کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو

 



      • وجود سیستم‌های مشخص و روشن برای پاداش و پست‌های سازمانی و معیارها یا شاخص‌هایی برای ارتقای افراد.

    ( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • داستان‌ها، افسانه‌ها، اسطوره‌ها و حکایت‌ها درباره رویدادهای مهم و افراد کلیدی سازمان
  • آنچه رهبران به آن توجه می‌کنند، معیارها، شاخص‌ها و شیوه‌های اعمال کنترل.
  • واکنش رهبران به رویدادهای مهم و بحران‌های سازمانی
  • شیوهای که سازمان طرحریزی می‌شود و ساختار آن تعیین می‌گردد.
  • رویه‌ها و سیستم‌های سازمانی
  • معیارهایی که سازمان برای کارمندیابی، گزینش، ارتقا، هماهنگ نمودن امور سازمان، بازنشستگی و “تکفیر” افراد به کار می‌برد.

اگر بین مدیریت استراتژیک و فرهنگ سازمانی رابطهای ضعیف وجود داشته باشد عملکرد و موفقیت سازمان به مخاطره خواهد افتاد. دو پژوهش‌گر به نام‌های دیل و کندی تأکید کردند که ایجاد تغییرات استراتژیک موجب می‌شود که یک فرهنگ دستخوش تهدید قرار گیرد: “. . . مردم دلبسته به قهرمانان، افسانه‌ها، آیین‌های زندگی روزانه، ‌مراسم پرزرقوبرق و جشن‌ها و همه نهادهای محلکار هستند. تغییر موجب قطع این روابط می‌شود، کارکنان را ماتومبهوت می‌کند، آنها احساس ناامنی می‌نمایند و اغلب دچار خشم و غضب می‌شوند. اگر برای تسکین آنها بههنگام گذر از یک حالت و روی آوردن به وضع جدید اقدامی صورت نگیرد، قدرت فرهنگ می‌تواند تمام تلاش‌هایی را که در راه تغییر صورت می‌گیرد خنثی نماید و تغییرات استراتژیک را متوقف کند.” (دیوید، ۱۳۷۹، ۴۶۹)
اگر هر تغییری که در مأموریت، اهداف، استراتژی‌ها با سیاست‌های سازمان روی می‌دهد با فرهنگ پذیرفتهشده آن سازمان، تعارض داشته باشد، ناکام خواهد ماند. اگر کارکنان شرکت بخواهند با هر تغییر ریشهای در فلسفه شرکت مبارزه کنند یا در مقابل آن مقاومت کنند، ممکن است مدیران به زور متوسل شوند یا استعفا بدهند. فرهنگ سازمانی مثل ساختار می‌تواند با یک استراتژی جدید سازگار شود، و در واقع یک نقطه قوت داخلی است. البته اگر نتوان فرهنگ یک شرکت را با استراتژی پیشنهادی تطبیق داد، آن فرهنگ یک تهدید جدی خواهد بود. (هانگر، ۱۳۸۱، ۱۰۷)
اگر استراتژی با فرهنگ سازمانی همخوانی و مطابقت نداشته باشد، احتمالا شکست خواهد خورد. ممکن است در نتیجه مقاومت کارکنان در برابر اعمال تغییری اساسی در فلسفه شرکت، خشونت‌هایی رخ دهد و سازمان برخی از آنها را در نتیجه استعفا و اخراج از دست بدهد. پیش‌داوری‌ها و محافظه‌کاری‌ها مانع از آن می‌شود که مدیران شرکت برخی از انواع استراتژی‌ها و اهداف عملیاتی را موردبررسی قرار بدهد. زنده بودن افکار بنیانگذاران شرکت موجب طولانیتر شدن عمر فرهنگ سازمانی شرکت می‌شود، زیرا آنها ارزش‌های خود را در اذهان کارکنان شرکت حک کرده اند (هانگر، ۱۳۸۱، ۲۰۲).
مدیران استراتژیساز، بههنگام بررسی یک گزینه استراتژیک، باید قابلیت سازگار شدن آن استراتژی با فرهنگ سازمانی شرکت را ارزیابی و تعیین کنند. اگر میزان قابلیت تطابق کم است، مدیران باید یکی از تصمیم‌های زیر را اتخاذ کنند: (۱) فرهنگ سازمانی را نادیده بگیرند، (۲) به فرهنگ سازمانی شرکت احترام بگذارند و براساس آن طرح اجرا را تغییر بدهند، (۳) سعی کنند فرهنگ را طوری تغییر بدهند که با استراتژی انتخاب شده یا موردنظر آنها بخواند، یا (۴) استراتژی را متناسب با فرهنگ سازمانی شرکت تعدیل کنند.
به علاوه، آغاز اجرای یک استراتژی خاص بدون التزام به فرهنگ سازمانی یا تعدیل فرهنگ متناسب با آن (که هر دو دشوار و زمانبرند)‌، کاری خطرناک است. باوجوداین، محدود کردن یک شرکت و اجبار آن به اجرای آن دسته از استراتژی‌ها که کاملا با فرهنگ سازمان مطابقت داشته باشند، موجب نادیده انگاشته شدن گزینه‌های استراتژیک سودآورتر می‌شود (هانگر، ۱۳۸۱، ۲۰۲).
از آنجایی که فرهنگ سازمانی می‌تواند اثری بهسزا و چشمگیر بر رفتار تمام کارکنان بگذارد، لذا توانایی آن شرکت در تغییر در جهتگیری استراتژیکش را نیز تحتتأثیر قرار می‌دهد. یک عیب قوی و ریشهدار بودن فرهنگ سازمانی این است که در صورت تضاد با تغییر موردنظر، مانع موفقیت آن شرکت در تغییر مأموریت، اهداف، استراتژی‌ها سیاست‌های خود می‌شود. فرهنگ سازمانی معمولا در برابر تغییر مقاومت می‌کند زیر اصولا و با توجه به نحوه شکلگیری و فلسفه پیدایشش، ‌بر روابط الگوهای پایدار و باثبات مبتنی و استوار است.
نمی‌توان گفت که کدام فرهنگ سازمانی، بهترین است. فرهنگ سازمانی بهینه آن فرهنگی است که از ماموریت و استراتژی شرکت بهتر حمایت کند و موجب تقویت آنها بشود (فراموش نکنیم که فرهنگ خود بخشی از استراتژی است). این مطلب بهمعنای آن است که فرهنگ نیز همچون ساختار سازمانی و جذب نیرو تابع استراتژی است. مگر آنکه استراتژی کاملا با فرهنگ سازمانی شرکت مطابقت داشته باشد، درغیراینصورت برای اعمال یک تغییر اساسی در استراتژی باید کل فرهنگ سازمانی را تغییر داد و تعدیل کرد اگر چه فرهنگ سازمانی شرکت قابل تغییر است، اما تغییر آن به تلاش بسیار و زمانی طولانی نیاز دارد. بنابراین یکی از وظایف اصلی مدیریت، ارزیابی و سنجش موارد زیر است (هانگر، ۱۳۸۱، ۲۴۶):

  •  
  • تغییر در استراتژی شرکت چه تأثیری بر فرهنگ سازمانی آن شرکت خواهد گذاشت؟
  • آیا اصولا تغییر در استراتژی ضروری است؟
  • آیا تغییر در استراتژی، بهصرفه و اصطلاحاً از حیث هزینه‌های انجام شده، مفید و اثربخش خواهد بود؟‌

سنجش قابلیت تطابق استراتژی یا فرهنگ سازمانی
مدیریت شرکت به هنگام اجرای استراتژی باید به پرسش‌های ذیل پاسخ بدهد. این پرسش‌ها به قابلیت تطابق و سازگاری فرهنگ سازمانی یا استراتژی مربوط می‌شود، یعنی هماهنگی بین استراتژی جدید و فرهنگ موجود (هانگر، ۱۳۸۱، ۲۴۶):

  • آیا استراتژی موردنظر با فرهنگ سازمانی شرکت سازگار است؟ اگر بله‌، پس آن را اجرا کنید. مشخص کنید که استراتژی جدید چگونه می‌تواند بهتر از استراتژی فعلی، مأموریت شرکت را به انجام برساند، به این طریق می‌توانید تغیرات سازمانی را هماهنگ با فرهنگ سازمانی شرکت اعمال کنید. اگر نه، به پرسش‌های زیر توجه کنید و به آنها پاسخ بدهید.
  • آیا می‌توان فرهنگ سازمانی را بهراحتی و متناسب با استراتژی جدید تغییر داد و تعدیل کرد؟ اگر آری، با دقت کار را ادامه بدهید و به جلو بروید. یک سری از فعالیت‌ها را برای تغییر فرهنگ معرفی کنید. از جمله این فعالیت‌ها می‌توان به تعدیل‌های ساختاری جزیی، توسعه و آموزش، ‌استخدام مدیران جدید هماهنگ با استراتژی جدید اشاره کرد.
  • آیا مدیریت شرکت حاضر است و می‌تواند تغییرات اساسی سازمانی را انجام بدهد و تأخیر در کسب نتایج موردنظر و افزایش احتمالی هزینه‌ها را تحمل کند؟ اگر بلی، برای اجرای استراتژی جدید، یک واحد ساختاری جدید ایجاد کنید.
  • آیا مدیریت هنوز به اجرای استراتژی پایبند است؟ اگر بله، با کمک یک شرکت دیگر، یک شرکت مختلط ایجاد کنید تا برای اجرای استراتژی با شرکت دیگری قراردادی منعقد نمایید. اگر نه، یک استراتژی دیگر طراحی کنید.

استراتژی و فرهنگ خارجی اثرات بسیار شدیدی بر فرهنگ سازمان دارند. فرهنگ سازمان مظهری از نیازهای سازمانی است که باید در محیط خارجی به‌صورتی مؤثر تأمین گردد. برای مثال، اگر محیط خارجی مستلزم انعطافپذیری و واکنش در برابر تغییرات خارجی باشد، ‌فرهنگ سازمانی باید پدیده انعطافپذیری را تشویق و ترغیب نماید. اگر رابطهای مناسب بین باورها و ارزش‌های فرهنگی، استراتژی سازمانی و محیط شرکت وجود داشته باشد عملکرد سازمان افزایش خواهد یافت. تحقیقاتی که در زمینه فرهنگ و اثربخشی انجام شد به این نتیجه رسید که رابطه مناسب بین استراتژی، محیط و فرهنگ به‌گونه‌ای است که می‌توان آن را در چهار گروه گنجاند. این گروه‌ها به دو عامل بستگی دارند (دفت، ۱۳۷۸‌، ۴۰۴):

  • میزانی که محیط رقابتی باید تغیر کند یا ثابت بماند
  • میزانی که توجه سازمان باید به امور داخلی یا خارجی معطوف گردد. با توجه به این تفاوت‌ها چهار گروه مزبور عبارتاند از: انعطاف‌پذیری، مشارکتی، مأموریتی و تداوم رویه.

نمودار ۲۲- رابطه محیط و استراتژی با فرهنگ سازمانی

 

کانون توجه

 

خارج
داخل

 

فرهنگ ماموریتی
فرهنگ بوروکراتیک

ثبات و پایداری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 11:01:00 ق.ظ ]




شکل ۳-۱ تغییر فشار آب حفره‌ای و تنش موثر ناشی از اعمال سربار
۳-۲-۲-۱ محاسبه نشست تحکیم یک بعدی:
اصول پایه محاسبه نشست یک بعدی در شکل ۳-۲ نشان داده شده است.
اگر یک لایه خاک رس به ضخامت کل  تحت اثر افزایش موثر متوسطی از  تا  قرار گیرد به اندازه  نشست خواهد کرد. تغییر شکل نسبی می‌تواند چنین نوشته شود:
(۳-۷)

شکل ۳-۲ محاسبه تحکیم یک بعدی
حال اگر یک نمونه آزمایشگاهی دست نخورده تحت همان افزایش موثر قرار گیرد، نسبت تخلخل به اندازه  کاهش پیدا کرد. از این رو تغییر شکل نسبی برابر خواهد بود با:
(۳-۸)
که در آن  نسبت تخلخل در تنش موثر  می‌باشد.
با توجه به دو معادله بالا خواهیم داشت:
(۳-۹)
برای رس تحکیم عادی یافته در محل (شکل ۳-۳ قسمت الف) داریم:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(۳-۱۰)
برای رس پیش تحکیم یافته، (۱) اگر  (فشار پیش تحکیم یافتگی است) باشد، (شکل ۳-۳ قسمت ب) داریم:
(۳-۱۱)
و (۲) اگر  باشد، (شکل ۳-۳ قسمت پ) داریم:
(۳-۱۲)

شکل۳-۳ محاسبه
۳-۲-۲-۲ حل معادله تحکیم
فرض می‌شود که تنش کل اضافی به طور آنی وارد آمده و تماما توسط آب حفره‌ای تحمل می‌شود. یعنی مقدار اولیه فشار آب منفذی اضافی(  ) برابر است و شرایط اولیه عباتند از:
در لحظه t=0 و برای ۰<z<2d
(۳-۱۳)
فرض می‌شود که سطوح حدی فوقانی و تحتانی لایه رس زهکش‌اند و ترلوایی خاک مجاور در هر زمانی بیش از تراوایی رس است. شرایط مرزی پس از وارد آمدن تنش  به شرح زیرند:
برای t>0 و Z=2d و z=0
(۳-۱۴)
فشار اضافی آب حفره‌ای در عمق z در زمان t برابر است با:
(۳-۱۵)
که:
d= طول درازترین مسیر زهکشی،
= مقدار فشار آب حفره‌ای اضافی، که به طور کلی تابعی از z است.
در حالت ویژه که مقدار  در تمام نقاط لایه رس ثابت است:
(۳-۱۶)
اگر عددی زوج باشد،  است و اگر عددی فرد باشد،  خواهد بود، پس تنها مقادیر فرد n مناسب‌اند و به منظور سهولت محاسبات می‌توان جایگزینی زیر را در نظر گرفت:

همچنین بهتر است که جایگزینی زیر نیز به کار رود:
(۳-۱۷)
که  عدد بدون بعد است و ضریب زمان نام دارد.
بنابراین خواهیم داشت.
(۳-۱۸)
برای نشان دادن نحوه پیشرفت تحکیم، می‌توان منحنی‌هایی که نمایش تغییرات را بر حسب z برای مقادیر مختلف t نشان می‌دهند رسم نمود. این منحنی ها به منحنی‌های هم زمان موسومند و شکل آنها بستگی به توزیع اولیه فشار آب حفره‌ای و شرایط زهکشی در کرانه‌های لایه رس دارد. لایه‌ای که هر دو کرانه فوقانی و تحتانی آن زهکش است به لایه باز میزان درجه تحکیم در عمق z و در لحظه t را می‌توان با جایگزین مقدار (در رابطه فوق) به دست آورد:
(۳-۱۹)
در مسایل عملی مقدار متوسط درجه تحکیم U در عمق لایه کلا مورد نظر است و نشست تحکیم در لحظه t برابر با حاصل ضرب U در مقدار نشست نهایی است. مقدار متوسط درجه تحکیم در لحظه t برای یک مقدار متوسط  برابر است با:
(۳-۲۰)
(۳-۲۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:01:00 ق.ظ ]




«‌وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَیْهِمُ الْمَلائِکَهَ وَکَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَیْهِمْ کُلَّ شَیْءٍ قُبُلا مَا کَانُوا لِیُؤْمِنُوا»[۲۶۲] یعنی عده‌‌ای اگر حقایق را به صورت عینی مشاهده کنند و تجارب دقیق عینی هم داشته باشند ایمان نخواهند آورد این به خاطر عناد این گروه با حق وحقیقت است.
البته این نکته را متذکر شوم که مراد از علل تجربه دینی در اینجا علل غائی است یعنی اهدافی را که قرآن از ذکر این تجارب دینی دنبال می‌کرده است و فوائدی که این تجارب و دانستن آنها برای انسان دارد و گرنه علّت فاعلی تمام این تجارب از نظر قرآن خود خداوند است و هیچ امر طبیعی و غیر طبیعی در عالم بدون خواست خدا انجام نمی شود. و علت العلل و علّت فاعلی همه مخلوقات خداوند است. از منظر قرآن « و مارمیت اذا رمیت» است یعنی حتی افعال انسان از حیثی منسوب به خداست و فرض تجربه دینی هم برآن است که خداوند و امر غائی سبب تمام تجارب[۲۶۳] است. بنابراین مراد از علل در این بحث همان علل‌غایی و اهداف کلی خداوند است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

وحی از نگاه قرآن
حضرت آیت الله جوادی یکی از بزرگترین مفسرین معاصر، بحث جالبی پیرامون استعمالات وحی در قرآن دارد. وی هفت دسته مشخص از این موارد را ارائه می‌دهد:
۱ـ القاءات شیطان:
القاءات شیطان در انبیاء و معصومین وجود ندارد، اما شیطان بر غیر ایشان نفوذ دارد. «قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ــ إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ»[۲۶۴] قرآن از این القاءات به وحی تعبیر نموده است. «وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الإنْسِ وَالْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا»[۲۶۵] و همینطور: «وَإِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَى أَوْلِیَائِهِمْ لِیُجَادِلُوکُمْ»[۲۶۶].
وحی شیطان به صورت راه‌های پنهانی و سریع و مرموز در دل انسان صورت می‌گیردو لذا از آن تعبیر به وحی صورت گرفته است.
۲ـ‌ وحی به آسمان و زمین:
از دید قرآن آسمان و زمین شعور و هوش دارند و لذا مخاطب خداوند واقع می‌شوند و خداوند به آنها وحی می‌کند. خداوند با وحی خود قوانین خود را بر آسمان و زمین حاکم می‌کند. «فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَأَوْحَى فِی کُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا»[۲۶۷]به خاطر همین شعور و آگاهی است که روزی می‌رسد که زمین لب به سخن می‌گشاید و حقایق را بازگو می‌کند: «اِذَا زُلْزِلَتِ الأرْضُ زِلْزَالَهَا، وَأَخْرَجَتِ الأرْضُ أَثْقَالَهَا، وَقَالَ الإنْسَانُ مَا لَهَا، یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا»[۲۶۸]
۳ـ وحی به زنبور عسل:
گفتیم که از دید قرآن سراسر جهان آفرینش و تمامی موجودات دارای شعور و درک هستند وتابع وحی آسمانی‌اند. یکی از آنها موجودهایی که قرآن به آن اشاره نموده زنبور عسل است: «وَأَوْحَى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا»[۲۶۹] جناب استاد جوادی معتقدند که در این آیه وحی به عزم و اراده حیوان مربوط می‌شود نه به قوای ادراکی او.[۲۷۰]
۴ـ وحی یا الهام به عمل:
وی بیان می‌کند که وحی دو صورت دارد. گاهی به عقل نظری مربوط می‌شود و گاهی به عقل عملی. یعنی گاهی به تصور و تصدیق و ادراکات مربوط می‌شود و گاهی به عزم و اراده. او بسیاری از آیات قرآن را به این صورت تفسیر می‌کند، اگر چه در برخی موارد اشکالاتی به نظر می‌رسد.
الف: «فَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا»[۲۷۱] وحی به ساختن کشتی توسط حضرت نوح (ع). ب: «وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی»[۲۷۲] ج: «وَإِذْ أَوْحَیْتُ إِلَى الْحَوَارِیِّینَ أَنْ آمِنُوا بِی وَبِرَسُولِی»[۲۷۳]
د: «وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ »[۲۷۴] ه: «وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لا یَشْعُرُونَ»[۲۷۵]وحی به یوسف (ع) که در حال به چاه افتادن بود. استاد به صراحت گیرنده این وحی را عقل عملی معرفی می‌کنند و نام این قسم را « الهام» می‌گذارند.[۲۷۶]در حالیکه در برخی موارد این تفسیر صحیح به نظر نمی رسد. مثل وحی به حضرت نوح (ع) در ساختن کشتی و همچنین وحی به حضرت موسی برای حرکت به طرف مصر و… ظاهر این آیات وحی به عقل نظری است و دلیلی وجود ندارد که این آیات را به گونه دیگری تفسیر نمائیم.
۵ـ‌ وحی به پیامبران:
مشهورترین نوع وحی است: «وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلا وَحْیًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ»[۲۷۷]. بین علامه طباطبایی و فخر رازی در تفسیر این آیه شریفه اختلاف وجود دارد. علامه طباطبایی (رض) سه قسم یاد شده در آیه فوق را تقسیمات تکلم الهی با بشر(یعنی وحی زبانی) می‌داند نه وحی به طور مطلق. به نظر ایشان این آیه‌ همانطور که از ظاهر آن برمی‌آید کلام خدا را بر سه قسم تقسیم می‌کند و فقط یک قسم آن وحی نام دارد. امّا فخر رازی این سه قسم را اقسام وحی می‌داند و هر سه مورد را جزو وحی می‌داند.[۲۷۸]
وی می‌گوید ظاهر جملات این است که بین این سه قسم تفاوت وجود دارد. قسم اول تکلم بدون واسطه است. ولی در دو قسم بعد واسطه وجود دارد. یکی از طریق حجاب است، دیگری از طریق فرشته و تکلم موسی در کوه طور از طریق حجاب بوده است. و وحی‌‌های خداوند به پیامبران در خواب هم از همین قسم بوده است. این بود نظر علامه طباطبایی رحمه الله.
اما تفاسیر دیگر مطالب متفاوتی را بیان نموده‌اند. ابن حیّان در تفسیر خود « البحر المحیط» می‌گوید: هر سه قسم یاد شده در َآیه فوق از نوع وحی‌اند. و اینکه خداوند نوع اول را وحی نامیده صرف اولویّت است. زیرا آن چیزی که به صورت الهام و یکباره از قلب می‌آید به وحی بودن اولویت دارد.[۲۷۹] مصادیقی را که او ذکر می‌کند هم با علامه فرق می‌کند: مصداق وحی از نظر وی الهام و تکلیم خدا است ( مثل حضرت موسی (ع)، و من وراء حجاب یعنی نفث فی روع ( روح) و منام، و ارسال رسول مثل نزول جبرئیل است.
فخر رازی می‌گوید: ۱- وحی در آیه یعنی الهام، قذف در قلب یا خواب ( مثل وحی به مادر موسی و حضرت ابراهیم و ذبح فرزند) در این صورت وحی خدا بدون واسطه مبلّغ صورت می‌گیرد و عین کلام خدا را نمی شنود. ۲- « من وراء حجاب» واسطه مبلغ نیست ولی عین کلام خدا را می‌شنود. تکلم با موسی.
۳- « ارسال رسول» واسطه مبلغ هست. تکلم با واسطه جبرئیل. وی می‌گوید: هر سه مورد فوق وحی است و اطلاق آن به فرد اول صرف اولویت است زیرا در آن الهام به صورت دفعی حاصل می‌شود.[۲۸۰]
۶ـ رؤیاهای راست و صادق:
نمونه دیگر از وحی، رؤیاهای صادق و راست است مثل رؤیاهای انبیاء خواب حضرت ابراهیم علیه‌السلام وحضرت یوسف از این قبیل‌اند. خداوند در قرآن می‌فرماید: « قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ »[۲۸۱] حضرت ابراهیم در خواب دید که فرزند خود را ذبح می کند و این وحی ای از جانب خدا بود. «إِذْ قَالَ یُوسُفُ لأبِیهِ یَا أَبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ»[۲۸۲] و صدق این رؤیا با گفتار « … یا ابت هذا تأویل رؤیای….» معلوم گردید.
۷ـ‌ وحی به فرشتگان:
خود فرشتگان هم به صورت مستقیم هدف وحی قرار می‌گیرند. «إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى الْمَلائِکَهِ أَنِّی مَعَکُمْ»[۲۸۳]. خداوند فرامین خود را به فرشتگان القاء می‌کند و آنها این دستورات را اطاعت می‌کنند. لذا واژه وحی درباره این گروه نیز در قرآن به کار رفته است.
تفاوت میان وحی، الهام، تحدیث
عرفاء علوم را به دو دسته تقسیم می‌کنند: علوم بشری و علوم اهل الله. مقصود از علوم بشری علومی است که به وسیله تعلیم و تعلم صورت می‌گیرد. یعنی علومی که با اکتساب و نظر و تفکر حاصل می‌شود و راه تحصیل آن تزکیه نفس و خودشناسی نیست.
امّا علوم اهل الله علومی هستند که بدون تلاش فکری[۲۸۴] و تعلیم و تعلّم بشری صورت می‌گیرد. این علوم خود به سه دسته تقسیم می‌شوند: ۱- وحی که مخصوص انبیاء است. ۲- الهام که مختص به اولیاء الهی است. ۳- کشف و مشاهده که برای عرفاء ممکن است. در حقیقت کل علوم در چهار دسته قرار می‌گیرند.
تنها تفاوت علوم بشری و تعلیم با الهام در آن است که کیفیت زوال و کنار[۲۸۵] زدن حجاب در این دو متفاوت است. در تعلیم بوسیله تأمل و اندیشه حجابها کنار می‌روند ولی در الهام این امر بوسیله تزکیه نفس صورت می‌گیرد. و گرنه هر دو علم را از عقل فعال دریافت می‌کنند و در فاعل و قابل تفاوتی ندارند.
اما محل بحث ما و قسمت مهم آن در تفاوت میان الهام و وحی از یکسو و رابطه آن دو با نبیّ و محدّث است. زیرا در قرآن برای همه این امور از واژه وحی استفاده شده است. و بین آن‌ها دیده نمی‌شوند و لذا باید آنها را تفکیک نمود. برای مثال در قرآن بین این امور تفاوتی وجود ندارد:
« فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى»[۲۸۶] « وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ »[۲۸۷] « وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِکَهُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاکِ »[۲۸۸] « فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا »[۲۸۹]
وحیوحی در لغت به معناهای مختلفی آمده است. اشاره، کتابت، پیغام، و سخن پوشیده و اعلام در خفاء از جمله این موارد است. سید حیدر آملی معتقد است که وحی دارای دو معناست: عام و خاص. معنای عام آن شامل معنای لغوی آن می‌شود که اعم از وحی رسالی، الهام، هدایت غریزی، اشاره پنهانی است. معنای خاص آن، در یکی از مصادیق معنای لغوی است که همان وحی[۲۹۰] رسالی است. بنابراین باید میان این دو معنا تمایز قائل شد تا بین این موارد اشتباهی صورت نگیرد.
وحی:

الف ـ عام : ۱- اشاره پنهانی
۲- سروش غیبی
۳- وحی رسالی
۴- الهام
ب ـ خاص: ۱- با فرشته (رسول)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:01:00 ق.ظ ]




« قطعا خدا هدایت نمی کند کسی که دروغگو و بسیار نا سپاس است.»
خداوند متعال در این آیه بیان می فرماید که هدایت الهی شامل انسان دروغگو نمی شود لذا با نظر به این نکته و این که خداوند دروغگو را همردیف کافر آورده است می توان خباثت کذب را از نظر شریعت اسلام معلوم داشت.

۳-۱-۲. روایات

در روایات معصومین علیهم السلام نیز به مسئله کذب زیاد پرداخته شده است و با مراجعه به آن ها به راحتی جایگاه آن در بین گناهان و پلیدی آن مشخص می شود. برای نمونه امام حسن عسگری علیه السلام در یک بیان نورانی می فرمایند:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

« جُعِلَتِ الْخَبَائِثُ فِی بَیْتٍ، وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهُ الْکَذِب‏ »[۱۰۰]
« همه ی پلیدی ها در خانه ای جمع است و کلید آن دروغ است.»
لذا بنابر این روایت با دروغ راه برای خبائث بعدی نیز باز می شود و طبیعتاً چنین انسانی در دنیا نیز روی سعادت را نمی بیند. در روایتی دیگر امام علی علیه السلام فرمودند: دروغ را از مصادیق خیانت به شمار می آورند و می فرمایند : «الکِذبُ خِیانَۀٌ»[۱۰۱] خیانت ضد امانت است و انسان امین از آسایشی در زندگی برخوردار است که انسان خائن چنین نیست.
دروغگو چون به دروغ گفتن عادت کرده است خیلی راحت دروغ می گوید و از انجام این فعل باکی ندارد و برایش سخت نیست. امام صادق علیه السلام در مورد نشانه های دروغگو فرمودند:
« إِنَّ آیَهَ الْکَذَّابِ بِأَنْ یُخْبِرَکَ خَبَرَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَإِذَا سَأَلْتَهُ عَنْ حَرَامِ اللَّهِ وَ حَلَالِهِ لَمْ یَکُنْ عِنْدَهُ شَیْ‏ء »[۱۰۲]
«نشانه درروغگو این است که به تو از آسمان و زمین و مشرق و مغرب خبر می دهد و هر گاه از حرام خدا و حلالش از او بپرسی چیزی ندارد که بگوید.»

۳-۱-۳. بدترین نوع دروغ

در مورد نکوهش دروغ اخبار زیادی رسیده است اما از بدترین انواع دروغ، دروغ بر خدا و رسول و ائمه علیهم السلام است ، مثلاً حدیثی به دروغ نقل کند و به معصومین نسبت دهد[۱۰۳]. حضرت باقر علیه السلام به ابو نعمان فرمودند:« لَا تَکْذِبْ عَلَیْنَا کَذِبَهً فَتُسْلَبَ الْحَنِیفِیَّه »[۱۰۴] «یک دروغ هم از قول ما مگو، زیرا که آن دروغ تو را از دین حنیف اسلام خارج می کند.»

۳-۱-۴. انگیزه های دروغ

دروغ مانند سایر صفات رذیله سرچشمه های متفاوتی دارد که در اینجا به برخی از این ها اشاره می شود:[۱۰۵]
۱. ضعف ایمان و اعتقاد به خدا: اگر دروغگو به علم و قدرت خدا و وعده های او ایمان داشته باشد برای رسیدن به اموال دنیا و جاه و مقام دروغ نمی گوید و از فقر نمی ترسد و مقام و قدرت را از خدا می داند و متوسل به دروغ نمی شود. امام باقر علیه السلام فرمودند: « جَانِبُوا الْکَذِبَ فَإِنَ‏ الْکَذِبَ مُجَانِبُ الْإِیمَان‏ »[۱۰۶] «از دروغ کناره گیری کنید چرا که دروغ از ایمان جداست»
۲. یکی دیگر از سرچشمه های دروغ احساس ضعف شخصیتی و حقارت نفس است. اینگونه افراد برای پوشاندن ضعف خود متوسل به دروغ می شوند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:« لایَکذِبُ الکَاذِبُ الّا مِن مَهانۀِ نَفسِه عَلیهِ»[۱۰۷] « کسی دروغ نمی گوید مگر به خاطر بی ارزش بودن خودش درنظر خویش»
حسد، تکبر، خودبرتربینی و دشمنی نسبت به افراد سرچشمه های دیگر دروغ میباشند. منافقان نیز برای پوشاندن چهره ی واقعی خود به دروغ متوسل می شوند.

۳-۱-۵. راه علاج دروغ

اگر انسان به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و روز قیامت ایمان دارد باید از دروغ بپرهیزد و راه علاجش آن است که به سراغ ریشه های دروغگویی برود و آن ها را درمان کند و بعد در آیات و روایاتی که در مورد نکوهش کذب رسیده فکر کند و بداند اگر آن را ترک نکند به هلاک ابدی گرفتار می شود و همچنین در سرنوشت دروغگویان و فواید صدق و راستی بیندیشد و همیشه قبل از سخن گفتن و عمل کردن فکر کند. و اینکه بداند شخص دروغگو پست و ذلیل و خوار می شود و کسی به سخن او اعتنا نمی کند و عزت انسان از بین می رود و رسوا می شود.[۱۰۸]

۳-۲. غیبت

غیبت از صفات زشت و ناپسند به شمار می رود و یکی از بدترین گناهان کبیره است. کبیره بودنش را به واسطه ی عذابی که در قرآن کریم و روایات بر آن تأکید شده است متوجه می شویم.خداوند در سوره ی نور می فرماید:« آنان که دوست مى‏دارند که در میان اهل ایمان، کار منکرى را اشاعه و شهرت دهند آن ها را در دنیا و آخرت عذاب دردناک خواهد بود و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانید.» [۱۰۹] اشاعه ی فحشا نیز غالباً از طریق غیبت یا تهمت است و قرآن نمی گوید کسانی که اشاعۀ فحشا می کنند بلکه می گوید کسانی که اشاعه فحشا را دوست دارند و لذا تأکید قرآن بر این مسأله بسیار است. همچنین زشتی این گناه به قدری است که خداوند متعال آن را همانند خوردن گوشت مردۀ برادر دینی شمرده است: »[۱۱۰]
در روایات مختلفی به تعریف غیبت اشاره شده است و ما در اینجا به روایتی از امام صادق علیه السلام اکتفا می کنیم. این امام عزیز می فرمایند:«غیبت آن است که دربارۀ برادر مسلمانت چیزی بگویی که خداوند آنرا مستور داشته است.»[۱۱۱] با توجه به این روایت، غیبت عبارت است از بیان کردن نقاط ضعف و معایب پنهانی دیگران در هنگامی که آنان حضور ندارند بطوریکه اگر افراد مورد نظر از محتوای این سخنان آگاه شوند ناراحت می شوند. مرحوم شیخ انصاری از بعضی از بزرگان علما نقل کرده است که اجماع و اخبار معصومین - علیهم السلام – دلالت دارد بر این که حقیقت غیبت آن است که از دیگری در پشت سرش چیزی را بگویی که اگر بشنود ناراحت بشود.[۱۱۲]
اینک به بررسی مختصر غیبت در آیات و روایات می پردازیم :

۳-۲-۱. آیات قرآن

خدواند متعال در سوره حجرات با تشبیه غیبت به خوردن گوشت مرده، نهایت زشتی و قباحت غیبت را بیان می دارد:
« یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اجْتَنِبُواْ کَثِیرًا مِّنَ الظَّنّ‏ِ إِنَّ بَعْضَ الظَّنّ‏ِ إِثْمٌ وَ لَا تجََسَّسُواْ وَ لَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیم »[۱۱۳]
«اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانها گناه است و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید و هیچ یک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبه‏پذیر و مهربان است! »
شاید یکی از دلایل اینکه قرآن کریم غیبت کردن را به خوردن گوشت مرده برادر تشبیه کرده، این باشد که وقتی غیبت در غیاب افراد صورت گیرد و آن افراد در جلسه حضور نداشته باشند مانند مردگانی هستند که نمی توانند از خودشان دفاع کنند.[۱۱۴]
قرآن مجید با ذکر این مثال به تحریک وجدان و فطرت انسان ها در برابر این گناه می پردازد به همین دلیل جمله را با سؤال شروع می کند تا خود انسان ها پاسخ دهند و تأثیر آن قویتر شود «آیا هیچ یک از شما دوست دارد گوشت برادر مردۀ خود را بخورد؟»[۱۱۵]
۳-۲-۲. روایات
وقتی به کلام ائمه علیهم السلام رجوع می کینم جایگاه غیبت به عنوان یکی از بزرگترین گناهان مشخص می شود. امام علی(علیه السلام) شخص غیبت کننده را منفورترین و مبغوض ترین افراد در نزد خداوند متعال معرفی می کنند: « اَبغَضُ الخلائق إِلی الله المُغتاب»[۱۱۶]
افرادی که غیبت می کنند از آن جا که حاضر نیستند رودروصحبت کنند از نبود شخص که بتواند از خودش دفاع کند سوء استفاده می کنند و عیوب وی را فاش می کنند. امیرالمؤمنین علیه السلام در این زمینه می فرمایند: «الغیبَۀُ جُهدُ العاجز»[۱۱۷] «غیبت تلاش افراد ناتوان است.»
حضرت علی علیه السلام در حدیثی دیگر درباره غیبت فرمودند: «الغیبَۀُ قوتُ کِلابِ النّار»[۱۱۸] «غیبت خورش سگ های جهنم است.»
در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه وآله که گفتگوی خدا با حضرت موسی را بیان می کند نهایت زشتی و قباحت غیبت را در می بابیم چرا که غیبت کننده حتی اگر توبه کند آخرین نفری است که وارد بهشت می شود:« َ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ ع الْمُغْتَابُ إِنْ تَابَ فَهُوَ آخِرُ مَنْ یَدْخُلُ الْجَنَّهَ وَ إِنْ لَمْ یَتُبْ فَهُوَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ النَّار »[۱۱۹] «خداوند عزوجل به حضرت موسی وحی کرد که غیبت کننده اگر توبه کند پس وی آخرین کسی است که داخل بهشت می شود و اگر توبه نکند اولین نفری است که وارد جهنم می شود.»
امام صادق علیه السلام تفاوت غیبت و بهتان را در این می دانند که غیبت آشکار کردن عیبی است که در فرد وجود دارد اما تهمت این است که چیزی از شخص بگویی که در وی نباشد:
« الْغِیبَهُ أَنْ تَقُولَ فِی أَخِیکَ مَا سَتَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ أَمَّا الْأَمْرُ الظَّاهِرُ فِیهِ مِثْلُ الْحِدَّهِ وَ الْعَجَلَهِ فَلَا وَ الْبُهْتَانُ أَنْ تَقُولَ فِیهِ مَا لَیْسَ فِیهِ » [۱۲۰]
«غیبت آن است که دربارۀ برادرت بگویی آنچه را خدا از او پرده پوشی کرده و اما آنچه از وجود او عیان است چون تندی کردن و شتاب زدگی، غیبت نیست و بهتان این است که دربارۀ او بگویی آنچه در او نیست.»

۳-۲-۳. استماع غیبت

همانطور که غیبت کردن حرام است و گناه کبیره محسوب می شود گوش دادن آن هم به اتفاق جمیع فقها حرام است[۱۲۱]. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:« السّامِعُ لِلغِیبَۀِ أحَدُ المُغتَابِین»[۱۲۲] «شنونده ی غیبت در حکم غیبت کننده است.» زیرا اگر شنونده نباشد یا گوش ندهد غیبت واقع نمی شود. چون می تواند و باید مجلس را ترک کند. وظیفه شنونده در این بین این است که باید سخن غیبت کننده را قطع کند یا از مجلس برخاسته وخارج شود و اگر قدرت بر این ها نداشته باشد در دل غضبناک گردد.[۱۲۳]

۳-۲-۳. کفاره غیبت

از آن جا که غیبت از گناهان کبیره محسوب می شود، اگر کسی به آن مبتلا شد واجب است فوراً از آن پشیمان شود چون مخالفت با امر پروردگار کرده است و بعد از پشیمانی قلبی به زبان نیز استغفار کند.[۱۲۴] وباتوجه به روایات، آمرزش برای کسی که غیبت کرده زمانی است که به یاد غیبت شونده می افتد. امام صادق علیه السلام می فرمایند :« سُئِلَ النَّبِیُّ ص مَا کَفَّارَهُ الِاغْتِیَابِ قَالَ تَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِمَنِ اغْتَبْتَهُ کُلَّمَا ذَکَرْتَهُ. »[۱۲۵] «از رسول خدا پرسیدند کفاره غیبت چیست در پاسخ فرمودند :آمرزش جویی برای کسی که او را غیبت کردی هر وقت به یاد او افتادی» .

۳-۳. غضب

حالت خشم و غصب از خطرناک ترین حالاتی است که بر انسان عارض می شود و اگر انسان نتواند در این حالت خود را کنترل کند دچار نوعی جنون می شود و این جنون و دیوانگی سبب می شود انسان حالت تسلط بر خود را از دست بدهد، در نتیجه منجر به تصمیمات و جنایات خطرناک گردد و همین تصمیمات باعث می شود یک عمر در پشیمانی و اضطراب زندگی کند. مرحوم ملامهدی نراقی (ره) در کتاب جامع السعادات پیرامون این رذیله اخلاقی می فرماید :«خشم و غضب کیفیتی نفسی [است] که سبب جنبش و حرکت روح از درون به بیرون می شود برای غلبه و پیروزی، اما مبدأ آن انتقام گرفتن است. غضب در حقیقت طرف افراط قوه است که اگر شدید باشد سبب حرکت و جنبشی شدید شده که به سببش حرکتی پر حرارت در مغز و عصب پدید می آید که مانند دودی تیره نور عقل را پوشانده و اثرش را تضعیف می کند از این روست که پند و نصیحت در شخص خشمگین اثر نگذاشته بلکه حتی بر درشتخویی و شدت آن می افزاید.»[۱۲۶]
حالت خشم و غضب در انسان ها به سه دسته تقسیم می شود[۱۲۷]:۱- افراط ۲- تفریط ۳- اعتدال

    1. افراط در غضب؛ بعضی آن چنان هستند که در هنگام غضب از اطاعت «عقل» و «شرع» بیرون می روند و فکر و هوشی برایشان نمی ماند.
    1. تفریط در غضب به این شکل است که این قوه در وجود فرد نباشد یا به اندازه ای در وجود فرد ضعیف شده باشد به گونه ای که در مواردی که غضب کردن ضرورت دارد غضبی از خود نشان نمی دهد.

این قسم بسیار مذموم و نکوهیده است و شاید از غضب هم قبیح تر باشد زیرا کسی که فاقد این قوه است فاقد غیرت و مردانگی است .و این حالت، حالت جبن و ترس است.

    1. اعتدال به این شکل است که غضب شخص به جا و به موقع باشد. به گونه ای که نه از چارچوب شرع بیرون رفته و نه از چارچوب عقل؛ بلکه در خشم و عدم خشم تابع شرع و عقل باشد و از اوصاف شجاعت است. مقصود ما دراین قسمت، حالت اول است.

۳-۳-۱. آیات قرآن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:01:00 ق.ظ ]




برنامه ریزی بودجه[۳۷]
خرید و دریافت[۳۸]
سفارش فروش و حمل[۳۹]
عملیات هر روند[۴۰]
مدیریت تولید [۴۱]
کنترل سطح کارخانه [۴۲]
سر برنامه تولید[۴۳]
پیگیری پروژه[۴۴]
حسابهای قابل دریافت[۴۵]
معین عام[۴۶]
حسابهای قابل پرداخت[۴۷]
انبار و توزیع[۴۸]
مشخصه های بارز سیستم[۴۹]
هر یک از قسمتهایی که در بالا اشاره کردیم خود به قسمتهای مختلفی تبدیل می‌شوند.
۲-۳ نحوه عملکرد در سازمان
ERP تمامی جریانهای اطلاعات قسمتهای مختلف سازمان را به یک مخزن یا سیستم کامپیوتری منحصر به فرد هدایت می‌کند و بخشهای مختلف سازمان می‌توانند با پیمانه‌های مختلف کاربردی یک نرم‌افزار مشترک به اطلاعات مورد نیاز خود دست پیدا کنند و به مثابه ستون فقرات اطلاعاتی یک سازمان از لحاظ بانکهای اطلاعاتی و فرآیندهای سازمانی محسوب می‌شود.
جان لوییس[۵۰] در کتاب خود تعریفی از ERP ارائه کرده است که آن را از لیست سایر نرم‌افزارها متمایز می‌کند. او می‌گوید: ERP باید حداقل سه خصوصیت زیر را به طور همزمان داشته باشد:
مدیریت مؤثر فعالیتهای مختلف سازمان
وجود یک بانک واژه مشترک
قابلیت نشان دادن واکنش سریع نسبت به قوانین اجرایی
راه‌ حل ‌های ERP از اوایل دهه ۱۹۸۰ وارد بازار شدند و علت اینکه مجموعاً ERP نامیده می‌شوند، این است که امکان مدیریت یکپارچه منابع محلی سازمان (بودجه‌ها، سرمایه‌های ثابت، مواد و منابع انسانی) و فرآیندهای مربوط به آن را به وجود می‌آورند و متضمن تجمع و هماهنگی بدون شک تمامی جریان اطلاعات درون سازمان بوده و امکان مدیریت و تحلیل اطلاعات را برای سازمانها فراهم می‌آورند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این سیستم‌ها پتانسیل ساماندهی فرآیندهای کسب و کار را در سه دسته عمده برنامه‌ریزی استراتژیک، کنترل فرآیندها و کنترلهای مدیریتی دارا می‌باشند. این سیستمها جهت پشتیبانی و مکانیزه کردن فرآیندهای کسب و کارهای بزرگ و متوسط ایجاد شده‌اند.
شکل (۲-۲)- مفهوم شماتیک برنامه ریزی منابع سازمانی
۲-۴ ویژه گیهای بکارگیری مدیریت منابع سازمانی-
تمرکز اطلاعات - تمامی اطلاعات و داده‌های سازمان در سیستمهای ERP در یک پایگاه داده ذخیره می‌شوند و مانند سیستم‌های جزیره‌ای موجود در سازمانها، اطلاعات در پایگاه های داده متفاوت با یکدیگر از جنبه‌های مختلف ذخیره‌سازی نمی‌شوند.
پیمانه‌ای بودن نرم‌افزارها (ماژول) - بسته نرم‌افزارهای کاربردی ERP مجموعه‌ای از پیمانه‌های یکپارچه می‌باشند. در ادبیات برنامه‌نویسی پیمانه‌ها به مجموعه برنامه‌های مستقل اطلاق می‌شود که در داخل سایر برنامه‌ها به اجرا درمی‌آیند. در تعریف ERP منظور از پیمانه‌ای بودن، استقلال بخشهای مختلف برنامه از یکدیگر است، بدین معنا که وجود برنامه‌ها یا نرم‌افزارها یا پیمانه‌های مختلفی از جمله مالی، حسابداری، منابع انسانی، برنامه‌ریزی و کنترل تولید، عملیات و… در دل یک بسته ERP مانع از توسعه بخشهایی از ERP در سازمان نمی‌شود. بنابراین امکان انتخاب بخشهایی از نرم‌افزار ERP جهت پیاده‌سازی در سازمان وجود دارد. حتی ساختار پیمانه‌ای این امکان را فراهم می‌آورد که پیمانه‌های مختلف را از تأمین‌کنندگان مختلف تهیه و سپس مجموعه آنها را در کنار یکدیگر قرار داد. البته رعایت استانداردهایی از سوی تأمین‌کنندگان و فروشندگان این سیستمها باعث تسهیل در این امر خواهد شد. شکل ۴ بخشی از پیمانه‌های ERP را نشان می‌دهد.
شکل (۲-۳) - پیمانه‌های تشکیل‌دهنده ERP
یکپارچگی - از جمله مشخصات اصلی سیستمهای ERP وجود یکپارچگی در آنهاست. یکپارچگی در سیستمهای ERP می‌تواند به معانی مختلفی باشد:
یکپارچگی اطلاعاتی و عدم تکرار و تمرکز داده‌های سازمان
یکپارچگی از لحاظ پوشش دادن به تمامی فرآیندهای مورد نیاز یک سازمان یا یک بخش از سازمان
یکپارچگی از نظر عدم تکرار برخی فرآیندها و یا حتی بخشهایی از یک فرایند
یکپارچگی به این علت که سیستمهای ERP مجموعه‌ای از چندین نرم‌افزار مستقل ولی مرتبط با یکدیگر هستند که امکان تبادل اطلاعات بین آنها وجود دارد. سیستمهای ERP یک مجموعه نرم‌افزاری[۵۱] هستند.
یکپارچگی به علت پیمانه‌ای بودن نرم‌افزارها و امکان افزودن پیمانه‌های جدید
یکپارچگی به علت ایجاد بستری یکپارچه برای تبادل سریع اطلاعات بین بخشها و فرآیندهای مختلف
استاندارد بودن نرم‌افزارها - یکی دیگر از مشخصات سیستمهای ERP که آنها را از سایر سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه متمایز می‌سازد، استاندارد بودن آنهاست. همانگونه که در تعریف ERP ذکر شد، ERP یک بسته نرم‌افزاری استاندارد مشتمل بر پیمانه‌های مرتبط و یکپارچه است که کلیه فرآیندهای تجاری یک سازمان را پشتیبانی می کند. در حقیقت این سیستمها بر اساس رویه‌های استانداردی طراحی شده‌اند که به تجربه ثابت شده است بهترین راه‌حل برای انجام فرآیندهای خاص می‌باشند.
ERP به خاطر این مهم است که:
از ۱۰۰۰ شرکت برتر ۸۰۰ شرکت موفقیت خود را مدیون ERP می دانند،
ERP مهمترین ابزار IT است که مدیران را قادر می سازد تا کلیه امور سازمان را تحت کنترل خود درآورند،
ERP بهترین ابزار مدیریتی برای حفظ و ارتقاء سازمان در بازار رقابتی است.
۲-۵ مشکلات پیاده سازی مدیریت منابع سازمانی
تجربه نشان داده است که مهمترین عامل ناکامی در پیاده سازی و اجرای ERP، کارکنان و پرسنل استفاده کننده از نرم‌افزارها ( بخصوص کاربران عملیاتی سیستم ها ) در بخشهای مختلف سازمان هستند که اگر آموزش فرهنگی و علمی مناسبی در خصوص تغییر روش های سنتی خود نبینند و نپذیرند که ERP روند اجرای کارها و فعالیتهای آنها را نسبت به سیستمهای قبلی بهبود می بخشد ، در برابر اجرای آن مقاومت نشان می‌دهند و آن را با شکست مواجه می‌کنند. و همچنین اگر مدیر ارشد سازمان بطور مستقیم از مجریان حمایت نکند و با تفویض اختیار به مدیران زیر مجموعه و کم رنگ کردن حضور خود در اجرای پروژه و همچنین تشکیل ندادن به موقع کمیته های مدیریت تغییر و مدیریت بحران که از مباحث عمده در مدیریت بشمار می‌رود اقدام نکند، ناکامی ودرصد شکست پروژه را افزایش خواهد داد.  طبق تحقیقات صورت گرفته تقریبا نیمی از پروژه‌های ناکام مانده ERP به این دلیل شکست خورده اندکه مدیران آنها تلاش لازم برای اعمال مدیریت تغییر صحیح و مناسب را در نظرنگرفته اند. بهترین پیشنهاد برای کاهش مقاومت، مشارکت دادن کارکنان در فرایند تغییر است. تشکیل جلسه با کاربران صاحب نظر و استفاده از تجربه‌های آنها می تواند به میزان قابل توجهی مقاومت سایر کابران را کاهش دهد .
یک سیستم فرایند نگر است و این نوع دیدگاه در تناقض با روند انجام فعالیتهای اکثر سازمانها و شرکتهای کشور که بصورت وظیفه ای انجام می‌شود است. دید فرایندی به روند تولیدات یک شرکت‌، بعضا باعث تغییر ساختار آن سازمان می‌شود که در بیشتر مواقع در میان کارکنان و حتی مدیران ارشد آن سازمان تنش ایجاد می کند. بنابراین سازمانی موفق خواهد بود که قابلیت تغییر ساختار سازمانی و فرایندهای کسب و کار را در جهت انطباق با فرآیندهای بهینه داشته باشد.
با توجه به اینکه تصمیم گیری جهت پیاده سازی چنین پروژه سنگینی که از نظر مالی ، زمانی ، محدوده عملیاتی و منابع مورد نیاز، بحث برانگیز است، قبل از اجرا باید از منظرهای مختلف مورد ارزیابی قرارگیرد یا به عبارتی امکان سنجی دقیقی صورت گیرد‌. برای اطلاع از ضرورت انجام امکان سنجی ، بهتر است اینگونه تصور شود که اگر پیاده سازی موفقیت آمیز باشد منافع بسیاری برای سازمان خواهد داشت و در صورت عدم موفقیت، شرکت را به ورطه نابودی خواهد کشاند. [۷]
اکثرسازمانها و شرکتهای بزرگ کشور، دهه‌ های اخیر فقط توانسته‌اند برای سیستم‌‌های قدیمی و دستی خود بطور جزیره ای نرم افزار تهیه و آنها را مکانیزه کرده و در قالب رایانه‌های منفرد و یا تحت شبکه اجرا کنند .
تجربه نشان داده است در صورتی که یکسری داده از چندین کانال ارتباطی وارد نرم افزارها شود، اختلاف عمیق در اطلاعات و گزارشهای حاصل شده به‌وجود خواهد آمدو به دنبال آن داده ها با افزونگی وناسازگاری مواجه خواهند شد. خلاصه اینکه سازمانها ، به‌جای تهیه سیستم بر مبنای توانمندی فناوری و فرایندهای بهینه ، برای همان سیستمهای قدیمی ،سنتی و دستی موجود، نرم افرار تهیه کردند که این تغییر روند، بدور از هدف اصلی مکانیزه کردن سیستم ها بود و در عمل هیچ اتفاق خاصی جهت بهبود سیستم و یکپارچه کردن آنها صورت نگرفت.
اغلب داده های سیستم ERP می بایست با داده های سیستم های خارجی به منظور تجزیه و تحلیل تلفیق گردند و کسانی که با حجم بالایی از دیتاها سروکار دارند باید جهت ذخیره این دیتاها در بودجه پیاده سازی مبلغی را اختصاص دهند.به روزآوری روزانه تمام دیتاهای تلفیق شده با سایر سیستم ها بسیار مشکل و زمان براست و سیستم های ERP به خوبی نمی توانند تغییر روزانه در این اطلاعات پشتیبانی نمایند. یک راه حل گران این است که برنامه به صورت اختصاصی انجام پذیرد. نتیجتاً حتماً قبل از طرح ریزی بودجه، حجم اطلاعاتی که مورد نیاز است مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و سنجیده شود.
شکست بعضی از پروژه های ERP به این علت می باشد که ERP مجموعه‌ای از عملیات خوب برای انجام وظایف شرکت نظیر مالی، ساخت و غیره است. شما به منظور بهره برداری بهتر ار نرم‌افزار باید افرادی را در شرکت داشته باشید تا روش های کاری را با نرم‌افزار تطبیق دهند. اگر افراد واحدهای مختلف درباره برتری روش های کاری لحاظ شده در نرم‌افزار نسبت به روشهایی که آنها به کار می‌برند، به توافق نرسند، برای استفاده از نرم‌افزار مقاومت نشان می‌دهند یا از واحد تکنولوژی اطلاعات درخواست می‌کنند تا نرم‌افزاری تهیه نماید که متناسب با روش‌های کاری آنان باشد و در اینجاست که پروژه ERP شکست می‌خورد. از طرفی سفارشی سازی نرم‌افزار ،آن را ناپایدارتر و نگهداریش را دشوار می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:00:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم