کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو

 



شروع به صحبت می‌کند لهجه دارد و مشکل می‌شود تمام حرفهایش را متوجه شد.
« زمان سیل زابل همراه خانواده ام به مشهد آمدیم.۱۳ ساله بودم که با همسرم ازدواج کردم او هم سنش کم بود و خیلی دوستش داشتم.مسگری می‌کرد و زندگی گروهیمان را می چرخاند اما تعدادمان زیاد بود. خودم ۴ تا بچه داشتم اما یک دختر خواهر شوهرم که زندان است هم پیش من بود و از کوچکی مرا به عنوان مادر می شناسد.بچه های یک برادر شوهرم هم به دلیل اعتیاد و نداشتن کار پیش ما زندگی می‌کردند و از پس خرجمان بر نمی آمد.
تا اینکه خواهرزاده اش به او پیشنهاد فروش مواد را داد و چون در اطراف ما خیلی ها این کار را می‌کردند ما هم قبول کردیم.هیچ اصراری به من نداشت که کمک کنم اما دلم می خواست اگر اتفاقی می‌افتد برای هر دوی ما باشد و کمکش کردم. در خانه می فروختیم و هر دو دستگیر شدیم اما هیچکداممان معتاد نبودیم و بعد از ۱ سال (مورد سوم) آزاد شدیم مرتبه دوم هم چند ماهی در زندان بودیم و آزاد شدم اما اینبار جدی بود حکم اعدام هر دو نفرمان صادر شد وکیل گرفتم اما فایده ای نداشت و همسرم اعدام شد خواهش کردم که مرا به جای او اعدام کنند و او به عنوان سرپرست فرزندانم بماند اما نشد.»

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بغض می‌کند و چشمان سبز رنگش خیس می‌شود و مرتب به عکس همسرش که در میان لوح افتخار پسرانش نصب شده نگاه می‌کند.متوجه می‌شود که به عکس نگاه می‌کنم خودرا جمع و جور می‌کند وادامه می‌دهد «زمانی که در زندان بودم هفته در میان مادر همسرم و مادرم به ملاقاتمان می آمدند خواهرهای همسرم هم تا او زنده بود می آمدند اما بعداز اعدام انگار که مرا مقصر می دانستند و دیگر به سراغم نیامدند .در صورتی که تمام اشتباه ها از طرف خانواده همسرم بود که به این کار کشیده شدیم» مادر همسرش با لهجه خودشان به میان حرفش می آید و شروع به سر و صدا می‌کند و خانواده زن را مقصر می داند. » همان زمان بود که دختر ۱۳ ساله ام را به عقد پسر عمه دیگرش درآورند و من که امیدی به آزادی نداشتم گفتم هر کار خودتان می خواهید انجام دهید .از فرزندان مادر همسرم نگهداری می‌کرد و بنا به گفته خودشان تمام پس اندازی که از فروش مواد در گذشته به دست آورده بودیم در این چند سال خرج بچه ها شد و تمام.
بعد از اینکه آزاد شدم با مادر همسرم که به دنبالم آمده بود به خانه برگشتم و با بدترین چیزی که مواجه شدم دخترم بود که در بستر بیماری افتاده بود و آنجا احساس کردم که با وجود مراقبتهای دیگران چقدر دخترم از نبود من دچار مشکل بوده و چقدر به من نیاز دارد. در زندان توانستم با کمک مرکز مراقبت بعد از خروج از زندان که ماهیانه کمک نقدی و غیر نقدی به خانواده ام می‌کردند فرزندان را به مدرسه بفرستم.دخترم که در خانه است هیچ علاقه ای به تحصیل ندارد بارها شده از طرف همسایه ها خواسته اند که برایشان شروع به کار کنم اما می‌گویم آن زمان که همسرم زنده بود و اینکار را کردم باعث شدم خاک بر سر شوم و شوهرم را از دست دادم حالا دیگر محال است و با پولی که در تابستان و پاییز از برداشت محصول به دست می آورم زندگی را تأمین می‌کنم. گاهی هم در خانه ها کارگری می‌کنم.کمکهای مرکز هم هست و باعث نشده که مجدد به سمت کار خلاف بروم وسرگرم زندگی هستم.فرزندانم بزرگ شده‌اند و نمی خواهم راه اشتباه زندگی کردن را جلویشان بگذارم می خواهم درس عبرتشان باشم تا کار و تلاش کنند.»
می رود تا نان ها را اطاق دیگر ببرد فرصتی می‌شود تا اتاق را کامل ببینم به جز فرش های کهنه و قدیمی، تلویزیون ولوازم صوتی، تصویری کامل است هر چند هر کدام ارزان قیمت است اما به گفته مددکاران مرکز که برای بازدید همراهم هستند همیشه فقیرترین خانه ها هم وسایل صوتی تصویری دارند. تعداد بچه های زیادی در خانه هستند اما بچه های خودش مدرسه هستند می آید و ادامه می‌دهد «مادر همسرم اصرار دارد که ازدواج کنم و سایه ی مردی بالای سرم باشد اما هنوز هم نمی‌توانم بعد از ۶ سال به فکر مرد دیگری باشم .با اینکه مشکلات زیادی از نظر اقتصادی دارم. اما کار می‌کنم و ازدواج نمی‌کنم مشکل دیگرم این است که برادر همسرم معتاد است و به خانه ما رفت و آمد زیادی دارد و فرزندانش نیز اینجا هستند .فرزندان من هم دارند بزرگ می‌شوند و من نمی خواهم از او تأثیر بگیرند و سر این مسأله همیشه با مادر همسرم درگیر هستم.هر چند در محیطی نا امن زندگی می‌کنیم اما همه همسایه ها از نوع خودمان هستند و بیشترشان سابقه زندانی شدن را دارند و برایشان زندان رفتن من بی اهمیت بود.خانواده ام زیاد اهل رفت و آمد نیستند فقط گاهی مادرم می آید که با مادر همسرم درگیر می‌شود و زود می رود.خانواده همسرم هم اوضاع خوبی ندارند و یک خواهر و برادرش در زندان هستند اما خدا را شکر خانواده‌ای که دخترم عروسشان شده از بقیه بهتر هستند و دامادم اهل کار می‌باشد و تا به حال هیچ سرزنشی در رابطه با زندان رفتن من به دخترم نداشته است.»

مورد چهارم

نام: ه.ب
جرم : خرید و فروش مواد مخدر
مدت محکومیت: ۱ سال
سابقه محکومیت : ۲ بار
سن : ۲۸ سال
به مرکز مراقبت مراجعه کرده بود و فرصتی پیش آمد تا با هم صحبت کنیم صورتی گندمگون دارد و نسبت به سنش بیشتر نشان می‌دهد لباس هایش همه براساس مد تنظیم شده و مرتب است .با مادر و فرزند ۴ ساله اش آمده و از او می خواهم که از خودش بگوید.
« ۱۰ ساله بودم که برای اولین بار به جرم خرید مواد برای پدرم زندانی شدم.پدرم به عهده نگرفت و مرا به زندان انداختند.بعداز ۲ سال که بیرون آمدن چون پدرم در خانه همسرش ساکن بود مرا نپذیرفت و از طرف مادرم که در زندان بود خواسته شد که ما را به بهزیستی بدهند و تا ۲۰ سالگی آنجا بودم بعد از اینکه مادرم از زندان بیرون آمد ما که هفت خواهر و برادر بودیم پیش مادر بازگشتیم و از طرف شوهر خواهرم به همسرم معرفی شدم و ازدواج کردم.همسرم معتاد بود و از من خواست که چون تا به حال با خلاف آشنا شده ام در خرید و فروش مواد کمکم کند بعداز ازدواج به جرم مواد ۲ سال در زندان بودم و چون از موقعیت بارداری استفاده کرده بودم و مواد جا به جا می‌کردم مجبور شدم فرزندم را در زندان به دنیا بیاورم که البته الان هم مشکل عصبی دارد ودارای کم خونی می‌باشد و مطمئناً از دورانی که به همراه من تجربه کرده است.بعد از اینکه آزاد شدم چون زندگی را باخته بودم مجدد شروع کردم و اینبار فرزند دومم را باردار بودم که دستگیر شدم . فرزند دومم را هم در زندان به دنیا آوردم و حالا هر دو پیشم بودند.هر دفعه تصمیم می گرفتم اگر بیرون رفتم خلاف نکنم ولی راه دیگری ندارم. همسرم که معتاد است و خرجش را هم من می‌دهم و مرتب در زندان است.خودم هم با وجود ۲ بچه کوچک سابقه محکومیت نمی‌توانم در جایی مشغول به کار شوم پس باید سرمایه ای جور کنم تا بتوانم کار را شروع کنم هر دفعه به خودم می‌گویم اگر بیرون رفتم هرماشینی جلوی پایم ترمز زد سوار می‌شوم و خرج زندگیم را درمی آورم و فقط دلم به حال بچه هایم می سوزد که کسی را ندارند و پشیمان می‌شوم. در زندان آرایشگری و بافتنی را یاد گرفته ام اما سرمایه ندارم که بخواهم شروع کنم.الان هم به خاطر مشکل فرزندم مجبور شده ام از خانه مادرم بیرون بیایم و یک اطاق اجاره کنم .مادرم از نوه هایش نگهداری می‌کند چون بعضی از خواهرها و برادرانم یا همسرانشان در زندان هستند وهمه با هم زندگی می‌کنند.»
از او می خواهم بیشتر راجع به کمبود همسرش صحبت کند و اینکه چه مشکلاتی برای یک زن تنها وجود دارد.
از مشکلات مادی می‌گوید واینکه همسرش هم که باشد هیچ فرق نمی‌کند و من کاملاً آلوده شدم چون شرم این کار برایم از بین رفته و خیلی زود با محیط خلاف آشنا شده ام.پدرم زنان صیغه ای زیادی داشت و توسط همانها هم معتاد شد و راه خلاف را به راحتی به ما یاد داد.من هم تحمل فشار و سختی را ندارم.الان هم قول نمی‌دهم که به دنبال کار خلاف نروم. هنوز ۲ سه ماهی نیست که آزاد شده ام هر چند دلم برای بچه هایم می سوزد اما اگر به من فشار بیاید مطمئناً مجدد خلاف را شروع می‌کنم». هر چند بعید نیست که شروع کرده باشد زیرا ظاهری مرتب دارد ولی آن چنان تهدید آمیز این صحبت ها را می گفت که انگار توقع داشت دیگران مشکلات مالی او را رفع کنند و تاوان کارهای او را بپردازند و اصلاً خود را مقصر نمی دانست و هیچ تلاشی برای زندگی سالم در او وجود نداشت.زیرا بیشتر سالهای عمرش را در خارج از خانه گذرانده بود که هیچ کنترلی بر رفتارش وجود نداشته و مثل یک علف خود را شکل گرفته است.
جایی که زندگی می‌کردیم برایشان عادی شده بود که هر چند وقت یکبار یکی از خانواده را دستگیر می‌کردند و هیچ عکس العملی نشان نمی دادند اما مسلم بود که اگر خواستگاری هم برای هر کدام از ما پیدا می شد همسایه ها سنگ تمام می گذاشتند وهمه چیز را می گفتند برای همین عروس ها و دامادهای خانواده هم از خودمان خلاف تر بودند. حالا هم جایی که اطاق کرایه کردم مردم زحمتکشی زندگی می‌کنند که صبح تا شب دنبال نان در آوردن هستند وهنوز فرصت جستجو در رابطه با زندگی من پیدا نکردند. می دانم اگر بفهمند تنها زندگی می‌کنم سر و کله مفت خورها پیدا می‌شود و تنهایم نمی‌گذارند». بحث که به اینجا رسید پرسیدم تا حالا اینکار را کردی ؟ با عصابنیت برگشت به سمت من و انگار می خواست از چیزی که نداشت دفاع کند و با قاطعیت گفت :« نه ، اگر بخواهم خیلی زود پولدار می شم ، وضعم رو به راه می شه ولی بعداً نمی دانم، که اینکار را انجام خواهم داد یا نه . »
مورد پنجم:
نام : ز- ن
جرم: مواد
مدت محکومیت: ۲ سال
سابقه ۲ بار
مورد پنجم که ما در مورد چهارم است بیان می دارد که ۲ مرتبه تا به حال در زندان بوده است و مرتبه اول به دلیل نزاع و درگیری بر سرزمینی که داشته به زندان می‌افتد و چون بچه هایش کوچک بودند با خود به زندان می برد.در زندان تنها است و فقط با بچه هایش مشغول است. قبل از محکومیت با اینکه همسرش ازدواج مجدد داشته وضع مالی اش خوب است تا اینکه به زندان افتاده و بعد از ۳ سال بچه ها از زندان بیرون آمده و به دست نامادری سپرده می‌شوند و طی اظهارات مادر و دختر به دلیل آزار و اذیت به بهزیستی سپرده می‌شوند.
سالها می گذرد و زن هیچ مهری نسبت به همسرش ندارد و هر کدام برای خود زندگی می‌کنند بچه ها هم که در کودکی طعم زندان رفتن را چشیده اند هر کدام به جرمی مجدد به زندان باز می گردند و ترس از زندان رفتن بر ایشان بی معنا می‌شود و طبیعتاً هیچ کدام هم ازدواج موفقی ندارند.عروس بزرگترش مواد در خانه نگهداری می‌کند تا در زمان مشخص برای فروش ببرد اما با بازرسی مأمور مواد پیدا شده و پیر زن را محکوم می‌کنند .مجدداً با ۱۲ نوه که هر کدام مادر یا پدرشان و یا هر دو در زندان هستند به زندان می رود و راه را برای نوه ها هم باز می‌کند تا آینده ای بهتر از فرزندانش را برای آنها هم باز کند.
در زندان هیچ ملاقاتی ندارد و پدرو مادر را در کودکی از دست داده و برادرانش هم او را مایه سرشکستگی و بی آبروی خود می دانند و خواهر ندارد.وی اظهار می دارد که قبل از انقلاب خودش مأمور شهربانی بوده و ۱۵ سال سابقه کار دارد که توسط همسرش باز خرید می‌شود ولی ورق زندگی برایش برای همیشه بر می گردد.
مورد ششم
نام : ص ـ ب ، ۳۶ ساله که مدت ۴ سال به دلیل حمل مواد مخدر در زندان بوده ۳ سال است که از زندان آزاد شده و دارای ۲ فرزند می‌باشد مطلقه است و مجدداً ۲ سال پیش ازدواج کرده است.
« ۱۴ ساله بودم که ازدواج کردم بعد از اینکه به فاصله ۱۱ ماه دارای ۲ فرزند پسر شدم متوجه شدم که همسرم معتاد می‌باشد تمام تلاشم را برای ترک او انجام دادم ولی موفق نشدم در ۱۸ سالگی از او طلاق گرفته و به تنهایی مسئولیت زندگی ام را به عهده گرفتم در یک مهمانپذیر مشغول به کار شدم فقط به دلیل اینکه سنم برای بیمه از طرف کار فرما کم بود وآنها احساس می‌کردند که لغزش برای یک زن طلاق گرفته در سن کم زیاد است مرا بیرون کردند و بیکار شدم ..با دختری آشنا شدم که پدرش صاحب مسافرخانه مجاور بود وخرید وفروش مواد را به من پیشنهاد داد.دیدم کار راحتی است انجام دادم خرده فروشی نمی‌کردم و کامل به شهرستانهای اطراف می بردم .فقط برای تأمین نیاز مالی زندگی هر اندازه که نیاز داشتم فروختم و تا مدتی از آن پول استفاده می‌کردم زمانی که تمام می شد مجدد شروع می‌کردم .خانواده ام هیچ کدام خبر نداشتند اما مشکوک شده بودند که از چه راهی خرج فرزندانم را می‌دهم بعد از تحقیق متوجه کارم شدند .ابتدا طردم کردند ولی چون دیدند خودم آلوده نیستم و فقط برای تأمین زندگی این کار را می‌کنم دیگر کاری با من نداشتند.فرزندانم ۱۳ و ۱۴ ساله شده بودند که به فکر افتادم اگر کسی به فرزند خودم مواد بدهد من چه عکس العملی انجام خواهم داد.» دستش را توی دستم گذاشت یخ بود انگار داشت قبضه روح می شد با هیجان حرف می زد.
«پشیمان از کار گذشته فروش را کنار گذاشتم و بعد از ۶ ماه به اصرار پسر همسایه مان که از من تقاضای کمک کرده بود برای تهیه مواد رفته و دستگیر شدم.
در زندان خیلی به کارهای گذشته ام فکر کردم و از خدا خواستم به من فرصت دوباره دهد فقط به خاطر آینده فرزندانم و اینکه ثابت کنم می‌توانم زندگی راخوب بسازم.در زندان عروسک سازی را آموختم و بعد از آزادی با وامی که از طریق مرکز دریافت کرده بودم. کارگاه کوچک عروسک دوزی ایجاد کردم و مشغول به کار شدم. از نظر جسمانی و روحی سخت بیمار هستم و از مشکل تیروئید رنج می برم. اما خدا را شکر می‌کنم که فرزندانم سالم هستند و به هیچ چیز آلوده نشدند.
زمانی که در زندان بودم خانواده ام به ملاقاتم می آمدند و ۲ بار فرزندانم را نیز با خود آورند اما خودم خواستم که فرزندانم را به ملاقات نیاورند تا محیط رویشان تأثیری نگذارد.
پدر و مادرم از فرزندانم نگهداری می‌کردند و کاری می‌کردند که نبود پدر و مادر تأثیر زیادی در روحیه شان ایجاد نکند .افراد جدید مثل عروسها و دامادها که به فامیل اضافه شده بودند فکر می‌کردند که من به دلیل ازدواج مجدد در شهر دیگری ساکن هستم .در دوران محکومیت هم چند باری به مرخصی آمدم و از این بابت مطمئن بودند پس از آزادی هم به همین دلیل پذیرفتم که با شخصی که قبلاًا ازدواج کرده بود و همسرش طلاق گرفته بود ازدواج کنم به او تمام واقعیت را گفتم و از او خواستم برای ساختن زندگی به من کمک کند و همین کار را هم کرد اما متأسفانه خودش هم به دلیل بیماری به عنوان دارو مواد مصرف می‌کرد.و حالا هم در زندان بند باز است و روزها در مسافرخانه برادرش مشغول به کار می‌باشد و تلاش می‌کنیم که هر طور هست زندگی را بسازیم و به سمت خلاف نرویم . الان ۳ سال است که به هر نحوی مشکلات زندگی را تحمل کرده ام و به سوی خلاف نرفته ام .پسر بزرگم هم مشغول به کار می‌باشد و توانسته‌اند مجدد به من اعتماد کرده و مرا محرم اسرار خودش بداند .خانواده همسرم هم فقط مادرش اطلاع دارد و بقیه هیچ کدام خبر ندارد و اعتماد زیادی به من دارند وهمه تحصیل کرده و کارمند می‌باشند ، باید تلاش کنم که در زندگی مقابل آن ها چیزی کم نداشته باشم . مطمئناً این بازگشت به زندگی ناشی از اعتماد خانواده و اطرافیانم به من بود که قبول کردند بعد از آزادی با من هیچ رفتار تحقیر آمیزی نداشته باشند و گذشته ام را فراموش کردند و باورشان شد که فقط برای تأمین خود و فرزندانم این کار را کردم و شاهد بودند . زمانی که مشغول به کار چون منشی گری در شرکتهای خصوصی می شدم دیگر خرید و فروش نمی‌کردم و فقط در زمان بیکاری و نداری بود.
آنها حتی به خاطر من خانه را تغییر دادند که همسایه ها علت بودن فرزندان مرا در خانه شان را نپرسند و به راحتی بتوانند فرزندان مرا تحت پوشش قرار دهند .
در زندان به دلیل اینکه علاوه بر کارگاه عروسک سازی، نامه نویس هم بودم درد دل بسیاری از زندانیان را می شنیدم و می دیدم که آنها خیلی از من بدبخت تر هستند و من در بیرون از زندان چقدر خوشبخت بوده ام و کار خلاف می‌کردم لااقل خانواده‌ای خوب داشتم که می‌توانستم به جای کمک از دوستان از آنها کمک گرفته و به این راه کشیده نمی شدم.
مورد هفتم
ف.م. ۲۵ ساله چند بار به دلیل مصرف مواد زندانی شده است . رنگ پریده به نظر می آید با چشمانی که از حدقه بیرون زده است . حالتی عجیب دارد با ظاهری نامرتب و اصلاً مناسب سنش نیست. فرزند کوچکی را در آغوش دارد که نامرتب و ژولیده است .با تردید شروع به سخن گفتن می‌کند.
از ۱۸ سالگی در راه مدرسه که به دلیل مردودی زیاد به مدرسه شبانه می رفتم توسط دوستانم معتاد شدم و بدون اینکه خانواده اطلاعی داشته باشند.مواد مصرف خودم برای خرید مواد می رفتم دستگیر شدم و خانواده مطلع می‌شوند.
فقط مادرم به ملاقاتم می آید و برادر و خواهر کوچک را به ملاقات نمی آورد که مبادا جایی و یا در بین فامیل این مسأله را بیان کنند .خانواده مادر و پدر هر دو در شهرستان ساکن هستند و هیچ کدام از زندان رفتن من مطلع نشدند. در زندان قالی بافی می‌کردم و در بهداری نیز کاری پیدا کردم و در بند زندانیان کارگر از سایرین جدا بودیم و با خستگی تمام فرصت معاشرت با بقیه را نداشتم. (بعد از اینکه از زندان آزاد شدم به عنوان آشپز در رستوران مشغول به کار شدم.در سن ۲۳ سالگی ازدواج کردم به همسرم هم واقعیت را گفتم او مردی سالم بود که قبول کرد به صورت صیغه ای با من ازدواج کند و بعد از اینکه باردار شدم در زمان زایمان مرا در بیمارستان رها کرد و رفت.هر کجا که به فکرم می‌رسید رفتم اما نتوانستم او را پیدا کنم .حالا فرزندم هم بدون شناسنامه است و مشکلات زیادی دارم. )
مورد هشتم:
ز.م ـ ۲۳ ساله به جرم مواد مخدر دستگیر شده و اظهار می دارد که کاملاً بی گناه بوده دارای ۲ فرزند می‌باشد و به مدت ۳ سال در زندان می‌باشد و ۲ سال از آزادیش می گذرد بنا به اظهاراتش زمانی که به منزل یکی از دوستان می رود مأموران به خانه آنها آمده و بعد از پیدا کردن مواد مخدر صاحبخانه اعلام می دارد که مواد متعلق به او است و به دلیل اینکه نمی‌تواند ثابت کند ۲ سال در زندان می ماند بعد عفو خورده و آزاد می‌شود.
فقط شوهرش به ملاقاتش می رود.ولی از زمان آزادیش خبر ندارد و شبی که عفو خورد به همراه تعدادی دیگر به تنهایی به خانه بر می گردد. در زمان محکومیت چند بار توانسته به مرخصی بیاید بعد از آزادی متوجه می‌شود که تمام زندگیش را از دست داده و باید از نو آغاز کند.همسرش راننده جاده بوده و خانه هم اجاره ای بوده و وسایل خانه گاهی توسط دزد سرقت می شده و بقیه هم به خاطر جریمه فروخته می‌شود.بعد از آزادی ابتدا تحقیر می‌شود که چرا با هر کس آداب و معاشرت می‌کند ولی وقتی رفت و آمد با دوستان گذشته را کنار می‌گذارد همسرش او را می پذیرد .
در ابتدا که در زندان است به مدت ۳ ماه خودش در زندان از فرزندانش نگهداری می‌کرد اما بعد از سه ماه بچه سه ساله را به بیرون می فرستد که خواهر زن از او نگهداری می‌کند. از مشکل مالی رنج می برد و اینکه زمان میخواهد تا بتواند دوباره زندگی‌اش اثر را بسازد و سر و سامان بدهد.چندباری به دلیل پرخاشگری و بی احترامی به همسرش کارشان تا به مرحله جدایی هم کشیده که همسرش علت را در زندان رفتن زن می داند و می‌گوید رویش باز شده و پرو شده که این طور جواب مرا می‌دهد اما تا حدودی بهتر شده و به زندگی باز گشته است.خوشحالی است از اینکه زمانی را که زندان بوده همسرش ترکش نکرده و منتظر بازگشت او مانده است.
مورد نهم
م- د
جرم : استفاده مواد
مدت محکومیت: ۱ سال
سن : ۳۵ سال
سابقه محکومیت : ندارد
بعد از چند بار مراجعه موفق شدم با ایشان صحبت کنم .تازه از سر وکار آمده بوده و خسته به نظر می‌رسید .
« ۱۷ ساله بودم که ازدواج کردم.همسرم را خیلی دوست داشتم اما خانواده همسرم از ازدواج ما راضی نبودند و بعد از ۱ سال که از زندگی ما می گذشت و صاحب فرزند اولم شده بودم برادر همسرم او را راضی کرد که ازدواج مجدد داشته باشد. اما همسر او متوجه من و فرزندم شد و فوراً از شوهرم جدا شد.همیشه نارضایتی را در نگاهشان می دیدم که مرا در حد خانواده خودشان نمی دانستند.کم کم به جمع دوستان پناه بردم. در مهمانی ها و عروسی ها معمولاً دور هم جمع می شدیم و خوش می گذراندیم بعد از عمل جراحی سزارین که انجام داده بودم به تحریک دوستانم برای تسکین درد شروع به مصرف مواد مخدر کردم.همسرم از این مسأله اطلاعی نداشت و صبح به صبح می خوردم و آنقدر جا در خانه برای مخفی کردنش داشتم که کسی متوجه نشود. همیشه از خرجی خانه می زدم تا بتواند خرج مواد را جور کنم و وقتی به بی پولی می خوردم به سراغ طلاهایم می رفتم و به بهانه گم شدن آنها را می فروختم .همسرم اعتماد زیادی به من داشت و از آنجاییکه از دوستان من اطلاعی نداشت هیچ وقت به این مسأله شک نکرد. تا اینکه بر اثر دعوا و مشاجره با یکی از همین دوستان تلفنی محل زندگیم گزارش داده شد و دستگیر شدم. زمانی که مأموران در منزل ما بودند همسرم از محل کار برمی گشت و بهت زده در چشمانم نگاه می‌کرد .باور این مسأله برایش غیر ممکن بود. فرزندانم خجالت زده به گوشه ای پناه برده بودند و می لرزیدند .همسرم مواد مصرف می‌کرد اما همیشگی نبود. فقط به خاطر تنگی نفس که داشت گاهی مصرف می‌کرد.
در زندان یا همه جور آدم نشست و برخاست داشتم و به آنها شماره تلفن دادم که بعد از آزادی با هم رابطه داشته باشیم اما بعد از اینکه آزاد شدم همسرم اجازه ارتباط با هیچ کدام را نداد و دیگر ارتباطی نداشتم در یکسالی که در زندان بودم خانواده ام به کلی از هم پاشید همسرم از من شکایت کرده بود و اداعای طلاق کرده بود اما فرزندانم و فامیل و بستگان مانع این کار شدند و خواستند که یک فرصت دیگر به من داده شود. از زمانی که برگشته ام در خانه های مردم کار می‌کنم و نمی‌گذارم حتی یکروز بیکاری وسوسه ام کند و دوباره طعم خانه خرابی را بچشم نمی خواهم خانواده ام را از دست بدهم.
هیچ کدام از فرزندانم از این مسأله اطلاعی نداشتند و حالا که آزاد شده ام پسر بزرگم که ۱۷ سال دارد هنوز نتوانسته به من اعتماد کند و مرا به عنوان محرم خود قبول کند مرتب می‌گوید تو آبروی مرا در میان هم سن و سالانم برده ای.اگر دعوا شود همه مرا به خاطر وجود تو سرزنش می‌کنند به همین دلیل کمتر به خانه می آید و سعی می‌کند در میان پسرهای همسایه کمتر باشد تا او را مسخره نکنند .همسرم هم مرتب با خانه تماس می‌گیرد و می پرسد اگر درخانه باشم مشغول به چه کاری هستم و مرتب مرا زیر نظر دارد .از این مسأله ناراحت نیستم چون می خواهم دوباره اعتماد همسرم و دیگران را به خودم جلب کنم و دلم می خواهد هر طور است مرا امتحان کنند .
درابتدای آزادیم اگر جایی می رفتیم و چیزی گم می شد همه نگاه ها به سوی من بود و خیلی شرمنده می شدم .می دانم باعث سرشکستگی هم خودم و هم خانواده ام شده ام.خانواده همسرم تحقیرم کردند و از من تعهد گرفته اند که به سراغ کارهای گذشته نروم.
هیچ وقت فکر نمی‌کردم به این راحتی معتاد شوم و این همه عواقب را به دنبال داشته باشد .الان هم همه تلاشم را می‌کنم که فقط اعتماد فرزندانم را جلب کنم و بتوانم پناهشان باشم» .در میان صحبتهایش دختر بزرگش که ۱۵ سال دارد از مدرسه می آید خیلی معمولی سلام می‌کند و می رود و هیچ عاطفه ای در بین مادر و فرزند دیده نمی‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 07:49:00 ب.ظ ]




۰٫۷۴۶

تسهیلات و امکانات هتل

۱۲

۰٫۹۰۸

امنیت

۶

۰٫۸۲۰

جدول ‏۳-۳ آزمون آلفای کرونباخ برای پایایی داده ها بر اساس هر متغیر

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تجزیه و تحلیل داده ها

تجزیه و تحلیل داده ها فرآیندی چند مرحله است که طی آن داده های به دست آمده از طریق ابزارهای جمع آوری در نمونه(جامعه آماری)، خلاصه، کدبندی، دسته بندی ، … و در نهایت پردازش می شوند. تا زمینه برقراری انواع تحلیل ها و ارتباط ها بین این داده ها به منظور آزمون فرضیه ها فراهم آید. در این فرآیندها، داده ها هم از لحاظ مفهومی و هم از لحاظ تجربی پالایش می شوند و فنون گوناگون آماری نقش بسزایی در استنتاج و تعمیم به عهده دارند.
تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از اجرای آزمون(پرسشنامه پژوهشی) در این تحقیق به صورت توصیفی و استنباطی می باشد. اطلاعات جمعیت شناختی پرسشنامه ها، استفاده از آمار توصیفی(جداول فراوانی، میانگین، نمودار) توصیف شده ارائه شده است.
در آمار استنباطی تجزیه و تحلیل اطلاعات آماری این پژوهش انجام می گیرد، که آزمون های آماری مورد استفاده در تحقیق به شرح زیر می باشد:

  • آزمون کولموگروف اسمیرنوف[۸۳] جهت بررسی نرمال بودن داده ها: آزمون KS آزمونی برای سنجش نرمال بودن توزیع آماری استفاده شده است. به طور کلی برای سنجش نرمال بودن داده ها از آزمون X2[84] و کولموگرف اسمیرنف استفاده می شود، آزمون X2 برای داده ها مقوله­ای و آزمون کولموگروف اسمیرنف برای داده های فاصله­ای و رتبه­ای استفاده می شود که با توجه به اینکه طیف لیکرت، برای متغیرها در نظر گرفته شده است، از آزمون کولموگرف اسمیرنف استفاده شده است. با انجام این آزمون٬ نرم‌افزار یک عدد معنی‌داری محاسبه می‌کند. در آزمون نرمال‌بودن٬ چنان‌چه معنی‌داری  (Sig) بیش‌تر از ۵ درصد یا ۵ صدم بود٬ نرمال‌بودن توزیع  نتیجه گرفته می‌شود. باید به یاد داشت که آزمون کولموگراف-اسمیرنوف یک آزمون  دو دنباله می‌باشد و برای تفسیر بهتر است این‌گونه بیان شود که  عدد معنی‌داری بر ۲ تقسیم شده است و چنان‌چه این عدد بیش‌تر از ۲.۵ درصد یا ۲۵ هزارم باشد٬ توزیع نرمال است.
  • آزمون دو جمله ای[۸۵] جهت بررسی فرضیات تحقیق: از آنجا که عدد به دست آمده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف غیر نرمال بودن داده ها را نشان می دهد، از آزمون دو جمله ای ناپارامتریک برای تحلیل فرضیه ها استفاده شده است. آزمون دو جمله ای معادل ناپارامتری آزمون t تک نمونه ای می باشد، بدین معنا که اگر توزیع جامعه مشخص نباشد از آزمون دوجمله ای به جای آزمون t تک نمونه ای استفاده می گردد که در آن بر مبنای یک مقدار یا مشخصه٬ به بررسی موفقیت و شکست پرداخته می‌شود. منظور از موفقیت و شکست٬ وجود یا عدم وجود یک متغیر در جامعه مورد بررسی می‌باشد که در اینجا رضایتمندی (موفقیت) و عدم وجود رضایت (شکست) سر و کار داریم. بنابراین برای وجود و یا عدم وجود یک متغیر٬ از آزمون دوجمله‌ای استفاده می‌شود. این آزمون از فرمول زیر محاسبه می شود:

چنان‌چه سطح معنی‌داری کم‌تر از میزان خطا باشد٬ بالابودن و یا  وجود متغیر مورد نظر استنباط می‌شود. از آن‌جا که این آزمون معمولا در سطح خطای ۵ درصد در نظر گرفته می‌شود٬ برای رسیدن به این نتیجه باید سطح معنی‌داری کم‌تر از ۰.۰۵ باشد.

  • آزمون تحلیل واریانس فریدمن[۸۶] جهت رتبه بندی متغیرهای تحقیق: آزمون فریدمن به دنبال تحلیل مجموع رتبه های ستون ها است، هنگامی که پژوهشگر بخواهد K(بیشتر از دو) متغیر وابسته به هم را در مقیاس ترتیبی سنجیده شده، الویت بندی نماید، می تواند از این آزمون استفاده نماید. نمرات در هر ردیف به طور جداگانه رتبه بندی می شوند. یعنی وقتی که K موقعیت مورد مطالعه قرار می گیرد، رتبه ها در هر ردیف از ۱ تا K رتبه بندی می شوند. آماره آزمون فریدمن به این صورت است که در آن K تعداد ستون ها، N تعداد بلوک ها و Rj مجموع رتبه های j امین ستون است. در این پژوهش از آزمون فریدمن برای رتبه بندی متغیر های تحقیق و شاخص های درون هر متغیر جهت بررسی رضایت از هتل های ۴ ستاره و ۵ ستاره شهر تهران، بین گردشگران ورودی چینی، استفاده شده است.

مدل استفاده شده برای تحقیق

تقسیم بندی به کار رفته برای معیارهای هتل براساس مطالعه (Zhoua, L., Yea, S. , Pearceb, P. L., Wua, M-Y., 2014) بوده است که با توجه به دیگر مطالعات انجام شده و متفاوت بودن شرایط هتل های ۴ ستاره و ۵ستاره تهران و تمرکز بر بازار گردشگران چین و در نظر گرفتن خبرگان گردشگری، بخش بخش ایمنی و امنیت اضافه گردیده است، همچنین معیارهای هتل از ۲۳ بخشی که ژوا در تحقیق خود ذکر کرده به ۴۹ بخش افزایش یافته تا بتوان مطالعه دقیق تری در این حوزه داشت.

متغیرها

شاخص ها

رضایت مندی از هتل

کیفیت­خدمات کارکنان

توانایی کارکنان در فراهم کردن خدمات مورد نظر مشتری، توانایی کارکنان در حل مشکلات و شکایات، ظاهر تمیز و مرتب کارکنان، مهارت کارکنان به زبان انگلیسی، تسلط کارکنان به زبان چینی، توانایی در برقراری ارتباط مودبانه و دوستانه

خدمات غذا و نوشیدنی

کیفیت غذا و نوشیدنی، در دسترس بودن مینی بار در اتاق هتل ها، امکان فراهم آوردن غذا و نوشیدنی در اتاق(روم سرویس)، ارائه غذا و نوشیدنی در کمترین زمان، ارائه غذا و منوی غذای ایرانی و محلی، ارائه منوی غذا و نوشیدنی چینی، ارائه غذا و نوشیدنی بین المللی، ارائه غذاهای مخصوص( گیاه خواران، افراد دیابتی و بدون گلوتن)

خدمات داخل اتاق

راحتی تخت، تشک و… تمیزی و نظافت داخل اتاق، بزرگی اتاق، امکان کنترل دمای اتاق و تهویه اتاق، وجود سرگرمی داخل اتاق( ویدوئو و تلویزیون و ….)، جذابیت طراحی داخلی هتل، آرام بودن اتاق، اینترنت پر سرعت wi-fi در داخل اتاق، داشتن ملزومات شخصی مانند سشوار، حوله، دمپایی و…

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:49:00 ب.ظ ]




وقتی که انسان می‌میرد و بدن عنصری را ترک می‌کند و به عالم برزخ می‌رود، نفس وی طبق اعمالی که انجام داده است و ملکاتی که کسب کرده، بدنی مناسب با آن ملکات درونی خود می‌سازد. اگر دارای حسنات باشد، صورتهای پسندیده‌ای از انسان برای خود می‌سازد و اگر دارای سیئات و ملکات باشد و خوهای پست و ناپسندیده باشد، بدنهای حیواناتی که مناسب با آن خلقهاست را می‌سازد و نفس به آن بدنها منتقل و متعلّق می‌شود. در عالم برزخ- با بدن برزخی، نفس زندگی خود را ادامه می‌دهد و چون بدن دارد حافظه و نیروهای تخیل هم دارد ولی چون عالم برزخ، عالم لطیف‌تری از دنیا است و اشتغالات مادی و عنصری ندارد، حساسیت بیشتری هم دارد و از درک شدیدتری از آنچه که کرده، برخوردار می‌شود و درد و الم و عذابی جانسوز براو احاطه پیدا می‌کند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تا حالا در دنیای مادی، اشتغالات نفس بسیار بوده و تخدیر شده بود هیچ چیز از حقایق امور را درک نمی‌کرد، بی حس بود، هر نوع کار خلافی که می‌کرد به واقعیت آن واقف و آگاه نبود و چهره اصلی کارش را نمی‌دید.
حالا پس از مرگ اثر آن مخدر از بین رفته، اشتغالات دنیایی‌اش حذف شده و کمتر شده است، حالا درد را احساس می‌کند و واقعیت کارهایش را می‌بیند، فرد گناهکار تمام جهالتها و کارهای فجور خود را که در خود انبار کرده بود می‌بیند تا وقتی در بدن دنیوی مشغول بوده متوجه نبوده چه می‌کند و حالا بی حسی‌هایش تمام شده و عمق فاجعه برایش معلوم شده رنج و الم وصف ناپذیری بر وجودش مستولی می‌شود.
در قیامت باز وضع بدتر می‌شود چون دار قیامت، لطیف‌تر و صافتر است و تمام احساس در آن‌جا شدیدتر و باقی تر است.
«فاذا ارتفع الحجاب عن الانسان بالموت و انکشف الغطاء وقع بصره، یومئذ الی تبعات افعاله و لحقات اعماله، فیقع لها حینئذٍ ان کان سی‌ء الاخلاق قبیح الاعمال ردی الاعتقاد بالألما لشدید العظیمه کما فی قوله تعالی:«فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدّید»(صدرالدین شیرازی، ۱۳۷۹،ص۳۵)
جواب مشاء (بو علی سینا):
مشاء این مشکل را این‌گونه پاسخ می‌دهند که: (در مبدأ و معاد)
شخص وقتی می‌میرد تخیلش شرّوع می‌شود چون قبلاً وقتی که در دنیا بود برایش از مشکلات و عذابها‌ی قبر و پس از مرگ گفته بودند، همین که می‌میرد و آب غسل روی بدش می‌ریزند چون تخیلات و اطلاعات قبلی‌اش به کار افتاده، آن آب را آب جوشان احساس می‌کند و رنج می‌کشد، همه این مباحث را بوعلی به بحث خیال می‌برد و تمام آنچه را که شرّیعت گفته در عالم خیال برای فرد اتفاق می‌افتد و هیچ‌گاه به عالم عین و واقعیت نمی‌رسد. البته این جوابها مشاء بسیار نارساست، جوری که خواجه نصیرالدین طوسی هم با اینکه خود مشائی است این حرفها را قبول نمی‌کند.

۴-۲۳-بهترین جایگاه عذاب:

کدام عالم بهترین جایگاه عذاب است؟
تناسخیه می‌گویند:عالمی که پست‌ترین عوالم است، همین عالم عناصر است و عالمی که از همه شرّیف‌تر است عالم عقول است و بعد از آن نفوس و بعد از آن، عالم اشباح است پس عالمی که مرکب است و جسمانی است از همه عوالم، پست‌تر است به نحوی که مناسب‌ترین محل برای عذاب اشقیاست و بهتر است، جهنم آنها همین‌جا باشد و عذاب شوند پس بدنهای حیوانات متفاوت در این دنیا بهترین جایگاه عذاب آنها باشد.
ملاصدرا در مبدأ و معاد، ص ۳۹۲ جواب می‌گوید که:
آن عالمی که عذاب گناهکاران و رحمت و نعمت صالحان به نحوه کامل صورت می‌گیرد، عالم ادراکیه است، نشأه‌ای که بواسطه ادراک کامل حواس، هر عذابی و هر نعمتی به طور کامل و با شدت بیشتری درک خواهد شد، عالمی است که با صفاتر و لطیف‌تر از دنیاست چون از وابستگی مادی کاملاً‌تجرید شده است. لذت و الم (آنچه که عذاب آور است و آنچه ملایم طبع است) همه به سبب حقیقت اموری هستند که با حواس ظاهری دنیایی قابل ادراک و احساس نیستند و مدرک واقعی آنها حواس باطنی اخروی است.
و آنچه که در دنیا، نفس را به درک این حقایق ناتوان کرده، اشتغال به امور مادی و تعلّقات بدنی و تدبیر بدن است و برای ادراک آنچه که از اعمال حسنه یا قبیح بر نفس حاصل شده، به ادراکی احتیاج است که خالی از هرگونه آمیختگی مادی با حواس باشد.
در دنیا این امر امکان پذیر نیست، ولی در جهان پس از مرگ که حجابها مرتفع شده و حقایق آشکار گردید هر درکی به معنای واقعی خودش و حقیقت محض خود صورت می‌گیرد اگر فرد صاحب اخلاق و اعمال حسنه باشد، لذت بسیار زیادی از این ادراک خواهد برد و اگر فرد صاحب اخلاق سیئه و اعمال قبیح باشد، الم شدید و دردناکی بر او وارد می‌گردد.
چنانچه حق تعالی در سوره ق آیه ۲۲ می‌فرماید:
« لَقَدْ کُنتَ فِی غَفْلَهٍ مِّنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنکَ غِطَاءکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ »
پس آخرت از نظر ادراک بسیار لطیف‌تر از ادراک دنیوی است و به همین جهت عذاب و آلام و لذات و خط آن شدید‌تر و قوی‌تر است.
آنچه باعث الم و عذاب کفار می‌گردد، بالفعل موجود است (در همین دنیا) ولی ایشان به جهت مستی و اشتغال به امور دنیایی و کندی حواس و ادراکات دنیایی از درک آن عاجز هستند. و اگر مقایسه و تأملی بین موقع خواب و غیر آن حالت بدانیم در خواهیم یافت که در آخرت از همه نظر اشد و ابقی‌تر از دار دنیاست زیرا که استقرار آن در نفس شدیدتر است.
باید افزود که:
نفوس ناقصین و متوسطین پس از مفارقت از بدن دنیوی، از ابزار و آلات حسیه مجرّد می‌شوند ولی با ساختن و صدور بدن مثالیه در عالم برزخ، وابسته به ادوات ادراکی مثالیه و برزخی می‌شوند پس به هر حال ابراز درک را دارند.(صدرالدین شیرازی،۱۳۵۴، صص۳۳۹-۳۳۸)
ملاصدرا در کتاب دیگر خود در این رابطه می‌گوید:
تناسخیه معتقدند که عالم عنصری بهترین عالم است که در آن عذاب و شکنجه گناهکاران صورت بگیرد و اینگونه استدلال می‌کنند:
عالمی که در آن تضاد و تباهی و امر اتفاقی و جبری و بلاها و آفات رخ می‌دهد و تیره‌ترین و تاریک‌ترین عوالم است همین عالم دنیاست پس شایسته است جهنم اشقیا و دوزخ کافران باشد و گودالها و دخمه‌های عذاب آور آن همان ابدان حیوانات است که به جهت تراکم جهالتها و زشتی خوهای گناهکاران، پس از هر بار مردن حیوانی به کالبد دیگری فرستاده می‌شود، و در این مورد آیات قرآن را دلیل بر حرف خود می‌گیرند:
همچنین می‌گویند :
“نیکبختان فقط مرگ اولی را می‌چشند و از دوزخ نجات پیدا می‌کنند‌ و به عالم عقل و سعادت می‌روند".(حجر، ۴۴)
آنها (نیکبختان) از آنها وارد نمی‌شوند بلکه با مرگ اول به جهان دیگر شده و فقط همان یکبار از کالبد انسانی مفارقت می‌‌کنند و مرگ را می‌چشند.
جواب صدرا اینگونه است:
نشأه ادراکی که در سرای آخرت و حیات و زندگی حقیقی در آن است بهترین عالم از حیث ثواب و عقاب است و لازم نیست که حتماً امور لذت بخش و یا آزار رساندن از محسوسات خارجی باشد که حتماً‌ باید با این حس ظاهری دنیوی آن را درک کرد بلکه حواس باطنی اخروی تمام امور و لذات و آلام لطیف اخروی (را بدون لوازم و حواس ظاهری دنیوی) را به نهایت درک کرده، می‌شنوند و می‌بینند و می‌چشند و بوئیده و لمس می‌کنند.و شدت ظهور و درک این لذات و آلام آن چنان است که اصلاً‌ با ادراکات دنیوی (چه لذات و چه آلام و مصائب‌اش) قابل مقایسه نخواهد بود.(صدرالدین شیرازی، ۱۳۷۸،ص۳۵)

۴-۲۴-براهین عام ابطال تناسخ:

علاوه بر براهین ذکر شده، ملاصدرا برای ابطال تناسخ، براهین عام و کلی نیز اقامه کرده است که تناسخ را از بیخ و بن و با همه فرض‌ها و اقسامش باطل می‌کند. این براهین به شرّح ذیل است :
الف: طرح قضیه فصلی برای تجرّد و یا عدم تجرّد نفس تناسخ یافته:
اگر نفس تناسخ یافته مجرّد باشد، اشکال دیگری مطرح است. اگر نفس مزبور مجرّد باشد، عنایت الهی اقتضا می‌کند که به کمال مطلوبش برسد. کمال علمی نفس مجرّد عبارت‌ است از: رسیدن به عقل بالفعل و و تبدیل به عقل مستفاد که صورت همه حقایق در آن وجود دارد کمال عملی آن نیز عبارت است از: تهذیب اخلاق از پلیدی‌ها، و زینت یافتن به مکارم اخلاقی. حال اگر چنین نفسی به طور دایم در اجساد مادی در گردش باشد، بدون اینکه به عالم انوار و عقول متصّل گردد، به هیچ یک از کمالات علمی و عملی دست نمی‌یابد و به طور ازلی و ابدی، از رسیدن به کمال مطلوبش محروم و ممنوع می‌ماند و این امر مخالف عنایت و عدالت ازلی الهی است.
(صدرالدین شیرازی،۱۳۷۸، ج ۹، ص۷)
همانگونه که گفته شد، رسیدن به کمال مزبور، فقط در فرایند حرکت جوهری به ظهور می‌رسد و انتقال نفس به مراتب بالا، فقط در این فرایند توجیه و تبیین می‌شود که اشکالات مزبور را در پی نداشته باشد؛ زیرا انتقال در این فرایند، به صورت اتصالی اتفاق می‌افتد و این امر محال نیست، بلکه امری هستی شناختی و برهانی است، در حالی که این امر در تناسخ، به صورت انفصالی اتفاق می‌افتدو محال است.(همان، ج۹،ص۷)
ب-اقسام فرضهای انتقال نفس:
اگر نفس با فاسد شدن مزاج طبیعی بدن، از آن جداگشته و قرار باشد به امری خارج از بدن انتقال یابد، از چهار فرض بیرون نیست و یکی از این حالات را خواهد داشت:
۱-انتقال به عالم عقول، ۲-انتقال به عالم مثال، ۳- انتقال به بدنی مادی در این عالم،۴-معطّل ماندن از تدبیر بدن، بدون تحقق انتقال یاز موارد مزبور.
قسم چهارم باطل است؛ این دلیل که قاعده فلسفی اثبات شده «لا معطّل فی‌الوجود» آنرا رد می‌کند (در قسمت‌های قبل توضیح داده شده است)(همان ، ج۲،ص۳۲۲،ج ۵،ص۳۲۸، ج۷، ص۱۰۳،ج۹، ص۱۴)
قسم سوم نیز تناسخ بوده و باطل است؛ زیرا نفس، تدبیر بدن و نطفه‌ای را به عهده می‌گیرد که مستعّد قبول تأثیر و تدبیر باشد و مستحقّ افاضه نفس از جانب واهب عقلی و مبدأ فیّاض است. این استحاق و استعداد به طور طبعی است، نه گزاف و اتفاق. اگر، هم نفس جدید و هم نفس تناسخ یافته در بدن جدید حضور به هم برسانند، در این صورت، دو نفس در یک بدن تدبیر می‌کنند و این امری محال است. اجتماع دو نفسین در این فرض، غیر قابل اجتناب است؛ زیرا بنا به فرض، از یک سو، باید انتقال صورت پذیرد، و از سوی دیگر، استعداد نطفه نیز فیض مبدأ فعّال بر نفس جدید را اقتضا می‌کند و حضور نفس تناسخ یافته نیز توان منع فیضان نفس جدید را ندارد.
محال بودن اجتماع دو نفس در یک بدن، به این دلیل است که در صورت اجتماع آن دو، یک بدن (یک موجود زنده)، دارای دو ذات مستقل می‌گردد که هرکدام به طور استقلالی یک بدن را تدبیر می‌کنند. و این امر محال است که یک شخص دو تدبیرگر داشته باشد؛ زیرا هم وجدان ما وجود دو نفس را رد می‌کند، زیرا وجدان به وجود یک نفس آگاهی و شعور دارد و هم دو تدبیر مستقل با هم تنافی دارند و در به کار بستن قوای بدنی دچار تضاد می‌گردند.(صدرالدین شیرازی،۱۳۵۴، ص۴۳۹)(صدرالدین شیرازی۱۳۷۸ ، ج ۹، ص۹)
وانگهی حدّوث نفس جدید بدین دلیل ضروری است که بدین مستعد برای قبول نفس، در آن حدّ از کمال طبیعی نیست که نفس کامل را پذیرا باشد. بنابراین، باید نفس ضعیفی در حدّ قوه (نفس هیولایی) به آن افاضه شود که این نفس از جانب مبدأ عقلی افاضه می‌شود. از اینرو، یک بدن دارای دو نفس کاملاً متضاد (یکی بالقوّه و دیگری بالفعل) می‌گردد. از سوی دیگر، با حادث شدن نفس از عنایت و فیض مبدأ فیّاض، دیگر دلیلی بر تعلّق نفس دوم بر بدن وجود ندارد.
با باطل شدن دو قسم اخیر، روشن است که دو قسم نخست ممکن است و این در حالی است که دو قسم نخست؛ «تناسخ» به شمار نمی‌آیند، نه اینکه تناسخ بوده و در عین حال، ممکن باشد.(همان، ۱۳۷۸، ج۹،ص۹)
ج- تعطیل آنی نفس:
بنابر فرض صحّت انتقال نفس از بدنی به بدن دیگر، به دلیل انفصال دو بدن از یکدیگر، نفس در حدّ فاصل دو بدن معطّل می‌گردد، و این امری محال است. البته روشن است که چون نفس در مبنای طرف داران تناسخ مادی است و از مجرّدات به شمار نمی‌آید، این اشکال قوّت می‌گیرد. اما اگر مبنای تجرّدی نفس پذیرفته شود، این اشکال وارد نمی‌شود و بلکه اشکالی مبنایی‌تر مطرح می‌گردد که عبارت است از: اتصال نفس به عالم مثال.(همان، ص۱۲)
در این مبنا، نفس جدا شده از بدن، بدون هیچ وقفه زمانی و مکانی و بی هیچ تعلّق زایدی بر ماده، به عالم مثال یا عقول متصّل می‌شود.
د-تجرّد نفس :
بحث تجرّد نفس در اول فصل توضیح داده شده است برای یادآوری مجدد در این قسمت در چند سطر آنرا توضیح می‌دهیم.
با توجه به مبنای تجرّد نفس و اینکه نفس و بدن از جهت کمال و نقص با هم متفاوت بوده و بین آنها اتحاد برقرار است.(صدرالدین شیرازی، ۱۳۵۴، ص۴۵۹)
و اینکه بدن به نفس وابسته است نه نفس به بدن، مرگ هنگامی اتفاق می‌افتد که نفس به کمال تجرّدی و فعلیت تمام خود رسیده و تعلّق خود به ماده را از دست داده باشد.
بنابراین، با مردن انسانف نقس او تعلّقش را به بدن به طور کامل از دست می‌دهد. به این دلیل، حتی به بدنهای دیگر هم تعلّق پیدا نمی‌کند ، زیرا اگر تعلّق نفس به ماده باقی مانده بود، در همان بدن اول باقی می‌ماند و اساساً مرگی اتفاق نمی‌افتاد.(همان، ص۴۶۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:49:00 ب.ظ ]




  • حالت بدون خرابی
  • حالت خرابی کم
  • حالت خرابی متوسط
  • حالت خرابی شدید

رکورد زمین­لرزه در مدت زمان­های ۲ و ۷ و۱۲ ثانیه شبیه­سازی شد. شکل ۲-۱۳ یک نمودار ساده است که پراکندگی جابجایی جانبی بیشینه را بر حسب مقادیر مختلف PGA در این سه مدت زمان نمایش می­دهد.
در نهایت منحنی شکست با بهره گرفتن از شاخص خرابی Drift، با معیار جنبش لرزه­ای PGA و با بهره گرفتن از روش شبیه­ سازی مونت کارلو[۴۵] بدست آمد. نتایج ارائه شده در شکل ۲-۱۴ نشان داد که افزایش مدت زمان جنبش زمین، مقدار خرابی برای یک PGA مشخص افزایش می­یابد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل (۲-۱۳): نمودار پراکندگی Drift بر حسب مقادیر مختلف PGA
شکل (۲-۱۴): منحنی شکنندگی برای حالت خرابی شدید بر حسب مقادیر مختلف PGA برای زمین­لرزه­هایی با مدت زمان ۲ و ۷و ۱۲ ثانیه
۲-۵-۵ مطالعات اربریک و ال­ناشی[۴۶]
اربریک و ال­ناشی در سال ۲۰۰۴، منحنی شکست را برای سازه­های بتن مسلح دارای دال تخت[۴۷] تهیه کردند. در این پژوهش، شکنندگی سازه­های دارای تعداد طبقه­ی متوسط[۴۸] بررسی شد و به عنوان نمونه یک سازه­ی ۵ طبقه­ی بتنی دارای دال تخت انتخاب شد که طبق آیین نامه­ی ACI 319- 99 طراحی شده است. روش مورد استفاده در پژوهش انجام گرفته برای تهیه ی منحنی شکست، به شکل یک فلوچارت در شکل ۲-۱۵ نمایش داده شده است.
شکل (۲-۱۵): روش مورد استفاده در این پژوهش
مهم­ترین و رایج­ترین مشکل سیستم­های دال تخت، گسیختگی در اثر برش پانچ معرفی شده است و طبق آیین نامه­ی ACI 318-99 ضخامت دال بر اساس برش پانچ محاسبه می­ شود. دراین پژوهش ضخامت دال برابر ۲۲ سانتی­متر در نظر گرفته شد. دال تخت موجود در نمونه­ مورد بررسی به شکل زیر است.
شکل (۲-۱۶): مشخصات دال تخت سازه­ی پنج طبقه در این پژوهش
تعداد ۱۰ زمین­لرزه با شدت­ها و PGA های مختلف انتخاب شد و در نهایت سازه­ی مورد بررسی با بهره گرفتن از نرم­افزار ZEUS-NL تحلیل دینامیکی غیرخطی شد. برای اعمال عدم قطعیت در مصالح، مقاومت مقاومت تسلیم فولاد و مقاومت فشردگی بتن به عنوان متغیرهای تصادفی انتخاب شدند.
شاخص خرابی در اینجا نسبت Drift بین طبقه انتخاب شد و۴ حالت خرابی کم، متوسط، زیاد و خرابی کلی تعیین و مورد بررسی قرار گرفت. محدودیت­های مربوط به حالت­های خرابی تعیین شده در جدول ۲-۱ ارائه شده است.
جدول(۲-۱): حالات خرابی و نسبت DRIFT بین طبقه­ی متناظر با آن
در ادامه برای یک سازه­ی بتن مسلح با سیستم قاب خمشی، که ویژگی­های مشابهی با نمونه­ مورد بررسی داشت، در شرایط مشابه منحنی شکست تهیه شد و بین این دو سیستم مقایسه انجام شد.
نتایج نشان دادند که در PGA یکسان، سازه­ی دارای دال تخت نسبت به سازه­ی دارای سیستم قاب خمشی آسیب­پذیری بیشتری دارد و این تفاوت در حالات خرابی پایین­تر بیشتر به چشم می­خورد. در شکل ۲-۱۷ منحنی شکست این دو سیستم با هم مقایسه شده ­اند.
شکل (۲-۱۷): مقایسه­ منحنی شکست برای سیستم دارای دال تخت و سیستم قاب خمشی
۲-۵-۶ سایر مطالعات
رین هورن، بارون و آیالا [۴۹](۲۰۰۱) برای سازه­های دارای رفتار غیرخطی منحنی شکست تهیه کردند. مدل مورد بررسی یک ساختمان ۴ طبقه­ی بتن مسلح با دیوار برشی در یک جهت انتخاب شد که در آن اثرات تغییر عواملی مانند سختی[۵۰]، مقاومت[۵۱] و میرایی[۵۲] در شکنندگی سازه بررسی شد.
در این پژوهش حالات خرابی تعریف شده توسط هوانگ و هو[۵۳] (۱۹۹۴ ) مورد استفاده قرار گرفت که شامل ۳ حالت خرابی کم، متوسط و زیاد است. شاخص خرابی نسبت Drift بین طبقه انتخاب شد و منحنی شکست از طریق تحلیل پوش­آور سازه با نرم افزار IDARC 2D بدست آمد.
نتایج نشان دادند که افزایش اندک در سختی اعضا، شکنندگی را کاهش می­دهد. تغییرات جزئی در مقاومت، تأثیر چندانی در شکنندگی نداشت ولی تغییرات هرچند کوچک در میرایی سازه، تأثیر زیادی در شکنندگی سازه داشت و با افزایش میرایی شکنندگی کاهش یافت. محققان این پژوهش اینگونه نتیجه ­گیری کردند که با افزایش میرایی، می­توان میزان جابجایی سازه و در نتیجه شکنندگی سازه را کاهش داد.
شکل­های ۲-۱۸ و ۲-۱۹ و ۲-۲۰ و ۲-۲۱ به ترتیب منحنی شکست سازه­ی مورد مطالعه، تأثیر سختی در شکنندگی، تأثیر تغییر مقاومت در شکنندگی و تأثیر تغییرات اندک میرایی در شکنندگی را نشان می­ دهند و نهایتاً در شکل ۲-۲۲ تأثیر تغییرات در میرایی را برای حالت خرابی متوسط برای درصد میرایی­های ۵% ، ۱۵% و ۲۵% در سازه­ی مورد مطالعه نمایش داده شده است.
شکل (۲-۱۸): منحنی شکنندگی سازه­ی ۴ طبقه­ی بتن مسلح دارای دیوار برشی در یک جهت
شکل (۲-۱۹): تأثیر تغییر سختی در سازه­ی ۴ طبقه ی بتن مسلح دارای دیوار برشی در یک جهت
شکل(۲-۲۰): تأثیر تغییر مقاومت در سازه­ی ۴ طبقه­ی بتن مسلح دارای دیوار برشی در یک جهت
شکل (۲-۲۲): تأثیر افزایش میرایی در سازه­ی ۴ طبقه­ی بتن مسلح دارای دیوار برشی در یک جهت
میسز، لوپز و صفار[۵۴] (۲۰۰۷) طی مطالعه­ ای، برای سازه­های بتنی دارای دیوار برشی در پورتوریکو منحنی شکست تهیه کردند. تحقیق بر روی سازه­های میان طبقه صورت گرفت و برای این هدف ۲۶ مدل بین ۳ تا ۱۰ طبقه انتخاب شد. ۲ زمین لرزه­ی مصنوعی[۵۵] با توجه به شرایط ژئولوژیکی پورتوریکو ایجاد شد و همچنین از ۳ زمین­لرزه­ی مهم که در گذشته اتفاق افتاده بود، استفاده شد که شامل زلزله­های ایمپریال والی[۵۶]، نورتریج[۵۷] و زلزله­ی سان سالوادور[۵۸] بود. مدل­ها برمبنای دستورالعمل LARZ به صورت عددی تحلیل شدند(لوپز، ۱۹۸۸).
مدل مورد نظر یک درجه انتقالی هرکف و یک درجه انتقالی در هر گره داشت. رفتار غیرخطی دیوار طبق توصیه­ی هوداجانتو ۱۹۷۱، به صورت رفتار غیرخطی برشی و خمشی تعریف شد. مقطع عرضی دیوار برشی مدل­های بررسی شده در شکل ۲-۲۳ نمایش داده شده است.
شکل(۲-۲۳): مقطع عرضی دیوار برشی بکار رفته در مدل­های مورد بررسی
در این پژوهش شاخص خرابی نسبت Drift بین طبقه انتخاب شد و از محدودیت­های خرابی معرفی شده توسط الگان[۵۹] برای تعیین حالات خرابی استفاده شد که دارای ۴ درجه­ خرابی کم، خرابی متوسط، خرابی گسترده و خرابی کلی می­باشد.
۲۶ مدل را تحت ۵ زمین­لرزه قرار دادند، در حالت کلی ۱۳۰ مدل به دست آمد و سپس این مدل­ها را تحلیل کردند. تعداد مدل­هایی که به هر حالت خرابی تعیین شده، رسید و یا از آن عبور کرد، تعیین شد که نتایج در جدول ۲-۲ آمده است.
در مرحله­ بعد با بهره گرفتن از اطلاعات موجود در جدول شماره­ ۲-۲، احتمال رسیدن یا فراگذشت مدل­های بررسی شده به حالات خرابی، از طریق تقسیم کردن تعداد مدل­هایی که به یک حالت خرابی خاص رسیدند یا از آن عبور کردند به تعداد کل مدل­ها، به صورت درصد محاسبه شد( جدول ۲-۳) . مقادیر به دست آمده همان توزیع تجمعی هر حالت خرابی بود و در نتیجه نقطه­های لازم برای تهیه­ منحنی شکست با این روش به دست آمد.
جدول (۲-۲): حالات خرابی به­وقوع پیوسته طبق حالات خرابی الگان
شکل (۲-۲۱): تأثیر تغییرات اندک در میرایی در سازه­ی ۴ طبقه­ی بتن مسلح دارای دیوار برشی در یک جهت
جدول (۲-۳): احتمال وقوع خرابی با بهره گرفتن از حالات خرابی الگان
به عنوان مثال با توجه به جدول شماره­ ۲-۳ در شتاب مبنای g 3/0 احتمال اینکه مدل­های مورد بررسی به حالت خرابی متوسط برسند یا از آن عبور کنند، برابر ۷% می­باشد.
نهایتاً بعد از انجام این مراحل منحنی شکست برای این مدل­ها به دست آمد. علاوه بر آن منحنی شکست براساس دستورالعمل HAZUS و حالات خرابی معرفی شده در آن نیز بدست آمد. مقایسه نتایج نشان داد که منحنی­های بدست آمده با محدودیت­های الگان و HAZUS تطابق خوبی با هم داشتند؛ علاوه بر آن محدودیت­های معرفی شده در HAZUS، نتایج منطقی­تری داشتند.
شکل ۲-۲۴ منحنی­های شکست به دست آمده از طریق محدودیت­های الگان برای ۴ حالت خرابی را نمایش می­دهد، شکل ۲-۲۵ منحنی­های به دست آمده طبق دستورالعمل HAZUS است و نهایتاً در شکل ۲-۲۶ این دو دسته منحنی با هم مقایسه شده ­اند. نتایج به دست آمده از دو روش، در حالت خرابی کلی اختلاف بیشتری را نشان می­دهد که محققان این پژوهش اعتقاد داشتند این اختلاف از تفاوت بین محدوده­های انتخاب شده توسط الگان و HAZUS ناشی می شود.
شکل (۲-۲۴): منحنی شکست برای مدل­های مورد بررسی طبق محدودیت­های الگان
شکل (۲-۲۵): منحنی شکست برای مدل­های مورد بررسی طبق محدودیت­های HAZUS
شکل (۲-۲۶): مقایسه بین منحنی شکست برای مدل­های مورد بررسی طبق محدودیت­های الگان وHAZUS
در سال ۲۰۰۹، زنتر[۶۰] در مطالعه­ ای برای تجهیزات هسته­ای منحنی شکست تهیه کرد. در این پژوهش از روش­های عددی[۶۱] برای تهیه­ منحنی شکست استفاده شد و پارامتر PGA به عنوان شدت زمین­لرزه انتخاب شد. عدم قطعیت در بارگذاری لرزه­ای، از طریق مدل کردن جنبش ورودی زمین به عنوان یک فرایند تصادفی و عدم قطعیت در خاک، از طریق مدل­سازی خاک با فنر معادل اعمال شد که در آن ضریب سختی فنر به عنوان متغیر تصادفی معرفی شده و در نهایت عدم قطعیت در مصالح، به صورت تعریف ماتریس­های جرم، سختی و میرایی به شکل ماتریس­های تصادفی در نظرگرفته شد.
محمدصادق معرفت و همکاران (۱۳۸۷ هجری شمسی) طی پژوهشی، برای ساختمان­های بتن مسلح متداول در شهر تهران منحنی شکنندگی تهیه کردند. در این تحقیق ۶ نمونه قاب ۵ طبقه که تعداد طول دهانه­های آنها متفاوت بود، به عنوان نمونه­ مورد بررسی انتخاب شدند و ۱۷ رکورد زلزله از ایران و جهان انتخاب شدند. اطلاعات مربوط به مشخصات نمونه ها در جدول ۲-۴ ارائه شده است.
جدول(۲-۴): مشخصات ساختمان­های نمونه (محمدصادق معرفت و همکاران ۱۳۸۷ )
در این تحقیق دو سطح خرابی بهره برداری آنی و آستانه­ فروریزش در نظر گرفته شد و شاخص خرابی، بیشترین مقدار Drift انتخاب شد(مراد سردار، ۲۰۰۶ و جووانوسکا، ۲۰۰۰). نمونه­های مورد مطالعه توسط نرم­افزار Perform-3D تحلیل دینامیکی شده و در نهایت منحنی­های شکست بدست آمد.
در شکل­های ۲-۲۷ و ۲-۲۸ به ترتیب منحنی­های شکست مربوط به حالت بهره برداری آنی و آستانه­ فروریزش را نمایش می­ دهند.
نتایج به دست آمده و بررسی منحنی­ های شکست به دست آمده نشان دادند که ساختمان ­های مسکونی شهر تهران که در این پژوهش بررسی شدند تحت اثر زلزله­ی مبنای طرح آسیب جدی می­بینند و بیش از ۸۰% آنها تا مرز فروریزش تخریب می­شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:48:00 ب.ظ ]




۵- ساختن ابعاد انسانی
با دیدی وسیع‌تر می‌توان گفت تربیت وظیفه دارد سه جنبه آدمی را بسازد: تن، مغز، روان. بدان گونه که در سایه آن فرد موفق به ایجاد رابطه‌ی صحیح بین خود و خدا و جهان گردد، در جنبه فردی میل وصول به ارزش‌های عالی، قدرت ابتکار و تصمیم‌گیری در او پدید آمده و زندگی‌اش بر اساس معیارها و ضوابط اندیشیده، مبتنی بر استقلال شخصیت، رعایت عدالت، شناخت زیبا و انتخاب احسن گردد. در جنبه اجتماعی زندگیش بر کنار از هر گونه پیش‌ داوری‌ها و مبتنی بر اخلاق و فضایل انسانیت شود انسانی گردد که در راه جامعه بوده و برای جامعه عضو مفید و مؤثر باشد. [۲۴]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فصل دوم:
نقش خانواده در تربیت مذهبی کودک
مقدمه
تا وقتی که افراد به واسطه‌ی دوران کودکی، خود را شخصی آسیب‌دیده یا معلول می‌دانند، هرگز نمی‌توانند درک کنند که کودکی‌شان چگونه بر الگوهای رفتاری و فکری بزرگسالی‌شان به صورت غیرمحسوس تأثیر گذاشته است. این افراد به طور معمول به عنوان قربانی، بزرگسالی هستند که کودکی بدی داشته بنابراین با عزت نفس پایین و از یک خانواده‌ی ناکارآمد شناخته می‌شوند. آن‌ها متوجه نیستند که برخی از واکنش‌های هیجانی مخرب و تمایلات منفی‌شان در واقع پاسخ‌هایی طبیعی به درگیری‌های ناخوشایند کودکی است. نمی‌فهمند که بسیاری از جنبه‌های زندگی بزرگسالی‌شان، تکرار فعالیت‌های ناخوشایند کودکی است تا بدین وسیله آرزوها و صدمات عمیق کودکی را ترمیم کنند. مشکلات زندگی، آن‌ها را وادار کرده باور کنند که نه آن‌ها و نه وضعیت زندگی‌شان بهبود پیدا نمی‌کند و درک نمی‌کنند که برای ساختن یک زندگی خوب، قدرت و حق انتخاب دارند. [۲۵]
اهمیت تعلیم و تربیت در خانواده
خانواده اولین و مهم‌ترین و پربرکت‌ترین نهاد اجتماعی در تاریخ فرهنگ در تمدن انسانی است. خانواده، کانونی است که باید برای حفظ حرمت و کرامت انسان و تأمین سلامت جسمانی و روانی و رشد معنوی او استحکام یابد. قوام خانواده به منظور تداوم انسجام جامعه و تأمین محیطی سالم برای زیستن انسان‌ها ضرورتی انکار ناپذیر است.[۲۶]
یکی دیگر از مباحث مهم در قلمرو روان شناسی تربیتی، بررسی نقش تربیتی اولین مربیان و معلمان کودکان، یعنی «پدر و مادر» از همان ابتدای اندیشه‌ی فرزند آوری است؛ چرا که شخصیت افراد در خانه و کانون خانواده شکل می‌گیرد. تولد فرزند در خانواده، بزرگترین موهبت و فرزند هبه‌ی خداوندی است، لذا مهم‌ترین رسالت والدین تعلیم و تربیت صحیح و شکوفا ساختن استعدادهای بالقوه‌ این امانت الهی است.[۲۷]
روان‌شناسان تعلیم و تربیت معتقد هستند که والدین و مسئولین تعلیم و تربیت باید استعدادهای کودکان را بشناسند و برای کشف و تقویت و پرورش آن استعدادها کوشش کنند.اعتقاد این افراد است که اخلاق در فطرت کودک نهفته و والدین تنها پرورش‌دهنده‌ی اخلاق هستند نه یاددهنده. کودک بالفطره راستگو، بامحبت و درست‌کار است. بزرگ‌ترها و محیط از او چیز دیگری می‌سازند. بنابراین سرمشق گرفتن از دیگران و قرار گرفتن در محیط سالم و مناسب و رفتار دیگران با او می‌تواند در تعلیم و تربیت او مؤثر باشد. [۲۸]
پایه و اساس روابط درون خانوادگی بر محور رابطه زن و شوهر (پدر و مادر) استوار است. رابطه خوشایند و آرام بخش زن‌ها و شوهرها نه تنها مناسب‌ترین بستر رشد و شکوفایی و تعالی شخصیت آن را فراهم می کند، بلکه چنین رابطه‌ای بین، پدرها و مادرها، نیاز همیشه‌ی فرزندان به رابطه‌ی گرم و خوشایند و دوست داشتنی با والدین خود تأمین می کند.
اعمال و رفتار پدر و مادر نیز در تعلیم و تربیت مؤثر است. کودکان چگونه زیستن و چگونه معاشرت کردن را از پدر و مادر خود می‌آموزند. بهتر است پدر و مادر در منشأ تخلفات و اشتباه فرزندان، خود را مورد کاوش قرار دهند. پدر و مادر اگر با رفتار خودشان و انجام کارهای شایسته، فرزندان خود را تربیت کنند، موفق خواهند بود. [۲۹]
اهمیت و ضرورت تربیت در ظاهر ساختن کمالات باطنی و برای به فعالیت درآوردن استعدادهای درونی انسان می‌باشد چرا که بشر بدون تعلیم و تربیت هرگز به کمال لایق انسانیت نمی‌رسد و در راهی که شایسته‌ی مقام اوست قرار نمی‌گیرد. مربی یا والدین باید استعدادها را شکوفا کرده و آن‌ها را به طور هماهنگ پرورش دهند و از قوه به فعلیت درآورند. تربیت باید براساس سرشت واقعی و فطرت حقیقی افراد باشد و تمام خواسته‌های طبیعی انسان را بشناسد و سپس در مقام تربیت، همه‌ی آن‌ها را پرورش داده و ارضاء نماید.[۳۰]
یکی از اشتباهات بزرگ آن است که گمان شود باید کودکان را به حال خود واگذاشت تا آزادانه از تمایلات خود پیروی کنند. دلیل این اشتباه آن است که گمان می‌شود کودک باید براساس آزادی و استقلال تربیت شود. ولی آزادی در تربیت، تاحدودی خوب است و کم‌تر کسی پیدا می‌شود که در کودکی آزادانه از تمایلات خود پیروی کرده باشد و در دوران بزرگسالی هم بتواند تمایلات خود را تعدیل نماید.
متأسفانه بسیاری از والدین تربیت را پند و اندرز و امر و نهی می‌دانند و گمان می‌کنند که فقط هنگامی که با بچه‌ها مشغول صحبت هستند به تربیت آنان اشتغال دارند و گاهی می‌پندارند که در غیر از مواقعی که به نصیحت و پند و اندرز کودک نمی‌پردازند، کودک از پرورش باز می‌ماند، از همین نظر است که آنان کودک خردسال را تربیت‌پذیر نمی‌دانند. از این‌رو، آنان تربیت را از زمانی آغاز می‌کنند که بچه به سن رشد و تمیز رسیده و به اصطلاح خوب و بد را می‌فهمد در صورتی که این عقیده به طور کامل اشتباه است. بنابراین والدین وظیفه دارند که ابتدا خود را اصلاح و در رفع عیوب خویش بکوشند و سپس به پرورش فرزندان خود بپردازند. [۳۱]
کودک نخستین درس حب و بغض را در منزل فرا می‌گیرد، وقتی محیط خانه سالم و از عاطفه و محبت اشباع شده باشد، وجدان کودک رشد مطلوب خود را آغاز می‌کند، و احساس حمایت و امنیت و به آزادی عمل دست می‌یابد. چون احساس می‌کند افرادی که در محیط او هستند رفتار او را درک می‌کنند و به او عاطفه نشان می‌دهند و به همین جهت کودک از بسیاری عقده‌های روانی و سرخوردگی تمایلات مصون است، و با عقلی سالم تربیت می‌شود. از مطالعه‌ی برخی حالات عصبی و روانی استفاده می‌شود که ریشه‌های آن، رفتارهای ناهنجار پدر و مادر نسبت به کودک به خصوص در سال‌های اول کودکی است، و اعمال آن دو ناخودآگاه در کودک اثر می‌گذارد، مادری که کودک خود را می‌ترساند فردی جبون و ترسو تربیت می‌کند. با این عمل مقاومت در برابر مشکلات و عشق و علاقه‌ به شجاعت را در او می‌کشد. [۳۲]
نظم خانه و نظم آن چه در پیرامون کودک قرار گرفته از قبیل وسایل منزل، دارای اثر عمیقی در ایجاد قریحه و ذوق زیبایی در کودک است. وقتی محیط کودک را تصویرهای زیبا و زندگی منظم و باغ‌های مرتب و لباس‌های خوش‌آیندی – که افراد خانواده در بردارند- احاطه نماید، ذوق کودک را به زیبایی برانگیخته و انس و علاقه‌ی ریشه‌دار حب جمال را در او به ثمر می‌رساند.
کودک دین خانواده را می‌پذیرد و دین در رفتار و افکار و دید او در زندگی مؤثر خواهد بود. پیامبر گرامی اسلام e می‌فرماید:
«کل مولدٍ یولد علی الفطره حتی یکون ابواه یهودانه و ینصرانه[۳۳]؛ هر کودک و نوزادی به دین فطرت (اسلام) متولد می‌شود. جز آن که پدر و مادر او را به یهودیت و نصرانیت گرایش می‌دهند و از راه فطرت منحرف می‌سازند.»
رسول اکرمe دین و رفتار کودک را به گونه‌ای می‌نگرد که آن را پیوسته به افکار و وسعت معارف و بینش پدر و مادر می‌داند. پس کودک به خوشی‌ها و ناخوشی‌های خانواده مربوط می‌شود و میان او و خانواده‌اش رابطه وجدانی برقرار است.
کودک در خانه متولد می‌شود، رعایت کردن قوانین را از خانواده و پدر و مادر کسب می‌کند و آن دو هستند که به تربیت کودک قیام می‌کنند تا به مرحله رشد برسد. خانواده گاهی از پدر و مادر به اضافه‌ی برادران و خواهران و گاهی دیگران تشکیل می‌شود. [۳۴]
خانواده یک محیط طبیعی است که تربیت کودک را به عهده گرفته است، چون غریزه‌ی پدری و مادری، والدین را وادار می‌کند که به خصوص در سال‌های اول، مراقب کودک باشند. دوران کودکی بشر از دوران کودکی حیوان بیشتر است، و در مدت بسیار طولانی کودک نیازمند مراقبت و صیانت پدر و مادر می‌باشد، سال‌های اول کودکی از نظر ایجاد تشکیلات جسمانی و عقلانی وجدانی و اخلاقی، بسیار اهمیت دارد. زیرا روان‌شناسان معتقدند که مرحله‌ی کودکی تحت‌تأثیر هر امری است که او را احاطه کرده است و قابلیت انعطاف او در این مرحله بیش از مراحل دیگر است.
خانواده کانون حفظ سنن ملی، اخلاقی و مرکز رشد عواطف و احساسات است و جایگاهی برای حمایت از انسان می‌باشد. خانواده از زن و شوهر و کودکان حاصله از ازدواج حمایت می‌کند. کسانی که از حمایت خانواده برخوردار نیستند، بی‌پناهند و در معرض فساد، تباهی و بیهودگی قرار می‌گیرند. کودکانی که بدون خانواده بزرگ می‌شوند دارای کمبودهای عاطفی و اخلاقی فراوانی هستند. زن و مردی که از کانون گرم خانوادگی بی‌بهره‌اند اغلب با فساد و تیره روزی هم آغوشند.[۳۵]
کودک تحت‌تأثیر تمام انگیزه‌های خانوادگی است. رفتار او از خانواده درست می‌شود او در خانواده با زبان و لهجه‌ای که پدر و مادر و افراد دیگر صحبت می‌کنند سخن می‌گوید که به طور معمول آن را در زبان فارسی، زبان مادری می‌گویند. به مجرد این که کودک، لغت و زبان مادری را فرا گرفت از طریق مکالمه و گفتگو افکار و آراء زیادی از خانواده به او منتقل می‌شود، و معارف و اطلاعات او، هم‌سطح با افکار خانواده پیش می‌رود. رشد جسمانی کودک نیز تحت تأثیر محیط خانوادگی و شرایط زندگی است: فقر یا ثروت، فراوانی اسباب و وسایل بهداشتی و … در رشد جسمانی کودک مؤثر است. [۳۶]
نقش خانواده در تربیت فرزند
یکی از نیازهای اساسی والدین در امر تربیت و پرورش اخلاقی کودکان، برقراری ارتباط سالم با آن‌هاست. ارتباط صحیح بین پدرها و مادرها در روابط سالم آنان با کودکان، اولین و مهم‌ترین زمینه‌ی رشد و پرورش اخلاقی نونهالان است.
بهترین ملاک و معیاری که براساس آن تربیت و کیفیت پرورش اخلاقی کودکان را می‌توان مورد ارزیابی و دقت‌نظر قرار داد همان شبکه‌ی ارتباطی اعضای خانواده با یکدیگر است. به همین اعتبار خانواده را امروزه به «سیستم ارتباطی» تعریف می‌کنند که سلامت جامعه بازتابی از سلامتی سیستم ارتباطی خانواده است، زیرا جامعه‌ی سالم، بدون روابط سالم درون خانواده‌ها امکان‌پذیر نیست. [۳۷]
خانواده به عنوان اساسی‌ترین نهاد، وظیفه‌ی «جامعه‌پذیری کردن» کودکان و هنجار نمودن آن‌ها با فرهنگ اجتماع را برعهده دارد. درست در همین رابطه است که خانواده پلی میان فرد و جامعه می‌شود تا آن‌ها را به هم ربط دهد. علاوه بر تأمین نیازهای انسانی کودک، اجتماعی کردن او به ویژه در سال‌های حساس آغاز زندگی، امری حیاتی محسوب می‌شود. [۳۸]
خانواده تحت شرایط صمیمی می‌بایست کودکان را آماده سازد تا توانایی‌های بالقوه خود را شناسایی کنند و سرانجام در مراحل بلوغ و نوجوانی بتوانند نقش‌های سودمندی را در جامعه برعهده گیرند. کودکان در همین فرایند جامعه‌پذیری در خانواده است که از طریق امر و نهی والدین، تقلید و همانندسازی را که از مهم‌ترین شیوه‌های انتقال ارزش‌ها، هنجارها، سنت‌های اجتماعی است، یاد می‌گیرند. در واقع کودکان در خلال مراحل رشد خود و در کانون خانواده، می‌آموزند که چه چیزهایی درست و چه چیزهایی نادرست هستند و به قول معروف خوب را از بد تشخیص می‌دهند. بنابراین ملاک‌های اخلاقی، سنتی و فرهنگی خانواده، تعیین‌کننده‌ی ارزش‌های بد و خوب او می‌شوند.
علاوه بر تعارضات و اختلافات خانوادگی، کانون سرد و بی‌روح و تهی از عاطفه‌ی یک خانواده نیز می‌تواند اثرات نامطلوبی بر کج‌روی‌های فرزندان برجای گذارد. بی‌تردید ریشه‌ی موفقیت‌ها و ناکامی‌های فردی و اجتماعی هرکس از کانون خانواده نشأت می‌گیرد. در واقع یکی از عوامل مؤثر در خودباوری و اتکا به نفس که رفتارهای مختلف فرد انعکاس می‌یابد، خانواده است. [۳۹]
محیط خانواده در صورتی برای رشد و تکامل افراد آن مناسب است که در آن روابط زوجین مبتنی بر بهداشت روانی باشد. یعنی زن و مرد از جایگاه و نقش خود راضی و خشنود بوده و هریک برای همسر خود اهمیت بسیاری قائل باشند و تأمین نیازهای همسر خود را در اولویت قرار دهند. محبت و صمیمیت بین آن‌ها حاکم بوده و اگر اختلافی بین آن‌ها پیش آید در نهایت موجب شکوفایی زندگی و شخصیت آن‌ها و استحکام پیوند درونی آن‌ها بشود. [۴۰]
از نظر اسلامی خانواده نخستین محیط اجتناب‌ناپذیر و حتمی است که کودک با آن تماس می‌گیرد. محیطی که طفل لاجرم در آن چشم گشوده و رشد خویش را آغاز می‌کند. کودک از هنگام تولد با خانواده‌اش در تماس است و در این سال‌ها براثر تماس نزدیک و دائمی با خانواده، این کانون بزرگ نقش قابل ملاحظه‌ای در سازندگی شخصیت و سلوک وی دارد. [۴۱]
بدین جهت دانشمندان مسلمان به ارزش کانون خانواده توجه داشته و اهمیت نقشی را که در خانواده در سعادت کودک بازی می‌کند، خاطرنشان ساخته‌اند. غزالی کودک را امانتی در دست پدر و مادر می‌داند که هم‌چون موم از همه‌ی نقش‌ها خالی است و پدر و مادرند که او را به شقاوت یا سعادت رسانده و هر تخمی را که بخواهند در زمین پاک دل وی می‌رویانند.[۴۲]
نقش مادر در تربیت فرزند
روان شناسان و دست اندرکاران علوم اجتماعی و انسانی معتقدند که بخش اعظمی از شکل‌گیری یک شخصیت سالم قبل از این که فرد وارد جامعه شود در خانواده و دامن والدین به خصوص مادر صورت می‌گیرد. مادر امروز همان کودک دیروز است که در دامان مادری دیگر رشد کرده و زمینه‌های پرورش نسل بعدی از جامعه فردا را فراهم می‌آورد.[۴۳]
نقش تربیتی مادر نسبت به کودک، بسیار حساس است، این امر از ضروریات و بدیهیات است. طفل همان‌گونه که از شیره‌ی جان مادر تغذیه می‌کند و همان‌گونه که از راه وراثت، اوصاف و خصائلی را از مادر می‌گیرد و همان‌گونه که به صورت مادرزادی نیز متأثر از وجود اوست تحت‌تأثیر خلقیات مادر نیز هست.
مادران خشن، نسبت به کودکان، اثرات سوئی می‌بخشند و مادران خوش‌اخلاق، برای کودکان فرشته رحمت هستند. این‌گونه مادرانند که اگر مایه‌ای از کمال و معنویت داشته باشند می‌توانند بزرگ‌ترین معلم و مربی برای فرزندان خود بشوند و بهترین و پسندیده‌ترین فضایل اخلاقی را به آن‌ها منتقل سازند. [۴۴]
کلاس تعلیم و تربیت این مادران با کلاس‌های درس معمولی فرق دارد. کلاس مقدس این مادران خود زندگی است شیردادن و لای‌لای کردن و تنظیف و تطهیر کودکان و کلمات و جملاتی که شکسته شکسته بین آن‌ها رد و بدل می‌شود واکنش‌هایی که مادر در مقابل گریه‌ها و قهرها و خطاها و اذیت‌ها و به خصوص بازی‌های بچه‌ نشان می‌دهد، همه و همه از برنامه‌های همین کلاس است. [۴۵]
یکی از اساسی‌ترین و با اهمیت‌ترین و شاید هیجان‌انگیزترین مسائلی که بشر، طی سال‌های متمادی تجربه کرده است همین رابطه‌ی بین مادر و کودکان است. اگر این رابطه صحیح باشد بر دیگر روابط کودک اثر گذارده و در برقراری یک رابطه صحیح با اجتماع مؤثر خواهد بود. تمام مادران سعی دارند که این مناسبات در یک مجرای صحیح و هماهنگ شکل بگیرد آن‌ها می‌کوشند تا این رابطه نه تنها از طرف آنان برقرار شود بلکه کودک نیز در برقراری آن فعال باشد. ولی اغلب این کوشش با شکست روبه‌رو می‌شود. باید گفت که این عدم‌موفقیت نه به دلیل عدم‌توانایی مادر است؛ بلکه به نوع شخصیت کودک نیز بستگی دارد. لذا هرچه مادر از خصوصیات رفتاری کودک در مراحل مختلف آگاهی بیشتر داشته باشد بهتر می‌تواند وظیفه خود را در ارتباط با فرزندش انجام دهد. [۴۶]
رابطه‌ی مادر و کودک در هر سنی باید رابطه‌ی طبیعی باشد مراقبت بیش از حد، موجب وابستگی می‌شود، توجه نکردن و طرد کردن کودک نیز موجب عقده‌های روانی کودک می‌گردد. رابطه‌ی مادر و کودک را می‌توان به رابطه‌ی باغبان و گل تشبیه کرده آب دادن بیش از حدّ و آب ندادن، هر دو موجب پژمرده شدن گل می‌شود. هنر مادر در این است که چه موقع و به چه میزان به فرزند خود رسیدگی کند.[۴۷]
رفتار مادر با کودک باید همیشه توأم با شادی باشد، لباس‌های شاد بپوشد و با کودک خود بگوید و بخندد. بعضی از مادران به این مطلب توجه ندارند و تصور می‌کنند که کودک باید شادی آفرین باشد و متأسفانه از داشتن فرزند، شکایت می‌کنند. وظیفه‌ی مادر این است که شادمانی را در خانه و خانواده به وجود آورد.[۴۸]
یکی از کارهایی که مادران با فرزندان می‌کنند بازی دادن آن‌هاست. طبیعی‌ترین و نشاط‌انگیزترین حالات مادر و کودک، همین حالت است در همین حالت است که مادر می‌تواند منتقل کننده‌ی ارزش‌های اخلاقی و معنوی انسانی و اسلامی به کودک باشد. [۴۹]
اصولی در تربیت دینی فرزند توسط مادر
در امر تربیت مذهبی باید دانسته شود که مادر نقش بسزایی دارد من جمله در سه اصل ۱- اصل آگاهی و معرفت ۲- اصل شور و احساس ۳- اصل رفتار و عمل؛
۱- اصل آگاهی و معرفت
کودک قادر به درک همه‌ی مسائل و جوانب مربوط به مذهب نمی‌باشد و همه‌چیز را درک نمی‌کند. ولی این نکته باید موردنظر باشد که به میزان توانایی و درک مطالب و فهم او مسائل را باید به او عرضه کرد. به حساب این که او خردسال است و هنوز وقت بسیاری برای متدین شدن دارد مادر نباید کار او را به تعطیل و مسامحه بیندازد. [۵۰]
۲- اصل شور و احساس
مادر بایستی کم و بیش کودک خود را با اجتماعات مذهبی آشنا سازد. در مراسم و عزاداری‌های خاص، در دعاهای دسته‌جمعی، در سرودها و مراثی، در عبادت‌های جمعی مثل نمازهای جمعه و جماعت شرکت دهد. کم و بیش هیجانات، شادی‌ها، اشک‌ها و آه و ناله‌ها را ببیند و این امر در برانگیختن عواطف و شور مذهبی طفل مؤثر است و هم چنین ذکر داستان‌های مذهبی در این راه نیز مؤثر خواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:48:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم