کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو

 



عقل عملی:«قسمت دیگر درک چیزهایى است که باید بکنیم، درک «بایدها»».مبنای عقل عملی مبنای علوم زندگی ، و زیربنای اصول اخلاقی است.علم اخلاق از عقل عملی سرچشمه می گیرد. لکن قضاوت و رسیدگی به امورو واقعیتها درآن گنجانده نشده،وازعهده ی آن خارج است؛ زیرا عقل عملی آن است که مفهوم خوبی و بدی و حسن و قبح را روشن ساخته ، و انسان را به کار وامی دارد. در حقیقت قاضی باب اخلاق و قضایای اعتباری ، عقل عملی است.از این رو آنچه که در روایات و آثار دینی وارد شده که تقوا عقل را روشن می کند و دریچه ی حکمت را به روی انسان می گشاید ، همه مربوط به عقل عملی است . یعنی در اثر تقوا ، انسان درد خود و دوای خود را بهتر تشخیص داده ، و راهی را که باید در زندگی پیش گیرد ، نیکوتر می شناسد.[۱۱۰]
برخی عقل را این گونه تقسیم بندی کردند که عقل بر دو قسم است : کلّى و جزئى ؛ اما عقل کلّى یا کلّ و به عبارت دیگر داناى مطلق خداست و انسان ، داراى عقل جزیى است و تمام اشتباهات ناشى از این است که عقل خود را در درک همه واقعیت‏ها و روابط اشیاء مستقل مى‏داند و مى‏خواهد با این عقل جزئى نسبت به کلّ حقایق نظر داده و در تمام امور مى‏خواهد عقل خود را معیار قرار بدهد ، در حالى که میدان دید عقل جزئى محدود است و با محدودیّت عقل نمى‏توان به تمام واقعیت‏هارسید.[۱۱۱]
البته عده ای غیر ازاین نوع تقسیم بندی به تقسیم بندی دیگری نیز قائل شده اند:

    1. عقل هیولانی: قوه ای طبیعی در نفس انسان است که قادر به تعقل علوم بدیهی و نظری است، ولی هیچیک از علوم را تعقل نکرده است.
    1. عقل بالملکه: عقلی را می گویند که علوم بدیهی اعم از تصور و تصدیق را در خود پذیرفته است.
      ۳٫ عقل بالفعل: عقل در این مرتبه، علوم نظری را به وسیله حواس و با کمک علوم بدیهی استنتاج کرده است.
    1. عقل مستفاد:عقل در این رتبه همه علوم بدیهی و نظری را تعقل نموده و قادربه احضار همه آنهاست، و چون عالَم علمی ای شده است که شبیه عالم عینی است.

عقلی که می تواند به محاسبه سود و زیان دنیا بپردازد و مصلحت و مفسده مادی اموررا بسنجد،از حدّ عقل بالفعل تجاوز نکرده است وعقلی که جامع نگر است همان عقل مستفاد است.همه کسانی که به رتبه عقل مستفاد رسیده اند و همه آنهایی که از سرچشمه عقل مستفاد بهره می گیرند، عاقل هستند؛ زیرا عمل آنان به مصلحت حیات مستمر دنیا و آخرتشان صورت می پذیرد. دین که از سرچشمه علم مطلق بر جان انسان جاری می شود، در بردارنده مصالح و مفاسد انسان در مقیاس دنیا و آخرت است.[۱۱۲]
خلاصه مطلب این که ما از آن عقل کلی یا عقل عملی یا عقل مستفاد برخوردارنیستیم و به عبارت دیگر عقل ما محدود است.
عقل ـ به عنوان توانایى ذهنى براى فهمیدن، بویژه هنگام تأمل مفهومى یا استنتاج - منبع بنیادینى براى باورها، توجیه‏ها و شناخت‏ها است. عقل مانند خودآگاهى درون‏نگرانه و برخلاف ادراک و حافظه، یک توانایى فعال است، به این معنا که مى‏توان، در محدوده‏هاى خاصى، به‏طور ارادى از آن استفاده‏هاى موفقیت‏آمیزى به عمل آورد. مى‏توانیم صرفاً با اراده کردن، در باب گزاره‏هاى منطقى و ریاضى تأمل کنیم. اما اگرچه مى‏توانیم صرفا با اراده کردن، به اطراف خود بنگریم، ادراک کردن چیزى به‏وجود آن در اطرافمان وابسته است: درختان، گلها، و کتاب‏ها به همان صورت مطمئنى که اعداد در دسترس اندیشه‏مان هستند، در دسترس چشمانمان نیستند. مى‏توانیم با تأمل و تعمق بر گستره وسیع چیزهاى درون ذهنمان، مقدار فراوانى باور توجیه شده و معرفت قابل توجه به‏دست آوریم.[۱۱۳]
شهید مطهری در این راستا چنین بیان کرده است :
«امکانات عقلی بشر برای معرفت ذات مقدس خداوند حدود معینی دارد که از آن حدود نمی تواند تجاوز کند.حتی کامل ترین افراد بشر حق دارد بگوید:«من نتوانم تو را آنچنان که بایست توصیف کنم،تو آن چنانی که خود توصیف کرده ای.آنچه از راهنمائی­های پیشوایان دین استفاده می شود محدودیت قدرت سیر عقلانی بشر است نه ناتوانی و ممنوعیت کامل عقل بشر».[۱۱۴]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

پس درمحدودیت عقل می توان این گونه بیان کرد:
محدودیت توان عقل در شناخت همه راه های ادراک حقایق ، درادراک خود حقایق ، درادراک همه ابعاد حقیقتهای تا اندازه ای درک شده ،درادراک کامل روابط حقیقتهای تا اندازه ای درک شده با حقیقتهای دیگر، درادراک حقیقتهای فراعقلی ( به طور خاص ) ، درادراک تاثیر معرفت موضوعات فراعقلی در معرفت موضوعات عقلی محض ،درادراک تاثیرمعرفت موضوعات فراعقلی در معرفت موضوعات تجربی و حسی، درادراک تاثیر معرفت موضوعات فراعقلی در معرفت موضوعات کشفی و شهودی (در سلوک صناعی) ،محدودیت توان عقل درادراک روش درست استفاده از عقل (راه کاربردعقل)، درادراک عوامل خنثی کننده معرفت عقلی.[۱۱۵]
محدودیت علم
درمقوله محدودیت های انسان به غیر از محدودیت عقل ، محدودیت علم نیز مطرح می شود.از آنجایی که عقل انسان محدود است طبعاً علم آن نیز محدود است.
مایه تفکروتعقل، علم است و امر به هر چیزی، امر به مقدمه آن است و چون تعقل بدون علم میسّر نیست؛ ازاین رو امر به تعقل، خود امر به سرمایه آن (کسب علم) نیز هست. پس انسان برای تعقل وتفکر، ابتدا باید علوم مورد نیاز را کسب کند و آن گاه با تکیه بر آن به تجزیه و تحلیل و تعقل روی آورد.
عقل و علم باید با یکدیگر توأم باشد، و این نکته بسیار خوبى است. اگر انسان تفکر کند ولى اطلاعاتش ضعیف باشد، مثل کارخانه‏اى است‏ که ماده خام ندارد یا ماده خامش کم است؛ قهراً نمى‏تواند کار بکند یا محصولش کم خواهد بود. محصول بستگى دارد به اینکه ماده خام برسد. اگر کارخانه ماده خام زیاد داشته باشد ولى کار نکند، باز فلج است و محصولى نخواهد داشت.درقرآن کریم آمده است:«وَتِلْکَ الْامْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ وَ ما یَعْقِلُها الَّا الْعالِمونَ ؛[۱۱۶] این مثلها را براى همه مردم مى‏زنیم اما در آنها تعقل نمى‏کنند مگر دانایان‏». ببینید عقل و علم چگونه با هم توأم شده است.[۱۱۷]
محدودیت علم ودانش بشریکی از موانع راه شناخت و یکی از عوامل خطا وحتی گمراه کننده و تکذیب و انکارحقایق است.چنانکه در طول تاریخ بسیاری از جوانان را حتی به انحراف و گمراهی و الحاد کشانده است .
قرآن به ما می آموزدکه دانش بشری محدود است.ودر آیات مختلف بدان اشاره شده است: « بَلْ کَذَّبُوا بِما لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ…؛ بلکه (علت ایمان نیاوردنشان) این است که به معارف آن احاطه ندارند، و هنوز به تاویل آن برنخورده‏اند».[۱۱۸]
این آیه شریفه علت حقیقى ایمان نیاوردن آنان و نیز علت این تهمتشان را که گفتند” قرآن کلام خدا نیست، و آورنده‏اش به دروغ آن را به خدا نسبت مى‏دهد” بیان مى‏دارد و مى‏فرماید: علت حقیقى آن این است که از قرآن کریم چیزهایى را تکذیب کردند که به آگاهى از آن احاطه‏اى ندارند، و یا این است که قرآنى را تکذیب کردند که به آگاهى از آن احاطه‏اى ندارند، چون در قرآن کریم معارفى حقیقى از قبیل علوم واقعى وجود دارد، علومى که آگاهى و فهم آنان گنجایش آن علوم را ندارد. مؤید دیگر این معنا جمله بعد از جمله مورد بحث است که مى‏فرماید:«کَذلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ » چون که جهل مشرکین مکه به تاویل قرآن را تشبیه کرده به جهل مشرکین در امت‏هاى قبل، که آنها نیز دعوت انبیاى خود را تکذیب کردند، به خاطر اینکه احاطه علمى به تاویل دستورات آنان نداشتند. پس، معلوم مى‏شود آنچه سایر انبیاء هم آورده بودند تاویل داشته، چه معارفى که آوردند و چه احکامشان، هم چنان که معارف قرآن و احکام آن نیز تاویل دارد، بدون اینکه این تاویل از قبیل مفاهیم و معانى الفاظ باشد و آنها که تاویل را از مقوله معانى الفاظ پنداشته‏اند پندارشان صرف توهم است.
پس، حاصل معناى آیه این شد که این مشرکین که به قرآن نسبت مى‏دهند که ساخته و پرداخته غیر خدا است، و به ناحق به خدا نسبت داده شده، این افتراى مشرکین مثل افتراى مشرکین و کفار از امت‏هاى سابق است که در معارف و احکامى که دعوت‏هاى دینى متضمن آن بود به امورى برخوردند که احاطه علمى به آن نداشتند، تا یقین به آن پیدا نموده تصدیقش کنند، و همین جهلشان وادارشان کرد به اینکه آن امور را تکذیب کنند، و چون فرا رسد آن روزى که در آن روز تاویل آن امور رخ مى‏نمایانند و حقیقت آنها روشن مى‏گردد، آن وقت ناگزیر مى‏شوند به ایقان و تصدیق به آن امور و آن روز روز قیامت است که پرده‏هاى جهل از روى حقایق کنار مى‏رود و حقایق به واقعیت خود رخ مى‏نمایانند. و این ها که در این امت دعوت اسلام را تکذیب کردند، و مرتکب ظلم شدند وضعشان وضع همان افراد از امت‏هاى گذشته است،" فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الظَّالِمِینَ” ببین عاقبت آن ستمکاران چه شد؟ تا حدس بزنى عاقبت این ستمکاران چه خواهد بود.[۱۱۹]
درجای دیگر از قرآن آمده است:«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً[۱۲۰]؛و از تو درباره‏ى روح مى‏پرسند. بگو: روح از امور پروردگارم (و مربوط به او) است و جز اندکى از دانش به شما نداده‏اند».
مناسب‏تر به سیاق آیات این است که مخاطبین به خطاب" وَ ما أُوتِیتُمْ” یهود باشد، و جمله مذکور تتمه کلام رسول خدا(صلی الله وعلیه و آله وسلم) باشد، و هم ایشان پرسش مذکور را کرده باشند، چون در عصر رسول خدا (صلی الله وعلیه و آله وسلم) یهود معروف به علم و دانش بوده‏اند، و در این کلام و خطاب هم مختصر علمى براى آنان اثبات کرده.[۱۲۱] از آنجایی که آنان نسبت به اهل عرب از دانایی بهتری برخوردار بودند به خاطر همین به علم خود مغرور بودند و در خود فضیلتی می دیدندوبا سوالات خود از پیامبر درصدد این مطلب بودند که چگونه علم ما کم است در حالى که تورات، پیش ماست؟یعنی تورات کتابی قبل از قرآن است و ما نسبت به شما بیشتر آگاهیم. اما قرآن صریحاً بدان ها اعلام می کند که اگرچه به علم و دانش معروف هستید اما بدانید که به همه علوم و اسرار آگاه نیستید.! وتورات، در برابر علم خداوند، ناچیز است. پس اشاره قرآن به «ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلاً» به این است که دانش انسان، محدود و بسیار اندک است. درواقع این آیه اشاره به این مطلب دارد که جز اندکى از علم و دانش به شما عطا نشده است؛ زیرا اگر این مغز کوچک شما را یک گنجشک کوچک بخورد سیر نخواهد شد. پس چگونه مى‏توانید به ماهیت روح که احدى جز ذات خداوند از ذات و حقیقت آن آگاه نیست، آگاه شوید. و این ناآگاهى تنها به آن افراد اختصاص نداشت. بلکه هر فردى از افراد بشر که تا قیامت به وجود بیاید همین طور خواهد بود.[۱۲۲]
ایمان به محدویت دانش بشری و غیب باعث می شود که اولاً ذهن ما در محسوسات متوقف نماند.ثانیاً درهیچ زمان فکر نکنیم که تمام حقایق راکشف کرده ایم . البته این مستلزم این نیست که بشر سرانجام موفق به کشف هیچ یک از حقایق عالم طبیعت نشود بلکه این را می رساندکه ما نباید در یک زمان خاص نسبت به یک پدیده طبیعی ادعای شناخت کامل داشته باشیم[۱۲۳].
دانش بشری در برابر جهان با عظمت هستی همانند قطره ای در برابر دریای بیکران است . انسانهای آگاه نیک می دانند که عقل و دانش آنها هر قدر گسترده باشد ، فروغی از آفتاب دانش خداوندی است و هرگز به خود روا نمی بینند بی آنکه مرز عقل و دانش خویش را به یاد آورند خدای بی نیاز و علیم و حکیم را متهم به ستم نمایند. دانش بشری هر اندازه هم که پیش رود باز نسبت به زمان آینده ناقص و ناتوان تر است.[۱۲۴]
حال جای این سوال است که چرا علم محدود منجر به خطا می شود ؟
از آن جایی که انسان هر چه علمش بالا رود از محسوسات تجاوز نمى‏کندو مجرد قابل حس نیست نه به حواس ظاهریه و نه به حواس باطنیه فقط تصدیق اجمالى می کند به وجود روح چنان چه به ذات مقدس ربوبی در مقام غیب الغیوبى ممکن نمی تواند پى برد حتى در وهم.[۱۲۵]
دراین راستا باید به دونوع علم اشاره ای داشته باشیم :۱- علم حصولی ۲- علم حضوری.
۱- علم حصولی: علم بشر عبارت از صورت حاصل در ذهن است چه از طریق حس درک شود و بفهمد، و یا به طور بداهت استفاده کند، مثل این که عدد چهار دو برابر عدد دو و یا عدد یک نیمى از عدد دو است که نه امر مادى است و نه محسوس بلکه بدیهى است و یا بطور تصدیق فکرى و ضرورى بفهمد، مثل علم به وجود شهر مکه معظمه و مدینه منوره با این که آنها را ندیده ولى به تواتر شنیده است این اقسام علم حصولى بشر است، که از طریق دلیل حس و یا نظر و فکر آگاه شده و بآن احاطه یافته به طوری که انکار پذیر نیست.[۱۲۶] علم حصولی درواقع واسطه‏ای بین شخص عالم و ذات معلوم، وجود دارد که آگاهی بوسیله‌ی آن حاصل می‏شود.[۱۲۷]
علم به حصول صور اشیا است در نزد وی؛ مثل علم به انسان، فرس، بقر و سایر ماهیات و صور آنها عبارت از نفس ماهیاتشان است که موجود شوند به وجود ذهنی و خود صور، معلومات بالذاتند؛ یعنی بدون واسطه صورت دیگر و اشیا خارجیه معلوماتند به واسطه این صور، پس معلوم بالعرضند نه بالذات.[۱۲۸]
آن‌گونه‌ از علم‌ است‌ که‌ هم‌ از موضوع‌ ذهنی‌ و هم‌ از یک‌ موضوع‌ مستقل‌ عینی‌ بهره‌مند است‌ و در بردارنده‌ ارتباط‌ مطابقی‌ میان‌ یکی‌ از آن‌ موضوعات‌ با دیگری‌ می‌باشد. در واقع‌ ترکیب‌ دو موضوع‌ بیرونی‌ و درونی‌ همراه‌ با حداکثر درجه‌ تطابق‌ میان‌ آنان، ذات‌ این‌گونه‌ علم‌ را شکل‌ می‌دهد. موضوع‌ خارجی‌ نقشی‌ اساسی‌ در ذاتیت‌ علم‌ حصولی دارد.[۱۲۹]
۲- علم حضوری: قسم دیگر از علم بشراست. نظر به این که آن را به وجدان و به طور شهود مى‏یابد و محتاج به دلیل از خارج نیست؛ مانند علم به صفات درونى و احاطه انسان به ملکات و خاطرات روانى خود و با تمنا و آرزو و کراهت و محبت و عداوت و رجاء و ناامیدى که همه از حالات نفسانى و شئون روانى است که به حقیقت آنچه در وجود خود باشد مى‏یابد، و در آن نیز هرگز شک نخواهند داشت.
علم حضوری را این گونه تعریف نمودند: “علم ،بدون واسطه به ذات معلوم، تعلّق می‏گیرد و وجود واقعی و عینی معلوم برای عالم و شخص درک کننده، منکشف می‏گردد".[۱۳۰] ” حضور نفس ذات معلوم در نزد عالم بدون حصول صورت.”[۱۳۱] حضور وجود واقعی مُدرَک در محضر مدرِک و عدم غیبت آن از او کافی در علم و ادارک باشد، به حیثیتی که به دو چیز، که یکی مدرک بالذات که آن صورت حاصله نزد مدرِک است و دیگری مدرَک بالعرض که آن موجود واقعی و حقیقت نفس الامری مدرک است احتیاج نباشد؛ اعم از آنکه مُدرِک نفس مُدرَک باشد یا غیر آن.”[۱۳۲]
“‌ نحوه‌ای‌ از علم‌ است‌ که‌ همه‌ نسبت‌هایش‌ را در چارچوب‌ خویش‌ داراست‌ به‌ طوری‌ که‌ تمام‌ ساختار آن‌ مفهوم‌ می‌تواند بدون‌ اعمال‌ هرگونه‌ ارجاع‌ عینی‌ - که‌ به‌ نسبتی‌ خارجی‌ نیازمند است‌ - صادق‌ باشد. یعنی‌ در این‌ نحوه‌ از علم، نسبت‌ «معرفت‌ داشتن»، یک‌ نسبت‌ «خود - شی» است‌ بدون‌ دخالت‌ امری‌ خارجی.[۱۳۳]
آگاهی ما از حالات روانی و احساسات و عواطف خودمان علمی است بی واسطه و حضوری. هنگامی که دچار «ترس» می‏شویم این حالت روانی را مستقیماً و بدون واسطه می‏یابیم نه اینکه به وسیله‌ی صورت یا مفهوم ذهنی آنرا بشناسیم. یا هنگامی که نسبت به کسی یا چیزی «محبّت» پیدا می‏کنیم این جذب و انجذاب درونی را در خودمان می‏یابیم، یا هنگامی که تصمیم بر کاری می‏گیریم از تصمیم و اراده‌ی خودمان بی واسطه آگاه هستیم. و معنی ندارد که کسی بترسد یا چیزی را دوست بدارد یا تصمیم بر کاری بگیرد ولی از ترس یا محبّت ‏یا اراده‌ی خودش آگاه نباشد! و به همین دلیل است که وجود شک و گمان خودمان، قابل انکار نیست و هیچ کس نمی‏تواند ادّعا کند که از شک خودش، آگاه نیست و در وجود شکّش هم شک دارد!
یکی از مصادیق علم حضوری، علم نفس به نیروهای ادراکی و تحریکی خودش می‏باشد. آگاهی نفس از نیروی تفکّر یا تخیّل یا نیروی بکار گیرنده‌ی اعضاء و جوارح بدن، علمی است حضوری و مستقیم، نه اینکه آنها را از راه صورت یا مفهوم ذهنی بشناسد. و به همین دلیل است که هیچ گاه در بکارگیری آنها اشتباه نمی‏کند و مثلاً نیروی ادراکی را به جای نیروی تحریکی به کار نمی‏گیرد و به جای اینکه در باره‌ی چیزی بیاندیشد به انجام حرکات بدنی نمی‏پردازد.[۱۳۴]
در بیان ویژگی های علم حضوری بسیار می توان برشمرد اما آنچه که به بحث ما اشاره دارد یک اصل است و آن هم خطا ناپذیری علم حضوری است نسبت به علم حصولی.
معلوم می‏شود که چرا علم به نفس، و علم به حالات نفسانی و همچنین سایر علوم حضوری، اساساً خطا ناپذیرند؛ زیرا در این موارد، خود واقعیّت عینی، مورد شهود قرار می‏گیرد به خلاف موارد علم حصولی که صورتها و مفاهیم ذهنی، نقش میانجی را ایفاء می‏کنند و ممکن است مطابقت کامل با اشیاء و اشخاص خارجی نداشته باشند.
به دیگر سخن خطای در ادراک در صورتی قابل تصوّر است که بین شخص درک کننده و ذات درک شونده، واسطه‏ای در کار باشد و آگاهی به وسیله‌ی آن، تحقّق یابد. در چنین صورتی جای این سؤال هست که این صورت یا مفهومی که بین درک کننده و درک شونده، واسطه شده و نقش نمایانگری از درک شونده را ایفاء می‏کند آیا دقیقاً درک شونده را نشان می‏دهد و کاملاً با آن مطابقت دارد یا نه؟ و تا ثابت نشود که این صورت و مفهوم دقیقاً مطابق با ذات درک شونده هست یقین به صحّت ادراک، حاصل نمی‏شود. امّا در صورتی که شی‏ء یا شخص درک شونده با وجود عینی خودش و بدون هیچ واسطه‏ای نزد درک کننده، حاضر باشد و یا با آن، وحدت یا اتّحادی داشته باشد دیگر جای فرض خطا نیست. و نمی‏توان سؤال کرد که آیا علم با معلوم، مطابقت دارد یا نه؟ زیرا در این صورت، علم عین معلوم است. حقیقت، عبارت است از ادراکی که مطابق با واقع باشد و کاملاً آن را منکشف سازد، و خطا عبارتست از اعتقادی که مطابق با واقع نباشد.[۱۳۵]
ویژگی رهایی علم حضوری از دوگانگی صدق و کذب نیز، به خطاناپذیری آن برمی‌گردد. اگر صدق و کذب به معنای مطابقت و عدم مطابقت صورت ذهنی با واقعیت‌ خارجی باشد،‌ علم حضوری نه متصف به صدق می‌شود و نه وصف کذب را تحمل می‌کند؛ زیرا صورت ذهنی در علم حضوری راه ندارد تا از مطابقت و عدم مطابقت آن با واقعیت خارجی سخن به میان ‌آید. ولی اگر صدق به معنای کشف واقع باشد، علم حضوری از آن جهت که حضور واقعیت معلوم نزد عالم است، همیشه صادق خواهد بود.[۱۳۶]
پس محدود بودن و خطا پذیر بودن علم ما به خاطر این است که علم ما نسبت به حقایق خارجی، علم حصولی است ؛ نه حضوری . ما چرا نسبت به خویشتن آگاهی کامل داریم؟ از آن جهت است که علم ما نسبت به خویشتن ، علم حضوری است واز این روست که خطا در آن نمی بینیم. اما از آنجایی که علم ما نسبت به خداوند و ذات او ، یک علم حصولی است پس به راحتی دچار خطا و اشتباه می شویم .
۲- ب) خطاپذیری عقل به سبب موانع و حجاب ها
درتوصیف عقل که قبلاً گذشت وازآن به عنوان نیروی تمییز دهنده یادشد، حال این سوال مطرح است که آیا واقعاً عقل خطا می کند؟
عقل حجّت باطنی خدا در وجود بشر بوده مثل انبیاء و ائمه (ع) که حجج بیرونی خدا هستند ، معصوم از خطا و سهو و اشتباه است. آری انسان و استدلالهای او معصوم از خطا نیستند امّا این بدان معنا نیست که عقل خطا می کند ؛ چرا که هر استدلالی فعل عقل نیست تا از خطای در استدلال ، خطای عقل نتیجه گرفته شود ؛ بلکه قوّه ی وهم و خیال نیز قادر به استدلالند. اگر استدلالی کار وهم یا خیال باشد احتمال خطا در آن وجود دارد امّا اگر استدلالی به طور قطع کار عقل باشد محال است خطا در آن راه یابد. چرا که از فرض خطاپذیری و عدم عصمت عقل سفسطه و تناقض لازم می آید ؛ و راه هر گونه یقینی بسته می شود.این عده برای اثبات ادله خوددلایلی ذکر می کنند:
دلیل اوّل:این ادّعا که عقل خطاپذیر است ، یا ادّعایی بی دلیل است یا با دلیل ؛ اگر بی دلیل است که جهل بوده ارزشی ندارد. و اگر با دلیل است ، یا دلیل آن عقلی است یا غیر عقلی. اگر دلیلش عقلی است طبق خود ادّعا احتمال خطا در آن راه دارد. و دلیلی که احتمال خطا در آن راه دارد یقین آور نبوده علم نیست. و دلیلی که یقین آور و علم نیست ارزش نداشته حجّت نیست. و اگر دلیلش غیر عقلی است ، باید ابتدا حجیّت ذاتی آن دلیل غیر عقلی را اثبات نمود. در حالی که نه تنها هیچ دلیلی برای اثبات حجّیّت ذاتی غیر عقل وجود ندارد بلکه دلائل فراوانی برای حجّیّت ذاتی نداشتن آنها نیز موجود است. بنا بر این ، فرض خطاپذیری عقل فرضی است بی دلیل و غیر قابل اثبات.
دلیل دوم: این ادّعا که «عقل خطاپذیر است » ، یا درست است یا نادرست. اگر نادرست باشد عصمت عقل ثابت است. و اگر درست باشد دلیل آن یا عقل است یا غیر عقل. حجّیّت تمام دلائل غیر عقلی متّکی به دلیل عقل است لذا اگر دلیل درستی آن ، دلیل غیر عقلی باشد دور لازم می آید که باطل است. و اگر دلیل درستی آن عقلی است ، طبق ادّعا ، احتمال خطا در آن دلیل نیز راه دارد. پس فرض ادّعا از حدّ احتمال فراتر نرفته به اثبات نمی رسد.
دلیل سوم:کسی که مدّعی است:«عقل خطاپذیر است » این قضیّه را یقینی می داند. حال این قضیّه یا حکم عقل است یا حکم غیر عقل. حجّیّت حکم غیر عقل متّکی بر حکم عقل است. لذا از فرض دوم دور باطل لازم می آید. پس این ادّعا که «عقل خطاپذیر است » حکم عقل می باشد. در این صورت طبق خود ادّعا ، احتمال خطا بودن این ادّعا نیز وجود دارد. و این خلاف فرض بوده تناقض است. چون احتمال خطا داشتن ، یعنی غیر یقینی بودن. و «غیریقینی بودن » نقیض «یقینی بودن » است.
دلیل چهارم:اگر عقل ، خطاپذیر است پس هیچ دلیل عقلی قابل اعتماد نیست. از طرفی ادراکات غیر عقلی نیز حجّیّت ذاتی ندارند مگر علم حضوری انسان به ذات و آثار ذات خود. بنا بر این ، تنها چیزی که انسان به آن یقین دارد خود و آثار درونی خود است. و این یعنی جهل به وجود عالم خارج از خود که مساوی است با سفسطه.
طبق دلائل یاد شده و دلائل دیگری که در کتب معرفت شناسی مطرح شده اند ، عقل مصون از هر خطایی است. و اگر خطایی در استدلالهای انسان رخ می دهد نشان از آن است که آن استدلالها ، فعل عقل نبوده کار وهم و خیالند. به عبارت دیگر چنین استدلالهایی در اصل مغالطه اند نه برهان. یقین عقلی و برهانی ، ضروری ، ذاتی و زوال ناپذیر است.
پس سخن گفتن از نارسایی های عقل به معنی حقیقی کلمه معنی ندارد ؛ لکن در روند استدلال ، عواملی وجود دارند که آدمی را از مسیر عقل و برهان خارج نموده او را به وادی مغالطه می کشانند ، که از این عوامل تعبیر می شود به آفات عقل.البته روشن است که این عوامل در حقیقت آفات انسان استدلال کننده اند نه آفات عقل ؛ از این رو تعبیر آفات عقل، تعبیری است مجازی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 09:52:00 ق.ظ ]




تفاوت دیگر این که اصل اولیه در دادگاهها علنی بودن محاکمات است(ماده ۱۰۱ ق.ا.د.م) این در حالی است که در داوری ها به علت عدم تمایل به افشای اطلاعات به خصوص اختلافات مربوط به تاجران که افشای اسرار تجاری آنان به منزله ی گاه خدشه دار شدن حیثیت تجاری آن هاست داوری ها به صورت محرمانه برگزار می گردد. همچنین بحث هزینه های داوری به حد قابل توجهی از دادرسی کمتر است چرا که میزان هزینه ها براساس رضایت طرفین و داور می باشد.
تمییز داوری از میانجیگری :
رأی داور براساس مفاد مواد ۴۸۸ ق. ا. د .م لازم الاتباع است و مطابق مقررات مربوط به اجرای احکام به اجرا گذارده می شود. ولی شخص میانجی بیشتر در مقام صلع و سازش است تا فصل خصومت، داوری یک نهاد حقوقی تلقی شده و دارای احکام و قوانین خاص خود است ولی در میانجیگری در حقوق ایران این طور نیست. در میانجیگری، فرد میانجی دنبال راه حلی است که مورد قبول هر دو باشد. اما داور بر اساس یک راه حل حقوقی اقدام می کند. همچنین ، در داوری به نقش مصلحت گرایی توجه نمی شود اما این در حالی است که در میانجیگری غیر از جنبه حقوقی سعی می شود به صرفه و صلاح دو طرف هم توجه شود. بحث هزینه ها هم یکی از مسائلی است که بین این دو نهاد متفاوت است . چرا که در میانجیگری مستلزم هزینه ی پایین تری می باشند.(سکوتی ،۱۳۹۰)
به طور خلاصه تفاوت های این دو نهاد شامل موارد زیر است:
۱-از لحاظ الأجرا بودن
۲-نوع نهاد حقوقی
۳-نقش مصلحت
۴-بحث هزینه ها
داور نمی تواند دعوا را به صلح و سازش ختم کند مگر این که چنین اختیاری داشته باشد در این صورت چنان چه از این اختیار استفاده کند میانجی و اگر با توسل به اصول حقوقی اقدام به صدور رأی کند داور تلقی می شود (کریمی،۱۳۹۲،۴۰)
امّا این نظر قابل نقد است:
چرا که داور تکلیف ندارد که از این اختیار استفاده کند ولی اگر استفاده کرد باز هم عنوان داوری را دارد. چرا که دو طرف قصد صلح دارند و از حقوق خود تا حدی کوتاه آمده اند و چون خودشان به نتیجه نمی رسند به داور می دهند داور فصل خصومت می کند و در این جا سازش در کنار خصومت است. البته داور باید به اختیار خود مبنی بر اجازه صلح و سازش در حکم اشاره کند چرا که رأی داور مفاد ماده ۴۸۲ قانون آیین دادرسی مدنی باید موجه و مستدل باشد امّا دکتر قدرت الله واحدی ذیل ماده ۴۸۳ ق. ا. د .م سؤالی را مطرح کرده، اگر طرفین اختلاف به داور، حق صلح و سازش داده باشند و با تفویض چنین حقی به او حق هرگونه اعتراض را از خود سلب کنند، آیا می توانند هر کدام بر حسب مورد نسبت به نظریه داور اعتراض کنند و این اعتراض پذیرفتنی است یا خیر؟
در پاسخ دفتر حقوقی وزارت دادگستری به شرح زیر اعلام کرده تعیین داور با حق صلح و سازش مانع از آن نیست که در ظرف مدت قانونی به رأی داور اعتراض شود و ماده ۴۸۹ شامل موردی هم که داور حق صلح و سازش داشته است می شود و داور را نمی توان مصدّق دانست.
رند دیوید
داوری از سازش دادن نیز باید تفکیک شود زیرا بین داوری و سازش دادن اختلاف اساسی وجود دارد راه حلّی که سازش دهنده یا میانجی پیشنهاد می کند مورد قبول اشخاص ذی نفع قرار گیرد و تا زمانی که طرفین راه حل مزبور را قبول نکرده باشند برای آنان الزامی و لازم الاجرا نخواهد بود در حالی که تصمیم داور برای اشخاص ذینفع بدون نیاز به پذیرش آن الزامی است.(صفایی،۱۳۷۷، ۸۶)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

دکتر مرتضی نصیری
به هر حال صلحنامه لازم نیست که موجه و مدلل صادر شده باشد زیرا ماده ۴۸۳ اشاره به دلیل نشده ، مضافاً برآن گاهی ذکر دلیل مباین با ماهیت صلح نامه است.(نصیری، ۱۳۸۷، ۲۴۹)
رأی شماره ۵۹۲-۳۰/۲/۱۳۱۹ شعبه دیوان عالی کشور
صلحنامه مندرج در ماده ۴۷ قانون ثبت ظاهر در صلحی است که مبنی بر معامله و نقل و انتقال باشد و شامل مصالحه ای که در اثر دعوی و مبنی بر ختم و فصل دعوی صورت گرفته نمی باشد خصوصاً اگر به وسیله تراضی به عقیده مصدقین منتخب بوده و مصدقین عقیده خودشان را برحسب اختیاری که داشته اند اظهار کرده باشند، چنان که ماده ۱۹ قانون حکمت نیز مناطاً مؤید این معنی است که داورهایی که اختیار صلح دارند می توانند دعوی را به صلح خاتمه دهند و دلیلی بر لزوم قید چنین صلح نامه ای نیست(بازگیر،۱۳۸۶ ،۱۵۹ )
پس باتوجه به دکترین و رأی دیوان عالی کشور باید گفت داور نیازی به قید اجازه و صلح و ساز ندارد.
تمییز داوری از کارشناسی:
کارشناسی تحقیقی است که دادگاه به منظور، تمییز حق یا تمهید مقدمات آن به عهده شخص صلاحیتداری به نام کارشناس می نهد و از او می خواهد که اطلاعات فنی و حرفه ای را که در دسترس دادگاه نیست در اختیار دادرس قرار دهد یا اعتقاد و استنباط خود را از قراین علمی و فنی بیان کند. (کاتوزیان،۱۳۸۲،۳۱۷)
کاربرد کارشناسی ، کارشناسی در همه ی امور تخصصی زندگی روزمره معمول است مثلاً شخصی که در هنگام خرید اتومبیل ، برای اطمینان از سلامت موتور آن را به مکانیک نشان می دهد. کارشناسی در دعاوی یکی از ادله ی غیرمستقیم اثبات به شمار می رود. و ابزاری است که به طور معمول ذهن قاضی یا داور را به عملی قابل اتکاء هدایت می کند و در اثبات یا نفی ادعا مؤثر واقع می شود.
در داوری بین المللی هم به لحاظ اهمیت آن همسو با آنستیرال ، در میان ادله اثبات فقط کارشناسی را نام برده و ماده ۲۵ ق د ت ب به آن اختصاص دارد.
ماده ۲۵ می گوید، داور می تواند در مواردی که لازم بداند، موضوع را به کارشناسی ارجاع و مقرر کند هر کدام از طرفین هرگونه اطلاعات مرتبط را در اختیار و کارشناسی قرار دهد و …
در رسیدگی های داخلی هم اعم از قضاوت و داوری ، کارشناسی یا با تقاضای طرفین و یا به تشخیص قاضی یا داور انجام می گیرد.
نهاد کارشناسی با داوری این تفاوت را دارد که کار داور نتیجه گیری از مسائل موضوعی است و رأی او دارای قدرت اجرایی است این در حالی است که نظر کارشناس موکول به مطابقت آن با اوضاع و احوال قضیه و پذیرش آن توسط قاضی یا داور است. (ماده ۲۶۵ ق ا د م) و دیگر این که کارشناس نمی تواند نظرش را مطابق عدل و انصاف قرار دهد ولی داور می تواند دست کم در مواردی که اجازه داشته باشد رأی خود را براساس عدل و انصاف صادر نماید.(ماده ۴۸۳ ق ا د م)
البته ماهیت کارشناسی در جایی به مفهوم داوری نزدیک می شود که طرفین شخصی را به عنوان کارشناس، تعیین و نظر وی را در رابطه ای با یک امر فنی لازم الرعایه دانند، در این جا جهت تشخیص این دو از یکدیگر باید دید چه نوع اختیاری را به آن کارشناس داده ایم، آیا فصل خصومت و یا اظهارنظر فنی، اگر فصل خصومت را به او اختیار داده باشیم داوری اما اگر صرفاً اظهار نظر فنی در باب موضوع را به وی تفویض کرده باشیم این کارشناسی خواهد بود.(هاشمی،۱۳۹۲)
با وجود این تفاوت ها، شباهت هایی نیز وجود دارد، هر دو مورد موضوع اختلافی اظهارنظر می کنند، و هر دو مبتنی بر اراده طرفین است، همچنین طرفین می توانند مثل داور، کارشناس را با توافق، عزل کنند(ماده ۲۶۸ ق. ا. د .م ) در بعضی مواقع هم توسط دادگاه مراجعه به داور و کارشناس صورت می گیرد. جا دارد ذیل این مبحث به بند ۲ قسمت الف ماده ۵۳ شرایط عمومی پیمان که بیان داشته، کلیه اختلافات خود را طرفین می توانند به استثنا اختلافات ناشی از تفسیر بخشنامه ها به کارشناسی یا هیئت کارشناسی منتخب ارجاع دهند. در این خصوص باید گفت اولاً طرفین در رجوع به این شیوه مختارند و ثانیاً کارشناس یا کارشناسان با توافق طرفین انتخاب می گردد و ثالثاً رأی کارشناسان لازم الرعایه نیست و در صورت عدم اجرای رأی کارشناس ، موضوع به داوری ارجاع می شود.
نکته مهمی که در این ماده است و خود می تواند به عنوان یکی از تفاوت های این دو نهاد در نظر گرفته شود، تفسیر بخش نامه ها حتی در صورت ارجاع به کارشناسی، در صلاحیت کارشناس نیست و باید توسط داوری موضوع بررسی شود.
تمییز داوری از قاضی تحکیم :
این مفهوم در قانون شوراهای حل اختلاف ۱۳۸۷به کار رفته است اصطلاحی است که ریشه در فقه دارد، قاضی تحکیم، فردی جامع شرایط قضاوت ولی غیرمنصوب از ناحیه ی متولی قضاست که توسط طرفین دعوا برای دادرسی برگزیده می شود.
تفاوت این دو نهاد این است که برخی از فقها مراجعه به قاضی تحکیم را در دوران غیبت جایز نمی دانند. چرا که با عنایت به این که در قاضی به طور مطلق اجتهاد را شرط می دانند لذا وجود قاضی تحکیم را در عصر غیبت منکر شده اند. چرا که در صورت قائل شدن به اجتهاد به معنای منصوب بودن است، و یکی از شرایط قاضی تحکیم ، غیر منصوب بودن است (نجفی، ۱۳۸۴، ۱۲۹)
تفاوت دیگر، در حوزه های قضاوت این دوست، به عقیده برخی از فقها ، قضاوت قاضی تحکیم در برخی از امور مانند نکاح،قذف، لعان، قصاص، جایز نیست و برخی دیگر مثل ، شهید ثانی قضاوت قاضی تحکیم را فقط در حق الناس پذیرفته اند. البته در خصوص داوری هم این مسائل از آن جا که از مصادیق اعمال حاکمیت دولت است، قابل پیگرد توسط داوری نیست.( کریمی،۱۳۹۲،۴۷)
دکتر کریمی عقیده دارند که بین داوری و قضاوت قاضی تحکیم تفاوت وجود ندارد و تفاوت هایی هم که ذکر شد در رابطه با شرایط قاضی تحکیم نمی تواند وجه فارقی بین او و داور باشد و در حقیقت هر دو قاضی منتخب طرفین دعوایند و نقش ارده ی خصوصی افرد و عدم وابستگی مستقیم به نظام حکومتی ماهیت آن دو را آنچنان به هم پیوند داده که به نظر ما باید داوری همان قضاوت قاضی تحکیم در فقه به شمار آید. (کریمی،۱۳۹۲،۴۸) همچنین در قانون تشکیل دادگاهها ، در ماده ۶ قاضی تحکیم را همان داور دانست بعد از آن در سال ۷۴ بخش نامه ای شد که در مورد رجوع به قاضی تحکیم ، دادگاهها مکلف در آماده کردن مکان و تابع تشریفات داوری و قضاوت باشند و با بهره گرفتن از منابع فقهی و حقوقی موجود از مزایای داوری استفاده کنند،؛ البته هرچند از نظر هدف و بسیاری از جهات به هم شبیه اند. ولی دارای تفاوت های زیادی اند:
۱-با توجه به موارد قانون آیین دادرسی مدنی داوری یک نوع قرارداد است که در مورد مسائل حقوقی کارساز است امّا ، قاضی تحکیم به عقیده ی برخی هم در دعاوی حقوقی و هم کیفری کارساز است.
۲-در مورد داور ، منعی جهت این که داور شخصیت حقوقی باشد وجود ندارد امّا در مورد قاضی تحکیم باید گفت، فقط باید شخص حقیقی باشد.
۳-در داوری اصل بر صلاحیت ، همه ی افراد در به عهده گرفتن آن است و ضرورتی ندارد دارای شرط های قاضی تحکیم باشد، مگر شرط بلوغ و عقل که از جمله شروط اصلی است لذا زن می توانند عهده دار منصب داوری باشد.(رفیعی،۱۳۹۲، ۲۷)
با این وجود باید گفت، بین داوری و نهاد قضاوت قاضی تحکیم در فقه تطابق کامل وجود ندارد امّا می توان آن را نزدیک ترین نهاد به داوری در حقوق دانست.
با توجه به رویکرد فقها در بحث قاضی تحکیم می توان گفت که این نهاد هم از حیث تحقق و هم از جهت آثار رأی با داوری متفاوت است هر چند که از بسیاری از قواعد آن می توان به سود داوری استفاده نمود. قواعدی مانند عدم تسری رأی داور به دیگران، الزام آور بودن قرارداد یا شرط داوری و نافذ بودن حکم داور تا زمانی که ابطال نشده است.(خدابخشی،۱۳۹۲،۳۵)
تمییز داوری از وکالت :
وکالت و داوری تفاوت های اساسی دارند از نظر تحقق، جوهره وکالت با نمایندگی عجین شده است و قواعد آن را با این نظریه تحلیل می کنند امّا جوهره ی داوری نمایندگی نیست و تسلط است و قواعد آن را با این نظریه تحلیل می کنند و ریشه در قانون و حاکمیت نیز دارد در وکالت، امری را می توان اعطا نمود که اصیل از عهده ی آن برآید در حالی که می دانیم، قضاوت از شئون خاص است و خود اصیل نمی تواند در این خصوص دخالت نماید، این در حالی است که قضاوت از طریق داوری به شخص حقوقی واگذار می شود.
از لحاظ آثار هم تفاوت دارند، اولاًداور رأی صادر می نماید و به دستور دادگاه ، لازم الاجرا می باشد اما وکیل در حدود نمایندگی عمل حقوقی انجام می دهد و نتیجه اقدام او تنها متوجه موکل می شود بدون این که لازم الاجرا باشد.
ثانیاً، اقدام داور برای حل و فصل اختلاف است ولی غایت اقدام وکیل، منصرف از این مقصود است.(خدابخشی،۱۳۹۲، ۳۶)
تمایز داوری و وکالت در رویه قضایی هم به چشم می خورد ممکن است در قرارداد آمده باشد که هیأتی (به نمایندگی از طرفین) اقدام به حل اختلاف می نماید در این صورت نباید این هیأت را وکلای طرفین دانست بلکه منظور از نمایندگی ، تعیین شخص یا اشخاصی به عنوان داور است.
در دادنامه ی شماره ۸۸۰۹۹۷۱۲۹۱۱۹۹۳۴۲- ۲۵/۴/۸۸ موضوع پرونده شعبه اول دادگاه عمومی بابلسر این عبارت به عنوان داوری تفسیر و در دادگاه تجدید نظر مازندران تأیید شده است.
۱-۱- ۵ - بندپنجم : موافقت نامه داوری
در قانون آیین دادرسی مدنی تعریفی مشاهده نمی شود امّا در بند ج از ماده۱ قانون داوری تجاری بین الملل آمده است، توافقی است بین طرفین که به موجب آن تمام یا بعضی از اختلافاتی که در مورد یک یا چند رابطه حقوقی معین اعم از قراردادی یا غیر قراردادی بوجود آمده یا ممکن است پیش آید، به داوری ارجاع می شود. موافقت نامه داوری ممکن است به صورت شرط داوری و یا به صورت قرارداد جداگانه باشد.
در ماده ۲ کنوانسیون ۱۹۵۸ نیویورک آمده، موافقت نامه داوری اعم است از شرط داوری که در ضمن قرارداد درج شده یا توافق نامه ی جداگانه ای که به امضای طرفین رسیده یا ضمن مبادله نامه یا تلگرام حاصل شده است.
این که چه اختلافی را به داوری می توان ارجاع داد، این در حیطه ی اختیار طرفین است اختلاف ناشی از روابط حقوقی یا ناشی از اعمال حقوقی است یا وقایع حقوقی.
توافق داوری از لحاظ شکل تصریحی به کتبی بودن آن نشده است.امّا در عمل تحقق داوری منوط به کتبی بودن است.
ماده ۴۸۱ ق. ا. د .م از بین رفتن داوری را با تراضی کتبی می داند پس اصل این است که اگر از بین رفتن یک موافقت به صورت کتبی باید باشد پس تشکیل آن هم باید کتبی باشد.
در مورد ملزم بودن به شکل خاص مقنن ملزم به شکل خاصی نکرده است که می توانند به طور مستقل و یا شرط ضمن عقد باشد. (ماده ۴۵۵ ق اد م)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ق.ظ ]




۲-۱۰-۲-۴- سایر روش­های یادگیری نگاشت­ ادراکی فازی: رویکردهای پیشنهادی دیگری برای یادگیری نگاشت­ ادراکی فازی ، ارائه شده است که از جمله آنها، روش یادگیری برگرفته از الگوریتم تبرید تدریجی [۵۷]، الگوریتم تبرید تصادفی[۵۸][۱۲۳و۱۲۴] و الگوریتم جستجوی ممنوع [۵۹] است [۸۶]. این دو روش برای بهبود الگوریتم ژنتیک ایجاد شده است و از نوع استراتژی جستجوی محلی است. جستجوی محلی شامل حرکت از یک راه حل به راه حل دیگری در همسایگی است به طوریکه با قواعد تعریف شده مطابقت داشته باشد. تمرکز این روش­ها بر روی ایجاد و یادگیری روابط علی و معلولی و تعیین میزان تأثیر عوامل بر یکدیگر با بهره گرفتن از داده ­های تاریخی به شکل سری­های زمانی می­باشد [۸۴].

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نقش داده ­کاوی این است که این دانش پنهان و ضمنی را آشکار کرده و شکل گراف و میزان جهت اثر را کاملاً مشخص کند. در ابتدا مقادیری دلخواه به یال­های گراف نسبت داده و بر اساس مفاهیم اثرگذاری گره­ها بر یکدیگر، مقادیر تخمینی هر گره در زمان بعدی تخمین زده می­ شود. این مقادیر تخمینی برای همه گره­ها و در همه زمان­ها محاسبه شده و نهایتاً برای هر گره یک سری زمانی تخمینی، همانند مقادیر واقعی آن گره ایجاد می­ شود. اختلاف بین مقادیر واقعی و مقادیر تخمینی به معنی اختلاف هر مرحله با واقعیت است. هدف اصلی سعی در کم کردن این اختلاف است و هر چه این اختلاف کم شود نشان می­دهد که خروجی تخمینی ایجاد شده توسط مدل شبیه رفتار واقعی گره­ها می­باشد. البته مهمترین مساله این است که گرافی ایجاد شده که اعداد روی یال­های این گراف اثرات گره­های مختلف بر روی همدیگر است [۸۴].
روش دیگر رندوم توافقی بر اساس جنبه­ های شبکه ­های عصبی رندوم[۶۰] است [۱۲۵]. این الگوریتم از یک حالت و ماتریس وزنی اولیه نگاشت ادراکی فازی شروع می­ شود و وزن­ها را با محاسبات ماتریسی تعدیل می­نماید تا این که منجر به حالت پایدار مطلوب نگاشت ادراکی فازی شود [۱۲].
۲-۱۰-۲-۵- جمع­بندی روش­های یادگیری نگاشت ادراکی فازی: در دو گروه شبکه ­های عصبی و روش­های ژنتیک، دانشمندان به ارائه راه حل­هایی برای ساخت اتوماتیک نگاشت ادراکی فازی پرداخته­اند ولی بیشتر این روش­ها تنها روی نگاشت ادراکی فازی با تعداد گره کم کار کرده ­اند و مشکل همه آن­ها این بوده است که این روش­ها با افزایش تعداد گره به شدت تهدید شده است. برای رفع این مشکلات از داده ­کاوی و روش­های تحلیلی شامل رتبه ­بندی گراف بر اساس شاخص­ های اثرگذاری و اثرپذیری و همچنین خوشه­بندی گره­ها بر اساس شباهت اثرگذاری آن­ها بر دیگر گره­ها و نیز اثرپذیری آن­ها از دیگر گره­ها استفاده شده است [۸۴].
الگوریتم­های یادگیری برای نگاشت­های ادراکی فازی بر مبنای روش­های محاسباتی تکاملی نیازمند بررسی­های بیشتر است. در جدول (۲-۴) روش­های معمول یادگیری نگاشت­های ادراکی فازی به همراه برخی ویژگی­های آنها نشان داده شده است.
جدول (۲-۵): روش­های یادگیری نگاشت ادراکی فازی

الگوریتم سال هدف یادگیری مداخله کارشناس نوع داده مورد استفاده تابع تبدیل تعداد گره نوع یادگیری مرجع
DHL ۱۹۹۴ ماتریس ارتباطات خیر یگانه N/A N/A هبین [۱۱۲]
GS ۲۰۰۱ بردار اولیه خیر چندگانه پیوسته ۷ ژنتیک [۱۱۶]
BDA ۲۰۰۲ ماتریس ارتباطات خیر یگانه باینری ۵و۷و۹ هبین اصلاح شده [۱۱۴]
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ق.ظ ]




تخصص گرایی
تسهیل در شکل گیری خدمات عمومی کسب و کار
نمودار (۲-۲) فرایند تشکیل خوشه و نتایج حاصل از آن ( رحمانی، تقی ۱۳۹۳)
رابلوتی(۱۹۹۸) “الگوی ناحیه صنعتی” را به صورت زیر مطرح کرده است:
۱-۲-۲-۲ عوامل فضایی و مکانی
ناحیه صنعتی به عنوان ماهیتی ارضی-اجتماعی و همچنین مفهومی اقتصادی تعریف شده اند. بنابراین فضا در تعریف ناحیه مطرح است و به عنوان عاملی که شبکه روابط محلی شکل گرفته بین عاملان اقتصادی را پیچیده تر می کند، مطرح باشد. این شبکه محلی منطقه مشترک بین عاملان را در بر گرفته و حدود آن را معین می نماید( اسفورزی ۱۹۹۰). علاوه بر این ، مجاورت جغرافیایی در ناحیه صنعتی همواره با تخصص یافتگی بخشی در ارتباط است، به گونه ای که خوشه شرکت های مربوط به یک صنعت خاص و مجموعه صنایع و خدمات وابسته آنها در منطقه ای که از نظر فضایی( مکانی) محدود می باشد، واقع هستند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مجاورت فضایی ( مکانی ) دارای تاثیرات مثبت در کاهش هزینه های مبادله و حمل و نقل کالاها است. این تاثیرات مثبت همچنین شامل جریان سریع تر اطلاعات و تماس های رو در روی بیشتر عاملان اقتصادی واقع در یک منطقه می باشد. مارشال نخستین کسی است که در تحلیل خود راجع به مزیت های ” صنایع مستقر در یک محل” بر این جنبه ها تاکید می کند و پس از او پژوهشگرانی چون بانیاسکو[۴۴] ۱۹۷۷، فوآ و زکیا[۴۵] ۱۹۸۳ و پایور و سابل[۴۶] ۱۹۸۴ در تحلیل های اخیر در ارتباط با نواحی صنعتی این جنبه ها را مهم ارزیابی می کنند.
یکی از ویژگی های فضای (مکانی) نواحی صنعتی که در ادبیات تحقیق ایتالیای سوم مورد تاکید قرار می گیرد، بعد کوچک شهری آن است ( بانیاسکو ۱۹۸۸، بانیاسکو و تریجیلا ۱۹۸۴). تاثیرات مثبت این موفقیت فضایی (مکانی) شامل قیمت پایین زمین و نیروی کار ، هماهنگی مطلوب بین بانک های محلی و صنعت، انسجام اجتماعی و پیشینه فرهنگی مشترک است.
یکی دیگر از جنبه های فضایی (مکانی) مهم که در ناحیه صنعتی از طریق آن قابل تشخیص می باشند وجود پیوندهای شهری- روستایی که به خاطر ایجاد امکان دسترسی به نیروی کار ارزان و انعطاف پذیری دارای تاثیرات مثبت هستند( کامانی[۴۷] و کاپلو[۴۸] ،۱۹۹۰). می توان نتیجه گیری کرد که، تراکم مکانی[۴۹] و تخصص یافتگی بخشی مسائلی هستند که در ادبیات تحقیق به کرات به آنها پرداخته شده است. به علاوه خوشه ای کردن پدیده ای است که در کشورهای کمتر توسعه یافته نیز تقریباً گستردگی دارد.اگرچه خوشه ای کردن به خودی خود منافع کمی را به دنبال دارد ( اشمیتز ،۱۹۹۲). اما به هر حال شرطی لازم برای تحولات بعدی به شمار می آید که خود به سه عامل دیگر مربوط می شود.
۲-۲-۲-۲ عوامل فرهنگی و اجتماعی
اکثر ناحیه های صنعتی ایتالیا فرایند دگرگونی از مناطق روستایی به مناطق صنعتی که بدون وقفه و از طریق انتقال مستمر نیروی کار روستایی به صنعت صورت گرفته است را تجربه کرده اند. مطابق با نظر فوآ(۱۹۸۳)، این فرایند باعث بوجود آمدن برخی ویژگی های اجتماعی گردید که در اکثر ناحیه های ایتالیا متداول هستند و سیستم سازمانی و اقتصادی نواحی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهند. در مرحله نخست ، خانواده در جوامع روستایی نقش مهمی را در سازماندهی فعالیت های اقتصادی بر عهده دارد. این مساله در مورد ناحیه های صنعتی ایتالیا نیز در طول فرایند صنعتی شدن مصداق دارد. خانواده استمرار واحد اجتماعی قوی ای را در درون آن مشاغل صنعتی و روستایی میان اعضا که شامل زنان و جوانان نیز می شود، تضمین می کند. علائه بر این خانواده امنیت و حمایت را برای اعضا فراهم می آورد و کانونی مهم برای انتقال مهارت و اصول دقیق اخلاق کار از نسلی به نسل دیگر تلقی می شود ( پچی ۱۹۷۳و ۱۹۸۰). تریجیلیا (۱۹۹۰) می نویسد: به نظر میرسد سخت کار کردن قانون ناحیه صنعتی است که به شکل ساعات کاری طولانی و سازماندهی انعطاف پذیر نیروی کار در این ناحیه ها نمود پیدا می کند.
دوم اینکه، خاستگاه روستایی که اکثر کارگران نواحی صنعتی آن را دارا می باشند همسانی اجتماعی خاصی را در آنان پدید می آورد که باعث تسهیل برقراری روابط بین کارگران و کارفرمایان که از طریق خاستگاه و ارزش های اجتماعی مشترک با یکدیگر مرتبط هستند می شود. وجود این پیشینه اجتماعی مشترک از پیدایش اتحادیه گرایی کارگری و روابط متعارض در ناحیه های صنعتی که در شهرهای صنعتی و شرکت های بزرگ ایتالیایی موسوم است جلوگیری می کند( تریجیلیا، ۱۹۸۹).
به علاوه روابط موجود در ناحیه های صنعتی همچنین از طریق میزان بالای تحرک اجتماعی در این نواحی تسهیل می شوند. تحرک اجتماعی موجود در این ناحیه ها تغییر شغل را برای کارگران بسیار آسان می کند. آنها می توانند به آسانی موقعیت کارگری خود را ترک کرده و با تاسیس شرکت به موقعیت کارفرمایی غیر وابسته دست یابند و سپس شرکت تاسیس شده را تعطیل کنند و دوباره به موقعیت کارگری پیشین بازگردند. بانیاسکو و ترجیلیا (۱۹۸۴و ۱۹۸۵) بر نقش این الگوی اجتماعی خاص در فرایند صنعتی شدن در ناحیه صنعتی باسانو[۵۰] در ونتور و والدلسا[۵۱] در توسکانی تاکید می کنند.
جنبه مهم دیگری که باید لحاظ شود همسانی سیاسی است که در بسیاری از ناحیه های صنعتی ایتالیا قابل تشخیص می باشد. مناطق مرکزی بیشتر تمایل به سمت (جناح) چپ دارند در حالی که در مناطق شمال شرق شاهد گرایشات قوی فرهنگ کاتولیک هستیم. به عقیده تریجیلیا (۱۹۸۶) وجود خرده فرهنگ سیاسی قوی در حفظ ساختار اقتصادی – اجتماعی که قبلا به آن اشاره کردیم، بسیار موثر بوده است. در دو مطالعه موردی که از آنها نام بردیم، بانیاسکو و تریجیلیا (۱۹۸۵ و ۱۹۸۴) چگونگی تاثیرگذاری خرده فرهنگ های سیاسی مختلف بر فرایند توسعه صنعتی را در ۲ ناحیه تجزیه تحلیل می کنند. این دو ناحیه عبارتند از : ناحیه باسانو که تحت الشعاع فرهنگ کاتولیک قرار دارد و دیگری والدلسا که تحت تاثیر فرهنگی سوسیالیستی است. آنها به این نتیجه رسیدند که هر دو حرکت موجود یعنی حرکت کاتولیکی و حرکت سوسیالیستی در دفاع از جامعه محلی از طریق شکستن مرزهای طبقاتی و به وجود آوردن بعد جامعه ای عریض تر تاثیر زیادی داشته اند.
۳-۲-۲-۲ عوامل سازمانی و اقتصادی
عوامل سازمانی و اقتصادی محور این مطالعات به شمار می آیند. در این بخش به ارائه بخشی از اصول کلیدی که در ادبیات تحقیق مشخص کننده ناحیه صنعتی نمونه آرمانی هستند، می پردازیم و عوامل عمده اقتصادی و سازمانی کلیدی زیر را شناسایی کنیم:
تخصص یافتگی چشمگیر در زمینه تولید در سطح محلی ، سیستم تولید تخصص یافته محلی ، کل تولید ملی و گاهی تولید بین المللی در آن بخش از صنعت را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد.
درجه بالایی از تقسیم کار بین شرکت ها
با وجود تعداد زیادی از عاملان محلی و نبود شرکتی غالب یا پیشرو ،روابط بین شرکت ها با توجه به موازنه موجود بین رقابت و همکاری قابل بررسی و شناسایی می باشند.رقابت به صورت افقی و بین شرکت های هم تراز صورت می گیرد.
میزان تخصص و مهارت های کارگران بیانگر مرجعی است که در تعیین میزان دانش عمومی که به طور کلی در دسترس ناحیه می باشد بسیار موثر است.
وجود سیستمی کارآمد از روابط رو در رو بین عاملان اقتصادی که گردش اطلاعات در زمینه فناوری ، بازار، عرضه کنندگان و دیگر مولفه ها را تسهیل می کند و هزینه های مبادله را کاهش می دهد.
وجود شبکه[۵۲] های با سابقه و تخصص یافته از عاملان اقتصادی که تولیدات نواحی را در بازارهای نهایی خود عرضه می کنند.یکی از موارد شناخته شده در این زمینه که اغلب در ادبیات تحقیق ذکر شده است ، پراتو[۵۳] می باشد.پراتو ناحیه نساجی است و شبکه ای از واسطه ها که به ایمپاناتوری معروف هستند سفارشات بازار بین المللی را ثبت نموده و این سفارشات را بین تولید کنندگان محلی تقسیم می کنند(۱۹۸۰، IRPET).
۴-۲-۲-۲ عوامل سیاستگذاری و نهادی
این بخش نقش مداخله نهادی در توسعه و رشد ناحیه های صنعتی را بررسی می کند. مساله مهم فهم این موضوع می باشد که آیا می توان نواحی صنعتی را به عنوان نتیجه یک اقدام برنامه ریزی شده در نظر گرفت؟ یا اینکه مداخلات نهادی تنها در تقویت رشد ناحیه ها ایفا می کند؟ بروسکو[۵۴] (۱۹۹۰) دو الگوی ناحیه صنعتی با اسامی “شماره ۱” و ” شماره ۲” را از هم متمایز می کند. الگوی ناحیه صنعتی ۱ به مرحله آغازین رشد که اصولا به طور خودانگیخته می باشد اطلاق می شود.در الگوی ناحیه صنعتی شماره ۲ بروسکو نیاز مداخله نهادی که قبلا وجود نداشته یا در صورت وجود آشکار نبوده است را بررسی و شناسایی می کند. اشمیتز[۵۵] (۱۹۹۲) با ارجاع به مورد بادن ورتمبرگ[۵۶] می نویسد ” اگرچه سیاستگزاری های دولت محلی باعث ایجاد سازماندهی صنعتی که به بازده جمعی مشهور شده منتهی نگردید اما با وجود این نمی توان ادعاهای موجود را مبنی بر اینکه سیاستگذاری ها صنعت را در رویارویی با چالش های دهه ۹۰ یاری کرد، به طور کامل رد کرد".
با وجود اینکه دشواری هایی بر سر راه ارزیابی سیستماتیک نقش موثر نهادهای خصوصی و دولتی در ناحیه های صنعتی وجود دارد، می توان چند اصل سیاستگزاری را با توجه به این مساله استخراج نمود:
نمی توان ناحیه صنعتی را از طریق مداخله سیاستگزاری بالا به پایین ایجاد کرد. ناحیه های ایتالیای سوم و موارد اروپایی موجود دارای سیاستگزاری صنعتی از سمت پایین در سطح محلی یا منطقه ای هستند.
در بسیاری از موارد انجمن های کارفرمایی و دیگر نهادهای نزدیک به بنگاه ها در فراهم آوردن خدمات نقش موثری دارند.
همکاری بین گروه های خصوصی و دولتی در تعریف نیازهای شرکت ها و اجرای ابتکارات نهادی راه حلی است که همواره اتخاذ شده است.
۳-۲-۲ ویژگی مشترک خوشه ها
با توجه به تعاریف فوق و همچنین سایر تعاریف موجود که مجال بیان آنها وجود ندارد . می توان از ویژگی های اشاره شده در تعاریف مختلف، ویژگی های مشترک زیر را برای خوشه ها بر شمرد(دل انگیزان، ۱۳۸۴) :

    1. تمرکز در یک منطقه جغرافیایی
    1. وجود ارتباط درون بنگاهی و درون صنعتی بین بنگاههای عضو
    1. در طول هم قرار گرفتن بنگاهها در درون خوشه؛
    1. وجود سازمانهای غیرتجاری در کنار بنگاه های تجاری درون یک خوشه

۵ . همکاری[۵۷] بین بنگاه ها و انجام اقدامات مشترک و جمعی

    1. وجود رقابت[۵۸]بین اعضا

    1. هم رشته بودن بنگاه ها در یک شاخه با دسته صنعتی خاص (تشکیل زنجیره ی

ارزش)
۸ . وجود تهدیدها و فرصت های مشترک برای بنگاه های درون خوشه

    1. پیداش خدمات تخصصی فنی، مدیریتی و مالی در خوشه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ق.ظ ]




۹)کلیسا و زیارتگاه پادره پیو در سن جیووانی روتوندو ایتالیا
زائران در این منطقه در امتداد مسیر پیاده روی مستقیم، طولانی و شیبدار با مناطقی تراس بندی شده به صورت باغ های گسترده در اطراف آن به محل کلیسا هدایت می شوند.((پادره پیو)) یک راهب کاپوچین بود که در دهه ۱۹۱۰ معروفیت یافت و این کلیسا به اسم وی نام گذاری شد.هر ساله بین ۶ تا ۷میلیون زائر به این مکان سفر می کنند.
۱۰)کلیسایی در لورد فرانسه
همه ساله هزار زائر مسیحی کاتولیک به((لورد)) در فرانسه سفر می کنند تا از مریم مقدس برای بیمارانشان تقاضای شفا کنند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

آب چشمه لورد بنا به اعتقاد زائرین کاتولیک معجزه آساست و سالانه حدود ۵ میلیون نفر به این مکان سفر می کنند.
۱۱)کلیسای باسیلیکای سنت فرانسیس در آسیسی ایتالیا
شهر باستانی آسیسی محل زادگاه سنت فرانسیس،قدیس حامی حیوانات و محیط زیست است.در سال ۱۹۶۲ حدود ۲ میلیون نفر در هفتمین سالگرد مرگ سنت فرانسیس شرکت کردند.آسیسی در حال حاضر سالانه پذیرای ۴ تا ۵ میلیون زائر است.
۱۲)کلیسای بزرگ نوتردام در پاریس فرانسه
این کلیسا به عنوان پرآوازه ترین کلیسای پاریس،شاهکار معماری گوتیک به شمار می رود و در سال ۱۱۶۳ میلادی بنا شده است.کلیسای نوتردام امروزه شهرت بین المللی دارد و سالانه ۱۳ میلیون نفر از آن دیدن می کنند.
۱۳)کلیسای آپارسیدا در برزیل
شهر آپارسیدای برزیل محل بزرگ ترین زیارتگاه مریم مقدس در جهان است که سالانه هشت میلیون نفر بازدیدکننده دارد. قدمت این زیارتگاه به قرن ۱۸ میلادی باز می گردد.در سال ۱۹۵۵ یک کلیسا در آپارسیدا ساخته شد که با گنجایش ۴۵ هزار نفر دومین کلیسای جهان پس از سن پیترز رم است.
۱۴)کلیسای کلن آلمان
کلیسای کلن با سبک گوتیک یکی از بزرگ ترین کلیساهای جهان است و امروئزهاین کلیسا پذیرای حدود ۶میلیون بازدیدکننده در سال است.
۱۵)معبد سن سوجی ژاپن
این معبد به افتخار الهه((رحمت و شادمانی))مذهب بودا در کنار رودخانه سومیدا ساخته شده و به گفته مسئولان گردشگری ژاپن سالانه ۳۰ میلیون نفر از آن دیدن می کنند.
۱۶)اماکن مقدس در رشته کوه های “کی"ژاپن
سه مکان مقدس و زیارتی توسط مسیرهای کوهستانی به شهرهای باستانی نارا و کیوتو ژاپن منتهی می شود وریشه در سنن قدیمی عبادت در مناظر طبیعی دارد.این اماکن سالانه حدود ۱۵ میلیون بازدیدکننده را جذب می کنند.
۱۷)مرکز زیارتی ساباریمالا در استان کرالا هند
مرکز زیارتی هندوها در رشته کوه غربی"گات"که معبد “سات ها"در آن واقع است،قرار دارد.موسم زیارت در این منطقه از ماه نوامبر آغاز و تا ژانویه ادامه می یابد و بین ۵ تا ۶ میلیون نفر سالانه ازآن دیدن می کنند (جمالی نژاد،۱۳۹۱: ۱۰۴-۱۱۳).
۵-۳-گردشگری مذهبی در ایران و سایر کشورها
زیارت بخش مهمی از فعالیت های مربوط به گردشگری مذهبی را در بر می گیرد و چون در فرهنگ اسلامی هدف اصلی از خلقت، رشد و ارتقای معنوی است، می توان گفت یکی از بهترین راهای تقویت معنویت ایجاد ارتباط با معبود، زیارت است. دیدار از جاذبه های مذهبی ایران نظیر مساجد، بقاع متبرکه و نظایر آن که پیوستگی تعالیم مذهبی با اندیشه و هنر و زندگی ایرانی را به نمایش می گذارد، هنوز جزو اولین اولویت ها ی گردشگری خارجی برای سفر به ایران است. اگر از این زاویه بتوانیم به موضوع گردشگری خارجی بنگریم، بساری از موانع و مشکلات که در تعریف ما از پدیده گردشگری نهفته است برطرف می گردد و راه برای توسعه این صنعت هموار تر خواهد شد. گردشگری مذهبی یکی از شاخه های مهم گردشگری بشمار می رود و سهم قابل توجهی از فعالیت های گردشگری را شامل می شود. صاحب نظران گردشگری بر این باورند که به لحاظ موقعیت فرهنگی مذهبی خاص ایران در میان کشور های دیگر، گردشگری مذهبی جای رشد و توسعه بسیار در کشور ما دارد؛ با وجود این، گردشگری مذهبی در ایران با توجه ۸۹۱۹ مکان مذهبی مقدس، هنوز فاقد سازماندهی تخصصی و متمرکز بوده و این وضعیت نابسامان حتی در شهرهای مهمی چون مشهد و قم نیز مشاهده می شود. اگر در هر سال از جمعیت ۳۰۰ میلیون نفری شیعیان جهان، تنها یک درصد را بتوانیم به ایران جذب کنیم، رقم ۳ میلیون گردشگر خارجی علاوه بر ارائه چهره واقعی از کشورما در دنیا، برای اقتصادمان نیز تعین کننده خواهد بود. در کشورمان ۵۸۰۰ بقعه متبرکه به عنوان آرامگاهی امام زادگان ثبت شده است که از این تعداد، ۱۲۰۰ بقعه به دلیل داشتن شرایط معماری، فرهنگی و تاریخی، در فهرست آثار ملی به ثب رسیده است. گردشگری مذهبی خصوصیات ویژهای دارند که از جمله از آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

    • به عنوان اولین شاخه از گردشگری آرام و بی آزار به حساب می آید.
    • تلاش می کنند در استفاده از امکانات طبیعی موجود حداکثر صرفه جویی را بنمایند.
    • در رسیدن به اهداف خود بیش تر هزینه کنند و سوغات بیشتری نیز می خرند.
    • برای این گونه گردشگران بعد سفر اهمیت چندانی ندارد.
    • قابل اعتماد و کم مدعا هستند.

با توجه به تمرکز مراکز عمده مذهبی کشور در کلانشهرهای قم و مشهد، این شهرها محور گردشگری مذهبی و زیارتی کشورمان هستند و باید با ارتباط با دیگر مراکز مذهبی جهان، این شهرهای اسلامی را به آن ها معرفی کنیم. علاوه بر این ساختار شهرهای ایران اسلامی نیز جذابیت سرشاری برای گردشگران مذهبی دارند. شهر ایرانی متاثر از فرهنگ و اندیشه اسلامی، کالبدی را برگزیده که سیمای آن با آنچه پیش از ورود اسلام داشته، متفاوت می نماید که هماهنگ با اندیشه، ساختار ویژه ای از معماری و جذابیت هنری را جهت گردشگران مذهبی پدید آورده است.
شهر ایرانی - اسلامی با انگاره عدالت، از سازمان خاصی برخوردار می شود که مبتنی بر برابری شهروندان و اماکن دسترسی برابر آن ها به خدمات شهر است. سازمان فضایی شهر، مبتنی بر تعریف مرکز خدمات عمومی، محل های کوچک(زیر نظام) شامل محلات نیمه مستقل و مجموعه های خدماتی و ساختاری است که همه این ها را در پیوند و وحدت با یکدیگر قرار می دهد. در تحولات دوره های مختلف نیز جوهر سازمان فضایی شهر ایرانی و نظم مذکور در دوره اسلام همواره ثابت مانده و مکان گزینی اجرای ان بر حسب خواست حاکمان تعقیر کرده است و حاکمیت اندیشه ایرانی – اسلامی در کالبد شهرها، زمینه ساز ایجاد بافت های بی بدیل و در ساختار فیزیکی شهرها گردیده و جذابیت ویژه ای را برای گردشگران مذهبی فراهم آورده اند (جمالی نژاد،۱۳۹۱: ۷۷-۷۸).
۶-۳- انواع گردشگری مذهبی
تمام ادیان مهم و تاثیر گذار دنیا، از مسایل مختلفی چون داستان هایی درباره خدا، نظام های اعتقادی و اخلاقی، تجربیات مشترک، تشریفات مذهبی، نمادها، اجتماعات، نهادها و سازمان ها، رهبران مذهبی و افراد مقدسی که مفسز آداب و اصول دین هستند تشکیل شده است. آئین اسلام با داشتن بیش از ۱،۲ میلیارد پیرو دومین آئین بزرگ جهانی بشمار می آید. اسلم آینی است که در کتاب مقدس آن صراحتا آیاتی در مورد توصیه به زیارت، گردشگری و سفر آمده در حقیقت قرآن در بسیاری از آیات به مسافرت اشاره کرده است و مسلمانان را به سیر در دنیا به منظور عبرت گیری، تبادلات فرهنگی کسب دانش، ارتباط با مسلمانان دیگر، تبلیغ کلام خداوند و تحسین کردن و لذت بردن از آفریده های پروردگار تشویق می کند. اما در کنار اسلام باید از آئین مسیحیت نام برد،مسیحیت یکی از بزرگترین و گسترده ترین ادیان جهان بحساب می آید،حدود دو میلیارد مسیحی وجود دارند که در مجموع ۳۲ درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند. از این میان، نیمی از آنها کاتولیک هستند، یعنی ۱۸ درصد کل جمعیت جهان به این آئین معتقدند. (پارک علم و فناوری خراسان،۱۲۵:۱۳۹۱).
۱-۶-۳- گردشگری و زیارت در اسلام
اسلام با بیش از یک میلیارد پیرو، دین اصلی در ۴۶ کشور جهان و دین دوم در بسیاری از دیگر کشورها است. بیشتر مسلمانان جهان در آفریقای شمالی، خاور میانه، آسیای مرکزی و آسیای جنوبی شرقی زندگی می کنند. در اروپاا، افریقای شرقی و امریکای شمالی نیز جمعیت های زیادی از مسلمانان دیده می شود. در اکثر کشور هایی که دین اسلام، دین اصلی است، همه چیز حول محور این دین می گردد. دین در این گونه کشورها، هسته ی مرکزی زندگی است و تمام رفتارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بر مبنای آن شکل می گیرد. در بسیاری از کشورهای اسلامی، به خصوص در خاورمیانه و افریقای شمالی، اسلام پایه و اساس جامعه و تعیین کننده قانون آن کشور است. بنابراین این زیربنای سیاست ها، اهداف و مدیریت صنعت گردشگری بر اساس تعالیم انسانی شکل می گیرند. در اواسط قرن بیستم و پس از دوره استعمار، بسیاری از کشورهای اسلامی در شمال افریقا، خاور میانه و آسیا به مکان های گردشگری تبدیل شدند. بازدید از معماری بی نظیر اسلامی(مانند، تاج محل و کاخ ها عثمانی در کشور ترکیه ) و مکان های باقی مانده از امپراتوری های باستان، موقعیت های شغلی، آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم ملت ها، شرایط خوب آب و هوایی جزو جاذبه های گردشگری کشورهای اسلامی محسوب می شوند. با این وجرود، اکثر ملل اسلامی در خاورمیانه، با آغوش باز از گردشگری جهانی استقبال نکرده اند. تحقیقات بسیاری در ممورد پویایی گردشگری در کشورهایی که اسلام، مذهب اکثزیت مردم است، انجام شده و همه آنها بر نقش دین در صنعت گردشگری تاکید داشته اند.یکی از دلایل عدم رشد گردشگری در بسیاری از ملل اسلامی، نگرانی مسلمانان در خصوص اثرات غیر اخلاقی گردشگری است برخی از کشورهای اسلامی دو راهکار عمده برای مقابله با با مضرات غیر اخلاقی گردشگری پیش گرفه اند: راهکار اول، ایجاد نواحی تفکیک شده گردشگری است که به طور مثال، کشور مالدیو که اقتصاد توریستی پر رونقی دارد، جزیره های تفریحی تفکیک شده برای گردشگران در نظر گرفته اند و بدین ترتیب، هر جزیره یک مکان اقامتی مستقلی محسوب می شود. راهکار دوم، تاکید بر گردشگری داخلی و تشویق مسلمانان دیگر کشورها به بازدید از مکان های دیدنی است تا از این طریق تعارضا فرهنگی به حداقل برسند(پارک علم و فناوری خراسان،۱۲۷:۱۳۹۱). به طور قطع، مهمترین رویداد مسافرتی مسلمانان اصل پنجم از از احکام دهگانه اسلام، یعنی سفر حج استسفر حج سفر دینی به مکه در عربستان سعودی استکه بر هر مسلمان در صورت داشتن استطاعت مالی و جسمی واجب است. در بسیاری از کشورهای اسلامی، دولت ها حتی بعضی از سازمان های بین المللی، از طریق اختصاص وام، کمک هزینه و برای انجام سفربه مردم کمک می کنند. حج در روز هفتم از دوازدهمین ماه تقویم اسلامی(ذی الحجه) آغاز می شود.آخرین آمار در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ نشان می دهد که سالانه بیش از دو میلیون مسلمان از سراسر جهان در مراسم حج شرکت می کنند.(تیموتی و السن،۱۹۲:۱۳۹۲). از دیدگاه گردشگری جهانی، حج یکی از بزرگترین گردهمایی های گردشگری است که بسیاری از عناصر سنتی گردشگری را در خود دارد در سالهای اخیر برخی مسلمانان و دانشمندان اسلامی به جنبه های تجاری زیارت انتقاد های شدیدی داشته اند.آن ها بر این باورند که حرمت حج با مادی گرایی افراطی شکسته است و شیوع کارهای سطحی و تجاری شدن به مرور زمان معنای حقیقی این زیارت مقدس را از بین خواهد برد مسلمانان علاوه بر حج که سفری واجب است، سفرهای دینی دیگری نیز انجام می دهندکه زیارت نامیده می شود. زیارت ها شامل بازدید از حرم ها، مساجد و آرامگاه ها مربوط به حضرت محمد(ص)، اولیای خدا، شهدا، امامان و افراد واراسته است. این زیارت های اختیاری از نظر انگیزه و کارکرد شبیه زیارت در معنای مسیحی آن استکه در آن مردم به خاطر نزدیکی به پروردگار، طلب برکت، آمرزش و گشایش در زندگی شان و گرامی داشت شخصیت های برجسته تاریخی به سفر می روند. نوع دیگر زیارت شامل سفرهای مرتبط با مسایل زندگی روزمره است.این مسافرت ها برای کسب منافعی انجام می شود. از آن جمله می توان به بازدید از آرمگاه هایی که به شفای بیماران یا درمان ناباروری انجام می شود، اشاره کرد. بعضی از سفرها از نوع دوم به شکل نذر و پیمان هایی است که بین مسلمانان با خداوند یا یک امام برای طلب برکت و بخشش بسته می شود. علاوه بر مکه، در سراسر خاورمیانه و حتی جاهای دیگر، اماکن مقدس بسیاری از لحاظ تاریخی حائز اهمیت هستند وجود دارد و مسلمانان زیادی به زیارت این اماکن می روند. در حقیقت قرآن در بسیاری از آیات به مسافرت اشاره کرده است و مسلمانان را به سیر در دنیا به منظور تبادلات فرهنگی، کسب دانش، ارتباط با مسلمانان دیگر، تبلیغ کلام خداوند و تحسین کردن و لذت بردن از آفریده های خداوند تشویق می کند. علاوه بر سفرش به سفر در اسلام به مهمان نوازی نیز تاکید بسیار شده است. بنابرین مسلمانان در مقام میزبان، مهمان نوازان خوبی هستند. (پارک علم و فناوری خراسان،۱۲۹:۱۳۹۱)
۲-۶-۳- مفهوم گردشگری در مسیحیت
مسیحیت بر پایه زندگی .و آموزه های عیسی مسیح استوار است. اکثر مسیحیان به یکی از سه شاخه کاتولیک، پروتستان و یا ارتدوکس شرقی تعلق دارند. تفاوت بین آموزه های این سه گروه نسبتا اندک است، اما تفاوت در آداب و تشریفات و تجلی علمی آموزه ها بیشتر می شود اما بیشترین تفاوت مربوط به سازماندهی کلیساها است. تمام مسیحیان به خدای یکتا که خالق و حافظ جهان است اعتقاد دارند. کاتولیک ها بر این باورند که حیات فانی آنها به مثابه مسافرتی است و کلیسا ها چون مسافر خانه هایی هستند که انسان ها برای رسیدن به آن هدف غایی به آن ها احتیاج دارند. صاحب نظران در عرصه دین، از دیدگاه سفر از زندگی دنیوی به اخروی، برای نشان دادن جایگاه گردشگری در زندگی مدرن استفاده می کنند.
چندین اصل به رابطه کلیسای کاتولیک و گردشگری تاثیر می گذارند. اصل اول به اعتقاد به دین و مسئولیت پذیری انسان در برابر خدا مربوط می شود خداوند سر منشآ عشق و دوستی نسبت به انسان است، لذا انسان ها می خواهند که خود را تسلیم مشیت او بدانند. کاتولیک ها بر این باورند مریم مقدس به هر خانه و منطقه ای صلح و دوستی می بخشد، بنابراین تمام مکان های که او در آن اقامت داشته و یا در آن ظهور کرده نیز مقدس هستند. از دیگر موارد مرتبط با این موضوع می توان به تقدس آثار دینی – مجسمه و نقاشی های مربوط به عیسی، مریم مقدس، حواریون و سایر افراد و حوادث اشاره کرد، که معمولا در محراب کلیساهای سراسر جهان نگهداری می شوند. تقدس این آثار یکی از ویژگی های مهم آئین کاتولیک و یک رابطه مهم بین کلیسا و گردشگری است. گستردگی جغرافیایی کاتولیک ها در سراسر جهان، باعث رونق گردشگری دینی در این دین شده است. از نظر دینی، هنگامی که حقیقت بر انسان آشکار می شود، تاثیر شگرفی بر آن می گزارد. هنگامی که یک گردشگر عیسی را از طریق ستایش زیبای یک اثر هنری ساخته شده و یا از طریق ارتباط با مردم لمس می کند، صحت این جمله تایید می شود. هنگامی که یک گردشگر غیر مسیحی از کلیساهای مسیحی دیدن می کند و با آئین آنها آشنا می شود و آنها را بیشتر می شتاسد به دانستن بیشتر در مورد زندگی عیسی مسیح بیشتر ترغیب می گردد. این مساله از نقطه نظر دینی، توجیه کننده گردشگری و توسعه آن در مقیاس جهانی است. اصل دوم به آداب و آئین مذهبی کاتولیک ها در مراسم عشای ربانی و شعائر هفتکانه می پردازد. این مراسم نشانه هایی از فعالیت ها و رفتار دینی انسان است. بسیاری از پیروان کلیسای کاتولیک، حتی هنگامی که از موطن خود دور هستند، مایل اند این آداب و آئین را به جای آورند. رهبران مذهبی نیز این تمایل را مد نظر قرار داده و آن را در کشورهای کاتولیک مذهب و کلیساهایی که گردشگری زیادی دارند، به اجرا می گذارند. به همین دلیل، تقریبا در همه کشورهایی که جاذبه های گردشگری زیادی دارند، رهبران کلیسا مردم را به سفر کردن و شرکت جستن در مراسم مختلف در آن مکان ها دعوت می کنند. سومین اصل، در برسی گردشگری دینی باید به انسان ها در یک بستر اعتقادی دینی نگاه کنیم. چارمین اصل، رابطه گردشگری با آئین کاتولیک را در بستر دینی، با رابطه انسان و خدا مقایسه می کند این رابطه، رابطه دو فرد است که یکی خالق و دیگری مخلوق است، دو اصل باقی مانده به نحوی به گردشگری مربوط می شوند و حتی می توان آنها را در بطن پدیده گردشگری نیز یافت. اصل اول عشق است، چیزی ورای حس محبت پرهیزکارانه است عشق به صورت یک قانون جهانی و یکی از دلایل اصلی زیارت مسیحیان و از روش های ابراز اعقاید آن ها است. اصل دوم که به گردشگری مربوط می شود، اصل مهمان نوازی است. کلیسای کاتولیک همواره همگام با کلام خدا به مهمان نوازی و رسیدگی به مهمانان نیز توجه کرده است. کلیسای کاتولیک ردر مورد گردشگری مذهبی دیدگاه ویژه ای دارد که به طور کلی از مفهوم گردشگری منفک است. به زبان ساده، اگرچه کلیسای کاتولیک روم به طور علنی از مفهوم گردشگری دینی حمایت نکرده است. به دلیل منشا متضاد مفاهیم گردشگری و دین این دو مفهوم با هم جمع نمی شوند. (پارک علم و فناوری خراسان،۱۳۴:۱۳۹۱).
۳-۶-۳- مفهوم سفر و گردشگری در یهودیت
برخی محققان بر این باورند که یهودی ها به جر اورشلیم، هیچ علاقه ای به مکان های دینی و زیارتی دیگر ندارند. آن ها بر خلاف کاتولیک ها، مسلمانان و هندو ها که به ترتیب مکان های لوردس، مکه وارناسی را مقدس می دانند، مکان های خاصی را مقدس تلقی نمی کنند. آبراهام هرشل(۱۹۵۵) دین شناس، در مورد یهودیت می نویسد:"یهودیت دین تاریخ و دین زمان است…"، بنابراین در این دین، مکان ها در درجه اول اهمیت قرار ندارند، بلکه زمان یک اتفاق، مهم تر از مکان آن است. برخلاف مسیحیت که به کلیساها اهمیت زیادی می دهند، یهودی ها کنیسه ها را مکان های مقدس نمی دانند. علاوه بر این برای بسیاری از یهودیان انگیزه سفر چندان مهم نیست و قانون یهود نقش اساسی در مسافرت ها ایفا می کند
در کتاب مقدس یهودیان، تنخ اشارات معدودی به زیارت وجود دارد. در سفر خروج آمده است: ” تمام شما مردم، سه بار در سال باید به زیارت یهوه، خدای بنی اسرائیل در معبد اورشلیم بروید.” عید فصیح یکی از این زیارت ها است. این مراسم به مناسبت جشن درو و همچنین برای یاد بود فرار عبریان از بردگی در مصر برگزار می شود. زائران در این روز، روزه می گیرند و حیوانی را به عنوان قربانی به معبد تقدیم می کنند. دومین زیارت یهودیان در شاووت برگزار می شود که در آن مفاهیم تاریخی و کشاورزی در هم می آمیزند. اگرچه در کتب مقدس هیچ اشاره ای به بعد تاریخی این مراسم نشده است، اما یهودیان معتقدند که این جشن به خاطر نزول تورات در سینا برگزار می شود. سومین زیارت اورشلیم در شوکوت برگزار می شود.این جشن، در ادامه سفر خروج بیان می شود. و به سرگردانی های عبریان در صحرا می پردازد. همچنین جشنواره کشاورزی در این زمان برگزار می شود، به همین دلیل آن را جشن گردهمایی نیز می نامند. علاوه بر عید ها و جشن های زیارتی که به آنها اشاره شد، اشارات دیگری نیز در کتب مقدس یهودیت وجود دارد که به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر مسافرت یهودیان تاثیر می گزارد. در سفر خروج خداوند موسی را به رعایت سبت(شنبه) هشدار می دهد: ” چرا که سبت نشانه ای است بین من و شما و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود تا بدانید که این من هستم، یهوه، که شما را از گنا هان تطهیر کرده ام.” رعایت قوانین سبت، مسافرت رفتن را با مشکل مواجه می کند، چرا که در هفتمین روز هفته یهودیان نمی توانند هیچ کاری انجام دهند. تهیه غذای حلال نیز یکی از مهمترین مشکلات مسافران است. کاشروت، قوانین مخصوص غذا خوردن یهودیان است که مشخص می کند چه چیز هایی حلال و چه چیز های حرام است. غذاهای ممنوع شده شامل حلزون، جانوران گوشت خوار، جانوران گیاه خواری که نشخوار می کنند و سم ندارند، خون حیوانات، و نیز خوردن گوشت و لبنیات در یک وعده غذایی می شوند. زیارت آرامگاه خاخام ها و سایر مقام های دینی نیز در بین یهودیان متداول است.اگرچه در کتب مقدس یهودیان هیچ اشاره ای به زیارت اهل قبور نشده است، اما احترام به درگذشتگان همواره مورد تاکید بوده است برخی از یهودیان بر این باورند که زیارت اهل قبور می تواند آن ها را ازمصیبت مصیبت ها رهایی بخشد (تیموتی و السن،۱۶۸:۱۳۹۲).
۷-۳- نقش امام زاده ها در گردشگری مذهبی
یکی از مهمترین انگیزه های مهم گردشگری در جهان، انگیزه مذهبی و زیارت است. این نوع از گردشگری یکی از پایدارترین انواع گردشگری است.در این راستا بقاع متبرکه علاوه بر نقش و تاثیر مذهبی می توانند بر عمران و آبادانی منطقه تاثیرگذار باشند و در کنار فضای معنوی ، فضای تفریحی برای مردم ایجاد کنند.در ایران این جاذبه های فرهنگی- مذهبی (امامزادگان، زیارتگاه ها، مساجدتاریخی و …) در کنار اجرای مراسم مذهبی و فرهنگی در آنها که ریشه در باورها و اعتقادات دارند. منجر به پیوند بین فرهنگ و مذهب شده است و تعداد زیادی از گردشگران مذهبی و فرهنگی را به خود جذب کرده است (قادری و همکاران،۷۷:۱۳۸۸).
گردشگری به عنوان یک امر فرهنگی در دو سوی جریان گردشگری در یک مکان، تعامل ها و تبادل های را سبب می شود و با انسانهای دیگر، انگیزه ها، خواسته ها، نیازها و آرزوهای آنها منبعث از فرهنگ جامعه است ارتباط می یابد. توسعه گردشگری به عنوان یک پدیده فرهنگی - مذهبی موجب می شوند که فرصت کافی برای تبادل فرهنگی مذهبی بین گردشگر و جامعه میزبان به وجود آید(پاپلی یزدی و سقایی، ۸۹:۱۳۹۰). این گردشگری به سرمایه کل یک مکان بسیار علاقمند و مایل به تماشای تمام آنند زیرا به آن روش می توانند زاز طریق تجربیات جدید خود به فرهنگ خود بیفزایند. به این دلیل، گردشگران فرهنگی خاص نوعی گردشگر هستند که غالبا در بازار گردشگری مورد تقدیرند آنان بخش بسیار حیاتی تقاضای گردشگران فرهنگی را تشکیل می دهند و تکراری ترین مصرف کنندگان سرمایه فرهنگی و یکی از بانفوذترین مصرف کنندگان سرمایه فرهنگی و نیز از با نفوذترین بخش های جمعیتند، به نظر می رسد این گردشگران بر ذائقه و رفتارهای مربوط به محصولات فرهنگی معین تاثیر گذار باشند. این موارد دلایل مهمی است که بخاطر آن، گردشگران فرهنگی خاص از بقیه گردشگرانی که گردشگر عادی نامیده می شوند و به خاطر فرهنگ سفر نمی کنند، متمایز می شوند. علاوه بر این، این تفکیک بین این دو نوع گردشگر می توان با مخاطب کلی فرهنگ مقایسه نمود. در هر دو مورد محصولات به طور شایسته طراحی و در محل قرار داده شود تا بخش واقعی بازار را جذب و درگیر کند تقاضا را همواره باید مد نظر قرار داد (موسوی و همکاران،۱۴:۱۳۹۲).
در نتیجه ترکیب امتیازاتی چون وجود بقاع متبرکه(امامزاده ها،زیارتگاها،کلیساها و …)، مراسم و آئین های مذهبی، تاریخ شکل گیری بقاع متبرکه، وجود امکانات اقامت در شب در بقاع متبرکه، فرصت های خرید،جاذبه های گردشگری مذهبی عمومی و غیره، یک امامزاده یا سایر اماکن مذهبی می توانند بازدید کنندگان را از مکان های متعدد جذب کند. به ویژه هنگامی که جاذبه های خاصی در بین این جاذبه ها وجود داشته باشد.احتمال دارد که بازدید کنندگان مسافت طولانی تری را طی کنند. یکی از دلایل این امر، میزان زیاد معجزات بقاع متبرکه و دستیابی به آرامش روحی و معنوی و اجرای مراسم و آین های مختلف مذهبی طی دهه های گذشته است. گردشگران مذهبی بیشتر به سبب جاذبه های مذهبی-فرهنگی به سفر به مکان های مذهبی علاقمند می شوند (prentice,1993:62).
۸-۳- کلان شهرها و شهرهای مذهبی ایران
ایران دارهای مکان های مذهبی بسیاری می باشد که شهرهای مشهد، قم وشیراز از جمله کلان شهر های مذبی ایران در کنار شهرهای مذهبی چون شهرهای ری، شوش و…قابلیت های بیشماری در جذب گردشگران داخلی و خارجی دارا می باشند.
مشهد مقدس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم