کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو

 



چنانچه در فوق اشاره شده حقوق بین الملل در آغاز از حقوق اقلیت‏ها در پرتو حمایت کلی از حقوق افراد بشر و اصل عدم تبعیض پشتیبانی نمود، اما به تدریج مشخص گردید که حمایت کلی پاسخگوی نیازهای آنان نیست و باید بخشی از نیازهای واقعی آنان را در تعلق و وابستگی به گروهی که آنان را از اکثریت متمایز ساخته و به آن هویت می‏دهد، جستجو کرد. در سالهای اخیر، ‌به دلیل بالا گرفتن تنش‏های قومی، نژادی، و مذهبی سازمان ملل متحد توجه خاص به حقوق اقلیت‏ها نشان داد. از زمان تشکیل سازمان ملل متحد به این طرف، می‏توان اعلامیه‏ی موسم به حقوق اشخاص متعلق به اقلیت‏های ملی، قومی، دینی یا زبانی مصوب ۱۸ دسامبر ۱۹۹۲ مجمع عمومی سازمان ملل را که به روش وفاق عام تصویب شد. مهمترین گام در شناسایی حقوق اقلیت‏ها و حقوق هویت آنان دانست. این اعلامیه که در حال حاضر تنها سند بین المللی حمایت کننده ازاقلیت‏ها به شمارمی رود، در واقع تحت تاثیر و با الهام ازماده ۲۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی به توسعه‏ی نظام حمایت از اقلیت‏ها می‏پردازد اصل برابری و عدم تبعیض در این اعلامیه، همانند سایر اسناد سابق به شکل بارزی نمایان است. در مقدمه‏ی اعلامیه به احترام به حقوق بشر و آزادی‏های اساسی برای همه بدون تبعیض براساس نژاد، جنس، زبان یا مذهب و برابری حقوق مردان و زنان و ملت‏ها از بزرگ و کوچک تاکیدمجدد شده است و براساس بند اول ماده ۴ اعلامیه دولت‏ها موظفند اقدام لازم را در جهت تامین کل و موثر تمامی حقوق بشر و آزادی‏های اساسی اشخاص متعلق به اقلیت ها، بدون تبعیض و در شرایط کاملا مساوی در برابر قانون اتخاذ نمایند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با توجه به مراتب مذکور به نظر می‏رسد که حقوق بین المللی از اقلیت‏های دینی و مذهبی درهر مکان به صورت غیر مستقیم حمایت می‏کند ؛ یعنی بدون مشخص کردن گروه ها، با اعطای برخی از حقوق خاص به افراد گروه‏های اقلیت از آنها حمایت می‏کند. این حمایت در چارچوبی فردگرایانه صورت می‏گیرد که البته این رویکرد درهمه ابعاد حقوق بشر به چشم می‏خورد. براساس این، هیچ سند حقوقی بین المللی را نمی‏توان یافت که ازاقلیت‏های دینی مسلمان و یا غیر مسلمان نام برده و به طور مستقیم حمایت به عمل آورد، بلکه به صورت غیر مستقیم و درچارچوب عام اقلیت‏های دینی از آنان حمایت کرده است لذا با توجه به موضوع پایان نامه‏ی حاضر آنچه که می‏توان ازاین مقررات بنی المللی استفاده کرد آن است که این اسناد و موازین و مواثیق بین المللی را می‏توان در جهت تایید مسئولیت دولت و بیت المال در حقوق کیفری ایران برای توجیه قانونی پرداخت دیه‏ی غی مسلمانان و بیگانگان ساکن در قلمرو کشور جمهوری اسلامی ایران چه به صورت دایم یا موقت قرار داد. ضمن آنکه ایران به اکثر این اسناد و مواثیق بین المللی پیوسته است و ناچار است که در قوانین داخلی آنها را رعایت کند. صرفنظراز آنکه دین مبین اسلام و آموزه‏های فقهی از غیر مسلمانان در چارچوب قرار دادهای خاصی حمایت کرده و مسلمانان را از تعرض به جان و مال و ناموس آنها باز داشته است. این حمایت هم از شامل اقلیت‏های دینی شناخته شده در اسلام می‏گردد که درچارچوب قرار داد ذمه می‏باشد و هم ازدیگر غیر مسلمانان حمایت شده است که داخل در عقد امان یا زنهار و یازمام می‏گردد که ازاشخاص مذکور در فقه اسلامی به عنوان کافر مستامن تعبیر میگردد.
پس از آنکه با مبانی نظری، فقهی و قانونی توجیه کننده مسئولیت بیت المال مسلمین در قبال دیه غیر مسلمانان و بیگانگان از دیدگاه فقه و حقوق آشنا گردیدیم، شایسته است که به طرح دیدگاه هایی که بااستفاده ازاین مبانی و سایر ادله فقهی و حقوقی می‏توان استنتاج و ارائه کرد، بپردازیم. موضوع بحث پایانی این فصل طرح دیدگاه‏ها وم بیان اقوال و نظریه‏های موجود در این مقام و تجزیه و تحلیل ادله‏ی موافقان و مخالفان مسئولیت بیت المال و ارزیابی آنها و ارائه دیدگاه برتر در این زمینه خواهد بود.
۲-۵٫ مبحث چهارم: طرح دیدگاه‏ها
درابتدای فصل بیان کردیم که در خصوص مسئولیت بیت المال در قبال دیه غیر مسلمانان و بیگانگانی که در قلمرو کشور جمهوری اسلامی ایران به صورت دایم یا موقت اقامت و یاتردد می‏ نمایند، از ادله و روایات و قواعد فقهی مرتبط، سه دیدگاه قابل استنتاج است: دیدگاه اول، آن است که تفاوتی بین کافرو مسلمان وجود ندارد و همانطوری که بیت المال نسبت به مسلمان مسئولیت دارد نسبت به غیر مسلمان و بیگانه نیز مسئولیت داشته باشد. دیدگاه دوم آن است که بیت المال مسلمین مسئولیتی در قبال کفارو غیر مسلمانان و بیگانگان نداشته باشد. بالاخره دیدگاه سوم، آن است. بیت المال مسلمین به واسطه‏ی قرار داد ذمه فقط در مورد کفار ذمی مسئولیت داشته باشد. اینکه زمان آن رسیده است که به طرح هر یک ازدیدگاه‏ها و ادله‏ی موافقان و مخالفان مسئولیت بیت المال در قبال دیه‏ی بیگانگان و غیر مسلمانان پرداخته و ضمن ارزیابی ادله‏ی مذکور دیدگاه منتخب و نظریه‏ی مختار را را ارائه نماییم. بدیهی است در طرح دیدگاه‏های مذکور از قواعد فقهی بویژه از قواعد‏ی که در توجیه مبانی مسئولیت بیت المال در قبال دیه‏ی کفار و غیر مسلمانان و بیگانگان به آنها استناد کرده و از حقوق کیفری عمومی و اختصاصی ایران یعنی قانون مجازات اسلامی به خصوص مواد مرتبط با مسئولیت بیت المال استفاده خواهیم کرد.
۲-۵-۱٫ ادله‌ی فقهی موافقان مسئولیت بیت المال
همانطوری که بیان گردید دیدگاه اول براین نظر استوار است که هر گاه شخص غیر مسلمان و بیگانه در قلمرو جمهوری اسلامی ایران مرتکب قتل یا جنایتی شود که اگر مسلمان آن را مرتکب می‏شدمسئولیت برعهده‏ی بیت المال بود، پرداخت دیه برعهده‏ی بیت المال باشد. و نیزاگر غیر مسلمان و یا بیگانه کشته و یا مجروح گردد و مورد از مواردی باشد که اگر مجنی علیه مسلمان می‏بود، دیه بر عهده‏ی بیت المال قرار می‏گرفت، در این جا هم دیه بر عهده‏ی بیت المال باشد. از این دیدگاه می‏توان به عنوان موافقان مسئولیت بیت المال در قبال پرداخت دیه‏ی غیر مسلمانان و بیگانگان یاد نمود.دلایلی که با تکیه برقواعد فقهی و اصول حقوق بین الملل خصوصی و حقوق کیفری عمومی و اختصاصی‏جمهوری اسلامی ایران یعنی قانون مجازات اسلامی برای تایید این دیدگاه می‏توان برشمرد به شرح زیر است :
موادی از قانون مجازات اسلامی که به مسئولیت بیت المال در پرداخت دیه اشاره دارند تفکیکی میان مسلمان و غیر مسلمان ایجاد نکرده اند. ماده ۲۵۵ این قانون بیان کرده است: هرگاه شخصی در اثر ازدحام کشته شود و یا جسد مقتولی در شارع عام پیدا شود و قراین ظّنی برای قاضی بر نسبت قتل اوبه شخص یا جماعتی نباشد حکم شرع باید دیه‏ی او را از بیت المال بدهد… که واژهی شخص مطلق است و مقید به مسلمان یا ایرانی نیست. تبصره‏ی ماده‏ی ۲۴۴ نیز واژه‏ی مدعی علیه را به صورت مطلق به کاربرده، مقرر می‏دارد: در موارد قسامه، چنانچه برائت مدعی علیه ثابت شود و قاتل مشخص نباشد دیه مقتول از بیت المال پرداخت می‏شود.
ماده‏ی ۳۱۲ هم واژه‏ای جانی را بدون قید مسلمان بودن آورده است: هر گاه جانی دارای عاقله نباشد یا عاقله‏ی او نتواند دیه را در مدت سه سال بپردازد، دیه از بیت المال پرداخت می‏شود. انشای ماده ۳۱۳ نیز به همین نحو است: دیه عمد و شبه عمد بر جانی است‏؛ لکن اگر فرار کند از مال او گرفته می‏شود و اگرمال نداشته باشد، از بیستگان نزدیک او با رعایت الاقرب فالاقرب گرفته می‏شود و اگر بستگان نداشته یا تمکن نداشتند دیه از بیت المال داده می‏شود. ماده‏ی ۳۳۲ نیز که بیانگر یکی از موارد مسئولیت بیت المال است واژه‏ی مقتول را مطلق به کاربرده است. هرگاه ثابت شود که مامور نظامی یا انتظامی در اجرای دستور آمر قانونی تیراندازی کرده و یا مصدوم مهدورالدم نبوده، دیه بر عهده‏ی بیت المال خواهد بود. اطلاق این واژه‏ ها نسبت به مسلمان یا غیر مسلان بودن اقتضاء می‏کند که دین مرتکب تاثیری در قضیه نداشته باشد. همانطور که واژه‏های مذکور نسبت به ایرانی و بیگانه بودن نیزمطلق هستند. بنابراین اگر قاتل یامقتول غیر ایرانی و بیگانه هم باشد به حکم اصاله الاطلاق باید حکم به شمول این مواد نسبت به بیگانگان نمود. ایرادی که ممکن است نسبت به این دلیل مطرح شود آن است که گرچه مواد مذکور نسبت به قیود مسلمان یا غیر مسلمان بودن و بیگانه یا ایرانی بودن اطلاق دارند، اما قید لازم نیست که به صورت متصل و در متن همین مواد وجود داشته باشد‏؛ بلکه ممکن است در مواد قانونی دیگر یا در متون شرعی باشد و یا حتی دلیل عقلی نیز ممکن است دلیل لفظی را تخصیص بزند. از منابع شرعی و قانونی چنین به دست می‏آید که بیت المال ایران که ردیف بودجه‏ی خاصی دارد و از درآمد‏های عمومی کشور تشکیل می‏شود، صرفاً‌ برای حمایت از اتباع داخلی و ایرانی تاسیس شده است، اشخاص در صورتی می‏توانند از بیت المال استفاده کنندکه حداقل تابعیت ایرانی داشته باشند هر چند مسلمان نباشند ؛ زیرا حمایت بیت المال و حمایت اشخاص به صورت متقابل؛ یعنی همان گونه که بیت المال خسارت‏های افرادی را می‏پردازد، افراد نیز باید با دادن مالیات، بودجه‏های بیت المال را تامین کنند (مستفاد از قاعده‏ی غرم ). در مقابل پاسخ به این اشکال باید گفت اگر چه این اشکال ممکن است در بادی نظر وارد باشد، ولی بیگانگان نیز امروزه بر حسب قوانین بین المللی و داخلی کشورها از حقوق فراوانی بهره مند هستند که یکی از آنها حمایت از تمامیت جسمی ایشان است و دولت وظیفه دارد همان گونه که از اتباع داخلی خود حمایت می‏کند از جسم و جان بیگانگانی که به صورت دایم یا موقت در ایران سکونت دارند حمایت کند. [۱۲۹]
ضمن آنکه ما درتشریح مبانی توجیه کننده‏ی مسئولیت بیت المال دلایل فراوانی بر ارزش ذاتی خون مطلق انسان‏ها آوردیم و در آن جا اشاره کردیم که از دیدگاه فقه باید قائل به هدر نرفتن مطلق خون انسان گردید نه فقط مسلمانان، ‌بلکه غیر مسلمانان و بیگانگان نیزمشمول قواعد مربوط به مسئولیت بیت المال در پرداخت دیه می‏شوند.

    1. اگر چه ماده‏ی ۱۲ قانون مجازات اسلامی دیه را نیز از زمره‏ی مجازات‏ها می‏داند، اما حقیقت آن است که دیه ماهیت مدنی و خسارت دارد و یا حداقل جنبه‏ی خسارت بودن آن برجنبه‏ی مجازات برتری دارد.[۱۳۰]

و خسارت نیز مسئله‏ای وضعی است که شخص وارد کننده یا تحمل کننده‏ی خسارت تاثیری در کیفیت آن ندارد؛ برخلاف مجازات‏ها که ممکن است تحت تاثیر وضعیت اشخاص نیز قرار گیرد. بنابراین مسئولیتی که برعهده‏ی بیت المال می‏باشد مسئولیت پرداخت خسارت است به خصوص که این خسارت در مقابل جسم و جان اشخاص می‏باشد و جسم و جان اشخاص در درجه‏ای از اهمیت قرار دارد که اگر چه با پول قابل تعویض نیست، اما همین خسارتی که تحت عنوان دیه پرداخت می‏شود جزء مواردی که شخص بر اثر حوادث طبیعی صدمه می‏بیند باید پرداخت شود. گرچه در منابع شرعی دیدگاه هایی وجود دارد که می‏گوید به قتل یا جراحت کافران دیه تعلق نمی‏گیرد، اما در حقوق موضوعه کنونی این نظریات طرفداری ندارد. و حتی فقها نیز براساس احکام ثانویه، برای جسم و جان کفار ارزش قائلند[۱۳۱] و روز به روز بردامنه‏ی طرفداران برابری دیه مسلمان و غیر مسلمان افزوده می‏شود. ایرادی که نسبت به این دلیل ممکن است وارد شود آن است که بر فرض آن که دیه خسارت بوده و خسارت نیز حکم وضعی باشد جامعه در وارد کردن این خسارت نقشی نداشته است تابیت المال مسئول پرداخت آن باشد، ‌بلکه مسئولیت بیت المال یک مسئولیت استثنایی است که در موارد خاص برقرار می‏باشد این اشکال قابل دفع است‏؛ زیرا در مواردی که بیت المال براساس تصریح قانون مسئولیت دارد، جامعه تقصیر‏ی را مرتکب نشده است بلکه علت مسئولیت بیت المال آن است که شخص جانی معمولاً تقصیری ندارد تا دیه را بپردازد و از طرفی خون اشخاص محترم است و نباید هدر شود؛ بنابراین جمع میان این دو ماده اقتضاء می‏کند که دیه از بیت المال پرداخت گردد و تقصیر یا عدم تقصیر جامعه، ‌مدخیلتی ندارد بلکه محترم بودن خون اشخاص دخالت دارد. پس باید دید که آیا خون غیر مسلمان نیزهمچون خون مسلمان احترام دارد یا خیر؟ صرف نظر از موارد فوق به نظر می‏رسد که اشکال مذکور اساساً مردود باشد‏؛ زیرا ما در بحث توجیه مبانی مسئولیت بیت المال اشاره کردیم که قصور حکومت در ایجاد نظم، خود عاملی است در پرداخت دیه. و چون دولت درایجاد نظم و امنیت کوتاهی و سهل انگاری کرده است باید دیه و خسارت وارد شده به شهروندان اعم از مسلمان و غیر مسلمان و بیگانه را پرداخت نماید. ضمن آنکه قاعده‏ی ارزش ذاتی خون انسان در فقه طرفداران زیادی پیدا نموده است و امروزه این معنا که خون انسان بماهو انسان بدون هر گونه تعلقات نژادی، رنگ، مذهب و… دارای ارزش ذاتی است در بین فقهای متاخر و معاصر و حقوقدانان رواج زیادی دارد.

    1. علت مسئولیت بیت المال نسبت به پرداخت دیه برخی از افراد آن است که ارث این افراد در موارد خاصی به بیت المال می‏رسد؛

بنابراین براساس قاعده فقهی‏؛ من له الغنم فعلیه الغرم بیت المال در مقابل آنان مسئول خواهد بود: هر گاه شخصی از روی خطاب مرتکب قتل شود و نسب او معلوم نباشد… مسلمانان از جهت قرابت و نسبت عاقله‏ی او محسوب نمی‏شوند اما امام از بیت المال دیه را می‏پردازد‏؛ زیرا ارث او به بیت المال منتقل می‏شود.[۱۳۲] بنابراین هرکس که امام وارث اوست امام ضامن او نیز هست و فقها وارث بودن امام نسبت به ارث بدون وارث را در مورد مسلمان و کافر یکسان می‏دانند.
مرحوم علامه حلی در این زمینه می‏فرماید: هریک از کافران که بمیرد و وارثی نداشته باشد امام وارث اوست.[۱۳۳] مرحوم محقق حلی نیز چنین گفته است: هر کافری که بمیرد و مالی را به جای گذارد. اگر وارثی نداشته باشد مال او برای امام است.[۱۳۴] بنابراین با توجه به اینکه بیت المال وارث کافران می‏باشد، پس در مقابل جنایتی که وارد می‏کنند یا جنایتی که به آنها وارد می‏شود مسئولیت دارد. اطلاق واژه‏ی کافران شامل کافر حربی و کافر ذمی می‏شود. بنابرانی همان گونه که بیت المال مالک ارث کافر می‏شود، ‌در مقابل جسم و جان او نیز مسئولیت دارد. اما ایرادی که ممکن است در این جا مطرح شود آن است که وارث بیت المال نسبت به اموال کافران از آن جهت نیست که امام وارث کافران است،‌ بلکه از آن جهت است که اموال کفار حربی احترامی ندارد و دولت باید آنها را تملک نماید. این ایراد درمورد کافران مستامن و ذمی پذیرفته نیست؛ مضافاً اینکه بسیاری از فقها تصریح کرده اند که امام وارث کافرانی است که وارث ندارند و در حال حاضر نیز تفکیکی که در کتاب‏های فقهی میان کافر ذمی و کافرحربی شده است وجود ندارد و قرار دادی به نام ذمه‌ با کفار منعقد نمی‏شود، بلکه وضعیت غیر اتباع ایرانی تحت عنوان بیگانگان مورد بررسی قرار می‏گیرد و بیگانه اعم از کافر و مسلمان می‏باشد.
مرحوم محقق اصفهانی در این زمینه می‏گوید: اگر قاتل خطایی ضامن جریره نداشته باشد یا ضامن او فقیر باشداما ضامن است.[۱۳۵] هرگاه قاتل یا جانی فامیل و مولی نداشته باشد، ضامن جریره عاقله‏ی اوست و اگر ضامن جریره هم نداشته باشد امام دیه را از بیت المال می‏پردازد.[۱۳۶]
سکوت اما م(ع) و فقهاء در مقام بیان می‏باشد؛ یعنی امام (ع) در عین حال که مساله‏ی کفار را در نظر داشته باز هم حکم پرداخت دیه از بیت المال را به صورت مطلق بیان کرده است. پس این حکم کفار را نیز در بر می‏گیرد. نسبت به این دلیل نیز ممکن است گفته شود که تمسک به اصاله الاطلاق در صورتی امکان دارد که مقدمات حکمت فراهم باشد و یکی از مقدمات حکمت آن است که لفظ به صورت خاصی منصرف نشود و قرینه‏ای برخلاف اطلاق وجود نداشته باشد، ‌حال آنکه در این جا اطلاق پرداخت دیه بر دیه‏ی مسلمان انصراف دارد و قرینه‏های خارجی نیز این اطلاق را مقید می‏سازد. بنابراین استناد به چنین اطلاقی پسندیده نیست این ایراد هم قابل اعتنا نیست؛ زیرا اولا مساله به درجه‏ای از اهمیت است که شارع باید به جزئیات آن نیز اشاره کند و اگرقیدی وجود دارد بیان نماید. ثانیاً قرینه هایی که گفته می شود وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد به اندازه‏ای قوی نیست که بتواند اطلاق روایات را مقید سازد و همانگونه که می‏دانیم علت تقیید اطلاق به وسیله‏ی مقید به خاطر آن است که دلالت مقیّد قوی تر از دلالت مطلق است‏؛ حال آنکه چنین قوّتی دراین جا دیده نمی‏شود.
ادله غیرفقهی موافقان مسئولیت بیت المال

    1. اصل برآن است که کلیه‏ی بیگانگان (اعم از کافر و مسلمان) و اتباع ایرانی غیر مسلمان از حقوقی بهرهمند باشند که اتباع ایرانی مسلمان ازآن بهره مند هستند. بنابراین موارد استثنایی نیاز به تصریح قانونی دارد. و پرداخت دیه از بیت المال جزء حقوق استثناء شده نیست. بنابراین کفار نیز هر گاه در قلمرو ایران مرکتب قتل خطایی دیگری شوند یا کشته شوند بیت المال در مقابل آنها مسئول خواهد بود. مکن است در کتب فقهی میان کافر حربی و کافر ذمی تفکیک شود و در مورد کفار حربی، اصل بر محرومیت آنها باشد، مگر در مواردی که از حقوق مسلمانان بهره مند هستند و برعکس در مورد کفارذمی اصل بر یکسان آنان با مسلمانان باشد‏؛ اما در منابع حقوقی چنین تفکیکی وجود ندارد و اساساً قراردادی به نام قرار داد ذمه متروک مانده و جای خود را به معاهده‏ها و عرف و نزاکت بین المللی داده است و بیگانگان معمولا از حقوق اتباع کشور بهره مند هستند: در زمینه‏ی حقوق عمومی، بیگانگان اصولاً از حقوق و آزادی‏های عمومی که در حقوق اساسی مطرح می‏شود برخوردار می‏شوند مانند حق حمایت از جان ومال، حق احترام مسکن، آزادی عقیده، آزادی وجدان و غیر آن.

در واقع این حقوق و آزادی‏ها برای شخص انسان وصرف نظر از اینکه خودی یا بیگانه باشد شناخته شده است. حقوق بین الملل عمومی هم مقرر می‏دارد که هر کشور باید احترام شخص بیگانه را رعایت کند.[۱۳۷]
۲-۵-۲٫ دیدگاه دوم: ادله‏ی مخالفان مسئولیت بیت المال
دیدگاه دوم در مورد مسئولیت بیت المال در قبال دیه‏ی بیگانگان و غیر مسلمانان آن است که بیت المال در مورد جنایاتی که غیر مسلمانان مرتکب می‏شوند یا جنایاتی که نسبت به آنها صورت می‏گیرد مسئولیتی نداشته باشد. ادله‏ای که این دیدگاه بر آن تکیه کرده است به شرح زیر است:
روایاتی که پرداخت دیه از بیت المال را تجویز می‏کند، علت آن را حرمت خون مسلمان و جلوگیری از هدر شدن آن دانسته اند. مانند روایت امام صادق (ع) که فرمود: حضرت علی (ع) در مورد شخص مقتولی که قاتل وی معلوم نیست فرمود: اگر اولیای وی مطالبه دیه کنند؛ دیه او از بیت المال مسلمین داده می‏شود. و خون شخص مسلمان نباید هدر رود؛ زیرا ارث او برای امام است. پس دیه او نیز برعهده امام است [۱۳۸]. یا روایت دیگری که در آن، ابوبصیر از امام صادق (ع) در مورد شخصی سؤال می‏کند که دیگری را عمداً کشته و فرار می‏کند و دسترسی به او نیست، امام فرمود: اگر مالی دارد دیه او پرداخت می‏شود و گرنه، از اقرباء گرفته می‏شود و اگر فامیلی نداشت امام دیه را می‏پردازد‏؛ زیرا خون مسلمان به هدر نمی‏رود[۱۳۹]. به نظر می‏رسد که این دلیل قابل خدشه باشد؛ زیرا استناد به این دلیل در صورتی موجه است که اولاً مفهوم لقب اعتبار داشته باشد، حال آنکه مشهور اصولیون چنین مفهومی را معتبر ندانسته اند؛ ثانیاً ذکر واژه مسلمانان از باب غلبه نباشد و به نظر می‏رسد که واژه‏ی مزبور در اینجا به خاطر غلبه به کار رفته است‏؛ زیرا در کشور اسلامی غالب مردم مسلمان هستند و بیشتر مواردی که دیه از بیت المال پرداخت می‏شود دیه مسلمان است و به ندرت اتفاق می‏افتد که دیه غیر مسلمان از بیت المال داده شود. بنابراین بیان حرمت خون مسلمان به معنای آن نیست که خون غیر مسلمانان و بیگانگان حرمتی ندارد و به اصطلاح اصولیین: اثبات شئ نفی ماعدا نمی‏کند.
پرداخت دیه از بیت المال قاعده و اصل نیست، بلکه یک حکم استثنایی است. بنابراین فقط در موارد منصوص و قطعی می‏توان دیه را از بیت المال پرداخت کرد و در موارد مشکوک باید به اصل عدم جواز تمسک کرد و در پرداخت دیه از بیت المال در مورد غیر مسلمان یا دیه جنایتی که غیر مسلمان به دیگری وارد کرده است شک و شبهه وجود دارد؛ بنابراین اصل عدم است و مطابق اصل باید چنین پرداختی جایز نباشد. به نظر می‏رسد این دلیل نیز قابل خدشه باشد؛ زیرا این دلیل زمانی موجّه می‏نماید که با ادله دیگر نتوان شک و شبهه را برطرف کرد. به نظر می‏رسد که امکان دفع شبهه وجود دارد و شاید بتوان برای دفع شبهه چنین استدلال کرد که اگرچه پرداخت دیه از بیت المال یک حکم استثنایی است، اما مصالح بالاتر از جمله، حرمت خون انسان‏ها و اصل کرامت ذاتی بشری و جلوگیری از هدر رفتن خون انسان‏ها ایجاب و اقتضاء می‏کند که بیت المال مسلمین نسبت به دیه بیگانگان و غیر مسلمانان مسئولیت داشته باشد.
بیت المال مسلمین که از محل پرداخت‏های مسلمانان تشکیل می‏شود مخصوص مصالح مسلمین است و پرداخت دیه نیز یکی از مصادیق مسلمین می‏باشد. بنابراین حمایت بیت المال فقط در موردی است که قاتل و مقتول مسلمان باشند. این دلیل نیز مخدوش است‏؛ زیرا اگر این استدلال صحیح باشد می‏توان موردی را هم که قاتل غیر مسلمان است. اما مقتول مسلمان باشد مشمول آن دانست. به علت آنکه اگرچه بیت المال در برابر جنایت غیر مسلمان مسئولیتی ندارد، اما در هر صورت خون مسلمان در اینجا ریخته شده است و خون مسلمان نیز نباید به هدر رود. همچنین دلیل مزبور در مورد کافر ذمّی مخدوش است؛ زیرا کافر ذمی نیز همچون مسلمان وجوهی را به بیت المال می‏دهد، مضافاً بر اینکه در حال حاضر نمی‏توان مسئولیت بیت المال را منوط به پرداخت مالیات یا جزیه کرد. بلکه بر اساس قواعد و عرف بین المللی همین که بیگانه‏ای از دولت دیگر اجازه ورود و اقامت در آن کشور را اخذ نمود، مسئولیت هایی برای آن دولت به وجود می‏آید. از جمله اینکه از جسم و جان بیگانه همچون اتباع خود حمایت کند.
علتی که در روایات و منابع شرعی برای پرداخت دیه از بیت المال بیان شده، آن است که بیت المال وارث ارث افراد است. بنابراین ضامن جنایت‏های ایشان نیز می‏باشد، حال آنکه ارث کفار و غیر مسلمان جزء احوال شخصیه محسوب می‏شود و احوال شخصیه هم تابع احکام شرعی و مقررات موضوعه ایران نیست. ماده‏ی ۷ قانون مدنی بر این مطلب تصریح دارد: اتباع خارجه مقیم در ایران از حیث مسائل مربوط به احوال شخصیه و اهلیت خود و همچنین از حیث حقوق ارثیه، در حدود معاهدات مطیع قوانین و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود. این ماده گرچه مربوط به بیگانگان است، اما اطلاق بیگانگان شامل غیر مسلمانان نیز می‏شود. و در عین حال قانون اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه در محاکم مصوب ۱۰/۵/۱۳۱۲ هم ایرانیان غیر مسلمان را نیز بیان کرده است: ماده واحده: نسبت به احوال شخصیه و حقوق ارثیه و وصیت ایرانیان غیر شیعه که مذهب آنان به رسمیت شناخته شده، محاکم باید قواعد و عادات مسلمه متداوله از مذهب آنان را جز در مواردی که مقررات قانون راجع به انتظامات عمومی باشد به طریق ذیل رعایت نمایند:
الف) در مسائل مربوط به نکاح و طلاق، عادات و قواعد مسلمه متداوله در مذهبی که شوهر پیرو آن است.
ب) در مسائل مربوط به ارث و وصیت، عادات و قواعد مسلمه متداوله در مذهب متوفی.
ج) در مسائل مربوط به فرزند خواندگی، عادات و قواعد مسلمه متداوله در مذهبی که پدر خوانده یا مادر خوانده پیرو آن است .
قواعد و عادات متداوله در مذاهب و ادیان دیگر آن نیست که ارث شخصی بدون وارث به بیت المال داده شود، بلکه در آیین زرتشتی با تعیین فرزند خوانده برای متوفای بلاوارث، اموال وی به فرزند خوانده داده می‏شود و در آیین کلیمی، اموال جهت استفاده عمومی در اختیار مرجع مذهبی کلیمیان قرار می‏گیرد، و در آیین مسیحی، خلیفه گری یا نماینده آن، ترکه متوفی را به مصرف امور خیریه و عام المنفعه می‏رساند[۱۴۰]. بنابراین وقتی بیت المال، وارث اموال کفار نباشد نسبت به دیه آنان نیز مسئولیتی نخواهد داشت. این دلیل ممکن است از نظر احکام اولیه اسلامی قابل استناد باشد، اما از نظر احکام ثانویه از جمله اصل کرامت ذاتی انسان و استصلاح عقلی در احکام و قوانین موضوعه کنونی، قابل استناد نیست؛ زیرا همان گونه که قبلاً گفته شد مسئولیت بیت المال منحصراً در پرداخت مالیات یا جزیه و نیز تملک ارث نیست بلکه به خاطر حمایت از جسم و جان افرادی است که به نحوی در حمایت دولت اسلامی به سر می‏برند و صدمه‏ای به جسم و جان ایشان وارد شده یا صدمه‏ای را وارد کرده اند، و قانوناً یا واقعاً مسئولیتی برای پرداخت خسارت این صدمه وجود ندارد. البته ممنوعیت شمول مقررات احوال شخصیه و ارث نسبت به غیر اتباع ایرانی بر اساس قوانین بین المللی و داخلی است. اما شرع مقدس اسلام چنین حکمی را بیان نمی‏کند، بلکه بیگانگان نیز تابع مقررات اسلامی هستند.
۲-۵-۳٫ دیدگاه سوم: ادله قائلین به تفصیل میان کافر ذمی و حربی
دیدگاه سوم در باب مسئولیت بیت المال مسلمین در قبال دیه‏ی غیر مسلمانان و بیگانگان این است که اگر کافر ذمی شخصی را بکشد که اگر مسلمان می‏کشت پرداخت دیه بر عهده‏ی بیت المال بود یا اگر مسلمانی کشته می‏شد بیت المال دیه را پرداخت می‏کرد، مسئولیت بر عهده‏ی بیت المال خواهد بود این دیدگاه در فقه اسلامی طرفداران زیادی دارد. روایاتی از طریق شیعه و سنی در تأیید این نظریه وارد شده است: ابن عباس از پیغمبر اکرم (ص) نقل می‏کند که آن حضرت به دو عامری که با پیغمبر پیمان بسته بودند و عمروبن امیه آنها را کشت با صد شتر دیه‏ی هر یک را پرداخت و نیز پیغمبر فرمود: (دیه‏ی هر عبدی هزار دینار است) و آنچه زُهری روایت می‏کند که ابوبکر و عمر دیه‏ی کافر ذمی را مانند دیه مسلمان قرار داده اند. همچنین استدلال کرده اند به آنچه امیرالمؤمنین علی (ع) گفت که آنان جزیه داده اند تا خونشان مانند خون ما باشد و اموال آنان نیز مانند اموال ما باشد.[۱۴۱]
مرحوم محقق نجفی (ره) می‏فرماید: جنایت شخص ذمی حتی اگر به صورت خطایی باشد از اموال خودش داده می‏شود و عاقله مسئولیتی ندارد و اگر توان پرداخت دیه را نداشت امام عاقله‏ی اوست؛ زیرا مالیات به امام می‏دهد و این مسأله جزءِ مسائل اجتماعی است؛ زیرا امام صادق (ع) فرمود: در میان اهل ذمه نسبت به قتل یا جراحتی که مرتکب می‏شوند ضمانتی وجود ندارد، بلکه باید دیه را از اموال خودشان بدهند و اگر مالی نداشتند امام مسلمین مسئول است چون اهل ذمّه به او جزیه می‏دهند [۱۴۲].
مرحوم ابن ادریس هم نظیر این کلام را بیان می‏کند: اگر کافر ذمی به صورت خطایی، مسلمان را بکشد… نظریه‏ی صحیح آن است که امام در هر حال عاقله‏ی کافر ذمی است؛ اعم از اینکه مالی داشته باشد یا نداشته باشد [۱۴۳]. کافر ذمی کافری است که اهل کتاب باشد و با مسلمانان قرارداد ذمه منعقد نموده باشد. مرحوم شهید ثانی شرایط ذمه را چنین بیان می‏کند: پرداخت جزیه، التزام به احکام اسلامی، ترک ازدواج با زنان مسلمان، تعرض به کودکان، ترک تعرض به مسلمین از طریق فتنه در دین آنها و راهزنی و سرقت اموالشان، پناه ندادن به مشرکان و جاسوسان آنها، ترک تعرض به عورات مسلمین، اظهار نکردن منکرات دینی مانند خوردن گوشت خوک و شرب خمر و رباخواری و نکاح با محارم در سرزمین اسلامی، دو شرط اول باید در قرارداد ذمه صراحتاً ذکر شود و اگر کافر ذمی با آن مخالفت کند از سرزمین اسلامی اخراج خواهد شد.
و از عبارت لمعه و دروس بر می‏آید که بقیه‏ی شروط نیز همین حکم را دارند؛ اما بهتر است گفته شود چنانچه این شرایط در قرارداد ذکر شده باشد و مورد مخالفت قرار گیرد موجب اخراج خواهد بود[۱۴۴]. این دیدگاه اگرچه در فقه اسلامی رواج دارد، اما در زمان کنونی متروک مانده است و برخی مقررات آن که با قواعد و عرف بین المللی سازگار است در قالب قوانین داخلی یا قراردادهای بین المللی درآمده است و امروزه اصل بر آن است که بیگانگان از حقوق مدنی کشورها نیز بهره مند باشند، در مواردی که به خاطر مصالح آن کشورها، ممنوعیت هایی ایجاد شده باشد قانون گذار ایران نیز اصل را بر یکسان بودن اتباع داخلی و خارجی در بهره مند بودن از حقوق عمومی و خصوصی دانسته است و ماده‏ی ۹۶۱ قانون مدنی در این خصوص مقرر می‏دارد: جز در موارد ذیل اتباع خارجه نیز از حقوق مدنی متمتع خواهند بود:
الف) در مورد حقوقی که قانون آن را صراحتاً منحصر به اتباع ایران نموده و یا آن را صراحتاً از اتباع خارجه سلب کرده است.
ب) در مورد حقوق مربوط به احوال شخصی که قانون دولت متبوع تبعه‏ی خارجه آن را قبول نکرده است.
ج) در مورد حقوق مخصوصه که صرفاً از نقطه نظر جامعه‏ی ایرانی ایجاد شده باشد. بنابراین در شرایط کنونی به جای کافر ذمی و کافر حربی باید از بیگانگانی سخن گفت که به صورت قانونی و مشروع یا نامشروع و غیرقانونی در قلمرو کشوری بیگانه سکونت دارند و احکام بیگانگان گروه نخست جز درم موارد خاص همان احکام اتباع کشور است؛ مگر در مورد نمایندگان سیاسی و اشخاصی که تحت حمایت بین المللی هستند که تابع مقررات خاص می‏باشند، مانند کنوانسیون راجع به جلوگیری از ارتکاب جرایم علیه اشخاص مورد حمایت بین المللی از جمله مأمورین سیاسی مصوب ۱۴ دسامبر ۱۹۳۷ که در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۷ به تصویب مجلس شورای ملی ایران رسیده است، لایحه‏ی قانونی راجع به محصولات سیاسی و لوازم شخصی متعلق به نمایندگان سیاسی ایران و خارجی مصوب ۲۸ خرداد ۱۳۵۹، قرارداد وین درباره‏ی روابط سیاسی پروتکل اختیاری مربوط به تحصیل تابعیت مورخ ۱۹۶۱، کنوانسیون وین درباره روابط کنسولی مورخ ۱۹۶۳ که در تاریخ ۴/۱۲/۱۳۵۳ به تصویب مجلس ایران رسیده است، موافقت نامه‏ی مصونیت و مزایای سازمان کنفرانس اسلامی مورخ ۱۹۶۶ که در تاریخ ۱۷/۳/۵۳ به تصویب ایران رسیده است… در هر حال با توجه به اصول کلی حقوق بین الملل خصوصی و عمومی و عرف و نزاکت بین المللی و قواعد حاکم بر روابط بین الملل به نظر می‏رسد که امروزه تفکیک غیر مسلمانان و کفار به ذمی و حربی و مستأمن موضوعیت خود را از دست داده باشند و فقهای عظام باید با توجه به مبانی فقهی خویش و مقتضیات زمان و مکان نسبت به حقوق غیر مسلمانان و بیگانگان صریحاً و بدون هر گونه شائبه‏ای فتوا صادر نماید چنانچه در زمان اخیر بعضی از فقیهان اسلامی حکم بر تساوی دیه‏ی مسلمانان و غیر مسلمانان و همچنین پرداخت دیه‏ی آنان از بیت المال در موارد مقرر در فقه و حقوق اسلامی همچون مسلمانان داده‌اند.
۲-۵-۴- دیدگاه منتخب (نظریه‏ی مختار)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 09:55:00 ق.ظ ]




و بعد ذره ذره به یاد می آویم
انگار که یکدیگر را دو ست می داریم.(ساده بودم،تو نبودی باران بود،چیزی نیست۱۳۷۷)
شاعر در این شعر نماد سکوت و بوسه را در کنار هم قرار داده است.پشت ماهیت نمادین این واژه دفتر ها شعر و معنا هست. و در این شعر نیز با این واژه ی همسو در کناریکدیگر شاعر تمام حس شاعرانه اش را رو می کند.هر چند خواننده باید با کشف و شهود در جریان زبان ساده و بی پیرایه شاعر برسد. سکوت نماد مشخصی است که در این شعر در جریان همبستگی بوسه قرار گرفته و کاملاً تحت شعاع واژه ی بعد از خود نقاب از رخساره برداشته است.تازه می فهمیم که قدر سکوت و بوسه را می دانیم،سکوتی که علامت رضایت،خویشتن داری و صبوری برای رسیدن به بوسه که نماد دوست داشتن،تمایل و عشق ورزیدن است. هر دو کنار هم دنیایی جز عاشقی و علاقمندی را در ذهن مخاطب تداعی نمی کنند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شب /سکوت/آینه
اگر به کسی نگویید
من برای شب و سکوت و سردرد آینه
شفای نور و
مرهم گفتگو آورده ام.(ساده بودم تو نبودی باران بود،۱۳۷۷)
شب،سکوت و سردرد آینه ۳ سمبلی هستند که در این شعر موجب عمق بخشی وغنای معنی برخلاف ظاهر بی پیرایه و ساده شعر شده اندو مخاطب را به تفکر وا می دارند.البته هر سه نماد ماهیت های نمادین کاملاً متفاوت دارند اما با ذهن خلاق و متفکر شاعر به یکسو هدایت شده اند.شب نماد خفقان،دیکتاتوری و ظلمت است ، حال آینه نماد روشنگری،آگاهی و شناخت می باشد.شاعر با بهره گرفتن از شگرد آشنایی زدایی آینه را به بیماری سردرد دچار کرده است.ذات صفت نمادین را در این واژه آشفته و بهم ریخته است.ترسیمی از نماد آینه که دوران هاست دست نخورده با قی مانده،حال تنها با فنی ظریف و شاعرانه متزلزل شده است.و آینه با آن پیشینه ی قدیمی در بندهای این شعر حال همراه و همسو با شب است و شاعر در بند بعد آینه را برای رهایی از بیماری تازه رسیده و شب را زدودن بدی ها و تلخی های مزمن و قدیمی و پیشینه ای به درازنای تاریخ به درمان دعوت می کند. برای هردوی آن ها و در نهایت برای سکوتی نیز که در این شعر ناشی از غم و دلتنگی همراهی با شب و سردرد آینه شفای نور به ارمغان آورده است.شاعر با بهره گرفتن از همراهی این سه نماد که به لحاظ محتوا و ظاهر هیچ سنخیت و همسویی با هم ندارند.تصویری نو و رازآلود آفریده است که مخاطب را با خود همراه می کند. ابتدا برای بازیابی سه مفهوم متفاوت و سپس رمز گشایی از شگردهای خویش در رسیدن به مفهوم اصلی و رسیدن به برهانش برای به ارمغان آوردن نور برای هر سه نماد.
نور را می افشاند برآسمانی که شب بر آن چیره است. برای رهایی از ظلمت و خفقان که منجر به سکوت و دلتنگی شده است.سکوتی که این بار ناشی از نارضایتی و ناتوانی است.نور می افشاند برای زبان گشودن و برای رهایی آینه از سردردی شاید مزمن،با نور بخشی به آینه،آن را از سردرگمی و بی قراری که به درد منجر شده است می رهاند و دوباره حقیقت ،آگاهی و شناخت را در صورت آن هویدا می کند.بسیار شاعرانه ،لطیف و گاهی خشن شعر را به انتها هدایت می کند و این چنین خواننده با دو فضای کاملاً متفاوت مواجه می شود که برای برقراری رابطه بین این دو فضا باید بیندیشد و رازها را برملا کند تا به عمق همبستگی واژه گان و نماد در این شعر پی ببرد.شاعرانگی و خلاقیت شاعر د بکارگیری این سه نماد به طور مکمل موجب می شود افکار خواننده در سه دنیای متفاوت پرواز کند،بچرخد. شاید گمراه شود و دست و پا بزند برای رهایی از پیچیده گویی و در نهایت برای چهر گشایی از تصویرهای پراکنده این شعر به نور پناه می برد که نقطه عطفی است برای رسیدن به راز تصویر در این شعر.
بوسه/دریا
زن
عمری زلال در بوسه ای طویل
که باروری دریا را صد ساله می کند.(دفتر یکم،ص ۲۷)
بوسه و دریا نمادهای مکمل در این شعر برای رسایی پیام شاعر هستند با این تفاوت کهدر این شعر بوسه و دریا علاوه بر همسو شدن،بوسه جنبه حمایتی برای دریا دارد و به کمک دریا می شتابد. بوسه که از سوی زن به سمت دریا ارزانی گشته و این طویل بودن نشانه ی تمام میل و اشتیاق ،عشق و خواهان بودن زن را برای عرضه ی این بوسه ی بی نظیر است تا باروری دریا را صد ساله کند.از آنجا که اهمیت حیاتی دریا در زندگی انسان باعث گردیده است تا این پدیده در باورهای اساطیری و مذهبی انسان جایگاه خاصی را اشغال کند.تقریباً نزد همه ملل دنیا دریاهای مقدسی وجود دارد که سرچشمه ی فیض و برکت الهی و تطهیرکننده ی انسان از زشتی ها تلقی می شوند.هم چنین یونگ بر این عقیده است که دریا مظهر ناخودآگاهی جمعی است.زیرا اعماق بی انتها،زیر سطح بازتاب دهنده ی آن پنهان است.دریا برای پیدایی حالات رویایی و هجوم محتویات ناخودآگاه به خصوص در رویاها محل مناسبی به شمار می رود و بعضاً دریا مظهر روح به شمار می رود و اگر در این شعر دریا را تنها مظهر روح در نظر بگیریم و به مابقی ابعاد نمادین این واژه نپردازیم زن با بوسه ای طویل باروری روح،حیات و زندگی را صد ساله کرده است. که تاثیر عاشقی و در طول زندگی را با این تصویر به رخ می کشد.
دریا و بوسه در این شعر به زیبایی همراه شده اند بی آنکه به لحاظ محتوایی و ظاهر معنایی همسویی و تعاملی با هم داشته باشند. برای پی بردن به واقعیت عینی شعر باید ماهیت نمادین این دو واژه مورد توجه و بررسی قرار بگیرد.
اصلاً همه جا همین طور ترانه گران،گهواره شکسته
و چیزهای بی جهت بسیار است.
ترانه ی گران و گهواره ی شکسته دو نماد مکمل برای نشان دادن اعتراض اجتماعی شاعر هستند. گهواره چه مانند روم باستان از چوب تراشیده شده باشد و یا فقط سبدی از شاخه های مو باشد نماد سینه ی مادر است و بلافاصله جانشین آن می شود.گهواره عامل حمایت ضروری و نشانه گرما و نرمی و چون خاطره یی از اصل و مبدأ است که در غم ناخودآگاه بازگشت به رحم وجود دارد. تاب خوردن گهواره در ارتباط با سعادتی است ناشی از امنیت خیال،از سویی گهواره در ارتباط با سفر است به این جهت که گهواره را اغلب چون قایق یا نشست گاه بالون می سازند.گهواره زهدانی است که یا برآب می راندو یا رد آسمان پرواز می کند، و طی الارض سرنشین خود را امن و امان می سازد.(فرهنگ نمادها،ص )
و حال ترانه نمادی برای روشگری و انتقال پیام های اجتماعی و عاطفی و… است.
که شاعر با بهره گرفتن از این ابزار مخاطبانش را به سمت و سوی آرمان شهر هدایت می کند.شاعر ترانه می گوید گاه ساده و روان و گاه با رمز و راز،زمانی رمز و راز را به شعرش وارد می کند که دیکتاتوری و خفقان اجازه ندهد او آزادانه منظور و محتوای شعرش را به فکر و اندیشه ی خوانده جاری کند. پس در پشت پرده های نا زلال رمز و راز معنی می آفریند و خواننده را همراه خود به پستوهای شعری اش می کشاند.شاعر با این کار قصد دارد بین خواننده و شعرش رابطه ای پنهانی و دور از چشم والیان شهر ایجاد کند. تا این چنین و در پستوها و لایه های زیرین ترانه اش دست به روشنگری و افشاگری از دردها و تلخی های روز جامعه اش بزند.
حال شاعر در این شعر از گرانی ترانه که همان سانسور دیکتاتوری ها و خفقان و در نهایت نایاب شدن ترانه می گوید.دیکتاتوری دست و پای شاعران را بسته،ترانه در این همه ظلمت و تاریکی تولید نمی شود و اگر بشود بسیار کم و پنهانی است که توسط شاعر این شرایط سخت به گرانی ترانه تعبیر شده است.حال گهواره که نماد سینه و آغوش مادر است اگر در این شعر سینه یمادر همان وطن و سرزمین باشد شکسته استبداد این گهواره را شکسته استو ترانه وگهواره به لحاظ مفهوم در یک مسیر گنجانده نمی شوند،ذهن مخاطب در رویارویی ظاهر با این دو واژه در کنار هم دو فضای متفاوت را تصور می کند.حال اگر کمی تعمق و تأمل به اندیشه های پنهای شاعر در جهت خلق این فضا پی برد به تصویری یکسان ،یکسو و به جا می رسد. شاعر بسیار روان و ساده و تنها با بکارگیری دو نماد در ظاهر متفاوت معنایی عمیق و متفکرانه خلق کرده است.و مخاطب تنها با پی بردن و تأمل کردن د رارزهای پشت پرده ی این شعر می تواند با خواست شاعر همراه و یک صدا شود.علاوه بر استفاده از ۲ نماد که قش مکملی در کنار هم ایفا می کنند.شاعر با آشنایی زدایی در این واژگان و زدودن کهنگی و تکرار در بکارگیری آن ها(ترانه ی گران،گهواره ی شکسته)به ایجا تسهیل در ذهن و فکر مخاطب جهت پی بردن اختناق و ظلم در اجتماع آن روزها دامن زده است.
توفان مکن ای بشر!
کبوتر مرده بر آشیانه ی زیتون
ترانه نخواهد خواند.( ص ۱۰۸-دفتر یکم)
نمادهای مکمل در این شعر کبوتر مرده و آشیانه زیتون هستند.زیتون درختی است سرشار از نمادها،اعم از صلح،باروری،تزکیه،نیرو،پیروزی و پاداش تفسیر از نماد زیتون این است که این درخت متبرک را با ابراهیم و مهمان نوازی اش همسان می داند،که مهمان نوازی ابراهیم تا روز قیامت برقرار است.(HAY,285,294) درخت ابراهیمی رستگاران،که در حدیث آمده زیتون است.درخت زیتون مسلماً بهشت برگزیدگان است.و کبوتر که در افواه به عنوان یک ساده لوح معروف است و در نگاه شاعرانه نماد عشق دانسته شده است.ص ۵۲۵ جلد چهارم)
حال در این شعر فضایی اعتراض به مشکلات و اختناق های اجتماعی دارد شاعر در پس این واژگان اعتراض هایش را پنهان کرده است. تا از حس شاعرانه اش بی حجاب و بی پرده رونمایی نکند.اگر کبوتر را همان ساده لوح یا حتی عاشق بدانیم و شگرد آشنایی زدایی که شاعر از آن در این نماد بهره گرفته است برای خلق تصویر را هم در نظر بگیریم.فرد ساده لوح یا عشقی که از شدت ظلم و دیکتاتوری مرده است.حالا دیگر در آشیانه زیتون با آن همه خوبی جان نمی گیرد و نوایی سر نمی دهد.با بهره گرفتن از این دو نماد در کنار هم و شگرد آشنایی زدایی (کبوتر مرده-آشیانه زیتون) اوج اختناق و تیره گی بیش از حد جامعه را به تصویر می کشد.عاشقی که از پا در آمده،آشیانه هایی از جنس و ماهیت ذاتی زیتون هم دیگری ثمری ندارند. جان و خونی در رگ های جامعه نیست.
سنگ/ستاره
گاهی اوقات
که می شود از صدای سنگ
سراغ ستاره را گرفت
می پرسم این میل مهربان را
آیا علف از بلوغ آفتاب نخواهد نوشید؟!
در سنت،سنگ به انتخاب خود جایی را اشغال می کند.بین روح و سنگ ارتباطی نزدیک وجود دارد. برطبق افسانه ی پرومتئوس سنگ ها زاینده ی نوع بشراند و عطر آدمی را دارند.سنگ و انسان حرکت مضاعف صعود و نزول را انجام می دهند.فرهنگ نمادها ص۶۳۱ جلد سوم) به علاوه سنگ نماد زمین و مادر است.و یکی از وجوه نمادگرایی…. است.
خصوصیت آسمانی ستاره آن را جزء نمادهای روح،به خصوص برخورد میان دو نیروی باطنی و ظاهری است.ستاره ها در تاریکی نفوذ می کنند،آنها فانوس های دریایی هستند که در شب ناخودآگاه می درخشند.
حال اگر در این شعر سنگ را صرفاً نماد زمین بگیریم و فاصله ی زمین تا جایگاه ستاره را در نظر بگیریم و بند بعدی شعر که اطلاع سنگ را از ستاره با این همه فاصله و به درازنای تاریخی پدید آدن جهان دوری زمین و آسمان وجود و حضور حس مهربانی،عشق و دوست داشتن است،حس درونی که فاصله ها را می پیماید و حال در این جا به ماهیت دیگر نمادین این دو واژه که روح است و بیانگر ارتباط روحی بین آدم و با تمامی تفاوت ها و جدایی هاست.شاعر در لایه های زیرین این واژه به ظاهر متفاوت مفهومی لطیف و شاعرانه را به خواننده نوید می دهد. در بند بعدی شعر این مهربانی را توسعه می دهد تا رابطه علف و طلوع آفتاب مهربانی بین تمام ذرات جهان موج می زندو زنده است.حتی سنگ حتی علف.
مجالی نیست!
درگفتگوی ابر و باد
یکدستی باران
کر نمی کند
باید نشست به گرده ی اسبی و
شبانه گریخت،
یا
تا فتح آن سرود سرخ
ایستاد و مزامیر زندگی را
بلند بلند خواند مرد.
ابرو باد هر دو نمادهایی هستند که در همان ابتدا با حضور این دو تکلیف فضای شعر کاملاً در هن خواننده روشن است.ابر از نظر نمادین وجوهمختلفی را در بر می گیرد،که اصل ترین آنها در ارتباط با طبیعت مخلوط و غیر مشخص آن است.ابر را وسیله ی به جامه در آمدن خداوند و مظهرت نیز دانسته اند و اما نقش ابرهای باران ساز،مشخصاً در ارتباط با بروز فعالیت آسمانی است و نماد گرای آن به تمامی سرچشمه های باروری ،از جمله باران مادی،وحی پیامبرانه و مظهریت وابسته است.(فرهنگ نمادها،جلد اول ص ۳۰)
و از آنجا که نمادگرایی باد چند وجه دارد به دلیل انقلاب درونی اش ،نماد بی ثباتی،ناپایداری و بی استحکامی است.باد نیرویی اولیه است که متعلق به تیتانها است،و خشونت و کوری آنان از همین جا است.(جلد دوم ص۶) فضای شعر برخلاف ظاهر آرام و روان و بی پیرایه بسیار آشفته و طوفانی است و به دلیل به کارگیری این دو نماد اگر به ماهیت این دو نماد پی برد و از راز ها پرده گشایی کرد جنجال و بی قراری ها نهفته در این شعر رونمایی می کند.که هر کدام از این نماد ها میتواند نماینده فرد یا گروهی در جامعه و اعتراض ها باشد.
سرزمین من
لبریز از بوی بوسه و کودک است(ص ۴۴دفتریکم،از آوازهای کولیان اهوازی)
کودک نماد معصومیت است: این مرحله ،مرحله ی قبلی از خطای آدم و حوا و بنابراین مرحله ی عدنی است که در سنت های مختلف به بازگشت به مرحله ی جنینی تعبیر شده است و کودک نزدیک به مرحل جنینی است. کودکی نماد سادگی طبیعی و نماد خود جوشی و خود به خودی است.(ص ۶۲۴،جلد چهارم)
و وبسه هم که نماد وصلت و پیوند دو سر است. دو نماد بوسه در کنار هم نیز در خط ابتدایی این شعر تکلیف مخاطب را به شرط رمز گشایی مشخص می کند.سرزمینی که لبریز از بوی بوسه و کودک است .برخلاف فضاهای اعتراضی در مابقی اشعار سید علی صالحی حال در این باد وطنی کاملن متفاوت مواجهیم،دنیای تصاویر در این شعر بسیار لطیف ،آرام و لبریز از مهر است.در ظاهر بوسه و کودک شاید در دو جهت متفاوت باشد،اما شاعر با خلاقیت و ابتکار از این دو نماد در راستای القای مفهوم مورد نظرش بهره گرفته است و در نگاه اول کاملاً ذهن مخاطب را به تفکر و تأمل وا می دارد. ولی با تأمل و روسخ به پستوی شعر و افکار شاعر م یتوان به قصد و خواست اصلی شعر پی برد.
خواب گل و خاطرات گهواره:
گاهی اوقات
هیچ میلی به دیدن یک عده آدمی ندارم
اما باز با دست باز و دل بسته می آیند،
می آیند مسافران دور دریا را

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:55:00 ق.ظ ]




تامین زیر ساخت ها و خدمات منطقه ای –حل مسائل منطقه ای – برنامه ریزی یکپارچه

مکتب انتخاب عمومی

اعتقاد به تکثیر نهادی (حفظ وضع موجود )

تفکیک نهادی( محلی سازی )

-حفط رقابت
-نوآوری
-حفظ حقوق خصوصی

-بخش دولتی
-بخش خصوصی

-آزادی انتخاب برای مردم –رها شده به سازو کار بازار
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

انجام وظایف به وسیله آژانس های ویژه و تخصصی

مرحله سوم

دیدگاه اصلاح طلب نو ( نومنطقه گرایی )

اعتقاد به اصلاح ساختار نهادی مناطق کلان شهری

حکمروایی کلان شهری :تشکیل یک ساختار با دو لایه پوششی

-کارامدی اقتصادی
-اجتماعی
-توسعه پایدار

دخالت دادن همه بازیگران عرصه توسعه کلان شهری :- بخش دولتی –بخش خصوصی –بخش مدنی –بخش عمومی

-انعطاف پذیری
-شفافیت
-پاسخگویی
-گفت وگو
-مشارکت
-فرایند همکاری پایین به بالا

فرایندهای همکاری و همیاری در :حل مسائل متعدد منطقه ای –برنامه ریزی راهبردی –توسعه اقتصاد منطقه – زیرساخت های منطقه ای

منبع(تورانیان ۱۳۸۱)
۲-۵-۵-شناخت و تحلیل وضعیت فعلی مدیریت منطقه کلانشهری در ایران
منطقه کلان شهری که در متون رسمی رایج در ایران عنوان مجموعه شهری را به خود گرفته , پدیده ای حداقل با سه دهه در ساختار فضایی ایران به شمار می رود . پدیده ای که اولین بار در حوزه شهری تهران و پس از آن اصفهان ,مشهد , تبریز , شیراز بروز و ظهور یافته است .
اما این حقیقت قابل کتمان نیست که در کشور ما , سازو کارها و نظام های خاص مدیریت کلان شهری شکل نگرفته اند . اگر چه ظهور مفهوم وهویت یابی قانونی مجموعه شهری و ضرورت طرح ریزی و مدیریت آن به عنوان یک سیستم واحد و یکپارچه به تصویب نامه مورخ ۲۶/۷/۱۳۷۴ هیات وزیران برمی گردد . لیکن تاکنون تنها طرح مصوب مجموعه شهری متعلق به مجموعه شهری تهران بوده است که البته در این طرح نیز , مهمترین چالش این مناطق یعنی ساختار و نظام مدیریت خاص منطقه کلان شهری و پیشنهاد راهکارهای جامع برای ایجاد این نظام به اندازه لازم و کافی مورد نظر نبوده است .
در حال حاضر اگر چه با آغاز به کار تهیه طرحهای مجموعه های شهری کشور , برنامه ریزی این محدوده ها به نوعی رویکرد منطقه گرایی یا کلان شهر گرایی سوق پیدا کرده است , ولی مدیریت آن هنوز بسیار متفرق بوده و قلمرو ها , نهادهای حکومتی وعناصر تصمیم گیری و اجرایی مختلف هیچ گونه حس مشترک منطقه ای در ان فعالند و در بیشتر اوقات فاقد پوشش مدیریتی کامل برتمام منطقه هستند . این معضل شاید بزرگ ترین چالش روی تمام این مناطق و برنامه ریزی و مدیریت آنها باشد . چه در این حالت بسیاری از قابلیت ها واستعدادهای آنها , در فقدان یک نظام یکپارچه برنامه ریزی و مدیریت بدون امکان بهره مندی از آنها از بین می رود .
به این ترتیب واقعیت آن است که ” مجموعه شهری ” و به تبعیت آن “نظام مدیریت مجموعه شهری ” در حال حاضر فاقد تعریف قانونی و جایگاه رسمی در ساختارها و رویه های قانونی و تشکیلاتی مدیریت سرزمین در ایران است.
اما صرف ظهور ووجود واقعی این پدیده در نظام شهر نشینی کشور , الزامات و شرایطی را فراهم آورده است که برمبنای آن سازمان های ذیربط موجود ناچارا به هر ترتیب به اداره امور این پدیده ها واقعا موجود پرداخته اند .
۲-۵-۶-مبانی نظری مدل حکمروایی شهری و تعامل آن با سازمان فضایی کلانشهری
بررسی سیر تحول و تکامل نظریه هایی بنیادین مرتبط با ساختار حاکمیت و قدرت و مکانیزه های تاثیر گذاری این ساختار در عرصه های مختلف زندگی مبین تاکید فزاینده نظری و عملی براجتناب ناپذیر بودن تغییرات ساختار از حالت تک پایه (مبتنی برحکومت )به وضعیت چند پایه ومتکثر ( مبتنی برحکمروایی وحضور موثر تمام بازیگران و عناصر فعال در عرصه عمومی )است .این نظریه ها برای تحقق این انتقال برهر دو جنبه محتوایی و رویه ای تاکید و اصرار دارند .هدف این قسمت ارائه یک مدل نظری است که از یک سو تبیین کننده مبانی و شرایط شکل گیری مدل حکمروایی شهری است و از سوی دیگر چگونگی تعامل این مدل با سازمان فضایی مناطق کلان شهری را نشان می دهد سه مفهوم اصلی از این مدل عبارتند از نهاد ,سازمان و ساختار.با بهره گرفتن از این سه مفهوم کلیدی می توان تعامل بین جامعه شهری ( ساخت اجتماعی ) , سازمان اداره کننده جامعه شهری ( ساخت سیاسی و مدیریتی ) و ساختار کالبدی – فضایی ( ساخت فضایی ) را تبیین و تحلیل کرد .
در این مدل , نهادها به مثابه قوانین بازی و به عبارت دیگر راهنمانی کنش متقابل انسان ها در جامعه هستند .نقش اصلی نهادها این استت که از طریق تاسیس یک ساختار با ثبات ( ونه الزاما کارآمد ) برای کنش متقابل انسانی ,عدم اطمینان را کاهش می دهند سازمان ها نیز –متفاوت از نهادها –در واقع عناصر بازی و کنش اجتماعی را شکل می دهند و متشکل واز گروهی از افراد (حقیقی یا حقوقی )هستند که با نیتی غایتمند وبرای دستیابی به اهدافی مشخص بوجود آمده اند وبه علت تلاش برای دستیابی به این اهداف از عوامل اصلی تغییرات نهادی محسوب می شوند ( داگلاس نورث ۱۹-۲۴ :۱۳۷۷ ).به این ترتیب نظام های ایدئولوژیک , اجتماعی , فرهنگ , اقتصاد , قدرت , سیاست و حقوقی موجود در هر جامعه انسانی را می توان از جمله مهم ترین نهادهایی دانست که برحسب مورد ساختار های متناسب با خود را به وجود آورده و در همین چارچوب جهت وروش عمل سازمان های مربوط را تعیین می کنند .
مدل تبیینی موصوف ,تبیین کننده روابط و تعامل های مکانیکی و روایه ای بین عناصر سه گانه مذکور است . اما جهت گیری هاو نتایج محتوایی ناشی از این روابط , تابعی است از خصلت های محتوایی نهادهای موجود وموثر براین روابط از یک سو و قدرت نسبی نفوذ و تاثیرگذاری هر یک از نهادهای مذکور از دیگر ودر این مرحله است که نقش کلیدی قدرت روشن می شود .
بنابراین تبیین و تحلیل توامان هر دوبعد رویه ای و محتوایی تعامل عناصر سه گانه , شرط درک دقیق و کامل تر فرایند ها و فرم های اجتماعی , اقتصادی , سیاسی و فضایی – کالبدی محسوب می شود . در واقع ونظام قدرت و سازمان های شهروند مدار موجد ساختارهای مدافع منافع شهروندان خواهد شد و نظام قدرت نخبه مدار ساختار های متناسب با خواسته ها و اهداف نخبگان و خواص .
در این میان , قلمرو سرزمینی از یک سو نقش محمل و بستر مکانی و کجایی تمام این فعل و انفعالات را ایفا می کند و از سوی دیگر خود موضوع بسیاری از این جریان ها بوده و در نتیجه بازتاب دهنده پیامد های فضایی مکانی سه جانبه نهادها , سازمان ها و ساختار ها است . در همین چارچوب , ساختار فضایی کالبدی را از یک سو باید برآیند مشترک مجموعه نهادهای حاکم دانست و از سوی دیگر باید آنرا می باید یکی از مهمترین موضوعات سازمان های اداره کننده جامعه در راستای تحقق اهداف و خواسته هایشان تلفقی کرد .
به این ترتیب و با استناد به مدل رویه ای و محتوایی مذکور , ضرورت های نظری و کارکرد های استقرار مدل حکمروایی شهری را می توان به نحو دقیق و مستدل تری تبیین کرد .
در نظریه های توسعه انسان محور , ” پایداری ” ( به مفهوم جامع اجتماعی , اقتصادی و زیست محیط ) و شهروند مداری دو اصل بنیادین و پذیرفته شده محسوب می شوند .اصول مذکور را می توان عام ترین و پذیرفته شده ترین جهت گیری های محتوایی نهادهای گوناگون موجود در جوامع مختلف – اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه – دانست . اما عملیاتی شدن این جهت گیریها و حصول ساختارهای متناسب با آنها در گرو سازمان و نظام مدیریتی متناسب است . با استناد به اهداف و ویژگیهای پیش گفته رویکرد حکمروایی شهری , روش است که این رویکرد به دنبال استقرار مدل سازمانی متناسب با این اصول است .
۲-۵-۷-شناخت وتحلیل عناصر موثر و عملکرد آنها
براساس مبانی نظری و مفهومی حکمروایی شهری ,شناسایی وتبیین عناصر موثر برمدیریت مجموعه های شهری و نیز نوع روابط بین آنها را باید برحسب جایگاه و کارکرد هر عنصر دریک مدل سه وجهی انجام داد. وجوه سه گانه مذکور و نقش آنها در ترکیب و الگوی مدیریت مجموعه شهری عبارتند از :
وجه حاکمیت و مدیریت امور عمومی .این وجه مبین نگرش و روش حاکم برنظام مدیریت وچگونگی جلب مشارکت و حضور عناصر مختلف حکمروایی شهری در مدیریت امور عمومی است .از این دیدگاه , عناصر و نهادهای مدیریتی برحسب منشاء قدرت آنها شناسایی در چهار گروه زیر طبقه بندی می شوند : عناصر حکومتی و دولتی , عناصر حکومتی – عمومی , عناصر خصوصی و عناصر مردمی ( توده های شهر وندی و تشکل های غیر دولتی ).
وجه عملکردی .این وجه مبین عملکرد رسمی یا عملی هریک از عناصر برحسب کارکردهای سه گانه نظام های مدیریتی است : سیاستگذاری , برنامه ریزی و سازماندهی و بالاخره اجرا .
وجه فضایی – جغرافیای . در این وجه , عناصر موثر برمدیریت شهری از دید شعاع موثر عملکرد و یا به عبارت دیگر سطح پوشش فضایی اختیارات و وظایف هر عنصر مورد مطالعه قرار می گیرد .
نهادها و سازمان هایی که با استناد به شرح وظایف و اختیاراتشان در اداره مجموعه های شهری , عنصر اصلی و کلیدی محسوب می شوند , عبارتند از :
الف )سطح ملی
مجلس شورای اسلامی : سیاست گذاری و قانون گذاری
هیئیت دولت: سیاست گذاری و هماهنگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:55:00 ق.ظ ]




    • نام بردن روش های مناسب بررسی مسائل علوم اجتماعی
        • بیان روش های مورد استفاده دانشمندان برای پاسخ دادن به سؤالهایی که درباره جهان طرح می شوند.

      ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳۰/۱ دانش امور کمی وسائل انتزاعی یک رشته. دانش مربوط به طرحها و الگوهایی که به وسیله آنهاپدیده ها و اندیشه ها سازمان می یابند.
۳۱/۱ دانش اصلها و تعمیمها:

    • بیان اصول مهم یادگیری مورد استفاده در آموزش کلاسی
    • بیان قوانین زیست شناسی مربوط به تولید مثل و وراثت.

۳۲/۱ دانش نظریه ها و ساختها:

    • بیان اصول و نظریه های درس شیمی

توضیح دادن نظریه های مهم مربوط به فرهنگهای مختلف .( سیف، ۱۳۸۰، ص۱۳۹)
تواناییها و مهارتهای ذهنی
هدفهای مربوط به تواناییها و مهاتهای ذهنی بر فرایندهای سازمان دهی و تجدید سازمان مطالب آموخته شده که برای منظوری معین لازم اند تأکید می کنند. این هدفها درک و فهم مطالب، توانایی استفاده از آنها در موقعیتهای تازه، تجزیه و تحلیل مسائل، ابداع و ایجاد آثار تازه و داوری و قضاوت دباره امور مختلف را شامل می شوند. این بخش از حوزه شناختی از پنج طبقه به شرح زیر تشکیل یافته است.( سیف، ۱۳۸۰، ص۱۴۰ )
۰۰/۲ فهیمدن. فهمیدن یعنی درک مطالب که فرد از آن طریق در می یابد که هدف اصلی مطلب مورد نظر چیست. فهیمدن یک مرحله بالاتر از دانش است. زیرا در دانش از یادگیرنده صرفاً خواسته می شود مطالبی را که قبلاً آموخته است، بدون دخل و تصرف زیاد در آن به یاد آورد. اما در این طبقه یادگیرنده علاوه بر حفظ مطالب باید آنها را بفهمد. طبقه بندی فهمیدن از سه خرده طبقه به شرح زیر تشکیل یافته است:
۱۰/۲ ترجمه یا برگردان. انتقال معنی از شکلی از گفتار به شکلی دیگر. ترجمه با توجه به میزان وفاداری به متن مورد قضاوت قرار می گیرد. یعنی، صرف از این که مطالب تغییر شکل می دهد مفهوم یا مضمون آن با چه دقتی حفظ می شود؟

    • توانایی خواندن نقشه های معماری.
    • توانایی ترجمه شعر یا نثر از یک زبان به زبانی دیگر.

منظور از ترجمه تنها معنی متداول آن یعنی برگردان مطلبی از یک زبان به زبان دیگر نیست، بلکه تبدیل و تغییر مطلب به هر طریق از شکلی به شکل دیگر است. مثلاً وقتی از دانش آموز می خواهیم شعری را که حفظ کرده است به زبان خود تعریف کند، با ترجمه سروکار داریم. یا وقتی که مطلبی را از صورت توضیحی به شکل نمودار یا بالعکس تبدیل می کند باز هم کار ترجمه انجام می دهد. البته تبدیل مطلبی از یک زبان به زبان دیگر مانند ترجمه کتابی از زبان انگلیسی به زبان فارسی هم موردی از ترجمه است.
۲۰/۲ تفسیر. توضیح دادن یا بیان کردن مطالب از طریق معنی کردن یا دادن مثالها یا خلاصه ای از آنها. در حالی که ترجمه شامل برگردان عینی و بخش به بخش مطلب از یک صورت به صورتی دیگر است، تفسیر مستلزم بازچینی و بازآرایی مطلب یا ارائه دیدگاهی تازه از آن است.

    • توانایی تشخیص و بیان نتیجه گیریهای درست یا نادرست از مجموعه ای از اطلاعات
    • توانایی درک و بیان اندیشه اصلی یک اثر یا یک مطلب به صورت خلاصه

۳۰/۲ برون یابی و درون یابی. بسط دادن اطلاعات به ورای معلومات موجود، مثلاً تعمیم دادن نتایج حاصل از تحقیق با نمونه ای از یک جامعه به کل آن جامعه. شخص در برون یابی به پیش بینی امور می پردازد. شق دیگر برون یابی، درون یابی است. درون یابی شامل پرکردن فواصل موجود در یک رشته اطلاعات است.( سیف، ۱۳۸۰، ص۱۴۰ )

    • توانایی پیش بینی یا برآورد نتایج اقدامات مختلف
    • توانایی تشخیص دادن عواملی که دارای نتایج نادرست هستند.

۰۰/۳ کاربستن. استفاده از مطالب انتزاعی( اندیشه های کلی، قواعد اجرایی، روش های کلی در موقعیتهای ویژه و عینی.

    • توانایی استفاده از اصول و قوانین یادگیری در آموزشهای کلاسی.
    • توانایی استفاده از محاسبات ریاضی در موقعیت های عملی زندگی.

۰۰/۴ تحلیل. شکستن یک مطلب یا موضوع به اجزا یا عناصر تشکیل دهنده آن به گونه ای که سلسله مراتب اندیشه ها به صورتی روشن نشان داده شود و روابط میان اندیشه های بیان نشده مشخص گردند. این طبقه از سه خرده طبقه با نامهای زیر تشکیل یافته است:
۱۰/۴ تحلیل عناصر. شناسایی عناصر موجود در یک مطلب

    • توانایی تشخیص واقعیتها از فرضیه ها
    • توانایی تشخیص فرضهای بیان نشده در یک مطلب خواندنی

۲۰/۴ تحلیل روابط. شناسایی روابط و تعاملهای بین عناصر و اجزای یک مطلب

    • توانایی تشخیص روابط علت معلولی از سایر روابط
    • توانایی تشخیص سفسطه های منطقی در استدلالها

۳۰/۴ تحلیل اصول سازمانی. شناسایی سازمان و آرایش نظامدار یک مطلب که هم ساختار آشکار و هم ساختار نهان آن را شامل می شود. (سیف، ۱۳۸۰، ص۱۴۱ )

  • توانایی تشخیص دیدگاه های یا تعصب های نویسنده در بیان یک واقعه تاریخی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:54:00 ق.ظ ]




معادله ‏۲‑۴

معمولاً یک طرح انتخاب سوال انطباقی این ​​است که در جستجوی سوال، نیاز به حداکثر اطلاعات در هر یک از روش های فوق در برآورد توانایی فعلی اجرا شده، می­باشد. با این حال، روش­های دیگر که با بهره گرفتن از اطلاعات در نقطه برش بین دسته­های مختلف به جای برآورد توانایی فعلی وجود دارد [۷].
یکی دیگر از این روش­ها نظریه سوال پاسخ (IRT) می­باشد. نظریه سوال پاسخ، خانواده­ای از مدل­های ریاضی است که برای توصیف چگونگی برقراری ارتباط افراد با آیتم­های آزمون استفاده می شود. با «آزمون انطباقی کامپیوتری» بر پایه­ IRT سوال بعدی بر اساس امتیاز بدست آمده از پاسخ به تمام سوالهای قبلی از مجموعه سوالها انتخاب می­ شود. در مرحله اول از «آزمون انطباقی کامپیوتری» ، هر چند تنها یک یا دو سوال اول مورد ارزیابی قرار می­گیرد ، سوال بعدی است که بر اساس قانون هر «مرحله» انتخاب می­ شود ، اگر اولین سوال به درستی پاسخ داده شد، تخمین قبلی تتای آزمون­دهنده با یک مقداری افزایش می­یابد (به عنوان مثال ۰.۵۰)؛ در حالی که ، در صورتی که پاسخ سوال اول نادرست باشد، برآورد تتای اصلی با همان مقدار کاهش می­یابد. هنگامیکه آزمون ادامه دارد ، ورق پاسخ متشکل شده است از حداقل یک پاسخ درست و نادرست به سوال، در نتیجه بیشترین درست­نمایی برآورد شده[۵](MLE) برای محاسبه تتا برآورد جدید استفاده شده است ، که بر مبنای پاسخ همه سوالها آزمون­دهنده تا آن نقطه در آزمون می­باشد [۵].

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

پس از پردازش هر سوال ، تخمین تتای جدید برای انتخاب سوال بعدی استفاده می شود. این سوال، یک سوال ارائه نشده از بانک سوال­ها است که بیشترین اطلاعات برای ارزش تتای در حال حاضر برآورد شده، فراهم می­ کند. شکل ‏۲‑۲، شکل ‏۲‑۳ و شکل ‏۲‑۴ «حداکثر اطلاعات» سوال مطرح شده در «آزمون انطباقی کامپیوتری» را نشان می­ دهند​​. شکل ‏۲‑۲ توابع اطلاعات برای ۱۰ سوال ، برای برآورد اولیه تتا برای آزمون دهنده ساختگی (مشخص شده در یک خط عمودی ) را نشان می­دهد. این مقدار در ۰.۰ است که مقدار متوسط ​​در مقیاس تتا ارائه شده است. ارزش اطلاعات برای همه سوالها مطرح شده برای سطح تتا محاسبه شده است. شکل ‏۲‑۲ نشان می دهد که سوال ۶ بیشترین اطلاعات از ۱۰ سوال برای تتا برابر ۰.۰ را فراهم می کند. بنابراین ، سوال ۶ پردازش و ارزیابی می­ شود [۵] .
شکل ‏۲‑۲: توابع اطلاعات برای ۱۰ سوال.
بر اساس این نمره (جواب نادرست در این مورد)، ارزش تتای جدید با درجه ۱. ۰ تعریف شده است ، و در نتیجه در حال حاضر مقدار آن ۱. ۰- است. بر اساس قواعد انتخاب سوال با حداکثر اطلاعات ، سوال ۴ انتخاب می­ شود. (شکل ‏۲‑۳ ) چون درجه تتا داده شده بیشترین اطلاعات را شامل می­ شود و این سوال ارزیابی می­ شود. با توجه به فرض که جواب به سوال ۴ درست است ، MLE می تواند برای تخمین تتای جدید استفاده ­شود.
شکل ‏۲‑۳: توابع اطلاعات برای ۹ سوال.
نتیجه تتا برابر ۰.۵۰- است. نیز با انتخاب سوال بر اساس شکل ‏۲‑۴. ارزیابی ، برآورد تتا و انتخاب سوال ادامه می­یابد تا سوالی برای یافتن پیدا نشود [۵] .
شکل ‏۲‑۴: توابع اطلاعات برای ۸ سوال.
پایان دادن به آزمون انطباقی
یکی از مهم­ترین مشخصه های آزمون انطباقی، ​​معیار قطع آزمون که خیلی وابسته به اهداف مختلف آزمون است،می باشد. برخی از آزمون­ها صرفا برای انتخاب و یا طبقه ­بندی استفاده می­شوند، به عنوان مثال چه موضوع و واحد مشخصی توانسته است به آزمون­دهنده در دبیرستان یا دانشجو در دانشگاه در مسیر یادگیری کمک کند و یا چه کسی برای کار پذیرفته خواهد شد. آزمایش­های دیگری هم برای مشاوره و یا اهداف کلینیکی استفاده می­شوند. هدف، آزمون­هایی است که به بهترین وجه توانایی­های افراد را تعیین کند. در زمینه آزمون­های تطبیقی ​​، این دو هدف با دو قانون مختلف خاتمه آزمون تحقق می­یابد.
هدف از طبقه ­بندی این است که نتایج دانشجوها با چند ارزش برش مقایسه شود. هدف این است که دقیق­ترین طبقه بندی ایجاد شود. برای اینکه این را در زمینه آزمون­های انطباقی کامپیوتری بدست آوریم​​، باید برآورد تتا و اندازه گیری استاندارد خطا پیاده­سازی شود. آزمون­دهنده با مقدار برش (بیان شده در سطح تتا) بیان شده در بالا، اگر تتا با فاصله اطمینان ۹۵ درصد برآورد شود (محاسبه شده به عنوان ± دو خطای استاندارد اندازه ­گیری ) در بالا یا زیر نمره برش طبقه ­بندی می­ شود. همانطور «آزمون کامپیوتری انطباقی» می تواند این تصمیم را بعد از هر سوال پردازش ارزیابی کند، آزمایش می ­تواند در زمانی که این شرایط را ملاقات کرد پایان یابد. نتیجه این آزمون که مجموع طبقه ­بندی برای گروهی از آزمون­دهندگان که در آن تمام آن­ها با ۵ درصد نرخ خطا ساخته خواهد شد. نرخ خطا را می­توان با اندازه فاصله اعتماد خطا در سراسر برآورد تتا کنترل کرد.
کاربردهای آزمون انطباقی کامپیوتری
هر چند «آزمون انطباقی کامپیوتری» به مدت چندین دهه مورد بررسی قرار گرفته است، کاربردهای آن در قلمرو واقعی به تازگی پدیدار می­ شود. برای مثال، دهه اخیر شاهد ظهور برنامه کامپیوتری آزمون­های تعیین شغل[۶] (هیأت مدیره دانشگاه، ۱۹۹۰، وارد، ۱۹۹۸)، آزمون­­های انطباقی کامپیوتری ریاضی، خواندن و نوشتن (آزمون دانشگاه­ های آمریکا، ۱۹۹۳)، نسخه «آزمون انطباقی کامپیوتری» مجموعه استعداد کلامی نیروهای مسلح (کوران و وایز، ۱۹۹۴، مک براید، ۱۹۹۷، مورنو و سگال، ۱۹۹۲، مورنو، وتزل، مک براید و ویس، ۱۹۹۴) و نسخه منطبق بر سنجش انطباقی امتحان ورودی تحصیلات تکمیلی (مرکز خدمات آزمون­های آموزشی، ۱۹۹۳) است. همچنین آزمون انطباقی کامپیوتری حداقل در یک مدرسه بزرگ منطقه­ای اجرا شده است (کینگز بوری و هوسر، ۱۹۹۳) و چندین هیأت داوری مجوز پروانه، حداقل در حال ارزیابی فرایند آزمون انطباقی هستند (زارا، ۱۹۹۸).
ساختار آزمون انطباقی کامپیوتری
هدف انتخاب سوال با بیشترین نزدیکی سطح دانش با سطح دانش آزمون­دهنده می­باشد. که این هدف با انجام سه تابع انجام می­ شود که به هم وابسته هستند. در هر تابع تعدادی سوال شرایط لازم را برای رسیدن به تابع بعد پیدا می­ کنند. در تابع آخر تنها یک سوال به عنوان خروجی از این روند می­باشد. شکل ‏۲‑۵ روند شرح داده شده در بالا را نشان می­دهد [۱۰]. در سال­های اخیر، پایه­ های اساسی روان­سنجی آزمون­ها تغییر شگفت­انگیزی یافته است. با وجود اینکه نظریه کلاسیک آزمون[۷] چندین دهه به توسعه آزمون­ها کمک­های فراوان نمود، نظریه سوال پاسخ به سرعت به خط فکری پایه های نظری اندازه ­گیری درآمده است. اکنون نظریه سوال پاسخ زیربنای چند آزمون عمده را تشکیل می­دهد. به ­ویژه «آزمون انطباقی کامپیوتری»،که بر نظریه سوال پاسخ استوار است. در «آزمون انطباقی کامپیوتری» آزمون­دهندگان به سوال­هایی پاسخ می­ دهند که به نحو مطلوب برای اندازه ­گیری قابلیت­ها و توانایی­های آنان انتخاب شده است. آزمون دهندگان مختلف به سوال­های یکسان پاسخ نمی­دهند. اصول نظریه سوال پاسخ، در حالی که امکان انتخاب مناسب­ترین سوال ها برای هر آزمون­دهنده را فراهم می­ کند، همترازسازی زیر مجموعه­های سوال­ها را نیز امکان­ پذیر می سازد. برای مثال، در مجموعه آزمون استعداد شغلی در خدمات نظامی، آزمون استعداد تحصیلی(SAT)، آزمایش ورودی دوره تحصیلات تکمیلی(GRE) ، برای برآورد توانایی آزمون­دهنده­ها از نظریه سوال پاسخ استفاده می­ شود.
شکل ‏۲‑۵ : انتخاب سوال انطباقی [۱۰].
جدول ‏۲‑۱ : مشاهده عملکرد توابع و بازخورد آن­ها بعد از پاسخ به سوال.

نام تابع

نحوه انتخاب سوال

ارزیابی جواب

۱

انتخاب سوال بر اساس موضوع درس

انتخاب سوال­هایی که به موضوع آزمون مرتبط است

با بهره گرفتن از مقدار نتیجه تابع دوم، حیطه موضوعات سوالها را بروزرسانی می­ کند.

۲

انتخاب سوال بر اساس نظریه سوال پاسخ

انتخاب سوال بر اساس برآورد سوال (مانند سختی سوال)

بروزرسانی سطح دانش آزمون دهنده

۳

انتخاب سوال بر اساس تاریخچه سوال­های پاسخ داده شده

حذف سوال­هایی که قبلا پرسیده شده است.

اضافه نمودن سوال به لیست آخرین سوال­های پرسیده شده

هر چند «آزمون انطباقی کامپیوتری» به مدت چندین دهه مورد بررسی قرار گرفته است، کاربردهای آن در قلمرو واقعی به تازگی پدیدار می­ شود. برای مثال، دهه اخیر شاهد ظهور برنامه کامپیوتری آزمون­های تعیین شغل (هیأت مدیره دانشگاه، ۱۹۹۰، وارد، ۱۹۹۸)، آزمون­­های انطباقی کامپیوتری ریاضی، خواندن و نوشتن (آزمون دانشگاه­ های آمریکا، ۱۹۹۳)، نسخه «آزمون انطباقی کامپیوتری» مجموعه استعداد کلامی نیروهای مسلح (کوران و وایز، ۱۹۹۴، مک براید، ۱۹۹۷، مورنو و سگال، ۱۹۹۲، مورنو، وتزل، مک براید و ویس، ۱۹۹۴) و نسخه منطبق بر سنجش انطباقی امتحان ورودی تحصیلات تکمیلی (مرکز خدمات آزمون­های آموزشی، ۱۹۹۳) است. همچنین سنجش انطباقی کامپیوتری حداقل در یک مدرسه بزرگ منطقه­ای اجرا شده است (کینگز بوری و هوسر، ۱۹۹۳) و چندین هیأت داوری مجوز پروانه، حداقل در حال ارزیابی فرایند سنجش انطباقی هستند (زارا، ۱۹۹۸).
در نظریه­سوال پاسخ ، سطح توانائی شخص از روی پاسخ­های وی به سوال­های آزمون برآورد می­ شود. مدل سوال پاسخ مشخص می­ کند که سطح توانائی اشخاص و ویژگی­های سوال چگونه به یکدیگر مربوط می­شوند. سطح توانائی در بافت یا زمینه مدل برآورد می­ شود، و لذا نظریه سوال پاسخ اندازه ­گیری بر پایه مدل است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:54:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم