پهنای باند و تاخیر گذرگاه بین واحد پردازنده مرکزی و واحد پردازش گرافیکی میتواند گلوگاه سیستم شود.
در دقت مضاعف هیچ مشکلی وجود ندارد اما در تک دقتی به دلیل مشکلات ساختاری، کمیعدم دقت پیش میآید.
برای راندمان بالا، نخها باید در گروههای حداقل ۳۲ تایی اجرا شوند در حالی که نیاز به هزارها نخ است. انشعابها در کد برنامه باعث افت راندمان میشوند و هر ۳۲ تا نخ یک مسیر اجرایی را طلب میکند. مدل اجرایی یک دستور چندین داده[۱۶] در زمان اجرای یک برنامه ذاتا انشعابپذیر، دچار محدودیتهای قابل توجهی میشود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
واحد پردازش گرافیکی ها دارای کودا فقط در تولیدات سری ۸۰۰۰ به بعد انویدیا قابل پشتیبانی هستند.
شناسایی سیستم
ساخت مدل بر اساس دادههای مشاهده شده از سیستم واقعی یکی از عنصرهای اساسی علم حاضر به حساب میآید. شناسایی سیستم هنر و علم ساختن مدلهای ریاضی سیستمهای دینامیکی بر اساس دادههای ورودی و خروجی مشاهده شدهی سیستم مورد نظر میباشد. در واقع میتوانیم شناسایی سیستم را به عنوان رابط بین جهان واقعی برنامههای کاربردی و جهان ریاضی تئوری کنترل و مدل انتزاعی آن در نظر گرفت. به صورت ساده میتوان شناسایی سیستم را به معنی بدست آوردن یک رابطه بین ورودیها و خروجیهای یک سیستم ناشناخته با بهره گرفتن از مجموعه محدودی از دادههای ورودی – خروجی مشاهده شده، تعریف نماییم.
شکل ۱‑۳ مسئله شناسایی سیستم.
شناسایی سیستم به وسیله تنظیم پارامترها در مدل داده شده انجام میگیرد تا خروجی حاصل شود. در این مسئله مجموعههایی از ورودیها و خروجیها در دسترس است و هدف به دست آوردن سیستم مورد شناسایی است.شناسایی سیستم یک فیلد بسیار بزرگ است، به همراه تکنیکهای متفاوتی متناسب با نوع سیستم مطرح شده همانند: خطی، غیر خطی، ترکیبی، پارامتریک، غیر پارامتریک و … میباشد.
شناسایی سیستم شامل دو مرحله است:
ساختار تحقیق
شناسایی پارامتر
اولین مرحله، شناسایی ساختاری (سازه ای) معادله مورد نظر میباشد و از یک دانش قبلی برای تعیین یک کلاس از مدلها که ممکن است سیستم هدف به آن تعلق داشته باشد استفاده میشود. به عنوان مثال، سیستم هدف ممکن است، کلی، زمان ثابت یا … فرض شود. در صورت عدم وجود دانش قبلی، ساختار تحقیق ممکن است توسط روش آزمون و خطا انجام شود. تمرکز اصلی در شناسایی سیستم روی روند شناسایی پارامتر است.
دومین مرحله، تضمین پارامترهای مدل میباشد در مهندسی کنترل شناسایی سیستم را به منظور یافتن مدلی از ماشین برای راحتی مدیریت کنترل ماشین مورد نظر، مورد استفاده قرار میدهند. در این زمینهها، مدلهای سیستم رفتارهای ماشین را لحظه به لحظه توصیف میکنند.
در مورد ساختار مدل، اطلاعات مورد نیاز وابسته به مقدار عددی تعدادی از پارامترهای سیستم میباشد. دراین روشها اندازه گیریها را بر روی سیگنالهای ورودی و خروجی انجام میدهند و هدف یافتن مدلهای ریاضی میباشد به طوری که این مدلها توصیف بهتری و نزدیک تری به رفتار واقعی ماشین مورد نظر داشته باشد.
گراف
مقدمه
در دنیای اطراف ما، وضعیفهای فراوانی وجود دارند که میتوان توسط نموداری متشکل از یک مجموعه نقاط ، به علاوه خطوطی که برخی از این نقاط را به یکدیگر متصل میکنند، به توصیف آنها پرداخت، به عنوان مثال ، برای نشان دادن رابطه دوستی بین یک دسته از انسانها مینوانیم هر شخص را با یک نقطه مشخص کنیم . نقاط متناظر با هر دو دوست را با یک خط به یکدیگر وصل نماییم، یا در جای دیگر ممکن است برای نشان دادن یک شبکه ارتباطی، از نموداری استفاده کنیم که در آن ، نقاط نمایانگر مراکز ارتباطی و خطوط، نشان دهنده پیوندهای ارتباطی بین مراکز باشند. توجه داشته باشید که در این گونه نمودارها، آن چه بیشتر مورد توجه است این است که آیا دو نقطه داده شده ، به وسیله یک خط به یکدیگر متصل هستند یا نه و طریقه اتصال آنها اهمیتی ندارد. تجربه ریاضی این وضعیتها به مفهوم گراف منتهی میشود.
گراف G یک سه تایی مرتب است که تشکیل شده از یک مجموعه ناتهیV(G) از راسها، یک مجموعه E(G) (مجزای از V(G)) از یالها و یک تابع وقوع که به هر یال G ، یک زوج نا مرتب از راسهای G را (که الزاماً متمایز نیستند) نسبت میدهد. اگر e یک یال وu و دو راس باشند به طوری که ، در این صورت گفته میشود که e، راسهایu و را به یکدیگر وصل کرده است و راسهای u و ، دو سر یال e نامیده میشوند.
دلیل نامگذاری گرافها بدین نام، این است که میتوان آنها را به صورت گرافیکی نمایش داد و همین نمایش گرافیکی است که ما را در درک بسیاری از خواص گرافها یاری میکند. در این گونه نمایش داده میشود.
آشنایی با گراف
نمودار یک گراف ، فقط رابطه وقوعی را که بین راسها و یالها برقرار است، نشان میدهد، با این حال در غالب اوقات ، نموداری از یک گراف را رسم کرده ، به جای خود گراف ، به نمودار آن اشاره میکنیم. به همین منوال نقطههای آن را «راس» و خطوط آن را «یال» مینامیم.
اگر یک گراف ، نموداری داشته باشد که در آن یالها تنها در راسهای دو سر خود متقاطع باشند، مسطح نامیده میشود، چون میتوان به سادگی این گونه گرافها را روی یک صفحه مسطح رسم کرد. دو راس که برروی یال مشترکی واقعند ، مجاور نامیده میشوند. به همین ترتیب دو یال واقع بر روی یک راس مشترک نیز مجاورند. یک یال با دو سر یکسان ، طوقه و یک یال با دو سر متمایز ، یال پیوندی نامیده میشود.
اگر مجموعه راسها و مجموعه یالهای یک گراف، متناهی باشند، گراف مزبور را متناهی مینامند. گرافی را که یک راس داشته باشد بدیهی و سایر گرافها را غیر بدیهی مینامیم.
یک گراف ساده است، اگر هیچ طوقهای نداشته باشد و بین هر دو راس آن ، بیش از یک یال نباشد . نمادهای را به ترتیب برای نشان دادن تعداد راسها و تعداد یالهای گراف G به کار میبریم.
ماتریس وقوع و ماتریس مجاورت
متناظر با هر گراف G ، یک ماتریس وجود دارد که ماتریس وقوع G نامیده میشود. اگر راسهای G را با و یالهای آن را با نمایش دهیم، آنگاه ماتریس وقوع G ، ماتریسی مانند است که در آن برابر با تعداد دفعاتی است (۰،۱ یا۲) که بر واقع شده است. در حقیقت ماتریس وقوع یک گراف ، طریقه دیگری یرای معین نمودن آن گراف است.
راه دیگر معین نمودن یک گراف ، استفاده از ماتریس مجاورت آن است که ماتریسی است مانند و در آن برابر تعداد یالهایی است که رابه وصل میکند.
زیرگراف
میگوئیم گراف H، زیر گراف G است (نوشته میشود ) ، اگر از محدود کردن به E(H) حاصل شده باشد. اگر ولی داشته باشیم مینویسم و میگوئیم H یک زیر گراف سره از G است. اگر H یک زیر گراف G باشد، درآن صورت G را یک زبرگراف H مینامیم. در صورتی که زیر گراف (یا زبرگراف) H از G در شرط V(H)=V(G) صدق کند، آن را یک زیرگراف فراگیر(یا زبرگراف فراگیر) از G خواهیم نامید.
اگر در یک گراف تمام طوقهها را حذف کنیم و همچنین از بین هر دو راس مجاور، تمام یالهای پیوندی به جز یکی را حذف نماییم ، به زیر گراف فراگیر سادهای از G میرسیم که گراف ساده زمینه G نامیده میشود.
فرض کنید ، یک زیر مجموعه ناتهی از V باشد. زیر گرافی از G که مجموعه راسهای آن و مجموعه یالهایش برابر مجموعه یالهاییG از باشد که هر دو سر آنها در واقع است، زیر گراف القاء شده توسط نامیده شده، با نمایش داده میشود. همچنین میگوئیم یک زیر گراف القاییG میباشد. زیر گراف القایی که با نمایش داده میشود، زیر گرافی است که با حذف راسهای و یالهای واقع بر آنها، از G به دست میآید. اگر به جای مینویسیم .
فرض کنید که یک مجموعه ناتهی از E باشد. زیر گرافی از G که مجموعه راسهای آن ، برابر مجموعه راسهای دو سریالهای باشد، زیر گراف القاء شده توسط نامیده شده ، با نمایش داده میشود. همچنین میگوئیم یک زیرگراف القایی یالی G میباشد. زیر گراف فراگیری از G که مجموعه یالهای آن باشد ، به طور ساده به صورت نوشته میشود و میتوان آن را با حذف یالهای از به دست آورد. به طور مشابه گرافی که با افزودن مجموعه یالهای به به دست میآید، با نمایش داده میشود. اگر به جای و مینویسیم و .
مسیرها
یک گشت از G دنباله نا صفر متناهی است به طوری که جملات آن یک درمیان از راسها ویالها بوده و به ازای دو سر باشند. در این صورت میگوئیم w ، یک گشت از تا یا به عبارتی دیگر یک گشت است. راسهای به ترتیب ابتدا و انتهای w و راسهای داخلی آن نامیده میشود. همچنین عدد صحیح k را طول w مینامیم.
اگر دوگشت باشند ، گشت را که از به هم پیوستن در راس به دست میآید با نمایش میدهیم. یک قسمت از گشت ، گشتی است مانند ، که زیر دنبالهای از جملات متوالی w میباشد و این زیر دنباله را - قسمت w مینامیم.
اگر یالهای در گذشت w متمایز باشند، w یک گذرگاه نامیده میشود. در این حالت ، طول w برابر با میباشد. اگر علاوه بر یالها ، راسهای نیز متمایز باشند ، wیک مسیر نامیده میشود.
میگوئیم دو راس uو از G همبند یا متصلند، اگر یک (,u ( مسیر در G وجود داشته باشد . همبندی یک رابطه هم ارزی روی مجموعه راسهای V تشکیل میدهد. بنابراین افرازی از V به زیر مجموعههای ناتهی وجود دارد که در آن دو راس u و همبندند اگر و تنها اگر u و هر دو متعلق به مجموعه یکسانی باشند.
زیر گرافهای مولفههای G نامیده میشود. اگر گراف G دقیقاً یک مولفه داشته باشد ، همبند است و در غیر این صورت ناهمبند خواهد بود. تعداد مولفههای G را با نمایش میدهیم.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت