کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو

 



  • انصراف از طریق تودیع سندی نزد دبیر کل اعتبار خواهد یافت.
  • انصراف، پس از انقضای مدت یک سال، یا هر مدت طولانی تری که در سند انصراف قید شده باشد، از تاریخ تودیع سند نزد دبیر کل مؤثر خواهد بود.

ماده ۱۶
بازنگری و اصلاح

  • سازمان می تواند به منظور بازنگری یا اصلاح این کنوانسیون اقدام به تشکیل یک کنفرانس نماید.
  • سازمان بنا به درخواست حداقل یک سوم از دولت های عضو، کنفرانسی از دولت های عضو را به منظور بازنگری یا اصلاح این کنوانسیون برگزار خواهد نمود.

ماده ۱۷
تودیع

  • این کنوانسیون نزد دبیر کل تودیع خواهد شد.
  • دبیر کل باید:

الف- موارد ذیل را به اطلاع تمامی دولت های امضاء کننده یا ملحق شده به این کنوانسیون برساند:

  • هر امضاء یاتودیع سند جدید به همراه تاریخ آن.
  • تاریخ لازم الاجراء شدن این کنوانسیون.
  • تودیع هر گونه سند خروج از این کنوانسیون به همراه تاریخ تودیع و تاریخی که انصراف اثر خواهد یافت؛ و
  • اعلامیه ها و ابلاغیه های صادرشده دیگر مطابق با این کنوانسیون.

ب- نسخ موثق این پروتکل را برای تمامی دولت های امضاء کننده و تمامی دولت هایی که به این کنوانسیون ملحق می شوند ارسال نماید.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ماده ۱۸
ارسال به سازمان ملل متحد
در اسرع وقت پس از لازم الاجراء شدن این پروتکل، متن آن باید جهت ثبت و انتشار طبق ماده ۱۰۲ منشور سازمان ملل، توسط دبیر کل برای دبیرخانه سازمان ملل ارسال گردد.
ماده ۱۹
زبان
این کنوانسیون در یک نسخه اصلی به زبان های عربی، چینی، انگلیسی، فرانسه، روسی و اسپانیایی تنظیم شده است که تمامی این متون از اعتبار یکسان برخوردارند.
لندن، بیست و سوم مارس دو هزار و یک.
در تأیید مراتب فوق، امضاء کنندگان ذیل که توسط دولت های مربوطه خود برای این منظور طبق موازین اختیار یافته اند، این کنوانسیون را به امضاء می رسانند.
ضمیمه
گواهینامه بیمه یا سایر ضمانت های مالی مرتبط با مسئولیت مدنی خصوصی ناشی از خسارت آلودگی نفتی مخزن سوخت کشتی
صادر شده مطابق با ترتیبات ماده ۷ کنوانسیون بین المللی مسئولیت مدنی خصوصی ناشی از خسارت آلودگی نفتی مخزن سوخت کشتی، ۲۰۰۱

 

نام و نشانی کامل مرکز اصلی فعالیت مالک ثبت شده
بندر ثبت کشتی
شماره شناسایی ایمو
شماره یا حروف مشخصه
نام کشتی

 
 

بدین وسیله گواهی می شود که برای کشتی فوق یک بیمه نامه یا ضمانت مالی دیگر وجود دارد که شرایط ماده ۷ کنوانسیون بین المللی مسئولیت مدنی خصوصی ناشی از خسارت آلودگی نفتی مخزن سوخت کشتی را تأمین می نماید.
نوع ضمانت: …………………………………………………………….
مدت اعتبار: ………………………………………………………………..
نام و نشانی بیمه گر(ها) و / یا ضامن (ها)
نام: …………………………………………………………………………………

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 07:41:00 ب.ظ ]




در سایه چنین شرایطی است که «موازنه قوا» همچون اصلی حاکم بر روابط بین دول اروپایی مطرح می‌گردد. دولتهای مختلف اروپایی برای حفظ امنیت خود که بطور روزافزونی در معرض تهیدد همسایگان بوده، مسابقه تسلیحاتی و تجهیز نظامی خود را مهمترین هدف خویش قرار می‌دهند. «سیاست قدرت» که در قرون فوق در اروپا حاکمیت داشته، محصول همین اصل موازنه قوا بوده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ناسیونالیسم نیز در این دوره چه در روابط میان قاره‌ها و چه در چارچوب یک قاره (اروپا)، بیشتر توسعه‌طلبی تلقی می‌شد. ناسیونالیسم بین سالهای ۱۸۸۰ و ۱۹۱۴ میان قاره‌ها به صورت امپریالیسم استعماری ظاهر شد و در تمامی موارد ناسیونالیسم درآن واحد دو هدف، گسترش قاره‌ای و توسعه مستعمراتی را دنبال می‌کرد که هر دو از عوامل عمده در جنگ‌های قرنهای نوزدهم و بیستم در اروپا بودند.[۹]
بعد از جنگ جهانی دوم نیز برداشت سنتی از امنیت، ابعاد تازه ای پیدا کرد. اگر چه دنیای پس از جنگ با قبل از آن تفاوتهای زیادی یافته بود، ولی مهمترین مسائل افزوده شده بدان را می‌توان‌، رقابتهای ایدئولوژی و موازنه هسته‌ای میان ابرقدرت‌ها دانست. اتحاد شوروی با ایدئولوژی رسمی مارکسیست – لنینیستی در شرق و ایالات متحده آمریکا با ایدئولوژی لیبرال دموکراسی، رهبری جهان غرب را عهده دار شدند اگر چه رقابت این دو ابرقدرت قبل از پایان جنگ جهانی دوم آغاز شده بود ولی توسعه‌طلبی شوروی از آذربایجان ایران شروع شد، اتحاد شوروی پس از تسخیر شرق اروپا، به دنبال گسترش اراضی درجنوب خود و تصرف آذربایجان ایران بود که با تهدیدات ایالات متحده به استفاده از سلاح اتمی، مجبور به عقب‌نشینی شد. ایالات متحده نیز برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم در اروپا، «طرح مارشال» را جهت کمک به بازسازی اقتصادی اروپا عرضه نمود و برای حفظ امنیت اروپا، اتحادیه «ناتو» را تاسیس کرد. اتحاد شوروی نیز در مقابل، اتحادیه نظامی «ورشو» را پایه‌گذاری نمود. موازنه قوا که پیشینه‌ای طولانی در تاریخ اروپا داشته، بار دیگ بر روابط بین دو ابرقدرت حاکم شد و با دستیابی دو ابرقدرت به بمب اتمی «موازنه ترور» یا «موازنه وحشت» رخ نمود.[۱۰]
در ادامه به دو برداشت متفاوت از مفهوم امنیت اشاره می‌شود، امنیت در مفهوم سنتی و امنیت در مفهوم نوین.
نظریه واقع گرایی و امنیت
از دیدگاه واقع‌گرایان، سیاست بین‌الملل همانند سیاست داخلی، کشمکش بر سرقدرت است، مفروضه‌های اساسی واقع‌گرایی به ترتیب زیر هستند:
۱)دولتهای ملی، بازیگران اصلی در یک نظام دولت محور هستند؛
۲) سیاست داخلی را می‌توان از سیاست خارجی تفکیک کرد؛
۳) سیاست بین‌الملل کشمکش بر سر قدرت در یک محیط فاقد مرجع برتر مرکزی است؛
۴) در یک نظام بین‌المللی نامتمرکز مرکب از دولتهای ملی که از حقوق برابربا حاکمیت برخوردارند، میان دولتهای ملی از حیث توانایی‌هایشان، سلسله مراتبی به صورت قدرتهای بزرگتر و دولتهای کوچکتر، وجود دارد.[۱۱]
همانطور که از مفروضه‌های بالا استنباط می‌شود، در برداشت واقع‌گرایی از سیاست بین‌الملل، دولت ملی بازیگری اصلی به شمار می‌رود که مهمترین ابزار آن در حفظ امنیت و موجودیت خود، ابزار نظامی است. بنابراین مساله افزایش قدرت نظامی برای حفظ منافع ملی و امنیت ملی اهمیت می‌یابد.
«مورگنتا» یکی از نظریه‌پردازان واقع‌گرایی، محور اصلی مباحث خود را منافع ملی قرار می‌دهد. به اعتقاد وی، میان منافع ملی کشورها هماهنگی وجود ندارد و روابط میان کشورها براساس تعارض در منافع ملی شکل می‌گیرد. به همین جهت «مورگنتا» نظریه موازنه قدرت را براساس همین تضاد بینادین میان منافع بازیگران نظام بین‌الملل تدوین می‌کند، که آن هم بر بدبینی فلسفی استوار است.[۱۲]
از طرف دیگر، عده‌ای دیگر از واقع‌گرایان، امنیت را هدف اولیه سیاست خارجی می‌دانند. «شومان» معتقد است که اگر امنیت کشوری تضمین نشده باشد، امید به بقاء بیهوده است و اگر کشوری نتواند امنیت مطلوب را پدید آورد، چگونه خواهد توانست به هدفهای یگر از جمله تامین رفاه اتباع خویش اقدام نماید و «کراب» نیز تاکید می‌کند که «قدرت در ابتدائی ترین مراحل خود به معنای توان کشور در حفظ امنیت تعریف می‌شود.»[۱۳]
در مجموع، نگرش واقع‌گرایان نسبت به منافع ملی، نگرشی تعارضی است بدین معنا که در این مکتب رابطه امنیت ملی و منافع کشورهای مختلف رابطه‌ای تعارضی می‌باشد و ممکن است تامین منافع ملی یک کشور به ضرر منافع ملی کشورهای دیگر تمام شود.
در این میان «ریمون آرون» در مخالفت با اصل مفهوم منافع ملی، آن را پوچ و بی‌ارزش می‌داند و «پی. ای. رینولدز» نیز آن را بی‌فایده به حساب می‌آورد.[۱۴]
امنیت در مفهوم نوین
در این مبحث به نظریه‌های «وابستگی متقابل» و لیبرال گرایی بین‌الملل (تئولیبرالیسم) و نگرش آنها به مسائل امنیتی که بر مفهوم نوین امنیت تاکید دارند، می‌پردازیم.
نظریه وابستگی متقابل و امنیت
نظریه وابستگی متقابل الگویی است که در زمینه‌های مختلف دارای مفروضاتی مغایر با مفروضات واقع‌گرایی است که از جمله این موارد، مسائل امنیتی می‌باشد. در این نظریه به مسائل امنیتی با دید جدیدی نگریسته می‌شود که مبنای تامین آن نه قدرت نظامی، که همکاریهای اقتصادی است.
در دنیای وابستگی متقابل کثرت و تنوع مسائلی که دولتها در حوزه سیاست خارجی با آنها درگیرند ، رشد یافته و دیگر همه مسائل تحت شعاع امنیت نظامی قرار نمی‌گیرند. همانطوری که «هنری کسینجر» بر آن تاکید ورزیده‌، در شرایط کنونی تکیه روی مسائل سنتی دیگر کفایت نمی‌کند، بلکه موضوعات جدید و بی‌سابقه‌ای ظاهر شده است. اینک مسائل مربوط به انرژی، منابع، محیط زیست، جمیعت و استفاده از فضا و دریا، مسائل نظامی، ایدئولوژی و رقابت سرزمینی که بطور سنتی در دیپلماسی حاکم بوده‌اند، پیوند خورده است.[۱۵]
به هر حال، براساس تئوری وابستگی متقابل در دنیای معاصر فواید و منافع تجارت و همکاری میان دولتها به شدت از رقابت نظامی و کنترل سرزمین فراتر رفته است.
این امر به دو دلیل تلقی می‌شود:
اول، عصر استقلال کامل دولتها به سر آمده است و لایه‌های پیچیده وابستگی متقابل اقتصادی، تضمین‌گر آنست که دولتها نمی‌توانند متجاوزانه عمل کنند.
دوم، تصرف سرزمین در عصر اتم، هم خطرناک است و هم برای دولتهای متجاوز پرهزینه، در مقابل، توسعه اقتصادی از طریق سرمایه‌گذاری خارجی و تجارت، جذاب‌ترین و سودمندترین استراتژی است.[۱۶]
نظریه لیبرالیسم نو و امنیت
از دیدگاه لیبرالیستی، اساسا وضعیت عادی، وضعیت صلح است و جنگ هم غیرطبیعی و هم غیرعقلانی است. لیبرالها علت اصلی جنگ را وجود نظامهای غیردمکراتیک می‌دانند و حکومتهای نظامی گرا را عامل اصلی وقوع جنگ در صحنه روابط بین‌الملل برمی‌شمرند.
طرفداری از لیبرال دمکراسی و تجارت آزاد از عوامل موثر در امنیت پایدار تلقی می‌شوند. این دیدگاه حکومت‌های غیردمکراتیک را علت اصلی جنگ و ناامنی فرض می‌کند، بنابراین تعریف سنتی از امنیت که به امور دفاعی، نظامی و تسلیحاتی مربوط می‌شد، هم اکنون به زمینه‌هایی معطوف شده است که بتواند مبنایی پایدار برای فعالیت اقتصادی، تولید،‌افزایش درآمد و امکانات یک جامعه باشد. در این میان، تعریف جدید از امنیت و ظهور «امینت اقتصادی» به جای «امنیت نظامی» نظام بین‌المللی را به سمت تک قطبی شدن، صرفا از لحاظ فرهنگ اقتصادی سوق می‌دهد.[۱۷]
امروزه ابعاد جدید امنیت علاوه بر مسائل نظامی، موضوعات جدید امنیت اقتصادی، امنیت منابع و محیط زیست و امنیت فرهنگی و سیاسی است که غفلت از هر کدام می‌تواند منبع عمده‌ای برای ناامنی باشد.[۱۸]
در پژوهش حاضر، به امنیت در مفهوم نوین آن توجه شده است، در واقع پس از جنگ سرد و پایان رقابت‌های سنتی نظامی، تهدیدهای امنیتی جز مسائل نظامی عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را نیز شامل شدند. در پژوهش حاضر، به امنیت در مفهوم نوین آن توجه شده است.
فصل دوم
عوامل موثر بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در قفقاز جنوبی
مقدمه
منطقه قفقاز جنوبی به دلیل وجود عوامل گوناگون یک منطقه نفوذپذیر تلقی شده است. منابع غنی انرژی در جمهوری اسلامی آذربایجان، بحران کهنه قره‌باغ و جنگ روسیه و گرجستان و بی‌ثباتی ناشی از آن در اوراسیا، از عوامل عمده‌ای هستند که منجر به شکل‌گیری معادلات امنیتی و دسته‌بندی‌های گوناگون با شرکت کشورهای این منطقه و بازیگران و کشورهای فرامنطقه‌ای شده‌اند.
جمهوری اسلامی ایران به دلیل دارا بودن مرز مشترک با دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان، کشوری محسوب می‌شود که امکان تسری بحران‌های این منطقه به آن وجود دارد.
سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز جنوبی به طور کلی تابعی از سیاستهای فدراسیون روسیه در این منطقه می‌باشد.
به دلیل وجود برخی از عوامل داخلی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات و بحرانهای این منطقه از توان تأثیرگذاری بالایی برخوردار نیست.
روابط سنتی روسیه و ارمنستان، آمریکا و ترکیه با آذربایجان و آمریکا با گرجستان، به همراه حذف ایران از مسیرهای انتقال انرژی، جمهوری اسلامی ایران را به کشوری با توان تأثیرگذاری اندک در این منطقه تبدیل نموده است.
در این فصل به عوامل متعددی که بر امنیت ملی کشورمان اثرگذار هستند، اشاره شده است.
منطقه قفقاز جنوبی یک محیط امنیتی مستقیم برای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود و فعل و انفعالات در این منطقه، کم یا زیاد بر کشورهای پیرامون از جمله جمهوری اسلامی ایران اثرگذار خواهد بود. هر چند تغییر و تحول در گرجستان، منافع ملی جمهوری اسلامی را چندان درگیر خود نمیکند این اثرپذیری در مورد تحولات در جموری آذربایجان و جمهوری ارمنستان مهمتر و مستقیمتر به نظر میرسد.
رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، پتانسیل تهدید قومی در ایران و رژیم حقوقی دریای خزر از مهمترین تحولات اثرگذار بر امنیت ملی جمهوری اسلامی در این منطقه میباشند. با توجه به موضوع این پژوهش، تمرکز این فصل بر جمهوری آذربایجان میباشد. بدیهی است تلاشهای رژیم صهیونیستی در این منطقه پیش و بیش از هر چیز امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را تهدید خواهد کرد. توان اطلاعاتی کم نظیر یا حتی بینظیر این رژیم و پنهان کاری و وارونه جلوه دادن واقعیت، در طول تاریخ تأسیس اسرائیل همواره به عنوان دست راست سیاست خارجی این کشور قرار داشته است.
آشکار است به هنگام تأکید بر نفوذ اسرائیل، با توجه به سعی در پنهان کاری و برخی حساسیتها در جمهوری آذربایجان، نمیتوان به عوامل و ابزارهای مستقیم حضور این رژیم در آذربایجان اشاره کرد اما با توجه به سابقه اسرائیل و نیز اطلاعاتی که جمع‌ آوری شده است، سعی نگارنده در نشان دادن ابعاد این حضور خواهد بود. مثالی که میتوان به عنوان وجود حساسیت در روابط باکو - تل آویو از آن یاد کرد این است که با وجود سفر رسمی پرز رئیس رژیم صهیونیستی، این رژیم هنوز و علی رغم اصرار فراوان به باکو، موفق به ایجاد سفارتخانه در این جمهوری نگردیده است.
۲-۱- امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
امنیت پدیدهای ثابت و مشخص نیست و تنها به عامل عینی تهدیدات نظامی محدود نمیشود امنیت عوامل احساسی و ادراکی و به طور کلی تصورات را نیز در برمیگیرد. «تهدیدات امنیت ملی نیز تنها به تهدید نظامی خلاصه نمیشوند بلکه همه ابعاد اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک یک جامعه را در برمیگیرند. از این رو هر عاملی که در این مسیر مانع فرایند دست یابی به ارزشها و یا کاهش قدرت یک کشور در ابعاد مختلف گردد، تهدید محسوب میشود.»[۱۹]
اولویت اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همانند تمام کشورها کسب منافع ملی می‌باشد. تحقق این هدف مستلزم تأمین امنیت ملی است. در تأمین امنیت ملی با توجه به مطالب عنوان شده، فقدان عوامل تهدیدزا نیز مورد توجه قرار میگیرد.
۲-۲- عوامل موثر بر امنیت ملی و جهتگیری سیاست خارجی ایران
- ژئوپلتیک، که عناصر تهدید و فرصت را توأمان به همراه دارد.
فرصت عواملی همچون عمق استراتژیک، وسعت و…را شامل میشود و «تهدید به جهت قرار گرفتن در دو مسیر بسیار حساس، خلیح فارس و آسیای مرکزی و قفقاز»[۲۰]
- ساختارهای اجتماعی و سیاسی به عنوان پدید آورنده بخشی از مطالبات سیاست خارجی، در این باره بخشی از فرهنگ سیاسی شکل گرفته در طول دوره های مختلف در کشورمان بیم از سلطه خارجی میباشد که در انقلاب سال ۵۷ در شعار نه شرقی نه غربی تجلی یافت.
این بینش، سبب به وجود آمدن توهم استقلال در محیطهای عملیاتی سیاست خارجی میگردد که به هیچ وجه امکان پذیر نمیباشد.
- منابع انرژی که تأثیرپذیری بیش از ۷۰ درصد درآمد کشور به آن «اصلیترین منبع تأمین نیازهای کشور و رگ حیاتی امنیت ایران محسوب میشود»[۲۱]
در بررسی ابعاد امنیت ملی ایران باید به موارد زیر اشاره کرد.
- امنیت اقتصادی: با توجه به وابستگی اقتصاد کشور به صادرات تک محصولی، تغییر و تحولات در میزان استخراج و فروش و همچنین قیمت نفت پیامدهای مثبت و منفی مستقیم برای اقتصاد کشور در پی خواهد داشت. در واقع میتوان گفت فضای امنیت اقتصادی در ایران، تابعی از تقاضا و عرضه محصولات نفتی، شرایط منطقهای و بین المللی برای فروش این محصول و به طور کلی غیرثابت و خطرپذیر است.
«امنیت سیاسی که منظور از آن ثبات نظام سیاسی، قدرت مخالفان و نحوه فعالیت آنها در داخل و خارج میباشد»[۲۲]
- امنیت نظامی که با توجه به مقاومت جمهوری اسلامی در برابر هژمونی جهانی ایالات متحده و قدرت منطقهای اسرائیل، نیاز جمهوری اسلامی را به سلاحهای بازدازنده نظامی توجیه و تأکید می‌کند.
منطقه قفقاز جنوبی با توجه به وجود منابع عظیم انرژی جمهوری آذربایجان و نیز بحران کهنه قره باغ، یک منطقه نفوذپذیر میباشد.
بازیگران گوناگون منطقهای و فرامنطقهای، این منطقه را به عرصه رقابت و نیز تعارض تبدیل نمودهاند. مفهوم رقابت بیشتر نشان دهنده نفوذ قدرتهای غربی و مفهوم تعارض در بردارنده دو صف ازکشورهای غربی و روسیه در وحله نخست، رو در روی یکدیگر است.
۲-٢-۱- رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در قفقاز جنوبی و تأثیر آن بر امنیت ج.ا.ا
با خلاء به وجود آمده پس از فروپاشی شوروی بار دیگر مناطق آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی به عرصه بازی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل شدند این منطقه در قرن نوزدهم نیز عرصه رقابت روسیه و انگلیس بود. «رود یارد کیپلینگ» این رویارویی را که در آسیای مرکزی و غرب آسیا قرار داشت، «بازی بزرگ» نامید.[۲۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:40:00 ب.ظ ]




انگیزه ها و اوضاع و احوال را در نظر میگیرند .آنها در این سن وارد مرحله تفکر انتزاعی می شوند وبه دنبال موضوعات جدید و سازمان یافته هستند روحیه پژوهشگری در آنها افزایش می یابد و به دنبال حقایق و علوم روز هستند (دیویی به نقل از کدیور،۱۳۸۱).
نتایج پژوهش مومنی راد(۱۳۸۷) حاکی از آن است: افرادی که به اینترنت دسترسی دارند بیش از یک چهارم اوقات خود را به جستجوی مطالب جدید در آن می گذرانند و آخرین یافته ها را از آن به دست می آورند این در حالی است که بیش از نیمی از این افراد را نوجوانان زیر۱۵سال تشکیل می دهند. این روحیه جستجوگری و شروع تفکر انتزاعی وظایف برنامه ریزان درسی را درتدوین مطالبی که پاسخگوی مطالبات دانش آموزان باشدوهمچنین وظیفه معلمان را درروشهای آموزشی سنگین تر می کند.
کریمی(۱۳۸۴) اظهارمی دارد: درآزمونهای بین المللی مانند سومین مطالعه بین‌المللی ریاضیات و علوم[۸] (تیمز)که یکی ازملاک های توسعه آموزشی کشورها و ازجمله معیارهای بین المللی برای قضاوت دربرنامه درسی تدوین شده، اجرا شده وآموخته شده می باشد،دانش آموزان ایرانی به راحتی مطالب مهم واساسی رابه فراموشی می سپارندوقادربه پاسخگویی به سؤالات،مخصوصا فراتر ازسطح دانش نیستند……….. …. .نتایج کیامنش وخیریه(۱۳۸۲) نیز برآن صحه میگذارد و نشان می دهد این مشکل مستمردردرس علوم تجربی وجود داشته است: تیمز۲۰۰۳ که درایران وتعداد زیادی از کشورهای توسعه یافته ودر حال توسعه انجام گرفت، نتایج بسیار ضعیف دانش‌آموزان ایران را درتمام آزمون‌های علوم دوره‌های ابتدایی و راهنمایی نشان داد. این مطالعه مشخص کرد که کیفیت آموزش علوم درکشورماپایین‌تر از استانداردهای جهانی است. مطالعه میدانی تیمز سال۲۰۰۳ نشان داد که دانش‌آموزان ایرانی در مجموع ۲۸۶ پرسش آزمون عملکردی، متناسب بابرنامه‌های رسمی کشورمان، ازنظربه خاطرسپردن وفهمیدن، درسطح نسبتاً بالایی قرار دارند، اما درمهارت‌هایی چون ساختن نظریه‌ها،جتجزیه و تحلیل داده‌ها، حل مسئله و بکارگیری ابزار و روش‌های علمی و یا تحقیق درباره طبیعت و محیط زیست، در سطح بسیار پایینی قرار دارند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

درحالی که کشتی آرا (۱۳۸۸) معتقد است که: دانش آموزان در هر سنی به تبعیت رسش روانی و عقلی، رشد فکری و اجتماعی موضوعاتی را به خوبی یاد می گیرند وبنا به توانایی خود مسائلی را تجربه می کنند، که در فرصت های دیگر یادگیری مجموعه این شرایط محقق نمیشود.
پژوهش حاضر مترصد، ارزیابی میزان هم خوانی برنامه درسی قصد شده، برنامه درسی اجرا شده و برنامه درسی آموخته شده دردرس علوم تجربیج سال سوم راهنماییج جناحیه ۲ شیرازدرسال تحصیلی۸۸-۱۳۸۷ می باشد.دراین میان تعادل و عدم تعادل میان این سه برنامه، درهشت عنصر اهداف، معلم، دانش آموز، محتوا، روش تدریس، زمان، فضا و تجهیزات و ارزشیابی موردسنجش و ارزیابی قرار می گیرد. اهمیت ویژه وجود تعادل درعناصر برنامه درسی و آموزشی علوم به دلیل ماهیت عملی و تجربی بودن درس علوم است. برنامه درسی قصد شده در ایران که دارای یک نظام آموزشی تقربیاٌ متمرکز است، توسط تعدادی از متخصصان فیزیک، شیمی، زیست شناسی و زمین شناسی و کارشناسان برنامه درسی و روانشناسی یادگیری، تهیه می شود. این دروس پیش نیازهای بعدی دانش آموزان را در حوزه علوم تجربی فراهم می آورد. معلم عامل اصلی اجرای برنامه درسی قصد شده می باشد. در واقع او در تدوین محتوای مشخص شده دخالتی ندارد.با توجه به لزوم تغییردر همه کتابهای درسی به ویژه علوم تجربی و نیمه عمر اطلاعات( مدت زمانی که لازم است تا نیمی از یافته های علمی یک حوزه معرفتی علوم دوره دستخوش تغییر شود که امروزه حدود شش الی هفت سال است) و همچنین به دلیل عدم تغییر کتب راهنمایی درچند سال اخیر،لازم است شرایط نگاهی دقیقتربه این برنامه های درسی ایجاد شود.
به منظور اجرای پژوهش که مبتنی برنگرش سنجی مدیران،دبیران و دانش آموزان درمورد برنامه های درسی سه گانه می باشد از یک مقیاس محقق ساخته با سه فرم که برحسب زیر گروه ها طراحی شده، استفاده می گرددو تاحد شناسایی هشت عنصرمورد نظر،از نمونه انتخاب شده سؤالاتی صورت می گیرد. این عناصر در برنامه درسی قصد شده، از کتاب درسی وراهنمای معلم علوم تجربی سال سوم راهنمایی وبرنامه راهبردی تربیت معلم، به عنوان جامعه ونمونه این بخش از پژوهش، لیست گردیده اند.
در برنامه اجرا شده این سه فرم(پیوست شماره۱-۲و۳) توسط سه زیر گروه تکمیل و میانگین سؤالات هم تراز به دست می آید، درهرعنصر تعادل اندازه گیری ومیانگین محاسبه می شود، و یک میانگین کلی به عنوان برنامه اجرایی به دست می آید. در نهایت برنامه آموخته شده که منتج از دو برنامه درسی دیگر می باشد، به وسیله یک آزمون تشریحی محقق ساخته با توجه به اهداف برنامه قصد شده در پایان سال تحصیلی آموخته ها، اهداف و محتوای کسب شده دانش آموزان را، مورد اندازه گیری قرار داده است.
۱-۳-اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به ویژگیهای عصر کنونی که انسان با انفجار اطلاعات و توسعه فناوری مواجه است، نظام آموزش و پرورش وظیفه دارد برنامه‌های آموزشی و درسی علوم را به نحوی ساماندهی کند که همه توانایی های شناختی و شخصیتی دانش‌آموزان رشد کرده و با بهره گیری از مزایای علوم و فناوری، توانمندیهای لازم را برای رویارویی با تحولات جدید کسب نمایند(هارلن به نقل ازسعیدی، ۱۳۸۲).
پژوهش پرویزیان(۱۳۸۴) نشان می‌دهد که اغلب دانش‌آموزان فاقد این ویژگی هستند و به عبارت دیگر برنامه‌های آموزشی علوم نتوانسته است روحیه علمی و کاوشگری، آفرینندگی و خلاقیت را در دانش‌آموزان پرورش دهد.
بررسی تطبیقی نظام‌های آموزشی علوم در کشورهای مؤفق در آزمون‌های تیمز نشان می‌دهد که بیشتر کشورهای موفق دارای برنامه درسی ملی بوده و بر پایه آن سعی می‌کنند تا آموزش علوم را به بهترین نحو ممکن انجام دهند و بررسی آماری نشان می‌دهد که دانش‌آموزان این کشورها از رشد تحصیلی بسیار بالایی برخوردار هستند تهیه استانداردهای برنامه درسی بویژه در کشورهایی که دارای سند ملی برنامه درسی هستند، بیشتر به چشم می‌خورد. کشورهایی مثل ایالات متحده آمریکا، کانادا، آلمان، انگلستان، نیوزیلند و… از جمله کشورهایی هستند که دارای برنامه درسی ملی بوده و به سمت استاندارد کردن مؤلفه‌های نظام آموزشی خود حرکت می‌کنند درحالیکه که ایران دارای رتبه بسیارپایین تر از میانگین میججباشد ودربرنامه درسی خوداکثرویژگی های مذکور را ندارد(هارلن به نقل ازبدریان، ۱۳۸۵).
نتایج حاصل از آزمونهای پیشرفت تحصیلی که در سالهای متمادی در نظام آموزشی، صورت گرفته است نشان میدهد که یکی ازکمترین میانگین ها در درس علوم تجربی می باشد معلمان و دانش آموزان نتایج رضایت بخشی را دریافت نمی کنند وبازخورد حاصل از نظر روحی و روانی آنها را ارضاءنمی کند(جدول مقایسه میانگین دروس آزمون پیشرفت تحصیلی،استان فارس،اسفندماه ۱۳۸۸).همه این شواهد دال بر لزوم تحقیقاتی دراین زمینه می باشدتاوضعیت این سه برنامه مشخص شود.
درصورتی که نتایج دقیقی از این پژوهش استخراج شود، می توان عناصری از برنامه درسی که تطابق لازم را ندارند، شناسایی کرد. با شناسایی آنها امکان تصمیم گیری و اتخاذ راهکار برای جلوگیری از تبدیل برنامه درسی قصد شده به برنامه درسی پوچ، افزایش می یابد. یکی از عناصری مد نظر این پژوهش معلم می باشد، وی به عنوان مهم ترین عامل اجرای برنامه درسی می باشد. خصوصیات، توانایی وآموزش های تخصصی او مورد سوال واقع می شود، درحالی که، شعبانی(۱۳۷۸) اظهار می دارد: پژوهشهای علمی در دانشگاهها و مراکز تربیت معلم بودجه اندکی داشته و به صورت ضعیفی سازماندهی می شوند. معلمانی بعد از آموزش در دانشگاهها و مراکز تربیت معلم، به علت کافی نبودن امکانات آزمایشگاهی و فعالیتهای عملی، تبحر و تجربه کمتری در زمینه پدیده های علمی- عملی به دست می آورند. دانش آموزانی که با اتمام تحصیلات وارد بازار کار و یا دانشگاهها می شوند، مهارت و توانایی های لازم درانجام فعالیتهای عملی را ندارند. ازلحاظ سیاسی واقتصادی، به نظر می رسد که آموزش اثربخش علوم تجربی برای رشد و توسعه اقتصادی هر کشوری ضروری است و باید به طور جدی به این امر اهتمام ورزید. درهر کشوری که به سوی صنعتی شدن پیش می رود، نیاز به کارگران ماهروافراد تحصیلکرده وآشنابه پدیده های علمی- فناورانه و نیز مهارتهای عملی روز به روز افزونتر میشود؛ اماواحدهای صنعتی نمی توانند به آموزش ویژه واختصاصی افرادموردنیاز خود بپردازند.
دراین پژوهش مساعی محقق مشخص شدن محتوی و نوع اهداف ازدست رفته است، زیرا در همه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به این نتیجه رسیده اند که پرداختن به آموزش اثربخش علوم تجربی و مهارتهای علمی- عملی و ایجاد نگرش مطلوب در کنار سایرآموزشها در مدارس موجب تربیت یک شهروند خوب در مدارس می گردد و این مناسبترین و اقتصادیترین راه ممکن در توسعه پایدار است و هارلن به نقل از سعیدی (۱۳۸۲) نیزاذعان میدارد: همه دانش آموزان باید علوم تجربی و مهارتهای عملی لازم را فرا گیرند. در حالی که دانش آموزان در انجام فعالیتهای عملی بسیار ضعیف و بدون تفکر خلاق عمل می کنند و با تغییر ظاهر سوال از پاسخ به آن عاجز می مانند. دانش آموزان بعد از خروج از مدرسه توان علمی و عملی لازم را کسب نمی کنند.
۱-۴- اهداف پژوهش
۱-۴-۱- اهداف کلی پژوهش
۱-تعیین میزان انطباق بین برنامه درسی قصدشده، اجرا شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز.
۲-تعیین میزان انطباق بین برنامه درسی قصدشده،آموخته شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز.
۳- تعیین فاصله بین برنامه درسی اجراشده وآموخته شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز.
۱-۴-۲- اهداف ویژه پژوهش
۱-۱- بین اهداف ارائه شده برنامه قصد شده و اهداف برنامه اجرا شده پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
۱-۲- تعیین میزان انطباق بین شرایط معلم مورد نظر وزرات آموزش و پرورش و معلم علوم تجربی پایه سوم راهنمایی مدارس ناحیه ۲ شیراز.
۱-۳- تعیین میزان انطباق بین دانش آموزان مورد نظر وزرات آموزش و پرورش و دانش آموزان علوم تجربی پایه سوم راهنمایی مدارس ناحیه ۲ شیراز.
۱-۴- تعیین میزان انطباق بین محتوای ارائه شده برنامه قصد شده و محتوای ارائه شده اجرا شده پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز
۱-۵- تعیین میزان انطباق بینجروش تدریس پیشنهادی برنامه قصد شده و روش تدریس برنامه اجرا شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز.
۱-۶- تعیین میزان انطباق بین زمان پیشنهادی برنامه قصد شده و زمان اختصاص داده شده، به علوم تجربی پایه سوم راهنمایی مدارس ناحیه ۲ شیراز.
۱-۷- تعیین میزان انطباق بین مکان(آزمایشگاه وکلاس و…) پیشنهادی سازمان برنامه ریزی کتب درسی و مکانی (آزمایشگاه وکلاس و…) اختصاص داده شده، به علوم تجربی پایه سوم راهنمایی مدارس ناحیه ۲ شیراز.
۱-۸- تعیین میزان انطباق بین روش ارزشیابی برنامه قصد شده و روش ارزشیابی معلم علوم تجربی پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز.
۲-۱- تعیین میزان انطباق بین اهداف برنامه قصد شده و اهداف دریافت شده دانش آموز پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز.
۲-۲- تعیین میزان انطباق بین محتوای برنامه قصد شده و محتوی دریافت شده دانش آموز پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز.
۳-۱- تعیین میزان انطباق بین اهداف برنامه اجرا شده و اهداف دریافت شده دانش آموزان پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز.
۳-۲- تعیین میزان انطباق بین محتوای برنامه اجرا شده و محتوای دریافت شده دانش آموزان پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز.
۱-۵- فرضیه های پژوهش
۱-۵-۱- فرضیه های کلی پژوهش
۱- بین برنامه درسی قصدشده واجراشده علوم تجربیجججپایهججسوم راهنمایی ناحیه۲ شیرازانطباق وجود دارد.
۲- بین برنامه درسی قصدشده،آموخته شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیرازانطباق وجود دارد.
۳- بین برنامه درسی اجراشده وآموخته شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیرازانطباق وجود دارد.
۱-۵-۲- فرضیه های ویژه پژوهش
۱-۱-بین اهداف در برنامه قصد شده وبرنامه اجرا شده پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیرازانطباق وجود دارد.
۱-۲- بین شرایط معلم در برنامه قصد شده ومعلم علوم تجربی پایه سوم راهنمایی مدارس ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
۱-۳- بین دانش آموز برنامه قصد شده و دانش آموزان علوم تجربی پایه سوم راهنمایی مدارس ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
۱-۴-بین محتوای برنامه قصد شده وبرنامه اجرا شده، پایه سوم راهنمایی ناحیه۲ شیراز انطباق وجود دارد.
۱-۵- بین روش تدریس پیشنهادی برنامه قصد شده و برنامه اجرا شده، علوم تجربی پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
۱-۶- بین زمان پیشنهادی برنامه قصد شده و برنامه اجرا شده، علوم تجربی پایه سوم راهنمایی مدارس ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
۱-۷- بین مکان(آزمایشگاه وکلاس و…) پیشنهادی برنامه قصد شده و برنامه اجرا شده، علوم تجربی پایه سوم راهنمایی مدارس ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
۱-۸-بین روش ارزشیابی پیشنهادی برنامه قصد شده و برنامه اجرا شده، پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
۲-۱- بین اهداف برنامه قصد شده و اهداف دریافت شده دانش آموز پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
۲-۲-بین محتوای برنامه قصد شده و محتوی دریافت شده دانش آموز پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز. انطباق وجود دارد.
۳-۱-بین اهداف برنامه اجرا شده و اهداف دریافت شده دانش آموزان پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
۳-۲-بین محتوای برنامه اجرا شده و محتوای دریافت شده دانش آموزان پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:40:00 ب.ظ ]




  • عدم تناسب مقیاس طرح های تفصیلی جهت تجزیه و تحلیل مسائل نهفته در بافت های شهری به ویژه بافت های فرسوده و ارائه راهکار مناسب، طرح های تفصیلی فی نفسه امکان ارائه طرح های عملیاتی و اجرایی نوسازی در بافت های فرسوده را ندارند. زیرا خود به عنوان یک برنامه اجرایی خروج طرح های جامع تلقی می شوند که در حد کاربری زمین و شبکه معابر و ارتفاعات پیشنهادی داده می شوند. تهیه طرح های ویژه نوسازی که با شناخت واقیت های موجود در بافت و تحلیل آن، راهکار و سازمان اجرایی مناسب ارائه می دهند، ضروری است.
        • دیدگاه سنتی و یک بعدی مدیران شهری؛ نوسازی شهریو ایجاد هرگونه تحول ساختاری در فرآیندهای شهرسازی، نیاز به اعتقاد و باور مدیران شهری به توسعه اقتصادی و اجتماعی در کنار توسعه کالبدی دارد و این خود مستلزم نوسازی حوزۀ نظام مدیریت شهری است. مدیریت ها با نگاه یک بعدی به شهر، خودمحور، بدون داشتن اطلاعات و تجربه کافی و لازم برای پرداختن به امور توسعۀ شهری، سیاست زده، کوته مدت، تحت تأثیر قدرت های مالی- سرمایه ای از یک سو قدرت های سیاسی و ذی نفوذ، از سوی دیگر، نمی تواند موجب و موجد تغییر در رویکردها و فرآیندهای جاری و سنتی شهرسازی باشد.[۴۹] ساختارهای موجود مدیریتی(شهرداری ها و سازمان مسکن و شهر سازی) ساختار تثبیت کننده وضع موجود و در پاسخ به اجرائیات روزمره، موردی و مقطعی شهر است، به همین جهت از وضع موجود نمی توان انتظار اقدامات توسعه ای همچون نوسازی بافت های فرسوده را داشت.

      ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

    ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • فقدان مدیریت واحد شهری به ویژه در بافت های فرسوده(سازمان اجرایی)؛ به رغم آنکه شهر را باید به عنوان یک کل واحد دید. متأسفانه توسعۀ شهری در ایران شاهد نگرش تجزیه ای و جزیره ای است. سازمان ها و نهادها هریک به دنبال اجرای برنامه های خود بوده و در فقدان مدیریت یکپارچۀ شهر، امکان اصلاح و بازبینی طرح ها و برنامه ها متناسب با اقتضائات زمانی ومکانی وجود ندارد.[۵۰] حاصل چنین وضعی، هدر رفتن منابع نابسامان شده وضع موجود، عدم توسعه متوازن و متناسب شهر، بروز بی عدالتی، توسعۀ بافت های فرسوده جدید، پایمال شدن منافع عمومی شهرواندان در جهت منافع بخشی اندک از جامعه بوده است. بدین ترتیب ضرورت مدیریت یکپارچۀ شهری و یا نهاد میان بخشی به عنوان نقطۀ تعامل و همگرایی سازمان های دخیل در امر توسعۀ شهری کاملاً ضروری است.
  • روند بسیار طولانی و غیر اصولی اخذ مصوبات مورد نیاز طرح های تفصیلی، انجام مطالعات و تهیه طرح بازنگری در طرح تفصیلی شهرها در این خصوص و اقدامات مربوطه صورت نمی گیرد. و چه بسا شواهدی وجود دارد که طرحی در یک جلسۀ نهایی کمیته فنی اساساً تغییر ماهیت داده و حتی اهدافی بنیادین آن تغییر کرده است.[۵۱]
  • ضرورت تجمیع در بافت های فرسوده؛ انجام تجمیع در بافت های فرسوده برای نوسازی، با توجه به ریزدانگی پلاک های واقع درآن، اجتناب ناپذیر است و طرح های تفصیلی در این زمینه نیز فاقد راهکار مناسب بوده و کاملاً به صورت منفعل عمل می کنند.
  • تعریض پیشنهادی طرح های تفصیلی؛ شبکه معابر پیشنهادی طرح های تفصیلی که مبتنی بر تعریض است در بافت های فرسوده به دلیل ریزدانگی پلاک های مسکونی واقع در آن، عملاً امکان پذیر نیست. طرح های توسعه از ابتدا تا به امروز عنصر جدید شهری(اتومبیل) را بر بافت قدیم تحمیل کرده و جراحی های شدید کالبدی و تعریض معابر در راستای تسهیل حرکت سواره به درون بافت تاریخی بوده و ضوابط ویژه ای جهت ورود و خروج به این بافت ندارد.[۵۲]
  • کاهش اعتبارات عمران شهری و کمک های دولت به شهرداری ها بعد از سال ۱۳۶۴؛ براساس مصوبۀ مؤرخ ۱۹/۱۱/۱۳۶۴ شورای عالی معماری و شهرسازی ایران در مورد ضوابط منطقه بندی و تعیین تراکم های ساختمانی و کاربری اراضی در طرح های توسعۀ شهری، دوران سوداگری در مدیریت و توسعۀ شهری آغاز شد و فروش هر نوع تراکم و تغییر کاربری منوط به پرداخت عوارض به شهرداری بوده و به اصطلاح مشکلات قانونی را کمیسیون مادۀ ۵ برطرف خواهد کرد.[۵۳] مکمل آن نیز مصوبۀ مؤرخ ۱۴/۵/۱۳۶۵ در مورد قانون اصلاح و حذف موادی از قانون ثبت اسناد و املاک است که کلیه تصرفات و تقسیم اراضی و احداث بنای غیر مجاز طی یک دهۀ گذشته، مجاز و قانونی شناخته شد.
  • نبود سلسله مراتبی درتهیه طرح های توسعۀ شهری، عدم هماهنگی بین نظام برنامه ریزی کلان در سطوح ملی با برنامه ها و طرح های توسعۀ شهری و حاکم نبودن نگرش سیستیمی در نظامر برنامه ریزی کشور در ناکارآمدی این طرح ها مؤثر است.[۵۴] بنابراین باید برنامه ها و طرح های ملی، ناحیه ای و منطقه ای، شهری، روستایی و محلی در یک سلسله مراتب منظم و اصول تدوین و اجرا شوند.

مبحث سوم: طرح جامع – کاداستر
در مادۀ ۱۵۶ قانون ثبت اسناد و املاک در خصوص تعریف طرح کاداستر بدین نحو بیان کرده است:به منظور تشخیص حدود و موقعیت املاک واقع در محدوده شهرها و حومه نقشه املاک به صورت کاداستر تهیه خواهد شد. ادارۀ امور املاک ثبت کل علاوه بر وظایف فعلی خود عهده دار تهیه املاک به صورت نقشه کاداستر خواهد بود.
و در تبصره یک این مادۀ چنین بیان می دارد:در مورد تقاضای تفکیک و افراز املاک مذکور در این مادۀ و تحدید حدود املاک مجاور و همچنین در دعاوی مطروحه درمراجع قضایی رفع اختلاف حدودی نقشه کاداستر ملاک عمل خواهد بود.
تبصره دوم این مادۀ چنین بیان می دارد: نسبت به املاکی که نقشه رسمی کاداستر تهیه شده است صاحبان املاک مزبور می توانند با پرداخت یکهزار ریال تقاضای الصاق نقشه مزبور را به سند مالکیت خود بنماید.
تبصره سه : حدود وظایف و تشکیلات اداره امور املاک از جهت تهیه نقشه املاک به صورت کاداستر و همچنین اجرای مقررات این قانون به موجب آیین نامه وزارت دادگستری خواهد بود.
گفتار اول : تعریف طرح جامع و کاداستر
بند اول - طرح کاداستر:
ریشه لغت کاداستر، در حقیقت کلمه یونانی Katastichon به معنی دفتر یادداشت است که با گذشت زمان در زبان لاتین به Captasrum تبدیل شده است. در حقیقت کاداستر سیستمی بوده که برای ثبت استان های مختلف کشور یونان جهت مقاصد مالیاتی استفاده می شده است. البته نقشه های ملکی سابقه ای بیش از این دارند. نقشه قدیمی ۴هزار ساله کلدانی، نقشه های مالیاتی اراضی دره نیل و یا رصد املاک در دوره ساسانیان از این جمله اند. اما شاید زمانی که ناپلئون بناپارت در سال ۱۸۱۶ میلادی با بیان این جمله که «کاداستر به عنوان تضمین قابل اعتماد برای مالکیت زمین به هر شهروند می تواند نقطه سرآغاز امپراطوری ها باشد» دستور نقشه برداری و طبقه بندی بیش از ۱۰۰میلیون قطعه زمین براساس میزان حاصل خیزی خاک و برآورد ظرفیت تولید را صادر کرد، هیچ گاه فکر نمی کرد که کشور ایران ۱۵۰۰ سال بعد از نقشه ملکی ساسانیان هنوز بدون نقشه کاداستر و ثبت جامع املاک به سر برد.این در حالی است که توجه به سیستم های مدیریت زمین و کاداستر به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی کشورها و عامل جلوگیری از فساد، طی دهه های اخیر اهمیت بسیاری یافته و در اولویت اول برنامه ریزی ها قرار گرفته است؛ به گونه ای که مجامع بین المللی از قبیل سازمان ملل و بانک جهانی آن را در فهرست اهم فعالیت ها و راهکارهای پیشنهادی خود برای توسعه کشورها قرار داده اند.بهبود سطح زندگی شامل برنامه ریزی جهت ایجاد عدالت اجتماعی و کاهش فقر و حرکت به سمت توسعه پایدار با ایجاد بستری مناسب برای مدیریت زمین و منابع طبیعی و همچنین ارتقا و بهبود ساختارهای مالی با اعمال مدیریت مؤثر بر منابع زمین، از جمله دلایل این رویکرد مجامع بین المللی است.براساس تعریف فدراسیون بین المللی نقشه برداری (FIG)، کاداستر در واقع عبارت است از فهرست مرتب شده ای از اطلاعات مربوط به قطعات زمین (در داخل مرز جغرافیایی یک کشور) که شامل نقشه برداری و افزودن سایر مشخصه های زمین نظیر حقوق مالکیت، کاربری، اندازه و ارزش، به نقشه مقیاس بزرگ بوده و به طور رسمی به ثبت می رسد. بنابر این تعریف، نخستین گام ایجاد کاداستر، تهیه نقشه هایی با مقیاس مناسب از املاک موردنظر است. در گام بعد پس از جمع آوری اطلاعات مرتبط با املاک، این اطلاعات باید بر روی نقشه های تهیه شده تطبیق داده شوند. در نهایت مجموعه این اطلاعات باید به ثبت برسند.[۵۵]
بند دوم – طرح جامع :
طرح جامع شهری، عبارت است از طرح بلند مدتی که در آن نحوۀ استفاده از اراضی و منطقه‌بندی مربوط به حوزه‌های مسکونی، صنعتی، بازرگانی، اداری، کشاورزی، تأسیسات و تجهیزات شهری و نیازمندی‌های عمومی شهر، خطوط کلی ارتباطی و محل مراکز انتهای خط (ترمینال) و فرودگاه‌ها و بنادر و سطح لازم برای ایجاد تأسیسات و تجهیزات و تسهیلات عمومی و نیازمندی‌های عمومی شهر، مناطق نوسازی و بهسازی و اولویت‌های مربوط به آنها تعیین می‌شود و ضوابط مربوط به کلیه موارد فوق و همچنین ضوابط مربوط به حفظ بنا و نهادهای تاریخ و مناظر طبیعی، تهیه و تنظیم می‌گردد.  همچنین در تعریف طرح جامع، گفته شده که طرح جامع، یک سند رسمی عمومی می‌باشد که در آن، نه تنها یک سری اهداف مشخص شده، بلکه خط مشی‌های دستیابی به آن اهداف نیز معین گشته است. طرح جامع خط مشی بلند مدتی، برای توزیع فضایی اشیاء و عناصر، عملکردها، فعالیت و اهداف می‌باشد. این طرح در جهت هماهنگ نمودن فعالیت‌های مختلف دولتی در سطح ملی و نیز کنترل عملکردهای بخش خصوصی در مورد توسعه اراضی خدمت می کند و بر مبنای تحلیل از موقعیت کلی شهر و تحلیل دقیق انگاره‌های فضایی موجود، پی‌ریزی می‌شود. طرح جامع، اشاره به یک راه و روش کلی دارد که به کمک آن رهبران جامعه شهری، کیفیت و نحوه توسعه جامعه را در ۲۰ الی ۳۰ سال آینده مشخص می‌نمایند.و کلیه موارد فوق و همچنین ضوابط مربوط به حفظ بنا و نماهای تاریخی و مناظر طبیعی، تهیه و تنظیم می شود، طرح جامع شهر برحسب ضرورت قابل تجدیدنظرخواهد بود.[۵۶]
بند سوم: محتوای طرح جامع
رویه و مراحل تهیه طرح جامع، گذشته از مطالعات مربوط به منطقه و حوزه نفوذ شامل مراحل سه گانه زیراست: ۱- بررسی ۲- تجزیه و تحلیل و ارائه الگوهای نهایی ۳- تهیه طرح ها و برنامه های عمرانی
بررسی: شامل شناخت ویژگی های تاریخی، جغرافیایی، جمعیتی، اقتصادی و خصوصیات کالبدی شهر است.
تجزیه و تحلیل: شامل تعیین عملکرد و نقش اقتصادی، پیش بینی جمعیت آینده، ارزیابی روند رشد کالبدی و توسعه شهر، پیش بینی امکانات مالی برای اقدامات عمرانی،برآورد کمبودها و نیازهای مختلف در زمینه های گوناگون عملکرد های شهری و تعیین معیارها.
تهیه طرحها و برنامه ها: شامل نقشه های مختلف در زمینه های گوناگون کالبد شهر مانند؛ شبکه ارتباطی، تأسیساتی، کاربری زمین، درجه بندی خیابان ها و پیش بینی تأسیسات و تجهیزات به اضافه ضوابط و مقررات شهری و ارائه پیشنهادها و توصیه های خاص که در یک گزارش تدوین و ارائه می شود. به علاوه یک گزارش توجیهی حاوی نمودارها، جداول زمان بندی اولویت ها و پیش بینی اعتبارات جهت اجرای طرح ها و برنامه هاست.[۵۷]
بند چهارم: مشکلات موجود در طرح های جامع
برنامه ریزی به شکل طرح های جامع، با مشکلات ساختاری، تعریفی و مفهومی فراوانی مواجه می شود. به راستی هیچ برنامه ای را نمی توان جامع نامید، زیرا همواره عوامل یا جنبه های تازه ای پدید می آیند که باید مورد مطالعه و مداقه قرار گیرند.«طرح جامع» ترجمه مستقیم«comprehensive plan » است و در این اصطلاح « plan » به «طرح» ترجمه شده که درست نیست و واژه «برنامه» باید به کار گرفته شود. اگر این اشتباه در ترجمه واژه plan به فارسی تنها در حد یک ترجمه باقی می ماند، نیازی به تکرار بحث نبود، اما واقعیت چنین نیست. این اشتباه در ترجمه که شاید نه از سر سهو بلکه به سبب درک اشتباه آمیز مفهوم این «طرح» ها صورت گرفته باشد، پرداختن به چنین طرح های را از آغاز به بیراهه برده است؛ زیرا تصور شده که فقط جنبه کالبدی شهرها در این طرح ها منظور است. این مشکل از اینجا ناشی می شود که پیش از اینکه«شهرسازی» به مفهوم امروزی خود رایج شود و متخصصانی چون کارشناسان اقتصادی و اجتماعی در تدوین طرح یا دقیق تر برنامه جامع ذی مدخل شوند، صرفاً معماران و مهندسان دست اندکار شهرسازی بودند؛ زیرا در آن روزگاران عمده مسائل شهرسازی به ساخت و زیر ساخت های شهر محدود می شد. در برنامه البته از مسائل کالبدی غفلت نمی شود و نباید بشود و برای حل این مسائل نیز باید کوشش شود.[۵۸]
مشکل مذکور در واقع به عبارت « طرح» در مفهوم طرح جامع باز می گردد. اما درمورد جامع بودن آن نیز مشکلاتی وارد می شود. چنان که می دانیم، نخستین بار برنامه طرح جامع از هلند و از آمستردام(۱۹۳۴ میلادی) آغاز شد. اما اندیشه جامعیت برنامه های شهری را شاید بتوان به «پارتیک گدس» نسبت داد که بنا به گفته «لوئیس مامفورد» اندیشمند شهرسازی نزدیک به روزگار ماست. گدسس نخستین کسی بود که توانست رابطه ارگانیگ شهر و منطقه را بر اساس عوامل جغرافیایی، تاریخی،ساختاری که در بن روابط متقابل و پیچیده بین مردم، کار،مکان، آموزش، زیبایی شناسی و فعالیت های شهری قرار دارد، بفهمد و تبلیغ کند.[۵۹] اما این شکل از برنامه ریزی ما را به سوی کلی گرایی و کلی نگری سوق خواهد داد به شکلی که امروزه در بسیاری از طرح های جامع بخش های اقتصادی یا اجتماعی ارتباط چندانی با کلیت طرح های جامع ندارند. «کریستوفر الکساندر» معتقد است، در طرح جامع کلیات بیش از حد دقیق است و جزئیات از دقت کافی برخوردار نیست و بنابراین مانند کتاب نقاشی کودکان می شود که باید جاهای خالی آن رنگ آمیزی شود.[۶۰]
بند پنجم – دلایل ناکارامدی طرح های جامع
طرح های جامع از آنجا که با افق نگاه بلند مدت تعریف می شوند با تنگناهایی مواجه می شوند.تغییر در هنجارها و ارزش های اجتماعی ناشی از تغییر جامعه بشری در گذر زمان، از اعتبار و اهمیت طرح های جامع و اصولاً برنامه ریزی بلند مدت شهری می کاهد.«جایلز کلارک» ایرادهایی را که براین نوع برنامه ریزی بلند مدت وارد می آید، در پنج دسته تقسیم بندی می کند:

  • این برنامه ریزی بسیار ایستا است و با سناریوهای متکی بر رشد آهسته شهری سازگار شده است. طبق این سناریوها می توان در متن یک طرح دراز مدت(محدود) و با ربرنامه ریزی دقیق، سرمایه گذاری های عمده در زیر ساخت ها (نظیر راها و تأسیسات) و دیگر تأسیسات عمومی به عمل آورد. در حالی که اصولاً در بسیاری از کشورها از جمله ایران، به خاطر سرعت بالا، چه از حیث رشد جمعیت و چه تحولات اقتصادی بر برنامه ای ایستا ایراد وارد است.
  • سیستم برنامه ریزی با ابرازهای نامناسبی نظیر جداسازی مناطق بر حسب کاربری زمین، مقررات تراکم و استانداردهای شهرسازی و ساختمان متکی است. این گزارش ها اغلب بیش از اینکه منافعی عاید جامعه نمایند، برای آن هزینه به بار آورده اند. این گونه ابزارها برای برنامه ریزی شهری در ایران هم مانند غرب کاستی های خاص خود را بروز داد، به ویژه در استفاده از این روش ها و ابزارها علاوه بر برخی محدودیت ها و ناکارامدی های ذاتی شان، عدم انطباق انها با شرایط ایران و فقدان عزمی لازم برای بومی نمودن هم مزید برعلت بود.
  • در این گونه برنامه ریزی ها تأکید بیش از حد بر تهیه طرح اعمال شده و توجه چندانی به اجرای آن نشده است. این همان نکته ای است که در بیشتر طرح های کشور مانیز خود را نشان داده است. زیرا در بیشتر این طرح ها بدون توجه به ضعف موجود در ضوابط و قوانین و مقررات مورد نیاز برای اجرایی ساختن آنها و محدودیت های موجود در زمینه تشکیلات، سازمان و نهادهای لازم توأم با ضعف سیستم مدیریتی موجود باعث شده تا اجرای این برنامه ها با مشکل مواجه گردیده و بعضاً دست یابی به نتایج آنها امکان پذیر نباشد. در حالی که اگر در همان حدی که ویژگی های طرح می پردازیم به چگونگی اجرای ان هم فکر کنیم و قوانین مورد نیاز سازوکارهای متناسب با آن را نیز تدارک ببینیم شاید بسیاری از این برنامه ها در حد طرحی بر کاغذ باقی نمانده و مشکلی از شهروندان ساکن شهرها بگشایند.
  • به برنامه ریزی اساساً همچون یک روش فنی نگریسته اند و به تنش های ذاتی موجود در اصول قضایی، حرفه ای و سیاسی دخیل در حقوق استفاده از زمین توجه چندانی نشده است. با اینکه به نظر می رسد اصول حاکم به عرصه های قضایی و سیاسی در حوزه قابل مداخله و اثر گذار و قابل تغییر توسط مداخلات برنامه ریزان شهری نباشند، یعنی بنا به شرح وظایف شان هیچ مداخله ای به نفع برنامه های شهری در آن عرصه ها نمی توانند اعمال کنند. اما توجه به اصول حاکم بر آن حوزه ها، می تواند حداقل ارائه طرحی واقع بینانه تر را برای شهرسازان ممکن سازد.
  • برنامه ریزی شهری به چگونگی تأمین نیازهای فضایی شهرها به جای فرایند، به صورت تولید محصولات حاضر و آماده می نگرد، این امر آن را به پدیده ای بی ارتباط به نیازهای روزمره ساکنان و کار و کسب آنها در شهر یا مانعی بر سر راه تأمین و پیشرفت آنها بدل کرده است. فقدان دیدگاه نظری در این عرصه به ویژه در ایران موجب شده تا برنامه ریزان شهری به برنامه نه به عنوان یک فرایند، بلکه به نتیجه آن به عنوان محصولی آماده برای مصرف نگاه کنند، بروز چنین شرایطی به طور منطقی حاصل فقدان زیر ساختها و نهادهای لازم برای درک و اقدام برای برنامه ریزی در این چارچوب فرایندی است. تأخیر در ورود به دورانی که نهادهای لازم برای این دیدگاه را فراهم سازد. مصرف نتیجه کار برنامه ریزان را که نهادهای لازم برای این دیدگاه را فراهم سازد، مصرف نتیجه کار برنامه ریزان را به صورت محصول نهایی بسیاری از کشورها از جمله برای کشورهایی در شرایط ایران، اجتناب ناپذیر می سازد.[۶۱]

طرح های جامع همچنین در دو زمینه با تنگناهایی مواجه بودند که شورای عالی معماری و شهرسازی با تکیه براین مشکلات و مسائل بر ضرورت بازنگری در این طرح ها تأکید می کند:
الف)- نارسایی ها و تنگناهای طرح جامع در تهیه
می بینیم ابتر ماندن گزارش ها، نقشه ها و پیشنهادهای طرح های جامع که به قول«دزماند مک نیل» یا در قفسه های دفاتر شهرسازی خاک می خورند و یا دیوارهای این دفاتر را تزیین می نمایند، سال هاست که در کشور ما نیز مشهود است. برخی از این دلایل عدم موفقیت در تهیه طرح ها در ایران عبارت است از:

  • وسعت عرصه شهرسازی و پیوند طرح های شهری با طرح های ملی به طور کلی سیاست های کشوری و نفع اقتصادی و سیاسی کشور.
  • فقدان کارشناسان شهرساز یا کمبود قابل ملاحظه آنان
  • تأکید بر جنبه های کالبدی شهرها در طرح ها بدون انکه تخصص هایی چون اقتصاد، جامعه شناسی و حتی رفتار شناسی در نظر گرفته شوند و یا به اندازه کافی به شمار آیند.
  • فقدان ارقام و اطلاعات لازم برای تبیین داده ها که در تدوین طرح به کار آیند.
  • در نظر نگرفتن پیامدهای جنبی اجرای طرح ها
  • عرضه پیشنهادهای کالبدی طرح ها صرفاً بر اساس نقشه ها و نمودارهای دو بعدی و نه تصویر«فرا دو بعدی».[۶۲]
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:40:00 ب.ظ ]




خطیب بغدادی در مورد عدالت صحابه می‌گوید: «کُلُّ حَدِیثٍ اتَّصَلَ إِسْنَادُهُ بَیْنَ مَنْ رَوَاهُ وَبَیْنَ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَّ، لَمْ یَلْزَمِ الْعَمَلُ بِهِ إِلَّا بَعْدَ ثُبُوتِ عَدَالَهِ رِجَالِهِ , وَیَجِبُ النَّظَرُ فِی أَحْوَالِهِمْ، سِوَى الصَّحَابِیِّ الَّذِی رَفَعَهُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَّ , لِأَنَّ عَدَالَهَ الصَّحَابَهِ ثَابِتَهٌ مَعْلُومَهٌ بِتَعْدِیلِ اللَّهِ لَهُمْ وَإِخْبَارِهِ عَنْ طَهَارَتِهِمْ , وَاخْتِیَارِهِ لَهُمْ فِی نَصِّ الْقُرْآنِ»[۶۵۷] یعنی: «هر حدیثی که سندش از راوی تا پیامبر(ص) متصل باشد عمل بدان لازم نیست مگر پس از اثبات عدالت رجال سند؛ و بررسی احوال رجال ضروری است مگر احوال آن صحابی که آن را از پیامبر نقل کرده است؛ چرا که عدالت صحابه به واسطه بیان و اخبار الهی از طهارت آنان و برگزیدگی‌شان توسط خدا در نص قرآن ثابت شده و معلوم است».
ابن صلاح نیز در عباراتی مشابه مصونیت تمامی صحابه را از فحص و جستجو عدالت بیان می‌دارد: «لِلصَّحَابَهِ بِأَسْرِهِمْ خَصِیصَهٌ، وَهِیَ أَنَّهُ لَا یُسْأَلُ عَنْ عَدَالَهِ أَحَدٍ مِنْهُمْ، بَلْ ذَلِکَ أَمْرٌ مَفْرُوغٌ مِنْهُ، لِکَوْنِهِمْ عَلَى الْإِطْلَاقِ مُعَدَّلِینَ بِنُصُوصِ الْکِتَابِ وَالسُّنَّهِ وَإِجْمَاعِ مَنْ یُعْتَدُّ بِهِ فِی الْإِجْمَاعِ مِنَ الْأُمَّهِ». [۶۵۸] یعنی:« صحابه به طور عموم ویژگی‌‌ای دارند و آن این است که درباره عدالت هیچ یک از ایشان سوال پرسیده نمی‌شود. این (سوال از عدالت ایشان) کاری است که نیازی بدان نیست چون صحابه به طور مطلق (بدون هیچ قید و استثناء) توسط نصوص کتاب و سنت و اجماع کسانی از امت که در اجماع به حساب می آیند عادل شمرده شده‌اند».
ابن جماعه نیز به‌صراحت به عدالت صحابه اشاره می کند: «الصَّحَابَه کلهم عدُول مُطلقًا لظواهر الْکتاب وَالسّنه وَإِجْمَاع»[۶۵۹]
ابن حجر عسقلانی نیز نظر کلی اهل سنت که بعداً از آن تعبیر به اجماع نموده است، این‌گونه بیان نموده است: «وقد اتفق أهل السنه على أن الجمیع عدول، ولم یخالف فی ذلک إلا شذوذ من المبتدعه»[۶۶۰] این‌گونه است که بدون هیچ تردیدی مراسیل تمامی صحابه از سوی اندیشه «عدالت صحابه» موردقبول واقع‌شده است.[۶۶۱]
نورالدین عتر نیز با تصریح به عدالت تمامی صحابه علاوه بر کتاب، سنت و اجماع دلیل عقلی را نیز اضافه می کند.[۶۶۲]

دلایل عدالت صحابه

همان‌طور که گفته شد مستند اهل سنت در عدالت صحابه کتاب،[۶۶۳] سنت و اجماع است و برخی نیز دلایل عقلی اقامه نموده‌اند. در این مجال به دنبال نقد و بررسی ادله قائلان به عدالت صحابه نیستیم. لیکن صرفاً ازآن‌رو که اثبات نماییم ادله موردنظر آن‌ها متقن نیست و همچنین دلایل آن‌ها از سوی برخی از علمای بزرگ خودشان مورد خدشه واقع‌شده است به بررسی آیه ۱۰۰ سوره مبارکه توبه که یکی از مهم‌ترین شواهد عدالت صحابه است،[۶۶۴] می‌پردازیم.[۶۶۵]
«وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ» (۱۰۰/توبه)

نقد و بررسی ادله عدالت صحابه

نقد و بررسی دلیل قرآنی

الف. با توجه به قید اولین در مهاجران و انصار و همچنین قید «اتبعوهم بأحسان» آیه دلالت مطلق و فراگیر نسبت به همه صحابه ندارد. بلکه ناظر بر افراد خاصی است، اختلاف‌نظر مفسران در دلالت مصادیق «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْأَنْصارِ» نشان می‌دهد که تمامی صحابه را در برنمی‌گیرد[۶۶۶] تا جایی که برخی از مفسران مصادیق مختلفی برای آن برشمرده‌اند خصوصاً به اسلام و ایمانِ نخستین ایمان آورندگان به اسلام که در رأس آن‌ها علی بن ابیطالب و ده تن از اهل بدر[۶۶۷] و یا وفاداران به ایشان از ابوذر، مقداد و سلمان و عمار است اشاره نموده‌اند.[۶۶۸]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ب. قرینه «اتبعوهم باحسان» که دلالت بر پیروی از ایمان و عمل صالح در تأسی از مهاجران و انصار است[۶۶۹] و از معنای آن سایر صحابیان نتیجه شده است[۶۷۰] نشان می‌دهد که افراد موردِ تأسی خودشان دارای ایمان و عمل صالح بوده‌اند یعنی آنچه در این آیه امتیازی برای افرادش است ایمان و عمل صالح است نه مصونیت عمومی، این همان چیزی است که اعتبار عمل در عبارت « إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم»[۶۷۱] بدان اشاره دارد.
ج. حتی اگر بپذیریم که این آیه دلالت بر عدالت تمامی صحابه دارد لیکن این بدان معنا نیست که یک نوع مصونیت ابدی برای آن‌ها قرار داده است، بلکه بیانگر حال افراد است اما از این‌که در آینده امکان دارد منحرف شوند ساکت است. شواهد قرآنی[۶۷۲] و تاریخی فراوانی نشان می‌دهد که احتمال چنین چیزی وجود داشته است.
ابن حجر که از طرفداران جدی عدالت صحابه است نقیض ادعای خود را بیان نموده است، وی در بحث از «ثعلبه بن أبی حاطب» می‌گوید به نقل از ابن اسحاق گفته‌شده است که وی از طراحان ترور حضرت در ماجرای مسجد ضرار بوده و همچنین وی همان کسی است که آیه ۷۵ سوره مبارکه توبه در مورد وی نازل شده است. باوجود صراحت تاریخ و شأن نزولهایی که ابن حجر خود از آن‌ها مطلع بوده است در ابتدا می‌کوشد بر فردی دیگر حمل نماید لیکن ازآن‌رو که از رویارویی با شواهد، عاجز بوده است، دست به توجیهاتی می‌زند که باعقل سازگاری ندارد.
روشن است که ابن حجر میان دو محذور قرارگرفته است زیرا یا باید واقعیت‌های تاریخی را بپذیرد که در این صورت با مبنای وی یعنی عدالت تمام صحابه ناسازگار است؛ یا این‌که واقعیت‌های تاریخی را منکر شود؛ بنابراین برای گریز از چنین محذوری به تکلف افتاده و دست به تأویل غیرمنطقی زده است و گفته: ثعلبه بن أبی حاطب یکی از اصحاب بدر است و پیامبر(ص) در مورد آن‌ها گفته است: «وقد ثبت أنه صلّى اللَّه علیه وسلم قال: لا یدخل النّار أحد شهد بدرا والحدیبیّه» وی در ادامه فراتر رفته است و می‌گوید: «وحکى عن ربّه أنه قال لأهل بدر: «اعملوا ما شئتم فقد غفرت لکم» فمن یکون بهذه المثابه کیف یعقبه اللَّه نفاقا فی قلبه، وینزل فیه ما نزل؟ فالظاهر أنه غیره. واللَّه أعلم»[۶۷۳]
تعلیل ابن حجر نشان می‌دهد که وی از رویارویی با شواهد متقن عاجز مانده است لذا برای تطهیر حاطب و ازاین‌جهت که مبنای وی مخدوش نگردد، گفته است: که اهل بدر چون از آتش رهیده‌اند، هر کاری می‌توانند بکنند زیرا مورد غفران واقع شده‌اند. این ادعای وی با صریح آیه قرآن[۶۷۴] مخالف است.
ایراد اصلی ابن حجر این است که وی قبل از بررسی زندگی اصحاب، حکم کلی در مورد آن‌ها صادر نموده است. فرایند برخورد وی با صحابه و حکم عدالت را هیچ عقلی برنمی‌تابد.
د. در معنای لغوی صحابه گفته شد که ملازمت با هر چیزی حتی حیوان و اشیاء نیز به معنای مصاحبت است. بنابراین به‌مجرد هم‌نشینی با پیامبر(ص) مصونیتی ایجاد نمی‌شود، بلکه فرصتی برای بهره گرفتن فراهم می‌شود. راز ارزش مصاحبت نیز در همین است مشابه این استدلال در مورد قرآن جاری است زیرا همان‌گونه که الزاماً هم‌نشینی با قرآن نیز به معنای مصونیت نیست. ماهیت شفابخشی قرآن لزوماً برای همگان یکسان نیست و حتی برای برخی جز خسران چیزی ندارد.[۶۷۵] بنابراین بلافاصله پس از آیه مورد استناد برای عدالت صحابه خداوند می‌فرماید: «وَ مِمَّنْ حَوْلَکُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدینَهِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلى‏ عَذابٍ عَظیمٍ»[۶۷۶] این آیه به‌صراحت نشان می‌دهد که در میان اهالی مدینه منافقانی وجود دارند که کسی جز خداوند از آن‌ها آگاهی ندارد. مگر این‌که ازنظر ابن حجر منافقان را در شمار اصحاب قرار دهیم.
ماجرای زیر به نقل از جابر نشان می‌دهد که مصاحبت با پیامبر(ص) به‌خودی‌خود تأثیری ندارد:
«کُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی غَزَاهٍ فَکَسَعَ رَجُلٌ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ رَجُلًا مِنَ الْأَنْصَارِ، فَقَالَ الْأَنْصَارِیُّ: یَا لَلْأَنْصَارِ وَقَالَ الْمُهَاجِرِیُّ: یَا لَلْمُهَاجِرِینَ فَسَمِعَ ذَلِکَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: «مَا بَالُ دَعْوَى الْجَاهِلِیَّهِ فَأَخْبَرُوهُ بِالَّذِی کَانَ»، فَقَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «دَعُوهَا فَإِنَّهَا مُنْتِنَهٌ» قَالَ: وَکَانَ الْمُهَاجِرُونَ لَمَّا قَدْمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ الْمَدِینَهَ أَقَلَّ مِنَ الْأَنْصَارِ، ثُمَّ إِنَّ الْمُهَاجِرِینَ کَثُرُوا بَعْدُ، فَسَمِعَ بِذَلِکَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أُبَیٍّ قَالَ: قَدْ فَعَلُوهَا وَاللَّهُ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَهِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ قَالَ: فَقَالَ عُمَرُ: دَعْنِی یَا رَسُولَ اللَّهِ، فَأَضْرِبْ عُنُقَ هَذَا الْمُنَافِقِ، فَقَالَ: «دَعْهُ لَا یَتَحَدَّثُ النَّاسُ أَنَّ مُحَمَّدًا یَقْتُلُ أَصْحَابَهُ»[۶۷۷] یعنی:« همراه پیامبر(ص) در غزوه‌ای بودیم پس مردی از مهاجرین مردی از انصار را از پشت سر با دست زد، مرد انصاری گفت: ای انصار (به فریادم برسید) و مرد مهاجر نیز گفت ای مهاجران (به فریادم برسید). رسول خدا (ص) این را شنید پس گفت: چه شده که به شیوه جاهلیت ندا می‌دهید. پس ماجرا را به ایشان گفتند، حضرت فرمود: این دعوا را رها کنید که بدبوست. جابر گوید: مهاجران در ابتدا که پیامبر(ص) به مدینه وارد شد از انصار کمتر بودند اما سپس بیشتر شدند و چون عبدالله بن ابی این را شنید گفت: کارشان را کردند (و به نتیجه‌ای می‌خواستند رسیدند.) به خدا سوگند اگر به مدینه بازگردیم طرف عزتمندتر طرف ذلیل تر را از آن بیرون خواهدکرد. پس عمر گفت: ای رسول خدا بگذار گردن این منافق را بزنم، پیامبر ص فرمود: رهایش کن تا مردم نگویند که محمد اصحابش را می‌کشد».
در این ماجرا دو نکته استنباط می‌شود:
نخست این سخن پیامبر که «مَا بَالُ دَعْوَى الْجَاهِلِیَّهِ» نشان می‌دهد مهاجران و انصار به‌عنوان صحابی حضرت چنانچه اندک زمانی به خود واگذارده شوند سرشت جاهلی‌شان آشکار می‌شود و مصاحبت با پیامبر هنوز آن‌ها را از رسوم زشت جاهلی دور نکرده است. چنین افرادی هرلحظه امکان بازگشت به جاهلیت رادارند.
دوم اینکه پیامبر در این ماجرا به فردی که نفاق وی بر مردم آشکار بوده است، صحابی اطلاق نموده است. ادامه روایت به نقل از احمد بن حنبل نشان می‌دهد که مصاحبت با قرآن و پیامبر(ص) تضمینی برای مصونیت از گناه نیست. اگر در این ماجرا مناقشه شود که وضعیت عبدالله بن ابی روشن بوده است، باید بگوییم استشهاد ما در این ماجرا بر اطلاق صحابی بر یک منافق از سوی حضرت است. علاوه بر آن علم اجمالی به وجود «الذین فی قلوبهم مرض» در کنار منافقان که شناسایی آن‌ها سخت‌تر از منافقان است، نشان می‌دهد که همراهی با پیامبر(ص) و درک محضر آن حضرت نه‌تنها برای گروهی ملکه عدالت نساخته است بلکه روزبه‌روز باوجود همراهی و مصاحبت پیامبر(ص) بر پلیدی آن‌ها افزوده‌شده است و قرآن به‌روشنی به این حقیقت اشاره نموده است: «وَ أَمَّا الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ کافِرُونَ» (۱۲۵/توبه)[۶۷۸]
توجه به انتهای این آیه که این افراد در حال کفر می‌میرند و در نظر گرفتن این بخش از تعریف ابن حجر با عبارت «خرج به مَن کَفر بعد إسلامه ومات کافراً» به‌خوبی می‌توان دریافت که مصادیق «الذین فی قلوبهم مرض» نمی‌توانند جزو اصحاب به شمار روند و ما پیش‌ازاین به مهم‌ترین مصادیق این تعبیر اشاره نمودیم.

نقد و بررسی دلیل روایی عدالت صحابه

شواهدی که در مورد مخدوش بودن عدالت صحابه گفته شد به‌تنهایی برای بی‌اعتبار ساختن روایات ناظر بر عدالت صحابه کافی است. رجوع به بحث تفصیلی که در مورد پیچیدگی جریان نفاق و «الذین فی قلوبهم» در میان مسلمانان از آن سخن گفتیم به‌روشنی گواه این است که هیچ روایتی نمی‌تواند عدالت تمامی صحابه را اثبات نماید. لیکن بررسی یکی از این روایات را بهانه‌ای قرار می‌دهیم تا ارتباط عدالت صحابه را با حدیث مشخص نماییم.
یکی از مهم‌ترین روایاتی که در تعلیل عدالت صحابه بدان استناد شده است روایت «أَصْحَابِی کَالنُّجُومِ بِأَیِّهِمُ اقْتَدَیْتُمُ اهْتَدَیْتُمْ» است.[۶۷۹]
احمد بن حنبل بیش از دیگران به این روایت توجه نموده است، عَبْدِ الرَّحْمَنِ الصَّیْرَفِیُّ از وی در مورد اینکه آیا می‌شود در آرای مختلف صحابه بررسی نمود تا نظر صحیح انتخاب شود. احمد در پاسخ وی از فحص در آرای آن‌ها بر حذر داشت و در این‌که چه نظری را انتخاب نماید به وی گفت: «تُقَلِّدْ أَیَّهُمْ أَحْبَبْتَ»[۶۸۰] توجه به این روایت سبب شده است که اختلاف اصحاب مصداق رحمت دانسته شود.
ابن حزم در باب «ذمّ الاختلاف» بر کسانی که اختلاف امت را رحمت دانسته‌اند و به روایت «اصحابی کالنجوم» استناد جسته‌اند به‌شدت انتقاد کرده است. وی روایت فوق را باطل و دروغی دانسته که توسط اهل فسق بنا بر ضرورت جعل‌شده است. مهم‌ترین ادله وی در رد این روایت و جعلی خواندن آن عبارت‌اند از:
الف. چنانچه به این روایت تکیه شود و اختلاف امت مصداق رحمت باشد باید اتفاق و وحدت آن‌ها ناپسند باشد. وی در ادامه با استناد به قرآن، آیات فراوانی را در ذم اختلاف و تفرقه بیان نموده است.[۶۸۱] و به شواهدی فراوانی اشاره می کند که پیامبر(ص) آرای صحابه را رد نمودند.[۶۸۲]
ب. شایسته نیست پیامبر به چیزی دستور بدهد که از آن نهی کرده است، ابن حزم در توضیح می‌گوید: «لم یجز أن یأمر بما نهى عنه وهو علیه السلام قد أخبر أن أبا بکر قد أخطأ فی تفسیر فسره وکذب عمر فی تأویل تأوله فی الهجره وکذب أسید بن حضیر فی تأویل تأوله فیمن رجع علیه سیفه وهو یقاتل وخطأ أبا السنابل فی فتیا أفتى بها فی العده»[۶۸۳] یعنی:« شایسته نیست پیامبر(ص) از چیزی که خود بدان امرکرده است نهی نماید و حضرت خبر داده است که ابوبکر در تفسیری اشتباه کرده و عمر در تاویلی در هجرت دروغ گفته و اسید بن حضیر در تاویل درباره کسی که شمشیرش در حال جنگ بر خودش برگردد و کشته شود و ابوالسنابل در فتوای که درباره عِدّه (زن) داده بود اشتباه کرده اند.»
ابن حزم علاوه بر این موضِع در باب «فی ابطال التقلید» موارد فراوانی را ذکر می کند وی در آنجا تأکید می کند که محال است پیامبر به پیروی از تمامی صحابه دعوت کرده باشد درحالی‌که برخی از آن‌ها چیزی را حلال و دیگری آن را حرام می‌کرده است. اگر چنین اقتدایی درست باشد باید خوردن خمر بر اساس اقتداء به سمره بن جندب حلال تلقی شود و خوردن برف بر روزه دار جایز باشد زیرا ابی طلحه معتقد بود که برف در زمره خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها نیست.
ابن حزم در اتقان شواهد تاریخی‌ای که بیان نموده، می‌گوید: «کل هذا مروی عندنا بالأسانید الصحیحه ترکناها خوف التطویل» وی در ادامه حتی انکار پیامبر از سوی برخی از اصحاب و همچنین فتوا دادن در عَرض فتوای پیامبر را نقل نموده و می‌گوید: «قد بینا آنفا إخباره علیه السلام أبا بکر بأنه أخطأ وقد کان الصحابه یقولون بآرائهم فی عصره صلى الله علیه وسلم فیبلغه ذلک فیصوب المصیب ویخطىء المخطىء فذلک بعد موته صلى الله علیه وسلم أفشى وأکثر فمن ذلک فتیا أبی السنابل لسبیعه الأسلمیه بأن علیها فی العده آخر الأجلین فأنکر صلى الله علیه وسلم ذلک وأخبر أن فتیاه باطل وقد أفتى بعض الصحابه وهو صلى الله علیه وسلم حی بأن على الزانی غیر المحصن الرجم حتى افتداه والده بمائه شاه وولیده فأبطل صلى الله علیه وسلم ذلک الصلح وفسخه …وقال عمر لأهل هجره الحبشه نحن أحق برسول الله صلى الله علیه وسلم منکم فکذبه النبی صلى الله علیه وسلم»[۶۸۴] یعنی: «چندی پیش روایت تخطئه ابوبکر توسط رسول خدا را بیان کردیم و (می‌دانیم که) صحابه در دوره حیات حضرت بر اساس رای خویش سخنانی می‌گفتند و حضرت برخی را صحیح و برخی را خطا می شمرد و این حالت پس از رحلت حضرت آشکارتر و بیشتر بوده است. از آن جمله است فتوای ابوالسنابل به سبیعه اسلمی که بر او (از میان دو موعد) عده بیشتر واجب است و پیامبر(ص) فتوایش را انکار کرده و گفت که فتوایش باطل است. (در مورد دیگری) برخی از صحابه در حال حیات پیامبر ص فتوا دادند که بر کسی که زنای غیرمحصن کرده است حد رجم واجب است تا اینکه پدر زانی ۱۰۰ گوسفند و یک کنیز (دختر) فدا داد (تا پسرش را نجات دهد.) پس پیامبر(ص) آن صلح را باطل وفسخ کرد. (و در مورد دیگری) عمر به کسانی که به حبشه هجرت کرده بودند گفت: ما به پیامبر خدا (ص) نزدیک‌تر از شماییم و پیامبر ص او را تکذیب کرد».
ج. رد اختلاف قرائات از سوی پیامبر(ص): موضوع اختلاف قرائات یکی از مهم‌ترین بحث‌های حوزه علوم قرآنی است، از زاویه نگاه تاریخی شاید امری طبیعی به نظر برسد. لیکن از جهت توجه به دیدگاه پیامبر در این زمینه ابن حزم به نکته درخور تحقیقی اشاره می کند وی روایاتی که بر جواز اختلاف قرائات دلالت دارد را بیان می‌دارد و آن‌ها را در تعارض با روایات دیگر رد می کند. اجمال سخن وی چنین است:
درمجموع این روایات پس از آگاهی پیامبر بر اختلاف قرائت دو نفر از صحابی با دو عکس‌العمل متفاوت و متناقض روبرو هستیم؛ در یک روایت پیامبر پس از شنیدن اختلاف در قرائت، خطاب به قاریان فرمود «کلاکما محسن» درحالی‌که در بیشتر روایات[مراد روایات معارض است] پیامبر پس از شنیدن اختلاف آن دو خشمگین شد و فرمود: «إنما هلک من کان قبلکم باختلافهم فی الکتاب»[۶۸۵]
د. افرادی که در سند روایت قرار گرفته‌اند افرادی هستند که ناقل روایات موضوعه هستند.[۶۸۶]
ابن حزم پس از مناقشه طولانی سندی و متنی در مورد حدیث «اصحابی کالنجوم» روایت را یقیناً ساختگی دانسته است و بیان داشته که این روایت در کنار حدیث ثقلین که تمسک به کتاب و سنت را بیان داشته جایگاهی ندارد.[۶۸۷]
شواهد فراوانی مبنی بر عدم عدالت تمامی صحابه وجود دارد که ابن حزم به برخی از آن‌ها اشاره نمود، لیکن توجه به این موضوع از زاویه نگاهِ میزان باورپذیری جامعه، به عدم عقلانیت «عدالت صحابه» و صرفاً اعطای قداستی عمومی اشاره دارد.
ابو هلال عسکری ذیل عنوان «أول مولود ولد فى الاسلام قبل الهجره عبدالله بن عمر»( اولین کسی که در اسلام قبل از هجرت به دنیا آمد عبدالله بن عمر بود) به برخی از ویژگی‌های عبدالله بن عمر اشاره نموده و می‌گوید : «وکان اذا اغتسل من الجنابه غسل داخل عینیه حتى ذهب بصره، فاذا توضأ غسل بیده الى منکبه» یعنی:« و هنگامی که غسل جنابت می‌کرد داخل دو چشمش را می‌شست تا اینکه نابینا شد و هنگامی که وضو می‌گرفت دستش را تا سر کتف می‌شست». وی در ادامه تعجب خود را از کار ابن عمر نشان داده و می‌گوید: «وأعجب من غسل عبد الله داخل عینیه من الجنابه صنیع أنس بن مالک وأبى طلحه الانصارى» یعنی:« و عجیب تر از شستن داخل چشم توسط عبدالله بن عمر کارهای خودساخته انس بن مالک و ابی طلحه انصاری است». وی در ادامه بدین بهانه به برخی از بدعت‌های اصحاب اشاره می کند:
«أخبرنا أبو أحمد عن الصولى عن المغیره بن محمد عن على بن محمد بن سلیمان النوفلى عن أبیه قال: قلت لعیسى بن جعفر: وهو والى البصره، لو أحضرت عده من الفقهاء والأدباء، وأطایب الناس مجلسک فى کل أسبوع یوما، فتغدوا عندک وتذاکروا الفقه والآثار وأخبار الناس، فتستفید معرفه وذکرا حسنا، فقال: اختر لى منهم عشره، واقبض کل شهر الف درهم، وفرقه فیهم، فلما حضروا تذاکروا أنس بن مالک، فقلت: ولاه الحجاج نیسابور من أرض فارس، فأقام فیها سنتین یقصر الصلاه ویفطر، ویقول: ما أدرى کم مقامى ومتى یوافینى العزل، فانکر عیسى ذلک، فتبادر القوم بالأسانید بصحته، فقلت: أعجب من هذا صنیع أبى طلحه الانصارى، کان یأکل البرد فى شهر رمضان، ویقول: لیس بطعام ولا شراب، فأنکره عیسى، فتبادر القوم بالأسانید، فقال حماد بن زید: کأنک تحب أن تذکر مساوىء أصحاب رسول الله- صلّى الله علیه وسلم- فقلت: والله ما قصدت ذلک، ولا أبغضت واحدا منهم، ولکنى أعلمک أنک على خطأ اذا حدثت عن النبى أنه قال: (أصحابى کالنجوم بأیهم اقتدیتم اهتدیتم) فترسل هذا ولا توضحه فیسمعه من لا یدرى، فیفعل فعل أبى طلحه وأنس، فیکون الاثم علیک. وانما عنى- صلّى الله علیه وسلم- العلماء منهم، مثل عمر وعلى وابن مسعود ومعاذ بن جبل ومن شابههم، لا على الجمهور»[۶۸۸] یعنی:« به عیسی بن جعفر والی بصره گفتم ای کاش عده‌ای از فقیهان و ادیبان و مردم نیکو خصال را هر هفته یک بار در مجلس خود حاضر می‌کردی و آنان نزد تو به مباحثه فقه و آثار و تاریخ گذشتگان می‌پرداختند و تو از معارف و سخنان نیکو استفاده می کردی. عیسی گفت: ده تن از ایشان را برگزین و هر ماه هزار درهم بردار و بینشان تقسیم کن. چون فقیهان و اهل علم حاضر شدند انس بن مالک را یاداور شدند من گفتم: حجاج او را به ولایت نیشابور گماشت و او دو سال در آنجا سکونت داشت و در این دو سال نماز را شکسته می خواند و روزه نمی گرفت و می‌گفت نمی‌دانم چه مقدار اقامت خواهم داشت و کی حکم عزلم فرا می‌رسد. عیسی این گزارش را انکار کرد و عالمان مجلس اسناد خود را در صحت آن ارائه دادند. گفتم و عجیب تر از آن کار ابی طلحه انصاری است که در رمضان دانه تگرگ را می خورد و می گفت نه خوردنی است و نه آشامیدنی (روزه را باطل نمی کند) عیسی این گزارش را نیز انکار کرد و عالمان مجلس اسناد خود را در صحت آن ارائه دادند. پس حماد بن زید گفت: گویا تو دوست داری بدی های اصحاب رسول خدا (ص) را یادآوری کنی؟ گفتم: به خدا سوگند چنین قصدی ندارم و هیچ یک از صحابه را دشمن نمی دارم ولی به تو می گویم که در اینکه حدیث ا…. (اصحاب من چون ستارگان هستند که به هر یک اقتدا کنید هدایت می شوید) را بدون شرح و توضیح نقل می کنی در اشتباهی، چرا که افراد ناآگاه آن را شنیده و کار ابی طلحه و انس را انجام می دهند و گناهش بر تو نوشته می شود. مقصود حضرت در این حدیث عالمان اصحاب مثل عمر، علی، ابن مسعود، معاذ بن جبل بوده است نه همه اصحاب».
ماجرای فوق به‌صراحت اشاره می کند که باوجود سنت پیامبر، پیروی از آراء و نظرات شخصی برخی از اصحاب موردتوجه بوده است که چنین پیروی‌ای از آن‌ها بنا بر فراز پایانی ماجرا ارتکاب گناه است.
در دوره‌های بعد هر نظر شاذی از اصحاب با تکیه‌بر «أصحابى کالنجوم بأیهم اقتدیتم اهتدیتم» از سوی کسانی مقبول دانسته می‌شده است که به «مَساوی» صحابه اعتراف داشته‌اند لیکن روایت مورد بحث با «قداست بخشی» مانع از مناقشه در رفتار صحابه می‌شده است.
پاسخ به «حماد بن زید» نشان می‌دهد که عدم جستجو از بدی‌های اصحاب را از تبعیت محض از آن‌ها جدا نموده است، به بیانی دیگر حتی اگر بررسی افعال نادرست آن‌ها جایز نباشد. پیروی از آن‌ها هم جایز نیست. و همین دلیل برای رد روایت «اصحابی کالنجوم» به نفع تمامی اصحاب کافی است.
شواهد دیگری نیز وجود دارد که نشان می‌دهد از روایت اصلی بهره‌برداری نادرستی شده است، روایتی در «عیون اخبار الرضا» به روشنی به این موضوع اشاره دارد: «سُئِلَ الرِّضَا(ع) عَنْ قَوْلِ النَّبِیِّ (ص) أَصْحَابِی کَالنُّجُومِ بِأَیِّهِمُ اقْتَدَیْتُمُ اهْتَدَیْتُمْ وَ عَنْ قَوْلِهِ (ع) دَعُوا لِی أَصْحَابِی فَقَالَ (ع) هَذَا صَحِیحٌ یُرِیدُ مَنْ لَمْ یُغَیِّرْ بَعْدَهُ وَ لَمْ یُبَدِّلْ قِیلَ وَ کَیْفَ یَعْلَمُ أَنَّهُمْ قَدْ غَیَّرُوا أَوْ بَدَّلُوا قَالَ لَمَّا یَرْوُونَهُ مِنْ أَنَّهُ (ص) قَالَ لَیُذَادَنَّ بِرِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِی یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَنْ حَوْضِی کَمَا تُذَادُ غَرَائِبُ الْإِبِلِ عَنِ الْمَاءِ فَأَقُولُ یَا رَبِّ أَصْحَابِی أَصْحَابِی فَیُقَالُ لِی إِنَّکَ لَا تَدْرِی مَا أَحْدَثُوا بَعْدَکَ فَیُؤْخَذُ بِهِمْ ذَاتَ الشِّمَالِ فَأَقُولُ بُعْداً لَهُمْ وَ سُحْقاً لَهُمْ أَ فَتَرَى هَذَا لِمَنْ لَمْ یُغَیِّرْ وَ لَمْ یُبَدِّل‏»[۶۸۹] یعنی: «از حضرت رضا علیه السلام درباره‌ی حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سؤال شد که فرموده بود: «أَصْحابِی کالنُّجُومِ بِأَیِّهِمُ اقْتَدیْتُمُ اهْتدَیْتُم؛ یعنی اصحاب من مانند ستارگان آسمانند، به هر کدام اقتدا کنید، راه یابید». همچنین از حدیث «دَعُوا لِی أَصحابِی؛ اصحابم را به خودم واگذارید»، امام علیه السلام فرمود: این حدیث درست است. مقصود حضرت صلی الله علیه و آله و سلم از اصحاب، کسانی اند که دین را تغییر و تبدیل نداده باشند [و یا کسانی که خود پس از او تغییر حال پیدا نکرده باشند]، سؤال شد از کجا دانسته شود که اصحاب آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم دین را تغییر و تبدیل داده اند [و یا خود آنان تغییر یافته اند] فرمود: از آنجا که خود روایت کرده اند که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: در روز قیامت مردانی از اصحابم از حوض کوثر ممنوع می شوند، چنان که شتران غریب از آب منع می شوند، و من می گویم: پروردگارا! اصحابم! اصحابم! [من اینها را می‌شناسم، اینان یاران منند]، به من گفته می‌شود که: تو نمی‌دانی آنها بعد از تو در دنیا چه بدعتها و حوادثی ایجاد کردند. پس آنها را می‌گیرند و به طرف چپ (اصحاب الشّمال) می‌برند و من در آن هنگام (نفرین) می‌کنم و می‌گویم: «بُعداً لَهُمْ وَ سُحْقاً لَهُمْ؛ دوری و نابودی باد آنان را». آن گاه حضرت رضا علیه السلام فرمود: آیا گمان می بری که این نفرین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای کسی است که تغییر و تبدیل در دین نداده است؟».

نقد و بررسی دلیل عقلی عدالت صحابه

یکی از جامع‌ترین دلایل عقلی که برای عدالت صحابه بدان استناد می‌شود؛ دیدگاه سید قطب در کتاب «معالم فی الطریق» است، دلایل سید قطب و علت رجوع نگارنده به آن از دو جهت دارای اهمیت است:
نخست این‌که وی فصلی جداگانه به این موضوع اختصاص داده است؛ وی در فصل آغازین از کتاب خویش از صحابه به‌عنوان «جیلٌ قرآنیٌ فرید»[۶۹۰] یاد می‌کند و در پایان همین فصل دیدگاه سیاسی خود را در مورد جامعه خویش و بلکه جهان معاصر خود ابراز می کند و به تغییر اساسی ساختار نظام‌های حاکم دعوت می‌کند.[۶۹۱] نتیجه‌ای که سید قطب از این فصل می‌گیرد مانیفست سیاسی‌اش است که به‌ خصوص در سال‌های اخیر در محافل علمی و شبکه‌های اجتماعی مورد اقبال افراط‌گرایان، سلفیه و تکفیری‌ها قرارگرفته است، آنچه خطر را دوچندان می کند این است که نتایج وی مبتنی بر فصلی از کتابش است که تلاش عقلانی در جهت اثبات عدالت صحابه است. اهمیت اندیشه عدالت صحابه در تفکرات سلفیه ازاین‌رو حائز اهمیت است. لیکن بررسی رابطه تئوری عدالت صحابه با اندیشه‌های سلفیه و افراط‌گرایان تکفیری پژوهشی مستقل می‌طلبد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:40:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم