کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو

 



… و مثل همیشه گابیک به سرعت مقابلم ظاهر شد. ایستاد رو دو پا و دست‌هایش را روی شانه‌هایم گذاشت و چشم‌های درشتش را، که از حدقه بیرون جسته بود، به چشم‌هایم دوخت (قاسمی، ۱۳۹۰: ۲۳).
این جملات عمل غیر عادی گابیک را نشان می‌دهد که با کارهایی که انجام می‌دهد، آدم را به سگ بودنش دچار تردید می‌کند. و همین ایجاد توهم در شخصیت موهوم و خیالی راوی می‌کند.
… سید افتاده بود روی زمین و پروفِت، در حالی که بالا تنه‌اش برهنه بود، چاقو را گرفته بود زیر گلوی او! (قاسمی، ۱۳۹۰: ۳۰).
این بند نشانه‌ی مظلومیت سید وحالت خطرناک و ویران پروفت را نشان می‌دهد.
و سید درست نقطه‌ی مقابل من بود. با علاقه‌ی تمام گوش می‌داد. و اغلب در ارتباط با صحبتِ طرفِ مقابل نکاتی را مطرح می‌کرد که نشانه‌ی توجهِ عمیقش بود. این طور بود که در وجود طرفِ مقابله همیشه امکاناتی کشف می‌کرد که برای پیشرفتش حیاتی بود (قاسمی، ۱۳۹۰: ۳۱).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این پاراگراف نشان دهنده‌ی دو رفتار است: اول شخصیت مردمی و با هوش سید که در ارتباط با مردم بسیار صمیمی عمل می‌کرد و خود را در قلبشان جای می‌دهد. دوم شخصیت گوشه گیر و منزوی راوی دارد که درست بر خلاف سید است.
یک چند مشق کمآن چه کرده بود. زمانی در کار خرید و فروش تابلوی نقاشی و اشیای عتیقه بود. یک وقتی رستورانی را دایر کرده بود. هر از گاهی گلیم می‌فروخت. مدتی مشقِ جامعه شناسی کرده بود. یک چند هم روانشناسی خوانده بود. همه‌ی اینها را ناتمام رها کرده و به نویسندگی پرداخته بود (قاسمی، ۱۳۹۰: ۳۲).
این پاراگراف نشان می‌دهد که سید کارهای مختلفی داشته است و دائم شغل عوض می‌کرد. و این نشان از شخصیت در هم ریخته و آشفته‌ی سید دارد که نمی تواند به آرامش برسد.
پروفت که حضورِ دیگران را مناسب دیده بود، ناگهان از نردبانی که همیشه در انتهای راهرو و درست میانِ اتاقِ او و اتاقِ سید بود بالا رفت، و در حالی که دستش را در هوا تکان می‌داد خطابه‌ی تاریخی‌اش را آغاز کرد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۴۰).
فضای تئاتری که در این متن مشاهده می‌شود در سراسر رمان به وفور دیده می‌شود. این متن شخصیت متوهم پروفت را نشان می‌دهد که خود را در قامت یک رهبر و فرستاده از طرف خداوند می‌داند که این چنین برای اهالی ساکن طبقه ششم سخنرانی می‌کند.
مثل همیشه شک کردم. یعنی، باز بی آنکه بخواهم کارم را رها کرده و غرقه‌ی مهِ سنگین و ساکنِ «وقفه‌های زمانی» بی آنکه بدانم کی، چگونه و چطور دست به کار چیز دیگری شده ام؟ مثل سیگاری که بیشتر وقت‌ها روشن می‌کنم بی آنکه بدانم کی کشیده ام و کشیده ام بی آنکه بدانم کی خاموش کرده ام؟ (قاسمی، ۱۳۹۰: ۴۱).
این عمل راوی نشان از بیماری وقفه‌های زمانی و یا فراموشی است، که تردید و دو دلی در ذهنش موج می‌زند. بیماری«وقفه‌های زمانی» نوعی بیماری روانی است که شخص مبتلا به آن در فواصل زمانی مختلف، ناگاه دچار فراموشی و انقطاع میشود و معمولا به نقطهای خیره میماند و پس از چند لحظه، دوباره آگاهیاش برمیگردد. درست مانند لامپی که جریان برق متصل به آن برای چند لحظه قطع شود.
شده بود که گاه چندین مرتبه پشتِ سر هم آن شش طبقه را بالا و پایین بروم، چون هر بار تا به در خروجی ساختمان رسیده ام شک کرده ام که در اتاقم را بسته ام یا نه. و برای بار آخر که پیه بالا رفتن از آن شش طبقه را به تنم مالیده ام باز موقعِ خروج از ساختمان شک کنم که در موقعِ بررسی در حالت عادی بوده ام یا دچارِ«وقفه‌های زمانی» (قاسمی، ۱۳۹۰: ۴۸).
این عمل روای در واقع شخصیت غیر قابل اعتمادش را آشکار می‌کند، چرا که او دچار بیماری وقفه‌های زمانی یا فراموشی است و ممکن است کاری را انجام داده باشد و الان خبر نداشته باشد و یا معلوم نیست که اصلاً این کار را انجام داده باشد.
اما در همین ایام اوضاع کشور طوفانی شد و دختر بزرگ، ناگهان به خیل مردمی پیوست که در برخی خیابانها فریاد می‌زدند و مشت‌های گره کرده را به هوا پرتاب می‌کردند.
چند ماه بعد، دختر بزرگ جانش را برای سر نگونی رژیم سلطنت از دست داد. سه سال بعد، پسر (پسر خاتون)هم جان خود را برای سر نگونی رژیمی که خواهر بزرگ مستقر کرده بود از دست داد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۳۸).
در این متن اول شخصیت دختر خاتون را نشان می‌دهد که مبارزی انقلابی بود و دوم پسر خاتون را معرفی می‌کند که شخصیتی ضد انقلاب و ساواکی بود.
زنم سراسر شب، بالش غرقه‌ی اشک را گاز می‌گرفت و صبح همین که به زحمت لقمه ای می‌خورد، باز دراز می‌کشید روی کاناپه و تمام روز را به شمعدانی‌های پژمرده‌ی کنار پنجره خیره می‌شد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۳۹).
در این تصویر شخصیت افسرده و غمگین زن راوی نشان داده می‌شود.
خاتون مهربان‌ترین زن دنیا بود. تمام هفته میوه‌هایی را که به عنوان دسر به او می‌دادند کناری می‌نهاد تا وقتی به دیدنش می‌آییم چیزی برای پذیرایی داشته باشد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۴۱).
این عمل خاتون نشان از شخصیت مهربان و دلسوز او بود.
اگر رؤیای سید این بود که روزی همه‌ی اتاق‌های این طبقه را تصاحب کند و با برداشتن دیوار میان آنها فضای حیاتی خودش را بزرگتر کند رؤیای فریدون این بود که، با ساختن نیم طبقه‌ی چوبی، برای ساکنان این طبقه سطح مفید اتاق‌ها را دو برابر کند. اگر رؤیای پروفت این بود که روزی در هر کدام از دوازده اتاق این طبقه یک حواری داشته باشد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۵۲).
در این متن به شخصیت جاه طلب سید و همچنین شخصیت مهربان فریدون و شخصیت مذهبی پروفت اشاره می‌کند.
وقتی از بیرون می‌آمد پاهایش را محکم روی پله‌ها می‌کوفت و به طبقه‌ی ششم که می‌رسید هیکلش را لنگر می‌داد و طوری راه می‌رفت که سیادتش را حتا به دیوار‌های راهرو هم گوشزد کند (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۵۳).
این عمل کلانتر شخصیت مغرور و بدجنس او را معرفی می‌کند.
هر چند که ارتباط آنها باعث شده بود که بندیکت تا صبح صد بار بین اتاق خودش و اتاق پروفت در آمد و رفت باشد و صدای برخورد تخت ژان ژورس با دیوار لحظه ای قطع نشود و گربه‌ی بندیکت تا صبح پشت در اتاقم صدا بکند (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۸۸).
این عمل بندیکت، نشان از تعاملات جنسی او با با پروفت دارد.
… با احتیاط در را باز کردم. در یک سینی نان تازه ای را به من تعارف کرد ( (نمک ندارد)) (قاسمی ، ۱۳۹۰: ۱۹۱).
این عمل شخصیت مهربان فریدون را نشان می‌دهد.
در را که باز کردم لقمه ای در دهانم گلو گیر شد. در انتهای راهرو بدن‌های پروفت و بندیکت در سکوت مطلق پیچ و تاب می‌خورد! (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۹۲).
این عمل پروفت و بندیکت نشان از شخصیت‌های روانی و اٌدیپ آنها دارد و همچنین تضاد شخصیتی پروفت را نشان می‌دهد که تا اینجای رمان آدمی معتقد و افراطی معرفی شده بود و حالا در راهرو با بندیکت به هم می‌آویزند.
بر می‌گردم. دراز می‌کشم میان پایه‌های صندلی‌ها. فردا خواب راحتی خواهم کرد. فردا، وقتی که بشاشم به راه پله. ماتیلد فراموش خواهد کرد. فردا ماتیلد به یاد نخواهد آورد که دیروز هم همین کار را کرده ام. هر بار فکر خواهد کرد که این نخستین بار است. که همین حالاست «همین حالا» (قاسمی، ۱۳۹۰: ۲۰۷).
سگ در نماد پروری، نقش نگهبان، مراقب و نماد وفاداری است. نقش او در مراسم تدفین است که مومیایی یا تن مرده را در شب پاس می‌داشت. (به صحنه‌ای توجه کنیم که راوی قبل از این مسخ (سگ) به قتل می‌رسد و هنگامی که در هیبت سگ رسوخ می‌کند، اریک فرانسوا اشمیت تنها شخصی که برای ساختن جهانی عادل و دموکراتیک مبارزه می‌کرده، می‌میرد). این عمل راوی نشان از به آرامش رسیدن روح راوی دارد، هنگامی که در جسم سگ صاحبخانه حلول می‌کند. در جهانبینی بدبینانه و کما طلب نویسنده ای که تبدیل و تغییر دائمی قالبهای جسمانی را برای رسیدن به مرز تکامل لازم می‌داند ، تناسخ یک اصل ضروری است. راوی قید و بند جسم بودن و سایه شدن را تجربه کرده است و حالا نوبت جا گرفتن در قالب تازه است. در باورهای کهن هندو، عقیده‌ای است مبنی بر این که انسان پس از مرگ دوره‌ی خلع یا سکوتی را طی می‌کند و بعد به صورت انسان دیگر یا حیوان یا حتی گیاهی به زمین باز می‌گردد، زمانی اسب است، بعد دوره‌ی خلع، بعد انسان، دوره‌ی خلع و بعد هیبت سگ و … راوی بعد از مرگ برای مجازات، سگ می‌شود و دوباره به همان ساختمان شیطانی باز می‌گردد. در نظریه تناسخ، روحی که از گناه پاک باشد، سبک می‌شود و به آسمان می‌رود و روح گناهکار هربار در یک قالب و یک شکل به زمین باز می‌گردد، تکرار می‌شود.
۳-۴-۴-توصیف صحنه و شخصیت پردازی
صحنه پردازی یعنی این که نویسنده به جای بیان مستقیم حالت درونی شخصیت، فضای اطراف او را توصیف می‌کند؛ که البته همین توصیف فضای اطراف به درک بهتر خواننده از حالات درونی شخصیت کمک می‌کند، فضای اطراف شخصیت با حالات درونی او هماهنگی دارد. داستان نویسان (و بیش از آنها کارگردانان تئاتر و سینما) در طراحی صحنه دقت و تامل بسیار دارند. صحنه همچنین باید با موقعیت تاریخی، جغرافیایی، فکری و فرهنگی داستان و شخصیت‌های آن تناسب هنری داشته باشد (روزبه، ۱۳۸۸: ۳۶).
در اوایل داستان راوی قصه شب اول قبر را تعریف می‌کند و این فضایی را که نشان می‌دهد؛ حاکی از ذهن مشوش اوست:
چیزی که پاک گیجم کرده بود وجودِ همین نور کجتاب بود. اگر او بیرون از این فضای تنگ و تاریکی بود که من در آن بودم پس چرا نور به شکلی موضعی بر او می‌تابید؛ و اگر داخل همین فضا بود… این دیگر با هیچ منطقی جور در نمی آمد. مگر می‌شود یک فضای واحد دو حجم متفاوت داشته باشد ؟ تازه یکی روشن یکی تاریک؟‌)قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۵).
فضا یک فضای سوررئالیستی است. فضائی است یادآور نقاشی‌های اکسپر سیونیستی ، فضایی تکه تکه. این ابعاد مشکل ساختاری مضاعف است. که سو یه‌هایش را حضور و غیاب تشکیل می‌دهند. از یک سو متنی حاضر و برانگیزاننده، اما در همان حال در درون آن و بالا و پایینش، متنی غایب است. این غیاب و حضور ناشی از جهانی است که مدام در آن تغییر چهره می‌دهیم. چند شغله بودن، چند اسمه بودن و چند ملیتی بودن.
در اتاق سید باز بود دلم فرو ریخت (قاسمی، ۱۳۹۰: ۳۲).
در توصیف این صحنه راوی در کوتاه‌ترین کلام ایجاد فضایی رعب آور و اضطرابی مزمن کرده است.
… بعد صدای شلاق بود وصدای زوزه‌های دلخراش گابیک که تا برسد به در خروجی به تمام پله‌ها می‌شاشید. بعد نوبت دسته ای قمری بود که این اواخر روی پشت بام ساختمان مقابل می‌نشستند و نغمه‌ی شومی سر می‌دادند که مرا یاد خاطرات مبهمی می‌انداخت که مضطربم می‌کرد و خواب را از چشمانم می‌ربود (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۰۶).
در نمونه بالا نویسنده به جای این که حالات درونی خویش را توصیف کند؛ فضای اطراف ساختمان و طبقه ششم را توصیف می‌کند که نشان از ذهن آشفته و بیمار راوی دارد.
اغلب روی تخت دراز می‌کشید و به سقف چرب و طبله کرده‌ی اتاق خیره می‌شد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۰۶).
این توصیف از فضای آشپزخانه راوی است که رعنا در آن سکونت دارد. و نویسنده با توصیف این فضا از حالات درونی رعنا خبر می‌دهد و در واقع این فضا بیانگر حالات درونی و بیرونی رعنا است.
از کافه که بیرون آمدیم باد سردی برگ‌های خشک درختان را به سر و رویمان پاشید (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۱۹).
توصیف فضای سرد و خشک بیرون کافه از زبان راوی ناشی از ذهن آشفته و حالات روحی بد او و سید دارد.
… خیره شده ام به جلد کتاب. روی سنگفرش محو خیابان، که بی شباهت به خاک ترک خورده ای بیابان نیست، ( (فرناندو پسوا))سایه ای است در حال عبور… (قاسمی، ۱۲۱: ۱۳۹۰).
در این متن راوی بعد از خواندن قسمتی از کتاب ( (پریشان خاطری)) از ( (فرناندو پسوا)) کتاب را بسته و خیره شده است به جلد کتاب، و فرناندو پسوا را در حال عبور از سنگ فرش محو خیابان که بی شباهت به خاک ترک خورده ای بیابان نیست به صورت سایه ای در حال عبور می‌بیند و اینجا راوی خود را سایه ‌ی پسوا می‌داند. ویژگی مهم این سایه تفاوت داشتن بی پایان با خود و به تعویق افتادن یک خود بودگی ماهوی است.
ساعت شش، که رفته رفته خواب غلبه کرده بود، صدای خشماگین اریک فرانسوا اشمیت بیدارم کرده بود ( (نه-گابیک!اینجا نه!))بعد هم نوبت قمری‌ها شده بود که با ریتم ( (آم آ… م، آم آم، آم آم))نغمه‌ی شومشان را آنقدر تکرار کرده بودند که، سرانجام، به یاد آورده بودم روزی را که جمعیتی با مشت‌های گره کرده در کوچه مان ازدحام کرده بودند ودر حالی که، با همین ریتم فریاد می‌زدند ( (اعدام باید گردد!))… (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۳۵).
توصیف فضاهای اطراف زندگی راوی نشان از شخصیت متوهم راوی دارد که همه چیز را به خود می‌گیرد و این صداهای متفاوت می‌تواند نشان از شخصیت چندگانه راوی داشته باشد.
تمام روزارکسترِ اره‌ی برقی، اره‌ی دستی، سمباده‌ی برقی و میخ و چکش، برای ساختن زندگی بهتر، در کار بود و بعضی وقت‌ها به این مجموعه‌ی سازهای کوبی و چرخشی صدای لذت بردن اما نوئل از اپرای کار من، صدای ناله‌های جانسوز زن کلانتر و صدای ذکرهای غم انگیز علی هم اضافه می‌شد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۴۵).
یکی از جنبه‌های جالب و قابل توجه رمان همنوایی شبانه‌ی ارکستر چوب‌ها ـ همچنان که از نامش بر می‌آید وجود انواع صداهای ناهمنوا و نامتجانسی است که از آن شنیده می‌شود. گوش راوی پر است از سر و صداهای عجیب و غریب سرسام آور که به نوعی روح و روان راویِ بدبین و منفی باف را آزار می‌دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 11:19:00 ق.ظ ]




انسان هوشیارسالم اوقات خود را درحال می گذارند انسانهای ناسالم درحال نفس می کشند ولی یا در گذشته زندگی می کنند یا درآینده .
۴-پویا ومتکامل زیستن : انسان سالم پویا است . انسانی که امروزش با دیروزش مساوی است مغبول وناهنجاراست.
۵-درجمع زیستن: انسان سالمی که واقعیت ها را می شناسد درجمع زندگی می کند هرچند که با جمع زندگی نمی کند اوفرد است وفردیت او مسئوول ومتعهد است لذ جمع نه مسئوولیت را ازوی ساقط می کند ونه تعهد او را زایل می نماید ولی با این حال او درجمع زندگی می کند . ساعاتی را دربین مردم وساعاتی را درتنهایی به سر می برد . صله ارحام ، ملاقات دوست ، حضوردرجمع وجماعت همگی از مؤکدات اسلام برای حضوردر جمع است .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۶-با خدازیستن وتواب بودن : انسان هوشیاروآگاه وپویا به طرف عالیترین کمال هستی وعالیترین حقیقت وجود یعنی حق ودرواقع خداوند درحرکت است او هرگامی را درجهت تکامل برمی دارد قدمی است که او را به خداوند نزدیک ترمی سازد او با ذکرخویش ارتباط قلبی وعقلی با خدا پیدا می کند. انسان سالم هرگاه ازمسیرخداوند منحرف می شود بلافاصله بازگشت کرده ودرمسیرقبلی خود قرارمی گیرد. ( احمدی ،۱۳۷۴ :۲۰۸-۲۰۳)
۲-۱-۳۱- کارکرد خانواده برعزت نفس فرزند:
درابتدای کودکی امنیت وآرامش کودکان درگروتوجه ومراقبت خانواده است. خانواده نیازهای کودکان خود را برآورده ساخته واضطراب هایشان را به حداقل می رساند به تدریج که کودکان رشد می کنند درآن خود آگاهی نیزبه وجود می آید و این شناخت درایشان حاصل می شود که آیا دختران وپسران خوبی هستند یا خیر؟ همچنان که کودکان ازخود درکی پیدا می کنند وهویت خود را می یابند بطورضمنی برای خصوصیات خود ارزش منفی یا مثبت قایل می شوند. مجموع ارزیابیهایی که کودک ازخود می کند عزت نفس او را تشکیل می دهد . می توان نحوه شکل گیری عزت نفس را ازطریق تفکردرمورد « خود ادارک شده وخود ایده آل » مورد آزمایش قرارداد. خود اداراک شده همان خود پنداره است یعنی یک دیدگاه واقعی درباره مهارت ها وصفات و ویژگی هایی که دریک فرد وجود دارد ویا فرد فاقد آنهاست .
خودایده آل عبارت است ازتصویری که هرفرد دوست دارد ازخود داشته باشد که لزوما ً پنداری پوچ و بی معنا است « من دوست دارم شاگرد اول باشم » ، « دوست دارم آدم مشهوری باشم» . بلکه تمایل صادقانه برای داشتن نگرش های خاص است زمانی که خود ادراک شده وخود ایده آل با هم همتراز باشند فرد از عزت نفس بالایی برخوردارخواهد بود. برای مثال: کودکی پیشرفت تحصیلی در خـور توجهی دارد و دانـش آموز منضبطی نیزهست باورواحساس خوبی درمورد خود دارد وبرای صفات و ویژگی های واقعی خود ارزش قائل است وبالعکس. کودک ناموفق ارزشیابی پایین ومنفی ازخود دارد. اکثر صاحب نظران برخورداری ازعزت نفس ( ارزیابی مثبت ازخود) را به عنوان عامل مرکزی واساسی درسازگاری عاطفی واجتماعی افراد می دانند ومعتقدند که عزت نفس با شادکامی وکارکرد مفیدفرد رابطه ای متقابل دارد.ازآنجا که عزت نفس کودک زمینه واساس ادراک وی ازتجارب زندگی را فراهم می‌سازد . دارای ارزش ویژه ای است . شایستگی عاطفی ، اجتماعی که درارزیابی مثبت که ازخود ناشی می شود می تواند به عنوان سپریا نیرویی درمقابل مشکلات خطیرآینده به کودک کمک کند. کودکی که احساس خوبی درمورد خودش دارد بهترمی تواند با مشکلات کناربیاید وبهره مندی ازعزت نفس علاوه برآنکه جزئی از سلامت روانی محسوب می‌شود با پیشرفت تحصیلی نیزمرتبط است.
محققان بسیاردریافتند دربین عزت نفس بالا ونمرات مطلوب درمدارس رابطه وجود دارد. بنابراین عزت نفس که جنبه مهمی درکارکرد کلی کودک است بازمینه های دیگری چون سلامت روانی واجتماعی و عملکرد تحصیلی وی در ارتباط است . خانواده یکی ازبهترین منابع شکل گیری عزت نفس واحساس ارزش نسبت به خود درکودکان می باشد تحقیقات انجام شده دراین زمینه بیانگراین مطلب است که کارایی و اعتماد به نفس به بهترین وجه درکودکانی رشد می کند که خانواده هایی گرم و نوازشگر پرورش می یابد .
خانواده هایی که رفتارمسئولانه را پاداش می دهند وهمواره با آن فعالیت های مستقل وتصمیم گیری را تشویق می کنند . ( نیک خو،۱۳۸۷: ۸۶)
اصل صیانت نفس وحفظ شخصیت امری ذاتی است که انسان با آن زندگی می کند واصولاً انگیزه همه تلاشها ، فعالیتها ورضایتهای آدمی همان صیانت نفس است . همه ما درزندگی به طورمستمرمی کوشیم تا به حدی ازقدروارزشی دست یابیم وآن را حفظ کنیم ما درتلاشهای روزمره مان درجتسجوها و باورهایمان آن احساس ها ورفتارهایی را برمی گزینم که احساس می کنیم ما را به درجه ای ازاهمیت وارزش می رساند. اگرانسانی تلاش می کند که ازجهت بنیه اقتصادی ، تمکن بیشترپیدا کند و یا به مقام بالاتری دست یابد برای ارضای همین اصل ذاتی است. زمانی که انسان به سبب عقاید خویش ایثاروجهاد می کند عزت نفسش سیراب می شود حتی درآن جایی که تعالی نفس خویش را در ایثار جایی برای قرب به خدا لازم می بیند. قرآن به این اصل پایدار تکیه کرد. ونتیجه ونهایت همه تلاشها وکوشش های آدمی را صیانت وحفظ عزت نفس وشخصیت او می داند.
« وَمَن جاهَدَ فَإنَّما یُجاهِدُ لِنَفسِهِ اَنَّ اللهَ لَغَنّیٌ عَنِ العالَمین » ( عنکبوت :۶)هرکس جهاد وتلاش کند برای خویشتن جهاد کرده زیرا خداوند ازهمه بی نیازاست .
« فَمَن نَکَثَ فَإنّما یَنکُثُ عَلی نَفسِهِ» ( فتح: ۱۰ ) هر که پیمان بشکند به زیان خود شکسته است .
« وَمَن تَزَکّی فَإنّما یَتَزکی لِنَفسِهِ وَاِلی اللهِ المَصیر » ( فاطر :۱۸ ) و هر که پاک شده برای خود پاک شده و سرانجام همه به سوی خداست .
« وَ مَن یَبخُلُ فَإنّما یَبخُلُ عَن نَفسِهِ وَ اللهُ الغَنیُ وَاَنتُمُ الفُقَراء » ( محمد :۳۸ ) و هر کس بخل ورزد در حق خود بخل ورزیده زیرا خداوند بی نیاز است و شما نیاز مند اویید .
« ومن شکر فإنما یشکر لنفسه و من کفر فاّن ربی غنی کریم »( نمل : ۴۰) پس هر که سپاس گوید برای خود گفته است و هر که کفران ورزد پروردگار من بی نیاز و کریم است .
« فَمَن اِهتَدی فِإنّما یَهتَدی لِنَفسِهِ وَ مَن ضَلَّ فَإنَّما یُضِلُّ عَلَیها » (اسراء : ۱۵ ) هر کس که به راه راست هدایت یابد هدایت به سوی اوست وهر کس گمراه گردد وبه زیان خویش به گمراهی افتاده است .
«وَمَن عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفسِهِ وَ مَن اَساءَ فَعَلَیها » ( فصلت : ۴۶ و جائیه : ۱۵ ) وهر کس کار نیک کند برای خود کرده و هر کس کار زشتی کند به ضرر خویش کرده است .( فرهادیان ،۱۳۷۴: ۷۵)
از نخستین روزهای زندگی کودک باید خود باوری را در او رشد داد .خود باوری هدیه ای نیست که بتوا ن آن را از طریق وراثت به کودک منتقل کرد. محبت کردن ، گوش دادن به حرفهای کودک ، تشویق کردن ، احترام گذاشتن، استفاده مناسب و منطقی از قدرت کمک به رشد احساس استقلال،نقش مدرسه در خود آگاهی کودک، شخصیت و جنسیت کودک، همگی باعث رشد خود باوری در کودک شده و او را برای زندگی در جامعه آماده می سازد . همه ما فرزندان خود را دوست داریم . اما مهم این است که آنها نیز باید احساس و یقین کنند که دوستشان داریم چرا که این حس برای رشد اعتماد به نفس ضروری است منظور غرق کردن کودک در محبت نیست بلکه کا فی است به حرفهای او ، صحبت کردن با او و ایجاد اعتماد در او باعث رشد خود آگاهی مثبت ونیرومند در کودک خواهد شد . مسئولیت نهایی والدین ، آماده سازیفرزند برای دست یابی به استقلال واقعی است . این مهم زمانی تحقق می یابد که فرزند ما به هنگام ترک خانه وآماده شدن برای شروع جدید مانند بزرگ سالی دارای خود باوری و سازگار بامحیط باشد رابطه استقلال و عزت نفس بسیار آشکار وانکار ناپذیر است .اتکای کمتر به دیگران و ارزش قائل شدن برای شخصیت خود یکی از نشانه های استقلال کودک است .برای به وجود آوردن اعتماد به خود باید به حرفهای کودک گوش داد . این فن دقیق نه تنها شیوه ای مفید برای ایجاد ارتباط عمیق با کودک است بلکه باعث آگاهی ما از ناگفته و احساسات نهفته فرزندانمان خواهد شد . از سوی دیگر گفت وگوبا کودک باعث می شود تا در ک بهتر و درستر از خود داشته باشد و احساسات خود را بهتر کنترل کند . ( نیک خو ،۱۳۸۷: ۸۸)
یکی از نیازهای مهم واساسی انسان و مخصوصاً کودکان نیاز به تقدیر و تحسین است و از تدابیر مهمی که در بازسازی رفتار فرزندان می تواند از آن استفاده کرد تشویق است . تشویق موجب تقویت روحی فرزندان می شود و نیرویی تازه ای به آنان می بخشد تا بتواند با اعتماد به نفس و پشتگرمی بیشتر کارهای خوب مورد ذوق و علاقه خود را دنبال می کنند و به اهمیت آنان بیش ازپیش پی بر دند تشویق استعداد های درونی کودک را رشد داده وبه شکوفایی سوق می دهد وزمینه های یأ س و نا امیدی و بد بینی را در آنها از بین می برد. کودک در پرتو تشویق یا دمی گیرد که مشکلات سختی ها را بر خود هموار سازد تا هدف مطلوب خود را دنبال کند و تداوم تشویق به تداوم فعالیتهای رشد دهند ه کودک می انجامد . ( لباف :۱۸۵: ۱۰۱)
۲-۲- مروری برتحقیقات مشابه :
۲-۲-۱- تحقیقات انجام شده در داخل کشور:
علوی (۱۳۸۵) در تحقیقی تحت عنوان نگرش ورفتاردینی دانشجویان دانشگاه باهنرکرمان انجام داده ایشان در این تحقیق به این نتیجه دست یافت که: برای نگرش دینی دربعد شناختی ۹۶% بعد عاطفی ۹۳% بعد پیامدی ۵۴% ودرمورد رفتاردینی معادل ۳۶% ازنظرات پاسخگویان درحد مطلوب بوده است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که بین نوع دانشکده، جنسیت، وضعیت تأهل، معدل دیپلم، با رفتار دینی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بعد شناختی، بعد عاطفی وبعد پیامدی نگرش دینی با رفتار دانشجویان رابطه معنی داری وجود دارد.
علوی(۱۳۸۸) : درتحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه میزان احساس شادی با نوع رفتاردانشجویان مختلف دانشگاههای شهرکرمان به این نتیجه دست یافت که با افزایش رفتارهای علمی ، هنری ، اخلاقی ودینی دانشجویان میزان شادی درآنان افزایش می یابد.
علوی (۱۳۸۵): درتحقیقی تحت به عنوان بررسی رفتاردینی وعوامل مرتبط باآن درنوجوانان دبیرستانهای کرمان اینگونه گزارش داد که ۲/۹۲% دانش آموزان رفتاردینی مطلوبی را ازخود نشان می‌دهند. و همچنین بین رفتاردینی ونوع مدرسه وجنسیت دانش‌آموزان رابطه معنی داری وجود دارد ولی بین رفتاردینی دانش آموزان وپایه تحصیلی آنان رابطه معنی داری وجود ندارد.
عسکری ، احدی ، مظاهری ، عنایتی ،حیدری (۱۳۸۶) درتحقیقی تحت عنوان رابطه بین شادکامی ، خود شکوفایی،سلامت روان وعملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی دردانشجویان دختروپسرواحد علوم تحقیقات مرکزاهوازبه این نتایج رسیده اند که بین متغییرهای شادکامی ودوگانگی جنسی، بین خود شکوفایی ودوگانگی جنسی، بین سلامت روان ودوگانگی جنسی، بین شادکامی وخود شکوفایی، بین شادکامی وسلامت روان، بین خود شکوفایی وسلامت روان روابط معنا داری به دست آمد .( ۰۰۱/۰> P). ولی بین عملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی ، بین شادکامی با عملکرد تحصیلی ، خود شکوفایی با عملکرد تحصیلی وسلامت روان با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری مشاهده نگردید.(۰۰۱/۰< P). درضمن روابط بین متغییرها با توجه به تفکیک جنسیت مورد بررسی قرارگرفت که با توجه به نتایج به دست آمده بین شادکامی ودوگانگی جنسی دردانشجویان پسررابطه معنا داری مشاهده نگردید. (۰۰۱/۰< P) ولی بین شادکامی و دوگانگی جنسی در دختران رابطه معناداری مشاهده گردید. (۰۰۱/۰> P) همچنین بین سلامت روان ودوگانگی جنسی وخود شکوفایی ودو گانگی جنسی ونیزبین عملکرد تحصیلی ودوگانگی جنسی در دختران وپسران به تکفیک حنسیت رابطه معنا داری مشاهده نگردید. (۰۰۱/۰< P)
ازسوی دیگرببن شادکامی وخود شکوفایی ونیزبین شادکامی وسلامت روان وبین خود شکوفایی وسلامت روان هم دردختران وهم درپسران رابطه معنا داری مشاهده گردید. . (۰۰۱/۰> P).
ولی بین شادکامی و عملکرد تحصیلی ، بین خود شکوفایی وعملکرد تحصیلی ونیزبین سلامت روان وعملکرد تحصیلی هم دردختران وهم درپسران رابطه معنا داری مشاهده نگردید. (۰۰۱/۰< P).
نوری (۱۳۸۷) درتحقیقی تحت عنوان عوامل خانوادگی مرتبط با دیانت دانش آموزان دختردبیرستان های شهررفسنجان ، به این نتایج رسید :
۱- دیانت دانش آموزان ووالدین آنها درسطح مطلوبی قرارداشت.
۲-بین دیانت والدین وفرزندان رابطه معنی داری وجود داشت .
۳-بین دیانت دانش آموزان وروابط عاطفی موجود درخانواده رابطه معنی داری وجود داشت .
۴-بین دیانت دانش آموزان واقتصاد خانواده درنمونه مورد بررسی رابطه معنی داری یافت نشد.
۵-بین دیانت دانش آموزان وتحصیلات والدین در نمونه مورد رابطه معنی داری یافت نشد.
علوی (۱۳۷۹) درتحقیقی تحت عنوان بررسی رفتار وعملکرد دینی نوجوانان سالهای اول ، دوم وسوم دبیرستان های شهرکرمان به این نتایج دست یافت.
۱-بین رفتاروعملکرد دینی دانش آموزان سالهای اول ، دوم وسوم تفاوت معنی داری وجود ندارد.
۲- رفتاروعملکرد دینی دانش آموزان درمدارس دولتی بیشترازغیرانتفاعی بوده است .
۳- رفتاروعملکرد دینی دانش آموزان دختربهترازپسران بوده است .
۴-میانگین نظرات پاسخ دهندگان درمورد رعایت هفتاد وچهارمؤلفه دینی ۸/۶۳ درصد بوده است که وضع نامطلوبی را نشان می دهد.
رنجبر(۱۳۸۷) درتحقیقی تحت عنوان تأثیردیانت برشادی دانش آموزان مدارس دخترانه مقطع راهنمایی ودبیرستان ناحیه ۲ شهرکرمان به این نتایج دست یافتند:
۱-میزان دانش دینی دانش آموزان پایین، نگرش دینی دانش آموزان مثبت ورفتاردینی آنها تا حدی مناسب به دست آمد.
۲-میزان شادی دانش آموزان نسبتاً زیاد است .
۳-دانش دینی برشادی دانش آموزان موثرنیست.
۴- نگرش ورفتاردینی دانش آموزان برشادی آنها تأثیردارد.
۵- دربین عوامل فردی مقطع تحصیلی دانش آموزان بردانش دینی آنها، معدل دانش آموزان بردانش دینی ، رفتاردینی وشادی آنها ، همچنین پایه تحصیلی وسن دانش آموزان بررفتاردینی آنها تأثیردارد.
میرلوحی، مولوی وآنش پور(۱۳۸۶) درتحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین جوعاطفی خانواده وخلاقیت دانش آموزان کلاس چهارم وپنجم دبستان شهراصفان ، به این نتایج دست یافته اند که بین خلاقیت دانش آموزان با پاسخ دهی عاطفی ومشارکت عاطفی رابطه معنا داری وجود دارد. (۵ ۰/۰>P) بین خلاقیت وسایرزیرمقیاسهای جوعاطفی خانواده رابطه معنا داری وود نداشت همچنین خلاقیت دردختران به طور معنا داری بیشترازخلاقیت درپسران بود (۵ ۰/۰>P) ازمتغییرهای جمعیت شناسی، متغیرمعدل با خلاقیت رابطه معناد داری داشت. (۱ ۰/۰ P) بین سایرمتغییرهای فضای منزل ، نوع منزل ، شغل پدرومادر، تعداد اعضای خانواده ، ترتیب تولد با خلاقیت رابطه معنا داری مشاهده نگردید.
جاویدی (۱۳۷۹) به نقل ازمیرلوحی، مولوی، آتش پور، (۱۳۸۶) به برسی رابطه جو عاطفی خانواده و خلاقیت درکودکان پیش دبستانی پرداخت. نتایج تحقیق وی نشان داد که جوعاطفی خانواده آزادمنشانه با خلاقیت رابطه معنادار ومثبت داشت جوعاطفی خانواده مستبدانه با خلاقیت رابطه منفی ومعنا دارنشان داد ورابطه خانواده آزاد منشانه وخلاقیت معنا دارنبود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ق.ظ ]




بر این اساس آب و غذا برای کودک گرسنه تقویت کننده اولیه[۸۴] محسوب می شود. مراقب (مادر) از طریقی تداعی با ارضای سائق های اولیه، به عنوان چهره‌ای که همواره موجب کاهش سائق های اولیه از جمله گرسنگی و تشنگی می شود، تقویت کننده ثانوی[۸۵] می شود. اما بتدریج وجود مادر برای کودک ارزشمند شده و در نتیجه کودک از آن پس نه فقط به هنگام برانگیختگی سائق های اولیه در پی اوست، بلکه در کودک نیازی اکتساب برای مجاورت و نزدیکی به مادر ایجاد می گردد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بنابراین نظریه های یادگیری، دلبستگی را غریزی و فطری نمی دانند، بلکه معتقدند که دلبستگی حاصل تعامل ارضا کننده با افراد مهم محیط کودک است (سیرز و همکاران، ۱۹۵۷؛ ولفس[۸۶]، ۱۹۸۹؛ به نقل از حمیدی، ۱۳۸۲).
۲-۳-۳- نظریه تحول شناختی:
این نظریه پیشنهاد می کند که توانایی ایجاد دلبستگی تا حدی با سطح تحولی هوش کودک در رابطه می باشد (شافر[۸۷]، ۱۹۷۷؛ به نقل از حمیدی، ۱۳۸۲)
طبق این نظریه تا وقتی که کودک نتواند یک شخص خاص را بشناسد و از دیگران متمایز کند، نمی تواند یک دلبستگی خاص برقرار نماید. بعدها هنگامی که کودک این توانایی‌ها را به دست آورد، ممکن است هنوز نتواند تشخیص دهد که هنگامی که فرد از دید وی خارج است هنوز هم وجود دارد. شکل گیری پدیده پایداری شی[۸۸]، یا شی دائم در ذهن کودک یک مرحله جدید در رفتار دلبستگی به وجود می آورد (همان منبع).
بنابراین شاید تصادفی نباشد که دلبستگی ها نخستین بار در سن ۹-۷ سالگی ظاهر می شوند، دقیقاً زمانی که کودکان به مرحله چهارم حسی – حرکتی پیاژه وارد می شوند؛ زمانی که آنها شروع به جستجو و یافتن چیزهایی می کنند که دیده‌اند کسی از آنها پنهان کرده است (شافر، ۲۰۰۰، به نقل از همان منبع).
لستر[۸۹] و همکاران (۱۹۷۴) فرضیه شافر را با ارائه آزمون شیء دایم پیش از اینکه کودکان را در معرض جدایی کوتاه مدت از مادران، پدران و یک غریبه قرار دهند، مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند که فقط کودکان نه ماهه که در پایداری شیء امتیاز بالاتری را بدست آوردند (زیر مرحله چهار و یا بالاتر) به هنگام جدایی از مادرشان اعتراض شدیدی نشان دادند. این یافته‌ها نشان می دهد که زمان بندی این نقطه عطف با اهمیت هیجانی تا حد زیادی به دستیابی کودک به مفهوم پایداری شی مرتبط است (همان منبع).
۲-۳-۴- نظریه کردارشناسی[۹۰]:
جالب‌ترین و موثرترین تبیین برای دلبستگی های اجتماعی توسط کردار شناسان پیشنهاد شده است که واجد محتوای تکاملی ممتازی است. یک مفروضه بنیادی نظریه کردار شناسی این است که همه انواع از جمله انسانها، با شماری از گرایشهای فطری متولد می شوند که برای بقای آنها ارزش حیاتی دارند.
برای نخستین بار اسپالدینگ[۹۱] (۱۸۷۳؛ به نقل از شافر، ۲۰۰۰) متوجه شد که جوجه ادراک ها تقریباً هر شی متحرکی را به مجرد بیرون آمدن از تخم دنبال می کنند. لورنز[۹۲] (۱۹۳۷، به نقل از شافر، ۲۰۰۰) همین پاسخ دنبال کردن را در جوجه غازها مشاهده نمود، رفتاری که وی نقش بندان[۹۳] نامید و سه ویژگی آنرا به شرح زیر بیان کرد:
خودکار است (پرندگان خردسال نیاز به آموزش ندارند)
در یک دوره نسبتاً محدود و معین و پس از بیرون آمدن از تخم به این عمل می پردازد.
برگشت ناپذیر است (وقتی پرنده شروع به دنبال کردن شیء بخصوص نمود، به آن متصل خواهد ماند).
آنگاه لورنز به این نتیجه رسید که نقش بندان یک پاسخ سازشی است. پرندگان خردسال در صورت ادامه حیات خواهند داد که در کنار مادرشان باقی بمانند تا به غذا برسند و از عهده محافظت برآیند و آنهایی که از مادر دور شوند ممکن است یا از گرسنگی بمیرند، یا طعمه شکارگران شوند و بنابراین در انتقال ژن‌ها به نسل‌های آینده ناکام می مانند. طی فرایند تکاملی بین نسلی، پاسخ نقش بندان نهایتاً به یک ویژگی پیش سازمان یافته درونی تبدیل می گردد که پرنده خردسال را به مادرش متصل می سازد و بخت او را برای بقا افزایش می دهد. (شافر، ۱۹۹۶- به نقل از حمیدی، ۱۳۸۲).
هارلو (۱۹۵۸) مشاهده کرد که بچه میمون‌ها در زمان استرس و تغذیه، مادر نرم و راحت را به مادر سیمی ترجیح می دهند. هم چنین در مشاهدات انسانی، هارلو دریافت که کودکان ممکن است به کسانی دلبسته شوند که آنها را تغذیه نمی کنند.
طبق دیدگاه کردار گرایان بزرگسالان برخی از انواع پاسخهای مراقبتی را به ارث برده‌اند. این پاسخها در حضور کودکان آشکار می شوند، کودکان نیز ذاتاً بر سمت جنبه هایی از مراقب جذب می شوند (به نقل از حمیدی، ۱۳۸۲).
۲-۳-۵- نظریه دلبستگی بالبی
بالبی بر مبنای تجربیاتی که از کار در کانون اصلاح و تربیت پسران بزهکار بدست آورده بود (بالبی، ۱۹۴۴) نظریه‌اش را آغاز نمود و برای قوام بخشیدن به آن از پژوهش بر روی کودکان و حیوانات در سراسر دنیا سود جست. خطوط اصلی پژوهش بالبی بر پیوند عاطفی بین مادر (یا جانشین او) و کودک تاکید دارد (کالان[۹۴] و نولر[۹۵]، ۱۹۹۴ به نقل از عارفی، ۱۳۸۳) اگر چه نوزادان انسان همانند جوجه اردک ها به نقش بندی و تقلید از مادرشان نمی پردازند، بالبی (۱۹۶۹) معتقد است که کودکان انسان شماری از رفتارها را به ارث می برند که به آنها در حفظ تماس با دیگران و برانگیختن مراقبت از سوی آنها یاری می رساند. بالبی هم چنین معتقد است که بزرگسالان به همان اندازه از نظر زیست شناختی مستعد واکنش نشان دادن در تبادل رفتارهای نشانه‌ای کودک‌اند که کودک در بروز دادن آنها. در حقیقت برای والدین دشوار است که گریه یا فریاد از روی اضطراب کودک را نادیده بگیرند یا از لبخند کودک لذت نبرند. بنابراین نوزاد انسان و مراقبان او ظاهراً به گونه‌ای تکامل یافته‌اند که آنها را برای واکنش مناسب در برابر یکدیگر و شکل دادن دلبستگی های نزدیک و صمیمانه مستعد می سازد. بدین ترتیب کودکان امکان می یابند تا به بقایشان ادامه دهند. (شافر، ۱۹۹۶- به نقل از همان منبع)
۲-۴- نظریه دلبستگی تئوری باولبی
جان باولبی در سال ۱۹۰۷ در لندن زاده شد و در همانجا به آموختن پزشکی و روانکاوی پرداخت. باولبی در سال ۱۹۳۶ به اختلالات و ناراحتی های کودکانی که در موسسات پرورش می یافتند توجه کرد. وی دریافت کودکانی که در شیرخوار گاه ها و پرورشگاهها بزرگ می شدند عموماً به برخی مشکلات عاطفی از جمله ناتوانی در برقراری روابط صمیمانه و دیرپا با دیگران دچار می آمدند. به نظر باولبی چنین می رسید که این کودکان قادر به دوست داشتن نیستند زیرا فرصت برقراری یک پیوستگی محکم را با مادر یا جانشین او در ابتدای زندگی نداشته‌اند. علاوه بر این باولبی، علائم مشابهی در کودکانی که مدتی در خانه های طبیعی بزرگ شده اما سپس دچار جدائیهای طولانی گردیده بودند، مشاهده کرد. این کودکان چنان از جدایی تکان خورده بودند که به طور دائم از پیوندهای نزدیک انسانی پرهیز می کردند.
وی در قلمرو روان شناسی مرضی به توصیف واکنش هایی در کودکان (با الهام از آثار هارلو) نسبت به جدایی از مادر پرداخت. وی با مطالعه بر روی کودکان ۱۳ تا ۳۲ ماهه‌ای که برای مدتی طولانی (بیش از سه ماه) از مادر خود جدا شده بودند، یک رشته الگوهای رفتاری قابل پیس بینی در مراحل متوالی سه گانه ‌ای را به شرح زیر توصیف کرده است. مراحلی که پیامد ناپدید شدن مادر و تنها ماندن کودکئ است. باولبی واکنش نسبت به جدایی را مبنای واکنش های ترس و اضطراب در انسان می داند (منصور و دادستان، ۱۳۷۶).
مرحله اعتراض[۹۶]: که در آن کودک با گریه، ناله، فراخوانی و جستجوی مادر اعتراض خود را نشان می دهد.
درماندگی[۹۷]: که در آن کودک امید خود را برای بازگشت مادر از دست می دهد.
گسستگی[۹۸]: که در آن کودک از نظر هیجانی خود را از مادر جدا می کند. به اعتقاد باولبی این مرحله با احساس دوگانه نسبت به مادر همراه است؛ کودک هم مادر را می خواهد و هم به خاطر ترک کردن او از دست وی خشمگین است. چنین مشاهداتی باولبی را متقاعد کرد که نمی توان بدون توجه نزدیک به پیوند مادر و کودک، رشد را فهمید. این پیوند چگونه شکل می گیرد؟ چرا آن قدر مهم است که اگر گسیخته شود نتایج شدید حادث می شود؟ باولبی در جستجوی یافتن پاسخ ها به کردار شناسی روی آورد و نظریه دلبستگی را که بی شک یکی از برجسته‌ترین دست‌آوردهای روان شناسی معاصر است، بنا نهاد.
باولبی با بهره گرفتن از دست‌آوردهای کردار شناسی[۹۹] نظریه های سیبرنتیک و اطلاعات، روان تحلیل گری، روان شناسی تجربی، نظریه های یادگیری، روان پزشکی و رشته های مرتبط پایه های نظری و سر فصل های اصلی نظریه دلبستگی را در مجموعه سه جلدی معروف خود، “دلبستگی و فقدان[۱۰۰]” (دلبستگی ۱۹۶۹، جدایی ۱۹۷۳، فقدان ۱۹۸۰) ارائه کرد.
این نظریه تاثیرات گسترده و عمیقی روی مطالعات تحول کودک به جا گذاشته و کاربردهای فراوانی در زمینه های مختلف روان شناسی و روان پزشکی یافته است. مفهوم محوری و اصلی این نظریه به توضیح و تشریح این نکته می پردازد که چگونه نوزاد از نظر هیجانی نسبت به شخصی که وظیفه مراقبت و نگهداری از وی را بر عهده دارد، دلبسته شده و نیز چگونه هنگامی که از این شخص جدا می شود، دچار تنش و تنیدگی می شود. تمایل کودک به برقراری نوعی رابطه نزدیک با افرادی معین و احساس امنیت بیشتر در حضور این افراد دلبستگی نامیده می شود. در واقع دلبستگی پیوند عاطفی نسبتاً پایداری است که بین کودک و یک یا تعداد بیشتری از افرادی که نوزاد در تعامل منظم دائمی با آنها است، ایجاد می شود. در ایجاد و تعیین کیفیت این پیوند عاطفی دو مفهوم قابل دسترس بودن[۱۰۱] و پاسخ دهنده بودن[۱۰۲] تصویر مادرانه[۱۰۳]نقش یگانه و منحصر به فردی را ایفا می کند. زندگی نوزاد انسان حول محور یک شخص خاص که قابل دسترس است و منظماً به نیازهای مراقبتی او پاسخ می دهد، می چرخد و بدین ترتیب رفتار جستجوی مراقبت نوزاد با پاسخدهی منظم تصویر مادرانه تکمیل می‌شود و در واقع این رفتار جستجوی مراقبت نوزاد است که دلبستگی نامیده می شود. (نقل از میرنوش، ۱۳۸۳)
اصلاح پیوستگی[۱۰۴] گاهی به صورت مترادف با دلبستگی به کار می رود، اما در واقع آن دو پدیده‌های متفاوتی هستند. این اصطلاح به احساس مادر نسبت به کودک خود اطلاق می شود و با دلبستگی فرق دارد، چون مادر طبیعتاً به عنوان منبع امنیت به کودک خود متکی نیست، رفتاری که از شرایط دلبستگی است. (میرنوش، ۱۳۸۳).
بچه های انواع دیگر جانداران، این دلبستگی را به شیوه های متفاوت آشکار می سارند. بچه میمون‌ها، در حالیکه مادر در حرکت است به سینه او می چسبند؛ توله سگ‌ها در تلاش برای دست یافتن به شکم مادر از سرو کول همدیگر بالا می روند، جوجه اردک‌ها و جوجه مرغ‌ها به دنبال ما در راه می روند و صداهایی در می آورند که مادرشان به آنها پاسخ میدهد و وقتی هم از چیزی بترسند خود را به مادر می رسانند. این پاسخ های اولیه در برابر مادر به وضوح ارزش انطباقی دارند، زیرا جاندار را از دور شدن از منبع مراقبت و گم شدن باز می دارند. (هیلگارد، ۱۳۷۹).
باولبی می گوید که ما فقط به وسیله در نظر گرفتن محیط انطباق می توانیم رفتار انسان را دریابیم. یعنی باید آن محیط اصلی که در آن این رفتار به وجود آمده است را بشناسیم.
انسان در طول تاریخ، بخش قابل توجهی از زندگی خود را در گروه های کوچک و در جستجوی غذا به سر برده و گاهی در معرض خطر حمله شکارچیان بزرگ بوده است. آنان همانند دیگر جانداران نخست به هنگام تهدید شدن برای دفع خطر و حفاظت از کودکان و بیماران با دیگر اعضای گروه همکاری می کردند.
برای دستیابی به توان دفاعی بالا، کودکان انسان نیاز به مکانیسم‌هایی داشتند که آنان را نزدیک والدین خود نگاه دارد، تا ضمن رویارویی با منابع خطر بتوانند از قدرت مقابله آنان با عوامل تهدید کننده بهره‌مند شوند. از این رو، تکامل الگوهایی از رفتار را که نزدیکی به مراقبان را تسهیل کند، موجب شد و با ایجاد و گرایش آشکار در نوزاد نسبت به یک یا معدودی از مراقبان، وی را در جهت پرهیز از بیگانگان و دلبستگی بیشتر به گروه پذیرنده و حمایت گر ترغیب کرد. بدین معنی که در آنان باید رفتارهای دلبستگی پدید می آمد؛ ژستها و نشانه‌هایی که نزدیکی به مراقبان را تسهیل کند و موجب تداوم آن شود.
چنین الگوی غریزی از دلبستگی برای اغلب اعضای گونه‌های نخستی و انسانی دارای ارزش انطباقی و تضمین کننده بقای نوع است.
به نظر باولبی، رابطه نوزاد با والد به صورت یک رشته علایم فطری آغاز می شود که والد را به سوی نوزاد جلب می کند. به مرور زمان، پیوند عاطفی و صمیمی (یا به تعبیر باولبی دلبستگی») میان این دو ایجاد می شود که با توجه به اجزای شناختی و هیجانی آن موجب برخوردار شدن بیشتر نوزاد از حمایت والد یا والدین و ترغیب الگوهای فرزند پروری و تغذیه در آنان خواهد شد. باولبی معتقد است که تغذیه لزوماً مبنای دلبستگی نیست، بلکه پیوند دلبستگی خود مبنای زیستی نیرومندی دارد که می توان آن را در بستر تکامل بهتر شناخت، بستری که بقای گونه در آن اهمیت بسیار دارد.
باولبی در ضمن بحث خود از رفتارهای دلبستگی به عنوان غرایز صحبت می کند. اما او اصطلاح غریزه را به معنای دقیق آن به کار نمی برد. منظور او این است که چنین رفتارهایی در اساس ذاتی است و در تقریباً همه اعضای گونه یک الگوی مشخص دارد و واجد ارزش انطباقی برای گونه است.
گریه بچه یک نشانه واضح است. گریه یک فریاد ناراحتی است، زمانی که کودک در رنج است یا وحشتزده است می گرید و والد وادار می شود که بشتابد تا ببیند چه اشکالی در کار است. لبخند کودک یک رفتار دلبستگی دیگر است؛ هنگامی که کودک به روی والد می خندد، والد به کودک احساس عشق می کند و از بودن در کنار او لذت می برد. از دیگر رفتارهای دلبستگی وراجیهای نا مفهوم کودکانه، چسبیدن و گرفتن، مکیدن و تعقیب است.
باولبی رابطه دلبستگی بین مراتب و کودک را دارای چهار ویژگی می داند: حفظ مجاورت[۱۰۵]، پایگاه ایمن[۱۰۶]، بهشت امن[۱۰۷] و پریشانی حاصل از جدایی[۱۰۸].
کوشش کودک جهت حفظ مجاورت برای این است که همواره در کنار مراقب بماند چون در صورت جدا شدن از مراقب دچار تنش و عدم امنیت می شود. همچنین کودک از مراقب به عنوان پایگاه ایمنی بخش استفاده می کند تا در رفتارهایی مانند اکتشاف محیط اطراف و تمرین مهارتهای شناختی و رشد مهارتهای حرکتی شرکت جوید؛ بعلاوه کودک از مراقب به عنوان بهشت امنی برای آسایش، حمایت و اطمینان خاطر، هنگامی که احساس ترس یا غم می کند، بهره می جوید. دسترسی کودک به این خصایص، سبک دلبستگی اولیه او را مشخص می نماید. در رابطه با مراقب، کودک می آموزد که آیا می تواند به در دسترس بودن و پاسخ دهنده بودن مراقب اطمینان داشته باشد یا خیر؟ این تجربه هیجانی اولیه، پایه چیزی است که باولبی آن را مدل کاری درونی می نامند (هیزن و شیور به نقل از میرنوش، ۱۳۸۳).
وقتی که مراقب در نزدیکی کودک است احساس امنیت و عشق را در کودک بر می انگیزد. با این احساس امنیت معمولاً کودک رفتاری بازیگوشانه و مستقلانه از خود نشان می دهد که در کشف محیط اطراف نمایان می شود. ولی اگر کودک توجه کافی و همچنین پاسخگویی و مجاورت مراقب را دریافت ندارد، کمتر امنیت و اعتماد را حس و تجربه می کند و در خطر شکل دادن دلبستگی نا ایمن است (بالبی، به نقل از همان منبع).
به عقیده باولبی (۱۹۸۰)، کودکان در نتیجه تجربیات خود در طول رشد، پیوند و دلبستگی عاطفی با ثباتی با مراقب خود برقرار می سازند که به هنگام غیبت مراقب یا پرستاری می توانند با توسل به بازنمایی درونی این دلبستگی و پیوند به نوعی احساس ایمن دست یابند. این بازنمایی درونی یا همان مدل کاری درونی شامل انتظارات، باورها و احساساتی است که در طول کودکی فرد بواسطه پاسخگو بودن مراقب شکل گرفته و بعدها در روابط نزدیک دیگر از طریق باورهای فرد از خود، دیگران و دنیای اجتماعی آشکار و منتقل می شود. (دیل، النیک، بوربوولابووی[۱۰۹] ۱۹۹۸، به نقل از میرنوش، ۱۳۸۳) در این صورت درک فرد از خود به عنوان فردی است که ارزش عشق و احترام را دارد و از نظر دیگران قابل اعتماد و تکیه است؛ و هم چنین درک او از دنیای اجتماعی به صورت دنیایی قابل اعتماد و اصولی می باشد. چنین بازنمایی درونی سالمی، یک پایگاه امن برای زمان های دوری از منبع دلبستگی فراهم می سازد.
رفته‌رفته این بازنمایی درونی جز مهمی از شخصیت می شود که به عنوان الگوی واقعی درونی از دلبستگی یا یک رشته انتظارات درباره در دسترس بودن منابع دلبستگی و احتمال کسب حمایت در مواقع رویارویی با فشار و ناکامی عمل می کند و در نتیجه این تصویر یا الگوی ذهنی، احتمالاً کلیه روابط صمیمانه آینده فرد را از کودکی تا بزرگسالی هدایت می کند (برترتون، ۱۹۹۲). باید به این موضوع نیز توجه داشت که در تحول نظریه دلبستگی، باولبی تحت تاثیر فرضیه فروید از روابط اولیه کودک – والد قرار گرفت و از این روند به عنوان عنصری اساسی در تبیین رابطه عاشقانه در سنین بزرگسالی استفاده به عمل آورد (واترز[۱۱۰] و همکاران ۱۹۹۱، به نقل از همان منبع).
۲-۵- سبک های دلبستگی[۱۱۱] از دیدگاه های مختلف
جان باولبی روانکاو بریتانیایی (۱۹۹۰- ۱۹۰۷) برای نخستین بار مفهوم دلبستگی را به کار برد. مفهوم محوری و اصلی این نظریه به توضیح این نکته می پردازد که چگونه نوزاد از نظر هیجانی به شخصی که وظیفه مراقبت و نگهداری از وی را بر عهده دارد، دلبسته می شود و هنگام جدایی از این شخص دچار تنش می شود. زندگی انسان حول محور یک شخص خاص که قابل دسترس است و منظماً به نیازهای مراقبتی او پاسخ می دهد، می چرخد و به این ترتیب رفتار جستجوی مراقبت نوزاد با پاسخدهی منظم تصویر مادرانه تکمیل می شود و در واقع این رفتار جستجوی مراقبت نوزاد است که دلبستگی نامیده می شود. پس از آن، آینس ورث و همکارانش با انجام یکسری مطالعات آزمایشی، کودکان ۱ تا ۲ ساله را در موقعیت ناآشنا قرار دادند و بر اساس نوع پاسخ آنان در رویارویی با این موقعیت (موقعیتی که نخست والد برای مدت کوتاهی اتاق را ترک می کند و کودک با یک بزرگسال غریبه تنها می شود و سپس والد دوباره باز می گردد) کیفیت دلبستگی آنها را طبقه بندی کردند و سه نوع سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی، مضطرب – دو سو گرا را تشخیص دادند. بارثولومیوو هوروویتز چهار سبک دلبستگی را بر اساس دو محور اضطراب و اجتناب عنوان کردند. به باور ایشان در بعد اجتناب، ترس و نفی دو حد انتهایی پیوستار را تشکیل می دهند و در واقع دو نوع اجتناب یعنی اجتناب ناشی از ترس از دیگران و اجتناب ناشی از نفی دیگران وجود دارد. ایشان لغت اجتناب را برداشتند و دو گروه ترسان و نفی کننده را جایگزین ساختند. در مورد بعد اضطراب نیز چنین عنوان کردند که در این بعد ایمنی و دلمشغولی دو حد انتهایی را تشکیل می دهند و لغت مضطرب را با دلمشغول جایگزین ساختند. به این ترتیب چهار سبک دلبستگی مفروض ایشان عبارتند از: دلبستگی ایمن، دلبستگی دلمشغول، دلبستگی ترسان و دلبستگی نفی کننده.
نوع سبکهای دلبستگی در این نظریه بر اساس محور اضطراب و اجتناب و یا مدل کاری مثبت و منفی از خود و دیگران (مادر) حاصل می شود. در این فصل طرح الگوی دو بعدی و چهار سبک دلبستگی آمده است. در آنجا ملاحظه می شود که افراد ایمن دارای مدل مثبت از خود و دیگران و همچنین در بعد اضطراب و اجتناب دارای اضطراب و اجتناب کم می باشند. افراد دلمشغول دارای مدل مثبت از مادر و مدل منفی از خویشتن می باشند. همچنین دارای اجتناب کم و اضطراب زیاد هستند. در مورد افراد نفی کننده و ترسان هم به همین ترتیب می توان مشاهده کرد که افراد نفی کننده دارای اضطراب کم و اجتناب زیاد هستند؛ در حالیکه افراد ترسان علاوه بر اجتناب زیاد، اضطراب زیادی را هم تجربه می کنند و مدل کاری از خود و دیگران منفی است؛ بر خلاف افراد نفی کننده که مدل کاری از خودشان مثبت است (نقل از میرنوش، ۱۳۸۳).
اجتنابگر نفی کننده
ایمن
اجتنابگر ترسان
دلمشغول
دلمشغول
ایمن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ق.ظ ]




از تغییرات ترکیب بدن می باشند. سوء تغذیه سبب پایین آمدن کیفیت زندگی، افزایش هزینه های بیمارستانی بدنبال افزایش مدت اقامت در بیمارستان به دلیل افزایش عفونت، تاخیر در التیام زخم ها، افزایش رشد باکتریهای دستگاه گوارش، از دست دادن غیر طبیعی مواد مغذی از طریق مدفوع، کاهش توده عضلات تنفسی و افزایش مرگ و میر می شود (۱۳).
بیش از ۲۰ سال است که به وجود سوء تغذیه در بیماران ، به ویژه بیماران بستری در بیمارستان ها پی برده اند. در کشور ما، متاسفانه اطلاعات دقیقی از وضعیت سوء تغذیه در میان بیماران بستری در بیمارستانها وجود ندارد. مطالعات بیانگر این موضوع است که حدود ۳۰ تا ۵۰ درصد بیماران در زمان پذیرش در بیمارستان مبتلا به سوء تغذیه پروتئین- انرژی هستند و در ۲۵ تا ۳۰ درصد آنها طی اقامت در بیمارستان این مشکل گسترش پیدا می کند(۱۱). در اروپا و آمریکا ۵۰ – ۴۰ درصد بیماران بیمارستانی در بدو ورود، سوء تغذیه دارند و این ارقام در بین افراد سالمند بیشتر نیز می شود. از سوی دیگر سوء تغذیه در مدت زمان بستری شدت می یابد که به بیماری زمینه ای مربوط می شود یا نتیجه عوامل اجتماعی ـ روانی است(۱۴). مطالعات بار[۳] و همکاران نشان داد که ۳/۲ از ۲۰۰ بیمار بستری در بیمارستان، بدتر شدن وضعیت تغذیه ای شان را تجربه کردند. مطالعات لی[۴] و همکاران نیز نشان دهنده شیوع بالای سوء تغذیه در بیماران بستری در بیمارستانهای کشور کره بود بطوریکه بیش از ۸۷ درصد بیماران به درجاتی از سوء تغذیه مبتلا بودند(۱۵).
در انگلیس از هر پنج بیماری که پذیرش می شوند یک نفر دچار سوء تغذیه می شود. در استرالیا نیز یک مطالعه آینده نگر نشان داد که ۳۰ درصد از بیماران در معرض خطر سوء تغذیه و ۶ درصد، دچار سوء تغذیه بودند. آزاد و همکاران در سال ۱۹۹۹ دریافتند از میان بیمارانی که در بیمارستانهای کانادا پذیرش می شوند ۴۴ درصد در معرض خطر سوء تغذیه و ۱۵ درصد دچار سوء تغذیه هستند(۱۷).
در مطالعه ی دیگری نیز مهرترا و کاپل[۵] نشان دادند که شیوع سوء تغذیه در بیماران همودیالیزی بالا و بین ۱۵-۸۹ درصد و به طور متوسط ۴۰ درصد است(۱۶).
تاکنون در ایران مطالعه جامعی در زمینه شیوع سوء­تغذیه انرژی- پروتئین در بیماران همودیالیزی صورت نگرفته است و فقط تعداد محدودی از مطالعات نشان داده اند که در۷۰-۵۱ درصد بیماران همودیالیزی، کمبود دریافت انرژی یا پروتئین وجود دارد ، در برخی از تحقیقات، وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزیِ مراجعه کننده به بیمارستان­های سینا و امیر اعلم شهر تهران و همچنین بیمارستان های شفا در شهر کرمان و شهید بهشتی شهر زنجان مورد بررسی قرار گرفته و میزان سوءتغذیه بین ۳۸ تا ۷۵ درصد گزارش گردیده است(۱۷).
افزایش سن، استفاده همزمان از چند دارو، میزان تحصیلات بیمار و ابتلا به بیماری­های بدخیم جزء عوامل خطر مرتبط با سوء تغذیه در بیماران بستری در بیمارستان می­باشند. پیرلیج[۶] و همکاران در سال ۲۰۰۵ در یک مطالعه مقطعی با هدف بررسی رابطه بین عوامل مختلف با خطر سوء تغذیه در بیمارستان در اتریش نشان داد که سن بالای۶۰ سال، سطح پایین تحصیلات و استفاده همزمان از چندین دارو، با افزایش خطر سوء­تغذیه به میزان بیش از ۵۰ درصد در بیماران بستری ارتباط دارد. در مطالعه­ دیگری، وضعیت اقتصادی اجتماعی پایین و سطح تحصیلات کم با افزایش خطر سوء­تغذیه به میزان ۲۰ تا ۴۰ درصد ارتباط داشت. یکی از مهم­ترین مشکلات سوء­تغذیه، پذیرش مجدد در بیمارستان و در نتیجه افزایش هزینه­ های بیمارستان است. گرچه یافته برخی از مطالعات بیانگر ارتباط بین سن، جنس، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، وضعیت تأهل، نوع بیماری و تعداد روزهای بستری با پذیرش مجدد در بیمارستان می­باشد(۱۸).
هر چند شیوع سوء تغذیه بسیار بالاست، اما به دلیل فقدان غربالگری تغذیه ای مناسب، همچنان ناشناخته مانده و درمان نمی شود. مطالعه ای روی عملکرد ۴۰ بیمارستان در امریکا از نظر تغذیه بالینی نشان داد که علل عمده ی عدم رعایت استانداردهای پیشنهادی(JCAHO)[7]، به مشکل تشخیص بیماران سوء تغذیه و وقت گیر بودن روش های تشخیصی مربوط بوده است. هدف از غربالگری تغذیه ای، شناسایی سریع بیماران مبتلا به سوء تغذیه یا در معرض خطر سوء تغذیه است. تشخیص و غربالگری به موقع این بیماران، باعث کاهش عوارض بیماری و طول مدت بستری و در نتیجه کاهش هزینه های بیمارستان می شود. از سوی دیگر غربالگری و مداخلات سریع تغذیه ای باعث بهبود کیفیت مراقبت تیم درمان می شود(۱۹).
بررسی سوء تغذیه، جزء مهمی از فرایند تغذیه بیماران بوده و باعث افزایش توان تیم مراقبتی در جهت شناسایی سریع و انجام اقدامات مناسب برای بیماران در معرض خطر می شود. بیماریهای کلیوی از جمله بیماریهایی هستند که بدون حمایت تغذیه ای و تنها از طریق درمانهای پزشکی قابل کنترل نیستند. به همین جهت بیماران کلیوی باید به طور دائم تحت نظر باشند خصوصاً بیمارانی که در کنار بیماری کلیوی، با مشکلات زمینه ای دیگر مثل دیابت، فشار خون بالا، چربی خون بالا، بیماریهای قلبی عروقی و اختلالات وزن درگیر هستند. وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی باید به دقت توسط تیم مراقبین بهداشتی که شامل نفرولوژیست، پرستار، متخصص تغذیه، روانشناس و روانپزشک هستند، هر ۶ ـ ۳ ماه بررسی شده و با توجه به وضعیت بالینی بیمار اصلاحاتی در آن صورت گیرد(۲۰).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آن چه مسلم است در فرایند مراقبت و درمان بیماران همودیالیزی، کادر پرستاری بیشترین و نزدیکترین ارتباط را با بیماران دارند، بنابراین در ارتقاء دانش تغذیه ای آنها نقش بسزایی خواهند داشت. در واقع نقش پرستاران در تشخیص بموقع سوء تغذیه و ارجاع مناسب به مراجع ذیصلاح و نیز در آموزش رژیم غذایی بیماران همودیالیزی، حمایت، غربالگری و افزایش اطلاعات آنها از بقیه افراد تیم مراقبتی بیشتر بوده، بنابراین لازم است که پرستاران جهت ارزیابی و کارایی درست درمان و رژیم غذایی تجویز شده برای بیماران، اطلاعات کافی و یادگیری اساسی داشته باشند. پرستاران نفرولو‍ژی مسئول آموزش و تشویق بیماران برای پذیرش رژیم غذایی و دارویی می باشند‍. و به عنوان عضوی از تیم درمان، نقش مهم و مقرون به صرفه ای در پیشگیری از سوء تغذیه و تشخیص زود هنگام آن در بیماران ویژه دارند(۲۱).
طبق آخرین آمار هم اکنون بیش از ۹۲۴ بیمار همودیالیزی در استان گیلان وجود دارد که از وضعیت تغذیه ای آنان اطلاعات چندانی وجود ندارد. پژوهشگر در طی تجربه کار بالینی شاهد موارد متعددی از بروز سوء تغذیه در بیماران همودیالیزی بوده است و به نظر می رسد عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیماران نقش موثری در این رابطه داشته باشند. لذا اهمیت این مسئله و قابل پیشگیری بودن آن، پژوهشگر را بر آن داشت که با مطالعات دقیق و همه جانبه پژوهشی تحت عنوان بررسی وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی و عوامل مرتبط با آن در بخش همودیالیز مرکز آموزشی-درمانی رازی شهر رشت ۱۳۹۲ انجام دهد.
اهداف پژوهش(هدف کلی و اهداف ویژه)
هدف کلی:
تعیین وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی و عوامل مرتبط با آن در مرکز آموزشی- درمانی رازی شهر رشت ۱۳۹۲.
اهداف ویژه‌ :
۱ـ تعیین وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی براساس ارزیابی جامع ذهنی.
۲ـ تعیین عوامل مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی.
۱-۲- تعیین عوامل فردی-اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی.
۲-۲- تعیین عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی.
سوالات پژوهش:
۱- وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی بر اساس ارزیابی جامع ذهنی چگونه است؟
۲- عوامل مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی کدامند؟
۱-۲- عوامل فردی-اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی کدامند؟
۲-۲- عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی کدامند؟
تعاریف نظری واژه های کلیدی
*همودیالیز:
تعریف نظری: همودیالیز فرایند خارج ساختن عناصر معین از خون بوسیله ی تفاوت در سرعت انتشارآنها از طریق یک غشای نیمه تراوا، زمانی که خون درخارج ازبدن جریان دارد، می باشد. در این فرایند هردو روش انتشار و اولترافیلتراسیون نقش دارند(۲۲).
*وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی:
تعریف نظریحالتی است که سلامت بیماران همودیالیزی را تحت تاثیر قرار می دهد و معمولا به سه طریق ارزیابی می شود: معاینات، یادآمد غذایی و آزمایشات بیوشیمیایی خون(۲۳).
*عوامل فردی – اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز:
تعریف نظری: عوامل فردی- اجتماعی به ویژگی ها یا خصوصیاتی اطلاق می شود که یک فرد را از یک گروه متمایز می سازد. برطبق مطالعات انجام شده، سن(۷،۱۰۳،۱۰۴،۱۰۵)، جنسیت(۱۰۵،۱۰۶،۱۰۷،۱۰۸)، تحصیلات(۷،۱۰۹،۱۱۰)، تاهل(۷،۱۰۶)، شغل(۱۰۲)، درآمد(۷،۱۰۵،۱۱۱)، وضعیت مسکن(۱۱،۱۸،۱۱۰)، محل سکونت(۱۰۲،۱۱۱،۱۱۲)، شرایط زندگی(۲۵،۲۶،۱۰۶)، تحصیلات همسر(۴،۷،۱۰۸،۱۰۹)، شغل همسر(۱۰۸،۱۰۹)، تعداد اعضای خانواده که با هم زندگی می کنند(۴،۱۱۲) و عضویت در انجمن حمایت از بیماران کلیوی(۱۰۹،۱۱۲) از عوامل فردی- اجتماعی مطرح در وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی
می باشند.
*عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز:
تعریف نظری: عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای یبماران تحت همودیالیز برطبق مطالعات انجام شده شامل طول مدت همودیالیز(۱۶،۳۲)، تعداد دفعات همودیالیز در هفته(۳۴،۸۳،۱۰۲)، سابقه پیوند کلیه(۱۱۳و۴۹)، تغییرات وزن(۹،۱۰،۳۲)، طول مدت اطلاع از ابتلا به بیماری کلیوی(۱۳،۲۳،۲۵)، بیماریهای همراه(۱۰۵،۱۱۴) و داروهای مکمل مصرفی(۵،۷،۹،۱۵) می باشند.
تعاریف عملی واژه­ های کلیدی
*وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزیدر این پژوهش، منظور از وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی عبارت است از میانگین امتیازات به دست آمده در ابعاد سابقه بالینی و معاینات جسمانی با بهره گرفتن از از ابزار ارزیابی ذهنی(SGA)[8] که به سه دسته (تغذیه طبیعی، سوء تغذیه خفیف تا متوسط شدید) تقسیم می شود.
* عوامل مرتبط با وضعیت تغذیه­ای بیماران تحت همودیالیز:
در این پژوهش، منظور عوامل فردی اجتماعی و عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای می باشد.
*عوامل فردی – اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز:
در این پژوهش، منظور از عوامل فردی اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی عبارت است از سن، جنسیت، تحصیلات، تاهل، شغل، درآمد، وضعیت مسکن، محل سکونت، شرایط زندگی، تحصیلات همسر، شغل همسر، تعداد اعضای خانواده که با هم زندگی می کنند و عضویت در انجمن حمایت از بیماران کلیوی می باشد که ارتباط آن با وضعیت تغذیه ای با بهره گرفتن از روش آماری رگرسیون لجستیک تعیین خواهد شد.
*عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز:
در این پژوهش، منظور از عوامل درمانی، طول مدت همودیالیز، تعداد دفعات همودیالیز در هفته، سابقه پیوند کلیه، تغییرات وزن، طول مدت اطلاع از ابتلا به بیماری کلیوی، بیماریهای همراه و داروهای مکمل مصرفی می باشند.
محدودیت پژوهش
از آنجا که برخی از پرسش های مربوط به پرسشنامه از قبیل میزان دریافت رژیم غذایی در ۲۴ ساعت گذشته و علائم گوارشی در ۲ هفته اخیر بصورت خود گزارش دهی توسط خود بیمار و یا همراهان وی تکمیل می شوند، ممکن است نمونه ها در به یادآوردن مسائل دچار مشکل یا تردید شوند که با توجه به استاندارد بودن پرسشنامه، این مسئله جزء محدودیت خارج از اختیار پژوهشگر است.
فصل دوم
چهارچوب پژوهش
چهارچوب این پژوهش پنداشتی است و بر مفهوم وضعیّت تغذیه ای بیماران همودیالیزی استوار است که در راستای آن بیماری مزمن کلیوی، تاثیر آن روی سیستم های دیگر بدن، همودیالیز، عوارض ناشی از آن، وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز و عوامل مرتبط با آن مورد بحث قرار می گیرند.
تحقیقات و بررسی ها در علم تغذیه نشان داده اند که کیفیت و کمیت غذا در وضع سلامت شخص بسیار مؤثر می باشد و بهداشت جسمی، روحی و اجتماعی او رابطه مستقیمی با طرز تهیه غذا دارد. تجربیات طولانی حاکی از آن بوده اند که تغذیه نامتعادل نه تنها سبب بروز بیماری های ناشی ازکمبود و یا اسراف در مصرف غذایی می گردد، بلکه به دلیل تضعیف مقاومت بدن، زمینه ی ابتلا به بیماری های دیگر با منشاء غیر تغذیه ای را نیز به تدریج فراهم می سازد.
امروزه معتقدند که مسئله تغذیه و رژیم غذایی به هنگام بیماری از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از جمله مواردی است که در امر مراقبت از بیماری ها جزئی لاینفک محسوب می شود. بطوریکه بنا به نوشته ی بورن [۹] اهمیّت تغذیه مناسب در بیماران به این سبب می باشد که به تجربه ثابت شده است، عدم پیروی از رژیم غذایی مناسب خود در شدّت بخشیدن به عوارض بیماری نقش مهمی را ایفا می کند و به عنوان یک عامل تخریب کننده، بازتوانی آنان را به تأخیر می اندازد(۲۴).
در تعدادی از افراد نیازهای تغذیه در هنگام بیماری و یا بستری شدن در بیمارستان با رژیم آنها در هنگام سلامتی فرق می کند و باید در این افراد رژیم غذایی تعدیل و دستکاری گردد. به عنوان مثال کلیه ها ممکن است به وسیله بیماری التهابی و دژنراتیو تحت تأثیر قرار گیرند. اینگونه اختلالات باعث آسیب عملکرد طبیعی نفرونها می گردد. به علّت احتباس بیش از حد مواد زاید در بدن یا دفع بیش از حد بعضی از مواد ضروری بدن اختلالاتی در بدن ایجاد می گردد. بنابراین رژیم درمانی در این بیماران بر این گونه اختلالات ویژه استوار است. نارسایی مزمن کلیه و به دنبال آن درمان با همودیالیز از جمله عواملی است که نیاز به یک رژیم درمانی خاص را بر می انگیزد(۲۵).
بیماری مزمن کلیوی واژه ی گسترده ای است که برای توصیف آسیب یا کاهش میزان پالایش کلیوی (GFR)[10] به مدّت سه ماه یا بیشتر به کار می رود(۶) و در برگیرنده ی طیفی از فرآیندهای مختلف پاتولوژیک همراه با عملکرد غیرطبیعی کلیه و افت پیشرونده در میزان تصفیه ی گلومرولی است(۵). این بیماری که بر اساس نتایج تحقیقات اخیر ۸/۱۶درصد از جمعیّت با سن ۲۰ سال و بالاتر در ایالت متحدّه ی آمریکا را مبتلا ساخته است ، با کاهش کیفیّت زندگی، افزایش هزینه های مراقبت بهداشتی و مرگ زودرس مبتلایان همراه بوده است(۶).
افزایش سن، بیماریهای قلبی عروقی، دیابت، پرفشاری خون، چاقی، گلومرونفریت مزمن، بیماری کلیه پلی کیستیک، انسداد دوره ای تکرار شونده، پیلونفریت، نفروتوکسین ها، نارسایی حاد کلیه (ARF)[11](26)، بیماریهای مادرزادی، سرطانهای کلیوی(۶)، نژاد آفریقایی امریکایی و ژنتیک(۲۷) را می توان از جمله عوامل خطرزای این بیماری دانست. بیماری مزمن کلیوی، همچنین، در افرادی که تحصیلات کمتر از دبیرستان دارند نسبت به آنهایی که تحصیلات بالاتر از دبیرستان دارند، بسیار شایعتر است(۲۸). در این میان شایعترین علّت بیماری مزمن کلیوی نفروپاتی دیابتی(۵)، به ویژه دیابت نوع ۲ (در بیش از ۹۰ درصد موارد) می باشد(۲۸).
تغییرات قلبی عروقی ناشی از دیابت با روندی آرام موجب کاهش خونرسانی کلیه و در نهایت منجر به صدماتی غیرقابل برگشت می شود(۲۷). پرفشاری خون در رتبه دوّم بعد از دیابت، عامل مهم ابتلا به بیماری مزمن کلیوی(۶)، به ویژه در سالمندان(۵) است که با تغییرات عروقی منجر به کاهش خونرسانی به کلیه ها و آسیب نفرونها می گردد(۲۷).
با وجود آنکه پاتوفیزیولوژی بیماری مزمن هنوز به درستی شناخته نشده است، امّا اعتقاد بر این است که آسیب کلیه ها بر اثر التهاب حاد طولانی مدت رخ می دهد(۶) و فرایند آن با سیری تدریجی و نامحسوس سالیان متوالی و یا در پی عدم بهبودی از نارسایی حاد کلیه صورت می پذیرد(۲۶). نارسایی حاد کلیه به معنای کاهش ناگهانی در عملکرد کلیه ناشی از آسیب کلیه ها است(۶) که شایع ترین علل آن را ایسکمی و مسمومیت نفرونها تشکیل می دهند(۲۹). این عارضه اغلب با درمان و مداخلات سریع قابل برگشت است اما در موارد عدم درمان عامل بروز دهنده آن بیمار را به سرعت به سوی نارسایی مزمن کلیوی، سندرم اورمیک و مرگ سوق می دهد(۲۷). بنابراین بیماری مزمن کلیوی که اوج نارسایی حاد کلیوی می باشد به آهستگی و موذیانه پیشرفت می کند(۲۹).
بیمار مبتلا به بیماری مزمن کلیوی در مراحل اولیّه ی بیماری، با وجود آسیبهای مشخص کلیوی، فاقد هرگونه علایم و نشانه ای بوده(۶) و یا ممکن است علایم خفیفی را تجربه کند. علایم و نشانه های مشخص بیماری معمولاً تا زمان آسیب شدید کلیه ها و عدم توان آنها در پاسخ به نیازهای بدن بروز نمی کنند(۲۹). بدین ترتیب بنیاد ملّی کلیه (NKF)[12]، برای شناسایی بهتر بیماری مزمن کلیوی، این بیماری را بر اساس GFR مبتلایان در ۵ مرحله طبقه بندی نموده است(جدول۲-۱) (۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ق.ظ ]




۴-۴-۴) توسعه روستایی:
میزان مبلغ اختصاص یافته در هر سال برای هر استان که صرف سرمایه‌گذاری در توسعه روستاها می‌شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

عوامل فوق با بهره گرفتن از رگرسیون چند متغیره

قابل بررسی می‌باشد. در تحلیل رگرسیونی می توان بین یک متغیر مورد نظر به عنوان متغیر وابسته(پاسخ) و یک یا چند متغیر مستقل تعیینی (پیش بینی) رابطه‌ای را معین کرده و از آن استفاده نمود. علاوه بر آن می‌توان با بهره گرفتن از آزمونهای اقتصاد سنجی به این نتیجه رسید که کدامیک از متغیرهای مستقل روی متغیر وابسته تاثیر دارند. و می توان تاثیر متغیرهای مستقل را روی متغیر پاسخ آزمون نمود. که با بهره گرفتن از نرم افزارهای ‌Eviewsبرای تجزیه و تحلیل داده‌ها بوده و در نهایت عوامل تاثیرگذار بر روی بهره‌وری شناسایی می‌گردد.
۵-۴) جمع‌بندی:
در این فصل روش و مدل استفاده شده در تحقیق و همچنین چگونگی بکارگیری مدل و نرم افزارهای مربوطه در راستای دستیابی به اهداف و پاسخ به سوالات و فرضیات شرح داده شد. و نتایج حاصل از مدل استفاده شده در فصل های آتی بیان می‌گردد.
فصل پنجم:
تجزیه و تحلیل داده‌ها
۱-۵) مقدمه:
در این فصل اطلاعات حاصل از استخراج داده‌ها ارائه و در دو سطح از آمار استنباطی و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در سطح توصیفی از جداول آماری به‌صورت جداول توصیفی، میانگین و میانه و در سطح استنباطی جهت سنجش فرضیات از تکنیک‌های آمار استنباطی استفاده بعمل آمده است. جهت مشخص شدن ارتباط آماری متغیرهای وابسته با متغیر ملاک یا مستقل از ضریب همبستگی و رگرسیون چندمتغیره (گام به گام) استفاده شده است. همچنین به‌منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم افزارهای کامپیوتری اعم ازDEAP2،EViews استفاده شده است.
لازم به ذکر است که نرم افزار Deap نتایج شاخص بهره‌وری کل عوامل تولید مالم کوئیست را گزارش می‌دهد، انتخاب گزینه حداقل سازی نهاده یا حداکثر سازی ستانده در طی فرایند اندازه گیری بهره‌وری، تغییری در نتایج خروجی به وجود نمی‌آورد.
۲-۵) تجزیه و تحلیل داده‌ها
۱-۲-۵)‌ کارایی محاسبه شده:
در این بخش
با بهره گرفتن از نرم افزار DEAP2 به محاسبه انواع کارایی در۳ حالت زیر می پردازیم:
الف) مدل۱ :
که در این حالت داده ها عبارتند از: زمین، نیروی کار و ماشین آلات در هر استان می‌باشد. و میزان عملکرد محصول به عنوان ستانده می‌باشد.
جدول (۱-۵): کارایی

نوع مقیاس کارایی فنی کارایی مدیریتی کارایی ناشی از مقیاس استانها
بازده ثابت ۱.۰۰۰ ۱.۰۰۰ ۱.۰۰۰ آذربایجان شرقی
بازده صعودی ۰.۵۴۳ ۰.۹۵۱ ۰.۵۷۰ آذربایجان غربی
بازده صعودی ۰.۴۶۵ ۱.۰۰۰ ۰.۴۶۵ اردبیل
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم