کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو

 



 

۱۴/۰

 

۱۷/۱

 

۰۶/۰

 
 

۰۳/۰

 

۳۶/۰

 

۷۸/۰

 
 

۰۵/۰

 

۶۳/۰

 

۵۴/۰

 
 

۰۴/۰

 

۲۷/۰

 

۷۴/۰

 
 

۰۳/۰

 

۸۸/۰

 

۰۸/۰

 

همان طوری که در جدول ۴ـ۵مشاهده می شود، مقدار رگرسیون پیش بینی اختلالات تغذیه زنان از روی مولفه های سلامت روان و منبع کنترل معنی دار می باشد (۰۰۱/۰>p و ۶۱/۱۳=F). بنابراین متغیر علائم جسمانی با ضریب بتای ۲۸/۰ می توانند به طور مثبت و معنی داری اختلالات تغذیه زنان را پیش بینی کنند. همچنین، مقدار R2 نشان می دهد ۲۷% از واریانس اختلالات تغذیه زنان توسط متغیریاد شده تبیین می شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فصل­پنجم
بحث و نتیجه ­گیری
این فصل شامل خلاصه پژوهش است که به بحث و نتیجه گیری پیرامون نتایج به دست آمده از فرضیه های پژوهش اختصاص دارد. همچنین به بیان محدودیت هایی که در این پژوهش با آن مواجه شده، پرداخته و در خاتمه با ارائه پیشنهاد های پژوهشی و کاربردی می پردازد.
۵-۱- بحث و نتیجه گیری :
فرضیه۱: بین مولفه های سلامت روان با اختلالات تغذیه ای رابطه وجود دارد.
بنا بر نتایج به دست آمده بین مولفه­های سلامت روان (علائم جسمانی ،علائم اضطرابی ،ناکشوری اجتماعی ، افسردگی و نمره کلی سلامت روان با اختلالات تغذیه ای رابطه مثبت و معنادار وجود دارد(p<0/01) به عبارت دیگر، با افزایش نمرات سلامت روان در زنان، اختلالات تغذیه ای آنان نیز افزایش یافته است. امروزه مراجعه به مراکز مشاوره تغذیه افزایش یافنه است و بیشتر مراجعه کننده گان زنان و دختران جوان هستند که شاید اصلی ترین دلیل مراجعه آنان موج جهانی گرایش به داشتن اندام متناسب، و به اصطلاح رو فورم ، همرنگی با جماعت، صنعتی شدن، افزایش شهرنشینی، ترویج عادتهای غذایی غربی، ایجاد تغییراتی در مفهوم زیبایی و نگرش به چاقی، رواج رژیمهای تغذیه ای و تجهیزات کنترل کننده وزن باعث شده روی رفتارهای تغذیه ایی خویش حساس شده و دوست دارند از لحاظ ظاهری شبیه به اکثریت افراد، یا افراد جامعه و گروه های کوچکتری که در آن عضو هستند باشند. همان­گونه که از نتایج پژوهش حاضر بدست آمده درافراد نمونه مؤلفه های مربوط به سلامت روان از جمله اضطراب ، افسردگی، ناکشوری اجتماعی وعلائم جسمانی با اختلال تغذیه رابطه مثبت و معنی­داری نشان داده، و اینکه وجود این اختلال سلامت جسمی و روانی افراد را در معرض خطر قرار می دهد و ممکن است ریشه زیستی و وراثتی داشته زیرا گرایش مبتلا شدن به اختلال خوردن در خانواده ی این افراد وجود دارد وخویشاوندان تنی افراد مبتلا به میزان بیشتری نسبت به میانگین جامعه مبتلا به این اختلال هستند. نیز بی­نظمی­هایی در انتقال دهنده سروتونین اشتها و رفتار تغذیه را تحت تاثیرقرار می دهد که با رابطه مستقیمی با خلق افرد و بروز افسرددگی در آنان دارد.همچنین این افراد معمولا به علت اینکه در مقایسه با دیگران خود را کمتر جذاب می­بینند، ناراحت شده و این اندوه و غم را به تمام جوانب زندگی خود تعمیم می دهند. یکی از بارزترین رفتارهای افراد دارای اختلال افسردگی، نگرانی شدید درباره ی شکل و وزن بدن است که می ­تواند به اشکال مختلفی ظاهر شود، همچنین محدویت مقدار کالری بدن نیز می تواند برای افراد اضطراب آور باشد. این فرضیه توسط فرایند های زیست - عصب شناختی حمایت می­ شود طبق این فرضیه افزایش سروتونین ممکن است باعث افزایش اضطراب و کاهش اشتها شود و کاهش سروتونین در حالت گرسنگی می ­تواند اضطراب را کاهش دهد . لذا تغذیه مجدد به افزایش سطح سروتونین و افزایش اضطراب می­انجامد(کی وی اچ،۲۰۰۴). نتایج پژوهش حاضر با نتایج تحقیقات انجام شده توسط( ملازاده اسفنجانی،موسوی کافی،یگانه، ۱۳۹۰)، (لیندا بوییج ،۲۰۰۴)، (شکر کن و همکاران ، ۱۳۸۰)، (اشمیت، نیومن و اوپرمن، ۲۰۰۰) همسویی نشان داد.
فرضیه۲: بین مولفه های منبع کنترل با اختلالات تغذیه ای رابطه وجود دارد.
نتایج نشان می دهد که بین منبع کنترل درونی با اختلالات تغذیه­ای رابطه منفی و معنادار وجود دارد(p<0/05). بین منبع کنترل بیرونی با اختلالات تغذیه ای رابطه مثبت و معنادار وجود دارد(p<0/01). به عبارت دیگر، زنان دارای اختلالات تغذیه ای از منبع کنترل بیرونی برخوردارند. همانطور که نتایج بدست آمده نشان داد رابطه مثبت و معنی داری بین اختلال تغذیه و منبع کنترل بیرونی وجود دارد. معمولا وقتی از این افراد سوال می شود که چرا برای داشتن تغذیه صحیح و تناسب اندام به متخصص مراجعه کرده اند، آنهادر پاسخ خواهند گفت که خودشان نمی ­توانند برنامه غذایی درستی داشته باشند و آن را ادامه دهند و بعد از مدت کوتاهی آن را رها می کنند.در واقع این افراد فکر می کنند که کنترلی بر زندگی خود و وقایع زندگیشان ازجمله نحوه تغذیه خود ندارند. و فرد دیگری ازبیرون باید آنها را کنترل کند، و معمولا این منبع کنترل بیرونی را متخصص تغذیه می­دانند. وتنها تا زمانی که تحت نظر هستن برنامه تغذیه را اجرا می کنند و به محض عدم مراجعه قادر به ادامه برنامه نیستند و قویا معتقدند که بر رفتار تغذیه خود کنترلی ندارند و در مقابل منبع کنترل درونی که خود را مسؤل رفتار ها واعمال خود می­دانند. نتایج پژوهش حاضر با نتایج تحقیق انجام شده توسط اشمیت، نیومن و اوپرمن،(۲۰۰۰) همسویی نشان داد.
فرضیه۳: بین مولفه های پایگاه هویتی با اختلالات تغذیه ای رابطه وجود دارد.
نتایج بدست آمده نشان می­دهد که بین مولفه­های پایگاه هویتی با اختلالات تغذیه­ای رابطه­ای وجود ندارد. رابطه­ایی بین پایگاه هویتی با اختلالات تغذیه ای به دست نیامد و نیز تحقیقاتی در این زمینه یافت نشد که همسویی یا عدم همسویی این دومتغیر رانشان دهد.
فرضیه ۴: مولفه های سلامت روان و منبع­کنترل و پایگاه های هویت توان پیش ­بینی کننده اختلالات تغذیه زنان است.
همانگونه که نتایج نشان می­دهد مقدار رگرسیون پیش ­بینی اختلالات تغذیه زنان از روی مولفه­های سلامت روان و منبع­کنترل معنی دار می باشد (۰۰۱/۰>p و ۶۱/۱۳=F). بنابراین متغیر علائم جسمانی با ضریب بتای ۲۸/۰ می توانند به طور مثبت و معنی داری اختلالات تغذیه زنان را پیش ­بینی کنند. همچنین، مقدار R2 نشان می­دهد ۲۷% از واریانس اختلالات تغذیه زنان توسط متغیریاد شده تبیین می­ شود.ونوع پایگاه هویت پیش بینی کننده اختلالات روانی نیست. ومنبع کنترل بیرونی پیش بینی کننده اختلال تغذیه است. درتبیین رابطه بین منبع کنترل درونی و سلامت روانی می­توان گفت که افراد دارای کنترل درونی احتمال بیشتری دارد که جنبه های مواظبت از سلامتی همانند مراقبت از وزن، تمرین و ورزش و انجام آزمایشهای پیشگیری کننده مانند مراجعه منظم به پزشک و… را رعایت کنند. بخش زیادی از این رفتارها ناشی از اطلاعات افراد دارای کنترل درونی درباره چنین مواردی است چون افراد دارای منبع کنترل درونی با تلاش برای جستجوی اطلاعاتی که آنها را قادر می­سازد کنترل بیشتری بر محیط خود داشته باشد، مشخص می­شوند. داشتن برنامه تغذیه­ایی صحیح احتمالاً با منبع کنترل درونی همراه خواهد بود. و از نظر بهداشت روانی، به طور کلی مشخص شده که درونیها سازگاری بهتری دارند و نسبت به بیرونیها کمتر نگران می شوند و افراد دارای منبع کنترل درونی و سلامت عمومی بیشتر و اختلالهای روانی کمتری و سلامت جسمانی بیشتری نسبت به افرادی دارند که کنترل بیرونی دارند و مبتلا به اختلال تغذیه هستند دارند عدم توانایی تنظیم هیجانات، باعث می شود که احساسات فرد برعقل و منطقش غلبه داشته باشد و فرد در موقعیتهای مختلف تنها با تکیه بر جو احساسی محیط و بدون توجه به راه حلهای منطقی ممکن تصمیم گیری کند. اگر شخصی از لحاظ هیجانی، ناهشیار باشد و در تنظیم و تعدیل عواطف و هیجان های خود به نحوی اشکال داشته باشد، در کنترل میزان خوردن غذا نیز دچار مشکل شده و عواملی از جمله تحریک پذیری شدید نسبت به غذا، تمایل به فربه بودن و فرار از مشکلات، باعث پرخوری یا بی­اشتهایی در او می شود.و نیز زنان با سطح بالای پراشتهایی روانی و بی­اشتهایی روانی میزان اضطراب بیشتری برخوردارند. با وجود اینکه از اضافه وزن می­ترسند، خواهان کاهش وزن هستند از اندام و شکل بدن خود ناراضی هستند بدن خود ناراضی هستند ولی در بیشتر موارد توانایی کنترل خود را ندارند. و این خود باعث نگرانی و و دلهره­ی همیشگی آنها می­ شود. این افراد، عزت نفس آسیب دیده ای دارند و تصوری که ازخودشان در ذهن دارند با یک تصور آرمانی و ایده آل فاصله دارد. آنها ممکن است فکر کنند که با وضعیتی که دارند، به آرزوها و خواسته هایشان نخواهند رسید. آنها ممکن است از راهبردهای نامطلوب هیجانی برای کنترل و تنظیم احساس ترس و اضطراب خود استفاده کنند(فیلدمن،۲۰۰۶). بر اساس آنچه تا کنون عنوان شد می­توانیم تنیجه بگیریم دارا بودن یکسری فاکتورها و عوامل مانند نحوه برداشت افراد از میزان کنترلی که بر اتفاقات پیرامون خود دارند ویا میزان سلامت روان افراد ، می ­تواند در رفتار تغذیه ایی آنان و ابتلا یا عدم ابتلایشان به اختلالات تغذیه ایی مؤثر واقع شود. در نتیجه می­توان با دقت در منبع­کنترل و سلامت روان افراد به پیش بینی ابتلا به اختلالات تغذیه ایی دست زد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج تحقیقات انجام شده توسط (بناسی، سووینی و دوفور، ۱۹۸۸) ،(کلتیکانگاس، جاروئینن و رایکونن، ۱۹۹۰)،( لفکورت، ۱۹۸۲) ،(پتروسکی و بیرک و هیمر، ۱۹۹۱)، (اشمیت، نیومن و اوپرمن، ۲۰۰۰) در برخی مؤلفه ها همسویی نشان داد.
۵-۲-محدودیت های پژوهش :
پژوهش حاضرصرفا روی تعدادی از مراجعین به مراکز مشاوره تغذیه در شهرستان کرمانشاه انجام شده از این رو در تعمیم یافته ها به موارد مشابه باید با احتیاط عمل کرد.
در زمینه رابطه متغیر های پژوهش تحقیقات مشابهی انجام نشده و لذا در زمینه همسو کردن نتایج با تحقیقات دیگر محدودیت وجود داشت.
۵-۳-پیشنهاد ها:
۵-۳-۱-پیشنهاد های پژوهشی :
۱-پیشنهاد می­ شود این پژوهش از لحاظ پزشکی و زیستی نیز مورد بررسی قرار گیرد ورابطه زیست شیمیایی آن نیز مورد توجه قرار گیرد .
۲-پیشنهاد می­ شود جهت پژوهش­های آتی این اختلال در بین زنان و مردان و در بین گروه های مختلف سنی مورد مقایسه و بررسی قرار گیرد.
۳-اختلالات خوردن می ­تواند با سایر اختلالات روانی- تنی از لحاظ مؤلفه های مورد توجه در این پژوهش مورد بررسی و مقایسه قرار گیرند.
۴-می­توان این پژوهش را در سایر استان­ها و به صورت پیمایش کشوری مورد توجه قرار دادو از نظر اپیدمیولوژیک، علت شناسی و درمانی این اختلال درکشور تحقیقاتی انجام شود.
۵-۳-۲-پیشنهاد های کاربردی :
۱-از آنجا که آمار اختلالات خوردن مخصوصا چاقی در بین سنین مختلف در حال شیوع است ،پیشنهاد می شود نهاد های ذیربط مانند صدا وسیما ،شبکه های بهداشت ،آموزش وپرورش و وزارت ورزش و جوانان تمهدات لازم برای اطلاع رسانی و تولید برنامه های آموزشی جهت فرهنگ سازی و ارتقاء دانسته های افراد جامعه در این زمینه را به عمل آورند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 09:07:00 ق.ظ ]




4- تشویق مدیران، استادان، دانشجویان و کارمندان شایسته براساس شاخصه‌های مدیریت در نظام اسلامی.
5- تقویت زمینه‌های نظری و عملی برای اصلاح مداوم روش‌های مدیریتی و افزایش کارآمدی آنها به منظور تحقق ارزش‌های اسلامی‌ و معیارهای انقلابی
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

6- نظارت و ارزیابی هدفمند و مستمر به منظور تقویت ابعاد علمی‌ و اسلامی ‌مدیریت مراکز آموزشی و علمی، هم‌چنین رعایت اصول و ارزش‌های اسلامی‌ در سیاست‌های مربوط به مولفه‌های مختلف نتایجی را به بار می‌آورد که از جمله شاخص‌های آن می‌توان اعتلای روح معنویت و مکارم و فضائل اخلاقی را نام برد(rl.majlis.ir) .
2-4-9- قدرت برتر اخلاقی و مصادیق آن
قدرت اخلاقي يك عبارت عام و جامع براي مجموعه اي از ويژگي‌ها و رفتارهاي خاصي است كه بيشتر جنبه اخلاقي دارند و دربدو يك سري ويژگي‌ها، خصايص و رفتارهاي اخلاق اجتماعي به شمار مي روند، ليكن با دقت و تامين در آنها مي توان به كاركرد مديريتي انها نيز واقف شد. و از جمله مصادیق آن که برگرفته از تعالیم اسلامی است، می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:
2-4-9-1- تقوا و پرهیزگاری
تقوا و پرهیزگاری يكي از اصول مهم اخلاقي و يكي از منابع اصلي قدرت است و مي تواند در نفوذ و تاثير رهبران بر زيردستان و ميزان آن نقش اساسي داشته باشد. شايد در بدو امر و نگاه ابتدايي چنين به نظر برسد كه تقوا و پرهيزگاري يك مسئله معنوي و مربوط به رابطه ميان انسان و خداست و بنابراين، هيچ ربطي به مسئله مديريت و رهبري در سازمان ندارد و نمي توان آن را يكي از منابع اصلي قدرت دانست ليكن با يك نگاه عميق و تحليلي مي توان به رابطه وثيق و عميق ميان قدرت و تقوا پي برد.تقوا و پرهيزگاري باعث مي شود كه انسان در ميان مردم در نظر ديگران از عزت و احترام بيشتري برخوردار شود و محبوب دلهاي آنان گردد و هر كس كه از عزت و احترام بيشتري در ميان مردم برخوردار باشد و مردم او را بيشتر دوست داشته باشد، قدرت افزون تري خواهد داشت و بهتر از ديگران مي تواند در مردم نفوذ كند و بر آنان تاثيرگذار باشد. حضرت امام حسن مجتبي (ع) در تبيين يكي از آثار مثبت و بركات معنوي تقوا و پرهيزگاري به همين نكته اساسي اشاره مي كند و مي فرمايد:
«اذا اردت عزا بلاعشيره و هيبه بلا سلطان فاخرج من ذل معصيه الله الي عز طاعه الله[62]
اگر مي‌خواهي بدون داشتن عشيره و طايفه، عزت و احترام داشته باشي و بدون برخورداري از سلطنت و مقام،هيبت و شكوه داشته باشي، از ذلت معصيت خدا خارج شو و به سوي عزت اطا عت الهي حركت كن.
2-4-9-2- رفق و مدارا
يكي ديگر از اصول مهم اخلاق اجتماعي كه از مصاديق و منابع اصلي «قدرت اخلاقي» است، اصل رفق و مداراست كه يكي از ابزارهاي لازم و ضروري براي مديريت است.رفق و مدارا و ملايمت موجب نرم شدن دل افراد و ايجاد تمايل قلبي در آنان است. بنابراين، نفوذي كه از طريق رفق و مدارا حاصل مي شود، نفوذ در دلهاست و نفوذ در دلها، قوي ترين و موثرترين نفوذ است. پيامبر‌گرامي اسلام (ص) نمونه روشن و بارز در زمره رهبراني است كه از نفوذ قوي و عميقي در ميان مردم برخوردار بودند.
«فبما رحمه من الله لنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم في الامر.»[63]
پس به موجب لطف و رحمت الهي،با آنان نرمخو و نرم دل شدي و اگر تندخو و سخت دل بودي قطعاً از پيرامون تو پراكنده مي شدند پس از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و دركارها با آنان مشورت كن.
رفق و مداراي آن حضرت در برخورد با مردم و معاشرت با آنان، يكي از نقاط عطف سيره عملي و اخلاق اجتماعي ايشان بود. و يكي از دستورهاي خداوند متعال به رسول خدا (ص) بود. همين نكته را حضرت امام صادق (ع) متذكر شده و فرموده است:
جاء جبرييل الي النبي (ص) فقال: يا محمد،ربك يقرئك السلام و يقول لك دار خلقي[64]: جبرئيل نزد پيامبر (ص) آمد و گفت: اي محمد، پروردگارت سلام مي رساند و مي فرمايد: با خلق من مدارا كن.
2-4-9-2-1- آثار و پیامدهای رفق و مدارا
- دستيابي فرد به خواسته‌هايش از ديگران
حضرت امام صادق(ع) ضمن تاكيد بر مدارا كردن با مردم مي فرمايد:
من كان رفيقاً في امره نال ما يريد من الناس[65]: كسي كه در كار خويش، رفق و مدارا در پيش گيرد، به آنچه از مردم مي خواهد، نايل مي شود.
اميرمومنان حضرت علي (ع) نيز شرط اصلي براي نفوذ در مردم و دستيبابي به مقاصد و خواسته‌هاي خود ازمردم را رفق و مدارا با آنان دانسته و فرموده اند:
من لم يلن لمن دونه لم ينل حاجته[66]:كسي كه نسبت به زيردستان خود نرمش نداشته باشد، به خواسته اش نمي رسد.
رهبران سازماني بيشتر از ديگران نيازمند سيا ست رفق و مدارا هستند و تنها در صورتي مي توانند به اهداف و نتايج مورد نظر خود دست يابند كه رفتار و برخورد آنان با زيردستان و پيروانشان با نرمي و ملايمت همراه باشد كه آنان را تحت تأثير قرار دهد و در آنان انگيزه ی لازم براي همكاري و همياري با رهبران را به وجود آورد. اگر كاركنان و زيردستان، ‌رهبر خود را قبول داشته باشند، يعني اگر رهبر در زيردستان و پيروان خود نفوذ داشته و در آنان تأثير گذار باشد، دستيا بي به اهداف و نتايج مورد نظر به مراتب آسان تر خواهد بود.
- فائق آمدن بر مشكلات و تسهيل و تقويت روابط انساني
ارتباطات اجتماعي همواره با مشكلات و مسائل خاصي همراه است. مدير اگر بخواهد بر اين مشكلات و سختي‌ها فايق آيد. لازم است كه با رفق و مدارا با كاركنان و زير دستان خويش رفتار كند.حضرت امام صادق (ع) در تبيين اين مسئله مي فرمايد: الرفق ييسر الصعاب و يسهل شديد الانساب[67]:رفق و مدارا، سختي‌ها و دشواري‌ها را آسان و چاره‌هاي سخت را ساده مي كند.
- بهره‌مندي از دستاوردهاي معنوي
يكي ديگر از آثار مثبت و بركاتي كه بر در پيش گرفتن سياست رفق و مدارا مترتب مي شود، بهره‌مندي از فيوضات و دستاوردهاي معنوي است.
ان في الرفق الزياده و البركه و من يحرم الرفق يحرم الخير[68]،، همانا در رفق و مدارا فزوني در بركت است و كسي كه از ملايمت و مدارا محروم باشد، از خير محروم شود.
سياست رفق و مدارا در برخورد با ديگران يكي از عوامل مهم براي موفقيت و پيروزي مدير و سازمان است، همچنان كه امير مؤمنان حضرت علي (ع) اين مسئله را مورد تأكيد قرار داده و فرموده‌اند:
الرفق مفتاح النجاح،‌رفق و مدارا كليد پيروزي و كام يابي است.
2-4-9-2-2- رفق و مدارا،‌يا شدت و تندي؟
ممكن است در اينجا اين سؤال مطرح شود كه آيا استفاده از رفق و مدارا در تعاملات و روابط ا نسا ني، به ويژه در سازمان يك امر دايمي و هميشگي است يا با توجه به اقتضائات و شرايط مختلف، ممكن است حتي خلاف آن، يعني رفتار تند و خشن ضرورت يابد؟
سياست رفق و مدارا در صورتي مطلوب و منطقي و يك اصل كلي در تعاملات اجتماعي و روابط ا نسا ني خواهد بودكه مورد سوءاستفاده قرار نگيرد. اميرمؤمنان حضرت علي (ع)‌در يكي از سخنان نغز خويش اين نكته را تبيين كرده و فرموده است:‌
إذا كانَ الرِّفْقُ خُرْقاً كانَ الْخُرْقُ رِفْقَاً” رُبَّما كانَ الدَّواءُ داءً وَ الدّاء دَواءً[69]،، در صورتي كه رفق و مدارا، اسباب خرق و زحمت شود،‌ تندي و شدت عمل عين رفق و مداراست، چنانكه گاهي دارو موجب بيماري مي شود و بيماري خود داروست.
2-4-9-3- الفت و محبت
اميرمؤمنان حضرت علي(ع) مي فرمايد:
قلوب الرجال وحشيه فمن تألفها اقبلت عليه[70]: دلهاي مردمان سرکش است، پس آنكه به آنها الفت و محبت ورزد، به او روي مي‌آورند.
پيامبر‌گرامي اسلام (ص) نيز كه خود مظهر لطف و محبت به مردم بود، بر اين نكته ی مهم و اساسي تأكيد كرده و فرموده اند:
المرء مع من احب :دل و جان انسان با كسي است كه او را دوست دارد.
يكي از نيازهاي اساسي انسان كه در اغلب مطالعات صاحب نظران و روان شناسان به چشم مي خورد، نياز انسان به محبت و توجه ديگران است. خداوند متعال انسان را فطرتاً به گونه اي آفريده است كه دوست دارد ديگران به او توجه و محبت نمايند و دل و جان او در تسخير محبت و لطف ديگران است، يعني فطرت آدمي چنان است كه اگر از كسي لطف و محبت و احسان ببيند، به تسخير او در مي آيد و تحت تأثير او قرار مي گيرد. به همين دليل يكي از رموز موفقيت پيامبر‌گرامي اسلام (ص) در نفوذ بر دلهاي مسلمانان و تسخير قلوب آنها مسئله رحمت و محبت است.
2-4-9-4- دفع بدي با خوبي
يكي ديگر از مصاديق قدرت اخلاقي كه نقش بسيار مهمي در تأثير گذاري بر ديگران و نفوذ در آنان دارد، « دفع بدي با خوبي » است. با اين قدرت اخلاقي مديران سازمان‌ها مي توانند در كاكنان و زيردستان خود نفوذ كنند و رفتار آنها را در جهت دستيابي به اهداف سازماني هدايت نمايند.
خداوند متعال در مورد اين اصل مهم و تأثيرات شگرف آن در تعاملات اجتماعي و روابط انساني، خطاب به پيامبر‌گرامي اسلام (ص) مي فرمايد:
ولاتستوي الحسنه و لا السيئه ادفع بالتي هي احسن فاذا الذي بينك و بينه عدوه كأنه ولي حميم[71]: نيكي با بدي يكسان نيست، بدي را با نيكي دفع كن، آنگاه خواهي ديد همان كسي كه ميان تو و او دشمني است، گويي دوستي گرم و صميمي است.
اصولاً در مقابل رفتارهاي بد و برخوردهاي نا مناسب ديگران،‌ سه نوع واكنش مي توان نشان داد:
اول، مقابه به مثل، يعني در مقابل رفتار و برخورد نامناسب ديگران، برخورد نامناسب داشته باشيم.
دوم، عفو و گذشت، يعني در مقابل رفتار بد آنان هيچ عكس العملي نشان ندهيم.
سوم، عكس العمل مثبت، يعني در مقابل بدي‌هاي آنان از خود خوبي نشان دهيم و، به اصطلاح، بدي را با خوبي دفع كنيم.
اين سؤال مطرح مي شود كه زمينه‌ها و بستر‌هاي مناسب برای به وجود آمدن اين قدرت چيست و چه كسي مي تواند داراي اين قدرت باشد و خداوند متعال در آيه ی بعدي اعمال اين قدرت را منوط به صبر و شكيبايي و ايمان قوي دانسته و فرموده است:
و مايلقیها الا الذين صبروا و ما يلقیها الا ذو حظ عظيم[72]،، جز كساني كه داراي صبر و استقامت اند، يه اين مقام نمي‌رسند و جز كساني كه بهره‌ی عظيمي از ايمان و تقوا دارند به آن نايل نمي گردند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:07:00 ق.ظ ]




توبیخوپاداشبایدمرتبطبااندازه‌گیری‌هایعملکردباشد؛
سیستم‌هایاندازه‌گیریعملکردبایدمثبتباشدنهبازدارنده؛
کارکنان،مشتریان،افرادذ‌ی‌نفعبایستیآزادانهدرنتایجوپیشرفت‌هایحاصلازبرنامه‌هامشارکتدادهشوند (طبرسا، ۱۳۷۸).
۲-۱۶-۹. روشمهندسیمجدد
برخیازسازمان‌هافعالیتمهندسیمجددرادرپاسخبهشناساییفاصلهبه‌وجودآمدهبیناهدافونتایجواقعیانجاممی‌دهند. فرایندمهندسیمجدددربرخیازاینسازمان‌هابررویدورهزمانیعملیات،ساختارسازمانی،تأمینمنابعخارجازسازمان،تکنولوژیاطلاعاتوسودانجاممی‌گیرد.
هدفنهاییازمدیریتتغییر،پاسخگوبودنرهبرانارشدسازمان‌هااست. مدیریتبااستفادهازتکنیک‌هاییخاص(طبرسا، ۱۳۷۸).
۲-۱۶-۱۰. برنامه‌ریزیاستراتژیکمشتری‌مدار
اگرچهدستگاه‌هایدولتیدرمشخصشدنمأموریتوتأییداهدافخودمتکیبهمجلسوسایرارگان‌هایذ‌ی‌نفعهستنداماآناننیزمانندسازمان‌هایبخشخصوصیبایدنیازهایمشتریانرامدنظرقراردهند. ابزاربسیاریبرایسنجشایننیازهادردسترساست؛ازجمله:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کنفرانسجستجویآینده:اینکنفرانسبرایتعداد ۳۰ الی ۸۰ نفرازذ‌ی‌نفعانسازمانیادستگاهدولتیبرگزارمی‌شود. اینشرکت‌کنندگانازفضایبرنامه‌ریزی‌شدهکنفرانسبرایکمکبهسازماندرتعریفگذشته،تحلیلزمانحاضروپیشبردآیندهاستفادهمی‌کنند.
مدلمنطقی:اینمدلیکیازاشکالنمایشاصولیمتوالی (ورودی،فرایند،خروجی،بازده) است. اینمدلازصدورتصمیماتوفرایندتصمیم‌گیریپشتیبانیمی‌کند.
تکنیکچرا:اینتکنیکباجوابدادنمناسببهاینسؤالشروعمی‌شود. چراسازمانیبایدازاهداففعالیت‌مداربهسمتاهدافبازده‌مدارحرکتکند.
تجزیه-تحلیلSwot:اینابزاربرایمحیطسازمانسودمنداست؛به‌نحویکهسازمانراقادرمی‌سازداطلاعاتمربوطبهنقاطضعفوقوترابررسیوفرصت‌هاوخطراتخارجیراشناساییکند (طبرسا، ۱۳۷۸).
۲-۱۶-۱۱. الگویاعتبارسنجیروشیبرایارزیابیعملکردارگان‌هایدولتی
الگویاعتبارسنجی،فرایندیاستکهازطریقآن،سازمانبه‌واسطهصلاحیت‌هایتشکیلدهنده‌اش،به‌وسیلهنهادیبیرونیمعتبرشناختهمی‌شود. هدفاینفراینداین استکهکیفیتعملکردسازمان‌هاراگواهیکندوآنهارادربهبودامرشانیاریدهد. الگویاعتبارسنجیمستلزمدومرحلهارزیابیاست:
الف) ارزیابیدرونی؛
ب) ارزیابیبیرونی.
ارزیابیدرونیمرحلهآغازینکاربردالگویاعتبارسنجیتلقیمی‌شود. دراینمرحله،سازمانبه‌منظوراینکهعملکردخودرادرآینهببیند،اقدامبهارزیابیمی‌کندتاجنبه‌هایقوتوضعفخودرادریابدوبهاصلاحنقطه‌ضعف‌هابپردازد. به‌عبارتی،اعضاءبه‌صورتخودبخودبهصورت‌بندیسؤالاتارزیابیپرداخته،روش‌هایگردآوریداده‌هایموردنیازراتعیینکردهوپسازتحلیلآنهاشخصاًدربارهخودقضاوتمی‌کنند. اینمرحلهازالگویاعتبارسنجیصرفاًبرایتسهیلاجرایمرحلهدومانجاممی‌شود. درمرحلهدوماجرایاینالگو،مدیرانسازمانازخارجازنظامموردارزیابیبهبازدیدنظاممی‌پردازندوضمنبررسیگزارشارزیابیدرونی،گزارشرسمیارزیابینظامراتدوینمی‌کنند. چنانچهسازمانموردارزیابیبامعیارهایازقبلتعیینشده،فاصلهدوراز انتظاریرانشاندهد،به سازمانموردارزیابیمهلتمی‌دهندتادرفاصلهکوتاهیامورخودرابهبودبخشدتامجدداًسازمانموردارزیابیقرارگیرد(مرکزمطالعاتمدیریتوبهره‌وریایران، ۱۳۹۱).
۲-۱۶-۱۲. الگوبرداریازلایحهGPRAجهتبهره‌برداریدرنظامارزیابیعملکرد
لایحهعملکردونتایجدولتمعروفبهGPRAمصوبسال ۱۹۹۳ آمریکایکیازالگوهایمؤثرومنسجمدرفعالیت‌هایقانون‌گذاریواجراییبه‌منظورشفاف‌سازیعملکرددستگاه‌هایدولتیومتمرکزساختنآنهابرروینتایجوعایداتبه‌دستآمدهاست. اینالگوبه‌طورخلاصهشاملقدم‌هاییبهشرحزیراست:
خلاصهرهنمودهاییجهتبهاجرادرآوردنمؤثرلایحهGPRA:
قدم ۱. تعریفمأموریتوعایدی‌هایمطلوب
الگویعملی ۱مشارکتدادنذی‌نفعان.
الگویعملی ۲:ارزیابیمحیط.
الگویعملی ۳همسوسازیفعالیت‌ها،عملیاتاصلیومنابع.
قدم ۲. اندازه‌گیریعملکرد
الگویعملی ۴:تولیدمجموعه‌ایازشاخص‌هایاندازه‌گیریدرهرسطحسازمانیکهمبیننتایجبوده،محدودبهتعدادیحیاتیبوده،پاسخگویاولویت‌هایچندگانهبوده،برایدستیابیبههرکداممسئولیت‌هایمربوطهمشخصمی‌باشند.
الگویعملی ۵جمع‌آوریداده‌هاییبهاندازهکافیکامل،صحیحوسازگاربایکدیگر.
قدم ۳. استفادهازاطلاعاتعملکرد
الگویعملی ۶:شناساییشکاف‌هایعملکرد.
الگویعملی ۷:گزارش‌دهیاطلاعاتعملکرد.
الگویعملی ۸:استفادهازاطلاعاتعملکرددرراستایانجاممأموریتسازمانی.
الگوهایعملیرهبریکهپشتیبانپیاده‌سازیلایحهبوده‌اند.
الگویعملی ۹:واگذاریاختیارتصمیم‌گیریدرازایپاسخگویی.
الگویعملی ۱۰:ایجادانگیزه.
الگویعملی ۱۱:ایجادتخصصلازم.
الگویعملی ۱۲: یکپارچه‌سازیاصلاحاتمدیریت (نایبی، ۱۳۷۸).
۲-۱۶-۱۳. تحلیلسلسله‌مراتبیدادهAHP
روشAHPرافردیعراقی‌الاصلبهنامساعتیدردهه ۱۹۸۰ پیشنهادداد (ساعتی، ۱۹۹۰). اینروش،برپایهقضاوت‌هایذهنیتصمیم‌گیرندهدرخصوصارزیابیگزینه‌هایمختلفباتوجهبهمعیارهایگوناگونبناشدهاستوتصمیم‌گیرندگانراقادرمی‌سازد کهاثراتمتقابلوهم‌زمانبسیاریازوضعیت‌هایپیچیدهونامعینراتعیینکنند(ساعتی، ۱۹۹۷). اینفرایند،تصمیم‌گیرندگانرایاریمی‌کندتااولویت‌هارابراساساهداف،دانشوتجربهخودتنظیمکنند،به‌نحویکهاحساساتوقضاوت‌هایخودرابه‌طورکاملدرنظرگیرند. برایحلمسایلازطریقاینروش،بایدمسألهرابادقتوباهمهجزئیاتتعریفوتبیینکردوجزئیاترابهصورتساختارسلسله‌مراتبیترسیمنمود. ایندرختسلسله‌مراتبیازسهسطحهدف،معیارهاوگزینه‌هایرقیبتشکیلشدهاست. AHPدرآغازبرایتصمیم‌گیری‌هایانفرادیدرمحیطیمتلاطموفازیارائهشد. سپسدردهههشتادبهچگونگیاستفادهازآنپرداختهشد. AHPدرتصمیم‌گیری‌هایگروهیباعثخواهدشدکهنه‌تنهامزایایفنونتصمیم‌گیریگروهیحفظشودبلکهمعایبآنها (همانندسرعتهزینهوتکفکری) برطرفشود.
هرگاهAHPبه‌عنوانابزارتصمیم‌گیریاستفادهمی‌شود،گروهدرآغازبایدیکدرختسلسله‌مراتبمناسبکهبیان‌کنندهمسألهتحتمطالعهاستفراهمکند.سلسله‌مراتبتصمیمدرختیاستکهباتوجهبهمسألهتحتبررسیسطوحمتعدددارد. اختصاصاًسطحاولهردرختبیانکنندههدفتصمیم‌گیریاست. سطحآخرهردرختبیانکنندهگزینه‌هاییاستکهباهمدیگرمقایسهمی‌شوندوبرایانتخابدررقابتباهمدیگرهستند.دیگرسطوح (میانی) نشان‌دهندهفاکتورهاییاستکهملاکمقایسهگزینه‌هاهستند(آذر، ۱۳۷۹).
مرحلهاساسیدراینتصمیمتعیینفاکتورهاییاستکهبراساسآنهاگزینه‌هایرقیبباهمدیگرمقایسهمی‌شوند. تعییناینفاکتورهادرتصمیماتانفرادیچندانمشکلنیست؛چراکهخودتصمیم‌گیرندهاینعواملرابهشخصهتعیینمی‌کند. درحالی‌کهممکناستاینعواملدرتصمیم‌گیری‌هایگروهیبهدلیلاختلافعلائقوتخصصافرادمتعددباشد. دراینمرحلهاستفادهازفنونمعمولتصمیم‌گیریگروهیمی‌تواندکارسازباشد،توصیهمعمولدراینزمینهآناستکهبااستفادهازتکنیکداخلیمهم‌ترینفاکتورهاتعیینگردند.
باعنایتبهمبانینظریروشAHPمی‌توانگفتفرایندارزیابیعملکردبه‌راحتیقابلمدل‌سازیبه‌ صورتسلسلهمراتبیاست. دراینمدلسطوحیکآنبیان‌گرتعیینوتبیینهدفیاعملکرددستگاهوسطحآخرآندربرگیرندهشاخص‌هایعملیاتیارزیابیعملکردوبهکمکسطوحمیانی،عملکرددستگاهابعادتشکیلدهندهآنوهریکازاینابعادبه‌نوبهخودنیزبهعواملفرعیدیگرتقسیممی‌شوند. یکیازنقاطقوتمدل‌سازیبافنAHPایناستکهمی‌توانباافزودنبرتعدادسطوحدرختتصمیمهرچهبیشترجزئیاتومسائلحاشیه‌ایرامدنظرقرارداد. به‌عبارتدیگر،افزایشسطوحدرختتصمیمبیان‌گرافزایشمدلومدنظرقراردادنتعدادبیشتریازعواملوعناصرفرعیتأثیرگذاربرمسئلهتصمیم‌گیریاست (مؤمنی، ۱۳۸۵).
ازدهه ۱۹۹۰ معرفیاستانداردهایبین‌المللیوجایزه‌هایبرتریکسبوکاروکیفیتبهبسیاریازشرکت‌هابرایاندازه‌گیریوارزیابیعملکردشاندرجریانفعالیت‌هایمربوطبهمرورمدیریت،ممیزی‌هایداخلیوخارجیکمککردهاست. خودارزیابی‌هادرمقابلنیازمندی‌هایاستانداردها (ازجملهOHSAS 18001, IsO 14001, ISO9001)یامعیارجایزه‌هاییازجملهجایزهمالکومبالدریج،جایزهکیفیتاروپاییو … نوعیازچارچوبارزیابیرامهیاکردهاست.
۲-۱۶-۱۴. نظامتعالیدمینگ
برترینجایزهبهبودکیفیتدرژاپن،جایزهدمینگاست. اینجایزه راانجمنمهندسانودانشمندانژاپن درسال ۱۹۵۱ بهپاسقدردانیازخدماتدکتر «ادوارددمینگ»درکنترلکیفیتوتحتتأثیرنظراتوعقایدویطرح‌ریزیوپیشنهادکردند. اینجایزهازقدیمی‌ترینجوایزکیفیتوبهره‌وریدرسطحجهاناستکهباتوجهبهتئوری‌هایجدیدمدیریتوشرایطنویناقتصادی،به‌منظوربهبودوضعیتصادراتکشورژاپنازطریقبهبودکیفیتمحصولات،ترویجکنترلکیفیتجامع (TQM) دربینصنایع،شناختراهبردهایموفقیت‌آمیزدرامرکیفیتوارتقایآگاهیدربارهاهمیتوروش‌هایمدیریتکیفیتشکلگرفت. هدفکیفیتازنظردمینگآناستکه «بایدتأمین‌کنندهنیازهایمشتریانبرایحالوآیندهباشد»(جعفریقوشچی،۱۳۸۵).
هدفاصلیاینمدل،ایجادانگیزهبراینوآوریدرطراحیوبه‌کارگیریروش‌هایآماریکنترلکیفیتدرشرکت‌هایتولیدیژاپنبودهاست. جایزهدمینگدرسهسطحفرد،بخشومؤسسهارائهشدهاست. اینمدلدهمعیاراصلیداردوهمهمعیارهاامتیازییکساندارند. اینمعیارهاعبارتنداز(جاویدان، ۱۳۸۵):
اهدافوخطمشی؛
سازماندهیوعملکردآن؛
آموزشوگستردگیآن؛
جمع‌آوریونشراطلاعاتونحوهبه‌کارگیریآن؛
استانداردسازی؛
کنترل؛
تضمینکیفیت؛
آثارونتایج؛
برنامه‌هایآتی؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:06:00 ق.ظ ]




ب)اعتبار اسنادی غیرفعال (Operative L/C Non )
اعتباری است که تحقق آن موکول به احراز شرایطی شده است در آن صورت اعتبار، تعهدی تا انجام آن شرایط برای طرفین ایجاد نمی کند. افتتاح اعتبار اسنادی غیرفعال عمدتا به منظور آمادگی انجام معامله برای طرفین می باشد که در صورت احراز شرایط می توان آن را فعال نمود.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳) اعتبار اسنادی از نظر زمان پرداخت
الف) اعتبار اسنادی نقدی یا دیداری ( At Sight L/C )
اعتباری است که پرداخت وجه معامله بلافاصله بعد از رویت اسناد و در صورت عدم مغایرت آن به فروشنده (ذینفع اعتبار) تحقق می یابد.
ب) اعتبار اسنادی با پرداخت تأخیری ( مدت دار ) ( Defered Payment L/C )
در این گونه اعتبارات، ذینفع اعتبار پس از ارائه اسناد به بانک تعیین شده در صورت عدم مغایرت، در موعد تعیین شده در آینده وجه معامله را دریافت خواهد نمود. مثلا اگر توافق شده باشد مبلغ اعتبار با پرداخت مدت دار ۱۲۰ روزه پرداخت شود در موعد تعیین شده بانک وجه اعتبار را به ذینفع اعتبار پرداخت می کند.
تذکر : در این نوع اعتبارات برای پرداخت مدت دار برات صادر نمی گردد تا ذینفع اعتبار این امکان را داشته باشد تا در صورت احتیاج با تنزیل برات وجه معامله را دریافت کند. به همین خاطر از نظر فروشنده یا ذینفع این اعتبار یکی از نامناسب ترین روش های دریافت وجه کالاست، در حالی که برای متقاضی اعتبار یا خریدار چون هزینه ابطال تمبر و تهیه برات را ندارد مناسب ترین روش به شمار می آید.
ج) اعتبار اسنادی یوزانس (نسیه) ( Usance L/C )
یوزانس به معنی مهلت، مدت، بهره پول و در عرف تجارت بین الملل به معنی معامله نسیه تضمین شده است. در این گونه معاملات نیز فروشنده برای دریافت وجه معامله مهلتی را به خریدار می دهد. هزینه یوزانس همان بهره ای است که متقاضی اعتبار یا خریدار کالا باید علاوه بر قیمت کالا به خاطر مهلتی که به وی برای پرداخت وجه معامله داده شده است بپردازد.
معمولا فروشندگان کالا با اخذ تضمین لازم به معاملات یوزانس مبادرت می ورزند به همین خاطر درخواست افتتاح اعتبار برگشت ناپذیر و تایید شده می نمایند.
۴) اعتبار اسنادی از نظر حدود اختیارات خریدار
الف) اعتبار اسنادی برگشت پذیر ( REVOCABLE L/C )
در این نوع اعتبار، خریدار، از اختیارات بیش تری برخوردار است. در اعتبار اسنادی برگشت پذیر، خریدار حق تغییر شرایط اعتبار یا حتی فسخ اعتبار را دارد، بدون آن که لزومی به جلب موافقت فروشنده (صادر کننده) داشته باشد.
در این قبیل اعتبارات، همچنین بانک گشایش کننده اعتبار صرف تشخیص عدم توانایی تسویه حساب خریدار یا در مواجهه با محدودیت های ارزی یا صادراتی، می تواند خود رأسا در شرایط اعتبار تغییر ایجاد نموده یا آن را ابطال نماید.
تغییر شرایط در اعتبار اسنادی برگشت پذیر یا فسخ آن، تا موقعی امکان پذیر است که از بابت آن وجهی به فروشنده یا ذینفع پرداخت نشده باشد یا براتی تحت آن، قبول یا معامله نشده باشد. در چنین موردی خریدار نمی تواند نسبت به مبلغ پرداخت شده تحت شرایط اعتبار، دستور برگشت صادر نماید و این دستور فقط نسبت به مانده استفاده نشده اعتبار قابل اجرا خواهد بود. امروزه تحت اعتبار اسنادی برگشت پذیر، معاملات بسیار نادری صورت می پذیرد. زیرا فروشنده نمی تواند اطمینان های لازم را نسبت به پایدار ماندن اعتبار و انجام تعهدات خریدار داشته باشد.
ب) اعتبار اسنادی برگشت ناپذیر ( IRREVOCABLE L/C )
در این نوع اعتبار هرگونه تغییر شرایط در اعتبار یا فسخ آن از جانب خریدار یا بانک گشایش کننده اعتبار موکول به موافقت و رضایت فروشنده (ذینفع) بوده و بانک بازکننده اعتبار قطعا متعهد به پرداخت وجه یا معامله اسناد ارائه شده توسط ذینفع در صورت احراز کلیه شرایط (اعتبار) می باشد. معامله تحت این اعتبار به دلیل آن که امنیت و تضمین بیش تری برای فروشندگان به همراه دارد، از سوی آنان بیش تر مورد درخواست است.
۵) اعتبار اسنادی از نظر تأیید و تضمین مضاعف
الف) اعتبار اسنادی تأیید شده ( CONFIRMED L/C )
اعتبار اسنادی تأیید شده، اعتباری است که پرداخت وجه معامله از طرف بانک ابلاغ کننده (بانک ذینفع یا بانک کارگزار) یا هر بانک معتبر دیگر مورد قبول فروشنده علاوه بر بانک گشایش کننده اعتبار نیز مورد تأیید قرار می گیرد. این نوع اعتبارات عموما در زمانی مورد در خواست فروشنده قرار می گیرد که تعهد بانک بازکننده اعتبار، به علت وضیعت متزلزل سیاسی یا اقتصادی کشور وی، یا به علت عدم اعتماد به خریدار، مورد پذیرش فروشنده نبوده و بانک بازکننده اعتبار، از یک بانک دیگر درخواست می کند که تعهدات اعتبار را تضمین نماید. بدین وسیله دو بانک ( بانک گشایش کننده و بانک تأیید کننده ) مشترکا و جداگانه در قبل ذینفع، متعهد می گردند. بانک تایید کننده می تواند همان بانک ابلاغ کننده باشد.
ب) اعتبار اسنادی تأیید نشده ( UNCONFIRMED L/C )
این گونه اعتبارات صرفا با تأیید بانک گشایش کننده اعتبار و بدون نیاز به تأیید بانک دیگری گشایش می یابد.
۶) اعتبار اسنادی از لحاظ قابلیت انتقال
الف) اعتبار اسنادی قابل انتقال ( TRANSFERABLE L/C )
اعتبار اسنادی قابل انتقال، به اعتباری گفته می شود که ذینفع اعتبار، حق دارد آن را کلا یا جزءا در اختیار شخص یا اشخاص ثالث (ذینفع های ثانوی) قرار دهد.
این اعتبار هنگامی مورد استفاده قرار می گیرد که ذینفع اولیه خود نماینده متقاضی یا ارائه دهنده کالا به متقاضی است ولی تولید کننده کالا نیست. بنابراین متقاضی اعتبار درخواست می کند که اعتبار به صورت قابل انتقال گشایش یابد. در این صورت، ذینفع می تواند اعتبار را یا قسمتی از آن را به شخص یا اشخاص دیگر انتقال دهد.
اعتبار قابل انتقال، فقط یکبار قابل انتقال است و ذینفع دوم حق انتقال آن را به دیگری ندارد. از نظر مقررات متحدالشکل اعتبار اسنادی، اعتبار قابل انتقال خود به خود قابل تقسیم نیز می باشد و نیازی به افزودن این کلمه یا کلمات مشابه آن نیست.
ب) اعتبار اسنادی غیرقابل انتقال ( NON – TRANSFERABLE L/C )
همان گونه که ذکر شده است اگر در شرایط اعتباری، عبارت قابل انتقال قید نگردد آن اعتبار غیرقابل انتقال است. یعنی ذینفع اعتبار، حق واگذاری آن یا جزیی از آن را به نفع اشخاص ثانوی ندارد.
۷) اعتبار اسنادی پشت به پشت (اتکایی) ( BACK TO BACK L/C )
اعتبار اسنادی پشت به پشت، اعتباری است که توسط ذینفع یک اعتبار، که قادر یا مایل به تهیه و
ارسال کالا نیست، با اتکاء بر اعتباری که توسط خریدار به نفع وی گشایش یافته است، جهت صادر
کننده دیگری ( ذینفع دوم ) که می تواند کالا را تهیه و ارسال نماید گشایش می یابد[۱۱].
این گونه اعتبارات اسنادی شامل دو اعتبار جدا از هم است. اولین آن به نفع ذینفعی گشایش می یابد که خود به تنهایی قادر یا مایل نیست کالا را تهیه و ارسال کند. به همین خاطر از اعتباری که به نفع او صادر شده به صورت یک پشتوانه مالی یا وثیقه جهت گشایش اعتبار دیگری به نفع صادر کننده یا عرضه کننده اصلی کالا استفاده می کند.
باتوجه به این که از لحاظ بانک باز کننده اعتبار دوم و ذینفع اولی، نخستین اعتبار گشایش یافته، حایز اهمیت است، بنابراین بایستی به صورت برگشت ناپذیر و تایید شده
(IRREVOCABLEANDCONFIRMED L/C ) باشد تا بانک دوم از قدرت پرداخت اعتبار اول اطمینان کافی یابد و بتواند آن را به عنوان وثیقه ای جهت اعتبار دوم قبول نماید. اگر بانک بازکننده اعتبار دوم خود اعتبار اول را تأیید کند حداکثر تضمین در این مورد به وجود می آید.
مبلغ اعتبار دوم معمولا از اعتبار اول کمتر است تا ذینفع اولیه ما به التفاوت را به عنوان سود خود برداشت نماید. همچنین سررسید و آخرین تاریخ حمل اعتبار دوم بایستی از اعتبار اول جلوتر بوده تا ذینفع اول بتواند به موقع قبل از سررسید و آخرین تاریخ حمل اعتبار اول اسناد مربوط به کالا را دریافت داشته و آن را به بانک ابلاغ کننده اعتبار اول ارائه دهد.
در قراردادهای زنجیره ای که چندین واسطه بین خریدار نهایی و عرضه کننده اصلی قرار دارد چندین اعتبار اتکایی توسط واسطه ها گشایش می یابد. در چنین مواردی اعتبار اول که پشتوانه گشایش سایر اعتبارات قرار گرفته به اعتبار ( OVERRIDING) موسوم می باشد.
۸) اعتبار اسنادی ماده قرمز ( RED CLAUSE L/C )
اعتبار اسنادی ماده قرمز یا با شرط قرمز به اعتباری گفته می شود که ذینفع اعتبار می تواند قبل از ارسال کالا وجوهی را تحت شرایطی به صورت پیش پرداخت (حداکثر تا تمام وجه اعتبار) از بانک ابلاغ کننده یا تأیید کننده، دریافت نماید. علت این نام گذاری آن است که نخستین بار که این اعتبار گشایش یافت، بانک بازکننده جهت جلب توجه بانک ابلاغ کننده آن قسمت از متن قرارداد را در شرایط اعتبار، که پرداخت مقداری از وجه اعتبار به عنوان پیش پرداخت یا مساعده به ذینفع مجاز داشته بود با جوهر قرمز نوشته بود. از آن تاریخ به بعد اصطلاح اعتبار ماده قرمز متداول شد. باید توجه داشت که از زمان دریافت پیش پرداخت توسط ذینفع تا ارسال کالا و ارائه اسناد حمل کالا به پیش پرداخت، بهره بانکی تعلق می گیرد که بانک هنگام تسویه حساب آن را منظور می نماید.
پیش پرداخت در مقابل ضمانت نامه های مختلفی که از ذینفع دریافت می شود پرداخت می شود. این ضمانت نامه ممکن است یک تعهد ساده باشد یا تضمین های معتبر بانکی.
۹) اعتبار اسنادی گردان ( Revolving L/C )
اعتباری است که پس از هر بار استفاده ذینفع، مبلغ آن خود به خود تا سطح اعتبار اولیه افزایش می یابد بدون آن که نیاز به دستور مجددی باشد.
به موجب این اعتبار به محض این که فروشنده اسناد حمل را ارائه داد و از اعتبار استفاده نمود عین آن اعتبار خود به خود برای او دوباره مفتوح می گردد.
اعتبار گردان می تواند نسبت به مبلغ اعتبار باشد یا نسبت به مدت (دوره) آن اما معمولا اعتبار گردان بیش تر نسبت به دوره مورد استفاده قرار می گیرد.
اگر در اعتبار گردان به ذینفع اجازه داده شود که در صورت عدم استفاده از مبلغ اعتبار ظرف مدت تعیین شده، بتواند حق ارائه اسناد آن ماه را در ماه های بعد برای خود محفوظ دارد، این گونه اعتبارات را « اعتبارات گردان تراکمی » COMULATIVE و در غیر این صورت آن را اعتبار گردان غیرتراکمی COMULATIVE NON - می نامند.
۲-۴)مقررات
۲-۴-۱) ساختار اینکوترمز
در سال ۱۹۹۰ برای سهولت درک، مقررات به چهار گروه مختلف پایه تقسیم شدند. گروه اول شرایطی که فروشنده براساس آن کالا را در محوطه فعالیت خود به خریدار می‌دهد “E”. گروه دوم شرایطی که فروشنده کالا را در محل تعیین شده توسط خریدار به حمل کننده تحویل می‌دهد“F”. گروه سوم شرایط و اصطلاحاتی که فروشنده قرارداد حمل را بدون قبول ریسک مسئولیت فقدان یا خسارت وارد به کالا یا هزینه‌های اضافه هزینه‌های اضافه که بعد از حمل و ارسال واقع می‌شود منعقد می‌کند “C” و نهایتاً گروه چهارم شرایطی که براساس آن فروشنده کلیه هزینه‌ها و مسئولیت آوردن کالا به مقصد را بعهده دارد “D”.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:06:00 ق.ظ ]




کمیسیون گزارش های خود را به طور مستقیم به وزرای نفت دو کشور تقدیم می کند. بر اساس ماده ۲۰ این موافقت نامه، وزرای نفت دو دولت در زمینه اعطای امتیاز یا اصلاح قراردادهای امتیاز بهره برداری منابع طبیعی مشترک تبادل نظر می کنند. و چنانچه یکی از دولتها با پیشنهادات دولت دیگر موافق نباشد، قبل از انعقاد قرارداد یا اصلاح آن، مراتب را به دولت دیگر کتباً اعلام می کند.
حل و فصل اختلافات ناشی از تفسیر و اجرای این موافقت نامه طبق ماده ۲۲ در وهله اول از طریق شیوه های مسالمت آمیز حل و فصل اختلافات از جمله رجوع به اتحادیه عرب و در وهله بعد مراجعه به دیوان بین المللی دادگستری صورت می گیرد. موافقت نامه طائف ،متعاقب اجازه دو دولت به دارندگان امتیاز نفت جهت توسعه مشترک میادین واقع در منطقه حائل تنظیم شده است .بدین ترتیب که دولتها در قسمت تحت حاکمیت خود در منطقه مذکور ، قراردادهایی را با کمپانی های نفتی منعقد کردند و دراین قراردادها به این شرکتها اجازه دادند که با سایر شرکتهای صاحب امتیاز در قسمت اختصاصی طرف مقابل ،به صورت مشترک مبادرت به بهره برداری کنند. به عنوان مثال ،عربستان در۲۰ فوریه ۱۹۴۹ موافقت نامه اعطای امتیاز با شرکت پاسفیک غربی امضا کرد ودر آن به این شرکت اجازه داد که شرکت مذکور در محدوده تقسیم نشده منطقه حائل با شرکتهای دیگر قرارداد عملیات مشترک منعقد نماید[۹۵۷]. از آنجا که کویت نیز در سال ۱۹۴۹ امتیاز نفت منطقه مربوط به خود را به شرکت آمریکایی امین اویل اعطا کرده بود،در سال ۱۹۵۶ دوشرکت پاسفیک غربی و امین اویل قرارداد حفاری مشترک ودرسال ۱۹۶۰ موافقت نامه عملیات مشترک منعقد نمودند[۹۵۸]. پس از مطالعات و بررسی کمیسیون فنی مشترک و بر مبنای پیشنهادات این کمیسیون در علامت گذاری منطقه حائل، دو دولت در سال ۱۹۶۹ یک موافقت نامه تکمیلی امضاء کردند که جزء لاینفک موافقت نامه طائف می باشد و طبق ماده ۱ آن خط مرزی منطقه حائل بین دو طرف بر اساس مختصات طول و عرض جغرافیایی بر روی نقشه تحدید شد. [۹۵۹] در سال ۲۰۰۰ موافقت نامه تحدید حدود دریایی در مناطق مجاور منطقه تقسیم شده بین عربستان و کویت، منعقد شد.[۹۶۰] در مقدمه این سند به موافقت نامه ۱۹۶۵ و موافقت نامه ۱۹۶۹ اشاره و بر روابط برادرانه و دوستانه دو کشور تأکید شده است. خط مقسم مرز دریایی دو کشور در مناطق مجاور مرز خشکی بین دو کشور بر مبنای مختصات طول و عرض جغرافیایی در مواد ۱تا۴ تعریف شده است. در ماده ۵ این سند به ضمیمه این موافقت نامه اشاره شده و این ضمیمه جزء لاینفک معاهده تلقی گردیده است. ضمیمه مذکور مقرر می دارد «دو دولت توافق می کنند که منابع طبیعی واقع در دریا، در مجاورت منطقه تقسیم شده بایستی تحت حاکمیت مشترک باشد…..» .
بنابراین ملاحظه می شود که تا قبل از دوران تقسیم منطقه حائل ،کل این منطقه در خشکی تحت رژیم حاکمیت مشترک قرار داشته وپس از تقسیم نیز منابع طبیعی واقع در بستر وزیر بستر دریا در مجاورت این منطقه فراتر از شش مایل دریایی کماکان مشترک باقی مانده است.این رژیم حتی با وجود معاهده تحدید حدود دریایی سال ۲۰۰۰ بدون تغییر باقی مانده است.تاکنون میادین مشترک متعددی تحت رژیم این معاهده استخراج شده اند.یکی از این میادین در منطقه حائل میدان وفرا[۹۶۱] بود که در غرب این منطقه قرار داشت و در سال ۱۹۵۳ بوسیله شرکت نفتی American Independent کشف شد. شرکت مذکور از طرف کویت و شرکت نفتی Pacific Western از طرف عربستان امتیاز بهره برداری را بدست آورده و به صورت مشترک عملیات تولید را آغاز نمودند. در سال ۱۹۶۷ بیش از ۵۸۴ میلیون بشکه نفت از این میدان توسط این شرکتها تولید شد. میدان وفرا اولین میدان خشکی استخراج شده در منطقه حائل بین دو کشور بود که به بهره برداری رسید دو شرکت بهره بردار مبادرت به تشکیل یک کمیته مشترک عملیات کردند که به نمایندگی از آنها عملیات بهره برداری را هدایت و کنترل می کرد[۹۶۲].میدانهای نفتی به اسامی خفجی[۹۶۳] و حوت[۹۶۴] در این منطه به صورت مشترک توسط دو کشور بهره برداری می شود و مجموعاً روزانه ۳۰۰هزار بشکه نفت از آنها تولید می گردد توسعه میدان خفجی توسط دو شرکت Kuwait Gulf Oil Co و شرکت ژاپنی Arabian Oil Co در قالب یک قرارداد مشارکت در سرمایه گذاری صورت می گیرد آنها مبادرت به تأسیس یک شرکت واحد به نامAl- Khafji Joint Operation (Kjo) کرده اند[۹۶۵]. بنا بر اعلام اداره اطلاعات انرژی آمریکا در سال ۲۰۰۸ کل ذخیره نفت خام اثبات شده دو کشور در منطقه حائل ۵ میلیارد بشکه می باشد[۹۶۶]. کل تولید نفت روزانه از میادین خشکی و دریایی این منطقه ۶۰۰ هزار بشکه در روز است. میدانهای مشترک وفرا، هما[۹۶۷] و ام القدیر جنوبی[۹۶۸] که در خشکی قرار دارند توسط شرکت نفتی Chevron Texaco در قالب یک قرارداد امتیاز بهره برداری می شوند[۹۶۹] و شرکت Chevron ) Texaco( که امتیاز بهره برداری در خشکی در این منطقه را از طرف دولت عربستان بدست آورده بود، با دولت کویت به نسبت سهم کویت در این منطقه شریک شد و سهم عربستان را به صورت مالیات و حق الامتیاز پرداخت می کرد. این شرکت در سال ۲۰۰۵ میزان تولید خود را به ۴۲۰ هزار بشکه نفت در روز رساند. علاوه بر این سه میدان خشکی دیگر یعنی وفرا، فواریس جنوبی[۹۷۰] و ام قدیر جنوبی[۹۷۱] را نیز مورد بهره برداری قرار داده و مجموعاً روزانه ۵۵۰ هزار بشکه نفت از این میدان تولید می کند. شرکت مذکور، امتیاز بهره برداری را در این منطقه تا سال ۲۰۳۹ از سوی عربستان بدست آورده است[۹۷۲].

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گفتار دوم : موافقت نامه بحرین - عربستان سعودی[۹۷۳]
این موافقت نامه در ۲۲ فوریه ۱۹۵۸ بین دو دولت منعقد و در مقدمه آن به اعلامیه های دو کشور در سال ۱۹۴۹ در مورد اکتشاف منابع بستر دریا اشاره شده ناظر به تحدید حدود مرز دریایی بین دو کشور بوده و در ماده ۱ آن ۱۶ نقطه جغرافیایی تعریف و حدود آنها معین گردیده است. ماده ۲ این موافقت نامه یک منطقه خاص را تعریف کرده که از نظر اکتشاف و استخراج نفت در محدوده حاکمیت عربستان سعودی قرار می گیرد این ماده مقرر می دارد « اکتشاف منابع نفت در این منطقه به روشی انجام می پذیرد که پادشاهی عربستان تعیین کند. مشروط به آنکه دولت عربستان نیمی از منافع حاصله از اکتشاف و استخراج نفت را به دولت بحرین بپردازد. این موضوع خللی به حاکمیت عربستان و حق اداره این منطقه توسط دولت عربستان وارد نمی کند.»
در واقع ماده ۱ این موافقت نامه، مرز دریایی بین دو کشور را بر اساس خط میانه تقسیم کرده، اما از آنجا که اعمال خط میانه، باعث می شود که میدان نفتی ابوصفا[۹۷۴] توسط خط مذکور به دو نیم تقسیم شود و این امر با اصل وحدت مخزن منافات دارد، طبق ماده ۲ یک منطقه خاص که شامل میدان مذکور نیز می شود تحت صلاحیت عربستان قرار گرفته و تنها نیمی از منافع حاصله به بحرین تعلق می گیرد.[۹۷۵]البته در عمل، عربستان به منظور کمک به اقتصاد بحرین مقدار بیشتری از سهم بحرین در میدان ابوصفا، به این کشور اعطا می کند. تا سال ۲۰۰۴ روزانه ۱۵۰ هزار بشکه از تولید میدان از طریق خط لوله زیردریایی به بحرین ارسال می شد و عربستان درصدد است این میزان را به سیصد هزار بشکه در روز افزایش دهد که به این ترتیب میزان برداشت عربستان از میدان مذکور از ۵۰% کمتر خواهد شد. در سال ۲۰۰۷ بیش از ۶۷ میلیون بشکه نفت از این میدان توسط عربستان سعودی برداشت شد[۹۷۶].
گفتار سوم : موافقت نامه قطر – ابوظبی [۹۷۷]
این موافقت نامه در ۲۹ مارس ۱۹۶۹ بین قطر و ابوظبی منعقد شد. در ماده ۴ آن مرز دریایی قطر و ابوظبی بر اساس نقاط مشخص و بر مبنای طول و عرض جغرافیایی تعریف شده است. ماده ۶ سند مذکور که ناظر به حوزه نفتی البندق[۹۷۸] می باشد مقرر می دارد:
«میدان البندق بایستی به صورت مساوی بین دو طرف تقسیم شود. دو طرف به صورت دوره ای در خصوص تمام مسائل مربوط به این میدان و اکتشاف آ ن، به منظور اعمال حق حاکمیت خود بر مبنای انصاف و عدالت مشورت خواهند کرد.»
بر اساس ماده ۷ موافقت نامه فوق اکتشاف و بهره برداری میدان البندق به وسیله شرکت مناطق دریایی ابوظبی[۹۷۹] و مطابق مقررات ابوظبی و شرایط این موافقت نامه صورت می گیرد و منافع حاصله از آن بر اساس این موافقت نامه بین دو طرف تقسیم می شود. دلیل درج این ماده این است که نقطه B خط تحدید حدود با چاه شماره ۱ میدان نفتی البندق تلاقی می کند و به منظور حفظ یک پارچگی مخزن و جلوگیری از عبور خط مرزی از وسط میدان مذکور، بهره برداری آن به ابوظبی واگذار شده است[۹۸۰].
میدان البندق در سال ۱۹۶۵ کشف شد و پس از آنکه فرامرزی بودن آن مشخص شد، در موافقت نامه تحدید حدود سال ۱۹۶۹ بهره برداری مشترک طرفین از آن مقرر شد. شرکتهای بریتیش پیترولیوم، توتال و شرکت ژاپنی United Petroleum Development که امتیاز بهره برداری از سوی ابوظبی را به دست آوردند کمپانی نفتی بندق[۹۸۱] را تشکیل دادند. از سال ۱۹۷۵ تولید میدان به میزان روزانه ۳۰۰ هزار بشکه آغاز شد اما به جهت کاهش فشار مخزن، در اواخر دهه ۷۰ میلادی تولید روزانه به ۱۰ هزار بشکه کاهش یافت و سال ۱۹۷۹ تولید نفت از این میدان متوقف گردید .در سال ۱۹۸۳ با سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیون دلاری تولید از سر گرفته شد و به تدریج به روزانه ۱۵ تا ۲۰ هزار بشکه افزایش یافت و این میزان در سال ۱۹۹۷ به ۴۲۵ هزار بشکه در روز رسید. در سال ۲۰۰۳ تولید روزانه این میدان ۴۸۵ هزار بشکه در روز بود و پیش بینی می شود در سال ۲۰۱۲ این میزان به ۹۶۲ هزار بشکه در روز برسد[۹۸۲].
گفتار چهارم : موافقت نامه تحدید حدود ایران – عربستان سعودی
این موافقت نامه در سال ۱۹۶۸ (۱۳۴۷ شمسی) بین دو کشور ایران و عربستان سعودی منعقد شده و طولانی ترین خط تحدید حدود دریایی در فلات قاره که دارای ۱۲۰ مایل طول و ۹۳ تا ۱۳۵ مایل عرض است را در بر می گیرد. اسناد تصویب این موافقت نامه در ۲۹ ژانویه ۱۹۶۹ مبادله شد. قانون تصویب موافقت نامه حاکمیت بر جزایر فارسی و عربی و تحدید حدود فلات قاره بین ایران و عربستان در یازدهم آبان ۱۳۴۷ به تصویب مجلس سنا و یک روز بعد به تصویب مجلس شورای ملی رسید[۹۸۳]. این موافقت نامه مشتمل بر مقدمه و ۵ ماده دو نامه ضمیمه و یک نقشه است. بر اساس ماده یک موافقت نامه حاکمیت ایران بر جزیره فارسی و حاکمیت عربستان بر جزیره العربی به رسمیت شناخته شد و مقرر گردید که هر یک از دو جزیره دارای دریای سرزمینی به عرض ۱۲ مایل از پایین تر حد جزر باشند. همچنین، حق حاکمیت دو طرف بر منابع طبیعی بستر و زیر بستر دریا در مناطق مربوط به خودشان شناسائی گردیده است. خط مرزی جدا کننده فلات قاره دو کشور در ماده ۳ بر اساس مختصات جغرافیایی ترسیم گردیده است.
ماده ۴ موافقت نامه مذکور می گوید: «هر یک از طرفین موافقت می نماید که در داخل منطقه ای به عرض پانصد متر از خط مرزی مشروحه در ماده ۳ و در امتداد خط مزبور در نواحی تحت البحری سمت مربوط به او عملیات حفاری نفتی رأساً و یا به وسیله مقامات مجاز از طرف او انجام نگیرد. منطقه مذکور مرزی اندازه گیری خواهد شد.»
ضمیمه شماره یک موافقت نامه مذکور اسناد مبادله شده بین وزیر نفت عربستان سعودی و رئیس هیأت مدیره شرکت ملی ایران است که به عنوان جزئی از موافقت نامه به تصویب دو دولت رسیده و در واقع به منزله توافق دو دولت می باشد، مقرر می دارد:
«عملیات حفاری نفتی که انجام آن به موجب ماده ۴ موافقت نامه در نامه مشروحه در ماده مذکور ممنوع اعلام گردید است (از این پس نامه ممنوعه نامیده خواهد شد) شامل عملیات بهره برداری مستقیم از این ناحیه ممنوعه و همچنین، شامل کلیه عملیات حفاری که ممکن است در ناحیه ممنوعه از تأسیسات منصوبه در خارج ناحیه ممنوعه، انجام شود، خواهد بود
«اصطلاح «عملیات حفاری نفتی» به طوری که در ماده ۴ موافقت نامه به کار است ناظر بر حفاری برای نفت وگاز خواهد بود.»
«دولتین متبوعه اطمینان حاصل خواهند نمود که چاه های حفر شده در مجاورت بلا فصل ناحیه ممنوعه چاه های عمودی باشد. معهذا هر گاه جلوگیری از انحراف چاه از لحاظ فنی و با صرف هزینه های معقول اجتناب پذیر نباشد، چنین انحرافی تخطی از موافقت نامه نخواهد شد. مشروط بر آن، که از لحاظ روش صحیح حفاری این انحراف به میزان حداقل بوده و به علاوه طرف مربوطه از چنین انحرافی قصد تخلف از مقررات مندرج در موافقت نامه حاضر را نداشته باشد. چنانچه دولتین متبوعه توافق نمایند که تزریق گاز و یا حفاری یک چاه از لحاظ فنی برای مخزن فریدون و مرجان مفید و مناسب است، دولتین مذکور نسبت به موقعیت و انجام حفاری چاه ها و عملیات آنها در ناحیه ممنوعه منحصراً به منظور معین در این بند توافق خواهند نمود. مشروط بر آنکه، چاه هایی که حفر خواهند شد، مستقیماً توسط هر یک از دولتین یا عامل مجاز هر یک، در طرف مربوطه ناحیه ممنوعه خود و تحت شرایط و مقررات مورد توافق دو دولت انجام گردد.دولتین متبوع، مستقیماً توسط هر یک از دولتین یا عامل مجاز خود، کلیه اطلاعاتی را که ضمن حفاری چاه های واقعه تا فاصله دو کیلومتری خط مرزی درباره اندازه گیری انحراف چاه ها تحصیل می گردد، با یکدیگر مبادله خواهند نمود. این مبادله اطلاعات به صورت متقابل و به طور مداوم انجام می گیرد.»
«هر یک ار دو دولت اطمینان حاصل خواهند کرد که شرکت های عامل مجاز از طرف هر یک از آنان به انجام عملیاتی مبادرت نخواهند کرد که احیاناً به علت مغایرت با اصول حفاظت فنی طبق روش های صحیح متداول در صنعت نفت برای مخازن نفت و گاز در ناحیه فریدون و مرجان زیان بخش تلقی گردد.»
در خلال مذاکرات تحدید حدود، بخش شمالی منطقه موضوع مذاکره یکی از پیچیده ترین مباحث بود. زیرا جزیره ایرانی خارک و حوزه نفتی مرجان در این بخش قرار داشت. ایران معتقد بود خط منصف بایستی به نحوی ترسیم شود که تأثیری در جزیره خارک نداشته باشد و جزیره خارک جزء سرزمین اصلی ایران قلمداد شود. در حالی که عربستان سعودی معتقد به ترسیم خط منصف بین دو سرزمین اصلی و بدون توجه به موقعیت جزیره خارک بود. تفاوت این دو روش حدود ۶ مایل دریایی بود که حاوی مخازن عمده نفت بود. دو دولت توافق کردند که منطقه اختلافی در این منطقه بر اساس خط منصفی ترسیم شود که جزیره خارک متعلق به ایران باشد. اما از آنجا که در قسمتی که با این روش به عربستان تعلق می گرفت، کمپانی های دارای امتیاز بهره برداری از سوی ایران، مبادرت به اکتشاف نفت کرده بودند، این ترتیب نیز رسماً مورد توافق و امضای دو طرف قرار نگرفت. سرانجام در هنگام انعقاد موافقت نامه نهایی خط تحدید حدود به نحوی ترسیم شده که میادین کشف شده نفت در بخش شمالی بر مبنای یک خط منصف به دو نیم تقسیم شده و منطقه دریایی موسوم به فریدون به ایران و منطقه دریایی مرجان به دولت عربستان تعلق گرفت و این نحوه تحدید حدود بر مبنای مفهوم تقسیم مساوی نفت درجا صورت پذیرفت. اگرچه، جزیره خارک به طور کامل در ترسیم خط میانه مذکور محاسبه نشد.[۹۸۴]
موافقت نامه ایران وعربستان سعودی فاقد تعهد ایجابی همکاری وعملیاتی است.هیچ گونه ساز وکار ناظر بر توسعه مشترک میادین نفت وگاز در مناطق مرزی دریایی مورد توافق قرار نگرفته است. تنها نکته معطوف به روح همکاری در این سند تعیین منطقه ممنوعه ولزوم اجتناب طرفین از حفاری انحرافی ودر مواردی تبادل اطلاعات است.
گفتار پنجم : موافقت نامه ایران – شارجه
سیر تاریخی حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی و تحولات مربوط به اشغال توسط انگلستان و باز پس گیری آنها ارتباطی با موضوع این رساله ندارد. اجمال سخن آنکه در سال ۱۹۷۱ پس از مذاکرات طولانی میان انگلستان و ایران، از آنجا که جزایر تنب در قسمت شمالی خط میانه خلیج فارس قرار داشتند، دولت بریتانیا به صورت شفاهی به ایران اعلام کرد که می تواند این جزایر را پس بگیرد.[۹۸۵] اما در مورد ابوموسی در ۲۹ نوامبر ۱۹۷۱ بین ایران و حاکم شارجه موافقت نامه ای امضاء شد. در این موافقت نامه هیچ یک از طرفین ادعای طرف مقابل را در مورد حاکمیت این جزیره به رسمیت نشناخته است. در عین حال کنترل و تصرف جزیره توسط دو طرف و نیز شناسایی آبهای سرزمینی ۱۲ مایلی ( مطابق قانون آبهای سرزمینی ایران) پذیرفته شده است. ماده ۵ موافقت نامه مقر می دارد:
«استخراج منابع نفت و ذخایر زیر زمینی در زیر گستره آبهای کرانه ابوموسی که در چارچوب قرار داد موجود میان شارجه و شرکت نفت و گاز بیوتس صورت می گیرد، باید از سوی ایران به رسمیت شناخته شود. نیمی از درآمد نفتی دولتی از استخراج این منابع باید مستقیماً از سوی شرکت یاد شده به دولت ایران پرداخته شود و نیمی دیگر به شارجه تعلق می گیرد.»[۹۸۶]
توجه به مواد ۱و۵ این موافقت نامه حاکی از آن است که ترتیب مقرر در آن مبنی بر تقسیم مساوی درآمد منابع نفت و گاز، یک ترتیب موقت است. نقطه قوت ماده ۵ آن است که هیچگونه تعهدی برای ایران در پرداخت هزینه ها و مشارکت در امر استخراج پیش بینی نشده است. اما نقطه ضعف آن این است که اولاً به رغم ادعاهای تاریخی ایران در مورد جزیره ابوموسی و این که ایران همواره مدعی بوده که این جزیره بخش لاینفک خاک ایران می باشد، از نیمی از منابع نفت و گاز تحت آبهای مجاور جزیره ابوموسی چشم پوشی شده است. البته این چشم پوشی می تواند نوعی مصالحه برای کسب امتیاز بزرگتر یعنی کنترل کامل نظامی و امنیتی بر هر سه جزیره تلقی شود. ثانیاً چگونگی محاسبه هزینه ها و درآمد منابع طبیعی مسکوت مانده و در واقع ابتکار عمل در دست طرف مقابل است و بر مبنای این ماده ایران هیچ نظارت و کنترلی بر عملیات استخراج و تولید نفت و چگونگی محاسبه عواید حاصله ندارد. از همه مهم تر اینکه ماده ۵ موافقت نامه فقط ناظر بر منابع طبیعی تحت امتیاز شرکت بیوتس است و اشاره ای به اکتشافات آینده نداشته و فاقد حکمی در زمینه چگونگی مواجهه با موضوع بعد از انقضای قرارداد شرکت مذکور است. در هر صورت موافقت نامه ایران و شارجه از زمره موافقت نامه هایی ا ست که بهره برداری از میدان مشترک را به یکی از طرفین واگذار می کند.
گفتار ششم : موافقت نامه تحدید حدود فلات قاره ایران- عمان
تحدید حدود دریایی در تنگه ها بر اساس دو قاعده تالوگ[۹۸۷] و خط میانه صورت می گیرد. تالوگ یا ژرفاب در رودخانه های قابل دریانوردی و کانال ها قاعده ای شایع است. در حالیکه خط منصف برای تحدید حدود فلات قاعده اعمال می شود. از آنجا که دو کشور ایران و عمان بر دو طرف تنگه هرمز حاکمیت دارند و دارای سواحل مقابل می باشند، قاعده عرفی تقسیم فلات قاره بر اساس خط منصف نیز قابل اعمال است.[۹۸۸] مذاکرات دو دولت ایران و عمان در مورد تحدید حدود مناطق دریایی خود در سال ۱۹۷۱ آغاز و منجر به انعقاد موافقت نامه ای در ۲۵ جولای ۱۹۷۴ شد. اسناد تصویب این معاهده در ۲۸ می ۱۹۷۵ مبادله گردید. قانون موافقت نامه تحدید حدود فلات قاره بین دولت ایران و عمان در ۲۶ آبان ۱۳۵۳ به تصویب مجلس شورای ملی و در شانزدهم دی ماه همان سال به تصویب مجلس سنا رسید[۹۸۹]. طبق ماده یک این موافقت نامه خط مرزی فلات قاره بین دو کشور بر اساس مختصات طول و عرض جغرافیایی تعیین شده است. اگرچه بین ایران وعمان موافقت نامه مستقلی در مورد میادین مشترک نفت وگاز منعقد نگردیده ، در عین حال ماده ۲ این موافقت نامه که حاوی شرط مخزن مشترک می باشد، مقرر می دارد:
«هرگاه ساختمان زمین شنا سی نفتی واحد یا هر ساختمان زمین شنا سی واحد یا میدان معدنی دیگر از یک طرف خط مرزی مشخص شده در ماده ۱ به طرف دیگر آن امتداد یابد و آن قسمت از این ساختمان یا میدان را که در یک طرف خط مرزی واقع شده باشد، بتوان کلاً یا جزئاً به وسیله حفاری انحرافی از طرف دیگر خط مرزی مورد بهره برداری قرار دارد در این صورت:
الف- در هیچ یک از دو طرف خط مرزی مشخص در ماده ۱ هیچ چاهی که بخش بهره ده آن از خط مرزی مذکور کمتر از ۱۲۵ متر فاصله داشته باشد حفر نخواهد شد مگر با توافق طرفین متعاهدین.
ب- در صورت بروز پیش آمد منظور در این ماده هر دو طرف این موافقت نامه حداکثر کوشش خود را به کار خواهند برد تا نسبت به نحوه هماهنگ ساختن عملیات و یک کاسه کردن[۹۹۰] آن توافق حاصل نمایند.»
در موافقت نامه ایران عمان اگر چه به طور مشخص تصریح نشده اما از اصل خط منصف برای تحدید حدود فلات قاره استفاده و در عین حال عوامل خاص چون وجود جزایر نیز مد نظر قرار گرفته است. ترسیم این خط در ماده یک این موافقت نامه به نحوی صورت گرفته که جزایر قشم و هنگام جزء سرزمین اصلی ایران تلقی شده و برای جزیره لارک نیز ۱۲ مایل دریایی به عنوان دریای سرزمینی در نظر گرفته شده است.[۹۹۱]
گفتار هفتم : موافقت نامه تحدید حدود فلات قاره ایران – بحرین
در ۱۷ ژوئن سال ۱۹۷۱ موافقت نامه تحدید حدود دریایی ایران و بحرین امضاء و اسناد تصویب مبادله و از تاریخ ۱۴ می ۱۹۷۲ لازم الاجرا گردید. در آن زمان هیچ یک از دو دولت عضو کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو نبودند. قانون موافقت نامه تحدید حدود فلات قاره بین ایران و بحرین در بیستم دی ماه ۱۳۵۰ به تصویب مجلس سنا و در سوم اسفند همان سال به تصویب مجلس شورای ملی رسید[۹۹۲].
در ماده ۱ موافقت نامه مذکور خط مرزی تعریف کننده فلات قاره بر اساس مختصات طول و عرض جغرافیایی تعریف شده است.در ماده ۲ این موافقت نامه،به طور کامل و دقیق حکم مذکور در ماده ۲ موافقت نامه تحدید حدود ایران و عمان تکرار شده و طرفین متعهد به خودداری از انجام عملیات حفاری انحرافی در فاصله ۱۲۵ متر از دو طرف خط مرزی و تلاش در جهت حصول توافق در زمینه بهره برداری هماهنگ یا یکی سازی میادین مشترک شده اند.
گفتار هشتم :موافقت نامه تحدید حدود فلات قاره ایران - قطر
این موافقت نامه در سال ۱۹۶۹ ( ۱۳۴۷ شمسی) به تصویب مقامات دو کشور رسید و اسناد آن در سال ۱۹۷۰ (۱۳۴۸) مبادله شد. قانون موافقت نامه راجع به خط مرزی حدفاصل فلات قاره بین ایران و قطر در سال ۱۳۴۸ به تصویب مجلس سنا و مجلس شورای ملی رسید[۹۹۳]. ماده یک از سند خط مرزی فلات قاره بین دو کشور را مشخص می کند و در ماده ۲ این موافقت نامه ،تعهداتی دقیقا منطبق با تعهدات مندرج در ماده ۲ موافقت نامه های تحدید حدود دریایی ایران وبحرین و ایران و عمان ،در رابطه با مخازن مشترک نفت وگاز درج شده است.
در موافقت نامه مذکور با وجود آنکه هیچ یک از طرفین در زمان انعقاد آن عضو کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو نبوده اند، از واژه فلات قاره استفاده شده است و اگر چه به صراحت از خط منصف استفاده نشده، اما ملاحظه نحوه تعیین نقاط شش گانه ترسیم خط مرزی حاکی از آن است که طرفین از اصل تقسیم بر اساس خط متساوی الفاصله استفاده کرده اند و مبنای احتساب این خط سواحل سرزمین اصلی دو طرف می باشد و حتی جزایری چون کیش،لاوان و هندورابی به عنوان مبنای محاسبه در نظر گرفته نشده اند و این امر حاکی از آن است که در زمان انعقاد این معاهده ملاحظات اقتصادی و سیاسی و نه حقوقی مدنظر آنها بوده است[۹۹۴].
در برخی از مناطق دریایی مجاور، سواحل ایران، با کشورهای همسایه تحدید حدود صورت نگرفته است. این مسأله می تواند در نحوه بهره برداری از میادین نفت و گاز تأثیر عمیقی داشته باشد.
مبحث سوم : مناطق اختلافی دریای ایران با کشورهای همسایه در خلیج فارس
در برخی از مناطق دریایی خلیج فارس به دلایلی چون اختلاف در حاکمیت بر جزایر ،مختصات جغرافیایی و دلایل سیاسی تاکنون تحدید حدود صورت نگرفته ودر بعضی از این نقاط چشم انداز روشنی جهت توافق طرفین اختلاف وجود ندارد. بعضی از این نقاط در مجاورت آبهای ایران قرار دارد.
گفتار اول: منطقه دریایی مجاور ایران و عراق
در شمال خلیج فارس مثلثی وجود دارد که بین ایران، عراق و کویت مشترک بوده و فاقد تحدید حدود دریایی است. وضعیت عراق در این منطقه را مانند وضعیت آلمان در دریای شمال ارزیابی کرده اند.[۹۹۵] در این منطقه، عراق دارای دسترسی محدودی به خلیج فارس می باشد و سواحل آن مجاور سواحل ایران و کویت است، در حالی که، سواحل کویت و ایران مقابل هم قرار دارد. در نتیجه به لحاظ شکل ساحل عراق، تقسیم آب بر مبنای خط متساوی الفاصله موجب می شود این کشور سهم واقعی خود از دریا را دریافت نکند.[۹۹۶] اختلاف اصلی ایران و عراق در زمینه فلات قاره خلیج فارس، ناشی از اختلاف دیدگاه آنها در مورد محل عبور شط العرب به خلیج فارس است. درواقع توافق در مورد این نقطه، در واقع به منزله توافق در مورد منطقه و محدوده فلات قاره بین آنهاست.[۹۹۷] در دهه ۱۹۵۰ شرکت ملی نفت ایران، قرارداد بهره برداری از میادین نفتی در منطقه ای به مساحت ۵۶۰۰ کیلو متر مربع را با شرکت آجیپ ایتالیا در شمال خلیج فارس منعقد کرد که با مخالفت کویت، عربستان سعودی و عراق مواجه شد. عراق در سال های ۱۹۵۷و۱۹۵۸ دو اعلامیه صادرو بر حاکمیت خود بر منابع طبیعی بستر دریا در مجاورت دریای سرزمینی خود و عدم شناسائی ادعا های دول همجوار در این زمینه تأکید کرد.در سال ۱۹۶۳ شرکت ملی نفت ایران مجدداً دو منطقه را در شمال خلیج فارس آماده برای حفاری اعلام کرد که مورد اعتراض عراق قرار گرفت . این کشور اعلام کرد از آنجا که بسیاری از مناطق اعلام شده به عنوان آماده برای حفاری جزء آبهای سرزمینی عراق می باشد، دولت عراق هر گونه امتیاز بهره برداری از منافع نفتی این منطقه را مردود می داند و تمام طرفهای ذی نفع قبل از اعطای مجوز اکتشاف باید به مالکیت این ذخایر توجه کنند.[۹۹۸] با وجود این اعتراضات، در ابتدا دولت عراق به دعوت دولتهای ایران، عربستان وکویت برای مذاکره در این زمینه پاسخ نداد تا اینکه در سال ۱۹۶۳ نمایندگان تمام دولتها در ژنو نشست مشترک برگزار کردند و توافق کردند اختلافات مرزی خود را حل کنند.
مذاکرات دو جانبه ایران و عراق در سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۷ منجر به آن شد که دو دولت موافقت اولیه خود را در مورد توسعه مشترک میادین نفت و گاز واقع در محدوده مورد اختلاف اعلام کردند و حتی در مورد تشکیل کمیته مشترک برای علامت گذاری فلات قاره توافق کردند ولی پیشرفت بیشتری حاصل نشد[۹۹۹]. با وجود این توافق، در ۱۳ ژانویه ۱۹۶۸ وزارت امور خارجه عراق در بیانه ای بر حق حاکمیت انحصاری و کامل عراق بر کل منطقه مورد اختلاف تأکید کرد و تمام اقدامات و توافق های صورت گرفته را مشروط به شناسائی حاکمیت کامل عراق دانست[۱۰۰۰]. در سال ۱۹۷۵ معاهده مرزی و حسن همجواری بین عراق و ایران به امضاء رسید و تکلیف تقسیم شط العرب بر مبنای تالوگ را روشن کرد ولی تحدید حدود فلات قاره به دلیل آغاز جنگ تحمیلی ناکام ماند. با وجود معاهده مذکور، تکلیف نقطه ورود شط العرب به دریا معین شده و در نتیجه ابهامات موجود در خصوص محدوده فلات قاره بین دو کشور تا حدودی بر طرف شده است. رویه ایران در معاهدات خود با عربستان، قطر، بحرین و عمان تبعیت از قاعده خط منصف با در نظر گرفتن شرایط و اوضاع و احوال بوده و اتفاقاً در بیانیه و رویه دولت عراق نیز این قاعده پذیرفته شده است. اگر چه عراق همواره به دلایلی چون امنیت و منافع حیاتی، مقایسه میزان جمعیت خود با سایر کشور ها از جمله کویت، با تبعیت از قاعده تداوم طبیعی سرزمین در تحدید حدود فلات قاره، خواهان سهم زیادی از فلات قاره خلیج فارس می باشد، اما با دقت نظر در رویه دیوان بین المللی و دادگستری از جمله آراء صادره در قضیه فلات قاره دریای شمال و فلات قاره تونس و لیبی و شکل ساحل عراق، می توان گفت قاعده قابل اعمال در مورد این کشور قاعده خط منصف اصلاح شده با توجه به شرایط و اوضاع و احوال خاص می باشد. [۱۰۰۱] در نتیجه مادام که مذاکرات تحدید حدود منجر به نتیجه ای نرسیده است، دو دولت می توانند در قالب ادامه مذاکرات ژنو یا بر مبنای جدیدی در مورد بهره برداری مشترک از میادین نفت و گاز در این منطقه اقدام نمایند.
گفتار دوم : منطقه دریایی مجاور ایران و کویت
سواحل ایران و کویت در خلیج فارس در مقابل هم قرار دارد. در سال ۱۹۵۸-۱۹۵۷ اعطای مجوز بهره برداری از میادین نفت خلیج فارس از سوی ایران و کویت در یک منطقه مورد ادعای کویت و ایران، موجب طرح مسئله تحدید حدود دریایی شد. شرکت پان آمریکن از سوی ایران و شرکت Arabian Oil Company از سوی کویت مجوز بهره برداری در این منطقه را دریافت نمودند[۱۰۰۲]. ایران مدعی بود مجوز صادره از سوی کویت با مجوز صادره از سوی ایران از حیث منطقه موضوع بهره برداری دارای تعارض می باشد.متعاقب آن در سال ۱۹۶۳ شرکت ملی نفت ایران دو منطقه را آماده حفاری اعلام نمود و دولت کویت رسماً به موضوع اعتراض و این مناطق را جزء مناطق موضوع حاکمیت خود دانست. در نشست ژنو در سال ۱۹۶۳ بیانیه مشترکی صادر شد و نمایندگان دو کشور بر عزم خود جهت تشکیل کمیسیون مشترک جهت حل مسأله تحدید حدود فلات قاره آنها تأکید کردند. در خلال مذاکراتی که از سال ۱۹۶۹ شروع شد دو دولت توافق کردند که از جزایر کوچک و کم اهمیت در بحث تحدید حدود چشم پوشی کنند. اما مانع اصلی جزیره خارک از سوی ایران و جزیره فلیکه از طرف کویت و چگونگی محاسبه آنها در موضوع تحدید حدود و همچنین وجود میدان نفتی سروش در میانه خلیج فارس و در محدوده میان دو کشور است.[۱۰۰۳] ایران معتقد است که جزیره خارک که در نزدیکی ساحل قرار دارد، باید مبنای اندازه گیری در تحدید حدود قرار گیرد که در نتیجه آن میدان نفتی سروش تحت حاکمیت ایران قرار می گیرد. از سوی دیگر کویت معتقد است که جزیره فلیکه باید جزء سواحل کویت قرار گرفته و برای آن دریای سرزمینی و فلات قاره محاسبه شود که این امر، مورد مخالفت ایران می باشد. در سال ۱۹۷۰ دو کشور توافق کردند که دو جزیره مذکور جزء سرزمین اصلی قلمداد شوند و در نتیجه به عنوان خط مبدأ در تحدید حدود قلمداد شوند. اما مانع دیگر یعنی فقدان تحدید حدود در میان کویت و سایر همسایگان آن، موجب شد توافقی صورت نگیرد. بنابراین می توان گفت که در صورت توافق کویت با سایر همسایگان خود، تحدید حدود دریایی میان ایران و کویت می تواند بر اساس منصف اندازه گیری شده از سواحل دو کشور که در جزایر خارک و فلکیه مورد اصلاحاتی قرار می گیرد صورت پذیرد و در صورت عبور خط مرزی از میدان سروش می توان با ترتیبات همکاری وحدت مخزن را حفظ نمود.
گفتار سوم : منطقه دریایی مجاور ایران و امارات متحده عربی
تحدید حدود مرز دریایی امارات متحده عربی و ایران به دلیل ادعاهای امارات نسبت به جزایر سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک تبدیل به امری پیچیده شده است. اگر چه در سال ۱۹۷۴ موافقت نامه تحدید حدودی بین ایران و امیر نشین دوبی منعقد شده است، اما این موافقت نامه لازم الاجرا نشده و تاکنون موافقت نامه ای که به طور منجز به تحدید حدود دریایی دو کشور پرداخته باشد و تکلیف حاکمیت بر جزایر را نیز به طور قطعی روشن ساخته باشد، منعقد نگردیده است. بحث در مورد ادله حاکمیت بر جزایر مذکور موضوع این رساله نمی باشد. اما اجمالاً می توان گفت که امارات مدعی است بر مبنای ترسیم خط تحدید حدود فلات قاره طبق اصل خط متساوی الفاصله جزیره ابوموسی در محدوده فلات قاره امارات قرار می گیرد.[۱۰۰۴] در حالی که ایران بر اساس حقایق حقوقی، تاریخی و جغرافیایی ادعای حاکمیت کرده و معتقد است این جزایر در نیمه دوم قرن نوزدهم توسط دولت انگلستان اشغال شده و این اقدام انگلستان همواره مورد اعتراض دولت ایران بوده است.[۱۰۰۵] البته رویه قضایی بین المللی از جمله رأی دیوان بین المللی دادگستری در قضیه فلات قاره بحرین و قطر در سال ۲۰۰۱ حاکی از آن است که صرف وجود جزایر در محدوده فلات قاره یکی از دولتها موجب اثبات حق حاکمیت آن دولت نمی شود[۱۰۰۶]. به هر تقدیر، نگاهی به رویه امارات متحده عربی در سالهای اخیر و حمایت سایر کشورهای منطقه از موضوع آن کشور، حاکی از آن است که چشم انداز روشنی جهت تحدید حدود دریایی بین ایران و امارات متحده عربی وجود ندارد. این در حالی است که تعداد قابل توجهی از میادین مشترک ایران در منطقه دریایی بین ایران و امارات متحده عربی قرار دارد.همچنین میادین مشترک دیگری بین ایران و سایر همسایگان آن در خلیج فارس وجود دارد که علیرغم تحدید حدود دریایی ،کماکان به طور یک جانبه بهره برداری می شوند.
مبحث چهارم: میادین مشترک ایران با کشورهای همسایه در خلیج فارس
اهمیت میادین مشترک نفت و گاز ایران در خلیج فارس به اندازه ای است که در قوانین برنامه و قوانین بودجه، دولت مکلف به اولویت در توسعه این میادین شده است. در مورد تعداد میادین مشترک نفت و گاز ایران در خلیج فارس در بین کارشناسان اختلاف نظر وجود دارد. این اختلاف به دلیل آن است که به دلایل فنی و زمین شناسی مشترک بودن برخی از میادین محل تردید بوده و اظهار نظر قطعی در این زمینه منوط به تکمیل مطالعات اکتشافی در آینده است. در عین حال مشترک بودن تعدادی از میادین به طور قطعی و مسلم اثبات گردیده است. ایران در مناطق خشکی مرزی دارای میادین مشترک نفت و گاز همانند میادین نفت شهر، دهلران، پایدار غرب، آزادگان، یادآوران (مشترک با عراق) و میدان گازی گنبدلی (مشترک با ترکمنستان) می باشد و در خلیج فارس نیز میادین فروزان، آرش، اسفندیار، نصرت، مبارک، هنگام، سلیمان، فرزاد B و A، پارس جنوبی و فرزام مشترک می باشند. میادینی چون بلال، رشادت، اسفند و صالح جنوبی نیز به مناطق مرزی دریایی نزدیک هستند اما تا کنون مشترک بودن آنها به اثبات نرسیده است[۱۰۰۷].
در این مبحث به میادین مشترک ایران در خلیج فارس می پردازیم.
گفتار اول: میدان نفتی آرش
میدان نفتی آرش میان ایران و کویت و عربستان مشترک است. پیشینه مطالعات اکتشافی در میدان نفتی آرش به سال ۱۳۵۲ می رسد. زمانی که شرکت ایران پان آمریکن یا آی پک که شرکت مشارکتی بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت آموکو بود، فعالیت هایی را انجام داد. در آن زمان ذخیره نفت میدان آرش ۷۴۵ میلیون بشکه نفت اعلام شد. حفاریهای اکتشافی از سال ۱۳۵۱با حفر دو حلقه چاه انجام گردید. در سال ۲۰۰۱ عملیات لرزه نگاری توسط ایران انجام[۱۰۰۸] و ذخایر گاز این میدان ۲۰ تریلیون فوت مکعب اعلام گردید[۱۰۰۹]. بخشی از میدان آرش در منطقه حائل بین عربستان وکویت قرار دارد و به میدان دورا شهرت دارد. دولتهای کویت و عربستان نیز ادعای مالکیت این میدان را دارند. دولت کویت بر مبنای مطالعات کمپانی نفتی شل ادعای مالکیت بیش از ۵۰ درصد کل مخزن را دارد درحالیکه ایران این ادعا را مردود دانسته و مطابق خط ترسیمی کمپانی آی پک و با توجه قدمت مطالعات انجام شده که مورد اعتراض کویت نبوده معتقد به سهم مساوی و کشور است[۱۰۱۰]. در ترازنامه انرژی سال ۱۳۸۵ از میدان آرش به عنوان میدان اکتشافی یاد شده که در سال ۱۳۷۹ کشف شده و ذخیره نفت درجای آن ۱۶۸ میلیون بشکه قید شده است[۱۰۱۱]. در سال ۱۳۸۸ ایران پیشنهاد توسعه مشترک این میدان را به کویت داده و به گفته مقامات، مذاکرات در این زمینه در حال انجام است، ولی تا کنون به نتیجه نرسیده است[۱۰۱۲]. این در حالی است که دولت کویت قانونی را به مجلس نمایندگان این کشور در مورد بهره برداری مشترک کویت و عربستان پیشنهاد کرده[۱۰۱۳] و دو کشور عربستان و کویت نیز در مورد بهره برداری مشترک این میدان در قالب مشارکت در سرمایه گذاری به توافق رسید ه اند[۱۰۱۴]. . توافق دو کشور عربستان بر اساس موافقت نامه طائف و موافقت نامه تحدید حدود دریایی سال ۲۰۰۰ است که حقوق و تکالیف طرفین را در منطقه حائل ومناطق دریایی مجاور آن تعیین می کند. کویت هدف خود را تولید ۶۰۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی از میدان دورا را اعلام کرده و مقامات این کشور کل ذخایر گاز این میدان را بین ۳۵ تا ۶۰ تریلیون فوت مکعب اعلام کرده و حتی کویت اعلام کرد که حاضر به خریداری سهم عربستان از این میدان می باشد[۱۰۱۵].
اقدامات عربستان و کویت منجر به انعقاد یک قرارداد مشارکت در سرمایه گذاری بین شرکتهای Aramco Gulf Operation و Kuwait Gulf Oil Co جهت انجام عملیات اکتشاف در محدوده مورد توافق دو کشور شده است[۱۰۱۶]. تولید این میدان تاکنون آغاز نشده است . در ژوئن سال ۲۰۰۶ ،وزیر انرژی کویت اعلام نمود که با توجه به نیاز این کشور به گاز، قصد دارد ظرف سه سال آینده در آن قسمت از میدان که در آبهای سرزمینی کویت قرار دارد ،تولید را شروع کند و منتظر توافق با ایران نمی ماند.[۱۰۱۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:06:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم