پژوهش های انجام شده در مورد بررسی ارتباط سبک تفکر ... |
مدیران باید اهداف سازمانی ای را ایجاد نمایند که ویژه باشند. اهداف ویژه دقیقاً مشخص می کنند که چه کاری باید انجام شود؛ چه کسی باید آن را انجام دهد و در چه چارچوب زمانی باید انجام شود.
مدیران باید اهداف سازمانی ای را ایجاد نمایند که دست یافتنی باشند. تمام اعضای سازمان باید اهداف سازمانی را تحقق پذیر بپندارند.
مدیران باید اهداف سازمانی را ایجاد نمایند که انعطاف پذیر باشند. اهداف باید با این درک برقرار شوند که ممکن است نیاز به اصلا ح داشته باشند. اهداف معمولا ً با تغییر محیط سازمانی، دچار دگرگونی می شوند.
مدیران باید اهداف سازمانی ای را ایجاد نمایند که قابل اندازه گیری باشند. هدف قابل اندازه گیری که گاه هدف عملیاتی نیز نامیده می شود هدفی است که به گونه ای بیان شود که تلاش برای رسیدن به آن بتواند با خود هدف مقایسه شود تا معلوم گردد آیا واقعاً تلاش به هدف رسیده است یا خیر.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مدیران باید اهداف سازمانی را ایجاد نمایند که در جهت دستیابی به اهداف کارکنان باشد و کارکنان هدف خود را در رسیدن به اهداف سازمانی بنگرند.
مدیران در ایجاد اهداف سازمانی بایستی که کارکنان را در تدوین این اهداف درگیر نمایند.
اصلاح و تعریف دقیق ساختار سازمانی
ساختار سازمانی بایستی به نحوی تدوین و اصلاح گردد که هر یک از کارکنان در قالب آن ، توانایی انجام کارهای خود را داشته باشند. بنابراین به این منظور می توان با بهره گرفتن از شرح شغل و شرایط احراز مجدد و همچنین باز مهندسی کار شرایط را به نحوی تدوین و اصلاح نمود تا ویژگی های ذیل را در آن رعایت شود :
مدیران باید ساختار سازمانی ای را ایجاد نمایند که منعطف باشد.
مدیران باید ساختار سازمانی ای را ایجاد نمایند که به کارکنان در دستیابی آنان به اهداف سازمانی کمک کننده باشد.
مدیران باید ساختار سازمانی ای را ایجاد نمایند که تقسیم کار را به درستی در بین واحدهای مختلف و نیز در بین افراد ، ایجاد نماید.
تعریف مناسب هدف های هر واحد به صورت منحصر به فرد .
مشخص نمودن زنجیره فرماندهی در سازمان
اصلاح سیستم پاداش سازمانی
تدوین درست سیستم پاداش در سازمان باعث ایجاد انگیزش و عملکرد بهتر افراد و نیز بالا بردن بهره وری در سازمان می شود. اصولا روش های پاداش و تنبیه به صورت های مختلفی هستند . گاهی ممکن است یک تذکر یا اخطار و یا پاداش باشد و گاهی ممکن است از روش های فیزیکی و غیر فیزیکی استفاده شود . در هر حال باید پاداش را وسیله ای برای انجام بهتر کارهای سازمانی و به عنوان مشوقی برای بهتر شدن دائمی کارکنان استفاده نمود . بنابراین یک مدیر یا یک مسئول زمانی می تواند در اهدافش موفق باشد که از سیستم پاداش مناسب استفاده نماید. برای رسیدن به این هدف، رعایت موارد ذیل ضروری می باشد :
پاداش باید زمانی اجرا گردد که افراد قبلا” به وظایف خود آشنا بوده باشند ، بنابراین در ابتدا بایستی وظایف افراد به درستی مشخص گردد.
استفاده برنامه مزایای انعطاف پذیر که به کارکنان اجـــــازه دهد تا مزایایی را که می خواهند، انتخاب کنند. به جای اینکه مدیریت حق انتخاب را برای آنها داشته باشد حق انتخاب در دست خود کارکنان باشد.
استفاده از مرخصی همراه با حقوق برای برخی از افراد ایجاد انگیزه می کند. درچنین برنامه ای افراد در مقابل عملکرد مطلوب ازسوی سرپرست خود مرخصی همراه با حقوق دریافت می کنند.
پاداش بر مبنای نظارت و ارزشیابی به کارکنان داده شود تا توانایی تاثیر گذاری داشته باشد .
در پاداش باید عدالت را رعایت کرد و تمایزی بین افراد ایجاد ننمود.
پاداش باید بلافاصله بعد از رفتار مناسب صورت پذیرد .
پاداش باید با عمل مورد نظر تناسب داشته باشد و بر اساس کار درستی که انجام گشته داده شود.
پاداش باید در شرایط زمانی و مکانی خاص خود ، صورت بگیرد .
سیستم پاداش باید همواره وجود داشته باشد. به صورتی که کارکنان آن را مقطعی نپندارند.
ایجاد و اصلاح مکانیزم های مفید
هدف از انجام این کار ، به وجود آوردن شرایط مساعدی برای بهتر انجام دادن کار کارکنان در سازمان می باشد. در واقع مدیریت با فراهم نمودن این اصول باعث بهبود جو فیزیکی و روانی سازمانی برای بهتر شدن شرایط کاری کارکنان می شود. این مولفه شامل هر نوع عملی از اعمال مدیریتی می باشد که باعث بهتر شدن و بالا رفتن عملکرد در بخش های مختلف سازمانی می شود که این اعمال را می توان رعایت موارد ذیل دانست :
استفاده از کارکردهای مدیریتی از قبیل کنترل و برنامه ریزی جهت رفع مشکلات ، گلوگاه ها و نیز نامنظمی ها.
استفاده از صندوق های پیشنهادها برای توجه داشتن به مشکلات کارکنان و نیز مطلع گشتن از مشکلات احتمالی.
برگزاری منظم جلسات بین مدیریت و اعضای سازمان و استفاده از روش های مختلف توفان مغزی و غیره به منظور کسب ایده و کسب روش های جدید رشد و ترقی.
استفاده موثر از سیستم های مدیریت اطلاعات جهت بهبود و در اختیار قرار گرفتن اطلاعات مناسب هر بخش و هر فرد در زمان مناسب، به شکلی که این اطلاعات به روز ، خلاصه و مرتبط با نیاز هر قسمت باشد.
به روز کردن سیستم های اداری و فرایندهای انجام کار.
۵-۵-۲-۲- پیشنهادهایی برای شرایط ناشی از سبک تفکر تحلیلی
اصلاح نقش رهبری
در اصلاح این نقش ، بایستی مدیران توانایی تغییر در سبک هایی از قبیل سبک های تفکر ، شخصیتی و رهبری خود تغییراتی ایجاد نمایند و یا با بهبود نقش های مدیریتی خود می توانند در تغییر شرایط مفید واقع شوند. این تغییرات بایستی در جهت بهبود و نیز اصلاح و تقویت نقش مدیر به عنوان رهبر شود که می توان در ذیل خلاصه نمود:
تبدیل شدن به رهبری تحول گرا در سازمان که بتوان با تأکید بر فرایند ایجاد و تقویت تعهد و سر سپردگی پیروان به اهداف سازمان و تقویت آنان در رسیدن به این اهداف است. برای رهبران تحول گرا جاذبه شخصی لازم است ولی کافی نیست.
توجه مدیر به عنوان رهبر یک سازمان به اهداف طولانی مدت .
داشتن نقش حمایت کننده گی برای افراد زیر دست ، تا به عنوان تکیه گاهی در برابر مشکلات عمل نمایند.
ایجاد اعتماد رهبر و پیروان برای پیشبرد اهداف سازمانی.
کمک به زیردستان برای پذیرفتن مسئولیت بیشتر، برای پیشرفت فردی و سازمانی.
نفوذ مطلوب که باعث می شود تا رهبران به عنوان مدل هایی از نقش و الگوی رفتار برای پیروان باشند.
ایجاد بازخور به معنای انعکاس منظم و مستمر فعالیت ها برای یادگیری و تقسیم یادگیری در سازمان.
اصلاح ارتباطات سازمانی
ارتباطات درون یک سازمان ، همانند رگ ها در بدن انسان عمل می نمایند . در واقع مواد و انرژی و تمام عواملی که برای ادامه حیات مورد نیاز است را حفظ و به چرخش در می آورد. بنابراین اصلاح این عامل بر اساس روند کاری درون یک سازمان تاثیر گذار است و بر این اساس پیشنهادهایی می گردد:
برگزاری همایش های غیر رسمی کارکنان در مناسبت های مختلف.
تشکیل یک گروه کاری برای ارتباط و هماهنگی بیش از دو واحد در سازمان . بدین وسیله باعث هماهنگی بین واحدهای مختلف می شود.
استفاده از فناوری اطلاعات به منظور ردوبدل کردن اوراق ، اسناد و مدارکی است که باید بر آن اساس مساله ای را حل نمود یا تصمیم خاصی را گرفت.
استفاده از فرایندهای جامعهپذیری؛ در هر سازمانی فرایندهای ادراکی و رفتاری گوناگونی صورت میگیرد؛ که از طریق آنها افراد به سازمان میپیوندند و با آن یکی شده و در آن میمانند. یکی از این فرایندها جامعهپذیری است که سازمانها سعی میکنند؛ از طریق فرایندهای رسمی و غیررسمی جامعه پذیری بر انطباق افراد تأثیر بگذارند و فرد را جزئی از سازمان کرده و فرد را در اتفاقات درونی سازمان سهیم نمایند.
استفاده از فرایندهای مدیریت تعارض به منظور جلوگیری و حل تعارص های به وجو آمده در سازمان ، که مخرب ادامه ارتباطات موثر در سازمان می باشد.
اصلاح شرایط نگرش به تغییر در سازمان
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1400-09-29] [ 08:49:00 ق.ظ ]
|