بررسی موضوع دعا در شعر شاعران مشهور عصر عباسی اوّل- ... |
۱-ما را رها کن تو فقط در درون ما هستی همچون واو عمرو یا حدیث معاد.
۲- اگر زندگی میکنی در غیر صحبت الهی وقت خود را سپری کن که در همه جا یافت میشود.
۳- مشکلات و گرفتاریهای سخت از تو غافل گشته است و بید (یک راهنمایی) کور است که بسیار بی خوابی کشیده است.
بحتری، علی بن جهم را هجو میکند و بر این باور است که او دارای جایگاه و مقام مهم در میان دیگر شاعران نیست و او از جهت جایگاه ادبی در آخر همه است.شاعر او را به حرف “واو” در “عمرو” تشبیه میکند و او را با صیغه (در غیر هم صحبتی با خدا رهسپار شو) او هجایش را با نفرین علی بن جهم در میآمیزد و تلاش میکند که کینههای درونی خود را در برابر دشمن بیان کند، دعای او نتیجه احساس او به تهدید خارجی نفس از طرف دشمنش است که به او احساس دلهره و نگرانی میدهد. بنابراین اقدام به تحقیر و پایین آوردن جایگاه او میکند و او را کوچک و پست از جهت جایگاه نشان میدهد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شاعران پی در پی به هجو دشمنان شخصی میپرداختند، با انواعی از صیغههای دعایی و از طرف دیگر الفاظی که واقعیت جامعه عباسی را بیان میکند. الفاظی مذموم و احیاناً به دور از ذوق ادبی است، بخصوص زمانی که این کار مرتبط با شخصی میشودکه به عنوان یک مانع در برابر رسیدن به معشوقه میشود.
ابونواس ( وفات ۱۹۸ هـ ) ابا عثمان (برادر ابی امیه مولای جنان) را هجو میکند و میگوید:
۱-فَیَقُولُونَ لِی جِنانُ کَما سَرُّ ۲- ما لَهُمْ لا یُبارِکُ اللهُ فیهمْ |
کَ، عَنْ حالها فَسِلْ عَنْ جِنانِ کَیْفَ لَمْ یَغْنِ عِنْدَهُمْ کِتْمانی؟!(ابو نواس؛ ۱۴۰۷:۲۰۲) |
ترجمه
۱-به من میگویند: جنان همان طور که سبب شادی تو شده است، در مورد حال او از جنان سوال کن
۲-آنها را چه شده است خداوند در میان آنها برکت نیندازد چگونه سر و راز من نزد آنها پنهان نماند و آنرا فاش کردند؟!
دعای او با صیغه “خداوند در میان آنها برکت نیندازد ” سرسبزی و رشد و نمو و پیشرفت را در میان آنها نفی میکند، و این دعای شر است که ابو نواس برای دشمنش میخواهد که مانع رسیدن او به معشوقهاش چنان شده است.
بحتری( وفات ۲۸۴ هـ ) نیز همین معنا را در مورد زفافی به تصویر میکشد. دشمنش که با معشوقه شاعر ازدواج کرده است و میگوید:
۱-نَبْئتُها زَوُجَتْ اَخا خَنْثٍ ۲- لَوْ شاءَ لا بُورَکْتَ مَشیَئتُهُ |
اَغنَّ، رَطْبٍ الْأطْراف، لِیْنُها اَبْلَغُها بِالطّلاقِ فَأمْنُها(بحتری؛ ۱۹۷۲: ۴/ ۲۳۲۵) |
ترجمه
۱-به او خبر داده شد که برادر نامرد و زن صفت ازدواج کرده است او در بینی حرف میزند و پایش نرم و لطیف است.
۲- همچون زنان اگر بخواهد سرنوشت او مبارک مباد به او خبر طلاق بده او را امنیت بخش است.
بحتری همسر معشوقهاش را به شکی مسخره آمیز به تصویر میکشد، این مردی که با معشوقهاش ازدواج کرده است دارای زینت و پای نرم و لطیف است (در بینی صحبت میکند، دست و پای نرم و لطیف دارد) کنایه از شبیه بودن او به زن است. مردان دارای دست و پاهای قوی و سفت و بدنی محکم هستند پس یک صیغه نفرین را با جمله اعتراضی (بر تو مبارک مباد) میان (نثار دشمنش میکند و) برکت و رشد و نمو را از او نفی میکند و آرزو میکند که خداوند عمرش را کوتاه گرداند. او دشمنش را با صفاتی غیر قابل قبول در میان جامعه و ناپسند در میان مردم وصف میکند، او خواهان آزادی معشوقهاش است، و در حقیقت خواهان آزادی روح خودش است. (توفیق؛ ۱۹۹۸: ۴۵۱)
صیغههای دعایی عمومی دیگری را میبینیم که مربوط به شخص معینی نیست که از آن جمله ابونواس (وفات ۱۹۸ هـ )در مورد شخص بدگوست که میگوید:
۱-کُنْتُ مِنْ وَصْلٍ سَیِّدی فی سُروُر ٍ ۲-لَعَنَ اللهُ کُلَّ واشٍ وَفقَاً |
فَرَ میالدَّهْرُ وَصْلِهُ بِیَدَیهِ عَنْ قَریبٍ بِکَفِهِ عَیْنیِهِ(ابو نواس؛ ۱۴۰۷: ۵۴۵) |
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1400-09-29] [ 11:43:00 ق.ظ ]
|