کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو

 



of Medical Sciences, Arak/Iran
Dr.Rafeie M.
Associate Professor of Biostatistics, Department of Biostatistics and Epidemiology, School of Medicine, Arak University of Medical Sciences, Arak/Iran
By:
Sabersangari R.
Year: 2015 Thesis No: 2027

من لم یشکر المخلوق ، لم یشکر الخالق

تقدیر و سپاس از

اساتید گرامی

جناب آقایان دکتر مجتبی هاشمی، دکتر بهمن صالحی، دکتر پارسا یوسفی و دکتر محمد رفیعی

که در انجام مراحل مختلف این تحقیق صمیمانه وقت گرانبهای خود را در اختیارم گذاشتند و بی‌شک بدون راهنماییهای ارزنده‌ شان این کار محقق نمی‌شد .
اگر قابل تقدیم باشد تقدیم به
سپاس می‌گویم به آنها که مهر آسمانیشان آرام بخش آلام زمینی‌ام است

پدر و مادر عزیزم

که وجودم برایشان همه رنج بود و وجودشان برایم همه مهر

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اختصارات
اختلال استرس پس از تروما PTSD : Posttraumatic stress disorder
اختلال اضطراب منتشر GAD : Generalized Anxiety Disorder
احیای قلبی-ریوی DSM-IV : Cardiopulmonary resuscitation
اختلال وسواسی-جبری OCD : Obsessive–compulsive disorder
بسته بندی آماری برای علوم اجتماعی SPSS : Statistical Package for the Social Sciences
یبوست عملکردی FC : functional constipation
مقیاس اضطراب کودکان اسپنس SCAS :Spence Children’s Anxiety Scale
شاخص توده بدنی BMI : Body mass index
چکیده فارسی
عنوان : بررسی و مقایسه انواع اختلالات اضطرابی در کودکان مبتلا و غیر مبتلا به یبوست عملکردی مراجعه کننده به درمانگاه اطفال بیمارستان امیر کبیر اراک
استاد راهنما : دکتر مجتبی هاشمی، دکتر بهمن صالحی
اساتید مشاور: دکتر پارسا یوسفی، دکتر محمد رفیعی
نگارش و پژوهش : رضا صابر سنگری
مقدمه : یبوست عملکردی اختلالی شایع در کودکان بین ۵ تا ۱۲ سالگی است. براساس شواهد، اختلالات روانپزشکی می توانند در اتیولوژی و یا سیر بالینی یبوست عملکردی در کودکان موثر باشند. هدف از مطالعه حاضر بررسی و مقایسه انواع اختلالات اضطرابی در کودکان مبتلا و غیر مبتلا به یبوست عملکردی مراجعه کننده به درمانگاه اطفال بیمارستان امیر کبیر اراک می باشد.
روش کار : این مطالعه به روش مورد –شاهدی بر روی ۲۰۰ کودک ۸-۱۵ سال و از هر دو جنس از میان کودکان مراجعه کننده به شکل سرپایی به درمانگاه اطفال بیمارستان امیرکبیر اراک، ایران، انجام گرفت. از این تعداد، ۱۰۰ کودک مبتلا به یبوست عملکردی به عنواه گروه مورد و ۱۰۰ کودک از میان کودکان سالمی که به شکل سرپایی به درمانگاه اطفال بیمارستان امیر کبیر مراجعه کرده بودند به عنوان گروه کنترل، براساس معیار های ورود و خروج مطالعه، و به شکل تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. چک لیست اطلاعات دموگرافیک و بالینی، و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (Spence children anxiety scale: SCAS) (فرم والدین) برای کودکان تکمیل شد. در نهایت اطلاعات با بهره گرفتن از آزمون های آماری t-test و chi2 در نرم افزار آماری SPSS 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج : توزیع سنی (۵۸۵/۰p=)، جنسی (۱۱۳/۰p=)، وزنی (۰۶۷/۰p=) و قدی (۱۱۳/۰p=) کودکان در دو گروه مورد و کنترل تفاوت معناداری نداشتند. میانگین مجموع امتیازات (total score) مقیاس اضطراب اسپنس در گروه مورد با ۴/۱۴±۰۶/۳۳ به شکل معناداری نسبت به گروه کنترل با ۹/۱۴±۸/۲۴ ، بیشتر بود (۰۰۱/۰p=). براساس نتایج، برخلاف میانگین اختلال پانیک و آگورافوبیا (۸۵۴/۰=p) ترس از آسیب فیزیکی (۹۶۲/۰=p) و ترس اجتماعی (۴۷۱/۰=p) که بین دو گروه تفاوت معناداری نداشتند، میانگین امتیازات اختلال اضطراب جدایی (۰۰۱/۰=p)، اضطراب عمومی (۰۰۳/۰=p) و اختلال وسواسی-جبری (۰۰۱/۰=p) در گروه کودکان مبتلا به یبوست عملکردی به شکل معناداری بیشتر از کودکان گروه کنترل بود.
بحث و نتیجه گیری : براساس مطالعه ما، اضطراب در کودکان مبتلا به یبوست عملکردی بیشتر از کودکان سالم است، که از بین آن ها اضطراب جدایی، عمومی و وسواسی-جبری معنی دار بود. با این حال، به علت کمبود مطالعات در این زمینه انجام مطالعات بیشتر در این زمینه در آینده توصیه می شود.
واژکان کلیدی : یبوست، کودکان، اختلالات اضطرابی
Abstract
Title: Comparison of different types of anxiety disorders in children with and without functional constipation referring to Amir Kabir Hospital of Arak
Authors: Dr. Hashemi M, Dr. Salehi B, Dr.Yousefichaijan P, Dr. Rafeie M. Sabersangari R
Introduction: Functional constipation (FC) is a common problem among children ages 5 to 12 years. Based on the evidence, etiology and clinical course of FC can be effective in children with psychiatric disorders. The aim of this study was to investigate of different types of anxiety disorders in children with and without functional constipation referring to Amir Kabir Hospital of Arak, Iran.
Materials and Methods: One hundred 8-15-year-old children with FC and 100 healthy children without FC were included in this case – control study as case and control groups, respectively. The participants were selected from those children who were referred to the pediatric clinic of Amir Kabir Hospital of Arak (Iran) in the form of simple probability and based on inclusion and exclusion criteria. Questionnaire on demographic and clinical information, and the Spence Children’s Anxiety Scale (Spence children anxiety scale: SCAS) (parent form) was completed for children. Data were analyzed by t-test and Chi2 test in SPSS18.
Results: Distribution of age (p=0.585), gender (p=0.113), weight (p=0.67) and height (p=0.113) of children were not significantly different between the two groups. The mean of total score of anxiety scale in the case group (33.06±۱۴٫۴) was significantly higher than control group with 24.8±۱۴٫۹ (p=0.001). Unlike panic disorder (p=0.854) fear of physical harm (p=0.962) and social phobia (p=0.471) between the two groups showed no significant difference, the mean scores of separation anxiety disorder (p=0.001), generalized anxiety disorder (GAD) (p=0.003) and obsessive–compulsive disorder (OCD) (p=0.001) in children with functional constipation was significantly higher than the control group.
Conclusion: According to our study, anxiety in children with functional constipation was higher than healthy children. However, due to the lack of studies in this regard, further studies are recommended in the future.
Key words: Child, Constipation, Anxiety Disorders
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : کلیات
۱-۱- بیان مسئله ۳
۱-۲- کلیات ۶
۱-۲-۱- یبوست عملکردی و بی اختیاری مدفوع ۶
۱-۲-۲-اختلالات اضطرابی ۱۳

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 10:16:00 ق.ظ ]




اعضای خانواده بیماران مبتلا به بیماریهای التهابی روده، استعداد ژنتیکی ایجاد این بیماریها را از خود نشان میدهند. بدخیمیهای مری و کولون در زمینه برخی بیماریهای ارثی خاص پدید میآیند. سندرمهای ژنتیکی عملکردی نادری نیز توصیف شدهاند. در بیماریهای کارکردی روده نیز زمینه ژنتیکی مشاهده شده است، هر چند ممکن است این امر بیشتر در اثر یادگیری رفتارهای بیماری در خانواده باشد تا یک عامل ارثی واقعی(هاریسون،۲۰۰۸). طبقهبندی اختلالات دستگاه گوارش در جدول ۲-۱ آورده شده است.
همانگونه که در بالا نیز ذکر شد، سندرم رودهی تحریکپذیر که در این پژوهش مورد بررسی و درمان قرار گرفت، از جمله اختلالاتی است که در طبقه اختلالات بدون ناهنجاری ارگانیک مشخص قرار دارد، در ادامه این سندرم به طور مفصل تشریح میشود.
۲-۳ سندرم رودهی تحریک پذیر
سندرم رودهی تحریکپذیر نوعی اختلال عملکردی دستگاه گوارش است که با تغییر اجابت مزاج و درد یا ناراحتی شکمی بدون اختلالات ساختاری قابل شناسایی مشخص میشود. این سندرم فاقد الگوریتم تشخیصی کلینیکی یا پاراکلینیکی است و تشخیص آن بر اساس رد علل عضوی، ناراحتیهای گوارشی و تطبیق علایم بیماری با معیارهای تأیید شده صورت میگیرد (هاریسون، ۲۰۰۸). اختلالات عملکردی دستگاه گوارش[۸۹] (FGID) اختلالات مزمنی هستند که با علت نامشخص، ملاک های تشخیصی سوال برانگیز، دوره های طولانی مدت و غیر قابل پیش بینی بیماری، همراهی همیشگی با اختلالات روانشناختی و تأثیرات دارویی اندک مشخص می شوند (چانگ و همکارن، ۲۰۰۶؛ تیلبرگ و همکاران، ۲۰۰۸).
دامنهی شیوع سندرم رودهی تحریکپذیر بین ۱/۲ تا ۲۲% قرار دارد (نیکول و همکاران، ۲۰۰۸؛ ری و تالی، ۲۰۰۹). در ایران شیوع سندرم رودهی تحریکپذیر در تحقیقات مختلف متفاوت گزارش شده، که از جمله آنها میتوان به، قنادی و همکاران (۲۰۰۵)، ۴/۱۸ درصد؛ قناعی و همکاران (۱۳۸۵)، ۶/۱۲درصد؛ محمودی و همکاران (۱۳۸۲)، ۲/۴ درصد و سمنانی و همکاران (۱۳۸۵)، ۶/۱۰ درصد اشاره کرد. این مسأله نیز قابل ذکر است که شیوع این سندرم در کشورهای غربی بیشتر از کشورهای شرقی است (صولتیدهکردی و همکاران، ۱۳۸۸)، به گونهای که در آمریکا و آلمان حدود ۱۲ درصد (آستیانو، ۲۰۰۸) و در چین و سنگاپور به ترتیب ۸/. درصد و ۳/۲ درصد گزارش شده است. شایعترین علایم این سندرم درد شکمی مزمن همراه با تغییر در دفعات اجابت مزاج، قوام و عبور مدفوع و نفخ شکم همراه با وجود موکوس[۹۰] در دفع است (هاریسون، ۲۰۰۸). سببشناسی این سندرم به درستی شناخته نشده، اما نقش احتمالی فعالیتهای غیر طبیعی حسیحرکتی روده، عدم کارایی اعصاب مرکزی و محیطی، اختلات روانی و اضطراب، عوامل داخل مجرایی (کرید و همکاران، ۲۰۰۸؛ هاریسون، ۲۰۰۸)، ژنتیک، فاکتور های غذایی، التهاب و عفونت و عدم تعادل انتقال دهندههای عصبی مطرح می باشند ( آگاه و همکاران، ۱۳۸۸).
با وجود اینکه تنها ۳۰% از بیماران جهت دریافت خدمات درمانی به مراکز تخصصی مراجعه می کنند، پژوهشها بیانگر این است که بین ۴ تا ۷ درصد بار کاری متخصصان گوارش مربوط به این بیماران است و به طور کلی ۲۰ تا ۲۵% ارجاعات به بخش تخصصی درمان را تشکیل میدهند (یل و همکاران، ۲۰۰۸). این مراجعات گسترده باعث تحمیل هزینه های سنگین به بیمار، مراکز ارائه دهنده خدمات بهداشتی و نظام بهداشت و سلامت جامعه میشود. برای نمونه در مطالعهای که در آمریکا صورت گرفت، هزینه سالانه مستقیم و غیرمستقیم این بیماران بالغ بر ۳۰ میلیون دلار بودهاست (ساندلر[۹۱]، ۲۰۰۲). این سندرم به طور وسیعی بر فعالیتهای اجتماعی بیماران تأثیر میگذارد و اغلب مطالعات انجام شده گویای این است که کیفیت زندگی این بیماران نسبت به جمعیت عمومی جامعه پایینتر است و باعث غیبتهای مکرر این بیماران از محل کار بویژه در دوره های عود بیماری میشود ( ری و همکاران، ۲۰۰۸ ). معیارهای تشخیصی که در حال حاضر بیشتر برای تشخیص این سندرم مورد استفاده قرار میگیرد، معیارهای Rome II و Rome III میباشد. این سندرم با وجود اینکه شایعترین اختلال عملکردی دستگاه گوارش است، یکی از ناشناخته شده ترین آنها نیز محسوب میشود، به گونهای که تا چندین سال پیش بسیاری از پزشکان این سندرم را به عنوان یک اختلال (بیماری) در نظر نمیگرفتند، بلکه آن را تظاهر جسمی فشارهای روانی میدانستند (کران و مارتین، ۲۰۰۲). اما با دسترسی به روش های بهتر برای بررسی حرکات مجاری گوارشی، کولون، عملکرد احشایی و ایجاد مفاهیم جدیدی دربارهی اهمیت مغز و تنظیم عملکرد روده، پیشرفت قابل توجهی در جهت درک بهتر سبب شناسی این سندرم حاصل شد. سندرم رودهی تحریک پذیر بیشتر در افراد جوان شیوع دارد و میزان شیوع آن در زنان حدود ۲ تا ۳ برابر مردان است (هاریسون، ۲۰۰۸). از جمله دلایل دخیل در درصد بالاتر شیوع این سندرم در زنان میتوان به تفاوتهای فیزیولوژیکی ارثی در هورمونهای جنسی، واکنشهای متفاوت به فشارروانی و پاسخهای التهابی و تفاوتهای فرهنگی اجتماعی در پاسخ به درد و تغییر حالات رودهای اشاره کرد (هیت،کمپر و جارت[۹۲]، ۲۰۰۸).

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

با وجود شیوع بالای سندرم رودهی تحریکپذیر سبب شناسی آن به خوبی شناخته نشده و در حال حاضر درمانی که بر روی تمام علایم آن مؤثر باشد وجود ندارد. در دارو درمانی درمان اغلب بر اساس علامت غالب صورت می گیرد، برای مثال وقتی درد غالب است ضد اسپاسمها داروی انتخابی اول هستند، در بیماران با اسهال غالب لوپرامید[۹۳] برای کاهش نوسانات روده مفید است و بالاخره فیبرهای معمول موجود از جمله روش های پیشنهادی برای بیماران با یبوست غالب یا مختلط میباشد (آستیانو[۹۴] و همکاران، ۲۰۰۸). هدف از درمان این بیماران مدیریت نشانه ها و کمک به کاهش شدت کلیه علایم (شامل درد شکم، تهوع و استفراغ، قار و قور شکمی، نفخ شکم، آروغزدن، نفخ معده «احساس سیری زودرس»، یبوست، اسهال، مدفوع شل، مدفوع سفت، احساس نیاز فوری به اجابت مزاج و احساس دفع ناکامل مدفوع «که با توجه به علامت غالب از یک بیمار به بیمار دیگر متفاوت است» )، بهبود کیفیت زندگی آنها و در نهایت کاهش فشار ناشی از سندرم بر بیمار، مسؤولان بهداشتی و کل جامعه میباشد (تیلبرگ و همکاران، ۲۰۰۸).
درمانهای رایجی که در حال حاضر برای درمان بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر مورد استفاده قرار میگیرد شامل؛ مشاوره و تغییر رژیم غذایی، مواد افزاینده حجم مدفوع، داروهای ضد اسپاسم[۹۵] مانند آنتیکولینرژیک و مخدرها و داروهای ضدافسردگی و اضطراب میباشند. داروهای ضد افسردگی علاوه بر بالا بردن خلق دارای اثرات فیزیولوژیک مختلفی هستند که ممکن است مفید واقع شوند. داروهای ضد نفخ مانند سایمتیکون[۹۶] و آنتیاسیدها نیز مورد تجویز قرار میگیرند. همچنین داروهایی مثل آلدسترون[۹۷]، لوپراماید و کلونیدین[۹۸] نیز در درمان این سندرم مورد استفاده قرار گرفت، که از این بین آلدسترون به دلیل عوارض جانبی شدید کنار گذاشته شده است (هاریسون، ۲۰۰۸). متأسفانه هیچ یک از داروهای در دسترس بر تمام علایم سندرم رودهی تحریکپذیر مؤثر نیستند و در مطالعات انجام شده، در مواردی علیرغم تأثیر مثبت بر روی یک علامت، دارای اثرات منفی بر روی سایر علایم بودند، علاوه بر این به دلیل خطرات مربوط به عوارض جانبی برای مدت طولانی قابل استفاده نمیباشند. بنابراین، بیش از نیمی از این بیماران در حال حاضر از درمانهای مکمل و جایگزین استفاده میکنند و بسیاری نیز از آن سود میبرند. روش های رایج این طب شامل گیاهدرمانی، طبسوزنی، آرامسازی، یوگا، لمسدرمانی، آبدرمانی و رفتاردرمانی میباشند ( شی و همکاران، ۲۰۰۸). در پژوهش حاضر نیز از یکی از روش های طب مکمل و جایگزین تحت عنوان لمسدرمانی استفاده شد که در تحقیقات مختلف تأثیر گذاری آن در زمینهی اختلالات روانی و جسمانی مختلف تأیید شدهاست.
۲-۳-۱ سببشناسی
با وجود شیوع بالای سندرم رودهی تحریکپذیر و مطالعات گوناگونی که در این زمینه صورت گرفته عوامل و فرایندهای آسیبزایی این سندرم هنوز به خوبی شناخته نشده و در این زمینه فقط فرضیههایی در مورد نقش احتمالی فعالیت غیر طبیعی حسی- حرکتی روده، ناکارایی سیستم اعصاب مرکزی و پیرامونی، اختلال در محور مغز- روده (پلیسر[۹۹] و همکاران، ۲۰۰۹)، اختلالات روانی، وراثت، عوامل داخل مجرایی مثل عفونت، ترشحات و فعالیت غیر طبیعی روده (هاریسون، ۲۰۰۸)، عوامل غذایی و عدم تعادل انتقالدهندههای عصبی (آگاه و همکاران، ۱۳۸۸؛ آهمن و سیمن[۱۰۰]، ۲۰۰۶) مطرح میباشد. فعالیت میوالکتریکی و حرکتی کولون در این بیماران تحت شرایط تحریک نشده عموماً طبیعی است، اما در شرایط تحریک شده مانند صرف غذا، اختلالات حرکتی کولون آشکار میشوند. همچنین باد کردن بالونهای رکتومی در این بیماران موجب فعالیت شدید انقباضی به سبب اتساع روده میشود که مدتی به طول میانجامد. در مطالعهای که با هدف بررسی میزان فعالیت حرکتی رکتوسیگویید در این بیماران صورت گرفت، نتایج نشان دهنده فعالیت افزایش یافته رکتوسیگمویید آنها در مقایسه با افراد نرمال بود (هاریسون، ۲۰۰۸).
یکی دیگر از علل مطرح شده در سبب شناسی سندرم رودهی تحریکپذیر، افزایش حساسیت آورانهای احشایی این بیماران نسبت به گیرنده های موجود در دیواره روده است، شاید این امر منجر به ایجاد احساسات دردناک در حجمهای کمتری از باد کردن بالونهای رکتومی در مقایسه با افراد شاهد میشود که بیانگر اختلال در اعصاب آوران احشایی میباشد. در این بیماران بر خلاف افزایش حساسیت دستگاه گوارش، حساسیت در سایر بخشهای بدن افزایش نمییابد. کوله سیستوکینین[۱۰۱] داخل عروقی نیز در این بیماران بیشتر از افراد سالم است. همچنین در مورد حساسیت آورانهای احشایی، بعضی از مطالعات نشان داده که میزان گاز موجود در روده این بیماران مشابه گروه کنترل است، ولی حساسیت افزایش یافته نسبت به این میزان گاز باعث ایجاد نفخ و درد بیشتر در آنها میشود (هاریسون، ۲۰۰۸). از سوی دیگر بیشحساسیتی احشایی[۱۰۲] اخیراً به عنوان یک ویژگی مهم در زمینهی سببشناسی سندرم رودهی تحریکپذیر مورد توجه قرار گرفته ( دلواکس[۱۰۳]، ۲۰۰۴) و ممکن است علت علایمی از قبیل؛ احساس فوریت برای دفع مدفوع، نفخ و دردشکمی تجربه شده توسط بیماران مبتلا به این سندرم باشد. با وجود اهمیت بیشحساسیتی احشایی در سببشناسی سندرم رودهی تحریکپذیر، علت آن هنوز به درستی مشخص نشده و در حد چند فرض از قبیل؛ التهاب، فشارهای روانی (ژو، ژانگ، و ورن[۱۰۴]، ۲۰۰۹) و حساسیتهای ناشی از آسیبهای شدید دوران کودکی (کندال[۱۰۵]، ۲۰۰۰)، باقی مانده است.
نقش سیستم عصبی مرکزی[۱۰۶] (CNS) در سببشناسی سندرم رودهی تحریکپذیر با توجه به تشدید علایم بالینی به دنبال اختلالات عاطفی، فشار روانی و پاسخ مناسب به درمانهای مؤثر بر قشر مخ، قویاً مطرح میباشد. مطالعات تصویری مربوط به کارکرد مغز مغز مثل [۱۰۷]MRI بیانگر این موضوع است که قشر سینگولیت میانی، ناحیهای در مغز که مربوط به فرایند توجه و انتخاب پاسخ است، در پاسخ به تحریک کولون دیستال در بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر فعالیت بیشتری نشان میدهد (هاریسون، ۲۰۰۸). شواهدی برای نقش بالقوه انتقال دهندههای عصبی یا واسطه های شیمیایی نیز در این سندرم فراهم شده است. تغییر در سطح سروتونین موکوسال (التهابآور)، ممکن است از طریق تأثیر روی عملکرد حسی- حرکتی در ایجاد نشانه های سندرم رودهی تحریکپذیر سهیم باشد. ترشح سروتونین نیز در جریان خون این بیماران، بویژه در زیرگروه با اسهال غالب افزایش یافتهاست ( کامیلری و آندرسن[۱۰۸]، ۲۰۰۹). برخی مطالعات نیز بیانگر این موضوع است که درک رکتوم نیز در مبتلایان به سندرم رودهی تحریکپذیر افزایش یافته است (پیچ[۱۰۹] و همکاران، ۲۰۱۰).
همچنین ممکن است سندرم رودهی تحریکپذیر در اثر عفونت گوارشی ایجاد شود. در مطالعهای که بر روی ۵۴۴ بیمار مبتلا به گاستروانتریت باکتریایی ثابت شده انجام شد، یک چهارم بیماران دچار سندرم رودهی تحریکپذیر شدند. بر عکس، حدود یک سوم بیماران دچار سندرم رودهی تحریکپذیر، در آغاز علایم مزمن این سندرم دورهای بیماری شبه گاستروانتریک حاد را تجربه کردند (هاریسون، ۲۰۰۸).
جراحیهای قبلی، حوادث دوران کودکی، وزن پایین هنگام تولد، مشکل در مکیدن و غذا خوردن در دوران کودکی، بدرفتاری جسمی و جنسی و طبقه اجتماعی اقتصادی پایین نیز ممکن است در ایجاد سندرم رودهی تحریکپذیر نقش داشته باشند (ری و تالی، ۲۰۰۹).
به طور کلی سه عامل را میتوان در سبب شناسی این سندرم دخیل دانست: ۱) پاسخ تغییر یافته روده (حرکتی، ترشحی) به محرکهای داخل مجرایی (اتساع روده، غذا، التهاب و عوامل باکتریایی) و محرکهای محیطی (فشارهای روانی اجتماعی) ۲) افزایش درک احشایی روده ۳) اختلال در تنظیم محور مغز- روده مرتبط با افزایش تحریکپذیری نسبت به فشارروانی، تغییر در تعدیل پیامهای آوران احشایی و عوامل روانی- اجتماعی.
۲-۳-۲ علایم بالینی
از آنجایی که علامت و آزمون تشخیصی دقیقی برای تمایز این سندرم از اختلالات عملکردی دیگر دستگاه گوارش وجود ندارد، تشخیص این سندرم بیشتر بر رد سایر اختلالات گوارشی و تطابق علایم بالینی با معیارهای تشخیصی موجود صورت میگیرد. بیماران مبتلا به این سندرم دارای طیف وسیعی از علایم گوارشی و خارج گوارشی می باشند، که در ادامهی این قسمت به صورت مجزا به توضیح و تبیین آنها پرداخته میشود.
۲-۳-۲-۱ علایم گوارشی
الف- درد شکمی
یکی از شایعترین و بارزترین علایم بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر درد شکم است که بر طبق معیارهای موجود علامتی کلیدی و ویژگی بالینی پیشنیاز برای تشخیص این سندرم است. محل و شدت درد در این بیماران بسیار متغیر است، بهگونهای که در ۲۵% موارد در هیپوگاستر، ۲۰% در سمت راست شکم، ۲۰% در سمت چپ شکم و در ۱۰% بیماران در
اپیگاستر است. معمولاً درد به صورت دورهای و کرامپی است اما میتواند بر زمینهی درد پایدار نیز اضافه شود. از نظر شدت ممکن است از درد خفیف تا دردی که منجر به اختلال در فعالیتهای روزانه میشود، متفاوت باشد. درد تقریباً همیشه در ساعات بیداری تظاهر مییابد و با غذا خوردن یا فشارهای روانی تشدید میشود (هاریسون، ۲۰۰۸).
ب- تغییر اجابت مزاج
تغییر در اجابت مزاج ثابتترین تظاهر بالینی بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر است. شایعترین الگوی تغییر در اجابت مزاج، یبوست و اسهال متناوب است که معمولاً یکی از عوامل فوق غالب است. در تعدادی از بیماران نیز اجابت مزاج طبیعی که به تناوب با اسهال یا یبوست جایگزین میگردد، دیده میشود. در ابتدا یبوست ممکن است اپیزودیک باشد اما سرانجام مداوم و به درمان با ملینها مقاومتر میشود (پلیسر و همکاران، ۲۰۰۹) . مدفوع معمولاً سفت و باریک است که احتمالاً نشانگر دهیدراسیون ناشی از اسپاسم و احتباس طولانی مدت در کولون است. همچنین اکثر بیماران دچار احساس تخلیه ناکامل مدفوع هستند که منجر به تلاشهای مکرر برای دفع در یک فاصله زمانی کوتاه میگردد. بیمارانی که علامت غالب در آنها یبوست است، ممکن است هفته ها یا ماه ها دچار یبوست همراه با دوره های کوتاهی از اسهال در فواصل آن باشند (هاریسون، ۲۰۰۸).
در سایر بیماران علامت غالب ممکن است اسهال باشد. اسهال ناشی از این سندرم معمولاً شامل حجم کمی از مدفوع شل است و در اغلب بیماران حجمی کمتر از ۲۰۰ میلی لیتر دارد. در این بیماران اسهال معمولاً شبانه نیست و در ساعات بیداری (اغلب بعد از صبحانه) رخ میدهد و ممکن است خوردن غذا یا فشار روانی موجب تشدید آن شود. فوریت در تخلیه مدفوع مشکلآفرینترین نشانه در بیماران با اسهال غالب است اما سببشناسی آن به درستی مشخص نشده است ( باسیلسکو[۱۱۰] و همکاران، ۲۰۰۷). اسهال حجیم، اسهال خونی، اسهال شبانه و اسهال چرب بیانگر بیماریهای عفونی است و نیاز به بررسیهای بیشتری دارد. تقریباً نیمی از بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر از دفع بلغم نیز شکایت میکنند (ابراهیمیدریانی، ۱۳۸۴).
پ- گاز و نفخ
بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر به طور مکرر از اتساع شکمی، آروغ زدن و نفخ زیاد شکایت می کنند و همهی این علایم را به افزایش میزان گاز نسبت میدهند. اگر چه بعضی از این بیماران ممکن است واقعاً دارای مقدار بیشتری گاز باشند، اما بررسیهای کمی نشان میدهند که تولید گاز رودهای در این بیماران بیشتر از مقدار طبیعی است. در بیشتر بیماران مبتلا به این سندرم، عبور و تحمل گاز روده مختل است. علاوه بر این بیماران مبتلا سندرم رودهی تحریکپذیر تمایل به ریفلاکس گاز از دیستال روده به قسمتهای پروگزیمالتر آن را دارند که میتواند آروغ را توجیه کند (هاریسون، ۲۰۰۸). در پژوهش رینل[۱۱۱] و همکاران (۲۰۰۹) ۵/۸۲ % از مبتلایان به سندرم رودهی تحریکپذیر گاز و نفخ شکمی را گزارش کردند. همچنین این مطالعه بیانگر این موضوع بود که نفخ و گاز در زنان و بیماران با یبوست غالب شایعتر است و با کاهش سطح انرژی، جذب غذا، عملکرد فیزیکی، کیفیت زندگی و افزایش جستجوی مراقبتهای درمانی در ارتباط است.
ت- علایم دستگاه گوارش فوقانی
بین ۲۵ تا ۵۰ درصد بیمارن مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر از دیسپپسی، سوزش سردل و تهوع و استفراغ شکایت میکنند که نشانگر این است که نواحی دیگری از لولهی گوارش به جز کولون نیز ممکن است در سندرم رودهی تحریکپذیر درگیر باشند. ثبت طولانی و سرپایی تحرک رودهی باریک در بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر، میزان بالایی از اختلالات را در روده باریک طی روز (بیداری) نشان میدهد، ولی الگوی شبانه تفاوتی با افراد سالم شاهد ندارد. بین دیسپپسی و سندرم رودهی تحریک پذیر همپوشانی زیادی وجود دارد، به گونهای که شیوع سندرم رودهی تحریکپذیر در افراد مبتلا به دیسپپسی ۳۷ % و در افرادی که دیسپپسی ندارند ۷% درصد میباشد (فورد[۱۱۲] و همکاران، ۲۰۱۰). همچنین ۶/۵۵% از افراد مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر علایم دیسپپسی را گزارش مینمایند. با این وجود، علایم شکمی کارکردی میتوانند در طول زمان تغییر یابند. در افرادی که علایم سندرم رودهی تحریکپذیر یا دیسپپسی غالب است، این امکان وجود دارد که علایم آنها بین این دو نوسان داشته باشد. لذا ممکن است سندرم رودهی تحریکپذیر و دیسپپسی دو تظاهر از یک اختلال وسیعتر و واحد دستگاه گوارش باشند. علاوه براین، علایم سندرم رودهی تحریکپذیر در میان افراد مبتلا به درد غیر قلبی قفسه سینه نیز شایع است، که این امر بیانگر وجود همپوشانی با سایر اختلالات گوارشی کارکردی است (هاریسون، ۲۰۰۸). وجود این اختلالات باعث پیشآگهی بدتر، شیوع بالاتر اضطراب و افسردگی و کیفیت زندگی پایینتر در بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر میشود (ریدل و همکاران، ۲۰۰۸).
۲-۳-۲-۲ اختلالات همراه و علایم خارج از دستگاه گوارش
بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر علاوه بر علایم گوارشی از یک سری اختلالات همراه و علایم خارج از دستگاه گوارش نیز رنج میبرند که سببب میشود میزان مراجعه آنها به پزشک حدود ۷۵% افزایش یابد (ابراهیمیدریانی، ۱۳۸۴). از جمله اختلالات همراه با سندرم رودهی تحریکپذیر میتوان به فیبرومیالژیا[۱۱۳](۳۲ تا ۷۷%)، سندرم خستگیمزمن[۱۱۴](۱۴ تا ۹۲%)، درد مزمن لگنی[۱۱۵] (۲۹ تا ۷۹%)، اختلالات عضلانی- اسکلتی[۱۱۶] (۱۶ تا ۶۴%) (پالسون و ویتهید[۱۱۷]، ۲۰۰۵؛ ویتهید و همکاران، ۲۰۰۲)، اختلال رفلاکس معده به مری[۱۱۸] (۴۷%)، بیاختیاری مدفوع[۱۱۹] (۲۱%)، درد انورکتال[۱۲۰] (۳۴%)، اختلالات خلقی (۲۷ تا ۲۹%)، اختلالات اضطرابی (۱۷ تا ۴۶%)، و اسکیزوفرنی (۱۹%) اشاره کرد (لیدیارد[۱۲۱]، ۱۹۹۷؛ گارکانی[۱۲۲] و همکارا، ۲۰۰۳). علایم بدنی غیرگوارشی نیز در بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر وجود دارد، که شایعترین آنها عبارتند از؛ سردرد[۱۲۳] (۲۳ تا ۴۲%)، کمردرد[۱۲۴] (۲۸ تا ۸۲%)، خستگی (۳۶ تا ۶۳%)، تپشقلب (۱۰ تا ۴۶%) و تکرر و فوریت ادرار[۱۲۵] (۲۱ تا ۶۱%) ( پالسون و ویت هید، ۲۰۰۵؛ ویتهید و همکاران، ۲۰۰۲).
از اختلالات و علایم همراه دیگر میتوان؛ بی حالی و سرگیجه، اختلالات خواب (آلپرس[۱۲۶]، ۲۰۰۸)، علایم تنفسی (ناشی از حساسیت مجاری هوایی)، دردسینه غیرقلبی، احساس طعم ناخوشایند در دهان، کاهش میلجنسی، دیسمنوره (قاعدگی دردناک)، شبادراری، اختلالات حسی، سندرم پیشقاعدگی، مقاربت دردناک و افزایش فشار خون (برن[۱۲۷] و همکاران، ۲۰۰۷) را نام برد.
در پژوهشی که ابراهیمیدریانی و همکاران (۱۳۸۳) بر روی ۱۲۲ بیمار مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر که به مراکز درمانی گوارش مراجعه کرده بودند انجام دادند، علایم خارج گوارشی این بیماران مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن به تفصیل در جدول ۲-۲ آورده شده است. لازم به ذکر است که در این مطالعه بین علایم افسردگی و میگرن و علایم تنفسی و عضلانی- اسکلتی همراهی قابل توجهی وجود داشت و اضطراب با اختلال عملکرد جنسی در مردان همراه بود. همچنین، ۹۷% بیماران حداقل دارای یک اختلال همراه شامل سوء هاضمه بدون زخم، درد سینه غیر قلبی، اختلال میل جنسی، مقاربت دردناک و درد مزمن لگنی بودند.
جدول ۲- ۲ اختلالات همراه سندرم رودهی تحریکپذیر در بیماران ایرانی

اختلال درصد اختلال درصد
ریفلاکس معده – مری
سوء هاضمه بدون زخم
سردرد مزمن
میگرن
درد سینه غیرقلبی
علایم تنفسی
علایم عضلانی- اسکلتی
فیبرومیالژیا
کمردرد
علایم ادراری
۶۴%
۷۱%
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ق.ظ ]




جریان دیگری از محققان همچون «گرهام[۱۱۰]» پیشنهاد می کنند که رفتار شهروندی سازمانی باید به صورت مجزا از عملکرد کاری مورد ملاحظه قرار گیرد. بنابراین، دیگر مشکل تمایز بین عملکرد نقش و فرانقشی وجود نخواهد داشت. در این دیدگاه، رفتار شهروندی سازمانی را باید به عنوان یک مفهوم جهانی که شامل تمام رفتارهای مثبت افراد در درون سازمان است، مورد توجه قرارداد (گراهام، ۱۹۸۹).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اهمیت رفتار شهروندی سازمانی:
بیش از یک قرن است که تفکر غالب مدیریت بر این محور چرخیده و می چرخد که تمامی تلاش های سازمان باید در جهت بهبود مستمر باشد. تلاش برای بهبود عملکرد از روزهای اولیه شکل گیری رشته مدیریت به عنوان اصل خدشه ناپذیری بوده است که هر روز وارد مباحث جدیدتری می‏شود و حوزه ‏های بیشتری را تسخیر می‏کند. در مکاتب اولیه مدیریت، افراد با رفتارهایی ارزیابی می شدند که در شرح شغل و شرایط احراز، از شاغل انتظار می رفت، ولی امروزه رفتارهای فراتر از آن مد نظر قرار گرفته است. این رفتارها جزء جدایی ناپذیری در مدیریت عملکرد محسوب شده و در جنبه های مختلف سازمانی وارد شده اند (حسنی کاخکی و قلی پور، ۱۳۸۶: ۱۱۷). این موضوعی بدیهی در ادبیات مدیریت است که سازمان ها به کارکنانی نیازمندند که تمایل داشته باشند از الزامات تکالیف شغل رسمی خود پا را فراتر بگذارند. اقدام فراتر از تکالیف شغلی به رفتار شهروندی سازمانی[۱۱۱] (OCB) اشاره دارد که در سال‏های اخیر توجه زیاد محققان را به خود معطوف داشته است. (موریسون[۱۱۲]، ۱۹۹۴: ۱۵۴۳). طی چندین دهه گذشته OCB تبدیل به یک مفهوم عمده و مهم در رشته های روانشناسی و مدیریت شده و توجه وسیعی را به خود جلب کرده است. (فوت و تانگ[۱۱۳]، ۲۰۰۸: ۹۳۴).
صاحب نظران رفتار سازمانی در مطالعات خود درباره ی رفتارهای شهروندی سازمانی به این نتیجه رسیدند که ارائه‏ این گونه رفتارها از سوی کارکنان سازمان، چارچوبی فراهم می‏کند که مدیران می‏توانند با مدیریت کردن وابستگی های متقابل بین افراد در داخل یک واحد کاری اولاً باعث کاهش نیاز سازمان برای صرف منابع باارزش خود به منظور انجام کارهای ساده شوند و با آزاد کردن این منابع باارزش، به ارتقای بهره وری در سازمان کمک کنند و ثانیاً به واسطه ی آزاد کردن زمان و انرژی، به افراد این امکان را می دهد تا با دقت بیشتری به وظایف خود از جمله برنامه ریزی، حل مسأله و… بپردازند. ماحصل تمامی آن ها افزایش موفقیت در دستیابی به پیامدهای جمعی است (پودساکف، مک کنزی، پین، باچراچ[۱۱۴]، ۲۰۰۰: ۵۳۸ و رائوب[۱۱۵]، ۲۰۰۸: ۱۸۳). از سویی دیگر، تئوری تبادل اجتماعی اشاره به این موضوع دارد که افراد هنگامی که از فعالیت ها و اقدامات هر موجودیتی سود و منفعت کسب می کنند، خود را متعهد و ملزم به ادای دین می دانند و سعی در جبران و واکنش متقابل دارند. بدین ترتیب اگر کارکنان یک سازمان، حمایت های دریافتی از سازمان خود را مناسب و مطلوب احساس کنند، این احتمال وجود دارد که برای ادای دین خود به سازمان، اقدام به ارائه ی رفتارهای مفید مانند رفتارهای شهروندی سازمانی، رفتارهای مشتری محور، رفتارهای خدمات محور و… کنند که این خود باعث بهبود عملکرد سازمان می شود (هوآنگ، جین و یانگ[۱۱۶]، ۲۰۰۴).
مبنای فردی رفتارهای فراتر از الزامات نقش را می توان در تجزیه و تحلیل سازمانی چستر بارنارد[۱۱۷] در دهه ۱۹۳۰ یافت که بر تمایل فرد به مایه گذاشتن از خود برای سازمان تأکید می کند. این تمایل به عنوان رفتارهایی خودانگیخته، همکارانه و حمایتی نسبت به سازمان و همچنین اعمالی که باعث ارتقای وجهه و جایگاه سازمان می گردد، توصیف شده است. (اس چانک[۱۱۸]، ۱۹۹۱: ۷۳۷) تقریبا ۴ دهه قبل کاتز (۱۹۶۴) به اهمیت گروهی از رفتارهای نوآورانه و خودجوش[۱۱۹] اشاره داشت که علی رغم اینکه این رفتارها فراتر از الزامات صریح و آشکار نقش می باشند ولی برای اثربخشی سازمانی[۱۲۰] ضروری هستند. در سال ۱۹۸۳ اسمیت و همکارانش در گزارشی از تحقیقات تجربی در خصوص ماهیت و سوابق چنین رفتارهایی از آنها به عنوان OCB یاد کردند (فارح و همکاران، ۲۰۰۴: ۲۴۱)، که پس ازآن اورگان[۱۲۱] (۱۹۸۸) OCB را به عنوان رفتار فردی تعریف می کند که اختیاری و داوطلبانه است، مستقیماً و صریح به وسیله سیستم پاداش رسمی شناخته نشده و در کل عملکرد مؤثر سازمان را بهبود می بخشد. این رفتارها «حرکت ماشین اجتماعی سازمان را روان می کند»، « انعطاف پذیری مورد نیاز کار را از طریق حوادث پیش بینی نشده مهیا می کند» و «به کارکنان در سازمان کمک می کند» (فوت و تانگ، ۲۰۰۸: ۹۳۴). در تحقیقات بعدی چندین مفهوم وابسته به OCB مورد بررسی قرار گرفته اند که می توان به رفتار فرانقش[۱۲۲]، شهروندی اجتماعی[۱۲۳]، رفتارهای اجتماعی گرایانه[۱۲۴]، خودجوشی سازمانی[۱۲۵]، و عملکرد زمینه ای[۱۲۶] اشاره کرد. در سال های اخیر محققان غربی به طور قابل ملاحظه ای بر اهمیت OCBیعنی: «رفتار و فعالیت های کارکنان که به طور ویژه و خاص در وظایف شغل رسمی آنها طراحی نشده است» تأکید داشته اند (فارح و همکاران، ۲۰۰۴: ۲۴۱).
مطابق با باور صاحب نظران، هدف از مطالعه رفتار سازمانی توصیف، پیش بینی و تعیین عوامل مؤثر بر چهار رفتار کلیدی است که حیات و بقا سازمان ها در گرو آنها است. این چهار رفتار عبارتند از: رضایت شغلی اعضا، غیبت گرایی کارکنان، بهره وری و رفتار شهروند سازمانی کارکنان (رابینز و جاج[۱۲۷]، ۲۰۱۰).
از بین چهار عنصر مذکور رفتار شهروندی سازمانی مفهوم نسبتاً جدیدی است؛ که نظریه پردازی پیرامون آن در جریان تکوین است و مستلزم پژوهش های بیشتر است، تا از این رهگذر مدل های نظری و کاربردی بیشتری پیرامون آن شکل گیرد. رفتار شهروندی سازمانی، رفتارهای داوطلبانه ای هستند که کارکنان ملزم به انجام آنها نیستند و نمی توان از طریق سازمان و سیستم های رسمی آن، به چنین رفتارهایی پاداش داد و یا در صورت عدم انجام چنین رفتارهایی افراد را تنبیه کرد. آن رفتاری است خردمندانه و از روی بصیرت که همکاران، سرپرستان و سازمان را یاری می کند. یاری کردن به افرادی که جدیداً وارد سازمان شده اند. سوء استفاده نکردن از همکاران، بهره کشی نکردن از همکاران، استفاده نکردن بیش از حد زمان استراحت، حضور داوطلبانه در ملاقات های سازمانی و تحمل کردن برخی از فشارها هنگامی که سازمان در یک شرایط بحرانی قرار می گیرد (بنت، کیدول، ماشولدر[۱۲۸]، ۱۹۹۷).
مفهوم OCB در ۲۰ سال اخیر موضوع بسیاری از تحقیقات بوده است و اهمیت آن همچنان در حال افزایش است. تحقیقات صورت گرفته عمدتاً بر سه نوع اند. یک سری از تحقیقات بر پیش بینی و آزمون تجربی عوامل ایجاد کننده OCB متمرکز بوده اند. دراین زمینه عواملی از قبیل رضایت شغلی، تعهد سازمانی، هویت سازمانی، عدالت سازمانی، اعتماد و غیره به عنوان عوامل ایجاد کننده OCB مطرح شده‏اند (پادساکف[۱۲۹] و همکاران، ۲۰۰۰: ۵۶۳-۵۱۳). ازسوی دیگر، یک سری از تحقیقات بر پیامد های OCB متمرکز بوده‏اند. در این زمینه عواملی از قبیل عملکرد سازمان، اثربخشی سازمانی، موفقیت سازمانی، رضایت مشتری، وفاداری مشتری، سرمایه اجتماعی و غیره مطرح شده اند (پادساکف و همکاران، ۲۰۰۰: ۵۶۳-۵۱۳؛ موریسون[۱۳۰]، ۱۹۹۴: ۴۳-۱۵).
گروه معدودی از تحقیقات نیز منحصراً بر روی مفهوم OCB متمرکز بوده و برای مثال سعی کرده اند تا تعریف جدیدی ازOCB داشته باشند، ابعاد آن را مشخص کنند و یا با کمک روش تحلیل عاملی مقیاس‏های استانداردی برای سنجش این مفهوم ایجاد کنند (ون دین[۱۳۱] و همکاران، ۱۹۹۴: ۷۶۵؛ پادساکف و همکاران، ۲۰۰۰: ۵۶۳-۵۱۳).
این تحقیق نیز از زمره دسته سوم است که منحصراً به مفهوم رفتار شهروندی سازمانی می پردازد و هدف آن تبین ابعاد جدیدی برای رفتار شهروندی سازمانی در راستای ادغام دو مدل گراهام و پادساکف و ارائه مدل پیشنهادی برای OCB با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل عاملی است.
پادساکف و مکنزی دلایل مختلفی را که رفتار شهروندی سازمانی ممکن است بر اثربخشی سازمانی تأثیرگذار باشد، بیان می کنند. برخی از زمینه هایی را که رفتار شهروندی سازمانی به موفقیت سازمانی کمک می کند، می توان در قالب موارد زیر خلاصه کرد:

    1. افزایش بهره وری مدیریت و کارکنان؛
    1. آزاد کردن منابع سازمانی برای استفاده مقاصد مولدتر؛
    1. کاهش نیاز به اختصاص منابع کمیاب به وظایفی که جنبه نگهدارندگی دارد؛
    1. تقویت توانایی سازمان ها برای جذب و نگهداری کارکنان کارآمد؛
    1. افزایش ثبات عملکرد سازمان ها؛
    1. توانمند سازی سازمان برای انطباق مؤثرتر با تغییرات محیطی (کی وانتس[۱۳۲]، ۲۰۰۳: ۵؛ پادساکف و همکاران، ۲۰۰۰: ۵۶۳-۵۱۳).

بر اساس نقل قول جن صرف وجود OCB سبب کاهش و نزول ترک خدمت و غیبت کارکنان می‌شود (گویه پِیر[۱۳۳] و همکاران، ۲۰۰۵: ۷-۱).
تاریخچه رفتار شهروند سازمانی و موضوعات مرتبط با آن:
رفتار شهروند سازمانی برای اولین بار به وسیله ی اورگان[۱۳۴] و همکارانش (۱۹۸۳)، هنگامی که رابطه بین رضایت شغلی و عملکرد را بررسی می کردند، به کار گرفته شد (به نقل از هوسام،[۱۳۵] ۲۰۰۸)، اما قبل از وی، بارنارد[۱۳۶] با بیان مفهوم اشتیاق به همکاری و کاتز و کان[۱۳۷] با بیان رفتارهای خود جوش، همکارانه و حمایتی این موضوع را مورد توجه قرار داده اند (ترنیسپید و مورکیسون[۱۳۸]، ۱۹۹۶). رفتارهای شهروندی رفتارهای هستند، که برای سازمان مفیدند، ولی با این حال به عنوان بخشی از عناصر اصلی شغل در نظر گرفته نمی شوند. این رفتارها، اغلب از طرف کارکنان به منظور حمایت از منابع سازمان صورت می گیرند، هرچند که ممکن است به طور مستقیم منافع شخصی به دنبال نداشته باشند (هوسام[۱۳۹]، ۲۰۰۸). در تعریف دیگری، لی پین و جانسون[۱۴۰] (۲۰۰۲) رفتار شهروندی سازمانی را تحت عنوان تمایل به تشریک مساعی و مفید بودن در محیط های سازمانی تعریف کرده اند (به نقل از دی گروت و براون لی[۱۴۱]، ۲۰۰۶). ویگودا[۱۴۲] و همکاران (۲۰۰۷) رفتار شهروندی سازمانی را کمک هایی غیر رسمی می دانند، که کارمند بدون توجه به تحریم ها و پاداش های رسمی به عنوان یک فرد، می تواند آزادانه آنها را انجام دهد یا از انجام آن خودداری نماید. ارگان در این باره می گوید، رفتار شهروندی سازمانی به عنوان وضعیت مطلوب دیده می شود، چرا که چنین رفتاری از یک طرف منابع موجود و در دسترس را افزایش می دهد و از طرف دیگر، نیاز به مکانیزم های کنترل رسمی و پر هزینه را کاهش می دهد (ارگان به نقل از بیکتون[۱۴۳] و همکاران، ۲۰۰۸). ارگان همچنین معتقد است: که رفتار شهروندی سازمانی، رفتاری فردی و داوطلبانه است، که به طور مستقیم به وسیله ی سیستم های رسمی پاداش در سازمان طراحی نشده است، اما با این وجود، باعث ارتقای اثر بخشی و کارایی عملکرد سازمان می شود. (کوهن و کول، ۲۰۰۴). این تعریف بر سه ویژگی اصلی رفتار شهروندی تأکید دارد: اول اینکه این رفتار باید داوطلبانه باشد، نه یک وظیفه از پیش تعیین شده یا بخشی از وظایف رسمی فرد. دوم آنکه مزایای این رفتار جنبه ی سازمانی دارد و ویژگی سوم ین است، که رفتار شهروندی سازمانی ماهیتی چند وجهی دارد. با این تعریف ها، از کارکنان به عنوان شهروند سازمانی انتظار می رود، بیش از الزام های نقش خود و فراتر از وظایف رسمی، در خدمت اهداف سازمان فعالیت کنند. به عبارت دیگر، ساختار رفتار شهروندی سازمان به دنبال شناسایی، اداره و ارزیابی رفتارهای فرانقشی کارکنانی است، که در سازمان فعالیت می کنند و در اثر این رفتارها، اثربخشی سازمانی بهبود می یابد (بینستوک و همکاران، ۲۰۰۷) ویژگی های رفتار شهروندی سازمانی عبارتند از:

    1. رفتاری فراتر از آنچه که برای کارکنان در سازمان رسمی وجود دارد، می باشد.
    1. رفتاری است که به صورت اختیاری و براساس اراده ی فردی انجام می پذیرد.
    1. رفتاری است که به طور رسمی پاداشی به دنبال ندارد یا از طریق ساختار رسمی سازمانی مورد تقدیر قرار نمی گیرد.
    1. رفتاری است که برعملکرد سازمان و موفقیت عملیات آن بسیار مهم است (کاسترو به نقل از مقیمی، ۱۳۸۴)

علی رغم توجه فزاینده به موضوع رفتار شهروندی سازمانی، بین صاحب نظران در مورد ابعاد این مفهوم اجماع نظر کاملی وجود ندارد. پودساکف و مکنزی (۲۰۰۰) رفتارهای شهروندی سازمانی را به هفت دسته، رفتارهای کمکی[۱۴۴]، اجابت سازمانی[۱۴۵]، جوانمردی[۱۴۶]، وفاداری سازمانی[۱۴۷]، ابتکار فردی[۱۴۸]، آداب اجتماعی[۱۴۹] و توسعه ی خود[۱۵۰]، تقسیم می نماید (به نقل از کرنودل، ۲۰۰۷). فارح[۱۵۱] و همکاران (۱۹۹۷)، مؤلفه های رفتار شهروندی سازمانی را در قالب آداب اجتماعی، نوع دوستی[۱۵۲]، وجدان کاری[۱۵۳]، هماهنگی میان فردی[۱۵۴] محافظت از منابع سازمانی[۱۵۵] مورد بررسی قرار می دهند (به نقل از آلیسیا، ۲۰۰۸). اما کاربردی ترین دسته بندی از رفتار شهروند سازمانی متعلق به ارگان است، که مؤلفه هایی؛ مانند جوانمردی، نوع دوستی، آداب اجتماعی، وجدان کاری و نزاکت[۱۵۶] را مطرح می سازد (مارکوزی و زین، ۲۰۰۴).
مرور و بررسی تحقیق های پیشین در زمینه ی رفتار شهروندی سازمانی، مبین توجه پژوهشگران به رابطه‏ی این مفهوم با متغیرهای متعددی است. از جمله این متغیرها می توان به نگرش شغلی (نیهوف و مورمن، ۱۹۹۳؛ اسچناک و همکاران، ۱۹۹۵)، عملکرد (بال و همکاران، ۱۹۹۴؛ پیرسی و همکاران، ۲۰۰۶) تعهد سازمانی (اوریلی و چتمن، ۱۹۸۶؛ ایزنبرگر و همکاران، ۱۹۹۰؛ ارگان، ۱۹۹۰؛ تراکینبرت، ۲۰۰۰) رهبری و رفتار رهبری (پودساکوف و همکاران، ۱۹۹۰؛ واینه و گرین، ۱۹۹۳؛ تراکینبرت، ۲۰۰۰) اعتماد (دلوگا، ۱۹۹۵؛ پودساکوف و همکاران، ۱۹۹۶) عدالت سازمانی (مورمن، ۱۹۹۱؛ شپارد و همکاران، ۱۹۹۲؛ اسکیو، ۱۹۹۳) و رضایت شغلی (اسمیت و دیگران، ۱۹۸۳؛ بیتمن و ارگان، ۱۹۸۳؛ مورمن، ۱۹۸۳). (به نقل از یلماز و تاسدان، ۲۰۰۹) اشاره نمود. در همین زمینه، رضایت شغلی به عنوان یکی از پیش شرط های مهم رفتار شهروندی سازمانی مورد شناسایی قرار گرفت. بیتمن و ارگان (۱۹۸۳)، نخستین تحقیق ها را درباره ی با زمینه های بروز رفتار شهروند سازمانی انجام دادند طبق یافته ی این محققان، رضایت شغلی به عنوان بهترین پیش بینی کننده ی رفتار شهروند سازمانی تعیین گردید. بعد از گذشت دو دهه از تحقیق ها در این باره، رضایت شغلی هنوز هم به عنوان بهترین عامل پیش بینی کننده ی رفتار شهروند سازمانی محسوب می شود (ارگان، ۱۹۹۷). بسیاری از محققان اعتقاد دارند، که رضایت شغلی، به عنوان ساختاری مناسب در پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی، بسیار گسترده و وسیع است (دیلاگا، ۱۹۹۵؛ پینر، میدیل و کیگلمیر، ۱۹۹۷، به نقل از یوسفی، ۱۳۸۸)
مدل های رفتار شهروندی سازمانی:
مدل رفتارهای شهروندی گراهام:
پیشینه ی پژوهشی نیز حاکی از این امر است، که بیشتر پژوهش های مربوط به رفتار شهروندی سازمانی با توجه به مدل ارگان انجام می شود (جرج و رینو[۱۵۷]، ۲۰۰۶؛ مارکوزی و زین[۱۵۸]، ۲۰۰۴؛ اپل بام و همکاران، ۲۰۰۴) که در زیر به شرح و بررسی اجمالی هر یک از ابعاد این مدل می پردازیم:

    1. وجدان کاری؛ شامل رفتارهای است، که به شیوه ای فراتر از الزام های تعیین شده ی نقش سازمانی، یا آنچه انتظار می رود، از طرف کارمند در انجام وظایف روی می دهد. (همانند کار در بعد از ساعت کاری برای سود رساندن به سازمان) (کاسترو و همکارن، ۲۰۰۴). یا اینکه کارمند از درخواست استراحت و مرخصی های اضافی خودداری نماید و از زمان استفاده ی بهینه را ببرد (مقیمی، ۱۳۸۴).
    1. جوانمردی؛ جوانمردی عبارت است از تمایل به شکیبایی در مقابل مزاحمت های اجتناب ناپذیر و اجحاف های کاری، بدون اینکه گله و شکایتی صورت گیرد. (مارکوزی و زین، ۲۰۰۴). عدم صحبت در خصوص رهاسازی و ترک سازمان در صورت داشتن مشکلات (مقیمی، ۱۳۸۴) و اینکه فرد مسایل و مشکلات را خیلی بزرگتر از آنچه که هستند، نشان ندهد (پودساکف و مکنزی، ۱۹۹۴).
    1. نوع دوستی؛ نوع دوستی عبارت است از کمک به همکاران در عملکرد مربوط به وظایفشان، زمانی که در شرایط غیر معمولی قرار دارند (کاسترو و همکاران، ۲۰۰۴)؛ مانند کمک به افرادی که حجم کاری سنگینی دارند، کمک به افرادی که غایب بوده اند، کمک به تطبیق دادن افراد تازه وارد با محیط کار (اگر چه جزء وظایف الزامی فرد نباشد). (ابیلی و همکاران، ۱۳۸۸).
    1. آداب اجتماعی؛ آداب اجتماعی به عنوان رفتاری است، که توجه به مشارکت در زندگی اجتماعی سازمانی را نشان می دهد (کاسترو و همکاران، ۲۰۰۴) و می تواند به عنوان مشارکت در فرایندهای سیاسی سازمان، ابراز عقاید، پرداختن به مسایل کاری در وقت های شخصی، مشارکت در رویدادهای سازمان، حضور در جلسه ها و درگیر شدن با مسایل سازمانی و غیره در نظر گرفته شود (کرنودل، ۲۰۰۷).
    1. نزاکت؛ شامل رفتارهای است، که از طرف فرد به منظور جلوگیری از وقوع مشکلات کاری در ارتباط با دیگر کارکنان صورت می گیرند (چو چینگ، ۲۰۰۱)؛ مانند احترام به حقوق و امتیازهای دیگران، مشورت با کسانی که ممکن است تحت تأثیر تصمیم یا اقدام فرد قرار گیرند.

البته لازم به تذکر است که تشخیص تمایز میان عملکرد درون نقشی[۱۵۹] و عملکرد فرا نقشی[۱۶۰] که نشانگر OCBs بوده به چند دلیل برای شرکت ها بسیار مشکل می باشد. اول اینکه، ادراک کارکنان و مدیران از عملکرد کارکنان و مسئولیت هائی که ضرورت چندانی ندارند و به عنوان فعالیت های فرا نقشی کارکنان در نظر گرفته می شود، با یکدیگر مطابقت ندارد. در ثانی، ادراک کارکنان از عملکرد و مسئولیت هایشان تا حدود زیادی تحت تأثیر رضایت آن ها از محیط کارشان می باشد (کاسترو و همکاران، ۲۰۰۴، ۳۵).
نوع دوستی
وظیفه شناسی
شکل ۲-۳): ابعاد رفتار شهروندی سازمانی (OCBs)
گراهام معتقد است که رفتارهای شهروندی در سازمان به سه نوع مختلف خود را نشان می دهند که شامل اطاعت، وفاداری و مشارکت سازمانی می شود:

    1. اطاعت سازمانی: این واژه توصیف کننده رفتارهایی است که ضرورت و مطلوبیت آنها شناسایی و در ساختار معقولی از نظم و مقررات پذیرفته شده اند. شاخص های اطاعت سازمانی رفتارهایی نظیر احترام به قوانین سازمانی، انجام وظایف به طور کامل و انجام دادن مسئولیت ها با توجه به منابع سازمانی است.
    1. وفاداری سازمانی: این وفاداری به سازمان از وفاداری به خود، سایر افراد و واحدها و بخش های سازمانی متفاوت است و بیان کننده میزان فداکاری کارکنان در راه منافع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان است.
    1. مشارکت سازمانی: این واژه با مشارکت فعال کارکنان در اداره امور سازمان ظهور می یابد که از آن جمله می توان به حضور درجلسات، به اشتراک گذاشتن عقاید خود با دیگران و آگاهی به مسائل جاری سازمان، اشاره کرد (نِتِمیر[۱۶۱]و همکاران، ۱۹۹۵: ۲۸۵-۲۱۵؛ بینستوک[۱۶۲]و همکاران، ۲۰۰۳: ۳۷۸-۳۵۷).

مدل رفتارهای شهروندی پادساکف:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ق.ظ ]




نصر، متولد هجده‌ فروردین‌ ۱۳۱۲ ه‌ش یا ۱۹۳۳م، در خانواده‌ای‌ با اصل و نسبی فرهیخته و مذهبی در تهران‌ زاده‌ شد. سیر فکری‌ نصر فرایندی‌ قابل‌ توجه‌ دارد‌. او در آغاز در ادبیات‌ فارسی‌ و اسلامی‌ آموزش‌ خوبی‌ دید. وقتی ۱۳ ساله بود، به درخواست پدرش به امریکا می­رود. در دوره دانشگاهی­اش، شاخه MIT را در رشته فیزیک انتخاب کرد چرا که از روی سادگی، فکر می­کرد این رشته کلید فهم واقعیت است یعنی امکان بدست آوردن دانش درباره «ماهیت چیزها». اما هنگامی‌ که‌ سخنرانیِ‌ ریاضیدان‌ و فیلسوف‌ انگلیسی‌ برتراند راسل‌ (۱۸۷۲-۱۹۷۰) را شنید «از کشف‌ اینکه‌ بسیاری‌ از فیلسوفان‌ برجسته‌ی‌ غرب‌ اعتقاد نداشتند که‌ نقش‌ علوم‌ به‌ طور کلی‌ و فیزیک‌ به‌ طور خاص‌، کشف‌ سرشت‌ و جوانب‌ فیزیکی‌ واقعیت‌ بوده‌ است‌» یکّه‌ خورد. مهمترین تأثیری که نصر در این دوره پذیرفت، از فیلسوف و مورخ علم مشهور ایتالیایی، جورجیو دیسانتیلانا[۱۸۶] بود که علاوه بر سایر چیزها، یک سال درباره دانته به نصر و دوستانش آموزش داد. در این‌ احوال‌ آثار معلم‌ ایتالیایی­اش‌، او را با داستان‌ رابطه‌ی‌ دشوار میان‌ فلسفه‌، علم‌ و دین‌ در غرب‌ آشنا ساخت‌.
در سال ۱۹۵۰ به بوستون سفر کرد. نصر همانطور که دوره­ های علوم انسانی را مدیریت می­کرد، مطالعات علمی­اش را تکمیل نمود. طولی نکشید که نوشته­ های آناندا کواماراسوامی[۱۸۷] و فریتیوف‌ شووان[۱۸۸] را کشف کرد. درجه علمی­اش را که گرفت، رهسپار هاروارد شد. در آنجا در سال‌ ۱۹۵۶م، (۱۳۳۵ ه ش) در رشته‌‌ زمین‌­شناسی‌ و ژئوفیزیک‌ درجه‌ی‌ فوق لیسانس‌ را گرفت. پس از آن به تاریخ علم تغییر رشته داد. علاقه­ وی به تاریخ علم و فلسفه به جهت شناخت گونه­ های دیگر علم به طبیعت و در پی دلایل گسترش علم جدید بود. او با برخی از دانشمندان بزرگ جهان از قبیل: جورج سارتون[۱۸۹]، هری ولفسون[۱۹۰] و برنارد کوهن[۱۹۱]، هم در این دو رشته و هم در مطالعات اسلامی، کار کرد. همچنین در خلال‌ مطالعه‌ی‌ خود با دانشوران‌ پرآوازه‌ای‌ چون‌ ریچارد فرای‌، سرهمیلتون‌ گیپ[۱۹۲]، اتین‌ ژیلسون[۱۹۳]‌، د.ت‌. سوزوکی[۱۹۴]‌ آشنا شد. او همچنین‌ به‌ خواندن‌ آثار آنانداک‌، کواماراسوامی‌، رنه‌ گنون[۱۹۵]، فریتیوف‌ شووان‌ و تیتوس‌ بورکهارت[۱۹۶] پرداخت.‌ این‌ دانشوران‌ به‌ نوبه‌ی‌ خود، او را با دنیای‌ متافیزیک‌ شرقی‌، هندو و سنتی‌ غرب‌ آشنا ساختند.
در سال‌ ۱۹۵۸م (۱۳۳۷ ه ش) در رشته‌‌ فلسفه‌ و تاریخ‌ علوم‌ درجه‌ی‌ دکترا گرفت‌. متن بازنگری شده­­ی رساله وی در سال ۱۹۶۴م (۱۳۴۳ه ش) با عنوان مقدمه­ای بر اصول کیهان­شناسی اسلامی در دانشگاه هاروارد به چاپ رسید. در پائیز ۱۹۵۸ به ایران بازگشت و به­عنوان استادیار تاریخ علم و فلسفه در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران آغاز به فعالیت نمود. پس از آن ازدواج کرد و خانواده تشکیل داد و به سمت استادی در دانشگاه تهران منسوب شد. متونِ دیرینه فلسفه اسلامی را خط به خط با سه تن از بزرگترین اساتید قرن بیستم، محمدکاظم عصار، علامه طباطبائی و سیدابوالحسن قزوینی مطالعه نمود. همچنین تماس­هایی هم با دیگر اساتید هم در فلسفه و هم تصوف داشت. مدت بیست و یک سالی که در ایران ماند، دوره­ای بسیار پربار در زندگی­اش بود. نصر به‌ زودی‌ به‌ موفقیت‌های‌ پی‌ در پی‌ دانشگاهی‌ دست‌ یافت‌: استاد دانشگاه‌، معاون‌ و رئیس‌ دانشکده‌ی‌ ادبیات‌ و علوم‌ انسانی‌ دانشگاه‌ تهران‌ (۱۳۴۷-۱۳۵۱) و رئیس‌ دانشگاه‌ صنعتی‌ شریف‌ (۱۳۵۱-۱۳۵۴) شد. او همچنین سمتهای‌ زیر را نیز دارا بود؛ عضو فرهنگستان‌ علوم‌ ایران‌، عضو شورای‌ ملی‌ آموزش‌ عالی‌ ایران‌ و نیز بنیان­گذار و نخستین‌ دبیر کل‌ انجمن‌ فلسفه‌‌ ایران‌ (۱۳۵۲-۱۳۵۷).
نصر در سال‌ ۱۹۷۹م (۱۳۵۷ ه ش) با وقوع‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در کنار خانواده‌اش‌ به‌ ایالات‌ متحده‌ بازگشت[۱۹۷]‌. چندی‌ پیش‌ از وقوع‌ انقلاب‌ اسلامی،‌ دانشگاه‌ ادینبورگ از نصر برای ایراد سخنرانی در سخنرانی­های معتبر گیفورد[۱۹۸] (مشهورترین‌ مجموعه‌ی‌ سخنرانی­ها در حوزه ­های الهیات‌ طبیعی‌ و فلسفه‌‌ دین) در دانشگاه ادینبورگ‌ دعوت به عمل آمد. او به­عنوان‌ نخستین سخنران غیر غربی‌ برای‌ ایراد سخنرانی‌ در این سلسله سخنرانی­ها بود. لذا وی‌ به‌ این‌ منظور متن‌ سخنرانی‌ و در نتیجه‌ کتاب معرفت‌ و معنویت[۱۹۹] را تألیف‌ نمود. این‌ کتاب‌ از مهم‌ترین‌ آثار اوست‌ که‌ بر محققان‌ و دانشجویان‌ مطالعات‌ دینی‌ بسیار تأثیرگذار بوده است. به گفته­ی نصر این سخنرانی همچون هدیه­ای از بهشت بود و به یک معنا بر او نازل شده بود (نصر، ۱۳۸۳: ۱۴۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در سال‌ ۱۹۸۲، جهت‌ تألیف‌ و تدوین‌ پروژه‌ی‌ مهم‌ انتشار دائرۀالمعارف‌ دین‌ و معنویت،‌ از نصر برای‌ همکاری‌ با اِورِت‌ کوزین[۲۰۰] سرویراستار و استاد فلسفه‌‌ قرون‌ وسطی‌ در دانشگاه‌ فوردام[۲۰۱] و بسیاری‌ دیگر از فیلسوفان‌ و محققان‌ برجسته‌ی‌ رشته‌‌ ادیان‌ دعوت‌ به‌ عمل‌ آمد و او ویراستاری‌ دو جلد مربوط‌ به‌ دین‌ اسلام‌ را به‌ عهده‌ گرفت‌ و سرانجام‌ اثر مزبور در سالهای‌ ۱۹۸۹ و۱۹۹۱ به‌ بازار نشر وارد گردید. نصر از هیئت مدیره­ی بنیاد مطالعات سنتی در واشنگتن است که از سال ۱۹۹۴ نشریه سوفیا[۲۰۲] منتشر می‌شود. او همچنین برای مدتی استاد دانشگاه تمپل در حوزه ­های دین­شناسی، فلسفه تطبیقی و اسلام‌شناسی بود. ‌در سال ۱۹۸۴ نیز دعوت­نامه­ای از دانشگاه جورج واشنگتن برای مطالعات اسلامی فرستاده شد.
در نتیجه‌ی‌ فعالیتهای‌ یادشده،‌ دکتر نصر در محافل‌ دانشگاهی‌ آمریکا به‌ عنوان‌ اندیشمندی‌ سنت‌­گرا و شارح‌ و طرفدار جهان‌بینی‌ «حکمت‌ جاویدان»[۲۰۳] معروف‌ گردید. در واقع‌ بسیاری‌ از کوششهای‌ فکری‌ و نوشته‌های‌ او – از زمانی‌ که‌ علیرغم‌ میلش‌ در آمریکا اقامت‌ دارد – مصروف‌ این‌ محور فکری‌ مهم‌ و زمینه‌های‌ ادیان‌ تطبیقی‌، فلسفه‌ و گفتگوهای‌ دینی‌ شده‌ است‌. نصر در سال‌ ۱۹۸۶ نوشته‌های‌ اصلی‌ شووان‌ را ویراستاری‌ کرد. وی‌ در سال‌ ۱۹۹۰ به‌ سرپرستی‌ »مرکز مطالعه‌ی‌ اسلام‌ و ارتباطات‌ متقابل‌ مسیحیان‌» در کالج‌ سالی‌ اوک[۲۰۴] انتخاب‌ گردید. نصر همچنین‌ در بنیان‌گذاری‌ و فعالیتهای‌ «مرکز تفاهیم‌ مسلمین‌ و مسیحیان‌« در دانشگاه‌ جرج‌ تاون‌ (واشنگتن‌ دی‌. سی‌) نقش‌ فعالی‌ بر عهده‌ داشته است‌ و در بسیاری‌ از همایش­های‌ مربوط‌ به‌ موضوع‌ فعالیت­های‌ مرکز، از جمله‌ در «پارلمان‌ ادیان‌ عالم‌» در سال‌ ۱۹۹۳ شرکت‌ کرده‌ است‌. او در حال‌ حاضر استاد مطالعات‌ اسلامی‌ در دانشگاه‌ جورج‌ واشنگتن‌ است‌. در مقام‌ یک‌ استاد دانشگاه‌ و عضو فعال‌ جامعه‌ی‌ فلسفی‌، سیاسی‌ و مذهبی‌ ایران‌ از دهه ۱۹۵۰‌م (۱۳۳۰ ه ش) به‌ بعد، اثری‌ ماندگار بر مباحثات‌ فلسفی‌ در ایران‌ جدید باقی‌ گذاشت‌. در همین سال کتاب نیاز به علم قدسی را منتشر نمود که بسیاری از بن­مایه­های کتاب معرفت و امر قدسی را دنبال می­کرد.
برخی از مهم­ترین آثار سیدحسین نصر (که به فارسی ترجمه شده است) عبارتند از:
یادنامه‌ی‌ ملاّصدرا، به‌ اهتمام‌ و با مقدمه‌ی‌ سیّد حسین‌ نصر»، تهران‌، انتشارات‌ دانشگاه‌ تهران‌، ۱۳۴۰٫
نظر متفکّران‌ اسلامی‌ درباره‌ی‌ طبیعت‌، تهران‌، انتشارات‌ دانشگاه‌ تهران‌، ۱۳۴۲٫ چاپ‌ دوم‌، تهران‌ دهخدا، ۱۳۵۰٫
معارف‌ اسلامی‌ در جهان‌ معاصر، تهران‌، شرکت‌ سهامی‌ کتاب‌ جیبی‌، ۱۳۴۹، چاپ‌ دوم‌ ۱۳۵۳، چاپ‌ سوّم‌ ۱۳۷۱٫
علم‌ و تمدّن‌ در اسلام‌، ترجمه‌ احمد آرام‌، تهران‌، نشر اندیشه‌، ۱۳۵۰٫
تاریخ‌ فلسفه‌‌ اسلامی‌، ترجمه‌ی‌ اسداللّه‌ مبشّری‌، تهران‌، امیرکبیر، ۱۳۵۲٫
هنر و معنوّیت‌ اسلامی‌، ترجمه‌ی‌ رحیم‌ قاسمیان‌، تهران‌، دفتر مطالعات‌ دینی‌ هنر، ۱۳۷۵٫
سه‌ حکیم‌ مسلمان‌، ترجمه‌ احمد آرام‌، تهران‌، انتشارات‌ امیرکبیر، ۱۳۷۱٫
جوان‌ مسلمان‌ و دنیای‌ متجدد، ترجمه‌ی‌ مرتضی‌ اسعدی‌، تهران‌، طرح‌ نو، ۱۳۷۳٫
نیاز به‌ علم‌ مقدّس‌، ترجمه‌ی‌ حسن‌ میان‌ داری‌، قم‌، انتشارات‌ طه‌، ۱۳۷۹٫
معرفت‌ و امر قدسی‌، ترجمه‌ فرزاد حاجی‌ میرزایی‌، تهران‌، انتشارات‌ فرزان‌ روز، ۱۳۸۰٫
معرفت‌ و معنویت، ترجمه‌ی‌ انشاءاللّه‌ رحمتی‌، تهران‌، انتشارات‌ دفتر پژوهش‌ و نشر سهروردی‌، ۱۳۸۰٫
دین و نظم طبیعت، سیدحسین نصر؛ ترجمه انشاءالله رحمتی-تهران: نشر نی، ۱۳۸۵٫
انسان و طبیعت: بحران معنوی انسان متجدد، سیدحسین نصر، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۷٫
آرمان­ها و واقعیات اسلام، ترجمه انشاءالله رحمتی، تهران، جامی، ۱۳۸۲٫

۳-۳-۲- دیدگاه نصر در مورد رابطه دین و محیط زیست

علاوه بر مقالات منتشره از نصر در خصوص دین و بحران زیست­محیطی، در میان کتاب­های او، انسان و طبیعت و نیز دین و نظم طبیعت دو کتاب مهمی است که دیدگاه­ های خود را در خصوص بحران محیط زیست و علل آن شرح داده است.

۳-۳-۲-۱- بررسی و تحلیل کتاب­های انسان و طبیعت و دین و نظم طبیعت

در میان تلاش­ های انجام گرفته در خصوص کشف علل بی­نظمی و تخریب محیط زیست، به­ندرت علل زیربنایی و اساسی در معرض دید قرار می­گیرند. کتاب انسان و طبیعت به بررسی ریشه ­های مسائلی پرداخته است که بسیاری از مردم، علائم بیرونی آنها را تشخیص می­ دهند. این کتاب، بحران زیست­محیطی را از زاویه­ای دیگر نگریسته است، یعنی بررسی بحران محیط زیست در پرتو بحران درونی انسان­ها و بر محیط درون انسان­ها و نه محیط بیرونی آنها، تأکید دارد. در واقع در میان راه‎حل­ها و اقدامات انجام گرفته در راستای حفظ محیط زیست و برون شد از بحران فعلی، این نگاه کمتر دیده شده است. به تعبیر نصر باید به­ طور دقیق به بررسی و ریشه­یابی مسأله پرداخت و بلکه حتی پیش از این هم، باید خود مسأله به­روشنی مشخص شود. چرا که برخی تلاش­هایی که صورت می­گیرد منجر به بروز مشکلات بیشتری می­گردد. بنابراین نصر در کتاب خویش ابتدا به طرح مسائلی که امروزه از مواجهه­ انسان با طبیعت به‌وجود آمده است پرداخته و سپس در جستجوی تبیین علل بنیادینی که این شرایط را به ­وجود آورده­اند و اصولی که غفلت و چشم­پوشی از آن، موجب حاد شدن بحران جدید شده است، می ­پردازد. بنابر دیدگاه نصر، بحران درونی که انسان بدان دچار شده است ریشه در دلایل تاریخی و عقلانی دارد و این کتاب، سیری تاریخی­ از شکاف میان انسان و طبیعت به‌دست داده است.
این کتاب، مسئول بحران را، کاربرد علوم طبیعی و پذیرش جهان­بینی آن برای انسان متجدد قلمداد نموده است. در حالیکه برای انسان غیرمتجدد (خواه معاصر خواه باستانی) کل ماده عالم دارای وجهی مقدس است و همه پدیده ­ها معنادار و از مظاهر خداوند می­باشند. به نظر نصر شکل‌گیری علوم نوین، منوط به تقدس­زدایی از کائنات و دنیوی شدن بوده است. علوم طبیعی، فهم‌پذیری و معقولیت خویش را از دست دادند و تنها علمِ قابل قبول، همین علم کمّی و ماشینی است و دیگر انواع دانش­ها و معرفت­ها نسبت به نظام­های طبیعی و کیهانی، از منزلت علم بودن محروم شده و یا به­ صورت اموری احساساتی یا خرافی نگریسته می­ شود (نصر، ۱۳۷۹: ۱۴). نصر توجه به دیدگاه علما و فلاسفه علم جدید در مورد اهمیت علم جدید و به­ ویژه فیزیک در تعیین معنای کلی طبیعت اشیا را مهم دانسته است. زیرا همین دیدگاه­هاست که بخش اعظم ادراک نوین از طبیعت را آنگونه که توسط عموم مردم پذیرفته شده است، تشکیل می­ دهند و عنصر مهمی از مسأله عموم، مواجهه­ انسان جدید با طبیعت­ است (همان: ۱۸).
نصر به اجمال به معرفی دیدگاه­ های پوزیتیویسم منطقی و نگرش­های مشابه آن پرداخته است و این دیدگاه ­ها را در جهت حذف هرگونه اهمیت متافیزیکی از علم جدید می­داند. پس از اشاره به این دیدگاه ­ها، دیدگاه متکلمان و متفکران مسیحی را نیز با اهمیت می­داند. وی معتقد است اکثر جریان‌های کلامی به موضوع انسان و تاریخ پرداخته و روی مسأله نجات انسان به عنوان یک فرد مجزا و تنها، به عوض نجات و رستگاری همه تعینات، تمرکز نموده ­اند. او مواضع متکلمینی مانند بارت و برونر را مثال می­زند که بر این عقیده بودند که طبیعت نمی­تواند چیزی راجع به خداوند به انسان یاد دهد و بنابراین دارای هیچ نفع کلامی و معنوی نیست. با این حال معدود متکلمینی هم بودند که اهمیت طبیعت به­عنوان زمینه حیات دینی را به تحقیق دریافته­اند و به­ خوبی درک کرده ­اند، برای اینکه انسان بتواند اعتقاد محکمی به خود دین داشته باشد، ضروری است اعتقاد داشته باشد که خلقت نشانه­ای از خالق هستی را به نمایش می­ گذارد. این دسته از متکلمان به جنبه وحیانی جهان عنایت داشته اند. به این صورت که اگر خلقت به­نحوی تجلی خداوند نبود، هیچ­گونه کشف و تجلی الهی امکان ظهور و بروز نداشت (همان: ۳۴ و ۳۰). اگرچه چنین دیدگاه­ هایی در بازیابی رابطه انسان و طبیعت اهمیت دارد اما به ندرت فهمیده و پذیرفته شده و در عمل ناموفق بوده است.
به نظر نصر تفکر دینی نوین بیشتر به سکولاریزه کردن طبیعت کمک کرده است و در مقابلِ آنچه علم درباب طبیعت دیکته می­ کند عقب­نشینی نموده است. به نظر او حتی الاهیات طبیعی­ای که بتواند به نحو راضی­کننده ­ای پلی معنوی میان انسان و طبیعت به­دست دهد، وجود ندارد. وقتی از مسیحیت دعوت به عمل آمد تا حافظ تمدن شود، با دنیایی مواجه شد که در آن طبیعت­باوری، تجربه­گرایی و عقل­باوری، بسیار رواج داشتند. بنابراین مسیحیت در مقابل این طبیعت­گرایی، از طریق توجه دادن و تأکید بر حدود بین ماوراءطبیعه و طبیعت و نیز از طریق تمیز بین امور طبیعی و مافوق طبیعی به­نحوی چنان سخت و دقیق عکس­العمل نشان داد که به محروم ساختن طبیعت از روح درونی آن انجامید. مسیحیت، به منظور حفظ و نجات ارواح انسان­ها در اوضاع و احوال خاصی که خود را در آن می­دید چاره­ای نداشت جز اینکه اهمیت کلامی و روحانی طبیعت را فراموش کند و نادیده گیرد یا حداقل آن را بسیار کوچک شمارد. از این لحاظ مطالعه طبیعت از یک نگاه یزدان­شناسانه در مسیحیت غربی، از جایگاهی محوری برخوردار نشد (نصر، ۱۳۷۹: ۶۳). فرانسیس آسیزی هم نمونه ­ای است در دل معنویت مسیحی، که نظریه های برجسته­ای را در مورد ماهیت قدسی طبیعت بیان داشت (نصر، ۱۳۷۹: ۷۱). درواقع نصر که بحران محیط زیست را حاصل از میان رفتن انسجام و هماهنگی رابطه­ انسان و طبیعت می­داند، فقدان دانش متافیزیک [۱] در روزگار تجدد را به مستقیم­ترین وجه مسئول از دست دادن هماهنگی و انسجام میان انسان و طبیعت و نقش علوم طبیعت در شمای کلی بشری قلمداد نموده است، به واسطه­ این حقیقت که چنین دانشی تقریباً به­کلی در غرب به دست فراموشی سپرده شده است. در حالی که در سنت­های مشرق زمین به حیات خویش ادامه داده است. انسان باید برای کشف دوباره اهمیت متافیزیکی طبیعت و احیای سنت متافیزیکی در درون مسیحیت، به این سنت­های شرقی روی آورد (نصر، ۱۳۷۹: ۱۰۴).
نصر پس از اشاره به علتِ از دست رفتن انسجام میان انسان و طبیعت و ضرورت روی­آوری به سنت­های شرقی، به معرفی سنت­های شرقی­ای مانند «تائویسم»، «شینتو» و «ذِن»، «هندو» و «اسلام» پرداخته است. نصر معتقد است که اسلام در بنیان­های کلامی خود بیشتر شبیه مسیحیت است و با وجود این، در دل خویش، معرفتی دارد که مشابه عقاید متافیزیکی سایر ادیان شرقی است. درواقع اسلام در هر دو معنای جغرافیایی و متافیزیکی، امت وسطا است که قرآن بدان اشاره دارد. به همین دلیل ساختار عقلانی اسلام و عقاید کیهان­شناختی و علوم طبیعتِ آن می ­تواند در بیدار ساختنِ پاره­ای امکاناتِ مسکوت و راکد خاص در درون مسیحیت، بیشترین کمک­ها را عرضه نمایند (نصر، ۱۳۷۹: ۱۲۱). در اسلام اتصال جدایی­ناپذیر بین انسان و طبیعت و همچنین میان علوم طبیعت و مذهب و در خود قرآن که لوگوس یا کلمه خداوند است یافت می­ شود. اسلام از طریق امتناع از جدا ساختن انسان و طبیعت به­ طور کامل، نگاه یکپارچه خود نسبت به عالم وجود را حفظ کرده است و در شریان­های نظم کیهانی و طبیعی، جریان فیض یا برکت الهی را جاری می­بیند. بشر برای طبیعت، مجرای فیض و رحمت است، بدین طریق که به­واسطه­ مشارکت فعال در جهان معنوی، به داخل جهان طبیعت نورافشانی می­ کند. به­خاطر ارتباط صمیمانه بین انسان و طبیعت، حالت درونی انسان در نظم خارجی بازتاب یافته است. از همین روی است که وقتی وجود داخلی انسان به سمت تاریکی و بی­نظمی رو می­ کند طبیعت نیز از هماهنگی و زیبایی به جانب عدم تعادل و بی­نظمی می­رود. در اسلام به­واسطه این مفهوم خاص از انسان و طبیعت، طبیعت هرگز به­عنوان امری دنیوی ملحوظ نشده است (نصر، ۱۳۷۹: ۱۲۴-۱۲۲).
نصر در کتاب دین و نظم طبیعت که از عمیق­ترین بحث­های وی در باب موضوع محیط زیست و نقش فلسفه غرب در بحران محیط زیست می­باشد، درصدد است ساحت­های دینی و معنوی بحران زیست محیطی و اهمیت شکاف میان معرفت و امرقدسی (معنویت) را در شتاب بخشیدن به هرج و مرج و آشفتگی­های یک نظم معنوی و فکری که آلودگی و تخریب نظم طبیعی، مشهودترین پیامد آن است در کانون توجه قرار دهد (نصر، ۱۳۸۹: ۱۶). این کتاب با توجه و تعمق در سنن فلسفی غرب، تاریخ علوم، جهان­بینی ادیان گوناگون جهان، درباره رابطه دین و نظام طبیعت دیدگاهی جهانی ارائه نموده است. نظم طبیعت چیزی جز نظم انسان­ها نیست و هماهنگی آن، همان هماهنگی درونی است. اجزای طبیعت همان اجزای ما و تخریب طبیعت تخریب ماست. این درسی است که ادیان در طی اعصار تعلیم داده­اند.

۳-۳-۲-۲- مدعای اصلی نصر

نصر از آن دسته متفکرانی است که بحران زیست محیطی را ریشه در بحرانی عمیق­تر، یعنی بحران معنوی می­داند[۲۰۵]. او معتقد است واژه معنویت در مفهوم فعلی، واژه­ای مدرن است. درواقع آن ابعاد و عناصری از دین که در غرب به فراموشی سپرده شده است به غلط به معنویت (به عنوان تمایز از دین) تعریف شده است. بنابراین هم از مفهوم دین و هم معنویت استفاده نموده چرا که به گفته­ی او «درکاربردِ فعلی کلمه دین در بسیاری مناطق، اغلب عنصر معنوی کنار گذاشته می­ شود. مردمی که در جستجوی بعد درونی تجربه دینی و حقیقت دینی­اند در پی واژه دیگری برای تکمیل واژه دین­اند؛ این تراژدی است اما با این حال حقیقت است» ۲۰۰۷: ۲۹) Nasr,).
نصر به عنوان یک سنت­گرا [۲] معتقد است که بدون دین، معنویتی نیست. درواقع راه رسیدن به معنا، انتخاب راهی است که خدا برای ما انتخاب کرده، یعنی دین. برای آنها که دین، هنوز یک واقعیت محسوب می­ شود آسانتر است که از طریق دین و دیدگاه­ های دینی درباب طبیعت، بتوان راه­حلی برای بحرانی که از آن رنج می­بریم ارائه داد. جمع کثیری از جهان هنوز زندگیِ دین­مدارانه دارند ولی با این حال بیشتر متفکران غربی درباره مسأله محیط زیست بر این باورند که گویی همه، دنباله­روی لاادریِ فلسفه سکولاری­اند که در آکسفورد، کمبریج و هاروارد پرورش داده می­ شود و بنابراین آنها در پی گسترش یک اخلاق زیست­محیطیِ عقلانی بر پایه لاادری­گرایی­اند؛ گویی این جهان اصلاً تأثیر زیادی روی بحران زیست­محیطی ندارد. بنابراین لازم است که به شیوه­ای واقعی، جهانی را که در آن زندگی می­کنیم در نظر گیریم (۳۰ :Ibid).
نصر بر این ادعاست که بحران محیط زیست و اساساً ظهور هر بحرانی، برآمده از بحران عمیق­تری است به­نام بحران معنوی [که این بحران معنوی، دلایل تاریخی و عقلانی خودش را دارد]. بحران معنوی بدین معناست که انسان از خود اصیل خویش فاصله گرفته است. همان خودی که از خدا سرچشمه گرفته است. درواقع غفلت و بی­توجهی به انسان معنویِ مبتنی بر متون دینی، نه تنها منجر به ظهور مشکلاتی در سطح انسانی شده است بلکه بر رابطه­ میان انسان و طبیعت هم تأثیرگذار بوده است.
به نظر نصر بحران ارتباط انسان و طبیعت در غرب بر اساس دو اشتباه به ­وجود آمد؛ یکی عدم درک درست‏ و عمیق‏تر انسان و دیگری واقعیت قدسی طبیعت. این‏ یکی از عواقب بحران معنوی بود که در طول‏ رنسانس و قرن هفدهم به ­وجود آمد و طبق آن، انسان مدرن خود را یک موجود زمینی دید که‏ هیچ مسئولیتی در قبال خدا و مخلوقاتش ندارد. همچنین در نتیجه­­ی بحران فکری و معنوی، امر قدسی طبیعت به کناری نهاده شد. طبیعت، حضوری مکانیکی و حسابگرانه برای انسان پیدا کرد. این بحران معنوی از زمان انقلاب صنعتی به‏ این سو جدی‏تر شده است (نصر، ۱۳۷۹: ۹). به همین دلیل، نصر به توصیف انسان و تفاوت ماهیت انسان در طول دوره­ های رنسانس و قرون وسطا و نیز انسان سنتی و مدرن می ­پردازد.
به نظر نصر، مخدوش­سازی تصویر انسان در غرب را می­توان تا اواخر قرون وسطا ردیابی نمود. زیرا از جمله دلایل این مخدوش­سازی، ارسطویی کردن افراطی تفکر غربی در قرن سیزدهم است. این ظاهری کردن تفکر مسیحی که دنیوی کردن علوم جهان­شناسی در قرن هفدهم را در پی داشت، خود نتیجه­ بومی کردن انسان مسیحی به­عنوان یک شهروند کاملاً راضی در این جهان بود. در حالیکه انسان واقعی، واقعیت باطنی خود را آن صورتی می­داند که صفات الاهی را منعکس می­سازد و واقعیت کیهانی به واسطه­ واقعیت باطنی او خلق شده است. یعنی امکان­ها در لوگوس یا کلمه­الله (که به‌واسطه­ آن همه چیزها خلق شده ­اند) منطوی است (همان: ۳۳۶). مفهومی که از انسان در دوران متجدد برداشت می­ شود مغایر با مفهوم سنتی است. برداشت متجدد، انسان را به­عنوان واسطه­ میان آسمان و زمین تلقی نمی­کند بلکه عصیانگری می­داند که از نقش الوهیت به نفع خویش سوءاستفاده می­ کند. درحالیکه انسان در مفهوم سنتی یعنی همان خلیفۀ­الله، انسانی است که در جهان سنتی زندگی می­ کند و یک مبدأ کلی دارد. انسان به تعبیر اسلامی، جانشین خدا در زمین است؛ در قبال اعمالش در پیشگاه خداوند مسئول بوده و حافظ زمین می­باشد. حق سلطه بر زمین به او داده شده مشروط بر اینکه به خودش به عنوان آن شخصیت زمینی محوری که بر صورت خداوند آفریده شده است - یعنی یک موجود خداگونه که در این عالم زندگی می­ کند - وفادار بماند.
انسان خلیفۀ­الله از نقش خویش به عنوان واسطه­ میان آسمان و زمین و کمالی که ورای قلمرو زمینی قرار گرفته است، آگاه است. قلمرو زمینی به او اجازه حاکمیت داده، مشروط به اینکه نسبت به سرشت ناپایدار سفر خود بر زمین آگاه بماند. چنین انسانی زندگی­ای سرشار از معنا دارد. او می­داند به این دلیل انسان است، که همه اعمال و افکارش هم قرین شکوه و جلال و هم همراه با خطر است. درواقع اعمال انسان بر وجود وی تأثیر دارند و زندگی اخروی­اش نیز به­واسطه­ اعمالش در زندگی دنیوی رقم می‌خورد. در حالیکه انسان متجدد، خلیفۀ­اللهی را به معنای قدرت انسان به عنوان فرمانروای زمین به قیمت از دست رفتن بندگی­اش در برابر خدا مورد تأکید قرار داده است به حدی که نه خلیفۀ­الله بلکه خلیفه­ی منِ فردی خویش و یا خلیفه­ی قدرت دنیوی می­ شود (نصر، ۱۳۸۳: ۵۷). انسان عاصی، این زمین را خانه و کاشانه خود می­بیند. زندگی را تجارت­خانه­ی بزرگی می­بیند که آزاد است در آن پرسه زند و اشیائی را به خواست خود برگزیند. با این ادعا که بدین وسیله تقدیر خاص خودش را رقم زده است، احساس غرور می­ کند. ولی او که هنوز انسان است، احساس حسرتی نسبت به ذات قدسی و سرمدی دارد و بدین سان برای ارضای این نیاز به هزار و یک راه، از رمان­های روان­شناختی تا عرفان­ متأثر از مواد مخدر، توسل می­جوید. انسان متجدد که در ویرانی زمین موفق بوده و عملاً تعادل زیست­محیطی را در عرض حدود پنج قرن به­هم ریخته است، نمی­داند که برای چیره شدن بر تنگنایی که به دست خویش و در اثر به فراموشی سپردن معنای واقعی انسانیت، در آن فرو افتاده است، چاره­ای جز بازیابی خود ندارد (نصر، ۱۳۸۵: ۳۲۸-۳۲۵). بنابراین نصر، بنابر آنچه گفته شد بر این ادعاست که انسان، خود را گم نموده است و باید خود حقیقی خویش را بازیابد تا بتواند از این طریق بر مسائل و مشکلات از جمله بر بحران محیط زیست، فائق آید. درواقع به عقیده‌ی او بحران محیط زیست، ریشه در بحرانی عمیق­تر یعنی بحران معنویت (همان گم­گشتگیِ انسان خداگونه) دارد.
انسان فقط در صورتی کاملاً انسان است که دریابد کیست و به این طریق نه فقط تقدیر خویش را محقق نماید و به کمال خویش نائل آید بلکه جهان پیرامونی خویش را نورانی سازد (همان: ۳۶۱). یکی از دلایلی که نصر برای بحران محیط زیست به­کار می­برد تعامل ناصحیح انسان با طبیعت است. از همین روی به ریشه­یابی این مسأله می ­پردازد. او معتقد است اگر رابطه­ میان انسان و طبیعت بازیابی و تصحیح شود، انسان در جایگاهی که حقیقتاً باید باشد یعنی جانشینی خدا بر زمین محق خواهد بود. این بازیابی رابطه در گرو عمل بر طبق آموزه­های دینی می­باشد. بنابراین برای جمعیت انسانی غیرممکن است که بدون ارتباط شعائری با جهان طبیعی و توازن با خدا و سطوح بالای طبقات کیهانی، هماهنگ با طبیعت زندگی کنند. درصورت عدم وجود چنین رابطه­ای است که طبیعت به واقعیت فیزیکی محض تقلیل می یابد.

۳-۳-۲-۳- برهان و مستندات نصر

انسان مدرن (که ابتدا در غرب خانه داشت و به­تدریج در دیگر قاره­ها دامن گسترانید) قرن­هاست به نام ترقی، پیشرفت مادى، توسعه اقتصادى و دیگر خدایان و آرمان­هاى دروغین قرن نوزدهم، به تخریب این سیاره پرداخت. اکنون او مى‏بیند که چگونه این روند، نه تنها او را به لحاظ درونى و معنوى فروکاسته، بلکه حتى تنفس همین هوایى را نیز که ادامه زندگى بر روى زمین منوط به آن است، برایش دشوار ساخته است. به بیانى استعارى، انسان مدرن که براى به دست آوردن زمین، از آسمان روى گرداند، اکنون زمین را هم دقیقا به دلیل نداشتن آسمان، از دست مى‏دهد و این حکم شگفت انگیز تاریخ درباره اوست. به این ترتیب طى چند سال اخیر در غرب، توجه به نقش دین در بحران زیست محیطى آغاز شده است (نصر، ۱۳۷۷: ۸۹).
درباب نقش دین در مباحث زیست­محیطی، مدعای نصر آن است که در وهله اول این دین بود که در معنای گسترده‏اش‏ نگاه معنوی از تجربه نسبت به طبیعت را در میان‏ تمدن‏های سنتی به ­وجود آورد. اگر از طبیعت در غرب دین‏زدایی نمی‏شد، علومِ صرفاً کمّی و عاری از دین نمی‏توانستند پیشرفت کنند و به همین صورت تکنولوژی،‏ که باعث چنین ویرانی در محیط زیست شده‏ نمی‏توانست پیشرفت کند (همان: ۹). بدین ترتیب برخلاف آن عده از افراد که قائلند دین و آموزه­های دینی در رشد تکنولوژی‌ای که نتایج مخرب آن را در جهان می­بینیم مؤثر و بانی بوده است، کسانی هم مانند نصر بر این عقیده­اند که به عکس، این تقدس­زدایی و دین­گریزی است که منجر به پیدایش بحران­ها شده است. استدلال نصر در خصوص بحرانِ ارتباط انسان با طبیعت را می­توان تحت گزاره­های زیر بیان نمود:
برای انسان متجدد، طبیعت به­ صورت امری تقدس­زدایی شده درآمده است؛
طبیعت نزد عده­ای، به­ صورت چیزی که باید تماماً مورد استفاده و لذت قرار گیرد در آمده است.
استدلال­های نصر در خصوص این مدعا که بحران زیست­محیطی حکایت از بحران درونی انسان­ها و یا بحران ارزش­ها و گم­گشتگی هویت انسانی دارد، براساس بررسی عوامل و دلایل ظاهری این بحران یعنی رشد روزافزون علم و تکنولوژی سکولار و مدرن است. یعنی بررسی دلایل تغییر و تحولاتی که منجر به تقدس­زدایی و بی­توجهی به طبیعت شد. در همین راستا، نصر نقطه­ی شروع این تحولات را از قرون چهاردهم و پانزدهم دانسته است. کلام مسیحیِ آن زمان در رشد این تقدس­زدایی بی­­تأثیر نبوده است. بنابر دیدگاه نصر، این تحولات در قرون چهاردهم و پانزدهم با انقلاب کپرنیکی و انقلاب دکارتی آغاز گشت. البته علوم جدید و انقلاب­های علمی بدون تحولات کلام مسیحی امکان‌پذیر نمی­بود. پیامد این انقلاب­ها علوم جدیدی بود که مانند گذشته با طبیعت به­عنوان موجودی مقدس رفتار نمی­کردند. دیگر به­ندرت نشانه­ های خدا در طبیعت دیده می­شد. جریان اصلى دانش اروپایى، قاطعانه طبیعت را از قلمرو امور مقدس بیرون نهاد. با تقدس­زدایی، طبیعت به­عنوان چیزی تلقی میگردد که باید تا حد ممکن، مورد استفاده و تلذذ قرار گیرد بدون هیچ­گونه مسئولیتی در قبال آن (Nasr, 2003: 20). امروزه شاهد گستره­ی تقدس­زدایی از طبیعت، بی­مهری و بی­مسئولیتی در قبال طبیعت هستیم که به مرور زمان به اوج خود رسیده است. درک انسان مدرن از طبیعت، به­عنوان چیزی تهی از معناست که این خلاء معنا در درون جان آدمی نیز ادامه دارد و خودش را به شیوه ­های مختلف آشکار می­ کند. سلطه­ انسان بر طبیعت و کاربست تکنولوژی، خود انسان را نیز تهدید می­ کند[۲۰۶]. ماشینی شدن[۲۰۷] پدیدآورنده شر بزرگی است که جهانِ امروز از آن رنج می­برد. این ماهیت ماشین است که انسان را تا حد بردگی تقلیل می­دهد و آنها را بطور کامل می­بلعد، برای آنها انسانیتی باقی نمی‌گذارد و چیزی فراتر از حیوانیت نمی­دهد. انسانی که ماشین را خلق کرد از سوی همین مخلوق به آخر خط می­رسد (Schuon, 2007: 17). دیگر این خرد انسانی نیست که تصمیم­گیرنده است بلکه ماشین و ابدان، شیمی یا زیست­شناسی است که تعیین­کننده­ چیستی انسان، چیستی هوش و چیستی حقیقت است. تحت چنین شرایطی طبیعت از سوی انسان مدرن، تقدس‌زدایی شد.
علاوه بر تحولات علمی، تحول دیگری که به بی­توجهی و تخریبِ طبیعت دامن زد، ظهور انسانِ محصول رنسانس بود. انسان مسیحى سده‏هاى میانه (قرون وسطى)، نیمى «خدا» نیمى بشر، نیمى فرشته و نیمى خاکى بود که هنوز مسئولیتى در قبال آسمان احساس مى‏کرد و بین دو قطب آسمان و زمین سرگردان بود. رنسانس تا حدود زیادى، اندیشه باستان را احیا کرد، اما این احیاگرى، دیگر در آغوش سنت مسیحى صورت نگرفت. حاصل این امر، نه یک انسان‏گرایى (اومانیسم) مسیحى یا حتى «افلاطونى‏»، بلکه انسان‏گرایى‏اى مادى و در نهایت، شکاکانه و لاادرى‏گرانه بود که بشر را به موجودى کاملاً زمینى بدل ساخت. از آن پس، این سنخ انسان مسئولیتى در برابر هیچ چیز یا هیچ‌کس فراتر از قلمرو بشرى احساس نمى‏کرد و در وراى خود، اقتدارى الهى نمى‏شناخت. البته استثناهاى مهمى وجود داشت اما جوهره­ی اصلی این فصل جدید در تمدن غرب چنین بود. انسان اروپایى که عزم تسخیر این سیاره را داشت، حاصل این انسان‏گرایى دنیوى بود و مسئولیتى در قبال طبیعت ‏یا سایر اقوامى که بر آنها چیره مى‏شد، احساس نمى‏کرد؛ این چیزى است که در سرنوشت مردمان بومى بسیارى از نقاط قاره امریکا مى‏توان دید (نصر، ۱۳۷۷: ۹۳).
به این عامل (انسان­گرایی رنسانس)، در قرن هفدهم عنصر مهم سومى افزوده شد و آن ظهور فیلسوف بریتانیایى فرانسیس بیکن بود. جوهر پیام او عبارت بود از اینکه علم، قدرت است. از این پس، شناخت‏ سرچشمه قدرت مادى شد؛ که این، در مجموع، با آنچه تمدنهاى سنتى همواره آموزش مى‏داده ‏اند، متفاوت است و با ترکیب این عناصر و عوامل فعال بود که تمدن بسیار پرتوان و پرتحرک اروپایى عزم استیلا بر این سیاره کرد. نه فقط از نظرگاه انسانى و براى ایجاد مستعمره‏اى جهانى، بلکه همچنین از دیدگاه طبیعى و زیست‏شناختی، آن را دنبال نمود. همچنین بر این مبنا بود که انقلاب صنعتى نوعى بى‏اعتنایى کلى نسبت به محیط زیست را در پى‏داشت و محیط زیست چیزى شد که صرفاً در معرض دست اندازى و تجاوز قرار مى‏گیرد. اما فهم این تحول در ماهیت ‏شناخت، براى بیشتر مشرق زمینیان، اعم از عربها و ایرانیان و هندیها، بسیار دشوار بوده است. چرا که متضمن جدایى میان شناخت و رستگارى و در تباین با آن وحدتى است که در دل سنت هندى و اسلام میان معرفت و آزادى معنوى نهفته است (همان: ۹۵). کمترین سخنى که مى‏توان گفت این است که در طول انقلاب صنعتى، طبیعتِ انسان ارتقا نیافت. این اندیشه که ماهیت نوع بشر بهتر و بهتر مى‏شود (دروغ بزرگى که در قرن نوزدهم اشاعه یافت) جامه عمل نپوشید.
به نظر نصر (که خود را سنت­گرا می­نامد و مفهوم سنت در غالب نوشته­ های وی به چشم می­خورد) مخالفتِ سنت­گرایی با تجددگرایی، به لحاظ اصول و مبادی است. یعنی مخالفت با تجددگرایی نه به معنای مخالفت با جهان معاصر بلکه مخالفت با آن شورش و طغیان علیه عالم بالاست که در غرب با دوران رنسانس آغاز شد (نصر، ۱۳۸۵: ۱۸۲). انسان متجدد که با بحران بی‏سابقه­ی ساخته و پرداخته دست‏خود، که اکنون حیات کل این سیاره را تهدید می‏کند، رو به رو شده، همچنان از یافتن این که علل واقعی این مسأله در کجاست، سرباز می‏زند. به سفر تکوین و بقیه کتاب مقدس به منزله خاستگاه بحران چشم می‏دوزد، به جای این که به تقدس­زدایی تدریجی از کیهان که در غرب روی داد و به­ویژه به خردگرایی و انسان‏گرایی رنسانسی نظر اندازد که انقلاب علمی را پدید آورد و پیدایش علمی را موجب شد که عملکرد آن نه برای اعظام و اجلال الهی، بلکه برای دست‏یافتن به قدرت و ثروت دنیوی است (نصر، ۱۳۷۷: ۲۰۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ق.ظ ]




محیط بازاریابی شرکت ها از بازیگران و نیروهایی تشکیل می شود که در توانایی مدیریت بازاریابی در تهیه و حفظ مبادلات نافع با مشتریان هدف، تأثیر می گذارد. محیط بازاریابی شامل محیط خُرد و کلان است.
۱- محیط کلان
شرکت، با فروشندگان مواد اولیه، واسطه های بازاریابی، مشتریان، رقبا و جوامع مختلف، همه در محیط کلان فعالیت می کنند. محیط کلان، از نیروهایی تشکیل شده است که برای شرکت، فرصتها و تهدیدهایی را به وجود می آورد. در واقع، محیط کلان، از نیروهای اجتماعی بزرگتری تشکیل می شود که در محیط خرد به طور کامل تأثیر می گذارد. این نیروها شامل نیروهای جمعیت شناختی، اقتصادی، طبیعی، فناورانه، سیاسی و فرهنگی است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

محیط اقتصادی: محیط اقتصادی از عواملی تشکیل می شود که در قدرت خرید و الگوهای هزینه مصرفکننده تأثیر میگذارد. بازار به قدرت خرید و مردم، هر دو نیاز دارد و کل قدرت خرید به عواملی مانند درآمد جاری، سطح قیمت ها، میزان پسانداز و سیاستهای اعتباری بستگی دارد.
محیط طبیعی: شامل منابع طبیعی مورد نیاز بازاریابان به عنوان عوامل ورودی یا منابعی می شود که تحت تأثیر فعالیت های بازاریابی قرار می گیرد.
محیط سیاسی / قانونی: تصمیمات بازاریابی، شدیداً تحت تأثیر تحولات محیط سیاسی است؛ این محیط از مجموعه قوانین، ادارات دولتی و دسته ها و گروه هایی تشکیل می شود که در جامعه ای مشخص، در افراد و سازمان ها، تأثیر می گذارد و برای آنها محدودیت هایی ایجاد می کند.
محیط فرهنگی / اجتماعی: محیط فرهنگی از نهادها و سایر نیروهایی تشکیل میشود که در ارزشهای اساسی، ادراکات، رجحان ها و رفتارهای جامعه، تأثیر می گذارد.
۲- محیط خرد
محیط خرد از نیروهای نزدیک به شرکت همچون مشتریان، رقبا، تأمین کنندگان، واسطه ها و جوامعی تشکیل می شود که در توانایی شرکت در خدمت به مشتریان تأثیر میگذارد در این قسمت، این نیروهای تأثیرگذار در محیط خرد طبق مدل پیشنهادی کاتلر بررسی شده است:
مشتریان: مشتریان، افرادی هستند که کالاها و خدمات را برای مصارف شخصی می خرند یا برای استفاده مجدد در تولید کالا و خدمات دیگر یا به منظور فروش مجدد و تحصیل سود از آنها بهره می برند.
رقبا: بر اساس مفهوم بازاریابی، هر فروشنده و شرکتی با طیف وسیعی از رقبا مواجه است و برای کسب موفقیت نسبت به آنها باید در اذهان خریداران جایگاه شایسته تری به خود اختصاص دهد.
تأمینکنندگان: تأمینکنندگان، به نحو مؤثری در فرایند بازاریابی تأثیر می گذارند. آنها منابع مورد نیاز فروشنده ها و شرکت ها را برای تولید کالا و خدمات فراهم می کنند.
جوامع (دیگر ذینفعان): جوامع مختلف، قسمتی از محیط بازاریابی شرکت را تشکیل می دهد. در تعاریف موجود در علم بازاریابی، هر فرد، گروه یا جامعه ای که به هر نحو تحت تأثیر فعالیت های سازمانی قرار می گیرد، قسمتی از محیط بازاریابی آن سازمان است.
واسطه ها: در شرایط امروزی کسب وکار، بیشتر تولیدکنندگان، کالاهای خود را مستقیماً به مصرف کنندگان نهایی نمیفروشند، بلکه برای عرضه کالا به بازار، با واسطه های بازاریابی همکاری میکنند. واسطه های بازاریابی، کانال بازاریابی را تشکیل میدهد (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۷۹).
ب) سیستمهای اطلاعات بازاریابی
سیستم های اطلاعات بازاریابی جهت پاسخگویی به نیازهای اطلاعاتی مدیران در سازمان، ایجاد و شامل ارزیابی و تشخیص نیازهای اطلاعاتی مدیران و تهیه و عرضه به موقع اطلاعات مورد نیاز آنها می شود. سیستم اطلاعات بازاریابی، به مدیران در تعیین بازاریابی هدفمند، کمک شایانی می کند. جدول (۲-۱)، زیرساختهای تفکری و فعالیت های بازاریابی مربوط به سیستمهای اطلاعات بازاریابی را نشان می دهد (کاتلر، ۱۳۸۲).
جدول ۲-۱- زیرساختهای تفکری و فعالیتهای بازاریابی مربوط به سیستمهای اطلاعات بازاریابی

زیرساخت های تفکری فعالیت های بازاریابی
لزوم تصمیم گیری بر اساس اطلاعات بازار صحیح و به موقع جمع شده انتخاب نیروهای مناسب برای جمع آوری اطلاعات بازار و نظارت بر آن
نظارت دایم و مستمر بر بازار ایجاد سیستم نظارتی کارآمد برای کنترل بازار
  کسب اطلاع از نظرات مردم و مشتریان
  لزوم تحلیل دقیق اطلاعات بازار

ج) برنامه ریزی بازاریابی
یکی دیگر از مؤلفه های فرایند بازاریابی، برنامه ریزی بازاریابی است. شرکت ها، ابتدا برنامه کلی راهبردی را تهیه و سپس به صورت برنامه های عملیاتی به اجرا درمیآورند. برنامه های عملیاتی با مشارکت کارکنان داخلی و افرادی از خارج شرکت اجرا می شود (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۷۹). جدول (۲-۲) زیرساخت ها و فعالیت های بازاریابی مربوط به برنامه ریزی بازاریابی را نشان می دهد.
جدول ۲-۲- زیرساختهای تفکری و فعالیتهای بازاریابی مربوط به برنامه ریزی بازاریابی

زیرساخت های تفکری فعالیت های بازاریابی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم