شناسایی دانش آموزان که دارای مشکلات تحصیلی و تربیتی هستند و کوشش برای رفع یا تقلیل مشکلات آنان.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

انجام مشاوره فردی با دانش آموزان در امور تحصیلی- تربیتی و خانوادگی.
انجام مشاوره های گروهی با دانش آموزان در امور مختلف تحصیلی و تربیتی و خانوادگی.
اجرای آزمون های هوش، استعداد، رغبت و شخصیت در مدارس متوسطه.
کمک به دبیران راهنما و سایر دبیران در انتخاب رشته تحصیلی دانش آموزان.
تدریس درس برنامه ریزی تحصیلی و شغلی و مهارت های زندگی به دانش آموزان. (اینترنت،۱۳۹۳).

اصول مشاوره

- باید مراجع را به عنوان یک فردی انسانی پذیرفت و با او رفتاری صمیمانه داشت. مشاور باید حقوق خود را صادقانه محترم بشمارد.
- مشاوره اساساً رابطه ازاد و مجاز است. مراجع هم مانند مشاور می‌تواند رابطه مشاوره‌ای را پایان دهد. بنابراین مشاور باید از هر کوشش و اقدامی که منجر به تحمیل عقیده ونظر او به مراجع گردد خوداری کند. اگر غیر از این باشد مشاوره جنبه اجبار پیدا می‌کند و تا مرحله پند و اندرز تنزل می‌یابد.
- به مراجع باید ارج نهاد و برایش احترام قائل شد بنابراین فردی که در تجربه وتحلیل‌های روانی متخصص باشد اگر به فرد توجه نکند و قدری برایش نشناسد راهنمای خوبی نخواهد بود.
- باید هم به نیازهای جامعه و هم به توانایی‌ها و محدودیت‌های فرد توجه داشت.
- راهنمایی امری پیشنهادی است نه اجباری، توصیفی است و نه ارزیابانه.
- راهنمایی مربوط به یک جنبه زندگی نیست و به سن معینی محدود نمی‌شود.
- مشاوره فکر کردن با فرد را تأیید می‌کند ولی فکر کردن با فرد را از فکر کردن برای او تمیز می دهد. مشاور بایدجهان را در دریچه چشم دیگران ببیند. دنیا را از دریچه چشم دیگران دیدن و یا خود را به جای دیگری نهادن عبارت از آن است که شخص افکار و احساسات طرف مقابل را بدون آن که عواطف خود را در داوری دخالت دهد درک کند به بیان دیگر بدون آن که تحت تأثیر احساسات خویش واقع شود دیگری را بفهمد تصمیم گیری نهایی و قبول مسئولیت با خود مراجع است (نیکزاد، مهرآرا: ۱۳۸۷، ۴۷).
امروزه مشاوره موضوع بحث و جدل عمومی شده است از یک سو نسبت به فجایع مداخله مشاوران، واکنش تکانشی وجود دارد و از سوی دیگر انتقادهای زیادی نسبت به مشاروه در مطبوعات مطرح می‌شود. این انتقادها متوجه کاربرد افراطی است و این که آیا مشاوره اصولاً اثر بخش، اخلاقی یا حتی لازم است؟ به نظر می‌رسد که مشاوره نظیر مددکاری اجتماعی در دهه‌ های قبل کانون توجه عمومی شده است در عین حال انتقادهای مثبت ‌تری توسط اسمیل (۱۹۹۷) و هاوارد[۲۳] (۲۰۰۵) مطرح شده است که با هدف اطلاع رسانی و درک بهتر از مسائل مشاوره همراه هستد به این ترتیب مشاوره توسط منابع مطلع آزمون شده است و برآورد می‌شود که در حال حاضر بیش از ۵۰% مطلب‌های عمومی و گروه‌های داوطلب ومؤسسات مجاز خدمات مشاوره‌ای ارائه می‌دهند. این تصویر نمایانگر تردیدی احتمالاً واقع بینانه، در توانایی‌های مشاور است چرا که در آن بیشتر به کنترل مشکل فرد تکیه می‌شود تا بر حل مسائل مراجع وچنین چشم اندزی به کار بستن اصول زیربنایی راجرز در زمینه هم حسی، هماهنگی و توجه بی حد ومرز مثبت به مراجع، دیگر یگانه روش درمانی مؤثر نخواهد بود (وست، ترجمه شهیدی – شیر افکن. ۱۳۸۷؛ ۸۲).
این گونه ادعا که هر کی می‌تواند مشاور باشد نادرست است همان طور که کیپرز[۲۴] (۱۹۶۶) اشاره می کند این واقعیت که معلمان خوب مشاوره‌های مطلوبی انجام می‌دهند به این معنی نیست که همگی مشاوره‌های صحیحی انجام داده‌اند بنابراین این ادعا که هر فردی می‌تواند مشاوره کند موجب تخفیف و دست کم گرفتن مهارت مشاورین و بی اعتباری مسئولیت آنان می‌شود (کینگ، ترجمه قورچیان و جمالی؛ ۱۳۸۹؛ ۱۱).

مشاوره از دیدگاه اسلام:

دین مبین اسلام به مشاوره ومشورت توجه خاصی دارد. مشاوره از دیدگاه اسلام شرکت در اندیشه دیگران وتبادل نظر با آنان است. حضرت علی (ع) فرموده‌اند: من شاورالرجالشارکها فی عقولها یعنی هر کس با افراد با کمال و لایق مشورت نماید در عقل آنها شریک شده است. از نظر اسلام خودرایی باعث هلاکت آدمی است. حضرت علی (ع) با بیان این که «من استبد براید هلک» یعنی هر کس که خود رأی باشد هلاک می‌شود. افراد را از خودرأیی بر حذر می‌دارد. از نظر اسلام مشورت در کارها باعث بهتر شدن کار و استمرار آن می‌شود. در قرآن کریم به پیامبر (ص) خطاب شده: …شاور هم فی الامور فاذا فتوکل علیالله: یعنی ای پیامبر در کارها با مسلمانان مشورت نما و وقتی تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن.
این آیه به چند مطلب اشاره دارد:

    1. قبل از تصمیم گیری با افراد مؤمن مشورت شود.
    1. مشورت در کارهای مهم صورت گیرد.

۳٫پس از مشورت تصمیم گیری کنند.

    1. پس از تصمیم گیری بر خداوند توکل نمایند و به رحمت او امیدوار باشند.

مشاوره در اسلام دامنه وسیعی دارد و شامل مسائل فردی، خانوادگی و اجتماعی می‌شود.
مشاوره از دیدگاه اسلام در سه معنی به کار رفته است.

    1. مشاوره به معنای مشورت در امور شخصی: که به افراد توصیه شده با صاحب نظران مشورت نمایند و از تجارب آنان سود جویند در این رابطه پیامبر (ص) فرموده‌اند: من شاور ذوی الالباب دل علی‌الصواب: یعنی هر کس با صاحبان اندیشه وفکر مشورت نماید راه صواب و خیر را می‌یابد.
    1. نظر خواهی از دیگران برای تصمیم گیری مهم اجتماعی وسیاسی

در آیه شریفه: و شاورهم فی‌الامور …! یعنی ای پیامبر در کارهای مهم با آنان مشورت نما. از پیامبر خواسته شده تا در مسائل مهم اجتماعی نظر مؤمنان را جویا شود.

    1. مشاوره به معنای فرایندی برای کمک به حل مشکلات

احادیث زیادی و از جمله: لاظهر کالمشاوره: هیچ پشتیبانی همانند مشاوره نیست … مشاوره را فرایندی برای کمک و پشتیبانی از فرد و کمک به حل مشکلات او قلمداد می‌کند.
مشاوره به مثابه یک فرایند شامل ابعاد زیر است
الف: ایجاد رابطه یاورانه «حسنه»
ب: شناخت مشکل مراجع
ج: ویژگی‌های صلاحدیدهای مشاور
د: روش های برخورد با مشکلات مراجع (روش‌های درمانی).

عوامل موثر در لزوم و گسترش راهنمایی تحصیلی :

بررسی راهنمایی به مفهوم کلی و از جنبه های مختلف، کار ساده ای نیست. ولی دو عامل اساسی زیر، تحول و تغییر و لزوم راهنمایی را در زمان حاضر، بیش از پیش موجب شده است:الف: توسعه پدیده شهر نشینی .ب: ترقی تکنولوژی.
پدیده شهر نشینی، تنوع و تقسیم مشاغل را باعث شده است ، و ترقی تکنولوژی نقش تخصص را در احراز شغل بر جسته کرده است ، به علاوه تحول مستمر تکنولوژی جدید،ایجاب می کند که باید افراد، نه تنها برای مشاغل معین آماده شوند، بلکه توانایی خاصی نیز برای سازش های متوالی و پذیرش دگرگونی ها داشته باشند.چند عامل فرعی زیر که در واقع زاییده دو اصل فوق هستند، در ضرورت و پیدایش فکر راهنمایی و همچنین گسترش آن موثر بوده اند:
۱- اهمیت یافتن آموزش فنی و حرفه ای و گرایش افراد به سوی این نوع مشاغل، تا جایی که بتدریج مراکز کشاورزی را ترک کرده ،و جذب قطب های صنعت و به ویژه خدمات می شوند. این وسعت میدان تغییر مشاغل ، اهمیت مسئله راهنمایی آموزشی و حرفه ای را بر مدیران و مسئولان اقتصادی و تربیتی روشن می کند. ما نیز هم اکنون در مرحله گذار از زندگی کشاورزی، به صنعتی و خدمات هستیم و باید جوانان را برای این مرحله انتقالی آماده سازیم.
۲-  پیدایش افکار انسان دوستانه و نفوذ روز افزون آن به داخل نظام های تربیتی برای رفع مسائل و مشکلات دانش آموزان: افکار عدالت خواهانه ، ابتدا در عرصه های سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی ظاهر شده و سپس نظام های آموزشی را نیز در بر گرفته است.
۳-  افزایش نقش اجتماعی مدارس در هدایت تحصیلی ، سازشی و حرفه ای دانش آموزان : تحولات سریع اجتماعی و اقتصادی ، سنت های دیرینه را در هم می شکند ، و ارزش های تازه ای را جایگزین ارزش های کهنه می سازد . دیگر خانواده ها به تنهایی قادر نیستند تمام مسئولیت های آموزش و پرورش فرزندان خود را بر عهده بگیرند. از طرفی بالا رفتن سطح توقع مردم و نیاز های جدید نیز باعث شده است که پدر و مادر، بیشتر وقت خود را در خارج از خانه به گذارند و فرصتی برای راهنمایی و تربیت کودکان خود نداشته باشند. نقش مسجد و کلیسا هم محدود به آموزش ارزش های اخلاقی شده است. در نتیجه مسئولیت راهنمایی بتدریج از خانواده ها و کلیسا و مسجد، به مدارس انتقال یافته است.
۴- تحول جوامع سنت گرا و خود کامه به آزاد اندیشی و مردمی: تغییرات اجتماعی و سیاسی در جهان ، به افراد علی رغم موقعیت خانوادگی، اجتماعی و طبقاتی ،فرصت تصمیم گیری و انتخاب داده است، و باید به آنها کمک شود که به بهترین شکل ، از فرصت ها، امکانات، و استعداد های خود بهره برداری کنند.
۵-  گسترش علوم و علوم رفتاری: توسعه علوم به طور عام و کلی ، باعث پیدایش رشته های متنوعی شده است که الزاما بر تصمیم گیری دانش آموزان در انتخاب رشته تحصیلی تاثیر گذاشته است. همچنین با پیدا شدن علوم رفتاری به طور خاص ، شناخت ما نیز از فرد و محیط ، متقابلا افزایش یافته است. توسعه حرفه روانشناسی ، مخصوصا بهداشت روانی، باعث تاسیس کلینک های روانی ، و مراکز راهنمایی کودکان شده است. پیشرفت در تهیه آزمون های مختلف هوش، استعداد، رغبت و شخصیت ، راه را برای شناخت بهتر توانایی ها و نارسایی های دانش آموزان، و هدایت آنها براساس این شناخت هموار کرده است. جامعه شناسی به ما کمک کرده تا،نقش افراد را در جوامع بهتر و روشن تر درک کنیم. علم اقتصاد ، اطلاعات حاصل از تجارب کار و نقش و موقعیت افراد در اقتصاد پیچیده را در اختیار ما گذاشته است. و بالاخره مردم شناسی ، که درک ما را از تاریخ فرهنگ ملت ها افزایش داده است.
۶- چگونگی رشد و تکامل انسان : رشد فرد به ویژه از نظر روانشناسی کودک و نوجوان، امر راهنمایی را ضروری ساخته است. زیرا اولا: نوزاد انسان بسی ناتوان تر از نوزاد حیوان است، و در نتیجه بر خلاف حیوان که براساس رفتار غریزی ، خیلی سریع با محیط سازش می کند، و زندگی ساده و یکنواخت خود را دنبال می نماید، به خاطر طولانی بودن دوران کودکی نیازمند مراقبت ، یادگیری و راهنمایی بیشتری است. ثانیا: نوجوان در مرحله بحران بلوغ ، به لحاظ ناسازگاری و آرمان گرایی از سویی و تازگی مشکلات و نداشتن تجربه کافی از سوی دیگر، نیازمند هدایت و راهنمایی است که بتواند به سلامت این دوره را پشت سر بگذارد.
باید توجه داشته باشیم ، که راهنمایی باید در خدمت همه فراگیران باشد و به گروه معینی اختصاص پیدا نکند، زیرا برای همه مشکلاتی پیش می آید.  گر چه جوانان برای یادگیری و کسب معلومات به مدرسه می روند، ولی گاه یک مشکل عاطفی، شدیدا جلوی یادگیری را می گیرد. دانش آموز آشفته و پریشان ، قادر نیست، ذهنش را متوجه تکالیف مدرسه کند.زیرا لازمه یادگیری، رغبت و انگیزه است از طرفی انگیزه هم در بحران احساسات، بتدریج از بین می رود ،و هر ناراحتی ،ناراحتی دیگری را موجب می شود. نگرانی و اضطراب دانش آموز با احساس شکست در کار ، تشدید می شود. باید به دانش آموزان در رفع این بحران کمک شود ، زیرا صرفه نظر از جنبه انسان دوستی آن، چنین کمکی از تلف شدن کوشش های تحصیلی جلوگیری می کند. چه بسا افرادی که ممکن است معلومات لازم را برای امرار معاش آموخته باشند، ولی به علت ناراحتی های عاطفی، و بی نظمی های رفتاری ، نتواند در شغل خود، فرد لایق و با کفایتی باشند و از زندگی لذت ببرند. (www:http،۱۳۹۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...