خطا
۹۶/۵۳۷
۳۶
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط مؤلفههای تفسیر و توجه برنامه تعدیل سوگیری شناختی و اثربخشی این برنامه بر علائم اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی شکل گرفت. با توجه به مبانی نظری و پیشینه عملی، فرضیات و سوالات مطرح شدند و طرح پژوهشی کارآمد در نیل به اهداف پژوهش تدوین شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات، در این فصل، به بحث و تبیین یافتهها پرداخته میشود. در این مسیر به منظور حفظ انسجام و استحکام مطالب، فرضیات و سوالات و بحث در خصوص آنها در پنج حیطه کلیدی ارائه خواهد شد.
۵-۱- تبیین یافتهها
۵-۱-۱- اثربخشی برنامه تعدیل سوگیری تفسیر بر سوگیری تفسیر
یافتههای این بخش حاکی از این است که اجرای برنامه تعدیل سوگیری تفسیر اثربخشی معناداری بر کاهش سوگیری تفسیر منفی و افزایش سوگیری تفسیر خنثی دارد. این یافته با نتایج پژوهش ترنر (۲۰۱۱)، امیر، بومیا و برد (۲۰۱۰)، برد و امیر (۲۰۰۸)، مورفی، هیرچ، متیوز، اسمیت و کلارک (۲۰۰۷) و خلیلی طرقبه (۱۳۹۱) همراستا و با پژوهش هاپیت[۲۳۳]، متیوز، یند و مکینتاش (۲۰۱۰) که اثربخشی برنامه را محدود به القاء سوگیری تفسیر و نه اصلاح و تعدیل آن ارزیابی نمودهاند، ناهمخوان است.
سوگیریهای فرایند پردازش اطلاعات از طریق تعیین سبک ادراکی و ارتباطی با محیط اجتماعی نقش حائز اهمیتی در بروز و تداوم اضطراب اجتماعی ایفا میکند. سوگیری تفسیر به عنوان یکی از مؤلفههای کلیدی این فرایند به صورت تفسیرهای تهدیدآمیز از موقعیتهای مبهم اجتماعی و نقصان در تفسیرهای خنثی و مثبت جلوهگر میشود (هیرچ و متیوز، ۱۹۹۷؛ امیر، فوآ و کولز، ۱۹۹۸)؛ بنابراین هدف برنامههای اصلاح سوگیری تفسیر، کاهش تفسیر منفی و ارتقاء تفسیر خنثی خواهد بود. در این مسیر، پژوهش حاضر برنامه تعدیل سوگیری شناختی را کارآمد توصیف نمود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مکانیزم اولیه اثربخشی برنامه تعدیل تفسیر، تقویت تفسیرهای خنثی و خاموشسازی تفسیرهای منفی است. برنامه حاضر بر پایه بازخورد دادن به پاسخ آزمودنی قرار دارد؛ با انتخاب تفسیرهای خنثی بازخورد مثبت (درست است) ارائه میشود که به تقویت این سبک تفسیری می انجامد و دادن بازخورد منفی (اشتباه است) به تفسیرهای منفی، درجهت خاموشسازی این نوع تفسیر در برابر موقعیتهای مبهم اجتماعی عمل میکند.
از طرفی ارائه تفسیر خنثی در مورد موقعیت مبهم اجتماعی، به منزله مواجه ساختن آزمودنی با جایگزینهایی است که اغلب نادیده گرفته میشوند. در واقع میتوان اجرای برنامه تعدیل تفسیر را به منزله تمرینی دانست که سبک تفسیر منفی شرکتکنندگان را به چالش میکشد و آنها را ترغیب میکند در الگوهای تفکر خود تجدیدنظر کنند، درست مشابه آنچه در بازسازی شناختی صورت میگیرد.
تمرین مکرر باعث میشود تا به تدریج عادت شناختی نوینی شکل بگیرد که هنگام مواجهه با موقعیتهای مبهم جدید، فرآیندهای شناختی درگیر در انتخاب معانی مثبت یا خنثی بر فرآیندهای شناختی درگیر در انتخاب معانی منفی پیشی بگیرند (متیوز و مکلئود، ۲۰۰۲). براساس الگوی پردازش انتخابی[۲۳۴] متیوز و مکینتاش (۱۹۹۸؛ به نقل از خلیلی طرقبه، ۱۳۹۱) از آنجا که ویژگیها یا معانی محرکها به صورت موازی پردازش میشوند، بر سر منابع توجه رقابت وجود دارد. سیستم ارزیابی تهدید[۲۳۵] فعالسازی معانی تهدیدآمیز را افزایش داده و سیستم ارزیابی مثبت[۲۳۶] فعالسازی منابع غیرتهدیدآمیز را افزایش میدهد. فعال شدن یک سیستم پردازشی وابسته به این است که محرک تا چه اندازه با بازنماییهای ذخیره شده پیشین در سیستم ارزیابی تهدید و سیستم ارزیابی مثبت هماهنگ باشد. تفسیرهای خنثی که در طی اجرای برنامه ارائه میشوند و انتخاب آنها دریافت تقویت را به دنبال دارد، موجب میشوند که سیستم ارزیابی مثبت آماده فعال شدن باشد که فعالیت سیستم ارزیابی تهدید را نیز بازداری میکند.
علاوه بر این، برمبنای مفهوم طرحواره میتوان تغییرات ایجاد شده در سوگیری تفسیر را تبیین نمود. طرحواره به عنوان ساختاری شناختی تعریف میشود که با اطلاعات آموخته شده یا تجربه شده قبلی فرد ارتباط دارد و فرد از آن طریق محرکها را ارزیابی، رمزگردانی و تفسیر میکند. از این دیدگاه سوگیری تفسیر، بازنمایی پیامد قابل اندازهگیری طرحوارههای زیربنایی است (تیچمن[۲۳۷] و وودی[۲۳۸]، ۲۰۰۳). از آنجا که سازماندهی اطلاعات در حافظه نیز در قالب طرحواره است، میتوان گفت هر بار که فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی یک موقعیت مبهم را تهدیدآمیز تفسیر میکند، طرحواره مربوط به تهدید فعال شده و محتوای آن مجدداً تثبیت میشود. در نتیجه، تداعیهای موجود بین محرک (موقعیت یا سرنخهای مربوط به موقعیت مبهم) و پاسخ (تفسیر منفی) در حافظه نیرومندتر میشود. حافظه در هر بار بازیابی از آنجا که ناپایدار و انعطافپذیر است، نسبت به تغییر حساس خواهد بود و میتوان در فرایند تثبیت مجدد آن با بهره گرفتن از خاموشی وقفه ایجاد کرد (کیورک[۲۳۹]و همکاران، ۲۰۱۰). در شرایط تعدیل تفسیر که فرد در مواجهه با جملههای مبهم با هدف دریافت تقویت، تفسیرهای منفی را بازداری میکند، احتمالاً تداعی بین محرک و پاسخ (تفسیر منفی) ضعیف شده و با تمرینهای مکرر در جلسات آموزش، تداعی بین محرک و پاسخ (تفسیر مثبت) نیرومندتر میشود.
۵-۱-۲- اثربخشی برنامه تعدیل سوگیری تفسیر بر اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی
یافتههای مرتبط با سوالات مطرح شده در خصوص تاثیرگذاری معنادار برنامه تعدیل سوگیری تفسیر بر علائم اضطراب اجتماعی، سطح اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی (سوالات اول، دوم و سوم) به عنوان شاخصهای تاثیر برنامه تعدیل سوگیری تفسیر بر هیجان، در این حیطه تبیین میشود.
تنها سه پژوهش اثربخشی برنامه تعدیل سوگیری تفسیر بر علائم و سطح اضطراب اجتماعی را آزمودهاند که نتایج پژوهش حاضر با پژوهش برد و امیر (۲۰۰۸) و خلیلی طرقبه (۱۳۹۱) همسو و با پژوهش مبینی (۲۰۱۰؛ به نقل از خلیلی طرقبه، ۱۳۹۱) ناهمسو است. این تناقض حتی در پژوهشهای محدود موجود، منعکس کننده تاثیر تفاوت طرحها و شرایط آموزشی است. در حالی که در پژوهش برد و امیر (۲۰۰۸) برنامه تعدیل سوگیری تفسیر با بهره گرفتن از پارادایم ارتباط کلمه-جمله و در هشت جلسه اجرا شده است، پژوهش مبینی (۲۰۱۰) بر مبنای طرح سناریوهای مبهم متیوز و مکینتاش (۲۰۰۰) و تنها در یک جلسه دو ساعته صورت گرفت. در این پژوهش مشابه طرح برد و امیر (۲۰۰۸) پارادایم ارتباط کلمه-جمله اما در چهار جلسه اجرا شد که تاثیرگذاری معناداری بر اضطراب اجتماعی نشان داد. علاوه بر این، طرح حاضر نشان داد که ۳۵ درصد شرکتکنندگان در پسآزمون نمره اضطراب اجتماعی را برآورد نکردند و در مورد سایر شرکتکنندگان کاهش معنادار علائم به همراه کاهش معنادار سطح و شدت اضطراب اجتماعی دیده شد.
تغییر در ترس از ارزیابی منفی به دنبال برنامه تعدیل سوگیری تفسیر، تنها در پژوهش خلیلی طرقبه (۱۳۹۱) به صورت بخشی از نمره آشفتگی و اجتناب اجتماعی بررسی شده است. پژوهش حاضر با سنجش مستقل این باور بنیادین آسیبزا در اضطراب اجتماعی، نشان داد که با اجرای برنامه تعدیل سوگیری تفسیر ترس از ارزیابی منفی کاهش مییابد.
در مجموع باید گفت که برنامه تعدیل سوگیری تفسیر تاثیرات معناداری را بر فرآیندهای هیجانی و شناختی شرکتکنندگان موجب میشود. در تبیین این اثربخشی، مدل کلارک و ولز (۱۹۹۵) سودمند است. فرد با اضطراب اجتماعی برپایه باورها و فرضهای ناکارآمدی که درباره خود و دنیای اجتماعی دارد، موقعیتهای اجتماعی را به صورت منفی و تهدیدآمیز ارزیابی میکند. این سوگیری در تفسیر محرکهای اجتماعی منجر به تایید باورهای وی درباره ارزیابی و تهدید میشود که آسیبپذیری ادراک شده نسبت به ارزیابی و انتقاد را افزایش میدهد؛ بنابراین از آنجا که جنبههای متعدد اضطراب اجتماعی مانند ترس از ارزیابی منفی، به واسطه تفسیر تهدیدآمیز موقعیت اجتماعی مبهم پدید میآیند (کلارک و ولز، ۱۹۹۵)، احتمالاً کاهش تفسیرهای تهدیدآمیز و ارتقاء تفسیرهای خنثی از طریق برنامه تعدیل سوگیری شناختی، موجب میشود که باورهای فرد در مورد ارزیابی منفی مورد تایید قرار نگیرد که به کاهش ترس از ارزیابی منفی می انجامد.
از طرفی ارزیابی خود به صورت منفی که در رشد و تداوم اضطراب اجتماعی دخیل است (کلارک ولز، ۱۹۹۵؛ رپی و هیمبرگ، ۱۹۹۷)، در ارتباط با پردازش بسط یافته اطلاعات منفی است (استوپا، ۲۰۰۹). پردازش اطلاعات منفی که به شکل سوگیریهای پردازش اطلاعات جلوهگر میشود، اضطراب و اجتناب از موقعیتهای اجتماعی را موجب میشود. بنابراین پیامدهای هیجانی و رفتاری سوگیری در پردازش اطلاعات منجر به تصدیق خودپندارههای منفی شده و تداوم اضطراب اجتماعی را به دنبال دارد. در شرایط تعدیل سوگیری تفسیر به واسطه کاهش تفسیرهای تهدیدآمیز و ارتقاء تفسیرهای خنثی درباره موقعیت اجتماعی، پردازش اطلاعات مثبت مربوط به خود از طریق تصویرسازی ذهنی افزایش مییابد (مبینی، ۲۰۱۰) که موجب تغییر در خودارزیابی منفی میشود. روشن است که این تغییر کاهش در ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی را به دنبال دارد.
در نتیجه فرآیندهایی که شرح آن رفت، فردی که ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی کمتری را تجربه میکند، در موقعیتهای اجتماعی بیشتر درگیر شده و کمتر به رفتارهای ایمنیبخش متوسل میشود. این شرایط به همراه تخفیف سوگیریها که دریافت اطلاعات تحریف شده از موقعیت اجتماعی را کاهش میدهد، احتملاً سبب خواهد شد که تغییرات ایجاد شده در اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی تداوم داشته باشد و حتی ارتقاء یابد.
۵-۱-۳- اثربخشی برنامه اصلاح سوگیری توجه بر سوگیری توجه
یافتههای مرتبط با این حیطه، نشان داد که برنامه اصلاح سوگیری توجه اثربخشی معناداری در کاهش سوگیری توجه دارد. این یافته با پژوهش امیر، وبر، برد، بومیا و تیلور (۲۰۰۸)، لی، تان، کوان و لیو (۲۰۰۸)، امیر و همکاران (۲۰۰۹)، اشمیت، ریچی، بوکنر و تیمپانو (۲۰۰۹) و هیرن، لیونس و فیلیپات (۲۰۱۱) همراستاست.
در تبیین اثربخشی برنامه اصلاح سوگیری توجه دو فرایند را میتوان در نظر گرفت: ارتقاء کنترل توجهی و تسهیل بازگیری توجه.
کنترل توجهی به تنظیم تخصیص توجه اشاره دارد، به عبارتی توانمندی در تنظیم توجه نسبت به محرکهای متعدد که جزئی از فرایند تنظیم نزولی محسوب میشود، فرآیندی که در اثر افزایش اضطراب تضعیف میشود. پیش از این اشاره شد که اثر کنترل توجهی در بازگیری توجه از محرک منعکس میشود. بر این مبنا، در برنامه اصلاح سوگیری توجه با ارائه هدفمند پروب به دنبال تصاویر چهره خنثی در مقایسه با تصاویر چهره انزجاری، کنترل توجهی ارتقاء مییابد و پردازش نزولی زیربنایی تقویت میشود. تقویت پردازش نزولی از دو مسیر اثربخشی برنامه را توجیه میکند: نخست از طریق کاهش اضطراب که سوگیری توجه نسبت به محرکهای تهدیدکننده را تعدیل میکند، دیگر اینکه بواسطه تقویت همزمان پردازش صعودی، بازگیری توجه از نشانههای تهدید تسهیل میشود. در نتیجه، سه فرایند ارتقاء کنترل توجهی، تسهیل بازگیری توجه از تهدید و کاهش اضطراب در تعاملی همه جانبه سوگیری توجه نسبت به تهدید را اصلاح میکنند.
۵-۱-۴- اثربخشی برنامه اصلاح سوگیری توجه بر اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی
پیش از این گزارش شد که تاثیر برنامه اصلاح سوگیری توجه بر علائم اضطراب اجتماعی، سطح اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی معنادار است (جدول ۴-۸، ۴-۹ و ۴-۱۳). تاثیر معنادار برنامه اصلاح سوگیری توجه بر علائم و سطح اضطراب اجتماعی با یافتههای پژوهشی امیر و همکاران (۲۰۰۹)، اشمیت، ریچی، بوکنر و تیمپانو (۲۰۰۹) و لی، تان، کوآن و لیو (۲۰۰۸) همسو و با پژوهش هیرن، لیونس و فیلیپات (۲۰۱۱) ناهمسو است. یافتههای حاضر در خصوص تاثیر برنامه بر ترس از ارزیابی منفی با پژوهش لی، تان، کوآن و لیو (۲۰۰۸) ناهمخوان است.
سوگیری توجه مبین تمایل به توجه انتخابی و گزینشی به نشانههای تهدید است در حالی که این نشانهها به اهداف جاری مرتبط نیستند و یا رقابت بر سر توجه به اطلاعات غیرتهدیدکننده وجود دارد؛ بنابراین با در نظر گرفتن اینکه توجه فیلتر اولیه پردازش نشانههای محیطی است انتظار میرود که اصلاح توجه انتخابی به نشانههای تهدید اجتماعی، پردازش دیگر انواع اطلاعات اجتماعی را تسهیل کند. این فرایند، آسیبپذیری هیجانی به استرسورهای اجتماعی بعدی را نیز تخفیف میدهد و یا حذف میکند (هیرن، لیونس و فیلیپات، ۲۰۱۱).
از طرفی میتوان تسهیل بازگیری توجه از تهدید، یعنی مکانیسم اثربخشی برنامه اصلاح سوگیری توجه را به عنوان مکانیسم واسطهای تاثیر اصلاح توجه بر کاهش علائم و سطح اضطراب اجتماعی تبیین نمود (امیر و همکاران، ۲۰۰۹). فاکس، روسو[۲۴۰]، به ولز[۲۴۱] و دوتن[۲۴۲] (۲۰۰۱) مطرح نمودهاند که تمایل به توجه به نشانههای تهدید، فعالکننده نشخوار ناسازگارانه است. به عبارتی توجه به نشانههای تهدید اجتماعی و دشواری در بازگیری توجه، افراد با اضطراب اجتماعی را در فرایند نشخوار ناسازگارانه درگیر میکند (بوکنر، منر[۲۴۳] و اشمیت، ۲۰۱۰)؛ به دنبال آن با فعال شدن خاطرات ارزیابیهای منفی پیشین، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب نیز افزایش مییابد و این چرخه تداوم اضطراب را سبب میشود. بنابراین برنامه اصلاح توجه با متوقف کردن این چرخه اضطرابی، کاهش ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی را به دنبال دارد.
بنابر یافتههای حاضر، میتوان گفت که توجه انتخابی به تهدید نقش علی در تداوم اضطراب اجتماعی دارد (کلارک و ولز، ۱۹۹۵؛ رپی و هیمبرگ، ۱۹۹۷) و به طور اختصاصی دشواری در بازگیری توجه است که در تداوم اختلال درگیر است (امیر، الیاس[۲۴۴]، کلامپ[۲۴۵] و پرزورسکی[۲۴۶]، ۲۰۰۳). تا آنجا که فاکس (۲۰۰۱) توانایی بازگیری توجه از نشانههای تهدید را یک عامل محافظتکننده در برابر واکنش اضطرابی میداند. همانطور که ذکر شد مهمترین مؤلفه درگیر در توانمندی فرد در بازگیری، کنترل توجهی است. دریبری[۲۴۷] و رید[۲۴۸] (۲۰۰۲) نشان دادهاند که افراد با کنترل توجهی ضعیف در بازگیری توجه آهسته عمل میکنند در حالی که افراد با کنترل توجهی خوب در تغییر توجه از تهدید بهتر عمل میکنند. با توانمندی در کنترل توجهی و متعاقب آن بازگیری توجه از نشانههای تهدید اجتماعی، اضطراب برانگیخته شده از محرکهای تهدیدآمیز محدود میشود. در این شرایط فرد میتواند به اطلاعات دیگر در ارتباط با امنیت یا فقدان پیامدهای ترسناک دست یابد که با پردازش آنها موقعیت کمتر تهدیدکننده ارزیابی میشود. در نتیجه حذف ارزیابیهای تهدیدآمیز و ترس از این ارزیابیهای منفی، رفتارهای اجتنابی کمتر میشود و فرد فرصتهای بیشتری برای تمرین مهارتهای اجتماعی و مقابله موثر با موقعیت مییابد. روشن است که نتیجه این فرایند تخفیف و یا حذف علائم و سطح اضطراب اجتماعی خواهد بود.
۵-۱-۵- ارتباط مؤلفههای توجه و تفسیر برنامه تعدیل سوگیری شناختی
استنباط ارتباط مؤلفههای توجه و تفسیر برنامه تعدیل سوگیری شناختی با تجزیه و تحلیل نمره سوگیری توجه قبل و بعد از اجرای برنامه تعدیل سوگیری تفسیر و نمره سوگیری تفسیر منفی و خنثی قبل و بعد از اجرای برنامه اصلاح توجه صورت گرفت. همانطور که ذکر شد اجرای برنامه سوگیری تفسیر بر نمره سوگیری توجه تاثیر معناداری نشان نداد (جدول ۴-۱۶) که با پژوهش امیر، بومیا و برد (۲۰۱۰) ناهمخوان است. در صورتی که اجرای برنامه سوگیری توجه تاثیر معناداری بر کاهش نمره سوگیری تفسیر منفی و سوگیری تفسیر خنثی داشت (جدول۴-۱۴ و ۴-۱۵).
اثربخشی برنامه سوگیری توجه بر سوگیری تفسیر را میتوان تاییدی بر فرضیه ارتباط زنجیرهای مؤلفههای سودار فرایند پردازش اطلاعات دانست. این ارتباط زنجیرهای به این ترتیب منعکس میشود که با اجرای برنامه اصلاح سوگیری توجه، الگوی توجه به محرکهای تهدیدآمیز از طریق افزایش بازگیری توجه از نشانههای تهدید و تسهیل توجه به نشانههای خنثی به سمت توجه به محرکهای خنثی تغییر مییابد. در گام بعد، این تغییر تخصیص توجه به سمت در نظر گرفتن تفسیرهای خنثی یا مثبت تعمیم مییابد. بنابراین تغییر در یک جنبه از فرایند پردازش اطلاعات میتواند واسطهگر تغییر در جنبه دیگر پردازش اطلاعات باشد.
از طرفی اصلاح سوگیری توجه و عطف توجه به نشانههای خنثی سبب میشود تا در مراحل بعدی پردازش اطلاعات، اطلاعات همخوان با الگوی توجهی جدید مورد تایید قرار گیرد (وادلینگر[۲۴۹] و ایزاکوویتز[۲۵۰]، ۲۰۱۱) که در انتخاب تفسیرهای کمتر تهدیدکننده در برابر موقعیتهای مبهم منعکس میشود.
لازم به ذکر است که در آزمایههای پژوهش حاضر، مدت ارائه محرکها (تصاویر چهره و لغات) به گونهای تنظیم شد تا هر دو سطح یکسانی از پردازش اطلاعات (مرحله پردازش خودکار) را برانگیخته کنند. با اصلاح توجه تسهیل شده به تهدید به عنوان مؤلفه سوگیری توجه در مرحله پردازش خودکار، سوگیری تفسیر متناظر همین مرحله پردازشی نیز تعدیل میشود. این نکته، اهمیت توجه به ارتباط الگوهای سوگیری و مراحل پردازش اطلاعات در تعمیم نتایج را دوچندان میسازد.
برخلاف پژوهش امیر، بومیا و برد (۲۰۱۰) برنامه سوگیری تفسیر تاثیر معناداری بر نمره سوگیری توجه نداشت. در تبیین این یافته دو مساله حائز اهمیت وجود دارد؛ نخست آنکه در پژوهش امیر، بومیا و برد (۲۰۱۰) سنجش سوگیری توجه بر پایه آزمایه پوزنر و لغات به عنوان محرک صورت گرفته است در حالی که در این طرح آزمایه پروب دات و با تصاویر چهره اجرا شده است. از آنجا که تصاویر چهره نسبت به لغات محرکهای تهدیدآمیزتری محسوب میشوند (پیشیار، هریس و منزس، ۲۰۰۴)، ممکن است بتواند عدم انتقال تاثیرات اصلاحی زنجیرهای برنامه تعدیل سوگیری شناختی را توجیه کند؛ علاوه بر اینکه محرک آزمایهها نیز ناهمخوان بود، آزمایه پروب دات با تصاویر چهره و آزمایه ارتباط کلمه-جمله با لغات ارائه شد.
مساله دیگر، مسیر ارتباط و تعامل مؤلفههای سودار فرایند پردازش اطلاعات است. اگرچه بر مبنای مدلهای شناختی تعامل این مؤلفهها در ایجاد، رشد و تداوم علائم اضطرابی درگیر است (هیرچ، کلارک و متیوز، ۲۰۰۶؛ ویلیامز، واتز، مکلئود و متیوز، ۱۹۹۷)؛ اما شناسایی مؤلفه فعالکننده سوگیریها و ارتباطشان در قطع زنجیره تعاملی و به دنبال آن کاهش علائم و سطح اضطراب مهم و ضروری می کند. پژوهشهای امیر، مبینی و برد (۲۰۱۰) و مبینی (۲۰۱۰) بر پایه این فرض که سوگیری در ارزیابی مقدم بر سوگیری توجه است (موگ و برادلی، ۱۹۹۸؛ به نقل از فیلیپات و دویلیز، ۲۰۰۵)، تفسیر را مؤلفه فعالکننده و موثر بر سایر سوگیریها معرفی کردهاند و مطرح نمودند که با تعدیل سوگیری تفسیر میتوان سوگیریهای دیگر را نیز تعدیل نمود. در حالی که با توجه به یافتههای پژوهش حاضر به نظر میرسد سوگیری توجه فعالکننده سایر سوگیریهای فرایند پردازش اطلاعات باشد. سطح بالای اضطراب فرد با اضطراب اجتماعی، سیستم توجهی را در راستای کشف محرکهای تهدید فعال کرده و موجب میشود فرد حتی در موقعیتهای مبهم نیز توجه خود را به سمت کشف اطلاعات منفی و تهدیدکننده معطوف کند که ارزیابی تهدیدآمیز موقعیت و بازیابی خاطرات پیشین مرتبط با تهدید (سالمینک، هرتل و مکینتاش،۲۰۱۰) را به دنبال دارد. بنابراین با در نظر گرفتن نقش سوگیری توجه در راهاندازی فرایند دریافت و پردازش تحریف شده موقعیت، مطابق با یافتههای حاضر، میتوان استنباط نمود که اصلاح سوگیری توجه است تاثیرات زنجیرهای بر تعدیل سوگیری تفسیر دارد.
۵-۲- کاربردهای پژوهش
مداخلات رایانهای به تنهایی توسط مراجع انجام میشود؛ بنابراین میتواند یکی از موانع اصلی افراد با اضطراب اجتماعی برای دریافت کمک یعنی ترس از ارتباط با درمانگر را تخفیف دهد. به عبارتی میتوان از آن به عنوان راهبرد خودیاری استفاده نمود.
از آنجا که با درمان شناختی-رفتاری، تغییر در سوگیری تفسیر و سوگیری توجه صورت میگیرد (فرانکلین[۲۵۱]، هاپرت، لانگنر[۲۵۲]، لیبرگ[۲۵۳] و فوآ، ۲۰۰۵)، برنامه تعدیل سوگیری شناختی میتواند این تغییرات را ارتقاء دهد یا تسریع کند.
اجرای برنامه تعدیل سوگیری شناختی و کاهش شدت علائم اضطراب اجتماعی، ارتقاء عملکرد اجتماعی را به دنبال دارد؛ بنابراین چرخهای ایجاد میشود که منجر به تداوم تغییرات میشود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت