|
|
۲_۳_۳_۲_ب: سرقت، گم شدن و از بین رفتن برات: ۶۲ ۲_۳_۳_۳_تعهد براتگیر: ۶۳ ز ۲_۳_۳_۴_نوع پول پرداخت: ۶۳ ۲_۳_۴_حقوق و وظایف دارندهی سند تجاری: ۶۴ ۲_۳_۴_الف_شرایط مراجعه و طرح دعوای برات: ۶۴ فصل سوّم: ضوابط تعیین قانون حاکم بر اسناد تجاری ۳_۱_ایجاد قواعد تعارض قوانین: ۷۲ ۳_۱_۱_بررسی دیدگاههای مختلف مربوط به قانون حاکم: ۷۳ ۳_۱_۲_کنوانسیون ژنو و حقوق ایران: ۷۶ ۳_۲_شکل و اعتبار اسناد تجاری و قانون حاکم بر آن: ۷۷ ۳_۲_۱_قانون حاکم بر شکل اسناد تجاری: ۷۷ ۳_۲_۲_قانون حاکم بر اعتبار اسناد: ۷۹ ۳_۲_۲_الف:قلمرو قانون حاکم بر اعتبار اسناد تجاری: ۷۹ ۳_۲_۲_ب_نحوهی تعیین قانون حاکم بر اعتبار اسناد تجاری: ۸۰ ۳_۳_بررسی نظریات تعیین قانون حاکم بر اسناد تجاری: ۸۳ ۳_۳_۱_طرفین قرارداد قانون حاکم را صریحاٌ تعیین ۸۳ ۳_۳_۲_طرفین قرارداد قانون حاکم را به طور ضمنی تعیین نموده اند: ۸۴ ۳_۳_۳_سکوت طرفین قرارداد نسبت به قانون حاکم: ۸۴ ۳_۴_ضوابط تعیین قانون حاکم بر اسناد: ۸۵ ۳_۴_۱_تعیین قانون حاکم بر تعهدات ناشی از اسناد تجاری: ۸۷ ۳_۴_۲_قانون حاکم بر اهلیّت: ۸۹ ۳_۴_۳_ تعیین قانون حاکم بر تعهدات برات گیرنده و متعهد سفته: ۹۲ ۳_۴_۴_ تعیین قانون حاکم بر تعهدات صادرکننده برات: ۹۴ ۳_۴_۵_ تعیین قانون حاکم بر تعهدات ظهرنویس اسناد تجاری: ۹۵ ۳_۴_۶_ تعیین قانون حاکم بر آثار تعهدات ضامنین: ۹۶ نتیجه گیری: ۹۹ منابع و مآخذ: ۱۰۱ چکیده انگلیسی ۱۰۶ ح چکیده: بیشک پیشرفت بشر در عرصهی جهانی بدون مبادلات تجاری امکانپذیر نیست و زندگی در جامعهی جهانی کنونی نیازمند مبادلات تجاری است که در طول زمان با گذشت تجربههای مختلف در این زمینه به خصوص استفاده از اسناد تجاری ایجاد شد. توسعهی مراودات و معاملات تجاری در سطح بینالملل با استفاده و بکارگیری از اسناد تجاری(برات، سفته، چک، قبض انبار و غیره)، به رغم فراهم آوردن امکانات بهتر برای بشریّت، مشکلاتی را نیز بوجود آورده است که برخلاف اهداف ایجاد و بکارگیری آنها میباشد. اهدافی از جمله سهولت گردش، سرعت، امنیت که از مهمترین ویژگیهای این اسناد میباشند. استفاده از اسناد تجاری در پارهای از موارد باعث بروز تعارضاتی در قوانین مربوط به آن میشود. قوانینی که گاه به جهت آن که جزء قوانین داخلی یک کشور محسوب میشود. هر کشوری در ابتدا سعی بر آن دارد که قانون خود را حاکم بر قراردادها و دعاوی نماید و بالتبع هر نظام حقوقی در مواجهه با تعارض قوانین بنا به مصالح خود ممکن است قانون خود را حاکم و یا قابل اعمال بر آن دعوی تشخیص دهد. به عبارت دیگر، تعیین قانون مناسب حاکم بر این گونه تعارضات بیشک یکی از مهمترین وظایفی است که مقام رسیدگی کننده خواه قاضی دادگاه و یا خواه داور بینالمللی با آن روبهرو میشود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
روشها و نظریّات گوناگونی برای حل این تعارضات و انتخاب قانون اصلح وجود دارد که بحث تفصیلی حقوقی را میطلبد و در این خصوص جامعهی بینالملل تلاشهایی را کرده است منجمله برگزاری نشست ۱۹۳۰ ژنو که در مورد اسناد تجاری بوده است. گرچه کشورمان به این کنوانسیون نپیوسته است امّا سعی بر آن شده در پارهای از مواد به حل تعارض قوانین کمک شود. کلمات کلیدی:تعارض قوانین_برات_سفته_کنوانسیون ژنو مقدمه: بشر به لحاظ اجتماعی بودن ناگزیر از زندگی در اجتماع میباشد که لازمهی این گونه زندگی با همنوعان خویش، نیازمند ایجاد و تدوین حقوقی منظم با قواعد خاص خود میباشد که به استقرار مدنیّت و نظم در جامعه بسیار یاری و کمک میرساند. این نیاز بشریّت به زندگی در جامعه و برقراری تعاملات تجاری و با گذشت زمان و با افزایش مطالبات مدنی و تجاری و بالا رفتن سطح ارتباطات به دلایل مختلف باعث پیچیدهتر شدن مسایل اجتماعی شده و در این راستا نیاز به قوانین پیچیدهتر و سازمانیتر شده است. تجارت و امور مربوط به آن به لحاظ احتیاج انسان به ادامهی حیات، بیشک یکی از امکانناپذیرترین امور بشر در عصر کنونی و بیاغراق در قدیمالایام نیز میباشد. در طول دوران و با گذشت زمان در پی یاری رساندن به تجّار و افرادی از این قبیل با عناوین مختلف، اسنادی ابداع و به کار گرفته شده است با هدف سهولت نقل و انتقال پول، ایجاد اعتبار، امنیت انتقال و… که بیشک این اسناد دارای قوانین و مقررّات سازماندهی شدهی خود میباشند. این مقررّات در واقع جزء حقوق داخلی هر کشور میباشد. امّا از آنجایی که بشر همواره در پی گسترش روابط اجتماعی و تجاری در این گیتی پهناور میباشد، ناخودآگاه در پی این تعاملات، مقررّات در هم آمیخته و اگر قوانین کشورها یکسان نباشد، باعث بروز مشکلاتی برای افراد خواهد شد. این جهانی شدن حقوق تجارت داخلی را نیز تحتالشعاع خود قرار میدهد به طوری که گاهی قانونگذار داخلی ناگزیر از تصویب قانونی برای هماهنگی با تجارت بینالمللی است. حقوق تجارت هرگز نتوانسته است به نیازهای تجارت بینالمللی توجّه نکند. در حقوق تجارت مخصوصاٌ تجارت بینالمللی، عهدنامههای دو جانبه و چندجانبه بسیار زیاد و روزافزون است. در عصر حاضر روابط بینالمللی گامی فراتر از معاهدات برداشته و در مرحلهی جهانی شدن است. بنابراین، این موضوع در زمینهی تجارت بینالمللی و استفاده و گسترش گردش اسناد تجاری به جهت اختلافات در قوانین و مقررّات داخلی کشورهای طرفین معامله باعث بروز تعارضاتی شده است که حقوق هر یک از طرفین و گاهی دولتها را درگیر میکند. با توجّه به تاریخچه قانون تجارت کشورمان که در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۱۱ به تصویب مجلس شورای وقت رسیده است و بیش از هشتاد سال است که بر تجارت ایران حکومت می کند، این قانون در بعضی از موضوعات مانند چک، شرکت تعاونی اصلاح و در بعضی از موضوعات مانند برات و سفته و شرکت تضامنی و اسناد در وجه حامل و غیره همچنان دست نخورده باقی مانده است. در زمینهی بینالمللی و در برابر تعارضات قوانین گرچه منابع کمکی خارج از قانون برای این مقررّات وجود دارد، از جمله عهدنامههای بینالمللی و رویهی قضایی، امّا کشور ما نیز جدا از این مشکل نبوده و به رغم پارهای از مسایل به کنوانسیون ژنو نپیوسته است. از آنجایی که به فراخور موضوع، مطالعه و تحقیق و یا رسالهای به صورت تخصّصی و جزئی صورت نگرفته است و چند کتبی که به تعارض قوانین پرداختهاند تنها بخشی از مبحث را به این مهم اختصاص دادهاند و با توجّه به اینکه با عدم پیوستن ایران به کنوانسون ژنو(۱۹۳۰ در مورد برات و سفته)، مشکلات جامعهی تجاری ما با مشکلاتی بیش از سایر کشورها مواجهه است، بنابراین، موضوع پایان نامهی خود را با موضوع «بررسی قواعد مربوط به حل تعارض در باب برات و سفته در قانون تجارت ایران و مقایسهی تطبیقی آن با کنوانسیون ژنو ۱۹۳۰» برگزیدهام تا بتوانم کمکی هرچند اندک در ارائه راهکارهایی برای حل مسایل و مشکلات و نارسائیهایی که در جامعه، به خصوص جامعهی تجاری و محاکم دادگستری و سایر سازمآنها در زمینهی موضوع حاضر وجود دارد، بنمایم.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 11:03:00 ق.ظ ]
|
|
سیاوش کسرایی اسماعیل شاهرودی ۲-۲-۲-۱-۳- دوره سوم از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ه. ش. تا ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ه. ش. «از جریانِهای مهم سیاسی و اجتماعی این دوره که بر شعر فارسی میِتوانست تأثیر برجای بگذارد، یکی حضور همه جانبهِی آمریکا و ترویج فرهنگ آمریکایی بود و دیگری گسترش سازمان امنیت و اطلاعات کشور. تشکل نیروهای مذهبی و شکل گیری اندیشه دینی در برابر نفوذ بیگانگان و غارت سرمایهِهای ملی. مبارزات آیت الله خمینی با رژیم پهلوی، برقراری مجدد کاپیتولاسیون (حق قضاوت کنسولی برای اتباع کشورهای بیگانه)، انقلاب سفید (۱۳۴۱ ه.ش.) که قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ را به دنبال داشت جریانِهای شعر نیمایی این دوره ویژگیِِهای شعر نو نیمایی در دههِی سی را، که در واقع جریانِهای عمومی جامعهِی آن روز را درخود منعکس میِکند، عبارتند از: (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
رسیدن به نوعی یأس و دلمردگی که به جای داشتن پشتوانهِی فکری و فلسفی، بیشتر جنبهِی سیاسی و اجتماعی داشت. ادامهِی حیات فضای تغزلی که محصول آن شعرهایی غزلی، هوس آلود و فاقد ارزش اجتماعی بود. رواج و گسترش اندیشهِی غیر مذهبی و توجه به ارزشِهای ظاهری و مادی زندگی. گسترش آفاق شعر به مسایل خارج از مرزهای ایران و رواج مضمون های انسانی مثل انعکاس جنایات جنگ، مسئلهِی ویتنام، تبعیض نژادی، همدردی با نژاد سیاه و محرومان سراسر گیتی که در مجموع می تواند از نقطهِهای روشن شعر فارسی و گونه ای انسان گرایی اجتماعی به حساب آید» (همان :۶۵-۶۴). ۲-۲-۲-۱-۴٫ دوره چهارم، از ۱۵ خرداد ۴۲ تا بهمن ۱۳۵۷ ه. ش. بدون تردید این دوره هم از نظر تاریخی و اجتماعی و هم از نظرگاه شعر نیمایی یکی از مهمِترین دورهِهای تاریخ ادبیات معاصر ایران است. قیام پانزده خرداد (۱۳۴۲ ه.ش.)، تبعید آیت الله خمینی، مخالفت با رژیم هم از جانب نیروهای مذهبی و هم از طرف گروهِهای روشنفکر و تحصیل کرده، همهِی این عوامل منجر به پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ شد. دستاوردهای ادبی دوره ی چهارم عصر نیمایی «در چهارچوب شعر نیمایی، این دوره را باید دورهِی کمال جریانِهای ادبی دورهِی پیشین بهِحساب آورد. مسیر عمدهِی شعر همِچنان اجتماعی و حماسی است و شاعران بر روی هم بهتر وهنریِتر از گذشته به جوهر شعر دست یافتهِاند و بیشتر از گذشته در مسایل اجتماعی تأمل میِکنند،همواره در پی آنند که برای مشکلات راه حلِهای عاقلانهِای بیندیشند. زمینهِی اصلی شعر این دوره را بیشتر نوعی نقد اجتماعی تشکیل میِدهد. هیجانِهای فردی و سطحی جای خود را به گونهِای تفکر زلال عاطفی داده است. زبان شعری این دوره در ادامهِی راهی که قبلا آغاز کرده بود، بارورتر وصیقلیِتر شده است. کلمات با یکدیگر مفاهیم انس و الفت بیشتری دارند و روابط و معانی تازهِای برای آنِها پدید آمده است » (همان:۱۰۵) ۲-۳٫ گفتار سوم: رمانتیسم در ادبیات ایران مقدمه داستان رمانتیسم در ایران در مقایسه با خاستگاه اروپایی آن به گونهِِِی دیگر است و با آن تفاوت بنیادین دارد بارزترین تفاوت این امر را میِِتوان بدین شرح بیان کرد: همهِِی پس زمینهِِهای وسیع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که منجربه فروپاشی نظام اشرافی و فئودالیته در اروپا گردید و رشد نظام سرمایه داری و روی کار آمدن طبقهِِی بورژوازی و در نهایت نهضت رمانتیسم را به ارمغان آورد، هرگز کشور ما آن را تجربه نکرد.هرچند که در دورهِِی مشروطیّت اندک نظم نوینی بر ساختار ارباب – رعیتی یا شبان رمگی ایران آن دوران حاکم میِِشود و تا حدودی اشراف و زمین داران جای خودرا به طبقهِِی متوسط میِِدهند، ولی این گونه تحولات ناچیز با آن همه دگرگونی زیر ساختِهای جوامع غربی هرگز قابل مقایسه نیست، دیگر این که محدودهِی رمانتیسم در ایران، تنها ادبیات بود و بس؛ درحالی که در اروپا به عنوان یک جنبش عظیم حوزهِهای متعددی از قبیل جهان بینی، فلسفه، تاریخ، جامعه شناسی تفکّرات سیاسی و حقوقی، ادبیّات،موسیقی، نقّاشی، معماری و… را در برمیِگرفت. از سوی دیگر رمانتیسم زمانی در ایران وارد قلمرو ادبیّات میِشود که سالِها پیش پروندهِی آن در اروپا بسته شده و جای خود را به طرز تفکر دیگری داده است. نهایت این که الگوهای فرهنگی و زیرساختِهای آن در غرب و ایران متفاوت هستند و همین امر موجب تمایز برجستهِای میان رمانتیسم ایرانی و اروپایی میِگردد. مثلا عشق که یکی از محوریِترین موضوعات مکتب رمانتیسم است، شکل ایرانی و شرقی آن، با نوع غربی آن تفاوت ماهوی دارد. هرچند که خود غربیان فرهنگ و ادبیّات شرق و ایران را از جهتی یکی از منابع و آبشخورهای کهن رمانتیسم دانستهِاند.«چنان که میِدانیم، شعر عربی از قدیمِترین ایّام با وصف معشوق و تغزّل پیوند داشته است و بعدها این میراث در غزل فارسی و شعر صوفیانه نیز تداوم یافته است. از سوی دیگر مفهوم عشق افلاطونی با سنّت عشق عذری در ادب عربی درهم آمیخته است و نوعی آیین ستایش عشق پاک را پدید آورده است. محققان اروپایی در پی جوی ریشهِهای شرقی ادب پروانسی مستقیما به سنّت عربی – ایرانی اشاره کردهِاند» (جعفری ،۱۳۷۸: ۹۶-۹۵). در هر حال با اندک تسامح و تساهل میِتوان شباهتِهایی میان رمانتیسم ایرانی و اروپایی یافت. مجتبی بشر_ دوست در کتاب « موج و مرجان »، دربارهِی رمانتیسم ایرانی میِگوید: «رمانتیسم جریانی است مبتنی بر اراده احساس، تخیل و شهود. رمانتیسم ایرانی نه اراده گر، بلکه احساسگرا و عرفان زده بود. رمانتیسم آلمان و فرانسه مبانی فلسفی عمیقی داشت. از ایده آلیسم شلینگ، فیخته، هگل و هایدگر تغذیه میِکرد و رمانتیسم فرانسه نیز مبتنی بود بر اراده گرایی برگس، رمانتیسم ایرانی از شعر غنایی و ادبیات عرفانی تغذیه میِکرد » (بشردوست، ۱۳۹۰: ۵۶۵). به عنوان مثال شرایط اجتماعی حاکم بر دوران مشروطیّت که سرآغاز شکلِِگیری شعر جدید فارسی است تا حدودی مثل شرایط اجتماعی دوران رمانتیسم اروپایی است. به این معنا هر دو از دل تحوّلات اجتماعی سردر میِآورند؛ در آن جا انقلاب کبیر فرانسه با شعار آزادی، برابری، برادری چهره ی فرانسه و اروپا را دگرگون میِِسازد و در ایران نیز انقلاب مشروطیّت با همان منویّات چند صباحی ظاهر میِشود. به تبع این تحولات و دگرگونیِهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در هر دو قلمرو رمانتیسم، انقلاب ادبی که عبارت بود از جدال میان سنّت و تجدّد به وجود میِآید. آشنایی ادبای ایرانی با نهضت رمانتیسم اروپایی در دورهِی مشروطه تحت تأثیر عوامل گوناگونی از جمله ترجمه آثار علمی و ادبی غرب بوده است، که در این میان مجلّهِی بهار به سرپرستی یوسف اعتصام الملک، و بعدها مجلّهِی دانشکده، سخن و … در انعکاس آن سهم بسزایی داشتند. «یک علّت عمدهِی توجّه بیشتر شاعران و نویسندگان جدید ایران به آثار رمانتیک [این است] که آثار کسانی چون هوگو، لامارتین و موسه، با ذوق ایرانی بیشتر مطابقت داشته و فهم معنی و بیانشان آسانِتر بوده است» (خانلری،۱۳۶۷ ،ج ۴: ۳). ۲-۳-۱٫شعر رمانتیک ایرانی در دورهِی مشروطه در شعر دورهِی مشروطه صبغهِی اجتماعی رمانتیسم بر دیگر ابعاد آن غلبه دارد و پربسامدترین مضامین آن عبارت است از دلبستگی شدید آرمانی به انقلاب و آزادی، همدردی با تودهِهای محروم و رنجدیده، امید به افقِِهای روشن و آیندهِی آرمانی، میهن دوستی و ناسیونالیسم و توجّه به ایران باستان و شکوه از دست رفته دراین میان یادآوری دو نکته ضرورت دارد: «نخست اینِکه رمانتیسم و ناسیونالیسم خواهران توٲمانند.» (شفیعی_ کدکنی،۱۳۸۳: ۱۱۰)، و همواره یک گام رمانتیسم به جهت ماهیّت آن به سوی ناسیونالیسم متمایل است. دوم اینِکه ناسیونالیسم و میهن پرستی مطرح شده در دورهِی مشروطه که از ارکان رمانتیسم آن دوره است، در دیدگاه شعرای این دوره یکسان نیست و ناسیونالیسم میرزاده عشقی با سیّداشرف، ادیب الممالک، بهار و … متفاوت است. حوزهِی معنایی ناسیونالیسم در میرزادهِی عشقی همانند عارف قزوینی بر اساس مفهوم ناسیونالیسم در معنای اروپایی آن و مجرد از هر رنگ و بوی اسلامی است، در حالیِکه ناسیونالیسم ادیب_ الممالک و سیّد اشرف با آمیزهِای از ایران و اسلام ترکیب یافته است؛ و نیز میِدانیم در سایرمضامین شعر این دوره از جمله آزادی دیدگاه کم و بیش متفاوتی وجود دارد. اوّلین و مهمِترین شعر این عصر که پارهِای از مضامین رمانتیک در آن به کار رفته، مسمط معروف “یاد آر ز_ شمع مرده” از علی اکبر دهخدا ( ۱۲۵-۱۳۳۴ ه.ش.) است.این شعر را به دلیل شکل گیری اولیّهِی آن در عالم رؤیا امید به عصر طلایی و افقِهای روشن در آینده، پرداختن به عناصر طبیعت و برخورداری از فرم و قالب و محتوای تازه میِتوان شعری رمانتیک به حساب آورد. «این شعر گویا نخستین شعر فارسی است که آثار مشخّص اشعار اروپایی را دارد و نه تنها ضرورت جدیدی در ادبیّات منظوم ایران به وجود آورد، بلکه از جهت سمبولیسم عمیق و لحن استوار خود شایان توجّه است» (آرین پور، ۱۳۷۹،ج۲: ۹۵). «در شعر دورهِی مشروطه میرزادهِی عشقی (۱۲۷۴-۱۳۰۳ه.ش.) در پرداختن به مضامین رمانتیک سرآمد شعرای این دوره است. در اشعار رمانتیک او جلوهِهایی از وصف طبیعت، بازگشت به دوران کودکی، توصیف فضاهای هراس آور و ارواح و اشباح که به وفور در اشعار رمانتیسم احساسات گرای دورهِهای بعدی دیده میِشود، نمایان است. اما عشقی هرگز به دنبال چنین دنیاهایی نبوده و او بلافاصله به موتیفِهای رایج عصر خود یعنی اجتماعیّات بویژه افکار ناسیونالیستی برمیِگردد. اشعاری نظیر “ایده آل” یا “سه تابلوی مریم"، “رستاخیز شهریاران ایران"،” کفن سیاه"، “عید نوروز"، “برگ باد برده"، را میِتوان از بهترین اشعار رمانتیک میرزادهِی عشقی نام برد. عارف قزوینی (۱۲۵۸-۱۳۱۲ ه.ش.) یکی دیگر از معروفِترین چهرهِهای رمانتیک این عصر بعد از میرزادهِی عشقی است. عاشق پیشگی از نوع کام جوییِها و عشق ورزیِهای بیِپروا، از او یک شخصیّت رمانتیک ساخته است. همین شخصیّت عارف موجب شده است که او به تصریح"مسعود جعفری” به عنوان نخستین چهرهِی ادبی و هنری جدید ایران، ابعاد منفی و شیطانی رمانتیسم را که دردوران بعدی بویژه در اشعار توللی، نادر پور، فروغ، حسن هنرمندی به بالاترین بسامد خود میِرسد، در کنار بعد قهرمانی و انقلابی آن عرضه کرده باشد. رمانتیسم غالب در شعر عارف نیز همِچون دیگر شعرای دورهِی مشروطه، رمانتیسم اجتماعی است که ناسیونالیسم، ستایش آرمانِهای انقلاب، قهرمان گرایی و تجلیل از شهدای انقلاب و مجاهدان مشروطه ارکان آن را تشکیل میِدهند» (جعفری، ۱۴۰:۱۳۸۶). ۲-۳-۲٫ شعر رمانتیک ایرانی درعصر رضاشاه: انقلاب مشروطیّت ایران به دلایل مختلفی از قبیل افتادن سکان هدایت آن به دست مرتجعان و کهنه درباریِها اختلاف میان مجاهدین، انحلال مجلس ملی، دخالت نیروهای بیگانه، وقوع جنگ جهانی اوّل و تقسیم کشور میان متفقین، عدم آگاهی اقشار مختلف مردم و نداشتن ایدئولوژی نام یافته، بیِآنِکه وعدهِهای خود را برآورده سازد، تاروپودش برای همیشه از هم گسسته میِشود و دوباره نوعی آشفتگی وهرج و مرج بر کشور حاکم میِگردد. همین امر در ایجاد جریانات تازه در شعر فارسی و شکل گیری شعر رمانتیک موثر بوده است. «دراین دوران، یعنی از سال (۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ ه.ش.)، دو نوع رمانتیسم در شعر فارسی دیده میِشود: رمانتیسم_ اجتماعی و بیشتر متکی بر اندیشهِهای ناسیونالیستی که میراث دوران مشروطیّت بوده و چند مدّتی در این عصر چهره میِنماید. رمانتیسم فردی و متعادل و اخلاقِگرا و بیشِتر متّکی بر عنصر تخیّل و طبیعت گرایی که نمونهِهای والای آن را میِتوان در کارهای اوّلیّه نیما بویژه افسانه و بعد از نیما در منظومهِهای بلند شهریار دید. نیما (۱۲۷۴-۱۳۳۸ ه.ش.) پرچمدار بلامنازع این شاخه ی رمانتیسم در ادبیّات فارسی است و نمیِِتوان تأثیر مستقیم و مؤثّر افسانهِی او را در شعر جدید تغزلی ایران نادیده گرفت. نیما این منظومه را ثمرهِی آشنایی خود با زبان فرانسه میِداند و تأثر وی از شاعران رمانتیک اروپایی بویژه لامارتین، آلفرد و موسه و لرمانتوف را میِتوان در آن به وضوح مشاهده کرد. چند صدایی بودن این منظومه، هویّت مرموز و ناشناختهِی افسانه، ابهام هنری، طبیعت گرایی و انعکاس احساسات انسانی در آن اظهار ملال و خستگی از عشق، فرم و محتوای تازه، داشتن ساختار ارگانیک، برخورداری از بافت و شکل بلند آن هم چون منظومهِهای بلند رمانتیسم اروپایی مهمِترین عناصر رمانتیک این شعر محسوب میِشود. در سایر کارهای نیما، که اغلب در دههِی اول این دوره سروده شده است، ویژگیِهای رمانتیسم فردی و متعارف و اخلاق گرا دیده میِشود. شعرهای ” قصه ی رنگ پریده"، “خون سرد"، “ای شب"، “یادگار"، “محبس"، “خارکن"، “خانوادهِی سرباز"، “بشارت” “تسلیم شده"، “قو” و “قلب قوی” از ویژگیِهای این نوع رمانتیسم برخوردار هستند» (همان:۲۳۷). با حاکمیّت ساختار جدید بر ایران آن روزگار، احاطهِی شبه فرهنگ کاذب بر جامعهِی ایرانی و استیلای فضای اختناق و نظام دیکتاتوری، نیما به انزوا و خلوت پناه میِبرد، سرودهِهاِی وی در این دوران نیز نمود چندانی ندارد اهمّیّت کارهای نیما در اشعار نمادین و سمبولیسم اجتماعی اوست که در دوران بعدی دیده میِشود. گفتنی است شعر نیمایی به جهت برخورداری از سرشت اعتراض آمیز خود عملا در این دوران– که دوران فشار و سانسور است – نمیِتواند خود را نشان دهد؛ از طرف دیگر شعرای این دوره که اغلب از نسل مشروطه بودند به نحوی از دنیای شعر و سیاست کنار میِروند، در این میان تنها شاعری که توانست تجربیّات نیما را در عرصهِی تجدد به نسلِهای بعدی انتقال دهد، شهریار (۱۲۸۵-۱۳۶۷ه.ش.) بود و او از این جهت حق بزرگی بر گردن شعر جدید فارسی دارد. «صبغهِی رمانتیسم متعالی و اخلاق گرا و نیز مبتنی بر توصیف طبیعت، بخش قابل توجّهی از اشعار شهریار را در برگرفته است. مقدمهِای که شهریار با عنوان سبکِها و مکتبِهای شعر ایران بر دیوان خود نوشته است، نشان از آشنایی او با مکتب رمانتیک دارد. از طرف دیگر روحیّه و شخصیّت شاعر و نیز تخیّل عمیق و عواطف عظیم و گستردهِی حاکم بر اشعار او که هر یک، از مختصات بنیادین مکتب رمانتیسم است، بر این حقیقت دلالت دارد. همدردی با طبیعت، بازگشت به بدویّت و معصومیّت دوران کودکی نفی مظاهر تمدن جدید، بازگویی خاطرات، اظهار اندوه و ملال دل، عشق و منظومه پردازی، ارکان شعر رمانتیک او را تشکیل میِدهند. برخی از اشعار رمانتیک شهریار عبارتند از: هذیان دل، افسانه ی شب، دو مرغ بهشتی، راز و نیاز و در جستجوی پدر» (خاکپور، ۲۳۸:۱۳۸۹). ۲-۳-۳٫ شعر رمانتیک ایرانی پس از شهریور ۱۳۲۰ ه.ش.: «از شهریور ۱۳۲۰ تا سال ۱۳۴۰ یکی از مهمِترین صداهای شعر فارسی، صدای رمانتیسم است و اغلب شعرای آن روزگار به یکی از شاخهِهای سه گانه آن، گرایشی داشتهِاند. نوعی از رمانتیسم طببیعت گرا و متعالی و متعارف که میراث افسانهِی نیما و اشعار رمانتیک شهریار بود، در کارهای کسانی چون"گلچین گیلانی، خانلری” پاره ای از اشعار “توللی” به اوج خود میِرسد. در همین دوران به سبب شرایط اجتماعی خاص حاکم بر جامعهِِی ایرانی از جمله پیدایش حزب توده و کودتای۲۸ مرداد و سایر رویدادهای تاریخی، رمانتیسم اجتماعی رشد قابل توجهی میِیابد و افکار طیف عظیمی از شعرای این دوران را به خود معطوف میِدارد. در کنار این دو شاخه رمانتیسم، نوع سیاه و احساساتِگرا، در کارهای"نادر پور، فروغ، حسن هنرمندی و نصرت_ رحمانی” نمود بسیار بارزی پیدا میِکند. این نوع رمانتیسم همان گونه که از نام آن پیداست، حالت احساساتی و افراطی دارد و علاوه برداشتن همهِی عناصر دو رمانتیسم یاد شده، به جهت برخورداری از پارهِای ویژگیِها، با آنِها متفاوت است. این ویژگیِها عبارتند از: طبیعت گرایی و توصیف و تشریح جزئیات مناظر طبیعی، ایجاد فضاهای آگنده از اشباح و ارواح دهشت انگیز، مرگ اندیشی، حزن و ناامیدی شدید، خلق فضاهای کابوس وار و پر از خشونت و پرخاش، پرداختن به مسایل گناه آلود و شیطانی» (همان:۲۴۰). ۲-۳-۴٫ مشیری و رمانتیسم مشیری از مطرحِترین و تأثیرگذارِترین شاعران دهه سی است و علت آن سرودن اشعار عاطفی و تصویری است که با زبانی ساده و محدود در چهار چوب نظم و زیبایی شناسی نو قدمایی ارائه کرد. «برای بررسی شعر مشیری در متن شعر رمانتیک به تعریف شعر از سوی وی میِپردازیم: مشیری میِگوید: شعر چیزی است که آدمیزاد با خواندن آن به حالتی، شوقی، اشکی، احساسی دچار میِشود و از آن لذت میِبرد، غمگین میِشود. در این جهان بیرون از این گفتارهای روزمره، شعر یکی از زیباترین چیزهای عالم است. هرکس میِتواند هر نوع دلش بخواهد داوری کند. بدون شعر رمانتیک انسان زنده نیست. به رمانتیک به معنای لغت فرانسه آن نگاه نکنید. شعر عاشقانه که از عشق حرف میِزند مقدسِترین شعری است که میِ تواند وجود داشته باشد» (صاحب اختیاری،۱۳۸۱: ۶۹) شفیعی کدکنی در مقالهِای با عنوان «شاعرانی که با آنِها گریستهِام» نیز ضمن بحث درباره شاعران معاصر به جنبه رمانتیک شعر او اشاره میِکند و میِگوید: وقتی به شعر معاصر نگاه میِکنم مخصوصا در اینِجا که هیچ کتابی و جنگی و سفینهِای هم در اختیار من نیست. شعرا در برابرم در چند صف قرار میِگیرند: یک صف ،صف شاعرانی است که من با آنِها گریستهِام مثل گلچین گیلانی، حمیدی شیرازی، شهریار، لاهوتی، عارف قزوینی، و چند تن دیگر. یک صف، صف گویندگانی است که با آنِها شادمانی داشتهِام و خندیدهِام نه بر آنِها که با آنِها و بر زمانه و تاریخ و آدمِهای مسخره روزگار از سیاستمدار خائن تا زاهد ریاکار و همه نمایندگان ارتجاع ودشمنان انسانیت شاعرانی مثل سید اشرف، ایرج، عشقی، روحانی و افراشته و بهروز و چند تن دیگر. یک صف، صف شاعرانی است که شعرشان مثل چتری است که روی سرت میِگیری تا از رگبار بختی که روزگار بر سر و روی آدمیزادان پشنگ میِکند، خود را محافظت کنی مثل شعرهای بهار و پروین و عقاب خانلری و شعر چند تن دیگر. یک صف هم صف شاعرانی است که به تحسین سر و وضع هنرشان یا بعضی لحظهِها و تجربهِهای خصوصیِشان میِپردازی مثل توللی (دربافت تاریخی، رها) سپهری (در حجم سبز) فروغ (در تولدی دیگر) و بعضی کارهای کوتاه ژرف نیما. یک صف هم صف شاعرانی است که هر وقت نامشان را میِشنوی یا دیوانشان را میِبینی با خودت میِگویی: حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم. یک «صف یک نفره» هم هست که ظاهرا در میان معاصران «دومی» ندارد و آن صف مهدی اخوان ثالث است که از بعضی شعرهایش درشگفت میِشوی. من از شعر بسیاری از این شاعران که نام بردم لذت میِِبرم ولی در شگفت نمیِشوم جز از چند شعر اخوان مثل «آنِگاه پس از تندر»، «نماز» و «سبز» فریدون مشیری در نظر من در همان صف شاعرانی است که من با آنِها گریستهِِام.شاعرانی که مستقیما با عواطف آدمی سرو کار دارند، من بارها با شعر گلچین گیلانی گریستهِام با شعر شهریار گریستهِام با شعر حمیدی گریستهِام و با شعر مشیری نیز. شعری که او در تصور مادر کودکیِهای خویش در مشهد سروده است و به جستجوی اجزای تصویر مادر خویش است که در آینهِهای کوچک و بیکران سقف حرم حضرت رضا تجربه شده و او پس از پنجاه سال و بیشتر به جستجوی آن ذرهِهاست همین الآن هم که بندهایی از آن شعر از حافظهِام میِگذرد گریهِام میِگیرد شعر یعنی همین و لاغیر. (دهباشی، ۱۳۷۸: ۱۱۸ – ۱۱۵). اشعار وی رمانتیک، احساساتی، ساده و مردم پسند است. عدهِای منتقدان شاید به علت مردمی بودن شعر مشیری خط بطلان بر اشعار وی بکشند اما چنین نیست زیرا مشیری نیاز جامعه را درک میِکرد و میِدانست مردم به ابهام و پیچیده گویی تمایلی ندارند، به همین سبب الفاظ ساده و کلمات رایج را برای بیان احساساتش در خدمت گرفت اما هیچ گاه زبانش به ابتذال راه نیافت. «از نظر زبانی، زبان بسیار سادهِای دارد. کلمات بسیار محدودی در اختیار اوست اما با قدرت شاعرانهِی کلمات محدود چون موم در دستش نقش آفرینی منحصر به فردی دارند. اشعار او اشعاری عاشقانه است و این یکی از ویژگیِهای بارز رمانتیسم است که شاعر معانی ذهنی را با تصویر به واقعیت در میِآورد و در این راه مشیری از طبیعت استفاده میِکند. تصویرهای شعری او بیشتر از نوع تشبیهِها و ترکیبِهای ساده است. ویژگیِهای این تصویر و حسی بودنشان بیانگر سادگی و بی تکلفی شاعر است. در عین این سادگی، مهر و محبت مؤلفهِهای شعری وی هستند. مؤلفه عشق بر تمام آثار مشیری سایه انداخته و این مؤلفهِی عاشقانه شاعر منجر به ترانهِهای عاشقانهِاش میِشود که او را با موسیقی پیوند میِدهد و به جرٲت میِتوان گفت اگر مشیری و ترانهِهایش نبود به گفته سید علی صالحی، درکتاب مشیری شاعر کوچه بر سر هیچ چهار راهی از شهر شعر «سه تارزنی» را نمیِیافتید. در اشعارش بیان عاشقانه را با عناصر طبیعت و ماه، خورشید، ستارگان گل، درخت، کلمات عاطفی همراه میِکند و همواره روحیهِای لطیف و احساسی از خود به نمایش میِگذارد، همه این عناصر در حقیقت اعضای وجودی شاعر را تشکیل میِدهند. از جاودانهِترین آثار مشیری که مهرتأیید بر رمانتیک بودن شاعر میِزند شعر “کوچه” است. شعر کوچه که یکی از معروفِترین عاشقانهِهای جوان پسند است هم برای جوانان دیروز هم امروز از لحاظ ساخت و محتوا، یک اثر ناب رمانتیسم فردی و عاشقانه است. کوچه به دلیل دو جنبه مهم عاطفی و بیانی در دل مردم جای گرفته است. کوچه بیان یک عشقی دلپذیر گذرا و در عین حال پایدار است. بی تو مهتاب شبی باز آن کوچه گذشتم وزن و آهنگی که بر شعر کوچه حکم فرماست به خاطر سپردنش را راحتِتر کرده و اکثر آثار مشیری دارای این خاصیتند. «شعر آهنگین و خوش نوای کوچه که با ساختاری هنرمندانه در ادریبهشت سال ۱۳۳۹ سروده شده، حدیث حرمان دلدادهِای است، که سالهاست یاد حسرت بار خاطرهِای را در نهان خانه روح و روانش با اندوهی عمیق و حسرت روزهای خوش سپری شده با طراوتی مؤمنانه نگه داشته است و شبی مهتابی که آن شوریده منتظر، باز از آن کوچهِی میعاد، شاید خودآگاه و «یار جو» گذر میِ کند، به یاد آخرین شب دیدار خود با معشوق میِِافتد و خلسهِی وهم انگیز آن شب سرنوشت ساز و به یاد ماندنی فرو میِشود و حالات ابدی دیدار یار را در آن مهتاب دلپذیر در پنج نمای کوتاه و بلند تصویر میِنماید. نمای اول: خود مطلع شعر است که درمصرعی دو جز، دو بعد زمان (شب مهتابی) و مکان (آن کوچه) دو شخصیت اصلی شعر را که یکی عاشق حاضر و راوی و دیگری معشوق غایب است با قید کلمه «باز» به تصویر میِکشد. «بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم» نمای دوم : بازتاب درونی شده یاد آن خاطرهِی معطر در ذهن شاعر است که در لحظهِی ناب که چکیده زمان و مکان است، شاعر به نقطهِای درخشان از شب مهتاب میِرسد:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۴۹۳/۱
مهارتهای فردی
۱۶۶/۰
۰۴۳/۰
۲۲۲/۰
۸۵/۳
۰۰۰/۰
۶۷۰/۰
۴۹۳/۱
براساس اطلاعات جداول(۱۴-۴و ۱۵-۴)، Fمشاهده شده در جداول در سطح ۰۱/۰ معنادار بوده، بنابراین معادله رگرسیون قابل تعمیم به کل جامعه آماری بوده است. همچنین مقدار آزمون دوربین واتسون (در بازه ۵/۱ تا ۵/۲) بدست آمد که استقلال خطاها را نشان میدهد و براساس شاخصهای هم خطی بودن؛ بین متغیرهای پیش بین همخطی وجود نداشته و نتایج حاصل از مدل رگرسیون قابل اتکا است. و شرط نرمال بودن متغیرها نیز برقرار است(مراجعه به جدول۵-۴). بنابراین شرایط استفاده از رگرسیون برقرار می باشد. نتایج فرضیه فوق به شرح زیر است:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
به منظور بررسی تأثیر مؤلفه های یادگیری سازمانی بر نوآوری سازمانی، اقدام به آنالیز رگرسیون چندمتغیره گردید. در ابتدا نوآوری سازمانی به عنوان متغیر ملاک و مؤلفه های یادگیری سازمانی (مهارتهای فردی، مدلهای ذهنی، چشم انداز مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی) به عنوان متغیرهای پیشبین در نظر گرفته شد. سپس با بهره گرفتن از روش گامبهگام، مؤلفه مدل های ذهنی بیشترین تأثیر را در رگرسیون چندمتغیره داشته و وارد مدل گردید و سپس مؤلفه مهارتهای فردی وارد مدل گردید. و مشخص شد سایر مؤلفه ها تأثیر چندانی در مدل رگرسیون نداشته و از مدل حذف شدند. بنابراین نتایج جدول (۱۵-۴) بیانگر آن است که ۳/۱۷ درصد از تغییرات نوآوری سازمانی توسط مؤلفه مدل های ذهنی و ۶/۲۰ درصد توسط مؤلفه های مدل های ذهنی و مهارتهای فردی یادگیری سازمانی تبیین میگردد. همچنین سهم پیش بینی مؤلفه مدل های ذهنی ۲۸۸/۰ و سهم پیش بینی مؤلفه مهارتهای فردی ۲۲۲/۰ میباشد. نتایج نهایی آنالیز رگرسیون چندمتغیره، به همراه ضرایب متغیرهای مؤثر در مدل، در زیر آمده است. مدل نهایی عبارت است از: ۳۲۸/۳+ (مهارتهای فردی) ۱۶۶/۰ +( مدل های ذهنی) ۱۹۷/۰ = نواوری سازمانی فصل پنجم نتیجه گیری و ارائه پیشنهادها ۵-۱) مقدمه: تهیه و تنظیم رساله شاید یکی از مشکل ترین بخش های رساله نویسی باشد که در آن محقق یافته ها و نتایج تحقیق خود را به صورتی منظم ارائه می دهد، با نتایج تحقیقات دیگران در آن زمینه در جهت رد یا تأیید فرض های تحقیق خود مورد مقایسه قرار می دهد( نادری و نراقی، ۱۳۸۶). در این فصل ابتدا خلاصهی پژوهش و سپس یافته های پژوهش به ترتیب سؤالات وفرضیّات پژوهش و بعد پیشنهادهای کاربردی، پژوهشی و نهایتاً محدودیت های پژوهش بیان شده است. ۵-۳) خلاصه پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی رابطهی یادگیری سازمانی با درگیری شغلی و نوآوری سازمانی دبیران مدارس متوسطه عمومی استان کرمانشاه صورت گرفته است که جامعهی آماری آن شامل ۵۶۰۰ نفر و نمونه آن ۳۶۱ نفر را شامل می گردد. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامهی استاندارد یادگیری سازمانی نیفه، درگیری شغلی کانونگو، نوآوری سازمانی اتلای و اکیف بود. در این پژوهش برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روش روایی محتوا استفاده شد و مورد تأیید متخصصان مدیریت قرار گرفت و پایایی پرسشنامه ها از طریق اجرای مقدماتی بر روی یک نمونهی ۵۰ نفری از آزمودنی ها ( دبیران زن و مرد ) و با بهره گیری از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که برای پرسشنامه یادگیری سازمانی ۸۷/۰، درگیری شغلی ۷۶/۰ و نوآوری سازمانی ۸۶/۰ به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از شاخصهای آمار توصیفی همچون جدول، فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و روش های آمار استنباطی همچون آزمون t تک گروهی، آزمون t برای گروه های مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده گردید و کلیّهی محاسبات و تحلیلهای آماری از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۱۶انجام گرفت. در ادامه به گزارش نتایج و یافته های پژوهش پرداخته میشود. ۵-۴) یافته های تحقیق: سؤال۱) وضعیّت یادگیری سازمانی دبیران مدارس متوسطه عمومی استان کرمانشاه در چه حد است؟ با توجه به اطّلاعات جدول ( ۶-۴) نتایج آزمونt برای گروه های مستقل نشان داد میانگین یادگیری سازمانی دبیران مدارس متوسطه عمومی استان کرمانشاه ۳۳/۳ بیش تر از میانگین آماری (۳) می باشد و این تفاوت در سطح ۰۱/۰ معنادار است؛ بنابراین با ۹۹% اطمینان نتیجه میگیریم که میزان یادگیری سازمانی دبیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه بالاتر از حد متوسط است. همچنین میانگین مؤلفه های یادگیری سازمانی شامل : مهارت های فردی، مدل های ذهنی، چشم انداز مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی به ترتیب : ۵۸/۳، ۴۴/۳، ۱۶/۳، ۱۸/۳ و ۲۸/۳ به دست آمد که بر اساس نتایج آزمون t تک گروهی بین میانگین های مربوط به مؤلفه های پنج گانه یادگیری سازمانی با میانگین فرضی تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به این که میانگین های تمامی مؤلفه های یادگیری سازمانی بیشتر از میانگین آماری یعنی (۳) می باشد و تفاوت بین میانگین ها از نظر آماری در سطح خطای کمتر از ۰۱/۰ معنادار است لذا نتیجه گرفته می شود که وضعیّت یادگیری سازمانی و تمام مؤلفه های آن در مدارس متوسطه عمومی استان کرمانشاه از دیدگاه دبیران در سطح بالاتر از حد متوسط می باشد. این نتیجهی پژوهش با یافته های مطالعات معینی (۱۳۸۲)، ناظم (۱۳۸۹) و میر اسماعیلی (۱۳۸۶)، میرکمالی و همکاران(۱۳۹۰)، خانعلیزاده و همکاران (۱۳۸۹) همخوانی دارد به طوری که آن ها نیز در پژوهش های خود میانگین یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن را در سازمان های مورد مطالعه در پژوهش خود، بالاتر از میانگین فرضی به دست آوردهاند. اما میلر (۱۹۹۶)، سابان و همکاران (۲۰۰۱)، اعرابی و فخاریان (۱۳۸۷) در پژوهش خود میزان یادگیری سازمانی را کمتر از حد متوسط گزارش کرده اند که با یافته های پژوهش حاضر مغایرت دارد. شاید این مغایرت نتایج را بتوان به متفاوت بودن جامعه آماری مورد پژوهش و شرایط سازمانی متفاوت نسبت داد. سؤال۲) وضعیت درگیری شغلی دبیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه در چه حد است؟ با توجه به اطّلاعات جدول (۷-۴) نتایج آزمون tبرای گروه های مستقل نشان داد میانگین درگیری شغلی دبیران متوسطه استان کرمانشاه ۰۵/۳ از میانگین آماری (۳) بزرگتر است؛ اما این تفاوت در سطح ۰۵/۰ معنادار نیست؛ بنابراین نتیجه میگیریم که میزان درگیری شغلی دبیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه در حد متوسط است این یافتهی پژوهش با نتایج پژوهش های خالصی و همکاران (۱۳۸۹) و میرهاشمی وشریفی (۱۳۸۸) همخوانی دارد. آن ها نیز در مطالعات خود میزان درگیری شغلی کارکنان سازمان های مورد مطالعه را در حد متوسط گزارش کرده اند که احتمالاً توجه کم تر به نگرش های شغلی و وجود تنش و دغدغهی شغلی و ابهام شغل و عدم تناسب شغل با توانایی و صلاحیّت کارکنان در جامعهی مورد پژوهش را می توان دلیل متوسط بودن میزان درگیری شغلی کارکنان دانست. بر پایهی شواهد نظری و تجربی در زمینهی عوامل موقعیّتی و سازمانی و طبق دیدگاه کانونگو دربارهی درگیری شغلی توجه به محیط و عوامل محیطی و فضای سازمانی از متغیرهای مرتبط با هم و زمینه ساز درگیری شغلی می باشد. روشن است که متغیر درگیری شغلی مانند سایر متغیرهای مرتبط با کار مانند، رضایت شغلی، تعهد سازمانی و عملکرد از بسیاری از عوامل موقعیّتی و شخصی تأثیر می پذیرد. سؤال۳) نوآوری سازمانی دبیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه در چه حد است؟ با توجه به اطّلاعات جدول (۸-۴) نتایج آزمونt برای گروه های مستقل نشان داد میانگین نوآوری سازمانی دبیران متوسطه استان کرمانشاه ۶۰/۳ از میانگین آماری (۳) بزرگتر است و این تفاوت در سطح ۰۱/۰ معنادار است؛ بنابراین با ۹۹% اطمینان نتیجه میگیریم که میزان نوآوری سازمانی دبیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه بالاتر از حد متوسط است که این نتیجهی پژوهش با یافته های مطالعات نیک پور و شریعت (۱۳۸۹) همخوانی دارد به طوری که آن ها نیز در پژوهش خود میانگین نوآوری سازمانی را در سازمان های مورد مطالعه در پژوهش خود، بالاتر از میانگین فرضی به دست آوردند. احتمالاً علت بالا بودن نوآوری سازمانی را می توان مساعد بودن شرایط پذیرش نظرات و عقاید جدید در سازمان، تأکید برنظام باز، برخورداری از فرهنگ وسبک مشارکتی در مدیریت، تأکید برنتایج، توجه به ایده ها، شکیبایی وبردباری در برابر مسائل، پذیرش آراء و نظرات مخالف واحیاناً متضاد و نیز وجود فضای رقابتی و اعمال مدیریّت نوآورانه در جامعه آماری مورد پژوهش دانست. اما بهرامی و همکاران (۱۳۹۰)، احمدی و نصیری واحد(۱۳۸۶)، درپژوهش خود میزان نوآوری سازمانی را کم تر از حد متوسط گزارش کرده اند و کشتکاران و همکاران (۱۳۸۸) در پژوهش خود نوآوری سازمانی را در حد متوسط گزارش کرده اند با نتایج پژوهش حاضر مغایرت دارد. شاید این مغایرت نتایج را بتوان به عدم توجه به نوآوری سازمانی در تصمیم گیری های سازمان و عدم وجود آموزش های متناسب با شرایط توسعه فزاینده یا محصولات جدید در جامعه آماری مورد پژوهش و متفاوت بودن جامعه آماری و نیز شناسایی نشدن دارایی های دانشی و سنجش دقیق آن در جامعهی مورد پژوهش نسبت داد. سؤال۴) آیا بین وضعیت یادگیری سازمانی، درگیری شغلی و نوآوری سازمانی دبیران مدارس متوسطه عمومی استان کرمانشاه به لحاظ متغیرهای سن، جنس، سنوات خدمت و میزان تحصیلات تفاوت وجود دارد؟ نتایج آزمونt برای گروه های مستقل، نشان داد میانگین یادگیری سازمانی دبیران مرد (۳۴/۳) بزرگتر از میانگین یادگیری سازمانی دبیران زن(۳۱/۳) است اما این تفاوت در سطح ۵% معنادار نیست؛ زیرا (۰۵/۰p>). بنابراین میزان یادگیری سازمانی دبیران زن و مرد یکسان است. این نتیجه پژوهش یعنی عدم تفاوت بین میزان یادگیری سازمانی از نظر زنان و مردان با پژوهش میرکمالی و همکاران (۱۳۹۰)، همخوانی دارد. همچنین نتایج آزمون t برای گروه های مستقل نشان داد هرچند میانگین نوآوری سازمانی دبیران زن (۶۳/۳) بزرگتر از میانگین نوآوری سازمانی دبیران مرد(۵۷/۳) است اما این تفاوت در سطح ۵% معنادار نیست؛ زیرا (۰۵/۰p>). بنابراین میزان نوآوری سازمانی دبیران زن و مرد یکسان است که در این رابطه پژوهشی صورت نگرفته است. اما نتایج پژوهش نشان داد میانگین درگیری شغلی دبیران زن (۱۳/۳) بزرگتر از میانگین درگیری شغلی دبیران مرد(۹۸/۲) است و این تفاوت در سطح ۵% معنادار است؛ زیرا (۰۵/۰p<). بنابراین میزان درگیری شغلی دبیران زن بیشتر از دبیران مرد است این یافته پژوهش با نتایج یافته های مطالعات لورنس (۱۹۸۷)، قلی پور و همکاران (۱۳۸۷) همخوانی دارد به طوری که آن ها نیز در پژوهش خود میانگین درگیری شغلی زنان را بیش تر از مردان گزارش کردند و اما با نتایج مطالعات مارشال و همکاران (۲۰۰۴) و میرهاشمی (۱۳۸۷)، کورتیس و کاسار (۲۰۰۵) که در پژوهش خود بالا بودن میزان درگیری شغلی مردان را نسبت به زنان گزارش کرده اند مغایرت دارد که دلیل این تفاوت را می توان متفاوت بودن جامعه پژوهش دانست. با توجه به اطّلاعات جدول (۱۰-۴) آزمون تحلیل واریانس یکطرفه در میزان یادگیری سازمانی دبیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه به لحاظ سن (۷۶۶/۰= P و ۳۸۲/۰= (۳۵۷ و ۳)F)، به لحاظ سنوات خدمت (۲۶۸/۰= P و ۲۸۹/۱= (۳۵۵ و ۵)F) و به لحاظ میزان تحصیلات (۱۵۲/۰= P و ۶۹۰/۱= (۳۵۳ و ۴)F) تفاوت معناداری مشاهده نمیشود؛ زیرا (۰۵/۰ p>) به همین دلیل فرضیه مربوط به تفاوت میانگین یادگیری سازمانی دبیران به لحاظ سن، سنوات خدمت و میزان تحصیلات رد می شود که نتایج این پژوهش با یافتههای مطالعات میرکمالی و همکاران (۱۳۹۰) همخوان می باشد. آن ها نیز در پژوهش خود عدم تفاوت سنوات خدمت را در متغیر یادگیری سازمانی گزارش کردند. با توجه به اطّلاعات جدول (۱۷-۴) آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد در میزان درگیری شغلی دبیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه به لحاظ سن (۴۷۵/۰= P و ۸۳۵/۰= (۳۵۷ و ۳)F)، سنوات خدمت (۶۷۸/۰= P و ۶۲۹/۰= (۳۵۵ و ۵)F) و به لحاظ میزان تحصیلات (۳۰۳/۰= P و ۲۱۹/۱= (۳۵۳ و ۴)F) تفاوت معناداری مشاهده نمیشود؛ زیرا (۰۵/۰ p>). به همین دلیل فرضیه مربوط به تفاوت میانگین درگیری شغلی دبیران به لحاظ سن، سنوات خدمت و میزان تحصیلات رد می شود. نتایج این پژوهش با یافته های مطالعات میرهاشمی و همکاران (۱۳۸۷)، همخوانی دارد به طوری که آن ها هم در نتایج پژوهش خود عدم همبستگی متغیر سن و درگیری شغلی را به دست آورده اند و اما لورنس (۱۹۸۷)، مارشال و همکاران (۲۰۰۴)، لودال و کنجر (۱۹۶۵)، همبستگی بین سن و درگیری شغلی را گزارش کردند که با یافته های پژوهش حاضر مغایرت دارد که احتمالاً این مغایرت را می توان به متفاوت بودن جامعهی آماری مورد پژوهش نسبت داد. یافتهی این پژوهش در خصوص عدم تفاوت به لحاظ سنوات خدمت با پژوهش میرهاشمی و همکاران (۱۳۸۷)، واگنر و همکاران (۱۹۸۷) و مارشال و همکاران (۲۰۰۴) مغایرت دارد، آن ها در پژوهش خود متفاوت بودن مؤلفهی درگیری شغلی را از لحاظ متغیر سنوات خدمت و وجود همبستگی بین سنوات خدمت و درگیری شغلی را گزارش کرده اند. علت این مغایرت را می توان به متفاوت بودن گروه های سنی جامعهی مورد پژوهش نسبت داد. از نظر متغیر تحصیلات نیز نتایج این پژوهش با یافته های مطالعات میرهاشمی (۱۳۸۷) همخوانی دارد که در پژوهش خود عدم وجود تفاوت معنادار مؤلفهی درگیری شغلی را از لحاظ متغیر میزان تحصیلات گزارش کرده است، اما رابینوویتز (۱۹۸۱)، سیکاران و ماودی (۱۹۸۱)، مارشال و همکاران (۲۰۰۴) همبستگی بین میزان تحصیلات و درگیری شغلی را گزارش کردند که با یافته های پژوهش حاضر مغایرت دارد. علت این تفاوت را شاید بتوان به متفاوت بودن جامعهی آماری مورد پژوهش نسبت داد. با توجه به اطّلاعات جدول (۱۰-۴) آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد در میزان نوآوری سازمانی دبیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه به لحاظ سنوات خدمت (۰۶۰/۰= P و ۱۴۶/۲= (۳۵۷ و ۳)F)، میزان تحصیلات (۱۲۶/۰= P و ۸۱۲/۱= (۳۵۳ و ۴)F) تفاوت معناداری مشاهده نمیشود؛ زیرا (۰۵/۰ p>). به همین دلیل فرضیه مربوط به تفاوت دبیران به لحاظ سنوات خدمت و میزان تحصیلات در متغیر نوآوری سازمانی رد می شود. اما در میزان نوآوری سازمانی دبیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه به لحاظ سن (۰۰۵/۰= P و ۴۲۷/۴= (۳۵۷ و ۳)F) تفاوت معناداری مشاهده میشود؛ زیرا (۰۱/۰ p<) چون تفاوت ها معنادار شده با توجه به اطّلاعات جدول(۱۱-۴) نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که میزان نوآوری سازمانی دبیران گروه سنی ۳۱ تا ۴۰ سال بیشتر از گروه سنی ۵۱ سال و بالاتر است. اما بین سایر گروه های سنی تفاوت معناداری از نظر نوآوری سازمانی مشاهده نشد. فرضیه۱- بین یادگیری سازمانی با درگیری شغلی دبیران مدارس متوسطه عمومی استان کرمانشاه رابطه وجود دارد. اطّلاعات جدول (۱۲-۴) نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین یادگیری سازمانی و درگیری شغلی دبیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه (۰۰۰/۰=p و ۳۶۰/۰=r) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ زیرا (۰۱/۰ p<). بنابراین هرچه یادگیری سازمانی بالاتر باشد، درگیری شغلی افزایش مییابد و بالعکس و می توان ۹/۱۲ درصد (ضریب تبیین = ۱۰۰× ۳۶۰۲/۰) از واریانس درگیری شغلی دبیران را توسط یادگیری سازمانی آنان تبیین کرد که در این زمینه هیچ گونه پژوهشی صورت نگرفته است اما نتایج این پژوهش از نظر همبستگی یادگیری سازمانی با درگیری شغلی در راستای پژوهش میرحیدری و همکاران (۱۳۹۱ ) می باشد. همچنین بین مؤلفه های یادگیری سازمانی؛ یعنی مهارتهای فردی(۰۰۰/۰=p و ۲۵۳/۰=r)، مدل های ذهنی(۰۰۰/۰=p و ۳۲۶/۰=r)، چشم انداز استراتژیک (۰۰۰/۰=p و ۳۳۲/۰=r)، یادگیری تیمی(۰۰۰/۰=p و ۳۰۴/۰=r) و تفکر سیستمی(۰۰۰/۰=p و ۲۳۰/۰=r) با درگیری شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ زیرا (۰۱/۰ p<). بنابراین هرچه مؤلفه های یادگیری سازمانی بالاتر باشد، درگیری شغلی افزایش مییابد و بالعکس. مؤلفه های مهارت های فردی، مدل های ذهنی، چشم انداز استرتژیک، یادگیری تیمی، تفکر سیستمی به ترتیب ۴/۶، ۶/۱۰، ۱۱، ۲/۹ و ۳/۵ درصد قابلیّت پیش بینی واریانس درگیری شغلی دبیران را داراست با این که هیچ پژوهشی در زمینه ارتباط یادگیری سازمانی و درگیری شغلی صورت نگرفته است اما به واسطه متغیر هوش هیجانی و ارتباط آن با یادگیری سازمانی و درگیری شغلی می توان تأییدی بر وجود این رابطه باشد که با نتایج پژوهش های ناظم (۱۳۸۹) ومیرهاشمی، شریفی و ثابتی (۱۳۸۸) در همسو بودن نقش نگرش های شغلی (درگیری شغلی ) در رفتارهای مرتبط با کار و عملکرد همخوان می باشد. درگیری شغلی با منابع شغلی از جمله حمایت اجتماعی از همکاران و ناظران، بازخورد عملکرد، رهبری، کنترل شغلی، تنوّع وظیفه، فرصت یادگیری و رشد و تحصیلات آموزشی مرتبط است. علاوه بر این کارکنان با درگیری شغلی بالا برای شغل خود اهمیّت بیش تری قائل اند (هافر و مارتین، ۲۰۰۶، به نقل از فراهانی و میرهاشمی،۱۳۹۰). به سخن دیگر درگیری شغلی شامل نحوهی ادراکات کارکنان از محیط کاری و شغل خود و در هم آمیختن شغل و شخص است و به طور کلی طبق مدل سه مرحله ای کاسمیر (۱۹۸۲)، متغیرهای شخصی – روانی و موقعیّت شغل، تعیین کننده های اصلی درگیری شغلی اند و دیدگاه رایج دربارهی درگیری شغلی آن را تابعی از ویژگی های شخصیّتی و وضعیّت شغلی می داند که یادگیری سازمانی معرف وضعیّت و شرایط شغل در سازمان می باشد. فرضیه ۲- بین یادگیری سازمانی با نوآوری سازمانی دبیران مدارس متوسطه عمومی استان کرمانشاه رابطه وجود دارد. با توجه به اطّلاعات جدول (۱۳-۴) نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی دبیران مدارس متوسطه استان کرمانشاه (۰۰۰/۰=p و ۴۱۲/۰=r) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ زیرا (۰۱/۰ p<). بنابراین هرچه یادگیری سازمانی بالاتر باشد، نوآوری سازمانی افزایش مییابد و بالعکس. این نتیجه پژوهش با یافته های مطالعات مونتز و همکاران (۲۰۰۵)، ویرواردنا و همکاران (۲۰۰۶)، شکری و خیرگو( ۱۳۸۸) و حاجی پور و کرد (۱۳۹۰)، همخوانی دارد به طوری که آنها نیز در پژوهش خود رابطهی مثبت و معناداری را بین یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی به دست آوردهاند. اما جوانمرد و سخایی (۱۳۸۸) در پژوهش خود عدم وجود رابطه معنادار بین یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی را گزارش کرده اند که با یافته های پژوهش حاضر مغایرت دارد. شاید این مغایرت را بتوان به عدم توجه به مؤلفه های یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی و محدود شدن پژوهش به صنعت نه سازمان آموزشی ( جامعه مورد پژوهش) نسبت داد. میتوان ۹/۱۶ درصد از واریانس نوآوری سازمانی دبیران توسط یادگیری سازمانی قابل تبیین است. همچنین بین مؤلفه های یادگیری سازمانی؛ یعنی مهارتهای فردی(۰۰۰/۰=p و ۳۸۷/۰=r)، مدل های ذهنی(۰۰۰/۰=p و ۴۱۶/۰=r)، چشم اندازاستراتژیک (۰۰۰/۰=p و ۳۲۸/۰=r)، یادگیری تیمی(۰۰۰/۰=p و ۳۲۸/۰=r) و تفکر سیستمی(۰۰۰/۰=p و ۲۲۸/۰=r) با نوآوری سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ (۰۱/۰ p<). این نتیجهی پژوهش با یافته های مطالعات علامه و مقدمی( ۱۳۸۸)، شکری و خیرگو(۱۳۸۸)، حاجی پور و کرد (۱۳۹۰)، شهابی و جلیلیان (۱۳۹۰)، جوانمرد و سخایی(۱۳۸۸)، کیانی نژاد و آرش نیا(۱۳۹۱)، جیمنز و وال (۲۰۱۱)، مونتز و همکاران( ۲۰۰۵)، لیا و همکاران (۲۰۰۸)، لیاوو و وو (۲۰۱۰)، ویرواردنا و همکاران (۲۰۰۶)، لیائو و همکاران( ۲۰۰۸) همخوانی دارد به طوری که آن ها نیز در پژوهش خود وجود رابطهی مثبت و معنادار بین مؤلفه های یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی را به دست آورده اند. بنابراین هرچه مؤلفه های یادگیری سازمانی بالاتر باشد، نوآوری سازمانی افزایش مییابد و بالعکس. مؤلفه های مهارت های فردی، مدل های ذهنی، چشم انداز استرتژیک، یادگیری تیمی، تفکر سیستمی به ترتیب ۹/۱۴، ۳/۱۷، ۷/۱۰، ۷/۱۰ و ۲/ ۵ درصد قابلیّت پیش بینی واریانس نوآوری سازمانی دبیران را دارد. در خصوص ارتباط دو متغیر یادگیری سازمانی با نوآوری سازمانی می توان گفت که نوآوری، تصویب، تکوین و به کارگیری خدمات، افکار و راه های معیّن و جدید در اجرای اموربه منظور بهبود و اصلاح آن می باشد (گلور،۲۰۰۱؛ به نقل از شکری و خیرگو، ۱۳۸۸) و دونالد میکائیل (۱۹۷۰)، یادگیری سازمانی را فرایندی پویا که به سازمان قابلیّت سازگاری با تغییرات را می بخشد تعریف نموده است که شامل تولید دانش جدید، مهارت ها و رفتارها می شود و به وسیله تسهیم میان کارکردی و یادگیری همکارانه تقویت می شود و نتایج این دو اصل خلق فرهنگ یادگیری و فرهنگ مشترک در میان همهی کارکنان است. یادگیری جزء مهم نوآوری و شامل نیاز به درونی سازی و منتشر کردن اطّلاعات است (پترا و همکاران،۲۰۰۲؛ به نقل از شکری و خیرگو۱۳۸۸). سازمانی که به فرایند یادگیری معتقد است با افزایش قابلیّت های نوآوری خود و با بهره گرفتن از توانایی پیش بینی و درک نیازهای مشتری، فنآوری های جدید و کاربردی ظرفیّت قوی برای فهمیدن نقاط ضعف و قوت رقبا و یادگیری از موفقیت ها و شکست های آن ها به دست می آورد که باعث می شود سازمان ها فرصت های ناشی از تقاضای مشتری را کم تر از دست بدهند. یادگیری سازمانی از خلاقیت حمایت می کند (سانچز و ماهونی، ۱۹۹۶؛ به نقل از حاجی پور و کرد،۱۳۹۰)، ایدهها و دانش جدید را القا می کند(دامن پور،۱۹۹۱؛ به نقل از حاجی پور و کرد،۱۳۹۰) و توانایی درک و اجرای آن ها را افزایش می دهد(دامن پور،۱۹۹۱؛ به نقل از حاجی پور و کرد،۱۳۹۰). مطالعات انجام شده بر روی یادگیری سازمانی، رابطه مثبتی بین یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی نشان می دهد (آرنگو و همکاران،۲۰۰۷؛ به نقل از شکری و خیرگو،۱۳۸۸). سابان و همکاران، یادگیری سازمانی را یک جزء مهم و حیاتی برای نوآوری می دانند و سازمان هایی که یاد می گیرند، نوآورند و از طریق آن محصول جدید توسعه می یابد. قبل از این که سازمان بتواند رفتار نوآورانه اش را بهبود بخشد، مدیریت باید یادگیری رایج در سازمان را تحلیل کند( پترا وهمکاران،۲۰۰۲؛ به نقل از شکری و خیرگو،۱۳۸۸). نقش یادگیری سازمانی در نوآوری سازمانی، می تواند به صورت حفظ دانش دربارهی فعالیّت ها و تجربیّات قبلی تعریف شود، از این رو یادگیری نظام مند از تجربیّات گذشته، زیربنای اساسی مدیریت مؤثر فرایند بهبود و توسعهی محصول جدید و نوآور است (پترا،۲۰۰۲؛ به نقل از شکری و خیرگو،۱۳۸۸). محیط های داخلی و خارجی سازمان ها، منابع الهام بخشی برای نوآوری هستند و نوآوری با کسب دانش از منابع مختلف و به کارگیری آن در سازمان امکان پذیر است (گیلبرت و همکاران،۲۰۰۷؛ به نقل از شکری و خیرگو،۱۳۸۸). نوآوری بر پایه و بستر دانش و یادگیری سازمانی به منصه ظهور می رسد. مطالعات صورت گرفته در زمینهی یادگیری سازمانی نشان می دهد که سازمان هایی که در آن ها سطح قابلیّت یادگیری بالاست، انواع نوآوری (محصول و فرایند)، را نیز دارا هستند. گری بادز و ریگا (۱۹۹۹)، بیان میکنند که یادگیری سازمانی رابطه مثبتی با نوآوری سازمانی در جهت پرورش و توسعه که در حال جهانی شدن است را داراست. فرضیه ۳- از طریق مؤلفه های یادگیری سازمانی می توان درگیری شغلی و نوآوری سازمانی را پیشبینی کرد. با توجه به اطّلاعات جدول (۱۴-۴) نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان داد مؤلفه های مدل های ذهنی و مهارت های فردی یادگیری سازمانی ۶/۲۰ درصد قابلیّت تبیین تغییرات نوآوری سازمانی را دارند که از نظر قدرت پیش بینی کنندگی نوآوری سازمانی توسط مؤلفه های یادگیری سازمانی نتیجه این پژوهش با یافته های مطالعات علّامه و مقدمی (۱۳۸۸)، شهابی و جلیلیان (۱۳۹۰)، کیانی نژاد و آرش نیا (۱۳۹۱)، حاجی پور و کرد ( ۱۳۹۰ )، جیمنز و سنزوال (۲۰۱۱)، لیا و همکاران (۲۰۰۸) و لیاوو و وو (۲۰۱۰) همخوانی دارد. آن ها نیز در پژوهش های خود، قابلیّت پیش بینی کنندگی نوآوری سازمانی، توسط مؤلفه های یادگیری سازمانی را گزارش کرده اند که با نتایج پژوهش حاضر همخوان می باشد. در خصوص قابلیّت متغیر یادگیری سازمانی در پیش بینی مؤلفهی نوآوری سازمانی می توان گفت که در گذشته، بنای اساسی سازمان های موفق را سرمایه و نیروی کار تشکیل می داد، اما در حال حاضر بدون شک سازمان هایی که یاد می گیرند، نوآور و خدمت محور هستند و به عنوان سازمان های موفق، محسوب می شوند. از این رو در گذشته به طور نسبی، منابع کنترل سازمان در بیرون سازمان قرار داشتند، حال آن که اکنون منابع نوین کنترل ( منابع غیر مشهود) در درون سازمان جای گرفتهاند. این منابع غیرمشهود، عوامل تولید کننده دانش هستند و یادگیری سازمانی یکی از راه های ایجاد دانش است، به تنهایی یادگیری سازمانی کافی نیست و هدف غائی سازمان یعنی بهبود عملکرد و کسب، حفظ و ارتقاء مزیّت رقابتی می باشد. طبق پژوهش های انجام شده و نظریه دانشمندانی چون هراری (۱۹۹۴) و نوناکا (۱۹۹۴) سازمان هایی که قادر به ایجاد انگیزه در افراد هستند و می توانند دانش انسان ها را به عنوان سرمایه، بهبود بخشند، می توانند در حوزه تصمیم گیری خود انعطاف پذیر باشند و بهتر رقابت کنند. مدیران باید تشخیص دهند که بهبود مهارت های منابع انسانی و بالا بردن سطح نوآوریی افراد، پیشنهادهایی خلاقانه و فعالیّت های تحقیقاتی را برای بنا کردن نوآوری به دنبال دارد و مطالعات انجام شده رابطه مثبت میان یادگیری و نوآوری را نشان می دهد و نوآوری سازمانی محصول فرایند یادگیری سازمانی است. و مطالعات نشان داده است که یادگیری سازمانی مزایایی چون بهبود بهره وری و عملکرد سازمانی، افزایش نوآوری، تطبیق با محیط و حرکت به سوی تغییرات مثبت را در پی دارد (قلی پور و سیاوشی،۱۳۹۰). اما در رابطه با قابلیّت پیش بینی کنندگی درگیری شغلی توسط مؤلفه های یادگیری سازمانی تا کنون پژوهشی صورت نگرفته است. اما ارتباط متغیر درگیری شغلی با بازده های سازمانی مانند: ترک خدمت، رضایت شغلی و بهره وری سبب شده است که پژوهش های فراوانی در زمینهی پیشایندها و پیامدهای آن صورت گیرد که تأییدی بر پژوهش حاضر می باشد. شواهد حاکی از این است که درگیری شغلی به عنوان یک ویژگی ذاتاً مطلوب می تواند تحت تأثیر متغیرهای مختلفی باشد. در عین حال، با توجه به پیامدهای مناسب افزایش درگیری شغلی در بسیاری از سازمان ها در جست و جوی پیشایندهای این متغیر بوده و در مسیر یافتن راه هایی برای افزایش درگیری شغلی در سازمان ها هستند. ۵-۵) نتیجه گیری کلّی: از بررسی نتایج فرضیّات و سؤالات تحقیق و بحث های مربوط به هر یک از آن ها می توان نتیجه گرفت که بین یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن ( مهارت های فردی، مدل های ذهنی، چشم انداز مشترک، یادگیری تیمی، تفکر سیستمی) با درگیری شغلی و نوآوری سازمانی رابطه وجود دارد. یادگیری سازمانی، خلق و آفرینش معانی و مفاهیم سودمند می باشد و این یادگیری زمینه ساز دانشی پایدار می گردد که فرد توانایی برخورد با موقعیّت های مختلف و رفتاری اثربخش را پیدا می کند. تغییر و تحولّات محیطی در زمینه های مختلف نظیر تکنولوژی، فضای رقابتی و سیاست های اقتصادی دولت ها، ضرورت تغییر و تطبیق سازمان ها را برای بقا و تعالی ایجاد می کنند و در این میان کوشش های انسانی که مهم ترین مؤلفهی آن مدیریت می باشد حائز اهمیت است، یادگیری قلب تغییر و تحول سازمانی است یادگیری سازمانی به عنوان نتیجه بر بهبود عملکرد تأکید کرده و سازمان را در راستای خلق دانش سودمند، به منظور دستیابی به اهداف بهره وری و نوآوری از راه تسهیم تجربیات هدایت می کند. یکی از پیامدهای یادگیری سازمانی، درگیری شغلی است. درگیری شغلی به عنوان یک نگرش، متغیر مهمی است که به افزایش اثربخشی سازمان، کمک می کند، نوآوری سازمانی از دیگر متغیرهای مرتبط با یادگیری سازمانی می باشد. سازمان ها برای از عهده بر آمدن رقابت و تداوم رشد و حیاتشان همواره به دنبال کسب مزّیت رقابتی هستند و نوآوری از مهم ترین روش های اصلی کسب آن است. نوآوری و یادگیری سازمانی دو مقولهی مرتبط به یکدیگرند. یادگیری سازمانی بستر و شرایط لازم را برای بروز نوآوری و به دنبال آن بهبود عملکرد و مزیت های رقابتی فراهم می آورد و متقابلاً نوآوری های سازمانی باعث غنا و روز آمد شدن پایگاه دانش سازمانی می شوند. مجموع این عوامل در نهایت موجب ایجاد شرایط یادگیری سازمانی بیش تر در آموزش و پرورش خواهد شد و همچنین زمینه ایجاد و افزایش درگیری شغلی و نوآوری سازمانی بیش تر دبیران آموزش و پرورش را فراهم خواهد ساخت و پیشرفت به سوی مدارس یادگیرنده با کارکنانی علاقه مند، نوآور و خلاق را سرعت خواهند داد. ۵-۶) پیشنهادها: پیشنهادهای تحقیق در دو بخش پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی ارائه می شود. منظور از پیشنهادهای کاربردی: توصیه و راه کارهایی است که از یافته های تحقیق به دست آمده است و جهت اصلاح یا انجام فعالیّت ها، روش ها و یا فرایندهای اجرایی و عملیّاتی در مراکز آموزشی ارائه می شود و منظور از پیشنهادهای پژوهشی : توجیه هایی است که برای تکمیل و توسعهی تحقیقات بعدی ارائه می شود. ۵-۶-۱) پیشنهادهای کاربردی: برا اساس نتایج تحقیق حاضر پیشنهادهای ذیل به مدیران آموزش و پرورش پیشنهاد می گردد.
- با زمینه یابی نیازهای آموزشی کارکنان و جلب حمایت مسئولین آموزش و پرورش مناطق، برنامهریزی مناسب جهت برگزاری دوره های آموزشی ضمن خدمت به منظور افزایش قابلیّت ها و خلاقیّت افراد در قالب یادگیری تیمی و مشارکتی فراهم نمایند.
- در بررسی پدیده ها و امور مدرسه وسعت نظر و جامعیّت داشته باشند و مسائل را از زاویه های مختلف و از جهات متعدد بررسی نمایند، تا زمینه بروز خلاقیّت و تبدیل ایده ها به عمل ( نوآوری) را در دبیران فراهم سازند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳- حذف فعالیت های ضایع کننده ارزش: هنگامی که بخش ها و مشاغلی که بازده آنها کمتر از هزینه سرمایه آنهاست، تعطیل شود و سرمایه به کار گرفته شده در این بخش ها آزاد شود، هزینه سرمایه کاهش می یابد و این کاهش بیشتر ازکاهش بازده ناشی از حذف این بخشها است و در نتیجه ارزش افزوده اقتصادی افزایش می یابد. ۴- دستیابی و اجرا پروژه هایی که در دوره های طولانی تری نرخ متوسط نرخ باده دارایی ها آنها بیشتر از نرخ متوسط هزینه سرمایه آنها است. ۵- کاهش نرخ هزینه سرمایه: یکی از وظایف امور مالی عبارت از انتخاب ساختار مالی است که بتواند باعث کاهش هزینه سرمایه و حداکـثر سازی ارزش شـرکت شود. به هـمین دلیل متخـصصان نظریه ارزش افزوده اقتصادی معتقدند حوزه امور مالی و حوزه برنامه ریزی راهبردی باید به یکدیگر نزدیک و تعاملی بین آنها برقرار شود.(ایزدی نیا،۱۳۸۴) ۲-۴-۵-۳-۳)اهمیت ارزش افزوده اقتصادی ارزش افزوده اقتصادی به عنوان راه حل بدیل برای نگاه به عملکرد واحد تجاری است و مقیاسی است که می توان برمبنای آن به ارزیابی عملکرد پرداخت. ارزش افزوده اقتصادی مقیاس ارزیابی عملکردی است که می تواند در سطح بخش ها و واحدهای تابعه واحد تجاری محاسبه شود. این مقیاس جوابگوی ارزیابی عملکرد در طول دوره های زمانی است و بویژه آن که مولد ثروت آفرینی و ارزش آفرینی برای طبقه سهامدار است. با توجه به گزارش سود و زیان و اطلاعات حسابداری موجود پس از تعدیلات لازم امکان محاسبه آن فراهم می شود. (Young& O’Byrne,2001)ادعا شده است که این معیار نسبت به معیارهای حسابداری برتری دارد. زیرا این معیار معایب نسبت های مالی مبتنی بر ارقام حسابداری را رفع نموده و می تواند مبنایی برای سنجش میزان ثروت ایجاد شده برای سهامداران باشد. مفهوم افزایش ثروت به این معنی است که شرکت بازده ای را از سرمایه خود حاصل کند که بزرگتر از هزینه فرصت باشد. ترازنامه اغلب نشان دهنده نتایج حسابداری و روی دادهای گذشته است و به ارزش های ایجادی توجهی ندارد. معیار ارزش افزوده اقتصادی ابزاری است که بیشترین درک را برای سهامداران از این موضوع ارائه می دهد که آیا شرکت ثروت سهامداران را افزایش می دهد یا خیر؟ با توجه به تحقیقات تولی(۱۹۹۳) شرکت های استفاده کننده از این معیار در ارزیابی ارزش بهره، نسبت به سایر شرکت ها، دارای مزیت رقابتی هستند.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
این معیار وسیله ای برای اعطای پاداش به مدیران نیز محسوب می گردد. عملکرد مدیریت برای افزایش ثروت سهامداران به وسیله این معیار سنجیده می شود . (Mahmood et al,2009)هم اینک در اکثر شرکت های بزرگ غربی که تعداد آنها از صدها مورد تجاوز می کند ارزش افزوده اقتصادی مبنای گزارشگری نتایج عملیات و تنظیم طرح های انگیزشی است. (Stern& Shiely,2001) زمانی که جبران پاداش بر اساس ارزش افزوده اقتصادی باشد، اهداف کارکنان و مدیران با اهداف کل شرکت هم راستا خواهد بود. برخلاف نسبت های سنتی حسابداری که فاقد توانمندی لازم در نشان دادن نحوه تصمیم گیری مناسب مدیران در ارتباط با افزایش ثروت سهامداران (هدف اصلی شرکت) هستند، ارزش افزوده اقتصادی به خوبی قادر به این کار می باشد.((Mahmood et al,2009 ۲-۴-۵-۳-۴)ارزش افزوده اقتصادی به عنوان معیاری برای تعیین ارزش شرکت الگوی مبتنی بر ارزش افزوده اقتصادی موجب حصول نتایجی می شود که با دستاوردهای حاصل از الگوی مبتنی بر جریان های نقدی تنزیل شده ، انطباق و سازگاری کامل دارد . اما الگوی مزبور از مزیت عمده ای برخوردار است . مزیتی که هیچ یک از سایر الگوی ارزشیابی از آن بهره مند نمی باشند . استفاده از الگوی مبتنی بر ارزش افزوده اقتصادی موجب ارائه تصویری روشن از ارزش اقتصادی افزوده شده به سرمایه به کار گرفته شده در هر دوره مورد پیش بینی می شود در طی چند دهه گذشته، خبرگان مالی تاکید بسیاری را بر ارزشیابی واحدهای تجاری با بهره گرفتن از الگوی مبتنی بر ارزش افزوده اقتصادی نموده اند. مزیت اصلی این روش آن است که میزان ارزش خلق شده یا ارزش زایل شده در نتیجه تخصیص و مدیریت سرمایه را به وضوح نشان می دهد . با توجه به این که بخش عمده ای از فعالیت های هر واحـد تجـاری به تخـصیص و مدیریت سرمایه اختصاص دارد، بـه کارگیری الگوی مـبتنی بر ارزش افـزوده اقتصادی از تـکیه گاه نظری مناسبی برخوردار می باشد.(دهدار،۱۳۸۶) بنت استوارت می گوید: من این روش را ترجیح می دهم و هر چه دارم برای این روش می گذارم زیرا این روش نشان می دهد که با تخصیص و مدیریت سرمایه چه مقدار ارزش ایجاد می شود یا از بین می رود (قالیباف اصل و همکاران،۱۳۸۶) پایه اصلی ارزشیابی با بهره گرفتن از الگوی مبتنی ارزش افزوده اقتصادی، شناسایی ارزش بازار افزوده شده به سرمایه به کار گرفته شده یا کسر شده از آن می باشد. در مدل ارزش افزوده اقتصادی، ارزش شرکت برابر است با مقدار سرمایه گذاری انجام شده در شرکت(ارزش دفتری بدهی و سرمایه در زمان صفر) به علاوه ارزش فعلی مبلغ ارزش افزوده اقتصادی مورد انتظار شرکت بر اساس نرخ میانگین موزون سرمایه. (Fernandez,2008) براین اساس، ارزش هر واحد تجاری تابعی از ارزش فعلی تمام ارزش افزوده اقتصادی است که به سرمایه آن افزوده یا از آن کسر شده است. بنابراین می توان رابطه زیر را استخراج کرد:)دهدار،۱۳۸۶)
۲-۴-۵-۳-۵)تفاوت ارزشیابی ارزش افزوده و جریان های نقدی آزاد رویکرد متکی بر ارزشیابی با بهره گرفتن از ارزش افزوده اقتصادی از رویه ای مشابه با تنزیل جریان های نقدی آزاد پیـروی می کند.با این وجود، رویـکرد مزبور تاکید مضاعفی را بر کـیفیت جریان های نقـدی آزاد قرار می دهد و بر تمرکز مطلق بر سطح کمی جریان های نقدی آزاد، خط بطلان می کشد. یکی ازمزایای مدل ارزش افزوده اقتصادی نسبت به مدل تنزیل جریان های نقدی آزاد آن است که ارزش افزوده اقتصادی معیار مفیدی برای شناخت و تجزیه و تحلیل عملکرد شرکت در همه سال می باشد در حالی که مدل جریان نقدی آزاد چنین مزیتی ندارد(دهدار،۱۳۸۶) ۲-۴-۵-۳-۶)ارزش تداوم(ارزش دوره بعد از پیش بینی) ارزش بعد از دوره پیش بینی را ارزش تداوم گویند. استفاده از ارزش تداوم نیاز به پیش بینی جریان های نقدی و ارزش افزوده اقتصادی شرکت برای دوره طولانی مدت را از بین می برد. محاسبه ارزش تداوم حائز اهمیت فراوانی است. زیرا غالباً ارزش تداوم، درصد عمده ای از ارزش کل شرکت را به خود اختصاص می دهد البته این بدین معنا نیست که بیشتر ارزش شرکت مربوط به دوره تداوم است، بلکه به این معنا است که غالباً در سال های نخستین دوره پیش بینی جریان های نقدی ورودی شرکت توسط جریان های نقدی خروجی که صرف مخارج سرمایه ای و سرمایه گذاری در سرمایه در گردش(سرمایه گذاری هایی که درسال های آتی باید جریان نقدی ورودی بیشتری برای شرکت ایجاد کنند) خنثی می شوند که در سال های آتی باید جریان نقدی ورودی بیشتری برای شرکت ایجاد کنند. (Copeland et al,1994) برای محاسبه ارزش تداوم فرمول ها و نظریات متفاوتی وجود دارد. ضریب یکی ازساده ترین روش هائی است که برای محاسبه ارزش تداوم مورد استفاده قرار می گیرد. در این روش با ضرب ضریب برآوردی شرکت در سال پایانی دوره پیش بینی در سود خالص شرکت در آن سال ارزش تداوم را به صورتی تقریبی محاسبه می کنند. علاوه بر روش از فرمول ارزش زا نیز استفاده می شود. در فرمول پیشگفته NOPATt+1 بیانگر خالص سود عملیاتی بعد از مالیات سال پس از دوره پیش بینی است، g نرخ رشد NOPAT ، ROIC نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاری های شرکت و WACC میانگین موزون هزینه سرمایه است. مفروضات این فرمول عبارتند از: ۱- شرکت دارای حاشیه سود ثابتی است، گردش سرمایه ثابتی دارد. بنابراین نرخ بازدهی ثابتی از سرمایه گذاری های موجود خود به دست می آورد. ۲- در آمد ها و NOPAT شرکت با نرخ ثابتی رشد می نمایند و شرکت ها همه سال نسبت ثابتی از جریان نقدی خالص خود را سرمایه گذاری می کنند. ۳- شرکت نرخ بازده ثابتی از تمام سرمایه گذاری های جدید خود به دست می آورد. در مدل پیشگفته ROIC بیانگر نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاری های شرکت است و به صورت زیر محاسبه می شود: (قالیباف اصل و همکاران،۱۳۸۶) سرمایه گذاری های انجام شده= سرمایه در گردش عملیاتی + ساختمان و تجهیزات+سایر دارائی ها یکی از مفروضات ساده کننده مورد استفاده در محاسبه ارزش تداوم آن است که نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاری های شرکت را برابر با میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت فرض کنیم(ROIC= WACC) با توجه به این فرض ارزش تداوم به صورت زیر در می آید: این فرض از آنجا نشات می گیرد که مطابق نظریه های اقتصادی بازده بالا در صنعت خاص باعث ورود رقبا به آن صنعت و افزایش رقابت خواهد شد. افزایش رقابت نیز در نهایت باعث حذف بازده های نامتعارف خواهد شد. کاهش نرخ بازده تا آنجا ادامه می یابد که نرخ بازده از میانگین موزون هزینه سرمایه پائین تر نرود، زیرا در آن صورت سرمایه گذاری درآن صنعت فاقد توجیه خواهد شد. این فرمول برای محاسبه ارزش شرکتی ، مناسب نیست که دارای حاشیه سود نزولی است برای اینکه بتوان به درستی از این فرمول استفاده کرد، شرکت باید در دوره پس از دوره پیش بینی در وضعیت تعادلی به عملیات خود ادامه بدهد. یکی دیگر از مفروضات ساد ه کننده ای که برای استفاده ا ز این روش وجود دارد، آن است که نرخ رشد خالص سود عملیاتی پس از کسر مالیات تعدیل شده برابر نرخ رشد اقتصاد کشور در نظر گرفته شود، یعنی g برابر با نرخ رشد اقتصاد فر ض می شود، زیرا در یک اقتصاد رقابتی تعداد بسیاراندکی ازشرکتها وجود دارند که می توانند انتظار داشته باشند در بلندمدت با نرخی بیش از نرخ رشد اقتصاد رشد نما یند. . (Copeland et al,1994) ۲-۵) عوامل تاثیرگذار بر ارزش شرکت بسیاری از محققان معتقدند ارزش شرکت را از طریق ارزش بازار سهام شرکت آنها تعیین نمود. اگرچه این ارزش، نمی تواند ارزش واقعی را نشان دهد ولی تا حدود زیادی بیانگر ارزش اقتصادی شرکت است.قیمت سهام در بعضی اوقات تابع عوامل خارجی است مانند عرضه و تقاضا. (Hauser& Bertl,2006) همجنین اتکا به قیمت های بازار،مستلزم وجود بازارهای سرمایه کارا می باشد، به گونه ای که اطلاعات فعالان در بازار سرمایه اعم از خریدار یا فروشنده یکسان بوده و هیچ فردی قادر به تاثیرگذاری بر قیمت بازار سرمایه نباشد. وجود سرمایه گذاران فرصت طلب و سرمایه گذاران بی تجربه و احساسی و دخالت دولت، موجب می شود که قیمت بازار منعکس کننده ارزش واقعی سهام نباشد.(ثقفی،۱۳۸۲) نظرات متفاوتی پیرامون این موضوع مطرح شده که چه عاملی بر روی این ارزش تاثیرمی گذارد و تحقیقات زیادی در این رابطه صورت گرفته که در پاره ای از موارد با نتایج متضادی همراه است.میلر و مودییلیانی، پایه گذاران نظریه نوین ساختاری معتقدند ارزش شرکت در صورت وجود شرایط ذیل ساختار سرمایه می تواند بر ارزش شرکت تاثیرگذار باشد. این دو پژوهشگر اثبات کردند که با وجود مجموعه ای از مفروضات محدود کننده و با صرف نظر کردن از مالیات ها و هزینه های قرارداد ، شیوه تامین مالی، شرکت تنها زمانی می تواند بر ارزش جاری بازار شرکت تاثیر گذار باشد و ارزش را تغییر دهد که بتواند بر توزیع احتمال کل جریان های نقدی شرکت اثر بگذارد.(جهانخانی و مجتهدزاده،۱۳۷۵) نظریه ساختار سرمایه بیانگر آن است که هر شرکت، ساختار سرمایه مطلوب دارد ،ساختاری که می تواند ارزش شرکت را به حداکثر و هزینه سرمایه را به کمترین مقدار ممکن برساند این در حالی است که در مورد تصمیم گیری های مربوط به ساختار سرمایه، چندین مسئله ضد و نقیض وجود دارد و برای تعیین ساختار سرمایه شرکت ، به صورتی دقیق نمی توان از این نظریه استفاده کرد.هریس و ریو معتقدند که واکنش ساختار سرمایه در شرکت های موفق متفاوت است و با پیش بینی های مرتون و میلر، در تناقض است و باید به مواردی مانند اندازه شرکت ، فرصت های رشد و سرمایه گذاری، میزان دارائی های ثابت مشهود ،سودآوری ، نوسان پذیری سود و ملاحظات مالیاتی نیز توجه نمود. (Harris& Raviv,1991) به نظر تیشوارلو و تیواری عواملی مانند کارائی عملیاتی، راهبردهای های بلندمدت و وضعیت شرکت در بازار، عواملی هستند که نقشی حیاتی در ارزش شرکت دارند و معتقدند عوامل ذکر شده را می توان از طریق سود حسابداری، جریان های نقدی آزاد و نرخ رشد تجاری بررسی نمود. آنها به صراحت بیان می کنند که شرکت ها، زمانی با ارزش ترند و می توانند ثروت مالکان خود را تحت تاثیر قرار دهند که بتوانند بازده ای مازاد بر هزینه فرصت برای مالکان خود ایجاد کنند. (Venkateshvarlu & Tiwari,2005) فرناندز نیز معتقد است میزان ثروت ایجاد شده توسط شرکت برای سهامداران، یکی از عوامل بسیار مهم در تعیین ارزش شرکت است. وی معتقد است ارزش شرکت و ثروت ایجاد شده برای سهامداران به این موضوع بستگی دارد که شرکت چه میزان توانایی ایجاد بازده مازاد بر هزینه سرمایه را دارد. وی ارزش را تابعی از بازده می داند. (Fernandez,2001) تیشوارلو و تیواری بر این باورند که بین معیارهای عملکرد و ارزش شرکت، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و پیشنهاد می کنند که سهامداران علاوه بر معیارهای عملکرد، باید به ثروت ایجاد شده توسط شرکت نیز توجه نمایند و این دو معیار را در کنار هم مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. (Venkateshvarlu & Tiwari,2005) معیارهای عملکرد اطلاعات زیادی برای مدیران و سرمایه گذاران در رابطه با خلق ارزش در شرکت فراهم می سازد. از یک طرف، مدیران با بهره گرفتن از اطلاعات معیارهای عملکرد، اطلاعاتی را برای نحوه عملکرد دوره جاری و هم برای پیگیری خلق ارزش در دوره های آتی مورد استفاده قرار می دهد. سرمایه گذاران نیز از معیارهای عملکرد برای مقایسه عملکرد بین شرکت ها و برآورد عملکرد آتی شرکت استفاده می کنند. معیارهای عملکرد مالی از این جهت دارای اهمیت هستند که میزان دارایی ها و گردش نقدی را در سازمان های مختلف منعکس می کند. (Ming et al,2007) هر چه معیارهای عمکرد مالی شرکت مطلوب باشد، ارزش شرکت از دیدگاه سهامداران بیشتر است و می توانند ثروت آنان را بیشتر تحت تاثیر خود قرار دهد. حال این سوال مطرح است که چه میزان از ارزش شرکت تابع معیارهای عملکرد مالی شرکت است؟ درعین حالی که هیئت استانداردهای حسابداری آمریکا[۳۳] ، در بیانیه شماره یک خود سود تعهدی را به عنوان معیار مطلوب عملکرد شرکت در مقایسه با جریان نقدی می شناسد و همچنین بسیاری از تحقیقات انجام شده در بازارهای سرمایه رابطه قوی تر سود و ارزش بازار شرکت را تائید می کند، با این حال طرفداران حسابداران نقدی، اهمیت و کارایی حسابداری تعهدی را به چالش می کشند و روی آوردن به روش های مبتنی بر جریان های نقدی را برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار توصیه می کنند.(حقیقت و قربانی،۱۳۸۶) معیارهای عملکرد را می توان بر اساس نوع اطلاعات مورد استفاده در محاسبات آن ها به چهار دسته زیر تقسیم نمود: ۱- رویکرد حسابداری: در این رویکرد از اطلاعات استخراج شده بر اساس داده های تاریخی، بازده دارایی و بازده حقوق صاحبان سهام برای ارزیابی عملکرد استفاده می شود. (Ming et al,2007) ۲- رویکرد تلفیقی: در این رویکرد سعی بر آن است که با تلفیق ارقام صورت های مالی و ارزش بازار، ارزیابی مربوط تری انجام شود. معیارهای ارزیابی در این رویکرد شامل نسبت قیمت به سود هر سهم و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و نسبت Q توبین می باشد. (زراعتگری،۱۳۸۶) ۳ – رویکرد مدیریت مالی: در این رویکرد بیشتر از نظریه های های مدیریت مالی نظیر الگوی قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و مفاهیم ریسک و بازده استفاده می شود. تاکید اصلی این رویکرد بر تعیین بازده هر سهم و بازده اضافی هر سهم می باشد.(انواری رستمی،۱۳۸۳)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲- تراس رودخانه دروغزن:این تراسها بر اثر پایین رفتن سطح اساس رودخانه ها حاصل شده, این خاکها رسهای آهک زدایی شده ای میباشند که با ترکیب با خاکهای ماسه ای,خاک لیمونی را بوجود میآورند و برای کشاورزی بسیار مرغوب میباشند(کردوانی,۱۳۷۶: ۹۵). (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ب)- دشت رستم: با توجه به توپوگرافی(شکل ظاهری) زمین,آب و هوا و خصوصیات منجمله رنگ بافت, ساختمان, تمرکز آهک و نتایج آزمایشگاهی چهار نوع خاک به شرح زیر در بخش رستم تشخیص داده شده است: ۱- خاکهای قهوه ای: این خاک دارای تکاملی پروفیلی با ساختمان نسبتاً قوی و کمی آهک میباشد.خاک خیلی عمیق و تقریباً ۲۵/۰ از خاکهای کل منطقه را تشکیل میدهد در عمق ۳۰ تا ۵۰ سانتیمتری مشخصات این خاک به شرح زیر است. رنگ در حالت مرطوب قهوهای مایل به زرد تیره,بافت رسی شنی، ساختمان مکعبی گوشهدار, PH آن مساوی ۷/۷ و هدایت الکتریکی آن ۳۱/۰ میلی موس بر سانتیمتر مربع است. ۲- خاکهای آبرفتی: در نیمرخ آن تکامل قابل ملاحظهای مشاهده نشده و دارای زهکشی مناسب و بافت شنی رسی میباشد. ۳- خاکهای چمنی مرطوب: دارای زهکشی بسیار ضعیف و تحت تأثیر آبهای زیرزمینی و در قسمتهای گود منطقه تشکیل شده است. ۴- لیتوسل آهکی: این خاک از کنگلومرای آهکی است و در زمینهای پرشیب و بلند کوهستانی منطقه پشتکوه رستم وجود دارد(حبیبی فهلیانی, ۱۳۷۱: ۴۵). ج)- دشت فهلیان و جنجان:خاکهای این منطقه از نظر شکل ظاهری بوسیله رنگ و میزان سنگریزه های ریز و درشت در سطح عمیق قابل تفکیک است,در جنوب این منطقه رنگ خاکها قهوه ای مایل به قرمز و در مرکز دشت قهوهای روشندر اراضی کنار رودخانه رنگ خاکستری مشاهده میشود, سنگ ریزه های درشت و ریز که در دامنه کوه بر اثر تبخیر فیزیکی تشکیل شده بیشتر مشهود است در صورتی که خاکهای رسوبی رودخانه ای سنگریزه ای ریز و درشت در عمق خاکها وجود دارد به طور کلی با در نظر گرفتن مشخصات ظاهری زمین(فیزیوگرافی) و تکامل پروفیلی خاک و مشخصات طبقات از قبیل رنگ و بافت, ساختمان و همچنین با توجه به نتایج آزمایشگاهی خاکهای این منطقه به دو گروه تقسیم میشود: ۱- تکامل پروفیلی و تمرکز در این خاکها کم و یا اصلاً مشاهده نمیشود این خاکها بیشتر در جنوب این منطقه و مقداری در شرق(اراضی کنار رودخانه) واقع شده است. ۲- خاکهای قرمز: که دارای تکامل پروفیلی و تجمع آهک در طبقه میباشد و این خاک در قسمت اعظم,این دو منطقه بین رودخانه فهلیان و جنجان و حد فاصل دامنه و دشت واقع شده است.به طور کلی خاکهای این منطقه در سه واحد فیزیوگرافی به شرح زیر تقسیم شده است. ۱- رسوبات آبرفتی و واریزه های باد زنی شکل. ۲- دشت رسوبی دامنه ای شکل. ۳- رسوبات آبرفتی رودخانه ای. د)- ماهور میلاتی و جاوید: در منطقه ماهور به علت نبود تخریب شیمیایی خاکها تکامل چندانی نیافته اند به علت وجود رسوبات تبخیری (گچ,آهک و نمک) تپه ماهورها از پوشش گیاهی کمی برخوردارند. در منطقه جاوید ماهوری به علت شیب زیاد و کوهستانی بودن منطقه خاک زیادی تشکیل نشده, فقط در محدوده درهها آبرفتهای رودخانه ای بوجودآمده و خاکها از نوع لیتوسل آهکی میباشد( انصاری ,۱۳۷۶: ۶۵). ۳- ۱- ۷- پوشش گیاهی شهرستان ممسنی به علت تنوع آب وهوا, و جنس خاک و پراکندگی ناهمواریها، پوشش گیاهی در شهرستان ممسنی متنوع است. و به طور کلی, میتوان پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه را به جنگل, چمنزار و مناطق استپی تقسیم نمود. جنگل:جوامع جنگلهای طبیعی شهرستان ممسنی شامل جنگلهای نسبتاً انبوه طبیعی و جوامع نیمه جنگلی و نیمه خشک است.جنگل نسبتاً انبوه شهرستان دارای مساحتی حدود ۱۲ هکتار است و عمدتاً در مناطق شمال شرقی شهرستان در بخشهای جاوید و رستم واقع شده است.در مناطق جنوب و جنوب غرب شهرستان در بخش ماهور میلاتی نیز نمونههایی از جنگل به طور پراکنده وجود دارد.این پوشش گیاهی تنک بوده و در فواصل آن درختچههای خاردار فراوان مشاهده میشود. از دیگر جوامع نیمه جنگلی شهرستان که در کوهپایههای شهرستان پایینتر از مدار بلوط دیده میشود,جامعه بادام کنارو بنه است(حبیبی فهلیانی,۱۳۷۱: ۷۲). پوشش گیاهی استپی: این نوع پوشش گیاهی بیشتر در شرق و جنوب ممسنی دیده میشود. از گیاهان و یا از شیره و صمغ آنها استفاده های زیادی میشود,این گیاهان به طور کلی به چند دسته تقسیم میشوند( جغرافیای استان فارس,۱۳۸۲: ۵۲). ۱- گیاهان صمغی:از قبیل کتیرا و آنقوزه که از شیره آنها استفاده صمغی میشود. ۲- گیاهان دارویی: از شیره یا خود آنها استفاده خوراکی و پزشکی میشود,مانند عناب، گل گاوزبان وپرسیاوشان. ۳- گیاهان رنگی: از این گیاهان رنگ تهیه می کنند,مانند نیل و حنا. ۴- گیاهان معطر:مانند گل سرخ که برای تهیه گلاب مصرف میشود. چمنزار: ممسنی به علت تنوع آب وهوا دارای مراتع ییلاقی و قشلاقی می باشد.مراتع ییلاقی(سردسیر) سبز در قسمت شمال و شمال شرق و مراتع قشلاقی (گرمسیر) سبز در مناطق بکش و ماهور قرار دارد(حبیبی فهلیانی,۱۳۷۱: ۷۳). وسعت جنگلهای ممسنی در حدود ۲۰۰ هزار هکتار است که جزء جنگلهای غیر تجاری به حساب میآید که از مهمترین گونه های آن میتوان به بلوط,بنه، بادم کوهی,ارزن, ارس, انجیر,گز,گیلاسوحشی,کلخنگ,گلابیوحشی, زبان گنجشک, چنار و زالزالک اشاره کرد. میانگین درجه حرارت در مناطق مختلف شهرستان بین ۷ تا ۱۵درجه سانتیگراد و متوسط بارش سالیانه بین ۴۰۰ الی ۷۰۰ میلیمتر میباشد با توجه به اینکه به ازای هر ۱۰۰۰ متر افزایش ارتفاع ۶ درجه کاهش دما داریم, نوع پوشش گیاهی منطقه با افزایش یا کاهش ارتفاع تغییر میکند. به عنوان مثال گلابی وحشی و داغداغان و ارزن از ارتفاع ۱۸۰۰ متر شروع و تا ۲۴۰۰ متر رشد می کند و درختان گز و بنگرو و کنار از ارتفاع ۲۰۰ متر شروع و تا ارتفاع ۱۸۰۰ الی ۹۰۰ متر قابل رشد است. درخت بادام کوهی- بنه و بلوط که بیشترین گونههای جنگلی شهرستان ممسنی را تشکیل میدهند، از ارتفاع ۶۰۰ متر شروع و تا ۲۲۰۰ متر ادامه دارد,البته گونه بادام کوهی به علت حساسیت به دمای خیلی پایین تا ارتفاع حدود ۱۴۰۰ متر قابل رشد است(شهشانی ,۱۳۶۶: ۴۴). جنگلهای بلوط:منطقه تحت بررسی به مطالعه حوزه های جنگلی استان فارس در شمال غربی شیراز, شمال کازرون و جنوب یاسوج واقع شده است و شهرستان ممسنی در داخل این محدوده قرار دارد. جنگلهای بلوط از منطقه سردشت واقع در جنوب غربی دریاچه ارومیه شروع و در امتداد رشته جبال زاگرس تا فارس ادامه دارد. پوشش گیاهی غالب منطقه ممسنی را درختان بلوط تشکیل میدهد که از ارتفاع ۷۰۰ متر شروع و تا ارتفاع ۲۲۰۰ متر ادامه دارد( گزارش پوشش گیاهی ممسنی, ۱۳۸۰: ۵۲). زیر حوزه شیرین:این زیر حوزه یکی از زیباترین و باشکوه ترین جنگلهای ممسنی را در برداشته که امروزه جا دارد, توجه خاص به این زیر حوزه, برای حفظ جنگلهای آن به عنوان ذخایری از مهمترین جنگلهای منطقه که از مورفولوژی خاصی برخوردار است و میتواند به صورت مراکز توریستی درآید بشود( گزارش پوشش گیاهی ممسنی,۱۳۸۰: ۵۳). ۳- ۲- اکولوژی انسانی منطقه ۳- ۲- ۱- وجه تسمیه کلمه ممسنی از ادغام و فامیل محمد حسنی موسس قبیله گرفته شده است. میرزا حسین فسایی در کتاب فارسنامه ناصری در این باره گفته که « در اواخر حکومت صفویه که الوار ممسنی بر نواحی شولستان استیلا یافتند نام شولستان را منسوخ کرده و آنرا بلوک ممسنی نام نهادند(فسایی،۱۳۶۵: ۲۰۳ ). بعضی ها معتقدند که این قبیله اهل دشتسان بوده که بعد از مهاجرت به این منطقه و سکونت در آنجا اسم ممسنی را برای آن انتخاب کرده اند. منطقه ممسنی که به نام شولستان مشهور بوده است، دارای قدمت تاریخی طولانی است که این قدمت به زمان حکومت سلجوقیان بر می گردد. این منطقه در این زمان دارای تمدن شهری بوده و مرکز آن شهر نوبندگان بوده است که بعد از خرابی این شهر مرکزیت شهر به وسیله یکی از امرای سلجوقی، به فهلیان انتقال یافت. با توجه به آثار به دست آمده قدمت تاریخی منطقه ممسنی به زمان اشکانیان می رسد (مسلمی،۱۳۶۹: ۵۷ ) ۳- ۲- ۲- تحولات جمعیتی در شهرستان ممسنی نخستین سرشماری در ایران در سال ۱۳۱۸ خورشیدی انجام گرفت، که در آن از جمعیت ممسنی، که در آن موقع جز شهرستان کازرون به حساب می آمد، اطلاعی در دست نیست. تنها اطلاعی که از سرشماری ۱۳۱۸ خورشیدی در دست می باشدآن است که در ممسنی تعداد ۱۰ دبستان، ۱۵ مکتب خانه و یک کارخانه پمبه پاک کنی وجود داشته است(اداره کل آمار و ثبت احوال،۱۳۲۹: ۳۱۸). جدول ۳- ۹- تحولات جمعیتی در شهرستان ممسنی
درصد به کل جمعیت |
غیر ساکن |
درصد به کل جمعیت |
جمعیت روستایی |
درصد به کل جمعیت |
جمعیت شهری |
جمعیت کل شهرستان |
سال سرشماری |
- |
- |
۵/۹۴ |
۹۴۲۶۴ |
۵/۵ |
۵۴۵۱ |
۹۹۷۱۵ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|