کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو

 



استخر، چشمه

بی رنگ

ترش

منبع: سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اردبیل
جاذبه های طبیعی سرعین :
سبلان (ساوالان)
کوه آتشفشانی سبلان در شمال غربی سرعین قرار گرفته است. رشته کوه سبلان از دره قره سو در شمال غرب اردبیل و در جهت شرقی و غربی به طول ۶۰ کیلومتر و عرض ۴۵ کیلومتر تا کوه قوشا داغ ادامه می یابد. قله سبلان با ۴۸۱۱ مترارتفاع از سطح دریا آتشفشانی خاموش است و قله آتشفشانی آن حدود ۵ کیلومتر مربع مساحت دارد که محفظه آتشفشانی در جنوب شرقی قله و در داخل این مخروط دریاچه ای با محیط بیضی شکل به اقطار ۱۴۵ و ۸۰ متر وجود دارد و در ردیف دریاچه های آتشفشانی محسوب می شود. این دریاچه قله ای یکی از زیباترین و منحصر به فردترین دریاچه های کوهستانی می باشد که همه ساله علاقه مندان زیادی برای دیدار از آن به سوی قله سلطان سبلان عروس قلل جهان روانه می شوند. میانگین بارندگی در ارتفاعات سبلان بیش از ۵۰۰ میلی متر است و در بلندهای ۴۰۰۰ متر و بالاتر ، برف ها و یخچال های دائمی وجود دارد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از جمله جاذبه های دیگر سبلان علاوه بر جاذبه های طبیعی می توان به سنگ عقاب (قارتال داشی) نرسیده به قله سلطان در نزدیکی جان پناه غرب، سنگ محراب و تندیس زرتشت در کنار دریاچه اشاره کرد.
سبلان از نظر دانشمندان و مورخین و صاحب نظران نیز مورد احترام بوده و همواره از آن به نیکی یاد می کنند وآن را به منزله کوه سینای ایران که زرتشت درآنجا به عبادت و ریاضت مشغول شد و اوستا را دریافت کرد. زکریای قزوینی می نویسد: «زرتشت از شیز به سبلان رفت و در آنجا عزلت گزید و کتابی آورد به نام اوستا».
حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: هر مسلمانی آیات (سبحان الله حین تمسون و حین تصجون … تخرجون) (آیات ۱۷ و ۱۸ و ۱۹ از سوره مبارکه روم) را بخواند به تعداد دانه های برفی که بر کوه سبلان فرود می آید پاداش نیک از خدا دریافت می کند. پرسیدند یا رسول الله این کوه سبلان کجاست ؟ حضرت فرمود: «کوهی است بین ارمن و آذربایجان چشمه ای از چشمه ساران بهشت در آن جاری است و یکی از انبیای حق در دل آن کوه مدفون است». (مغانلو، ۱۳۸۲: ۹۲)
دره جنگلی اردی موسی:
دره جنگلی زیبا و دیدنی در کنار روستای اردی موسی قرار گرفته است . دره جنگلی با چشم اندازی بسیار زیبا، نهرها و چشمه سارها، چمن زارهای انبوه، باغات میوه، قابلیت ویژه ای جهت گردشگری و استراحت و تفریح دارد. این دره جنگلی زیبا با بهاری سرسبز و با طراوت، تابستانی خنک با سایه های درختان بلند و پاییز الوان و زمستانی پوشیده از برف، تابلوی بدیعی از چهره فصول مختلف را به نمایش می گذارد. (مغانلو، ۱۳۸۲: ۱۰۷)
منطقه ییلاقی ویلادره:
وجود چشمه آب سرد معدنی ویلادره امروزه نظر جهانگردان و سیاحان خارجی را به خود جلب نموده است. این آب در روستای ویلادره و در ۳ کیلومتری سرعین و در داخل حریم شهر واقع شده است. وجود آّبشارهای طبیعی و چندین غار کوچک و همچنین دره های دیدنی با آب و هوای خنک و معتدل به زیبایی این منطقه ییلاقی افزوده است . این منطقه علاوه بر جاذبه های طبیعی دارای امکانات رفاهی ، رستوان، کافه سنتی و پلاژهای استراحتی می باشد. در بند زیبای روستای ورگه سران در ۹ کیلومتری سرعین با صخره های عظیم، غارها و آبشارهای دیدنی و چشمه های معروف به چهل چشمه در مسیر پیست اسکی آلوارس یکی دیگر از نقاط دیدنی سرعین است. (www.mun.sarein.ir )
چشمه آبشار گُرگُر :
این مکان در ۱۵ کیلومتری شهر سرعین و در مسیر پیست اسکی آلوارس قرار گرفته و دارای محیطی کاملاً بکر و طبیعی که آبی روان و زلال از دل تخته سنگی عظیم بیرون زده و در مسیر خود آبشار زیبایی را بوجود آورده است که به آبشار گُرگُر معروف است.
از دیگر مناطق دیدنی سرعین می توان به باغات زیبای دره ورنیاب و گلدشت کلخوران اشاره کرد که همواره مورد توجه گردشگران در این منطقه قرار گرفته است. (مغانلو، ۱۳۸۲: ۱۰۷)
جاذبه های ورزشی و تفریحی سرعین :
برخی از جاذبه های تفریحی و ورزشی سرعین به شرح زیر می باشد:
مجموعه تفریحی کوهستانی آلوارس مهرگان :
این مجموعه در ۱۲ کیلومتری روستای آلوارس و ۲۴ کیلومتری سرعین با راه آسفالته قرار گرفته است و از آنجا که در ارتفاع ۳۲۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد در زمستان به صورت پیست مدرن اسکی مورد بهره برداری قرار می گیرد و نیز در فصول بهار و تابستان با توجه به موقعیت آب وهوایی ممتاز و منحصر به فرد، به یک تفرجگاه ییلاقی تبدیل می شود. امروزه این مجموعه با نصب یک دستگاه تله سی ایژ به طول ۱۲۵۰ متر، احداث رستوران مدرن، پیست موتورسواری، پیست سرسره تیوپی، بازی های طنابی و بازی های بادی در جوار قله سر به فلک کشیده سبلان که چشم انداز زیبایی را ترسیم نموده در خدمت گردشگران و طبیعت گردان می باشد.
پارک شادی سرعین :
این پارک در زمینی به مساحت ۷/۲ هکتار در داخل شهر، با فضای سبز زیبا و طراحی مدرن با امکانات شهربازی ، پارک کودکان، زمین چمن مینی فوتبال، تونل گل ، کافی شاپ و مرکز صنایع دستی و زمین اسکیت می باشد.
جاذبه های تاریخی سرعین :
برخی از جاذبه های تاریخی و باستانی سرعین به شرح زیر می باشند:
تپه باستانی آناهیتا :
تپه باستانی آناهیتا که طی شماره ۱۹۷۶ به ثبت آثار ملی رسیده است در طی سالیان آز آن به اسامی آناهیتا، سارقین سرقین، زرتشت یاد می شده است که اکنون در بین اهالی شهر به آناهیتا معروف می باشد. این تپه باستانی که در قسمت غربی شهر قرار گرفته است ، بررسی جزئی انجام گرفته در آن و اشیاء و سفال های بدست آمده در بین لایه های خاک تپه و حوالی آن قدمت آن را به اواخر هزاره دوم و هزاره اول قبل از میلادی می رساند.
در مورد این تپه باستانی در کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ چنین آمده است : «چند سال پیش در آنجا دیوار قلعه ای کهنه پیدا شده است . در قسمتی از آن خشت هایی به طول ۴۰ سانتی متر و به عرض ۱۵ سانتی متر که با ملات های گلی برروی پایه های سنگی به کار رفته ظاهر گشته است که این خشت ها از حیث شکل و اندازه شبیه خشت هایی بوده است که در دیوار معروف کرمانشاه بین آن شهر و طاق بستان به چشم می خورد و و متعلق به دوره ساسانیان می‌باشد.» (صفری، ۱۳۷۰: ۱۳)
در اثر خاکبرداری از تپه جهت کاه گل مالی خانه ها به علت مرغوبیت خاک قسمتی از تپه و دامنه و حتی دیوارهای اشاره شده را از بین برده اند. ولی در اثنای همین خاکبرداری ها سکه و اشیاء و سفال های قدیمی زیادی پیدا شده است. مجموعه این موارد و مطالب حاکی از اهمیت و عظمت آثار موجود در سطح و دل خاک تپه بوده و از مناطق و مکان های مورد توجه ساکنان قدیم این دیار بوده است.
آتشکده آذر فریق :
آتشکده آذر فریق بر فراز تپه باستانی که امروزه خرابه هایی از آن باقی مانده است ، نشان و یادگاری از رونق این منطقه در دوران های تاریخی گذشته ایران و آذربایجان می باشد. در حال حاضر بر اثر عوامل طبیعی در کنار سایر عوامل نظیر ساخت و سازها برفراز تپه باستانی باعث از بین رفتن تدریجی بنای آتشکده شده است . ولی تپه باستانی آن به صورت تپه ای مرتفع در داخل روستا به خوبی نمایان است . براساس روایت ها و اسناد تاریخی این مکان از مراکز مهم و مقدس آئین زرتشتی خصوصاً در دوران ساسانیان بوده است و معبدی هم در آنجا بوده که از بین رفته و آثاری از آن باقی نمانده است ، بنا به روایاتی جز زنجیری از آن.
دهکده صخره ای ویند کلخوران :
در فاصله ۵/۴ کیلومتری سرعین روستای ویند کلخوران با آثار باستانی نظیر دهکده صخره ای استثنائی و شگفت انگیز، جاذبه ها و مناظر طبیعی در امتداد دره زیبای ورنیاب، روستای زلزله زده، گورستان هایی متشکل از سنگ قبور دیدنی مربوط به ادوار گذشته قرار دارد که مجموع موارد ذکر شده باعث شده این مکان به صورت موزه ای تاریخی ، هنری و طبیعی در آید.
از دیگر جاذبه ها و آثار تاریخی سرعین می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- معماری های صخره ای گنزق
- گورستان های تاریخی سرعین
- دهکده سنگی و زیرزمینی ویندکلخوران
- غار و پناهگاه نظامی گلستان
- آرامگاه امامزاده عبدالله (ع)
- مقبره امام زاده سید ابوالقاسم (ع)
مراکز و تسهیلات اقامتی سرعین:
هتل بین المللی لاله (۴ ستاره) : هتل لاله دارای ۹۷ واحد اقامتی می باشد که از این تعداد ۸ واحد سوئیت ۸ واحد اتاق تو در تو (کانکت) می باشد. از امکانات و تسهیلات ویژه این هتل می توان به سالن کنفرانس ، کافه سنتی، کافه تریا، کافی شاپ، رستوران، غرفه بازی های کامپیوتری ، صنایع دستی، لوازم آرایشی و بهداشتی، بانک رفاه کارگران با کد ۱۱۶۳، تاکسی سرویس، و اجرای موسیقی زنده در ایام گردشگری اشاره کرد.
هتل چالدران (۴ ستاره): هتل چالدران دارای ۶۰ واحد اقامتی که از این تعداد ۱۲ واحد سوئیت و بقیه به صورت اتاق می باشد. از امکانات و تسهیلات ویژه این هتل: آمفی تئاتر، کافی شاپ در داخل و بیرون هتل، انواع زمین ورزشی برای آقایان و بانوان، سالن کنفرانس ، پارک کودک، سینمای تابستانی ، کافه تریا، رستوران، غرفه های لوازم مورد نیاز مهمانان، سفره خانه سنتی، استخر آب معدنی، اجرای جنگ شادی و موسیقی زنده ونمایش مسابقات مهم جهانی و کشوری برروی پرده آمفی تئاتر.
برخی دیگر از مراکز و تسهیلات اقامتی این شهر عبارتنداز: هتل رز(۲ ستاره)، هتل سپید(۲ ستاره)، هتل هما (۲ ستاره)، هتل ساسان (۲ ستاره)، هتل دنیز(۲ ستاره)، هتل مرمر(۱ ستاره)، هتل آپارتمان ارشاد، هتل آپارتمان خیام، هتل آپارتمان دریا، هتل آپارتمان امید ارشاد، هتل آپارتمان سالار، هتل آپارتمان آرتا، هتل آپارتمان ماهان، هتل آپارتمان ارک، هتل آپارتمان مهدی، هتل آپارتمان آیلار، هتل آپارتمان نگین، هتل آپارتمان حمید. همچنین این شهرستان دارای ۹۴ مهمانپذیر می باشد که هر کدام با امکانات و تسهیلات ویژه در خدمت گردشگران می باشد. (مغانلو، ۱۳۸۲: ۱۲۰)
جدول ۲-۲- آمار تعداد گردشگران داخلی و خارجی وارده به استان اردبیل طی ده سال گذشته

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 06:01:00 ب.ظ ]




بعضی مواقع کار به جایی می رسد که دیگر حرف زدن موثر نیست، بلکه باید وارد عمل شد. آنگاه که دشمن، چشم طمع به خاک وطن دوخته است باید جنگید:
می خواستم
شعری برای جنگ بگویم

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

دیدم نمی شود
دیگر قلم زبان دلم نیست
گفتم:
باید زمین گذاشت قلم‌ها را
دیگر سلاح سرد سخن کارساز نیست
باید سلاح تیزتری برداشت
باید برای جنگ
از لوله‌ی تفنگم بخوانم
ـ با واژه‌ی فشنگ ـ
می‌خواستم
شعری برای جنگ بگویم …
(همان، ۳۸۲)
آن گاه که جنگ آغاز می گردد، واقعیت‌های تلخی نمایان می شود، دیدن صحنه های دلخراش که دل هر آزاده‌ای را می خراشد، اینها خواب و رؤیا نیست، واقعیتی است که به ناچار باید پذیرفت. اینها ثبت جان فشانی‌ها و از خودگذشتگی‌هایی است که برای نسل فردا به یادگار خواهد ماند. لذا شاعر می کوشد تا گوشه‌ای از این شجاعت و ایثار را به تصویر بکشد؛ تا آیندگان بدانند چه اتفاقی برای این خاک و بوم افتاده است. جنگ خانمان برانداز است اما گریز از آن، ننگی به بار می آورد و ایستادگی در آن تاج شرف و افتخار را بر فرق انسان می نهد.
از خانه‌های خونین
از قصه‌ی عروسک خون آلود
از انفجار مغز سری کوچک
بر بالشی که مملو رؤیاهاست
ـ رؤیای کودکانه‌ی شیرین ـ
از آن شب سیاه
آن شب که در غبار
مردی به روی جوی خیابان
خم بود
با چشم‌های سرخ و هراسان
دنبال دست دیگر خود می گشت
باور کنید
من با دو چشم مات خودم دیدم
که کودکی ز ترس خطر تند می دوید
اما سری نداشت
لختی دگر بر زمین غلتید
و ساعتی دگر
مردی خمیده پشت و شتابان
سر را به ترک بند دوچرخه
سوی مزار کودک خود می برد
چیزی درون سینه‌ی او کم بود …
(همان، ۳۸۷)
ستایش و مدح رزمندگان اسلام و آنان که شجاعانه در جبهه‌ها سینه‌ی خویش را سپر و آماج تیرها و شمشیرهای دشمن قرار داده‌اند نیز بخشی از درون مایه و محتوای اشعار شاعران انقلاب است. شاعران انقلاب در بخش‌هایی از اشعارشان به ترغیب، تحریک و برانگیختن رزمندگان جهت دفاع از کشور و آرمان‌هایش همت گماشته‌اند. سیدحسن حسینی در بخشی از آثارشان چنین سروده‌اند:
ای زده شعله به شب بارقه‌ی باورتان
پیش تا صبح ظفر، دست خدا یاورتان
سینه سرخان مهاجر به شما رشک برند
که شفق وام گرفته‌ست زبال و پرتان
دلتان چشمه جوشنده ایمان و یقین
رود همواره خروشان شرف پیکرتان
ای همه حامی اسلام به هنگام نبرد
عرشیان بال گشایند فراز سرتان
خصم بعثی که بود فتنه‌گر و عربده‌جو
باده مرگ کشد دم به دم از ساغرتان
تیغتان دست نوازش به سر خصم کشد
بوسه بر گردن کفار زند خنجرتان …
بانگ تکبیر شما مژده‌ی فتحی است قریب
تا دژ نصر من الله بود سنگرتان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:00:00 ب.ظ ]




و شگفت تر از آن، اینکه شب هنگام کسى ما را دیدار کرد و ظرفى سر پوشیده آورد. چیز پیچیده شده در ظرف کنایه از هدیه است و گفته شده است که آن فرد نوعى حلوا با خود آورده بود. (بحرانی ؛۱۳۷۳ : ۴/۸۶)
چون حضرت امیر "ع” آماده ى جنگ با “خوارج” شد، بدو گفتند آنان از پل “نهروان” گذشتند، فرمود: مَصَارِعُهُمْ دُونَ النُّطْفَهِ(نهج البلاغه، خطبه ۵۸) کشتنگاه آنان این سوى “نطفه” است.
شریف رضى مى گوید: منظور حضرت از “نطفه"، آب رودخانه است و نطفه فصیح ترین نوع کنایه از آب است هر چند فراوان باشد. ( ابن ابی الحدید ؛ ۱۳۷۹-۱۳۶۸: ۵/ ۳)
تَقُولُونَ فِی الْمَجَالِسِ کَیْتَ وَ کَیْتَ فَإِذَا جَاءَ الْقِتَالُ قُلْتُمْ حِیدِی‏حَیَادِ ( نهج البلاغه، خطبه ۲۹)
در بزم جوینده ى مرد ستیزید، و در رزم پوینده ى راه گریز.
“کیت و کیت” کنایه از سخن و گفتار است. “حادَ عَنِ الأمرِ” یعنى از آن عدول کرد. معنى عبارت نیز اینچنین است که إعزِلى عَنّا أیَّتُهَا الحَربُ. از ما دور شو اى نبرد!.. (بحرانی ؛۱۳۷۳: ۲/۵۱)
در تغییر بافت خلافت توسط “عمر
:فَصَیَّرَها فى حَوزَهٍ خشناءَ( نهج البلاغه، خطبه ۳) سپس آن را به راهى درآورد ناهموار.
“حوزه خشناء” کنایه از طبع خشن “عمر بن الخطاب” است که به تندى و سختگیرى و خشونت در کلام و سرعت در عصبانیت مشهور و موصوف بوده است.(همان منبع: ۱/۲۵۸)در هنگام مشاهده ى جنازه ى “طلحه” در جنگ “جمل“:أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ کُنْتُ أَکْرَهُ أَنْ تَکُونَ قُرَیْشٌ قَتْلَى تَحْتَ بُطُونِ الْکَوَاکِبِ( نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹)
به خدا خوش نداشتم “قریش” کشته زیر تابش ستارگان افتاده باشند.
عبارت “ تَحْتَ بُطُونِ الْکَوَاکِبِ ” کنایه ى لطیفى از صحراها و بیابانهاست. بدین معنى که مایل نبودم جنازه ى آنان را بدین حالت در بیابان بدون پوشش و سر پناه ببینم. (همان منبع: ۴/۵۲)
لا تَجْتَمِعُ عَزِیمَهٌ وَ وَلِیمَهٌ ( نهج البلاغه، خطبه ۲۱۱)نتوان هم نقش مهمترى بر صفحه ى اندیشه بست و هم بر خوان مهمانى آسوده نشست.
مراد از “ عَزِیمَهٌ “، کسب فضایل است و عزیمت، اراده ى قاطع براى انجام کارى پس از انتخاب آن است. “ وَلِیمَهٌ ” به معنى طعام و مهمانى عروسى و مانند آن و کنایه از رفاه و خوشگذرانى است. منظور این است که تصمیم بر تحصیل فضایل و مکارم با تنعم و خوشگذرانى سازگار نیست. (همان منبع : ۳۳۶)
وَ اعْلَمُوا أَنَّ دَارَ الْهِجْرَهِ قَدْ قَلَعَتْ بِأَهْلِهَا وَ قَلَعُوا بِهَا( نهج البلاغه- نامه ۱٫)
و بدانید که “مدینه” مردمش را از خود راند و مردم آن در شهر نماند.
به نظر برخى دارالهجره، کنایه از جهان اسلام در آن روزگار است و قلعت باهلها و قلعوا بها کنایه از تشتت اوضاع مردم و رخت بربستن امنیت از قلوب مردم در اثر جوشش فتنه است. (همان؛۳۴۱)
قسمتى از نامه ى امام (ع) به “شریح بن حارث” حاوى کنایات لطیفى است که در اینجا نقل مى کنیم:گفته اند “شریح پسر حارث” قاضى امیرمومنان (ع) در خلافت آن حضرت، خانه اى به هشتاد دینار خرید. چون این خبر به امام رسید او را طلبید و فرمود: وَ قَالَ لَهُ بَلَغَنِی أَنَّکَ ابْتَعْتَ دَاراً بِثَمَانِینَ دِینَاراً وَ کَتَبْتَ لَهَا کِتَاباً أَمَا إِنَّکَ لَوْ کُنْتَ أَتَیْتَنِی عِنْدَ شِرَائِکَ مَا اشْتَرَیْتَ لَکَتَبْتُ لَکَ کِتَاباً عَلَى هَذِهِ ٱلنُّسْخَهِ فَلَمْ تَرْغَبْ فِی شِرَاءِ هَذِهِ الدَّارِ بِدِرْهَمٍ فَمَا فَوْقُ
وَ ٱلنُّسْخَهُ هَذِهِ
َهذَا مَا اشْتَرَى عَبْدٌ ذَلِیلٌ مِنْ مَیِّتٍ قَدْ أُزْعِجَ لِلرَّحِیلِ اشْتَرَى مِنْهُ دَاراً مِنْ دَارِ ٱلْغُرُورِ مِنْ جَانِبِ الْفَانِینَ وَ خِطَّهِ ٱلْهَالِکِینَ وَ تَجْمَعُ هَذِهِ ٱلدَّارَ حُدُودٌ أَرْبَعَهٌ الْحَدُّ ٱلْأَوَّلُ یَنْتَهِی إِلَى دَوَاعِی ٱلْآفَاتِ وَ الْحَدُّ الثَّانِی یَنْتَهِی إِلَى دَوَاعِی ٱلْمُصِیبَاتِ وَ الْحَدُّالثَّالِثُ یَنْتَهِی إِلَى ٱلْهَوَى ٱلْمُرْدِی وَ ٱلْحَدُّ ٱلرَّابِعُ یَنْتَهِی إِلَى ٱلشَّیْطَانِ الْمُغْوِی وَ فِیهِ یُشْرَعُ بَابُ هَذِهِ ٱلدَّارِ( نهج البلاغه-نامه ۳)
به من خبر داده اند خانه اى به هشتاد دینار خریده اى و سندى براى آن نوشته اى… اگر آنگاه که این خانه را خریدى نزد من مى آمدى براى تو سندى مى نوشتم بدینسان، پس رغبت نمى کردى به خریدن خانه به درهمى یا افزون از آن، و سند چنین است:این خانه اى است که خریده است آن را بنده اى خوار از مرده اى که او را از جاى برخیزانده اند براى کوچ و بستن بار. از او خانه اى از خانه هاى فریب خریده است ، در کویى که سپرى شوندگان جاى دارند و تباه شوندگان روز بسر آرند. این خانه از چهارسو در این چهار حد جاى گرفته است: حد نخست بدانجا که آسیبها و بلاها در کمین است و حد دوم بدانجا که مصیبتها جایگزین و حد سوم به هوسى که تباه سازد و حد چهارم به شیطانى که گمراه سازد و در خانه به چهارمین حد گشاده است. دارالغرور، به اعتبار آنکه خلق خدا از آن فریب مى خورند و غفلت پیشه کنند، کنایه از دنیاست.
ب.کنایه از صفت
خطاب به “ابوموسى اشعرى“:
فَارْفَعْ ذَیْلَکَ وَ اشْدُدْ مِئْزَرَک‏َ(نهج البلاغه-نامه ۶۳)
دامن خود را به کمر در آر و کمرت را استوار دار! هر دو جمله کنایه از جدیت و اهتمام بالغ در انجام کار است و منظور، تشویق او به پیوستن به امام “ع” براى جنگ با اهل “بصره” است. ( ابن ابی الحدید ؛ ۱۳۷۹-۱۳۶۸: ۱۷/ ۲۴۷)
أَیُّهَا النَّاسُ أَلْقُوا هَذِهِ الْأَزِمَّهَ الَّتِی تَحْمِلُ ظُهُورُهَا الْأَثْقَالَ مِنْ أَیْدِیکُم‏.( نهج البلاغه-خطبه ۲۲۹)
اى مردم! مهار بارکشهایى را که بار سنگین گناهان مى برد دست بدارید!
منظور از “ظهور” در اینجا خود شترهاست و جمله کنایه از نهى از ارتکاب کار زشت و امورى است که سبب گناه و عقاب مى گردد. (همان منبع: ۱۳/ ۹۸)
خطاب به “عبدالله بن عباس” هنگام نصب او به ولایت “بصره": سَعِِ ٱلنَّاسَ بِوَجْهِکَ وَ مَجْلِسِکَ وَ حُکْمِک‏َ( نهج البلاغه- نامه ۷۶)
با مردم گشاده رو باش آنگاه که آنان را بینى، یا درباره ى آنان حکمى دهى، یا در مجلس ایشان نشینى!
امر به مدارا با مردم است، “بوجهک” کنایه از گشاده رویى، “بمجلسک” کنایه از توضع و “بحکمک” کنایه از عدل است. (بحرانی ؛۱۳۷۳ : ۵/۲۲۳)
مَنْ یُعْطِ بِالْیَدِ ٱلْقَصِیرَهِ یُعْطَ بِالْیَدِ ٱلطَّوِیلَهِ ( نهج البلاغه- حکمت ۲۲۴)
آنکه با دست کوتاه ببخشد او را با دست دراز ببخشند.
شریف رضى” در شرح آن مى گوید: امام “ع” بین نعمت بنده و نعمت خداى تفاوت قایل شده و این یکى را قصیره و آن یکى را طویله خوانده چرا که نعمتهاى خداوندى هماره پرمایه تر و چند برابر نعمت بندگان است.
بنابراین در جمله فوق “ید طویله” کنایه از نعمت و بخشش فراوان و “ید قصیره” کنایه از انعام اندک و در مجموع یادآور معناى حدیث ذیل است:"من قرب منى شبرا قربت منه ذراعا".(همان منبع: ۹/ ۵۹) مَنْ أَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَکَ عِنْدَ جَهَلَهِ ٱلنَّاسِ ( نهج البلاغه-حکمت ۱۷۹) آن که با حق بستیزد، خون خود بریزد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تعبیر أَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ کنایه از اظهار وجود خویش و قرار دادن آن در برابر حکم خداوندى است. (همان منبع: ۳۴۱)
… و َ کِبْراً تَضَایَقَتِ ٱلصُّدُورُ بِهِ …( نهج البلاغه-خطبه ۲۳۴) با تکبرى بر دلها سنگینى کنان.
عبارت تَضَایَقَتِ الصُّدُورُ بِهِ کنایه از کثرت و فراخى کبر است. (همان منبع : ۴/۲۶۰)
در وصف منافقان:
یَمْشُونَ ٱلْخَفَاءَ وَ یَدِبُّونَ الضَّرَّاء.( نهج البلاغه-خطبه ۱۸۵)
پوشیده مى روند چون خزنده اى زیانمند و زهرناک.
هر دو جمله کنایه از مخفى نگاه داشتن حرکات و سکنات و اقوال خویش از فهم مردمان است و در توصیف کسى که قصد خدعه و نیرنگ به دیگران را دارد، بکار مى رود. در ادامه خطبه آمده است: لهم بکل طریق صریع- در هر راه یکى را به خاک هلاکت افکنده اند- “طریق” کنایه از هر مقصودى است که منافقان آهنگ آن را داشته باشند و یا هر چاره اى که بیندیشند که این مستلزم آزار و اذیت است و جمله، کنایه از کثرت کشته شدگان به دست آنان و به خدعه و نیرنگ آنان است. “لهم” لکل شجو دموع کنایه از تظاهر به درد و ناراحتى هنگام بروز هر غم و غصه اى براى جامعه است تا با اشک تمساح به اهداف خویش دست یابند گرچه واقعا ناراحت نیستند و اهل خوشگذرانى اند. (همان منبع : ۳/۴۲۹)
خطاب به اهل “مصر” آنگاه که “مالک اشتر” را به ولایت آنان منصوب گردانید: وَ قَدْ آثَرْتُکُمْ بِهِ عَلَى نَفْسِی لِنَصِیحَتِهِ لَکُمْ وَ شِدَّهِ شَکِیمَتِهِ عَلَى عَدُوِّکُم‏.( نهج البلاغه، نامه ۳۸)
در فرستادن او، من شما را بر خود برگزیدم چه او را خیرخواه شما دیدم و سرسختى او را برابر دشمنانتان پسندیدم.
“شکیمه” در اصل لگام آهنین در دهان اسب و “ شِدَّهِ شَکِیمَتِهِ ” کنایه از قدرت روحى و توانمندى او در برابر دشمنان است. (همان منبع: ۵/۸۵)
در توصیف مبارزه ى اعراب جاهلى با پیامبر:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:00:00 ب.ظ ]




همه برمی خیزند
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
چه کسی برخیزد
چه کسی با دشمن بستیزد
چه کسی پنجه در پنجۀ هر دشمن درآویزد. (ابومحبوب، ۱۳۸۷: ۳۰۴)
حمید مصدق دلیل عدم موفقیت بسیاری از شاعران معاصر را، بی بند و باری در سرایش شعری ذکر کرد. وی اعتقاد داشت که اگر شاعران، «خوب» شعر بگویند مردم هم از شعر آنان «خوب» استقبال خواهند کرد. مصدق افزود: یادمان باشد مردم با «نخریدن» شعرهای «بد» گویندگانش را «مجازات» می­ کنند.
مصدق نه تنها شاعری درون گرا و منزوی نبود بلکه به فراخور رشته تحصیلی و شغلش، انسانی با حساسیت های بالای اجتماعی و سیاسی بود و بسیار به تشکیل انجمن های ادبی و شرکت در آنها علاقه داشت و اغلب خودش نیز محور قرار می­گرفت. بدلیل همین روحیه اش، عمدتاً جلسات و انجمن ها ادبی تشکیل می داد؛ مانند انجمن صائب در اصفهان و انجمن امید در تهران و همچنین مجامع دیگر. اعضای انجمن امید عبارتند از: مصدق، اخوان، بهبهانی، حقوقی و سپانلو؛ که این انجمن تا امروز هم ادامه دارد و اسم آن­را به خاطر اخوان، امید گذاشتند.
محمدعلی سپانلو در پیرامون فعالیت سیاسی مصدق او را شاعری معتدل می داند و می گوید: «حمید فعالیت های سیاسی اش در حد همین فعالیت های علنی بود که ما می بینیم؛ یعنی همان سال­هایی که شعر او در دانشگاه­ها خوانده می شد حتّی آن جنبش های گاهی مسلحانه که بود، حمید اصلا دخالت نداشت و همیشه می گفت: شعر من عاشقانه است ، نه اینکه برداشتید آن­را سیاسی کردید. در دوره ی عمرش هم با گرایش ملی گرائی معتدل زندگی کرد.» (همان: ۳۴-۳۵)
اوج حساسیت های سیاسی او زمانیست که شعر(آبی،خاکستری،سیاه) منتشر شد و حرف­های زیادی پیرامون آن و شعرش شایع شد. سیمین بهبهانی در این باره می­گوید:« شگفت نیست که این اشارت و پایان بر انگیزاننده و آگاهی دهنده ی آنرا جوانان آرمان خواه یک تعبیر سیاسی تلقی کردند و همه جا شایع شد که حمید مصدق را برای قصیده ی آبی، خاکستری، سیاه گرفته اند. و البته که چنین نبود و در اوّلین ملاقاتی که با او داشتم این مطلب را در میان گذاشتم، به سادگی خندید و گفت: «از این­گونه شایعات زیاد است ،من به مدت دو ماه طعم زندان سیاسی را چشیده ام، امّا مطلب کلّی تر از این بوده است.»(همان: ۳۷)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴-۴ زندگی­نامۀ نزار قبانی:
نزار قبانی در سال ۱۹۲۳ در شهر دمشق پایتخت سوریه چشم به جهان گشود. دروس ابتدایی و مقطع دبیرستان را در همین شهر گذراند. سپس در رشته حقوق دانشگاه دمشق مشغول به تحصیل شد و توانست در سال ۱۹۴۵ مدرک کارشناسی خود را بگیرد. پس از اتمام تحصیلات، به جای پرداختن به حرفه وکالت بر آن شد تا به هیأت دیپلماتیک سفارت سوریه در قاهره بپیوندد و چند سالی در سفارتخانه کشورش در ترکیه، انگلیس، لبنان و اسپانیا مشغول به کار بود. همزمان با انجام امور سیاسی به سرودن شعر نیز پرداخت تا جایی که در سال ۱۹۶۶ تصمیم گرفت میان سیاست و شعر یکی را برگزیند پس جانب شعر را گرفت و از کلیه سمت های سیاسی اش استعفا داد. انتشار اولین دیوان شعر تحت عنوان « قالت لی سمراء » (سمرا به من گفت) با استقبال گسترده مردم مواجه شد و او را به سرودن اشعار هرچه بیشتر تشویق کرد. نزار قبانی در شعرهای اولیه اش، با استادی تمام روحیات و خصوصیات زن را وصف کرد که در میان خاص و عام به شاعر زن شهرت یافت. برخی معتقدند تعلق خاطر او به موضوع زن ناشی از دو مسأله و حادثه­ای است که به شدت در روح و روان او تأثیر فراوان گذاشت. حادثۀ اول به خودکشی خواهرش وصال بر می­گردد که در عشق خویش ناکام ماند و چاره­ای جز انتحار نیافت و حادثۀ دوم به ترور همسر عراقی­اش به نام «بلقیس الراوی» باز می­گردد که در جریان بمب­گذاری یک گروهک مخالف رژیم عراق در سال ۱۹۸۱ در سفارت این کشور در بیروت جان باخت. این دو حادثه چنان تأثیری بر روح بی آلایش نزار قبانی گذاشت که شعرهای اولش را به موضوع زن اختصاص داد. عشق قسمت عمدۀ آثار نزار را در بر می­گیرد. خود او چنین اعتراف می کند؛ «من از خانواده­ای هستم که شغل آنها عاشقی است. عشق با کودکان این خانواده زاده می شود، همان گونه که شیرینی با سیب متولد می شود. وقتی به یازده سالگی می رسیم عاشق می شویم و در دوازده سالگی دلتنگ می گردیم و در سیزده سالگی از نو عاشق می­شویم و در چهارده سالگی دلتنگ می گردیم و در چهارده سالگی دلگیر و دلتنگ. در خانواده ما هر طفلی در سن پانزده سالگی پیر است و در کار عاشقی صاحب طریقه­ای». (قبانی، ۱۳۳۶: ۶۶)
نزار در پی کشته شدن همسرش بلقیس در سال ۱۹۸۱ قصیده یی می سراید. او در این قصیده لطیف ترین احساسات شاعرانه خویش را برای خواننده بیان می کند و کشته شدن همسرش را بهانه یی برای محکوم کردن فتنه ها و تفرقه های موجود بین عرب ها قرار می دهد. آنجا که می گوید؛ «اگر آنان درخت زیتونی را از ربع قرن پیش آزاد کردند یا میوه لیمویی را بازگرداندند و پلیدی را از تاریخ محو نمودند، از قاتلان تو تشکر خواهم کرد ای بلقیس، اما آنان فلسطین را ترک کردند تا آهویی را بکشند.»
با کشته شدن بلقیس، نزار راهی سوئیس می شود. پس از چندی به فرانسه و سپس به لندن، شهری که همیشه برایش مظهر آرامش و زیبایی بوده، می رود. در این شهر نزار همچنان به سرودن اشعارش ادامه می دهد. کتاب های شعری او یکی پس از دیگری در کشورهای عربی چاپ و خوانندگان با شور و ذوق زایدالوصفی این کتاب ها را خریده و می خرند. شهرت نزار در سراسر جهان عرب زبانزد خاص و عام شده بود. او دیگر به سوریه تعلق نداشت، جهانی او را می طلبید. نزار در آوریل ۱۹۹۸ در لندن چشم از جهان فروبست. اما مردم همچنان خاطره نزار را که با صدای آرام ولی پراحساسش اشعارش را می خواند به یاد دارند. جسد نزار قبانی به دستور حافظ اسد رئیس جمهور وقت سوریه با احترام نظامی و تشریفات رسمی بر دوش هزاران نفر از دوستداران شعرش در دمشق زادگاه او به خاک سپرده شد.
۵-۴ آثار نزار قبانی:
قبانی در طی پنجاه سال، پنجاه کتاب شعر و نثر از خود بر جای گذاشته است. عمده ترین مجموعه های شعر عاشقانه او عبارتند از:
طفولیت یک نار سینه(۱۹۴۸)؛ زیبای گندمگون به من گفت(۱۹۴۴)؛ سامبا(۱۴۴۹)؛ تو از آن من هستی(۱۹۵۰)؛ شعرها(۱۹۵۶)؛ دلدار من(۱۹۶۱)؛ نقاشی با کلمات(۱۹۶۶)؛ یادداشت های روزانه یک زن لاابالی(۱۹۶۸)؛ شعرهای وحشی خو(۱۹۷۰)؛ کتاب عشق(۱۹۷۰)؛ صد نامه عاشقانه(۱۹۷۰)؛ شعرهایی قانون شکن(۱۹۷۲)؛ دوستت دارم…دوستت دارم…والی آخر(۱۹۷۸)؛ برای بیروت همراه با عشق(۱۹۷۸)؛ شهادت می دهم که جز تو زنی نیست(۱۹۷۹)؛ قاموس عاشقان(۱۹۸۱)؛ شعر بلقیس(۱۹۸۲)؛ عشق در برابر چراغ قرمز درنگ نمی کند(۱۹۸۵)؛ تنهاعشق پیروزاست(۱۹۹۰)؛ یادداشت های دفتر شکست(۱۹۹۱)؛ من یک مرد و تو قبیله ای از زنان(۱۹۹۳)؛ پنجاه سال در ستایش زنان(۱۹۹۴).
دفترهای نثر او عبارتند از:
چیزی از نثر؛ کلمات نیز با خشم بیگانه نیستند؛ داستان من و شعر؛ شعر چیست؛ شعر چراغی است سبز؛ از برگ های ناشناخته من؛ زن در شعر و زندگی من).(الجبوری، ۲۰۰۲: ۳۰-۳۱)
۶-۴ جایگاه نزار قبانی در شعر معاصر عرب:
نزار قبانی شاعر نوپرداز و صاحب سبک معاصرعرب، اشعارش از نخستین دفترش به نام «قالت لی السمراء» که در سبک و مضمون با سنت­های روز جامعه متفاوت بود با هیاهویی فراوان در جوامع عربی مطرح شد و مورد توجه طبقه متجدد، دانشجو وکسانی که از قید و بندهای سنگین اجتماع به تنگ آمده بودند، واقع شد. گروه زیادی از منتقدان، اشعار او را در تضاد با سنت­های کهن شعر عرب و خارج از قوانین و سنن اجتماعی می­دانستند. نگاه او در قلمرو عشق کاملاً نو و منطبق بر زیباشناسی مدرن است؛ به طوری که سایه­روشن­های ذهن و ضمیر زن و مرد شرقی عصر خود را نمایان می­سازد. در شعرهای عاشقانه او بیش از هر چیز، زبان بی­پروا و گستاخ شاعر به همراه کاربرد مضامین بکر، تشبیهات، استعارات و تصاویر محسوس و جاندار خودنمایی می­ کند. زبان هموار و سهل و ممتنع او با وزن و موسیقی روان و سازوارش از عناصر فرهنگ عامه و زبان محاوره برخوردار شده است و در نتیجه، نوعی هم حسی با طیف­های مختلف مردم یافته است.(قبانی، ۲۰۰۷: ۱۲)
موضوع اصلی بیشتر آثار نزار قبانی عشق و زن تشکیل می­دهد. پرداختن به این موضوعات بود که برای او لقب شاعر زن را به ارمغان آورده است. قبانی در زمانی که جامعه مرد سالار عرب پرداختن به موضوعات و مسائل زنان را تابو و اباحه­گری می­دانست، پا را از حد فراتر گذاشت و با ساختارشکنی خود را آماده پذیرش همه تهمت­ها و ناسزاگویی­ها کرد. وی در این راه، چون من شخصی و شعرش را وقف عشق کرده بود، از مرگ هم اباحی نداشت؛ اما اینکه قبانی را تنها به سبب اشاراتش به زنان و دستاویز قرار دادن عشق، شاعر «شراب، زن و عشق» بخوانیم، جفایی بزرگ در حق اوست؛ زیرا مطالعه زندگی و تعمق در اشعار وی مبین این حقیقت است که قبانی زبان و احساسش را دستمایه مسائل زنان قرار داده است. در واقع تغییر شخصیت او با حادثه شکست ژوئن در سال ۱۹۶۷ باعث شد که در برابر هر بی حرمتی به معشوق واقعی­اش ( میهن، وطن و ناسیونالیسم عربی ) برنتابد و با همان مختصات منحصر به فرد خود، اشعارش را با محوریت موضوعاتی چون وطن­پرستی و نوحه بر مصائب آن بسراید.
او پس از شکست عرب­ها از اسرائیل در حزیران ۱۹۶۷ متأثر از احساسات وطن­دوستانه، ذفتر شعر خود را با عنوان «حاشیه­هایی بردفتر شکست» را به چاپ رساند که به بیان خود او «بیانه­ای بود شامل رد و معارضه من»(قبانی، ۱۳۵۶: ۱۹۴). او با این کار نشان داد که روح خود را به شیطان، زن و غزل بی­پروا تسلیم نکرده است. وطن­پرستی است که همه چیز را از سوراخ تنگ شهوت نمی­نگرد. هرچند در این راه تهمت­هایی نیز نصیب او شد، این نسبت­ها و اوصاف دروغ اورا از پای درنیاورد بلکه احساس بزرگی می­کرد؛ زیرا با شعر خود توانسته بود دستگاه عصب ملت عرب را تحریک کند و عقل عرب را از اتاق بی­هوشی بیرون بیاورد (سلیم غیث، ۱۹۷۳: ۹۹).
آن سرو صدای حاصل از این غوغا – که قبانی به راه انداخته بود- فریادهایی دشنام­گونه برایش به همراه داشت و منجر به صدور اتهام نامه­ هایی غیابی شده بود که خلاصۀ آن­ها چنین است:
۱-تو شاعری هستی که روح خود را به شیطان، زن و غزل برای روسپیان فروخته­ای و حق نداری در باب وطن شعر بگویی.
۲- تو مسئول اصلی شکست هستی؛ زیرا در طول بیست سال، شعر عاشقانه گفتی و اخلاق جامعه را فاسد کردی.
۳- تو در این شعر سادیست(دیگرآزار) هستی و می­خواهی ملت عرب را آزار و شکنجه دهی.
۴- تو امیدها و آرزوها را بر باد داده­ای و خدمتگزار اجنبی­­ها هستی.
۵- تولد تو بعد از ژوئن ۱۹۶۷ به عنوان یک شاعر اجتماعی، تولدی طبیعی نیست.
نزار در برابر این تهمت­ها و ادعاها می­نویسد: «من در برابر تمام این تهمت­ها به جای اینکه احساس رنج کنم، احساس کردم دارم قد می­کشم و بزرگ­تر می­شوم و از سنگی که به سوی پنجره­ام پرتاب می­شد احساس لذت می­کردم و سخنان مسیح را بر لب داشتم که خدایا! بر ایشان ببخشای که نادانند» (شفیعی کدکنی، ۱۳۵۹: ۱۲۱).
پذیرفتن قبانی به عنوان شاعر وطنی برای جامعه عربی بسیار گران بودآن­ها نمی­توانستند هم اورا عاشقی بزرگ بدانند هم مبارزی خشمگین. آنها «نزار قبانی» قبل از پنجم حزیران را می­پذیرفتند؛ اما «نزار قبانی» پس از از پنجم حزیران را قبول نداشتند؛ زیرا عشق را تنها از خلال بدن زن درک می­کردند؛ قبانی در رد این اتهام می­گوید: «شعر سرودن من دربارۀ زن به هیچ وجه، به آن معنی نیست که من با بدن او پیمان ابدی بسته­ام، عشق در نزد من به آغوش کشیدن تمام هستی و انسان است شاید در برخی از احوال، وطن معشوقه­ای از همه معشوقه­ها زیباتر و برتر باشد» (قبانی، ۱۳۵۶: ۲۰۴).
فصل پنجم: نقد تطبیقی اشعار حمید مصدق و نزار قبانی
۱-۵ تعریف نقد تطبیقی:
ادبیّات تطبیقی یعنی بررسی ادبیّات ملّی یک کشور در خارج از مرزهای آن و نیز بررسی روابط ادبیّات ملّی با ادبیّات زبان‌های دیگر و نیز سایر رشته‌های علوم انسانی و هنرهای زیبا مانند فلسفه، تاریخ. تعریف حاضر کوشیده است تا نگاهی به دو مکتب معروف در ادبیّات تطبیقی یعنی مکتب ملی با ادبیّات فرانسوی و امریکایی داشته باشد. یعنی هم به بررسی روابط ادبیات ملی با ادبیّات ملل دیگر اشاره دارد و هم رابطه ادبیّات با دیگر معرفت‌ها. در تعریفی دیگر آمده است: « ادبیّات تطبیقی از آن دسته پژوهش‌های ادبی است که باطن آن، مقایسه بین ادبیّات ملل مختلف است. برخی هم در پی مقایسه ادبیات با دیگر هنرهای زیبا و نیز مقایسه آن با سایر رشته‌های علوم انسانی مانند فلسفه، تاریخ، ادیان، مذاهب، فرق، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و … هستند. عده‌ای هم پا را فراتر گذاشته، بررسی رابطه ادبیّات با عرصه‌های غیرانسانی مانند علوم پایه و علوم طبیعی را در حوزه ادبیّات تطبیقی جای داده‌اند». (عبود و دیگران، ۲۰۰۱: ۸۹ ، خطیب، ۱۹۹۹: ۵۰).
ادبیّات تطبیقی هر چند که به روابط بین ادبیات ملّی با زبان ویژه و ادبیّات بیگانه با آن زبان و مقایسه‌ی روابط بین نویسندگان و شاعران که دستاوردهای ادبی مشابه با زبان و فرهنگ متفاوت و نژادهای مختلف و ملیّت‌های متفاوت می‌پردازد، امّا این نکته را باید در نظر داشت که ادبیّات، صبغه نوآوری و آفرینندگی دارد و مقایسه بین آنها خود به خود به دانش نقد مربوط می‌شود. به عبارت دیگر «ادبیّات تطبیقی گونه‌ای از پژوهش‌های جدید ادبی است که هم چون هر پژوهش ادبی، در پی تقویت روح نقد است. ادبیّات تطبیقی در وضع قوانین نقد جدید مشارکت می‌ورزد». (طحّان، ۱۹۷۲: ۱۲).
ادبیات تطبیقی و نقد ادبی:
نسبت نقد ادبی و ادبیات تطبیقی روشن است؛ چون ادبیّات تطبیقی در تقسیم‌بندی ادبیات به ادبیات وصفی و انشایی، در حوزه‌ی ادبیات وصفی جای می‌گیرد و ناگزیر از قواعد و قوانین نقد است. به همین روی مقایسه‌ای میان دو بیت یا دو قطعه ادبی و یا دو شاعر و حتی دو دوره صورت می‌گیرد، برای دستیابی به امور زیر می‌باشد:
- دستیابی به قوانین حاکم بر نوآوری در هر دوره‌ی ادبی.
- بیان ویژگی‌های هر دوره.
- درک تحوّلی که گونه‌های ادبی دچار آن می‌شود.
- افول و ظهور گونه‌های ادبی جدید. (مکی، ۱۹۸۷: ۱۲)
۲-۵ مقایسۀ ساختار غزل نزار قبانی و حمید مصدق:
شعر در نظر قبانی رقص با زبان است و بازآفرینی دوباره زبان، تندرستی و بیماری است. میلاد و هلاک و گمراهی و توبه­ی انسان است. شعر چراغی سبز است که با مخاطب در روشنایی، حرفی زیبا از حروف شب­زنده داری را می­گوید و در روشنایی آن را شعر می­نامد. شعر در نزد او آتش انسان است. آتشی که نمی­میرد و تا زمانی که در شریان­های قلب او قطره­ای روغن است، قطره­ای عشق نیز هست. انسان را موجودی می داند که شعر می­نویسد و موجودی که سخت، خواهان تبیین خود به شیوه ممتاز و معرفی خویشتن در چارچوبی والاست. او نوشتن شعر را عذابی زیبا می­داند اما خواندن آن را عذابی زیباتر می­داند. زیرا معتقد است شاعر در لحظه­های آفرینش به تنهایی با تجربه رو­به­رو است. ولی هنگامی که شعر خود را می­خواند، کار او دشوارتر است. زیرا باید کسانی را جستجو کند که بپذیرند و به اراده و اختیار خود با او به منطقه­ آتش پا بگذارند و در یک کلام با او بسوزند و این روند کامل نمی­ شود جز با سوختن شاعر و مخاطب. (قبانی، ۱۳۸۴: ۲۵)
او شعر را وسیله­ ارتباط با دیگران می­دانست لذا شعرش به گونه ­ای بود که می­توانست با آن با هر­کس در هرجا ارتباطی شایسته برقرار کند. پس برای این کار از تقلید از هر کسی و هر چیزی دوری می­کرد و زبان شعر خود را آن­چنان ساده و آسان نمود که چون بوی عطری بسیار خوشبو وگران­بها می­گردید، که هر کس مایل به استشمام و استفاده­ از آن می­شد.
وزن و قافیه در شعرش با ضرباهنگ وجود و احساسات آدمیان، هماهنگی کامل داشت و به همین دلیل از رمز­گرایی­های متداول عصرخویش و یا آرایش­های لفظی و معنوی دوری می­کرد و سعی بر آن داشت تا شعرش، سخن زندگی و سخن روز باشد. او در مقدمه­ی دیوان «طفوله نهد» می گوید: «من بر این باورم که شعر، خود، خودش را می سازد و لباس­هایش را با دستان خود، در پس پرده­های وجود می­بافد و هرگاه علل وجودی آن کمال یابد و ردایی از موسیقی و نغمه­ها بر تن کند، به شکل واژگان و کلام بر صفحه­ی کاغذ متولد خواهد شد »(قبانی، ۲۰۰۲: ۴۵).
«من برای شرح شعر، نظریه­ای خاص ندارم. اگر چنین نظریه­ای داشتم، شاعر نبودم. توجه ما به آن­چه انجام می­دهیم، انجام شدن فعل را به تأخیر می­افکند. درست مثل آن­که چون رقاصی به حرکت گام­های خود بنگرد، از رقص باز می­ماند. شعر رقص با کلمات است. و سخن گفتن درباره آن، یعنی چگونگی توجه به گام­ها. من به صراحت می­گویم که دوست دارم برقصم و ابدا اهمیت نمی­دهم که گام­هایم را بشمرم. زیرا به محض اندیشیدن درباره آن­چه می­کنم، توازنم را از دست می­دهم» (قبانی، ۱۳۵۶: ۱۳)
او خود را مخترع زبانی خاص برای شعر می دانست و بر این باور بود که شعرش را از دهان مردم و سخن روزمره­ی ایشان می­گیرد و با افزودن اندیشه­ها و خیال پردازی­های ذهن خود، باز آن را به مردم تحویل می دهد. او دیوار بلند بین مردم و شعر را از میان برداشت و شعر را چون کالایی روزمره و مورد نیاز در سبد خرید روزانه مردم قرار داد. در نگاه او شاعر باید به گونه ­ای باشد و شعر بسراید، که آن را از کبکی خشن، به بلبلی خوش آواز که همه شنیدن آوازش را دوست دارند، تبدیل نمایند. دانش ­آموزان و دانشجویان باید آن ترس خود را از اشعار«شنفری گونه»کنار­ گذاشته و این تنها به کمک شعری حاصل می­ شود، که حامل پیام عشق و واژگان سخن مردم زمان باشد. او شعر خود را هجوم بر اجتماع و افراد آن نمی­داند، بلکه سروده های خود را پوششی در تغییر اجتماعی می­داند. چرا که شاعر هنرمند است و هنرمند حقیقی، کارش انتقام گرفتن و عیب­جویی نیست، کارش تغییر و تحول مثبت است.
زبان شعری و نحوه­ به کاربردن کلمات و مضامین شعری و حسی، یکی از نکاتی است که مانند امضای شخصی، بازتاب اصول فکری و بیانی هر شاعر است. این­که شاعری از چه دایره­ی واژگانی و اصطلاحی استفاده کند، می ­تواند شاخصه­ی شعری منحصر به فرد شاعر باشد. چیزی که در شعر و بیان قبانی نیز دیده می­ شود.
قبانی توانست زبان ویژه و خاص خود را در شعرش جلوه­گر کند و در این راه به توفیقی بسیار دست یافت: «زبان مثل همه راه­های ارتباطی، مستلزم وجود افرادی است که به سفر بروند، برگردند، با یک­دیگر دیدار کنند، از یک­دیگر جدا شوند، با یک­دیگر گفت­وگو و با هم تفاهم برقرار کنند، همان­گونه که هیچ بزرگ­راهی نیست که برای گذر یک شخص افتتاح شده باشد، هیچ زبانی نیست که برای استفاده­ی یک شخص به وجود آمده باشد»( قبانی، ۱۳۸۴: ۵۶-۵۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:00:00 ب.ظ ]




۳۰/۰

۵۸

فاز۳

۳۱۳۰

۲۴/۰

۴۶

فاز۴

۹۳۰

۸/۰

۱۴

۳-۵- حجم نمونه
برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران، که در آن احتمال وجود صفت “رضایت ” و عدم وجود صفت “رضایت” ۵/۰ در نظر گرفته می­ شود، استفاده شده و پس از محاسبه حجم آن ۳۸۲ نفر تعیین شد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

که در آن:
۵۲۷۹۲ = تعداد کل جامعه آماری N=
(t استیودنت) ۹۶۲/۱ وقتی که سطح معناداری آزمون برابر با ۰۵/۰ باشدT2 =
۰۰۲۵/۰ =۰۵۲/۰ =تقریب در برآورد پارامتر مورد نظر d2=
p= احتمال وجود صفت (احتمال رضایت) =۵/۰
q= احتمال عدم وجود صفت (احتمال عدم رضایت) =۵/۰
n= حجم نمونه
۳-۶- واحد تحلیل
واحد تحلیل و سطح مشاهده در این مطالعه، فرد (سطح خُرد) می­باشد. به­عبارت دیگر اطلاعات پژوهش از افراد تکمیل شده است.
۳-۷- روش گردآوری داده ­ها
در این پژوهش روش­های گردآوری اطلاعات شامل:
الف) روش تحقیق اسنادی که برای جمع­آوری اطلاعات مورد نیاز در فصول اول و دوم و بخشی از فصل سوم استفاده شده است.
ب) پیمایشی، زیرا در سنجش عوامل جامعه­شناختی مؤثر بر رضایتمندی از کیفیّت زندگی شهری از تکنیک پرسشنامه[۷۷]محقق ساخته استفاده شده است. پرسشنامه­ تحقیق شامل سؤالات مربوط به مشخصات فردی، حوزه­ شهری، و سؤالات مربوط به متغیرهای مورد بررسی در تحقیق است که پس از انجام پیش آزمون و رفع نواقص و ابهامات آن، در گردآوری داده ­ها مورد استفاده قرار گرفته است.
ج) مصاحبه با کارشناسان شرکت عمران، مشاهده­ میدانی و تهیّه­ی تصویر، نیز بخش دیگری از نظام گردآوری اطلاعات را در این پژوهش تشکیل می­دهد.
۳-۸- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
در این قسمت از پژوهش، ابتدا متغیرهای مورد مطالعه را تعریف و در ادامه، تعاریف عملیاتی آن­ها ذکر شده است.
۳-۸-۱- متغیر وابسته
در مدل داس رضایتمندی از کیفیّت زندگی شهری شامل ارزیابی اختلاف بین خواسته ­ها و داشتنی‎هاست. در این مدل رضایتمندی به عنوان فرایندی شناختی مقایسه شرایط محیطی خود با آن­چه به عنوان یک استاندارد مناسب مد نظر گرفته می­ شود (داس،۲۰۰۸:۳۰۳). تعریف داس به عنوان تعریف رضایتمندی مورد استفاده در این تحقیق می­باشد. در عملیاتی کردن رضایت از کیفیّت زندگی شهری از ۱۵ گویه زیر استفاده شده است.
جدول (۳-۲): عملیاتی سازی شاخص رضایت از کیفیّت زندگی شهری

عنوان گویه

سطح سنجش

دامنه پاسخ­ها

۱٫ دسترسی به خرید احتیاجات روزانه (نانوایی، میوه فروشی، قصابی، خواروبارفروشی و ….)

ترتیبی

۵-۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:00:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم