کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو

 



د: تشویق زنان غرض درخواست به بست‌های بالاتر.
ه: حمایت و گسترش توازن میان کار و مسؤولیت‌های خانوادگی مأمورین.
و: سپردن کار با درنظر داشت حمایت، گسترش رهنمایی و انتقال ظرفیت و تجربه.
ز: پیگیری، بررسی و حمایت از تطبیق پالیسی جندر توسط رهبری ادارات در سطوح مختلف خدمات ملکی.

          • در صورتیکه ضرورت اشتراک دو زن در یک کورس آموزشی داخلی یا خارجی بتواند زمینه را برای آنها مساعد سازد یک تبعیض مثبت خواهد تا دو زن واجد شرایط از سهمیه مستفید شوند.

        ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

      ( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

    • فراهم آوری شرایط حفظ و نگهداشت اطفال در کودکستان‌های منظم محل کار مطابق احکام قانون کار.[۱۴۹]

آنچه در این عامل مورد بحث است نوع رفتار سطح رهبری با افراد زیر دست است، طوری که کارکنان زیر دست توقع رفتار درست در خور شخصیت شان را از اداره خواهانند چه بسا آنکه زیر دستان از قشر محروم جامعه بوده باشند که تازه طبق پالیسی‌های طرح شده، پا به اداره‌ها می‌گذارند.
۲-۴-۱-۳ احساس رضایت در فرد
کارکنان در برابر عملکردشان دو نوع پاداش درونی و پاداش بیرونی دریافت می‌دارند [که میزان و نوع مثبت یا منفی احساس رضایت در فرد را به وجود می‌آورد]. پاداش‌های درونی را خود فرد به دست می‌آورد و مرکب از نتایج نامشهود مانند حس کسب موفقیت و انجام کار بوده. و اما پاداش‌های بیرونی، نتایج ملموس مانند حقوق و شناسایی به وسیله عموم مردم است. احساس رضایت خاطر نیز به نوبۀ خود با انتظارات کارکنان از عادلانه بودن پاداش‌های دریافتی معین می‌شود. کارکنان زمانی که احساس دریافت پاداش عادلانه دارند راضی‌تر هستند.‌[۱۵۰]
بررسی وضعیت زنان شاغل در ادارات دولتی افغانستان که در سال ۱۳۸۸ توسط کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان منتشر شده است، نشان می‏دهد که زنان شاغل از همان لحظه آغازین ورود به بازار کار با مشکلات فراوانی مواجه می‏شوند [که احساس رضایت در فرد را در همان لحظات اول ورود به سازمان از دست می‌دهند]. ۵۵ % زنان شاغل باورمندند که بدون واسطه نمی‏توانستند به کار مورد علاقه‏شان مقرر شوند، ۶۷ % زنان شاغل در تحقیقات انجام شده، به دلیل عدم قدر دانی از فعالیت‏های مؤثرشان از جانب رئیس اداره یا مقام‏های عالی‏تر، عدم اجرای ترفیعات به موقع و موجودیت تبعیض بین زن و مرد در ادارات، تا کنون از نظر شغلی ارتقا نیافته‏اند.۱۶ % زنان شاغل به دلیل کار زیاد در اداره و عدم موافقه رئیس دفتر نمی‏توانند از رخصتی‏های قانونی خود استفاده کنند و ۱.۷ % زنان شاغل در محل کار خود مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته‏اند.[۱۵۱] می‌توان گفت با ذکر عواملی چند در فوق میزان احساس رضایت در کارکن (زن) از اشتغالش به چه میزان خواهد بود.
۲-۴-۱-۴ اخلاق در اداره
 اخلاق از جمله علوم اجتماعی است و از چگونه بودن و چگونه زیستن انسان سخن می‌گوید و بر تعدیل غرایز و تصحیح رفتار آدمی می‌پردازد. به عبارت ساده و مختصر اخلاق شامل شناخت صحیح از ناصحیح و آنگاه انجام صحیح و درست و ترک ناصحیح و نادرست است. بنابراین اذعان کرده می‌توانیم که اخلاق اداری عبارت از چگونه کار کردن در اداره است.[۱۵۲] همچنین صاحب نظران معنی‌های مختلفی برای اخلاق ارائه داده‌اند و یکی آن که بیشتر با این تحقیق مرتبط است عبارت از: «اخلاق همان سنت‌های جاری و متداول در جامعه است در این حالت می‌توان به اخلاق مکاتب و جوامع مانند اخلاق اسلامی، اخلاق مسیحی، اخلاق ژاپنی، اخلاق بودائی، اخلاق ایرانی و… اشاره نمود[۱۵۳]
دفت نیز در بررسی خود در خصوص نیروهای مؤثر بر اخلاق مدیریت «مدل عوامل تأثیر گذار بر اخلاق مدیریت» را ارائه کرده است. که آن عوامل عبارت‌اند از: ۱- اخلاق شخصی (باورها و ارزش‌ها) ۲- فرهنگ سازمانی (مراسم و جشن‌ها، داستان‌ها و قهرمان‌ها، الگوها، زبان و شعائر، نمادها، مؤسسان و پیشینه‌ تاریخی آن) ۳- ذی‌نفعان خارجی (مقررات دولتی، مشتریان، گروه‌های اجتماعی ذی‌نفعان و نیروهای بازارهای جهانی) ۴- سیستم‌های سازمانی (ساختار، سیاست‌ها و خط مشی‌ها، مقررات، قوانین اخلاقی، نظام انگیزش، انتخاب و آموزش).[۱۵۴]
و از آنجایی که بحث در مورد اشتغال زنان در افغانستان است و در افغانستان نیز دین اسلام حاکم است، توجه به آیات و روایاتی در این مورد نیز باید داشت؛ طوری که در قران سفارش‌هایی درباره اخلاق زن آمده است. نخست رعایت حجاب به زن‌ها در چند آیه مطرح شده است از جمله سوره نور آیه مبارکه ۳۱ «وَ قُل لِلمُؤمِناتِ یَغضُضنَ مِن أَبصارِ هنَّ وَ یَحفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبدِینَ زِینَتَهُنَّ أِلاّ ما ظَهَرَ مِنها ……..»
ترجمه: و به زنان با ایمان بگو، چشم‌های خود را فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را به جز آن مقدار که نمایان است، آشکار نسازند…..
دومین توصیه قران به خانم‌ها این است که با مرد اجنبی کمتر اختلاط داشته باشند، گاهی ممکن است وضع خاصی پیش آید و مصالح اجتماعی و سیاسی، اقتصادی شرکت زنان در اجتماع را داشته باشند [مانند وضعیت کشور افغانستان که حضور زن را در ادارات خدمات ملکی نظر به دلایلی پذیراست] که در این صورت نیز تا حد ممکن، باید اجتماع زنان از مردها جدا باشد.[۱۵۵] برخی فقها بر این نظراند که؛‌ طبق روایات و مقررات اسلامی، زن باید حتی الامکان خود را بپوشاند و از نظرگاه مردان خود را دور نگاه دارد و با آنان اختلاط و معاشرت نداشته باشند و چون قضاوت شغلی است که لازمه‌اش حشر و نشر و اختلاط با مردان و بحث با آنهاست، از این رو باید آن را بر زنان ممنوع کرد.[۱۵۶] آقای منتظری در کتاب ولایه الفقیه خود تحت عنوان «زن و پوشیدگی» می‌گوید:
«از تتبع در آیات و روایات بر می‌آید که زن به خاطر ظرافت و خواستنی بودن و احتمال وقوع در فتنه شرعاً از او خواسته می‌شود که خود را در حجاب قرار داده و مستور دارد و حتی الامکان از خانه خارج نشود و با مردان بیگانه معاشر و هم سخن نباشد مگر به اقتضای ضرورت و مصلحت و در این باب به گفته حضرت علی (ع) استناد می‌کند که به فرزندش امام حسین (ع) فرمود اگر بتوانی به گونه‌ای عمل کنی که همسرانت جز خودت کسی را نشناسد،‌ این کار را انجام بده، و آنگاه می‌گوید چون والی و قاضی ناگزیر باید در مجالس و محافل مردان حاضر شوند و با آنها هم سخن شده و گاه در مقام محاجه برآیند، پس شایسته نیست که زن این مناصب را عهده‌دار گردد»[۱۵۷]
سومین سفارش به خانم‌ها رعایت حیا است، حیا به این معنی است که انسان به سبب ترس از آلوده شدن به گناه، خود را از مظان آلودگی به گناه دور بدارد، بنابراین، هرگونه کم رویی یا ضعف نفس را نمی‌توان حیا نامید. چنانکه قران کریم می‌فرماید:
فَجاءَتهُ أِحداهُما تَمشِی عَلَی استِحیاءٍ[۱۵۸]
ترجمه: یکی از آن دو [دختر] به سراغ او [= حضرت موسی ع] آمد؛ در حالی که با نهایت حیا گام بر می‌داشت. از این آیه استفاده می‌شود که حیا برای زنان، ارزش ویژه خاص دارد.
بنابراین اگر در محیط کاری به دلایل گوناگون ناگزیر از اختلاط بودیم باید شئونات اخلاقی به طور کامل رعایت شود. چرا که از اسباب مؤثر در موفقیت یک تشکیلات، آن است که مدیر و مسؤول آن، انسان با شرم و حیایی باشد که شئون جامعه، افراد و همچنان شئونات خود را حفظ نماید و از دریدگی و درندگی خودداری نموده، احترام متقابل افراد را نگهدارد و با اشخاص مختلف خصوصاً همکارانِ زن در حد خودشان برخورد نماید که این گونه رفتار، تأثیر بسزایی در رضایت و جذب افراد جامعه و از طرف دیگر، مقبولیت و محبوبیت حاکم آن جامعه دارد.[۱۵۹]
سفارش چهارم قران به خانم‌ها آن است که هنگام سخن گفتن با مردان، وقار و متانت را رعایت کنند و کیفیت سخن گفتن‌شان به گونه‌ای نباشد که هوس آنان را برانگیزد.[۱۶۰]
۲-۴-۱-۵ اعتماد به نفس
گیدنز[۱۶۱] سرمنشأ انواع اعتماد را اعتماد بنیادی می‌داند که حاصل نوعی اجتماعی شدن ناخودآگاه است؛ که از تجربیات نخستین مراحل کودکی سرچشمه می‌گیرد. اعتماد بنیادی، نگرشی است که فرد نسبت به خود و دنیای پیرامون دارد و موجب تقویت این احساس می‌شود که افراد و امور دنیا،‌ قابل اعتماد و دارای ثبات و استمرار هستند. این نوع اعتماد محصول فرایندهای دوره نوزادی است.[۱۶۲]
حال اعتماد به نفس را عبارت از احساس اطمینان نسبت به خود. یا به عباره دیگر؛ اعتماد به نفس یک فرد، به نحوی احساس او درباره «من» خویش بستگی دارد، یعنی اگر کسی نظر مساعدی نسبت به خودش نداشته باشد و برای خودش احترام قائل نشود، می‌توان گفت آن شخص دارای «من» ضعیف است. پس اگر کسی به خودش احترام قائل باشد از «من» قوی و ایده‌ال برخوردار است.[۱۶۳]
در یک تقسیم بندی اعتماد به نفس را به دو نوع «اعتماد به نفس فردی» و «اعتماد به نفس اجتماعی» دسته بندی کرده‌اند؛ در اعتماد به نفس فردی، هر کس که از حداقل هوش طبیعی برخوردار باشد با بررسی محیط اطراف و شناخت درست خود و نزدیک کردن تصویرهای ذهنی‌اش به واقعیت، می‌تواند اعتماد به نفس خود را به سطح متعادل و قابل قبولی برساند و این خود باوری یا اعتماد به نفس، می‌تواند از عوامل درونی متأثر گردد و یا از عوامل بیرونی. ولی بهتر است این خود باوری از عوامل درونی تأثیر یافته نه از عوامل بیرونی. چون اگر این خود باوری از بیرون به دست آید «خود» موجود در وجودمان دیگر خود واقعی‌مان نیست و چنین کسانی که خودباوری‌شان از عوامل بیرونی است مانند خمیری هستند که هر کس می‌تواند آنها را آن طور که می‌خواهد شکل دهد.[۱۶۴]
در اعتماد به نفس اجتماعی نیز بسیاری از فیلسوفان اجتماعی معتقداند که اعتماد تنش‌ها را کاهش می‌دهد. اعتماد فضایی است که زندگی انسان در ان جریان می‌یابد. وقتی اعتماد صدمه می‌بیند، جامعه به عنوان یک کل صدمه می‌پذیرد و وقتی از میان می‌رود، جامعه تزلزل پیدا می‌کند و فرو می‌ریزند. اعتماد مقدمه و شالوده زندگی اجتماعی است که بدون آن زندگی فردی و اجتماعی مشحون از نگرانی‌ها و اضطراب‌ها خواهد شد.[۱۶۵]
تحقیقات انجام شده در این مورد نشان دهنده آن است که؛ امروزه مشارکت روز افزون زنان در بیرون از منزل موجب تقویت اعتماد به نفس [فردی و اجتماعی] و استقلال و افزایش قدرت تصمیم گیری و برخورد مناسب آنان با رویدادها و حوادث زندگی شده و اثرات مطلوبی بر روابط خانوادگی بر جای گذارده است.[۱۶۶] همچنین اشتغال برای زنان موجب افزایش عزت نفس و خود باوری [اعتماد به نفس] آنان از توانایی‌های بالقوه شان می‌شود و می‌تواند آنها را از پرداختن صرف به کارهای یکنواخت خانگی برهاند.[۱۶۷]
۲-۴-۱-۶ نوع شغل
حضور زنان در برخی مشاغل که بیشتر زنانه نامیده می‌شوند، از جمله معلمی، خدمت کاری در ادارات و پرستاری [که اغلب نیمه وقت نیز می‌باشند]، در ادامه نقش‌های سنتی بدون مزد زن در خانه، قرار دارد. با وجود اهمیت این مشاغل، آنان را در ادامه مشاغلی که در فرهنگ سنتی و خانواده انجام می‌داده‌اند قرار می‌دهد، از این رو این نوع مشاغل به عقیده برخی، زنان را از صحنه فعالیت اقتصادی دور نگه می‌دارد.[۱۶۸] نتیجه تحقیقاتی که در وزارت کار ایالات متحده[۱۶۹] انجام شده، نشان دهنده آن است که؛ علی رغم رشد فزاینده حضور زنان در بازار کار، تنوع کاری آنها کمتر از مردان است، معمولاً طبقه‌های شغلی خاصی هستند که میزان شاغلین زن در آنها به مراتب بیشتر از مردان است و بالعکس ۳/۹۸ درصد از مربیان کودکستان‌ و مدارس ۳/۹۶ درصد از منشی‌ها و ۲/۹۰ درصد از پرستاران ایالات متحده خانم هستند. نکته جالب توجه آن است که حتی زنانی که تحصیلات عالیه در زمینه‌های تخصصی دارند نیز کمتر در مشاغل فنی و تخصصی حضور پیدا می‌کنند.[۱۷۰]
۲-۴-۱-۷ عضویت در گروه
چیزی که در این بحث باید مورد توجه قرار داد مسأله «فاصله اجتماعی» است. فاصله اجتماعی برای آن به کار می‌رود که میزان احساس نزدیکی یا پذیرشی را که اعضای یک گروه در قبال گروه دیگر دارند، مورد سنجش قرار دهیم. اغلب فاصله اجتماعی برای سنجش درجه صمیمیت ممکن در روابط اجتماعی گروه‌های مختلف نژادی و قومی و رابطه بین اعضای آنها به کار می‌رود.[۱۷۱]
۲-۴-۲ عوامل برون سازمانی
علاوه بر عوامل درون سازمانی تأثیر گذار بر اشتراک زنان در خدمات ملکی که در فوق مورد بررسی قرار گرفت، عوامل دیگری که در بیرون سازمان از جمله؛ جامعه و خانواده وجود دارند که بالای اشتراک آنها در خدمات ملکی تأثیر گذار است و آنها را در باورهای زنان نسبت به کار در ادارت خدمات ملکی، حمایت خانواده‌ها از اشتغال زنان، باور مردان نسبت به زنان، تأثیر فرهنگ سنتی و پدیده خشونت علیه زنان خلاصه می‌کنیم، البته ممکن موارد دیگر برون سازمانی نیز وجود داشته باشد که در این اشتراک تأثیر گذار باشد اما به موارد ذکر شده در این تحقیق بسنده می‌کنیم.
۲-۴-۲-۱ باور زنان نسبت به اشتغال در بیرون از منزل
زنان شاغل برخلاف باور مردان [که کار درون منزل از اهمیت خاصی برخوردار است] اکثراً به این باور هستند که کار درون منزل از اهمیت خاص برخوردار نیست. و انجام وظایف تکراری خانه برای تمام زنان لذت بخش و راضی کننده نیست.[۱۷۲]
از سوی دیگر نیز نتیجه برخی از تحقیقات نشان می‌دهد که؛‌ یکی از مهمترین موانع اشتغال زنان، چگونگی نگرش و [باور] مردان و زنان در سطوح کلی جامعه و گسترش آن به خود زنان نسبت به اشتغال آنان در بیرون از خانه است. این نگرش هم مثبت است و هم منفی، از جمله در طبقات پایین جامعه که خانواده نیاز شدیدی به درامد زن دارد، کار زن طبیعی می کند.[۱۷۳] علاوه بر آن باورهایی که زنان شاغل نیز نسبت به اشتغال خویش دارند، می‌تواند تأثیر گذار بر حضور دوام دارشان در ادارات را فراهم آورد و همچنین بالعکس، طور مثال؛ طبق نتایج مطالعات انجام شده توسط «رونسر» در سال ۱۹۹۰ نشان می‌دهد «سقف شیشه‌ای» به زنان یک باوری را داده است که آنها را از رفتن به سوی مناصب مدیریتی و رهبری باز می‌دارد همچنین «گینزو و روبینز» در سال ۲۰۰۱ سقف شیشه‌ای را باورها و تعصب‌هایی می‌دانند که مانع ورود زنان به یک سطح خاص در سلسله مراتب سازمانی می‌شود.[۱۷۴]
۲-۴-۲-۲ حمایت خانواده‌ها از اشتغال زنان
تحقیقات انجام شده نشان دهنده آن است که؛ جهت اشتغال زنان در خارج از منزل، قبل از قبل باید دو مورد را مورد توجه قرار داد اول اینکه؛ آیا اشتغال زنان در خارج از منزل باعث استحکام خانواده می‌شود یا باعث تزلزل آن؟! خانواده واقعیتی است که اگر مستحکم باشد جامعه محکم است. قوام خانواده هم به نفع زن است و هم به فایده مرد و اگر این کانون متزلزل شد نیز به ضرر هر دو خواهد بود. و دوم اینکه در طرح حضور زن در اجتماع و کار کردن او، آفرینش ویژه زن در آن مراعات شده است یا خیر؟! در طرح برنامه‌های کاری زنان در اجتماع یا بیرون از منزل باید دید چه کاری از زن بر می‌آید که هم بتواند آن وظایفی را که در طبیعتش هست و خداوند متعال در آفرینش او گذاشته به خوبی انجام دهد و هم بتواند در اجتماع منشأ اثر باشد و خوب کار بکند.[۱۷۵] زیرا کارهای ناهمگون با خصوصیات ویژه زن، در خارج از منزل باعث خستگی بیش از حد زنان شده و در نهایت آسیب‌هایی را به اطرافیان خود ناخواسته وارد خواهند کرد که میزان حمایت خانواده را در اشتغال زنان مشخص خواهد کرد، طور مثال؛ مطالعه آسیب‌های وارده ناشی از اشتغال زنان در بیرون از منزل حاکی از آن است که در قدم نخست این آسیب‌ها متوجه خود زنان شاغل خواهد بود، زیرا با بررسی مطالب فوق مشخص می‌گردد که زنان شاغل از لحاظ جسمی و روحی بیشتر از مردان شاغل خسته خواهند شد و آن هم به دلیل مسؤولیت‌های بیشتر زنان، نسبت به مردان است زیرا زنان علاوه بر مسؤولیت‌های وظیفوی به مسؤولیت‌های منزل که در فوق نیز ذکر شده است باید توجه داشته باشند، وگرنه با اولین کم رسی در این مسؤولیت‌ها می‌دانند که از طرف مرد موضوع ترک شغلش مطرح خواهد شد.[۱۷۶]
دومین آسیب ناشی از اشتغال زنان بر همسران وارد خواهد شد،‌ البته تأثیر وارده ناشی از اشتغال زنان بر همسران از جهتی هم مثبت بوده می‌تواند و از جهتی نیز منفی. از آن جهت که اشتغال زنان باعث کمک در موارد اقتصادی خانواده می‌شود و بار سنگین مسؤولیت‌های مردها را نسبتاً سبک‌تر می‌کند، مردها تا حدی راضی به نظر می‌رسند و اما تأثیر منفی این اشتغال بر مردها از آن جهت است که نمی‌توانند موضوع اشتغال زنان خود را به راحتی بپذیرند و به اصطلاح با آن کنار بیایند، و این درحالیست که کنار نیامدن شوهر با اشتغال همسرش عدم همکاری وی در امور منزل را با همسرش در پی خواهد داشت که فضا را بیشتر برای زن تنگ و در مواردی مرد بیشتر بهانه گیر خواهد بود.[۱۷۷]
سومین آسیب را که ممکن ناشی از اشتغال زنان متحمل شوند فرزندان خانواده است؛ از آنجا که تربیت فرزندان خانواده بیشترینه مربوط زن می‌باشد و زن نیز شاغل، در قدم نخست فرزندان حضور کمرنگ مادر و پدر را در زندگی به صورت طولانی در روز تجربه می‌کنند و از طرفی زنان شاغل که با رفتارهای متفاوت و برخاً تبعیض آمیز در بیرون از منزل یا محل کار رو برو شده‌اند رفتارهای ناخوشایند با فرزندانشان خواهند داشت و معمولاً کنترول بیشتری بالای آنها داشته و کمتر با آنها تعامل دارند.[۱۷۸] میزان آسیب‌های وارده به این سه گروه می‌تواند میزان حمایت خانواده را نسبت به اشتغال زنان در بیرون از منزل تعیین کند. به عقیده دکتر جانیس شاو کروز عضو ارشد پژوهشگران مؤسسه Beverly Lahaye که مربوط به زنان آمریکاست «مادران شاغل بعد از چندی در می‌یابند که زندگی که در آن همه چیز است، پس از مدتی رضایت بخش یا ارضا کننده نیست. آنان همچنان می‌فهمند، هنگامی که پای بچه آنان به میان می‌آید، هیچ کس نمی‌تواند جای مادر را بگیرد».[۱۷۹]
از سویی نیز با درنظر داشت همه این موارد باروهای افراطی، میانه رو و تفریط گونه مردان نسبت به زنان، میزان حمایت خانواده‌ها را از زنان خانواده مشخص می‌سازد، طوری که دسته افراطی به این باوراند که کارهای غیر از خانه داری برای زنان ضد ارزش تلقی می‌شوند و زن را موجودی می‌دانند که صرفاً برای کارهای خانه داری آفریده شده است.[۱۸۰] دیدگاه تفریطی را می‌توان باور غرب نسبت به زنان دانست که زن را به دیده ابزار درامد و تبلیغ و… بیشتر می‌نگرند. و بلاخره باور میانه رو نسبت به زنان را در اسلام می‌شود مشاهده کرد، زیرا آنچه در اسلام بیان می‌شود این است که زن مانند مرد انسان است، و هر انسان چی مرد و چی زن در ماده و عنصر پیدایش او دو نفر نر و ماده شرکت و دخالت داشته‌اند و هیچ یک از این دو بر دیگری برتری نداشته مگر به تقوا.[۱۸۱]
۲-۴-۲-۳ باور غالب مردان نسبت به زنان و اشتغال آنها
در مطالعات کلی نشان دهنده نظرات مختلف در باره باور مردان نسبت به زنان مشاهده می‌شود، در قبایل و اقوام قبل از اسلام طوری بود که معتقد بودند وجود زنان، تابع وجود مردان است. زنان به خاطر مردان خلق شده‌اند. هستی و وجود زنان و زندگیشان تابع هستی و زندگی مردان است. آنان هیچ استقلالی در زندگی و هیچ حقی ندارند و زن، مادامی که شوهر نکرده، تحت سرپرستی و ولایت پدر است و پس از ازدواج، تحت ولایت شوهر قرار می‌گیرد آن هم ولایت بدون قید و شرط و بدون حد و مرز. بر زن لازم بود که از مرد (پدر باشد یا شوهر) در آنچه امر و دستور می‌دادند، کورکورانه اطاعت کند؛ بخواهد یا نخواهد. باز به عهده زن بود که امور خانه و فرزندان و تمامی مایحتاج زندگی مرد را در خانه فراهم نماید. به عهده او بود که حتی سخت‌ترین کارها را تحمل کند. بارهای سنگین را به دوش بکشد. گل کاری (بنایی) و امثال آن را انجام دهد و در قسمت حرفه و صنعت، پست‌ترین حرفه را بپذیرد. خلاصه اینکه برخی «زن» را موجودی می‌دانند که صرفاً برای کارهای خانه‌داری آفریده شده است.[۱۸۲] این‌ها کلیاتی بود که زن در جامعه عقب مانده داشت. در ادامه آن نیز ملت‌های پیشرفته قبل از اسلام که در حقیقت ملت‌هایی‌اند که با رسوم ملی و به یادگار مانده از طریق عادات، زندگی می‌کردند؛ مانند مردم چین، هند، مصر،‌ ایران و [افغانستان]. این ملت‌ها نظر مشترک‌شان این بود که، زن هیچ گونه استقلال و آزادی ندارد؛ نه در تصمیم‌گیری و نه در رفتار، بلکه در همه شئون زندگی باید تحت سرپرستی و ولایت مرد باشد. هیچ کاری را از پیش خود نمی‌تواند انجام دهد، و در هیچ کاری از کارهای اجتماعی حق مداخله ندارد؛ نه در حکومت، نه در قضاوت و نه در هیچ امر دیگری. [بر علاوه] تمامی وظایفی که به عهده مرد بود به عهده او نیز بوده است؛ مانند داد و ستد به اضافه اداره امور خانه و فرزندان که به عهده زنان بوده و نیز موظف است که از مرد در آنچه می‌گوید و می‌خواهد، اطاعت کند. البته زن در این گونه اقوام، زندگی مرفه‌تری نسبت به اقوام غیر متمدن داشته است.[۱۸۳] از جمله زن در نظر رومیان در جامعه (مدنی یا جامعه) وجودی طفیلی داشته و زندگیش تابع زندگی مرد بود. در یونان نیز زن را صرف به دیده بقای نسل می‌دیدند و زن [را موجودی می‌دانستند] مضر و مانند میکروبی که طبیعت جامعه را تباه می‌کند و به سلامتی آن آسیب می‌رساند.‌[۱۸۴] اما برخی نیز به زنان آزادی بیش از حد داده و آنطور که دیده می‌شود این امر سبب دردسرشان شده است، مانند جوامع غربی؛ طوری که در غرب حد آزادی فقط منافع مادی است، لذا محدود کننده آزادی را قانون می‌دانند و آن‌ هم قانونی که مبنای تدوین آن نظر عده‌ای از انسان‌ها است که جهت تأمین منافع خود به آن اقدام نموده‌اند.[۱۸۵] و اما دیدگاهی که نسبت به زنان در اسلام دیده می‌شود طوری است که؛‌ زن مانند مرد انسان است، هر انسانی چه مرد و چه زن،‌ فردی است که در ماده و عنصر پیدایش او دو نفر نر و ماده شرکت و دخالت داشته‌اند و هیچ یک از این دو بر دیگری برتری ندارد،‌ مگر به تقوا؛[۱۸۶] همچنان که خداوند در کتاب آسمانی خود می‌فرماید: (یَأَیُهَا الناسُ اِناخَلَقناکُم مِنْ ذَکَرٍ وَ اُنثَی وَ جَعَلنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَآِلَ لِتَعَارَفُوا اِنَّ أکرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أتْقََـکُم).[۱۸۷] ترجمه: ای مردم ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی حاصل کنید. در حقیقت ارجمند ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست. بی تردید، خداوند دانای آگاه است.
پس زن و مرد در آنچه که اسلام و قران آن را حق می‌داند، برابرند، چیزی که هست خداوند در آفرینش زن، دو خصلت قرار داده که با آن دو خصلت، حتی زن از مرد امتیاز پیدا می‌کند: یکی اینکه زن به منزله کشتزاری (نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُواْ حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّکُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ.)[۱۸۸] برای پیدایش نوع بشر قرار داده شده است. تا نوع بشر در این صدف، تکون یافته و نمو کند و به همین جهت، او احکام مخصوصی دارد و به همین خاطر نیز از مرد ممتاز می‌شود. دوم اینکه خداوند، خلقت زن را لطیف[۱۸۹] قرار داد و برای اینکه زن مشقت بچه داری و رنج اداره منزل را تحمل کند،‌ شعور و احساس او را ظریف آفرید. [بنابراین] همین دو خصوصیت (یکی در جسم و دیگری در روح)، در وظایف اجتماعی واگذار شده به او، تأثیر دارد. طور مثال؛‌ آمارها نشان می‌دهند که نیروی بدنی مرد، به طور میانگین از نیروی بدنی زن بیشتر است. میزان تحمل کارهای سخت در مردها بیش از زن‌ها است. بدن مرد خشن‌تر و با صلابت‌تر و بدن زن به طور معمول لطیف‌تر و ظریف‌تر است. وجود عواطف، انفعالات و احساسات بیشتر در زن باعث می‌‌شود که زن، خیلی زودتر از مرد بخندد و بگرید و دستخوش سایر انقعالات شود؛ همانطور که عاطفه بیشتر زن نیز سبب مهر و محبت، رقت قلب و عطوفت مادری و… می‌شود.[۱۹۰] از سویی آنچه قیمومیت مردان را در قران مشروعیت می‌بخشد، در حقیقت نوعی باور را در مردان نسبت به زنان محکم می‌کند طوری که خداوند در قران می‌فرماید: (الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم …….)[۱۹۱]
ترجمه: مردان بر زنان قیمومیت و سرپرستی دارند، به خاطر اینکه خدا بعضی را بر بعضی برتری داده، و به خاطر اینکه مردان از مال خود نفقه زنان و مهریه آنان را می‌دهند، پس زنان صالحه و شایسته باید فرمانبر شوهران در کامگیری و تمتعات جنسی و حافظ ناموس و منافع و آبروی آنان در غیابشان باشند،‌ همانطور که خدا منافع آنان را حفظ فرموده، و زنان را که بیم دارید نافرمانیتان کنند،‌ نخست اندرز دهید، اگر به اطاعت در نیامدند،‌با آنها قهر کنید، و در بستر خود راه ندهید، و اگر این نیز مؤثر نشد بزنیدشان اگر به اطاعت درآمدند دیگر برای ادامه زدنشان بهانه جویی مکنید، و به خاطر علوی که خدا به شما داده مغرور نشوید، که دارنده علو و بزرگی خدا است.[۱۹۲]
[اما برخی ظاهر آیات را مانند تفسیر به رأی،[۱۹۳] مورد توجه قرار داده و تقریباً سو استفاده نیز می‌نمایند. و این گونه تفسیر از متن آیات توسط افراد غیر مسلکی باور غلت را به اشخاص می‌دهند، طور مثال؛ آنچه در تفسیر درست این آیه مبارک بیان شده است، این است که] چنانکه طباطباتی در تفسیرالمیزان در مورد قیمومیت مرد بر زن شرح می‌دهد که، قیمومیت مرد بر همسرش به جهات عامه‌ای است که زنان و مردان هر دو در آن جهات شریک‌اند، و مانند جهاتی است که نیازمند به تعقل بیشتر و نیروی زیادتر است که در مردان وجود دارد، البته بدون اینکه مرد حق داشته باشد اعتراض کند که تو چرا فلان چیز را دوست می‌داری و یا فلان کار را می‌کنی، مگر آنکه زن کار زشت را دوست بدارد،‌ یا مرتکب شود.
چنانکه قیمومیت مرد بر زنش به این نیست که از وی سلب آزادی کرده و یا او را از تصرف در آنچه مالک آن است، منع بکند. معنی قیمومیت مرد این نیست که استقلال زن را در حفظ حقوق فردی و اجتماعی او و دفاع از منافعش سلب کند. پس زن استقلال و آزادی خود را دارد،[البته در حدی که شرع تعیین نموده است]. هم می‌تواند حقوق فردی و اجتماعی خود را حفظ کند و هم می‌تواند از آن دفاع کند و هم می‌تواند برای رسیدن به این اهداف، به مقدماتی که او را به هدف‌هایش می‌رساند، متوسل شود.[۱۹۴] همچنان خداوند در آیه ۳۲ سوره نساء می‌فرماید:
ترجمه: و زنهار، آنچه را خداوند به [سبب] آن، بعضی از شما را بر بعضی [دیگر] برتری داده آرزو مکنید. برای مردان از آنچه [به اختیار] کسب کرده‌اند بهره‌ای است و برای زنان [نیز] از آنچه [به اختیار] کسب کرده‌اند بهره‌ای است و از فضل خدا درخواست کنید، که خدا بر هر چیز داناست.[۱۹۵]
حال با یک نگاه اجمالی به این دیگاه‌ها می‌توان نگرش‌های متفاوتی را که درباره زنان وجود دارد به دو دسته تقسیم کرد. دسته اول افرادی هستند که از [تفسیر به رأی آیات] ظاهر آیات سود جسته و آنچه را به صورت مستقیم از آیات به دست می‌آید سرلوحه افکار و اعتقادات خود قرار می‌دهند و اما دسته دوم با انعطاف بیشتر و برداشت‌‌های عمیق‌تر به این مسأله می‌پردازند و با درنظر گرفتن بعد عرفانی و درک روانشناسانه و با درنظر گرفتن مبانی انسان شناسی و اخلاق‌گرایانه به آیات مربوطه خاصتاً «زن» می‌نگرند و در نتیجه این نگرش مسأله اختلاف بین زن و مرد در دسته دوم کمتر از دسته اول به چشم می‌خورد.[۱۹۶] و‌ همچنین می‌توان گفت باور هر یک از این دسته‌ ها نیز نسبت به زنان متفاوت خواهد بود.
موضوعی که تا کنون بحث شد در مورد باور غالب مردان نسبت به زنان بود اما در خصوص باور مردان نسبت به اشتغال زنان نیز باورهای متفاوتی است. طوری که تحقیقات نشان می‌دهد مردان با زنان شاغل خویش هیچ گونه همکاری در وظایف خانه‌داری ندارند و زنان را مکلف به انجام مسؤولیت‌های منزل می‌دانند. البته باور دیگری که نسبت به زنان شاغل در مردان وجود دارد، زنانی هستند که بر اساس تفاهم و روحیه مشارکت، وظایف خانه‌داری و تربیت فرزندان را به اتفاق همسران خود انجام می‌دهند، در این گروه خانه و خانواده فضای مشارکت و مسالمت است نه سلطه. در چنین خانواده‌هایی مسؤولیت‌ها و وظایف چنان توزیع شده که همسران صمیمانه خود را متعهد به انجام آن می‌دانند. در چنین بافتی زنان از حمایت بی دریغ همسران خود [نیز] برخوردارند.[۱۹۷] و از سویی مرد با پذیرش بخشی از وظایف خانگی، این امکان را می‌یابد تا موقعیت زن را بهتر درک کند و از او انتظارات نادرست نداشته باشد.[۱۹۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 07:34:00 ب.ظ ]




ششم، اینکه چیزی جهت استکمال و اکتساب فضیلت برای وجودش به چیزی متعلّق باشد ولی نه در اصل وجودش بمانند تعلّق نفس به بدن از نظر جمهور فلاسفه بطور مطلق.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

زیرا آنها بر این باورند که نفس پس از بلوغ صوری بدن و تکمیل خلقت آن، برای استکمال و اکتساب فضائل دیگری به بدن تعلّق می‎گیرد، واین نوع تعلّق، ضعیف‎ترین اقسام تعلّقات مذکوره است، و آن مانند تعلّق صانع به ابزار می‎باشد. (همان، صص ۳۲۸-۳۲۴)

۳-۱۰-بیان نظر ملاصدرا در باب رابطه نفس و بدن

در فلسفه صدرا، آن دوگانگی و ثنویت میان نفس و بدن بکلّی زایل گردید و هرگونه توهم جدائی و انفکاک وجودی بین اینها از بین رفت،زیرا از نظر ملاصدرا مغایرتی آن چنانی میان نفس و بدن وجود ندارد،بلکه ادامه وجود بدن است که پس از آنکه بدن عوامل جمادی و نباتی و حیوانی را پشت سر گذاشت و وجودش را کاملتر نمود در این هنگام، همچون مراحل سابق، آماده قبول فیض حق تعالی می‎شود و چون در این مقام، اشرفیتی پیدا کرده و قدم فراتر گذاشته است.
لذا کمالی که در این هنگام بر او افاضه می‎شود از سنخ دیگر است، کمالی است که درمسیر تحول ذاتی‎اش به آن اعطاء می‎شود.
بنابراین از نظر این حکیم الهی، هیچ ناآشنایی میان نفس و بدن وجود ندارد. زیرا اینگونه نیست که یک موجود مجرد خلق شود و مأمور اداره کشور تن باشد بلکه در واقع یک وجود است که از جسم عنصری شروع می‎شود و با تحول ذات و حرکت جوهری در مسیر تکامل می‎افتد و در هر مرتبه‎ای به مناسبت آن مقام، توفیق لایق ار جانب واهب الصور بدان اضافه می‎شود تا اینکه پس از گذر از عالم حیوانیت که انتهای مراحل و سفرهای قبلی است باز فیض و کمالی مناسب به آن اضافه می‎شود و این کمال که همان نفس باشد هرچند از مراحل قبلی کاملتر است ولی باز خیلی ضعیف است.
موجودی است که می‎توان گفت این موجود، نهایت صور مادی و هدایت صور ادراکی است و به عبارت دیگر، آخرین قشر جسمانی و اولین دانه و مغز روحانی است که استعداد رسیدن به مقام بسیار متعالی را دارد و از طریق حرکت جوهری به آنچه که آندو هم نمی‎گنجد می‎رسد.
بنابراین یک نوع اتحاد خاص بین نفس و بدن حاکم است نه اینکه جدا از هم و بیگانه از یکدیگر باشد و بعد با هم انس بگیرند، بلکه در واقع یک وجود است که در تحول جوهری‎اش واجد کمال خاصی به نام نفس شده است، و پس از این مقام هم با حرکت جوهری به صورت کاملاً همامنگ به حرکت خود ادامه می‎دهد و آندو، کمالات بالقوه‎شان را تدریجاً به فعلیت می‎رساند تا اینکه به مرتبه‌ای می‌رسند که جمله، جان می‎شوند و کلیه بالقوه‎ها را به فعلیت می‎رسانند مکتب ملاصدرا در این زمینه چنین تعلیم می‎دهد:
“آنچه باید دانسته شود این است که انسان در اینجا مجموع نفس و بدن می‎باشد و ایندو علی‎رغم اختلافی که در مقام و منزلت دارند، هردو به یک وجود، موجودند”
گویا ‎شیء واحدّی است که دارای دو جنبه است: «یکی متبدل و نابود شونده ،همچون فرع، دیگری ثابت و باقی چون اصل، و هراندازه نفس وجودش کاملتر شود، بدن لطیف‎تر می‎گردد و اتصالش به نفس شدیدتر می‎شود و اتحاد میان آندو، قویتر، تا اینکه وقتی وجود عقلی گردید بدون هیچ مغایرتی،یک چیز شود».
( صدرالدین شیرازی،۱۳۷۹،ص ۹۸)
«احدّی در این امر شکی ندارد که نشئه تعلّق به بدن غیر از نشئه تجرد از آن می‎باشد، چگونه می‎تواند شک کند و حال آنکه نفوس در این نشئه بدنی به گونه‎ای می‎گردند که هرکدام از آن به بدنی مرتبط می‎شود و بصورت اتحاد طبیعی با آن متحدّ می‎گردد، و از اتحاد طبیعی آن دو، یک نوع طبیعی به حیوانی حاصل می‎شود و در نشئه عقلی هنگام استکمالش با عقل مفارق متحدّ می‎شود. (همان، ص۳۵۲)
بنابراین از نظر صدرالمتألهین رابطه نفس و بدن اتحاد طبیعی و علاقه لزومی است که به هیچ وجه پیوند و ارتباط آن دو، جبری و ساختگی نمی‎باشد.
باز در این زمینه می‎فرماید:
«حقیقت این است که بین نفس و بدن، علاقه لزومیه جاکم است». ولی نه مثل معیّت متضائفین و نه مانند معیّت دو معلولِ علتِ واحدّ در وجود، که بین آن دو رابطه و تعلّقی وجود ندارد.
بلکه مانن معیت و همراهی در شیء متلازم میان هیولای اولی و صورت جسمیه می‎باشد و پس بدن در تحقّقش به نفس نیاز دارد ولی نه به نفس مخصوص بلکه به مطلق آن. (همان، ص۳۸۲)
و «نفس هم به بدن نیازمند است ولی نه از حیث حقیقت مطلقه عقلیه‎اش بلکه از جنبه وجود تعین شخصیه و حدّوث هویت نفسیه‎اش.
پس باید دانست که «میان نفس و بدن صرفاً معیّتی همچون معیّت سنگ قرار گرفته در کنار انسان، نمی‎باشد، بلکه نفس صورت کمالی برای بدن می‎باشد و ترکیب میانشان طبیعی است». (همان، ص۳۸۴-۳۸۳)
و «نفسیّت نفس مانند پدر بودن پدرو فرزند بودن و کتابت نویسنده ومواردی از این قبیل که می‎توان آنها را بدون آن اضافه در نظر گرفت نمی‎باشد، زیرا ماهیت بنّا برای خود وجودی دارد و برای بنّا بودن وی نیز وجودی دیگر است و جهت انسانیت وی بعینه جهت بنّا بودن وی نیست،اولی «انسانیّت » جوهر است و دومی«بنا و بودن» عرض نسبی، و حال آنکه نفس چنین نیست. نفسیّت نفس همان نحوه وجود خاص‌ آن می‎باشد و اینطور نیست که ماهیت نفس وجود دیگری دارد که نفس بحسب آن، نفس نمی‎باشد مگر پس از استکمالات و تحولات ذاتی که در ذرات وجود هر نفس واقع می‎شود و در این هنگام پس از بالقوه عقل بودن، (بالفعل) عقلی فعال می‎گردد".
(همان، ص۱۲-۱۱)
پس از همه این توضیحات به این نتیجه رسیدیم که از نظر ملاصدرا نفس و بدن، رابطه اتحادیه طبیعی دارند و موجودی بوجود واحدّ می‎باشند و در واقع یک چیز است که در حرکات جوهری خودش از دنیای سه بعدی و چهار بعدی حرکت می‎کند و به دنیای بی بعدی می‎رسد یعنی دنیایی که نه طول داردو نه عرض دارد و نه عمق و زمان این دو در حقیقت، مراتب نقض و کمال حقیقت واحدّ هستند و روح مانند یک جسم حادث می‎شود مانند یک روح باقی می‎ماند. (مطهری،۱۳۶۹، صص ۱۸-۱۷)
نفس که در بدو حدّوثش همچون صورت منطبع در ماده می‎باشد بواسطه تحول درونی در مسیر استکمال قرار می‎گیرد و بتدریج بر شدت وجودیش افزوده می‎شود و هرچقدر جلوتر حرکت می‎کند و بدنش رو به نقض و اضمحلال می‎گذارد.
ولی همین اضمحلال تدریجی طبیعی بدن، پشت سر گذاشتن کاستیها و حرکت بسوی کمالات برتر می‎باشد.
تا اینکه نفس از طریق حرکت ذاتی به جایی می‎رسد که نفسیت آن که همان جنبه تعلّق به بدن می‎باشد، زایل می‎شود و تبدیل به عقل می‎گردد.
پس چقدر نادرست است این اعتقاد که نفس ناطقه از نخستین مرحله تعلّق به بدن تا آخرین مراحل بقاء، جوهر واحدّی است مجرد از ماده و ثابت در هر حال. ( صدرالدین شیرازی،۱۳۵۴،ص ۳۲۱-۳۱۹)

۳-۱۱-ادله اثبات نظریه قدم نفس از دیدگاه افلاطون:

نظریه‌ای که راجع به حدّوث یا قدم نفس به افلاطون نسبت داده می‌شود این است که نفس انسان قدیم است و قبل از حدّوث بدن به طور مجرد و بسیط موجود بوده است و بعد از حدّوث بدن هر نفسی از عالم مجردات نزول کرده و به یک بدن تعلّق گرفته است ، فلاسفه‌ای مانند ملاصدرا کوشیده‌‌اند نظر افلاطون را اینگونه تفسیر نمایند که، قدیم بودن “نفس بما هی نفس” مراد او نبوده، بلکه قدم نفس از جهت وجود عقلی و وجود معلول نزد علت، منظور وی بوده است. (صدر الدین شیرازی، ۱۳۷۸، ص ۳۷۲)
لکن آنچه بیشتر مشهور می‌باشد این است که افلاطون معتقد به قدم “نفس بما هی نفس” بوده است. به عبارت دیگر هر نفسی بطور مستقل و نفوس بطور متکثر قبل از بدنها موجود بوده اند.
«افلاطون در رساله “تیمائوس” تصریح می‌کند که:
” صانع جهان روح را چنان آفریده که خواه از حیث زمان پیدایش و خواه از حیث کمال باشد و در برابر تن از شأن و مقامی که کهن‌تر در برابر جوان‌تر از خود دارد، برخوردار باشد زیرا قرار بر این بود که روح سرورتن باشد و به آن فرمان براند".(افلاطون، ۱۳۹۷، ص ۱۸۴۳)
و در جای دیگر همین رساله می‌گوید:"ما موجود ذاتی میعنی نیستیم بلکه اصل و مایه ما آسمانی است و هنگام پیدایش روح ما که در آنجا بوده از آنجا آمده و به ما پیوسته است. (همان، ص ۱۹۱۷)
آنچه بیشتر باعث شده است که افلاطون را معتقد به قدم نفس بدانند مسئله “مثل” افلاطونی است. به عقیده افلاطون روح انسان قبل از تعلّق به بدن، در عالم مُثل بوده است و در آنجا ذوات و حقایق اشیاء را مشاهده و ادراک نموده است و بعد از نزول در عالم ناسوت و تعلّق آن به بدن مادی، تمام علوم و دانسته‌ها را فراموش کرده است، بنابراین آنچه انسان در این عالم به عنوان دانش می‌آموزد اکتساب علم جدیدی نیست بلکه فقط استذکار (یادآوری) دانسته‌های فراموش شده است. (افلاطون، ۱۳۷۴،ص۳۸۱)
ابطال نظریه قدم نفس
مشهورترین دلیلی که این بزرگان بر بطلان قدم نفس و تقدم آن بر بدن ،اقامه کرده‌اند و از این راه به اثبات نظر خود (قول به حدّوث نفس) رسیده‌اند این است که نفوس آدمی در نوع متفق هستند حال اگر این نفوس پیش از بدن موجود شوند یا متکثر با لذات خواهند بود و یا فقط با یک ذات، و چون هر دو شق محال است لذا ممکن نیست که نفس قبل از بدن موجود باشد.
دلیل اینکه محال است نفس پیش از بدن متکثر بوده باشد، به ناچار هر نفس دیگر متمایز خواهد بود.
حال امتیاز هر نفس از دیگری یا به علت امتیاز دراصل ذات و ماهیت آنهاست و یا بواسطه لوازم مختلف و یا بواسطه عوارض مختلف.
امتیاز آنها بذات و ماهیت و همچنین به لوازم ذات و ماهیت ، محال است زیرا کلیه افراد نفوس، در اصل ذات و ماهیت متعدد و بنابراین، امتیاز در اصل ذات و ماهیت و همچنین امتیاز در لوازم ذات و ماهیت ممکن نیست زیرا اتحاد افراد در ماهیت مستلزم اتحاد افراد، در لوازم است.
امتیاز به واسطه عوارض نیز ممکن نمی‌باشد. زیرا حدّوث عوارض، به سبب وجود ماده و خصوصیات آن است و ماده نفس، از جهتی بدن است و قبل از بدن، ماده‌ای وجود ندارد، بنابراین امتیاز بواسطه عوارض ممکن نیست.
از طرف دیگر محال بودن وحدّت عددی نفس پیش از تعلّق به بدن، به این خاطر است که وقتی دو بدن بوجود آیند دو نفس در دو بدن حاصل می‌شود، حال یا این است که این دو نفس حاصل در بدن،دو قسم آن نفس واحدّ می‌باشد و دراین صورت شیء واحدّی که وزن و استخوانی ندارد بالقوه منقسم می‌‌شود و این بواسطه اصول مطرح شده در طبیعیات، ظاهرالبطلان است و یا اینکه نفسی که بالعدد واحدّ است در دو بدن باشد و این نیز بطلانش نیاز به تکلف زیاد ندارد. (صدرالدین شیرازی، ۱۳۶۲، ص۳۱۱-۳۱۰)و (ابن سینا، ۱۳۷۰، ص۱۸۴-۱۸۳)
مسأله در اینکه نفوس حادث هستند. مقصود حادث زمانی است نه حادث ذاتی، زیرا که به اتفاق، همه الهیون معتقدند، نفوس مخلوقند اما اینکه با حدّوث بدن حادثند یا همانگاه که بدن مستعد شد نفس انسانی بر او افاضه می‌شود. یا پیش از بدن حادث شده و پس از حدّوث بدن بدان تعلّق می‌گیرد؟
ارسطو و پیروان او می‌گویند:
با حدّوث بدن حادثند و شاید بعضی اصحاب شرایع بخصوص اهل حدّیث، نفس را پیش از بدن حادث بدانند.
اما خواجه نصیرالدین طوسی به روش ارسطو رفته است و آن را حادث به حدّوث بدن می‌داند به دلیل آنکه همان دلیل آنان را آورده و بدان تمسک جسته است.
دو احتمال موجه بیشتر در آن نیست، یا نفوس، قدیم زمانی هستند (به قول افلاطون) یا حادث، به حدّوث بدن (به قول ارسطو).
اما عبارت کتاب خواجه نصیر طوسی، شرح “تجرید الاعتقاد” که در اینباره گفته است:
و هی (االنفس)” حادثه و هو ظاهر علی قولنا، و علی قول الخصم لو کانت ازلیه لزم اجتماع الضدین اوبطلان ما ثبت أو ثبوت ما یمتنع“.
در اینجا این طور بیان می‌شود که “و هو ظاهر علی قولنا” یعنی بر قول ما که عالم را حادث می‌دانیم، همه چیز را حادث می‌دانیم، همه چیز را حادث می‌دانیم، حتی نفوس را، “و علی قول خصم” یعنی به قول حکمای پیش از اسلام اگر نفوس حادث باشند چنان که ارسطو گفته “ فنعم الوفاق و (لو کانت ازلیه)” و اگر به قول بعضی مانند افلاطون قدیم باشند “لزم اجتماع الضدین” اجتماع دو ضد لازم می‌آید، زیرا اگر نفس از ازل یکی بود و پس از خلق ابدان متعلّق به همه ابدان شده و الان هم یکی است لازم آید یک نفس در بدن عالم و دانشمند باشد و در بدن جاهل نادان و در یکی سخی و در دیگری بخیل و در یکی شجاع و هکذا پس اجتماع ضد ین لازم می‌آید.
اوبطلان ما ثبت” یا اگر نفس در ازل یکی بوده و به خلقت ابدان منقسم شده و هر قطعه از آن در بدنی قرار گرفته لازم می‌آید تجرد نفس، و غیر منقسم بودن آن را که ثابت کردیم، باطل شود و این تفسیر مطابق کتاب شفاست.
أو ثبوت ما یمتنع” اگر نفوس از آغاز خلقت متعدد بودند سپس هر نفس به بدن جداگانه تعلّق گرفت بدون تقسیم، باید این نفوس، نوع واحدّ نباشد زیرا که اگر ماهیت ممکن، افراد بسیار از نوع خود داشته باشد. اختلاف افراد به ماده است یا محل نه به ماهیت، و نفوس مجرد که ماده و محل ندارد و در مکان و چیزهای مختلف قرار نمی‌گیرد و ماهیتاً یکی هستند، تعدد در آنها معقول نیست. (علامه حلی، ۱۳۷۰، ص۲۶۰-۲۵۹)
نتیجه‌ای که منطقاً از این دلیل بدست می‌آید این است که، نفس نمی‌تواند پیش از بدن مستقلا موجود باشد،حال اگر کسی به گونه‌ای دیگر وارد شود و بگوید که منظور از اینکه ” نفس پیش از خلق بدن بوده است"، این است که، “به وجود علتش موجود بوده” دیگر این دلیل کاربردی نخواهد داشت، البته فرض چنین قائلی در واقع، خروج تخصصی از بحث می‌باشد زیرا بحث در حدّوث و قدم نفس حول این محور می‌چرخد که آیا نفس پیش از حدّوث بدن مستقلاً و بیرون از علت خود وجود داشته است یا نه؟
نکته دیگری که در باب این دلیل باید گفت این است که: درست است که این استدلال، فرض وجود نفس پیش از بدن را ابطال می‌کند ولی هرگز از این دلیل بر نمی‌‌آید که وقتی بدنی مناسب، حادث گردید، خداوند نفسی را برای آن بدن خلق می‌کند، زیرا ممکن است که کسی بگوید که خداوند نفس جدیدی را خلق نمی‌کند بلکه نفس بدن دیگر را به بدن ما منتقل می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:34:00 ب.ظ ]




لذا در ادامه‌ به معرفی پارادایمهای تولیدی می‌پردازیم و ضمن ارائه‌ شرح مختصری از هریک و برجسته‌سازی وجوه اشتراک و افتراق آن ها، بطور مفصلتری به موضوعات عمده‌ی مربوط به تولید ناب (تاریخچه، مفاهیم، و مدل‌های سنجش نابی) خواهیم پرداخت.

۲-۱۱ پاردایمهای تولید

تولید همواره در شرف تغییر بوده است. این تغییر از تولید دستی[۱۴] به تولید انبوه[۱۵] ، سپس به تولید ناب[۱۶] و در عصر حاضر به تولید چابک[۱۷] در حال گذار است.
هم‌چنان که در شکل۲-۲ می‌بینید، در طول تاریخ تا کنون چهار دوره تولیدی وجود داشته است.
شکل۲-۲سیر تکامل پارادایمهای متفاوت تولید ۱

۲-۱۱-۱ تولید دستی (۱۸۷۰-۱۹۰۵)

در ابتدا محصولات صنعتی به شکل دستی و در کارگاه‌های مستقل انجام میگرفت و از آنجایی که استاندارد خاصی برای قطعات و محصولات وجود نداشت هر کارگاه محصول منحصر به فردی تولید میکرد (متقی، ۱۳۸۳). یک تولیدگر دستی از کارگران بسیار ماهر و ابزارهای ساده اما انعطاف‌پذیر استفاده می کند تا دقیقا آنچه را بسازد که مشتری می‌خواهد، یعنی یک واحد در یک زمان.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برخی از مشخصه‌ های تولید دستی عبارتند از:

    1. وجود نیروی کار ماهر.
    1. وجود سازماندهی غیر متمرکز.
    1. حجم بسیار پایین تولید.

از ضعف‌های تولید دستی این است که قیمت محصول بالا بوده و در صورت افزایش حجم تولید، قیمت پایین نمی‌آید. از مشکلات دیگر تولیدکنندگان دستی این است که معمولا فاقد آن سرمایه مالی و انسانی کافی هستند که به دنبال نوآوریها و پیشرفت‌های اساسی باشند چراکه پیشرفت واقعی در دانش فنی مستلزم تحقیق و پژوهش سازمان یافته است. اما با این حال محصولات دستی و سفارشی همچنان بازار خود را حفظ کرده است چرا که برخی از مشتریان نیازها و سلیقه‌هایی خاصی دارند که فقط این شیوه تولیدی پاسخگوی نیازهای آن هاست .اما در دهه ۱۹۹۰ برای شرکت‌های تولیدکننده دستی ، تهدید دیگری از جانب شرکت‌های تولیدکننده ناب، به ویژه شرکت‌های ژاپنی آغاز شده است و آن تهدید این است که تولیدگران ناب در تعقیب آن بخشی از بازار هستند که تاکنون درانحصار تولیدگران دستی بوده است .

۲-۱۱-۲ تولید انبوه (۱۹۰۵-۱۹۵۰)

مبتکر این سیستم‌ها هنری فورد بوده است. در این نوع سیستم تولید که در واقع مثالی از سیستم‌های پیوسته است، محصول در حجم بالا تولید می‌شود و استانداردهای مشخص برای قطعات محصول وضع می‌گردد.
تولیدگر انبوه در طراحی محصولات از متخصصان ماهر استفاده می‌کند، اما این محصولات توسط کارگران غیرماهر ساخته می‌شوند که ماشین آلات گران و تک منظوره را هدایت می‌کنند. این محصولات همشکل ماشینی ، در حجم بسیار بالا تولید می‌شوند. ازآنجا که تولید محصول جدید محتاج تغییر کل سیستم است ، بسی گرانتر از محصول قبلی خواهد شد. از این رو تولیدکننده انبوه تا جایی که ممکن باشد، از نوآوری در طرح خودداری می‌کند. در نتیجه اینکه محصول ، به قیمت از دست رفتن تنوع و به دلیل وجود روش های کاری که برای کارکنان کسالت‌بار است ، ارزانتر در اختیار خریدار قرار می‌گیرد. برخی از مشخصه‌ های تولید انبوه عبارتند از:

    1. نیروی کار: تقسیم کار تا هرجا که امکان دارد. در کارخانه‌های با تولید انبوه، کارگرمونتاژکننده تنها به چند دقیقه تعلیم و آموزش نیاز دارد.
    1. سازماندهی :با بهره گرفتن از یک ادغام عمودی کامل ، تولیدکننده انبوه سعی می‌کند که از مواد اولیه تا سایر قطعات را خود تولید کند. ولی مشکل ادغام عمودی کامل، دیوان سالاری وسیع است.
    1. ابزارها: از ابزارآلاتی که فقط در هر زمان یک وظیفه را انجام می‌دهد استفاده می‌کند که این کار صرفه جویی زیادی در زمان آماده سازی ماشین آلات به وجود می‌آورد.
    1. محصول: محصولات تنوع کم دارند ولی قیمتهای آن به خاطر تنوع کم روند نزولی پیدا می‌کند.

۲-۱۱- ۳ تولید ناب

مفهوم کلیدی فلسفه ناب به ضایعات مربوط است. تولید بهنگام وناب، نوعی سیستم تولیدی است که هدف آن بهینه نمودن مراحل و فرایند تولید از طریق کاهش ضایعات و عوامل غیر کارا است. بطور کلی از دیدگاه این سیستم تولید، هر یک از عوامل تولید: مواد، نیروی انسانی، قطعات یدکی، ماشین‌آلات، زمان و… که بیش از تعداد حداقل استفاده شود و هیچگونه ارزش افزوده‌ای در محصول ایجاد ننماید، ضایعات و اتلاف نامیده می‌شوند. البته ایده‌ی حذف ضایعات اولین بار توسط تیلور و در مدیریت علمی مطرح گردید و در تولید بهنگام به کمال رسید(متقی، ۱۳۸۳).

    • اصول فلسفه ناب

پنج اصل اساسی که زیربنای فلسفه ناب را تشکیل می‌دهد به شرح زیر هستند:

    1. تعریف ارزش از دیدگاه مشتری.
    1. مدیریت جریان ارزش.
    1. طراحی و گسترش جریان ارزش.
    1. استفاده از تکنیک‌های کشش.
    1. تکرار اصول قبل تا تکامل.
    • ضایعات در تولید ناب

به طور کل هشت نوع ضایعات در فلسفه ناب مورد هدف قرار میگیرند:

    • عیوب: زمان و هزینه‌های صرف شده برای شناسایی و برطرف کردن عیوب کالا.
    • تولید نا لازم: تولید محصول سریع‌تر، زودتر و بیشتر از حد نیاز.
    • زمان انتظار: زمانهایی که افراد، مواد و ماشین‌ها در انتظار به سر می‌برند.
    • عدم استفاده از استعدادهای افراد: استفاده نکردن از تجربیات و مهارتهای کسانی که فرایندها را به خوبی می‌شناسند.
    • حمل و نقل: جابجایی مواد و قطعات در سطح تولیدی.
  • موجودی: موجودی بیشتر از یک قطعه که برای فرایند تولید لازم است.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:34:00 ب.ظ ]




۳- غلبه بر جمعیت پراکنده : تامین دسترسی جمعیت های پراکنده به خدمات غالبا از هراس انگیز ترین چالش های مدیریت خدمات سلامت است. رویکرد جزایر سالم برای حل مشکلات سلامت و رفاه جمعیت های جزایر مناسب است. عدالت بدون وحدت و انسجام ملی میسر نمی شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴- عرضه جایگزین های خدمات تجاری شده
۵-مداخله هدفمند برای سازوکارهای پوشش همگانی
۶-بسیج برای برملا ساختن نابرابری ها(بانک جهانی ۲۰۰۷)
اصلاح نظام تامین مالی سلامت برای دستیابی به عدالت
با توجه به موارد پیشین می توان گفت ، اصلاح نظام تأمین مالی سلامت از اولویت های اصلاحات نظام سلامت می باشد . اهداف چنین اصلاحی باید دقیقاً تعیین گردند. این موارد به عنوان اهداف پیشنهادی قابل طرح می باشند :
۱ -تأمین منابع با ثبات در میان مدت و طولانی مدت
۲- تثبیت منابع مالی مورد نیاز برای برنامه های اولویت دار نظام سلامت
۳ -کاهش پرداخت از جیب مردم
۴ -رفع موانع اقتصادی، دسترسی و بهره مندی از خدمات
۵ -عدالت در دسترسی و بهره مندی از خدمات
۶ -توجه به کارآیی و بهره وری در تخصیص منابع
۷ -تأمین کیفیت مناسب برای خدمات
چالش های نظام سلامت در موضوع عدالت
۱ مراقبت معکوس[۱۸]
در اغلب نظام های سلامت کسانی که بیشترین خدمات نیاز دارند، کمترین خدمات را دریافت می کنند.
۲ فقرآفرینی طبابت
۳ مراقبت های تجزیه شده[۱۹]
با شیوع بیماریهای مزمن و سالمندی جوامع ، تعداد بیمارانی که همزمان از چند عارضه رنج می برند و احتیاج به مراقبت طولانی مدت برای همه آنها دارند، در سراسر جهان رو به فزونی است. متاسفانه تخصص گرایی افراطی در طبابت منجر به این شده که مراقبت مداوم از این بیماران به صورت منسجم پاسخگو و به هنگام و با لحاظ کردن جنبه های پیشگیرانه کمتر ارائه شود.
۴ مراقبت غیر ایمن
آنچه امروزه به عنوان حاکمیت بالینی [۲۰]در برخی از کشورهای توسعه یافته دنبال می شود ، تلاشی است برای بهبود کیفیت مراقبت به ویژه در بخش های عمومی.
مهم ترین تعریف از حاکمیت بالینی بدین شرح است : چارچوبی که سازمانهای ارائه دهنده خدمات سلامت را موظف به رعایت اصول تعالی خدمات بالینی نموده و از این طریق آنها را در مقابل حفظ و ارتقای کیفیت خدماتی که ارائه می دهند پاسخگو می گرداند .حاکمیت بالینی را می توان به مثابه تغییر فرهنگیِ تمام نظام در نظر گرفت که سازمان را برای ارائه خدما ت سلامت مستمر، پاسخگو، بیمار محور و با کیفیت تضمین شده، توانمند می سازد.
۵ خدمات کاذب
در نظام سلامت خدمات باید مطابق نیاز و نه مطابق تمایل و درخواست ارائه شود. نیازهای کاذب و بعضا مضر ، فضای ارائه مراقبت ها را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار داده است.
۶ فقدان مسئول پایش عدالت در سلامت
۷ نگاه صرف اقتصادی به عدالت در سلامت
نظام سلامت باید عدالت محور باشد و نه تنها هزینه اثر بخش.زیرا برای سلامت نمی توان ارزش نهاد(لنکرانی ۱۳۸۹).
تعریف واژه ها:
بیمه سلامت(تعریف نظری) : روشی است برای توزیع خطر مالی ناشی از گوناگونی موجود در هزینه های مراقبت سلامت افراد از طریق انباشت هزینه ها در طول زمان بین افراد
بیمه سلامت(تعریف عملی): پوشش افراد توسط بیمه های تامین اجتماعی، خدمات درمانی، نیروهای مسلح و سایر در رابطه با هزینه های درمانی
خدمات سرپایی : شامل کلیه خدمات بهداشتی و درمانی که به صورت غیر بستری به جمعیت مراجعه کننده در مراکز درمانی ارائه می شود.
پرداخت مستقیم از جیب(تعریف نظری): هزینه هایی که توسط افراد هنگام دریافت خدمات سلامتی مستقیما از جیب افراد پرداخت می شود.
پرداخت مستقیم از جیب(تعریف عملی): پرداخت هایی که از جانب مراجعه کنندگان حین دریافت خدمت در بیمارستان ها انجام می گیرد
مطالعات انجام شده در ایران و جهان:
محقق سعی نموده از نزدیکترین تحقیقات که با موضوع تحقیق یکسان بوده استفاده نماید و به بررسی موضوع پرداخت از جیب در مطالعات دیگر بپردازد.
-در مطالعه ای که در سال ۱۳۹۰ توسط آصف زاده و همکاران با عنوان خانوارهای مواجه با هزینه های کمرشکن سلامت در شهرک مینودر قزوین بروی ۱۰۰ خانوار (۴۱۶ نفر) به صورت چند مرحله ای و با بهره گرفتن از پرسشنامه خودایفا انجام شد نتایج نشان داد که میزان مواجهه خانوارها با هزینه های کمرشکن سلامت در بخش خدمات بستری ۳درصد، سرپایی ۳ درصد و در بخش خدمات تشخیصی ۱درصد بود ، مواجهه کل خانوار با هزینه های کمرشکن ۲۴ درصد بود همچنین نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که چارک های پایین درآمدی ۲٫۵ برابر بیشتر نسبت به چارک های درآمدی بالاتر در معرض هزینه های کمرشکن سلامت قرار می گیرند که اهمیت پرداخت های مستقیم از جیب خانوار را نمایان می سازد(آصف زاده و همکاران۱۳۹۲).
-در مطالعه ای که در سال ۱۳۸۸ توسط قیاسوند و همکاران با عنوان تعیین کننده های مواجهه با هزینه های کمرشکن سلامت در بیماران بستری در بیمارستان های مرتبط با دانشگاه علوم پزشکی ایران با بهره گرفتن از پرسشنامه انجام شد، نتایج نشان داد که ۸ متغیر شامل : جنسیت ، سکونت، بیماری اعضای خانواده، تعداد اعضای خانواده، تعداد دفعات بستری، سطح درآمد خانواده، مالکیت مسکن و پوشش بیمه درمان مکمل ارتباط معناداری با احتمال مواجه با هزینه های کمرشکن سلامت نشان دادند. نکته قابل تامل در این مطالعه عدم تاثیر بیمه سلامت کشور در جلوگیری از مواجه با هزینه های کمرشکن درمانی است که در نهایت نتیجه این بودکه می بایست سازوکارهای مناسب برای کاهش پرداخت مستقیم از جیب صورت بگیرد(قیاسوند و همکاران۱۳۸۹).
.
-در مطالعه ای که با عنوان هزینه های کمرشکن سلامت با بررسی ۳۹۰۸۸ خانوار توسط نکویی مقدم در سال ۲۰۱۲ انجام شد یافته های حاکی ازآن بود که ۲٫۸ درصد خانوارها با هزینه های کمرشکن سلامت مواجه شده اند همچنین نتایج دیگر این مطالعه نشان داد که فاکتورهای اجتماعی اقتصادی همچون پوشش بیمه ، بعد خانوار و وضعیت اقتصادی خانوار برروی مواجه خانوار با هزینه های کمرشکن سلامت موثر می باشند که می بایست برای کاهش این امر میزان پرداخت های مستقیم از جیب خانوار توسط ، نظام بیمه ای مناسب، سیستم ارجاع صحیح و برطرف کردن موانع موثر در این زمینه کاسته شود(نکویی ۱۳۹۱).
مطالعه سو که با عنوان بررسی هزینه های کمرشکن سلامت در خانوارهای با درآمد کم ، در سال ۲۰۰۶انجام شد، یافته ها نشان دارد که افزایش تعداد اعضای بیمار یک خانوار احتمال مواجهه با هزینه های کمرشکن خدمات درمانی را افزایش می دهد به گونه ای که با هر واحد افزایش در تعداد افراد ، احتمال مواجه با هزینه های کمرشکن سلامت ۱٫۷ برابر افزایش می یابد(سو و همکاران۲۰۰۶).
-گرادلیس در مطالعه سال ۲۰۰۱ برابری شاخص های اجتماعی اقتصادی مرتبط با سلامت در کشورهای اتحادیه اروپا ، سهم هزینه های دارو از درآمد خانوار را یکی از شاخص های با بالاترین ضریب جینی (نابرابری شدید ) برآورد نمود (۳۷)که حکایت از این امر دارد که هزینه های دارویی به شدت فشار بر خانوارهای کم درآمد به بار می آورد و هزینه های پرداخت از جیب بالایی دارد(گرادلیس۲۰۰۱).
-در مطالعه ای که با عنوان بررسی هزینه های کمرشکن سلامت با تحلیل اطلاعات ۵۲ کشور توسط دیوید زو و همکارانش در سال ۲۰۰۳ با عنوان بررسی هزینه های کمرشکن سلامت در چند کشور انجام شد. یافته ها حاکی از آن بود که درصد هزینه های کمرشکن در بین کشورها بسیار متنوع بود ، هزینه های کمرشکن در کشورهای آمریکای لاتین به شدت بالا بود که به علت ۳ مسئله بود: ۱- فقر پرداخت های بیمه ای ۲- توانایی کم افراد برای پرداخت از جیب ۳- فراهمی خدمات بهداشتی مرتبط با پرداخت های مستقیم از جیب. در نهایت نتیجه گیری این شد که خانوار کم در آمد می بایست در مقابل این هزینه ها حمایت شوند و حمایت مالی بیشتری برای این خانوارها فراهم گردد. سیاستهای حمایتی در این کشورها می بایست مورد توجه قرار گیرد. هم چنین مطالعه ای در گرجستان نشان داد برای تامین خدمات سلامت ۱۹ درصد افراد مجبور به گرفتن قرض و یا وام می شوند. هم چنین نتایج نشان داد ۱۶ درصد افراد قادر نبودند که هزینه های سلامت خود را تامین نمایند.(زو و همکاران۲۰۰۳)
-موسگرو در سال ۲۰۰۱ با مطالعه ای تحت عنوان تصمیم گیری برای تامین مالی سلامت نشان داد که اصلی ترین فاکتور تشخیصی در سیستم تامین مالی سلامت تعادل بین پیش پرداخت های عمومی مثل مالیات و بیمه های اجتماعی و پرداخت های مستقیم از جیب برای سلامت است. محاسبه پرداخت مستقیم از جیب در کشورهای نپال ،هنگ کنگ ، فیلیپین ،تایوان ،تایلند ، ژاپن ، سریلانکا ، بنگلادش ، ژاپن ، کره جنوبی، چین به جز کشور زاپن نشان داد که انها حداقل ۳۰ % از هزینه های تامین مالی سلامت را از طریق پرداخت های مستقیم از جیب تامین می کنند.(موسگرو و همکاران۲۰۰۱)
یافته های مطالعه کلاجارا که در سال ۲۰۰۸ با عنوان بررسی اثرات بیمه سلامت بروی پرداخت های مستقیم از جیب و هزینه های کمرشکن سلامت انجام شد حاکی از آن بود که در خانوارهایی با اعضای مبتلا به بیماری های مزمن همچون دیابت و گاستریت علی رغم وجود پوشش بیمه ای باز هم احتمال بروز هزینه های کمرشکن سلامت که در نتیجه پرداخت های مستقیم از جیب است ، بسیار می باشد که نسبت به سایر خانوار بیشتر است(گالارگا و همکاران۲۰۰۸).
-نتایج مطالعه ریوور و هکاران در سال ۲۰۰۶ حاکی از آن بود که تعداد اعضای بیمار و معلول موجود در یک خانوار عامل تعیین کننده ای در مواجه با هزینه های کمرشکن سلامت است، بدلیل اینکه این افراد پرداخت های مستقیم از جیب بیشتری بابت استفاده از خدمات پیاپی انجام می دهند ، دچار هزینه های کمرشکن می شوند. همچنین نتایج نشان داد به ازای هر عضو بیمار و معلول احتمال اینکه خانوار با هزینه های کمرشکن سلامت مواجه شوند ۳ درصد افزایش می یابد. ریوور و همکاران به این نتیجه رسیدند که به فراخور افزایش تعداد دفعات بستری ، احتمال مواجهه با هزینه های کمرشکن سلامت افزایش می یابد(ریورو و همکاران۲۰۰۶).
-در مطالعه ای که با عنوان هزینه های پزشکی پرداخت از جیب خانوار و بیمه سلامت ملی تایوان که توسط چو در سال ۲۰۰۵ انجام شد نتایج حاکی از آن بود که متغیرهایی همچون افراد مسن، جنسیت مونث، متاهلین، بیکاران، افراد تحصیل کرده و افرادی که در مرکز شهر زندگی می کنند هزینه های پرداخت از جیب بالاتری دارند. بیمه سلامت ملی تایوان به طور موثری هزینه های پرداخت از جیب خانوار را کاهش داده و این مقدار را به ۲۳ درصد رسانده است. بخصوص برای افراد با درآمد و متوسط هزینه های پرداخت از جیب سلامت کاهش یافته است. در نهایت اگرچه بیمه سلامت تایوان برای استفاده رایگان همه افراد از خدمات پزشکی تاسیس شده است اما تلاش ها می بایست به سمت کاهش بیشتر هزینه های پزشکی بپردازد خصوصا برای افراد فقیر و کم درآمد(توبین و همکاران۲۰۰۵).
-در یک مطالعه که در ۸ کشور دنیا توسط سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۰۰ به منظور تعیین عادلانه بودن هزینه های خدمات سلامت ،انجام شد ،نتایج نشان داد که هزینه های پیش پرداخت در بین دهک های مختلف درآمدی از نوسان کمتری برخوردار است و همه دهک های درآمدی سهم تقریباً یکسانی از درآمد خود را صرف پیش پرداخت هزینه های خدمات سلامتی می نمایند ، اما در مورد هزینه های مستقیم ازجیب وضعیت متفاوت است. در هندوستان و تانزانیا افراد غنی تر سهم بیشتری از درآمد خود را مصروف این نوع هزینه ها نموده در عوض در مکزیک ، پاکستان و برزیل افراد فقیرتر سهم بیشتری از درآمد خود را به صورت مستقیم از جیب می پردازند. غیرعادلانه ترین وضعیت مربوط به کشور ویتنام بود که هزینه های پیش پرداخت در همه دهک های درآمدهای غیر از بالاترین دهک( افراد ثروتمند ) در حد صفر بوده و افراد فقیرتر جامعه سهم بسیار بیشتری از درآمد خود را (حدود ۲۳ درصد از کل درآمد) به صور ت مستقیم از جیب می پردازند.(سازمان جهانی بهداشت۲۰۰۰)
-در مطالعه ای که در سال ۲۰۰۳ توسط آلوسیو با عنوان هزینه های کمرشکن سلامت در برزیل انجام شد که این مطالعه محدود به جامعه شهری بود، میزان مواجه هزینه های کمرشکن سلامت بین ۲ تا ۱۶ درصد برآورد شده است که این میزان در میان فقرا بیشتر بود. بیشترین نسبت مواجه با هزینه های کمرشکن سلامت در مرکز برزیل بود در حالیکه در جنوب و جنوب شرقی این کشور این میزان بسیار کمتر برآورد شد.(آلوسیو و همکاران ۲۰۱۱)
-در مطالعه ای که توسط تامینی با عنوان آیا هزینه های سلامت در آلبانی کمرشکن هستند ؟ در سال ۲۰۰۸ انجام شد یافته ها حاکی از آن است که در کشور آلبانی هزینه های بهداشتی مستقیم از جیب می تواند به فقر در بین خانوارهای آلبانی کمک کند . هر دو شاخص نرخ فقر و شکاف فقر پس از وقوع هزینه های مستقیم از جیب برای سلامت بالاتر شده اند. این نشان می دهد یک افزایش خطر وقوع فقر را در بین جویندگان مراقبت سلامت را نشان می دهد. به طور کلی این افراد با موانع و محدودیت های مالی بالاتری وقتی که مراقبت های سلامت را جستجو می کنند مواجه می شوند و در نتیجه احتمال بیشتری وجود دارد که اصلا آن را جستجو نکنند. به طور کلی نتایج نشان می دهد که سیاست های وزارت بهداشت کشور آلبانی باید به طور جدی برای کاهش پرداخت های مستقیم از جیب از طریق حصول اطمینان از اثر بخشی مکانیزم های پیش پرداخت برای مراقبت سلامت درنظر گرفته شود. اثرات چنین پرداخت هایی توجه بیشتری را از سیاست گذاران می طلبد. (تامینی و همکاران۲۰۰۸)
-در مطالعه ای که در نیجریه در سال ۲۰۱۰ با عنوان اندازه گیری هزینه های کمرشکن سلامت انجام شد، آنالیز داده ها حاکی از آن بود که هزینه های کمرشکن سلامت در این کشور به علت توزیع نابرابر درآمد و عدم پوشش کافی بیمه ای، از ۸ درصد تا ۴۳ درصد برآورد شد که این رقم بسیار بالا می باشد که سیاست گذاری مناسب در جهت کاهش این هزینه ها امری اجتناب ناپذیر می باشد (وزارت بهداشت نیجریه ۲۰۱۰)
-درمطالعه ای که توسط گارگ در سال ۲۰۰۹ با عنوان کاهش پرداخت مستقیم از جیب راهی به سوی کاهش فقردر کشور برزیل انجام شد نتایج نشان داد که دارو و ویزیت پزشکی ۷۰ درصد از هزینه های پرداخت از جیب را شامل می شود که منجر به افزایش هزینه های کمرشکن سلامت شده است. (گارگ و همکاران۲۰۰۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:34:00 ب.ظ ]




در حوزه سیاسی: اعتماد و مشروعیت حکومت از نظر مردم، ثبات در سیاست­های خارجی دولت، تأثیر تحریم­ها در دسترسی سازمان­ها به منابع موردنیاز، تأمین امنیت سرمایه ­گذاری، ظرفیت دولت، میزان حمایت دولت از بخش خصوصی، تنوع و تکثر سیاسی، پیش ­بینی پذیر بودن سیستم سیاسی، وجود و اعمال نفوذ مافیای دولتی، میزان شفافیت و علنیت سیاست­گذاری­ها، وفاق بین نخبگان، تفکیک و افتراق زیرساخت­ها و مواردی از این دست.
در حوزه اقتصادی: شاخص بازار سهام، شاخص قیمت تولید­کننده، شاخص بهای مصرف ­کننده، نرخ رشد اقتصادی، ثروت عمومی، نرخ تورم موجود، خط فقر، قدرت خرید مردم و مواردی از این دست.
در حوزه اجتماعی: نرخ باسوادی، فرار مغزها، توزیع درآمد، سطح بهره­وری، میزان رشد جمعیت، نرخ بار تکفل، هزینه­ های اجتماعی تولید کالا یا خدمت، منابع اجتماعی تولید کالا یا خدمت و مواردی از این دست.
در حوزه تکنولوژیکی: مقیاس­پذیری فناوری، قابلیت توسعه، وفق­پذیری با نسخه قبلی خود، انعطاف­پذیری، سازگاری، عملکرد، ویژگی­های جدید، بقا و ماندگاری، سادگی، ضریب اطمینان و مواردی از این قبیل.
در حوزه محیطی: میزان تأثیرپذیری محیط از عوامل خارجی، بافت محیطی، ثبات محیط، تغییرات اکولوژیکی، میزان باز یا بسته بودن محیط، مقاومت محیط در برابر تغییرات و سایر موارد مشابه.
و نهایتا در حوزه قانونی: موانع قانونی موجود، حمایت­های قانونی و میزان کارایی این حمایت­ها، جامعیت و پوشش قانونی در حوزه ­های موردنظر، میزان قانون­پذیری اجتماعی و غیره.
عوامل یاد شده تنها برخی از مهم­ترین عوامل برون­سازمانی بودند که می­توانند در هدف­گذاری سازمان تأثیرگذار باشند. عامل مراقب PESTEL در معماری چارچوب پیشنهادی، با درنظر گرفتن عوامل مذکور، تأثیر آن­ها بر هر یک از عوامل مرتبط دیگر را سنجیده و آن عوامل را از تغییرات احتمالی در حوزه فعالیتشان آگاه می­سازد تا دقت و صحت تصمیمات اتخاذ شده توسط هر یک از آن عوامل که در ساخت سناریو به کار می­رود را تا حد ممکن افزایش دهد.
از آنجا که سازمان کنترلی بر میزان، زمان و چگونگی این تغییرات ندارد، لذا ارتباط این عامل با سایر عامل­ها به صورت یک­طرفه تعریف می­ شود. از جنبه­ پیاده­سازی می­توان این ارتباط را توسط شنودگر­های رویداد در زبان­های برنامه­نویسی پیاده­سازی نمود، بدین صورت که عامل­های مرتبط با عامل مراقب PESTEL هر یک به صورت جداگانه شنودگری بر روی عامل مذکور تعریف می­نمایند. به محض وقوع تغییرات در حوزه­ موردنظر، عامل PESTEL با آتش نمودن[۶۲] یک رویداد جدید، عامل یا عامل­های نیازمند آن را که در حال شنود می­باشند، از وقوع رویداد مربوطه مطلع می­سازد. تأثیری که وقوع یک رویداد خارجی بر هر یک از عامل­های دیگر می­ گذارد یا تصمیماتی که بر اساس وقوع آن­ رویدادها توسط عامل­ها اتخاذ می­ شود و تأثیر آن تصمیمات بر سناریوهای نهایی ایجاد شده، از حیطه کنترل عامل مراقب PESTEL خارج است. شکل ‏۳‑۵ این عامل را در محیط سیستم نمایش می­دهد. همانگونه که در شکل پیداست، عوامل شش­گانه­ی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیکی، محیطی و قانونی خارجی توسط این عامل رصد شده و در صورت نیاز، بی­درنگ یک رویداد با نام رویداد محیطی[۶۳] توسط آن به سایر عامل­ها ارسال می­ شود. آنکه این رویداد به کدام عامل ارسال شود بسته به شرایط و عاملی که ممکن است از وقوع آن رویداد تأثیر پذیرد، توسط خود عامل مراقب PESTEL تعیین می­ شود. بدین ترتیب این عامل در واقع یک سطح انتزاع برای سایر عامل­های سیستم ایجاد نموده و آن­ها را از رصد عوامل خارجی بی­نیاز می­ کند. هر عامل می ­تواند اطمینان داشته باشد که به محض وقوع یک رویداد مهم و تأثیرگذار برای آن، پیامی از سوی عامل مراقب عوامل محیطی برای آن ارسال شده که حاوی ویژگی­های تغییرات موردنظر است. بدیهی است که کلیه­ پردازش­های بعدی بر عهده خود عامل دریافت کننده پیام بوده و عامل مراقب PESTEL در این زمینه هیچ کار خاصی انجام نمی­دهد. با توجه به آنچه گفته شد، عامل مراقب PESTEL یک عامل فعال است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شکل ‏۳‑۵ عامل مراقب PESTEL
رویدادهای ارسالی به سایر عامل­ها می ­تواند در جهت ارتقای دانش درونی آن عامل­ها و حتی کل سیستم به کار گرفته شود. عامل مراقب PESTEL همچنین با پایگاه دانش عمومی در ارتباط بوده و می ­تواند بخش­هایی از دانش اکتسابی خود را در صورت لزوم از آن طریق به اشتراک بگذارد و یا حتی از دانش به اشتراک گذاشته شده توسط سایر عامل­ها بهره ببرد. این عامل نیاز به سطح بالایی از هوشمندی نداشته و بیشتر به عنوان یک شنودگر[۶۴] فعالیت می­ کند. بیشترین میزان هوشمندی موردنیاز آن برای دسته­بندی رویدادهای محیطی، پیش ­بینی تأثیرات احتمالی آن­ها بر هر یک از عامل­ها و نتیجتا بر کل سازمان و در نهایت تشخیص عامل یا عامل­های کاندید به منظور دریافت پیام­های تغییرات محیطی می­باشد.
عامل تحقیق و توسعه
تحقیق و توسعه تقریبا در تمامی سازمان­های امروزی فارغ از نوع، ساختار و محصول یا خدمت تولیدی آن­ها از جایگاهی ویژه و کلیدی برخوردار است و در بسیاری از موارد منجر به ایجاد مزیت­های رقابتی شده و تأثیر بسزایی در رویکرد استراتژیک و انتخاب مسیر آتی سازمان­ها بر عهده دارد. از این رو در مدل پیشنهادی عاملی به این مهم اختصاص داده شده است که فرایند تحقیق و توسعه را با توجه به نوع فعالیت سازمان بر عهده داشته و خروجی حاصل از آن همانگونه که در مدل پیشنهادی مشخص شده است، تمامی عامل­های مدل را تحت الشعاع خود قرار می­دهد (و نیز از آن­ها تأثیر می­پذیرد). اهمیت این عامل به اندازه­ایست که خروجی آن می ­تواند به صورت مستقیم بر وضعیت موردانتظار سازمان تأثیرگذار باشد. هدف این عامل در حقیقت القای نوعی از آینده­پژوهی در ترسیم سناریوهای وضعیت موردانتظار سازمان می­باشد.
همانگونه که در شکل ‏۳‑۶ مشخص است، این عامل نیز دارای یک پایگاه دانش درونی بوده و با پایگاه دانش عمومی سازمان نیز در ارتباط است. ساختار درونی این عامل از نوعی منطق استنتاجی پیروی می­ کند که در برگیرنده­ی وجه هوشمندی آن نیز می­باشد، بدین ترتیب که عامل با دریافت ادراکات محیطی و با بهره گرفتن از دانش سازمانی و نیز دانش و تجارب قبلی خود، به کمک استنتاج سعی در یافتن قواعدی کلی و گزاره­هایی محتمل برای بهبود عملکرد سازمان داشته و حاصل این تجزیه و تحلیل را پس از انطباق با چشم­انداز کلی سازمان، به عامل­هایی که ممکن است این استنتاج در نحوه­ فعالیتشان تأثیرگذار باشد، ارسال خواهد نمود.
شکل ‏۳‑۶ عامل تحقیق و توسعه
خروجی این عامل در قالب یک رویداد با نام رویداد تحقیق و توسعه برای سایر عامل­ها ارسال خواهد شد و تصمیم ­گیری در مورد نتایج آن بر­عهده­ عامل دریافت کننده است. در واقع حتی عامل دریافت کننده رویداد الزامی بر توجه و انجام واکنش نسبت به آن نداشته و می ­تواند صرفا جهت تکمیل دانش خود از آن استفاده نموده و یا حتی بسته به شرایط ممکن است به سادگی آن را نادیده بگیرد.
عامل تنظیم کننده منابع انسانی
یکی از حوزه ­های مهم و کلیدی در هر سازمان منابع انسانی آن سازمان محسوب می­ شود. در سیستم­های اطلاعاتی استراتژیک منابع انسانی یکی از ارکان سیستم محسوب می­ شود که می ­تواند موفقیت یا عدم موفقیت سازمان را در حال و آینده تضمین نماید. به دلیل اهمیت زیادی که این بخش از سازمان دارا می­باشد، نمی­ توان آینده­ی سازمان را بدون درنظر گرفتن نقش منابع انسانی آن سازمان متصور شد. وضعیت موردانتظار سازمان وضعیتی است که در آن منابع انسانی سازمان نیز از جنبه­ های مختلف در وضع نسبتا مطلوب و قابل قبولی قرار داشته باشند. به همین دلیل یک عامل هوشمند در چارچوب پیشنهادی به بررسی نقش عوامل انسانی در سناریو­های آینده در مسیر نیل به وضعیت موردانتظار سازمان اختصاص داده شده است که وظیفه تنظیم پارامترها و ویژگی­های مرتبط در این حوزه را بر عهده دارد.
عامل تنظیم­کننده منابع انسانی در مدل پیشنهادی، با درنظر گرفتن شرایط خارجی حاکم بر محیط سازمان، چشم­انداز و رسالت سازمان، محصولات و خدمات حال و آینده سازمان و مهم­تر از همه توان مالی سازمان، سیاست­های حاکم بر مدیریت منابع انسانی را در چشم­انداز موردانتظار سازمان مشخص­می­سازد. به طور مثال مشخص می­ کند با توجه به شرایط فعلی اقتصادی و سیاسی جامعه، نرخ تورم، میزان دستمزد و مواردی از این دست (که عامل مراقب PESTEL در اختیارش قرار می­دهد)، با درنظر گرفتن محصولات و خدمات فعلی و آتی شرکت به علاوه­ی توان مالی شرکت، برای نیل به وضعیت موردانتظار در یک افق چشم­انداز، میزان جذب نیروی جدید، آموزش و سرمایه ­گذاری بر روی نیرو­های فعلی و جدید، نحوه تعدیل نیروی انسانی و مواردی از این دست به چه نحو باید صورت پذیرد تا سازمان بتواند از این حیث به حداکثر بهره­وری رسیده و اهداف موردنظر مدیران سازمان محقق گردد.
بدین منظور استفاده از برنامه­ ریزی، ایجاد یک رویکرد پیوسته برای طراحی و مدیریت سیستم­های پرسنلی براساس یک خط مشی استخدامی مبتنی بر استراتژی نیروی انسانی، که توسط اغلب صاحب­نظران موردتأیید قرار گرفته باشد، ترکیب فعالیت­های مدیریت منابع انسانی و خط مشی­های آن در برخی از استراتژی­ های تجاری، درنظر گرفتن کارکنان سازمان به عنوان یک منبع استراتژیک برای دستیابی به مزیت رقابتی جنبه­ های استراتژیک و سازماندهی پیچیدگی و تغییرات سریع و آشفته کار ضروری به نظر می­رسد.
از لحاظ پیاده­سازی این عامل بایست به صورت یک کامپوننت نرم­افزاری دارای قابلیت و توان پردازشی بالا که با عامل­های مراقب PESTEL، انطباق­دهنده رسالت و چشم­انداز، ناظر مالی و ناظر محصولات و خدمات در ارتباط است، پیاده­سازی گردد. مراقب PESTEL همانطور که پیشتر در شرح وظایف آن به تفصیل ذکر گردید، سایر عامل­ها را از تغییرات محیطی آگاه می­گرداند. عامل انطباق­دهنده رسالت و چشم­انداز نیز بر انطباق و همخوانی تصمیمات اتخاذ شده توسط عامل تنظیم­کننده منابع انسانی با چشم­انداز سازمان نظارت خواهد داشت. عامل ناظر مالی این مهم را برعهده دارد که هرگونه تغییر در حیطه منابع انسانی سازمان بر اساس توان مالی آن سازمان صورت پذیرد. عامل ناظر محصولات و خدمات نیز بر تناسب فعالیت­های حیطه منابع انسانی با سیاست­های حاکم بر تولید محصولات و خدمات سازمان نظارت می­ کند. در نهایت این عامل بایست بتواند در ایجاد بخشی از سناریو­های وضعیت موردانتظار سازمان مشارکت مؤثر و فعال داشته باشد.
همانگونه که در شکل ‏۳‑۷ مشخص است، عامل تنظیم­کننده منابع انسانی به لحاظ پیاده­سازی از دو پایگاه دانش عمومی سازمان و پایگاه دانش اختصاصی خود استفاده می­ کند. این عامل با درنظر داشتن رویدادها و تغییرات محیطی، همچنین با مدنظر قرار دادن تغییرات احتمالی در محصولات و خدمات سازمان و نیز رویدادهای تحقیق و توسعه­ای که ممکن است بر منابع انسانی سازمان تأثیرگذار باشند، همچنین با توجه به وضعیت مالی سازمان و محدودیت­های احتمالی که سازمان از این حیث با آن مواجه است، میزان در دسترس بودن عوامل انسانی موردنیاز برای انجام فعالیت­هایی که سایر عامل­ها در آن مشارکت می­ کنند را در یک افق زمانی مشخص تعیین می­ کند و بدین ترتیب به سایر عامل­های مرتبط امکان انجام پیش ­بینی­های موردنیاز به منظور برنامه­ ریزی های آتی را می­دهد.
شکل ‏۳‑۷ عامل تنظیم کننده منابع انسانی
عامل تحلیلگر بازار
مسلما بازار هدف هر سازمان تجاری (یا مخاطبین سازمان­های غیرتجاری) یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین عوامل در تعیین سیاست­های آن سازمان می­باشد. شرایط حاکم بر بازار می ­تواند هر لحظه توسط یکی از رقبا یا عوامل خارجی به کلی تغییر کند و این تغییرات چیزی نیست که سازمان از وقوع آن مصون و بی تأثیر باشد. لذا نیازمند آنیم که در هر لحظه تحلیل درست و دقیقی از وضعیت حال و آینده بازار هدف سازمان در دست داشته باشیم. به همین خاطر از یک عامل تحلیل­گر بازار در مدل پیشنهادی کمک گرفته­ایم که در هر لحظه با بررسی وضعیت بازار و تحلیل رقبا، به ترسیم آینده سازمان با درنظر گرفتن این حوزه بسیار مهم کمک می­ کند.
روش­ها مختلفی جهت تحلیل بازار وجود دارد. یک روش پیشنهادی تحلیل بازار حول سه محور رقبا، مشتریان و هماهنگی وظیفه­ایست[۶۹]:
رقیب محوری: شامل تجزیه و تحلیل رقبا و واکنش در برابر آن­ها
مشتری محوری: تجزیه و تحلیل مشتریان و پاسخگویی به آن­ها
هماهنگی بین وظیفه ­ای: جمع­آوری، انتشار و استفاده از اطلاعات
شکل ‏۳‑۸ عوامل مؤثر بر بازار محوری [۶۹]
پس عامل هوشمند موردبحث بایست رقبا، مشتریان و هماهنگی وظایف بخش­های مختلف سازمان را مورد توجه و بررسی قرار داده و در کل تأثیر بازار بر آینده سازمان را در ایجاد سناریوهای پیشنهادی به گونه ­ای مناسب دخیل نماید، به طوری­که سناریوهای ایجاد شده (که در نهایت وضعیت موردانتظار از میان آن­ها انتخاب خواهد شد) سناریوهایی باشند که سهم بازار، رقابت در بازار و وضعیت و رویکرد آینده سازمان در آن­ها کاملا لحاظ شده باشد.
این عامل با درنظر گرفتن چشم­انداز و رسالت سازمان، عوامل محیطی و نیز محصولات و خدمات ارائه شده توسط سازمان، به انجام وظایف خود و اتخاذ تصمیمات لازم در حوزه­ عملکرد خود می ­پردازد. توجه به این نکته ضروری است که ارتباط این عامل با عامل مدیر محصولات و خدمات یک ارتباط دوسویه می­باشد، بدین معنا که این دو عامل ممکن است از تصمیمات و عملکرد یکدیگر به صورت متقابل متأثر گردند که این رابطه بسیار بدیهی و معقول به نظر می­رسد: وضعیت بازار بر میزان، نحوه ارائه و کیفیت و کمیت محصولات و خدمات سازمان اثر مستقیم دارد و متقابلا ممکن است شرکت بتواند بر بازار هدف (کم یا زیاد) تأثیرگذار باشد.
شکل ‏۳‑۹ عامل تحلیلگر بازار
همانگونه که در شکل ‏۳‑۹ مشخص است، عامل تحلیلگر بازار برای انجام وظایف خود پیام­هایی را از سایر عامل­ها دریافت می­ کند که شامل رویدادهای محیطی و تحقیق و توسعه­ای و رویداد حاوی اطلاعات امکان تأمین و تدارک کالا یا خدمت خاص می­باشد که از عامل­های متناظر دریافت می­شوند. همچنین مانند تمامی عامل­های دیگر مدل پیشنهادی، این عامل نیز از انطباق دهنده رسالت و چشم­انداز به منظور تطابق تصمیمات خود با چشم­انداز سازمان بهره می­برد. پایگاه دانش عمومی و اختصاصی این عامل نیز به آن در جهت استفاده از دانش سازمانی و ذخیره دانش اکتسابی درونی عامل کمک خواهند نمود. در نهایت خروجی حاصل از فعالیت این عامل پیامیست که بیانگر وقوع یک رویداد بازار تأثیرگذار (گذشته یا آتی) در وضعیت سایر عامل­هاست. مانند پیش ­بینی اینکه در بازه­ی زمانی چند ماه آینده احتمالا گرایش بازار به کدام سمت و سو حرکت خواهد نمود و به چه کالا یا خدمتی نیاز خواهد داشت و از لحاظ مالی چشم­انداز فعالیت در کدام حوزه مناسب­تر خواهد بود. اطلاعات ارائه شده توسط این عامل می ­تواند به سایر عامل­ها در دستیابی بهتر به اهدافشان از طریق ارتقای دانش و بینش آن عامل­ها کمک نماید.
هوشمندی موردانتظار برای این عامل همانطور که از نامش پیداست از نوع تحلیلی است. به بیان دقیق­تر این عامل بایست بتواند با دریافت اطلاعات گذشته یا همان سوابق کسب و کار، و نیز سایر اطلاعات موردنیاز از وضعیت تکنولوژیکی، اطلاعات آماری و سایر داده ­های لازم، تخمینی از وضعیت آینده بازار و سمت و سوی حرکت آن ارائه کند. بدین منظور ممکن است از روش­هایی مانند رگراسیون یا الگوریتم­های هوش مصنوعی یا شبکه ­های عصبی، الگوریتم­های ژنتیک یا مواردی از این دست استفاده شود. توجه داشته باشید گرچه پیاده­سازی این عامل به لحاظ فنی کار پیچیده­ای بوده و نیازمند تلاش بسیاریست، با اینحال تکنیک­های تحلیل بازار بسیار مرسوم بوده و تاکنون در نرم­افزارهای زیادی از قبیل نرم­افزارهای هوشمند تحلیل وضعیت سهام در بورس به کار رفته است.
عامل مسئول تدارکات
انجام هر فعالیتی (مثلا یک پروژه و یا حتی فعالیت­های معمول و روزمره) در سازمان نیاز به انجام یک سری پیش­نیازها و تدارکات از پیش تعیین شده و یا تهیه­ کالا، خدمت یا تجهیزات خاصی دارد که هرگونه کاستی یا تأخیر در تهیه­ آن می ­تواند منجر به شکست یا کندشدن روند فرایندهای سازمان گردد. به منظور برنامه­ ریزی و تأمین این پیش­نیازها و تعیین این موضوع که آیا امکان فراهم­آوردن خدمات یا تجهیزات موردنیاز وجود دارد یا خیر، در مدل پیشنهادی عاملی با نام عامل مسئول تدارکات درنظر می­گیریم که این وظیفه­ را برعهده خواهد داشت. این عامل با عامل­های مراقب PESTEL، انطباق­دهنده رسالت و چشم­انداز و نیز عامل تحقیق و توسعه در ارتباط است (خروجی عامل­های مذکور را دریافت می­ کند) و نیز ارتباطی دوطرفه میان آن و عامل تحلیلگر بازار وجود دارد (بدین دلیل که یکی از منابع اصلی تهیه­ تدارکات و خدمات موردنیاز همان بازار است). ارتباط این عامل با عامل تحقیق و توسعه نیز از آن لحاظ است که عامل بتواند به بهترین وخلاقانه­ترین شکل ممکن تدارکات موردنیاز را فراهم نماید و مسلما این فرایند از شرایط محیطی نیز تأثیر می­پذیرد و نبایست به هیچ روی با چشم­انداز و رسالت سازمان ناسازگاری داشته باشد.
شکل ‏۳‑۱۰ عامل مسئول تدارکات
همانگونه که در شکل ‏۳‑۱۰ مشاهده می­ شود، عامل مسئول تدارکات با دریافت رویدادهای محیطی مرتبط، همچنین رویدادهای تحقیق و توسعه و نیز رویدادهای بازار و با بهره گرفتن از دانش درونی خود و نیز دانش سازمانی، با درنظرگرفتن انطباق تصمیماتش با رسالت و چشم­انداز سازمان، معضلات و مشکلات احتمالی در روند ارائه یا تأمین یک خدمت یا کالای موردنیاز برای انجام بخشی از فعالیت­های سازمان در راستای نیل به وضعیت موردانتظار را پیش ­بینی نموده و سایر عامل­ها را از احتمال در دسترس بودن منبع موردنیاز در زمان مشخص آگاه می­سازد. توجه داشته باشید که این عامل با عامل تحلیلگر بازار ارتباطی تنگاتنگ داشته و از نتایج حاصله از فرایندهای درونی یکدیگر بهره می­گیرند. هوشمندی درونی این عامل بیشتر به نحوی است که امکان انجام محاسبات و تخمین­های محاسباتی را به کمک روش­های ریاضی برای آن فراهم آورد.
نهایتا خروجی این عامل در قالب پیامی به عامل ترسیم­گر وضعیت موردانتظار سازمان منتقل شده و در فرایند سناریوسازی و ترسیم وضعیت نهایی توسط آن عامل تأثیرگذار خواهد بود.
عامل تحلیل گر ذینفعان
ذینفعان هر سازمان اعم از کارکنان، سرمایه ­گذاران، شرکا، سهامداران و سایر ذینفعان، بی­شک از ارکان اصلی تعیین کننده­ خط مشی چشم­انداز آتی سازمان هستند. این­که سازمان در آینده به چه سمت و سویی حرکت کند و چه اهدافی را دنبال نماید، مستقیما با منافع این افراد در ارتباط است. گرچه وضعیت موردانتظار برای یک سازمان لزوما وضعیتی نیست که همه ذینفعان را راضی نماید، اما می­توان گفت ترسیم وضعیت موردانتظار سازمان بدون درنظر گرفتن نظرات و خواسته­ های ذینفعان تلاشی عبث و ناممکن است[۶۴]. پس در مدل پیشنهادی یک عامل برای پرداختن به این مهم درنظر می­گیریم.
اولین گام برای تحلیل ذینفعان، شناسایی آ­ن­ها می باشد. به عبارتی تا ذینفعی شناسایی نشود، نمی توان آن را تحلیل و مدیریت کرد. این سؤالات که چه کسانی را باید جزو ذینفعان به حساب آورد؟، آیا ذینفع باید منوط به داشتن رابطه نزدیک با سازمان باشد؟ و اینکه مدیران چگونه باید در این زمینه تصمیم بگیرند؟ مدت­ها است که در کانون توجه قرار دارد. تئوری ذینفعان فرض را بر این می­ گذارد که ذینفعان اصلی یا واقعی، مستحق پذیرش تعهد از سوی سازمان و مدیران سازمان در قبال خود هستند، در حالی که سایر ذینفعان قادر به اعمال قدرت بر سازمان می­باشند و می توانند بر آن اثر مخرب یا مفید داشته باشند، همچنین آن­ها می­توانند در تعیین آینده سازمان نقش کلیدی داشته باشند، چنانچه مبحث مجزا و مستقلی در بررسی وضعیت موردانتظار سازمان از دیدگاه ذینفعان وجود دارد که خود به تفصیل به بررسی فاکتور­های تعیین کننده این وضعیت تنها از دیدگاه ذینفعان سازمان می ­پردازد.
یکی از روش های شناسایی ذینفعان روش توفان مغزی می­باشد و از طریق جلسات و ارتباط با آن ها دیگر ذینفعان شناسایی خواهند شد. همچنین با مراجعه به اسناد اولیه پروژه مانند منشور پروژه و قرارداد، می توان گروهی دیگر از ذینفعان را شناسایی نمود..با تعامل با این ذینفعان نیز می توانید دیگر ذینفعان را شناسایی کرد.
برای شناسایی ذینفعان می توان از سؤالات زیر استفاده نمود:
چه افراد یا سازمانی از محصول، خدمات یا نتیجه پروژه استفاده می کنند؟
چه افراد یا سازمانی محصول، خدمات یا نتیجه پروژه را تحویل می گیرند؟
چه افرادی از عملکرد سازمان سود می برند؟ (داخلی و خارجی)
عملکرد مناسب سازمان از نظر مشتریان چیست؟ (داخلی و خارجی)
مشتریان خارج سازمان چه کسانی هستند؟
مشتریان داخل سازمان چه کسانی هستند؟
چه افراد یا سازمانی بر کیفیت و چگونگی انجام پروژه نظارت می کند؟
برای اجرای پروژه به اطلاعاتی نیاز دارید. این اطلاعات را از چه افرادی دریافت می نمایید؟
چه افراد یا سازمانی باید از وضعیت پروژه مطلع شوند؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:33:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم