کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو

 



۱-۸- قلمرو تحقیق

قلمرو موضوعی تحقیقعنوان تحقیق ارزیابی و مقایسه کارایی کانال‌های توزیع فروش می باشد.
قلمرو زمانی تحقیقداده های تحقیق در اسفند۱۳۹۱ تا ؟؟؟ جمع آوری گردیده‌اند.
قلمرو مکانی تحقیققلمرو مکانی تحقیق شرکت کرانه تجارت بین‌الملل است.

۱-۹- تعریف واژگان کلیدی

تحلیل پوششی داده ها DEA :
واژه DEA مخفف Data Envelopment Analysis می باشد که به معنی تحلیل پوششی داده ها یک مدل برنامه ریزی ریاضی ،برای ارزیابی کارایی واحد های تصمیم گیرنده ای (DMU) است که چندین ورودی و چندین خروجی دارند . اندازه گیری کارایی به دلیل اهمیت آن در ارزیابی عملکرد یک شرکت یا سازمان همواره مورد توجه محققین قرار داشته است .فارل در سال ۱۹۵۷ ، با بهره گرفتن از روشی همانند اندازه گیری کارایی در مباحث مهندسی ، به اندازه گیری کارایی برای واحد تولیدی اقدام کرد.موردی که فارل برای اندازه گیری کارایی مد نظر قرار داد شامل یک ورودی و یک خروجی بود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مدلهای تصمیم گیری چند معیاره(Multiple criteria decision making ):
در این گونه تصمیم گیریها چندین شاخص یا هدف که گاه با هم متضاد هستند در نظر گرفته می شوند. در زمینه مسایل سازمانی، در انتخاب استراتژی یک سازمان معیارهایی از قبیل درآمد سازمان در طی یک دوره، قیمت سهام سازمان، سهم بازاری، تصویر سازمان در جامعه و … اگر در تصمیم گیری با معیارهای چندگانه “MCDM” منظور از معیار شاخص باشد آنرا به نام تصمیم گیری با شاخص های چندگانه یا MADM می‌شناسند و اگر منظور از معیارهای چندگانه هدف باشد آن را به نام تصمیم گیری با اهداف چندگانه یا MODM گویند مدلها وتکنیک های تصمیم گیری چند شاخه به منظور انتخاب مناسب ترین گزینه از بین m گزینه موجود بکار می رود. در (MADM.) معمولاً داده ها ی مربوط به گزینه ها از منظر شاخص های مختلف در یک ماتریس نمایش داده می شود. مدل هایی که از نظر شاخص تشکیل شده اند که با یکدیگر در تعامل اند، به این معنی که مقادیر نامطلوب یک شاخص می تواند توسط مقادیر مطلوب شاخص پوشانده شود.

کانالهای توزیع:

توزیع یکی از اجزای آمیخته بازاریابی است که در ساده‌ترین حالت، وظیفه انتقال محصول از محل تولید به محل خرید مشتری را بعهده دارد. به‌عبارت دیگر مهمترین وظیفه مدیریت توزیع این است که کالا را در زمان و مکان مناسب در دسترس مشتریان بالقوه قرار دهد. کانال توزیع مجموعه‌ای از سازمانها و افراد وابسته است که کالا یا خدمت مورد نظر را در دسترس مشتریان نهایی قرار می‌دهد. کانال توزیع، تولیدکننده و مشتریان کالا را به یکدیگر متصل می‌کند. (نوتیلا[۲] و همکاران، ۲۰۱۱ : ۳)

فصل دوم

ادبیات پژوهش

بخش اول

۲-۱- مبانی نظری پژوهش

توزیع[۳] یکی از مهمترین عناصر آمیخته بازاریابی[۴] است که مدیریت در این زمینه با مشکل‌ترین مرحله تصمیم‌گیری مواجه می‌شود. زیرا کانال‌های منتخب می‌توانند بر سایر تصمیمات مربوط به بازاریابی اثر بگذارند. دلیل دیگری که برای اهمیت تصمیمات پیرامون کانال توزیع می‌توان ارائه کرد این است که شرکت پس از اتخاذ تصمیم باید برای مدت طولانی به آن پایبند و متعهد بماند. چراکه چندین سال طول می‌کشد یک سیستم توزیع بطور مطلوب مستقر شود و به آسانی قابل تغییر نیست. (کاتلر، ۱۳۸۸ : ۴۴۶)
یکی از مهمترین چالشهای مدیران بازاریابی و تولیدکنندگان، انتقال کالاهای تولیدی خود به بازارهای هدف است. بر این اساس تصمیم‌گیری در خصوص شیوه انتقال کالا به محل خرید یا مصرف، از جمله تصمیمات مهمی است که مدیر بازاریابی با آن مواجه است. (بختائی و گلچین‌فر، ۱۳۸۵ : ۲۳) شبکه توزیع[۵] بخشی از نظام اقتصادی یک کشور می‌باشد که تحولات اقتصادی آن کشور در تعیین کارکرد و ساختار آن مؤثر است. این شبکه حلقه رابط بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان و متشکل از عاملینی است که با یکدیگر ارتباط متقابل دارند و عمل توزیع کالاها را انجام می‌دهند. (فرزین، ۱۳۸۶ : ۷۷)
تصمیم درباره کانال توزیع و فروش کالا، از جمله مهمترین تصمیماتی است که فرا روی مدیران قرار دارد. تصمیم درباره توزیع کالا بر سایر تصمیمات بازاریابی تاثیر مستقیم می‌گذارد. نبض یک شرکت در دست شبکه توزیع و فروش آن است، اما با همه این شرایط اغلب شرکت‌ها به کانال‌های توزیع کالاهای خود توجه کافی ندارند و این امر گاه عواقب زیانباری برای آنان به دنبال دارد و در مقابل، بسیاری از شرکتهای با بهره گرفتن از سیستم های توزیع خلاق، به مزیت رقابتی دست یافته اند. بنابراین لازم است که تلاشهای زیادی در جهت افزایش کارآیی کانالهای توزیع و مقایسه میزان فروش انواع کانالها صورت گیرد. (واکر و همکاران، ۱۳۷۸ : ۲۶۸)
این مطالعه با هدف ارزیابی کارایی انواع کانال‌های توزیع و انتخاب کانال توزیع کارا در شرکت کرانه تجارت بین الملل جهت افزایش میزان فروش و سهم بازار، انجام گرفته است. برای این منظور نیز از شاخصهای مهم جهت ارزیابی کارایی کانالهای توزیع انتخاب سپس جهت مقایسه آنها از روش تحلیل پوششی داده‌ها (DEA) استفاده شده است. بنابراین در این فصل ابتدا مبانی نظری مربوط توزیع و کانالهای توزیع مطرح می‌شود. سپس به مفهوم تحلیل پوششی داده‌ها پرداخته خواهد شد. در بخش دوم ادبیات پژوهش و پیشینه مطالعات انجام شده ارائه خواهد شد.

۲-۱-۱- تعریف توزیع و کانالهای توزیع

توزیع یکی از اجزای آمیخته بازاریابی است که در ساده‌ترین حالت، وظیفه انتقال محصول از محل تولید به محل خرید مشتری را بعهده دارد. به‌عبارت دیگر مهمترین وظیفه مدیریت توزیع این است که کالا را در زمان و مکان مناسب در دسترس مشتریان بالقوه قرار دهد. کانال توزیع مجموعه‌ای از سازمانها و افراد وابسته است که کالا یا خدمت مورد نظر را در دسترس مشتریان نهایی قرار می‌دهد. کانال توزیع، تولیدکننده و مشتریان کالا را به یکدیگر متصل می‌کند. (نوتیلا[۶] و همکاران، ۲۰۱۱ : ۳)
بر اساس تعریف انجمن بازاریابان آمریکا[۷] یک کانال توزیع « ساختاری از واحدهای سازمانی درون شرکت و واسطه های برون شرکت، عمده فروش و خرده فروشی هایی هستند که کالا یا خدماتی را بازاریابی می‌کنند.» تعریف کانال توزیع عمداً از بازاریابی داخلی سازمان شرکت و نیز سازمانهای مستقل خارج از شرکت نام برده زیرا مدیر بازاریابی بایستی برای رسیدن به توزیع محصول از ترکیب هر دو بهره ببرد. توزیع انتقال فیزیکی کالاها از طریق کانالها می‌باشد و کانالها ساخته شده از واحدهای ساختاری داخلی و خارجی هستند که عملیات رساندن کالا یا خدمات را انجام می‌دهند. (ساوجی، ۱۳۸۸ : ۵۶)
بیشتر تولیدکنندگان کالاهای تولیدی خود را به صورت مستقیم به مصرف‌کنندگان نهائی نمی‌فروشند. تعداد زیادی واسطه بین این دو قرار می‌گیرند که کارهای متعددی را انجام می‌دهند. این واسطه‌ها یک کانال بازاریابی بوجود می‌آورند که کانال توزیع یا کانال تجاری نیز می‌نامند. کانال بازاریابی[۸] عبارت است از مجموعه‌ای از سازمان های مستقل که درگیر فرایند عرضه کالا یا خدمت برای مصرف کننده هستند. (کاتلر، ۱۳۸۸ : ۴۴۶)
سیستم بازاریابی عبارتست از تعداد زیادی از افراد و سازمانهائی که از طریق اطلاعات، محصولات، مذاکرات، مخاطرات، امکانات و انسانها با هم ارتباط دارند. شرکت‌ها و گروه های خاصی نیز در این سیستم، کانال توزیع محسوب می‌شوند که ارتباط دهنده تولیدات و خدمات سازمان با مصرف‌کنندگان فردی و سازمانی هستند. هر کدام از این کانالها در سیستم بازاریابی تلاش می‌کنند تا نیازها و خواسته‌های استفاده‌ کنندگان نهائی بازار هدف خود را ارضا کنند. (روستا و همکاران، ۱۳۸۸ : ۲۸۸)
روابط پیچیده بین اجزای مختلف کانال توزیع به اشکال مختلفی بیان شده است. در مطالعه لیندگرین به سال ۲۰۱۱ این روابط به صورت شکل ۲-۱ ترسیم شده است:
شکل ۲-۱- روابط بین اجزای کانال توزیع، منبع: لیندگرین: ۲۰۱۱، صفحه ۱۰۱

۲-۱-۲- اهمیت و کارکردهای کانال‌های توزیع

یک کانال توزیع علاوه بر انتقال کالا از تولیدکننده به مصرف‌کننده، صرفه‌جویی در زمان، متصل کردن مالکان کالا و مشتریان، وظایف مهم دیگری نیز بعهده دارد. مهمترین این وظایف عبارتند از:
- جمع‌ آوری اطلاعات لازم از منابعی مانند مشتریان بالقوه و کنونی، شرکتهای رقیب و سایر عوامل و نیروهای فعال در محیط بازاریابی.
- مذاکره با مشتریان به منظور افزایش انگیزه‌های لازم خرید در آنها
- حصول توافق در مورد شرایط خرید و انتقال تملک و مالکیت داراییها
- سفارش گرفتن از مشتریان عمده و سفارش دادن به شرکتهای تولیدکننده
- تامین وجوه لازم و مقادیر لازم محصول در کانال توزیع
- بر عهده گرفتن بخشی از ریسکهای مربوط به کانالهای توزیع
- تهیه انبارهای لازم به منظور انبار کردن و نقل و انتقال کالاهای فیزیکی
- پرداخت وجوه لازم از جانب خریداران و از طریق بانکها و سایر مؤسسات مالی
(بختائی و گلچین‌فر، ۱۳۸۵ : ۲۶)
وندرمرو[۹] در بیان اهمیت نقش واسطه‌ها در کانال توزیع سه دلیل را مطرح می‌کند:
۱- بسیاری از تولیدکنندگان منابع مالی برای بازاریابی مستقیم را دراختیار ندارند.
۲- در برخی موارد امکان بازاریابی مستقیم در عمل به آسانی فراهم نیست.
۳- گاه تولیدکنندگانی که برای خود کانال خصوصی دایر می‌کنند می‌توانند با اختصاص این سرمایه به کاراصلی خود، به بازده وسودآوری بالاتری دست یابند. (وندرمور، ۲۰۱۰ : ۲۰۴)

۲-۱-۳- الزامات و نیازمندی‌های کانال توزیع

نقطه شروع در انتخاب مدیریت مؤثر کانال بستگی به بازار هدف و نیازها و اولویتهای آن دارد. مشتریان بالقوه در کجا مستقر شده‌اند؟ نیازمندیهای آنها چیست؟ اولویت‌های آنها برای خدمات چیست؟ حساسیت قیمت چقدر است؟ تمامی ابعاد اولویتهای مشتری بایستی به دقت بررسی شود و هر بازار بایستی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و هزینه ارسال محصول مشخص گردد. آن چیزی که برای یک کشور تخصیص داده می‌شود ممکن است در کشور دیگری مؤثر نباشد. برای مثال شرکت بین المللی تولید مسکن که سرویس دهی را به مشتری جزء اهداف کانال توزیع قرار داده بود به صورتی که بین زمان سفارش مشتری برای خانه مورد نیاز و در اختیار قراردادن آن توسط فروشنده فقط دو ساعت فاصله بود و هزینه سرعت دادن به آن نیز در قیمت تمام شده خانه محاسبه می‌شد این روش در آمریکا مورد استقبال قرار گرفت اما در اروپا مشتریان بدنبال قیمت پائین تر بودند و زمان برای آنها مهم نبود بنابراین رقیب، با ارائه قیمت کمتر (بدون ارائه سرویس سریع) توانست مشتریان را به سوی خود جذب کند.
استراتژی کانال در برنامه ریزی بازاریابی بین المللی بایستی با موقعیت رقابتی شرکت همخوانی داشته باشد و اهداف بازاریابی در بازارهای مختلف پوشش دهد. فرایند شکل دادن به کانالهای بین المللی در راستای اهداف شرکت به عوامل زیر بستگی دارد.
الف: خصوصیات مشتری
ب: خصوصیات محصول
ج: خصوصیات واسطه ها
د: خصوصیات محیطی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 09:20:00 ق.ظ ]




 

۱۲

 

مدل CRM

 

سازمانی

 

سیستم‌های مدیریت ارتباط با مشتری

 

پرسش‌نامه

 

ترکیبی

 
 

۱۳

 

مدل BIS

 

سازمانی

 

سیستم‌های هوشمند کسب و کار

 

پرسش‌نامه- تحلیل ریاضی

 

ترکیبی

 
 

۱۴

 

مدل BTOB-EC

 

سازمانی

 

تجارت الکترونیک

 

پرسش‌نامه

 

ترکیبی

 

۲-۴-معرفی سرویس‌گرایی در سازمان
۲-۴-۱-سازمان و معماری سازمانی
یک سازمان شامل مجموعه هائی است که دارای محدوده کاری متنوع و توزیع‌شده باشند و تحقق ماموریت از پیش تعریف شده ای را دنبال نمایند. در این صورت سازمان شامل منابع متعددی نظیر نیروی انسانی، تشکیلات مرتبط و فناوری است که می‌بایست این امور را هماهنگ کرده و اطلاعات مشترک جهت تحقق ماموریت های مشترک را منتشر نماید.
معماری یادآور یک طرح و دید همه جانبه و کلان بر ساختار و رفتار موجودیتی است که دارای خواصی چون پیچیدگی و پویائی بوده و تهیه و نگه داشت آن مستلزم داشتن توجه ویژه ای به جامعیت، یکپارچگی، انعطاف‌پذیری و تعامل پذیری است. معماری سازمانی، در واقع ابزار تحقق نیازمندی‌ها است [۲۵] و شامل مجموعه اطلاعاتی مرتبط با مأموریت سازمان و اطلاعات و فناوری‌های مورد نیاز برای دستیابی به آن و فرآیندهای انتقال مورد نیاز برای پیاده‌سازی فناوری‌های جدید، متناسب با تغییرات مورد نیاز ساختار و مأموریت سازمان است [۲۰]. در معماری سازمانی بایستی مواردی همچون ساختار مؤلفه‌ها، روابط مورد نیاز برای همکاری آن‌ها و سیاست‌ها و راهنماهایی برای مدیریت طرح ها و تکامل آن‌ها در آینده، مورد بررسی قرار گیرد. فرایند معماری سازمانی، در واقع انتقال معماری سازمان، از معماری وضع موجود به معماری وضع مطلوب را شامل می‌شود که نحوه و مسیر این حرکت را طرح انتقال مشخص می‌کند. معماری هدف، نیز عبارت است از مجموعه ایی از فرآورده ها که عمو ما، آینده و وضعیت نهایی سازمان و به طور ضمنی سیاست‌ها و افکار و طرح‌های آتی سازمان را بیان می‌کند. [۲۰]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

معماری سازمانی شامل موارد ذیل است:۱-مجموعه‌ای از مدل‌های مربوط به واحدهای اصلی سازمان و اثر متقابل آن‌ها با محیط ۲-ارتباطات بین مدل ها و قوانین ناظر بر سازگاری و جامعیت ۳-اصول هدایت کننده طراحی و تکامل مدل ها. مدل ها خود پوشش دهنده مواردی از قبیل (اهداف) و راهبردها، فرآیندهای حرفه، مقاصد حرفه، ساختار سازمانی، سیستم‌های اطلاعاتی، هستند. با بهره گرفتن از معماری سازمانی کاهش چشم‌گیری در هزینه‌های فناوری اطلاعات، هزینه مدیریت پیچیدگی ها، حذف افزونگی، گسترش سیستم‌های فناوری اطلاعات، پاسخ به نرخ تغییرات حرفه، نیاز به اشتراک‌گذاری اطلاعات، برون سپاری داریم. مهم‌ترین نتایج معماری سازمانی را باید بهبود روش‌ها و فرآیندها در ماموریت های سازمانی، ایجاد نظامی یکدست و قابل مقایسه در توصیف سیستم ها و یکپارچگی دانست. [۱]
۲-۴-۲-معماری سرویس‌گرا
واژه «معماری» در معماری سرویس‌گرا با همان واژه در معماری سازمانی معانی متفاوتی دارد. مفهوم معماری در سرویس گرائی سبکی است که با نمونه‌های چون سبک سرویس دهنده – سرویس گیرنده یا سبک چند لایه در سیستم‌های اطلاعاتی شباهت دارد و نوعی سبک در توسعه و طراحی سیستم‌های اطلاعاتی است، درحالی‌که واژه معماری در معماری سازمانی بیان کننده نگاهی همه جانبه، بالا به پائین و دیدی همه جانبه به سازمان بوده که نهایتاً منجر به طبقه بندی و توصیف عناصر و اجزاء سازمان به صورت همه جانبه و فراگیر می‌شود.
برای معماری سرویس‌گرا تعریف ثابتی وجود ندارد ولی اکثرا بر این موضوع توافق دارند که این معماری مربوط به لایه‌های پائین بوده و متکی بر فناوری است که تاثیر آن بر هر دو حوزه کسب و کار و فناوری مشهود می‌شود. در ادامه از چند دیدگاه مورد بررسی قرار می‌گیرد: [۱]
۱-کارشناسان کسب و کار: مجموعه‌ای از سرویس‌ها که سازمان مایل به ارائه آن‌ها به مشتریان یا شرکاء خود است (تعریف سرویس کسب و کار).
۲-معماران: سبکی از معماری که حاوی قوانین، الگوها و ضوابطی است که منجر به ایجاد خصایصی نظیر پیمانه ای بودن، بسته بندی[۲۶]، اتصال سست، استفاده مجدد و ترکیب پذیری شده و از نظر ساختار از یک ارائه دهنده سرویس و یک درخواست کننده سرویس تشکیل شده است.
۳-طراحان و پیاده سازان: یک مدل برنامه نویسی که از استانداردهائی مانند (WSDL،UDDI،SOAP) و فناوری‌هائی نظیر سرویس‌های وب استفاده می‌کند و قابلیت تعامل پذیری بین مؤلفه‌های نرم‌افزاری را بدون توجه به سکو و فناوری پیاده‌سازی آن‌ها پشتیبانی می‌کند. [۱]
۴- دیدگاه IBM: رهیافتی برای ساخت سیستم‌های توزیع‌شده است که کارکردهای نرم‌افزاری را در قالب سرویس ارائه می‌کند. این سرویس‌ها هم توسط دیگر نرم افزارها قابل فراخوانی هستند و هم برای ساخت سرویس‌های جدید مورد استفاده قرار می‌گیرند، این رهیافت برای یکپارچه‌سازی فناوری ها در محیطی که انواع مختلفی از سکوهای نرم‌افزاری و سخت‌افزاری وجود دارد ایده آل است. [۱]
۵-سبکی از معماری که از اتصال سست سرویس‌ها جهت انعطاف‌پذیری و تعامل پذیری حرفه و به صورت مستقل از فناوری پشتیبانی می‌کند و از ترکیب مجموعه سرویس‌های مبتنی بر حرفه تشکیل شده که این سرویس‌ها انعطاف‌پذیری و پیکربندی پویا را برای فرآیندها محقق می‌کنند [۲۱].
۶-چارچوبی برای یکپارچه‌سازی فرآیندهای حرفه و پشتیبانی آن‌ها توسط فناوری اطلاعات با کمک مؤلفه‌های استاندارد و امن تحت عنوان سرویس که قابلیت استفاده مجدد و اتصال به یکدیگر جهت پوشش تغییرات حرفه را دارا می‌باشند. [۲۱]
علی رغم استفاده‌های وسیع سرویس‌گرایی هنوز درک و دانش کافی برای فرایندهای پیاده‌سازی سرویس‌گرایی در سازمان‌ها موجود نیست. [۲۲]
۲-۴-۳-خواص معماری سرویس‌گرا
از جمله ویژگی‌های متمایز این معماری در مقایسه با سایر معماری‌های سازمان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد [۱۹]
هم نواسازی: اجزاء نباید دانشی از منطق جریان کار اصلی داشته باشند، آن‌ها فقط به درخواست‌های هم نوا ساز پاسخ می‌دهند و هر جزء یک واحد مستقل به حساب می‌آید. در هم نواسازی چون منطق گردش کار به صورت جدا توسط هم نوا ساز نگهداری می‌شود، ساده تر قابل بسط و اصلاح است، از طرفی این اجزاء شانس بیشتری برای استفاده مجدد در دیگر هم نواسازی ها خواهند داشت، این عوامل خود باعث چابکی می‌شود. در سرویس‌گرایی نیاز به استفاده از هم نواسازی است، سرویس‌ها باید قابل استفاده مجدد باشند و لازمه این شرط بی وضعیتی[۲۷] آن‌ها است.
قابلیت استفاده مجدد: اساسا سرویس‌ها برای استفاده مجدد طراحی می‌شوند، خواه این استفاده مجدد در زمان حال انجام شود و یا موکول به آینده شود، این امر با به‌کارگیری استانداردهای مستقل از فناوری و جداسازی پیاده‌سازی سرویس از واسط، محقق می‌شود. این استفاده در میان چندین نرم‌افزار، سرویس‌های هم نواسازیی و سرویس‌های بین سازمانی محقق می‌شود.
قرارداد رسمی برای تعامل: سرویس‌هایی که نیاز به تعامل (استفاده) با هم را دارند باید قواعد مربوط به چگونگی این ارتباط را به صورت رسمی و مشخص تعریف و منتشر نمایند. این قرارداد حداقل شامل تعریف نام و آدرس سرویس، عملیات ها، پیام‌های ورودی و خروجی برای هر عملیات و نوع این داده ها است. در قرارداد فقط طریقه شناخت سرویس گیرندگان از یک سرویس تعریف می‌شود.
اتصال سست سرویس‌ها: اصولا یکی از اصول اصلی این معماری بر پایه اتصال سست سرویس‌ها است، بطوریکه آن‌ها به یکدیگر وابستگی شدید نداشته باشند و بیش‌ترین استقلال از یکدیگر را داشته باشند. این به معنای آن است که یک سرویس ممکن است نیاز به اطلاعات دیگر سرویس‌ها و استفاده از آن‌ها داشته باشد ولی مستقل از چگونگی پیاده‌سازی سایر سرویس‌ها اجرا شود.
پنهان سازی پیاده‌سازی داخلی: تنها بخشی از سرویس که برای شرکاء و محیط قابل روئیت است، واسط سرویس است که تحت قالب یک قرارداد منتشر می‌شود. چگونگی پیاده‌سازی عملیات از دید محیط مخفی است و حتی ممکن است بدون اطلاع سرویس گیرندگان تغییر کند یا از فناوری جدیدی استفاده شود، بدون انکه واسط و تعریف سرویس تغییر کند.
قابلیت ترکیب پذیری: سرویس‌ها از یکدیگر استفاده می‌کنند، بدین ترتیب دانه بندی‌های متفاوتی از سرویس‌ها ایجاد می‌شود و قابلیت استفاده مجدد ارتقاء می‌پذیرد. این مورد شباهت‌هایی با قابلیت استفاده مجدد دارد با این تفاوت که قابلیت استفاده مجدد بر مهیا نمودن لوازم و استانداردها تاکید دارد در حالی که ترکیب پذیری مربوط به چگونگی تعیین و طراحی سرویس‌ها از نظر دانه بندی و کارکردی است بگو نه ای که بتوان یک سرویس کلان را از ترکیب دیگر سرویس‌ها ایجاد نمود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:19:00 ق.ظ ]




۲-۲-۵-۲ نقش مهارت کارکنان در جذب منابع
یکی از مهارت های مهم، مهارت های فنی است. منظور از مهارت های فنی ، توانائی حاصل از تجربیات، آموزش­ها و کارآموزی در به کارگیری دانش­ها، روشها، فنون و تجهیزات لازم برای انجام دادن کارهای خاص است. که این امر مستلزم داشتن معلومات تخصصی، قدرت تجزیه و تحلیل در محدوده تخصصی مورد نیاز و مهارت کافی درکاربرد ابزار و فنون مربوط به رشته­ای خاص است که در ذیل به اهم اشاره می­گردد:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مهارتهای نظارتی و کنترلی
کنترل جداول نظارتی روزانه شعب
کنترل حساب بانکها
آشنایی کامل به مفاهیم نوین بانکداری
آشنایی کامل با ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن منطقه
آشنایی با رایانه و خدمات بانکداری الکترونیکی
اشراف کامل بر دستورالعمل­ها و بخشنامه­ها
مهارت ارائه خدمات مشاوره ای به مشتریان
مهارتهای حسابداری و مالی
۲-۲-۵-۲-۱ مهارت­ های انسانی[۲۵]
مهارت انسانی به عنوان یک شاخص دارای اهمیت خاص و حیاتی می باشد. بررسی­های انجام شده مبین آن است که پرورش مهارت­ های انسانی در مقابل مهارت­ های فنی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
مهارت­ های انسانی یعنی توانایی کار کردن، تعامل و ارتباط با دیگران و ایجاد انگیزش در فرد یا گروه
انواع مهارت­ های انسانی
ارتباط با کارکنان دیگر و مشتریان
نفوذ و ترغیب دیگران به کار و فعالیت
داشتن رفتار صحیح با توجه به شرایط مختلف
تفویض اختیار به کارکنان
درک نمودن انسان­های دیگر
بررسی های انجام شده مبین آن است که پرورش مهارت های انسانی در مقابل مهارت­ های فنی کمتر مورد توجه قرار گرفته و بسیاری از مدیران شعب، مهارت­ های انسانی خود را از سرپرستان و بر مبنای تجارب شخصی خود فرا گرفته­اند . این موضوع در حالی است که مدیران شعب نه تنها باید افراد تحت سرپرستی خود را درک کنند بلکه باید نسبت به تمایلات، نگرانی­ها و واکنش­های آنها عکس­العمل مناسبی را انجام دهند. از این رو، پرورش توانائی کارکردن با کارکنان و مهارت در به کارگیری آنها از اهمیت بالائی برخوردار است
۲-۲-۵-۲-۲ مهارت­ های ادراکی[۲۶]
منظور از مهارت ادراکی که در ادبیات سازمان و مدیریت از آن به مهارت نظری نیز یاد می شود قدرت درک پیچیدگی کامل سازمان و جایگاه عملیات فرد در سازمان است. به عبارت دیگر مهارت ادراکی یا نظری عبارت­است از قدرت تلقی موسسه به صورت یک واحد کل و تشخیص این مهم به­وسیله مدیران که چگونه بخش­های مختلف سازمان به یکدیگر وابسته بوده و تغییر در هر قسمت الزاماً قسمتهای دیگر را تحت تأثیر قرار می­دهد.
نمونه­هایی از مهارتهای ادراکی:
شناخت رابطه متقابل محیط( با رویکرد کلان و خرد در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و تکنولوژیکی) بر کارآیی شعب؛
شناخت رابطه متقابل مشتریان و کارآیی شعب
شناخت رابطه متقابل آگاهی کارکنان و کارآیی شعب
شناخت رابطه متقابل تعارضات داخلی و کارآیی شعب
شناخت رابطه متقابل کارکنان و سایر واحدها و کارآیی شعب؛
شناخت رابطه متقابل رقبا و کارائی شعب؛
شناخت رابطه متقابل ایجاد هماهنگی و کارآیی شعب
لذا با توجه به این تعریف مدیر یک شعبه همواره بایستی وضعیت و عملکرد خود را با انتظارات رده­های نقطه هدف می­باشد . بطور مثال اگر هدفی را برای جذب منابع به شعبه ابلاغ نموده ­اند ، همواره در پایان هفته، ماه ، فصل و . . . با گزارش­گیری در شعبه این نظارت و کنترل را رئیس شعبه می ­تواند انجام دهد، چنان­چه از هدف عقب­تر باشد، بایستی با تلاش مضاعف و رفع موانع، سریع­تر به هدف تعیین شده دست یابد و چنان­چه در نقطه هدف و یا بالاتر از آن باشند، به لحاظ اینکه در نقطه مثبتی از ارزیابی عملکرد قرارگرفته­اند با انگیزه بالاتر سعی در افزایش آن و عملکرد فراتر از هدف داشته باشند( فاتحی، ۱۳۹۰).
استفاده از کارکنان مجرب و با روابط عمومی مناسب که دارای سوابق وتحصیلات مرتبط باشند به منظور کاهش میزان اختلاف عملکرد بانک با انتظارات مشتریان درخصوص ارائه خدمات، حائز اهمیت است. زیرا که ارائه خدمات بانکی بستگی مستقیم به قابلیت نیروی انسانی شاغل در این صنعت داشته و یکی از مؤلفه­ های اساسی افزایش و ارتقای کارایی محسوب می­ شود(یزدانی دهنوی،۱۳۸۴).
۲-۲-۵-۲-۳ مهارت­ های فنی[۲۷]:
مهارت­ های فنی یعنی توانایی به کار بردن دانش، روش و تکنیک و وسایل لازم برای اجرای وظایف خاص که از طریق تجربه، آموزش و تعلیم به دست می ­آید. آشنا بودن با شغل و زمینه کار، نحوه انجام کار، ارزیابی کار، انجام دادن کار به نحو صحیح و متخصص بودن یا حرفه­ای بودن در شغل خود تحت عنوان مهارت­ های فنی دسته­بندی می­شوند.
مدیران سطوح پایین و کارکنان نسبت به مدیران سطوح بالا به مهارت­ های فنی بیشتری نیاز دارند. البته مدیران سطوح بالا باید توانایی فهم این مهارت ­ها را داشته باشند. در بانک­ها و مؤسسات مالی کارکنان صف به دلیل سروکار داشتن با تجهیزات رایانه­ای و کارهای اجرایی باید مهارت­ های فنی بالایی داشته باشند( بلانچارد، ۱۳۷۵).
۲-۲-۵-۳ نقش عامل رضایت مشتریان از کارکنان در جذب منابع مالی
عوامل متعددی در رضایت مشتریان از کارکنان سازمان مؤثر است از جمله:
برخورد مناسب و توأم با خوشرویی: بدون شک این عامل مشتری را به بانک علاقمند خواهد کرد و باعث می­ شود که رابطه مشتری با بانک استمرار پیدا کند. بنابراین کارکنان شعب بانک­ها اعم از دولتی و خصوصی مناسب است که در چارچوب ضوابط و با شیوه ­های ارتباطی مشتر­ی پسند در جذب آنان کوشش کنند. خدمت دوستانه و بدون تکلف، مؤدبانه و غیرتصنعی شرط مهم و لازم در پیشرفت فعالیت­های بانک و باقی گذاردن نام نیک برای بانک است.
سرعت بخشیدن در ارائه خدماتهر عاملی که موجب شود مشتری زودتر به هدف خود در بانک برسد به رضایت­مندی او کمک خواهد کرد. یکی از این عوامل کاهش دادن دیوان سالاری است
دقت در ارائه خدمات: این عامل به معنای به حداقل رسانیدن میزان خطاها در انجام کارها و ارتقاء سطح کیفیت کارها به سطح استاندارد و قابل قبول است که این امر ناشی از تلاش پی­گیر و مستمر و همه جانبه­ی کارکنان یک سازمان مانند بانک است که به نوبه­ی خود به جلب اطمینان و اعتماد مشتریان و افزایش رضایت آنان منجر خواهد شد.
سهولت دسترسی به خدماتهر چقدر بانک­ها بتوانند در آسان کردن ارائه خدمات بیشتر اقدام نمایند، رضایت مشتریان بیشتر تأمین خواهد شد. بنابراین، بانک ها باید از استعلام­های زاید و متعدد و کسل­کننده پرهیز کنند و تشریفات زاید را حذف نمایند تا اعطای تسهیلات سهل­تر و آسان­تر انجام شود.
ضابطه­مداریاگر مشتریان اطمینان داشته باشند که رابطه حکومت نمی­کند و ارائه تسهیلات مورد تقاضای آنان بر اساس ضابطه و معیار انجام می­ شود؛ حتی اگر از تقاضای خودشان شخصاً هم برخوردار نشوند، اعتمادشان از بانک سلب نشده و به نارضایتی آنان منجر نخواهد شد.
سود سپرده­هابدون شک سپرده­گذاران به سود واقعی توجه می کنند که باید به نرخ تورم و سایر هزینه­ها به­دقت توجه شود.
اخذ وثیقه: اخذ وثیقه میتواند به اندازه و منطقی باشد و نیز می ­تواند پرحجم، متعدد و متورم و برای مشتریان آزاردهنده و خسته­کننده و همراه با اکراه باشد. که به طور قطعی گزینه­ی اول رضایت­بخش­تر است.
نقش ریسک در سپرده­گذاریهمان­طور که نرخ سود عامل مثبت در سپرده­گذاری است، ریسک عامل منفی در سپرده­گذاری است. به­همین دلیل سپرده­گذاری با سود ثابت سود پایین و ریسک پایین و برعکس سپرده­گذاری با سود متغیر سود احتمالی فراوان ولی با ریسک بالا دارد.
رازداریمشتریان بانک­ها انتظار دارند کارکنان بانک در حفظ موجودی صورتحساب و کارکرد حسابشان یا سایر مسایل مالی حتی به نزدیکترین خویشاوند و دوست صاحبان حساب اطلاع ندهند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:19:00 ق.ظ ]




به نظر فمینیستهای لیبرال، نظام لیبرالیستی با برخورداری از نهادها و حقوق معین قانونی اش بیش از هر جامعه دیگری اجازه آزادی و برابری به فرد می دهد. آنها معتقدند به بیشتر انسانها می توان آموزش داد تا منطقی بودن انتقاد فمینیسمی از روابط تبعیض آمیز اجتماعی را درک کنند. فمینیست های لیبرال برای رسیدن به برابری میان زن و مرد، برنامه های عملی خود را عمدتاً بر سه محور قرار داده اند: ۱) بسیج امکانات سیاسی و قانونی که در حال حاضر برای تغییر وضع در دسترس اند؛ ۲) تامین فرصت های برابر اقتصادی؛ و ۳) اصلاح نهادهای خانواده، مدرسه، و رسانه های همگانی. در مجموع، تمرکز فمینیسم لیبرال بر اصلاح جامعه است، نه تغییر انقلابی آن. بر همین اساس، فمینیست های لیبرال تلاش می کنند تا با اصلاح نهادهای موجود، امکان حضور و مشارکت بیشتر زنان در عرصه عمومی را فراهم کنند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اگرچه می توان گفتمان غالب بر موج نخست جنبش زنان در امریکا را نمونه بارز فمینیسم لیبرال دانست، اما باید توجه داشت که در آن مقطع تاکید بر تفاوت های ایدئولوژیک در جنبش زنان چندان مطرح نبود. به طوری که در موج اول، فمینیست های آنارشیست، رادیکال و چپگرای بسیاری بودند که در کنار لیبرال ها برای کسب حق رای تلاش می کردند، و مسئله تفاوت های ایدئولوژیک چندان مطرح نبود. اما در موج دوم جنبش فمینیستی در دهه ۶۰، گرایش های لیبرالی به صورت واضح تری به فعالیت پرداخت. سازمان ملی زنان امریکا (NOW) برجسته ترین نماینده فمینیسم لیبرال است (هام، ۱۳۸۲: ۲۴۹). و همچنین می توان بتی فریدان را مشهور ترین نماینده فمینیسم لیبرال به شمار آورد.
فمینیسم مارکسیستی
فمینیسم مارکسیستی حاصل تلاش های زنانی است که مارکسیسم را گسترش دادند تا از عهده توضیحی قابل قبول برای فرودستی و بهره کشی از زنان در جوامع سرمایه داری برآید. آنها می پذیرند که مارکسیسم در شکل اولیه خود نمی تواند توضیح قابل قبولی برای فرودستی زنان ارائه دهد، بنابراین تلاش می کنند نوآوری هایی در نظریه مارکسیستی انجام دهند (آبوت، ۱۳۸۰: ۲۸۸). در واقع، فمینیست های مارکسیست سعی دارند از درون چارچوب نظری مارکسیستی، به تبیین انقیاد زنان بپردازند و میان شیوه های تولید و موقعیت اجتماعی زنان رابطه برقرار کنند (هام، ۱۳۸۲: ۲۶۵).
فمینیست های مارکسیست، ستم بر زنان را جزئی از شیوه تولید سرمایه داری می دانند. آنها بر این نظرند که اساس ستمی که بر زنان روا می رود ناشی از مالکیت خصوصی، تقسیم کار جنسیتی و در آخر نظام خانواده مردسالار است. آنها در نهایت، نظام سرمایه داری را عامل اصلی بازتولید این نابرابری می دانند. به بیان دیگر، دشمن اصلی فمینیست های مارکسیست، نظام طبقاتی (اقتصادی) است که زنان را در موقعیت فرودست جای داده است. با اینکه بسیاری از فمینیست های مارکسیست قبول دارند که مبارزات زنان را نمی توان به مبارزه طبقاتی تقلیل داد، اما همچنان برای مبارزه طبقاتی «اولویت» قائل می شوند (آبوت، ۱۳۸۰: ۲۸۹). بدین ترتیب، آنها معتقدند که جنبش فمینیستی باید بر زنان کارگر متمرکز باشد و مبارزه اصلی خود را مبارزه طبقاتی بداند.
بدین ترتیب، آنها برخلاف فمینیست های لیبرال که مشی اصلاحی را پیگیری می کنند، بر «انقلاب» تاکید دارند. فمینیست های مارکسیست معتقدند که تنها از طریق انقلاب و تغییر ریشه ای مناسبات اجتماعی موجود است که می توان تغییر در وضع زنان ایجاد کرد. اما آنها انقلابی که به رهایی زنان می انجامد را یک انقلاب کارگری می دانند. در واقع، عامل رهایی بخش از نظر آنها کارگران (و در این مورد زنان کارگر) هستند. چراکه آنها ستم جنسی را مسبوق به ستم طبقاتی می دانند. از فمینیست های مارکسیست مشهور در اوایل قرن بیستم می توان به الکساندرا کولنتای اشاره کرد. و در موج دوم جنبش فمینیستی نیز می توان از ایولین رید نام برد.
فمینیسم رادیکال
فمینیسم رادیکال، گرایشی مبارز در اندیشه های فمینیستی محسوب می شود که در دهه های ۶۰ و ۷۰، بسیار قدرتمند بود. هواداران فمینیسم رادیکال معتقدند که هیچ حوزه ای در جامعه نیست که مردان در آن مسلط نباشند؛ به اعتقاد آنها، مردسالاری نظامی جهانشمول است که در آن زنان زیر سلطه مردان قرار دارند. آنها، مردسالاری را «ویژگی تعیین کننده» جامعه در طول تاریخ می دانند؛ و در واقع، ستم جنسی را ریشه ای ترین نوع ستم قلمداد می کنند (بیسلی، ۱۳۸۵: ۹۰). فمینیسم رادیکال، فرودستی زنان را مسئله ای جهانشمول و با سابقه تلقی می کند که نسبت به مکان و با گذشت زمان دستخوش تغییر مهمی نشده است. بر اساس این نظریه، طبقه مردان از فرودستی زنان سود می برند؛ در نتیجه رابطه میان دو جنس رابطه ای سیاسی است و هرگونه دورنمای تغییر، مستلزم دگرگونی روابط جنسی است (آبوت، ۱۳۸۰: ۲۹۶).
علاقه مفرط فمینیسم رادیکال به بهسازی یا کشف عناصر مثبت در زنانگی، به همراه تلقی اش از مردان چونان نفع برندگان از مناسبات جنسی قدرت، منجر به ترسیم خط فارق نسبتاً پر رنگی میان مردان و زنان می شود. به تعبیری، فمینیسم رادیکال بیش از آنکه بر مبنای برابری باشد، بر مبنای «تفاوت» استوار است. تا جائیکه برخی از فمینیست های رادیکال به تفاوتی ذاتی میان زن و مرد قائل هستند. البته، سایر فمینیست های رادیکال اظهار می کنند که تفاوت زن و مرد و سلطه مردانه ناشی از ساختاری تاریخی است (بیسلی، ۱۳۸۵: ۹۲).
عمده فمینیست های رادیکال، بر اساس تبیینی که از ستم جنسی دارند، براندازی نظام سلطه مردانه را به عنوان دستور کاری بلند مدت، پیشنهاد می کنند. گروهی از آنها، سیاست جدایی طلبی را تبلیغ می کنند، و برخی نیز بر سازماندهی گروه های کوچک «ارتقاء آگاهی» تاکید دارند. در مجموع، آنها به سیاست های اصلاحی که از جانب فمینیست های لیبرال اتخاذ می شود چندان اعتمادی ندارند. یکی از مسائل مورد توجه آنها سیاسی کردن تبعیض علیه زنان در حوزه خصوصی است. گزاره «امر شخصی، سیاسی است»، توسط آنها ترویج شد و به یکی از شعارهای اصلی جنبش زنان در موج دوم جنبش فمینیستی تبدیل شد. از جمله فمینیست های مشهور این گرایش می توان به شولامیث فایرستون و کریستین دلفی اشاره کرد.

نظریه های تلفیقی
در دهه ۸۰ دیگر این امکان وجود نداشت که فمینیسم غربی به سه مقوله کلی سنت های لیبرال، مارکسیستی و رادیکال تقسیمبندی شود. بسیاری از رهیافت های دیگر، به اتکای تنوع وسیعی از نظریه های اجتماعی و سیاسی، صبغه ای فمینیستی را به نمایش گذاردند که دستکم فمینیسم دانشگاهی را در بر می گرفت (بیسلی، ۱۳۸۵: ۱۰۳). در واقع، از دل نقد، تعدیل و ترکیب نظریات کلاسیک فمینیستی، به همراه نفوذ اندیشه های جدید مانند روانکاوی و پساساختارگرایی، زمینه های شکل گیری نظریه های جدید فمینیستی فراهم شد.
فمینیسم روانکاوانه
روانکاوی یکی از پرنفوذترین جریان هایی است که توسط فمینیست ها مورد ارزیابی مجدد قرار گرفته است. اصطلاح «روانکاوی» برگرفته از فروید است، فمینیستهای موج دومی با نقدهایی که بر فروید وارد آوردند و نظریات روانکاوانه او را دارای سوگیری جنسیتی دانستند، نظریههای جدیدی را شکل دادند که به توضیح چگونگی شکل گیری زنانگی می پرداخت. فمینیست ها از نظریات روانکاوانه فروید برای توضیح این مسأله استفاده کردند که چطور آموزشهای دوران کودکی بر ناخودآگاه انسان اثر گذاشته و در دوران بزرگسالی سرباز می کند. توجه به ویژگی های شکلگیری شخصیت جنسی مسئله اصلی مورد توجه فمینیست های امریکایی همچون نانسی چادروف و کارول گیلیکان در دهه ۱۹۶۰ بوده است.
اما در میان فمینیست های روانکاو باید به آنهایی که بر مبنای نظریات ژاک لکان به نظریه پردازی اشتغال داشتند نیز اشاره کرد. ژاک لکان، از مفسران نظریات فروید است. اما بسیاری از مسائلی که به اعتقاد فروید جنبه زیستی داشته اند، در نظریات لکان، به عنوان نظام نمادها شناخته می شوند. به علاوه، لکان بر رابطه هویت یابی جنسی و یادگیری زبان نیز تأکید ویژه ای دارد. لوسی ایریگاری، یکی از شاگردان و منتقدان لاکان است و در کنار چند فمینیست فرانسوی دیگر از بانیان مکتب «نوشتار تنانه» (دهه ۱۹۷۰) شمرده می شود. مکتبی که می خواهد از موضع بدن زنان بنویسد و زنانه نوشتن را ترویج دهد.
اما آخرین گرایش فمینیست های روانکاو، مربوط به آنهایی است که به پسالکانی شهرت دارند. پسالکانی ها به برخی از ویژگی هایی که لکان برای نظم نمادین قائل است، تاجائیکه تمدن و فرهنگ را نرینه می داند، منتقد هستند. آنها در امتداد مکتب نوشتار تنانه در این نگرش که زنانگی را فقط می توان از نظر فرهنگ مذکر درک کرد، مورد چون و چرا قرار داده و تلاش می کنند از طریق ساختن نمادهای زنانه به امکان های بدیل اشاره کنند. می توان جولیا کریستوا را جزء این گروه از فمینیست ها به شمار آورد (بیسلی، ۱۳۸۰: ۱۰۳-۱۱۸).
فمینیسم سوسیالیستی
در نتیجه مجادلات میان فمینیست های رادیکال و فمینیست های مارکسیست، که بر سر علتِ فرودستی زنان و چگونگی تغییر وضعیت در اواخر دهه ۱۹۷۰ رایج بود؛ نظریه های جدیدی شکل گرفتند که به فمینیسم سوسیالیستی شهرت یافتند. مقاله «ازدواج ناموفق فمینیسم و مارکسیسم»، اثر هایدی هارتمن، از جمله آثار کلاسیک این جریان فکری است. وی در این مقاله، به نقد جدی نظریات فمینیست های مارکسیست پرداخته است، و سعی نموده تا چشماندازی جدید برای نظریه چپگرا در جنبش فمینیستی فراهم سازد. فمینیسم سوسیالیستی در دهه ۱۹۸۰ شهرت یافت و به یکی از جریان های اصلی فمینیسم در این دوره تبدیل شد. چندین روایت از فمینیسم سوسیالیستی وجود دارند که ترکیباتی متفاوت از فمینیسم رادیکال و مارکسیست را شامل می شوند، و در پاره ای مواقع فمنیست های روانکاوانه نیز بر این ترکیبات اثر گذارده اند. به طور خلاصه، سه شاخه عمده فمینیسم سوسیالیست را می توان از هم تمیز داد:
نخستین شاخه متاثر از روانکاوی فرویدی است و بر مفهوم «جنسیت[۷۴]» تاکید دارد. این روایت تمایلی ندارد که ستم جنسی را از دریچه اقتصادی توضیح دهد، در عوض ستم مزبور را معلول کارکردهای روانشناختی می انگارد. اما این شاخه در تفسیر مناسبات طبقاتی همچنان از مدل مارکسیستی بهره می گیرد و در نهایت به الگوی «نظام های دوگانه پدرسالاری – سرمایه داری» در توضیح مقوله های جنس و طبقه معتقد است. به بیان دیگر، بر اساس مدلی روانشناختی به تحلیل جنس می پردازد، و طبقه را بواسطه مدلی اقتصادی تبیین می کند. نظریات اولیه ژولیت میشل در شکل دادن به این شاخه فمینیسم سوسیالیستی بسیار موثر بوده است (بیسلی، ۱۳۸۵: ۱۰۰-۱۰۱).
دومین شاخه عمده فمینیسم سوسیالیست می کوشد تا فمینیسم های رادیکال و مارکسیست را در قالب نظریه ای درباره قدرت بیامیزد و یک نظام یگانه را توصیف کند که گاهی اوقات از آن تحت عنوان «پدرسالاری سرمایهدارانه» یاد می شود. می توان از آلیس جگر به عنوان شاخص این شاخه نام برد. اما، در سومین شاخه از فمینیسم سوسیالیست، مجدداً مدلی از یک «نظام دوگانه» ارائه می گردد. در این شاخه تعبیری کامل تر از دو نظام ارائه می شود که در آن ستم جنسی و طبقاتی در تعامل با یکدیگر هستند، و هر دو بر پایه های مادی استوارند، اگرچه ممکن است در برخی مواقع در تضاد با هم قرار بگیرند. و هیچکدام از این نظام ها، نسبت به یکدیگر بنیادی تر نیستند (بیسلی، ۱۳۸۵: ۱۰۱-۱۰۲). شاید بتوان شیلا رابوتام را جزء این شاخه به شمار آورد (۱۳۸۵).
فمینیست های سوسیالیست، برخلاف فمینیسم رادیکال، حاضر نیستند برخورد با سرکوب اقتصادی را امری ثانوی به حساب آورند؛ و برخلاف فمینیست های مارکسیست سرکوب جنسگرایانه را نیز دارای اهمیت ثانوی نمی دانند. بنابر استدلال فمینیسم سوسیالیستی، مردان در اعمال سلطه بر زنان منافع خاص مادی دارند و انواع صف بندی های نهادی را برای تداوم این سلطهگری ایجاد می کنند (هام، ۱۳۸۲: ۴۱۶-۴۱۷). این موضع که اغلب «ثنویت گرا» نامیده می شود، می کوشد تحلیلی مبتنی بر دو نظام – نظام اقتصادی و نظام جنسیتی – ارائه دهد (آبوت، ۱۳۸۰: ۲۹۷). از این رو، فمینیست های سوسیالیست، معتقدند که برای تغییر وضعیت موجود در جهت رسیدن به جامعه برابر باید مبارزه ای «همزمان» با نظام مردسالاری و سرمایه داری صورت پذیرد. بدین ترتیب، فضای عمل و حوزه مبارزه از نظر فمنیست های سوسیالیست محدود به کارخانه ها نیست، بلکه مجموعه حوزه های عمومی و خصوصی که زنان در آنها مورد تبعیض قرار دارند، مکانی برای مبارزه است. در واقع، شیوه عمل فمینیست های سوسیالیست، شیوه چند جانبه است.
فمینیسم و پست مدرنیسم
تحت تاثیر تئوری های پساساختارگرایانه و پست مدرن که از اواخر دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، به ادبیات روز تبدیل شده بودند، ترکیبی به نام فمینیسم پست مدرن بوجود آمد. البته، ریشه اصلی این اندیشه ها باز می گردد به نظریه های پساسختارگرا که توسط افرادی همچون فوکو، لیوتار و دریدا در دهه ۱۹۷۰ تولید شد. اما به دلیل ناامیدی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق در یک دهه پس از آن فراگیر شد، این اندیشه ها به شکل عجیبی گسترش یافتند. می توان جودیت باتلر را از جمله فمینیست های پست مدرن به حساب آورد.
نوشته های فمینیستی متاثر از اندیشه های پست مدرن به جای وحدت بر کثرت تاکید می کنند؛ و بویژه، برداشت هایی که زنان را چونان مقوله ای همگن تلقی می کنند، رد می نمایند. در واقع، فمینیست های پست مدرن مخالف «جهانشمولی» امر زنان هستند. آنها به سیاق متفکرین پست مدرن که مخالف کلان روایت ها هستند، زن بودن را امری کلی نمی دانند، بلکه بر ویژگی های متکثر آنها تاکید دارند (بیسلی، ۱۳۸۵: ۱۲۳-۱۲۴). البته، پیش از این نیز برخی نحله های فمینیستی، مانند فمینیست های سوسیالیست یا سیاه، یکپارچگی مفهوم زن را به چالش کشیده اند، اما با این وجود به مبانی جهانشمولی اعتقاد داشتند. در حالیکه، فمینیست های پست مدرن به نسبیت ارزشی و فرهنگی اعتقاد دارند.
یکی از نقدهای جدی فمینیست های پست مدرن بر رادیکال های ذات گرا است. اگرچه می توان فمینیست های پست مدرن را جزء فمینیست های «تفاوت» به شمار آورد، اما آنها به شدت بر مفاهیم ذات گرایانه از زنانگی نقد دارند. در مقابل بر نسبیت مفهوم زنانگی تاکید می کنند و از این نسبیت و تکثر حاصل از آن به تفاوت میان زنان (نه زن و مرد) می رسند. برخی مواقع، نقد پست مدرن به ارزش های جهانشمول و تاکید بر نسبی گرایی تا جائی پیش می رود که چیزی به نام مقوله «زن» باقی نمی ماند. در واقع، زنانگی از هر کلیتی تهی می شود، و در نتیجه فمینیسم بی معنی می شود. به همین جهت است که از درون این گرایش نظری، اندیشه ای تحت عنوان «پسا فمینیسم» حاصل می شود که به مخالفت با فمینیسم می پردازد.

نظریه های ویژگی محور
در این دسته، نظریه هایی معرفی می شود که بر مبنای «ویژگی» های خاص زنان استوار است. این نظریه ها، کلیت مفهوم زن را به چالش می کشد و بر ضرورت توجه به بافت جوامعی که زنان مختلف در آن زیست می کنند، توجه دارند. به نوعی می توان نظریات این دسته را جزء فمینیست های تفاوت به شمار آورد. ویژگی های مبنایی این نظریان عبارتند از: نژاد، فرهنگ ملی، و مذهب.
فمینیسم سیاه
جرقه زیر سوال بردن جامعیت مفهوم زن در فمینیسم از مبارزات زنان سیاه پوست (در جهت رفع ستم از خود) زده شد. جریان فمینیسم سیاه در موازات مبارزات دهه های ۵۰ و ۶۰ سیاه پوستان آمریکا و در کنار موج دوم مبارزات ضد آپارتید تئوریزه شد. در واقع فمینیستهای سیاه این مساله که همه زنها صرف زن بودن در یک جبهه اند، را زیر سوال برد. «استدلال اصلی فمینیسم سیاه این است که زنان سفیدپوست که خود در رابطه ای سلسله مراتبی با زنان سیاه پوست قرار دارند، نمی توانند مشکلات ناشی از ستم نژادی را درک یا آن را بازنمایی کنند» (مشیرزاده، ۱۳۸۱: ۴۱۴).
در واقع، فمینیست های سیاه معتقد بودند این نظر باید در فمینیسم تئوریزه شود که سرکوب ماهیتی چند وجهی دارد و باید که کلیت آنرا در مورد زنان مورد انتقاد قرار داد. ایده این حرکت فمینیستهای سیاه از نظرات فمینیستهای سوسیالیست می آمد که به ماهیت دوگانه سرکوب طبقاتی – جنسی معتقد بودند. در حالی که فمینیستهای سیاه موکداً نژاد را هم به عنوان یکی از عظیم ترین نمادهای سرکوب وارد این چند وجهی می کردند. به عبارت دیگر، نظریه مبارزات زنانی که سیاه تعریف می شوند، با سنتی چپگرا هر سه نظام «جنسیت – نژاد – طبقه» را به چالش می کشد. فمینیست های سیاه معتقدند که برای مقابله با کلیت سرکوب، نمی توان یکی از ابعاد سرکوب را به ضرر دیگری اولویت داد؛ بلکه باید رویکردی ترکیبی در نظر و عمل داشت (هام، ۱۳۸۲: ۵۸).
شیوه مبارزات زنان سیاهپوست با فمینیست های سفید تفاوت داشت. برای زنان سیاهپوست خانواده و محله دارای ارزش بود. چراکه تقسیم کار سنتی داخل و خارج از خانه برای بسیاری از زنان سیاهپوست معنا نداشته، و خانواده برای آنان محلی برای گریز از ناملایمات فضای نژادپرستانه به حساب می آمده است. محله های سیاهپوست نشین نیز مکان هایی برای تجربه مشترک نژادی بود، و از این رو برای آنها ارزشمند بود (مشیرزاده، ۱۳۸۱: ۴۱۸). از نظریه پردازان مطرح فمینیست های سیاه می توان به باربارا اسمیت، آلیس واکر و بل هوکس اشاره داشت.
فمینیسم پسااستعماری
واژه پسااستعماری[۷۵]، اشاره به فرهنگ جوامعی دارد که از یک حکومت استعمارگر یا وابسته، مستقل شده اند. این فرهنگ به اعتقاد نظریه پردازان پسااستعمارگرا آمیزه ای از ارزش ها، نمادها و مسائل محلی و غربی است. پسااستعمارگرایان، بر این اساس استدلال می کنند که نمی توان در جوامع پسااستعماری صرفاً بر پایه ارزش های غربی عمل کرد. در واقع، باید برای فهم واقعیت این جوامع، به ویژگی های فرهنگ بومی در آنجا توجه داشت. در نتیجه، پسااستعمارگرایان با چنین منطقی، جهانشمولی گفتمان اروپایی را به چالش می کشند. در مقابل، بر مفاهیمی همچون «نسبیت فرهنگی» تاکید دارند. در واقع، نظریات آنها بسیار متاثر از ادبیات پستمدرن است.
فمینیسم جهان سوم، از نخستین جرقه های نفوذ نظریه های پسااستعماری در میان فمینیست ها بود. فمینیست های جهان سومی همچون چاندرا موهانتی، شناخت فمینیست های غربی نسبت به زن جهان سومی را مورد نقد قرار می دهند و همانند فمینیست های سیاه استدلال می کنند که زنان غربی قادر به شناخت واقعیت های زنان جهان سوی نیستند.
فمینیست های پسااستعماری معتقدند که فرودستی زنان در کشورهای پسااستعماری، ناشی از امپریالیسم و نظام مردسالاری است. آنها می خواهند به فرودستان جهان سوم، صدایی تاریخی بدهند. فینیستهای پسااستعماری اگرچه بر مبنای مبارزات ضد استعماری ملت های شرقی استدلال می کنند اما قرابت ها و شباهت هایی با اندیشه ها پست مدرن دارند. از فمینیست های پسااستعماری، می توان به گایاتری اسپیواک اشاره کرد (هام، ۱۳۸۲: ۳۴۲-۳۴۳).
فمینیسم اسلامی
«فمینیسم اسلامی» اصطلاحی است که عمدتاً در غرب و توسط دانشگاهیان و روزنامه نگارانی که بر روی جوامع مسلمان کار می کردند، مطرح شد. هدف این محققان از به کار بردن این اصطلاح، توضیح تلاش های حق خواهانه و اصلاح طلبانه ای است که از طرف عده ای از زنان تحصیل کرده و مدرن مسلمان (اسلام باور و دین دار) در چارچوب دینی صورت می گیرد. به تعبیری، فمینیسم اسلامی گفتمان و عملی فمینیستی است که از درون به یک پارادایم اسلامی متصل است. فمینیسم اسلامی فهم و قدرتش را از تفسیر مترقی قرآن و سنت می گیرد و در جستجوی حقوق و عدالت برای زنان و مردان در تمامیت وجودشان است.
اصطلاح فمینیسم اسلامی طی سالهای دهه ۱۹۹۰ به تدریج در چندین منطقه جهان، پدید آمد و ابتدا در حوزه های آکادمیک و دانشگاهی مطرح شد. از نظر زنان دانشگاهی ایرانی، همچون افسانه نجمآبادی، پروین پایدار و نیره توحیدی منشاء ایجاد این مفهوم در ایران است. دانشگاهی سعودی در سال ۱۹۹۶ این اصطلاح را در کتابی به نام «فمینیسم و اسلام» به کار برده است. همچنین، اصطلاح یا واژه فمینیسم اسلامی در ترکیه و کشورهای مسلمان افریقایی، در دهه ۹۰ در مقالات دانشگاهی به کار رفته است. در مجموع، اصطلاح فمینیسم اسلامی از اواسط دهه ۹۰ در چهار گوشه امت اسلام منتشر شده است.
البته، فمینیست های مسلمانی هستند که تمایلی به صفت اسلامی ندارند، چرا که امروزه این صفت مبین موافقت با نقش «سیاسی» خاصی برای اسلام است که الزاما مورد قبول همه مسلمانان نیست. باید توجه داشت که واژه های «مذهبی» و «لاییک» اصطلاحاتی کاملاً متضاد نیستند، بلکه همیشه پیچیدگی هایی بین این دو وجود دارد. به همین علت، فمینیسم اسلامی از دوگانه «مذهبی – لاییک» فراتر می رود. فمینیسم اسلامی از حقوق زنان، برابری دو جنس و عدالت اجتماعی از طریق دادن یک جایگاه محوری به استدلال های اسلامی، دفاع می کند. گرچه این استدلال ها یگانه نیستند. به بیان دیگر، بیش از آنکه در فمینیسم اسلامی، اندیشه های مذهبی محور باشد، گفتمانِ زنان مسلمان در دفاع از حقوقشان مرکزیت دارد.
در مجموع، فمینیسم اسلامی نتیجه تلاشی است که زنان در داخل بافت های مذهبیشان انجام می دهند. فمینیسم اسلامی در کشورهایی با اکثریت مسلمان و نیز در کشورهای که در آنها اقلیت مسلمانی وجود دارند، پدید آمده است. فمینیسم اسلامی در میان مهاجران مسلمان در اروپا در حال گسترش است. از زنانی که در جهان به نظریه پردازان فمینیسم اسلامی شهرت دارند، می توان به فاطمه مرنیسی اشاره کرد (کشاورز، ۱۳۸۷).

سایر نظریه ها
نظریه های دیگری نیز هستند که به دلیل تسلط روایت های اصلی فمینیستی کمتر مورد توجه مفسران قرار می گیرند. اما، به اعتقاد نگارنده این گرایش های فمینیستی نیز برای سنخ شناسی کنشگران جنبش زنان ایران مفید به نظر می رسد.
فمینیسم پراگماتیستی
ترکیب فلسفه پراگماتیسم با اندیشه فمینیستی مربوط به دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ است، و ریشه در سنت فمینیسم امریکایی دارد. جان دیویی، فیلسوف پراگماتیست امریکایی است که در حوزه اخلاق، دین و آموزش و پرورش کارهای جالبی انجام داده است. «بنیاد فلسفی عملگرایی [پراگماتیسم] بر این امر استوار است که تجربه و به کار آمدن، آخرین معیار درستی اندیشه ها است» (جواهری، ۱۳۸۷: ۱۵۳). بر همین اساس فمینیست های پراگماتیست به شناخت شناسی مبتنی بر تجربه و تکثر معتقدند و به همین دلیل به زندگی روزمره زنان توجه خاصی نشان می دهند.
فمینیست های پراگماتیست در حوزه های آموزش و پرورش، و ایجاد اجتماعات کوچک بسیار فعال بوده اند، و تلاش داشته اند تا فضاهایی برای تجربه زنان ایجاد کنند. آرمان آنها مبتنی بر ایجاد «اجتماعات تکثرگرا» است و بر خلاف اتوپیست ها، معتقد به یک آرمان ثابت و متعین نیستند، بلکه اتوپیای آنها «فرایند محور» است (جواهری، ۱۳۸۷: ۱۶۷). از ویژگی های برجسته فمینیست های پراگماتیست، پیوند زدن عمل و نظر در فعالیت ها و اندیشه آنها است. در واقع، آنها به دوگانه هایی همچون عین/ذهن و هدف/وسیله انتقاد جدی دارند، و در مقابل بر فرایند تجربه و عمل تاکید می ورزند.
فمینیست های پراگماتیست برای تجارب زندگی روزمره زنان اهمیت زیادی قائل هستند، و معتقدند که برخلاف تصور فلاسفه که امور جزئی را بی ارزش می دانند، و به امور کلی توجه دارند؛ در مورد زنان باید به تجارب جزئی زندگی روزانه توجه داشت. آنها تجارب و شناخت حاصل از آن را ناتمام می دانند و بر این اساس معتقدند که انسان همواره در تردید به سر می برد، لذا ناگزیر است که برای تشخیص میان اندیشه ها دست به تجربه پی در پی بزند. در دهه اخیر مجدداً توجه فمینیست های امریکایی را به فلسفه نو پراگماتیسم (تحت تاثیر ریچارد رورتی) جلب شده است. از مهم‌ترین فمینیست‌های پراگماتیست آمریکایی می توان به جین آدامز، شارلوت پرکینز گیلمن، ساندارا گیلبرت، و کیت میلت اشاره کرد.
فمینیسم آنارشیستی
آنارکوفمینیسم (فمینیسم آنارشیستی) نظریه ای است که نخست در موج اول فمینیستی مطرح شد و پس از آن مجدداً در دهه ۶۰ در کنار جریان های رادیکال فمینیستی رواج یافت. نظریه ای مبنی بر اینکه فرودستی زنان همانقدر از طریق نظام روابط جنسی و خانوادگی تعیین می شود که از طریق روش های کنترل دولتی؛ و بنابراین تغییر قانون بدون استقلال کامل روانی نمی تواند فینفسه تساوی ایجاد کند. معتقدان به این نظریه، نماد اصلی مردسالاری را در دولت می بینند و هدف اصلی خود را در محو دولت تعریف می کنند. آنارکوفمینیستها بر تمرکززدایی و اجتماعات «تعاونی» به عنوان راه مبارزه تاکید دارند. فمینیست های آنارشیست بر این نظرند که دولت و مردسالاری موانعی توامان هستند. نابودی دولت نابودی عامل اصلی مردسالاری نهادینه شده است؛ برچیدن بساط مردسالاری برچیدن دولت است (هام، ۱۳۸۲: ۳۲). می توان از اما گلدمن به عنوان یکی از آنارکوفمینیستهای مطرح در موج اول نام برد.
فمینیسم زیست محیطی
زنان همیشه مهمترین پشتوانه جنبش های زیستمحیطی بوده اند. همین مسئله زمینه ساز شکل گیری گرایشی فمینیستی، تحت نام اکوفمینیسم شده است که نوعی سیاستورزی فمینیستی برای حفظ محیط زیست است. تخریب محیط زیست به نظر بسیاری از فمینیست ها، کاری اساساً مردانه است و میان کم ارج کردن طبیعت و ستم به زنان پیوند وجود دارد. جهان بینی مردانه مبتنی بر سلطه جویی بر همه چیز و از جمله بر طبیعت است. زن و طبیعت هر دو ابژه هایی هستند که عقل ابزاری مردسالارانه تلاش می کند تا آنها را تحت کنترل خود درآورد (مشیرزاده، ۱۳۸۱: ۴۲۳). در واقع، اکوفمینیسم استدلال می کند که سرکوب مردسالارانه زیر عناوین سود و پیشرفت، طبیعت را از بین می برد. اکوفمینیست ها خواهان تغییر در تکنولوژی مردانه و پایان سرمایه داری هستند تا رابطه پایایی میان انسان و طبیعت برقرار کنند (هام، ۱۳۸۲: ۱۳۳). نقطه عزیمت فمینیست های زیست محیطی، تاکید بر وجود شباهت میان سلطه مردان بر طبیعت و بر زنان و نیز نزدیکی زنان با طبیعت است. در واقع، اکوفمینیست ها معتقدند که زنان بیش از مردان «هماهنگ» با طبیعت هستند.
چارچوب نظری تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]




مبانی نظری تحقیق
۲-۲ مقدمه
با بررسی ادبیات تحقیق و سوابق تحقیق نه تنها محقق اطلاعات و حقایق بیشتری نسبت به موضوع مورد علاقه اش بدست می‌آورد، بلکه به احتمال زید باعث ایجاد روشها و عقاید جدید می شود که می تواند در بهبود فرایند تحقیق موثر باشند. هدف عمده بررسی ادبیات تحقیق برقراری پیوند بین تحقیق مورد نظر با تحقیقات گذشته است و مرتبط با موضوع است(محمدی، ۱۳۹۲،ص۷۶).
در این بخش ابتدا به تعریفی اجمالی از بانک می پردازیم سپس مروری بر تاربخچه بانک در جهان و ایران داشته و بانکداری حاکم در ایران( بانکداری اسلامی) را شرح می دهیم.
یکی از مشکلات اساسی در بین حسابداران، نداشتن شناخت کافی به صورتهای مالی بانک‌ها و موسسات مالی است؛ در این بخش به صورت کلی، توضیحی اجمالی بر ترازنامه داشته و همچنین مروری بر اقلام تشکیل دهنده صورت سودو زیان انجام خواهد شد که لازمه بررسی عملکرد مالی بانک‌هاست سپس به مروری بر معیارهای سودآوری که تحت کنترل مدیریت است، پرداخته خواهد شد ضمناً به مروری بر ادبیات ارزیابی عملکرد مالی و مفاهیم آن خواهیم داشت.
۲-۳ آشنایی با مفهوم بانک
با توجه به اینکه چه تعریفی از بانک را در نظر داشته باشیم، قدمت و زمان آغاز فعالیت‌های بانکی فرق خواهد داشت. اگر بانکداری را با شروع فعالیت‌های ایجاد و انجام حواله در نظر بگیریم، آغاز فعالیت بانکداری به قرن‌ها قبل و شاید همراه با شروع و توسعه دادوستد بین انسان‌ها و جوامع انسانی بازمی‌گردد.
واژه “بانک” اصطلاح قدیمی از زبان آلمانی است (Banck) که در ایتالیا مفهوم نیمکت (Banco) از این واژه استخراج شده و از آنجا که صرافان ایتالیایی در فلورانس روی نیمکت‌هایی در نزدیکی محل‌های دادوستد قرار می‌گرفتند، این اصطلاح به‌معنی بانک تلقی شد. بانکداری امروزه یک پدیده از قرن هفدهم به‌بعد می‌باشد.(پژویان،۱۳۸۶،ص۶).
۲-۴ تاریخچه بانک و بانکداری
۲-۴-۱ بانک و بانکداری در جهان
بانک آمستردام: در اوایل قرن هفدهم و با تمرکز دادوستد در کشور هلند و به‌ خصوص شهر آمستردام، بانک آمستردام به‌وسیله شهرداری این شهر در سال ۱۶۰۹ تاسیس شد. عمده فعالیت این بانک، استاندارد نمودن سکه‌هایی از فلزهای گران‌بها بود. هرچند بانک آمستردام مبادرت به ایجاد سپرده می‌نمود، ولی قانونا مجبور به نگهداری ذخیره صد در صد از فلزات گران‌بها برای این سپرده‌ها بود. با گذشت زمان و افزایش اعتماد عمومی، بانک مبادرت به ایجاد پول (سپرده بدون پشتوانه) نمود که در نهایت به‌علت عدم توانایی مسوولین بانک در اداره امور سپرده‌ها این بانک ورشکست شد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بانک سوئد: شاید بتوان بانک سوئد را اولین بانک سهامی نامید. این بانک در اواسط قرن هفدهم به‌منظور استفاده از سپرده‌ها و ایجاد قرضه و اعتبار آغاز به‌کار نمود و پس از مدت کوتاهی مبادرت به انتشار اسکناس نیز نمود. این بانک نیز به‌علت عدم رعایت نسبت مناسب سپرده به ذخیره ورشکسته و منحل شد. پس از انحلال بانک سهامی سوئد، فورا بانک دیگری به‌صورت دولتی و بدون حق انتشار اسکناس در سوئد ایجاد شد.
بانک انگلستان: دومین بانک سهامی که به‌وجود آمد، بانک انگلستان با سرمایه‌ای نزدیک به یک میلیون و دویست هزار لیره بود. طبق شرایط امتیازنامه، بانک حق دریافت سپرده از اشخاص، شرکت در معاملات اسنادی مثل خرید و فروش بروات تجارتی و ایجاد قرضه بانکی را داشت. بانک انگلیس همچنین حق انتشار اسکناس نیز داشت. امتیاز اولیه بانک انگلیس بیست سال بود. این امتیاز پس از چند نوبت که تجدید شد به امتیاز دایمی تبدیل گردید. این بانک چند مرتبه دچار بحران شد، ولی توانست از عهده مشکلات برآید. ولی به‌هرحال تا قبل از لغو کامل ارتباط لیره و طلا چندین‌بار مجبور به برهم‌ زدن رابطه اسکناس و طلا شد. در سال ۱۹۲۳، انتشار اسکناس در انگلستان در انحصار بانک مذکور قرار گرفت.
بانک عمومی فرانسه: معمولا نام بانک عمومی فرانسه همراه با نام “[۸]جان‌لاو” می‌آید. جان‌لاو یک اسکاتلندی بود که موسس بانک عمومی فرانسه شد. او تجربیات زیادی از مسافرت و بررسی دادوستدها به‌دست آورده بود. او متوجه کمبود سیستم نقدینگی موجود برای انجام معاملات شده و یک سیستم پولی و اعتباری را مطرح نمود. هرچند پیشنهاد جان‌لاو در اسکاتلند مورد موافقت قرار نگرفت، ولی او با کمک یکی از درباریان فرانسه موفق به کسب اجازه تاسیس بانک عمومی فرانسه شد.
اساسنامه بانک، اجازه انتشار اسکناس قابل تبدیل و با ارزش ثابت را می‌داد. از آنجا که سکه‌های تقلبی و کم‌عیار در آن دوران رواج داشتند، اسکناس‌های انتشار یافته به‌وسیله جان‌لاو مورد استقبال قرار گرفت. او سپس مبادرت به تشکیل “کمپانی غرب” نمود و پس از مدت کوتاهی انحصار ضرب پول را تحصیل کرد. کمپانی غرب پس از تشکیل وابستگی شدیدی به دولت پیدا نمود، به‌صورتی که اداره بسیاری از موسسات دولتی را به‌عهده گرفت. تداخل کار بانک و کمپانی غرب در نهایت منجر به عدم اعتماد مردم شد. از آنجایی که بانک مقدار بسیار زیادی پول بدون پشتوانه صادر نموده بود، هجوم مردم به بانک عمومی پاریس منجر به ورشکستگی این بانک و جان‌لاو شد(پژویان،۱۳۸۶،ص۸).
۲-۴-۲ بانک و بانکداری در ایران
بانکداری در ایران: هرچند که فعالیت‌های صرافی و تا حدی نیز اعتباری از زمان‌های خیلی گذشته در ایران نیز سابقه داشته است، ولی بانکداری به مفهوم جدید آن در سال ۱۸۸۷ میلادی (۱۲۶۶ شمسی) تجربه شد.
بانک جدید شرقدر سال ۱۸۸۷ میلادی بانک جدید شرق یک شعبه در تهران افتتاح نمود. پس از مدت کوتاهی شعبه‌های دیگری در شهرهای بزرگ ایران مثل تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، رشت و بوشهر نیز دایر گردید. به‌علت جدید بودن عملیات این بانک، مثل افتتاح حساب جاری و صدور چک، قبول سپرده و انجام نقل و انتقال سپرده‌ها مورد استقبال مردم قرار گرفت. این بانک به سپرده‌های دیداری و مدت‌دار بهره‌ای نیز پرداخت می‌نمود. فعالیت مهم دیگر این بانک انتشار محدود یک‌نوع حواله بود که کاملا قابل تبدیل به طلا بود. این بانک پس از تاسیس بانک شاهنشاهی ایران منحل شد.
بانک شاهنشاهیبه موجب امتیازی در سال ۱۸۸۹ میلادی (۱۲۶۷ شمسی) که “بارون رویتر” به‌مدت ۶۰ سال از دولت ایران کسب نمود، بانک شاهنشاهی افتتاح شد. این بانک علاوه‌بر فعالیت‌های بانکی و تجارتی انحصارا به نشر اسکناس پرداخت. بانک شاهنشاهی دریافت‌ها و پرداخت‌های دولت را نیز در داخل و خارج کشور انجام می‌داد و از پرداخت مالیات نیز معافیت داشت. بر اساس موافقت‌نامه امتیاز فوق، بانک نیز موظف بود که شش درصد از درآمد خالص خود را - که نمی‌باید از ۴۰۰۰ لیره در سال کمتر باشد - به دولت ایران پرداخت نماید. (رویتر علاوه‌بر انحصار بانک شاهنشاهی، امتیاز راه‌سازی، ایجاد راه‌آهن، استخراج از معادن و غیره را نیز کسب کرده بود که بابت این امتیازها شانزده درصد از سود خالص را به ایران پرداخت می‌نمود). بانک می‌باید وامی به‌مبلغ ۴۰۰۰۰ لیره با بهره شش درصد و به‌مدت ده سال به دولت ایران می‌پرداخت.
انحصار انتشار پول و صندوق‌داری دولت که به‌معنی انجام امور مالی دولت مثل پرداخت حقوق کارکنان دولت و غیره است، یک قدرت و اهمیت قابل‌توجه به بانک شاهنشاهی داده بود. به‌عبارت دیگر، این بانک در آن زمان تقریبا حکم بانک مرکزی را برای ایران داشت. از آنجایی که سرمایه بانک در انگلستان تادیه گردیده بود، مرکز قانونی آن در لندن قرار داشت و تابع قوانین کشور انگلستان بود، در حالی‌که مرکز فعالیت آن در تهران بود.
امتیاز انحصاری نشر اسکناس در سال ۱۳۰۹ از بانک شاهنشاهی بازخرید شد و این بانک تا پایان دوره امتیاز ۶۰ ساله خود به فعالیت بانکی خود ادامه داد و سپس از سال ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۱ نیز تحت نام بانک انگلیس به کار خود ادامه داد.
بانک استقراضی ایران: روسیه تزاری نیز که در قرن گذشته رقیب انگلیس در ایران بود، به‌دنبال استقرار بانک شاهنشاهی در تلاش کسب امتیاز در ایران برآمد. شخصی به‌نام “ژاک پولیاکوف” که از اهالی روسیه تزاری بود، در سال ۱۸۹۰ میلادی (۱۲۶۹ شمسی) امتیاز تاسیس بانکی به‌نام “بانک استقراضی ایران” را کسب نمود. مدت امتیاز ۷۵ سال در نظر گرفته شده و این بانک نیز از پرداخت مالیات معاف بود.
بانک استقراضی ایران ابتدا به‌صورت یک شرکت سهامی تاسیس شد و اداره مرکزی آن در سال ۱۲۷۰ در تهران افتتاح گردید. این بانک چندین شعبه نیز در شهرستان‌های شمالی دایر نمود و به انجام عملیات تجاری پرداخت. در سال ۱۸۹۸ میلادی (۱۲۷۷ شمسی)، دولت روسیه تزاری پس از خریداری سهام بانک فوق، آن را ضمیمه بانک دولتی پترزبورگ نمود.
بانک استقراضی ایران هیچ‌وقت موفق به جلب اعتماد کامل مردم نگردید و در فعالیت‌های خود تقریبا ناموفق بود. این بانک پس از روی کار آمدن دولت بلشویکی در روسیه به‌موجب عهدنامه ۱۹۲۱ میلادی (۱۲۹۹ شمسی) به دولت ایران تحویل داده شد. نام این بانک پس از تحویل به “بانک ایران” تغییر داده شد، ولی به‌علت مشکلات مالی که از گذشته باقی مانده بود، نتوانست به کار خود ادامه دهد و در نهایت در سال ۱۳۱۲ شمسی منحل و در بانک کشاورزی ادغام شد.
بانک سپه: اولین بانک ایرانی که افتتاح گردید، “بانک سپه” بود. این بانک در سال ۱۳۰۴ تحت نام “بانک پهلوی قشون” در جهت انجام امور مالی و به‌کار انداختن وجوه صندوق بازنشستگی درجه‌داران ارتش تاسیس شد. در ابتدا هدف از ایجاد این بانک انجام امور مالی ارتش بود، ولی توانست به‌تدریج با ایجاد شعباتی در شهرستان‌های مهم به فعالیت‌های بانکی معمولی نیز بپردازد. عملیات بانک سپه به‌صورت افتتاح حساب جاری، نقل و انتقال وجوه، تنزیل بروات تجارتی، ایجاد قرضه بانکی و غیره بود. این بانک در سال ۱۳۳۲ تغییر اساسنامه داد و به‌شکل شرکت سهامی به فعالیت‌های بانکی خود ادامه داد.
تا قبل از تاسیس بانک ملی ایران، موسسات و بانک‌های دیگری نیز به فعالیت‌های بانکی اشتغال پیدا کردند که از جمله آنها موسسه رهنی ایران است که بعدها در بانک ملی ادغام و به‌نام بانک کارگشایی موسوم شد. دیگری بانک عثمانی است که اساسا یک بانک انگلیسی و فرانسوی ایجاد شده در ترکیه بود که در سال ۱۳۰۱ چندین شعبه در ایران افتتاح نمود. بانک روس و ایران نیز یک بانک خارجی محسوب می‌شد که در سال ۱۳۰۵ برای تسهیل در مبادلات بازرگانی بین دو کشور در ایران تاسیس شد.
بانک ملی ایرانسال‌ها قبل از افتتاح بانک ملی ایران و قبل از آغاز فعالیت بانک‌های خارجی در ایران، شخصی به‌نام “حاج محمد حسن امینی دارالضرب” پیشنهاد فعالیت یک بانک ایرانی را با سرمایه مشترک دولت و ملت به ناصرالدین شاه نمود. این پیشنهاد مورد موافقت قرار نگرفت.
پس از آغاز مشروطیت نیز عده‌ای از نمایندگان برای تامین قرضه مورد نیاز دولت، پیشنهاد تاسیس یک بانک ایرانی به‌نام بانک ملی را دادند که با تمام کوشش‌های انجام شده نتوانست این بانک پای گیرد.
قانون تاسیس “بانک ملی ایران” در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۰۶ از تصویب نهایی مجلس شورای ملی گذشت. سرمایه اصلی این بانک ۱۵ میلیون تومان تعیین شد. با توجه به اشکالاتی که در تهیه مبلغ فوق وجود داشت، طبق اساسنامه‌ای که در سال ۱۳۰۷ به تصویب رسید، سرمایه اولیه بانک دو میلیون تومان تعیین گردید.
بانک ملی ایران در ابتدای کار به پذیرش سپرده‌های دیداری و مدت‌دار، تنزیل بروات و اسناد تجارتی، دادن قرضه به افراد (وام) در مقابل وثیقه و عملیات عادی بانکداری پرداخت. هرچند که بانک ملی می‌توانست به افراد عادی وام بدهد، ولی بدون اجازه مجلس شورای ملی نمی‌توانست به دولت یا شهرداری‌ها وام اعطا نماید.
پس از بازخرید حق انتشار اسکناس از بانک شاهنشاهی در سال ۱۳۰۹، این امتیاز در اسفندماه ۱۳۱۰ به بانک ملی واگذار گردید. اسکناس‌های انتشار یافته به‌وسیله بانک ملی از ابتدای سال ۱۳۱۱ به جریان افتاده و این بانک با حفظ وظایف خود به‌عنوان یک بانک تجاری عملا به بانک مرکزی ایران تبدیل شد. فعالیت بانک ملی به‌سرعت گسترش یافته و صندوق‌داری دولت را نیز کاملا به‌عهده گرفت.(پژویان،۱۳۸۶،ص۱۱).
در سال ۱۳۱۷ اساسنامه جدیدی به تصویب رسید و بر اساس تصویب‌نامه‌های بعدی، مسئولیت‌های بانک ملی افزایش یافت. از جمله این وظایف حفظ ارزش پول، حفظ موازنه ارزی، تنظیم اعتبارات کشور، نظارت بر فعالیت سایر بانک‌ها و یا به‌عبارت دیگر وظایف یک بانک مرکزی بود. در خردادماه ۱۳۳۹ اساسنامه جدیدی برای بانک ملی فراهم شد و وظایف آن تفکیک گردید. به‌دنبال تجزیه وظایف بانک ملی، بانک مرکزی ایران تشکیل گردید(پژویان،۱۳۸۶،ص۱۲).
بانک‌های ادغام شده پس از پیروزی انقلاب اسلامی به شرح ذیل می باشد:

ردیف بانک‌های ادغام شده پس از انقلاب اسلامی
نام بانک نوع فعالیت بانک‌ها و موسسات ادغام شده
۱ بانک ملی ایران تجاری این بانک با نام قبلی به فعالیت خود ادامه داد
۲
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم