طرح های پژوهشی دانشگاه ها با موضوع بررسی محتوایی اشعار ... |
بعضی مواقع کار به جایی می رسد که دیگر حرف زدن موثر نیست، بلکه باید وارد عمل شد. آنگاه که دشمن، چشم طمع به خاک وطن دوخته است باید جنگید:
می خواستم
شعری برای جنگ بگویم
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
دیدم نمی شود
دیگر قلم زبان دلم نیست
گفتم:
باید زمین گذاشت قلمها را
دیگر سلاح سرد سخن کارساز نیست
باید سلاح تیزتری برداشت
باید برای جنگ
از لولهی تفنگم بخوانم
ـ با واژهی فشنگ ـ
میخواستم
شعری برای جنگ بگویم …
(همان، ۳۸۲)
آن گاه که جنگ آغاز می گردد، واقعیتهای تلخی نمایان می شود، دیدن صحنه های دلخراش که دل هر آزادهای را می خراشد، اینها خواب و رؤیا نیست، واقعیتی است که به ناچار باید پذیرفت. اینها ثبت جان فشانیها و از خودگذشتگیهایی است که برای نسل فردا به یادگار خواهد ماند. لذا شاعر می کوشد تا گوشهای از این شجاعت و ایثار را به تصویر بکشد؛ تا آیندگان بدانند چه اتفاقی برای این خاک و بوم افتاده است. جنگ خانمان برانداز است اما گریز از آن، ننگی به بار می آورد و ایستادگی در آن تاج شرف و افتخار را بر فرق انسان می نهد.
از خانههای خونین
از قصهی عروسک خون آلود
از انفجار مغز سری کوچک
بر بالشی که مملو رؤیاهاست
ـ رؤیای کودکانهی شیرین ـ
از آن شب سیاه
آن شب که در غبار
مردی به روی جوی خیابان
خم بود
با چشمهای سرخ و هراسان
دنبال دست دیگر خود می گشت
باور کنید
من با دو چشم مات خودم دیدم
که کودکی ز ترس خطر تند می دوید
اما سری نداشت
لختی دگر بر زمین غلتید
و ساعتی دگر
مردی خمیده پشت و شتابان
سر را به ترک بند دوچرخه
سوی مزار کودک خود می برد
چیزی درون سینهی او کم بود …
(همان، ۳۸۷)
ستایش و مدح رزمندگان اسلام و آنان که شجاعانه در جبههها سینهی خویش را سپر و آماج تیرها و شمشیرهای دشمن قرار دادهاند نیز بخشی از درون مایه و محتوای اشعار شاعران انقلاب است. شاعران انقلاب در بخشهایی از اشعارشان به ترغیب، تحریک و برانگیختن رزمندگان جهت دفاع از کشور و آرمانهایش همت گماشتهاند. سیدحسن حسینی در بخشی از آثارشان چنین سرودهاند:
ای زده شعله به شب بارقهی باورتان
پیش تا صبح ظفر، دست خدا یاورتان
سینه سرخان مهاجر به شما رشک برند
که شفق وام گرفتهست زبال و پرتان
دلتان چشمه جوشنده ایمان و یقین
رود همواره خروشان شرف پیکرتان
ای همه حامی اسلام به هنگام نبرد
عرشیان بال گشایند فراز سرتان
خصم بعثی که بود فتنهگر و عربدهجو
باده مرگ کشد دم به دم از ساغرتان
تیغتان دست نوازش به سر خصم کشد
بوسه بر گردن کفار زند خنجرتان …
بانگ تکبیر شما مژدهی فتحی است قریب
تا دژ نصر من الله بود سنگرتان
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1400-09-29] [ 06:00:00 ب.ظ ]
|