کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو

 



بحث و نتیجه گیری
در این تحقیق هم که با عنوان میزان ارتباط دلبستگی با انگیزه پیشرفت دانشجویان رشته روان شناسی دانشگاه آزاد واحد ابهر در سال تحصیلی ۱۳۸۸ – ۱۳۸۷ در تیر ماه صورت گرفت.
نقش دلبستگی های تحصیلی و شخصیتی بر روی میل و انگیزه پیشرفت دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر در رشته روان شناسی در ترم های مختلف مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت.
هر دو ابزار گردآوری اطلاعات از کتاب آزمون های روانی دکتر حمزه گنجی نشر ساوالان ۱۳۸۰ چاپ اول استخراج گردید. این کتاب تست های مختلف قابل اجرا در ایران را گردآوری کرده و در کتاب فوق با توضیحات مختصر و روش اجرا آورده است.
در این تحقیق نیز دو پرسشنامه به نام تائید خویشتن را توس که بسیار نزدیک به دلبستگی است و در ۳۰ ماده طراحی شده است، اجرا گردیده است. و انگیزه پیشرفت از آزمون روحیه رقابت در همین کتاب استخراج شده که روحیه رقابت همانا انگیزه پیشرفت را دربر دارد و از این دو پرسشنامه در طراحی داده ها و استخراج اعداد استفاده شده است.
پس از اجرای هر دو پرسشنامه در مورد ۳۰ تن از دانشجویان رشته روانشناسی در دسترس که در تیرماه و اوایل تیر در شهرهای ابهر و خرمدره و خوابگاه ها بسر می بردند و ثبت و استخراج داده های پرسشنامه ها که اولی شامل ۳۰ سؤال و دومی شامل ۲۸ سؤال بود. دو دسته اعداد به دست آمده دسته اول اعدادی شامل ۳۰ عدد دلبستگی دانشجویان که نهایت نمره ۱۵ را داشت و طبق استانداردهای تعریف شده نمرات بالای ۱۵ اغراق آمیز بوده و شامل دروغ های بهم بافته و عدم واقعیت های متعارف در مورد دانشجویان است و نمرات ثبت شده بین ۱۰ تا ۱۵ در حدود سی نفر را استخراج و در یک ستون عمودی ارائه نمودیم که برای عملیات آماری لازم به اجرا بوده است که بعد از اجرای آزمون و کسب نمرات در دو پرسش نامه جواب از روش آماری ضریب هم بستگی پیرسون استفاده گردیده که نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین انگیزه پیشرفت و سبکهای دلبستگی رابطه معنی داری وجود دارد. پس به همین صورت تحقیق حاضر با تحقیق ابطحی که بررسی راهبردهای مقابله و سبک های دلبستگی و سلامت روانی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زنجان که نتیجه تحقیق عبارت است از اینکه بین سلامت روانی و مقابله سبک های دلبستگی رابطه معنی داری وجود دارد که نتیجه تحقیق با تحقیق حاضر همخوان بوده است و همین طور تحقیق موسوی اردبیلی که تحت عنوان اضطراب و سبک های دلبستگی در بین دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهرستان زنجان که نتیجه بدست آمده حاکی از آن است که بین اضطراب و سبک های دلبستگی رابطه مثبت وجود دارد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

محدودیت های تحقیق :
۱ ) محدود بودن آزمودنی ها در یک مقطع تحصیلی دانشگاهی
۲ ) محدود بودن آزمودنی ها از لحاظ جنسیتی
۳ ) محدود بودن آزمودنی ها در یک سال تحصیلی.
پیشنهادات :
۱ ) تعمیم دادن آزمودنی ها در رشته های مختلف تحصیلی دانشگاهی
۲ ) تعمیم دادن آزمودنی ها از لحاظ جنسیت
۳ ) استفاده از آزمودنی ها در سال های تحصیلی بالاتر.
منابع و مأخذ :
۱ ) گنجی، حمزه،(۱۳۸۵) . روان سنجی شخصیت، انتشارات ساوالان، تهران،
۲ ) دلاور، علی،(۱۳۷۲ ). روش های آماری در علوم تربیت، انتشارات پیام نور، تهران،
۳ ) عبدالعظیمی، کریم، (۱۳۷۹) تعلیم تربیت نامرئی، انتشارات رشد، تهران، .
۴ ) پاکدامن، شهلا (۱۳۸۰). بررسی ارتباط بین دلبستگی و جامعه طلبی در نوجوانی، پایان نامه دکترای روان شناسی، دانشگاه تهران.
۵ ) بهزادی پور، س. (۱۳۸۵). رابطه بین سبک های دلبستگی و نگرانی های مربوط به وزن در دختران نوجوان شهرستان شیراز، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه شهید بهشتی.
پاسخ نامه AAQ :

    کاملاَ مخالف تاحدی مخالفم کمی مخالفم مطمئن نیستم کمی موافقم موافقم کاملاً موافقم    
    j k l m n o p ۱-  
۱- £  
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 08:55:00 ق.ظ ]




پرسش این است که؛ مقتضای خلیفه اللهی انسان چه می‏شود؟ اگر موجودی «خلیفه خدا» شد، باید کلام مستخلف‏عنه را بزند. اگر گفته می‏شود که اُمانیسم؛ یعنی «احترام به انسانیت و تکریم انسان»، این سخن در برخی از جهات صحیح است، ولی باید دید حامیان این مکتب، چه چیزی را بر این مبنا بار می‏کنند. آنان می‏گویند: چون انسان کریم است پس تمام کارها باید در مدار انسان بچرخد. حقیقت سخنشان این است که «الحق یدور مدار الانسان حیثما دار» ولی این مطلب صحیح نیست و با مقام خلیفه‏اللّهی سازگار نیست. این خدایی کردن انسان است. اگر کسی بگوید من به میل خودم عمل می‏کنم، هر چه فکر بشر است. هر چه خودم خواستم. این یعنی من «اللّه» هستم نه خلیفه اللّه! اگر کسی تحت ربوبیت اللّه نباشد، در حقیقت خلافت او را نپذیرفته است. و در نتیجه دیگر انسانیت ندارد و در نتیجه کرامت و شرافتی هم نخواهد داشت، چنین موجودی فقط حیوان ناطق است و در واقع بهیمه است و یا شیطان است.
خلاصه سخن این‏که: شناخت واقعی انسان، وقتی صورت می گیرد که بر اساس واقعیت «خلافه اللهی» بشر تنظیم شود نه بر اساس «أنَا ربّکم الأعلی».[۲۸] ارزش انسان و به تعبیری انسانیت انسان، به خلیفه اللهی او است و خلیفه اللهی انسان، به پذیرش ربوبیت الهی است. اگر در چنین فضایی انسان را بشناسیم، راه درستی در پیش گرفته شده است. اگر خلیفه اللهی، محور شناخت انسان باشد، هم «کرامت» انسان محفوظ می‏ماند و هم «مقام» او. اما اگر خداییِ انسان، محورشد، نه چیزی از «کرامت» او باقی می‏ماند و نه از «مقام» او.
۱-۱-۳-): رابطه انسان با هستی:
یکی دیگر از مؤلفه‏هایی که در شناخت انسان نقش دارد، محیط زندگی انسان و چگونگی ارتباط وی با آن است. انسان در خلأ زندگی نمی‏کند، در جهانی زندگی می‏کند که موجودات هستی پیرامون وی را گرفته‏اند و لذا یکی از شؤون بشر، تعامل با هستی است. این تعامل می‏تواند سازنده و یا مخرّب باشد. چگونگی رفتار بشر، تأثیر مستقیم بر هستی می‏گذارد. تمام اجزای ریز و درشت و مرئی و نامرئی هستی، ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. هر حرکت بشر، بر نظام هستی تأثیر می‏گذارد. حال اگر شناخت انسان بر اساس وحی و ایمان و تقوا تنظیم شود، در فرایند شناخت موفق خواهیم بود و اما اگر بر مبنای هوس باشد، ره آوردی، جز فساد و نابودی نخواهیم داشت».[۲۹]
از مجموع آنچه در سه قسم گذشته (هویت شناسی، جایگاه شناسی تعامل شناسی انسان با هستی)، که ارائه شد، چند مطلب به دست می‌آید:
۱-): وجود ابعاد چندگانه در نهاد انسان، حاکی از چند بعدی بودن خود آدمی است و این بعدهای چندگانه از مرتبه واحد برخوردار نیستند. آدمی در بعد غرایز اشتراکاتی با سایر موجودات ـ خصوصاً حیوانات ـ دارد، گرچه اختلافات مهمی هم دارد. اما در بعد فطرت و امور فطری (فطریات)، چنان تمایزی از سایر موجودات ـ و نه فقط حیوانات ـ پیدا می‌کند که شایسته خطاب «انی جاعلٌ فی الارضِ خلیفهً»[۳۰]و «لقد کرّمنا بنی آدم»[۳۱] می‌گردد. آدمی که حقیقت وجودش هم به همین مرتبه بازگشت دارد، در این جایگاه موجودی صرفاً زمینی نمی‌تواند باشد. حقیقت این مرتبه و منشأ آن به عالم ماوراء می‌رسد، و در واقع حقیقت او به گواهی آیه «و نفختُ فیه من روحی»[۳۲] به عالم الوهی می‌رسد.
۲ ـ): در فضای اگزیستانسیالیسم(الحادی)، توجه و تکیه بر اصالت وجود انسان و وحید و یگانه بودن هر فردی تا آن جا پیش می‌رود که رسالت هر فرد برای زیستن و انجام آنچه بر عهده او نهاده شده، چنان به او اختصاص دارد که نه هیچ فرد دیگری می‌تواند جانشین او در انجام آن رسالت گردد و نه هیچ‌کسی می‌تواند رسالت او را بر او بنمایاند. به این ترتیب، تعیین درستی یا نادرستی منش یک فرد در سلوک زندگی از دسترس قضاوت و داوری عملاً خارج می‌گردد و کسی نمی‌تواند حکم کند که دیگری در مسیر درستی حرکت می‌کند یا نه.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

باور به چنین اصلی گذشته از آنکه با معیارهای دینی ما سازگاری ندارد، خود مشرب اگزیستانسیالیسم الحادی را هم به نوعی از درون تهی می‌کند و آن فریاد بلندی که علیه بد فهمی انسان و تحویلی‌نگری او و تقلیل آدمی تا حد سایر اشیاء و حتی ماشین برخاسته بود و از این رهگذر این مشرب خود را در خدمت انسان ـ به معنای حقیقی‌اش ـ با اختصاصات انسانی در آورده بود، خود این فریاد هم به نحوی به دام خطا در می‌غلطد. تا وقتی ما نتوانیم معیاری جهت تنظیم رفتارها، کنش‌ها، خلق و خوها و باورها و اعتقادات انسانها، پیش روی آنها قرار دهیم، به گونه‌ای که هر فرد ترازویی جهت سنجش خود در دست داشته باشد هرگز نخواهیم توانست آدمی را به سمت بهترین‌هایش سوق دهیم، هر چند که بتوانیم اوضاع او را نسبت به گذشته‌اش بهبود بخشیم. به دیگر سخن، انسان اگزیستانسیال، اگر چه در ابعاد انسانی خویش حرکت کرده و از چنان تحویل‌نگری خلاصی یافته (و از این جهت گام بزرگی بر داشته و این توفیقی برای اگزیستانسیالیسم محسوب می‌گردد.) ولی هنوز با حقیقت انسانی یعنی با آنچه می‌تواند باشد، فاصله زیادی دارد و اگر هدف اگزیستانسیالیسم را یاری انسان برای رسیدن به چنین غایتی تلقی نماییم (چنان که خودش مدعی است)، باید گفت «این ره که تو می‌روی به ترکستان است»! در این باب شاید فقط یک نکته جای گفتگو و تأمل داشته باشد و آن اینکه هم در معنا درمانی و هم در فلسفه هایدگر (به بیانی) اگر چه دینداری به فرد عرضه نمی‌شود، ولی او را تا آستانه دین سوق می‌دهد. از آن جا که انسان مکلف و مسؤول در برابر خداونـد است از یـک سو معیار و میـزان درستی یا نادرستـی مشی او در زندگـی روشن و واضح است و هر فرد به مقداری که منطبق بر موازین شرعی و دینی است در ابعاد سه‌گانه “اعتقادی، خلقیات و رفتارها” درست حرکت کرده و در غیر این صورت نه.
با توجه به مطالب فوق، می‌توان گفت اگزیستانسیالیسم (بیشتر در تفکر سارتر عیان است) به ما می‌گوید که انسان «چه نیست»، اما نمی‌تواند بگوید که «چه باید باشد». این مکتب به خوبی نشان می‌دهد که فرو کاستن حقیقت آدمی به آنچه امثال فروید، یونگ، هابز و … گفته‌اند چه مصیبت‌ها و فاجعه‌هایی برای جوامع انسانی به همراه آورده و چگونه منجر به سوق بشر به سمت پوچی و ناامیدی و هرزگی در سطح وسیع آن (اعم از جنسی، فکری و …)، گردیده است، و لیکن خودش هم از ارائه حقیقت آدمی و آن غایت آرمانی که هر انسانی می‌تواند به آن دست یابد به کل عاجر مانده و در این زمینه هیچ سخنی ندارد. به بیانی دیگر، اگزیستانسیالیسم «لایی» است که «الاّ» ندارد. در نگاه دینی، اما، با تکیه بر همان ویژگی «شدن» و نه «بودن» صرف، ضمن اشاره به وضع انسان فروتر ازمرتبه انسانی، به انسانی که مسیر «شدنش» را نیز درست طی می‌کند و جایگاهی که بدین ترتیب تحصیل خواهد کرد، نیز اشاره شده است. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: برخی انسانها به گونه‌ای شده‌اند که در سطح چهارپایان و حتی گمراه‌تر از آنان قرار گرفته‌اند. «اولئکَ کالانعام بل هُم اضلّ»[۳۳] روشن است که حیوان به جهت حرکت کردنش بر مدار غریزه، قدرت تخلف ندارد و لذا گمراهی هم درباره او معنادار نیست. معناداری گمراهی در این موضع، برای موجودی است که می‌توانسته جای دیگری باشد ولی این جاست. آن حد «گمراه‌تر ـ فروتر ـ از حیوان» را هم خداوند چنین نشان داده است که برخی از انسانها از سنگ‌ خارا (سخت‌ترین سنگ) هم سخت‌ترند. چه سنگ خارا را هنوز قدرتی هست که بشکافد و آب زلال از درونش به بیرون جریان یابد ولی برخی انسانها چنان سنگ می‌شوند که هرگز راهی برای برون جستن حقایق از درون فطرت خویش باقی نمی‌گذارند.
از سوی دیگر، آدمی می‌تواند علاوه بر برخورداری از حیات طبیعی، واجد حیاتی دیگر نیز باشد که خاص انسان است. انسانی که رو به سمت تعالی دارد و نه فرو رفتن.
قرآن از این زندگی و حیات خاص انسانی، تعبیر به «حیات طیبه» می‌کند و جهت‌گیری دعوت انبیا را به سوی آن می‌داند ‌«یا أیها الذین آمنوا إستجیبوا لله و للرسولِ اذا دعاکم لما یُحییکم»[۳۴] پیداست که این حیات، آن چیزی نیست که به مجرد حضور در عالم و تولد در دنیا برای آدمی فراهم شود، چه، این حیات برای حیوانات و نباتات هم فراهم است. لذا آدمی تا در حد تدارک امورات تن خود است، واجد این حیات نمی‌شود. اینکه «حیات طیبه به او می‌بخشیم»[۳۵] این حیات طیبه به این معنا نیست که زندگی‌اش را پاک کنیم، (بلکه) به او زندگی پاکیزه می‌دهیم. یعنی غیر از این زندگی طبیعی که همسان دیگران است، یک زندگی طیّبی دارد که دیگران به آن نرسیده‌اند… در همین دنیا … در حالی که با مردم است، مانند افراد عادی نیست. یک حیات و زندگی طیّب دارد که دیگران به آن حیات نرسیده‌اند»[۳۶]
۳-): نه تنها انسان، بلکه همه هستی به دنبال یک هدف عینی، معین و دقیق روانند و لزوم رسیدن به آن مقصد، چنین شکلی را برای عالم و انسان اقتضا می‌کند (نظام احسن). هر گاه هدف مشخص و معین باشد، مسیر راه تا رسیدن به آن هدف هم مسیری خاص، عینی و دقیق‌ خواهد بود. بنابراین، معیار و ملاکی برای سنجش هر فرد در هر لحظه وجود دارد که نشان می‌دهد در چهارچوب حصول هدف گام بر می‌دارد یا نه. چنان برنامه‌ای که تأمین کننده ضوابط چنین مسیری باشد به هیچ وجه «نوشته دست انسان» نمی‌تواند باشد. برای اینکه خداوند می فرماید: «و ما اُوتیتم من العلمِ الا قلیلا»،[۳۷] لذا ضرورت وجود این به عنوان دستورالعمل راهنمایی و هدایت بشر به سوی مقصد و مقصود حقیقی از سوی مبدا‍ فاعلی هستی رخ می کند تا علاوه بر ایضاح مسیر، خود مقصد و حقایق مربوط به آن نیز توضیح وافی ‌یابد. به گونه‌ای که شناخت آنها انگیزه‌ای کامل جهت پیمودن راه تا مقصد برای فرد ایجاد نماید. به تعبیر ویلیام برت «هایدگر می‌گوید من متفکری «در راه» هستم … (بنابراین) او خودش نمی‌تواند بگوید که مقصدش کجاست. چون برای اینکه چنین چیزی بگوید می‌بایست به مقصد رسیده باشد» [۳۸]
۴ ـ): نتیجه برگزیده بودن، برنامه خاص داشتن برای طول زندگی است. برنامه‌ای که برای انسان به طور عام ریخته شده باشد و همه انسانها ـ جدا از رسالت فردی‌شان ـ موظف به پیروی از آن باشند.
۵ ـ): وجود انسان، یک «بودن» صرف نیست، یک «شدن» است. تفاوت انسان، وقتی که پا به این عالم می‌گذارد، با لحظه‌ای که از این عالم رخت بر می‌بندد، در همین است: او در بدو تولد یک «بودن» ـ یک موجود ـ است، ولی در لحظه مرگ، یک «شدن» است. «انسان آن چیزی نیست که آفریده شده است، بلکه آن چیزی است که خودش بخواهد باشد»[۳۹]
قرآن؛ به دلیل آنکه تصویر خاصی از دنیا دارد، مرگ را هم شکل دیگری می‌بیند. در این نگاه، نه فقط حقیقت دنیا، حقیقت مستقل و منفکی از آخرت نیست، مرگ هم پایان و انتهای کار و زندگی نمی‌باشد. مرگ چیزی نیست جز یک انتقال نشئه که زندگی دنیا را به حیات آخرت پیوند می‌زند و در واقع مرز عبور به سوی ابدیت و جاودانگی و حیات دایم است. به همین دلیل قرآن از مرگ تعبیر به «توفی» می‌کند و نه «فوت». «قرآن راجع به مردن کلمه «توفی» را به کار می‌برد که از ماده «وفات» است نه از ماده «فوت». «توفی» درست نقطه مقابل «فوت» را می‌رساند، یعنی چیزی را تمام و کمال تحویل گرفتن … در حالی که «فوت» معنایش از دست رفتن است … لهذا می‌فرماید:‌ «اللهُ یتوفی الانفسَ حینَ موتِها».[۴۰] خدا نفوس را در وقت مردن به تمام و کمال تحویل می‌گیرد».[۴۱] این تحویل گرفتن محصول زندگی و تمام و کمال تحویل گرفتن آنچه که با سرمایه عمر حاصل گردیده، خود دست مایه و سرمایه‌ای است که سنگ بنای زندگی دیگر را بنیان می‌گذارد.
۶-): انسان؛ موجودی دو بعدی و مرکب از دو عنصر خاکی و ملکوتی است، جایگاه هر دو بخش، مبدأ آنها و تفاوتشان کاملاً روشن است. «از نظر قرآن کریم خلقت یک امر آنی نیست؛ یک حیوان و یا یک انسان در مراتب تکاملی که طی می‌کند دائماً در حال خلق شدن است، بلکه اساساً جهان همیشه در حال خلق شدن و دائماً در حال حدوث است».[۴۲] و این امر نه تنها مشکلی در انتساب عالم به حق تعالی بوجود نمی‌آورد که عین تعلق بودن جهان را آشکار می‌سازد. نیز هر بخش از وجود آدمی سیر تکاملی خاص خویش را دارد بی‌‌آنکه یکی محذوری برای دیگری ایجاد نماید، اما انسان با آن جایگاه با عظمت که در هستی داشت، «همین موجود در قرآن، مورد بزرگترین نکوهش‌ها و ملامتها قرار گرفته است».[۴۳] «آدمی موجودی بسیار ستمگر و بسیار نادان است».[۴۴] «نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است».[۴۵] «پس از استغنا طغیان می‌کند».[۴۶] «حریص و تنگ چشم است».[۴۷] بنابراین، جای پرسش دارد که آیا واقعاً انسان موجودی دو سرشتی است که نیمی از سرشتش نور و نیمی ظلمت باشد؟ پاسخ قطعاً منفی است. زیرا فرق است بین انسان در مقام تعریف و انسان در مقام تحقق و مصداق. و لذا فاصله است میان انسان واقعی (آن چنان که هست) و انسان حقیقی (آن چنان که باید باشد). انسانی که در این پرسش سخن از اوست انسان در مقام تحقق و مصداق است. البته پذیرش ویژگی‌های ناپسند برای انسان واقعی، هرگز به این معنا نیست که انسانی در عمل انسانی، مذموم و صاحب اوصاف رذیله و فاقد آن اوصاف حمیده خواهد بود. بلکه حداکثر سخن آن است که انسان، موجودی مختار و صاحب اراده و انتخاب است که امکان تبدیل شدن به هر دو حالت را دارد و این بسته به خود او است. این خود انسان است که باید سازنده و معمار خویشتن باشد»[۴۸] و البته «علی‌رغم اعتقاد ما به توان و استعداد انسانیت در بشر، نباید چشمان خود را به این واقعیت ببندیم که انسانهایی که «انسان» باشند یک اقلیت هستند و اقلیت هم باقی خواهند ماند» راه دست یافتن به این معنا هم از سه طریق امکان‌پذیر است: با انجام کاری ارزشمند؛ با تجربه «ارزش» والا ـ تجربیات ارزشمندی مانند برخورد با شگفتیهای طبیعت، فرهنگ و یا درک و دریافتن فردی دیگر، یعنی عشق- و با تحمل درد و رنج که آدمی را به عمیق‌ترین و ژرفترین معنای زندگی رهنمون می‌شود. در بیان استاد مطهری(ره) شرط اصلی وصول انسان به کمالاتی که بالقوه دارد، «ایمان» است پس انسان حقیقی که خلیفه الله و مسجود ملائکه و دارنده همه کمالات انسانی است، انسان به علاوه ایمان است، نه انسان منهای ایمان. انسان منهای ایمان کاستی گرفته و ناقص است. چنین انسانی حریص، خونریز، بخیل و ممسک است. کافر و پست‌تر از حیوان است.[۴۹]
۷-):نکته پایانی این است، که انسانی که در اینجا مورد نظر است و مناسبات او با دین بررسی می‏شود، انسان متعارف و به طور کلی است، نه انسان کامل. انسان کامل که درک حقیقت او و چگونگی برخورد او در عرصه دین‏شناسی و دینداری فراتر از آن است که در دسترس عقل ناقص بشر عادی باشد، از موضوع این بحث ‏خارج است. چنین انسانی ممکن است، دین را به خاطر خود دین بخواهد و خدا را به خاطر خود او، عبادت کند و از دوست، غیر دوست را تمنا نکند. خدا مطلوب بالذات انسان کامل است. در انسان کامل، خودی در کار نیست تا انتظارات او از دین، نقشی را در دینداری او بازی کند، هرچند نباید فراموش کرد که نفی خودی و فانی شدن در خدا، در اثر تعلیم و تربیت دینی دست‏یافتنی است.
نتیجه سخن آنکه: ویژگی های که برای انسان در انسان شناسی اسلامی ذکر شده، عبارتند از: هدفمندی، جاودانگی، دو بعدی بودن، علم و آگاهی، اختیار و آزادی، قدرت و توانایی، تحول پذیری، که مهمترین ویژگی های انسان از نظر اسلام هستند که بعضی از این خصوصیات در هیچ یک از مکتب ها و نظام های فکری غیر اسلامی مطرح نیست.[۵۰] و این ویژگی ها همانطور که سابقا گفته شد، در صورتی حاصل خواهد شد که واقعیت “خلافه اللهی” بشر در نظر گرفته شود و اگر چنین شد و این اصل در نظر گرفته شد، نیازها واحتیاجات وی، غیر از نیازها و احتیاجاتی است که این اصل مهم خلافه اللهی در نظر گرفته نشود.
۱-۲-): تعریف دین:
یکی از بحث‌های مهم در دین‌پژوهی، اصل تعریف و شناخت دین است که در آن به تبیین ماهیت و چیستی دین، پرداخته‌ می‌شود؛ به این بیان که دین چه ویژگی‌هایی دارد که آن را از سایر ایدئولوژی‌های شبه دین متمایز می‌سازند. آنچه که امروزه به نام دین شناخته مى‏شود، از تنوع فراوانى ‏برخوردار است، توحید و یکتاپرستى، اعتقاد به قدرتهاى جادویى، اعتقاد به تقدس برخى حیوانات و اشیاء و اشکال گوناگون بت پرستى‏ و … را دین مى‏نامند و درشاخه‏هاى مختلف علوم، نظیر فلسفه دین، جامعه‏شناسى دین و روان‏شناسى دین مورد بررسى و کاوش قرار مى‏گیرند. این تنوع وگستردگى موجب شده است تا عده‏اى مدعى شوند امکان تعریف واحدى از دین ‏ممکن نیست و ارائه تعریفى که جامع افراد و مانع اغیار باشد امکان‏پذیر نیست. دشواری‌های تعریف دین، معلول عواملی هستند، که انتزاعی بودن مفهوم دین، یکی از عوامل عمده می باشد که در اینجا به همین یک عامل بسنده می شود.
اموری که در صدد تعریف آن‌ها بر می‌آییم دو دسته هستند: دسته‌ا‌ی که مصداق محسوس دارند و قابل اشاره‌ی حسی‌اند، مانند انسان، درخت، گیاه و… و دسته‌ای که دارای مصداق حسی نیستند. تعریف دسته‌ا‌ی اول؛ به لحاظ این‌ که مصداق محسوس دارند، سهل ‌الوصول است، زیرا مصداق این امور معین و معلوم است و می‌توان با ملاحظه‌ی خصوصیات و ویژگی‌های عام و مشترک میان افراد و حذف خصوصیات فردی به تعریف آن‌ها دست یافت؛ اما تعریف اموری مانند دین، آزادی، ایمان و مفاهیمی از این دست که جزو مفاهیم انتزاعی هستند و مصداق محسوس ندارند، اگر ممتنع نباشند، دست‌کم با دشواری‌های فراوانی روبروست، زیرا در باره‌ی تعریف دین، می‌توان گفت: که از یک طرف ارائه‌ تعریف از دین متوقف بر تعیین مصادیق دین است و از سوی دیگر تعیین مصادیق دین، متوقف بر تعریف متقدم است و این خود دور صریح است.[۵۱] به همین جهت است که برخی راه درست در تعریف مفاهیم انتزاعی را تعریف قراردادی دانسته‌اند.[۵۲]
برخی معتقدند؛ که اساساً دین از مفاهیم ماهوی نیست؛ زیرا به عقیده‌ی آن‌ها، دین مجموعه‌ا‌ی قواعد اعتقادی، اخلاقی، فقهی و حقوقی است که وحدت حقیقی ندارد و هرچیزی که وحدت حقیقی نداشته باشد وجود حقیقی نیز ندارد و فاقد وجود حقیقی فاقد ماهیت نیز هست و لذا جنس و فصل ندارد؛ بنابراین، اموری را می‌توان تعریف کرد که ویژگی‌های ذکر شده را داشته باشند و دارای جنس و فصل و ماهیت باشند و دین به خاطر این‌که هیچ‌یک از این خصوصیات را دارا نیست، تعریف حقیقی و ماهوی ندارد و اگر تعریفی برای آن باشد تعریف لفظی و یا بیان لوازم و خصوصیات است.[۵۳]
اما علی رغم اینکه تعریف دین با دشواری‌هایی روبرو است و مشکلات زیادی در راه تعریف دین وجود دارند؛ اما این دشواری‌ها دلیل نمی‌شود که ما به جای حل مسأله، به حذف آن بپردازیم و از ارائه‌ تعریف دین صرف نظر کنیم. با توجه به اهمیتی که دین در حیات انسانی بشر دارد و بخش عمده‌ فرهنگ بشری را تشکیل می‌دهد، صرف نظر کردن از بیان و تعریف دین، مانند این می‌ماند که ما بگوییم چون هوا ناپاک است، پس باید از تنفس کردن صرف نظر کرد. همین علت، باعث شده که برخی از دانشمندان، مانند ماکس وبر (۱۸۶۴-۱۹۲۰م) با آن‌که تحقیقات فراوانی در باره‌ی دین انجام داده است، ولی هیچ تعریفی از دین ارائه نکرده است. به عقیده‌ی وی؛ اگر کسی بخواهد تعریفی از دین ارائه دهد، باید بعد از انجام تحقیقات زیاد و بررسی‌های فراوان به تعریف دین بپردازد.[۵۴]
اس. اف. نادل؛ که یک انسان‌شناس معروف است، در باره‌ی دشواری‌ تعریف دین می‌گوید: «هرچه قدر هم پهنه‌ی «امور مذهبی» را مشخص کنیم، باز هم همیشه حوزه‌ی بینابینی باقی می‌ماند و به دشواری می‌توان تعیین کرد که مرز جدا کننده‌ی دین و غیر دین در کجا واقع شده است.»[۵۵] اما؛
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید.[۵۶]
قبل از تعریف دین، باید این مقدمه توضیح داده شود که: اگر تفاوتی بین دین شناسی در دوران قدیم و جدید مشاهده می شود، این تفاوت در گستره دین‏پژوهی است، نه در حقگرایی قدما و سودگرایی متجددان. در قدیم عمدتا ماهیت دین مطمح نظر بود و غالبا موضوع پژوهشهای فلسفی و کلامی قرار می‏گرفت، اما از قرن نوزدهم به بعد، معنا و مفهوم جدیدی از دین، در اذهان شکل گرفت، که موضوع کاوشهای روان‏شناسانه، جامعه‏شناسانه، مردم‏شناسانه و… است.
بنابراین، دین به دو معنا موضوع تحقیقات دین‏پژوهانه واقع می‏شود: یکی «ماهیت دین‏» یا «دین در مقام تعریف‏» و دیگری «وجود دین‏» یا «دین در مقام تحقق‏». دین در مقام تعریف، مجموعه دعاوی دینی است، که از سوی آورنده دین، در اختیار بشر قرار می‏گیرد. چنین دینی موضوع کاوشهای فیلسوفانه و متکلمانه قرار می‏گیرد و این پژوهشها بیشتر به صدق و کذب و حقانیت نظری آموزه‏های دین ناظر است. اما دین در مقام تحقق، پدیده‏ای روانی یا اجتماعی است که، موضوع کاوشهای روان‏شناسانه و جامعه‏شناسانه واقع می‏شود. رشته یا زیررشته‏هایی که به چنین پژوهشهایی دست می‏یازند؛ روان‏شناسی دین و جامعه‏شناسی دین خوانده می‏شوند. این تحقیقات با چشم‏پوشی از صدق و کذب دعاوی دینی، درصدد تبیین روابط علی و معلولی است که دین، به عنوان پدیده‏ای عینی، با دیگر پدیده‏های عینی ارتباط برقرار می‏کند. هیچیک از این دو گونه تحقیق، دین‏شناسان را از دیگری بی‏نیاز نمی‏کند، بلکه باید هر یک، با بهره گرفتن از روش خاص خود حل و فصل شود. چرا که اساسا دینی که موضوع این پژوهش‏هاست، ‏به دو معناست. با استدلالهای فلسفی، نمی‏توان دعاوی روان‏شناسانه یا جامعه‏شناسانه در باب وجود خارجی دین را نفی و اثبات کرد و بالعکس. پاره‏ای از برداشتهای نادرست در تبیین خاستگاه مساله نیاز بشر از دین، ناشی از یکی گرفتن دو معنای یاد شده از دین است. با توجه به مطالب گفته شده، تعریف دین را ابتداء در علم لغت و در انتهاء، در اصطلاح دانشمندان ذکر می کنیم.
۱-۲-۱- ): مفهوم لغوی دین:
دین در لغت عرب، به معانی مختلف از جمله به معنای جزاء و حساب، طاعت، عادت، عبادت، انقیاد، ذلت، قهر، غلبه، شأن و حکم آمده است.[۵۷] اما از میان معانی ذکر شده، سه معنای جزاء، طاعت و عبادت، بیشتر از دیگر معانی به چشم می‌خورد. واژه‌ی دین در «کتاب‌العین» به همین سه معنا آمده است.[۵۸] و اکثر لغت‌نویسان بعد از آن با حفظ این سه معنا، معانی دیگری نیز برای دین ذکر کرده‌‌اند؛ اما از میان سه معنای یاد شده، معنای طاعت و انقیاد، بیشتر شایع است.
در قرآن نیز، واژه دین تا حدودی به همین معنی لغوی خود به کار رفته است. از باب نمونه به چند مورد اشاره میشود.
۱).مکافات و جزا: «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»[۵۹] «أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ»[۶۰]
۲).تسلیم و انقیاد: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»[۶۱] «أَفَغَیْرَ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»[۶۲]
۳).توحید و یگانه پرستی: «قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِینِی فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ»[۶۳] «أَلا لِلَّهِ الدِّینُ الْخالِصُ وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِیُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى»[۶۴]
۴).هر گونه پرستش (خواه پرستش خدای یکتا باشد، یا پرستشغیر خدا) «لَکُمْ دِینُکُمْ وَ لِیَ دِینِ»[۶۵]
۵).هر گونه قانون و دستورالعمل زندگی: «ما کانَ لِیَأْخُذَ أَخاهُ فِی دِینِ الْمَلِکِ»[۶۶]
۶).احکام و قوانین اسلامی: «فَلَوْلا نَفَرَ مِنْک ُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ»[۶۷]«وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَهٌ فِی دِینِ اللَّه»[۶۸]
در قرآن نیز واژه‌ی دین تا حدودی به همین معانی لغوی خود به کار رفته است و برای دین در قرآن، معنای جزاء و حساب، شریعت و قانون، طاعت و فرمان‌برداری، رسم و عادت، توحید و یکتاپرستی و اسلام را ذکر کرده‌اند. ولی طاعت و فرمان‌برداری، یکی از معانی شایع دین است که در اکثر آیات، دین به همین معنا آمده است. راغب اصفهانی ذیل آیه‌ی‌ «لا اکراهَ فی الدین»[۶۹] می‌گوید: «دین در این آیه به معنای طاعت است؛ چرا که در طاعت اخلاص شرط است و اخلاص با اکراه قابل جمع نیستند.»[۷۰]
صدرالمتألهین شیرازی نیز، معنای دین را در آیه‌ی مذکور طاعت می‌داند و می‌گوید: «طاعت و بندگی بعد از معرفت به مقام و جلال خداوند نه تنها با اکراه همراه نیست، بلکه انسان با میل و رغبت کامل خود، از دستورهای خدا پیروی می‌کند.»[۷۱]
دین در قرآن، همانطور که ذکر شد، به معنای دین اسلام نیز آمده است و این معنا با معنای طاعت، بسیار سازگار است؛ چرا که اسلام نیز، همان تسلیم در برابر اوامر و نواهی خداوند است؛ چنان که در کلام امام علی(ع) آمده است: «الاسلامُ هو التسلیم والتسلیمُ هو الیقین»[۷۲]
بنابراین؛ واژه‌ی دین هم در کتاب‌های لغت و هم در قرآن به معانی مختلف آمده است، ولی معنای شایع و مشهور آن همان “طاعت و انقیاد” است.
۱-۲-۲-): مفهوم اصطلاحی دین :
همان‌گونه که پیشتر اشاره شد، دین در حوزه‌های مختلفی چون جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، فلسفه‌ دین، کلام و… قابل بررسی است و در واقع هریک از این حوزه‌ها، بُعدی خاصی دین را مورد بررسی قرار می‌دهد. اما تعریف دین، خود آیا یک مسئله ای «برون دینی» است؟ یا یک مسئله «درون دینی»؟ یعنی اگر درون دینی باشد، همانند طرق و روش اثبات احکام دینی که مشروط به استفاده از دلایل دینی و محدود به استنباط از طرق عقلانی صحیح است، نه هر روش شخصی و سلیقه ای خاص. و اگر از نوع برون دینی باشد، یعنی عرفی و عقلایی باشد، بازگشتش به همان ادله درون دینی خواهد بود، چون در این نوع تعریف از دین از آن جهت که این ادله( عرفی، عقلایی) مستند به معرفت و عقل سلیم باشد که این مورد تاکید و دستور دین می باشد، بنابراین می توان به تعبیری گفت: که باز هم درون دینی خواهند بود، و «اساسا انفصالی بین این دو روش وجود ندارد، برون دینی یا درون دینی تنها صورتی از انفصال دارد.»[۷۳] بر این اساس، روشن شدن مفهوم اصطلاحی دین، در گروی این است که ما دین را در هریک از این حوزه‌ها بررسی کنیم. اما به دلیل اختصار نوشتار حاضر ناچاریم تنها به تعاریف عده ای از دانشمندان اسلامی اشاره کنیم.
دانشمندان اسلامی، با الهام گرفتن از معارف زلال قرآنی و روایی، به تعریف دین پرداخته اند، که در یک تقسیم بندی می توان آنها را به چند صورت بیان کرد.
۱-): تعریف دین به روش زندگی:
علامه طباطبایی در بعضی موارد، دین را اینگونه تعریف می کند: «دین، راه زندگی است که آدمی در دنیا به ناچار آن را می پیماید.»[۷۴] و یا همو در جایی دیگر در تعریف دینِ حق می‎گوید: «روش ویژه‎ای برای زندگی بشر که مصلحت دنیوی انسان را در جهت کمال اخروی و حیات ابدی او برآورده می‎سازد. از این روی، لازم است شریعت، در برگیرنده قوانینی باشد که به نیازهای دنیوی انسان نیز پاسخ گوید.»[۷۵]
۲-): تعریف دین به مجموعه عقاید و مقررات:
«دین، عبارت است؛ از مجموع عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی که برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسان‎ها باشد. گاهی همه این مجموعه، حق، و گاهی باطل، و زمانی مخلوطی از حق و باطل باشد. اگر همه مجموعه، حق باشد، آن را دین حق، و در غیراین صورت، دین باطل یا التقاطی از حق و باطل نامند.»[۷۶] و یا در تعریفی که علامه جعفری از دین ارائه می دهد که در این تعریف، دین را اینگونه بیان می کند: «مجموعه عقاید و قوانین و مقرراتى که هم به اصول فکرى بشر نظر دارد و هم در باره اصول گرایشى وى سخن مى‏گوید و هم اخلاق و شئون ‏زندگى او راتحت پوشش قرار مى‏دهد و به دیگر سخن، دین مجموعه‏ عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتى است، که براى اداره جامعه‏انسانى و پرورش انسان‏ها در اختیار انسان قرار دارد.»[۷۷] بنابراین تعریف، دین شامل دو رکن اساسی است: «رکن اول، اعتقاد به وجود خداوند یکتا، رکن دوم، برنامه حرکت به سوی هدف، که احکام و تکالیف نامیده می شوند، واخلاقیات و احکام فقهی مبنای و زیر بنای این دو رکن محسوب می شوند.»[۷۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ق.ظ ]




- انتشار حکم قطعی در رسانه‌ها
- ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

- ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال
- ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری توسط اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج‌ سال
درجه ۷
- حبس از نود و یک روز تا شش ماه
- جزای نقدی بیش از ده میلیون (۱۰۰۰۰۰۰۰) ریال تا بیست میلیون (۲۰۰۰۰۰۰۰) ریال
- شلاق از یازده تا سی ضربه
- محرومیت از حقوق اجتماعی تا شش ماه
درجه ۸
- حبس تا سه ماه
- جزای نقدی تا ده میلیون (۱۰۰۰۰۰۰۰) ریال
- شلاق تا ده ضربه
با در نظر گرفتن جمع میان این این دو شرط یعنی جرایم قابل گذشت و جرایم تعریزی درجه ۶، ۷، ۸ می‌توان اینگونه بیان نمودکه این جرایم مشمول میانجیگری ماده ۸۲ قانون آیین دادرسی کیفری خواهند شد؛
۱.کلیه مجازات‌های تعریزی مندرج در کتاب دیات

    1. کلیه مجازات‌های تعزیزی مندرج در فصل حد قذف در کتاب حدود

    1. جرایم توهین ماده ۶۰۸ (درجه ۶)، امتناع از تحویل طفل در ماده ۶۳۲ (درجه ۶)، رها کردن طفل در محل مسکونی یا غیرمسکونی ماده ۶۳۳ (درجه ۶)، افشای اسرار حرفه‌ای در ماده ۶۴۸ (درجه ۶)، گرفتن سند یا نوشته به جبر یا قهر در ماده ۶۶۸ (درجه ۶)، تهدید به قتل یا ضرر دیگر ماده ۶۶۹ (درجه ۶)، اتلاف اسناد غیردولتی در ماده ۶۸۲ (درجه ۶)، از بین بردن نخله خرما در ماده ۶۸۵ (درجه ۶)، تصرف عدوانی یا ممانعت یا مزاحمت از حق در ماده۶۹۰ (درجه ۷)، تصرف ملک دیگری با قهر و غلبه ۶۹۲ در ماده (درجه ۷)، افترا شفاهی ماده ۶۹۷ (درجه ۷)، نشر اکاذیب در ماده ۶۹۸ (درجه ۶)، هجو در ماده ۷۰۰ (درجه ۷)

    1. آن دسته از جرایم قوانین خاص که همچون ماده ۵۳ قانون جدید حمایت خانواده (عدم پرداخت نفقه) که این دو شرط را دارا هستند نیز مشمول حکم مذکور خواهند شد.

ب. صدور قرار تعلیق تعقیب
یکی از ابزارهای مفید و موثر سیاست جنایی، بویژه پس از جنگ جهانی دوم، تعلیق تعقیب برخی از متهمان بویژه در جرایم کم اهمیت است در این گونه موارد دادسرا به تشخیص خود و با رعایت ضوابط قانونی، تعقیب برخی بزهکاران را موقتا متوقف می‌کند.
در بند سوم ماده ۸۲ بیان شده است “در صورتی که شاکی گذشت کند یا خسارت او جبران شود و یا راجع به پرداخت آن توافق حاصل شود و متهم فاقد سابقه محکومیت موثر کیفری باشد ]همچنین جرم از جرایم غیرقابل گذشت باشد[. مقام قضایی می‌تواند، پس از اخذ موافقت متهم، تعقیب وی را از شش ماه تا دو سال معلق نماید در این صورت مقام قضایی متهم را با رعایت تبصره ماده ۸۱ این قانون حسب مورد مکلف به اجرای برخی دستورهای موضوع ماده مذکور می‌کند.” در این قسمت (که به نظر می رسد مهمترین سند تحول سیاست جنایی ایران باشد) مقنن با لحاظ شرایطی، صدور قرار تعلیق تعقیب را در جرایم غیر قابل گذشت برای مقام قضایی مجاز دانسته است.
در ذیل به این شروط و تحولات خواهیم پرداخت.

    1. شرایط صدور

مقنن به منظور صدور قرار تعلیق تعقیب از سوی مقام قضایی سه شرط اساسی را ملاک قرار داده است.
۱-۱. رضایت بزهدیده
در خصوص گذشت شاکی یا جبران خسارت وی بحث‌هایی بیان شد لیکن پرسش مهم این است، در صورتی که بزهکار پس از انجام توافق بر سر پرداخت آن، توافقات خود را نقض کند چه ضمانت اجرائی پیش‌بینی شده است؟ و پاسخ این است که مقنن در آخرین بند از ماده مذکور پیش‌بینی نموده است، در صورتی که تعهدات مورد توافق از سوی متهم بدون عذر موجه، اجرا نشود بنا به درخواست شاکی یا مدعی خصوصی، مقام قضایی قرار تعلیق تعقیب را لغو و تعقیب را ادامه می‌دهد[۱۸۴].
۲-۱. فقدان سابقه محکومیت موثر کیفری
در ماده واحد قانون تعریف محکومیت‌های موثر در قوانین جزائی (مصوب ۲۶/ ۷/ ۱۳۶۶) بیان می‌شد که مراد از “محکومیت‌هایی موثر کیفری” مذکور در قوانین جزائی مصوب مجلس شورای اسلامی عبارت است از:
الف. محکومیت به حد
ب. محکومیت به قطع عضو
ج. محکومیت لازم‌الاجرا به مجازات حبس از یک سال به بالا
د- محکومیت قطعی به جزای نقدی به مبلغ بیست میلیون ریال یا بالاتر
ه- سابقه محکومیت لازم‌الاجرا دوبار یا بیشتر به علت جرم‌های عمدی مشابه به هر میزان مجازات.
جرم‌های سرقت، کلاهبرداری، اختلاس، ارتشاء، خیانت در امانت .
این ماده واحده به موجب ماده ۷۲۸ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۹۲) نسخ شد و در تبصره ماده ۴۰ قانون مجازات اسلامی بیان شد که محکومیت موثر، محکومیتی است که محکوم را به تبع اجرای حکم، بر اساس ماده (۲۵) این قانون از حقوق اجتماعی محروم می‌کند.
در ماده ۲۵ قانون مذکور بیان شده است که: « محکومیت قطعی کیفری در جرایم عمدی پس از اجرای حکم یا شمول مرور زمان، در مدت زمان مقرر در این ماده محکوم را از حقوق اجتماعی به عنوان مجازات تبعی محروم می‌کند:
الف. هفت سال در محکومیت به مجازات‌های حیات و حبس ابد از تاریخ توقف اجرای حکم اصلی
ب. سه سال در محکومیت به قطع عضو، قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارده شده بیش از نصف دیه مجنی علیه باشد، نفی بلد و حبس تا درجه چهار
پ. دو سال در محکومیت به شلاق حدی، قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده نصف دیه مجنی علیه یا کمتر از آن باشد و حبس درجه ۵ »
پذیرش شرط فقدان سابقه محکومیت موثر کیفری توسط مقنن در این ماده نشان دهنده توجه ایشان به سیاست های فردی سازی تعقیب و یا بنابر نظر برخی توجه به «رویکرد مداری کیفری» محسوب می شود[۱۸۵].
۳-۱. اختیاری بودن رسیدگی
هر چند که مقام قضایی به منظور ارجاع پرونده به میانجیگری توافق هر دو طرف دعوا را اخذ کرده است، لیکن به منظور اجرایی نمودن نتیجه توافقات صورت گرفته (حصول سازش و سپس تعلیق تعقیب) با استناد به اصل آزادی اراده طرفین برای شرکت و مصالحه در میانجیگری مقنن مقام قضایی را مکلف نموده است که به منظور تعلیق تعقیب وی برای مرتبه دوم موافقت متهم (بزهکار) را اخذ نماید.
این عمل مقنن با اسنتاد به اسناد بین‌المللی همچون اعلامیه اصول استفاده از برنامه‌های عدالت ترمیمی در پرونده‌های کیفری[۱۸۶] و همچنین مطالعات تطبیقی صورت گرفته در این زمینه همچون قانون آئین دادرسی کیفری فرانسه می‌باشد.[۱۸۷]

    1. شرایط استمرار

در ماده ۸۲ بیان شده است که در صورت موافقت بزهکار (متهم) به تعلیق تعقیب، مقام قضایی تعقیب وی را از شش ماه تا دو سال معلق می‌کند در این صورت مقام قضایی متهم را با رعایت تبصره ماده ۸۱ این قانون حسب مورد مکلف به اجرای برخی دستورهای موضوع ماده مذکور می‌کند. در صورت عدم اجرای تعهدات مورد توافق از سوی متهم قرار تعلیق تعقیب را لغو و تعقیب را ادامه می‌دهد.
در این ماده مقنن به منظور استمرار قرار تعلیق تعقیب و پایبندی بزهکار به تعهدات خویش شرایطی را در قالب تبصره‌های ماده ۸۱ ذکر نموده است که بررسی این شرایط را به فصل بعد موکول خواهیم نمود.
گفتار چهارم: اجرای میانجیگری
نهاد میانجیگری برای نخستین مرتبه به صورت مدون و مصرح در قانون آیین دادرسی کیفری گنجانده شد و شرایط و اهدافی برای آن درنظر گرفته شد، مسلماً با توجه به بدیع بودن این نهاد، همچون هر نهاد تازه تاسیس دیگری با چالش های بسیاری در عمل و اجرا مواجه خواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ق.ظ ]




استراتژی‌های کپ‌لند و بردا) A4 > A3 > A2 = A1 :
استراتژی میانگین) A4 > A3 > A1 > A2 :
زمانی که تمامی عناصر  و  ، از مجموعه‌ی مشابهی باشند، یعنی  ، آن‌گاه می‌توان اولویت‌بندی جزیی  را به صورت زیر نمایش داد:
A2 A1
A3
A4
A4 همواره نسبت به هر عنصر دیگر، کم ترجیح است؛ A3 همواره نسبت به A1 و A2، کم ترجیح است. عناصر A1 و A2 در  ، قابل مقایسه نیستند؛ زیرا در  ، A2= A1 بوده و در  ، A1 > A2 است.
۲-۱۷ مرور ادبیات و سوابق پژوهش
در سال ۱۹۵۷فارل بااستفاده ازروشی مانند اندازه گیری کارایی درمباحث مهندسی اقدام به اندازه گیری کارایی برای یک واحدتولیدی نمود. موردی که فارل برای اندازه گیری کارایی مدنظرقرارداده بود شامل یک ورودی و یک خروجی بود. مطالعه فارل شامل اندازه گیری” کارایی های فنی” و” تخصیصی” و” مشتق تابع تولید کارا” بود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فارل مدل خود را برای تخمین کارایی بخش کشاورزی آمریکا نسبت به سایر کشورها مورد استفاده قرار داد. با این وجود او در ارائه روشی که در برگیرنده ورودی ها و خروجی های متعدد باشد موفق نبود.
چارنز[۷۶] ، کوپر[۷۷] و رودز[۷۸] دیدگاه فارل را توسعه داده و مدلی را ارائه کردند که توانایی اندازه گیری کارایی با چندین ورودی و چندین خروجی را داشت. این مدل تحت عنوان” تحلیل پوششی داده ها” نام گرفت و اولین بار در رساله دکتری ادوارد رودز و به راهنمایی کوپر تحت عنوان” ارزیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس ملی آمریکا” در سال ۱۹۷۶ در دانشگاه کارنگی مورد استفاده قرار گرفت و در سال ۱۹۷۸ در مقاله ای تحت عنوان” اندازه گیری کارایی واحدهای تصمیم گیرنده” ارائه شد.
از آنجا که این مدل توسط چارنز کوپر و رودرز ارئه گردید به مدل CCR که از حروف اول سه فرد فوق تشکیل شده است معروف گردید. هدف در این مدل اندازه گیری و مقایسه کارایی نسبی واحدهای سازمانی مانند مدارس , بیمارستانها , شعب بانک, شهرداری ها و … که دارای چندین ورودی و خروجی شبیه بهم باشند است. (مهرگان،۱۳۸۷:۶۳).
در زمینه ارزیابی عملکرد در بیمارستان ها تحقیقات متعددی در ایران و سایر کشورهای جهان انجام شده است که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می شود:
تحلیل کارایی و مصرف بهینه منابع در بیمارستان های منتخب استان آذربایجان غربی با بهره گرفتن از مدل تحلیل فراگیر داده ها بهلول رحیمی وهمکاران دراین مطالعه در سال ۱۳۸۸ کارایی بیمارستان های منتخب استان آذربایجان غربی با بهره گرفتن از مدل تحلیل فراگیر داده هابررسی کردند متغیرهای نهاده تعداد تخت فعال، تعداد پزشک و سایر پرسنل و متغیرهای ستانده تخت روز اشغالی و پذیرش سرپایی دربیمارستان های مورد مطالعه بودند. بر اساس نتایج حاصل از روش تحلیل فراگیر داده ها در سال ۱۳۸۸ میانگین کارایی فنی بیمارستا نهای مورد مطالعه۵۸۴%، متوسط کارآیی فنی خالص(کارآیی مدیریتی) بیمارستان ها ۷۸۲% و متوسط کارآیی مقیاس آنها ۷۷۱% بوده است. به عبارتی، ظرفیت ارتقاء کارایی در این بیمارستا نها بدون هیچ گونه افزایشی در هزینه ها و به کارگیری همان میزان از نهاده ها تاحدود ۴۱.۵ درصد می باشد. از کل بیمارستا نهای دانشگاه فقط ۴ بیمارستان دارای کارایی فنی یک می باشند. علاوه بر آن در این بیمارستان ها وجود عوامل تولید مازاد آشکار می باشد.
انداز ه گیری کارآیی فنی بیمارستا نهای دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور مسعود ابوالحلاج وهمکاران درسال۱۳۸۶، تخمین کارآیی ۱۲۲ بیمارستان کشوررابااستفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها و نرم افزا Deap2مورد مطالعه قرار دادند. در این پژوهش کارآیی فنی به دو روش تخمین زده شد. ومیانگین کارآیی فنی در روش اول در بیمارستا نهای گروه برخوردار آموزشی عمومی-برخوردار درمانی عمومی محروم درمانی عمومی - برخوردار آموزشی تخصصی - برخوردار درمانی تخصصی به ترتیب۷۴۸.۷۱۰،۴۵۸.۸، ،۵۵۹% و ۸۰۹% به دست آمد که در این مدل بیمارستان های برخوردار درمانی و تخصصی بیش ترین مقدار کارآیی را به خوداختصاص داده بودند. در روش دوم مقدار کارآیی فنی، کارآیی فنی خالص و کارآیی مقیاس به ترتیب در بیمارستان های مورد مطالعه درسال۱۳۸۶برابربا۴۳۶/۰، ۵۹۱/۰و۷۴۶/۰بوده است که نشان از عملکرد ضعیف بیمارستان دارد. مقدار کارآیی فنی نشان می دهد که بیمارستان ها بیش از ۵۶/۰از نهاده ها را استفاده نمی کنند.
محاسبه کارایی نسبی۲۱ بخش دانشگاه بنگوریان
سینونی و استرن[۷۹] در سال۱۹۹۴ از روش تحلیل پوششی داده ها برای تعیین کارایی نسبی ۲۱ بخش دانشگاه بنگوریان[۸۰] استفاده کردند. مخارج عملیاتی و دستمزد دانشگاهها به عنوان ورودی و کمک هزینه تحصیلی، تعداد انتشارات، تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی و تعداد ساعات واحد درسی ارائه شده به عنوان خروجی در نظر گرفته شد، نتایج این ارزیابی نشان داد که ۱۴ بخش از۲۱ بخش این دانشگاه غیر کارا هستند.
کارایی نسبی بیمارستان ‌های قم با بهره گرفتن از رویکرد تحلیل وششی داده‌ ها و فرایند تحلیل سلسله مراتبی کتابی وصالح زاده کارایی نسبی بیمارستان ‌های قم(۸بیمارستان) با بهره گرفتن از رویکرد تحلیل پوششی داده‌ ها و فرایند تحلیل سلسله مراتبی درسال ۱۳۸۶ بررسی کردند. متغیرهای ورودی شامل تعداد پزشک عمومی، تعداد پزشک متخصص، تعداد پیراپزشک و تعداد تخت فعال و متغیرهای خروجی شامل تعداد بیمار بستری شده و تعداد بیمار سرپایی بودند. ابتدا با بهره گرفتن از فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP[81]) متغیرهای ورودی به دو متغیر تعداد پزشک و تعداد تحت فعال کاهش یافتند، سپس با دو روش CCR(بازده نسبت به مقیاس ثابت (CRS[82]) )و روش BCC (بازده نسبت به مقیاس متغیر (VRS[83]) )و در حالت ورودی محور به ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان ‌های قم در سال ۱۳۸۶ پرداخته شد و ضمن مشخص کردن بیمارستان ‌های ناکارا، با بهره گرفتن از مدل اندرسون - پیترسون ([۸۴]AP) بیمارستان ‌های کارا نیز رتبه ‌بندی شدند. در روش CCR،۳  بیمارستان کودکان فاطمی، ایزدی و حضرت زهرا کارا و ۵ بیمارستان حضرت ولیعصر، حضرت معصومه، نکویی، کامکار و گلپایگانی ناکارا شناخته شدند و رتبه ‌بندی نهایی بیمارستان ‌ها به صورت زیر گردید: ۱. حضرت زهرا ۲. کودکان فاطمی ۳. ایزدی ۴. حضرت ولیعصر ۵. حضرت معصومه ۶. نکویی ۷. کامکار و ۸. گلپایگانی. در روشBCC ، ۴ بیمارستان حضرت ولیعصر، حضرت زهرا، کودکان فاطمی و ایزدی کارا و ۴ بیمارستان حضرت معصومه، نکویی، کامکار و گلپایگانی ناکارا شناخته شدند و رتبه ‌بندی نهایی بیمارستان ‌ها به صورت زیر گردید: ۱. حضرت زهرا ۲. حضرت ولیعصر ۳. ایزدی ۴. کودکان فاطمی ۵. حضرت معصومه ۶. نکویی ۷. کامکار و ۸. گلپایگانی.
تعیین کارایی فنی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی ایران با بهره گرفتن از روش تحلیل فراگیر داده ها (DEA) در سال های ۱۳۸۳-۱۳۷۹.
قادری وهمکاران در این مقاله کارایی فنی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی ایران از روش تحلیل فراگیر داده ها طی سال های ۱۳۸۳-۱۳۷۹ مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برای این منظور از فرم پوششی نهاده – مدار روش تحلیل فراگیر داده ها با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس استفاده شده و از چهار ستانده یعنی پذیرش سرپایی، روز - بستری، تخت روزاشغالی و تعداد عمل جراحی و چهار نهاده یعنی تعداد تخت، کادر پرستاری، کل پرسنل پزشکی و سایر پرسنل برای بررسی استفاده گردید. نتایج حاصل از روش تحلیل فراگیر داده ها نشان می دهد که ظرفیت ارتقا کارایی فنی در بیمارستان های مورد بررسی به میزان ۱۰ درصد (TE=./893) وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که بازدهی ثابت نسبت به مقیاس بر فرایند تولید حاکم می باشد. علاوه بر آن وجود ظرفیت مازاد عوامل تولید بویژه نیروی انسانی در بیمارستان های دانشگاه مشهود می باشد.
تحلیل کارایی و تخصیص منابع به بخش‌های مختلف بیمارستان شریعتی اصفهان با بهره گرفتن از تحلیل پوششی داده‌ها.
الهه آزادوهمکاران دراین تحقیق کارایی بخش‌های کلینیکی بیمارستان شریعتی اصفهان (۱۵ بخش) با بهره گرفتن از روش تحلیل پوششی داده‌ها در سه ماهه‌ی اول سال ۱۳۸۹ مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برای این منظور، از مدل ورودی محور روش تحلیل پوششی داده‌ها، با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس استفاده شد و از دو ورودی یعنی تعداد تخت و تعداد پرسنل و سه خروجی یعنی درصد اشغال تخت، فعال بودن بخش و عملکرد بخش، برای بررسی استفاده گردید. از بین ۱۵ بخش، ۷ بخش کارا و سایر بخش‌ها ناکارا بودند. وهمچنین نتایج حاصل از تحلیل پوششی داده‌ها نشان داد بخش‌های بیمارستان شریعتی، امکان حداقل ۸ درصد ظرفیت افزایش کارایی بدون هیچ گونه افزایش در هزینه‌ها را دارند. به عبارت دیگر، وجود عوامل تولید مازاد در بیمارستان مشهود است.
بررسی کارایی نسبی بیمارستان های آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی دربخش تشخیصی بااستفاده ازرویکردDEA/AHP.
حری وسعیدی نیا با بهره گرفتن از روش تحلیل پوششی داده‌ها (DEA)کارایی نسبی۵۲ بیمارستان آموزشی در بخش تشخیصی مورد ارزیابی قراردادندوآنان رابا روش مذکوررتبه بندی کردند داده‌های ورودی در این تحقیق عبارتند از:تعداد پزشکان متخصص،تعداد کارشناسان،تعداد تکنسین‌ها تعداد سایر کارکنان شاغل در بخش‌های رادیولوژی و آزمایشگاه و خروجی‌ها نیز تعداد گرافی‌ها(رنگی و ساده)، تعداد آزمایشات و تعداد سونوگرافی‌ها در نظر گرفته شده است.
ارزیابی کارآیی نسبی نیروی انسانی مراکز بهداشت شهرستان‌های استان یزد با بهره گرفتن از مدل تحلیل پوششی داده‌ها
اردکانی وهمکاران ارزیابی کارآیی نسبی نیروی انسانی۱۰ مرکز بهداشت در استان یزد در سال ۱۳۸۵موردبررسی قراردادند. ورودی‌های مدل شامل دو متغیر تعداد بهورزان و تعداد پرسنل بهداشت خانواده شاغل و خروجی‌های مدل، اهم خدماتی که در مراکز بهداشت ارائه می‌شود، تعیین گردیدندو نتایج تحقیق بیانگر این است که در سال ۱۳۸۵ مراکز بهداشتی شهرستان‌های میبد و یزد با میزان کارآیی نسبی ۱، نسبت به دیگر مراکز، دارای بیشترین کارآیی نیروی انسانی بوده و مراکز بهداشتی شهرستان‌های تفت و مهریز به ترتیب با میزان کارآیی نسبی ۴۲۷/۰ و ۴۸۵/۰ دارای کارآیی نیروی انسانی پایین‌تری نسبت به دیگر مراکز بوده‌اند.
ارزیابی کارآیی بیمارستانهای همدان براساس شاخص های عملکردی و با بهره گرفتن از مدل ریاضی تحلیل فراگیر اطلاعات (DEA) در سال ۱۳۸۷.
شاه حسینی وهمکاران، ارزیابی کارایی بیمارستانهای همدان در۱۳۸۷موردبررسی قراردادندکه نهاده ها آنتعداد پزشکان ، تعداد پرستاران، سایر پرسنل و تخت فعال وستاده ه شامل تعداد اعمال جراحی ، تعداد بیماران سرپایی ، درصد اشغال تخت ، متوسط اقامت بیمار و روز بستری بودند. یافته های حاصل در این مطالعه نشان می دهد بالاترین ضریب کارایی تکنیکی در بیمارستانهای نظامی ،‌ مباشر ، فرشچیان ، اکباتان ، ولی عصر رزن ، علی مرادیان نهاوند ، امام حسین (ع) ملایردر مقایسه با دیگربیمارستانها می باشد و به طور میانگین عوامل مازاد تولید (نهاده ها) به ترتیب: ۹۸ /۰ درصد پزشک ، ۴/۰ درصد پرستار ، ۷۳/۱۱ درصد سایر پرسنل و ۴/۵ درصد تخت فعال مازاد وجود دارد و باید این عوامل تولید مازاد حذف شود تا بیمارستانهای استان به طور میانگین به سطح کارایی فنی مطلوب برسند .
خانی، نادری، زنگنه و فاضلی (۲۰۱۲) در تحقیقی به ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های دولتی در استان ایلام پرداختند. در این پژوهش، تعداد نه بیمارستان مورد بررسی قرار گرفت که تعداد چهار بیمارستان کارا و پنج بیمارستان دیگر ناکارا بودند. در این پژوهش ورودی های مدل شامل تعداد متخصصان، پزشکان، تکنسین ها و سایر کارکنان و خروجی های مدل شامل تعداد اعمال جراحی، بستری ها و رادیوگرافی ها بودند.
گودرزی وهمکاران (۱۳۸۶)کارآیی فنی۱۲بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران را با بهره گرفتن از روش تحلیل فراگیر داده ها طی سال های ۱۳۸۵-۱۳۷۵ مورد بررسی و تحلیل قرار دادند ستانده های این پژوهش شامل پذیرش سرپایی، روز- بستری، تخت روزاشغالی وتعداد عمل جراحی و نهاده های آن تعداد تخت، کادر پرستاری، کادر پزشکی و سایر پرسنل تعیین کردند. که ۵۰ درصد بیمارستان ها کارا بودند. کارآیی فنی بیمارستان های مورد مطالعه با فرض بازدهی متغیر به مقیاس۹۷۲/۰ است.
ایمانی پور و عالم تبریز(۱۳۸۸) اندازه گیری کارآیی۱۶ بیمارستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی وخدمات درمانی شهید بهشتی رابا استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها درطی سال های۱۳۸۶- ۱۳۸۴مورد بررسی و تحلیل قرار دادند که دراین پژوهش ۱۱ بیمارستان آن آموزشی (A-K)و ۵ بیمارستان غیر آموزشی (L-P) بودند. ورودی های آن شامل زیربنا، تخت فعال از ورودی های سرمایه ای، پرسنل پزشک و پرسنل پیراپزشک وخروجی ها تعداد پذیرش و ویزیت بیماران سرپایی، تعداد پذیرش و ویزیت بیماران اورژانسی، تعداد پذیرش بیماران بستری شده، تعداد عمل جراحی در اتاق عمل و ضریب اشغال تخت به عنوان شاخص های خروجی انتخاب شدند. یافته های این نشان میدهد که در سال ۱۳۸۴، ۷۵/۴۳ درصد از بیمارستان ها کارآ و ۲۵/۵۶ درصد غیرکارآ شناخته شدند. در سال۱۳۷۵تعداد بیمارستان های کارآ کاهش یافته و به میزان۲۵/۳۱ درصد رسید.
در سال ۱۳۸۶ تعداد بیمارستان های کارآ افزایش یافته و۵/۳۷ درصد از کل بیمارستان ها را شامل شد. میانگین امتیاز کارآیی بیمارستان های ناکارا درهرسه سال در محدوده۷۴۳/۰-۳۷/۰ قرار دارد.
این بدین معناست که بیمارستانهای ناکارا ۳۷تا۷/۷۴ درصد، منابع بیشتری را نسبت به مقدار مورد نیاز برای دستیابی به همان سطح از خروجی ها مصرف کردند. مقایسه میان بیمارستان های ، آموزشی و غیرآموزشی نشان میدهد که در سال ۱۳۸۴ ،۲۷/۲۷ درصد ازبیمارستان های آموزشی، و ۸۰ درصد از بیمارستانهای غیرآموزشی کارآ بودند. در سال ۱۳۸۵،۰۹/۹درصد از بیمارستانهای آموزشی و ۸۰ درصد از بیمارستانهای غیرآموزشی کارآ بودند. در سال ۱۳۸۶،۲۷/۲۷ درصد ازبیمارستان های آموزشی، و ۶۰ درصد از بیمارستانهای غیرآموزشی کارآ بودند. بطورکلی از نظر کارآیی فنی، بیمارستانهای غیرآموزشی در وضعیت بهتری نسبت به بیمارستانهای آموزشی قرار داشتند.
بارونی و همکاران (۱۳۸۶) کارایی ۱۳ بیمارستان آموزشی درمانی دانشگاه علوم بزشکی کرمان با بهره گرفتن از روش مورد بررسی قرار دادند. نهاده ها ی این تحقیق شامل تخت، پزشک، پرستار، سایر پرسنل و ویزیت، اعمال جراحی ومدت اقامت بیماربودند ونتایجی که به دست آوردند تعداد ۷ بیمارستان دارای حداکثر کارایی فنی ۱ ، تعداد ۴ بیمارستان دارای کارایی ۱-۸/۰ وکارایی ۲ بیمارستان کمتر از ۸/۰ بود، درواقع درسال مورد نظر ۸/۵۳ درصد از بیمارستان ها کاملآ کارا و۳/۱۵ درصد از آنها دارای کارایی کمتر۸/۰بوده و۷/۳۰ درصد دارای بازدهی نزولی نسبت به مقیاس بوده اند. باتکیه برنتایج بافرض بازدهی متغیر به مقیاس ظرفیت ارتقای کارایی دربیمارستان های کرمان بدون هیچ گونه افزایشی در هزینه ها وبه کارگیری همان نهاده ها درحدود ۹/۰ درصد وجود دارد.
سعیدی و همکاران (۱۳۸۹) کارایی نسبی ۱۱ دانشکده دانشگاه شهید بهشتی تهران را با بهره گرفتن از روش تحلیل فراگیر داده ها طی سال های ۱۳۸۶-۱۳۸۸ مورد بررسی و تحلیل قرار دادند و ورودی ها(تعداد دانشجویان موجود، تعداد اعضای هیئت علمی، میزان ساعات تدریس، تعداد کتب کتابخانه و تعداد کارمندان (و خروجی ها (تعداد فارغ التحصیلان، تعداد مقالات منتشر شده، تعداد کتب منتشر شده و تعداد سمینارها و کنفرانسها (استفاده شده است. طبق یافته های این تحقیق براساس مدل CCR ، تعداد ۸ دانشکده کاراو۳دانشکده دیگر ناکارا بودند. وبا استفاده ازرویکرد تلفیقی AHP/DEA دانشکده های مذکوررتبه بندی شدند که دانشکده علوم دارای رتبه اول و دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی در رتبه یازدهم قرارگرفتند.
علی محمدی اردکانی وهمکاران (۱۳۸۸) کارایی نسبی بیمارستان های دولتی استان یزد را با بهره گرفتن از روش تحلیل پوششی داده ها مورد ارزیابی قرار دادند. سه متغیری که به عنوان ورودی برای سنجش کارایی مورد استفاده قرارگرفته اند عبارتند : تعداد پزشکان ، تعداد پیراپزشکان شاغل در مر کز درمانی و تعداد تخت فعال بیمارستان. سه متغیر نیز به عنوان خروجی های مدل مدنظر قرار گرفته اند. این متغیرها عبارتند از: تعداد بیماران بستری شده، تعداد بیماران سرپایی و تخت روز اشغالی بیمارستان. درسال۸۳ تعداد۵بیمارستان کارا و۷بیمارستان ناکارا ودرسال۸۴ تعداد۳بیمارستان کاراو۷ بیمارستان ناکارا ودرسال۸۵ تعداد ۵ بیمارستان کارا و۷ بیمارستان ناکارا بودند. در برخی تحقیقات مشابه خارجی صورت گرفته در خصوص سنجش کارایی نسبی بیمارستانها فقط کارایی نسبی بیمارستانهای مورد مطالعه با استفاده ازDEA سنجیده شده است. اما در این تحقیق علاوه بر مدلهای سنجش کارایی نسبی، خروجی ها و ورودیها ی هدف جهت کارا شدن واحدهای ناکارا هم به روش خروجی محور ورودی محور تعیین گردیده اند. عمده تحقیقات نیز با استفادهاز مدل CCR انجام پذیرفته است . در برخی از تحقیقات نیز نتایج تحقیق به روش CCR و BCC سنجیده و نتایج مورد مقایسه قرار گرفته اند.وازطرفی نتایج تحقیق بیانگر این است که عملکرد بیمارستانهای میبد و اردکان و خاتم در طی این سنوات مطلوب تر از بقیه بیمارستانهای استان بوده است.
عندلیب اردکانی وهمکاران(۱۳۸۸)درتحقیقی به ارزیابی کارایی استانهای ایران دربخش بهداشت ودرمان روستایی دربرنامه سوم وسال های ابتدای برنامه چهارم توسعه پرداخته اند.ورودی های این تحقیق عبارتند از: سرانه بودجه فصل بهداشت و درمان برای هر فرد(هزارریال)، میانگین سرانه تعداد تخت های ثابت موجود به ازای هر ده هزارنفر، میانگین سرانه تعداد پزشکان و پیراپزشکان به ازای هر ده هزار نفر، میانگین سرانه تعداد خانه های بهداشت و مراکز درمانی روستایی به ازای هر ده هزار نفر روستایی تحت پوشش وخروجی های مدل عبارتند از: میانگین مرگ ومیر کودکان زیر(۵سال) با (ضریب هزار)، درصد زایمان توسط فرد دوره ندیده، میزان مرگ ومیر مادران(۴۹-۱۰سال) از عوارض بارداری و زایمان(باضریب هزار)، درصد پوشش تنظیم خانواده به صورت مدرن ونتایج آن ازمیان ۳۳ استان در برنامه سوم ۱۲استان کارا و در برنامه چهار۱۱ استان کارا وجوددارد.علاوه بر موارد فوق پژوهش های دیگری نیز انجام شده است که در ذیل به چند مورد از آن ها اشاره می گردد.
[۸۵]هوگی و یاساوارنگ و برروی۷۰بیمارستان درسال۲۰۰۰، مطالعه والدمانیز[۸۶] برروی۴۱ بیمارستان خصوصی ودولتی آمریکا(۱۹۹۲) ، مطالعه شرمن[۸۷] بر روی۷ بیمارستان آموزشی ماساچوست آمریکا(۱۹۸۴)، مطالعه لینا[۸۸] برروی ۴۳ بیمارستان عمومی فنلاند(۱۹۸۸)، مطالعه وبسستر[۸۹]برروی۳۰۱بیمارستان خصوصی استرالیا(۱۹۹۸) (پیکک، ۲۰۰۱). مورتایمروهمکاران دراسترالیا(۲۰۰۲).هافلروفولنددرآمریکا(۱۹۹۵). پارکین و همکاران دراسکاتلند(۱۹۹۷). هانسن وهمکاران درسریلانکا(۲۰۰۰). و درداخل کشور علی افضلی زاده وهمکاران۲۰۰۷. قادری وهمکارانش (۲۰۰۶) و دلیری (۲۰۰۵). بااستفاده ازمدل تحلیل فراگیرداده هابه ارزیابی عملکرد بیمارستانهای دانشگاههای مختلف پرداخته اند . علیرضایی(۱۹۹۵) درتحقیقی با عنوان «ارزیابی ضریب کارایی درتحلیل پوششی داده ها»به مطالعه کارایی۱۲۸۲ شعبه ی یک بانک بزرگ کانادا واعمال روش DEA برآنها پرداخته که درنهایت واحدهای کارا وناکارا تعیین وتوصیه های ملی برای واحدهای ناکارا ارائه گردیده است.
نات و گورکا(۲۰۰۱) از DEAدراندازه گیری کارایی فنی بیمارستان ها تحت یک سیستم پرداخت استفاده کرده اند .ورودی ها شامل پرستاری وخدمات فرعی،تدارکات وخدمات ،دارووموادجراحی وتعدادتخت ها وخروجی ها، مراقبت بیماران بستری،مراقبت بیماران سرپایی ومراقبت بلند مدت می باشند .
گودرزی وآزادی(۲۰۰۵) پژوهشی تحت عنوان تعیین کارایی فنی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی ایران بااستفاده ازروش DEAطی سالهای ۸۳-۱۳۷۹انجام داده اند.این پژوهش ازنوع ترکیب داده های مقطعی وسری زمانی بودکه به صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفت.متغیرهای این پژوهش شامل متغیرهای نهاده (پزشک،پرستار،سایرپرسنل وتخت فعال)و متغیرهای ستاده (بیماران سرپایی،تخت روزوتعداد اعمال جراحی اتاق عمل)می باشد .
چن وهمکاران(۲۰۰۵) دراندازه گیری ناکارایی منابع درخدمات بیمارستانی ازروش DEAاستفاده کرده اند.ورودی این مقاله شامل هزینه های خدمات کلی ،هزینه های مراقبت خاص وکلی،هزینه های خدمات فرعی وسرمایه گذاری حیاتی تجمعی است.خروجی آن روز- تخت مراقبت های عادی ومراقبت های خاص است . ترک زاده وهمکاران(۲۰۰۷) درپایان نامه خود باعنوان «برآوردکارایی مراکزآموزشی درمانی وبیمارستانهای عمومی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی وخدمات بهداشتی درمانی استان اصفهان درسال های۸۵-۱۳۸۴بااستفاده از روش تحلیل فرلگیر داده ها» اطلاعات را بااستفاده ازروش DEA ونرم افزار۲DEAP مورد تجزیه وتحلیل قرار دادند.متغیرهای نهاده دراین مطالعه، تعداد پزشکان متخصص،پزشکان عمومی، کادرپرستاری وسایرپرسنل وتعدادتخت فعال ومتغیرهای ستاده شامل متوسط اقامت بیمار، فاصله عملکردتخت، ضریب اشغال تخت، تعدادپذیرش سرپایی ودرآمدبیمارستان ها درنظرگرفته شد.
جدول۲-۳: خلاصه نتایج بدست آمده توسط محققین مختلف در رابطه با موضوع مورد پژوهش

مولف/ مولفین عنوان نهاده ستاده نتیجه تحقیق
خانی، نادری، زنگنه و فاضلی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:54:00 ق.ظ ]




عدم توانایی نشستن و بلند شدن به صورت مستقل و یا حتی با وسایل و تجهیزات تطبیقی
عدم توانایی راه رفتن به صورت مستقل
شکل ۲-۱۰ سطح پنج طبقه بندی کارکرد حرکتی درشت
۲-۲-۹ درمان فلج مغزی
درمان عموماً قبل از دو سالگی تشخیص و مداخلات درمانی ارائه میشود. تأکید بر برنامههای درمانی به ویژه برای کودکان در سنین پایین تر، رشد جسمانی آنان را ارتقاء میبخشد. شکل های متعدد درمانی وجود دارد که در سالهای اخیر ارزش واقعی و تأثیر آنها به طور قوی به وسیله شواهد تجربی حمایت شده است (۹۶).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۲-۹-۱ شیوه های درمان غیردارویی
شامل کاردرمانی، درمان روانی- اجتماعی، گفتار درمانی، تحریک الکتریکی، درمان ارتوپدی یا ترکیبی از این روشها می باشد. از این روش های درمانی برای اصلاح دامنه حرکات مفاصل، تسهیل سازی یا کشش عضله ای ضعیف، بازداری یا حرکات اسپاستیک عضله ها استفاده میشود. حمایت، اصلاح کشش ماهیچه ای و اصلاح یا نرمال کردن رشد حرکتی نیز در نظر گرفته میشود. به علاوه فعالیت های روزانه بیمار میتواند به وسیله ابزارها سازگار شده (ابزار نشستن، ایستادن و….) تسهیل شود (۹۷). مداخلات درمان روانی- اجتماعی و کاردرمانی شامل دامنۀ عمیقی از تکنیک ها مثل تکنیک های درمانی رشد عصبی کلاسیک، الگوسازی، آموزش قابل هدایت، ورزش های آبی وتکنیکهای وجتا میشود. رویکردهای مختلفی برای تسهیل دامنه حرکات، تأخیر یا جلوگیری از ناهماهنگی، فراهم کردن ثبات مفاصل و برای به حداکثر رساندن فعالیت استفاده شده است. این روشها شامل تحریک الکتریکی، شکسته بندی و ارتوپدی میباشد. تحریک الکتریکی عصب عضله ای به عنوان یک درمان کارکردی مطرح است. در این روش فرد هر روز در معرض تحریک عضله های قسمت پایین فلج اسپاستیک قرار میگیرد. اگر تحریک الکتریکی کارکردی مؤثر باشد، کشش عضله ای اصلاح شده در خلال ۲-۱ هفته بعد از درمان مشهود می شود. هدف مداخلات در کودکان سنین مدرسه، تمرکز بر رشد روانی- اجتماعی است تا عملکرد حرکتی. روش واقعیت مجازی به عنوان یک تکنیک کامپیوتری سه بعدی تعاملی مورد استفاده قرار میگیرد. به وسیله این روش فرد در محیط واقعی قرار میگیرد. نشان داده است که این روش در آموزش مهارتهای حرکتی مؤثر است. براساس این روش، تعاملات کودک با محیط واقعی لذتبخش و بدون تهدید است، برای حفظ اشتیاق و کنترل برانگیخته می شود، فعالیت و حرکتهای جدید را با بهره گرفتن از بازخورد نشان میدهد و احساس برتری و خود کنترلی میکند (۹۶). به طور کلی رویکردهای درمانی براساس دو اصل پایه شناخته میشوند: الف) تأکید بر بهنجار کردن کیفیت حرکت و ب) تأکید بر فعالیتهای حرکتی (۹۸). از روش های درمانی دیگر، فیزیوتراپی با شعار فعالیت، فعالیت، فعالیت میباشد (۹۹). استفاده از این کلمه نشان دهنده: الف) پیشگیری ثانویه از آسیبهای عضلانی استخوانی و کارکرد بدنی حداکثر، ب) پرورش رشد هیجانی، اجتماعی و شناختی کودک و ج) حفظ رشد و شاید به حالت اول برگرداندن ساختارهای طبیعی است (۹۹). کاردرمانی بر مهارتهای رشدی لازم برای عملکرد فعالیتهای زندگی روزانه متمرکز است. این فعالیتها شامل بازی، مراقبت از خود مثل غذا خوردن، کارهای حرکتی مثل نوشتن و طراحی کردن می باشد (۱۰۰). نقش والدین انکارناپذیر است، زیرا زمانیکه یک کودک با ناتوانی متولد میشود والدین با تشخیص، سازگاری یا مراقبت و انتظارات آنها روبرو میشوند و استرسهایی را در طول زمان تجربه میکنند (۱۰۱). خدمات روانشناختی به والدین در سازگاری بهتر کمکهای شایانی میکند.
۲-۲-۹-۲ درمان دارویی
هیچ درمان پزشکی برای درمان کودکان مبتلا به فلج مغزی وجود ندارد. داروها و جراحی ها می توانند به کاهش سفتی، افزایش طول عضله وکاهش محدودیت های مفصلی کمک کنند تا به واسطه آن ها دستیابی به مهارت های حرکتی درشت برای کودکان راحت تر گردد. برخی از خدمات پزشکی به صورت مختصر در زیر ذکر داده شده (۸۶):
داروهای خوراکی برای کاهش تون عضلانی
پمپ با کلوفن درون کانال نخاعی[۹۳]
تزریق سم بوتولیسم (بوتاکس)
قطع ریشه پشتی نخاع به صورت انتخابی[۹۴]
۲-۲-۱۰ نظریه سیستم های پویا و تاخیرهای حرکتی در کودکان فلج مغزی
نظریه سیستم های پویا بیان می کند که حرکت و اختلالات حرکتی تنها به وسیله سیستم مرکزی یا پردازش شناختی کنترل نمی شود. این نظریه، رشد حرکتی را به صورت تاخیری و طبیعی تحت تاثیر برهمکنش چند سیستم در نظر می گیرد که شامل دیگر سیستم های ارگانیسم (مانند قدرت، تعادل و انعطاف پذیری) و همچنین عوامل مرتبط با محیط و ماهیت تکلیف می باشد. در این نظریه، حرکت از برهمکنش بسیاری از این سیستم های فرعی[۹۵] ایجاد می شود اما توسط هیچ یک از این سیستم های فرعی به صورت منفرد کنترل نمی شود (۱۰۱). برای مثال کودک با فلج مغزی به طور آشکار سیستم مرکزی عصبی آسیب دیده ای دارد که موجب انتقال نادرست اطلاعات از مغز به ماهیچه ها می گردد. در نتیجه کودک شماری از مشکلات عضلانی مانند اسپاسم[۹۶] را نشان می دهند (انقباض دسته ای عضله ای به طور دایمی). واضح است که آسیب به سیستم عصبی مرکزی به طور معناداری توانایی کودک برای کنترل و هماهنگی حرکت را کاهش می دهد، اما عوامل دیگری نیز وجود دارد که روی حرکت کودک تاثیر می گذارد. برای مثال فقدان قدرت عضلانی می تواند توانایی کودک برای کنترل حرکتی مانند راه رفتن را محدود کند. به طور مشابه، کاهش تعادل و انعطاف پذیری نیز بدون شک بر مشکلات حرکتی و تاخیرهای حرکتی کودک تاثیر می گذارد. نهایتا"، محیط و تکلیف نیز بر مشکلات حرکتی تاثیر می گذارد. کودک مبتلا به فلج مغزی برای جابجایی روی سطحی ناهموار (همانند چمن بیرون از خانه) نسبت به کف باشگاه ورزشی مشکل حرکتی و تاخیرهای حرکتی بیشتری را از خود نشان می دهند. به طور مشابه، تکالیفی که غیرقابل پیش بینی می باشند (مهارت های حلقه باز)[۹۷]، مانند دنبال کردن توپ یا بسکتبال نسبت به تکالیف قابل پیش بینی تر (مهارت های حلقه بسته)[۹۸] مانند ضربه زدن به توپ گلف یا بولینگ یا پرتاب های آزاد برای کودک مشکل تر می باشد. تمرکز درمان در مدل سیستم های پویا روی تشخیص محدودیت های ارگانیسم و سپس تلاش برای رفع دوباره این محدودیت ها می باشد. به علاوه، معلم / درمانگر می تواند محدودیت های محیط و تکلیف را دستکاری کرده تا محیط را برای حرکت کودک در اطراف آن آسان تر کند (۱۷). برای مثال کودک ۸ ساله ای که مبتلا به فلج مغزی است و اسپاسم عضلانی (سفتی عضلات) خفیف و فلج دایپلژی (درگیری بیشتر پاها و همچنین بازوها) و ناتوانی ذهنی[۹۹] دارد، به طور واضحی در حرکت جابجایی از همسالانش عقب تر می باشد. او همچنین می تواند خم شده یا بایستد، اما قادر به پریدن روی دوپا یا لی لی روی یک پا نمی باشد. اولین رویکرد درمان سیستم های پویا برای این کودک، تشخیص محدودیت های ارگانیسمی است که مانع رشد مهارت های جابجایی پیشرفته تر کودک شده است. به طور واضح، آسیب به سیستم عصبی مرکزی در اثر فلج مغزی یک محدودیت می باشد، اما چیز زیادی معلم / درمانگر نمی تواند برای تغییر آسیب مغز کودک انجام دهد. به هر حال، کودک همچنین ضعف قابل توجهی در پاهایش در هر دوی عضلات بزرگ رانی و عضلات کوچکتر که مچ پاهایشان را تثبیت می کند، نشان می دهد. او همچنین انعطاف پذیری محدودی دارد که خم شدن به پایین در حالت اسکات را برای او مشکل می سازد. علاوه بر این، مشکل هماهنگ کردن هر دو طرف بدنش برای حرکت با یکدیگر را دارد که روی توانایی او برای پریدن به بالا پا دو پا در یک زمان تاثیر می گذارد. نهایتا"، ناتوانی ذهنی کودک بر توانایی او روی پردازش سریع اطلاعات تاثیر می گذارد و در نتیجه کودک در زمان آغاز یک حرکت مردد به نظر می رسد (۱۰۲). بنابراین معلم / درمانگر می تواند بر بسیاری از محدودیت های محیطی و تکلیف غلبه کرده و زمینه پیشرفت رشدی فرد را به وجود آورد.
۲-۲-۱۱ ضعف عضلانی در کودکان فلج مغزی و ارتباط آن با عملکرد حرکتی
نواقص اولیه حرکتی که مسوول اختلال الگوهای حرکتی در کودکان فلج مغزی می باشد شامل فلج عضلات، اسپاسم عضلانی، اختلال در کنترل حرکت انتخابی و هم انقباضی عضلات می باشد (۱۰۳). این نواقص حرکتی باعث کاهش و ضعیف شدن قدرت عضلانی در کودکان فلج مغزی نسبت به کودکان با رشد طبیعی می شود (۱۰۴). کودکان با فلج مغزی اختلالات گوناگونی در کارکرد عضلات مانند کاهش کنترل حرکتی انتخابی، افزایش اسپاستیستی و ضعف عضلات را تجربه می کنند (۱۰۳). ضعف عضلانی یک اختلال شایع در کودکان مبتلا به فلج مغزی می باشد (۱۰۵). کودکان مبتلا به فلج مغزی و سایر اختلالات حرکتی مشابه دچار فقدان قدرت و استقامت عضلانی هستند. وقتی تون عضلانی کودک پایین باشد فقدان قدرت آشکار می شود. همچنین در کودکانی که تون عضلانی بالایی دارند ضعف عضلانی وجود دارد. عضلات اسپاستیک، سفت و محکم احساس می شوند، بنابراین ممکن است فکرکنید که قوی هستند در حالی که واقعا” ضعیفند (۱۰۶). در آخرین تحقیقات مشخص شده است که سفتی عضلانی و قدرت با هم ارتباطی ندارند (۴). ضعف عضلانی به بکارگیری ناقص یا کاهش سرعت تخلیه واحدهای حرکتی، هم انقباضی نامناسب گروهای عضلات آنتاگونیست، میوپاتی (بیماری عضله) ثانویه و تغییر در فیزیولوژیک عضله نسبت داده شده است (۱۰۷). این اختلالات اغلب منجر به مشکلات و دشواری هایی در راه رفتن مانند سرعت راه رفتن، استقامت راه رفتن یا بالا رفتن از پله ها می شود. کودکان مبتلا به فلج مغزی نسبت به کودکان سالم دارای عضلات کوتاه (۱۰۸) و ضعیف تری می باشند (۱۰۹) و قدرت عضلات با الگوی گام برداشتن و عملکرد حرکتی ارتباط دارد (۴). با توجه به این که بیشتر کودکان فلج مغزی از نوع اسپاستیک می باشد، در این کودکان اوج گشتاور اکسنتریک و کانسنتریک عضلات زانو و مچ پا کاهش می یابد (۱۱۰). همچنین ضعف عضلانی باعث ایجاد درد و از دست دادن عملکرد حرکتی می شود. برای مثال، ضعف عضلات چهارسر در کودکان دایپلژی اسپاستیک باعث الگوی راه رفتن قیچی وار می شود. اگرچه که ضعف عضلانی یک اختلال شایع در کودکان فلج مغزی می باشد، قبلا"عقیده عمومی براین بود که ضعف عضلات یک مشکل عمده نیست و درمان های تقویت عضلانی به منظور جبران ضعف عضلانی توصیه نمی شد. اعتقاد بر این بود که درمان تقویتی منجر به افزایش اسپاستی می شود و کودکان فلج مغزی نمی توانند از تمرین های مقاومتی فایده ای ببرند (۳۱). درمان برای جلوگیری و بازداری از اسپاستی مورد تاکید قرار گرفت و از تلاش های اضافی جلوگیری به عمل آمد، زیرا گمان می رفت که تمرین باعث تحریک اسپاستی و در نهایت باعث کاهش کنترل و از دست دادن کنترل حرکت می شود (۱۸). با این وجودف یک مطالعه مروری سیتیماتیک به این نتیجه رسیده اند که تقویت عضلانی اثرات نامطلوبی بر کودکان فلج مغزی ندارد و باعث افزایش اسپاستی نمی شود (۱۱۱). یک سری از مطالعات مروری نشان داده که پایین بودن قدرت عضلانی علت بیشترین و بزرگترین محدودیت های کارکردی در کودکان CP می باشد و نه اسپاستی. این باعث شده که تمرکز آن ها از اسپاستی به سمت تمرین های قدرتی برای این کودکان تغییر کند (۴). عضلات سفت و همچنین عضلات متقابل آن ها ضعیف هستند و نیاز به تقویت دارند. تون عضلانی غیر طبیعی ناشی از فلج مغزی پیشرونده نیست. به عبارت دیگر، در طول زندگی کودک بدتر نمی شود و در عین حال نیز بهتر نمی شود. کودک با وجود مشکلات تون عضلانی نمی تواند پیشرفت کند و تمرین ها نیز به طبیعی شدن تون عضلانی کمک نمی کند. ولی به هر حال، تمرین های درمانی و فعالیت ها به او کمک می کند تا مهار ت های حرکتی را با وجود تون عضلانی غیرطبیعی کسب نماند (۸۶). در حال حاضر تقویت عضلات به طور گسترده ای توسط پزشکان، کاردرمانان و فیزیوتراپ ها به منظور بهبود قدرت عضلانی و عملکرد کودکان فلج مغزی پذیرفته شده است. در سال های اخیر محققان به طورگسترده به توسعه برنامه های تقویت عضلانی و پیامدهای کارکردی آنها در فعالیت های روزمره زندگی کودکان فلج مغزی علاقه مند شده اند. با توجه به این که فرصت های تمرینی در این جمعیت محدود شده که این منجر به کاهش ضعف عضلانی می شود، بنابراین تمرینات تقویت عضلانی می تواند برای این کودکان مفید باشد.
۲-۲-۱۲ سیستم طبقه بندی بین المللی کارکرد (ICF) برای کودکان فلج مغزی و دیگر اختلالات
چرا این مدل در افراد فلج مغزی مهم است؟
وضعیت تندرستی
بیماری / اختلال
مشارکت فعالیت ساختارها و
کارکردهای بدن
عوامل فردی
عوامل محیطی
(شکل ۲-۱). مدل طبقه بندی بین المللی کارکرد، معلولیت و تندرستی. سازمان جهانی بهداشت (۲۰۰۷)
یک مدل جدید از کارکرد انسان و معلولیت توسط سازمان جهانی بهداشت توسعه یافته که به تعامل بین وضعیت تندرستی و عوامل زمینه ای اشاره دارد. مدل ناتوانی و تندرستی (ICF) عموما” به عنوان یک چارچوب برای تفکر درباره ارزیابی، اهداف و مداخلات استفاده می شود. این منعکس کننده حرکت فراتر از ارزیابی سنتی (مداخلاتی که بر کارکرد بدن و ساختارها متمرکز می باشد) به سمت تاکید بر اهداف و نتایج مرتبط با فعالیت (انجام دادن تکالیف) و مشارکت (درگیری در موقعیت های زندگی) می باشد. در افراد مبتلا به CP (همچنین دیگر معلولیت ها) مدل جدید ICF به منظور افزایش فعالیت و مشارکت کودکانی که از نظر کارکردی در خطر هستند و همچنین به منظورجلوگیری از مشکلات ثانویه مربوط به اختلالات، نکته های ورودی مهمی را فراهم می کند. مدل ICF، کارکرد انسان را با توجه به کارکرد و ساختاربدن (کارکردهای فیزیولوژیکی و بخش های آناتومیکی)، فعالیت (اجرای یک تکلیف و یا عمل) و مشارکت (درگیری در موقعیت های زندگی) توصیف می کند. درون این چارچوب عوامل محیطی و فردی به عنوان عوامل زمینه ای وجود دارد که ممکن است بر وضعیت تندرستی کودکان CP تاثیر بگذارد (۱۱۲, ۱۱۳). کارکردهای روزانه کودکان با CP به وسیله اختلالات یا محدودیت هایی در یک و یا بیشتر این زمینه ها تحت تاثیر قرار گیرد. علاوه بر این، بر طبق این مدل مفاهیم فعالیت به ظرفیت کودک برای انجام دادن فعالیت های روزانه اشاره دارد و مشارکت، عملکرد واقعی کودک در زندگی روزمره اش می باشد (۱۱۴). با این وجود، ظرفیت کودک همیشه برابر با عملکردش در دنیای واقعی نیست (۱۱۵). بنابراین هم ظرفیت و عملکرد باید هنگام ارزیابی کارکردهای روزانه کودک در نظر گرفته شود. درون این سیستم پویا، تغییرات در هر منطقه از چارچوب ممکن است به طور بالقوه بر ابعاد دیگر سیستم اثر بگذارد. برای مثال، هنگامی که عملکرد فرد جابجایی (تحرک) است و به وسیله عوامل محیطی محدود شده باشد، اهداف جابجایی یک مداخله حیاتی به حساب می آید تا فاصله بین ظرفیت فرد و عملکرد محدود شده در دنیای واقعی را کم کند (۱۱۶). بر این اساس، برنامه های جامع برای کودکان با CP در این مرحله از زندگی به منظور بهینه کردن و حفظ فعالیت جسمانی افراد مهم می باشد. نبود درک نتایج ارتباط ها بین اجزای ICF می تواند آن را به عنوان یک چالش برای استفاده از چارچوب ICF برای برنامه های هدفمند و مداخلات تبدیل کند. برای مثال اگر قدرت افزایش یابد (کارکردها و ساختارهای بدن) آیا ممکن است توانایی بالا رفتن از پله (فعالیت) بهبود پیدا کند و آیا ممکن است توانایی کودک به منظور رفتن به یک مرکز خرید با دوستان (مشارکت) در این نزدیکی ها را بهبود بخشد؟ از نظر سنتی، مراقبت تندرستی برای کودکان با CP بر تشخیص اولیه، طبقه بندی ادراک و تلاش به منظور کاهش اختلالات حرکتی مانند اسپاستی، ضعف عضلانی، و کاهش دامنه حرکتی به منظور مدیریت چالش های مرتبط با بیماری های همراه متمرکز بوده است. برنامه های توانبخشی تمرکزشان را از حداقل نواقص به سمت افزایش موفقیت های کارکردی و مشارکت تغییر داده اند. ضعف عضلانی به عنوان یک محدودیت کارکردی، اختلال اولیه در کودکان CP می باشد و بهبود توانایی ایستادن، دویدن و پریدن مهمترین فعالیت های کارکردی می باشد و اغلب به عنوان نخستین هدف درمانی برای کودکان با CP به حساب می آید (۱۱۷).
۲-۲-۱۲-۱ ابعاد مدل ICF
الف: وضعیت تندرستی
شامل نوع CP، اختلالات آناتومیکی، شدت اختلالات حرکتی درشت و ظریف می باشد (۱۱۸, ۱۱۹).
ب: کارکردها و ساختارهای بدن
کارکردهای بدن به کارکرد فیزیولوژیکی سیستم بدن و ساختار بدن به بخش های آناتومیکی بدن اشاره دارد. شاخص های مرتبط با کارکرد و ساختار بدن شامل اختلالات شناختی، صرع[۱۰۰]، معلولیت های یادگیری، درد سفتی، اختلالات بینایی و ارتباطی، قدرت عضلانی، انعطاف پذیری، تعادل و……. می باشد (۱۱۸, ۱۲۰)
ج: فعالیت
بر طبق مدلICF، مفاهیم فعالیت به ظرفیت کودک برای انجام دادن فعالیت های روزانه اشاره دارد. فعالیت ها به اجرای یک تکلیف یا عمل به وسیله شخص شامل ایستادن، راه رفتن، دویدن، پریدن، بالا رفتن از پله و ….. اشاره دارد (۱۲۰).
د: مشارکت
مشارکت عملکرد واقعی کودک در زندگی روزمره اش می باشد (۱۱۴). مشارکت به عنوان درگیری فرد در موقعیت های زندگی تعریف می شود که شامل تفریح و فعالیت های ورزشی مانند رفتن به مدرسه، درگیر شدن در روابط اجتماعی و فعالیت های در وقت آزاد می باشد.
و: عوامل فردی
شامل سن، جنس، جو انگیزشی و لذت، خلق و خو، آزادی ادراک شده در فعالیت های اوقات فراغت، آسیب، نبود انرژی، ترس از آسیب های رشدی، نگرش، خودپنداره، پیشینه زندگی کودک و عوامل فیزیولوژیکی می باشد (۱۲۱, ۱۲۲).
ه: عوامل محیطی
محدودیت های بیرونی آن هایی هستند که خارج از منابع فردی کودک قرار دارند که می تواند به ویژه در شرایط حمایت و مداخله بر پیامدهای حرکتی تاثیر بگذارند. بنابراین تاثیرهای عوامل بیرونی نسبت به عواملی که به طور مستقیم بر زندگی کودکان تاثیر می گذارند، بسیار متغیرتر می باشد و بیشتر به صورت غیرمستقیم و از طریق تعدادی مراحل به ترتیب می توانند روی کودک اثر گذار باشد. این محدودیت های بیرونی شامل زمینه های محیط یادگیری کودک و متغیرهای تکلیف مانند تمرین سازماندهی شده برای فرایندهای یادگیری می باشد (۷۴). در مداخله بوم شناختی (زیست شناختی)[۱۰۱]، ساجدن و هندرسون (۲۰۰۰) محدودیت های محیطی را به اجزای منزل (محیط خانه)، مدرسه، سلامت (بهداشت) و جامعه تقسیم کرده اند. همه این عوامل اثر مستقیم یا غیر مستقیم بر پیامدهای حرکت دارند. در منزل مقدار زمان در دسترس یک عامل مهم به عنوان روال روتین خانواده است. در مدرسه تعداد کارشناسانی که در دسترس هستند و تخصیص منابع ممکن است اثرات متفاوتی بر پیامدهای حرکت داشته باشند. مشارکت[۱۰۲] یک عامل ضروری برای یک کودک با فلج مغزی می باشد، بنابراین حمایت جامعه و در دسترس بودن فعالیت هایی مانند اوقات فراغت یک عامل تعیین کننده در پیامدهای و نتایج مربوط به تندرستی می باشد. عوامل خانه، مدرسه، بهداشت و جامعه به عنوان متغیرهای ضروری در زندگی روزمره کودک با فلج مغزی می باشد. دو کودک با منابع های یکسان و با وضعیت های مشابه (مانند همی پلژی متوسط فلج مغزی) ممکن است عوامل شخصیتی مانند الاستیستی (حالت ارتجاعی) و انگیزش یکسانی داشته باشند، اما به دلیل این که آن ها در مجموعه های محیطی متفاوتی قرار داشته اند، پیامدهای حرکتی و زندگی آن ها می تواند متفاوت باشد (۱۲۳).
مثال های از عوامل محیطی (۱۱۹, ۱۲۴):
آژانس های حمایت از سلامت و آژانس های آموزشی
حمایت در خانه
پشتیبانی و سازمان در مدرسه
دسترسی به فعالیت های جسمانی
تجهیزات و امکانات آموزشی
وضعیت های اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی
فرصت های موجود در جامعه
وسایل کمکی
توقعات و انتظارات (والدین و مدرسه)
محدودیت های محیطی می تواند تحت کنترل والدین، معلمان یا درمانگران باشند و یا به طور طبیعی در محیط اتفاق می افتد.
۲-۲-۱۳ مشارکت کودکان فلج مغزی در فعالیت های اوقات فراغت
مشارکت در فعالیت های روزمره برای رشد سالم همه کودکان بدون توجه به توانایی یا ناتوانی امری اساسی است. نقش حرفه های دوران کودکی مستلزم این است که کودکان بر استقلال شخصی، مفید بودن و مشارکت در بازی یا فعالیت های اوقات فراغت رشد کنند (۱۲۵). مشارکت در فعالیت های ورزشی اوقات فراغت برای رشد مهارت ها، صلاحیت ها، اجتماعی شدن با دوستان، کشف علایق شخصی و زندگی لذت بخش لازم است. طبقه بندی بین المللی کارکرد، معلولیت و تندرستی (ICF)، مشارکت را نتیجه تعامل بین فرد با محیط اجتماعی و فیزیکی که در آن زندگی می کند، می داند. مساله مشارکت به عنوان پیامدهای کلیدی برنامه های توانبخشی در جهت کمک به کودکان و خانواده ها برای تطابق با چالش هایی که با آن روبرو هستند، مورد توجه زیادی قرار گرفته است (۱۲۶). سطوح مشارکت در نقش های زندگی ممکن است توسط محدودیت های کارکردی، عوامل فردی و محیطی تغییر کند (۱۲۷). با توجه به افزایش تاکید سازمان جهانی بهداشت و سیستم سلامت و رفاه اجتماعی بر مشارکت، اهمیت این مساله را تا حدی افزایش داده که دیسیپلین های مختلف را در صدد پی بردن به معنا و مفهوم آن تدارک دیده اند.
۲-۲-۱۳-۱ تاثیر ناتوانی بر مشارکت
ICF ناتوانی را یک تجربه انسانی و جهانی می داند و تاکید آن از علت ناتوانی به تاثیر ناتوانی بر زندگی اجتماعی افراد تغییر یافته است.ICF با تاکید بر مدل اجتماعی، ناتوانی را به عنوان پدیده ای که اجتماع در شکل گیری آن نقش دارد، به شمار می آورد. توانایی کودکان برای ارتباط با محیط جنبه مهم تجارب آنان به حساب می آید که این روابط فرصت هایی را برای اکتشاف و یادگیری فراهم می کند (۱۲۸). حضور و شدت ناتوانی خاص، مشکلات اجتماعی یا شناختی ممکن است موانعی را ایجاد کند که ظرفیت کودک را برای انجام فعالیت های خاص محدود می کند (۱۲۵). وجود ناتوانی باعث می شود مشارکت کودکان CP دارای تنوع کمتر بوده و فعالیت های آن ها بیشتر مبتنی بر خانه بوده که این باعث کاهش فعالیت بدنی و روابط اجتماعی می شود. (۱۲۹). مطالعات مقایسه بین کودکان سالم و کودکان دارای ناتوانی نشان داده اند که استفاده از زمان برای کودکان با ناتوانی با سرعت کمتر، تنوع کمتر، وابستگی به والدین و مشارکت کمتر در فعالیت های خارج از خانه یا تحصیلی شناخته می شوند. مطالعات گزارش کرده اند که کودکان دارای ناتوانی جسمانی در مقایسه با کودکان بدون ناتوانی در فعالیت های اوقات فراغت مشارکت کمتری داشته و در فعالیت های تفریحی آرام و فعالیت هایی که جنبه اجتماعی کمتری دارند، مشارکت بیشتری دارند. سطح فعالیت اجتماعی جوانان و نوجوانان CP با افزایش سن کاهش پیدا می یابد (۱۳۰).
۲-۲-۱۴ تمرین مقاومتی
واژه کلی است که شکل ها و روش های گوناگون فعالیت منظم را شامل می شود. شکل های تمرین می تواند شامل دستگاه ها و وزنه های آزاد باشد. تمرین مقاومتی از فرایندهای تمرینی گوناگونی تشکیل شده است و اهدف زیر را دنبال می کند (۱۳۱):
پیشگیری از آسیب و بازتوانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:54:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم