعانَ علی ما حَمَلَّهُ اللهُ من حقِّهِ! و لا امرُءٌ و إنْ صغّرتْهُ النْفوسُ و اقْتَحَمته العیونُ بدونِ أنْ یُعینَ علی ذلک أوْ یعان علیه …!هیچ شخصی، گرچه در پیشگاه حق، دارای منزلتی بزرگ و در دینداری پیشینه ای فضیلت بار باشد، فوق این نیست که در ادای حقّی که خدا، بر دوش او نهاده است، کمک شود! و هیچ کس، گرچه نزد دیگران خوار باشد و در نگاه ها، حقیر آید، کمتر از این نیست که حاکم را، در این راه یاری دهد یا خود بر آن یاری شود(صبحی صالح، خ۲۱۶٫) د – ۳ – ۲ – ۴ ) نقد، گذشته از اینکه موجب اصلاح حاکم و حاکمیت است، وسیله ای برای رشد سیاسی و اجتماعی و دینی مردم و موجب احساس مسؤولیت بیشتر مردم و حضور قویتر آنان در صحنه است و این امر، خود دارای فواید بی شمار و از اهداف حکومت است.بنابراین دعوت به نقد و ارزیابیِ عملکرد حاکمیت از سوی مردم خیراندیش، همیشه به منظور نیاز حاکم نیست، بلکه ممکن است مقاصد دیگری مورد نظر باشد. د – ۳ – ۲ – ۵ ) در بسیاری از موارد، ممکن است پرسشهایی در اذهان مردم به وجود آید و ابهاماتی پیدا شود که لازم است از ناحیه حاکم، رفع ابهام شده و توضیح داده شود، به گونه ای که اگر این پرسشها، به هر دلیل، مطرح نشده بماند، ممکن است رفته رفته، از اعتماد و همدلی عامه مردم نسبت به حکومت بکاهد.انتقاد، سبب می شود تا آنچه مردم، نسبت به حاکمیت، در دل دارند، بروز دهند و حاکم نیز مشکلات و تنگناها و دلایل خود را به گوش مردم برساند و این نیز از فواید مهم انتقاد است که منافاتی با عصمت حاکم ندارد. از این رو، آن حضرت در عین حالی که از مردمِ خود دعوت می کرد تا از عملکرد حاکمیت انتقاد کنند، از تمامی اشکالاتی که گاهی از سوی برخی افرادِ بی اطلاع و یا کم خرد، به آن حضرت متوجه می شد، با قوت و استحکام پاسخ می داد و در هیچ موطنی، احساس درماندگی و اشتباه نکرد. البته حضرت علی علیه السلام نسبت به برخی اقدامات خود، ملاحظاتی داشت که حتی از برخی نزدیکترین یارانش نیز پوشیده بود و نباید آن را از نظر دور داشت. د – ۴ ) جایگاه دشمنان و مخالفان در نگرش سیاسی امیرالمؤمنین علیه السلام در نگرش حضرت علی علیه السلام مخالف و دشمن، انسانی خطاکار است که باید هدایت شود و مهم ترین وظیفه انبیا و اولیای الهی (و همه حکومت های مبتنی بر دین) زمینه سازیِ هدایت انسان ها و نشان دادن راه حق و حقیقت به آنان است. در نگاه آن حضرت، انسان اشرف مخلوقات است و تکریم هر انسانی فارغ از عقیده و مذهب او بر همگان واجب است. مهم ترین مؤلفه تکریم انسان، حفظ خون اوست و خون های به ناحق ریخته شده، اول چیزی است که روز قیامت مورد سؤال قرار خواهد گرفت. حکومت و قدرت نیز وسیله ای برای احقاق حقوق و احیای حدود و ارزش های الهی و درنهایت، تکامل و سعادت انسان است و ذاتا دارای ارزش نیست؛ بلکه ارزش و اهمیت آن، کمتر از انسان و جایگاه رفیع اوست. امیرالمؤمنین علیه السلام در نگرش سیاسی خود که ریشه در اصول و اعتقادات فوق داشت به آزادی و اندیشه مخالفان باطل خود احترام می گذاشت و هیچ گاه به توهین و هتک حرمت متوسل نمی شد و در سخت ترین و بحرانی ترین شرایط مثل جنگ نیز به اصول اخلاقی پای بند بود. (علیخانی، شماره ۲۶) نگرش امام علی علیه السلام به مخالفان و دشمنان، برای حکومت نوپای ایشان که معاندان و کج اندیشان از هر سو احاطه اش کرده بودند، هزینه بسیار سنگینی به دنبال داشت. آزادی مخالفان و دشمنان نه تنها برای حکومت امام علی علیه السلام هیچ فایده و پیامد مثبت مادی ودنیوی نداشت، بلکه طبیعتا هر روز موجب تضعیف بیشترِ آن گردید. آزادی مخالفان و دشمنان، از دو جهت نظام سیاسی و شخص حضرت علی علیه السلام را متحمل ضرر و صرف نیرو و انرژی می کرد: اول از این جهت که اولاً: هر مخالف و دشمنی خلاف جهت اهداف و برنامه های گروه حاکم حرکت می کند، یا با انتقاد از سیاست های جاری به تبلیغ برضد حکومت می پردازد، و حاکمان باید به انتقادات پاسخ دهند و با استدلال و منطق آنان را قانع نمایند یا از گرویدن مردم به آنان از راه منطق و استدلال جلوگیری کنند و امیرالمؤمنین علیه السلام تمام این اقدامات را انجام می داد. ثانیا: مخالفان و دشمنان نیز به عنوان انسان از یک بُعد، و به عنوان شهروند از بعد دیگر، دارای حقوق و خواسته هایی بودند که باید مورد توجه قرار می گرفت و هیچ گونه کوتاهی در آن جایز نبود. دوم از این جهت که امام علی علیه السلام با مخالفان و دشمنانی جاهل و بی منطق روبه رو بود. گاهی جامعه از سطح رشد و آگاهی بالایی برخوردار است، یا مخالفان و دشمنان حکومت دانا هستند و از سطح معرفت و شناخت بالایی برخوردارند، که در چنین مواردی مشکل کمتر است. اما فاجعه هنگامی است که سطح شناخت و شعور جامعه بسیار پایین باشد و مردم اهل تفکر، تأمل و اندیشه نباشند؛ و از سوی دیگر حکومت با دشمنانی نادان ، متعصب، خشک مغز و بی منطق روبه رو باشد. حضرت علی علیه السلام در چنین جامعه ای حکومت می کرد و با چنین مخالفان و دشمنانی دست به گریبان بود. با منطق و استدلال سخن گفتن در چنین جامعه ای و مدارا کردن با چنین دشمنانی، شاید آب در هاون کوبیدن باشد؛ زیرا تکریم کرامت انسانی، احترام به تفکر و اندیشه مردم و به رسمیت شناختن حقوق مخالفان و دشمنان، در چنین جامعه ای راه به جایی نمی برد. اما حضرت علی علیه السلام تفکر خاص خود را داشت و به شیوه های الهی، اخلاقی و انسانیِ خود پای بند بود؛ به همین دلیل هنگامی که تمام تلاش های ارزشمندش راه به جایی نبرد خطاب به مردم فرمود:شما با زبان منطق اصلاح پذیر نیستید، تنها چیزی که می تواند شما را به راه اصلاح آورد شمشیر و منطق زور است، ولی بدانید من برای اصلاح شما خودم را دچار فساد نمی کنم.). الشیخ المفید ،۱۴۱۳، ۲۷۲۲۷۳ و ۲۸۱٫) یعنی حضرت استفاده از زور و خشونت را از سوی حاکمان، حتی برای اصلاح و احقاق حق و عدالت، فساد می دانست و در نهایت هم، تضعیف حکومت و از دست رفتن آن را پذیرفت. تمام تلاش های خود را برای اصلاح جامعه یا شیوه های انسانی و اخلاقی به کار بست، ولی دست به شمشیر نبرد و آزادی مخالفان و دشمنان جاهل خود را محدود نساخت و مردم ناآگاه و متعصب جاهلی را به برگرفتن راه حق و عدالت مجبور نکرد. به هر حال نگرش تکریم آمیز به مخالفان و دشمنان با آزادی آنان مسأله ای نیست که به نفع حکومت ها باشد و حاکمان را خوش بیاید. در نسبت بین وجود مخالفان و آزادی سیاسی آنان، سه شق مطرح می شود: اول این که حاکمان نالایق باشند، تصمیم گیری ها و عملکرد آنان در مجاری درست نباشد و بر مردم ظلم روادارند. که در این صورت مخالف و آزادی او را برنمی تابند؛ زیرا قدرت و حکومت آنان مستقیما مورد تعرض قرار می گیرد. دوم این که حاکمان شایسته ترین افراد باشند و تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها به بهترین وجه ممکن صورت گیرد و راه آنان به طور مطلق بر حق باشد، که حکومت حضرت علی علیه السلام این گونه بود. چنین حکومت ها و حاکمانی بجاست که مخالفت مخالفان و دشمنان را نپسندند و آنان را خوش نیاید؛ زیرا موجب کند شدن روند اداره و رشد جامعه می شود. این که چنین حاکمانی در دل خود و حتی در اظهار با زبان، به دلیل کند شدن روند اداره و تکامل جامعه مخالفت مخالفان را ناخوش انگارند، امری منطقی و به جای خود محفوظ است، اما با واقعیت های اجتماعی چه کنند. سیاست تدبیر واقعیت ها و مدیریت امور خارجی است. وجود مخالف در جامعه واقعیتی انکارناپذیر است؛ انسان بودن مخالف نیز امری بدیهی است؛ برخوردار بودن هر انسانی از حقوق اولیه و حقوق سیاسی اجتماعی خود نیز یک امر عقلی است و یکی از اهداف اسلام احقاق حقوق انسان هاست؛ تکریم حرمت و کرامت انسانی نیز یکی از مهم ترین اصول اسلام است. خلقت مخالفان و دادن رزق و روزی آنان هم به دست حاکمان نبوده و نیست و الاّ از روز ازل آنان را خلق نمی کردند و معمولاً حاکمان دوست دارند سر به تن مخالف نباشد هدف حکومت نیز هدایت، تکامل و تعالی مردم است که مخالفان هم بخشی از آنانند. بنابراین نادیده گرفتن مخالفان، در یک حکومت حق محور و عدالتخواه به معنی نادیده گرفتن حقوق انسان، کرامت انسان، واقعیت های جامعه و بخشی از انسان های جامعه است که مدعی هدایت و تکامل آن ها هستیم و این ها همه با اصول و مبانی اسلام ناسازگار است. بحث این نیست که مخالف بد است و باطل؛ بلکه قبل از بد و خوب یا حق و باطل بودن او، بحث این است که مخالف انسان است و وجود دارد و خداوند او را خلق کرده است و به تبع حق حیاتی که به او داده، از تمام حقوق انسانی و اجتماعی برخوردار است. از سوی دیگر، اگر حکومت اسلامی مدعی هدایت و تکامل و تعالی انسان هاست در درجه اول باید حقوق انسانی و شهروندی همگان را به رسمیت بشناسد و به رعایت آن پای بند باشد، و در درجه دوم با منطق و استدلال با آنان به گفت وگو بنشیند؛ زیرا مهم ترین مبنای هدایت، معرفت و شناخت است و مهم ترین اصل در تکامل و تعالی، خواست و اراده افراد است، افراد تا آگاه نشوند و شناخت پیدا نکنند هدایت نمی شوند و تا نخواهند و نکوشند، به تکامل و تعالی نمی رسند. شناخت یا اراده برای تکامل، اموری نیستند که با خشونت یا محدود کردن آزادی و کارهای مشابه حاصل شوند. احتمالاً به این دلایل بود که امیرالمؤمنین علیه السلام مخالفان خود را مورد تکریم و احترام قرار داد و ذره ای از آزادی های آنان را محدود نساخت و آنان را از کوچک ترین حقوق شهروندی و سیاسی اجتماعی شان محروم نکرد. اگر مردم جامعه ای از شناخت و آگاهی بالایی برخوردار باشند، با حکومتی همچون حکومت حضرت علی علیه السلام و حاکمی مثل ایشان، نه تنها کوچک ترین مخالفتی ندارند، بلکه با تمام تلاش در راه تقویت آن می کوشند. در میان تمام مخالفان و دشمنانِ امیرالمؤمنین علیه السلام حتی یک نفر انسان باشناخت و مؤمن نمی توان پیدا کرد. مخالفان و دشمنان حضرت یا افرادی بودند که به امام و راه حق او شناخت و آگاهی داشتند، ولی درپی منافع سیاسی، دنیاطلبی و مقام خواهی یا تعصبات قومی و قبیله ای خود و در یک کلام اسیر هوای نفس و برده دنیا بودند؛ یا افرادی مؤمن با نیت های خالص و آماده فداشدن در راه خدا بودند که شناخت و معرفت چندانی نداشتند و با کوته فکری و تنگ نظریِ آمیخته با تعصب دینی و حماقت، به مسایل سیاسی اجتماعی می نگریستند. ولی حضرت علی علیه السلام حرمت و احترام هر دو گروه را پاس داشت، کرامت انسانی آنان را مورد تکریم قرار داد و حق آزادی آنان را در مخالفت با خودش محفوظ داشت. شق سوم که در نسبت بین مخالفان و حکومت مطرح می شود این است که حکومت و حاکمان جهت اصلی حرکت شان حق باشد و اهدافی همچون هدایت جامعه، رشد و توسعه و در نهایت سعادت و تکامل و تعالی انسان ها را دنبال کنند. برای چنین حکومت هایی، وجود مخالفان بدون تردید یک لطف و مرحمت الهی است و برای موفقیت آن حکومت، ضروری به شمار می رود. طبیعی است که حاکمان و مدیران در چنین جامعه ای، به لحاظ انسان بودن از خطا و اشتباه مصون نیستند، و به دلیل پیچیدگی اجتماعات و ابعاد نامعلوم قدرت و حکومت، قادر نیستند از تمام نقاط ضعف و روندهای نامطلوب حکومت خودآگاهی یابند و حتی خود را از سقوط احتمالی در برخی ورطه های خطرناک نجات دهند؛ زیرا در درون قدرت هستند و پدیده ها را فقط از آن زاویه تحلیل می کنند و عقلاً و منطقا قادر به درک و تحلیل برخی دیگر از ابعاد و زوایای پدیده ها نیستند. این جاست که مخالفان حکومت و حاکمان، نقش فرشته نجات را ایفا می کنند؛ زیرا روی نقاط ضعف و نارسایی ها دست می گذارند و این بهترین فرصت برای حاکمان در جهت اصلاح امور است. وجود مخالف بقا و استمرار نظام را تضمین می کند و وجود دو یا چند گروه مخالف، که هدف کلان مشترکی دارند و هر کدام چندصباحی قدرت را در دست می گیرند و همیشه در حال نقد و انتقاد از یکدیگر هستند، بهترین سازوکار برای جلوگیری از انحطاط و عقب ماندگی جامعه و تضمین رشد و تعالی آن به شمار می رود. اگر وجود مخالف هیچ فایده ای دربر نداشته باشد و شرایط به گونه ای باشد که امکان هیچ گونه بهره گیری مثبت از وجود مخالف فراهم نیاید، باز هم نمی توان آنان را به عنوان یک واقعیت خارجی و انسان هایی که گوهر کرامت انسانی شان قابل تکریم است و از تمام حقوق انسانی و شهروندی برخوردارند نادیده گرفت و آزادی هایشان را محدود کرد. شخص امیرالمؤمنین علیه السلام و حکومت ایشان، دارای ویژگی های منحصر به فردی بود که هیچ حاکم و حکومتی نمی تواند آن ویژگی ها را در آن حد بالا و به آن شکل جمع کند. تاریخ نیز تاکنون چنین حاکم و حکومتی به ما نشان نداده است. (علیخانی شماره ۲۶)
فصل چهارم:جلوه های نقد والگوی انتقاد از نظام سیاسی در سیره عملی ونظری امیرالمؤمنین علیه السلام
بخش اول: جلوه های نقد در سیره عملی ونظری امیرالمؤمنین علیه السلام الف ) انتقادات امیر المؤمنین علیه السلام دردوره پیامبراعظم صلی الله علیه وآله وسلم
به نظر می رسد این عنوان بلحاظ تاریخ صدر اسلام وسیره پیامبراعظم صلی الله علیه وآله وسلم و امیر المومنین علیه السلام جایگاهی ندارد چرا که به گواهی تمام اسناد تاریخی هیچ مسئله ای در این برهه از تاریخ اسلام نیست که شاهدی بر اختلاف نظر بین پیامبراعظم صلی الله علیه وآله وسلم و امیر المومنین علیه السلام باشد.بسیاری از اصحاب و بزرگان مهاجرین وانصار در شرایط مختلف اگر در مقابل نباشد نیز ، حداقل در کنار نظر پیامبراعظم صلی الله علیه وآله وسلم نظرات خود را مطرح کرده و در پاره ای موارد بر اجرای آنها وترجیح بر نظر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پافشاری کرده اند.ازجمله این موارد می توان به صلح حدیبیه ، مشاوره جنگ احد وخندق ، ابلاغ وحی در روزغدیر و…..اشاره کرد.از سوی دیگر حتی نمی توان موردی پیدا کردکه در مواقعی که پیامبراعظم صلی الله علیه وآله وسلم از اصحاب نظر مشورتی خواسته اند امیر المومنین علیه السلام اظهار نظر کرده باشند.واصلا یکی از مهمترین دلایل اثبات نظریه این تحقیق دقت در همین نکته است.اگر ما بزرگترین وناب ترین شاگرد مکتب نبوی را امیر المومنین علیه السلام بدانیم آنگاه بهترین شیوه تعامل با معصوم علیه السلام و ولی امر را نیز در می یابیم . به عنوان مثال توجه به این نکته لازم است: همانطورکه در فصل اول و در تبیین شأن نزول وتحلیل آیات مشاوره آمد ، یکی از مهمترین دلایلی که باعث شد پیامبراعظم صلی الله علیه وآله وسلم امر به مشاوره شود شرکت دادن بزرگان عرب در تصمیم گیری بود تا بدین وسیله از مقاومت آنان در برابر دستور حکومت جلوگیری شود وبراحتی به آن گردن نهند . چراکه یکی ار موانع بزرگ اجرای دستورات پیامبراعظم صلی الله علیه وآله وسلم عصبیت وبرتری جویی برخی بزرگان عرب وکبر وخود بینی آنها بود که اگر به شیوه مناسب کنترل و مدیریت نمی شد از این ناحیه آسیب های جدی به نهال نوپای حکومت اسلامی وارد می شد.در اثنای همین مشاوره ها ومکالمات آنها این مسئله بخوبی قابل درک است وبدلیل جلوگیری اطاله کلام تکرار نمی شود.اما نکته قابل توجه اینجا است که حتی در این مشاوره ها که ظاهرا با دعوت پیامبراعظم صلی الله علیه وآله وسلم است امیر المومنین علیه السلام هیچ نظری را ابراز نمی کنند.اکنون سوال اینجاست که چرا شخصیتی با هوش و ذکاوت ومبتکر مثل امیر المومنین علیه السلام در چنین مواقعی نیز سخنی نگفته اند؟آیا واقعا نظری نداشته اند؟یا ترس از شکست ایده مانع از طرح آن می شده است؟ویا علل دیگری وجود داشته است؟ جواب این سوالات سهل ممتنع است.اما به نظر می رسد آنچه که علت این سکوت ها وعدم مخالفت وابراز نظر ها بوده را بتوان در دو عبارت خلاصه کرد: الف -۱ ) داشتن شناخت کافی از اندیشه ها ، افکار ، عقاید ونظرات پیامبراعظم صلی الله علیه وآله وسلم الف - ۲ ) کشتن نفس وفنا شدن در مقام معنوی و آسمانی پیامبراعظم صلی الله علیه وآله وسلم در تأیید عبارت «الف - ۱ » به بیان دو روایت بسنده می شود: الف- ۱ – ۱ ) قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم : أنا مدینه العلم وعلی بابها(شیخ مفید ، ۱۴۱۳، ۲۲۴) الف- ۱ - ۲ ) قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم : «هیچ کس مرا مثل علی (علیه السلام )نشناخت وایمان نیاورد.» (مجلسی، ۱۳۶۲، ج ۱۳، ۲۷۳) ودر تایید عبارت «الف – ۲ » توجه به نکات ذیل ضروری است: الف – ۲ – ۱ ) سوره آل عمران- آیه۶۱ : « فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبینَ هرگاه بعد از علم و دانشى که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» بسیاری از مفسرین وتاریخ دانان در تعیین الفظ این آیه برا مصادیق آنها در تبیین واژه « انفسنا »فرموده اند که امیر المومنین علیه السلام که در واقعه مباهله حضور داشتند در این لفظ یاد شده اند.(قرائتی, ۱۳۸۷، ۲) الف -۲ – ۲ ) بنا به شواهد تاریخی و آرا قاطبه مفسران ودانشمندان علوم قرآنی باری ابلاغ سوره برائت ابتدا پیامبراعظم صلی الله علیه وآله وسلم ابوبکر را به عنوان مأمور راهی مکه کردند.در این بین فزشته وحی نازل شد و به ایشان اعلام کرد با توجه به اهمیت موضوع کسی باید این مآموریت راانجام دهدکه به لحاظ مقام ومنزلت وعلم ومعرفت نزدیکترین شخص به ایشان باشد.فلذا پیامبراعظم صلی الله علیه وآله وسلم سریعا امیر المومنین علیه السلام با مرکب مخصوص خودشان بدنبال ابوبکر می فرستندواورا از وسط راه برمی گردانند .(قرائتی,۱۳۸۳، ج۳ ،۳۷۳) نتیجه ای که در نهایت ازاین بحث گرفته می شود این است که سیره امیرالمومنین علیه السلام در تعامل با پیامبراعظم صلی الله علیه وآله وسلم به عنوان ولی امر معصوم واجب الاطاعه این بوده است که
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
الف – علنی بودن جلسه ی دادرسی
جلسات دادگاه علنی است و هر فردی می تواند در جلسات دادگاه حاضر گردد و جریان دادرسی را از نزدیک ملاحظه کند اصل ۱۶۵ قانون اساسی در این رابطه اعلام داشته است که : « محاکمات علنی انجام می شود و حضور افراد بلامانع است مگر آنکه به تشخیص دادگاه علنی بودن آن منافی عفت عمومی یا نظم عمومی باشد یا در دعاوی خصوصی ، طرفین دعوا تقاضا کنند که محاکمه علنی نباشد ». در ماده ۱۸۵ ق.ا.د.ک . نیز به اصل علنی بودن محاکمات تصریح گردیده است. در قانون جدید آئین دادرسی مدنی اصل علنی بودن محاکمات و استثنائات آن پیش بینی نشده است. بنابراین استثنائات آن با توجه به اصل ۱۶۵ قانون اساسی باید در نظر گرفته شود در هر حال تشخیص منافات علنی بودن جلسه با عفت عمومی یا نظم عمومی با دادگاه است، اما در دعاوی خصوصی در صورتی که طرفین دعوی درخواست کنند دادگاه مکلف است محاکمه را به طور سری برگزار کند، که در این صورت دادگاه قرار غیر علنی بودن جلسه دادرسی را صادر می نماید و در چنین صورتی مامورین از ورود افراد غیر مربوط به پرونده جلوگیری می نمایند. طبعاً در موارد غیر علنی بودن جلسه دادگاه ، ارباب مطبوعات و خبرنگاران نمی توانند در جلسه دادگاه حضور پیدا کنند و نه مطالبی از مذاکرات دادگاه را منتشر نمایند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بنابراین اصل بر علنی بودن دادرسی است و غیر علنی بودن آن استثناء بر اصل می باشد.
ب – رعایت نظم جلسه ی دادرسی
حسن جریان جلسه دادگاه، مستلزم رعایت نظم است. اصل علنی بودن دادرسی و امکان حضور اشخاص غیر ذینفع و فاقد سمت در دادگاه و نحوه رفتار و اظهارات اصحاب دعوا یا نمایندگان آنها می تواند نظم دادگاه را در مخاطره قرار دهد، بدین علت در نظام های حقوقی مسئولیت حفظ نظم جلسه بر عهده خود دادگاه محول شده است. در همین خصوص ماده ۱۰۱ قانون جدید به دادگاه اختیار داده است که اشخاصی را که موجب اختلال نظم جلسه شوند با ذکر نحوه اختلال در صورت جلسه، از جلسه اخراج نموده و یا تا۲۴ ساعت حکم حبس آنها را صادر نماید این حکم فوری اجرا می شود و اگر مرتکب از اصحاب دعوی یا وکلای آنان باشد، به حبس از یک تا پنج روز محکوم خواهد شد. به طور کلی اعمال ما ده ۱۰۱ ق.آ.د.م در صورتی ممکن است که: اولاً : جلسه ی دادرسی تشکیل شده باشد. ثانیاً : اختلالی در نظم جلسه پیش آمده باشد که موجب و سبب آن اختلال ، اصحاب دعوا وکلای آنان و تماشاچیان جلسه باشد. ثالثاً : اعاده نظم به تشخیص دادگاه ضرورت حکم حبس را ایجاب نماید با این توضیح که طبق ماده ۱۰۱ قانون آئین دادرسی کیفری ( فعلی ) مورد اخلال باید صریحاًذکر گردد. در این مورد می توان به رای شماره ۴۴۹۹-۲۰/۴/۱۳۲۸ دادگاه عالی انتظامی قضات اشاره کرد، که طبق این رای اجرای دستور ماده ۱۳۷ ق.ا.د.ک.ق (وماده ۱۰۱ ق.آ.د.ک.فعلی) وقتی است که : اولاً : جلسه ی محاکمه تشکیل شود. ثانیا : مرتکب موجب اختلال نظم جلسه شده باشد، چنانچه اصلاً جلسه ی محاکمه ای در بین نباشد عنوان اختلال نظم جلسه موضوعی نخواهد داشت تا بشود کسی را به این عنوان توقیف نمود. بنابراین صدور دستور پنج روز حبس به عنوان اختلال نظم جلسه، درباره کسی که از اصحاب دعوی که در جلسه محاکمه نبوده و اگر هم در آن موقع جلسه ای تشکیل بوده ومربوط به او نبوده است خارج از اختیارات قانونی و تخلف است . در خصوص ضمانت اجرای عدم رعایت نظم در جلسات اجرای قرار تحقیق محلی و معاینه محلی تصریحی در قانون قدیم و جدید آئین دادرسی مدنی وجود ندارد، و در عمل اگر در محل اجرای قراراختلالی در نظم ایجاد شود؛ استقرار نظم بر عهده مامورین انتظامی می باشد .
فصل دوم
شناسایی ضابطه ی اولین جلسه ی دادرسی
فصل دوم : شناسایی ضابطه ی اولین جلسه ی دادرسی همانطور که گفتیم دادرسی در مفهوم اصطلاحی همان مجموع اقدامات دادگاه در جهت رسیدگی به دعوی ، از قبیل استماع اظهارات و مدافعات و ملاحظه و بررسی لوایح طرفین ، انجام تحقیقات و بررسی ادله و مستندات ارائه شده جهت صدور رای و قطع و فصل دعوی می باشد. و نیز همانطور که می دانید” جلسه دادرسی یک وضع قانونی است که قائم به وجود دادرس و فراهم بودن موجبات رسیدگی ، طرح و استماع دعوی می باشد.”[۴۰] همچنین گفته شده است جلسه دادرسی ناظر به موردی است که طبق آئین دادرسی مدنی یا کیفری دادرس دادگاه یا قائم مقام او با تعیین وقت قبلی آمادگی خود را برای رسیدگی به امری اعلام و وقت رسیدگی هم ابلاغ شده باشد حضور کسی که وقت به او ابلاغ شده ، شرط تحقق جلسه نیست.[۴۱]حال با توجه به مراتب و آشنایی با واژه ی جلسه و جلسه ی دادرسی برای شناخت ضابطه ی اوّلین جلسه ی دادرسی این فصل را دردو مبحث به شرح زیر بررسی می کنیم : مبحث اول : توصیف حقوقی اولین جلسه ی دادرسی و چگونگی تشخیص آن. مبحث دوم : تشخیص و شناسایی جلسه ی اول در موارد تجدید.
مبحث اول- توصیف حقوقی اولین جلسه ی دادرسی و چگونگی تشخیص آن
با بهره گیری از تعاریف فوق الذکر می توان گفت : جلسه دادرسی یک وضعیت است که بین دو مقطع زمانی تقدیم دادخواست و ابلاغ آن از یک سو و اعلام ختم دادرسی از سوی دیگر قرار گرفته و در این مقطع دادرس کلیه اظهارات و ادعاها و دفاعیات و دلایل طرفین را استماع نموده و هر گونه اقدامی را که در جهت تبیین مجهول قضایی لازم و ضروری است انجام و خود را آماده می سازد که پس از این مقطع به اصدار رای اقدام ورزد. لذا این مبحث در دو گفتار به شرح زیر مورد بحث قرار می گیرد : گفتار اوّل : توصیف حقوقی اوّلین جلسه ی دادرسی و اوصاف زمانی آن. گفتار دوم : چگونگی تشخیص اولّین جلسه ی دادرسی در دعاوی مختلف
گفتار اول : توصیف حقوقی اولین جلسه ی دادرسی و اوصاف زمانی آن
باتوجه به اینکه اوّلین جلسه ی دادرسی برای اصحاب دعوا اهمیّت فراوانی دارد و هر یک ار طرفین ( خواهان و خوانده ) در این جلسه دارای حقوق و تکالیف هستند، لذا این گفتار را به مباحث توصیف حقوقی اولین جلسه و اوصاف زمانی آن اختصاص می دهیم.
الف- توصیف حقوقی اوّلین جلسه
اولین جلسه دادرسی منشاء آثار مهمی است و بر اساس قانون در اولین جلسه ی دادرسی ، حقوق و تکالیفی برای اصحاب دعوا قابل تصور است که آگاهی از این حقوق و تکالیف در سرنوشت دعوا تاثیر بسزایی دارد چون برخی از این حقوق و تکالیف در سایر جلسات که به دلایلی ممکن است تجدید شود قابل اعمال نخواهد بود لذا شناخت اولین جلسه دادرسی از جهت شناخت حقوق و تکالیف در این جلسه حائز اهمیت می باشد.در موارد متعددی از قانون جدید آیین دادرسی مدنی ؛ عبارت «اولین جلسه»، « اولین جلسه دادرسی» یا «جلسه اول دادرسی» به کار رفته است که هر سه عبارت به یک مفهوم هستند و این مواد به ترتیب عبارتند از مواد ۱۶، ۶۲، ۷۸، ۹۰، ۹۷، ۹۸، ۱۰۷، ۱۳۵، ۱۳۶، ۱۴۳، ۱۴۴ و ۲۱۷ قانون آئین دادرسی مدنی که در هریک حسب مورد آثارو احکام اولین جلسه دادرسی تدوین گردیده است . در قانون قدیم و قانون جدید آیین دادرسی مدنی و سایر مقررات تعریفی از جلسه اول دادرسی ، به عمل نیامده است. جلسه دادرسی به منظور استماع اظهارات طرفین دعوا ورسیدگی دادگاه به دعوای مطروحه تشکیل می گردد و ممکن است به دفعات و به علل متعدد تجدید شود. علل و جهات تجدید وقت ممکن است مربوط به اصحاب دعوا باشد مثل اینکه طرفین در جریان مذاکرات اصلاحی باشند ومتفقا از دادگاه تقاضا نمایند جلسه ی دادرسی به وقت دیگری موکول گردد. ممکن است دادگاه به لحاظ مرخصی و معذوریت متصدی آن آماده تشکیل جلسه نباشد. در این صورت، جلسه تجدید می شود و بالاخره ممکن است خواهان یا خوانده یا هر دو در دادگاه حاضر نباشند و اوراق موضوع ابلاغ طرفین یا یک طرف اعاده نشده و یا اوراق اعاده شده ، ولی ابلاغ واقعی نشده و ابلاغ قانونی هم در وضعی است که اطلاع اصحاب دعوا را احراز نمی کند در این صورت جلسه دادگاه تجدید می شود . بسیاری ازموارد تجدید جلسه به همین علت است مخصوصا اگر خواهان و خوانده متعدد باشند احتمال عدم ابلاغ واقعی و عدم احراز اطلاع از جانب دادگاه تجدید جلسه را باعث می گردد. بنابراین باید معیار دقیقی از جلسه اول ارائه شود تا تفاوت سایر جلسات با اولین جلسه دادرسی مشخص گردد. نظر به این که تعریف قانونی از اولین جلسه دادرسی به عمل نیامده و نویسندگان حقوقی با توجه به آراء و احکام صادره از دیوان عالی کشور و دادگاه انتظامی قضات و … به بیان تعریف پرداخته اند لذا ذیلا به بیان برخی از این تعاریف پرداخته آنگاه نتیجه گیری می کنیم. « منظور از اولین جلسه دادرسی ، آنچنان جلسه ای است که موجبات قانونی طرح و استماع دعوا طرفین فراهم باشد . بدیهی است در صورتی که به جهتی از جهات جلسه مزبور تجدید شود جلسه یا جلسات بعدی جلسه اول محسوب نمی گردد».[۴۲] در این حکم صادره ، ملاک جلسه اول آماده بودن موجبات قانونی رسیدگی می باشد . بنابراین از رای دیوان می توان نتیجه گرفت که اگر در جلسه بعد از تقدیم دادخواست موجبات رسیدگی از لحاظ رسیدن اخطاریه ها به دست طرفین ، فراهم باشد آن جلسه ،جلسه اول خواهد بود و در صورت تجدید جلسه به جهتی غیر از نقایص ابلاغ جلسه بعدی، جلسه اول محسوب نخواهد گردید اما اگر اولین وقت دادرسی به علت نقص ابلاغ یا عدم اطلاع خوانده یا عدم ابلاغ وقت به خواهان تجدید شود ، جلسه بعدی در صورت وجود شرایط رسیدگی ، جلسه اول خواهد بود. در مواردی خوانده حق دارد در جلسه اول تقاضایی از محکمه بنماید و آن جلسه به واسطه کسالت حاکم محکمه تشکیل نشود ، جلسه بعدی ، جلسه اول محسوب می شود[۴۳]. در این حکم، ضابطه فرصت و امکان استفاده خوانده از حقوق خویش بیان شده است ؛ یعنی از آنجا که در جلسه اول برای خوانده حقوقی متصور است در این صورت اگر به علتی فرصت دفاع به خوانده داده نشود جلسه بعدی، جلسه اول محسوب می شود و لو به علت کسالت قاضی[۴۴] . جلسه اول دادرسی اولین جلسه ای است که برای رسیدگی به دعوا تشکیل می شود ؛ مشروط به اینکه در آن جلسه موجبات قانونی طرح و استماع دعوا فراهم باشد.[۴۵] اداره ی حقوقی قوه قضاییه طی نظریه شماره ۵۰۱۵/۷- ۱۰/۶/۱۳۸۱ بیان داشته است: « اولین جلسه دادرسی زمانی است که وقت رسیدگی به خواهان و خوانده ابلاغ و رسیدگی شروع شده باشد و اگر جلسه برای ابلاغ وقت رسیدگی به طرفین یا یکی از آنها تجدید شود ، اولین جلسه رسیدگی محسوب نمی شود ». مقصود از جلسه ای که قانونگذار آنرا مبنای حق تقاضای تجدید ( جلسه ) قرار داده، جلسه ی محاکمه است بنابراین هر گاه در موقعی که از محاکمه تقاضای مجددی شود که چندین جلسه تعیین شده و در هیچ کدام محاکمه به عمل نیامده مانعی از قبول و رسیدگی به آن وجود نخواهد داشت.[۴۶] در این تعریف معیار جلسه اول ، رسیدگی و دادرسی می باشد ؛ یعنی اگر در جلسه مدافعات و توضیحات استماع گردد و تحقیقات و رسیدگی به دلایل صورت پذیرد ، اطلاق جلسه اول بر آن صادق می باشد و الا درصورت عدم انجام رسیدگی و لو اینکه جلسه تشکیل شده باشد ، جلسه بعدی جلسه اول است. جلسه اول دادرسی اولین جلسه ای است که موجبات رسیدگی فراهم بوده و خوانده فرصت و امکان دفاع در برابر دادخواست خواهان ، با لحاظ تغییرات احتمالی آن که به تجویز ماده ۹۸ قانون آیین دادرسی مدنی انجام می گیرد ، داشته باشد.[۴۷] تعریف فوق الذکر جلسه ی اوّل دادرسی را منوط به داشتن دو شرط دانسته است : ۱- مهیا بودن موجبات دادرسی ۲- امکان دفاع برای خوانده بنابراین اگر همه موجبات فراهم باشد و خواهان نیز شفاها ادعای خود را اظهار دارد ولی فرصت برای دفاع خوانده وجود نداشته باشد در اینجا بایستی جلسه بعدی را، جلسه اول دانست و در چنین جلسه ای حقوق و تکالیف اصحاب دعوا در اولین جلسه دادرسی قابل اعمال خواهد بود . تعریف اخیر به نظر نگارنده نسبت به سایر تعاریف کاملتر است چون شرط اول یعنی مهیا بودن موجبات دادرسی در همه تعاریف مشترک است ولی قید امکان دفاع خوانده که در صورت وجودجلسه، جلسه ی متشکله را به جلسه اول مبدل کرده و در صورت فقدان امکان دفاع، جلسه بعدی اولین جلسه به حساب می آید از نکات بارزی است که در سایر تعاریف تصریح نشده است. نهایت اینکه می توان گفت ؛ اولین جلسه دادرسی جلسه ای است که در آن اصحاب دعوا با لحاظ مهیا بودن سایر موجبات دادرسی برای اولین بار نیروی استدلال خود را در قالب ادعا و دفاع در معرض دید قضاوت دادرس قرار می دهند. با توجه به معیاری که برای جلسه اول دادرسی ارائه شد یعنی مهیا بودن موجبات رسیدگی و امکان دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان ، می توان گفت جلساتی که به جهت نقص ابلاغ یا جهات دیگر چون بیماری دادرس تجدید می شود جلسه اول محسوب نمی گردد چرا که موجبات رسیدگی فراهم نبوده و اصولا جلسه ای تشکیل نگردیده لذا اولین جلسه دادرسی منتفی است . همچنین چنانکه موجبات رسیدگی فراهم بوده اما امکان و فرصت دفاع برای خوانده در برابر ادعای خواهان فراهم نباشد اطلاق اولین جلسه به چنین جلسه ای هم ممکن نیست ولی چنانچه موجبات رسیدگی فراهم باشد و حسب مورد خوانده یا وکیل او حاضر نشده و یا در صورت حضور و داشتن فرصت و امکان دفاع، سکوت نمایند جلسه مزبور اولین جلسه دادرسی محسوب خواهد شد . همچنین چنانچه پاسخ خوانده به ادعای خواهان به طول انجامد بطوری که وقت جلسه اقتضای تکمیل آن را نکند و نا تمام بماند،جلسه بعدی دادگاه که جهت انجام ادامه اظهارات خوانده و رسیدگی تشکیل می شود ، ادامه اولین جلسه دادرسی تلقی می شود . در مواد مختلفی از قانون آئین دادرسی مدنی از جمله مواد ۱، ۷، ۶۲، ۸۷، ۹۷، ۹۸، ۱۱۶، ۱۳۵، ۱۴۳، ۱۴۴و ۲۱۷ به جلسه اول دادرسی اشاره شده است، اما در مواد مذکور آثار مترتب بر تشخیص جلسه دادرسی از حیث رعایت حقوق و تکالیف اصحاب دعوا و ظرف زمانی استفاده از آنها تفاوت دارند . مقنن در خصوص ظرف زمانی حقوق و تکالیف اصحاب دعوا سه نوع عبارت به کار برده است . به این بیان که در بعضی از موارد امکان استفاده از حقوق مزبور محدود به حد «تا پایان اولین جلسه دادرسی»شده است.(مواد ۸۷، ۹۰، ۹۷، ۹۸، ۱۳۵، ۱۴۳، ۱۴۴، ق.آ.د.م)و در برخی دیگر استفاده از این حقوق محدود به حد «تا اولین جلسه دادرسی» شده است(مواد ۶۲، ۱۰۷، ۲۱۷، ق.آ.د.م)،و در برخی دیگر استفاده از این حقوق محدود به خود اولین جلسه دادرسی شده است(مواد ۹۶ و ۱۳۶). به نظر می رسد قانونگذار از این تنوع استعمال منظوری داشته و سهو قلم نبوده است. در مورد عبارت «در اولین جلسه» قطعا منظور این بوده که اعمال حق یا تکلیف فقط طول جلسه ی دادرسی باید صورت گیرد و تردید ی نیست که روز قبل یا بعد از اولین جلسه منظور نبوده و تخلف از آن ضمانت اجرا خواهد داشت و در حقیقت « در » به معنای حصر می باشد. در خصوص عبارت « تا پایان اولین جلسه » نیز وضعیت روشن است زیرا جلسه دادرسی با امضاء صورت جلسه پایان می گیرد بنابراین زمان امضاء صورت جلسه همان پایان جلسه دادرسی است با این وصف که این مقطع از تاریخ تقدیم دادخواست شروع شده و تا هر زمان که جلسه اول دادرسی خاتمه نیافته باشد و قبل از امضای ذیل صورتجلسه مربوط به آن امتداد می یابد به عبارت دیگر حق یا تکلیف صرفا از یک طرف محدودیت دارد یعنی قبل از جلسه اول پذیرفته می شود. اما بحث در مورد تصریح به «تا اولین جلسه دادرسی» می باشد سوال اینکه آیا ظرف زمانی مذکور را می توان به گونه ای تفسیر کرد که شامل خود جلسه اول دادرسی نیز شود یا نه؟ در این نوع نیز روزهای قبل از اولین جلسه نیز داخل در حکم هستند ولی مناقشه در خود مدت جلسه ی اول است. با توضیحی که در پی خواهد آمد مسئله روشن می شود که «تا» دارای دو معنای مختلف است : ۱- تا به معنای قبل از ، پیش از : با توجه به این معنا آنچه بدوا متبادر به ذهن است اینکه اصحاب دعوی باید تا قبل از حلول جلسه اول مبادرت به اعمال حقوق و تکلیف نمایند . مثلا قبل از جلسه اول اقدام به استرداد دادخواست نمایند. اگر این معنا را بپذیریم، در عبارت «تا اولین جلسه دادرسی» زمان دادرسی( مدت دادرسی ) را خارج ساخته ایم . در این فرض «تا» مترادف با ” قبل از” و ” پیش از ” می باشد. ۲-تا به معنای تا پایان : ما می خواهیم با بیان یک استدلال ،مخالف تبادر را ثابت کنیم . یکی از مفاهیم مورد بحث در علم اصول ،غایت است. غایت به معنای انتها و معادل فارسی آن «تا» می باشد، مثل اینکه گفته می شود، خوانده باید تا اولین جلسه ی دادرسی اقدام به ایراد نماید( م ۸۷ ق.ا.د.م) . در این مثال مدت اعمال ایراد تاپایان اولین جلسه دادرسی است. در مورد اجرای این حق و ظرف زمانی آن، سه فرض متصور است، که آن را تحت عنوان اوصاف زمانی اولین جلسه ی دادرسی مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.
ب- اوصاف زمانی اولین جلسه ی دادرسی
الف- ایرادات و اعتراضات در روزهای قبل از اولین جلسه ؛ چون تصریح صورت گرفته ،لازم به توضیح نمی باشد . پس خوانده قطعا می تواند در صورت امکان قبل از اولین جلسه اقدام به ایراد نماید. ب- ایرادات و اعتراضات در روزهای بعد از اولین جلسه؛ اینکه آیا خوانده می تواند بعد از اولین جلسه دادرسی اقدام به ایراد نماید؟ علمای اصول در این مورد متفق القول نیستند مشهور می گویند حکم به ماوراء غایت سرایت نمی کند و برای این کار نیاز به قرینه می باشد.[۴۸]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سهم خانوارهای دچار هزینه ها فاجعه بار در مناطق شهری و روستایی به ترتیب ۲ درصد و۳ درصد بوده است. سهم خانوارهای دچار هزینه ها فاجعه بار یا در معرض خطر یعنی کسانی که بیش از۴۰درصد ظرفیت پرداخت خود را صرف هزینه های درمانی می کنند (گرو ههای ۳ و ۴ در تقسیم بندی سازمان بهداشت جهانی) ، در مناطق روستایی ۱۰.۳۵ درصد بوده که به طور قابل ملاحظه ای بیش از مناطق شهری(۶.۵ درصد)است(۵) . - در مطالعه محاسبه میزان خانوارهای مواجه با هزینه های کمرشکن در کرمانشاه از ۱۸۹ نفر خانوار حجم نمونه ، ۴۲ خانوار معادل ۲/۲۲ درصد با هزینه های کمرشکن مواجه بوده اند بطوریکه معیار مواجهه نیز بالاتر از ۴۰ درصد بودن توان پرداخت در نظر گرفته شده است(۶). - در مطالعه طولی اندازه گیری مواجه خانوارها با هزینه های کمر شکن سلامت در شهر تهران بین سال های ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۶مشخص گردید که نسبت خانوارهای مواجه با هزینه های کمرشکن سلامت از ۱۲.۶ درصد در سال ۱۳۸۲ به ۱۱.۸ درصد در سال ۱۳۸۶ کاهش یافته است. بدون آنکه معناداری در این تفاوت وجود داشته باشد . استفاده از خدمات بستری پرهزینه و خدمات دندانپزشکی ضروری موجب افزایش میزان مواجه خانوارها با هزینه های کمرشکن شده است . فقیرترین گرو ه های اقتصادی با وجود مصرف کمتر خدمات گران قیمتی مانند دندان پزشکی مواجه بالاتری با هزینه های کمرشکن داشته اند که دال بر پایین تر بودن توانایی پرداخت آنها می باشد به طوری که برای این خانوارها حتی هزینه های نه چندان بالای سلامت نیز کمرشکن به حساب می آید(۱۰).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مطالعات انجام شده در سایر نقاط جهان: - در سال ۲۰۰۳ خانم کی زو و همکارانش هزینه کمرشکن خانوار را در یک تحلیل چند کشوری مورد بررسی قرار دادند. آنها داده ها را از سرشماری هزینه خانوار در ۵۹ کشور به دست آوردند و بوسیله تحلیل رگرسیونی اثر متغیرهای مورد نظر را بر هزینه کمرشکن خانوار بررسی کردند. هنگامی که سهم مالی خانوارها از نظام سلامت هزینه های بهداشتی ودرمانی خانوار) بیش از ۴۰ درصد) از مخارج خانوار را شامل شود) بعد از حذف نیازهای معیشتی( خانوارها در دام هزینه کمرشکن یا اسفبار قرار می گیرند.آنها به این نتیجه رسیدند که سهم پرداخت های کمرشکن به صورت پرداخت از جیب گستره وسیع و متنوعی در میان کشورها دارد. بالاترین نرخ های پرداخت کمرشکن در بعضی از کشورهای در حال گذار و آمریکای جنوبی قرار داشت(۴). - در مطالعه ای که در سال ۲۰۱۰در هندوستان انجام گرفت به طور متوسط هزینه خانوارهای آسیب دیده در مراقبت بستری در منطقه روستایی تقریبا ۱۱.۵% هزینه کل سالانه خانوارها می باشد. هزینه های پزشکی برای مراقبت های سر پایی ، بیماری مزمن و زایمان به ترتیب ۴.۰۳% و ۵.۷۳% و ۳.۹۶% درصد از کل هزینه های خانوار بود. داده ها به وضوح و همان طور که مورد انتظار بود بار بالاتر در مان بستری را به صورت نا متناسبی نشان می دهد. نتایج نشان می دهد که بیشتر از ۳۰% خانوار ها ی تحت تاثیر بیشتر از ۴۰% هزینه های غذایی سالانه(ظرفیت پرداخت خانوار) را در مراقبت های سرپایی هزینه می کنند . هزینه های متناسب برای آنهایی که فقط در مراقبت سرپایی یا درمان بیماری مزمن هزینه کرده بودند بسیار پایین تر است. خانوارهایی که از خانه های پرستاری خصوصی یا بیمارستان خصوصی برای مراقبت پرستاری استفاده کرده اند بیشتر از ۲۵%هزینه های سالانه خانوار را هزینه کرده اند در حالیکه استفاده کنندگان از امکانات دولتی تنها ۷% هزینه کل را گزارش دادند(۱۲). - در مطالعه ای در کشور گرجستان نیز یکی از علل افزایش درصد خانوارهای مواجه شده با هزینه های کمرشکن سلامت بین سال های ۲۰۰۷ - ( %۲/۸)۱۹۹۹ (۷/۱۱ درصد ) تفاوت ابزار گردآوری داده در این دو سال عنوان شده است(۱۴). - در سال ۲۰۰۷ اکمان از سوئد در مطالعه خود چند نشانه غیرمعمول از یک کشور با درآمد پایین در مورد پرداخت های کمرشکن سلامت و بیمه سلامت آورده است. هدف مطالعه، تحلیل کمی نقش بیمه در پرداخت های کمرشکن سلامت در یک کشور با درآمد پایین می باشد. این مطالعه از آخرین داده های بودجه ای خانوار در زامبیا استفاده کرده است. مهم ترین نتیجه این مطالعه برخلاف انتظار این بود که بیمه سلامت، ریسک قرار گرفتن خانوار در دام هزینه های کمرشکن را کاهش نمی دهد(۱۷). - در مطالعه ای که با عنوان بررسی هزینه های کمرشکن سلامت با تحلیل اطلاعات ۵۲ کشور توسط دیوید اوان و همکارانش انجام شد. یافته ها حاکی از آن بود که درصد هزینه های کمرشکن در بین کشورها بسیار متنوع بود ، هزینه های کمرشکن در کشورهای آمریکای لاتین به شدت بالا بود که به علت ۳ مسئله بود: ۱ فقر پرداخت های بیمه ای ۲ توانایی کم افراد برای پرداخت از جیب و در نهایت فراهمی خدمات بهداشتی مرتبط با پرداخت های مستقیم از جیب. در نهایت نتیجه گیری این شد که خانوار کم در آمد می بایست در مقابل این هزینه ها حمایت شوند و حمایت مالی بیشتری برای این خانوارها فراهم گردد. سیاستهای حمایتی در این کشورها می بایست مورد توجه قرار گیرد. هم چنین مطالعه ای در گرجستان نشان داد برای تامین خدمات سلامت ۱۹ درصد افراد مجبور به گرفتن قرض و یا وام می شوند. هم چنین نتایج نشان داد ۱۶ درصد افراد قادر نبودند که هزینه های سلامت خود را تامین نمایند(۱۸). - در مطالعه ای که در سال ۲۰۰۳ در برزیل انجام شد که این مطالعه محدود به جامعه شهری بود، میزان مواجه هزینه های کمرشکن سلامت بین ۲ تا ۱۶ درصد برآورد شده است که این میزان در میان فقرا بیشتر بود.بیشترین نسبت مواجه با هزینه های کمرشکن سلامت در مرکز برزیل بود در حالیکه در جنوب و جنوب شرقی این کشور این میزان بسیار کمتر برآورد شد(۱۹). - در کشور برزیل دارو و ویزیت پزشکی ۷۰ درصد از هزینه های پرداخت از جیب را شامل می شود که منجر به افزایش هزینه های کمرشکن سلامت شده است(۲۰). - در مطالعاتی که در گرجستان انجام گرفته نشان می دهد که میزان مواجه با هزینه های کمرشکن بین سالهای ۱۹۹۹تا ۲۰۰۷ از ۲.۸ درصد تا ۱۱.۷ درصد متغیر بوده است،که البته این تغیر ممکن است به دلیل اختلاف در متدولوژی پژوهش های انجام گرفته باشد.این سطح بالای هزینه های کمرشکن ممکن است به علت سهم پایین پیش پرداخت های بیمه ای و سطح بالای فقر در این کشور باشد.فاکتورهای اصلی مواجه با هزینه های کمرشکن مربوط به بیماری هایی است که منجر به بستری شدن در بیمارستان، و همچنین خانوارهایی با افراد دارای بیماری مزمن و وضعیت فقر خانواده باشد(۲۱). - در مطالعه ای که در نیجریه در رابطه با هزینه های کمرشکن انجام شد، آنالیز داده ها حاکی از آن بود که هزینه های کمرشکن سلامت در این کشور به علت توزیع نابرابر درآمد و عدم پوشش کافی بیمه ای از ۸ درصد تا ۴۳ درصد برآورد شد که این رقم بسیار بالا می باشد که سیاست گذاری مناسب در جهت کاهش این هزینه ها امری اجتناب ناپذیر می باشد(۲۲). در ویتنام میزان پرداخت از جیب مستقیم[۴] مردم بعنوان سهمی از کل هزینه سلامت ، همواره نرخ بالایی را داشته است . میزان پرداخت از جیب در ویتنام بین ۵۰ تا ۷۰ درصد می باشد که موجب بروز مسائل بی عدالتی مانند ایجاد هزینه های کمرشکن سلامت برای مردم و ایجاد فقر می شود . خانوارهایی که در روستا زندگی می کنند و یا در خانواده خود افراد مسن بیشتری دارند بیش از دیگران در معرض خطر ایجاد هزینه های کمرشکن سلامت و فقر هستند . خانوارها برای جبران هزینه های سلامتی خود ناچار هستند که از هزینه های ضروری زندگی خود بکاهند . مهم ترین عامل ایجاد چنین وضعیتی پایین بودن سطح حفاظت مالی[۵] برنامه های بیمه اجتماعی سلامت در ویتنام می باشد . لذا ضروری است روش های نوینی در حفاظت مالی خانوارها در برابر هزینه های کمرشکن سلامت بکارگرفته شود .(۲۳) سهم تامین هزینه از بخش خصوصی –پرداخت از جیب - در ویتنام بیشتر از سایر کشورهای واقع در منطقه آسیا اقیانوسیه مانند تایلند است .
تامین هزینه های سلامت در ویتنام |
محل تامین مالی |
توضیحات |
بودجه ایالت ها |
۲۵ درصد از کل هزینه سلامت کشور و ۱۰.۲ درصد از هزینه ایالت (بدون احتساب بیمه) را تامین می نماید. |
بیمه ملی سلامت (شروع از ۱۹۹۲) |
اجباری |
بیمه اجتماعی سلامت برای کارکنان رسمی ، صندوق حمایت از فقرا[۶] |
کودکان زیر ۶ سال خدمات بهداشتی درمانی رایگان |
اختیاری |
بیمه غیر انتفاعی زیر نظر ایالت جهت شاغلین مستقل که بطور رسمی یا غیر رسمی فعالیت می نمایند . |
پوشش |
پوشش جمعیتی از ۱۸ درصد در سال ۲۰۰۲ به ۶۰ درصد در سال ۲۰۱۰ ارتقا یافته است . میزان پوشش هزینه ۱۸ درصد از کل هزینه های سلامت می باشد . |
در مطالعه هوانگ وان مین (۲۳ ) عوامل موثر بر هزینه های کمرشکن سلامت و ایجاد فقر شامل : بیمه داشتن ، تعداد اعضاء خانوار، داشتن افراد پیرتر در جمع اعضاء خانواده ، داشتن فرزند زیر ۶ سال و مان زندگی روستایی نسبت به شهری ، بودن در بالاترین چارک نسبت به پایین ترین چارک برای هزینه کمرشکن و بودن در چارک دوم نسبت به چارک اول برای ایجاد فقر . میزان پرداخت از جیب مستقیم برای مراقبت های بهداشتی درمانی ، مهم ترین شاخصی است که سطح حفاظت مالی مردم را در یک کشور نشان می دهد .نظام پرداخت مبتنی بر خدمت موجب ایجاد تقاضای القایی ارائه کنندگان خدمات می گردد و این تقاضا ممکن است موجب ایجاد منفعت برای بیمار گردد و یا بدون منفعت باشد .این سیستم پرداخت موجب تشدید خودگردانی مالی ارائه کنندگان می شود . از سوی دیگر هزینه مراقبت با رشد سطح تکنولوژی در حال افزایش است .بخش خصوصی تشویق به توسعه یافتن پیدا می نماید .که موجب انتقال بار مالی تامین سلامت به خانوارها می شود .قیمت های بالای دارو ها و عدم دسترسی به برخی داروها در بیمارستان منجر به افزایش هزینه های مستقیم خانوار می شود .برای اینکه پرداخت از جیب نقش اصلی را در تامین مالی ایفا نکند باید به دنبال روش های جدید تامین مالی بود.خانوارهایی که جمعیت بیشتری دارند چون اعضا خانوار می توانند از یکدیگر مراقبت نمایند و در نتیجه منجر به کاهش استفاده از خدمات درمانی می شود لذا افرادی که عضو این خانواده ها هستند کمتر دچار هزینه های کمرشکن می شوند علاوه براین خانوارهای بزرگتر به دلیل داشتن شبکه اجتماعی گسترده تر ، در صورت نیاز می توانند منابع بیشتری را در هنگام بیماری جمع آوری نمایند. سالخوردگان گروهی آسیب پذیر هستند که نیازمند مراقبت بیشتر وگرانتر هستند و لذا ضروری است سیاستی روشن جهت این گروه در بخش سلامت تدوین شود .سیاستگذاری ارائه خدمات بهداشتی در روستا باید با سیاست های توسعه روستا یکپارچه گردد .داشتن بیمه ارتباط معناداری با نرخ هزینه های کمرشکن ندارد و بیمه موجب کاهش میزان پرداخت از جیب نمی شود .(۳۴)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
(همان: ۱۹ـ۲۰). کتاب روضهی خلد افزون بر حکایات از تمثیل، نکته، قصه، وعظ، خبر، فایده و بیان نیز بهره دارد. و از کتابهایی است که مناسب مجلس گویان و اهل منبر است، زیرا در درون حکایات یا پس از آنها به موعظه و اندرزگویی میپردازد. چون سخنوران از آیات و احادیث و اشعار فارسی و عربی بهوفور استفاده میکند این روش از دیرباز در میان مؤلفان فارسی به خصوص نویسندگان صوفیه رواج داشته است. ۳ـ۹ـ مذهب مجد خوافی مثل اغلب مسلمین عهد قبل از تعصب صفوی، مسلمانی عادل بوده تا حدی که برای کسانیکه هنوز ارثاً تحت تأثیر تعصبات سنی و شیعه هستند، گاهی عباراتش در روضهی خلد ایجاد تأمل میکند که آیا شیعه بوده یا سنّی؟ درصورتیکه قطعا اهل سنت است. ۱ـ در صفحه هجده کتاب روضه خلد حضرت علی بن موسیالرضا را با عنوان امام به نظم و نثر ستوده است. «. . . شاهزادهی جهان، پشت و پناه عالمیان، نور دیدهی اهل بینش، چشم و چراغ آفرینش».
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲ـ از امام حسین بهخوبی یاد میکند نقل میکند که یعقوب لیث در سی هزار سوار خود نگریست و بگریست،
اگر سپاه چنینم به کربلا بودی
حسین را چه غم از کرب و بلا بودی
(همان: ۱۳ـ۱۴). مجد خوافی علاقه زیادی به سیر و سیاحت و گفتگو با انسانها و تذکر دادن به آنها داشت. از جمله به نیشابور، طبس، هرات، کرمان، لرستان، سیستان، شیراز مسافرت نموده است. وی از جمله دانشمندانی است که به سختی امرار معاش نموده حکایتهای زندگی وی این را ظاهر میسازد، شغلش پند و اندرز و تذکر دادن بود و از این طریق امرار معاش میکرد. گوید وقتی در کرمان در مدرسه ترکان تبلیغ میکردم شخصی گفت عیسی در آسمان چهارم غذایش چیست گفتمی زهی کریمان کرمان غم عیسی را میخورند که در زمین برایش از آسمان مائده میآورند در آسمان چه میخورد، غم مجد را ندارند که یک
ماهملک ایمان خلل نخواهد یافت
شرع احمد بدل نخواهد یافت
مجد خوافی در حکایتهای تاریخی خود به ظهور به آفرید در زمان ابومسلم و ادعای پیامبری و قتل وی توسط ابومسلم و ظهور مقنع در مرو را بیان می کند. در ادامه بررسی تحولات تاریخی خواف احوال ملک قوامالدین زوزنی ملک زوزن و ارتباط وی با حاکم کرمان، انتصاب ملک سعید ملک زوزن بهدستور سلطان محمد خوارزمشاه به حکومت کرمان، شکنجه خواجه نظامالملک وزیر اشاره نموده گوید بدترین شکنجه خواجه نظامالملک صحبت با اهل نادان و بیادب است. وی سپس زلزله ۷۳۷ خواف را شرح میدهد زلزلهای از نوایب زمان در مدت هزار سال کسی ندید و نشنید به خواف رسید علیالخصوص شهر جیزد روز دوشنبه ۱۴ ربیعالاول ۷۳۷ زلزله خواف بیست هزار نفر را کشت طوری که از قول خواص ملک غیاثالدین فیروز حکایت میکند که مَلِک از صُفّه به کوشک میآید و باز به صفه برمیگشت ناگاه کوشک زیرورو شد.
صباح دوشنبه ربیع نخست زمین جنبشی کرد بر اهل خواف اگر بگذری بر نواحی جیزد به سنگ اجل خرد شد زیر خاک کجا مسجد جمعه و سقف طاق
شب چهارده هفتصد و سی و هفت بسی خلق تا روز محشر به خفت ببینی که با آن جماعت چه رفت بسی گردن سرفرازان برفت کجا قصر فیروزه ایوان و تخت
۳ـ۱۰ـ ابواب روضهی خلد مجد خوافی در باب اول صفات حاکم را عدل بر خود ترجیح دادن دانسته دوام وقوام حکومتها رابه عدل مرتبط دانسته. باب دوم: در بیان علم است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مبحث دوم: مدلهای منظم حقوق مالی زوجه ۳۳۲ گفتار اول: مدل برابری مستقیم حقوق مالی زوجین ۳۳۳ گفتار دوم: مدل برابری غایی حقوق مالی زوجین ۳۳۵ نتایج و پیشنهادات ۳۳۷ منابع ۳۵۸ فارسی ۳۵۸ الف) کتاب ۳۵۸ ب) مقاله ۳۶۱ عربی ۳۶۴ لاتین ۳۷۰ سایت ها ۳۷۴
فهرست جدولها
جدول شماره ۱: نسبت سنی زنان متأهل به کل جمعیت زنان کشور ……………………………………………………….۲۲۸ جدول شماره ۲: رشد ازدواج و طلاق ……………………………………………………………………………………………….۲۳۲ جدول شماره ۳: شاخصهای نیازهای اساسی میکس ……………………………………………………………………………۲۸۳ جدول شماره ۴: رویکرد جامع نگر به کارکردهای حقوق زوجه …………………………………………………………..۳۲۵
فهرست نمودارها
نمودار شماره ۱: میزان طلاق بر حسب مدت زمان ازدواج ………………………………………………….۲۲۳ نمودار شماره ۲: احتمال جدایی زوجین نسبت به مدت زندگی زناشویی ……………………………..۲۲۴ نمودار شماره ۳: متوسط سن ازدواج اول در آمریکا …………………………………………………………..۲۲۷ نمودار ش۴: نسبت زنان مجرد با سن بالاتر از ۳۰ سال نسبت به کل جمعیت زنان ………………. ۲۲۹ نمودار شماره ۵: نسبت ازدواج به طلاق طی سالهای ۱۳۸۳-۱۳۹۳٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۲۳۰ نمودار شماره ۶: رشد سالیانه ازدواج و طلاق …………………………………………………………………..۲۳۱ نمودار شماره ۷: نرخ باروری جهانی از سال ۱۹۵۰ تا ۲۰۱۰ میلادی …………………………………..۲۳۴ نمودار شماره ۸: نرخ باروری در ایران ………………………………………………………………………….. ۲۳۵ نمودار شماره ۹: رابطه هزینه اجرای قرارداد و زمان اجرای قرارداد …………………………………….۲۴۴ نمودار شماره ۱۰: رابطه هزینه اجرای قرارداد و پیچیدگی موضوع قرارداد …………………………..۲۴۴ نمودار شماره ۱۱: میزان مهریه در ایران ………………………………………………………………………… ۲۵۵ نمودار شماره ۱۲: سهم هزینه غذا به نسبت درآمد ……………………………………………………………۲۸۶ نمودار شماره ۱۳: میزان نفقه و خط فقر در ایران …………………………………………………………….. ۲۸۹ نمودار شماره ۱۴: اجرت المثل، نحله، خط فقر و حداقل دستمزد ……………………………………… ۳۰۰
مقدمه
خانواده آغازین کانونی است که غالب انسانها تجربه زیستن را از آن تجربه می کنند. محملی نیکو برای رشد و تعالی انسان فراهم مینماید و روابط درونی آن مبتنی بر عشق و ایثار و عاطفه است. از این بعد، نهاد خانواده چندان مقدس مینماید که رویکرد اقتصادی به آن نامطلوب و ضد ارزشی جلوه می کند. خانواده با عطوفت شیرین و کشش خاطرهانگیز عاشقان پدید می آید و تجلیگاه مهر مادرانه و بزرگواری پدرانه میگردد. پس چگونه میتوان با دیده منفعت طلب اقتصاد به آن نگریست؟ همچنانکه اطلاعات لازم برای تحلیل مفید اقتصادی، نوعاً آماری و اطلاعات عددی است در حالی که احساسات تشکیل دهنده و دوام بخش ازدواج در پیکره اعداد و آمار نمیگنجند. بر مدار همین اندیشه مدتها اقتصاددانان حقوق به خود اجازه نمیدادند، روابط و قواعد حقوق خانواده را زیر تیغ نگاه اقتصادی قرار دهند.[۱]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
از دیگر سو، طبع ناظم گونه و استوار فقه و حقوق نیز با ماهیت انعطافپذیر و انسانی روابط خانوادگی تجانس چندانی ندارد. روابط خانوادگی بیش از روابط سایر اجتماعات انسانی بر پای بست «اخلاق» رشد و نمو یافته و بر شاخسار مهر برقرار میماند. این در حالی است که قواعد اخلاقی تکیه بر وجدان شخصی دارد و بر خلاف احکام حقوقی، مورد تضمین دولت قرار نمیگیرد.[۲] از همین رو بسیاری بر آنند که حقوق دانش کافی و مؤثری در تنظیم روابط خانوادگی نیست. این واقعیت چندان واضح است که قانونگذار مجبور به وضع صریح قوانین اخلاقی در قانون شده و با همان زبان دستوری به زوجین امر میکند که «زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند» (ماده ۱۱۰۳ ق.م.). اما پر واضح است که چنین بیانی فارغ از ضمانت اجرای الزام آور قانونی است. گویی قانونگذار نیز در برابر روابط خانوادگی از ابهت کبریایی خود فرونشسته و دست به دامان اخلاق گردیده است تا پرده بر ناتوانی خویش در تنظیم روابط خانوادگی بکشد!
-
- اهمیت تحلیل اقتصادی حقوق مالی زوجه
با نگاه بالا، اهمیت و ارزش «تحلیل اقتصادی حقوق مالی زوجه» در معرض تردید جدی قرار میگیرد. اما واقعیت آن است که خانواده چون متنی سهل ممتنع، هم آسانگیر، اخلاق مدار و عاطفه محور است و هم محتاج حمایت شدید و غلیظ قانون و اقتصاد. خانواده در کنار عاطفه سرشار، این ظرفیت را دارد که ظلمهای ناگواری را به خود ببیند. آیا کسی می تواند ادعا کند که همه خانوادهها سعادتمند و همه روابط زناشوهری مبتنی بر اخلاق و حفظ کرامت است؟ آیا ظلم بیحد شوهران ستم پیشه بر زنان ضعیف و مستضعف، افسانههایی خیالی است؟ آیا سوء استفادههای هر یک از زوجین از اعتماد و مهر طرف دیگر در بستر خانوادهها مشاهده نمی شود؟ اخلاق با همه نیکویی، تیغ تیز در دست ندارد و وعده بهشت و دوزخ میدهد اما ستمگران با برندگی الزام ضمانت اجرا، حق ستم دیدگان را پس می دهند. ضمانت اجرا منصه ظهور عدالت است و تردیدی نیست که حقوق ضمانت اجرایی را در دست دارد. از این منظر خانواده را حتی بیش از سایر نهادهای اجتماعی و روابط قراردادی نیازمند فقه و حقوق میبینیم. تا بدین جا اگر لزوم جریان «عدالت» در نهاد خانواده را به تصویر کشیدیم و لاجرم اهمیت تحلیل فقهی و حقوقی را توجیه کردیم، چه محلی برای جریان دانش منفعت گرای اقتصاد در بستر ایثار و از خودگذشتگی خانواده وجود دارد؟ کاوش در موضوع «تحلیل اقتصادی حقوق خانواده با رویکرد حق مالی زوجه» با این پرسش چالش برانگیز آغاز می شود که چرا تحلیل اقتصادی حقوق مالی زوجه؟! نه روابط خانوادگی آنقدر خشک و غیر منعطف است که با عدد و رقم قابل تحلیل باشد و نه عقلانیت اقتصادی آنچنان مقدس است که بر جمع نیکوی خانواده حکومت نماید. علم اقتصاد به معنای مدرن آن در قرن هجدهم رشد یافت ولی رشد عقلانیت اقتصادی ریشه در آثار دکارت[۳] دارد. دکارت انسان را موجودی عقلانی و حسابگر توصیف می کند که هدف اصلی او حداکثر سازی لذت و تقلیل رنج است. همین رویکرد در آثار لاک[۴] و هیوم[۵] رشد یافت و در آثار بنتام[۶] به اوج رسید تا مبنای فکری آدام اسمیت[۷] شکل گرفته باشد.[۸] پس چگونه میتوان خانواده که محمل مهربانی و ایثارگری است را با دیده منفعت طلب، بیشینه جو و خودخواه «عقلانیت» اقتصادی نگریست؟ به بیان دیگر، رسالت تحلیل اقتصادی، حاکمیت «کارآمدی» بر روابط مالی است. در حالی که قواعد حاکم بر خانواده بیشتر مبتنی بر انصاف است. از گذشته تاکنون حتی ابزارهای مالی درون خانواده مانند مهر زنان، جنبه نمادین یافته است و حتی بسیاری از اندیشمندان، معتقدند که با قرار دادن مهرهای گزاف در قرارداد ازدواج، جایگاه زنان را در خانواده تقلیل یافته و شخصیت والای او با سنجه ابزارهای مالی ارزیابی می شود. در پاسخ به این ایرادات باید بیان داشت که اولاً اقتصاد دانش نکوهیده و تحلیل اقتصادی روش ناپسندی در نگاه به روابط اجتماعی نیست. در بسیاری از روایات، معصومین توصیه رعایت نظم در امور داشته اند و اقتصاد دانشی است که موجب نظم مالی افراد می شود. دوم این که تحلیل اقتصادی به دنبال ترویج تفکر مادی گرایانه و منفعت جویانه در خانواده و کاستن از عشق و عاطفه و سایر عوامل عاطفی بنیادین در خانواده نیست. تحلیل اقتصادی دو بعد و چهره دارد؛ بعد اثباتی و بعد هنجاری. اقتصاد در بعد اثباتی، راهکاری را توصیه نمیکند بلکه جنبه توصیفی صرف دارد. بنابر ادعای فلاسفه علم و اقتصاددانان، نتایج اقتصاد اثباتی غیر مشروط و مقدمات آن تجربی و غیر قابل گزینش است. گزارههای دانش اثباتی، قابل تأیید[۹] و مسائل آن غیر اخلاقی و غیر هنجاری است.[۱۰] در برابر، اقتصاد به معنای دستوری، در مقام تجویز و توصیه یک راهکار ارزشی است.[۱۱] اقتصاد خانواده در معنای اثباتی خود، به سنجش کارآیی قوانین و مقررات در حوزه حقوق خانواده و حقوق زوجه می پردازد. به طور مثال چرا ماده ۱۱ قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۵۳ در خصوص برقراری مستمری پس از طلاق، با وجود آنکه در دسترس دادگاههاست، متروک گردیده و به آن عمل نمی شود؟ دانش اقتصاد به روش منسجم استقرایی خود در صدد پاسخ به این سوأل بر می آید.[۱۲] علاوه بر این اقتصاد به ما کمک میکند رویکردی جامع نگر به قضایای حقوقی داشته باشیم. روش تحلیل فقهی و حقوقی و حتی عاطفی نسبت به مسائل عموماً جزء نگر است و همین مسأله موجب می شود که در مجموع، برخی قواعد کارویژه های مشترک و موازی با سایر نهادهای حقوقی داشته باشد. این پدیده خصوصاً در حقوق مالی زوجه به روشنی ملاحظه می شود. با توجه به این واقعیات و بر مبنای رویکرد اثباتی، اقتصاد گزارههایی هنجاری به محقق و یا قانونگذار و مفسر قانون پیشنهاد میدهد چه فرآیندی در تقنین یا تفسیر قانون برگزیند که کارآیی بیشتری در پی داشته باشد. ممکن است در مواردی کارایی با عدالت در تعارض باشد و از همین رو قانونگذار به جانب عدالت میل نماید ولی در بسیاری از موارد تعارضی بین این دو امر متعالی پدید نمیآید. علاوه بر این که اقتصاد راهکارهای مطمئنتری برای فقر زدایی از طرفین قرارداد ازدواج پیشنهاد میدهد و پیشنهادات اقتصاد، با توجه به روش علمی مستحکم، پذیرفتنیتر است.
- هدف و ضرورت تحقیق
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- سامانه فازی اول: این سامانه با بهره گرفتن از روشی که در فصل قبل مورد برسی قرار گرفت، در جهت رفع مشکل کنترل لغزشی که بدلیل نامعلوم بودن ترمهایی از سامانه تحت کنترل پیش می آمد مورد استفاده قرار گرفته و عمل تخمین ترمهای مورد نظر را انجام داده و باعث دقت بیشتر و عملکرد سریعتر در انجام ماموریتهای سامانه میشود.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که، از آنجایی که تمامی حالتهای سامانه غیر خطی برای اندازه گیری موجود نمیباشند، استفاده از یک مشاهده گر حالت برای تخمین حالتهای سیستم لازم است. از انجا که خروجی (y) به حالتها(x) وابسته است، بنابراین بردار خطای ردیابی برابر میباشد پس، میشود. ( بردار حالتهای تخمین زده شده و ،حالتهایی میباشند که باعث میشوند خروجی دلخواه سامانه تامین شود. بنابراین، میتوان از مشاهده گر حالت طراحی شده برای تخمین بردار خطای ردیابی نیز استفاده کرد. طراحی تخمینگر فازی به منظور تخمین پارامترهای نا معلوم (سامانه فازی اول) در اینجا از روش اشاره شده در فصل قبل برای طراحی کنترلگر جدید استفاده خواهیم کرد: از آنجایی که نامعلوم هستند، دو مدل فازی و را برای تخمین آنها میتوان طراحی کرد. بطوری که برای mامین روش اگر-آنگاه فازی از میتوان نوشت[[۱۰۸]]: (۳‑۹) همینطور برای mامین روش اگر-آنگاه فازی از میتوان نوشت: (۳‑۱۰) که در آن و q تعداد کل روش های فازی میباشدو دسته های فازی و منفردهای[۱۰۹] فازی برای میباشند. بردار حالتهای سامانه است. با بهره گرفتن از فازی ساز منفرد[۱۱۰] و موتور استنتاج و غیر فازی ساز میان مراکز[۱۱۱] خروجی مدل فازی برای و با استفاده روش های معرفی شده در فصل قبل ساخته میشود. قسمتهای نامعلوم فرایند به شکل زیر نمایش داده میشوند. (۳‑۱۱) که در آن و بردارهای پارامترهای قابل تنظیم در مدل فازی میباشد که در (۲٫۲۲) معرفی شده است و بردار توابع پایه فازی[۱۱۲] است که به فرم زیر تعین میگردد: (۳‑۱۲) طراحی تخمینگر فازی به منظور برطرف کردن وزوز ( سامانه فازی دوم) همانطور که ذکر شد یکی دیگر از مشکلات کنترل لغزشی ایجاد وزوز][ برروی سطح s میباشد که این مشکل باعث بوجود آمدن نوسانات شدید در کنترلگر میشود. این لرزش در اثر وجود ترم sgn(s) در این کنترلگر ایجاد میشود، بنابراین اگر بتوان این تابع را با بهره گرفتن از سامانه فازی تخمین زد، مشکل لرزش نیز حل میشود. این کار با بهره گرفتن از تخمین تابع صورت میپذیرد. این عمل باعث میشود که نیاز به داشتن یک لایه ضخیم لغزشی از بین برود][ فاکتور نرمال سازی برای متغیر خروجی و خروجی کنترلر لغزشی فازی میباشد که از ورودیهای حاصل شده است. روش های کنترل فازی توسط نگاشت متغیرهای زبانی ورودی() به متغیرهای زبانی خروجی() توصیف میشود.[] (۳‑۱۳) طراحی مشاهده گر و قانون تطبیق همانطور که قبلا اشاره شده است، از آنجایی که تمامی حالتهای سامانه غیر خطی برای اندازه گیری موجود نمیباشند، استفاده از یک مشاهده گر حالت برای تخمین حالتهای سامانه لازم است. از انجا که خروجی (y) به حالتها(x) وابسته است، پس به وابسته است و از انجا که بردار خطای ردیابی برابر میباشد پس، میشود. ( بردار حالتهای تخمین زده شده و ، خروجی دلخواه سامانه میباشد). بنابراین، میتوان از مشاهده گر حالت طراحی شده برای تخمین بردار خطای ردیابی نیز استفاده کرد. مشاهده گری که بتواند عمل فوق را برای سامانه مورد نظر بخوبی انجام دهد را میتوان به شکل زیر معرفی کرد ][: (۳‑۱۴) که در آن بردار بهره مشاهده گر میباشد. خطای مشاهده گر از رابطه زیر حاصل میشود: (۳‑۱۵) بنابراین مشاهده گر نهایی به شکل زیر نمایش داده میشود][: (۳‑۱۶) به منظور یافتن قانون تطبیق برای تنظیم و ، تابع لیاپانوف زیر را در نظر میگیریم: (۳‑۱۷) برای تضمین ، قانون تطبیق باید توسط الگوریتم پیش بینی[[۱۱۳]]به شکل زیر معرفی گردد: (۳‑۱۸) که در آن محدوده هایی برای میباشد. بازنویسی روابط سامانه های فازی(۱و۲) با در نظر گرفتن مشاهده گر حالت حال که مشاهده گر را معرفی کردیم، میتوانیم روابط هر دو سامانه فازی را که در موردشان بحث کردیم را بشکل زیر بازنویسی کنیم: در سامانه فازی اول تخمین ترمهای نامعلوم به شکل زیر نمایش داده میشوند. (۳‑۱۹) همچنین میتوان قانون کنترل را بازنویسی کرد: (۳‑۲۰) در سامانه فازی دوم که برای تخمین قسمت مورد استفاده قرار میگرفت، میتوان با در نظر گرفتن مشاهده گر حالت ( وظیفه تخمین حالات سامانه را بر عهده دارد و نیز به عنوان تخمینگر خطای ردیابی نیز مورد استفاده قرار میگرد)، به شکل زیر بازنویسی نمود. با توجه به اینکه (۳‑۲۱) طراحی کنترلر باید به گونهایی باشد که شرایط لغزش را ارضاء کند: (۳‑۲۲) بنابراین، روش های کنترل فازی توسط نگاشت متغیرهای زبانی ورودی () به متغیر زبانی خروجی() توصیف میشود. (۳‑۲۳) همانطور که قبلا اشاره شد، در اینجا میباشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
بنابراین پوسته مخروطی کوچکترین مخروط محدب شامل C است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
تعریف ۱-۱-۱۳: تابع نرم نامیده می شود ، هر گاه در شرایط زیر صدق کند :
و نیم نرم نامیده می شود اگر به ازای بردارهای غیر صفر ، صفر باشند . تعریف ۱-۱-۱۳ : ماتریس مربعی حقیقی از مرتبه n را معین مثبت گوییم هرگاه : الف) ماتریس A متقارن باشد . ب) به ازای هر
همین طور ماتریس A را نیمه معین مثبت می نامیم هرگاه A متقارن باشد و
قضیه ۱-۱-۳ : فرض کنید معین مثبت باشد آن گاه A نامنفرد (معکوس پذیر) است [۵]. فصل ۲ توابع خود هماهنگ در این فصل مفهوم تابع خود هماهنگ را بیان میکنیم. هدف، تعریف خانوادهای از توابع محدب و هموار مناسب جهت مینیمم سازی روش نیوتن است. برای یادآوری، یک گام روش نیوتن برای مسئله مینیمم سازی نامقید تابع محدب و هموار f را بیان میکنیم: جهت یافتن تکرار نیوتن یک نقطه x، بسط تیلور مرتبه دوم f در x را محاسبه میکنیم، مینیمم مقدار (یعنی) را از این بسط را یافته و یک گام از x در راستای جهت اجرا میکنیم. دو کاستی عمده در تجزیه و تحلیل همگرایی روش کلاسیک نیوتن وجود دارد. اولین کاستی از لحاظ عملی است ، برآورد پیچیدگی به عدد حالت هسین f و ثابت لیپ شیتز هسین آن وابسته است و در این صورت نمی توان تعداد گام های مورد نیاز را بدست آورد ؛ زیرا این ثابت ها به طور کلی ناشناخته اند. دومین نقطه ضعف این است که در حالی که روش نیوتن مستقل آفینی است اما تجزیه و تحلیل کلاسیک روش نیوتن بسیار وابسته به مختصات استفاده شده درسیستم می باشد و با تغییر مختصات ، گرادیان وهسین نسبت به تبدیلات ثابت باقی نمی مانند ( ثابت لیپ شیتز و عدد حالت ماتریس هسین ) . در واقع توصیف کلاسیک روش تنها به تابع هدف وابسته نیست ، بلکه به انتخاب ساختار اقلیدسی استفاده شده بستگی دارد و متضاد با مستقل آفینی روش است. بنابراین باید به دنبال تجزیه و تحلیل روش نیوتنی باشیم که مشابه روش خودش ، مستقل آفینی از تغییرات مختصات باشد. برای حل این مشکل ، توجه کنید که تابع هدف در هر نقطه x ساختار اقلیدسی را ایجاد می کند . برای تعریف این ساختار ، مشتقات مرتبه دوم f در x و در راستای جهت های g, h به عنوان ضرب داخلی بردار های g,h استفاده می کنیم :
چونf محدب است، ضرب داخلی همه خواص مورد نیاز را دارد. البته ساختار اقلیدسی محلی وابسته به x است. توجه کنید که ماتریس هسین f درx نسبت به ساختار اقلیدسی خوب است، یعنی ماتریس واحد است و عدد حالت آن یک است. نتایج کلاسیک روش نیوتن میگوید آنچه برای ما مهم است علاوه بر عدد حالت، ثابت لیپ شیتز ماتریس هسینf یا اندازه مشتقات مرتبه سومf است. حال چه اتفاقی میافتد اگر مقدار دوم را به ساختار اقلیدسی محلی که توسطf تعریف میشود وابسته کنیم؟ این کلید مفهوم خود هماهنگ است که توسط نستروف و نمیروسکی کشف شد. ۲-۱ تابع خودهماهنگ قبل از تعریف توابع خود هماهنگ ، چند دلیل اهمیت آن ها را بیان می کنیم:
-
- آن ها شامل توابع مانع لگاریتمی هستند که نقش مهمی در روش نقطه درونی برای حل مسایل بهینه سازی محدب دارند .
-
- تجزیه و تحلیل روش نیوتن توابع خود هماهنگ به ثابت های ذکر شده وابسته نیست .
-
- خود هماهنگی خاصیت مستقل آفینی را دارد، یعنی اگر یک تبدیل خطی از متغیر های تابع خود هماهنگ را در نظر بگیریم یک تابع خود هماهنگ بدست می آوریم. بنابراین برآورد پیچیدگی برای روش نیوتن به وسیله تابع خود هماهنگ ، مستقل از تغییرات آفینی مختصات است .
تعریف۲- ۱ -۱ : اگر Q مجموعهای محدب، باز و ناتهی در باشد وF یک تابع محدب و هموار از مرتبه سوم که روی Q تعریف میشود .تابع F خود هماهنگ[۱۸] روی Q نامیده میشود اگر دارای ۲ خاصیت زیر باشد: خاصیت مانع: در راستای هر دنباله که همگرا به نقاط مرزی Q است.
نامساوی دیفرانسیلی خود هماهنگ: F در رابطه زیر صدق کند. (۲-۱) به ازای هر و . [۲] یادآوری : مشتق k ام F درx در راستای جهتهای به صورت زیر است .
ممکن است سوال کنید چرا ثابت ۲ را در نظر میگیرید (چه جادویی در ۲ است)؟ جواب: در واقع این ثابت برای راحتی انتخاب شده است، به عبارت دیگر برای ساده کردن فرمول های بعد از آن است و هر ثابت مثبت دیگری می توان به جای آن استفاده کرد. به عنوان مثال ، فرض کنیم تابع F که در رابطه زیر صدق کند:
با ثابت مثبت . میتوانید ضریب را در نظر بگیرید و ببینید که در رابطه (۲-۱) صدق میکند پس انتخاب ضریب در (۲-۱) هیچ اهمیتی ندارد. این انتخاب نشان میدهد که انگیزهای برای ساخت تابع است که نقش مهمی برای برآورد کردن رابطه (۲-۱) بدون هیچ مقیاسی دارد. مثال۲-۱-۱: یک تابع محدب و مرتبه دوم به شکل روی (به خصوص شکل خطی روی ) خود هماهنگ است. واضح است زیرا طرف چپ رابطه (۲-۱) همواره صفر است (مشتق سوم برابر صفر است) . مثال ۲-۱-۲ : تابع روی خود هماهنگ است
۲-۲ ترکیب قواعد اولیه تعداد مثالها را میتوان به راحتی با بهره گرفتن از قوانین ترکیبی ساده زیر افزایش داد: گزاره ۲-۲-۱. الف) ]ثبات نسبت به تعویض آفینی آرگومان[ اگر Fروی خود هماهنگ باشد و آنگاه نیز خود هماهنگ است. ب) ]ثبات نسبت به ضرب و جمع[ اگر ها توابع خود هماهنگ روی دامنههای محدب باشند و حقیقی فرض کنیم ناتهی است . آنگاه تابع
خود هماهنگ است. ج) ]ثبات نسبت به جمع مستقیم[ اگر ها روی دامنههای محدب و باز خود هماهنگ باشند ، آنگاه تابع
خود هماهنگ است. برهان: با بهره گرفتن از تعریف ثابت میشود. برای نمونه، قسمت (ب) را ثابت میکنیم. چون ها دامنه محدب و باز با اشتراک غیرتهی Q است پس، Qیک دامنه محدب و باز است. علاوه بر اینF روی Q، محدب و هموار است، برای اثبات خاصیت مانع ، چون ها محدب هستند ، از پایین روی هر زیر مجموعه کراندارQ ، کراندارند. این نشان میدهد که اگر دنباله همگرا به نقاط مرزی Q باشد آنگاه همه دنباله های از پایین کراندار است و حداقل یکی از آنها واگراست (چونx به مرز یکی از مجموعههای متعلق است) پس . برای اثبات (۲-۱) نامساویهای زیر را اضافه میکنیم:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- نهایتاً به یک منبع طبیعی ختم می شود. - قابلیت صرفه جویی در زمان و نیروی کار را دارد و کاراست. - برای ترغیب مشتری به خرید، توسعه و نگهداری بازار بسیار کم خرج است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۶-۲٫بازاریابی دهان به دهان قدرتمند ترین منبع در بازار بیشتر بازاریابان معتقدند که بازاریابی دهان به دهان غیر قابل کنترل است. تبلیغات و دیگر وسایل بازاریابی به دلیل اینکه قابل کنترل هستند، بهترین اند اما این فرضیه درست نیست. در حقیقت آنها می توانند فعالیت های دهان به دهان را نیز تحت کنترل خود درآورند. سازمان بوسیله دستیابی به صدای مشتری در مورد کالاهایتان قدرتی بدست می آورید که رقبا نمی توانند آن را متوقف سازند. سازمان و رقیبان مقدار زیادی از اطلاعات را با کمک انواع وسایل بازاریابی، تبلیغات و فروشندگان در بازار مطرح می کنید. در هر صورتی مشتریان فعلی و مشتریان احتمالی در فعالیت دهان به دهان درگیر خواهند شد: آنها با کمک این اطلاعات با یکدیگر به گفتگو می پردازند و به هم برای تصمیم گیری کمک می کنند. فعالیت های دهان به دهان حتی از صادق ترین فروشندگان نیز معتبرترند. فعالیت های دهان به دهان بسیار راحت تر در اختیار مردم قرار می گیرند و از دیگر وسایل تبلیغاتی سریعتر هستند، زیرا آنها می توانند مانند مواد قابل اشتعال به سرعت پخش می شوند(پُچ و همکاران، ۲۰۱۰). ۲-۶-۳٫بازاریابی دهان به دهان صرفه جویی در زمان و هزینه یکی دیگر از ویژگی های بازاریابی دهان به دهان این است که می تواند به شدت بهره ور باشد. بهترین راه برای خرید یک کالا این است که اغلب تعدادی از افرادی که راجع به آن کالا تحقیقاتی انجام داده اند را پیدا یافت و اطلاعاتی را که آنها کشف کرده اند، استخراج نمود. به این ترتیب می توان تصمیم گیری صحیحی را انجام داد. همچنین باید به این نکته توجه داشت که بازاریابی دهان به دهان می تواند صرفه جویی بزرگی در مصرف زمان برای ما به ارمغان آورد. اگر چه ممکن است زمان زیادی طول بکشد تا فعالیت های دهان به دهان راه اندازی شود برای نمونه ممکن است گوش دادن به یک سمینار، نشستن در یک کنفرانس، بسیار بیشتر از خواندن یک بروشور طول بکشد اما نتایجی که از آن بدست می آید قابل مقایسه با نتایج استفاده از دیگر وسایل تبلیغاتی نیست. بازاریابی دهان به دهان یک منبع اسرارآمیز، نا مریی و غیر واقعی است(هَنس، ۲۰۰۴) شرکت و رقبا اکثر اوقات فکر می کنند که میزان فروش معلولی از فعالیت های ترفیعی شرکت است. برای نمونه سازمان گروهی از فعالیت ها را انجام می دهد و تأثیر آن را در بازار می بیند. چیزی که مسلم است این است که در مورد اینکه این فعالیت ها چه تأثیراتی داشته است باید فکر کرد. درحقیقت این موضوع احتمال دارد که این فعالیت ها جرقه ای از واکنش زنجیری بازاریابی دهان به دهان باشد. تمام فعالیت های ترفیعی سازمان زمانی ثمر بخش هستند که تأییدیه ای از طریق فعالیت های دهان به دهان بدست آورده باشند(آلرِک و همکاران، ۲۰۱۰). ۲-۶-۴٫سطوح بازاریابی دهان به دهان بازاریابی دهان به دهان بر حسب سطوح مختلف جریان اطلاعاتی که دهان به دهان در بین مردم می چرخد به ۹سطح تقسیم می شود: سطح ۴ منفی جایی است که مردم در مورد کالاهای شرکت به شدت بدگویی می کنند و منفی ترین سطح از سطوح نه گانه است و ۴ مثبت جایی است که مردم در تعریف و تمجید کالای ارائه شده غوغا می کنند(چورچیل و همکاران، ۲۰۰۵). الف)سطوح مثبت سطح یک مثبت: در این سطح وقتی از مردم در مورد کالاهای سازمان پرسیده می شود، اظهارنظر خوبی خواهند کرد. در این مورد ممکن است هیچ راهی برای انتشار مطالبی راجع به تولیدات سازمان وجود نداشته باشد. سطح دو مثبت: وقتی از مشتریان در مورد کالای شرکت پرسیده شود غوغا می کنند، در حقیقت آنها به طور مداوم در مورد اینکه کالای عرضه شده شگفت انگیز است، صحبت خواهند کرد. در اینجا ابزارهای تبلیغاتی بسیار کامل کننده هستند، زیرا در این سطح می توان تنظیم نمود که چه مطالبی در مورد کالا گفته شود. سطح سه مثبت: در این سطح مشتریان تلاش می کنند تا بتوانند دیگران را برای استفاده از کالای سازمان ترغیب کنند. یک سینمای جدید، یک رستوران تازه تأسیس شده و یک کتاب تازه منتشر شده می تواند در این سطح قرار بگیرد. کار بازاریابان بهبود بخشیدن، تشویق کردن و تسهیل راه های ارتباطی است. سطح چهار مثبت: در این سطح که بهترین سطح از سطوح تکنیک دهان به دهان است، دائما در مورد کالاهای شرکت صحبت خواهد شد. مردم از اطرافیانشان در مورد سازمان سؤال می کنند. متخصصان، افراد تأثیرگذار، افراد مشهور و مشتریان نمونه در مورد کالای شرکت صحبت می کنند. این سطح بهترین موقعیت برای کالاست. سطح چهار منفی: بدترین سطح ممکن است، که مردم در صحبت هایشان به بدگویی در مورد کالاها و تولیدات بپردازند. در این سطح بدگویی از کالا فراگیر و عمومی شده است و مردم در حین گفتگو هایشان به صورت فعالانه ای یکدیگر را از استفاده از کالا باز می دارند. سطح سه منفی: در این سطح مشتریان یا غیر مشتریان از اینکه راهی را دنبال کنند که دیگران را از استفاده از این کالا منع کنند منصرف می شوند. سطح دومنفی: وقتی از مشتریان در مورد کالاها و تولیدات شرکت سؤال می شود، آنها به بیهوده گویی در مورد تولیدات می پردازند. اگرچه در این سطح آنها در مورد تولیدات بدگویی نمی کنند، اما آیا عبارات به کار گرفته شده توسط مشتریان جالب است؟ باید گفت آنها به سخن گفتن ادامه می دهند و خواهند گفت که چقدر تولیدات شرکت وحشتناک است. در این موقعیت روند فروش سیر منفی را طی خواهد کرد اما این فرایند بسیار آرام اتفاق خواهد افتاد زیرا مردم فعالیت خاصی را برای انتشار ضعف ها و نکات منفی تولیدات از خود بروز نمی دهند. سطح یک منفی: مردم هیچ شکایتی از تولیدات ندارند، اما زمانی که در مورد تولیدات مورد سؤال قرار می گیرند، به بدگویی می پردازند؛ در این موقعیت تبلیغات و دیگر ابزارهای بازاریابی مرسوم می توانند تا حدودی وضعیت را بهبود ببخشند اما تأثیر آنها بسیار کند است. سطح صفر: مردم کالاها را استفاده می کنند اما آیا واقعاً در مورد کالاها تحقیق می کنند؟ در این سطح آنها اصلاً مشتاق گفتن عقایدشان در مورد کالا نیستند و بسیار کم اظهار نظر خواهند کرد: (بد یا خوب) این سطح در مورد آن دسته از تولیدات است که مدت زیادی از عمر آنها گذشته؛ باید گفت بیشتر تولیدات در سطح صفر قرار دارند( هانت و همکاران،۲۰۰۴). ۲-۶-۵٫روش های اجرایی بازاریابی دهان به دهان برای اجرای بازاریابی دهان به دهان روش های متفاوتی بیان شده که در این جا به دو نوع از این راهکارها اشاره می شود: (آلان و همکاران، ۲۰۰۴) ۱- ۵T بازار یابی دهان به دهان؛ ۲ – قدم های شش گانه ی بازار یابی دهان به دهان؛ ۲-۶-۵-۱٫ ۵T بازار یابی دهان به دهان فعالیت های دهان به دهان بعضی اوقات به صورت تصادفی به اجرا در می آیند ولی بعضی اوقات هم برای اجرای آنها به یک فعالیت برنامه ریزی شده نیاز است. در این صورت به یک راه مطمئن نیاز است تا بتوان فعالیت مورد نظر را عملی نمود و یا آن اتفاق تصادفی را سرعت بخشید. این ۵ مورد عبارتند از: سخنرانان، موضوع ها، ابزار ها، سهیم شدن و پیگیری الف)سخنرانان: چه کسانی هستند که دوست دارند راجع به سازمان با دیگران صحبت کنند. سخنگویان گروهی از مردم هستند که مشتاقند در روابطشان پیام های سازمان را باز پخش کنند. موضوعات: آنها در باره ی چه موضوعی می خواهند صحبت کنند؟ ابزار: چطور می توان به انتقال پیام کمک نمود؟ سهیم شدن: چه زمانی باید در مکالمه مشارکت نمود؟ پیگیری: مردم درباره سازمان چه چیز هایی می گویند؟(آلان و همکاران، ۲۰۰۴) ب)موضوعات تمامی کار بازاریابی با ایجاد یک پیام که توانایی پخش شدن در بین مردم را داشته باشد، انتشار می یابد. برای این کار جملات ساده ای مثل یک بسته بندی زیبا، یک مزه یکتا، یک فروش ویژه، یک فروش فوق العاده که در عین سادگی به راحتی می توانند در بین مردم و گفتگوهایشان نفوذ کنند. موضوعات و عناوین خوب عناوینی هستند که جذاب، زیبا، قابلیت انتقال آسان و کوتاه باشند. تمامی برنامه دهان به دهان فقط با انتخاب یک پیام که قابلیت پخش شدن داشته باشد بستگی دارد. انتخاب عنوان و موضوع مناسب در عین سادگی بسیار مهم است(آلان و همکاران، ۲۰۰۴). ج)ابزارها حتی بهترین عنوانها مقدارکمی راهنمایی نیاز دارند که بتوانند منتشر شوند. بزرگترین ضربه بازاریابان دهان به دهان وقتی ایجاد می شود که آنها بتوانند زیربنایی را آماده کنند تا پیام های ساخته شده انتقال پیدا کنند. باید ابزارهایی را ایجاد نمود که به انتقال سریع تر پیام ها کمک کنند. وسایل و ابزارها متنوع و بسیارند و باید همه آنها را مورد بررسی قرار داد تا سعی شود در هر زمان بهترین ابزارها را انتخاب کرد. بعضی ابزار ها عبارتند از: (آلرِک و همکاران، ۲۰۰۹) - استفاده از متخصصان گروه های مشاوره و بازار یابان - سمینار ها، کارگاه ها و سخنرانی ها برنامه های سخنرانی گروه های فروش - بسته های اجرایی دهان به دهان CDها و شبکه ی جهانی اینترنت - وسایل ارتباطی جدید ایمیل ها و وبلاگ ها مراکز پاسخگویی تلفنی - وسایل سنتی در بازاریابی دهان به دهان
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۵- دوام: میزان استفاده از یک محصول تا وقتی که کیفیت خود را کاملاً از دست داده به نحوی که دیگر قابل استفاده نباشد و اجبارا باید تعویض شود . ۶- قابلیت تعمیرشدن: عبارتست از سرعت، دقت، سهولت و قابلیت تعمیرپذیری . ۷- زیبایی: عبارتست از اینکه یک محصول چطور به نظر میرسد، احساس می شود و بیان می شود . ۸- کیفیت درک شده: عبارتست از برداشت مشتری از کیفیت محصول جدای از آن چه واقعاً هست(سیدی و دیگران،۱۳۸۸). حساسیت به نامتجاریکالا: گرایش مصرف کننده به خرید نامهای شناختهتر و گرانتر (مخلیص،۲۰۰۹،حاجیکریمی و شهابی،۱۳۹۰).
۲-۲-۴-۲ نگرشهایکیفیت:
۱- نگرش مشتری محور: نخستین نگرش به کیفیت، قابلیت پاسخگویی به خواسته مشتری تعریف میشود. این تعریف ابتدا در سال ۱۹۶۸ توسط ادواردز[۵۵]و در سال ۱۹۸۸ توسط جوران[۵۶] بیان شده است. در این نگرش خواسته مشتری و پاسخگویی به آن، محور جهت گیری سازمان قرار دارد و از این رو به آن کیفیت مشتریمحورگفتهمی شود. ۲- نگرش تولید محور: در این نگرش کیفیت با میزان تطابق محصول با یک طرح یا مشخصه محک میخورد. تعریفگیلمور از کیفیت بیانگر این نگرش است. ۳- نگرش محصولمحور: در این نگرش کیفیت عبارت است از میزان ویژگیهای ارزشمند در یک محصول. لیفلر[۵۷] این تعبیر را در سال ۱۹۸۲ ارائه کرد ودرآن مشخصه های محصول را محور کیفیت قرار داد. ۴- نگرش تعالیمحور: این نگرش یک مفهوم انتزاعی از ادراک کیفیت را بیان میدارد. پیرسیگ[۵۸] کیفیت را مستقل از ویژگیهای محصول و یا برداشت ذهنی خاص میداند ولی بر این باور است که مردم کیفیت را هر کجا که ببینند به راحتی تشخیص می دهند. ۵- نگرش ارزش محور: پنجمین نگرشی که برای کیفیت توسط بروه در سال ۱۹۸۲ ارائه شده است، کیفیت را میزان مطلوبیتهای یک محصول با یک قیمت مناسب (برای مشتری) و هزینه قابل پذیرش (برای تولیدکننده) تعریف میکند(غفاریان و جهانگیری،۱۳۸۷). (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۲-۴-۳ کیفیت و ارزش ادراک شده فرآیندهای ارائه خدمات بانکها برای ارائه خدمات به مشتریان و کسب سود شکل گرفته اند. پس مهمترین اصل و پایه بانک، مشتری است ، بانک بدون مشتری معنی ندارد. بنابراین ارائه خدمات سریع و به دور از بوروکراسی برای قانون، وظیفه هر بانکدار است . از سوی دیگر کیفیت نیز یکی از مهمترین مفاهیمی است که در حوزه های مدیریت مورد توجه مدیران و محققان قرار داشته است. تا کنون تعاریف و تعابیر متعددی از کیفیت در مطالعات پیشین استفاده شده است که می توان به برخی از آنها مانند کمال، ارزش و تطابق با ویژگیهای از پیش تعریف شده اشاره نمود. اما به نظر می رسد تعاریف امروزی از کیفیت بیشتر به در نظر گرفتن ارزیابی مشتری از مطلوبیت کالا یا خدمت تاکید دارند. کیفیت و ارزش ادراک شده ، دریافت مصرف کنندگان از کیفیت کلی یا فوق العادگی محصول یا خدمت است . کیفیت ادراک شده ارزیابی جامعی از ادراک مصرف کننده نسبت به کیفیت محصول است همزمان با بهبود مستمر محصولات ، انتظارات مصرف کننده از کیفیت محصولات هم افزایش یافته و از این رو نایل شدن به سطحی مطلوب از کیفیت ادراک شده مشکل تر گردیده است . از این رو بسیاری از تحقیقات به این مسئله علاقه مند شده اند که بدانند نگرش مصرف کنندگان درباره کیفیت محصولات چگونه شکل می گیرد. (کشوری و دیگران ،۱۳۹۱) کیفیت شامل دو بعد است : بعد تکنیکی و بعد عملکردی . کیفیت تکنیکی به جنبه های محسوس خدمات و به طور کلی اینکه چه چیزی به مشتری تحویل داده می شود اشاره دارد. کیفیت عملکردی به جنبه های غیر محسوس خدمات اشاره دارد و اینکه چگونه خدمات عرضه می گردد . به طور خاص، کیفیت عملکردی به رفتار کارکنان ارائه کننده آن خدمت و چگونگی تعامل میان کارکنان و مشتریان در طول فرایند ارائه خدمات اشاره دارد. فعالیت های کارکنان در سازمان با مشتریان سازمان در ارتباط است . این فعالیت ها عملی حیاتی در توسعه روابط موثر با مشتری می باشند. بنابراین مهارتها، نگرشها و رفتارکارکنان رد این زمینه حائز اهمیت است چرا که نهایتا افراد برای ارائه خدمات با کیفیتی که مورد انتظار مشتری باشد، مسئولیت دارند. از مهمترین عواملی که می تواند رفتارها، نگرشها و تعاملات کارکنان را در جهت ارائه هر چه بهتر کیفیت خدمات به کار گیرد(طباطبایی،۱۳۸۹) کیفیت ادراک شده، ادراک مصرف کننده از کیفیت کلی و یا برتری کالا یا خدمتی در مقایسه با سایر گزینه های موجود در بازار است. از این رو، نتایج برخی تحقیقات نشان می دهد که برای خلق و مدیریت برند قدرتمند، باید کیفیت ادراک شده برند را مصرف کنندگان بررسی کنند. بدین منظور، گروهی از محققین در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند که کیفیت ادراک شده از برند، یکی از عوامل موفقیت تعمیم برند است؛ زیرا مصرف کنندگان، تعمی مهایی را که از برندهای با کیفیت بیشتر نشئت گرفته، بسیار مطلو بتر از تعمی مهایی که از برندهای با کیفیت متوسط نشئت گرفته است ارزیابی می کنند(بورمن و دیگران، ۲۰۰۹). با اینکه ویژگی ها یا مزایای خاصی که با ارزیابی و ادراکات مطلوب درباره کیفیت محصول همراه است از یک طبقه به طبقه دیگر متفاوت است با این وجود د رتحقیقات گذشته ابعاد عمومی کیفیت ادراک شده محصول به صورت زیر مشخص گردیده است : ۱-عملکرد به ویژگی های اصلی محصول مربوط است .
-
- خصوصیات ، عوامل ثانویه محصول که مکمل ویژگی های اصلی است .
-
- کیفیت تطبیق ، درجه برآورده بودن مشخصات محصول و معیوب نبودن آنها
۴٫اعتبار ، ثبات عملکرد در طول زمان و از یک خرید به خرید دیگر ۵٫دوام ، عمر اقتصادی مورد انتظار محصول ۶٫سرویس دهی ، در د سترس بودن خدمات محصول ۷٫سبک یا طرح ، ظاهر یا احساس کیفیت . کیفیت ادراک شده محصول نه فقط به عملکردکارکردی آن ، بلکه به عوامل دیگری چون سرعت، دقت و اطمینان در ارسال ونصب محصول و سرعت و مفید بودن خدمات مشتری، آموزش و کیفیت خدمات تعمیر و نگهداری و ….بستگی دارد. بنابراین معمولا کیفیت را براساس تطابق پذیری محصول با ویژگیهای مدنظر مشتری و یا میزانی که محصول می تواند انتظارات قبلی مشتری را برآورده سازد، تعریف می کنند جامعه کیفیت آمریکا کیفیت را به عنوان ” ویژگیهایی از محصول که توان برآورده سازی نیازهای صریح یا ضمنی مشتری را دارند” تعریف می کند. با دقت به این تعریف می توان دید که کیفیت به عنوان مفهومی ذهنی که توسط مشتری ادراک شده و حول برآورده سازی نیازهای وی شکل می گیرد تعریف شده است. تاکنون تلاش های متعددی برای توسعه مدلهای اندازه گیری کیفیت در حوزه خدمات صورت گرفته است. استفاده از این مدل ها در اندازه گیری ادراک مشتریان از کیفیت خدمات به مدیران این امکان را می دهد که مسایل و مشکلات موجود در کیفیت خدمات را شناسایی کرده و برای حل آن چاره اندیشی کنند و بتوانند برند سازمان را توسعه دهند. به گفته گرونروس[۵۹](۱۹۸۴) ” هنگامی که ارائه کننده خدمات می داند که مشتریان چگونه خدمات را ارزیابی می کنند، قادر خواهند بود که این ادراک ها را در جهت مطلوب سوق دهد.” پژوهشهای محققین در سال های ۱۹۸۵ و ۱۹۸۸ نهایتا منجر به ارائه مدلی شد که در آن کیفیت خدمات از دیدگاه مشتریان برا ساس پنج سازه زیر بنایی و اساسی مورد سنجش قرار می گرفت. این سازه ها عبارت از وضعیت ظاهری و امکانات قابلیت اتکا، پاسخگویی ، تضمین و همدلی می باشد. ابعاد کیفیت در مدل سروکوال و تعدریف مرتبط به آنها در جدول ذیل ارائه شده است .
بعد کیفیت |
تعریف |
جنبه های ملموس |
وضعیت ظاهری و زیبایی تسهیلات فیزیکی،تجهیزات و ظاهر کارکنان |
قابلیت اتکا |
قابلیت ارائه خدمات به شکل صحیح و دقیق از پیش تعهد شده |
پاسخگویی |
تمایل به ارائه سریع خدمات و یاری رساندن به مشتریان |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ناظمی(۱۳۸۸)، نیز در پژوهشی پی برده است که توسعه حرفه ای، باعث افزایش تعهد سازمانی در کارکنان می شود و بنابراین وجود نیر وهای متعهد در سازمان باعث افزایش اعتبار سازمان خواهد شد و زمینه لازم را برای امنیت شغلی، رضایت شغلی فراهم می نماید، همچنین به همبستگی بالایی بین توسعه حرفه ای و تعهد سازمانی اشاره می نماید.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فرهنگی، و حسین زاده، ( ۱۳۸۸ )، در پژوهشی تحت عنوان ” دیدگاه های نوین درباره تعهد سازمانی” خاطر نشان ساختهاند که بین عوامل محیطی و توسعه حرفهای، رابطه علی حاکم است و در این راستا ایجاد محیط مساعد برای بهبود امنیت شغلی و نگرش شغلی که از پیش شرط های لازم برای ایجاد توسعه حرفهای است بسیار حائز اهمیت است، بهبود نگرش شغلی در واقع به شخص کمک می نماید تا شرایط موجود در سازمان را با بهره گرفتن از عملکرد خود ارتقاء بخشد. یارندی (۱۳۸۸)، نیز در پژوهشی پی برده است که ویژگی رقابتی شدن سازمان ها درجذب منابع انسانی ماهر و انگیزه مند، این سازمانها را به سمت نهادهایی یاد گیرنده و انعطاف پذیر سوق داده و در عین حال رویکردها به سوی کارآفرینی و خلاقیت گرایش پیدا کرده اند. در مجموع، شاخص سرمایه های انسانی، فکری و نرم افزاری در عرصه مدیریت حرف اول را بر زبان می آورد، این دسته از تحولات مدیریتی باعث شده است که ضرورت رویکرد حرفه ای شدن در حوزه منابع انسانی بیشتر احساس شود از سوی دیگر حرفه ای کردن حوزه منابع انسانی باعث می شود که این حوزه جایگاه واقعی خود را در سازمانها و بنگاهها ارتقاء دهد و در واقع بین اهمیت منابع انسانی و جایگاه مدیریت منابع انسانی به عنوان فرآیندی که عهده دار تامین، نگهداری، پرورش و برانگیختن کارکنان و افزایش بهره وری آن هاست، تناسب و هماهنگی لازم برقرار کند. نوبخت ساهرود کلائی و همکاران (۱۳۸۷)، در پژهشی تحت عنوان “بررسی عملکرد تیم های کاری در سازمان و عوامل مؤثر بر آن” به این نتیجه رسیدند که آزادی عمل کارکنان در تیم های کاری در نهایت امکان رشد و کسب سود از طریق مدیریت بر خویشتن را فراهم می آورد. در سطح سازمان نیز وجود تیم های کاری موجب افزایش عملکرد و بهبود فعالیت متقابل اعضاء، افزایش نوآوری، خلاقیت وانعطاف پذیری شده که این عوامل با توجه به محیط پیچیده فعلی منجر به اثربخشی سازمانی می شود. سلیمانی(۱۳۸۷)، در تحقیقی تحت عنوان” بررسی مطالعه شاخص های فعالیت تیمی در گروه های آموزشی دانشگاه ” نتایج به دست آمده این پژوهش نشان داده که فعالیت تیمی در بین گروه های آموزشی در وضعیت پایینی قرار دارد و از این نظر بین گروه های آموزشی مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود ندارد. خدادادی (۱۳۸۷)، درپژوهشی به عنوان “آموزش و توسعه کارکنان ” به این نتیجه رسیده که با اجرای آموزش های موفق در سازمان، به بخش عمده ای از توسعه یافتگی منابع انسانی پاسخ داده می شود. شاه پسند و همکاران (۱۳۸۵)، در تحقیق خود به “بررسی و تعیین سطح توسعه حرفهای مربیان مراکز و مجتمع های آموزش وزارت جهاد کشاورزی"پرداختند که نتایج حاصله حاکی از آن است که مربیان در زمینه تمامی مقیاسهای توسعه حرفهای در سطوح بالا و بسیار بالایی قرارداشته و عمدتآ درسطوح مطلوبی از نظر توسعه حرفه ای قرار دارند. ۵۴-۲٫تحقیقات انجام شده در خارج از کشور کیم و کیم[۱۱۹] (۲۰۱۰)، در پژوهشی به عنوان ” مقایسه تاثیر نگرشهای سنتی و ارزشهای فرهنگی بر درک مسؤولیتپذیری شرکتهای کرهای” به این نتیجه رسیدند تاثیر نگرش های و باورهای بنیادی و سنتی بر درک مسؤولیت پذیری سازمانها نسبت به تاثیر ارزش های فرهنگی باارزشتر است . جین و درزد نکو[۱۲۰] (۲۰۱۰)، در پژوهشی به عنوان “رابطه بین اخلاقیات و مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان، و عملکرد سازمانی” به این نتیجه رسیدند که مدیران سازمانهای نظام یافته در مقایسه با سازمانهای ماشین بنیاد، سطح مسؤولیت پذیری و اخلاقیات بالایی دارد. لاوهورن[۱۲۱] (۲۰۰۹)، در پژوهشی با عنوان “تاثیر روسای حامی سازمانی، جامعه پذیری سازمانی و رضایتمندی بر روی مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمانی” به این نتیجه دست یافتند که جامعهپذیری سازمانی و رضایت شغلی می توانند مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمانی را پیش بینی کنند. همچنین، جامعه پذیری سازمانی نیز رضایت شغلی را پیش بینی می کند. در نهایت، یافته ها نشان میدهد که میزان مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمانی و رضایت شغلی میزان جابه جایی سازمانی را تعیین می کنند. ورنر [۱۲۲](۲۰۰۹)، در پژوهشی با عنوان ” مسؤولیت پذیری سازمان ها، مقدمه ای بر محدویتهای اجتماعی در بنگلادش ” به این نتیجه رسید که مسؤولیت پذیری شرکت اثر بالقوه مثبت و پایا در کشورهای در حال توسعه به ویژه در جوامع دارای محدویدیتهای اجتماعی دارد. در مطالعه ای که راس و همکاران[۱۲۳] او (۲۰۰۹)، بر روی دانشجویان سال آخر دندانپزشکی انجام دادند تأثیر کار تیمی بر دانش و نگرش دانشجویان بررسی شد. نتایج نشان داد دانشجویانی که آموزش های خود را به صورت تیمی دریافت می کردند، از اطلاعات و دانش بالاتری نسبت به سایر دانشجویان برخوردارند. دلارو و همکاران[۱۲۴] او ( ۲۰۰۸ )، در مطالعاتی که پیرامون تأثیر کار تیمی بر عملکرد سازمان انجام داده اند، ارتباط مثبتی را بین کار تیمی و عملکرد سازمانی مشاهده کرده اند. آرونز [۱۲۵](۲۰۰۸)، درتحقیقی خود به وجود ارتباط مثبت ومعنی دار بین عوامل مدیریتی در سازمان و توسعه حرفهای اشاره نموده است، درواقع عوامل مدیریتی در سازمان می تواند حس ارزشمندی، حس تفاوت و توجه سازمانی را در کارکنان بالا برد. زمانی که این حمایتها با فرصتهایی برای رشد مهارت ها، تواناییهای شغلی، آزادی عمل در تصمیم گیری و به کارگیری ابتکارات که در توسعه حرفهای مستتر است همراه می گردد، نتیجه آن برای سازمان افزایش رضایت شغلی و توسعه حرفهای خواهد بود. کرامر[۱۲۶] (۲۰۰۷)، در پژوهشی با عنوان ” ساخت مسؤولیت پذیری سازمانی در شبکه های تولیدی بین المللی” بر این سوال متمرکز شده که سازمان ها چگونه می توانند مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمانی را در شبکه های تولید بین المللی به کار ببرند؟ وی در پاسخ به این سوال عواملی چون گوناگونی و پیچیدگی در زنجیره های تولیدی، قدرت شرکتها در خط تولید و سطح بلند پروازی را بررسی کرد. در پژوهشی دیگری چیو و تسای[۱۲۷] (۲۰۰۷)، نشان دادند که رفتارهای شهروندی سازمانی، برای کار تیمی، همکاری و نوآوری کارکنان بسیار حیاتی هستند (چیو و تسای، ۲۰۰۷ :۱۹۹) . کوپلاند[۱۲۸] (۲۰۰۶)، در پژوهشی به عنوان ” مسؤولیت پذیری سازمانی و محیطی در بانکداری ” به این نتیجه رسید که اصول حساب داری رایج در بسیاری سازمانهای بانکداری مبتنی بر آداب و رسوم اجتماعی است. گارویا[۱۲۹] (۲۰۰۶)، در تحقیق خود بیان نموده است که آموزش، بهداشت حرفهای، مزایای مالی واقتصادی، روابط درون شخصی، رفتار مدیریتی بر توسعه حرفهای موثر است وباعث تغییر نگرش شغلی میگردد. توسعه حرفه ای کارکنان در واقع استفاده از ظرفیت های بالقوه آنان است. مویی و هنکین[۱۳۰] (۲۰۰۶)، در تحقیقی به بررسی روابط میان توانمندسازی کارکنان و اعتماد بین فردی به مدیران انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که کارکنانی که در محیط کارشان احساس توانمندی می کردند، تمایل به داشتن سطوح بالاتر اعتماد بین فردی به مدیرانشان داشتند. وان ورکم و کرون(۲۰۰۴)، از دانشگاه تیلبورگ هلند در تحقیقی در مورد تیم ها، چگونگی ارتباط فعالیت های متفاوت تیم با انواع مختلف کارایی تیم را بررسی نمودند. ۶۲۴ پاسخ گو که در ۸۸ تیم در هفت سازمان مختلف کار می کردند مشاهدات خود را از یادگیری تیمی و میزان کارایی شان در تیم مشخص نمودند. علاوه بر این از مدیران این سازمان ها برای ارزیابی کارایی تیم سؤال گردید و در طی آن یافته های ذیل به دست آمد: ارزیابی اعضای تیم نشان می دهد که کارایی به طور مثبتی با محدود بودن اعضای تیم و ثبات تیم و پردازش اطلاعات ارتباط دارد و با کسب اطلاعات ارتباطی منفی دارد. ارزیابی مدیران در مورد کارایی با ثبات و محدود بودن اعضای تیم، پردازش اطلاعات و بازیابی و ذخیره اطلاعات به طور مثبتی در ارتباط است. در ارزیابی اعضاء، نوآوری با پردازش اطلاعات به طورمثبتی در ارتباط است . نتایج حاصل از تحقیقات وینگ[۱۳۱] ( ۲۰۰۴ )، حاکی از آن است کارکنانی که از ارتقاء شغلی و پاداش در شغل خود بهره مند شده اند به نسبت کارکنانی که چندین سال از هیچگونه ارتقاء شغلی و پاداش بهره مند نشده اند دارای انگیزه بیشتری برای شرکت در برنامه های توسعه حرفهای هستند. لامپرز[۱۳۲](۲۰۰۴)، در پژوهشی به بررسی اجرای ده استراتژی برای توسعهحرفهای کارکنان ومعلمان مدارس متوسطه دریافت که رشد حرفه ای معلمان مدرسه و کارکنان آن موجب افزایش مهارت ها و برقراری ارتباط مؤثر با یکدیگر و افزایش خلاقیتها شده است. بورلی[۱۳۳] (۲۰۰۳)، در طی تحقیقی ۲۵ شاخص موفقیت تیم های کاری را مورد شناسایی قرار می دهد. در این مطالعه ده شاخص موفقیت تیمها به نتایج و پیامدهای گروه ها و ۱۵ شاخص به رفتار اعضاء تیم ها یعنی تعاملات و فرایندها مربوط می شود. کلتی و تاوری[۱۳۴] (۲۰۰۰)، تحقیقی تحت عنوان ” تأثیر سیستم های کنترل بر همکاری و اعتماد در محیط های کار تیمی و مشارکتی ” به ثمر رساندهاند و بدین نتیجه رسیدند که یک سیستم کنترل قوی مبتنی بر همکاری می تواند سطح اعتماد را بین اعضاء تیم ببرد. از دیگر نتایج تحقیق آنکه افزایش اعتماد بر پیامدهای همکاری میان افراد اثر مثبت دارد. هیوبر[۱۳۵](۲۰۰۰)، در پژوهش خود فلسفه توسعه کارکنان را بر این مبنا می داند که توسعه منابع انسانی باعث پرورش فرهنگ سازمانی می شود. در پژوهشی که به وسیله اورسانو و سالاس[۱۳۶] (۱۹۹۳)، انجام شده است، دلایل تشکیل مهارت های تیمی مورد تأکید واقع شده و بیان میدارد که تیم زمانی به وجود می آید که حجم کار زیاد باشد. مطالعات اخیر نیز نشان داده است که بهطور معمول تیمها بر اساس مهارت ها و دانشخاصی شکل می گیرند. به نظر کانن باورز[۱۳۷] و همکاران او (۱۹۹۵)، در تحقیقی درباره تیم گزارش داده اند که صلاحیت تیم به دانش، مهارت و بینش اعضای تیم بستگی دارد و این عوامل عملکرد بالای تیم را موجب میشوند. اعضای تیم به دانش و معلومات مناسبی در درزمینه شغل، محیط کاری و سایر اعضای تیمی که در آن فعالیت میکنند، نیازمندند. برای مثال آنها نیاز دارند که استراتژی مورد نظر تیم برای انجام کار در موقعیتهای مختلف را بدانند. علاوه بر این اعضای تیم باید درک مشترکی از کاری که انجام می دهند در جهت هماهنگ کردن کارها داشته باشند. قسمت پنجم: ارتباط سه متغیر آموزش عالی محور اصلی توسعه انسانی در جوامع است. دانشگاهها محور کلیدی نظام های آموزشی هستند که با ایجاد توانمندیهای لازم زمینه را برای توسعه فراهم می کنند. امروزه مؤسسات آموزش عالی مانند سایر سازمانها رو درروی چالشهای جدیدی قرار گرفتهاند و برای ادامه حیات و انطباق با محیط پیرامون نیاز به تغییر و تحول اساسی دارند(خدائی متین،۲۰۱:۱۳۹۲). از این رو برای همگام شدن با تغیر و تحولات، شناخت متغیر مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان نقش بهسزایی در پیشبرد اهداف سازمانی ایفا می کند. در ادبیات سنتی مدیریت وظایفی چون برنامه ریزی، سازماندهی و نظارت برای مدیران موفق از الزامات اولیه بود و بعدها نیز نقشهای دیگری چون نقش تصمیم گیری، نقش ارتباطی و اطلاعاتی برای مدیران مطرح گردید. اما جدایی سازمان از محیط اجتماعی و مشغول شدن مدیران به اهداف سازمان و بی تفاوتی آنان به مسائل اجتماعی موجب گشوده شدن باب جدیدی در مدیریت شده که آن را مدیریت مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان نام نهادهاند. مدیران سازمانها، امروز باید ابعاد اجتماعی و عمومی حرفه خود را شناخته از آثار سازمان خود بر محیط اجتماعی خود آگاه باشند )پوررشیدی و همکاران، ۱۵۳:۱۳۸۸). مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان یعنی نوعی احساس تعهد به وسیله مدیران سازمانها، که آن گونه تصمیم گیری نمایند که در کنار کسب سود برای موسسه، سطح رفاه کل جامعه بهبود یابد ( حقیقی فر و همکاران، ۴۰:۱۳۶۷). از سوی دیگر امروزه اعتقاد اساسی در تحول سازمانها بر این است که کارهای تیمی از مبانی اصلی سازمان است و زمانی تیم ها موثر خواهند بود که بتوانند فرهنگ، فرایندها، سیستمها و روابطشان را مدیریت کنند. کار تیمی از مهمترین مواردی هست که در سازمانهای امروزی اتفاق می افتد. در واقع واژه تیم در سازمانها مبین عمل کار تیمی و تیم سازی است (آقایی، شیبانی، ۷:۱۳۸۳). با توجه به نتایج تحقیقات پیشین میتوان گفت که وجود ابعاد مسؤولیتپذیری اجتماعی در سازمان و کارکنان موجب می شود که کارکنان در بحث درباره مسائل در کارهای تیمی پرشور باشند و در حال انجام کار تیمی در سازمان حالت دفاعی نداشته باشند، و در بحثها به صورت فعال برای حل مشکلات سازمان کوشا باشند و بی طرفی نسبت به مسائل سازمان، در بین افراد سازمان وجود نداشته باشد و سازمان را در رسیدن به اهدافش یاری رسانند (قلاوندی و همکاران، ۱۱۸:۱۳۹۳). از طرف دیگر رسیدن به اهداف سازمان بستگی به توانایی کارکنان در انجام وظایف محوله و انطباق با محیط متغیر دارد. اجرای آموزش و توسعه حرفهای نیروی انسانی سبب می شود تا افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و محیط به طور مؤثر مسؤولیتپذیر باشند و بر کارایی خود در سازمان و هنگام انجام کار به صورت تیمی بیفزایند. به عباراتی مسئولیت پذیری اجتماعی در سازمان منجر به این می شود که افراد در سازمان احساس مسئولیت کنند و خود را ملزم به توسعه حرفهای برای افزایش دانش و بالابردن سطح فنی خود کنند تا اینک بتوانند به بهترین شکل در انجام وظایف خود در سازمان موفق باشند و سازمان را در رسیدن به اهدافش با انجام درست و به موقع وظایفشان کمک کنند. ای سه متغیر بنابه دلایل زیادی در سازمان ها با هم ارتباط دارند از جمله؛ اینکه سازمان ها به خصوص دانشگاه برای اینکه بتواند اهدافش را عملیاتی کند نیازمند این است که فرهنگ مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمانی را در خود نهادینه کند تا همه اعضا دانشگاه از جمله اعضای هیأت علمی، خود را ملزم به انجام وظایف در سازمان بدانند و از سویی انجام همه کارها در دانشگاه به صورتی نیست که بتوان به صورت انفرادی از پس آنها برآمد بنابراین ناچارآً دانشگاه محتاج انجام کارها به صورت تیمی است و باید زمینه های لازم برای کار تیمی در دانشگاه فراهم شود تا بتوان به وسیله کار تیمی سرعت و کیفیت انجام کارها را بالا برد و سازمان را در رسیدن به اهدافش یاری رساند که برای رسیدن به این هدف نیازمند کارکنان توسعه یافته از لحاظ فنی است که بدون برخورداری از چنین کارکنانی هیچ یک از اهداف سازمان دست یافتنی نیستند. بنابراین مدیران دانشگاه باید به این امر توجه داشته باشند که تنها با ایجاد مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمانی میتوانند حس تعهد و مالکیت را بین اعضای هیأت علمی ایجاد کنند تا آنها خود را ملزم به تلاش برای افزایش کیفیت و توسعه حرفهای بدانند و سطح دانش فنی خود را بالا ببرند و از این طریق منجر به افزایش سطح کارایی و اثربخشی کلی سازمان شوند.
قسمت ششم: جمعبندی مبانی نظری آموزش عالی محور اصلی توسعه انسانی در سراسر جهان است. دانشگاهها محور کلیدی نظامهای آموزشی هستند که با ایجاد توانمندیهای لازم زمینه را برای توسعه فراهم می کنند. و همچنین به عنوان یکی از مهمترین سازمانهای اجتماعی، رسالت و پرورش انسانهای خلاق، مبتکر و مسؤولیت پذیر را بر عهده دارد و به عنوان یکی از شاخص های مهم توسعه پایدار باید گامهای اساسی و مهمی در جهت توسعه و تحول بردارد (دلور[۱۳۸]؛۱۳۷۵، محسن پور، ۹۴:۱۳۸۲). امروزه مؤسسات آموزش عالی مانند سایر سازمانها رو در روی چالشهای جدیدی قرار گرفتهاند و برای ادامه حیات و انطباق با محیط پیرامون نیاز به تغییر و تحول اساسی دارند. از این رو برای همگام شدن با تغیر و تحولات، شناخت متغیرهایی مانند مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان نقش بهسزایی در پیشبرد اهداف سازمانی ایفا می کند. مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان برای حکومتها جذاب است؛ زیرا آنها را قادر می کند تلاشها، برنامه ها وسیاستها را تکمیل و یا قانونی کنند و مکمل نقش سنتی دولت، در تدوین سیاستگذاری اجتماعی کارا باشند. امروزه مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان به مراتب فراتر از حوزه فعالیت و تاثیر خود در گذشته که انسان دوستی بود گام می نهد، مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان در عرصه کسب و کار برای رسیدن به توسعه پایدار، در مورد ارائه راه حلهای پیشگیرانه برای چالشهای اجتماعی و زیست- محیطی و عرصه هایی از این دست نقش و جایگاه خود را پیدا کرده است. کارول(۱۹۷۹) زمینه های مختلف از مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان را به منظور ارائه یک مدل با هم ترکیب کرد و در چهار بعد، مسؤولیت اقتصادی، قانونی، اخلاقی، و اجتماعی تقسیم کرد. از طرف دیگر مفهوم، نسبتآٌْ جدید دیگری که می تواند بیانگر تغیر تمرکز سازمانها به سوی افراد باشد، مفهوم کار تیمی است. در واقع با توجه به ضرورت انطباق با تغیرات محیطی و اینکه بسیاری از فعالیتهای پیچیده و تخصصی در سازمانها خارج از طاقت روال معمول و کار فردی است، باعث شده که سازمانها به مفهوم نسبتآ جدیدی به نام کار تیمی روی آورند. برای همین مدیران سازمانها به تدریج به این نتیجه رسیده اند که برای اجرای فعالیتهای پیچیده سازمان، نیازمند کارکنانی هستند که که در قالب تیمهای چند نفره با تخصصهای مکمل، در جهت پیشبرد اهداف سازمانعمل کنند (چوی و لوین ،۲۷۶:۲۰۰۴). کار تیمی به عنوان مفهومی بازتولید شده از واحدهای گروه سنتی کار، از مشخصه های اصلی نظریه ها و رویکردهای نوین مدیریت امروز است. کار تیمی هنگامی تحقق مییابد که تعداد معدودی از افراد، که از نظر اجتماعی، ساختاری و فنی به یکدیگر و به سازمان بزرگتر وابستهاند، برای تحقق هدفی مشترک تلاش می کنند. اعضای هیأت علمی با تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص جامعه، جزو، تاثیرگذارترین عوامل بر نظامهای آموزشی کشور محسوب می شود و کمیت و کیفیت وظایف آنها تاثیر مستقیم بر عملکرد و کارایی آموزش عالی دارد و به همین دلیل رشد حرفهای اعضای هیأت علمی، یکی از وظایف اصلی آنان به شمار میرود. توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی، یک نقش حیاتی در کوششهای اصلاحی مراکز بازی می کند. بنابراین اگر کوششهای اصلاحی میخواهند موفق شوند، باید وقت بیشتری به یادگیری کارکنان و برنامه های آنها اختصاص دهند (لیون و اتو[۱۳۹]، ۲۰۰۰ ). توسعه حرفهای باید به عنوان یک فرایند مداوم در نظر گرفته شود و بتواند تمامی کارکنان مراکز را در بر بگیرد. توسعه حرفهای باید در زمینه بهبود تمامی مراکز مورد حمایت قرار گیرد و رشد فردی رابرانگیزد (شاه پسند وهمکاران، ۱۳۸۵). اکنون یکى از واقعیتهاى جهان شمول این است که افرادى که از تواناییها و مهارتهاى حرفهاى و تخصصى بیشترى بهرهمند هستند، براى حل مسائل جارى، انگیزههاى قوىترى دارند، مسئولیت بیشترى را مى پذیرند، و در نهایت، موجب افزایش بهرهورى در سازمان میشوند. انسان یکى از عوامل مهم براى ایجاد تحول در سازمان و تحقق اهداف و رسالتهاى مورد نظر است. در واقع، اگر در سازمانها از وجود انسانهاى دارای توسعه حرفهای، دانشگر و تبیین نگر بىبهره باشیم، بسیارى از فرصتها را از دست خواهیم داد. این موضوع به ویژه برای اساتید دانشگاه، که با دانشجویانی با نیازها، مسائل و درخواستهای گوناگون در ارتباط هستند، بیشتر حائز اهمیت است. زیرا اساتید باید در قبال ارائه خدمات به دانشجویان و درخواست تقاضاهای آنها احساس مسؤولیت نموده، به مطالعات منطقی آنها پاسخ مثبت دهند. از آنجایی که عدم توجه به مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، کار تیمی و توسعه حرفهای اعضای سازمان باعث عملکرد ضعیف در سازمان، کاهش مشروعیت و مقبولیت سازمان، خلل در قدرت رقابتی سازمان در مقابل سازمانهای دیگر، کمبود تخصص و توانایی افراد درسازمان و دانش فنی ضعیف کارکنان سازمان، اثر بخشی کم سازمان ها، و نبود برنامههایی توسعهای که از نشانه های ضعف و بیمار بودن یک سازمان است را منجر می شود. لذا این پژوهش قصد دارد وضعیت این متغیرهای حیاتی را اندازه گیری و راهکارهای لازم را برای بهبود و ارتقاء آنها در سازمان ارائه دهد و خلاء های ناشی از کمبود مطالعات در این زمینه را پر کند. در نتیجه، با توجه به نتیجه حاصل از این تحقیق برای اینکه نشان داده شد که متغیرهای مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، کارتیمی و توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی رابطه مثبتی با هم دارند و تاثیر در متغیر مسئولیتپذری اجتماعی سازمان می تواند هم کار تیمی و هم توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی در سازمان را تحت تاثیر قرار دهد و از آنجا که برای رقابت در بین سازمانهای امروزی توجه به متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان بسیار ضروری است، آموزش عالی به عنوان یکی از سازمانهای تاثیر گذار در جامعه باید ضمن شناخت این متغیرها با استفاد از تحقیق شرایطی را فراهم کند که با کنترل این متغیرها در دانشگاه علوم پزشکی همدان بتواند به نحو موثری برای پیشبرد اهداف سازمان از آنها استفاده کند.
فصل سوم: روش انجام پژوهش فصل سوم: روش پژوهش ۱-۳٫ مقدمه الگو و ماهیت تحقیق در علوم انسانی و تربیتی، از علوم مادی و فیزیکی گرفته شده و هدف آن حقیقت یابی و فهمجویی در کنه مطلب بوده و هست؛ به عبارت دیگر تحقیق را میتوان کوششهای سازمان یافته تلقی کرد که محقق در روشن سازی حقیقت یک موضوع یاری می کند. گاهی محقق واقعیت یعنی آن چه هست را بر می گزیند و از طریق یک سلسله تلاشها به نام تحقیق به دنبال کشف حقیقت آن، یعنی آن چه که باید باشد، کار و تلاش می کند (دلاور، ۵۵:۱۳۸۸). در این فصل ابتدا به روش تحقیق که مورد استفاده قرارگرفته است اشاره می شود و سپس جامع آماری، نمونه آماری، چگونگی گزینش آنها، روشهای گردآوری اطلاعات و نوع ابزار جمع آوری اطلاعات و روشهای تجزیه و تحلیل داده ها مطرح می شود. ۲-۳٫ روش تحقیق انتخاب روش تحقیق۱ بستگی به هدفها و ماهیت موضوع پژوهش و امکانات اجرایی آن دارد. به سخن دیگر هدف از انتخاب روش تحقیق آن است که محقق مشخص نماید چه شیوه و روشی را اتخاذ نماید تا هرچه دقیقتر، آسانتر، سریعتر و ارزانتر در دستیابی به پاسخ یا پاسخهایی برای پرسشهای تحقیق مورد نظر کمک کند (نادری و سیف نراقی،۳۱:۱۳۹۰). تحقیق توصیفی[۱۴۰]، تحقیقی است که هدف از انجام آن توصیف عینی، واقعی و منظم یک موقعیت یا یک موضوع است. پژوهش همبستگی[۱۴۱] زمانی صورت میگیرد که محقق دو یا چند دسته از اطلاعات مختلف مربوط به یک گروه یا یک دسته از اطلاعات از دو یا چند گروه را در اختیار دارد و میخواهد میزان تغیرات در یک یا چند عامل را در اثر یک یا چند عمل دیگر بسنجد (هومن، ۳۸۷:۱۳۹۱). روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است، زیرا از یک سو به توصیف منظم و عینی متغیرهای مورد بررسی می پردازد و از سوی دیگر درصدد بررسی رابطه بین سه متغیر مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان و کارتیمی با توسعه حرفه ای کارکنان از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال تحصیلی ۹۴-۹۳ است. ۳-۳٫ جامعه آماری
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
و در نهایت نسبت بین جدایی خوشه ها و فشردگی خوشه ها بعنوان تابع ارزیابی تعریف میشود: انتخاب تعداد خوشه های مناسب با ماکزیمم کردن تابع فوق بدست می آید. 2-9-6 تابع M.Ramze Rezaee آقای Ramze Rezaee و همکارانش تابع دیگری را برای ارزیابی الگوریتم خوشه بندی c میانگین ارائه داده اند. روش آنها نیز مبتنی بر معیارهای جدایی و فشردگی خوشه ها می باشد که در ادامه روش مورد نظر آورده شده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
فرض کنید که داده های ورودی p بعدی باشند و می خواهیم آنها را به c خوشه گروه بندی کنیم: مراکز خوشه ها با vi مشخص می شوند و میزان تعلق نمونه ها با خوشه ها نیز با ماتریس U نشان داده می شود. اگر واریانس نمونه های X را درنظر بگیریم برای p امین مولفه واریانس خواهیم داشت: که در فرمول فوق ، p امین مولفه متوسط نمونه ها می باشد. متوسط نمونه ها نیز با فرمول زیر محاسبه می شود: اگر تغییرات خوشه i ام را در نظر بگیریم برای p امین مولفه تغییرات خواهیم داشت: با بهره گرفتن از معادلات تعریف شده متوسط پراکندگی تمامی خوشه ها بصورت زیر تعریف شده است: همچنین یک تابع فاصله نیز بصورت زیر تعریف شده است: که برای Dmax و Dmin داریم: فرمول فوق ماکزیمم (می نیمم) فاصله بین مراکز خوشه ها را محاسبه می کند. از روی فرمول های فاصله و پراکندگی آقای Ramze Rezaee و همکارانش تابع ارزیابی را بصورت زیر تعریف کرده اند: جمله اول فرمول فوق متوسط پراکندگی خوشه ها را نشان می دهد که هر چه این مقدار کوچک باشد نشان دهنده این است که خوشه ها فشرده تر هستند. اما همانطور که قبلا گفته شد این جمله بتنهایی نمی تواند معیار خوبی برای خوشه بندی باشد و باید جدایی خوشه ها نیز در نظر گرفته شود که این معیار توسط جمله دوم فرمول فوق محقق می شود. ضریب α نیز که برابر است با D(cmax) برای متعادل کردن دو جمله بکار گرفته شده است. الگوریتم پیدا کردن تعداد خوشه های بهینه بدین صورت است که تعداد خوشه های بهینه بین cmin و cmax در نظر گرفته می شود و سپس تابع ارزیابی فوق را برای تمامی مقادیر بین cmin و cmax محاسبه و ذخیره کرده و در نهایت مقدار c متناظر می نیمم مقادیر ذخیره شده، تعداد خوشه های بهینه خوشه بندی می باشد. 2-10 خوشهبندي ترکيبي روش های خوشهبندی ترکیبی شامل دو مرحله می باشد : تولید افراز های اولیه و تابع ترکیب کننده می باشد تولید اولین گام در روش های خوشبندی ترکیبی می باشد در این مرحله ، مجموعه ای از افراز ها برای ترکیب ، تولید می شوند چرا که نتایج نهائی به نتایج اولیه بستگی دارد[28]. روش های مختلفی برای تولید نتایج اولیه وجود دارد که می توان این روش ها را به دو دسته تقسیم نمود 1. استفاده تنها از یک الگوریتم 2. استفاده از الگوریتم های مختلف ، روش اول با بهره گرفتن از یکی از الگوریتم های خوشبندی پایه و راهکار های مختلف که در ادامه بیان شده است افراز های متفاوتی را تولید می کند برای مثال در الگوریتم k-means استفاده از مقداردهی اولیه مختلف می تواند منجر به تولید افرازهای گوناگون شود علاوه براین ، روش های دیگری برای ایجاد افرازهای پایه وجود دارد از قبیل به کاربردن یک الگوریتم خووشه بندی با پارامترهای مختلف یا حتی به کاربردن تصویر داده ها به فضای ویژگیهای جدید، زیرمجموعه های مختلف از داده ها و زیرمجموعه های مختلف از ویژگی ها می باشد . روش دوم یعنی استفاده از الگوریتم های مختلف شامل چهار روش عمده می باشد 1. روش سلسله مراتبی 2. روش افرازبندی 3. روش های مبتنی بر چگالی 4. روش های مبتنی بر مشبک کردن فضا ، از الگوریتم های مربوط به روش های افرازبندی می توان به k-means و k-medoids اشاره نمود.الگوریتم های همچون AGNES و DIANA نیز از روش های سلسله مراتبی محسوب می شوند. DBSCAN و DENCLUE از متداولترین روش های مبتنی بر چگالی می باشند.ابتدایی ترین و ساده ترین روش در الگوریتم های مبتنی بر مشبک کردن فضا می توان به STING اشاره نمود. [2] حال اینکه چه الگوریتمی برای یک مسئله خاص مناسب می باشد. اغلب کار دشواری می باشد.تجربه کارشناس دامنه ی مسئله در این موارد می تواند خیلی مفید فایده باشد.ولی اگر اطلاعاتی در مورد مسئله وجود نداشته باشد ، تولید افراز های پراکنده برای خوشبندی ترکیبی توصیه می شود. چرا که هر چه میزان پراکندگی در مجموعه ی افراز ها بیشتر باشد ، اطلاعات بیشتری برای تابع ترکیبی در دسترس خواهد بود. این پراکندگی نیز بوسیله ی استفاده از مکانیزم های مختلف تولید افرازهای پایه حاصل می شود. [28] گام اصلی در هر الگوریتم خوشبندی ترکیبی تابع توافقی یا همان تابع ترکیب کننده می باشد که صراحتاً می تان گفت یکی از بزرگترین چالشها پیش روی خوشبندی ترکیبی تعریف یک تابع ترکیب کننده مناسب می باشد. دو رویکرد کلی برای توابع ترکیب کننده وجود دارد : 1. بر پایه Objects Co-Ocurrence 2. بر پایه Median Partition در رویکرد اول ایده اصلی ، تعیین اینکه کدام برچسب متعلق به یک نمونه خاص در افزار ترکیب شده می باشد. برای انجام این کار تعداد دفعاتی که یک نمونه در یک خوشه قرار دارد یا دفعاتی که دو نمونه در یک خوشه مشابه قرار دارند محاسبه می شود ، به عبارتی تابع ترکیب کننده از فرایند رای گیری میان نمونه ها استفاده می کند برای مثال می توان به روش های برچسب گذاری-رای گیری ،ماتریس همبستگی و متدهای فازی اشاره نمود . متدهای فازی به منظور ترکیب افرازهای حاصل از الگوریتم های مختلف فازی[29] مورداستفاده قرار می گیرد[30]. در رویکرد دوم تابع ترکیب کننده ، افراز ترکیبی بوسیله ی راه حل مسئله ی بهینه سازی حاصل می شود. روش هایی همچونMethods Kernel و Mirkin Distance این نوع از توابع ترکیب کننده می باشند. اما پاسخ به بعضي سوالات در اين زمينه همچنان با ابهامات زيادي روبروست. اين که در حضور يک مجموعه از نتايج خوشبندي هاي اوليه، آيا استفاده از زيرمجموعهاي از نتايج مي تواند بهتر از استفاده از کل نتايج باشد يا نه؟ کدام زيرمجموعه از نتايج اوليه ميتواند منجر به بهبود عملکرد خوشبندي ترکيبي شود؟ نتايج اوليه با چه معياري نسبت به هم ارزيابي شوند؟ انتخاب زيرمجموعهاي از نتايج اوليه براي استفاده در ترکيب نهايي، مسئلهاي است که اخيرا مطرح شده و با وجود ابهامات فراوان در جوانب اين مسئله، امروزه به صورت جدي دنبال ميشود.[31] ايده هاي اوليه با ارايه يک معيار ارزيابي براي کيفيت خوشه آغاز شد. تعدادي از مطالعات انجام شده سعي در انتخاب زيرمجموعه مناسبي از افرازهاي اوليه دارند (فرن و لين، ۲۰۰۸ ) و تعدادي نيز زيرمجموعه اي از خوشه هاي اوليه را مورد آزمايش قرار داده اند (فرد و جين، ۲۰۰۶). پاسخ به اين سوال که انتخاب چه زيرمجموعهاي از نتايج اوليه موجب بهترين کارايي خوشبندي ترکيبي مي شود هنوز نياز به انجام تحقيقات گسترده تري دارد. در چند سال اخير، پايداري خوشه به عنوان يک معيار ارزيابي خوشه مورد توجه زيادي قرار گرفته است(فرد و جين، ۲۰۰۶) کامپلو نیز روشي براي تعيين تعداد خوشه ها ارايه کرده است که با تغییر در روش جین و همکاران و با بهره گرفتن از معیار سازگاری برای اعتبار سنجی افرازهای فازی استفاده نموده است[32,33].(فرن و لين ۲۰۰۸ ) روشي براي خوشبندي ترکيبي پيشنهاد کرده اند که از زيرمجموعه ی موثرتري از افرازهاي اوليه در ترکيب نهايي استفاده ميکند. در اين روش اگر چه تعداد اعضاي شرکت کننده در ترکيب نهايي کمتر از يک خوشبندي ترکيبي کامل است، به دليل انتخاب افرازهاي با کارايي بالاتر، نتايج نهايي بهبود ميابند. پارامترهايي که در اين روش مورد توجه قرار گرفته اند، عبارتند از: کيفيت و پراکندگي (فرن و لين ۲۰۰۸ ) نشان داده اند که بهينه سازي همزمان دو عامل، پراکندگي و کيفيت در نتايج اوليه خوشبندي ترکيبي مي تواند کارايي خوشبندي ترکيبي را به طور چشمگيري بهبود بخشد[34]. روشهاي خوشهبندي ترکيبي سعي ميکنند تا با ترکيب افرازهاي مختلف توليد شده از روشهاي خوشهبندي پايه، يک افراز مستحکم از دادهها را توليد کنند .[14,25] در اکثر مطالعات اخير، همه افرازها با وزن برابر در ترکيب نهايي حاضر ميشوند و همه خوشههاي موجود در همه افرازها نيز با وزن برابر در ترکيب نهايي شرکت ميکنند[26]. استرل و گاش [14]يک معيار براي انتخاب از ميان ترکيبات ممکن ارايه کردهاند که مبتني بر کيفيت کلي يک خوشهبندي است. براي اين کار، آنها ميزان ثبات بين افراز ترکيبي و افرازهاي پايه را در نظر گرفتهاند و با بهره گرفتن از يک قاعده ترکيبي ثابت، يک معيار شباهت دو به دو را روي فضاي ويژگيهاي d-بعدي به کار بردهاند. عظيمي[2] از مفهوم پراکندگي براي هوشمند نمودن خوشهبندي ترکيبي استفاده کرده است. دراين روش که به صورت پويا اقدام به انتخاب زيرمجموعه بهينهاي از نتايج اوليه در ترکيب نهايي ميکند، ابتدا يک خوشهبندي ترکيبي ساده انجام ميشود. سپس اين روش ميزان شباهت تمام نتايج خوشهبنديهاي اوليه را نسبت به جواب به دست آمده ارزيابي ميکند و سعي در طبقهبندي مجموعه دادهها به سه مجموعه داده راحت ، معمولي و سخت ميکند. در اين طبقهبندي، مجموعه داده راحت به مجموعه دادهاي اطلاق ميشود که خوشهبنديهاي اوليه تفاوت چنداني با خوشهبندي ترکيبي به دست آمده نداشته باشند. به اين معني که هر خوشهبندي ساده بتواند تقريبا مانند خوشهبندي ترکيبي نتايج مشابهاي ارايه کند. مجموعه داده معمولي به مجموعه داده اي اطلاق ميشود که خوشهبنديهاي اوليه نه تفاوت چنداني و نه تشابه چنداني با نتايج خوشهبندي ترکيبي به دست آمده دارند. مجموعه داده سخت به مجموعه دادهاي اطلاق ميشود که خوشهبنديهاي اوليه تشابه چنداني با خوشهبندي ترکيبي به دست آمده نداشته باشند. اين رويداد نشان ميدهد که دادههاي مجموعه موردنظر کاملا داراي مرزهاي مشترک هستند و روشهاي ساده و معمولي خوشهبندي همانند روشهاي پيچيده و قدرتمند خوشهبندي ترکيبي قادر به جداسازي نمونهها نميباشند. سپس کل نتايج خوشهبنديهاي اوليه به چهار زيرمجموعه متفاوت بر اساس ميزان تطبيق دقتشان با نتايج خوشهبندي ترکيبي ساده تقسيم ميشوند و بر اساس رده هر مجموعه داده (راحت، معمولي و سخت) اقدام به انتخاب يکي از اين زيرمجموعه ها براي ترکيب و به دست آوردن نتيجه نهايي ميکنيم. نتايج تجربي صورت گرفته در [2] نيز نشان دادهاند که ترکيب خوشهبنديهاي اوليه با بيشترين کمترين و ميزان متوسطي از تطبيق با خوشهبندي ترکيبي اوليه، نتيجه بهتري را به ترتيب، در مجموعه دادههاي راحت، سخت و متوسط ميدهد. روش فوق در هر مجموعه داده سعي ميکند تا نتايج خوشهبندي اوليهاي که موجب منحرف شدن نتايج نهايي ميشود را از ترکيب نهايي خارج کند و به اين ترتيب خوشهبنديهاي ترکيبي اوليهاي را که داراي دقت نسبتا مناسبي هستند، وارد ترکيب نهايي کند. در اکثر الگوريتم هاي پايه براي خوشهبندي ترکيبي از نمونهبرداري دادهها استفاده ميشود. مسئله اصلي در اين روشها چگونگي ارزيابي خوشه و خوشهبندي (افراز) است[3] . بامگارتنر و همکاران [35] يک روش مبتني بر بازنمونهبرداري را براي بررسي اعتبارسنجي نتايج خوشهبندي فازي ارايه کردهاند. در چند سال اخير، پايداري خوشه به عنوان يک معيار ارزيابي خوشه مورد توجه زيادي قرار گرفته است [26] ايدههاي اوليه براي اعتبارسنجي خوشه با بهره گرفتن از بازنمونهبرداري در [36] ارايه شده است .راس و همکاران[37] نيز يک روش مبتني بر بازنمونهبرداري براي اعتبارسنجي خوشه ارايه کردهاند. عنصر اصلي در اين روش، که در واقع کامل شدهی روشهاي پيشين ميباشد، پايداري خوشه است. معيار پايداري، ميزان همبستگي افرازهاي به دست آمده از دو نمونهبرداري مستقل از مجموعه داده را اندازهگيري ميکند. هر چه ميزان پايداري براي يک خوشهبندي بيشتر باشد، به اين معني است که اگر الگوريتم خوشهبندي چندين مرتبه ديگر روي آن نمونهها به کار رود، نتايج مشابهي حاصل ميشود [38] .چندين روش اعتبارسنجي خوشه مبتني بر ايده استفاده از پايداري پيشنهاد شده است [39] بن هور و همکاران [40] نيز روشي براي محاسبه پايداري ارايه کردهاند که بر مبناي شباهت بين نمونهها درخوشهبنديهاي مختلف عمل ميکند. در اين روش، ابتدا ماتريس همبستگي با بهره گرفتن از روش بازنمونهبرداري به دست ميآيد. سپس ضريب جاکارد به عنوان معيار پايداري بر اساس اين ماتريس محاسبه ميشود.داس و سيل روشي براي تعيين تعداد خوشهها ارايه کردهاند که از اعتبارسنجي خوشهها براي تقسيم و ادغام آنها بهره ميبرد. فرن و لين روشي براي خوشهبندي ترکيبي پيشنهاد کردهاند که اززيرمجموعهی موثرتري از افرازهاي اوليه در ترکيب نهايي استفاده ميکند. در اين روش اگر چه تعداد اعضاي شرکت کننده در ترکيب نهايي کمتر از يک خوشهبندي ترکيبي کامل است، به دليل انتخاب افرازهاي با کارايي بالاتر، نتايج نهايي بهبود مييابند. پارامترهايي که در اين روش مورد توجه قرار گرفتهاند، عبارتند از: کيفيت و پراکندگي. اين روش سعي ميکند تا زيرمجموعهاي از افرازهايي از نتايج اوليه را وارد ترکيب نهايي کند که از بالاترين ميزان کيفيت برخوردار بوده و در عين حال نسبت به هم بيشترين پراکندگي را دارا باشند. در اين روش از معيار مجموع اطلاعات متقابل نرمال شده(SNMI ) (براي يک افراز در مقايسه با افرازهاي ديگر ترکيب) براي اندازهگيري کيفيت يک افراز استفاده شده است. همچنين، معيار اطلاعات متقابل نرمالشده(NMI) (بين تمام افرازهاي موجود درترکيب) براي اندازهگيري پراکندگي لازم براي ترکيب به کار رفته است. فرن و لين نشان ميدهند که روش آنها نسبت به خوشهبندي ترکيبي کامل و يا روش انتخاب تصادفي از کارايي بهتري برخوردار است. علیزاده و همکاران نیز از زیر مجموعه ای از نتایج اولیه به جای کل خوشه های یک افراز در خوشه بندی ترکیبی استفاده نموده است.این گونه که پس تولید افرازهای اولیه ، با بهره گرفتن از یک معیار ارزیابی جدید توسعه یافته توسط علیزاده و همکاران به نام AMM که معیاری مبتنی بر NMI می باشد ، میزان پایداری هر یک از خوشه های یک افراز را اندازه گیری و توسط چند سازگار پیشنهادی با کیفیت ترین آنها را انتخاب نموده و با تغییر و بروز رسانی روش انباشت مدارک توسعه یافته (EAC) به منظور ایجاد ماتریس همبستگی برای خوشه های حاصل از افراز های گوناگون به استخراج خوشه هاي نهايي از اين ماتريس پرداخته است.[31] فصل سوم روش تحقيق 3-1 مقدمه داده کاوی در کاربرد هایی نظیر کشف دانش از داده ها مورد استفاده قرار میگیرد خصوصا ً زمانی که با حجم عظیمی از داده ها مواجه هستیم . روشها وتکنیک های بسیاری در داده کاوی موجود است که در امر کاوش داده ها تسهیل نموده اند و روز به روز در حال گسترش می باشند از آن جمله قوانین انجمنی ، ردهبندی و خوشه بندی مهمترین آنها می باشند ،زمانی که انسان دو شیءمتفاوت( همانند میوه) را تشخیص می دهد و آنها را از یکدیگر متمایز می سازد نوعی رده بندی صورت گرفته است، از این رو تکنیک ردهبندی رویکردی با ناظر است درحالیکه خوشه بندی با وجود شباهت بسیار با رده بندی ،تفاوت اندکی در رویکرد آنها را از یکدیگر متمایز ساخته است .خوشه بندی رویکردی بدون ناظر است در سالهای اخیر مباحث ترکیبی بسیار مورد توجه واقع شده اند به طوریکه محققان موفق به ترکیب شماری از نتایج گروه بندی شدند که منجر به نتایج نهایی با کیفیت تری نسبت به نتایج حاصل از تنها یک روش گروه بندی می شود و در نهایت همین امر موجب شده است که ترکیب خوشه ها به موضوعی داغ در داده کاوی تبدیل شود. خوشه بندی ترکیبی سعی می نماید تا افراز های گوناگون با تنوع بسیار را از روش های خوشه بندی مختلف ترکیب نماید.بدین ترتیب ضعف موجود در هر روش خوشه بندی پوشش داده می شود و کیفیت بالاتری با حداقل فاصله از برچسب صحیح تولید می شود. از سوی دیگر دسته اي از الگوريتم هاي خوشه بندي بر اساس تئوري مجموعه هاي فازي پيشنهاد شده اند که به آنها الگوريتم هاي خوشه بندي فازي مي گويند و به سرعت در حال گسترش می باشند . در خوشه بندی کلاسیک بدلیل آنکه هر نمونه باید به یک و فقط یک خوشه تعلق داشته باشد ، باید تصمیم گرفت که این نمونه متعلق به کدام خوشه است. تفاوت اصلی خوشه بندی کلاسیک و خوشه بندی فازی در همین جاست که در خوشه بندی فازی یک نمونه می تواند متعلق به بیش از یک خوشه باشد. خوشبندی فازی ، نقاط داده ای را بر اساس میزان درجه عضویت شان گروه بندی می کند از این رو از دقت بیشتری نسبت به خوشبندی غیر فازی برخوردار می باشد. تاکنون الگوریتم های بسیاری در خوشه بندی فازی ارائه شده است که همه ی آنها سعی در کسب نتایج بهتر به همراه دقت بیشتر دارند. در مورد خوشه بندی فازی ترکیبی روش های کمتری ارائه شده است و اکثر آنها بوسیله تغییر در الگوریتم های ترکیبی اصلی ارائه شده اند. در این فصل قصد داریم رویکردی ارائه دهیم که افراز های فازی را که دارای کمترین میزان خطا در برچسب گذاری واقعی می باشند و قابل رقابت با سایر روش های خوشه بندی ترکیبی هستند ترکیب نماییم. نمایی کلی از این رویکرد در شکل 3-1 آورده شده است . شکل 3-1 فرایند کلی خوشه بندی ترکیبی فازی 3-2 فرضیات روش پیشنهادی روش پیشنهادی ، رویکردی بدون ناظر می باشد و قصد دارد مجموعه ای از داده ها را گرفته و بدون اینکه هیچ گروه و یا کلاس های از پیش تعیین شده ای وجود داشته باشد آنها را خوشه بندی نماید . همانطور که پیش تر ذکر شد روش های خوشه بندی پایه بسیاری موجود است که هر یک ضعف ها و قوت هایی دارد ، به همین جهت خوشه بندی ترکیبی شکل گرفت تا بر پایه قوت های هر یک از روش ها بهترین خوشه بندی را انجام دهد .با ظهور روش های فازی نیز توانستیم به دقت بیشتری دست یابیم و ممکن است نمونه ها یی داشته باشیم که متعلق به چند خوشه بوده و نسبت عضویت هر نمونه در هر خوشه را با درجه عضویت تعیین می کنیم. در روش پیشنهادی قصد داریم تا نتیجه ی چندین روش خوشه بندی فازی را ترکیب نموده و به نتیجه ی نهایی قابل اطمینان و معتبرتری دست یابیم . این روش از 4 مرحله تشکیل شده است که کلیات آن در این بخش آورده شده است : مرحله 1 : تولید افراز های فازی اولیه بر روی مجموعه داده x با بهره گرفتن از روش ها و الگوریتم های گوناگون فازی و تشکیل ماتریس های عضویت هر الگوریتم . مرحله 2 : تولید ماتریس های همبستگی فازی از روی ماتریس های عضویتی که در مرحله قبل ایجاد شدند . بدین ترتیب برای هر الگوریتم فازی و ماتریس عضویت آن یک ماتریس همبستگی فازی خواهیم داشت . این ماتریس بیانگر میزان شباهت دو نمونه از لحاظ توانایی هم خوشه بودن می باشد . مرحله 3 :جمع ماتریس های همبستگی فازی ایجاد شده در مرحله دوم و تشکیل یک ماتریس به نام ماتریس استحکام (S) که بیانگر میزان استحکام و پایداری اتصالات میان نمونه ها می باشد . در این مرحله در واقع نتایج افرازبندی های گوناگون با یکدیگر ترکیب می شوند . مرحله 4 : تولید افراز بندی بهینه توسط فرایند تکراری مبتنی بر گراف که بر ماتریس استحکام اعمال می شود و در هر تکرار عناصر ماتریس را به مقدار x کاهش می دهد تا بدین طریق اتصالات سست شکسته شده و اتصالات پایدار و قوی تر باقی بمانند . تعریف 1 : ماتریس همبستگی فازی(FC) : ماتریسی n*n می باشد که بوسیله ی ماتریس های عضویت حاصل از اجرای الگوریتم های مختلف فازی بر روی مجموعه داده با c خوشه ایجاد می شود . هر درایه ماتریس همبستگی فازی fcij نشان دهنده آن است که نقاط داده ای متناظر با آن با چه درجه ای با یکدیگر هم خوشه می باشند و یا به عبارتی رفتار آنها در قبال خوشه های مختلف چقدر با هم شباهت دارد . تعریف 2 : ماتریس استحکام (S) : این ماتریس مجموع همه ی ماتریس های همبستگی فازی حاصل از اجرای الگوریتم ها و متد های مختلف فازی می باشد و هرچه درجه ی هر یک از درایه های آن بیشتر باشد نقاط داده ای متناظر با آن از پایداری و استحکام بیشتری برخوردار می باشد و برعکس هرچه درجه ی یک درایه کمتر باشد اتصال بین نقاط داده ای متناظر با آن ضعیف تر خواهد بود .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
همان طور که در فصل قبل دیدیم، روش های تخمین کانال مبتنی بر معیار بیز نظیر الگوریتم MMSE عملکرد بهتری نسبت به روش های تخمین کانال مبتنی بر آمار کلاسیک نظیر الگوریتم LS ارائه می دهند، اما با دو مشکل عمده روبه رو هستند: یکی وابستگی به اطلاعات آماری کانال نظیر ماتریس خودهمبستگی کانال و دیگری پیچیدگی محاسباتی است که این روش ها در عمل دارند. از این رو استخراج روش هایی که ضمن ارتقای عملکرد الگوریتم های تخمین کانال مبتنی بر معیار LS، از پیچیدگی محاسباتی کمتری نسبت به الگوریتم تخمین کانال مبتنی بر معیار MMSE برخوردار باشند از اهمیت بالایی برخوردار است. به طور شهودی می توان گفت که بهره برداری از اطلاعات پیشین در مورد سیگنال مطلوب مانند اطلاعات آماری و یا مدل و ساختار سیگنال می تواند به بهبود کیفیت تخمین آن سیگنال کمک کند. از آن جا که کانال فیزیکی تاثیر گسترده و بسیار چشمگیر در سیگنال دریافتی در گیرنده دارد، مطالعه و مدل کردن کانال فیزیکی در محیط های گوناگون انتشاری در طراحی سیستم های مخابراتی، یکی از مهم ترین موضوعات مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی در چند دهه ی گذشته بوده است. مطالعات تئوریک، عملی و آزمایشگاهی در مورد کانال مخابراتی منجر به ارائه ی مدل هایی برای توصیف مشخصات کانال بر اساس نحوه ی انتشار در محیط شده است. در [۱۲]، [۱۵]، [۱۶]، [۳۴]، [۳۵]، [۴۱]، و [۴۲] تعدادی از منابع علمی که به بررسی کانال از دیدگاه تئوری و یا از دیدگاه عملی و آزمایشگاهی پرداخته اند آمده است. دسته بندی پاسخ ضربه کانال بر اساس پروفایل تاخیر توان، از شناخته شده ترین و پر کاربرد ترین مدل های کانال در نظر گرفته شده در شبکه های سلولی نظیر مدلCOST 207 می باشد [۱۲]. در این بین سه مدل two-ray، TU[164]، و HT[165] از رایج ترین مدل هایی هستند که دارای کاربرد عملی گسترده ای می باشند [۲۵].
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در این فصل الگوریتمی را پیشنهاد می دهیم که با بهره بردن از مدل کانال محوشدگی two-ray بدون نیاز به اطلاعات آماری، عملکرد تخمینگر LS کانال را به طور قابل ملاحظه ای ارتقا می دهد. با توجه یه اینکه نویز نقش کلیدی در NMSE تخمین کانال بازی می کند، اتخاذ روش هایی به منظور کاهش اثر نویز در تخمینگر از اهمیت بالایی برخوردار است. در این روش با بهره گرفتن از آزمون فرضی [۱۶۶]GLR و حذف بخشی از نویز از تخمینگر LS، عملکرد آن بهبود می یابد. علاوه بر این الگوریتم پیشنهادی از پیچیدگی محاسباتی کمتری نسبت به آنچه که در بخش (۷-۲) آمد برخوردار است. در ادامه به معرفی مدل کانال محوشدگی two-ray پرداخته و سپس به تشریح الگوریتم تخمین کانال پیشنهادی می پردازیم. مدل کانال two-ray پاسخ ضربه ی کانال محوشدگی two-ray متغیر با زمان در باند پایه، متناسب با آنتن فرستنده ی ام و آنتن گیرنده ی ام به صورت زیر بیان می شود [۳۸]:
که در آن و بهره ی کانال و فرایند های گوسی مختلط غیر همبسته با میانگین صفر هستند و تاخیر متناسب با مسیر دوم کانال
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
گسترش روزافزون اینترنت و همگانی شدن استفاده از آن در سالهای اخیر ابعاد فیزیکی و کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی شهرها را تحت تاثیر قرار داده و همچنین پیچیدگی ساختار شهرها اهمیت و ضرورت استفاده از فضای مجازی(اینترنت) را در فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری ضروری نموده است. فضای مجازی به سبب تنوع موضوعات و دسترسی، در ابعاد جهانی تاثیرات گوناگونی در پی داشته است. در روند توسعه مجازی و الکترونیکی شهر توجه به هویت مکانی، حس تعلق به مکان و جلوگیری از احساس لامکانی از ملزومات برنامه ریزی شهری میباشد. در نتیجه تاثیرات تکنولوژی بر تعاملات اجتماعی و احساس تعلق به مکان افراد به عنوان مهمترین مسئله و هدف این تحقیق مطرح میباشد، در این راستا وضعیت حس تعلق به مکان و ارتباط آن با میزان استفاده از اینترنت در سطح محلههای مناطق ۱، ۶ و۹ مشهد بر اساس وضعیتهای اجتماعی (سطح سواد، ابعاد خانواده و …) و اقتصادی(میزان درآمد، وضعیت شغلی و وضعیت مسکن) مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، اسنادی و مشاهدات میدانی میباشد. داده ها و اطلاعات محدودههای مورد مطالعه با بهره گرفتن از مصاحبه، پرسشنامه و بررسیهای میدانی بدست آمدند. تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات نیز با بهره گرفتن از نرم افزارهای آماری انجام شده است. همچنین برای ارزیابی و رتبه بندی مناطق در زمینه آشنایی با خدمات فضای مجازی از مدلهای APEC و CPSS استفاده گردید.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
یافته ها نشان می دهند، استفاده فزاینده از اینترنت می تواند بر متغیرهای رفت و آمد در محله، همبستگی بین همسایگان، عدم اهمیت فضای محله، فقدان پیوند اجتماعی بین افراد محله، انزوای اجتماعی و کاهش دیدار افراد در مکانهای عمومی چون پارک و خیابان، ضعف تعلق اجتماعی افراد، کاهش پیادهروی و در نهایت کاهش حس تعلق و دلبستگی به مکان به عنوان پیامدهای اجتماعی استفاده از اینترنت تاثیرگذار باشد. با بهره گرفتن از مدل(APEC و CPSS) مشخص گردید که، وضعیت محلههای مورد بررسی شهر در زمینه آشنایی با فضای مجازی و سطح سواد الکترونیکی به اینگونه میباشد: در منطقه ۶ محله امیرآباد با میانگین(۶۱۶/۱) و محله کوی کارمندان با میانگین(۸۹۶/۱) در وضعیت نامطلوب، در منطقه ۱ محله آبکوه با میانگین(۱۲۶/۲) و محله بلوار سجاد با میانگین(۵۵۴/۲) تاحدی مطلوب و در منطقه ۹ محله هاشمیه با میانگین(۲۷۸/۲) و محله رضاشهر با میانگین(۲۷۳/۲) از وضعیت مطلوبتر برخوردار بوده است. غلامرضا ابراهیمی در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان تحلیل و بررسی تعلق مکانی ساکنین ایرانی و افغانستانی در شهر مشهد(مطالعه موردی: شهرک گلشهر) بیان کرده است که: تحقیق حاضر با هدف تحلیل و بررسی حس تعلق مکانی ساکنین ایرانی و مهاجرین افغانی شهرک گلشهر مشهد، انجام شده است. سالهاست که با وجود تصمیمات دولتِ ایران برای بازگرداندن مهاجرین افغان به کشورشان، هنوز مهاجرین افغان در حاشیه شهر مشهد زندگی میکنند. با توجه به همین وضعیت بیثبات اقامتی مهاجرین و همچنین ساکن شدن اغلب مهاجرین در مناطق محروم شهر مشهد، این پژوهش به بررسی تعلق مکانی ساکنین مهاجر گلشهر در مقایسه با ساکنین ایرانی و همچنین مقایسه درونگروهی تعلق مکانی نسل اول و نسل دوم مهاجرین افغان می پردازد. این پژوهش به روش پیمایش، از طریق پرسشنامه و با ۳۸۰ نفر حجم نمونه از ساکنین شهرک گلشهر مشهد که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند، انجام گرفته است. حجم نمونه با بهره گرفتن از فرمول کوکران و با توجه به جمعیت شهرک گلشهر ـ ناحیه ۳ شهرداری منطقه ۵ مشهد ـ طبق سرشماری سال ۱۳۸۵، به دست آمده است. آمار دقیقی از تعداد ساکنین مهاجر این شهرک در دست نیست. بعضی از آمارها حاکی از آن است که ۴۴ درصد جمعیت این شهرک مهاجر هستند و بعضی آمارها تا قریب به ۵۵ درصد را ذکر کردهاند. بر همین اساس، حجم نمونه بین ساکنین ایرانی و مهاجر به صورت مساوی تقسیم شد. همچنین با توجه به بُعد خانوار در این محدوده، تعداد ۷۴ پرسشنامه به نسل اول مهاجرین و ۱۱۶ پرسشنامه به نسل دوم مهاجرین اختصاص یافت. داده های جمعآوری شده از طریق پرسشنامه، با بهره گرفتن از نرمافزار SPSS و روشهای آماری تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین حس تعلق مکانی ساکنین ایرانی و مهاجرین افغان ساکن در شهرک گلشهر تفاوت معناداری وجود ندارد(میانگین تعلق مکانی مهاجرین افغان نسبت به ساکنین ایرانی بیشتر است، اما این تفاوت معنیدار نیست). از سویی پژوهش حاضر نشان میدهد که میزان حس تعلق مکانی نسل اول مهاجرین نسبت به نسل دوم مهاجرین که اکثراً متولد ایران هستند، به شکل معنیداری تفاوت دارد و نسل اول نسبت به نسل دوم احساس تعلق مکانی بیشتری نسبت به شهرک گلشهر دارند. همچنین بین متغیرهای مستقل سن، مدت زمان سکونت و متغیر وابسته تعلق مکانی رابطه معنادار مستقیمی وجود دارد و حس تعلق مکانی مردها نسبت به زنان در این شهرک به طور معناداری بیشتر است. اما بین متغیرهای مستقل تحصیلات، نوع مالکیت مسکن، درآمد و متغیر وابسته تعلق مکانی رابطه معناداری به دست نیامد. نرگس کریمی در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان تبیین جایگاه نشانهها در فضای شهری و بررسی تاثیرات آن بر حس تعلق به مکان(مطالعه موردی: خیابان ولیعصر) بیان کرده است که: نشانهها نقاط عطف در شهر هستند و عوامل تشخیص قسمت های مختلف در شهر که ناظر به درون آنها راه پیدا نمیکند. مهمترین خصوصیت آن بینظیر بودن، منحصر به فرد بودن، فرمی واضح و روشن داشتن است. نشانهها دارای چهار نقش عمده در شهر هستند: از توده اطراف قابل تمییز هستند و به نظام شهری ثبات میبخشند، به طور نمادین عمل می کنند و به حافظه یاری می دهند، به فواصل موجود در اطراف خود نوعی پیوستگی می دهند و خوانایی شهر را افزایش داده به آن هویت میبخشند. هویت یعنی حدی که یک شخص می تواند یک مکان را به عنوان مکانی متمایز از سایر مکانها مورد شناسایی قرار دهد به گونه ای که شخصیتی منحصر به فرد داشته باشد و هویت به همراه ویژگیهای دیگری نظیر ساختار، شفافیت، سازگاری و خوانایی عاملی است که معنی مکان را در نظر ناظر شکل می دهند. می توان دو کارکرد برای “هویت” قائل شد: ۱- به انسان قدرت تشخیص میدهد که بتواند شهر خود را بخواند و پیش بینی کند و به همین دلیل “هویت” از مهمترین کارکردهای “خوانایی” است. ۲- عملکرد عاطفی “هویت مکانی” است که حس ایمنی به فرد میدهد. هویت یا حس مکان می تواند احساس تعلق به همراه داشته باشد و میان مردم و مکانها ارتباط برقرار کند و وحدت به وجود آورد. شهرها باید برای مردم و درباره آنها باشد و فعالیت مردم را در خود جای دهد، بنابراین هر اندازه که تنوع و کارایی بیشتری داشته باشند وجود حس تعلق به مکان در آنها محتملتر خواهد بود. مهمترین هدفی که این تحقیق در جهت نیل به آن میباشد، هدفمند کردن طراحی نشانهها به منظور ارتقای کیفیت خوانایی در راستای ایجاد هویت مکانی و رسیدن به حس تعلق مکانی است و مهمترین سئوال تحقیق این است که: نشانه های شهری چه تاثیری در شکل گیری هویت مکانی، وابستگی مکانی و رسیدن به حس تعلق به مکان دارند؟ تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کیفی، کاربردی و پژوهش موردی است که تدابیر مورد استفاده در مطالعه نمونه پژوهشی با توجه به عنوان آن “تبیینی” به صورت ساخت زنجیرهای منطقی از مدارک و ایجاد انسجام مفهومی/ نظری در تولید معنای خاص تحقیق، خواهد بود و از روشهای اسنادی و کتابخانهای، به همراه پرسشنامه و مصاحبه و مشاهده، و تکنیک تصویر ذهنی و نقشه ذهنی در آن بهره گرفته شده است. نتایج بدست آمده به این صورت قابل وصف هستند: مکان زمانی معنا پیدا می کند که درکی حسی از آن صورت گرفته و تصویری ذهنی از خود به جای گذاشته باشد. در تصاویر ذهنیِ نشانهها مواردی همچون بو، صدا، بنا، احساس غم و شادی، لذت و… وجود دارد و انسان با یادآوری آنها، بخشی از وجود خود را به یاد می آورد. مکان توسط ساختار و فعالیتهایی که در آن صورت میپذیرد شناخته می شود. بالطبع هرچه قدر کیفیت مکان بالاتر باشد، حس تعلق به آن بیشتر خواهد بود. زیرا میزان مراجعه به آن و مسیل به بازگشت بیشتر صورت میگیرد. در مجموع نشانه های واقع در مکان(کالبد و فعالیت) و تصویر ذهنی که از آن باقی میماند در شکل گیری تعلق مکانی از مؤثرترین عوامل هستند. حمیدرضا وارثی و دیگران در مقالهای با عنوان تحلیل و ارزیابی احساس هویت ساکنین در شهرهای جدید(مطالعه موردی: شهر جدید فولادشهر) بیان کرده اند که: شخصیت شهرها با مؤلفه های متفاوتی تعریف و توصیف میگردد. بر مبنای تفاوت شکل، محتوا و عملکرد مؤلفه ها، میتوان شهرها را در گروه های مختلفی جای داد. این مؤلفه ها که به نوعی ساختار ماهوی شهر را تشکیل می دهند، از شهری به شهر دیگر متفاوتند. بسیاری از اندیشمندان یکی از بزرگترین دلایل عدم موفقیت شهرهای جدید را در زمینه های مختلف، بیهویتی آنها میدانند، بحران در هویت پیامدهای ناگواری مثل مسئولیتگریزی، دلزدگی و بی تفاوتی را به دنبال خواهد داشت. در این راستا پژوهش حاضر با ۳۹۶ نفر حجم نمونه با بهره گرفتن از فرمول کوکران به منظور ارزیابی هویت ساکنین در شهر جدید فولادشهر صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی/ تحلیلی بوده و پرسشنامه ها در واحد محلات با بهره گرفتن از روش نمونه گیری طبقه بندی احتمالی توزیع گردید. داده های جمعآوری شده از طریق پرسشنامه، با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS و همچنین روشهای آماری نظیر توزیع فراوانی، آزمون ANOVA، محاسبه میانگین هویت و ضریب همبستگی پیرسون، توصیف و تحلیل شده اند. روند پژوهش را سه فرضیه مطرح شده هدایت می کند که در پاسخ به سئوالات بیان شده ارائه گردیده است: فرضیه اول، بیانگر این است که میان مدت زندگی در شهر جدید فولاد شهر و تعلق مکانی ساکنان رابطه معنیداری وجود دارد. بر اساس ضریب همبستگی پیرسون، رابطه معنادار(مثبت و مستقیم) بین مدت سکونت و تعلق مکانی در فولادشهر وجود دارد، یعنی هر چه مدت زمان زندگی در شهر بیشتر باشد، تعلق مکانی نیز افزایش مییابد. فرضیه دوم، بیانگر این است که بین میزان تحصیلات ساکنین و حس تعلق مکانی ساکنین رابطه معنیداری وجود دارد، بر اساس ضریب همبستگی پیرسون، رابطه معناداری بین میزان تحصیلات و تعلق مکانی در فولادشهر وجود ندارد و فرضیه مطرح شده رد می شود. فرضیه سوم، بیانگر این است که بین میزان رضایت ساکنین از دسترسی به خدمات شهری و تعلق مکانی ساکنین رابطه معنیداری وجود دارد. بر اساس ضریب همبستگی پیرسون، رابطه معنادار (مثبت و مستقیم) بین میزان رضایت ساکنین از دسترسی به خدمات شهری و تعلق مکانی در فولاد شهر وجود دارد، یعنی هر چه میزان رضایت از دسترسی به خدمات شهری بیشتر باشد، تعلق مکانی نیز افزایش مییابد. درنهایت، مطالعات نشان میدهد که به علت کیفیت فضاهای بنا شده در محلات قدیمی فولادشهر، احساس هویت ساکنین در این محلات نسبت به محلات جدید پررنگتر بوده است و در میان ساکنین نوعی تمایل به سکونت در محلات قدیمی فولادشهر به چشم میخورد. همچنین با وجود رعایت کمّی استانداردهای شهری در ساختِ شهر جدید فولادشهر، به لحاظ کیفیت پایین این استانداردها، ضعف تعلق مکانی در بین ساکنین وجود دارد. به عبارتی توجه منفرد به استانداردهای کمّی شهرسازی و چشمپوشی از استانداردهای کیفی، مانع تقویت و شکل گیری حس تعلق مکانی شهروندان در فولادشهر شده است، که باید مورد توجه قرار گیرد. حمیدرضا وارثی و دیگران در مقالهای با عنوان بررسی و تحلیل مؤلفههای هویت شهری و رابطه آن با میزان تعلق مکانی ساکنین شهرهای جدید(مطالعه موردی: شهر گلبهار) بیان کرده اند که: یکی از مسائل شهرهای جدید، بحث هویت شهری در این گونه شهرها است. کم توجهی به ابعاد و عوامل هویتبخش در شهرهای جدید، باعث ایجاد محیطهایی مصنوع و تهی از هویت انسانی میگردد. از نتایج این امر، پایین بودن احساس تعلق مکانی، همبستگی و مشارکت اجتماعی؛ کاهش انگیزه ساکنان برای ادامه سکونت و تاثیر در عدم تحقق اهداف جمعیتی است. لذا شناخت مؤلفه های هویتبخش به نوشهرها، بررسی هر شهر جدید به لحاظ برخورداری از این عوامل، تحلیل رابطه بین فاکتورهای هویت شهری و میزان تعلق مکانی شهروندان، شناخت نقاط ضعف و قوت شهرها در این زمینه می تواند به حل بسیاری از مشکلات ناشی از بیهویتی این گونه شهرها کمک نماید. در این راستا، این پژوهش با حجم نمونه ۱۶۰ نفر، در شهر جدید گلبهار انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و داده های جمعآوری شده از طریق پرسشنامه، با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS و با به کارگیری روشهای آماری نظیر توزیع فراوانی، آزمون ناپارامتریک خیدو، ضرایب رابطه دو متغیره ترتیبی، ضریب همبستگی اسپیرمن به همراه نمودار پراکنش همبستگی توصیف و تحلیل شده اند. در این پژوهش سعی گردیده است بر روی مهمترین مسئله حاضر شهرهای جدید- به گفته بسیاری از کارشناسان- یعنی بحث هویت شهری این شهرها و اثر آن بر تعلق مکانی ساکنان پرداخته شود. برای این منظور مؤلفه های مؤثر در هویتبخشی به شهر از دیدگاه ها و نظریات استخراج و در شهر مورد مطالعه بررسی گردید. نتایج حاکی از آن است که میزان وجود مؤلفه های هویت شهری در شهر گلبهار به اندازه ۳/۹۱ درصد متوسط به پایین است که این میزان نشان دهنده ضعف مؤلفه های هویتبخش شهری در شهر گلبهار است. سپس برای سنجش وجود رابطه بین مؤلفه های هویت شهری و تعلق مکانی شهروندان، ابتدا در یک فرضیه جداگانه و بر مبنای تئوری چند تن از دانشمندان که گذشت زمان را در ایجاد تعلق مکانی و علقههای محیطی مؤثر میدانند، به آزمون رابطه متغیر مدت زمان سکونت و تعلق مکانی ساکنان پرداخته شد. نتیجه آزمون نشان داد که علاوه بر تطبیق تئوری در شرایط خاص مکانی و زمانی نمونه مورد مطالعه، حدود ۱۲ درصد از تعلق مکانی شهروندان ناشی از مدت زمان سکونت است. به گونه ای که هر چه مدت زمان سکونت فرد در شهر بیشتر گردد، تعلق مکانی وی نیز افزایش مییابد. بعد از اثبات فرضیه اول، فرضیه دوم مورد تحلیل قرار گرفت. در فرضیه دوم به آزمون رابطه مؤلفه های هویتبخش شهری و تعلق مکانی ساکنان پرداخته شد. نتیجه آزمون نشان داد که همبستگی متوسط و مستقیمی بین دو متغیر(مؤلفه های هویت بخش شهری/ احساس تعلق مکانی) وجود دارد، به گونه ای که با افزایش مؤلفه های هویتبخش شهری، احساس تعلق مکانی نیز بالا خواهد رفت. بنابراین نتایج نشان میدهد که، ضمن اثبات تاثیر گذر زمان بر هویتبخشی به ساکنان، تاثیر سایر مؤلفه های هویت شهری بر تعلق مکانی بیشتر بوده است. لذا با تدبیر راهکارهایی جهت شناخت و به کارگیری مؤلفه های مختلف هویت شهری در مراحل مختلف احداث و توسعه این شهرها، به هویتبخشی به این شهرها در مدت زمان کوتاهتری کمک نموده که گامی مؤثر در جهت ایجاد فضاهای شهری دارای ارزشهای هویتی، احساس تعلق مکانی بیشتر افراد و نتیجتاً به وجود آمدن “شهری برای زندگی” خواهد بود. محمدرحیم رهنما و محمد محسن رضوی در مقالهای با عنوان بررسی تاثیر حس تعلق مکانی بر سرمایه اجتماعی و مشارکت در محلات شهر مشهد، بیان کرده اند که: مکان علاوه بر بعد مادی، از بعد غیرمادی نیز برخوردار بوده و احساساتی در ساکنان خود ایجاد می کند. به واسطه این احساسات، نوعی تعلق به مکان در افراد ایجاد شده که منجر به شکل گیری هویت مکانی می شود که همگام با برنامه ریزی پست مدرن عمدتاً در سطح محلات شهری مطرح است. این حس تعلق مکانی بر مشارکت و سرمایه اجتماعی تاثیر می گذارد، که تحلیل این فرایند هدف این مقاله است و هدف دیگر معرفی کاربرد مدلهای ساختاری(به علت چند بعدی بودن ابعاد بررسی و وجود متغیرهای مکنون) در حوزه مطالعات شهری است. در این تحقیق تحلیلی و همبستگی، نمونه ای ۵۰۰ نفری از ساکنین محلات منطقه ۴ و ۱۱ شهر مشهد به عنوان نمونه انتخاب شده و هر یک از متغیرهای سه گانهی تحقیق، که عبارتند از حس تعلق مکانی، مشارکت و سرمایه اجتماعی، با بهره گرفتن از روش تحلیل عاملی اکتشافی مورد بررسی قرار گرفته و سپس چهار مدل از چگونگی روابط متفاوت میان متغیرها تهیه شده است. جدول زیر روابط علی اثبات شده این مدلها را به صورت خلاصه نشان میدهد. میتوان گفت؛ رابطه به صورت علی و غیرمستقیم میباشد، یعنی حس تعلق مکانی بر مشارکت و مشارکت بر اعتماد اجتماعی تاثیرگذار میباشد و یا بالعکس، حس تعلق مکانی بر سرمایه اجتماعی و سرمایه اجتماعی بر مشارکت تاثیرگذار میباشد. جدول ۲- ۲ مدلهای تاثیرگذاری حس تعلق مکانی بر سرمایهاجتماعی و مشارکت
عنوان |
روابط معنیدار |
مقدار تخمین شده |
مدل شماره ۱ |
حس مکان >>> مشارکت مشارکت >>> سرمایه اجتماعی |
۸۳/۰ ۷۴/۰ |
مدل شماره ۲ |
حس مکان >>> مشارکت |
۷۵/۰ |
مدل شماره ۳ |
حس مکان >>> سرمایه اجتماعی سرمایه اجتماعی >>> مشارکت |
۶۵/۰ ۷۷/۰ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- به عبارت دیگر مشتریان چگونه سازمان را ارزیابی میکنند؟(لطفیانی،۱۳۸۵).
معمولاً هدف کلی سازمانها در وجه مشتری، ارائه محصول مناسب با قیمت مناسب به مشتری میباشد که خود میتواند شامل یک سری اهداف جزئی تر باشد(Faweett, Cooper,1998). مقصود از این و جه برگزیدن بخشهایی از بازار مشتریان برای رقابت توسط واحدهای تجاری است. مدیران باید اصلی ترین معیارها را برای دستیابی موفقیت آمیز به این بخش تعیین کنند. این معیارهای اصلی میتواند در قالب یک زنجیره روابط علّی به صورت (شکل۲-۳) قرار گیرند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
شکل(۲-۳): وجه مشتری- روابط علّی معیارهای اصلی(بختیاری،۱۳۸۸) ج) وجه فرایندهای داخلی
- سازمان در چه زمینههایی قابلیت اساسی دارد؟
- برای کسب ارزش افزوده و رضایت مشتریان، پس از انالیز روندهای جاری، کدام شغل و فرایند کاری را باید بهبود و اولویت دهیم؟(مستبصری،۱۳۸۷).
- ما باید در چه چیزی مهارت کسب کنیم؟(لطفیانی،۱۳۸۵).
- در وجه فرایندهای داخلی سعس بر آن است تا فرایندهای مهم داخلی، که باید سازمان در آنها بهترین باشد، شناسایی شوند. در این وجه معیارها باید بر فرایندهایی متمرکز شوند که بیشترین تاثیر را بر رضایت مشتری و دستیابی به اهداف مالی سازمان دارند(Lipe, Salterio,2002).
در این وجه باید فرایندهای داخلی را که برای سازمان بسیار حیاتی است تعیین کنند. این فرایندها آنهایی هستند که باید به تحویل ارزشهای عالی به مشتری و دستیابی به اهداف عالی یاری رسانند.BSC از مرحله ارزیابی صرف فرایندهای موجود عبور میکند و برای رسیدن به موفقیت، فرآیندهای جدیدی را تعریف میکند که باید در سازمان پیاده سازی شوند. بر طبق نظر کاپلان نورتون BSC نه تنها فرایندهای عملیاتی بلکه فرایندهای نوآورانه را نیز در نظر میگیرد. د) وجه یادگیری و رشد
- آیا میتوانیم به بهبود ایجاد ارزش ادامه دهیم؟(لطفیانی،۱۳۸۵).
- برای دستیابی به اهداف، چگونه سازمان را آموزش و بهبود دهیم؟
- اگر بخواهیم به اهداف مشتری و فرایند مالی دست یابیم آرمانها و زیر ساختهای سازمانی نیازمندیم؟
- آیا فرهنگ و فضای سازمانه و اطلاعات و مهارتهای کارکنان جهت دستسابی به اهداف سازمان کافی است؟(مستبصری،۱۳۸۷).
هدف فراهم آوردن مهارتهای جدید به کارکنان به نحوی که ذهنیات و توانایی خلاق آنها جهت نیل به اهداف سازمانی بسیج گردد، ضروری میباشد. جهت سنجش عملکرد سازمان در ارتباط با این عامل میتواند از نسبت تعداد نیروی کار واجد قابلیت لازم به تعداد نیروهای مورد لوزوم در هر یک از گروهای شغلی مهم واحدهای کلیدی سازمان استفاده نمود. جهت سنجش عملکرد سازمان در خصوص بهبود مهارت کارکنان میتوان از شاخصهزینهای نسبت هزینه های آموزش به تعداد نیروی انسانی( هزینه سرانه آموزش) استفاده نمود(Michel Hoc,2000). در تاثیر وجه کارکنان در عملکرد سازمان(شکل۲-۴) زمینه های سرمایه گذاری غیر سنتی را میتوان در سه گروه زیر دسته بندی کرد:
- ایجاد انگیزش، قدرت دادن به کارکنان و هم جهتی نیروها.
که در آن اکثر معیارهای سنجش وضعیت کارکنان یک سازمان در رابطه با معیارهایی برای سنجش سه نتیجه زیر تدوین میشوند:
همچنین علاوه بر معیارهای سنجش سه نتیجه مزبور معیارهایی برای عوامل ایجاد کننده نتایج فوق در نظر گرفته میشود که میتوان آنها را نیز در سه گروه زیر دسته بندی کرد:
- زیر ساختها و سیستمهای اطلاعاتی.
- انگیزش، اختیارات و هم جهتی.
شکل(۲-۴): چارچوب سنجش رشد و یادگیری کارکنان(بختیاری،۱۳۸۸) ۲-۱۲) مزایای ارزیابی عملکرد سازمان
- موجب تشخیص نارسائیها موجد در سازمن میگردد.
- زمینه بهبود و اصلاح اختیارات زیان آور سازمانی را فراهم میسازد.
- موجب شناسایی فعالیتهای کارآ و اثر بخش میشود که با تکید بر آنها، زمینه رشد و ارتقای کیفی امور میتواند فراهم شود.
- میتوان محیطی سالم را برای پرورش و بروز استعدادهای خلاق کارکنان فراهم آورده و موجب تقویت انگیزش آنان شد.
- زمینه تشویق، دلگرمی مدیران کارآمد، متکبر، خلاق را فراهم ساخته و سرانجام منجر به بهره وری بیشتر آنها میگردد.
- موجب مقایسه عملکردها شده و فرصت رقابت سالم را برای سازمانها فراهم میسازد.
- از دیدگاه توسعه و بهبود مدیریت، تهیه و تنظیم برنامههای میان مدت و بلند مدت از اهمیت خاصی برخوردار میباشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نمودارهایی که در بخش زیر آورده ایم مدل ابعاد عواملمحیطی در حالت استاندارد و معناداری را نشان میدهد. نتیجه آزمون تحلیل عاملی تأییدی نشان میدهد، عضویت تمامی متغیرها بجز سؤال ۲۴ تایید شده است. نمودار۴- ۱۱- مدل اندازهگیری ابعاد عوامل محیطی با بهره گرفتن از تحلیل عاملی درحالت استاندارد نمودار۴- ۱۲- مدل اندازهگیری ابعاد عوامل محیطی با بهره گرفتن از تحلیل عاملی در حالت معنیداری ۴-۴-۱-۵- مدل اندازهگیری ابعاد متغیرعوامل فردی نمودارهایی که در بخش زیر آورده ایم مدل ابعاد عواملفردی در حالت استاندارد و معناداری را نشان میدهد. نتیجه آزمون تحلیل عاملی تأییدی نشان میدهد، عضویت تمامی متغیرها تایید شده است. نمودار۴- ۱۳- مدل اندازهگیری ابعاد عوامل فردی با بهره گرفتن از تحلیل عاملی درحالت استاندارد نمودار۴- ۱۴- مدل اندازهگیری ابعاد عوامل فردی با بهره گرفتن از تحلیل عاملی درحالت ۴-۴-۲- بررسی نرمال بودن توزیع متغیرها پیش از آنکه روابط بین متغیرها را آزمون کنیم لازم است تا نرمال بودن متغیرها را بررسی کنیم. یکی از روش های بررسی ادعای نرمال بودن توزیع متغیر استفاده از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف است. نتایج این آزمون در جدول زیر ارائه شده است. آیا متغیرهای طراحی شده دارای توزیع نرمال است؟ فرضیه صفر: متغیرهای تحقیق دارای توزیع نرمال هستند. فرضیه یک: متغیرهای تحقیق دارای توزیع نرمال نیستند. جدول۴- ۷- توزیع نرمال متغیرها
متغیر |
کولموگروف اسمیرنوف |
مقدار معنیداری |
رفتار خرید ناگهانی |
۲.۴۶۸ |
۰.۰۰۰ |
عامل روحی - روانی |
۱.۲۶۸ |
۰.۰۸۰ |
عوامل فرهنگی |
۱.۵۷۶ |
۰.۰۱۴ |
عوامل محیطی |
۱.۹۶۵ |
۰.۰۰۱ |
عوامل فردی |
۰.۹۹۰ |
۰.۲۸۰ |
منبع: یافتههای تحقیق نتایج این آزمون نشان میدهد سطح معناداری اغلب متغیرهای تحقیق بیشتراز ۰.۰۵ است اما در مورد این دو متغیر باید خاطر نشان کرد نرمافزار Spss طبق قضیه حد مرکزی نتایج این پرسشنامه را نرمال تشخیص داده است، لذا فرضیه صفر یعنی نرمال بودن متغیرها مورد تایید قرار می گیرد. ۴-۴-۳- آزمون های نیکویی برازش مدل پس از تعیین مدل های اندازهگیری به منظور ارزیابی مدل مفهومی تحقیق و همچنین اطمینان یافتن از وجود یا عدم وجود رابطه علی میان متغیرهای تحقیق و بررسی تناسب دادههای مشاهده شده با مدل مفهومی تحقیق، فرضیههای تحقیق با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاری نیز آزمون شدند. نتایج آزمون فرضیهها در نمودار منعکس شده اند. نمودار۴- ۱۵- اندازهگیری مدل کلی و نتایج فرضیهها در حالت استاندارد نمودار۴- ۱۶- اندازهگیری مدل کلی ونتایج فرضیهها در حالت معنیداری در این بخش به بررسی شاخصهای نیکویی برازش پرداخته خواهدشد. درجدول ۴-۸ مقادیر به دست آمده مربوط به مهمترین شاخصهای نیکویی برازش برای مدل تحقیق آورده شده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
جدول۴- ۸- شاخصهای برازندگی مدل مفهومی تحقیق
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
میتوان گفت که آراء نیچه دربارۀ حقیقت، چه در دورۀ اولیه و چه در دوره متأخر حیات فکریاش دارای مبانی و پسزمینه های کانتی گستردهای است. رسالۀ TL بهعنوان نماینده تفکر دوره اولیه نیچه مورد بررسی قرار گرفت. علی رغم اینکه این رساله به سبک گزینگویه های معمول نیچه نگاشته نشده و وی تقریبا درآن سیر استدلالی را به طور خطی دنبال می کند، اما بازهم میتوان تفاسیر مختلفی از ایدههای مطرح شده در آن ارائه داد. بهعنوان نتیجه تفسیرهای مختلف میتوان گفت نیچه در این رساله به وجود اشیاء فینفسه مستقل از ذهن باور دارد، اما این ایده را که معرفت ما باید با آنها مطابقت داده شود، ایدهای بیهوده و متناقض میانگارد. از رد ایدۀ مطابقت دو نتیجه میتوان بیرون کشید. اول آنکه هیچ حقیقتی وجود ندارد و حقایق ما تنها برای ما اعتبار دارند و بس. ودوم آنکه میتوان طبق ملاکهای عملگرایانه حقایق خودساخته ما را ارزشگذاری نمود. بنابراین نیچه هم در پذیرفتن اشیاء فینفسه و هم رد ایده مطابقت با آنها متأثر از فلسفۀ کانت است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در دوره متأخر نیچه با طرح چشماندازباوری و اراده معطوف به قدرت، شیء فینفسه را بهکلی از اندیشه خود خارج می کند. از نظر وی تمام حقایق چشماندازیاند و همۀ آنها به دلیل اینکه قادر به بازنمایی همه اثرات وخصلتها (نه ذات اشیاء ) نیستند، دچار خطایند. از این جهت نیچه حقیقت را در معنای جدید آن یعنی سرجمع تمام چشم اندازهای ممکن، هم دست نیافتنی میداند و هم نزدیک شدن به این حقیقت را ناضروری میپندارد. با وجود این وی کماکان ملاکهایی برای سنجش معرفتهایی که همگی چشماندازیاند به دست میدهد. این ملاکها میتوانند به طرق مختلف تفسیر و تعبیر شوند. برای مثال میتوان دامن زدن به صیرورت و تفاوت را ملاک نیچه برای سنجش چشماندازها درنظر گرفت. به هر صورت نیچه به ضرورت ارزشگذاری و آفریدن ارزش ها و به عبارتی گونه هایی از خطا تأکید می کند. برای جمعبندی ارتباط نظرات متأخر نیچه و کانت را میتوان در چند مورد زیر خلاصه نمود:
-
- اگر به جای تفسیرهای متافیزیکی از ایدهآلیسم استعلایی کانت، تفسیرهای معرفتشناسانه را مدنظر قرار دهیم آنگاه حذف شیء فینفسه آنچنان که نیچه مطرحاش می کند خود یکی از پیامدهای فلسفه نقدی است. طبق تفاسیر معرفتشناسانه ، شیء فینفسه نه یک جهان انتولوژیکی بلکه صرفا حد معرفت ماست. علاوه براین نیچه خود نیز اذعان دارد که با توجه به مبناهای فلسفه نقدی کانت، باید از شیء فینفسه عبور کرد. اما نیچه شیء فینفسه کانت را به طور متافیزیکی تفسیر می کند، ازین رو بسیاری از انتقادهایش علیه شی فینفسه کانتی وابسته به این نوع تفسیر است. و با پذیرش نوع دیگر تفسیر نقدهای وی نابجا می شود به این معنا که پا را فراتر از کانت نگذاشته است.
-
- شیء فینفسه با توجه به نقد اول، نقشی در اعتبار معرفت ما ایفا نمیکند. در نقد اولسنجش معرفت به سنجشی درونپدیداری تبدیل می شود. ازین رو نقدهای نیچه به مفهوم سنتی اشیاء فینفسه و دنیای حقیقی و محکوم کردن ایدۀ مطابقت با آنها برآمده از انقلاب کوپرنیکی کانتاند. این کانت بود که برای نخستین بار مفهوم حقیقت استعلا یافته و دسترسی به آن و تمنای نزدیک شدن به آن را از فلسفه بیرون راند.
-
- چشماندازباوری نیچه بسط و توسعۀ اندیشه کانت دربارۀ «پیشینی» هاست. این کانت بود که نشان داد اندیشیدن نه در خلاً بلکه همواره به واسطه یکسری از پیشینیها انجام می شود. نیچه بدون اینکه نقش پیشینیهای کانت را در حیات روزمره انکارکند، به تعدد پیشینیها و بهعبارتی تعدد چشماندازها اعتقاد دارد.
پی نوشت
-
- می توان گفت نیچه با برجسته کردن فواید عملی معرفت ما و بی ارتباط بودن آن با اشیاء فینفسه، درپی این است که بر مدلهای دیگر تفسیر حیات مانند تفسیر هنری از زندگی تأکید کند و ارزش حقیقتخواهی معصومانه را به نقد کشد. او برای این کار از کانت وام میگیرد و میگوید بین دانش ما و حقیقت جهان تمایزی زیباشناسانه برقرار است.
-
- البته در نظرگرفتن شیء فینفسه به مثابه یک جهان- جهانی که تنها یک چشم خداگون می تواند آن را رصد کند- وابسته به تفسیری خاص از فلسفه کانت است. تفسیری که شیء فینفسه را بهعنوان حوزه ای هستیشناسانه در نظر میگیرد. این موضوع در ادامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
فصل سوم: مکان و زمان
در این فصل به طور کلی به بررسی ارتباط بین زمان و مکان درحسیات استعلایی و فلسفۀ نیچه پرداخته می شود. هدف این فصل نشان دادن این نکته است که نیچه با آغاز از مبانی کانت، به نقد مفهوم مکان و زمان وی و همچنین نقد این مفاهیم درتاریخ متافیزیک می پردازد. مکان و زمان از نظر نیچه میتوانند در حالتی صور پیشینی شهود ما باشد و همینطور مکان و زمان پدیداری از واقعیت تجربی و ایدهآلیته استعلایی برخوردارند. اما نیچه در این موضوع نیز نقادی کانت را بسط میدهد و از طبیعت و بالتبع مکان و زمانی سخن میگوید که فراتر از پدیدار کانتی است. برای پرداختن به موضوع فوق ابتدا مروری اجمالی بر مباحث کانت در باب مکان و زمان در حسیات استعلایی خواهیم داشت. و بعد از آن ضمن ارائه تصویری منسجم از آرای نیچه در اینباره مبانی کانتی نظریات وی را نشان خواهیم داد.
۱-۳) مکان و زمان در فلسفه کانت
از نظر کانت شناسایی ما دارای دو جنبۀ حساسیت[۶۷] و فهم است. حساسیت مربوط به پذیرندگی ما و فهم، قوۀ فعال و سازنده ماست. در حسیات استعلایی[۶۸] بحث کانت مربوط به حساسیت ماست و زمان و مکان را در همین بخش مورد بررسی قرار میدهد. از نظر کانت همۀ شناخت با تجربه حسی آغاز می شود و هر شناختی که مربوط به ابژهها باشد بهوسیله شهود روی میدهد. و شهود تنها بدین دلیل ممکن است که ذهن ما توانایی متأثرشدن از ابژههای بیرونی و از طریق خاصی را دارد، که این توانایی حساسیت نامیده می شود. اما شهود تا آنجا که ابژه به ما داده شود، روی میدهد. و باز این لااقل برای انسان تا آنجا ممکن است که ذهن به طریق خاصی تحت تأثیر قرار گیرد. توانایی (پذیرندگی) برای دریافت بازنمود[۶۹] از طریق حالتی که ما در آن بهوسیله ابژهها متأثر میشویم، حساسیت نام دارد. ابژه ها بهوسیله حساسیت به ما داده می شود.( A19/B34. CPR) بنابراین حساسیت، توانایی ما برای دریافت ابژهها به طریقی خاص است. دریافت ابژهها بهوسیله شهود انجام می شود. کانت موضوع شهود تجربی را «نمود»[۷۰] مینامد و هر نمود خود دارای ماده و صورت است. مادۀ نمود همان چیزی است که متناظر با احساس ماست. یعنی آن چیزی که به حواس داده می شود. صورت یک نمود باعث می شود که کثرت شهود در نسبتهای معینی مرتب شود(A20/B34) . بنابراین گرچه ماده نخستین شهود، بصورت پسینی داده می شود اما صورتهای آن پیشینی است و مستقل از هرگونه تجربه. بخش مهمی از کار کانت در حسیات استعلایی نشان دادن این نکته است که زمان و مکان صورتهای شهود یا صور پیشینی شهوداند.
۱-۱-۳) مکان
کانت در تبیین متافیزیکی[۷۱] مکان نشان میدهد که مکان، پیشینی و وابسته به ذهن ماست. استدلال کانت این است که «مکان یک مفهوم تجربی نیست که از تجربه های خارجیمان گرفته شده باشد» ((B38 ما هرگز نمی-توانیم به ابژهای بیندیشیم مگر آنکه آن را در مکان تصور کنیم. هر تجربه خارجیای فقط از راه تصور مکان امکان پذیر است. هیچ شهودی و هیچ تجربه ای نمیتواند بازنمود مکان را به ما بدهد. بلکه مکان خود صورت شهود حسی است و هرتجربه ای از رهگذر آن ممکن می باشد.A24 دوم اینکه هرگز نمی توان تصور کرد که مکانی وجود نداشته باشد. اما بهراحتی میتوان اندیشید که هیچ ابژهای در مکان نباشد و میتوان بهراحتی مکان را عاری از هرچیزی درنظرآورد. بنابراین مکان، شرط نمودها است نه تعینی وابسته به آنها .(B39 ) هرگونه تجربهای از ابژهها آنها را در یک مکان فرض میگیرد. پس مکان باز نمودی پیشینی و ضروری است که بنیاد تمام شهودهای بیرونی ماست. همچنین کانت ضرورت اصلهای هندسی را مبتنی بر ضروری و پیشینی بودن مکان میداند. اگر تصور مکان پیشینی و منتج از تجربه میبود، آنگاه نخستین آغازهای تعریف هندسی چیزی نبودند جز دریافتهای حسی، اما حس هیچگاه قطعیتی نمیدهد. بنابراین قطعیت اصلهایی همچون «کوتاهترین فاصله بین دو نقطه یک خط راست است» ناشی از ضروری و پیشینی بودن تصور مکاناند.( (A24/B39همچنین کانت بیان می کند که مکان یک مفهوم نیست بلکه شهودی محض است. نسبت بین مکان و مکانها نسبت بین مفهوم و مصادیقش نیست. مکانها اجزای مکان واحد هستند نه مصادیق آن. بنابراین به طور کلی در تبیین متافیزیکی، کانت بیان می کند که مکان نه یک مفهوم تجربی است و نه به وسیلۀ هیچ شهود تجربیای داده می شود. بلکه آن صورت هرگونه شهود تجربی است و ضرورتاً تمام شهودهایمان مکانی هستند و ما ابژهها را در مکان دریافت میکنیم. این مکان چیزی نیست جز صورتی ذهنی که بر داده های آشفته شهود (ماده نخستین نمود)، اعمال می شود.
۱-۱-۱-۳) عینیت مکان
اگر مکان صورت ذهن ماست و نه امری که در تجربه داده شده است، آنگاه در صورت نبود ذهن ما، مکان چه معنایی دارد؟ از نظر کانت مکان شرط سابژکتیو[۷۲] حساسیت ماست که تحت آن شهود برایمان امکان پذیر می شود. «بنابراین تنها از نظرگاه یک انسان میتوانیم از مکان و اشیاء ممتد سخن بگوییم» (A26/B42 )واگر از شرط ذهنی شهودمان رها شویم، آنگاه مکان هیچ معنایی نخواهد داشت. شرط مکانی حساسیت، شرط امکان اشیاء نیست، بلکه شرط امکان نمودآنهاست. بنابراین کانت از ابژکتیویته و سابژکتیویته مکان یا واقعیت و ایدهآلیته مکان به طور همزمان سخن میگوید. مکان به این معنا واقعیت دارد که «هرگاه به ابژهها فکر میکنیم، این کار را باید از طریق تطابق با این شرط صوری انجام دهیم که آنها ]ابژهها [باید برایمان در مکان وجود داشته باشند، و این شرط همان چیزی است که عنوان اعتبار ابژکتیو ]=اعتبارعینی[ را به مفهوم مکان اعطا می کند. درعین حال، «ایدهآل» استعلایی مکان بدین معناست که هیچ یک از ابژههایی که تجربه میکنیم فینفسهم در مکان قرار ندارند ]و ذهن ما آنها را در چنین وضعیتی قرار میدهد[» (سجویک، ۷۰:۱۳۹۰-۷۱) بنابراین واقعی بودن مکان به این برمیگردد که مکان صورت ضروری شهود تجربی ماست. به عبارتی مکان واقعیتی تجربی دارد. اما از این جهت مکان یک ایدهآل است که آن تنها شرط ذهنی سوژه است، و به اشیاء فینفسه ارتباطی ندارد. «چرا که ما نمیتوانیم حکم کنیم که آیا شهود دیگر موجودات اندیشنده، تابع همان شروطی است که شهود ما را محدود میسازند و به طور کلی معتبرند یا نه» A27/B43))پس مکان تنها مربوط به ذهن ماست و از این جهت ایدهآل استعلایی است. «بنابراین در ارتباط با همه تجربه های بیرونی ممکن، ما از واقعیت تجربی مکان سخن میگوییم و همزمان از ایدهآل بودن استعلایی آن دفاع میکنیم» (A28).نتیجه آنکه مکان در فلسفه کانت امری وابسته به ذهن است و دیگر دارای عینیت مطلق نیست. ] عینیت مطلق به این معنا که مطابق با اشیاء فینفسه باشد [بلکه کانت از عینیت مکان در معنای جدیدی یاد می کند. عینیت مکان تنها مربوط به این است که ذهن همۀ انسانها برای شهود تجربی باید مکان را چونان صورت پیشینی شهود در خود داشته باشد. در نهایت باید گفت که مفهومی که کانت از مکان و زمان داشت، مکان نیوتنی است. از نظر نیوتن مکان جوهری است مستقل از اشیاء، که اشیاء درون آن قرار دارند. جهان فیزیکی درون آن و در نسبت با آن حرکت می کند(Hill,2003:119) این مکان، مکانی مطلق است که مستقل از ابژهها می تواند وجود داشته باشد و «موضع هر ابژه بهوسیلۀ موقعیت اش در مکان مطلق تعیین می شود»(Thorpe,2015:190). مکان کانت خواصی مشابه با مکان نیوتن دارد. از این جهت که آن مکانی که از نظر کانت صورت ذهنی و پیشینی شهود تجربی است، همان مکان مطلق و خالی نیوتن است. یعنی ذهن ما ابژهها را در مکان مطلق و همسانگرد[۷۳] نیوتنی شهود می کند. با این تفاوت که از نظر کانت مکان مطلق نیوتنی نه یک موجود واقعی، بلکه شرط ذهنی شهود تجربی است و بنابراین مکانی سابژکتیو میباشد.
۲-۱-۳) زمان
کانت با استدلالهای مشابه که در تبیین متافیزیکی مکان ارائه کرده بود، به تبیین متافیزیکی زمان می پردازد. زمان نیز مانند مکان یک مفهوم تجربی نیست و از هیچ تجربهای منتزع نشده است. تنها با پیشفرض گرفتن زمان است که میتوان تصور کرد که برخی چیزها همزمان و برخی دیگر در زمان های متفاوتاند.(CPR, B46) همچنین مانند مکان، زمان بازنمودی ضروری است که مبنای تمام شهودهاست. در ارتباط با نمودها نمی توان خود زمان را حذف کرد، درحالیکه میتوان زمان را عاری از نمودها درنظر گرفت. بنابراین زمان داده شده ی پیشینی است و شرط کلی امکان نمودهاست. (A91) باز هم مانند مکان، زمان یک مفهوم کلی نیست، بلکه صورت ناب شهود حسی است. زمان های گوناگون، مصادیق زمان واحد یگانه نیستند، بلکه بخشهای آناند. A92) ). کانت زمان را نیز دارای واقعیت تجربی و ایدهآلیته استعلایی میداند. و در نهایت باید گفت که زمان کانت همان زمان خطی و مطلق نیوتنی است.
۲-۳) مکان و زمان در اندیشه نیچه
۱-۲-۳) مکان
نظرات نیچه درباره مکان چه در دوره اولیه و چه در دوره های بعدی به طور قابل توجهی استوار بر مبناهای کانتی است. او این توصیف کانت را میپذیرد که مکان و زمان متعلق به مایند، نه اینکه به اشیاء فینفسه تعلق داشته باشند و این ما هستیم که آنها را بر طبیعت اعمال میکنیم. «همۀ آنچه که به واقع درباره این قوانین طبیعت میدانیم همان چیزی است که خود بدانها اضافه میکنیم. زمان و مکان و بنابراین نسبتی مبتنی بر توالی و عدد».(TL, 37) « زمان به خودی خود بیمعناست. زمان فقط برای موجودی که قادر به ادراک حسی است وجود دارد. مکان نیز به همین گونه است.» (ibid 40) میتوان گفت که نیچه در دورۀ اولیه به ایدهآلیته استعلایی مکان و رئالیته تجربی آن باور دارد. و این بیان با توجه به این که نیچه در دورۀ اولیه هنوز از ایدۀ شیء فینفسه رها نشده بود، موجه به نظر میرسد. اما در دوره های بعدی که نیچه ـ صراحتاً شیء فینفسۀ کانت را از اندیشۀ خود کنار میزند ـ مشاهده می شود که نیچه باز هم از ذهنی بودن مکان سخن میگوید. برای نمونه در یادداشتی مربوط به سال ۱۸۸۶ میگوید: « ما باید به زمان، مکان و حرکت، بدون آنکه مجبور باشیم، به آنها واقعیت مطلق اعطا کنیم باور داشته باشیم» wp 487 )) همچنین او از موهوم بودن مکان و زمان سخن میگوید. درواقع مسأله این است که اولاً با حذف شیء فینفسه، در مقابل مکان ذهنی یا مکان وابسته به سوژه، چه مکان عینیای قرار دارد؟ و ثانیاً بدون معیار مطابقت با اشیاء فینفسه چگونه میتوان از خطا یا موهوم بودن مکان سخن گفت؟ راه حل این دشواری به طور مفصل در فصل حقیقت بیان شد، با این تفاوت که در آنجا حقیقت و عینیت بهطورکلی مورد بررسی قرار گرفت. اکنون میتوان همان تفسیرها را بر زمان و مکان نیز مطابقت داد. از نظر نیچه ما همواره پیچیدگی و صیرورت را در قالبهایی منظم قرار میدهیم و به بازسازی و تحریف آن میپردازیم. اندامهای ما توانایی درک صیرورت را ندارند، بنابراین ذهن صورتهای خود را بر صیرورت اعمال می کند. زمان و مکان نیز مربوط به مایند. اما نیچه از همان دوره اولیه توصیف کانت را بسط میدهد. در فلسفۀ کانت این موضوع غائب است که پیشینیهای ما از کجا میآیند؟ همچنین کانت پیشینیهای سوژه را مطلق و ثابت فرض می کند. نیچه خاستگاه پیشینیها را نیازها و اقتضائات بشر و تلاش وی برای بقاء میداند و معتقد است که این باورهای پیشینی میتوانند در طول زمان تغییر کنند. در دوره های بعدی نیچه به طور دقیقتر از مکان کانتی سخن میگوید. او مکان اقلیدسی و مکان خالی، یعنی همان مکان مورد نظر کانت را موهوم میداند. «مقولات حقایقاند، تنها به این معنا که آنها شرایط حیات ما هستند، همانطور که مکان اقلیدسی یک حقیقت مشروط است… خرد همچنانکه مکان اقلیدسی صرفاً طبیعت ویژۀ یک گونۀ خاص حیوان است، یک [گونه] در میان بسیار» wp515)) به بیان دقیقتر مسأله این میشودکه با رد شیء فینفسه، نیچه چگونه ازموهوم بودن مکان اقلیدسی سخن میگوید. برای پاسخ باید بدانیم که نیچه پدیدار کانتی را مترادف با طبیعت نمیداند. او به تعدد حالات پدیداری اعتقاد دارد. به عبارت دیگر اوتنها راه پدیدار شدن طبیعت را پدیدار کانتی نمیداند و همانطور که قبلاً توضیح دادیم این منافاتی با عدم اعتقاد به شیء فینفسه ندارد. بنابراین میتوان طبیعت را فراتر از پدیدار کانتی یعنی مقولات و مکان اقلیدسی و زمان خطی فهم کرد. از نظر هیل نیچه به دو نوع مکان اعتقاد دارد. «مکانی که درک می شود اما خیالی است و مکانی که واقعی اما درک نشدنی است» (Hill,2003:126 ) از نظر نیچه «مکان پدیداری تنها در دنیای خیالی خودمان اعتبار دارد. ما چیزی درباره مکانی که متعلق به رودخانه ابدی چیزها است، نمیدانیم.» (Ibid) اما نیچه در مقابل موهوم خواندن مکان پدیداری اقلیدسی که ] البته برایمان ضروریاند، از این جهت که بقایمان را تضمین می کنند[ از مکانی دیگر نیز سخن میگوید: «من به مکان مطلق بهعنوان بنیاد نیرو باور دارم اما زمان و مکان به طور فینفسه وجود ندارند.» wp454)) برای پیشرفت بحث اولاً باید بررسی کنیم که نیچه در برابر مکان اقلیدسی از چه مکانی سخن میگوید؟ و دلیل مخالفت وی با مکان اقلیدسی چیست؟ و ثانیاً آن مکان جدید از چه اعتبار و جایگاهی برخوردار است؟ مکان اقلیدسی یک مکان همسانگرد است، یعنی از هرسو خواص برابر دارد. و« هر نقطه از مکان اقلیدسی، همانند نقطۀ دیگر است» Hill,2003:131)) همچنین مکان پدیداری کانتی مکانی مطلق و جوهری است. اما نیچه این مکان خالی را رد می کند. با توجه به ارجاع خود نیچه به بوسکوویچ فیزیکدان، میتوان ریشه های اندیشه نیچه درباب مکان را در آراء او نیز جستجو کرد. کیهان بوسکوویچی متشکل از مراکز و میدانهای متحرک نیرو است. (ibid: 128) نیچه نیز اعتقاد دارد که میتوان جهان را بر اساس «کمیت معینی از نیرو و همچون تعداد معینی از مراکز نیرو» توصیف کرد.) WP 1066)(1) اما از آنجا که نیچه وجود مکان خالی را رد می کند، باید گفت که او نظرات بوسکوویچ را اصلاح می کند. هیل به تفصیل بررسی می کند که چگونه نمی توان طبق توصیف بوسکوویچ، فضای خالی را رد نمود.(Hill,2003: 128-129)بنابراین به نظر میرسد که مکان نیچه ای هرچند متأثر از مکان بوسکویچی است اما متفاوت با آن است. از نظر نیچه هیچ جای مکان خالی نیست، بلکه همواره متشکل از نیروهاست: «]جهان[ در مکان معینی به مثابه نیروی معین قرار دارد، نه مکانی که ممکن است اینجا یا آنجا خالی باشد، بلکه مکانی سراسر ]پر از[ نیرو.» (WP 1067) در هر صورت ارائه دقیق و یافتن نظامی منسجم از نظرات نیچه دربارۀ مکانی که توسط نیروها تعریف می شود هم محل اختلاف مفسران است، هم موضوع اصلی بحث ما نیست. آنچه که آشکار است و محل مناقشه نیست، این است که نیچه با مکان جوهری مطلق اقلیدسی ـ نیوتنی مخالف است. علت رد امکان مناطق خالی مکان را میتوان ناشی از تمایل نیچه به رد جوهرگرایی و پذیرش یک دیدگاه نسبی درباره مکان دانست. (Hill,2033:130.) این با اندیشه کلی نیچه نیز سازگاری دارد. طبق تفسیر دلوز تفاوت و صیرورت نقش اساسی در اندیشه نیچه ایفا می کند.(۲) از این منظر مکان نیوتنی بخاطرهمسانگرد بودنش تفاوت و صیرورت را نادیده میگیرد و سادهسازی می کند. چرا که در همه جا یکسان است و در این مکان خالی بردارهای نیرو وجود دارند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در تحقیق مفاهیم نیازمند تعاریف نظری و عملیاتی هستند.طرح گویه ها یا معرف در قالب تعریف عملیاتی نیز متضمن طی نمودن فرایند شاخص سازی (مفهوم،ابعاد مولفه وگویه) میباشند تا بتوان به طور دقیق و کامل گویه های مورد نظررا تهیه وتدوین نمود. وقتی مفاهیم تحقیق مورد شاخص سازی قرارگرفتند میبایست اعتبار آنها وارسی شود در بحث از اعتبار، سوال اساسی این است آیا گویه ها همان مفهوم را میسنجند که مورد نظر است. روایی آزمون به دقت و اندازه گیری،ثبات و پایایی آن مربوط است.یک معنای روایی،ثبات و پایایی نمرهای آزمون در طول زمان است. و معنای دوم به همسانی درونی گویه ها اشاره دارد. مفهوم آن این است که سوال های آزمون تا چه اندازه با یکدیگر همبستگی دارد.(غیاثوند،۲۵۴:۱۳۸۷)برای سنجش هماهنگی درونی بین بخشهای مختلف یک ابزار نیز از تکنیک های مختلفی می توان استفاده کرد که ضریب آلفای کرونباخ یکی از آنهاست که در پژوهش حاضر برای اطمینان از پایایی سوالات پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده است.بدین ترتیب که بعد از انجام پیش آزمون با حجم ۳۰ نفر، ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی ابزار سنجش محاسبه گردید و ضریب به دست آمده برای طیف های مورد استقاده بالاتر از ۸/ بوده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۴-۴- شیوه ی تحلیل تحقیق طرح تحقیق چارچوبی است برای تفسیر نتایج داده ها ،چارچوبی که به ما کمک میکند کاری بیش از گزارش ساده انجام دهیم دواس( ۱۳۸۷: ۴۲) تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با بهره گرفتن از نرم افزار آماری SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. توصیف داده ها با آمارههای توصیفی(جداول فراوانی و درصد) و سنجش فرضیات با توجه به سطوح سنجش متغیرها با بهره گرفتن از آماره های استنباطی نظیر همبستگی، رگرسیون ،آزمونF،آزمونT … انجام شده است. فصل پنجم تجزیه و تحلیل داده ها مقدمه: پردازش داده ها در پژوهشهای اجتماعی ـ اقتصادی معمولا در دو سطح انجام میگیرد این دو سطح عبارتند از: ۱- توصیف داده ها و ۲- تجزیه و تحلیل و تبیین داده ها. در مرحلهی توصیف داده ها جامعهی مورد مطالعه با توجه به متغیرهای مورد نظر توصیف شده و تصویری از وضعیت موجود ارائه میگردد. برای تبیین این وضعیت از آمار توصیفی که طیف نسبتا گستردهای را تشکیل میدهد استفاده میگردد. در بخش آمار توصیفی محقق درصدد اثبات یا رد فرضیهی خاصی نمیباشد. زیرا در این سطح از پردازش، در هر مرحله تنها یک متغیر مورد بررسی قرار میگیرد و روابط بین متغیرها مد نظر نمیباشد (کلانتری، ۱۳۸۵: ۷۹). ۵-۱- آمار توصیفی آمار توصیفی شامل راههایی برای خلاصه کردن ویژگی های نمونه است که به وسیله جدولهای توزیع فراوانی و درصد نمایش داده میشود.جداول مهمترین ابزار برای سنجش و اندازه گیری داده های یک پژوهش به حساب میآیند. به همین دلیل ابتدا به توصیف جامعهی آماری بر اساس حجم نمونه تعداد پاسخگویان، سن، تحصیلات، وضعیت اشتغال و… با توجه به فراوانی و درصد پرداخته میشود، سپس درصد پاسخ پاسخگویان به هرکدام از گویه های مقیاس پرسشنامه آورده میشود. شاخص ترکیبی هر یک از متغیرها نیز بررسی میشود و سپس به بررسی آزمون فرضیه ها توسط آمار استنباطی پرداخته خواهد شد و نهایتاً در قسمت سوم (تحلیل چند متغیر) عوامل مؤثر بر مسئله بررسی میگردد. جدول شماره ۵-۱-۱-توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب گروه های سنی
سن |
تعداد |
درصد معتبر |
درصد تجمعی |
۲۰-۱۵ سال |
۱۱۶ |
۴/۲۹ |
۴/۲۹ |
۲۱-۳۰ سال |
۱۰۲ |
۸/۲۵ |
۲/۵۵ |
۳۱-۴۰ سال |
۱۰۲ |
۸/۲۵ |
۰/۸۱ |
۴۱-۵۰ سال |
۷۵ |
۰/۱۹ |
۱۰۰ |
کل |
۳۹۵ |
۱۰۰ |
|
در جدول شماره ۵-۱-۱- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن به نمایش گذاشته شده است. همان طور که مشاهده میشود، بیشترین فراوانی متعلق به گروه سنی ۲۰ سال و کمتر است که ۴/۲۹ درصد از پاسخگویان در بر میگیرد و کمترین تعداد پاسخگویان یعنی ۷۵ نفر(۰/۱۹ درصد) در گروه سنی ۴۱-۵۰ قرار دارند. جدول شماره ۵-۱-۲-توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب وضعیت تأهل
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
همچنین درحقوق بین الملل بین دولت«دوفاکتو» و دولت «دوژور (سابق)» تفاوت وجود دارد و دولت موقت کی یف بعد از فرار یانوکوویچ به عنوان دولت دوفاکتو اکراین شناخته می شود. موضوع قابلا تامل اینجاست که در شناسایی مسئولیت بین المللی دولت وجایگاه قانونی مقامات یک کشور در حقوق بین الملل ،اصالت را بر دولت دوفاکتو می دهند. و قانونی بودن سمت و جایگاه دولت موقت اکراین به ریاست آرسنی یاتسینیوک از سوی بسیاری از دولت ها و به موجب حقوق داخلی آن کشور شناسایی شده بود و مفهوم مخالف آن این بوده که یانوکویچ پس از عزل توسط پارلمان آن کشور دیگر رئیس جمهور نبوده و هیچ سمت قانونی در اکراین نداشته است که بتواند در روابط بین الملل منشاء اثر حقوقی برله یا علیه دولت اکراین گردد. ویا اگر برفرض حتی اگر یاناکویچ رییس قانونی دولت می بود، او مجاز نبود که از نیروهای بیگانه برای تجزیه سرزمین خود و بروز احتمالی جنگ داخلی و کشتار احتمالی شهروندان خود دعوت و استفاده کند.این بر خلاف قانون اساسی اکراین بوده و هیچ مقام دولتی مجاز نیست برخلاف قانون اساسی کشورش رفتار کند و چنین رفتاری درعرف بین الملل مردود است.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
فصل چهارم : دکترین مداخله بشر دوستانه مقدمه اسدلال دیگر روسیه برای مداخله در بحران اکراین این بوده که ، برای جلوگیری از قتل وعام روس تباران ساکن اکراین وشبه جزیره کریمه و ایالت های شرقی آن کشور مجبور به مداخله بشر دوستانه در اکراین شده است. برای سنجش صحت وسقم این استدلال وادعای روسیه باید بینیم تعریف مداخله بشردوستانه ازمنظر حقوق بین الملل چیست؟ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺪﺍﺧﻠﻪ ﺑﺸﺮﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ، ﭘﺮﺳﺸﻬﺎﯼ ﻓﺮﺍﻭﻧﯽ در حقوق بین الملل ﻣﻄﺮﺡ ﺍﺳﺖ ازجمله: ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﻧﻘﺾ ﻓﺎﺣﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﭼﯿﺴﺖ؟ وچه زمانی موضوعیت دارد ؟ ﺁﯾﺎ ﺍﺳﺎﺳﺎ ﻣﺪﺍﺧﻠﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ، ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﻘﺮﺭﺍﺕ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻞ ﺟﺎﯾﺰ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻧﻪ؟ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺣﻘﻮﻗﯽ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﺪﺍﺧﻠﻪ ﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟ ﺁﯾﺎ مداخله بشر دوستانه با جواز شورای امنیت سازمان ملل متحد صرفا” موضوعیت دارد ؟ویا ﻋﺮﻑ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﻭ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﺩﻭﻟﺘﻬﺎ نیز جوازی برای این نوع مداخلات در امور داخلی کشورها می تواند باشد؟از همه مهمتر رابطه حاکمیت دولت ها با مداخله بشر دوستانه چگونه است؟پارادوکس موجود بین منع توسل به زور و مداخله بشر دوستانه در حقوق بین الملل چگونه تبین می شود؟ بخش عمده ای از کتاب قطور تاریخ به موضوع جنگ و مداخلات کشورها در امور یکدیگر اختصاص دارد ودر فصول مختلفی از این کتاب ،دولتها بنا به دلایل گوناگونی علیه دیگر دولتها اقدام نظامی کردهاند وحاکمیت یکدیگر را نقض ویا زیر سوال برده اند.بعد از جنگ جهانی دوم وبا ظهور اندیشه های اومانیستی وتوجه بیشتر حقوق بشر از یک سو و جا افتادن اصل منع توسل به زور و عدم مداخله در امور داخلی کشورها از سوی دیگر گمان می رفت جهان کمتر شاهد جنگ های خونین و طولانی باشد . با وجود پیشرفتهایی که در نیمه دوم قرن بیستم در نظام حقوقی بینالمللی و ظهور سازمان های نظارتی حاصل شد، متاسفانه پدیده جنگ همچنان واقعیات گریز ناپذیر زیست بشری بوده و هست. حقوق بینالملل معاصر در برخی شرایط حاد انسانی حادث در داخل یک کشور ،اقدام نظامی یا تحریم بر علیه حاکمیت و مداخله در امور داخلی را مجاز دانسته و حتی آن را تجویز میکند واصول عدم مداخله ومنع توسل به زور رابه نفع مداخله نادیده می گیرد. گوئیا توسل به قوای قهریه از جمله آن ابزارهای تضمین قواعد حقوق بین المللی است که نمی توان بدون آن نظم و امنیت جهان را متصور شد و به سختی میتوان باور که قواعد حقوقی، بدون ابزارهای کنترلی و حمایتی توسط همه تابعان حقوق به درستی اجرا شوند.با وجود این، توسل به نیروی های نظامی و مسلح و مداخله در امور داخلی و بین المللی همواره باید با رعایت قوانین بین المللی و مقررات و شرایط دقیقی صورت گیرد تا از آثار و تبعات سوء آن تا حد امکان پیشگیری شود.صدالبته اگر این استفاده از قوای قهریه و مداخلات از سوی قدرت های بزرگ جهانی صورت بگیرد تفسیری متفاوتی از حقوق بین الملل را شاهد خواهیم بود. چراکه جواز سازی از سوی این قدرت ها با توجه به نفوذ شان در ساختار شورای امنیت کاری سهل بوده و است. حتی در صورت وجود عدم جواز مداخله از سوی شورای امنیت ، این قدرت ها راسا اقدام به مداخله در امور سایر دولت ها می نمایند.از این رو با وجود حق وتوی امکان برخوردهای قانونی را در سازمان ملل وقتیکه منافع احدی از قدرت های جهانی در بین باشد سرابی بیش نخواهد بود. «مداخله بشردوستانه» از جمله دلایلی است که برخی دولتها، به ویژه از اواسط قرن نوزدهم به بعد، برای توجیه اقدام مسلحانه خود علیه حاکمیت دولتهای دیگر مطرح کردهاند. مداخله بشردوستانه در مفهوم مضیق و کلاسیک خود به معنای هر اقدام مسلحانه دولتی علیه حاکمیت دولتی دیگر و مداخله در امور داخلی آن کشور است که برای صیانت از جان و آزادیهای شهروندان دولت اخیر که قادر یا مایل نیست خود چنین صیانتی را برای آنها فراهم کند صورت میگیرد.ولی مفهوم موسع مداخله بشردوستانه اعم از اقدام مسلحانه و سایر اقدامات غیرمسلحانهای است که ممکن است صورت گیرد؛ از جمله تحریم اقتصادی ، تحریم تسلیحاتی و یا بلوکه کردن داراییهای مقامات کشور خاطی و منع صدور روادید برای آنها، یا وضع تحریمهای فراگیر علیه آن دولت. چنین اقداماتی ممکن است به صورت یکجانبه یا چند جانبه باشند، یا توسط سازمانی منطقهای همچون ناتو ، اتحادیه اروپا، اتحادیه کشورهای عربی ،شورای همکاری خلیج فارس و…صورت گیرند. موضوع مهمی که باید توجه نمود این است که «کمکهای بشردوستانه» مفهومی متمایز از مداخله بشر دوستانه دارد. « کمک های بشر دوستانه» ناظر بر ارائه کمکهایی است به صورت آب و غذا، وسایل پزشکی و دارو، امکانات بهداشتی و مانند آن ،به دولت ویا اشخاصی که به چنین کمکهایی نیاز دارد اطلاق می شود و بیشتر در موارد بحرانی ناشی از بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله و یا اینکه در معرض تجاوز دولت مرکزی خود، یا دولت دیگر ویا گروه های شورشی وتروریستی واقع شده اند و یا مجبور به ترک دیار و سرزمین خود شده و در کشور بیگانه ویا در سرزمینی غیر از سکونت گاه خود آواره وپناهنده شده اند ، ارائه می شود .مانند کمک های بشر دوستانه به آوارگان سوری ساکن در اردوگاه های ترکیه، اردن و لبنان یا کمک به آورگان اقلیت دینی یزیدی های آواره شده در کوه های سنجار عراق بخاطر قتل عام وحشیانه دولت اسلامی.مجمع عمومی ملل متحد در تاریخ ۱۸ دسامبر ۱۹۸۸ با صدور قطعنامه ۱۳۱/۴۳ (که به نحوی به موجب قطعنامه ۱۰۰/۴۵ تاریخ ۱۴ دسامبر ۱۹۹۰ راجع به ترتیب دادن «دالان های انسانی» تمدید شد)، مقرر داشت معاضدت بشر دوستانه در حق قربانیان مصائب طبیعی و وضعیت های اضطراری مشابه مقدمتاً در صلاحیت دولت محل وقوع مصیبت باشد، و این دولت بتواند به دلخواه مداخله خارجی را خواستار شود. در این قطعنامه، مداخله مستقیم دولت ها که به ابتکار خودشان دست به عملیات بزنند طرد شده است.[۱۲۳] بدیهی است که «کمکهای بشردوستانه» با رضایت دولت و یا افراد دریافتکننده همراه است، و در موارد صدرالاشاره رضایت دولت های پذیرنده آوارگان نیز شرط است .مثلا درمورد کمک به اقلیت دنی یزدیدی ها گرفتار در کو ه های سنجار ارائه کمک های هوایی از سوی هواپیماها و یا بالگرد های بیگانگان با رضایت دولت مرکزی عراق صورت گرفته است. در حالی که هدف مداخله بشردوستانه حمایت از مردم یا گروهی از مردم آن کشور است که در معرض تجاوز، تعدی ، قتل و عام عمدتا دولت مرکزی صورت میگیرد.که در چنین مواردی در مداخلات بشر دوستانه رضایت کشور هدف شرط نیست.مانند مداخله بشر دوستانه ناتو در بحران بالکان. با توجه به ارتباط مفهوم «مداخله بشردوستانه» با برخی مفاهیم و اصول دیگر حقوقی، بهویژه مفهوم حاکمیت ، اصل منع توسل به زور و اصل ممنوعیت مداخله در امور داخلی دولتها، م«داخله بشردوستانه» جنبههای پیچیده حقوقی بسیاری را مطرح میکند. در نتیجه، دیدگاههایی که در طول زمان و به فراخور پیشرفت نظام حقوقی بینالمللی درباره جواز یا منع «مداخله بشردوستانه» مطرح شدهاند متفاوت بوده و هست. البته برخی دکترینهای مطرح شده به جوانب غیرحقوقی این گونه مداخلات نیز توجه کردهاند، و این بیشتر به دلیل استقرار اصل منع تهدید یا توسل به زور در نظام حقوقی بینالمللی پس از تاسیس سازمان ملل متحد است. ولی در اینجا هدف آن است که با توجه به وضعیت نظام بینالمللی موجود، ابتدا نیم نگاهی به مفهوم حاکمیت و اصل عدم مداخله در امورداخلی کشورها داشته باشیم وسپس به سنجش همخوانی یا عدم مطابقت حقوقی دکترین «مداخله بشردوستانه» روسیه در اکراین بپر دازیم. بخش اول ) حاکمیت[۱۲۴] حاکمیت یک مفهوم اساسی در حقوق بین الملل است که به معنی اختیار یا قدرت عالیه و تجزیه ناپذیر دولت جهت وضع و اعمال قوانین خود در خصوص کلیه اشخاص ،اموال و وقایع داخل مرزهای یک کشور که آن حاکمیت تحت تاثیر یا کنترل دیگر دولت ها قرار نمی گیرد..مع هذا اعمال حاکمیت در عمل حالت مطلق ندارد. بر اساس نظریه رضایت دولت، می توان نتیجه گرفت که هر دولتی می تواند محدودیت هایی بر اختیارات حاکمه خود از طریق پذیرش محدودیت های ناشی از حقوق بین الملل و یا دراثر تصمیمات سازمان های بین المللی که عضویت آن را دارد اعمال نماید. دولت ها موظف به رعایت قواعد حقوقی ایجاد شده توسط جامعه بین المللی بوده و نیز تابع برخی محدودیت های مندرج در معاهدات تعیین شده توسط سازمان های بین المللی هستند.حاکمیت خصیصه اصلی شخصیت بین المللی موجودیتی است که در پی وضعیت حقوقی مساوی با دیگر اعضای جامعه ملت ها می باشد[۱۲۵]. لذا حاکمیت مفهومی است که قدمت آن به شکل گیری جوامع بشری درشکل ابتدایی خود بر می گردد. می توان ریشه شکل گیری دولت در روابط بین الملل را تا پنج هزار سال پیش از این دنبال کرد و از چشم انداز جهانی تاریخی ، سر برآوردن حاکمیت در پایان قرون وسطی پدیده تازه و کاملا” نو به نظر می رسد. از این گذشته با برخوردارشدن دولت از حاکمیت ، نه تنها سرشت دولت دگرگون شد بلکه سرشت حقوق بین الملل هم متحول گردید. اگرچه چندین سده طول کشید تا دولت برخوردار از حاکمیت نو تحکیم یابد ولی معمولا پذیرفته اند که می توان از زمان صلح وستفالی ( ۱۶۴۸) دولت های اروپایی را واحد هایی برخوردار از حاکمیت دانست.[۱۲۶]برخی از صاحب نظران روابط بین الملل معتقدند که اصطلاح حاکمیت در قرن شانزدهم برای اولین بار از سوی «ژان بدن» مطرح شد. از نظر «بدن»، حاکمیت عبارت است از «قدرت عالی و نهایی دولت بر اتباع و دارایی آن ها که مطلق و دائمی است.»[۱۲۷] حاکمیت در ابتدا مطلق فرض می شد و تنها در تقابل با سایر قدرتها و اشکال متعددی از آن همچون توازن قدرت، حاکمیت دولت را در عرصه بین المللی محدود می کرد. به مرور زمان با شکل گرفتن حقوق بین الملل، برای حاکمیت مطلق و بی حد و مرز نیز محدودیت هایی در قبال رفتار یک دولت با دولت های دیگر و اتباع خود ایجاد شد. حاکمیت دارای دو بعد درونی و بیرونی است .از نظر بعد درونی دولت برخوردار از حاکمیت ، واحدی شناخته می شود که توانایی اعمال اقتدارات عالیه را در داخل سرزمینی خود دارد.( توانایی اعمال حاکمیت) و از نظر بعد بیرونی هر دولت برای بدست آوردن حاکمیت خارجی باید به مثابه یک عضو برابر جامعه بین المللی از سوی دیگر دولت ها به رسمیت شناخته شود.( شناسایی ) با جمع شدن این دو بعد از حاکمیت نتیجه حاصل می شود که دولت های برخوردار از حاکمیت از نظر جامعه بین المللی مکلف و موظفند پایبند هنجار عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر باشند.به دیگر سخن حاکمیت همه دولت ها را ملزم می سازد تا برای خود حقی برای مداخله در امور داخلی یکدیگر قائل نباشند.پس محدودیت های وارده به حاکمیت دولت ها در دو حوزه مختلف قابل شناسایی است: اول، محدودیت هایی که ناشی از سرشت مناسبات بین المللی است و با هزینه همزیستی مسالمت آمیز دولت ها در جامعه بین المللی، اصل برابری و احترام به حاکمیت ها را مخدوش نمی کند. اما محدودیت دیگر، به عنوان هزینه عدم تبعیت از مقررات و قوانین بین المللی تلقی می شود و زیر عنوان مداخله قابل شناسایی است. “یکی از نتایج اصل حاکمیت ملی، عدم مداخله در امور داخلی یک دولت مستقل است.اما گروسیوس» در قرن هفدهم تصویری از حاکمیت ارائه داد که حقوق بین الملل و اندیشه «مداخله بشردوستانه» آن را محدود می کرد. اندیشه مداخله بشردوستانه، استفاده از زور را به وسیله یک یا چند دولت برای متوقف کردن بدرفتاری گسترده و وحشیانه دولتی نسبت به اتباع خویش و یا ساکنان مقیم آن کشور مشروع و قانونی میدانست. البته قلمرو قاعده ممنوعیت مداخله در امور داخلی کشورها هنوز نیز از جمله موضوعات جنجال برانگیز به شمار می رود. در این خصوص برخی ازعلمای حقوق بین الملل از تفسیر موسع اصل عدم مداخله که بر تفسیر مشابهی از مفهوم حاکمیت پایه می گیرد حمایت و جانبداری می کنند، و هرگونه مداخله در قلمروی حاکمیت کشورها را به شدت مردود می شمارند. از سوی دیگر، گروهی نیز از تفسیر مضیق و محدود اصل عدم مداخله حمایت می کنند. به اعتقاد این عده، تفسیر موسع اصل حاکمیت و تفسیر مشابهی از اصل عدم مداخله، دیگر پاسخگوی تقاضاهای روز افزون بین المللی شدن مسؤولیت کشورها در قبال حفظ صلح و امنیت بین المللی و حمایت از حقوق بشر نیست. اگر چنین مسؤولیت های بین المللی رو به رشدی، به عنوان یک موضوع حقوقی و قانونی به رسمیت شناخته شود، آن گاه حاکمیت را باید به چشم موضوعی نگریست که از نظر حقوقی بسیار محدودتر از گذشته شده است".[۱۲۸] امروزه این گونه استدلال می شود که حمایت بین المللی مؤثر از حقوق بشر مستلزم احساس مسؤولیت دسته جمعی دولت ها در مجامع بین المللی است؛ اما اقداماتی که در جهت تحکیم این حقوق در سطح جهانی انجام می گیرد به طور اجتناب ناپذیری با اصل «عدم مداخله در امور داخلی کشورها» که یکی از مهمترین اصول همزیستی بین المللی است، مواجه می شود. لذا این پرسش مطرح می شود که آیا تغییرات ژرف ناشی از وابستگی متقابل دولت ها موجبات جابجایی نقطه توازن بین حاکمیت دولت ها و قدرت جامعه بین المللی را فراهم نساخته است؟ آیا به نام ارزش ها و مقررات بین المللی، «حق مشروع مداخله در امور داخلی دولت های عضو» در حال به رسمیت شناخته شدن نیست. بخش دوم) مفهوم مداخله[۱۲۹] در گفتمان حقوق بین الملل،« مداخله » ،اساسا” به معنی توسل و اتکای به زورتوسط قدرت برتری اعم از سازمان ملل متحد، سازمانهای منطقه ای و یا کشوری برای تحت تاثیر قراردادن کشور دیگر برای پیروی ویا اطاعت از سیاست های خود یا تمکین در مقابل خواسته هایش در امور داخلی و بین المللی است. یا « دخالت مستبدانه توسط یک یا چند دولت در امور داخلی یا خارجی دولت یا دولتهای دیگرکه اغلب با تهدید یا توسل به زور همراه است.[۱۳۰]» این نوع طرز تفکردر روابط بین المللی بیشتر به قبل ازجنگ جهانی اول برمی گردد.و برگرفته ازآموزه های دینی مسیحیت که جنگ ها را در راستای دفاع از کیش مسیحیت جایز می دانست و در دوران جگ های صلیبی از عوامل اصلی بسیج مسیحیان برای مقابله با مسلمانان بود و مسلمانان نیز نیز براساس اندیشه های دینی شان جنگ با کفار را جنگ مشروع می دانستند و معتقد بودند که جهان کفر یا در مقابل اسلام تسلیم شود و مسلمان گردد و یا اینکه به حکومت اسلامی جزیه پرداخت نماید. لذا مداخله در امور دیگر بلاد و کشورها در اروپا و خاورمیانه منبعث از آموزه های دینی بود. بعد از رنسانس و کم رنگ شدن حضور آموزه های دینی در امور سیاسی دولت ها ( لائیتیسه ) و همچنین تشکیل دولت هایی به سبک نوین در سده هفدهم میلادی و مخصوصا بعد از دوران صلح وستفالی و ظهور حاکمیت های مستقل لزوم احترام به تمامیت ارضی کشور ها و عدم دخالت در اموریکدیگر سنگ بنای روابط بین المللی حاکم بین دولت ها با محوریت اروپا گردید.این نوع طرز تفکر در روابط بین الملل تا تشکیل سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ ادامه یافت از آن به بعد با مطرح شدن اندیشه ها و مقاوله نامه های حقوق بشری از سال ۱۹۴۸ که هدف شان حمایت از نوع بشر در مقابل حاکمیت ها و قدرت های مستبد مطلقه بود تغییر یافت و بعبارتی جامعه شناختی ، جامعه جهانی از مفهوم دولت وحقوق حاکمیت گذر کرده بود و در فکر تامین حقوق حداکثری برای نوع بشر شد از آن به بعد حقوق بین الملل صرف به روابط دولت ها نمی پرداخت و مفهوم مداخله بشر دوستانه در امورداخلی و بین المللی کشورها این بار برای حمایت از افراد و گروه های انسانی در مقابل سوء رفتار حکومت ها وارد ادبیات حقوق بین الملل گردید. ازاین زمان پارادکس لاینحلی بین مداخله و عدم مداخله در امور داخلی کشور ها شکل گرفت اینکه در حقوق بین الملل چه مداخله ای به حق خوانده می شود ؟و اگر مشخص است چه معیار هایی به سازمان ملل و دولتها اجازه توسل به زور را مطابق با حقوق بین الملل می دهد؟ آیا منشور سازمان ملل به صراحت مرزبندی مداخله و عدم مداخله و توسل به زور را مشخص ساخته است؟. بند ۷ ماده ۲ منشور از یک طرف مداخله را ممنوع و از سوی دیگرمداخله را به شکل جمعی مشروع می داند.« هیچ یک از مقررات مندرج در این منشور ، ملل متحد را مجاز نمی دارد در اموری که ذاتا” جزء صلاحیت داخلی هر کشوری است دخالت نماید واعضاء را نیز ملزم نمی کند که چنین موضوعاتی را تابع مقررات این منشور قرار دهندلیکن این اصل به اعمال اقدامات قهری پیش بینی شده در فصل هفتم لطمه وارد نمی کند.» آنچه در منشور ملل متحد بیشتر از هر موضوع جواز اقدامات دسته جمعی را به شورای امنیت و یا کشور ها می دهد موضوع نقض صلح جهانی است . در مداخله بشر دوستانه حمایت از اتباع کشوری است که مورد تهاجم، قتل وعام ، نسل کشی و… واقع شده اند که یک موضوع حقوق بشری است.سوالی که به ذهن متبادر می شوداین است، آیا سوء رفتار دولتی با اتباع خود تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی محسوب می شود یا خیر؟ بنظر می رسد با تغییر رویکردی که در تابعان حقوق بین الملل به تانی وآهستگی رخ می نماید و افراد نیز به نوعی تابع حقوق بین الملل می گردند. که نشانه های این امر را می توان در رویکرد اتحادیه اروپا به جواز شکایت اشخاص از دولت ها در مراجع قضایی بین المللی مشاهده کرد و همچنین تشکیل داد گاه های کیفری بین المللی همانند دادگاه کیفری یوگسلاوی و روآندا وهمچنین جواز مداخله حقوق بشری در صورت نقض فاحش آن وسوئ رفتار دولتی با اتباع خودشان ، بنظر می رسد . مباحث حقوق بشری می تواند تهدید کننده و ناقض صلح جهانی محسوب گردد. اگر صاحب نظران حقوق بین الملل از روش سنتی خود که بیشتر بر گرفته از سنت حقوقی انگلوساکسونی است دست بردارند و از محافظه کاری در تدوین حقوق بین الملل دست بردارند. منشور ملل متحد علاوه بر شورای امنیت در فصل هشتم (بند ۱ ماده ۵۲) جواز اقدامات یک جانبه در راستای حفظ صلح و امنیت جهانی به نهادهای منطقه ای صادر کرده است.« هیچ یک از مقررات این منشور مانع وجود قراردادها یا نهادهای منطقه ای برای انجام امور مربوط به صلح و امنیت بین المللی که متناسب برای اقدامات منطقه ای باشدنیست مشروط بر اینکه اینگونه قراردادها یا موسسات و فعالیت های آنها با مقاصد و اصول ملل متحد سازگار باشد.»از این رو دولت ها و سازمان های منطقه ای باستناد این اصل در مواردی که صلح و امنیت جهانی به خطر می افتد با لحاظ سایر توصیه های منشور اقدام به مداخله بشر دوستانه نمایند. ۴-۲-۱ ) اصل عدم مداخله[۱۳۱] “اصل عدم مداخله و اصل عدم توسل به زور به عنوان دو قاعده مهم نظام دهنده روابط بینالمللی هستند که هم مبنای عرفی و هم مبنای قراردادی دارند، و مانع عمدهای در راه هر نوع مداخله محسوب میشوند. اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت ها، به عنوان اصلی بنیادین در حقوق بین الملل، مبتنی بر برابری حاکمیت و استقلال سیاسی دولت ها است. این اصل تکلیفی حقوقی بر دولت ها برای خودداری از دخالت در امور داخلی یکدیگر تحمیل می کند[۱۳۲].” اجماع بین المللی در منع مداخله ضمن قطعنامه های متعدد مجمع عمومی سازمان ملل ذکر شده است که از آن جمله می توان به اعلامیه ۱۹۶۵ منع مداخله در امور داخلی دولتها و حمایت از استقلال و حاکمیت آنها اشاره کرد. «اعلامیه اصول حقوق بین الملل درباره روابط دوستانه و همکاری بین دولتها بر اساس منشور ملل متحد که بدون رای گیری در سال ۱۹۷۰ توسط مجمع عمومی تصویب شد،منع مداخله را مورد تاکید قرار داده و آن را به هرمنظوری طرد می نماید. بر اساس اعلامیه مزبورمداخله مسلحانه و کلیه اشکال دیگر دخالت یا تهدید علیه شخصیت دولت یا عناصر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن ، نقض حقوق بین الملل است.[۱۳۳]» از اصول و مفاهیمی که در منشور ملل متحد نقش کلیدی در تنظیم رفتار دول بایکدیگر و الزام آنها به رعایت شان تاکید شده اصول «تساوی حاکمیت ها»، «منع توسل به زور» و «منع مداخله» می باشد.واین مفاهیم به مرور زمان و دربروز بحران های منطقه ای اهمیت خود را هر چه بیشتر نمایان ساختند .اگر امروزه در نقاط مختلف جهان شاهد جنگ و نزاع بین المللی هستیم ،بخش عمده این درگیری ها ناشی از عدم رعایت این اصول و عدم پایبندی برخی دولت ها به آن اصول مصرح در منشور می باشد.در خاورمیانه قدرت های غربی بهمراه دولت های منطقه با دخالت در امور داخلی یکدیگر در قالب حمایت از گرو ه های طرفدار خود،باعث بر افروختن آتش جنگ وظهور تروریست بین المللی شده اند، غرب و هم پیمانان منطقه ای شان( عربستان،قطر،امارات وترکیه) در حمایت از گرو ه های مخالف بشار اسد در سوریه در امور داخلی آن کشور مداخله نموده و معتقدند که حضورشان در راستای مداخله بشر دوستانه می باشد ، و در مقابل روسیه و ایران نیز از دولت بشار اسد حمایت می کند ، در عراق کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و ترکیه از گرو ه های شورشی حمایت می کنند و اصل عدم مداخله در امور داخلی را رعایت نمی کنند و یا در منطقه اروپای شرقی دخالت روسیه در شرق اکراین به بهانه حمایت از اتباع و مداخله بشر دوستانه ،همه اینها و موارد مشابه آن در سایر نقاط جهان نشان از فراموشی یا عدم پایبندی دولت ها به منشور ملل متحد و حقوق بین الملل است . در حالیکه طبق بند هفت ماده ۲ منشور«هیچ یک از مقررات مندرج در منشور، ملل متحد را مجاز نمی دارد در اموری که ذاتاً جزو صلاحیت داخلی هر کشوری است، دخالت نماید و اعضا را نیز ملزم نمی کند چنین موضوعاتی را تابع مقررات این منشور قرار دهند. لیکن این اصل به اعمال اقدامات قهری پیش بینی شده در فصل هفتم لطمه وارد نخواهد آورد.» ۴-۲-۲ ) اقدامات مجمع عمومی مجمع عمومی سازمان ملل طی تعدادی از قطعنامه ها و اعلامیه هایی که به تصویب رسانیده به موضوع اصل عدم مداخله پرداخته است.چنانچه پیشتر اشاره اعلامیه سازمان ملل در زمینه عدم مداخله که در قالب قطعنامه شماره ۳۱/۲۱ مجمع عمومی در ۱۹۶۵ به تصویب رسید بر حق کشورها در زمینه انتخاب و اداره امور خود بدون هرگونه دخالت خارجی تأکید ورزید. این اعلامیه صریحاً مداخلاتی را که حاکمیت و استقلال سیاسی کشورها را تهدید می کند ممنوع اعلام نمود. “ در سال ۱۹۸۱، مجمع عمومی با تصویب قطعنامه شماره ۱۰۳/۳۶ در زمینه اجرای اعلامیه «غیرقابل پذیرش بودن مداخله در امور داخلی کشورها» گام دیگری در جهت تقویت اصل عدم مداخله برداشت. در این اعلامیه، مجمع به طور جدی اعلام کرد اصل عدم مداخله در امور داخلی و خارجی کشورها دربرگیرنده حقوق و وظایف ذیل می باشد: - خودداری از هر گونه اقدام زورمندانه و قهرآمیزی که ملل تحت سلطه استعمار یا اشغال بیگانگان را از اعمال حق تعیین سرنوشت، آزادی و استقلال خود محروم سازد؛ - خودداری از سوء استفاده و مخدوش نمودن موضوعات حقوق بشری به عنوان ابزار دخالت در امور داخلی کشورها و اعمال فشار بر کشورهای دیگر یا ایجاد جو بی نظمی و عدم اعتماد میان کشورها یا گروهی از کشورها؛ - حمایت و پشتیبانی کامل از حق تعیین سرنوشت، آزادی و استقلال ملت های تحت سلطه استعمار، اشغال خارجی یا رژیم های نژادپرست و همچنین حق این ملت ها در زمینه دست یازیدن به مبارزه سیاسی و مسلحانه برای نیل به این اهداف بر اساس منشور؛ - رعایت، گسترش و دفاع از تمامی حقوق بشر و آزادی های اساسی در محدوده قلمروی ملی خود و اقدام در زمینه امحای موارد جدی و گسترده نقض حقوق بشر ملت ها و مردمان، به ویژه در جهت از میان برداشتن آپارتاید و تمامی اشکال نژادپرستی و تبعیض نژادی”[۱۳۴] در عین حال قطعنامه های بسیاری در رابطه با اوضاع و احوالی که در آن حقوق بشر آشکارا نقض شده از طرف مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسیده است. بنا بر این قطعنامه ها می توان نتیجه گرفت که اصل «عدم مداخله» در برابر اقدامات سازمان ملل در این زمینه عقب نشینی کرده است. این عقب نشینی در سه مورد مشخص شده است:
-
- هنگامی که حقوق بشر در سرزمین هایی نقض می گردد که تحت سلطه یا استعمار دولتی قرار گرفته و یا توسط آن اشغال شده اند. مجمع عمومی سازمان ملل در این مورد قطعنامه های متعددی همچون قطعنامه های مربوط به فلسطین اشغالی، رودزیا، نامیبیا به تصویب رسانده است. این اقدامات بر اساس مسؤولیت ویژه سازمان ملل متحد بر «سرزمین هایی که مردم آن هنوز توسط خود اداره نمی شوند» یا سرزمین های تحت قیومیت انجام گرفته است.
-
- هنگامی که نقض حقوق بشر از اوضاعی ناشی می شود که صلح و امنیت بین المللی را در معرض خطر قرار می دهد. این مورد خصوصاً ناظر بر وضع آفریقای جنوبی در جهت خاتمه دادن به نظام آپارتاید در کشور بوده است.
-
- هنگامی که نقض حقوق بشر چنان جنبه ای به خود می گیرد که دیگر سکوت جامعه بین المللی از لحاظ اخلاقی و انسانی قابل تحمل نیست و دخالت آن جامعه برای خاتمه دادن به چنین وضعیتی الزامی تلقی می شود.
در موارد مذکور، بررسی موضوع حقوق بشر از قلمرو صلاحیت انحصاری دولت ها خارج می شود.
بخش سوم ) مداخله بشر دوستانه[۱۳۵] دایرهالمعارف حقوق بینالملل، مداخله بشردوستانه را اینگونه تعریف میکند: «استفاده از زور توسط یک دولت دیگری به منظور حمایت از جان و آزادی اتباع دولت دیگری که یا نمیتوانند یا نمیخواهند رأسا کاری انجام دهند.[۱۳۶]» ظاهرا این تعریف را روشن و جامع در رابطه با مداخله بشردوستانه از لحاظ حقوقی شناخته نمی شود و چون این تعریف وجود ندارد، به طور طبیعی معیارهایی هم وجود ندارد که بتوانیم رفتاری را مصداقا تشخیص بدهیم که مداخله بشردوستانه هست یا نیست.حقوق بینالملل در این مساله تا حدی سردرگم است. از یک طرف، توسل به زور را فقط با مجوز شورای امنیت و در بحث دفاع مشروع فردی و جمعی قبول دارد و هر نوع توسل به زور را که خارج از این حوزه باشد، نمیتواند قبول کند.. مداخله در کشور دیگر، توسل به زور را به همراه دارد و حتی اگر به مداخله، پسوند « بشردوستانه» اضافه کنیم از ماهیت آن عمل که توسل به زور بوده و طبق حقوق بینالملل ممنوع است کم نمیکند. در سالهای اخیر، مخصوصا از ۱۹۸۹ به این سو، شرایطی به وجود آمد که برای حفظ حیات انسانها در برخی کشورها که مورد جنایت و نسلکشی قرار گرفته و نیازمند کمک جامعه ملل بودند، باید اقداماتی صورت میگرفت. این اقدامات هم با توجه به شرایطی که وجود داشت، حتما باید مسلحانه و با توسل به زور میبود. برخی مواقع، از یک سو، شرایطی وجود دارد که عقلا و اخلاقا نجات جان عدهای از انسانها را حتی با توسل به زور تایید میکنیم و از سوی دیگر، حقوق بینالملل قاعدهای ندارد که به درستی، قانونی بودن این اقدام را مشخص کند. در این مورد، در حقوق بینالملل یک فرمول یا معیاری که در همه جا قابل استناد باشد،وجود ندارد.[۱۳۷] در اواخر دهه ۸۰ فرانسویها اولین کسانی بودند که موضوع مداخله بشردوستانه را مطرح کردند،( البته به نظر می رسد کمک بشر دوستانه صحیح تر باشد ) که از سوی کوشنر در رابطه با زلزله ارمنستان مطرح شد. تصور کنید که در یک کشوری فاجعه زلزله رخ داده، اگر کشورهای دیگر بخواهند برای کمک به کشور آسیب دیده، از آن کشور مجوز و رضایت بگیرند، تعداد زیادی از انسانها جان خودشان را از دست میدهند. بنابراین برخی کشورها با یک نیت خیرخواهانه مجبور میشوند قواعد شکلی حقوق بینالملل را زیر پا بگذارند.[۱۳۸]این نیت خیرخواهانه در بعضی جاها قابل شناسایی است و مشکلی ایجاد نمیشود، مثلا در جاهایی که سیل و زلزله یا سونامی آمده، طبیعی است که کشورها با انگیزه کمک میروند، اما برخی مواقع، مداخله دیگر کشورها با مسائل سیاسی و حاکمیت کشوری که در آن میخواهد عملیات صورت بگیرد، مرتبط میشود و خود مداخله در آینده سیاسی کشور تاثیر گذار میباشد. در چنین مواقعی، مرزبندی بین این که مداخله بشردوستانه بوده یا نبوده، مشکل است و نکته دیگر این که هر دولتی که مداخله میکند، مدعی است نیت خیرخواهانه دارد و لذا خودش نمیتواند تعیین کند که مداخلهاش بشردوستانه است، بلکه حتما باید نهادی وجود داشته باشد تا این اقدام را تجویز کند یا اجماعی باید بین کشورها به وجود بیاید که این مداخله را از باب بشردوستانه بداند.. در زمینه مداخله بشردوستانه، ابهامات مفهومی وجود دارد و مشکل است که بشود این مفهوم را به درستی فهمید و به صورت عینی برایش معیار تعیین کرده و مصادیقش را مشخص کرد. اکنون با توجه به وضعیت سوریه ،نیجریه،لیبی و بحرین،یمن که تعاریف متعددی از وضعیت مردمان این کشور ها از سوی دول مختلف ارائه می گردد فهم ما را از مفهوم مداخله بشر دوستانه پیچیدهتر هم می نماید .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جهت تعیین پارامترهای مورد نظردر الگوریتم جامعه پرندگان، یک شیروانی خاکی با هندسه ساده و خواص مکانیکی یکنواخت مطابق شکل (۱-۵) در نظر گرفته شده است. شیروانی فوق را برای هر تغییر برای پارامتر مورد تحلیل قرار داده می شود و نمودار تغییر در پارامتر مورد نظر در مقابل میزان تکرار برنامه جهت رسیدن به جواب و یا زمان مورد نظر جهت حل مساله و در نهایت در مقابل مقدار ضریب اطمینان Fs ترسیم می شود، سپس با بررسی آن نمودار مقدار مناسب برای هر متغیر انتخاب خواهد شد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
جهت تعیینw (تابع وزن اینرسی) که در رابطه (۴-۱)که در فصل چهارم به طور کامل توضیح داده شده است تاثیر گذار میباشد. با توجه به مطالب گفته شده در فصل قبلی برای مقدار ۰۱/۰w= تا ۵/۰w= مساله شیروانی شکل (۱-۵) را به صورت تقریباً پیوسته برای w مورد تحلیل قرار داده و نتیجه حاصل را به صورت گراف شکل (۵-۱) جهت بررسی ارائه می شود. با توجه به گراف شکل (۵-۱) که بیانگر مقدار تابع وزن wنسبت به تعداد تکرار[۷۸] است میتوان نتیجه گرفت که مقدار w در نقطه ۰۴۵/۰، الگوریتم با کمترین تکرار برای حل مساله به جواب مورد نظر میرسد. پس در نظر گرفتن مقداری۰۴۵/۰w= مناسب است. (۴-۱) شکل(۵-۱٫ب) نمودار نسبت w (تابع وزن اینرسی) به تعدادتکرار الگوریتمPSO تعیین مقادیر عوامل یادگیری که در رابطه (۴-۱) مشاهده میشوند جهت تعیین موقعیت ذره نقش مهمی دارند. پیشنهادات زیادی برای تعیین این دو مقدار از سوی محققان بسیاری ارائه شده است که در تمامی آنها مقدار را برابر هم قرار دادهاند و بازهای برای از ۱ الی ۵/۲ پیشنهاد کرده اند. در نتیجه برای این تحقیق مساله ذکر شده را برای الی به صورت تقریباً پیوسته انجام داده و نتیجه حاصل را به صورت گرافهای شکل (۵-۲) الفوب جهت بررسی ارائه می شود. با توجه به گراف (۵-۲) الفوب، الگوریتم تهیه شده با مقدار از کمترین تکرارجهت رسیدن به بهترین مقدار Fs میباشد. پس انتخاب این مقدار از نظر مهندسی مناسب است. شکل (۵-۲) الف نمودار تاثیر c1,c2 عوامل یادگیری در مقابل تعداد تکرار تحلیل شیروانی شکل (۵-۲)ب نمودار تاثیر c1,c2 عوامل یادگیری در مقابل ضریب اطمینان برای تعیین تعداد پرندگان(ذرات) مثال را برای تعداد ۱۰ الی۱۵۰ پرنده مورد تحلیل قرار داده و نسبت تعداد پرنده را به مقدار زمان مورد نیاز برای کل تحلیل انجام شده است. با توجه به این که تعداد ذرات انتخابی تاثیر زیادی در زمان تحلیل برای هر تکرار برنامه دارد، جهت تعیین سرعت همگرایی برای تعداد پرندگان باید با توجه و تحلیل همزمان نمودارهای زمان نسبت به تعداد پرنده و ضریب اطمینان نسبت به تعداد پرنده تصمیم مناسب گرفت و تعداد پرنده مناسب را تعیین نمود. موارد فوق الذکر در نمودارهای شکل(۵-۳) الف و ب نشان داده شده است. با توجه به اشکال (۵-۳) الگوریتم با تعداد ۷۰ پرنده جهت تحلیل و بهینه سازی مساله از مقدار زمان مناسب و ضریب اطمینان قابل قبولی برخوردار است پس تعداد ۷۰ ذره مناسب میباشد. شکل(۵-۳)الف نمودار تاثیر تعداد ذرات در مقابل زمان کل بهینهیابی شکل(۵-۳)ب نمودار تاثیر تعداد ذرات به مقدار Fs جهت تعیین محدوده مناسب متغییرهای هندسی موقعیت دایره لغزش در شیروانیهای خاکی (Xo موقعیت مرکز دایره لغزش نسبت به محور تعیین شده در جهت xها، Yo موقیت مرکز دایره لغزش نسبت به محور yها، Xtc موقعیت نقطه ابتدای لغزش در سطح بالای شیروانی که در شکل( ۲-۵) نشان داده شده) به تحلیل بیش از ۱۰۰ مورد از شیروانیهای خاکی با شرایط هندسی و مکانیکی مصالح متفاوت پرداخته و از نتایج تحلیل این شیروانیها، محدوده مناسبی برای متغییرهای هندسی دایره لغزش تعیین شده است. جهت معرفی این محدوده برای برنامه تهیه شده از مقدار ثابتی در مشخصات شیروانی استفاده نمودهایم. موارد ذکر شده را میتوان در شکل (۵-۴) ملاحضه نمود. طبق بررسیهای انجام شده در این تحقیق نشان میدهد که تعیین محدوده مناسبی برای متغییرهای هندسی دایره لغزش باعث افزایش در سرعت همگرایی می باشد. شکل(۵-۴)تعیین محدوده متغییرهای دایره لغزش در شیروانی خاکی ۵-۳- حل چند مثال عملی و تعیین ضریب اطمینان حداقل سطح لغزش و مقایسه نتایج حاصل با نتایج تحقیق محققان دیگر مثال ۱- تحلیل شیروانی همگن با شیب ملایم در اینجا به بررسی یک شیروانی خاکی همگن با شیب ملایم ۵/۱ :۱ پرداخته شده است. مشخصات شیروانی در شکل(۵-۵) نشان داده شده است. شکل (۵-۵) شیروانی خاکی با شیب ملایم ۵/۱ :۱ تعداد تکرار تحلیل شیروانی جهت رسیدن به حداقل ضریب اطمینان توسط نرمافزار تهیه شده را میتوان در شکل (۵-۶) مشاهده نمود. شکل (۵-۶) که نشان دهنده سرعت همگرایی الگوریتم برای مثال۱ میباشد و شامل نمودار ضریب اطمینان در مقابل تعداد تکرار در قسمت الف و قسمت ب شکل(۵-۶) شامل توزیع پرندگان در محدوده متغییرها و نمایی از دوایر لغزش میباشند که میتوان مشاهده نمود.
شکل(۵-۶)الف نسبت تکرار روند حل به ضریب اطمینانFs شکل (۵-۶)ب نمایی از دوایر لغزش آزمایشی در شکل(۵-۷) میتوان موقعیت هندسی مرکز و شعاع دایره محتمل ترین سطح لغزش با کمترین ضریب اطمینان را برای مثال ۱ مشاهده نمود. شکل(۵-۷)موقعیت دایره لغزش در مثال ۱ در جدول (۵-۱) به مقایسه نتایج حاصل از این تحقیق با نتایج حل همین مثال با روشهای تحلیل دیگر الگوریتمها پرداخته شده است. شکل(۵-۸) جهت مقایسه مختصات هندسی دایره لغزش در روش الگوریتم ژنتیک با تحقیق حاضر آورده شده است. جدول (۵-۱) مقایسه نتایج تحلیل مثال ۱ در تحقیق حاضر با دیگر محققان
نام محقق |
سطح لغزش دایروی |
روش مورد استفاده |
ضریب اطمینان |
Arai& Tagyo |
گرادیان مزدوج |
۴۵۱/۱ |
حاجی عزیزی[۴۴] |
تعادل حدی |
۴۴۵/۱ |
باقریپور و شاهسوندی |
الگوریتم ژنتیک |
۴۳۱/۱ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
-۰٫۰۰۴۴
۱۰
اطلاع رسانی در صورت ایجاد تغییراتی در سیستم، یا خدمات.
۰٫۰۰۸
۸۴/.-
-۰٫۰۰۶۷
۶
تشریح کارکردها و مزایای دستگاهای خودپرداز توسط کارکنان.
۰٫۰۰۶
۸۸/.-
-۰٫۰۰۵۲
۸
پاسخگویی
برخورد مناسب کارکنان بانک در برخورد مناسب کارکنان بانک در رفع مشکلات تراکنش
۰٫۰۳۵
۴۳/.-
-۰٫۰۱۵۰
۳
پا سخ گویی مطلوب کارکنان در حل مشکل نبودن پول در دستگاه.
۰٫۰۱۲
۶۶/.-
-۰٫۰۰۷۹
۴
وجودگزینههای مناسب برای درخوست ها درخودپرداز(مثل درخواست لغو، بازگشت).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۰٫۰۲۱
۰۶/.+
۰٫۰۰۱۲۶
۱۵
با این روش از بیستودو مؤلفه شکل دهنده کیفیت خدمت، تعداد چهارده مؤلفه وضعیت ادراک شده و مورد انتظارشان دارای شکاف منفی هستند. بر اساس نمره کیفیت خدمات به ترتیب اولویت بندی شده و اقدامات متناظر با آنها نیز با همان اولویتها در برنامه قرار میگیرند. به این ترتیب مؤلفه مورد پرسش در سؤال شماره هشت که همان” گستردگی مناسب جغرافیایی دستگاه و دسترسی راحت به دستگاهای خودپرداز ” است با نمره کیفیت خدمت ۰٫۰۵۰۸)-) و به همین ترتیب سؤال شماره ده یعنی قابلیت انجام امور مالی، در هر دستگاه خودپرداز(خودپردازهای سایر بانکها) با (۰٫۰۳۲۱-) امتیاز کیفیت خدمت، مؤلفه ای است که پس از مؤلفه ای که ذکر آن پیشتر بیان شد نیاز به بهبود و توسعه جدی دارد. در ادامه این فهرست میتوان به ترتیب به این موارد اشاره نمود؛ برخورد مناسب کارکنان بانک در برخورد مناسب کارکنان بانک در رفع مشکلات تراکنش با نمره کیفیت خدمت معادل(-۰٫۰۱۵۰)، پاسخ گویی مطلوب کارکنان در حل مشکل نبودن پول در دستگاه با اندازه (-۰٫۰۰۷۹)، وجود تسهیلات وکمک درهنگام بروز مشکلات(مثلا،وقتی که عملیات تکمیل نشده) با (-۰٫۰۰۷۱)، اطلاع رسانی در صورت ایجاد تغییراتی در سیستم، یا خدمات با (-۰٫۰۰۶۷)، وجود روش های ساده برای جایگزینی سریع کارت های مفقودی با (۰٫۰۰۶۵-) ، تشریح کارکردها و مزایای دستگاهای خودپرداز توسط کارکنان با نمره کیفیت خدمتی معادل -۰٫۰۰۵۲))، ارائه خدمات جانبی برای دارندگان کارتهای خودپرداز(مانند تخفیفات خرید و…) با (-۰٫۰۰۴۵)، امکان ارتباط با نمایندگان بانک و وجود کمک های کافی و در دسترس با مراجعه یا تلفن با ((-۰٫۰۰۴۴، نصب دستگاه خودپرداز در درون شعبه (علاوه بر بیرون شعبه)جهت رفاه مشتریان با -۰٫۰۰۳۷))، وجود همیشگی پول در دستگاه با (-۰٫۰۰۱۳۶)، سهولت استفاده از دستگاه خودپرداز با (-۰٫۰۰۱۴۶)،. ناچیزبودن مشکلات مربوط به خودپردازها (مانند؛گیر کردن کارت) با ((-۰٫۰۰۰۷۵، وجودگزینههای مناسب برای درخوستهادرخودپرداز(مثلدرخواست لغو، بازگشت) با((۰٫۰۰۱۲۶ ، امنیت فیزیکی کافی و مناسب در دستگاه خودپرداز با (۰٫۰۰۵۵۲)، امکان پذیر و مطلوب بودن حوالهی پول یا پرداخت قبوض آب و برق و…با خودپرداز با نمره کیفیت خدمتی(۰٫۰۰۵۶)، حفاظت وغیر قابل سوء استفاده بودن اطلاعات شخصی کارت اعتباری من با ۰٫۰۰۶۳))، صحت و دقت مناسب دستگاه های خودپرداز در تراکنشها (مبادلات) با(۰٫۰۰۷۸۱) نمرهکیفیت خدمت، باصرفه بودن استفاده از دستگاه خودپرداز با۰٫۰۱۲۹۶))، آسیب پذیری و ریسک کمتر و اعتماد به مبادلات و تراکنشهای دستگاهای خودپرداز با نمره کیفیت خدمتی ((۰٫۰۱۳۸و بالاخره انجام خدمات وعده داد شده (مثل انجام چیزی که دستور دادید)، بوسیله خودپرداز با ۰٫۰۱۳۸۶)) نمره کیفیت خدمتی میان وضعیت مورد انتظار و ادراک شده، در رتبه های بعدی قرار میگیرند که میبایست به ترتیب اولویت اقدامات اصلاحی متناظر آنها تعریف شود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
به رغم توجه روزافزون به اخلاقیات در سازمان، اظهار نظر های معدودی در مورد ، چگونگی ارتباط مضمون اخلاقی سازمان با سایر متغیرهای سازمانی وجود دارد. در میان نظریه هایی که درحوزه های مختلف مطالعات سازمانی از قبیل (روانشناسی، بازاریابی، مدیریت) انتشار یافته اند، فقط سه نظریه فضای اخلاقی کاری در سی سال گذشته مطرح شده اند. این نظریه ها شامل نظریه فضای اخلاقی کاری ویکتور وکالن ( ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸ )، نظریه جدیدتر پیوستار فضای اخلاقی ویداور[۱۶]-کوهن( ۱۹۹۵ و۱۹۸۸ )و نظریه فضای اخلاقی روانی آرناد(۲۰۱۰ ) می باشند. ۲-۱-۶-۱-نظریه فضای اخلاقی ویکتور و کالن نظریه ویکتور وکالن، از طریق پژوهش تجربی به دست آمده است و یکی از مهم ترین و اثر گذار ترین نظریه ها در این زمینه می باشد. فضای کاری اخلاقی حاکم در یک سازمان، بیشتر به وسیله تحلیل گزینه های اخلاقی انتخاب شده توسط افراد، تعیین می گردد؛ چارچوب ویکتور و کالن نیز از این موضوع، مستثنی نیست. آنان، یک نوع شناسی دو بعدی برای بررسی الگوهای تصمیم گیری اعضای سازمان توسعه دادندکه به وسیله آن، ادراکات کارکنان در مورد مسائل اخلاقی و فعالیت های اخلاقی، مشخص می شود. این تئوری بر مبنای مفروضات افراد در مورد رویدادهای اخلاقی، فعالیت های اخلاقی و فرایند های اخلاقی ساخته شده؛ و از دو بعد، اصول اخلاقی افراد در تصمیم گیری، و کانون تحلیل مرجع تصمیمات اخلاقی تشکیل شده است. در واقع می توان ادعا کرد که مبنای تئوریک مدل فضای اخلاقی آنان، فلسفه اخلاق روانشناسی اخلاقی و علوم اجتماعی است. (پاربوت و همکاران[۱۷] ، ۲۰۱۰)
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
انواع فضای اخلاقی یافت شده در این نظریه عبارتند از : الف) ابزاری ، ب) توجه ، ج) استقلال د) قوانین و مقررات سازمانی ، ه) قوانین و ضوابط اخلاقی حرفه ای. درادامه، ماهیت هرکدام از انواع فضاهای اخلاقی شناسایی شده، به لحاظ اخلاقی تبیین می گردد. ۲-۱-۶-۱-۱-فضای اخلاقی ابزاری این نوع فضای اخلاقی که برآیند “خود خواهی” (از بعد معیار و اصول اخلاقی) و سطح فردی (از بعد کانون تحلیل) می باشد، اساسا بر حداکثر نمودن نفع شخصی، تاکید دارد. افراد در این فضا، معتقدند تصمیماتی باید اتخاذ شود که منافع سازمانی شخص را حداکثر کند. در این فضا، تصمیمات بر اساس سود و منفعت شخصی گرفته شده و افراد، به دنبال حداکثر کردن منافع خود بوده و به پیامدهای رفتاری خود و اینکه ممکن است چه آسیب هایی به همکاران و اطرافیان خود وارد کنند، توجهی نمی کنند. به عبارت دیگر، دراین فضا، افراد معتقدند که هدف، وسیله را توجیه می کند و حاضرند برای رسیدن به هدف خود، دست به هر کاری بزنند، که این نوع فضا، بیشتر در بین شرکت ها و موسسات بازاریابی که در آنها، افراد بر اساس میزان فروش، دستمزد دریافت می کنند مشاهده می شود (کالن و همکاران، ۲۰۰۳ )، ( ایروندا[۱۸]، ۲۰۰۴). ۲-۱-۶-۱-۲-فضای اخلاقی توجه این نوع فضای اخلاقی، از ترکیب سطح “خیر خواهی” از بعد معیار و ضوابط اخلاقی و تمام سطوح بعدکانون تحلیل(فردی- محلی- جهانی) تشکیل شده است. در این فضا، افراد به منفعت جمعی تاکید دارند ودارای علاقه صادقانه و راستین به رفاه وسعادت یکدیگر( افراد درون و برون سازمانی) هستند. این نوع فضای اخلاقی، بیشتر در گروه های کاری نیمه خود مختار یا گروه های پژوهشی و آزمایشگاهی که به مشارکت بالا در کار نیاز است و تصمیم گیری ها به صورت مشارکتی انجام می گیرد، مشاهده می شود.در سازمان ها و شرکت های خانوادگی نیز این نوع فضای اخلاقی، بیشتر از سایر انواع فضای اخلاقی وجود دارد. ۲-۱-۶-۱-۳-فضای اخلاقی استقلال این نوع فضای اخلاقی، از ترکیب سطح “اصول و ضوابط اخلاقی” با سطح تحلیل ” فردی” تشکیل می شود. در این فضای اخلاقی، افراد، دارای سطوح اخلاقی بالایی بوده و بر اساس اخلاقیات فردی که البته مثبت و انسانی نیز می باشد، عمل می کنند. این فضا، بیشتر در سازمان هایی با ساختار غیر رسمی که دارای افراد بالغ و حرفه ای هستند و خلاقیت و ابتکار عمل برای سازمان مهم است، وجود دارد. درسازمان هایی با این نوع فضای اخلاقی، به دلیل حرفه ای و بالغ بودن افراد، قوانین مدون سازمانی کمتری وجود دارد و سازمان به اصول فردی افراد و تصمیمات آنها احترام می گذارد. افراد نیز به صورت اختیاری، اخلاقی و انسانی عمل می کنند. ۲-۱-۶-۱-۴-فضای اخلاقی قوانین سازمانی این نوع فضای اخلاقی، از ترکیب سطح “اصول اخلاقی” از بعد معیار و ضوابط اخلاقی و سطح تحلیلی"محلی” تشکیل می شود. در این نوع از فضای اخلاقی، افراد از قوانین مدون و صریح سازمانی تبعیت می کنند؛ و بر اساس آنها تصمیم گیری می کنند. فردی که بیشتر و بهتر از قوانین سازمانی تبعیت کند،از نظر سازمان، فردی اخلاقی است. این نوع فضا، بیشتر در سازمان های دیوان سالارانه که دارای قوانین صریح، شفاف و مدون و ساختاری رسمی و سلسله مراتبی منظم هستند؛ وجود دارد. افراد در این فضا،به دنبال حداکثر کردن منافع سازمان، بر اساس اصول و قوانین سازمانی بوده و بیشترین احترام و توجه رابه قوانین سازمانی دارند. ۲-۱-۶-۱-۵-فضای اخلاقی قوانین حرفه ای این نوع فضای اخلاقی، از ترکیب سطح “اصول و قوانین اخلاقی” از بعد معیار ضوابط اخلاقی و سطح تحلیل “جهانی” تشکیل می شود. افراد در این فضا، بر اساس اصول اخلاقی جهان شمول و حرفه ای رفتار می کنند. مبنای تصمیم گیری در این فضا، اصول و قوانین خارج از سازمان، مانند قانون اساسی کشور، اصول مذهبی و قوانین حرفه ای جهانی مرتبط با سازمان است. برای مثال پزشکان، وکلا وحسابداران حرفه ای و .. بر اساس اصول و قوانین حرفه ای و جهانی، حرفه و تخصص خود عمل می کنند.این نوع فضا، بیشتر در سازمان های حرفه ای و تخصصی با کارکنان بالغ مشاهده می شود. دراین فضای اخلاقی، کارکنان، قوانین و مقررات حرفه خود را رعایت می کنند. درموقعیت های تصمیم گیری در این فضا؛ کارکنان باید تصمیمات خود را براساس احکام و قوانین برخی سیستم های بیرونی اتخاذکنند (ویکتورو کالن[۱۹]، ۱۹۸۸) ۲-۱-۷-عوامل تاثیر گذار بر رفتار اخلاقی: با بررسی ادبیات نظری موجود در زمینه عوامل تاثیر گذار بر رفتار اخلاقی افراد در سازمان، در می یابیم مدل های متعددی در این زمینه در دنیا وجود دارد که از جمله مهمترین آنها عبارتند از:
-
- مدل اخلاق در بازاریابی (بارتلز[۲۰], ۱۹۶۷)
-
- مدل تعامل فرد موقعیت (تروینو[۲۱], ۱۹۸۶)
-
- مدل رفتاری تصمیم گیری اخلاقی و غیر اخلاقی (بومر، گراتو، گراوندر و توتل[۲۲], ۱۹۸۷)
-
- مدل رفتار اخلاقی (استند ، ورل و استید[۲۳]۱۹۹۰)
-
- مدل تحریک رفتار اخلاقی در سازمان ها (مک دونالد و نیجهوف[۲۴], ۱۹۹۹)
-
- چارچوب اخلاق (پینتر مورلند[۲۵], ۲۰۰۱)
در مجموع با مطالعه مدل های متعدد رفتار اخلاقی، عوامل متعددی به عنوان فاکتورهای اثرگذار بر رفتار اخلاقی در سازمان شناسایی شده اند. در اکثر مدل های اخلاقی، فاکتورهای مشابهی به عنوان عوامل اثرگذار بر رفتار اخلاقی سازمان ها معرفی شده اند که می توان این فاکتورها را در سه دسته کلان، میانی و خرد دسته بندی نمود. موارد زیر (که جمع بندی مدل های موجود در زمینه رفتار اخلاقی در سازمان می باشد) این عوامل و چگونگی تاثیر آنها بر عملکرد اخلاقی و رفتار اخلاقی کارکنان را نشان می دهد که در نهایت می تواند منجر به سلامت اداری سازمان گردد. عوامل تاثیرگذار بر رفتار اخلاقی کارکنان را می توان در سه طبقه کلی جای داد: الف) سطح کلان: مربوط به فاکتورهایی که در محیط خارجی سازمان وجود دارند. این فاکتورها معمولا تحت کنترل سازمان ها نیستند و از سوی سیستم های فرادست به آنها تحمیل می گردند. ب) سطح میانی: اشاره به فاکتورهای سطح سازمانی دارد. سازمانها معمولا قدرت مانور خوبی بر روی این فاکتورها دارند و اکثر آنها از طریق سیاستها و برنامه های سازمانی قابل کنترل هستند. ج) سطح خرد: اشاره به فاکتورهای سطح فردی دارد. این فاکتورها در درون کارکنان سازمان جای دارند و سازمان می تواند از طریق تغییر دادن فاکتورهای سطح میانی، روی بعضی از فاکتورهای این سطح نیز تاثیر بگذارد. در ادامه فاکتورهای موجود در هر سطح تشریح می گردد. فاکتورهای سطح کلان اثر گذار بر رفتار اخلاقی فرهنگ: منظور از فرهنگ در سطح کلان، چیزی است که با قومیت افراد نسبت نزدیکی دارد. فرهنگ های مختلف، باعث ایجاد استانداردهای اخلاقی ناهمگون و نامتشابه می شوند. اقتصاد: شرایط اقتصادی سازمان(مثل مسائل مالی) موجب رفتار غیراخلاقی در سازمان می شود. معیارهای اقتصادی بلندمدت با تصمیمات اخلاقی همبستگی بیشتری دارند. شرایط اقتصادی بی ثبات و فشارهای رقابتی می تواند به رفتار غیر اخلاقی در سازمان دامن بزند. محیط سیاسی: شرایط سیاسی بی ثبات می تواند بر رفتار اخلاقی تاثیر بگذارد. تکنولوژی: تکنولوژی می تواند بر افزایش رفتار غیراخلاقی در سازمانها تاثیر بگذارد. مثل شنود مکالمات، ضبط پست الکترونیک و… مذهب: تمایلات مذهبی یکی از تنظیم کننده های اخلاقی مهم مردمی هستند. قانون: گاهی اوقات قوانین مبهم هستند و افراد نمی توانند در چالشهای اخلاقی که به صورت روزمره با آنها درگیر هستند، از این قوانین استفاده کنند. خیلی وقت ها مردم فکر می کنند چون کارشان مشکل قانونی ندارد، پس اخلاقی است. اما قانونی بودن و اخلاقی بودن ضرورتا با هم معنای یکسانی ندارند (اینگراید ناد[۲۶]، ۲۰۰۴).
فاکتورهای سطح میانی اثر گذار بر رفتار اخلاقی رقابت: اقدامات رقبا می تواند تعدیل کننده تصمیمات اخلاقی و رفتار اخلاقی باشد. نظام پاداش: پاداشهای مالی و غیر مالی موجب ترویج رفتار غیر اخلاقی می شود. اصول رفتاری: خط مشی های اخلاقی سازمان به صورت قابل ملاحظه ای تصمیمات غیر اخلاقی را کاهش می دهد. خصوصیات شغلی: مشاغلی که ارتباطاتی با خارج از سازمان دارند به صورت بالقوه، امکان بیشتری برای ایجاد معضلات اخلاقی نسبت به مشاغلی با ارتباطات داخل سازمانی دارند. هر چه شغل متمرکزتر باشد، احتمال بیشتری برای اتخاذ تصمیمات اخلاقی وجود دارد. منابع: کمیابی منابع و فشار سهامداران ممکن است موجب تخطی از رفتار اخلاقی در درون سازمان گردد. فرهنگ سازمانی: فرهنگ می تواند موجب ایجاد هنجارهای جمعی شود که راهنمای رفتار هستند . فاکتورهای متعددی از جمله اهداف شرکت، خط مشی بیان شده و فرهنگ سازمان یا شرکت در حیطه کار قویا تصمیمات مدیران را در مورد اخلاقی یا غیر اخلاقی عمل کردن تحت تاثیر قرار می دهد . فرهنگ شرکت و ساختار رسمی سازمان تاثیر فوق العاده ای بر شرایط اخلاقی کارکنان دارد. اهداف سازمان: وقتی هدف اصلی نرخ بازگشت سرمایه تعریف شود، اخلاقی عمل کردن تبدیل به یک هدف فرعی می شود. رفتار مدیر: مدیریت ارشد خودش یک مدل نقش است و نباید پیامهای مبهم ارسال کند و در حالی که از استانداردهای اخلاقی خاصی سخن می گوید، در عمل تابع استانداردهای دیگری باشد . مدیریت ارشد نباید رفتارهای غیراخلاقی را ترویج کند. از طرفی رفتارهای اخلاقی شرکت و صنعت باید ارتقاء داده شده و تقویت شود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نتایج بدست آمده از سطح بندی میزان توسعه یافتگی بخش کشاورزی در تکنیک تاپسیس نشان از برتری دهستان های اناج و دهچال به ترتیب با ضرایب ۲۲۰/۰ و ۱۷۷/۰ نزدیک به حدایده آل نسبت به سایر دهستاها دارد. در این میان، دهستان های سنگ سفید، جاورسیان و خنداب تقریبا شرایط مشابهی دارند و به ترتیب با ضرایب ۱۲۴/۰، ۱۰۵/۰ و ۱۰۴/۰ نزدیک به حدایده آل در رده های پایین تر قرار گرفته اند. جدول(۴-۲-۱۱): سطح بندی توسعه کشاورزی
دهستان |
نزدیکی نسبی |
اناج |
۲۲۰/۰ |
دهچال |
۱۷۷/۰ |
سنگ سفید |
۱۲۴/۰ |
جاورسیان |
۱۰۶/۰ |
خنداب |
۱۰۴/۰ |
بطورکلی، برتری دهستان های اناج و دهچال در سطح بندی میزان توسعه یافتگی بخش کشاورزی به تبعیت از برتری و در اولویت قرار گرفتن روستاهای اناج و فوران به ترتیب با ضرایب ۶۴۹/۰ و ۳۱۹/۰ و فاصله ای محسوس نسبت به سایر سکونتگاه های شهرستان خنداب است. در این بین، روستای اناج با گستردگی تولید در بخش محصولات باغی و جالیزی بویژه انگور، شلیل، هلو و گوجه فرنگی و روستای فوران در تولید محصولات زراعی بویژه گندم و جو از قابلیت های فراوانی برخوردار می باشند و مولفه های مذکور جایگاه این دو روستا را در بین سایر سکونتگاه های منطقه ارتقاء بخشیده است. ۴-۲-۳- تحلیل مقایسه اهمیت نسبی معیارهای تاثیرگذار بر توسعه کشاورزی جهت تحلیل اهمیت نسبی هریک از عوامل طبیعی و نهادی بر توسعه کشاورزی سکونتگاه های روستایی شهرستان خنداب از تکنیک شبکه عصبی مصنوعی استفاده گردید. بطورکلی، ساختار کلی مدل شبکه عصبی توسعه کشاورزی و عوامل تاثیرگذار بر آن به شرح شکل زیر می باشد: شکل(۴-۲-۴): ساختار کلی شبکه عصبی توسعه کشاورزی و عوامل تاثیرگذار بر آن در جدول شماره (۴-۲-۱۲) آماره های خطای ۰۸/۰ و ۱۳/۰ ضریب تعیین حاصل از اجزای شبکه عصبی مصنوعی برای دو مرحله آموزش و آزمون در برآورد اهمیت نسبی عوامل تاثیرگذار بر توسعه کشاورزی ارائه شده است. نتایج بدست آمده از مدل شبکه عصبی مصنوعی در منطقه مورد مطالعه ۸۷ درصد از تغییرپذیری عوامل تاثیرگذار را بر سطح توسعه کشاورزی را توجیه نموده و درنهایت ۱۳ درصد از تغییرپذیری عوامل تاثیرگذار را بر سطح توسعه کشاورزی تبیین نمی کند. لذا، در مرحله آزمون، پراکندگی ۱۳ درصدی مجددا مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و در حدود ۶۱ درصد از تغییرپذیری آن بر سطح توسعه کشاورزی تشخیص داده می شود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
جدول(۴-۲-۱۲): نتایج شبکه عصبی مصنوعی
توسعه کشاورزی |
مراحل |
ضرایب تعیین(R2) |
RMSE |
آموزش |
۸۷/۰ |
۰۸/۰ |
آزمون |
۶۱/۰ |
۱۳/۰ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱- تقلید آداب رسوم بین نسلها. یعنی آنچه نسلی از نسل دیگر اخذ میکند و مورد تقلید قرار میدهد. ۲-تقلید مراسم و عادات بین افراد زمان حال. بدین صورت که آنچه یکی از دیگری ببیند و مقبول طبعش قرار گیرد،میپذیرد و تقلید میکند.( Tarde(G1874 .P.334) تارد می نویسد که ساختمان اجتماع بر خصائص فردی بنا نهاده شده که مهمترین آنها حس تقلید است.افراد در خردسالی به تقلید از رفتار بزرگسالان میپردازند و در جوانی تحت تأثیر عنوان و شهرت اشخاص،از اعمال و کردار آنان. این محقق معتقد است که تأثیر عوامل جسمانی را در ایجاد جرائم نمیتوان انکار کرد. زیرا بطور تحقیق در آفریدن آنها نقشی ایفا میکند. ولی بدون شک، بزهکاری آفریده محیط اجتماعی است که باعث توسعه و رشد نفوذ و تسلط همه عوامل میشود وگرنه هیچ پدیدهای خوبخود قادر نیست نقش مهمی در ارتکاب جرم بازی نماید.روانشناسی قاتل در واقع روانشناسی تمام مردم است.برای شناختن آنچه که در قلب او میگذرد کافیست که به قلب خودمان رجوع کنیم و آنرا عمیقا مورد بررسی قرار دهیم تا به همه ناشناختهها پیببریم و واقعیت را لمس نماییم.( Ibid 258 P)
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بر اثر اعتقاد شدیدی که تارد به نفوذ و تأثیر محیط اجتماعی دارد،مینویسد که بوسیله قدرتهای کششی روانی-جسمانی مرتکب عمل خلاف نمیشود بلکه سفارشها،تلقینات،سرمشقها و نمونههاست که باعث گرایش او بطرف اعمال ضد اجتماعی میشود بنابراین اثرات روانی-اجتماعی است که از یک انسان سالم، موجودی ناسازگار میآفریند و او را بسوی بزهکاری میراند. تارد برای اثبات عقیده فوق مینویسد: با رفقای بد و ناباب معاشرت کنید،خودپرستی،تکبر، حرص،نفرت و تنبلی را آزاد بگذارید تا بطور نامتناسب رشد کنند،جلوی احساسات رفیق را بگیرید و قلبتان را حساس نمایید،از اوان کودکی با مشت و لگد بجنگ و جدل بپردازید، بشکنجههای جسمانی دست بزنید،در برابر بدیها و آزارها قوی باشید و ایستادگی کنید و حساسیت و ضعف از خود نشان ندهید، بطور تحقیق دیری نخواهد پایید که موجودی بیرحم،بیعاطفه زودخشم و انتقامجو بار میآیید.بنابراین واقعا بخت بلندی خواهید داشت اگر در طول زندگیتان،کسی را به قتل نرسانید.( Ibid. 217 P) بدون تردید،بزهکاری مانند هر پدیده دیگر اجتماعی، ناشی از شرایط جسمانی و حتی طبیعی است. اما قبل از همه بوسیله تظاهری که میکند،قدرت مخصوصی که در هر زمان دارد،محیط جغرافیایی که در آن رشد مییابد،تغییرات تاریخی که در بوجود آوردنش مؤثر است،دگرگونی که در انگیزههای مختلف روی میدهد و تحولی که در عوامل پدیده آورنده آن حاصل میگردد،… شناخته میشود.این پدیده در تحت کلیه جنبههای گوناگون مذکور،همیشه بوسیله قوانینی بیان میشود که«قوانین عمومی تقلید»نام دارد. (Ibid.P 418) تارد معتقد است که حسن تقلید یکی از قویترین غرائز انسان است.کلیه اعمال مهم که در زندگانی اجتماع رخ میدهد،از یک نمونه و مثال الهام میگیرد.هرکس بهر عملی دست بزند یا حتی مانع انجام برخی امور شود،در اثر تقلید است.اگر مردم خود را میکشند یا مانع خودکشی میشوند بعلت تقلید از دیگرانست زیرا خودکشی پدیده ایست که بیش از همه مورد تقلید قرار میگیرد. به عقیده تارد،گرایش به تقلید در طبقات پایین اجتماع فراوان بچشم میخورد.این طبقه گفتار و کردار و رفتار طبقات بالای اجتماع را سرمشق خود قرار میدهد و از آنها پیروی میکند.قبلا اشرافیت مورد تقلید قرار میگرفت ولی امروز فساد موجود در پایتخت و برخی شهرهای بزرگ است که بوسیله عامل تقلید در روستاها رایج میشود و همه جا را در حیطه تصرف خود در میآورد،عادت به میخواری که به منزله امتیاز و برتری محسوب میشود از هومر و از برگزیدگان قرون وسطی سرچشمه گرفته و ولگردی به تقلید از ز ایران و مسموم کردن به تقلید از نجبای قدیمی و بعد از آن انجام شده است.( ID.ẓLa philosophie pe?naleẒ.P. 334 et S) تارد گامی فراتر مینهد و میان دزدی و قتل با تقلید رابطه برقرار میکند و مینویسد که مردم آنقدر توانایی ندارند که بتوانند هرچه را مایلند ابداع نمایند.بنابراین نمیتوان پذیرفت که هر کس بتنهای قادر است اعمالی استثنایی مانند جنایات را بوجود بیاورد.کسیکه معشوق را بعلت جنایتی که مرتکب شده است بقتل میرساند و از او انتقام میگیرد،اگر نداند که تپانچه یا فلان ماده سمی در موارد مشابه به مورد استعمال قرار گرفته است در تمام مدت عمر باید رنج ببرد و یا آه و ناله زندگانی خود را سپری کند؛ در حالیکه شرح جنایات همراه با کلیه جزئیات نه تنها چنین ناراحتی را از میان میبرد، بلکه دیگران را هم به تقلید وامیدارد. (Ibid.P.319 ) پدیده تقلید،صرفنظر از برخی جنبههای اغراقآمیزی که در نظرات تارد و برخی طرفداران او وجود دارد،حقیقتی است که اثر آنرا میتوان در اجتماع مشاهده نمود. مثلا یک دسته از کودکان که در محلی بازی میکنند،گاه اتفاق افتاده است که با بالا رفتن یکی از آنها از درختی،دیگران نیز بدون درنگ تقلید کرده و به پیروی از آنچه که او انجام داده است،پرداختهاند. گاهی اگر کودکی با پرتاب سنگ به نشانهگیری مبادرت نماید،دیده شده است که دیگران هم به جستجوی سنگ پرداختهاند تا در این نشانهگیری شرکت کنند. نهایت باید اذعان کرد نوع تقلید،بستگی تام بخصوصیات و منش های افراد دارد.مثلا یکی با دیدن عملیات قهرمانانه یک خلبان،چنین تمایلی را در خود بشدت احساس میکند و در نتیجه بطرف خلبانی رانده میشود تا همان عملیات را انجام دهد و دیگری با دیدن یک صحنه کُشتی میل میکند بتقلید بپردازد و کشتی گیر شود.بالاخره هرکس از چیزی که موردپسندش قرار گیرد، تقلید میکند.بنابراین عدهای از لباس برخی از نحوهء آریش،دستهای از اسلوب سخن گفتن،گروهی از طریقه راه رفتن،بوضعی از روش برخورد و معاشرت تقلید میکنند. مثلا زنها بیشتر مایلند در نحوه آرایش و پیرایش خود از دیگران مخصوصا از اشراف و هنرپیشهها پیروی نمایند و مردها معمولا عملیات شجاعانه را دوست دارند و مایل بتقلید از اعمال و کار های قهرمانان میباشند.گرچه بطور قطع نمیتوان گفت که چه کسی از چه چیزی بطور کامل تقلید میکند زیرا همانطور که گفته شد خصلتها،تربیتها،اخلاق و روحیات متفاوت است ولی محققا هر کسی رفتار و اعمالی را مورد تقلید قرار میدهد که مطبوع طبعش واقع میشود و گاه ابتکار شخصی را هم در تکمیل آن بکار میبرد. گاه انسان تمایل شدیدی باجرای عملی دارد که بنابه علل گوناگون از دست زدن بآن خودداری میورزد.در این حالت یک تلقین،یک توصیه،یک مثال و یک نمونه کافی خواهد بود با بهرگونه تردیدی پایان دهد و آن میل نهفته،جنبه اجرایی بخود بگیرد و تظاهر پیدا کند.برای اثبات این موضوع میتوان شخصی رامثال زد که نهادش از نفرت و انزجار و کینه نسبت بدیگری انباشته میشود و قلبا مایل بانتقامجویی و ضربه زدن و آزار باوست و لی جرأت و جسارت و یا توانایی آنرا در خود نمیبیند یا نحوه کار و عمل را بخوبی نمیداند در چنین حالتی کافیست که کسی مرتکب عملی بشود تا این یکی را بهمان طریق وادار بتقلید نماید. تارد در تشریح عقیده خود در مورد پدیده تقلید،دلایل بسیاری ارائه داده که باعث ایجاد انتقاد فراوان شده است، بطوریکه عدهای از محققان علیه او شوریدند و در رد نظریاتش مطالب گوناگونی نوشتند.از جمله بالانژه ضمن حمله شدید بتارد،مینویسد که اگر احتیاج بتقلید مخصوصا یکی از علل بسیار قوی اعمال غیراخلاقی است،این سئوال پیش میآید که چگونه اولین اشتباه رخ داد و کسیکه مرتکب چنین اشتباهی شد از چه کسی تقلید کرد که بعد مورد توجه دیگران قرار گرفت؟از طرفی چرا تقلید در همه جا به یک صورت واحد و یک رنگ گسترش نمییابد و در هر جا بشکلی تظاهر پیدا میکند؟(Ballanger(A),ẓLes the?ories modernes de la criminalite?Ẓ. Extrait de la Quinzaine du premier novembre. 1905.P.10) لوی برول نیز عقیده دارد که تارد در ابراز نظر راجع به «تقلید»که آنرا کلید هر تحول اجتماعی بشمار آورده،دچار اشتباه شده است زیرا تقلید هیچ چیزی را بیان نمیکند و مخصوصا قادر نیست که در تکوین جرم نقشی تعیین کننده و قاطع داشته باشد.( Levy-Bruhl,ẓLa sociologie criminelleẒ.P.211.In:Traite? de sociologie.Publie?sous la direction de G. Gurvitch.Tome II.P.U.F.Paris.1960) گرچه جنبههای اغراق آمیز در عقاید تارد فراوان بچشم میخورد و افراط او را در میان اهمیت فوق العاده که باین پدیده داده است نمیتوان نادیده انگاشت ولی مخالفان هم گاه در انتقادات و جملات زیادهروی کرده و در گفتار خود از واقعیت بدور افتادهاند.مثلا بالانژه که سئوال میکند که استعداد چگونه پدید آمده تا بعد مورد تقلید قرار گیرد،استعدادهای فردی را فراموش میکند که میتواند خود بوجود آورنده بسیاری از رویدادهایی باشد که ابتدا بصورت ناقص پدید میآید ولی بتدریج،دیگران با افزودن ابتکارات خود آنها را تکمیل مینمایند مردیکه که از زنش متنفر است ولی جرأت قتل او را ندارد،با یافتن یک نمونه،بسوی این جنایت رانده میشود.زنی که مورد ایذاء و آزار شوهر خود قرار میگیرد و مایل است او را نابود کند ولی چنین جسارتی را در خود نمییابد،با پی بردن بآن که دیگری در شرایطی نظیر او دست بقتل شوهر خود زده است از تقلید و پیروی خودداری نمیکند.خطری که پدیده تقلید دارد در همین مورد است بنابراین در نهاد افراد،استعداد های مختلف وجود دارد ضمن آنکه تعلیم و تربیتشان نیز با یکدیگر متفاوتست.از طرفی زندگی اجتماعی،برخوردهای گوناگون و فراوانی را در میان افراد پدید میآورد که گاه بدوستی و صمیمیت منجر میشود و زمانی باختلاف و ناراحتی پایان مییابد،بر طبق همان استعدادها و آموزش و پرورشها ممکنست این اختلاف نظرها تبدیل بکینه و انزجار شود یا به بیاعتنایی برگزار گردد. در صورت اول،کسانی که تعلیم و تربیت و محیط اجتماعی و گرایشهایشان به صورتی باشد که حقد و نفرت را در نهاد آنان ایجاد کند و آنها را گسترش دهد و خشونت و پرخاشجوئی را تقویت نماید،یک نمونه،یک مثال یا یک صحنه انتقامجوئی کافی خواهد بود تا آنان را بتقلید وادارد،کتاب،مطبوعات،سینما، تلویزون و رادیو،نقش بزرگی در ایجاد حس تقلید ایفا میکنند. ۲-۲-نظریه معاشرتهای ترجیحی ساترلند این نظریه را برای نخستین بار در سال ۱۹۲۴ میلادی، ساترلند استاد دانشگاه آمریکایی در کتاب اصول جرمشناسی مطرح کرده است. به موجب این نظریه، انسان در طول حیات خود با گروهای اجتماعی مختلفی چون خانواده ، گروه دوستان،گروه مدرسه و غیره معاشرت پیدا می کند و با عنایت به این الگوها ی رفتاری ارائه شده در معاشرت ها با یکدیگر متفاوت هستند ،به این معنی که برخی از الگو های رفتاری مطابق و مساعدت با قانون و برخی الگوها مغایر با قانون هستند،در این صورت چناچه در محیطی الگو های رفتار ناسازگار با قانون بر الگوی سازگار و مساعد غالب شوند ،فردی که با این گروه معاشرت پیدا کند الگوی ناسازگار را ترجیح داده و نتیجتا بزهکار خواهد شد.(رحیمی نژاد،۱۳۸۸ :۱۹( ۲-۲-۱-جلوه های تحقق نظریه معاشرت ترجیهی در قانون مجازات اسلامی در چارچوب نظریه باز پروری فرهنگی اینگونه به نظر می رسد که که به این نظریه جرم شناختی توجه شده است. بر اساس این نظریه فرد به واسطه تعامل با محیط های مختلف البته بر اساس دو معیار کلی کیفیت و کمیت می توان از یک محیط یا محیط های مشابه آن تاثیر بیشتری بپذیرد و این سبب می شود که به سمت بزهکاری سوق داده شود.بنابراین تبلور این نظریه در جرم شناسی بالینی و باز پروری فرهنگی دیده می شود.در زیر به مواردی از قانون که این نظریه نفوذ کرده است را بیان خواهیم کرد. ۲-۲-۲-: بند «۴»تبصره ماده ۸۸ در تبصره ۴ ماده ۸۸ ق.م.ا ۱۳۹۲ آمده که قاضی می تواند بر عدم معاشرت طفل یا نوجوان با محیط خاص دستور دهد تبصره اینکونه مقرر می دارد:« هرگاه دادگاه مصلحت بداند میتواند حسب مورد از اشخاص مذکور در این بند تعهد به انجام اموری از قبیل موارد ذیل و اعلام نتیجه به دادگاه در مهلت مقرر را نیز أخذ نماید» و در بند ۴ همین تبصره یکی ازین موارد مقرر می دارد:« جلوگیری از معاشرت و ارتباط مضر طفل یا نوجوان با اشخاص به تشخیص دادگاه…»شایان ذکر است که این شرایط برای تعلیق و نظام نیمه آزادی مشروط با ارجاع دادن به این ماده در نظر گرفته شده است که این هوشیاری قانون گذار و مهم بودن این نظریه را در نظر قانون گذار در راستای حمایت از بزه دیده را می رساند.به نظر نگارندهبه بند «۵» همین تبصره در این راستا هم می توان اشاره کرد. ۲-۲-۳-: بند «چ» ماده ۴۳ مورد دیگر نفوذ این نظریه که از نظریات جامعه شناسی در راستای باز پروری فرهنگی بزهکار می باشد بند «چ»ماده ۴۳ می باشد این ماده که شرایط تعویق مراقبتی را بیان می کند اینگونه مقرر می دارد:« در تعویق مراقبتی، دادگاه صادرکننده قرار میتواند با توجه به جرم ارتکابی و خصوصیات مرتکب و شرایط زندگی او بهنحوی که در زندگی وی یا خانوادهاش اختلال اساسی و عمده ایجاد نکند مرتکب را به اجرای یک یا چند مورد از دستورهای زیر در مدت تعویق، ملزم نماید:» در ذیل همین ماده در بند «چ»یکی از شرایط را اینگونه مقرر می دارد:« خودداری از ارتباط و معاشرت با شرکا یا معاونان جرم یا دیگر اشخاص از قبیل بزهدیده به تشخیص دادگاه»در این بند علاوه بر اینکه مجرم را از معاشرت با محیط بیرون منع می کند از رو برو شدن با بزهکار هم منع می کند و این یک پیش بینی جدید در راستای حمایت از بزه دیده می باشند که قانون گذار هوشیارانه با الهام ازین نظریه مورد توجه قرار داده است. در نتیجه با اینکه تقریباً دو صده از عمر جرم شناسی می گذرد ولی تاثیر گذاری آموزه ها جرم شناسی بر تحولات حقوق کیفری و سیاست گذاری های جنایی به کسی پوشیده نیست. امروزه کمتر کسی هست که در عرصه سیاست گذاری به یافته های جرم شناسی بی اعتنا باشد. بدین سان نویسندگان قانون مجازات با یک سیاست سنجیده و آگاهانه مواردی را موردتصویب قرار داد که از یک طرف حقوق بزه دیده در برابر بزهکار رعایت شده و از طرف دیگر در راستای پیشگیری از بزه دیدگی ثانویه گام برداشته است. به نوعی پیش بینی این نظریه در راستای حمایت از بزه دیدگی و تکرار جرم پیش بینی شده است. ۲-۳-نظریه برچسب زنی (Labeling Approach) : در حقیقت نقاط ضعف و انتقادات وارده به دیدگاه های آسیب شناسی، بی سازمانی اجتماعی، ستیزه ارزشی و انحراف رفتاری، اساسی ترین خاستگاه بروز دیدگاه «برچسب زنی» در دهه ۱۹۶۰ برای تبیین مسائل اجتماعی به شمار می رود. این دیدگاه، نظریه ها و روش های اشاره شده را در تبیین انحرافات نارسا ارزیابی کرد و مدعی شد تا زمانی که تبیین انحرافات به اتکای دیدگاه های قبلی و روش های پیمایشی صورت می گیرد، نمی توان به ادراک صحیحی از مسائل اجتماعی دست پیدا کرد. به عبارت دقیق تر، دیدگاه «برچسب زنی» عمدتاً به واسطه ضعف نظریه «رفتار انحرافی» در تبیین برخی مسائل اجتماعی رشد کرد و با نقد بینشی و روشی نظریه «رفتار انحرافی» مدعی شد مسائل اجتماعی بیش از آن که محصول شرایط ذاتی افراد یا خرده نظام های اجتماعی باشند، محصول شرایطی هستند که جامعه غالب تعریف کرده و از این حیث انحراف را جان می بخشند. از این منظر، منحرفان اجتماعی افرادی هستند که به نحو مؤثری نشان «انحراف» به آنها زده شده است. بر اساس این دیدگاه، مسئله اجتماعی مبتنی بر یک تعریف ذهنی است که مردم از آن دارند. زیرا انحراف چیزی نیست که ذاتاً در اشکال معینی از رفتار وجود داشته باشد؛ بلکه آنچه وجود دارد مصوباتی است که توسط ناظران مستقیم و غیر مستقیم این رفتارها وضع شده است. یعنی عامل مهم در تعیین انحراف، ناظران اجتماعی هستند که تصمیمی گیرند چه عمل یا اعمالی مصداق بارز انحراف به شمار می آیند یا نمی آیند (محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۹۱ و ۱۸۹). در حقیقت می توان گفت دیدگاه برچسب زنی با این فرض که جرم و رفتار مجرمانه یک روند اجتماعی می باشد، آغاز شده است. تأکید اصلی این نظریه در مورد طبیعت و ماهیت رفتار متقابل یا کنش و واکنش بین بزهکار و بزه دیده و همچنین مقامات قضایی می باشد. هر آنچه که به عنوان جرم به حساب می آید، در واقعیت امر به وسیله عملکرد و فعالیت های نظام عدالت کیفری و مأموران آن تصمیم گیری می شود. این به معنای آن است که تعریف نوع خاصی از رفتار به عنوان رفتار مجرمانه یا فرد خاص به عنوان مجرم بستگی به این دارد که عمل برچسب زنی توسط چه کسی صورت گرفته باشد؟. نظریه برچسب زنی بیشترین کارکرد را در زمینه اجرای عدالت در مورد نوجوانان دارد (وایت و هینس، ۱۳۸۲: ۱۳۴ و ۱۲۳( این دیدگاه را که گاهی نگرش «واکنش جامعتی» به انحرافات نیز می نامند برای اولین بار، ادوین. م. لِمرت (Edwin.M. Lemert) و هاوارد بکر (Howard Becker) فرمول بندی کردند (شیخاوندی، ۱۳۷۹: ۹۴). لمرت (۱۹۵۱) بر این باور بود که فرایند درگیر شدن فرد در رفتار بزهکارانه و مجرمانه و تبدیل شدن او به منحرف حرفه ای، از دو مرحله می گذرد: در مرحله اول هر کسی ممکن است به عللی برای اولین بار مرتکب رفتار انحرافی شود که این نوع انحراف برای شخص پی آمدهای ناچیزی دارد. لمرت این رفتار را که فرد مرتکب می شود و برای آن برچسب منحرف دریافت نمی کند «انحراف اولیه (Primary Deviance)» نامید و ادعا کرد هنگامی که این رفتار انحرافی تداوم می یابد و برچسب منحرف به فرد زده می شود «انحراف دومین (Secondary Deviance)» پدید می آید و عامل رفتار تبدیل به بزهکار یا مجرم حرفه ای می شود. بکر (۱۹۷۳) نیز در تحلیل رفتار انحرافی به دو عنصر «خود برچسب زنی (Sele-Labeling)» و نتایج حاصل از برچسب های «اتهام زنندگان (Accusers)» اشاره کرده است. برچسب های اتهام زنندگان، به این معناست که چگونه فرد توسط دیگران برچسب منحرف خورده است که در این مورد، می توان انحراف را برحسب نتایجی از برچسب هایی که به وسیله اتهام زنندگان و تعریف کنندگان انحراف و قانون گذاران به کار رفته است، تحلیل کرد. به عقیده بکر، برگزیدگان قدرت و وضع کنندگان قانون، منابع اصلی برچسب ها را فراهم می سازند. برچسب ها مقولات انحراف را باز تولید کرده و بیانگر ساخت قدرت جامعه می باشند. او مثال می زند که عمل تزریق هروئین، ذاتاً انحراف اجتماعی نیست؛ زیرا اگر پرستاری در بیمارستان به دستور پزشک این عمل را انجام دهد عملی بهنجار تعریف می شود. بنابراین هنگامی این عمل، رفتار انحرافی در نظر گرفته می شود که به شیوه ای که از نظر مردم مناسب و صحیح نیست، صورت گیرد و صفت انحراف اجتماعی که به کرداری داده می شود، به چگونگی تعریف آن کردار در ذهن افراد بستگی دارد. در کنار لمرت و بکر، تراشر در تحقیق خود در مورد دار و دسته های بزهکاری شیکاگو برچسب های بزهکاری و جرم را عاملی بالقوه منفی بر رفتار جوانان شناسایی کرد و چند سال بعد، تانن بوم (Tannenbaum-1938) اصطلاح «نمایش مضر (Dramatization)» را مطرح ساخت. نمایش مضر به معنای به نمایش گذاشتن، فاش کردن و گزارش کردن رفتار انحرافی افراد همراه با ویژگی های منحرفان است. این امر موجب می شود هویت شخصی متخلفان برای دیگران مشخص شده و آنان به عنوان افرادی برچسب خورده به جامعه معرفی شوند (احمدی، ۱۳۸۴: ۱۰۳-۱۰۱). از نظر تانن بومع تقریباً همه بزهکارانی که بیشتر عمر خود را در کانون های اصلاح و تربیت و اردوگاه ها به سر برده اند بیشتر از بزهکارانی که در این مراکز زندگی نکرده اند به سوی کجروی و جرم کشیده می شوند. به این ترتیب، تنبیه و مجازات، کجروی ها و جرایم را افزایش می دهد. به طور کلی، دیدگاه برچسب زنی در جست و جوی تبیین علل کجروی نیست؛ بلکه به دنبال یافتن پاسخی برای سؤالاتی از این قبیل است که: «چه کسانی برچسب انحراف را به چه کسانی می زنند و پی آمدهای برچسب زدن برای کسانی که به آنها برچسب زده می شود چیست؟» (قنادان و همکاران، ۱۳۸۴: ۲۰۶ و ۲۰۷). آنها در این رابطه بر روی توانایی نهادهای عدالت کیفری مانند پلیس که توان برچسب زدن انواع خاصی از رفتار به گروه های خاصی از اشخاص را دارا هستند، تأکید می کنند (سوتیل و همکاران، ۱۳۸۳: ۱۷۲). همچنین این دیدگاه به دنبال سبب شناسی انحراف اولیه نیست؛ بلکه به علل پیدایش انحراف دومین می پردازد؛ زیرا فرد پس از برچسب خوردن، تغییر هویت داده و خصیصه های همان برچسب را به خود می گیرد. برای مثال، فردی که به علت دزدی زندانی شده است، پس از رهایی به علت برچسب «دزد» که به او زده شده است، نه تنها نمی تواند شغلی بیابد، بلکه چون فردی منحرف تعریف می شود و به مانند یک مجرم با وی رفتار می کنند و مقبولیت اجتماعی خود را نیز به عنوان یک شهروند عادی از دست می دهد، در کنش متقابل اجتماعی با مردم به تدریج تغییر هویت داده و هویت یک مجرم را کسب می کند. بنابراین، فرد خصیصه های همان برچسب «دزد» را به خود می گیرد؛ در نتیجه احتمال زیاد دارد که مجدداً مرتکب دزدی و یا جرایم دیگری شود (احمدی، ۱۳۸۴: ۱۰۳-۱۰۱). پس یکی از نتایج برچسب زنی و بدنام کردن این است که برخی افراد که به صورت نادرستی برچسب خورده اند نه تنها بعدها دست به کارهای مجرمانه بعدی می زنند، بلکه به دنبال این هستند که مایه تسلی خاطر خود را در همراهی و مشارکت با دیگران یعنی اشخاصی که به همین صورت مانند آنها تحت عنوان غریبه ها متمایز شده اند پیدا بکنند. یکی دیگر از نتایج برچسب زنی این است که برای افرادی که همانند یکدیگر و تحت یک عنوان برچسب خورده اند انگیزه و محرکی ایجاد می کند تا بتوانند راحت تر با همدیگر ارتباط برقرار کنند که این ارتباط اغلب به شکل پیدایش بزهکاران یا خرده فرهنگ های مجرمانه می باشد (وایت و هینس، ۱۳۸۲: ۱۲۴). این دیدگاه، راهکار کاهش بزهکاری را در تعریف مجدد از وضعیت های مسئله آمیز و آموزش کنترل برچسب زنی می داند (محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۲۱۷). با آنکه این دیدگاه ابعاد جدیدی را در تبیین بزهکاری و جرم در جامعه شناسی انحرافات مطرح کرده است، اما از کاستی های اساسی برخوردار است. یکی از این کاستی ها این است که یک نظریه نظام یافته نمی تواند بنا شود، مگر اینکه اصطلاحاتی را تعریف کند که قابل اندازه گیری باشد. دیدگاه برچسب زنی به ویژگی های فردی و اجتماعی و اقتصادی افراد نظیر: سن، جنس و موقعیت اجتماعی توجه نمی کند؛ در حالی که افراد با ویژگی های فردی و اجتماعی متفاوت ممکن است که واکنش های متفاوتی به برچسب ها نشان دهند. برای مثال، برچسب ها ممکن است یک مرد جوان را به بزهکاری تشویق کند؛ اما یک زن بزرگسال را از دزدی بازدارد. به علاوه، تأثیر برچسب ها در انواع متفاوت انحرافات اجتماعی یکسان نیست. مثلاً، برچسب ها در مورد تخلف رانندگی ممکن است تأثیر مثبت و در مورد فحشاء تأثیر منفی داشته باشند. نتیجه اینکه، برچسب ها شرط لازم و کافی برای باز تولید بزهکاری و جرم نخواهند بود (احمدی، ۱۳۸۴: ۱۰۵( ۲-۴-نظریه کنترل اجتماعی (Social Control Theory): نظریه کنترل اجتماعی (نظارت اجتماعی) از نظریه نظم اجتماعی (بی هنجاری) دورکیم تأثیر پذیرفته و به عوامل خاص اجتماعی که برای حفظ نظم در جامعه اهمیت دارند توجه کرده است. این نظریه بر فرایند اجتماعی کردن، بیشتر از مجازات کردن در برقراری نظم جامعه تأکید دارد و برای تبیین برخی جرایم مانند: جرایم سازمان یافته، جرایم یقه سفیدها و جرایم حرفه ای کمتر کاربرد دارد و بیشتر در مورد جرایم جوانان و عرضه پیشنهادهای عملی برای پیشگیری از جرم فایده دارد (سخاوت، ۱۳۸۱: ۶۰). این نظریه که پیوند اجتماعی (Social Bond) نیز نامیده می شود این طور فرض می کند که اگر انسان ها به حال خود رها شوند، به طور طبیعی مرتکب جرم و کجروی خواهند شد. یعنی سابقه رفتار کجروانه به طور طبیعی و ذاتی در میان مردم وجود دارد؛ زیرا همه انسان ها نیازهای برآورده نشده و آرزوهای متعدد و نامحدودی دارند و رفتارهای انحرافی در بسیاری از موارد آنها را راحت تر و زودتر به مقصودشان می رساند و کامروایی را نصیبشان می کند. فرضیه اساسی این نظریه نیز این است که تفاوت های موجود در ارتکاب جرم و کجروی در میان افراد، بر اساس تفاوت های موجود در نیروهای منع کننده یا کنترل های اجتماعی است که تبیین می شود. به عبارت دیگر، قیود و مهارهای اجتماعی است که نا هم نوایی را در میان انسان ها محدود می کند و در حقیقت کجروی و بزهکاری محصول نارسایی یا نابسندگی کنترل های اجتماعی می باشد (طالبان، ۱۳۸۳: ۵). از پیشگامان این نظریه می توان به تراویس هیرشی (Traviss Hirschi) اشاره کرد. از نظر هیرشی، کنترل اجتماعی به شیوه هایی گفته می شود که جامعه برای واداشتن اعضایش به هم نوایی و جلوگیری از ناهم نوایی و ناسازگاری به کار می برد (ستوده، ۱۳۸۶: ۱۳۴). او اعتقاد داشت با وجود اینکه تمام افراد، بالقوه مستعد انجام جرم و هنجار شکنی هستند، اما به خاطر ترس از اینکه عمل مجرمانه به روابط آنها با خانواده، دوستان، همسایه ها، معلمان و کارفرمایشان آسیب برساند، خود را کنترل می کنند. در واقع هیرشی، کجروی را معلول گسستگی یا ضعف تعلق فرد با جامعه می دانست. او (۱۹۶۹) در کتاب تأثیرگذارش تحت عنوان «علل بزهکاری»، وقوع فعالیت انحرافی را در درجه اول نتیجه شکست و ضعف پیوندهایی معرفی کرد که فرد را به جامعه پیوند می دهد (بیات و همکاران، ۱۳۸۷: ۷۸). هیرشی ۴ عنصری را که باعث پیوند بین فرد و جامعه می شود چنین تعریف کرده است: ۲-۴-۱-دلبستگی یا وابستگی (Attachment): دلبستگی با افراد و نهادهای اجتماعی، یکی از شیوه هایی است که فرد خود را از طریق آن با جامعه پیوند می دهد. ضعف چنین پیوندهایی موجب می شود که فرد خود را در ارتکاب کجرفتاری آزاد بداند. برای مثال، یک فرد مجرد بیشتر امکان دارد که دزدی یا خودکشی کند؛ یا این که به مصرف مواد مخدر دست بزند. در حالی که فرد متأهل به دلیل پیوندهای اجتماعی که دارد، احتمال کمتری دارد که مرتکب کجرفتاری شود. ۲-۴-۲- تعهد (Commitment): افراد جامعه در دستیابی به هدف هایی مانند: تحصیل، کار، خانه و دوستان که برای آنها سرمایه گذاری کرده اند و وقت و انرژی خود را در راه آن صرف کرده اند، بیشتر به فعالیت های متداول زندگی تعهد دارند. از این رو به منظور موقعیت و پایگاه اجتماعی که با تلاش خود به دست آورده اند کجرفتاری نمی کنند. ۲-۴-۳- درگیر بودن (Involvement): معمولاً کسانی که درگیر کار، زندگی خانوادگی، سرگرمی، مشارکت اجتماعی و امثال این هستند کمتر فرصت پیدا می کنند که هنجارشکنی کنند. برعکس، کسانی که بیکار هستند بیشتر به کجرفتاری روی می آورند. به همین دلیل آسیب شناسان اجتماعی معتقدند که افزایش سال های تحصیل، انجام خدمت وظیفه و فراهم بودن امکانات ورزشی، باعث کاهش کجرفتاری و بزهکاری در میان جوانان می شود. ۲-۴-۴- ایمان یا باور (Belief): یعنی هر چه قدر که میزان اعتقاد به ارزش های اخلاقی و هنجارهای فرهنگی ضعیف تر باشد، احتمال بروز کجرفتاری در فرد بیشتر می شود. فردی که خود را تحت تأثیر اعتقادات معمول در جامعه نبیند، هیچ وظیفه اخلاقی نیز برای هم نوایی با قوانین رسمی و غیر رسمی برای خود تصور نمی کند (ستوده، ۱۳۸۶: ۱۳۹ و ۱۳۸) هیرشی ادعا کرد اگرچه شاغل بودن، فرصت برای فعالیت های بزهکارانه را محدود می کند (چلبی و روزبهانی، ۱۳۸۰: ۹۶)، با این حال احتمال بزهکاری هنگامی که ۴ عنصر یاد شده ضعیف شود، بیشتر است. منظور هیرشی این است که فرد نسبت به افرادی که با آنان پیوندهای نزدیکی دارد، دارای احساساتی است که این احساسات موجب می شود نسبت به آن چه درباره رفتارش می اندیشند مراقب باشد. بنابراین، کنترل بزهکاری با تعلقات جوانان نسبت به والدینشان پیوند می خورد. هیرشی مؤلفه های چهارگانه نظریه اش را روی یک نمونه چهار هزار نفری از جوانان کالیفرنیا آزمود. نتایج این پژوهش نشان داد که موقعیت و پایگاه اقتصادی - اجتماعی والدین نسبت به تعلق فرزندان به والدین تأثیر کمتری بر رفتار بزهکارانه جوانان دارد. پس از وی، هیندلانگ (۱۹۷۳) نیز پی برد علاوه بر اینکه ارتباط معناداری بین تعلق به خانواده و مدرسه و رفتار بزهکارانه وجود دارد، یک رابطه مثبت بین تعلقات و تقیدات به گروه های هم سال بزهکار و گرایش جوانان به رفتار بزهکارانه نیز وجود دارد. با این حال، هیندلانگ دریافت که تعیین هویت با گروه های هم سال، لزوماً موجب افزایش بزهکاری نمی شود؛ بلکه برای تبیین بزهکاری باید به ورای تعلق به گروه های هم سال رفته و نوع گروه های هم سالی را که فرد به آنها تعلق می یابد کشف کرد. زیرا تنها تعلق به هم سال بزهکار موجب افزایش بزهکاری جوانان می شود و احتمال اینکه تعلق به گروه های هم سال عادی، رفتار بزهکارانه را کاهش دهد نیز وجود دارد. او همچنین بر این باور بود که جامعه پذیری جوانان در زمان و مکانی صورت می گیرد که بیشترین خطر قربانی شدن و گرایش به رفتار بزهکارانه برای آنها وجود دارد (احمدی، ۱۳۸۴: ۹۰-۸۶) اما در حالی که هیرشی علت وجود هم نوایی در جامعه را کنترل رفتار افراد توسط عوامل مختلف و شیوه این کنترل را پیوند فرد با جامعه می دانست؛ جان بریتویت (John Braithwaite-1989) از کنترل افراد توسط جامعه از طریق «شرمنده سازی» مختلف بحث کرده است. به نظر بریتویت، شرمنده سازی نوعی ابراز عدم تأیید اجتماعی نسبت به رفتاری خاص برای تحریک ندامت در شخص کجرفتار است. وی از دو نوع شرمنده سازی صحبت می کند. اول، شرمنده سازی جدا کننده که طی آن، کجرفتار مجازات، بدنام، طرد و در نتیجه از جامعه هم نوایان تبعید می شود و دوم، شرمنده سازی پیوند دهنده که ضمن اعلام درک احساس کجرفتار و نادیده گرفتن تخلف وی و حتی ابراز احترام به او، نوعی احساس تقصیر در او ایجاد کرده و در نهایت او را از ادامه کجرفتاری باز می دارد و از بازگشت او به جمع نوایان استقبال می کند (صدیق سروستانی، ۱۳۸۶: ۵۴ و ۵۳( هیرشی فرد بزهکار را به عنوان شخصی که به صورت نسبی فارغ از دلبستگی ها، علایق، عواطف، آرمان ها و باورهای اخلاقی است در نظر آورده و می گوید: «فرد بنا به اراده آزاد خود دست به ارتکاب رفتار بزهکارانه می زند؛ زیرا وابستگی های او به نظم جاری و متعارف موجود در جامعه، گسسته شده است». هیرشی در پاسخ به این سؤال که چرا اشخاص خود را با شرایط اطراف وفق می دهند؟ به تأثیر تعهدات اجتماعی اشاره می کند. یکی از عناصر اصلی تعهد اجتماعی، وابستگی و احساس تعلق خاطر افراد است که بر روی میزان حساسیت و توجه به نظریات دیگران تأکید می کند. هنگامی که تعلق خاطر موجود بین والدین و کودکان محکم تر می شود، احتمال بسیار کمی وجود دارد که کودک منحرف و بزهکار شود (سوتیل و همکاران، ۱۳۸۳: ۱۷۲ و ۱۷۱( به طور کلی می توان گفت این نظریه بر این پیش فرض استوار شده است که برای کاستن از تمایل به رفتار بزهکارانه و مجرمانه، باید همه افراد کنترل شوند. پیروان این نظریه، رفتار انحرافی را عمومی و جهان شمول دانسته و آن را نتیجه کارکرد ضعیف ساز و کارهای یک سو، عوامل فردی کنترل نظیر: خودپنداره منفی، ناکامی، روان پریشی و اعتماد به نفس پایین می دانند و از سوی دیگر، معتقدند که نظام های کنترل ناقص اجتماعی و فقدان تقید و تعهد نسبت به نهادهای بنیادین اجتماعی مانند: خانواده و مدرسه به رفتار انحرافی منتهی می شود. کنترل های اجتماعی از کنترل های رسمی نظیر: قوانین و کنترل های غیر رسمی هم چون: ضمانت های اجتماعی به دست می آیند. برخی از مقوله های کنترل برای تحلیل بزهکاری جوانان به شرح زیر است: ۱.کنترل مستقیم که والدین آن را از طریق تنبیه و تشویق اعمال می کنند. ۲.کنترل غیر مستقیم که به وسیله آن جوانان از رفتار بزهکارانه خودداری می کنند؛ زیرا این رفتار ممکن است موجب نگرانی و ناامیدی برای والدین یا دیگرانی باشد که با آنها روابط نزدیکی دارند. ۳.کنترل درونی که به وسیله آن، آگاهی از احساس تقصیر و گناه و شرم، جوانان را از درگیر شدن در رفتار بزهکارانه باز می دارد. خود - انگاره (Self-Image)، خود - پنداره (Self-Concept) و خود - ادراکی (Self-Perception) از مؤلفه های توانایی های درونی است که زمینه را فراهم می سازند تا فرد خودش را به عنوان فردی مسئول درک کرده و مسئولانه عمل کند و در نتیجه مرتکب رفتار انحرافی نشود. دو دانشمند به نام های والتر رکلس (Walter Reckless-1961) و کاپلان (Kaplan-1978) بر این باور بودند که فردی که خود - پنداره مثبت دارد و به منظور تأیید خود حرکت می کند، معمولاً اعتماد به نفس بالایی داشته و از موفقیت بیشتری در زندگی نیز برخوردار است. چنین فردی کمتر برای دستیابی به اهدافش از راه های غیر قانونی استفاده می کند. در مقابل، افراد با خود - پنداره منفی در دوستیابی و حفظ روابط دوستی، زیاد موفق نبوده و به لحاظ اخلاقی بیش تر در معرض انحرافات اجتماعی هستند. کسی که خود - پنداره منفی دارد، معمولاً در مورد هویت خود احساس خطر می کند؛ قدرت پذیرش خود را نداشته و به انکار خود می پردازد. او از زندگی در خانواده، مدرسه و اجتماع احساس عدم موفقیت و شکست کرده و برای جبران مشکلات خود مرتکب رفتار بزهکارانه و مجرمانه می شود. تأثیر خود - پنداره منفی بر بزهکاری جوانان در تحقیقات تجربی به اثبات رسیده است. به طور مثال، رکلس و همکاران (۱۹۵۷) در مورد جوانان کلمبیا و اُهایو شواهدی به دست آورده اند که ثابت کرده است خود - پنداره جوانان بزهکار پایین تر از خود - پنداره جوانان غیر بزهکار است. البته در پاسخ به این سؤال که چه عواملی سبب می شود که جوانان مرتکب رفتار بزهکارانه شوند، برخی از نظریه پردازان کنترل اجتماعی مثل: نی (Nei-1958)، هیرشی (۱۹۶۹) و الیوت (Eliout-1988) این نوع رفتار را بر اساس میزان تعلقات و تقیدات جوانان نسبت به نهادها و سازمان های اجتماعی مانند: خانواده، مدرسه و گروه های هم سال تبیین می کنند. آنان بر این باورند که تعلق خاطر و تقید نسبت به نهادها و سازمان ها می تواند جوانان را در گروه های رسمی ادغام کرده و موجب کنترل فردی و اجتماعی شده و رفتار افراد را منظم کند (احمدی، ۱۳۸۴: ۹۰-۸۶). اغلب طرفداران این نظریه می گویند که باید به رفتار مجرمانه در جامعه توجه داشت نه هم نوایی؛ زیرا زندگی روی هم رفته پر از وسوسه و فریب است و مردم فقط به این دلیل با هنجارهای اجتماعی هم نوایی نشان می دهند که جامعه قادر است رفتار آنان را کنترل کند و اگر چنین کنترلی نبود، ممکن بود هم نوایی به میزان کمی وجود داشته باشد. این نظریه تأکید می کند که انسان ها موجوداتی هستند با آرزوهای نامحدود که برخلاف دیگر جانوران، حتی با برآورده شدن معیارهای زیستی، سیری نمی پذیرند. به بیان دیگر، انسان هرچه بیشتر داشته باشد، بیشتر می خواهد و معمولاً برآورده شدن هر نیاز به جای کاستن از آرزوهای انسان، نیاز تازه ای را برمی انگیزاند (ستوده، ۱۳۸۶: ۱۳۴ و ۱۳۳( اما این نظریه در عین حال که از دید جامعه شناختی به عوامل بالقوه مؤثر در بزهکاری توجه دارد، از یک نظر نقص دارد و آن عدم توجه کافی به تأثیر محیط در بزهکاری یا عوامل بالفعل است. چنانکه برخی از پژوهش گران نشان داده اند که وابستگی، تعهد، درگیر بودن و باورهای قراردادی به تنهایی نمی توانند تبیین کننده علت بزهکاری باشند. در این میان، رفقا، مصاحبان بزهکار و به طور کلی همه خلافکاران نیز نقش مهم و شاید مؤثرتری از عوامل فوق داشته باشند (مشکانی و مشکانی، ۱۳۸۱: ۱۱( ۲-۵-نظریه یادگیری اجتماعی (Social Learning Theory): بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی، رفتار انحرافی آموختنی است و در فرایند رابطه با افراد دیگر، به خصوص در گروه های کوچک آموخته می شود. اندیشمندانی نظیر باندورا این نظریه را توسعه دادند. باندورا (۱۹۷۳) تأکید کرد که توانمندی انسان برای استفاده از نمادها به او یاری می دهد تا رویدادها را باز نماید؛ تجربه آگاه خود را تحلیل کند و با دیگران در هر فاصله زمانی و مکانی ارتباط برقرار کرده یا به طرح، خلق، تصور و پرداختن به اعمال دوراندیشانه اقدام کند. از نظر باندورا، رفتار در نتیجه کنش متقابل بین شناخت و عوامل محیطی به وجود می آید. شخص می تواند با کمک فرایند الگوسازی و با مشاهده رفتار دیگران، چه به صورت تصادفی و چه آگاهانه، یاد بگیرد. انتخاب الگوی یادگیری به وسیله شخص، تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر: سن، جنس و موقعیت اجتماعی است و الگوهای برگزیده شده توسط فرد می تواند مطابق با ارزش ها و هنجارهای رسمی جامعه باشد. همچنین فرد ممکن است الگوهای رفتار انحرافی را برگزیند. بر همین اساس، فرایند «مدل سازی (Modeling)» در کانون توجه نظریه یادگیری اجتماعی قرار دارد که در آن، شخص رفتار اجتماعی دیگران را به وسیله مشاهده و تقلید یاد می گیرد و آموختنی ها از طریق پاداش و تنبیه تقویت می شود (احمدی، ۱۳۸۴: ۹۵ و ۹۴). به عبارتی، نظریه یادگیری اجتماعی، اهمیت یادگیری مشاهده ای پاداش و تنبیه را مورد تأکید قرار داده و بیان می کند که کودک رفتارهای مربوط به جنس خود را از طریق مشاهده الگوهای نقش جنسی و تشویق شدن برای رفتارهای مناسب و تنبیه شدن برای رفتارهای نامناسب نقش جنسی فرامی گیرد (اسدورو، ۱۳۸۴: ۱۵۵). این نظریه از جوانب متفاوت به گونه های متعددی به «تحریک های محیطی» که در این دیدگاه «مشوّق» نام گرفته اند اشاره می کند و مدعی است که این مشوق ها می توانند در افزایش رفتارهای ضد اجتماعی مؤثر باشند. در این نظریه همچنین یادآوری می شود که تأثیر این مشوق ها هنگامی معنادار خواهد بود که محیط، نوعی زمینه تقویت را برای ارتکاب رفتارهای ضد اجتماعی فراهم ساخته باشد. نمونه ای از این مشوق ها، برخوردارهای آزار دهنده گذشته، اوهام، استعمال الکل و مواد مخدر می باشد (بیات و همکاران، ۱۳۸۷: ۸۰). یکی دیگر از دانشمندانی که در این خصوص مطالعه کرده است، پیرون (Pieron) می باشد که معتقد بود رفتار آدم ها را باید معلول روابط آنها با محیط مادی و اجتماعی دانست که در آن مؤثر هستند؛ و این رفتار را در آدم ها به وجود می آورند. از این رو طبیعت آدمی ممکن نیست مستقل از ساختمان واقعی میدان اجتماعی موجود باشد و گوناگونی فرهنگ ها، معیارها و ارزش ها به تفاوت های محیط مادی، عوامل اقتصادی، تماس با اقوام دیگر و پیش آمدها بستگی دارد (مجدفر، ۱۳۸۵: ۱۴۲( ۲-۶-نظریه کنترل اجتماعی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲- اثرگذاری و اثرپذیری: جو سازمانی بر ابعاد گوناگون حیات سازمانی، یعنی بر ساخت سازمان، نحوه تصمیم گیری، سبک مدیریت و نظایر آن اثر می گذارد و از این عوامل نیز اثر می پذیرد. ۳- تمایز: جو سازمانی از جمله عواملی است که بر اساس آن می توان سازمان های گوناگون را صرف نظر از نوع هدفها، مأموریتها، اندازه، ویژگی های کارکنان، تعداد آنها و… از یکدیگر تمییز داد. تفاوت سازمان ها از حیث جو سازمانی تا آن میزان قابل احساس است که هم اعضای سازمان و هم افراد خارج از آن، از این تفاوت آگاه هستند. ۴- ارزشیابی: وقتی چگونگی و ماهیت جو سازمانی برای افراد سازمان و ارباب رجوع یا مشتریان سازمان آشکار شد، این تمایل در آنان شکل می گیرد که درباره سازمان قضاوت کنند. همین قضاوت یا ارزش گذاری باعث می شود رضایت شغلی، تمایل برای ترک کار، کارایی و بهره وری شغلی آنان کاهش یا افزایش پیدا کند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۵- ادراک: جو سازمانی کیفیتی است که اعضای سازمان آن را شناسایی و ادراک می کنند و واکنش های آنان نیز تحت تأثیر همین ادراک قرار می گیرد. ۲-۴ عوامل مؤثر بر جو سازمانی: جو سازمانی تحت تأثیر عوامل گوناگون درون و برون سازمانی قرار می گیرد. در زیر به بعضی از این عوامل، اشاره شده است (همان منبع): ۱- نظام ارزشی مدیران: نظام ارزشی مدیران، بر فرایند تصمیم گیری آنان اثر می گذارد و جو سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهد. یکی از منابع اصلی شکل گیری ارزش های اصلی سازمان، نظام آموزشی مدیران است، که بر جو سازمانی و شکل گیری آن نیز اثر می گذارد. ۲- سبک رهبری[۲]: در شرایطی که مدیران به افراد تحت نظارت خود اعتماد نشان می دهند و آنان را در تصمیم گیری سهیم می سازند، جو سازمانی حاصل از این رفتار با جو سازمانی حاصل از رهبری آمرانه، و بدتر از آن، استبدادی، متفاوت است. ۳- شرایط اقتصادی[۳]: وقتی شرایط اقتصادی سازمان در حال رشد و شکوفایی است، مدیران تمایل بیشتری برای خطرپذیری نشان می دهند. اما در دوران رکود اقتصادی سازمان، بودجه کاهش پیدا می کند و مدیران در تصمیم گیری ها محافظه کارتر می شوند. در این شرایط، خلاقیت و نوآوری کاهش پیدا می کند، پیشنهادات جدید ارائه نمی شود و در صورت ارائه پیشهادات، مورد توجه قرار نمی گیرد. ۴- ساختار سازمانی[۴]: ساختار سازمانی می تواند اثرات قابل توجهی بر جو سازمانی داشته باشد. برای مثال، سازمانی که در آن روابط و شیوه گزارش دهی ثابت و قواعد و مقررات در آن خشک است، در آن صورت سازمانی بوروکراتیک و به صورت نه چندان مشخص، “سرد” احساس می شود. ۵- منش اعضاء[۵]: صفات نسبتاًٌ ثابت و پایدار شخصیت یا ابعاد اخلاقی و معنوی شخصیت کارکنان، در شکل گیری و تغییر جو سازمانی، مؤثر است. منش اعضای سازمانی که اکثریت کارکنان آن مسن و تحصیلات آنان نیز پایین است، با منش سازمان دیگری که کارکنان آن بیشتر جوان هستند، سطح تحصـیلات آنان بالاست و فرهیـخته و خواهـان رشد و موفقیـت می باشند، تفاوت هایی دارد و می توان انتظار داشت که و سازمانی در این دو سازمان نیز متفاوت باشد. ۶- نقش اتحادیه ها[۶]: وجود یا فقدان اتحادیه ها می تواند نقش قابل توجهی بر سازمان داشته باشد. در شرایطی که کارکنان سازمان خواهان تشکیل اتحادیه ها هستند و برای این منظور با مدیریت سازمان به مذاکره می نشینند، روابط طرفین رسمی تر و تعارض در آن بیشتر است و بنابراین، جو سازمانی با شرایط قبل از این رویداد، متفاوت خواهد بود. ۷- اندازه سازمان[۷]: هر چه سازمانها بزرگتر شوند، احتمال اینکه خشک تر، بوروکراتیک تر و ساختارگراتر باشند، بیشتر است. در سازمان های کوچک، تلاش مدیریت برای ایجاد جو سازمانی خلاق، نوآور و منسجم زودتر به نتیجه می رسد و اکثر نوآوری ها و اکتشاف های خلاق نیز مربوط به سازمان های کوچک است. ۸- ماهیت کار[۸]: انواع، ماهیت و تنوع مشاغل سازمان در ایجاد جو سازمانی مطلوب یا نامطلوب، اثر می گذارد. عوامل مؤثر بر جو سازمانی متعدد و متنوع هستند. علاوه بر عوامل فوق، می توان ویژگی های دیگر را در جو سازمانی مؤثر دانست. بعضی از این ویژگی ها عبارتند از: فن آوری، هدف های رسمی سازمان، نگرشها، نظام ارزشی کارکنان، میزان رضایت شغلی کارکنان از کار خود، میزان آزادی عمل کارکنان و… در اندازه گیری جو سازمانی نیز، همه عوامل مؤثر در پیدایش جو سازمانی مورد توجه قرار می گیرند. عقاید روان شناسان درباره افرادی که در سازمان های صنعتی و بازرگانی مشغول به کارند مبین آن است که برای بالا بردن سطح کیفی و کمی محصول ضروریست که خدمات رفاهی را تا آنجا که میسر است برای کارکنان فراهم و تسهیلات لازم را برای بهزیستی آنها ایجاد کنیم زیرا از این طریق است که خرسندی از کار در آنها به وجود می آید و در نتیجه منجر به بازده مثبت و پرثمر می شود. مؤثر بودن افراد در به ثمر رساندن اهداف سازمانی بستگی مستقیم به چگونگی روحیه آنها دارد. از این رو است که توجه به بالا بردن سطح روحیه کارکنان سازمانی جای پرارج و اهمیتی را در اداره امور سازمان ها به خود اختصاص داده است. روحیه مجموعه ای از طرز فکر و احساسات و عواطف انسان است. روحیه عبارت است از مجموعه کمی و کیفی احساسات، عواطف و اشتیاق فردی و یا گروهی برای کار بهتر است. روحیه و انگیزه دو عامل تلفیقی وجود انسانی است. مجزا ساختن روحیه از انگیزه های انسانی کاری اجتناب ناپذیر است. بدین معنی که انگیزش، آدمی را از درون بر می انگیزد تا فعل و انفعالاتی را از خود بروز دهد و روحیه چگونگی شدت و ضعف اینگونه فعل و انفعالاتی را مشخص می سازد. درجه موفقیت و بازدهی عالی انسانی حاصل کنش ها و واکنش هایی است که بین انگیزه های درونی و روحیه ایجاد می شود. پس انجام هر کاری برای انسان به صورت مطلوب باید بر پایه هماهنگی انگیزه و روحیه و در یک جهت باشد و در غیر این صورت عدم بازدهی مثبت در فرد و یا در حالت گروهی را باعث می گردد. اما رابطه بین روحیه و حضور منظم در محیط کار خیلی روشن و مشخص است، کارمندانی که از روحیه بالا برخوردارند حضورشان در محل کار منظم تر از کارمندانی است که روحیه ضعیفی دارند (روسش،۱۹۸۲). عامل مهمی که در بالا بردن روحیه یک کارمند مؤثر است و تشخیص آن مشکل تر از عواملی مثل سن یا سطح شغلی کارمند است جو سازمانی یا روانی مؤسسه می باشد. شیوه عملکرد فرد در یک سازمان به نوع شخصیت فرد، نقش سازمانی که بر عهده دارد و نیز موقعیت و شرایط سازمانی بستگی دارد. این شرایط به عنوان محیط، فرهنگ، احساس، آهنگ و یا جو مورد مطالعه و توجه قرار گرفته است. این واژه ها به کیفیت درونی سازمان همان طور که از طریق اعضایش تجربه می شود اشاره دارد. فرد تنها کافی است با چند سازمان از نزدیک برخورد داشته باشد تا دریابد که اختلافات عمده ای در محیط وجود دارد. مجموعه مشخصات درونی که یک سازمان را از سازمان دیگر متمایز می سازد و بر رفتار افرادی اثر می گذارد که در آن فعالیت می کنند، جو سازمانی نامیده می شود. به راستی جو یک سازمان را می توان به عنوان شخصیت یک سازمان در نظر گرفت (هوی، واین، سابو، دنیس[۹]، ۱۹۹۸). موران و ولکوین[۱۰] (۱۹۹۲)، جو سازمانی را چنین تعریف می کنند: ادراکاتی که فرد از نوع سازمانی دارد که در آن کار می کند و احساس او نسبت به سازمان بر حسب ابعادی مانند استقلال، ساختار سازمانی، پاداش، ملاحظه کاریها، صمیمیت و حمایت و صراحت. جو سازمانی به منزله یک پل عمل می کند، در یک طرف جنبه های عینی و محسوس سازمان از قبیل ساختار، مقررات و شیوه های رهبری قرار دارد و جو عبارتند از درک و یا احساسی که کارمندان نسبت به این جنبه های محسوس سازمان به دست می آورند، در طرف دیگر پل روحیه و رفتار کارکنان واقع شده اند. بدین ترتیب روحیه و رفتار فقط تابعی از شیوه رهبری عملی و یا ساختار سازمانی نیست بلکه به نگاه فرد به ارزش ها، نیازها و شخصیت خود نیز بستگی دارد. جو نمایانگر درک یا احساسی است که کارمندان نسبت به یک سازمان دارند. این درک متأثر از عوامل متعددی مانند فشار گروه، تصور از خویش (در کارمند)، موقعیت سازمانی یا نقش فرد و گروه مرجع اوست.(دیویس،۱۹۸۴). طبق تحقیقات هالپین و کرافت (۱۹۹۹)، جو سازمان ها را می توان در نموداری از جو باز، خودمختار، کنترل شده، خودی، پدرانه یا بسته نشان داد. جو باز، جوی است که در آن مدیر و کارکنان در رفتار خود خلوص نیت دارند. مدیر از طریق برقرار کردن الگوها رهبری می کند، یعنی با فراهم آوردن مخلوط مناسبی از ساخت و جهت و نیز حمایت و ملاحظه گری، کارکنان با خوبی با هم کار کرده و به وظیفه ای که دارند متعهد هستند، چرا که رهبری مدیر واقع گرایانه است و کارکنان نسبت به کارشان متعهدند و هیچ نیازی به کاغذبازی و تقاضا برای انجام کارهای یکنواخت و پیش پا افتاده نیست، هیچ نیازی به سرپرستی از نزدیک (تأکید بر تولید)، یا مجموعه ای از قوانین و مقررات نیست (کناره جویی). رفتار رهبری به آسانی و به طور مناسب همچنان که ضرورت می یابد ظاهر می گردد. به طور خلاصه رفتار مدیر و کارکنان درست و قابل اعتماد است. جو بسته عملاً در مقابل جو باز قرار می گیرد. رهبری غیرمؤثر مدیر همچنین در سرپرستی او از نزدیک (تأکید بر تولید) و نیز در فقدان رفتار ملاحظه گری در رابطه با کارکنان و همچنین در عدم توانایی و عدم تمایل او به فراهم آوردن یک الگوی مشخص پویا ملاحظه می گردد. این حالات روی هم باعث یأس و بی تفاوتی کارکنان می شود (همان منبع). ۲-۵ شکل گیری جو سازمانی تاکنون در زمینه نحوه شکل گیری جو سازمانی در سازمان های گوناگون، چهار رویکرد زیر مورد توجه قرار گرفته است. ۲-۵-۱ رویکرد ساختاری[۱۱]: در این رویکرد گفته می شود که (۱) جو سازمانی یکی از ویژگی ها با خصوصیات سازمان است، (۲) چنین ویژگی هایی از اجزای لاینکف سازمان می باشد، و نیز (۳) به ادراک کارکنان ربطی ندارد. بنابراین، جو سازمانی محصول ساختار، قوانین و مقررات رسمی، هدفها و ویژگیهای دیگر سازمان است و برای شناخت ماهیت و نحوه شکل گیری جو سازمانی، ابتدا باید ساختار سازمان را بشناسیم. به عبارت دیگر، اندازه سازمان، درجه تمرکز در تصمیم گیری ها، تعداد سطوح در سلسله مراتب، ماهیت فن آوری مورد استفاده سازمان، ماهیت قوانین و مقررات و مواردی که رفتارهای خاص کارکنان منع می شوند، تعیین کننده جو سازمان هستند و ادراک فرد نیز تحت تأثیر ساختار سازمان شکل می گیرد (ساعتچی، ۱۳۸۴).
۲-۵-۲ رویکرد ادراکی- روانشناختی[۱۲]: در این رویکرد گفته می شود که اساس و ریشه شکل گیری جو سازمانی را باید در نحوه شکل گیری ادراک کارکنان و شناخت آنان جستجو کرد. کارکنان سازمان متغیرهای موقعیتی (ساختار سازمان) را به شیوه ای که از ابعاد روانشناختی برای آنان معنی دار می باشد، تفسیر می کنند و نسبت به این متغیرها پاسخ می دهند. ممکن است موقعیتی یکسان به وسیله همه کسانی که به آن توجه دارند، به طور متفاوتی ادراک شود؛ یعنی هر چند این موقعیت خاص برای همه افراد معنی دار است، ولی معنی آن برای هر فرد، متأثر از تجربه های قبلی او می باشد (مان[۱۳]، ۱۹۹۸). ۲-۵-۳ رویکرد تعاملی[۱۴]: در این رویکرد گفته می شود ساختار سازمانی یا ابعاد ادراکی و شناختی کارکنان، به تنهایی تعیین کننده احساس آنان نسبت به جو سازمان شکل می دهد. بنابراین رویکرد، اگر قصد داریم ماهیت شکلگیری و کیفیت جو سازمانی را روشن سازیم، باید با ویژگی های شخصیتی افراد آشنا شویم، ساختار سازمان را بشناسیم و مهمتر از آن، نحوه تعامل ویژگی های شخصیتی کارکنان و ساختار سازمان را روشن سازیم (ساعتچی، ۱۳۸۴). ۲-۵-۴ رویکرد فرهنگی[۱۵]: رویکرد فرهنگی را میتوان شکل تکامل یافته رویکرد تعاملی دانست. در این رویکرد گفته می شود گروه های شغلی بر اساس تعبیر و تفسیر خود از ارزش ها، تاریخچه، هدف ها و مقاصد سازمان، نوعی تعبیر و تفسیر جمعی را ارئه می دهند و احساس مشترک را پیدا می کنند. بر اساس رویکرد فرهنگی، بین جو و فرهنگ سازمانی رابطه و همبستگی وجود دارد و جو سازمانی بخش ویژه ای از فرهنگ سازمانی را تشکیل می دهد. در این رویکرد ضمن پذیرش این نکته که جو سازمانی پیوسته بر ادراک های فرد اثر می گذارد، در عین حال، تعامل اعضای سازمان بر یکدیگر نیز در شکل گیری و ماهیت جو سازمانی، مهم تلقی می شود (سیگستروم،۲۰۰۴). ۲-۶ تعاریف رضایت شغلی: رضایت شغلی عبارت است از احساس توانمندی در انجام وظایف، توفیق در دستیابی به اهداف شغلی و تثبیت نسبی در آن شغل. منظور از احساس توانمندی این است که فرد در هر موقعیت شغلی باید احساس کند برای انجام دادن وظایف و مسئولیت های محوله، توانایی کامل و نسبی دارد و به عبارت دیگر رضایت شغلی یعنی اینکه انسان از انجام دادن کاری که قصد انجام آن را دارد لذت ببرد و از عهده کاری که قبول کرده برآید و این توانمندی انگیزه او برای حرکت های بعدی باشد (مهداد،۱۳۸۱). بارون و گرین رضایت شغلی را به عکس العمل های شناختی، عاطفی و ارزیابانه افراد نسبت به کارشان می دانند. فرنچ و ساورد معتقدند رضایت شغلی به مفهوم لذت روحی ناشی از ارضاء نیازها و تمایلات و امیدهاست که فرد از کار خوب بدست می آورد (همان منبع). دیوس و نیواستورم رضایت شغلی را مجموعه ای از احساسات سازگار و ناسازگار می داند که کارکنان با آن احساس ها به کار خود می نگرند یکی از مهمترین نگرشهای کارکنان که بر عوامل بسیاری در محیط زمان اثر می گذارد و از آنها متأثر می شود رضایت شغلی است. رضایت شغلی مفهومی بسیار عام و شایع در روان شناسی صنعتی و سازمانی می باشد (اسمیت،۱۳۷۶). رضایت شغلی اهمیت زیادی دارد. از نظر مدیریت، یک نیروی کار را حتی به خاطر کاهش غیبت (و نیز از آن جهت که سلامت افراد به سبب هزینه های بیمه و بیمارستانی به نفع سازمان می باشد) باعث افزایش بازدهی خواهد شد. فراتر اینکه به طور کلی جامعه از این پدیده سود فراوان می برد. کارگر، شادابی و مسرت را از سازمان به خانه و جامعه انتقال می دهد. بنابراین می توان با توجه به مسئولیت های اجتماعی و مقدار پولی که که در سایه وجود رضایت شغلی به نفع و نصیب جامعه خواهد بود در این پدیده دفاع کرد (رابینز، ۱۳۷۴). لاک (۱۳۷۳) در تعریف رضایت شغلی اظهار می دارد که رضایت شغلی ناشی از ارزیابی شغل به عنوان امری است که رسیدن یا امکان رسیدن به ارزشهای مهم شغلی را فراهم می آورد. فراهم آوردن این ارزشها با ارضای نیازهای اساسی فرد هماهنگ است و به تحقق آنها کمک می کند. این نیازها از دو نوع جدا ولی به هم وابسته یعنی نیازهای بدنی فیزیکی و نیازهای روانی بویژه رشد می باشد. رشد اساساً با توجه به ماهیت خود امکان پذیر است. (شکر کن، ۱۳۸۳) وانوس و لالر (۱۹۷۹) نیز رضایت شغلی را در درجه ارضاء نیاز می دانند که شخص مایل است در شغل خویش داشته باشد، تا درجه ارضای نیازی که در حال حاضر دارد (به نقل از پارسا، ۱۳۷۵). بر اساس نظر شرموهون (۱۹۹۴) رضایت شغلی درجه ای است که به طور مثبت یا منفی احساس یک فرد را درباره شغل وی نشان دهد. وی خاطر نشان می سازد که رضایت شغلی نوعی نگرش یا پاسخ عاطفی به وظایف فرد و نیز به شرایط نزدیکی و اجتماعی محل کار است و بیانگر منظور شخص و کیفیت دریافتی وی بوده و با تجارت کاری در ارتباط می باشد (به نقل از بهینا، ۱۳۷۸). رضایت شغلی به عنوان مهمترین نگرش نسبت به شغل، شاخص عمده و اصلی برای نیروی کار سازمان و از جمله عوامل بسیار مهم در افزایش کارآیی و موفقیت محسوب می گردد (دهقان، ۱۳۷۷). رضایت شغلی یک مفهوم انتزاعی است که نشأت گرفته از احساسات درونی اشخاص می باشد. به عبارت دیگر افراد درباره شغل و سازمان خود احساسات ارزشیابی کننده ای دارند و نسبت به مطلوبیت آنچه که انجام می دهند نظری کلی را دارا می باشد (عباس زاده، ۱۳۶۹). مهمترین موضوع از برداشت فرد در کار، رضایت شغلی است که دارای علت ها و پیامدهای متعددی است (پین، ۱۹۸۸). طبق مدل مبدلی رضایت شغلی آغازگر فراگردی است که در آن افراد ابتدا درباره ترک خدمت فکر می کنند سپس به جستجوی شغل دیگری می پردازند و نهایتاً به تمایلاتشان درباره ترک یا ماندن در شغل هایشان شکل می دهند (بارون و گرینبرگ، ۱۹۹۰). به عقیده اسمیت (۱۹۷۶) رضایت، پاسخ عاطفی فرد نسبت به شغلش می باشد و زمانی حاصل میشود که تجارب شغلی به ارزشها و نیازهای وی مربوط می شود. در تعریف دیگر، رابینز (۱۹۹۵) رضایت شغلی را نگرش کلی نسبت به شغل می داند. رضایت شغلی یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت شغلی است. رضایت شغلی عاملی است که باعث افزایش کارایی و نیز احساس رضایت فردی می گردد. هر کارفرما به نوعی در صدد افزایش رضایت شغلی در کارکنان مؤسسه خود می باشد (شفیع آبادی، ۱۳۸۲).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۴-۷- تلفیق ضرایب اهمیت معیارها دراین مرحله از تلفیق ضرایب اهمیت معیارها درارتباط با هدف و نیز ضرایب اهمیت (امتیاز)؛گزینه ها (مدل ها) با هر یک از معیارها “امتیازنهایی"هریک از گزینه ها (مدل ها) بدست خواهد آمد. برای این کار از «اصل ترکیب سلسله مراتبی»ساعتی که منجر به یک «بردار اولویت» با درنظرگرفتن همه قضاوتها در تمامی سطوح سلسله مراتبی می شود، استفاده می کنیم.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
= امتیاز نهایی (اولویت) گزینه j که در آن: ضریب اهمیت معیار k؛ ضریب اهمیت معیار i؛ امتیاز گزینهی j در ارتباط با زیرمعیار i؛ ۳-۵- روایی راهنمای مصاحبه و اعتبارسنجی رویکرد و مدل انتخابی جهت بررسی روایی راهنمای مصاحبه از نظر خبرگان و عمدتا استاد راهنما و مشاورم استفاده کرده ام. و سوالات و متن مصاحبه به صورت باز صورت گرفت.(پاسخ بسته نبود) جهت اعتبارسنجی رویکرد انتخابی معماری سرویس گرا در راستای برآورده کردن اهداف سازمانی، بایستی برخی ملاحظات را در ارتباط با اهداف حرفه در نظر بگیریم. در همین راستا برای سنجش اعتبار مدل انتخابی متنی مشتمل بر شرح کامل رویکردها تهیه گردید و سپس مصاحبه حضوری با تعدادی از کارشناسان و خبرگان داخل سازمانی انجام شد و برای تعدادی از کارشناسان بیرون سازمان نیز ارسال گردید. در واقع اعتبار سنجی رویکرد انتخابی به کمک ابزار مصاحبه با خبرگان صورت گرفت. جهت اعتبارسنجی مدل پیشنهادی شرکت IBM در راستای پیاده سازی معماری سرویس گرا، متنی مشتمل بر مدل ها و ویژگی های آنها تهیه شد، سپس با تشکیل کارگاه آموزشی برای خبرگان و کارشناسان جهت تشریح کامل مدل ها و مزایایی هر کدام، چهار شاخص جامعیت، وجود مستندات فنی و کیفی، قابلیت اطمینان و پویایی و انعطاف پذیری در این مدل ها مورد ارزیابی قرار گرفت. بعد از جمع آوری پاسخ ۱۸ نفر خبرگان و کارشناسان داخل و بیرون سازمان نتیجه آن بررسی شده بر اساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP و به کمک نرم افزار Expert Choice تجزیه و تحلیل داده ها را انجام داده و در نهایت مدل پیشنهادی شرکت IBM به عنوان مدل برتر ارائه شد. یافته های تحقیق و بکارگیری مدل منتخب در بخشی از اداره کل فناوری اطلاعات و ارتباطات کتابخانه ملی ۴-۱- مقدمه در فصل قبل ابتدا مراحل تحقیق بطور شرح داده شد سپس روش تحقیق برای گام های اصلی تحقیق بررسی شد. در اینجا تمام مراحل تحقیق و گام های آن را عملا اجرا کرده و نتایج بدسن آمده تحلیل خواهد شد. ابتدا مرحله اول تحقیق و مصاحبه با کارشناسان و خبرگان امر برای انتخاب رویکرد معماری سرویس گرا بررسی و تحلیل می گردد و رویکرد معماری سرویس گرا به عنوان رویکرد برتر انتخاب می شود. سپس با تشکیل کارگاه آموزشی برای خبرگان و کارشناسان جهت تشریح کامل مدل های معماری سرویس گرا و مزایایی هر کدام، چهار شاخص جامعیت، وجود مستندات فنی و کیفی، قابلیت اطمینان و پویایی و انعطاف پذیری در این مدل ها مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت تا مدل پیشنهادی شرکت IBM به عنوان مدل برتر برای سازمان های خدماتی انتخاب گردد. آنگاه به استناد مدل پیشنهادی شرکت IBMو روش مدرن کردن سیستم های موروثی، مدلی جهت پاسخگویی به سیستم های مورد نیاز سازمان های خدماتی پیشنهاد دادیم. حال در راستای پیاده سازی این مدل برای اداره کل فناوری اطلاعات و ارتباطات در کتابخانه ملی، می بایست قدم های را برداشت که در این فصل شرح داده می شود. ۴-۲- تجزیه و تحلیل داده ها و یافته های تحقیق در فصل قبل دیده شد، رویکرد های مطرح طراحی فناوری اطلاعات به شرح زیر می باشند: برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات(ITSP) مدل های همترازی کسب و کار مدل های معماری فناوری اطلاعات معماری سازمانی معماری سرویس گرا معماری سازمانی سرویس گرا در این تحقیق ابتدا مروری بر کل رویکردهای موجود طراحی برنامه جامع فناوری اطلاعات داشته، فهرستی از آنها به همراه مزایای استفاده از هر کدام تهیه شد، سپس به کمک ابزار مصاحبه با خبرگان و کارشناسان رویکرد معماری سرویس گرا انتخاب گردید. در مرحله بعد با مطالعه مقالات، کتب و مطالب منتشره در اینترنت جستجو برای انواع مدل های معماری سرویس گرا صورت گرفت. مدل های مطرح در معماری سرویس گرا به شرح زیر می باشند: مدل مرجع SOA مدل پیشنهادی شرکت IBM مدل پیشنهادی شرکت Oracle در اینجا ابتدا نتایج مصاحبه برای انتخاب رویکرد برتر تجزیه و تحلیل خواهد شد، سپس نتایج حاصل از تشکیل کارگاه آموزشی برای انتخاب مدل پیشنهادی شرکت IBM بررسی کامل صورت گرفته جداول آنها تحلیل و نتیجه نهایی آن در اداره کل فناوری اطلاعات و ارتباطات کتابخانه ملی بکار خواهد رفت. ۴-۲-۱- انتخاب رویکرد معماری سرویس گرا بعد از شرح کامل تمام رویکردهای مطرح برنامه جامع فناوری اطلاعات، مصاحبه حضوری با تعدادی از کارشناسان و خبرگان داخل سازمانی انجام شده و برای تعدادی از کارشناسان بیرون سازمان نیز ارسال گردید بعد از جمع آوری پاسخ ۱۶ نفر خبرگان و کارشناسان داخل و بیرون سازمان نتیجه آن بررسی شده و رویکرد معماری سرویس گرا با ۲۵/۸۱ درصد نظرات خبرگان امر به عنوان رویکرد برتر انتخاب شد. جداول زیر تعدا کارشناسان، میزان تحصیلات ونتایج حاصل از نظر سنجی آنها را نشان می دهد. جدول ۴-۱: تعداد کارشناسان، خبرگان و میزان تحصیلات آنها
ردیف |
میزان تحصیلات |
تعداد |
۱ |
دکترا |
۵ |
۲ |
فوق لیسانس |
۹ |
۳ |
لیسانس |
۲ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۸۵۹/۰
۸۲۴/۰
۳۱۲/۲۴
۰۰۰/۰
۰۴۴/۲
در یک معادله رگرسیون چند متغیره، چنانچه هیچ رابطهای میان متغیر وابسته با متغیرهای مستقل و کنترلی وجود نداشته باشند، باید تمامی ضرایب متغیرهای مستقل در معادله، مساوی صفر باشد. از این رو، باید معنادار بودن معادله رگرسیون مورد آزمون قرار گیرد. این کار با بهره گرفتن از آماره F انجام میشود. همانطور که در جدول شماره ۴-۵ ملاحظه میشود، مقدار آماره F و سطح معناداری مربوط به این آماره، بیانگر این است که فرضیه صفر آماری که همان بیمعنا بودن کل مدل (صفر بودن تمام ضرایب) است، رد می شود و مدل رگرسیون برآورد شده، در کل معنادار است. ضریب تعیین نیز معیاری است که قوت رابطه میان متغیر وابسته و متغیرهای مستقل و کنترلی را تشریح میکند. مقدار این ضریب در واقع مشخصکننده آن است که چند درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل و کنترلی توضیح داده میشود. در این مدل، ضریب تعیین برابر با ۸۵۹/۰ است. یعنی ۹/۸۵ درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر مستقل قابل توضیح است. همچنین، مقدار آماره دوربین- واتسون مدل که برابر با ۰۴۴/۲ است، در فاصله بین ۵۰۰/۱ و ۵۰۰/۲ قرار دارد و نشاندهنده این است که بین خطاهای مدل خودهمبستگی وجود ندارد. در ادامه، نتایج حاصل از بررسی ضریب متغیر مدل که در جدول شماره ۴-۶ ارائه شده است، توضیح داده میشود.
جدول ۴-۶: نتایج حاصل از بررسی ضرایب جزئی مدل - کارایی سرمایهگذاری
متغیرها
ضرایب
خطای استاندارد
آماره t
معناداری
رشد فروش
۰۰۴/۰
۰۰۲/۰
۹۸۵/۱
۰۴۸/۰
مقدار ثابت
۰۵۹/۰
۰۰۱/۰
۲۴۸/۸۸
۰۰۰/۰
همانطور که در جدول شماره ۴-۶ ملاحظه میشود، ضریب متغیر مستقل بیانگر این است که رشد فروش دارای رابطه مثبت با سرمایهگذاریهای آتی است. مقدار آماره t و معناداری مربوط به این آماره نیز نشاندهنده این است که این رابطه از لحاظ آماری معنادار است. در نهایت، برای برآورد مدل مربوط به فرضیه اصلی اول، باقیماندههای مدل بالا به عنوان معیار عدم کارایی (متغیر وابسته) مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین، برای برآورد مدلهای مربوط به فرضیههای اصلی دوم و سوم، اگر باقیماندههای مدل بالا مثبت باشد، سرمایهگذاری بیشتر از حد انجام شده است (متغیر وابسته فرضیه اصلی دوم) و اگر باقیمانده مدل بالا منفی باشد، سرمایهگذاری کمتر از حد انجام شده است (متغیر وابسته فرضیه اصلی سوم). بر این اساس، در ۱۳۲ مشاهده سال – شرکت از مجموع ۳۳۵ مشاهده، سرمایهگذاری بیشتر از حد و ۲۰۳ مشاهده سال – شرکت سرمایهگذاری کمتر از حد انجام دادهاند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۴-۳- نتایج حاصل از آزمون فرضیههای فرعی مربوط به فرضیه اصلی اول تحقیق ۴-۳-۱- آمار توصیفی متغیرهای مدل - فرضیه اصلی اول جدول شماره ۴-۷، آمار توصیفی متغیرهای مدل مربوط به فرضیه اصلی اول را نشان میدهد. لازم به ذکر است که تعداد مشاهدات مورد بررسی برای برآورد مدل، ۳۳۵ مشاهده از ۶۷ شرکت طی سالهای ۱۳۸۷ الی ۱۳۹۱ است.
جدول ۴-۷: آمار توصیفی متغیرهای مدل – فرضیه اصلی اول
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جدول (۵-۲) عملکرد الگوریتم آرنولدی سراسری پایه برای ماتریس تصادفی (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در شکل (۳-۱) رفتار همگرایی مسئله برای و s=2 به تصویر کشیده شده است. شکل(۳-۱)عملکرد الگوریتم سراسری آرنولدی در فضای بر اساس فرایند آرنولدی سراسری، جیبلو الگوریتم FOM سراسری[۱۶] و الگوریتم GMRES سراسری را برای حل سیستم خطی با طرف راست چندگانه و حل عددی مسائل معادلات ماتریس پیشنهاد داد. اگر به عنوان مثال سیستم خطی گانه با طرف راست داشته باشیم بصورت مختصر الگوریتم FOM GL-و الگوریتم GMRES GL- را توضیح میدهیم. فرض کنید در الگوریتم FOM GL-، را حدس اولیه برای راه حل از معادله و را بصورت باقیمانده تعریف کنیم. بعد از تکرار از الگوریتم FOM GL-، در هر مرحله تصحیح شده و از زیرفضای کرایلف استخراج می شود به طوری که باقیمانده آن در هر مرحله برابر است و در صدق می کند و جواب سیستم خطی برابر است بطوریکه که است. در الگوریتم GMRES GL-، صحت به وسیله شرط مینیمال کردن باقیمانده بطوریکه که ، تعیین می شود. نشان داده می شود جواب مسئله کمترین مربع است: جزئیات این دو روش آرنولدی در [۱۶] ذکر شده است. لازم به ذکر است که اگر باشد، فرایند آرنولدی سراسری به فرایند آرنولدی استاندارد کاهش مییابد همچنین روشهای FOM GL-و GMRES GL- به روشهای استاندارد FOM و GMRES تبدیل می شود. در ادامه فصل به بررسی الگوریتم سراسری آرنولدی و آرنولدی بلوکی برای حل مسئله مقدارویژه میپردازیم. ۳-۴ روش آرنولدی سراسری برای حل مسئله ی مقدارویژه اولین گام استنتاج روش آرنولدی سراسری برای مسئله مقدارویژه ساده است ولی بنیادیترین نکته این است که باید زیرفضای کرایلف ماتریس از را بصورت یک زیرفضای کرایلف بلوکی استاندارد از که با یک بردار شروع بلوکی آغاز می شود، تفسیر کرد. هر عضو پایه که از یک زیرفضای کرایلف ماتریس به طور معمول بردار است و هر عضو از آن بردار به وسیله یک ماتریس جایگزین می شود. میتوان زیرفضای کرایلف ماتریس را به زیرفضای کرایلف استانداردی که نیاز داریم، تغییر دهیم. فرض کنید زیرفضای بلوکی دارای رتبه ستونی کامل باشد آنگاه الگوریتم(۱) یک پایه از زیرفضای کرایلف بلوکی در را تولید می کند. هرچند باید به یاد داشته باشیم که این پایه به صورت معمول متعامد نیست. اگر بخواهیم به صورت ریاضی تفسیر کنیم هنگامی که به صورت زیرفضای کرایلف بلوکی باشد ممکن است از اصل تصویری متعامد استاندارد برای حل مقادیرویژه استفاده کنیم در این حالت دو طرف را در ضرب میکنیم و داریم: ماتریس تصویری از روی زیرفضا به وسیله ستونهایی از گسترش مییابند. بطوریکه مقادیرویژه به صورت که همان مقدار ریتز از در این زیرفضا و به صورت غیرنرمال بردار ریتز آن برابر است. در واقع بردارهای ویژه از ماتریس تصویری که به مقدارهایویژه اختصاص داده شده است. اگر بخواهیم به صورت ریاضی توضیح دهیم، هنگامی که فرایند آرنولدی بلوکی استاندارد یک پایه متعامد از را تولید کند مقدار ریتز و بردار ریتز یکسانی را استخراج می کند هرچند به صورت عددی به نتیجه دلخواه نمیرسیم، زیرا اولا ممکن است ستون متغیر باشد و ثابت نماند و نزدیک به وابسته خطی باشد. به همین دلیل تقریبا نامنفرد است؛ دوما روش آرنولدی بلوکی استاندارد برای های یکسان بسیار پرهزینه است در واقع قسمتی از هزینه مرحله آرنولدی سراسری این است که نیاز به عملیات ممیز شناور برای تشکیل و معکوس آن دارد در حالی که هزینه های فرآیندهای آرنولدی بلوکی ماتریس به وسیله ضربهای برداری بیش از عملیات ممیز شناور است؛ (با فرض اینکه هیچ متعامد سازی استفاده نشده است). میتوان گفت هزینه فرایند آرنولدی بلوکی استاندارد برای های یکسان بیشتر از فرایند آرنولدی بلوکی است بنابراین نمیتواند فرایند کاربردی باشد. لذا فرایند دیگری را پیشنهاد میکنیم. تعریف ۳-۱۰ : تعریف میکنیم . آنگاه هر مقدارویژه از یک مقدارویژه گانه است. فرض میکنیم یک ماتریس قطریپذیر باشد تعریف میکنیم و ماتریس بردارویژه آنگاه داریم: در واقع تجزیهی مقدارویژه انجام می شود. بردار ویژه متناظر از که به اختصاص دادهاند را میگیریم که فرم آن به شکل زیر است: که احتمال وجود عناصر ناصفر آن در موقعیتهای، است. فرایند آرنولدی سراسری روی ماتریس با ماتریس شروع کاملا وابسته به فرایند آرنولدی استاندارد روی ماتریس با بردار اولیه شروع است. ادامه نتایج به آسانی در [۲۴] قابل توجیه است که در واقع اولین گام برای پیشنهاد و درک روش آرنولدی سراسری برای مسائلویژه است. قضیه۳-۲: اگر و طبق تعاریف بالا باشند آنگاه قالب یک پایه متعامد از زیرفضای کرایلف معمول است که توسط ماتریس و بردار شروع تولید می شود؛ تعریف میکنیم: آنگاه در ادامه طبق فرایند آرنولدی استاندارد داریم: هنگامی که متعامد باشند قضیه۳-۲ نشان میدهد که یک ماتریس تصویری متعامد از روی زیرفضای است. و بطوریکه ،جفتویژه از با . مقدارویژههای ، مقادیر ریتز از نسبت به زیرفضای و بردارهای ریتز متناظر با آن میباشند. پس به راحتی میتوان از جفتهای ریتز برای تقریب جفتهای ویژه استفاده کرد. نرم باقیمانده نیز به صورت زیر محاسبه می شود: تا وقتی که همگرایی رخ ندهد الگوریتم را تکرار میکنیم. هرچند این وضعیت دقیق است ولی نمی توان آن را به سادگی برای هایی که از نظر اندازه بسیار بزرگتر از اند و همچنین کلیه مقادیرویژه آنها حداقل گانه باشند، انجام داد. باید توجه داشته باشیم از یک طرف هر مقدارویژه از یک مقدارویژه گانه از است از طرف دیگر مقادیرویژه از همواره ساده هستند اگر آن قطریپذیر باشد. فرض کنید قطریپذیر باشد روش آرنولدی استاندارد در صورتی که فقط دارای مقادیرویژه ساده باشد، کارا است[۱۹,۲۰,۲۱,۲۶,۲۷]. بنابراین هنگامیکه جفتهای ریتز که در بالا ذکر شد همگرا باشد، میتوان یک تقریب ساده از جفتهای ویژه گانه از داشته باشیم. حال میتوان روش آرنولدی سراسری را پیشنهاد کرد تا به طور مستقیم روی کار کند، نسبت به اینکه روی ماتریس خیلی بزرگتر ) اجرا شود. زیرفضای کرایلف بلوکی را میتوان به سادگی به جمع مستقیم بردار یکه زیرفضای کرایلف تجزیه کرد که توسط بردارهای شروع تولید می شود. یادآوری می شود که فرض کردیم ستونهای به صورت مستقل خطی هستند. به طور مثال در زبان MATLAB ستونهایی از را به صورت نمایش میدهیم که فرمی از یک پایه است. تا وقتی کهبطوریکه مستقل خطی فرض شده باشد میتوان زیرفضای کرایلف بعدی داشت. اکنون از که برای تقریبی از برخی مقادیرویژه از استفاده میکنیم که مقدار F-ریتز نامیده میشوند و مربوط به زیرفضای کرایلف ماتریس هستند؛ با این حال میتوان بردارهای جدید تایی را به صورت زیر محاسبه کرد: که بردارهای F-ریتز، خوانده میشوند و مربوط به زیرفضای کرایلف است. برای هر ، بردارهای F-ریتز متناظر به صورت داریم. حال اگر فرض کنیم به همگرایی رسیدیم پس سه حالت ممکن است رخ دهد: اگر ساده باشد بردار F-ریتز باید تقریبا موازی باشد تا بتوانند یکسانی تقریب بزنند. اگر چندگانه باشد هرکدام از بردار F-ریتز ، تقریب خوبی برای بردارویژه هستند. اگر به چندگانگی توجه نکنیم و مکانویژه اختصاص داده شده در تعیین نشود به راحتی میتوان از برخی بردارهای F-ریتز برای تقریب بردارویژه به جای محاسبهی کلیه آنها استفاده کرد. تعریف میکنیم: پس و به راحتی میتوان بازبینی کرد که راهحل معادله زیر است: جفتهای را جفتهای F-ریتز از میخوانند که مربوط به زیرفضای کرایلف ماتریس است. میتوان تحقیق کردکه چگونه یک مقدار F-ریتز و بردار F-ریتز، یک مقدارویژه و مکان بردارویژه از را به وسیله رجوع به جفت ریتز استاندارد از روی زیرفضای تقریب میزند. قضیه۳-۳: عبارات زیر برقرار هستند
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳- توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران یا اقدام مسلحانه و ترور وتخریب موسسات به منظورمقابله با نظام ۴- جاسوی به نفع اجانب . ۵- کلیه جرائم مربوط به قاچاق و مواد مخدر. ۶- دعاوی مربط به اصل ۴۹ قانون اساسی . دادگاه انقلاب در مرکز هر استان و مناطقی که رئیس قوه قضائیه تشخیص دهد تشکیل می شود . دادگاه انقلاب با حضور رئیس و دادرس علی البدل تشکیل می شود ومانند دادگاههای عمومی فقط در چهارچوب کیفرخواست صادره ازدادسرا صلاحیت رسیدگی به پرونده را دارند. درمورد فوق یک استثناء وجود دارد وان پرونده های مربوط به اصل ۴۹ قانون اساسی است که بدون مطرح شدن در دادسرا مستقیما به دادگاه انقلاب ارسال می شود. ۳-۲-۶- دادسرا و دادگاه نظامی برای رسیدگی به جرائم نظامی اشخاص که در نیروهای مسلح انجام وظیفه می کنند صلاحیت رسیدگی دارد . یک نظامی می تواند مرتکب جرم عمومی نیز شود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در دادسرا فقط به جرائمی رسیدگی می شود که در حین انجام وظیفه ویا به بلحاظ ارتکاب شغلی و کاری مرتکب شده باشد مانند غیبت از محل خدمت ، توهین به فرمانده و….. که در قانون جرائم نیروهای مسلح احصا شده است . براساس یک بخشنامه از سوی رهبر رسیدگی به اتهامات پرسنل وزارت اطلاعات به سازمان قضایی نیرو های مسلح داده شده است. اگرپلیس یا ضابطین دادگستری درحالی که به عنوان ضابط دادگستری در حال انجام وظیفه هستند مرتکب جرم شوند رسیدگی به جرم آنها در صلاحیت دادگاه عمومی وانقلاب حسب مورد است . دادگاه نظامی به دو گروه یک و دو تقسیم می شوند. دادگاه نظامی یک به جرائم مهم مثل اعدام، صلب، قصاص رسیدگی می کند و سایر جرائم در دادگاه نظامی دو رسیدگی می شود. دادگاههای نظامی به دو دسته تقسیم می شوند : الف ) دادگاههای نظامی دو ب) دادگاه نظامی یک بموجب مواد ۲و۳ قانون آیین دادرسی نیرو های مسلح مصوب ۲۲/۲/۶۴ دادگاههای نظامی به دادگاههای نظامی یک و دو تقسیم می شود کیفیت تشکیل و صلاحیت دادگاههای نظامی یک ودو مانند کیفیت تشکیل و صلاحیت محاکم کیفری یک و دو می باشد دادگاههای نظامی یک همانند دادگاه کیفری یک جرائم زیر رسیدگی می نماید :
-
- جرمی که کیفر آن اعدام ،رجم ، صلب،و نفی بلد به عنوان حد باشد
-
- جرمی که کیفر آن قطع یا نقص عضو باشد
-
- جرمی که کیفر آن بر حبس ده سال قانون یا بالاتر باشد
-
- جرمی که کیفر آن بر حسب قانون بیش از دویست هزار تومان جزایی نقدی باشد
-
- جرمی که کیفر آن به نصف دیه کامل هر یک از موارد شش گانه و یا بالاتر باش اعم از اینکه عمد، شبه عمد یا خطایی محض باشد رسیدگی سایر جرائم در صلاحیت دادگاه نظامی دو می باشد
نکته : دادگاههای نظامی صلاحیت رسیدگی به جرائم خاص نظامی مرتبط با وظایف خاص نظامی حین خدمت نظامیان را بر عهددارد همچنین دادگاههای نظامی صلاحیت رسیدگی به کلیه جرائم امنیتی نظامیان و نیز صلاحیت رسیدگی به جرائم اسرای بیگانه واسرا نظامی ایران را دارد و همچنین دادگاههای نظامی علاوه بر موارد مذکور صلاحیت رسیدگی به جرائم کارکنان وزارت اطلاعات که در رابطه با اسناد طبقه بندی شده و اسرار نظامی و جرائم مرتبط با خدمتشان را دارد مرجع تجدید نظر احکام و آرای دادگاههای نظامی : همان گونه که گفته شد دادگاه نظامی یک به جرائم سنگین نظامیان رسیدگی می کند به عبارت دیگر جرائمی که مجازات آنها شدید است در دادگاه نظامی یک رسیدگی می شود و مرجع تجدید نظر دادگاه نظامی یک دیوان عالی کشور می باشد همچنین دادگاه نظامی دو دارای مجازات کمتر رسیدگی می کند مرجع تجدید نظر دادگاههای مذکور دادگاه نظامی یک می باشد (مواد۲و ۳ قانون نظر آرای دادگاهها مصوب ۱۷/۵/۷۲ ) نکته : دادگاههای نظامی بر خلاف دادگاههای عمومی و انقلاب که بر اساس آیین دادرسی کیفری ۷۸ عمل می کنند دادگاههای نظامی به موجب قانون آیین دادرسی کیفری ۱۲۹۰ رسیدگی می نماید. ۳-۲-۷- دادگاه ویژه روحانیت از محاکم اختصاصی است صلاحیت رسیدگی به کلیه جرائم روحانیون را دارد (ماده ۲ آیین نامه دادسراهاودادگاههای ویژه روحانیت ) دادگاهها و دادسرای ویژه روحانیت بر اساس دستور مقام رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) تشکیل گردید طبق اصول پنجم وپنجاه هفتم و پنجاه هشتم قانون اساسی تا زمانی که رهبر معظم انقلاب اسلامی ادامه کار آن را مصلحت بداند به جرائم اشخاص روحانی رسیدگی خواهد کرد و پرداخت و حقوق و مزایا قضات و کارکنان آن تابع مقرارت مربوط به قوه قضائیه می باشد (ماده۵۲۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۲۱/۱/۷۹) داد سراهای و دادگا ههای ویژه روحانیت به موجب آیین نامه دادسراهای و دادگاههای ویژه روحانیت مصوب ۱۴/۵/۶۹ تشکیل و رسیدگی می نماید. احکام دادگاههای ویزه رو حانیت از سوی محکم علیه یا شاکی یا قائم مقام قانونی آنان قابل اعتراض است در صورت عدم اعتراض در مهلت قانونی قطعی خواهد بود و چنانچه دادستان کل ویژه روحانیت احکام قطعی یا غیر قطعی دادگاه ویژه روحانیت را خلافشرع یا خلاف قانون بداند نسبت به رای صادره اعتراض نموده و عندالزوم حکم را متو قف می کند و پرونده را جهت رسیدگی به تجدید نظر ارسال نماید دادگاه تجدید نظر روحانیت مرجع رسیدگی به اعتراض است که پس از اصول پرونده و رسیدگی به شرح زیر اقدام می نماید : الف) در صورتی که رای صحیح و منطبق با موازین و شرع و آن را ابرام می نماید ب ) در صورتی که اساس رای صحیح بوده ولی متضمن اشتباه جزئی در محاسبه محکم به یا ماده استنادی و غیره باشد رای اصلاحی صادر می نماید ج) در صورتی که رای صادره داری ایراد ناشی از نقص تحقیقات باشد دادگاه تجدید نظر موارد نقص را مشخص نموده و رای صادره نقض و پرونده را جهت رفع نقص به دادگاه بدوی رسیدگی شده اعاده می نماید شعبه مذبور مکلف است پس از رفع نقص حکم مقتضی صادر نماید. د) در صورتی که رای صادره دارای ایراد اساسی باشد آنرا نقض نموده و را ساٌ رسیدگی و انشاء می نماید آرای صادره از محاکم تجدید نظر قطعی است(باقری، ۱۳۸۴، ص ۳۱۲) ۳-۳- مراجع عالی این مراجع شامل : مراجعی که در مقام تجدیدنظر از آراء صادره دادگاهای بدوی اقدام می کنند و خودشان درابتدا به پرونده رسیدگی نمی کنند . مراجع عالی عبارت اند از: ۳-۳-۱- دادگاه تجدیدنظر استان این دادگاه مطابق ماده ۲۰ قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و به منظورتجدیدنظر اراء دادگاههای عمومی و انقلاب در مرکزهر استان تشکیل شده که مرکب از یک رئیس و دو عضو مستشار است که حداقل با حضور دو قاضی رسمیت می یابد. مواردی که در صلاحیت دادگاه تجدیدنظر است یا اراء قابل تجدیدنظر در ماده ۲۳۹ قانون آئین دادرسی کیفری احصا شده است: الف : جرائمی که به موجب قانون مشمول حد قصاص نفس و اطراف باشد. ب: جرائمی که مجازات قانونی آن اعدام یا رجم است . ج : ظبط اموال بیش از یک میلیون ریال و مصادره اموال د : جرائمی که طبق قانون مستلزم پرداخت دیه بیش از خمس دیه کامل است .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
برای سنجش اندازه شرکت از معیارهای متفاوتی از قبیل ارزش بازار، فروش و مجموع دارایی های شرکت استفاده می شود. استفاده از ارزش بازار در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، به دلیل وجود شرایط تورمی اقتصاد ایران و نامربوط بودن اقلام دارایی ها بر اساس ارزشهای تاریخی، دارای مزیت است. با این وجود، به دلیل وجود وقفههای معاملاتی طولانی مدت یا اندک بودن حجم مبادلات انجامشده بر روی سهام بسیاری از شرکتهای موردبررسی، کاربرد معیار مذکور از قابلیت اتکای کافی برخوردار نمی باشد و در صورت انتخاب این معیار به عنوان شاخص اندازه شرکت، لازم است محدودیت دیگری برای انتخاب نمونه اضافه شود که این موضوع کاهش تعداد اعضای نمونه و درنتیجه کاهش تعمیمپذیری پژوهش را در پی خواهد داشت. افزون بر این، یافتههای پژوهشهای انجامشده حاکی از آن است که بورس اوراق بهادار تهران حتی در سطح ضعیف کارا نیست (فدایینژاد، ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴؛ نمازی و شوشتریان، ۱۳۷۴ و نمازی، ۱۳۸۲). بنابراین، بهاحتمالقوی، قیمتها منعکسکننده کلیه اطلاعات عمومی و حتی گذشته نمی باشد. درنتیجه، استفاده از معیار ارزش بازار به عنوان اندازه شرکت، از قابلیت اتکای کافی برخوردار نیست.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
استفاده از معیار فروش نیز نسبت به معیار مجموع دارایی ها مزیت دارد. زیرا رقم فروش نسبت به مجموع دارایی ها مربوطتر است و معمولاً با افزایش تورم، فروش نیز افزایش مییابد ولی مبلغ دارایی های قبلاً تحصیل شده، تغییر نمیکند. پورحیدری و همتی (۱۳۸۳) نیز معتقدند که اگرچه مجموع کل دارایی ها شاخص مناسبی برای اندازه شرکت محسوب می شود، اما با توجه به نرخ تورم در ایران به نظر میرسد مجموع فروش سالانه شرکت شاخص مناسبتری برای اندازه شرکت باشد. افزون بر این، معیار فروش در پژوهشهای متعددی از قبیل جنسن[۱۱۱] (۱۹۸۶)، استولز[۱۱۲](۱۹۹۰)، ریاحی بلکویی[۱۱۳] (۲۰۰۱)، باقرزاده (۱۳۸۲)، نمازی و کرمانی (۱۳۸۷)، کیمیاگری و عینعلی (۱۳۸۷)، ستایش و کاظمنژاد (۱۳۸۸)، کاشانیپور و همکاران (۱۳۸۸) نیز به عنوان اندازه شرکت در نظر گرفتهشده است. بنابراین، در پژوهش حاضر، از لگاریتم طبیعی فروش برای سنجش اندازه شرکت استفاده میگردد. ۳-۳-۱-۲- سرمایه های انسانی شرکتها سرمایه مالی، فیزیکی و دیگر دارایی های خلاق خود را در راستای ایجاد درآمد به کار میگیرند. بنابراین، مدیرانی که کیفیت کاری بالایی داشته باشند نسبت به مدیرانی که کارشان از کیفیت پائینی برخوردار است، در رابطه با مقدار مشخصی داده، مقدار بیشتری ستاده تولید می کنند. در این پژوهش قابلیت مدیران به عنوان معیار سرمایه های انسانی در نظر گرفته می شود. برای اندازه گیری قابلیت های مدیران مشابه با پژوهش دمرجین و همکاران[۱۱۴] (۲۰۱۳) و مطابق با مدل دمرجین و همکاران (۲۰۱۲) نمرهی کارایی هر یک از مدیران شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بهوسیله تکنیک تحلیل پوششی داده ها[۱۱۵]محاسبهشده است. مطابق با پژوهش دمرجین و همکاران (۲۰۱۲) با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل پوششی داده ها، کارایی شرکت با مقایسه فروش آن با شرط ورودیهای استفادهشده بهوسیله هر یک از شرکتها (شامل: بهای تمامشده کالای فروش رفته، هزینه فروش واداری، خالص املاک، ماشینآلات و تجهیزات، اجاره عملیاتی، خالص مخارج تحقیق و توسعه، سرقفلی خریداریشده و دیگر دارایی های نامشهود خریداریشده) پیش بینی می شود. از تکنیک تحلیل پوششی داده ها برای حل مسئله زیر استفاده می شود: maxvϴ= Sales . v1CoGS + v2SG&A + v3PPE + v4Opsleasev + v5R&D + v6Goodwill +v7OtherIntan (1) برای کارایی اندازه گیری شده، با توجه به مدلبالا، برای هر شرکت عددی بین ۰ تا ۱ در نظر گرفته خواهد شد که هر چه این عدد بیشتر باشد، نشاندهنده توانایی مدیران در استفاده از منابع ارزان و فروش کالا و خدمات خود به نحو صحیح است. ازاینرو شرکتهایی که نمرهی کارایی کمتر از ۱ دارند، باید اقدام به کاهش هزینهها و یا افزایش درآمدهای حاصل از فروش خود جهت دسترسی به کارایی لازم نمایند. اما کارایی محاسبهشده مطابق با روش بالا منحصر به مدیران نبوده و کل شرکت را در برمیگیرد. برای مثال هرچند که مدیران توانا صرفنظر از اندازه شرکت قادر به پیش بینی روندها در شرکت هستند، اما معمولاً مدیرانی که در شرکتهای بزرگ فعالیت می کنند راحتتر با تأمینکنندگان منابع خود مذاکره و گفتوگو می کنند. ازاینرو، برای خنثی کردن اثرات شرکت، با بهره گرفتن از معادله (۲) و کارایی کل محاسبهشده برای شرکت در معادله (۱)، مقدار باقیمانده به عنوان قابلیت (کارایی) مدیران در نظر گرفته می شود. Firm Efficiency = α۰ + α۱Ln(Total Assets) + α۲Market Share + α۳Positive Free Cash Flow + α۴Ln(Age) + α۵Business Segment Concentration + α۶Year Indicators + ε۰ (۲) که در آن: Total Assets: جمع دارایی ها Market Share: سهم بازار Positive Free Cash Flow: جریان وجه نقد آزاد Age: عمر واحد تجاری Business Segment Concentration : تمرکز بخشهای تجاری Year Indicators: شاخص های سال. ۳-۳-۱-۳- محدودیت در تأمین مالی در این پژوهش با توجه به هدف و سؤال پژوهش، محدودیت در تأمین مالی شرکتها به عنوان یکی دیگر از معیارهای ناهمگونی شرکتها در نظر گرفتهشده است. برای تمیز شرکتهای محدود در تأمین مالی، از شاخص محدودیت در تأمین مالی KZ استفادهشده است. دنگمی[۱۱۶] (۲۰۰۶) با بسط مطالعه کپلن و زینگالاس (۱۹۹۷) بر روی معیارهای شرکتهای دارای محدودیت در تأمین مالی، شاخصی را ارائه نموده اند که بر اساس آن میتوان شرکتهایی را که در تأمین مالی محدودیت دارند را شناسایی نمود. بر اساس این شاخص، شرکتهایی را که دارای بیشترین مقدار حاصل از این شاخص باشند، دارای بیشترین محدودیت در تأمین مالی ارزیابی میشوند. نمونه ای از شاخص KZ که در تحقیق آلمیدا و همکاران[۱۱۷] (۲۰۰۴)، به کار گرفتهشده در زیر ارائه گردیده است (تهرانی و حصارزاده، ۱۳۸۸). KZ = -1.002CFO + 0.383MTB + 3.139Lev – ۳۹٫۳۶۸Div – ۱٫۳۱۵C (3) که در آن: KZ = محدودیت در تأمین مالی CFO = جریان وجه نقد حاصل از عملیات MTB = نسبت کیوتوبین Lev = نسبت اهرمی Div = سود سهام پرداختی C = موجودی نقد بر اساس شاخص KZ فوق، شرکتهایی که از یکسو دارای جریانهای نقدی، سود تقسیمی و مانده وجه نقد کمتر هستند و از سوی دیگر دارای نسبت کیوتوبین و نسبت اهرمی بزرگتر میباشند، بالاترین KZ و درنتیجه بیشترین محدودیت در تأمین مالی رادارند. با توجه به تفاوت شرایط اقتصادی و تجاری ایران با کشور آمریکا و کشورهای اروپایی امکان استفاده از ضرایب حاصل از شاخص فوق وجود ندارد. بنابراین در این پژوهش از شاخص KZ بومی شده در پژوهش تهرانی و حصارزاده (۱۳۸۸) استفاده می شود. KZ بومی شده بر اساس شرایط اقتصادی ایران در پژوهش تهرانی و حصارزاده (۱۳۸۸) به صورت زیر میباشد: KZIR = ۱۷٫۳۳۰ – ۳۷٫۴۸۶C – ۱۵٫۲۱۶Div + 3.394Lev – ۱٫۴۰۲MTB (4) که در آن: KZIR = محدودیت در تأمین مالی بومی شده C = موجودی نقد تقسیم بر کل دارایی ها Div = سود سهام پرداختی تقسیم بر کل دارایی ها Lev = نسبت اهرمی تقسیم بر کل دارایی ها MTB = نسبت کیوتوبین روش استفاده از این شاخص بدین ترتیب است که ابتدا مقادیر واقعی را در معادله شاخص KZ وارد نموده و مقدار KZ محاسبه می شود. با مرتب کردن مقادیر از کوچکترین (پنجک اول) به بزرگترین (پنجک آخر)، مطابق جدول ۳-۱ میتوان شرکتهای دارای محدودیت تأمین مالی را تعیین نمود. در این پژوهش همانطور که جدول ۳-۱ نشان میدهد از روش ایجاد متغیرهای مصنوعی (دو ارزشی) جهت تمیز شرکتهای دارای محدودیت از سایرین استفادهشده است. جدول ۳-۱: روش تمیز شرکتهای محدود در تأمین مالی با بهره گرفتن از شاخص KZ
احتمال محدودیت در تأمین مالی |
پنجک اول |
پنجک دوم |
پنجک سوم |
پنجک چهارم |
پنجک پنجم |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اگرانتخاب روش های حسابداری منجر شود رقم سود مطلوبی گزارش شود که بر کاهش ریسک و افزایش پاداش مدیران تاثیر مثبتی داشته باشد آنگاه دلیل عدم یکنواخت سازی سود را تنها باور سرمایه گذاران مبنی بر این که سودهای گزارش شده دستکاری شده اند می توان دانست و موجب می شود کیفیت سود در نظرشان پایین آید و منجر به ارزش های کمتری در بازار شده و در آینده مشکلات بالقوه ای در بازار سرمایه ایجاد می کند . به عبارتی تصمیمی که در کوتاه مدت سودهای با ارزشی ایجاد می کند ممکن است در بلند مدت هزینه های واقعی زیادی به جا بگذارد . معانی و تعاریف مدیریت سود سود مدیریت سود سود نوعی عمل آگاهانه است که توسط مدیریت و با بهره گرفتن از ابزارهای خاصی در حسابداری جهت کاستن از نوسانات در سود انجام می گیرد . به گفته لوپولد ای. بی “مدیریت سود سود” بیشترعملی سفسطه آمیز و مودبانه است و به ندرت بر اساس دروغ های آشکار انجام می گیرد ، زیرا مدیریت سود سود بیشتر در اثر تعبیر و تفسیر به دست آمده از اصول و استانداردهای پذیرفته شده حسابداری حاصل می گردد. به بیان دیگر مدیریت سود سود در محدوده اصول و استانداردهای پذیرفته شده حسابداری حاصل می گردد.در مدیریت سود سود به واسطه جابجایی که در درآمدها و هزینه ها انجام می گیرد سود یک یا چند دوره مالی تغییر یافته و تعدیل می شود ، در واقع می توان گفت مدیریت سود سود عمل عالمانه ای است که توسط مدیریت انجام می شود (آلن[۱۲]، ۲۰۱۰). هپ ورث (۱۹۵۳) در یکی از اولین تحقیقات انجام شده در زمینه مدیریت سود سود می نویسد : قطعا مالکان و بستانکاران یک واحد اقتصادی به مدیرانی که قادر باشند سودهای باثبات بیشتری ارائه نمایند در مقایسه با آنهایی که گزارشهای شان نوسان قابل ملاحظه ای داشته باشد اعتماد بیشتری دارند . هپ ورث مدیریت سود سود را به طور غیرمستقیم با عامل ثابت مرتبط دانسته که یکی از فرض های ضمنی در تعریف مدیریت سود سود است . تاکنون تعاریف مختلفی از مدیریت سود سود ارائه شده است که برخی از آنها را در این جا بررسی می کنیم . کاهش نوسانات حول سطحی از عایدات که برای موسسه مورد نظر نرمال در نظر گرفته می شود در این تعریف تاکید بر روی عنصری دیگر قرار گرفته است یعنی سطح نرمال عایدات موسسه .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مدیریت سود را می توان به عنوان کاهش آگاهانه یا تعمدی نوسانات سود پیرامون سطحی از سود که برای موسسات خاص نرمال به حساب می آید تعریف کرد (چاوو[۱۳]، ۲۰۱۳) در این تعریف علاوه بر سطح نرمال شاهد حضور عناصر دیگری نظیر آگاهی و تعمد هستیم و برای این که بتوان عملکردی را هموار دانست بسیار ضروری است . … مدیریت سود سود همانا اقداماتی ارادی و آگاهانه توسط مدیران برای کاهش نوسانات سود با بهره گرفتن از ابزارهای حسابداری مشخص می باشد (آنگلیسی[۱۴]، ۲۰۱۰). در تعریف اخیر به ابزارهای مشخص حسابداری به عنوان عامل مدیریت سود سود اشاره شده است. مدیریت سود سود به عنوان تلاشی آگاهانه توسط مدیران در جهت ارائه اطلاعات به استفاده کنندگان اطلاعات مالی (آنگلیسی[۱۵]، ۲۰۱۰) اینجا از دیدگاهی مثبت ، مدیریت سود به عنوان ابزاری جهت ارائه اطلاعات به استفاده کنندگان تعریف شده است .( که برخی با چنین دیدگاهی مخالفند) . مدیریت سود سود تلاشی است که توسط مدیران در جهت کاهش نوسان عایدات گزارش شده در دوره های متعدد یا تنها در یک دوره حسابداری. این تعریف به یکی از نکات مهم در بررسی مدیریت سود سود اشاره کرده است که گاها توافق نظر بر سر آن وجود ندارد . آیا مدیریت سود سود باید الزاما در بیش از یک دوره اتفاق افتد تا بتوان آن را بررسی کرد ؟ تعریف حاضر در این زمینه تمایزی قائل نشده است و وقوع تلاش ذکر شده است در یک یا چند دوره (هر دو را) تحت عنوان مدیریت سود پذیرفته است . مدیریت سود نشانگر تلاشی از جانب بخشی از مدیریت در جهت کاهش نوسان عایدات است . این پدیده در چارچوب اصول قابل قبول و مجاز حسابداری واقع می شود . (کارلسون و همکاران ۱۹۹۷) در رابطه با این که آیا تلاش در جهت کاهش نوسان سود (عایدات)خارج از چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری مدیریت سود به حساب می آید یا نه ، بایست گفت برخی آن را مدیریت سود به حساب می آورند و برخی دیگر با تمایز قائل شدن، آن را دستکاری سود می دانند . هرچند مرز دستکاری سود و مدیریت سود آن در ادبیات مربوطه گاها چندان نیز روشن نیست . مدیریت سود سود به عنوان شکلی خاص از مدیریت سود زاروین به مدیریت سود اشاره می کند که از دید بسیاری از جمله خود وی مفهومی فراتر از مدیریت سود سود دارد(آلن[۱۶]، ۲۰۱۰) . هرچند از دید برخی مدیریت سود تنها اصطلاح جدیدی برای مدیریت سود سود است . اسکیپر (۱۹۸۹) در مورد تعریف مدیریت سود می نویسد : مداخله ای هدفمند در فرایند گزارشگری مالی به خارج از موسسه با هدف به دست آوردن سود شخصی هیلی و وان آنرا بدین صورت تعریف می کنند : مدیریت عایدات هنگامی رخ می دهد که مدیران از قضاوت در گزارشگری مالی و شکل دهی معاملات به این منظور استفاده می کنند که گزارشات مالی را با هدف گمراه کردن برخی ذی نفعان در رابطه با عملکرد اقتصادی شرکت تغییر دهند و یا بر پیامدهای وابسته به اعداد و ارقام حسابداری گزارش شده تاثیر بگذارند . به طور کلی به نظر می رسد اصطلاح مدیریت سود سود بیشتر در مفهوم نوسان گیری و اصطلاح مدیریت عایدات در مفهوم دستکاری و مداخله با هدفی خاص مورد استفاده قرار می گیرد . در تعریف دیگری که تاکر و زاروین از مدیریت سود سود ارائه می کنند به عنصر اختیار (نظر و صلاحدید) مدیران در گزارشگری عایدات تحت مدیریتشان اشاره شده که بیانگر جنبه ذهنی حسابداری است وجنبه مهم مدیریت سود سود یعنی اعمال نظر مدیر را مورد تاکید قرار می دهد . ملاحظه می کنید که تعاریف مربوط به بحث مدیریت سود سود یا در معنای گسترده تر مدیریت سود و دستکاری سود ، تاحدودی اختلاف دیدگاه میان صاحبنظران را نشان می دهد . تعریفی که مشترکات تعاریف مختلف را در خود داشته باشد را شاید بتوان به این صورت ارائه داد(دی بوسکی[۱۷]، ۲۰۱۲) : مدیریت سود سود عبارت است از رفتار آگاهانه ای که به منظور کاهش نوسانات دوره ای سود شکل می گیرد (بدری ۱۳۷۸) که طبیعتا باید تاکید کرد که این رفتار اگاهانه با نوعی قضاوت و اعمال نظر همراه است که می تواند ارزیابی مدیریت سود سود را به شکل ذهنی و فاقد معیاری مشخص درآورد . کاپلند در مقاله خود تحت عنوان “مدیریت سود سود” مدیریت سود را رفتاری مستلزم انتخاب مکرر قواعد و اصول اندازه گیری و گزارشگری حسابداری با یک الگوی خاص - به گونه ای که اثر آن کاهش نوسانات سود باشد- توصیف می کند . لمبرت اشاره می کند که اغلب بحث های مطرح شده پیرامون پدیده مدیریت سود سود، آن را رفتاری “بد(نامطلوب)"بشمار می آورند . در واقع در چنین نقطه ای که مرز واضحی میان مدیریت سود سود و دستکاری آن نمی توان یافت .لمبرت از رونن و سادن نقل می کند که : …. به طور مثال مطبوعات به عنوان نماینده افکار عمومی پدیده مدیریت سود را به عنوان برملا شدن “تقلب“، گمراه سازی و سایر نیات غیراخلاقی از جانب مدیران شرکت ها تفسیر می کنند . سپس لمبرت اضافه می کند فرض ضمنی چنین دیدگاهی این است که مدیران قادرند سهامداران و سایر ذینفعان شرکت را از طریق مدیریت سود سود فریب دهند . در این رابطه آشاری و همکاران اشاره می کنند که هنگامی که مدیریت سود سود آگاهانه و به طور مصنوعی انجام می شود ممکن است نتیجه آن افشای ناکافی یا گمراه کننده اطلاعات مربوط به سود باشد . در تقابل با چنین دیدگاهی به چنین نظری بر می خوریم .تحقیقات بعدی نشان می دهد که بازارها کارا هستند و بنابراین نمی توان صرفا با ترفندهای حسابداری سرمایه گذاران را فریب داد(دی بوسکی[۱۸]، ۲۰۱۲). نرن و براون (۱۹۹۴) در سطحی بالاتر در جانبداری از از مدیریت سود سود می خوانیم که بر خلاف دیدگاه رایج پدیده مدیریت سود سود را برملا شدن “تقلب” و گمراه سازی از جانب مدیران موسسه به حساب می آورد . مطالعه حاضر نشان می دهد مدیریت سود سود موجب افزایش ارزش اطلاعاتی عایدات گزارش شده می شود (کاپو[۱۹]، ۲۰۱۰). دلیل چنین افزایش بار اطلاعاتی از دید وانگ و ویلیامز این است که : … میزان مدیریت سود سود از سوی مدیران بازتابی از صحت دانش آنها از عملکرد آینده شرکت است . وانگ و ویلیامز در نقش مدافعان مدیریت سود سود سپس نتیجه می گیرند که: … با لحاظ کردن ” مفروضات مشخص” مدیریت سود سود حتی می توان به طور بالقوه برای سهامداران فعلی سودمند نیز باشد.در بحث پیرامون فایده های احتمالی مدیریت سود سود به عامل ریسک نیز اشاره می شود : کاهش نوسان جریان عایدات یک موسسه می تواند از طریق کاهش ریسک ، موجب افزایش جذابیت آن برای سرمایه گذاران شود. زیرا در صورت افزایش نوسان عایدات موسسه ، احتمال ورشکستگی آن نیز افزایش می یابد کارلسون و همکاران همچنین این کاهش نوسان می تواند از جنبه دیگر نیز مفید واقع شود چون : … هزینه تامین مالی شرکت را کاهش دهد. زاروین از دیگر مدافعان مدیریت سود آن را به دلیل افزایش محتوی اطلاعات قیمت سهام مثبت ارزیابی می کند . نظر وی این است که مدیریت سود نشان گر افشای اطلاعات محرمانه در باره سودآوری آینده شرکت است . آریا و همکاران مدیریت سود را حتی در شرایطی که که موجب پنهان کردن اطلاعات شود به نفع سهامداران می دانند . البته آنها اشاره نمی کنند که در چنین شرایطی اثر آن بر سایر افراد ذینفع چیست؟ استدلال آنها این است که در دنیایی (محیطی) که افراد مختلف چیزهای مختلفی می دانند و کسی نیست که همه چیز را بداند ، یک جریان سود مدیریت شده می تواند نسبت به یک جریان سود مدیریت نشده بار اطلاعاتی بیشتری داشته باشد . سپس آنها اضافه می کنند که : مدیریت سود مشکل است سپس در ادامه می گویند : برای مدیریت سود عایدات به شکل مطلوب ( منظور کیفیت انجام است)مدیر باید بتواند به خوبی آینده را پیش بینی کند که این امر مستلزم کار فراوان و دشوار است (کاپو[۲۰]، ۲۰۱۰). اما مطلوب ارزیابی شدن مدیریت سود سود مفروضاتی نیز در بر دارد . تاکر و زاروین که مدیریت سود را موجب افزایش محتوی اطلاعاتی قیمت سهام می دانند می نویسند که یافته های آنها باید با توجه به این نکته تفسیر شود که : کارایی بازار در تمامی بازارها مفروض بوده است در صورتی که این فرض نقض شود تفسیر یافته ها روشن نخواهد بود . در این جا نکته ای بسیار مهم آشکار می شود و آن این که حتی افرادی که مدیریت سود سود را مثبت ارزیابی می کنند نیز به گونه ای معترفند که در یک بازار غیر کارا چنین پدیده ای می تواند منجر به گمراهی استفاده کنندگان شود.که این امر بخصوص در ایران که کارایی بازارش مورد تردید است حائز اهمیت خاصی است . نکته دیگر این که جدای از مخالفان مدیریت سود که آن را موجب گمراهی استفاده کنندگان می دانند سایرین نیز که که به عنوان مدافعان مدیریت سود فواید آن را بر می شمارند نیز گاها به فوایدی که ممکن است این امر برای سهامداران داشته باشد اشاره می کنند و سایر افراد ذی نفع ازجمله بستانکاران را نادیده می گیرند . گذشته از برخی مطالعات اولیه که به نتایج قانع کننده ای منجر نشد اکثر مطالعات بعدی نشان داد که مدیریت سود سود بر عوامل مختلفی ازجمله امنیت شغلی مدیران ، قیمت سهام ، ریسک شرکت و در برخی موارد تخصیص منابع تاثیرگذار است که به این نتایج در ادامه خواهیم پرداخت. در این جا به تعاریف متعددی که توسط اندیشمندان و متفکران در دوره های متفاوت صورت گرفته است به ترتیب زمانی ارائه خواهد شد: مدیریت سود سود اقدامی منطقــی و عقلایی است که مدیران تلاش میکنند با بکارگیری ابزارهای خاص در حسابداری به آن دست یابند. مدیریت سود بیانگر تلاش مدیریت برای کــاستن از نوســانهای سود است، تا حــدی که در محــدوده خط مشیهای حسابداری و مــدیریت منطقی و قــابل قبول محسوب شود. مدیریت سود عبــارتست از کاستن عمـدی نوسانهای سود که برای شرکتها امری عادی به نظر میرسد. فرهنگ حسابداری کهلر: هر شیوهای که به منظور حذف بینظمی دادهها طراحی شده است، همانند نوسانهای غیرمعمول در یک منحنی که ممکن است در نتیجه شرایط غیر مستمر عملیاتی باشد را هموار سازی سود مینامند. فرایند مدیریت سود اصولاً یک عمـل سفسطه آمیــز و رندانه است که در محدوده اصول و استاندارهای حسابداری صورت میگیرد. مدیریت سود سود عملــی است که اسبــاب سوء استفاده در گزارشگری مالی را فراهم میآورد و استفاده کنندگان صورتهای مالی باید به این امر واقف باشند. با توجه به وجود تحقیقات گسترده در زمینه مدیریت سود سود هنوز محققان حسابداری و مالی به تعریفی جامع و فراگیری دست نیافتهاند و شاید بتوان گفت وجود انواع مختلف مدیریت سود از دلایل این امر باشد .لازم به ذکر است که بدانیم منظور از انواع مختلف مدیریت سود شیوه های متفاوت قابل قبول مدیریت سود می باشد (کاپو[۲۱]، ۲۰۱۰). ” ایکل”[۲۲] انواع سودهای هموار را به صورتی که در قسمت بعدی شرح داده خواهد شد میداند. انواع مدیریت سود انواع مدیریت سود سود در شکل زیر ارائه گردیده است. مدیریت سود طبیعی: [۲۳] این نوع از مدیریت سود سود به جریانهای سودی گفته میشود که از فرآیندهای عملیاتی ذاتاً هموار و واقعی بدست میآید. در برخی از صنایع همچون صنایع آب و برق و گاز که قیمت نسبتا ثابتی دارند و یا با نرخ ثابتی در حال رشدند حجم فروش و قیمتها به طور ذاتی هموار است . به عبارتی در مدیریت سود طبیعی سود گزارش شده توسط مدیران دستکاری نشده است و به خودی خودی هموار بوده است . “آناند موهان جول” و “آنجان وی. تاکور” می گویند که مدیریت سود طبیعی همراه با تصمیماتی است که بر توزیع وجه نقد شرکت تاثیر می گذارد و باعث از بین رفتن ارزش شرکت می شود (برویلته[۲۴]، ۲۰۱۰). سودهایی که به طور طبیعی هموار نیستند و تعمداً توسط مدیریت هموار شدهاند: [۲۵] این نوع سودها در نتیجه تصمیمات اتخاذ شده توسط مدیریت واحد تجاری مدیریت سود شده اند و به تشریح آن می پردازیم : مدیریت سود واقعی( مدیریت سود معاملاتی یا اقتصادی): [۲۶] این نوع از مدیریت سود سود توسط مدیریت صورت میگیــــرد و مدیریت برخی از رویدادها و وقایع اقتصادی را کنترل میکند و روی آنها تاثیر میگذارد این نوع از رویدادها که توسط مدیریت کنترل میشود بر جریان وجه نقد تاثیر میگذارد مثـل فروش های زودرس یا برعکس آن به تاخیر انداختن فروش واحد تجاری . از آنجائی که کنترل رویدادهای اقتصادی مستقیماً برسودهای آتی موثر مواقع میشود و به عبارتی تصمیمات مدیریت در شناسایی درآمدها و هزینه ها مستقیما بر سودهای آتی موثر واقع می شود مدیریت سود از این نوع را مدیریت سود واقعی مینامند (کاپو[۲۷]، ۲۰۱۰). مدیریت سود مصنوعی ( مدیریت سود حسابداری):[۲۸] این نوع مدیریت سود ناشی از یک رویداد اقتصادی نمیباشد بلکه از اقداماتی ناشی می شود که اصطلاحاً به آن “دستکاریهای حسابداری" [۲۹] میگویند. و تأثیری بر جریانات نقدی واحد تجاری ندارد. به عبارت دیگر مدیریت سود مصنوعی سود صرفاً موجب جابجایی هزینهها و درآمدها بین دورههای مالی میشود. به عبارتی در این نوع از مدیریت سود تقدم و تاخر در شناسایی درآمدها و هزینه ها باعث هموارشدن سود دوره می گردد . ما در این تحقیق تنها به این نوع مدیریت سود (مدیریت سود مصنوعی) می پردازیم . دستکاری حسابها دستکاری سود Income manipulation عبارت است از تغییر دادن سود توسط مدیران به شکل آگاهانه و با مقاصد خاص . حسابها با این هدف دستکاری می شوند که تصور بازار از ریسک شرکت را تحت تاثیر قرار دهند . بر این اساس “استولوی” و “برتون” به بسط مدلی پرداختند که این مدل ریسک را به دو بخش متفاوت تقسیم می کند . اولین بخش ریسک با پراکندگی بازده مرتبط است و با سود هر سهم اندازه گیری می شود . دومین بخش متناظر با ساختار مالی شرکت است و با نسبت بدهی به دارایی سنجیده می شود .در چارچوبی که آنها ارائه داده اند . فعالیت های مربوط به دستکاری حساب ها را در ارتباط با این دو جنبه از ریسک طبقه بندی می کند (کاپو[۳۰]، ۲۰۱۰). به طور کلی جریان های سود هموار شده را می توان به دو دسته تقسیم کرد : الف ) جریان های سود هموار به طور طبیعی ب ) جریان های سود هموار شده به قصد قبلی ( ایکل ۱۹۸۱) جریان سودهای هموار به طور طبیعی ناشی از آن دسته از فرآیندهای ایجاد کننده سود هستند که جریانی هموار را به خودی خود ایجاد می کنند . از سویی دیگر جریان سود هموار شده با قصد قبلی جریان های سودی هستند که ناشی از تکنیک های مدیریت سود واقعی ، یا مدیریت سود مصنوعی هستند . مدیریت سود واقعی هنگامی رخ می دهد که مدیریت شرکت دست به اقداماتی می زند تا از آن طریق رویدادهای اقتصادی (ایجاد کننده درآمد) را به نحوی سازماندهی کند که منجر به تولید جریانی هموارشده از سود شوند . از سویی دیگر مدیریت سود مصنوعی سود هنگامی است که مدیریت شرکت زمانبندی ثبت های حسابداری را به نحوی دستکاری نماید تا از این طریق جریان های سود را هموار کند(برویلته[۳۱]، ۲۰۱۰). برخی از صاحبنظران تنها مدیریت سود مصنوعی سود را ابعاد و جوانب و تئوری های مربوط به مدیریت سود: ابعاد مدیریت سود وسیله ایست برای تحقق فرایند مدیریت سود سود است داشر و مادکام در تفکیک همواسازی واقعی از مدیریت سود مصنوعی چنین اذعان می دارند (برویلته[۳۲]، ۲۰۱۰): مدیریت سود واقعی به رویدادهای واقعی که بر اساس یا بدون توجه به تاثیرات مدیریت سود بر سود به عمل آمده است اطلاق می شود . در حالی که مدیریت سود مصنوعی مربوط به آن دسته از روش های حسابداری است که به قصد انتقال درآمدها یا هزینه ها از یک دوره به دوره دیگر اعمال می گردد. هر دونوع مدیریت سود سود می تواند در مواردی غیر قابل تشخیص باشد . مثلا میزان هزینه های گزارش شده می تواند کمتر یا بیشتر از دوره های گذشته باشد و این کاهش یا افزایش نتیجه تاثیرات عمده بر میزان هزینه ها( مدیریت سود واقعی) یا روش های گزارش(مدیریت سود مصنوعی) بشمار رود (چینگ[۳۳]، ۲۰۱۰).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سوال ۲۶
۰٫۶۱
بیشترین مقدار بارعاملی برای متغیر تدارکات مربوط به سوال ۲۴ با میزان ۰٫۷۰ و کمترین میزان بار عاملی مربوط به سوال ۲۶ با میزان ۰٫۶۱ میباشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
همانطور که در روش شناسی مدل معادلات ساختاری مطرح است محقق باید با بهره گرفتن از معنی داری مقدار تفاوت آماره کای اسکویر نسبت به اصلاح مدل و پیشبرد مراحل اقدام نماید. در این راستا از آزمون D2 که از روی مقدار کاهش کای اسکویر و تفاوت معنی داری آن قضاوت میکند استفاده شده است. بر اساس جدول ۴-۹ مشاهده میشود که مدل اولیه دارای زیر بنای مناسب عاملی جهت استفاده در مدل ساختاری است و نیازی به اصلاح نیست. مقادیر ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب RMSEA، نیز در همان گام اول به مقدار قابل قبول رسیده است؛ لذا میتوان پارامتر های برآورد شده در مدل را به لحاظ آماری قابل اتکا دانست و از آن جهت تطابق پذیری نشانگرها با سازههای مورد مطالعه استفاده نمود. نشانگر های در کنار یکدیگر سازههای مربوط به خود را با توجه به ساختار مورد نظر محقق به درستی تائید نمودند زیرا که مدل حاضر با بهره گرفتن از روش تحلیل عاملی تأییدی به درستی اجرا شده است و تداخل قابل توجهی مشاهده نمیشود. با توجه به اینکه مقدار ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب RMSEA برای مدل اصلاح شده کمتر از ۰۸/۰ گزارش شده، از این بر اساس یافتههای این مدل میتوان در مورد مناسب بودن سوالات انتخابی محقق تصمیم گیری نمود. نتایج نشان میدهد پارامتر های برآورد شده در مدل به لحاظ آماری قابل اتکا بوده و از آن جهت تطابق پذیری نشانگرها با سازههای مورد مطالعه استفاده نمود. جدول ۴-۴۱ تفاوت مقادیر کای اسکویر در تعیین اثر بخشی اصلاح مدل اولیه اندازه گیری.
ردیف
مدل برازش یافته
Chi-Square
تفاوت Chi-Square
df
P-value
RMSEA
سوالات مرتبط
۱
مدل اول
۴٫۳۳
۲
۰٫۰۱۱۴۷
۰٫۰۷۳
منبع: نتایج تحقیق با توجه به جدول مشاهده میشود که مدل دارای شرایط پایدار برای قبول برازش است. مدل ۴-۶-۲: مقادیر t برای بررسی معنی داری پارامتر های مدل برازش یافته متغیر زمان حمل کالا مقادیر محاسبه شده t برای هر یک از بار های عاملی هر نشانگر باقیمانده با سازه یا متغیر پنهان خود بالای ۹۶/۱ است؛ لذا میتوان هم سویی سوالات پرسشنامه برای اندازه گیری مفاهیم را در این مرحله معتبر نشان داد. در واقع نتایج جدول فوق نشان میدهد آنچه محقق توسط سوالات پرسشنامه قصد سنجش آنها را داشته است توسط این ابزار محقق شده است؛ لذا روابط بین سازهها یا متغیر های پنهان قابل استناد است. برای آنکه نشان دهیم این مقادیر به دست آمده تا چه حد با واقعیتهای موجود در مدل تطابق دارد باید شاخصهای برازش مورد مطالعه قرار گیرد. همچنین با توجه به بارهای عاملی موجود در هریک از ابعاد میتوان در مورد اهمیت هریک از نشانگرها تصمیمگیری نمود. مشخصاً نشانگرهایی که از اندازهگیری هریک از سازهها کنار گذاشته شدهاند دارای بار مفهومی و آماری مناسبی برای اندازهگیری مفهوم مورد نظر محقق نیستند. جدول۴-۴۲ نتایج مدل اندازه گیری زمان حمل کالا
ردیف
سازه تحقیق
سوالات برازشکننده مدل
بارهای عاملی در مدل اصلاح شده
T
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۹
QPSK(3/4)
۸
۱۲
۱۶-QAM(1/2)
۶۶/۱۰
۵/۱۴
۱۶-QAM(2/3)
۱۲
۱۵
۱۶-QAM(3/4)
۳/۱۳
۵/۱۷
۱۶-QAM(5/6)
۱۸
۱۸
۶۴-QAM(1/2)
۲۴
۲۰
۶۴-QAM(2/3)
۲۷
۲۱
۶۴-QAM(3/4)
۳۰
۲۳
۶۴-QAM(5/6)
ایستگاه مبنا بعد از محاسبهی مقدار سیگنال به نویز با توجه به سرعت کاربر در بازهی زمانی ارسال tام، مقدار نرخ هر کاربر در تمامی زیرکانالها را محاسبه می کند و بعد از محاسبهی مقادیر بیان شده، مقدار متوسط نرخ کاربران تا ایستگاه مبنا را بر اساس رابطه ۴-۵ محاسبه می کند: (۴-۵) در رابطه ۴-۵، k بیانگر تعداد زیرکانالها بوده که با توجه به پهنای باند مشخص می شود و متوسطگیری بر روی آنها انجام می شود، و به ترتیب بیانگر نرخ کاربر i تا ایستگاه مبنا در زیرکانال k و متوسط نرخ کاربر iام تا ایستگاه مبنا در بازهی زمانی ارسال tام هستند که مقدار مطابق با جدول ۴-۱ به این صورت محاسبه می شود که ابتدا مقدار سیگنال به نویز محاسبه خواهد شد و بعد از آن بر اساس جدول ۴-۱ مقدار بیت بر سمبل کاربر محاسبه می شود. نکتهای که باید به آن توجه کرد در حالتی است که اگر مقدار سیگنال به نویز در بازهی قرار گیرد که مقدار ثابتی برای آن وجود نداشته باشد. در این حالت با خطی در نظر گرفتن میزان تغییرات مقدار بیت بر سمبل محاسبه شده است که با انجام شبیه سازی برای سه نقطه و در نظر گرفتن حالت پلهای برای این بازهها نتیجه شده است که نتایج تفاوت چندانی با حالت خطی نداشته و تقریب زده شده صحیح بوده است. همچنین مقدار H در مخرج عبارت برابر با تعداد زیر کانالها میباشد. حال بعد از اینکه مقدار سیگنال به نویز در هر زیر کانال مشخص شد با توجه به تقسیم بندی کاربران و مطابق با شکل۴-۳ نحوه گزارشدهی کاربران در هر زیر کانالشان به صورت زیر انجام میگیرد: (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
کاربران دارای سرعت کمتر از km/h3، به علت همبستگی کانالشان در طول فریم مقدار سیگنال به نویز یکسانی دارند لذا برای جلو گیری از سربار این کاربران نیازی ندارند که در هر بازهی زمانی ارسال مقدار سیگنال به نویز خود را گزارش دهند و تنها در ابتدای هر فریم مقدار سیگنال به نویز خود را گزارش می دهند.کاربران با سرعت بین km/h3 تا km/h27 نیز همانطور که بیان شد، برروی ۱۰ بلوک منبع دارای همبستگی کانال میباشند. لذا در ۵ بازهی اول زمانی هر فریم نیازی به گزارش سیگنال به نویزشان نیست و همان گزارشی که در ابتدای فریم ارسال کردند کفایت می کند. ولی در بازهی زمانی ارسال ۶ام هر فریم مجدد باید شرایط خود را گزارش دهند. به همین ترتیب برای کاربران با سرعت بین km/h27 تا km/h5/67 با توجه به همبستگی کانالشان روی ۴ بلوک منبع در هر ۲ بازهی زمانی ارسال مقدار سیگنال به نویز خود را گزارش می دهند. برای کاربران با سرعت بین km/h5/67 تا km/h135 نیز باتوجه همبستگی بر روی دو بلوک منبع پیاپی در هر بازهی زمانی ارسال میبایست مقدار سیگنال به نویز خود را گزارش دهند. کاربران با سرعت بالاتر از km/h135 نیز بر روی هر بلوک منبع گزارش کانال خود را برای ایستگاه مرکز ارسال می کنند. در ضمن این نکته را نیز باید بیان شود که در این پایان نامه سرعت پایانی برابر با km/h180 در نظر گرفته شده است که زمان ارسال گزارش شرایط کانال این گروه از کاربران نیز در شکل ۴-۳ مشخص است. شکل زیر به صورت واضح گویای این موضوع است: شکل۴‑۳بازههای ارسال سیگنال به نویز به ایستگاه مبنا محاسبهی اولویت هر صف مدل سیستم مطابق با شکل ۴-۴ به این صورت در نظر گرفته شده است که برای هر کاربر، یک صف در ایستگاه مبنا تشکیل می شود، سپس داده های ارسالی در صف مربوط به خود در ایستگاه مبنا قرار می گیرند. در ابتدای هر بازهی زمانی ارسال با توجه به اولویت مشخص شده، کاربرانی انتخاب شده و بلوک منبع در اختیارشان قرار میگیرد. همانطور که از شکل که مثالی از تخصیص بلوک منابع است، مشخص است به کاربران اول و دوم به ترتیب زیر کانال های RB1، RB9 و RB2 اختصاص داده شده اما به کاربر سوم هیچ بلوک منبعی تعلق نگرفته است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
دانشگاه صنعتیامیرکبیر (پلیتکنیک تهران) مدلسازی یک بعدی عملکرد پیل سوختی غشاء پلیمری ارائه شده برایدریافت درجه کارشناسیارشد
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
توسط: مهبد معین جهرمی استاد راهنما: دکترمحمدجعفر کرمانی استاد مشاور: دکتر ابراهیم دامنگیر دانشکده مهندسیمکانیک ۱۳۹۱ قدردانی بدینوسیله از زحمات استاد راهنما آقای دکتر محمدجعفر کرمانی و استاد مشاور آقای دکتر ابراهیم دامنگیر برای ارائه راهنمائیهای ارزنده و زحمات بیدریغشان در طول انجام اینپایاننامهقدردانیمینمایم. این پایان نامه با کمک و پشتیبانی سازمان انرژی های نو ایران(سانا) اجرا شده است لذا از حمایت مالی سازمان انرژیهای نو (سانا) کمال تشکر را دارم. از اعضاء خانواده که در طول انجام اینپایاننامه با صبر وتحمل مشکلات را پذیرا بودند نیز سپاسگزارم. «تقدیم بهدستهای زحمتکش پدرم ومحبتهایبیدریغمادر عزیزم» تعهدنامه اصالت اثر اینجانب مهبد معین جهرمی متعهد میشومکه مطالب مندرج در اینپایاننامه حاصل کارپژوهشیاینجانب تحت نظارت و راهنماییاساتید دانشگاه صنعتیامیرکبیر بوده و به دستاوردهایدیگرانکه در این پژوهش از آنها استفاده شده است مطابق مقررات و روال متعارف ارجاع و در فهرست منابع و مآخذ ذکرگردیده است. اینپایاننامه قبلاً برای احراز هیچمدرک همسطح یا بالاتر ارائه نگردیده است. در صورت اثبات تخلف در هر زمان، مدرکتحصیلی صادر شده توسط دانشگاه از درجه اعتبار ساقط بوده و دانشگاه حق پیگیریقانونی خواهد داشت. کلیهنتایج و حقوق حاصل از اینپایاننامه متعلق به دانشگاه صنعتیامیرکبیرمیباشد. هرگونه استفاده از نتایجعلمی و عملی، واگذاری اطلاعات به دیگرانیا چاپ و تکثیر، نسخهبرداری، ترجمه و اقتباس از اینپایاننامه بدون موافقت کتبی دانشگاه صنعتیامیرکبیر ممنوع است. نقل مطالب با ذکر مآخذ بلامانع است. مهبد معین جهرمی امضاء چکیده در این پایاننامه پیل سوختی غشاء پلیمری به صورت یک بعدی مدلسازی شده است. تمامی لایههای مختلف پیل که شامل مجموعه غشاء– الکترود (غشاء،لایه کاتالیست و لایههای نفوذ گاز)می باشد، شبیهسازیشدهاند. لایه کاتالیست به دو روش همگن و تودهای مدل شده و سپس نتایج حاصل از هر دو مدل با یکدیگر مقایسه شدهاند. در این پروژه تمرکز بر روی مدل تودهای است، بطوریکه در این راستا معادلات مدل تودهای به طور کامل استخراج شده است. صحتسنجی مدل با مقایسه با دادههای تجربی در دو دمای متفاوت انجام شده است. نتایج نشان میدهند که در حالت حدی که اندازه ذرات تودهای به سمت صفر میل کند، مدل تودهای به مدل همگن ساده میشود. مدل همگن کارائی پیل را برای مقادیر چگالی جریان A/m2 ۳۰۰۰ و بیشتر از آن در دمای عملکردیoC 50 تقریباً ۸۰% بیشتر از مدل تودهای و دادههای تجربی پیشبینی میکند. یک سری مطالعات پارامتری بر روی مدل تودهای به منظور بررسی حساسیت مدل به تغییرات برخی از پارامترهای ساختاری و عملکردی انجام شده است. مشخص شد که اندازه ذرات تودهای تأثیرگذارترین پارامتر بر عملکرد پیل سوختی میباشد. مجموعه غشاء – الکترود نیز با در نظر گرفتن هوای مرطوب(O2, N2, H2O(v))به عنوان ورودی کاتد و هیدروژن مرطوب ناشی از ریفرم گاز طبیعی (H2, CO2, H2O(v)) به عنوان ورودی آند مدل شدهاند. در این مدلسازی فرض بر این است که پیل سوختی در شرایط پایا، دما ثابت و فشار ثابت کار میکند. لایههای نفوذ گاز با بهره گرفتن از معادله استفان – ماکسول که مربوط به نفوذ چند جزئی مخلوط گازی میباشد، شبیهسازی شدهاند. همچنین مکانیزمهای انتقال آب غشاء نیز مدل شده است. در این مورد نیز پس از صحتسنجی مدل با نتایج تجربی، یک سری مطالعه پارامتری انجام شده است. نتایج حاکی از این است که افرایش دما سبب افزایش مقاومت پروتونیک غشاء و در نتیجه مقاومت اهمیک پیل میشود. همچنین قابلیت هدایت و جزء آب درون غشاء با افزایش دما کاهش مییابد. در چگالی جریانهای بالا نیز، محتویات آب داخل غشاء افت میکند و در پی آن با کاهش قابلیت هدایت غشاء کارائی پیل کاهش مییابد. تمامی این نتایج میتواند برای سازندگان سیستمهای پیلهای سوختی مورد استفاده قرار گیرد. کلمات کلیدی: پیل سوختی غشاء پلیمری- مدل تودهای- نفوذ چند جزئی- نفوذ معکوس- درگ الکترواسمتیک. فهرست مطالب ۱- فصلاول ۱ ۱-۱-مقدمه ۲ ۱-۲- تاریخچه ۴ ۱-۲-۱-تاریخچهپیلسوختیPEM 6 ۱-۳-مزایاومعایبپیلسوختی ۷ ۱-۴-شناختکلیپیلسوختی ۹ ۱-۵-پیلسوختیPEM 13 ۱-۶-لایههایتشکیلدهندهپیلسوختیغشاءپلیمری ۱۴ ۱-۶-۱- لایهنفوذگاز ۱۵ ۱-۶-۲- لایهکاتالیست ۱۶ ۱-۶-۳- غشاء ۱۸ ۱-۷-عملکردپیلسوختی ۲۰ ۱-۷-۱- افتفعالسازی ۲۲ ۱-۷-۲- افتجریانداخلی ۲۴ ۱-۷-۳- افتاهمیک ۲۵ ۱-۷-۴- افتغلظت ۲۶ ۱-۸-مروریبرمقالهها ۲۸ ۱-۸-۱-لایهکاتالیست ۲۸ ۱-۸-۲-لایهنفوذگازوغشاء ۳۳ ۱-۹-اهدافپروژهوخلاصهایازکارهایصورتگرفته ۳۵ ۲- فصلدوم ۳۷ ۲-۱-معرفیلایهکاتالیست ۳۸
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۵
جلوه های ظاهری (کیفیت)
۱۳٫۳۹%
جلوه های ظاهری (کیفیت)
۱۷٫۵%
۶
وفادارسازی مردم
۱۲٫۰۹%
وفادارسازی مردم
۱۵٫۲%
اکنون با توجه به ترکیب آمیخته های بازار در هر دو بازار پرفروش و کم فروش در می یابیم که به چه نحوی بایستی ظاهر گردید تا بتوان حداکثر سهم بازار را از آن شرکت کالا مهر نمود. ملاحظه می گردد که در مناطق کم فروش بیشترین تمرکز باید بر برندهای چسبی باشد که عمدتا بحث قیمت و شهرت عمده ای داشته باشند و همچنین شیوه های فروش بصورت شخصی و بازاریابی مستقیم عمدتا پاسخ مثبتی از سوی مصرف کننده نخواهد داشت در حالیکه همین روشها در بازارهای پرفروش موثرتر بوده است ضمن اینکه عوامل موثر بر وفادار سازی که شامل عوامل طرز برخورد، خدمات پس از فروش، سهولت سفارش، توضیحات آموزش و تعهدات شرکت، تعریف شده است در بازارهای پرفروش از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. بطور کلی در بازارهای پرفروش عمده تمرکز بر آمیخته های بازار شامل قیمت، عناصر ترفیع و سپس کیفیت و وفادار سازی مردم می باشد درحالیکه این ترکیب در بازارهای کم فروش بایستی بر قیمت در وهله اول و سپس ترفیع تمرکز داشته باشد و سپس بر عناصر کیفیت و سپس وفادار سازی مردم عملیات انجام شود تا بتوان پیش بینی فروش بیشتری را داشت. ۵-۴ پیشنهادات کاربردی شاید یکی از مهمترین بخش از هر تحقیق ارائه راهکارهایی عملی و واقع بینانه در جهت رفع مشکلی که در طول تحقیق پژوهش گر به دنبال کشف آن بوده است میباشد. هدف تحقیق حاضر ارائه مدل رتبهبندی برند چسب شرکت کالامهر بود. با استناد به یافتههای تحقیق پیشنهاد میشود نتایج اولویتبندی با دیدگاه مسئولین شرکت کالامهر مقایسه و در صورت تائید، استفاده شود. همچنین پیشنهاد میشود با تهیه یک نرمافزار انتخاب برند چسب در بازارهای کم فروش و پرفروش، ارزیابی شاخصها و و همچنین اولویتبندی برند چسب به صورت بازهای انجام پذیرد. در انتخاب برندچسب در بازارهای پرفروش و کم فروش شرکت کالامهر، مهمترین معیار قیمت می باشد همچنین زیرمعیار تخفیف از بالاترین درجه اهمیت برخوردار است و در بازارهای پرفروش، کیفیت بعد از آن در اولویت دوم اهمیت قرار دارد و در بازارهای کم فروش، شهرت در مرتبه دوم میباشد.لذا پیشنهاد می شود با تمرکز بر سیستم نرخ گذاری محیطی و کشش قیمتی و توان پرداخت مشتریان در بازارهای پر فروش با ارائه کیفیتهای متفاوت از برندهای محصولات موفقیت بیشتری را رقم زد و در بازارهای کم فروش نیز با تلاش برای مدیریت برند بهتر سعی در افزایش سهم بازار داشت.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
نتایج حاکی از این است که ترویج از دیدگاه نمایندگی های چسب از کمترین اهمیت نسبت به سایر معیارها در هر دوبازار پرفروش و کم فروش برخوردار است. چنانچه می دانیم منظور از ترویج؛ تبلیغات، روابط عمومی و عمومی سازی، فروشندگی شخصی، پیشبرد فروش وبازاریابی مستقیم عموما می باشد، و با در نظر گرفتن نتایج جدول ۵-۵، و میکس آمیخته های بازاریابی در می یابیم که با در نظر گرفتن زیرمعیارهای عامل ترویج یا ترفیع، این عامل در بازارهای کم فروش از پرفروش از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد ولی از آنجاییکه از بین زیرمعیارهای ترویج، عامل شهرت از سایر عوامل از درصد بسیار بالایی برخوردار است لذا تدوین استراتژی برندینگ در راستای افزایش شهرت از اهمیت بسیار برخوردار است و بر میزان فروش تاثیر بسزایی خواهد داشت. زیرمعیار موجود بودن در بازارهای پرفروش و کم فروش مهمترین زیرمعیار در این گروه میباشد. و لیکن در بازارهای پرفروش پوشش کالا و حمل ونقل در اولیتهای بعدی قرار گرفته اند در حالیکه در بازارهای کم فروش شرکت، محل پخش محصول و سپس حمل و نقل از بیشترین اولویتها برخوردار بوده اند، لذا پیشنهاد می گردد با توجه به این مساله، نسبت به پوشش دهی و برنامه ریزی عامل توزیع با توجه به این تفاوتها در بازارهای پرفروش و کم فروش اقدامات لازم و هزینه های لازم صورت بپذیرد بخصوص در بازارهای کم فروش که محل پخش از اهمیت استراتژیک تری برخوردار است بایستی در بازاریابی به آن توجه بیشتری مبذول شود در حالیکه در بازارهای پرفروش می توان با در نظر گرفتن نیاز مشتریان پوشش کالا را با هزینه کمتر درستر رفع نمود و رضایت مشتریان را کسب نمود. بدیهی است در نظر گرفتن همین عوامل کوچک می تواند رضایتمندی مشتریان را بهتر پوشش دهد و بر افزایش سهم بازار و حفظ آن بیافزاید. در زیرمعیارهای وفاداری، تعهدات شرکت در بازارهای پرفروش و خدمات پس از فروش در بازارهای کم فروش از بیشترین اولویت برخودار بوده اند. در بازارهای پرفروش معیار خدمات پس از فروش و سهولت سفارش در رتبه های اهمیت دوم و سوم قرار دارد در حالیکه در بازارهای کم فروش سهولت سفارش و سپس تعهدات شرکت در اولویت دوم تا سوم قرار دارند. با توجه به این نتایج بایستی در خدمات بازاریابی در بازارهای پرفروش و کم فروش تفاوتهای بسیاری قائل شد. چرا که با تاکید استراتژی برند در بازار و افزایش شهرت و رعایت اصول مشتری مداری بعنوان اصول و نیازهای اساسی مشتریان در بازارهای پرفروش می توان مشتریان را وفادارتر نمود بدیهی است که در نظر گرفتن گارانتی و وارنتی و برنامه ریزی مالی و بازارگانی بهتر، برای آن می تواند در حفظ و رضایت مشتری در بازارهای پرفروش تاثیرگذار باشد. در حالیکه در بازارهای کم فروش بایستی سیاست های فروش بایستی مبتنی بر ارائه خدمات بهتر در سهولت فروش باشد و سپس تمرکز بر گارانتی بهتر محصولات باشد. درنهایت پیشنهاد می شود با توجه به جدول ۵-۵ استخراج شده در خصوص میکس آمیخته های بازاریابی در دو بازار پرفروش و کم فروش، برنامه ریزی و استراتژی بازاریابی شرکت تنظیم گردد. ۵- ۵ پیشنهادهایی برای تحقیقات آینده سعی این تحقیق بر آن بوده است با بهره گرفتن از یک مدل ترکیبی AHP فازی و TOPSIS فازی، به انتخاب برندهای چسب مورد معامله در بازرگانی شرکت کالامهر و برندهای رقبا بپردازد.. در این راستا پیشنهادهای برای پژوهشهای بیشتر از دیدگاه نگارنده به شرح ذیل اعلام میشود. بررسی رابطه بین معیارها با بهره گرفتن از تکنیک DEMATEL تعیین وزن معیارها با بهره گرفتن از تکنیک ANP استفاده از برنامهریزی خطی فازی جهت انتخاب برند چسب ۵- ۶ محدودیتهای پژوهش بیشتر تحقیقات پیمایشی با محدودیت هایی روبه رو هستند. محدودیت های تحقیق آن دسته از عواملی هستند که در مسیرجمع آوری اطلاعات و کسب نتایج مطلوب، مانع ایجاد می کنند. این تحقیق نیز از این محدودیتها بی نصیب نبوده است. از جمله محدودیتهای این پژوهش میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ۱- از آنجایی که در جامعه ی ما مباحث مربوط به محصولات چسب داخلی و خارجی در بازارهای پرفروش و کم فروش شرکت کالا مهر بود، و از آنجاییکه که عمدتا نمایندگی های فروش چسب از قشر چندان تحصیل کرده نبودند به جهت تفهیم موضوع پژوهش و پر کردن فرمهای پژوهش با مشکلات عدیده ای روبروی بودیم که فرایند جمع آوری اطلاعات را طولانی می نمود. چرا که مباحث علمی چندان متداول و ملموس نمی باشد، موضوع پرسشنامه برای برخی از پاسخ دهندگان کمی ناشناخته و نامانوس بود که سعی شد با توضیحات لازم و راهنمایی های ذکر شده در پرسشنامه تا حد امکان از ابهامات کاسته شود. ۲- از آنجا که تعداد سوالات پرسشنامه نسبتا زیاد برخی از افراد از قبول همکاری خودداری نموده و یا اینکه گاها دقت کافی را برای پاسخگویی بکار نبردند. ۳- در ارتباط با محدودیت های تحقیق، همچنین می توان به محدودیت مکانی محقق در شهر تهران و بعد مسافت نمایندگی های در شهرهای مختلف اصفهان، مشهد، شیراز اشاره کرد. منابع و مأخذ: آذر، عادل و رجبزاده، علی (۱۳۸۷). تصمیم گیری چند معیاره، چاپ دوم، تهران: انتشارات نگاه دانش.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تصمیم گیری: تصمیم گیری ابزاری است برای شکل دادن به آینده مثبت و فرایندی است پیچیده شامل انواع تواناییهای فکری و نیز داشتن اطلاعات در مورد تصمیمیکه میخواهیم بگیریم.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ارتباط: به معنای ابراز احساسات، نیازها و نقطه نظرهای فردی به صورت کلامیو غیرکلامیاست
شهروند جهانی: توانایی دیدن مسائل و نحوه برخورد آنها به عنوان شهروند جامعه جهانی،توانایی تفکر انتقادی و سازمان یافته.
مشارکت و همکاری: دانش آموزان میآموزند تا کارها را تقسیم کنند، به احساسات و عواطف دیگران احترام بگذارند و به طور کلی افراد بهتر و موثرتری باشند.
فناوری اطلاعات: قابلیت و توانایی دسترسی به اطلاعات از طریق استفاده از منابع و فناوری اطلاعاتی، ارزیابی و کاربرد بهینه آن اطلاعات توسط افراد
فعال: شیوه دانش آموز مدار و احساسها، افکار، عقاید و تجارب دانش آموزان را درگیر یادگیری میکند.
روشهای تدریس مهارتهای زندگی
بارش مغزی: شیوه ای خلاق در ایجاد نظرها و عقاید مختلف و متعدد درباره یک موضوع خاص
ایفای نقش: بر اساس یک متن و یا بر اساس موقعیتی که معلم یا شاگردان توصیف کرده اند، نمایشی اجرا میشود.
بحث و گفتگو: ابتدا موضوع مطرح میشود و اعضاء گروه با دانش آموزان کلاس در مورد آن موضوع بحث و گفتگو میکنند و نظرها و عقاید خود را در این باره برای سایرین بیان میکنند.
نظریه های یادگیری مرتبط با آموزش مهارت های زندگی
دلالت بر آموزش مهارتهای زندگی
نظریههای یادگیری
از دلالتهای این نظریه در محتوی برنامه آموزش مهارتهای زندگی از جمله، اهمیت دادن به جنبه عاطفی در یادگیری دانش آموزان، توجه به نیازهای دانش آموزان، مسئولیت دادن به دانش آموزان، احترام به نظرات دیگران و فرهنگ پذیری شاگردان میباشد.
نظریه یادگیری اجتماعی
اهمیت همکاری همسالان به عنوان اساس مهارتهای یادگیری به خصوص مهارتهای حل مساله میباشد. رویکرد ساخت گرایی اهمیت زمینه فرهنگی را در القاء هرگونه برنامه درسی مهارتهای زندگی مفهوم دار برجسته میکند، نوجوانان خودشان با کمک هم، محتوا را از طریق تعامل اطلاعات واقعی با محیط خاص فرهنگی شان به وجود میآورند.رشد مهارتها از طریق تعامل فرد با محیط اجتماعی، میتواند هم فراگیران و هم محیط ( گروه همسالان، کلاس درس، گروه جوانان و…) را تحت تاثیر قرار دهد.
نظریه سازنده گرایی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نسبت تصاویر فرض اساسی در این روش اینست که در صورت عدم وجود تغییرات طیفی مهم، نسبت بین تصاویر یکسان خواهد بود. بنابراین برای بدست آوردن نسبت تصاویر، تصاویر هم مختصات شده بصورت باند به باند بر هم تقسیم می شوند. تغییرات بوسیله مقادیر زیاد و یا کم این نسبت مشخص می شوند. مهم ترین نکته این روش انتخاب باندهای طیفی مناسبی است که مقادیر کاملا متفاوت بازتاب طیفی داشته باشند. همانند روش تفاضل تصاویر این روش نیز هم مختصات شدن نامناسب تصاویر حساس است. تحقیقات متعددی در زمینه تغییر سنجی با بهره گرفتن از الگوریتم های نسبت و تفاضل تصویر انجام شده است که نشان می دهد الگوریتم تفاضل در مجموع نتایج بهتری نسبت به الگوریتم نسبت تصاویر تولید می کند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در تحقیق دیگری Yanmura و همکاران، با بهره گرفتن از تصاویر هوایی قبل و بعد زلزله سال ۱۹۹۹ شهر کوبه و همچنین نقشه برداری موجود از منطقه، اقدام به تعیین ساختمانهای تخریب شده نمودند.در این تحقیق ابتدا تصاویر قبل وبعد رویداد بوسیله داده نقشه برداری با یکدیگر هم مختصات شدند . در گام بعدی اختلافات رنگی در سطح پیکسل محاسبه شد و پس از آن در گام سوم یک حد آستانه برای مقادیر اختلافات تعیین شد. در نهایت با مقایسه مقادیر اختلافات رنگی با حد آستانه تعیین شده، نقشه تخریت منطقه تولید شد. در نقشه تخریب حاصل ساختمانها در سه کلاس سالم ، تخریب شده و غیر قابل شناسایی طبقه بندی شدند. با مقایسه نتایج حاصل از این روش با نتایج حاصل از مشاهدات چشمی، کارایی و سرعت آن در تعیین مناطق آسیب دیده مشخص شد. یکی از محدودیت های این روش حساس بودن آن به مرحله هم مختصات کردن تصاویر و نقشه رقومی است [۴]. روش شی پایه [۴] آنالیز شئ مبنای تصاویر در کامپیوتر را می توان تقریب اولیه از ادراک انسان برای تفسیر تصاویر دانست. یک مفسر با نگاه به تصویر اشیاء و پیچیدگی های موجود در آن را درک می کند. درک وشناخت انسان از تصاویر بسیار پیچیده است اما در میان این پیچیدگی ها برخی از روش های تصمیم گیری برای دانشمندان مشخص است. برای مثال زمانیکه مفسر به تصویر می نگرد، اشیاء کوچک با فرم هندسی شبیه مستطیل را با شناخت قبلی از بافت وطیف ساختمان، ساختمان در نظر می گیرد و اشیاء دراز و طویل را از روی روابط آنها با اشیاء و طیف و بافتشان، در کلاس راه قرار می دهد. هدف از آنالیز شئ مبنا، استفاده از این نوع تصمیم گیری ها با مدلسازی در کامپیوتر است. آنالیز شی مبنا در دسته تکنیک های بینایی ماشین قرار می گیرد [۵,۶,۷,۸] . تصاویر ماهواره ای در برگیرنده یک شبکه منظم از پیکسل ها می باشند. این پیکسل ها به تنهایی مفهوم خاصی ندارند. به عبارت دیگر اغلب اشیاء بامعنی موجود در طبیعت متشکل از چندین پیکسل می باشند که با چیدمان خاصی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. هدف از آنالیز شئ مبنا استخراج این اشیاء معنی دار از شبکه پیکسل های تصویر و در بررسی و تحلیل آنهاست (شکل ۲-۲). در روش شئ مبنا از آنجاییکه واحد پردازش یا آنالیز، اشیا (قطعات ) هستند، جهت انجام آنالیز یک تصویر، ابتدا قطعات که معادل با عوارض زمینی اند با بهره گرفتن از روش های قطعه بندی استخراج می شوند، سپس اطلاعات بافتی و طیفی مربوط به قطعات استخراج شده محاسه می شوند و در نهایت بوسیله یک سیستم طبقه بندی، قطعات تصویر بر مبنای اطلاعات بافتی و طیفی بدست آمده در کلاس های مختلف طبقه بندی می شوند. شکل ۲‑۲ استخراج قطعات معنادار از تصاویر در آنالیز شئ مبنا Gusella, Huyck و همکاران با ارائه و پیاده کردن روشی شئ گرا (بر روی تصاویر قبل و بعد از زلزله بم از ماهوارهQuickBird) ) ساختمانهای ویران شده در اثر زلزله را شناسایی کردند. آنها ابتدا پیش پردازش های لازم (pan sharpening , contrast enhancement)را بر روی تصویر قبل از زلزله (master image ) انجام دادند، سپس تصویر بعد از زلزله (slave image )را با تصویر قبل هم مختصات کردند. سپس برای استخراج ساختمان ها (objects) بترتیب عملیات قطعه بندی (segmentaiton) و طبقه بندی (classification) را بر روی تصویر قبل پیش پردازش شده با بهره گرفتن از نرم افزار eCognition انجام داده شد. در مرحله بعد با منطبق کردن لایه ساختمانهای استخراج شده از مرحله قبل بر بروی تصویر بعد از زلزله ساختمانهای آسیب دیده شناسایی شدند و در دو کلاس تخریب شده و تخریب نشده طبقه بندی شدند. در این پژوهش تعداد ۱۸۸۷۲ ساختمان شناسایی شد که از آنها تعداد ۶۴۷۳ ساختمان در کلاس تخریب شده قرار گرفتند. با مقایسه نتایج این روش با نتایج حاصل از تفسیر بصری دقت روش ۷۰% تعیین شد [۹]. مدل مفهومی این روش در شکل ۲-۳ آمده است. شکل ۲‑۳ مدل مفهومی روش ارائه شده توسط Gusella و همکاران[۹] Yamazaki و Yano برای شناسایی میزان تخریب ساختمانها (در زلزله بم) بر پایه کلاس بندی پوشش زمینی از دو روش مدیریت نشده پیکسل مبنا و شئ مبنا استفاده کردند.در روش پیکسل مبنا بدلیل وجود اثرات نویز salt and pepper)) نتایج خوبی حاصل نشد، اما در روش شئ مبنا با مقایسه نتایج این روش با نتایج حاصل از تفسیر چشمی نتایج قابل قبولی مشاهده شد. پژوهش در دو مرحله انجام شد. مرحله اول برای شناسایی ساختمانها در تصویر قبل از زلزله ،و مرحله دوم برای شناسایی تخریب ساختمانها با بهره گرفتن از تصویر بعد از زلزله انجام شد.در مرحله اول و روش پیکسل پایه با انتخاب پنج کلاس (ساختمانها،پوشش گیاهی، راه، خاک و سایه) به عنوان داده های رشته ای آموزشی کلاس بندی انجام شد، اما بدلیل وجود اثرات نویز (salt and pepper ) در تمام تصویر کلاس بندی ساختمانهای مجزا به درستی انجام نشد.در این مرحله و با روش شئ پایه با بهره گرفتن از نرم افزار eCognition و با اعمال پارامترهای (WL=1,SP=30 ) بهترین نتایج برای کلاس بندی ساختمانها حاصل شد و ۹% خطای سهوی و ۲۸%خطای عمدی (بدلیل همرنگی زمین با سقف بعضی از ساختمانها)مشاهده شد. در مرحله دوم( که برای شناسایی آوار انجام شد)و به روش پیکسل پایه به دلیل تنوع رنگ و شکل آوار خطاهای زیادی مشاهده شد.در این مرحله وبه روش شئ پایه و با بهره گرفتن از نرم افزار eCognition و با اعمال پارامترهای (WL=1, SP=20, SF=0.5) آوارهای ساختمانی شناسایی شد و با مقایسه با نتایج حاصل از تفسیر چشمی [۲]میزان دقت ۴۴% تعیین شد [۱۰]. Chini و همکاران با بهره گرفتن از یک روش مبتنی بر تصاویر قبل و بعد از زلزله برای استخراج ساختمان های آسیب دیده ارائه کردند. روش کار بدین شکل بود که ابتدا تصاویر قبل و بعد از زلزله هم مرجع شدند و سپس ویژگی های مورفولوژی تصاویر با بهره گرفتن از اپراتورهای انسداد و گشایش استخراج شدند. ویژگی های استخراج شده به عنوان ورودی به یک طبقه بندی کننده نظارت نشده وارد شدند و سپس میزان تخریب ساختمان ها با بهره گرفتن از درصد پیکسل های آسیب دیده در سه کلاس محاسبه شدند. شکل ۲-۴ مدل مفهومی روش Chini و همکاران را نشان می دهد [۱۱]. شکل ۲‑۴ مدل مفهومی روش Chini و همکاران[۱۱] منصوری و دیگران با بهره گرفتن از تصاویر قبل و بعد از زلزله و پایگاه داده ای از قطعات شهری به عنوان داده های کمکی و بکارگیری یک الگوریتم تغییرسنجی جدید و با بهره گرفتن از منطق فازی توانستند میزان تخریب ساختمانهای شهر بم (ناشی از زلزله ۲۰۰۳ م بم)را تعیین نماید. پژوهش در سه مرحله انجام شد، ابتدا تصاویر قبل و بعد زلزله به همراه پایگاه داده قطعات شهری، پیش پردازش و هم مختصات شدند. سپس شاخصهای طیفی و مکانی موثر تصاویر به عنوان عناصر پایه ای در طبقه بندی فازی استخراج شد و درنهایت با بکارگیری توابع عضویت فازی بر روی شاخصهای موثر، تخریب ساختمانها در سه سطح آسیب (آسیب جزیی، متوسط و شدید) طبقه بندی شد.در نهایت با مقایسه نتایج روش حاضر با نتایج نقشه آسیب حاصل از تفسیر چشمی [۲] انطباق قابل قبول ۷۲%مشاهده شد[۱۲]. Huyck با بکارگیری الگوریتمی مبتنی بر عدم تشابه لبه ها (Edge Dissimimlarity)، مناطق با تمرکز بالای تخریب در زلزله ۲۰۰۳ بم را شناسایی کرد. در پژوهش مورد نظر ابتدا لبه ساختمانها با بکارگیری یک فیلتر ۹*۹ لاپلاسین شناسایی شدند. در مرحله بعد از یک فیلتر عدم تجانس (textural dissimilarity filter 25*25 cell) برای برجسته کردن درجه تجانس در لبه ها استفاده کرد. با تفاضل تصاویر حاصله از پردازش های فوق نقشه انحراف از معیار متوسط در یک پنجره ۲۰۰*۲۰۰ تهیه شد و مناطق با تمرکز بالای تخریب شناسایی شدند [۱۳]. Samadzadegan و Rastiveisi در سال ۲۰۰۸ از یک روش آنالیز بافت بر روی تصاویر زلزله بم جهت ارزیابی خسارت به ساختمان پس از وقوع زلزله استفاده کردند. مدل مفهومی روش بکار برده شده در شکل ۲-۵ ارائه شده است[۱۴]. در روش مذکور ابتدا بر روی تصاویر قبل و بعد از زلزله پیش پردازش هایی همچون همسان سازی هیستوگرام، یکسان سازی هیستوگرام و هم مرجع کردن انجام شد. سپس با بهره گرفتن از نقشه قبل از زلزله محل ساختمان ها در تصاویر قبل و بعد از زلزله مشخص گردیدند. شکل ۲‑۵ مدل مفهومی روش Samadzadegan و Rastiveisiو همکاران[۱۴] در گام بعد ویژگی های بافتی تصاویر در تصاویر قبل و بعد از زلزله استخراج شدند. این ویژگی ها شامل ویژگی های آماری مرتبه اول، مرتبه دوم هارالیک، فیلتر گابور و سمی وریوگرام بود. سپس با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک ویژگی های بهینه انتخاب شدند. ویژگیهای بافتی بهینه به عنوان ورودی وارد یک سیستم استنتاج فازی شده که خروجی این سسیتم درجه تخریب اختصاص یافته به هر ساختمان می باشد. ارزیابی نتایج حاصل از این روش توسط ۱۰۰ ساختمان که به صورت اتفاقی از تصویر استخراج شده بودند، انجام شد. روش ارائه شده دارای دقت کلی ۷۲ درصد و ضریب کاپای ۶۳ درصد بود. Chesnel و همکاران در تحقیق دیگری با ارائه روشی اقدام به تولید نقشه تخریب ساختمان های شهر بم نمودند. نقشه تخریب حاصل از این تحقیق در چهار کلاس سالم، تخریب متوسط، تخریب شدید و ویران در شکل زیر نشان داده شده است. روش طبقه بندی سقف ساختمان ها در این تحقیق استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و بکار گیری مزایای آن ها در تولید کلاس های مختلف می باشد. نتایج بررسی ترکیب زوج تصاویر با قدرت تفکیک های مختلف نشان داد که با افزایش قدرت تفکیک تصاویر، دقت طبقه بندی نیز افزایش می یابد. بهترین دقت معادل ۷۲ درصد بودکه دقتی قابل قبول است. از جمله محدودیت های این روش می توان به افزایش پیچیدگی های مرحله هم مختصات سازی با افزایش قدرت تفکیک مکانی و میزان تخریب ساختمان ها اشاره کرد.[۱۵] آنالیز بافت آنالیز بافت یک روش موثر در تعیین میزان آسیب دیدگی ساختمانها در اثر رخدادهای طبیعی است. از آنجایی که ساختمان های تخریب شده در مقایسه با ساختمان های سالم دارای بافت خشن تر و نیز مقادیر درجات خاکستری کمتری می باشند، در این روش ویژگیهای بافتی موجود در تصاویر استخراج شده و از آنها در تعیین میزان آسیب ساختمانها استفاده می شود. این روش بویژه در حالتی که صرفا داده های( تصویر) پس از زلزله موجود باشد بسیار مفید است. تعریف واحد و مشخصی برای بافت ارائه نشده است و هر کدام از پژوهشگران تعریفی خاص برای آن ارائه کرده است، در ادامه مطلب به برخی از این تعاریف اشاره می کنیم: بافت را می توان به صورت تابعی از تغییرات مکانی شدت روشنایی پیکسل ها در یک تصویر تعریف کرد [۱۶]. مطابق تعریف یک ناحیه در تصویر دارای بافتی ثابت است هر گاه مجموعه ای از آمارهای محلی یا سایر ویژگیهای محلی تابع تصویری ثابت باشد، به آهستگی حرکت کند یا تقریبا پریودیک باشد [۱۷]. بافت یک ویژگی تصویر است که سطح و ساختار یک تصویر را نمایش می دهد. بافت را می توان به شکل تکرار یک عنصر یا الگو بر روی یک سطح تعریف کرد[۱۸]. از میان کاربردهای مختلف آنالیز بافت میتوان به چهار کاربرد مهم آن یعنی طبقه بندی بر مبنای بافت، ناحیه بندی بر مبنای بافت، استخراج شکل از بافت و همچنین ترکیب بر مبنای بافت اشاره کرد. در ادامه توضیح مختصری از هر کدام از کاربردهای فوق ارائه می شود. طبقه بندی بر مبنای بافت: استخراج و بکارگیری ویژگی های بافتی از تصویر برای طبقه بندی آن را طبقه بندی بر مبنای بافت گویند. با بکارگیری این نوع طبقه بندی نواحی با بافت یکسان و مشابه در یک کلاس قرار می گیرند. طبقه بندی پوشش زمینی به نواحی همگن با انواع مختلف پوششها از جمله کشتزارها، نواحی شهری، نواحی آبی و غیره نمونه های از کاربردهای طبقه بندی بر مبنای بافت می باشد. استفاده از این نوع طبقه بندی در بسیاری از پژوهش های مربوط به تعیین تخریب به کار گرفته شده و کارایی آن ثابت شده است[۱۹,۲۰,۲۱,۲۲]. قطعه بندی تصویر بر مبنای بافت: افراز یک تصویر به قطعه های جدا از هم با بهره گرفتن از ویژگی های بافتی را به شکلی که هر ناحیه داری خصوصیات بافتی همگونی باشد را قطعه بندی بر مبنای بافت گویند [۱۸]. در آنالیز و پردازش های مختلف تصویری می توان از نتایج این نوع طبقه بندی استفاده کرد استفاده کرد. استخراج شکل[۵] از بافت: ایجاد هندسه سه بعدی از یک سطح با بهره گرفتن از اطلاعات بافتی را گویند [۱۸]. ترکیب بافت: استفاده از این روش تکنیکی مرسوم برای تولید بافت های بزرگ با بهره گرفتن از نمونه های کوچک بافت به منظور نمایش بافت در سطوح با کاربردهای رندر کردن[۶] تصویر می باشد [۱۸]. روش های متعددی برای استخراج ویژگی های بافتی از تصاویر وجود دارند که می توان آن ها را در چهار دسته کلی روش های ساختاری، روش های آماری، روش های مدل مبنا و روش های حوزه تبدیل تقسیم بندی نمود [۱۸]. روش های ساختاری[۷]: اساس کار در روش های ساختاری شناخت عناصر بافت است. این عناصر در واقع تشکیل دهنده بافت بوده و دارای اندازه و جهت مشخصی می باشند. تعریف بافت در این روش بوسیله ساختارهای اولیه ای که براساس قوانینی تعریف شده و یک سلسله مراتب از چیدمان مکانی آنها ارائه می دهند انجام می شود. این روش ها در مواردی که بافت ساختار منظمی به لحاظ هندسی دارد (مانند خطوط موازی و خطوط عمود) عملکرد خوبی دارد، به همین دلیل از این روش ها بیشتر درتشخیص بافتهای مصنوعی (مثلا بافت موجود در پارچه) کاربرد دارند. از اینرو این روش ها برای استخراج و تشخیص اطلاعات بافتی موجود در تصاویری که ساختار طبیعی دارند از جمله تصاویر ماهواره ای روش مناسبی نیستند. استفاده از فیلترهای آشکارسازی لبه، خط و نقطه برای استخراج ساختارهای بافتی موجود در تصاویر از جمله کاربردهای این روش ها می باشند [۱۸] . روش های آماری[۸]: روش های آماری از پرکاربردترین روش های آنالیز بافت و از اولین روش های ارائه شده در بینایی کامپیوتر می باشند که توانایی بیشتری نسبت به سایر روش ها در شناسایی بافت های تصاویر طبیعی (از جمله تصاویر ماهواره ای) دارند. این روش ها بطور غیر مستقیم و طبق ویژگی های غیر قطعی که توزیع ها و روابط موجود میان درجات مختلف خاکستری در یک تصویر را کنترل می کند، بافت تصویر را شناسایی می کند. با محاسبه ویژگی های محلی در هر نقطه از تصویر و استخراج مجموعه ای از آمارهای مربوط به نحوه توزیع این ویژگی ها، روش های آماری برای آنالیز توزیع مکانی درجات خاکستری تصویر به کار برده می شود. روش های مدل مبنا[۹]: اساس کار در روش مدل مبنا ارائه تصویر به عنوان یک مدل احتمال با یک ترکیب خطی از مجموعه از توابع پایه می باشد. از جمله مدل هایی که برای آنالیز تصویر با این روشها مورد استفاده قرار می گیرند شامل مدل فرکتال[۱۰] و مدل میدان تصادفی مارکوف[۱۱] می باشند[۱۴]. روش های تبدیل(پردازش سیگنال)[۱۲]: مبنای کار در این روش ها تعریف تصویر در فضایی که سیستم مختصات آن رابطه نزدیکی با خصیصه های یک بافت دارد می باشد. به بیانی دیگر در این روش با تبدیل تصویر به یک فرم جدید بگونه ای انجام میشود که بافت تصویر در این فرم و فضای جدید راحتتر قابل تشخیص است. این روش محتوای فرکانسی تصویر را آنالیز می کند. فیلترهای حیطه مکان، فیلترهای حیطه فوریه و مدل های گابور[۱۳] و ویولت[۱۴] از جمله این روش ها می باشند. ویژگی های بافتی آماری یکی از روش های استخراج ویژگی های بافت، همانطور که در بخش قبل اشاره شد، روش های آماری است. از آنجایی که بنا به تعریف، بافت ویژگی است که با پیکسل های مجاور معنی می یابد در نتیجه استخراج آن جزء عملیات همسایگی محسوب می شود. اساس کار در این روش استفاده از یک پنجره متحرک با ابعاد مشخص و انجام محاسبات بر روی مقادیر عددی پیکسل های موجود در پنجره می باشد. روش های آماری بسته به تعداد پیکسل های مورد استفاده، به روش های آماری درجه اول (یک پیکسلی) و روش های آماری درجه دوم (یک زوج پیکسل) و درجه سه و بالاتر تقسیم بندی می شوند. ویژگی های آماری مرتبه اول این دسته از ویژگی ها با در نظر گرفتن درجه خاکستری تک پیکسل بدون درنظر گرفتن ارتباط مکانی آن با پیکسل های مجاور استخراج می شوند. این ویژگی ها را می توان با بهره گرفتن از هیستوگرام روشنایی تصویر استخراج نمود. میانگین و واریانس از جمله مهمترین ویژگی های آماری مرتبه اول می باشند که به صورت زیر محاسبه می شوند. رابطه ۲‑۱ رابطه ویژگی آماری مرتبه اول میانگین و رابطه ۲-۲ رابطه ویژگی آماری مرتبه اول واریانس می باشد. (۲-۱) = (۲-۲) در روابط بالا مقدار عددی درجه خاکستری پیکسل ام می باشند. این ویژگی ها را می توان بصورت جداگانه برای تمام باندهای تصویر استخراج کرد. ویژگی های آماری مرتبه دوم همانطور که اشاره شد در استخراج ویژگی های آماری مرتبه اول فراوانی پیکسل ها را بصورت مجزا در نظر گرفته می شود، اما از آنجاییکه استفاده از روشهایی که فراوانی وقوع دو یا چند پیکسل را بصورت همزمان در نظر بگیرد، بر تعریف بافت منطبق تر است، لذا روش های آماری مرتبه دوم روش کارآمدتری نسبت به روش های آماری مرتبه اول در آنالیز بافت می باشند. ایده اصلی در روش های آماری مرتبه دوم محاسبه احتمال همزمان یک جفت پیکسل با درجه روشنایی یکسان می باشد. برای ارائه تعاریف مربوط به ویژگی های آماری مرتبه دوم لازم است که ابتدا احتمال همزمان وقوع دو پیکسل در تصویر مطابق رابطه ۲-۳ تعریف شود. (۲-۳)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
استحکام
مناسب بیرون
مناسب بیرون، مرد پسند، غربی
استوار
استوار،مستحکم
2-12) نظریه های مربوط به ویژگی های شخصیتی نظریه ویژگی های شخصیت یکی از مهم ترین محدوده های نظری در مطالعه شخصیت است. بر اساس این نظریه، شخصیت افراد از خصوصیات و صفات گسترده ای ترکیب یافته است. برای مثال در نظر بگیرید که خودتان چگونه شخصیت یک دوست نزدیکتان را توصیف می کنید. به احتمال زیاد، از تعدادی از ویژگی های او مانند اجتماعی بودن ، مهربانی و خونسردی نام می برید. منظور از «ویژگی» یک خصوصیت نسبتاً پایدار است که باعث می شود افراد به شیو های خاصی رفتار کنند. نظریه ویژگی های شخصیت بر خلاف سایر نظریه های شخصیت مانند نظریه های روانکاوانه و انسان گرایه، بر تفاوت های بین افراد تمرکز دارد. ترکیب و تعامل ویژگی های مختلف است که شخصیت یک فرد را تشکیل می دهد و این برای هر شخص، یگانه و منحصر به فرد است. نظریه ویژگی های شخصیت بر تعیین و اندازه گیری این خصوصیات فردی شخصیت تمرکز دارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- نظریه گوردون آلپورت: در سال 1936، گوردون آلپورت، روانشناس، متوجه شد که تنها در یک فرهنگ لغات انگلیسی، بیش از 4000 واژه برای توصیف ویژگی های مختلف شخصیت وجود دارد. او این ویژگی ها را در سه سطح رده بندی نمود:
- ویژگی های اصلی: ویژگی هایی که بر کل زندگی فرد غالب است، تا جایی که آن شخص معمولاً به خاطر این ویژگی ها شناخته می شود.
- ویژگی های مرکزی: خصیصه های عمومی که پایه های اصلی شخصیت را شکل می دهند.
- ویژگی های ثانویه: ویژگی های که گاهی به نگرش ها یا اولویت ها مربوط هستند و غالباً تنها در وضعیت های خاص یا تحت شرایط خاص پایدار می شوند. به عنوان نمونه می توان به مضطرب شده به هنگام صحبت در میان جمع یا بی صبری در هنگام انتظار در صف اشاره کرد.
- نظریه ریموند کاتل: ریموند کاتل یکی از نظریه پردازان ویژگی های شخصیت، تعداد ویژگی های اصلی شخصیت را از بیش از 4000 مورد که در لیست اولیه آلپورت وجود داشت به 171 مورد تقلیل داد. او این کار را عمدتاً از طریق حذف ویژگی های غیر متداول و ترکیب خصوصیات مشترک انجام داد. کاتل سپس نمونه بزرگی از افراد را برای این 171 ویژگی مختلف مورد ارزیابی قرار داد. وی آنگاه با بهره گرفتن از یک روش آماری به نام تحلیل عوامل، ویژگی های نزدیک به هم را معین کرد و سرانجام لیست خود را به تنها 16 ویژگی شخصیت کاهش داد. به گفته کاتل، این 16 ویژگی، منبع و منشأ شخصیت تمام انسان ها می باشند. او همچنین یکی از پر کاربردترین آزمون های ارزیابی شخصیت به نام پرسشنامه عامل را طراحی کرد.
- نظریه سه بعد شخصیت آیزنگ: هانس آیزنگ[33] روانشناس انگلیسی، مدلی برای شخصیت بر پایه تنها سه ویژگی عمومی بنا کرد:
- درونگرایی/ برونگرایی: درونگرایی مستلزم جهت دهی توجه و تمرکز بر روی تجربیات درونی است در حالی که برونگرایی به تمرکز و توجه بر سایر مردم و محیط ارتباط دارد.
- تهییج پذیری/پایداری هیجانی: این بعد از نظریه ویژگی های شخصیت آیزنگ، به دمدمی مزاجی در مقابل خونسردی و آرامی مربوط است.
- روان پریشی گرایی: آیزنگ بعداً پس از مطالعه افرادی که از بیماری روانی رنج می برند، بعد دیگری از شخصیت را به نظریه خود افزود. او این بعد را روان پریشی گرایی نامید.
نظریه پنج عامل شخصیت: نظریه های کاتل و آیزنک موضوع پژوهش های بسیاری قرار گرفته است و برخی از نظریه پردازان عقیده دارند گه کاتل بر روی تعداد زیادی ویژگی تمرکز کرده است و آیزنک بر روی تعداد کمی. در نتیجه، یک نظریه جدید ویژگی های شخصیت به نام نظریه پنج عامل شکل گرفت. این مدل پنج عامل شخصیت نشانگر پنج ویژگی اصلی است که در تعامل با یکدیگر، شخصیت انسان را شکل می دهند. این پنج ویژگی را به عنوان پنج ویژگی عمده نامگزاری نموده اند. این ویژگی ها عبارتند از: برونگرایی[34]، سازگاری[35]، وظیفه شناسی[36]، ثبات عاطفی[37]، گشودگی و استقبال از تجربه[38] (احمدی کمرپشتی،1392،صص10-8). 2-13) مفهوم تجانس نام تجاری - خویشتن مصرف کننده
افراد معانی خاص را به مایملک خود نسبت می دهند زیرا این دارایی ها را بخشی از وجود خود می پندارند. معانی ای که مصرف کنندگان به دارایی هایشان نسبت می دهند کلید فهم الگوی مصرف و محرک های انگیزشی در جهت مصرف نمادگرایانه است. تحقیقات این موضوع را تأئید نموده اند که رابطة معناداری بین نام تجاری مورد استفاده و دریافت مصرف کنندگان از آنچه که هستند یا به عبارت دیگر احساس آنها نسبت به خود، وجود دارد. به گفتة بلک (1988)، که یکی از پیشگامان نظریه پردازی در مورد مفهوم خویشتن بوده است « تمام آنچه که یک فرد می تواند در مورد خود شرح دهد، فقط پیکر یا قدرت فیزیکی او نیست، بلکه شامل لباسهایش، خانه اش، همسر و فرزندانش، نیاکان و دوستانش، معروفیت و شغلش، زمین و حساب بانکی او نیز میشود» (عشقی پور، 1390، صص8و7). مفهوم خویشتن به عنوان ابزاری مفید جهت فهم و توضیح رفتار مصرف کننده برای انتخاب یک نام تجاری کاربرد دارد. این مفهوم این فرض را مطرح می سازد که مصرف کنندگان محصولات و یا نام های تجاری ای را ترجیح می دهند که بسیار شبیه به تصویری است که از خود دارند یا شبیه به آن تصویری است که علاقه دارند، از خود داشته باشند ( p.115, 2010,Usakli and Balogiu ). در تئوری های نوین مرتبط با خویشتن، دارایی های مادی به عنوان یک موضوع متصل با هویت در نظر گرفته می شود. صرفنظر از استفاده از دارایی ها به منظور بهبود احساس افراد نسبت به خود، مصرف کنندگان از دارایی هایشان به منظور ابراز وجود خود در برابر دیگران نیز استفاده می کنند. همانطور که در شکل(2-8)، نشان داده می شود، ساختار خویشتن، ساختار پیچیده ای است. می توان ساختار خویشتن را در دو سطح کلّی بیان داشت. در سطح فردی به دلیل اهمیت نمادین برای مصرف کنندگان در ارتباط با بنا کردن و حفظ انچه که خویشتن خویش می پندارند، محصولات مورد استفاده قرار می گیرند که در برخی مقالات از آن به عنوان خود مستقل یا خود فردی[39] نام برده می شود. در سطح دیگر که همانا سطح اجتماعی است، محصولات به منظور ابراز خویشتن خویش مصرف کننده، در برابر دیگران مورد استفاده قرار می گیرند که در برخی مقالات از آن به عنوان خد غیر مستقل یا خود اجتماعی[40] نام برده می شود. خود مستقل به سه دستظ خود واقعی، خود مطلوب و خود آرمانی تقسیم می گردد. خود واقعی آن چیزی است که وجود دارد ولی خود مطلوب آن چیزی است که مصرف کننده تمایل دارد که باشد و در نهایت خود آرمانی عبارت است از ادراک مشتری از آنچه که او آرمانی می پندارد (عشقی پور، 1390، ص 8). خویشتن مصرف کننده خود مستقل (فردی) خود غیرمستقل (اجتماعی) درون گروهی برون گروهی درون گروهی درون گروهی درون گروهی شکل2-8) ساختار خویشتن مصرف کننده(عشقی پور، 1390، ص 8).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پروردگارا حسن عاقبت، سلامت و سعادت را برای آنان مقدر نما.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
سپاسگزاری و قدردانی سپاس و ستایش خدای را جل و جلاله که آثار قدرت او بر چهره روز روشن، تابان است و انوار حکمت او در دل شب تار، درفشان. آفریدگاری که خویشتن را به ما شناساند و درهای علم را بر ما گشود و عمری و فرصتی عطا فرمود تا بدان، بنده ضعیف خویش را در طریق علم و معرفت بیازماید. اینجانب تشکر و سپاس قلبی خود ر ا از استاد گرانقدر و دلسوزم جناب آقای دکتر حامد قادرزاده که در نهایت لطف و بزرگواری همواره مرا مشمول راهنماییهای فراوان خود قرار داده اند، ابراز میکنم وخداوند را شاکرم که شاگرد ایشان بوده ام. همچنین از استاد بزرگوارم جناب آقای دکتر محمود حاجی رحیمی که راهنماییهای ایشان راهگشای مشکلات بودند کمال تشکر را دارم. و از خداوند منان سلامت و سعادت این اساتید گرامی را خواستارم همچنین از تمامی دوستان خوبم که دراین پایان نامه اینجانب را راهنمایی کرده اند سپاسگزارم. چکیده مطالعهی حاضر به بررسی اثر تغییرات اقلیمی بر روی عملکرد محصولات عمده زراعی استان کردستان شامل گندم، جو، نخود و عدس با بهره گیری از رهیافت تابع تولید تصادفی جاست و پاپ توابع تولید و ریسک تولید این محصولات و با در نظرگرفتن فاکتورهای اقلیمی و غیر اقلیمی با بهره گرفتن از تکنیک برآورد دادههای سری زمانی میپردازد. ابتدا توابع عملکرد وریسک برای کل استان و سپس برای شهرستانهای سنندج، سقز، بانه، قروه، بیجار و مریوان فقط توابع عملکرد تخمین زده خواهد شد. جهت برآورد توابع عملکرد محصولات گندم آبی و دیم، جو آبی و عدس دیم از فرم خطی، محصول جو دیم فرم درجه دوم و نخود دیم از فرم ترانسندنتال استفاده گردید. برای برآورد توابع ریسک گندم آبی و دیم از فرم خطی، محصول جو آبی و دیم از کاب داگلاس و محصولات نخود دیم و عدس دیم از درجه دوم خطی استفاده گردید. نتایج نشان میدهد، متغیرهای بارندگی و دمای حداقل دوره رشد بر عملکرد کلیه محصولات اثر مثبت و معنی داری داشته به طوری که در جو دیم بیشترین اثر را داشته است. متوسط دمای حداکثر دوره رشد بر محصولات منتخب اثر منفی داشته و بر جو آبی بیشترین بوده است. متوسط رطوبت نسبی دوره رشد برمحصولات گندم آبی، جو آبی و دیم اثر مثبتو معنی داری داشته و بیشترین اثر را بر محصول جو دیمداشته است. متوسط سرعت باد با عملکردرابطه معکوس و معنی داری داشته است به طوری که بیشترین اثردر محصول جو دیم مشاهده گردید. نتایج تابع ریسک نشان می دهد، عوامل بارندگی و متوسط دمای حداقل دوره رشد بر ریسک عملکرد محصولات گندم آبی و دیم، جو آبی و نخود دیم رابطه منفی معنی داری داشته است. متوسط دمای حداکثر و متوسط حداکثر سرعت باد دوره رشد مقدار ریسک محصولات گندم آبی و دیم، جو آبی و نخو دیم را افزایش می دهند. شبیه سازی تغییرات عملکرد و تولید در سناریوهای گوناگون تحت بررسی قرار گرفت نتایج نشان داد اثر تغییر اقلیم بر عملکرد محصولات مختلف متفاوت است. کلمات کلیدی: تغییرات اقلیم، ریسک عملکرد، سناریو، محصولات عمده زراعی، استان کردستان فهرست مطالب عنوان صفحه مقدمه ۲ ۱-۲- ضرورت و اهمیت تحقیق ۴ ۱-۳-اهداف تحقیق ۶ ۱-۴-فرضیات یا سوالات تحقیق ۶ فصل اول: ادبیات و پیشینه تحقیق ۷ مقدمه ۸ تغییرات اقلیمی بر کشاورزی ایران ۸ موقعیت جغرافیایی ۹ آب و هوای منطقه مورد مطالعه ۹ چارچوب نظری تابع تولید تصادفی ۱۱ پیشینه تحقیق ۱۹ مطالعات داخلی ۱۹ مطالعات خارجی ۲۵ جمعبندی فصل ۲۸ فصل دوم: مواد و روشها ۲۹ مقدمه ۳۰ ۲-۲- تابع تولیدتصادفی جاست و پاپ ۳۰ آب و هوای استان کردستان ۳۱ ۲-۴-۲- الگوی تجربی توابع ریسک عملکرد محصولات مورد نظردر استان کردستان ۳۸ ۲-۴-۴- الگوی تجربی تابع عملکرد محصولات گندم، جو ،نخود و عدس در شهرستان سقز ۴۳ ۲-۴-۵- الگوی تجربی تابع عملکرد محصولات گندم، جو ،نخود و عدس در شهرستان بانه ۴۵ ۲-۴-۶- الگوی تجربی تابع عملکرد محصولات گندم، جو ،نخود و عدس در شهرستان قروه ۴۷ ۲-۴-۷- الگوی تجربی تابع عملکرد محصولات گندم، جو ،نخود و عدس در شهرستان بیجار ۴۹ ۲-۴-۸- الگوی تجربی تابع عملکرد محصولات گندم، جو ،نخود و عدس در شهرستان مریوان ۵۱ ۲-۵- سناریوسازی براساس سال پایه ۵۳ ۲-۶- نوع تحقیق ونحوه ی جمع آوری داده ها ۵۵ فصل سوم: نتایج و بحث ۵۷ ۳-۱- مقدمه ۵۸ ۳-۲- تحلیل توصیفی متغیرها ۵۸ ۳-۲-۱- نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی در استان کردستان طی سالهای ۷۰-۱۳۹۱ ۵۸ ۳-۲-۲ نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان سنندج طی سالهای ۷۰-۱۳۹۱ ۵۹ ۳-۲- ۳- نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان سقز طی سالهای ۷۰-۱۳۹ ۵۹ ۳-۲- ۴- نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان بانه طی سالهای ۱۳۷۰-۱۳۹۱ ۶۰ ۳-۲-۵- نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان قروه طی سالهای ۷۰-۱۳۹۱ ۶۰ ۳-۲- ۶-نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان بیجار طی سالهای ۷۰-۱۳۹۱ ۶۱ ۳-۲-۷ نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان مریوان طی سالهای ۷۰-۱۳۹۱ ۶۲ ۳-۲-۸- عملکرد محصولات زراعی گندم آبی و دیم، جو آبی و دیم، نخود دیم در استان کردستان ۶۲
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
… و مثل همیشه گابیک به سرعت مقابلم ظاهر شد. ایستاد رو دو پا و دستهایش را روی شانههایم گذاشت و چشمهای درشتش را، که از حدقه بیرون جسته بود، به چشمهایم دوخت (قاسمی، ۱۳۹۰: ۲۳). این جملات عمل غیر عادی گابیک را نشان میدهد که با کارهایی که انجام میدهد، آدم را به سگ بودنش دچار تردید میکند. و همین ایجاد توهم در شخصیت موهوم و خیالی راوی میکند. … سید افتاده بود روی زمین و پروفِت، در حالی که بالا تنهاش برهنه بود، چاقو را گرفته بود زیر گلوی او! (قاسمی، ۱۳۹۰: ۳۰). این بند نشانهی مظلومیت سید وحالت خطرناک و ویران پروفت را نشان میدهد. و سید درست نقطهی مقابل من بود. با علاقهی تمام گوش میداد. و اغلب در ارتباط با صحبتِ طرفِ مقابل نکاتی را مطرح میکرد که نشانهی توجهِ عمیقش بود. این طور بود که در وجود طرفِ مقابله همیشه امکاناتی کشف میکرد که برای پیشرفتش حیاتی بود (قاسمی، ۱۳۹۰: ۳۱).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
این پاراگراف نشان دهندهی دو رفتار است: اول شخصیت مردمی و با هوش سید که در ارتباط با مردم بسیار صمیمی عمل میکرد و خود را در قلبشان جای میدهد. دوم شخصیت گوشه گیر و منزوی راوی دارد که درست بر خلاف سید است. یک چند مشق کمآن چه کرده بود. زمانی در کار خرید و فروش تابلوی نقاشی و اشیای عتیقه بود. یک وقتی رستورانی را دایر کرده بود. هر از گاهی گلیم میفروخت. مدتی مشقِ جامعه شناسی کرده بود. یک چند هم روانشناسی خوانده بود. همهی اینها را ناتمام رها کرده و به نویسندگی پرداخته بود (قاسمی، ۱۳۹۰: ۳۲). این پاراگراف نشان میدهد که سید کارهای مختلفی داشته است و دائم شغل عوض میکرد. و این نشان از شخصیت در هم ریخته و آشفتهی سید دارد که نمی تواند به آرامش برسد. پروفت که حضورِ دیگران را مناسب دیده بود، ناگهان از نردبانی که همیشه در انتهای راهرو و درست میانِ اتاقِ او و اتاقِ سید بود بالا رفت، و در حالی که دستش را در هوا تکان میداد خطابهی تاریخیاش را آغاز کرد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۴۰). فضای تئاتری که در این متن مشاهده میشود در سراسر رمان به وفور دیده میشود. این متن شخصیت متوهم پروفت را نشان میدهد که خود را در قامت یک رهبر و فرستاده از طرف خداوند میداند که این چنین برای اهالی ساکن طبقه ششم سخنرانی میکند. مثل همیشه شک کردم. یعنی، باز بی آنکه بخواهم کارم را رها کرده و غرقهی مهِ سنگین و ساکنِ «وقفههای زمانی» بی آنکه بدانم کی، چگونه و چطور دست به کار چیز دیگری شده ام؟ مثل سیگاری که بیشتر وقتها روشن میکنم بی آنکه بدانم کی کشیده ام و کشیده ام بی آنکه بدانم کی خاموش کرده ام؟ (قاسمی، ۱۳۹۰: ۴۱). این عمل راوی نشان از بیماری وقفههای زمانی و یا فراموشی است، که تردید و دو دلی در ذهنش موج میزند. بیماری«وقفههای زمانی» نوعی بیماری روانی است که شخص مبتلا به آن در فواصل زمانی مختلف، ناگاه دچار فراموشی و انقطاع میشود و معمولا به نقطهای خیره میماند و پس از چند لحظه، دوباره آگاهیاش برمیگردد. درست مانند لامپی که جریان برق متصل به آن برای چند لحظه قطع شود. شده بود که گاه چندین مرتبه پشتِ سر هم آن شش طبقه را بالا و پایین بروم، چون هر بار تا به در خروجی ساختمان رسیده ام شک کرده ام که در اتاقم را بسته ام یا نه. و برای بار آخر که پیه بالا رفتن از آن شش طبقه را به تنم مالیده ام باز موقعِ خروج از ساختمان شک کنم که در موقعِ بررسی در حالت عادی بوده ام یا دچارِ«وقفههای زمانی» (قاسمی، ۱۳۹۰: ۴۸). این عمل روای در واقع شخصیت غیر قابل اعتمادش را آشکار میکند، چرا که او دچار بیماری وقفههای زمانی یا فراموشی است و ممکن است کاری را انجام داده باشد و الان خبر نداشته باشد و یا معلوم نیست که اصلاً این کار را انجام داده باشد. اما در همین ایام اوضاع کشور طوفانی شد و دختر بزرگ، ناگهان به خیل مردمی پیوست که در برخی خیابانها فریاد میزدند و مشتهای گره کرده را به هوا پرتاب میکردند. چند ماه بعد، دختر بزرگ جانش را برای سر نگونی رژیم سلطنت از دست داد. سه سال بعد، پسر (پسر خاتون)هم جان خود را برای سر نگونی رژیمی که خواهر بزرگ مستقر کرده بود از دست داد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۳۸). در این متن اول شخصیت دختر خاتون را نشان میدهد که مبارزی انقلابی بود و دوم پسر خاتون را معرفی میکند که شخصیتی ضد انقلاب و ساواکی بود. زنم سراسر شب، بالش غرقهی اشک را گاز میگرفت و صبح همین که به زحمت لقمه ای میخورد، باز دراز میکشید روی کاناپه و تمام روز را به شمعدانیهای پژمردهی کنار پنجره خیره میشد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۳۹). در این تصویر شخصیت افسرده و غمگین زن راوی نشان داده میشود. خاتون مهربانترین زن دنیا بود. تمام هفته میوههایی را که به عنوان دسر به او میدادند کناری مینهاد تا وقتی به دیدنش میآییم چیزی برای پذیرایی داشته باشد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۴۱). این عمل خاتون نشان از شخصیت مهربان و دلسوز او بود. اگر رؤیای سید این بود که روزی همهی اتاقهای این طبقه را تصاحب کند و با برداشتن دیوار میان آنها فضای حیاتی خودش را بزرگتر کند رؤیای فریدون این بود که، با ساختن نیم طبقهی چوبی، برای ساکنان این طبقه سطح مفید اتاقها را دو برابر کند. اگر رؤیای پروفت این بود که روزی در هر کدام از دوازده اتاق این طبقه یک حواری داشته باشد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۵۲). در این متن به شخصیت جاه طلب سید و همچنین شخصیت مهربان فریدون و شخصیت مذهبی پروفت اشاره میکند. وقتی از بیرون میآمد پاهایش را محکم روی پلهها میکوفت و به طبقهی ششم که میرسید هیکلش را لنگر میداد و طوری راه میرفت که سیادتش را حتا به دیوارهای راهرو هم گوشزد کند (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۵۳). این عمل کلانتر شخصیت مغرور و بدجنس او را معرفی میکند. هر چند که ارتباط آنها باعث شده بود که بندیکت تا صبح صد بار بین اتاق خودش و اتاق پروفت در آمد و رفت باشد و صدای برخورد تخت ژان ژورس با دیوار لحظه ای قطع نشود و گربهی بندیکت تا صبح پشت در اتاقم صدا بکند (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۸۸). این عمل بندیکت، نشان از تعاملات جنسی او با با پروفت دارد. … با احتیاط در را باز کردم. در یک سینی نان تازه ای را به من تعارف کرد ( (نمک ندارد)) (قاسمی ، ۱۳۹۰: ۱۹۱). این عمل شخصیت مهربان فریدون را نشان میدهد. در را که باز کردم لقمه ای در دهانم گلو گیر شد. در انتهای راهرو بدنهای پروفت و بندیکت در سکوت مطلق پیچ و تاب میخورد! (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۹۲). این عمل پروفت و بندیکت نشان از شخصیتهای روانی و اٌدیپ آنها دارد و همچنین تضاد شخصیتی پروفت را نشان میدهد که تا اینجای رمان آدمی معتقد و افراطی معرفی شده بود و حالا در راهرو با بندیکت به هم میآویزند. بر میگردم. دراز میکشم میان پایههای صندلیها. فردا خواب راحتی خواهم کرد. فردا، وقتی که بشاشم به راه پله. ماتیلد فراموش خواهد کرد. فردا ماتیلد به یاد نخواهد آورد که دیروز هم همین کار را کرده ام. هر بار فکر خواهد کرد که این نخستین بار است. که همین حالاست «همین حالا» (قاسمی، ۱۳۹۰: ۲۰۷). سگ در نماد پروری، نقش نگهبان، مراقب و نماد وفاداری است. نقش او در مراسم تدفین است که مومیایی یا تن مرده را در شب پاس میداشت. (به صحنهای توجه کنیم که راوی قبل از این مسخ (سگ) به قتل میرسد و هنگامی که در هیبت سگ رسوخ میکند، اریک فرانسوا اشمیت تنها شخصی که برای ساختن جهانی عادل و دموکراتیک مبارزه میکرده، میمیرد). این عمل راوی نشان از به آرامش رسیدن روح راوی دارد، هنگامی که در جسم سگ صاحبخانه حلول میکند. در جهانبینی بدبینانه و کما طلب نویسنده ای که تبدیل و تغییر دائمی قالبهای جسمانی را برای رسیدن به مرز تکامل لازم میداند ، تناسخ یک اصل ضروری است. راوی قید و بند جسم بودن و سایه شدن را تجربه کرده است و حالا نوبت جا گرفتن در قالب تازه است. در باورهای کهن هندو، عقیدهای است مبنی بر این که انسان پس از مرگ دورهی خلع یا سکوتی را طی میکند و بعد به صورت انسان دیگر یا حیوان یا حتی گیاهی به زمین باز میگردد، زمانی اسب است، بعد دورهی خلع، بعد انسان، دورهی خلع و بعد هیبت سگ و … راوی بعد از مرگ برای مجازات، سگ میشود و دوباره به همان ساختمان شیطانی باز میگردد. در نظریه تناسخ، روحی که از گناه پاک باشد، سبک میشود و به آسمان میرود و روح گناهکار هربار در یک قالب و یک شکل به زمین باز میگردد، تکرار میشود. ۳-۴-۴-توصیف صحنه و شخصیت پردازی صحنه پردازی یعنی این که نویسنده به جای بیان مستقیم حالت درونی شخصیت، فضای اطراف او را توصیف میکند؛ که البته همین توصیف فضای اطراف به درک بهتر خواننده از حالات درونی شخصیت کمک میکند، فضای اطراف شخصیت با حالات درونی او هماهنگی دارد. داستان نویسان (و بیش از آنها کارگردانان تئاتر و سینما) در طراحی صحنه دقت و تامل بسیار دارند. صحنه همچنین باید با موقعیت تاریخی، جغرافیایی، فکری و فرهنگی داستان و شخصیتهای آن تناسب هنری داشته باشد (روزبه، ۱۳۸۸: ۳۶). در اوایل داستان راوی قصه شب اول قبر را تعریف میکند و این فضایی را که نشان میدهد؛ حاکی از ذهن مشوش اوست: چیزی که پاک گیجم کرده بود وجودِ همین نور کجتاب بود. اگر او بیرون از این فضای تنگ و تاریکی بود که من در آن بودم پس چرا نور به شکلی موضعی بر او میتابید؛ و اگر داخل همین فضا بود… این دیگر با هیچ منطقی جور در نمی آمد. مگر میشود یک فضای واحد دو حجم متفاوت داشته باشد ؟ تازه یکی روشن یکی تاریک؟)قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۵). فضا یک فضای سوررئالیستی است. فضائی است یادآور نقاشیهای اکسپر سیونیستی ، فضایی تکه تکه. این ابعاد مشکل ساختاری مضاعف است. که سو یههایش را حضور و غیاب تشکیل میدهند. از یک سو متنی حاضر و برانگیزاننده، اما در همان حال در درون آن و بالا و پایینش، متنی غایب است. این غیاب و حضور ناشی از جهانی است که مدام در آن تغییر چهره میدهیم. چند شغله بودن، چند اسمه بودن و چند ملیتی بودن. در اتاق سید باز بود دلم فرو ریخت (قاسمی، ۱۳۹۰: ۳۲). در توصیف این صحنه راوی در کوتاهترین کلام ایجاد فضایی رعب آور و اضطرابی مزمن کرده است. … بعد صدای شلاق بود وصدای زوزههای دلخراش گابیک که تا برسد به در خروجی به تمام پلهها میشاشید. بعد نوبت دسته ای قمری بود که این اواخر روی پشت بام ساختمان مقابل مینشستند و نغمهی شومی سر میدادند که مرا یاد خاطرات مبهمی میانداخت که مضطربم میکرد و خواب را از چشمانم میربود (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۰۶). در نمونه بالا نویسنده به جای این که حالات درونی خویش را توصیف کند؛ فضای اطراف ساختمان و طبقه ششم را توصیف میکند که نشان از ذهن آشفته و بیمار راوی دارد. اغلب روی تخت دراز میکشید و به سقف چرب و طبله کردهی اتاق خیره میشد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۰۶). این توصیف از فضای آشپزخانه راوی است که رعنا در آن سکونت دارد. و نویسنده با توصیف این فضا از حالات درونی رعنا خبر میدهد و در واقع این فضا بیانگر حالات درونی و بیرونی رعنا است. از کافه که بیرون آمدیم باد سردی برگهای خشک درختان را به سر و رویمان پاشید (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۱۹). توصیف فضای سرد و خشک بیرون کافه از زبان راوی ناشی از ذهن آشفته و حالات روحی بد او و سید دارد. … خیره شده ام به جلد کتاب. روی سنگفرش محو خیابان، که بی شباهت به خاک ترک خورده ای بیابان نیست، ( (فرناندو پسوا))سایه ای است در حال عبور… (قاسمی، ۱۲۱: ۱۳۹۰). در این متن راوی بعد از خواندن قسمتی از کتاب ( (پریشان خاطری)) از ( (فرناندو پسوا)) کتاب را بسته و خیره شده است به جلد کتاب، و فرناندو پسوا را در حال عبور از سنگ فرش محو خیابان که بی شباهت به خاک ترک خورده ای بیابان نیست به صورت سایه ای در حال عبور میبیند و اینجا راوی خود را سایه ی پسوا میداند. ویژگی مهم این سایه تفاوت داشتن بی پایان با خود و به تعویق افتادن یک خود بودگی ماهوی است. ساعت شش، که رفته رفته خواب غلبه کرده بود، صدای خشماگین اریک فرانسوا اشمیت بیدارم کرده بود ( (نه-گابیک!اینجا نه!))بعد هم نوبت قمریها شده بود که با ریتم ( (آم آ… م، آم آم، آم آم))نغمهی شومشان را آنقدر تکرار کرده بودند که، سرانجام، به یاد آورده بودم روزی را که جمعیتی با مشتهای گره کرده در کوچه مان ازدحام کرده بودند ودر حالی که، با همین ریتم فریاد میزدند ( (اعدام باید گردد!))… (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۳۵). توصیف فضاهای اطراف زندگی راوی نشان از شخصیت متوهم راوی دارد که همه چیز را به خود میگیرد و این صداهای متفاوت میتواند نشان از شخصیت چندگانه راوی داشته باشد. تمام روزارکسترِ ارهی برقی، ارهی دستی، سمبادهی برقی و میخ و چکش، برای ساختن زندگی بهتر، در کار بود و بعضی وقتها به این مجموعهی سازهای کوبی و چرخشی صدای لذت بردن اما نوئل از اپرای کار من، صدای نالههای جانسوز زن کلانتر و صدای ذکرهای غم انگیز علی هم اضافه میشد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۴۵). یکی از جنبههای جالب و قابل توجه رمان همنوایی شبانهی ارکستر چوبها ـ همچنان که از نامش بر میآید وجود انواع صداهای ناهمنوا و نامتجانسی است که از آن شنیده میشود. گوش راوی پر است از سر و صداهای عجیب و غریب سرسام آور که به نوعی روح و روان راویِ بدبین و منفی باف را آزار میدهد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
انسان هوشیارسالم اوقات خود را درحال می گذارند انسانهای ناسالم درحال نفس می کشند ولی یا در گذشته زندگی می کنند یا درآینده . ۴-پویا ومتکامل زیستن : انسان سالم پویا است . انسانی که امروزش با دیروزش مساوی است مغبول وناهنجاراست. ۵-درجمع زیستن: انسان سالمی که واقعیت ها را می شناسد درجمع زندگی می کند هرچند که با جمع زندگی نمی کند اوفرد است وفردیت او مسئوول ومتعهد است لذ جمع نه مسئوولیت را ازوی ساقط می کند ونه تعهد او را زایل می نماید ولی با این حال او درجمع زندگی می کند . ساعاتی را دربین مردم وساعاتی را درتنهایی به سر می برد . صله ارحام ، ملاقات دوست ، حضوردرجمع وجماعت همگی از مؤکدات اسلام برای حضوردر جمع است .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۶-با خدازیستن وتواب بودن : انسان هوشیاروآگاه وپویا به طرف عالیترین کمال هستی وعالیترین حقیقت وجود یعنی حق ودرواقع خداوند درحرکت است او هرگامی را درجهت تکامل برمی دارد قدمی است که او را به خداوند نزدیک ترمی سازد او با ذکرخویش ارتباط قلبی وعقلی با خدا پیدا می کند. انسان سالم هرگاه ازمسیرخداوند منحرف می شود بلافاصله بازگشت کرده ودرمسیرقبلی خود قرارمی گیرد. ( احمدی ،۱۳۷۴ :۲۰۸-۲۰۳) ۲-۱-۳۱- کارکرد خانواده برعزت نفس فرزند: درابتدای کودکی امنیت وآرامش کودکان درگروتوجه ومراقبت خانواده است. خانواده نیازهای کودکان خود را برآورده ساخته واضطراب هایشان را به حداقل می رساند به تدریج که کودکان رشد می کنند درآن خود آگاهی نیزبه وجود می آید و این شناخت درایشان حاصل می شود که آیا دختران وپسران خوبی هستند یا خیر؟ همچنان که کودکان ازخود درکی پیدا می کنند وهویت خود را می یابند بطورضمنی برای خصوصیات خود ارزش منفی یا مثبت قایل می شوند. مجموع ارزیابیهایی که کودک ازخود می کند عزت نفس او را تشکیل می دهد . می توان نحوه شکل گیری عزت نفس را ازطریق تفکردرمورد « خود ادارک شده وخود ایده آل » مورد آزمایش قرارداد. خود اداراک شده همان خود پنداره است یعنی یک دیدگاه واقعی درباره مهارت ها وصفات و ویژگی هایی که دریک فرد وجود دارد ویا فرد فاقد آنهاست . خودایده آل عبارت است ازتصویری که هرفرد دوست دارد ازخود داشته باشد که لزوما ً پنداری پوچ و بی معنا است « من دوست دارم شاگرد اول باشم » ، « دوست دارم آدم مشهوری باشم» . بلکه تمایل صادقانه برای داشتن نگرش های خاص است زمانی که خود ادراک شده وخود ایده آل با هم همتراز باشند فرد از عزت نفس بالایی برخوردارخواهد بود. برای مثال: کودکی پیشرفت تحصیلی در خـور توجهی دارد و دانـش آموز منضبطی نیزهست باورواحساس خوبی درمورد خود دارد وبرای صفات و ویژگی های واقعی خود ارزش قائل است وبالعکس. کودک ناموفق ارزشیابی پایین ومنفی ازخود دارد. اکثر صاحب نظران برخورداری ازعزت نفس ( ارزیابی مثبت ازخود) را به عنوان عامل مرکزی واساسی درسازگاری عاطفی واجتماعی افراد می دانند ومعتقدند که عزت نفس با شادکامی وکارکرد مفیدفرد رابطه ای متقابل دارد.ازآنجا که عزت نفس کودک زمینه واساس ادراک وی ازتجارب زندگی را فراهم میسازد . دارای ارزش ویژه ای است . شایستگی عاطفی ، اجتماعی که درارزیابی مثبت که ازخود ناشی می شود می تواند به عنوان سپریا نیرویی درمقابل مشکلات خطیرآینده به کودک کمک کند. کودکی که احساس خوبی درمورد خودش دارد بهترمی تواند با مشکلات کناربیاید وبهره مندی ازعزت نفس علاوه برآنکه جزئی از سلامت روانی محسوب میشود با پیشرفت تحصیلی نیزمرتبط است. محققان بسیاردریافتند دربین عزت نفس بالا ونمرات مطلوب درمدارس رابطه وجود دارد. بنابراین عزت نفس که جنبه مهمی درکارکرد کلی کودک است بازمینه های دیگری چون سلامت روانی واجتماعی و عملکرد تحصیلی وی در ارتباط است . خانواده یکی ازبهترین منابع شکل گیری عزت نفس واحساس ارزش نسبت به خود درکودکان می باشد تحقیقات انجام شده دراین زمینه بیانگراین مطلب است که کارایی و اعتماد به نفس به بهترین وجه درکودکانی رشد می کند که خانواده هایی گرم و نوازشگر پرورش می یابد . خانواده هایی که رفتارمسئولانه را پاداش می دهند وهمواره با آن فعالیت های مستقل وتصمیم گیری را تشویق می کنند . ( نیک خو،۱۳۸۷: ۸۶) اصل صیانت نفس وحفظ شخصیت امری ذاتی است که انسان با آن زندگی می کند واصولاً انگیزه همه تلاشها ، فعالیتها ورضایتهای آدمی همان صیانت نفس است . همه ما درزندگی به طورمستمرمی کوشیم تا به حدی ازقدروارزشی دست یابیم وآن را حفظ کنیم ما درتلاشهای روزمره مان درجتسجوها و باورهایمان آن احساس ها ورفتارهایی را برمی گزینم که احساس می کنیم ما را به درجه ای ازاهمیت وارزش می رساند. اگرانسانی تلاش می کند که ازجهت بنیه اقتصادی ، تمکن بیشترپیدا کند و یا به مقام بالاتری دست یابد برای ارضای همین اصل ذاتی است. زمانی که انسان به سبب عقاید خویش ایثاروجهاد می کند عزت نفسش سیراب می شود حتی درآن جایی که تعالی نفس خویش را در ایثار جایی برای قرب به خدا لازم می بیند. قرآن به این اصل پایدار تکیه کرد. ونتیجه ونهایت همه تلاشها وکوشش های آدمی را صیانت وحفظ عزت نفس وشخصیت او می داند. « وَمَن جاهَدَ فَإنَّما یُجاهِدُ لِنَفسِهِ اَنَّ اللهَ لَغَنّیٌ عَنِ العالَمین » ( عنکبوت :۶)هرکس جهاد وتلاش کند برای خویشتن جهاد کرده زیرا خداوند ازهمه بی نیازاست . « فَمَن نَکَثَ فَإنّما یَنکُثُ عَلی نَفسِهِ» ( فتح: ۱۰ ) هر که پیمان بشکند به زیان خود شکسته است . « وَمَن تَزَکّی فَإنّما یَتَزکی لِنَفسِهِ وَاِلی اللهِ المَصیر » ( فاطر :۱۸ ) و هر که پاک شده برای خود پاک شده و سرانجام همه به سوی خداست . « وَ مَن یَبخُلُ فَإنّما یَبخُلُ عَن نَفسِهِ وَ اللهُ الغَنیُ وَاَنتُمُ الفُقَراء » ( محمد :۳۸ ) و هر کس بخل ورزد در حق خود بخل ورزیده زیرا خداوند بی نیاز است و شما نیاز مند اویید . « ومن شکر فإنما یشکر لنفسه و من کفر فاّن ربی غنی کریم »( نمل : ۴۰) پس هر که سپاس گوید برای خود گفته است و هر که کفران ورزد پروردگار من بی نیاز و کریم است . « فَمَن اِهتَدی فِإنّما یَهتَدی لِنَفسِهِ وَ مَن ضَلَّ فَإنَّما یُضِلُّ عَلَیها » (اسراء : ۱۵ ) هر کس که به راه راست هدایت یابد هدایت به سوی اوست وهر کس گمراه گردد وبه زیان خویش به گمراهی افتاده است . «وَمَن عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفسِهِ وَ مَن اَساءَ فَعَلَیها » ( فصلت : ۴۶ و جائیه : ۱۵ ) وهر کس کار نیک کند برای خود کرده و هر کس کار زشتی کند به ضرر خویش کرده است .( فرهادیان ،۱۳۷۴: ۷۵) از نخستین روزهای زندگی کودک باید خود باوری را در او رشد داد .خود باوری هدیه ای نیست که بتوا ن آن را از طریق وراثت به کودک منتقل کرد. محبت کردن ، گوش دادن به حرفهای کودک ، تشویق کردن ، احترام گذاشتن، استفاده مناسب و منطقی از قدرت کمک به رشد احساس استقلال،نقش مدرسه در خود آگاهی کودک، شخصیت و جنسیت کودک، همگی باعث رشد خود باوری در کودک شده و او را برای زندگی در جامعه آماده می سازد . همه ما فرزندان خود را دوست داریم . اما مهم این است که آنها نیز باید احساس و یقین کنند که دوستشان داریم چرا که این حس برای رشد اعتماد به نفس ضروری است منظور غرق کردن کودک در محبت نیست بلکه کا فی است به حرفهای او ، صحبت کردن با او و ایجاد اعتماد در او باعث رشد خود آگاهی مثبت ونیرومند در کودک خواهد شد . مسئولیت نهایی والدین ، آماده سازیفرزند برای دست یابی به استقلال واقعی است . این مهم زمانی تحقق می یابد که فرزند ما به هنگام ترک خانه وآماده شدن برای شروع جدید مانند بزرگ سالی دارای خود باوری و سازگار بامحیط باشد رابطه استقلال و عزت نفس بسیار آشکار وانکار ناپذیر است .اتکای کمتر به دیگران و ارزش قائل شدن برای شخصیت خود یکی از نشانه های استقلال کودک است .برای به وجود آوردن اعتماد به خود باید به حرفهای کودک گوش داد . این فن دقیق نه تنها شیوه ای مفید برای ایجاد ارتباط عمیق با کودک است بلکه باعث آگاهی ما از ناگفته و احساسات نهفته فرزندانمان خواهد شد . از سوی دیگر گفت وگوبا کودک باعث می شود تا در ک بهتر و درستر از خود داشته باشد و احساسات خود را بهتر کنترل کند . ( نیک خو ،۱۳۸۷: ۸۸) یکی از نیازهای مهم واساسی انسان و مخصوصاً کودکان نیاز به تقدیر و تحسین است و از تدابیر مهمی که در بازسازی رفتار فرزندان می تواند از آن استفاده کرد تشویق است . تشویق موجب تقویت روحی فرزندان می شود و نیرویی تازه ای به آنان می بخشد تا بتواند با اعتماد به نفس و پشتگرمی بیشتر کارهای خوب مورد ذوق و علاقه خود را دنبال می کنند و به اهمیت آنان بیش ازپیش پی بر دند تشویق استعداد های درونی کودک را رشد داده وبه شکوفایی سوق می دهد وزمینه های یأ س و نا امیدی و بد بینی را در آنها از بین می برد. کودک در پرتو تشویق یا دمی گیرد که مشکلات سختی ها را بر خود هموار سازد تا هدف مطلوب خود را دنبال کند و تداوم تشویق به تداوم فعالیتهای رشد دهند ه کودک می انجامد . ( لباف :۱۸۵: ۱۰۱) ۲-۲- مروری برتحقیقات مشابه : ۲-۲-۱- تحقیقات انجام شده در داخل کشور: علوی (۱۳۸۵) در تحقیقی تحت عنوان نگرش ورفتاردینی دانشجویان دانشگاه باهنرکرمان انجام داده ایشان در این تحقیق به این نتیجه دست یافت که: برای نگرش دینی دربعد شناختی ۹۶% بعد عاطفی ۹۳% بعد پیامدی ۵۴% ودرمورد رفتاردینی معادل ۳۶% ازنظرات پاسخگویان درحد مطلوب بوده است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که بین نوع دانشکده، جنسیت، وضعیت تأهل، معدل دیپلم، با رفتار دینی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بعد شناختی، بعد عاطفی وبعد پیامدی نگرش دینی با رفتار دانشجویان رابطه معنی داری وجود دارد. علوی(۱۳۸۸) : درتحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه میزان احساس شادی با نوع رفتاردانشجویان مختلف دانشگاههای شهرکرمان به این نتیجه دست یافت که با افزایش رفتارهای علمی ، هنری ، اخلاقی ودینی دانشجویان میزان شادی درآنان افزایش می یابد. علوی (۱۳۸۵): درتحقیقی تحت به عنوان بررسی رفتاردینی وعوامل مرتبط باآن درنوجوانان دبیرستانهای کرمان اینگونه گزارش داد که ۲/۹۲% دانش آموزان رفتاردینی مطلوبی را ازخود نشان میدهند. و همچنین بین رفتاردینی ونوع مدرسه وجنسیت دانشآموزان رابطه معنی داری وجود دارد ولی بین رفتاردینی دانش آموزان وپایه تحصیلی آنان رابطه معنی داری وجود ندارد. عسکری ، احدی ، مظاهری ، عنایتی ،حیدری (۱۳۸۶) درتحقیقی تحت عنوان رابطه بین شادکامی ، خود شکوفایی،سلامت روان وعملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی دردانشجویان دختروپسرواحد علوم تحقیقات مرکزاهوازبه این نتایج رسیده اند که بین متغییرهای شادکامی ودوگانگی جنسی، بین خود شکوفایی ودوگانگی جنسی، بین سلامت روان ودوگانگی جنسی، بین شادکامی وخود شکوفایی، بین شادکامی وسلامت روان، بین خود شکوفایی وسلامت روان روابط معنا داری به دست آمد .( ۰۰۱/۰> P). ولی بین عملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی ، بین شادکامی با عملکرد تحصیلی ، خود شکوفایی با عملکرد تحصیلی وسلامت روان با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری مشاهده نگردید.(۰۰۱/۰< P). درضمن روابط بین متغییرها با توجه به تفکیک جنسیت مورد بررسی قرارگرفت که با توجه به نتایج به دست آمده بین شادکامی ودوگانگی جنسی دردانشجویان پسررابطه معنا داری مشاهده نگردید. (۰۰۱/۰< P) ولی بین شادکامی و دوگانگی جنسی در دختران رابطه معناداری مشاهده گردید. (۰۰۱/۰> P) همچنین بین سلامت روان ودوگانگی جنسی وخود شکوفایی ودو گانگی جنسی ونیزبین عملکرد تحصیلی ودوگانگی جنسی در دختران وپسران به تکفیک حنسیت رابطه معنا داری مشاهده نگردید. (۰۰۱/۰< P) ازسوی دیگرببن شادکامی وخود شکوفایی ونیزبین شادکامی وسلامت روان وبین خود شکوفایی وسلامت روان هم دردختران وهم درپسران رابطه معنا داری مشاهده گردید. . (۰۰۱/۰> P). ولی بین شادکامی و عملکرد تحصیلی ، بین خود شکوفایی وعملکرد تحصیلی ونیزبین سلامت روان وعملکرد تحصیلی هم دردختران وهم درپسران رابطه معنا داری مشاهده نگردید. (۰۰۱/۰< P). نوری (۱۳۸۷) درتحقیقی تحت عنوان عوامل خانوادگی مرتبط با دیانت دانش آموزان دختردبیرستان های شهررفسنجان ، به این نتایج رسید : ۱- دیانت دانش آموزان ووالدین آنها درسطح مطلوبی قرارداشت. ۲-بین دیانت والدین وفرزندان رابطه معنی داری وجود داشت . ۳-بین دیانت دانش آموزان وروابط عاطفی موجود درخانواده رابطه معنی داری وجود داشت . ۴-بین دیانت دانش آموزان واقتصاد خانواده درنمونه مورد بررسی رابطه معنی داری یافت نشد. ۵-بین دیانت دانش آموزان وتحصیلات والدین در نمونه مورد رابطه معنی داری یافت نشد. علوی (۱۳۷۹) درتحقیقی تحت عنوان بررسی رفتار وعملکرد دینی نوجوانان سالهای اول ، دوم وسوم دبیرستان های شهرکرمان به این نتایج دست یافت. ۱-بین رفتاروعملکرد دینی دانش آموزان سالهای اول ، دوم وسوم تفاوت معنی داری وجود ندارد. ۲- رفتاروعملکرد دینی دانش آموزان درمدارس دولتی بیشترازغیرانتفاعی بوده است . ۳- رفتاروعملکرد دینی دانش آموزان دختربهترازپسران بوده است . ۴-میانگین نظرات پاسخ دهندگان درمورد رعایت هفتاد وچهارمؤلفه دینی ۸/۶۳ درصد بوده است که وضع نامطلوبی را نشان می دهد. رنجبر(۱۳۸۷) درتحقیقی تحت عنوان تأثیردیانت برشادی دانش آموزان مدارس دخترانه مقطع راهنمایی ودبیرستان ناحیه ۲ شهرکرمان به این نتایج دست یافتند: ۱-میزان دانش دینی دانش آموزان پایین، نگرش دینی دانش آموزان مثبت ورفتاردینی آنها تا حدی مناسب به دست آمد. ۲-میزان شادی دانش آموزان نسبتاً زیاد است . ۳-دانش دینی برشادی دانش آموزان موثرنیست. ۴- نگرش ورفتاردینی دانش آموزان برشادی آنها تأثیردارد. ۵- دربین عوامل فردی مقطع تحصیلی دانش آموزان بردانش دینی آنها، معدل دانش آموزان بردانش دینی ، رفتاردینی وشادی آنها ، همچنین پایه تحصیلی وسن دانش آموزان بررفتاردینی آنها تأثیردارد. میرلوحی، مولوی وآنش پور(۱۳۸۶) درتحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین جوعاطفی خانواده وخلاقیت دانش آموزان کلاس چهارم وپنجم دبستان شهراصفان ، به این نتایج دست یافته اند که بین خلاقیت دانش آموزان با پاسخ دهی عاطفی ومشارکت عاطفی رابطه معنا داری وجود دارد. (۵ ۰/۰>P) بین خلاقیت وسایرزیرمقیاسهای جوعاطفی خانواده رابطه معنا داری وود نداشت همچنین خلاقیت دردختران به طور معنا داری بیشترازخلاقیت درپسران بود (۵ ۰/۰>P) ازمتغییرهای جمعیت شناسی، متغیرمعدل با خلاقیت رابطه معناد داری داشت. (۱ ۰/۰ P) بین سایرمتغییرهای فضای منزل ، نوع منزل ، شغل پدرومادر، تعداد اعضای خانواده ، ترتیب تولد با خلاقیت رابطه معنا داری مشاهده نگردید. جاویدی (۱۳۷۹) به نقل ازمیرلوحی، مولوی، آتش پور، (۱۳۸۶) به برسی رابطه جو عاطفی خانواده و خلاقیت درکودکان پیش دبستانی پرداخت. نتایج تحقیق وی نشان داد که جوعاطفی خانواده آزادمنشانه با خلاقیت رابطه معنادار ومثبت داشت جوعاطفی خانواده مستبدانه با خلاقیت رابطه منفی ومعنا دارنشان داد ورابطه خانواده آزاد منشانه وخلاقیت معنا دارنبود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
بر این اساس آب و غذا برای کودک گرسنه تقویت کننده اولیه[۸۴] محسوب می شود. مراقب (مادر) از طریقی تداعی با ارضای سائق های اولیه، به عنوان چهرهای که همواره موجب کاهش سائق های اولیه از جمله گرسنگی و تشنگی می شود، تقویت کننده ثانوی[۸۵] می شود. اما بتدریج وجود مادر برای کودک ارزشمند شده و در نتیجه کودک از آن پس نه فقط به هنگام برانگیختگی سائق های اولیه در پی اوست، بلکه در کودک نیازی اکتساب برای مجاورت و نزدیکی به مادر ایجاد می گردد.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بنابراین نظریه های یادگیری، دلبستگی را غریزی و فطری نمی دانند، بلکه معتقدند که دلبستگی حاصل تعامل ارضا کننده با افراد مهم محیط کودک است (سیرز و همکاران، ۱۹۵۷؛ ولفس[۸۶]، ۱۹۸۹؛ به نقل از حمیدی، ۱۳۸۲). ۲-۳-۳- نظریه تحول شناختی: این نظریه پیشنهاد می کند که توانایی ایجاد دلبستگی تا حدی با سطح تحولی هوش کودک در رابطه می باشد (شافر[۸۷]، ۱۹۷۷؛ به نقل از حمیدی، ۱۳۸۲) طبق این نظریه تا وقتی که کودک نتواند یک شخص خاص را بشناسد و از دیگران متمایز کند، نمی تواند یک دلبستگی خاص برقرار نماید. بعدها هنگامی که کودک این تواناییها را به دست آورد، ممکن است هنوز نتواند تشخیص دهد که هنگامی که فرد از دید وی خارج است هنوز هم وجود دارد. شکل گیری پدیده پایداری شی[۸۸]، یا شی دائم در ذهن کودک یک مرحله جدید در رفتار دلبستگی به وجود می آورد (همان منبع). بنابراین شاید تصادفی نباشد که دلبستگی ها نخستین بار در سن ۹-۷ سالگی ظاهر می شوند، دقیقاً زمانی که کودکان به مرحله چهارم حسی – حرکتی پیاژه وارد می شوند؛ زمانی که آنها شروع به جستجو و یافتن چیزهایی می کنند که دیدهاند کسی از آنها پنهان کرده است (شافر، ۲۰۰۰، به نقل از همان منبع). لستر[۸۹] و همکاران (۱۹۷۴) فرضیه شافر را با ارائه آزمون شیء دایم پیش از اینکه کودکان را در معرض جدایی کوتاه مدت از مادران، پدران و یک غریبه قرار دهند، مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند که فقط کودکان نه ماهه که در پایداری شیء امتیاز بالاتری را بدست آوردند (زیر مرحله چهار و یا بالاتر) به هنگام جدایی از مادرشان اعتراض شدیدی نشان دادند. این یافتهها نشان می دهد که زمان بندی این نقطه عطف با اهمیت هیجانی تا حد زیادی به دستیابی کودک به مفهوم پایداری شی مرتبط است (همان منبع). ۲-۳-۴- نظریه کردارشناسی[۹۰]: جالبترین و موثرترین تبیین برای دلبستگی های اجتماعی توسط کردار شناسان پیشنهاد شده است که واجد محتوای تکاملی ممتازی است. یک مفروضه بنیادی نظریه کردار شناسی این است که همه انواع از جمله انسانها، با شماری از گرایشهای فطری متولد می شوند که برای بقای آنها ارزش حیاتی دارند. برای نخستین بار اسپالدینگ[۹۱] (۱۸۷۳؛ به نقل از شافر، ۲۰۰۰) متوجه شد که جوجه ادراک ها تقریباً هر شی متحرکی را به مجرد بیرون آمدن از تخم دنبال می کنند. لورنز[۹۲] (۱۹۳۷، به نقل از شافر، ۲۰۰۰) همین پاسخ دنبال کردن را در جوجه غازها مشاهده نمود، رفتاری که وی نقش بندان[۹۳] نامید و سه ویژگی آنرا به شرح زیر بیان کرد: خودکار است (پرندگان خردسال نیاز به آموزش ندارند) در یک دوره نسبتاً محدود و معین و پس از بیرون آمدن از تخم به این عمل می پردازد. برگشت ناپذیر است (وقتی پرنده شروع به دنبال کردن شیء بخصوص نمود، به آن متصل خواهد ماند). آنگاه لورنز به این نتیجه رسید که نقش بندان یک پاسخ سازشی است. پرندگان خردسال در صورت ادامه حیات خواهند داد که در کنار مادرشان باقی بمانند تا به غذا برسند و از عهده محافظت برآیند و آنهایی که از مادر دور شوند ممکن است یا از گرسنگی بمیرند، یا طعمه شکارگران شوند و بنابراین در انتقال ژنها به نسلهای آینده ناکام می مانند. طی فرایند تکاملی بین نسلی، پاسخ نقش بندان نهایتاً به یک ویژگی پیش سازمان یافته درونی تبدیل می گردد که پرنده خردسال را به مادرش متصل می سازد و بخت او را برای بقا افزایش می دهد. (شافر، ۱۹۹۶- به نقل از حمیدی، ۱۳۸۲). هارلو (۱۹۵۸) مشاهده کرد که بچه میمونها در زمان استرس و تغذیه، مادر نرم و راحت را به مادر سیمی ترجیح می دهند. هم چنین در مشاهدات انسانی، هارلو دریافت که کودکان ممکن است به کسانی دلبسته شوند که آنها را تغذیه نمی کنند. طبق دیدگاه کردار گرایان بزرگسالان برخی از انواع پاسخهای مراقبتی را به ارث بردهاند. این پاسخها در حضور کودکان آشکار می شوند، کودکان نیز ذاتاً بر سمت جنبه هایی از مراقب جذب می شوند (به نقل از حمیدی، ۱۳۸۲). ۲-۳-۵- نظریه دلبستگی بالبی بالبی بر مبنای تجربیاتی که از کار در کانون اصلاح و تربیت پسران بزهکار بدست آورده بود (بالبی، ۱۹۴۴) نظریهاش را آغاز نمود و برای قوام بخشیدن به آن از پژوهش بر روی کودکان و حیوانات در سراسر دنیا سود جست. خطوط اصلی پژوهش بالبی بر پیوند عاطفی بین مادر (یا جانشین او) و کودک تاکید دارد (کالان[۹۴] و نولر[۹۵]، ۱۹۹۴ به نقل از عارفی، ۱۳۸۳) اگر چه نوزادان انسان همانند جوجه اردک ها به نقش بندی و تقلید از مادرشان نمی پردازند، بالبی (۱۹۶۹) معتقد است که کودکان انسان شماری از رفتارها را به ارث می برند که به آنها در حفظ تماس با دیگران و برانگیختن مراقبت از سوی آنها یاری می رساند. بالبی هم چنین معتقد است که بزرگسالان به همان اندازه از نظر زیست شناختی مستعد واکنش نشان دادن در تبادل رفتارهای نشانهای کودکاند که کودک در بروز دادن آنها. در حقیقت برای والدین دشوار است که گریه یا فریاد از روی اضطراب کودک را نادیده بگیرند یا از لبخند کودک لذت نبرند. بنابراین نوزاد انسان و مراقبان او ظاهراً به گونهای تکامل یافتهاند که آنها را برای واکنش مناسب در برابر یکدیگر و شکل دادن دلبستگی های نزدیک و صمیمانه مستعد می سازد. بدین ترتیب کودکان امکان می یابند تا به بقایشان ادامه دهند. (شافر، ۱۹۹۶- به نقل از همان منبع) ۲-۴- نظریه دلبستگی تئوری باولبی جان باولبی در سال ۱۹۰۷ در لندن زاده شد و در همانجا به آموختن پزشکی و روانکاوی پرداخت. باولبی در سال ۱۹۳۶ به اختلالات و ناراحتی های کودکانی که در موسسات پرورش می یافتند توجه کرد. وی دریافت کودکانی که در شیرخوار گاه ها و پرورشگاهها بزرگ می شدند عموماً به برخی مشکلات عاطفی از جمله ناتوانی در برقراری روابط صمیمانه و دیرپا با دیگران دچار می آمدند. به نظر باولبی چنین می رسید که این کودکان قادر به دوست داشتن نیستند زیرا فرصت برقراری یک پیوستگی محکم را با مادر یا جانشین او در ابتدای زندگی نداشتهاند. علاوه بر این باولبی، علائم مشابهی در کودکانی که مدتی در خانه های طبیعی بزرگ شده اما سپس دچار جدائیهای طولانی گردیده بودند، مشاهده کرد. این کودکان چنان از جدایی تکان خورده بودند که به طور دائم از پیوندهای نزدیک انسانی پرهیز می کردند. وی در قلمرو روان شناسی مرضی به توصیف واکنش هایی در کودکان (با الهام از آثار هارلو) نسبت به جدایی از مادر پرداخت. وی با مطالعه بر روی کودکان ۱۳ تا ۳۲ ماههای که برای مدتی طولانی (بیش از سه ماه) از مادر خود جدا شده بودند، یک رشته الگوهای رفتاری قابل پیس بینی در مراحل متوالی سه گانه ای را به شرح زیر توصیف کرده است. مراحلی که پیامد ناپدید شدن مادر و تنها ماندن کودکئ است. باولبی واکنش نسبت به جدایی را مبنای واکنش های ترس و اضطراب در انسان می داند (منصور و دادستان، ۱۳۷۶). مرحله اعتراض[۹۶]: که در آن کودک با گریه، ناله، فراخوانی و جستجوی مادر اعتراض خود را نشان می دهد. درماندگی[۹۷]: که در آن کودک امید خود را برای بازگشت مادر از دست می دهد. گسستگی[۹۸]: که در آن کودک از نظر هیجانی خود را از مادر جدا می کند. به اعتقاد باولبی این مرحله با احساس دوگانه نسبت به مادر همراه است؛ کودک هم مادر را می خواهد و هم به خاطر ترک کردن او از دست وی خشمگین است. چنین مشاهداتی باولبی را متقاعد کرد که نمی توان بدون توجه نزدیک به پیوند مادر و کودک، رشد را فهمید. این پیوند چگونه شکل می گیرد؟ چرا آن قدر مهم است که اگر گسیخته شود نتایج شدید حادث می شود؟ باولبی در جستجوی یافتن پاسخ ها به کردار شناسی روی آورد و نظریه دلبستگی را که بی شک یکی از برجستهترین دستآوردهای روان شناسی معاصر است، بنا نهاد. باولبی با بهره گرفتن از دستآوردهای کردار شناسی[۹۹] نظریه های سیبرنتیک و اطلاعات، روان تحلیل گری، روان شناسی تجربی، نظریه های یادگیری، روان پزشکی و رشته های مرتبط پایه های نظری و سر فصل های اصلی نظریه دلبستگی را در مجموعه سه جلدی معروف خود، “دلبستگی و فقدان[۱۰۰]” (دلبستگی ۱۹۶۹، جدایی ۱۹۷۳، فقدان ۱۹۸۰) ارائه کرد. این نظریه تاثیرات گسترده و عمیقی روی مطالعات تحول کودک به جا گذاشته و کاربردهای فراوانی در زمینه های مختلف روان شناسی و روان پزشکی یافته است. مفهوم محوری و اصلی این نظریه به توضیح و تشریح این نکته می پردازد که چگونه نوزاد از نظر هیجانی نسبت به شخصی که وظیفه مراقبت و نگهداری از وی را بر عهده دارد، دلبسته شده و نیز چگونه هنگامی که از این شخص جدا می شود، دچار تنش و تنیدگی می شود. تمایل کودک به برقراری نوعی رابطه نزدیک با افرادی معین و احساس امنیت بیشتر در حضور این افراد دلبستگی نامیده می شود. در واقع دلبستگی پیوند عاطفی نسبتاً پایداری است که بین کودک و یک یا تعداد بیشتری از افرادی که نوزاد در تعامل منظم دائمی با آنها است، ایجاد می شود. در ایجاد و تعیین کیفیت این پیوند عاطفی دو مفهوم قابل دسترس بودن[۱۰۱] و پاسخ دهنده بودن[۱۰۲] تصویر مادرانه[۱۰۳]نقش یگانه و منحصر به فردی را ایفا می کند. زندگی نوزاد انسان حول محور یک شخص خاص که قابل دسترس است و منظماً به نیازهای مراقبتی او پاسخ می دهد، می چرخد و بدین ترتیب رفتار جستجوی مراقبت نوزاد با پاسخدهی منظم تصویر مادرانه تکمیل میشود و در واقع این رفتار جستجوی مراقبت نوزاد است که دلبستگی نامیده می شود. (نقل از میرنوش، ۱۳۸۳) اصلاح پیوستگی[۱۰۴] گاهی به صورت مترادف با دلبستگی به کار می رود، اما در واقع آن دو پدیدههای متفاوتی هستند. این اصطلاح به احساس مادر نسبت به کودک خود اطلاق می شود و با دلبستگی فرق دارد، چون مادر طبیعتاً به عنوان منبع امنیت به کودک خود متکی نیست، رفتاری که از شرایط دلبستگی است. (میرنوش، ۱۳۸۳). بچه های انواع دیگر جانداران، این دلبستگی را به شیوه های متفاوت آشکار می سارند. بچه میمونها، در حالیکه مادر در حرکت است به سینه او می چسبند؛ توله سگها در تلاش برای دست یافتن به شکم مادر از سرو کول همدیگر بالا می روند، جوجه اردکها و جوجه مرغها به دنبال ما در راه می روند و صداهایی در می آورند که مادرشان به آنها پاسخ میدهد و وقتی هم از چیزی بترسند خود را به مادر می رسانند. این پاسخ های اولیه در برابر مادر به وضوح ارزش انطباقی دارند، زیرا جاندار را از دور شدن از منبع مراقبت و گم شدن باز می دارند. (هیلگارد، ۱۳۷۹). باولبی می گوید که ما فقط به وسیله در نظر گرفتن محیط انطباق می توانیم رفتار انسان را دریابیم. یعنی باید آن محیط اصلی که در آن این رفتار به وجود آمده است را بشناسیم. انسان در طول تاریخ، بخش قابل توجهی از زندگی خود را در گروه های کوچک و در جستجوی غذا به سر برده و گاهی در معرض خطر حمله شکارچیان بزرگ بوده است. آنان همانند دیگر جانداران نخست به هنگام تهدید شدن برای دفع خطر و حفاظت از کودکان و بیماران با دیگر اعضای گروه همکاری می کردند. برای دستیابی به توان دفاعی بالا، کودکان انسان نیاز به مکانیسمهایی داشتند که آنان را نزدیک والدین خود نگاه دارد، تا ضمن رویارویی با منابع خطر بتوانند از قدرت مقابله آنان با عوامل تهدید کننده بهرهمند شوند. از این رو، تکامل الگوهایی از رفتار را که نزدیکی به مراقبان را تسهیل کند، موجب شد و با ایجاد و گرایش آشکار در نوزاد نسبت به یک یا معدودی از مراقبان، وی را در جهت پرهیز از بیگانگان و دلبستگی بیشتر به گروه پذیرنده و حمایت گر ترغیب کرد. بدین معنی که در آنان باید رفتارهای دلبستگی پدید می آمد؛ ژستها و نشانههایی که نزدیکی به مراقبان را تسهیل کند و موجب تداوم آن شود. چنین الگوی غریزی از دلبستگی برای اغلب اعضای گونههای نخستی و انسانی دارای ارزش انطباقی و تضمین کننده بقای نوع است. به نظر باولبی، رابطه نوزاد با والد به صورت یک رشته علایم فطری آغاز می شود که والد را به سوی نوزاد جلب می کند. به مرور زمان، پیوند عاطفی و صمیمی (یا به تعبیر باولبی دلبستگی») میان این دو ایجاد می شود که با توجه به اجزای شناختی و هیجانی آن موجب برخوردار شدن بیشتر نوزاد از حمایت والد یا والدین و ترغیب الگوهای فرزند پروری و تغذیه در آنان خواهد شد. باولبی معتقد است که تغذیه لزوماً مبنای دلبستگی نیست، بلکه پیوند دلبستگی خود مبنای زیستی نیرومندی دارد که می توان آن را در بستر تکامل بهتر شناخت، بستری که بقای گونه در آن اهمیت بسیار دارد. باولبی در ضمن بحث خود از رفتارهای دلبستگی به عنوان غرایز صحبت می کند. اما او اصطلاح غریزه را به معنای دقیق آن به کار نمی برد. منظور او این است که چنین رفتارهایی در اساس ذاتی است و در تقریباً همه اعضای گونه یک الگوی مشخص دارد و واجد ارزش انطباقی برای گونه است. گریه بچه یک نشانه واضح است. گریه یک فریاد ناراحتی است، زمانی که کودک در رنج است یا وحشتزده است می گرید و والد وادار می شود که بشتابد تا ببیند چه اشکالی در کار است. لبخند کودک یک رفتار دلبستگی دیگر است؛ هنگامی که کودک به روی والد می خندد، والد به کودک احساس عشق می کند و از بودن در کنار او لذت می برد. از دیگر رفتارهای دلبستگی وراجیهای نا مفهوم کودکانه، چسبیدن و گرفتن، مکیدن و تعقیب است. باولبی رابطه دلبستگی بین مراتب و کودک را دارای چهار ویژگی می داند: حفظ مجاورت[۱۰۵]، پایگاه ایمن[۱۰۶]، بهشت امن[۱۰۷] و پریشانی حاصل از جدایی[۱۰۸]. کوشش کودک جهت حفظ مجاورت برای این است که همواره در کنار مراقب بماند چون در صورت جدا شدن از مراقب دچار تنش و عدم امنیت می شود. همچنین کودک از مراقب به عنوان پایگاه ایمنی بخش استفاده می کند تا در رفتارهایی مانند اکتشاف محیط اطراف و تمرین مهارتهای شناختی و رشد مهارتهای حرکتی شرکت جوید؛ بعلاوه کودک از مراقب به عنوان بهشت امنی برای آسایش، حمایت و اطمینان خاطر، هنگامی که احساس ترس یا غم می کند، بهره می جوید. دسترسی کودک به این خصایص، سبک دلبستگی اولیه او را مشخص می نماید. در رابطه با مراقب، کودک می آموزد که آیا می تواند به در دسترس بودن و پاسخ دهنده بودن مراقب اطمینان داشته باشد یا خیر؟ این تجربه هیجانی اولیه، پایه چیزی است که باولبی آن را مدل کاری درونی می نامند (هیزن و شیور به نقل از میرنوش، ۱۳۸۳). وقتی که مراقب در نزدیکی کودک است احساس امنیت و عشق را در کودک بر می انگیزد. با این احساس امنیت معمولاً کودک رفتاری بازیگوشانه و مستقلانه از خود نشان می دهد که در کشف محیط اطراف نمایان می شود. ولی اگر کودک توجه کافی و همچنین پاسخگویی و مجاورت مراقب را دریافت ندارد، کمتر امنیت و اعتماد را حس و تجربه می کند و در خطر شکل دادن دلبستگی نا ایمن است (بالبی، به نقل از همان منبع). به عقیده باولبی (۱۹۸۰)، کودکان در نتیجه تجربیات خود در طول رشد، پیوند و دلبستگی عاطفی با ثباتی با مراقب خود برقرار می سازند که به هنگام غیبت مراقب یا پرستاری می توانند با توسل به بازنمایی درونی این دلبستگی و پیوند به نوعی احساس ایمن دست یابند. این بازنمایی درونی یا همان مدل کاری درونی شامل انتظارات، باورها و احساساتی است که در طول کودکی فرد بواسطه پاسخگو بودن مراقب شکل گرفته و بعدها در روابط نزدیک دیگر از طریق باورهای فرد از خود، دیگران و دنیای اجتماعی آشکار و منتقل می شود. (دیل، النیک، بوربوولابووی[۱۰۹] ۱۹۹۸، به نقل از میرنوش، ۱۳۸۳) در این صورت درک فرد از خود به عنوان فردی است که ارزش عشق و احترام را دارد و از نظر دیگران قابل اعتماد و تکیه است؛ و هم چنین درک او از دنیای اجتماعی به صورت دنیایی قابل اعتماد و اصولی می باشد. چنین بازنمایی درونی سالمی، یک پایگاه امن برای زمان های دوری از منبع دلبستگی فراهم می سازد. رفتهرفته این بازنمایی درونی جز مهمی از شخصیت می شود که به عنوان الگوی واقعی درونی از دلبستگی یا یک رشته انتظارات درباره در دسترس بودن منابع دلبستگی و احتمال کسب حمایت در مواقع رویارویی با فشار و ناکامی عمل می کند و در نتیجه این تصویر یا الگوی ذهنی، احتمالاً کلیه روابط صمیمانه آینده فرد را از کودکی تا بزرگسالی هدایت می کند (برترتون، ۱۹۹۲). باید به این موضوع نیز توجه داشت که در تحول نظریه دلبستگی، باولبی تحت تاثیر فرضیه فروید از روابط اولیه کودک – والد قرار گرفت و از این روند به عنوان عنصری اساسی در تبیین رابطه عاشقانه در سنین بزرگسالی استفاده به عمل آورد (واترز[۱۱۰] و همکاران ۱۹۹۱، به نقل از همان منبع). ۲-۵- سبک های دلبستگی[۱۱۱] از دیدگاه های مختلف جان باولبی روانکاو بریتانیایی (۱۹۹۰- ۱۹۰۷) برای نخستین بار مفهوم دلبستگی را به کار برد. مفهوم محوری و اصلی این نظریه به توضیح این نکته می پردازد که چگونه نوزاد از نظر هیجانی به شخصی که وظیفه مراقبت و نگهداری از وی را بر عهده دارد، دلبسته می شود و هنگام جدایی از این شخص دچار تنش می شود. زندگی انسان حول محور یک شخص خاص که قابل دسترس است و منظماً به نیازهای مراقبتی او پاسخ می دهد، می چرخد و به این ترتیب رفتار جستجوی مراقبت نوزاد با پاسخدهی منظم تصویر مادرانه تکمیل می شود و در واقع این رفتار جستجوی مراقبت نوزاد است که دلبستگی نامیده می شود. پس از آن، آینس ورث و همکارانش با انجام یکسری مطالعات آزمایشی، کودکان ۱ تا ۲ ساله را در موقعیت ناآشنا قرار دادند و بر اساس نوع پاسخ آنان در رویارویی با این موقعیت (موقعیتی که نخست والد برای مدت کوتاهی اتاق را ترک می کند و کودک با یک بزرگسال غریبه تنها می شود و سپس والد دوباره باز می گردد) کیفیت دلبستگی آنها را طبقه بندی کردند و سه نوع سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی، مضطرب – دو سو گرا را تشخیص دادند. بارثولومیوو هوروویتز چهار سبک دلبستگی را بر اساس دو محور اضطراب و اجتناب عنوان کردند. به باور ایشان در بعد اجتناب، ترس و نفی دو حد انتهایی پیوستار را تشکیل می دهند و در واقع دو نوع اجتناب یعنی اجتناب ناشی از ترس از دیگران و اجتناب ناشی از نفی دیگران وجود دارد. ایشان لغت اجتناب را برداشتند و دو گروه ترسان و نفی کننده را جایگزین ساختند. در مورد بعد اضطراب نیز چنین عنوان کردند که در این بعد ایمنی و دلمشغولی دو حد انتهایی را تشکیل می دهند و لغت مضطرب را با دلمشغول جایگزین ساختند. به این ترتیب چهار سبک دلبستگی مفروض ایشان عبارتند از: دلبستگی ایمن، دلبستگی دلمشغول، دلبستگی ترسان و دلبستگی نفی کننده. نوع سبکهای دلبستگی در این نظریه بر اساس محور اضطراب و اجتناب و یا مدل کاری مثبت و منفی از خود و دیگران (مادر) حاصل می شود. در این فصل طرح الگوی دو بعدی و چهار سبک دلبستگی آمده است. در آنجا ملاحظه می شود که افراد ایمن دارای مدل مثبت از خود و دیگران و همچنین در بعد اضطراب و اجتناب دارای اضطراب و اجتناب کم می باشند. افراد دلمشغول دارای مدل مثبت از مادر و مدل منفی از خویشتن می باشند. همچنین دارای اجتناب کم و اضطراب زیاد هستند. در مورد افراد نفی کننده و ترسان هم به همین ترتیب می توان مشاهده کرد که افراد نفی کننده دارای اضطراب کم و اجتناب زیاد هستند؛ در حالیکه افراد ترسان علاوه بر اجتناب زیاد، اضطراب زیادی را هم تجربه می کنند و مدل کاری از خود و دیگران منفی است؛ بر خلاف افراد نفی کننده که مدل کاری از خودشان مثبت است (نقل از میرنوش، ۱۳۸۳). اجتنابگر نفی کننده ایمن اجتنابگر ترسان دلمشغول دلمشغول ایمن
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
از تغییرات ترکیب بدن می باشند. سوء تغذیه سبب پایین آمدن کیفیت زندگی، افزایش هزینه های بیمارستانی بدنبال افزایش مدت اقامت در بیمارستان به دلیل افزایش عفونت، تاخیر در التیام زخم ها، افزایش رشد باکتریهای دستگاه گوارش، از دست دادن غیر طبیعی مواد مغذی از طریق مدفوع، کاهش توده عضلات تنفسی و افزایش مرگ و میر می شود (۱۳). بیش از ۲۰ سال است که به وجود سوء تغذیه در بیماران ، به ویژه بیماران بستری در بیمارستان ها پی برده اند. در کشور ما، متاسفانه اطلاعات دقیقی از وضعیت سوء تغذیه در میان بیماران بستری در بیمارستانها وجود ندارد. مطالعات بیانگر این موضوع است که حدود ۳۰ تا ۵۰ درصد بیماران در زمان پذیرش در بیمارستان مبتلا به سوء تغذیه پروتئین- انرژی هستند و در ۲۵ تا ۳۰ درصد آنها طی اقامت در بیمارستان این مشکل گسترش پیدا می کند(۱۱). در اروپا و آمریکا ۵۰ – ۴۰ درصد بیماران بیمارستانی در بدو ورود، سوء تغذیه دارند و این ارقام در بین افراد سالمند بیشتر نیز می شود. از سوی دیگر سوء تغذیه در مدت زمان بستری شدت می یابد که به بیماری زمینه ای مربوط می شود یا نتیجه عوامل اجتماعی ـ روانی است(۱۴). مطالعات بار[۳] و همکاران نشان داد که ۳/۲ از ۲۰۰ بیمار بستری در بیمارستان، بدتر شدن وضعیت تغذیه ای شان را تجربه کردند. مطالعات لی[۴] و همکاران نیز نشان دهنده شیوع بالای سوء تغذیه در بیماران بستری در بیمارستانهای کشور کره بود بطوریکه بیش از ۸۷ درصد بیماران به درجاتی از سوء تغذیه مبتلا بودند(۱۵). در انگلیس از هر پنج بیماری که پذیرش می شوند یک نفر دچار سوء تغذیه می شود. در استرالیا نیز یک مطالعه آینده نگر نشان داد که ۳۰ درصد از بیماران در معرض خطر سوء تغذیه و ۶ درصد، دچار سوء تغذیه بودند. آزاد و همکاران در سال ۱۹۹۹ دریافتند از میان بیمارانی که در بیمارستانهای کانادا پذیرش می شوند ۴۴ درصد در معرض خطر سوء تغذیه و ۱۵ درصد دچار سوء تغذیه هستند(۱۷). در مطالعه ی دیگری نیز مهرترا و کاپل[۵] نشان دادند که شیوع سوء تغذیه در بیماران همودیالیزی بالا و بین ۱۵-۸۹ درصد و به طور متوسط ۴۰ درصد است(۱۶). تاکنون در ایران مطالعه جامعی در زمینه شیوع سوءتغذیه انرژی- پروتئین در بیماران همودیالیزی صورت نگرفته است و فقط تعداد محدودی از مطالعات نشان داده اند که در۷۰-۵۱ درصد بیماران همودیالیزی، کمبود دریافت انرژی یا پروتئین وجود دارد ، در برخی از تحقیقات، وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزیِ مراجعه کننده به بیمارستانهای سینا و امیر اعلم شهر تهران و همچنین بیمارستان های شفا در شهر کرمان و شهید بهشتی شهر زنجان مورد بررسی قرار گرفته و میزان سوءتغذیه بین ۳۸ تا ۷۵ درصد گزارش گردیده است(۱۷). افزایش سن، استفاده همزمان از چند دارو، میزان تحصیلات بیمار و ابتلا به بیماریهای بدخیم جزء عوامل خطر مرتبط با سوء تغذیه در بیماران بستری در بیمارستان میباشند. پیرلیج[۶] و همکاران در سال ۲۰۰۵ در یک مطالعه مقطعی با هدف بررسی رابطه بین عوامل مختلف با خطر سوء تغذیه در بیمارستان در اتریش نشان داد که سن بالای۶۰ سال، سطح پایین تحصیلات و استفاده همزمان از چندین دارو، با افزایش خطر سوءتغذیه به میزان بیش از ۵۰ درصد در بیماران بستری ارتباط دارد. در مطالعه دیگری، وضعیت اقتصادی اجتماعی پایین و سطح تحصیلات کم با افزایش خطر سوءتغذیه به میزان ۲۰ تا ۴۰ درصد ارتباط داشت. یکی از مهمترین مشکلات سوءتغذیه، پذیرش مجدد در بیمارستان و در نتیجه افزایش هزینه های بیمارستان است. گرچه یافته برخی از مطالعات بیانگر ارتباط بین سن، جنس، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، وضعیت تأهل، نوع بیماری و تعداد روزهای بستری با پذیرش مجدد در بیمارستان میباشد(۱۸). هر چند شیوع سوء تغذیه بسیار بالاست، اما به دلیل فقدان غربالگری تغذیه ای مناسب، همچنان ناشناخته مانده و درمان نمی شود. مطالعه ای روی عملکرد ۴۰ بیمارستان در امریکا از نظر تغذیه بالینی نشان داد که علل عمده ی عدم رعایت استانداردهای پیشنهادی(JCAHO)[7]، به مشکل تشخیص بیماران سوء تغذیه و وقت گیر بودن روش های تشخیصی مربوط بوده است. هدف از غربالگری تغذیه ای، شناسایی سریع بیماران مبتلا به سوء تغذیه یا در معرض خطر سوء تغذیه است. تشخیص و غربالگری به موقع این بیماران، باعث کاهش عوارض بیماری و طول مدت بستری و در نتیجه کاهش هزینه های بیمارستان می شود. از سوی دیگر غربالگری و مداخلات سریع تغذیه ای باعث بهبود کیفیت مراقبت تیم درمان می شود(۱۹). بررسی سوء تغذیه، جزء مهمی از فرایند تغذیه بیماران بوده و باعث افزایش توان تیم مراقبتی در جهت شناسایی سریع و انجام اقدامات مناسب برای بیماران در معرض خطر می شود. بیماریهای کلیوی از جمله بیماریهایی هستند که بدون حمایت تغذیه ای و تنها از طریق درمانهای پزشکی قابل کنترل نیستند. به همین جهت بیماران کلیوی باید به طور دائم تحت نظر باشند خصوصاً بیمارانی که در کنار بیماری کلیوی، با مشکلات زمینه ای دیگر مثل دیابت، فشار خون بالا، چربی خون بالا، بیماریهای قلبی عروقی و اختلالات وزن درگیر هستند. وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی باید به دقت توسط تیم مراقبین بهداشتی که شامل نفرولوژیست، پرستار، متخصص تغذیه، روانشناس و روانپزشک هستند، هر ۶ ـ ۳ ماه بررسی شده و با توجه به وضعیت بالینی بیمار اصلاحاتی در آن صورت گیرد(۲۰).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
آن چه مسلم است در فرایند مراقبت و درمان بیماران همودیالیزی، کادر پرستاری بیشترین و نزدیکترین ارتباط را با بیماران دارند، بنابراین در ارتقاء دانش تغذیه ای آنها نقش بسزایی خواهند داشت. در واقع نقش پرستاران در تشخیص بموقع سوء تغذیه و ارجاع مناسب به مراجع ذیصلاح و نیز در آموزش رژیم غذایی بیماران همودیالیزی، حمایت، غربالگری و افزایش اطلاعات آنها از بقیه افراد تیم مراقبتی بیشتر بوده، بنابراین لازم است که پرستاران جهت ارزیابی و کارایی درست درمان و رژیم غذایی تجویز شده برای بیماران، اطلاعات کافی و یادگیری اساسی داشته باشند. پرستاران نفرولوژی مسئول آموزش و تشویق بیماران برای پذیرش رژیم غذایی و دارویی می باشند. و به عنوان عضوی از تیم درمان، نقش مهم و مقرون به صرفه ای در پیشگیری از سوء تغذیه و تشخیص زود هنگام آن در بیماران ویژه دارند(۲۱). طبق آخرین آمار هم اکنون بیش از ۹۲۴ بیمار همودیالیزی در استان گیلان وجود دارد که از وضعیت تغذیه ای آنان اطلاعات چندانی وجود ندارد. پژوهشگر در طی تجربه کار بالینی شاهد موارد متعددی از بروز سوء تغذیه در بیماران همودیالیزی بوده است و به نظر می رسد عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیماران نقش موثری در این رابطه داشته باشند. لذا اهمیت این مسئله و قابل پیشگیری بودن آن، پژوهشگر را بر آن داشت که با مطالعات دقیق و همه جانبه پژوهشی تحت عنوان بررسی وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی و عوامل مرتبط با آن در بخش همودیالیز مرکز آموزشی-درمانی رازی شهر رشت ۱۳۹۲ انجام دهد. اهداف پژوهش(هدف کلی و اهداف ویژه) هدف کلی: تعیین وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی و عوامل مرتبط با آن در مرکز آموزشی- درمانی رازی شهر رشت ۱۳۹۲. اهداف ویژه : ۱ـ تعیین وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی براساس ارزیابی جامع ذهنی. ۲ـ تعیین عوامل مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی. ۱-۲- تعیین عوامل فردی-اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی. ۲-۲- تعیین عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی. سوالات پژوهش: ۱- وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی بر اساس ارزیابی جامع ذهنی چگونه است؟ ۲- عوامل مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی کدامند؟ ۱-۲- عوامل فردی-اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی کدامند؟ ۲-۲- عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی کدامند؟ تعاریف نظری واژه های کلیدی *همودیالیز: تعریف نظری: همودیالیز فرایند خارج ساختن عناصر معین از خون بوسیله ی تفاوت در سرعت انتشارآنها از طریق یک غشای نیمه تراوا، زمانی که خون درخارج ازبدن جریان دارد، می باشد. در این فرایند هردو روش انتشار و اولترافیلتراسیون نقش دارند(۲۲). *وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی: تعریف نظری: حالتی است که سلامت بیماران همودیالیزی را تحت تاثیر قرار می دهد و معمولا به سه طریق ارزیابی می شود: معاینات، یادآمد غذایی و آزمایشات بیوشیمیایی خون(۲۳). *عوامل فردی – اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز: تعریف نظری: عوامل فردی- اجتماعی به ویژگی ها یا خصوصیاتی اطلاق می شود که یک فرد را از یک گروه متمایز می سازد. برطبق مطالعات انجام شده، سن(۷،۱۰۳،۱۰۴،۱۰۵)، جنسیت(۱۰۵،۱۰۶،۱۰۷،۱۰۸)، تحصیلات(۷،۱۰۹،۱۱۰)، تاهل(۷،۱۰۶)، شغل(۱۰۲)، درآمد(۷،۱۰۵،۱۱۱)، وضعیت مسکن(۱۱،۱۸،۱۱۰)، محل سکونت(۱۰۲،۱۱۱،۱۱۲)، شرایط زندگی(۲۵،۲۶،۱۰۶)، تحصیلات همسر(۴،۷،۱۰۸،۱۰۹)، شغل همسر(۱۰۸،۱۰۹)، تعداد اعضای خانواده که با هم زندگی می کنند(۴،۱۱۲) و عضویت در انجمن حمایت از بیماران کلیوی(۱۰۹،۱۱۲) از عوامل فردی- اجتماعی مطرح در وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی می باشند. *عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز: تعریف نظری: عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای یبماران تحت همودیالیز برطبق مطالعات انجام شده شامل طول مدت همودیالیز(۱۶،۳۲)، تعداد دفعات همودیالیز در هفته(۳۴،۸۳،۱۰۲)، سابقه پیوند کلیه(۱۱۳و۴۹)، تغییرات وزن(۹،۱۰،۳۲)، طول مدت اطلاع از ابتلا به بیماری کلیوی(۱۳،۲۳،۲۵)، بیماریهای همراه(۱۰۵،۱۱۴) و داروهای مکمل مصرفی(۵،۷،۹،۱۵) می باشند. تعاریف عملی واژه های کلیدی *وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی: در این پژوهش، منظور از وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی عبارت است از میانگین امتیازات به دست آمده در ابعاد سابقه بالینی و معاینات جسمانی با بهره گرفتن از از ابزار ارزیابی ذهنی(SGA)[8] که به سه دسته (تغذیه طبیعی، سوء تغذیه خفیف تا متوسط شدید) تقسیم می شود. * عوامل مرتبط با وضعیت تغذیهای بیماران تحت همودیالیز: در این پژوهش، منظور عوامل فردی اجتماعی و عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای می باشد. *عوامل فردی – اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز: در این پژوهش، منظور از عوامل فردی اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی عبارت است از سن، جنسیت، تحصیلات، تاهل، شغل، درآمد، وضعیت مسکن، محل سکونت، شرایط زندگی، تحصیلات همسر، شغل همسر، تعداد اعضای خانواده که با هم زندگی می کنند و عضویت در انجمن حمایت از بیماران کلیوی می باشد که ارتباط آن با وضعیت تغذیه ای با بهره گرفتن از روش آماری رگرسیون لجستیک تعیین خواهد شد. *عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز: در این پژوهش، منظور از عوامل درمانی، طول مدت همودیالیز، تعداد دفعات همودیالیز در هفته، سابقه پیوند کلیه، تغییرات وزن، طول مدت اطلاع از ابتلا به بیماری کلیوی، بیماریهای همراه و داروهای مکمل مصرفی می باشند. محدودیت پژوهش از آنجا که برخی از پرسش های مربوط به پرسشنامه از قبیل میزان دریافت رژیم غذایی در ۲۴ ساعت گذشته و علائم گوارشی در ۲ هفته اخیر بصورت خود گزارش دهی توسط خود بیمار و یا همراهان وی تکمیل می شوند، ممکن است نمونه ها در به یادآوردن مسائل دچار مشکل یا تردید شوند که با توجه به استاندارد بودن پرسشنامه، این مسئله جزء محدودیت خارج از اختیار پژوهشگر است. فصل دوم چهارچوب پژوهش چهارچوب این پژوهش پنداشتی است و بر مفهوم وضعیّت تغذیه ای بیماران همودیالیزی استوار است که در راستای آن بیماری مزمن کلیوی، تاثیر آن روی سیستم های دیگر بدن، همودیالیز، عوارض ناشی از آن، وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز و عوامل مرتبط با آن مورد بحث قرار می گیرند. تحقیقات و بررسی ها در علم تغذیه نشان داده اند که کیفیت و کمیت غذا در وضع سلامت شخص بسیار مؤثر می باشد و بهداشت جسمی، روحی و اجتماعی او رابطه مستقیمی با طرز تهیه غذا دارد. تجربیات طولانی حاکی از آن بوده اند که تغذیه نامتعادل نه تنها سبب بروز بیماری های ناشی ازکمبود و یا اسراف در مصرف غذایی می گردد، بلکه به دلیل تضعیف مقاومت بدن، زمینه ی ابتلا به بیماری های دیگر با منشاء غیر تغذیه ای را نیز به تدریج فراهم می سازد. امروزه معتقدند که مسئله تغذیه و رژیم غذایی به هنگام بیماری از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از جمله مواردی است که در امر مراقبت از بیماری ها جزئی لاینفک محسوب می شود. بطوریکه بنا به نوشته ی بورن [۹] اهمیّت تغذیه مناسب در بیماران به این سبب می باشد که به تجربه ثابت شده است، عدم پیروی از رژیم غذایی مناسب خود در شدّت بخشیدن به عوارض بیماری نقش مهمی را ایفا می کند و به عنوان یک عامل تخریب کننده، بازتوانی آنان را به تأخیر می اندازد(۲۴). در تعدادی از افراد نیازهای تغذیه در هنگام بیماری و یا بستری شدن در بیمارستان با رژیم آنها در هنگام سلامتی فرق می کند و باید در این افراد رژیم غذایی تعدیل و دستکاری گردد. به عنوان مثال کلیه ها ممکن است به وسیله بیماری التهابی و دژنراتیو تحت تأثیر قرار گیرند. اینگونه اختلالات باعث آسیب عملکرد طبیعی نفرونها می گردد. به علّت احتباس بیش از حد مواد زاید در بدن یا دفع بیش از حد بعضی از مواد ضروری بدن اختلالاتی در بدن ایجاد می گردد. بنابراین رژیم درمانی در این بیماران بر این گونه اختلالات ویژه استوار است. نارسایی مزمن کلیه و به دنبال آن درمان با همودیالیز از جمله عواملی است که نیاز به یک رژیم درمانی خاص را بر می انگیزد(۲۵). بیماری مزمن کلیوی واژه ی گسترده ای است که برای توصیف آسیب یا کاهش میزان پالایش کلیوی (GFR)[10] به مدّت سه ماه یا بیشتر به کار می رود(۶) و در برگیرنده ی طیفی از فرآیندهای مختلف پاتولوژیک همراه با عملکرد غیرطبیعی کلیه و افت پیشرونده در میزان تصفیه ی گلومرولی است(۵). این بیماری که بر اساس نتایج تحقیقات اخیر ۸/۱۶درصد از جمعیّت با سن ۲۰ سال و بالاتر در ایالت متحدّه ی آمریکا را مبتلا ساخته است ، با کاهش کیفیّت زندگی، افزایش هزینه های مراقبت بهداشتی و مرگ زودرس مبتلایان همراه بوده است(۶). افزایش سن، بیماریهای قلبی عروقی، دیابت، پرفشاری خون، چاقی، گلومرونفریت مزمن، بیماری کلیه پلی کیستیک، انسداد دوره ای تکرار شونده، پیلونفریت، نفروتوکسین ها، نارسایی حاد کلیه (ARF)[11](26)، بیماریهای مادرزادی، سرطانهای کلیوی(۶)، نژاد آفریقایی امریکایی و ژنتیک(۲۷) را می توان از جمله عوامل خطرزای این بیماری دانست. بیماری مزمن کلیوی، همچنین، در افرادی که تحصیلات کمتر از دبیرستان دارند نسبت به آنهایی که تحصیلات بالاتر از دبیرستان دارند، بسیار شایعتر است(۲۸). در این میان شایعترین علّت بیماری مزمن کلیوی نفروپاتی دیابتی(۵)، به ویژه دیابت نوع ۲ (در بیش از ۹۰ درصد موارد) می باشد(۲۸). تغییرات قلبی عروقی ناشی از دیابت با روندی آرام موجب کاهش خونرسانی کلیه و در نهایت منجر به صدماتی غیرقابل برگشت می شود(۲۷). پرفشاری خون در رتبه دوّم بعد از دیابت، عامل مهم ابتلا به بیماری مزمن کلیوی(۶)، به ویژه در سالمندان(۵) است که با تغییرات عروقی منجر به کاهش خونرسانی به کلیه ها و آسیب نفرونها می گردد(۲۷). با وجود آنکه پاتوفیزیولوژی بیماری مزمن هنوز به درستی شناخته نشده است، امّا اعتقاد بر این است که آسیب کلیه ها بر اثر التهاب حاد طولانی مدت رخ می دهد(۶) و فرایند آن با سیری تدریجی و نامحسوس سالیان متوالی و یا در پی عدم بهبودی از نارسایی حاد کلیه صورت می پذیرد(۲۶). نارسایی حاد کلیه به معنای کاهش ناگهانی در عملکرد کلیه ناشی از آسیب کلیه ها است(۶) که شایع ترین علل آن را ایسکمی و مسمومیت نفرونها تشکیل می دهند(۲۹). این عارضه اغلب با درمان و مداخلات سریع قابل برگشت است اما در موارد عدم درمان عامل بروز دهنده آن بیمار را به سرعت به سوی نارسایی مزمن کلیوی، سندرم اورمیک و مرگ سوق می دهد(۲۷). بنابراین بیماری مزمن کلیوی که اوج نارسایی حاد کلیوی می باشد به آهستگی و موذیانه پیشرفت می کند(۲۹). بیمار مبتلا به بیماری مزمن کلیوی در مراحل اولیّه ی بیماری، با وجود آسیبهای مشخص کلیوی، فاقد هرگونه علایم و نشانه ای بوده(۶) و یا ممکن است علایم خفیفی را تجربه کند. علایم و نشانه های مشخص بیماری معمولاً تا زمان آسیب شدید کلیه ها و عدم توان آنها در پاسخ به نیازهای بدن بروز نمی کنند(۲۹). بدین ترتیب بنیاد ملّی کلیه (NKF)[12]، برای شناسایی بهتر بیماری مزمن کلیوی، این بیماری را بر اساس GFR مبتلایان در ۵ مرحله طبقه بندی نموده است(جدول۲-۱) (۶).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۴-۴-۴) توسعه روستایی: میزان مبلغ اختصاص یافته در هر سال برای هر استان که صرف سرمایهگذاری در توسعه روستاها میشود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
عوامل فوق با بهره گرفتن از رگرسیون چند متغیره
قابل بررسی میباشد. در تحلیل رگرسیونی می توان بین یک متغیر مورد نظر به عنوان متغیر وابسته(پاسخ) و یک یا چند متغیر مستقل تعیینی (پیش بینی) رابطهای را معین کرده و از آن استفاده نمود. علاوه بر آن میتوان با بهره گرفتن از آزمونهای اقتصاد سنجی به این نتیجه رسید که کدامیک از متغیرهای مستقل روی متغیر وابسته تاثیر دارند. و می توان تاثیر متغیرهای مستقل را روی متغیر پاسخ آزمون نمود. که با بهره گرفتن از نرم افزارهای Eviewsبرای تجزیه و تحلیل دادهها بوده و در نهایت عوامل تاثیرگذار بر روی بهرهوری شناسایی میگردد. ۵-۴) جمعبندی: در این فصل روش و مدل استفاده شده در تحقیق و همچنین چگونگی بکارگیری مدل و نرم افزارهای مربوطه در راستای دستیابی به اهداف و پاسخ به سوالات و فرضیات شرح داده شد. و نتایج حاصل از مدل استفاده شده در فصل های آتی بیان میگردد. فصل پنجم: تجزیه و تحلیل دادهها ۱-۵) مقدمه: در این فصل اطلاعات حاصل از استخراج دادهها ارائه و در دو سطح از آمار استنباطی و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در سطح توصیفی از جداول آماری بهصورت جداول توصیفی، میانگین و میانه و در سطح استنباطی جهت سنجش فرضیات از تکنیکهای آمار استنباطی استفاده بعمل آمده است. جهت مشخص شدن ارتباط آماری متغیرهای وابسته با متغیر ملاک یا مستقل از ضریب همبستگی و رگرسیون چندمتغیره (گام به گام) استفاده شده است. همچنین بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارهای کامپیوتری اعم ازDEAP2،EViews استفاده شده است. لازم به ذکر است که نرم افزار Deap نتایج شاخص بهرهوری کل عوامل تولید مالم کوئیست را گزارش میدهد، انتخاب گزینه حداقل سازی نهاده یا حداکثر سازی ستانده در طی فرایند اندازه گیری بهرهوری، تغییری در نتایج خروجی به وجود نمیآورد. ۲-۵) تجزیه و تحلیل دادهها ۱-۲-۵) کارایی محاسبه شده: در این بخش با بهره گرفتن از نرم افزار DEAP2 به محاسبه انواع کارایی در۳ حالت زیر می پردازیم: الف) مدل۱ : که در این حالت داده ها عبارتند از: زمین، نیروی کار و ماشین آلات در هر استان میباشد. و میزان عملکرد محصول به عنوان ستانده میباشد. جدول (۱-۵): کارایی
نوع مقیاس |
کارایی فنی |
کارایی مدیریتی |
کارایی ناشی از مقیاس |
استانها |
بازده ثابت |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
آذربایجان شرقی |
بازده صعودی |
۰.۵۴۳ |
۰.۹۵۱ |
۰.۵۷۰ |
آذربایجان غربی |
بازده صعودی |
۰.۴۶۵ |
۱.۰۰۰ |
۰.۴۶۵ |
اردبیل |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
امامیه موقوف بودن بروجوب نفقه برتمکین پس آیا نفقه به محض وقوع عقد واجب می شود و نشوز و مستحق آن است یا آنکه نفقه واجب می گردد به تمکین ؟ دو قول است : قول اول به این که مطلق عقد کافی نمی باشد در وجوب نفقه به جهت سقوط نفقه ناشزه بالاجماع پس می گردد اقتضای عقد وجب نفقه را مشروط به تمکین و پس از تمکین نفقه واجب می شود . قول دوم : عقد واجب است مهر را – عقد نفقه را واجب نمی گردد نیز روایت شده که پیامبر (ص) ازدواج نموده و بعد از چند ساله دخول فرمودند و انفاق ننمودند مگر بعد از دخول پس نفقه از زمان دخول تعیین می گردد نه از زمان عقد و نشوز مانع نفقه می باشد [۹۵]. پس مردی که عقد می کند با زنی این توانایی را در خود می بیند که نفقه اش را بپردازد و اما چون نفقه ز زمان دخول برذمه مرد ثابت است و عرف جامعه گواه برهمین مطلب است و چون در زمان عقد این امر (دخول ) صورت نمی پذیرد پس نفقه در این دوران برذمه مرد نمی باشد و پرداخت نفقه از شرایط صحت عقد نمی باشد . «لیس التمکن من النفقه شرطا فی العقد نعم هوشرط فی وجوب الاجابه … توانایی در پرداخت نفق زوجه شرط صحت عقد نیست ولی توانایی در پرداخت شرط وجوب اجابه است [۹۶]» بخش دوم نفقه ی زوجه فصل دوم: مصادیق نفقه زوج اختلاف در مصادیق بیشتر اختلافات در فقه در خصوص نفقه زوجه مربوط به مصادیق آن است. در جواهر الکلام بیان شده که مایحتاج از جمله غذا، البسه، مسکن، خانه و وسایل آشپزی که به طور متعارف با وضع زن در آن شهر متناسب باشد.[۹۷] بعضی دیگر از فقها مصادیق دیگری به آن افزودهاند همانند وسائل تنظیف و آرایش از جمله شانه، کرم، صابون و هزینه حمام در صورت نیاز[۹۸] در تحریف الاحکام هم به طور کلی آمده است: آنچه زن بدان نیازمند است و در شأن چنین زنی در آن شهر است[۹۹]. آنچه در بیان این مصادیق مشاهده شود دین است که شارع مقدس کمیت و کیفیت و موضوع نفقه را به عرف واگذار کرده است که عنصر زمان و مکان نقش زیادی در آن دارد به ویژه آن که در قرآن کریم هم چنین جهتگیری در آن قابل مشاهده است «عاشروهن بالمعروف»[۱۰۰]، «فامساک بالمعروف او شریع باحسان»[۱۰۱] ، «علی المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف»[۱۰۲]. کلمه معروف در برخی تفاسیر به معنی امور متعارف تفسیر شده است. چنان که بعضی آوردهاند که «منظور از رزق و کسوه خرجی و لباس است و خدای عزوجل این خرجی را به معروف مقید کرده است. [۱۰۳] بعضی از مفسرین هم کلمه معروف را به معنای متناسب و شایسته تفسیر کردهاند. [۱۰۴] روشن است که ابهام در مفهوم خود باعث ابهام در مصادیق و در نتیجه اختلاف شده است ولی آنچه مشترکان همه این اختلافات است نقش زمان و مکان و عرف در تعیین نفقه است. که در اینجا به آنها اشاره میکنیم. کمیت وکیفیت مصادیق نفقه زوجه نفقه را از دو لحاظ می توان بررسی نمود . یکی از لحاظ کیفیت که همان معیار عرف است آنچه که متعلق به زوجه قرار میگیرد مثل (غذا – لباس و پوشاک ) و یکی از لحاظ کمیت که مراد چه حدی باید در نظر گرفت که مقدار و کمیتش اندازه خاصی ندارد بلکه ملاک را عرف زمان و مکان و شانیت زن قرار داده اند . ۱-۱-طعام : آن چیزی که انسان با آن شکمش را سیر نماید و معیار کیفیت چیزی که امثال آن در شهرش یا مکانش متعارف باشد و سازگار به مزاج او ووضعیت اجتماعی او باشد در ضمن عادت زوجه ی خویش را در نظر بگیرد مثلا : اگر عادت به گوشت داشته باشد واجب است آن را برایش معیا نماید یا آن چیزی که عادت داشته که اگر نخورد صدمه می بیند واجب است تهیه نماید مثل چای ، قهوه و امثال آن [۱۰۵].
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
کیفیت پرداخت نفقه طعام به دو صورت انجام می گیرد : ۱-پول یا مواد خام غذایی را در اختیار زوجه قرار دهد تا هر چه بخواهد با آن درست کند در این صورت مرد حق ندارد که زن خویش را ملزم به این کند که حتما با او غذا بخورد و اگر زن بخواهد خرجش را بدستش دهد تا آن هر چه بخواهد بکند تکلیف مرد برآن است که هر گونه زن مایل است نفقه اش را بپردازد . ۲-یا عین مواد پخته شده را می دهد مثل خرما ، نان و … پس اگر چنانچه مواد غذایی که دراختیار همسر خویش قرار می دهد مواد خام باشد باید هزینه ووسایل آماده شدن آن مثل : مواد سوختی ، نفت و گاز … را در اختیار همسرش قرار دهد حتی زوجه می تواند مثل دیگر نان خورهای زوج ( مادر ، خواهر …) برسریک سفره بنشیند و یا این که جدا که (مراد خود و همسرش ) باشد که در این صورت نیز مرد حق ندارد همسرش را مجبور نماید . نکته حائز اهمیت در پرداخت نفقه در زمینه طعام آن است که از لحاظ کمیت و کیفیت به عرف و شانیت زوجه ملاک قرار می دهیم[۱۰۶] . ۲-۱-پوشاک : در زمینه پوشاک دو نوع پوشش رادر نظر می گیریم یکی همان پوشش ظاهر از قبیل لباس و جامعه که فرد تن را با آن می پوشاند و دیگری فرش و رختخواب در واقع آن چیزهایی که خانه را با آن می پوشانند . در زمینه جامه و تن پوش تنها حقی که زن به گردن مرد دارد آن است که او را بپوشانند حال یا لباسی که صاحب او مالک شوهر است یا آن را اجاره کرده است[۱۰۷] . از لحاظ کیفیت پوشش به پوشش زنان آن شهر یا محل نگاه میکنیم یعنی تکلیف مرد در لباس چه استیجاری یا استعاری آن را تامین می نماید و متناسب با فصل و موقعیت اجتماعی زن باشد برای مثال (عرف جامعه ) اقتضاء می نماید که زنان لباس های متعدد برای منزل و مهمانی و امثال آن داشته باشد شوهر باید آنرا برای زن مهیا نماید . چنانچه زن ازخانواده و کسانی که اهل تجمل هستند باشد جامه ای جهت غیر خانه او لازم است و در زمستان نیز زیادتی جامه برای رفع سرما لازم است مثل پنبه دار یا پشم دار برای بیداری و لحاف برای زمان خواب . چنانچه مرد در دادن پوشاک به همسر خویش کوتاهی نماید مدتی که آن چیزی را که زوجه به آن نیازمند بوده است نداده باشد باید قضای آن را به جا آورد[۱۰۸] . کیفیت استفاده زوجه : اگر مرد لباسی برای همسر خویش تهیه نماید و بعد کمتر از آن مدت که باید زوجه استفاده نماید به سرقت برود برمرد واجب است لباسی دیگر بخرد اما اگر سالم بماد یا نو باشد و زوجه تقاضای لباسی دیگر نماید یا کمتر از آن مدت کهنه و مندرس نماید تکلیف مرد آن است که نیازی نیست بدل از آن تهیه نماید . مگر در یک صورت آن هم زمانی که بدون تقصیر زوجه باشد که در این صورت خرید لبا س نو برای پوشش زوجه لازم وواجب است و برذمه مرد ثابت است[۱۰۹] . نوع دیگر پوشش فرش ووسایل رختخواب می باشد در این زمینه زوجه حق دارد که برایش فرش تهیه شود که به وسیله آن زمین را بپوشاند و آنچه را که برای خواب مانند لحاف وتشک و بالش لازم دارد و حق استفاده و انتفاع از آن را دارد و در این زمینه نیز روجه باید تا جایی که مورداستفاده باشد استفاده نماید . ۳-۱-مسکن : ازدیگر اجزای نفقه مسکن زوجه می باشد همان سرپناهی که در آن سکونت داشته باشند ومایه آرامش و امنیت خانواده باشد . درباره کیفیت مسکن به امثال او در آن مکان نگاه می کنیم و خانه به گونه ای باید باشد که نیازمندیهای زوجه را برطرف نماید و متناسب با شانیت زوجه (مراد از کدام طبقه ) باشد مثلا : اگر از چادر نشینان باشد کوخ یا خیمه موئی جدا و متناسب به حال او را کفایتش می کند[۱۱۰] (در ماده ۱۱۱۴ ق و م به مسکن زوجه پرداخته است ) زن باید در منزلی که شوهر تهیه و تعیین می کند سکونت نماید نگر آنکه اختیار تعیین مسکن به زن داده شده باشد[۱۱۱] . چنانچه زوجه از زوج خویش در خواست خانه جدا نماید که جز او و همسرش کسی در آن سکنی نگزیند (مثل خانواده شوهر ) برمرد واجب است که آن را تهیه نماید البته در حد توانایی ووسع خویش حال چه خانه درست باشد یا اطاقی بیش نباشد یا اجاره ای یا عاریه کند برحسب وسع خویش موظف به تهیه منزل جدا برای همسرش می باشد[۱۱۲] . ماده ۱۱۱۵ ق . م به این امر اشاره نموده است اگر بودن زن و شوهر در یک منزل متضمن خوف و ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن می تواند مسکن علیحده اختیار نماید[۱۱۳] . تا زمانی که زن در باز گشتن به منزل مزبور معذور است نفقه برعهده شوهر خواهد بود . در این ماده و ۱۱۱۵ ق . م از سه خوف بیان شده است : ۱-ضرر جانی : مانند آنکه زن از ضرب و جرح شوهر یا کسان او خائف باشد ۲-ضرر مالی : مانند آنکه زن خائف باشد زوج یا کسان او اموال او را بروبایند
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
values of other variables ۱٫۲٫۱٫ append i to free agents list else append i to leaders list; مرحله ۵: ار آنجایی که این روش برای آن دسته از مسائلی طراحی شده است که شامل محدودیتهای Alldiff هستند، و عاملهای همسایه در این نوع مسائل نمی توانند مقادیر یکسانی را برای انتساب به متغیرشان انتخاب کنند، در مرحله ۱ مقدار دهی اولیه به صورت مقادیر غیرهمسان برای عاملهای همسایه انجام شد. در این مرحله عاملهای رهبر سعی می کنند با تعویض مقادیر انتسابی اشان با یکدیگر به افزایش امتیاز خود و اجتماعشان کمک کنند. هر رهبر این کار را بر اساس تابع اکتشافی کمترین برخورد انجام میدهد یعنی این مقدار جدید کمترین میزان نقض محدودیت را برای آن عامل ایجاد کند. هر عامل رهبر مقدار انتخابی عاملهای رهبر دیگر را برای انجام یک تعویض انتساب مناسب و افزایش امتیاز چک می کند. در صورتی یک تعویض مقدار صورت میگیرد که امتیاز هر دو یا حداقل یکی از دو عامل به صفر برسد. اگر این تعویض صورت گرفت عاملهایی که مقدار امتیازشان به صفر رسیده برچسبشان را از رهبر به عامل آزاد تغییر می دهند و این تغییر را با ثبت در CSCBOARD به اطلاع دیگر عاملها میرسانند. به محض مطلع شدن، بقیه عاملهای اجتماع نیز امتیازشان را به روز رسانی می کنند و در نهایت آن اجتماع نیز از بین میرود. در نهایت رهبر هر اجتماع عاملهایی که امتیازشان به صفر میرسد را از لیست اجتماعش حذف می کند. این روند جستجو برای یافتن عامل رهبری که بتوان با آن تعویض مقدار انجام داد ادامه مییابد تا زمانیکه دیگر هیچ تعویضی ممکن نباشد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
Algorithm 2: Assignment Exchange Operation Input: agent assignments, leaders list, free agents list, constraint graph and scores list Output: Updated scores list, constraint graph, leaders and free agents list
-
- for i=1 to Number Of Leader do
۱٫۱٫ for j=i to Number Of Leader do ۱٫۱٫۱٫ Temporary Exchange agent Assignment in place of Leader(i) and Leader(j) in agent assignment list; ۱٫۱٫۲٫ Computation score 0f Leader(i) and leader(j) ۱٫۱٫۳٫ if both Scores were zero ۱٫۱٫۳٫۱٫ Update Agent Assignments, Leaders and FreeAgents and scores list ۱٫۱٫۳٫۲٫ Release CSComunity Members of Leader(i) and Leader(j); مرحله ۶: زمانیکه هیچ تعویض دیگری بین رهبر اجتماعات ممکن نبود و امتیاز تمام عاملها نیز هنوز به صفر نرسیده بود رهبر هر اجتماع سعی می کند تعویض مقدار را با یک عامل آزاد انجام دهد. عامل آزاد در صورتی به درخواست تعویض یک رهبر پاسخ مثبت خواهد داد که این تعویض تأثیر منفی در امتیاز خودش نداشته باشد. مرحله ۷: اگر مرحله ۶ نیز پایان یافت اما هنوز الگوریتم خاتمه نیافته بود، عاملهای آزاد با تعویض انتساب بین خودشان به کمک عاملهای درگیر میآیند. Algorithm 3: Help by Free Agents Input: Number of Active Free Agents, AFAgent:=Active Free Agents; And Agent assignment Output: Active free agent and updated agent assignment;
-
- for i=1 to Number of Active Free Agents do
۱٫۱٫ for j=i+1 to Number of Active Free Agents do
Temporary Exchange agent Assignment in place of AFAgent(i) and AFAgent(j) in agent assignments list. Computation score 0f AFAgent(i) and AFAgent(j). if both Scores were zero Exchange Agent Assignment in place of AFAgent(i) and AFAgent(j) in agent assignment list. Remove AFAgent(i) form active free agents. break ,if Exchange done Successfully. مرحله ۸: در نهایت اگر هیچ تعویض انتساب موفقیت آمیزی از مراحل قبل ممکن نبود، عاملها با چند تعویض تصادفی بین خودشان به جستجو برای یافتن یک راه حل ادامه می دهند. مرحله ۹: الگوریتم خاتمه مییابد اگر امتیاز تمامی عاملها به صفر برسد. Algorithm 4: DACA(Distributed Alldiff Constraint Algorithm) for solving DCSPs with Alldiff constraints Input: agent assignments, leaders list, free agents list, constraint graph, scores list.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
علاوه بر قانونی بهروز، کارآمد و حمایتآمیز تقویت جایگاه خود تنظیمی و اخلاق حرفهای و نیز تاکید بر نظارتهای صنفی و مدنی، ابزارهای دیگری نیز نیاز است. قانون برای ایجاد نظم مطلوب در هر عرصهای لازم است، اما کافی نیست؛ به ویژه در عرصه فعالیتهایی که با مردم و حقوق آنها ارتباط بیشتری دارد، تجربه بشری نشان داده است که در اینگونه موارد باید علاوه بر استفاده از ابزارهای قانونی، به تقویت انگیزههای مشارکت جویانه نیز تاکید کرد و نظارتهای درونی را به کمک گرفت. فعالان رسانهای نیز از این قاعده مستثنا نیستند و به همین دلیل به موازات وضع قوانین، تدوین نظام نامههای اخلاق حرفهای نیز متداول گشته است. در میان رسانهها، البته مطبوعات در این زمینه بیشتر مورد توجه و دارای سابقه هستند. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تدوین اصول اخلاق حرفهای و تشویق اصحاب رسانهها به اجرای آن، ضمن آنکه هزینههای مادی و معنوی حاکمیت در وضع قوانین و نظارت بر اجرای آن را کاهش میدهد، چون با تمایلات و انگیزههای درونی فعالان رسانهها همسو است، ضمانت اجرای بیشتری خواهد داشت. این در حالی است که یکی از انتقادات وارد به قوانین رسانهای موجود در کشورها خلط مرزهای حقوق و اخلاق حرفهای است. این اشتباه موجب تبدیل قبح اخلاقی به قبح قانونی و سبکتر شدن تخلف در نگاه عمومی است؛ به ویژه آنکه در اینگونه موارد اصولاً مجازات متخلفان نیز ممکن نبوده و نیست. برای مثال در بند ۳ ماده ۶ قانون مطبوعات «تبلیغ و ترویج اسراف و تبذیر» به عنوان یکی از موارد «اخلال به مبانی و احکام اسلام و حقوق عمومی و خصوصی» ممنوع تلقی شده است؛ اما باید توجه داشت که علاوه بر ابهام مفهومی و دشواری داوری درباره مصداقها، نه در این قانون و نه در قوانین دیگر، مجازاتی برای متخلفان از آن تعیین نشده است و همین امر این دستور قانونی را عملاً بیاثر ساخته است؛ این در حالی است که اگر خودداری از «تبلیغ و ترویج اسراف و تبذیر» به عنوان یک وظیفه اخلاقی و رسالت اجتماعی تلقی شود، بیتردید موثرتر خواهد بود. شکی نیست که حتی با وضع بهترین قوانین و نیز ترویج اخلاق حرفهای، باز هم نمیتوان از نقض عمدی یا غیرعمدی مقررات آسوده خاطر بود. به هر حال و با هر انگیزهای گذر از خط قرمزهای قانونی ممکن بوده و هست؛ بنابراین نظارت بر کارکرد رسانهها امری اجتنابناپذیر است. با وجود این، نظارتهای دولتی که گاهی «نظارت قانونی» هم نامیده میشود، ضمن آنکه هزینههای مادی و معنوی فراوانی بر حکومتها تحمیل میکند، به طور طبیعی نمیتواند چنان گسترده باشد که همه فعالیتهای مطبوعاتی، رادیو و تلویزیونی، سینماها و دیگر انواع وسایل ارتباط جمعی را در بر بگیرد. به همین جهت استمداد از نهادهای صنفی و مدنی میتواند جایگزین مناسب و یا همکار سودمندی برای نظارتهای دولتی محسوب شود. با اعطای حق نظارت به نهادهای صنفی و تاکید بر آن، علاوه بر اینکه بار سنگینی از دوش دولت برداشته میشود، به دلیل تخصص و احیاناً بیطرفی نهادهای صنفی، آرای آنان از مقبولیت بیشتری در میان همان حرفه برخوردار است. برای مثال همانگونه که حکم سازمان نظام پزشکی در مورد کوتاهی و تخلف یک پزشک در انجام وظایف حرفهای مقبولیت بیشتری از حکم یک قاضی در جامعه پزشکی دارد، داوری یک تشکل صنفی خبرنگاری مبنی بر خروج یک خبرنگار از موازین حرفهای، پذیرش بیشتری در جامعه رسانهای دارد تا قضاوت یک نهاد دولتی یا قضایی. همچنین برای نظارت بر عملکرد رسانهها میتوان از نهادهای مردم نهاد و مدنی بهره فراوان برد. در بسیاری از کشورها، سازمانهای غیردولتی و مردمی به طور داوطلبانه و بر اساس علاقههای گروهی مراقب فعالیت رسانهها هستند؛ گروهی بر این نکته حساسیت دارند که مبادا حقوق کودکان در رسانهها نادیده گرفته شود و گروهی دیگر حفاظت از حقوق زنان را سرلوحه فعالیت خود قرار دادهاند. گروهی به مبارزه با دخانیات گرایش دارند و گروه دیگر به حفظ محیطزیست و …با تقویت جایگاه این سازمانها و تشویق آنان به نظارت بر کارکرد رسانهها میتوان بار سنگینی را از دوش دولت و قوه قضائیه برداشت. یکی از خلأهای قانونی در کشور ما نادیده گرفتن اینگونه ظرفیتهای وسیع، موثر و کمهزینه است. با اینکه در سالهای اخیر با گسترش فرهنگ مشارکت عمومی و مردمی شاهد تأسیس و فعالیت چندین تشکل حرفهای و صنفی بودهایم، باید به تحکیم مبانی حقوقی استقلال حرفهای مطبوعات (و به طور کلی رسانهها) نیز اندیشید. قانون مطبوعات و دیگر قوانین کنونی اشارهای به جایگاه و اختیارات اینگونه تشکلها ندارند و حداکثر آن است که در این زمینه به مقررات عام استناد شود همین وضعیت در مورد نهادهای غیردولتی و مردمی نیز وجود دارد و مجموعاً بازاندیشی در سازوکارهای حقوقی را ایجاب میکنند.[۶] ۱-۶ اخلاق اسلامی در مطبوعات اسلام که اخلاق، ارزشها و آرمانها را همواره حاکم بر تمام جنبههای حیات بشری و همه روابط فردی و اجتماعی معرفی میکند در حوزه انتقال خبر دارای رهنمودها و اصول و توصیههای روشن و شفاف است. از جمله اصول اخلاقی که دین مبین اسلام در حوزه خبرنگاری بر آن تاکید میکند، مسئولیت اجتماعی روزنامهنگار و رعایت مصالح عموم، توجه به حق مردم در دستیابی به اطلاعات سازنده و مفید، شجاعت در نقل حقایق، تاکید بر صداقت و عینیت خبر و احتراز از تحریف اخبار، توجه به اعتبار روایی منبع خبر، خودداری از مکر و خدعه در خبر، حفظ حرمت و حریم فرد و جامعه و در عین حال انتقاد سالم و عمل به وظیفه امانتداری جامعه است. اگر چه برخی هنجارها و ارزشها در مرحله تطبیق و اجرا ممکن است با تفسیر و تأویلهایی متعدد روبرو شوند اما اساس تعالیم اسلام اصول و اخلاق حرفهای خبررسانی را به گونهای شفاف تبیین ساخته است. اخلاق بیشتر امری اجتماعی است تا فردی و در واقع بستر مناسب اجتماعی است که شرایط رشد و توسعه اخلاقی خاص یا به عبارتی وابستگی و پایبندی به ارزشی خاص را فراهم میکند. وقتی صفت اسلامی را بر اخلاق میافزاییم، مرزی را برای آن تعیین کردهایم که محتوای آن با مرزبندی دیگر که حاوی صفتهای دیگر است میتواند متفاوت باشد.[۷] با توجه به ویژگیهایی که در خصوص مقوله اخلاق ذکر شد، اخلاق رسانهای امری درونی و مرتبط با ارزشها و هنجارهاست. بدین مفهوم که مجموعه قواعد و اصول اخلاق باید توسط ارتباطگر و سازمان ارتباطی رعایت شود و از این نظر با حقوق و قانون رسانهها متفاوت است. چه بسا بسیاری از شگردهای رسانهای که به ظاهر با هیچ اصل و بند و تبصرهای از حقوق و قانون تنافی نداشته باشد اما با اصول اخلاق منافات دارد. از سوی دیگر اخلاق رسانهای با ارزشها و هنجارها سروکار دارد، ارزشها و هنجارهایی که از درون فرهنگ جامعه و در جامعه اسلامی از درون فرهنگ اسلامی سر بر میآورد. لذا اخلاق رسانهای اگر چه تابع اصول و قواعدی کلی و جهان شمول است اما به سبب ریشه گرفتن آن از مجموعه ارزشهای بطن جامعه میتواند از جامعه و فرهنگی به جامعه و فرهنگ دیگر متفاوت و متغیر باشد. از اینرو تدوین اصول کلی اخلاق رسانهای به سادگی تدوین قواعد کلی حقوق رسانهها نیست و در هر فرهنگ و جامعهای، تعاریف و محدودههای خاص خود را دارد. در دایرهالمعارف بینالمللی ارتباطات، اخلاق رسانهای زیرمجموعهای از اخلاق عملی و یا حرفهای دانسته شده که از ترکیب توصیف و تئوری تشکیل شده است. در این دایرهالمعارف آمده است: اخلاق رسانهای شاخهای جدید ولی مهم از اخلاق حرفهای است … در قضاوتهای معنوی سطوح تصمیمگیرنده در رسانهها، اخلاق رسانهای از جایگاه ویژهای برخوردار است.[۸] اسلام به عنوان دین خاتم و منطبق با فطرت همه آدمیان، همه اصول اخلاقی یاد شده را مورد تاکید و تصریح قرار داده و آیات قرآن و احادیث و سیره رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار علیهمالسلام همگی مالامال از رهنمودهایی است که میتواند اصول حرفهای رسانهای اسلامی شمرده شود. ۱-۷ آزادی مطبوعات آزادی به معنای عام آن، همان داشتن حق و اختیار انتخاب عمل و رفتار، مانند آزادی عقیده، بیان، قلم، اجتماعات و رفتوآمد است. این آزادی در هر محدودهای از اجتماع یا در هر کشوری، به چگونگی نظام حاکم و اندیشه حاکمان بستگی دارد. خداوند پس از خلقت انسان او را ناطق ساخت و به شنیدن و گفتن و آموختن مسلح نمود. پس آیا رواست که انسانی، انسان دیگری را از گفتن باز دارد؟ «خلق الانسان * علمه البیان[۹]». انسان را آفرید، به او بیان آموخت. اگر به راز خلقت بیاندیشیم و زندگی پر از آزمون و خطای انسانها را بنگریم، خواهیم دید هر چه بیشتر بیاموزیم، درست بشنویم و درست بخوانیم، معرفت ما در زمینه خداشناسی، خودشناسی و دیگر شناسی بیشتر خواهد شد و به امر خداوند، هر که میداند باید بگوید و یاد دهد تا چراغ هدایت و فروغ دانایی خاموش نماند: «ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر[۱۰]»؛ و باید از میان شما، گروهى، [مردم را] به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند و آنان همان رستگارانند. در باب احترام به آزادی قلم و حراست و حفظ قداست و صداقت آن، همین بس که خداوند بدان سوگند خورده است «ن والقلم و ما یسطرون» یعنی ن قسم به قلم و آنچه مینگارد [۱۱]. حضرت علی (ع) هنگامی که از به خطر افتادن آزادی مردمان توسط نااهلان نگران بود فرمود: «ولی از این اندوهناکم که سرپرستی حکومت این امت بدست این بی خردان و نابکاران افتد، بین المال به غارت برند، آزادی بندگان خدا را سلب کنند و آنها را برده خویش سازند[۱۲]». آزادی عقیده و بیان در عصر کنونی در مجامع جهانی و همایشهای بینالمللی پیوسته مورد تاکید قرار گرفته و این مهم در قوانین اساسی همه کشورها پاس داشته شده است. در ماده ۱۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است: «هر کس حق دارد از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان میباشد». ماده ۱۹ همین اعلامیه تاکید میکند: «هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آنست
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
-
-
-
- تخفیف در حجم[۱۴۴]. بسیاری از بنگاههای گردشگری از جمله هتلها برای جلب مشتریانی که تعداد زیادی از اتاقهای هتل را برای یک دوره یا در طی سال خریداری میکنند، قیمتهایی ویژه تعیین میکنند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
- تخفیف بر اساس زمان خرید. این شیوه که شامل تخفیفهای فصلی میشود، قیمتهای پایینتری به مشتریانی که در زمان پایین بودن تقاضا اقدام به خرید میکنند، ارائه میدهد.
-
- قیمت گذاری تبعیضی. قیمتگذاری تبعیضی به معنی فروش خدمات به گروه خاصی از مشتریان در قیمتی پایینتر یا بالاتر است. قیمتگذاری تبعیضی میتواند بر مبنای معیارهایی از قبیل انتخاب بازار، نوع سرویس ارائه شده و مکان و زمان باشد. ارائه قیمت پایینتر به افرادی که زودتر از اقدام به خرید بلیط هواپیما میکنند نمونه این استراتژی قیمتگذاری است.
-
- مدیریت بازده[۱۴۵]. مدیریت بازده روشی برای مدیریت درآمدزای ظرفیت است که اولین بار در صنعت
حملونقل هوایی مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن بهطور گسترده در هتلها و سایر بنگاههای گردشگری مورد استفاده قرار گرفته است (ونهو، ۲۰۰۵). سیستمهای مدیریت بازده با هدف حداکثر کردن بازده یک هتل یا حاشیه سود آن مورد استفاده قرار میگیرند. این سیستمها به هتلها کمک میکنند تا بر اساس تقاضای موجود برای هتل، حاشیه سود آن را به حداکثر برسانند. مفهومی که در پس این شیوه قیمتگذاری وجود دارد، مدیریت موثر درآمد و اتاقهای موجود با بهره گرفتن از تفاوتهای قیمتگذاری براساس کشش تقاضا برای بخشهای مختلف از مشتریان است. یک سیستم مدیریت بازده مانع از این میشود که قیمت درنظر گرفته شده برای یک بخش از بازار به بخشی دیگر ارائه شود (کاتلر و همکاران، ۱۹۹۹).
- قیمت گذاری روانشناسانه که در آن قیمتها اندکی پایینتر ارائه میشوند تا مشتری احساس کند چیزی فراتر از آنچه پرداخته، دریافت میکند.
- قیمت گذاری لحظه آخر[۱۴۶]. در صنایع خدماتی چون گردشگری که قابلیت ذخیرهسازی محصول وجود ندارد، همواره بیم آن میرود که محصول از دست برود. این ویژگی منجر به ایجاد بازاری برای فروش آخرین محصولات باقیمانده[۱۴۷]به قیمتی بسیار پایینتر از قیمت پایه شدهاست. اگرچه استفاده از شیوههای مدیریت درآمد تا حد زیادی این مشکل را برطرف میکند اما بسیاری از فعالان صنعت مهمانداری مانند هتلهای کوچک از سیستمهای مدیریت بازده استفاده نمیکنند و بنابراین ناگزیر به استفاده از این استراتژی هستند.
- قیمتگذاری ترفیعی[۱۴۸]. در این شیوه شرکت محصولی را برای مدت کوتاه به قیمتی پایینتر از هزینههای واقعی آن ارائه کرده و یا خدمت/فراورده خاصی را بهصورت رایگان در کنار خرید یک محصول ارائه میکند. قیمت گذاری ترفیعی اشکال مختلفی میتواند به خود بگیرد. بهعنوان مثال، فروشگاههای دونات ممکن است یک فنجان قهوه را به ۲۵ سنت بفروشند با این علم که مشتریان برای یک فنجان قهوه به احتمال زیاد یک دونات خواهند خرید.
- قیمتگذاری ارزش[۱۴۹]. استراتژی قیمتگذاری ارزش، امروزه مترادف با “قیمت پایین برای همه روزها[۱۵۰]” شده است. قیمتگذاری ارزش میتواند بسیار خطرناک باشد اما در صورتی که به درستی درک و اجرا شود میتواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد. قیمتگذاری ارزش در سادهترین حالت به معنی ارائه قیمتی زیر قیمت رقبا بهطور دائم است. قیمتگذاری ارزش در شرایطی که شرکت توانایی کاهش قابل توجه هزینهها را نداشته باشد، خطرناک بوده و اغلب مناسب شرکتهایی است که قادرند با بهره گرفتن از قیمتهای پایین، سهم بازار بلندمدت خود را افزایش دهند.
در رویکرد چند مرحلهای، یک قیمت گذار باید عوامل زیر را در نظر بگیرد:
- سازگاری با عناصر آمیخته بازاریابی و استراژی (میل و موریسون، ۲۰۰۲).
برای رسیدن به یک قیمتگذاری موثر، اتخاذ رویکرد چند مرحلهای برمبنای فاکتورهای ذکر شده مورد نیاز است. این رویکرد به شرکت در تصمیمگیری در مورد بهترین رویکرد قیمتگذاری و مناسبترین سطح قیمت کمک میکند (ونهو، ۲۰۰۵). ۳-۵-۲- سطح فعالیتها و سازمان هر سازمانی، از یک سری منابع و داده ها، سود میبرد. این منابع و دادهها پردازش شده و به محصولات قابل ارائه به مشتری تبدیل میشوند. یکی از معمولترین ابزارهای بررسی منابع موجود “تحلیل زنجیره ارزش” است. یک زنجیره ارزش، سازمان را به صورت زنجیرهای از فعالیتها، در نظر میگیرد که به کالاها و خدمات خود ارزش اضافه میکند. این امر از طریق زنجیره عرضه که شامل همه تولیدکنندگان و توزیع کنندگان میباشد و نیازمند مدیریت زنجیره عرضه است، انجام میگیرد. در نتیجه، سازمان، یک حاشیه ارزش (حاشیه سود) را به عنوان سود، تولید میکند (بوهالیس، ۱۳۸۵). طبق نظریه زنجیره ارزش مایکل پورتر، فرایند فراهم کردن محصولات و خدمات یک کسبوکار را میتوان به صورت زنجیرهای از خلق ارزش نشان داد. زنجیره ارزش، فرایند خلق ارزش در یک بنگاه را نشان میدهد، هنگامی که مشتریان و تأمینکنندگان در این زنجیره ارزش قرار بگیرند، زنجیره ارزش صنعت شکل میگیرد زنجیره ارزش صنعت، نهتنها ارزش ارائه شده توسط یک بنگاه به صنعت، توانایی خلق ارزش برای مشتریان بنگاه را نشان میدهد بلکه همچنین نشان میدهد که آیا شرکت از مزیت رقابتی قوی در صنعت برخوردار است یا خیر (ژانگ، ۲۰۰۹). زنجیره ارزش را میتوان تمامی فعالیتهای بههم متصلی دانست که تجربه گردشگر از یک محصول را شکل میدهند. پون (۱۹۹۳)، این مفهوم را در صنعت گردشگری به کار برده تا بینشی در مورد چگونگی خلق ارزش در صنعت ایجاد کند. وی بین فعالیتهای اولیه و پشتیبان تمایز قائل شده و فعالیتهای اولیه در صنعت گردشگری را به شرح زیر بر میشمارد (پون، ۱۹۹۳، به نقل از ونهو، ۲۰۰۵):
- حمل و نقل ( مانند حمل وسایل و مدیریت بازده )؛
- خدمات در محل (مانند ترانسفر فروودگاهی، گشتهای بازدید)؛
- خدمات مشتری (رسیدگی به شکایات).
در گردشگری، اکثر فعالیتهای اولیه “پیشخوان[۱۵۱]” نامیده میشوند، زیرا توسط مصرفکننده قابل رویت هستند، در حالی که اکثر فعالیتهای حمایتی “پسخوان[۱۵۲]” نامیده میشوند، زیرا مصرف کنندگان با کارکنان این بخش ملاقات نمیکنند و با آنها تعاملی ندارند. فعالیتهای اولیه، فرایند تبدیل مواد اولیه یا دادهها را به محصول و سپس فرایند توزیع و رساندن آنها به دست مشتری از طریق فروش و بازاریابی برای محصولات و همچنین، خدمات پس از فروش را مورد بررسی قرار میدهد (پورتر، ۱۹۸۵؛ رابین، ۱۹۹۷؛ توربان ۲۰۰۲ و همکاران؛ به نقل از بوهالیس، ۲۰۰۳). فعالیتهای حمایتی صنعت گردشگری بسیار مشابه سایر صنایع هستند. این فعالیتها عبارتند از (پون، ۱۹۹۳، نقل از ونهو، ۲۰۰۵):
- زیر ساختهای بنگاه (مانند قراردادهای فرانشیز و مدیریت، مالی، همکاری استراتژیک)؛
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۲-۴-۱ شفاء روحی و فکری
یکی از نقشهای قرآن جنبهی شفابخشی آن است. در آیهی ۸۲ از سورهی اسراء میخوانیم: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا»؛[۲۶] و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان نازل میکنیم و ستمگران را جز خسران نمیافزاید.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در آیهی شریفه، دو جمله است که با در نظر گرفتن آن دو جمله، نکتهی موردنظر استفاده میشود. در جملهی نخست آیه آمده است: «قرآن مایهی شفا و رحمت مؤمنان است» و از طرف دیگر در جملهی پایانی آیه آمده است: «که همین قرآن در حق ظالمان و ستمگران نتیجهی معکوس دارد»؛ یعنی نه تنها در حق آنها شفا و رحمت نیست، بلکه مایهی خسران و زیان آنان است. این نقش از قرآن، تداعیبخش این مطلب است: آنان که خمیرمایهی وجودشان بر اثر ایمان به شکل الهی درآمده است، وقتی که نور حق را مشاهده کردند به استقبال آن میشتابند و آنرا آنگونه که از آنان خواسته شده، مورد توجه قرار میدهند. و همین امر باعث پاکسازی انواع بیماریهای فکری و اخلاقی آنان میشود و این همان نقش شفابخشی قرآن است. اما در مقابل، آنان که خمیرمایهی وجودشان بر اثر کفر و ظلم و نفاق، هویت دیگری پیدا کرده با مشاهدهی نور حق نه تنها به استقبال آن نمیروند، بلکه به مبارزه با آن برمیخیزند و همین مقابله و ستیز با حق، موجب افزایش پلیدی آنان و نیز موجب تقویت روح طغیانگری و سرکشی در آنان میشود. بنابراین، استقبال و توجه عملی به قرآن است که پیمودن پلههای بعدی از تکامل روحی را برای ما ممکن میسازد و باعث گشودن درهای عنایت الهی میشود.[۲۷] خداوند در آیه ۸۲ و ۸۳ سوره اسراء میفرماید: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ … وَإِذَآ أَنْعَمْنَا عَلَى الإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ». نکتهای که از این آیه استنباط میشود این که قرآن کریم عامل شفاء بیماریهای اخلاقی است بعد از این که میفرماید: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَهٌ» به نمونهای از بیماریهای اخلاقی بشر اشاره میکند که هنگامی که به نعمت میرسد به پروردگار خود پشت میکند و با حالت تکبّر دور میشود: «وَإِذَآ أَنْعَمْنَا عَلَى الإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ».[۲۸] نکتهی دیگری که از این آیه استفاده میشود این است که اگر قرآن ذاتاً، شفا شد هرگز هیچ مرضی در آن راه نمییابد و هرگاه شخصی به قرآن مراجعه نماید بدون شفا و درمان باز نمیگردد. خدای سبحان دربارهی قرآن نمیفرمایند که قرآن داروست بلکه میفرمایند او شفاست و اثر شفابخشی آن قطعی است و هر کس به محضر قرآن راه یابد و آنرا بفهمد و بپذیرد و عمل کند، به طور قطع مرضهای درونیاش از بین میرود مگر آنکه خود مریض، به قرآن مراجعه نکند و یا مراجعهاش از روی میل نباشد یا پس از مراجعه به قرآن، دستور و نسخهی شفابخش آنرا نپذیرد و یا عمل نکند یا عملش نادرست باشد و … .[۲۹]
۲-۲-۴-۲ عاقل شدن انسان
قرآن کریم، کتاب هدایت انسان است و لازم است او را در تمام ابعاد و استعدادهای ارزندهی وجودی وی هدایت و یاری کند و به همین دلیل، بخشی از رهنمودهای قرآن برای پرورش عقل و فکر انسان تنظیم شده و برخی دیگر به پرورش دل و جان او اختصاص دارد. تا آنجا که خدای سبحان گاهی نزول قرآن را برای تفکر و تعقل حصولی مردم و مؤمنان و علمآموزی به آنان معرفی میکند و گاهی برای شفای دل و جان و رسانیدن مردم به سلامت کامل و همیشگی میداند.[۳۰] در بخش نخست و در زمینهی علم، خطاب به رسول گرامی e میفرماید: «وَأَنزَلَ اللّهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ»؛[۳۱] نزول قرآن و کتاب و حکمت، تعلیمی است به تو که خود توانایی کسب آنرا نداشتی. و این نکته را نیز باید دانست که تعالیم قرآن برای عالم نمودن تنها نیست بلکه برای عاقل ساختن انسان است. قرآن کریم میفرماید: «وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ»؛[۳۲] ما این مثلهای حکیمانه و دقیق را برای مردم میآوریم ولی غیر از افراد عالم کسی این مثلها را تعقل نمیکند. این بیان نورانی نشان میدهد که علم، سرمایه و فکر، ابزار کار و عاقل شدن، هدف است. عالم شدن سخت نیست ولی عاقل شدن دشوار است و تمام تلاش دین برای این است که انسان را پس از عالم شدن عاقل کند و عاقل کسی است که معارف الهی را خوب بفهمد و آن فهمیدهها را خوب معتقد شود و در مقام عمل هم خوب عمل کند.[۳۳]
۲-۲-۴-۳ نجات از فتنهها
پیامبر اکرم r میفرمایند: ای مردم شما در زمان صلح و آرامش هستید و بر مرکب سفر سوارید و شتابان شما را به پیش میبرد. شاهد بودهاید که شب و ر وز و خورشید و ماه، هر نوی را کهنه میکنند و هر دوری را نزدیک میگردانند و هر وعده و وعیدی را به انجام میرسانند پس برای پیمودن این صحرای دور و دراز، زاد و توشه فراهم آورید. مقداد برخاست و عرض کرد: ای رسول خدا! میفرمایید چه کنیم؟ فرمود: دنیا سرای بلا و ابتلا و به سرآمدن و نیست شدن است. پس هرگاه کارها همچون پارههای شب تار بر شما تاریک و شبههناک شد به قرآن روی آورید، زیرا قرآن شفیعی است که شفاعتش پذیرفته است و شاکی و حضمی است که شکایتش قبول میشود. هر که قرآن را فراپیش خود قرار دهد او را به سوی بهشت کشاند و هر که آنرا پشت سر خویش نهد به سوی دوزخش کشاند. قرآن راهنمایی است که راه را نشان میدهد. قرآن کتاب تفصیل و روشنگری و تحصیل (حقایق) است، جداکنندهی میان حق و باطل است و شوخیبردار نیست. ظاهری دارد و باطنی؛ ظاهرش، حکم و دستور خداست و باطنش، علم خدای متعال. پس ظاهر آن محکم و استوار است و باطنش مرزها دارد و مرزهایش، مرزها دارد. شگفتیهایش بیشمار است و عجایب و غرایبش کهنه و تمام نمیشود. چراغهای هدایت و پرتوگاههای حکمت در قرآن است. برای کسی که انصاف داشته باشد راهنمایی به سوی معرفت و شناخت است. پس باید آدمی دقت نظر کند و انصاف را پیش چشمش آورد تا از هلاکت رهایی یابد و از تنگنا به در آید زیرا که اندیشیدن مایهی حیات دل شخص بینا و بابصیرت است. همچنان که آدمی به نور چراغ در تاریکیها راه میپیماید و نیکو میرهد و کم (در شبهات و تاریکیها) منتظر میماند.[۳۴] فصل سوم ۳- نقش هدایتی قرآن ۳-۱ دامنه هدایت ۳-۲ انواع هدایت ۳-۲-۱ هدایت عامه ۳-۲-۲ هدایت خاصه ۳-۲-۲-۱ هدایت تکوینی ۳-۲-۲-۲ هدایت تشریعی ۳-۳ روشهای هدایتی قرآن ۳-۳-۱ دعوت به تفکر ۳-۳-۱-۱ تعریف تفکر ۳-۳-۲-۱ چگونگی ایجاد تفکر ۳-۳-۲ دعوت به استقلال فکر و اندیشه ۳-۳-۳ دعوت به تعقل ۳-۴ آثار اطاعت از قرآن ۳-۴-۱ تأمین مصالح و منافع واقعی بشر ۳-۴-۲ مایه هدایت انسان ۳-۴-۳ زمینه ساز جلب رحمت الهی ۳-۴-۴ رهایی جامعه از انحطاط ۲-۱ شناخت ۲-۱-۱ دعوت قرآن به شناخت ۲-۱-۲ منابع شناخت ۲-۱-۲-۱ منابع شناخت در وجود انسان
دامنه هدایت
زمانی که جهل و ظلمت، جور و غارت و حیرت و ضلالت، سراسر جهان را فرا گرفته بود، امّتها در خواب غفلت بودند و رشتههای دوستی و انسانیّت از هم گسسته بود، سپس پیامبرe به میان خلق آمد در حالی که کتابهای پیامبران پیشین را تصدیق کرد و با نوری، هدایتگر انسانها شد که همه باید از آن اطاعت نمایند و آن نور قرآن کریم است. [۳۵] امام علیu میفرماید: «اِنّ هذا القُرآنِ هُوَ ناصِحُ الَّذی لایَغُشُّ و الهِادی الَّذی لایُضَلُّ وَ المُحَدِّثُ الّذی لایَکذِب»؛ به راستی که این قرآن خیرخواهی است که خیانت نکند و هدایتکنندهای است که گمراه ننماید و سخنگویی است که دروغ نگوید. [۳۶] از تأمل در قرآن و سخنان امام علیu در مییابیم که قرآن، متمسک به خود را به صراط مستقیم و طریق استوار هدایت میکنند. قرآن کریم به منظور هدایت همگان تنزل یافته است و تمام افرادی که در پهنه زمین و گستره زمان به سر میبرند از نور رهنمود او برخوردار خواهند شد و در فهم معارف آن، نه فرهنگ خاصی معتبر است که بدون آن نیل به اسرار قرآنی میسّر باشد و نه تمدّن مخصوصی مانع میشود که با داشتن آن از لطایف قرآنی محروم شد و با ابتلای به آن، بهرهمندی از رهآورد آسمانی او میسّر نباشد. خلاصه آنکه نه عربیّت شرط راهیابی به حقایق قرآنی است و نه عجمیت مانع نیل به ذخایر آن میباشد. «تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا».[۳۷] اگر کتابی از لحاظ وسعت حوزه رهنمود، جهان شمول باشد باید به زبان جهانیان سخن بگوید تا همگان را از فهم، نصیبی باشد و هیچکس بهانه نارسایی آن زبان و دستاویز آشنا نبودن با آن فرهنگ را نداشته باشد، لذا تنها زبانی که جهان گسترده بشریت را هماهنگ میکند همانا زبان فطرت است که فرهنگ مشترک انسانهاست و هر فردی به سهم خود از آن بهرهمند است و هیچکس بهانه بیگانگی با آن را ندارد و همیشه پاک و استوار، باقی است که خداوند فطرتآفرین، صیانت او را از هر گزندی تأمین فرمود:[۳۸] «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَهَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ…».[۳۹] قرآن کتاب هدایت است و هیچگونه ضلالتی در آن راه ندارد و به هیچ وجه ضلالتپذیر نیست. «هَـذَا بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمْ وَهُدًى وَرَحْمَهٌ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ».[۴۰] شک و تردید نیز نوعی ضلالت است پس در حریم هدایت قرآن، هیچ شکی وجود ندارد همچنانکه در متن نور، تاریکی را مجالی نیست به همین خاطر میفرماید: «ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ»[۴۱] یعنی نه شک در محتوای قرآن و نه در مبدأ فاعلی آن و نه تردید در مبدأ نهایی آن راه ندارد. قرآن عین هدایت است، اگر حقیقت قرآن، با انسانی باشد همانا او مهتدی خواهد بود و در هدایت او هیچگونه گمراهی راه ندارد و در نتیجه هیچگونه هراسی و نگرانی وجود نخواهد داشت.[۴۲] در ادامه به توضیحی پیرامون انواع هدایت میپردازیم.
۳-۲ انواع هدایت
۳-۲-۱ هدایت عامّه
هر موجودی که هستی او عین ذاتش نیست در تکامل خود نیازمند هست بالذات است، یعنی در راه رسیدن به کمال و در هدف، به آن نیازمند است یعنی خود کمال، محتاج به کامل بالذات میباشد و آن کامل محض که موجود امکانی را به سوی کمال مقرر او راهنمایی میکند هدایت او را برعهده دارد. بنابراین هدایت عبارت است از تعیین کمال مناسب یک شیء و راه رسیدن به آن کمال میباشد. بنابراین هر موجودی که کمال او عین ذاتش نیست، نیازمند به هدایت، خواهد بود و در کمال مناسب خود، محتاج به مکمل میباشد؛ خواه همراه کمال، آفریده شده باشد و خواه با پیمودن راه تکامل و خروج از قوه به فعل به آن رسیده باشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
برنامه چراغ های راهنمایی و رانندگی سرعت حرکت اتوبوس ها فاصله زمانی حرکت اتوبوس ها از ایستگاه اول مدت توقف در ایستگاه ها تایید مدل اصلی اصلاح مدل در صورت عدم صحت ودقت نتایج انجام مقایسه تاید مدل درصورت تایید صحت و دقت نتایج مدل ریاضی MATLAB انجام مقایسه و ارسال خروجی به مدل ریاضی در صورت تایید صحت ودقت مدل شبیه سازی انجام مقایسه و اصلاح مدل در صورت عدم تایید صحت ودقت مدل شبیه سازی نرم افزار AIMSUN خروجی مدل شبیه سازی با نرم افزار AIMSUN فاصله زمانی رسیدن اتوبوس ها به ایستگاه های میان مسیر فاصله زمانی رسیدن اتوبوس به ایستگاه های میان مسیر نرخ ورود مسافر به ایستگاه ها جدول مبدأ-مقصد خروجی مدل ریاضی طول صف در ایستگاه زمان انتظار جمعیت درون اتوبوس تعداد افراد پیاده و سوار شده کیلومتر نفر صندلی خالی ۴- ۳- فرضیه استفاده از سیستم اولویت دهی در تقاطع ها (TSP) روش کلی در این سیستم بر این اساس است که با تشخیص زمان عبور اتوبوس از تقاطع در صورت قرمز بودن چراغ وضعیت چراغ را به نفع اتوبوس تغییر میدهیم. برای اجرای سیستم اولویت دهی در فاصله مناسبی قبل از تقاطع ابزار تشخیص دهنده ای (detector) جهت تشخیص عبور اتوبوس و محاسبه زمان رسیدن اتوبوس به تقاطع تعبیه می شود. پس از عبور اتوبوس از مقابل این دستگاه و محاسبه زمان عبور اتوبوس از تقاطع مورد نظر در صورت قرمز بودن، چراغ در زمان رسیدن اتوبوس به تقاطع، وضعیت چراغ به نفع اتوبوس تغییر کرده و سبز میگردد. برای دادن اولویت سه روش چرخش فاز، تقسیم فاز و گسترش زمان چراغ سبز وجود دارد، که در این مدل از روش گسترش زمان چراغ سبز استفاده شده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ازجمله اشکالات وارد به طرح اجرای TSP اخلال در زمان بندی چراغ راهنمایی و رانندگی است، زیرا ممکن است چند اتوبوس با اختلاف زمانی کمی به تقاطع برسند، دوطرفه بودن مسیر حرکت اتوبوس ها احتمال این اتفاق را بیشتر می کند. تقاطع دو خط سامانه اتوبوس های تندرو نیز می تواند باعث ایجاد مشکلات بیشتری شود. ممکن است اجرای این روش در بعضی موارد اثر چندانی بر زمان طی کل مسیر نداشته باشد، لیکن از ایجاد بهم ریختگی (افزایش واریانس) در توزیع آماری سرفاصله زمانی بین اتوبوس ها به علت برخورد با چراغ قرمز جلوگیری می کند و این امر می تواند تاثیر قابل توجهی در عملکرد سامانه اتوبوس های تندرو از نظر زمان انتظار و قابلیت اطمینان زمان انتظار داشته باشد. لازم به ذکر است برای رسیدن به این هدف باید در تقاطع های متوالی و پشت سر هم این سیستم پیاده شود، و اگر به هر دلیلی این امر محقق نشود، عملکرد این روش از نظر کاهش واریانس سرفاصله زمانی رسیدن اتوبوس ها کاهش پیدا می کند. ۴- ۴- زمان بندی چراغ های راهنمایی و رانندگی می توان برای افزایش سرعت و قابلیت اطمینان در زمان بندی حرکت اتوبوس ها از روش زمان بندی چراغ های راهنمایی و رانندگی استفاده کرد. در این روش هیچ تغیری در نسبت زمان فاز سبز و قرمز چراغ ها ایجاد نمی شود، همچنین در زمان رسیدن اتوبوس ها به تقاطع نیز تغییری در عملکرد چراغ ها ایجاد نمی شود، در این روش فقط زمان بندی اجرای فاز ها به گونه ای تنظیم می شود، که فاصله زمانی بین دو تقاطع به اندازه اختلف زمانی شروع فاز سبز باشد. یعنی وقتی اتوبوس در تقاطع اول از چراغ سبز عبور می کند، در زمان رسیدن به تقاطع بعدی نیز با چراغ سبز مواجه شود. برای این امر لازم است سیکل چراغ ها در دو تقاطع برابر باشدو اختلاف فاز آن ها به اندازه زمان لازم جهت طی مسافت بین دو تقاطع باشد. اجرای این طرح در تقاطع های شلوغ و پر رفت آمد مشکلی ایجاد نمیکند، زیرا فقط لازم زمان فاز چراغ ها مدیریت شود وزمان سیکل تقاطع ها یکسان شود که این امر اخلالی در عملکرد چراغ ایجاد نمیکند. لیکن اجرای این طرح نیز با مشکلاتی مواجه است که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: اگر در مورد اجرای سیستم اولویت دهی بهتر بود در تقاطع های متوالی و پشت سر هم اجرا شود این روش لزوماً باید در تقاطع های متوالی و پشت سر هم اجرا شود و اگر اجرای آن به هر دلیلی در یک تقاطع با اخلال همراه شود، عملکرد تقاطع بعدی نیز با اخلال مواجه می شود. همچنین اگر در مورد روش اولویت دهی در تقاطع ها به دلیل ایجاد اخلال شدید در عملکرد چراغ راهنمایی بهتر بود از آن به صورت همزمان در دو جهت یک مسیر خود داری شود، در این روش عملاً امکان استفاده در دوجهت مخالف وجود ندارد. این روش در مقاطعی از مسیر که واریانس زمان طی مسافت بین دو ایستگاه به هر دلیلی مثل اشتراک مسیر اتوبوس ها، خودروهای شخصی، زمان توقف های متفاوت در ایستگاه ها و … زیاد باشد، باز دهی این روش کاهش چشم گیری مییابد. برخی از مزیت های این روش نیز عبارتند از: عدم اخلال در عملکرد چراغ راهنمایی در زمان عبور اتوبوس امکان اجرا در دو مسیر وارد شده به یک تقاطع عدم نیاز به تغیر نسبت زمان چراغ سبز به قرمز … . ۴-۵- فرضیه استفاده از خطوط سریع السیر (توقف محدود) ۴-۵-۱- لزوم استفاده از خطوط سریع السیر (توقف محدود): یکی از عمده ترین اشکالات خطوط اتوبوس عدم هماهنگی عرضه و تقاضا در طول خطوط است. برای مثال فرض کنید در یک خط هر دو دقیقه یک اتوبوس با ظرفیت ۱۰۰ نفر وارد خط شود، در ایستگاه اول و ایستگاه های ابتدای مسیر ظرفیت کاف ی برای مسافران وجود دارد، ولی با رسیدن به ایستگاه های مهم میان خط به علت پر شدن ظرفیت اتوبوس فضای کافی برای مسافران وجود ندارد، در چنین شرایطی افزایش تعداد اتوبوس جهت پاسخ به تقاضا در ایستگاه های میانی با دو اشکال عمده همراه است: محدودیت ارسال اتوبوس از نظر تعداد ناوگان موجود و ظرفیت پذیرش خط، زیرا کاهش بیش از حد سرفاصله زمانی باعث می شود چند اتوبوس ها پشت سر هم گیر کرده و عملکرد آنها به شدت کاهش پیدا می کند. افزایش تعداد اتوبوس به قصد پاسخ به تقاضای ایستگاه های میانی لزوماً باعث خالی ماندن ظرفیت خط در ایستگاه های اول خط میگردد، به عبارتی شاخص کیلومتر نفر صندلی خالی که یک شاخص منفی است به شدت افزایش پیدا می کند. معمولاً در ایستگاه های ابتدا و انتهای مسیر ظرفیت خالی به شدت بیش از تقاضا است که این باعث کاهش بازده یا راندمان سیستم میگردد، از طرف دیگر در ایستگاه های میانی نیز تقاضا بیش از ظرفیت است که این اختلاف هرچند کم در ساعات اوج ترافیک باعث ایجاد صف هایی با طول بیش از ۱۰۰ نفر می شود و تراکم بیش از اندازه ای در اتوبوس ها ایجاد می کند. با توجه به عدم امکان افزایش تعداد ناوگان به دلایل ذکر شده، استفاده از یک خط با توقف های محدود در ایستگاه هایی با تقاضای بالا به صورت موازی با خط فعلی می تواند این مشکل را تا حد زیادی مرتفع کند. ۴-۵-۲- مزیت استفاده از خطوط سریع السیر (توقف محدود): اضافه کردن یک خط سریع السیر یا توقف محدود در کنار خط اصلی مزیت های زیر را به همراه دارد: افزایش ظرفیت جا به جایی در ایستگاه هایی که خط جدید در آن ها توقف می کند. افزایش سرعت جا به جایی بین ایستگاه های خط جدید که می توان باعث انتقال تقاضا به این ایستگاه ها شود. کاهش طول صف در ایستگاه هایی که خط جدید در آن ها توقف می کند. کاهش تراکم مسافران دورن اتوبوس در فواصل بین ایستگاه های میانی. ۴-۵-۳- طراحی خطوط سریع السیر (توقف محدود) به صورت یک خط موازی: در این رویکرد از یک خط موازیخط اصلی با تعداد محدودی توقف در ایستگاه هایی با رفت و آمد بالا استفاده می شود (شکل۴-۱۲). جهت مشخص کردن بهترین حالت انتخاب ایستگاه ها و تعداد اتوبوس های اختصاص داده شده به این خط میتوان به جدول مبدأ-مقصد مراجعه کرد و با در نظر گرفتن نرخ ورود مسافران به هر ایستگاه، ایستگاه های پر رفت آمد و مناسب جهت پیاده سازی این روش را انتخاب کرد. باید به این نکته توجه داشت که تعداد توقف زیاد هم عملاً باعث کاهش اثر خط سریع السیر و گیج شدن مسافران می شود. به عنوان مثال برای خطی که ۲۰ ایستگاه دارد و ۳ توقف (غیر از ایستگاه اول وآخر) را جهت سرویس توقف محدود در نظر میگیریم. (شکل۴-۱۲). برای انتخاب درصد بهینه تخصیص ناوگان به جدول مبدأ-مقصد مراجعه میکنیم. ایجاد این خطوط با دو محدودیت عمده مواجه است:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۵- آزمایشات کنترل فرمولاسیون های پراکندگی جامد تهیه شده ۳-۵-۱- حلالیت اشباع پس از تهیه فرمولاسیونهای پراکندگی جامد به منظور محاسبه حلالیت اشباع معادل ۲۵ میلی گرم دارو، از پودر پراکندگی جامد از هر یک از فرمولاسیونها وزن شد و در بشر حاوی ۲۵ میلی لیتر آب مقطر به مدت ۲۴ ساعت هم خورد و جذب محلول حاصل پس از سانتریفوژ و عبور از کاغذ صافی خوانده شد و نتایج آن در جداول ۴-۳، ۴-۴، ۴-۵، ۴-۶، ۴-۷، ۴-۸ آمده است. ۳-۵-۲- مطالعه آماری حلالیت اشباع به منظور انتخاب فرمولاسیونهای برتر برای انتخاب فرمولاسیونهای برتر از هر گروه از برنامه SPSS 19 با روش T test استفاده شد. که مقایسه به این صورت بود که ابتدا حلالیت اشباع همه موادی که با دارو استفاده شده بودند با حلالیت اشباع داروی خالص مقایسه شد. لازم به ذکر است که تمامی موادی که برای افزایش حلالیت استفاده شده بودند، حلالیت این داروی کم محلول را به شکل معناداری (۰۵/۰> Pvalue ) افزایش داده اند. اما هدف اصلی انتخاب بهترین فرمولاسیونها از هر گروه میباشد. این مقایسه ها در هر گروه ابتدا بین نسبتهای مختلف هر پلیمر از آن گروه انجام شد. بعد از انتخاب بهترین فرمول از هر پلیمر، مقایسه بین نسبتهای برتر پلیمرهای یک گروه انجام شد تا پلیمر برتر با نسبت مشخص در آن گروه تعیین شود؛ نهایتا ۶ فرمول برتر مشخص شد و آزمایشهای تکمیلی بر روی آنها انجام شد. نتایج این مطالعات آماری به تفصیل در فصل چهار آمده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳-۶- آزمایشات تکمیلی بر روی فرمولاسیون های منتخب جهت انجام آزمایشات تکمیلی فرمولاسیون های برتر از آنها قرص ساخته شد. بدین صورت که مشابه نمونه بازار که حاوی ۲۰ میلیگرم دارو می باشد، مقداری از فرمول تهیه شده که معادل ۲۰ میلیگرم دارو داشت به وسیله ترازوی آنالیتیکال وزن شد و سپس معادل ۲-۱ % وزنش به آن منیزیم استئارات به عنوان لوبریفیان اضافه شد و سپس پرس گردید. ۳-۶-۱- تعیین مقدار ماده موثره قرص تهیه شده از فرمولاسیون های منتخب برای تعیین مقدار ماده موثره هر قرص، ابتدا از هر فرمولاسیون ۳ عدد قرص انتخاب شده،جداگانه توزین شد و در هاون پودر نموده و در بالن ۵۰۰ میلی لیتر ریخته شد و به حجم رسید. این سه بالن بر روی استیرر به مدت یک ساعت هم خورد، پس از سانتریفوژ و عبور از کاغذ صافی جذب آنها خوانده شد. جدول ۴-۲۱ نتایج حاصل از تعیین مقدار ماده موثره فرمولهای برتر را نشان میدهد. ۳-۶-۲- آزمون سرعت انحلال روی فرمولاسیونهای منتخب برای مقایسه سرعت انحلال،قرص های ساخته شده از بهترین فرمولاسیون ها و داروی بازار در سل دستگاه dissolution حاوی ۹۰۰ میلی لیتر بافر فسفات و ۵/۰ % sls با ۷ PH= قرار گرفت.(آپاراتوسɪɪ،دمای ۵/۰±۳۷،دور چرخشrpm50). در زمان های ۵،۱۰،۱۵،۲۰،۲۵،۳۰،۴۵،۶۰ دقیقه نمونه گیری به میزان ۵ سی سی از محلول انجام شد و سپس توسط محیط انحلال جایگزین گردید در نهایت جذب نمونه ها با بهره گرفتن از دستگاه اسپکتروفتومترUV در طول موج ۲۳۹ نانومتر اندازه گیری شد. ۳-۶-۳- بررسی شباهت میان فرمولاسیون های منتخب فرمولاسیون هایی که سرعت انحلال نزدیک به هم داشتند با بهره گرفتن از فاکتور شباهت که با کمک فرمول زیر بدست می آید بررسی شدند. F2=50×۱۰g{[1+1/n Σnn=1 (Rt-Tt)2]-0.5 ×۱۰۰} که در آن n تعداد زمان های نمونه گیری است.Rt درصد آزادسازی نمونه رفرنس و Tt درصد آزادسازی نمونه مورد مطالعه است.F2 می تواند بین ۰ تا ۱۰۰ باشد.اگر بالای ۵۰ باشد یعنی دو نمونه شبیه هستند. ۳-۶-۴- مطالعه جریان پذیری فرمولاسیونهای منتخب برای تعیین جریان پذیری از اندیس کار و ضریب هاسنر استفاده شد.بدین منظور ۱ گرم از هر فرمول ساخته شده در مزور با حجم ۵ میلی لیتر ریخته شد.حجم ابتدایی(حجم ظاهری) ثبت گردید.مزور حاوی جرم مشخص از پودر از ارتفاع cm5/2، ۱۰۰ بار روی صفحه چوبی ضربه زده شد تا به حجم ثابتی رسید.این حجم ثانویه (حجم ضربه ایی) نیز ثبت گردید.سپس با کمک فرمول ذکر شده اندیس کار و ضریب هاسنر بدست آمد. نتایج حاصل از این محاسبات در جدول قابل ملاحظه است. ۳-۶-۵- تعیین حلالیت اشباع اختلاط فیزیکی فرمولاسیونهای برتر اختلاط فیزیکی فرمولاسیونهای برتر به منظور تعیین اینکه صرفا خود پلیمر باعث افزایش حلالیت شده است یا اینکه علاوه بر آن، روشی که برای ساخت آنها به کار رفته هم روی حلالیت اثر داشته است ساخته شد. بر اساس نسبت پلیمر به دارو فرمولاسیون های برتر مقدار مشخص از دارو و پلیمر وزن شد و به روش اختلاط هندسی مخلوط گردید و از الک عبور داده شد. به منظور محاسبه حلالیت اشباع معادل ۲۵ میلی گرم دارو، از پودر پراکندگی جامد از هر یک از فرمولاسیونها وزن شد و در بشر حاوی ۲۵ میلی لیتر آب مقطر به مدت ۲۴ ساعت هم خورد و جذب محلول حاصل پس از سانتریفوژ و عبور از کاغذ صافی خوانده شد. ۳-۶-۶- مطالعه جریان پذیری اختلاط فیزیکی فرمولاسیونهای منتخب برای تعیین جریان پذیری از اندیس کار و ضریب هاسنر استفاده شد.بدین منظور ۱ گرم از هر فرمول ساخته شده در مزور با حجم ۵ میلی لیتر ریخته شد.حجم ابتدایی(حجم ظاهری) ثبت گردید.مزور حاوی جرم مشخص از پودر از ارتفاع cm5/2، ۱۰۰ بار روی صفحه چوبی ضربه زده شد تا به حجم ثابتی رسید.این حجم ثانویه (حجم ضربه ایی) نیز ثبت گردید.سپس با کمک فرمول ذکر شده اندیس کار و ضریب هاسنر مطالعه شد.نتایج حاصل از این محاسبات در جدول قابل ملاحظه است. ۳-۶-۷- بررسی طیف های FTIR فرمولاسیون برت ر به منظور بررسی تداخل احتمالی دارو-حامل، فرمولاسیون با بیشترین محلولیت،مخلوط فیزیکی دارو-حامل،دارو و حامل خالص تحت مطالعات FTIR spectroscopic قرار گرفتند.این آزمایش توسط FTIR اسپکتروفتومتر و با روش پلت KBr انجام شد.ابتدا نمونه مورد نظر به نسبت ۱ به ۲۰۰ با KBr مخلوط شد،سپس از مخلوط مورد نظر قرص با قطرcm1 تهیه شد که تحت تابش اشعه قرار گرفت.نمودارهای نتایج حاصل از این بررسی را نشان می دهند. ۳-۶-۸- بررسی دیاگرام های حاصل از DSC فرمولاسیون برتر این آزمون در دستگاه DSC60 با سرعت حرارت دهی ۱۰ درجه بر دقیقه از ۰ تا ۲۰۰ درجه سانتیگراد تحت گاز نیتروژن و با جریان ۳۰ میلی لیتر انجام شد. این آزمون نیز به منظور بررسی تداخل احتمالی دارو- پلیمر در فرمولاسیون B10 انجام شد.فرمولاسیون B10 ،سیمواستاتین،PEG4000 ،اختلاط فیزیکی سیمواستاتین و PEG4000،تحت این آزمایش قرار گرفتند.طیف حاصل از DSC این مواد را می توان در نمودارهای مشاهده نمود. فصل چهارم: نتایج ۴-۱- نتایج حاصل از مطالعات پیش فرمولاسیون الف – نتایج حاصل از بررسی طیف UV سیمواستاتین نمودار ۴-۱ طیف UV مندرج در رفرنس را نشان میدهد و نمودار ۴-۲ طیف UV غلظت مشخصی از سیمواستاتین را در طول موج ۴۰۰-۲۰۰ نانومتر نشان میدهد. چنان که مشاهده می شود این دو طیف بر یکدیگر منطبق هستند. نمودار۴-۱٫ طیف UV سیمواستاتین مندرج در رفرنس نمودار۴-۲٫ نمودار طیف UV نمونه پودر سیمواستاتین ب– نتایج حاصل از رسم نمودار استاندارد سیمواستاتین در محیط آب مقطر جذب غلظت های مختلف سیمواستاتین در محیط آب مقطر جهت رسم نمودار در طول موج ۲۳۹ نانومتر در جدول۴-۲ آورده شده است. با بهره گرفتن از داده های این جدول نمودار استاندارد سیمواستاتین رسم شده و ضریب رگرسیون آن ( R2) برابر ۹۹۹/۰ بود. جدول ۴-۲- جذب غلظت های مختلف سیمواستاتین در محیط آب مقطر در طول موج ۲۳۹ نانومتر
غلظت ( µg/ml )
جذب
X ± SD
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
لی لیک نیز بی آنکه مداخله را در بعد بشر دوستانه تعریف نماید به انگیزه مداخله اشاره کرده و با وروی در این زمینه وحدت نظر دارد: «حتی اگر خطر بالقوه ای حیات یک جامعه انسانی را تهدید کند بایستی مداخله نماید زیرا در چنین شرایطی غیر منطقی است منتظر وقوع حادثه باشیم.»[۵۵] عدم ارائه تعریف دقیق از مداخله بشر دوستانه و بیان شروط مشروعیت آن از جانب علمای حقوق بین الملل شاید به این دلیل باشد که آنها اصل عدم مداخله را به عنوان قاعده آمره بین المللی به رسمیت شناخته و معتقدند چنین اصلی با هیچ توجیهی خدشه پذیر نیست مگر اینکه دلائل از پیش تعریف شده ای باعث پذیرش استثنائی بر این اصل شود. آنچنان که از تعریف علمای فوق الذکر بر می آید آنان این استثنای وارد بر اصل را وجود انگیزه بشر دوستانه در مداخله بیان می دارند. قدرت های بزرگ به بهانه های واهی و با انگیزه تضمین منافع شخصی خود مبادرت به مداخله تحت عنوان بشر دوستانه در امورد داخلی کشورها نمایند. از طرف دیگر تنوع تکثر فرهنگی حاکم بر جامعه بین المللی وجود تفاسیر متفاوت و بعضا متضاد از حقوق اساسی بشر ارائه معیار دقیق و تعریف شده ای از حقوق اساسی بشر را عملا غیر ممکن می سازد. لذا بهتر است برای حفظ امنیت و آرامش بین المللی دامنه چنین تعریفی را هر چه بیشتر محدود نمود و تصمیم گیری در این زمینه را به مرجع صالح بین المللی یعنی سازمان ملل واگذار کرد تا در قالب قطعنامه های مصوب مجمع عمومی تکلیف را روشن نماید.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در این زمینه می توان به بیانیه های جهانی حقوق بشر و میثاق حقوق مدنی و سیاسی، میثاق کشتار جمعی و میثاق جرائم مربوط به تبعیض نژادی و نیز اسناد مربوط به حقوق پناهندگی اشاره نمود. اما همانظور که گفته شد هنوز یک توافق اصولی و الگوی هماهنگ جهت شناسایی نقض حقوق بشر و آزادی های اساسی وجود ندارد.[۵۶] ب- در خصوص افراد تحت الحمایه مداخله بشر دوستانه نیز میان حقوقدانان بین المللی اختلاف نظر وجود دارد. همانطور که در مبحث قبل گفته شد در ابتدا مداخله بشر دوستانه برای حمایت از اقلیت ها بویژه اقلیت های مذهبی صورت می گرفت و دولتهای اروپایی بارها در جهت حمایت از مسیحیان اقدام به چنین مداخلاتی نموده اند. با گسترش روابط تجاری دولتهای غربی با سایر مناطق جهان مداخله بشر دوستانه به نفع اتباع آنها در قلمرو دولتهای بیگانه بود و بالاخره در قرن بیستم با تحولات گسترده ای که در جامعه بین المللی به وجود آمد این موضوع شامل کل بشریت گردید.[۵۷] از نظر وروی، دخالت برای حمایت از اتباع در خارج از کشور با توجیه متفاوتی انجام می شود و تاثیر کمتری بر استقلال سیاسی و تمامیت ارضی دولت مورد مداخله دارد. این نوع دخالت عموما براساس اصل ((دفاع مشروع)) توجیه می شود.[۵۸] خود یاری[۵۹] و حفاظت از خود[۶۰] و ضرورت[۶۱] در این زمان نه تنها حمایت از حق بشریت جدای از محدوده دولت ملی و در سطح بین المللی هیچ گونه وجهه جهانی نکرد بلکه بدون پی ریزی پایه های تئوریکی آن، مداخلات متعددی با انگیزه بشر دوستانه در امور دیگر صورت گرفت و این عامل باعث شد بدبینی جهانی نسبت به آن ظهور کند. در آن دسته مداخلاتی که برای نجات اتباع خودی صورت گرفت، عنوان مداخلات بشر دوستانه گرفت.[۶۲] در قرن ۱۹ دخالت نظامی در جهت حمایت اتباع، موضوع عادی بود بطوریکه نیروهای نظامی بین سالهای ۱۹۱۳ تا ۱۹۲۷ حداقل در هفتاد مورد با این توجیه وارد سرزمین دولتهای دیگر شدند.[۶۳] هدف برخی دخالتها نه حمایت از اتباع بخاطر خطر فوری، بلکه ایجاد تضمین های امنیتی آینده نیز بوده است و حتی در مواردی، حکومت دولت مورد مداخله را سرنگون کرده و حکومت دیگری را بر سر کار آورده اند تا به سیاست ملی دولت مداخله کننده گردن نهد.[۶۴] به طور کلی هر چند که در قرن ۱۹، مداخله به نفع اتباع تقریبا به صورت یک قاعده عرضی شده بود، اما وجود شرایطی، استفاده از آن را به موارد استثنائی محدود می کرد. فوری بودن خطر، به نیروهای نظامی به عنوان آخرین چاره و تناسب اقدام نظامی از جمله آن بود.[۶۵] بهرحال در دوره پیش از جنگ جهانی اول، علیرغم اختلافی که در خصوص مبنای حقوقی پیش از منشور در ملل متحد مداخلات یک جانبه غالبا به نفع اتباع و غیر اتباعشان انجام پذیرفته است. پس از تصویب منشور مناغشات مختلفی در خصوص این نوع مداخله وجود دارد. به رغم برخی ماده منشور چنین مداخله ای را مشروع تلقی کرده است در صورتی که موجب ماده ۵۱ منشور حق دفاع مشروع زمانی وجود دارد که ((حمله مسلحانه ای)) به وقوع پیوسته باشد. بنابراین اگر در قلمرو کشوری جان و آزادی اتباع کشور مداخله کننده مورد تهدید واقع شده باشد، یا چنین تهدیدی از جانب گروهک های تروریستی واقع در آن کشور به وقوع بپیوندد دیگر نمی توان به ماده ۵۱ استناد نمود.[۶۶] از طرف دیگر عده ای بر این اعتقادند که وجود ماده ۵۱ در منشور علت این مساله است که حق دفاع از خود عرفی دست نخورده باقی مانده است. در پاسخ باید گفت که به موجب منشور چنین حقی فقط در صورتی قابل اعمال است ((حمله مسلحانه)) ای علیه یک کشور به وقوع پیوسته باشد.[۶۷] بهرحال باید اذعان داشت که ماده ۵۱ یک استشنا نیست به منع کلی توسل به زور مندرج در بند ۴ ماده ۲ منشور است و این یک اصل کلی تفسیر است که استشنائات یک قاعده عمومی باید به گونه ای تفسیر شوند که آن قاعده کلی را تضعیف نکنند.[۶۸] عده ای در توجیه مداخله نظامی به نفع اتباع کشور خویش چنین بیان می دارند که بند چهارم ماده دوم کاربرد زور علیه تمامیت ارضی، استقلال سیاسی و یا هر گونه دیگری که مغایر با اهداف سازمان ملل باشد را ممنوع اعلام کرده است حال آنکه تجاوز نظامی برای حمایت از اتباع تجاوز علیه تمامیت ارضی با استقلال سیاسی کشور دیگر نیست و چون به منظور حمایت از حقوق اساسی بشر بکار گرفته شده مغایرتی با اهداف سازمان ملل ندارد. در پاسخ می توان گفت که عدم کاربرد زور علیه تمامیت ارضی کشور دیگر به معنای غیر قابل تجاوز بودن تمامی سرزمین کشور است و این معنا در قطعنامه های مختلف مجمع عمومی مورد تاکید قرار گرفته است که از میان می توان جانب کشورهای آنها صورت پذیرفته است در نوشته های خود مداخله برای نجات جهان اتباع را مشروع تلقی نموده اند. با تصویب منشور ملل متحد در سال ۱۹۴۵ تحولات زیادی در خصوص مشروعیت کاربرد زور توسط کشورها ایجاد شد. در منشور اشاره صریحی به مداخله بشر دوستانه نشده است اما چنین مداخله ای با اعمال زور توسط بند ۴ ماده ۲ منع شده است چرا که کاربرد زوری در این ماده منع شده که علیه «تمامیت ارضی» یا «حاکمیت سیاسی» یک کشور اعمالش و در حال آنکه مداخله برای نجات جان بشر چنین تهدیدی تلقی نمی شود در پاسخ باید گفت همانطور که از نحوه تصویب بند ۴ ماده ۲ منشور بر می آید چنین برداشتی از این واژه ها صحیح نیست چرا که این واژگان از آن جهت بر ماده اضافه شده اند که اعمال تهدید و زور را به نفع کشورهای کوچکتر و ضعیفتر برقرار سازند و نه اینکه دامنه اعمال آن را محدود کنند. در حمایت از مداخله بشر دوستانه نویسندگان آمریکایی چنین مداخله ای را به دو روش توجیه نموده اند آنها اظهار می دارند که در برخی از موارد هدف «کاهش مخاصمات» و «حمایت از حقوق بشر» با یکدیگر تعارض پیدا می کنند و لذا باید میان این دو هدف متعارض با توجه به شرایط و اوضاع و احوال موجود موازنه و تعادل برقرار ساخت. به این مفهوم که در موارد نقض فاحش حقوق بشر باید اصل حمایت از حقوق بشر را بر اصل عدم توسل به زور مندرج در بند ۴ ماده ۲ ترجیح داد. در نظر اول این استدلال منطقی به نظر می رسد اما اگر توجه دقیق تری به این استدلال مبذول داریم در می یابیم که چنین استدلالی با نظام حاکم بر منشور منطبق نیست چرا که تدوین کنندگان منشور اهمیت غالب را برای اصل عدم توسل به زور قائل شده اند، حتی مداخله بشر دوستانه را به عنوان استثنائی وارد بر این اصل مورد بررسی یا تصویب قرار نداده اند.[۶۹] بخش دوم تکلیف کشور ها در رعایت حقوق بشردوستانه بین المللی در منازعات غیر بین المللی بخش دوم: تکلیف کشور ها در رعایت حقوق بشردوستانه بین المللی در منازعات غیر بین المللی فصل اول: مداخله بشر دوستانه در جنگ های غیر بین المللی مبحث اول: مداخله بشردوستانه در منشور ملل متحد در سدههای پیشن دولتهای اروپایی بارها در پوشش«مداخله انسان دوستانه» در امور داخلی دیگر دولتها دخالت کردهاند. تا پیش از تدوین منشور ملل متّحد و ممنوعیّت کلّی کاربرد زور از سوی دولتها، چگونگی توجیه آن موضوع مهمّی نبود. با تدوین منشور و منع توسّل به زور و مداخله در امور داخلی دولتها، دخالت انسان دوستانه نیز در ردیف موارد توسّل به زور منع شد و نتوانست در ساختار منشور مللم متّحد جایگاهی بیابد. هرچند در این دوره نیز در مواردی چون دخالت هند در پاکستان شرقی(۱۹۷۱)، اسرائیل در اوگاندا (۱۹۷۶)، ویتنام در کامبوج (۱۹۷۹) و دخالت آمریکا در نیکاراگوئه (۱۹۸۴) دولتها به مداخله بشردوستانه مبادرت ورزیدند، امّا این مداخلات از سوی دولتها و نهادهای بینالمللی محکوم شد. آنچه دخالتهای دهه ۱۹۹۰ بدین سو را از موارد پیشین چه در دوره منشور و چه پیش از آن متمایز میسازد، آن است که در گذشته این اقدامات از سوی یک دولت یا گروهی از دولتها انجام میشده و محکومیت جامعه بینالمللی را در پی داشته است، در حالی که مداخلات بشردوستانه کنونی با مجوز شورای امنیّت انجام میگیرد و واکنش جامعه بینالمللی نیز متفاوت است. در واقع در بنیاد و اشکال مداخله و واکن جامعه بینالمللی دگرگونیهای ایجاد شده است و اینک ما شاهد یک دگرگونی اساسی در پیشبرد صلح و امنیّت بینالمللی و گسترش آن به حقوق اساسی و بنیادین بشری هستیم. مداخله بشردوستان از«اقدام یکجانبه دولتها» به اقدامی گروهی از سوی نهادهای بینالمللی تغییر یافته و مفهوم تازهای از آن ارائه شده است. سالهای پایانی سده بیستم با دگرگونی نظام بینالمللی و افزایش اهمیّت و نقش نهادهای بینالمللی همراه بوده است. از جلوههای بارز این امر۷برخورد سازمان ملل متّحد و در رأس شورای امنیّت با درگیریهای داخلی در مناطقی چون آنگولا، کامبوج، السالوادور، عراق، یوگسلاوی، لیبریا، رواندا و هائیتی است. از این میان، اقدامات سازمان ملل متّحد با عنوان مداخلهء بشردوستانه در کردستان عراق، سومالی، بوسنی و هرزگوین، رواندا و هائیتی، حاکمیّت دولتها را بیش از هر زمان دیگری با مشکل رو به رو ساخته و این پرسش را مطرح نموده است که، مبنای اعمال صلاحیّت شورای امنیّت چیست. به سخن دیگر آیا شورای امنیّت اساسا در اقدام به مداخلهء بشردوستانه صلاحیّت دارد یا نه؟ گفتار اول: اصل عدم مداخله و اصل عدم توسل به زور و تعارض آنها با مداخله بشردوستانه تا پیش از تدوین منشور ملل متحد و ممنوعیت کلی کاربرد زور توسط دولتها، به استثنای دفاع در برابر حمله مسلحانه مندرج در ماده ۵۱ منشور، چگونگی توصیف و توجیه کاربرد زور موضوع مهمی نبود. مادامی که دولتها در بکارگیری زور به منظور مداخله در کشورهای دیگر به بهانه ضرورت با حمایت از خود و یا حتی در توسل به جنگ آزاد بودند، نیازی به ارائه دلیل خاص و توجیه قانونی استفاده از زور نداشتند. با تدوین منشور ملل متحد و ممنوعیت کلی استفاده از زور توسط دولتها طبق بند ۴ ماده ۲، چگونگی کاربرد زور اهمیت یافت. بند ۲ ماده ۲ از دولتهای عضو خواسته است که در روابط بین الملل خود از تهدید یا کاربرد زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی دولت و یا از هر روشی مغایر هدفهای ملل متحد خودداری کنند، استدلال حامیان مداخله بشردوستانه در چارچوب منشور این است که کاربرد زور برای مقاصدی همچون مجازات نقض حقوق بین الملل، علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هیچ دولتی نیست و با مقاصد ملل متحد نیز مغایرت ندارد و البته مخالفان مداخله بشردوستانه در این مورد چنین پاسخ می دهند که نقض تمامیت ارضی محدود به محروم شدن یک دولت از بخشی از سرزمین خود نیست بلکه (( تمامیت ارضی)) در بند ۲ ماده ۲ منشور مفهوم (( مصونیت ارضی)) دارد. در ماده یک منشور ملل متحد (( حصول همکاری بین المللی در حل مسائل بین المللی که دارای جنبه های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی یا بشردوستی است و در پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث نژاد، جنس، زبان، مذهب، به عنوان یکی از اهداف مورد تاکید قرار گرفته است و یکی از وسایل نیل به چنین اهدافی همکاری بین المللی است .به رغم برخی، توسل به مداخله بشردوستانه به این اهداف مغایرتی ندارد. اگر از این نظر تبعیت کنیم باید چنین نتیجه بگیریم که حتی اگر دولتی از همکاری اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با دولت دیگر سرباز زند، آن دولت حق توسل به زور علیه او را دارد و این نتیجه گیری قطعا اشتباه است. چرا که هدف اصلی سازمان ملل متحد حفظ صلح و امنیت بین المللی و چنین رفتارهایی باعث نقض صلح بین المللی خواهد شد و ضمنا بند ۴ ماده ۲ صراحت دارد که هرگونه کاربرد زور ((مغایر هدف های ملل متحد)) است. به طور کلی در خصوص ممنوعیت و مشروعیت توسل به زور برای مقاصد بشردوستانه پس از تصویب منشور سه نظر وجود دارد. طبق نظر اول مداخله بشردوستانه بر اساس منشور ملل متحد مجاز شناخته شده است و طبق نظر دوم ممنوعیت توسل به زور طبق منشور یک ممنوعیت کلی است و مداخله بشردوستانه نیز نوعی توسل به زور است و براساس موازین منشور پذیرفته نیست.[۷۰] طبق نظر سوم مداخله بشردوستانه را فقط در چهارچوب فصل هفتم و آن هم توسط شورای امنیت می توان مجاز دانست. [۷۱] طبق اختیارات پیش بینی شده در فصل هفتم شورا می تواند وجود تهدید علیه صلح، نقض صلح و عمل تجاوز را احراز کرده، برای رفع این تهدیدات دست به اقدام غیر نظامی یا نظامی بزند به این ترتیب که شورای امنیت می تواند وضعیت ناشی از تخلفات مربوط به حقوق بشر در یک کشور را تهدید علیه صلح تلقی کند و برای خاتمه آن اقداماتی را که لازم تشخیص می دهد به عمل آورد. بنابراین شورای امنیت در صورتی که بر اساس ماده ۳۹ وجود خطر علیه صلح و امنیت بین المللی را تشخیص بدهد می تواند تصمیم بگیرد که بر اساس مواد ۴۲ و ۴۱ به چه اقداماتی مبادرت ورزد. در مورد دیگر مداخله بشردوستانه با اصل عدم مداخله تعارض پیدا می کند. اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت یک اصل بنیادین حقوق بین الملل است که مبنی بر حاکمیت برابری و استقلال سیاسی دولتها می باشد. اصل عدم مداخله در امور داخلی در بند ۷ ماده ۴ منشور ملل متحد چنین آمده است: ((هیچیک از مقررات مندرج در این منشور به ملل متحد اجازه نمی دهد در اموری که اساسا در صلاحیت داخلی دولتهای می باشد مداخله نماید و اعضا را نیز ملزم نمی کند که این قبیل امور را برای حل و فصل تابع مقررات این منشور قرار دهند، لیکن این اصل به عمل اقدامات قهری پیش بینی شده در فصل هفتم لطمه ایی وارد نخواهد کرد. پس از آن نیز، در قطعنامه های مختلف مجمع عمومی ملل متحد و کنفرانسهای جنبش تعهد و نیز موافقتنامه های منطقه ای متعدد بر این اصل تاکید شده است و دیوان بین المللی دادگستری در قضیه تنگه کورفو و نیکاراگوئه، نفع این اصل و در جهت تقویت و استحکام آن رأی داده است. در قضیه اول، دیوان ادعای مداخله را ((جز جلوه ای از سیاست زور)) ندانسته و برای آن ((جایی در حقوق بین الملل )) قائل نیست. در مورد دوم دیوان ضمن محکوم کردن عمل آمریکا اعلام نمود که اصل عدم مداخله (( دولتها را از دخالت مستقیم یا غیر مستقیم در امور داخلی یا خارجی یک دولت دیگر منع می کند.))[۷۲] مساله مهم در این خصوص این است که صلاحیت داخلی مفهومی نسبی است و در منشور نیز معیاری در این مورد وجود ندارد و مرجعی جهت تفکیک آن از مسائل بین المللی تعیین نشده است. اصل عدم مداخله مبتنی بر حاکمیت کامل دولتها است که برای مدتی طولانی بر حقوق بین الملل مسلط بوده است اما با تحول مفهوم حاکمیت، به خاطر گسترش همکاری های بین المللی و گسترش قواعد آمره حقوق بین الملل، اصل عدم مداخله نیز تعدیل شده است و با قرار گرفتن موضوعاتی نظیر عدم تبعیض نژادی و عدم نسل کشی در زمره قواعد آمره، این قاعده یعنی اصل عدم مداخله با مشکل مواجه شده و دولتها دیگر نمی توانند با تکیه بر این اصل اقدام به هر کاری که میخواهند بکنند. خاویار پرز دکوئیار در این خصوص چنین می گوید: ((اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت ها نمی تواند به عنوان مانعی باشد که در پشت آن دولت ها مبادرت به نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر نمایند.))[۷۳] عملکرد دولت ها نیز در جهت نادیده گرفتن اصل عدم مداخله بوده است. بسیاری از دولت ها به ویژه دولت های غربی و آمریکا، خواه صادقانه و خواه برای پوشاندن اغراض دیگر، ملاحظات بشردوستانه را در سیاست خارجی خود گنجانده و سعی دارند به عناوین گوناگون و اشکال مختلف (تحریم اقتصادی، منع فروش سلاح، بمباران تبلیغاتی ) بر دولت هایی که از رعایت این قوانین به طور آشکار سرپیچی می کنند فشار آورند.[۷۴] بررسی عملکرد سازمان ملل نشان می دهد که بند ۷ از ماده ۲ منشور به طور موسع تفسیر شده است. اقداماتی که جهت حفظ حقوق بشر انجام گرفته است به خوبی نشان می دهد که می توان روزن هائی در اصل عدم مداخله بدین منظور گشود بی آنکه با بند ۷ ماده ۲ منشور تعارضی به وجود آید. اقدامات شورای امنیت تحت عنوان (( مداخله بشردوستانه )) در شمال عراق، سومالی، بوسنی هرزگوین، هائینی و رواندا این پرسش را مطرح نموده که ملاک اعمال صلاحیت شورای امنیت چیست؟ در پاسخ دو دیدگاه مخالف و موافق وجود دارد. مخالفین به بند ۷ ماده ۲ استناد کرده و بیان می دارند که حقوق بشر موضوعی صرفا داخلی است و تعهد اعضای سازمان ملل در خصوص حقوق بشر را طبق منشور، تنها یک تعهد کلی و همکاری برای افزایش احترام به حقوق بشر میدانند. موافقین به ماده ۳۹ منشور اشاره کرده و می گویند اگر وضعیتی به موجب این ماده موجب تهدید صلح و نقض صلح با عمل تجاوزکارانه گردد، شورای امنیت می تواند طبق مواد ۴۱ و ۴۲ اقدام نماید. این عده بر این اعتقادند که چنین وضعیتی می تواند از نقض گسترده حقوق بشر در یک بحران داخلی یا از سیاست سرکوب که به وسیله هر یک از دولت ها حادث شده و باعث به خطر افتادن صلح و امنیت بین المللی شده جلوگیری کند.[۷۵] این عده حقوق بشر را در زمره مسائل داخلی نمی دانند چرا که پیشبرد و تشویق و احترام به حقوق بشر ((به عنوان یکی از اهداف ملل متحد)) برشمرده شده و کنوانسیونها و اعلامیه های مربوط به حقوق بشر و ((عرفی شدن )) برخی از آنها حقوق بشر را به صورت یکی از هنجارهای قطعی و اصول مسلم حقوق بین الملل در آورده و حمایت بین المللی از آن به عنوان یک ((تعهد الزامی نسبت به جامعه بین المللی))[۷۶] در آمده است.[۷۷] بنابراین ضمن رد مداخله یک جانبه کشورها در امور داخلی سایر دول باید پذیرفت که علی رغم وجود دو اصل مسلم حقوق بین الملل یعنی اصل عدم توسل به زور و عدم مداخله که در منشور مندرج است، این مفاهیم با توسعه تدریجی حقوق بین الملل و تحول مفهوم حاکمیت دست خوش تعدیل و تحول شده اند. با بررسی نظریات موافق و مخالف در خصوص مداخله بشردوستانه می توان نتیجه گرفت که تنها مرجع صالح برای چنین مداخله ای شورای امنیت است و چهارچوب دخالتش نیز در فصل هفتم تعیین شده است. یعنی اگر زمانی نقض مقررات حقوق بشر باعث به خطر افتادن صلح و امنیت بین المللی شود و شورای امنیت چنین خطری را احساس کند می تواند با استناد به مواد ۴۱ و ۴۲ منشور اقدامات مقتضی را در این خصوص به عمل آورد و در این حالت تعارضی میان علمکرد شورای امنیت و دو اصل یاد شده وجود ندارد. البته سوال مهم در این خصوص این است که ملاک نقض گسترده حقوق بشر که صلح بین المللی را به خطر می اندازد چیست که در مباحث آتی به آن اشاره خواهد شد. اولین بار شورای امنیت در سال ۱۹۶۶ وضعیت به وجود آمده در رودزیا را که در ناشی از اعلام یک جانبه استقلال توسط رژیم اقلیت سفیدپوست بود تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی قلمداد نمود و از دولت بریتانیا خواست که با توسل به زور از ورود کشتی های حامل نفت به رودزیا مخالفت به عمل آورد. در سال های پس از پایان جنگ سرد شورای امنیت در ۴ مورد وضعیت داخلی سه دولت را بررسی و تشخیص داده که وضعیت پیش آمده صلح و امنیت بین المللی را در معرض تهدید قرار داده است و اقداماتی نیز به منظور مقابله با آنها اتخاذ کرده است. این سه مورد عبارتند از اقدام سازمان ملل در شمال و جنوب عراق و بازداشتن رژیم حاکم بر عراق از قتل و کشتار دسته جمعی مردم این نواحی به موجب قطعنامه شماره ۶۸۸ شورای امنیت در سال ۱۹۹۱، اعزام نیرو به سومالی جهت رساندن کمک های بشردوستانه به مردم آن کشور به موجب قطعنامه ۷۹۴ مصوب ۱۹۹۲ و اقدامات سازمان ملل متحد به منظور حمایت از مردم مسلمان بوسنی و هرزگوین در برابر تجاوز صربها و بحران کوزوو. گفتار دوم: مساله حاکمیت کشور و تحول مفهوم آن بند اول: بند ۷ ماده ۲ و مسائل داخل در قلمرو حاکمیت داخلی کشورها منشور ملل متحد حاکمیت دولت های عضو را از دو لحاظ محدود می کند. نخست آنکه دولت ها متعهد می شوند که در روابط بین المللی از یک سلسله اصول پیروی کنند. دیگر آنکه اعضای ملل متحد متعهد می شوند تصمیمات متخذه توسط بعض از ارکان ملل متحد را در مواردی معین پذیرفته و به مورد اجرا بگذارند. مع الوصف قبول تعهدات فوق الذکر به هیچ عنوان به حاکمیت و برابری حاکمیت دولت ها خدشه ای وارد نمی سازد. حاکمیت کماکان مورد حمایت منشور است. دولت ها همواره در قبول تعهدات بین المللی آزادی عمل داشته و دارند . آزادی عمل در قبول تعهدات بین المللی در واقع از مظاهر حاکمیت دولت ها به شمار می آید. در دوره قبل از تاسیس جامعه ملل، دولت ها تفسیر تعهدات بین المللی خود را از جمله حقوق حاکمیت قلمداد کرده و تفسیر غیر خود را در این خصوص نمی پذیرفتند. پس از تاسیس جامعه ملل، حقوق بین الملل ملاک و معیار تشخیص حد و مرز بین تعهدات بین المللی و صلاحیت داخلی دولت ها تعیین گردید.[۷۸] منشور ملل متحد به عنوان یک معاهده چند جانبه بین المللی در عین این که محدودیتهایی بر حاکمیت دولت بوجود آورد، حقوق بین الملل را معیار تشخیص حد و مرز صلاحیت داخلی و اختیارات سازمان ملل قرار نداد. مضافا بر آنکه هیچ یک از ارکان سازمان ملل را برای تفسیر منشور معین نگرد. در چنین اوضاع و احوالی، ارکان سازمان ملل خود را برای تفسیر بند ۷ ماده ۲ صالح به رسیدگی است. بند دوم: تحول و مفهوم امنیت بین الملل و آثار آن بر حاکمیت دولتها تصمیماتی که شورای امنیت در چارچوب فصل هفت اتخاذ می کند از مشمول صلاحیت داخلی دولتها خارج شده است. در این خصوص قسمت اخیر بند ۷ ماده ۲ صراحت دارد. برای اینکه شورای امنیت بتواند به موجب فصل هفت به اقدامات قهرآمیز متوسل گردد ابتدا باید طبق ماده ۳۹ منشور وجود تهدید بر علیه صلح نقض صلح یا عمل تجاوز را احراز کند. بنابراین اگر شورای امنیت وضعیتی را تهدید یا نقض صلح یا عمل تجاوز تلقی کرد دیگر دولتی نمی تواند به بهانه اعمال صلاحیت داخلی آن دولت مانع از اقدامات قهری شورای امنیت بشود.[۷۹] شورای امنیت در سالهای اخیر ضمن بررسی مسائل مربوط به صلح و امنیت بین المللی و اتخاذ تصمیم در چارچوب فصل هفت منشور در بعضی موارد تصمیماتی اتخاذ کرده است که با آن تصمیمات مفهوم صلح و امنیت بین المللی را افزایش داده، یکی از این تصمیمات در خصوص ایجاد مناطق امن در شمال عراق در آوریل ۱۹۹۱ می باشد که به دنبال هجوم مهاجرین عراقی به سوی مرزهای ایران جمهوری اسلامی ایران طی نامه ای از شورای امنیت تقاضای اقدام عاجل در این خصوص را نمود و شورا نیز وضعیت موجود را تهدید صلح تلقی کرد.[۸۰] در مورد دیگری شورای امنیت تروریسم بین المللی را تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی تلقی می کند و در قضیه لاکربی به موجب قطعنامه ۷۳۱ مورخ ژانویه ۱۹۹۲ از دولت لیبی می خواهد که به درخواست دولتهای آمریکا و انگلیس و فرانسه پاسخ مثبت داده و اتباع آن دولت را که متهم به دست داشتن در قضیه سرنگونی هواپیمای آمریکایی بودند جهت محاکمه به دولتهای یاد شده تسلیم کند و همچنین به موجب قطعنامه ۶۳۵ مصوب ۱۹۸۹، ضمن محکوم کردن کلیه اقدامات غیرقانونی علیه هواپیمایی کشوری، از کلیه دولتها و همچنین سازمان هواپیمایی کشوری بین المللی خواست که جهت جلوگیری از اقدامات غیرقانونی علیه هواپیمایی کشوری با یکدیگر همکاری کنند.[۸۱] گسترش مفهوم صلح و امنیت بین المللی توسط شورای امنیت از بیانیه نهایی اولین اجلاس سران شورای امنیت که در تاریخ ۳۱ ژانویه ۱۹۹۲ برگزار شده به خوبی پیداست)):… نبود جنگ و درگیری بین دولتها به خودی خود تضمین کننده صلح و امنیت بین المللی نمی باشد. منابع غیرنظامی، عدم ثبات در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و انسانی و زیست محیطی اکنون تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی به شمار می آیند. اعضای سازمان ملل بطور کلی باید از طریق ارکان ذیربط سازمان ملل حد اعلای اولویت را به این مساله بدهند.(( بدین ترتیب ملاحظه می شود که مفهوم صلح و امنیت بین المللی به تدریج رو به گسترش است و مساله صلاحیت داخلی دولتها که نتیجه اعمال حاکمیت آنها می باشد مانع اقدام شورای امنیت در صورت تهدید یا نقض صلح و امنیت بین المللی نخواهد شد. بند سوم: توسعه حقوق بین الملل و حاکمیت دولتها از بررسی اجمالی گوشه های از توسعه و تدوین حقوق بین الملل در دوره پس از تاسیس سازمان ملل چنین برمی آید که حقوق بین الملل در این دوره گسترش چشمگیری داشته است تعداد کثیر کنوانسیونها، پروتکلها و دیگر اسناد حقوقی که در این زمینه تهیه و تصویب و بر روابط بین دولتها حاکم گشته و تنوع موضوعاتی که راجع به آنها در روابط بین دولتها قاعده وضع شده موید این ادعاست. در این میان باید به نقش کمیسیون حقوق بین الملل و کمیسیون حقوق تجارت بین الملل که به موجب بند ۱ ماده ۱۲ منشور تاسیس شده اند اشاره نمود و همینطور دیگر ارکان کمیته های فرعی و اصلی مجمع عمومی از قبیل کمیسیون حقوق بشر و کمیسیون خلع سلاح و همچنین سازمانهای تخصصی ملل متحد که در چارچوب وظایف خود به توسعه و تدوین حقوق بین الملل می پردازند.[۸۲] از دهه های شصت به بعد جامعه بین المللی با گذر از دیواره های حاکمیت دولتها، قواعدی ناظر بر روابط بین دولتها و اتباعشان که زمانی در صلاحیت داخلی دولتها قرار داشت وضع کرده است. کنوانسیونهای متعدد حمایت از حقوق بشر اعم از زنان و کارگران از این نموده اند. کنوانسیونها و پروتکلهای متعددی در زمینه حفاظت از محیط زیست تدوین و تصویب شده است. معاهدات جهان شمول منعقده در زمینه تحدید تسلیحات نیز از این نموده اند. این قبیل مقررات به منزله تدابیر اولیه جهت هماهنگ کردن قوانین داخلی دولتها با حقوق بین المللی آخرین مقاومت دیواره های حاکمیت دولتها در برابر گسترش حقوق بین الملل به شمار می آیند.[۸۳] بنابراین اگرچه با بررسی رویه سازمان ملل و تصمیمات متخذه این مرجع در سالهای اخیر باید اذعان داشت که مفهوم حاکمیت دولتها روز به روز در حال تحول است و از مصادیق اعمال چنین حقی روز به روز کاسته می شود ولی باید توجه داشت که تمسک به بند ۷ ماده ۲ به خصوص برای کشورهای در حال توسعه جامعه بین المللی، در مواجهه با قدرت های بزرگ و پنج عضو دائم شورای امنیت که در واقع تنظیم سیاستهای جامعه بین المللی می باشند نباید تنها راه مواجهه و به نوعی اجتناب از مداخلات غالباً نامشروع آنان در قلمرو حاکمیت این کشورها باشد و البته باید پذیرفت که علیرغم اینکه دولت کماکان به عنوان سنگ بنای نظام بین المللی حفظ خواهد شد از اختیار این دولتها در زمینه قانوگذاری درقلمرو خود کم کم کاسته شده و این اختیار به کل جامعه بین المللی محول خواهد شد و دولتها به عنوان مجریان قواعدی عمل خواهند کرد که از سوی جامعه بین المللی تهیه و تدوین خواهد شد. گفتار سوم: شورای امنیت سازمان ملل و مداخله بشر دوستانه بند اول: شورای امنیت و مسئولیت حفظ صلح و امنیت بین المللی و مساله نقص حقوق بشر تحولات حقوق بین الملل به ویژه در نیم قرن اخیر در جهتی بوده که علاوه بر دولتها افراد انسانی نیز به تدریج به عنوان موضوع حقوق بین الملل مطرح شده اند و این موضوع تا آنجا گسترش یافته که حقوق بشر مورد حمایت جامعه بین الملل قرار گرفته است. همگام با سایر سازمانها و نهادهای بین المللی و مراجع ذیصلاحی که مستقیماً متولی امور بشری هستند، شورای امنیت سازمان ملل در این زمینه واجد اهمیت فوق العاده است زیرا علاوه بر آنکه از نظر سیاسی وزنه قابل توجهی در سطح جهان محسوب می شود، می تواند با تمسک به ماده ۳۵ منشور که اعضا باید تصمیمات شورای امنیت را قبول و اجرا کنند، با اتخاذ رویه مناسب و عادلانه و نیز موضع قاطع به ارتقاء وضعیت حقوق بشر و تضمین اجرای آن در داخل مرزهای ملی کمک شایانی بنماید. در خصوص نقش شورای امنیت در حفظ صلح و امنیت بین المللی و حفظ مقررات حقوق بشر در جامعه جهانی و دامنه اختیارات این سازمان مسائل زیادی مطرح است که به برخی از آنها در مبحث ذیل اشاره می کنیم. مطابق ماده ۳۹ منشور ملل متحد، شورای امنیت وجود هر گونه تهدید و نقض صلح و عمل تجاوز را شناسایی خواهد نمود و تصمیم خواهد گرفت که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین المللی به موجب مواد ۴۱ و ۴۲ در فصل هفتم اقدام نماید. یکی از موارد اختلاف نظر این مساله است که آیا شناسایی تهدید و نقض صلح بین المللی برای شورای امنیت حق است یا تکلیف با وجود این اختلاف نظرها راجع به احراز مواد سه گانه مندرج در ماده ۳۹ منشور، این شورا در غیاب یک مرجع ذیصلاح قضایی بین المللی نه تنها خود را رکن ذیصلاح درخصوص تشخیص وجود تهدید نسبت به صلح و امنیت و وقوع تجاوز دانسته، بلکه آن را یک حق برای خود به حساب می آورد بدین معنی که در صورت وقوع تجاوز اگر شورای امنیت اقدامی نسبت به شناسایی آن نکند کسی نمی تواند متعرض شورا شود، به نحوی که شورای امنیت حتی قطعنامه ها و توصیه های مجمع عمومی را نیز ملاک عمل قرار نمی دهد در مواردی که مجمع عمومی وضعیتی را تهدید کننده صلح قلمداد کرده و از شورای امنیت خواسته است که اقدام لازم را برای اعاده صلح انجام دهد شورا موضوع را جداگانه مورد بررسی قرار داده و چنانچه خود را رأسا وجود خطر را برای صلح یا نقض قول را شناسایی کرده تدابیر مقتضی اتخاذ کرده است.[۸۴] در چنین شرایطی نباید انتظار داشت که تصمیمات شورای امنیت در این خصوص مبتنی بر ملاحظات عینی و بی طرفانه باشد عملکرد شورای امنیت در سالهای گذشته موید این نظر است بدین معنی که در بعضی از موارد با وجود قرائن و شرایط عینی، شورا بنابر ملاحظات سیاسی ازشناسایی تهدید نسبت به صلح یک عمل تجاوز کارانه اتناع کرده است. بررسی رویه شورای امنیت حکایت از آن دارد که این شورا هنگامی اقدام به شناسایی نقض صلح با عمل تجاوز کرده است که همه یا اکثریت اعضای آن آمادگی داشته اند تا براساس مواد ۴۱ و ۴۲ تدابیری اتخاذ کنند تا دست به اقداماتی بزنند.[۸۵] در فقدان هرگونه تعریف دقیق برای (تهدید و نقض صلح ) و روشن نبودن حدود آن در منشور اینکه چه اعمالی تهدید و نقض صلح است کار دشواری است برخی نویسندگان علت عدم تعریف دقیق واژه های فوق را در منشور بدان دلیل می دانند که شورای امنیت این اختیار را دارد که مصدایق و وضعیتها را رأسا تبیین نماید.[۸۶] لذا صلاحیت شورای امنیت در این گونه موارد محدود نیست و تنها معیار تشخیص این وضعیتها اراده شورا است.[۸۷] در کنفرانس سانفرانسیسکو پیشنهاداتی به عمل آمد که به دیوان بین الملل دادگستری با مجمع عمومی اختیارات ویژه ای برای تفسیر منشور داده شود اما هیچکدام پذیرفته نشد در عوض آنچه که پذیرفته شد این نظر بود که هر رکن آن بخش های از منشور را که در ارتباط با وظایف خود اوست تفسیر کند.[۸۸] در خصوص تفسیر منشور و اجرای آن در موارد مختلف همانطور که قبلاً نیز اشاره شد اعضای سازمان مایل به استفاده از یکی از روش های زیر بوده است تفسیر محدود و موسع استفاده از دو روش منوط است به این که منشور را قانون اساسی سازمان ملل بدانیم با یک قرارداد بین المللی.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
خشک کردن، تقطیر و گاززدایی استیل خلأ میانی (۱ تا ۳-۱۰ میلیبار) تقطیر مولکولی، خشک کردن سرمایشی، تلقیح، ذوب و ریختهگری کورهها و کورههای آرکی (جرقهای) خلأ بالا (۳-۱۰ تا ۷-۱۰ میلیبار) لایه نشانی به روش تبخیر حرارتی، پردازش کریستال، ساخت لامپ[۴]، میکروسکوپ الکترونی، دستگاههای پرتوالکترونی و شتابدهندههای ذرهای. خلأ بسیار بالا (کمتر از ۷-۱۰ میلیبار) گداخت همجوشی هستهای، ذخیرهسازی حلقه برای شتابدهندهها، تحقیقات فضایی و فیزیک سطح.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مهمترین فرایندهایی که تحت خلأ انجام میشود و محدوده فشار کاری آنها در شکل ۱‑۱ ارائه شده است. شکل ۱‑۱: نمایش محدوده خلأ که فرایندهای فیزیکی و شیمیایی انجام میشود. شکل ۱‑۲: نمایش محدوده خلأ که فرایندهای صنعتی انجام میشود. کاربرد خلأ در صنایع فناوری سیستمهای خلأ چند دهه در صنایع مختلف ضرورتا مورد استفاده قرار گرفته است. از جمله صنایع: پالایش نفت، گاز پمپ وکیوم جهت واحدهای روغن سازی[۵]، تقطیر فراوردهها، فیلتراسیون خلأ، جایگزین اژکتورهای بخار، ایجاد خلأ و هواگیری در پروسههای مختلف و هواگیری پمپهای با NPSH کم. پتروشیمی پمپ وکیوم جهت فیلتراسیون، ایجاد خلأ و هواگیری در پروسههای مختلف. معادن پمپ وکیوم جهت فیلتراسیون، کنسانتره. کاغذ پمپ خلأ جهت خشککردن و آبگیری از خمیر کاغذ، عملیات اشباع چوب در خلأ. شیمیایی و دارویی پمپ وکیوم جهت تخلیه مخلوطهای گاز و بخار، خشککردن، ایجاد خلأ در راکتورها، حبابگیری هوای داخل مواد، آبگیری از خمیر صابون، هواگیری از آب و فیلتراسیون خلأ. کاربردهای حساس خلأ در صنعت هوافضا ساخت قطعات استراتژیک از جمله یاتاقان موتورجت، شافت روتور هلیکوپتر نظامی، بازو فعالکننده بالهای هواپیمای نظامی، دندهها در سیستم گیربکس هواپیما و هلیکوپتر و اتصالات در موتور هواپیما. هستهای از جمله کاربردهای مهم خلأ در دستگاههای آنالیز میباشد. طیفسنج جرمی از دستگاههای حساس و دقیق آنالیز است که در علوم و تحقیقات هستهای برای اندازهگیری فراوانی نسبی ایزوتوپی از اهمیت ویژهای بر خوردار است. این دستگاه بدون داشتن یک سیستم خلأ بالا و فوق بالا، قادر به انجام آنالیز نخواهد بود زیرا برای حرکت الکترونها و یونها و انجام یونش، خلأ ۴-۱۰ تا ۶-۱۰ تور، در محفظه یونش الزامی است. صنایع مواد غذایی متالوژی و فلزات اصطلاحات مورد استفاده در فیزیک خلأ در این بخش اصطلاحات علمی مورد استفاده در فیزیک خلأ معرفی خواهند شد. واحدهای خلأسنجی واحدهای خلأسنجی همان واحدهای فشارسنجی هستند. بنابراین در خلأسنجی نیز واحدهای پاسکال (Pa) و میلیمتر جیوه (mmHg) به کار میروند. واحدی از فشار که عمدتا مورد استفاده قرار خواهد گرفت، تور[۶] است که به نام توریچلی ساخته شده و با تقریب خوبی، برابر یک میلیمتر جیوه است. دیگر واحدهای رایج، اتمسفر استاندارد[۷]، بار (bar)، میلی بار (mbar)، میکرو بار(Mbar)، پوند نیرو بر اینچ مربع (psi) است که ارتباط بین واحدها در زیر آمده است. واحد فشار در دستگاه SI عبارت است از نیوتن بر سطح مربع (۲N/m) یا پاسکال (Pa). واحدهای بسیار دیگری برای فشار وجود دارد که پارهای از آنها در تکنیک خلأ به کار میروند. بنابراین واحدهای فشار به کار برده شده در اندازهگیریهای خلأ یا به صورت نیرو به ازاء هر واحد سطح[۸] (مانند نیوتن بر مترمربع، دین بر سانتیمتر مربع، پوند بر اینچ مربع، کیلوگرم بر مترمربع و…) یا بصورت ارتفاع یک ستون از مایع[۹] که توسط گاز در فشار خاصی در تعادل قرار گرفته است (مانند سانتیمتر یا اینچ آب، میلیمتر یا میکرون جیوه و…) بیان میشود. واحد فشار پیشنهاد شده از جانب انجمن خلأ آمریکا برای استفاده در تکنولوژی خلأ، میلیبار[۱۰] میباشد. در شکل ۱‑۳ واحدهای مختلف فشار و ارتباط بین واحدها ارائه شده است. شکل ۱‑۳: نمایش واحدهای مختلف فشار و ارتباط بین آنها مسیر یا پویش آزاد میانگین[۱۱] از آنجا که سیستمهای کم فشار بیشتر ماهیت گازی دارند، بنابراین بررسی خلأسازی بیشتر در این حالت از ماده انجام میگیرد. در یک گاز، مولکولها در یک مسیر یا خط راست حرکت میکنند، تا وقتی که با مولکولهای دیگر یا با دیواره سامانه خلأ، برخورد کنند. فاصله میانگین حرکت یک مولکول گاز بین دو برخورد، مسیر آزاد میانگین نامیده شده میشود. طول این مسیر از خصوصیات مهم گازها بوده و وابسته به فشار گاز است. این مفهوم را با λ نشان میدهند که طبق رابطه (۱‑۱)، به طور معکوس، متناسب با تعداد مولکولها در واحد حجم (یا به بیان دیگر فشار گاز) میباشد.
در رابطه فوق K، ثابت بولتزمان برابر ۲۳-۱۰× ۳۸۰۶۶۲/۱ ژول بر کلوین (J/ K)، T، دما بر حسب درجه کلوین (K)، P، فشار بر حسب پاسکال (Pa)، ، قطر برخورد مولکولها بر حسب متر (m) میباشد. در این حالت دما و فشار در حالت استاندارد (P= 105 Pa, T= 298/15 K) در نظر گرفته میشوند. در نتیجه معادله (۱‑۱) به صورت زیر در خواهد آمد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فصل سوم : روش شناسی
۱-۳- مقدمه
یکی از مهمترین قسمتهایی که میبایست در یک کار پژوهشی با دقت مستند و مطرح شود روششناسی[۴۲] پژوهش است، چراکه روششناسی امکان آزمونپذیری و درنتیجه ابطالپذیری را فراهم میآورد. در هر تحقیق، پژوهشگر میتواند روششناسی خاصی را که تحت تأثیر فلسفهی او، موقعیت و بافت کار و ماهیت مسئلهی خود است، برگزیند ( میرزایی.خ، ۱۳۹۰: ۱۹۳ ). بنابراین میتوان انتظار داشت کارهایی که با روششناسیهای مختلف انجام میگیرد، به نتایج گوناگون برسند. درنتیجه در ادامه این بخش روششناسی ( شامل روش تحقیق، روش نمونهگیری و غیره ) تحقیق حاضر بیان میگردد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۳- روش تحقیق
هر محقق ممکن است برای انجام پژوهش خود از یک یا چند روش استفاده نماید. از یک نگاه روش تحقیق را میتوان از ۴ منظر بررسی نمود ( شیوهنامه دانشگاه هنر اصفهان، ۱۳۹۰ ): - روش تحقیق از نظر هدف، روش تحقیق از نظر روش، روش تحقیق از نظر روش یافته اندوزی ( روش گردآوری داده ها ) و روش تجزیه و تحلیل نمودار شماره ۱-۳: روش تحقیق مورد استفاده در تحقیق حاضر هر دسته، خود نیز به زیر بخشهایی تقسیم میشود، در ادامه موارد مرتبط با تحقیق حاضر معرفی میگردد. الف- نوع تحقیق از نظر هدف به سه دسته کاربردی، بنیادی و توسعهای تقسیم میشود، پس از بررسی منابع مختلف مشخص شد که تحقیق حاضر در دسته تحقیقات کاربردی قرار دارد. ب- روش تحقیق از نظر روش به دو حالت توصیفی ( غیر آزمایشی ) و آزمایشی تقسیم میگردد، که تحقیق حاضر با توجه به ماهیتی که دارد در دسته تحقیقات توصیفی جای میگیرد. اطلاعات پایهی مورد نیاز در این روش معمولاً از طریق پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده جمعآوری میشوند. تحقیق توصیفی به زیر بخشهایی تقسیم میگردد که در این میان تحقیق حاضر در دسته تحقیقات پیمایشی قرار دارد که در آن از روش نمونه موردی نیز استفاده شده است. ج- روش های جمعآوری اطلاعات ( روش یافته اندوزی ) نیز در چند طبقه کلی قابل تقسیماند: روش های کتابخانهای (اسنادی )، میدانی، پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده. پس از بررسی و مطالعه در زمینه روش های مختلف یافتهاندوزی مشخص شد که نیاز است در تحقیق حاضر از روش ترکیبی شامل روش های اسنادی، استفاده از پرسشنامه که در برخی مواقع ( بهخصوص به هنگام مراجعه به مدیران شهری با توجه به اینکه نیاز بود درباره پرسشنامه و نحوهی پاسخگویی و هدف از آن توضیحاتی توسط محقق داده شود ) به مصاحبه تبدیل میگردید استفاده شده و در مرحلهی برنامه ریزی و ارائه پیشنهادات نیز از روش مشاهده استفاده شده است. د- روش تجزیه و تحلیل که در برخی از منابع تحت عنوان تکنیک تحلیل اطلاعات آورده شده است ، بسیار زیاد و گسترده میباشد و با توجه به هدف و عنوان تحقیق روش مناسب انتخاب میگردد. تحقیق حاضر دارای دو بخش میباشد: بخش نخست به معرفی معیارها و شاخصهای مطلوب حملونقل پایدار شهری پرداخته و با بهره گرفتن از روش تحلیل سلسلهمراتبی( AHP) گروهی، سیستمهای موجود حملونقل شهر نیشابور را از نظر میزان پایداری مقایسه کرده و مناسبترین و پایدارترین ترکیب انواع سیستمهای حملونقل را که در آن به هر سیستمی سهم و درصدی متناسب اختصاص داده میشود را معرفی خواهد نمود. در بخش دوم نیز جهت ارتقاء عملکرد گزینه برتر با استفاده روش تحلیل SWOT و تحلیل عوامل داخلی و خارجی ( IE ) از طرحی و برنامه ریزی راهبردی ارائه خواهد شد .
۳-۳- جامعهی آماری[۴۳]
مجموعه واحدهایی که حداقل در یک صفت مشترک باشند یک جامعه آماری را مشخص میسازند ومعمولا آن را با N نمایش میدهند (آذر، ۱۳۷۴). با توجه اینکه در قسمتی از تحقیق از تکنیک پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان مرتبط با موضوع تحقیق ( حملونقل پایدار ) استفاده شده است، بنابراین جامعه را میتوان در مجموع در سه دستهی زیر تعریف نمود:
-
- اساتید دانشگاه در رشته های مرتبط با مسائل شهری ( شهرسازی، معماری، جغرافیا و برنامه ریزی شهری)
-
- کارشناسان در رشته های مرتبط با مسائل شهری، شامل دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته های شهرسازی، معماری، جغرافیا و برنامه ریزی شهری
-
- و مسئولین و مدیران شهری و کارمندان در ادارات مرتبط شامل
۳-۱- شهرداری نیشابور ۳-۲- فرمانداری نیشابور ۳-۳- اداره راه و شهرسازی نیشابور ۳-۴- شورای شهر نیشابور ۳-۵- و مشاوران تهیه کنندهی طرحهای ترافیکی شهر نیشابور همانطور که مشاهده میشود، تمام گروه های فوق به نوعی با موضوع حملونقل و ترافیک و همچنین مسائل شهری درگیر بودهاند و بنابراین سعی شده است در تحقیق حاضر با توجه به این ویژگی مشترک جامعه آماری و همچنین نمونه آماری انتخاب گردد.
۴-۳-روش نمونهگیری، حجم نمونه مورد مطالعه
از آنجایی که مطالعه و بررسی کل اعضای جامعه، در تحقیقات مختلف بسیار هزینهبر بوده و زمان بسیار زیادی را نیز به خود اختصاص میدهند و البته دسترسی به تمام اعضای جامعه در بسیاری مواقع امکان پذیر نمیباشد، بنابراین در مطالعات و تحقیقات علمی سعی میشود از روش های مختلف نمونهگیری با توجه به موضوع و هدف تحقیق استفاده شود ( خاکی، ۱۳۷۸). برای ورود به این موضوع در ابتدا تعریفی از نمونه آماری ارائه میگردد و سپس روش نمونهگیری مورد استفاده در این تحقیق تشریح میگردد. نمونه آماری[۴۴] عبارت است از مجموعهای از نشا نهها که از یک قسمت، یک گروه یا جامعهای بزرگتر انتخاب میشود، بهطوری که این مجموعه معرف کیفیات و ویژگیهای آن قسمت، گروه یا جامعه بزرگتر باشد ومعمولا آن را باn نمایش میدهند (خاکی، ۱۳۷۸ ). به طور کلی انواع روش های نمونهگیری را می توان در دو بخش نمونهگیری احتمالی[۴۵] و غیر احتمالی[۴۶] جای داد. در نمونهگیری احتمالی هر یک از واحدهای جامعه میتوانند با احتمالی مشخص در نمونه قرار گیرند. در حالی که در نمونهگیری غیر احتمالی به جای تکیه بر عامل شانس، نمونه به مدد قضاوت انسانی انتخاب میشود. بنابراین شانس وارد شدن هر یک از واحدهای جمعیت در نمونه، نامعین و نامعلوم است، اشتباهات برآورد در نمونههای غیر احتمالی اغلب غیر تصادفی و غیر قابل اندازهگیری است (سرایی ۱۳۷۴ : ۱۱). انواع نمونهگیری غیر احتمالی: ۱- نمونههای دسترسی پذیر ( آسان )۲ - نمونهگیری گلوله برفی ۳ - نمونهگیری شکار، شکار مجدد ۴- نمونهگیری هدفمند با قضاوتهای (تعمدی( و ۵- نمونهگیری سهمیهای باتوجه به جامعهای که در این تحقیق مد نظر میباشند بسیار گسترده و متنوع بوده و البته تعیین حجم دقیق جامعه آماری و دسترسی به این جامعه غیر ممکن میباشد، بنابراین باید با روشی مشخص نمونهگیری کرد. همچنین چون حجم جامعه نامشخص بوده و همه افراد ( با درنظر گرفتن جمیع عوامل از جمله سطح دانش و آگاهی و میزان درگیری آنها به موضوع تحقیق و همچنین میزان دسترسی به این افراد و غیره ) از شانس برابر برای قرار گرفتن در نمونه مدنظر برخوردار نیستند، بنابراین روش نمونهگیری بهصورت نمونهگیری غیر تصادفی میباشد. اما از آنجایی که تعداد افراد و کارشناسانی که باید در نمونه مدنظر جهت تکمیل پرسشنامه AHP و همچنین ماتریس عوامل داخلی و خارجی IE و QSPM قرار بگیرند براساس عوامل مختلف ( از جمله تخصصی بودن سوالات، طولانیتر بودن روند پرسشنامه وغیره) محدود بوده و با توجه به شناخت محقق از افرادی که در این دسته ها قرار میگیرند ( منظور مسئولین و مدیران، اساتید دانشگاه و کارشناسان حوزه های مربوط به مسائل شهری که ترجیحاً یا نیشابوری باشند یا با موضوع و حوزه عمل تحقیق آشنا باشند ) مشخص و از پیش تعیین شدهاند بنابراین روش نمونهگیری تحقیق حاضر روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند قضاوتی (تعمدی) میباشد. در روش نمونهگیری هدفمند به جای به دست آوردن اطلاعات از کسانی که به راحتی در دسترس قرار میگیرند، گاهی اوقات ممکن است ضرورت یابد که اطلاعاتی از افراد یا گروه های خاصی به دست آوریم، یعنی انواع خاصی از افراد که قادر به ارائه اطلاعات مورد نظر ما هستند، زیرا آنها تنها افرادیاند که میتوانند چنین اطلاعاتی ارائه دهند یا با برخی از معیارهایی که محقق تدوین کرده مطابقت دارند. چنین نوعی از طرحهای نمونهگیری، نمونهگیری هدفمند نامیده میشود که به دو دسته نمونهگیری قضاوتی و سهمیهای تقسیم میشود ( سرایی، ۱۳۷۴ ). با توجه به مطالب فوق سعی شده در انتخاب اعضای نمونه تمام نکات مطرح شده در بندهای فوق لحاظ شود. به این دلیل که هدف این بخش استفاده از نظر کارشناسان برای تکمیل پرسشنامه AHP بوده است، درنتیجه در اینجا از نظر هر سه گروه اساتید دانشگاه در حوزه های مرتبط با مسائل شهری و ترافیک، کارشناسان این حوزه و مدیران و مسئولین شهری نیشابور استفاده شده است. کل تعداد نمونه ( افرادی که در تکمیل پرسشنامه همکاری نمودهاند ) ۲۷ نفر بودهاند ( تعداد ۳۰ پرسشنامه توزیع شد که ۲۷ عدد به دست محقق رسید ) ، در ادامه به معرفی اجمالی نمونه و افراد حاضر در آن پرداخته میشود:
-
- چون دسترسی به اساتیدی که هم با مسائل شهری ( خصوصاً موضوع حملونقل ) و هم با شرایط و وضعیت شهر نیشابور آشنا باشند محدود و مشکل میباشد، درنتیجه در مجموع ۵ نفر از کل نمونه را اساتید آشنا به مسائل شهری و حملونقل تشکیل دادهاند.
-
- کارشناسان مسائل شهری و ترافیک که شامل فارغالتحصیلان و همچنین دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسیارشد و بالاتر رشتههایی چون شهرسازی، برنامه ریزی و طراحی شهری، معماری و جغرافیا و برنامه ریزی شهری هستند که همچون گروه قبل هم با مسائل شهری ( خصوصاً موضوع حملونقل ) و هم با شرایط و وضعیت شهر نیشابور آشنا میباشند. شناسایی و دسترسی به این افراد نسبت به گروه قبل راحتتر بوده، بنابراین از مجموع افرادی که برای تکمیل پرسشنامه ها لطف نمودهاند، ۹ نفر در این دسته قرار داشتهاند.
- گروه سوم مدیران و مسئولین شهری و کارمندان حوزه های مربوطه میباشند که مجموعاً ۱۳ نفر از کل اعضای نمونه را تشکیل دادهاند و این افراد از ۵ بخش و سازمان مختلف مورد پرسش واقع شدهاند. سازمانهای نامبرده و تعداد افرادی که از این بخشها و سازمانها با محقق همکاری داشتهاند عبارتند از:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
Sequence of N examples D <( x1 ,y1 ),….., ( xN, yN )> with labels y i€ Y={ 1,…,L } Distribution D over the N example Integer K specifying number of iterations Weak Learning algorithm WeakLearn (tree) Do k=1,2,.., K
-
- Choose bootstrapped sample Di (n sample) by randomly from D.
-
- Call WeakLearn k with Di and receive the hypothesis (tree) ht.
End Test: Simple Majority Voting – Given unlabeled instance x
-
- Evaluate the ensemble {h1,….,hk} on x
-
- Choose the class that receives the highest total vote as the final classification.
شکل ۲-۱٫ معماری کلی الگوریتم بگینگ. با دریافت مجموعهی آموزشی D با سایز N ، به تعداد K مجموعه آموزشی جدید Di، با سایز n<N، تولید میشود)بعنوان Bootstrap sample ). K مدل مختلف با بهره گرفتن از K زیر مجموعه، آموزش داده میشوند و در نهایت کلاسی که تعداد بیشتری از مدلها به آن رای دادهاند، انتخاب می شود.
از جمله عوامل تأثیرگذار در موفقیّت متدهای یادگیری تجمعی، بحث تنوع[۶۱] مدلهای پایه و همچنین دقت هرکدام از مدلهاست. همانطور که واضح است اگر مدلهای پایه متنوع یا به اصطلاح diverse نباشند، ترکیب آنها بی فایده است. در متد بگینگ، استفاده از مجموعههای متفاوت از مجموعه داده اولیه، شرط تنوع را تضمین میکند. از طرف دیگر، زمانی یک مدل میتواند از تغییرات مجموعه داده آموزشی خود استفاده کند که ناپایدار[۶۲] باشد . ناپایدار بودن به این معناست که تغییرات کوچک در ورودی (مجموعه آموزشی) منجر به تغییرات بزرگ در خروجی مدل شود. از جمله پیش بینی کنندههای ناپایدار میتوان به شبکههای عصبی مصنوعی و درختان تصمیمگیری اشاره کرد. هرچند مدل نزدیکترین همسایگی[۶۳] جزء کلاسه بندهای پایدار به حساب میآید [۲۹]. با توجه به مباحث مطرح شده، میتوان نتیجهگیری کرد که استفاده از درخت تصمیمگیری بعنوان مدلهای پایهای متدهای یادگیری تجمعی کارایی مؤثری دارد و برهمین اساس تحقیقات زیادی انجام و منجر به تولید الگوریتمهای بسیار قدرتمندی نظیر رندوم فارست شد. در ادامه نیز به بررسی دو نوع متد مبتنی بر بگینگ خواهیم پرداخت. از جمله انواع الگوریتمهایی که روند بگینگ را دنبال میکنند، میتوان به دو نوع (۱) pasting small votes و(۲) رندوم فارست اشاره کرد.
- pasting small votes: که طراحی آن در راستای استفاده بر روی پایگاه دادههای بزرگ بوده است. در این الگوریتم، یک مجموعه داده به زیرمجموعه کوچکتر به نام بیت[۶۴] تقسیم شده و روی هرکدام یک کلاسهبند متفاوت آموزش داده میشود. اگر انتخاب این مجموعه دادهها بر اساس رندوم باشد Rvotes (مشابه بگینگ) نامیده شده و اگر بر اساس اهمیت آن بخش باشد، با نام Ivotes (مشابه بوستینگ) شناخته میشوند[۲۹].
- رندوم فارست: نوع دیگر روش بگینگ الگوریتم رندوم فارست است که به دلیل گستردگی استفاده از آن در این پایاننامه، مفاهیم آن بطور مفصل در بطور مجزا در بخش بعدی توضیح داده شده است.
رندوم فارست
در سال ۲۰۰۱، Breiman الگوریتم رندوم فارست را ارائه داد که یک حالت عمومیتر از بگینگ به حساب میآید و در واقع یک لایه رندوم به بگینگ اضافه میکند. در این الگوریتم علاوه بر اینکه هر درخت با بهره گرفتن از سمپلهای متفاوتی از دادهها ساخته میشود، روند ساخت درختها نیز تغییر میکند. در واقع در یک درخت استاندارد، هر گره تصمیم با بهره گرفتن از بهترین نقطه شکست[۶۵] انتخاب از میان همه خصیصهها[۶۶] شکسته میشود، اما در رندوم فارست، هر گره تصمیم بر مبنای بهترین نقطه شکست از میان زیرمجموعهای از خصیصههایی که بطور رندوم در سطح آن گره انتخاب شده اند، شکسته میشود [۳۰]. معماری کلی مربوط به رندوم فارست برگرفته از [۳۱]در شکل۱-۲ آمده است.
شکل ۲-۲٫ نمایی کلی از الگوریتم رندوم فارست که یک متد یادگیری تجمعی برای کلاسهبندی و رگرسیون است. مدلهای پایه، درختان تصمیمگیری CART هستند و خروجی نهایی K، بر اساس رایگیری خروجیهای B عدد درخت تعیین میشود. در مورد کلاسهبندی، رای نهایی بر مبنای مُد خروجیها و در مورد رگرسیون بر اساس میانگینگیری تعیین میشود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بکارگیری این استراتژی باعث عملکرد مناسب و کارا در مقایسه با دیگر الگوریتمها همچون آنالیزهای جداسازی، بردارهای پشتیبان کننده[۶۷] و شبکههای عصبی مصنوعی میشود. همچنین این تکنیک فقط به تنظیم دو پارامتر (۱) تعداد متغیرهای قرار گرفته در زیرمجموعهی رندوم انتخاب شده و (۲) تعداد درختان مورد استفاده، نیاز دارد و علاوه بر آن، حساسیت شدیدی نسبت به مقادیر این پارامترها ندارد.
مراحل توسعهی رندوم فارست
بطور کلی الگوریتم رندوم فارست یک مجموعه از درختهای شبه CART[68] است . مروری کلی بر این الگوریتم را تحت ۴ مبحث ۱) مرحله رشد درختان[۶۹]، ۲) مرحله ترکیب درختان[۷۰]، ۳) مرحله خودآزمایی[۷۱]و ۴) مرحله پس پردازش[۷۲] بررسی میکنیم که این مباحث از [۳۲] آمده است.
درختان موجود در رندوم فارست، شاخههای دوتایی[۷۳] دارند، یعنی هر والد، تنها به دو فرزند تقسیم میشود. رندوم بودن در دو مرحله به هرکدام از این درختان تزریق میشود، (۱) در توسعه هر درخت روی نمونههای رندوم انتخاب شده از داده آموزشی و (۲) در مرحله انتخاب بهترین نقطه شکست از میان متغیرهایی که بطور رندوم از میان همه متغیرها انتخاب شدهاند. اگر m، تعداد کل خصیصهها باشد، مقادیری که Breiman برای تعداد متغیرهای انتخابی R پیشنهاد داد، به ترتیب در فرمولهای (۲-۱)، (۲-۲) و (۲-۳) بدین ترتیب بود:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در آن روزگار دو شخص سمت و جهت رویدادها را در زمینه ایدئولوژی در کشور روشن می کردند.یکی از آن دو کرتیر-دارای عنوان پر طمطراق «مربی دینی» شاهنشاه موبدان موبد و رئیس دادگاه عالی کشور،و دیگر مانی –آورندۀ آئین نو و پیامبر یکتا خدای جهان و فرستاده در زمین بودکرتیراتحاد متشکل موبدان و هیربدان سردار کرتیراتحاد متشکل موبدان و هیربدان سردار کشور،پول و زمینهای متعلق به آتشکده ها را در اختیار داشت و شاهنشاه ایران و همه رسمها و سنتهای گذشته و آئین کهن که روی آنرا زنده کرد و از ناراستیها و ناپاکیها منزه داشت پشتیبان کرتیربودند. مانی نیزبه تعصب پیروان آموزشهای خویش و سادگی و آسان بودن اجرای این آموزشها و جاذبه اعتماد به «خدای یگانه»با نامهای گوناگون تکیه داشت.بازرگانان و برخی از بزرگان و زمانی ،شاهنشاه ایران پشتیبان مانی بودند. این دو آئین یاد آوازی بود از تمامی مبارزه های فکری و اندیشه ای «ایدئولوژیک» آن روزگار.اگر آئین کرتیر در واقع به «تکیه گاه تاج و تخت» بدل گشت آئین مانی آواره و رانده شده،در آن زمان بر همه جا از آفریقای شمالی تا چین گسترده شد و چندی نگذشت که شکل «اعتراض مذهبی» به خود گرفت. و به منزله پرچم یکرشته از قیامها و شورشهای مردم علیه «جور و بیداد در جهان»از جمله به پرچم پیکار با جور وبیداد فئودالی بدل گشت.[۱۳] کرتیر بعد از مرگ شاپور پادشاه نماینده عکس العمل مغان شمالی بر علیه مانی بود.کرتیر به آزار مسیحیان و مانویان وباقی ادیان در کتیبه اش افتخار کند.روحانیون زرتشتی مانویان را قلع وقمع کردند.[۱۴] ۲-۱-۵. بهرام پسر هرمز و مانی : بهرام پسر هرمز پادشاهی حلیم و مهربان بود و مانی صورتگر که در زمان شاپور از ایران گریخته و به هندوستان رفته بود در زمان بهرام به ایران بازگشت.[۱۵] گویند: مانی زندیق بهرام را به دین خویش می خواند. [۱۶] مانی در زمان سلطنت بهرا م به امید اینکه این پادشاه در اثر کم تجربگی و مزخرفات او را باور کرده به آئین جعلی او که حسب روایت المقدسی در«کتاب البدو والتاریخ»نخستین مذهب ملحدانه در روی زمین است بگرود که همین مذهب با تغییر اسامی متدرجأ امروز بصورت عقیده باطنیه در آمده است. همینکه مانی اطلاعات خود را به بهرام عرضه داشت بهرام امرداد که موبدان گرد آیند و درحضور او با مانی مناظره کنند و چون موبدان موبد مبنای عقیده ای که او پیشنهاد می کرد سئوال نمود مانی گفت: ترک دنیا وخرابی آن و عدم ارتباط با زنان به منظور قطع نسل که این عالم مادی فاسد مضمحل شود چرا که ارواح طیبه الهی با ابدان نجس اهریمنی ممزوج شده وخداوند که از این اختلاط متنفر است از تفریق آن خشنود خواهد گردید تا بمیل خود به خلقت دیگری مبادرت کند و دنیای دیگری بسازد.موبد گفت:تخریب بدن.موبد گفت:پس ما باید ترا بکشیم که با تخریب بدنت روحت را عمران کرده باشیم.زندیق معطل بماند بهرام گفت:اما عمل تخریب را از بدن تو شروع می کنیم که طبق اصول عقاید خودت با تو رفتار کرده باشیم.پس امر داد که پوستش بکنند. [۱۷] هوادران مانی در متن پارتی مرگ مانی را باشکوه تمام تصویرکرده اند :چونان شهریاری که زین افزار و رزم جامه را به در آورد و جامه شاهوار بر تن کند،فرستاده روشنی «مانی» تن پوش رزمگاهی را به در آورد و نشست بر ناو روشنی و گرفت خلقت خدایی را،دیهیم روشنی و گلتاج زیبا را،با شادی بسیار،باخدایان روشنی که روان اند از چپ و راست،با چنگ وسرود شادی،پرواز کرد با معجزۀ خدایی،چون برقی تند وشهابی درخشان پیش به سوی ستون شکوه و راه روشنی و گردونۀ ماه،و در آنجا غنود با پدر اورمزدبغ…»[۱۸] ۲-۱-۶. آخرین نیایش مانی: ای داور همه جهان و جهانیان [گوش فرادار] ودعای مردی پاکدل را بشنو . . . ای پدر یتیمان و بیوگان و مردان داغدیده . . . ای سرور دادگستر . . . به ندای این ستمدیده توجه کن ای رهانندۀ من، ای ابر مرد،ای انسان کامل،ای دوشیزۀ روشنایی. ستمگران را کیفر بده . . . شما مرا بدین کار . . .فرستادید توبه من فرمان دادی،وتو مرا اینجا فرستادی . . . شتاب کن واین زندانی را آزاد کن، روان مرا بسوی خویش فرا خوان . . . هنگامی که پیکر او در آنجا بر روی خاک افتاده بود . . . هنگامی که دیدگاه او آرام و بی حرکت شده بود . . . سه تن از زنان آشنای راز او، با یکدیگر . . . به سوی او آمدند برکنار او نشستند و بر وی گریستند . . . هر سه دستها را بر روی چشمان او نهادند و چشمانش را بستند. این زنان بر روی پیکر وی گریه می کردند و می گفتند: ای پدر مهربان دیده بگشای و بر ما نظر کن . . . سایه مهربانی خود را که سرشار از رحمت و لطف است بر ما گستران.کجا هستند هزاران مردی که تو برگزیده بودی و هزاران تن که به تو گرویده بودند.زیرا که تو پاسداری از راستی و دادگستری می کنی. زمین و آسمان و همه جهان و جهانیان باید بر تو مویه کنند و در معبدها و انجمنها به یاد تو ناله سر دهند. زیرا که تو هزارها تن را براستی گواهی دادی . . .مویندگان درحالی که دستهای خود را بر چشمان خدا یگانه نهاده بودند می گریستند ولی از وی پاسخی نشیدند. . . .[۱۹] بخش دوم : ۲-۲. مانویت و گسترش آن در جهان ۲-۲-۱.خاستگاه دین مانوی : دین شناسان چندین قرن است که به دنبال یافتن خاستگاه دین مانوی هستند.بحث بر سر این است که آیا خاستگاه این دین راباید دردین زرتشتی یا در دین های دیگر آن روزگار جست وجو کرد؟ دراین باره،دیدگاه های گوناگونی است و کشف نوشته های مانوی درصد سال گذشته بر این بحث و جدل ها افزوده است. مانی،اصالت دین های دیگر روزگار خود را هرگز رد نکرد و آنها پیامبرانشان را منادی های راستی می دانست.با این فرض،درگرفتن عنصرهایی از آن دین ها و درآمیختن آنها برای ساختن دینی نو گمانی برای ما به جا نمی گذارد.براساس نوشته هایش دین های گذشته و روزگار وی قدرت ذاتیی کافی در برابر حمله های گوهر بدی درخود نداشته اند،به همین سبب بر این باور بود که راستی و درستی این دین ها به فساد گراییده و سبب ظهور اندیشه هایش را فراهم کرده است.او ده عاملی که برتری دینش نسبت به دین های گذشته و روزگارش را اثبات می کند،درنوشته هایش برمی شمرد،اما از میان آن ها تنها پنج عامل نخست در دست ماست :
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
-
- دین گذشتگان به یک شهر«سرزمین» و به یک زبان بوده اما دین وی به هرشهر و هر زبانی آمیخته می شد.
۲.دین های گذشته تا زمانی که رسول «سالاران پاک» درون مردمش بود،دوام آوردند و پس از درگذشت آن ها دینشان آشفته شد،اما وی دین خود را با تبیین سلسله مرتبه ها و سازمانی که به آن داده بود،ابدی می دانست. ۳.روان هایی که بر دین های گذشته بودند و کردگانشان «اعمال دینی شان»را کامل نکردند،اگر به دین وی می گرویدند،او آنها را رستگار می کرد. ۴.وی مکاشفه،نوشته ها،خرد و دانش خود را از دین های گذشته اش برتر می دانست.چون؛خودش نوشته بود وکار را پیروان پس از خود- مانند [ پیروان ] بودا یا پیامبران دیگر،چون حضرت عیسی (ع) – واشو زرتشت – وانگذاشت. ۵.همه ی نوشته ها،حکمت ها،تمثیل ها و مزامیر دین های پیشین،همگی به دین مانی در آمده و به دانشی که او به الهام –آن را دریافت کرده است،پیوسته اند. درهمین نکته پنجم این پرسش به ذهن می آید که مانی چه عنصرهایی را از کدام دین ها گرفته است؟ ترتیب کار بست آنها چرا و چگونه بودند؟ پژوهش گران مغرب زمین،اغلب برآنند که خاستگاه دین مانی بر اساس کیش گنوسی استوار بوده،سپس برخی از عنصرهای اساسی دین اش را از دین های یونانی ،ایرانی و مسیحیت گرفته است.برخی دیگر،عقیده داند که اساس اندیشه های دینی مانی را آموزه های مسیحی ساخته است،ولی وی آن آموزه ها را درقالب آموزش نوین در آورده وبه مردم روزگارخویش عرضه داشته است.نگارنده نیز بر آن است که خاستگاه دین مانی،آموزه های دینی فرقه های مغان،پارسیان و دیگر فرقه ها وکیش های ایران باستان است که به چند گانه پرستی عقیده داشتند و او دوگانه پرستی را جایگزین چند گانه،پرستی نمود.همچنین،بسیاری از بنیان های آموزه های دینی مانی را می توان در اسطوره های ایرانی دید که جای آن در اینجا نیست،ولی تنها می توان به این نکته بسنده کرد که آغاز تبلیغ گسترده ی مانی و سپس رسولانش شرق ایران و هند بود،سپس به سوی غرب-آن هم به سبب همراهی با شاپور در جنگ با رومیان- رفت و به تبلیغ آموزه های خود پرداخت. آنچه دراینجا می توان گفت؛ اینکه سه دیدگاه درباره ی خاستگاه دین مانوی مطرح است : یکی پژوهش گرانی چون آسموسن [۲۰]که اساس دین مانوی را بر پایۀ اندیشه های گنوسی می داند.برخی دیگر چون بوهلیگ [۲۱]اساس دین مانی را آموزه های مسیحیت بدعت آمیز زمان وی اعلام می کند.رودلف[۲۲]،خاستگاه دین مانی را در سنت های مذهبی شرقی روزگارش می داند ویدنگرن[۲۳] بنیان اندیشه های دینی مانی را ایرانی (زردشتی و زروانی) و از مسیحیت،گونه ی مرقیون و دیصانی آن را در اندیشه های وی موثر می داند که از آن دو فرقه نگاه گنوسی (عرفانی)شان را به اندیشه های خود در می آمیزد.تیولی نیز از دیدگاه ویدنگرن پشتیبانی کرده است. اما آنچه می توان در نتیجه این گفتار بیان کرد،اینکه مانی بیش تر شخصیت های اسطوره یی در دسترس خود را به فرهنگ هایی که دینش در آن ها رواج یافته بود،نسبت داد.البته این عمل وی وحدت دادن عقیده های گوناگون به معنای واقعی کلمه نبود و او نمی خواست دو فرهنگ را تلفیق کند و تغییری مستقیم در محتوای آن ها بدهد.پیام وی- به طور ضمنی- این بود که نام های محض چندان اهمیتی ندارند و به معنای نهفته ی در پس نام ها باید توجه کرد.[۲۴] ۲-۲-۲.مانویان : به همان اندازه که زردشتیان درسرزمین ایران،حتی تا قرونی پس از غلبه مسلمانان،عامل مهمی محسوب می شدند به همان اندازه مانویان در این دوره برای ایران بی اهمیت بودند این امر یقینأ نتیجه سیاست اصلاحی ساسانیان از طریق دین زردشت بوده است که پس از مدتی مدارا با مانویت (که با جمع عقاید متضاد گوناگون و وضع اختلاف ادیان،دین میانه گیری به نظر می رسید )آن را به سختی سرکوب کردند.قطعأ این واقعیت نیز به آن افزوده می شود که دین مانی با وجود عقیدۀ ثنویت خویش،زرتشتیان را کمتر تحت تأثیر قرار داد،هر چند که نظر این دو دین در مورد ریشه و اصل ثنویت در جهان با هم فرق داشت.نظیر این امر نیز در مورد دین مسیح مشاهده می شود.هنگامی که مسیحیت در بین ایرانیان پیشرفت قابل اهمیتی نمود به نظر ایرانیان ظاهرا کمتر ضروری می رسید که وجود حضرت مسیح و یا آرای اصحاب کشف و معرفت را در یک طرح فکری جهانی و در نظامی از وحی و رسالت های پیاپی منتظم سازند.جای این احتمال هم هست که زردشتیان اساس تعلیمات مانی را به منزلۀ تفسیر غلط پاره ای از اصول عقاید دین خویش مثل آفرینش جهان و ثنویت،که به روشنی درمذهب زردشت پایه گذاری شده بود،می پنداشته اند بدین ترتیب در آغاز دورۀ اسلامی در ایران تقریبا صحبتی از مانویان در بین نبوده است.و اگر چه انقراض دولت ساسانیان موجب این شد که عدۀ کثیری از پیروان مانی از گریزگاههای خود در آسیای مرکزی دو مرتبه به بین النهرین مراجعت کنند،ولی دوباره در اثر تعقیب سختی که در تحت خلافت المهدی (۷۷۵-۷۸۵برابربا۱۵۸-۱۶۹هجری )وهم در زمان خلافت المقتدر(۹۰۸-۹۳۲ برابر با ۲۹۵-۳۲۰هجری )همراه با دستگاه احتساب و تجسس عقاید و برپا نمودن محاکمۀ زنادقه به وقوع پیوست ناگزیر شدند به آسیای مرکزی ( تا چین ) مهاجرت کنند و در آنجا در تحت حمایت بعضی از دولتها بخصوص دولت ترکان اویغوری (۷۴۵-۸۴۰برابر با۱۲۷-۲۲۵هجری) از سال ۷۶۲(برابر۱۴۵هجری)به بعد پشیبان نیرومندی یافتند.در عین حال سرزمین ایران که گذرگاه این رفت و برگشت مانویان بود تقریبا از تاثیر آنان درامان ماند فقط در گرگان درسال ۷۹۶و۷۹۷(برابر۱۸۰هجری)به پیوست با اخراج مانویان از بین النهرین قیامی از طرف هم کیشان آنان به وقوع پیوست،وگرنه از این که بگذریم تازه پس از مدتی یعنی درقرن دهم (برابر چهارم هجری) دو مرتبه از جمعیت های کوچکی (دیناوریه)در خراسان و قبل از همه درنزدیکی نیشابور و شاید نیز در ایلاق و در طرف سمرقند در ماوراء النهر صحبت به میان می آید.این دسته ها فقط از این نظر توانستند وجود خود را حفظ کنند که یکی از خان های مانوی از بقایای دولت ایغوریها واقع در تحت حمایت چین (۹۲۰برابر با ۳۰۷و۳۰۸هجری)سامانیان را بدین ترتیب تهدید نمود که اگر از طرف آنان به مانویان خراسان آسیبی برسد وی نیز دربارۀ مسلمانانی که در قلمرو او زندگی می کنند.به طور متقابل رفتار خواهد کرد.پس از انقراض و اضمحلال مانویان آسیای مرکزی هم این مدارای با مانویان تا مدتی ادامه یافت به طوری که در خراسان هنوز در سال ۹۸۲(برابربا ۳۷۲هجری)«خانگاهی از مانویان»با نغوشاک (مدرس) وجود داشته است (اگرهم از طرف دیگر درسال ۱۰۹۵(برابربا۴۸۸هجری)فرمانروای قراخانی «احمدخان»به این نام کشته شد که به دین «زنادقه» ایمان داشته است،کلمه زنادقه به سختی می توانسته در آن زمان به مانویان اطلاق شده باشد.سرانجام نفرتی که مسلمانان به طور روز افزونی بر ضد مانویان- قبل از هر چیز ظاهرا بر ضد ثنویت و تصویرستایی آنان- در خود احساس می کردند در ایران نیز مثل بین النهرین (و بالأخره در آسیای مرکزی) منجربه این شد که درقرن سیزدهم(برابرهفتم هجری) این دین نیز در کنچو،کنسو،وخچو به افول ونیستی گرایید- با وجود این که گاهی کوشش می شد متدینان به این آیین را جزو اهل کتاب به حساب آوردند. درعین حال می توان به ظن قوی گفت که پاره ای از آرای مانویان در سرزمین ایران نیز آثاری از خود بر جای گذاشته است و شاید هم بعضی از آن اقداماتی که برای جمع و آمیزش عقاید مختلف همراه با ظهور المقنع و یا خرمیان نمایان گشت از طرف مانویان صورت گرفته باشد؛مانویانی که در مقابل دین زردشت بینش تصوف و گاهی در لباس سیاست نشان بدهند.جزئیات این امر امروز برای ما دیگر در تمام موارد قابل درک نیست.اما درعین حال اطلاق کلمۀ «زندیق» (که اصلا مانوی از آن منظور بوده)به «ملحد» به طور مطلق ما را به واقع نزدیک می کند.واین مطلب در بین النهرین و به طور کلی در دربار آنها بر اساس عکس العملی بر ضد مانویان بوجود آمده است خیلی روشن تر دیده می شود.[۲۵] مانویان در دوره ساسانیان پیوسته بدترین کافران به شمار می آمدند و بنابراین با ایشان بد رفتاری می شد پس از نرسی کانونهای مانویان در ایران به خصوص در مشرق آن بر جا ماند و بعدها مبلغین مانوی تا چین نیز رفتند. شاید برجسته ترین شاخه آیین های مانی همانا جنبش اجتماعی و اقتصادی بود که به رهبری مزدک در پایان قرن پنجم میلادی پدید آمد.[۲۶] ۲-۲-۳.مانویت در شرق : در دوره ساسانی آئین مانوی به کرانه جیحون رسیده و از آن نیز گذشته بود.سغدیانا که ارتباط خوبی با شرق و غرب داشت پایگاهی برای فعالیتهای تبلیغی آیین مانوی گردید.دامنۀ فعالیتهای تجاری سغدیان تا چین کشیده شده بود و علاوه بر آن درکنار راه ابریشم به گسترش مانویت در شهرهای سغدی سمرقند وتاشکند شده بود.تعداد مانویان درسمرقند زیاد و با نفوذ بودند.[۲۷] مانویان درسغد متون مذهبی را به زبان خود ترجمه کردند.این مانویان شرقی بتدریج ارتباط خود را با هم کیشان غربی از دست دادند ولی به خاطر داشتن فرهنگ ایرانی،نفوذ و تأثیر هنر ایرانی را تا مرزهای چین در دوران «تانگ» گسترش دادند و به دنبال توسعۀ مذهب مانی تا چین،فرهنگ و هنر ایرانی در آن حدود نفوذ کرد.[۲۸] درسال ۷۳۲میلادی امپراطورچین که خود مذهب دیگری داشت طی فرمانی،آیین مانی را آزاد شناخت و دستور داد که پیروان این دین در سرزمین چین در نهایت آزادی به اجرای مراسم دینی خود بپردازد.تأسیس معابد و عبادتگاه دربرخی از نواحی چین به مانویان داده شد.امروز برخی از اسناد مانوی به زبان چینی است.ابن ندیم می نویسد: «مانی هندیان وچینیان و خراسانیان را به خود خوانده و درآنجا نماینده ای از خود داشت.» [۲۹]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نداشتن معیار مطلق برای درست یا غلط و خیرو شر. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
طبیعی بودن ناکام شدن، و در صورت عدم توانایی مقابله با ناکامی، انسان الم آن را می پذیرد. نسبت ندادن شکست ها به عوامل بیرونی عدم ترس شدید از خطرهای بالقوه تلاش برکسب استقلال و مسئولیت و عدم روگردانی از کمک های دیگران در صورت لزوم انجام وظایف محوله از خصوصیات انسان سالم است. فرد سالم بیش از آنکه به گذشته فکر کند به حال و وضعیت موجود یعنی « اینجا و اکنون » توجه دارد. کمک کردن به دیگران نه نگرانی در مورد مشکلات دیگران، و در صورت عدم توفیق کمک به دیگران وضعیت آنها و مشکل آنان را می پذیرد. فرد سالم برای هر مشکل راه حلهایی مختلفی را در نظر می گیردو سعی دارد که بهترین راه حل در حد توانش انتخاب کند. فرد سالم در نگرش ها و رفتارش « الزام و اجبار » ندارد و می تواند خودش را از قید و بند رها نماید و در جهت سلامت نفس حرکت کند (سالاری، ۱۳۹۲). ۲-۴- مبانی نظری مربوط به عملکرد تحصیلی ۲-۴-۱- تعریف پیشرفت تحصیلی هر تشکل سازمان یافته ای جهت حفظ و ادامه حیات خود نیازمند اجزایی است که طی یک فرایند مشخص و معین طی زمان تعیین شده از دروندادی که به آن داده می شود، برونداد مورد انتظار را تأمین نماید. واضح است که اگر سیستمی نتواند به اهداف مورد انتظار برسد موجودیت آن زیر سئوال می باشد. آموزش و پرورش به عنوان یک نظام آموزشی در هر جامعهای با صرف هزینه فراوان تعلیم و تربیت فرزندان واجب التعلیم آن جامعه را به عهده دارد. انتظار می رود که محصولات نهایی این سازمان در آینده از کارآیی و بهره وری کافی برخوردار باشند. موفقیت تحصیلی عبارتست از به پایان رساندن هر مقطع از تحصیل توأم با موفقیت و در نهایت به اتمام رساندن دوره متوسطه و اخذ مدرک دیپلم و یا پیش دانشگاهی و این پایان مسئولیت آموزش و پرورش نسبت به هر محصل می باشد(رستمی، ۱۳۹۱). ۲-۴-۲- عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی کودک در طی مراحل مختلف رشد همان قدر که نیاز به استقلال فکری و عملی دارد، به همان میزان هم به کمک والدین نیاز دارد.این نیاز با شروع دوران تحصیل محسوس تر می شود.اینجاست که اولیاء باید با علم و اطلاع و کاملاً آگاهانه به یاری کودکان خود بشتابند اما این مشارکت نیابد به گونه ای باشد که طفل ضعیف و متکی به دیگران بار بیاید.به وجود آوردن اتکاءبه نفس در کودک و ایجاد حس مسئولیت در او بهترین راه موفقیت آنان است و کمک های اولیاء در یاددادن مطالب درسی باید چنان باشد که کودک فکر کند این خود اوست که مشکلاتش را از پیش پایش بر می دارد.باید دانست که کودکان هم از داشتن استقلال احساس غرور می کنند. توجه به مراحل زیر می تواند عامل موثری در پیشرفت تحصیلی کودکان باشد:عادت دادن کودک به نظم و ترتیب در کارهای روزانه: مسئله ای که کودکان و والدین آنها با شروع دوران تحصیل با آنها مواجه می شوند، زمان انجام تکالیف درسی است و معمولاً کودکان از زمان برداشتی سطحی و تئوریک دارند.طفل موقعی به یاد انجام تکالیف مدرسه اش می افتد که خستگی های ناشی از بازی و شیطنت او را از پا انداخته است. در چنین هنگامی که کودک خسته و خواب آلود مشغول سرهم بندی تکالیفش است، با غر زدنهای والدینش روبه رو می شود: این چه وقت انجام تکالیف است… این همه وقت را چه کردی؟ اولیاء از همان روزهای اول تحصیل و حتی قبل از آن باید کودک خود را به نظم و انظباطی آگاهانه عادت دهند.مشروط براینکه چنین نظمی توام با تنوع و خلاقیت باشد.انضباط خشک طفل را خشن و عاصی بار می آورد. برخورد منطقی و معتدل با کودک: کودک شما از نظر سن کودک نیست، بلکه یک انسان است که هرچیزی را درک می کند. درک این نکته ظریف لزوم برخورد منطقی و مستدل با کودک را بخوبی توجیه می کند.کودکان معمولاً به چیزهای توجه دارند که در نظر بزرگترها کم اهمیت و بی مورد جلوه می کند.الزاماً چنین توجهی سؤالات متعددی را در کودکان موجب می شود که گاه برای بزرگترها خنده آور و بی مفهوم است. والدین باید در جواب دادن به سئوالات کودکان و در برخورد با آنها توجه داشته باشند که ممکن است یک برخورد غیرمنطقی و یک حرف ناسنجیده در شخصیت کودکشان اثر سوء و پایداری داشته باشد، بخصوص در تشویق و تنبیه کودکان باید وسواس بیشتری نشان داد. کودک باید بداند که چرا تشویق یا تنبیه می شود نتایجی که از تشویق و تنبیه های بیجا حاصل می شود بدتر از آن است که بتوان در این جا ذکر کرد(غفارزادگان، ۱۳۶۸). ۱- اولیاء نباید نقطه مقابل مربیان قرار گیرند: کوچک شمردن معلم و نادان جلوه دادن او در ذهن کودک نسبت به مربی و کتاب ایجاد تردید می کند.کودک مطالب درسی را فقط به این خاطر به ذهن نمی سپارد که در کتاب نوشته شده است، بلکه بیشتر به این جهت آن را قبول دارد که از زبان ساده و شیرین معلمش می شنود. در مواردی ممکن است والدین هنگام بازدید کتابچه درس کودک، در جواب پرسشی که توسط معلم داده شده تردید کنند. در چنین مواقعی بهترین راه،مراجعه به مدرسه و مطرح کردن موضوع با معلم اروش تدریس امری است پویا و تجربی، به این معنی که نباید روش های تدریس امروزی را با روش تدریسی که مثلاً بیست سال پیش مرسوم بوده، مقایسه کرد.امروزه روانشناسان و علمای تعلیم و تربیت با تکیه بر یافته های علمی خود که مبتنی بر تجربه و آزمایش است،برای بهبود بخشیدن در کیفیت وضع تحصیلی دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی روش ها و طرق گوناگونی را ارائه می دهند. هر معلمی با بهره گرفتن از تجربیات خود و با ارتقاء مهارتهای شغلی خویش روشی دارد که مختص خود اوست.این مورد بیشتر در رسیدگی به مقدار تکلیفی که معلم تعیین کرده و همچنین در روش تدریس ریاضی بروز می کند. ۲- در چنین مواردی والدین کودکان خود را متهم به دروغگویی کرده و یا معلمان آنها را نسبت به کارشان کم علاقه و بی توجه به حساب می آورند. به طور مثال اکنون تاکید بیشتری روی این مسأله می شود که تعیین تکلیف های سخت و طاقت فرسا نه تنها در یادگیری عامل مؤثری نیست بلکه موجب زدگی و فرار کودک ازمدرسه می شود.معلم ممکن است روی شناختی که نسبت به دانش آموزان خود دارد برای هر یک مقدار معینی تکلیف تعیین کند یا در مورد تدریس ریاضی که گاه والدین راسردرگم می کند، مسئله ملموس تراست که جای خود خواهد آمد. والدین قبل از هر گونه پیش داوری نسبت به کار معلم باید بیشتر در جریان تغییر و تحولات نظام آموزشی قرار گیرد. ۳- اولیاء باید با مطالب کتاب های درس فرزندشان آشنا باشند: مطالبی برای هر سال در نظر گرفته شده، همانطور و بی حساب و کتاب نیست. مطالب درسی در دوره پنج سالگی (ساله) ابتدایی متناسب با نیازهای سنی، روحی کودک و گنجایش ذهنی او است. والدین که نسبت به تحصیل فرزندان خود علاقه بیشتری دارند، باید قبل از هر چیزی ازمطالبی که به فرزندشان آموخته می شود، مطلع باشند. مرورکردن کتاب های درسی کودک می تواند چنین اطلاعاتی را در اختیار آنها قرار دهد. همچنین بیشتر تمرینات و موضوعاتی که در کتاب های درس دوره ابتدایی آمده، هدف خاصی را دنبال می کند، والدین باید به دور از هرگونه ساده نگری سعی کنند، هدف های درسی را دریابند. در اینجا نباید به میزان تحصیلات و درجه علمی خود بالید. حتی معلمان مجرب هم که سال ها در یک پایه تدریس کرده اند خود را بی نیاز از مطالعه کتاب های درسی نمی دانند. ۴- والدین باید آموخته های اطفال خود را به بیرون از کلاس تعمیم دهند: همانطور که پیش از این آمد والدین باید به طور غیرمستقیم در یادگیری مطالب درسی به کودکان خود کمک کند اکنون توجه خاصی روی این موضوع می شود که طفل آموخته های خود را صرفاً مشتی مفاهیم مجرد و انتزاعی که در چارچوب تنگ کلاس محدود می شود، به حساب نیاورد، بلکه بتواند دانشی را که فرامی گیرد، در بیرون از مدرسه بکار برد و بدین وسیله نیازهای روحی و جسمی را برطرف سازد. والدین می توانند با اطلاعاتی که از کتابهای درسی فرزند خود کسب کرده اند، در گردش ها و مسافرتها،در خانه و خیابان و به بهانه های مختلف باب مصاحبت با آنان را بگشایند و دانش فرزندانشان را عملاً در بیرون از کلاس تعمیم دهند. روشن است که اگر این گفتگوها دو جانبه و دوستانه باشد،کودک را جذب خواهد کرد. ۵- مراجعه به مدرسه و جویا شدن از وضعیت تحصیلی کودکان: مراجعه مداوم اولیاء به مدرسه و مشورت با معلمان و مربیان می تواند مشکل گشای بسیاری از مسائل باشد. همیشه باید به خاطر داشت که معلم کودک شما، برای پیشرفت در کار خود،که الزاماً به نفع فرزند شماست، همواره به همفکری شما نیازمند است(رستمی، ۱۳۹۰). ۲-۴-۳- نظریه های عملکرد تحصیلی گلشن فومنی (۱۳۸۲) مینویسد: به منظور تعریف افت تحصیلی، فرض کنیم هدف تمام دانشآموزانی که در یک دروه تحصیلی ثبت نام میکنند، گذارندن موفقیت آمیز تمام پایههای آن دوره تحصیلی در مدت تعیین شده باشد، از این نظر «تکرار پایه تحصیلی» یک دوره و «ترک تحصیل» پیش از پایان دوره، هر دو افت و اتلاف به حساب میآیند، بدین قرار: الف: تکرار پایه تحصیلی عبارتست از «تکرار یک کلاس برای دانشآموزانی که در خلال یک سال تحصیلی در همان کلاس و پایهای که در سال قبل بوده به تحصیل بپردازد و همان کاری را انجام دهد که در سال گذشته نیز انجام داده است». تکرار پایه تحصیلی، اتلاف آموزشی قلمداد میشود، زیرا آنانکه پایهای را تکرار میکنند از یک سو باعث کاهش ظرفیت ثبت نام در آن پایه تحصیلی شده و مانع پذیرش دیگران درآن دوره تحصیلی میشوند و از سوی دیگر موجب افزایش تعداد بیش از ظرفیت نظام آموزشی شده و هزینههای بیشتری را به نظام آموزشی و پرورشی تحمیل میکنند. ب: ترک تحصیل نیز به طور کلی عبارتست از «وضع دانشآموزی که پیش از پایان آخرین سال یک دوره آموزشی که در آن ثبت نام کرده است، آن دوره را ترک گوید.» به این نوع ترک تحصیل که پیش از پایان یک دوره مشخصی از تحصیل صورت میگیرد، ترک تحصیل زودرس میگویند. ج: افت تحصیلی عبارتست از: وقوع ترک تحصیل زودرس وتکرار پایه تحصیلی در نظام آموزش و پرورش یک کشور (گلشن فومنی، ۱۳۸۲: ۱۶۶). منادی(۱۳۷۲) هم مینویسد: در زبان فارسی برای شکست تحصیلی، بیشتر، از کلمه افت تحصیلی استفاده میشود. طبق گفته آقای امینفر «کاربرد اصطلاح افت یا اتلاف در آموزش و پرورش از زبان اقتصاد دانان گرفته شده است و آموزش و پرورش را به صنعتی تشبیه میکنند که بخشی از سرمایه و مولد اولیهای را که باید به محصول نهایی تبدیل میشود، تلف نموده و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است» وی میافزاید «شاید این تشبیه چندان خوشایند نباشد و اصطلاح قصور در تحصیل یا واماندگی از تحصیل مطلوبتر باشد». با توجه به اینکه واژه «افت تحصیلی» یا «اتلاف تحصیلی» به معنی هدر دادن تحصیل است. بیشتر جنبه اقتصادی مساله را مطرح میکند واژه «قصور در تحصیل» بیشتر متوجه دانشآموز شده و واژه «واماندگی از تحصیل» نیز با توجه به تعبیر روانشناسی آن (وامانده – عقب مانده) جنبه فردی پیدا میکند و باز دانشآموز را زیر سوال میبرد. خانم ایزامبرت ژاماتی معتقد است که «شکست تحصیلی فقط در یک مؤسسه تحصیلی و بر اساس سطح از قبل تعیین شده مفهوم پیدا میکند» به دنبال این تعریف وی میافزایند «شاگرد شکست خورده کسی است که نتوانسته است مطالبی را که مؤسسهای در یک زمان خاص برای او سطوح کرده است کسب کند». شاخصهایی که برای شکست تحصیلی استفاده میشوند عبارتند از: ۱- مردودی در یک پایه تحصیلی ۲- عقب ماندگی تحصیلی در سطح دانش از قبل تعیین شده ۳- عقب ماندگی تحصیلی در سطح سنی از قبل تعیین شده ۴- ترک تحصیل قبل از اتمام پایان دوره تحصیل اجباری با توجه به تعاریف عنوان شده و شاخص های مطرح شده میتوان شکست تحصیلی را مردودی و ترک تحصیل قلمداد کرد.(منادی، ۱۳۷۲، ۵۶-۵۵). افت تحصیلی را به افت کمی و افت کیفی تقسیم میکنند. افت کمی عبارتست از درصد دانشآموزان یک دوره آموزشی که به سبب مردود شدن با ترک تحصیل توانستهاند آن دروه را با موفقیت بگذرانند و منظور از افت تحصیلی کیفی، نارسایی در رسیدن به هدف های تعیین شده و یا عدم تحقیق بخشی از این هدف هاست. بنابراین تفاوت بین دانش و مهارت فارغ التحصیلان یک دوره آموزشی و هدف های تعیین شده برای این دوره، افت کیفی را نشان میدهد. معمولاً مشاهده میشود که میزان ترک تحصیل کردهها و افرادی که مردود میشوند در مقاطع تحصیلی راهنمایی و متوسطه در پسران بیشتر از دختران است و یکی از دلایل مهم آن میتوان این باشد که دختران اوقات فراغت خود را بیشتر در خانه میگذرانند و فرصت و امکان سرگرمی در بیرون از منزل را کمتر از پسران دارند و بیشتر مطالعه میکنند (رستمی، ۱۳۹۰).
۲-۴-۴- عوامل افت تحصیلی
عوامل افت تحصیلی را بر دو نوع تقسیم نمودهاند:
۱- عوامل داخلی: عواملی هستند که عمدتاً مربوط به خود سازمان آموزش و پرورش میباشد و از دورن سازمان سرچشمه میگیرد مانند نا متناسب بودن هدفها و محتوای برنامه با نیازهای، استعدادها و علایق فراگیران، نامناسب بودن روش های برنامهها و امکانات آموزش و پرورش با محتوای برنامهها، نامتناسب بودن فضای آموزشی مدرسه و کلاس و … (رستمی، ۱۳۹۰).
۲- عوامل خارجی: عواملی هستند که مربوط به خود نظام آموزش و پرورش نمیشوند. بلکه خارج از نظام آموزش و پرورش بر کار این سازمان تأثیر میگذارند و باعث افت تحصیلی دانش آموزان میشوند. از جمله این عوامل میتوان به: فقر و محرومیت اقتصادی، شرایط و عوامل فرهنگی و اجتماعی، شرایط عوامل و خانوادگی و توزیع نامناسب امکانات آموزشی اشاره کرد. البته باید یادآور شویم که این عوامل از یکدیگر جدا نبوده و بر هم تأثیر متقابل دارند و نمی توان هر کدام از اینها را به طور جداگانه مورد بررسی قرار داد (معیری، ۱۳۷۰ ،۲۵).
۲-۴-۵- انواع شکست های تحصیلی
به طور کلی میتوان تحقیقات موجود پیرامون شکست های تحصیلی را به سه قسمت تقسیم کرد: ۱- «آنهایی که خود دانشآموز را عامل اصلی شکست میدانند و در این رهگذر، معتقد به «عامل هوش» به عنوان عامل موفقیت و یا شکست دانشآموز میباشند. طبیعی است که نظریه هوش بیشتر در حیطه روانشناسی است و تحقیقات مختلف نشان میدهد که هنگامی که عامل هوش ثابت نگهداشته میشود، بین گروه های مختلف اجتماعی، فرهنگی از نظر پیشرفت تحصیلی، اختلاف معنیداری وجود دارد، یعنی عامل هوش نمیتواند تعیین کننده باشد(منادی، ۱۳۷۲: ۵۸). به موجب توافق عمومی، هوش، ناشی از هر دو عوامل ژنتیکی و محیطی است. بخشی از هوش به ژنهایی که فرد از والدین به ارث میبرد و بخشی دیگر به محیطی که در آن رشد و زندگی میکند، مربوط میشود. هوش در مقابل دگرگونی های محیط حساس است و نسبت به آنها واکنش نشان میدهد پژوهش نشان داده است که دامنه وسیعی از عوامل محیطی از جمله با تجربه قبلی و تعلیم و تربیت شخصی که مورد آزمون قرار میگیرد. میزان آشنایی او با موضوع مندرج در آزمون، انگیزه اشتیاق به کسب نمره خوب، تسلط او به زبانی که در آزمون به کار رفته است و موارد بسیاری دیگر میتواند در اجرای آزمونهای هوشی موثر واقع شود. پاولزوجین تیس دریافتهاند که بهره هوشی تقریباً ارتباطی با موفقیت تحصیلی و اقتصادی ندارد. بدین ترتیب، تفاوت های هوشی در بین طبقات اجتماعی و گروه های خواه عمدتاً به دلیل فاکتورهای محیطی و یا ژنتیکی، به خوبی میتواند کم اهمیت تلقی شوند(رستمی، ۱۳۹۰). ۲- آنهایی که نظریه هوش را رد کرده و «طبقه اجتماعی» دانشآموز را عامل اصلی میشناسند و در این رهگذر، عوامل اقتصادی، فرهنگی و یا هر دو را مد نظر دارند، گروه پیروان «تئوری محرومیت فرهنگی» هستند. در این راستا، نظام ارزش ها، نوع برخورد، خواستهها، تیپ خانوادهها، زبان، فرهنگ و …. به عنوان عوامل تفاوت مطرح میباشد (منادی، ۱۳۷۲: ۵۹- ۵۸).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
همکاران: میزانی که همکاران از لحاظ فنی کارامد هستند و از لحاظ اجتماعی حمایتگر میباشند.
۲-۳-۶-۵-۲- تعهد سازمانی[۱۳۰]
لوتانز (۱۹۹۲) تعهد سازمانی را تمایل قوی برای باقی ماندن در سازمان به عنوان یک عضو و تلاش بسیار به نفع سازمان و قبول ارزشها و اهداف سازمان میداند. به عبارت دیگر این نگرش در رابطه با وفاداری افراد به سازمانشان بوده و شامل فرایندی است که از طریق آن افراد طی آن در سازمان اهمیتی که خود برای سازمان قائلند را بیان میکنند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۳-۶-۵-۳- ناهماهنگی شناختی[۱۳۱]
بر اساس نظریه فستینگر (۱۹۵۷) نیز ناهماهنگی شناختی یک نوع ارزیابی از نگرش هاست که معمولاً بعد از اتخاذ تصمیم به منظور شناخت رفتار های مرتبط و همسو با رفتار فعلی صورت میگیرد. وی با تمایز بین ناهماهنگی و تعارض بیان میکند که این فرایند تنها بعد از اتخاذ تصمیم انجام میپذیرد. واژه ناهماهنگی معمولاً به رابطه بین عناصری که به صورت جفت موجودند اطلاق میشود. این عناصر همان شناخت هستند که مشتمل بر آن چیزی است که فرد در مورد خودش، رفتارش یا محیط اطرافش میداند. ناهماهنگی یا ناهمسانی شناختی هنگامی مطرح میشود که بین نگرش دو یا چند فرد یا بین رفتار و نگرش افراد نوعی بی ثباتی مشاهده شود. بر اساس فرضیات فستینگر، حضور ناهماهنگی که منجر به ایجاد عدم راحتی روانشناختی برای فرد میشود،۱) فرد را بر میانگیزد تا در جهت کاهش ناهماهنگی بر آید و ۲) فرد علاوه بر تلاش جهت کاهش آن به طور فعال از موقعیتها و اطلاعاتی که سبب افزایش آن میشوند نیز اجتناب میکند.۳) از طرف دیگر فرد برای کاهش این ناهماهنگی سعی در تغییر نگرش زیر بنایی خود دارد یا ۴) رفتار آتی را بر اساس آن تغییر میدهد و ۵) یا به دنبال راه های جدید برای تبیین یا توضیح یا بهانه تراشی برای این عدم هماهنگی است.
۲-۳-۶-۶- نقش نگرش در رفتار
میتوان نگرش را به عنوان یک تمایل مداوم برای داشتن یک احساس یا رفتاری به شیوه خاص دانست (لوتانز، ۱۹۹۲). به عنوان مثال اگر کسی کار کردن در شیفت شب را دوست نداشته باشد گفته میشود که او نگرش منفی نسبت به تنظیمات کاری خود دارد. نگرش عبارت است از مفروضات کسب شده برای پاسخ به شکل مطلوب یا نامطلوب در ارتباط با یک پدیده. براین اساس فرد با بهره گرفتن از مفروضات بنیادین خود در ارتباط با پدیده های اطراف خود یا در ارتباط با افراد دیگر، ممکن است رفتارهای مختلفی از خود بروز دهد. نگرش ها تحت تأثیر ارزشها قرار دارند. با این وجود میتوان نگرش را از طریق آنچه افراد بیان میکنند، به طور رسمی یا غیر رسمی، در ابراز عقاید آنها یا از طریق رفتار آنها شناخت.آلدرفر (۱۹۳۷- ۱۸۷۰) تأکید داشت که نگرش افراد نسبت به محیط تأثیر برجسته ای بر روی رفتار آنها دارد. اوبیان کرد که افکار، احساسات و رفتارهای یک فرد در تعامل با محیط اجتماعی و فیزیکی او هستند و این تأثیر دو سویه است.این تعاملات ممکن است سبب بروز تعارض بین نگرش فرد و رفتار او شوند که از آن با عنوان ناهماهنگی شناختی یاد میشود. افرادی نیز این رابطه را به صورت مدل نشان میدهند. مانند مدل رفتار برنامه ریزی شده آجزن (۱۹۸۵)، که در زیر ارائه میشود باورهایی در مورد پیامدها ارزیابی پیامدها باورهایی درمورد طرز فکر دیگران نگرش هایی در مورد رفتار اهمیت نسبی نگرش و هنجار هنجار ذهنی (شخصی) تمایلات رفتار شکل ۲-۳. نقش نگرش در رفتار(مدل رفتار برنامه ریزی شده آجزن، ۱۹۸۵)
۲-۳-۷- ادراک
یکی دیگر از ابعاد مهم رفتار فرد در سازمان ادراک است. اگر همه افراد همه چیز رابه یک شکل درک میکردند همه چیز به مراتب ساده تر و کم هیجان تر مینمود. ولی افراد یک چیز را به شکلهای مختلف ادراک نمیکنند (لوتانز،۱۹۹۲). از طرفی ادراک انسان از اشیاء نسبت به ادراک او از انسانها متفاوت است. به نظر میرسد بخشی از فرایند ادراک دیگران نسبت دادن ویژگیها به آنهاست. ما رفتار و تمایلات آنها را بر اساس تجربیات گذشته و در مقایسه با افراد دیگری که میشناسیم بررسی میکنیم (مولینز، ۲۰۰۲).
۲-۳-۷-۱- تعاریف مربوط به ادراک
ادراک مجموعه ای از فرایندهاست که فرد توسط آنها محیط اطراف خود را میشناسد و اطلاعات مربوط به آن را تفسیر میکند (لوتانز، ۱۹۹۲؛ رابینز و جاج، ۲۰۰۸؛ مورهد و گریفین، ۱۹۹۵،۲۰۱۰) تا بتواند به محیط خود معنی بدهد (رابینز، ۱۳۸۶). حقیقت این است که هیچ یک از ما واقعیت را بدان گونه که هست نمیبینیم بلکه تنها کاری که میکنیم این است که چیزی که میبینیم را تفسیر کرده و سپس آن را واقعیت مینامیم. به این ترتیب رفتار افراد نیز تحت تأثیر ادراک آنها در محل کار قرار میگیرد. از طرفی درک افراد و نتیجتاً رفتار سازمانی بسیار به ادراکات و افکار افراد در مورد یک موقعیت وابسته است (السباچ، بار و هارگادون[۱۳۲]، ۲۰۰۵؛ فسک و تیلور[۱۳۳]، ۱۹۸۴). ادراک فرایندی است که از طریق آن افراد به انتخاب پرداخته، سازماندهی و تفسیر میکنند و به اطلاعات محیط اطراف خود پاسخ میدهند (شرمرهورن و همکاران، ۲۰۰۳).
۲-۳-۷-۲- کاربرد ادراک در رفتار سازمانی
رابینز و جاج (۲۰۰۸) مهترین کاربرد مفاهیم ادراک در رفتار سازمانی را ” ادراک فردی ” میدانند. ادراک فردی یعنی ادراکاتی را که افراد در مورد یکدیگر شکل میدهند. ادراک ما از افراد نسبت به ادراک ما از اشیای بی جان متفاوت است.
۲-۳-۷-۳- نظریه های موجود در باب ادراک
۲-۳-۷-۳-۱- نظریه اسناد
نظریه اسناد به فرایندی اطلاق میشود که توسط آن افراد به تفسیر دلایل برداشت شده از رفتار یک فرد میپردازند. نظریه اسناد بیان میکند که وقتی ما رفتار یک فرد را مشاهده میکنیم، تلاش میکنیم تا پیش بینی کنیم که رفتار آن فرد حاصل دلایل درونی یا بیرونی است. به عبارتی رفتار به وسیله ترکیبی از نیروهای ادراک شده داخلی یا خارجی قابل تشخیص است. رفتارهای تولید درون آن رفتارهایی هستند که تحت کنترل فرد هستند و رفتارهای خارجی آنهایی هستند که حاصل دلایل بیرونی اند یعنی برخی دلایل در بیرون فرد را مجبور به بروز رفتار در شرایط فعلی نموده اند. نیروهای داخلی ویژگیهای فردی هستند مثل توانایی، مهارت، میزان تلاش یا خستگی و نیروهای خارجی به عوامل محیطی مثل قوانین سازمانی، سیاستها و روش های رفتاری مدیران ارشد یا حتی شرایط آب و هوایی مربوط میشوند (مولینز،۲۰۰۲).
۲-۳-۷-۳-۲-کانون کنترل
رفتار در محل کار ممکن است به وسیله کانون کنترل فرد تحت تأثیر قرار بگیرد، یعنی باور به اینکه آیا فرد پیامدهای کارش را کنترل شده توسط خودش، یا یک نیروهای خارجی میداند. قضاوتهای انجام شده در مورد افراد دیگر نیز قویا به وسیله اینکه دلایل خارجی یا داخلی باشد تحت تأثیر قرار میگیرد. بر این اساس، به زعم مولینز (۲۰۰۲)، تعیین بیرونی یا درونی بودن عامل بروز رفتار به سه عامل زیر بستگی دارد : قابل تشخیص بودن[۱۳۴]: فرد رفتارهای متفاوتی را در موقعیتهای متفاوت بروز دهد. سبب میشود رفتار عجیب تلقی شود و آن را به عامل خارجی نسبت میدهند. اتفاق نظر[۱۳۵]: اگر فرد در زمان روبرو شدن با شرایط مشابه رفتار یکسانی از خود بروز دهد رفتار را به خارج نسبت میدهند. دوام[۱۳۶]: به این سؤال پاسخ میدهد که آیا فرد همواره عکسالعمل یکسانی بروز میدهد. در این صورت رفتار را به عوامل داخلی نسبت میدهند.
۲-۳-۷-۴- عوامل تأثیرگذار بر ادراک افراد
از آنجا که ادراک یک فرایند است که با حضور ادارک کننده، موقعیت و شرایط و ویژگیهای ادراک شونده صورت میگیرد، ویژگیهای هر یک از این موارد میتواند در نحوه و کیفیت ادراک افراد تأثیر گذارد. رابینز و جاج (۲۰۰۸) برخی از ویژگیهای این عوامل را به صورت زیر بیان میکنند: عوامل مربوط به ادراک کننده: نگرشها، انگیزه ها، علایق، تجربه، انتظارات عوامل مربوط به موقعیت: زمان، محیط کار و محیط اجتماعی عوامل مربوط به ادراک شونده: تازگی، حرکت، صداها، اندازه، پیشینه، شباهت و مجاورت
۲-۳-۷-۵- نقش ادراک در رفتار
ادراک به پاسخهای رفتاری افراد به موقعیتهای خاص اولویت میدهد. اولین مرحله در فرایند ادراک انتخاب و توجه است. دو عامل در این توجه مهم هستند. عوامل داخلی شامل عوامل مربوط به خود فرد از جمله؛شخصیت، یادگیری، هوش، توانایی، آموزش، علایق، انتظارات، اهداف،تجربیات گذشته، انگیزش. تأثیرات و عوامل خارجی شامل عوامل مربوط به خود محرک مثل بزرگی، حرکت، شدت، بلندی، تضاد، روشنی، تازگی، تکرای بودن یا قابل شناسایی بودن از زمینه آن است (مولینز، ۲۰۰۲). ادراک در مطالعه رفتار سازمانی مهم است به دلیل اینکه رفتار افراد بر اساس ادراک آنها از آنچه واقعیت نامیده میشود و نه خود واقعیت شکل میگیرد. جهان به آن صورتی که ادراک میشود جهانی است که از لحاظ رفتاری مهم است (رابینز و جاج، ۲۰۰۸) چرا که ادراک یک فرایند پیچیده شناختی است که تصویری منحصر به فرد از جهان به وجود میاورد که میتواند کاملاً با واقعیت تفاوت داشته باشد و درک این تفاوت بین جهان ادراک شده افراد و جهان واقعی برای شناخت رفتار سازمانی مهم است (لوتانز،۱۹۹۲). محرک لمس بوییدن چشیدن دیدن شنیدن انتخاب سازماندهی بر اساس تجربه تفسیر بازخورد مثبت
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مدیریت دانش فرایند شناسایی دارایی هوشمند و ایجاد فرهنگ و زیر ساختهای اطلاعاتی است که مشارکت و فراگیری را ترغیب می نماید . این فرایند به دنبال ایجاد سرمایه هوشمند به وسیله بدست آوردن ، پرورش و استفاده از تمامی آن چیزی است که کارکنان می دانند . این سرمایه در سازمان های دانش محور امروزی ، زبان مشترکی است که ایده ها ، مفاهیم و اطلاعات جدید را بکار گرفته ، “دانش جمعی ” را به وجود می آورد که با انتقال آن به محصولات و خدمات جدید ، ارزش افزوده ایجاد می کند . در حقیقت نکته اساسی در مدیریت دانش تعیین و استخراج گوهر دانش از دریای ژرف اطلاعات است . با توجه به این که ارزش می توان هم مادی و هم غیر مادی باشد مدیریت دانش راهنر ایجاد ارزش از دارایی های هوشمند دانسته اند (Belinger,2004) . این مدیریت سرمایه های هوشمند را ازتخریب حفظ نموده ، فرصت هایی را برای افزایش کیفیت تصمیمات ، خدمات و فرآوده ها از طریق افزودن آگاهی و ارزش و فراهم آوردن انعطاف پذیری جستجو نموده و باممیزی از سرمایه های هوشمند ، عملیات بحرانی و تنگناهای بالقوه ای که جریان دانش را ازمسیر استفاده منحرف می سازند ، مشخص می نماید . به این ترتیب نیروی انسانی سازمان را قادر به مواجهه با موقعیت های مطرح شده و پیش بینی موثر و ساختن آینده می نماید (Sveiby,2001).
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
واژه مدیریت دانش تعاریف مختلفی داردکه برخی از آنها عبارتند از بخشی از مجموعه سلسه مراتب متشکل از داده ها ، اطلاعات ، دانش و معرفت است .
-
- موقعیتی است که به اطلاعات داخل سازمان ارزش می بخشند .
-
- مسیری است که در آن دانش خلق و کسب شده و برای نیل به اهداف استفاده می شود .
-
- روند آگاهانه ایجاد ، اعتباربخشی ، ارائه و توزیع دانش و کاربرد آن است .
-
- فرایند نظام مند نمودن ، انتخاب ، سازماندهی و ارائه دادن ، اطلاعات و دانش بگونه است که درک فرد را در زمینه خاص و مورد نظر بهبود دهد .
-
- به سازمان کمک می نماید تا از مجموعه تجربیات حاصله درک مدون و شفافی بدست آورده و انعظاف پذیری را افزایش می دهد .
مجموعه از اعمال منظم و نظام مند است که برای بدست آوردن با ارزش ترین نتیجه از دانش در دسترس انجام می شود ( کوریا و دیگران ، ۲۰۰۳: به نقل از کاویانی و نیازی ). اجرای مدیریت دانش در سازمان منجر می شود دانش تولید شده توسط افراد برای همیشه در سازمان باقی بماند و در نتیجه ی خروج کارکنان از سازمان ، دانش تولید شده با توجه به هزینه ای که سازمان صرف تولید آن کرده است از سازمان خارج نمی شود . هدف مدیریت دانش شناسایی ، جمع آوری ، دسته بندی، و سازماندهی ، ذخیره ، اشتراک ، اشاعه و در دسترس قرار دادن دانش در سطح سازمان می باشد . در سازمان هایی که به شکل سنتی اداره می شوند دانش از بالا به پایین در طول خطوط سازمانی در جریان است . در این صورت دانش به ندرت در زمان درست و درجایی که بیشترین نیاز به آن وجود دارد ، قابل دسترس است . اما در سازمان های دانش محور که به اجرا و پیاده سازی مدیریت دانش پرداخته اند ، دانش در کل سازمان جاریست و هرکس به فراخور نیاز خود در زمان مناسب می تواند از آن در جهت انجام وظایف خود استفاده کند . برای تفهیم بیشتر این مساله می توان چرخه مدیریت دانش را به شکل (۲-۲) در نظر گرفت (کریمی ، ۱۳۸۵) . شکل ۲-۲ نمودار چرخه مدیریت دانش باز خورد ارزشیابی آموزش اندازه گیری نگهداری دانش توسعه دانش به اشتراک گذاشتن دانش خلق دانش تشخیص دانش عناصر اصلی چرخه مدیریت دانش مطابق شکل ، تولید، سازماندهی ، ذخیره ، اشتراک و استفاده می باشد. دانش از طرق مختلفی به دست می آید ، یا از طریق افرادی که دانش را دارا می باشند و یا از طریق انتشارات مختلف ، کنفرانس ها، نشست ها به دست آید . دانش به دست آمده در داخل یا خارج سازمان ، که مفید بوده و سازمان را در ادامه حیات خود یاری می رساند ، شناسایی شده و کلیه آنها جمع آوری می شود. سپس دسته بندی شده و براساس نظم خاصی سازماندهی می شود . دانش سازماندهی شده ذخیره و نگهداری می شود ، این دانش می تواند به اشکال مختلفی ذخیره و نگهداری شود مثلاً در پرونده ها ، پایگاه داده ها ، کتابخانه ها و سپس دانش ذخیره شده به اشتراک گذاشته می شود و در نتیجه ی اشاعه آن ، در سطح وسیعی در دسترس همگان قرار می گیرد . سرانجام این دانش باید مورد استفاده و بهره برداری کسانی که به آن نیاز دارند قرار بگیرد. دانش می تواند در سطح گسترده ای به کمک اینترنت در دسترس و مورد استفاده بسیاری از افراد قرار گیرد (همان منبع ، ۱۳۸۵). ۲-۲-۲ تعاریف مدیریت دانش از دیدگاه صاحبنظران از مدیریت دانش تعاریف مختلفی به عمل آمده است . اما دقت در تعاریف روشن می سازد که بیشتر تفاوت تعاریف در ظاهر و بیان تعریف است و در اصل همه صاحبنظران بر یک مفهوم واحد از مدیریت دانش تاکید دارند : تعریف اسوان (۱۹۹۹) از مدیریت دانش یکی از بهترین تعاریف قلمداد می شود ، چرا که این تعریف اهداف را تشریح و مدیریت دانش را در جایگاه سازمانی مناسب قرار می دهد : مدیریت دانش هر گونه فرایند یا عمل تولید ، کسب ، تسخیر، ترویج و جامعه پذیری و کاربرد آن است (واعظی ، حبیبی). -مدیریت دانش ، مثل ارتباطات ، در بهترین وجه به عنوان روش یا شیوه ی عمل سازمانی تلقی می شود. مدیریت دانش شیوه ی شناسایی ، در اختیار گرفتن ، سازماندهی و پردازش اطلاعات جهت خلق دانش می باشد ، که پس از آن توزیع می شود و به عبارت دیگر در دسترس دیگران قرار می گیرد تا برای خلق دانش بیشتر بکار گرفته شود (رادینگ ، ۱۳۸۳). -راستوگی (۲۰۰۰) تعریفی ارائه کرد که به نظر می رسد که منشور مدیریت دانش را در بر می گیرد . او بیان کرد که مدیریت دانش ممکن است به عنوان “فرایندی سیستماتیک و یکپارچه کننده از هماهنگ کردن فعالیت های گسترده ی سازمان در مورد کسب ، خلق ، ذخیره سازی ، تسهیم ، منتشرکردن ، توسعه و گسترش دادن دانش بوسیله ی افراد و گروه ها در جهت اهداف عمده سازمانی ” تعریف شود. -پترش : مدیریت دانش ، کسب دانش درست برای افراد مناسب در زمان صحیح و مکان مناسب است ، به گونه ای که آنان بتوانند برای دستیابی به اهداف سازمان ، بهترین استفاده را از دانش ببرند. -ویگ : مدیریت دانش بنایی سنجیده ، صریح و اصولی برای تجدید و استفاده از دانش در جهت افزایش تاثیر و بازگشت دانش مربوط به سرمایه دانشی است . -هی بار : مدیریت دانش شامل مراحل تسخیر اجتماع دیدگاه های خبرگان و متخصصان یک شرکت در هر جایی که باشند در بانک اطلاعاتی ، بر روی کاغذ و یا در اندیشه نیروها ( و پخش آن در هر جائیکه به سود بیشتری بینجامد)، می باشد. -مکنتاش : مدیریت دانش با تجزیه و تحلیل و شناسایی دانش لازم و سودمند درگیر بوده و درپی برنامه ریزی چند بعدی وکنترل مناسب در توسعه سرمایه های دانش ، در جهت برآورده کرده اهداف سازمانی است . -ادل: مدیریت دانش ، خط مشی های اصولی را برای یافتن ، درک کردن و استفاده از ارزش و ایجاد ارزش ، معین می نماید . -بکمن : مدیریت دانش ، رسمی سازی و دسترسی به تجربه ، دانش و دیدگاه های استادانه را که قابلیت های جدید ، قدرت کارایی بالاتر ، تشویق نو آوری و افزایش ارزش مشتری را در پی داشته باشند ، هدف قرار می دهد . -مالهوترا (۲۰۱۰): مدیریت دانش انجام دادن کارهای درست به جای درست انجام دادن کارهاست . تاکید روی اثربخشی است نه کارآیی ، وجود کارآیی بدون اثربخشی به شکست سازمان منجر می شود. داقفوس (۲۰۱۰): مدیریت دانش ترکیب فرآیندهای اداره ، کنترل ، خلاقیت ، کد گذاری ، اشاعه واعمال قدرت دانش در سازمان است و هدف اصلی آن اطمینان از این است که شخص نیازمند ، دانش مورد نیاز خود را در زمان مقتضی به دست می آورد ، به گونه ای که توانایی تصمیم گیری به موقع و درست برای او ممکن می شود -هنری و هدیپث(۲۰۱۱) : مدیریت دانش سیستمی است که دارایی دانش جمعی سازمان را (دانش صریح و ضمنی ) اداره می کند . و یک فرایند مارپیچی است که شامل شناسایی ، اعتبارسنجی ، ذخیره و پالایش دانش برای دسترس کاربران به آن است ، و نتایج زیر رادر پی دارد: ۱-استفاده مجدد دانش توسط دیگران برای نیازهای مشابه . ۲- حذف دانش به دلیل فقدان اعتبار . ۳-تغییر شکل دانش و خلق آن در شکل جدید . -هاربرت ساینت و انگ : مدیریت دانش عبارت است از ایجاد ارزش از دارایی های پنهان شرکت . زمانی این هدف تامین می شود که بتوانیم توانایی های سازمانی و فردی را به گونه ای پرورش دهیم که در ایجاد ، تبادل و گردآوری دانش توانا باشند. این امر مستلزم آن است که برای افراد بشر ارزشی والا قائل شویم . -گوتچو(۱۹۹۹) : مدیریت دانش مدل تجاری میان رشته ای است با همه جنبه های دانش ، نظیر خلق ، کد گذاری ، سهیم سازی دانش و بررسی این موضوع که چگونه این فعالیتها یادگیری و نوآوری را افزایش می دهدند . -مکینتاش (۱۹۹۹) : مدیریت دانش عبارت است از تجزیه و تحلیل موجود و مورد نیاز دانش که شامل فرآیندهای برنامه ریزی و کنترل برای توسعه دارایی های دانش برای نیل به هدفهای سازمانی می باشد. -افرازه (۱۳۸۳): مدیریت دانش فرایند کشف ، کسب ، توسعه و ایجاد، تسهیم ، نگهداری ، ارزیابی و به کارگیری دانش مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند بین منابع انسانی ، فن آوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمانی صورت می پذیرد . به طور خلاصه مدیریت دانش در سازمانها به دنبال آن است تا نحوه و چگونگی تبدیل اطلاعات و دانسته های فردی مدیریت دانش در سازمانها به دنبال آن است تا نحوه و چگونگی تبدیل اطلاعات و دانسته های فردی و سازمانی را به مهارتهای فردی و گروهی تبیین و روشن نماید . با بررسی وتحلیل اهمیت و ویژگی های دانش در حیطه عملکرد سازمانها می توان دریافت که برخورداری از دانش و اطلاعات روزآمد برای ادامه حیات سازمانها به یک ضرورت انکار ناپذیر تبدیل شده است . در جدول (۵-۲) به بیان برخی از تعاریف از دیدگاه های گونان پرداخته ایم . همان که دیده می شود اغلب تعاریف ، مدیریت دانش را به مثابه یک جریان و فرایند در نظر گرفته اند که این نشات گرفته از ماهیت سیال دانش است . در .واقع حتی اگر ما آگاهانه به اداره نمودن دانش اقدام ننمائیم ، اما دانش وجود دارد ، خلق می شود و به اشتراک گذارده می شود . بوسیله مدیریت بر آن ، به این رویه یک ساخت عملیاتی داده می شود تا فرایند های دانش تحت کنترل و اداره ماقرار گیرند . دقت در تعاریف مدیریت دانش مشخص می کند که : الف ) مدیریت دانش یک فرایند مستمر بوده و همیشه بودن آن در سازمان یک ضرورت است . ب) افراد به عنوان سرمایه های اصلی سازمان مورد توجه می باشند .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در این فصل ابتدا به روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق اشاره می شود و سپس جامعه آماری، نمونه آماری، روش و ابزار گردآوری داده ها و روشهای آماری تجزیه و تحلیل داده های جمعآوری شده تبیین میگردند. ۳-۲ : روش و نحوه اجرای تحقیق تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر روش توصیفی و از نوع پیمایشی بود؛ که به صورت مقطعی انجام گرفت و از نظر نوع جمعآوری داده ها میدانی است. هدف از تحقیق کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. به عبارت دیگر، تحقیق کاربردی به سمت کاربرد عملی دانش هدایت می شود. محقق با به کارگیری این روش، ضمن ارائه تصویر روشنی از جامعه آماری، آن چه را که وجود داشت بدون هیچگونه تأثیر و دخالت در نتایج حاصله، توصیف و تفسیر و مقایسه نمود. به عبارت دیگر، محقق به توصیفی عینی، واقعی و منظم خصوصیتهای موضوع مورد بررسی پرداخت. در این تحقیق ابتدا با توجه به طرح تحقیق، اقدام به مطالعه و جمعآوری ادبیات موضوع مناسبسازی اماکن ورزشی برای جانبازان و معلولین گردید و سپس چک لیست مناسبسازی برای جامعه آماری مورد نظر تهیه شد و با شرایط تحقیق حاضر تطبیق داده شده بود. در ادامه پس از تکمیل چک لیست توسط محقق و بر اساس تجزیه و تحلیل داده های حاصل از آنها، نتایج و پیشنهادات ارائه گردید. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۳ : جامعه آماری پژوهش جامعه آماری این تحقیق را سالنهای ورزشی سرپوشیده شهر تبریز تشکیل میدادند که شامل ۳۹ سالن ورزشی سرپوشیده میشدند. ۳-۴ : نمونه آماری پژوهش با توجه به هدف پژوهش،که توصیف و بررسی وضعیت مناسبسازی تمامی سالنهای سرپوشیده جامعه مورد نظر بود و به دلیل محدودیت تعداد جامعه آماری، تمام جامعه آماری که شامل ۳۹ سالن ورزشی میشد به عنوان نمونه تحقیق در نظر گرفته شد. ۳-۵ : روش و ابزار گردآوری داده های پژوهش ابزار گردآوری داده ها وسیلهای است که محقق به کمک آن قادر است داده های مورد نیاز را گردآوری، ثبت و کمی نماید. در این تحقیق گردآوری داده ها به شکل میدانی انجام شده است و از چکلیست محقق ساخته برای بررسی وضعیت مناسبسازی سالنهای ورزشی سرپوشیده استفاده شد. برای ساخت چکلیست و گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از بانکهای اطلاعاتی علمی، سایتهای اینترنتی، منابع کتابخانهای و نوشتاری الکترونیکی و مبانی نظری و پیشینه تحقیق استفاده شد. برای دقت و همکاری بیشتر در تکمیل چک لیست، محقق شخصاً در تمام سالنهای مورد بررسی حضور یافت و با نهایت دقت و تلاش فراوان خود اقدام به تکمیل چک لیست نمود. در استخراج نتایج، متغیرهایی که چکلیستها اندازه گیری کردند، مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به اهداف تحقیق، تجزیه و تحلیلهای آماری در چارچوب اهداف مورد نظر انجام گرفت. ۳-۵-۱ : چک لیست مناسبسازی اماکن ورزشی این چک لیست از سه بخش تشکیل شده بود. بخش اول مربوط به ویژگیهای سالن ورزشی بود. بخش دوم شامل ویژگیهای جمعیت شناختی مدیران سالنهای مربوطه شامل: جنسیت، سن، رشته تحصیلی، میزان تحصیلات، سابقه شغلی و . . . میشد. بخش سوم چکلیست شامل سؤالهایی مربوط به متغیرهای تحقیق بود که با مطالعه مبانی نظری، پیشینه تحقیق، استفاده از منابع کتابخانهای و الکترونیکی و مشورت با اساتید صاحبنظر تدوین شد. این چک لیست شامل ۱۰۹ سؤال بر اساس مقیاس اسمی بله و خیر برای ۱۳ متغیر در ۱۳ عامل به قرار زیر بود: ـ مسیرهای منتهی به اماکن ورزشی ۶ سوال ـ وضعیت مناسبسازی درب ورودی و خروجی ۱۱ سوال ـ مناسبسازی پارکینگها ۷ سوال ـ وضعیت پله و رمپ ۱۲ سوال ـ وضعیت محل پذیرش و کریدور ۸ سوال ـ وضعیت تابلوها و علائم راهنما ۶ سوال ـ وضعیت جایگاه تماشاگران ۱۱ سوال ـ وضعیت رختکنها ۱۱ سوال ـ وضعیت کمدها ۶ سوال ـ وضعیت سرویسهای بهداشتی ۱۰ سوال ـ وضعیت دوشها ۸ سوال ـ تجهیزات اطفای حریق ۵ سوال ـ وضعیت تلفن و امکانات ارتباطی ۸ سوال ۳-۵-۲ : تعیین روایی چک لیست روایی عمدتاً مسئلهای کیفی بوده و ارزیابی آن بسیار مشکل است. روایی آزمون عبارت است از توانایی ابزار مورد نظر در اندازه گیری صفتی که آزمون برای اندازه گیری آن ساخته شده است و شامل روایی صوری، روایی پیشبین و روایی محتوا میباشد (مؤمنی، ۱۳۸۶). تعیین روایی چک لیست به روشهای متعددی انجام میگیرد. برای تعیین روایی چک لیست حاضر از روایی محتوا استفاده شد. برای بررسی وضعیت مناسبسازی سالنهای ورزشی سرپوشیده شهر تبریز از چک لیست محقق ساخته استفاده شد. برای تعیین روایی محتوا، چک لیست حاضر بین چهار نفر از اساتید و صاحبنظران دانشکده های تربیتبدنی و علوم ورزشی شهر تبریز در گرایش مدیریت ورزشی توزیع گردید. اصلاحات محتوایی و عبارتی ایشان کمک شایانی در اصلاح چک لیست نمود. بدین ترتیب که پیشنهادات رسیده توسط محقق بررسی و در ویرایش نهایی چکلیست لحاظ گردید. با توجه به امکانات و شرایط اقتصادی و اجتماعی، سؤالهای چکلیست در خور شرایط سالنهای ورزشی سرپوشیده شهر تبریز مناسب سازی گردید. ۳ـ ۵ ـ ۳: اعتبار سازه: برای مشخص کردن اعتبار سازه چکلیستِ طراحی شده توسط محقق، از روش تحلیل عاملی استفاده شد، و با توجه به اینکه روابط بین شاخصها و متغیرها معنیدار شده است؛ چون کلیه اعداد معنیداری بزرگتر از ۹۶/۱ میباشد. و این امر نشان از روابط معنیدار بین هر سوال و هر متغیر دارد. بدین معنی که سوالات این تحقیق از نظر اعتبار سازه در وضعیت مناسبی قرار دارند. ۳ـ ۵ ـ۴: پایایی ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای تحقیق در جدول زیر نشان داده شده است. همانطور که پیداست مقدار این ضریب برای کلیه متغیرها بالاتر از ۷/۰ است و در وضعیت مطلوبی قرار دارد.
متغیر |
ضریب آلفایکرونباخ |
مسیرهای منتهی |
۸۹/۰ |
درب ورودی |
۷۹/۰ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جدول۴- ۲-فرمولهای تشخیص فعالیت بکارگرفته شده درمتلب[۵۲] Sitting: شکل۴- ۹-فایل csv خروجی متلب یرای حالت نشستن Standing: شکل۴- ۱۰-فایل csv خروجی متلب یرای حالت ایستادن Walking: شکل۴- ۱۱-فایل csv خروجی متلب یرای حالت راه رفتن Jogging: شکل۴- ۱۲-فایل csv خروجی متلب یرای حالت دویدن On a car: شکل۴- ۱۳-فایل csv خروجی متلب یرای حالت داخل ماشین بودن در شکلهای بالا، فرمت یک فایل از داده های جمعآوری شده دیده می شود. داده ها با دقت با برچسب زمان در ثانیه نوشته شده اند.در هر ثانیه، نرمافزار ۲۴نمونه از مقادیر حسگر را ثبت می کند.این بدان معناست که ما هر نمونه را درهر ۴۱٫۶۶ میلیثانیه جمعآوری کردهایم. ردیف داده ها متشکل از سیزده ورودی است.ما اقدام به برچسبگذاری برای فعالیتهای فعلی کاربر کردهایم. این به طور مستقیم از حالت کاربر انتخابی از فهرست کشویی در رابط کاربر کپی
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
میشود. بعد از سه ورودی OrX، OrY، OrZ نشاندهنده مقادیر حسگر چرخشی در آن زمان و ورودیهای AccX، AccY،AccZ مقادیر حسگر شتابسنج میباشد.پنج ورودی آخر مقادیر جمعآوری شده از حسگر GPS است. ما همچنین سرعت فعلی را از حسگر GPS را دریافت میکنیم. دو راه جمعآوری سرعت از کاربر وجود دارد. اول ما میتوانیم این مقدار از تابع getSpeed () که توسط کلاس مدیریت مکان ارائه می شود بگیریم. در مرحله دوم، ممکن است برای محاسبه این مقدار از تقسیم فاصله افقی بین هر دو نقطه انتخاب شده توسط فاصله طی شده در حرکت بین این دو نقطه استفاده شود. اولین روش برای اطمینان از اینکه نتایج قابل اطمینان برای فعالیت انتخاب شده است ترجیح داده می شود. ۴-۱۰-استخراج ویژگی پس از استفاده از نرمافزار جمعآوری داده ها برای هر فعالیت، دقتGPS ممکن است به دلیل برخی از موانع فیزیکی (ساختمان، آب و هوای بارانی)خیلی کم باشد. دقتموقعیت GPS حتی می تواند مقادیری مانند۵۰متر باشد. این بدین معنی است که موقعیت بازگشت داده شده می تواند در درون یک دایره ۵۰ متری در مرکز محل فعلی باشد. که مقادیر برای نشستن دویدن می تواند برای تشخیص این فعالیت یکی باشد. پس از این که عوامل در نظر گرفته شد، GPS و حسگر چرخش برای شناختن فعالیتهای مختلف متوقف میشوند.از سوی دیگر، حرکات پا با سرعتهای مختلف به شتابسنج در شناختن فعالیت کمک می کند. بنابراین، تصمیم گرفته شد که تنها بر روی داده های شتابسنج تمرکز شود. برای اینکه قادر به تشخیص فعالیت به طور مداوم باشیم، از یک روش پنجره کشویی برای تقسیم سیگنالهای سری زمانی به توالیهای (دوره های) کوچکتر استفاده می شود. برای سیستم شناخت فعالیت، ویژگیهای مختلف یکی از پنجرههای دوم برای فشردهسازی اطلاعات موردنظر در داده ها محاسبه شد. ویژگیهای محاسبه شده در جدول زیر نشان داده شده است. در مجموع، ۲۰ ویژگیهای استخراج شد. این استخراج در داخلMATLAB در M-file انجام می شود. فایلCSV ایجاد شده به عنوان خروجی نرمافزار جمعآوری داده ها بعنوان ورودی M-file است. در زیر کدM-file ، ساخته شده در توابع MATLAB،Std ,Mean،FFT (محاسبه تبدیل سری فوریه گسسته)، حداکثر(Max)، حداقل(Min)، Xcorr (محاسبه ضرایب همبستگی XY، XZ،YZ ) که برای استخراج ویژگیها استفاده می شود در جدول پیوست شده، نشان داده شده است. ویژگیها برای هر پنجره برای هر تکرار از حلقه استخراج شده است. هر پارامتر به عنوان یک بردار در نظر گرفته می شود.در پایان استخراج از حلقه، این بردارها به شکل یک ماتریس ترکیب میشوند.این ماتریس به عنوان ورودیMATLAB در نوشتن فایل CSV با بهره گرفتن از روشcsvwrite در نظر گرفته می شود. دراین روش یک فایلCSV شامل ویژگیها با عنوان ستون ایجاد می کند. سپس به تجزیه و تحلیل سادهتر داده ها می پردازد. شکل زیر فرمت فایل CSV را نشان میدهد. هر ستون نشان دهنده یک ویژگی در شکل زیر و مقادیر در هر سطر نشان دهنده یک پنجره میباشد.مقادیر هر سطر در هر تکرار از حلقه درM-file محاسبه میشوند. در فایل ورودی اطلاعاتی از ویژگیهای تمام فعالیتها با هم ترکیب شده، این ممکن است برخی از دیدگاه ها در نظر گرفته شود. شکل بالا برخی از دیدگاه ها را نشان میدهد. به عنوان مثال، به طور متوسط مقدار شتاب حاصل در هر پنجره برای هر یک از فعالیتها مقادیری از محدوده مقادیر آستانه خاص میگیرد.
شکل۴- ۹-خروجی متلب برای تشخیص فعالیتهای پیاده روی-دوچرخه سواری-دویدن بر اساس کار تحقیقاتی [۵۳] در تشخیص فعالیت در شکل بالا مناطق ۱، ۳، ۹ دوچرخهسواری۴، ۶، ۸ نشان دهنده راه رفتن است در حالی که ۲، ۵ ،۷ نماینده دویدن است. با توجه به این شکل، طیف وسیعی از مقادیر داده های حاصله، شتاب متوسط برای پیادهروی کمتر از ۱۳ و بیشتر از۱۰٫۴ m/s2 است. حد پایینتر از این مقادیر برای دویدن ۱۳ است. مقادیر داده های حاصل از شتاب متوسط برای نشستن در شکل زیر نشان داده شده است.
شکل۴- ۱۰-خروجی متلب برای فعالیت های نشستن-ایستادن بر اساس کار تحقیقاتی [۵۳] در تشخیص فعالیت شکلها نشان میدهد که متوسط مقادیر داده های شتاب سنج برای ایستادن نیز ممکن است در داخل دامنه مقادیر راه رفتن قرار گیرد. یکی دیگر از تقاطعها، محدوده بین نشستن و دوچرخهسواری اتفاق میافتد که به دلیل متوسط مقادیر شتاب حاصل می شود. با این حال، انحراف استاندارد از داده های شتاب در درون یک پنجره برای راه رفتن و ایستادن، دوچرخه سواری و نشستن متفاوت است که در شکل زیر نشان داده شده است.
شکل۴- ۱۱-خروجی متلب برای فعالیت های نشستان-ایستادن-دویدن-دوچرخه سواری بر اساس کار تحقیقاتی [۵۳] در تشخیص فعالیت در شکل بالا، انحراف استاندارد از داده های شتاب حاصل در درون یک پنجره برای ایستادن بین۰٫۱ و ۱ است در حالی که آن برای راه رفتن بین ۳ و ۵ میباشد.در حالی که این مقدار واقعا کوچک، کمتر از ۰٫۱ برای نشستن و اگر آن را بزرگتر از ۱ بیابیم برای دوچرخهسواری در نظر گرفته می شود. ۴-۱۱-شناسایی فعالیت پس از جمعآوری داده ها و استخراج برخی از ویژگیهای از این داده ها با بهره گرفتن از عملیات ریاضی ذکر شده در بخش استخراج ویژگی، ما بدنبال یک روش طبقه بندی برای شناخت فعالیت میباشیم. مقادیری که از حسگر شتابسنج، آماده شده و در نتیجه این عملیات، بسیاری از مقادیر آستانه برای ایجاد یک درخت تصمیم گیری و نتیجه گیری در مرحله شناخت فعالیت ارائه شده است. شناخت فعالیت در این پروژه که بر اساس مقادیر حسگر شتابسنج است. مقادیر خروجی این حسگرها پردازش شده و با توجه به این مقادیر استخراج شده از فرایند پردازش تصمیم گیری می شود. بطور شماتیک در درخت تصمیم گیری در شکل زیر الگوریتم تشخیص فعالیت نشان داده شده است. شکل۴- ۱۲-درخت تصمیم گیری تشخیص فعالیت بر اساس کار تحقیقاتی [۵۳] در تشخیص فعالیت در ذیل برای نمونه دستورات مربوط به حالت Driving که این دستورات مربوط به فاز آنالیز پروژه که توسط نرمافزار متلب صورت گرفته است مشاهده می شود. پس از اینکه اطلاعات مربوط به حالت رانندگی در یک فایل اکسل در متلب بارگذاری شد، توسط دستورات زیر پارامترهای مورد نیاز محاسبه میشوند. نرم افزار جدید را بر روی گوشی Samsung S4 نصب کرده تا میزان عملکرد آنرا بسنجیم. در هر بار اعمال تغییرات میزان عملکرد باتری را مقایسه کرده و در پایگاه داده ذخیره میکنیم. در آخر جدول زیر بدست آمده است:
Saving value(percent) Saving Value(minute) Instrument disabled Rows
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱ )تقدم مشروط بر شرط در امور تکوینی ناممکن است؛ اما در امور اعتباری امکان پذیر است. ۲ ) شرط در موضوع بحث مکره و فضولی به معنای اصطلاحی نیست؛ بلکه مقصود این است که تأثیر سبب پیشین، وابسته به آن است .[۵۹۸] ۳ ) اجازه شرط نیست، آنچه شرط است به دنبال داشتن اجازه است.[۵۹۹] ۴ )در بیع مکره معامله از اول به مالک استناد دارد و گفته شده است چنین معاملهای صحیح نیست مگر این که رضای مالک ملحق شود؛ اما در بیع فضولی، پس از اجازه، به مالک استناد پیدا میکند. بنابراین بعد از اجازه میتوان گفت معامله از اول صحیح است.[۶۰۰] پس به اولویت عقد مکره قابل تنفیذ است؛ چون مالک از اول در جریان عقد قرار دارد ولی در عقد فضولی معمولاً مالک پس از معامله در جریان عقد قرار میگیرد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
کسانی که اجازه را کاشف میدانند تفاوتی بین مکره و فضول از حیث اصل اولی (نقل) و ثانوی (کشف) قائل نشدهاند. صحیح در هر دو مرحله قول کشف است؛ چون اجازه هرچند متأخر از عقد است، اما متعلق به عقد و امضای آن است. لازمه این امر، تأثیر عقد از اول است علاوه بر این اقتضای عمومات و اطلاقات، صحت عقد و تأثیر آن از زمان حدوث عقد است.[۶۰۱] اما حدیث رفع و غیر آن دلالت بر اعتبار رضا دارد، اعم از این که مقارن یا متأخر باشد.[۶۰۲] بنابراین جمع بین این دو دلیل، حکم به صحت و تأثیر عقد از اول میشود.[۶۰۳] ۵ ) حکم به صحت پس از رضا است اما متعلق حکم صحت از زمان عقد است. برای مثال: کسی که اکراه بر بیع خانهاش میشود و سپس رضایت میدهد، در زمان رضا حکم میشود که او از زمان عقد راضی بوده است. و مشتری مالک خانه شده است. ۴- نقش اجازه در معامله مالک مکرِه : در صورتی که مالک، بیگانهای را مجبور به اجرای صیغه عقد کند دو احتمال مطرح شده است:[۶۰۴] یک- چنین عقدی صحیح است؛ بنابراین نیازی به اعلام رضایت مالک نیز نمیباشد. تنها او موظف است اجرت بیگانه را پرداخت کند. دو- چنین عقدی باطل است ، هرچند که پذیرفته شود رضای مالکانه بعد از رفع اکراه مؤثر است، رضا در چنین معاملهای به علت فساد صیغه، تأثیرگذار نیست. به نظر می رسد چنین عقدی صحیح است ؛ چون عاقد (که همان وکبل مورد اکراه است ) برای جلو گیری از ضرر قصد می کند . عقد برای نفوذ نیاز مند رضای مالکانه است و فرض بر این است که مالک خود اکراه کننده است و این حکایت از رضای او دارد . این اثر در صورتی مجری است که موکل نتواند خلاف آن را اثبات کند ؛ برای مثال ممکن است موکل ادعا کند که به شوخی اکراه کرده است یا یا مدعی شود که فقط قصد آزار مکره را داشته است. در صورتی که اثبات شود مالک قصد نداشته ،(چون مکرَه به حقیقت قصد کرده است ) ، سرنوشت نهایی عقد به دست مکرِه رقم می خورد ؛ او می تواند عقد را تنفیذ یا رد کند . ۵- اثر عقد نسبت به فرد مختار قبل از اجازه : در عقد مکره، طرف غیرمجبور باید منتظر اعلام نظر مکره باشد؛ و حق ندارد قبل از فسخ مکره، عقد را فسخ کند. در صورتی که مکره بلافاصله پس از عقد و رفع اکراه، عقد را تنفیذ کند، فسخ فرد غیرمجبور، بیاثر است. اما اگر اکراه طولانی شود و عقد فسخ نشود و سپس مکره رضای خود را اعلام کند، چنین عقدی صحیح است[۶۰۵] (یعنی فرد غیرمجبور حق فسخ ندارد). در مقابل نظر بالا برخی معتقدند چنین عقدی به علت استمرار عدم رضا باطل است؛ بنابراین رضای بعدی مؤثر نیست.[۶۰۶] در صورتی که نظریه نقل پذیرفته شود، فرد مختار قبل از اجازه حق فسخ دارد؛ زیرا تا اجازه اعلام نشده است، اثری وجود ندارد؛ برای مثال در عقد بیع، مبیع هنوز مال بایع است. در حقیقت چیزی وجود ندارد که معامله را فسخ کنند. اختلاف نظر مطرح شده در صورتی است که نظریه کشف پذیرفته شود.[۶۰۷] قانون مدنی در ماده ۲۵۲ اعلام کرده است : « لازم نیست اجازه یا رد فوری باشد.اگر تأ خیر موجب تضرر اصیل باشد مشار الیه می تواند معامله را بر هم زند » . این ماده هر چند در مورد عقد فضول است اما در مبنا با عقد مکره اشتراک دارد، .در صورتی که مالک در اعلام نظر خود تأ خیرکند عقد به علت استمرار عدم رضا باطل نیست ؛ بطلان دلیل می خواهد ، عقد از طرف مختار (و اصیل در عقد فضولی ) لازم است و با تردید در لزوم ، می توان آن را استصحاب کرد. نهایت این که در صورت ضرری بودن معامله برای طرف مختار ( واصیل ) لزوم آن به دلیل قاعده ی لا ضرر بر داشته می شود ، سپس به علت تخلف از شرط ضمنی ( بنای طرفین عقد براین است که صاحب حق درمدت معقولی اعلام نظرکند .) زیان دیده حق بر هم زدن عقد را دارد . بنا براین مبنای بر هم زدن عقد از طرف مختار عدم نفوذ معامله اکراهی ( یا عقد فضولی ) نیست . ه- رد عقد مکرَه : رد هم مانند تنفیذ می تواند صریح یا ضمنی باشد . در صورتی که مکره با مورد معامله اکراهی، معامله کند رد ضمنی محسوب می شود . نتیجه: معامله مکره صحیح و غیرنافذ است، اراده او معلول داعی نفسانی است؛ رضا یک شرط نفسانی و قلبی است که باید در زمان انعقاد عقد وجود داشته باشد. رضا امری اعتباری نیست که قابل انشا باشد. وجود واقعی رضا برای تأثیربخشی کافی است، همان طور که در زمان انعقاد عقد میتوان اعلام رضایت کرد، بعد از عقد هم میتوان اظهار رضایت کرد . اجازه مکره کاشف از صحت عقد است . هرچند که نظر کشف با واقعیتهای خارجی مطابقت ندارد، اما ضرورتها ما را وادار به این می کند که نظر کشف را بپذیریم و درصدد توجیه تأثیر عقد از اول باشیم . اجازه سبب تحقق عقد نیست، منتها رابطهای را که قبلا بین مکرِه و مکرَه (یا رابطه بین فضول و اصیل) بوده تغییر میدهد. رضا هم به همان چیزی تعلق می گیرد که شکل گرفته است، بنابراین عقد از ابتدا باید مؤثر باشد . قانون مدنی (در ماده ۲۵۸) نظریه کشف را پذیرفته است. چون قانونگذار پیشبینی کرده است اجازه یا رد از روز عقد مؤثر است؛ اما چون فقط راجع به منافع این اثر را مطرح کرده است، معلوم می شود که نظر کشف حکمی را پذیرفته است. وضعیت عدم نفوذ تا زمانی است که اراده مکرِه جایگزین اراده مکرَه نشود درصورتی که عرف و خردمندان معامله را به مکرِه نسبت دهند معامله باطل است. علت بطلان عقد مکره، تهدید به ضرر نیست، بلکه علت این است که اراده او منبعث از ارادهای قاهر است. هرچند مکرَه به ظاهر معامله می کند اما اراده او فانی در اراده مکرِه است، مبحث دوم- اثر اکراه در حقوق فرانسه : در حقوق فرانسه قصد انشاء به عنوان یک عنصر مستقل از رضا در بین شرایط صحت عقد در نظر گرفته نشده است . به همین علت اکراه به عنوان عیب اراده مطرح شده است ، البته این حالت مشروط به این است که اکراه شدید نباشد . در این مبحث درجه اکراه و اثر آن مطرح می شود . در صورتی که شخص در اثر استعمال مواد مخدر، قراردادی را منعقد نماید یا به زور قدرت، دست او را به سمت امضا کردن هدایت کنند، نمیتوان از عیب اراده و اکراه سخن گفت. در چنین وضعیتی اراده تحت سلطه ترس نیست، بلکه از اساس مخدوش میباشد.[۶۰۸] به هر حال، برای تضمین ثبات روابط قراردادی لازم است مواردی که منتهی به بطلان قرارداد میگردند، محدود شوند.[۶۰۹] در اکراه مادی، شخص به زور کاری را انجام میدهد؛ مانند اینکه تحت سلطه هیپنوتیزم یا مستی کامل کاری را انجام دهد یا با فشار، سندی را امضا کند. ضرر در این حالت، فعلیت دارد..[۶۱۰] در اکراه مادی هرچند در بسیاری از موارد اراده، معیوب نیست و بلکه مفقود است، اثر قرارداد بطلان مطلق است و مطابق نظر برخی در این موارد قرارداد حتی وجود ندارد اما به نظر برخی که ظاهراً امروزه طرفدار بیشتری دارد ، اکراه مادی و معنوی باید اثر واحدی داشته باشند. یعنی قربانی اکراه، در هر دو، بتواند تقاضای بطلان کند.[۶۱۱] اما در اکراه معنوی، اراده به طور کامل از بین نمیرود.[۶۱۲] قربانی اکراه قرارداد را به خاطر فرار از ضرر تهدید شده میپذیرد. در این قسم، ضرر فعلیت ندارد و در آینده احتمال وقوع آن میرود. اراده در چنین حالتی معیوب است و اثر اکراه، بطلان نسبی قرارداد است.[۶۱۳] آنچه ماده ۱۱۱۱ ق.م. فرانسه از آن سخن میگوید، همین قسم اکراه است و تنها طرف قرارداد است که میتواند مدعی بطلان شود.[۶۱۴] زمانی که مبلغ قرارداد بیش از حد معمول باشد، میتوان تقاضای کاهش آن را کرد. همچنین میتوان جبران ضرر و زیان را نیز تقاضا نمود.[۶۱۵] در ماده ۱۱۱۵ ق.م. فرانسه پیشبینی شده است: «حق اعتراض نسبت به عقد به سبب اکراه نیست آن زمانی که بعد از رفع اکراه، اجازه حاصل شده است. اعم از این که اجازه صریح یا ضمنی باشد و یا این که مدت مقرر در قانون برای درخواست رد منقضی شده باشد».[۶۱۶] حکم مذکور اختصاص به اکراه ندارد بلکه منطبق با اشتباه و تدلیس نیز میباشد. به همین علت نیازی نیست که ماده دیگری در برابر ماده فوق ذکر گردد. عاملی که باعث شده قانونگذار فرانسوی چنین مادهای را پیشبینی کند نظر پویته بوده است چون اکراه و اشتباه را یکسان نمیدانسته است. از نظر او اشتباه در ذات شیء و شخص متعاقد موجب بطلان عقد اما اکراه فقط موجب معیوب شدن اراده است.[۶۱۷] در این مبحث درجه اکراه و اثر آن در حقوق مصر مطرح می شود . در عراق برخلاف حقوق موضوعه، حقوقدانان اسلامی نظریه های متفاوتی مطرح کرده اند تا حدی به این مسأله اشاره می شود . . در حقوق مصر اکراه مفسد و یا معدوم کننده اراده است.[۶۱۸] آنچه از عیوب اراده محسوب میشود نوع اول است. حقوقدانان در عراق اکراه را به دو قسم (ملجئ و غیرملجئ) تقسیم میکنند. قسم اول اراده را از بین میبرد و شخص اختیاری ندارد و در قسم دوم رضا از بین میرود اما اختیار از بین نمیرود .[۶۱۹] در صورتی که شخص دست مکرَه را بگیرد و او را مجبور به امضای عقد کند یا در خواب از او امضا بگیرد، عقدِ او باطل مطلق است؛ چون اراده وجود ندارد. اما اکراهی که مفسد [۶۲۰] اراده است موجب بطلان نسبی قرارداد میگردد. در این حالت، اراده موجود است اما شخص مختار نیست.[۶۲۱] گروهی معتقدند مکره یکی از دو ضرر کمتر را انتخاب میکند و به همین علت مختار در عقد محسوب میگردد اما در اراده آزاد نیست. در عراق برخلاف نظر حقوقدانان اسلامی، از لحاظ قانونی تفاوت عملی بین این دو نوع اکراه وجود ندارد[۶۲۲] در ماده ۱۱۵ ق.م. عراق پیشبینی شده است: «کسی که اکراه کند به اکراه معتبری، به هر یکی از دو نوع آن، عقد نافذ نیست». گاه ضمانت اجرای اکراه جبران خسارت (تعویض) است و این زمانی است که بر مکره ضرری وارد شود. اثر بطلان جهت مصلحت مکره پیش بینی شده است. اکراه مفسد اراده، گاه مادی و گاه معنوی است. در حال حاضر اکثر موارد اکراه از گونهی اخیر است.[۶۲۳] بنا بر این تفاوتی بین اکراه مادی و معنوی نیست. هر دو نوع اکراه با حسب شرایط میتواند اراده را فاسد و به دنبال آن عقد را فاسد کند. کسی که مورد اکراه واقع شده میتواند تقاضای ابطال کند.[۶۲۴] در بین حقوقدانان عراق سه نظر در مورد اثر عقد مکره وجود دارد: ۱- عقد باطل است؛ یعنی اصلاً عقد شکل نمیگیرد. ۲- اکراه عقد را فاسد (معیوب ) و نه باطل میکند اما وقتی که رضا بعد از عقد ضمیمه شود عقد صحیح میگردد.[۶۲۵] ۳- گروه سومی معتقدند عقد متوقف بر اجازه عاقد مکره بعد از زوال اکراه است. فرق نظر دوم و سوم این است که برای مثال چنانچه شخصی تحت تأثیر اکراه به دیگری مال معینی بفروشد و مشتری آن را قبض کند، بر اساس نظر دوم شخص به قیمت و نه ثمن مالک آن میشود؛ اما بر اساس نظر سوم شخص مالک آن نمیشود، چون عقدی که متوقف بر اجازه است احکام آن قبل از اجازه جاری نمیشود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|