(همان: ۱۹ـ۲۰).
کتاب روضهی خلد افزون بر حکایات از تمثیل، نکته، قصه، وعظ، خبر، فایده و بیان نیز بهره دارد. و از کتابهایی است که مناسب مجلس گویان و اهل منبر است، زیرا در درون حکایات یا پس از آنها به موعظه و اندرزگویی میپردازد. چون سخنوران از آیات و احادیث و اشعار فارسی و عربی بهوفور استفاده میکند این روش از دیرباز در میان مؤلفان فارسی به خصوص نویسندگان صوفیه رواج داشته است.
۳ـ۹ـ مذهب
مجد خوافی مثل اغلب مسلمین عهد قبل از تعصب صفوی، مسلمانی عادل بوده تا حدی که برای کسانیکه هنوز ارثاً تحت تأثیر تعصبات سنی و شیعه هستند، گاهی عباراتش در روضهی خلد ایجاد تأمل میکند که آیا شیعه بوده یا سنّی؟ درصورتیکه قطعا اهل سنت است. ۱ـ در صفحه هجده کتاب روضه خلد حضرت علی بن موسیالرضا را با عنوان امام به نظم و نثر ستوده است. «. . . شاهزادهی جهان، پشت و پناه عالمیان، نور دیدهی اهل بینش، چشم و چراغ آفرینش».
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲ـ از امام حسین بهخوبی یاد میکند نقل میکند که یعقوب لیث در سی هزار سوار خود نگریست و بگریست،
اگر سپاه چنینم به کربلا بودی
حسین را چه غم از کرب و بلا بودی
(همان: ۱۳ـ۱۴).
مجد خوافی علاقه زیادی به سیر و سیاحت و گفتگو با انسانها و تذکر دادن به آنها داشت. از جمله به نیشابور، طبس، هرات، کرمان، لرستان، سیستان، شیراز مسافرت نموده است.
وی از جمله دانشمندانی است که به سختی امرار معاش نموده حکایتهای زندگی وی این را ظاهر میسازد، شغلش پند و اندرز و تذکر دادن بود و از این طریق امرار معاش میکرد. گوید وقتی در کرمان در مدرسه ترکان تبلیغ میکردم شخصی گفت عیسی در آسمان چهارم غذایش چیست گفتمی زهی کریمان کرمان غم عیسی را میخورند که در زمین برایش از آسمان مائده میآورند در آسمان چه میخورد، غم مجد را ندارند که یک
ماهملک ایمان خلل نخواهد یافت
شرع احمد بدل نخواهد یافت
مجد خوافی در حکایتهای تاریخی خود به ظهور به آفرید در زمان ابومسلم و ادعای پیامبری و قتل وی توسط ابومسلم و ظهور مقنع در مرو را بیان می کند.
در ادامه بررسی تحولات تاریخی خواف احوال ملک قوامالدین زوزنی ملک زوزن و ارتباط وی با حاکم کرمان، انتصاب ملک سعید ملک زوزن بهدستور سلطان محمد خوارزمشاه به حکومت کرمان، شکنجه خواجه نظامالملک وزیر اشاره نموده گوید بدترین شکنجه خواجه نظامالملک صحبت با اهل نادان و بیادب است.
وی سپس زلزله ۷۳۷ خواف را شرح میدهد زلزلهای از نوایب زمان در مدت هزار سال کسی ندید و نشنید به خواف رسید علیالخصوص شهر جیزد روز دوشنبه ۱۴ ربیعالاول ۷۳۷ زلزله خواف بیست هزار نفر را کشت طوری که از قول خواص ملک غیاثالدین فیروز حکایت میکند که مَلِک از صُفّه به کوشک میآید و باز به صفه برمیگشت ناگاه کوشک زیرورو شد.
صباح دوشنبه ربیع نخست زمین جنبشی کرد بر اهل خواف اگر بگذری بر نواحی جیزد به سنگ اجل خرد شد زیر خاک کجا مسجد جمعه و سقف طاق
شب چهارده هفتصد و سی و هفت بسی خلق تا روز محشر به خفت ببینی که با آن جماعت چه رفت بسی گردن سرفرازان برفت کجا قصر فیروزه ایوان و تخت
۳ـ۱۰ـ ابواب روضهی خلد
مجد خوافی در باب اول صفات حاکم را عدل بر خود ترجیح دادن دانسته دوام وقوام حکومتها رابه عدل مرتبط دانسته.
باب دوم: در بیان علم است.
[دوشنبه 1400-09-29] [ 11:29:00 ق.ظ ]
|